All language subtitles for solo

.کاپیتان، ما باید توی این جنگ باشیم

.میدونی که فایدهای نداره

هیچکدوم از سلاحهای ما\N.هیچ آسیبی به اونا نمیزنن

ما هیچ چارهای نداریم بجز\N.اینکه اینارو بزاریم برای شکارچیها

!همگی با دشمن درگیر بشین

اگر ازمون رد بشن، خط\N!مقدم سقوط میکنه

ا - ایــن خوب نیست! ما پایینـتر\N!از اونیم که شانسی در مقابلشون داشته باشیم

...لعنتی... من

...دارم هوشیاریم رو از دست میدم

جادوی احیا؟

!شگفت انگیزه. تو یه لحظه احیام کرد

!ببینین

!بیونگ-گو، بیا پایین

!یوهنو-سان

!ردیفه

...اون رنک-اس

!شکارچیهای رنک-اس اینجان

.خیلی داری عجله میکنی، بیونگ-گو

ببخشید. میخواستم تا میتونم\N.به افراد بیشتری کمک کنم

.بعلاوه، میدونستم شما دو تا ازم محافظت میکنین

.فکر نمیکنم اون رئیس باشه

.احتمالاً فقط رهبر این موجـه

.بیونگ-گو، مراقب زخمیها باش

!حواسم هست، یوهنو-سان

!بزن بریم، ایونسوک

!دریافت شد

.قدرت بی رحمانه خالص

.فکر نکنم اون رهبرم بود

.الان داره جالب میشه

.بنظر میرسه به موقع رسیدن

.حالا، باید ما شروع کنیم

!رئیس انجمن چوی، ما آمادهـیم

.خیله خب

!حمله رو شروع کنین

،بیش از ده سال پیش

مجموعهای از دروازهها ظاهر شدن\N.که دنیای ما رو به بُعد دیگهای متصل میکردن

طرف دیگه دروازه پر از موجودات عجیب غریب\N،به اسم "هیولاهای جادویی" بود

.سلاحهای متعارف روشون اثری نداشت

کسانی که تواناییهای لازم برای\Nمبارزه با این موجودات رو بیدار کردن

.شکارچیها هستن

بر اساس انرژی جادویی ذخیره شده\N،داخل بدنـشون

S

،گرچه، وقتی این قدرتها بیدار بشن\Nهیچ تلاش فردی نمیتونه باعث

.قویـتر شدن فرد بشه

.تو حملهی امروز موفق باشین

.ممنون

!هی، کیم

!چند وقتی شده

!هی، اینکه پارک-سان خودمونه\Nاینجا چیکار میکنی؟

.فکر کردم گفتی که دیگه به اندازه کافی شکار کردی

اون قبل از این بود که زنم\N.بچه دومـمون رو حامله بشه

،با عقل جور در میاد. اگر حمله خوب پیش بره\N.تو هم میای داخل

.اما، خیلی نگرانم

زمان زیادی گذشته و نمیدونم که\N.هنوز توی فرم خوبی هستم یا نه

.نه اینکه از اولم آنچنان قوی بودم

!هی، سونگ-کون

چیشده، سونگ-کون؟

خوشحالم که با اینکه هوا سرده\N.بیرون اومدی

.خوبه که امروزم میتونم با شماها کار کنم

هی، سونگ-کون! قبل از اینکه بیای چیزی خوردی؟

.آره. یه غذای حسابی خوردم

اون کیه؟ خرگندهایه؟\N.همه دارن بهش سلام میکنن

.درواقع، کاملاً برعکس

...بعد از اینکه تو رفتی عضو شده، و اون بچه

اسم مستعارش " ضعیفـترین شکارچی\N".تمام بشریت

ضعیفـترین؟ نه قویـترین؟

.اومم

،E - مثل اینکه یه سفر از رنک\N.اونو یه راست آورده گذاشته تو بیمارستان

.اون ممکنه ضعیفـترین شکارچی اینجا باشه

از همه؟ اون اینقدر بده؟

پس به عنوان یه قانون، میتونی فرض کنی\N.هر حملهای که اونو هم فراخوان بدن خیلی ساده قراره باشه

.گرفتم

،از اینکه صدامون رو بشنوه متنفرم\N.پس بیا بریم

.بد شد چون همین همش رو شنیدم

.خب، با واقعیت نمیشه بحث کرد

!اه، نه، جینوو-سان! دوباره زخمی شدی؟

اه، جوهی-سان... مثل اینکه\N.دوباره با هم کار میکنیم

اونو ولش کن. صورتت چی شده؟

اتفاقی که همیشه براش\N...میوفته، واقعاً

!تو واقعاً باید بیشتر مراقب باشی

.شنیدم حتی کارت به بیمارستان کشیده

،بود E - اون یه دانگن رنک \N.پس من تنها کسی بودم که صدمه دید

یه هیلر نبود اونجا؟

...همگی اونجا رنک بالا بود، پس\N.فکر نکردن که یه هیلر با خودشون بیارن

!واقعاً؟

!اونا فقط به خودشون فکر میکردن\N!این بده

.اشکالی نداره. این تقصیر منه چون ضعیفم

.میدونی با من چجوریه، جوهی-سان

.بهش عادت کردم

.مثل اینکه داریم میریم

.زودباش

من رهبر فروتن شما برای\N.این حمله هستم

.اسمم سنگ چیولـه

.باعث افتخارمه

.خب، با عقل جور در میاد

سونگ-سان اینجا از همه\N.بیشتر مهارت دارن

.باعث آرامش که اون رئیس

.باعث افتخاره که باهاتون کار میکنم، سنگ-سان

خیله خب. همه آمادهـین؟

.بزنین بریم

.هی، سونگ-کون

،سعی کن و اونجا پشت سرمون باش\N.و ایندفعه دیگه زخمی نشو

.باشه

.بیا تمام تلاشمون رو بکنیم

...یه چاقو با تقریباً هیچی انرژی جادویی داخلش

.اما این تمام چیزی بود که میتونستم بخرم

.حداقل، از هیچی بهتره

!امروز، ببینم چه میکنم

.از جلسه خوش اومدین، رئیس گو

اوضاع با مدیریت چجوری پیش میره؟

.نکات معمولی صحبتها

،شکست داگن یه مشکل

اما اونا هنوز منابعی که میشه از داخلشون\N.بیرون آورد رو میخوان

.خواستههای اونها منطقی

و ما شکارچیها هم با فروختن\N.اون منابع زندگیمون رو میچرخونیم

سنگهای جمع شده از هیولاهای شکست خوردهـــ\N.این سنگ های اصیل

.اونا ارزشمندن

!تونستم

.بالأخره یکی گرفتم

!جینوو-سان

!جینوو-سان

!جوهی، عقب وایستا

.میرم سراغ هیولای جادویی بعدی

!جوهی-سان، حواست به سونگ-کون باشه

!باشه

!حالت خوب میشه\N!بهت قول میدم احیات کنم

سنگهای اصیل که از هیولاهای\Nرنک بالا گرفته میشن

میتونن تبدیل به سلاحهای قدرتمندی بشن\N.که میشه علیه بقیه هیولاها ازشون استفاده کرد

کریستالهای مانا که میشه از\Nدانگنها جمع آوریـشون کرد

،کارایی مشابهی دارن\N.اما قدرت کمتری دارن

اما دولت علاقمند به\N.استفاده متفاوتـه

.به عنوان یه منبع انرژی جدید

ایمنـتر از هستهای، کارآمدتر از آب\N،باد، یا زمین گرمایی

و یکی که مثل سوختهای فسیلی\N.اتمسفر رو آلوده نکنه

.منبع ایده آل انرژی پاک

اونا دنبال یه راهین که با سنگهای اصیل

.و کریستالهای مانا برق تولید کنن

یه منبع سوخت کمیاب که فقط\N...شکارچیها میتونن جمع آوریش کنن

بخاطره همینه که وظیفهای که روی شونهی\N.شکارچیهاست اینقدر مهمـه

!خیله خب

!آره! رئیس دانگن رو شکست دادیم

!سنگ-سان این برای شماست

!تونستیم

جینوو-سان، نکنه فقط بخاطره این داری به\Nشکارچی بودن ادامه میدی چون لجبازی، درسته؟

اگر اینجوری ادامه بدی، موضوع فقط سره زمان\N.که یه اتفاق خیلی بدتر برات بیوفته

.فقط میان تنت نیست\N!همه جات آسیب دیده

...ببخشید

!من معذرت خواهی نمیخوام\N!من نگرانتم

پ.ن: لوت همون چیزیه که توی یه بازی وقتی یه شخصیت رو میکشین\Nمیتونین ازش ور دارین، یا آیتمهایی که ازش میوفته

هنوز لوتـتون رو ور نداشتین؟

.حداقل، تا جایی که بتونیم

اینجا هم چیز زیادی از کریستالهای\N.مانا نیست

توی این وضعیت، چیزه\N.زیادی دستمون رو نمیگیره

.فکر کنم دیگه تمومه

و تمام چیزی که من دارم\N.E - یه سنگ اصیل رنک

.تقریباً ارزش مردن رو نداره

!هی

!بیاین اینجا رو یه نگاه بندازین

یه غار؟

یه جور تونل؟

.بنظر خیلی عمیق میاد

یه دانگن دوتایی؟

...قبلاً شایعاتی شنیدم، اما

،ما رئیس دانگن رو شکست دادیم\N.اما هیچ نشانهای از نابود شدنش نیست

.آره، منم فکر میکردم عجیب باشه

...که یعنی

آره، لوت بیشتری\N.اون پایین خوابیده

.همگی گوش کنین

وقتی با موارد غیر منتظره\N،مثل این روبرو میشیم

رویه استاندارد اینه که منتظر دستور\N.از سمت انجمن شکارچیها باشیم

...یه لحظه صبر کن، سنگ-سان

این به این معنی نیست که اون یاروهای\Nجدید تمام چیزهای خوب رو برای خودشون ور میدارن؟

.D - اون هنوزم جزوی از یه دانگن رنک

.اون یه بچه تو راه داره\N.و ما هنوز کریستال مانای زیادی پیدا نکردیم

اشکالی نداره که یکم از\Nقوانین چشم پوشی کنیم، مگه نه؟

یا نه؟

.درک میکنم که چه حسی دارین\N.اما واقعیت اینکه یه ریسک همچنان سره جاش

.بیاین رای گیری کنیم

...نمیدونم

!من هستم

.من میگم نه

.نه

.بیاین یه نگاهی بندازیم

.منم

.آره

.من فکر نکنم

.من میگم بریم

.همین که این گفت

.ببخشید، اما... من نمیخوام

.این میشه 6 تا مثبت، 6 تا مخالف

.تو تنها کسی هستی که مونده، سونگ-کون\Nنظر تو چیه؟

...مـ - من

.برای من خطرناک D - حتی یه دانگن رنک

،اما... حالا که بابا گم شده

من تنها کسیم که\N.میتونم خانوادهـم رو تأمین کنم

...برای درمان مادرم پول میخوام\N.و برای فرستادن خواهرم به دانشگاه

!من این پول رو نیاز دارم

.بیاین بریم

حالا، اگر میشه لطفاً با یه دست به\N.کریستال سیاه دست بزن

.بعدی، لطفاً

ای؟C - تو یه رنک\N.خوشحال میشیم که به تیم ما ملحق بشی

.این قرارداده

...شرایط کار رو اینجا نوشته

C - و یه رنک B - بله. یه رنک\N.موافقت کردن که امضا کنن

،تا الان اوضاع آروم داشته پیش میرفته\N.رئیس چوی

.شنیدنش باعث خوشحالی

.سن و جنس جزو فاکتورها نیستن\N.اگر چیز با ارزشی دارن، پیشنهاد بده

نه اینکه احتملاً بتونیم کسی رو\N.پیدا کنیم که با چای-هی-این مقایسه بشه

!یه نفر! بگیرتش

!از سر راه برین کنار لعنتیها

!برو کنار! یا نکنه میخوای از روت ردشم؟

...بـ - ببخشید

.بیا

!ممنون! خیلی خیلی ممنونم

!اون چای-هی-اینـه

!چای-هی-این

!S - شکارچی رنک

!اه، لعنتی

!اون واقعاً خودش

!شگفت انگیزه

!من یکی از فنای دو آتیشتم

...بـ - ببخشید

میتونم باهاتون دست بدم؟

!نگاش کنین

.S - به این میگن یه شکارچی رنک

چقدر از وقتی که اومدیم توی این غار میگذره؟

.تقریباً 40 دقیقه

دروازه تا 1 ساعت بعد از\N،شکست رئیس نباید بسته بشه

.بنابراین 20 دقیقه فرصت داریم

.اممم... ببخشید

در مورد چی؟

بخاطره اینکه من رایم رو به مسیر دادم\N.که الان داریم دنبال رئیس میگردیم

.تو نیاز نیست نگران من باشی، پس بس کن

واقعاً مطمئنی خوبی؟

...معلومه

!نیستم

!به همین سرعت فراموش کردی؟

،اگر اون حمله یکم بالاتر خورده بود\N!تو الان مرده بودی، جینوو-سان

من بزور تونستم دست و پاهات رو\N!هم احیا کنم، این دیوونگی

!مطمئنی ضربهای به سرت نخورده؟\N!چون بنظر میرسه خورده

...ببخشید

مثل B - این درسته که یه هیلر رنک\N.جوهی-سان که اطراف بوده جونم رو بیشتر از یه بار نجات داده

تو واقعاً مشکل اینجا رو درک میکنی؟

.آره

خب، در این صورت، باید جوری باهام\N.رفتار کنی تا سپاسگذاریت رو نشون بدی

یا چی؟ از فکر منو بیرون بردن\Nبرای غذا خوردن خوشت نمیاد؟

!ا - ا - اصلاً

!رسیدیم

.این اتاق رئیس

.به ندرت میشه یه در واقعی روی اینا دید

.یه جورایی ترسناک

.خب، من که میرم داخل

.هیچجوره دست خالی بر نمیگردم

.منم. بیا انجامش بدیم

.تیم با هم به جلو میره

دستور همین بود، درسته، رهبر سنگ؟

.آره، درسته

برای تازه بیدار شدگان: من رئیس\N.انجمن شکارچیان، گو گونهی هستم

بین شما قطعاً کسایی بودن که\N،شکارچی شدن رو انتخاب کردن

.و اونهایی که انتخاب نکردنش

ده سال از موقعی که اولین\N،دروازه ظاهر شده میگذره

و هنوزم کلی چیز هست که ما در مورد\N.دانگنها نمیدونیم

.شکارچی شدن یعنی به خطر انداختن جان

،حتی اونهایی که به حملات عادت کردن\N.نمیتونین گارد خودشون رو پایین بیارن

.شما هرگز نباید، مغرور یا بیخیال بشین

اگر میخواین زنده بمونین، نصیحت\N:از همه چیز براتون بهتره

.لطفاً، بتـرسـید

.هی، چراغها روشن شدن

!اتمسفرش رو

.هیچوقت یه دانگن اینجوری ندیده بودم

اون مجسمهها چین؟

.بنظر خیلی قدیمی میان

.و بعضیهاشون یه ابزاری دارن

.این یکی از بقیه خیلی بزرگتره

.لعنتی، چه گندست

باید چی باشه؟

.یه چیزه عجیب غریبی در موردش هست

.باید بگم که، هیچ هیولایی نمیبینم

.نکته خوبیه

...حتی یه دونه هم نیست

این چیه؟ یه دایره جادویی؟

!سنگ-سان! یه چیزی اینجا نوشته

...به خط باستانی؟ بیاین یه نگاهی بندازیم

"فرمانهای معبد کارتنون"

"اولاً، به خدا احترام بزارید"

"دوماً، خدا را ستایش کنید"

!جینوو-سان

"سوماً، ایمانتون به خدا رو ثابت کنید"

.اون مجسمه بزرگ... دیدم چشماش تکون خورد

!داشته ما رو نگاه میکرده

"...کسانی که از این قوانین پیروی نکنند"

.امکان نداره. احتمالاً تصور کردی

زنده بیرون نمیرن"؟..."

!هی! در بسته شد

!اما چرا؟

اینجا گیر افتادیم؟

!این چیزی بود که نگرانش بودم

،شماها اینو جدی نمیگیرین\N!حالا ببینین چی شد

!هیچوقت نباید اینجا میومدیم

!من میرم

،میتونین گنج رو داشته باشین\N.یا هر چیزه دیگهای که اینجا پیدا کنین

!میبینمتون

!از اونجا دور شو

!نـــــــــــــهءءء

شوخیت گرفته؟

!اونا حرکت کردن

!نکنه باید با اینا مبارزه کنیم؟

...یارویی که الان مرد

بود؟ D - یه رنک

اگر هیچی دیگه نبود، از من و\N.قویـتر بود E - رنک

...و اون همینجوری... توی یه لحظه

!این با عقل جور در نمیاد\N!باشه D - این باید یه دانگن رنک

همچین موجودات جادویی\N!نباید این پایین باشن

...اگر این مجسمهها حرکت میکنن... پس یعنی

.قبلاً بارها روی لبه پرتگاه مرگ وایستادم

،توی اولین حملهـم، از همه جدا شدم\N.و در نهالت سرگردون موندم

بهم حمله کردم E - هیولاهای رنک\N.و هفتهها توی بیمارستان بودم

من قبلاً هم تقریباً توی\N.یه هزارتو از گشنگی مرده بودم

،مهم نبود چقدر دانگن رنکش پایین باشه\N.من همیشه برای زنده موندن جنگیدم

بیشتر شکارچیها میتونن با سنگهای اصیلی\N،که میفروشن وسایل و تجهیزات بخرن

،تا بتونن هیولاهای قویـتری رو هم شکست بدن\N.و جایزههای بزرگتری هم بگیرن

.اما این چاقوی ارزون تنها چیزیه که من میتونم بخرم

.اگر بشکنه، باید با دست خالی بجنگم

200)\be2\blur2\1a1}.کار این کفشها هم دیگه تمومه

...و همینطوری، یه روز بعد از یکی دیگه

،من مسخره شدن رو تحمل کردم\Nو یه شغل تهدید کننده زندگی رو هم

.که خطرش بیشتر از پاداشش تحمل کردم

،اما حتی بعد از اون، برای زنده موندن

یاد گرفتم که چشمام رو باز کنم\N.و دنبال فرصت بگردم

...شاید به همین دلیل تونستم بگم

!همگی، بخوابین روی زمین

!این چه جهنمی؟

!هیچکی از این حرفی نزده بود

!اینجا چخبره؟

!من چطوری باید بدونم؟

تو حالت خوبه؟

آره. تو چطوری، کیم؟

.خوبم

!دیگه نمیخوام... دیگه نمیخوام

300)\shad0\be2\blur2\1a1\c&H000000&\3c&HFFFFFF&\4c&HFFFFFF&}اینجا چخبره؟

300)\shad0\be2\blur2\1a1\c&H000000&\3c&HFFFFFF&\4c&HFFFFFF&}این چطور ممکنه؟

300)\shad0\be2\blur2\1a1\c&H000000&\3c&HFFFFFF&\4c&HFFFFFF&}.ما گیر افتادیم. کارمون تمومه

300)\shad0\be2\blur2\1a1\c&H000000&\3c&HFFFFFF&\4c&HFFFFFF&}.ما مردیم. مرده

300)\shad0\be2\blur2\1a1\c&H000000&\3c&HFFFFFF&\4c&HFFFFFF&}!ما قراره بمیریم

57.81)}کاری از تیم ترجمه\Nانیمه هاردساب

45.143)}RZ