All language subtitles for Kusuriya no Hitorigoto - 01 [Anime-List.net]

af Afrikaans
ak Akan
sq Albanian
am Amharic
ar Arabic
hy Armenian
az Azerbaijani
eu Basque
be Belarusian
bem Bemba
bn Bengali
bh Bihari
bs Bosnian
br Breton
bg Bulgarian
km Cambodian
ca Catalan
ceb Cebuano
chr Cherokee
ny Chichewa
zh-CN Chinese (Simplified)
zh-TW Chinese (Traditional)
co Corsican
hr Croatian
cs Czech
da Danish
nl Dutch
en English Download
eo Esperanto
et Estonian
ee Ewe
fo Faroese
tl Filipino
fi Finnish
fr French Download
fy Frisian
gaa Ga
gl Galician
ka Georgian
de German
el Greek
gn Guarani
gu Gujarati
ht Haitian Creole
ha Hausa
haw Hawaiian
iw Hebrew
hi Hindi
hmn Hmong
hu Hungarian
is Icelandic
ig Igbo
id Indonesian
ia Interlingua
ga Irish
it Italian
ja Japanese
jw Javanese
kn Kannada
kk Kazakh
rw Kinyarwanda
rn Kirundi
kg Kongo
ko Korean
kri Krio (Sierra Leone)
ku Kurdish
ckb Kurdish (Soranî)
ky Kyrgyz
lo Laothian
la Latin
lv Latvian
ln Lingala
lt Lithuanian
loz Lozi
lg Luganda
ach Luo
lb Luxembourgish
mk Macedonian
mg Malagasy
ms Malay
ml Malayalam
mt Maltese
mi Maori
mr Marathi
mfe Mauritian Creole
mo Moldavian
mn Mongolian
my Myanmar (Burmese)
sr-ME Montenegrin
ne Nepali
pcm Nigerian Pidgin
nso Northern Sotho
no Norwegian
nn Norwegian (Nynorsk)
oc Occitan
or Oriya
om Oromo
ps Pashto
fa Persian Download
pl Polish
pt-BR Portuguese (Brazil)
pt Portuguese (Portugal)
pa Punjabi
qu Quechua
ro Romanian
rm Romansh
nyn Runyakitara
ru Russian
sm Samoan
gd Scots Gaelic
sr Serbian
sh Serbo-Croatian
st Sesotho
tn Setswana
crs Seychellois Creole
sn Shona
sd Sindhi
si Sinhalese
sk Slovak
sl Slovenian
so Somali
es Spanish
es-419 Spanish (Latin American)
su Sundanese
sw Swahili
sv Swedish
tg Tajik
ta Tamil
tt Tatar
te Telugu
ti Tigrinya
to Tonga
lua Tshiluba
tum Tumbuka
tr Turkish Download
tk Turkmen
tw Twi
ug Uighur
uk Ukrainian
ur Urdu
uz Uzbek
vi Vietnamese
cy Welsh
wo Wolof
xh Xhosa
yi Yiddish
yo Yoruba
zu Zulu
Would you like to inspect the original subtitles? These are the user uploaded subtitles that are being translated: 1 00:01:38,890 --> 00:01:40,090 ‫مائومائو؟ 2 00:01:42,350 --> 00:01:45,560 ‫می‌شه یکم دارو ببری خانه‌ی یشم؟ 3 00:01:46,600 --> 00:01:47,810 ‫هوم باشه بابا. 4 00:01:49,150 --> 00:01:51,730 ‫اخیراً زنای زیادی دارن دزدیدن می‌شن. 5 00:01:51,820 --> 00:01:53,610 ‫مراقب خودت باش. 6 00:01:53,690 --> 00:01:55,280 ‫چیزی نمی‌شه. 7 00:01:55,360 --> 00:01:56,570 ‫سر راه می‌رم مزرعه. 8 00:01:57,150 --> 00:01:58,820 ‫آره. ممنون. 9 00:01:59,530 --> 00:02:00,820 ‫من رفتم. 10 00:02:24,850 --> 00:02:26,180 ‫همه‌ش همین؟ 11 00:02:26,270 --> 00:02:28,850 ‫دارو ندارمه جان عزیزت! 12 00:02:32,980 --> 00:02:35,480 ‫با این‌ حساب حرف‌زدنمون راه به‌جایی نمی‌بره. 13 00:02:35,570 --> 00:02:38,070 ‫اون یکی از سه‌تا بهترین شاهدخت‌های خانه‌ی یشم، 14 00:02:38,150 --> 00:02:39,650 ‫پایرین دلرباست. 15 00:02:39,740 --> 00:02:41,450 ‫مفتکی دید نزنین! 16 00:02:51,080 --> 00:02:54,040 ‫درمانش داره طول می‌کشه. ‫دستورپختش رو یه تغییری می‌دم. 17 00:02:54,130 --> 00:02:55,670 ‫اوه، مائومائو. 18 00:02:56,380 --> 00:02:57,920 ‫پایرین نه‌چان. 19 00:02:58,010 --> 00:02:59,970 ‫باز دوباره خودتو زخمی کردی؟ 20 00:03:00,050 --> 00:03:01,430 ‫اوه، اینا؟ 21 00:03:01,510 --> 00:03:03,550 ‫مال همون آزمایشات همیشگی‌ـم برای داروان. 22 00:03:04,720 --> 00:03:06,350 ‫خوب غذا می‌خوری؟ 23 00:03:06,430 --> 00:03:09,060 ‫این چیزای نه‌چان مثل همیشه حرف ندارن. 24 00:03:09,140 --> 00:03:12,150 ‫مائومائو! اگه یکی از این آزمایشای کوچولوت... 25 00:03:12,230 --> 00:03:14,940 ‫این اتاق رو روی سرمون خراب کنه، ‫پدرتو در میارما! 26 00:03:17,440 --> 00:03:20,030 ‫یا نکنه به‌جاش ترجیح می‌دی این‌جا به عنوان روسپی کار کنی؟ 27 00:03:20,610 --> 00:03:21,950 ‫جــان!؟ 28 00:03:22,030 --> 00:03:23,780 ‫ننه، داروها رو گذاشتم این‌جا! 29 00:03:23,870 --> 00:03:25,490 ‫از بابات تشکر کن. 30 00:03:25,580 --> 00:03:27,080 ‫امان. 31 00:03:27,160 --> 00:03:28,790 ‫صدای مائومائو رو شنیدم. 32 00:03:28,870 --> 00:03:30,330 ‫عه... مائومائو کو؟ 33 00:03:30,330 --> 00:03:32,000 ‫فرار کرد! 34 00:03:32,080 --> 00:03:33,670 ‫عجب پیرزن بیخودیه. 35 00:03:33,750 --> 00:03:35,750 ‫هر فرصتی گیرش میاد می‌گه بیا روسپی شو. 36 00:03:52,020 --> 00:03:53,480 ‫نکنه آدم‌ربان؟ 37 00:03:59,730 --> 00:04:02,700 ‫الان بابا نگرانم می‌شه؟ 38 00:04:20,000 --> 00:04:21,920 ‫وارث کاخ شرقی به دنیا اومد! 39 00:04:22,010 --> 00:04:24,010 ‫تبریک می‌گم لیفا-ساما! 40 00:04:31,680 --> 00:04:34,600 ‫بچه‌شون بدون هیچ مشکلی به‌دنیا اومد. 41 00:04:34,690 --> 00:04:36,600 ‫واقعاً؟... خداروشکر. 42 00:04:49,910 --> 00:04:52,830 ‫هوس اون سیخ‌کبابی‌های بازار رو کردم... 43 00:04:53,830 --> 00:04:56,580 ‫امیدوارم بابا درست غذا بخوره. 44 00:04:58,250 --> 00:05:02,340 ‫درست نمی‌دونم به عنوان برده فروخته شدم، ‫یا اینکه دارن از طریقم باج می‌گیرن اما... 45 00:05:02,420 --> 00:05:04,590 ‫چیزی که عصبانیم می‌کنه اینه که الان سه‌ماهه این‌جام. 46 00:05:05,340 --> 00:05:08,510 ‫قصر و منطقه‌ی سرگرمی فرق چندانی با همدیگه ندارن. 47 00:05:08,590 --> 00:05:12,350 ‫می‌خواستم تا حد امکان سر و کارم به کاخ اندرونی نیفته، اما... 48 00:05:13,730 --> 00:05:16,350 ‫حالا که این‌جام دیگه کاریش نمی‌شه کرد. 49 00:05:17,060 --> 00:05:20,770 ‫اونم وقتی که زندگی خوبی به عنوان یه‌ داروساز داشتم... 50 00:05:22,280 --> 00:05:26,530 ‫کاخ اندرونی، یه محیط کاملاً زنونه برای ‫به‌دنیا آوردن فرزند امپراتوره. 51 00:05:26,610 --> 00:05:29,280 ‫ورود مردا به این منطقه اکیداً ممنوعه. 52 00:05:29,990 --> 00:05:34,160 ‫تنها کسایی که می‌تونن وارد بشن اشراف‌زاده‌های ‫عالی‌رتبه و خویشاوندان نزدیک‌شونن. 53 00:05:34,750 --> 00:05:37,210 ‫جدای اون، خواجه‌ها یا همون «مردای سابق»... 54 00:05:37,290 --> 00:05:39,790 ‫که «عضو ارزشمند»ـشون رو از دست دادن می‌تونن وارد بشن. 55 00:05:40,590 --> 00:05:43,670 ‫همه‌ی همنشین‌ها و زنای توی کاخ سر جمع دوهزار نفرن. 56 00:05:43,760 --> 00:05:46,260 ‫به اضافه‌ی هزارتا خواجه‌. در کل آدمای زیادی این‌جا زندگی می‌کنن. 57 00:05:46,800 --> 00:05:50,300 ‫برعکس صیغه‌های رتبه‌پایین، میان‌رتبه و عالی‌رتبه، 58 00:05:50,390 --> 00:05:53,140 ‫ما خدمتکارها مشغول خرحمالی هستیم، 59 00:05:53,220 --> 00:05:55,310 ‫و هر آن ممکنه زندگیمونو از دست بدیم. 60 00:05:57,190 --> 00:06:00,060 ‫بعد از ما همنشین‌های رتبه‌پایین منزوی‌ان. 61 00:06:00,150 --> 00:06:03,480 ‫خب حداقل ما یه دستمزدی می‌گیریم. 62 00:06:03,570 --> 00:06:05,740 ‫هی، مائومائو! 63 00:06:05,820 --> 00:06:08,320 ‫می‌دونی این نشان مال کدوم اتاقه؟ 64 00:06:09,320 --> 00:06:12,370 ‫مال اقاقیای نُه‌ـه، پس... اون‌طرفه. 65 00:06:12,950 --> 00:06:14,620 ‫ممنونم! 66 00:06:15,240 --> 00:06:17,790 ‫خیلی از خدمتکارها سواد خوندن‌نوشتن ندارن. 67 00:06:18,660 --> 00:06:20,250 ‫قبل از اینکه توی کاخ اندرونی مشغول به‌کار بشیم، ‫آداب اولیه رو تحت آموزش سختگیرانه یادمون دادن. 68 00:06:20,250 --> 00:06:22,290 69 00:06:23,130 --> 00:06:26,380 ‫ولی یاد‌گرفتن خوندن‌نوشتن یه داستان جداست. 70 00:06:26,460 --> 00:06:29,260 ‫حتی اگه به‌خاطر سوادم دستمزد بیشتری بهم بدن، 71 00:06:29,340 --> 00:06:32,550 ‫فقط باعث می‌شه آدم‌رباها سهم بیشتری از حقوقم بگیرن. 72 00:06:33,680 --> 00:06:35,350 ‫ولی موقعیت‌های نادری هم هست که خدمتکارها... 73 00:06:35,430 --> 00:06:37,520 ‫به یه صیغه‌ی‌ رتبه‌پایین ارتقاء مقام پیدا می‌کنن. 74 00:06:37,600 --> 00:06:38,560 ‫ساده بگم... 75 00:06:41,190 --> 00:06:42,310 ‫خرجش فقط قیافه‌ست. 76 00:06:42,400 --> 00:06:44,820 ‫کک‌ومک، سینه‌ی تخت. 77 00:06:54,240 --> 00:06:57,750 ‫اگه زیادی تو چشم باشم، ممکنه جونم به‌خطر بیفته. 78 00:06:57,830 --> 00:06:59,080 ‫بهتره سرم تو کار خودم باشه. 79 00:07:00,460 --> 00:07:03,670 ‫اگه دهنمو ببندم و کارمو بکنم، یکی دو سال دیگه می‌‌زنم به‌ چاک. 80 00:07:05,500 --> 00:07:07,760 ‫دلم ساکه می‌خواد. 81 00:07:10,340 --> 00:07:11,540 ‫هی هی شنیدی؟ 82 00:07:11,540 --> 00:07:12,140 ‫ها؟ 83 00:07:12,220 --> 00:07:16,140 ‫مثل اینکه یه خواجه‌ی خیلی جیگر توی ناحیه‌ی مرکزی هست. 84 00:07:16,220 --> 00:07:19,560 ‫این‌روزا همه دارن در موردش حرف می زنن. 85 00:07:19,640 --> 00:07:21,100 ‫عجب. 86 00:07:21,190 --> 00:07:25,110 ‫اگه انقدری که می‌گن جیگره، منم دوست ‌دارم ‫یه‌بارم که شده ببینمش، تو نمی‌خوای؟ 87 00:07:26,270 --> 00:07:28,190 ‫یه خواجه؟ 88 00:07:56,350 --> 00:07:58,800 ‫از دفعه‌ی قبلی خیلی وزن کم کردن. 89 00:07:58,800 --> 00:07:59,600 ‫آره. 90 00:08:05,980 --> 00:08:07,270 ‫شیائولینگ... 91 00:08:07,360 --> 00:08:09,730 ‫متأسفانه باید بگم، 92 00:08:09,820 --> 00:08:12,820 ‫حکیم در حال حاضر سرشون حسابی با کاخ شرقی شلوغه. 93 00:08:14,910 --> 00:08:16,450 ‫که این‌طور 94 00:08:18,030 --> 00:08:20,700 ‫فقط سه ماه و شش ماه‌ـشونه، درسته؟ 95 00:08:20,790 --> 00:08:24,710 ‫آره آره... هم شاهزاده‌ی کاخ شرقی و هم شاهدخت لینگ‌لی. 96 00:08:24,790 --> 00:08:27,040 ‫یعنی واقعاً نفرینه؟ 97 00:08:28,380 --> 00:08:29,300 ‫داری چیو می‌گی؟ 98 00:08:29,380 --> 00:08:31,840 ‫مائومائو خبر نداری؟ 99 00:08:31,920 --> 00:08:35,760 ‫ورد زبون همه توی کاخ اندرونی‌ـه. 100 00:08:35,840 --> 00:08:39,310 ‫همون قضیه‌ی مرگای پشت سر هم وارث‌ها توی کاخ اندرونی. 101 00:08:39,390 --> 00:08:42,060 ‫هرسه فرزند امپراتور 102 00:08:42,140 --> 00:08:45,060 ‫بعد از تولد به مرور ضعیف‌تر شدن و از دنیا رفتن! 103 00:08:45,140 --> 00:08:46,690 ‫عجیب نیست؟ 104 00:08:46,770 --> 00:08:48,020 ‫هرسه‌تاشون؟ 105 00:08:48,110 --> 00:08:50,440 ‫ظاهراً این اتفاق الان باز داره تکرار می‌شه. 106 00:08:50,530 --> 00:08:51,690 ‫بچه حالش خوش نیست؟ 107 00:08:51,780 --> 00:08:55,490 ‫دقیقاً! واسه همین این‌دفعه... 108 00:08:55,570 --> 00:08:58,820 ‫حکیمان دربار توی هردوی اقامتگاه‌های گوکویو-ساما و لیفا-ساما حضور دارن. 109 00:09:00,620 --> 00:09:03,160 ‫امپراتور فعلی ملکه نداره، 110 00:09:03,250 --> 00:09:06,250 ‫پس طبعاً لیفا-ساما که وارث کاخ شرقی ‫رو به‌دنیا آوردن، ملکه می‌شن! 111 00:09:07,040 --> 00:09:08,880 ‫خب اینکه معلومه! 112 00:09:08,960 --> 00:09:12,960 ‫اگه امپراتور ملکه نداشته باشه، ‫مادر وارث کاخ شرقی، 113 00:09:13,050 --> 00:09:15,470 ‫یعنی لیفا-هیمه، ‫صاحب بالاترین جایگاه در کاخ شرقی‌ـه. 114 00:09:15,550 --> 00:09:18,260 ‫ولی بنا به شایعات همنشین محبوب امپراتور... 115 00:09:18,340 --> 00:09:20,560 ‫گوکویو-ساماست. 116 00:09:20,640 --> 00:09:24,390 ‫توی قصر پیچیده که این ممکنه یه ربطی به این قضایا داشته باشه. 117 00:09:24,480 --> 00:09:26,980 ‫کشمکش‌ سیاسی بر سر قدرت،‌ ها؟ 118 00:09:27,560 --> 00:09:30,900 ‫موندم که وضعیت سلامتی لیفا-ساما تا چه ‌حد وخیمه. 119 00:09:30,980 --> 00:09:33,690 ‫شنیدم حکیم روز و شب رو توی اقامتگاه ایشون سر می‌کنه. 120 00:09:33,780 --> 00:09:35,360 ‫لیفا-ساما هم ناخوش‌احوالن؟ 121 00:09:35,440 --> 00:09:37,070 ‫آره. هردوی مادر و بچه. 122 00:09:37,150 --> 00:09:41,240 ‫بعدم شنیدم هم سردرد و هم دل درد و هم حالت تهوع دارن. 123 00:09:42,370 --> 00:09:46,040 ‫سردرد، دل‌درد، و حالت تهوع... 124 00:09:46,120 --> 00:09:49,460 ‫پس بگو قطعاً نفرینه! 125 00:09:51,040 --> 00:09:53,450 ‫نفرین چیه بابا؟ سر به سرمون نذار. 126 00:09:53,450 --> 00:09:54,840 ‫هـــــــــــه. 127 00:09:59,180 --> 00:10:02,260 ‫سردرد، دل‌درد و حالت‌ تهوع... 128 00:10:02,350 --> 00:10:04,640 ‫احتمال قتل ازطریق سم رو می‌شه درنظر گرفت؟ 129 00:10:04,720 --> 00:10:09,060 ‫نه. اگه دنبال تاخ‌وتخت باشن، دلیلی نداره ‫شاهدخت رو هم هدف قرار بدن. 130 00:10:09,150 --> 00:10:11,980 ‫احتمال مسموم شدن‌شون خیلی پایینه. 131 00:10:12,060 --> 00:10:14,530 ‫ممکنه یه‌‌نوع بیماری باشه، یا... 132 00:10:15,650 --> 00:10:18,070 ‫شاید توی خون‌شون باشه؟ 133 00:10:19,530 --> 00:10:23,450 ‫چرا دارم انقدر شایعات رو جدی می‌گیرم؟ 134 00:10:24,040 --> 00:10:27,040 ‫این‌ها فقط یه‌سری حدس‌وگمانن. 135 00:10:27,660 --> 00:10:29,830 ‫حدس و گمانن ولی... 136 00:10:30,750 --> 00:10:33,210 ‫می‌تونم برم یه کوچولو سرک بکشم. 137 00:10:37,670 --> 00:10:40,930 ‫از عمارتی که محل زندگیِ همنشینانِ ‫عالی‌رتبه‌ست،‌ کمتر از این انتظار نمی‌رفت، 138 00:10:41,010 --> 00:10:43,890 ‫حتی یه ستونِ اینجا هم خوش‌ترکیب‌تر از 139 00:10:43,970 --> 00:10:46,180 ‫ساختمونی‌ـه که ما توش زندگی می‌کنیم. 140 00:10:48,600 --> 00:10:49,810 ‫تقصیر توـه. 141 00:10:49,890 --> 00:10:51,270 ‫گوکویو-ساما! 142 00:10:51,900 --> 00:10:53,730 ‫چون خودت دختر به‌دنیا آوردی، 143 00:10:53,810 --> 00:10:55,900 ‫قصد داری پسرم رو با نفرین کردن به کام مرگ بکشونی! 144 00:10:55,980 --> 00:10:59,360 ‫خودتم می‌دونی که این امکان‌ نداره. 145 00:10:59,450 --> 00:11:02,030 ‫شیائولینگ هم درست به‌اندازه‌ی پسرت درد می‌کشه. 146 00:11:02,740 --> 00:11:05,160 ‫لیفا-ساما عصبانی‌ان. 147 00:11:05,240 --> 00:11:07,120 ‫بیچاره گوکویو-ساما. 148 00:11:07,200 --> 00:11:08,790 ‫جینشی-ساما... 149 00:11:11,500 --> 00:11:15,340 ‫برای همین می‌خوام دختر من هم معاینه کنین. 150 00:11:15,420 --> 00:11:17,590 ‫آره، ولی... آخه... 151 00:11:17,670 --> 00:11:21,590 ‫اون خواجه که اون وسط دستپاچه شده، حکیمه؟ 152 00:11:21,680 --> 00:11:23,180 ‫اون حکیم شارلاتان، عقل توی کله‌ش نیست؟ 153 00:11:23,260 --> 00:11:27,680 ‫کل روز رو پیش اون دوتا همنشین شب می‌کنه ‫و جدی هنوز متوجه نشده؟ 154 00:11:28,350 --> 00:11:31,440 ‫یا... شاید، اصلاً نمی‌دونه؟ 155 00:11:32,230 --> 00:11:36,320 ‫مرگ نوزادها. سردرد، دل‌درد و حالت تهوع. 156 00:11:36,400 --> 00:11:40,440 ‫و به ویژه،‌ قیافه‌ی خسته و رنگ‌پریده‌ی لیفا-ساما. 157 00:11:40,530 --> 00:11:43,700 ‫این اصلاً و ابداً نفرین نیست. 158 00:11:44,320 --> 00:11:45,990 ‫مشکل اینجاست که چطور باید بهشون بگم؟ 159 00:11:47,240 --> 00:11:49,290 ‫اگه بشه روی یه‌چیزی نوشت... 160 00:12:32,460 --> 00:12:35,880 ‫حتی یه ماه هم نگذشته بود که خبر مرگ وارث کاخ شرقی پخش شد. 161 00:12:35,960 --> 00:12:38,920 162 00:12:42,970 --> 00:12:45,550 ‫به‌نظر می‌خوای یه‌چیزی ازم بپرسی. 163 00:12:46,340 --> 00:12:47,510 ‫این... 164 00:12:48,300 --> 00:12:50,470 ‫مال روزیه که به پاویون بلور رفتم 165 00:12:50,560 --> 00:12:53,270 ‫تا ازشون بخوام دخترم رو معاینه کنن. 166 00:12:53,770 --> 00:12:56,560 ‫این رو بعدش لب پنجره‌م گذاشته بودن. 167 00:12:56,650 --> 00:12:58,150 ‫به این شاخه بسته شده بود. 168 00:12:59,190 --> 00:13:01,030 ‫گل صدتومانی؟ 169 00:13:02,150 --> 00:13:05,490 ‫«پودر آرایشی سمه. ‫نذار به بچه بخوره.» 170 00:13:06,820 --> 00:13:08,620 ‫غفلت گناهه. 171 00:13:09,450 --> 00:13:13,830 ‫یه حکیم دربار چنین پیام سری‌ای نمی‌ذاره. 172 00:13:13,910 --> 00:13:18,710 ‫بله، ظاهراً ایشون هیچوقت راهی ‫برای معالجه وارث کاخ شرقی پیدا نکردن. 173 00:13:18,790 --> 00:13:20,880 ‫پس این نامه رو... کی نوشته؟ 174 00:13:21,750 --> 00:13:24,170 ‫می‌خوام برام پیداش کنی. 175 00:13:28,470 --> 00:13:30,390 ‫الان که فکرشو می‌کنم، اون‌‌موقع... 176 00:13:31,560 --> 00:13:34,600 ‫اگه بشه روی یه‌چیزی نوشت... 177 00:13:38,770 --> 00:13:39,900 ‫متوجه شدم. 178 00:13:40,440 --> 00:13:43,570 ‫می‌تونم این رو برای مدت کوتاهی پیش خودم نگه‌ دارم؟ 179 00:13:49,490 --> 00:13:52,910 ‫خاطر شاهدختی که زنده موند ‫خیلی برای امپراتور عزیزه، 180 00:13:52,990 --> 00:13:55,330 ‫برای همین اکثر اوقات به دیدن گوکویو-ساما می‌رن. 181 00:13:55,910 --> 00:13:57,670 ‫لیفا-ساما چی؟ 182 00:13:57,750 --> 00:14:00,290 ‫هیچ خبری از ایشون ندارم. 183 00:14:00,380 --> 00:14:02,550 ‫خوش به حال امپراتور شده که. 184 00:14:02,630 --> 00:14:05,050 ‫آه، بالأخره پیدات کردم! 185 00:14:05,130 --> 00:14:08,590 ‫فوراً به دفتر سرپرست زنان خدمتگزار برو. 186 00:14:08,680 --> 00:14:09,680 ‫چی؟ 187 00:14:09,760 --> 00:14:11,350 ‫احضار شدی؟ 188 00:14:11,430 --> 00:14:13,100 ‫یعنی چه خبر شده. 189 00:14:14,140 --> 00:14:17,850 ‫خیلی‌خب، همه‌ی کسایی که اینجا گرد اومدن،‌ وارد شن. 190 00:14:18,440 --> 00:14:21,230 ‫خدمتکارهایی که یه مقام عالی‌رتبه احضارشون کرده؟ 191 00:14:21,310 --> 00:14:23,570 ‫حس خوبی بهش ندارم. 192 00:14:24,650 --> 00:14:26,190 ‫مستخدم کم آوردن؟ 193 00:14:37,750 --> 00:14:40,420 ‫عذر می‌خوام که همه‌تون رو این‌طوری خبر کردم. 194 00:14:45,000 --> 00:14:47,670 ‫این زن پرافاده‌ی درباری کیه دیگه؟ 195 00:14:50,430 --> 00:14:53,640 ‫من مسئول کاخ اندرونی؛ جینشی هستم. 196 00:14:58,270 --> 00:15:00,020 ‫طرف مَرده؟ 197 00:15:00,100 --> 00:15:05,820 ‫فکر کنم این همون خواجه‌ی خوش‌بَرورویی باشه ‫که شائولان داشت در موردش حرف می‌زد. 198 00:15:05,900 --> 00:15:07,990 ‫خیلی حیف شد که... 199 00:15:08,070 --> 00:15:10,820 ‫این‌قدر خوشگل باشی و نتونتی بچه‌ای داشته باشی. 200 00:15:14,580 --> 00:15:16,830 ‫دختر... کک‌مکی... 201 00:15:17,830 --> 00:15:19,330 ‫ای وای! 202 00:15:21,250 --> 00:15:24,670 ‫کارمون برای امروز تمومه. برگردید به اتاق‌هاتون. 203 00:15:24,750 --> 00:15:26,590 ‫عــه؟ موضوع چیه؟ 204 00:15:26,670 --> 00:15:30,130 ‫یعنی گاف بزرگی دادم که باعث جلب‌توجهش شده؟ 205 00:15:30,220 --> 00:15:32,720 ‫نکنه مربوط به نامه‌ای باشه که اون‌موقع نوشتم... 206 00:15:33,550 --> 00:15:37,350 ‫فهمیدم! اینجا من تنها خدمتکاریم که خوندن بلده. 207 00:15:37,430 --> 00:15:40,680 ‫اون جمله رو نوشت تا بتونه همین قضیه رو بفهمه! 208 00:15:40,770 --> 00:15:42,440 ‫بدبخت شدم، باید فرار کنم... 209 00:15:42,520 --> 00:15:46,900 ‫فرار در کار نیست. گفتم که، تو اینجا می‌مونی. 210 00:15:47,730 --> 00:15:49,280 ‫ساکت باش و دنبالم بیا. 211 00:15:55,240 --> 00:15:56,950 ‫دستمو خوند... 212 00:15:57,530 --> 00:15:58,620 ‫عجیبه. 213 00:15:58,700 --> 00:16:03,290 ‫سوابق رو بررسی کردم و گفته بودن که تو خوندن بلد نیستی. 214 00:16:03,370 --> 00:16:06,090 ‫بله، من به‌عنوان یه رعیت به دنیا اومدم. 215 00:16:06,170 --> 00:16:08,340 ‫احتمالاً باید اشتباهی رخ داده باشه. 216 00:16:09,130 --> 00:16:10,880 ‫واسه چی باید بهت بگم؟ 217 00:16:10,970 --> 00:16:14,340 ‫اگه وانمود کنی چیزی حالیت نیست ‫راحت‌تر می‌تونی با این دنیا کنار بیای. 218 00:16:14,430 --> 00:16:18,850 ‫بگذریم، این مرتیکه از کجا سر از نامه‌ی من در آورده؟ 219 00:16:18,930 --> 00:16:21,600 ‫من که قشنگ حواسم به دوروبَرم بود! 220 00:16:25,270 --> 00:16:27,060 ‫چرا این‌قدر مشکوکه آخه؟ 221 00:16:28,440 --> 00:16:30,900 ‫قربونش برم چه‌قدرم که وقت آزاد داره! 222 00:16:32,030 --> 00:16:32,570 ‫بفرمایید. 223 00:16:33,030 --> 00:16:34,030 ‫با اجازه. 224 00:16:34,660 --> 00:16:37,160 ‫یعنی می‌خوان بابت چی سرم غر بزنن؟ 225 00:16:37,240 --> 00:16:39,200 ‫امیدوارم بتونم زنده از اینجا برم بیرون... 226 00:16:43,540 --> 00:16:45,830 ‫دختره رو با خودم آوردم. 227 00:16:45,920 --> 00:16:46,960 ‫بیا داخل. 228 00:16:52,210 --> 00:16:53,840 ‫بابت اذیت شدنت عذرخواهی می‌کنم. 229 00:16:58,850 --> 00:16:59,890 ‫خدا رو شکر... 230 00:17:01,390 --> 00:17:02,890 ‫پس تویی... 231 00:17:03,520 --> 00:17:06,230 ‫تو زندگی لینگ‌لی رو نجات دادی. 232 00:17:06,310 --> 00:17:07,900 ‫سپاسگزارم. 233 00:17:07,980 --> 00:17:11,400 ‫من توی جایگاهی نیستم که ‫بخواید در برابرم چنین کاری انجام بدید! 234 00:17:12,400 --> 00:17:16,030 ‫نه. هرچه‌قدر تشکر کنم کافی نیست. 235 00:17:16,610 --> 00:17:18,910 ‫بچه‌م زندگیش رو به تو مدیونه. 236 00:17:18,990 --> 00:17:21,740 ‫حتماً من رو با شخص دیگه‌ای اشتباه گرفتید. 237 00:17:21,830 --> 00:17:24,000 ‫احتمالاً سوءتفاهمی پیش اومده. 238 00:17:24,620 --> 00:17:26,870 ‫از اینکه بخوام سرمو به‌خاطر مخالفت باهاش از دست بدم، متنفرم، 239 00:17:26,960 --> 00:17:28,960 ‫ولی دلمم نمی‌خواد قاطی این قضیه بشم! 240 00:17:32,630 --> 00:17:36,050 ‫راستش... من چیزی دارم که متعلق به همنشین گیوکویوـه. 241 00:17:38,680 --> 00:17:43,100 ‫می‌دونی که از این پارچه توی لباس خدمتکارها استفاده می‌شه، درسته؟ 242 00:17:43,680 --> 00:17:46,140 ‫فکر کنم شبیه همدیگه‌ان... 243 00:17:46,230 --> 00:17:50,110 ‫آره، خدمتکارهای توی رخت‌شورخونه ازش استفاده می‌کنن. 244 00:17:50,190 --> 00:17:54,030 ‫برای مثال، دختری مثل تو که توی رخت‌شورخونه مشغوله... 245 00:17:54,110 --> 00:17:57,780 ‫شاید این تیکه رو از دامنش کنده باشه. 246 00:18:00,700 --> 00:18:02,910 ‫حتی از این‌ هم خبر داره؟ 247 00:18:03,580 --> 00:18:05,370 ‫توضیح بده ببینم. 248 00:18:05,450 --> 00:18:08,420 ‫چرا یه شاخه گل صدتومانی گذاشته بودی لب پنجره؟ 249 00:18:19,180 --> 00:18:22,600 ‫چون حقیقت پشت این اتفاقات رو کشف کردم. 250 00:18:22,680 --> 00:18:24,260 ‫دلیلش پودر آرایشی‌ـه. 251 00:18:25,850 --> 00:18:28,060 ‫در منطقه‌ی سرگرمی، جایی که من توش بزرگ شدم، 252 00:18:28,140 --> 00:18:31,270 ‫روسپی‌های زیادی بودن که از پودرهای گرون‌قیمت استفاده می‌کردن. 253 00:18:32,110 --> 00:18:33,690 ‫بیشتر اون زن‌ها... 254 00:18:33,770 --> 00:18:37,190 ‫با سمی که توی اون پودرها بود مسموم می‌شدن... 255 00:18:37,280 --> 00:18:38,570 ‫و جون‌شون رو از دست می‌دادن. 256 00:18:40,950 --> 00:18:43,700 ‫اون‌ها زندگی‌ و زیباییشون رو توی یه کفه‌ی ترازو می‌ذاشتن، 257 00:18:43,780 --> 00:18:45,910 ‫و در نهایت هردو رو از دست می‌دادن. 258 00:18:54,590 --> 00:18:57,630 ‫من قبلاً داروساز بودم، 259 00:18:58,340 --> 00:19:00,010 ‫سم‌ها رو خوب می‌شناسم. 260 00:19:08,480 --> 00:19:10,190 ‫اون پودر آرایشی... 261 00:19:10,270 --> 00:19:13,110 ‫دایه‌ی بچه‌م ازش استفاده کرده بود. 262 00:19:13,190 --> 00:19:15,900 ‫می‌گفت سفیدی این پودر بیشتر از همه به چشم میاد، 263 00:19:15,980 --> 00:19:17,610 ‫برای همین دوست داشت ازش استفاده کنه. 264 00:19:18,190 --> 00:19:21,950 ‫حتی دایه هم مریض شده بود، ‫برای همین مرخصش کردم. 265 00:19:22,030 --> 00:19:23,740 ‫مقدار زیادی پول هم بهش دادم. 266 00:19:24,870 --> 00:19:26,370 ‫که این‌طور. 267 00:19:26,450 --> 00:19:29,000 ‫غفلت گناهه. 268 00:19:29,080 --> 00:19:33,040 ‫باید بیشتر مراقب می‌بودم که بچه‌م چه چیزی توی دهنش می‌ذاره. 269 00:19:33,790 --> 00:19:35,460 ‫من هم همین‌طور. 270 00:19:35,540 --> 00:19:37,750 ‫اگه زودتر متوجه این موضوع می‌شدم، 271 00:19:37,840 --> 00:19:41,880 ‫می‌تونستیم جون افراد بیشتری رو نجات بدیم. ‫کاخ شرقی رو هم... 272 00:19:43,470 --> 00:19:45,300 ‫بعداز پیداکردن این نامه، 273 00:19:45,390 --> 00:19:48,930 ‫به همنشین لیفا هم در مورد پودر گفتم، ولی... 274 00:19:52,190 --> 00:19:55,940 ‫اون به هیچ‌کدوم از حرف‌هام گوش نمی‌کرد. 275 00:19:57,570 --> 00:19:58,900 ‫پس حالا... 276 00:20:00,030 --> 00:20:03,700 ‫می‌خواین که من چه کاری انجام بدم؟ 277 00:20:10,790 --> 00:20:13,870 ‫از امروز، تو می‌شی ندیمه‌ی جدید من! 278 00:20:15,330 --> 00:20:16,290 ‫جـان؟ 279 00:20:17,750 --> 00:20:20,050 ‫چیزی که مائومائو نمی‌تونه ازش دست بکشه... 280 00:20:20,130 --> 00:20:23,180 ‫کنجکاوی و اشتیاقش برای فراگیری دانش‌ـه 281 00:20:23,260 --> 00:20:26,800 ‫و همچنین، مقداری هم حس عدالت‌طلبی... 282 00:20:32,100 --> 00:20:34,560 ‫وای وای وای وای وای 283 00:20:34,650 --> 00:20:37,150 ‫نه، ای کاش فقط سرم به کار خودم می‌بود. 284 00:20:37,230 --> 00:20:39,270 ‫این‌طوری می‌تونستم... 285 00:20:37,230 --> 00:20:39,270 ‫خوش اومدی، مائومائو! 286 00:20:39,360 --> 00:20:40,780 ‫چطور پیش رفت؟ 287 00:20:40,860 --> 00:20:45,570 ‫این داستان چگونه ندیمه شدن مائومائو برای... 288 00:20:45,660 --> 00:20:47,910 ‫همنشین مورد علاقه‌ی امپراتور؛ گیوکویو است. 289 00:20:47,990 --> 00:20:51,080 ‫به عبارتی دیگر، او ترفیع رتبه گرفت! 290 00:20:59,750 --> 00:21:00,880 ‫اوی! 291 00:21:02,510 --> 00:21:03,920 ‫این سمه! 30868

Can't find what you're looking for?
Get subtitles in any language from opensubtitles.com, and translate them here.