All language subtitles for Memoir.of.a.Snail.2024.720p.10bit.WEBRip.6CH.x265.HEVC-PSA-Farsipersian

af Afrikaans
ak Akan
sq Albanian
am Amharic
ar Arabic
hy Armenian
az Azerbaijani
eu Basque
be Belarusian
bem Bemba
bn Bengali
bh Bihari
bs Bosnian
br Breton
bg Bulgarian
km Cambodian
ca Catalan
ceb Cebuano
chr Cherokee
ny Chichewa
zh-CN Chinese (Simplified)
zh-TW Chinese (Traditional)
co Corsican
hr Croatian
cs Czech
da Danish
nl Dutch
en English
eo Esperanto
et Estonian
ee Ewe
fo Faroese
tl Filipino
fi Finnish
fr French
fy Frisian
gaa Ga
gl Galician
ka Georgian
de German
el Greek
gn Guarani
gu Gujarati
ht Haitian Creole
ha Hausa
haw Hawaiian
iw Hebrew
hi Hindi
hmn Hmong
hu Hungarian
is Icelandic
ig Igbo
id Indonesian
ia Interlingua
ga Irish
it Italian
ja Japanese
jw Javanese
kn Kannada
kk Kazakh
rw Kinyarwanda
rn Kirundi
kg Kongo
ko Korean
kri Krio (Sierra Leone)
ku Kurdish
ckb Kurdish (Soranî)
ky Kyrgyz
lo Laothian
la Latin
lv Latvian
ln Lingala
lt Lithuanian
loz Lozi
lg Luganda
ach Luo
lb Luxembourgish
mk Macedonian
mg Malagasy
ms Malay
ml Malayalam
mt Maltese
mi Maori
mr Marathi
mfe Mauritian Creole
mo Moldavian
mn Mongolian
my Myanmar (Burmese)
sr-ME Montenegrin
ne Nepali
pcm Nigerian Pidgin
nso Northern Sotho
no Norwegian
nn Norwegian (Nynorsk)
oc Occitan
or Oriya
om Oromo
ps Pashto
fa Persian Download
pl Polish
pt-BR Portuguese (Brazil)
pt Portuguese (Portugal)
pa Punjabi
qu Quechua
ro Romanian
rm Romansh
nyn Runyakitara
ru Russian
sm Samoan
gd Scots Gaelic
sr Serbian
sh Serbo-Croatian
st Sesotho
tn Setswana
crs Seychellois Creole
sn Shona
sd Sindhi
si Sinhalese
sk Slovak
sl Slovenian
so Somali
es Spanish Download
es-419 Spanish (Latin American) Download
su Sundanese
sw Swahili
sv Swedish
tg Tajik
ta Tamil
tt Tatar
te Telugu
th Thai
ti Tigrinya
to Tonga
lua Tshiluba
tum Tumbuka
tr Turkish
tk Turkmen
tw Twi
ug Uighur
uk Ukrainian
ur Urdu
uz Uzbek
vi Vietnamese
cy Welsh
wo Wolof
xh Xhosa
yi Yiddish
yo Yoruba
zu Zulu
Would you like to inspect the original subtitles? These are the user uploaded subtitles that are being translated: 1 00:02:49,639 --> 00:02:59,588 ارائه‌شده توسط وب‌سایت دیجی‌موویز :.:.: DigiMoviez.Com :.:.: 2 00:02:59,590 --> 00:03:09,538 جهت اطلاع از جدیدترین آدرس سایت :دیجی‌موویز را در شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید @DigiMoviez 3 00:03:09,765 --> 00:03:12,909 بدرود، پینکی 4 00:03:18,463 --> 00:03:20,405 !سیب‌زمینی‌ها 5 00:03:24,297 --> 00:03:26,718 سیب‌زمینی‌ها؟ 6 00:03:26,747 --> 00:03:28,656 ...سیب‌زمینی‌ها 7 00:03:28,680 --> 00:03:30,035 ...پینکی 8 00:03:30,061 --> 00:03:31,910 پینکی، منظورت چیـه؟ 9 00:03:35,998 --> 00:03:38,015 پینکی 10 00:03:41,429 --> 00:03:44,379 « چاله‌ی حسرتِ پینکی » 11 00:03:48,044 --> 00:04:03,131 ‫« زیرنویس از علی محمدخانی، iredprincess و امیر ستارزاده » ‫::. H1tmaN & iredsub & AliMK_Sub .:: 12 00:04:04,095 --> 00:04:06,358 آزاد باش، سیلویا 13 00:04:08,952 --> 00:04:10,286 نگران نباش 14 00:04:10,287 --> 00:04:11,683 من چیزیم نمیشه 15 00:04:11,684 --> 00:04:14,777 من همیشه اینقدر تنها نبودم 16 00:04:14,778 --> 00:04:17,698 کودکیم پُر از آدم بود 17 00:04:21,199 --> 00:04:24,221 بابام می‌گفت کودکی مثل زمان مَستی می‌مونه 18 00:04:24,222 --> 00:04:28,410 همه یادشونـه چیکار کردی، جز خودت 19 00:04:28,411 --> 00:04:31,236 ولی کودکی من اصلاً مثل زمان مستی نبود، سیلویا 20 00:04:31,237 --> 00:04:33,265 ،همه چی رو یادمـه 21 00:04:33,266 --> 00:04:36,459 از همون اولِ اول 22 00:04:36,460 --> 00:04:39,724 ،همیشه احساسِ توی قفس بودن 23 00:04:39,725 --> 00:04:43,115 تنگی و امنیت رو دوست داشتم 24 00:04:45,148 --> 00:04:47,444 تولدِ بیش از موعد شوک بزرگی بود 25 00:04:47,445 --> 00:04:48,805 کامل پُخته نشده بودم و 26 00:04:48,806 --> 00:04:52,002 شبیه بچه خرگوش‌ها بودم 27 00:04:52,901 --> 00:04:56,284 اسمم رو گذاشتن گریس پرودنس پادل 28 00:04:56,285 --> 00:04:59,629 برادر دوقلوم، گیلبرت 29 00:04:59,630 --> 00:05:02,025 پرستار گفت ما دو روحیم 30 00:05:02,026 --> 00:05:04,367 در یک بدن 31 00:05:04,368 --> 00:05:07,068 خوشم اومد 32 00:05:07,069 --> 00:05:10,406 تولدمون برای مادرم خیلی سخت بود و 33 00:05:10,642 --> 00:05:12,796 مُرد 34 00:05:13,783 --> 00:05:15,041 ما اومدیم بیرون از رَحِمش 35 00:05:15,066 --> 00:05:16,228 « انی پادل » 36 00:05:16,253 --> 00:05:18,954 اونم رفت توی قبرش 37 00:05:19,244 --> 00:05:21,300 حلزون‌های مادر هم وقتی بچه‌هاشون به دنیا میان 38 00:05:21,325 --> 00:05:23,087 همین کار رو می‌کنن 39 00:05:23,987 --> 00:05:25,684 مگه نه، سیلویا؟ 40 00:05:26,523 --> 00:05:28,805 « بیمارستان » 41 00:05:29,395 --> 00:05:30,993 ،همینطور که بزرگ‌تر می‌شدم 42 00:05:30,994 --> 00:05:33,529 درد و مصیبت‌های جورواجوری رو پُشت سر گذاشتم 43 00:05:35,130 --> 00:05:39,034 تقی به توقی می‌خورد، می‌رفتم بیمارستان 44 00:05:39,035 --> 00:05:41,497 دکتر گفت مثل یه عروسک چینی‌ام که 45 00:05:41,498 --> 00:05:44,173 حتی اگه بهش زُل بزنی هم می‌شکنه 46 00:05:45,242 --> 00:05:49,172 در نهایت، باید لب آویزونم رو درست می‌کردن 47 00:05:57,588 --> 00:05:59,381 اوضاع خوب پیش نرفت 48 00:06:02,580 --> 00:06:04,576 اونقدر خون از دست دادم که 49 00:06:04,577 --> 00:06:06,775 لازم بود بهم خون بزنن 50 00:06:06,776 --> 00:06:10,569 دکتر از گیلبرت خواست بهم خون بده 51 00:06:21,750 --> 00:06:23,215 اونم قبول کرد 52 00:06:23,216 --> 00:06:27,335 با اینکه فکر می‌کرد با اینکار کُشته میشه 53 00:06:27,336 --> 00:06:29,504 قبل از اینکه بمیرم چقدر وقت دارم؟ 54 00:06:30,674 --> 00:06:33,030 سریع بهش توضیح دادن که نمی‌میره 55 00:06:33,031 --> 00:06:35,023 بدنش خون تازه تولید می‌کنه 56 00:06:37,225 --> 00:06:39,721 اون شب به قهرمانِ همه تبدیل شد 57 00:06:39,722 --> 00:06:42,022 مخصوصاً من 58 00:06:42,720 --> 00:06:44,082 ،بابام برای اینکه خوشحالم کنه 59 00:06:44,083 --> 00:06:47,178 جعبه‌ی جواهرات قدیمیِ مامان رو بهم داد 60 00:06:54,869 --> 00:06:57,267 داخلش، کلکسیونی از حلزون‌ها و 61 00:06:57,268 --> 00:06:59,595 حلقه‌اش بود 62 00:06:59,596 --> 00:07:01,873 اون هم عاشق حلزون‌ها بود و 63 00:07:02,019 --> 00:07:04,054 نرم‌تن‌شناسی هم خونده 64 00:07:04,620 --> 00:07:06,345 با خودم گفتم بهتره حلقه دستِ گیلبرت باشه 65 00:07:07,105 --> 00:07:10,581 تا زمانی که بمیرم اینو از دستم در نمیارم، گریسی 66 00:07:13,753 --> 00:07:16,433 « کارگروهِ مسکن‌سازیِ کالین جی‌وود » 67 00:07:34,372 --> 00:07:35,789 « سالار مگس‌ها اثر ویلیام گلدینگ » 68 00:07:35,815 --> 00:07:37,364 « چرخه‌ی زندگیِ حلزون‌ها اثر تادئوس ویلیامز » 69 00:07:37,825 --> 00:07:40,247 ،علی‌رغم بدبختی‌هام، سیلویا 70 00:07:40,272 --> 00:07:44,493 من به نیمه‌ی پُر لیوان و روزنه‌های امید باور داشتم 71 00:07:44,494 --> 00:07:47,867 ولی گیلبرت همیشه منفی‌نگر بود 72 00:07:48,331 --> 00:07:51,308 یادمـه اکثر اوقات ناراحت بود 73 00:07:51,333 --> 00:07:54,620 انگار یه رازی داشت که دوست داشت بگه 74 00:07:55,086 --> 00:07:59,382 اون ترکیبی از هولدن کالفیلد، جیمز دین و 75 00:07:59,407 --> 00:08:01,368 چارلی براون در یه کالبد بود 76 00:08:01,990 --> 00:08:03,868 به مردم به چشم تهدید نگاه می‌کرد 77 00:08:04,174 --> 00:08:08,653 تو مدرسه، همیشه جنگجو و محافظ من بود 78 00:08:08,654 --> 00:08:11,151 صورت خرگوشی، صورت خرگوشی 79 00:08:11,152 --> 00:08:13,461 صورت خرگوشی، صورت خرگوشی 80 00:08:15,635 --> 00:08:17,164 بده ببینم 81 00:08:18,059 --> 00:08:19,436 « دستشوییِ پسرانه » 82 00:08:26,426 --> 00:08:28,161 آهای، کودن‌ها 83 00:09:12,657 --> 00:09:14,796 توانسته ترکیبی از مرغ و... زرافه را پرورش دهد 84 00:09:14,797 --> 00:09:16,130 گفت که این موجود تخم می‌گذارد و 85 00:09:16,131 --> 00:09:17,769 گردنِ بسیار درازی دارد 86 00:09:17,770 --> 00:09:20,371 ،خونه‌مون پناهگاهِ ما بود 87 00:09:20,372 --> 00:09:22,840 جایی که توش احساس امنیت می‌کردیم و 88 00:09:22,865 --> 00:09:26,544 کتاب‌ها‌مون رو می‌خوندیم و سریال‌های موردعلاقه‌مون رو می‌دیدیم 89 00:09:26,954 --> 00:09:28,097 « دو رانی » 90 00:09:28,122 --> 00:09:30,040 « اتاق گریسی » 91 00:09:30,119 --> 00:09:33,460 عاشق اتاق خوابم بودم 92 00:09:33,485 --> 00:09:38,909 اونجا همه چیز سر جای خودش بود 93 00:09:39,432 --> 00:09:41,816 زوایای مُنظم برام خیلی مایه‌ی آسودگی بود 94 00:09:42,004 --> 00:09:44,546 همینطور حلزون‌هام، سیلویا 95 00:09:45,600 --> 00:09:48,200 ،اونا دوستام بودن 96 00:09:48,201 --> 00:09:51,277 واسه همین تعداد بیشتری ازشون ساختم 97 00:09:51,278 --> 00:09:53,820 ،می‌دونستم هرگز ترکم نمی‌کنن 98 00:09:53,821 --> 00:09:55,594 بهم صدمه نمی‌زنن 99 00:09:56,634 --> 00:09:58,206 یا نمی‌میرن 100 00:10:00,244 --> 00:10:02,553 مُردن آدما رو دوست نداشتم 101 00:10:04,896 --> 00:10:07,196 دلم می‌خواست نجات‌شون بدم 102 00:10:07,197 --> 00:10:09,276 بی‌خانمان‌ها رو نجات بدم 103 00:10:10,244 --> 00:10:12,787 بی‌خانمان موردعلاقه‌ام جیمز بود 104 00:10:16,299 --> 00:10:19,174 ،یه کریسمس سر تا پاشو تزئین کردم تا 105 00:10:19,175 --> 00:10:21,615 یکمی حس و حال کریسمس بگیره و خوشحال بشه 106 00:10:23,232 --> 00:10:24,852 عاشق چایی‌اش بود 107 00:10:24,876 --> 00:10:25,958 « ویسکی » 108 00:10:32,103 --> 00:10:36,845 آفرین، صاریغ کوچولو. آفرین 109 00:10:38,092 --> 00:10:39,754 اون یه زمانی قاضی بود ولی 110 00:10:39,755 --> 00:10:42,561 به خاطر خودارضایی تو دادگاه برکنار شد 111 00:10:44,760 --> 00:10:46,418 ،اون زمان‌ها 112 00:10:46,419 --> 00:10:49,123 فکر می‌کردم خودارضایی یعنی اینکه غذات رو کاملاً بجویی 113 00:10:50,617 --> 00:10:51,902 یه بار بهم گفت که 114 00:10:51,903 --> 00:10:55,286 خودارضایی سارقِ زمانـه 115 00:11:01,008 --> 00:11:03,676 جیمز اولین حلزون واقعیم رو بهم داد 116 00:11:04,929 --> 00:11:06,865 مامان تو، سیلویا 117 00:11:09,204 --> 00:11:11,184 بهم گفت بذارمش توی یه شیشه‌ی بزرگ و 118 00:11:11,969 --> 00:11:13,634 بهش وجیمایت بدم 119 00:11:13,668 --> 00:11:15,209 « وجیمایت » 120 00:11:15,235 --> 00:11:17,585 ،در حالی که من مشغول نجاتِ دنیا بودم 121 00:11:18,083 --> 00:11:20,467 گیلبرت می‌خواست از بندش رها بشه 122 00:11:21,497 --> 00:11:23,519 بقیه رو آزاد کنه 123 00:11:24,562 --> 00:11:25,735 « میلدرد » 124 00:11:28,764 --> 00:11:32,680 یه بار، طوطی کاکلیِ همسایه‌مون رو فراری داد 125 00:11:37,721 --> 00:11:39,745 !پرواز کن، میلدرد !یالا، پرواز کن 126 00:11:45,055 --> 00:11:46,680 !خداحافظ، میلدرد 127 00:11:46,681 --> 00:11:49,896 گیلبرت گفت تابحال میلدرد رو اینقدر خوشحال ندیده بوده 128 00:11:54,216 --> 00:11:56,933 ،یا مشغول آزاد کردن حیوون‌ها بود 129 00:11:56,934 --> 00:11:58,821 یا داشت نجات‌شون می‌داد 130 00:12:00,679 --> 00:12:03,568 به خطراتش اهمیتی نمی‌داد 131 00:12:06,223 --> 00:12:08,042 !نجاتش میدم، گریسی 132 00:12:12,894 --> 00:12:14,757 !گیلبرت 133 00:12:20,868 --> 00:12:22,694 !یالا، رفیق 134 00:12:34,673 --> 00:12:36,811 !اینجا، گریسی 135 00:12:40,353 --> 00:12:43,184 گیلبرت اونقدر حیوون‌ها رو دوست داشت که 136 00:12:43,185 --> 00:12:45,886 گیاه‌خوار شد 137 00:12:51,090 --> 00:12:54,664 حالا یه دوست‌پسر داره 138 00:12:59,304 --> 00:13:01,836 ببین، گریسی، همدیگه رو بغل کردن 139 00:13:08,311 --> 00:13:10,413 !تخم گذاشتن، ایول 140 00:13:10,414 --> 00:13:12,910 خانواده‌ی کوچیکِ خودمون رو ساختیم 141 00:13:12,911 --> 00:13:15,948 !از تخم در اومدن، گریسی !بچه حلزون 142 00:13:17,357 --> 00:13:21,456 تو رو از بقیه بیشتر دوست داشتم، سیلویا 143 00:13:21,457 --> 00:13:25,560 مارپیچِ صدفت برخلافِ بقیه بود 144 00:13:25,981 --> 00:13:29,524 گیلبرت اسمت رو از روی نویسنده‌ی موردعلاقه‌ی مامان‌مون گذاشت 145 00:13:29,551 --> 00:13:30,852 « حباب شیشه‌ای اثر سیلویا پلات » 146 00:13:34,551 --> 00:13:37,435 ،ولی ویژگی منحصر به فردِ گیلبرت 147 00:13:38,062 --> 00:13:41,665 عشقش به آتیش بود 148 00:13:43,279 --> 00:13:45,109 می‌خواست بخورتش 149 00:13:48,815 --> 00:13:52,786 ساعت‌ها وقتش رو صرف آتیش‌بازی می‌کرد 150 00:14:17,491 --> 00:14:21,481 یادمـه همیشه بوی کبریت سوخته می‌داد 151 00:14:21,508 --> 00:14:23,275 « ناطور دشت اثر جی. دی. سلینجر » 152 00:14:23,300 --> 00:14:26,465 تو مدرسه دخترا واسش غش و ضعف می‌کردن 153 00:14:26,490 --> 00:14:29,553 اون شمع بود و دخترا پروانه 154 00:14:30,725 --> 00:14:34,758 ولی بیشتر به مطالعه و جادو علاقه داشت 155 00:14:35,192 --> 00:14:38,195 گمونم فقط می‌خواست ناپدید بشه 156 00:14:38,556 --> 00:14:41,365 و تمام پول توجیبی‌اش رو تو مغازه‌ی برت خرج می‌کرد 157 00:14:45,543 --> 00:14:46,544 « لوازم شعبده‌بازیِ برت » 158 00:14:47,771 --> 00:14:49,772 برت از اون آدمایی بود که 159 00:14:49,773 --> 00:14:53,207 پدر و مادرها میگن ازشون دوری کنید، سیلویا 160 00:14:53,208 --> 00:14:56,914 یکی که ممکنه بهت آبنباتِ آب‌پزشده تعارف کنه 161 00:15:00,156 --> 00:15:02,519 برت به هر چیزی می‌خورد اِلا جادو 162 00:15:08,196 --> 00:15:09,798 « بسته‌ی ۱۰۰تایی فشفشه » 163 00:15:11,284 --> 00:15:12,989 رؤیای گیلبرت این بود که 164 00:15:13,014 --> 00:15:15,478 یه روزی یه شعبده‌باز خیابونی تو پاریس بشه 165 00:15:16,819 --> 00:15:18,333 « گیلبرت پادلِ شگفت‌انگیز » 166 00:15:26,546 --> 00:15:28,308 !ببین، گریسی 167 00:15:29,943 --> 00:15:32,114 همیشه درحال تمرین بود 168 00:15:34,856 --> 00:15:36,491 !لعنتی 169 00:15:40,492 --> 00:15:42,860 اکثر اوقات هم خودش رو می‌سوزوند 170 00:15:45,995 --> 00:15:48,392 به خاطر جرقه‌ها دست‌هامون زخم شده بود و 171 00:15:48,417 --> 00:15:51,220 وقتی دست‌هامون رو کنار هم می‌ذاشتیم 172 00:15:51,285 --> 00:15:53,765 شبیه یه صورت خندان میشدن 173 00:15:53,834 --> 00:15:55,407 !ببین، گریسی 174 00:15:55,746 --> 00:15:58,770 وقتی این کار رو می‌کردیم احساس خیلی خوبی می‌داد 175 00:15:58,991 --> 00:16:01,526 احساسات‌مون یکی میشدن 176 00:16:03,389 --> 00:16:05,560 خیلی از دوقلوها این رو میگن، سیلویا 177 00:16:05,585 --> 00:16:07,581 و حقیقت داره 178 00:16:07,582 --> 00:16:09,683 ،من تمام احساساتش رو حس می‌کردم 179 00:16:09,684 --> 00:16:13,751 شادی و غمش 180 00:16:13,752 --> 00:16:15,052 که ظاهراً چهارمین 181 00:16:15,053 --> 00:16:18,156 عضو خانواده‌ی ما بود 182 00:16:18,157 --> 00:16:21,124 مرگ مادرم یه خلاء تو زندگی‌مون ایجاد کرد 183 00:16:21,125 --> 00:16:23,566 بابام سعی کرد اون خلاء رو پُر کنه ولی 184 00:16:23,567 --> 00:16:26,335 اون هم مشکلات خودش رو داشت 185 00:16:27,656 --> 00:16:28,945 « موش‌ها و آدم‌ها اثر جان استاین‌بک » 186 00:16:28,970 --> 00:16:30,648 بابام فرانسوی بود و 187 00:16:30,702 --> 00:16:35,047 یه زمانی یه انیمیشن‌ساز تو پاریس بود 188 00:16:35,048 --> 00:16:36,983 با یه دوربین بولکس قدیمی 189 00:16:37,008 --> 00:16:39,144 کلی فیلم استاپ‌موشن ساخته 190 00:16:41,650 --> 00:16:44,217 گاهی برامون پخش‌شون می‌کرد 191 00:16:52,099 --> 00:16:54,131 ،برای اینکه پول ساخت آثارش رو در بیاره 192 00:16:54,284 --> 00:16:56,251 تو خیابون‌ها نمایش اجرا می‌کرد 193 00:16:59,875 --> 00:17:01,173 سلام، خانم‌ها و آقایون 194 00:17:01,198 --> 00:17:03,306 من پرسی پادلِ شگفت‌انگیز هستم 195 00:17:03,331 --> 00:17:04,556 مامان اونو تو سفری که 196 00:17:04,581 --> 00:17:06,438 از مجله‌ی «هفته‌نامه‌ی زنان» بُرده بود دید 197 00:17:06,492 --> 00:17:07,760 « پرسی پادلِ شگفت‌انگیز » 198 00:17:16,027 --> 00:17:18,124 پایان نمایش، خانم‌ها و آقایون 199 00:17:23,892 --> 00:17:25,855 !واو 200 00:17:25,880 --> 00:17:28,266 سلام، خانم حلزونی 201 00:17:34,205 --> 00:17:36,973 !خدای من 202 00:17:39,938 --> 00:17:41,171 عاشق شدن و 203 00:17:41,172 --> 00:17:43,708 بابام باهاش برگشت استرالیا 204 00:17:47,995 --> 00:17:51,164 سلام! من پرسی پادلِ شگفت‌انگیز هستم (خیابون برانزویک) 205 00:17:52,505 --> 00:17:53,734 !جقی 206 00:17:55,494 --> 00:17:57,326 !آهای... مراقب باش 207 00:18:08,001 --> 00:18:11,019 وقتی که حرفه‌ی کاریِ بابام توسط یه راننده‌ی مست به پایان رسید 208 00:18:11,044 --> 00:18:13,335 مادرم تازه حامله شده بود 209 00:18:13,336 --> 00:18:18,047 دیگه هرگز نتونست شعبده‌بازی کنه و از کمر به پایین فلج شد 210 00:18:18,048 --> 00:18:20,082 ،بعدش، کم‌کم 211 00:18:20,083 --> 00:18:21,548 ،الکلی شد 212 00:18:21,549 --> 00:18:24,512 درست مثل همون یارویی که با ماشین زیرش کرد 213 00:18:25,489 --> 00:18:28,389 ما همیشه مشکلات مالی داشتیم 214 00:18:28,390 --> 00:18:30,471 بعد از تصادفش بیشتر هم شدن 215 00:18:30,479 --> 00:18:31,589 « باتری مارشال » 216 00:18:31,753 --> 00:18:35,069 حقوق بازنشستگیش به زور پول باتری‌های ویلچرش میشد 217 00:18:37,552 --> 00:18:38,819 برنده شدن تو برگه‌های شانسی 218 00:18:38,952 --> 00:18:41,764 تنها چیزی بود که امید رو در دلش زنده نگه داشته بود 219 00:18:41,883 --> 00:18:44,551 همه جای خونه پر از برگه‌ی شانسی بود 220 00:18:46,252 --> 00:18:48,122 ،تازه این که چیزی نیست 221 00:18:48,149 --> 00:18:50,584 بعضی وقتا تو خواب نفسش بند میومد 222 00:18:58,050 --> 00:19:00,220 باید دست می‌زدیم تا بیدار بشه 223 00:19:16,768 --> 00:19:18,264 ،علی‌رغم فلاکت‌هامون 224 00:19:19,079 --> 00:19:21,882 پیوند خانوادگی‌مون قوی بود و 225 00:19:22,809 --> 00:19:25,376 کلی خوش می‌گذروندیم 226 00:19:25,377 --> 00:19:26,747 !آماده 227 00:19:27,471 --> 00:19:29,566 « قصابیِ بَری - بانک ویکتوریا » 228 00:19:34,049 --> 00:19:37,756 شادترین روزمون وقتی بود که سوار ترن‌هواییِ «ملاقه‌ی بزرگ» شدیم 229 00:19:37,789 --> 00:19:38,790 « شهربازی جونا » 230 00:19:41,517 --> 00:19:43,182 ترسناک بود 231 00:19:43,830 --> 00:19:46,767 ترسناک بود چون صد سالش بود 232 00:19:49,468 --> 00:19:51,467 ،بابا احساس زنده بودن می‌کرد 233 00:19:51,468 --> 00:19:53,199 از بندِ جسم و بدنش رها شده بود 234 00:20:00,694 --> 00:20:02,186 ،دلش می‌خواست وقتی که مُرد 235 00:20:02,273 --> 00:20:06,285 سوار ملاقه‌ی بزرگ بشیم و خاکسترش رو از اون بالا پخش کنیم 236 00:20:06,919 --> 00:20:08,807 اون روز حتی بهترم شد 237 00:20:08,832 --> 00:20:12,678 وقتی که تو راه برگشت گیلبرت روی زمین یه برگه‌ی شانسی پیدا کرد 238 00:20:12,752 --> 00:20:14,619 !بیست دلار برنده شدیم 239 00:20:15,715 --> 00:20:17,466 واسه همین بابام ۲۰تا دیگه خرید 240 00:20:19,090 --> 00:20:21,931 حیف شد، بابا 241 00:20:21,932 --> 00:20:24,169 خیلی بدش میومد که ما باید تر و خُشکش می‌کردیم 242 00:20:27,368 --> 00:20:32,203 گمونم قفسش بدنش بود 243 00:20:32,204 --> 00:20:35,071 لیوان اون خالی یا پُر نبود 244 00:20:35,072 --> 00:20:37,047 صرفاً... یه لیوان بود 245 00:20:38,188 --> 00:20:39,262 « !مال پرسیـه، دست نزنید » 246 00:20:39,287 --> 00:20:42,652 علاوه بر اینا به بافتن و آب‌نبات ژله‌ایِ سیاه هم اعتیاد داشت 247 00:20:43,449 --> 00:20:45,715 اون کسی بود که کلاه حلزونیم رو بافت و 248 00:20:45,716 --> 00:20:49,291 این چشم‌های خوشگل رو توپ‌های شعبده‌بازی قدیمیش درست کرد 249 00:20:50,521 --> 00:20:52,828 آبنبات ژله‌ای‌ها باعث میشدن زبونش سیاه بشه و 250 00:20:52,829 --> 00:20:54,364 ...نفسش بوی 251 00:20:54,365 --> 00:20:56,300 تخم رازیانه بده 252 00:20:56,301 --> 00:20:57,427 ببین، گریسی 253 00:20:57,428 --> 00:20:58,702 وقتی که خودش رو به خواب می‌زد 254 00:20:58,703 --> 00:21:01,032 آبنبات‌ها رو روی سرش می‌چیدیم 255 00:21:01,033 --> 00:21:02,973 اجازه می‌داد همچین کارایی بکنیم 256 00:21:08,441 --> 00:21:10,909 اجازه داشتیم هر کاری می‌خوایم بکنیم، سیلویا 257 00:21:14,531 --> 00:21:18,115 می‌گفت کودکی بهترین فصلِ زندگیـه 258 00:21:18,140 --> 00:21:21,580 ابدی نیست ولی همه لیاقت دارن یه خوبشو بگذرونن (چسب) 259 00:21:21,605 --> 00:21:24,061 !پسرم 260 00:21:24,086 --> 00:21:25,971 !آفرین، گیلبرت 261 00:21:26,062 --> 00:21:30,059 خیلی افتخار می‌کرد که گیلبرت می‌خواد اجراکننده بشه و 262 00:21:30,060 --> 00:21:32,028 پا جای پای اون بذاره 263 00:21:34,271 --> 00:21:37,270 !آفرین 264 00:21:37,547 --> 00:21:40,542 اون شب، جعبه‌ی جواهرات مامان رو آوردیم و 265 00:21:40,567 --> 00:21:42,610 تا می‌تونستیم آهنگ خوندیم 266 00:21:42,611 --> 00:21:44,645 ♪ چکاوک مهربون... ♪ 267 00:21:44,646 --> 00:21:47,781 ♪ چکاوک، می‌گیرمت ♪ 268 00:21:47,782 --> 00:21:50,683 ♪ ...سرت رو قطع می‌کنم ♪ 269 00:21:50,684 --> 00:21:52,654 ♪ ...سرت رو قطع می‌کنم ♪ 270 00:21:52,655 --> 00:21:54,522 ♪ !سرت رو! سرت رو ♪ 271 00:21:54,523 --> 00:21:56,556 ♪ !چکاوک! چکاوک ♪ 272 00:21:56,557 --> 00:21:58,724 ♪ ...او او او ♪ 273 00:22:02,395 --> 00:22:04,767 عجب بادگلویی، بابا 274 00:22:04,768 --> 00:22:07,562 بعدش، بابا دوربین قدیمی بولکسش رو آورد و 275 00:22:07,563 --> 00:22:10,699 بهم یاد داد چطوری انیمیشن بسازم 276 00:22:14,998 --> 00:22:18,134 من هم می‌خواستم مثل اون یه انیمیشن‌ساز بشم 277 00:22:21,114 --> 00:22:24,155 واسه حُسن ختام اون شب هم یه مسابقه گذاشتیم تا 278 00:22:24,180 --> 00:22:27,046 ببینیم کی بهترین مدل مو رو درست می‌کنه 279 00:22:30,018 --> 00:22:31,323 من بُردم 280 00:22:34,863 --> 00:22:36,728 ...سکوتِ اون شب رو یادمـه 281 00:22:37,054 --> 00:22:38,712 « خوشه‌های خشم اثر جان استاین‌بک » 282 00:22:38,737 --> 00:22:41,436 ،خاطراتِ بی‌نظیرِ اون روز (هنرمند گرسنگی اثر فرانتس کافکا) 283 00:22:41,437 --> 00:22:43,334 تازه‌ی تازه تو ذهن‌مون بود (خاطرات یک گیشا اثر آرتور گلدن) 284 00:22:45,414 --> 00:22:48,949 ...یه روز بسیار باارزش 285 00:22:50,038 --> 00:22:51,637 ولی گذرا 286 00:23:17,838 --> 00:23:19,832 ...با اینکه دست زدیم 287 00:23:20,674 --> 00:23:22,540 ...ولی این بار 288 00:23:22,541 --> 00:23:24,777 بابا هرگز بیدار نشد 289 00:23:35,758 --> 00:23:38,320 ،پولِ یه مراسم ختم درست‌حسابی رو نداشتیم 290 00:23:38,321 --> 00:23:41,686 ،واسه همین دولت جنازه‌شو سوزوند 291 00:23:41,687 --> 00:23:46,096 خاکسترش رو توی یه جعبه‌ی کارتنی بهمون دادن 292 00:23:46,518 --> 00:23:48,921 ریختمش داخل شیشه‌ی آبنبات ژله‌ای‌هاش 293 00:23:48,946 --> 00:23:50,160 « روحت شاد پرسی پادل » « بهترین بابای دنیا » 294 00:23:50,185 --> 00:23:51,549 مطمئنم خوشش میومد 295 00:24:01,153 --> 00:24:03,515 بهزیستی اومد تا ما رو ببره (دنیس فلوید از بهزیستی) 296 00:24:03,656 --> 00:24:06,159 یالا، شما دوتا. بزنید بریم 297 00:24:07,989 --> 00:24:09,918 و قرار بود ما رو به پرورشگاه‌های جدا 298 00:24:09,919 --> 00:24:12,058 تو ایالت‌های متفاوت بفرستن 299 00:24:14,892 --> 00:24:16,191 ،نه فامیلی داشتیم 300 00:24:16,192 --> 00:24:18,861 نه کسی حاضر بود که ،دوقلو به فرزندی قبول کنه 301 00:24:18,862 --> 00:24:21,892 مخصوصاً دوقلوهای عجیبی مثل ما 302 00:24:30,171 --> 00:24:32,508 مراقبش باش، گیلبرت 303 00:24:40,822 --> 00:24:44,119 بجنید. خداحافظی کنید 304 00:24:44,120 --> 00:24:46,451 خداحافظ، گریسی 305 00:24:46,811 --> 00:24:48,406 خداحافظ، گیلبرت 306 00:24:48,847 --> 00:24:51,182 « گری‌هوند، مردم رو به هم نزدیک می‌کنیم » 307 00:24:54,001 --> 00:24:57,432 اون آخرین باری بود که برادرم رو دیدم 308 00:24:57,433 --> 00:25:01,502 آخرین باری که بوی کبریت سوخته‌ی روی بدنش رو حس کردم 309 00:25:07,312 --> 00:25:10,514 فرصت این رو پیدا نکردیم تا خاکستر بابا رو از روی ملاقه‌ی بزرگ پخش کنیم 310 00:25:18,958 --> 00:25:21,219 زندگی‌مون زیر و رو 311 00:25:21,220 --> 00:25:24,389 و مشقت‌بار شده بود، سیلویا 312 00:25:24,390 --> 00:25:27,627 چاره‌ای نداشتیم جز اینکه رو به جلو حرکت کنیم 313 00:25:27,628 --> 00:25:29,281 رو به بالا 314 00:25:29,306 --> 00:25:30,667 رو به کنار 315 00:25:31,906 --> 00:25:35,128 « به کانبرا، امن‌ترین شهر استرالیا، خوش اومدید » 316 00:25:35,202 --> 00:25:39,042 ،من رو فرستادن پیش یه زوجِ بی‌بچه تو کانبرا 317 00:25:39,043 --> 00:25:42,608 شهری که سه سال پشت سر هم جایزه‌ی امن‌ترین شهر رو بُرده بود 318 00:25:44,475 --> 00:25:47,098 بعضیا حتی موقع رانندگی هم کلاه ایمنی می‌ذاشتن 319 00:25:49,956 --> 00:25:52,071 « چیپسی به شکل الویس پیدا شد » 320 00:25:53,292 --> 00:25:57,127 اون قدیما، کانبرا مثل الان جای هیجان‌انگیزی نبود 321 00:25:59,693 --> 00:26:04,332 گمونم «آروم گرفتن» کلمه‌ی درستی واسه‌ی وصف احساسم تو اون زمان نیست 322 00:26:05,201 --> 00:26:08,236 ضربه‌ی روحی خورده» کلمه‌ی درست‌تریـه» 323 00:26:10,239 --> 00:26:13,340 جدایی از گیلبرت مضطربم کرده بود 324 00:26:15,045 --> 00:26:17,405 ،ولی تو و خواهر برادرهات، سیلویا 325 00:26:17,873 --> 00:26:20,110 شما زندگی رو برام راحت‌تر کردید 326 00:26:23,009 --> 00:26:24,677 چقدر خوشگل شده 327 00:26:26,015 --> 00:26:29,218 ،پدر و مادر جدیدم ،ایان و نارل 328 00:26:29,649 --> 00:26:32,726 به قدر کافی... خوب بودن 329 00:26:32,727 --> 00:26:34,029 اون حساب‌دارهایِ 330 00:26:34,030 --> 00:26:36,102 کارخونه‌ای بودن که چراغ راهنمایی و رانندگی می‌ساخت 331 00:26:36,253 --> 00:26:37,933 « بخش چراغ‌های راهنمایی و رانندگی » 332 00:26:37,958 --> 00:26:39,255 آدمای خیرخواهی بودن و 333 00:26:39,310 --> 00:26:41,164 معتادِ کتاب‌های خودیاری بودن (زود خوب شو) 334 00:26:44,078 --> 00:26:45,963 !صبح بخیر - !سلام - 335 00:26:46,881 --> 00:26:49,858 باور داشتن یه مقدار مناسب از عزت نفس 336 00:26:49,883 --> 00:26:51,224 درمانِ هر چیزیـه 337 00:26:51,251 --> 00:26:52,526 « جایزه برای شجاع‌ترین دختر، گریس » 338 00:26:52,552 --> 00:26:55,776 هر هفته، یه لوح تقدیر جدید بهم می‌دادن 339 00:26:55,777 --> 00:26:59,220 !بچه کوچولومون. بهت افتخار می‌کنیم 340 00:27:00,020 --> 00:27:01,886 حالا، اینو ببین 341 00:27:01,887 --> 00:27:03,223 !هنر انگشتام 342 00:27:03,224 --> 00:27:05,886 آخر هفته‌ها، نتبال بازی می‌کردن (بازی شبیه بسکتبال) 343 00:27:07,262 --> 00:27:09,525 گریسی، توپ رو میدی بهمون؟ 344 00:27:09,526 --> 00:27:11,760 سعی کردن من رو هم وادار کنن باهاشون بازی کنم 345 00:27:14,264 --> 00:27:15,896 برو که رفتیم 346 00:27:18,166 --> 00:27:19,231 !بگیرش 347 00:27:20,607 --> 00:27:21,836 !ای وای 348 00:27:23,178 --> 00:27:25,342 ایان! چه بلایی سرش اومد؟ 349 00:27:25,343 --> 00:27:27,680 حق با توئـه، عزیزم - عزیزم؟ - 350 00:27:27,681 --> 00:27:29,379 !داره کبود میشه 351 00:27:29,404 --> 00:27:31,177 گاهی تظاهر می‌کردم حمله‌ی آسم بهم دست داده 352 00:27:31,202 --> 00:27:33,314 !میگم، نارل، بهتره بری اسپری رو بیاری 353 00:27:33,315 --> 00:27:34,988 دروغ گفتن حس بدی داشت ولی 354 00:27:34,989 --> 00:27:37,582 به خودِ ورزش کردن حساسیت داشتم 355 00:27:37,583 --> 00:27:39,353 حالت خوبـه، عزیزم؟ 356 00:27:39,354 --> 00:27:41,624 !نفس بکش، قندعسل، نفس بکش 357 00:27:49,368 --> 00:27:52,899 رنگ موردعلاقه‌شون بِژ بود 358 00:27:55,209 --> 00:27:58,406 حتی چندتا خوکچه‌ی هندی هم داشتن که اونا هم بِژ بودن 359 00:27:58,407 --> 00:28:01,511 خیلی‌خب، ما دیگه می‌ریم، قندعسل 360 00:28:02,179 --> 00:28:04,415 فعلاً - خداحافظ - 361 00:28:05,550 --> 00:28:08,116 شنبه‌ها، می‌رفتن سوئیچ‌پارتی 362 00:28:08,117 --> 00:28:09,318 حاضری، عشقم؟ 363 00:28:09,319 --> 00:28:11,389 به شدت مشتاق امشبم، عزیزم 364 00:28:13,577 --> 00:28:15,600 مهمونی تاخت‌زنی و رابطه‌ی ضربدری بود، سیلویا 365 00:28:16,662 --> 00:28:18,355 !دریل 366 00:28:23,854 --> 00:28:24,981 ،اون قدیما 367 00:28:25,089 --> 00:28:28,325 فکر می‌کردم تاخت زدن یه معنی دیگه داره 368 00:28:30,738 --> 00:28:33,406 مدرسه‌ی جدیدم طبق انتظار بد بود 369 00:28:33,407 --> 00:28:34,869 !گریس پادل 370 00:28:34,924 --> 00:28:36,756 حواست کجاست؟ 371 00:28:40,256 --> 00:28:42,358 سعی کردم دوست پیدا کنم 372 00:28:43,069 --> 00:28:44,166 « صورت خرگوشی » 373 00:28:44,191 --> 00:28:48,020 ولی گیلبرت اونجا نبود که انگشت‌هاشون رو بشکنه 374 00:28:48,045 --> 00:28:49,892 ...پس 375 00:28:49,893 --> 00:28:51,888 ،پس آزار و اذیت‌شون رو به جون خریدم 376 00:28:52,082 --> 00:28:56,527 برگشتم خونه و با دوستای گِلی‌ام بازی کردم 377 00:28:56,942 --> 00:28:59,365 دلم برای گیلبرت پَر می‌کشید 378 00:28:59,679 --> 00:29:01,211 برای هم نامه می‌نوشتیم و 379 00:29:01,237 --> 00:29:04,199 تمام پول‌هام رو جمع می‌کردم تا بتونم برم دیدنش 380 00:29:04,494 --> 00:29:06,916 « باغ بهشتی عدن » « باغ سیب » 381 00:29:06,941 --> 00:29:09,780 فرستاده بودنش پیش یه خانواده‌ی کشاورز 382 00:29:09,805 --> 00:29:11,473 نزدیک پرث زندگی کنه 383 00:29:12,749 --> 00:29:14,959 خانواده‌ی من قطعاً بهتر بودن، سیلویا (وِین) 384 00:29:15,682 --> 00:29:18,548 اون بدجوری از خانواده‌اش بدش میومد (دوین - شین - بن) 385 00:29:19,904 --> 00:29:21,318 ،گریسیِ عزیز 386 00:29:21,343 --> 00:29:24,915 پدر و مادر جدیدم، روث و اوون، خیلی عجیبن و 387 00:29:25,163 --> 00:29:27,565 هر روز یه جور دعای عجیب می‌کنن 388 00:29:35,835 --> 00:29:38,366 روزی چهار بار مجبورم می‌کنن دعا کنم 389 00:29:39,702 --> 00:29:41,510 ،میگن هر چی بیشتر دعا کنم 390 00:29:41,511 --> 00:29:44,159 دردِ فقدانِ بابا کم‌رنگ‌تر میشه 391 00:29:45,875 --> 00:29:48,763 واقعاً سنتی‌ان و حتی گوشی هم ندارن (مسیح نوزاد داره نگاهتون می‌کنه) 392 00:29:50,239 --> 00:29:52,946 هممون باید به خودمون آهنربا وصل کنیم 393 00:29:54,453 --> 00:29:56,824 میگن هاله و روح‌مون رو متعادل نگه می‌داره و 394 00:29:57,112 --> 00:29:59,382 ما رو از شَر شیطان دور می‌کنه 395 00:30:01,085 --> 00:30:04,824 روث بدجوری شیفته‌ی مرغ عشق‌هاشـه 396 00:30:05,826 --> 00:30:09,124 گمونم اونا رو بیشتر از بچه‌های خودش دوست داره 397 00:30:12,653 --> 00:30:14,485 !سیب خودتون رو بپرستید 398 00:30:14,878 --> 00:30:18,408 مدرسه و کلیسای خودشون رو ساختن (مناجات‌ها) 399 00:30:19,381 --> 00:30:22,443 اوون کشیشـه 400 00:30:22,444 --> 00:30:24,413 !روح‌تون رو پاکیزه کنید 401 00:30:29,052 --> 00:30:33,791 شیاطین‌تون رو دور کنید و !میوه‌تون رو بپرستید 402 00:30:42,600 --> 00:30:44,335 اوون زخم معده داره و 403 00:30:44,336 --> 00:30:46,231 شیطان رو مقصرش می‌دونه 404 00:30:46,256 --> 00:30:47,257 « قرص معده » 405 00:30:55,103 --> 00:30:57,698 برادرای جدیدم همگی شل‌مغزن 406 00:30:58,418 --> 00:30:59,545 « تیم مسیح » 407 00:30:59,570 --> 00:31:02,433 یکی‌شون همیشه به آدم زُل می‌زنه 408 00:31:06,930 --> 00:31:09,859 !مسیح نوزاد رو بپرستید 409 00:31:12,931 --> 00:31:16,533 بعد از مدرسه باید تو باغ کار کنم 410 00:31:16,534 --> 00:31:19,803 برادرام وظایف بهتری دارن 411 00:31:21,807 --> 00:31:24,907 روث میگه اگه می‌خوام ،یه باغ‌دارِ موفق بشم 412 00:31:24,908 --> 00:31:28,812 باید از صفر شروع کنم و کم‌کم ترقی کنم 413 00:31:30,613 --> 00:31:32,816 ترجیح میدم دستم بره زیر ساطور 414 00:31:38,381 --> 00:31:40,753 ،بهرحال، همشون می‌تونن برن به درک 415 00:31:40,778 --> 00:31:42,554 چون وقتی به قدر کافی بزرگ بشم و 416 00:31:42,555 --> 00:31:43,820 ،پول در بیارم 417 00:31:43,821 --> 00:31:45,727 میام دنبالت 418 00:31:45,728 --> 00:31:49,096 ‫از اون بیابون بزرگ و سوزان رد میشم 419 00:31:50,302 --> 00:31:51,762 ‫با همدیگه فرار می‌کنیم پاریس 420 00:31:51,763 --> 00:31:53,734 من میشم آتش‌خوار 421 00:31:55,409 --> 00:31:58,303 ‫تو هم میشی یه انیمیشن‌ساز قهار! 422 00:32:01,682 --> 00:32:04,389 ‫« گریس شگفت‌انگیز » 423 00:32:07,007 --> 00:32:09,644 ‫همه چی عالی میشه 424 00:32:18,423 --> 00:32:21,879 ‫« پنج سال بعد » 425 00:32:23,865 --> 00:32:26,171 ‫نامه‌های گیلبرت نور امید رو ‫توی دلم روشن کردن، 426 00:32:26,172 --> 00:32:28,934 ‫به خاطر همین سعی کردم با زندگی مدارا کنم، ‫(کتابخونه‌ی کانبرا) 427 00:32:28,935 --> 00:32:31,372 ‫با گذشت زمان، 428 00:32:31,373 --> 00:32:34,879 ‫غم و غصه‌هام رو می‌ریختم توی خودم 429 00:32:34,880 --> 00:32:36,172 ‫توی اوقات فراغتم، 430 00:32:36,173 --> 00:32:39,212 ‫داوطلبانه توی کتابخونه‌ی محله‌مون ‫مشغول به کار شدم 431 00:32:40,620 --> 00:32:45,186 ‫یکی از وظایفم این بود که ‫طراحی‌های زشت پسرها رو پاک کنم 432 00:32:46,917 --> 00:32:49,652 ‫اتفاقاً همونجا بود که با پینکی آشنا شدم 433 00:32:51,893 --> 00:32:55,728 ‫وقتی که داشت کتاب‌ها رو ‫توی سطل زباله می‌ریخت، دیدمش 434 00:32:55,729 --> 00:32:58,160 ‫خیال کرده بود دریچه‌ی عودت کتاب‌هاست 435 00:32:58,161 --> 00:33:01,000 ‫چند ماهی هم بود که همچین کاری می‌کرد 436 00:33:01,668 --> 00:33:04,136 ‫ببخشید؟ 437 00:33:04,137 --> 00:33:05,167 ‫آم... 438 00:33:05,168 --> 00:33:08,206 ‫بهش که توضیح دادم، ‫خیلی شرمنده شد 439 00:33:08,207 --> 00:33:09,576 ‫ای بابا 440 00:33:09,577 --> 00:33:12,048 ‫نگران نباش، به کسی چیزی نمیگم 441 00:33:12,049 --> 00:33:14,347 ‫دستت طلا، عزیزم 442 00:33:14,348 --> 00:33:16,712 ‫از جوراب‌های پنبه‌ایت خیر ببینی 443 00:33:16,713 --> 00:33:18,448 ‫اسمت چیـه؟ 444 00:33:18,449 --> 00:33:20,450 ‫گریس پادل 445 00:33:20,451 --> 00:33:22,892 ‫من پینکی‌ام 446 00:33:22,893 --> 00:33:24,388 ‫پینکی خالی 447 00:33:24,389 --> 00:33:26,225 ‫مثل شِر 448 00:33:26,226 --> 00:33:28,689 ‫یا لیبراچی 449 00:33:28,690 --> 00:33:30,657 ‫یا شاهزاده 450 00:33:30,658 --> 00:33:33,264 ‫کازانوا! 451 00:33:33,265 --> 00:33:34,934 ‫پاپای 452 00:33:35,902 --> 00:33:38,065 ‫بخاطر اینـه که بهم میگن پینکی ‫(انگشت کوچیکه) 453 00:33:38,066 --> 00:33:40,886 ‫حین رقص توی بارسلون قطع شد 454 00:33:41,070 --> 00:33:42,100 ‫« چهارگربه » 455 00:33:46,611 --> 00:33:48,310 ‫آخ! 456 00:33:52,017 --> 00:33:54,681 ‫چرا سر و شکلت رو شبیه مورچه‌ها کردی؟ 457 00:33:54,682 --> 00:33:56,685 ‫آم... 458 00:33:58,027 --> 00:33:59,862 ‫نه، من حلزونم 459 00:34:01,831 --> 00:34:03,727 ‫چه بانمک 460 00:34:03,728 --> 00:34:05,932 ‫خودم هم قبلاً فکر می‌کردم کبوترم 461 00:34:08,195 --> 00:34:10,397 رسماً یه تخته‌اش کم بود و 462 00:34:10,398 --> 00:34:14,270 ‫بوی زنجبیل و مغازه‌های اجناس دست‌دوم می‌داد 463 00:34:17,605 --> 00:34:19,142 ‫کله‌کیری! 464 00:34:20,243 --> 00:34:22,341 ‫سرتاپا مخمل کبریتی پوشیده بود و 465 00:34:22,342 --> 00:34:25,916 ‫چین‌وچروک‌های صورتش بیشتر از کت‌ش بود 466 00:34:25,917 --> 00:34:27,748 ‫به حدی که نمی‌شد لباسش رو 467 00:34:27,749 --> 00:34:29,784 ‫از پوست بدنش تشخیص داد 468 00:34:29,785 --> 00:34:31,721 ‫به غیر تو، سیلویا، 469 00:34:31,722 --> 00:34:34,092 ‫پینکی اولین رفیق واقعیم بود 470 00:34:35,262 --> 00:34:37,591 ‫تنها رفیق واقعیم 471 00:34:39,663 --> 00:34:42,065 ‫زندگی فوق‌العاده‌ای داشت 472 00:34:42,066 --> 00:34:44,771 ‫با خودم فکر کردم شاید یه روزی فیلم زندگیش رو ساختم 473 00:34:45,837 --> 00:34:47,840 ‫شفق قطبی رو دیده بود 474 00:34:49,003 --> 00:34:52,979 ‫توی «دریای مُرده» شنا کرده بود (در مرز اُردن، معروف به بحر المیّت) 475 00:34:55,310 --> 00:34:58,512 ‫توی مشروب‌فروشی شنیتسل هم لخت رقصیده 476 00:35:00,952 --> 00:35:02,814 ‫« شنیتس و ممه » 477 00:35:05,752 --> 00:35:07,788 ‫برنده‌ی مسابقه‌ی ریش‌زنبوری شد 478 00:35:08,296 --> 00:35:10,397 ‫نوبت منـه 479 00:35:10,398 --> 00:35:13,162 ‫با یه میمون برفی حموم کرده بود 480 00:35:15,129 --> 00:35:17,463 ‫با جان دنور توی یه بالگرد... (خواننده‌ی فقید آمریکایی) 481 00:35:18,470 --> 00:35:19,637 ‫عشق‌بازی کرده بود 482 00:35:19,638 --> 00:35:22,841 «منو ببرید خونه، جاده‌های روستایی» (آهنگی از جان دنور به همین نام) 483 00:35:25,609 --> 00:35:27,275 ‫یه دفعه هم 484 00:35:28,210 --> 00:35:30,242 ‫با فیدل کاسترو پینگ‌پونگ بازی کرده بود 485 00:35:34,950 --> 00:35:36,149 ‫تابحال یک بار هم مریض نشده 486 00:35:36,150 --> 00:35:38,985 ‫راز عمر درازش، اِماله‌ی قهوه و 487 00:35:38,986 --> 00:35:41,493 ‫روزانه یه پیک شراب زنجبیل بود 488 00:35:44,058 --> 00:35:46,692 بیشتر از جفت شوهرهاش عمر کرده بود 489 00:35:46,693 --> 00:35:48,360 ‫اولیش، هکتور که 490 00:35:48,361 --> 00:35:51,236 ‫درست یه هفته بعد از ازدواج‌شون فوت می‌کنه 491 00:35:51,237 --> 00:35:53,064 ‫مراقب باش، عزیزدلم 492 00:35:53,065 --> 00:35:54,340 ‫آخ! 493 00:35:56,175 --> 00:35:57,710 ‫بدبخت شدم 494 00:35:58,013 --> 00:36:02,095 ‫« آرامگاه ابدی هکتور سانتاماریا » 495 00:36:02,542 --> 00:36:06,478 ‫شوهر دومش بیل، پستچی بود 496 00:36:07,753 --> 00:36:10,319 ‫روی نامه‌های پینکی، ‫نامه‌ی فدایت‌شوم می‌نوشت 497 00:36:12,082 --> 00:36:13,653 ‫رزهای سرخ، 498 00:36:13,654 --> 00:36:15,424 ‫دسته‌دسته بنفشه، 499 00:36:15,425 --> 00:36:17,029 ‫من میشم نامه‌ات، 500 00:36:17,030 --> 00:36:19,296 ‫تو هم بشو تمبرم 501 00:36:19,297 --> 00:36:21,024 ‫تو همچون ابرها، 502 00:36:21,025 --> 00:36:23,366 ‫من همچون آسمان، 503 00:36:23,367 --> 00:36:25,929 ‫بذار که غرقِت بشم 504 00:36:25,930 --> 00:36:27,730 ‫غرق میون جفت لِنگات 505 00:36:27,731 --> 00:36:29,173 ‫لبخند 506 00:36:32,306 --> 00:36:35,374 ‫یه عکس هم از نمای نزدیک بگیر، آقای دمیل 507 00:36:37,544 --> 00:36:40,510 ‫تازه عازم سفرشون توی استرالیا شده بودن... 508 00:36:40,511 --> 00:36:42,683 ‫یکمی برو چپ، عزیزدلم 509 00:36:42,684 --> 00:36:44,312 ‫...که طبیعت گذاشت تو کاسه‌شون 510 00:36:48,051 --> 00:36:49,719 ‫نه! 511 00:36:51,789 --> 00:36:53,427 ‫بدبخت شدم 512 00:36:55,246 --> 00:36:59,006 ‫« آرامگاه ابدی بیل کلارک » 513 00:37:02,118 --> 00:37:04,119 ‫مراقب باشید، بچه‌ها 514 00:37:04,144 --> 00:37:06,384 ‫حسابی پوست‌کلفت بود و 515 00:37:06,409 --> 00:37:08,571 ‫کُلی شغل داشت 516 00:37:09,642 --> 00:37:11,012 ‫کله‌کیری! 517 00:37:11,769 --> 00:37:13,264 ‫کله‌کیری! 518 00:37:13,289 --> 00:37:15,391 ‫اما هیچکدوم ادامه‌دار نبودن ‫(دفتر مدیر) 519 00:37:15,416 --> 00:37:17,418 ‫اخراجی 520 00:37:18,156 --> 00:37:19,711 ‫تولد ۸۰ سالگیش، 521 00:37:19,736 --> 00:37:23,685 ‫رفت تو کار تبلیغات تیکه‌های آناناس 522 00:37:26,323 --> 00:37:29,492 ‫از شوخ‌طبعیش که دیگه نگم براتون 523 00:37:31,462 --> 00:37:33,860 ‫راننده‌ی کامیون پُست شوهر مرحومش شد و 524 00:37:33,861 --> 00:37:36,804 ‫یادمـه یه دفعه بهم گفته بود ‫دلش می‌خواد با آرامش توی خواب بمیره 525 00:37:36,805 --> 00:37:39,566 ‫عینهو پسرعموش که راننده اتوبوس بود 526 00:37:39,567 --> 00:37:43,678 ‫نه که مثل مسافرهاش ‫از شدت ترس جیغ و داد بکشه 527 00:37:43,679 --> 00:37:45,579 ‫معلوم نبود راست میگه یا شوخیـه 528 00:37:45,580 --> 00:37:47,751 کلاً تشخیص جدی و شوخیش سخت بود 529 00:37:49,717 --> 00:37:52,789 ‫خونه‌اش بی‌نظیر بود 530 00:37:53,591 --> 00:37:55,026 ‫« صندوق پستی » 531 00:37:55,727 --> 00:37:57,656 ‫بوی پفیلا و نفتالین می‌داد 532 00:38:03,328 --> 00:38:06,198 ‫یه مجموعه‌ی خیلی بزرگی از جوایز داشت 533 00:38:06,199 --> 00:38:09,495 ‫بعدش فهمیدم جوایز آدم‌های دیگه‌ای بود که ‫(پرش با نیزه) 534 00:38:09,496 --> 00:38:11,698 ‫توی مغازه‌های دست‌دوم پیدا کرده بود ‫(برنی کلیفورد) 535 00:38:11,699 --> 00:38:13,177 ‫« جوایز رو دستمال بزن » 536 00:38:13,178 --> 00:38:15,334 ‫« قوطی بیسکوئیت رو پیدا کن » 537 00:38:15,359 --> 00:38:16,778 « به فیدل زنگ بزن » ‫« باز برگه‌ی یادداشت بخر » 538 00:38:16,779 --> 00:38:19,678 ‫برگه‌ی یادداشت از در و دیوار می‌بارید 539 00:38:19,679 --> 00:38:22,048 ‫حافظه‌اش وحشتناک بود 540 00:38:24,588 --> 00:38:26,179 ‫آلزایمر شده بود کابوس شب‌هاش و 541 00:38:26,180 --> 00:38:28,481 ‫رو آورد به یادگیری تپ‌دنس 542 00:38:28,482 --> 00:38:30,684 ‫یه جایی خونده بود ‫از زوال عقل پیشگیری می‌کنه 543 00:38:34,663 --> 00:38:36,059 ‫اعتقادی به بانک نداشت و 544 00:38:36,060 --> 00:38:38,591 ‫همه‌ی پس‌اندازهاش رو ‫توی یه قوطی قدیمی نگه می‌داشت 545 00:38:38,592 --> 00:38:42,227 ‫می‌گفت رازهاش رو هم همونجا نگه می‌داره 546 00:38:42,228 --> 00:38:43,462 ‫جونم برات بگه، گریسی 547 00:38:43,463 --> 00:38:46,940 ‫کمتر قوطی بیسکوئیتی پیدا میشه که ‫توش بیسکوئیت باشه 548 00:38:48,471 --> 00:38:50,635 اصلاً قوطی مرموزش رو نمی‌دیدم 549 00:38:50,636 --> 00:38:53,471 ‫همیشه جاش رو تغییر می‌داد و 550 00:38:53,472 --> 00:38:56,610 ‫اکثراً هم اصلاً یادش نمیومد کجا گذاشته 551 00:38:57,852 --> 00:39:01,183 ‫خونه‌اش پُر بود از یه عالمه نهال که 552 00:39:01,184 --> 00:39:06,726 ‫بعداً اقرار کرد ماریجوانا بودن 553 00:39:06,727 --> 00:39:10,187 ‫عاشق این بود که با حشیش، ‫بیسکوئیت‌های زنجبیلی آدمکی درست کنه 554 00:39:10,188 --> 00:39:12,290 ‫چون، به نقل از خودش، 555 00:39:12,291 --> 00:39:14,726 ‫درد آرتروزش رو آروم می‌کردن 556 00:39:15,438 --> 00:39:17,562 ‫از باغبونی هم لذت می‌بُرد 557 00:39:17,563 --> 00:39:20,298 ‫بخصوص وقتی‌که ‫احساس بدبختی بهش دست می‌داد 558 00:39:20,299 --> 00:39:22,634 ‫اسمش رو گذاشته بود چاله‌ی حسرت 559 00:39:22,635 --> 00:39:27,205 ‫دلش می‌خواست خاکسترش رو ‫توی چاله‌ی حسرتش بپاشن تا 560 00:39:27,206 --> 00:39:29,349 ‫به طبیعت برگرده و 561 00:39:29,350 --> 00:39:31,885 ‫بشه کود واسه سبزیجاتش 562 00:39:33,016 --> 00:39:36,054 ‫با باغبونی خیالت راحتـه 563 00:39:42,731 --> 00:39:44,562 ‫مینی‌گلف هم دوست داشت 564 00:39:44,563 --> 00:39:47,164 ‫حتی یه زمین گلف هم برای خودش درست کرده بود 565 00:39:58,678 --> 00:40:02,212 ‫ها ها! زدم تو خال! 566 00:40:02,213 --> 00:40:05,408 ‫اما چیزی که شخصیت پینکی رو جذاب می‌کرد ‫(خانه‌ی سالمندان) 567 00:40:05,409 --> 00:40:07,243 ‫عادت روز دوشنبه‌هاش بود 568 00:40:07,244 --> 00:40:08,515 ‫آروم، آروم 569 00:40:08,516 --> 00:40:12,791 ‫می‌رفت دیدن آدم‌های بی‌کس ‌و تنها و ‫دست‌هاشون رو می‌گرفت 570 00:40:12,792 --> 00:40:15,723 ‫می‌گفت سالمندها مشتاق یه چیزن و 571 00:40:15,724 --> 00:40:17,588 ‫اون هم قدرت لمس آدم‌هاست 572 00:40:17,589 --> 00:40:20,964 ‫بی‌سروصدا، در کمال آرامش کنارشون می‌نشست 573 00:40:20,965 --> 00:40:25,003 ‫حرکتی به این کوچیکی، ‫اما به شدت آرامش‌بخش 574 00:40:27,469 --> 00:40:31,042 ‫بیسکوئیت زنجبیلی آدمکیِ ‫حشیشی‌اش هم بی‌تأثیر نبود 575 00:40:31,071 --> 00:40:32,296 ‫« طاقت بیار » 576 00:40:35,710 --> 00:40:40,083 ‫پینکی بهم گفته بود که هیچوقت ‫دست پدر و مادرش رو نگرفته بود 577 00:40:40,784 --> 00:40:42,883 ‫دلیلش رو نگفت 578 00:40:42,884 --> 00:40:47,116 ‫خط قرمزش دوران کودکیش بود 579 00:40:47,117 --> 00:40:49,257 ‫یوهو! 580 00:40:50,120 --> 00:40:51,389 ‫جونم برات بگه، 581 00:40:51,390 --> 00:40:54,664 ‫زندگی این نیست که ‫خودت رو اسیر گذشته کنی، گریسی 582 00:40:54,665 --> 00:40:58,167 ‫بلکه باید رو به جلو باشی 583 00:40:58,168 --> 00:41:01,904 ‫توی دل آشغال پاشغال‌های کانبرا، ‫حکم یه تیکه جواهر رو داشت 584 00:41:01,905 --> 00:41:04,738 ‫توی زندگیش چیزهای زیادی یاد گرفته بود، 585 00:41:04,739 --> 00:41:07,335 ‫در حالی که من هیچی تو چنته نداشتم 586 00:41:09,740 --> 00:41:12,746 ‫دوستی با پینکی باعث شد ‫غم و غصه‌هام و احساس فقدانم 587 00:41:12,747 --> 00:41:15,114 ‫آروم بگیره 588 00:41:15,115 --> 00:41:19,423 ‫گمونم ژلوفنی بود که می‌خواستم، 589 00:41:19,424 --> 00:41:22,149 ‫ویتامینی برای امید 590 00:41:24,263 --> 00:41:25,627 ‫ای بابا 591 00:41:25,888 --> 00:41:28,389 ‫سری بعدی می‌ترکونی، گریسی 592 00:41:30,903 --> 00:41:34,103 ‫سال‌ها به سرعت می‌گذشت، سیلویا 593 00:41:37,409 --> 00:41:39,106 ‫جدای از پینکی، 594 00:41:39,107 --> 00:41:41,038 ‫نامه‌های گیلبرت تنها چیزی بود که 595 00:41:41,039 --> 00:41:43,409 ‫بهم احساس زنده بودن می‌داد 596 00:41:54,791 --> 00:41:57,555 ‫دلم برای گیلبرت پَر می‌کشید 597 00:42:21,090 --> 00:42:23,159 ‫« سالن مدرسه‌ی کانبرا » 598 00:42:23,184 --> 00:42:25,179 ‫همچنان تموم فکر و ذکر ایان و نارل 599 00:42:25,180 --> 00:42:26,854 ‫سلامت روان من بود و 600 00:42:26,855 --> 00:42:28,616 ‫من رو به کلاس‌های توسعه‌ی فردی فرستادن ‫(تو قهرمان زندگی خودتی) 601 00:42:28,617 --> 00:42:31,421 ‫کلاسی که قرار بود ‫باعث افزایش اندورفینم بشه، 602 00:42:31,422 --> 00:42:35,495 ‫چاکرام رو متعادل کنه و ‫باعث پاکسازی چشم سومم بشه 603 00:42:35,496 --> 00:42:38,762 ‫حاضر، آماده، شروع (کریگ هستم، درمانگر قلب) 604 00:42:38,763 --> 00:42:40,664 ‫ها! ها! 605 00:42:40,665 --> 00:42:46,537 ‫ها! ها! ها! 606 00:42:46,538 --> 00:42:52,411 ‫ها! ها! ها! 607 00:42:52,412 --> 00:42:54,515 ‫ها! ها! 608 00:42:54,516 --> 00:42:55,746 ‫ها! 609 00:42:55,747 --> 00:42:58,281 ‫ها! 610 00:42:58,282 --> 00:43:00,716 ‫کریگ! 611 00:43:00,717 --> 00:43:04,691 ‫- معالجه‌ام کن! معالجه‌ام کن! ‫- معالجه‌ات می‌کنم، ویکی 612 00:43:04,692 --> 00:43:06,656 ‫- معالجه‌ات می‌کنم ‫- کریگ! 613 00:43:07,962 --> 00:43:11,562 ‫- کریگ! ‫- ویک 614 00:43:12,628 --> 00:43:16,169 ‫توی اون کلاس‌ها، ‫یه تیکه از وجودم مُرد، سیلویا 615 00:43:16,934 --> 00:43:19,924 ‫« چیپس و ماهی » 616 00:43:19,949 --> 00:43:21,466 ‫« چیکو رول، ۵۰ سنت » 617 00:43:29,779 --> 00:43:34,753 ‫توسعه‌ی فردی صرفاً یه درمان سریع و سطحی بود ‫(تو قهرمان زندگی خودتی) 618 00:43:34,754 --> 00:43:37,322 ‫اصلاً هم نتیجه‌بخش نبود 619 00:43:37,323 --> 00:43:41,292 ‫صرفاً می‌خواستم دنیا وایسه تا ‫بتونم پیاده شم 620 00:43:42,997 --> 00:43:46,528 ‫بلوغ از راه رسید و ‫هدایاش رو نثارم کرد 621 00:43:47,461 --> 00:43:49,895 ‫دوست داشتم دوست‌پسر داشته باشم 622 00:43:57,107 --> 00:43:58,306 ‫حتی وقتی پینکی متقاعدم کرد که ‫(سالن آرایشی اسنیپ ‌و تیپ) 623 00:43:58,307 --> 00:44:00,740 ‫موهام رو فِر کنم هم ‫آب از آب تکون نخورد 624 00:44:29,105 --> 00:44:30,671 ‫عجب مدل مویی 625 00:44:32,169 --> 00:44:33,805 ‫ها ها! 626 00:44:39,176 --> 00:44:41,483 ‫کله‌کیری! 627 00:44:42,217 --> 00:44:44,048 ‫آروم، خوشگلم 628 00:44:44,049 --> 00:44:45,887 ‫بهش توجه نکن 629 00:44:45,888 --> 00:44:47,956 ‫به نظرم که محشر شدیم 630 00:44:47,957 --> 00:44:50,026 ‫خدا رو شکر پینکی رو داشتم 631 00:44:50,027 --> 00:44:52,589 ‫انگار پینکی من رو به فرزندخوندگی گرفته بود 632 00:44:52,590 --> 00:44:54,491 ‫بخصوص وقتی که دیگه ایان و نارل 633 00:44:54,492 --> 00:44:56,626 ‫مثل قدیم پیشم نبودن 634 00:44:56,627 --> 00:44:58,662 ‫کِشتی‌های تفریحی لختی پیدا کرده بودن و 635 00:44:58,663 --> 00:45:00,496 ‫چندین هفته پشت‌سرهم ‫خبری ازشون نمی‌شد 636 00:45:00,497 --> 00:45:02,835 ‫- یوهو! ‫- صبح بخیر 637 00:45:02,836 --> 00:45:04,836 ‫سلام! 638 00:45:11,514 --> 00:45:14,549 ‫همچنان جای خالی خونواده‌ام رو حس می‌کردم و 639 00:45:14,550 --> 00:45:20,389 ‫سعی داشتم با حلزون‌های بیشتری ‫این جای خالی رو پُر کنم 640 00:45:22,960 --> 00:45:25,056 ‫اگه چیزی شبیه به حلزون‌ها می‌دیدم، 641 00:45:25,057 --> 00:45:28,129 ‫بی‌بروبرگرد باید مال من می‌شد 642 00:45:28,130 --> 00:45:31,562 ‫بدجوری روش قفلی زده بودم، سیلویا 643 00:45:31,563 --> 00:45:35,464 ‫اتاقم حکم معبد حلزون‌ها رو داشت 644 00:45:35,465 --> 00:45:39,407 ‫خودم شده بودم محتکر حلزون 645 00:45:45,048 --> 00:45:48,109 ‫دلم واسه گیلبرت لَک زده بود 646 00:45:49,449 --> 00:45:52,083 ‫نامه‌هاش بهم امید می‌داد 647 00:45:52,084 --> 00:45:54,947 ‫اما کم‌کم دلشوره گرفتم 648 00:45:54,948 --> 00:45:57,117 ‫حس می‌کردم همه چی رو بهم نمیگه 649 00:45:58,125 --> 00:45:59,758 ‫گریسی عزیزم، 650 00:45:59,759 --> 00:46:03,691 ‫هیچیِ زندگی توی باغِ بهشتی ‫شبیه به خود بهشت نیست 651 00:46:03,692 --> 00:46:06,663 ‫گیلبرت! ‫برگرد سر کارت! 652 00:46:06,664 --> 00:46:10,035 ‫روث به خونم تشنه بود 653 00:46:10,036 --> 00:46:11,938 ‫اما به کتفم هم نیست 654 00:46:11,939 --> 00:46:14,334 ‫شرمنده، روث 655 00:46:14,335 --> 00:46:19,611 ‫متنفره از اینکه به جای مامان، ‫روث صداش می‌زنم و 656 00:46:19,612 --> 00:46:22,713 ‫همچنین از اینکه اجازه نمیدم ‫اوون سرم رو کچل کنه 657 00:46:23,947 --> 00:46:27,015 ‫واسه یه قرون دوزار، ازم بیگاری می‌کشیدن 658 00:46:29,389 --> 00:46:31,216 ‫اینجا کسی نیست که بشه باهاش درددل کرد ‫(پس‌انداز) 659 00:46:33,358 --> 00:46:34,791 ‫سعی می‌کنم صمیمانه رفتار کنم 660 00:46:34,792 --> 00:46:38,094 ‫اما دین مسخره‌شون ‫همشون رو شستشوی مغزی داده 661 00:46:39,531 --> 00:46:42,095 ‫برادرها که ازم بیزار بودن 662 00:46:43,037 --> 00:46:44,802 ‫بچه کونی 663 00:46:58,352 --> 00:47:00,745 ‫اوون مجبورم می‌کنه انجیل بخونم و 664 00:47:00,746 --> 00:47:02,680 ‫روث... 665 00:47:02,681 --> 00:47:04,352 ‫به زور گوشت به خوردم میده 666 00:47:04,353 --> 00:47:06,218 ‫سلام، خوک کوچولو‌ها 667 00:47:12,527 --> 00:47:13,861 ‫بخور! 668 00:47:13,862 --> 00:47:16,601 ‫بازی با آتیش رو برام قدغن کرده 669 00:47:16,602 --> 00:47:21,403 ‫مخش تاب داره، خیال می‌کنه شعبده فسق و فجوره (زنهار! لوسیفر در کمین است) 670 00:47:21,404 --> 00:47:22,804 ‫هر روز بیشتر از دیروز 671 00:47:22,805 --> 00:47:26,570 ‫بهم آهن‌ربا می‌چسبونه تا ‫هاله‌ام رو تطهیر کنه 672 00:47:26,571 --> 00:47:28,381 ‫ولی برام مهم نیست 673 00:47:29,912 --> 00:47:33,182 ‫پشت کلیسا قایم میشم و ‫با یکی از برادرهام 674 00:47:33,183 --> 00:47:35,217 ‫روی هنرم کار می‌کنم 675 00:47:35,218 --> 00:47:37,786 ‫انگار که از من خوشش میاد 676 00:47:38,822 --> 00:47:42,956 ‫روث خیال می‌کنه لوسیفر ‫می‌خواد روحم رو به تاراج ببره 677 00:47:44,692 --> 00:47:46,756 ‫بخاطر همین سعی کردن ‫من رو غسل تعمید بدن، 678 00:47:46,757 --> 00:47:48,797 ‫تا شیطان رو از وجودم خارج کنن 679 00:48:02,683 --> 00:48:04,344 ‫خود را غرق نموده 680 00:48:04,345 --> 00:48:07,443 ‫تا از شر شیاطین خلاص شوید! 681 00:48:09,949 --> 00:48:12,457 ‫وانمود کردم تسخیر شدم 682 00:48:12,458 --> 00:48:15,451 ‫چندتا از قرص‌های معده‌ی اوون رو ‫توی جیبم قایم کردم 683 00:48:16,457 --> 00:48:18,526 ‫وای! 684 00:48:18,527 --> 00:48:20,423 ‫روده‌بُر شدم 685 00:48:23,231 --> 00:48:24,866 ‫بن خیلی خوشش اومد 686 00:48:31,839 --> 00:48:34,473 ‫روث همیشه سعی داشت ‫من رو کنترل کنه 687 00:48:34,474 --> 00:48:36,813 ‫حتی یه سری می‌خواست چیزخورم کنه 688 00:48:42,449 --> 00:48:44,115 ‫بخورش 689 00:49:00,465 --> 00:49:02,198 ‫ولی من که خر نیستم 690 00:49:03,965 --> 00:49:06,840 ‫قرص‌ها رو توی جیبم قایم کردم 691 00:49:08,776 --> 00:49:12,139 ‫به قول روث، ‫عشق مسیح مجانی نیست 692 00:49:12,140 --> 00:49:14,951 ‫به خاطر همین هم هر چی درمیاریم رو، گریسی 693 00:49:14,952 --> 00:49:16,777 ‫تقدیم مسیح می‌کنیم 694 00:49:16,778 --> 00:49:18,547 ‫نذر برای مسیح 695 00:49:18,548 --> 00:49:21,184 ‫نذر برای مسیح 696 00:49:26,661 --> 00:49:30,592 .‫نذر برای مسیح ‫نذر برای مسیح. 697 00:49:30,593 --> 00:49:32,667 ‫آ باریکلا 698 00:49:42,145 --> 00:49:45,339 ‫گیلبرت! 699 00:49:47,246 --> 00:49:51,081 ‫بعدش هم مسیح همه‌ی پول‌ها رو ‫تقدیم اوون می‌کنه 700 00:49:52,585 --> 00:49:55,419 ‫ممنونم، مسیح‌جان 701 00:49:55,420 --> 00:49:57,285 ‫تقدیم فسق و فجورش 702 00:49:57,817 --> 00:49:58,818 ‫« ماکینگ‌برد تکیلا » 703 00:49:59,474 --> 00:50:03,808 ‫اوضاع و احوال چطوره، اوون؟ ‫همون همیشگی؟ 704 00:50:07,995 --> 00:50:09,722 ‫« ویسکی ۱۸ ساله » 705 00:50:09,860 --> 00:50:11,623 ‫شب خوش 706 00:50:15,545 --> 00:50:19,045 نذر برای مسیح،‏ ویسکی هم برای اوون 707 00:50:31,787 --> 00:50:33,927 ‫یه مُشت آدم دورو! 708 00:50:35,096 --> 00:50:36,790 ‫ولی کاری کردم که تقاصش رو پس بدن 709 00:50:36,791 --> 00:50:39,924 ‫فرار کنید، یالا. برید! 710 00:50:46,910 --> 00:50:49,040 ‫از اینجا متنفرم 711 00:50:49,041 --> 00:50:50,869 ‫نه! 712 00:50:50,870 --> 00:50:53,208 ‫مرغ عشق‌هام! 713 00:50:54,081 --> 00:50:56,111 ‫آخ که چقدر ازش بدم میاد 714 00:50:57,382 --> 00:50:59,412 ‫تنبیه‌ام کرد 715 00:50:59,413 --> 00:51:01,083 ‫اون هم ناجور 716 00:51:08,988 --> 00:51:11,158 ‫محکم نگهش دارید 717 00:51:13,301 --> 00:51:16,963 ‫گناهکارها باید مجازات بشن، گیلبرت 718 00:51:16,964 --> 00:51:19,896 ‫باب ۲۴ لاویان: چشم در برابر چشم 719 00:51:19,897 --> 00:51:22,074 ‫دندان در برابر دندان 720 00:51:24,873 --> 00:51:28,307 ‫ای جعبه‌ی لذت‌های شریرانه، بسوز! 721 00:51:28,308 --> 00:51:32,411 ‫تنبیه‌ام کرد اما ککم هم نگزید 722 00:51:32,412 --> 00:51:33,817 ‫خوبم 723 00:51:35,684 --> 00:51:38,350 ‫بگذریم، دیگه بهتره برم 724 00:51:39,627 --> 00:51:42,121 ‫دارم پول‌هام رو جمع می‌کنم تا ‫زودتر از اینجا فرار کنم و 725 00:51:42,122 --> 00:51:44,828 ‫از دل این بیابون رد شم و ‫بیام دنبالت 726 00:51:58,145 --> 00:52:00,140 ‫طاقت بیار، گریسی 727 00:52:01,477 --> 00:52:03,308 ‫همه چی روبراهـه 728 00:52:05,118 --> 00:52:06,918 ‫به زودی می‌بینمت 729 00:52:06,919 --> 00:52:08,448 ‫ایشالا 730 00:52:08,449 --> 00:52:11,316 ‫دوستت دارم، گیلبرت 731 00:52:11,340 --> 00:52:21,478 ‫دیـــجی‌موویـــز 732 00:52:21,895 --> 00:52:25,227 ‫بالأخره ظلم و جورِ بلوغ به پایان رسید، سیلویا 733 00:52:26,092 --> 00:52:28,866 ‫فصل نوجوونی‌مون به سر رسید 734 00:52:29,803 --> 00:52:31,167 ‫حباب! 735 00:52:31,168 --> 00:52:33,107 ‫اما وقتی که ایان و نارل 736 00:52:33,108 --> 00:52:37,308 ‫رفتن یه اقامتگاه برهنگی‌گرایانه توی سوئد، ‫تنهاتر شدم 737 00:52:38,584 --> 00:52:40,979 ‫حیف شد نتونستیم با هم ارتباط بگیریم 738 00:52:40,980 --> 00:52:43,680 ‫همون خونواده‌ای هم که داشتیم 739 00:52:43,681 --> 00:52:45,915 ‫دیگه از بین رفته بود 740 00:52:45,916 --> 00:52:47,042 ‫پای توئـه؟ 741 00:52:47,067 --> 00:52:48,893 ‫« چشمه‌های پریکلی » ‫« اقامتگاه برهنگی‌گرایانه » 742 00:52:50,287 --> 00:52:51,756 ‫« کتابخونه‌ی کانبرا » 743 00:52:51,781 --> 00:52:53,724 ‫علی‌رغم گرفتاری‌هام، سیلویا 744 00:52:53,725 --> 00:52:55,758 ‫سعی می‌کردم نیمه‌ی پُر لیوان رو ببینم و ‫(مطالعه باحالـه) 745 00:52:55,759 --> 00:52:57,668 ‫اجتماعی‌تر باشم 746 00:53:00,265 --> 00:53:02,996 ‫یادمـه با چه آدم‌های جالبی توی کتابخونه 747 00:53:02,997 --> 00:53:04,675 ‫روبرو می‌شدم 748 00:53:05,949 --> 00:53:07,523 ولی خودشون اهل ماجراجویی نبودن و از خوندن تجربیات بقیه لذت می‌بردن (بدن‌سازی اثر شاون پتن) 749 00:53:07,548 --> 00:53:09,525 ولی خودشون اهل ماجراجویی نبودن و از خوندن تجربیات بقیه لذت می‌بردن (گره‌بافی برای مبتدی‌ها اثر لیز کرنی) 750 00:53:09,552 --> 00:53:11,152 « خاطراتِ یک دیوانه‌ی سکس اثر پیرس دیویسون » 751 00:53:11,183 --> 00:53:14,582 ‫گویا دوست‌پسر داشتن واسم شده بود خواب و خیال 752 00:53:16,081 --> 00:53:20,416 ‫حس می‌کردم نامرئی‌ام و ‫کم‌کم دارم محو میشم 753 00:53:27,125 --> 00:53:30,396 ‫پینکی تنها کسی بود که ‫به زندگیم رنگ می‌بخشید، 754 00:53:30,397 --> 00:53:32,000 ‫همچنان پُر از شور و هیجان 755 00:53:33,093 --> 00:53:34,404 ‫حالا دیگه ایده‌ی دست دیگران رو گرفتنش 756 00:53:34,405 --> 00:53:36,704 ‫یه خیریه‌ی تموم‌عیار شده بود 757 00:53:36,705 --> 00:53:38,832 ‫حتی افرادی که یه عمر ‫بیکار بودن رو متقاعد کرد که 758 00:53:38,833 --> 00:53:40,402 ‫بیان کمکش 759 00:53:42,072 --> 00:53:45,047 ‫خونه به خونه می‌رفتیم 760 00:53:45,048 --> 00:53:46,782 ‫دست تو دست همه می‌ذاشتیم 761 00:53:56,419 --> 00:53:59,018 ‫گمونم به مرور زمان، ‫از دست دادن خونواده‌ام 762 00:53:59,019 --> 00:54:02,027 ‫باعث شد بگی‌نگی سرد و بی‌روح بشم 763 00:54:06,395 --> 00:54:08,533 ‫فکر می‌کردم ایمن‌تره که بخوام 764 00:54:08,534 --> 00:54:10,613 ‫توی خیالاتم زندگی کنم 765 00:54:10,638 --> 00:54:12,210 « دزد دریایی با موهای سرخ اثر مایلز و اسپون » 766 00:54:12,235 --> 00:54:14,232 ‫بابا حتماً ازم ناامید میشد 767 00:54:14,233 --> 00:54:16,535 ‫اگه می‌دید به رمان‌های آشغال متوسل شدم 768 00:54:16,555 --> 00:54:17,623 « فرای سینه‌های برآمده اثر مایلز و اسپون » 769 00:54:17,648 --> 00:54:21,239 ‫دیگه خودم بودم و ‫چندتا دزد دریایی جذاب و 770 00:54:21,240 --> 00:54:23,514 ‫سه‌تا خوکچه هندی شاد و شنگول که 771 00:54:23,515 --> 00:54:26,148 ‫به باکرگیم پوزخند می‌زدن 772 00:54:26,149 --> 00:54:29,554 ‫قشنگ به اون کلیشه‌ها دامن زده بودم، سیلویا 773 00:54:29,555 --> 00:54:32,055 ‫شده بودم یه منزوی منفور 774 00:54:32,056 --> 00:54:35,120 ‫سرتاپام شده بود پشم اون خوکچه‌ها، 775 00:54:35,121 --> 00:54:37,227 ‫زرق و برق یه آدم بی‌کس ‌و تنها 776 00:54:43,003 --> 00:54:45,102 ‫وقتی بیش از پیش حوصلم سر رفت، (مغازه‌ی دو دلاری) 777 00:54:46,434 --> 00:54:49,869 ‫به تمایلات جدیدم پی بردم 778 00:54:52,009 --> 00:54:55,673 ‫دزدی شده بود سرگرمی جدیدم 779 00:54:56,916 --> 00:55:00,885 ‫خریدن، احتکار و حالا دزدی 780 00:55:00,886 --> 00:55:04,181 ‫شده بودن خوشی‌های زودگذرم و ‫حواسم رو از دنیای 781 00:55:04,182 --> 00:55:06,453 ‫کسالت‌بارم پرت می‌کردن 782 00:55:07,794 --> 00:55:11,462 ‫دنیایی که کم‌کم رو به فروپاشی رفت 783 00:55:15,965 --> 00:55:19,631 ‫اون شب سه‌تا خوکچه از دست دادم 784 00:55:22,469 --> 00:55:24,844 ‫توی حیاط پشتی سوزوندم‌شون و 785 00:55:25,780 --> 00:55:28,177 ‫خاکسترشون رو توی شیشه‌های کوچولو ریختم 786 00:55:28,404 --> 00:55:31,307 ‫انگار که زده بودم تو کار ادویه‌های خوکچه‌ای ‫(جعفری - ریحون - دارچین) 787 00:55:31,332 --> 00:55:33,628 « اسکاتلندیِ بی‌ارزش اثر مایلز و اسپون » 788 00:55:36,314 --> 00:55:39,491 ‫زندگیم دیگه به قهقهرا کشیده شده بود و 789 00:55:39,988 --> 00:55:43,059 ‫دیگه کنترلی روی اوضاع نداشتم 790 00:55:43,959 --> 00:55:46,830 ‫خودم با صبر و حوصله ‫دست خودم رو گرفتم تا 791 00:55:46,831 --> 00:55:49,962 ‫گیلبرت بیاد و نجاتم بده 792 00:55:49,963 --> 00:55:52,165 ‫همون‌طوری که توی منطقه‌ی امن 793 00:55:52,166 --> 00:55:55,732 ‫سنگر حلزونیم پناه گرفته بودم، 794 00:55:56,441 --> 00:55:58,108 ‫تنها، 795 00:55:58,109 --> 00:55:59,541 ‫بی‌عشق و 796 00:55:59,542 --> 00:56:01,771 ‫محبوس شده بودم 797 00:56:11,187 --> 00:56:14,291 ‫اما همین که به فکر ‫رفتن به صومعه افتادم... 798 00:56:15,625 --> 00:56:17,321 ‫از دل تموم بدبختی‌های زندگیم 799 00:56:17,322 --> 00:56:20,162 ‫نور امیدی بهم تابید 800 00:56:27,637 --> 00:56:29,732 ‫اسمش کِن بود 801 00:56:32,306 --> 00:56:36,179 ‫شیفته‌ی پمپ بادش بود 802 00:56:39,549 --> 00:56:40,717 ‫جلوم ایستاده بود، 803 00:56:40,718 --> 00:56:44,020 ‫حتی خوشمزه‌تر از چیکو رول‌ها 804 00:56:50,053 --> 00:56:51,862 ‫بَه، سلام 805 00:56:53,927 --> 00:56:56,758 ‫اجازه هست... 806 00:56:56,759 --> 00:56:59,933 ‫ازم اجازه گرفت برگ‌های دم خونه رو جمع کنه 807 00:56:59,934 --> 00:57:02,503 ‫وقتی می‌دیدمش صورتم گُل می‌نداخت و 808 00:57:02,504 --> 00:57:04,639 ‫شورتم خیس میشد 809 00:57:04,640 --> 00:57:07,509 ‫عشق در نگاه اول بود 810 00:57:07,510 --> 00:57:11,137 ‫اون «آدونیسِ کانبرا» بود (الهه‌ی طبیعت در یونان باستان) 811 00:57:11,138 --> 00:57:13,015 ‫یه کادونیس (ترکیب دو کلمه‌ی کانبرا و آدونیس) 812 00:57:18,721 --> 00:57:21,218 ‫تعمیرکار مایکروفر بود و 813 00:57:21,219 --> 00:57:23,754 ‫بهم گفته بود بدجور سطحی و 814 00:57:23,755 --> 00:57:25,919 ‫تک‌بُعدیـه 815 00:57:25,920 --> 00:57:29,696 ‫می‌گفت اگه پیاز بود و پوست می‌کَندیش، 816 00:57:29,697 --> 00:57:32,033 ‫چیزی جز پیاز عایدت نمی‌شد 817 00:57:33,031 --> 00:57:34,703 ‫مثل من سرگرمی‌های خودش رو داشت و 818 00:57:34,704 --> 00:57:38,472 ‫عاشق چسبوندن کاسه‌های شکسته بود 819 00:57:38,513 --> 00:57:41,481 یجور هنر ژاپنی بود به اسم کینتسوگی 820 00:57:41,506 --> 00:57:45,965 فلسفه‌اش اینـه که هرچیزی می‌تونه مثل روح 821 00:57:45,990 --> 00:57:48,480 التیام پیدا کنه و 822 00:57:48,505 --> 00:57:51,260 تاریخچه‌ی تَرَک‌ها رو جشن می‌گیریم 823 00:57:52,086 --> 00:57:53,754 ‫کن می‌گفت من مثل یه کاسه‌ی شکسته‌ام که 824 00:57:53,755 --> 00:57:56,248 ‫دلش می‌خواد زخم‌هام رو التیام ببخشه و 825 00:57:56,249 --> 00:57:58,488 ‫ترک‌هام رو چسب بزنه (معنی دوم: بذاره لای کون و ممه‌هام) 826 00:57:58,513 --> 00:58:00,386 ‫« استخر کانبرا » 827 00:58:01,451 --> 00:58:04,948 ‫به قدری باملاحظه و به فکر جامعه بود که 828 00:58:05,106 --> 00:58:07,907 ‫داوطلب شد نجات غریق استخر محله‌مون بشه 829 00:58:09,989 --> 00:58:11,724 ‫عه، سلام 830 00:58:12,367 --> 00:58:14,537 ‫اون بدجور خاطرخواهم بود و 831 00:58:14,538 --> 00:58:18,441 ‫حتی یه ایستگاه میلک‌شیک ‫توی آشپزخونه‌ام ساخت 832 00:58:31,190 --> 00:58:33,658 ‫یه ماهی با هم قرار می‌ذاشتیم و بعدش... 833 00:58:33,683 --> 00:58:34,784 ‫نظرت چیـه؟ 834 00:58:34,809 --> 00:58:36,810 « با من ازدواج می‌کنی؟ » 835 00:58:46,270 --> 00:58:49,075 ‫گفت واقعاً دوستم داره 836 00:58:49,775 --> 00:58:51,640 ‫عاشق ویژگی‌های خاصمـه 837 00:58:53,310 --> 00:58:56,311 ‫با یه میلک‌شیکِ دیگه جشن گرفتیم 838 00:58:56,312 --> 00:58:58,444 ‫گفت می‌خواد واسم یه چیز مخصوص درست کنه 839 00:58:58,445 --> 00:59:02,147 ‫یه قاشق از این. و دارچین! 840 00:59:02,148 --> 00:59:03,883 ‫- نه! ‫- چی؟ 841 00:59:03,884 --> 00:59:05,223 ‫من... 842 00:59:06,388 --> 00:59:09,426 ‫اون خاکستر خوکچه‌ی هندی‌مـه 843 00:59:09,427 --> 00:59:11,391 ‫هر آدم عادی‌ای بود خیال می‌کرد دیوونه‌ام که 844 00:59:11,392 --> 00:59:13,058 ‫خاکستر خوکچه‌ی هندی رو نگه داشتم 845 00:59:14,227 --> 00:59:16,267 ‫ولی اون همچین فکری نکرد 846 00:59:17,803 --> 00:59:20,232 ‫اون سر تا پام رو دوست داشت، 847 00:59:20,233 --> 00:59:23,108 ‫حتی کون و سینه‌های لرزونم رو 848 00:59:27,374 --> 00:59:30,512 ‫آره. عالیه. آره! 849 00:59:31,911 --> 00:59:33,418 ‫آره 850 00:59:33,419 --> 00:59:34,584 ‫عالیه، گریسی 851 00:59:34,585 --> 00:59:35,866 ‫اسباب‌کشی کرد پیش من و 852 00:59:35,891 --> 00:59:38,189 ‫بالأخره باکرگیم رو از دست دادم 853 00:59:38,558 --> 00:59:39,902 ‫« کلینیک اسپرم کانبرا » 854 00:59:40,330 --> 00:59:42,390 ‫به هر دری می‌زدیم که باردار بشم 855 00:59:43,127 --> 00:59:46,097 ‫ولی به کن گفتن که عقیمـه، 856 00:59:46,098 --> 00:59:48,962 ‫به خاطر اون همه مایکروفری که تعمیر کرده بود 857 00:59:48,963 --> 00:59:50,998 ‫بخشکی شانس 858 00:59:50,999 --> 00:59:53,302 ‫ولی من اونقدر هم ناامید نبودم 859 00:59:53,303 --> 00:59:56,672 ‫وضعم بهتر از چیزی بود که توقع داشتم، سیلویا 860 00:59:56,673 --> 00:59:58,202 ‫یه کادونیس داشتم 861 00:59:58,203 --> 01:00:00,303 ‫یه گله خوکچه‌ی هندی و 862 01:00:00,304 --> 01:00:02,877 ‫یه دسته حلزون 863 01:00:02,878 --> 01:00:04,644 ‫بگو سیب، گریسی! 864 01:00:05,916 --> 01:00:07,884 ‫تاریخ عروسی رو تعیین کردیم و 865 01:00:07,885 --> 01:00:09,914 ‫این خبر خوب رو به گیلبرت دادیم 866 01:00:10,166 --> 01:00:12,309 ‫« گیلبرت عزیز، دارم ازدواج می‌کنم! ‫اسمش کنـه و خیلی تو دل بروئـه. جدی خیلی ‫عاشق همدیگه‌ایم و چشم انتظار توییم که بیای » 867 01:00:12,334 --> 01:00:14,335 ‫واو! 868 01:00:14,360 --> 01:00:16,862 ‫آهای بن، حدس بزن چی شده؟ 869 01:00:20,563 --> 01:00:24,166 ‫کن بهش پول داد که ‫بلیت هواپیما بگیره و بیاد کانبرا 870 01:00:24,167 --> 01:00:27,299 ‫از گیلبرت خواستم که ساقدوشم باشه 871 01:00:27,300 --> 01:00:30,834 ‫نگه داشتن گل هم افتاد گردنِ پینکی 872 01:00:33,241 --> 01:00:36,075 ‫بالأخره دوباره داشتیم می‌شدیم یه خانواده 873 01:00:36,076 --> 01:00:38,611 ‫بالأخره می‌تونستم خاکسترِ بابا رو پخش کنم 874 01:00:40,786 --> 01:00:43,084 ‫حالا لیوانم پُرِ پر بود و 875 01:00:43,085 --> 01:00:45,683 روزنه‌ی امید، شده بود چشمه‌ی امید 876 01:00:46,924 --> 01:00:49,120 ‫گیلبرت قرار بود باهامون زندگی کنه 877 01:00:49,121 --> 01:00:51,656 ‫فردا می‌رسه اینجا! ‫(گیلبرت ۱۸اُم می‌رسه!) 878 01:00:51,657 --> 01:00:53,659 ‫« لانه‌ی عشق نارل و ایان » 879 01:00:56,331 --> 01:01:01,765 ‫هیچوقت اینقدر خوشحال و خوش‌بین نبودم ‫(اتاق گیلبرت) 880 01:01:03,741 --> 01:01:06,744 ‫« مدرسه‌ی فیلم‌سازی کانبرا، ‫همین الان ثبت‌نام کنید!» 881 01:01:29,029 --> 01:01:30,730 ‫بسته دارید 882 01:01:30,731 --> 01:01:32,485 ‫من میرم دم در 883 01:01:32,510 --> 01:01:33,616 ‫« پیک کانبرا » 884 01:01:37,213 --> 01:01:39,215 ‫« برای گریس پادل » 885 01:01:44,439 --> 01:01:47,480 ‫واسه توئـه، عزیزم 886 01:01:51,182 --> 01:01:52,785 ‫گریس عزیز، 887 01:01:52,786 --> 01:01:54,513 ‫روث هستم، 888 01:01:54,514 --> 01:01:56,515 ‫مادرخونده‌ی گیلبرت 889 01:01:56,516 --> 01:01:58,356 ‫در کمال ناراحتی باید بهت بگم که 890 01:01:58,357 --> 01:02:01,286 ‫گیلبرت توی یه آتیش‌سوزی وحشتناک فوت شد 891 01:02:03,325 --> 01:02:05,263 ‫کلیسامون سوخت و خاکستر شد، 892 01:02:05,264 --> 01:02:09,369 ‫و اون نتونست از وسط شعله‌های آتیش فرار کنه 893 01:02:12,373 --> 01:02:17,269 ‫هفته‌ی پیش، فهمیدم گیلبرت و پسرم بن... 894 01:02:17,270 --> 01:02:19,312 ‫با هم لواط می‌کنن 895 01:02:24,949 --> 01:02:26,300 ‫لوسیفر! 896 01:02:26,325 --> 01:02:28,685 ‫مطمئنم تو هم موافقی که تنها راه چاره 897 01:02:28,686 --> 01:02:33,188 ‫پاکسازی اونا از بیماری همجنس‌گرایی بود 898 01:02:33,400 --> 01:02:34,619 ‫طبق سنت و شیوه‌ای که 899 01:02:34,620 --> 01:02:37,455 ‫پروردگارمون بهمون آموخته... 900 01:02:37,456 --> 01:02:39,329 ‫ناجی‌مون 901 01:02:39,354 --> 01:02:40,642 ‫« از بین‌برنده‌ی شیطان » 902 01:02:40,667 --> 01:02:42,794 ‫این کار ساده‌ای نبود 903 01:02:43,035 --> 01:02:46,841 ‫نمی‌تونستیم فقط با دعا ‫همجنس‌گرایی رو دور کنیم 904 01:02:46,866 --> 01:02:50,480 ‫پس تنها راه‌حل این بود که به هر دو شوک بدیم 905 01:02:50,505 --> 01:02:52,672 ‫تا شیاطین رو بکِشیم بیرون، 906 01:02:52,673 --> 01:02:55,044 ‫پلیدی رو از روح‌شون در بیاریم و 907 01:02:55,045 --> 01:02:57,509 ‫هاله‌ی معنوی‌شون رو اصلاح کنیم 908 01:02:57,510 --> 01:03:00,411 ‫خارج شو، خارج شو، پلیدی! 909 01:03:01,018 --> 01:03:03,018 ‫بیا بیرون، شیطان! 910 01:03:06,927 --> 01:03:10,157 ‫وقتش رسیده! 911 01:03:10,158 --> 01:03:12,995 ‫روح‌شون رو پاکسازی کنید! 912 01:03:14,932 --> 01:03:17,128 ‫باید از این مرض تطهیر بشن 913 01:03:20,003 --> 01:03:22,506 ‫همجنس‌گرایی، دور شو! 914 01:03:23,172 --> 01:03:25,568 ‫همجنس‌گرایی، خارج شو! 915 01:03:25,569 --> 01:03:27,746 ‫روح‌شون رو پاکسازی کنید! 916 01:03:27,747 --> 01:03:30,547 ‫لوسیفر، بیا بیرون! 917 01:03:31,720 --> 01:03:34,148 ‫شیاطین‌تون رو بیرون کنید و 918 01:03:34,149 --> 01:03:36,817 ‫همجنس‌گرایی رو با این شوک کنار بذارید! 919 01:04:00,043 --> 01:04:01,808 ‫کافیـه 920 01:04:03,411 --> 01:04:05,779 ‫عالیـه، عالیـه 921 01:04:05,780 --> 01:04:10,613 ‫خوشحالم که بگم این پاکسازی ‫برای پسرم موفقیت‌آمیز بوده 922 01:04:10,614 --> 01:04:12,248 ‫ولی برای برادرت... 923 01:04:12,249 --> 01:04:13,319 ‫آخ! 924 01:04:13,320 --> 01:04:15,819 ‫شیطان دست از سرش برنمی‌‌داره 925 01:04:15,919 --> 01:04:20,124 ‫و شیطان چنان سرتاسر وجودش رو گرفته بود که 926 01:04:23,395 --> 01:04:26,232 ‫بهم حمله‌ور شد 927 01:04:26,233 --> 01:04:29,802 ‫لوسیفر! 928 01:04:38,508 --> 01:04:40,241 ‫بگیریدش 929 01:04:42,514 --> 01:04:44,587 ‫نگاه کنید، یه فرشته 930 01:04:49,287 --> 01:04:52,056 ‫دروغگو! 931 01:04:55,591 --> 01:04:57,291 ‫ای یهودا! 932 01:04:58,433 --> 01:05:00,660 ‫داره فرار می‌کنه! بگیریدش! ‫(بنزین) 933 01:05:14,076 --> 01:05:16,246 ‫بعدش بدو بدو رفت سمتِ کلیسامون و 934 01:05:16,247 --> 01:05:18,146 ‫آتیشش زد! 935 01:05:46,574 --> 01:05:48,277 ‫نه! 936 01:05:48,278 --> 01:05:50,045 ‫گیلبرت، بس کن! 937 01:05:59,787 --> 01:06:02,363 ‫بعدش خودش رو قربانی کرد، 938 01:06:02,364 --> 01:06:05,791 ‫به کفاره‌ی گناهانش 939 01:06:05,792 --> 01:06:07,794 ‫ما سعی کردیم نجاتش بدیم 940 01:06:07,795 --> 01:06:11,005 ‫ولی شعله‌ها زبونه کشیده بودن 941 01:06:11,006 --> 01:06:13,774 ‫پروردگار مهربان روحش رو نزد خودش برد 942 01:06:16,701 --> 01:06:18,545 ‫بذارید بیام بیرون! 943 01:06:20,183 --> 01:06:23,608 ‫و لوسیفر این جنگ رو باخت 944 01:06:39,763 --> 01:06:43,060 ‫هم‌اکنون مُطهر شده و ‫به عیسی مسیح نوزاد پیوسته 945 01:06:43,061 --> 01:06:44,965 ‫براش یه مراسم یادبود گرفتیم و 946 01:06:44,967 --> 01:06:47,733 ‫مطمئنیم الان جای بهتریـه، 947 01:06:47,734 --> 01:06:50,972 ‫پیش خدا و مسیح نوزاد 948 01:06:55,475 --> 01:06:58,876 ‫لطفاً اون ظرفی که خاکستر ‫برادرتون توش هست رو بردارید 949 01:06:58,877 --> 01:07:01,214 ‫گمونم به صلاحـه که پیش تو باشه ‫(خدا بیامرز گیلبرت اپلبی) 950 01:07:01,215 --> 01:07:05,849 ‫دوباره میگم، خیلی متأسفم که ‫این خبر ناگوار رو بهتون دادم 951 01:07:05,850 --> 01:07:07,723 ‫گیلبرت آدم خوبی بود، 952 01:07:07,724 --> 01:07:12,691 ‫که متأسفانه تحت تأثیر تمایلات ناپسند قرار گرفت 953 01:07:12,692 --> 01:07:14,933 ‫ما همیشه براش دعا خواهیم کرد، 954 01:07:14,934 --> 01:07:16,467 ‫شما هم بکنید 955 01:07:16,468 --> 01:07:20,298 ‫در کمال تأسف و هم‌دردی، ‫روث و اوون اپلبی 956 01:07:31,444 --> 01:07:35,018 ‫واسه دوقلوها، از دست دادنِ یه قُل ‫مثل از دست دادنِ یه چشم می‌مونه، سیلویا 957 01:07:36,380 --> 01:07:40,251 ‫دیگه هیچوقت دنیا رو مثل سابق نمی‌بینی 958 01:07:42,293 --> 01:07:45,958 ‫اندوه مثل بی‌حسی و کرختی می‌مونه، 959 01:07:45,959 --> 01:07:48,501 ‫مزه‌ی دهنت رو تلخ می‌کنه، 960 01:07:49,002 --> 01:07:51,635 ‫دلت رو سنگین می‌کنه 961 01:07:53,501 --> 01:07:55,365 ‫طوری که حتی نمی‌تونی اشک بریزی 962 01:07:56,142 --> 01:07:57,707 ‫اشک ریختن جرأت می‌خواد 963 01:07:58,840 --> 01:08:01,672 ‫من دیگه به روزنه‌های امید و 964 01:08:01,673 --> 01:08:03,938 ‫نیمه‌ی پر لیوان باور نداشتم 965 01:08:03,939 --> 01:08:06,177 ‫لیوان من تیکه‌تیکه شده بود 966 01:08:06,911 --> 01:08:08,917 ‫مادرم رو از دست داده بودم 967 01:08:08,918 --> 01:08:10,645 ‫پدرم، 968 01:08:10,646 --> 01:08:12,249 ‫برادرم 969 01:08:20,165 --> 01:08:23,494 ‫خوشبختانه، پینکی رو داشتم 970 01:08:23,495 --> 01:08:24,826 ‫سلام، گریس 971 01:08:24,827 --> 01:08:26,468 ‫و کن 972 01:08:26,469 --> 01:08:30,300 ‫جرعه‌های عشق و محبتش، بهم انگیزه می‌داد 973 01:08:33,078 --> 01:08:35,270 ‫ولی به طرز عجیبی 974 01:08:35,271 --> 01:08:39,306 ‫حلزون‌هام مثل خانواده‌ی واقعیم ‫به نظر می‌اومدن 975 01:08:39,307 --> 01:08:42,844 ‫خانواده‌ی واقعی هم مثل حلزون‌ها، ‫در شرایط سخت به همدیگه پناه می‌برن 976 01:08:42,845 --> 01:08:45,281 ‫دسته هر چی بزرگتر، شانس بقا بیشتر 977 01:08:48,024 --> 01:08:52,729 ‫از لحاظ احساسی به تک‌تک‌شون وابستگی داشتم 978 01:08:52,730 --> 01:08:57,425 ‫واسه همین هرگز نمی‌تونستم ‫هیچ کدوم‌تون رو دور بندازم 979 01:08:58,729 --> 01:09:01,628 ‫پس مدام می‌خریدم، 980 01:09:01,629 --> 01:09:03,566 ‫اضافه می‌کردم و 981 01:09:03,567 --> 01:09:05,466 ‫می‌دزدیدم 982 01:09:05,467 --> 01:09:07,213 ‫« بهشت لوازم‌التحریر » 983 01:09:07,238 --> 01:09:08,886 ‫« چسب » 984 01:09:08,911 --> 01:09:10,913 ‫« مدادتراش‌ها » 985 01:09:16,053 --> 01:09:17,151 ‫بالأخره... 986 01:09:17,152 --> 01:09:19,011 ‫ببخشید، خانم 987 01:09:19,012 --> 01:09:21,122 ‫گیر افتادم ‫(حراست) 988 01:09:21,123 --> 01:09:23,791 ‫از خجالت آب شدم 989 01:09:26,560 --> 01:09:28,928 ‫و عواقبی هم داشت 990 01:09:32,855 --> 01:09:34,126 ‫« دادگاه قضایی کانبرا ‫احضاریه‌ی دزدی: خانم گریس پادل » 991 01:09:34,151 --> 01:09:36,148 ‫گریسی 992 01:09:44,477 --> 01:09:46,078 ‫و بعدش... 993 01:09:47,380 --> 01:09:49,717 ‫اوضاع حتی بدتر هم شد 994 01:09:50,945 --> 01:09:52,711 ‫عشق می‌تونه کور باشه 995 01:09:54,754 --> 01:09:58,891 ‫می‌تونه تاریکی و سیاهی رو مخفی کنه 996 01:10:03,764 --> 01:10:07,364 ‫انگار پیازِ کن هم لایه‌هایی داشته 997 01:10:07,365 --> 01:10:09,330 ‫اون منو دوست نداشت 998 01:10:10,304 --> 01:10:12,598 ‫اون عاشق چربی‌هام بود! 999 01:10:19,546 --> 01:10:22,541 ‫بهشون یجور... فتیش داشت 1000 01:10:23,682 --> 01:10:25,419 ‫اون نمی‌خواست کاسه‌ام رو درست کنه 1001 01:10:25,420 --> 01:10:28,087 ‫می‌خواست پرش کنه، ‫و پرش کنه؛ 1002 01:10:28,088 --> 01:10:30,020 ‫و پرش کنه... 1003 01:10:30,918 --> 01:10:32,584 ‫با چربی 1004 01:10:32,585 --> 01:10:36,120 ‫اینکه خودم واسه خودم قفس بسازم، یه بحثـه 1005 01:10:36,121 --> 01:10:37,622 ‫یه‌مقدار اردک، واسه خوش‌شانسی ‫(چربی اردک) 1006 01:10:37,623 --> 01:10:40,991 ‫ولی فرق داره که یکی دیگه منو زندانی کنه 1007 01:10:40,992 --> 01:10:42,161 ‫عالیـه، گریس 1008 01:10:42,162 --> 01:10:44,997 ‫می‌دونستم که اون هیکل گنده‌ام رو دوست داره 1009 01:10:44,998 --> 01:10:46,502 ‫ولی قضیه به همین ختم نمی‌شد 1010 01:10:46,503 --> 01:10:48,838 ‫آره! عالیه ‫(چربی، پای، روغن، خامه، پنیر) 1011 01:10:48,839 --> 01:10:53,377 ‫گفت هر چقدر چاق‌تر میشم، بیشتر دوستم داره 1012 01:10:53,378 --> 01:10:55,874 ‫و حالا فهمیدم چرا 1013 01:10:55,875 --> 01:10:58,844 ‫عجب احمقی بودم 1014 01:10:58,845 --> 01:11:01,017 ولی تا همینجا دیگه کافیه 1015 01:11:30,250 --> 01:11:31,840 ‫شرمنده، گریسی 1016 01:11:50,671 --> 01:11:54,404 ‫پینکی اومد پیشم و ‫به جراحاتم رسیدگی کرد 1017 01:11:54,405 --> 01:11:57,243 ‫خونده بودم حلزون‌ها وقتی نیاز به ترمیم دارن، 1018 01:11:57,244 --> 01:11:59,606 ‫به خواب زمستونی میرن 1019 01:11:59,607 --> 01:12:01,938 ‫یه هفته خوابیدم و 1020 01:12:01,939 --> 01:12:04,244 ‫با شیطاین درونم گلاویز شدم 1021 01:12:21,925 --> 01:12:24,099 ‫وااااای! 1022 01:12:27,568 --> 01:12:29,669 ‫از خودم متنفر بودم 1023 01:12:29,670 --> 01:12:33,002 باعث و بانیش، همین احتکار کردنم بود 1024 01:12:33,003 --> 01:12:34,709 ‫باعث شد فقیر بمونم و 1025 01:12:34,710 --> 01:12:39,513 ‫فقیر بودن منو از گیلبرت دور نگه داشت 1026 01:12:39,514 --> 01:12:41,049 ‫با پولی که هدر دادم 1027 01:12:41,050 --> 01:12:45,419 ‫می‌تونستم ده دوازده‌تا بلیت هواپیما ‫بخرم و برم دیدنش، سیلویا 1028 01:12:45,420 --> 01:12:48,121 ‫حالا، اون مُرده بود 1029 01:12:56,498 --> 01:12:58,230 ‫گریسی 1030 01:13:01,999 --> 01:13:03,334 ‫ناهارت رو آوردم 1031 01:13:04,971 --> 01:13:07,635 ‫پینکی برام رژیم غذایی سفت و سختی چید 1032 01:13:08,504 --> 01:13:11,705 ‫و زندگی یکم قابل‌تحمل‌تر شد 1033 01:13:12,749 --> 01:13:15,476 ‫وقتی که داشتم یواش‌یواش از ‫تاریکیم بیرون می‌اومدم، 1034 01:13:15,477 --> 01:13:19,251 ‫کم‌کم متوجه شدم که پینکی ‫چقدر سالخورده شده بود 1035 01:13:21,758 --> 01:13:23,790 ‫هیچ‌وقت یادم نمیره روزی رو که فهمیدم 1036 01:13:23,791 --> 01:13:26,252 ‫علائم اولیه‌ی زوال عقل رو داره، 1037 01:13:26,253 --> 01:13:27,894 ‫وقتی دیدم برشتوک رو گذاشته جلوش و 1038 01:13:27,895 --> 01:13:31,999 ‫خیال می‌کنه پازلـه و باید تیکه‌هاش رو ‫کنار هم بچینه تا عکس خروس در بیاد 1039 01:13:33,067 --> 01:13:36,168 ‫همین چند ماه پیش بود، سیلویا 1040 01:13:37,873 --> 01:13:40,837 ‫تشخیص دادن که آلزایمر داره و 1041 01:13:40,838 --> 01:13:43,301 ‫وضعیتش خیلی سریع رو به وخامت رفت 1042 01:13:43,302 --> 01:13:45,370 ‫پینکی داری چیکار می‌کنی؟ 1043 01:13:45,371 --> 01:13:48,247 ‫دنبال یه چیزی می‌گردم 1044 01:13:48,248 --> 01:13:49,379 ‫چی؟ 1045 01:13:52,817 --> 01:13:54,483 ‫نمی‌دونم 1046 01:13:58,923 --> 01:14:01,055 ‫نقش‌مون جابجا شد 1047 01:14:01,056 --> 01:14:04,030 ‫حالا نوبت من بود که ازش مراقبت کنم 1048 01:14:06,327 --> 01:14:10,168 ‫داروهام 1049 01:14:12,404 --> 01:14:15,336 ‫یه روز، تصمیم گرفت که دیگه ‫از رخت‌خواب بیرون نیاد 1050 01:14:15,337 --> 01:14:18,936 ‫اون چیزه رو بهت گفتم که یادم نمیاد؟ 1051 01:14:18,937 --> 01:14:22,876 ‫همونی که دنبالش می‌گردم ولی نمی‌دونم چیـه؟ 1052 01:14:22,877 --> 01:14:26,110 ‫مغز مسخره 1053 01:14:26,111 --> 01:14:28,050 ‫مریضی مسخره 1054 01:14:28,051 --> 01:14:30,885 ‫اسم اون یارو آلمانیه که 1055 01:14:30,886 --> 01:14:32,821 ‫مریضیش رو گرفتم چیـه؟ 1056 01:14:32,822 --> 01:14:35,758 ‫گوگنهایمرز؟ 1057 01:14:35,759 --> 01:14:38,694 ‫آره، گوگنهایمرز 1058 01:14:38,695 --> 01:14:40,729 ‫آروم باش، پینکی 1059 01:14:40,730 --> 01:14:42,331 ‫مهم نیست 1060 01:14:43,403 --> 01:14:45,097 ‫گریسی 1061 01:14:45,098 --> 01:14:48,304 ‫عجب دوست بی‌نظیری هستی 1062 01:15:17,636 --> 01:15:20,633 ‫بدرود، پینکی 1063 01:15:26,542 --> 01:15:28,610 ‫سیب‌زمینی‌ها! 1064 01:15:32,813 --> 01:15:35,243 ‫سیب‌زمینی‌ها؟ 1065 01:15:35,244 --> 01:15:37,584 ‫سیب‌زمینی‌ها... 1066 01:15:37,585 --> 01:15:38,918 ‫پینکی... 1067 01:15:38,919 --> 01:15:41,157 ‫پینکی، منظورت چیـه؟ 1068 01:15:44,958 --> 01:15:47,163 ‫پینکی 1069 01:15:51,745 --> 01:15:53,933 « چاله‌ی حسرتِ پینکی » 1070 01:16:06,209 --> 01:16:09,058 « در آرامش بخواب، پینکی » « دست در دستِ فرشتگان » 1071 01:16:17,793 --> 01:16:20,327 ‫بدرود، پینکی 1072 01:16:44,951 --> 01:16:47,387 ‫آزاد باش، سیلویا 1073 01:17:09,141 --> 01:17:12,843 ‫سیب‌زمینی‌ها؟ سیب‌زمینی‌ها؟ 1074 01:17:12,844 --> 01:17:15,546 ‫سیلویا... 1075 01:17:15,547 --> 01:17:18,549 ‫شاید می‌خواسته آخرین ‫وعده‌ی غذاییش این باشه؟ 1076 01:17:21,523 --> 01:17:23,887 ‫تف توی این زندگی! 1077 01:17:23,888 --> 01:17:26,393 ‫لعنت به این زندگی 1078 01:17:26,394 --> 01:17:27,893 ‫عجب... 1079 01:17:27,894 --> 01:17:31,497 ‫عجب معمای مسخره‌ای! 1080 01:17:31,498 --> 01:17:33,158 ‫لعنت بهش! 1081 01:17:37,200 --> 01:17:39,035 ‫من خیلی تنهام 1082 01:17:39,036 --> 01:17:42,704 ‫خیلی... تک و تنهام 1083 01:17:53,584 --> 01:17:56,118 ‫صورت‌خرگوشی، صورت‌خرگوشی 1084 01:17:56,119 --> 01:17:58,251 ‫صورت‌خرگوشی، صورت‌خرگوشی 1085 01:17:58,252 --> 01:17:59,554 ‫عالیه، گریسی 1086 01:17:59,555 --> 01:18:01,291 ‫- گریس پادل! ‫- چه مدل موی قشنگی! 1087 01:18:01,292 --> 01:18:03,960 ‫شما دو نفر، یالا. بیاید بریم 1088 01:18:03,961 --> 01:18:05,995 ‫از اینجا متنفرم 1089 01:18:05,996 --> 01:18:07,827 ‫به زودی فرار می‌کنم و 1090 01:18:07,828 --> 01:18:09,595 ‫از این بیابون عبور می‌کنم و ‫میام سراغت 1091 01:18:09,596 --> 01:18:11,368 ‫در کمال ناراحتی باید بهت بگم که (انبارِ پینکی) 1092 01:18:11,369 --> 01:18:14,186 ‫گیلبرت توی یه آتیش‌سوزی وحشتناک فوت شد (سمِ حلزون) 1093 01:18:14,211 --> 01:18:16,870 ‫آتیش، آتیش، آتیش... 1094 01:18:18,061 --> 01:18:19,588 « سمِ حلزون » 1095 01:18:32,361 --> 01:18:33,441 « سیب‌زمینی‌ها » 1096 01:18:34,894 --> 01:18:37,064 ‫سیب‌زمینی‌ها! 1097 01:18:40,062 --> 01:18:42,399 ‫سیب‌زمینی‌ها! 1098 01:18:59,244 --> 01:19:00,318 ‫« گریس » 1099 01:19:05,081 --> 01:19:06,636 ‫گریس عزیز، 1100 01:19:06,661 --> 01:19:11,325 ‫اگه داری اینو می‌خونی، ‫یعنی من مُردم و هفت کفن پوسوندم، 1101 01:19:11,326 --> 01:19:14,163 ‫و تو قوطی بیسکوئیتم رو پیدا کردی 1102 01:19:14,164 --> 01:19:18,231 ‫همینطور چیزایی که می‌خواستم مال تو باشه 1103 01:19:18,232 --> 01:19:20,765 ‫چندین روزه که خوابیدی، 1104 01:19:20,766 --> 01:19:24,105 ‫و باید قبل اینکه مغزم کاملاً فاسد بشه 1105 01:19:24,106 --> 01:19:26,806 ‫چیزای مهمی رو بهت بگم 1106 01:19:28,475 --> 01:19:32,212 ‫پیری واقعاً آزاردهنده‌ست 1107 01:19:32,213 --> 01:19:34,844 ‫بدون اینکه بفهمی از راه می‌رسه 1108 01:19:34,845 --> 01:19:38,421 ‫یه روز یه سیب رو به دندون می‌کِشی و 1109 01:19:40,055 --> 01:19:41,919 ‫دندون‌هات همونجا گیر می‌کنن 1110 01:19:43,462 --> 01:19:46,997 ‫می‌خوای چین و چروک ‫جوراب‌شلواریت رو صاف کنی 1111 01:19:46,998 --> 01:19:50,632 ‫بعدش می‌فهمی که اصلاً ‫جوارب‌شلواری پات نیست 1112 01:19:52,164 --> 01:19:55,462 ‫بگذریم، از موضوع منحرف شدم 1113 01:19:55,463 --> 01:19:57,638 ‫رازهام 1114 01:19:58,338 --> 01:20:01,208 ‫اول از همه، من یتیم بودم 1115 01:20:01,209 --> 01:20:03,978 ‫و توی یتیم‌خونه بزرگ شدم 1116 01:20:03,979 --> 01:20:06,574 ‫بعد از جنگ جهانی اول 1117 01:20:06,575 --> 01:20:08,745 ‫جای افتضاحی بود، 1118 01:20:08,746 --> 01:20:12,520 ‫که منو شب و روز توی گهواره نگه می‌داشتن 1119 01:20:13,254 --> 01:20:16,286 ‫نه بلندم می‌کردن و نه بغلم می‌گرفتن 1120 01:20:16,287 --> 01:20:18,389 ‫تنها راه ارتباطیم 1121 01:20:18,390 --> 01:20:21,494 ‫پسر کوچولوی کناریم بود 1122 01:20:21,495 --> 01:20:26,428 ‫نه، تجربیات وحشتناکی رو که ‫به خاطر دارم، برات نمیگم 1123 01:20:26,429 --> 01:20:27,862 ‫ولی می‌خوام بهت بگم 1124 01:20:27,863 --> 01:20:31,837 ‫زندانی شدن چه حسی داره 1125 01:20:31,838 --> 01:20:33,633 ‫توی قفس بودن 1126 01:20:33,634 --> 01:20:37,043 ‫در این حد بگم که وحشتناک بود 1127 01:20:37,044 --> 01:20:39,806 ‫ولی، در طی سال‌های بعدش، 1128 01:20:39,807 --> 01:20:43,745 ‫فهمیدم که بدترین قفس‌ها 1129 01:20:43,746 --> 01:20:48,620 ‫اونایی هستن که خودمون ‫واسه خودمون درست می‌کنیم 1130 01:20:48,621 --> 01:20:52,922 ‫تو هم برای خودت یه قفس درست کردی، گریسی 1131 01:20:53,965 --> 01:20:57,858 ‫درِ قفس تو هیچ‌وقت قفل نبوده 1132 01:20:57,859 --> 01:21:01,095 ‫ولی ترس‌هات تو رو به دام انداختن 1133 01:21:04,667 --> 01:21:07,739 ‫از شر اون حلزون‌ها خلاص شو! 1134 01:21:08,537 --> 01:21:11,507 ‫خودت رو آزاد کن 1135 01:21:11,508 --> 01:21:14,611 ‫از شر اون دیدگاه مسخره خلاص شو 1136 01:21:14,612 --> 01:21:19,083 ‫حالا وقتشـه که پوسته‌ات رو رها کنی 1137 01:21:19,084 --> 01:21:21,214 ‫خودت رو از چیزایی که انبار کردی خلاص کن 1138 01:21:23,089 --> 01:21:24,788 ‫از نو شروع کن 1139 01:21:25,621 --> 01:21:29,358 ‫ایرادی نداره که یه‌کم واسه خودت دلسوزی کنی، 1140 01:21:29,359 --> 01:21:31,696 ‫ولی وقتشـه اینو رها کنی و به راهت ادامه بدی 1141 01:21:32,736 --> 01:21:35,097 ‫درد و ناراحتی همیشه هست، 1142 01:21:35,098 --> 01:21:37,366 ‫ولی زندگی همینـه دیگه 1143 01:21:37,367 --> 01:21:40,464 ‫باید سینه‌ سپر کنی و باهاش روبرو بشی 1144 01:21:40,465 --> 01:21:42,376 ‫شجاع باش 1145 01:22:31,359 --> 01:22:36,258 ‫بگذریم، می‌خوام ازت تشکر کنم، گریسی 1146 01:22:36,259 --> 01:22:38,626 ‫تو بی‌نظیر بودی 1147 01:22:38,627 --> 01:22:43,101 ‫چیزی به پایان عمرم نمونده 1148 01:22:43,102 --> 01:22:46,599 ‫وقتشـه واسه مرگ آماده بشم 1149 01:22:46,600 --> 01:22:49,336 ‫واسه اولین بار توی زندگیم، 1150 01:22:49,337 --> 01:22:52,505 ‫حس می‌کنم از چیزی که به نظر میام پیرترم 1151 01:22:52,506 --> 01:22:55,041 ‫تازه مثل بیضه‌ی آویزوون می‌مونم 1152 01:22:56,149 --> 01:22:58,544 ‫زندگی مثل یه پارچه‌ی بافتنیـه که 1153 01:22:58,545 --> 01:23:02,746 ‫هر تار و پودش یه خاطره و تجربه‌ست 1154 01:23:02,747 --> 01:23:06,719 ‫زندگی یعنی مزه‌مزه کردنِ لذت‌های کوچیک 1155 01:23:06,720 --> 01:23:11,562 ‫مثل سیگار کشیدن توی بارون 1156 01:23:13,730 --> 01:23:18,129 ‫یا پوشیدن بلوزی که تازه شستی و خشکش کردی 1157 01:23:18,938 --> 01:23:20,764 ‫سرگردانی دیگه بسه 1158 01:23:20,765 --> 01:23:25,502 ‫وقتشـه جفت‌مون هم از این مرحله عبور کنیم 1159 01:23:25,503 --> 01:23:27,642 ‫همونطور که گفتم، 1160 01:23:27,643 --> 01:23:32,116 ‫زندگی رو فقط میشه وقتی فهمید که ‫به عقب نگاه کنی، 1161 01:23:32,117 --> 01:23:36,419 ‫ولی مجبوریم رو به جلو زندگی کنیم 1162 01:23:36,420 --> 01:23:40,485 ‫حلزون‌ها هیچ‌وقت از مسیرشون برنمی‌گردن 1163 01:23:40,486 --> 01:23:43,593 ‫همیشه رو به جلو میرن 1164 01:23:43,594 --> 01:23:47,657 ‫وقتشـه تو هم مثل حلزون‌ها ‫رد درخشانی توی سرتاسر دنیا 1165 01:23:47,658 --> 01:23:49,863 ‫از خودت به جا بذاری 1166 01:23:50,970 --> 01:23:53,264 ‫و یادت باشه، هیچ‌وقت... 1167 01:23:53,265 --> 01:23:56,067 ‫هیچ‌وقت به عقب برنگرد 1168 01:24:02,313 --> 01:24:03,462 « دادگاه کانبرا » 1169 01:24:03,487 --> 01:24:07,043 ‫همگی قیام کنید. ‫دادگاه رسمیـه. 1170 01:24:07,381 --> 01:24:11,448 ‫خانم پادل، جرم شما جدیـه 1171 01:24:11,449 --> 01:24:12,817 ‫دزدی بهرحال دزدیـه 1172 01:24:12,818 --> 01:24:16,088 ‫چه یه الماس باشه چه یه خیار 1173 01:24:16,089 --> 01:24:18,360 ‫و اگه روباهی رو که مرغ‌هات رو می‌دزده ببخشی، 1174 01:24:18,361 --> 01:24:20,893 ‫اون‌وقت گوسفندهات رو هم می‌دزده 1175 01:24:23,693 --> 01:24:25,327 ‫هر چند... 1176 01:24:26,533 --> 01:24:27,996 ‫از چهره‌ات می‌خونم که 1177 01:24:27,997 --> 01:24:30,573 ‫حسابی پشیمون و خجالت‌زده‌ای 1178 01:24:31,476 --> 01:24:34,836 ‫و پشیمونی حقیقی خودش کم مجازاتی نیست 1179 01:24:34,837 --> 01:24:37,679 ‫می‌دونم آدم مهربونی هستی 1180 01:24:37,680 --> 01:24:40,842 ‫همونطور که سال‌ها پیش، ‫وقتی در سخت‌ترین شرایط بودم، 1181 01:24:40,843 --> 01:24:43,411 ‫یه دخترکی مهربونی رو نشونم داد 1182 01:24:46,881 --> 01:24:49,385 ‫آفرین، صاریغ کوچولو 1183 01:24:49,386 --> 01:24:50,557 ‫آفرین 1184 01:24:50,558 --> 01:24:52,854 ‫اون دختر کوچولو بهم امید و شجاعت داد که 1185 01:24:52,855 --> 01:24:55,295 ‫از نو شروع کنم و از... 1186 01:24:55,296 --> 01:24:57,699 ‫عادت‌های بدم دوری کنم 1187 01:24:58,929 --> 01:25:01,963 ‫شاید دستت کج باشه، خانم پادل 1188 01:25:01,964 --> 01:25:04,303 ‫ولی می‌دونم قلبت از طلاست 1189 01:25:04,304 --> 01:25:07,002 ‫و یه عالمه کار خیر کردی 1190 01:25:07,003 --> 01:25:11,837 ‫بدین‌وسیله تو رو رفع اتهام می‌کنم 1191 01:25:11,838 --> 01:25:14,213 ‫پرونده مختومه میشه 1192 01:25:21,837 --> 01:25:24,840 ‫« یک سال بعد » 1193 01:25:26,917 --> 01:25:29,533 ‫« مدرسه‌ی فیلم‌سازی کانبرا » 1194 01:25:30,595 --> 01:25:32,597 ‫« احتیاط کنید! لبه‌های این تابلو تیز هستن » 1195 01:25:36,065 --> 01:25:39,205 ‫زندگی برام تجربیات چالش‌برانگیزی داشت 1196 01:25:39,206 --> 01:25:42,568 ‫ولی بوی گل‌های رُز بهتر بودن 1197 01:25:42,569 --> 01:25:47,274 ‫و بالأخره داشتم کم‌کم همونی می‌شدم که ‫همیشه می‌خواستم 1198 01:25:47,389 --> 01:25:49,391 ‫« فستیوال فیلم کانبرا » 1199 01:25:49,701 --> 01:25:51,432 ‫یه فیلم راجع به زندگیم ساختم 1200 01:25:51,457 --> 01:25:52,458 ‫« انتقام حلزون » 1201 01:25:52,483 --> 01:25:53,684 ‫« روایت‌شده توسط اِدنا اوریج » 1202 01:26:07,621 --> 01:26:08,956 ‫« پایان » 1203 01:26:11,919 --> 01:26:14,012 ‫زیاد خوب نبود 1204 01:26:14,682 --> 01:26:16,809 ‫ولی یه چند نفری اومدن تماشا 1205 01:26:17,013 --> 01:26:19,814 ‫حتی بعدش جلسه‌ی پرسش و پاسخ داشتم 1206 01:26:20,049 --> 01:26:23,280 ‫کسی... سؤالی نداره؟ 1207 01:26:31,890 --> 01:26:33,850 ‫خب 1208 01:26:33,851 --> 01:26:35,727 ‫ممنون که اومدید 1209 01:26:36,897 --> 01:26:38,763 ‫آره 1210 01:26:40,695 --> 01:26:42,262 ‫من یه سؤال دارم 1211 01:26:45,238 --> 01:26:48,971 ‫به جادو اعتقاد داری؟ 1212 01:27:01,284 --> 01:27:03,021 ‫گیلبرت؟ 1213 01:27:03,022 --> 01:27:06,483 ‫آره، خودمم 1214 01:27:07,494 --> 01:27:10,520 ‫از اون بیابون عبور کردم 1215 01:27:44,663 --> 01:27:54,673 ‫« زیرنویس از علی محمدخانی، iredprincess و امیر ستارزاده » ‫::. H1tmaN & iredsub & AliMK_Sub .:: 1216 01:27:58,989 --> 01:28:00,991 ‫« خاطرات آنه فرانک اثر آنه فرانک » 1217 01:28:02,406 --> 01:28:05,409 « دزد دریایی با موهای سرخ اثر مایلز و اسپون » 1218 01:28:10,615 --> 01:28:13,756 ‫کمی زمان برد که باور کنم ‫گیلبرت زنده‌ست 1219 01:28:21,191 --> 01:28:23,162 ‫چطوری از آتیش‌سوزی فرار کرده بود 1220 01:28:27,134 --> 01:28:30,434 ‫اینکه خاکسترش فقط و فقط... 1221 01:28:30,435 --> 01:28:32,071 ‫خاکستر بودن 1222 01:28:33,445 --> 01:28:36,714 ‫ظرف خاکسترش حالا تغییر کاربری داد 1223 01:28:36,715 --> 01:28:37,979 ‫« آب‌نبات » 1224 01:28:40,176 --> 01:28:43,648 ‫چرخه‌ی زندگی ادامه پیدا کرد 1225 01:28:43,649 --> 01:28:47,053 ‫و کار تو تموم شد، سیلویا 1226 01:28:48,791 --> 01:28:52,960 ‫همگی بالأخره از قفس‌هامون آزاد شدیم 1227 01:28:57,099 --> 01:29:00,561 ‫با اینکه خانواده‌مون یه‌کم کوچیک شده بود... 1228 01:29:02,604 --> 01:29:04,938 ‫ولی دوباره پیش هم بودیم 1229 01:29:11,446 --> 01:29:14,807 ‫فقط یه چیزی مونده بود که باید رهاش کنیم 1230 01:29:14,832 --> 01:29:15,933 ‫« پرسی پادل، بهترین بابای دنیا » 1231 01:29:16,252 --> 01:29:22,758 ‫ارائه‌ای از وبسایت دیجی موویز ‫.:: DigiMoviez.Com ::. 1232 01:29:22,858 --> 01:29:26,058 ‫گیلبرت هنوز بوی کبریت سوخته می‌داد 1233 01:29:27,564 --> 01:29:31,297 ‫خورشید در حال غروب پوست‌مون رو قلقلک می‌داد 1234 01:29:31,804 --> 01:29:33,835 ‫دو روح‌مون رو... 1235 01:29:34,781 --> 01:29:37,447 ‫و قلب‌مون که یکی بود 1236 01:29:37,773 --> 01:29:47,783 ‫جهت اطلاع از جدیدترین آدرس سایت ‫دیجی موویز را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید @DigiMovieZ 115240

Can't find what you're looking for?
Get subtitles in any language from opensubtitles.com, and translate them here.