All language subtitles for Famine 33 (1991).DVDRip.Persiabtitle

af Afrikaans
sq Albanian
am Amharic
ar Arabic
hy Armenian
az Azerbaijani
eu Basque
be Belarusian
bn Bengali
bs Bosnian
bg Bulgarian
ca Catalan
ceb Cebuano
ny Chichewa
zh-CN Chinese (Simplified)
zh-TW Chinese (Traditional)
co Corsican
hr Croatian
cs Czech
da Danish
nl Dutch
en English
eo Esperanto
et Estonian
tl Filipino
fi Finnish
fr French
fy Frisian
gl Galician
ka Georgian
de German Download
el Greek
gu Gujarati
ht Haitian Creole
ha Hausa
haw Hawaiian
iw Hebrew
hi Hindi
hmn Hmong
hu Hungarian
is Icelandic
ig Igbo
id Indonesian
ga Irish
it Italian
ja Japanese
jw Javanese
kn Kannada
kk Kazakh
km Khmer
ko Korean
ku Kurdish (Kurmanji)
ky Kyrgyz
lo Lao
la Latin
lv Latvian
lt Lithuanian
lb Luxembourgish
mk Macedonian
mg Malagasy
ms Malay
ml Malayalam
mt Maltese
mi Maori
mr Marathi
mn Mongolian
my Myanmar (Burmese)
ne Nepali
no Norwegian
ps Pashto
fa Persian
pl Polish
pt Portuguese
pa Punjabi
ro Romanian
ru Russian
sm Samoan
gd Scots Gaelic
sr Serbian
st Sesotho
sn Shona
sd Sindhi
si Sinhala
sk Slovak
sl Slovenian
so Somali
es Spanish
su Sundanese
sw Swahili
sv Swedish
tg Tajik
ta Tamil
te Telugu
th Thai
tr Turkish
uk Ukrainian
ur Urdu
uz Uzbek
vi Vietnamese
cy Welsh
xh Xhosa
yi Yiddish
yo Yoruba
zu Zulu
or Odia (Oriya)
rw Kinyarwanda
tk Turkmen
tt Tatar
ug Uyghur
Would you like to inspect the original subtitles? These are the user uploaded subtitles that are being translated: 1 00:00:00,727 --> 00:00:02,198 محصولي از «استوديو فيلمِ «داوژنکو 2 00:00:02,247 --> 00:00:13,241 ،(پس از فروپاشيِ امپراتوريِ روسيه‌يِ تزاري در اوايلِ قرنِ حاضر (قرنِ بيستم .چندين تن از خلق‌هايِ زيرِ يوغ تلاش نمودند تا استقلالِ خويش را اعلام دارند ،ليکن کوشش‌هايِ اوکراين، با بلعيده شدن به درونِ اتحادِ جماهيرِ شورويِ نوين .در هم شکسته شد با به قدرت رسيدنِ «استالين» در اواخرِ دهه‌يِ 1920، حزبِ کمونيست .به شکلي سيستماتيک، کنترلي وحشيانه را بر تماميِ جنبه‌هايِ اجتماعي اعمال نمود 3 00:00:13,367 --> 00:00:25,365 ،يکي از اهدافِ ايشان، کشاورزانِ مستقلِ اوکرايني بودند .زيرا «استالين» تصميم گرفته بود دهقانان را به مزارعِ اشتراکي براند .جايي‌که در آن، شرايطِ زندگي، فرقِ چنداني با نظامِ سرفداري نداشت نظامِ سرفداري : سيستمي فئودالي در مرحله‌يِ اقتصادِ کشاورزي که در آن دهقانان] [.و کشاورزان وابسته به زمين بوده و همراه با آن به خريد و فروش مي‌رسيدند 4 00:00:25,367 --> 00:00:38,365 «استالين» کشاورزانِ آزاد را همچون خصمِ جامعه، با برچسبِ «کولاک» ،و «دشمنانِ ملت» معرفي مي‌نمود. و به‌زودي تقريباً بر تماميِ يک قوم داغِ «دشمنانِ ملت» گذارده شد. در سالِ 1932 دستوراتِ صادر شده .از سويِ «کرملين» منجر به مرگِ بالغ بر ميليون‌ها تن گرديد کولاک : اصطلاحي به معنيِ مُشت، و کنايه از مُشت‌بسته و خسيس] [که به دهقانانِ مرفه روس اطلاق مي‌گرديد 5 00:00:38,367 --> 00:00:50,365 اين دستورات به‌شکلي ساده و در عينِ حال هولناک، بوسيله‌يِ قطعِ کاملِ تماميِ اغذيه‌جات و احشام، در دوره‌يِ پُروحشتِ زمستان و بهارِ ،سالِ 1933 به موجبِ اجرا گذاشته شد. اکثرِ غلاتِ مصادره‌شده برايِ کمک به تأمينِ ماليِ شوروي در مسيرِ صنعتي‌شدن، به کشورهايِ خارجي فروخته شد. دنيايِ غرب، از اين قحطيِ متعاقب که مرگِ يکي از .غني‌ترين مناطقِ کشاورزيِ جهان را در پي داشت، اطلاعِ بسيار اندکي يافت 6 00:00:50,367 --> 00:01:00,365 ،«برخي از گزارشگران، از جمله «والتر دورانتي» از «نيويورک تايمز از طريقِ انکارِ اين موضوع که امکانِ بروزِ اينچنين قحطي‌زدگي‌اي .در آرمانشهرِ سوسياليستيِ نوين وجود ندارد، به لاپوشانيِ اين فاجعه مساعدت نمودند .تاريخچه‌يِ اين قحطي، برايِ مدتِ بيش از 50 سال مسکوت نگاه داشته شد 7 00:01:00,367 --> 00:01:11,099 فقط تا همين اواخر، يعني در مورخ 26 ژانويه‌يِ 1990 بود .که حزبِ کمونيستِ اوکراين رسماً فاجعه‌يِ قحطي را تصديق نمود ،تنها در آن زمان بود که حزب، اندکي کوتاه پيش از فروپاشيِ نهاييش تأييد نمود که «استالين» و همکارانِ نزديکش، به‌شکلي جنايتکارانه .مسئولِ تلف‌شدنِ ميليون‌ها انسان در حينِ قحطيِ سالِ 1933 بودند 8 00:01:11,107 --> 00:01:13,940 ... اين فيلم تقديم مي‌شود به 9 00:01:15,067 --> 00:01:18,298 ياد و خاطره‌يِ مقدسِ .تماميِ معصومينِ از دست رفته 10 00:01:19,907 --> 00:01:22,421 : با شرکت «هالينا سوليما» و «گئورگي موروزيوک» 11 00:01:27,147 --> 00:01:31,140 : فيلمي از «اوله‌س يانچوک» 12 00:01:32,707 --> 00:01:35,983 «« قـحــطــيِ 33 »» 13 00:01:36,907 --> 00:01:43,540 «بر اساسِ رُمانِ «شاهزاده‌يِ زرد «اثرِ «واسيل بارکا 14 00:01:46,387 --> 00:01:48,981 ،مسيح» خود» .عشقِ يزداني است 15 00:01:49,587 --> 00:01:54,297 و پيروانِ راستينِ وي، آنانند که خود را ،خالصانه به کليسايِ‌مان متعلق مي‌دانند 16 00:01:55,547 --> 00:02:05,457 همان کساني که حتي اگر روزها و شب‌هايِ‌شان را در فلاکت .سپري نمايند، باز نيز از ايمانِ خويش دست نخواهند شست 17 00:02:06,227 --> 00:02:11,255 .بياييد به قلب‌هايِ‌تان بنگريد .زيرا ما از برايِ هيبتِ خداوند زندگي مي‌نماييم 18 00:02:12,507 --> 00:02:13,701 .اوست تمامِ آنچه که ما مي‌دانيم 19 00:02:14,707 --> 00:02:19,098 ،و از وي مسئلت داريم که معاصيِ‌مان را ببخشايد .چرا که ما همگي گناهکاريم 20 00:02:20,067 --> 00:02:25,699 ،پس تقصيرکاران را فراموش کُنيد ،روحِ خويش را از بدخواهي پاک نماييد 21 00:02:26,547 --> 00:02:29,345 چشمانِ خويش را ،بسويِ او بگردانيد 22 00:02:30,067 --> 00:02:33,343 تا جان‌هايِ‌تان .در دستانِ «مسيح» آرام گيرد 23 00:02:34,027 --> 00:02:37,019 بياييد به درگاه پروردگار ... دعا نماييم 24 00:02:37,587 --> 00:02:41,102 تا مگر ما را ترک مکُند .و يا محکوم مسازد 25 00:02:41,707 --> 00:02:46,735 ... بياييد به درگاهش دعا نماييم 26 00:02:47,627 --> 00:02:53,497 تا از طريقِ «عيسي مسيح» رستگار گشته .و بسويِ پروردگار عروج نماييم 27 00:03:27,707 --> 00:03:33,896 اينجا چه خبره؟ !اين ديگه چه جلسه‌ايه، ها؟ 28 00:03:34,587 --> 00:03:38,216 !شمايل‌ها رو نجات بديد 29 00:03:40,987 --> 00:03:43,740 !يالا شروع کُنيم 30 00:03:44,387 --> 00:03:46,537 !بريد کنار !بريد کنار 31 00:03:48,427 --> 00:03:52,340 !بريد عقب !يالا ببينم 32 00:04:00,547 --> 00:04:03,061 اشياءِ قيمتي رو برداريد !و همه‌يِ اين ياروها رو بازداشت کُنيد 33 00:04:09,747 --> 00:04:12,580 !به اموالِ عمومي دست نزنيد 34 00:04:33,667 --> 00:04:35,544 داريد کجا ميريد؟ 35 00:04:36,867 --> 00:04:38,266 !کشيشه رو دستگير کُنيد 36 00:04:39,267 --> 00:04:43,897 !يالا عجله کُنيد !پيش بسويِ برجِ ناقوس 37 00:05:18,187 --> 00:05:22,897 : فيلمنامه‌نويسان «سرگي دياچنکو» و «لِس تانيوک» 38 00:05:25,187 --> 00:05:28,941 : کارگردان «اوله‌س يانچوک» 39 00:05:31,467 --> 00:05:36,495 : فيلمبرداران «واسيلي بورودين» و «ميخائيل کرِتوف» 40 00:05:38,547 --> 00:05:42,426 : کارگردانِ هنري «والري بوژنکو» 41 00:05:48,907 --> 00:05:51,057 : موسيقيِ متن از 42 00:05:52,067 --> 00:05:55,264 «نيکولاي کالانديوناک» «و «ويکتور پاچوکويچ 43 00:05:59,107 --> 00:06:01,701 : مشاورِ تاريخي «دکتر «جيمز مِيس 44 00:06:03,067 --> 00:06:07,936 : مجريِ توليد «اولکسي چميشوف» 45 00:06:43,827 --> 00:06:45,385 !گندم! گندم 46 00:07:19,547 --> 00:07:21,663 !برگرد عقب !وگرنه شليک مي‌کُنم 47 00:07:32,747 --> 00:07:37,457 ،الان 3 روزه که همينجا افتاده .و هيچکس بلندش نمي‌کُنه 48 00:09:03,347 --> 00:09:09,661 دفترِ مرکزيِ مزرعه‌يِ اشتراکيِ" "«سپيده‌دمانِ سوسياليسم» 49 00:09:26,267 --> 00:09:29,498 ديروز ديدم که حتي .يه پرنده هم افتاد و مُرد 50 00:09:30,547 --> 00:09:32,378 ما همگي بسويِ مرگ .روانه هستيم 51 00:09:33,147 --> 00:09:36,503 .پرچمِ اونها فقط در ظاهر سُرخه .ولي در واقع سياهه 52 00:09:37,587 --> 00:09:40,465 .حرف‌هايِ عجيبي مي‌زني - .ما محکوم به فنا هستيم - 53 00:09:42,067 --> 00:09:46,026 ،اصلاً چطور امکان داره که در ميانِ شياطين جونِ سالم در برد؟ 54 00:09:46,907 --> 00:09:47,942 !ساکت باش 55 00:09:49,187 --> 00:09:52,736 از حرفم ناراحت نشو. ولي چيزي اهريمني .تويِ اون پرچم‌هاشون وجود داره 56 00:09:54,467 --> 00:09:59,700 ،خودم ديدم که يه قطار واردِ ايستگاه شد .در حاليکه مأمورها همه جا رو محاصره کرده بودن 57 00:10:00,387 --> 00:10:04,221 و مقاماتِ محلي شتابان .برايِ استقبال مي‌رفتن 58 00:10:06,107 --> 00:10:08,541 آخه کله‌گُنده‌ها .از مسکو اومده بودن 59 00:10:10,227 --> 00:10:12,218 .دو نفر پياده شدن 60 00:10:13,107 --> 00:10:17,703 يکي‌شون، يه آدمِ .خپلِ سبيلو بود 61 00:10:18,787 --> 00:10:20,425 .اينطور که مي‌گفتن اسمش «مولوتف» بود وياچسلاو مولوتف : از رجالِ سياسيِ شوروي که مناصبي همچون] [.نخست‌وزيري و وزارتِ امور خارجه‌يِ اتحادِ شوروي را بر عهده داشت 62 00:10:21,107 --> 00:10:23,780 و اون نفرِ کناريش هم .کاگانوويچ» بود» 63 00:10:24,827 --> 00:10:29,423 که يه آدمِ اخمو بود !با يه سبيلِ نازکِ اواخواهري 64 00:10:31,107 --> 00:10:34,463 جفتِ‌شون چنان نعره مي‌کشيدن که تمامِ ايستگاه .مي‌تونستن صداشون رو بشنون 65 00:10:36,307 --> 00:10:40,539 اون خپله، از تويِ جيبش .مقداري گندم بيرون آورد 66 00:10:43,347 --> 00:10:46,817 و پرتِ‌شون کرد تويِ صورتِ .مقاماتِ محليِ حزب 67 00:10:47,867 --> 00:10:50,017 .گندم‌ها پخش و پلا شدن 68 00:10:51,267 --> 00:10:54,418 "!بايد تمامِ‌شون رو با گلوله بکُشيد" 69 00:10:55,187 --> 00:10:58,862 بايد هر کس که گندمِ قاچاق" "!وارد کُنه رو اعدام کُنيد 70 00:11:00,427 --> 00:11:03,225 .يواش‌تر حرف بزن - .باشه - 71 00:11:10,827 --> 00:11:12,385 ... مردم مي‌گفتن 72 00:11:13,187 --> 00:11:15,496 ،اون دو نفري که با قطار اومدن .کُلي چيز همراهشون دارن 73 00:11:16,067 --> 00:11:22,097 .غذا، نوشيدني و سوسيس !اون هم 6 نوع سوسيس 74 00:11:23,067 --> 00:11:25,501 ولي خيلي عجيبه .که مردم چطور فهميدن 75 00:11:27,467 --> 00:11:32,666 ،ماهي، کنسروِ گوشت و چربيِ پشتِ خوک هم داشتن .به‌عنوانِ مزه‌يِ ودکا 76 00:11:36,067 --> 00:11:37,056 !هر چيزي که دلِ‌تون بخواد 77 00:11:38,347 --> 00:11:41,623 .جوجه، کَره، پرتقال، انگور 78 00:11:45,147 --> 00:11:47,502 .مامان، دلم هوسِ پرتقال کرده 79 00:11:48,107 --> 00:11:50,940 ولي دخترم، آخه ما اينجور چيزها رو از کجا مي‌تونيم گير بياريم؟ 80 00:11:51,467 --> 00:11:52,502 اونها تويِ قفسه‌ها .شراب، ليکور و ودکا داشتن 81 00:11:53,827 --> 00:11:56,136 !هر ليکوري که دلِ‌تون بخواد .حتي عرقِ افسنطين هم داشتن 82 00:11:57,867 --> 00:11:59,983 آخه ديگه چرا عرقِ افسنطين مي‌خوردن؟ 83 00:12:00,587 --> 00:12:07,026 مردم هم همينو مي‌گفتن. ولي چرا که نه؟ .خُب تويِ مسير مي‌خوردنش ديگه 84 00:12:08,387 --> 00:12:10,981 تويِ خودِ «کرملين» هم .کُلي از اين چيزها هست 85 00:12:12,227 --> 00:12:14,695 و «استالين»؟ اون هم تبديل به !يه آدمِ پُرخورِ شکم‌پرست شده 86 00:12:15,227 --> 00:12:16,979 !مردِ بيچاره 87 00:12:17,747 --> 00:12:20,898 !اينطور که مي‌گن، غذاش رو نجويده قورت ميده .و آدمِ اخمويي هم شده 88 00:12:21,707 --> 00:12:24,904 اخمو؟ همين اخموها هستن .که دارن همه چيزو نابود مي‌کُنن 89 00:12:26,587 --> 00:12:29,704 .جلويِ بچه‌ها اينطوري حرف نزنين .آخه ممکنه همه جا پخشش کُنن 90 00:12:35,587 --> 00:12:38,738 نترس، دختر جون! اوضاع ديگه !از اين بدتر نميشه 91 00:12:39,547 --> 00:12:41,344 ... ما همين الانش هم 92 00:12:42,507 --> 00:12:46,819 در آستانه‌يِ دروازه‌يِ وروديِ !جهانِ آخرت هستيم 93 00:13:09,227 --> 00:13:10,899 !در رو بشکون 94 00:13:12,107 --> 00:13:14,337 در رو باز کُنيد !وگرنه مي‌شکونيمش 95 00:13:19,787 --> 00:13:22,699 به چي زُل زدين؟ !يالا خوراکي‌هاتونو رو کُنيد 96 00:13:23,227 --> 00:13:25,866 .بُردنِ‌شون - بُردنِ‌شون؟ - 97 00:13:28,547 --> 00:13:30,742 در عوضِ اينکه مازادِ خوراکي‌هاتون رو ... به حکومت ببخشيد 98 00:13:31,347 --> 00:13:32,746 مي‌گيد بُردنِ‌شون؟ 99 00:13:33,907 --> 00:13:35,896 حالا بهتون نشون مي‌ديم که !بُردنِ‌شون» چه معني ميده» 100 00:13:38,087 --> 00:13:40,464 شما داريد .ما رو استثمار مي‌کُنيد 101 00:13:40,667 --> 00:13:46,656 .ما فقط يه خانواده‌يِ فقيرِ دهقاني هستيم - !شماها خيلي هم چيزميز داريد - 102 00:13:46,747 --> 00:13:47,736 اونوقت مي‌گيد بُردنِ‌شون؟ 103 00:13:52,907 --> 00:13:54,898 بالاخره قصد داريد خوراکي‌هاتون رو بهمون بديد يا نه؟ 104 00:13:57,627 --> 00:14:00,221 پس مدعي هستيد که هيچي برايِ حکومت نداريد؟ 105 00:14:01,507 --> 00:14:06,376 گريگوري پتروچکو»، تو با نفرات بريد» .مزرعه رو بگرديد. من هم ميرم داخل رو مي‌گردم 106 00:14:54,427 --> 00:15:01,026 !آهاي ملت، به دادمون برسيد آخه شما داريد چکار مي‌کُنيد؟ 107 00:15:02,827 --> 00:15:05,785 اصلاً مگه اينها مالِ شماست؟ 108 00:15:06,587 --> 00:15:09,101 !واي، خداوندا آخه داريد چکار مي‌کُنيد؟ 109 00:15:09,667 --> 00:15:12,500 !بهشون دست نزنيد !اينها خوراکي‌هايِ خودمون هستن 110 00:15:13,427 --> 00:15:15,338 !اينقدر نق‌نق نکُن ببينم 111 00:15:44,267 --> 00:15:50,820 !خوراکي‌هامون رو بهمون برگردونيد !اي لعنتي‌هايِ بي‌شرف 112 00:15:58,427 --> 00:16:01,419 .همه‌اش همين بود. يالا ديگه بريم - حالا بريم مزرعه‌يِ «سيرنکو»ها؟ - 113 00:16:04,627 --> 00:16:11,260 !واي، دار و ندارمون رو بُردن - .چيزِ مهمي نيست. بلند شو - 114 00:16:14,787 --> 00:16:18,097 !اي مادرجنده‌ها 115 00:16:24,627 --> 00:16:26,618 !بهتره مراقبِ رفتارت باشي‌ها 116 00:16:52,507 --> 00:16:55,260 مارون»، الان مدتيه» .که دارم فکرش رو مي‌کُنم 117 00:16:55,827 --> 00:16:58,182 ما بايد حتماً به خونواده‌يِ .کاتارنيک»ها کمک کُنيم» 118 00:16:59,347 --> 00:17:00,746 .کاتريوسا»، بگيرش» 119 00:17:02,307 --> 00:17:03,945 .مارون»، بايد اينو مخفي کُنيم» 120 00:17:05,667 --> 00:17:08,977 يکي از اشياءِ تويِ کليساست که قاپيديمش .و پشتِ خونه‌شون قايمش کرديم 121 00:17:09,547 --> 00:17:11,663 .ولي الان نوبتِ تفتيشِ منزلِ‌شونه 122 00:17:12,267 --> 00:17:14,576 ممکنه اون کافرها پيداش کُنن .و با خودشون ببرنش 123 00:17:15,507 --> 00:17:18,226 .بايد نجاتش داد 124 00:17:19,627 --> 00:17:22,425 !عجب! مثلِ ستاره‌هايِ آسمون مي‌درخشه 125 00:17:22,987 --> 00:17:25,820 پسرم، نبايد در موردِ اين پياله‌يِ مقدس .به هيچکس حرفي بزني 126 00:17:26,347 --> 00:17:28,622 وگرنه همه‌مون رو بازداشت مي‌کُنن .و خونه‌مون رو نابود مي‌کُنن 127 00:17:29,227 --> 00:17:30,421 .به کسي چيزي نميگم 128 00:17:30,667 --> 00:17:34,706 .خيلي خوبه .اينطوري از چنگِ‌شون نجاتش ميديم 129 00:18:46,027 --> 00:18:48,825 به چي زُل زديد؟ !گُم‌شيد ببينم 130 00:18:50,147 --> 00:18:52,377 !همه‌تون مدام داريد اين اطراف مي‌پلکيد !گداهايِ نکبتي 131 00:19:05,347 --> 00:19:09,101 دفترِ مرکزيِ مزرعه‌يِ اشتراکيِ" "«سپيده‌دمانِ سوسياليسم» 132 00:19:14,147 --> 00:19:16,900 !کمک! کمک 133 00:19:18,267 --> 00:19:20,258 !کُشته شده! کُشته شده 134 00:19:59,267 --> 00:20:01,178 .به خودش شليک کرده 135 00:20:05,227 --> 00:20:07,377 ."فوقِ محرمانه" 136 00:20:08,147 --> 00:20:10,138 بدينوسيله به اطلاع مي‌رسد" "... که اوامرِ مربوط به 137 00:20:11,467 --> 00:20:14,584 "... تحويلِ 90 درصد از محصولات" 138 00:20:15,867 --> 00:20:18,984 و همچنين بذرها، برايِ ارسال به" ".مرکز به انجام رسيده است 139 00:20:27,627 --> 00:20:31,939 ولي اين دستور، در حکمِ .صدورِ حکمِ مرگِ کشاورزهاست 140 00:20:32,467 --> 00:20:34,617 .سر درنميارم 141 00:20:37,947 --> 00:20:39,824 .اين يه سندِ جنايته 142 00:20:40,987 --> 00:20:42,978 ،با يه دستورِ ديگه مثلِ اين .تمامِ روستا نفله ميشه 143 00:20:48,867 --> 00:20:51,700 .بيا اين کارو بکُنيم .تو برو به اتاقِ بعدي 144 00:20:52,307 --> 00:20:54,457 و طوري بشين که انگار .هيچ مدرکي نديدي 145 00:20:55,067 --> 00:20:57,023 .و منم مأمورها رو خبر مي‌کُنم 146 00:21:37,387 --> 00:21:39,696 حالا تميزش کُنم يا نه؟ - !همينجا صبر کُن ببينم - 147 00:21:43,347 --> 00:21:45,065 تو کنارِ در .قراول بايست 148 00:21:59,627 --> 00:22:02,744 مطمئني هيچکس واردِ اينجا نشد؟ - .هيچکس - 149 00:22:21,707 --> 00:22:22,696 .الو؟ به شماره‌يِ 9 وصل کُن 150 00:22:27,787 --> 00:22:34,545 .پس 2 نفر اينجا بودن .«کارمنده و «مارون 151 00:22:37,187 --> 00:22:38,461 .«کاتارنيک» 152 00:22:40,427 --> 00:22:43,976 .چي؟ نه، هيچکس به مدارک دست نزده 153 00:22:46,667 --> 00:22:49,227 .باشه، خيله خُب 154 00:22:53,587 --> 00:22:55,066 به هيچکس لام تا کام .چيزي نميگيد 155 00:22:55,867 --> 00:22:58,586 ،اگه اين خبر جايي درز کُنه .مسئولش شماييد 156 00:23:01,387 --> 00:23:10,056 آهاي «کاتارنيک»، بگو ببينم کاتريا» و «فدورا» کجا هستن؟» 157 00:23:12,787 --> 00:23:16,018 !پس چرا زبون به کام گرفتي؟ !نکُنه دچارِ فراموشي شدي؟ 158 00:23:19,107 --> 00:23:21,257 باشه، پس فعلاً برو منزلت و تا صبح !بيدار بشين، بلکه يادت بياد 159 00:23:21,707 --> 00:23:22,617 جسد رو .ببريد به سردابه 160 00:23:23,907 --> 00:23:25,420 !هي تو !يالا گُم‌شو بيرون 161 00:24:45,587 --> 00:24:46,497 !مادر 162 00:24:48,427 --> 00:24:49,701 !مادر 163 00:24:54,867 --> 00:24:56,744 .مادر ديگه از پيشِ‌مون رفته 164 00:27:03,467 --> 00:27:05,059 حالا چه کسي براتون آشپزي مي‌کُنه؟ 165 00:28:44,027 --> 00:28:45,938 نمي‌دونم قراره .چي به سرمون بياد 166 00:28:53,267 --> 00:28:57,256 .مراقبِ «اولنکو» باش ،از خونه هم محافظت کُن 167 00:28:57,347 --> 00:28:59,980 .وگرنه اونها ميان با خاک يکسانش مي‌کُنن اونوقت کجا رو داريم که بريم؟ 168 00:29:00,987 --> 00:29:02,705 .با پدرت خداحافظي کُن 169 00:29:26,067 --> 00:29:27,102 .خودشه 170 00:29:30,187 --> 00:29:32,860 کي؟ - .«کاتارنيک» - 171 00:29:35,867 --> 00:29:39,177 اسمت چيه؟ اسـمـت چـيـه؟ 172 00:29:42,827 --> 00:29:44,658 به چه اسمي صداش مي‌کُنن؟ 173 00:29:46,427 --> 00:29:50,386 .«کاتارنيک»، «مارون» .تبهکاري که دستش رو شده 174 00:29:51,307 --> 00:29:55,858 چون اشياءِ نفيسِ کليسا که متعلق به .حکومت هستن رو مخفي کرده 175 00:29:57,507 --> 00:29:59,657 شاهدي هم هست؟ - .البته که هست - 176 00:30:00,187 --> 00:30:03,702 «يکي از دخترهايِ «شاخه‌يِ جوانانِ حزبِ کمونيست .از «کاترينا» استراقِ سمع کرده بوده 177 00:30:03,987 --> 00:30:07,900 و همينطور يکي از اون کساني که از روستا .فراري شدن، از «کاتارنيک» اسم برده 178 00:30:08,267 --> 00:30:11,065 يکي از فرماندهانِ تيپ هم، «کاترينا» رو .در حالِ بردنِ يه پياله به چشم ديده 179 00:30:11,947 --> 00:30:16,737 محلِ چند تايِ ديگه از اشياء رو هم شناسايي کرده .و 2 تا از دخترها رو فرستاده بيارنشون 180 00:30:18,147 --> 00:30:19,262 اون پياله کجاست؟ 181 00:30:23,507 --> 00:30:26,101 !گوش کُن، آقايِ قهرمان دارم ميگم اون پياله کجاست؟ 182 00:30:32,547 --> 00:30:34,060 !پس چرا خفه‌خون گرفته، ها؟ 183 00:30:35,427 --> 00:30:36,985 شايد دلش مي‌خواد .بره اون پايين 184 00:30:37,827 --> 00:30:39,704 نظرت چيه؟ 185 00:30:39,987 --> 00:30:41,818 شايد بايد ببريمش ... طبقه‌يِ پايين 186 00:30:42,827 --> 00:30:44,863 و يه خُرده نرمشش بديم .تا زبونش راه بيفته 187 00:30:47,867 --> 00:30:49,220 پس بيا همين کارو .امتحان کُنيم 188 00:30:50,027 --> 00:30:51,301 !خبردار وايسا 189 00:30:54,107 --> 00:30:55,745 مگه تو قوانينِ شوروي رو محترم نمي‌شمري؟ 190 00:31:00,987 --> 00:31:02,978 مي‌توني خودت ببريش؟ 191 00:31:06,147 --> 00:31:08,456 .شاپکا»، بيا کمکم کُن» 192 00:31:27,587 --> 00:31:30,181 خُب چي شد؟ .«بنال ديگه، «کاتارنيک 193 00:31:32,827 --> 00:31:34,340 اون پياله کجاست؟ 194 00:31:35,547 --> 00:31:37,139 کجاست؟ 195 00:31:42,587 --> 00:31:46,023 قطعاً محلش رو مي‌دوني، مگه نه؟ تو که نمي‌خواي ما بکُشيمت؟ 196 00:31:48,707 --> 00:31:52,461 !عجب مادرجنده‌ايه‌ها !انگار آقايِ قهرمان نمي‌خواد مُقر بياد 197 00:31:56,747 --> 00:31:58,658 اون پياله کجاست؟ 198 00:31:59,507 --> 00:32:01,384 دارم ازت مي‌پرسم اون پياله کجاست؟ 199 00:32:04,867 --> 00:32:06,903 .شاپکا»، بيارش پايين» .بيارش پايين 200 00:32:15,067 --> 00:32:15,624 مُرده؟ 201 00:32:19,667 --> 00:32:22,500 .نه، زنده‌ست !زنده‌ست 202 00:32:24,067 --> 00:32:28,299 !تمامِ اينها مالِ خودت ميشه .فقط بهم بگو پياله کجاست 203 00:32:28,707 --> 00:32:30,140 .«نگاه کُن، «کاتارنيک 204 00:32:31,987 --> 00:32:36,265 .فقط بهمون بگو پياله کجاست 205 00:32:39,787 --> 00:32:43,177 !آرد - !آره، اين آرده - 206 00:34:06,587 --> 00:34:08,464 مامان، «تورگسين» چيه؟ فروشگاه‌هايِ ارزهايِ احتياطيِ دولتي در شوروي] [.در فاصله‌يِ سالهايِ 1931 الي 1936 207 00:34:09,467 --> 00:34:14,746 تورگسين»؟ خُب اونجا جاييه که» .با خارجي‌ها معامله مي‌کُنن 208 00:34:15,747 --> 00:34:17,544 خارجي‌ها؟ چه نوع خارجي‌اي؟ 209 00:34:19,107 --> 00:34:22,861 .از همه نوع .مثلاً فرانسوي‌ها و آمريکايي‌ها 210 00:34:24,107 --> 00:34:25,540 اونجاها ديگه کجا هستن؟ 211 00:34:54,627 --> 00:34:58,302 .اين بهترين چيزيه که داريم .ساختِ ژاپنه 212 00:35:00,347 --> 00:35:02,178 قيمتش چند ميشه؟ 213 00:35:03,267 --> 00:35:06,065 .ميشه 450 دلارِ آمريکا 214 00:35:06,547 --> 00:35:11,098 اصلاً گرون نيست. و مطمئناً اگه خانمِ‌تون .اونو بندازه دورِ گردنش، خيلي بهش مياد 215 00:35:11,547 --> 00:35:13,458 نقره‌ست؟ 216 00:35:13,627 --> 00:35:17,859 .مرواريده. ولي اين قسمتش از نقره‌ست اين قلابِ کوچيک رو مشاهده مي‌فرماييد؟ 217 00:35:18,987 --> 00:35:20,784 ازش خوشت مياد؟ - .آره - 218 00:35:21,787 --> 00:35:22,697 خودت چطور؟ - .آره - 219 00:35:24,227 --> 00:35:25,342 برش داريم؟ - .آره - 220 00:35:36,707 --> 00:35:37,264 .متشکرم 221 00:36:37,947 --> 00:36:39,346 حالا چي بخريم؟ - .نون - 222 00:36:40,587 --> 00:36:43,545 ولي بهتره آرد بخريم .و باهاش نون بپزيم 223 00:37:53,987 --> 00:37:56,342 ،تو اين زن رو مي‌شناسي آندريکو»؟» 224 00:37:56,667 --> 00:37:59,227 .نه، نمي‌شناسمش، پدر - .منم همينطور - 225 00:38:01,107 --> 00:38:03,257 بهتر اين بود که سبدش رو .به خونواده‌اش پس مي‌داديم 226 00:38:04,427 --> 00:38:06,383 .ولي متأسفانه نمي‌شناسيمشون 227 00:38:11,307 --> 00:38:13,218 ممکنه يه نفرِ ديگه بياد .و گندم‌هاش رو برداره 228 00:38:14,387 --> 00:38:18,221 .حالا ديگه اين پيرزن هيچوقت از جاش بلند نميشه .تمامِ بدبختي‌ها و مصيبت‌هاش ديگه تموم شده 229 00:38:20,427 --> 00:38:23,703 ولي زنده‌ها هنوز منتظرِ .همين يه مُشت دونه هستن 230 00:38:25,827 --> 00:38:30,184 .چون همين ممکنه نجاتِ‌شون بده 231 00:38:47,827 --> 00:38:50,387 پدر، گنجشک‌ها رو هم ميشه خورد؟ 232 00:38:57,387 --> 00:39:02,461 ،چرا که نه؟ اونها هم دونه مي‌خورن .مثلِ موش‌هايِ کيسه‌دار يا اسب‌ها 233 00:39:04,707 --> 00:39:06,299 هيچ چيزِ بدي .در موردشون وجود نداره 234 00:39:07,147 --> 00:39:08,865 ولي چطور ميشه شکارشون کرد؟ 235 00:39:09,227 --> 00:39:13,584 ،خُب با يه دام يا يه تور .يا يه تله‌يِ ساخته‌شده از مويِ دُمِ اسب 236 00:39:15,067 --> 00:39:18,104 .من مي‌تونم چند تايي شکار کُنم‌ها - .حالا سعيِ‌مون رو مي‌کُنيم - 237 00:39:19,147 --> 00:39:21,422 ولي من ديگه پرنده‌هايِ زيادي .اطرافِ مزرعه‌مون نمي‌بينم 238 00:39:43,467 --> 00:39:47,142 .تو بدو برو خونه و اينو بده به مادرت .من يه سر ميرم منزلِ «کووال»ها 239 00:39:47,747 --> 00:39:50,341 شايد اونها بتونن .حداقل بهمون کمي شوربا بدن 240 00:40:37,227 --> 00:40:38,546 .اصلاً هيچ آردي وجود نداره 241 00:41:05,867 --> 00:41:09,464 هر وقت همراه کمي آبگوشت مي‌نوشمش .ديگه حالمو به‌هم نمي‌زنه 242 00:41:10,107 --> 00:41:11,256 پس مشکلي نداري؟ 243 00:41:12,187 --> 00:41:14,417 تو چطور، «آندريکو»؟ - .من حس مي‌کُنم گرم‌تر شدم - 244 00:41:16,067 --> 00:41:17,056 .پس خيلي خوبه 245 00:41:18,587 --> 00:41:21,659 ولي «ميکولکا» چطور؟ «ميکولکا» رو .پاک فراموش کرديم. بدو برو بيدارش کُن 246 00:41:23,587 --> 00:41:26,659 ،نيازي نيست. آخه همونجا گرفته دراز کشيده .درست مثلِ مامان‌بزرگ 247 00:41:30,067 --> 00:41:36,336 .آبگوشت براتون مفيده .آبگوشتِ خوشمزه‌اي هم هست 248 00:41:56,627 --> 00:41:59,221 يعني من به‌زودي مي‌ميرم؟ 249 00:42:07,547 --> 00:42:10,220 .مي‌خوام کمي آبِ گرم بنوشم 250 00:44:10,947 --> 00:44:11,936 .بهتره چراغ رو خاموش کُني - کي اومده؟ - 251 00:44:14,347 --> 00:44:20,343 ،نترسيد. «سِمِنيوتا» هستم .«دامادِ بابا «هونتار 252 00:44:21,467 --> 00:44:23,378 هونتار»؟ ولي اون و پسرهاش» .که الان سيبري هستن 253 00:44:24,827 --> 00:44:28,263 .خواهش مي‌کُنم کمکم کُنيد 254 00:44:31,107 --> 00:44:34,304 شرمنده‌ام که مجبورم .ازتون اين درخواست رو بکُنم 255 00:44:38,347 --> 00:44:44,616 .راستش بايد يه قبر حفر کُنيم .اون هم خيلي سريع، طوريکه هيچکس نبينه 256 00:44:52,427 --> 00:44:54,019 .در رو ببنديد 257 00:45:05,907 --> 00:45:11,300 ،بابا «هونتار» فوت کرده بود .و زن‌ها داشتن گريه مي‌کردن 258 00:45:13,467 --> 00:45:17,142 همه مي‌دونن که خودش و پسرهاش رو .به تبعيد فرستادن 259 00:45:18,267 --> 00:45:21,304 .حالا تنهايِ تنهاست .هيچکدوم از پسرهاش کنارش نيست 260 00:45:26,107 --> 00:45:28,416 : دامادش مي‌گه ".به هيچکس چيزي نگيد" 261 00:45:30,827 --> 00:45:33,057 وگرنه اونها ميان" ".خودتون و ماها رو مي‌برن 262 00:45:34,427 --> 00:45:37,897 ،پيرمردِ بينوا يه شب يهويي برگشته .در حاليکه کاملاً زخمي و سرمازده بوده 263 00:45:40,187 --> 00:45:41,939 بيش از 130 مايل رو .پياده طي کرده بوده 264 00:45:43,747 --> 00:45:45,817 مثلِ يه حيوونِ شکاري ،با استفاده از تاريکيِ شب مخفي ميشده 265 00:45:47,067 --> 00:45:51,299 .اونم برايِ يک هفته‌يِ تمام .بيچاره مردِ قوي‌اي بود 266 00:45:53,147 --> 00:45:56,264 ،وقتي بالاخره خودش رو به اينجا رسونده ... ديگه چيزي ازش باقي نمونده بوده 267 00:45:58,627 --> 00:46:02,939 غير از يه مُشت پوست و استخون. و به محضِ اينکه .پاش رو به آستانه‌يِ در گذاشته، بيهوش شده 268 00:46:04,387 --> 00:46:07,504 بعدش وقتيکه بيچاره رو ... تويِ بستر مي‌ذارن 269 00:46:09,027 --> 00:46:11,257 متوجه يه زخمِ گلوله .رويِ سينه‌اش ميشن 270 00:46:11,747 --> 00:46:13,703 ،و بعد که به هوش مياد .همه چيزو براشون تعريف مي‌کُنه 271 00:46:14,507 --> 00:46:18,500 ميگه که خودش و پسرهاش .تويِ زندانِ شهر بودن 272 00:46:22,147 --> 00:46:24,422 بعد اونها رو مثلِ خيلي‌هايِ ديگه .برايِ تيربارون کردن مي‌برن 273 00:46:25,587 --> 00:46:27,543 وقتي مأمورهايِ اعدام ... با تفنگ‌هاشون نشونه مي‌گرفتن 274 00:46:28,067 --> 00:46:32,583 ،پيرمرد مستقيم بهشون نگاه کرده بوده .و برقي ناگهاني رو به چشم ديده 275 00:46:34,627 --> 00:46:37,141 مدتي بعد، با وحشت .از جاش مي‌پره 276 00:46:40,027 --> 00:46:41,858 .همه چيز در تاريکي فرو رفته بوده 277 00:46:46,027 --> 00:46:48,097 متوجه ميشه که تويِ .يه گودالِ سرد و نمور افتاده 278 00:46:59,067 --> 00:47:01,535 .بعد به يادِ پسرهاش ميفته 279 00:47:02,227 --> 00:47:07,620 پس رويِ زمين خم ميشه .و گوش مي‌کُنه 280 00:47:10,547 --> 00:47:15,143 کسي اون پايين داره ناله مي‌کُنه؟ کسي داره نفس‌نفس ميزنه؟ 281 00:47:38,707 --> 00:47:45,818 !منو هم بکُشيد !خواهش مي‌کُنم منو هم بکُشيد 282 00:48:36,827 --> 00:48:39,816 .بچه‌يِ خودشو سلاخي کرده 283 00:52:34,027 --> 00:52:35,745 ،به هر جا که نگاه مي‌کُني .اطرافت فقط مرگ رو مي‌بيني 284 00:52:36,227 --> 00:52:39,139 ،گندم‌ها دارن تويِ برف و سرما از بين ميرن .ولي به هيچکس نميدنشون 285 00:52:40,467 --> 00:52:45,541 .ولي آخه اينطوري همه‌مون رو قتلِ‌عام مي‌کُنن به نظرتون بقيه‌يِ روستاهايِ همسايه برايِ کمک ميان؟ 286 00:52:46,267 --> 00:52:48,701 ،معلومه که کمکِ‌مون مي‌کُنن .معلومه که کمکِ‌مون مي‌کُنن 287 00:52:49,187 --> 00:52:52,782 شايد بهتر باشه همراه بچه‌هامون به مسکو بريم و بهشون التماس کُنيم؟ 288 00:52:53,347 --> 00:52:56,464 .اينطوري هيچ فايده‌اي نداره ... به قولِ معروف 289 00:52:56,787 --> 00:52:58,982 ،اول بايد تبر رو تيز کرد .و بعد رفت و چيزي رو خواست 290 00:52:59,507 --> 00:53:01,065 ... ولي شايد اونها - .اونها هيچ کاري برامون نمي‌کُنن - 291 00:53:36,347 --> 00:53:37,541 .برو مسلسل رو بيار 292 00:54:28,987 --> 00:54:31,660 !خواهش مي‌کُنم کمي آرد اينجا بريزيد !فقط واسه بچه‌ها 293 00:55:14,187 --> 00:55:15,620 ،اين کارِ مهميه، رفقا .خيلي مهمه 294 00:55:17,747 --> 00:55:19,703 ولي تا همينجا .آدم‌هايِ زيادي کُشته شدن 295 00:55:21,587 --> 00:55:23,862 .اهميتي نداره .هنوز کُلي آدمِ ديگه داريم 296 00:57:44,747 --> 00:57:47,261 .خودتون رو نجات بديد !آدمکُش‌ها اومدن 297 00:58:25,227 --> 00:58:28,424 .يارو خودشو حلق‌آويز کرده .بايد آوردش پايين 298 00:58:30,907 --> 00:58:33,899 اصلاً ببينم، مگه شما چه انتظارِ ديگه‌اي داريد؟ 299 00:58:36,347 --> 00:58:38,099 اين اتفاقيه که داره .هر روز رُخ ميده 300 00:58:39,587 --> 00:58:43,785 ،حتي هر شب .بچه‌ها رو هم مي‌دزدن 301 00:58:46,987 --> 00:58:49,740 مي‌دونيد چرا؟ 302 00:58:53,507 --> 00:58:57,546 .چون يه سلاخ‌خونه وجود داره 303 00:59:00,427 --> 00:59:02,065 ولي کجاست؟ .هيچکس نمي‌دونه 304 00:59:03,467 --> 00:59:07,904 حتي من خودم هم نمي‌دونم که .آيا مي‌تونم امشب رو به فردا برسونم يا نه 305 00:59:10,267 --> 00:59:12,701 ،ديگه حتي يه قدم هم ازم دور نميشي شنيدي چي گفتم؟ 306 01:00:27,067 --> 01:00:28,500 !مامان 307 01:03:22,667 --> 01:03:23,816 !مامان 308 01:04:37,347 --> 01:04:39,736 يوجنيا»، تو «اولنکو»يِ منو نديدي؟» 309 01:04:55,267 --> 01:05:01,422 .نه، نديدمش .من چيزي نمي‌دونم 310 01:06:25,547 --> 01:06:29,062 خُب؟ پياله رو آوردي؟ 311 01:06:32,507 --> 01:06:36,625 پس چرا حرف نمي‌زني؟ !مگه صدام رو نمي‌شنوي؟ نکُنه کَر شدي؟ 312 01:06:38,547 --> 01:06:40,697 .بيا اين بالا 313 01:06:50,947 --> 01:06:53,415 اولنکو»يِ منو» .بهم برگردونيد 314 01:07:12,667 --> 01:07:14,305 گوش کُن، بيا با هم .دو کلام حرفِ حساب بزنيم 315 01:07:15,147 --> 01:07:19,136 ،من «اولنکو» و «مارون» رو بهت برمي‌گردونم .و تو هم اون پياله رو مياري 316 01:07:20,667 --> 01:07:23,898 همون پياله‌اي که .از تويِ کليسا کِش رفتيد 317 01:07:26,027 --> 01:07:27,585 .تو مي‌دوني جاش کجاست 318 01:07:32,507 --> 01:07:39,504 بهم بگو کجاست، تا من هم .مارون» و «اولنکو» رو آزاد کُنم» 319 01:07:40,347 --> 01:07:42,463 گرسنه‌اي؟ 320 01:07:43,107 --> 01:07:46,702 !شاپکا»! يه نون بيار ببينم» 321 01:07:52,027 --> 01:07:59,263 .بيا، بگيرش .باهاش کوچولوهات رو سير کُن 322 01:08:01,107 --> 01:08:04,702 پس اون پياله رو برام مياري؟ 323 01:08:05,467 --> 01:08:07,344 .ميارمش 324 01:08:07,587 --> 01:08:09,384 ،خيله‌خُب .پس ديگه توافق کرديم 325 01:08:11,627 --> 01:08:14,983 کارِ درستي مي‌کُني. حالا همه چيز .رو به راه ميشه. ديگه برو 326 01:08:31,387 --> 01:08:32,376 .برو دنبالش 327 01:08:41,107 --> 01:08:44,577 برنامه‌هايِ حزب را" "!متحقق سازيد 328 01:11:08,347 --> 01:11:12,306 !مامان 329 01:11:43,587 --> 01:11:47,136 .«من هستم، «آندريکو 330 01:12:21,347 --> 01:12:24,259 ميکولا»، مادرِ من کجاست؟» 331 01:12:36,907 --> 01:12:40,096 .اون رفته، پسر جون .تو ديگه هيچ مادري نداري 332 01:13:04,307 --> 01:13:07,105 ،بگيرش پسر جون .اين نون مالِ تو 333 01:13:51,707 --> 01:13:53,425 !مامان 334 01:23:14,907 --> 01:23:18,741 تو کي هستي؟ - .من گُم شدم - 335 01:23:20,307 --> 01:23:23,424 فرار کُن، وگرنه .مي‌گيرنت و مي‌پزنت 336 01:23:23,947 --> 01:23:27,940 خودتون چي؟ - .منو هم اگه پيدا کُنن، باهام همينکارو مي‌کُنن - 337 01:23:28,947 --> 01:23:32,098 ،هرچند با اين استخون‌هايِ خُشک و پير .آبگوشتِ کم‌مايه‌اي ازم درمياد 338 01:23:34,187 --> 01:23:37,259 عمو جان، يعني طاعون اومده و همه رو با خودش برده؟ 339 01:23:39,867 --> 01:23:46,102 ،نه، پسرم. کارِ طاعون نيست .کارِ حکومته 340 01:23:49,187 --> 01:23:52,020 .از اينجا دور شو 341 01:24:03,107 --> 01:24:06,065 ،در سالِ 1933 .محصولي غني و فراوان وجود داشت 342 01:24:07,187 --> 01:24:10,702 اما به هيچکس اجازه‌يِ .درو کردنش داده نشد 343 01:24:11,667 --> 01:24:14,704 .بچه‌ها، اکنون ساعتِ نهاييه 344 01:24:16,267 --> 01:24:20,499 حتماً شنيديد که روزي دجّالِ ضدِمسيح ظهور مي‌کُنه؟ 345 01:24:22,427 --> 01:24:26,705 حالا دجّال‌هايِ بسياري .ظهور کرده‌ان 346 01:24:29,347 --> 01:24:35,263 ،و هرچند اونها از بينِ خودِ ما اومده‌ان .اما متعلق به ما نيستن 347 01:28:30,264 --> 01:28:40,264 hamlethamletian : ترجمه زيرنويس aranman : ويرايش نهايي 42353

Can't find what you're looking for?
Get subtitles in any language from opensubtitles.com, and translate them here.