Would you like to inspect the original subtitles? These are the user uploaded subtitles that are being translated:
1
00:00:00,125 --> 00:00:06,500
◈✥━━━━══ارائه ای از تیم ترجمه ی اختصاصی کـره فـا══━━━━✥◈
◈✥━━━━══ korefaacom ══━━━━✥◈
مترجم: Valda.Satur
=قسمت پنجم=
2
00:00:06,542 --> 00:00:11,000
[دینگ]
3
00:00:23,500 --> 00:00:26,000
باید استراحت درست و حسابی بکنی
4
00:00:26,375 --> 00:00:27,667
این ضربه به سر ساده نیست
5
00:00:27,876 --> 00:00:29,083
مسئله ی بی اهمیتی نیست
6
00:00:30,167 --> 00:00:31,125
فقط یه زخم کوچیکه
7
00:00:31,626 --> 00:00:32,584
دیگه کاملا خوب شدم
8
00:00:34,250 --> 00:00:37,459
ولی شونتون هر وقت بارون میاد دوباره درد میگیره
9
00:00:37,542 --> 00:00:38,834
پنج ساله که اینطوریه
10
00:00:40,375 --> 00:00:41,083
من خوبم
11
00:00:41,751 --> 00:00:43,459
فوتینگ بارون زیاد داره و رطوبتش بالاست
12
00:00:44,792 --> 00:00:46,459
شاید یه سفر به پایتخت
13
00:00:47,334 --> 00:00:48,542
واقعا حالم رو بهتر کنه
14
00:01:04,167 --> 00:01:05,042
افسر چن
15
00:01:05,834 --> 00:01:07,834
چرا اعلیحضرت ارباب دینگ رو
16
00:01:09,375 --> 00:01:11,000
به پایتخت احضار کردن؟
17
00:01:11,876 --> 00:01:12,918
من جرأت نمیکنم
18
00:01:13,167 --> 00:01:15,250
نیت اعلیحضرت رو حدس بزنم
19
00:01:17,751 --> 00:01:18,918
ژنرال، خیالتون راحت باشه
20
00:01:19,042 --> 00:01:20,959
ارباب دینگ کسیه که همه بهش احترام میذارن
21
00:01:21,250 --> 00:01:22,959
سفرشون فقط یه کار روتینه
22
00:01:23,459 --> 00:01:25,209
ما امنیت ارباب دینگ رو تضمین میکنیم
23
00:01:25,459 --> 00:01:26,375
یوان تانگ
24
00:01:26,500 --> 00:01:27,417
دیگه نترسونش
25
00:01:28,167 --> 00:01:29,375
انقدر همیشه اخم نکن
26
00:01:29,584 --> 00:01:30,500
چیزی نیست
27
00:01:31,334 --> 00:01:32,500
به احتمال زیاد
28
00:01:32,542 --> 00:01:33,751
اعلیحضرت منو احضار کردن
29
00:01:33,959 --> 00:01:35,334
که درباره ی فاجعه ی دریایی گزارش بدم
30
00:01:35,626 --> 00:01:36,334
یادت باشه
31
00:01:37,042 --> 00:01:38,250
که مراقب زن داییت باشی
32
00:01:42,417 --> 00:01:43,334
بریم، ارباب دینگ
33
00:02:00,375 --> 00:02:02,584
ژنرال بزرگ، با اینکه طوفان و سونامی تموم شدن
34
00:02:02,626 --> 00:02:04,959
هنوز بیش از صد خانواده نتونستن خونه هاشون رو تعمیر کنن
35
00:02:05,125 --> 00:02:06,375
کمک رسانی ها رو چطور مدیریت کنیم؟
36
00:02:07,834 --> 00:02:09,667
سربازان ارتش دینگ، آماده باشین
37
00:02:11,083 --> 00:02:12,584
حتی اگه آسمون به زمین بیاد
38
00:02:12,876 --> 00:02:14,375
نباید کمک رسانی رو متوقف کنیم
39
00:02:14,792 --> 00:02:16,167
بعد از اینکه زهکشی تموم شد
40
00:02:16,918 --> 00:02:18,709
باید به مردم کمک کنیم
که محصولاتشون رو بکارن
41
00:02:18,751 --> 00:02:20,375
فقط وقتی نشاها کاشته بشن
42
00:02:21,000 --> 00:02:22,584
دل مردم آروم میگیره
43
00:02:22,834 --> 00:02:24,042
فهمیدین؟
44
00:02:24,042 --> 00:02:25,167
بله، قربان-
بله، قربان-
45
00:02:31,500 --> 00:02:32,250
ژنرال بزرگ
46
00:02:53,740 --> 00:02:54,820
اقامتگاه ارباب دینگ
47
00:02:54,820 --> 00:02:56,570
توسط گارد سایه محاصره شده
48
00:02:56,570 --> 00:02:57,820
هیچ کس نمیتونه وارد یا خارج بشه
49
00:02:59,360 --> 00:03:00,530
چطور همچین چیزی ممکنه؟
50
00:03:04,570 --> 00:03:07,333
میترسم این قضیه به این سادگی که به نظر میاد نباشه
51
00:03:10,820 --> 00:03:11,558
ژنرال
52
00:03:12,070 --> 00:03:13,910
تقریبا با چهل یا پنجاه نفر
[اقامتگاه ارباب دینگ]
53
00:03:13,950 --> 00:03:15,570
جلوی اقامتگاه و پشتش نگهبانی میدن
54
00:03:16,450 --> 00:03:18,530
اگه امپراتور فقط یه ملاقات ساده میخواست
55
00:03:18,570 --> 00:03:20,360
چرا باید تا این حد پیش میرفت؟
56
00:03:21,360 --> 00:03:22,090
ژنرال
57
00:03:22,488 --> 00:03:23,328
بیاین حمله کنیم
58
00:03:23,353 --> 00:03:24,820
و خانواده ی ارباب دینگ رو نجات بدیم
59
00:03:24,820 --> 00:03:25,420
درسته
60
00:03:27,110 --> 00:03:28,530
عجولانه عمل نکنین
61
00:03:30,740 --> 00:03:31,633
اینجا منتظر من بمونین
62
00:03:31,820 --> 00:03:32,517
چشم-
چشم-
63
00:04:06,207 --> 00:05:25,294
◈✥━━━━══ارائه ای از تیم ترجمه ی اختصاصی کـره فـا══━━━━✥◈
◈✥━━━━══ korefaa.com ══━━━━✥◈
مترجم: Valda.Satur
=قسمت پنجم=
64
00:05:25,360 --> 00:05:27,700
=فصل شکوفایی=
65
00:05:27,700 --> 00:05:29,570
[اقتباس شده از رمان "فصل شکوفایی" اثر ژی ژی]
66
00:05:29,570 --> 00:05:32,820
=قسمت پنجم=
67
00:05:33,820 --> 00:05:37,360
[پانزده روز بعد]
68
00:05:46,990 --> 00:05:48,570
بابت مزاحمت این وقت شب عذرخواهی میکنم
69
00:05:48,740 --> 00:05:51,240
ارباب من نام خاندانشون "می" هست
و یه تاجر از جنوب هستن
70
00:05:51,553 --> 00:05:53,806
از این منطقه عبور میکنیم
و دنبال جایی برای اقامت شبانه هستیم
71
00:06:08,110 --> 00:06:09,117
بانو، بیدار شدین
72
00:06:10,196 --> 00:06:11,318
الان چه ساعتیه؟
73
00:06:12,052 --> 00:06:13,490
سه ربع از ساعت یین گذشته
74
00:06:16,360 --> 00:06:17,222
بانو،
75
00:06:17,990 --> 00:06:20,280
یه گروه از تاجرا به عمارت اومدن
76
00:06:20,399 --> 00:06:22,199
سرگروه خودش رو "ارباب می" معرفی کرد
77
00:06:22,450 --> 00:06:26,129
ولی دیدم همه ی افراد گروه
بی صدا راه میرفتن و کف دست هاشون پینه داشت
78
00:06:26,570 --> 00:06:28,400
جناب چن چند بار آدم فرستاده
79
00:06:28,400 --> 00:06:29,860
تا بپرسه بیدار شدین یا نه
80
00:06:31,950 --> 00:06:33,490
جناب چن رو بیار اینجا
81
00:06:36,063 --> 00:06:38,634
خدمتکارای داخل عمارت دهنشون قرصه
82
00:06:39,320 --> 00:06:41,693
تنها چیزی که میدونیم اینه که مسئولشون
به اسم "بانوی چهارم" شناخته میشه
83
00:06:42,950 --> 00:06:44,016
بانوی چهارم؟
84
00:06:44,240 --> 00:06:47,900
به احتمال زیاد، الان تو دردسر افتادیم
85
00:06:47,900 --> 00:06:50,150
اون بازدیدکننده ها آدمای معمولی نیستن
86
00:06:50,150 --> 00:06:52,650
اونا از نیروهای ارباب دینگ هستن
87
00:06:52,900 --> 00:06:54,106
از کجا مطمئنی؟
88
00:06:54,610 --> 00:06:57,360
اون محقق سبزپوش
که خودش رو حسابدار معرفی میکنه
89
00:06:57,610 --> 00:07:00,280
اسمش "ین چائوچینگ"عه
90
00:07:00,320 --> 00:07:01,650
اون یکی از مورد اعتمادترین
91
00:07:01,700 --> 00:07:03,740
زیردست های ارباب دینگه
92
00:07:06,240 --> 00:07:07,527
شما میشناسیدش؟
93
00:07:08,780 --> 00:07:10,235
از توجه تون ممنونم
94
00:07:10,950 --> 00:07:12,307
من
95
00:07:14,030 --> 00:07:15,450
بخشی از گذشته م رو پنهان کردم
96
00:07:15,557 --> 00:07:16,767
اما نمیتونم اشتباه کنم
97
00:07:17,030 --> 00:07:19,950
اون قبلا مشاور "ژانگ کای"، ناظر ارشد فوتینگ بود
98
00:07:19,950 --> 00:07:22,570
میدونم اسم واقعیش "چن چوشوی" نیست
99
00:07:22,570 --> 00:07:23,780
بلکه "چن بو" عه
100
00:07:23,950 --> 00:07:27,400
همون کسی که داییم تو میدان جنگ اعدامش کرد؟
101
00:07:29,240 --> 00:07:30,650
پانزده سال پیش
102
00:07:30,700 --> 00:07:33,150
دزدان دریایی دونگ یو فوتینگ رو محاصره کردن
103
00:07:33,280 --> 00:07:35,400
ژانگ کای، مسئول رسمی، شهر رو رها کرد-
همین جا تمومش کن-
104
00:07:35,400 --> 00:07:38,450
اما توسط ارباب دینگ دستگیر و اعدام شد
105
00:07:38,610 --> 00:07:39,990
مافوق قبلی من
106
00:07:40,740 --> 00:07:42,360
همون "ژانگ کای" بود
107
00:07:46,490 --> 00:07:47,860
ننگ ترک شهر
108
00:07:47,860 --> 00:07:49,990
ین چائوچینگ قطعا من رو
109
00:07:50,111 --> 00:07:51,610
فردی بی آبرو میدونه
110
00:07:52,110 --> 00:07:53,570
من براتون دردسر درست کردم
111
00:07:53,820 --> 00:07:54,950
...من
112
00:08:01,740 --> 00:08:02,740
لطفا بلند شو، جناب چن
113
00:08:02,740 --> 00:08:05,360
[باوقار و موقر]
114
00:08:05,360 --> 00:08:08,320
وقتی شما رو به عنوان مشاورم انتخاب کردم
115
00:08:08,320 --> 00:08:09,820
قول دادم درباره گذشته ات سوال نکنم
116
00:08:10,280 --> 00:08:11,900
مافوق قبلیت از مرگ میترسید
117
00:08:11,990 --> 00:08:13,530
این چیزی نبود که شما بتونی مانعش بشی
118
00:08:15,280 --> 00:08:16,820
چیزی که نگرانم میکنه
119
00:08:17,496 --> 00:08:19,706
اینه که ژن دینگ نه غذایی داره که بده
120
00:08:20,150 --> 00:08:21,072
نه سربازی
121
00:08:21,610 --> 00:08:24,030
چرا اونا با هویت مخفی اومدن اینجا؟
122
00:08:24,950 --> 00:08:27,110
اون جناب می یه بچه با خودش داره
123
00:08:27,570 --> 00:08:28,352
بچه؟
124
00:08:32,490 --> 00:08:35,360
[رعیت تنها به موج های سرد دریا خیره میشود]
125
00:08:35,490 --> 00:08:38,150
[ده سال نگهبانی جنوب شرق با دلی یخ زده]
126
00:08:38,240 --> 00:08:41,070
[فقط پشیمانی از گرفتار شدن در طوفان
در شبی طولانی و بی پایان]
127
00:08:41,280 --> 00:08:44,841
[این یتیم گریان کجا میتونه پناه بگیره؟]
[ارباب دریای روشن]
128
00:08:46,229 --> 00:08:48,046
گرفتار شدن در طوفان
در شبی طولانی و بی پایان
129
00:08:49,280 --> 00:08:51,030
این یتیم کجا میتونه پناه بگیره؟
130
00:08:53,696 --> 00:08:55,104
به نظر میرسه اتفاق بدی برای ارباب دینگ افتاده
131
00:08:57,590 --> 00:08:58,216
زن دایی
132
00:09:06,923 --> 00:09:08,150
هنوزم بچه قبل از خواب شیر رو برمیگردونه؟
133
00:09:09,070 --> 00:09:10,610
از وقتی وارد خونه شدیم خیلی بهتر شده
134
00:09:11,096 --> 00:09:13,336
فقط اینکه چند روزی تو سفر بودیم
135
00:09:13,400 --> 00:09:15,110
با اون بارون سنگین و جاده های سخت
136
00:09:15,110 --> 00:09:16,780
اگه برای استراحت نمی ایستادیم
137
00:09:17,490 --> 00:09:19,450
میترسیدم بچه تاب نیاره
138
00:09:21,400 --> 00:09:23,860
نگران نباشین، به زودی میرسیم
139
00:09:26,530 --> 00:09:28,530
درک ذهن امپراتور کار سختیه
140
00:09:29,280 --> 00:09:31,199
سرنوشت داییت نامعلومه
141
00:09:32,280 --> 00:09:33,820
تو این شرایط
142
00:09:34,280 --> 00:09:36,400
به نظر میرسه کل خانواده
نمیتونن فرار کنن
143
00:09:36,650 --> 00:09:38,110
[بانو لیو، همسر ارباب دینگ]
144
00:09:38,110 --> 00:09:40,829
اون تنها بازمانده ی خون داییته
145
00:09:41,700 --> 00:09:44,400
زن دایی، من شما دو نفر رو با خودم میبرم
146
00:09:44,425 --> 00:09:45,740
خودتم خوب میدونی که
147
00:09:46,429 --> 00:09:49,537
هیچ کس تو این شرایط نمیتونه بره
148
00:09:51,542 --> 00:09:53,009
از طرف من از اون محافظت کن
149
00:09:54,758 --> 00:09:55,561
زن دایی
150
00:09:55,903 --> 00:09:57,193
به جونم قسم میخورم
151
00:09:57,820 --> 00:10:01,868
که حتی یه قطره خون ازش ریخته نشه
152
00:10:06,400 --> 00:10:08,360
ارباب دینگ مورد توجه ویژه امپراتوره
153
00:10:08,360 --> 00:10:11,400
اوایل امسال هم در "جزیره ژو" پیروزی بزرگی به دست آورد
154
00:10:11,400 --> 00:10:13,280
وقتی فوتینگ با طوفان روبه رو شد
155
00:10:13,280 --> 00:10:14,990
خودش شخصا نیروها رو برای امداد رهبری کرد
156
00:10:15,096 --> 00:10:18,408
کاتبان پایتخت حتی چیزی درباره این نشنیدن
157
00:10:18,700 --> 00:10:20,530
ارباب دینگ یکی از بالا رتبه ترین ارباب هاست
158
00:10:21,883 --> 00:10:23,456
با فرماندهی پنجاه هزار سرباز دینگ
159
00:10:23,700 --> 00:10:25,360
اگه واقعا اتفاقی بیفته
دستور مخفی صادر میشه
160
00:10:25,360 --> 00:10:26,569
تا گارد سایه وارد عمل بشن
161
00:10:27,755 --> 00:10:29,075
وگرنه، شورش نظامی به پا میشه
162
00:10:29,762 --> 00:10:30,965
اون موقع دربار امپراتوری چطور برخورد میکنه؟
163
00:10:30,990 --> 00:10:32,816
شما از کجا اینو میدونین؟
164
00:10:35,550 --> 00:10:36,497
همیشه همین طور بوده
165
00:10:36,522 --> 00:10:37,930
وقتی که یه فرمانروا توسط یه شخص بزرگ تهدید میشه
166
00:10:38,563 --> 00:10:39,782
درباره بچه صحبت کنیم
167
00:10:41,700 --> 00:10:43,610
ماه نهم پارسال نامه ای از فوتینگ گرفتیم
168
00:10:43,610 --> 00:10:44,850
که توش نوشته بود
169
00:10:45,530 --> 00:10:48,240
خاندان ارباب دینگ داره وسایل بچه میخره
170
00:10:49,240 --> 00:10:52,030
کسی که منتظر بچه بوده، قطعا همسرش بوده
171
00:10:56,280 --> 00:10:58,483
اگه واقعا خاندانش در آستانه سقوط باشه
172
00:10:58,950 --> 00:11:00,530
سپردن بچه سخت میشه
173
00:11:01,740 --> 00:11:04,030
من با یه اشتباه شرایط رو بدتر کردم
174
00:11:04,173 --> 00:11:08,593
اونا هیچ شاهدی باقی نمیذارن
175
00:11:09,740 --> 00:11:12,433
پس شما ارباب می رو میشناسی؟
176
00:11:15,150 --> 00:11:17,678
ارباب می ممکنه جوون باشه
177
00:11:17,900 --> 00:11:19,820
اما با اقتدار خودش رو نشون میده
178
00:11:20,150 --> 00:11:23,740
بقیه با احترام ویژه ای باهاش برخورد میکنن
179
00:11:24,950 --> 00:11:26,150
کسی مثل اون
180
00:11:27,070 --> 00:11:30,950
تو این شرایط میتونه نیروهای نخبه ی دینگ رو بسیج کنه
181
00:11:33,030 --> 00:11:34,240
تو این وضعیت
182
00:11:36,150 --> 00:11:37,470
فقط "سونگ مو" میتونه این کار رو کنه
183
00:11:37,780 --> 00:11:38,790
سونگ مو؟
184
00:11:39,110 --> 00:11:41,610
همونی که تو سیزده سالگی به جزیره "یو" حمله غافلگیرانه کرد
185
00:11:41,610 --> 00:11:43,400
"و اوایل امسال تو "جزیره ژو
186
00:11:43,490 --> 00:11:45,360
وسط بحران پیروزی بزرگی به دست آورد
187
00:11:45,650 --> 00:11:47,150
اگه واقعا اون باشه
188
00:11:47,780 --> 00:11:50,670
هیچ شانسی برای فرار نداریم
189
00:11:51,949 --> 00:11:53,079
من اطراف رو بررسی کردم
190
00:11:53,820 --> 00:11:55,030
چهل ودو زن هستن
191
00:11:55,110 --> 00:11:56,351
بیست خدمتکار و همراه
192
00:11:57,070 --> 00:12:00,030
و یه زن مسن که توسط یک خدمتکار مراقبت میشه
193
00:12:00,030 --> 00:12:00,935
الان خوابیده
194
00:12:01,450 --> 00:12:03,780
لو ژنگ" و "لو مینگ" دارن خروجی ها رو نگهبانی میکنن"
195
00:12:04,030 --> 00:12:05,379
همه چیز تحت کنترله
196
00:12:09,110 --> 00:12:10,070
بانوی جوان چهارم
197
00:12:10,070 --> 00:12:12,396
حدود ده نفر از کاروان تجاری گم شدن
198
00:12:13,663 --> 00:12:15,333
اونا خروجی های عمارت رو محاصره کردن
199
00:12:15,780 --> 00:12:17,208
و قصد دارن ما رو نابود کنن
200
00:12:20,490 --> 00:12:21,524
ولش کن
201
00:12:21,780 --> 00:12:23,740
همه چیز به خاطر من شروع شد
202
00:12:23,740 --> 00:12:25,400
پس من مسئولیتش رو میپذیرم
203
00:12:25,530 --> 00:12:26,950
من میرم و پیداشون میکنم
204
00:12:27,029 --> 00:12:28,949
بذارین فقط من رو بکشن
205
00:12:29,820 --> 00:12:30,753
جناب چن
206
00:12:32,635 --> 00:12:35,585
پنهان کردن یک یتیم نجیب
با مجازات نابودی کل قبیله همراهه
207
00:12:35,610 --> 00:12:36,487
اگه من بودم
208
00:12:37,150 --> 00:12:38,280
به خاطر بچه
209
00:12:38,530 --> 00:12:39,548
به خاطر زیردست هام
210
00:12:39,820 --> 00:12:40,848
و به خاطر خانواده م
211
00:12:41,030 --> 00:12:42,421
همه شاهدها رو هم نابود میکردم
212
00:12:45,543 --> 00:12:46,833
برای اینکه توجه جلب نشه
213
00:12:47,150 --> 00:12:49,360
قبل از طلوع و بند اومدن بارون اقدام میکنن
214
00:12:49,936 --> 00:12:51,258
وقت زیادی نداریم
215
00:12:52,147 --> 00:12:54,307
برو به دایه تو بگو
همه درها و پنجره ها رو محکم کنه
216
00:12:54,780 --> 00:12:56,150
نذار مادربزرگ چیزی بفهمه
217
00:13:01,150 --> 00:13:01,865
هیس
218
00:13:03,990 --> 00:13:04,617
ژنرال
219
00:13:04,990 --> 00:13:06,037
دارن دست به کار میشن
220
00:13:06,150 --> 00:13:07,077
...میخواین ما
221
00:13:11,490 --> 00:13:13,850
میدونم شما هیچ وقت به زن ها و بچه ها آسیب نمیزنی
222
00:13:14,400 --> 00:13:17,333
ولی برای محافظت از ارباب کوچیک، چاره ای نیست
223
00:13:18,753 --> 00:13:20,963
اون چِن، آدم پست و بی شرفیه
224
00:13:21,360 --> 00:13:23,900
مطمئنم اونایی که دور و برشن هم همینطورن
225
00:13:25,150 --> 00:13:26,570
اگه این ماجرا پخش بشه
226
00:13:27,878 --> 00:13:29,193
عواقبش غیرقابل تصوره
227
00:13:32,450 --> 00:13:33,795
دایی فقط همین یه پسر رو داره
228
00:13:34,490 --> 00:13:37,360
به زن دایی قول دادم که مراقبش باشم
229
00:13:39,016 --> 00:13:41,881
اگه آسمون مجازاتم کنه یا به جهنم برم
230
00:13:43,360 --> 00:13:44,181
بازم قبول میکنم
231
00:13:46,393 --> 00:13:47,603
سریع و بی صدا کارو تموم کنین
232
00:13:48,200 --> 00:13:49,113
بچه ها رو بیدار نکنین
233
00:13:49,450 --> 00:13:50,040
بله
234
00:14:14,280 --> 00:14:15,143
بانوی چهارم
235
00:14:15,853 --> 00:14:17,243
این موقع شب تو این بارون کجا میرین؟
236
00:14:17,700 --> 00:14:18,813
این هوا طوفانیه
237
00:14:20,110 --> 00:14:24,743
اجازه بدین تا آخر همراهیتون کنم
238
00:14:35,150 --> 00:14:36,280
مقابله با اونا فایده ای نداره
239
00:14:36,990 --> 00:14:37,994
هیچ کس تا صد قدمی از
240
00:14:38,656 --> 00:14:40,721
تیرکمان های نظامی فرار نمیکنه
241
00:14:41,490 --> 00:14:42,369
منو ببخشید
242
00:14:49,896 --> 00:14:51,096
ژنرال، این حرکت
243
00:14:52,240 --> 00:14:53,359
اشتباه بزرگیه
244
00:14:57,563 --> 00:14:58,748
ژنرال؟
245
00:14:59,112 --> 00:15:00,902
ارباب دینگ از دستور سلطنتی سرپیچی کرد
246
00:15:01,360 --> 00:15:03,058
و بدون مجوز برای کمک به آسیب دیده ها به خونه ها حمله کرد
247
00:15:03,200 --> 00:15:05,610
داره به جرم خیانت با همه اعضای خانواده اش
248
00:15:05,610 --> 00:15:06,950
به پایتخت منتقل میشه
249
00:15:08,400 --> 00:15:10,610
شما و ارباب دینگ مثل پدر و پسر نزدیکین
250
00:15:11,400 --> 00:15:13,200
با یه بچه تو این هوای طوفانی سفر میکنین
251
00:15:13,700 --> 00:15:16,150
دارین سعی میکنین
252
00:15:17,150 --> 00:15:18,950
تنها بازمانده خاندان ارباب دینگ رو مخفی کنین؟
253
00:15:20,490 --> 00:15:21,385
تو کی هستی؟
254
00:15:22,519 --> 00:15:24,240
من از بخش نظارت کاخ زنان هستم
255
00:15:24,490 --> 00:15:27,030
اعلی حضرت میدونستن شما این کار رو میکنین
256
00:15:27,610 --> 00:15:29,131
برای همین منو فرستادن
257
00:15:29,280 --> 00:15:30,610
تا فرمان شفاهیشون رو برسونم
258
00:15:30,971 --> 00:15:32,797
حالا، میخواین
259
00:15:32,950 --> 00:15:34,739
شریک جرم ارباب دینگ تو خیانت بشین؟
260
00:15:48,200 --> 00:15:50,820
چِن شون همیشه مسئول بخش نظارت کاخ بوده
261
00:15:52,150 --> 00:15:53,570
تو از آدمای اون هستی؟
262
00:15:55,043 --> 00:15:56,485
نیازی به امتحان کردن من نیست
263
00:15:56,866 --> 00:15:58,496
هیچ کس به اسم چِن شون
264
00:15:58,886 --> 00:16:00,080
تو شش وزارتخانه نیست
265
00:16:00,763 --> 00:16:01,933
نشان رسمیت کجاست؟
266
00:16:03,614 --> 00:16:04,487
[نشان رسمی؟]
267
00:16:42,860 --> 00:16:43,840
سونگ مو
268
00:16:44,610 --> 00:16:46,240
حالا که اسممو میدونی
269
00:16:46,900 --> 00:16:49,717
قطعا میدونی چندتا مقام فاسد
و دزد دریایی رو بازجویی کردم
270
00:16:50,179 --> 00:16:51,679
میتونی تا یه حدی نقش بازی کنی
271
00:16:51,780 --> 00:16:53,650
چون یه کم درباره آدمای تو کاخ میدونی
272
00:16:54,360 --> 00:16:55,782
اما تو جزئیات
273
00:16:56,610 --> 00:16:58,240
دستپاچگیت لوت میده
274
00:17:10,200 --> 00:17:11,530
کف دستت عرق کرده
275
00:17:13,110 --> 00:17:15,780
نمیتونستی همه اینا رو تنهایی برنامه ریزی کرده باشی
276
00:17:16,913 --> 00:17:18,083
برای کی کار میکنی؟
277
00:17:19,716 --> 00:17:20,631
بهم بگو
278
00:17:21,070 --> 00:17:22,529
تا یه جنازه سالم برات بذارم
279
00:17:25,453 --> 00:17:26,290
بانوی جوان
280
00:17:26,900 --> 00:17:27,770
گیرشون انداختیم
281
00:17:42,490 --> 00:17:44,950
اومدی حواسمو پرت کنی و وقت بخری
282
00:17:45,450 --> 00:17:46,477
بهم کلک زدی
283
00:17:46,820 --> 00:17:47,971
قصد بدی نداشتم
284
00:17:48,832 --> 00:17:50,082
این تنها راهی بود
285
00:17:50,107 --> 00:17:51,407
که میتونستم مجبورت کنم
286
00:17:51,432 --> 00:17:52,795
تا باهام صحبت کنی
287
00:17:52,820 --> 00:17:54,429
نیازی نیست وقتتون رو با اونا تلف کنین، بانو
288
00:17:54,653 --> 00:17:55,983
بچه پیش ماست
289
00:17:56,430 --> 00:17:57,640
همراهتون از اینجا خارج میشیم
290
00:17:57,665 --> 00:17:59,002
اونا چیکار میتونن بکنن؟
291
00:17:59,027 --> 00:17:59,727
باشه
292
00:18:00,582 --> 00:18:02,745
پس برین اون بانوی پیری که تو تالار اصلیه رو بیدار کنین
293
00:18:03,223 --> 00:18:04,560
میتونین همگی باهم بمیرین
294
00:18:14,990 --> 00:18:16,070
ژنرال صبر کنین
295
00:18:16,150 --> 00:18:17,154
بی فکر حرف نزنین
296
00:18:17,603 --> 00:18:20,355
گروگان گرفتن بچه یه راه
برای معامله ای که به نفع دو طرفه
297
00:18:20,990 --> 00:18:22,084
نه فرار کردن
298
00:18:22,360 --> 00:18:24,740
چه قتل عام چه معامله
299
00:18:25,740 --> 00:18:27,200
تصمیمش با شماست
300
00:18:32,900 --> 00:18:34,673
ارباب دینگ هنوز تو راه انتقاله
301
00:18:35,400 --> 00:18:36,752
و سرنوشتش نامعلومه
302
00:18:37,454 --> 00:18:41,198
ولی شما اینجا جون خودتون رو در برابر فرمانداری، یا حتی وزارت عدلیه و دیوان بازنگری قضایی به خطر میندازین
303
00:18:41,373 --> 00:18:42,746
و میخواین همه رو برای اینکه صداشون درنیاد بکشین
304
00:18:43,126 --> 00:18:45,037
یعنی کسی که میخواین بچه رو بهش بسپارین
305
00:18:45,504 --> 00:18:46,577
همین نزدیکیه درسته؟
306
00:18:53,240 --> 00:18:55,610
عمارت تان دور از درباره
307
00:18:55,610 --> 00:18:56,950
و شهرتشون به وفاداری و عدالت خواهیه
308
00:18:57,150 --> 00:18:59,482
میگن خاندان تان به ارباب دینگ مدیونه
309
00:19:00,360 --> 00:19:01,814
قطعا انتخاب خوبی میتونن باشن
310
00:19:06,125 --> 00:19:07,585
این زن حسابگر و
311
00:19:07,610 --> 00:19:09,030
پر از حیله ست
312
00:19:09,490 --> 00:19:10,400
ژنرال
313
00:19:10,400 --> 00:19:12,070
وقت تون رو باهاش تلف نکنین
314
00:19:12,432 --> 00:19:14,320
نیازی نیست منو دشمن خودتون بدونین ژنرال
315
00:19:14,360 --> 00:19:16,990
من همیشه برای ارباب دینگ و خاندان جیانگ احترام زیادی قائل بودم
316
00:19:17,740 --> 00:19:19,650
نمیدونم حالا اوضاع چطوره
317
00:19:20,710 --> 00:19:21,740
فقط میپرسم
318
00:19:21,740 --> 00:19:23,650
چون مسئله اصلی اینجا
319
00:19:23,823 --> 00:19:24,992
بچه نیست
320
00:19:25,573 --> 00:19:26,950
بلکه خود ارباب دینگه
321
00:19:27,150 --> 00:19:28,784
اگه ارباب دینگ از خطر نجات پیدا کنه
322
00:19:29,413 --> 00:19:30,963
بچه هم به طور طبیعی در امان خواهد بود
323
00:19:31,889 --> 00:19:33,830
اونوقت دیگه لازم نیست همچین کار ناشایستی بکنین
324
00:19:35,130 --> 00:19:37,430
وفاداری و شجاعت ارباب دینگ برای همه شناخته شده ست
325
00:19:37,755 --> 00:19:39,715
اونایی که تو دربار بینا هستن
326
00:19:40,229 --> 00:19:41,729
قطعا به نفعش عریضه مینویسن
327
00:19:41,754 --> 00:19:43,382
نیازی نیست شما، نگرانشون باشین
328
00:19:45,085 --> 00:19:46,370
مطمئنم همسر ارباب دینگ
329
00:19:46,695 --> 00:19:48,282
الان داره این طرف و اون طرف میره تا
330
00:19:48,814 --> 00:19:49,954
آشناهای قدیمی رو جمع کنه
331
00:19:49,979 --> 00:19:51,067
که عریضه های مشترک بفرستن
332
00:19:51,439 --> 00:19:52,695
و درخواست عدالت کنن، درسته؟
333
00:19:53,335 --> 00:19:55,790
توی شرایط عادی، این روش درستی بود
334
00:19:56,636 --> 00:19:58,810
اما ارباب دینگ آدم معمولی ای نیستن
335
00:19:59,096 --> 00:20:00,256
همچین نیت های خوبی ممکنه
336
00:20:01,002 --> 00:20:03,075
درنهایت به حکم مرگ ارباب دینگ منتهی بشن
337
00:20:04,509 --> 00:20:08,036
یه دختر روستایی چطور جرات میکنه چنین حرف هایی بزنه؟
338
00:20:08,360 --> 00:20:08,782
تو
339
00:20:10,450 --> 00:20:11,239
بانوی چهارم
340
00:20:12,836 --> 00:20:13,676
ادامه بدین
341
00:20:15,440 --> 00:20:17,046
اما قبلا وقتی وانگ جیان درخواست زمین کرد
342
00:20:17,132 --> 00:20:18,860
امپراتور چین شی هوانگ با یه خنده ردش کرد
343
00:20:18,860 --> 00:20:20,200
شائو هه خودش رو بدنام کرد
344
00:20:20,200 --> 00:20:21,860
و امپراتور گائو زو از هان هیچ وقت بهش شک نکرد
345
00:20:21,860 --> 00:20:24,400
ژو یافو دستاوردهایی در فتح هفت پادشاهی داشت
346
00:20:24,400 --> 00:20:26,200
ولی بخاطر چند حرف تهمت آمیز
347
00:20:26,400 --> 00:20:28,200
به ناحق مرد
348
00:20:28,709 --> 00:20:29,452
چرا؟
349
00:20:31,820 --> 00:20:33,116
وقتی موفقیت یه نفر از حاکم جلو میزنه
350
00:20:33,400 --> 00:20:35,610
همیشه کسایی هستن که حسادت میکنن
351
00:20:36,070 --> 00:20:37,900
و تهمت دروغ میزنن
352
00:20:39,603 --> 00:20:40,853
همونطور که سو زی یون گفته
353
00:20:41,150 --> 00:20:43,423
"اول شک ایجاد میشه
354
00:20:43,740 --> 00:20:46,650
بعد تهمت ها ریشه میزنن"
355
00:20:46,650 --> 00:20:49,610
اگه اعلیحضرت قبلا شک نداشت
356
00:20:50,070 --> 00:20:52,650
اون دروغ ها هیچ وقت موفق نمیشدن
357
00:20:52,650 --> 00:20:54,286
یه خائن مثل تو از وفاداری بین
358
00:20:54,477 --> 00:20:56,107
حاکم و رعیت چی میدونه؟
359
00:20:56,240 --> 00:21:00,450
یک درخواست جمعی فقط بهعنوان چالشی برای اقتدار سلطنتی دیده میشه
360
00:21:00,570 --> 00:21:02,240
مثل یک جناح که داره به تاجوتخت فشار میاره
361
00:21:02,240 --> 00:21:03,200
فکر میکنی
362
00:21:03,355 --> 00:21:05,093
اعلیحضرت بیشتر خیالش راحت میشه
363
00:21:05,118 --> 00:21:06,400
یا حس میکنه تهدید شده؟
364
00:21:10,150 --> 00:21:11,249
به نظر شما
365
00:21:12,200 --> 00:21:13,302
باید چیکار کنیم؟
366
00:21:14,996 --> 00:21:15,955
به نظر من بهتره
367
00:21:16,146 --> 00:21:17,433
عکس این کار رو بکنیم
368
00:21:18,602 --> 00:21:19,756
بذارین مسئولین علیه ارباب دینگ اقدام کنن
369
00:21:19,781 --> 00:21:20,709
و بیشتر اون رو تنها بذارن
370
00:21:20,886 --> 00:21:22,255
وقتی ارباب دینگ به نظر تنها میاد
371
00:21:22,565 --> 00:21:23,739
و حمایتی نداشته باشه
372
00:21:23,859 --> 00:21:26,022
شک اعلیحضرت طبیعتا کم میشه
373
00:21:26,876 --> 00:21:28,570
بخاطر دوستی شون هم که شده
374
00:21:29,662 --> 00:21:32,000
احتمالا امپراتور با یه مجازات کم قانع میشه
375
00:21:32,389 --> 00:21:33,942
بعد از این که اوضاع سیاسی ثبات پیدا کنه
376
00:21:34,483 --> 00:21:36,933
شاید حتی امپراتور در آینده بیشتر به ارباب دینگ تکیه کنه
377
00:21:37,982 --> 00:21:40,260
ولی کی میتونه واقعا ذهن امپراتور رو بفهمه؟
378
00:21:41,093 --> 00:21:43,759
این روش خیلی خطرناکه، نه؟
379
00:21:44,259 --> 00:21:46,096
شما دور از دربار زندگی میکنی
380
00:21:47,549 --> 00:21:49,339
اما خوب بلدی موقعیت رو بسنجی
381
00:21:50,646 --> 00:21:51,800
و ذهن ادما رو بخونی
382
00:21:59,350 --> 00:22:02,183
چطور انقدر درباره ی پرونده ارباب دینگ میدونی؟
383
00:22:03,357 --> 00:22:04,937
دقیقا کی هستی
384
00:22:05,700 --> 00:22:07,570
و چرا اینجا پنهانی زندگی میکنی؟
385
00:22:33,200 --> 00:22:33,977
دایه
386
00:22:42,240 --> 00:22:43,787
سولان، سلاحتو بذار زمین
387
00:22:44,319 --> 00:22:45,153
بی پروا عمل نکن
388
00:22:46,360 --> 00:22:48,200
لو مینگ، بگو دایه بیاد داخل
389
00:23:10,360 --> 00:23:11,900
سکسکه اش بند نمیاد
390
00:23:12,530 --> 00:23:14,740
نکنه از زمان تولد همیشه اینطور بوده؟
391
00:23:15,110 --> 00:23:16,950
سردش میشه و عرق زیادی میکنه؟
392
00:23:20,150 --> 00:23:22,650
سوشی، شیر بز رو که معمولا آماده میکنم
393
00:23:22,650 --> 00:23:23,687
گرم کن و بیار
394
00:23:23,740 --> 00:23:24,387
بله
395
00:23:25,419 --> 00:23:29,254
شما یه بانوی مجردین و با این حال بلدین از بچه ها نگهداری کنین؟
396
00:23:29,699 --> 00:23:32,098
من از بچه های زیادی توی عمارت نگهداری کردم
397
00:23:32,646 --> 00:23:35,081
طبیعیه که توی این زمینه بیشتر از مردهایی مثل شما بدونم
398
00:24:12,360 --> 00:24:14,219
الآن داره شیر میخوره
399
00:24:14,936 --> 00:24:16,360
زودتر به دنیا اومده، ضعیفه
400
00:24:16,360 --> 00:24:17,900
شیر مادر رو زیاد نمیتونه هضم کنه
401
00:24:17,900 --> 00:24:19,253
به همین خاطر باید با شیر بز تغذیه بشه
402
00:24:19,700 --> 00:24:22,360
عمارت من تنها جاییه که توی این حوالی بز نگه میداره
403
00:24:22,650 --> 00:24:24,950
بعد از این هم شیر رو به عمارت تان میفرستم
404
00:24:36,860 --> 00:24:37,896
ژنرال
405
00:24:44,990 --> 00:24:46,110
از اونجایی که همه گرسنه ان
406
00:24:46,450 --> 00:24:47,740
چطوره که اسلحه ها رو بذاریم زمین
407
00:24:47,900 --> 00:24:49,320
و بریم یه غذای حسابی بخوریم؟
408
00:24:50,070 --> 00:24:51,037
خیلی پیشنهاد خوبیه
409
00:25:04,400 --> 00:25:05,570
برو کنار بذار من انجامش بدم
410
00:25:05,950 --> 00:25:07,200
چند تا بشقاب بیار اینجا
411
00:25:07,227 --> 00:25:08,010
باشه
412
00:25:14,950 --> 00:25:15,820
بذارین اینجا
413
00:25:15,820 --> 00:25:17,400
بیاین، غذا رسید
414
00:25:17,900 --> 00:25:19,440
خوشمزه ست-
بوی خیلی خوبی میده-
415
00:25:20,240 --> 00:25:21,400
بوی خوبی میده
416
00:25:23,360 --> 00:25:25,610
بیاین ، غذا بخورین
417
00:25:26,530 --> 00:25:27,997
بیاین، نوش جان
418
00:25:28,450 --> 00:25:29,490
خیلی خوشمزه ست
419
00:25:29,490 --> 00:25:31,070
بیشتر بخورین
420
00:25:43,450 --> 00:25:45,445
حالا که عمارت شما هم درگیر این مسئله شده
421
00:25:47,023 --> 00:25:48,930
میدونین که بخاطر گزارش ندادن جرم خیلی سنگینی مرتکب شدین
422
00:25:49,650 --> 00:25:52,070
و اگه گارد سایه بفهمه بد میشه؟
423
00:25:52,756 --> 00:25:53,780
پشیمون نمیشی؟
424
00:25:54,733 --> 00:25:57,021
شما آدمایی رو داری که حاضری جونتو براشون به خطر بندازی
425
00:25:57,422 --> 00:25:58,061
منم همینطور
426
00:25:59,200 --> 00:26:00,530
اگه این کار رو نکنم
427
00:26:00,583 --> 00:26:02,503
دیگه نمیتونم از همه توی عمارت مراقبت کنم
428
00:26:03,280 --> 00:26:06,400
به علاوه، ارباب دینگ کسیه که خیلی بهش احترام میذارم
429
00:26:09,110 --> 00:26:12,150
[من که سم خوردم و وقت زیادی ندارم]
430
00:26:12,780 --> 00:26:15,700
[چیزی که بابتش حسرت میخورم اینه که نتونستم
قبل از مرگ اسم ارباب دینگ رو پاک کنم]
431
00:26:16,423 --> 00:26:18,093
[به جای اون، شما رو به دردسر انداختم]
432
00:26:20,150 --> 00:26:22,570
نمیخوام ببینم
کسی به خاطر سرنوشت به راهی میره
433
00:26:23,450 --> 00:26:25,360
که دیگه نتونه ازش برگرده
434
00:26:38,950 --> 00:26:40,400
بریم-
تکون بخورین، عجله کنین-
435
00:26:42,030 --> 00:26:42,780
سولان
436
00:26:52,200 --> 00:26:53,523
ارباب عمارت تان اومده
437
00:26:54,320 --> 00:26:59,860
[ذهن روشن]
438
00:27:00,450 --> 00:27:02,320
من موقعیت فعلیم رو مدیون کمک
439
00:27:02,400 --> 00:27:03,990
ارباب دینگ در گذشته هستم
440
00:27:04,015 --> 00:27:05,296
لطفا خیالتون راحت باشه، ژنرال
441
00:27:05,450 --> 00:27:08,200
من با جون و دل از پسر کوچیکش
حفاظت میکنم
442
00:27:08,200 --> 00:27:09,381
درستی شما قابل تحسینه
443
00:27:09,950 --> 00:27:12,950
ولی امروز وضع فرق داره
444
00:27:13,215 --> 00:27:16,795
توی این سیل، بانوی جوان چهارم مهربونی کردن و
445
00:27:16,820 --> 00:27:18,070
بهمون کمک کردن
446
00:27:18,240 --> 00:27:19,369
اگه ایشون نبودن
447
00:27:19,450 --> 00:27:21,320
عمارت تان این بحران رو پشت سر نمیگذاشت
448
00:27:23,200 --> 00:27:25,740
من، تان، با شجاعت از شما یه خواهش میکنم
449
00:27:26,450 --> 00:27:28,240
ما آماده ایم
تا جونمون رو به خطر بندازیم و قسم بخوریم
450
00:27:28,280 --> 00:27:30,740
که بانوی جوان چهارم شخصی با
فضیلت و عزت هستن
451
00:27:30,740 --> 00:27:32,465
ایشون هیچ وقت این راز رو به کسی نمیگن
452
00:27:32,490 --> 00:27:35,110
لطفا از جونشون بگذرین ژنرال
453
00:27:35,110 --> 00:27:38,110
لطفا از جونشون بگذرین ژنرال-
لطفا از جونشون بگذرین ژنرال-
454
00:27:44,070 --> 00:27:45,085
بانوی چهارم
455
00:27:46,360 --> 00:27:47,490
عمارت شما
456
00:27:48,703 --> 00:27:49,630
در امانه
457
00:27:58,860 --> 00:28:01,360
[غروب بهاری]
458
00:28:01,740 --> 00:28:03,400
به این میگن علف دمسگی
459
00:28:03,772 --> 00:28:07,019
ببین چطور داره تکون میخوره مثل دم سگ؟
460
00:28:08,738 --> 00:28:09,325
واقعا؟
461
00:28:10,119 --> 00:28:11,664
پس این همون علف دمسگیه
462
00:28:14,110 --> 00:28:15,070
اوه
463
00:28:15,070 --> 00:28:16,860
چرا اینجایی؟
464
00:28:16,860 --> 00:28:18,280
چرا نمیری خونه؟
465
00:28:18,700 --> 00:28:21,110
چون خونه ای ندارم
466
00:28:21,110 --> 00:28:22,740
همه خونه دارن
467
00:28:22,740 --> 00:28:24,700
چرا تو نداری؟
468
00:28:27,400 --> 00:28:30,200
همه خونه ندارن
469
00:28:33,860 --> 00:28:36,450
[انگار با آدم دیشبی]
470
00:28:36,813 --> 00:28:38,733
[کاملا فرق داره]
471
00:28:40,740 --> 00:28:43,400
من از استعدادهای استثنایی شما شنیدم جناب چن
472
00:28:43,969 --> 00:28:47,083
حاضرین مشاور من بشین؟
473
00:28:48,060 --> 00:28:49,990
جناب چن ممکنه تو گذشته
از یک سرپرست اشتباه پیروی کرده باشه
474
00:28:50,402 --> 00:28:52,610
تصمیم به تسلیم شدن
و رها کردن شهر مال اون نبوده
475
00:28:53,246 --> 00:28:54,456
اون بیشتر از ده سال با من بوده
476
00:28:55,003 --> 00:28:56,133
هیچوقت بی احترامی نمیکنه
477
00:28:56,158 --> 00:28:59,174
اگه من اصرار کنم چی؟
478
00:29:00,990 --> 00:29:02,450
[میخواد یه گروگان بگیره؟]
479
00:29:02,976 --> 00:29:04,305
[هنوز به من شک داره]
480
00:29:06,400 --> 00:29:07,673
خواهر چهارم
481
00:29:19,110 --> 00:29:20,424
اگه هنوز نگرانین
482
00:29:20,950 --> 00:29:24,025
چطوره بذاریم ژنرال ین توی عمارت بمونه؟
483
00:29:24,240 --> 00:29:25,953
وقتی اوضاع آروم شد
میتونیم تعویضش کنیم
484
00:29:26,610 --> 00:29:28,030
این به نفع شما نیست؟
485
00:29:28,030 --> 00:29:29,743
ژنرال ین یکی از نزدیک ترین افراد منه
486
00:29:29,900 --> 00:29:31,490
چطور میتونه از کنارم بره؟
487
00:29:31,900 --> 00:29:34,580
اگه من اصرار کنم چی؟
488
00:29:36,952 --> 00:29:39,085
تو اشپزخونه برات خوراکی های خوشمزه آماده کردن
489
00:29:39,110 --> 00:29:40,360
برو بخور-
باشه-
490
00:30:05,200 --> 00:30:05,800
بانو
491
00:30:07,069 --> 00:30:07,778
ژنرال
492
00:30:08,705 --> 00:30:10,187
ارباب کوچیک تازه شیر بز رو تموم کرده
493
00:30:10,212 --> 00:30:11,412
و به خواب رفته-
خوبه-
494
00:30:12,740 --> 00:30:15,240
وقتی از این رود رد بشیم
به عمارت تان میرسیم
495
00:30:15,490 --> 00:30:17,650
ارباب کوچیک به زودی به جای امنی میرسه
496
00:30:26,099 --> 00:30:26,599
خب؟
497
00:30:26,993 --> 00:30:28,780
ژنرال تونستیم چیزی پیدا کنیم
498
00:30:28,780 --> 00:30:30,490
اون دختر بزرگ قانونی خاندان دو تو پایتخته
499
00:30:30,515 --> 00:30:31,490
اسمش دو ژائوعه
500
00:30:31,596 --> 00:30:33,556
مادربزرگش از خاندان معتبر چوی هست
501
00:30:33,850 --> 00:30:35,738
میگن از بچگی برای تصاحب ثروت خاندانش بی رحم و حیله گر بوده
502
00:30:35,763 --> 00:30:38,629
به همین دلیل خانواده اش
اون رو توی عمارت رها کردن
503
00:30:40,360 --> 00:30:41,209
رها کردن؟
504
00:30:42,490 --> 00:30:44,740
مگه پدر من من رو طرد نکرد
و از خونه بیرون نکرد؟
505
00:30:44,780 --> 00:30:47,480
چطور میتونه از این جور دعواهای خانوادگی
فایده ای حاصل بشه؟
506
00:30:49,030 --> 00:30:51,570
اون تیزهوش، زیرک
507
00:30:51,700 --> 00:30:52,950
و خیلی سازگاره
508
00:30:53,135 --> 00:30:54,030
روش برخوردش
509
00:30:54,030 --> 00:30:55,990
اصلا شبیه به زن های محافظت شده ی معمولی نیست
510
00:30:56,110 --> 00:30:58,400
بعلاوه، کشاورزان عمارتش
511
00:30:58,400 --> 00:30:59,860
در حقیقت جنگجویان آموزش دیده هستن
512
00:30:59,860 --> 00:31:01,240
حتی دو تا خدمه اش
513
00:31:01,240 --> 00:31:02,490
مهارت های رزمی دارن
514
00:31:03,110 --> 00:31:05,490
پدرش تو وزارت دارایی کار میکنه
515
00:31:05,629 --> 00:31:08,240
و عمویش، دو شی شو، به مقام
مقامات وزارت تشریفات ارتقاء پیدا کرده
516
00:31:08,240 --> 00:31:11,240
اتفاقات دیشب به این سادگی ها نبوده
517
00:31:13,820 --> 00:31:16,900
امپراتور و ارباب دینگ یک حکمرانی مشترک داشتن
518
00:31:17,200 --> 00:31:19,570
که اون رو به دو نیم تقسیم کردن
و هرکدوم یک نصفه رو نگه داشتن
519
00:31:20,070 --> 00:31:23,740
این یه نماد از اعتماد و وظیفه ای
برای یه مشاوره که هیچوقت تغییر نمیکنه
520
00:31:24,950 --> 00:31:27,700
شاید، قلب یه حاکم
521
00:31:28,200 --> 00:31:29,446
نسبت به رعیتا بی تفاوته
522
00:31:30,950 --> 00:31:31,632
ژنرال
523
00:31:32,703 --> 00:31:34,333
وقتی ارباب دینگ به پایتخت برگرده
524
00:31:34,740 --> 00:31:37,490
چرا حکمرانی رو به عنوان نشانه ای از تواضع
525
00:31:37,990 --> 00:31:39,240
به امپراتور تقدیم نمیکنین؟
526
00:31:40,150 --> 00:31:42,570
شاید دیدن این شیء قدیمی
527
00:31:43,030 --> 00:31:45,611
دل امپراطور رو نرم کنه
و ارباب دینگ رو مورد بخشش قرار بده
528
00:31:47,400 --> 00:31:48,740
اون یه جور عجیبی
529
00:31:49,950 --> 00:31:51,070
بهم نگاه میکرد
530
00:31:51,990 --> 00:31:53,780
انگار قبلا همدیگه رو دیده بودیم
531
00:31:54,820 --> 00:31:56,400
الان نمیتونم اون رو درک کنم
532
00:31:57,860 --> 00:32:00,450
مدت زیادی از دربار دور بودم
پس در جریان امور نیستم
533
00:32:00,450 --> 00:32:02,360
باید خاندان دو رو
به دقت بررسی کنیم
534
00:32:02,360 --> 00:32:03,490
فقط محض احتیاط
535
00:32:03,900 --> 00:32:04,760
چشم-
چشم-
536
00:32:08,490 --> 00:32:09,132
بیا
537
00:32:20,780 --> 00:32:22,761
وقتی شمشیر به طرفتون گرفته شد، آروم بودین
538
00:32:22,786 --> 00:32:24,150
حالا که اوضاع آروم شده
539
00:32:24,150 --> 00:32:25,740
چرا نگران و ترسیده این؟
540
00:32:25,740 --> 00:32:27,950
اون آرامش فقط نمایش بود
541
00:32:28,786 --> 00:32:31,406
شنیدم تو خوندن حالات چهره مهارت داره
542
00:32:31,570 --> 00:32:33,583
نگاهش میتونه از درون بدن کسی عبور کنه
543
00:32:34,200 --> 00:32:35,240
حالا که بهش فکر میکنم
544
00:32:35,240 --> 00:32:36,900
هنوز قلبم از ترس تند میزنه
545
00:32:37,700 --> 00:32:40,280
هیچ وقت نمیخوام دوباره اون نگاه ها رو ببینم
546
00:32:40,860 --> 00:32:42,110
اون خیلی بی رحم بود
547
00:32:42,200 --> 00:32:43,540
چرا بهش کمک کردین؟
548
00:32:43,967 --> 00:32:46,048
هنوز بی رحمیش رو ندیدی
549
00:32:47,610 --> 00:32:49,950
اگر ارباب دینگ واقعا بی گناه کشته بشه
550
00:32:50,110 --> 00:32:51,280
با این اخلاقی که داره
551
00:32:51,450 --> 00:32:53,700
ممکنه کارهای حتی افراطی تری انجام بده
552
00:32:54,200 --> 00:32:55,780
در این صورت خطر بزرگ تری به وجود میاد
553
00:32:58,340 --> 00:32:58,947
راستی
554
00:32:59,400 --> 00:33:01,280
دیشب اتفاقی برای مادربزرگ افتاد؟
555
00:33:01,450 --> 00:33:04,740
قبل از خواب،بانوی بزرگ ی کمی عود روشن کردن
556
00:33:04,740 --> 00:33:07,450
و چون به خواب عمیقی فرو رفته بودن حتما متوجه چیزی نشدن
557
00:33:08,780 --> 00:33:10,650
پس خوبه-
خواهر ژائو-
558
00:33:11,150 --> 00:33:12,110
آن سو؟
559
00:33:16,317 --> 00:33:17,857
خواهر ژائو-
آن سو-
560
00:33:20,261 --> 00:33:21,931
مگه قرار نبود
با ژانگ رو به فوتینگ بری؟
561
00:33:21,956 --> 00:33:23,391
شو گو، سو سو
562
00:33:23,530 --> 00:33:24,530
ژانگ رو
563
00:33:24,530 --> 00:33:26,045
بریم به تالار جلویی، خبر خوبی داریم
564
00:33:26,070 --> 00:33:26,990
چه خبری؟
565
00:33:26,990 --> 00:33:28,110
فقط دنبال من بیا
566
00:33:29,116 --> 00:33:30,406
تبریک میگیم، بانوی بزرگ
567
00:33:30,450 --> 00:33:32,200
ارباب جی تو آزمون سلطنتی مقام سوم رو کسب کردن
568
00:33:32,225 --> 00:33:34,975
و تبدیل شدن به جوانترین فارغالتحصیل درجهیک شهر
569
00:33:35,780 --> 00:33:36,780
این تازه اولشه
570
00:33:36,780 --> 00:33:39,400
دومین خبر این که، ارباب هفتم دو از تلاش های سخاوتمندانه بانوی بزرگ
571
00:33:39,400 --> 00:33:42,740
تو کمک به مردم در بلایا باخبر شده
572
00:33:42,928 --> 00:33:44,138
ایشون از جامعه محلی بازدید کردن
573
00:33:44,163 --> 00:33:47,363
و یه تقدیرنامه از طرف دربار برای شما گرفتن
574
00:33:47,756 --> 00:33:48,546
معمولا
575
00:33:48,616 --> 00:33:50,950
ما از حمایت های شما بهره زیادی میبریم
576
00:33:51,468 --> 00:33:53,875
مطمئنا فردا برای جشنی برگزار میکنیم
577
00:33:53,999 --> 00:33:55,749
تا این خوشحالی رو با شما شریک بشیم
578
00:33:56,030 --> 00:33:56,900
خوبه
579
00:33:56,950 --> 00:33:59,450
خوبه، حالا دیگه رفع زحمت میکنیم
580
00:33:59,450 --> 00:34:00,820
خداحافظ-
خداحافظ-
581
00:34:00,820 --> 00:34:02,400
لازم نیست ما رو بدرقه کنین بانوی بزرگ
582
00:34:03,150 --> 00:34:04,740
بیا بیرون-
شنیدی؟-
583
00:34:04,990 --> 00:34:06,280
به عنوان یه خانواده
584
00:34:06,280 --> 00:34:08,200
باید صادق و شفاف باشیم
585
00:34:09,570 --> 00:34:10,296
بیا بریم
586
00:34:13,899 --> 00:34:14,689
مادربزرگ-
مادربزرگ-
587
00:34:17,610 --> 00:34:20,320
شما هم همه این رو شنیدین؟
588
00:34:21,425 --> 00:34:23,085
در اصل، بانوی جوان چهارم نگران
589
00:34:23,110 --> 00:34:25,400
رابطه شما با ارباب هفتم دو بودن
590
00:34:25,650 --> 00:34:26,900
اما حالا همه چیز خوبه
591
00:34:27,280 --> 00:34:28,695
تا زمانی که نیتی وجود داشته باشه
592
00:34:28,720 --> 00:34:29,680
هیچ کینه ای
593
00:34:29,705 --> 00:34:31,650
بین یک مادر و پسر وجود نداره که نتونه برطرف بشه
594
00:34:31,906 --> 00:34:33,906
پدر این بار سخاوت خودش رو نشان داده
595
00:34:34,061 --> 00:34:35,610
حالا مادربزرگ باید خوشحال باشه
596
00:34:36,340 --> 00:34:37,613
کمک های کوچیک
597
00:34:37,899 --> 00:34:39,373
برای من اهمیتی نداره
598
00:34:40,990 --> 00:34:42,490
شاید ایشون قبولش نکنن
599
00:34:42,570 --> 00:34:45,450
اما امروز صبح، کوفته شبدر شغالی رو درست کردن
600
00:34:45,450 --> 00:34:46,990
و برای ارباب هفتم دو فرستادن
601
00:34:47,780 --> 00:34:49,740
چرا نمیتونی جلوی دهنتو بگیری؟
602
00:34:49,740 --> 00:34:51,610
چرا باید همه چیز رو بهشون بگی؟
603
00:34:52,280 --> 00:34:54,320
بله، تقصیر من بود معذرت میخوام
604
00:34:54,320 --> 00:34:55,610
اما مگه مادربزرگ همین حالا نگفت
605
00:34:55,610 --> 00:34:57,950
که باید به عنوان یک خانواده
صادق و شفاف باشیم؟
606
00:34:57,950 --> 00:34:58,792
درسته
607
00:34:58,900 --> 00:35:00,570
من هیچ وقت شما رو اینقدر خوشحال ندیدم
608
00:35:00,570 --> 00:35:01,740
چرا قبول نمیکنین؟
609
00:35:02,950 --> 00:35:04,360
شما کوچولوها
610
00:35:04,360 --> 00:35:06,780
خوب، نمیتونم در مقابل شما برنده بشم
611
00:35:09,493 --> 00:35:11,137
[عمارت دو]
معلم اخیرا از
612
00:35:11,531 --> 00:35:13,585
شعرهای مینگ آر تعریف کرده
613
00:35:13,749 --> 00:35:15,958
شی یینگ، چرا یه کم ازش امتحان نمیگیری؟
614
00:35:16,240 --> 00:35:21,122
مینگ آر، چهار هنر رو برای لذت و آرامش خودش یاد میگیره
615
00:35:21,439 --> 00:35:23,861
امتحان کردنش فقط سرگرمی رو خراب میکنه
616
00:35:25,262 --> 00:35:26,100
درست میگی
617
00:35:27,510 --> 00:35:28,228
عزیزم
618
00:35:28,506 --> 00:35:29,636
چرا یه کم استراحت نمیکنی
619
00:35:30,075 --> 00:35:31,365
و یه دسر نمیخوری؟
620
00:35:33,191 --> 00:35:35,962
مادر امروز بعد از ظهر برام کوفته شبدر شغالی فرستاد
621
00:35:36,464 --> 00:35:37,746
من چند بشقاب اضافی خوردم
622
00:35:38,038 --> 00:35:40,472
دیگه واقعا نمیتونم بیشتر بخورم
623
00:35:43,441 --> 00:35:44,109
پدر
624
00:35:44,854 --> 00:35:46,505
مادر میدونه که شما این روزا خیلی مشغول کار بودی
625
00:35:46,530 --> 00:35:47,700
و یه کم عصبی شدی
626
00:35:48,151 --> 00:35:50,861
تمام بعدازظهر رو صرف درست کردن این شیر تارو با عطر گل اوسمانتوس کرد
627
00:35:50,886 --> 00:35:52,928
این برای آروم کردن و تقویت قوا خیلی خوبه
628
00:35:56,453 --> 00:35:57,450
برام یه کاسه بیار
629
00:36:07,920 --> 00:36:11,198
یه دسر شیرین بعد از یه غذای مفصل خیلی خوبه
630
00:36:12,530 --> 00:36:15,070
پس از کوفته شبدر شغالی خوشت میاد؟
631
00:36:15,070 --> 00:36:17,570
از حالا به بعد بیشتر برات درست میکنم
632
00:36:19,289 --> 00:36:20,303
وقتی بچه بودم
633
00:36:20,541 --> 00:36:21,591
زیاد دچار سوءهاضمه میشدم
634
00:36:22,340 --> 00:36:24,750
مادر همیشه برام از اون کوفته درست میکرد
635
00:36:24,775 --> 00:36:25,741
همیشه کمکم میکرد
636
00:36:27,973 --> 00:36:30,123
بعد از اینکه مادر به عمارت رفت
637
00:36:30,742 --> 00:36:32,072
هیچ کس دیگه نمیتونست
638
00:36:32,635 --> 00:36:33,868
همچین کوفته های خوشمزه ای درست کنه
639
00:36:36,950 --> 00:36:38,240
چند روز دیگه
640
00:36:38,240 --> 00:36:40,030
تقدیرنامه مادر میاد
641
00:36:41,150 --> 00:36:42,700
اون موقع بهترین وقت برای اینه
642
00:36:42,900 --> 00:36:44,900
که ازش بخوام همراهم به
643
00:36:44,925 --> 00:36:46,169
پایتخت بیاد
644
00:36:46,360 --> 00:36:47,610
تا ازش مراقبت کنم
645
00:36:49,393 --> 00:36:52,620
تو برای این تقدیرنامه خیلی زحمت کشیدی
646
00:36:52,990 --> 00:36:54,490
اگه شما دو تا با هم آشتی کنین
647
00:36:54,610 --> 00:36:56,360
این برای کل خانواده برکت میشه
648
00:36:57,003 --> 00:36:59,253
این حرفت بهم ارامش میده
649
00:37:00,790 --> 00:37:02,953
ارباب، ناظر ایالتی، جناب لو اینجا هستن
650
00:37:03,795 --> 00:37:05,240
ببرش تالار تونگ ون و براش چای اماده کن
651
00:37:05,990 --> 00:37:06,591
چشم
652
00:37:13,320 --> 00:37:14,450
من دیگه میرم
653
00:37:24,150 --> 00:37:25,175
ارباب
654
00:37:25,610 --> 00:37:26,455
من خوبم
655
00:37:27,360 --> 00:37:28,100
مادر
656
00:37:28,570 --> 00:37:30,400
پدر هنوز به تو اهمیت میده
657
00:37:30,450 --> 00:37:31,530
با اینکه سیر بود ولی
658
00:37:31,530 --> 00:37:33,490
بازم از شیر تارو با عطر گل اوسمانتوس خورد
659
00:37:34,650 --> 00:37:36,319
اون به من اهمیتی نداد
660
00:37:36,780 --> 00:37:38,472
فقط داره طرفداری میکنه
661
00:37:39,650 --> 00:37:42,196
وقتی اون پیرزن واقعا دو ژائو رو برگردونه اینجا
662
00:37:42,697 --> 00:37:45,225
فکر میکنی هنوز میتونیم حرفی بزنیم
663
00:37:46,071 --> 00:37:48,111
[عمارت چوی]
664
00:37:48,610 --> 00:37:50,122
پسر عموی پنجم ده سال طول کشید
665
00:37:50,147 --> 00:37:51,422
تا آزمون سلطنتی رو قبول بشه
666
00:37:51,710 --> 00:37:53,050
ولی جی فرق داره
667
00:37:53,229 --> 00:37:54,508
اون جوونه
668
00:37:54,613 --> 00:37:56,114
و تو اولین بار سوم شد
669
00:37:56,497 --> 00:37:59,107
اگه من بودم، یه مهمونی بزرگ میگرفتم
670
00:37:59,151 --> 00:38:00,759
و به همه فامیل پز میدادم
671
00:38:01,076 --> 00:38:01,965
ولی اون؟
672
00:38:02,323 --> 00:38:03,427
اصلا زحمت نمیکشه برگرده
673
00:38:04,700 --> 00:38:07,240
اون هیچ وقت علاقه ای به جشن ها نداشته
674
00:38:07,376 --> 00:38:09,573
بنظرش همش وقت تلف کردنه
675
00:38:09,990 --> 00:38:11,120
فقط تو هستی که
676
00:38:11,145 --> 00:38:12,322
شخصیت عجیبش رو میفهمی
677
00:38:12,835 --> 00:38:14,959
با این حال، رسیدن به رتبه های بالا چیز بدی نیست، نه؟
678
00:38:15,070 --> 00:38:16,030
اما نامه ش رو نگاه کن
679
00:38:16,030 --> 00:38:17,186
پر از شکایت و ناامیدیه
680
00:38:17,360 --> 00:38:19,450
امپراتور ازش درباره ی آرزوهاش تو دربار پرسید
681
00:38:19,450 --> 00:38:21,650
گفت که هدفش اینه که تو ده سال آینده
682
00:38:21,650 --> 00:38:22,497
بشه دبیر کل و
683
00:38:22,522 --> 00:38:23,577
اصلاحات دربار رو انجام بده
684
00:38:23,608 --> 00:38:24,696
آرزوهای جسورانه ای داره
685
00:38:24,903 --> 00:38:26,301
این که یه نمایش تئاتر نیست
686
00:38:26,326 --> 00:38:27,518
آرزوش خیلی گنده ست
687
00:38:27,571 --> 00:38:28,711
امپراتور سرزنشش کرده و گفته که
688
00:38:28,736 --> 00:38:30,428
خیلی بلندپروازه، دنبال شهرت و قدرته
689
00:38:30,526 --> 00:38:33,630
اصلاح دربار باعث میشه همهٔ مقامات دربار مشکلدار به نظر برسن
690
00:38:33,655 --> 00:38:34,825
کی حاضره اون رو تحمل کنه؟
691
00:38:36,650 --> 00:38:38,360
اعلیحضرت اون رو برترین محقق اعلام نکرد
692
00:38:38,490 --> 00:38:40,150
یا اجازه نداد به مکتب هانلین ملحق بشه
693
00:38:40,450 --> 00:38:42,360
بلکه برای نظارت بر اوضاع فوتینگ فرستادش
694
00:38:42,650 --> 00:38:44,150
با غروری که داره
695
00:38:44,570 --> 00:38:45,700
نمیتونه زیاد تحمل کنه
696
00:38:46,110 --> 00:38:47,030
بیخیال
697
00:38:47,291 --> 00:38:48,121
کسی مثل اون نمیتونه
698
00:38:48,146 --> 00:38:49,820
به عنوان شوهر وارد خاندان ژائو بشه
699
00:38:49,979 --> 00:38:51,273
وگرنه تا عمرم نمیتونم اون رو درک کنم
700
00:38:52,280 --> 00:38:53,452
نمیخوری؟
701
00:38:53,767 --> 00:38:55,767
نه اول میخوام به نامه ش جواب بدم
702
00:39:10,990 --> 00:39:18,320
[با احترام به آسمان و حکمت نیاکان]
703
00:39:18,393 --> 00:39:19,130
اعلیحضرت
704
00:39:20,016 --> 00:39:21,392
بخاطر سوءاستفاده از قدرت
705
00:39:21,417 --> 00:39:23,486
و رفتار بی پروای ارباب دینگ بود
706
00:39:23,511 --> 00:39:25,931
که فوتینگ پر از مقامات فاسد شد
707
00:39:25,956 --> 00:39:28,126
و درنهایت منجر به سیل و رنج مردم شد
708
00:39:28,151 --> 00:39:30,401
از همه میخوام فردا درخواست استیضاح
709
00:39:30,426 --> 00:39:32,567
ارباب دینگ رو به خاطر سوءاستفاده از قدرت و بی پروایشش
710
00:39:32,592 --> 00:39:33,449
ارائه بدن
711
00:39:36,866 --> 00:39:37,664
چشم-
چشم-
712
00:39:37,689 --> 00:39:39,275
مطمئنی که اشتباه نکردی، درسته؟
713
00:39:39,820 --> 00:39:42,400
[لیانگ جی فانگ، وزیر دارایی]
این تأثیر ارباب دینگ بود که
714
00:39:42,650 --> 00:39:46,150
تجارت دریایی فوتینگ برای ده سال بدون حادثه ادامه داشت
715
00:39:46,310 --> 00:39:47,293
یعنی میگی
716
00:39:46,334 --> 00:39:47,994
[دبیر کل دیوان عالی،وو یی فن]
717
00:39:47,631 --> 00:39:49,793
فقط کار ارباب دینگ بوده؟
718
00:39:50,086 --> 00:39:50,956
بیاین
719
00:39:51,570 --> 00:39:53,450
پدرت وزیر نیروعه
720
00:39:53,490 --> 00:39:56,022
[گو یو، ارباب جوان یون یانگ]
فقط به پدرت بگو که ارباب دینگ رو به خاطر تنبلی و استبداد در حکومت داری سرزنش کنه
721
00:39:56,047 --> 00:39:56,971
خیلی خب
722
00:39:57,320 --> 00:39:59,490
پدر تو هم معاون وزیر داراییه
723
00:39:59,515 --> 00:40:01,375
بگو ارباب دینگ به زن و خانواده اش بی توجهی میکنه
724
00:40:01,400 --> 00:40:02,192
تنبل و استبدادیه
725
00:40:02,400 --> 00:40:03,780
تنبل و استبدادیه
726
00:40:03,805 --> 00:40:05,175
به زن و خانواده اش بی توجهه
727
00:40:05,766 --> 00:40:06,950
قاطیش کرده که
728
00:40:06,950 --> 00:40:07,666
...پدر تو
729
00:40:09,650 --> 00:40:10,636
همون اشتباه خوبه
730
00:40:10,950 --> 00:40:12,700
حکومت تنبل و استبدادی ارباب دینگ
731
00:40:12,818 --> 00:40:14,320
باید مجازات بشه
732
00:40:14,320 --> 00:40:16,530
باید به مرزهای دور فرستاده بشه
733
00:40:16,530 --> 00:40:18,490
تا دیگه مشکلی پیش نیاره
734
00:40:18,490 --> 00:40:20,570
ارباب دینگ فرمانده ارتش دینگه
735
00:40:20,570 --> 00:40:22,030
ولی اون به زن و خانواده ش بی توجهی میکنه
736
00:40:22,030 --> 00:40:23,110
و دیگران رو مورد سوءاستفاده قرار میده
737
00:40:23,110 --> 00:40:24,450
[ژو سی یوآن، امپراتور]
که هیچ وارثی نداره
738
00:40:24,450 --> 00:40:26,610
که این هم باعث میشه بی احترامی به پدرش باشه
739
00:40:26,745 --> 00:40:28,660
من باید با شما مخالفت کنم، جناب وزیر
740
00:40:28,873 --> 00:40:31,663
اختلاس حقوق نظامی توسط ارتش دینگ جرم سنگینیه
741
00:40:32,110 --> 00:40:33,085
از اعلیحضرت میخوام
742
00:40:33,110 --> 00:40:34,125
اون رو شدیدا مجازات کنن
743
00:40:34,246 --> 00:40:35,626
تا از کشور حفاظت بشه
744
00:40:36,710 --> 00:40:38,253
دقیقا عین حرفایی که خواستی رو زدم
745
00:40:38,833 --> 00:40:40,163
اما هنوز نفهمیدم
746
00:40:40,490 --> 00:40:41,700
حالا بگذریم از استیضاح
747
00:40:41,990 --> 00:40:43,530
اتهاماتی که از هر دو طرف مطرح میشه
748
00:40:43,570 --> 00:40:44,610
با هم تناقض داره
749
00:40:44,610 --> 00:40:45,740
این همون چیزیه که میخواستم
750
00:40:46,117 --> 00:40:47,250
وقتی اعلیحضرت ببینه که
751
00:40:47,275 --> 00:40:48,650
دارن اتهامات بی پایه و اساس میزنن
752
00:40:48,650 --> 00:40:50,650
خودشون میفهمن که دایی یه مقام وفاداره
753
00:40:50,650 --> 00:40:51,780
هیچ جناحی هم نداره و
754
00:40:51,990 --> 00:40:54,200
شک و بی اعتمادی اش به طور طبیعی کم میشه
755
00:40:58,780 --> 00:41:00,110
تناقض دارن
756
00:41:01,990 --> 00:41:03,490
کاملا بی معنیه
757
00:41:11,650 --> 00:41:12,780
اعلیحضرت
758
00:41:28,450 --> 00:41:30,400
وزیر وو، وزیر وو
759
00:41:34,110 --> 00:41:36,320
روی صحبتم با شما نبود
760
00:41:36,650 --> 00:41:37,900
وقتی امپراتور پرسیدن
761
00:41:37,900 --> 00:41:40,150
مجبور شدم صادقانه صحبت کنم
762
00:41:42,280 --> 00:41:43,820
صادقانه، هان؟
763
00:41:44,517 --> 00:41:45,163
تا وقتی که
764
00:41:45,188 --> 00:41:46,337
برای ثبات دربار باشه
765
00:41:46,362 --> 00:41:47,571
مشکلی نداره
766
00:41:48,060 --> 00:41:50,430
اما این به مسائل بزرگ در جنوب شرقی مربوطه
767
00:41:51,429 --> 00:41:53,536
به وزارت تشریفات که ربطی نداره؟
768
00:41:56,638 --> 00:41:58,025
حالا که جشنواره قایق اژدها نزدیکه
769
00:41:58,649 --> 00:41:59,751
چطوره بری خونه ات
770
00:42:00,362 --> 00:42:03,805
و چند روزی استراحت کنی؟
771
00:42:07,542 --> 00:42:08,446
هر دستوری که
772
00:42:08,856 --> 00:42:10,586
شما بفرمایین اطاعت میکنم
773
00:42:41,900 --> 00:42:43,240
ارباب وو شان بیهوشن
774
00:42:43,240 --> 00:42:44,202
بانوی چهارم دستور دادن یکی
775
00:42:44,227 --> 00:42:45,296
ایشون رو به حیاط پشتی ببره
776
00:42:45,406 --> 00:42:46,226
چطور جرئت میکنی
777
00:42:46,251 --> 00:42:47,673
به تنها نوه ی وزیر وو آسیب بزنی؟
778
00:42:47,698 --> 00:42:49,875
تا وقتی طبیب بیاد ارباب جوان میمیرن
779
00:42:50,046 --> 00:42:52,449
دو ژائو، میخوای کل خاندانو به کشتن بدی؟
780
00:42:52,789 --> 00:42:54,199
از اونجایی که میتونی چهره خوانی کنی
781
00:42:54,224 --> 00:42:55,467
میدونی که من دروغ نمیگم
782
00:42:55,829 --> 00:42:57,209
میتونم نجاتش بدم
783
00:42:57,328 --> 00:44:59,900
◈✥━━━━══ارائه ای از تیم ترجمه ی اختصاصی کـره فـا══━━━━✥◈
◈✥━━━━══ korefaacom ══━━━━✥◈
مترجم: Valda.Satur
=قسمت پنجم=
70117
Can't find what you're looking for?
Get subtitles in any language from opensubtitles.com, and translate them here.