All language subtitles for Twenty Six Days from the Life of Dostoyevsky 1981

af Afrikaans
ak Akan
sq Albanian
am Amharic
ar Arabic Download
hy Armenian
az Azerbaijani
eu Basque
be Belarusian
bem Bemba
bn Bengali
bh Bihari
bs Bosnian
br Breton
bg Bulgarian
km Cambodian
ca Catalan
ceb Cebuano
chr Cherokee
ny Chichewa
zh-CN Chinese (Simplified)
zh-TW Chinese (Traditional)
co Corsican
hr Croatian
cs Czech
da Danish
en English Download
eo Esperanto
et Estonian
ee Ewe
fo Faroese
tl Filipino
fi Finnish
fr French
fy Frisian
gaa Ga
gl Galician
ka Georgian
de German Download
el Greek
gn Guarani
gu Gujarati
ht Haitian Creole
ha Hausa
haw Hawaiian
iw Hebrew
hi Hindi
hmn Hmong
hu Hungarian
is Icelandic
ig Igbo
id Indonesian
ia Interlingua
ga Irish
it Italian
ja Japanese
jw Javanese
kn Kannada
kk Kazakh
rw Kinyarwanda
rn Kirundi
kg Kongo
ko Korean
kri Krio (Sierra Leone)
ku Kurdish
ckb Kurdish (Soranî)
ky Kyrgyz
lo Laothian
la Latin
lv Latvian
ln Lingala
lt Lithuanian
loz Lozi
lg Luganda
ach Luo
lb Luxembourgish
mk Macedonian
mg Malagasy
ms Malay
ml Malayalam
mt Maltese
mi Maori
mr Marathi
mfe Mauritian Creole
mo Moldavian
mn Mongolian
my Myanmar (Burmese)
sr-ME Montenegrin
ne Nepali
pcm Nigerian Pidgin
nso Northern Sotho
no Norwegian
nn Norwegian (Nynorsk)
oc Occitan
or Oriya
om Oromo
ps Pashto
fa Persian Download
pl Polish
pt-BR Portuguese (Brazil) Download
pt Portuguese (Portugal) Download
pa Punjabi
qu Quechua
ro Romanian
rm Romansh
nyn Runyakitara
ru Russian
sm Samoan
gd Scots Gaelic
sr Serbian
sh Serbo-Croatian
st Sesotho
tn Setswana
crs Seychellois Creole
sn Shona
sd Sindhi
si Sinhalese
sk Slovak
sl Slovenian
so Somali
es Spanish Download
es-419 Spanish (Latin American)
su Sundanese
sw Swahili
sv Swedish
tg Tajik
ta Tamil
tt Tatar
te Telugu
th Thai
ti Tigrinya
to Tonga
lua Tshiluba
tum Tumbuka
tr Turkish
tk Turkmen
tw Twi
ug Uighur
uk Ukrainian
ur Urdu
uz Uzbek
vi Vietnamese
cy Welsh
wo Wolof
xh Xhosa
yi Yiddish
yo Yoruba
zu Zulu
Would you like to inspect the original subtitles? These are the user uploaded subtitles that are being translated: 1 00:00:05,039 --> 00:00:10,022 ‫پنجاه و یکمین ترجمه گروه پيشگام ‫"ترجمه‌ي فيلم‌ها به انتخاب شما" 2 00:00:10,219 --> 00:00:15,759 ‫در صورت تمایل به حمایت از ما، لطفا عضو این گروه شوید ‫https://t.me/Pishgum_Team 1 00:00:17,027 --> 00:00:20,082 ‫"بیست و شش روز از زندگی داستایوسکی" 2 00:01:56,240 --> 00:01:59,771 ‫ضرب‌المثل روسی درست گفته که ‫مشکلات تنهایی قدم نمی‌زنند. 3 00:02:00,426 --> 00:02:03,455 ‫طفلک فئودور میخایلوویچ، وقت ‫نداشت حتی همسرش رو خاک کنه. 4 00:02:03,480 --> 00:02:04,674 ‫حالا هم که برادرش. 5 00:02:04,699 --> 00:02:06,893 ‫به زمین و زمان هم بدهکاره. 6 00:02:06,918 --> 00:02:10,450 ‫اجاره هم نمی‌تونه بده. ‫هرچی داره رو گرو می‌ذاره. 7 00:02:10,517 --> 00:02:12,814 ‫قراردادش با انتشارات ‫استیلوفسکی چی شد؟ 8 00:02:13,253 --> 00:02:17,405 ‫نمی‌دونی چه آدمیه. بیشتر دلاله. ‫واسه داستایوسکی که اینجور آدمیه. 9 00:02:17,632 --> 00:02:21,164 ‫اگه تا اول نوامبر، رمان رو ‫تحویل نده می‌فرستتش بیگاری. 10 00:02:21,189 --> 00:02:24,720 ‫بیخیال هم نمیشه. که شاید ‫استیلوفسکی تا نه سال دیگه... 11 00:02:24,745 --> 00:02:27,823 ‫همه‌ی کارهاش رو منتشر کنه ‫و هیچ پولی هم کف دستش نذاره. 12 00:02:27,848 --> 00:02:30,019 ‫ولی هیچ‌جوره نمی‌تونیم ‫بذاریم همچین اتفاقی بیفته. 13 00:02:30,044 --> 00:02:32,215 ‫سوسلوا چطور؟ 14 00:02:32,240 --> 00:02:36,332 ‫با پولینا؟ میگن یه ‫جایی خارج از کشوره. 15 00:02:37,579 --> 00:02:39,703 ‫سلام آقایون. شنیدین که یه نفر ... 16 00:02:39,728 --> 00:02:41,883 ‫به نام اولخین، دوره‌ی تندنویسی راه انداخته. 17 00:02:41,908 --> 00:02:45,353 ‫ای کاش می‌تونستم به فئودور میخایلوویچ ‫توصیه کنم این دوره رو بره که سرعتش بهتر شه. 18 00:02:45,378 --> 00:02:49,369 ‫این روش جدید چطور؟ که اون ‫دیکته کنه و تندنویس براش بنویسه. 19 00:02:49,585 --> 00:02:52,142 ‫-آره، آره ‫ اینم بد فکری نیست آقایون. 20 00:02:52,167 --> 00:02:53,555 ‫خداحافظ. 21 00:03:15,068 --> 00:03:16,864 ‫فئودور میخایلوویچ ‫افتخار می‌دین که ... 22 00:03:16,889 --> 00:03:18,405 ‫بله حتماً. 23 00:03:23,868 --> 00:03:26,843 ‫فقط چای میل می‌کنین؟ 24 00:03:26,868 --> 00:03:30,399 ‫بله، من عاشق چایی‌ام. 25 00:03:30,769 --> 00:03:35,784 ‫- اومدم بیرون که یکم ذهنم آروم شه ‫- از طرف دیگه من... عه ... 26 00:03:38,880 --> 00:03:42,316 ‫و اجازه بدین بپرسم چی ‫می‌خواین بنویسین؟ رمان؟ 27 00:03:42,341 --> 00:03:44,605 ‫بله رمان. 28 00:03:45,212 --> 00:03:48,744 ‫- تا اول نوامبر ‫- بله. 29 00:03:49,205 --> 00:03:54,820 ‫برای اینکه از بدهی و زندان خلاص شین. 30 00:03:55,605 --> 00:03:58,105 ‫- فقط موفقیت‌تون جای سوال داره ‫- چی؟ 31 00:03:58,473 --> 00:04:03,069 ‫شکی نیست که آقای ‫استیلوفسکی شما رو نابود می‌کنه. 32 00:04:03,126 --> 00:04:06,069 ‫حتماً این کار رو می‌کنه. 33 00:04:06,094 --> 00:04:08,881 ‫- تو چجوری از همه‌چی خبر داری؟ ‫- من خبر دارم. 34 00:04:09,109 --> 00:04:10,412 ‫تو کی هستی؟ 35 00:04:10,437 --> 00:04:14,708 ‫من؟ من خدمتکار اون ناشر ‫نامرد شما، استیلوفسکی هستم. 36 00:04:14,953 --> 00:04:16,587 ‫هم توی اداره هم مغازه. 37 00:04:16,612 --> 00:04:20,143 ‫- پیش استیلوفسکی؟ ‫- اون نابودتون می‌کنه. 38 00:04:20,168 --> 00:04:22,933 ‫-چطوری؟ ‫- نمی‌دونم چطوری. ولی حس می‌کنم. 39 00:04:22,958 --> 00:04:24,582 ‫مراقب باشین 40 00:04:25,422 --> 00:04:26,516 ‫چون‌که ... 41 00:04:26,541 --> 00:04:29,539 ‫آدم درستی نیست. خودخواهه. 42 00:04:31,582 --> 00:04:35,114 ‫- خدا و پیغمبر حالیش نمیشه ‫- چجوری میشه ازش فرار کرد؟ 43 00:04:36,750 --> 00:04:39,258 ‫چطور میشه از پستی آدم‌ها فرار کرد؟ 44 00:04:39,283 --> 00:04:41,628 ‫درسته فئودور میخایلوویچ، درسته. 45 00:04:41,653 --> 00:04:44,653 ‫فئودور میخایلوویچ یکم بهم بگین ‫رمان جدیدتون در مورد چیه؟ ها؟ 46 00:04:44,678 --> 00:04:46,801 ‫- یکم بگین که واسه نوه‌هام تعریف کنم... 47 00:04:47,129 --> 00:04:49,590 ‫نه نمیشه ... 48 00:04:51,113 --> 00:04:52,304 ‫یعنی که ... 49 00:04:52,329 --> 00:04:55,861 ‫کار خیلی خوب پیش ‫نمی‌ره. اصلاً خوب نیست. 50 00:04:56,198 --> 00:04:59,539 ‫کمک... کمک... 51 00:05:06,572 --> 00:05:10,103 ‫پلیس ... کمک! 52 00:05:10,128 --> 00:05:12,423 ‫کمک! 53 00:05:19,972 --> 00:05:21,097 ‫پولینا! 54 00:05:21,466 --> 00:05:24,998 ‫پولینا... ‫آپولیناریا... 55 00:05:50,948 --> 00:05:53,320 ‫ببخشید 56 00:05:53,602 --> 00:05:57,134 ‫اشتباه گرفتم ‫عذر میخوام. 57 00:07:05,429 --> 00:07:07,848 ‫همه‌چیز تا چند روز دیگه عوض میشه. 58 00:07:08,798 --> 00:07:10,794 ‫من... 59 00:07:11,393 --> 00:07:14,924 ‫همون اول بدون هیچ ‫جنگی قلبم رو تسلیمش کردم. 60 00:07:16,501 --> 00:07:18,804 ‫بدون هیچ امیدی که دوستم داشته باشه. 61 00:07:19,763 --> 00:07:21,520 ‫و من می‌دونم که 62 00:07:21,553 --> 00:07:25,085 ‫یه روز عاشق کس دیگه‌ای می‌شی. 63 00:07:26,014 --> 00:07:29,937 ‫ولی هیچوقت... گوش کن پولینا هیچوقت... 64 00:07:30,313 --> 00:07:33,201 ‫مهم نیست چقدر زندگی کنی... 65 00:07:33,226 --> 00:07:36,758 ‫هیچوقت کسی رو پیدا نمی‌کنی، قلبی رو پیدا ‫نمی‌کنی که اندازه‌ی من دوستت داشته باشه. 66 00:07:44,513 --> 00:07:47,572 ‫تو هم هیچوقت خوشبخت نمی‌شی فدیا 67 00:07:47,638 --> 00:07:50,294 ‫آره؟ برای چی؟ 68 00:07:50,725 --> 00:07:55,159 ‫خودت نمی‌دونی؟ به این خاطر که تو 69 00:07:55,227 --> 00:07:58,759 ‫هم از رنج خودت و هم از رنج دیگران 70 00:07:58,798 --> 00:08:02,330 ‫مثل خوردن شکلات لذت می‌بری. 71 00:08:02,860 --> 00:08:05,454 ‫من تنهام 72 00:08:05,479 --> 00:08:07,844 ‫مثل سنگی که پرت شده یه گوشه. 73 00:08:09,071 --> 00:08:11,590 ‫انگار سرنوشتم اینه که 74 00:08:11,819 --> 00:08:15,351 ‫همه‌ی کسایی که دوست دارم رو عذاب بدم 75 00:08:15,592 --> 00:08:17,087 ‫و رنج بکشم. 76 00:08:32,537 --> 00:08:34,394 ‫- سلام ‫- سلام. 77 00:08:36,371 --> 00:08:38,113 ‫میخوام جناب داستایوسکی رو ببینم. 78 00:08:39,990 --> 00:08:41,771 ‫بفرمائید داخل. 79 00:08:49,537 --> 00:08:51,498 ‫بفرمائید، برین تو. 80 00:09:07,254 --> 00:09:08,660 ‫من اسنیتکینا هستم. 81 00:09:09,234 --> 00:09:11,384 ‫آنا گریگوریونا 82 00:09:13,337 --> 00:09:14,977 ‫از ریخین اومدم. 83 00:09:18,777 --> 00:09:21,303 ‫اومدم که آقای داستایوسکی رو ببینم. 84 00:09:22,566 --> 00:09:24,827 ‫داستایوسکی منم. 85 00:09:24,890 --> 00:09:26,001 ‫بفرمائید. 86 00:10:11,876 --> 00:10:13,384 ‫بفرمائین. 87 00:10:24,585 --> 00:10:25,617 ‫بله... 88 00:10:27,661 --> 00:10:31,890 ‫چند وقته که تندنویسی می‌کنین؟ 89 00:10:31,915 --> 00:10:33,232 ‫شش ماه. 90 00:10:41,974 --> 00:10:45,506 ‫و استاد‌تون چندتا شاگرد داره؟ 91 00:10:46,919 --> 00:10:49,907 ‫اوایل زیاد بودن، ولی حالا ‫بیست نفر بیشتر باقی نمونده. 92 00:10:51,681 --> 00:10:54,304 ‫توی کارهای جدید همیشه همین‌طوریه. 93 00:10:55,760 --> 00:10:59,292 ‫کیه که بخواد کار کنه؟ 94 00:10:59,426 --> 00:11:03,020 ‫بله، در ضمن امیدوارم که استادتون اولخین 95 00:11:03,455 --> 00:11:06,432 ‫در مورد شرایط من واسه‌تون توضیح داده باشه. 96 00:11:08,225 --> 00:11:11,179 ‫50 روبل بابت کاری که انجام می‌دین. 97 00:11:12,491 --> 00:11:15,980 ‫شرایط من اینجوریه ‫که خانم کاترینا گریگوریونا 98 00:11:16,005 --> 00:11:17,356 ‫- آنا ‫- چی؟ 99 00:11:17,381 --> 00:11:19,026 ‫آنا گری‌گوریونا 100 00:11:20,906 --> 00:11:21,937 ‫ببخشید. 101 00:11:22,773 --> 00:11:23,900 ‫من بیمارم 102 00:11:23,925 --> 00:11:26,179 ‫برای همین هم حافظه‌ام افتضاحه. 103 00:11:26,204 --> 00:11:27,859 ‫فدوسیا، چای بیار. 104 00:11:29,818 --> 00:11:32,453 ‫چندخطی برای امتحان ‫بهتون دیکته می‌کنم. 105 00:11:34,130 --> 00:11:37,052 ‫خب این حداقل... 106 00:11:38,180 --> 00:11:41,679 ‫روز گذشته روزنامه‌ها گزارش دادند که 107 00:11:41,704 --> 00:11:44,774 ‫در ولادیمیر، کسی از ‫اعمال شاقه فرار کرده است. 108 00:11:44,799 --> 00:11:46,343 ‫لطفاً انقدر تند نخونین. 109 00:11:47,455 --> 00:11:49,703 ‫شخص فراری از اعمال شاقه 110 00:11:49,728 --> 00:11:52,491 ‫مجدد دستگیر و به شلاق محکوم شد. 111 00:11:53,676 --> 00:11:56,583 ‫لطفاً این رو با لحن ساده و عوامانه بنویسید. 112 00:12:03,516 --> 00:12:06,573 ‫چقدر سرعت‌تون پایینه. خیلی پایینه. 113 00:12:06,748 --> 00:12:08,358 ‫غیرقابل پذیرشه. 114 00:12:11,428 --> 00:12:13,706 ‫اینجوری که خیلی مزخرفه. 115 00:12:15,427 --> 00:12:18,052 ‫اینجوری که توی این چهار هفته 116 00:12:18,085 --> 00:12:20,829 ‫ده صفحه هم نمی‌تونم بنویسم. 117 00:12:22,724 --> 00:12:26,256 ‫من هیچوقت مجبور نشده ‫بودم که با یه تندنویس کار کنم. 118 00:12:26,312 --> 00:12:29,527 ‫نمی‌دونم... نمی‌دونم. 119 00:12:30,559 --> 00:12:35,716 ‫آقای داستایوسکی اگه کارتون با من ‫پیش نمی‌ره من هیچ ادعای بیجایی ندارم. 120 00:12:38,787 --> 00:12:41,179 ‫مثل اینکه بهتون برخورد. 121 00:12:41,692 --> 00:12:43,588 ‫من خیلی خوشحال ‫شدم وقتی که اولخین 122 00:12:43,613 --> 00:12:46,636 ‫یه تندنویس خانم رو پیشنهاد داد. نه یه آقا. 123 00:12:46,920 --> 00:12:49,035 ‫- می‌دونین چرا؟ ‫- چرا؟ 124 00:12:49,413 --> 00:12:52,545 ‫چون احتمالاً مردها همیشه مست کنن. 125 00:12:53,364 --> 00:12:56,060 ‫شما چی؟ امیدوارم شما اهل مشروب نباشین. 126 00:12:56,742 --> 00:12:57,589 ‫ها؟ 127 00:13:02,157 --> 00:13:04,187 ‫خیال‌تون راحت آقای داستایوسکی. 128 00:13:04,712 --> 00:13:07,211 ‫مطمئن باشین که من مشروب‌خور نیستم. 129 00:13:24,713 --> 00:13:28,977 ‫آنا صبر کن کجا داری میری؟ ‫آنا گریگوریونا 130 00:13:29,350 --> 00:13:30,725 ‫من نه کلفتشم 131 00:13:30,750 --> 00:13:32,734 ‫نه چاپگر شخصی‌اش که اینجوری بهم توهین کنه. 132 00:13:32,759 --> 00:13:34,740 ‫خب اون فئودور میخایلوویچه ‫خود خود داستایوسکی 133 00:13:34,765 --> 00:13:36,833 ‫واسم اصلاً مهم نیست که چقدر معروفه. 134 00:13:38,415 --> 00:13:40,481 ‫- من یه زنم ‫- خیلی‌خب. 135 00:13:40,506 --> 00:13:42,852 ‫- باید این رو در نظر بگیری ‫- ببخشید اعلی‌حضرت. 136 00:13:42,877 --> 00:13:45,457 ‫آخه به من چه ربطی داره آنا گریگوریونا؟ 137 00:13:45,482 --> 00:13:47,267 ‫سر هرچیزی تو جوش میاری. 138 00:13:48,884 --> 00:13:50,503 ‫اصلاً گفت که برنامه‌اش چیه؟ 139 00:13:50,528 --> 00:13:52,719 ‫- چه پروژه‌ای داره؟ ‫- آره، آره. 140 00:13:52,744 --> 00:13:53,895 ‫نخند بهم. 141 00:13:56,370 --> 00:13:58,938 ‫من به چشم یه خدا نگاهش می‌کردم. 142 00:13:59,678 --> 00:14:01,543 ‫کاملاً جذبش شده بودم. 143 00:14:01,767 --> 00:14:03,720 ‫قبل از اینکه اون حرف‌ها رو بزنه 144 00:14:04,682 --> 00:14:07,047 ‫رویام این بود که دستیارش بشم، ولی اون ... 145 00:14:09,138 --> 00:14:12,711 ‫اوه میشا، باید خودت می‌دیدی... ‫عصبانی، شاکی، بی‌نزاکت. 146 00:14:14,868 --> 00:14:16,073 ‫دیگه تموم شد. 147 00:14:16,098 --> 00:14:18,298 ‫نه، کجا میری آنا گریگوریونا؟ 148 00:15:35,246 --> 00:15:36,486 ‫من شما رو می‌شناسم. 149 00:15:37,477 --> 00:15:40,308 ‫می‌دونم که خیلی هم ‫مشتاقانه منتظرتون هستند. 150 00:15:47,869 --> 00:15:49,469 ‫چقدر خوب. 151 00:15:52,009 --> 00:15:54,335 ‫خیلی خوبه که برگشتین. 152 00:15:54,884 --> 00:15:58,077 ‫بله، بله. دیروز خیلی رنجوندم‌تون. 153 00:15:59,505 --> 00:16:02,373 ‫ولی فقط برای لحظه‌هاییه که زبونم تلخ میشه. 154 00:16:03,154 --> 00:16:05,227 ‫فقط واسه دم‌دمی مزاج بودنمه. 155 00:16:06,166 --> 00:16:08,801 ‫و اعصابم که همیشه ‫ضعیف و سرخورده‌ست. 156 00:16:09,153 --> 00:16:10,583 ‫اجازه بدین... 157 00:16:25,530 --> 00:16:27,070 ‫شما سیگار می‌کشید؟ 158 00:16:27,151 --> 00:16:28,182 ‫من؟ 159 00:16:31,162 --> 00:16:34,183 ‫من نه تنها سیگار نمی‌کشم بلکه خوشمم ‫نمیاد وقتی سیگار کشیدن خانوم‌ها رو می‌بینم. 160 00:16:34,208 --> 00:16:35,869 ‫بله، بله، بله... 161 00:16:37,614 --> 00:16:40,083 ‫سیگار برای خانم‌ها بده. 162 00:16:41,179 --> 00:16:44,379 ‫من همیشه این رو گفتم. 163 00:16:44,890 --> 00:16:47,827 ‫خانم‌ها با سیگار. اه.. ‫چی از این بدتر؟ 164 00:16:50,037 --> 00:16:52,169 ‫کی بعد از سیگار می‌بوستش؟ 165 00:16:54,118 --> 00:16:58,318 ‫خب پس شما آماده‌این کاترینا گریگوریونا... 166 00:16:59,796 --> 00:17:03,165 ‫- آنا، فئودور میخایلوویچ. اسم من آناست ‫- چی؟ 167 00:17:04,178 --> 00:17:06,825 ‫آها. خیلی ببخشید ‫آنا گریگوریونا 168 00:17:06,935 --> 00:17:09,027 ‫آنا گریگوریونا. 169 00:17:09,591 --> 00:17:12,233 ‫نفرت‌انگیزترین نوع فراموشی. 170 00:17:15,456 --> 00:17:19,215 ‫پس شما الان آماده‌این 171 00:17:19,240 --> 00:17:21,066 ‫آنا گریگوریونا 172 00:17:23,637 --> 00:17:25,344 ‫- عه فدوسیا ... 173 00:17:26,146 --> 00:17:28,186 ‫خیلی ممنون. 174 00:17:30,183 --> 00:17:33,741 ‫این بهترین چیز جهانه ‫چای. 175 00:17:35,118 --> 00:17:36,150 ‫بفرمائین. 176 00:17:38,515 --> 00:17:42,047 ‫می‌تونم بپرسم که چند ‫سال‌تونه آنا گریگوریونا؟ 177 00:17:43,459 --> 00:17:47,159 ‫من... بیست‌ سالمه 178 00:17:47,910 --> 00:17:49,418 ‫چقدر جوون! 179 00:17:52,123 --> 00:17:54,759 ‫شما احتمالاً هیجکدوم از کتاب‌های ‫من رو نخونده باشین. خوندین؟ 180 00:17:54,784 --> 00:17:56,432 ‫بله اولین بار که اومدم پیش‌تون 181 00:17:56,744 --> 00:17:58,619 ‫اینطور به نظرم اومد که 182 00:17:58,644 --> 00:18:00,150 ‫دقیقاً مثل جنایت و مکافات شده 183 00:18:00,175 --> 00:18:01,721 ‫وقتی راسکولنیکف رفت پیش پیرزن. یادتونه؟ 184 00:18:01,771 --> 00:18:03,794 ‫آره، یادمه، یادمه. 185 00:18:05,424 --> 00:18:07,268 ‫فئودور میخایلوویچ... 186 00:18:07,863 --> 00:18:08,738 ‫بله؟ 187 00:18:09,901 --> 00:18:11,759 ‫می‌تونم یه سوال ازتون بپرسم؟ 188 00:18:11,784 --> 00:18:13,743 ‫حتماً دختر عزیزم 189 00:18:13,878 --> 00:18:17,445 ‫کی ادامه‌ی جنایت و مکافات رو منتشر می‌کنید؟ 190 00:18:13,872 --> 00:18:17,413 ‫{\an8}(تا آن زمان این رمان به صورت ماهانه در ‫نشریه‌ی "روسکی وستنیک" منتشر می‌شد) 191 00:18:17,883 --> 00:18:19,073 ‫جنایت رو ...؟ 192 00:18:19,232 --> 00:18:20,569 ‫نمی‌دونم چی بگم. 193 00:18:22,444 --> 00:18:23,555 ‫وقتی که سویدریگایلف 194 00:18:23,759 --> 00:18:25,457 ‫میاد پیش راسکولنیکف 195 00:18:25,482 --> 00:18:26,792 ‫آره، خب؟ 196 00:18:26,817 --> 00:18:28,812 ‫سویدریگایلف آدم بدیه درسته؟ 197 00:18:29,149 --> 00:18:30,856 ‫من نگران راسکولنیکف شدم. 198 00:18:32,249 --> 00:18:34,114 ‫واسه یه قاتل دل می‌سوزونی؟ 199 00:18:35,968 --> 00:18:37,752 ‫بله، متاسفم. 200 00:18:38,178 --> 00:18:40,538 ‫با وجود اینکه قاتله 201 00:18:40,821 --> 00:18:42,168 ‫ولی داره رنج می‌کشه. 202 00:18:42,193 --> 00:18:43,621 ‫همین هم درسته. 203 00:18:43,816 --> 00:18:45,417 ‫کاملاً حق داری اینجا. درسته. 204 00:18:46,578 --> 00:18:49,244 ‫فقط عذاب و شکنجه نصیبش شد. 205 00:18:49,723 --> 00:18:53,393 ‫تراژدی راسکولنیکف ‫توی همین رنجیه که داره. 206 00:18:55,167 --> 00:18:56,789 ‫این که از بهترین و درست‌ترین چیز 207 00:18:56,814 --> 00:18:59,802 ‫آگاه باشی ولی رسیدن ‫بهش برات غیرممکن باشه 208 00:19:01,482 --> 00:19:03,787 ‫به هرحال یه اثر روسه. 209 00:19:03,880 --> 00:19:06,593 ‫یه تراژدی واقعی روسی! 210 00:19:08,272 --> 00:19:12,300 ‫پس جوون‌ها هم گاهی در ‫مورد من حرف می‌زنند؟ 211 00:19:12,325 --> 00:19:14,143 ‫چی دارین می‌گید فئودور میخایلوویچ؟ 212 00:19:14,815 --> 00:19:16,955 ‫من و دوست‌هام هرروز در ‫مورد شما صحبت می‌کنیم. 213 00:19:16,980 --> 00:19:17,840 ‫جدی؟ 214 00:19:17,865 --> 00:19:20,394 ‫شخصیت راسکولنیکف ‫ما رو از خود بی‌خود کرده. 215 00:19:20,419 --> 00:19:21,896 ‫همیشه منتظر باقی داستانش هستیم 216 00:19:21,921 --> 00:19:24,125 ‫خیلی باید صبر کنیم ‫بسته به شرایط ... 217 00:19:26,646 --> 00:19:28,482 ‫استیلوفسکی... 218 00:19:28,932 --> 00:19:30,646 ‫تا اول نوامبر. 219 00:19:32,257 --> 00:19:34,880 ‫بخشی از وجود آدم، همیشه یاغیه. 220 00:19:36,304 --> 00:19:40,457 ‫- تا به حال به خارج از کشور رفتین؟ ‫- نه. 221 00:19:40,482 --> 00:19:43,027 ‫خب پس برات باید جالب باشه چون 222 00:19:43,052 --> 00:19:47,450 ‫داستانی که من و تو قراره باهم ‫بنویسیم آنا گریگوریونای عزیزم 223 00:19:47,998 --> 00:19:51,195 ‫توی خارج اتفاق می‌افته. ‫توی یه هتل تفریحی. 224 00:19:51,792 --> 00:19:56,024 ‫این قصه، در مورد یه مرده. 225 00:19:56,775 --> 00:20:00,197 ‫قهرمان ما الکسی ایوانوویچ، یه جور طبیعت 226 00:20:00,222 --> 00:20:02,298 ‫سرکش و متفاوت داره. 227 00:20:02,323 --> 00:20:06,454 ‫ولی توی هیچ چیزی کامل نیست ‫و به هیچ چیزی هم باور نداره. 228 00:20:06,955 --> 00:20:08,338 ‫نکته‌ی اصلی اینجاست که 229 00:20:08,363 --> 00:20:10,625 ‫تمام تاب و توانش 230 00:20:11,183 --> 00:20:13,246 ‫و تمام انرژیش رو خرج ‫بازی "رولت" می‌کنه. 231 00:20:13,809 --> 00:20:15,238 ‫یه قماربازه. 232 00:20:17,458 --> 00:20:18,804 ‫اومدم ببینمت بابا 233 00:20:20,000 --> 00:20:21,890 ‫این یارو گرویی خیلی رذله 234 00:20:22,220 --> 00:20:25,085 ‫واسه اون گلدون، شندرغاز بیشتر نداد بهم. 235 00:20:28,781 --> 00:20:31,151 ‫یکم از پول رو واسه خودم برمی‌دارم ‫چون وضعم خیلی داغونه. 236 00:20:31,183 --> 00:20:33,096 ‫خیلی‌خب، کافیه دیگه. لازم نیست ‫انقدر صریح و بی‌پرده حرف بزنی. 237 00:20:34,988 --> 00:20:37,173 ‫اوه! ببخشید، ببخشید. 238 00:20:37,198 --> 00:20:39,168 ‫پاول ایسایف، پسرخونده‌ام. 239 00:20:39,771 --> 00:20:41,670 ‫آنا گریگوریونا اسنیتکینا. 240 00:20:42,467 --> 00:20:45,085 ‫ولی خیلی جوونه که! 241 00:20:46,687 --> 00:20:48,492 ‫خودت می‌بینی که! 242 00:20:50,425 --> 00:20:51,457 ‫شرم‌آوره. 243 00:20:52,884 --> 00:20:56,881 ‫من دارم با بدبختی زندگی می‌کنم. ‫مدام با قرض و بدهی سر و کله می‌زنم. 244 00:20:56,906 --> 00:21:00,969 ‫ولی مردم اعتقاد دارن که ‫نویسنده‌های روسی همه ثروتمندند. 245 00:21:02,747 --> 00:21:05,309 ‫اگه همین چند سال رو باز ‫می‌رفتم اعمال شاقه انجام می‌دادم 246 00:21:05,334 --> 00:21:07,993 ‫می‌تونستم بدهی‌هام رو بدم و آزاد باشم. 247 00:21:09,374 --> 00:21:12,201 ‫اونم وقتی که اسمم میلیونی می‌ارزه. 248 00:21:13,535 --> 00:21:15,505 ‫ببخشید اگه فخرفروشی کردم. 249 00:21:16,441 --> 00:21:18,283 ‫خدای من، چه چیزهایی ‫از سر گذروندین. 250 00:21:18,308 --> 00:21:21,870 ‫همیشه پرتگاهی برای شادی انسان وجود داره. ‫همیشه هست. 251 00:21:23,275 --> 00:21:24,704 ‫و هر مرد روسی 252 00:21:25,246 --> 00:21:27,605 ‫همیشه از دو تا چیز شکایت داره. 253 00:21:28,224 --> 00:21:31,965 ‫بی‌پولی و عشق بی‌سرانجام. 254 00:21:33,355 --> 00:21:36,158 ‫این رمان نفرین شده. 255 00:21:36,651 --> 00:21:39,621 ‫قبل از اینکه حتی شروعش ‫کنم ازش خسته شدم. 256 00:21:41,121 --> 00:21:45,153 ‫می‌تونم بگم که کاملاً از دست رفته‌ام. 257 00:21:50,349 --> 00:21:54,340 ‫این هم از اعتراف امروز من ‫برای شما. 258 00:21:55,244 --> 00:21:57,980 ‫تو هم نمی‌خواستی پیش من بیای ها؟ 259 00:21:58,386 --> 00:22:00,073 ‫یالا اعتراف کن. 260 00:22:01,846 --> 00:22:03,605 ‫از دست خودم عصبانی‌ام. 261 00:22:03,630 --> 00:22:06,458 ‫از دست کمبود‌ها و ضعف‌هایی که دارم 262 00:22:06,483 --> 00:22:08,959 ‫انقدر که می‌خواستم به نقد برای خودم بنویسم. 263 00:22:13,448 --> 00:22:16,254 ‫الان من رو ترک نکنید آنا گریگوریونا 264 00:22:16,893 --> 00:22:21,063 ‫چون بدون شما دیگه کاملاً نابود میشم. 265 00:22:39,959 --> 00:22:41,467 ‫بله... 266 00:22:58,412 --> 00:23:00,115 ‫آنا گریگوریونا 267 00:23:01,521 --> 00:23:03,197 ‫آنیا... 268 00:23:04,937 --> 00:23:08,232 ‫من و تو قرار نیست به موقع جایی برسیم. 269 00:23:08,925 --> 00:23:10,427 ‫حالا این رو گوش کن 270 00:23:10,452 --> 00:23:11,824 ‫گوش کن. 271 00:23:12,501 --> 00:23:13,825 ‫یک فرد روس نه تنها 272 00:23:13,850 --> 00:23:16,325 ‫قادر به جمع کردن سرمایه نیست 273 00:23:16,350 --> 00:23:19,279 ‫بلکه حتی آن را به شکلی بیهوده و زننده 274 00:23:19,569 --> 00:23:21,585 ‫هدر می‌دهد و از بین می‌برد. 275 00:23:22,074 --> 00:23:24,078 ‫با این حال، ما روس‌ها ‫نیز به پول احتیاج داریم. 276 00:23:24,332 --> 00:23:25,736 ‫اما هنوز مشخص نیست که کدام بدتر است 277 00:23:25,761 --> 00:23:27,321 ‫این رفتار رسوایی‌آور روس‌ها 278 00:23:27,346 --> 00:23:29,299 ‫یا پس‌انداز کردن آلمانی‌ها ‫از طریق کار درست. 279 00:23:29,324 --> 00:23:31,603 ‫این چیه دیگه؟ چه طرز ‫تفکر اسلاوی و وحشیانه‌ای. 280 00:23:33,280 --> 00:23:34,664 ‫چه تفکر وحشتناکی! 281 00:23:34,689 --> 00:23:35,721 ‫این رو ژنرال میگه. 282 00:23:35,746 --> 00:23:38,802 ‫یک تفکر تماماً روسی! ‫این رو مرد فرانسوی میگه. 283 00:23:38,827 --> 00:23:42,575 ‫- این چیه از کجا آوردیش؟ ‫- مال داستایوسکیه. 284 00:23:43,970 --> 00:23:45,359 ‫من که نمی‌گیرم. 285 00:23:45,540 --> 00:23:47,385 ‫چرا تو انقدر جذبش شدی؟ 286 00:23:47,410 --> 00:23:49,941 ‫چرا انقدر یهویی نظرت رو تغییر دادی؟ 287 00:23:50,902 --> 00:23:52,652 ‫نمی‌دونم. 288 00:23:52,677 --> 00:23:54,502 ‫واقعاً نمی‌خواستم قبول کنم. 289 00:23:54,941 --> 00:23:56,609 ‫ولی وقتی دیدمش، نتونستم. 290 00:24:00,090 --> 00:24:02,713 ‫آره نمی‌دونم. 291 00:24:03,058 --> 00:24:05,360 ‫یه جورهایی عجیبه. 292 00:24:08,862 --> 00:24:11,012 ‫ولی خب حالا داستایوسکی به کنار. 293 00:24:11,554 --> 00:24:14,371 ‫- تکلیف ما چی میشه؟ ‫- یه کم صبر کن میشا. 294 00:24:14,504 --> 00:24:16,336 ‫ما رمان رو تا اول نوامبر تموم می‌کنیم. 295 00:24:16,760 --> 00:24:19,616 ‫- بعدش ... ‫- نمی‌دونم، من... 296 00:24:20,408 --> 00:24:21,916 ‫من قراره ... 297 00:24:21,941 --> 00:24:23,368 ‫من از این رمان متنفر می‌شم. 298 00:24:23,393 --> 00:24:25,408 ‫یه نگاه به خودت بنداز. 299 00:24:25,433 --> 00:24:26,967 ‫حتی انگشت‌هات زبر و لاغر شدن. 300 00:24:27,026 --> 00:24:28,628 ‫رنگ به صورتت نمونده. 301 00:24:30,457 --> 00:24:33,617 ‫من که فکر می‌کنم این ‫داستایوسکی آدم خیلی بدی باشه. 302 00:24:34,023 --> 00:24:36,117 ‫تو خودت گفتی عصبیه. 303 00:24:37,942 --> 00:24:41,794 ‫- نه آدم بدی نیست ‫- پس چیه؟ 304 00:24:44,810 --> 00:24:46,278 ‫نمی‌دونم. 305 00:24:48,246 --> 00:24:49,661 ‫تنها! 306 00:24:53,247 --> 00:24:54,909 ‫غمگین. 307 00:24:56,699 --> 00:24:57,731 ‫پیر... 308 00:24:58,506 --> 00:25:01,152 ‫آره الان چهل رو رد کرده ‫45 سالشه. 309 00:25:01,381 --> 00:25:03,887 ‫پس حتماً میرم یه سری بهش می‌زنم. 310 00:25:07,925 --> 00:25:10,404 ‫سریع‌تر بنویسش عزیزدلم. 311 00:25:11,293 --> 00:25:14,825 ‫من دیگه از صبر کردن خسته شدم. 312 00:25:18,295 --> 00:25:21,216 ‫خب حالا اصلاً در مورد چی داره می‌نویسه؟ 313 00:25:21,250 --> 00:25:24,035 ‫درست نمی‌دونم ... ‫نمی‌دونم چجوری بهت توضیح بدم. 314 00:25:24,295 --> 00:25:28,286 ‫رمان در مورد یه مردیه. ‫یه مرد خیلی غمگین. 315 00:25:28,311 --> 00:25:32,061 ‫یه مرد سردرگم. و کل داستان ‫توی یه استراحتگاه اتفاق می‌افته. 316 00:25:32,086 --> 00:25:37,205 ‫یه هتلی خارج از کشور با رولت. ‫می‌دونی دیگه؟ شرط‌بندی برای پول و طلا. 317 00:25:37,303 --> 00:25:41,922 ‫و یه خانواده‌ی روسی اونجاست با ‫معلم سرخونه‌شون الکسی ایوانوویچ 318 00:25:42,203 --> 00:25:45,909 ‫عاشق هم هست. بدجوری ‫عاشق دخترخونده‎ی ژنراله. 319 00:25:45,934 --> 00:25:47,833 ‫دختره هم مدام عذابش می‌ده. 320 00:25:47,858 --> 00:25:49,885 ‫انگار که قلب نداره. 321 00:26:20,273 --> 00:26:22,082 ‫چه عجب! 322 00:26:23,446 --> 00:26:26,095 ‫عصر بخیر ‫پاک‌نویسش کردی؟ 323 00:26:28,834 --> 00:26:32,366 ‫خب، خب، خب ‫بله، بله... 324 00:26:33,519 --> 00:26:36,413 ‫اَه، چرنده. 325 00:26:36,474 --> 00:26:39,120 ‫چرندیات عجولانه و بدردنخور. 326 00:26:39,735 --> 00:26:44,310 ‫امشب متوجه بزرگترین اشتباهم شدم. 327 00:26:44,960 --> 00:26:47,004 ‫تغییرات زیادی باید داده بشه 328 00:26:47,029 --> 00:26:48,686 ‫تا در مورد خودم بنویسم. 329 00:26:48,834 --> 00:26:50,550 ‫باید دوباره شروع کنم. 330 00:26:50,575 --> 00:26:54,299 ‫من! من، من، من ‫فقط من 331 00:26:54,324 --> 00:26:56,104 ‫این رو درست کن. 332 00:26:58,831 --> 00:27:01,841 ‫خب حالا ادامه ... 333 00:27:01,871 --> 00:27:05,403 ‫بله ازش متنفرم 334 00:27:05,438 --> 00:27:08,969 ‫برای من، اون دختر... 335 00:27:09,009 --> 00:27:12,541 ‫ازش متنفرم. 336 00:27:12,581 --> 00:27:15,388 ‫لحظاتی بودن که 337 00:27:15,413 --> 00:27:19,159 ‫حاضر بودم نصف عمرم رو بدم 338 00:27:19,184 --> 00:27:21,849 ‫که بتونم خفه‌اش کنم. 339 00:27:22,562 --> 00:27:26,094 ‫قسم می‌خورم اگه می‌شد که آروم 340 00:27:26,119 --> 00:27:29,094 ‫یه چاقوی تیز رو توی گردنش فرو کنم 341 00:27:29,119 --> 00:27:33,205 ‫من حتماً با لذت این کار رو می‌کردم. 342 00:27:35,830 --> 00:27:37,394 ‫عه... 343 00:27:38,610 --> 00:27:41,068 ‫ولی باز هم 344 00:27:41,669 --> 00:27:44,403 ‫به تمام مقدسات جهان ‫سوگند می‌خورم که 345 00:27:45,039 --> 00:27:47,859 ‫- به تمام مقدسات ... ‫- فئودور میخایلوویچ؟ 346 00:27:48,416 --> 00:27:50,551 ‫چیه؟ 347 00:27:52,523 --> 00:27:56,069 ‫چرا جمله‌ام رو قطع کردی؟ 348 00:28:01,526 --> 00:28:03,455 ‫خیلی ببخشید فئودور میخایلوویچ 349 00:28:04,231 --> 00:28:05,699 ‫اسم دختره چیه؟ 350 00:28:05,724 --> 00:28:07,566 ‫شما همه‌اش از اون می‌گید. 351 00:28:10,827 --> 00:28:13,515 ‫چطور؟ مگه بهت نگفتم؟ 352 00:28:13,803 --> 00:28:15,925 ‫چه عجیب. 353 00:28:16,259 --> 00:28:17,812 ‫پولینا! 354 00:28:18,515 --> 00:28:20,001 ‫اسمش پولیناست. 355 00:28:20,026 --> 00:28:21,685 ‫چی دیگه می‌تونه باشه؟ 356 00:28:24,601 --> 00:28:25,763 ‫پولینا... 357 00:28:26,046 --> 00:28:28,859 ‫من فقط یک چیز رو می‌دونم پولینا. ‫من باید برنده شم. 358 00:28:28,884 --> 00:28:31,774 ‫تو خیال می‌کنی که رولت تنها ‫راه نجات و رهایی‌ته؟ 359 00:28:31,799 --> 00:28:32,819 ‫بله. 360 00:28:32,957 --> 00:28:34,213 ‫برای چی به پول نیاز داری؟ 361 00:28:34,238 --> 00:28:36,254 ‫برای چی؟ پول همه‌چیزه. 362 00:28:36,279 --> 00:28:39,111 ‫با پول، حتی برای تو هم آدم متفاوتی می‌شم. ‫نه یه برده. 363 00:28:39,160 --> 00:28:42,201 ‫داری می‌گی این بردگی ‫واست لذت‌بخش نیست؟ 364 00:28:42,255 --> 00:28:45,590 ‫بله، تو به من لذت می‌دی ‫من رو از خود بیخود می‌کنی. 365 00:28:45,615 --> 00:28:48,631 ‫کافیه فقط صدای خش‌خش ‫لباست رو به یاد بیارم و تصور کنم 366 00:28:48,656 --> 00:28:51,617 ‫و دیگه حاضرم حتی دست خودم رو گاز بگیرم. ‫از این موقعیت نهایت استفاده رو ببرین. 367 00:28:51,642 --> 00:28:54,052 ‫این بردگیه، خب استفاده کنین. 368 00:28:54,077 --> 00:28:55,381 ‫می‌خندین؟ 369 00:28:55,406 --> 00:28:58,650 ‫به هیچ‌وجه نمی‌خندم. بهتون ‫دستور می‌دم ساکت باشین. 370 00:28:58,896 --> 00:29:02,940 ‫بهتون دستور می‌دم که ساکت باشین. 371 00:29:03,334 --> 00:29:04,623 ‫خب؟ 372 00:29:05,277 --> 00:29:07,598 ‫نظرت در مورد پولینا چیه؟ ها؟ 373 00:29:08,274 --> 00:29:10,313 ‫به نظرم بدجنسه. 374 00:29:10,338 --> 00:29:12,813 ‫اون غمگینه چون که ... 375 00:29:13,055 --> 00:29:16,587 ‫کسی که همه‌چیز رو از دیگران بخواد 376 00:29:16,612 --> 00:29:21,238 ‫و خودش در واقع از زیر ‫بار مسئولیت‌هاش شونه خالی کنه 377 00:29:22,282 --> 00:29:26,185 ‫هیچوقت هم ‫راضی و خوشحال نیست. 378 00:29:27,419 --> 00:29:32,649 ‫خدایا اون چجوری... ‫من رو عذابم میده. 379 00:29:33,196 --> 00:29:35,509 ‫این رو هم باید بنویسم؟ 380 00:29:35,549 --> 00:29:39,100 ‫چی؟ نه، نه. ببخشید آنا گریگوریونا. 381 00:29:39,125 --> 00:29:41,304 ‫باید از زبون راوی 382 00:29:41,329 --> 00:29:43,874 ‫الکسی ایوانوویچ بنویسی. 383 00:29:45,595 --> 00:29:49,932 ‫او ایستاد، به سختی می‌توانست ‫جلوی نفس نفس زدنش از عصبانیت را بگیرد. 384 00:29:51,026 --> 00:29:56,608 ‫تنها ایستاده بود و نمی‌دانستم ‫که حالش خوب است یا نه 385 00:29:56,633 --> 00:30:00,165 ‫همیشه دوست داشتم ‫نگاهش کنم وقتی که ... 386 00:30:01,328 --> 00:30:04,322 ‫پس من هم ایستادم. 387 00:30:05,602 --> 00:30:09,780 ‫وقتی که اینطور می‌ایستاد ‫- تو ترسویی؟ 388 00:30:09,805 --> 00:30:12,526 ‫نمی‌دونم، خیلی ‫وقته بهش فکر نکردم. 389 00:30:13,310 --> 00:30:16,703 ‫اگه بهت می‌گفتم این آدم ‫رو بکشی گوش می‌دادی؟ 390 00:30:16,728 --> 00:30:19,267 ‫- فرانسویه رو؟ ‫- سوال نکن، جواب بده. 391 00:30:19,292 --> 00:30:22,127 ‫معلومه. هرکسی که تو بگی رو می‌کشم. 392 00:30:22,652 --> 00:30:25,743 ‫نه نمی‌کشتی. فقط حرف می‌زنی. 393 00:30:25,921 --> 00:30:29,453 ‫ببین. برام رولت بازی کن. 394 00:30:29,478 --> 00:30:33,698 ‫هرچقدر که بتونی پول برای ‫من جور کنی، لازمم می‌شه. 395 00:30:33,723 --> 00:30:35,950 ‫درسته، درسته. 396 00:30:35,975 --> 00:30:38,438 ‫چرا پولینا انقدر فوری به پول نیاز داره؟ 397 00:30:38,463 --> 00:30:40,715 ‫- متوجه نشدی؟ ‫- نه. 398 00:30:40,740 --> 00:30:44,041 ‫خب بیا دیگه یه چایی بخوریم ‫یه لیوان چایی 399 00:30:44,080 --> 00:30:46,809 ‫و این فرانسویه هم هست 400 00:30:46,834 --> 00:30:51,740 ‫این مردک کوچولوی مبتذل 401 00:30:51,807 --> 00:30:54,755 ‫پولینا آرزو داره که پول ‫رو توی صورتش پرت کنه. 402 00:30:54,795 --> 00:30:56,968 ‫توی صورت این معشوق سابق. 403 00:30:57,341 --> 00:31:01,067 ‫حالا فهمیدی چجوری همه‌چیز بهم مربوطه؟ 404 00:31:01,092 --> 00:31:05,621 ‫برای همین هم الکسی ‫ایوانوویچ رو می‌فرسته رولت. 405 00:31:05,654 --> 00:31:08,310 ‫اون یه جورهایی رقت‌آوره. 406 00:31:08,480 --> 00:31:12,770 ‫- خب عاشقشه ‫- عاشق چیش شده؟ 407 00:31:13,196 --> 00:31:14,848 ‫غرورش چی؟ 408 00:31:15,026 --> 00:31:19,140 ‫کسی که عاشقه منطق سرش نمیشه. 409 00:31:20,620 --> 00:31:23,812 ‫و رولت هم خود جهنمه. 410 00:31:23,837 --> 00:31:26,435 ‫خودش یه جور اعمال شاقه‌ست. 411 00:31:26,579 --> 00:31:30,924 ‫یه گردابه. آدم رو می‌کشه تو ‫خودش و خونش رو می‌مکه. 412 00:31:31,771 --> 00:31:35,353 ‫- من از هرکسی بهتر می‌دونم ‫- شما چی بازی می‌کنین؟ 413 00:31:35,378 --> 00:31:39,323 ‫خب پارسال توی بادن شرقی* ‫(شهری در آلمان و نزدیکی مرز فرانسه و سوئیس) 414 00:31:40,951 --> 00:31:43,983 ‫من سیستم بازی مخصوص خودم رو ساختم. 415 00:31:51,471 --> 00:31:54,455 ‫و سریعاً ده هزار فرانک برنده شدم. 416 00:31:55,693 --> 00:32:00,858 ‫و بعد هم همه‌ رو از دست دادم. ‫نتونستم نگهش دارم. همه رو باختم. 417 00:32:00,883 --> 00:32:08,191 ‫ولی اون برای نجات دیگران و ‫فرار از مشکلاتش توی این سفره. 418 00:32:09,199 --> 00:32:13,544 ‫زمان خیلی سخت و دشواریه. 419 00:32:48,386 --> 00:32:51,134 ‫- قراره ببازه؟ ‫- این یه رازه. 420 00:32:51,326 --> 00:32:54,076 ‫حالا هرچی، اگه امروز... 421 00:32:54,101 --> 00:32:57,061 ‫بکشه کنار یه وقت دیگه حسابی ‫اوج می‌گیره. اون قمارباز حرفه‌ایه. 422 00:32:57,234 --> 00:32:58,583 ‫اون گم شده. 423 00:32:59,229 --> 00:33:02,880 ‫- شما چی؟ ‫- من؟ منم می‌رفتم گم می‌شدم. 424 00:33:02,905 --> 00:33:04,694 ‫البته اگه مجبور نبودم بنویسم. 425 00:33:04,817 --> 00:33:08,246 ‫کی می‌خواد به جای من این‌ها رو بنویسه؟ 426 00:33:08,295 --> 00:33:10,833 ‫چقدر بانمک گفتین. 427 00:33:11,906 --> 00:33:19,806 ‫من این مدت حالم خیلی خوب نبوده ‫به طرز عجیبی حتی... 428 00:33:19,831 --> 00:33:24,960 ‫خصوصاً غروب‌ها که کسی نیست. ‫انگار روح از این خونه بیرون کشیده میشه. 429 00:33:25,610 --> 00:33:30,280 ‫و بدترین چیز توی زندگی هر ‫آدم، وقتیه که جایی برای رفتن نداره. 430 00:33:31,527 --> 00:33:35,466 ‫شما غروب‌ها چیکار می‌کنین آنا گریگوریونا؟ 431 00:33:37,122 --> 00:33:40,153 ‫نمی‌دونم فئودور میخایلوویچ. 432 00:33:40,310 --> 00:33:42,614 ‫زندگی می‌کنم. 433 00:33:42,639 --> 00:33:47,193 ‫و منظورت از "زندگی کردن" چیه؟ 434 00:33:48,351 --> 00:33:51,654 ‫اهداف و آرزوهایی هم دارین؟ 435 00:33:51,679 --> 00:33:54,607 ‫یا بدون این دست افکار مهلک زندگی‌ می‌کنین؟ 436 00:33:54,632 --> 00:33:55,768 ‫نه 437 00:33:56,374 --> 00:33:59,934 ‫من هم با فکر به چیزهای مختلف، ‫آرزو و اشتیاق زندگی می‌کنم. 438 00:34:00,056 --> 00:34:04,119 ‫خیلی خوبه، اگه اینجوری باشه. 439 00:34:05,316 --> 00:34:09,014 ‫اما فردا دیر نکنی آنا گریگوریونا 440 00:34:09,039 --> 00:34:11,678 ‫دیگه نمی‌تونم بدون تو کار کنم 441 00:34:11,703 --> 00:34:15,257 ‫و یه رمان لازم دارم که بفرستم. 442 00:35:32,785 --> 00:35:36,618 ‫دیشب خیلی خوب پیش رفتم 443 00:35:36,643 --> 00:35:40,584 ‫اینجوری به موعدمون می‌رسیم. ‫نظر تو چیه آنا گریگوریونا؟ 444 00:35:40,609 --> 00:35:41,968 ‫خیلی خوبه. 445 00:35:41,993 --> 00:35:44,970 ‫و بعدش هم دیگه کارمون تمومه. 446 00:35:44,995 --> 00:35:49,020 ‫اول نوامبر هم سریع می‌فرستمش ‫و میره دفتر استیلوفسکی. 447 00:35:49,045 --> 00:35:51,225 ‫و شما هم دستمزدتون رو دریافت می‌کنین. 448 00:35:51,505 --> 00:35:57,279 ‫کارها همه تموم میشن و آزاد می‌شیم. 449 00:35:58,016 --> 00:36:00,050 ‫گاهی چه چیزهای مختصری لازمه 450 00:36:00,075 --> 00:36:02,252 ‫تا انسان احساس خوشبختی بکنه. 451 00:36:03,924 --> 00:36:07,978 ‫شما تا حالا احساس خوشبختی ‫کردین آنا گریگوریونا؟ 452 00:36:12,290 --> 00:36:14,120 ‫خیلی زیاد فئودور میخایلوویچ. 453 00:36:14,145 --> 00:36:17,700 ‫وقتی اولخین از بین شاگردهاش ‫من رو برای کار با شما انتخاب کرد. 454 00:36:17,725 --> 00:36:19,623 ‫کل شب رو خوابم نبرد. 455 00:36:19,648 --> 00:36:23,096 ‫بعد صبحش من بهتون شوک وارد کردم. 456 00:36:23,121 --> 00:36:26,250 ‫ولی من هیچوقت خوشبخت نبودم. 457 00:36:28,211 --> 00:36:33,753 ‫ولی دارم دروغ می‌گم. دروغه. ‫یه زمانی خوشبخت بودم. 458 00:36:33,891 --> 00:36:36,804 ‫- می‌دونی کی بود؟ ‫- نه. 459 00:36:37,900 --> 00:36:39,931 ‫نمی‌دونم. کی بوده؟ 460 00:36:40,444 --> 00:36:42,746 ‫تمام زندگی پیش روم... 461 00:36:42,771 --> 00:36:44,438 ‫پنج دقیقه بود. 462 00:36:44,560 --> 00:36:47,226 ‫لباس‌های تیربارون رو هم تن‌مون کرده بودن. 463 00:36:47,474 --> 00:36:49,730 ‫سه تای اول رو به میله‎‌ها بسته بودن. 464 00:36:49,755 --> 00:36:53,880 ‫من نفر هشتم گروه سوم ‫بودم و تا دو سه دقیقه بعدش 465 00:36:54,454 --> 00:36:57,969 ‫هر دو گروه اول تیربارون می‌شدن و بعد 466 00:36:57,994 --> 00:36:59,820 ‫نوبت ما می‌شد. 467 00:37:01,900 --> 00:37:04,627 ‫چقدر اون لحظه دلم ‫می‌خواست زندگی کنم. 468 00:37:05,434 --> 00:37:09,164 ‫چقدر دلم می‌خواست زنده بمونم. 469 00:37:11,413 --> 00:37:14,013 ‫چقدر زندگی در نظرم ارزشمند بود. 470 00:37:14,507 --> 00:37:18,079 ‫چقدر کار خوب و ‫بدردبخور می‌تونستم انجام بدم. 471 00:37:21,164 --> 00:37:23,572 ‫تمام گذشته‌ام به یادم اومد. 472 00:37:24,018 --> 00:37:29,300 ‫همه‌ی گذشته‌ام، نه بهترین‌هاش ‫نه کارهایی که می‌تونستم بکنم. 473 00:37:29,859 --> 00:37:33,578 ‫و یکهو دلم می‌خواست ‫همه‌چیز رو دوباره تجربه کنم. 474 00:37:34,288 --> 00:37:36,288 ‫و زمان خیلی خیلی زیادی زنده باشم. 475 00:37:36,686 --> 00:37:38,686 ‫و یکهو تموم شد. 476 00:37:39,163 --> 00:37:41,484 ‫رفقام رو از میله‌ها باز کردن و پایین آوردن 477 00:37:41,509 --> 00:37:43,790 ‫و یه حکم جدید واسه‌مون خوندن. 478 00:37:45,203 --> 00:37:47,981 ‫محکوم شدم به چهار سال کار 479 00:37:48,319 --> 00:37:52,758 ‫با اعمال شاقه. اون لحظه خوشبخت بودم. 480 00:37:55,581 --> 00:37:58,518 ‫چت شد آنا گریگوریونا؟ 481 00:38:01,511 --> 00:38:03,469 ‫ما دنبال ستوان داستایوسکی می‌گردیم. 482 00:38:04,407 --> 00:38:06,259 ‫داستایوسکی منم. 483 00:38:08,122 --> 00:38:09,778 ‫چکار می‌تونم براتون انجام بدم؟ 484 00:38:09,803 --> 00:38:12,683 ‫دستیار دادگستری اورلوف دوم ‫از بخش سوم 485 00:38:13,501 --> 00:38:17,114 ‫سریع باش برادر، کارت رو بکن. ‫من خیلی واسه این چیزها وقت ندارم. 486 00:38:23,663 --> 00:38:27,164 ‫معلومه همیشه در حال ‫نوشتنید آقای داستایوسکی 487 00:38:27,828 --> 00:38:30,835 ‫همه‌ی این چیزها رو از خودتون در میارین 488 00:38:30,891 --> 00:38:33,406 ‫- اجازه بدین آقای آرلوف... ‫- اورلوف. 489 00:38:33,610 --> 00:38:35,725 ‫اورلوف دوم. 490 00:38:35,750 --> 00:38:37,288 ‫بله ببخشید، اورلوف دوم 491 00:38:37,354 --> 00:38:39,143 ‫درسته که بنده 492 00:38:39,168 --> 00:38:41,424 ‫فردی تحت نظارت پلیس هستم 493 00:38:41,821 --> 00:38:44,402 ‫اما در حال حاضر، به نظر ‫دلیلی برای این کار وجود نداره. 494 00:38:44,427 --> 00:38:47,666 ‫خب به هرحال همیشه دلایلی وجود دارند. 495 00:38:47,830 --> 00:38:53,183 ‫به خصوص اگر بخواین همچنان ‫به تعهدات مالی‌تون بی‌توجهی کنین. 496 00:38:53,208 --> 00:38:55,624 ‫- به کی آخه؟ به چی؟ ‫- بله. کم‌کاری کردین. 497 00:38:56,515 --> 00:38:59,866 ‫دیگه بحثی نباشه. خب؟ چی شد؟ 498 00:39:01,244 --> 00:39:05,299 ‫- این مجسمه رو از دوتسیار گرفتی؟ ‫- بله، بله دوتسیار. 499 00:39:05,879 --> 00:39:07,837 ‫کنجکاوم که مبلغش رو بدونم. 500 00:39:07,862 --> 00:39:11,167 ‫- یادم نیست. فکر کنم 150 تا ‫- ای بابا 501 00:39:11,432 --> 00:39:15,683 ‫رنگ قرمزش 50 روبله. 502 00:39:16,906 --> 00:39:21,070 ‫میشه لطفاً برام توضیح بدی ‫که همه‌ی این کارها یعنی چی؟ 503 00:39:21,969 --> 00:39:24,383 ‫همه‌ی این‌ها دوست عزیز ‫به این معناست که 504 00:39:25,216 --> 00:39:28,098 ‫آقای استیلوفسکی که شما باهاش 505 00:39:28,123 --> 00:39:29,738 ‫قرارداد رسمی دارین 506 00:39:30,503 --> 00:39:32,643 ‫به ما رجوع کردند بابت اینکه 507 00:39:33,019 --> 00:39:36,581 ‫اگر در آینده‌ای نزدیک ‫بدهی ایشون رو برنگردونین 508 00:39:37,180 --> 00:39:39,230 ‫شما رو دستگیر می‌کنند و 509 00:39:40,069 --> 00:39:42,882 ‫دستور حراج این اموال صادر می‌شه. 510 00:39:43,703 --> 00:39:45,994 ‫دستگیر؟ یعنی زندان؟ 511 00:39:46,464 --> 00:39:48,156 ‫زندان! 512 00:39:48,969 --> 00:39:50,556 ‫از خودتون خجالت نمی‌کشید؟ 513 00:39:50,740 --> 00:39:52,704 ‫به عنوان یه مرد روسی ‫از خودتون شرم نمی‌کنین؟ 514 00:39:52,838 --> 00:39:55,807 ‫نمی‌بینید کی جلوتون ایستاده؟ ‫ایشون داستایوسکی هستن. 515 00:39:56,185 --> 00:39:58,982 ‫هیچ بدهی‌ای به استیلوفسکی ‫هم ندارند. این دروغ محضه. 516 00:39:59,629 --> 00:40:02,963 ‫دروغه. ایشون رمان رو تا اول نوامبر ‫تموم می‌کنه و پرت می‌کنه توی صورتش. 517 00:40:03,351 --> 00:40:06,227 ‫نشسته اینجا و تمام مدت داره کار می‌کنه. ‫انقدر کار کرده که چشماش داره کور می‌شه. 518 00:40:06,252 --> 00:40:08,417 ‫خیال کردین تنهاست و کسی ‫نیست که جواب‌تون رو بده؟ 519 00:40:08,465 --> 00:40:10,144 ‫خانم... من که خبر نداشتم. 520 00:40:10,169 --> 00:40:11,848 ‫شما هیچ حقی ندارین. ‫اینجا ملک شخصیه. 521 00:40:11,902 --> 00:40:14,191 ‫شما هیچ حقی ندارین ‫از هیچی خبر ندارین 522 00:40:14,216 --> 00:40:16,450 ‫من می‌دونم. استیلوفسکی ‫همیشه منتظر فرصته که 523 00:40:16,475 --> 00:40:18,821 ‫که داستایوسکی رو ببره زیر قرض ‫تا بتونه همیشه ازش بیگاری بکشه. 524 00:40:19,032 --> 00:40:20,665 ‫چه آدم رذلی! 525 00:40:20,695 --> 00:40:22,758 ‫واسه چی هنوز وایسادی؟ راه بیفت. 526 00:40:23,067 --> 00:40:26,417 ‫چه حرومزاده‌ایه استیلوفسکی. ‫می‌خواست من رو گول بزنه. 527 00:40:26,547 --> 00:40:28,644 ‫حالا ببین. نمی‌تونه من رو دور بزنه. 528 00:40:29,199 --> 00:40:30,956 ‫پیشنهاد من اینه خانم 529 00:40:31,230 --> 00:40:35,076 ‫رمان رو به بخش ما بفرستید و ‫زیرش رو هم امضا کنید. 530 00:40:38,113 --> 00:40:39,352 ‫شما انگار ... 531 00:40:40,097 --> 00:40:42,557 ‫خیلی زن خاصی هستین. 532 00:40:46,396 --> 00:40:49,717 ‫تا وقتی که شما کنارم باشین ‫دیگه از کسی نمی‌ترسم. 533 00:40:56,383 --> 00:40:58,082 ‫بیاین کارمون رو بکنیم ‫فئودور میخایلوویچ 534 00:40:58,172 --> 00:40:59,321 ‫بله... 535 00:41:00,164 --> 00:41:02,117 ‫نه... نمی‌تونم. 536 00:41:02,506 --> 00:41:05,639 ‫نمی‌تونم. این دیگه چه زندگی عذاب‌آوریه؟ 537 00:41:07,243 --> 00:41:10,059 ‫یه دزد برای من ارزیاب می‌فرسته. 538 00:41:10,678 --> 00:41:14,387 ‫درسته، صد در صد درسته ‫میخونه‌ی مارملادوف... 539 00:41:15,020 --> 00:41:16,239 ‫توطئه! 540 00:41:17,065 --> 00:41:19,298 ‫داره چاله می‌سازه. 541 00:41:20,336 --> 00:41:22,180 ‫داره چاله می‌اندازه سر راهم. 542 00:41:22,391 --> 00:41:25,236 ‫دوباره نه سال با اعمال شاقه. 543 00:41:26,023 --> 00:41:27,390 ‫یا عیسی مسیح. 544 00:41:28,269 --> 00:41:31,083 ‫نه سال توی اسارت و بردگی. 545 00:41:32,360 --> 00:41:34,508 ‫دنبال حمایت کی باشم؟ 546 00:41:34,735 --> 00:41:36,368 ‫به کی رو بندازم؟ 547 00:41:36,516 --> 00:41:37,680 ‫کجا فرار کنم؟ 548 00:41:37,705 --> 00:41:39,598 ‫فئودور میخایلوویچ ‫بس کنین! 549 00:41:39,623 --> 00:41:42,640 ‫این دیگه چجور بزدلیه؟ ‫خجالت بکشین. 550 00:41:42,665 --> 00:41:44,643 ‫بیاین بشینین. 551 00:41:49,404 --> 00:41:51,690 ‫این ماه چند روز داره؟ 552 00:41:52,632 --> 00:41:54,234 ‫سی و یک روز. 553 00:41:55,181 --> 00:41:56,220 ‫خب پس... 554 00:41:56,580 --> 00:41:59,353 ‫16 روز باقی مونده و ‫سه بخش هم بازنویسی شده. 555 00:41:59,378 --> 00:42:01,800 ‫نه، نه، نه... 556 00:42:01,825 --> 00:42:03,573 ‫وقت نیست، وقتی نمونده ... 557 00:42:03,598 --> 00:42:06,586 ‫وقت داریم فئودور میخایلوویچ ‫وقت داریم. 558 00:42:07,976 --> 00:42:10,020 ‫شب‌ها هم کار می‌کنیم و کار ‫رو سر وقت تحویل می‌دیم. 559 00:42:10,045 --> 00:42:13,997 ‫استیلوفسکی فقط دنبال اینکه که شما ‫مضطرب بشین و کار رو ول کنین. 560 00:42:14,022 --> 00:42:15,279 ‫این رو می‌خواد. 561 00:42:16,876 --> 00:42:20,259 ‫ولی اول نوامبر شما رمان رو ‫برمی‌دارین و می‌رین دفترش. 562 00:42:20,525 --> 00:42:23,312 ‫می‌گید بیا بگیر مرتیکه‌ی بی‌رحم 563 00:42:25,887 --> 00:42:30,373 ‫زندگی، آدم‌های حقیقتاً همراه و همدل ‫کمی سر راه من گذاشته بود. 564 00:42:33,478 --> 00:42:35,109 ‫خیلی کم. 565 00:42:36,561 --> 00:42:38,444 ‫آنا گریگوریونا 566 00:42:38,474 --> 00:42:40,633 ‫16 روز فئودور میخایلوویچ 567 00:42:42,038 --> 00:42:43,990 ‫کلاً 16 روز. 568 00:42:49,787 --> 00:42:53,483 ‫من که گفته بودم نمی‌تونم به جای ‫دیگران بازی کنم. چه برسه به شما. 569 00:42:53,737 --> 00:42:54,854 ‫منظورم اینه که 570 00:42:54,879 --> 00:42:56,651 ‫بهتون گفته بودم اینجوری جواب نمیده. 571 00:42:56,676 --> 00:42:59,279 ‫چرا انقدر خوشحالین؟ ‫پول من از دست رفته. 572 00:42:59,304 --> 00:43:01,551 ‫چرا اجازه دادین که من ببازم؟ 573 00:43:02,026 --> 00:43:06,605 ‫اینجوری هم نیست که من باور داشته باشم ‫هربار برای خودم بازی کنم، حتماً برنده میشم. 574 00:43:08,373 --> 00:43:10,349 ‫این همه پول رو برای چی می‌خواین؟ 575 00:43:10,374 --> 00:43:13,006 ‫برای چی میخوای بدونی؟ ‫لازم دارم دیگه. 576 00:43:14,240 --> 00:43:15,101 ‫لازم دارم. 577 00:43:15,126 --> 00:43:16,556 ‫بخاطر فرانسویه که نیست؟ 578 00:43:16,581 --> 00:43:17,692 ‫این دیگه چه سوالیه؟ 579 00:43:19,353 --> 00:43:23,460 ‫اون بارونس چاق رو می‌بینی؟ ‫بارونس اومرگاست. 580 00:43:23,485 --> 00:43:26,340 ‫- که چی؟ ‫- دوست دارم یکم بخندم. 581 00:43:26,685 --> 00:43:28,732 ‫برین نزدیک بارونس. 582 00:43:29,919 --> 00:43:33,075 ‫کلاه‌تون رو بردارین و یه ‫چیزی به زبون فرانسه بهش بگین. 583 00:43:33,287 --> 00:43:34,474 ‫برای چی؟ 584 00:43:35,617 --> 00:43:38,800 ‫دوست دارم ببینم که بارون ‫با یه چوب کتک‌تون می‌زنه. 585 00:43:39,201 --> 00:43:41,269 ‫ میخواین من رو به چالش ‫بکشین؟ خیال می‌کنین نمی‌رم؟ 586 00:43:41,294 --> 00:43:42,262 ‫بله. 587 00:43:43,024 --> 00:43:46,867 ‫من دعوتت می‌کنم که ‫بری. این رو ازت میخوام. 588 00:43:55,132 --> 00:44:00,209 ‫خانم لبرون، خواهش می‌کنم این ‫افتخار رو به من بدین که غلام‌تون باشم. 589 00:44:00,234 --> 00:44:01,860 ‫چه سنت‌های مزخرفی! 590 00:44:06,371 --> 00:44:08,298 ‫به چی می‌خندی؟ 591 00:44:08,323 --> 00:44:12,793 ‫ببخشید فئودور میخایلوویچ، ولی مدل ‫حرف زدن‌شون رو خیلی خنده‌دار نوشتین. 592 00:44:18,888 --> 00:44:22,588 ‫خب بابا، مثل لردها واست نامه اومده. 593 00:44:22,909 --> 00:44:26,378 ‫باز هم یه پیغام، با بوی عطر. 594 00:44:27,165 --> 00:44:29,997 ‫شرط می‌بندم از طرف ‫آپولیناریا سوسلوا اومده. 595 00:44:30,045 --> 00:44:34,477 ‫از طرف اون دختره‌ی جهنمی ‫ولی چه اصراری هم داره. نه؟ 596 00:45:04,703 --> 00:45:06,195 ‫خدای من! 597 00:45:07,296 --> 00:45:10,327 ‫خدای من، خدای من! 598 00:45:26,494 --> 00:45:29,005 ‫آوه، بابا ناراحت شد. 599 00:45:29,398 --> 00:45:32,569 ‫- امیدوارم اتفاقی پیش نیاد. ‫- چی ممکنه پیش بیاد؟ 600 00:45:32,594 --> 00:45:35,445 ‫مگه نمی‌دونی؟ انقباض عضلات. 601 00:45:35,691 --> 00:45:38,252 ‫بعد شروع می‌کنه به حرف زدن ‫حرف، حرف، حرف... 602 00:45:38,277 --> 00:45:41,244 ‫- بعد هم عربده می‌زنه و غش می‌کنه ‫- متوجه نمی‌شم. 603 00:45:45,571 --> 00:45:46,696 ‫برو دیگه. 604 00:45:48,984 --> 00:45:51,140 ‫پسر خیلی شیطونیه ‫ولی دوستش دارم. 605 00:45:51,165 --> 00:45:53,320 ‫بخاطر همون چیزی ‫که هست دوستش دارم. 606 00:45:54,372 --> 00:45:56,278 ‫خب بذار کارمون رو ادامه بدیم. 607 00:45:56,591 --> 00:45:58,435 ‫کجا بودیم؟ 608 00:45:59,432 --> 00:46:02,244 ‫خب رسیده بودیم به جایی که جدا شدن. 609 00:46:02,642 --> 00:46:05,236 ‫خب، جلوتر، جلوتر... 610 00:46:07,084 --> 00:46:10,537 ‫پولیناست... دیگه همه‌ش پولیناست. 611 00:46:10,562 --> 00:46:11,850 ‫خب خوبه. 612 00:46:11,875 --> 00:46:15,281 ‫دیگه نه یادم میاد و نه ‫می‌فهمم که "خوب" یعنی چی! 613 00:46:15,642 --> 00:46:16,945 ‫یه چیز خوب 614 00:46:17,356 --> 00:46:19,181 ‫خب خوبه دیگه. 615 00:46:19,737 --> 00:46:21,754 ‫اینطور به نظر میاد ‫خوب! 616 00:46:23,854 --> 00:46:25,624 ‫اون هم آدم خوبیه ولی 617 00:46:26,940 --> 00:46:29,885 ‫همه رو دیوونه می‌کنه. 618 00:46:34,726 --> 00:46:35,975 ‫قد بلند 619 00:46:36,374 --> 00:46:37,327 ‫و... 620 00:46:37,773 --> 00:46:38,992 ‫لاغر. 621 00:46:39,077 --> 00:46:39,851 ‫خیلی 622 00:46:41,468 --> 00:46:43,394 ‫فقط لاغره. 623 00:46:44,491 --> 00:46:48,419 ‫به نظر من که شما همه‌اش رو دارین. 624 00:46:48,617 --> 00:46:49,649 ‫گره‌اش بزنید 625 00:46:49,674 --> 00:46:50,705 ‫یا 626 00:46:57,107 --> 00:46:59,170 ‫به دو قسمت تا کنید 627 00:46:59,436 --> 00:47:04,647 ‫ساق پاهاش ترکه‌ای، باریک و بلنده. 628 00:47:07,255 --> 00:47:11,039 ‫- عذاب آوره ‫- بله دقیقاً عذاب آوره. 629 00:47:11,064 --> 00:47:12,095 ‫چهار ماه پیش 630 00:47:12,120 --> 00:47:15,892 ‫یک روز عصر اون ... 631 00:47:16,799 --> 00:47:19,486 ‫حدود چهار ماه پیش اون ... ‫یک روز عصر ... 632 00:47:19,511 --> 00:47:23,178 ‫توی سالن دگری یه مدت ‫خیلی طولانی صحبت کرد. 633 00:47:23,203 --> 00:47:26,906 ‫خیلی پرحرارت و مستاقانه صحبت کرد 634 00:47:27,827 --> 00:47:29,727 ‫و از همون روز عصر 635 00:47:30,079 --> 00:47:32,117 ‫من عاشقش شدم. 636 00:47:33,438 --> 00:47:35,977 ‫از عصر همون روز... 637 00:47:36,631 --> 00:47:39,184 ‫من عاشقش شدم. 638 00:47:40,515 --> 00:47:42,069 ‫اوه، بله. 639 00:47:43,177 --> 00:47:45,903 ‫بله، بله... 640 00:47:45,928 --> 00:47:50,152 ‫بله همینه. لذت بردن از تحقیر... 641 00:47:50,177 --> 00:47:59,399 ‫بله این درست پایین ‌ترین، پست‌ترین ‫و بی‌چیزترین درجه‌ی لذت بردنه. 642 00:48:02,561 --> 00:48:04,679 ‫من از کجا بدونم.... 643 00:48:04,788 --> 00:48:08,811 ‫وجودش مثل شلاقه. 644 00:48:09,757 --> 00:48:12,894 ‫وجودش مثل شلاقه وقتی که ... 645 00:48:13,821 --> 00:48:16,837 ‫شلاق روی تن آدم می‌شینه. 646 00:48:17,989 --> 00:48:22,301 ‫و گوشت رو تکه‌تکه می‌کنه. 647 00:48:23,321 --> 00:48:25,735 ‫و اشک از چشم راه می‌افته. 648 00:48:27,391 --> 00:48:29,546 ‫پس چرا چیزی نمی‌نویسی؟ 649 00:48:30,399 --> 00:48:31,431 ‫نمی‌خوام. 650 00:48:32,300 --> 00:48:33,811 ‫متوجه نمی‌شم... 651 00:48:34,139 --> 00:48:37,528 ‫چون که خیلی زشت و نفرت‌انگیزه. 652 00:48:37,755 --> 00:48:39,622 ‫چت شده آنا گریگوریونا؟ 653 00:48:39,647 --> 00:48:43,368 ‫بله بله، خیلی شنیع و زشته. ‫نفرت‌انگیزه. 654 00:48:44,942 --> 00:48:47,121 ‫اون دختره و اون ... 655 00:48:47,146 --> 00:48:50,508 ‫چطور جرئت می‌کنی؟ ‫فکر کردی کی هستی 656 00:48:50,533 --> 00:48:53,076 ‫که به من دستور میدی؟ به من؟ 657 00:48:53,248 --> 00:48:54,851 ‫سر عقل بیا. 658 00:48:54,876 --> 00:48:57,155 ‫می‌خواین که من در هر صورت بنویسمش. 659 00:48:57,180 --> 00:48:59,508 ‫من نمی‌نویسم. ‫نمی‌نویسم، نمی‌نویسم. 660 00:48:59,533 --> 00:49:02,023 ‫آخه تو چت شد یهو آنا گریگوریونا؟ 661 00:49:04,768 --> 00:49:06,330 ‫اینطوری نیست. 662 00:49:06,700 --> 00:49:08,684 ‫اسم این عشق نیست. 663 00:49:09,644 --> 00:49:12,868 ‫تو اصلاً نمی‌دونی که عشق یعنی چی. 664 00:49:13,839 --> 00:49:15,189 ‫نه... 665 00:49:15,214 --> 00:49:21,125 ‫تو نمی‌دونی که حتی اگه ‫عاشق یه زن فاسد بشی... 666 00:49:21,150 --> 00:49:28,950 ‫یه زن هرزه... با وجود هرزگی‌هاش ‫باز هم دوستش داری. 667 00:49:30,501 --> 00:49:35,110 ‫فساد اون... تو رو بیزار ‫می‌کنه، منزجرت می‌کنه 668 00:49:35,218 --> 00:49:37,187 ‫ولی با این وجود ‫باز هم دوستش داری. 669 00:49:38,122 --> 00:49:40,733 ‫حاضری هر کاری بکنی. 670 00:49:41,443 --> 00:49:44,669 ‫حتی از حد و حدود خودت و ‫مرزهای خودت هم رد میشی. 671 00:49:44,694 --> 00:49:48,413 ‫دیگه دیر وقته ‫من باید برم خونه. 672 00:49:50,106 --> 00:49:52,262 ‫آنا گریگوریونا... 673 00:49:52,287 --> 00:49:55,175 ‫توی چنین شبی، کجا میخوای بری؟ 674 00:49:55,268 --> 00:49:58,150 ‫- میخوای همراهت بیام؟ ‫- نیازی نیست. من نمی‌ترسم. 675 00:49:58,175 --> 00:49:59,870 ‫چرنده، چرند نگو. 676 00:50:00,360 --> 00:50:02,633 ‫شب‌های سنت پترزبورگ خیلی ترسناکه. 677 00:50:02,951 --> 00:50:06,983 ‫یه بار من شبونه داستم کنار خیابون ‫قدم می‌زدم که سه تا آقای محترم 678 00:50:07,008 --> 00:50:10,739 ‫که خیلی هم شیک و پیک بودن ‫داشتن از رستوران آدوسو برمی‌گشتن 679 00:50:10,764 --> 00:50:13,467 ‫که یه زنی سر راه بهشون برخورد کرد. 680 00:50:14,887 --> 00:50:17,713 ‫اینجور قدم زدن توی شب 681 00:50:17,870 --> 00:50:21,363 ‫واسه‌ی ‌اون‌ها یه جور سرگرمیه 682 00:50:21,388 --> 00:50:24,959 ‫تازه مست هم نبودن. ‫به هیچ وجه مست نبودن. 683 00:50:24,984 --> 00:50:30,687 ‫حتی به نظر می‌اومد که یه بحث ‫جدی و سطح بالایی دارن می‌کنن. 684 00:50:31,999 --> 00:50:35,511 ‫حتی فکر کنم داشتن شعر می‌خوندن. 685 00:50:36,092 --> 00:50:37,470 ‫خلاصه که این آقایون... 686 00:50:38,181 --> 00:50:40,895 ‫یه حالت پرهیجانی داشتن. 687 00:50:40,978 --> 00:50:45,961 ‫یکهو انگار یه جور ‫حس انزجاری نسبت به 688 00:50:46,070 --> 00:50:49,713 ‫ این زن مسن بیچاره احساس کردند 689 00:50:49,738 --> 00:50:54,228 ‫یه جور نفرت و بیزاری خالص 690 00:50:54,713 --> 00:50:58,323 ‫که سه تایی‌شون ‫هر سه تا باهم 691 00:50:58,453 --> 00:51:02,001 ‫زن رو هول دادن و توی صورتش تف انداختن. 692 00:51:02,494 --> 00:51:06,041 ‫آنا گریگوریونا، آنا گریگوریونا... 693 00:51:07,306 --> 00:51:09,934 ‫مامان، مامان! 694 00:51:10,309 --> 00:51:13,184 ‫نه نمی‌خوام ‫نمی‌تونی مجبورم کنی. 695 00:51:13,209 --> 00:51:14,684 ‫نه نمی‌خوام. 696 00:51:14,715 --> 00:51:18,103 ‫دخترم، دختر قشنگم ‫چت شده تو؟ 697 00:51:18,128 --> 00:51:20,327 ‫- دست از سرم بردار ‫- چی شده؟ 698 00:51:20,351 --> 00:51:22,171 ‫نه نه، نذار من رو ببرن. 699 00:51:22,196 --> 00:51:23,898 ‫چت شد تو دختر؟ 700 00:51:23,922 --> 00:51:28,317 ‫مامان، مامان اینجایی؟ ‫خیلی خواب ترسناکی دیدم. 701 00:51:28,342 --> 00:51:31,041 ‫خدای من داری توی تب می‌سوزی. 702 00:51:31,065 --> 00:51:34,636 ‫آخه چه بلایی به سرت اومد؟ 703 00:51:40,810 --> 00:51:42,239 ‫من از طرف آنا ‫گریگوریونا اسنیتکینا اومدم. 704 00:51:42,264 --> 00:51:43,443 ‫خودش کجاست؟ 705 00:51:43,958 --> 00:51:46,698 ‫- مریض شده ‫- ولی فئودور میخایلوویچ منتظرشه. 706 00:51:46,723 --> 00:51:49,526 ‫از من خواست که کارش رو براتون بیارم. 707 00:51:54,893 --> 00:51:56,375 ‫خدانگهدار. 708 00:52:57,502 --> 00:53:00,053 ‫دوستان، داستایوسکی. 709 00:53:02,198 --> 00:53:03,992 ‫سلام عرض شد. 710 00:53:05,862 --> 00:53:07,672 ‫سلام فئودور میخایلوویچ. 711 00:53:07,697 --> 00:53:10,797 ‫من فکر کردم که دلیل ‫بیماری شما رو می‌دونم. 712 00:53:12,077 --> 00:53:15,434 ‫من یه سری حرف‌های ‫احمقانه دیروز به شما گفتم. 713 00:53:15,544 --> 00:53:18,945 ‫البته نه از روی غرض ‫خدا می‌دونه که از روی غرض نبوده. 714 00:53:18,970 --> 00:53:21,490 ‫قضاوتم نکنین. ذهن من پر از تاریکیه. ‫و همیشه یه جور دلشوره هم دارم. 715 00:53:21,827 --> 00:53:25,006 ‫خب احتمالاً به خاطر ‫حرف‌های من مریض شدین. 716 00:53:25,031 --> 00:53:28,578 ‫بذارین با دوستام آشناتون کنم ‫ایشون لیزینکاست. 717 00:53:29,366 --> 00:53:31,733 ‫- ایشون مادر من، آنا نیکولایوناست ‫- خوش‌وقتم. 718 00:53:31,906 --> 00:53:34,351 ‫کوماروویچ دانشجوی پزشکی ‫و کوریتین هم نویسنده‌ست. 719 00:53:34,376 --> 00:53:35,922 ‫ما هم رو می‌شناسیم. 720 00:53:35,947 --> 00:53:40,204 ‫سال 62 شرق بادن، سر میز رولت. ‫یادتون میاد؟ 721 00:53:40,229 --> 00:53:43,174 ‫خیلی عذر میخوام. حافظه‌ی من ‫بخاطر بیماریم خیلی ضعیف شده. 722 00:53:43,199 --> 00:53:44,708 ‫شما بنوازید، بنوازید. 723 00:53:44,733 --> 00:53:49,100 ‫- شما معلم اون بچه‌هایی بودین که ... ‫- نه 724 00:53:49,125 --> 00:53:52,003 ‫واقعاً حتی مربی هم ‫حساب نمی‌شدم دوست عزیز. 725 00:53:52,028 --> 00:53:56,014 ‫و ما توی اتاق معروف ‫سوسلوا باهم آشنا شدیم. 726 00:53:56,249 --> 00:54:00,560 ‫- آپولیناریا سوسلوا. ‫- نمی‌دونم. 727 00:54:01,138 --> 00:54:03,319 ‫یادم نمیاد، شاید هم... 728 00:54:03,344 --> 00:54:06,597 ‫دوستان، دوستان... 729 00:54:07,543 --> 00:54:10,887 ‫چای؟ یا کیک میل ندارین؟ 730 00:54:10,965 --> 00:54:15,448 ‫لطفاً بگید که ، شما حبس رفتین ‫و به خاطر مردم عذاب کشیدین 731 00:54:16,060 --> 00:54:17,958 ‫بله، غل و زنجیر توی دست‌هاتون زنگ زد 732 00:54:18,648 --> 00:54:22,196 ‫چطوری توستین با همین ‫دست‌ها لکه‌‌ی ننگ و کثافت 733 00:54:22,229 --> 00:54:24,446 ‫روی کل انجمن دانشجویی راسکولنیکوف بذارین؟ 734 00:54:24,471 --> 00:54:28,000 ‫می‌دونم، می‌دونم. حرف خوبی زد. 735 00:54:28,679 --> 00:54:29,498 ‫خوبه. 736 00:54:29,523 --> 00:54:32,970 ‫حالا که صحبت از این شد ‫اجازه بدین من هم بپرسم 737 00:54:33,263 --> 00:54:36,383 ‫چه برنامه‌ای برای رودین ‫راسکولنیکف در نظر دارین؟ 738 00:54:36,408 --> 00:54:38,987 ‫بله بله، بگین فئودور میخایلوویچ ‫تعریف کنین. 739 00:54:39,012 --> 00:54:43,074 ‫ما حتی توی خونه سرش بحث داریم. برادرم ‫مطمئنه که اون فرار می‌کنه و میره آمریکا 740 00:54:43,099 --> 00:54:45,794 ‫- ولی خواهرم میگه ... ‫- نه، نه، نه. آمریکا نه. 741 00:54:46,202 --> 00:54:49,014 ‫رنج به سراغش میاد ‫یه رنج عظیم و همراه با این رنج 742 00:54:49,039 --> 00:54:54,102 ‫روحش انقدر قدرت پیدا می‌کنه که ‫توبه کنه. اگر هم نشد که که می‌میره. 743 00:54:54,127 --> 00:54:56,221 ‫منظورتون چجور رنجیه؟ 744 00:54:56,569 --> 00:54:59,141 ‫اون یه آدم رو کشته 745 00:55:01,005 --> 00:55:03,822 ‫چه فرقی با ماها داره؟ با اون؟ با من؟ 746 00:55:03,847 --> 00:55:07,418 ‫اون هم یه دانشجوئه درست مثل ما. 747 00:55:08,414 --> 00:55:11,235 ‫آخه چرا مثلاً من باید آدم بکشم؟ 748 00:55:11,260 --> 00:55:13,455 ‫بخاطر پول و ثروت؟ 749 00:55:13,994 --> 00:55:16,533 ‫من ثروتی که با خون ‫بدست بیاد رو نمی‌خوام. 750 00:55:16,600 --> 00:55:18,619 ‫بخاطر ... بخاطر عشق؟ 751 00:55:18,644 --> 00:55:22,192 ‫من چنین عشقی نمی‌خوام. متوجه‌اید؟ ‫من به چنین عشقی نیاز ندارم. 752 00:55:22,217 --> 00:55:23,621 ‫نیازی بهش ندارم. 753 00:55:23,646 --> 00:55:26,685 ‫حاضرم خودم بمیرم ‫ولی کسی رو نکشم. 754 00:55:26,710 --> 00:55:28,169 ‫این کیه؟ 755 00:55:28,891 --> 00:55:30,789 ‫ازم خواسته که باهاش ازدواج کنم. 756 00:55:31,867 --> 00:55:34,240 ‫خواستگارته؟ 757 00:55:34,663 --> 00:55:37,062 ‫و ... 758 00:55:37,367 --> 00:55:40,579 ‫تو هم دوستش داری؟ مگه نه؟ 759 00:55:41,400 --> 00:55:44,175 ‫نکته‌ی خیلی خوبی گفتی. 760 00:55:44,200 --> 00:55:47,306 ‫عالی! ولی من دشمن تو نیستم. 761 00:55:47,331 --> 00:55:51,782 ‫باور کن که من بهترین و بزرگترین ‫امیدهام رو روی شما گذاشتم. 762 00:55:51,807 --> 00:55:53,966 ‫روی شما نسل جوون و صادقی که 763 00:55:53,991 --> 00:55:57,538 ‫آینده‌ی روسیه رو بدست می‌گیرین. به هرحال 764 00:55:57,563 --> 00:56:00,649 ‫انسان فوق‌العاده کسیه که بتونه ‫به هیولای درونش چیره بشه. 765 00:56:00,735 --> 00:56:05,253 ‫من می‌دونم که مردم ‫می‌تونن زیبا و سعادتمند باشند 766 00:56:05,771 --> 00:56:08,550 ‫من بخاطر شما هم که شده نه ‫می‌خوام و نه می‌تونم باور کنم که 767 00:56:08,575 --> 00:56:12,123 ‫که شر و بدی یکی از حالت‌های ‫عادی وجود انسان باشه. 768 00:56:12,148 --> 00:56:14,292 ‫حقیقت ضروریه و لازمه ‫مگه نه؟ یه حقیقت عریان 769 00:56:14,316 --> 00:56:16,304 ‫بدون هیچ نظریه‌ و چیزی ‫که مایه‌ی تسکین باشه. 770 00:56:16,329 --> 00:56:19,877 ‫و این من بودم که اعلام کردم ‫که ما جوانان زیادی داریم که 771 00:56:19,902 --> 00:56:23,449 ‫در کنار این فساد وحشتناک به ‫دنبال صداقت و درست‌کاری‌اند. 772 00:56:23,570 --> 00:56:28,286 ‫مردم حتی اگه شرور، گستاخ و گناهکار هم ‫باشند اما زمان‌شون بالاخره سر می‌رسه و 773 00:56:28,311 --> 00:56:31,282 ‫و شما از آزادگی روح‌شون شگفت‌زده می‌شید. 774 00:56:31,307 --> 00:56:35,818 ‫و رنج هم خواهیم برد، همه ‫به نام حقیقت، رنج خواهند برد. 775 00:56:46,342 --> 00:56:48,468 ‫ای مادر خدا ‫مریم مقدس 776 00:56:48,695 --> 00:56:52,243 ‫من چقدر احمقم ‫خواهش می‌کنم نگاه کن و ببین 777 00:56:52,267 --> 00:56:55,814 ‫زندگی توی این دنیا چقدر براش سخته ‫رنجش رو می‌بینی؟ 778 00:56:55,838 --> 00:56:59,385 ‫می‌بینی چقدر درد و رنج روی دوششه؟ ‫هم رنج خودش و هم رنج دیگران. 779 00:56:59,409 --> 00:57:02,957 ‫آرامش، آرامش، آرامش 780 00:57:02,981 --> 00:57:06,528 ‫به قلبش عشق و آرامش ارزانی کن. 781 00:57:06,552 --> 00:57:10,100 ‫عشق و آرامش رو در قلبش نگه دار. 782 00:57:10,124 --> 00:57:13,695 ‫و خودت یار و نگهدارش باش. 783 00:57:14,550 --> 00:57:16,620 ‫ولی ایشون خونه نیستن. 784 00:57:16,645 --> 00:57:20,192 ‫مثل ابر سیاه، سر صبح از خونه رفتن بیرون. 785 00:57:20,217 --> 00:57:23,078 ‫ولی شما بفرمائین تو آنا گریگوریونا 786 00:57:23,103 --> 00:57:26,675 ‫حتماً الان‌ها دیگه پیداشون میشه. 787 00:57:36,689 --> 00:57:38,899 ‫از پله‌ها بالا رفتم 788 00:57:38,924 --> 00:57:41,476 ‫به اتاقش رسیدم و در را باز کردم. 789 00:57:41,859 --> 00:57:46,632 ‫در تاریک و روشن اتاق، ‫سایه‌ی اندامی به چشمم خورد. 790 00:57:47,265 --> 00:57:48,602 ‫ویرگول. 791 00:57:49,969 --> 00:57:52,859 ‫ویرگول، که بر صندلی نشسته بود، ویرگول. 792 00:57:52,884 --> 00:57:55,430 ‫در گوشه‌ی اتاق، ویرگول، کنار پنجره، نقطه. 793 00:57:55,455 --> 00:57:58,736 ‫سریع به سمت سایه رفتم، نگاهش کردم 794 00:57:58,768 --> 00:58:01,039 ‫نفسم بند آمد. 795 00:58:01,064 --> 00:58:03,094 ‫سایه از آن پولینا بود. 796 00:58:03,695 --> 00:58:07,243 ‫تو هم کنار من هستی؟ 797 00:58:07,267 --> 00:58:10,109 ‫اگر بیام، پس تا آخر راه هستم. 798 00:58:10,134 --> 00:58:13,101 ‫اخلاقم اینجوریه. یه شمع روشن کنید. 799 00:58:13,126 --> 00:58:16,421 ‫انگار همان آدم قبلی نبود. ‫هزار بار فرق کرده بود. 800 00:58:16,469 --> 00:58:18,147 ‫اما حالا... 801 00:58:18,172 --> 00:58:21,528 ‫با چه لذت بی‌پایانی می‌توانستم 802 00:58:21,552 --> 00:58:24,691 ‫این 50هزار روبل را توی ‫صورت وقیحش پرت کنم. 803 00:58:24,716 --> 00:58:26,839 ‫آفرین، آفرین. 804 00:58:29,559 --> 00:58:31,559 ‫آفرین. 805 00:58:31,857 --> 00:58:33,935 ‫شما باید توی تئاتر بازی کنین. 806 00:58:34,317 --> 00:58:36,151 ‫بابا کجاست؟ 807 00:58:36,198 --> 00:58:39,431 ‫- فئودور میخایلوویچ اینجا نیستن ‫- خب کجاست؟ 808 00:58:39,940 --> 00:58:42,862 ‫در حد مرگ لازمش دارم. 809 00:58:42,887 --> 00:58:45,097 ‫حالا هرچی. 810 00:58:49,060 --> 00:58:52,631 ‫- به بابا بگین من گلدون رو بردم ‫- ببخشید؟ 811 00:58:53,102 --> 00:58:56,674 ‫به بابا بگین که ‫من گلدون رو بردم. 812 00:58:57,410 --> 00:59:00,759 ‫- بذار سرجاش ‫- چی؟ 813 00:59:00,931 --> 00:59:03,476 ‫گفتم گلدون رو بذار سرجاش. 814 00:59:05,715 --> 00:59:07,887 ‫این دیگه چه توهمیه؟ 815 00:59:08,090 --> 00:59:10,308 ‫ربطش به تو چیه؟ 816 00:59:10,730 --> 00:59:12,364 ‫تو کی هستی اینجا؟ 817 00:59:13,754 --> 00:59:17,325 ‫- گفتم گلدون رو بذار سرجاش ‫- از سر راهم برو کنار 818 00:59:17,639 --> 00:59:19,303 ‫من حسابی عجله دارم. 819 00:59:19,535 --> 00:59:21,853 ‫- گلدون رو بذار و برو ‫- بذار رد شم. 820 00:59:22,745 --> 00:59:26,035 ‫ببین خیال نکن که من به چشم ‫یه خانم محترم بهت نگاه می‌کنم. 821 00:59:27,104 --> 00:59:28,524 ‫چه رویی داری! 822 00:59:28,549 --> 00:59:29,634 ‫خیلی خنده‌داره. 823 00:59:31,923 --> 00:59:33,407 ‫اصلاً تو کی هستی؟ 824 00:59:33,569 --> 00:59:37,428 ‫تو یه تندنویسی، در حد یه خدمتکار. 825 00:59:37,453 --> 00:59:39,062 ‫من همه‌جور حقی دارم. 826 00:59:40,016 --> 00:59:41,444 ‫بله، من این حق رو دارم. 827 00:59:41,469 --> 00:59:43,521 ‫شاید من یه تندنویس باشم ‫شاید اصلاً آدم مهمی نباشم 828 00:59:44,860 --> 00:59:47,133 ‫- ولی تو ... ‫- خب؟ 829 00:59:47,541 --> 00:59:49,759 ‫با بی‌شرمی از این مرد دزدی می‌کنی. 830 00:59:50,532 --> 00:59:52,384 ‫حتی کتش رو گرو گذاشتی. 831 00:59:53,096 --> 00:59:55,321 ‫تازه مریض هم هست. 832 00:59:55,762 --> 00:59:58,722 ‫توی این هوای سرد! میخوای ‫طفلک رو بفرستی توی تابوت بالاخره 833 00:59:58,747 --> 01:00:01,089 ‫ولی حتی لیاقت بوسیدن ‫دستش رو هم نداری. 834 01:00:01,991 --> 01:00:04,654 ‫این آدم طفلک بیچاره، مهربون‌ترین ‫و بهترین آدم توی تمام دنیاست 835 01:00:04,678 --> 01:00:07,340 ‫که باید در برابر همه‌چی ‫مراقبش باشی. ولی تو؟ 836 01:00:08,138 --> 01:00:09,729 ‫اجازه بده! 837 01:00:10,180 --> 01:00:12,191 ‫- بده من گلدون رو. ‫- رو چه حسابی؟ 838 01:00:12,216 --> 01:00:14,605 ‫- ول کن گلدون رو ... ‫- بذار بهت بگم 839 01:00:14,630 --> 01:00:17,239 ‫- قضیه اینجوری نیست ‫- نه 840 01:00:17,753 --> 01:00:19,221 ‫می‌گیرم می‌زنمت. 841 01:00:21,022 --> 01:00:23,043 ‫لعنتی! 842 01:00:25,340 --> 01:00:27,318 ‫چه خبره؟ چی شده؟ 843 01:00:27,343 --> 01:00:31,751 ‫همه‌چی ردیفه. من گلدون رو شکستم ‫شکستمش. همین! 844 01:00:32,261 --> 01:00:34,690 ‫خودشون گفته بودن ‫بفروشم تا حقوق تو رو بدن. 845 01:00:34,863 --> 01:00:38,434 ‫50 روبل! خب من ‫باید برم. سرم شلوغه. 846 01:00:49,335 --> 01:00:51,898 ‫گوش کن آنا گریگوریونا 847 01:00:53,895 --> 01:00:57,284 ‫با توجه به شرایطی که من دارم ‫و تو هم کاملاً خبر داری 848 01:00:57,309 --> 01:01:00,089 ‫برای کار من کاملاً به تو وابسته هستم 849 01:01:01,679 --> 01:01:04,209 ‫ولی این مسئله این حق رو به تو نمیده 850 01:01:04,234 --> 01:01:07,084 ‫که سر عزیزان من داد و بیداد راه بندازی. 851 01:01:07,109 --> 01:01:10,154 ‫- و بالاخره این گلدون ... ‫- ولی من... 852 01:01:11,131 --> 01:01:12,975 ‫من نمی‌دونستم... 853 01:01:13,521 --> 01:01:14,466 ‫شما... 854 01:01:17,159 --> 01:01:20,706 ‫چرا مردم هیچ دقتی ندارند؟ 855 01:01:22,618 --> 01:01:25,321 ‫آدم‌ یه سره اینجا با طلبکارها درگیره. 856 01:01:25,346 --> 01:01:27,790 ‫مثل سگی که چماق بالا سرشه هم کار می‌کنه 857 01:01:27,815 --> 01:01:30,894 ‫وقتی هم میاد خونه که هیچ آرامشی نیست. 858 01:01:30,919 --> 01:01:32,034 ‫آقای داستایوسکی! 859 01:01:32,059 --> 01:01:35,902 ‫- چطور جرئت می‌کنی سر من داد بزنی؟ ‫- می‌زنم، می‌زنم، می‌زنم. 860 01:01:45,206 --> 01:01:47,139 ‫گلدون بیچاره... 861 01:01:48,448 --> 01:01:52,019 ‫ولی... آخه من نمی‌دونستم. 862 01:01:52,910 --> 01:01:57,732 ‫گریه نکن، گریه نکن لطفاً 863 01:02:04,825 --> 01:02:06,866 ‫آنا گریگوریونا 864 01:02:07,087 --> 01:02:11,740 ‫من بخش بد و مریض ‫شخصیتم رو می‌شناسم 865 01:02:12,936 --> 01:02:14,792 ‫ولی این رو هم می‌دونم 866 01:02:14,965 --> 01:02:19,036 ‫که نمی‌تونم الکی کسی رو برنجونم. 867 01:02:23,989 --> 01:02:25,821 ‫آنا گریگوریونا 868 01:02:25,971 --> 01:02:27,719 ‫من نمی‌خوام که... 869 01:02:27,744 --> 01:02:29,935 ‫قلب تو رو از دست بدم. 870 01:02:30,299 --> 01:02:31,977 ‫این رو نمی‌خوام. 871 01:02:36,278 --> 01:02:40,870 ‫خب چرا کت‌تون رو اینجا ‫انداختین؟ می‌رم آویزونش کنم. 872 01:03:51,652 --> 01:03:53,864 ‫خب کجا بودیم؟ 873 01:03:59,300 --> 01:04:06,780 ‫سریع به سمت سایه رفتم، نگاهش کردم ‫نفسم بند آمد. سایه از آن پولینا بود. 874 01:04:06,805 --> 01:04:10,305 ‫تو هم کنار من هستی؟ ‫اگر بیام پس تا آخر راه هستم 875 01:04:10,330 --> 01:04:12,986 ‫اخلاقم اینجوریه. یه شمع روشن کنید. 876 01:04:13,693 --> 01:04:16,465 ‫چطور ممکنه این مردک فرانسوی، ‫دوگریو رو دوست داشته باشی؟ 877 01:04:16,990 --> 01:04:19,638 ‫می‌خوای که من توی دوئل بکشمش؟ 878 01:04:21,250 --> 01:04:23,928 ‫پولینا، فقط یک ساعت بهم وقت بده. 879 01:04:24,014 --> 01:04:25,672 ‫زود برمی‌گردم. 880 01:04:25,697 --> 01:04:27,525 ‫همینجا صبر کن ‫منتظرم بمون. 881 01:04:27,550 --> 01:04:29,551 ‫زود برمی‌گردم ‫خیلی ضروریه. 882 01:04:31,871 --> 01:04:33,394 ‫همینجا بمون. 883 01:05:21,702 --> 01:05:22,889 ‫پولینا... 884 01:05:23,732 --> 01:05:27,020 ‫من 200هزار فرانک برنده شدم. 885 01:05:33,698 --> 01:05:38,084 ‫بیا این 50هزار فرانک 886 01:05:38,109 --> 01:05:40,511 ‫می‌تونی همین فردا پرتش ‫کنی توی صورت دوگریو 887 01:05:43,424 --> 01:05:45,618 ‫من پول تو رو نمی‌خوام. 888 01:05:45,681 --> 01:05:49,253 ‫چی؟ چرا؟ پولینا آخه برای چی؟ 889 01:05:50,214 --> 01:05:51,940 ‫من الکی پول نمی‌گیرم. 890 01:05:51,965 --> 01:05:54,798 ‫باور نکردنیه که چقدر در اشتباه بودم. 891 01:05:54,837 --> 01:05:57,004 ‫اشتباه، اشتباه ‫در اشتباه بودم. 892 01:05:57,028 --> 01:06:01,539 ‫همه‌ی وجودش الان داره می‌لرزه ‫بندی توی دلش پاره شده. 893 01:06:01,920 --> 01:06:05,492 ‫جمله‌های آخری رو برام بخون. 894 01:06:07,234 --> 01:06:11,656 ‫پولینا با لحن تحقیرآمیزی گفت ‫من پول تو رو نمی‌خوام. 895 01:06:12,218 --> 01:06:13,955 ‫چی؟ چرا؟ 896 01:06:14,459 --> 01:06:15,967 ‫پولینا آخه برای چی؟ 897 01:06:16,287 --> 01:06:18,021 ‫من الکی پول نمی‌گیرم. 898 01:06:18,046 --> 01:06:20,665 ‫من به عنوان یه دوست ‫این پول رو بهت میدم. 899 01:06:20,690 --> 01:06:24,779 ‫الکسی ایوانوویچ فریاد زد ‫من حتی زندگیم رو هم برای تو میدم. 900 01:06:24,804 --> 01:06:27,015 ‫بنویس دیگه، بنویس همین‌ها رو. 901 01:06:27,059 --> 01:06:30,180 ‫من به عنوان یه دوست ‫این پول رو بهت میدم. 902 01:06:32,553 --> 01:06:35,866 ‫من حتی زندگیم رو هم برای تو میدم. 903 01:06:35,891 --> 01:06:37,506 ‫خب خیلی گرونه. 904 01:06:37,531 --> 01:06:41,110 ‫معشوقه‌ی دوگریو که 50هزار فرانک نمی‌ارزه. 905 01:06:41,164 --> 01:06:44,709 ‫پولینا چطوری می‌تونی با ‫من اینجوری حرف بزنی؟ 906 01:06:44,734 --> 01:06:46,600 ‫من که دوگریو نیستم. 907 01:06:46,709 --> 01:06:49,412 ‫- تو متوجه میشی؟ ‫- نه نمی‌شم. 908 01:06:49,437 --> 01:06:50,746 ‫خب پس ننویس. 909 01:06:50,800 --> 01:06:54,314 ‫من ازت متنفرم ‫آره، آره. 910 01:06:54,977 --> 01:06:57,861 ‫خیال کردی تو برای من فرقی با دوگریو داری؟ 911 01:06:59,858 --> 01:07:02,945 ‫میخوای من رو بخری؟ همینو ‫می‌خوای؟ همینو میخوای؟ 912 01:07:03,243 --> 01:07:06,790 ‫با 50هزار فرانک، درست مثل دوگریو. 913 01:07:08,328 --> 01:07:11,185 ‫خب بخر ‫من رو بخر. 914 01:07:11,789 --> 01:07:13,297 ‫بعدش رو بگین فئودور میخایلوویچ 915 01:07:13,322 --> 01:07:17,095 ‫دیگه به هیچ چیز فکر نمی‌کردم ‫هیچ صدایی رو نمی‌شنیدم. 916 01:07:17,120 --> 01:07:18,814 ‫همه‌چیز دور سرم می‌چرخید. 917 01:07:18,868 --> 01:07:20,762 ‫من رو دوست داری؟ 918 01:07:25,625 --> 01:07:26,657 ‫عشق... 919 01:07:27,313 --> 01:07:28,389 ‫تو عزیز من هستی 920 01:07:28,890 --> 01:07:30,663 ‫عزیز وفادار منی. 921 01:07:31,272 --> 01:07:32,702 ‫من رو دوست داری. 922 01:07:39,266 --> 01:07:40,628 ‫پولینا... 923 01:07:40,904 --> 01:07:44,123 ‫هیچ چیز نمی‌شنیدم. اَه. ‫چقدر که از این زن بیزار بودم. 924 01:07:44,148 --> 01:07:45,920 ‫سرم خیلی گیج می‌رفت. 925 01:07:46,333 --> 01:07:47,872 ‫صبح روز بعد... 926 01:07:56,053 --> 01:07:58,662 ‫خب زود باش، 50هزار فرانکم رو بهم بده. 927 01:08:01,330 --> 01:08:04,650 ‫الان دیگه مال منه؟ مگه نه؟ 928 01:08:05,396 --> 01:08:08,715 ‫معلومه، از اول هم برای تو بوده، بیا. 929 01:08:10,688 --> 01:08:12,983 ‫خب بیا اینم 50 هزار فرانکت. 930 01:08:48,146 --> 01:08:49,422 ‫آنا گریگوریونا 931 01:08:49,904 --> 01:08:53,165 ‫نوشتن این رمان دیگه واقعاً تموم شد. 932 01:08:53,337 --> 01:08:55,040 ‫رو در رو. 933 01:08:58,168 --> 01:08:59,983 ‫اگه رو در رو نبودیم ‫خیلی سخت میشد. 934 01:09:00,686 --> 01:09:01,718 ‫بله. 935 01:09:04,613 --> 01:09:07,769 ‫می‌خوام که یه رمان دیگه شروع کنم 936 01:09:08,081 --> 01:09:10,042 ‫ آنا گریگوریونای عزیز 937 01:09:10,067 --> 01:09:12,431 ‫ادامه‌ی جنایت و مکافات چی میشه؟ 938 01:09:12,849 --> 01:09:14,954 ‫مرده‌شور جنایت و مکافات رو ببرن. 939 01:09:14,979 --> 01:09:16,330 ‫می‌نویسم، می‌نویسم. 940 01:09:17,389 --> 01:09:19,697 ‫یه رمان جدید توی ذهنمه. 941 01:09:21,141 --> 01:09:25,110 ‫در مورد یه هنرمنده. 942 01:09:25,593 --> 01:09:28,719 ‫یه مردی که دیگه چندان جوون نیست، ‫مثل من. 943 01:09:29,765 --> 01:09:32,146 ‫مریض، عبوس 944 01:09:32,201 --> 01:09:35,109 ‫کج‌خلق، که تعجبی هم نداره 945 01:09:35,177 --> 01:09:37,673 ‫چون توی زندگی درد و رنج زیادی رو تحمل کرده. 946 01:09:38,462 --> 01:09:40,049 ‫فقیر هم هست. 947 01:09:40,477 --> 01:09:44,759 ‫اون عاشق بود، اما کسی اون رو دوست نداشت. 948 01:09:45,838 --> 01:09:48,772 ‫اون عذاب کشید، رنج برد و رنج برد 949 01:09:48,805 --> 01:09:52,722 ‫تا اینکه ناگهان توی یکی ‫از مهم‌ترین لحظات زندگیش 950 01:09:52,822 --> 01:09:55,916 ‫با یه دختری به سن و سال تو آشنا شد. 951 01:09:56,827 --> 01:10:00,046 ‫یه دختر قشنگ و بی‌آلایش. 952 01:10:02,155 --> 01:10:05,016 ‫از جوون‌های مدرن و امروزی. 953 01:10:06,555 --> 01:10:08,438 ‫زنی که ... 954 01:10:10,319 --> 01:10:13,448 ‫انگار با وجودش می‌تونه دنیا رو نجات بده. 955 01:10:15,520 --> 01:10:20,461 ‫تو فکر می‌کنی که ممکنه چنین دختر جوونی 956 01:10:20,486 --> 01:10:24,544 ‫که هم از نظر شخصیتی و هم ‫سن و سال، خیلی با این آدم متفاوته 957 01:10:25,056 --> 01:10:28,659 ‫می‌تونه این هنرمند من ‫رو دوست داشته باشه؟ 958 01:10:28,698 --> 01:10:30,870 ‫صبر کن، یادت باشه که 959 01:10:31,225 --> 01:10:36,053 ‫اون یه مرد عبوسه، خوش‌قیافه ‫نیست، کج‌خلقه، یه بازنده‌ست. 960 01:10:36,130 --> 01:10:38,169 ‫ولی خب کارهای زیادی ‫هم می‌تونه انجام بده. 961 01:10:38,838 --> 01:10:40,846 ‫تازه فقیر هم هست 962 01:10:41,137 --> 01:10:44,387 ‫کلی بدهی داره که نمی‌تونه ‫به این راحتی پس بده. 963 01:10:45,347 --> 01:10:47,379 ‫الان برمی‌گردم. 964 01:11:14,373 --> 01:11:17,105 ‫- سلام. ‫- سلام. 965 01:11:19,949 --> 01:11:21,606 ‫من رو نمی‌شناسی؟ 966 01:11:26,010 --> 01:11:27,642 ‫نه نمی‌شناسم. 967 01:11:27,682 --> 01:11:29,315 ‫نه!؟ 968 01:11:30,618 --> 01:11:32,140 ‫نه؟؟ 969 01:11:56,125 --> 01:11:58,414 ‫عذر میخوام آنا گریگوریونا 970 01:11:59,170 --> 01:12:00,584 ‫الان نمی‌خواد که ... 971 01:12:00,609 --> 01:12:02,443 ‫جواب سوالم رو بدی. 972 01:12:04,039 --> 01:12:06,138 ‫تا فردا بهش فکر کن. 973 01:12:07,575 --> 01:12:08,701 ‫من... 974 01:12:08,726 --> 01:12:10,910 ‫لطفاً تا فردا بهش فکر کن 975 01:12:11,266 --> 01:12:13,251 ‫فردا بهم بگو. 976 01:12:15,013 --> 01:12:16,575 ‫تو آپولونوفی؟ 977 01:12:16,922 --> 01:12:19,813 ‫ فئودور تیموفیویچ دیگه نمی‌تونست صبر کنه. 978 01:12:21,575 --> 01:12:24,346 ‫آپولونوف کیه؟ من داستایوسکی‌ام. ‫نویسنده. 979 01:12:24,371 --> 01:12:26,645 ‫طبق قرارمون یه رمان آوردم. 980 01:12:26,670 --> 01:12:30,931 ‫این مربوط به فئودور ‫تیموفیویچ استیلوفسکی میشه. 981 01:12:31,119 --> 01:12:32,413 ‫آره. همونه. 982 01:12:32,483 --> 01:12:33,759 ‫میشه خبرش کنی؟ 983 01:12:33,838 --> 01:12:37,830 ‫- غیرممکنه ‫- چرا غیر ممکن؟ 984 01:12:38,751 --> 01:12:39,931 ‫چی شده؟ 985 01:12:39,956 --> 01:12:43,212 ‫دو روزه که نیست، از سنت پترزبورگ رفته 986 01:12:45,337 --> 01:12:47,818 ‫یعنی چی رفته؟ 987 01:12:48,773 --> 01:12:49,927 ‫دیگه من نمی‌دونم. 988 01:12:51,413 --> 01:12:54,794 ‫بهم خنجر زد ‫از پشت بهم خنجر زد. 989 01:12:59,411 --> 01:13:01,160 ‫اگر که ... 990 01:13:12,052 --> 01:13:15,388 ‫فئودور میخایلوویچ، خدای من! ‫این خواست و اراده‌ی توئه. 991 01:13:20,884 --> 01:13:23,478 ‫فئودور میخایلوویچ، دوست عزیزم 992 01:13:23,525 --> 01:13:26,261 ‫بهتون گفته بودم، گفتم که فریب‌تون میده. 993 01:13:26,348 --> 01:13:27,981 ‫شما رو فریب میده. 994 01:13:37,994 --> 01:13:40,526 ‫میشا؟ تو اینجا چیکار می‌کنی؟ 995 01:13:41,291 --> 01:13:43,592 ‫همین‌جوری داشتم قدم می‌زدم. 996 01:13:45,544 --> 01:13:46,687 ‫آنیا من ... 997 01:13:46,780 --> 01:13:49,717 ‫بهت التماس می‌کنم، نرو پیشش، ‫صبر کن. 998 01:13:49,742 --> 01:13:51,803 ‫آنا گریگوریونا، نمی‌بینی که ... 999 01:13:51,828 --> 01:13:54,156 ‫- متوجه نیستی که اون چرا دنبالته؟ ‫- بس کن میشا 1000 01:13:54,867 --> 01:13:56,132 ‫چطور می‌تونی این حرف رو بزنی؟ 1001 01:13:56,766 --> 01:13:58,421 ‫من حتی جرئت فکر ‫کردن بهش رو هم ندارم. 1002 01:13:59,055 --> 01:14:00,461 ‫این شد یه حرف درست و حسابی. 1003 01:14:00,855 --> 01:14:04,122 ‫آنا گریگوریونا اگه بری پیشش ‫دیگه همه‌چی تموم میشه. این آخرشه. 1004 01:14:04,147 --> 01:14:06,456 ‫بذار بعداً در موردش حرف می‌زنیم. 1005 01:14:06,481 --> 01:14:12,831 ‫دیگه بعدی وجود نداره، هیچ بعدی وجود نداره. ‫باشه برو پیشش. برو پیشش. 1006 01:14:24,200 --> 01:14:28,100 ‫- آره راست می‌گه برو پیشش ‫- من هیچ‌جایی نمی‌رم. 1007 01:14:29,194 --> 01:14:31,438 ‫چرا دست‌نویس رو تحویل ندادی؟ 1008 01:14:31,647 --> 01:14:35,914 ‫استیلوفسکی فرار کرده. ‫سی و یکم. 1009 01:14:36,027 --> 01:14:37,432 ‫امروز سی و یکمه. 1010 01:14:37,485 --> 01:14:40,444 ‫همه‌چیز تموم شده. اصلاً نابودش ‫کن. هیچکس بهش نیازی نداره. 1011 01:14:40,483 --> 01:14:42,413 ‫بدش به من. 1012 01:14:43,522 --> 01:14:46,026 ‫چه آدم بی‌منطقی هستین. 1013 01:15:03,148 --> 01:15:04,382 ‫چرا این رو می‌دین به من؟ 1014 01:15:04,407 --> 01:15:07,735 ‫آقای رئیس این رمانیه که ‫جناب داستایوسکی نوشتن. 1015 01:15:07,760 --> 01:15:10,307 ‫لطفاً تحویلش بگیرین و یه رسید بهم بدین که 1016 01:15:10,332 --> 01:15:13,480 ‫شما روز 31 نوامبر 1866 ‫این رمان رو تحویل گرفتید. 1017 01:15:14,425 --> 01:15:16,354 ‫نمی‌دونم، نمی‌دونم. 1018 01:15:16,379 --> 01:15:19,315 ‫مسئله‌ی حساسیه. 1019 01:15:20,199 --> 01:15:23,020 ‫نمی‌دونم. تا حالا چنین موردی نداشتیم. 1020 01:15:23,738 --> 01:15:26,285 ‫باید از مافوقم بپرسم. 1021 01:15:26,310 --> 01:15:27,529 ‫هر چقدر هم عجیب... 1022 01:15:27,575 --> 01:15:29,901 ‫جناب اورلوف دوم از من خواستن بهتون بگم 1023 01:15:29,926 --> 01:15:32,667 ‫که این رمان رو از طرف ایشون تحویل بگیرین. 1024 01:15:32,816 --> 01:15:36,871 ‫اورلوف دوم؟؟ ها؟ ‫عجیبه. 1025 01:15:38,506 --> 01:15:40,569 ‫ولی در اون صورت، باید فردا تشریف بیارین. 1026 01:15:40,594 --> 01:15:42,049 ‫جناب پلیس 1027 01:15:42,453 --> 01:15:47,131 ‫دارم بهتون می‌گم باید حتماً امروز ‫تحویل بشه 31 نوامبر 1866 1028 01:15:47,156 --> 01:15:49,289 ‫من ... التماس‌تون می‌کنم. 1029 01:15:49,855 --> 01:15:52,927 ‫اصلاً اینجا زانو می‌زنم 1030 01:15:53,076 --> 01:15:55,332 ‫نه خانم، به هیچ‌وجه! ‫اونم بخاطر چنین چیز ساده‌ای. 1031 01:15:55,357 --> 01:15:57,504 ‫خیلی‌خب، از این طرف. 1032 01:16:02,456 --> 01:16:06,899 ‫داستایوسکی ‫رمان قمارباز 1033 01:16:07,344 --> 01:16:11,242 ‫خب، شما چه نسبتی با ایشون دارین؟ 1034 01:16:11,617 --> 01:16:12,867 ‫من؟ 1035 01:16:19,100 --> 01:16:20,217 ‫من... 1036 01:16:25,613 --> 01:16:27,729 ‫من همسرشم. 1037 01:16:34,441 --> 01:16:37,431 ‫خب کجا بودیم عزیزدلم؟ 1038 01:16:38,950 --> 01:16:43,985 ‫- خب... اینجا رو بخون عشقم ‫- سیبری 1039 01:16:45,123 --> 01:16:49,232 ‫این شهر در ساحل رودخانه‌ای ‫عظیم اما متروک و یخ‌زده قرار دارد. 1040 01:16:49,310 --> 01:16:53,717 ‫و یکی از اصلی‌ترین مراکز اجرایی ‫دولت روسیه محسوب می‌شود. 1041 01:16:56,411 --> 01:17:01,674 ‫قلعه‌ای در این شهر وجود دارد و ‫در دل این قلعه نیز زندانی هست. 1042 01:17:02,625 --> 01:17:05,157 ‫حالا تقریباً نه ماه می‌شود که ... 1043 01:17:05,501 --> 01:17:08,775 ‫رودین راسکولنیکف ‫تبعیدی، در اینجا زندانی‌ست. 1044 01:17:11,264 --> 01:17:14,944 ‫محکوم تبعیدی درجه دو. 1045 01:17:15,638 --> 01:17:17,834 ‫رودین راسکولنیکف. 1046 01:17:19,523 --> 01:17:21,672 ‫او حتی نمی‌دانست ‫زندگی تازه به چه معناست. 1047 01:17:21,710 --> 01:17:25,211 ‫حتی نمی‌دانست که این زندگی ‫تازه، به رایگان به او داده نخواهد شد 1048 01:17:25,547 --> 01:17:28,000 ‫و باید به بهایی بسیار ‫گران آن را به دست بیاورد. 1049 01:17:28,078 --> 01:17:31,343 ‫به قیمت تلاش‌ها و موفقیت‌های بزرگ در آینده. 1050 01:17:32,578 --> 01:17:37,539 ‫اما این‌ها می‌توانند زمینه‌ی ‫داستان جدید دیگری باشند 1051 01:17:37,983 --> 01:17:40,148 ‫اما داستان کنونی ما 1052 01:17:40,173 --> 01:17:41,963 ‫دیگر به پایان رسیده است. 1053 01:17:50,173 --> 01:17:59,963 "ترجمه شده توسط گروه پيشگام" مترجم : آناهیتا 104149

Can't find what you're looking for?
Get subtitles in any language from opensubtitles.com, and translate them here.