All language subtitles for My Pig Lady.E16.2014

.:::تقديم ميکند "OPUS-SUB"تيم ترجمه :::.
♥قسمت شانزدهم♥

،بوی دلارهای نوی تایوانی
.خیلی قویه

فقط تازه به دوران رسیده ها
.چک 300 میلیون دلاری میدن

...رئیس

چرا هیچی نمیگید؟

منظورت چیه؟
.من خیلی خوشحالم

می خواید این 300 میلیون دلار رو،چطوری خرج کنید؟

می خواید یک ماشین یا یک خونه بخرید و
یا اینکه می خواید یک سرمایه گذاری جدید انجام بدید؟

."امسال بهترین صنعت متعلق به "کیو فوره

فکر کنم که بیزینس روی اجناس هادی و
.نیمه هادیشون خوب باشه

یا اینکه خودتون نقشه ی دیگه ای دارید؟

.هر اطلاعاتی که خواستید براتون جمع می کنم

.من عجله ای ندارم

عجله ندارید؟

.خیلی وقته که گزارش سرمایه گذاری ها رو،نخوندم

.خیلی وقته که گزارش سرمایه گذاری ها رو،نخوندم

.برای همین زیاد عجله ندارم

الو،شیائو هان؟

.:::کليه حقوق مادي و معنوي آثار تيم ترجمه متعلق :::.
.:::"Opus-Sub"به تيم ترجمه :::.
.:::ميباشيد انتشار فايل هاي ترجمه بدون:::.
.:::تگ هاي اختصاصي مجاز نميباشد:::.

.به سلامتی

.ببخشید که دیروقت بهت زنگ زدم

.من کسیم که باید ازت معذرت بخوام

.باید زودتر حقیقتو بهت می گفتم

تو فکر می کنی که من خیلی خنده دارم،آره؟

،من فکر می کنم که تو

.خیلی خوش تیپی

،اگه منم جای تو بودم

.احتمالا ً بهت دروغ می گفتم

عجیبه؟

،منم فقط یک آدم عادیم

.معلومه که خیلی غرور دارم

همین طور،هیچ کس نمی تونه به اشتباهات گذشته ش
،اعتراف کنه

.پس تو خیلی باحالی

،همین طور،اینکه تو بتونی به اشتباهاتت اعتراف کنی

.نشونه ی شکستت نیست،نشونه ی بزرگ شدنته

،تو نذاشتی که من و مادرت به این حراج بیایم و

گفتی که خودت از پسش برمیای،اما چی شد؟

،حالا فقط با این آشفته بازاری که درست کردی
می خوای فرار کنی؟

کی تو بالاخره بزرگ می شی؟

،بالغ شدن خیلی بده

.چون همه ی کسایی که طرفت بودن،ترکت می کنن

کی گفته؟

،من از وکیلم خواستم که پیش نویس این قرارداد رو

.برای سمت مدیر فروش،آماده کنه

.حقوق و دستمزد و مزایاش،داخلش نوشته شده

،اگر از شرایطش خوشت نمیاد
.می تونیم باهم مذاکره کنیم

!بهم نگو که نمی خوای به طبقه ی بالای جامعه برگردی

،این قرارداد

.دیگه اعتبار نداره

.از امروز به بعد،تو آزادی

.به جامعه ی کلاس بالای خودت برگرد

....:: Samir@-ترجمه و زيرنويس : سمیرا ::....

،پس به سلامتیه بزرگ شدن و

.همکاریه خوبمون در آینده

.به سلامتی

،حالا که خونه ت بزرگتر شده

احساس خوشحالی و راحتیه بیشتری می کنی،درسته؟

،فکر نمی کنی که تو خونه ی به این بزرگی
احساس ناراحتی و تنهایی بیشتری می کنه؟

.نه،من فکر می کنم که اون خیلی خوشحاله

.البته،اون الان خوشحاله که به یه خونه ی بزرگ اومده

.اما بعد از مدتی،دیگه براش خسته کننده می شه

،چطوره برای

فن جیانگ فیش،یک همخونه پیدا کنم؟

!اوووم،نمو

.من براش نمو رو، پیدا می کنم

یکیشون ماهیه آب شیرینه و
،اون یکشونم ماهیه دریاییه

.اونها نمی تونن با همدیگه زندگی کنن

!پس دنیای ماهیها هم،مثل دنیای آدم هاس

اونها هم طبقه ی بالای جامعه و
!طبقه ی پایین جامعه دارن؟

طبقه ی بالا و پایین دیگه چیه؟

این چه مزخرفاتیه که می گی؟

من فقط داشتم مقایسه میکردم

مردم طبقه ی بالای جامعه هم،مثل ما یک دماغ و
،دوتا چشم دارن

،اونها هم مثل ما غذا می خورن

،اونها هم بو میدن

!تازه گاهی وقتا ازمنم بیشتر بو میدن

!تو!تو!تو

تو اجازه میدی که اون ماهی،اعتماد به نفستو بخوره؟

فقط مردم سطحی هستن که به این
.طبقه بندی ها،اهمیت میدن

.من فکر می کنم که فن جیانگ یو،یک عادم سطحی نگره

.نه،اون سطحی نگر نیست

.اون فقط مغروره

،فن جیانگ یویی که من می شناسم

،یه پسر باباییه لوس و بی مسئولیته که
.نمی تونه از پس مشکلاتش بربیاد

.اون خیلی بهت از قبلش شده

!شاید

،تو می دونی که حافظه ی ماهیها
فقط هفت ثانیه دوام داره؟

مهم نیست که تو چه تجربه های قشنگی
،باهاش داشتی

چون بعد از هفت ثانیه،اون همه شونو
.فراموش می کنه

.درست مثل فن جیانگ یویه تو

،اون همه ی این اتفاق هایی که تو این مدت براش افتاده رو

.فراموش می کنه

،تا زمانیکه خوشحال باشه

.پس اشکال نداره که بتونه گذشته ش رو،فراموش کنه

.دوباره یه روز دیگه

،روزها پی در پی دارن میگذرن

.و فن جیانگ یو هم به دنیای خودش برگشته

،منم باید به زندگیه متفاوتی که

.شیش ماه پیش داشتم،برگردم

.صبح بخیر
.صبح بخیر رئیس

هشتاد درصد صبحانه ی امروز از
.تخم مرغ آب پز درست شده

.دو تیکه نون تست با گندم خالص هم میل کنید

.مربای دست ساز بلژیکی هم داریم

.آب پرتغال تازه و بدون مواد نگهدارنده هم،اینجا داریم

و درنهایت،اینم شیر تازه ایه که از
.نیوزلند اومده

.سریعتر میل کنید

،چرا مزه ش شبیه

،مربای توت فرنگیه داهوئه
اتحادیه ی کشاورزیه؟

.حاضر شدش،خیلی داغه

.حداقل کمکم می کردی تا بذارمش روی حصیر

!انقدر دور گذاشتیش که دستم به زور بهش می رسه

.خوب شد

.خوش اومدید

نمایشگاه عرضه ی محصولات کشاورزیه تایوانی

.رئیس کمیته خوش اومدید

.سلام
.بفرمایید از این طرف

.رئیس کمیته خوش اومدید

.خانم رئیس کمیته خوش اومدید

.خانم رئیس کمیته خیلی خوشگلن

.رئیس کمیته خوش اومدید

این پیازچه ها تو کشور خیلی معروف و
.خوشمزه ن

.رئیس کمیته یک عکس با ما بندازید

!رئیس کمیته
یک عکس بندازید

شماها عکس بندازید

.رئیس کمیته،اینجا رو نگاه کنید

ممنونم

خانم رئیس کمیته،شما هم باهامون
.عکس بندازید

.خجالت نکشید ،فقط یه عکسه

..اما من
.بیا با هم انجامش بدیم

بیا

.لبخند بزن

.بخندید

.اوکی،خیلی عالی شد

رئیس کمیته لطفا ً بیاید و از
.محصول جدید ما،دیدن کنید

. لطفا از این طرف

.رئیس کمیته،ما محصولات جدید زیادی داریم

.اوکی،خوبه

.به دوربین نگاه کنید

.محصول رو بالاتر ببرید

.بخندید،ممنونم

!عالیه

مدیر فروش

.بفرمایید

،مدیر،اینها اطلاعات برندهای جدید
.هفته ی دیگه ن

.ممنونم

،و مدیر اجرایی به طور ویژه

،می خواستن نظرتون رو
.راجع به باغ سمت چپ دفترتون بدونن

.فهمیدم

برند جدید هرا،به
.فروشگاه چینگ های یوان،راه پیدا می کنه

....:: Samir@-ترجمه و زيرنويس : سمیرا ::....

!پورکی

!پورکی

،به نظر می رسه که رابطه ت با پورکی
.خیلی خوب شده

واقعا؟

،راستش،اولش منو رد می کرد

،اما بعد از اینکه بهش آب و غذا دادم
.کم کم بهم عادت کرد

!پورکی

.جلویی برو

.برو

فن جیانگ یو گفتش که از اولش از پورکی
،خوشش نمی اومده

،اما تو تمام این مدت،از پورکی مراقبت می کرده

.منم کشف کردم که اون خیلی خوب ازش مراقبت کرده

واقعا؟

پورکی ،خوشت میاد؟

.فکر کن اوردمت شهربازی

ترسیدی،آره؟

.بذار بهت غذا بدم

.تا وقتیکه سیر بشی،بخور

.آروم تر،نریزی

.آروم تر بخور

هیجان انگیزه،نه؟

.خیلی کیف میده،پورکی تندتر بدو

،تو به راحتی چاق می شی

،پس باید حسابی ورزش کنی
.تا کالری های اضافه تو بسوزونی

!بدو،بدو

!سریع تر،پورکی

داشتی به فن جیانگ یو،فکر می کردی؟

.نه بابا

!پورکی
!پورکی

جشن سالیانه،خیلی خوب
.برگذار شد

می شه نظراتتون رو راجع به رویدادهای
خاص ماه اینده ی یوان چینگ های، بگید؟

،رابطه ی داغه جانشین ورشکسته ی دا وو شیان
!از بین رفته؟

!اون دو تا خائن

هرچند که اون مرد خیلی ثروتمند و خوشتیپ و
،خیره کننده س

اما تو چطوری تونستی که با این سرعت،قلبتو تغییر بدی؟

!دخترها خیلی بی وفان

فریبنده
خائن

.این عاقبت خائن هاست

و تو خوشتیپی دیگه!،حالا نگاه کن؟

.پسر بی عاطفه

.فن جیانگ یو

.فن جیانگ یو

مورد خاصی مد نظرت هست که بخوایم به این
رویداد اضافه کنیم؟

من؟

من؟

.پیشنهادهایی که شما دادید،بد نیست

.فقط لازمه که یکم بهش خلاقیت اضافه کنید

،من پیشنهاد می کنم که ما

.یکم بهشون ایده های فریبنده،اضافه کنیم

...برای مثال

...من پیشنهاد می کنم که

کسی ایده ی جالبی نداره؟

رئیس،چرا شما هر روز میاید اینجا؟

،چرا چیزهایی رو که لازم دارید
از فروشگاه یوان چینگ های ،نمی خرید؟

اینطوری هم تو پولهام صرفه جویی می کنم و
.هم الهامات جدیدی برای یوان چینگ های ،به ذهنم میاد

واقعا ً اینجا اومدید تا صرفه جویی کنید یا
به پرورش دهنده ی خوک،فکر کنید؟

کی خواسته که به اون زن بی وفا فکر کنه؟

.حتما ً بارون هفته ی پیش،روشون اثر گذاشته

!وااو،چه هندونه ی بزرگی

.احساس می کنم که خیلی آب دار و شیرینه

!آماتور

این چیه؟

،برای زنده موندن

به نظر می رسه که من باید عادت های
.اشرافیمو،کنار بزارم

!اوه پوستم

.رئیس،رئیس

!رئیس

چرا دارید این کرم پاکسازی صورت
خانم ها رو،بو میکنید؟

چرا یاد نمی گیری؟
.دارم دنبال یک الهام می گردم

!فهیمدی؟تو واقعا ً یک آماتوری

ببین؟

.الهام

.آماتور

.الهام

.ممنون که منو رسوندی

من لینگ،فردا بعدازظهر،وقتت خالیه؟

آره،کاری ندارم،چطور مگه؟

،فردا ما،یک مهمونیه خانوادگی داریم

من می خوام ک تو رو به طور رسمی به
.خانواده ام،معرفی کنم

.باشه

،در حال حاضر،منابع طبیعی و آهن
.منابع خوبی برای سرمایه گذاری هستن

،من حدس می زنم که تو این نیم سال
.سود زیادی می کنن

یعنی باید این پول رو،تو این کار،سرمایه گذاری کنم؟

،سریعتر نقدش کن

،تو برای رفتن به جمع کلاس بالاها،به این پول
.نیاز داری

.البته که نباید ازش استفاده کنی

،درگذشته ،خیلی متنفر بودی که پسر بابایی
،صدات کنن

حالا می خوای ژيگولو،صدات کنن؟

.سریع نقدش کن
.نقدش نکن

!زود باش
!نمی تونی

.نباید نقدش کنی
.سریع نقدش کن

،رئیس،من لباس های شسته شده تونو
.توی کمدتون میذارم

!چه لباس های افتضاحی

.جنسشون اصلا ً خوب نیست

،اینم صد درصد کتان نیست
.زیاد جالب نیست

.اینم خوب نیست

.کیفیت همه ی این لباس ها،خیلی افتضاحه

.رئیس،من همشونو میندازم دور

!وایسا

چی شده؟

دیوید،چیکار می کنی؟

،دارم کمدتونو تمیز می کنم
،کمدتون خیلی پر شده

.در هر صورت هم که شما،این لباس ها رو،نمی پوشیدید

.اگه این کمد پره،پس یه کمد دیگه بخر

هان؟یک کمد دیگه؟

...کمد جدید

!زود باش!زودباش
.برو یک کمد دیگه بخر

من همچین لباس هایی دوست ندارم؟
پس چی دوست داری؟

پس چی دوست داری؟
.خیلی زشته

.من نمی خوام
.امتحانش کن

نظرت چیه؟

.خیلی خوبه

...پس اون ازت خواسته که

.یه دیدن پدر و مادرش بری

.این به این معنیه که اون احساس خیلی خوبی بهش داره
.همه چی داره خوب پیش میره

.درسته

پاپاراتزی ها هم خوب کاری کردن که
.ازشون عکس انداختن

.حتی پورکی هم توی عکس،خیلی خوب افتاده

!روی جلدم اومده

،هر چقدر هم بگردیم

،این لباس هایی که فن جیانگ یو براش خریده
.از همه شون قشنگ ترن

.نه خیرم،من لینگ با هر لباسی می درخشه

.معلومه،خودم بزرگش کردم

.آره،درسته

.بد نیستن،همه ی لباساش قشنگن

.خوشحال تر باش

چرا انقدر با ناراحتی داری لباس انتخاب می کنی؟

....:: Samir@-ترجمه و زيرنويس : سمیرا ::....

.بازسازیت بد نشده

.باوقار باش

.خشونت چیزی رو حل نمی کنه

.تو شگفت انگیز به نظر می رسی

.براوو

چرا همتون تو اتاق من لینگید؟

چرا برگشتی؟

.اومدم بهتون سر بزنم
تو بیمارستان کار نداشتی؟

،خوب...تو اون چند روزی که فن جیانگ یو

،اتاق منو اشغال کرده بود،نتونستم بیام

،برای همین الان چند روزی از بیمارستان،مرخصیه بدون حقوق گرفتم

.تا بیام اینجا و یکم استراحت کنم

،تو مدت زیادی نیست که مشغول شدی
چرا مرخصیه بدون حقوق گرفتی؟

،یک بیمارستان توی شانگهای
،پیشنهاد خیلی خوبی به من داده

. برای همین اومدم اینجا،تا یکم راجع بهش فکر کنم

،هنوز یک سال نشده که از استرالیا اومدی

!حالا می خوای بری شانگهای
.عمو خیلی دلش برات تنگ می شه

برای چه مدت می خوای بری؟

شما دلتون برای من تنگ می شه؟
،نگران نباش

.من قطعا ً برای عروسیه تو میام

،وی چینگ،اگه برای فردا برنامه ای نداری

.خوب می شه که با من لینگ بری

من؟
.آره

.ایده ی خیلی خوبیه

برنامه ای نداری،درسته؟
.باهاش برو

.تازه اونجا دخترهای خوشگل مشگل زیادی هم ،هستن

چی؟
دختر؟

.دخترهای خیلی خوشگل

،اگه تو هم یک شریک خوب پیدا کنی که
خیلی عالی می شه،درست نمی گم؟

...من

،من فکر می کنم که من لینگ برای ازدواج باید
.بیشتر عجله کنه

چرا باید عجله کنم؟

.باهم بحث نکنید

،اگه تو یک شریک خوب پیدا کنی و

،من لینگ هم یک شریک خوب پیدا کنه

و ما بتونیم برای جفتتون تو یک زمان
عروسی بگیریم،اونوقت با یک تیر،دو تا نشون زدیم،درست نمی گم؟

.آره،درسته
.خیلی خوب می شه

.باشه
.وی چنگ،از من لینگ به خوبی مراقبت کن

.مراقبش باش که میزی رو ،پرت نکنه

!آره!آره
.من دیگه میز،پرت نمی کنم

،اگه مریضی،نوشیدنی گرم بخور
.نوشیدنی سرد نخور

.چه خنده دار

.چه جوک خنده داری

!یخ نکنی

.چه دکتر خنده داری
.اون از تو شوخ طبع تره

.بیا شروع کنیم

دیدی؟

.قسمت سفید این پیازچه،خیلی قشنگه

.سبزیشم به اندازه س

.یک نجیب زاده یه واقعیه

راجع به فن جیانگ یو،حرف میزنی؟

کی راجع به اون حرف زد؟

.منظورم کای جیه

.بگیر،می خوام یکی دیگه پیدا کنم

این یکی،این یکی خوبه؟

خودت می تونی؟می خوای کمکت کنم؟

.نه،می تونم

.اوکی،محکم تر

این چطوره؟

.این یکی فوق العاده س

،قسمت سبزش خیلی الکی رشد کرده و

.فکر می کنه که خیلی باحاله

.درست شبیه فن جیانگ یوی نابالغه

چرا هرکدوم که من درمیارم،شبیه فن جیانگ یو می شه؟

،اگه خودت خیلی بلدی
چرا یه امتحانی نمی کنی؟

.باشه

.باشه،یکی انتخاب می کنم

می بینی؟
.خیلی فوق العاده و قشنگه

.بذار ببینم

.نگاش کن

.خیلی قد بلند و لاغره

...چه انحنایی

احساس می کنم که خیلی باسلیقه و
.اهل مده

.درست شبیه لی یا زی

چیه؟چرا چیزی نمی گی؟

.واقعا ً خیلی شبیه

.اما رابطه ی من و یا زی ،کاملا ً تموم شده

تو چی؟

،تو الان حاضری که احساسات آقای کای جی رو
قبول کنی؟

،تو فردا می خوای به ملاقات پدر و مادرش بری
آمادگیش رو داری؟

.من آماده م

.احمق

.عشق به آماده سازی نیاز نداره

.بیا

.بگیرشون

الان جفتشون تو دستاتن؟

کدوم یکیشون شاهزاه ی رویاهاتن؟

.هرکدوشمون که هستن،از دستش نده

.هی،تلفنت

حتما ً باید مورد اورژانسی ای باشه که
.این موقع شب زنگ زده

فن جیانگ یو،درباره ی کار کردن توی" یوان چینگ های"،تصمیم گرفتی؟

!خوبه تو هم برو!بو پیش ژانگ کای جی

،تو می تونی با یک مرد ثروتمند ازدواج کین

.پس دیگه لازم نیست که یک راهبه بشی

منم به 100 میلیون دلارم میرسم و
.می تونم به طبقه ی بالای جامعه،برگردم

.این بهترین انتخاب برای مائه

،فن جیانگ فیش

برای تو خیلی بهتره که به دنیایی که بهش تعلق داری برگردی،درسته؟

....:: Samir@-ترجمه و زيرنويس : سمیرا ::....

.ژانگ کای جی،احتمالا ً به خوبی ازت مراقبت می کنه

،امروز برای برگزاری یک رویداد مهم تو فروشگاه یوان چینگ های
،جمع شدیم

فروشگاه یوان چینگ های،همیشه از برندهای لوکس برای
،فروشگاهش استفاده می کنه

،یکی از قابل توجه ترین اتفاق های امروز
.انتخاب فن جیانگ یو ،به عنوان مدیر فروش یوان چینگ هایه

،همین طور اتفاق مهم دیگه ی امروز
.حضور مدیر "هرِا"،خانم لی یا زیه

.پس این عشاق سابق ،می خوان با همدیگه همکاری کنن

!فن جیانگ یو و لی یا زی

.خانم لی یا زی

شما و آقای فن جیانگ یو،مگه رابطه تون رو تموم نکرده بودید؟

.من و آقای فن جیانگ یو،هنوزم دوست های خوبی برای همدیگه هستیم

،ما امروز خیلی خوشحالیم که برند تجاریه هرا
.به فروشگاهمون اومده

.این یک همکاریه بزرگه

.درسته

.پس می شه باهمدیگه ازتون عکس بندازیم

.البته

.اینجا رو نگاه کنید

بهت تبریک می گم که انقدر با شکوه به
.جامعه ی طبقه ی بالا برگشتی

،از همتون ممنونم که امروز

،برای افتتاح بخش "هرا" ی فروشگاه
. یوان چینگ های،تشریف اوردید

بعدا ً هم لطفا ً برای اولین حراج وی آی پی
.پخش "هرِا"مون ،تشریف بیارید

.لطفاً اجازه بدید که بریم

.لطفا ً اجازه بدید که بریم

وی چنگ،لباسم خوبه؟

آرایشم چی؟

لباسم مشکل نداره؟
.نه

موهام!موهام بد نیست؟

چرا پرورش دهنده ی خوک اینجاست؟

. امروز پسر عموم می خواد رسما ً اونو به خانواده مون،معرفی کنه

چقدر سریع؟

،از اونجایی که عکسشون تو مجله ها رفته

،بزرگتر ها ازش خواستن که معرفیش کنه

،پس اون از رویداد امروز استفاده کرد
.تا اونو بهشون معرفی کنه

،همون طور که انتظار داشتم،یک خانم باکلاس
.برای فن جیانگ یو،مناسب تره

.سلام

!شما هم اومدید

.اون؟اون همکلاسیه دانشگاهم بوده

بهتون خوش میگذره؟

.بد نیست

اون احمقه؟

!لباس تکراری پوشیده

!یعنی اون لباس دیگه ای تو کمدش نداره؟

.پس ما میریم این اطراف یه چرخی بزنیم
.باشه برید

،فن جیانگ یو،تو نمی خوای امشب با خانواده ی ما
شام بخوری؟

!فن جیانگ یو

چی داشتی می گفتی؟
.من درست نشنیدم

،بهت گفتم امشب ،مایلی که با خانواده ی ما
.شام بخوری

.اینجا خیلی سر و صدا زیاده،نمی شنوم

.پس بیا بریم اونورتر حرف بزنیم

.باشه

،این همون زنی نیست که آخرین بار با کای جی
عکس انداخته بود؟

،ببخشید خانم وانگ

،شما امروز به اینجا اومدید که به عنوان دوست دختر کای جی
با خانواده شون،شام میل کنید؟

!ببخشید!ببخشید
می شه یک کلمه حرف بزنید؟

شما دوست دخترشون هستید؟

!ببخشید!ببخشید

می شه حرف بزنید؟

شما دوست دخترشون هستید؟

!عجب شانس گندی دارم

،چرا لباسام همیشه دوست دارن که با شراب قرمز
کثیف بشن؟

...خیلی کثیف شده

،حالا چطوری می تونم با این قیافه
به دیدین خانواده ی کای جی،برم؟

چطوره یواشکی برم خونه؟

.از یک فرصت استفاده می کنم و میرم خونه

.خوبه بالاخره شبیه همدیگه لباس نپوشیدیم

اما به نظرت ،پوشیدن یک لباس کهنه برای مهمونیه آشنایی
با خانواده ی عشق جدیدت،مناسبه؟

.خانم،خانواده ی من پرورش دهنده ی خوکن

،ما مثل خانواده ی شما
.لباس فروشی نداریم

،اما می خواستم اینو ازت بپرسم که به نظرت

،پوشیدن لباس های جدید،و ملاقات با معشوق سابقت

و فیلم بازی کردن جلوی دوربین و
،با همدیگه عکس انداختن

!!خیلی دیگه عجیب غریب نیست؟

!تو خیلی خوب حرف می زنیا

:::: براي دريافت زيرنويس و فيلم و سريال هاي آسيايي::::
::::با لينک مستقيم و کيفيت مناسب به آدرس::::
:::::مراجعه نماييدkoreanforum.ir ::::