All language subtitles for Blood.Night.The.Legend.Of.Mary.H

سلام، عزیزم

بذار من موهاتو شونه کنم

مامان بزرگت حتماً الان داره از آسمونا
ما رو نگاه میکنه و لبخند میزنه

وقتی همسن تو بودم
اونم دوست داشت موهامو شونه کنه

سعی کن یهکم بخوابی عزیزم، باشه؟

!اوه، خدای من! ماری

ماری، چی شده؟
چی شده؟

هی

وای! اوه، خدایا

اوه، خدایا

نه

.اپراتور
به کجا وصلتون کنم؟

!کمک! کمک
الو؟

الو؟ الو؟

!نه

ماری

میخوای بیای بیرون بازی کنیم؟

میخوای آبنبات عمویی رو

بخوری، ماری؟

ماری

ماری

ماری

میخوای آبنبات عمویی رو بخوری، عزیزم؟

ها؟ ماری

!ماری

قراره بهت یه درس حسابی بدم

این چیزیه که لازم داری

آبنبات عمویی

این چیزیه که لازم داری، آبنبات عمویی

آره، آره

اوه، عزیزم
اوه، عزیزم

اوه ماری، لذت ببر
جندهی لعنتی

لذت ببر، جنده
حال کن

تو هم حسابی داری حال میکنی ها

برو که رفتیم

ماری، ماری
گریه نکن

اشکال نداره

حال کن، جنده

جندهی لعنتی

ماری همه چی مرتب ـه

ماری، ازت میخوام فشار بدی
فشار بده

بهش بگو فشار دادن رو
شروع کنه

باید فشار بدی ماری
فشار بده

!دکتر -
!آرومش کن -

!آرومش کن، فوراً -
الان ترتیبش رو میدم -

گرفتمش -
سریع -

مشکلی نیست، مشکلی نیست
!آروم باش

آروم باش
همه چی خوبه

مشکلی نیست، مشکلی نیست

مشکلی نیست، ماری
همه چی خوبه
خوبه، خوبه

میفهمی چی دارم بهت میگم، ماری؟

مشکلاتی موقع زایمان وجود داشت

بچهت زنده نموند

اون هیچ کدوم از اتفاقاتی که
افتاد رو نمیفهمه

چطوری از اتاق اومدی بیرون، ماری؟

زود باش بیا بذار ببرمت تو اتاقت

!دستا بالا! فوراً -
دستاتو نشون بده -

دستاتو ببر بالا -
ببرشون بالا -

مجبورمون نکن بهت شلیک کنیم -
دستاتو ببر بالا -

!دستا بالا
!زود باش، خانم

مجبورمون نکن بهت شلیک کنیم -
ببرشون بالا -

دستا بالا! فوراً

iMovie-DL تیــــم ترجـــمه
با افـتـخـار تــقـدیم میـکـند
www.iMovie-DL.Co

TAMAGOTCHi ترجمه و زیرنویس از

!اونا نمیدونن
خیلی بگایی ـه

پسر، این خیلی هوشمندانه ست -
آره، خداییش -

!سلام، بچهها
چه خبرا؟

چیه؟ -
امشب برنامهای واسه شب خونین داریم؟ -

خب، مهمونی میگیریم

و تو به احتمال زیاد تو خونه داری جق میزنی

درسته؟ درسته؟

این اُسکل کوچولو واسه جن شق کرده

پسر، یعنی چی؟
!بیخیال، مرد

!ببین جدی دارم خواهش میکنم
!ما هم راه بدین

متأسفم، داداش
امشب فقط افراد خاص اجازۀ ورود دارن

!بچهها اجازه ندارن

نمیتونیم شما رو با پوشکتون راه بدیم

که تو این جشن ترسناک
بشاشین تو خودتون، میتونیم؟

بیخیال، بچهها
امشب قراره 20تا مهمونی گرفته بشه

مطمئنم میتونید یه مهمونی دیگه
پیدا کنید و برید

آره، ولی اونا خیلی تخمی و مزخرف هستن

آره، مثل تخمهای کوچیک و باکرهی شما

حالا چطوره کونتونو جمع کنید و بزنید به چاک

بیا بریم

خیلی بهم میان -
البته که میان -

شماها اصلاً آدمای خوب و مهربونی نیستین -

خواهرت امشب میاد؟

فکر کنم گفتش اول میره
مهمونی دنیل

چرا؟ -
نمیدونم، پسر، چرا از خودش نمیپرسی؟ -

چرا من همیشه باید واسطه باشم؟

!راستی، من یه فکری دارم
چطوره زودتر باهم بخوابین

اونوقت دیگه من مجبور نیستم
چرت و پرتهات رو بشنوم، نظرت چیه؟

بیشعور -
خوشحالم که تصمیم گرفتین امسال هم -

باز خونهی ما دور هم جمع شیم -
اگه مامان بابای منم برای جشن سالگرد ازدواجشون-

میرفتن لاس وگاس، خونهی ما جمع میشدیم

!امشب شب خونین ـه لعنتیا! آره

چه خبر، رفیق؟ -
بچه پررو هم که اومد -

آره دیگه اینجوریاس، چه خبر دخترکش؟
چه خبر خانوما؟ چطورین؟

هی -
پسر، من واسه امشب خیلی هیجانزده ام -

چی لازم دارید بیاریم؟ -
کلی مشروب -

آره ایول -
یوهو -

حواست باشه امشب باید زود شروع کنیم

من یه برنامه مخصوص دارم

حسابی میترکونیم

بعداً میبینمتون بچهها
فعلاً سرمون گرم ـه

اوه، خدای من -
کاندوم یادت نره -

!شب خونین مبارک

!شب خونین

...آره، تاحالا تو شب خونین با کسی خوابیدیـ

ببخشید، آقا

فکرکنم ما راهو اشتباه اومدیم

میتونین مسیر پارک آیزنهاور رو نشونمون بدین؟

البته -
خب -

... اینجا رو برو پایین -
خب -

چراغ رو بپیچ سمت چپ -
سمت چپ -

...دو خیابون میری پایین
بعد بپیچ راست

راست
سمت راست

راست، باشه -
همین؟ -

آره ، همینه، دقیقاً همونجا ست -
اوه، این مال تو ئه افتاده زمین، خنگول؟ -

!برو! برو

هنوز نرسیدیم؟

برداشتی اون لعنتیا رو؟ -
آره، برداشتم -

برو بریم -
اوه، وایسا، وایسا، وایسا، صبر کن -

چی؟ چیه ؟ چیه ؟ -
... اوه، این -

من عاشق اینجام -
خودشه -

اوه، پسر، صبر کنید
یادم رفت بازی رو بردارم

چی؟
اه، رفیق، بازی؟

بازی -
چی داره میگه؟ -

!چه بازی آخه
!نکنه میخواییم سر قبرا تویستر بازی کنیم

اوه، دخترا که حسابی بازی تویستر رو دوست دارن
مگه نه؟

بازیو آوردی؟
همه چی جوره؟

آره، فقط برو -
چیه؟ چیه؟ -

وایسا ببینم، بازی فکریای چیزی آوردی؟

آره، عوضی

خب، سلام ماری
خوشحالم میبینمت، خوشکل خانم

...تنها -
دلم برات تنگ شده بود جندهی دیوونه -

جهنم خوش میگذره؟

بیخیال -
اوه، آره -

به سلامتی تو، ماری

!امشب شب خونینه، عزیزم

!وای، خدای من

پسر تو خیلی کسکش هستی -
نه، من که با خودم کنار اومدم -

!ولی این بدجور عاشق و توکف برادران پارکر ـه

من که این بازی لعنتی رو نمیکنم -
منم همینطور -

خواهر دوست فامیلمون چند سال پیش
با یکی از این صفحهها بازی کرد

یه اتفاقات وحشتناک و عجیبی افتاد

اون تسخیر شد و دیگه هیچ وقت
به حالت عادی برنگشت

!آره، درست مثل وقتی که من اسید برداشتم

کسی پایه نیست یعنی؟ -
نه، من که نمیخوام بازی کنم -

به هر حال قرار نیست جواب بده و واقعی باشه که -
بازی باهاش دیوونگی ـه، من که خودم رو قاطی نمیکنم -

مشکلی نیست، من اینجا پیشتم
!خودم مراقبتم، تو فقط بیا اینو بخور

خیلی حالبهمزن هستی -
کثافت حشری -

!اوه، داره طوفان شروع میشه، چه ترسناک

هی، پسر، یه آبجو بهم بده

بگو لطفاً -
لطفاً، لاشی -

باشه -
این پنجمین آبجوت تو کمتر از یه ساعته -

اوه، معذرت میخوام ، مامان

خیلیخب، بچهها
حالا وقتشه مُرده رو زنده کنیم

من باید برم بشاشم

!هرم رو ببین
!خدایا

شماها بازی باهاش رو بلدین؟

آره، یجورایی

خیلیخب، انگشتاتونو بذارید روش

اصلاً فشارش ندین

دستاتون فقط برا راهنماییه -
راست میگه -

زیاد فشار نمیدم، همینجوری خوبه

خیلیخب، با یه سری چرخش آروم شروع میکنیم

آیا روحی اطراف ما هست؟

آیا روح یک زن جذاب مُرده که
میخواد بکنیمش هست؟

دوست داری یه زن جذاب مرده رو بکنی! نه؟

اه، حالبهمزن -
حواستون رو جمع کنید -

!اوه، خدایا

ببخشید، پسر -
!عوضی -

!پام گیر کرد داشتم میافتادم بابا
خب، بچهها، مُرده رو زنده کردید یا نه؟

!خب، باشه مهم نیست

!خب، تو یجورایی گند زدی بهش
...مشغولیم، داریم روش کار میکنیم

خیلیخب، بذارید منم وارد عمل بشم

الان جنده رو احضارش میکنم

آیا روح ماری ماتوک بین ما هست؟

اگه هستی، دوست داری با ما
ارتباط برقرار کنی؟

بیا بیرون و با ما بازی کن، جیگر

بچهها شما هم صدا رو شنیدین؟

اُسکلمون نکن، عزیزم

با جریان ماری بازی نکن -
نه، جدی یه صدایی از اونجا شنیدم -

آره، منم شنیدم -
من که هیچی نشنیدم -

...یا -
این چی بود -

تو تکونش دادی؟ -
من تکونش ندادم -

تو بودی؟ -
!آره، من تکونش دادم -

بچهها، ببینید

آره -
!مزخرفه -

...جدی

یا خدا! گاس -
حسابی ترسوندمت -

هی، شما بچهها کار بهتری

غیر از بازی کردن با
!یه تخته جادوگری و احضار ندارید؟

بیخیال، گاس
این فقط یه بازیه

این چیزا واقعاً جواب نمیدن که -
!اینطور فکر میکنی؟ -

روحهای عصبانی واسه

نجات پیدا کردن از عذابهای
برزخیشون هرکاری میکنن

واسه همینه که میگن
"روح پلید خستگی ناپذیره و در آرامش نیست"

بیخیال، گاس

برامون یه داستان باحال
در مورد ماری تبر به دست بگو

داستانهای بهتری در مورد جنگ ویتنام دارم

اونه که واقعاً ترسناکه

امشب شب خونینه، گاس

همهمون فیلم "پلاتون" رو دیدیم -
پلاتون که فقط یه سری بازیگرن -

بیخیال، بگو دیگه

هیچ کس به خوبی تو چیز ترسناک تعریف نمیکنه

زود باش، گاس

خیلیخب

هی، گاس
مشروبو بده، مرد

باشه

اوه لعنتی، گاس

مزۀ گوه میده، مرد

این مثل ویسکیهای
مامان بزرگت نیست، بچه سوسول

بیشتر انگار شاش مامان بزرگمه

آدم رو حسابی گرم نگه میداره

شما بچه خوشکلا
احتمالاً شنیدید

...جریان اون زمانها رو که من تو کینگز پارکـ

آره، گاس، شنیدیم
...شنیدیم

لطفاً این دفعه خیلی ترسناکش نکن

نمیتونم قول بدم

...یه شب

که خیلی هم ازش نگذشته

یه شب تقریباً سرد و مهتابی

یجورایی مثل امشب

یه زوجی با بچهشون

داشتن از یه مهمونی خانوادگی برمیگشتن

زنه صندلی جلو خواب بود

بچه هم تو صندلی مخصوص ماشینش خوابش برده بود

از چند ساعت قبلتر مَرده داشت
رانندگی میکرد

که یهو

مَرده فکر میکنه یه چیزی دیده

اوه -
یعنی اون حالش خوبه؟ -

!نمیدونم -
پس آروم ترمز میکنه -

مهشکن رو روشن میکنه
...جلوش رو که نگاه میکنه، میبینه

یه دختر لخت داره وسط جاده راه میره

اوه، خدای من، باید یه کاری کنیم -
آره، آره، آره -

چیزی نیست
ما میتونیم کمکت کنیم، زود باش بیا

تصمیم گرفتن اونو اونجا تنها نذارن

پس بردنش و

صندلی عقب ماشین سوارش کردن

قرار شد به نزدیکترین ادارهی پلیس ببرنش

و بذارن اونا تصمیم بگیرن که
باید با این دختر چکار کرد

مرده یه صدای عجیب از پشت ماشین شنید

از آینه پشتو نگاه کرد

زنه همونجا بود اما
!این دفعه پر از سوراخهای گلوله

زنه برگشت پشت سرش رو نگاه کرد و
وحشتزده شد

ترمز شدیدی گرفتن

و اون زنه داشت بچشونو میبرد

میخواستن از ماشین پیاده بشن
ولی وقتی دوباره یه نگاهی به صندلی عقب انداختن

عزیزم، نگاه کن -
بچه اینجا ست -

سالم و آروم توی صندلیش

...اون زن غیبش زد

مرد و زنه ماشین رو روشن کردن
و راه افتادن

که یهو صندلی عقب رو دیدن

و زنه اونجا بود

!اما این دفعه سر هردوشون رو قطع کرد

وقتی پلیس روز بعد سر صحنهی
این حادثهی خونین

حاضر شد

جنازههای بدون سر

مادر و پدر رو پیدا کردن

اما بچهای در کار نبود

...مردم فکر میکنن

ماری تبر به دست
...بچه رو

با خودش برده توی قبرش

چون وقتی اون مُرد

از دخترش جداش کردن

هیچوقت نباید همچین کاری کرد

دقیقاً همینجا دفنش کردن

بچهش هم تو کینگز پارک دفن شده

و هر سال تو شب خونین

واسه قطع کردن سرهای بیشتری برمیگرده

اینکار رو

تا وقتی بچهی خودشو پیدا نکنه... ادامه میده

بچهها، یالا اینجا رو جمع و جور کنید دیگه

چون باید تعطیل کنم و ببندم برم

ولی مراقب باشید

!چون امشب... شب خونینه

اون خیلی آدم عجیبی ـه

خیلی مست ـه -
خیلی آدم خفنی ـه -

نفر بعد نوبت توئه

خیلیخب

چی؟ -
!میخوام کون لیس بزنم -

گندش بزنن

کی میخواد بره و درستش کنه؟

من ردیفش میکنم، جعبه فیوزها کجاست؟ -
تو زیرزمین -

جن، کونت رو جمع کن بیا اینجا

!آخ جون، یخچال

!خب خب، کلی چیز میز بخوریم

جن، تو قبل از اینکه بریم بیرون
رفته بودی اون پشت؟

نه -
یعنی اصلاً اون در رو باز نکردی؟ -

نچ -
یعنی چی؟ -

چه اهمیتی داره؟
ببندش دیگه

هی، خیلی هم ترسناک نبودا

!تو رو که زهرهترک کرد

بچهها، نگاه کنید

این چیه دیگه؟ -
وای، خدای من -

یه چیزی بهم بده

کریس، در رو باز کن -
نه خودت بازش کن -

این در لعنتی رو بازش کن -
من بازش نمیکنم -

میگم این در لعنتی رو باز کن -
خیلیخب، باشه -

!شب خونین مبارک جیگر

کثافت فسقلی -
حالا کیه که میشاشه تو خودش، عوضی؟ -

روی صورتت میشاشم، آشغال

این چیه دیگه؟ آب لبو ریختی رو زمین؟
اونو بده من ببینم

اینجا چه خبره؟ -
این عوضیا ما رو ترسوندن -

پسر، نبودی ببینی
کاری کردیم رفیقت مثل بچه بترسه

خب، آفرین پسر -
اه، رفیق، این چه کاریه؟ -

رفیق، بذار بمونیم، بیخیال، مشروب آوردیما -
گم شید بیرون -

یه کیف پر -
مشروب درجه یک، رفیق -

هی، کتز -
بله؟ -

چه خبر رفیق؟ -
گیبز هستم -

کی میای اینجا؟ -
...واسه همین زنگ زدم -

فکر نکنم بتونم امشب
به مهمونی هیویی بیام

چی؟ چرا؟ -
خب، چون الان مهمونی نیکولام -

مهمونی نیکول؟ -
آره، رفیق، باورت میشه؟ -

جدی میگی؟ -
کاملاً -

!اون مهمونی نیکول ـه، هیویی
هیویی! اون رفته خونۀ نیکول اینا

آره، راستی، جن بدجور تو نخم ـه، پسر

مزخرف نگو -
دارم بهت میگم، اون کیر منو میخواد، رفیق -

من و هیویی داریم میایم اونجا -
چی؟ نه، نه -

چرا؟ چرا نه؟ -
چون میخوان فقط یه شب نشینی خودمونی باشه -

میدونی، فقط افراد خاص، عزیزم

پس تو اونجا چکار میکنی؟ -
چی بگم، پسر، برام احترام قائل اند -

!هوی، کیری

تلفنو ول کن، بیا
تو کار با این مخلوطکن کمک کن

دارم میام اونجا، آشغال

باشه، رفیق، خیلیخب، الان میام

داداش، باید برم، باشه؟

اوه، لعنتی

چیه؟

کاش اینو نمیدیدم، پسر

چیو؟ -
آلبوم لعنتی تام جونز رو -

من رو یاد سکس مامان بابام میاندازه، رفیق

لعنت بهش

!رفیق

به کابینت مشروب مامان بابات حمله کردی؟

عالیه

یه امتیاز مثبت به خاطر این حرکت میگیری

یه امتیاز؟ -
آره، داری پیشرفت میکنی -

!عالیه -
البته جوگیر و مغرور نشی حالا -

خیلیخب، شما برا خودتون خوش بگذرونید، پسرا

!شب خونین
!شب خونین، عزیزم

باشه دارم میبینمت، اومدم -
سلام -

!ایول

خیلیخب، جندهها از چپ برن
هرزهها از راست

برو -
!هی -

عالیه

چه خبر، رفیق؟
چطوری، داداش؟

چطوری رفیق؟ -
خوب، خوب، هنوز زندهایم و میگذرونیم -

!قضیۀ این ورودی جدیدا چیه که اومدن اینجا؟

ما سال دومی هستیم، اُسکل -
چی گفتی؟ -

گفتم مدل موهات خیلی خفن و قشنگ ـه -
خودم هم همین فکر رو کردم -

رفیق، بلدی چطوری
باید مارگاریتای یخی درست کرد؟

تو نمیدونی چطوری یه نوشیدنی یخی درست کنی؟
!نگاه کن! نگاه کن

... من 9سالم بود و

بیدار شدم که برم دستشویی

یه صدایی از اتاق مامان بابام شنیدم

شبیه صدای نالهی خوک بود، خب؟

پس از رو تخت اومدم پایین

و دویدم سمت راهرو، خب؟

در رو باز کردم

دیدم بابام داره مامانمو از کون میکنه

!عجب

... و این آلبوم لعنتی تام جونز

نگو، پسر -
موقع کل این جریان داشت میخوند -

خیلی سکسی بود، پسر

اوه -
آره، خیلی جذابه -

حق داشته بابات، منم بودم میکردم

!مامان تو هم خیلی جذابه
!چطوره منم اونو بکنم؟

حالا وقت شروع بازیه

نه، یه جای کار میلنگه

فکر کنم تیغهی همزن شکسته -
نه، آروم باش، داداش -

داره ردیف میشه -
باید یخ خردشده بریزی توش -

!اصلاً با عقل جور درنمیاد

پس تیغههای همزن به چه دردی میخوره؟

نه، فکر کنم حق با اونه -
پسر، دارم بهت میگم اون اشتباه میکنه -

!عزیزم؟ -
ببین، داری اشتباه میکنی -

چرا اینقدر طولش میدین و نمیایید؟

!بلد نیستیم چطوری مارگاریتا درست کنیم

نه، نه، همزن درست کار نمیکنه

یخ رو خرد نمیکنه -
نه، اون یه همزن قدیمی ـه-

باید یخ خرد شده بریزید توش، احمقا

نه، نه، نه، نه

یخ خرد شده بریز دیگه

خب، احتمالاً الان مامانت داره
برا بابات دهنی میره

!همین الان که داریم حرف میزنیم! تازه رو تخت تو هم هستن
...احتمالاً عموت هم داره ازشون فیلم میگیره

تا بره فیلم پورنشون رو تو کوچه و بازار بفروشه -
تو یه بیمار جنسیِ کثافتی، پسر -

!خودت بیمار جنسی و کثافتی
!برگشتی میگی مامان من جذابه

!یا خدا
فیلم "حملۀ گوجههای قاتل" ـه، پسر

چی هست؟ -
یه فیلم ترسناک قدیمی و خفن با بودجهی کم -

اوه، اینجوریا ست؟ -
پسر، باید بشینیم اینو نگاه کنیم -

خیلیخب، بریم ببینیمش

...نمیدونم
ولی هنوزم میگم که شورتهای لامبادا بهترن

آخه، اگه قراره یه چیزی
همهش جمع بشه و بره لای کونم

ترجیح میدم کلاً همونجا باشه و اذیت نکنه

نخوام کل شب رو هی از اون لا درش بیارم

اصلاً هم اینجوری نیست
شورتهای پادار خیلی راحتتر هستن

و اصلاً هم نمیرن لای کونم

آره، خب، عزیزم، به خاطر اینه که
تو اصلاً کون آنچنانیای نداری

!چی؟ کجای کاری
اتفاقاً کونم خیلی هم گنده ست

اوه، قنبل کن ببینیم
!وای، خدای من

راست میگی -
مرسی -

واسه این کون کوچولوی بامزهت حاضرم آدم بکشم

نه، نه، به نظرم که تو یکی از خوشکلترین کونهای
قلنبهای که تو عمرم دیدم رو داری

وای، مرسی، عزیزم -
بله، خواهش میکنم -

تو کدوم رو ترجیح میدی؟

شورتهای پادار

یا لامبادا؟ -
سؤال خوبی ـه -

راستش، بستگی به فُرم کون داره

اگه دختره کونش بادمجونی باشه
هرچی بپوشه قشنگ نیست

وایسا، وایسا، وایسا ببینم
کون بادمجونی چیه دیگه؟

اوه، میدونی

کونی ـه که به جای اینکه گرد باشه
دراز و مثل تخممرغ ـه

فهمیدم کدومها رو میگی -
...ولی اگه دختره خوب کونی داشته باشه -

باید بگم که شورت پادار خفنتر ـه
مخصوصاً از اون برزیلیهاش

اوهوم -
زیاد با لامبادا فرقی هم ندارن -

قشنگ میپرن بالا

ولی دقیقاً تا جایی که
آدم میمیره واسه اینکه بیشتر ببینه

بقیهش رو میسپاره به قوهی تخیل خود آدم

اوهوم -
بدجور آدم رو تحریک میکنه و تو کف نگه میداره -

...چی بگم -
ولی هنوزم از لامبادا بیشتر خوشم میاد -

مطمئنم پسرها هم عاشق وقتی هستن
که آدم خم میشه و

بالای شورتش معلوم میشه -
منم اتفاقاً الان یه -

شورت پادار برزیلی پام ـه -
اوه -

ببخشیدا، ولی چی میتونه از این سکسیتر باشه؟

کدوم بهتره؟ هوم؟

باید یهکم روش فکرکنم -
!زودباش بگو -

!نمیدونم
به کدوم اجازه دارم دست بزنم؟

معلومه که از پادار خوشت میاد

بس کن، تابلوئه که عاشق اینی -
مزاحم عشق و حالتون نشدیم؟ -

چرا -
یه جورایی، مزاحم شدین -

اون چیه؟

!حملۀ گوجههای قاتل

!حملۀ گوجههای قاتل

خب، یهکم عجیبه که ما تو خونه
همچین چیزی داریم

...احتمالاً یادتونه که بابای منـ

چی شد؟

...این چه وضعشهـ

!وای -
اوه، پسر شرمندهم اینجوری شد -

چه مرگته تو؟

!باورم نمیشه همچین کاری کردی -
خب، باشه بابا -

بسه دیگه
باهام همکاری کنید و گوش کنید چی میگم

فقط میخواستم یه کوچولو بترسونمتون، خب؟

ولی یهکم نشونهگیریم بد بود و
کسدست بازی درآوردم

!یهکم؟! خب، زدی شیشه پنجرۀ کوفتی رو خرد کردی

ببین، نیکول
خودم اینو درستش میکنم

حتی کلی قبل از اینکه
مامان بابات نزدیک باشه برگردن خونه

وای، خدای من
!زدی شیشۀ پنجره رو شکوندی

خیلیخب
انگار امشب همه میخوان کوری رو اذیت کنن

سلام -
هی -

نکنه میخواید کل شب رو اون بیرون بمونید؟

کونتون رو جمع کنید بیایید تو ببینم -
هی، چه خبرا داداش؟ -

چطوری داداش؟ -
چه خبرا؟ -

پرتاب خوبی بود، بیشعور -
نمیفهمم این عوضیها چرا الکی عصبانی شدن و رد دادن -

هی

مگه نگفتی میخوای بری مهمونی دنیل؟

رفتیم، ولی خیلی مزخرف بود
...پس اومدیم اینجا

الکس حسابی خوشحال میشه

داداش، آبجو از کجا بردارم -
تو یخچال ـه، پسر -

هی، بچهها
این الیسا ـه

سلام
من رو جیو هم صدا میکنن

مخفف جیوردانو ـه -
جیوردانو -

خیلی هم عالی، سلام، من اریک هستم -
هی، از آشناییت خوشحالم -

چی بیارم میل کنید؟ -
یعنی چی؟ -

چه نوشیدنی میخوری؟
آبجویی مشروبی چیزی؟

خواهرم گفت مهمونی دنیل خیلی مزخرف بوده

آره؟ -
اوهوم -

ایول

!همه برید بالا

من رو داره میگیره

مزۀ اسپری مو میده -
اوه -

یه آبجوی پلام بده من، متصدی بار

فکرکنم بهتره من دیگه نخورم -
نه، نه، نه -

چی میگی برا خودت؟
نه، هنوز هیچی نخوردی که

بذارید کمکتون کنم، بانوی من

!این یکی به سلامتی شنا با زن پا پرانتزی
اسم یه آهنگی ـه، اینجا منظور کلیش سکس ـه

به سلامتی -
احتمالاً خیلی بد طعم باشه -

خیلیخب، بگید ببینم شما از کجا همدیگه رو میشناسید؟
چطور با لینی آشنا شدی؟

اوه، راستش قبلاً باهم همسایه بودیم و
دو خونه باهم فاصله داشتیم

قبل از اینکه ما به خاطر شغل پدرم
بریم شیکاگو

اوه، پس یعنی اینجا مسافری؟ -
!نه بابا -

آره، یه چند هفته دیگه برمیگردم شیکاگو

وای، خدای من
چه بد

خب، البته شاید شیکاگو جای خفنی باشه

...ولی نمیدونم
من که هیچوقت حاضر نیستم از اینجا برم

اینجا به دنیا اومدم
شرط میبندم همینجا هم میمیرم

اوه، نه بابا لعنت به این حرف -
حرف خوبی زدی، دمت گرم -

من که صد در صد میرم آریزونا

چی میگی؟ آریزونا چه خبره مگه؟ -
چرا؟ -

نخیر، نخند مسخرهم نکن

...اولش فکر میکردم قراره بمیرم

به خاطر رفتن به شهر جدید
و مدرسۀ جدید و اینجور چیزا

و تازه شنیده بودم که این مدرسهای که میخواستم برم
دووم آوردن توش هم کلی سخت ـه

اینجوری که مثلاً اولش
باید خودت رو ثابت میکردی

وگرنه تا همیشه اذیت و مسخرهت میکنن و اینا

وای، خدای من
درست عین زندان

آره، خیلی ناجور
...حتی نمیتونی تصورش کنی

چی؟ منظورت چیه؟ -
در مورد چی حرف میزنی؟ -

...خب، راستش منـ

اینو تاحالا برات تعریف نکردم
...ولی منـ

با یه سری از دخترهای سال بالایی
به یه مشکلی خوردم

جندههای کثافت -
آره، واقعاً -

...خب، اونا روم اسم گذاشتن
من رو موش صدا میکردن

...چون من -
!چهقدر هم که نوآوری داشتن -

قد کوتاه هستم و موهام قهوهای ـه و اینا ...

بدجور احساس میکردن

صاحب همه پسرهای سال بالایی هستن

...خدا نکنه که یه ورودی جدید با سالبالایی دوست بشه

میدونم -
که منم دقیقاً همین کار رو کردم -

دقیقاً اون کار رو کردی -
بله، دقیقاً -

ای هرزه -
خب چکارکنم بابا -

تو یکی خفه -
با دوستدخترش بهم زدهبود -

سه ماه قبل از اینکه باهم آشنا بشیم
تو مهمونی همدیگه رو دیدیم و دوست شدیم و اینا

اونا یه جوری رفتار میکردن انگار

مرتکب یه گناه و جرم وحشتناک شدم

و همهش میخواستن من رو بترسونن

خیلی احمقانه بود کاراشون
...منم اهمیت نمیدادم

ولی تو یه روز دوشنبه

...بعد از زنگ ورزش

...رفتم که
میدونید، رفتم حموم که یه دوشی بگیرم

تقریباً همه هم رفته بودن
و اونجا خالی بود

تنهای تنها بودم
یه ذره مشکوک و عجیب بودا، ولی

زیاد برام مهم نبود و ذهنم درگیرش نشد

و اتفاق بعدی که افتاد این بود که

با صورت افتاده بودم رو زمین

آب هم میریخت رو سر و صورتم ...

حسابی کتکم زدن -
موش -

موش

نیازی نیست حالا کامل تعریفش کنی

نه، مشکلی نیست، لینی
اشکال نداره

گروهی بهم تجاوز کردن

و نزدیک بود همونجا تو حموم من رو بکشن

خفه بابا، خالی نبد

اوه، تازه یه یادگاری هم به جا گذاشتن

...آره
تازه با روش سنتی

با یه چاقو و یهکم جوهر

کنار پام یه خالکوبی زدن و
نوشتن موش

چون لقبم این بود دیگه

میخواید ببینیدش؟

نه! شرمنده -
من میخوام ببینم -

وای، گندش بزنن -
چیه؟ چیشده؟ -

...موش -
چی شده؟ چیه؟ -

فکرکنم پیشی (کُسم) اون رو خورده

...چی؟ وای خدا

!عوضی -
!خیلی خفن بود -

خیلی خوب نقش بازی کردی -
بدجور من رو ترسونده بودی -

...فسقلی خفنـ

...خیلی جذاب و دلبر ـه این دختره

چه به موقع -
بگیر بشین -

کجا بودین شما؟ -
داشت یه داستانی برامون تعریف میکرد -

خیلی مستی -
نه، نه، نه، نه -

آخ، پام درد گرفت

دستشویی کجا ست؟ -
اون طرف ـه -

اوه اوه
فکرکنم برندۀ رالی استفراغ

مشخص شد

وای، بچهها، برید تو اتاق کار تون رو کنید

شما در چه حالید؟

وای، خدای من
یه آبجو میخوام

!نرید رو تخت من ها

صد در صد باید این اتاق رو انتخاب کرد

اینم از این -
!اوه -

...و بعد -
اوه، آره-

!فیلم رو برامون بذار -
!پخشش کن -

!حملۀ گوجههای قاتل

!حملۀ گوجهها
آخه یه گوجه چطور میتونه قاتل باشه؟

امیدوارم فیلم خوبی باشه، الکس

!چیپس
یهکم بده من

اینجاش رو داشته باش، خب؟

این چهـ... این چیه دیگه؟ -
!وای، خدای من -

!یا خدا

!یا خود خدا -
!نه، نه -

این چیزا چیه بابات نگاه میکنه، نیکول؟

!وای

این چهـ... این چیه دیگه؟

!سکس گروهی -
از گوجههای عصبانی خوشش میاد حتماً -

آخه یه گوجه چطور میتونه قاتل باشه؟

وای، خدای من
!کور شدم

!بکنش

!وای، خدا -
!درستش کن -

!زودباش -
!کمک کن ردیفش کنیم -

بیایید، برقصید، برقصید
برقصید، خوشکلها

ادامهش بدین

!اوه، ایول

!همینه -
قرش بدین -

بلرزون برام، بلرزون، بلرزون

...پسر، پسر

وای، یا خدا

!سکسی

خیلی نامردی ـه

پسر، چطور دارن همچین کاری میکنن؟

...وای، خدا

داداش، کجا داری میری تو؟

داره همهش خفنتر میشه و به جاهای باحال میرسن -
!بیا اینجا ببینم -

...میگم بیا

داری چه غلطی میکنی، رفیق؟

کوری مگه؟ معلوم نیست دارم چکار میکنم؟

...ولی آخه -
همینجوری نشین، پاشو دست به کار شو، خب؟ -

چکار کنم؟ -
باد چرخهای دیگه رو خالی کن، هوم؟ -

!خیلیخب، خانمها

این چهـ... این چیه دیگه؟

این چیزا چیه بابات نگاه میکنه، نیکول؟

!وای، خدای من

این چیزا چیه بابات نگاه میکنه، نیکول؟

!وای، خدای من
!وای، خدای من

!سینههات رو نشون بده

مزخرف ـه -
پسر، پسر، پسر، پسر -

پاشو تو ادامه بده، عزیزم -
...پاشو

!وای، خدای من

!وای، لعنتی! گندش بزنن

!دعوا شد
!دعوا

پسر، خیلی محشر بود

عالی -
دیوونهکننده بود، نه؟ -

الان عاشق زندگیم ام
حس میکنم خیلی خوشبختم

...اوه
!لعنتی

یه موضوعی هست که
میخوام در موردش باهات حرف بزنم

چیه؟

میدونی میخوام چی بگم؟ -
...شاید -

چیه خب؟ -
احتمالاً همون چیزیه که -

منم میخوام در موردش باهات حرف بزنم

داداش، بازم آبجو داری؟

برو از تو یخچال بردار، رفیق

از پس خودش برمیاد

لعنت

!وای، خدایا

خدایا

...وای، لعنتیـ

!وای، لعنت

...وای، خدا

لعنت، لعنت

وای، لعنتی

لعنت، لعنت

اوه، صدای بلند جیغ رو میشنوی؟

!بگیر بشین

!ایول! همینه

خب؟

فوقالعاده بود

آره
آره، همینطور بود

ولی یه ذره کوتاه بود

خب، میتونیم دوباره از اول انجامش بدیم

میشه بری اون پنجره رو ببندی؟

یه خرده سرد ـه

پنجره که بسته ست

اوه، خب، برگرد اینجا ببینم فسقلی بامزه

من رو گرم کن، عزیزم

خوب بکنش، گیبز

!اوه
حالت خوبه تو؟

منم اولین شب خونین
کلی بالا آوردم

همهجای خونه بالا میآوردم

...خدایا! هنوز قشنگ یادمه

من و الکس یه شیشه مشروب 151 داشتیم

رفته بودیم قبرستون

و گاس که نگهبان قبرستونه
وقتی داشتیم پشت بوتهها بالا میآوردیم، مُچمون رو گرفت

...بوتهها

وای، خدای من، خیلی ناجور بود -
!برو گمشو! لطفاً -

درک میکنم، منم وقتی حالم بد میشه
دوست دارم تنها باشم

...بذار یه چیزی بهت بگم
قشنگ همهچی رو بالا بیار

فکرکنم یه دهانشویه هم
پایین سینک باشه

بعد بیا طبقۀ پایین پیشم

سکوتت رو جواب مثبت حساب میکنم

!تا سه نشه بازی نشه، گیبز

!برو واسه دور سوم

چهجوری اونجا جا میشه، پسر؟

خدایا، عجب جندۀ عوضیای ـه -
مثل تیرکمون و قلماسنگ، میگیری چی میگم؟ -

چی دارید نگاه میکنید شما؟ -
بیا اینجا، باید اینو ببینی -

اینو ببین، پسر

اوه، الانه که بسوزی
آخرین تلاشت رو بکن

!هی، ببین کی اومده

از دهانشویه استفاده کردی؟

چیزی میخوای برات درست کنم بیارم؟

بلادی ماری نمیخوای؟

وقتی بهم ریختی جذابتر و سکسیتر هم شدی

نه، نه

داداش، باید بیای اینو ببینی و بازی کنی، پسر

نه، نه، نه
...نمیفهمی تو

وای، خدا
خیلیخب، شروع کن، شروع

!چی؟

صدا رو شنیدی؟

کدوم صدا؟

گندش بزنن -
خب، این چی کوفتی بود دیگه؟ -

یه نفر بگه الان چرا همچین شد

نگید که فقط با باد در از جا کنده شد

چیه، منظورت اینه کسی میخواد اذیتمون کنه؟ کی مثلاً؟ -
نمیدونم -

درست شد -
خوبه -

!اوه

این دیگه چی بود؟

!من که از این خرابشده میرم

معلوم هست چه خبر شده؟

نمیدونیم

در کوفتی یهو از جا کنده شد
و بعدش هم یهو برق رفت

احتمالاً فقط به خاطر
طوفان و باد اینا ست، مگه نه؟

به خاطر باد و طوفان نیست، جن

بچهها، بیخیال
تابلوئه که یه نفر میخواد سربهسرمون بذاره و اذیت کنه

کی مثلاً؟ -
مثلاً ماری تبر به دست کیری -

اوه، کس نگو -
نه، اتفاقاً منم داشتم به همین فکر میکردم -

تقصیر الکس ـه که

فقط رفتن به قبرستون و مست کردن
براش کافی نبود

باید روح احضار میکرد و مُرده زنده میکرد -
من که گفتم چه بلایی سر اون دختره اومده -

پیش خودت چی فکر میکردی، الکس؟ -
!خودتون میفهمید دارید چی میگید؟ -

حرفهاتون احمقانه ست -
داداش، حتی گاس هم بهمون هشدار داد -

حالا دیگه حرفهای گاس نگهبان قبرستون رو
باور میکنی و جدی میگیری؟

چی میگید شما برا خودتون -
در مورد روح صحبت میکنیم، لینی -

ببند دهنتو، پسر، هیچ روحی در کار نیست -
آره بایدم اینجوری بگی، ترسو -

اریک، برو طبقۀ بالا ببین جسیکا و تیلور کجان

گور باباشون، عمراً اگه برم -
راستی، کسی تیم رو ندیده؟ -

کوری، برو یه نگاه به جعبه فیوز بنداز

خودم میرم بالا ببینم اون اُسکلها کجان

بیا بریم

!الکس

برق اومد ولی یه ثانیه بعد باز رفت

خب چرا نرفتید زیرزمین ببینید چه خبره؟

تیلور و جسیکا رو پیدا کردی؟

نه -
گندش بزنن، حالا باید چکار کنیم، پسر؟ -

یه لحظه مهلت بدید فکر کنم

!وایسید
نمیتونیم اینجا ولشون کنیم

!داداش، نرو
!نه

...چطوره کهـ -
سریع از خونه برید بیرون -

اونا کجان؟ وایسا، الکس -
!برید -

صبرکن، وایسا

همینجا منتظر بمون

لاستیکها پنچرن -
گوه توش -

کوری، الیسا، حالتون خوبه؟

!الکس، زودباش بریم

!اونا مُردن
!برو

وای، پسر -
کوری و الیسا مُردن -

باید فوراً بریم -
سوییچم رو نیاوردم -

!چی؟

!وای

!کیر تو این وضعیت

شما بچهها زده به سرتون؟

گاس، اوضاع خیلی بهگایی ـه -
در مورد چی حرف میزنی؟ -

ماری تبر به دست

از این چرت و پرتهای شب خونین تحویل من نده -
کاملاً جدی ام، گاس -

سوار شید -
برو، برو، برو، برو -

بپر بالا، سوار شو -
برو، برو، برو -

سوار شو -
نه، امکان نداره من سوار ماشین اون چندش ترسناک بشم -

!شوخیت گرفته؟ -
چیه، آخه نکنه همینجور اتفاقی سر و کلهش تو این خیابون پیدا شده؟ -

خدایا، جن
این گاس خودمون ـه، نگهبان قبرستون

باشه، همینجا بمون تو -
جن، لطفاً سوار ماشین شو -

وای، خدایا
!بپر بالا دیگه

زودباش دیگه، سوار شو

مشکلی نیست
جات امن ـه

!راه بیفت

داریم کجا میریم؟
باید بریم پیش پلیس

آخه پلیس چکار میتونه بکنه
وقتی با یه روح طرفیم

باید 20 سال پیش این کار رو میکردم

مردم فکر میکنن گاس پیر فقط مست ـه

ولی من چیزایی دیدم که
هیچکس حتی نمیتونه باور کنه

وحشتِ جنگ ویتنام هیچی نیست
در مقایسه با

بلایی که دیدم ماری تبر به دست
سر همکارهای سابقم آورد

همه ردیفین؟ مشکلی ندارین؟

اینجا کدوم گوری ـه اومدیم؟ -
گاس، بگو دیگه، مرد -

اینجا کجا ست اومدیم، گاس؟

حرف بزن، گاس
مرد، قضیه چیه؟

وای، خدای من! نه

بیایید، بچهها -
اوه، پسر، نه -

بیا دیگه -
نه، نه، من نمیام -

من جایی نمیام -
پیشش میمونم -

من پیشش میمونم، شما برید -
!دست بردار -

این چیه دیگه، گاس؟

این تنها قبری ـه که تو کینگز پارک کندم

یه ارتباطی بین مادر و فرزند هست که
هیچوقت نباید زیرپا گذاشته بشه

بعضیها معتقدن به خاطر از بین رفتن اونه که
اهریمن هنوزم داره به زندگی ادامه میده

...بهتون که گفتم
اون گشتن رو ادامه میده

تا وقتی که بچۀ گمشدهش رو پیدا کنه

احمقها

بهشون گفته بودم که باید پیش هم دفنشون کنن

خب حالا باید چکار کنیم؟

شروع میکنیم به کندن

!خالی ـه

بذارید ببینم کلیدم هنوز
به قفل میخوره و بازش میکنه یا نه

!آهای

!آهای، با توام

وایسا
بیایید

شما هم دیدین؟

چی رو؟

!همینجا ست، خودشه

زود باشید، برید تو
زود باشید

برو -
عوضی خنگ -

اون تو دارن چه غلطی میکنن؟ -
من از کجا بدونم آخه؟ -

این حرکت خیلی احمقانه ست
فقط باید به پلیس خبر میدادیم

اصلاً خود گاس ممکنه اونا رو بکشه

وای، گندش بزنن، حق با توئه
خب، من میرم بیارمشون

!نه، نه
باید همینجا بمونی

نمیذارم تو هم بری اون تو -
...ولی الان خودت گفتی که گاسـ -

نه، من فقط گفتم که باید به پلیس زنگ بزنیم
!پس به پلیسهای وامونده زنگ بزن

باشه، قبوله، حله -
خیلیخب -

وضعیت خیلی بهگایی ـه

...ساکت
مشکلی پیش نمیاد

!نه
نه، نه

!گندش بزنن
!کمک

لعنتی

لعنت

یا خدا
ایناهاش

پیداش کردم

بده ببینم

خب، چیز بهدردبخوری توش هست؟

بله که هست

...اون حرومزادهها
!خدا لعنتشون کنه

اینجا نوشته که ماری

یه دختربچۀ سالم به دنیا آورده

تصمیم گرفتن
کاری کنن فکرکنه که

بچهش مُرده به دنیا اومده

ماری، ازت میخوام که فشار بدی

!آرومش کن، فوراً

!هنوزم باورم نمیشه که یه نفر ماری تبر به دست رو کرده
اون جندۀ روانی رو

از اون جریان خبر دارم

یه نگهبان شیفت شب بهش تجاوز کردهبود

کل جریان رو لاپوشونی و ماستمالی کردن

چرا بچه رو سقط نکردن؟

نمیدونم
شاید اجازه نداشتن همچین تصمیمی بگیرن

ولی اجازه داشتن الکی بهش بگن که بچهش مُرده؟

دیگه چی اون تو نوشته؟

نوشته بچه بعداً به فرزندخوندگی قبول شده

توسط مایکل و لزلی جیوردانو

!الیسا

دستشویی کجا ست؟ -
اون طرف ـه -

اوه اوه
فکرکنم برندۀ رالی استفراغ مشخص شد

پسر، امیدوارم اندازۀ مامانش
خل وضع و

بهگایی نبوده باشه -
لعنت -

!اوه
حالت خوبه تو؟

منم اولین شب خونین
کلی بالا آوردم، همهجای خونه بالا میآوردم

!برو گمشو! لطفاً

درک میکنم، منم وقتی حالم بد میشه
دوست دارم تنها باشم

فکرکنم یه دهانشویه هم
...پایین سینکـ

خیلیخب، خب

چیزی نیست

امکان نداره کار اون باشه

بچهها، یعنی فکر کردین
صمیمیترین دوستم رو نمیشناسم؟

تو که گفتی دیدی هردوشون تو زیرزمین افتاده بودن
و مُرده بودن

هم اون هم کوری -
کوری، برو یه نگاه به جعبه فیوز بنداز -

خودم میرم بالا ببینم اون اُسکلها کجان -
بیا بریم -

خیلیخب
این لعنتی کجا ست؟

ایناهاش
ایول

ده بیست سی چهل

اوه، خوب شد -
اینم از این، ایول -

!الکس

جسدی ندیدم

فقط خون ریخته بود

!اوه

ماری اینجا ست

!روحی در کار نیست، گاس

زیر سر دختر ماری ـه

خیلیخب

!برید، برید
!فرار کنید

!از این طرف
!از اینور

!زود باشید

بیا بریم این تو

وای، گندش بزنن

لعنتی
گوه توش

حالت خوبه؟

!گوش کن، لینی، سر و صدا نکن
!هیچی نگو

گوش کن ببین چی میگم
از اینجا نجات پیدا میکنیم

باشه؟
...لعنتی

زودباش بیا
!وای، لعنت بهش

!لعنتی
!کیر توش

!بیا بیا
خیلیخب

بیا اینجا

وای، خدای من -
متأسفم، متأسفم -

نباید از هم جدا میشدیم
...اگه پیش هم میموندیمـ

...نه، مشکلی پیش نمیاد
چیزیمون نمیشه، نجات پیدا میکنیم

من رو ببین
من رو نگاه کن

نمیذارم هیچ اتفاق بدی برات بیفته

خودت میدونی که؟
خیلیخب

!وای

!گندش بزنن

گوشیت پیشت ـه؟

تو کیفم ـه
!خونه جا موند

اشکالی نداره، باشه

!کمکم کن
!خواهش میکنم

!گیبز

!جن

!الیسا، خواهش میکنم بس کن

!بس کن
!لطفاً تمومش کن

!الی، بس کن

!الی، تمومش کن

...خواهش میکنم اینجوری نکنـ

!الی، بس کن

!بس کن
!خواهش میکنم

!الی، بس کن

تموم شد
تموم شد

دیگه تموم شد

بیا از اینجا بریم

TAMAGOTCHi ترجمه و زیرنویس از

تخصصی ترين سايت فيلم و سريال
.:: WwW.iMovie-DL.Co ::.