All language subtitles for Bridgerton S03 E07

af Afrikaans
ak Akan
sq Albanian
am Amharic
ar Arabic Download
hy Armenian
az Azerbaijani
eu Basque
be Belarusian
bem Bemba
bn Bengali
bh Bihari
bs Bosnian
br Breton
bg Bulgarian
km Cambodian
ca Catalan
ceb Cebuano
chr Cherokee
ny Chichewa
zh-CN Chinese (Simplified)
zh-TW Chinese (Traditional)
co Corsican
hr Croatian
cs Czech
da Danish
nl Dutch
en English
eo Esperanto
et Estonian
ee Ewe
fo Faroese
tl Filipino
fi Finnish
fr French
fy Frisian
gaa Ga
gl Galician
ka Georgian
de German
el Greek
gn Guarani
gu Gujarati
ht Haitian Creole
ha Hausa
haw Hawaiian
iw Hebrew
hi Hindi
hmn Hmong
hu Hungarian
is Icelandic
ig Igbo
id Indonesian
ia Interlingua
ga Irish
it Italian
ja Japanese
jw Javanese
kn Kannada
kk Kazakh
rw Kinyarwanda
rn Kirundi
kg Kongo
ko Korean
kri Krio (Sierra Leone)
ku Kurdish
ckb Kurdish (Soranî)
ky Kyrgyz
lo Laothian
la Latin
lv Latvian
ln Lingala
lt Lithuanian
loz Lozi
lg Luganda
ach Luo
lb Luxembourgish
mk Macedonian
mg Malagasy
ms Malay
ml Malayalam
mt Maltese
mi Maori
mr Marathi
mfe Mauritian Creole
mo Moldavian
mn Mongolian
my Myanmar (Burmese)
sr-ME Montenegrin
ne Nepali
pcm Nigerian Pidgin
nso Northern Sotho
no Norwegian
nn Norwegian (Nynorsk)
oc Occitan
or Oriya
om Oromo
ps Pashto
fa Persian
pl Polish
pt-BR Portuguese (Brazil)
pt Portuguese (Portugal)
pa Punjabi
qu Quechua
ro Romanian
rm Romansh
nyn Runyakitara
ru Russian
sm Samoan
gd Scots Gaelic
sr Serbian
sh Serbo-Croatian
st Sesotho
tn Setswana
crs Seychellois Creole
sn Shona
sd Sindhi
si Sinhalese
sk Slovak
sl Slovenian
so Somali
es Spanish
es-419 Spanish (Latin American)
su Sundanese
sw Swahili
sv Swedish
tg Tajik
ta Tamil
tt Tatar
te Telugu
th Thai
ti Tigrinya
to Tonga
lua Tshiluba
tum Tumbuka
tr Turkish
tk Turkmen
tw Twi
ug Uighur
uk Ukrainian
ur Urdu
uz Uzbek
vi Vietnamese
cy Welsh
wo Wolof
xh Xhosa
yi Yiddish
yo Yoruba
zu Zulu
Would you like to inspect the original subtitles? These are the user uploaded subtitles that are being translated: 1 00:00:01,000 --> 00:00:11,000 ‫ارائه‌ شده توسط وب‌سایت دیجی موویز ‫© DigiMoviez.Com 2 00:00:11,024 --> 00:00:21,664 ‫جهت اطلاع از جدیدترین آدرس سایت ‫دیجی موویز را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید ‫DigiMoviez@ 3 00:00:21,688 --> 00:00:23,857 ‫تو... بانو ویسلداون هستی 4 00:00:23,940 --> 00:00:25,650 ‫- کالین، من... ‫- سعی نکن انکارش کنی 5 00:00:25,734 --> 00:00:27,694 ‫حرف‌هات رو با چاپچی شنیدم 6 00:00:28,278 --> 00:00:31,906 ‫من رو باش که اومدم دنبالت ‫چون نگرانت بودم، 7 00:00:31,990 --> 00:00:35,243 ‫وحشت کرده بودم که راننده‌ی کالسکه‌ات ‫تو رو دزدیده و به این بخش از شهر آورده 8 00:00:35,326 --> 00:00:36,326 ‫وقتی در واقع، 9 00:00:36,828 --> 00:00:40,248 ‫تو دقیقاً می‌دونستی داری چیکار می‌کنی ‫چون تو بودی که امشب چاپ کردی 10 00:00:40,331 --> 00:00:42,876 ‫- من نسخه‌ی امشب رو چاپ نکردم ‫- ولی بقیه کارِ تو بود؟ 11 00:00:44,210 --> 00:00:48,381 ‫مگه از همون اول تو بانو ویسلداون نبودی؟ 12 00:00:53,303 --> 00:00:56,723 ‫تمام دروغ‌هایی... که به من گفتی 13 00:00:57,307 --> 00:01:00,560 ‫تمام مطالبی که در مورد من ‫و خانواده‌ام نوشتی 14 00:01:00,643 --> 00:01:02,854 ‫- کالین، خواهش می‌کنم ‫- می‌دونستم یه جای کار می‌لنگه 15 00:01:03,688 --> 00:01:06,066 ‫عینِ احمق‌ها خودم رو مقصر می‌دونستم انگار... 16 00:01:06,649 --> 00:01:09,277 ‫انگار من لایقِ عشقت نبودم 17 00:01:09,360 --> 00:01:11,404 ‫ولی مقصرِ اصلی تویی 18 00:01:13,239 --> 00:01:14,741 ‫هیچوقت نمی‌بخشمت 19 00:01:20,163 --> 00:01:32,026 ‫« ترجمه از سینـا صداقت » ‫.:: SinCities ::. 20 00:01:32,050 --> 00:01:35,136 ‫ویسلداون بخرید! ویسلداون! 21 00:01:37,305 --> 00:01:38,515 ‫- اوه! ‫- بفرمایید، آقا 22 00:01:40,350 --> 00:01:41,684 ‫ویسلداون! 23 00:01:41,768 --> 00:01:43,061 ‫بالأخره! 24 00:01:47,482 --> 00:01:50,026 ‫خواننده‌ی عزیز و گرامی، 25 00:01:50,110 --> 00:01:54,197 ‫اگر فکر می‌کردید برملا کردن هویتِ واقعی‌ام ‫من را ساکت می‌کند، 26 00:01:54,781 --> 00:01:56,074 ‫دوباره حدس بزنید 27 00:01:56,157 --> 00:01:57,534 ‫باورم نمیشه! 28 00:02:00,161 --> 00:02:01,747 ‫از هیچ سرزنشی ترسی ندارم، 29 00:02:01,771 --> 00:02:06,584 ‫چون حالا می‌دانید از یکی از معتبرترین ‫منازل مِی‌فر برای شما می‌نویسم 30 00:02:08,628 --> 00:02:10,964 ‫قطعاً، هیچ منزلی بی‌نقص نیست 31 00:02:11,589 --> 00:02:14,175 ‫گرچه منازلی وجود دارند ‫ادعای بی‌نقص بودن دارند 32 00:02:16,886 --> 00:02:21,349 ‫برای مثال منزلِ بریجرتون را در نظر بگیرید ‫که آوازه‌ی درخشانی دارد 33 00:02:21,432 --> 00:02:26,396 ‫البته این نویسنده در مورد اتفاقاتِ ‫پشت درهای بسته تردیدهایی دارد 34 00:02:26,479 --> 00:02:27,939 ‫ما هم می‌تونیم بخونیمش؟ 35 00:02:28,523 --> 00:02:29,523 ‫نه 36 00:02:29,983 --> 00:02:33,069 ‫از کسی پنهان نیست که ‫بانو وایولت بریجرتون 37 00:02:33,153 --> 00:02:35,530 ‫ازدواج عاشقانه را به هر چیز دیگری ترجیح می‌دهد 38 00:02:36,030 --> 00:02:37,824 ‫اما آیا عشق توجیه می‌کند 39 00:02:37,907 --> 00:02:41,703 ‫چرا چند فرزندش نامزدی‌های عجولانه‌ای داشتند 40 00:02:42,287 --> 00:02:46,040 ‫شاید این خانواده ‫هوس را با عشق اشتباه می‌گیرد 41 00:02:47,375 --> 00:02:51,462 ‫و سپس این حقیقت وجود دارد که ‫بانو بریجرتون فرزندانِ بسیار زیادی دارد 42 00:02:51,963 --> 00:02:54,090 ‫تا به حال کسی علتِ این قضیه را جویا شده؟ 43 00:02:54,174 --> 00:02:56,718 ‫این نویسنده قطعاً جویا شده 44 00:02:56,801 --> 00:03:00,680 ‫شاید چون چندتا از آنان ممکن است ‫اصل و نسبِ مُبهمی داشته باشند 45 00:03:00,763 --> 00:03:02,307 ‫دروغ‌هایی که می‌نویسه! 46 00:03:03,433 --> 00:03:04,809 ‫ویسلداون رسید 47 00:03:04,893 --> 00:03:06,853 ‫متأسفانه قبلاً گرفتیمش، خانم ویلسون 48 00:03:06,936 --> 00:03:08,646 ‫یه ویسلداونِ دیگه 49 00:03:09,522 --> 00:03:10,899 ‫اوه، گرگوری، بده ببینم! 50 00:03:11,733 --> 00:03:12,733 ‫خیلی خب 51 00:03:16,821 --> 00:03:18,031 ‫اوه، خدا رو شکر 52 00:03:18,740 --> 00:03:21,284 ‫خواننده‌ی عزیز و گرامی... 53 00:03:23,411 --> 00:03:27,624 ‫ظاهراً کسی خودش را جای من جا زده، 54 00:03:28,708 --> 00:03:31,711 ‫و بنابراین دیگر نمی‌توانم بی‌کار بنشینم 55 00:03:34,589 --> 00:03:39,844 ‫این نویسنده علاقه ندارد کارهایی را قضاوت کند ‫که کسی از روی درماندگی انجام می‌دهد 56 00:03:40,887 --> 00:03:45,725 ‫اما من علی‌رغمِ سخن‌چینی، ‫همیشه حقیقت را می‌گویم، 57 00:03:45,808 --> 00:03:48,519 ‫و نمی‌توانم دروغ را تحمل کنم 58 00:03:52,273 --> 00:03:55,777 ‫کرسیدا کاوپر این نویسنده نیست 59 00:03:56,694 --> 00:03:59,989 ‫اگر او من بود، ‫قطعاً گزارش می‌کرد 60 00:04:00,073 --> 00:04:04,994 ‫که لرد بلکبرن از بازپرداختِ بدهی کلانش ‫به لرد سامسون خودداری کرد 61 00:04:06,454 --> 00:04:08,748 ‫یا این حقیقت که دوشیزه نیوهام 62 00:04:08,831 --> 00:04:12,168 ‫دیروز خدمتکارش را با بی‌نزاکتی اخراج کرد 63 00:04:12,252 --> 00:04:15,255 ‫چون صرفاً از او یک روز مرخصی خواسته بود 64 00:04:16,965 --> 00:04:20,093 ‫و من حتی به بی‌رحمی‌های کوچکی اشاره نمی‌کنم 65 00:04:20,176 --> 00:04:23,304 ‫همسرِ آقای دیویدسن به طور روزمره تحمل می‌کند 66 00:04:23,846 --> 00:04:26,891 ‫اما به گمانم الان انجامش دادم 67 00:04:27,475 --> 00:04:30,645 ‫این‌ها را می‌گویم تا به شما یادآوری کنم ‫که این نویسنده، 68 00:04:30,728 --> 00:04:35,108 ‫بانو ویسلداونِ حقیقی، ‫همیشه توجه می‌کند. 69 00:04:36,109 --> 00:04:39,112 ‫چیزی که فکر می‌کنم دوشیزه کاوپر 70 00:04:39,195 --> 00:04:40,780 ‫باید سعی کند بیشتر انجام دهد 71 00:04:42,782 --> 00:04:46,703 ‫تو اینجا می‌مونی تا وقتی که ‫عمه جوانا بیاد دنبالت 72 00:04:46,786 --> 00:04:50,498 ‫تا اون موقع، ‫حق نداری از این اتاق بیرون بری! 73 00:05:04,429 --> 00:05:08,641 ‫ارادتمند شما، بانو ویسلداون 74 00:05:48,598 --> 00:05:52,268 ‫خوبه که مضحکه‌ی ویسلداون بودن ‫دوشیزه کاوپر حل و فصل شد، 75 00:05:52,352 --> 00:05:56,230 ‫حالا دیگه همه می‌تونن ‫روی عروسیِ آینده تمرکز کنن 76 00:05:56,314 --> 00:05:59,317 ‫می‌خوام چشمِ تمام اشراف به تو باشه 77 00:06:02,111 --> 00:06:05,531 ‫فکر می‌کنی توی جامعه‌ی اشراف ‫دقیقاً چندتا چشم وجود داره؟ 78 00:06:06,366 --> 00:06:08,659 ‫به گمونم دو برابر تعداد مردم 79 00:06:11,746 --> 00:06:15,833 ‫می‌دونید، از وقتی پنه‌لوپه نامزد کرده ‫پرودنس حتی یه بارم به من نگفته احمق 80 00:06:15,917 --> 00:06:19,045 ‫یا کله‌پوک یا کودنِ ابله 81 00:06:19,128 --> 00:06:21,130 ‫کم کم دارم فکر می‌کنم زرنگم 82 00:06:21,214 --> 00:06:23,174 ‫- البته که زرنگی عشقم ‫- نه. من... 83 00:06:23,257 --> 00:06:25,927 ‫منظورم اینه که اون یه مشکلی داره 84 00:06:26,469 --> 00:06:27,470 ‫حقیقت داره 85 00:06:28,221 --> 00:06:30,306 ‫این روزها هر وقت سعی می‌کنم ‫دستش رو بگیرم، 86 00:06:30,390 --> 00:06:33,184 ‫اصلاً با شوقِ قبلی پسش نمی‌زنه 87 00:06:33,267 --> 00:06:36,813 ‫مفصل‌ترین صبحونه‌ی عروسی ‫که تا حالا توی مِی‌فر برگزار شده 88 00:06:36,896 --> 00:06:38,940 باعثِ سربلندی ما میشه، پنه‌لوپه 89 00:06:40,274 --> 00:06:42,819 ‫- تو هیجان‌زده نیستی؟ ‫- ببخشید، مامان 90 00:06:47,573 --> 00:06:49,951 ‫دوباره هوادارِ ویسلداون شدی؟ 91 00:06:50,827 --> 00:06:52,412 ‫نسخه‌ی خیلی خوبیه 92 00:06:52,495 --> 00:06:54,956 ‫پس شاید منم باید بخونمش. ‫به یه حواس‌پرتی نیاز دارم. 93 00:06:55,039 --> 00:06:57,166 ‫- روز خوش ‫- روز خوش، پنه‌لوپه 94 00:06:58,543 --> 00:07:00,711 ‫من میرم اونجا... 95 00:07:00,795 --> 00:07:03,756 ‫این رو می‌خونم 96 00:07:03,840 --> 00:07:04,924 ‫اون طرف 97 00:07:05,925 --> 00:07:09,220 ‫پن، تو موفق شدی. ‫کرسیدا کاملاً بی‌آبرو شده. 98 00:07:09,303 --> 00:07:12,303 ‫هیچوقت فکر نمی‌کردم این رو بگم، ‫ولی خیلی خوشحالم که دوباره چاپ می‌کنی. 99 00:07:12,348 --> 00:07:13,348 ‫الوئیز، اون می‌دونه 100 00:07:14,976 --> 00:07:16,686 ‫کالین. اون دیشب تعقیبم کرد 101 00:07:17,728 --> 00:07:19,063 ‫وضعیتش چطوره؟ 102 00:07:19,147 --> 00:07:20,440 ‫خیلی عصبانیه 103 00:07:21,899 --> 00:07:24,068 ‫ما این هفته عروسی می‌کنیم، ‫البته اگه هنوز من رو بخواد، 104 00:07:24,152 --> 00:07:25,945 ‫ولی شک دارم حتی با من حرف بزنه 105 00:07:28,114 --> 00:07:29,657 ‫الوئیز، من نمی‌دونم چیکار کنم 106 00:07:31,784 --> 00:07:33,453 ‫نمی‌تونم در این مورد بهت کمک کنم، پن 107 00:07:33,536 --> 00:07:35,997 ‫از تمام کارهایی که برام کردی خیلی ممنونم، 108 00:07:36,080 --> 00:07:38,833 ‫ولی همین الان هم احساس می‌کنم ‫بینِ تو و کالین قرار گرفتم 109 00:07:38,916 --> 00:07:41,002 ‫- شاید همیشه بودم ‫- این حقیقت نداره 110 00:07:41,878 --> 00:07:44,755 ‫- تو اول با کالین آشنا شدی ‫- اون یه دلباختگی احمقانه‌ بود 111 00:07:44,839 --> 00:07:47,925 ‫که با گذر زمان به یه دوستیِ واقعی ‫تبدیل شد، ولی... 112 00:07:50,261 --> 00:07:52,680 ‫تو واقعی‌ترین دوستی بودی ‫که توی عمرم داشتم، ال 113 00:07:53,639 --> 00:07:55,975 ‫این فصل کنارت نبودن برام شکنجه بود 114 00:07:58,060 --> 00:08:00,188 ‫نمی‌تونستم فکرِ از دست دادن کاملت رو تحمل کنم 115 00:08:01,147 --> 00:08:02,147 ‫هر یک از شما 116 00:08:08,779 --> 00:08:09,779 ‫درک می‌کنم 117 00:08:10,865 --> 00:08:12,992 ‫من خودم رابطه‌ام با کالین رو ‫خراب کردم، نه تو. ببخشید 118 00:08:15,077 --> 00:08:16,078 ‫برات آرزوی موفقیت می‌کنم 119 00:08:28,716 --> 00:08:32,803 ‫خیلی خوش‌شانسی که بانو ویسلداون ‫تصمیم گرفت اون موقع منتشر کنه 120 00:08:32,887 --> 00:08:36,557 ‫ممنون. گستاخیِ اون دختره‌ی لوس کاوپر 121 00:08:36,641 --> 00:08:38,768 ‫بی‌شک از بحران جلوگیری شد 122 00:08:38,851 --> 00:08:41,437 ‫ولی حالا باید از بحرانِ بعدی جلوگیری کنم 123 00:08:42,063 --> 00:08:45,441 ‫فکر می‌کنی امکانش هست بتونم این هفته ‫با ملکه ملاقات کنم؟ 124 00:08:47,735 --> 00:08:50,655 ‫متأسفانه روحیه‌اش سرِ جاش نیست 125 00:08:50,738 --> 00:08:53,032 ‫نمی‌تونم توصیه کنم ‫الان با علیاحضرت... 126 00:08:53,115 --> 00:08:55,952 ‫در مورد فرانچسکا و لرد کیلمارتین صحبت کنی 127 00:08:56,536 --> 00:09:00,289 ‫اون خوشحال نیست که ویسلداون ‫یه بار دیگه از دستش در رفته 128 00:09:00,373 --> 00:09:01,749 ‫شاید حق با فرانچسکا بود 129 00:09:01,832 --> 00:09:04,835 ‫باید توی مجلس رقص وقتی فرصت داشتیم ‫بهش نزدیک می‌شدم 130 00:09:06,546 --> 00:09:08,881 ‫تو هیچ کارِ اشتباهی نکردی 131 00:09:09,757 --> 00:09:13,469 ‫ما همیشه با تمام قدرتمون تلاش می‌کنیم، 132 00:09:13,553 --> 00:09:17,765 ‫ولی بارِ دنیا همیشه نمی‌تونه ‫روی دوشِ ما باشه 133 00:09:17,848 --> 00:09:20,518 ‫تو مثلِ خودت حرف نمی‌زنی 134 00:09:25,439 --> 00:09:26,439 ‫ببخشید 135 00:09:27,191 --> 00:09:29,944 ‫شاید بتونم علیاحضرت رو قانع کنم... 136 00:09:30,027 --> 00:09:31,612 ‫لازم نیست 137 00:09:33,281 --> 00:09:36,534 ‫می‌دونی، نقطه‌ی مشترکی ‫که تو و برادرت دارید 138 00:09:36,617 --> 00:09:39,954 ‫اشتیاق محبت‌آمیزتون به کمک مداوم به دیگرانه 139 00:09:42,790 --> 00:09:46,419 ‫ولی امیدوارم بدونی محبتی که بهت دارم ‫مشروط به کمکت نیست 140 00:09:47,795 --> 00:09:50,548 ‫من در کنارت هستم، آگاتا 141 00:09:50,631 --> 00:09:51,757 ‫همیشه 142 00:09:52,633 --> 00:09:55,094 ‫حتی وقتی هیچ بچه‌ی مجردی ‫نمونده که بهت کمک کنه 143 00:09:57,555 --> 00:09:58,639 ‫ممنون، وایولت 144 00:09:59,724 --> 00:10:01,350 ‫این خیلی برام ارزشمنده 145 00:10:14,905 --> 00:10:16,115 ‫تو چند وقت بود که می‌دونستی؟ 146 00:10:19,160 --> 00:10:22,997 ‫من دیشب دیدمت که با پنه‌لوپه ‫از یه اتاق خصوصی خارج شدی 147 00:10:23,080 --> 00:10:24,915 ‫کمی قبل از این که پیداش کنم 148 00:10:25,499 --> 00:10:28,461 ‫- من سعی داشتم وادارش کنم بهت بگه ‫- خودت باید بهم می‌گفتی 149 00:10:28,544 --> 00:10:30,825 ‫و تو باید بهم می‌گفتی ‫عاشقِ بهترین دوستمی 150 00:10:30,880 --> 00:10:33,424 ‫قبل از این که یهو بیای توی اتاق پذیرایی ‫و بگی باهاش نامزد کردی 151 00:10:34,717 --> 00:10:37,720 ‫من تا پارسال خبر نداشتم 152 00:10:39,096 --> 00:10:41,932 ‫و دلشکسته‌تر از اونی بودم ‫که ازش حرف بزنم 153 00:10:42,975 --> 00:10:46,020 ‫من سعی داشتم وادارش کنم بهت بگه 154 00:10:46,562 --> 00:10:47,897 ‫و بعدش فکر کردم... 155 00:10:50,274 --> 00:10:51,984 ‫چرا قلبِ تو رو هم بشکنم؟ 156 00:10:54,278 --> 00:10:56,155 ‫امسال نوشته‌هاش منصفانه بودن 157 00:10:56,781 --> 00:10:58,741 ‫قطعاً تُند و تیز و نیش‌دار بودن، 158 00:10:58,824 --> 00:11:01,661 ‫ولی اون چیزِ توهین‌آمیزی ‫در مورد کسی ننوشته 159 00:11:01,744 --> 00:11:03,287 ‫یا اگر هم نوشته باشه، حقشون بوده 160 00:11:03,371 --> 00:11:06,132 ‫یادت رفته اولِ فصل در مورد من چی نوشته بود؟ 161 00:11:08,000 --> 00:11:09,627 ‫البته، اون زیاد خوب نبود 162 00:11:11,837 --> 00:11:13,631 ‫تو قبلاً اون رو بخشیدی؟ 163 00:11:13,714 --> 00:11:14,714 ‫می‌خوام ببخشمش 164 00:11:17,259 --> 00:11:18,427 ‫فکر می‌کنی تو هم می‌تونی؟ 165 00:11:22,682 --> 00:11:26,561 ‫فکر کنم باید خودت رو خیلی خوش‌شانس بدونی... 166 00:11:27,020 --> 00:11:28,646 ‫که هیچوقت عاشق نشدی 167 00:11:47,832 --> 00:11:48,874 ‫رسیدیم 168 00:11:50,501 --> 00:11:51,377 ‫عه... 169 00:11:51,460 --> 00:11:54,505 ‫اینجا برای صبحونه‌ی عروسی؟ 170 00:11:55,923 --> 00:11:57,258 ‫فکر می‌کنی خیلی کوچیکه؟ 171 00:11:57,341 --> 00:11:59,218 ‫قراره چند نفر دعوت کنیم؟ 172 00:11:59,301 --> 00:12:01,929 ‫خب، بذارید نشونتون بدم چطور می‌چینمش 173 00:12:03,889 --> 00:12:07,435 ‫خب، داشتم فکر می‌کنم، ‫این بخشِ مورد علاقه‌ی منه... 174 00:12:07,518 --> 00:12:08,518 ‫کالین... 175 00:12:09,979 --> 00:12:11,355 ‫میشه حداقل بهم نگاه کنی؟ 176 00:12:11,897 --> 00:12:15,568 ‫مادرم در مورد این که تازگی‌ها ‫همدیگه رو نمی‌بینیم کنجکاو شده بود، 177 00:12:15,651 --> 00:12:18,195 ‫و منم نمی‌خواستم شک و تردید ایجاد کنم 178 00:12:18,279 --> 00:12:20,156 ‫می‌خوای عروسی رو لغو کنی؟ 179 00:12:21,407 --> 00:12:22,616 ‫من مرد شریفی هستم 180 00:12:24,493 --> 00:12:27,913 ‫و ما باهم... صمیمی بودیم 181 00:12:29,457 --> 00:12:32,042 ‫شاید اونم بخشِ دیگه‌ای از نقشه‌ات ‫برای به دام انداختنم بود 182 00:12:32,793 --> 00:12:35,254 ‫من قصد نداشتم به دام بندازمت، کالین. ‫من دوستت دارم. 183 00:12:38,007 --> 00:12:39,884 ‫این ازدواج چی میشه؟ 184 00:12:39,967 --> 00:12:40,967 ‫بستگی داره 185 00:12:41,343 --> 00:12:43,637 ‫متوجه شدم امروز صبح ویسلداونی نبود 186 00:12:45,765 --> 00:12:47,433 ‫دیگه منتشرش نمی‌کنی؟ 187 00:12:48,726 --> 00:12:49,726 ‫من... 188 00:12:51,228 --> 00:12:52,354 ‫نمی‌دونم 189 00:12:59,487 --> 00:13:00,905 ‫بذار این عروسی رو پشت سر بذاریم، 190 00:13:00,988 --> 00:13:03,282 ‫و بعدش تصمیم می‌گیریم ‫این ازدواج چی میشه 191 00:13:06,702 --> 00:13:10,539 ‫و یه گروه موسیقی چهارنفره میاریم ‫یا شاید حتی پنج‌نفره! 192 00:13:15,836 --> 00:13:17,922 ‫عه... من میرم ببینم زوج جوانمون... 193 00:13:18,005 --> 00:13:21,300 ‫برای این گردشِ نسبتاً طولانی ‫نوشیدنی لازم دارن یا نه 194 00:13:29,475 --> 00:13:32,394 ‫خوبه که امروز آقای بریجرتون رو اینجا می‌بینم 195 00:13:32,478 --> 00:13:33,478 ‫آره 196 00:13:35,731 --> 00:13:39,568 ‫یه زوج نامزد باید بخوان قبل از عروسی ‫باهم وقت بگذرونن، اینطور نیست؟ 197 00:13:39,652 --> 00:13:42,321 ‫بانو بریجرتون، بهتون اطمینان میدم، ‫من دلیلش رو نمی‌دونم. 198 00:13:42,404 --> 00:13:43,489 ‫منم نمی‌دونم 199 00:13:52,331 --> 00:13:53,331 ‫قربان 200 00:13:53,749 --> 00:13:55,668 ‫وقتی بیرون بودید شخصی ‫برای دیدنتون اومده بود 201 00:13:56,168 --> 00:13:57,211 ‫یه یادداشت گذاشت 202 00:13:57,294 --> 00:13:58,294 ‫ممنون 203 00:14:01,173 --> 00:14:04,176 ‫«لطفاً بذار توضیح بدم. تیلی» 204 00:14:12,810 --> 00:14:14,311 ‫من قصد داشتم... 205 00:14:15,354 --> 00:14:18,858 ‫اول خصوصی باهات در مورد وضعیتم ‫با پاول حرف بزنم 206 00:14:19,525 --> 00:14:22,236 ‫ولی بعدش گیر افتادیم 207 00:14:23,779 --> 00:14:25,948 ‫و وضعیتت دقیقاً چیه؟ 208 00:14:27,908 --> 00:14:32,454 ‫من و آقای سوارز رابطه‌ای داریم که ‫بی‌شباهت به رابطه‌ام با تو نیست 209 00:14:33,205 --> 00:14:34,623 ‫دوستانه، راحت، 210 00:14:35,583 --> 00:14:36,917 ‫هر از گاهی صمیمی 211 00:14:39,378 --> 00:14:42,631 ‫و آقای سوارز همچنین دوست داره ‫با مردها رابطه‌ی صمیمی داشته باشه 212 00:14:46,677 --> 00:14:52,140 ‫اون فکر کرد شاید شما دو نفر ‫لحظه‌ی خاصی باهم داشتید 213 00:14:54,351 --> 00:14:56,478 ‫من مردهایی مثل آقای سوارز رو شناختم، 214 00:14:56,562 --> 00:15:01,901 ‫ولی من خودم قبلاً هیچوقت وسوسه نشدم 215 00:15:02,735 --> 00:15:04,778 ‫هر زنی که می‌بینی وسوسه‌ات می‌کنه؟ 216 00:15:04,862 --> 00:15:05,905 ‫نه 217 00:15:07,281 --> 00:15:10,075 ‫این دنیای ما تا جایی که می‌شناسیمش، 218 00:15:10,159 --> 00:15:14,580 ‫هزاران فرسنگ وسعت ‫و میلیون‌ها نفر جمعیت داره، 219 00:15:14,663 --> 00:15:16,457 ‫اما همه تربیت شدیم ‫که باور داشته باشیم 220 00:15:16,957 --> 00:15:19,919 ‫که تنها کسایی که ارزش معاشرت دارن ‫هزار و اَندی هستن... 221 00:15:20,002 --> 00:15:22,630 ‫که در شعاع چند فرسنگی ‫میدان گرونر ساکن هستن 222 00:15:24,673 --> 00:15:27,092 ‫می‌دونی خودمون رو آراسته می‌کنیم ‫و پُز می‌دیم 223 00:15:27,885 --> 00:15:30,095 ‫برای همدیگه کارت ویزیت میذاریم ‫و باهم ازدواج می‌کنیم 224 00:15:31,805 --> 00:15:33,182 ‫طبق تمام قوانین عمل می‌کنیم 225 00:15:34,350 --> 00:15:37,436 ‫و به ندرت برای یک لحظه ‫معنای همه رو زیر سؤال می‌بریم 226 00:15:41,649 --> 00:15:44,485 ‫چیزهای غیرطبیعی زیادی ‫توی جامعه وجود داره 227 00:15:46,028 --> 00:15:47,780 ‫ولی احساسی بین دو نفر، 228 00:15:48,989 --> 00:15:50,908 ‫هر جنسیتی که داشته باشن... 229 00:15:51,284 --> 00:15:53,244 ‫طبیعی‌ترین چیزِ دنیاست 230 00:15:56,372 --> 00:15:58,707 ‫اگه با آقای سوارز هیچ احساسی بهت دست نداد، 231 00:15:59,249 --> 00:16:02,711 ‫پس اجازه بده ما، من و تو، ‫به راهمون ادامه بدیم. 232 00:16:07,758 --> 00:16:09,051 ‫ولی باید بدونی... 233 00:16:10,928 --> 00:16:13,263 ‫کارکنانم خیلی رازدارن 234 00:16:25,401 --> 00:16:26,235 ‫بله 235 00:16:32,074 --> 00:16:33,409 ‫- خانم ‫- هوم؟ 236 00:16:34,118 --> 00:16:36,286 ‫لرد اندرسون به دیدارتون اومدن 237 00:16:38,747 --> 00:16:40,040 ‫اوه... 238 00:16:50,134 --> 00:16:51,134 ‫بسیار خب 239 00:17:00,644 --> 00:17:03,397 ‫بانو بریجرتون، از دیدنتون خوشحالم 240 00:17:03,480 --> 00:17:04,982 ‫همچنین، لرد اندرسون 241 00:17:07,317 --> 00:17:08,819 ‫مدتی میشه که شما رو ندیدم 242 00:17:08,902 --> 00:17:10,612 ‫خیلی وقته 243 00:17:11,613 --> 00:17:13,991 ‫یکم کیک یا چایی میل دارید؟ 244 00:17:14,616 --> 00:17:16,285 ‫خیلی خوشحال میشم 245 00:17:35,179 --> 00:17:37,431 ‫- حالتون چطوره؟ ‫- اوه، من... من... 246 00:17:37,931 --> 00:17:42,269 ‫خب... فرانچسکا در حال حاضر ‫ازم فاصله می‌گیره 247 00:17:42,352 --> 00:17:45,689 ‫بهتون گفتم که اون و لرد کیلمارتین ‫مخفیانه نامزد کردن؟ 248 00:17:45,773 --> 00:17:47,107 ‫نشنیده بودم 249 00:17:47,191 --> 00:17:48,901 ‫- تبریک میگم ‫- ممنون 250 00:17:48,984 --> 00:17:52,071 ‫البته قبل از اعلام خبرش ‫منتظرِ اجازه‌ی ملکه‌ایم 251 00:17:52,154 --> 00:17:55,824 ‫متأسفانه انتظاریه که ممکنه ‫نسبتاً طولانی باشه 252 00:17:55,908 --> 00:17:57,993 ‫می‌دونید، ارسطو میگه: 253 00:17:58,077 --> 00:18:01,455 ‫«صبر تلخه اما میوه‌اش شیرینه» 254 00:18:04,583 --> 00:18:05,876 ‫اوم 255 00:18:09,922 --> 00:18:11,048 ‫بانو بریجرتون، 256 00:18:12,216 --> 00:18:15,844 ‫وقتی که امورِ لرد کیلمارتین ‫و فرانچسکا سامان پیدا کرد، 257 00:18:16,678 --> 00:18:21,975 ‫فکر می‌کنید ممکنه ما دوتا بتونیم ‫باهم چیزی رو اکتشاف کنیم؟ 258 00:18:28,148 --> 00:18:30,526 ‫من به اکتشاف بی‌علاقه نیستم 259 00:18:32,444 --> 00:18:34,446 ‫اما نمی‌دونم آمادگی‌اش رو دارم یا نه، 260 00:18:34,530 --> 00:18:37,950 ‫تا وقتی که امور سامان پیدا کنه 261 00:18:40,119 --> 00:18:43,789 ‫مخصوصاً چون من تنها کسی نیستم ‫که امورش نیاز به سامان‌دهی دارن 262 00:18:58,470 --> 00:19:00,848 ‫یه نامه از عمه جوانا دریافت کردیم 263 00:19:00,931 --> 00:19:03,267 ‫احتمالاً امروز راه افتاده که بیاد دنبالت 264 00:19:03,350 --> 00:19:05,561 ‫گمونم یکی دو هفته بعد به اینجا می‌رسه 265 00:19:05,644 --> 00:19:06,937 ‫مامان، خواهش می‌کنم 266 00:19:07,896 --> 00:19:09,565 ‫باید این قضیه رو تموم کنی 267 00:19:10,649 --> 00:19:12,192 ‫هیچ کاری از من برنمیاد 268 00:19:13,193 --> 00:19:17,781 ‫پدرت تهدید کرده اگه دخالت کنم ‫منم به روستا می‌فرسته 269 00:19:17,865 --> 00:19:22,077 ‫اگه منم تبعید بشم، دیگه هیچ امیدی ‫به برگردوندنت به جامعه نیست 270 00:19:22,161 --> 00:19:24,079 ‫ولی ما باهم این کارو کردیم 271 00:19:24,163 --> 00:19:27,666 ‫من بهت گفتم از اون دخترِ بریجرتون دوری کنی 272 00:19:28,208 --> 00:19:31,336 ‫اگه به حرفم گوش می‌کردی، ‫هیچکدوم از این اتفاقات نمی‌افتاد. 273 00:19:31,420 --> 00:19:34,923 ‫چرا باید اون مطالبِ بی‌رحمانه رو ‫راجع به بریجرتون‌ها می‌نوشتیم، مامان؟ 274 00:19:35,632 --> 00:19:37,634 ‫نمی‌تونستیم یه خانواده‌ی دیگه انتخاب کنیم؟ 275 00:19:38,343 --> 00:19:41,054 ‫انقدر توی ویسلداون ‫از بریجرتون‌ها صحبت میشه... 276 00:19:41,138 --> 00:19:44,057 ‫که اگه بهشون اشاره نمی‌کردیم عجیب بود 277 00:19:45,392 --> 00:19:49,229 ‫و قطعاً ضرری نداشت که تونستیم ‫یکم پوزه‌شون رو به خاک بمالیم 278 00:19:50,981 --> 00:19:52,733 ‫چرا الان نگرانِ این قضیه شدی؟ 279 00:19:53,734 --> 00:19:56,069 ‫شاید اشتباه کردم که ‫با الوئیز دشمن شدم 280 00:20:02,326 --> 00:20:05,495 ‫اون تنها کسیه که توی عمرم ‫بهم دوستیِ واقعی نشون داده 281 00:20:06,163 --> 00:20:09,666 ‫و اون الان کجاست که بهت دلداری بده؟ 282 00:20:11,293 --> 00:20:14,087 ‫مگه من جوری بزرگت نکردم که بدونی... 283 00:20:14,171 --> 00:20:18,217 ‫توی این دنیا هرکس مسئول خودشه 284 00:20:18,967 --> 00:20:21,428 ‫مخصوصاً زن‌ها 285 00:20:23,096 --> 00:20:25,140 ‫بله، همینطور بزرگم کردی 286 00:20:27,100 --> 00:20:29,561 ‫به نفعته این رو فراموش نکنی 287 00:20:43,617 --> 00:20:45,327 ‫متوجهم که نوشیدن یه رسمه، 288 00:20:45,410 --> 00:20:48,163 ‫ولی گمونم اگه داماد شب قبل از عروسی ‫بیش از حد مست کنه، 289 00:20:48,247 --> 00:20:50,123 ‫خطرِ تیر خوردنش رو افزایش میده 290 00:20:50,207 --> 00:20:53,210 ‫پس پا به پام بنوشید ‫تا اهدافِ کُندتر دیگه‌ای هم باشن 291 00:20:53,293 --> 00:20:56,129 ‫فکر نکنم هیچکدوم از ماها بتونیم ‫امشب پا به پات بنوشیم 292 00:20:59,675 --> 00:21:02,761 ‫- فکر می‌کردم تو زیاد اهل نوشیدن نیستی ‫- نه، نیستم 293 00:21:03,637 --> 00:21:06,139 ‫ولی در دفاع از خودم باید بگم ‫مادرتون ازم خوشش نمیاد 294 00:21:06,223 --> 00:21:08,903 ‫- نه، مادرمون ازت بدش نمیاد ‫- بذار من حلش کنم 295 00:21:08,976 --> 00:21:12,854 ‫لرد کیلمارتین، مادرمون عاشق شماست 296 00:21:14,481 --> 00:21:18,568 ‫ولی... مادرمون روی داستان‌های ‫عاشقانه‌ی عالی هم وسواس داره 297 00:21:18,652 --> 00:21:21,780 ‫باید چیکار کنه؟ ‫یه نصیحتِ کاربردی بهش بکنید 298 00:21:21,863 --> 00:21:24,491 ‫رُک بگم شاید بهتر باشه ‫به انجام یه کارِ احمقانه فکر کنی 299 00:21:24,574 --> 00:21:27,661 ‫یه کارِ جسورانه. عشقت رو علنی کن 300 00:21:27,744 --> 00:21:31,081 ‫سنگ پرتاب کن؟ ‫امشب به پنجره‌ی فرانچسکا سنگ بزن. 301 00:21:31,164 --> 00:21:32,040 ‫نه 302 00:21:32,124 --> 00:21:35,002 ‫مشکلت اینه که زیاد تلاش می‌کنی محترم باشی 303 00:21:35,502 --> 00:21:36,962 ‫جسورانه؟ 304 00:21:41,883 --> 00:21:45,345 ‫خب، اگه می‌خوام جسور باشم... ‫یکم وقت لازم دارم بهش فکر کنم. 305 00:21:46,930 --> 00:21:49,516 ‫اوه! 306 00:21:49,599 --> 00:21:51,768 ‫فکر کنم شاید بهتر باشه منم برم خونه 307 00:21:51,852 --> 00:21:53,852 ‫نوشیدنی خوردن توی کلوب یکی دیگه عجیبه 308 00:21:53,895 --> 00:21:54,896 ‫نه. بمون 309 00:21:54,980 --> 00:21:57,500 ‫تقویمِ اجتماعی من و خانم موندریچ ‫این هفته پُر بوده 310 00:21:57,524 --> 00:22:01,153 ‫خیلی خسته‌ام. فردا صبح زود می‌بینمتون 311 00:22:02,612 --> 00:22:03,612 ‫بیا 312 00:22:04,781 --> 00:22:06,450 ‫شاید این یعنی بهتره ماهم بریم 313 00:22:07,701 --> 00:22:10,037 ‫تو برو. یکم تنهایی برام خوبه 314 00:22:12,622 --> 00:22:14,041 ‫همه چی روبراهه؟ 315 00:22:14,791 --> 00:22:16,209 ‫تو خودت روبراهی؟ 316 00:22:17,252 --> 00:22:18,503 ‫هوم؟ 317 00:22:33,435 --> 00:22:34,435 ‫[خیاطی] 318 00:22:39,274 --> 00:22:43,236 ‫امیدوار بودم شبِ قبل از عروسیت بیای 319 00:22:44,696 --> 00:22:46,114 ‫جنویو، کالین فهمید 320 00:22:47,115 --> 00:22:48,115 ‫ای وای! 321 00:22:53,705 --> 00:22:55,665 ‫از دخالتِ تو خبر نداره 322 00:22:57,417 --> 00:22:58,668 ‫خب، این خوبه 323 00:23:00,087 --> 00:23:01,129 ‫ولی حالت چطوره؟ 324 00:23:02,589 --> 00:23:04,966 ‫از یه نظر خیالم راحت شده 325 00:23:06,093 --> 00:23:08,845 ‫پنهان کردنِ این راز دردناک بود 326 00:23:09,429 --> 00:23:10,806 ‫ولی اون به خاطرش ازم متنفره 327 00:23:11,890 --> 00:23:13,225 ‫و حق هم داره 328 00:23:15,602 --> 00:23:18,522 ‫من دارم با مردی که دوست دارم ‫ازدواج می‌کنم و... 329 00:23:19,940 --> 00:23:21,650 ‫نمی‌دونم لایقش هستم یا نه 330 00:23:23,735 --> 00:23:27,030 ‫تو به وقتش انتخاب‌های ناجوری کردی 331 00:23:28,240 --> 00:23:32,327 ‫تو دختری بودی که قدرتِ خودت رو نمی‌دونستی 332 00:23:33,703 --> 00:23:35,664 ‫- ولی این توجیهش می‌کنه؟ ‫- نه 333 00:23:37,082 --> 00:23:38,917 ‫هیچ راهی برای برگشت به گذشته نیست 334 00:23:40,502 --> 00:23:44,005 ‫تنها کاری که می‌تونی بکنی ‫اینه که به انتخاب‌هات پایبند باشی 335 00:23:44,506 --> 00:23:45,882 ‫و منتظر آینده بمونی 336 00:23:51,138 --> 00:23:52,514 ‫به انتشارِ هفته‌نامه ادامه میدی؟ 337 00:23:54,891 --> 00:23:57,811 ‫این هفته به خاطر کالین منتشرش نکردم 338 00:23:58,812 --> 00:24:01,774 ‫ولی قبل از فهمیدنش ‫سعی کردم کنار بذارمش، 339 00:24:01,798 --> 00:24:05,653 ‫و احساس می‌کردم بخشی ‫از خودم رو از دست میدم 340 00:24:06,653 --> 00:24:08,989 ‫چیزی به اسمِ عشق حقیقی وجود نداره... 341 00:24:10,240 --> 00:24:13,827 ‫بدون این که اول خود واقعی‌ات رو بپذیری 342 00:24:16,621 --> 00:24:18,415 ‫شبِ عروسی‌ات مبارک 343 00:24:43,607 --> 00:24:45,442 ‫[بانو تیلی آرنولد] 344 00:25:10,217 --> 00:25:11,510 ‫اینجا چیکار می‌کنی؟ 345 00:25:11,593 --> 00:25:13,762 ‫- من داشتم... ‫- نه. در واقع، به سؤالم جواب نده 346 00:25:13,845 --> 00:25:17,933 ‫واضحه که وسط یه سری ‫مراوداتِ پنهانی پیدات کردم 347 00:25:18,517 --> 00:25:19,851 ‫نمی‌خوام بدونم 348 00:25:19,935 --> 00:25:22,687 ‫و من تو رو وسط کدوم ‫«مراوداتِ پنهانی» پیدا کردم، 349 00:25:22,771 --> 00:25:24,898 ‫تک و تنها شبِ قبل از عروسی‌مون؟ 350 00:25:26,024 --> 00:25:28,193 ‫تو چه حقی داری این رو ازم بپرسی؟ 351 00:25:28,276 --> 00:25:32,573 ‫بعد از تمام رازهایی که پنهان کردی، ‫تمام مطالبی که در طول سال‌ها نوشتی، 352 00:25:32,597 --> 00:25:34,366 ‫تمام آسیبی که زدی 353 00:25:35,825 --> 00:25:36,826 ‫حق با توئه 354 00:25:38,203 --> 00:25:41,998 ‫می‌دونم چقدر آسیب زدم ‫و به خاطرش خیلی خیل متأسفم 355 00:25:42,082 --> 00:25:45,669 ‫وقتی در مورد الوئیز نوشتی، ‫چه فکری می‌کردی؟ 356 00:25:45,752 --> 00:25:49,089 ‫سعی داشتم ازش محافظت کنم. ‫الان می‌فهمم چقدر منحرف بودم. 357 00:25:49,172 --> 00:25:50,966 ‫و وقتی در مورد دوشیزه تامپسون نوشتی؟ 358 00:25:51,049 --> 00:25:54,594 ‫- اونطور افشا و تخریبش کردی ‫- فکر می‌کردم دارم از تو محافظت می‌کنم 359 00:25:54,678 --> 00:25:57,514 ‫- پس باید توی روم بهم می‌گفتی ‫- می‌دونم 360 00:25:57,597 --> 00:25:59,558 ‫یا به اندازه‌ی کافی برام احترام قائل نیستی؟ 361 00:25:59,641 --> 00:26:00,892 ‫معلومه که نیستی، 362 00:26:00,976 --> 00:26:03,186 ‫بعد از چیزهایی که امسال در موردم نوشتی، 363 00:26:03,770 --> 00:26:05,772 ‫این که من به سختی خودم رو می‌شناسم 364 00:26:05,855 --> 00:26:07,190 ‫اون موقع چه فکری می‌کردی؟ 365 00:26:07,274 --> 00:26:11,653 ‫فکر می‌کردم فقط می‌خواستم ‫کالینی که می‌شناسم برگرده 366 00:26:12,362 --> 00:26:14,489 ‫نه این مرد بی‌تفاوتی که بهش تبدیل شدی، 367 00:26:14,573 --> 00:26:17,033 ‫و وانمود می‌کنی هیچکس برات مهم نیست ‫و هیچی لازم نداری 368 00:26:19,202 --> 00:26:20,203 ‫این تویی 369 00:26:21,204 --> 00:26:25,625 ‫مرد مهربون، با احساس، خوش‌قلب ‫و گاهی زودجشی که دوستش دارم 370 00:26:26,126 --> 00:26:29,838 ‫باید خودم بهت می‌گفتم. ‫کارهای زیادی هست که باید خودم انجام می‌دادم. 371 00:26:29,921 --> 00:26:31,256 ‫و حالا با اعتماد به نفسی 372 00:26:31,339 --> 00:26:34,134 ‫که تو کمکم کردی امسال پیدا کنم ‫بالأخره می‌تونم بهت بگم 373 00:26:35,885 --> 00:26:38,054 ‫پس دیگه به ویسلداون نیازی نداری 374 00:26:39,973 --> 00:26:42,225 ‫من دیگه نیازی ندارم پشتِ ویسلداون قایم بشم، 375 00:26:42,309 --> 00:26:44,728 ‫ولی نمیگم که هیچ ارزشی نداره 376 00:26:47,022 --> 00:26:48,857 ‫می‌دونی بیشتر از همه چی تحقیرآمیزه؟ 377 00:26:49,733 --> 00:26:54,779 ‫من گذاشتم اون همه در مورد دفتر خاطراتم ‫حرف بزنی انگار یه نویسنده‌ی بزرگ بودم 378 00:26:55,363 --> 00:26:56,656 ‫در حالی که تمام این مدت، 379 00:26:56,740 --> 00:27:00,619 ‫تو نویسنده‌ای با آثار چاپ شده ‫و مشهور در سراسر مِی‌فر بودی 380 00:27:00,702 --> 00:27:03,079 ‫کالین، تمام حرف‌هام ‫در مورد نوشته‌هات جدی بودن 381 00:27:03,163 --> 00:27:05,582 ‫تو امشب با اینجا بودن ‫خودت رو به خطر میندازی 382 00:27:05,665 --> 00:27:08,545 ‫و تمام مدت با این زندگیِ دوگانه ‫خودت رو به خطر مینداختی 383 00:27:08,627 --> 00:27:10,629 ‫- من مواظب بودم ‫- تو احمق بودی 384 00:27:10,712 --> 00:27:13,590 ‫- کالین، من می‌تونم از خودم مراقبت کنم ‫- پس من به چه دردت می‌خورم؟ 385 00:27:13,673 --> 00:27:14,758 ‫کالین، من دوستت دارم! 386 00:27:18,428 --> 00:27:19,428 ‫دوستت دارم 387 00:27:43,995 --> 00:27:44,829 ‫تکون نخور 388 00:27:57,935 --> 00:28:03,935 ‫«دیجــــی موویـــــز» 389 00:28:06,142 --> 00:28:07,394 ‫فردا می‌بینمت 390 00:28:11,272 --> 00:28:12,273 ‫هی! 391 00:28:13,442 --> 00:28:19,047 ‫«دیجــــی موویـــــز» 392 00:28:37,507 --> 00:28:39,676 ‫- می‌دونم. همین رو گفتم ‫- آره 393 00:28:43,680 --> 00:28:46,224 ‫بالأخره اومدی. ‫داشتیم در مورد خوابیدن بحث می‌کردیم. 394 00:28:46,307 --> 00:28:47,726 ‫خیلی دیروقته، کالین 395 00:28:47,809 --> 00:28:49,269 ‫کیت! 396 00:28:49,853 --> 00:28:52,564 ‫کجا بودی؟ 397 00:28:52,647 --> 00:28:54,607 ‫من اینجا هویجم؟ 398 00:28:57,444 --> 00:29:00,613 ‫شما دوتا اینجا چیکار می‌کنید؟ ‫فکر نمی‌کردم تا فردا ببینمتون. 399 00:29:00,697 --> 00:29:02,407 ‫مادرت زودتر دعوتمون کرد 400 00:29:03,116 --> 00:29:04,868 ‫فکر کرد شاید نصیحتِ زناشویی ‫لازم داشته باشی 401 00:29:05,952 --> 00:29:07,495 ‫اون واقعاً همه چی رو می‌دونه 402 00:29:18,882 --> 00:29:20,759 ‫تو و پنه‌لوپه چه مشکلی باهم دارید؟ 403 00:29:21,342 --> 00:29:22,427 ‫همه چی بین ما خوبه 404 00:29:22,510 --> 00:29:26,431 ‫بوی شرابی که میدی ‫خلافش رو نشون میده 405 00:29:26,931 --> 00:29:27,807 ‫برای جشن گرفتن بود 406 00:29:27,891 --> 00:29:31,269 ‫دو لیوان برای جشن گرفتنه. ‫یه بطریِ کامل فریاد کمکه. 407 00:29:32,061 --> 00:29:35,732 ‫نمی‌خوام با شما دو نفر درد دل کنم ‫که زندگیِ مشترک بی‌نقصی دارید 408 00:29:35,815 --> 00:29:37,776 ‫اوه. فکر می‌کنی زندگیِ مشترک ما بی‌نقصه؟ 409 00:29:37,859 --> 00:29:39,027 ‫بی‌نقص نیست؟ 410 00:29:40,195 --> 00:29:44,073 ‫ما الان کاملاً خوشبختیم، ‫ولی وقت برد تا به اینجا برسیم. 411 00:29:44,157 --> 00:29:46,117 ‫قطعاً وقت برد که بهم برسیم 412 00:29:47,035 --> 00:29:49,579 ‫تو و پنه‌لوپه سال‌ها بهم نزدیک بودید 413 00:29:50,079 --> 00:29:54,501 ‫خب آره، ولی... من دیگه مطمئن نیستم ‫واقعاً می‌شناسمش یا نه 414 00:29:57,504 --> 00:29:58,922 ‫چه اتفاقی افتاد؟ 415 00:30:02,008 --> 00:30:03,885 ‫به ما مربوط نیست چه اتفاقی افتاد 416 00:30:04,427 --> 00:30:05,804 ‫هر یک از ما رازهایی داریم 417 00:30:05,887 --> 00:30:08,306 ‫یا یکی دو بار توی زندگی‌هامون اشتباه کردیم 418 00:30:08,973 --> 00:30:10,892 ‫قطعاً دلیلی داره که... 419 00:30:10,975 --> 00:30:13,686 ‫پنه‌لوپه مدت‌ها خیلی برات عزیز بوده 420 00:30:15,188 --> 00:30:19,025 ‫هر اطلاعاتِ جدیدی که فهمیدی ‫واقعاً همه‌ی اونا رو نفی می‌کنه؟ 421 00:30:21,653 --> 00:30:25,198 ‫پس نمی‌تونی بذاری یه اشتباه ‫کل رابطه‌تون رو تعریف کنه 422 00:30:25,281 --> 00:30:27,909 ‫زندگیِ مشترک سخته و زحمت می‌بره 423 00:30:28,827 --> 00:30:30,328 ‫ولی همون زحمته که ارزشمندش می‌کنه 424 00:30:30,411 --> 00:30:31,955 ‫زندگیِ ما که سخت نیست 425 00:30:32,038 --> 00:30:33,456 ‫امشب خسته‌کننده شدی 426 00:30:36,835 --> 00:30:38,628 ‫یا شاید به خاطر زمانه 427 00:30:42,340 --> 00:30:44,425 ‫فردا توی کلیسا می‌بینمت 428 00:30:46,928 --> 00:30:47,928 ‫شب بخیر 429 00:30:57,021 --> 00:31:00,024 ‫من قبل از عروسی‌ام یه بطری کامل خوردم، ‫منظورم ازدواج دوممه، 430 00:31:01,317 --> 00:31:02,694 ‫و کاملاً برای جشن گرفتن بود 431 00:31:08,533 --> 00:31:10,076 ‫صبح سه تا تخم‌مرغ خام بخور 432 00:31:34,517 --> 00:31:36,769 ‫تقصیرِ دربانت نیست 433 00:31:37,729 --> 00:31:38,729 ‫مخفیانه وارد شدم 434 00:31:40,773 --> 00:31:45,153 ‫شبی که فرار کردی... ‫یعنی تقریباً فرار کردی، 435 00:31:45,862 --> 00:31:48,197 ‫اصلاً خبر نداشتم از چی فرار می‌کردی 436 00:31:48,781 --> 00:31:50,158 ‫من ده سالم بود 437 00:31:50,825 --> 00:31:53,119 ‫تنها چیزی که از دنیای بیرون خونه‌مون می‌دونستم 438 00:31:53,202 --> 00:31:55,371 ‫این بود که برای یه خانم جوان خطرناکه 439 00:31:55,997 --> 00:31:59,250 ‫و فکر می‌کردم اگه بتونم ‫راضیت کنم یکم بیشتر بمونی، 440 00:31:59,751 --> 00:32:02,629 ‫شاید می‌تونستم به خودم زمان بدم ‫که خودم رو بهت ثابت کنم 441 00:32:02,712 --> 00:32:04,547 ‫منظورت به پدرمونه 442 00:32:04,631 --> 00:32:05,882 ‫منظورم به توئه 443 00:32:07,216 --> 00:32:10,511 ‫شنیدم نظراتی میدی ‫و دختری رو که زمانی بودی تحقیر می‌کنی 444 00:32:11,054 --> 00:32:13,264 ‫ولی تو حتی اون موقع هم بااراده بودی 445 00:32:13,348 --> 00:32:16,476 ‫یعنی، همین که رویای فرار کردن رو داشتی؟ 446 00:32:16,559 --> 00:32:18,227 ‫تو از اول یه چیزی توی وجودت داشتی، 447 00:32:18,311 --> 00:32:21,105 ‫یه جور شجاعت که هیچوقت ‫خوابِ داشتنش رو نمی‌دیدم 448 00:32:22,148 --> 00:32:25,818 ‫من بارها گفتم ای کاش جلوش می‌ایستادم 449 00:32:26,903 --> 00:32:29,447 ‫به خاطر تو. به خاطر خودم 450 00:32:30,698 --> 00:32:32,408 ‫تو تنها کسی نیستی... 451 00:32:33,117 --> 00:32:36,371 ‫که این احساس بهش تلقین شده بود ‫که کمبود داره 452 00:32:41,584 --> 00:32:46,255 ‫چرا قبلاً این چیزها رو بهم نگفتی؟ 453 00:32:48,800 --> 00:32:51,427 ‫چون علاوه بر این که حیرونت بودم، 454 00:32:52,512 --> 00:32:53,721 ‫ازت می‌ترسیدم 455 00:32:54,389 --> 00:32:56,808 ‫موجود ترسناکی که خلق کردم 456 00:32:58,851 --> 00:33:01,938 ‫شاید به طور ناخودآگاه ‫از پدرمون الگو گرفتم 457 00:33:02,021 --> 00:33:03,815 ‫تو هیچ شباهتی به اون نداری 458 00:33:05,858 --> 00:33:06,901 ‫به جز عصات 459 00:33:07,694 --> 00:33:09,404 ‫گرچه عصای تو خیلی شیک‌تره 460 00:33:09,487 --> 00:33:11,614 ‫کاری به عصام نداشته باش 461 00:33:12,782 --> 00:33:15,368 ‫گمونم توی خانواده فقط مفصل‌های تو سالمه 462 00:33:19,580 --> 00:33:22,542 ‫من بهت سخت گرفتم 463 00:33:24,419 --> 00:33:26,421 ‫بالأخره زندگی‌ام پر از شادیه 464 00:33:28,673 --> 00:33:31,259 ‫و می‌ترسیدم این شادی رو ازم بگیری 465 00:33:32,802 --> 00:33:34,512 ‫هر شادی که دنبالشم، 466 00:33:35,805 --> 00:33:38,516 ‫عمیقاً امیدوارم تو بخشِ بزرگی ازش باشی 467 00:33:43,646 --> 00:33:47,275 ‫من باید دربان‌ها رو توبیخ کنم. ‫باید حواسشون به مهمون‌ها باشه! 468 00:33:52,280 --> 00:33:55,408 ‫باید. یه عروسی پیش رو داریم 469 00:34:10,214 --> 00:34:12,133 ‫برای پوشیدنِ لباست حاضری؟ 470 00:34:13,134 --> 00:34:14,134 ‫آره، وارلی 471 00:34:15,094 --> 00:34:17,388 ‫تو زیباترین عروسِ دنیا میشی 472 00:34:35,198 --> 00:34:36,657 ‫اینجا چه اتفاقی افتاده؟ 473 00:34:36,741 --> 00:34:37,767 ‫علیاحضرت، 474 00:34:37,791 --> 00:34:40,579 ‫وقتی دنبال یه بچه‌ی روزنامه‌فروش می‌دویدم ‫مُچ پام پیچ خورد 475 00:34:40,661 --> 00:34:43,623 ‫متوجهم. و چی پیدا کردی؟ 476 00:34:43,706 --> 00:34:44,791 ‫اون بهم گفت... 477 00:34:45,541 --> 00:34:47,460 ‫خب، اون نمی‌دونه ویسلداون کیه، 478 00:34:47,543 --> 00:34:50,838 ‫ولی میگه بیشتر خریدارهاش ‫توی مِی‌فر زندگی می‌کنن 479 00:34:50,922 --> 00:34:55,676 ‫پس فکر می‌کنه... خب، ‫حتماً بانو ویسلداون هم اونجا زندگی می‌کنه. 480 00:34:58,096 --> 00:34:59,180 ‫ممنون 481 00:34:59,263 --> 00:35:00,515 ‫ما در موردش تحقیق می‌کنیم 482 00:35:04,268 --> 00:35:05,520 ‫علیاحضرت 483 00:35:06,479 --> 00:35:12,235 ‫من مدت‌ها به دقت به معمای پیدا کردن ‫نویسنده‌ی مد نظرتون فکر کردم... 484 00:35:12,318 --> 00:35:15,196 ‫و به این نتیجه رسیدم 485 00:35:15,738 --> 00:35:19,325 ‫که شاید بانو ویسلداون 486 00:35:19,408 --> 00:35:21,536 ‫اصلاً بانو نیست 487 00:35:22,286 --> 00:35:24,163 ‫می‌دونید، علیاحضرت، 488 00:35:24,247 --> 00:35:27,166 ‫بانو ویسلداون یک اسمِ مستعاره، 489 00:35:28,376 --> 00:35:32,839 ‫که باعث میشه فکر کنم ‫اون ممکنه مرد باشه... 490 00:36:01,450 --> 00:36:06,414 ‫اوه، اون بانو بارگانه که نتونستیم ‫توی ضیافتِ ناهارش شرکت کنیم 491 00:36:06,497 --> 00:36:09,458 ‫و حالا بیشتر می‌خواد ‫توی ضیافتِ بعدش شرکت کنیم 492 00:36:09,542 --> 00:36:10,542 ‫اوهوم 493 00:36:34,233 --> 00:36:35,359 ‫من عاشق عروسی‌ام 494 00:36:36,819 --> 00:36:38,070 ‫عروسیِ ما عالی بود 495 00:36:52,084 --> 00:36:53,252 ‫الان شروع میشه 496 00:37:02,053 --> 00:37:03,053 ‫حاضری؟ 497 00:38:25,761 --> 00:38:27,430 ‫عزیزان، 498 00:38:28,264 --> 00:38:31,559 ‫ما در پیشگاه خداوند ‫و این حضار در اینجا جمع شدیم 499 00:38:32,268 --> 00:38:37,606 ‫تا این مرد و این زن رو ‫با ازدواج مقدس پیوند بدیم 500 00:38:39,066 --> 00:38:42,945 ‫آیا این زن را به عنوان همسرت می‌پذیری، 501 00:38:43,529 --> 00:38:47,158 ‫تا با پیوند مقدس زناشویی ‫در کنار هم زندگی کنید؟ 502 00:38:47,908 --> 00:38:52,079 ‫آیا دیگران را رها می‌کنی ‫تا تنها به او وفادار بمانی، 503 00:38:52,747 --> 00:38:54,707 ‫مادامی که هردوی شما زنده هستید؟ 504 00:38:56,000 --> 00:38:58,669 ‫من، کالین بریجرتون... 505 00:38:58,753 --> 00:39:01,964 ‫تو را، پنه‌لوپه فدرینگتون، 506 00:39:03,466 --> 00:39:04,717 ‫به عنوان همسرم انتخاب می‌کنم 507 00:39:05,301 --> 00:39:07,636 ‫که داشته باشم و عزیز بدارم 508 00:39:08,262 --> 00:39:10,806 ‫من، پنه‌لوپه فدرینگتون، 509 00:39:11,849 --> 00:39:14,602 ‫تو را، کالین بریجرتون، 510 00:39:15,603 --> 00:39:17,021 ‫به عنوان شوهرم انتخاب می‌کنم 511 00:39:17,813 --> 00:39:20,566 ‫تا داشته باشم و عزیز بدارم 512 00:39:20,649 --> 00:39:22,902 ‫با این حلقه با تو ازدواج می‌کنم 513 00:39:23,861 --> 00:39:26,655 ‫با بدنم تو را می‌پرستم 514 00:39:26,739 --> 00:39:29,658 ‫و با پیوند دادن دست‌ها ‫اکنون اعلام می‌کنم... 515 00:39:29,742 --> 00:39:32,078 ‫که آنان باهم زن و شوهر خواهند بود، 516 00:39:32,161 --> 00:39:36,540 ‫به نام پدر و پسر و روح‌القدس 517 00:39:36,624 --> 00:39:37,624 ‫آمین 518 00:40:06,862 --> 00:40:09,115 ‫مامان، سنگ تموم گذاشتی 519 00:40:09,198 --> 00:40:10,533 ‫ازش خوشت میاد؟ 520 00:40:10,616 --> 00:40:13,953 ‫واقعاً باشکوهه 521 00:40:14,870 --> 00:40:17,164 ‫تبریک میگم، پنه‌لوپه 522 00:40:18,040 --> 00:40:22,336 ‫تو عروسِ فوق‌العاده زیبایی شدی 523 00:40:25,506 --> 00:40:26,882 ‫اوه 524 00:40:29,176 --> 00:40:31,470 ‫می‌خوای الان بگی واقعاً چه احساسی داری؟ 525 00:40:32,304 --> 00:40:33,973 ‫واقعاً همین احساس رو دارم 526 00:40:37,560 --> 00:40:38,560 ‫ممنون 527 00:40:52,199 --> 00:40:54,243 ‫قشنگ‌ترین عروسیِ عمرم بود 528 00:40:54,326 --> 00:40:55,446 ‫ممنون، هایسینت 529 00:40:55,494 --> 00:40:58,747 ‫و پنه‌لوپه فوق‌العاده شده بود. 530 00:40:58,831 --> 00:41:01,041 ‫- این... ‫- صبحونه‌ی عروسیِ باشکوهیه 531 00:41:01,125 --> 00:41:03,836 ‫من و مارکوس باهم وارد شدیم ‫اما به خاطر تعداد زیاد مهمون‌ها 532 00:41:03,919 --> 00:41:06,130 ‫به سرعت از هم جدا شدیم 533 00:41:09,216 --> 00:41:10,843 ‫روحیه‌ات بهتر شده؟ 534 00:41:11,844 --> 00:41:12,844 ‫آره 535 00:41:13,679 --> 00:41:15,431 ‫آشتی کردن آدم رو راحت می‌کنه 536 00:41:19,643 --> 00:41:21,437 ‫شاید تو هم باید امتحانش کنی 537 00:41:22,062 --> 00:41:23,314 ‫همین قصد رو دارم 538 00:41:31,780 --> 00:41:33,115 ‫حالت خوبه؟ 539 00:41:35,409 --> 00:41:37,369 ‫دیدم که توی مراسم گریه می‌کردی 540 00:41:38,913 --> 00:41:41,457 ‫اشک‌هام به خاطر از دست دادن ‫یه دوست دیگه در اثر ازدواج بود 541 00:41:42,291 --> 00:41:43,417 ‫یا شایدم به خاطر گرد و خاک بود 542 00:41:47,004 --> 00:41:49,507 ‫از کدوم برادر یا خواهرت بیشتر خوشت میاد؟ 543 00:41:49,590 --> 00:41:50,758 ‫معلومه، گرگوری 544 00:41:51,342 --> 00:41:52,843 ‫خب، منطقیه 545 00:41:54,220 --> 00:41:58,891 ‫ولی می‌دونم که توی قلبت ‫برای بقیه‌مون جای کافی هست 546 00:41:59,934 --> 00:42:03,103 ‫مهر و محبت محدود نیست، الوئیز 547 00:42:05,481 --> 00:42:08,734 ‫خوش‌شانسی که دوستی مثل پنه‌لوپه داری 548 00:42:09,443 --> 00:42:11,362 ‫دوستی‌ات با کالین هم همینطوره 549 00:42:15,366 --> 00:42:16,700 ‫اینجا هم خیلی گرد و خاک هست 550 00:42:23,332 --> 00:42:25,751 ‫ببخشید. میرم یکم شامپاین پیدا کنم 551 00:43:00,536 --> 00:43:03,247 ‫- چایی‌تون، خانم ‫- به کمکت نیاز دارم 552 00:43:13,424 --> 00:43:17,678 ‫- خیلی خوشحال می‌شیم شما رو ببینیم ‫- حتماً سعی می‌کنیم بیایم 553 00:43:17,761 --> 00:43:20,264 ‫- بله، البته. از جشن لذت ببرید ‫- عالیه 554 00:43:20,347 --> 00:43:21,515 ‫- ممنون ‫- ممنون 555 00:43:24,268 --> 00:43:25,894 ‫آقا و خانم موندریچ؟ 556 00:43:26,562 --> 00:43:27,562 ‫بله 557 00:43:33,277 --> 00:43:36,530 ‫- آخرین بار کِی از ادوینا نامه گرفتی؟ ‫- وقتی برگشتیم یکی فرستاده بود 558 00:43:36,614 --> 00:43:40,075 ‫نوشته که شوهرِ جدیدش... 559 00:43:40,159 --> 00:43:45,289 ‫نه تنها اهلِ مطالعه‌ست ‫بلکه به بیرون هم علاقه‌مندش کرده 560 00:43:45,372 --> 00:43:47,207 ‫- خواهرت؟ ‫- عجیبه، می‌دونم 561 00:43:47,291 --> 00:43:49,001 ‫اون حتی باهاش سوارکاری می‌کنه 562 00:43:50,127 --> 00:43:51,587 ‫خیلی بهش حسودی‌ام میشه 563 00:43:52,254 --> 00:43:55,382 ‫نمی‌تونی تصور کنی شهرمون توی هند چقدر قشنگه 564 00:43:56,342 --> 00:43:58,844 ‫خیلی وقته که اونجا سوارکاری نکردم 565 00:43:58,927 --> 00:44:00,471 ‫خب، دوست دارم ببینمش 566 00:44:05,601 --> 00:44:07,436 ‫در واقع، دوست دارم به زودی ببینمش 567 00:44:08,062 --> 00:44:09,229 ‫قبل از به دنیا اومدن بچه‌مون 568 00:44:09,313 --> 00:44:10,439 ‫- الان؟ ‫- هوم 569 00:44:11,106 --> 00:44:13,817 ‫البته که می‌خوام یه روزی ‫باهات به اونجا برم 570 00:44:14,777 --> 00:44:17,112 ‫- ولی سفر ماه‌ها طول می‌کشه ‫- آره، و اگه الان راه بیفتیم، 571 00:44:17,196 --> 00:44:20,032 ‫وقت می‌کنیم اونجا برای زایمان آماده شیم 572 00:44:21,742 --> 00:44:24,787 ‫ببین، می‌دونم چقدر زندگی‌مون ‫توی اینجا رو دوست داری 573 00:44:24,870 --> 00:44:28,415 ‫تو خودت رو کاملاً عضوی از خانواده‌مون کردی 574 00:44:28,916 --> 00:44:31,543 ‫ولی ناخودآگاه احساس می‌کنم ‫یه چیزی کم داری 575 00:44:32,294 --> 00:44:33,671 ‫مادرت چی؟ 576 00:44:34,588 --> 00:44:37,007 ‫اون تولد نوه‌اش رو از دست میده 577 00:44:37,091 --> 00:44:42,137 ‫بچه‌مون... همیشه یه بریجرتون خواهد بود 578 00:44:43,555 --> 00:44:46,517 ‫ولی می‌خوام بچه‌مون بدونه ‫که یه شارما هم هست، 579 00:44:47,017 --> 00:44:48,143 ‫تاریخش رو بدونه 580 00:44:49,311 --> 00:44:54,066 ‫و مهمه که منم بدونم تا بتونیم باهم ‫اون تاریخ رو با بچه‌مون در میون بذاریم 581 00:44:55,150 --> 00:44:56,902 ‫مادر این رو درک می‌کنه 582 00:44:57,486 --> 00:44:58,779 ‫و ما برمی‌گردیم 583 00:45:01,115 --> 00:45:03,325 ‫لطفاً کاری نکن بیشتر عاشقت شم 584 00:45:03,409 --> 00:45:04,993 ‫فکر نکنم تحملش رو داشته باشم 585 00:45:06,578 --> 00:45:09,039 ‫- خیلی عالیه. خوشبخت بشید ‫- ممنون 586 00:45:19,174 --> 00:45:21,885 ‫پنه‌لوپه، بهت خوش می‌گذره؟ 587 00:45:22,428 --> 00:45:23,679 ‫خیلی 588 00:45:23,762 --> 00:45:26,140 ‫با این حال یکم کلافه‌کننده‌ست 589 00:45:26,223 --> 00:45:29,143 ‫خب، عروسی‌ها هیچوقت ‫برای عروس و داماد نیستن، 590 00:45:29,852 --> 00:45:32,354 ‫حتی وقتی میونه‌ی زوج باهم خوبه 591 00:45:34,273 --> 00:45:35,273 ‫ممنون 592 00:45:36,900 --> 00:45:39,069 ‫که اجازه میدی خودم حلش کنم 593 00:45:39,653 --> 00:45:41,605 ‫خب، این عروسی نمی‌تونست ‫خود به خود برنامه‌ریزی شه 594 00:45:41,629 --> 00:45:43,429 ‫من وقت نداشتم دخالت کنم 595 00:45:47,161 --> 00:45:48,203 ‫هرچی که هست، 596 00:45:49,663 --> 00:45:51,290 ‫می‌دونم که حلش می‌کنی 597 00:45:52,207 --> 00:45:54,918 ‫بخش مهمش اینه که الان ازدواج کردی 598 00:46:10,142 --> 00:46:11,268 ‫- میشه... ‫- من... 599 00:46:15,606 --> 00:46:17,065 ‫میشه از اینجا دور شیم؟ 600 00:46:17,649 --> 00:46:20,235 ‫من انقدر کنارِ همچین دیوارهایی بودم... 601 00:46:22,237 --> 00:46:25,491 ‫- که دیگه نمی‌خوام این کارو بکنم ‫- پیشنهاد می‌کنی کجا بریم؟ 602 00:46:26,074 --> 00:46:27,074 ‫شاید... 603 00:46:28,952 --> 00:46:30,204 ‫بریم مرکزِ سالن 604 00:46:32,998 --> 00:46:36,043 ‫به نظرم دیگه توانِ احوال پرسی ‫با مهمون‌ها رو ندارم 605 00:46:36,627 --> 00:46:38,253 ‫پس شاید می‌تونیم برقصیم 606 00:46:39,046 --> 00:46:40,672 ‫این صبحونه‌ی عروسیه 607 00:46:40,756 --> 00:46:43,008 ‫- آفتاب هنوز توی آسمونه ‫- می‌دونم 608 00:46:43,509 --> 00:46:47,262 ‫ولی دوست دارم توی روشنیِ روز با شوهرم برقصم 609 00:46:48,388 --> 00:46:50,516 ‫اگه می‌تونیم توی کلیسا برقصیم، ‫چرا اینجا نرقصیم؟ 610 00:46:54,019 --> 00:46:55,019 ‫خیلی خب 611 00:47:57,291 --> 00:47:59,418 ‫دوست داری برقصی؟ 612 00:47:59,501 --> 00:48:01,044 ‫لرد کیلمارتین 613 00:48:01,545 --> 00:48:02,754 ‫جدی که نمیگی 614 00:48:03,755 --> 00:48:04,756 ‫چرا که نه؟ 615 00:48:05,424 --> 00:48:07,509 ‫فکر نمی‌کردم اهل رقصیدن باشی 616 00:48:08,051 --> 00:48:09,344 ‫شاید نه 617 00:48:09,928 --> 00:48:14,182 ‫ولی شاید بهتره هردومون ‫در نشون دادن خودمون جسورتر باشیم 618 00:48:38,081 --> 00:48:39,333 ‫بانو بریجرتون 619 00:48:41,168 --> 00:48:42,628 ‫خیلی ممنون که دعوتم کردید 620 00:48:42,711 --> 00:48:46,256 ‫اوه، لرد اندرسون، ‫خوشحالم که تشریف آوردید. 621 00:48:47,758 --> 00:48:49,217 ‫و با خواهرتون هم اومدید 622 00:48:49,301 --> 00:48:50,385 ‫بله 623 00:48:51,094 --> 00:48:52,512 ‫تمام امورمون سامان پیدا کردن 624 00:48:53,680 --> 00:48:54,680 ‫شما چی؟ 625 00:48:57,309 --> 00:49:00,812 ‫گمونم امورِ منم یواش یواش ‫دارن سامان پیدا می‌کنن 626 00:49:07,819 --> 00:49:10,238 ‫- داره از حدش تجاوز می‌کنه ‫- اوه، به نظرم خیلی زیبا می‌رقصن 627 00:49:10,322 --> 00:49:11,322 ‫نه. اونا نه 628 00:49:13,575 --> 00:49:17,412 ‫خانواده‌مون در کمال خوشبختی دورهمه 629 00:49:18,121 --> 00:49:19,665 ‫قدرش رو بدون 630 00:49:49,736 --> 00:49:51,446 ‫علیاحضرت ملکه 631 00:50:04,251 --> 00:50:05,585 ‫بانو فدرینگتون 632 00:50:06,795 --> 00:50:07,795 ‫علیاحضرت 633 00:50:10,632 --> 00:50:13,677 ‫هرکس که بریجرتون نیست می‌تونه بره 634 00:50:19,349 --> 00:50:20,183 ‫الان! 635 00:50:32,029 --> 00:50:33,113 ‫پنه‌لوپه 636 00:50:34,281 --> 00:50:35,615 ‫تو الان یه بریجرتون هستی 637 00:50:43,665 --> 00:50:46,251 ‫یه نفر توی این اتاق ‫چیزی برای پنهان کردن داره 638 00:50:48,128 --> 00:50:53,091 ‫و من تا وقتی اون شخص پا پیش نذاره ‫و هویتش رو فاش نکنه از اینجا نمیرم 639 00:50:59,347 --> 00:51:03,268 ‫هر چقدر بیشتر معطل کنی، ‫من آزرده‌خاطرتر میشم. 640 00:51:04,728 --> 00:51:05,937 ‫بیا جلو 641 00:51:07,064 --> 00:51:08,315 ‫اعتراف کن 642 00:51:16,198 --> 00:51:17,198 ‫منم 643 00:51:18,200 --> 00:51:19,576 ‫من راز پنهانی دارم 644 00:51:21,536 --> 00:51:22,370 ‫تو؟ 645 00:51:22,454 --> 00:51:23,454 ‫بله 646 00:51:24,164 --> 00:51:25,957 ‫من با لرد کیلمارتین نامزد کردم 647 00:51:27,375 --> 00:51:30,504 ‫باعث افتخارمه که علیاحضرت ‫نسبت به آینده‌ام علاقه نشون دادن، 648 00:51:30,587 --> 00:51:33,674 ‫شاید تا حدی که جسارت نکردم ‫عشقم رو علنی کنم 649 00:51:33,698 --> 00:51:35,592 ‫ولی من لرد کیلمارتین رو دوست دارم 650 00:51:37,803 --> 00:51:39,429 ‫و قصد دارم باهاش ازدواج کنم 651 00:51:41,473 --> 00:51:44,101 ‫با اجازه‌ی علیاحضرت 652 00:51:44,184 --> 00:51:45,227 ‫البته 653 00:51:47,938 --> 00:51:50,482 ‫این معمای بزرگی نیست، دوشیزه فرانچسکا 654 00:51:50,565 --> 00:51:54,736 ‫احساسات رومانتیک شما مدتیه که عیانه 655 00:51:55,862 --> 00:51:57,697 ‫برای ازدواج نیازی به اجازه‌ی من نداری 656 00:51:59,699 --> 00:52:03,120 ‫ولی من به این خاطر اینجا نیستم 657 00:52:04,287 --> 00:52:06,623 ‫من از ویسلداون حرف می‌زنم 658 00:52:07,249 --> 00:52:09,709 ‫می‌دونم که اون توی این اتاقه 659 00:52:11,378 --> 00:52:13,463 ‫من پارسال به پیدا کردنش نزدیک بودم 660 00:52:13,547 --> 00:52:14,923 ‫به طرز وسوسه‌انگیزی 661 00:52:15,757 --> 00:52:21,555 ‫و الان فقط وقتی که اون دختره کاوپر ‫در مورد این خانواده دروغ منتشر کرد، 662 00:52:22,139 --> 00:52:24,391 ‫ویسلداون ناگهان با عجله ‫نسخه‌ی جدیدی منتشر کرد 663 00:52:25,016 --> 00:52:28,687 ‫قطعاً مشکوک شده بود که ‫دوشیزه کاوپر قصد داشته چه چیزی چاپ کنه 664 00:52:28,770 --> 00:52:32,232 ‫این چیزی بود که اون رو از مخفیگاهش ‫بیرون کشید. و چرا؟ 665 00:52:33,483 --> 00:52:35,569 ‫به وضوح چون یکی از شماست 666 00:52:36,403 --> 00:52:37,571 ‫علیاحضرت 667 00:52:41,533 --> 00:52:44,119 ‫بهتون اطمینان میدم اگر چنین اتفاقی ‫در خونه‌ی من می‌افتاد، 668 00:52:44,202 --> 00:52:45,120 ‫من ازش باخبر می‌شدم، 669 00:52:45,203 --> 00:52:47,664 ‫و خیلی وقت پیش جلوش رو می‌گرفتم 670 00:52:58,800 --> 00:52:59,800 ‫بسیار خب 671 00:53:01,928 --> 00:53:04,139 ‫یه شب دیگه جلوی زبونتون رو بگیرید 672 00:53:06,099 --> 00:53:08,560 ‫به زودی به حرف میارمتون 673 00:53:28,413 --> 00:53:31,017 ‫نمی‌دونستم اگه حرف می‌زدم ‫به خانواده‌ات کمک می‌کرد یا صدمه می‌زد 674 00:53:31,041 --> 00:53:32,250 ‫خوشحالم که سکوت کردی 675 00:53:32,334 --> 00:53:35,128 ‫ولی قطعاً این یه نشونه ‫از مسیرِ درست رو به جلوئه 676 00:53:36,338 --> 00:53:39,841 ‫وقتش رسیده که دست از نوشتن برداری. آره؟ 677 00:53:39,925 --> 00:53:42,552 ‫- کالین، من... ‫- اون بالأخره پیدات می‌کنه 678 00:53:43,053 --> 00:53:47,098 ‫و مادامی که ویسلداون هستی، ‫تا ابد این دروغ به ما می‌چسبه 679 00:53:49,309 --> 00:53:51,061 ‫می‌دونی چه حسی داره... 680 00:53:51,144 --> 00:53:53,730 ‫که هیچ توی دنیا نداشته باشی ‫که بتونی واقعاً خودت باشی؟ 681 00:53:54,731 --> 00:53:57,359 ‫امکان نداره بدونی چون زن نیستی 682 00:53:58,485 --> 00:54:01,071 ‫تو این انتخاب رو داری که ‫هر جور آدمی که دلت می‌خواد باشی 683 00:54:01,154 --> 00:54:02,656 ‫در حالی که تنها انتخابی که زن‌ها دارن 684 00:54:02,680 --> 00:54:05,492 ‫پنهان کردن بخش‌هایی از خودمونه ‫که دنیا نمی‌پذیره 685 00:54:07,244 --> 00:54:08,662 ‫من ویسلداون هستم 686 00:54:10,121 --> 00:54:11,498 ‫این رو تغییر نمیدم 687 00:54:13,833 --> 00:54:15,794 ‫من نمی‌تونم این رو قبول کنم 688 00:54:17,295 --> 00:54:19,130 ‫کالین، امشب شبِ عروسی ماست 689 00:54:23,551 --> 00:54:25,136 ‫من امشب روی کاناپه می‌خوابم 690 00:54:28,056 --> 00:54:29,641 ‫کالسکه‌مون رو پیدا می‌کنم 691 00:54:43,154 --> 00:54:45,448 ‫همه چی درست میشه 692 00:54:45,532 --> 00:54:46,532 ‫درست میشه 693 00:55:06,720 --> 00:55:07,762 ‫آقای بریجرتون 694 00:55:09,639 --> 00:55:10,639 ‫بندیکت 695 00:55:15,353 --> 00:55:16,938 ‫خوشحالم که دوباره می‌بینمت 696 00:55:17,022 --> 00:55:18,398 ‫منم از دیدن هردوی شما خوشحالم 697 00:55:20,525 --> 00:55:22,444 ‫به پیشنهادت فکر می‌کردم 698 00:55:23,194 --> 00:55:24,194 ‫و؟ 699 00:55:25,155 --> 00:55:26,155 ‫خب... 700 00:56:15,246 --> 00:56:16,246 ‫آروم! 701 00:56:29,052 --> 00:56:33,014 ‫[چاپخانه‌ی دبلیو. اسمیت و پسران] 702 00:56:40,688 --> 00:56:41,688 ‫عصر بخیر، خانم 703 00:56:43,525 --> 00:56:45,235 ‫می‌خواید آدرس بپرسید؟ 704 00:56:45,318 --> 00:56:47,070 ‫نه. اومدم پولم رو بگیرم 705 00:56:47,654 --> 00:56:49,989 ‫برای ویسلداونی که هفته‌ی پیش اینجا چاپ شده؟ 706 00:56:50,073 --> 00:56:52,367 ‫همونی که از خونه‌ی کاوپر ارسال شده بود؟ 707 00:56:52,450 --> 00:56:54,452 ‫هفته‌ی پیش هیچ ویسلداونی اینجا چاپ نشده 708 00:56:54,536 --> 00:56:56,413 ‫- یا هفته‌های قبل از اون ‫- باشه 709 00:56:57,288 --> 00:57:00,875 ‫من قبلاً به سه تا چاپخونه‌ی دیگه سر زدم. ‫قطعاً تعدادشون نمی‌تونه بیشتر باشه. 710 00:57:02,335 --> 00:57:04,671 ‫شما که اون نیستی، نه؟ 711 00:57:05,255 --> 00:57:07,173 ‫من همیشه می‌خواستم ببینمش 712 00:57:07,257 --> 00:57:09,926 ‫رئیسم توی چاپخونه‌ی قبلی براش چاپ می‌کرد 713 00:57:10,844 --> 00:57:12,971 ‫ولی گفت اون موقرمزه 714 00:57:14,097 --> 00:57:15,097 ‫اوه؟ 715 00:57:15,682 --> 00:57:17,016 ‫دیگه چی بهت گفت؟ 716 00:57:17,659 --> 00:57:25,076 ‫« ترجمه از سینـا صداقت » ‫.:: SinCities ::. 717 00:57:25,100 --> 00:57:33,100 ‫ارائه‌ای از وبسایت دیجی موویز ‫.:: DigiMoviez.Com ::. 718 00:57:33,124 --> 00:57:43,124 ‫جهت اطلاع از جدیدترین آدرس سایت ‫دیجی موویز را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید ‫DigiMoviez@ 73609

Can't find what you're looking for?
Get subtitles in any language from opensubtitles.com, and translate them here.