All language subtitles for Memoir.of.a.Snail.2024.720p.10bit.WEBRip.6CH.x265.HEVC-PSA-Farsipersian
Afrikaans
Akan
Albanian
Amharic
Arabic
Armenian
Azerbaijani
Basque
Belarusian
Bemba
Bengali
Bihari
Bosnian
Breton
Bulgarian
Cambodian
Catalan
Cebuano
Cherokee
Chichewa
Chinese (Simplified)
Chinese (Traditional)
Corsican
Croatian
Czech
Danish
Dutch
English
Esperanto
Estonian
Ewe
Faroese
Filipino
Finnish
French
Frisian
Ga
Galician
Georgian
German
Greek
Guarani
Gujarati
Haitian Creole
Hausa
Hawaiian
Hebrew
Hindi
Hmong
Hungarian
Icelandic
Igbo
Indonesian
Interlingua
Irish
Italian
Japanese
Javanese
Kannada
Kazakh
Kinyarwanda
Kirundi
Kongo
Korean
Krio (Sierra Leone)
Kurdish
Kurdish (Soranî)
Kyrgyz
Laothian
Latin
Latvian
Lingala
Lithuanian
Lozi
Luganda
Luo
Luxembourgish
Macedonian
Malagasy
Malay
Malayalam
Maltese
Maori
Marathi
Mauritian Creole
Moldavian
Mongolian
Myanmar (Burmese)
Montenegrin
Nepali
Nigerian Pidgin
Northern Sotho
Norwegian
Norwegian (Nynorsk)
Occitan
Oriya
Oromo
Pashto
Polish
Portuguese (Brazil)
Portuguese (Portugal)
Punjabi
Quechua
Romanian
Romansh
Runyakitara
Russian
Samoan
Scots Gaelic
Serbian
Serbo-Croatian
Sesotho
Setswana
Seychellois Creole
Shona
Sindhi
Sinhalese
Slovak
Slovenian
Somali
Sundanese
Swahili
Swedish
Tajik
Tamil
Tatar
Telugu
Thai
Tigrinya
Tonga
Tshiluba
Tumbuka
Turkish
Turkmen
Twi
Uighur
Ukrainian
Urdu
Uzbek
Vietnamese
Welsh
Wolof
Xhosa
Yiddish
Yoruba
Zulu
Would you like to inspect the original subtitles? These are the user uploaded subtitles that are being translated:
1
00:02:49,639 --> 00:02:59,588
ارائهشده توسط وبسایت دیجیموویز
:.:.: DigiMoviez.Com :.:.:
2
00:02:59,590 --> 00:03:09,538
جهت اطلاع از جدیدترین آدرس سایت
:دیجیموویز را در شبکههای اجتماعی دنبال کنید
@DigiMoviez
3
00:03:09,765 --> 00:03:12,909
بدرود، پینکی
4
00:03:18,463 --> 00:03:20,405
!سیبزمینیها
5
00:03:24,297 --> 00:03:26,718
سیبزمینیها؟
6
00:03:26,747 --> 00:03:28,656
...سیبزمینیها
7
00:03:28,680 --> 00:03:30,035
...پینکی
8
00:03:30,061 --> 00:03:31,910
پینکی، منظورت چیـه؟
9
00:03:35,998 --> 00:03:38,015
پینکی
10
00:03:41,429 --> 00:03:44,379
« چالهی حسرتِ پینکی »
11
00:03:48,044 --> 00:04:03,131
« زیرنویس از علی محمدخانی، iredprincess و امیر ستارزاده »
::. H1tmaN & iredsub & AliMK_Sub .::
12
00:04:04,095 --> 00:04:06,358
آزاد باش، سیلویا
13
00:04:08,952 --> 00:04:10,286
نگران نباش
14
00:04:10,287 --> 00:04:11,683
من چیزیم نمیشه
15
00:04:11,684 --> 00:04:14,777
من همیشه اینقدر تنها نبودم
16
00:04:14,778 --> 00:04:17,698
کودکیم پُر از آدم بود
17
00:04:21,199 --> 00:04:24,221
بابام میگفت کودکی مثل زمان مَستی میمونه
18
00:04:24,222 --> 00:04:28,410
همه یادشونـه چیکار کردی، جز خودت
19
00:04:28,411 --> 00:04:31,236
ولی کودکی من اصلاً
مثل زمان مستی نبود، سیلویا
20
00:04:31,237 --> 00:04:33,265
،همه چی رو یادمـه
21
00:04:33,266 --> 00:04:36,459
از همون اولِ اول
22
00:04:36,460 --> 00:04:39,724
،همیشه احساسِ توی قفس بودن
23
00:04:39,725 --> 00:04:43,115
تنگی و امنیت رو دوست داشتم
24
00:04:45,148 --> 00:04:47,444
تولدِ بیش از موعد شوک بزرگی بود
25
00:04:47,445 --> 00:04:48,805
کامل پُخته نشده بودم و
26
00:04:48,806 --> 00:04:52,002
شبیه بچه خرگوشها بودم
27
00:04:52,901 --> 00:04:56,284
اسمم رو گذاشتن گریس پرودنس پادل
28
00:04:56,285 --> 00:04:59,629
برادر دوقلوم، گیلبرت
29
00:04:59,630 --> 00:05:02,025
پرستار گفت ما دو روحیم
30
00:05:02,026 --> 00:05:04,367
در یک بدن
31
00:05:04,368 --> 00:05:07,068
خوشم اومد
32
00:05:07,069 --> 00:05:10,406
تولدمون برای مادرم خیلی سخت بود و
33
00:05:10,642 --> 00:05:12,796
مُرد
34
00:05:13,783 --> 00:05:15,041
ما اومدیم بیرون از رَحِمش
35
00:05:15,066 --> 00:05:16,228
« انی پادل »
36
00:05:16,253 --> 00:05:18,954
اونم رفت توی قبرش
37
00:05:19,244 --> 00:05:21,300
حلزونهای مادر هم وقتی
بچههاشون به دنیا میان
38
00:05:21,325 --> 00:05:23,087
همین کار رو میکنن
39
00:05:23,987 --> 00:05:25,684
مگه نه، سیلویا؟
40
00:05:26,523 --> 00:05:28,805
« بیمارستان »
41
00:05:29,395 --> 00:05:30,993
،همینطور که بزرگتر میشدم
42
00:05:30,994 --> 00:05:33,529
درد و مصیبتهای جورواجوری رو پُشت سر گذاشتم
43
00:05:35,130 --> 00:05:39,034
تقی به توقی میخورد، میرفتم بیمارستان
44
00:05:39,035 --> 00:05:41,497
دکتر گفت مثل یه عروسک چینیام که
45
00:05:41,498 --> 00:05:44,173
حتی اگه بهش زُل بزنی هم میشکنه
46
00:05:45,242 --> 00:05:49,172
در نهایت، باید لب آویزونم رو درست میکردن
47
00:05:57,588 --> 00:05:59,381
اوضاع خوب پیش نرفت
48
00:06:02,580 --> 00:06:04,576
اونقدر خون از دست دادم که
49
00:06:04,577 --> 00:06:06,775
لازم بود بهم خون بزنن
50
00:06:06,776 --> 00:06:10,569
دکتر از گیلبرت خواست بهم خون بده
51
00:06:21,750 --> 00:06:23,215
اونم قبول کرد
52
00:06:23,216 --> 00:06:27,335
با اینکه فکر میکرد با اینکار کُشته میشه
53
00:06:27,336 --> 00:06:29,504
قبل از اینکه بمیرم چقدر وقت دارم؟
54
00:06:30,674 --> 00:06:33,030
سریع بهش توضیح دادن که نمیمیره
55
00:06:33,031 --> 00:06:35,023
بدنش خون تازه تولید میکنه
56
00:06:37,225 --> 00:06:39,721
اون شب به قهرمانِ همه تبدیل شد
57
00:06:39,722 --> 00:06:42,022
مخصوصاً من
58
00:06:42,720 --> 00:06:44,082
،بابام برای اینکه خوشحالم کنه
59
00:06:44,083 --> 00:06:47,178
جعبهی جواهرات قدیمیِ مامان رو بهم داد
60
00:06:54,869 --> 00:06:57,267
داخلش، کلکسیونی از حلزونها و
61
00:06:57,268 --> 00:06:59,595
حلقهاش بود
62
00:06:59,596 --> 00:07:01,873
اون هم عاشق حلزونها بود و
63
00:07:02,019 --> 00:07:04,054
نرمتنشناسی هم خونده
64
00:07:04,620 --> 00:07:06,345
با خودم گفتم بهتره حلقه دستِ گیلبرت باشه
65
00:07:07,105 --> 00:07:10,581
تا زمانی که بمیرم اینو از دستم
در نمیارم، گریسی
66
00:07:13,753 --> 00:07:16,433
« کارگروهِ مسکنسازیِ کالین جیوود »
67
00:07:34,372 --> 00:07:35,789
« سالار مگسها اثر ویلیام گلدینگ »
68
00:07:35,815 --> 00:07:37,364
« چرخهی زندگیِ حلزونها اثر تادئوس ویلیامز »
69
00:07:37,825 --> 00:07:40,247
،علیرغم بدبختیهام، سیلویا
70
00:07:40,272 --> 00:07:44,493
من به نیمهی پُر لیوان و
روزنههای امید باور داشتم
71
00:07:44,494 --> 00:07:47,867
ولی گیلبرت همیشه منفینگر بود
72
00:07:48,331 --> 00:07:51,308
یادمـه اکثر اوقات ناراحت بود
73
00:07:51,333 --> 00:07:54,620
انگار یه رازی داشت که
دوست داشت بگه
74
00:07:55,086 --> 00:07:59,382
اون ترکیبی از هولدن کالفیلد، جیمز دین و
75
00:07:59,407 --> 00:08:01,368
چارلی براون در یه کالبد بود
76
00:08:01,990 --> 00:08:03,868
به مردم به چشم تهدید نگاه میکرد
77
00:08:04,174 --> 00:08:08,653
تو مدرسه، همیشه جنگجو و محافظ من بود
78
00:08:08,654 --> 00:08:11,151
صورت خرگوشی، صورت خرگوشی
79
00:08:11,152 --> 00:08:13,461
صورت خرگوشی، صورت خرگوشی
80
00:08:15,635 --> 00:08:17,164
بده ببینم
81
00:08:18,059 --> 00:08:19,436
« دستشوییِ پسرانه »
82
00:08:26,426 --> 00:08:28,161
آهای، کودنها
83
00:09:12,657 --> 00:09:14,796
توانسته ترکیبی از مرغ و...
زرافه را پرورش دهد
84
00:09:14,797 --> 00:09:16,130
گفت که این موجود تخم میگذارد و
85
00:09:16,131 --> 00:09:17,769
گردنِ بسیار درازی دارد
86
00:09:17,770 --> 00:09:20,371
،خونهمون پناهگاهِ ما بود
87
00:09:20,372 --> 00:09:22,840
جایی که توش احساس امنیت میکردیم و
88
00:09:22,865 --> 00:09:26,544
کتابهامون رو میخوندیم و
سریالهای موردعلاقهمون رو میدیدیم
89
00:09:26,954 --> 00:09:28,097
« دو رانی »
90
00:09:28,122 --> 00:09:30,040
« اتاق گریسی »
91
00:09:30,119 --> 00:09:33,460
عاشق اتاق خوابم بودم
92
00:09:33,485 --> 00:09:38,909
اونجا همه چیز سر جای خودش بود
93
00:09:39,432 --> 00:09:41,816
زوایای مُنظم برام خیلی مایهی آسودگی بود
94
00:09:42,004 --> 00:09:44,546
همینطور حلزونهام، سیلویا
95
00:09:45,600 --> 00:09:48,200
،اونا دوستام بودن
96
00:09:48,201 --> 00:09:51,277
واسه همین تعداد بیشتری ازشون ساختم
97
00:09:51,278 --> 00:09:53,820
،میدونستم هرگز ترکم نمیکنن
98
00:09:53,821 --> 00:09:55,594
بهم صدمه نمیزنن
99
00:09:56,634 --> 00:09:58,206
یا نمیمیرن
100
00:10:00,244 --> 00:10:02,553
مُردن آدما رو دوست نداشتم
101
00:10:04,896 --> 00:10:07,196
دلم میخواست نجاتشون بدم
102
00:10:07,197 --> 00:10:09,276
بیخانمانها رو نجات بدم
103
00:10:10,244 --> 00:10:12,787
بیخانمان موردعلاقهام جیمز بود
104
00:10:16,299 --> 00:10:19,174
،یه کریسمس
سر تا پاشو تزئین کردم تا
105
00:10:19,175 --> 00:10:21,615
یکمی حس و حال کریسمس بگیره و خوشحال بشه
106
00:10:23,232 --> 00:10:24,852
عاشق چاییاش بود
107
00:10:24,876 --> 00:10:25,958
« ویسکی »
108
00:10:32,103 --> 00:10:36,845
آفرین، صاریغ کوچولو. آفرین
109
00:10:38,092 --> 00:10:39,754
اون یه زمانی قاضی بود ولی
110
00:10:39,755 --> 00:10:42,561
به خاطر خودارضایی تو دادگاه برکنار شد
111
00:10:44,760 --> 00:10:46,418
،اون زمانها
112
00:10:46,419 --> 00:10:49,123
فکر میکردم خودارضایی یعنی اینکه
غذات رو کاملاً بجویی
113
00:10:50,617 --> 00:10:51,902
یه بار بهم گفت که
114
00:10:51,903 --> 00:10:55,286
خودارضایی سارقِ زمانـه
115
00:11:01,008 --> 00:11:03,676
جیمز اولین حلزون واقعیم رو بهم داد
116
00:11:04,929 --> 00:11:06,865
مامان تو، سیلویا
117
00:11:09,204 --> 00:11:11,184
بهم گفت بذارمش توی یه شیشهی بزرگ و
118
00:11:11,969 --> 00:11:13,634
بهش وجیمایت بدم
119
00:11:13,668 --> 00:11:15,209
« وجیمایت »
120
00:11:15,235 --> 00:11:17,585
،در حالی که من مشغول نجاتِ دنیا بودم
121
00:11:18,083 --> 00:11:20,467
گیلبرت میخواست از بندش رها بشه
122
00:11:21,497 --> 00:11:23,519
بقیه رو آزاد کنه
123
00:11:24,562 --> 00:11:25,735
« میلدرد »
124
00:11:28,764 --> 00:11:32,680
یه بار، طوطی کاکلیِ همسایهمون رو
فراری داد
125
00:11:37,721 --> 00:11:39,745
!پرواز کن، میلدرد
!یالا، پرواز کن
126
00:11:45,055 --> 00:11:46,680
!خداحافظ، میلدرد
127
00:11:46,681 --> 00:11:49,896
گیلبرت گفت تابحال میلدرد رو
اینقدر خوشحال ندیده بوده
128
00:11:54,216 --> 00:11:56,933
،یا مشغول آزاد کردن حیوونها بود
129
00:11:56,934 --> 00:11:58,821
یا داشت نجاتشون میداد
130
00:12:00,679 --> 00:12:03,568
به خطراتش اهمیتی نمیداد
131
00:12:06,223 --> 00:12:08,042
!نجاتش میدم، گریسی
132
00:12:12,894 --> 00:12:14,757
!گیلبرت
133
00:12:20,868 --> 00:12:22,694
!یالا، رفیق
134
00:12:34,673 --> 00:12:36,811
!اینجا، گریسی
135
00:12:40,353 --> 00:12:43,184
گیلبرت اونقدر حیوونها رو دوست داشت که
136
00:12:43,185 --> 00:12:45,886
گیاهخوار شد
137
00:12:51,090 --> 00:12:54,664
حالا یه دوستپسر داره
138
00:12:59,304 --> 00:13:01,836
ببین، گریسی، همدیگه رو بغل کردن
139
00:13:08,311 --> 00:13:10,413
!تخم گذاشتن، ایول
140
00:13:10,414 --> 00:13:12,910
خانوادهی کوچیکِ خودمون رو ساختیم
141
00:13:12,911 --> 00:13:15,948
!از تخم در اومدن، گریسی
!بچه حلزون
142
00:13:17,357 --> 00:13:21,456
تو رو از بقیه بیشتر دوست داشتم، سیلویا
143
00:13:21,457 --> 00:13:25,560
مارپیچِ صدفت برخلافِ بقیه بود
144
00:13:25,981 --> 00:13:29,524
گیلبرت اسمت رو از روی
نویسندهی موردعلاقهی مامانمون گذاشت
145
00:13:29,551 --> 00:13:30,852
« حباب شیشهای اثر سیلویا پلات »
146
00:13:34,551 --> 00:13:37,435
،ولی ویژگی منحصر به فردِ گیلبرت
147
00:13:38,062 --> 00:13:41,665
عشقش به آتیش بود
148
00:13:43,279 --> 00:13:45,109
میخواست بخورتش
149
00:13:48,815 --> 00:13:52,786
ساعتها وقتش رو صرف آتیشبازی میکرد
150
00:14:17,491 --> 00:14:21,481
یادمـه همیشه بوی کبریت سوخته میداد
151
00:14:21,508 --> 00:14:23,275
« ناطور دشت اثر جی. دی. سلینجر »
152
00:14:23,300 --> 00:14:26,465
تو مدرسه دخترا واسش غش و ضعف میکردن
153
00:14:26,490 --> 00:14:29,553
اون شمع بود و دخترا پروانه
154
00:14:30,725 --> 00:14:34,758
ولی بیشتر به مطالعه و جادو علاقه داشت
155
00:14:35,192 --> 00:14:38,195
گمونم فقط میخواست ناپدید بشه
156
00:14:38,556 --> 00:14:41,365
و تمام پول توجیبیاش رو
تو مغازهی برت خرج میکرد
157
00:14:45,543 --> 00:14:46,544
« لوازم شعبدهبازیِ برت »
158
00:14:47,771 --> 00:14:49,772
برت از اون آدمایی بود که
159
00:14:49,773 --> 00:14:53,207
پدر و مادرها میگن ازشون دوری کنید، سیلویا
160
00:14:53,208 --> 00:14:56,914
یکی که ممکنه بهت آبنباتِ
آبپزشده تعارف کنه
161
00:15:00,156 --> 00:15:02,519
برت به هر چیزی میخورد اِلا جادو
162
00:15:08,196 --> 00:15:09,798
« بستهی ۱۰۰تایی فشفشه »
163
00:15:11,284 --> 00:15:12,989
رؤیای گیلبرت این بود که
164
00:15:13,014 --> 00:15:15,478
یه روزی یه شعبدهباز خیابونی
تو پاریس بشه
165
00:15:16,819 --> 00:15:18,333
« گیلبرت پادلِ شگفتانگیز »
166
00:15:26,546 --> 00:15:28,308
!ببین، گریسی
167
00:15:29,943 --> 00:15:32,114
همیشه درحال تمرین بود
168
00:15:34,856 --> 00:15:36,491
!لعنتی
169
00:15:40,492 --> 00:15:42,860
اکثر اوقات هم خودش رو میسوزوند
170
00:15:45,995 --> 00:15:48,392
به خاطر جرقهها دستهامون زخم شده بود و
171
00:15:48,417 --> 00:15:51,220
وقتی دستهامون رو کنار هم میذاشتیم
172
00:15:51,285 --> 00:15:53,765
شبیه یه صورت خندان میشدن
173
00:15:53,834 --> 00:15:55,407
!ببین، گریسی
174
00:15:55,746 --> 00:15:58,770
وقتی این کار رو میکردیم
احساس خیلی خوبی میداد
175
00:15:58,991 --> 00:16:01,526
احساساتمون یکی میشدن
176
00:16:03,389 --> 00:16:05,560
خیلی از دوقلوها این رو میگن، سیلویا
177
00:16:05,585 --> 00:16:07,581
و حقیقت داره
178
00:16:07,582 --> 00:16:09,683
،من تمام احساساتش رو حس میکردم
179
00:16:09,684 --> 00:16:13,751
شادی و غمش
180
00:16:13,752 --> 00:16:15,052
که ظاهراً چهارمین
181
00:16:15,053 --> 00:16:18,156
عضو خانوادهی ما بود
182
00:16:18,157 --> 00:16:21,124
مرگ مادرم یه خلاء تو زندگیمون ایجاد کرد
183
00:16:21,125 --> 00:16:23,566
بابام سعی کرد اون خلاء رو پُر کنه ولی
184
00:16:23,567 --> 00:16:26,335
اون هم مشکلات خودش رو داشت
185
00:16:27,656 --> 00:16:28,945
« موشها و آدمها اثر جان استاینبک »
186
00:16:28,970 --> 00:16:30,648
بابام فرانسوی بود و
187
00:16:30,702 --> 00:16:35,047
یه زمانی یه انیمیشنساز تو پاریس بود
188
00:16:35,048 --> 00:16:36,983
با یه دوربین بولکس قدیمی
189
00:16:37,008 --> 00:16:39,144
کلی فیلم استاپموشن ساخته
190
00:16:41,650 --> 00:16:44,217
گاهی برامون پخششون میکرد
191
00:16:52,099 --> 00:16:54,131
،برای اینکه پول ساخت آثارش رو در بیاره
192
00:16:54,284 --> 00:16:56,251
تو خیابونها نمایش اجرا میکرد
193
00:16:59,875 --> 00:17:01,173
سلام، خانمها و آقایون
194
00:17:01,198 --> 00:17:03,306
من پرسی پادلِ شگفتانگیز هستم
195
00:17:03,331 --> 00:17:04,556
مامان اونو تو سفری که
196
00:17:04,581 --> 00:17:06,438
از مجلهی «هفتهنامهی زنان» بُرده بود دید
197
00:17:06,492 --> 00:17:07,760
« پرسی پادلِ شگفتانگیز »
198
00:17:16,027 --> 00:17:18,124
پایان نمایش، خانمها و آقایون
199
00:17:23,892 --> 00:17:25,855
!واو
200
00:17:25,880 --> 00:17:28,266
سلام، خانم حلزونی
201
00:17:34,205 --> 00:17:36,973
!خدای من
202
00:17:39,938 --> 00:17:41,171
عاشق شدن و
203
00:17:41,172 --> 00:17:43,708
بابام باهاش برگشت استرالیا
204
00:17:47,995 --> 00:17:51,164
سلام! من پرسی پادلِ شگفتانگیز هستم
(خیابون برانزویک)
205
00:17:52,505 --> 00:17:53,734
!جقی
206
00:17:55,494 --> 00:17:57,326
!آهای... مراقب باش
207
00:18:08,001 --> 00:18:11,019
وقتی که حرفهی کاریِ بابام توسط
یه رانندهی مست به پایان رسید
208
00:18:11,044 --> 00:18:13,335
مادرم تازه حامله شده بود
209
00:18:13,336 --> 00:18:18,047
دیگه هرگز نتونست شعبدهبازی کنه و
از کمر به پایین فلج شد
210
00:18:18,048 --> 00:18:20,082
،بعدش، کمکم
211
00:18:20,083 --> 00:18:21,548
،الکلی شد
212
00:18:21,549 --> 00:18:24,512
درست مثل همون یارویی که
با ماشین زیرش کرد
213
00:18:25,489 --> 00:18:28,389
ما همیشه مشکلات مالی داشتیم
214
00:18:28,390 --> 00:18:30,471
بعد از تصادفش بیشتر هم شدن
215
00:18:30,479 --> 00:18:31,589
« باتری مارشال »
216
00:18:31,753 --> 00:18:35,069
حقوق بازنشستگیش به زور
پول باتریهای ویلچرش میشد
217
00:18:37,552 --> 00:18:38,819
برنده شدن تو برگههای شانسی
218
00:18:38,952 --> 00:18:41,764
تنها چیزی بود که امید رو
در دلش زنده نگه داشته بود
219
00:18:41,883 --> 00:18:44,551
همه جای خونه پر از برگهی شانسی بود
220
00:18:46,252 --> 00:18:48,122
،تازه این که چیزی نیست
221
00:18:48,149 --> 00:18:50,584
بعضی وقتا تو خواب نفسش بند میومد
222
00:18:58,050 --> 00:19:00,220
باید دست میزدیم تا بیدار بشه
223
00:19:16,768 --> 00:19:18,264
،علیرغم فلاکتهامون
224
00:19:19,079 --> 00:19:21,882
پیوند خانوادگیمون قوی بود و
225
00:19:22,809 --> 00:19:25,376
کلی خوش میگذروندیم
226
00:19:25,377 --> 00:19:26,747
!آماده
227
00:19:27,471 --> 00:19:29,566
« قصابیِ بَری - بانک ویکتوریا »
228
00:19:34,049 --> 00:19:37,756
شادترین روزمون وقتی بود که
سوار ترنهواییِ «ملاقهی بزرگ» شدیم
229
00:19:37,789 --> 00:19:38,790
« شهربازی جونا »
230
00:19:41,517 --> 00:19:43,182
ترسناک بود
231
00:19:43,830 --> 00:19:46,767
ترسناک بود چون صد سالش بود
232
00:19:49,468 --> 00:19:51,467
،بابا احساس زنده بودن میکرد
233
00:19:51,468 --> 00:19:53,199
از بندِ جسم و بدنش رها شده بود
234
00:20:00,694 --> 00:20:02,186
،دلش میخواست وقتی که مُرد
235
00:20:02,273 --> 00:20:06,285
سوار ملاقهی بزرگ بشیم و
خاکسترش رو از اون بالا پخش کنیم
236
00:20:06,919 --> 00:20:08,807
اون روز حتی بهترم شد
237
00:20:08,832 --> 00:20:12,678
وقتی که تو راه برگشت گیلبرت
روی زمین یه برگهی شانسی پیدا کرد
238
00:20:12,752 --> 00:20:14,619
!بیست دلار برنده شدیم
239
00:20:15,715 --> 00:20:17,466
واسه همین بابام ۲۰تا دیگه خرید
240
00:20:19,090 --> 00:20:21,931
حیف شد، بابا
241
00:20:21,932 --> 00:20:24,169
خیلی بدش میومد که
ما باید تر و خُشکش میکردیم
242
00:20:27,368 --> 00:20:32,203
گمونم قفسش بدنش بود
243
00:20:32,204 --> 00:20:35,071
لیوان اون خالی یا پُر نبود
244
00:20:35,072 --> 00:20:37,047
صرفاً... یه لیوان بود
245
00:20:38,188 --> 00:20:39,262
« !مال پرسیـه، دست نزنید »
246
00:20:39,287 --> 00:20:42,652
علاوه بر اینا به بافتن و
آبنبات ژلهایِ سیاه هم اعتیاد داشت
247
00:20:43,449 --> 00:20:45,715
اون کسی بود که کلاه حلزونیم رو بافت و
248
00:20:45,716 --> 00:20:49,291
این چشمهای خوشگل رو
توپهای شعبدهبازی قدیمیش درست کرد
249
00:20:50,521 --> 00:20:52,828
آبنبات ژلهایها باعث میشدن
زبونش سیاه بشه و
250
00:20:52,829 --> 00:20:54,364
...نفسش بوی
251
00:20:54,365 --> 00:20:56,300
تخم رازیانه بده
252
00:20:56,301 --> 00:20:57,427
ببین، گریسی
253
00:20:57,428 --> 00:20:58,702
وقتی که خودش رو به خواب میزد
254
00:20:58,703 --> 00:21:01,032
آبنباتها رو روی سرش میچیدیم
255
00:21:01,033 --> 00:21:02,973
اجازه میداد همچین کارایی بکنیم
256
00:21:08,441 --> 00:21:10,909
اجازه داشتیم هر کاری میخوایم بکنیم، سیلویا
257
00:21:14,531 --> 00:21:18,115
میگفت کودکی بهترین فصلِ زندگیـه
258
00:21:18,140 --> 00:21:21,580
ابدی نیست ولی
همه لیاقت دارن یه خوبشو بگذرونن
(چسب)
259
00:21:21,605 --> 00:21:24,061
!پسرم
260
00:21:24,086 --> 00:21:25,971
!آفرین، گیلبرت
261
00:21:26,062 --> 00:21:30,059
خیلی افتخار میکرد که
گیلبرت میخواد اجراکننده بشه و
262
00:21:30,060 --> 00:21:32,028
پا جای پای اون بذاره
263
00:21:34,271 --> 00:21:37,270
!آفرین
264
00:21:37,547 --> 00:21:40,542
اون شب، جعبهی جواهرات مامان رو آوردیم و
265
00:21:40,567 --> 00:21:42,610
تا میتونستیم آهنگ خوندیم
266
00:21:42,611 --> 00:21:44,645
♪ چکاوک مهربون... ♪
267
00:21:44,646 --> 00:21:47,781
♪ چکاوک، میگیرمت ♪
268
00:21:47,782 --> 00:21:50,683
♪ ...سرت رو قطع میکنم ♪
269
00:21:50,684 --> 00:21:52,654
♪ ...سرت رو قطع میکنم ♪
270
00:21:52,655 --> 00:21:54,522
♪ !سرت رو! سرت رو ♪
271
00:21:54,523 --> 00:21:56,556
♪ !چکاوک! چکاوک ♪
272
00:21:56,557 --> 00:21:58,724
♪ ...او او او ♪
273
00:22:02,395 --> 00:22:04,767
عجب بادگلویی، بابا
274
00:22:04,768 --> 00:22:07,562
بعدش، بابا دوربین قدیمی بولکسش رو آورد و
275
00:22:07,563 --> 00:22:10,699
بهم یاد داد چطوری انیمیشن بسازم
276
00:22:14,998 --> 00:22:18,134
من هم میخواستم مثل اون
یه انیمیشنساز بشم
277
00:22:21,114 --> 00:22:24,155
واسه حُسن ختام اون شب هم
یه مسابقه گذاشتیم تا
278
00:22:24,180 --> 00:22:27,046
ببینیم کی بهترین مدل مو رو درست میکنه
279
00:22:30,018 --> 00:22:31,323
من بُردم
280
00:22:34,863 --> 00:22:36,728
...سکوتِ اون شب رو یادمـه
281
00:22:37,054 --> 00:22:38,712
« خوشههای خشم اثر جان استاینبک »
282
00:22:38,737 --> 00:22:41,436
،خاطراتِ بینظیرِ اون روز
(هنرمند گرسنگی اثر فرانتس کافکا)
283
00:22:41,437 --> 00:22:43,334
تازهی تازه تو ذهنمون بود
(خاطرات یک گیشا اثر آرتور گلدن)
284
00:22:45,414 --> 00:22:48,949
...یه روز بسیار باارزش
285
00:22:50,038 --> 00:22:51,637
ولی گذرا
286
00:23:17,838 --> 00:23:19,832
...با اینکه دست زدیم
287
00:23:20,674 --> 00:23:22,540
...ولی این بار
288
00:23:22,541 --> 00:23:24,777
بابا هرگز بیدار نشد
289
00:23:35,758 --> 00:23:38,320
،پولِ یه مراسم ختم درستحسابی رو نداشتیم
290
00:23:38,321 --> 00:23:41,686
،واسه همین دولت جنازهشو سوزوند
291
00:23:41,687 --> 00:23:46,096
خاکسترش رو توی یه جعبهی کارتنی بهمون دادن
292
00:23:46,518 --> 00:23:48,921
ریختمش داخل شیشهی آبنبات ژلهایهاش
293
00:23:48,946 --> 00:23:50,160
« روحت شاد پرسی پادل »
« بهترین بابای دنیا »
294
00:23:50,185 --> 00:23:51,549
مطمئنم خوشش میومد
295
00:24:01,153 --> 00:24:03,515
بهزیستی اومد تا ما رو ببره
(دنیس فلوید از بهزیستی)
296
00:24:03,656 --> 00:24:06,159
یالا، شما دوتا. بزنید بریم
297
00:24:07,989 --> 00:24:09,918
و قرار بود ما رو به پرورشگاههای جدا
298
00:24:09,919 --> 00:24:12,058
تو ایالتهای متفاوت بفرستن
299
00:24:14,892 --> 00:24:16,191
،نه فامیلی داشتیم
300
00:24:16,192 --> 00:24:18,861
نه کسی حاضر بود که
،دوقلو به فرزندی قبول کنه
301
00:24:18,862 --> 00:24:21,892
مخصوصاً دوقلوهای عجیبی مثل ما
302
00:24:30,171 --> 00:24:32,508
مراقبش باش، گیلبرت
303
00:24:40,822 --> 00:24:44,119
بجنید. خداحافظی کنید
304
00:24:44,120 --> 00:24:46,451
خداحافظ، گریسی
305
00:24:46,811 --> 00:24:48,406
خداحافظ، گیلبرت
306
00:24:48,847 --> 00:24:51,182
« گریهوند، مردم رو به هم نزدیک میکنیم »
307
00:24:54,001 --> 00:24:57,432
اون آخرین باری بود که برادرم رو دیدم
308
00:24:57,433 --> 00:25:01,502
آخرین باری که بوی کبریت سوختهی
روی بدنش رو حس کردم
309
00:25:07,312 --> 00:25:10,514
فرصت این رو پیدا نکردیم تا
خاکستر بابا رو از روی ملاقهی بزرگ پخش کنیم
310
00:25:18,958 --> 00:25:21,219
زندگیمون زیر و رو
311
00:25:21,220 --> 00:25:24,389
و مشقتبار شده بود، سیلویا
312
00:25:24,390 --> 00:25:27,627
چارهای نداشتیم جز اینکه رو به جلو حرکت کنیم
313
00:25:27,628 --> 00:25:29,281
رو به بالا
314
00:25:29,306 --> 00:25:30,667
رو به کنار
315
00:25:31,906 --> 00:25:35,128
« به کانبرا، امنترین شهر استرالیا، خوش اومدید »
316
00:25:35,202 --> 00:25:39,042
،من رو فرستادن پیش یه زوجِ بیبچه تو کانبرا
317
00:25:39,043 --> 00:25:42,608
شهری که سه سال پشت سر هم
جایزهی امنترین شهر رو بُرده بود
318
00:25:44,475 --> 00:25:47,098
بعضیا حتی موقع رانندگی هم
کلاه ایمنی میذاشتن
319
00:25:49,956 --> 00:25:52,071
« چیپسی به شکل الویس پیدا شد »
320
00:25:53,292 --> 00:25:57,127
اون قدیما، کانبرا مثل الان
جای هیجانانگیزی نبود
321
00:25:59,693 --> 00:26:04,332
گمونم «آروم گرفتن» کلمهی درستی
واسهی وصف احساسم تو اون زمان نیست
322
00:26:05,201 --> 00:26:08,236
ضربهی روحی خورده» کلمهی درستتریـه»
323
00:26:10,239 --> 00:26:13,340
جدایی از گیلبرت مضطربم کرده بود
324
00:26:15,045 --> 00:26:17,405
،ولی تو و خواهر برادرهات، سیلویا
325
00:26:17,873 --> 00:26:20,110
شما زندگی رو برام راحتتر کردید
326
00:26:23,009 --> 00:26:24,677
چقدر خوشگل شده
327
00:26:26,015 --> 00:26:29,218
،پدر و مادر جدیدم
،ایان و نارل
328
00:26:29,649 --> 00:26:32,726
به قدر کافی... خوب بودن
329
00:26:32,727 --> 00:26:34,029
اون حسابدارهایِ
330
00:26:34,030 --> 00:26:36,102
کارخونهای بودن که
چراغ راهنمایی و رانندگی میساخت
331
00:26:36,253 --> 00:26:37,933
« بخش چراغهای راهنمایی و رانندگی »
332
00:26:37,958 --> 00:26:39,255
آدمای خیرخواهی بودن و
333
00:26:39,310 --> 00:26:41,164
معتادِ کتابهای خودیاری بودن
(زود خوب شو)
334
00:26:44,078 --> 00:26:45,963
!صبح بخیر -
!سلام -
335
00:26:46,881 --> 00:26:49,858
باور داشتن یه مقدار مناسب از عزت نفس
336
00:26:49,883 --> 00:26:51,224
درمانِ هر چیزیـه
337
00:26:51,251 --> 00:26:52,526
« جایزه برای شجاعترین دختر، گریس »
338
00:26:52,552 --> 00:26:55,776
هر هفته، یه لوح تقدیر جدید بهم میدادن
339
00:26:55,777 --> 00:26:59,220
!بچه کوچولومون. بهت افتخار میکنیم
340
00:27:00,020 --> 00:27:01,886
حالا، اینو ببین
341
00:27:01,887 --> 00:27:03,223
!هنر انگشتام
342
00:27:03,224 --> 00:27:05,886
آخر هفتهها، نتبال بازی میکردن
(بازی شبیه بسکتبال)
343
00:27:07,262 --> 00:27:09,525
گریسی، توپ رو میدی بهمون؟
344
00:27:09,526 --> 00:27:11,760
سعی کردن من رو هم وادار کنن
باهاشون بازی کنم
345
00:27:14,264 --> 00:27:15,896
برو که رفتیم
346
00:27:18,166 --> 00:27:19,231
!بگیرش
347
00:27:20,607 --> 00:27:21,836
!ای وای
348
00:27:23,178 --> 00:27:25,342
ایان! چه بلایی سرش اومد؟
349
00:27:25,343 --> 00:27:27,680
حق با توئـه، عزیزم -
عزیزم؟ -
350
00:27:27,681 --> 00:27:29,379
!داره کبود میشه
351
00:27:29,404 --> 00:27:31,177
گاهی تظاهر میکردم حملهی آسم
بهم دست داده
352
00:27:31,202 --> 00:27:33,314
!میگم، نارل، بهتره بری اسپری رو بیاری
353
00:27:33,315 --> 00:27:34,988
دروغ گفتن حس بدی داشت ولی
354
00:27:34,989 --> 00:27:37,582
به خودِ ورزش کردن حساسیت داشتم
355
00:27:37,583 --> 00:27:39,353
حالت خوبـه، عزیزم؟
356
00:27:39,354 --> 00:27:41,624
!نفس بکش، قندعسل، نفس بکش
357
00:27:49,368 --> 00:27:52,899
رنگ موردعلاقهشون بِژ بود
358
00:27:55,209 --> 00:27:58,406
حتی چندتا خوکچهی هندی هم داشتن که
اونا هم بِژ بودن
359
00:27:58,407 --> 00:28:01,511
خیلیخب، ما دیگه میریم، قندعسل
360
00:28:02,179 --> 00:28:04,415
فعلاً -
خداحافظ -
361
00:28:05,550 --> 00:28:08,116
شنبهها، میرفتن سوئیچپارتی
362
00:28:08,117 --> 00:28:09,318
حاضری، عشقم؟
363
00:28:09,319 --> 00:28:11,389
به شدت مشتاق امشبم، عزیزم
364
00:28:13,577 --> 00:28:15,600
مهمونی تاختزنی و رابطهی ضربدری بود، سیلویا
365
00:28:16,662 --> 00:28:18,355
!دریل
366
00:28:23,854 --> 00:28:24,981
،اون قدیما
367
00:28:25,089 --> 00:28:28,325
فکر میکردم تاخت زدن یه معنی دیگه داره
368
00:28:30,738 --> 00:28:33,406
مدرسهی جدیدم طبق انتظار بد بود
369
00:28:33,407 --> 00:28:34,869
!گریس پادل
370
00:28:34,924 --> 00:28:36,756
حواست کجاست؟
371
00:28:40,256 --> 00:28:42,358
سعی کردم دوست پیدا کنم
372
00:28:43,069 --> 00:28:44,166
« صورت خرگوشی »
373
00:28:44,191 --> 00:28:48,020
ولی گیلبرت اونجا نبود که
انگشتهاشون رو بشکنه
374
00:28:48,045 --> 00:28:49,892
...پس
375
00:28:49,893 --> 00:28:51,888
،پس آزار و اذیتشون رو به جون خریدم
376
00:28:52,082 --> 00:28:56,527
برگشتم خونه و با دوستای گِلیام بازی کردم
377
00:28:56,942 --> 00:28:59,365
دلم برای گیلبرت پَر میکشید
378
00:28:59,679 --> 00:29:01,211
برای هم نامه مینوشتیم و
379
00:29:01,237 --> 00:29:04,199
تمام پولهام رو جمع میکردم تا
بتونم برم دیدنش
380
00:29:04,494 --> 00:29:06,916
« باغ بهشتی عدن »
« باغ سیب »
381
00:29:06,941 --> 00:29:09,780
فرستاده بودنش پیش یه خانوادهی کشاورز
382
00:29:09,805 --> 00:29:11,473
نزدیک پرث زندگی کنه
383
00:29:12,749 --> 00:29:14,959
خانوادهی من قطعاً بهتر بودن، سیلویا
(وِین)
384
00:29:15,682 --> 00:29:18,548
اون بدجوری از خانوادهاش بدش میومد
(دوین - شین - بن)
385
00:29:19,904 --> 00:29:21,318
،گریسیِ عزیز
386
00:29:21,343 --> 00:29:24,915
پدر و مادر جدیدم، روث و اوون، خیلی عجیبن و
387
00:29:25,163 --> 00:29:27,565
هر روز یه جور دعای عجیب میکنن
388
00:29:35,835 --> 00:29:38,366
روزی چهار بار مجبورم میکنن دعا کنم
389
00:29:39,702 --> 00:29:41,510
،میگن هر چی بیشتر دعا کنم
390
00:29:41,511 --> 00:29:44,159
دردِ فقدانِ بابا کمرنگتر میشه
391
00:29:45,875 --> 00:29:48,763
واقعاً سنتیان و حتی گوشی هم ندارن
(مسیح نوزاد داره نگاهتون میکنه)
392
00:29:50,239 --> 00:29:52,946
هممون باید به خودمون آهنربا وصل کنیم
393
00:29:54,453 --> 00:29:56,824
میگن هاله و روحمون رو متعادل نگه میداره و
394
00:29:57,112 --> 00:29:59,382
ما رو از شَر شیطان دور میکنه
395
00:30:01,085 --> 00:30:04,824
روث بدجوری شیفتهی مرغ عشقهاشـه
396
00:30:05,826 --> 00:30:09,124
گمونم اونا رو بیشتر از
بچههای خودش دوست داره
397
00:30:12,653 --> 00:30:14,485
!سیب خودتون رو بپرستید
398
00:30:14,878 --> 00:30:18,408
مدرسه و کلیسای خودشون رو ساختن
(مناجاتها)
399
00:30:19,381 --> 00:30:22,443
اوون کشیشـه
400
00:30:22,444 --> 00:30:24,413
!روحتون رو پاکیزه کنید
401
00:30:29,052 --> 00:30:33,791
شیاطینتون رو دور کنید و
!میوهتون رو بپرستید
402
00:30:42,600 --> 00:30:44,335
اوون زخم معده داره و
403
00:30:44,336 --> 00:30:46,231
شیطان رو مقصرش میدونه
404
00:30:46,256 --> 00:30:47,257
« قرص معده »
405
00:30:55,103 --> 00:30:57,698
برادرای جدیدم همگی شلمغزن
406
00:30:58,418 --> 00:30:59,545
« تیم مسیح »
407
00:30:59,570 --> 00:31:02,433
یکیشون همیشه به آدم زُل میزنه
408
00:31:06,930 --> 00:31:09,859
!مسیح نوزاد رو بپرستید
409
00:31:12,931 --> 00:31:16,533
بعد از مدرسه باید تو باغ کار کنم
410
00:31:16,534 --> 00:31:19,803
برادرام وظایف بهتری دارن
411
00:31:21,807 --> 00:31:24,907
روث میگه اگه میخوام
،یه باغدارِ موفق بشم
412
00:31:24,908 --> 00:31:28,812
باید از صفر شروع کنم و
کمکم ترقی کنم
413
00:31:30,613 --> 00:31:32,816
ترجیح میدم دستم بره زیر ساطور
414
00:31:38,381 --> 00:31:40,753
،بهرحال، همشون میتونن برن به درک
415
00:31:40,778 --> 00:31:42,554
چون وقتی به قدر کافی بزرگ بشم و
416
00:31:42,555 --> 00:31:43,820
،پول در بیارم
417
00:31:43,821 --> 00:31:45,727
میام دنبالت
418
00:31:45,728 --> 00:31:49,096
از اون بیابون بزرگ و سوزان رد میشم
419
00:31:50,302 --> 00:31:51,762
با همدیگه فرار میکنیم پاریس
420
00:31:51,763 --> 00:31:53,734
من میشم آتشخوار
421
00:31:55,409 --> 00:31:58,303
تو هم میشی یه انیمیشنساز قهار!
422
00:32:01,682 --> 00:32:04,389
« گریس شگفتانگیز »
423
00:32:07,007 --> 00:32:09,644
همه چی عالی میشه
424
00:32:18,423 --> 00:32:21,879
« پنج سال بعد »
425
00:32:23,865 --> 00:32:26,171
نامههای گیلبرت نور امید رو
توی دلم روشن کردن،
426
00:32:26,172 --> 00:32:28,934
به خاطر همین سعی کردم با زندگی مدارا کنم،
(کتابخونهی کانبرا)
427
00:32:28,935 --> 00:32:31,372
با گذشت زمان،
428
00:32:31,373 --> 00:32:34,879
غم و غصههام رو میریختم توی خودم
429
00:32:34,880 --> 00:32:36,172
توی اوقات فراغتم،
430
00:32:36,173 --> 00:32:39,212
داوطلبانه توی کتابخونهی محلهمون
مشغول به کار شدم
431
00:32:40,620 --> 00:32:45,186
یکی از وظایفم این بود که
طراحیهای زشت پسرها رو پاک کنم
432
00:32:46,917 --> 00:32:49,652
اتفاقاً همونجا بود که با پینکی آشنا شدم
433
00:32:51,893 --> 00:32:55,728
وقتی که داشت کتابها رو
توی سطل زباله میریخت، دیدمش
434
00:32:55,729 --> 00:32:58,160
خیال کرده بود دریچهی عودت کتابهاست
435
00:32:58,161 --> 00:33:01,000
چند ماهی هم بود که همچین کاری میکرد
436
00:33:01,668 --> 00:33:04,136
ببخشید؟
437
00:33:04,137 --> 00:33:05,167
آم...
438
00:33:05,168 --> 00:33:08,206
بهش که توضیح دادم،
خیلی شرمنده شد
439
00:33:08,207 --> 00:33:09,576
ای بابا
440
00:33:09,577 --> 00:33:12,048
نگران نباش، به کسی چیزی نمیگم
441
00:33:12,049 --> 00:33:14,347
دستت طلا، عزیزم
442
00:33:14,348 --> 00:33:16,712
از جورابهای پنبهایت خیر ببینی
443
00:33:16,713 --> 00:33:18,448
اسمت چیـه؟
444
00:33:18,449 --> 00:33:20,450
گریس پادل
445
00:33:20,451 --> 00:33:22,892
من پینکیام
446
00:33:22,893 --> 00:33:24,388
پینکی خالی
447
00:33:24,389 --> 00:33:26,225
مثل شِر
448
00:33:26,226 --> 00:33:28,689
یا لیبراچی
449
00:33:28,690 --> 00:33:30,657
یا شاهزاده
450
00:33:30,658 --> 00:33:33,264
کازانوا!
451
00:33:33,265 --> 00:33:34,934
پاپای
452
00:33:35,902 --> 00:33:38,065
بخاطر اینـه که بهم میگن پینکی
(انگشت کوچیکه)
453
00:33:38,066 --> 00:33:40,886
حین رقص توی بارسلون قطع شد
454
00:33:41,070 --> 00:33:42,100
« چهارگربه »
455
00:33:46,611 --> 00:33:48,310
آخ!
456
00:33:52,017 --> 00:33:54,681
چرا سر و شکلت رو شبیه مورچهها کردی؟
457
00:33:54,682 --> 00:33:56,685
آم...
458
00:33:58,027 --> 00:33:59,862
نه، من حلزونم
459
00:34:01,831 --> 00:34:03,727
چه بانمک
460
00:34:03,728 --> 00:34:05,932
خودم هم قبلاً فکر میکردم کبوترم
461
00:34:08,195 --> 00:34:10,397
رسماً یه تختهاش کم بود و
462
00:34:10,398 --> 00:34:14,270
بوی زنجبیل و مغازههای اجناس دستدوم میداد
463
00:34:17,605 --> 00:34:19,142
کلهکیری!
464
00:34:20,243 --> 00:34:22,341
سرتاپا مخمل کبریتی پوشیده بود و
465
00:34:22,342 --> 00:34:25,916
چینوچروکهای صورتش بیشتر از کتش بود
466
00:34:25,917 --> 00:34:27,748
به حدی که نمیشد لباسش رو
467
00:34:27,749 --> 00:34:29,784
از پوست بدنش تشخیص داد
468
00:34:29,785 --> 00:34:31,721
به غیر تو، سیلویا،
469
00:34:31,722 --> 00:34:34,092
پینکی اولین رفیق واقعیم بود
470
00:34:35,262 --> 00:34:37,591
تنها رفیق واقعیم
471
00:34:39,663 --> 00:34:42,065
زندگی فوقالعادهای داشت
472
00:34:42,066 --> 00:34:44,771
با خودم فکر کردم شاید یه روزی
فیلم زندگیش رو ساختم
473
00:34:45,837 --> 00:34:47,840
شفق قطبی رو دیده بود
474
00:34:49,003 --> 00:34:52,979
توی «دریای مُرده» شنا کرده بود
(در مرز اُردن، معروف به بحر المیّت)
475
00:34:55,310 --> 00:34:58,512
توی مشروبفروشی شنیتسل هم لخت رقصیده
476
00:35:00,952 --> 00:35:02,814
« شنیتس و ممه »
477
00:35:05,752 --> 00:35:07,788
برندهی مسابقهی ریشزنبوری شد
478
00:35:08,296 --> 00:35:10,397
نوبت منـه
479
00:35:10,398 --> 00:35:13,162
با یه میمون برفی حموم کرده بود
480
00:35:15,129 --> 00:35:17,463
با جان دنور توی یه بالگرد...
(خوانندهی فقید آمریکایی)
481
00:35:18,470 --> 00:35:19,637
عشقبازی کرده بود
482
00:35:19,638 --> 00:35:22,841
«منو ببرید خونه، جادههای روستایی»
(آهنگی از جان دنور به همین نام)
483
00:35:25,609 --> 00:35:27,275
یه دفعه هم
484
00:35:28,210 --> 00:35:30,242
با فیدل کاسترو پینگپونگ بازی کرده بود
485
00:35:34,950 --> 00:35:36,149
تابحال یک بار هم مریض نشده
486
00:35:36,150 --> 00:35:38,985
راز عمر درازش، اِمالهی قهوه و
487
00:35:38,986 --> 00:35:41,493
روزانه یه پیک شراب زنجبیل بود
488
00:35:44,058 --> 00:35:46,692
بیشتر از جفت شوهرهاش عمر کرده بود
489
00:35:46,693 --> 00:35:48,360
اولیش، هکتور که
490
00:35:48,361 --> 00:35:51,236
درست یه هفته بعد از ازدواجشون فوت میکنه
491
00:35:51,237 --> 00:35:53,064
مراقب باش، عزیزدلم
492
00:35:53,065 --> 00:35:54,340
آخ!
493
00:35:56,175 --> 00:35:57,710
بدبخت شدم
494
00:35:58,013 --> 00:36:02,095
« آرامگاه ابدی هکتور سانتاماریا »
495
00:36:02,542 --> 00:36:06,478
شوهر دومش بیل، پستچی بود
496
00:36:07,753 --> 00:36:10,319
روی نامههای پینکی،
نامهی فدایتشوم مینوشت
497
00:36:12,082 --> 00:36:13,653
رزهای سرخ،
498
00:36:13,654 --> 00:36:15,424
دستهدسته بنفشه،
499
00:36:15,425 --> 00:36:17,029
من میشم نامهات،
500
00:36:17,030 --> 00:36:19,296
تو هم بشو تمبرم
501
00:36:19,297 --> 00:36:21,024
تو همچون ابرها،
502
00:36:21,025 --> 00:36:23,366
من همچون آسمان،
503
00:36:23,367 --> 00:36:25,929
بذار که غرقِت بشم
504
00:36:25,930 --> 00:36:27,730
غرق میون جفت لِنگات
505
00:36:27,731 --> 00:36:29,173
لبخند
506
00:36:32,306 --> 00:36:35,374
یه عکس هم از نمای نزدیک بگیر، آقای دمیل
507
00:36:37,544 --> 00:36:40,510
تازه عازم سفرشون توی استرالیا شده بودن...
508
00:36:40,511 --> 00:36:42,683
یکمی برو چپ، عزیزدلم
509
00:36:42,684 --> 00:36:44,312
...که طبیعت گذاشت تو کاسهشون
510
00:36:48,051 --> 00:36:49,719
نه!
511
00:36:51,789 --> 00:36:53,427
بدبخت شدم
512
00:36:55,246 --> 00:36:59,006
« آرامگاه ابدی بیل کلارک »
513
00:37:02,118 --> 00:37:04,119
مراقب باشید، بچهها
514
00:37:04,144 --> 00:37:06,384
حسابی پوستکلفت بود و
515
00:37:06,409 --> 00:37:08,571
کُلی شغل داشت
516
00:37:09,642 --> 00:37:11,012
کلهکیری!
517
00:37:11,769 --> 00:37:13,264
کلهکیری!
518
00:37:13,289 --> 00:37:15,391
اما هیچکدوم ادامهدار نبودن
(دفتر مدیر)
519
00:37:15,416 --> 00:37:17,418
اخراجی
520
00:37:18,156 --> 00:37:19,711
تولد ۸۰ سالگیش،
521
00:37:19,736 --> 00:37:23,685
رفت تو کار تبلیغات تیکههای آناناس
522
00:37:26,323 --> 00:37:29,492
از شوخطبعیش که دیگه نگم براتون
523
00:37:31,462 --> 00:37:33,860
رانندهی کامیون پُست شوهر مرحومش شد و
524
00:37:33,861 --> 00:37:36,804
یادمـه یه دفعه بهم گفته بود
دلش میخواد با آرامش توی خواب بمیره
525
00:37:36,805 --> 00:37:39,566
عینهو پسرعموش که راننده اتوبوس بود
526
00:37:39,567 --> 00:37:43,678
نه که مثل مسافرهاش
از شدت ترس جیغ و داد بکشه
527
00:37:43,679 --> 00:37:45,579
معلوم نبود راست میگه یا شوخیـه
528
00:37:45,580 --> 00:37:47,751
کلاً تشخیص جدی و شوخیش سخت بود
529
00:37:49,717 --> 00:37:52,789
خونهاش بینظیر بود
530
00:37:53,591 --> 00:37:55,026
« صندوق پستی »
531
00:37:55,727 --> 00:37:57,656
بوی پفیلا و نفتالین میداد
532
00:38:03,328 --> 00:38:06,198
یه مجموعهی خیلی بزرگی از جوایز داشت
533
00:38:06,199 --> 00:38:09,495
بعدش فهمیدم جوایز آدمهای دیگهای بود که
(پرش با نیزه)
534
00:38:09,496 --> 00:38:11,698
توی مغازههای دستدوم پیدا کرده بود
(برنی کلیفورد)
535
00:38:11,699 --> 00:38:13,177
« جوایز رو دستمال بزن »
536
00:38:13,178 --> 00:38:15,334
« قوطی بیسکوئیت رو پیدا کن »
537
00:38:15,359 --> 00:38:16,778
« به فیدل زنگ بزن »
« باز برگهی یادداشت بخر »
538
00:38:16,779 --> 00:38:19,678
برگهی یادداشت از در و دیوار میبارید
539
00:38:19,679 --> 00:38:22,048
حافظهاش وحشتناک بود
540
00:38:24,588 --> 00:38:26,179
آلزایمر شده بود کابوس شبهاش و
541
00:38:26,180 --> 00:38:28,481
رو آورد به یادگیری تپدنس
542
00:38:28,482 --> 00:38:30,684
یه جایی خونده بود
از زوال عقل پیشگیری میکنه
543
00:38:34,663 --> 00:38:36,059
اعتقادی به بانک نداشت و
544
00:38:36,060 --> 00:38:38,591
همهی پساندازهاش رو
توی یه قوطی قدیمی نگه میداشت
545
00:38:38,592 --> 00:38:42,227
میگفت رازهاش رو هم همونجا نگه میداره
546
00:38:42,228 --> 00:38:43,462
جونم برات بگه، گریسی
547
00:38:43,463 --> 00:38:46,940
کمتر قوطی بیسکوئیتی پیدا میشه که
توش بیسکوئیت باشه
548
00:38:48,471 --> 00:38:50,635
اصلاً قوطی مرموزش رو نمیدیدم
549
00:38:50,636 --> 00:38:53,471
همیشه جاش رو تغییر میداد و
550
00:38:53,472 --> 00:38:56,610
اکثراً هم اصلاً یادش نمیومد کجا گذاشته
551
00:38:57,852 --> 00:39:01,183
خونهاش پُر بود از یه عالمه نهال که
552
00:39:01,184 --> 00:39:06,726
بعداً اقرار کرد ماریجوانا بودن
553
00:39:06,727 --> 00:39:10,187
عاشق این بود که با حشیش،
بیسکوئیتهای زنجبیلی آدمکی درست کنه
554
00:39:10,188 --> 00:39:12,290
چون، به نقل از خودش،
555
00:39:12,291 --> 00:39:14,726
درد آرتروزش رو آروم میکردن
556
00:39:15,438 --> 00:39:17,562
از باغبونی هم لذت میبُرد
557
00:39:17,563 --> 00:39:20,298
بخصوص وقتیکه
احساس بدبختی بهش دست میداد
558
00:39:20,299 --> 00:39:22,634
اسمش رو گذاشته بود چالهی حسرت
559
00:39:22,635 --> 00:39:27,205
دلش میخواست خاکسترش رو
توی چالهی حسرتش بپاشن تا
560
00:39:27,206 --> 00:39:29,349
به طبیعت برگرده و
561
00:39:29,350 --> 00:39:31,885
بشه کود واسه سبزیجاتش
562
00:39:33,016 --> 00:39:36,054
با باغبونی خیالت راحتـه
563
00:39:42,731 --> 00:39:44,562
مینیگلف هم دوست داشت
564
00:39:44,563 --> 00:39:47,164
حتی یه زمین گلف هم برای خودش درست کرده بود
565
00:39:58,678 --> 00:40:02,212
ها ها! زدم تو خال!
566
00:40:02,213 --> 00:40:05,408
اما چیزی که شخصیت پینکی رو جذاب میکرد
(خانهی سالمندان)
567
00:40:05,409 --> 00:40:07,243
عادت روز دوشنبههاش بود
568
00:40:07,244 --> 00:40:08,515
آروم، آروم
569
00:40:08,516 --> 00:40:12,791
میرفت دیدن آدمهای بیکس و تنها و
دستهاشون رو میگرفت
570
00:40:12,792 --> 00:40:15,723
میگفت سالمندها مشتاق یه چیزن و
571
00:40:15,724 --> 00:40:17,588
اون هم قدرت لمس آدمهاست
572
00:40:17,589 --> 00:40:20,964
بیسروصدا، در کمال آرامش کنارشون مینشست
573
00:40:20,965 --> 00:40:25,003
حرکتی به این کوچیکی،
اما به شدت آرامشبخش
574
00:40:27,469 --> 00:40:31,042
بیسکوئیت زنجبیلی آدمکیِ
حشیشیاش هم بیتأثیر نبود
575
00:40:31,071 --> 00:40:32,296
« طاقت بیار »
576
00:40:35,710 --> 00:40:40,083
پینکی بهم گفته بود که هیچوقت
دست پدر و مادرش رو نگرفته بود
577
00:40:40,784 --> 00:40:42,883
دلیلش رو نگفت
578
00:40:42,884 --> 00:40:47,116
خط قرمزش دوران کودکیش بود
579
00:40:47,117 --> 00:40:49,257
یوهو!
580
00:40:50,120 --> 00:40:51,389
جونم برات بگه،
581
00:40:51,390 --> 00:40:54,664
زندگی این نیست که
خودت رو اسیر گذشته کنی، گریسی
582
00:40:54,665 --> 00:40:58,167
بلکه باید رو به جلو باشی
583
00:40:58,168 --> 00:41:01,904
توی دل آشغال پاشغالهای کانبرا،
حکم یه تیکه جواهر رو داشت
584
00:41:01,905 --> 00:41:04,738
توی زندگیش چیزهای زیادی یاد گرفته بود،
585
00:41:04,739 --> 00:41:07,335
در حالی که من هیچی تو چنته نداشتم
586
00:41:09,740 --> 00:41:12,746
دوستی با پینکی باعث شد
غم و غصههام و احساس فقدانم
587
00:41:12,747 --> 00:41:15,114
آروم بگیره
588
00:41:15,115 --> 00:41:19,423
گمونم ژلوفنی بود که میخواستم،
589
00:41:19,424 --> 00:41:22,149
ویتامینی برای امید
590
00:41:24,263 --> 00:41:25,627
ای بابا
591
00:41:25,888 --> 00:41:28,389
سری بعدی میترکونی، گریسی
592
00:41:30,903 --> 00:41:34,103
سالها به سرعت میگذشت، سیلویا
593
00:41:37,409 --> 00:41:39,106
جدای از پینکی،
594
00:41:39,107 --> 00:41:41,038
نامههای گیلبرت تنها چیزی بود که
595
00:41:41,039 --> 00:41:43,409
بهم احساس زنده بودن میداد
596
00:41:54,791 --> 00:41:57,555
دلم برای گیلبرت پَر میکشید
597
00:42:21,090 --> 00:42:23,159
« سالن مدرسهی کانبرا »
598
00:42:23,184 --> 00:42:25,179
همچنان تموم فکر و ذکر ایان و نارل
599
00:42:25,180 --> 00:42:26,854
سلامت روان من بود و
600
00:42:26,855 --> 00:42:28,616
من رو به کلاسهای توسعهی فردی فرستادن
(تو قهرمان زندگی خودتی)
601
00:42:28,617 --> 00:42:31,421
کلاسی که قرار بود
باعث افزایش اندورفینم بشه،
602
00:42:31,422 --> 00:42:35,495
چاکرام رو متعادل کنه و
باعث پاکسازی چشم سومم بشه
603
00:42:35,496 --> 00:42:38,762
حاضر، آماده، شروع
(کریگ هستم، درمانگر قلب)
604
00:42:38,763 --> 00:42:40,664
ها! ها!
605
00:42:40,665 --> 00:42:46,537
ها! ها! ها!
606
00:42:46,538 --> 00:42:52,411
ها! ها! ها!
607
00:42:52,412 --> 00:42:54,515
ها! ها!
608
00:42:54,516 --> 00:42:55,746
ها!
609
00:42:55,747 --> 00:42:58,281
ها!
610
00:42:58,282 --> 00:43:00,716
کریگ!
611
00:43:00,717 --> 00:43:04,691
- معالجهام کن! معالجهام کن!
- معالجهات میکنم، ویکی
612
00:43:04,692 --> 00:43:06,656
- معالجهات میکنم
- کریگ!
613
00:43:07,962 --> 00:43:11,562
- کریگ!
- ویک
614
00:43:12,628 --> 00:43:16,169
توی اون کلاسها،
یه تیکه از وجودم مُرد، سیلویا
615
00:43:16,934 --> 00:43:19,924
« چیپس و ماهی »
616
00:43:19,949 --> 00:43:21,466
« چیکو رول، ۵۰ سنت »
617
00:43:29,779 --> 00:43:34,753
توسعهی فردی صرفاً یه درمان سریع و سطحی بود
(تو قهرمان زندگی خودتی)
618
00:43:34,754 --> 00:43:37,322
اصلاً هم نتیجهبخش نبود
619
00:43:37,323 --> 00:43:41,292
صرفاً میخواستم دنیا وایسه تا
بتونم پیاده شم
620
00:43:42,997 --> 00:43:46,528
بلوغ از راه رسید و
هدایاش رو نثارم کرد
621
00:43:47,461 --> 00:43:49,895
دوست داشتم دوستپسر داشته باشم
622
00:43:57,107 --> 00:43:58,306
حتی وقتی پینکی متقاعدم کرد که
(سالن آرایشی اسنیپ و تیپ)
623
00:43:58,307 --> 00:44:00,740
موهام رو فِر کنم هم
آب از آب تکون نخورد
624
00:44:29,105 --> 00:44:30,671
عجب مدل مویی
625
00:44:32,169 --> 00:44:33,805
ها ها!
626
00:44:39,176 --> 00:44:41,483
کلهکیری!
627
00:44:42,217 --> 00:44:44,048
آروم، خوشگلم
628
00:44:44,049 --> 00:44:45,887
بهش توجه نکن
629
00:44:45,888 --> 00:44:47,956
به نظرم که محشر شدیم
630
00:44:47,957 --> 00:44:50,026
خدا رو شکر پینکی رو داشتم
631
00:44:50,027 --> 00:44:52,589
انگار پینکی من رو به فرزندخوندگی گرفته بود
632
00:44:52,590 --> 00:44:54,491
بخصوص وقتی که دیگه ایان و نارل
633
00:44:54,492 --> 00:44:56,626
مثل قدیم پیشم نبودن
634
00:44:56,627 --> 00:44:58,662
کِشتیهای تفریحی لختی پیدا کرده بودن و
635
00:44:58,663 --> 00:45:00,496
چندین هفته پشتسرهم
خبری ازشون نمیشد
636
00:45:00,497 --> 00:45:02,835
- یوهو!
- صبح بخیر
637
00:45:02,836 --> 00:45:04,836
سلام!
638
00:45:11,514 --> 00:45:14,549
همچنان جای خالی خونوادهام رو حس میکردم و
639
00:45:14,550 --> 00:45:20,389
سعی داشتم با حلزونهای بیشتری
این جای خالی رو پُر کنم
640
00:45:22,960 --> 00:45:25,056
اگه چیزی شبیه به حلزونها میدیدم،
641
00:45:25,057 --> 00:45:28,129
بیبروبرگرد باید مال من میشد
642
00:45:28,130 --> 00:45:31,562
بدجوری روش قفلی زده بودم، سیلویا
643
00:45:31,563 --> 00:45:35,464
اتاقم حکم معبد حلزونها رو داشت
644
00:45:35,465 --> 00:45:39,407
خودم شده بودم محتکر حلزون
645
00:45:45,048 --> 00:45:48,109
دلم واسه گیلبرت لَک زده بود
646
00:45:49,449 --> 00:45:52,083
نامههاش بهم امید میداد
647
00:45:52,084 --> 00:45:54,947
اما کمکم دلشوره گرفتم
648
00:45:54,948 --> 00:45:57,117
حس میکردم همه چی رو بهم نمیگه
649
00:45:58,125 --> 00:45:59,758
گریسی عزیزم،
650
00:45:59,759 --> 00:46:03,691
هیچیِ زندگی توی باغِ بهشتی
شبیه به خود بهشت نیست
651
00:46:03,692 --> 00:46:06,663
گیلبرت!
برگرد سر کارت!
652
00:46:06,664 --> 00:46:10,035
روث به خونم تشنه بود
653
00:46:10,036 --> 00:46:11,938
اما به کتفم هم نیست
654
00:46:11,939 --> 00:46:14,334
شرمنده، روث
655
00:46:14,335 --> 00:46:19,611
متنفره از اینکه به جای مامان،
روث صداش میزنم و
656
00:46:19,612 --> 00:46:22,713
همچنین از اینکه اجازه نمیدم
اوون سرم رو کچل کنه
657
00:46:23,947 --> 00:46:27,015
واسه یه قرون دوزار، ازم بیگاری میکشیدن
658
00:46:29,389 --> 00:46:31,216
اینجا کسی نیست که بشه باهاش درددل کرد
(پسانداز)
659
00:46:33,358 --> 00:46:34,791
سعی میکنم صمیمانه رفتار کنم
660
00:46:34,792 --> 00:46:38,094
اما دین مسخرهشون
همشون رو شستشوی مغزی داده
661
00:46:39,531 --> 00:46:42,095
برادرها که ازم بیزار بودن
662
00:46:43,037 --> 00:46:44,802
بچه کونی
663
00:46:58,352 --> 00:47:00,745
اوون مجبورم میکنه انجیل بخونم و
664
00:47:00,746 --> 00:47:02,680
روث...
665
00:47:02,681 --> 00:47:04,352
به زور گوشت به خوردم میده
666
00:47:04,353 --> 00:47:06,218
سلام، خوک کوچولوها
667
00:47:12,527 --> 00:47:13,861
بخور!
668
00:47:13,862 --> 00:47:16,601
بازی با آتیش رو برام قدغن کرده
669
00:47:16,602 --> 00:47:21,403
مخش تاب داره، خیال میکنه شعبده فسق و فجوره
(زنهار! لوسیفر در کمین است)
670
00:47:21,404 --> 00:47:22,804
هر روز بیشتر از دیروز
671
00:47:22,805 --> 00:47:26,570
بهم آهنربا میچسبونه تا
هالهام رو تطهیر کنه
672
00:47:26,571 --> 00:47:28,381
ولی برام مهم نیست
673
00:47:29,912 --> 00:47:33,182
پشت کلیسا قایم میشم و
با یکی از برادرهام
674
00:47:33,183 --> 00:47:35,217
روی هنرم کار میکنم
675
00:47:35,218 --> 00:47:37,786
انگار که از من خوشش میاد
676
00:47:38,822 --> 00:47:42,956
روث خیال میکنه لوسیفر
میخواد روحم رو به تاراج ببره
677
00:47:44,692 --> 00:47:46,756
بخاطر همین سعی کردن
من رو غسل تعمید بدن،
678
00:47:46,757 --> 00:47:48,797
تا شیطان رو از وجودم خارج کنن
679
00:48:02,683 --> 00:48:04,344
خود را غرق نموده
680
00:48:04,345 --> 00:48:07,443
تا از شر شیاطین خلاص شوید!
681
00:48:09,949 --> 00:48:12,457
وانمود کردم تسخیر شدم
682
00:48:12,458 --> 00:48:15,451
چندتا از قرصهای معدهی اوون رو
توی جیبم قایم کردم
683
00:48:16,457 --> 00:48:18,526
وای!
684
00:48:18,527 --> 00:48:20,423
رودهبُر شدم
685
00:48:23,231 --> 00:48:24,866
بن خیلی خوشش اومد
686
00:48:31,839 --> 00:48:34,473
روث همیشه سعی داشت
من رو کنترل کنه
687
00:48:34,474 --> 00:48:36,813
حتی یه سری میخواست چیزخورم کنه
688
00:48:42,449 --> 00:48:44,115
بخورش
689
00:49:00,465 --> 00:49:02,198
ولی من که خر نیستم
690
00:49:03,965 --> 00:49:06,840
قرصها رو توی جیبم قایم کردم
691
00:49:08,776 --> 00:49:12,139
به قول روث،
عشق مسیح مجانی نیست
692
00:49:12,140 --> 00:49:14,951
به خاطر همین هم هر چی درمیاریم رو، گریسی
693
00:49:14,952 --> 00:49:16,777
تقدیم مسیح میکنیم
694
00:49:16,778 --> 00:49:18,547
نذر برای مسیح
695
00:49:18,548 --> 00:49:21,184
نذر برای مسیح
696
00:49:26,661 --> 00:49:30,592
.نذر برای مسیح
نذر برای مسیح.
697
00:49:30,593 --> 00:49:32,667
آ باریکلا
698
00:49:42,145 --> 00:49:45,339
گیلبرت!
699
00:49:47,246 --> 00:49:51,081
بعدش هم مسیح همهی پولها رو
تقدیم اوون میکنه
700
00:49:52,585 --> 00:49:55,419
ممنونم، مسیحجان
701
00:49:55,420 --> 00:49:57,285
تقدیم فسق و فجورش
702
00:49:57,817 --> 00:49:58,818
« ماکینگبرد تکیلا »
703
00:49:59,474 --> 00:50:03,808
اوضاع و احوال چطوره، اوون؟
همون همیشگی؟
704
00:50:07,995 --> 00:50:09,722
« ویسکی ۱۸ ساله »
705
00:50:09,860 --> 00:50:11,623
شب خوش
706
00:50:15,545 --> 00:50:19,045
نذر برای مسیح،
ویسکی هم برای اوون
707
00:50:31,787 --> 00:50:33,927
یه مُشت آدم دورو!
708
00:50:35,096 --> 00:50:36,790
ولی کاری کردم که
تقاصش رو پس بدن
709
00:50:36,791 --> 00:50:39,924
فرار کنید، یالا. برید!
710
00:50:46,910 --> 00:50:49,040
از اینجا متنفرم
711
00:50:49,041 --> 00:50:50,869
نه!
712
00:50:50,870 --> 00:50:53,208
مرغ عشقهام!
713
00:50:54,081 --> 00:50:56,111
آخ که چقدر ازش بدم میاد
714
00:50:57,382 --> 00:50:59,412
تنبیهام کرد
715
00:50:59,413 --> 00:51:01,083
اون هم ناجور
716
00:51:08,988 --> 00:51:11,158
محکم نگهش دارید
717
00:51:13,301 --> 00:51:16,963
گناهکارها باید مجازات بشن، گیلبرت
718
00:51:16,964 --> 00:51:19,896
باب ۲۴ لاویان: چشم در برابر چشم
719
00:51:19,897 --> 00:51:22,074
دندان در برابر دندان
720
00:51:24,873 --> 00:51:28,307
ای جعبهی لذتهای شریرانه، بسوز!
721
00:51:28,308 --> 00:51:32,411
تنبیهام کرد اما ککم هم نگزید
722
00:51:32,412 --> 00:51:33,817
خوبم
723
00:51:35,684 --> 00:51:38,350
بگذریم، دیگه بهتره برم
724
00:51:39,627 --> 00:51:42,121
دارم پولهام رو جمع میکنم تا
زودتر از اینجا فرار کنم و
725
00:51:42,122 --> 00:51:44,828
از دل این بیابون رد شم و
بیام دنبالت
726
00:51:58,145 --> 00:52:00,140
طاقت بیار، گریسی
727
00:52:01,477 --> 00:52:03,308
همه چی روبراهـه
728
00:52:05,118 --> 00:52:06,918
به زودی میبینمت
729
00:52:06,919 --> 00:52:08,448
ایشالا
730
00:52:08,449 --> 00:52:11,316
دوستت دارم، گیلبرت
731
00:52:11,340 --> 00:52:21,478
دیـــجیموویـــز
732
00:52:21,895 --> 00:52:25,227
بالأخره ظلم و جورِ بلوغ به پایان رسید، سیلویا
733
00:52:26,092 --> 00:52:28,866
فصل نوجوونیمون به سر رسید
734
00:52:29,803 --> 00:52:31,167
حباب!
735
00:52:31,168 --> 00:52:33,107
اما وقتی که ایان و نارل
736
00:52:33,108 --> 00:52:37,308
رفتن یه اقامتگاه برهنگیگرایانه توی سوئد،
تنهاتر شدم
737
00:52:38,584 --> 00:52:40,979
حیف شد نتونستیم با هم ارتباط بگیریم
738
00:52:40,980 --> 00:52:43,680
همون خونوادهای هم که داشتیم
739
00:52:43,681 --> 00:52:45,915
دیگه از بین رفته بود
740
00:52:45,916 --> 00:52:47,042
پای توئـه؟
741
00:52:47,067 --> 00:52:48,893
« چشمههای پریکلی »
« اقامتگاه برهنگیگرایانه »
742
00:52:50,287 --> 00:52:51,756
« کتابخونهی کانبرا »
743
00:52:51,781 --> 00:52:53,724
علیرغم گرفتاریهام، سیلویا
744
00:52:53,725 --> 00:52:55,758
سعی میکردم نیمهی پُر لیوان رو ببینم و
(مطالعه باحالـه)
745
00:52:55,759 --> 00:52:57,668
اجتماعیتر باشم
746
00:53:00,265 --> 00:53:02,996
یادمـه با چه آدمهای جالبی توی کتابخونه
747
00:53:02,997 --> 00:53:04,675
روبرو میشدم
748
00:53:05,949 --> 00:53:07,523
ولی خودشون اهل ماجراجویی نبودن و
از خوندن تجربیات بقیه لذت میبردن
(بدنسازی اثر شاون پتن)
749
00:53:07,548 --> 00:53:09,525
ولی خودشون اهل ماجراجویی نبودن و
از خوندن تجربیات بقیه لذت میبردن
(گرهبافی برای مبتدیها اثر لیز کرنی)
750
00:53:09,552 --> 00:53:11,152
« خاطراتِ یک دیوانهی سکس اثر پیرس دیویسون »
751
00:53:11,183 --> 00:53:14,582
گویا دوستپسر داشتن
واسم شده بود خواب و خیال
752
00:53:16,081 --> 00:53:20,416
حس میکردم نامرئیام و
کمکم دارم محو میشم
753
00:53:27,125 --> 00:53:30,396
پینکی تنها کسی بود که
به زندگیم رنگ میبخشید،
754
00:53:30,397 --> 00:53:32,000
همچنان پُر از شور و هیجان
755
00:53:33,093 --> 00:53:34,404
حالا دیگه ایدهی دست دیگران رو گرفتنش
756
00:53:34,405 --> 00:53:36,704
یه خیریهی تمومعیار شده بود
757
00:53:36,705 --> 00:53:38,832
حتی افرادی که یه عمر
بیکار بودن رو متقاعد کرد که
758
00:53:38,833 --> 00:53:40,402
بیان کمکش
759
00:53:42,072 --> 00:53:45,047
خونه به خونه میرفتیم
760
00:53:45,048 --> 00:53:46,782
دست تو دست همه میذاشتیم
761
00:53:56,419 --> 00:53:59,018
گمونم به مرور زمان،
از دست دادن خونوادهام
762
00:53:59,019 --> 00:54:02,027
باعث شد بگینگی سرد و بیروح بشم
763
00:54:06,395 --> 00:54:08,533
فکر میکردم ایمنتره که بخوام
764
00:54:08,534 --> 00:54:10,613
توی خیالاتم زندگی کنم
765
00:54:10,638 --> 00:54:12,210
« دزد دریایی با موهای سرخ اثر مایلز و اسپون »
766
00:54:12,235 --> 00:54:14,232
بابا حتماً ازم ناامید میشد
767
00:54:14,233 --> 00:54:16,535
اگه میدید به رمانهای آشغال متوسل شدم
768
00:54:16,555 --> 00:54:17,623
« فرای سینههای برآمده اثر مایلز و اسپون »
769
00:54:17,648 --> 00:54:21,239
دیگه خودم بودم و
چندتا دزد دریایی جذاب و
770
00:54:21,240 --> 00:54:23,514
سهتا خوکچه هندی شاد و شنگول که
771
00:54:23,515 --> 00:54:26,148
به باکرگیم پوزخند میزدن
772
00:54:26,149 --> 00:54:29,554
قشنگ به اون کلیشهها دامن زده بودم، سیلویا
773
00:54:29,555 --> 00:54:32,055
شده بودم یه منزوی منفور
774
00:54:32,056 --> 00:54:35,120
سرتاپام شده بود پشم اون خوکچهها،
775
00:54:35,121 --> 00:54:37,227
زرق و برق یه آدم بیکس و تنها
776
00:54:43,003 --> 00:54:45,102
وقتی بیش از پیش حوصلم سر رفت،
(مغازهی دو دلاری)
777
00:54:46,434 --> 00:54:49,869
به تمایلات جدیدم پی بردم
778
00:54:52,009 --> 00:54:55,673
دزدی شده بود سرگرمی جدیدم
779
00:54:56,916 --> 00:55:00,885
خریدن، احتکار و حالا دزدی
780
00:55:00,886 --> 00:55:04,181
شده بودن خوشیهای زودگذرم و
حواسم رو از دنیای
781
00:55:04,182 --> 00:55:06,453
کسالتبارم پرت میکردن
782
00:55:07,794 --> 00:55:11,462
دنیایی که کمکم رو به فروپاشی رفت
783
00:55:15,965 --> 00:55:19,631
اون شب سهتا خوکچه از دست دادم
784
00:55:22,469 --> 00:55:24,844
توی حیاط پشتی سوزوندمشون و
785
00:55:25,780 --> 00:55:28,177
خاکسترشون رو توی شیشههای کوچولو ریختم
786
00:55:28,404 --> 00:55:31,307
انگار که زده بودم تو کار ادویههای خوکچهای
(جعفری - ریحون - دارچین)
787
00:55:31,332 --> 00:55:33,628
« اسکاتلندیِ بیارزش اثر مایلز و اسپون »
788
00:55:36,314 --> 00:55:39,491
زندگیم دیگه به قهقهرا کشیده شده بود و
789
00:55:39,988 --> 00:55:43,059
دیگه کنترلی روی اوضاع نداشتم
790
00:55:43,959 --> 00:55:46,830
خودم با صبر و حوصله
دست خودم رو گرفتم تا
791
00:55:46,831 --> 00:55:49,962
گیلبرت بیاد و نجاتم بده
792
00:55:49,963 --> 00:55:52,165
همونطوری که توی منطقهی امن
793
00:55:52,166 --> 00:55:55,732
سنگر حلزونیم پناه گرفته بودم،
794
00:55:56,441 --> 00:55:58,108
تنها،
795
00:55:58,109 --> 00:55:59,541
بیعشق و
796
00:55:59,542 --> 00:56:01,771
محبوس شده بودم
797
00:56:11,187 --> 00:56:14,291
اما همین که به فکر
رفتن به صومعه افتادم...
798
00:56:15,625 --> 00:56:17,321
از دل تموم بدبختیهای زندگیم
799
00:56:17,322 --> 00:56:20,162
نور امیدی بهم تابید
800
00:56:27,637 --> 00:56:29,732
اسمش کِن بود
801
00:56:32,306 --> 00:56:36,179
شیفتهی پمپ بادش بود
802
00:56:39,549 --> 00:56:40,717
جلوم ایستاده بود،
803
00:56:40,718 --> 00:56:44,020
حتی خوشمزهتر از چیکو رولها
804
00:56:50,053 --> 00:56:51,862
بَه، سلام
805
00:56:53,927 --> 00:56:56,758
اجازه هست...
806
00:56:56,759 --> 00:56:59,933
ازم اجازه گرفت برگهای دم خونه رو جمع کنه
807
00:56:59,934 --> 00:57:02,503
وقتی میدیدمش صورتم گُل مینداخت و
808
00:57:02,504 --> 00:57:04,639
شورتم خیس میشد
809
00:57:04,640 --> 00:57:07,509
عشق در نگاه اول بود
810
00:57:07,510 --> 00:57:11,137
اون «آدونیسِ کانبرا» بود
(الههی طبیعت در یونان باستان)
811
00:57:11,138 --> 00:57:13,015
یه کادونیس
(ترکیب دو کلمهی کانبرا و آدونیس)
812
00:57:18,721 --> 00:57:21,218
تعمیرکار مایکروفر بود و
813
00:57:21,219 --> 00:57:23,754
بهم گفته بود بدجور سطحی و
814
00:57:23,755 --> 00:57:25,919
تکبُعدیـه
815
00:57:25,920 --> 00:57:29,696
میگفت اگه پیاز بود و پوست میکَندیش،
816
00:57:29,697 --> 00:57:32,033
چیزی جز پیاز عایدت نمیشد
817
00:57:33,031 --> 00:57:34,703
مثل من سرگرمیهای خودش رو داشت و
818
00:57:34,704 --> 00:57:38,472
عاشق چسبوندن کاسههای شکسته بود
819
00:57:38,513 --> 00:57:41,481
یجور هنر ژاپنی بود به اسم کینتسوگی
820
00:57:41,506 --> 00:57:45,965
فلسفهاش اینـه که هرچیزی میتونه مثل روح
821
00:57:45,990 --> 00:57:48,480
التیام پیدا کنه و
822
00:57:48,505 --> 00:57:51,260
تاریخچهی تَرَکها رو جشن میگیریم
823
00:57:52,086 --> 00:57:53,754
کن میگفت من مثل یه کاسهی شکستهام که
824
00:57:53,755 --> 00:57:56,248
دلش میخواد زخمهام رو التیام ببخشه و
825
00:57:56,249 --> 00:57:58,488
ترکهام رو چسب بزنه
(معنی دوم: بذاره لای کون و ممههام)
826
00:57:58,513 --> 00:58:00,386
« استخر کانبرا »
827
00:58:01,451 --> 00:58:04,948
به قدری باملاحظه و به فکر جامعه بود که
828
00:58:05,106 --> 00:58:07,907
داوطلب شد نجات غریق استخر محلهمون بشه
829
00:58:09,989 --> 00:58:11,724
عه، سلام
830
00:58:12,367 --> 00:58:14,537
اون بدجور خاطرخواهم بود و
831
00:58:14,538 --> 00:58:18,441
حتی یه ایستگاه میلکشیک
توی آشپزخونهام ساخت
832
00:58:31,190 --> 00:58:33,658
یه ماهی با هم قرار میذاشتیم و بعدش...
833
00:58:33,683 --> 00:58:34,784
نظرت چیـه؟
834
00:58:34,809 --> 00:58:36,810
« با من ازدواج میکنی؟ »
835
00:58:46,270 --> 00:58:49,075
گفت واقعاً دوستم داره
836
00:58:49,775 --> 00:58:51,640
عاشق ویژگیهای خاصمـه
837
00:58:53,310 --> 00:58:56,311
با یه میلکشیکِ دیگه جشن گرفتیم
838
00:58:56,312 --> 00:58:58,444
گفت میخواد واسم یه چیز مخصوص درست کنه
839
00:58:58,445 --> 00:59:02,147
یه قاشق از این. و دارچین!
840
00:59:02,148 --> 00:59:03,883
- نه!
- چی؟
841
00:59:03,884 --> 00:59:05,223
من...
842
00:59:06,388 --> 00:59:09,426
اون خاکستر خوکچهی هندیمـه
843
00:59:09,427 --> 00:59:11,391
هر آدم عادیای بود خیال میکرد دیوونهام که
844
00:59:11,392 --> 00:59:13,058
خاکستر خوکچهی هندی رو نگه داشتم
845
00:59:14,227 --> 00:59:16,267
ولی اون همچین فکری نکرد
846
00:59:17,803 --> 00:59:20,232
اون سر تا پام رو دوست داشت،
847
00:59:20,233 --> 00:59:23,108
حتی کون و سینههای لرزونم رو
848
00:59:27,374 --> 00:59:30,512
آره. عالیه. آره!
849
00:59:31,911 --> 00:59:33,418
آره
850
00:59:33,419 --> 00:59:34,584
عالیه، گریسی
851
00:59:34,585 --> 00:59:35,866
اسبابکشی کرد پیش من و
852
00:59:35,891 --> 00:59:38,189
بالأخره باکرگیم رو از دست دادم
853
00:59:38,558 --> 00:59:39,902
« کلینیک اسپرم کانبرا »
854
00:59:40,330 --> 00:59:42,390
به هر دری میزدیم که باردار بشم
855
00:59:43,127 --> 00:59:46,097
ولی به کن گفتن که عقیمـه،
856
00:59:46,098 --> 00:59:48,962
به خاطر اون همه مایکروفری که تعمیر کرده بود
857
00:59:48,963 --> 00:59:50,998
بخشکی شانس
858
00:59:50,999 --> 00:59:53,302
ولی من اونقدر هم ناامید نبودم
859
00:59:53,303 --> 00:59:56,672
وضعم بهتر از چیزی بود که توقع داشتم، سیلویا
860
00:59:56,673 --> 00:59:58,202
یه کادونیس داشتم
861
00:59:58,203 --> 01:00:00,303
یه گله خوکچهی هندی و
862
01:00:00,304 --> 01:00:02,877
یه دسته حلزون
863
01:00:02,878 --> 01:00:04,644
بگو سیب، گریسی!
864
01:00:05,916 --> 01:00:07,884
تاریخ عروسی رو تعیین کردیم و
865
01:00:07,885 --> 01:00:09,914
این خبر خوب رو به گیلبرت دادیم
866
01:00:10,166 --> 01:00:12,309
« گیلبرت عزیز، دارم ازدواج میکنم!
اسمش کنـه و خیلی تو دل بروئـه. جدی خیلی
عاشق همدیگهایم و چشم انتظار توییم که بیای »
867
01:00:12,334 --> 01:00:14,335
واو!
868
01:00:14,360 --> 01:00:16,862
آهای بن، حدس بزن چی شده؟
869
01:00:20,563 --> 01:00:24,166
کن بهش پول داد که
بلیت هواپیما بگیره و بیاد کانبرا
870
01:00:24,167 --> 01:00:27,299
از گیلبرت خواستم که ساقدوشم باشه
871
01:00:27,300 --> 01:00:30,834
نگه داشتن گل هم افتاد گردنِ پینکی
872
01:00:33,241 --> 01:00:36,075
بالأخره دوباره داشتیم میشدیم یه خانواده
873
01:00:36,076 --> 01:00:38,611
بالأخره میتونستم خاکسترِ بابا رو پخش کنم
874
01:00:40,786 --> 01:00:43,084
حالا لیوانم پُرِ پر بود و
875
01:00:43,085 --> 01:00:45,683
روزنهی امید، شده بود چشمهی امید
876
01:00:46,924 --> 01:00:49,120
گیلبرت قرار بود باهامون زندگی کنه
877
01:00:49,121 --> 01:00:51,656
فردا میرسه اینجا!
(گیلبرت ۱۸اُم میرسه!)
878
01:00:51,657 --> 01:00:53,659
« لانهی عشق نارل و ایان »
879
01:00:56,331 --> 01:01:01,765
هیچوقت اینقدر خوشحال و خوشبین نبودم
(اتاق گیلبرت)
880
01:01:03,741 --> 01:01:06,744
« مدرسهی فیلمسازی کانبرا،
همین الان ثبتنام کنید!»
881
01:01:29,029 --> 01:01:30,730
بسته دارید
882
01:01:30,731 --> 01:01:32,485
من میرم دم در
883
01:01:32,510 --> 01:01:33,616
« پیک کانبرا »
884
01:01:37,213 --> 01:01:39,215
« برای گریس پادل »
885
01:01:44,439 --> 01:01:47,480
واسه توئـه، عزیزم
886
01:01:51,182 --> 01:01:52,785
گریس عزیز،
887
01:01:52,786 --> 01:01:54,513
روث هستم،
888
01:01:54,514 --> 01:01:56,515
مادرخوندهی گیلبرت
889
01:01:56,516 --> 01:01:58,356
در کمال ناراحتی باید بهت بگم که
890
01:01:58,357 --> 01:02:01,286
گیلبرت توی یه آتیشسوزی وحشتناک فوت شد
891
01:02:03,325 --> 01:02:05,263
کلیسامون سوخت و خاکستر شد،
892
01:02:05,264 --> 01:02:09,369
و اون نتونست از وسط شعلههای آتیش فرار کنه
893
01:02:12,373 --> 01:02:17,269
هفتهی پیش، فهمیدم گیلبرت و پسرم بن...
894
01:02:17,270 --> 01:02:19,312
با هم لواط میکنن
895
01:02:24,949 --> 01:02:26,300
لوسیفر!
896
01:02:26,325 --> 01:02:28,685
مطمئنم تو هم موافقی که تنها راه چاره
897
01:02:28,686 --> 01:02:33,188
پاکسازی اونا از بیماری همجنسگرایی بود
898
01:02:33,400 --> 01:02:34,619
طبق سنت و شیوهای که
899
01:02:34,620 --> 01:02:37,455
پروردگارمون بهمون آموخته...
900
01:02:37,456 --> 01:02:39,329
ناجیمون
901
01:02:39,354 --> 01:02:40,642
« از بینبرندهی شیطان »
902
01:02:40,667 --> 01:02:42,794
این کار سادهای نبود
903
01:02:43,035 --> 01:02:46,841
نمیتونستیم فقط با دعا
همجنسگرایی رو دور کنیم
904
01:02:46,866 --> 01:02:50,480
پس تنها راهحل این بود که به هر دو شوک بدیم
905
01:02:50,505 --> 01:02:52,672
تا شیاطین رو بکِشیم بیرون،
906
01:02:52,673 --> 01:02:55,044
پلیدی رو از روحشون در بیاریم و
907
01:02:55,045 --> 01:02:57,509
هالهی معنویشون رو اصلاح کنیم
908
01:02:57,510 --> 01:03:00,411
خارج شو، خارج شو، پلیدی!
909
01:03:01,018 --> 01:03:03,018
بیا بیرون، شیطان!
910
01:03:06,927 --> 01:03:10,157
وقتش رسیده!
911
01:03:10,158 --> 01:03:12,995
روحشون رو پاکسازی کنید!
912
01:03:14,932 --> 01:03:17,128
باید از این مرض تطهیر بشن
913
01:03:20,003 --> 01:03:22,506
همجنسگرایی، دور شو!
914
01:03:23,172 --> 01:03:25,568
همجنسگرایی، خارج شو!
915
01:03:25,569 --> 01:03:27,746
روحشون رو پاکسازی کنید!
916
01:03:27,747 --> 01:03:30,547
لوسیفر، بیا بیرون!
917
01:03:31,720 --> 01:03:34,148
شیاطینتون رو بیرون کنید و
918
01:03:34,149 --> 01:03:36,817
همجنسگرایی رو با این شوک کنار بذارید!
919
01:04:00,043 --> 01:04:01,808
کافیـه
920
01:04:03,411 --> 01:04:05,779
عالیـه، عالیـه
921
01:04:05,780 --> 01:04:10,613
خوشحالم که بگم این پاکسازی
برای پسرم موفقیتآمیز بوده
922
01:04:10,614 --> 01:04:12,248
ولی برای برادرت...
923
01:04:12,249 --> 01:04:13,319
آخ!
924
01:04:13,320 --> 01:04:15,819
شیطان دست از سرش برنمیداره
925
01:04:15,919 --> 01:04:20,124
و شیطان چنان سرتاسر وجودش رو گرفته بود که
926
01:04:23,395 --> 01:04:26,232
بهم حملهور شد
927
01:04:26,233 --> 01:04:29,802
لوسیفر!
928
01:04:38,508 --> 01:04:40,241
بگیریدش
929
01:04:42,514 --> 01:04:44,587
نگاه کنید، یه فرشته
930
01:04:49,287 --> 01:04:52,056
دروغگو!
931
01:04:55,591 --> 01:04:57,291
ای یهودا!
932
01:04:58,433 --> 01:05:00,660
داره فرار میکنه! بگیریدش!
(بنزین)
933
01:05:14,076 --> 01:05:16,246
بعدش بدو بدو رفت سمتِ کلیسامون و
934
01:05:16,247 --> 01:05:18,146
آتیشش زد!
935
01:05:46,574 --> 01:05:48,277
نه!
936
01:05:48,278 --> 01:05:50,045
گیلبرت، بس کن!
937
01:05:59,787 --> 01:06:02,363
بعدش خودش رو قربانی کرد،
938
01:06:02,364 --> 01:06:05,791
به کفارهی گناهانش
939
01:06:05,792 --> 01:06:07,794
ما سعی کردیم نجاتش بدیم
940
01:06:07,795 --> 01:06:11,005
ولی شعلهها زبونه کشیده بودن
941
01:06:11,006 --> 01:06:13,774
پروردگار مهربان روحش رو نزد خودش برد
942
01:06:16,701 --> 01:06:18,545
بذارید بیام بیرون!
943
01:06:20,183 --> 01:06:23,608
و لوسیفر این جنگ رو باخت
944
01:06:39,763 --> 01:06:43,060
هماکنون مُطهر شده و
به عیسی مسیح نوزاد پیوسته
945
01:06:43,061 --> 01:06:44,965
براش یه مراسم یادبود گرفتیم و
946
01:06:44,967 --> 01:06:47,733
مطمئنیم الان جای بهتریـه،
947
01:06:47,734 --> 01:06:50,972
پیش خدا و مسیح نوزاد
948
01:06:55,475 --> 01:06:58,876
لطفاً اون ظرفی که خاکستر
برادرتون توش هست رو بردارید
949
01:06:58,877 --> 01:07:01,214
گمونم به صلاحـه که پیش تو باشه
(خدا بیامرز گیلبرت اپلبی)
950
01:07:01,215 --> 01:07:05,849
دوباره میگم، خیلی متأسفم که
این خبر ناگوار رو بهتون دادم
951
01:07:05,850 --> 01:07:07,723
گیلبرت آدم خوبی بود،
952
01:07:07,724 --> 01:07:12,691
که متأسفانه تحت تأثیر
تمایلات ناپسند قرار گرفت
953
01:07:12,692 --> 01:07:14,933
ما همیشه براش دعا خواهیم کرد،
954
01:07:14,934 --> 01:07:16,467
شما هم بکنید
955
01:07:16,468 --> 01:07:20,298
در کمال تأسف و همدردی،
روث و اوون اپلبی
956
01:07:31,444 --> 01:07:35,018
واسه دوقلوها، از دست دادنِ یه قُل
مثل از دست دادنِ یه چشم میمونه، سیلویا
957
01:07:36,380 --> 01:07:40,251
دیگه هیچوقت دنیا رو مثل سابق نمیبینی
958
01:07:42,293 --> 01:07:45,958
اندوه مثل بیحسی و کرختی میمونه،
959
01:07:45,959 --> 01:07:48,501
مزهی دهنت رو تلخ میکنه،
960
01:07:49,002 --> 01:07:51,635
دلت رو سنگین میکنه
961
01:07:53,501 --> 01:07:55,365
طوری که حتی نمیتونی اشک بریزی
962
01:07:56,142 --> 01:07:57,707
اشک ریختن جرأت میخواد
963
01:07:58,840 --> 01:08:01,672
من دیگه به روزنههای امید و
964
01:08:01,673 --> 01:08:03,938
نیمهی پر لیوان باور نداشتم
965
01:08:03,939 --> 01:08:06,177
لیوان من تیکهتیکه شده بود
966
01:08:06,911 --> 01:08:08,917
مادرم رو از دست داده بودم
967
01:08:08,918 --> 01:08:10,645
پدرم،
968
01:08:10,646 --> 01:08:12,249
برادرم
969
01:08:20,165 --> 01:08:23,494
خوشبختانه، پینکی رو داشتم
970
01:08:23,495 --> 01:08:24,826
سلام، گریس
971
01:08:24,827 --> 01:08:26,468
و کن
972
01:08:26,469 --> 01:08:30,300
جرعههای عشق و محبتش، بهم انگیزه میداد
973
01:08:33,078 --> 01:08:35,270
ولی به طرز عجیبی
974
01:08:35,271 --> 01:08:39,306
حلزونهام مثل خانوادهی واقعیم
به نظر میاومدن
975
01:08:39,307 --> 01:08:42,844
خانوادهی واقعی هم مثل حلزونها،
در شرایط سخت به همدیگه پناه میبرن
976
01:08:42,845 --> 01:08:45,281
دسته هر چی بزرگتر، شانس بقا بیشتر
977
01:08:48,024 --> 01:08:52,729
از لحاظ احساسی به تکتکشون وابستگی داشتم
978
01:08:52,730 --> 01:08:57,425
واسه همین هرگز نمیتونستم
هیچ کدومتون رو دور بندازم
979
01:08:58,729 --> 01:09:01,628
پس مدام میخریدم،
980
01:09:01,629 --> 01:09:03,566
اضافه میکردم و
981
01:09:03,567 --> 01:09:05,466
میدزدیدم
982
01:09:05,467 --> 01:09:07,213
« بهشت لوازمالتحریر »
983
01:09:07,238 --> 01:09:08,886
« چسب »
984
01:09:08,911 --> 01:09:10,913
« مدادتراشها »
985
01:09:16,053 --> 01:09:17,151
بالأخره...
986
01:09:17,152 --> 01:09:19,011
ببخشید، خانم
987
01:09:19,012 --> 01:09:21,122
گیر افتادم
(حراست)
988
01:09:21,123 --> 01:09:23,791
از خجالت آب شدم
989
01:09:26,560 --> 01:09:28,928
و عواقبی هم داشت
990
01:09:32,855 --> 01:09:34,126
« دادگاه قضایی کانبرا
احضاریهی دزدی: خانم گریس پادل »
991
01:09:34,151 --> 01:09:36,148
گریسی
992
01:09:44,477 --> 01:09:46,078
و بعدش...
993
01:09:47,380 --> 01:09:49,717
اوضاع حتی بدتر هم شد
994
01:09:50,945 --> 01:09:52,711
عشق میتونه کور باشه
995
01:09:54,754 --> 01:09:58,891
میتونه تاریکی و سیاهی رو مخفی کنه
996
01:10:03,764 --> 01:10:07,364
انگار پیازِ کن هم لایههایی داشته
997
01:10:07,365 --> 01:10:09,330
اون منو دوست نداشت
998
01:10:10,304 --> 01:10:12,598
اون عاشق چربیهام بود!
999
01:10:19,546 --> 01:10:22,541
بهشون یجور... فتیش داشت
1000
01:10:23,682 --> 01:10:25,419
اون نمیخواست کاسهام رو درست کنه
1001
01:10:25,420 --> 01:10:28,087
میخواست پرش کنه،
و پرش کنه؛
1002
01:10:28,088 --> 01:10:30,020
و پرش کنه...
1003
01:10:30,918 --> 01:10:32,584
با چربی
1004
01:10:32,585 --> 01:10:36,120
اینکه خودم واسه خودم قفس بسازم، یه بحثـه
1005
01:10:36,121 --> 01:10:37,622
یهمقدار اردک، واسه خوششانسی
(چربی اردک)
1006
01:10:37,623 --> 01:10:40,991
ولی فرق داره که یکی دیگه منو زندانی کنه
1007
01:10:40,992 --> 01:10:42,161
عالیـه، گریس
1008
01:10:42,162 --> 01:10:44,997
میدونستم که اون هیکل گندهام رو دوست داره
1009
01:10:44,998 --> 01:10:46,502
ولی قضیه به همین ختم نمیشد
1010
01:10:46,503 --> 01:10:48,838
آره! عالیه
(چربی، پای، روغن، خامه، پنیر)
1011
01:10:48,839 --> 01:10:53,377
گفت هر چقدر چاقتر میشم، بیشتر دوستم داره
1012
01:10:53,378 --> 01:10:55,874
و حالا فهمیدم چرا
1013
01:10:55,875 --> 01:10:58,844
عجب احمقی بودم
1014
01:10:58,845 --> 01:11:01,017
ولی تا همینجا دیگه کافیه
1015
01:11:30,250 --> 01:11:31,840
شرمنده، گریسی
1016
01:11:50,671 --> 01:11:54,404
پینکی اومد پیشم و
به جراحاتم رسیدگی کرد
1017
01:11:54,405 --> 01:11:57,243
خونده بودم حلزونها وقتی نیاز به ترمیم دارن،
1018
01:11:57,244 --> 01:11:59,606
به خواب زمستونی میرن
1019
01:11:59,607 --> 01:12:01,938
یه هفته خوابیدم و
1020
01:12:01,939 --> 01:12:04,244
با شیطاین درونم گلاویز شدم
1021
01:12:21,925 --> 01:12:24,099
وااااای!
1022
01:12:27,568 --> 01:12:29,669
از خودم متنفر بودم
1023
01:12:29,670 --> 01:12:33,002
باعث و بانیش، همین احتکار کردنم بود
1024
01:12:33,003 --> 01:12:34,709
باعث شد فقیر بمونم و
1025
01:12:34,710 --> 01:12:39,513
فقیر بودن منو از گیلبرت دور نگه داشت
1026
01:12:39,514 --> 01:12:41,049
با پولی که هدر دادم
1027
01:12:41,050 --> 01:12:45,419
میتونستم ده دوازدهتا بلیت هواپیما
بخرم و برم دیدنش، سیلویا
1028
01:12:45,420 --> 01:12:48,121
حالا، اون مُرده بود
1029
01:12:56,498 --> 01:12:58,230
گریسی
1030
01:13:01,999 --> 01:13:03,334
ناهارت رو آوردم
1031
01:13:04,971 --> 01:13:07,635
پینکی برام رژیم غذایی سفت و سختی چید
1032
01:13:08,504 --> 01:13:11,705
و زندگی یکم قابلتحملتر شد
1033
01:13:12,749 --> 01:13:15,476
وقتی که داشتم یواشیواش از
تاریکیم بیرون میاومدم،
1034
01:13:15,477 --> 01:13:19,251
کمکم متوجه شدم که پینکی
چقدر سالخورده شده بود
1035
01:13:21,758 --> 01:13:23,790
هیچوقت یادم نمیره روزی رو که فهمیدم
1036
01:13:23,791 --> 01:13:26,252
علائم اولیهی زوال عقل رو داره،
1037
01:13:26,253 --> 01:13:27,894
وقتی دیدم برشتوک رو گذاشته جلوش و
1038
01:13:27,895 --> 01:13:31,999
خیال میکنه پازلـه و باید تیکههاش رو
کنار هم بچینه تا عکس خروس در بیاد
1039
01:13:33,067 --> 01:13:36,168
همین چند ماه پیش بود، سیلویا
1040
01:13:37,873 --> 01:13:40,837
تشخیص دادن که آلزایمر داره و
1041
01:13:40,838 --> 01:13:43,301
وضعیتش خیلی سریع رو به وخامت رفت
1042
01:13:43,302 --> 01:13:45,370
پینکی داری چیکار میکنی؟
1043
01:13:45,371 --> 01:13:48,247
دنبال یه چیزی میگردم
1044
01:13:48,248 --> 01:13:49,379
چی؟
1045
01:13:52,817 --> 01:13:54,483
نمیدونم
1046
01:13:58,923 --> 01:14:01,055
نقشمون جابجا شد
1047
01:14:01,056 --> 01:14:04,030
حالا نوبت من بود که ازش مراقبت کنم
1048
01:14:06,327 --> 01:14:10,168
داروهام
1049
01:14:12,404 --> 01:14:15,336
یه روز، تصمیم گرفت که دیگه
از رختخواب بیرون نیاد
1050
01:14:15,337 --> 01:14:18,936
اون چیزه رو بهت گفتم که یادم نمیاد؟
1051
01:14:18,937 --> 01:14:22,876
همونی که دنبالش میگردم ولی نمیدونم چیـه؟
1052
01:14:22,877 --> 01:14:26,110
مغز مسخره
1053
01:14:26,111 --> 01:14:28,050
مریضی مسخره
1054
01:14:28,051 --> 01:14:30,885
اسم اون یارو آلمانیه که
1055
01:14:30,886 --> 01:14:32,821
مریضیش رو گرفتم چیـه؟
1056
01:14:32,822 --> 01:14:35,758
گوگنهایمرز؟
1057
01:14:35,759 --> 01:14:38,694
آره، گوگنهایمرز
1058
01:14:38,695 --> 01:14:40,729
آروم باش، پینکی
1059
01:14:40,730 --> 01:14:42,331
مهم نیست
1060
01:14:43,403 --> 01:14:45,097
گریسی
1061
01:14:45,098 --> 01:14:48,304
عجب دوست بینظیری هستی
1062
01:15:17,636 --> 01:15:20,633
بدرود، پینکی
1063
01:15:26,542 --> 01:15:28,610
سیبزمینیها!
1064
01:15:32,813 --> 01:15:35,243
سیبزمینیها؟
1065
01:15:35,244 --> 01:15:37,584
سیبزمینیها...
1066
01:15:37,585 --> 01:15:38,918
پینکی...
1067
01:15:38,919 --> 01:15:41,157
پینکی، منظورت چیـه؟
1068
01:15:44,958 --> 01:15:47,163
پینکی
1069
01:15:51,745 --> 01:15:53,933
« چالهی حسرتِ پینکی »
1070
01:16:06,209 --> 01:16:09,058
« در آرامش بخواب، پینکی »
« دست در دستِ فرشتگان »
1071
01:16:17,793 --> 01:16:20,327
بدرود، پینکی
1072
01:16:44,951 --> 01:16:47,387
آزاد باش، سیلویا
1073
01:17:09,141 --> 01:17:12,843
سیبزمینیها؟ سیبزمینیها؟
1074
01:17:12,844 --> 01:17:15,546
سیلویا...
1075
01:17:15,547 --> 01:17:18,549
شاید میخواسته آخرین
وعدهی غذاییش این باشه؟
1076
01:17:21,523 --> 01:17:23,887
تف توی این زندگی!
1077
01:17:23,888 --> 01:17:26,393
لعنت به این زندگی
1078
01:17:26,394 --> 01:17:27,893
عجب...
1079
01:17:27,894 --> 01:17:31,497
عجب معمای مسخرهای!
1080
01:17:31,498 --> 01:17:33,158
لعنت بهش!
1081
01:17:37,200 --> 01:17:39,035
من خیلی تنهام
1082
01:17:39,036 --> 01:17:42,704
خیلی... تک و تنهام
1083
01:17:53,584 --> 01:17:56,118
صورتخرگوشی، صورتخرگوشی
1084
01:17:56,119 --> 01:17:58,251
صورتخرگوشی، صورتخرگوشی
1085
01:17:58,252 --> 01:17:59,554
عالیه، گریسی
1086
01:17:59,555 --> 01:18:01,291
- گریس پادل!
- چه مدل موی قشنگی!
1087
01:18:01,292 --> 01:18:03,960
شما دو نفر، یالا. بیاید بریم
1088
01:18:03,961 --> 01:18:05,995
از اینجا متنفرم
1089
01:18:05,996 --> 01:18:07,827
به زودی فرار میکنم و
1090
01:18:07,828 --> 01:18:09,595
از این بیابون عبور میکنم و
میام سراغت
1091
01:18:09,596 --> 01:18:11,368
در کمال ناراحتی باید بهت بگم که
(انبارِ پینکی)
1092
01:18:11,369 --> 01:18:14,186
گیلبرت توی یه آتیشسوزی وحشتناک فوت شد
(سمِ حلزون)
1093
01:18:14,211 --> 01:18:16,870
آتیش، آتیش، آتیش...
1094
01:18:18,061 --> 01:18:19,588
« سمِ حلزون »
1095
01:18:32,361 --> 01:18:33,441
« سیبزمینیها »
1096
01:18:34,894 --> 01:18:37,064
سیبزمینیها!
1097
01:18:40,062 --> 01:18:42,399
سیبزمینیها!
1098
01:18:59,244 --> 01:19:00,318
« گریس »
1099
01:19:05,081 --> 01:19:06,636
گریس عزیز،
1100
01:19:06,661 --> 01:19:11,325
اگه داری اینو میخونی،
یعنی من مُردم و هفت کفن پوسوندم،
1101
01:19:11,326 --> 01:19:14,163
و تو قوطی بیسکوئیتم رو پیدا کردی
1102
01:19:14,164 --> 01:19:18,231
همینطور چیزایی که میخواستم مال تو باشه
1103
01:19:18,232 --> 01:19:20,765
چندین روزه که خوابیدی،
1104
01:19:20,766 --> 01:19:24,105
و باید قبل اینکه مغزم کاملاً فاسد بشه
1105
01:19:24,106 --> 01:19:26,806
چیزای مهمی رو بهت بگم
1106
01:19:28,475 --> 01:19:32,212
پیری واقعاً آزاردهندهست
1107
01:19:32,213 --> 01:19:34,844
بدون اینکه بفهمی از راه میرسه
1108
01:19:34,845 --> 01:19:38,421
یه روز یه سیب رو به دندون میکِشی و
1109
01:19:40,055 --> 01:19:41,919
دندونهات همونجا گیر میکنن
1110
01:19:43,462 --> 01:19:46,997
میخوای چین و چروک
جورابشلواریت رو صاف کنی
1111
01:19:46,998 --> 01:19:50,632
بعدش میفهمی که اصلاً
جواربشلواری پات نیست
1112
01:19:52,164 --> 01:19:55,462
بگذریم، از موضوع منحرف شدم
1113
01:19:55,463 --> 01:19:57,638
رازهام
1114
01:19:58,338 --> 01:20:01,208
اول از همه، من یتیم بودم
1115
01:20:01,209 --> 01:20:03,978
و توی یتیمخونه بزرگ شدم
1116
01:20:03,979 --> 01:20:06,574
بعد از جنگ جهانی اول
1117
01:20:06,575 --> 01:20:08,745
جای افتضاحی بود،
1118
01:20:08,746 --> 01:20:12,520
که منو شب و روز توی گهواره نگه میداشتن
1119
01:20:13,254 --> 01:20:16,286
نه بلندم میکردن و نه بغلم میگرفتن
1120
01:20:16,287 --> 01:20:18,389
تنها راه ارتباطیم
1121
01:20:18,390 --> 01:20:21,494
پسر کوچولوی کناریم بود
1122
01:20:21,495 --> 01:20:26,428
نه، تجربیات وحشتناکی رو که
به خاطر دارم، برات نمیگم
1123
01:20:26,429 --> 01:20:27,862
ولی میخوام بهت بگم
1124
01:20:27,863 --> 01:20:31,837
زندانی شدن چه حسی داره
1125
01:20:31,838 --> 01:20:33,633
توی قفس بودن
1126
01:20:33,634 --> 01:20:37,043
در این حد بگم که وحشتناک بود
1127
01:20:37,044 --> 01:20:39,806
ولی، در طی سالهای بعدش،
1128
01:20:39,807 --> 01:20:43,745
فهمیدم که بدترین قفسها
1129
01:20:43,746 --> 01:20:48,620
اونایی هستن که خودمون
واسه خودمون درست میکنیم
1130
01:20:48,621 --> 01:20:52,922
تو هم برای خودت یه قفس درست کردی، گریسی
1131
01:20:53,965 --> 01:20:57,858
درِ قفس تو هیچوقت قفل نبوده
1132
01:20:57,859 --> 01:21:01,095
ولی ترسهات تو رو به دام انداختن
1133
01:21:04,667 --> 01:21:07,739
از شر اون حلزونها خلاص شو!
1134
01:21:08,537 --> 01:21:11,507
خودت رو آزاد کن
1135
01:21:11,508 --> 01:21:14,611
از شر اون دیدگاه مسخره خلاص شو
1136
01:21:14,612 --> 01:21:19,083
حالا وقتشـه که پوستهات رو رها کنی
1137
01:21:19,084 --> 01:21:21,214
خودت رو از چیزایی که انبار کردی خلاص کن
1138
01:21:23,089 --> 01:21:24,788
از نو شروع کن
1139
01:21:25,621 --> 01:21:29,358
ایرادی نداره که یهکم واسه خودت دلسوزی کنی،
1140
01:21:29,359 --> 01:21:31,696
ولی وقتشـه اینو رها کنی و به راهت ادامه بدی
1141
01:21:32,736 --> 01:21:35,097
درد و ناراحتی همیشه هست،
1142
01:21:35,098 --> 01:21:37,366
ولی زندگی همینـه دیگه
1143
01:21:37,367 --> 01:21:40,464
باید سینه سپر کنی و باهاش روبرو بشی
1144
01:21:40,465 --> 01:21:42,376
شجاع باش
1145
01:22:31,359 --> 01:22:36,258
بگذریم، میخوام ازت تشکر کنم، گریسی
1146
01:22:36,259 --> 01:22:38,626
تو بینظیر بودی
1147
01:22:38,627 --> 01:22:43,101
چیزی به پایان عمرم نمونده
1148
01:22:43,102 --> 01:22:46,599
وقتشـه واسه مرگ آماده بشم
1149
01:22:46,600 --> 01:22:49,336
واسه اولین بار توی زندگیم،
1150
01:22:49,337 --> 01:22:52,505
حس میکنم از چیزی که به نظر میام پیرترم
1151
01:22:52,506 --> 01:22:55,041
تازه مثل بیضهی آویزوون میمونم
1152
01:22:56,149 --> 01:22:58,544
زندگی مثل یه پارچهی بافتنیـه که
1153
01:22:58,545 --> 01:23:02,746
هر تار و پودش یه خاطره و تجربهست
1154
01:23:02,747 --> 01:23:06,719
زندگی یعنی مزهمزه کردنِ لذتهای کوچیک
1155
01:23:06,720 --> 01:23:11,562
مثل سیگار کشیدن توی بارون
1156
01:23:13,730 --> 01:23:18,129
یا پوشیدن بلوزی که تازه شستی و خشکش کردی
1157
01:23:18,938 --> 01:23:20,764
سرگردانی دیگه بسه
1158
01:23:20,765 --> 01:23:25,502
وقتشـه جفتمون هم از این مرحله عبور کنیم
1159
01:23:25,503 --> 01:23:27,642
همونطور که گفتم،
1160
01:23:27,643 --> 01:23:32,116
زندگی رو فقط میشه وقتی فهمید که
به عقب نگاه کنی،
1161
01:23:32,117 --> 01:23:36,419
ولی مجبوریم رو به جلو زندگی کنیم
1162
01:23:36,420 --> 01:23:40,485
حلزونها هیچوقت از مسیرشون برنمیگردن
1163
01:23:40,486 --> 01:23:43,593
همیشه رو به جلو میرن
1164
01:23:43,594 --> 01:23:47,657
وقتشـه تو هم مثل حلزونها
رد درخشانی توی سرتاسر دنیا
1165
01:23:47,658 --> 01:23:49,863
از خودت به جا بذاری
1166
01:23:50,970 --> 01:23:53,264
و یادت باشه، هیچوقت...
1167
01:23:53,265 --> 01:23:56,067
هیچوقت به عقب برنگرد
1168
01:24:02,313 --> 01:24:03,462
« دادگاه کانبرا »
1169
01:24:03,487 --> 01:24:07,043
همگی قیام کنید.
دادگاه رسمیـه.
1170
01:24:07,381 --> 01:24:11,448
خانم پادل، جرم شما جدیـه
1171
01:24:11,449 --> 01:24:12,817
دزدی بهرحال دزدیـه
1172
01:24:12,818 --> 01:24:16,088
چه یه الماس باشه چه یه خیار
1173
01:24:16,089 --> 01:24:18,360
و اگه روباهی رو که مرغهات رو میدزده ببخشی،
1174
01:24:18,361 --> 01:24:20,893
اونوقت گوسفندهات رو هم میدزده
1175
01:24:23,693 --> 01:24:25,327
هر چند...
1176
01:24:26,533 --> 01:24:27,996
از چهرهات میخونم که
1177
01:24:27,997 --> 01:24:30,573
حسابی پشیمون و خجالتزدهای
1178
01:24:31,476 --> 01:24:34,836
و پشیمونی حقیقی خودش کم مجازاتی نیست
1179
01:24:34,837 --> 01:24:37,679
میدونم آدم مهربونی هستی
1180
01:24:37,680 --> 01:24:40,842
همونطور که سالها پیش،
وقتی در سختترین شرایط بودم،
1181
01:24:40,843 --> 01:24:43,411
یه دخترکی مهربونی رو نشونم داد
1182
01:24:46,881 --> 01:24:49,385
آفرین، صاریغ کوچولو
1183
01:24:49,386 --> 01:24:50,557
آفرین
1184
01:24:50,558 --> 01:24:52,854
اون دختر کوچولو بهم امید و شجاعت داد که
1185
01:24:52,855 --> 01:24:55,295
از نو شروع کنم و از...
1186
01:24:55,296 --> 01:24:57,699
عادتهای بدم دوری کنم
1187
01:24:58,929 --> 01:25:01,963
شاید دستت کج باشه، خانم پادل
1188
01:25:01,964 --> 01:25:04,303
ولی میدونم قلبت از طلاست
1189
01:25:04,304 --> 01:25:07,002
و یه عالمه کار خیر کردی
1190
01:25:07,003 --> 01:25:11,837
بدینوسیله تو رو رفع اتهام میکنم
1191
01:25:11,838 --> 01:25:14,213
پرونده مختومه میشه
1192
01:25:21,837 --> 01:25:24,840
« یک سال بعد »
1193
01:25:26,917 --> 01:25:29,533
« مدرسهی فیلمسازی کانبرا »
1194
01:25:30,595 --> 01:25:32,597
« احتیاط کنید! لبههای این تابلو تیز هستن »
1195
01:25:36,065 --> 01:25:39,205
زندگی برام تجربیات چالشبرانگیزی داشت
1196
01:25:39,206 --> 01:25:42,568
ولی بوی گلهای رُز بهتر بودن
1197
01:25:42,569 --> 01:25:47,274
و بالأخره داشتم کمکم همونی میشدم که
همیشه میخواستم
1198
01:25:47,389 --> 01:25:49,391
« فستیوال فیلم کانبرا »
1199
01:25:49,701 --> 01:25:51,432
یه فیلم راجع به زندگیم ساختم
1200
01:25:51,457 --> 01:25:52,458
« انتقام حلزون »
1201
01:25:52,483 --> 01:25:53,684
« روایتشده توسط اِدنا اوریج »
1202
01:26:07,621 --> 01:26:08,956
« پایان »
1203
01:26:11,919 --> 01:26:14,012
زیاد خوب نبود
1204
01:26:14,682 --> 01:26:16,809
ولی یه چند نفری اومدن تماشا
1205
01:26:17,013 --> 01:26:19,814
حتی بعدش جلسهی پرسش و پاسخ داشتم
1206
01:26:20,049 --> 01:26:23,280
کسی... سؤالی نداره؟
1207
01:26:31,890 --> 01:26:33,850
خب
1208
01:26:33,851 --> 01:26:35,727
ممنون که اومدید
1209
01:26:36,897 --> 01:26:38,763
آره
1210
01:26:40,695 --> 01:26:42,262
من یه سؤال دارم
1211
01:26:45,238 --> 01:26:48,971
به جادو اعتقاد داری؟
1212
01:27:01,284 --> 01:27:03,021
گیلبرت؟
1213
01:27:03,022 --> 01:27:06,483
آره، خودمم
1214
01:27:07,494 --> 01:27:10,520
از اون بیابون عبور کردم
1215
01:27:44,663 --> 01:27:54,673
« زیرنویس از علی محمدخانی، iredprincess و امیر ستارزاده »
::. H1tmaN & iredsub & AliMK_Sub .::
1216
01:27:58,989 --> 01:28:00,991
« خاطرات آنه فرانک اثر آنه فرانک »
1217
01:28:02,406 --> 01:28:05,409
« دزد دریایی با موهای سرخ اثر مایلز و اسپون »
1218
01:28:10,615 --> 01:28:13,756
کمی زمان برد که باور کنم
گیلبرت زندهست
1219
01:28:21,191 --> 01:28:23,162
چطوری از آتیشسوزی فرار کرده بود
1220
01:28:27,134 --> 01:28:30,434
اینکه خاکسترش فقط و فقط...
1221
01:28:30,435 --> 01:28:32,071
خاکستر بودن
1222
01:28:33,445 --> 01:28:36,714
ظرف خاکسترش حالا تغییر کاربری داد
1223
01:28:36,715 --> 01:28:37,979
« آبنبات »
1224
01:28:40,176 --> 01:28:43,648
چرخهی زندگی ادامه پیدا کرد
1225
01:28:43,649 --> 01:28:47,053
و کار تو تموم شد، سیلویا
1226
01:28:48,791 --> 01:28:52,960
همگی بالأخره از قفسهامون آزاد شدیم
1227
01:28:57,099 --> 01:29:00,561
با اینکه خانوادهمون یهکم کوچیک شده بود...
1228
01:29:02,604 --> 01:29:04,938
ولی دوباره پیش هم بودیم
1229
01:29:11,446 --> 01:29:14,807
فقط یه چیزی مونده بود که باید رهاش کنیم
1230
01:29:14,832 --> 01:29:15,933
« پرسی پادل، بهترین بابای دنیا »
1231
01:29:16,252 --> 01:29:22,758
ارائهای از وبسایت دیجی موویز
.:: DigiMoviez.Com ::.
1232
01:29:22,858 --> 01:29:26,058
گیلبرت هنوز بوی کبریت سوخته میداد
1233
01:29:27,564 --> 01:29:31,297
خورشید در حال غروب پوستمون رو قلقلک میداد
1234
01:29:31,804 --> 01:29:33,835
دو روحمون رو...
1235
01:29:34,781 --> 01:29:37,447
و قلبمون که یکی بود
1236
01:29:37,773 --> 01:29:47,783
جهت اطلاع از جدیدترین آدرس سایت
دیجی موویز را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید
@DigiMovieZ
115240