All language subtitles for 8. The Pointy End_-_KatmovieHD.cc
Afrikaans
Akan
Albanian
Amharic
Arabic
Armenian
Azerbaijani
Basque
Belarusian
Bemba
Bengali
Bihari
Bosnian
Breton
Bulgarian
Cambodian
Catalan
Cebuano
Cherokee
Chichewa
Chinese (Simplified)
Chinese (Traditional)
Corsican
Croatian
Czech
Danish
Dutch
English
Esperanto
Estonian
Ewe
Faroese
Filipino
Finnish
French
Frisian
Ga
Galician
Georgian
German
Greek
Guarani
Gujarati
Haitian Creole
Hausa
Hawaiian
Hebrew
Hindi
Hmong
Hungarian
Icelandic
Igbo
Indonesian
Interlingua
Irish
Italian
Japanese
Javanese
Kannada
Kazakh
Kinyarwanda
Kirundi
Kongo
Korean
Krio (Sierra Leone)
Kurdish
Kurdish (Soranî)
Kyrgyz
Laothian
Latin
Latvian
Lingala
Lithuanian
Lozi
Luganda
Luo
Luxembourgish
Macedonian
Malagasy
Malay
Malayalam
Maltese
Maori
Marathi
Mauritian Creole
Moldavian
Mongolian
Myanmar (Burmese)
Montenegrin
Nepali
Nigerian Pidgin
Northern Sotho
Norwegian
Norwegian (Nynorsk)
Occitan
Oriya
Oromo
Persian
Polish
Portuguese (Brazil)
Portuguese (Portugal)
Punjabi
Quechua
Romanian
Romansh
Runyakitara
Russian
Samoan
Scots Gaelic
Serbian
Serbo-Croatian
Sesotho
Setswana
Seychellois Creole
Shona
Sindhi
Sinhalese
Slovak
Slovenian
Somali
Spanish
Spanish (Latin American)
Sundanese
Swahili
Swedish
Tajik
Tamil
Tatar
Telugu
Thai
Tigrinya
Tonga
Tshiluba
Tumbuka
Turkish
Turkmen
Twi
Uighur
Ukrainian
Urdu
Uzbek
Vietnamese
Welsh
Wolof
Xhosa
Yiddish
Yoruba
Zulu
Would you like to inspect the original subtitles? These are the user uploaded subtitles that are being translated:
1
00:01:39,800 --> 00:01:40,800
: ارائهاي از تيم ترجمه
:.:.:.:WWW.9Movie.CO:.:.:.:
2
00:01:41,800 --> 00:01:46,400
"Game Of Thrones"
فصل 1
قسمت 8 : پايان تيز
3
00:01:47,400 --> 00:01:52,400
Ashkan.Sh : مترجم
تغییر و توضیحات: Arash AR
4
00:01:57,389 --> 00:02:00,124
آره . چپ بالا ، چپ پايين
5
00:02:17,710 --> 00:02:19,778
راست پايين ، حرکت به سمت راست
6
00:02:22,948 --> 00:02:25,649
اگر چيزي رو بشکني
سپتا" کلّم رو ميکنه"
7
00:02:25,683 --> 00:02:27,484
...اين ديگه چي
8
00:02:38,561 --> 00:02:41,329
خواهرت کاملاً ميدونست
که امروز بايد از اينجا بريم
9
00:02:41,363 --> 00:02:43,531
چطور فراموش کرده؟ -
اون فراموش نکرده -
10
00:02:43,565 --> 00:02:46,267
اون با استادِ رقصشه
هر روز صبح پيش اونه
11
00:02:46,301 --> 00:02:48,837
هميشه با خراش و کبودي برميگرده
خيلي دست و پا چلفتيه
12
00:02:48,871 --> 00:02:50,772
ساکت
13
00:02:50,807 --> 00:02:53,008
برگرد به اتاقت
14
00:02:53,943 --> 00:02:55,345
در رو قفل کن
15
00:02:55,379 --> 00:02:57,580
و براي کسي که نميشناسيش باز نکن
16
00:02:57,615 --> 00:03:00,283
چي شده؟ چه اتفاقي افتاده؟ -
کاري که بهت گفتم بکن -
17
00:03:00,318 --> 00:03:02,119
فرار کن
18
00:03:05,857 --> 00:03:07,524
از اينطرف
19
00:03:21,036 --> 00:03:23,204
چپ ، راست
20
00:03:23,238 --> 00:03:24,939
الان ديگه مُردي
21
00:03:24,973 --> 00:03:26,941
گفتي سمتِ راست
22
00:03:26,975 --> 00:03:28,843
ولي تو رفتي سمتِ چپ
23
00:03:28,877 --> 00:03:31,078
و الانم يه دختره مُرده هستي
24
00:03:31,112 --> 00:03:32,713
فقط بهخاطر اينکه تو دروغ گفتي
25
00:03:32,748 --> 00:03:35,382
زبانم دروغ گفت ولي چشمهام
26
00:03:35,416 --> 00:03:38,619
حقيقت رو داد ميزد
ولي تو نديديشون
27
00:03:38,653 --> 00:03:41,155
همين کار رو کردم
...من تماشاشون کردم ولي تو
28
00:03:41,189 --> 00:03:44,659
تماشا کردن ديدن نيست دختره مُرده
29
00:03:46,729 --> 00:03:50,365
ديدن...ديدنِ حقيقتِ
30
00:03:50,399 --> 00:03:52,835
که اون اصلِ شمشيرزنيـه
31
00:03:57,341 --> 00:03:59,843
آريا استارک" ، همراهمون بيا"
32
00:03:59,877 --> 00:04:02,613
پدرت ميخواد ببينتت
33
00:04:02,647 --> 00:04:05,015
و به چه دليلي
34
00:04:05,049 --> 00:04:07,484
لُرد "ادارد" افرادِ "لنيستر" رو
35
00:04:07,518 --> 00:04:09,720
به محّلِ اقامتش فرستاده؟
من که در تعجبم
36
00:04:09,754 --> 00:04:12,823
بشين سرِ جات استادِ رقص
37
00:04:12,857 --> 00:04:15,392
اين مسئله ارتباطي به تو نداره
38
00:04:15,426 --> 00:04:17,261
پدرم تو رو نفرستاده
39
00:04:20,799 --> 00:04:23,500
و اگر نخوام مجبور نيستم باهات بيام
40
00:04:23,534 --> 00:04:25,869
بگيرينش
41
00:04:25,903 --> 00:04:29,873
شما مَردين يا مار که يه بچه رو
اينجوري تهديد ميکنين؟
42
00:04:29,907 --> 00:04:32,042
از سرِ راه برو کنار کوچولو
43
00:04:32,076 --> 00:04:35,545
من "سيريو فورل" هستم
44
00:04:35,579 --> 00:04:37,580
حرومزاده خارجي
45
00:04:40,317 --> 00:04:44,020
و شما بايد با احترام بيشتري باهام صحبت کنين
46
00:04:44,054 --> 00:04:46,656
اين "براووس"ـي رو بکشين
دختره رو هم بيارين
(براووس : شمشير فروش)
47
00:04:48,193 --> 00:04:50,928
آريا" ، تمرين رقص امروزمون تموم شده"
48
00:04:50,962 --> 00:04:53,597
فرار کن پيش پدرت
49
00:05:14,086 --> 00:05:16,821
احمقهاي لعنتي
50
00:05:16,856 --> 00:05:18,723
"برو ديگه "آريا
51
00:05:18,758 --> 00:05:21,327
همراهم بيا . فرار کن
52
00:05:22,963 --> 00:05:25,965
اولين شمشيرزن "براووس" فرار نميکنه
53
00:05:38,111 --> 00:05:40,012
به خداي مرگ
54
00:05:40,047 --> 00:05:41,981
چي بايد بگيم؟
55
00:05:42,015 --> 00:05:43,883
امروز نه
56
00:05:45,418 --> 00:05:46,852
برو
57
00:06:12,410 --> 00:06:14,512
امروز نه ، امروز نه
58
00:06:24,056 --> 00:06:25,857
نزديکِ من نشو
59
00:06:25,891 --> 00:06:27,558
به پدرم ميگم
60
00:06:27,593 --> 00:06:30,561
من به ملکه ميگم
61
00:06:30,595 --> 00:06:34,298
فکر ميکني کي من رو فرستاده؟
62
00:06:46,811 --> 00:06:48,679
"نيدل"
(نام شمشير آريا)
63
00:06:51,917 --> 00:06:53,951
ايناهاشش
64
00:06:53,986 --> 00:06:56,253
تو ديگه چي ميخواي؟ -
تو رو ميخوام دخترِ گرگ -
65
00:06:56,288 --> 00:06:57,989
بيا اينجا -
ولم کن -
66
00:06:58,023 --> 00:07:00,090
پدرم يه لُرد هستش . بهت پاداش ميده
67
00:07:00,125 --> 00:07:01,692
ملکه هست که بهم پاداش ميده
68
00:07:01,726 --> 00:07:03,894
برو کنار
69
00:07:32,992 --> 00:07:36,628
لُرد "استارک" ، بايد تشنه باشي
70
00:07:38,064 --> 00:07:40,232
"واريس"
71
00:07:42,035 --> 00:07:44,336
بهت قول ميدم که سمّي نيست
72
00:07:46,006 --> 00:07:48,308
چرا هيچکس به يک خواجه اعتماد نميکنه؟
73
00:07:56,851 --> 00:07:58,619
زياد نخور سرورم
74
00:07:58,654 --> 00:08:00,688
اگر جاي شما بودم
بقيهـش رو ذخيره ميکردم
75
00:08:00,722 --> 00:08:04,592
پنهانش کن . معروفه که زندانيها
در اين سلولها از تشنگي ميميرند
76
00:08:06,462 --> 00:08:08,964
از دخترهام چه خبر؟
77
00:08:08,998 --> 00:08:11,533
دختره کوچيکت به نظر مياد از قصر فرار کرده
78
00:08:11,568 --> 00:08:13,769
حتي خبرچينهام هم نتونستن پيداش کنن
79
00:08:13,803 --> 00:08:17,339
و "سانسا" چي؟ -
هنوز با "جافري" نامزده -
80
00:08:17,373 --> 00:08:20,943
سِرسي" پيش خودش نگهش داشته"
متأسفانه بايد بگم
81
00:08:20,977 --> 00:08:23,145
بقيه افرادت کُشته شدن
82
00:08:23,179 --> 00:08:25,447
بايد بگم که از خونريزي متنفرم
83
00:08:26,949 --> 00:08:29,818
تو ديدي افرادم سلاخي شدن
و هيچ کاري نکردي
84
00:08:29,852 --> 00:08:32,154
و بازم ميگم سرورم
85
00:08:32,188 --> 00:08:36,591
من غيرمسلح و بيدفاع بهوسيله
شمشيرهاي "لنيستر"ها محاصره شده بودم
86
00:08:36,626 --> 00:08:38,960
وقتي به من نگاه ميکني
يک قهرمان ميبيني؟
87
00:08:44,900 --> 00:08:47,268
عجب حماقتي کردي که به ملکه گفتي
88
00:08:47,303 --> 00:08:50,105
تو حقيقت رو در مورد تولد "جافري" فهميدي
89
00:08:52,475 --> 00:08:54,442
حماقتم رحم و مروّت بود
90
00:08:56,145 --> 00:08:58,880
تا شايد بتونه بچههاش رو نجات بده
91
00:08:58,915 --> 00:09:00,748
بچهها
92
00:09:00,783 --> 00:09:03,652
هميشه بيگناهاني هستن که صدمه ميبينن
93
00:09:03,686 --> 00:09:06,587
نوشيدن شراب نبود که "رابرت" رو به کشتن داد
گراز هم نبود
94
00:09:06,622 --> 00:09:10,091
شراب اون رو مست و آروم کرده بود
و گراز هم سينهاش رو شکافت
95
00:09:10,125 --> 00:09:13,360
ولي اون رحم و مروّت تو بود
که پادشاه رو به کشتن داد
96
00:09:16,931 --> 00:09:20,300
مطمئنم ميدوني که ديگه
"يه مُرده به حساب مياي لُرد "ادارد
97
00:09:25,038 --> 00:09:27,606
ملکه نميتونه من رو بکشه
98
00:09:27,641 --> 00:09:30,109
برادرش پيشه "کاتلين" ـه
99
00:09:30,144 --> 00:09:32,845
متأسفانه برادر اشتباهي پيششه
100
00:09:32,880 --> 00:09:34,614
و از دستش داد
101
00:09:34,648 --> 00:09:37,583
همسرت اجازه داد اون "ايمپ" از دستش فرار کنه
102
00:09:41,422 --> 00:09:43,857
اگر حقيقت داره
103
00:09:43,891 --> 00:09:47,427
گلوم رو ببر و کارم رو تموم کن
104
00:09:47,461 --> 00:09:50,030
امروز نه سرورم
105
00:09:53,068 --> 00:09:55,903
"يه چيزي بهم بگو "واريس
106
00:09:55,938 --> 00:09:58,440
واقعاً براي کي خدمت ميکني؟
107
00:09:59,676 --> 00:10:02,344
براي کشور سرورم
108
00:10:02,379 --> 00:10:04,646
يه نفر بايد اينکار رو بکنه
109
00:10:23,631 --> 00:10:26,367
بدون شک اون "اوتور" هستش
110
00:10:27,703 --> 00:10:29,303
اون يکي هم "جافر فلاوِرز" هست سرورم
111
00:10:29,338 --> 00:10:32,106
هموني که گرگ دستش رو قطع کرده
112
00:10:32,141 --> 00:10:35,143
نشوني از "بنجن" و افرادِ گروهش نيستش؟
113
00:10:35,178 --> 00:10:38,046
فقط همين 2تا بودن سرورم
114
00:10:38,081 --> 00:10:40,082
به نظرم مدتي از مرگشون گذشته
115
00:10:40,117 --> 00:10:42,852
اين بو
116
00:10:46,258 --> 00:10:47,858
چه بويي؟
117
00:10:47,892 --> 00:10:50,928
هيچ بويي نميدن
118
00:10:50,962 --> 00:10:54,698
اگر مدتي از مرگشون گذشته باشه
نبايد بوي فاسد شدن ازشون بياد؟
119
00:10:54,732 --> 00:10:57,434
بايد بسوزونيمشون
120
00:10:57,468 --> 00:11:00,504
اسنو" اشتباه نميگه سرورم"
بايد سوزونده بشن
121
00:11:00,538 --> 00:11:02,706
روشِ وحشيانهايه
122
00:11:02,741 --> 00:11:05,476
ميخوام پيشگو "آمون" اونا رو
مورد آزمايش قرار بده
123
00:11:05,510 --> 00:11:08,679
"شايد يه ترسو باشي "تارلي
124
00:11:08,713 --> 00:11:10,848
ولي احمق نيستي
125
00:11:10,882 --> 00:11:14,918
ببرينشون داخل -
شنيدين چي گفت -
126
00:11:16,454 --> 00:11:18,422
فرمانده
127
00:11:18,456 --> 00:11:20,958
پيشگو "آمون" توي اتاقشون منتظرتونه
128
00:11:20,992 --> 00:11:24,828
يه پيک از مقر فرمانروايي اومده
129
00:11:24,863 --> 00:11:26,730
زود باشين . ببرينشون
130
00:11:38,441 --> 00:11:41,308
"يه ليوان آبجو برام بيار "اسنو
131
00:11:41,343 --> 00:11:44,278
و يکي هم براي خودت بريز
132
00:11:54,089 --> 00:11:56,657
پادشاه مُرده
133
00:12:08,769 --> 00:12:11,303
چيزي از پدرم ننوشته؟
134
00:12:11,337 --> 00:12:13,572
بشين
135
00:12:18,077 --> 00:12:23,247
لُرد "استارک" به جرم خيانت محکوم شده
136
00:12:23,281 --> 00:12:25,683
گفتن که با برادر "رابرت" قصدِ توطئه داشته
137
00:12:25,717 --> 00:12:28,453
تا جانشينيِ شاهزاده "جافري" رو انکار کنن
138
00:12:40,802 --> 00:12:44,439
اميدوارم فکر احمقانهاي به سرت نزده باشه
139
00:12:44,473 --> 00:12:47,909
وظيفه تو الان در اينجاست
140
00:12:47,943 --> 00:12:51,012
خواهرانم هم توي مقر فرمانروايي هستن
141
00:12:53,149 --> 00:12:55,450
مطمئنم که باهاشون
142
00:12:55,484 --> 00:12:57,285
با ملايمت برخورد ميشه
143
00:13:00,422 --> 00:13:03,558
ثابت شده که پدرت خيانتکارِ بزرگي بوده عزيزم
144
00:13:03,592 --> 00:13:07,062
زماني که جسدِ پادشاه "رابرت" هنوز گرم بوده
145
00:13:07,096 --> 00:13:11,366
لُرد "ادارد" داشته براي دزدين جانشينيِ
بهحقِ "جافري" توطئهچيني ميکرده
146
00:13:11,401 --> 00:13:13,769
اون همچين کاري نکرده
147
00:13:13,804 --> 00:13:16,672
ميدونست که من چقدر عاشقِ "جافري" هستم
اينکار رو نکرده
148
00:13:16,707 --> 00:13:19,809
خواهش ميکنم بانوي من
يه اشتباهي شده
149
00:13:19,843 --> 00:13:23,480
پدرم رو بيارين . خودش بهتون ميگه
پادشاه دوستش بود
150
00:13:23,514 --> 00:13:26,583
سانسا" عزيزم ، تو از هر گونه خطائي بيگناهي"
ما اين رو ميدونيم
151
00:13:26,617 --> 00:13:30,119
ولي با اينحال دختره يک خائن هستي
152
00:13:30,153 --> 00:13:32,321
چطور ميتونم اجازه بدم که با پسرم ازدواج کني؟
153
00:13:32,356 --> 00:13:35,524
بچهاي که از نطفه يک خائن زائيده شده
154
00:13:35,558 --> 00:13:37,892
همسرِ مناسبي براي پادشاه نيست
155
00:13:37,927 --> 00:13:40,561
اون الان دخترِ شيرينيه بانوي من
156
00:13:40,595 --> 00:13:43,063
ولي 10 سالِ ديگه خدا ميدونه
157
00:13:43,097 --> 00:13:45,065
که چه خيانتهايي رو ممکنه انجام بده
158
00:13:45,100 --> 00:13:48,168
نه ، من اينجوري نيستم . همسر خوبي
براش خواهم بود . خودتون ميبينيد
159
00:13:48,202 --> 00:13:52,773
قول ميدم يه ملکهاي مثل شما بشم
من قصد هيچ خيانتي ندارم
160
00:13:54,276 --> 00:13:56,777
اين دختر بيگناهه بانوي من
161
00:13:56,812 --> 00:14:00,614
بايد براي اثبات وفاداريش يک شانسي بهش بدين
162
00:14:06,922 --> 00:14:09,824
"عزيزم ، بايد يه نامه براي بانو "کاتلين
163
00:14:09,859 --> 00:14:12,193
و برادر بزرگترت بنويسي
اسمش چي بود؟
164
00:14:12,228 --> 00:14:13,962
"راب"
165
00:14:13,996 --> 00:14:16,765
بدون شک خبرِ دستگيريه پدرت
به زودي بهشون ميرسه
166
00:14:16,800 --> 00:14:19,201
بهترين حالت اينه که بهوسيله تو
اين خبر داده بشه
167
00:14:19,236 --> 00:14:21,604
اگر ميخواي به پدرت کمک کني
168
00:14:21,638 --> 00:14:24,074
برادرت رو وادار کن تا صلحِ با
پادشاه رو حفظ کنه
169
00:14:24,108 --> 00:14:28,011
بهش بگو که به مقر فرمانروايي بياد
و به وفاداريش به "جافري" سوگند بخوره
170
00:14:33,283 --> 00:14:37,653
اگر بتونم پدرم رو ببينم
...و در اين مورد باهاش صحبت کنم
171
00:14:40,256 --> 00:14:43,625
تو نااميدم کردي بچه
172
00:14:43,659 --> 00:14:45,960
ما در موردِ خيانت پدرت بهت گفتيم
173
00:14:45,995 --> 00:14:48,162
چرا ميخواي با يک خائن صحبت کني؟
174
00:14:48,197 --> 00:14:50,464
فقط منظورم اين بود
175
00:14:52,668 --> 00:14:54,502
که چه اتفاقي براش ميوفته؟
176
00:14:56,104 --> 00:14:59,906
بستگي داره -
به چي؟ -
177
00:14:59,940 --> 00:15:01,808
به برادرت
178
00:15:04,845 --> 00:15:07,180
و به خودت
179
00:15:14,923 --> 00:15:17,692
خيانت؟
180
00:15:17,726 --> 00:15:19,861
سانسا" اين رو نوشته؟"
181
00:15:19,895 --> 00:15:22,264
اين دستخطِ خواهرته
ولي حرفهاي ملکهست
182
00:15:22,298 --> 00:15:26,401
تو به مقر فرمانروايي احظار شدي
تا به وفاداري به پادشاه جديد سوگند ياد کني
183
00:15:26,436 --> 00:15:29,538
جافري" پدرم رو توي غل و زنجير کرده"
حالا ازم ميخواد برم کونش هم ببوسم؟
184
00:15:29,572 --> 00:15:33,075
اين يک فرمانِ سلطنتيه سرورم
185
00:15:33,109 --> 00:15:36,578
...اگر بخواي از اجراش سر باز بزني -
من رَدّش نميکنم -
186
00:15:36,613 --> 00:15:39,381
سرورمون من رو به مقر فرمانروايي احظار کرده
187
00:15:39,415 --> 00:15:41,850
من هم به مقر فرمانروايي خواهم رفت
188
00:15:41,884 --> 00:15:44,619
ولي تنها نميرم
189
00:15:46,722 --> 00:15:48,456
سربازان رو خبر کن
190
00:15:50,158 --> 00:15:51,825
همهشون رو سرورم؟
191
00:15:51,860 --> 00:15:53,731
همه اونا براي دفاع از پدرم سوگند ياد کردن
مگر اينطور نيست؟
192
00:15:53,756 --> 00:15:54,956
همينطوره
193
00:15:55,864 --> 00:15:58,132
حالا ميبينيم سوگندشون چقدر ارزش داشته
194
00:16:00,235 --> 00:16:01,402
آره
195
00:16:09,645 --> 00:16:12,046
ترسيدي؟
196
00:16:14,884 --> 00:16:16,584
بايد ترسيده باشم
197
00:16:16,619 --> 00:16:18,787
خوبه
198
00:16:18,821 --> 00:16:20,855
چرا خوبه؟
199
00:16:20,890 --> 00:16:23,191
نشون ميده که احمق نيستي
200
00:16:46,582 --> 00:16:48,483
تو از طلوع آفتاب اين رو دريافت کرده بودي؟
201
00:16:49,518 --> 00:16:52,086
اون اين پيغام رو براي من فرستاده ، نه تو
202
00:16:52,121 --> 00:16:54,555
فقط از روي نزاکت اين رو بهت نشون دادم
203
00:16:54,590 --> 00:16:56,457
نزاکت؟
204
00:16:56,491 --> 00:16:58,493
همسرم رو زنداني کردن
205
00:16:58,527 --> 00:17:00,161
پسرم قصدِ اعلان جنگ داره
206
00:17:00,196 --> 00:17:02,063
جنگ؟
207
00:17:02,097 --> 00:17:04,499
پسرت عليه "لنيستر"ها؟
208
00:17:05,834 --> 00:17:08,903
بايد بري پيشش و بهش صبوري ياد بدي
209
00:17:08,937 --> 00:17:12,106
ند" داره توي زندان ميپوسه"
و تو حرف از صبوري ميزني؟
210
00:17:12,141 --> 00:17:14,843
ناسلامتي اون شوهر خواهرته
211
00:17:14,877 --> 00:17:17,746
خانواده اصلاً برات معني داره؟
212
00:17:17,780 --> 00:17:20,649
خانواده برام همه چيزه
213
00:17:20,683 --> 00:17:23,118
و من زندگيه "رابين" رو به خطر نميندازم
214
00:17:23,152 --> 00:17:25,621
و خودم رو درگير يکي ديگه از
جنگهاي شوهرت نميکنم
215
00:17:25,655 --> 00:17:28,557
گشنمه -
ساکت عزيزم -
216
00:17:28,591 --> 00:17:30,792
تازه شير خوردي
217
00:17:30,827 --> 00:17:33,662
پس نميخواي ازمون حمايت کني؟
درست متوجه شدم؟
218
00:17:33,696 --> 00:17:37,532
ولي من گشنمه -
به زودي عشقم . به زودي -
219
00:17:39,569 --> 00:17:41,870
تو هميشه اينجا خوشامدگوييِ من رو داري خواهر
220
00:17:41,905 --> 00:17:44,906
ولي اگر ازم ميخواي که
...سربازان "وِيل" رو به ميدان جنگ بفرستم
221
00:17:44,941 --> 00:17:47,142
اين همون چيزيه که ازت ميخوام
222
00:17:49,111 --> 00:17:51,980
زود باش عزيزم . وقتِ حموم رفتنه
223
00:17:52,014 --> 00:17:54,616
بعدش بهت شير ميدم
224
00:17:59,889 --> 00:18:02,291
...اگر نگرانِ امنيتِ پسرت هستي
225
00:18:02,325 --> 00:18:04,993
معلومه که نگرانِ امنيتِ پسرم هستم
226
00:18:05,027 --> 00:18:07,529
مگه احمق شدي؟
227
00:18:07,563 --> 00:18:09,965
اونا شوهرم رو کُشتن
228
00:18:09,999 --> 00:18:12,434
خودت گفتي اونا پسرت رو
از پنجره به بيرون پرتاب کردن
229
00:18:12,468 --> 00:18:15,003
اين آدمها هر کاري که بخوان ميکنن
230
00:18:15,037 --> 00:18:17,104
و بهخاطر همينه که بايد جلوشون رو بگيريم
231
00:18:20,909 --> 00:18:23,677
"شواليههاي "وِيل
توي "وِيل" باقي خواهند ماند
232
00:18:23,711 --> 00:18:27,447
جايي که بهش تعلق دارن
تا از سرورشون محافظت کنن
233
00:18:40,864 --> 00:18:44,266
ميشه خفه بشي؟
234
00:18:46,370 --> 00:18:48,404
کلّي قبيله دور و اطراف اين تپهست
235
00:18:48,439 --> 00:18:50,907
اگر که قراره بميرم
236
00:18:50,941 --> 00:18:53,276
شايد بهتر باشه که با نوايي که
توي دلم ميخونم باشه
237
00:18:53,311 --> 00:18:56,547
بايد غذات رو ازت بگيرم و همينجا ولت کنم
238
00:18:56,581 --> 00:18:59,850
تو اونوقت چيکار ميکني؟
239
00:18:59,884 --> 00:19:02,720
احتمال زياد گرسنگي ميکشم
240
00:19:02,754 --> 00:19:04,588
فکر ميکني اينکار رو نميکنم ، نه؟
241
00:19:06,091 --> 00:19:09,126
تو چي ميخواي "بران"؟ طلا؟ زن؟
242
00:19:09,161 --> 00:19:12,063
زنان طلايي؟
243
00:19:12,097 --> 00:19:14,299
کنارِ من باشي به همهشون ميرسي
244
00:19:14,333 --> 00:19:17,167
فقط تا زماني که کنارت باشم ، نه بيشتر
245
00:19:17,202 --> 00:19:20,470
ولي خودت ميدونستي
246
00:19:20,505 --> 00:19:24,073
بهخاطر همين بود که دلاورانه شمشير
به دست گرفتي و از اعتبارم دفاع کردي
247
00:19:25,943 --> 00:19:28,278
منصفانهست
248
00:19:28,313 --> 00:19:30,848
ولي دنبالِ اين نباش که تا زانو جلوت خم بشم
249
00:19:30,882 --> 00:19:33,451
و هر بار که خواستي بريني "سرورم" صدات کنم
250
00:19:33,485 --> 00:19:36,754
من چاپلوست نيستم
و دوستـت هم نيستم
251
00:19:37,890 --> 00:19:39,992
با اينحال من قدرِ دوستي باهات رو ميدونم
252
00:19:40,026 --> 00:19:42,628
و اساساً به تخصصـت توي آدمکشي علاقمند شدم
253
00:19:42,663 --> 00:19:46,066
و اگر روزي برسه وسوسه بشي
که من رو بفروشي
254
00:19:46,100 --> 00:19:47,834
: اين رو يادت باشه
255
00:19:47,869 --> 00:19:50,737
هر چقدر اونا خواستن بهت پول بدن
من بيشترش رو بهت خواهم داد
256
00:19:50,771 --> 00:19:52,872
من زندگي کردن رو دوست دارم
257
00:19:57,478 --> 00:20:01,314
"تيرين"
258
00:20:02,917 --> 00:20:04,150
"تيرين"
259
00:20:08,322 --> 00:20:10,190
"تيرين"
260
00:20:32,013 --> 00:20:34,582
بياين کنار شعله آتش باهم جمع بشيم
261
00:20:34,616 --> 00:20:37,384
يه لقمه از اين برّه کباب بزنين
262
00:20:43,825 --> 00:20:46,659
وقتي خدايانت رو ديدي بهشون بگو
263
00:20:46,694 --> 00:20:48,628
"شاگا" پسر "دالف"
264
00:20:48,662 --> 00:20:52,031
"از قبيله "کلاغهاي سنگي
تو رو فرستاده
265
00:20:52,066 --> 00:20:55,469
"من "تيرين" پسرِ "تايوين
از خاندانِ "لنيستر" هستم
266
00:20:55,503 --> 00:20:58,538
"تيرين" پسرِ "تايوين"
چجوري دوست داري بميري؟
267
00:21:00,241 --> 00:21:02,709
توي رختخوابم و در سنّ 80 سالگي
268
00:21:02,743 --> 00:21:05,611
با شکمي پُر از شراب
و دهانِ دختري که روي کيرمه
269
00:21:11,818 --> 00:21:14,020
اون کوتوله رو بگيرين
270
00:21:14,054 --> 00:21:16,822
ميتونه براي بچههامون برقصه
اون يکي رو بُکشين
271
00:21:16,857 --> 00:21:18,958
نه ، نه ، نه ، نه
272
00:21:18,992 --> 00:21:22,061
خاندانِ من پولدار و قدرتمنده
273
00:21:22,095 --> 00:21:24,763
اگر ما رو از اين کوهها رد کنين
274
00:21:24,798 --> 00:21:26,766
پدرم حمامي از طلا بهتون ميده
275
00:21:26,800 --> 00:21:28,835
ما هيچ استفادهاي از قول دادنِ
يه کوتوله نميبريم
276
00:21:28,869 --> 00:21:33,440
شايد کوتوله باشم ولي شهامتِ
روبرو شدن با دشمنانم رو دارم
277
00:21:33,474 --> 00:21:35,075
قبيله "کلاغهاي سنگي" چيکار ميکنه؟
278
00:21:35,109 --> 00:21:37,344
وقتي شواليههاي "وِيل" از اينجا عبور ميکنن
279
00:21:37,378 --> 00:21:40,347
پشت صخرهها قايم ميشن و به خود ميلرزن؟
280
00:21:40,381 --> 00:21:43,016
و اونا هم بهترين سلاحهاييه که تونستين بدزدين
281
00:21:44,319 --> 00:21:46,253
شايد به اندازه کافي براي
کُشتن يه گوسفند خوب باشه
282
00:21:46,287 --> 00:21:48,021
البته اگر گوسفنده هم باهاتون مبارزه نکنه
283
00:21:48,056 --> 00:21:50,257
گُهترين شمشيرهاي
آهنگرهاي "لنيستر" از اين بهتره
284
00:21:55,930 --> 00:21:59,332
فکر ميکني ميتوني
با اين جواهرات بَدليت ما رو بخري؟
285
00:22:10,211 --> 00:22:13,614
اين انگشتر ارزشش
از کلّ داراييِ قبيلهات بيشتره
286
00:22:15,518 --> 00:22:18,888
ولي اگر کمکمون کني
"شاگا" پسرِ "دالف"
287
00:22:18,922 --> 00:22:21,591
من جواهرات بدلي بهت نميدم
288
00:22:21,625 --> 00:22:24,094
من "اين" رو بهت خواهم داد
289
00:22:24,996 --> 00:22:26,597
اين" ديگه چيه؟"
290
00:22:27,799 --> 00:22:30,300
"درّه "آرن
291
00:22:30,335 --> 00:22:33,637
لُردهاي "وِيل" هميشه با قبايل اين تپه در منازعه بودن
292
00:22:34,706 --> 00:22:37,875
لُردهاي "وِيل" ميخواستن من رو بُکشن
293
00:22:39,577 --> 00:22:42,679
باور دارم وقتشه که لُردهاي
جديدي بر "وِيل" حاکم بشن
294
00:22:50,120 --> 00:22:52,421
چه نمونه کميابي دارم ميبينم
295
00:22:52,456 --> 00:22:55,958
نه فقط يه حرومزاده
بلکه حرومزاده يک خائن
296
00:23:06,903 --> 00:23:09,705
جان" ، نه" -
جان" ، بس کن . بذارش زمين" -
297
00:23:12,975 --> 00:23:15,043
خونريزي هميشه پاسخگوئه
298
00:23:15,077 --> 00:23:18,214
بهخاطر اين کارِت به دار آويخته ميشي حرومزاده
299
00:23:37,500 --> 00:23:40,734
بهت گفتم هيچ کارِ احمقانهاي نکن
300
00:23:40,769 --> 00:23:44,404
فقط حقِ موندن توي آسايشگاه رو داري . برو
301
00:24:09,165 --> 00:24:11,099
گوست" ، چي شده؟"
302
00:24:12,235 --> 00:24:14,337
چيزي اونجاست؟
303
00:24:46,202 --> 00:24:48,470
فرمانده؟
304
00:24:51,708 --> 00:24:54,510
تو بمون
305
00:25:05,823 --> 00:25:08,058
سلام؟
306
00:25:16,968 --> 00:25:18,002
کي اونجاست؟
307
00:25:24,810 --> 00:25:27,745
فرمانده؟
308
00:25:54,241 --> 00:25:56,075
اسنو"؟"
309
00:25:56,110 --> 00:25:57,710
فرمانده
310
00:26:11,992 --> 00:26:13,625
بريد
311
00:26:32,245 --> 00:26:34,713
اونا چيکار کردن؟
312
00:26:35,245 --> 00:26:37,713
آدماي ساده بردههاي خوبي ميشن
313
00:26:38,245 --> 00:26:43,713
کال دروگو" اونا رو هديه ميده به بردهدارها"
و بردهدارها هم بهمون طلا ميدن
314
00:26:47,245 --> 00:26:49,713
پارچه و فولاد
315
00:26:50,799 --> 00:26:54,168
فکر ميکردم "دوتراکي"ها به پول اعتقاد ندارن
316
00:26:54,202 --> 00:26:58,105
طلا براي خريدن کشتي شاهزاده
317
00:26:58,139 --> 00:27:00,975
"کشتي براي رفتن به "وستروس
318
00:27:16,758 --> 00:27:19,226
جوراه" ، نذار ادامه بدن"
319
00:27:19,260 --> 00:27:21,494
کاليسي"؟" -
شنيدي چي گفتم -
320
00:27:21,529 --> 00:27:25,031
اين آدما براي "کال" ـِشون خون ريختن
حالا هم دارن پاداششون رو ميگيرن
321
00:27:25,529 --> 00:27:29,031
"اون يه دختر سادهست "کاليسي
سوارکارها بهش افتخار ميدن
322
00:27:30,229 --> 00:27:34,031
اگه اين شيون و زاري به "کاليسي" توهين ميکنه
زبونش رو براتون ميارم
323
00:27:35,878 --> 00:27:38,246
شاهزاده ، شما قلب رئوفي دارين
324
00:27:38,280 --> 00:27:40,282
ولي هميشه همينطوري بوده
325
00:27:40,316 --> 00:27:43,285
"من قلب رئوفي ندارم جناب "مورمونت
326
00:27:44,198 --> 00:27:46,199
کاري که من دستور ميدم رو انجام بدين
وگرنه "کال دروگو" دليلش رو خواهد فهميد
327
00:27:58,233 --> 00:28:02,369
بيا
328
00:28:07,608 --> 00:28:09,476
ميخوايد باهاشون چيکار کنيم؟
329
00:28:09,511 --> 00:28:12,078
اون رو بيار پيش من
اون زناي اونجا رو هم همينطور
330
00:28:13,948 --> 00:28:16,382
نميتونيد همشون رو داشته باشيد شاهزاده
331
00:28:16,416 --> 00:28:18,451
ميتونم
332
00:28:18,485 --> 00:28:21,187
و اينکار رو ميکنم
333
00:28:37,222 --> 00:28:38,189
ماه زندگي من
334
00:28:40,222 --> 00:28:42,189
ماگو" ميگه تو چيزهايي که"
ميخواسته غارت کنه رو گرفتي
335
00:28:42,222 --> 00:28:46,189
دختر يه مرد روستايي که
قرار بوده اون صاحبش بشه
336
00:28:46,223 --> 00:28:49,693
حقيقتش رو تو بهم بگو
337
00:28:52,727 --> 00:28:58,062
ماگو" داره حقيقت رو بهتون ميگه خورشيد و ستارهي من"
من دخترهاي زيادي رو امروز مال خودم کردم
338
00:28:58,096 --> 00:29:01,932
که اون نتونه غارتشون کنه
339
00:29:04,721 --> 00:29:07,623
اين راهِ جنگه
اين زنها الان برده هستن
340
00:29:08,021 --> 00:29:11,623
که کاري رو بکنن که ما ميخوايم
341
00:29:12,021 --> 00:29:14,433
اگه اونا در امنيت باشن من خوشحال ميشم
342
00:29:14,458 --> 00:29:18,647
اگه ارتشت ميخواد اونا رو غارت کنه
بذار اينها زنِ مردان ارتشت بشن
343
00:29:20,221 --> 00:29:26,623
مگه اسب با بره جفتگيري ميکنه؟ -
اژدها هم از بره تغذيه ميکنه و هم از اسب -
344
00:29:28,121 --> 00:29:31,623
تو از ما نيستي
تو به من دستور نميدي
345
00:29:32,021 --> 00:29:35,623
من "کاليسي" هستم . بهت دستور ميدم
346
00:29:38,121 --> 00:29:44,623
ميبيني چقدر خشمآلود و غضبناک شده؟
اون اسب نري که تمام دنيا رو تصاحب ميکنه
347
00:29:44,624 --> 00:29:47,623
با آتش درون خودش "کاليسي" رو مملو ميکنه
348
00:29:48,121 --> 00:29:53,623
ديگه نميخوام چيزي بشنوم
ماگو" ، يه جا ديگه رو براي غارت پيدا کن"
349
00:29:55,721 --> 00:29:59,623
يه "کال" که از کسي دستور ميگيره
که "کال" نيست
350
00:30:13,925 --> 00:30:15,792
جسدت رو نميسوزونم
351
00:30:16,025 --> 00:30:19,792
اين افتخار رو بهت نميدم
352
00:30:25,025 --> 00:30:30,792
سوسکها از چشمهات تغذيه ميکنن
کرمها از درون شُشهات حرکت ميکنن
353
00:30:36,025 --> 00:30:40,792
بارون روي پوستت که فاسد شده ميباره
354
00:30:41,025 --> 00:30:45,792
تا موقعي که هيچي جز استخونهات باقي نمونه
355
00:30:48,025 --> 00:30:50,792
اول بايد من رو بکشي
356
00:30:51,725 --> 00:30:53,792
اينکار رو کردم
357
00:31:12,209 --> 00:31:14,544
خورشيد و ستارهي من زخمي شده
358
00:31:14,546 --> 00:31:17,544
فقط يه خراشه ماه زندگي من
359
00:31:18,209 --> 00:31:19,544
شفادهندهها کجا هستن؟
360
00:31:21,409 --> 00:31:26,544
اين فقط جاي نيش يک حشرهست -
من ميتونم به فرمانده براي خوب شدن زخمش کمک کنم -
361
00:31:27,109 --> 00:31:30,544
کال" بزرگ نيازي به"
کمک يه برده که با گوسفند ميخوابه نداره
362
00:31:31,109 --> 00:31:33,344
اون مال منه . بذار حرف بزنه
363
00:31:34,409 --> 00:31:36,544
ممنونم بانوي مهربان
364
00:31:38,781 --> 00:31:41,248
شما کي هستين؟
365
00:31:41,283 --> 00:31:44,218
"به من ميگن "ميري مز دور
من همسر خدايان اينجا بودم
366
00:31:44,283 --> 00:31:45,618
جادوگر
367
00:31:45,887 --> 00:31:48,623
مادرم قبل از من اينجا همسر خدايان بود
368
00:31:48,657 --> 00:31:51,092
اون بهم ياد داد چطوري ضماد
و دود شفادهنده درست کنم
369
00:31:51,126 --> 00:31:54,129
تمام آدما از يه دسته هستن
تمام آدمهاي من بر اين باور هستن
370
00:31:54,164 --> 00:31:56,265
...چوپان بزرگ من رو به زمين فرستاد تا
371
00:31:57,283 --> 00:32:01,218
زياد حرف ميزني
حرفهاي يه جادوگر گوشها رو اذيت ميکنه
372
00:32:01,906 --> 00:32:03,907
گوسفند يا شير
373
00:32:03,941 --> 00:32:06,610
زخمش بايد شستشو و دوخته بشه
374
00:32:06,644 --> 00:32:08,911
وگرنه چرک ميکنه
375
00:32:09,644 --> 00:32:15,911
بذار زحمت رو تميز کنه ماه و ستارهي من
من رو ناراحت ميکنه وقتي ميبينم داري خونريزي ميکني
376
00:32:37,506 --> 00:32:40,809
الان 30 ساله که من دارم براي ارتش
377
00:32:40,843 --> 00:32:42,677
آدم جمع ميکنم پسر
378
00:32:42,712 --> 00:32:45,446
من اون آدمي هستم که دلت ميخواد
لشکر رو هدايت کنم
379
00:32:46,815 --> 00:32:48,982
گالبرت گلووِر" لشکر رو هدايت ميکنه"
380
00:32:49,017 --> 00:32:51,684
تا اون بخواد يه لشکر جمع کنه
381
00:32:51,719 --> 00:32:54,787
و تمام افراد با "گلووِر" بشن
زمستون تموم شده
382
00:32:55,622 --> 00:32:57,857
من لشکر رو هدايت ميکنم
383
00:32:57,891 --> 00:33:00,192
وگرنه افرادم رو جمع ميکنم
384
00:33:00,226 --> 00:33:02,327
برميگردم سمت خونه
385
00:33:07,266 --> 00:33:09,935
"لطفاً اينکار رو بکن "لرد آمبر
386
00:33:09,970 --> 00:33:13,039
و وقتي کارم با "لنيستر"ها تموم شد
387
00:33:13,073 --> 00:33:15,374
لشکرکشي ميکنم به شمال
388
00:33:15,409 --> 00:33:16,876
از وظيفهات خلعت ميکنم
389
00:33:16,910 --> 00:33:19,580
و براي پيمانشکني دارِت ميزنم
390
00:33:19,614 --> 00:33:21,615
پيمانشکني ، آره؟
391
00:33:23,184 --> 00:33:25,753
من همينطوري اينجا نميشينم و نميذارم
392
00:33:25,787 --> 00:33:28,322
يه پسري که هنوز پشت لبش سبز نشده
بهم توهين کنه
393
00:33:42,503 --> 00:33:44,804
پدرِ لرد من بهم ياد داده بود که فقط
تن عريان و مردهست که
394
00:33:44,838 --> 00:33:46,906
که در مقابل لردت باقي ميمونه
395
00:33:46,940 --> 00:33:51,244
ولي بدون شک "گِرِيت جان" فقط قصد داشته
براي من گوش تيکه کنه
396
00:33:53,281 --> 00:33:55,716
...گوشتِ تو
397
00:34:00,856 --> 00:34:03,525
خيلي سفته
398
00:34:34,159 --> 00:34:37,128
چيه؟ چي شده؟ -
ساکت . چيزي نيست -
399
00:34:41,601 --> 00:34:45,170
کجا داري ميري؟ -
جنوب براي پدر -
400
00:34:45,205 --> 00:34:46,906
ولي الان نصفه شبه
401
00:34:46,940 --> 00:34:49,074
لنيستر"ها همه جا جاسوس دارن"
402
00:34:49,109 --> 00:34:51,676
نميخوام بدونن که داريم ميايم
403
00:34:51,711 --> 00:34:54,413
افراد اونا بيشتر از ماست
404
00:34:54,447 --> 00:34:56,648
آره ، درسته
405
00:34:56,683 --> 00:34:58,750
من نميتونم باهات بيام؟
406
00:34:58,785 --> 00:35:01,286
الان ميتونم سوارکاري کنم
خودت که سوارکاريِ من رو ديدي
407
00:35:01,320 --> 00:35:03,422
...و مزاحمت نميشم . من
408
00:35:03,456 --> 00:35:05,991
"هميشه بايد توي "وينترفِل
يه استارکي" باشه
409
00:35:06,025 --> 00:35:08,160
تا موقعي که برگردم تو بايد باشي
410
00:35:10,630 --> 00:35:13,899
وقتي ما نيستم نبايد قلعه رو
ترک کني . ميفهمي چي ميگم؟
411
00:35:16,537 --> 00:35:19,906
به جناب "لووين" گوش کن
مراقب برادر کوچيکترـت باش
412
00:35:19,941 --> 00:35:22,076
باشه
413
00:35:22,110 --> 00:35:24,178
هر وقت تونستم نامه ميفرستم
414
00:35:24,212 --> 00:35:26,448
ولي اگه خبري ازم نشد
415
00:35:26,482 --> 00:35:28,383
...نترس
416
00:35:33,490 --> 00:35:35,691
تا موقعي که برگردم
417
00:35:55,914 --> 00:35:58,982
از کِي اونجا قاسم شده بودي؟
418
00:35:59,017 --> 00:36:02,486
راب" واسه خداحافظي دنبالت ميگرده"
419
00:36:03,822 --> 00:36:05,756
همهي اونا رفتن
420
00:36:05,791 --> 00:36:08,726
بزودي برميگردن
راب" پدر رو آزاد ميکنه"
421
00:36:08,760 --> 00:36:10,962
و با مادر برميگردن
422
00:36:12,631 --> 00:36:15,133
نه . اينطور نيست
423
00:36:19,806 --> 00:36:21,907
خواهش ميکنم مراقب "راب" باش
424
00:36:21,941 --> 00:36:24,409
و مراقب تمامي آدمهاي
وينترفِل" هم باش"
425
00:36:24,443 --> 00:36:27,612
و "تئون" هم همينطور . مراقبش باش
426
00:36:33,319 --> 00:36:36,087
صداشون رو ميشنوي پسر؟
427
00:36:36,122 --> 00:36:38,723
خدايان دارن جوابت رو ميدن
428
00:36:38,757 --> 00:36:40,658
تو اينجا چيکار ميکني؟
429
00:36:40,692 --> 00:36:43,561
اونا خدايان منم هستن
430
00:36:45,064 --> 00:36:48,667
اونطرف ديوار تنها خدايانِ مردم هستن
431
00:36:50,036 --> 00:36:52,338
حتي بردهها هم حق نيايش دارن
432
00:36:52,372 --> 00:36:54,740
تو که برده نيستي
433
00:36:56,810 --> 00:36:59,779
خب ، دوستت روي گلوي من
خنجر گذاشته بود
434
00:37:00,914 --> 00:37:03,516
منم شکايتي ندارم لرد کوچک
435
00:37:03,550 --> 00:37:06,285
فقط حقايق رو ميگم
436
00:37:07,587 --> 00:37:10,389
منظورت از شنيدن صداي خدايان چي بود؟
437
00:37:10,424 --> 00:37:12,758
تو ازشون ميخواي
438
00:37:12,792 --> 00:37:14,426
اونا هم جوابت رو ميدن
439
00:37:17,464 --> 00:37:19,131
گوشهات رو باز کن
440
00:37:24,571 --> 00:37:26,805
فقط صداي باده
441
00:37:26,840 --> 00:37:29,842
فکر ميکني کي باد رو ميفرسته
442
00:37:29,876 --> 00:37:31,844
اگه خدايان نيستن؟
443
00:37:31,879 --> 00:37:33,580
اونا تو رو ميبينن پسر
444
00:37:33,614 --> 00:37:36,016
صدات رو ميشنون
445
00:37:37,652 --> 00:37:40,488
برادرت جايي که داره ميره
کمکي بهش نميکنن
446
00:37:40,522 --> 00:37:43,324
خدايان قديم توي جنوب هيچ قدرتي ندارن
447
00:37:43,359 --> 00:37:47,028
جنگلهاي "وِروود" همشون خيلي وقت پيش
از بين رفتن
448
00:37:47,063 --> 00:37:49,832
وقتي چشم ندارن چطور ميتونن ببينن؟
449
00:37:52,869 --> 00:37:56,738
خب ، يه مرد بزرگ اينجاست
450
00:37:56,772 --> 00:37:59,941
يا اون توي رگهاش خونِ غولپيکرها رو داره
يا من ملکه هستم
451
00:37:59,975 --> 00:38:02,343
"برو لباسات رو پيدا کن "هودور
452
00:38:02,377 --> 00:38:04,211
برو لباسات رو بپوش
453
00:38:04,246 --> 00:38:05,779
"هودور"
454
00:38:08,917 --> 00:38:11,118
اونطرف ديوار واقعاً غولپيکرها هستن؟
455
00:38:12,487 --> 00:38:15,456
غولپيکرها و چيزهاي بدتر از غولپيکرها
456
00:38:15,490 --> 00:38:18,459
من سعي کردم به برادرت بگم
457
00:38:18,493 --> 00:38:20,294
داره به جاي اشتباه لشکر ميکشه
458
00:38:20,328 --> 00:38:23,831
تمام اين آدمايي که داره ميبره
بايد برن سمت شمال پسر
459
00:38:23,865 --> 00:38:26,033
شمال ، نه جنوب
460
00:38:28,771 --> 00:38:31,172
بادهاي سرد دارن از راه ميرسن
461
00:38:47,157 --> 00:38:49,492
وايت واکرها" اونا رو لمس کرده بودن"
462
00:38:51,028 --> 00:38:52,996
بهخاطر همينه که برگشتن
463
00:38:53,030 --> 00:38:55,899
بهخاطر همينه چشماشون آبي شده بود
464
00:38:55,933 --> 00:38:59,068
فقط آتش ميتونه جلوي اونا رو بگيره
465
00:39:01,005 --> 00:39:02,772
اين رو از کجا ميدوني؟
466
00:39:02,807 --> 00:39:04,541
دربارهاش تو يه کتاب خوندم
467
00:39:04,575 --> 00:39:07,644
از يه کتاب خيلي قديمي
"توي کتابخونهي آقاي "آمون
468
00:39:10,181 --> 00:39:12,315
ديگه تو اون کتاب چي نوشته بود؟
469
00:39:12,350 --> 00:39:17,053
وايت واکرها" هزاران سال زير يخ ميخوابن"
470
00:39:17,087 --> 00:39:19,623
...و وقتي بيدار بشن
471
00:39:20,624 --> 00:39:24,461
و وقتي بيدار بشن چي؟
472
00:39:27,431 --> 00:39:29,933
اميدوارم ديوار به اندازه کافي بلند باشه
473
00:40:02,464 --> 00:40:04,765
برف تابستاني بانوي من
474
00:40:04,800 --> 00:40:07,835
راب" با خودش از شمال آورده"
475
00:40:14,043 --> 00:40:15,910
"لردهاي "ريوِر" دارن به نفع "جِيمي لنيستر
476
00:40:15,945 --> 00:40:17,779
عقبنشيني ميکنن
477
00:40:17,813 --> 00:40:21,216
و لرد "تايوين" هم داره يه لشکر دوم از
لنيستر" رو از جنوب مياره"
478
00:40:21,251 --> 00:40:24,020
خبرچينهاي ما تأييد کردن که حتي
از لشکرهاي پادشاه هم بزرگتر هستن
479
00:40:24,054 --> 00:40:27,324
چه يه ارتش ، چه 2تا
لشکر پادشاه در شمال
480
00:40:27,358 --> 00:40:31,161
به اندازهي 10بار بزرگتر از اونه
481
00:40:34,665 --> 00:40:36,332
مادر
482
00:40:39,737 --> 00:40:41,970
خوب به نظر مياي
483
00:40:43,473 --> 00:40:47,242
بانو "کاتلين" ، ديدن شما تو اين
لحظات سخت خيلي خوشاينده
484
00:40:47,276 --> 00:40:49,745
فکر نميکرديم اينجا شما رو ببينيم بانوي من
485
00:40:50,714 --> 00:40:53,282
منم فکر نميکردم اينجا باشم
486
00:40:53,316 --> 00:40:55,384
ميخوام با پسرم تنها صحبت کنم
487
00:40:55,418 --> 00:40:57,720
ميدونم من رو ميبخشيد سروران من
488
00:40:57,755 --> 00:40:59,989
شنيدين چي گفت . تکون بخوريد
489
00:41:00,024 --> 00:41:02,359
زود باشيد . بريد بيرون
490
00:41:02,394 --> 00:41:05,029
تو هم همينطور "گِرِيجوي" . مگه کري؟
491
00:41:05,063 --> 00:41:06,965
نترسيد بانوي من
492
00:41:06,999 --> 00:41:09,767
ما شمشيرهامون رو ميکنيم
"تو کونِ "تايوين لنيستر
493
00:41:09,801 --> 00:41:12,570
و بعدش با "رِد کيپ" ـه که بايد
ند" رو آزاد کنه"
494
00:41:12,604 --> 00:41:15,538
"افکار پليدي داري "رادريک -
"جان" -
495
00:41:15,573 --> 00:41:17,907
تو که وقت تلف نميکني . ميکني؟
496
00:41:29,152 --> 00:41:31,987
اون روزي که به اين دنيا اومدي رو يادمه
497
00:41:32,022 --> 00:41:35,057
با صورت برافروخته و با سر و صدا
498
00:41:36,559 --> 00:41:39,228
و الان ميبينم که داري
يه جنگ رو رهبري ميکني
499
00:41:40,263 --> 00:41:42,665
هيچکس ديگهاي همراهم نيست -
هيچکس چيه؟ -
500
00:41:42,699 --> 00:41:45,434
پس اونايي که اينجا ديدم کي بودن؟
501
00:41:45,469 --> 00:41:48,538
هيچکدومشون "استارکي" نبودن -
همشون توي جنگ بودن -
502
00:41:48,572 --> 00:41:51,608
اگه فکر کردي ميتوني
..."من رو بفرستي به "وينترفِل
503
00:41:51,642 --> 00:41:53,910
مگه ميتونم؟
504
00:41:56,981 --> 00:42:01,418
يه نامه اومده
505
00:42:03,855 --> 00:42:05,290
"از طرف "سانسا
506
00:42:06,258 --> 00:42:08,559
از طرف ملکه منظورته
507
00:42:16,533 --> 00:42:19,635
از "آريا" اسمي نبرده -
نه -
508
00:42:30,246 --> 00:42:32,580
چقدر سرباز داري؟
509
00:42:32,614 --> 00:42:35,016
18000تا
510
00:42:35,050 --> 00:42:37,518
اگه من برم به مقر فرمانروايي
...و جلوي "جافري" زانو بزنم
511
00:42:37,552 --> 00:42:40,621
ديگه بهت اجازه نميدن برگردي . نه
512
00:42:40,655 --> 00:42:43,424
بهترين اميدمون ، تنها اميدمون
513
00:42:43,458 --> 00:42:46,761
اينه که بتوني اونا رو تو جنگ شکست بدي
514
00:42:46,795 --> 00:42:48,829
و اگه ببازم چي؟
515
00:42:48,863 --> 00:42:51,398
ميدوني سر بچههاي "تارگريان"ـي چه بلايي اومد
516
00:42:51,433 --> 00:42:54,436
وقتي که "پادشاه ديوانه" مرد؟ -
همشون توي خواب سلاخي شدن -
517
00:42:54,470 --> 00:42:57,172
"به دستور "تايوين لنيستر
518
00:42:57,206 --> 00:42:59,909
و گذشت سالها اون رو مهربونتر نکرده
519
00:43:03,013 --> 00:43:05,182
اگه ببازي
520
00:43:05,216 --> 00:43:07,918
پدرت ميميره
521
00:43:07,952 --> 00:43:09,486
خواهرات ميميرن
522
00:43:09,520 --> 00:43:11,754
ما ميميريم
523
00:43:14,324 --> 00:43:16,358
خب پس کار راحتتر شد
524
00:43:17,694 --> 00:43:19,694
منم همينطور فکر ميکنم
525
00:43:42,716 --> 00:43:45,951
فکر ميکنم اگه از اينجا من و "بران" تنها
ادامهي مسير بديم بهتره
526
00:43:45,986 --> 00:43:48,555
"بهتره براي"تيرين" پسر "تايوين
527
00:43:48,589 --> 00:43:50,590
نه براي من
528
00:43:50,624 --> 00:43:53,794
اگه اين کوتوله بهمون خيانت کنه
529
00:43:53,828 --> 00:43:57,264
...شاگا" پسر "دالف" کيرش رو ميبره"
530
00:43:57,299 --> 00:43:59,834
و ميده به بزغالهها بخورن . آره ، ميدونم
531
00:44:02,338 --> 00:44:04,906
خيلي خب پس
532
00:44:04,940 --> 00:44:07,142
وقتشه پدرم رو ببينم
533
00:44:39,475 --> 00:44:42,277
"تيرين" -
عمو -
534
00:44:42,311 --> 00:44:44,179
پدر
535
00:44:45,682 --> 00:44:48,683
شايعه کرده بودن که مردي
536
00:44:48,718 --> 00:44:52,119
ببخشيد که نااميدت کردم
537
00:44:52,154 --> 00:44:56,957
و اين نديمههايي که باهات هستن کي هستن؟
538
00:44:59,027 --> 00:45:01,460
"اين "شاگا"ست . پسر "دالف
539
00:45:01,495 --> 00:45:03,863
"چيفتن" از "استون کروز"
540
00:45:03,897 --> 00:45:08,267
"تيميت" پسر "تيميت"
"فرمانرواي بخش "مردان سوخته
541
00:45:08,301 --> 00:45:13,039
اين نديمه هم اسمش "چلا"ست
دختر "چک" ـه
542
00:45:13,073 --> 00:45:15,442
"رهبر "بِلَک اييِرز
543
00:45:15,476 --> 00:45:18,845
...و اين هم "بران" پسر
544
00:45:18,880 --> 00:45:21,482
نميشناسيدش
545
00:45:23,485 --> 00:45:26,054
ايشون هم پدر من لرد
546
00:45:26,088 --> 00:45:28,723
"تايوين" پسر "تايتوس" فرمانرواييِ "لنيستر"
547
00:45:28,758 --> 00:45:31,826
"لرد "کسترلي راک
و همچنين سرپرست بخش غربي
548
00:45:33,796 --> 00:45:36,432
لطف کردي بهخاطر من وارد جنگ شدي
549
00:45:39,469 --> 00:45:41,403
چارهاي برامون نذاشتي
550
00:45:41,438 --> 00:45:43,505
افتخار فرمانروايي در خطر بود
551
00:45:45,008 --> 00:45:48,177
برادرت هيچوقت اجازه نميداد که
به اين راحتي و از رو تواضع بخواد دستگير بشه
552
00:45:48,212 --> 00:45:50,746
"ما باهم فرق داريم . من و "جِيمي
553
00:45:50,781 --> 00:45:52,949
اون شجاعترـه . من قيافهام بهتره
554
00:45:52,983 --> 00:45:55,318
اون خودش رو تو افتخار غرق کرده
555
00:45:55,353 --> 00:45:58,589
جِيمي" لردهاي "ريوِر" توي
گُلدن توت" رو داغون کرده"
556
00:45:58,623 --> 00:46:02,292
و الان هم "ريوِران" زادگاه
کاتلين استارک" رو محاصره کرده"
557
00:46:02,326 --> 00:46:04,427
و "استارک"ها؟ لرد "ادارد"؟
558
00:46:04,461 --> 00:46:08,531
گروگان ماست . از توي سلول
نميتونه هيچ ارتشي رو رهبري کنه
559
00:46:08,566 --> 00:46:10,600
خواهر شيرين من چطوري پادشاه رو قانع کرده
560
00:46:10,634 --> 00:46:12,502
که دوست عزيزش "ند" رو زندوني کنه؟
561
00:46:12,537 --> 00:46:16,507
رابرت باراتيون" مرده"
جافري" الان مقر فرمانروايي رو اداره ميکنه"
562
00:46:19,512 --> 00:46:21,480
منظورت خواهرمه . اون اداره ميکنه
563
00:46:22,682 --> 00:46:24,983
پسر "استارک" لشکرکشي کرده
564
00:46:25,018 --> 00:46:28,454
با يه ارتش خيلي قوي به جنوب ميره -
يه پسر جوون -
565
00:46:28,488 --> 00:46:30,255
يه دفعه طعم جنگ رو بچشه فرار ميکنه
566
00:46:30,290 --> 00:46:32,859
"برميگرده ميره "وينترفِل
و ميره يه گوشه و عين گربه قايم ميشه
567
00:46:34,061 --> 00:46:35,561
شايد
568
00:46:35,595 --> 00:46:38,164
اگر چه اون پسر يهجورايي کجخلقي ميکنه
569
00:46:38,198 --> 00:46:40,700
ولي ازش خوشت مياد
570
00:46:40,734 --> 00:46:44,771
تا موقعي که داريم درباره جنگ بحث ميکنيم
571
00:46:44,805 --> 00:46:47,507
من به دوستام که اينجا هستن قولهايي دادم
572
00:46:47,541 --> 00:46:49,909
و يه "لنيستر" هميشه قرضهاش رو
پرداخت ميکنه
573
00:46:49,943 --> 00:46:53,012
حدود 3000تا کلاهخود و سپر لازم داريم
574
00:46:53,047 --> 00:46:55,281
بعلاوهي شمشير و نيزه
575
00:46:55,315 --> 00:46:57,116
زره ، گرز
576
00:46:57,150 --> 00:46:59,718
اجازه بدين سرور من
577
00:46:59,752 --> 00:47:01,820
جناب "آدام" به من گزارشي دادن
که مردان شمالي
578
00:47:01,854 --> 00:47:03,254
از گردنه عبور کردن
579
00:47:05,257 --> 00:47:07,725
گرگ خودش داره مياد تو دهن شير
580
00:47:07,759 --> 00:47:11,996
بذار بياد . "کِوان" ، به طبلزنها بگو
طبلها رو رسمي بنوازن
581
00:47:13,499 --> 00:47:16,635
و به "جِيمي" هم پيغام برسون که
من دارم عليه "راب استارک" حرکت ميکنم
582
00:47:16,669 --> 00:47:18,637
اطاعت سرورم
583
00:47:31,586 --> 00:47:34,554
ميگن که قبيلههايي که تو کوهها زندگي ميکنن
جنگجوهاي بزرگي هستن
584
00:47:34,589 --> 00:47:36,323
با من عليه دشمنام بجنگيد
585
00:47:36,357 --> 00:47:39,393
و ميتونيد تمام چيزهايي که پسرم قول داده
رو حتي بيشتر داشته باشيد
586
00:47:39,428 --> 00:47:41,662
فقط اگه اون کوتوله هم باهامون ميجنگه
587
00:47:41,697 --> 00:47:45,133
تا موقعي که چيزهايي که بهمون قول داده رو نده
588
00:47:45,168 --> 00:47:47,569
اون شير کوچولو مال ماست
589
00:47:53,142 --> 00:47:55,811
خبرچينهامون گزارش دادن که
لرد "تايوين" داره به سمت شمال حرکت ميکنه
590
00:47:55,845 --> 00:47:57,679
بايد روي زمينهاي نابارور بگيريمش
591
00:47:57,714 --> 00:47:59,381
سربازهاش رو از بين ببريم
592
00:47:59,415 --> 00:48:01,517
نه . بايد اون رو دور بزنيم
593
00:48:01,551 --> 00:48:04,453
و جلوي محاصره "ريوِران" توسط
جِيمي لنيستر" رو بگيريم"
594
00:48:04,488 --> 00:48:07,323
"اينکار رو ميکنيم و لردهاي "ريوِر
بهمون ملحق ميشن
595
00:48:07,357 --> 00:48:09,225
براي هر جفت اينا بايد از رودخونه رد بشيم
596
00:48:09,259 --> 00:48:10,926
و تنها راه عبور برجهاي دوقلوئه
597
00:48:10,960 --> 00:48:12,995
لرد "فرِي" اون پل رو کنترل ميکنه
598
00:48:13,029 --> 00:48:14,596
پرچمدار جنگهاي پدرت
599
00:48:14,630 --> 00:48:17,866
"آخرين لرد فرِي"
پدرم اين رو بهش ميگه
600
00:48:17,900 --> 00:48:21,403
توي "ترايدنت" تا وقتي که جنگ تموم شد
خودش رو نشون نداد
601
00:48:21,437 --> 00:48:25,474
بعضي از افراد خيلي جديتر از بقيه
روي قسمشون پايبند هستن
602
00:48:32,882 --> 00:48:35,617
راب" درست ميگه"
اون پل رو لازم داريم
603
00:48:35,651 --> 00:48:37,752
خب ، چيکار ميکنيم؟
604
00:48:37,787 --> 00:48:41,189
عليه "جِيمي" حرکت ميکنيم يا لرد "تايوين"؟
605
00:48:45,361 --> 00:48:46,895
ببخشيد سروران من
606
00:48:46,929 --> 00:48:49,598
يه خبرچين "لنيستر"ـي رو گرفتيم
607
00:48:51,501 --> 00:48:54,837
نگران نباش پسر . اون از اين چادر
بدون سر ميره بيرون
608
00:48:56,173 --> 00:48:57,840
کجا پيداش کردين؟
609
00:48:57,875 --> 00:49:00,009
توي علفزارهاي اردوگاه
610
00:49:00,043 --> 00:49:01,911
به نظر ميرسيد داره شمارش ميکنه
611
00:49:12,356 --> 00:49:14,157
تا چند نفر رو شمردي؟
612
00:49:16,527 --> 00:49:18,528
تا 20000تا ، شايدم بيشتر
613
00:49:19,563 --> 00:49:21,297
لازم نيست اينکار رو خودتون انجام بدين
614
00:49:21,331 --> 00:49:22,898
...پدرتون درک ميکنه
615
00:49:22,933 --> 00:49:26,969
پدر من وقتي جايي براي بخشش باشه
اين رو ميفهمه
616
00:49:28,371 --> 00:49:30,205
و افتخار رو ميفهمه
617
00:49:33,010 --> 00:49:35,277
و همينطوري دلاوري رو
618
00:49:37,180 --> 00:49:39,014
بذاريد بره
619
00:49:39,983 --> 00:49:42,384
"راب"
620
00:49:54,396 --> 00:49:57,364
به لرد "تايوين" بگو
زمستون براي اون داره از راه ميرسه
621
00:49:57,398 --> 00:50:02,335
20هزار نفر شمالي دارن به جنوب لشکرکشي ميکنن
که بفهمن واقعاً جنمش رو داره يا نه
622
00:50:04,405 --> 00:50:05,905
بله سرورم
623
00:50:05,939 --> 00:50:07,741
ممنون سرورم
624
00:50:17,185 --> 00:50:20,887
ديوونه شدي پسر؟ گذاشتي بره؟
625
00:50:20,922 --> 00:50:22,957
دوباره بهم بگو پسر
626
00:50:24,459 --> 00:50:26,093
بگو
627
00:50:51,383 --> 00:50:54,052
همچنين خواستهي سرور من
628
00:50:54,087 --> 00:50:59,392
"که خدمتکارِ وفادارش "جوناس اسلينت
629
00:50:59,426 --> 00:51:02,529
فرماندهي نگهبانان شهر -
"جناب "آرون -
630
00:51:02,563 --> 00:51:06,133
به مقام لرد ترفيع ميگيرند
631
00:51:06,167 --> 00:51:11,638
"لرد "جيلس -
"و همچنين واگذاري بخش باستانيِ "هارنهال -
632
00:51:11,672 --> 00:51:15,508
و پسران و نوههايش ميتوانند
اين افتخار را داشته باشند
633
00:51:15,542 --> 00:51:20,646
که بعد از او فرمانرواي آنجا شوند تا آخرين لحظه
634
00:51:24,483 --> 00:51:27,818
"با توجه به خيانت "ادارد استارک
635
00:51:27,853 --> 00:51:32,523
"خواستهي سرور من است که "تايوين لنيستر
636
00:51:32,557 --> 00:51:36,360
فرماندهي "کسترلي راک" و نگهبان غرب
637
00:51:36,395 --> 00:51:40,498
به عنوان مشاور اعظم انتخاب شود
638
00:51:40,532 --> 00:51:42,433
و در آخر
639
00:51:42,468 --> 00:51:45,302
در اين زمان آشفتگي و خيانت
640
00:51:45,336 --> 00:51:48,572
صلاحديد شوراست
641
00:51:48,607 --> 00:51:51,141
که زندگي و امنيت
642
00:51:51,176 --> 00:51:53,844
"پادشاه "جافري
643
00:51:53,878 --> 00:51:58,115
در مهمترين درجه قرار گيرد
644
00:51:59,718 --> 00:52:02,252
"جناب "باريستان سلمي
645
00:52:08,593 --> 00:52:12,096
سرور من ، من گوش به فرمان شما هستم
646
00:52:12,130 --> 00:52:14,232
"بلند بشيد جناب "باريستان
647
00:52:15,101 --> 00:52:17,202
ميتونيد کلاهخودتون رو برداريد
648
00:52:22,143 --> 00:52:24,745
شما مدت طولاني و وفادارنه
به کشور خدمت کردين
649
00:52:24,779 --> 00:52:28,749
هر مرد و زني در هفت اقليم
از شما بايد تشکر کنه
650
00:52:28,784 --> 00:52:32,052
ولي الان وقتشه که زره
و شمشيرتون رو کنار بذاريد
651
00:52:32,086 --> 00:52:34,989
وقتشه استراحت کنيد و به افتخاراتي که
652
00:52:35,023 --> 00:52:36,657
اين همه سال بدست آوردين ببالين
653
00:52:38,861 --> 00:52:41,295
سرورم ، نگهابانان پادشاه
قسم برادري خوردند
654
00:52:41,330 --> 00:52:43,497
پيمان ما روي زندگيمون بسته شده
655
00:52:43,532 --> 00:52:46,034
فقط مرگ اعتماد ما رو مشخص ميکنه
656
00:52:46,068 --> 00:52:49,771
مرگ کي جناب "باريستان"؟
شما يا پادشاهتون؟
657
00:52:49,805 --> 00:52:52,674
تو گذاشتي پدر من بميره
658
00:52:52,708 --> 00:52:55,644
براي محافظت از هر کسي خيلي پيري
659
00:52:57,948 --> 00:53:00,683
...سرور من -
شورا اين تصميم رو گرفته -
660
00:53:00,717 --> 00:53:03,152
که جناب "جِيمي لنيستر" جاي شما رو ميگيرن
661
00:53:03,187 --> 00:53:05,455
به عنوان فرماندهي نگهبانان پادشاه
662
00:53:05,489 --> 00:53:07,023
مردي که شمشيرش به بيحرمتي
663
00:53:07,058 --> 00:53:09,259
به خون پادشاهه قسم ميخوره
که از پادشاه محافظت کنه
664
00:53:09,293 --> 00:53:11,227
حواستون باشه جناب
665
00:53:11,261 --> 00:53:12,962
ما هيچ چيز غير از قدرداني براي
666
00:53:12,996 --> 00:53:15,465
خدمتگذاري طولاني و خوب شما نداريم جناب
667
00:53:15,499 --> 00:53:17,967
"ميتوني منطقهي "کيپ
کنار دريا رو اداره کني
668
00:53:18,001 --> 00:53:20,336
با خدمه و حشمه و هر چيزي ميخواي برات فراهم کنن
669
00:53:20,370 --> 00:53:22,571
و يه تالار براي مرگ
670
00:53:22,606 --> 00:53:25,007
و آدمهايي که من رو دفن کنن
671
00:53:26,609 --> 00:53:29,645
من يه شواليه هستم
672
00:53:29,679 --> 00:53:32,715
ميخوام مثل يه شواليه بميرم
673
00:53:38,655 --> 00:53:40,790
ظاهراً يه شواليهي عريان
674
00:53:51,935 --> 00:53:55,371
حتي الان هم ميتونم هر 5تاي شما رو
مثل يه تيکه کيک ببُرم
675
00:53:59,543 --> 00:54:02,077
بيا پسر
676
00:54:02,112 --> 00:54:04,547
اين رو هم ذوب کن بريز کنار بقيه
677
00:54:21,063 --> 00:54:23,398
اگه کس ديگهاي تو اين تالار صحبتي داره
678
00:54:23,432 --> 00:54:26,567
که قبل از سرورش بگه
ميتونه الان حرف بزنه
679
00:54:26,602 --> 00:54:29,838
وگرنه سکوت رعايت بشه
680
00:54:32,509 --> 00:54:34,644
سرور من
681
00:54:34,678 --> 00:54:37,047
بيا جلو بانوي من
682
00:54:38,816 --> 00:54:41,552
"بانو "سانسا" از فرمانروايي "استارک
683
00:54:43,088 --> 00:54:46,490
کاري با پادشاه و يا با شورا داريد "سانسا"؟
684
00:54:46,525 --> 00:54:48,359
بله
685
00:54:53,231 --> 00:54:56,333
اگه لطف کنين سرور من
براي پدرم تقاضاي بخشش دارم
686
00:54:56,367 --> 00:54:59,837
"لرد "ادارد استارک
کسي که مشاور اعظم پادشاه بوده
687
00:54:59,871 --> 00:55:02,739
خيانت مثل علف هرز ميمونه
688
00:55:02,774 --> 00:55:06,944
...بايد از ريشه در -
بذار حرف بزنه -
689
00:55:06,979 --> 00:55:09,681
ميخوام بشنوم چي ميگه
690
00:55:09,715 --> 00:55:11,850
ممنونم سرورم
691
00:55:11,884 --> 00:55:14,487
جرمي که پدرتون کرده رو انکار ميکنين؟
692
00:55:14,521 --> 00:55:18,992
نه سروران من
ميدونم بايد تنبيه بشه
693
00:55:19,026 --> 00:55:21,027
من فقط تقاضاي بخشش دارم
694
00:55:21,062 --> 00:55:23,931
من ميدونم پدرم بهخاطر کاري
که کرده بايد پشيمون باشه
695
00:55:23,965 --> 00:55:26,267
اون دوست پادشاه "رابرت" بود
و دوسش داشت
696
00:55:26,301 --> 00:55:28,502
همتون ميدونين که دوسش داشت
697
00:55:28,537 --> 00:55:32,139
اون هيچوقت نميخواست مشاور اعظم بشه
تا موقعي که پادشاه ازش خواست
698
00:55:32,173 --> 00:55:35,575
بايد بهش دروغ گفته باشن
"لرد "رنلي" يا لرد "استنيس
699
00:55:35,609 --> 00:55:38,411
يا يه کسِ ديگه
بايد دروغ گفته باشن
700
00:55:38,446 --> 00:55:40,914
اون گفت که من پادشاه نيستم
701
00:55:40,948 --> 00:55:43,015
چرا اين رو گفت؟
702
00:55:43,050 --> 00:55:45,318
سخت آسيب روحي ديده بود
703
00:55:45,352 --> 00:55:48,220
جناب "پايسل" بهش
شيرهي خشخاش رو داده بودن
704
00:55:48,254 --> 00:55:52,424
اون خودش نبوده
وگرنه اين حرف رو نميزد
705
00:55:54,760 --> 00:55:58,630
ايمان يه بچه
چه بيگناهيِ شيريني داره
706
00:55:58,664 --> 00:56:02,334
ولي هنوزم ميگن که عقل و درايت
707
00:56:02,369 --> 00:56:04,203
از دهان خوبان جاري ميشه
708
00:56:04,237 --> 00:56:08,374
خيانت خيانته
709
00:56:11,512 --> 00:56:13,679
چيز ديگهاي نيست؟
710
00:56:15,249 --> 00:56:18,651
اگه هنوز به من علاقهاي داريد
711
00:56:18,685 --> 00:56:22,187
لطفاً اين لطف رو در حقم بکنيد سرورم
712
00:56:31,764 --> 00:56:34,031
حرفهاي شيرين تو من رو تکون داد
713
00:56:36,435 --> 00:56:39,002
ولي پدرت بايد اعتراف کنه
714
00:56:39,037 --> 00:56:42,639
بايد اعتراف کنه و بگه من پادشاهم
715
00:56:45,542 --> 00:56:47,677
وگرنه بخششي براي اون در کار نيست
716
00:56:52,149 --> 00:56:54,250
اعتراف ميکنه
717
00:56:54,800 --> 00:56:55,800
Ashkan.Sh : مترجم
718
00:56:56,800 --> 00:56:57,800
: ارائهاي از تيم ترجمه
:.:.:.:WWW.9Movie.CO:.:.:.:
69320