All language subtitles for My Pig Lady.E07.2014

.:::تقديم ميکند "OPUS-SUB"تيم ترجمه :::.

،من هرگز فکر نمی کردم که این آقای کامل
،همچین سرگذشتی داشته

،من قبلا ً به سلیقه ت شک داشتم

.اما حالا می بینم که یکم سلیقه داری

وی چنگ،بردار

.دوباره تماس می گیرم

الو؟

دیوید،چی شده؟

رئیس،شما می تونید با پدر و مادرتون تماس بگیرید؟

!من نمی تونم باهاشون تماس بگیرم

.نگران نباش

،اونها الان دارن تو جزایر دور افتاده برای خودشون
.کیف می کنن

.چند روز دیگه برمی گردن

.الکی نگران نشو

.رئیس

.من فکر می کنم که خانم پورکی مریضه

.اون هیچی نمی خوره

.همین طور،رنگ مدفوعش هم،تغییر کرده

.یکم عجیبه

مگه من دکترم؟

اگه پورکی مریضه،چرا اونو پیش یک دامپزشک،نمی بری؟

...الو

تو گفتی پورکی مریضه؟

شما همون پرورش دهنده ی خوکید؟

...خانم پورکی تازگیا عجیب شده

هیچی نمی خوره و رنگ مدفوعشم تغییر کرده

..آیو ،گوش بده

پورکی هنوزم بچه س

،اون همیشه معده ی ضعیفی داشته

.پس تو باید غذای مخصوصشو براش بخری

،از همه مهم تر اینه که

،پورکی از سرما می ترسه

.پس یادت باشه که همیشه اونو گرم نگه داری

.اشکالی نداره

.هرموقع مشکلی داشتی با من تماس بگیر

.من شماره م رو بهت میدم

.باشه،پس با هم درتماس باشیم،بای بای

این حلقه تو انگشت تو چیکار می کنه؟

...این حلقه

.تو سوفله ای که دیشب خوردم،بود

می دونی؟

.حتما ً باید برای آشپز سوفله باشه

،اما من اونو به سختی تو انگشتم کردم و

،الان کل انگشتم ورم کرده و

.هرکاری می کنم نمی تونم درش بیارم

.اوه خدای من

تو می خوای زندگیه منو خراب کنی؟

چرا تو شانگهای هم،ولم نمی کنی؟

منظورت چیه؟

،من می خواستم دیشب با این حلقه
.به یا زی ،پیشنهاد ازدواج بدم

پس تو اون آدم احمقی؟

.منظورم این نیست،متاسفم

...الان درش میارم

،فکر کنم قبلا ً بهت گفته بودم که خشونت همه چیز رو
،حل نمی کنه

بذار من امتحان کنم

.:::کليه حقوق مادي و معنوي آثار تيم ترجمه متعلق :::.
.:::"Opus-Sub"به تيم ترجمه :::.
.:::ميباشيد انتشار فايل هاي ترجمه بدون:::.
.:::تگ هاي اختصاصي مجاز نميباشد:::.

...در اومد

....:: Samir@-ترجمه و زيرنويس : سمیرا ::....

هرگز فکر نمی کردم که همچین حلقه ی
.ساده ای انتخاب کنی

.بابام اینو انتخاب کرده

مامانم گفت،اون موقع بابام انقدر فقیر بوده که
،با تمام پس اندازش تونسته این حلقه رو بخره و

،وقتی که با این حلقه به مامانم پیشنهاد ازدواج داده

.مامانم فورا ً جواب مثبت داده

حالا من توانایی اینو دارم که هر نوع حلقه ای برای
،یا زی بخرم

ولی می خوام از همین حلقه ی ساده برای
،پیشنهاد دادن به اون استفاده کنم

تو فکر نمی کنی که من دارم خسیسی می کنم؟

چه خساستی؟

،من واقعا ً نمی تونم شما آدم های کلاس بالا رو
!درک کنم

،قیمتش که مهم نیست

...مهم اون ارزش معنویه که داره

درسته؟

تو چی می دونی؟

تو می دونی ما کلاس بالاها چطوری ارزش
همچین چیزهایی رو،قضاوت می کنیم؟

فن جیانگ یو،برای من مهم نیست
.که تو چطوری ارزش همچین چیزهایی رو،قضاوت می کنی

.فقط می دونم که این حلقه،نشون دهنده ی یک پیمانه

و دعای خیر پدر و مادرت رو به همراه داره

، از همه مهم تراینه که

،وقتی یک نفر برات حلقه می خره

،تنها چیزی که برات اهمیت داره اینه که تو می خوای بدونی
.اون فرد می تونه تو رو خوشبخت کنه یا نه

فهمیدی؟

،آدم ها توی این دنیا باید با مغزشون پیش برن و

.فقط نباید به این تجملات اهمیت بدن

.اینو یادت بمونه

.دیگه بیشتر از این منو شگفت زده نکن

ده سال پیش

از همگی ممنونم

من آهنگ بعدیم رو می خوام به کسی که
.بیشتر از همه دوستش دارم،تقدیم کنم

،اما اون امروز برای یک کارداوطلبانه رفته و

.اینجا نیست

.پس این آهنگ رو برای شماها می خونم

.امیدوارم که خوشتون بیاد

من مست شدم؟

چرا همش همون شخص رو می بینم؟

...حتما ً تو تخیلاتمه

اما چرا تخیلاتم انقدر واضحه؟

برای کی مهمه؟

.به هر حال اینا فقط تخیلاتمن

کی این دکمه رو فشار دادم؟

چرا اینطوری شدم؟

.امیدوارم کسی منو با این قیافه نبینه

.از این طرف

....هی وی چنگ،تو چقدر بدبخت شدی

...تو واقعا ً با یک پرورش دهنده ی خوک،اومده بودی

.پرورش دهنده ی خوکه خشن

.هی وی چنگ

می شه یک نفر بهم توضیح بده که
اینجا چه خبره؟

چرا یا زی، وی چنگ رو دعوت کرده بود؟

نکنه که هنوزم دوستش داشته باشه؟

.نه،غیر ممکنه

.یا زی هیچوقت به من خیانت نمی کنه

،بعد از اینکه فردا، پیشنهاد ازدواج منو قبول کنه

.اتفاقات امشب رو،به کلی فراموش می کنه

.عجیبه

،چرا دوست دختر فن جیانگ یو
اینطوری با وی چنگ،رفتار کرد؟

چرا دنبال من اومدی؟

چرا داری دنبالم میای؟

.نمیام

حالا تو داری دنبال من میای

!داری تعقیبم می کنی

کی تعقیب می کنه؟
.اینجا اتاقمه

دنبالم نیا

.تعجبی نداره

،پس اون همون آدم بی ملاحظه ای بود که دیشب
.به دیوار ضربه می زد

.اصلا ً سورپرایز نشدم

.نمی دونم که یا زی برگشته یا نه

.ولش کن

.فردا ازش می پرسم

!هی وی چنگ
...وایسا..آروم باش

تو اتاق اون چه غلطی می کردی؟

.می کشمت

این چه جهنمیه؟

!هی وی چنگ

!بهتره که توضیح بدی

.خیلی مسخره ست

...ول کنید همدیگه رو

.اینجا هتله،خونتون که نیست

.وی چنگ

چرا اینطوری لباس پوشیدی؟

آره،چرا اینو پوشیدی؟

من؟

.می خواستم بیام با تو آبجو بخورم

،اما وقتی که برگشتم

.دیدم که یا زی،پشت در اتاقش،مست افتاده

بعدش لباسم کثیف شد و
می خواستم بیام و از من لینگ،کمک بخوام

،بسیار خوب،حالا که تو برگشتی

.یا زی رو به تو ،می سپرم

الو؟

.وی چنگ

....:: Samir@-ترجمه و زيرنويس : سمیرا ::....

.وی چنگ

دکمه ش کجا رفته؟

چطوری اینو پاک کنم؟

.مطمئنم که اون،پیشنهاد منو قبول می کنه

این دکمه ی پیراهن وی چنگ،نیست؟

.متاسفم که تو رو خیلی ناراحت کردم

،من همراهت به اون مهمونی ها نمی اومدم

،چون نمی خواستم که تو رو جلوی دوستات
.شرمنده کنم

من ازت نمی خواستم که با من
،برای کارهای داوطلبانه،به اون روستاها بیای

چون نمی خواستم پشه ها نیشت بزنن و
.آفتاب سوخته بشی

....من هیچوقت بهت هدیه ای ندادم

چون هیچوقت از چیزهایی که بهت میدادم،خوشت نمی اومد

...هدایایی که تو دوست داشتی بگیری رو

.من هیچوقت نمی تونستم بخرم

،اون دفعه هم که حالت خوب نبود و اسهال و استفراغ داشتی
،من از ارشدم خواستم بیاد چون

،من جراحم و

،ارشدم متخصص بیماری های گوارشی بود

.پس فکر کردم که اون برای تو،مناسب تره

.خوب استراحت کن

.من دیگه میرم

.وی چنگ،نرو

وی چنگ؟

.وی چنگ

.وی چنگ

.خانم لی،این گل ها برای شماست

.ممنونم

.ساعت 2 روبروی " کلیسای هوی ژو جیا" می بینمت

.احمق

.دیشب نمی خواستم تنهات بذارم

.متاسفم

.انتظار نداشته باش که به این راحتی،ببخشمت

.اینا رو تو باید حساب کنی

.اشکال نداره

من واقعا ً برای کلاس بالاها نامناسبم؟

،چرا من همیشه تو این مهمونی ها
یک مشکل بزرگ درست می کنم؟

من فکر می کنم که تو کاملا ً مناسبشونی؛

.بخاطر اینکه همیشه تو مرکز توجه شون،قرار می گیری

،پرورش دهنده ی خوک خشن
!مهمونی "هرا" رو خراب کرد

!اینطوری مرکز توجه بشم

.نمی خوامش

.حالا توجه شما رو به اخبار بین المللی ،جلب می کنیم

ساعت 10:45 صبح امروز

،هواپیمای "ریو دو ژانیرو" برزیل ،در یک رودخونه سقوط کرد و

،و بقایای اون هواپیما،تو بستر رودخونه
.پراکنده شد

،بررسی ها نشون میده که کارآفرین معروف

.فن جیانگ رونگ هم،جزء مسافرین این هواپیما بوده

،و در حال حاضر جعبه ی سیاهه این هواپیما کشف شده و

.و مسئولین در حال بررسیه علت این حادثه هستن

.دیویده

.الو،دیوید

فن جیانگ یو،حالش خوبه؟

.من همین الان اخبار رو،شنیدم

اون گم شده؟

.می دونم کجاست

باشه،میرم دنبالش

.میرم دنبال فن جیانگ یو،بگردم

.پس دیگه میرم

.مراقب خودت باش

،من یک توضیح و یک عذرخواهی
.بابت اتفاق دیشب بهت،بدهکارم

.لازم نیست

.من به دل نگرفتم،بیا فقط فراموشش کنیم

اعتراف می کنم
،از وقتی که وی چنگ به تایوان برگشته

.احساس می کنم که یکم استرس گرفتم

،درواقع،تمام دیشب رو،داشتم فکر می کردم

.بعدش تصمیم گرفتم که اینو بهت بدم

توش چیه؟

.احساس واقعیه من

.بیا

.بیا با همدیگه انجامش بدیم

.یک،دو،سه

با من ازدواج کن

یا زی،با من ازدواج می کنی؟

،از حالا به بعد

،تا زمانی که ما تو قلب همدیگه هستیم

،مهم نیست که در گذشته چه اتفاقاتی افتاده

.ما بهشون اجازه نمیدیم که روی خوشبختیه ما تاثیر بذاره

.تو همیشه اولین اولویت من بودی

،هر زمانی که به من احتیاج داشته باشی
، سریع میام پیشت

.تا مراقبت باشم و ازت محافظت کنم

.یا زی

با من ازدواج می کنی؟

....:: Samir@-ترجمه و زيرنويس : سمیرا ::....

.عزیزم،من اینجام

،بوسه ی خوش شانسیه من
.همه ی مشکلاتت رو برطرف می کنه

،این عالیه
.تو هیچوقت پشیمون نمی شی

.از حالا به بعد،خوشحالیه ما یکی می شه

.خانم فن جیانگ عزیزم

خانم فن جیانگ؟

،ازت نخواستم پیشم بمونی

.بخاطر اینکه،فکر می کردم این چیزیه که تو می خوای

،من اعتراف می کنم

.اون موقع خیلی احمق بازی دراوردم

.لی یا زی،فرار نکن

ندو

.فرار نکن

چرا نمی تونم فرار کنم؟

.بخاطر اینکه نمی تونی از من دور بشی

.برگرد

.لی یا زی

.تو خیلی برام ارزش داری

چیزی شده خانم فن جیانگ؟

.متاسفم

.من نمی تونم پیشنهادت رو،قبول کنم

چرا؟

.بخاطر اینکه این منو خوشحال نمی کنه

نمی دونی که یک حلقه،حداقل باید
یک الماس یک قیراطی داشته باشه؟

چطور فکر کردی که من می تونم با این خوشبخت بشم؟

!تو حتی نمی تونی یک حلقه ی مناسب بخری

.یا زی

تو باید بدونی که من هرچیزی که بخوای،برات فراهم می کنم

تو خوب می دونی که من چقدر ثروتمندم

.از همه مهم تر،تو می دونی که من چقدر دوستت دارم

.یا زی،بهم بگو

موضوع چیه؟

،تو منو فقط بخاطر این حلقه،می خوای رد کنی

...یا اینکه

بخاطر هی وی چنگ؟

.البته که نه

،همانطور که خودت گفتی

،از اونجایی که میدونم تو خیلی ثروتمندی

،پس با دیدن این حلقه ی بی ارزش که

،هیچ الماسی نداره و

. هم نداره،سورپرایز شدم GIA حتی گواهینامه ی

فکر کردی من کیم؟

،چطوری اینو به دوستها و خانوادم
نشون بدم؟

.تو مهم ترین لحظه ی زندگیه منو به یک جوک تبدیل کردی

اصلا ً به احساسات منم فکر می کنی؟

..به من گوش بده
.نمی خوام

.فن جیانگ یو،من خیلی ناامید شدم

.من هرگز همچین پیشنهاد مسخره ای رو،قبول نمی کنم

.یا زی

.فن جیانگ یوی احمق

.این حلقه ی لعنتی دوبار پیشنهاد ازدواج منو،خراب کرد

چه جهنمی

!فن جیانگ یو

!فن جیانگ یو

!فن جیانگ یو

.درست حدس زده بودم

،این همون حلقه ایه که فن جیانگ یو
.می خواست باهاش پیشنهاد ازدواج بده

،اما فکر می کردم که تا الان بهش پیشنهاد داده

اما این حلقه اینجا چیکار می کنه؟

فن جیانگ یو

الان کجایی؟

.من متاسفم

.من نمی تونم پیشنهادت رو،قبول کنم

.بخاطر اینکه این ،منو خوشحال نمی کنه

پرورش دهنده ی خوک

.اون واقعا ً تعقیب کننده ی منه

.تو همچین زمانی هم،منو تنها نمی ذاره

فن جیانگ یو،چرا جواب نمی دی؟

.شانگهای خیلی بزرگه

من چطوری پیدات کنم؟

.الو،وی چنگ

فن جیانگ یو رو پیدا کردی؟

.نه هنوز

اون جلوی کلیسای هوی جیا،به دوست دخترش پیشنهاد ازدواج داده؟

می شه از اون بپرسی؟

.اون باید بدونه که اون کجاست

،باشه،پس من اول میرم هتل

.شاید برگشته باشن هتل

.باشه،بای

،از جنی بخواه که طراحی ها و نمونه های
.نیمه کاره ی منو بیاره

.همین طور یادت باشه که رزرو پروازم رو هم،تغییر بدی

.باشه،بای

تو منو فقط بخاطر این حلقه رد کردی ؟

...یا اینکه

بخاطر وی چنگ؟

.لی یا زی

.فن جیانگ یو،برای تو مناسب تر بود

چرا جواب منفی دادی؟

،یعنی واقعا ً بخاطر اینه که

تو هنوزم نمی تونی وی چنگ رو،فراموش کنی؟

فن جیانگ یو اینجاست؟

.نمی دونم کجاست

نمی دونی؟

دیوید

،چرا این دیوید و اون پرورش دهنده ی خوک
منو ول نمی کنن؟

نمی تونید برای چند ساعت منو تنها بذارید؟

،آخرین اخبار حاکی از اینه که

،احتمالا ً کارآفرین مشهور،فن جیانگ رونگ هم

،توی اون هواپیمای سقوط کرده،حضور داشته

.علت این حادثه،هنوز هم،در حال بررسیه

نه،غیر ممکنه

...همیچن اتفاقی امکان نداره که بیفته

لعنتی

..دیوید

.الو،دیوید

.همین الان یک بلیط برای برگشت من به تایوان،رزرو کن

،این همون حلقه ایه که پدرت باهاش به من
.پیشنهاد ازدواج داده

،اگه من بعد از به دنیا اوردن تو ،وزنم زیاد نشده بود

.به هیچ وجه حاضر نمی شدم که اینو به عروسم بدم

حلقه

اون حلقه کجاست؟

حلقه م کجاست؟

باید چیکار کنم؟

.اون حلقه ی مامانم بود

حلقه م چی شده؟

!حلقه م

با فن جیانگ یو ،می خوای برگردی؟

.نه،نمی خوام

.می خوام تنهایی برم

تو با اون نیستی؟

پس چه اتفاقی برای اون افتاده؟

.تو خیلی بی رحمی

تو می دونی چه اتفاقی افتاده؟

.خبرش همه جا پیچیده

.اخبار خیلی زود پخش می شن

،کاش چهره های اجتماعی هم
.حق حفظ حریم خصوصیشونو داشتن

،ازت خواهش می کنم

می شه لطفا ً الان پیش فن جیانگ یو،بمونی؟

.الان زمانیه که به تو نیاز داره

اگه تو بری برای اون چه اتفاقی می افته؟

،اگه من برم

چه اتفاقی برای تو می افته؟

،تو الان داری منو دودستی به فن جیانگ یو میدی

واقعا ً این چیزیه که تو می خوای؟

هیچوقت پشیمون نمی شی؟

.نه،نمی شم

اگه الان خودخواه بازی دربیارم و
،بخوام که تو رو پیش خودم نگه دارم

.اون وقت یک روزی،حتما ً از این کارم،پشیمون می شم

،تو باید بدونی که ما، به دو تا دنیای متفاوت
.تعلق داریم

،اما توی عشق

.دو نفر می تونن همدیگه رو بخاطر عشقشون،تغییر کنن

.تو لازم نیست که خودتو بخاطر من تغییر بدی

من متنفرم از اینکه تو شیوه ی زندگیتو بخاطر من تغییر بدی و
.همیشه ناراضی باشی

:::: براي دريافت زيرنويس و فيلم و سريال هاي آسيايي::::
::::با لينک مستقيم و کيفيت مناسب به آدرس::::
:::::مراجعه نماييدkoreanforum.ir ::::