All language subtitles for House.of.the.Dragon.S02E05.1080p.WEB.H264-SuccessfulCrab.Fa

af Afrikaans
ak Akan
sq Albanian
am Amharic
ar Arabic
hy Armenian
az Azerbaijani
eu Basque
be Belarusian
bem Bemba
bn Bengali
bh Bihari
bs Bosnian
br Breton
bg Bulgarian
km Cambodian
ca Catalan
ceb Cebuano
chr Cherokee
ny Chichewa
zh-CN Chinese (Simplified)
zh-TW Chinese (Traditional)
co Corsican
hr Croatian
cs Czech
da Danish Download
en English Download
eo Esperanto
et Estonian
ee Ewe
fo Faroese
tl Filipino
fi Finnish
fr French
fy Frisian
gaa Ga
gl Galician
ka Georgian
de German
el Greek
gn Guarani
gu Gujarati
ht Haitian Creole
ha Hausa
haw Hawaiian
iw Hebrew
hi Hindi
hmn Hmong
hu Hungarian
is Icelandic
ig Igbo
id Indonesian
ia Interlingua
ga Irish
it Italian
ja Japanese
jw Javanese
kn Kannada
kk Kazakh
rw Kinyarwanda
rn Kirundi
kg Kongo
ko Korean
kri Krio (Sierra Leone)
ku Kurdish
ckb Kurdish (Soranî)
ky Kyrgyz
lo Laothian
la Latin
lv Latvian
ln Lingala
lt Lithuanian
loz Lozi
lg Luganda
ach Luo
lb Luxembourgish
mk Macedonian
mg Malagasy
ms Malay
ml Malayalam
mt Maltese
mi Maori
mr Marathi
mfe Mauritian Creole
mo Moldavian
mn Mongolian
my Myanmar (Burmese)
sr-ME Montenegrin
ne Nepali
pcm Nigerian Pidgin
nso Northern Sotho
no Norwegian
nn Norwegian (Nynorsk)
oc Occitan
or Oriya
om Oromo
ps Pashto
fa Persian
pl Polish
pt-BR Portuguese (Brazil)
pt Portuguese (Portugal)
pa Punjabi
qu Quechua
ro Romanian
rm Romansh
nyn Runyakitara
ru Russian
sm Samoan
gd Scots Gaelic
sr Serbian
sh Serbo-Croatian
st Sesotho
tn Setswana
crs Seychellois Creole
sn Shona
sd Sindhi
si Sinhalese
sk Slovak
sl Slovenian
so Somali
es Spanish
es-419 Spanish (Latin American)
su Sundanese
sw Swahili
sv Swedish
tg Tajik
ta Tamil
tt Tatar
te Telugu
th Thai
ti Tigrinya
to Tonga
lua Tshiluba
tum Tumbuka
tr Turkish
tk Turkmen
tw Twi
ug Uighur
uk Ukrainian
ur Urdu
uz Uzbek
vi Vietnamese
cy Welsh
wo Wolof
xh Xhosa
yi Yiddish
yo Yoruba
zu Zulu
Would you like to inspect the original subtitles? These are the user uploaded subtitles that are being translated: 1 00:03:38,277 --> 00:03:42,610 « خاندان اژدها » 2 00:03:57,500 --> 00:04:07,500 ارائه‌شده توسط وب‌سایت دیجی‌موویز :.:.: DigiMoviez.Com :.:.: 3 00:04:07,500 --> 00:04:17,500 جهت اطلاع از جدیدترین آدرس سایت :دیجی‌موویز را در شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید @DigiMoviez 4 00:04:17,500 --> 00:04:27,500 « ترجمه از مهـرداد و سـروش » .:: SuRouSH_AbG & Mehrdadss ::. 5 00:05:07,481 --> 00:05:10,150 !فقط یکی - !کافیه، برین عقب - 6 00:05:17,116 --> 00:05:18,534 !تماشا کنین 7 00:05:19,243 --> 00:05:22,371 !اژدهای خائن ملیس رو تماشا کنین 8 00:05:23,789 --> 00:05:27,626 بدست پادشاه‌تون !در قلعۀ روکس‌رِست کشته شد 9 00:05:30,254 --> 00:05:31,839 !به سلامتیِ اِگان 10 00:05:40,598 --> 00:05:42,433 …امکان نداره - !یه اژدها رو کشتن - 11 00:05:43,893 --> 00:05:46,562 حرفام رو یادتون باشه، این نشونۀ بدیه 12 00:06:04,538 --> 00:06:06,332 رینیرا این اتفاق رو بی‌جواب نمی‌ذاره 13 00:06:08,000 --> 00:06:09,460 !این یه عمل شنیعـه 14 00:06:10,794 --> 00:06:12,922 متوجه نیستن که در جنگ پیروز شدیم؟ 15 00:06:14,048 --> 00:06:16,050 …اگر پیروزی هم بوده باشه 16 00:06:16,967 --> 00:06:18,511 پیروزیِ عجیبی بوده 17 00:06:37,321 --> 00:06:38,364 !تماشا کنین 18 00:06:39,448 --> 00:06:42,159 !اژدهای خائن ملیس رو تماشا کنین 19 00:06:42,159 --> 00:06:43,953 فکر می‌کردم اژدهاها مثل خدایان هستن 20 00:06:43,953 --> 00:06:47,331 بدست پادشاه‌تون !در قلعۀ روکس‌رِست کشته شد 21 00:06:55,756 --> 00:06:57,383 اژدها هم فقط یه تیکه گوشتــه 22 00:09:17,064 --> 00:09:18,232 زنده‌ست؟ 23 00:09:18,232 --> 00:09:19,483 …اعلیحضرت 24 00:09:20,484 --> 00:09:23,112 در حال حاضر، زنده هستن 25 00:10:20,085 --> 00:10:21,337 پسرم می‌میره؟ 26 00:10:21,337 --> 00:10:23,297 متأسفانه نمی‌تونم جواب سؤال‌تون رو بدم 27 00:10:23,756 --> 00:10:26,717 ،علیاحضرت، اگر اجازه بدین ساعاتِ آینده خیلی مهم هستن 28 00:10:26,717 --> 00:10:28,010 البته 29 00:10:41,106 --> 00:10:42,483 به آروم‌ترین شکل ممکن انجامش بدین 30 00:11:02,711 --> 00:11:05,130 یه نفر باید بجاش حکومت رو برعهده بگیره 31 00:11:29,029 --> 00:11:31,615 چه اتفاقی افتاد؟ - قلعه رو تصاحب کردیم - 32 00:11:31,615 --> 00:11:34,118 به قیمت از دست دادنِ ۹۰۰ تا سرباز 33 00:11:35,953 --> 00:11:37,580 منم همین رو شنیدم 34 00:11:39,373 --> 00:11:41,959 به یه تعداد از سربازها …گفتم بمونن اونجا تا از قلعه 35 00:11:41,959 --> 00:11:43,878 و اژدهای پادشاه محافظت کنن 36 00:11:44,461 --> 00:11:46,964 سان‌فایر در حال مرگ بود 37 00:11:46,964 --> 00:11:49,425 ،پادشاه رو میگم، سِر کریستون چه اتفاقی واسه‌ش افتاد؟ 38 00:11:53,179 --> 00:11:55,306 اعلیحضرت شجاعانه جنگیدن 39 00:12:01,896 --> 00:12:03,189 ایموند چی؟ 40 00:12:10,279 --> 00:12:11,906 نقش ایموند توی این ماجرا چی بود؟ 41 00:12:16,118 --> 00:12:17,786 نمی‌دونم 42 00:12:21,874 --> 00:12:24,251 بزرگ‌ترین اژدهامون کشته شده 43 00:12:25,669 --> 00:12:29,381 کریستون کول بدون هیچ مزاحمتی توی سرزمین‌های مملکت در رفت و آمده 44 00:12:30,466 --> 00:12:33,344 قلعه‌های داسکندیل و روکس‌رِست رو از دست دادیم 45 00:12:34,803 --> 00:12:36,263 …هنوز هم توی خشکی جز ارتشی که 46 00:12:36,263 --> 00:12:39,266 امیدواریم دیمون تشکیل بده، هیچ ارتشی نداریم 47 00:12:39,266 --> 00:12:43,521 ،دیمونی که بعد از اختلافات زناشویی از اینجا رفته 48 00:12:45,856 --> 00:12:47,483 مشکلی با من دارین، سِر آلفرد؟ 49 00:12:50,236 --> 00:12:52,404 وفاداری من به شما ثابت شده‌ست، ملکۀ من 50 00:12:52,530 --> 00:12:54,740 …وفاداری‌ات، شاید 51 00:12:54,740 --> 00:12:57,535 ،اما اینکه در زمان جنگ تسیلمِ فرمانم باشی چی؟ 52 00:12:57,535 --> 00:13:02,790 هیچ‌وقت به توانایی یا هوش‌تون شکی نداشته‌م 53 00:13:04,792 --> 00:13:09,046 …حرفم صرفاً اینه که زن‌ها، تا حالا از 54 00:13:09,046 --> 00:13:13,884 استراتژی‌های جنگی یا اجرای اون استراتژی‌ها آگاهی چندانی نداشتن 55 00:13:15,594 --> 00:13:17,429 در طول زندگی ما آرامش و صلح برقرار بوده 56 00:13:17,429 --> 00:13:19,807 تو هم بیشتر از من تجربۀ جنگی نداشتی 57 00:13:39,702 --> 00:13:42,204 به مِیدن‌پول و کِرَک‌لاو پوینت پیغام بفرستین 58 00:13:42,204 --> 00:13:44,957 بهشون دستور بدین تا پادگان‌های نظامی‌شون رو …آماده کنن و در صورت نیاز 59 00:13:44,957 --> 00:13:46,250 آذوقه یا سلاح در اختیارشون قرار بدن 60 00:13:47,668 --> 00:13:50,212 ،اگر کول بخواد لشکرکشیش رو ادامه بده متحدهامون باید آماده باشن 61 00:13:50,212 --> 00:13:52,631 …نباید نسبت به اتفاقاتی که در روکس‌رِست 62 00:13:52,631 --> 00:13:54,717 و داسکندیل افتاده، سکوت کنیم - اون ۲ تا قلعه رو دیگه از دست دادیم - 63 00:13:54,842 --> 00:13:58,470 اما ویگار بعد از اون نبردِ سخت، خسته شده 64 00:13:59,013 --> 00:14:00,097 …اگر اِگان مرده باشه 65 00:14:00,097 --> 00:14:01,265 خیلی زود خبردار میشیم 66 00:14:01,265 --> 00:14:03,184 این موضوع اسماً یه پیروزی محسوب میشه 67 00:14:03,184 --> 00:14:05,144 و خیلی زود یه نفر رو به عنوان جانشینش انتخاب می‌کنن 68 00:14:05,144 --> 00:14:06,478 الان وقتشـه 69 00:14:06,478 --> 00:14:09,356 اگر بتونیم قبل از بهبودیِ اژدهاشون …به بارانداز پادشاه حمله کنیم 70 00:14:09,356 --> 00:14:11,108 پس خودم شخصاً باید اینکارو انجام بدم 71 00:14:11,108 --> 00:14:14,653 ،ملکۀ من، شما آیندۀ تاج و تخت هستین این… غیر قابل قبولــه 72 00:14:14,653 --> 00:14:17,156 پس میگین چیکار کنم؟ 73 00:14:37,801 --> 00:14:39,178 جیس؟ 74 00:14:42,097 --> 00:14:43,474 کجا میری؟ 75 00:14:45,142 --> 00:14:46,268 میرم هارن‌هال 76 00:14:47,394 --> 00:14:48,646 میرم با دیمون مذاکره کنم 77 00:14:49,313 --> 00:14:50,689 رینیس مُرده 78 00:14:50,689 --> 00:14:54,485 باید وفاداریش رو به مادرم اعلام کنه و گزارش وضعیت بده 79 00:14:57,363 --> 00:15:01,367 ،فکر می‌کنی تو می‌تونی دیمون رو کنترل کنی در حالی که خود ملکه هم نتونست؟ 80 00:15:01,367 --> 00:15:06,205 مادرم خیلی راحت …تو رو برای گَشت زدن و جنگ می‌فرسته 81 00:15:06,330 --> 00:15:09,416 در حالی که من مجبورم اینجا بمونم و نقش یه شاهزادۀ بچه‌ننه رو بازی کنم 82 00:15:09,416 --> 00:15:11,293 !این تحقیر آمیزه، بِیلا 83 00:15:11,293 --> 00:15:13,587 مادرت فقط می‌خواد ازت محافظت کنه 84 00:15:13,587 --> 00:15:15,172 تو جانشینش هستی 85 00:15:15,172 --> 00:15:18,968 پس باید در راستای ادعای مادرم و ادعای خودم یه کاری انجام بدم 86 00:15:23,013 --> 00:15:25,349 دیگه نمی‌تونم دست رو دست بذارم 87 00:15:27,977 --> 00:15:29,478 باید دست بکار بشم 88 00:15:37,444 --> 00:15:38,362 خاندانِ فِرِی 89 00:15:40,698 --> 00:15:43,158 ،کنترلِ عبور و مرور در توئینز دست خاندان فِرِیــه 90 00:15:43,158 --> 00:15:45,953 کهنه‌سربازهای کِرَگِن استارک در حال پیشروی به سمت جنوب هستن 91 00:15:45,953 --> 00:15:49,373 اگر افرادش می‌تونستن …مستقیماً برن ریورلندز 92 00:15:49,373 --> 00:15:51,167 نیازی نبود منتظر حرکتِ دیمون باشیم 93 00:15:52,209 --> 00:15:54,795 با خاندانِ فِرِی مذاکره می‌کنم تا گذرگاه رو در اختیارمون قرار بدن 94 00:15:54,795 --> 00:15:56,505 مادرت از اینکار خوشش نمیاد 95 00:15:57,173 --> 00:16:00,801 پس بهش نگو. تا نرفتم، بهش نگو 96 00:16:14,273 --> 00:16:17,443 دیر شده و اژدهام گرسنه‌ست 97 00:16:18,235 --> 00:16:20,738 چاره‌ای جز تسلیم شدن ندارین 98 00:16:20,738 --> 00:16:22,573 شرایط‌مون ساده‌ست، لُرد بِرَکِن 99 00:16:22,573 --> 00:16:28,329 از پادشاهِ دروغین، اگان، اعلام برائت کنین و …بگین که یه غاصبـه و جلوی من زانو بزنین 100 00:16:29,079 --> 00:16:30,915 وگرنه خاندانت رو می‌سوزونم 101 00:16:30,915 --> 00:16:34,043 ترجیح میدم …لُردِ استخوان‌ها و خاکسترها باشم 102 00:16:34,043 --> 00:16:38,297 تا اینکه …جلوی یه مُشت بِلَک‌وودِ حرومزادۀ کافر 103 00:16:38,297 --> 00:16:40,090 و اژدهای اجیر شده‌شون زانو بزنم 104 00:16:40,090 --> 00:16:41,634 …خاندانِ بِرَکِن از عمیق‌ترین نقطۀ 105 00:16:41,634 --> 00:16:44,220 جهنم‌های هفت گانه بیرون اومدن، اعلیحضرت 106 00:16:44,220 --> 00:16:45,554 …اگر خواسته‌شون رو قبول کنین و 107 00:16:45,554 --> 00:16:47,556 ،به جایی که ازش اومدن برشون گردونین بهشون لطف کردین 108 00:16:47,681 --> 00:16:51,435 تو هم دلت می‌خواد به سرنوشت برادرت دچار بشی، ویلِم؟ 109 00:16:51,852 --> 00:16:53,646 شنیدم کِرم‌ها سرِ برادرت رو خوردن 110 00:16:53,771 --> 00:16:56,524 به اندازۀ کافی واسه‌مون تصویرسازی کردی، لُرد بِرَکِن 111 00:16:57,650 --> 00:16:59,652 اما متأسفانه، جوابِ سؤالم رو ندادی 112 00:17:09,495 --> 00:17:10,788 آتیش رو انتخاب می‌کنیم 113 00:17:21,715 --> 00:17:24,301 انتظار نداشتم انقدر مشتاق مُردن باشن 114 00:17:25,886 --> 00:17:27,346 تصمیم‌شون رو گرفتن 115 00:17:28,097 --> 00:17:31,058 باید خواسته‌شون رو برآورده می‌کردین - زنده‌شون بدردم می‌خوره - 116 00:17:31,058 --> 00:17:33,978 ،اومدم اینجا سرباز جمع کنم نه اینکه به تعداد اجساد اضافه کنم 117 00:17:34,687 --> 00:17:36,156 اما الان درک می‌کنین میشین …که خاندانِ من از قدیم‌الایام 118 00:17:36,180 --> 00:17:37,648 تا همین حالا با چه‌جور آدمایی سروکار داشته 119 00:17:37,648 --> 00:17:39,650 …آدمای سرسخت و لجبازی هستن 120 00:17:39,650 --> 00:17:42,236 ترجیح میدن بسوزن اما تسلیم نشن 121 00:17:46,073 --> 00:17:47,992 و من دقیقاً به همچین سربازهایی احتیاج دارم 122 00:17:50,286 --> 00:17:53,747 شاید هنوز هم این امکان وجود داشته باشه که جفت‌مون به خواسته‌هامون برسیم 123 00:17:53,747 --> 00:17:56,417 خیلی وقتـه که باهاشون می‌جنگیم 124 00:17:56,417 --> 00:18:00,296 …پس شاید بتونی میزانِ دعوا رو کم و میزانِ 125 00:18:03,966 --> 00:18:05,634 متقاعدسازی رو بیشتر کنی 126 00:18:06,719 --> 00:18:09,346 اونا در زمانِ جنگ تسلیم نمیشن 127 00:18:16,228 --> 00:18:18,230 اما هر کسی یه نقطه ضعفی داره 128 00:18:19,190 --> 00:18:21,400 پس متوجه منظورم شدی 129 00:18:25,070 --> 00:18:29,033 یه سری کارها هست که یه پادشاه نمی‌تونه خودش انجام بده 130 00:18:30,451 --> 00:18:32,161 همۀ تلاشت رو بکن 131 00:18:32,161 --> 00:18:34,413 من بَندۀ شما هستم، اعلیحضرت 132 00:18:55,768 --> 00:18:59,355 ،در طول قرن‌ها …ارتش‌های زیادی بعد از رسیدن 133 00:18:59,355 --> 00:19:02,441 به «دروازۀ خونین» شکست خورده‌ن 134 00:19:06,820 --> 00:19:08,656 گوشت با منـه؟ 135 00:19:09,657 --> 00:19:10,783 بانوی من؟ 136 00:19:11,534 --> 00:19:14,161 قلعۀ ایری به خودیِ خود تسخیر ناپذیره 137 00:19:16,580 --> 00:19:19,792 مگر اینکه از آسمان بهمون حمله کنن 138 00:19:19,792 --> 00:19:22,503 به ملکه رینیرا …قول دادین ۱۵ هزار تا سرباز در اختیارش 139 00:19:22,503 --> 00:19:25,589 در ازای محافظت از ما، بوسیلۀ اژدها 140 00:19:27,466 --> 00:19:31,220 ‫ایشون شرایط رو واسه‌تون بهتر هم کردن، ‫۲ تا اژدها واسه‌تون فرستادن 141 00:19:32,054 --> 00:19:34,431 جفت اژدهاها هنوز جوان هستن 142 00:19:36,183 --> 00:19:38,644 سگ‌های شکاری‌ام از اون اژدهاها ترسناک‌ترن 143 00:19:38,644 --> 00:19:40,896 به هر حال، اژدها هستن 144 00:19:41,564 --> 00:19:44,608 یادم نمیاد اندازۀ اژدها رو مشخص کرده باشین 145 00:19:44,608 --> 00:19:46,527 داری دهن به دهنِ من می‌ذاری، بچه؟ 146 00:19:47,236 --> 00:19:49,905 با اینکه الان مسئول غذا و سرپناهت منم؟ 147 00:19:51,782 --> 00:19:53,617 …به وقتش 148 00:19:54,827 --> 00:19:56,829 اژدهاها رشد می‌کنن - من وقت ندارم - 149 00:19:58,706 --> 00:20:00,916 از احساس ضعف متنفرم 150 00:20:02,376 --> 00:20:03,794 منم همینطور 151 00:20:10,426 --> 00:20:14,305 اینجا اتاق توئــه. موقع شام می‌بینمت؟ 152 00:20:17,558 --> 00:20:21,061 درگذشتِ مادربزرگت رو تسلیت میگم 153 00:20:29,778 --> 00:20:32,781 ،دیدی امروز توی شورای کوچک چطور باهام صحبت می‌کردن؟ 154 00:20:32,781 --> 00:20:36,160 شما رو مسئول مرگِ رینیس و اژدهاش می‌دونن؟ 155 00:20:36,160 --> 00:20:37,870 ترجیح می‌دادم منو مسئول بدونن 156 00:20:38,454 --> 00:20:40,873 یه جوری حرف می‌زنن انگار من وجود ندارم و منو خطاب قرار نمیدن 157 00:20:41,874 --> 00:20:45,169 ،منو به عنوان ملکه انتخاب کرده‌ن اما ترجیح میدن اینجا زندانی باشم 158 00:20:45,169 --> 00:20:47,630 با اینکار ضعف خودشون رو نشون میدن 159 00:20:48,339 --> 00:20:49,715 راستش، نمی‌تونم سرزنش‌شون کنم 160 00:20:49,715 --> 00:20:52,801 درسته الان فرمانروا هستم، اما نمی‌تونم کاری که دلم می‌خواد رو انجام بدم 161 00:20:53,886 --> 00:20:56,680 و جنگ همیشه یه کارِ مردونه بوده 162 00:20:56,680 --> 00:20:59,517 شما جانشینِ منتخب پدرتون هستین 163 00:21:00,142 --> 00:21:02,353 پدرم منو برای جنگ آماده نکرد 164 00:21:02,353 --> 00:21:04,522 …اگر پسر بودم 165 00:21:04,522 --> 00:21:08,025 ،به محض اینکه راه رفتن رو یاد گرفتم یه شمشیر می‌داد دستم 166 00:21:08,692 --> 00:21:10,778 …بجاش، پیکِ پدرم رو دادن دستم 167 00:21:11,487 --> 00:21:15,658 بهم اسم همۀ لُردها و قلعه‌های …بین استورمزاِند و توئینز رو یاد دادن 168 00:21:15,658 --> 00:21:18,619 اما فرق بین دسته و تیغۀ شمشیر رو بهم یاد ندادن 169 00:21:19,537 --> 00:21:21,163 و افرادم از این قضیه باخبرن 170 00:21:22,873 --> 00:21:24,041 …و دیمون هم 171 00:21:24,041 --> 00:21:26,168 شام‌تون رو اینجا سِرو کنم، علیاحضرت؟ 172 00:21:26,168 --> 00:21:27,878 !الان نه 173 00:21:33,926 --> 00:21:35,553 می‌خواین بهش پیغام بدین؟ 174 00:21:37,012 --> 00:21:39,807 همیشه و هر وقت کم میاوردم می‌رفتم سراغ دیمون 175 00:21:39,807 --> 00:21:43,686 ،اگر قرار باشه به شوهرم وابسته باشم چه‌جور آدم و ملکه‌ای هستم؟ 176 00:21:47,356 --> 00:21:50,359 نمی‌دونم نقشم توی این اتفاقات چیـه، میساریا 177 00:21:53,404 --> 00:21:56,031 مسیری که جلومه رو تا حالا کسی طی نکرده 178 00:21:57,366 --> 00:22:00,035 کریستون کول اشتباه کرد 179 00:22:02,538 --> 00:22:06,667 گردوندنِ سرِ اژدها توی خیابون‌های شهر …جوری که انگار یه غنیمتِ جنگیـه 180 00:22:06,667 --> 00:22:08,711 از دیدِ مردم، نشونۀ بدیــه 181 00:22:08,711 --> 00:22:10,337 آره، منم همین فکر رو می‌کنم 182 00:22:10,337 --> 00:22:15,092 ،مردم ترسیده‌ن، غذا کمیاب شده …پادشاه از اژدها سقوط کرده 183 00:22:15,092 --> 00:22:17,595 مردم بین خودشون زمزمه می‌کنن و میگن …وقتی ویسریس زنده بود 184 00:22:17,595 --> 00:22:19,889 صلح برقرار بود 185 00:22:19,889 --> 00:22:24,226 اما این زمزمه‌ها قلعه‌ها رو نابود می‌کنه یا زِرِه‌ها رو می‌شکنه؟ 186 00:22:24,226 --> 00:22:27,605 رُعایاتون رو دست کم نگیرین 187 00:22:27,605 --> 00:22:31,066 هزاران نفر از مردم …در سایۀ رِد کیپ زندگی می‌کنن 188 00:22:31,066 --> 00:22:33,569 و مدت‌هاست که فراموش شده‌ن 189 00:22:34,361 --> 00:22:36,655 و به‌نظرت مردم میان سمتِ من؟ 190 00:22:36,655 --> 00:22:40,951 ،وقتی مردم ناراحت باشن شایعه‌ها سریع‌تر پخش میشن 191 00:22:45,623 --> 00:22:47,249 علیاحضرت 192 00:22:49,668 --> 00:22:53,881 اجازه بدین کاری رو که شما نمی‌تونین انجام بدین، بقیه انجام بدن 193 00:22:55,299 --> 00:22:58,469 جنگیدن راه و روش‌های مختلفی داره 194 00:23:20,824 --> 00:23:25,371 فکر اینکه افتاده بوده روی زمین …و دشمن‌هاش محاصره‌ش کردن 195 00:23:36,674 --> 00:23:40,678 مادربزرگت داستانِ شبی که ملیس رو رام کرد رو واسه‌ت تعریف کرده؟ 196 00:23:41,679 --> 00:23:43,681 قایمکی رفته بود دراگون‌پیت 197 00:23:44,431 --> 00:23:46,851 رینیس، دراگون‌پیت رو بهتر از حافظ‌های اژدها می‌شناخت 198 00:23:47,434 --> 00:23:49,436 می‌گفتن چشم‌هاش توی تاریکی هم می‌دیدن 199 00:23:51,063 --> 00:23:52,857 پدرم عصبانی بود 200 00:23:52,857 --> 00:23:56,485 ،اژدهای مادرش …سریع‌ترین اژدهای دنیا 201 00:23:56,485 --> 00:23:58,445 رامش نشده بود 202 00:23:58,445 --> 00:24:00,739 ولی رینیس تونسته بود رامش کنه 203 00:24:01,824 --> 00:24:03,826 …رینیس قوی و حریص بود 204 00:24:05,160 --> 00:24:07,162 هم توی عشق و هم توی خشم 205 00:24:09,874 --> 00:24:13,502 …اولش رابطۀ خوبی با همدیگه نداشتیم، اما 206 00:24:15,296 --> 00:24:19,300 بابتِ کاری که در نهایت واسه‌م انجام داد، سپاسگزارم 207 00:24:25,306 --> 00:24:28,142 ای کاش وقتی که جوان بود، می‌دیدمش 208 00:24:34,940 --> 00:24:38,068 تو هم یه جورایی شبیه رینیس هستی 209 00:24:40,905 --> 00:24:45,576 ،و بعد از مرگش به‌نظرم باید به تو اعتماد کنم 210 00:24:45,576 --> 00:24:47,286 علیاحضرت؟ 211 00:24:48,495 --> 00:24:50,915 میشه اینو بدی به پدربزرگت؟ 212 00:25:02,635 --> 00:25:05,054 دلم نمی‌خواد تنها باشم 213 00:25:08,974 --> 00:25:10,601 دیمون 214 00:25:15,356 --> 00:25:16,774 دیمون 215 00:25:17,650 --> 00:25:20,277 تو همیشه قوی‌تر بودی 216 00:25:22,279 --> 00:25:24,907 بهترین شمشیرزن بودی 217 00:25:27,701 --> 00:25:30,329 اژدهاسوارِ شجاع و بی‌باکی بودی 218 00:25:32,248 --> 00:25:35,459 …قلبِ برادرت لبریز از عشق و محبت بود 219 00:25:40,214 --> 00:25:42,383 اما مثل تو، عزم و اراده نداشت 220 00:25:43,509 --> 00:25:46,011 ویسریس لیاقت به سر گذاشتنِ …تاجِ پادشاهی رو نداشت 221 00:25:49,306 --> 00:25:53,185 اما تو، دیمون، بدنیا اومده بودی تا اون تاج رو به سر کنی 222 00:26:13,539 --> 00:26:15,833 ای کاش تو زودتر بدنیا میومدی 223 00:26:17,835 --> 00:26:20,171 پسر مورد علاقۀ من بودی 224 00:26:26,635 --> 00:26:29,847 اردک دوست ندارین، اعلیحضرت؟ 225 00:26:35,060 --> 00:26:38,272 اگر بخواین، غاز هم داریم 226 00:26:40,107 --> 00:26:41,984 من شخصاً غاز رو ترجیح دارم 227 00:26:50,284 --> 00:26:51,869 گرسنه نیستم 228 00:26:51,869 --> 00:26:55,206 داشتم می‌گفتم… با توجه به اخباری که …از روکس‌رِست بدست‌مون رسیده 229 00:26:56,957 --> 00:27:00,961 به‌نظر می‌رسه شرایط تغییر کرده و هر دو طرف …متحمل خسارت‌های قابل توجهی شده‌ن 230 00:27:00,961 --> 00:27:03,339 و نمی‌تونیم مطمئن باشیم در آینده چه اتفاقی میافته 231 00:27:05,674 --> 00:27:07,885 پس وقت مناسبی واسۀ نشون دادنِ قدرت‌مونــه 232 00:27:08,636 --> 00:27:12,097 فکر می‌کنم ویلِم بِلَک‌وود بتونه خاندانِ بِرَکِن رو مطیع کنه 233 00:27:13,682 --> 00:27:16,894 باید قلعه رو برای پذیرایی از یه ارتشِ بزرگ آماده کنیم 234 00:27:19,188 --> 00:27:20,981 به‌نظر می‌رسه از این موضوع مطمئن هستین 235 00:27:21,106 --> 00:27:23,150 میشه هر کسی رو مطیع کرد، سِر سایمون 236 00:27:23,943 --> 00:27:25,486 حتی مردم ریورلند رو 237 00:27:26,612 --> 00:27:30,324 فقط کافیه متوجه بشن به نفع‌شونـه از چه کسی حرف‌شنوی داشته باشن 238 00:27:31,867 --> 00:27:33,744 پیشرفتِ کارها در اینجا چطوره؟ 239 00:27:34,453 --> 00:27:35,412 …اوه 240 00:27:36,830 --> 00:27:38,165 …داریم آبِ آشپزخانه‌ها رو تأمین 241 00:27:38,165 --> 00:27:40,709 و کوره‌های آهنگری رو روشن می‌کنیم - بسیارخب - 242 00:27:40,709 --> 00:27:43,170 البته که این تازه شروع کاره 243 00:27:43,170 --> 00:27:45,965 سقفِ اینجا از زمان حکومتِ اِینیس باید تعمیر می‌شده (دومین پادشاه خاندانِ تارگریان) 244 00:27:45,965 --> 00:27:48,467 …و انبارها 245 00:27:49,426 --> 00:27:51,846 و وِیلینگ تاور (یکی از ۵ برج ذوب شدۀ هارن‌هال) 246 00:27:52,513 --> 00:27:54,890 …عبور از راهروها سخت شده 247 00:27:54,890 --> 00:27:56,976 …به‌خاطر وجود خفاش‌ها و میزانِ 248 00:27:58,102 --> 00:27:59,520 عَن‌شون 249 00:28:01,897 --> 00:28:06,235 فکر می‌کنم در نزدیکیِ ناتون و ریوربِند بشه یه تعداد آهنگر و اسلحه‌ساز پیدا کرد 250 00:28:06,235 --> 00:28:08,309 خب، آدم بفرستین سراغ‌شون …و همۀ کشاورزها 251 00:28:08,333 --> 00:28:10,406 بین منطقه‌های آنتلرز و های‌هارت رو استخدام کنین 252 00:28:10,739 --> 00:28:13,325 شکارچی‌هاشون رو مأمور کنین برامون گوشت و چوب بیارن 253 00:28:15,077 --> 00:28:16,787 البته بحث پرداخت هم مطرحــه 254 00:28:19,123 --> 00:28:22,877 بعد از اتفاق ناگواری …که واسۀ پدرش افتاد 255 00:28:23,919 --> 00:28:27,673 لاریس، ثروت خانواده‌ش رو به بارانداز پادشاه منتقل کرد 256 00:28:29,717 --> 00:28:32,219 توی خزانه‌تون طلایی باقی مونده؟ 257 00:28:32,219 --> 00:28:36,682 فقط به اندازۀ تأمین غذا و گرما واسۀ همین افراد محدودی که می‌بینین کافیــه 258 00:28:37,683 --> 00:28:39,101 اونم به طور نسبی 259 00:28:41,812 --> 00:28:48,527 اعلیحضرت، من فکر می‌کردم از اونجایی که …شما فرستادۀ ملکه هستین 260 00:28:48,652 --> 00:28:52,448 ،اگر بتونین واسه‌شون یه نامه بفرستین …ایشون بتونن 261 00:28:52,448 --> 00:28:55,075 بودجۀ لازم رو در اختیارمون قرار بدن - نه - 262 00:28:56,076 --> 00:28:58,078 هارن‌هال تحت فرمان منــه 263 00:28:58,662 --> 00:29:01,290 خودم شخصاً ترتیب پرداخت پول رو میدم 264 00:29:02,374 --> 00:29:03,959 بلند شین، بلند شین 265 00:29:07,087 --> 00:29:09,089 بسیارخب، اعلیحضرت 266 00:29:09,590 --> 00:29:12,384 «به‌نظرم… بهتره بهم بگی «پادشاه من 267 00:29:12,968 --> 00:29:14,678 اما شما شاهزاده هستین 268 00:29:15,221 --> 00:29:17,389 شوهرِ ملکه رو با چه عنوانی خطاب می‌کنین؟ 269 00:29:17,389 --> 00:29:20,559 خب، پادشاه هم‌نشینِ همون تیکۀ اولش کافیه - 270 00:29:21,810 --> 00:29:24,438 به‌نظر من تیکۀ دومش غیر ضروریــه، نه؟ 271 00:29:30,402 --> 00:29:32,530 …زِرِه‌شون از جنس فولاد والریایی بوده 272 00:29:32,530 --> 00:29:36,575 اما اعلیحضرت دچار سوختگی شدیدی شدن که قسمت اعظم بدن‌شون رو فرا گرفته 273 00:29:37,743 --> 00:29:39,620 تعداد زیادی از استخوان‌های بدن‌شون شکسته 274 00:29:39,620 --> 00:29:45,000 ،متأسفانه آسیب‌های داخلی زیادی داشته‌ن آسیب‌هایی که نمی‌تونیم ببینیم‌شون 275 00:29:47,378 --> 00:29:49,797 بابتِ تلاش‌هاتون ازتون ممنونیم، استادِ اعظم 276 00:29:51,048 --> 00:29:53,467 بهوش اومده؟ - نه - 277 00:29:55,094 --> 00:29:59,682 ،باید اعتراف کنم مطمئن نیستم که اصلاً بهوش میان یا نه 278 00:29:59,682 --> 00:30:03,102 …همۀ تلاشم رو کرده‌م، اما 279 00:30:03,102 --> 00:30:07,064 سرنوشتِ پادشاه‌مون در دست خدایانــه 280 00:30:17,867 --> 00:30:19,869 پادشاهی که بیهوشــه نمی‌تونه حکومت کنه 281 00:30:20,953 --> 00:30:23,163 مردم متوجه غیبت‌شون میشن 282 00:30:23,873 --> 00:30:26,083 ترتیبی بدین تا دستاوردهای بزرگ پادشاه در روکس‌رِست به گوشِ مردم برسه 283 00:30:27,585 --> 00:30:28,929 اما الان باید یه نفر رو …به عنوانِ نایب‌السلطنه 284 00:30:28,953 --> 00:30:30,296 انتخاب کنیم …تا وظایف پادشاه رو بر عهده بگیره 285 00:30:30,296 --> 00:30:32,006 …تا زمانی که حالِ پادشاه بهتر بشه 286 00:30:34,383 --> 00:30:35,593 شاید هم اصلاً حالش بهتر نشه 287 00:30:37,261 --> 00:30:39,555 استراتژیِ عاقلانه‌ایــه، علیاحضرت 288 00:30:39,555 --> 00:30:43,684 انتخابِ نایب‌السلطنه ثبات تاج و تخت رو تضمین می‌کنه 289 00:30:46,520 --> 00:30:49,523 شخصِ خاصی رو مد نظر دارین، علیاحضرت؟ 290 00:30:50,191 --> 00:30:51,901 من خودم شخصاً این وظیفه رو …واسۀ شوهرم انجام دادم 291 00:30:51,901 --> 00:30:53,444 و آمادۀ انجام مجدد اینکار هستم 292 00:30:53,444 --> 00:30:56,572 علیاحضرت، شما نقش‌تون رو در زمان صلح …به طرز تحسین‌برانگیزی ایفا کردین 293 00:30:56,572 --> 00:30:58,532 اما الان شرایط تغییر کرده 294 00:30:59,283 --> 00:31:00,910 و ظاهراً من این موضوع رو فراموش کرده بودم 295 00:31:00,910 --> 00:31:03,204 پادشاه به اندازۀ کافی وارث دارن 296 00:31:03,204 --> 00:31:08,042 ،انتخاب واضح‌مون واسۀ جانشین فوریِ ایشون شاهزاده ایموند هستن 297 00:31:08,042 --> 00:31:09,460 موافقم 298 00:31:09,460 --> 00:31:11,170 ایموند جوانــه 299 00:31:12,588 --> 00:31:15,090 و عدم خویشتن‌داریش تا همینجا هم واسه‌مون گرون تمام شده 300 00:31:24,767 --> 00:31:28,729 مطمئن‌ترین راه واسۀ رسیدن به ایمنی و امنیت تجربه‌ست 301 00:31:28,729 --> 00:31:31,857 …ملکه آلیسنت، زمانی که شوهرشون بیمار بودن 302 00:31:31,857 --> 00:31:33,484 مسئولیت پادشاهی رو بر عهده گرفتن 303 00:31:33,484 --> 00:31:36,403 ،تجربه ارزشمنده، درسته اما ملکۀ بیوه یه زن هستن 304 00:31:36,529 --> 00:31:39,573 من با حکم‌رانی و حضور در این شورا بیگانه نیستم 305 00:31:39,573 --> 00:31:41,075 ایموند یه اژدهاسوارِ شجاع و بی‌باکــه 306 00:31:41,075 --> 00:31:42,451 میدانِ نبرد بهترین مکان …برای بهره بُردن از مهارتشــه 307 00:31:42,451 --> 00:31:45,246 اما تجربۀ من واسۀ حضور در این منصب ضروری و مهمــه 308 00:31:45,246 --> 00:31:47,706 …قصد توهین نداشتم، علیاحضرت، اما 309 00:31:47,706 --> 00:31:51,794 الان باید قدرت‌مون رو به بقیه نشون بدیم - لُرد لاریس؟ - 310 00:31:53,045 --> 00:31:55,297 موافقم، علیاحضرت، شاهزاده ایموند باید این مسئولیت رو بر عهده بگیرن 311 00:31:57,591 --> 00:31:59,885 …اینکه در قبالِ تاج‌گذاریِ رینیرا ما هم 312 00:31:59,885 --> 00:32:02,179 ،یه زن رو به عنوان نایب‌السلطنه انتخاب کنیم چه دستاوردی واسه‌مون داره؟ 313 00:32:04,682 --> 00:32:05,683 …اما 314 00:32:08,018 --> 00:32:11,981 ،دستِ پادشاه می‌تونه بجای پادشاه نظر بده سِر کریستون، نظر شما چیه؟ 315 00:32:18,988 --> 00:32:21,198 وارثِ بعدی، ایمونده 316 00:32:23,367 --> 00:32:24,785 باید ایموند رو انتخاب کنیم 317 00:32:29,415 --> 00:32:31,417 پس به توافق رسیدیم 318 00:32:52,938 --> 00:32:55,191 وضعیت‌مون توی ریورلندز چطوره؟ 319 00:32:57,067 --> 00:33:01,572 پرچمدارهای خاندانِ تالی در آشفتگی به سر می‌برن، اعلیحضرت 320 00:33:01,572 --> 00:33:03,750 در حال حاضر، احتمالش …خیلی کمه که شاهزاده دیمون 321 00:33:03,774 --> 00:33:05,951 ،بتونه ارتشی، حالا با هر اندازه‌ای تشکیل بده 322 00:33:07,203 --> 00:33:09,163 بهتره واسۀ اُسکار تالیِ جوان یه نامه بفرستیم 323 00:33:09,914 --> 00:33:13,375 خیلی طول نمی‌کشه تا مسئولیت‌های پدربزرگش رو به ارث ببره 324 00:33:13,375 --> 00:33:17,087 ،بگو ببینم، لُرد استرانگ …چطور می‌تونم به مشاورۀ کسی 325 00:33:17,087 --> 00:33:18,765 که بیخیالِ موقعیت استراتژیکِ …ریورلندز شد و اونجا رو 326 00:33:18,789 --> 00:33:20,466 ،به طعمه‌ای آسون برای دشمن‌مون تبدیل کرد اعتماد کنم؟ 327 00:33:24,845 --> 00:33:26,222 ارتشِ برادرت می‌تونه با دیمون مقابله کنه 328 00:33:26,222 --> 00:33:28,724 فقط باید عجله کنه و …تا پرچمدارهای مردم ریورلندز در آشفتگی 329 00:33:28,724 --> 00:33:30,351 به سر می‌برن، به اوضاع اونجا رسیدگی کنه 330 00:33:30,392 --> 00:33:32,810 ‫برای لرد جیسون کمک می‌فرستم 331 00:33:32,811 --> 00:33:35,523 ‫- دیگه چی؟ ‫- بد نیست کمی هم 332 00:33:35,524 --> 00:33:38,024 ‫به رعایای خودمون اینجا ‫در بارانداز پادشاه توجه کنیم 333 00:33:38,025 --> 00:33:40,528 ‫اونا از محاصرۀ «مار دریا» خسته شدن 334 00:33:40,529 --> 00:33:42,695 ‫همه‌مون خسته‌ایم 335 00:33:42,696 --> 00:33:43,988 ‫خیلی‌ها دارن از شهر فرار می‌کنن، 336 00:33:43,989 --> 00:33:47,201 ‫و اخبارِ ترس و آشفتگی‌شون رو ‫بین همه پخش می‌کنن 337 00:33:47,618 --> 00:33:50,663 ‫هوم.. دروازه‌های شهر رو ببندید 338 00:33:52,873 --> 00:33:55,376 ‫هیچکس حقِ ورود یا خروج نداره، ‫مگر با اجازۀ ما 339 00:33:55,377 --> 00:33:58,254 ‫بازرگان و غیره 340 00:34:02,508 --> 00:34:05,218 ‫برید سراغ کارهاتون 341 00:34:05,219 --> 00:34:07,720 ‫فردا صبح اول وقت باز جلسه می‌ذاریم 342 00:34:07,721 --> 00:34:11,559 ‫و درضمن، یکی‌تون ‫اون موش‌گیرهای لامصب رو بکشونه پایین 343 00:34:18,567 --> 00:34:20,818 ‫این شهر دیگه امنیت نداره 344 00:34:22,653 --> 00:34:25,113 ‫غذا توش گیر نمیاد 345 00:34:25,114 --> 00:34:27,032 ‫همسایه‌مون دارن ‫به خونه‌های همدیگه دستبرد می‌زنن 346 00:34:27,033 --> 00:34:28,408 ‫باید بزنیم بیرون 347 00:34:28,409 --> 00:34:30,244 ‫اون‌وقت به‌نظرت کجا بریم؟ 348 00:34:30,245 --> 00:34:32,538 ‫شاید شمال؟ یا جنوب؟ 349 00:34:33,247 --> 00:34:35,374 ‫به احتمال زیاد تمام راه‌ها ‫به دندان‌های تیز اژدهاها ختم می‌شن 350 00:34:35,375 --> 00:34:37,668 ‫مثل همون اژدهایی که ‫توی کوچه و خیابون گردوندنش؟ 351 00:34:38,502 --> 00:34:42,506 ‫خیال کردی رینیرا همچین ‫بی‌حرمتی‌ای رو بی‌جواب باقی می‌ذاره؟ 352 00:34:45,593 --> 00:34:48,011 ‫بهتره که به «تامبلتون» بریم 353 00:34:48,012 --> 00:34:50,138 ‫برادرم می‌تونه بهمون جا بده 354 00:34:50,139 --> 00:34:52,266 ‫می‌خوای بیُفتم به گدایی؟ 355 00:34:58,314 --> 00:35:00,316 ‫مگه ما همین‌الانش به گدایی نیفتادیم؟ 356 00:35:01,317 --> 00:35:02,985 ‫بابت اون ابزارهایی که مجبورت کردن بسازی 357 00:35:02,986 --> 00:35:03,943 ‫پولی بهت پرداخت کردن؟ 358 00:35:03,944 --> 00:35:06,216 ‫پادشاه بهمون قولِ دستمزد داده 359 00:35:06,217 --> 00:35:08,490 ‫پادشاه دروغ گفته! 360 00:35:20,127 --> 00:35:21,962 ‫اصلاً تعارف نکن... 361 00:35:22,796 --> 00:35:26,175 ‫اینجا بمون و بشین تا پادشاه ‫به وعده‌وعیدهاش عمل کنه، شوهر 362 00:35:28,302 --> 00:35:31,138 ‫با اون وعده‌ها می‌تونی ‫شکم ارواح رو سیر کنی 363 00:36:10,511 --> 00:36:12,513 ‫فکرش رو می‌کردم اینجا باشی 364 00:36:12,930 --> 00:36:16,225 ‫وفادارانه مشغول اجرای ‫فرمانِ شاهزادۀ نایب‌السلطنه 365 00:36:16,226 --> 00:36:18,351 ‫اِیموند نفر بعدی در صف جانشینیـه 366 00:36:18,352 --> 00:36:21,355 ‫- سلسله‌مراتب باید رعایت بشه ‫- خودت می‌دونی اون چیه... 367 00:36:21,356 --> 00:36:23,399 ‫و به چه موجودی تبدیل شده 368 00:36:26,193 --> 00:36:27,569 ‫وفاداریت تحلیل رفته؟ 369 00:36:27,570 --> 00:36:29,967 ‫یا که فقط شب‌ها می‌زنه بیرون 370 00:36:29,968 --> 00:36:32,366 ‫و صبح‌ها با طلوع خورشید محو میشه، ‫مثل شاپرک‌ها؟ 371 00:36:36,120 --> 00:36:37,663 ‫اتفاقی که توی روکس‌رست دیدم... 372 00:36:37,664 --> 00:36:40,875 ‫چیه؟ چی دیدی؟ 373 00:36:45,045 --> 00:36:47,047 ‫زره‌هاشون ذوب شد 374 00:36:48,757 --> 00:36:51,385 ‫افرادم در حال راه رفتن به آتش کشیده شدن 375 00:36:54,805 --> 00:36:57,057 ‫ما این جنگ رو تقدیمِ اژدهایان کردیم 376 00:36:58,601 --> 00:37:00,227 ‫رهبرمون هم باید اژدهاسوار باشه 377 00:37:04,607 --> 00:37:07,296 ‫پس عدالت و میانه‌روی چی میشه؟ 378 00:37:07,297 --> 00:37:09,987 ‫یا الان فقط قدرت بر ما حکم‌فرماست؟ 379 00:37:15,409 --> 00:37:17,411 ‫برای همین منو کنار گذاشتی 380 00:37:18,579 --> 00:37:20,581 ‫آیا با این کار نجاتت ندادم؟ 381 00:37:22,500 --> 00:37:26,128 ‫این کاری که الان باید انجام بدیم.. ‫کار وحشتناکیـه 382 00:37:28,088 --> 00:37:30,132 ‫تو حاضری مسئولیتش رو قبول کنی؟ 383 00:37:30,758 --> 00:37:34,345 ‫- تو همچین آدمی هستی، آلیسنت؟ ‫- من نخواستم نجاتم بدی 384 00:37:37,806 --> 00:37:39,934 ‫و بهت اجازه هم ندادم که ‫منو به اسم کوچیک خطاب کنی 385 00:37:52,947 --> 00:37:54,281 ‫بایست! 386 00:38:00,287 --> 00:38:01,497 ‫جلو نیاید! 387 00:38:03,290 --> 00:38:04,959 ‫ما باید از اینجا بریم! 388 00:38:05,793 --> 00:38:07,294 ‫یکی بره اونو بگیره! 389 00:38:08,045 --> 00:38:10,171 ‫جلو نیاین! نه! 390 00:38:10,172 --> 00:38:12,632 ‫محکم بایستید، محکم! 391 00:38:12,633 --> 00:38:14,844 ‫برید عقب! نگه‌شون دارید! 392 00:38:19,640 --> 00:38:20,808 ‫برو عقب! 393 00:38:21,851 --> 00:38:24,812 ‫متفرق شین، متفرق شین! 394 00:38:25,980 --> 00:38:28,439 ‫به نام ایموند تارگریان، 395 00:38:28,440 --> 00:38:31,277 ‫شاهزادۀ نایب‌السلطنه و محافظ مملکت... 396 00:38:31,278 --> 00:38:33,778 ‫- ایموند؟ ‫- منظورش پادشاهـه؟ 397 00:38:33,779 --> 00:38:36,155 ‫- نمی‌دونم والا ‫- شما نمی‌تونید ما رو اینجا حبس کنید! 398 00:38:36,156 --> 00:38:39,118 ‫- دستور دارید به خونه‌هاتون برگردید! ‫- ما گوشت می‌خوایم! 399 00:38:39,119 --> 00:38:40,703 ‫- گوشت! ‫- گوشت! 400 00:38:50,881 --> 00:38:52,339 ‫برید عقب! 401 00:39:00,347 --> 00:39:03,559 ‫لُرد ما گروور تالی با رینیرا بیعت نکرده 402 00:39:04,768 --> 00:39:06,896 ‫تبعیت نکردن از ارباب‌مون ‫حکم اعدام داره، 403 00:39:06,897 --> 00:39:09,190 ‫همون‌طور که خود شاهزاده در جریان‌ان 404 00:39:10,691 --> 00:39:12,902 ‫تبعیت نکردن از ملکه چطور؟ 405 00:39:15,112 --> 00:39:16,113 ‫هوم؟ 406 00:39:19,950 --> 00:39:23,369 ‫جیسون لنیستر درحال لشکرکشی به غربـه 407 00:39:23,370 --> 00:39:26,790 ‫باید قبل این‌که به «ریورران» برسه ‫جلوشون رو بگیریم 408 00:39:27,708 --> 00:39:29,709 ‫برای این کار به یک معبر نیاز داریم 409 00:39:29,710 --> 00:39:32,171 ‫و اگه ارتش استارک کُند باشه، چی؟ 410 00:39:32,172 --> 00:39:33,922 ‫باد داره شدید می‌شه 411 00:39:33,923 --> 00:39:35,590 ‫زمستان نزدیکـه 412 00:39:35,591 --> 00:39:37,259 ‫دو دلی و تردیدِ ما 413 00:39:37,260 --> 00:39:39,385 ‫در رینیرا به‌عنوان ملکه نیست، 414 00:39:39,386 --> 00:39:42,806 ‫به‌خاطر نشخوار فکریِ ‫اون لرد تالیِ احمق هم نیست 415 00:39:43,641 --> 00:39:46,559 ‫ما از ویگار وحشت داریم 416 00:39:46,560 --> 00:39:49,604 ‫شما از اژدهایی که فرسنگ‌ها ‫باهاتون فاصله داره وحشت دارید 417 00:39:49,605 --> 00:39:52,274 ‫درحالی‌که اژدهای خود من ‫بیرون قلعه‌تون نشسته؟ 418 00:39:56,570 --> 00:39:59,907 ‫- شما قول می‌دید از ما محافظت کنید؟ ‫- بله قول میدم 419 00:40:06,497 --> 00:40:08,499 ‫قولِ محافظت عموم رو هم بهتون میدم 420 00:40:09,750 --> 00:40:13,921 ‫و حتماً دیمون هم با این موافقت کرده؟ 421 00:40:13,922 --> 00:40:15,944 ‫ایشون فرمان ملکه‌شون رو اجرا می‌کنه 422 00:40:15,945 --> 00:40:17,685 ‫این تا حدی خیال‌مون رو راحت می‌کنه 423 00:40:17,686 --> 00:40:19,425 ‫اما تا جایی که می‌دونم اژدهاها نمی‌تونن 424 00:40:19,426 --> 00:40:22,763 ‫- در آنِ واحد، دو جا باشن ‫- یا سه جا 425 00:40:25,683 --> 00:40:27,518 ‫چی می‌خواین؟ 426 00:40:29,812 --> 00:40:33,336 ‫قلعۀ لاریس استرانگ رو ازش گرفتن 427 00:40:33,337 --> 00:40:36,861 ‫ملکه نمی‌خوان لرد جدیدی برای اونجا منصوب کنن؟ 428 00:40:41,323 --> 00:40:42,783 ‫شما هارن‌هال رو می‌خواید 429 00:41:01,677 --> 00:41:06,640 ‫برای اونجا... مادرم صرفاً با یک معبر راضی نمی‌شه 430 00:41:08,392 --> 00:41:10,394 ‫علیاحضرت چی می‌خوان؟ 431 00:41:13,022 --> 00:41:15,232 ‫باید زانو بزنید 432 00:42:09,078 --> 00:42:10,287 ‫بفرست بالا 433 00:42:10,955 --> 00:42:12,706 ‫تو برای شمشیر به دست گرفتن زاده شدی، 434 00:42:12,707 --> 00:42:15,751 ‫نه تبر به دست گرفتن... 435 00:42:16,961 --> 00:42:18,586 ‫آدمای دیگه ممکنه بشین سرجاشون 436 00:42:18,587 --> 00:42:20,839 ‫منتظرِ این‌که اونا رو به حق‌شون برسونن 437 00:42:20,840 --> 00:42:24,176 ‫- من همچین آدمی نیستم ‫- آیا تو برای هیزم خُرد کردن به اینجا اومدی؟ 438 00:42:24,177 --> 00:42:26,366 ‫نمی‌خوام کسی بگه دیمون تارگریان 439 00:42:26,367 --> 00:42:28,556 ‫ترسید توی این جنگ دست‌هاشو کثیف کنه 440 00:42:28,557 --> 00:42:30,432 ‫عه، بده ببینم دست‌ها رو 441 00:42:31,559 --> 00:42:33,435 ‫بشین 442 00:42:33,436 --> 00:42:34,728 ‫گفتم بشین! 443 00:42:38,399 --> 00:42:41,861 ‫چیزهای عجیب‌وغریبی ‫از اراضی برَکن به گوشم رسیده، 444 00:42:41,862 --> 00:42:44,905 ‫و همین‌طور استون‌هج و لمزولد و موری 445 00:42:45,906 --> 00:42:48,033 ‫پس خبر اومده؟ 446 00:42:48,034 --> 00:42:49,243 ‫خبر؟ 447 00:42:50,411 --> 00:42:51,412 ‫نه خیر 448 00:42:53,581 --> 00:42:56,374 ‫چیزهایی که به گوشم می‌رسه ‫رو از بادها می‌شنوم 449 00:42:56,375 --> 00:42:59,420 ‫فریادهای رنج و عذاب 450 00:43:01,338 --> 00:43:03,423 ‫نوزادهایی که از دست مادرهاشون گرفته میشن، 451 00:43:03,424 --> 00:43:07,386 ‫و مردهایی که به خونه میان ‫و می‌بینن قفل در خونه‌شون باز شده... 452 00:43:07,387 --> 00:43:09,597 ‫و زن‌هاشون رو بردن 453 00:43:11,787 --> 00:43:13,976 ‫جنگ چیز وحشتناکیـه 454 00:43:14,518 --> 00:43:17,103 ‫این جنگ نیست 455 00:43:17,104 --> 00:43:19,585 ‫جرم و جنایت علیه آدم‌های بی‌گناه، 456 00:43:19,586 --> 00:43:22,066 ‫که هر مرد درستکاری محکومش می‌کنه 457 00:43:22,067 --> 00:43:24,612 ‫ایشالا که منو با یه مرد درستکار اشتباه نگرفتی 458 00:43:26,614 --> 00:43:29,512 ‫من به برکن‌ها فرصت دادم ‫کاری که ازشون خواستم رو انجام بدن 459 00:43:29,513 --> 00:43:32,411 ‫حالا شاید اگه جونِ بچه‌هاشون وسط باشه 460 00:43:32,412 --> 00:43:35,623 ‫درمورد تصمیم‌شون تجدید نظر کنن 461 00:43:36,957 --> 00:43:39,335 ‫می‌خوای همچین ارتشی ‫واسه خودت دست و پا کنی؟ 462 00:43:40,336 --> 00:43:43,004 ‫سربازهایی که ازت متنفرن... 463 00:43:43,005 --> 00:43:44,797 ‫و از روی اجبار بهت خدمت می‌کنن؟ 464 00:43:44,798 --> 00:43:47,927 ‫خب وقتی موافقت کردن بهم خدمت کنن، ‫رفتار منصفانه بهشون نشون میدم 465 00:43:47,928 --> 00:43:49,616 ‫درس عبرتی میشه برای 466 00:43:49,617 --> 00:43:51,304 ‫بقیۀ ریورلندی‌ها که ازش پیروی کنن 467 00:43:51,305 --> 00:43:53,806 ‫و دوباره باید به نام قدرت، 468 00:43:53,807 --> 00:43:56,644 ‫زن‌ها و افراد ضعیف تاوان پس بدن 469 00:43:59,480 --> 00:44:02,316 ‫اون اِگان احمق بعیده زنده بمونه 470 00:44:04,401 --> 00:44:06,695 ‫این مملکت به فنا میره ‫اگه ایموند یک‌چشم حاکم بشه 471 00:44:08,239 --> 00:44:09,823 ‫دعادعا کن هیچ‌وقت نبینیش 472 00:44:10,407 --> 00:44:12,785 ‫همزمان که باهات خوش و بش می‌کنه ‫میده سلاخیت کنن 473 00:44:12,786 --> 00:44:14,328 ‫راجع‌به تو هم همین چیزا رو شنیده بودم 474 00:44:14,329 --> 00:44:15,495 ‫اما بیشتر از این باهات یکی به دو نمی‌کنم 475 00:44:15,496 --> 00:44:16,956 ‫هر چی نباشه، مطمئنم روش کارت 476 00:44:16,957 --> 00:44:19,396 ‫مورد تأییدِ ملکه هم هست 477 00:44:24,338 --> 00:44:26,549 ‫اون نمی‌تونه حاکم بشه، آلیس 478 00:44:27,216 --> 00:44:29,467 ‫حتی اگه منم بخوام. 479 00:44:29,468 --> 00:44:31,554 ‫مردمی که ازش حمایت می‌کنن ‫فرمان‌بردارش نخواهد بود 480 00:44:31,555 --> 00:44:33,681 ‫چشم اونا به یک مَرده برای اعمال قدرت 481 00:44:33,682 --> 00:44:34,848 ‫چه کسی گزینۀ بهتریـه؟ 482 00:44:34,849 --> 00:44:37,309 ‫های‌تاورها و حیله‌گریشون؟ 483 00:44:37,310 --> 00:44:39,520 ‫یا اولین وارثِ حقیقی ویسریس؟ 484 00:44:40,688 --> 00:44:43,147 ‫وقتی رفتم و بارانداز پادشاه رو فتح کردم... 485 00:44:43,148 --> 00:44:44,692 ‫از رینیرا استقبال می‌کنم که به من بپیونده 486 00:44:44,693 --> 00:44:47,966 ‫و در کنار من جایگاهش رو حفظ کنه 487 00:44:47,967 --> 00:44:51,240 ‫به‌عنوان پادشاه و ملکه... ‫با هم فرمانروایی می‌کنیم 488 00:44:51,866 --> 00:44:54,388 ‫- اگر شکست بخوری، چی؟ ‫- اون‌وقت دیگه مُرده‌ام 489 00:44:54,389 --> 00:44:56,911 ‫و هیچ‌کدوم از این مسائل مشکل من نیست 490 00:44:56,912 --> 00:45:00,321 ‫واقعاً حیف شد مگه نه؟ ‫اینکه هیچ‌وقت با مادرت ملاقات نکردی؟ 491 00:45:03,752 --> 00:45:05,921 ‫پیغامی براتون اومده، اعلیحضرت 492 00:45:07,590 --> 00:45:08,591 ‫ 493 00:45:11,051 --> 00:45:13,887 ‫خبر تازه از استون‌هج رسیده 494 00:45:13,888 --> 00:45:16,723 ‫بلک‌وودها، برکن‌ها رو شکست دادن 495 00:45:16,724 --> 00:45:19,560 ‫و لرد «ایموس» پرچمش رو به شما واگذار کرده 496 00:45:19,935 --> 00:45:22,146 ‫خاندان برکن در اختیار شماست 497 00:45:23,564 --> 00:45:26,233 ‫سِر ویلم رو فرا بخونید ‫که بتونم شخصاً بهش تبریک بگم 498 00:45:26,650 --> 00:45:29,278 ‫جشن گرامی‌داشتِ بلک‌وودها رو ‫در همین سالن برگزار می‌کنیم 499 00:45:40,748 --> 00:45:42,750 ‫تو «های‌تاید» دنبال‌تون می‌گشتم 500 00:45:43,459 --> 00:45:45,753 ‫وقتی بهم گفتن اینجایید غافلگیر شدم 501 00:45:46,921 --> 00:45:48,923 ‫قلعه‌ام تبدیل به قبرستون شده 502 00:45:50,257 --> 00:45:52,426 ‫خالی و روح‌زده 503 00:45:53,260 --> 00:45:56,180 ‫چه حیف که روزهای اوجش رو ندیدم 504 00:45:57,181 --> 00:45:59,057 ‫دارم تالار نُه رو تصور می‌کنم 505 00:45:59,058 --> 00:46:00,934 ‫پُر از لردها و پادشاه‌ها که 506 00:46:00,935 --> 00:46:04,021 ‫همگی شوق و ذوق دارن ‫با ارباب موج‌ها جشن بگیرن 507 00:46:05,940 --> 00:46:06,941 ‫ثروت و غنیمت‌هایی که شما 508 00:46:06,942 --> 00:46:09,276 ‫از یی‌تی و آشای آوردید، 509 00:46:09,277 --> 00:46:11,612 ‫موجب حیرت و حسادت خیلی‌ها شده بود 510 00:46:14,031 --> 00:46:16,033 ‫نمی‌دونم کسی خبر داشت که ‫همه‌ش به‌خاطر رینیس بود... 511 00:46:25,167 --> 00:46:27,503 ‫ملکه رینیرا می‌خوان مقام دست رو به شما بدن 512 00:46:30,881 --> 00:46:34,718 ‫حتی مرگ زنم هم راضیش نکرده 513 00:46:37,054 --> 00:46:39,306 ‫خاندان ما تا الان به‌قدر کافی بهش خدمت نکرده؟ 514 00:46:39,807 --> 00:46:43,476 ‫این نشون‌دهندۀ میزان احترامیـه ‫که برای شما قائل هستن 515 00:46:43,477 --> 00:46:45,521 ‫یا نکنه فکر می‌کنه این مقام می‌تونه 516 00:46:45,522 --> 00:46:46,814 ‫فقدان من رو جبران کنه؟ 517 00:46:48,023 --> 00:46:50,359 ‫پس برو با بارانداز پادشاه توافق کن 518 00:46:50,360 --> 00:46:52,653 ‫اونا با کمال میل تو رو می‌پذیرن 519 00:46:55,322 --> 00:46:57,908 ‫ترجیح میدم بزنم به دریا ‫به سوی غرب و برای خودم گم بشم 520 00:46:59,076 --> 00:47:01,119 ‫قبلاً هم این کارو کردی، 521 00:47:01,120 --> 00:47:03,873 ‫و ضربۀ بزرگی به خودت و عزیزات وارد کردی 522 00:47:06,417 --> 00:47:09,690 ‫رینیس فقط همسر تو نبود... 523 00:47:09,691 --> 00:47:12,641 ‫چیزی نبود که صرفاً از تو گرفته شده باشه 524 00:47:12,642 --> 00:47:15,593 ‫اون یک شاهدخت خاندان تارگریان بود 525 00:47:16,343 --> 00:47:17,677 ‫«ملکه‌ای که هیچ‌وقت ملکه نشد» 526 00:47:17,678 --> 00:47:20,263 ‫و به خواست خودش راهیِ قلعۀ روکس‌رست شد 527 00:47:20,264 --> 00:47:22,912 ‫- برای دفاع از خویشاوندانش ‫- و جونش رو از دست داد 528 00:47:22,913 --> 00:47:25,561 ‫اون همون‌طور که دوست داشت ‫جونشو از دست داد... 529 00:47:25,562 --> 00:47:28,042 ‫شرافتمندانه و در میان آتش اژدها 530 00:47:28,043 --> 00:47:30,524 ‫همون‌طوری که مادر خودم انتخاب کرد... 531 00:47:32,860 --> 00:47:35,696 ‫و همون‌طوری که من هم دوست دارم بمیرم 532 00:47:42,828 --> 00:47:46,040 ‫من عزادارِ مادربزرگم که عاشقم بود هستم، 533 00:47:46,041 --> 00:47:49,542 ‫اما راه اون رو ادامه میدم. 534 00:47:49,543 --> 00:47:53,839 ‫مطمئن میشم که رینیرا بر تخت آهنین بشینه، ‫درست همون‌طور که رینیس می‌خواست 535 00:47:54,423 --> 00:47:56,425 ‫همون‌طور که خود رینیس لایقش بود 536 00:47:59,220 --> 00:48:01,889 ‫شما هم می‌تونی هر کاری ‫صلاح می‌دونی انجام بدی 537 00:48:05,434 --> 00:48:07,061 ‫نوه 538 00:48:14,568 --> 00:48:17,613 ‫دوست داشتم تو رو ولیعهدِ خودم کنم 539 00:48:19,240 --> 00:48:21,242 ‫من از خون و آتش‌ام 540 00:48:21,784 --> 00:48:24,787 ‫دریفت‌مارک باید برسه به ‫یک نفر که از نمک و دریاست 541 00:48:43,597 --> 00:48:44,765 ‫علیاحضرت 542 00:48:48,435 --> 00:48:49,770 ‫حق با شما بود... 543 00:48:51,438 --> 00:48:54,024 ‫وقتی گفتید دیمون بهترین شانس‌مون ‫برای تأمین یک ارتشـه 544 00:48:56,694 --> 00:49:02,116 ‫و من هم شاید اشتباه کردم ‫که منتظر بودم اون خودشـو ثابت کنه 545 00:49:04,159 --> 00:49:06,161 ‫می‌خوام که شما به هارن‌هال برید 546 00:49:07,955 --> 00:49:10,332 ‫می‌خواید من رو از شورا برکنار کنید؟ 547 00:49:11,876 --> 00:49:13,335 ‫سِر آلفرد... 548 00:49:14,295 --> 00:49:17,798 ‫اینو انکار نمی‌کنم که اخیراً ‫چندباری نزدیک بود صبرم رو لبریز کنی، 549 00:49:17,799 --> 00:49:20,091 ‫یا که ترجیح میدم اعضای شورام 550 00:49:20,092 --> 00:49:21,635 ‫حمایت بیشتری از ملکه‌شون نشون بدن، 551 00:49:21,636 --> 00:49:23,304 ‫اما... 552 00:49:24,388 --> 00:49:27,765 ‫شما و خاندان‌تون به خوبی ‫به پدرم خدمت کردید، 553 00:49:27,766 --> 00:49:30,811 ‫و اینم می‌دونم که هرگز ‫ادعای های‌تاورها رو نمی‌پذیرید 554 00:49:32,479 --> 00:49:35,065 ‫نه تا زمانی که زنده‌ام، علیاحضرت 555 00:49:37,902 --> 00:49:41,821 ‫ما بدون ریورلندز نمی‌تونیم ‫به جنگِ بارانداز پادشاه بریم 556 00:49:41,822 --> 00:49:45,492 ‫ولی نمی‌خوام با کلاغ برای دیمون ‫پیغام بفرستم که اعتنایی بهش نکنه 557 00:49:47,828 --> 00:49:52,666 ‫از شما خواهش دارم که... ‫برید و منطقی باهاش صحبت کنید 558 00:49:54,001 --> 00:49:58,589 ‫ببینید چه فکرهایی با خودش می‌کنه ‫و قصد و غرضش چیه 559 00:50:00,508 --> 00:50:03,009 ‫قصد و غرض؟ 560 00:50:03,010 --> 00:50:06,514 ‫این‌که قصد داره برای من ‫ارتش جمع کنه یا برای خودش 561 00:50:09,517 --> 00:50:10,892 ‫همچین جرئتی به خودش نمیده 562 00:50:10,893 --> 00:50:13,604 ‫تا حالا دیدی دیمون جرئت کم بیاره؟ 563 00:50:15,189 --> 00:50:16,981 ‫فوراً برو 564 00:50:16,982 --> 00:50:19,610 ‫چندتا محافظ خوب همراهت می‌فرستم 565 00:50:27,201 --> 00:50:29,870 ‫خودتون پیغامی براش ندارید؟ 566 00:50:33,791 --> 00:50:37,044 ‫بهش بگو دوست دارم که ‫صحبت اخیرمون رو تموم کنیم 567 00:50:39,547 --> 00:50:40,714 ‫علیاحضرت 568 00:51:17,084 --> 00:51:18,502 ‫اعلیحضرت 569 00:51:22,298 --> 00:51:26,510 ‫باز چی شده، سِر سایمون؟ ‫پودینگ صبحانه رو سرو کردید؟ 570 00:51:27,178 --> 00:51:29,597 ‫لردهای ریورلندز تشریف آوردن، اعلیحضرت 571 00:51:29,598 --> 00:51:32,516 ‫- می‌خوان با شما ملاقات کنن ‫- این وقت صبح؟ 572 00:51:33,100 --> 00:51:35,519 ‫- ساعت چنده الان؟ ‫- چهار صبحـه 573 00:51:36,270 --> 00:51:38,105 ‫درخواست دارن زودتر با شما صحبت کنن 574 00:52:09,136 --> 00:52:12,473 ‫گویا اول باید درسِ آداب معاشرت بهتون بدم 575 00:52:12,474 --> 00:52:13,682 ‫یا اگر نشد، ‫بهتون یاد بدم که باید 576 00:52:13,683 --> 00:52:15,726 ‫از ارباب تارگریان‌تون حساب ببرید 577 00:52:17,520 --> 00:52:22,608 ‫دلیل خاصی داره که احساس کردید ‫می‌تونید یک شاه رو وسط خواب بیدار کنید؟ 578 00:52:22,609 --> 00:52:25,152 ‫یا درس‌تون رو الان شروع کنم؟ 579 00:52:25,153 --> 00:52:26,778 ‫خاندان برکن 580 00:52:26,779 --> 00:52:30,491 ‫به دست ویلم بلک‌وود به زانو درآمده 581 00:52:30,492 --> 00:52:33,139 ‫- این خبر که قدیمیـه ‫- بله 582 00:52:33,140 --> 00:52:35,735 ‫یک مشکلاتی به‌وجود اومده 583 00:52:35,736 --> 00:52:38,331 ‫مناطق مقدس زمین‌های برکن 584 00:52:38,332 --> 00:52:41,669 ‫- غارت و سوزانده شدن ‫- زمین‌های زراعی و مزرعه‌هامون هم همین‌طور 585 00:52:41,670 --> 00:52:43,294 ‫دام‌هامون رو دزدیدن 586 00:52:43,295 --> 00:52:44,838 ‫و کشاورزهامون رو سلاخی کردن 587 00:52:44,839 --> 00:52:47,466 ‫به جونِ زن و بچه‌ها هم افتادن 588 00:52:47,467 --> 00:52:49,008 ‫این کارها وحشی‌گریـه 589 00:52:49,009 --> 00:52:52,971 ‫مجازاتِ برکن برای خیانت‌اش یک چیزه، 590 00:52:52,972 --> 00:52:55,578 ‫- اما این وحشی‌گری‌ها یک چیز دیگه‌ست ‫- ما به برکن‌ها یه بار فرصت دادیم 591 00:52:55,579 --> 00:52:58,185 ‫- منطق تو کت‌شون نمی‌رفت ‫- بلک‌وودها از جنگ برای پادشاهی 592 00:52:58,186 --> 00:53:00,186 ‫سوءاستفاده کردن تا از دشمن‌های قدیمی‌شون 593 00:53:00,187 --> 00:53:02,690 ‫- وحشیانه انتقام بگیرن ‫- من در جریان جنگ و دعواهای اونا بودم، 594 00:53:02,691 --> 00:53:04,441 ‫و به شما میگم که ‫این‌جور جنگیدن به هیچ وجه 595 00:53:04,442 --> 00:53:06,193 ‫- شرافتمندانه نیست ‫- شرافتمندانه؟ آداب ابتدایی رو هم رعایت نکردن 596 00:53:06,194 --> 00:53:08,257 ‫این هیولاها پرچم خاندان تارگریان رو 597 00:53:08,258 --> 00:53:10,322 ‫با افتخار با خودشون حمل می‌کردن 598 00:53:10,323 --> 00:53:12,529 ‫پرچم سیاه با اژدهای قرمز 599 00:53:18,789 --> 00:53:22,042 ‫جنگ هولناکی در این منطقه آغاز شده 600 00:53:25,546 --> 00:53:27,548 ‫مراقب دخترهامون هستی؟ 601 00:53:35,055 --> 00:53:37,099 ‫نباید بیشتر از اینم توقع می‌داشتیم از 602 00:53:37,100 --> 00:53:39,185 ‫مردی که دستور قتل یک نوزاد 603 00:53:39,186 --> 00:53:40,644 ‫در آغوش مادرش رو صادر کرده 604 00:53:42,897 --> 00:53:46,192 ‫این دروغی بیش نیست. و هرکی اینو گفته ‫رو خودم به سزای اعمالش می‌رسونم 605 00:53:46,193 --> 00:53:50,821 ‫خب، نیمی از کشور دارن اینو میگن، ‫شاهزادۀ من 606 00:53:53,782 --> 00:53:55,784 ‫این رو آویزۀ گوش‌ات کن، مزاحم: 607 00:53:56,493 --> 00:53:59,370 ‫ریورلندز یک مکان باستانیـه 608 00:53:59,371 --> 00:54:03,250 ‫که خدایان کهن و جدید ‫ازش مراقبت می‌کنن 609 00:54:03,251 --> 00:54:05,210 ‫چه اژدهایی در کار باشه، چه نباشه، 610 00:54:05,211 --> 00:54:08,422 ‫ما پرچم‌مون رو برای یک حاکم مستبد ‫برافراشته نمی‌کنیم 611 00:55:16,448 --> 00:55:20,327 ‫- برو رد کارت، دختر ‫- یه کاری دارم... برای بانو میساریا 612 00:55:21,537 --> 00:55:23,663 ‫فکر می‌کردم که اون مُرده 613 00:55:23,664 --> 00:55:25,875 ‫مگه اون بدون دریافت دستمزدش می‌میره؟ 614 00:55:27,543 --> 00:55:29,378 ‫من باید یه دوست قدیمی رو ببینم 615 00:55:31,172 --> 00:55:33,174 ‫این روزا بیشتر مردم می‌خوان ‫از اینجا خارج شن 616 00:56:18,427 --> 00:56:19,427 ‫اِلیندا 617 00:57:11,272 --> 00:57:13,274 ‫بهایی که پرداخت کردیم ارزششـو داشت؟ 618 00:58:04,325 --> 00:58:05,993 ‫مامانی 619 00:58:23,177 --> 00:58:24,953 ‫شاهزاده جسریس تشریف آوردن، علیاحضرت 620 00:58:49,370 --> 00:58:50,746 ‫ویسنیا 621 00:58:51,747 --> 00:58:57,211 ‫اولین سوارۀ ویگار، ‫و اولین صاحب شمشیر دارک‌سیستر 622 00:58:58,963 --> 00:59:01,340 ‫ایشالا که نمی‌خواید ‫اون رو الگوی خودتون بذارید 623 00:59:01,341 --> 00:59:03,007 ‫چرا که نه؟ 624 00:59:03,008 --> 00:59:05,219 ‫خب... مال خیلی وقت پیشـه 625 00:59:15,479 --> 00:59:17,731 ‫اوضاع تو توئینز چطور بود؟ 626 00:59:19,316 --> 00:59:21,569 ‫جناب لرد بحث الکی می‌کرد؟ 627 00:59:24,071 --> 00:59:27,658 ‫اون می‌خواد هارن‌هال رو به خاندان فِری بدیم 628 00:59:29,159 --> 00:59:31,412 ‫بعد از پایان جنگ. به گمونم 629 00:59:34,164 --> 00:59:35,915 ‫بهت افتخار می‌کنم، جیس 630 00:59:35,916 --> 00:59:38,169 ‫تو خدمت بزرگی به هدف ما کردی 631 00:59:40,671 --> 00:59:43,424 ‫پس چرا عصبانی هستی؟ 632 00:59:51,807 --> 00:59:54,705 ‫خود تو از اینکه اجازه نداشتی ‫کاری بکنی، کلافه شده بودی 633 00:59:54,706 --> 00:59:57,573 ‫حالا ببین من چه حالی دارم. ‫منم یه اژدهاسوار هستم، 634 00:59:57,574 --> 01:00:00,441 ‫درحالی‌که بخاطر به قدرت رسیدن من، جنگ شده 635 01:00:01,609 --> 01:00:03,611 ‫و بااین‌حال من باید اینجا انتظار بکشم... 636 01:00:04,612 --> 01:00:06,988 ‫و همیشه محتاط... 637 01:00:06,989 --> 01:00:08,865 ‫بقیه رو بفرستم که برن بجنگن 638 01:00:08,866 --> 01:00:10,743 ‫و به نام من جون‌شون رو بدن 639 01:00:11,285 --> 01:00:13,454 ‫حتی تو هم نقش خودت رو ایفا کردی 640 01:00:14,121 --> 01:00:16,290 ‫شما ملکۀ ما هستید... 641 01:00:16,291 --> 01:00:17,624 ‫پیوندِ بین همۀ ما 642 01:00:17,625 --> 01:00:19,293 ‫- نباید آسیب ببینید ‫- تو هم پسر منی، 643 01:00:19,294 --> 01:00:21,337 ‫و بهت اجازه ندادم که بری 644 01:00:23,464 --> 01:00:26,133 ‫خب تو واسه انجام هیچ‌کاری ‫به من اجازه نمیدی 645 01:00:26,509 --> 01:00:28,093 ‫ولی کی مونده که کارا رو انجام بده؟ ‫رینیس که مُرده، 646 01:00:28,094 --> 01:00:30,199 ‫و بیلا تنهایی از پس این مسئولیت برنمیاد 647 01:00:30,200 --> 01:00:32,306 ‫و وقتی ایموند بیاد سراغت، چی میشه؟ 648 01:00:32,307 --> 01:00:34,682 ‫اژدهای تو هنوز جوونـه 649 01:00:34,683 --> 01:00:37,070 ‫می‌خوای جلوی ویگار پرواز کنی ‫مثل لوک؟ 650 01:00:43,692 --> 01:00:45,528 ‫شاید دیمون بتونه... 651 01:00:49,031 --> 01:00:51,699 ‫دیمون اینجا نیستش 652 01:00:51,700 --> 01:00:53,994 ‫و ایموند الان حاکم بارانداز پادشاه شده 653 01:00:55,538 --> 01:00:59,207 ‫- اگان مُرده؟ ‫- مُرده یا زنده، ما الان زورمون به ویگار نمی‌رسه 654 01:00:59,208 --> 01:01:02,878 ‫ایموند به‌زودی از برتری‌ای که داره ‫استفاده می‌کنه. بعدش چی؟ 655 01:01:05,381 --> 01:01:07,173 ‫من هرکاری می‌تونستم از اینجا ‫انجام بدم رو انجام دادم، 656 01:01:07,174 --> 01:01:10,176 ‫پیغام‌هام رو فرستادم، ‫هماهنگی‌ها رو با متحدینم انجام دادم 657 01:01:10,177 --> 01:01:12,346 ‫اما اگر بقیۀ نقشه‌هامون به بن‌بست بخوره، ‫خودم باید برم بجنگم 658 01:01:14,265 --> 01:01:17,308 ‫ویگار جثۀ بزرگی داره، ‫ولی سایرکس سریع‌تره 659 01:01:17,309 --> 01:01:21,730 ‫- ملیس هم سریع بود ‫- ملیس با دوتا اژدها جنگید و یکی‌شون رو کُشت 660 01:01:23,399 --> 01:01:24,816 ‫آیا من نباید برای حق مادرزادیم بجنگم؟ 661 01:01:24,817 --> 01:01:27,444 ‫یا بشینم همین‌جا دست رو دست بذارم ‫تا همه‌مون نابود شیم؟ 662 01:01:33,284 --> 01:01:35,202 ‫من به چندتا اژدها نیاز دارم 663 01:01:38,706 --> 01:01:41,667 ‫ما که کمبودِ اژدها نداریم 664 01:01:42,543 --> 01:01:45,546 ‫دوتا اژدهای بزرگ داریم که ‫از پس ویگار برمیان 665 01:01:45,547 --> 01:01:47,965 ‫اسم‌شون ورمیتور و سیلوروینگ‌ـه 666 01:01:47,966 --> 01:01:49,821 ‫و درست زیر پاهامون خوابیدن 667 01:01:49,822 --> 01:01:51,677 ‫بله، و اگه سواره هم داشتن، 668 01:01:51,678 --> 01:01:53,721 ‫هیچ احدی حریفِ من نمی‌شد 669 01:01:54,430 --> 01:01:57,641 ‫از روی قدرت وارد جنگ می‌شدم، ‫و نه از روی نیاز و اضطرار 670 01:01:59,059 --> 01:02:00,435 ‫رینا هم هست 671 01:02:00,436 --> 01:02:03,480 ‫اون که تو تلاش قبلیش ‫نزدیک بود جونشـو از دست بده 672 01:02:04,982 --> 01:02:06,984 ‫دیگه همچین ریسکی نمی‌کنم 673 01:02:12,907 --> 01:02:15,910 ‫یه‌سری از هم‌خون‌های ما هستن ‫که هیچ‌وقت حکمرانی نکردن 674 01:02:16,785 --> 01:02:20,247 ‫اونایی که با خاندان‌های اشرافی دیگه وصلت کردن، 675 01:02:20,248 --> 01:02:23,124 ‫و بچه‌هاشون با نام‌های دیگه به دنیا اومدن 676 01:02:23,125 --> 01:02:26,754 ‫بیشتر از یک نسل قبل. ‫ممکنه خون‌شون خلوص کافی نداشته باشه 677 01:02:26,755 --> 01:02:29,547 ‫و بااین‌حال... 678 01:02:29,548 --> 01:02:33,656 ‫یه اژدها فقط یه «لرد اژدهاسوار» رو ‫به‌عنوان سوارۀ خودش می‌پذیره 679 01:02:33,657 --> 01:02:37,765 ‫- حداقل تاریخچه این‌طور گفته ‫- تاریخچۀ والریایی 680 01:02:37,766 --> 01:02:39,725 ‫که برای تمجید از ما نوشته شده 681 01:02:42,645 --> 01:02:45,272 ‫یعنی میگی یه نفر از خاندان ملیستر ‫رو بنشونیم روی یه اژدها؟ 682 01:02:45,856 --> 01:02:49,276 ‫- یا یک تارلی رو؟ ‫- از مرگ و شکست که بهتره 683 01:02:55,282 --> 01:02:58,786 ‫اینجا حتماً اسنادی از شجرۀ ما وجود داره 684 01:02:58,787 --> 01:03:01,080 ‫و کسایی که از خاندان‌مون خارج شدن 685 01:03:08,504 --> 01:03:10,172 ‫ممکنه تعدادشون کم هم نباشه 686 01:03:17,805 --> 01:03:19,640 ‫ایدۀ دیوانه‌واریـه 687 01:03:21,717 --> 01:03:31,717 « ترجمه از مهـرداد و سـروش » .:: SuRouSH_AbG & Mehrdadss ::. 688 01:03:31,741 --> 01:03:41,741 ارائه‌شده توسط وب‌سایت دیجی‌موویز :.:.: DigiMoviez.Com :.:.: 689 01:03:41,741 --> 01:03:51,741 جهت اطلاع از جدیدترین آدرس سایت :دیجی‌موویز را در شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید @DigiMoviez73994

Can't find what you're looking for?
Get subtitles in any language from opensubtitles.com, and translate them here.