All language subtitles for Betrayal.S01E09.WEB-DL.DD5.1.H.264-BS

ميشه فقط يهنگاهي به اين بندازي، لطفاً؟

.اين ايمپالاي "تي-جي کارستن"ـه
...تو همون گاراژي پارک شده بود که

.اين پرونده بسته شده
.برو به همکاراي بخش جناييت بگو

...آنچه در "خيانت" گذشت

.از دخترت خواستم که باهام يه قرار بذاره

از "ول" خواستي که باهات قرار بزاره؟ -
.اون از دخترا خوشش مياد -

اينجا چيکار ميکني؟ -
.تو محله بودم -

.بيا از نو تلاش کنيم -
.اين يه مسئلهي موقتي نيست -

...احساساتي دارم که -
.ادامه نده -

.فهميدم

،يا واسه من کار ميکني يا نميکني

.و در حال حاضر، نميکني

.خوبه که سرِ کار ميبينمت، پسرم

.به سر کار خوش برگشتي

داشتم فکر ميکردم

.من ميتونم تو طرح جديد پروژهي استيريترويل کمک کنم

.خب، اون قضيه مشکلي نداره، پسرم
.يکي رو گذاشتم ادارهش کنه

.خب، ميتونم بودجه رو راست و ريست کنم

.ميدوني که کارم با اعداد و ارقام خوبه

.واسه اعداد و ارقامه که حسابدار استخدام کردم

.ميخوام کمک کنم، بابا

.ميدونم با رفتن "جک" اوضاع سخت شده

.تي-جي"، مشکلي نداريم"

.از همهي امور مراقبت ميشه

بابا؟ -
چيه!؟ -

،جک" به زودي برميگرده، مگه نه"

وقتي که با همهي جريانات کنار بياد؟

.تي-جي" الآن يه جلسه دارم"

ميشه بعد نهار راجبش حرف بزنيم؟

.جک مککاليستر" هستم"
.پيغام خود را بگذاريد

.جک"، همهش ميره رو پيغامگير لعنتيت"

.واقعاً ممنون ميشم که باهام تماس بگيري

.دلم برات تنگ شده، پسرم

.يادت نره استوکهات رو از مدرسه بياري

.امروز تمرين داري

،ميخوام دروازهبان وايسم
.توپ رو با سرم بگيرم

.خب، مطمئن شو بخوره به سرت نه صورتت

!وقت صبحونهست -
!بابا -

کسي ژامبون و پاي سيب سفارش داده!؟

!واي، عاليه

واسه صبحونه؟ جدّاً؟ -
.اين گرايش جديدمونه -

.من و "الي" يه مغازهي 24 ساعته پايين خيابون پيدا کرديم

.همچنين وقتي ميخوريمش، ورزش کلاسيک هم ميبينيم

.باشه، خب، جشن تولد "اليور" شنبهست

.دعوتنامهها رو يخچاله

.بايد براش هديه بگيري -
.فهميدم -

.رختها رو شستم
.ملافهي تختها رو هم عوض کردم

.مجبور نبودي اينکارو بکني

.اوه، تقريباً داشت يادم ميرفت

.بعداً بازش کن

.خيليخب، خدافظ، مگس خوشکله

.چند روز ديگه ميبينمت

.خدافظ، ماماني

!بابا، بلکهاوک گل زد

.چي!؟ اه، از دستش دادم

.بذار دوباره ببينيمش

درخواست فسخ ازدواج

توافق حضانت فرزند

تـــقديــــم ميکـــــندMani Vampire "مانــي"
Y! ID & E-Mail: V5mpire
.: TvWorld.Info :.

الو؟

آقاي "مککاليستر"، بنده
.کوئينسي ترينجر" از افبيآي هستم"

.تماسهام رو جواب نميدادي

چي ميخوايد؟ -
.کمکتون، فقط همين -

.داريم رو خونوادهي "کارستن" تحقيق ميکنيم

...خب، راستش، موقعيت من تغيير کرده، پس

.از شرکت "کارستن" استعفا دادي
.ميدونيم

و دقيقاً به همين خاطر من و شما بايد يه جلسه بذاريم

.قبل از اينکه اوضاع بهم بريزه

.گوش کنيد...نميتونم کمکي بهتون بکنم

."هدفمون تو نيستي، "جک
.هنوز نه

کاري نکن دنبال تو هم بيايم، خيليخب؟

.هي -
.هي -

ظرفها کجان؟

.تو آشپزخونه

.اوه

.نديدمشون

.دارم تخممرغ درست ميکنم
تخممرغ دوست داري، درسته؟

.صددرصد -
.خب، تو برو و استراحت کن -

.وقتي آماده شدن صدات ميکنم

.نه، نه. کمکت ميکنم

،باشه، اما عادلانه نيست
چون تو يه حرفهاي هستي

.و من يه آماتور

،خب، تو آشپزي شايد
.اما نه تو همهچيز

...ميدوني، داشتم فکر ميکردم

.تاحالا يه قرار واقعي با هم نذاشتيم

نظرت واسه امشب چيه؟

يا اينکه خجالت ميکِشي با من ديده بشي؟

.آره

.خب، ميتوني يه کيسه بکِشي روي سرت

.آره، آره، همينکارو ميکنم

.باشه -
.خيليخب -

.صبحونه ده دقيقه ديگه حاضره

.باشه -
.باشه -

.هي -
.هي -

.يه ايدهي خيلي خوب دارم

.ممم

.امروز به دستم رسيد -
چي؟ -

.ديدنش تو نوشته خيلي آدم رو شوکه ميکنه

.ميتونم درک کنم

.هي

،بيا مرخصي بگيريم، بريم بيرون شهر
.و ذهنمون رو باز کنيم

کجا بريم؟

.هرجا که شد، مهم نيست
.ماشينم بيرون پارکه

،بيا فقط بريم و يه کار فيالبداهه بکنيم

.يکم ماجراجويي کنيم

.جک"، نميتونم" -
.ميتوني و بايد بکني -

.بيخيال، همهش سهروز تا برگشتن پيش "اليور" وقت داري

،به ماهنامه زنگ بزن

،زمان جلسات رو تغيير بده، کاراتو به تعويق بنداز
.هر کاري که لازمه بکن

.بيا همهچيز رو پشتِ گوش بندازيم

نظرت چيه؟

.ميرم مسواکم رو بيارم

!ممم

چطور ميگذروني؟

.خوب

،ممکنه قبلاً اينو نگفته باشم

.اما خيلي خوشحالم که برگشتي

.فکر کنم ميدونم چرا "جک" نميتونه بيخيال اين دختره بشه

.باهاش درگير رابطهي عاشقانهست

."مثل من و "برندي

.خيليخب

.يادت نره داروهات رو بخوري

فکر ميکني آدم وقتي ميميره، چه اتفاقي واسهش ميافته؟

،ميري جاي خاصي
يا فقط يهو ناپديد ميشي؟

.هرکسي در اينباره نگرش شخصي خودش رو داره

تو چه اعتقادي داري؟

.من به هيچي...اعتقاد ندارم

،وقتي آدم ميميره، ميسوزوننش

،يا توي زمين دفنش ميکنن

.و همهش همينه

،نه روحي هست، نه زندگي پس از مرگي
.نه نوتن يابياي

يعني "برندي" الآن هيچجا نيست؟
و مامان؟

.درد و رنج متحمل نميشن
.زجر نميکِشن

.فقط...از بينمون رفتن

.فکر نميکنم اين درست باشه

.فکر ميکنم "برندي" الآن تو يه جاي بهتره

.مامان هم همينطور

.اين اعتقاد منه

.شايد حق با توئه

.داروهات يادت نره

.آره، خونوادهي من سفرهاي زيادي ميرفتن

.بين مامان و بابام پشت دنده خودم رو جا ميکردم

،و هرجا که از کنار تابلوهاي ايالتي رد ميشديم

.يه آرزو ميکردم و ميذاشت که يه بوق بزنم

اما فکر ميکردم اگه بوق رو دقيقاً لحظهاي که

چرخهاي جلو از تابلو رد شدن

،و چرخهاي عقب هنوز رد نشدن بزنم

.آرزوم به حقيقت ميپيونده

.خيلي راجب پدر مادرت حرف نميزني

.خب، خيليوقته که مُردن

،وقتي خونوادهي "کارستن" سرپرستيت رو قبول کردن

،بهت کمکي کردن
که بتوني با کسي حرف بزني؟

.نه

چرا سرپرستيت رو قبول کردن؟

...خب، بابام 17 سال

.تو شرکت "کارستن" سرکارگر ساخت و ساز بود

،تاچر" بهش اعتماد داشت"
.بهش وابسته بود

فکر ميکنم شايد احساس کرد که

.به پدرم مديونه که سرپرستي من رو قبول کنه

.نگاه کن

.يه آرزو بکن

.يه عکاس براي ماهنامهي "پارک حصيري"ـه

اوه، نگاه کن، عکسش رو مقالهي
،بهترين همبرگر شيکاگوئه

.جدّاً چيزاي باحالين

جدّاً اصلاً دوست نداري با سگم جور بشي، مگه نه؟

.شکارچيهاي قارچ، جالب ترن

اگه قراره رابطهمون جدي بشه، تو هم بايد

رابطهت رو با "جورج" درست کني، باشه؟
.اونم بخشي از رابطهست

.گلهاي رز و کالسکههاي بچه

.اوه، خداي من

.پدربزرگ من

.اوه! قضيه پيچيده شد

نميدوني چطوري با پدرت آشنا شده؟

.نميدونم، مهم هم نيست

.کليدام رو خونهتون جا گذاشتم
.بايد برگردم

ميشه لطفاً بموني و با سگم جور بشي؟

.سلام غريبه
.پارسال دوست، امسال آشنا

.عادت نداشتم که تو روز روشن ببينمت

."دِلفين"، "ول"
."ول"، "دِلفين"

.سلام -
.سلام -

سلام "جورج"! چطوري!؟
!دلم برات تنگ شده بود

.دل"، بايد برم"
مراقب خودت باش، باشه؟

شما دوتا با همين؟

.آره

.مراقب باش. سوار وحشيايه

،همين که باهات حال و حول کنه
.حوصلهش سر ميره

.دل کلي از بچههامون رو شکونده

چرا داري اينا رو بهم ميگي؟

.ببخشيد. به من اصلاً ربطي نداره

.نبايد چيزي ميگفتم
.از آشناييت خوشوقتم

.بيارش

شماها کمک ميخوايد؟ -
!آره -

.بهنظر شلنگِ سوخت شکسته

عاليه...ميدونستم که بايد

.قبل از عروسي ميدادم ماشين رو معاينه کنن

دارين ازدواج ميکنيد؟

.نه -
.ما نه -

،"هماتاقي کالجم، "هلن

.داره با همکار کوهنوردي "تام" ازدواج ميکنه

،ما بهم معرفيشون کرديم
.و منم ساقدوش عروسم

.تام" هم ساقدوش داماده"
...و اگه جا بمونيم

.ميکُشمتون

عروسي کجاست؟ -
.90مايل دورتر از اينجاست -

.يه خونهي قديمي وسط ناکجاآباد اجاره کردن

.ميبَريمتون -
.نه، نميشه اينو ازتون بخوايم -

.نه، جدي
.ما جايي نداريم که بريم

.اوه، خداي من
!خيلي ممنون

.ديدي؟ قانون کارما جواب داد
.ممنون

.سلام

.سلام

.من "جولز"ـم -
."ايدن" -

.داشتم تميزکاري ميکردم

.باشه، خوش بگذره

.من فقط دنبال کليدامم

تو دوست "ول"ـي، درسته؟

.زدي تو خال

تو شرکت "کارستن" کار ميکني؟ -
.آه، آره -

اونجا چيکار ميکني؟

.آيتي

،متولد برج حوت ام، تو تمپا بزرگ شدم
.و از قدم زدن طولاني تو پارک خوشم مياد

.ببخشيد
.نميخواستم فضولي کنم

خب، تو کي هستي؟

.يکي از دوستاي "الين" ام

.دوست، آره؟ فهميدم

.پيداشون کردم
.بايد برم

.از آشناييت خوشوقتم

.منم همينطور

* منتظرت بودم *

،ميدوني، حقيقت اينه که
.جفتمون علاقهاي به اين عروسي نداريم

چرا؟ -
.22سالشونه -

ميدوني، آخه کي 22 سالگي ازدواج ميکنه؟ -
.من ازدواج کردم -

.منم 23 سالم بود -
.اونموقعها اوضاع فرق ميکرد -

.هي، حالا، مراقب باش

...ما بچههاي الآن از لحاظ ژنتيکي برنامهريزي شديم

.براي رابطههاي 3 تا 5 ساله

شما دوتا چند وقته باهمين؟

.سه سال و نيم

.پس، جداً ديگه داره آخرين روزامون سر ميرسه

."بس کن، "تام

.رابطهي طولانيمدت واسه اين دوتا کاملاً جواب داده

.آره، با هم ديگه خيلي خوبيم

آخه آدم از کجا بايد بدونه که

اون آدمي که الآن ميخواي باهاش باشي

همون آدميه که ميخواي باهاش 20 سال زندگي کني؟

.بهگمونم، دست آخر آدم نميدونه

نميدوني؟

.نه، اين دستِ سرنوشته

.خب، ربطي به سرنوشت نداره
.راجب ديانآ ـه

،منظورم اينه که، وقتي رابطه رو شروع ميکنيد
.يه موجي از جادو هست

اما بعدش يه سير تکامليه که

.مردم رو مجبور به بچهدار شدن ميکنه

.واقعاً اميدوارم اين ساقدوش عروسي نباشه

...بايد شوراي شهر رو -
."بهونهها واسهم مهم نيست، "بايرون -

.بايد زمين رو حفر کنيم

،"آقاي "کارستن
...چيزي که ميخوام بگم اينه که

.بهم نگفتي که مياي اينجا

.تي-جي"، اين يه جلسه راجب پروژهي استيريترويله"

.به تو ربطي پيدا نميکنه

.بوي ماهي مياد

لارا"، ميشه ببريش؟"

.من زير هود[هواکش] نيستم

.حالا، راجب اون جواز ها

...ميرم تا

!يکي به 911 زنگ بزنه

.نه، "گروز" رو بياريد
.اسمش تو سيستم هست

،"اما، آقاي "کارستن
!بايد براش آمبولانس خبر کنيم

.ميدونم دارم چيکار ميکنم
.يه حملهي عصبيه

!فقط "گروز" رو خبر کنيد، همينالآن

.ميخوام براي چندتا آزمايش ببرمش -
چرا؟ -

که چيزي که از قبل ميدونم رو بهم بگي؟

.هميشه حملهي عصبيش رو تو خونه درمان ميکردي

.اما تقريباً دوسال بود که حملهاي نداشت

چرا الآن؟

،همونطور که گفتم
.داروهاش رو مصرف نکرده

،ميخوام ميزان داروهاش رو چک کنم
،يه نوار مغز ازش بگيرم

.درست موقعيت شناسايي ميشه

مگه همين کارو الآن نميکني؟ -
.اون تشنج کرده -

.نميتونم تا ساعتها ازش نوار مغر بگيرم

.خب، پس اينجا رو خونهي خودت بدون

!واي -
.هيچيش شبيه عروسي من نبود -

.بذار حدس بزنم

يه تالار رقص هتل رو گرفتي؟

.300تا حدس بزن

،هي، با دوستام حرف زدم
.و قرار رو گذاشتيم

.براي عروسي ميتونيد بمونيد

.اوه، نه، نميتونيم

.مجبوريد
.شما قهرمانان امشبيد

.هر لحظه شروع ميشه

.خب، از همينجا قشنگه

.عاليه

.اوه، اينم بگير

.همه يکي با مشروبشون ميخورن

.همهچيز رو جالبتر ميکنه

.بهتره که بخوريمش

.گرفت

.گ - ر - ف - ت

.رانندگي

.را - ن - ن - د

،نه، قبلاً که بهت گفتم
.بايد يه "گي" تهش بذاري

خب، آخه چطوري يادم بمونه؟

.فقط بايد حفظش کني

.خب، مامان نميگه اينکارو بکن

.يه عکس ميکِشه

يه عکس از چي؟

،مثلاً براي رانندگي
يه ماشين ميکِشه

يه "گي" هم تهش ميذاره
.اونوقت ديگه "گي" آخرش يادم نميره

.خب، من نقاشيم زياد خوب نيست

خب آخه من چطوري يادم بمونه؟

.فقط بايد چندين بار از روش بنويسي

.نميخوام -
."اليور" -

.واسهم مهم نيست اگه اشتباه شد

.چرا، مهمه

،ميدونم گاهياوقات بعضي چيزا سخته

.و آدم هميشه همهچيزُ تو زندگي درست انجام نميده

،اما خيلي خيلي مهمه که هرگز تسليم نشيم

.و دست از تلاش برنداريم

اين چطوره؟

.عجيبغريبه

اين اصلاً ماشينه؟

.آره، يه ايمپالا ست

.همم

.اوه، خيلي خوش گذشت

.گذشت"؟ خوب هنوز تموم نشده"

.هنوز خيلي مونده تموم بشه -
!اوه -

خب، آخه تا الآن خيلي وقته که

.سر يه قرار واقعي نرفتم

.خب، بهتره که بهش عادت کني

هي. ميشه يه سؤالي ازت بپرسم؟

چرا هنوز حلقهي ازدواجت رو دستت ميکني؟

...آم

...نميدونم. من

...منظورم اينه که، خيلي وقته که دارمش

.ديگه جزئي از دستم شده

.فکر نميکنم به اين خاطر باشه

اوه، اينطور فکر نميکني؟

،خب، از هر جهت
.واسهم توضيحش بده

باشه، فکر ميکنم که واسه اولين باره که

،تو اين 20 سال مجرد شدي
.و اين ميترسونتت

.آره

.آره، خب، قطعاً ميترسونه

.خب، اميدوارم که از من نترسيده باشي

بايد بترسم؟

.نه، البته که نه

.خوبه

...ببين، "الين"، يه چيزي هست که

!اوه، وايسا! وايسا

،سريع، يه آرزو بکن -
.باشه -

خوبه؟ -
.آره -

خب، چه آرزوئي کردي؟

.آرزو کردم که پيچيدگي زندگي کمتر بشه

!چاي و قهوه روي ايوونه

،هيچکدوم اينا رو نميشناسم

،اما به گمونم عاشقشونم
.همهشون

،ميدونستي چشمات آبيه
اما همچنين سبز هم هست

و يه حلقهاي دورشه که انگار نارنجيه؟

.امروز برگههاي طلاق رو تحويل دادم

.بايد الآن به اين فکر کنم که همهي عشقها بد آيند ان

...اما، الآن اون زوج
،اون زوج باورش دارن

.و اين چيز خيلي زيباييه

.اوه، من که فکر نميکنم همهي عشقها بد آيند باشن

.خوبه

اما اگه حق با "تام" باشه چي؟

اگه همهي اينها يه سير تکاملي باشه چي؟

.فکر ميکنم بيشتر از ديانآ مون براي هم ارزش داشته باشيم

اما تنها چيزي که ميتونيم بهش اميدوار باشيم

،اينه که جايي باشيم که تقديرمون اونجاست

.که الآن مطمئنم تقديرمون اينجاست

.هي -
.هي -

.نميدونستم که مياي اينجا

.خيليخب
قضيه راجب سگهست؟

،چون جدّاً
.ميتونم ديگه ازت نخوام باهاش جور شي

با اين دختره که امروز تو پارک ديديمش قرار ميذاشتي؟

عزيزم، حسوديت شده؟
جدي؟

،حسودي احساس مخرب وحشتناکيه

.و واقعاً مأيوس کنندهست

من باهاتم، باشه؟

،قول ميدم که باهات صادق باشم

.و دروغ نگم

.نميتوني قول بدي که قلبم رو نميشکوني

.هيچکي نميتونه همچين قولي بده

واقعاً اين احساس عميق رو دارم

.که بايد تا دير نشده خودمو بکشم کنار

حالا کي شده ملکهي داستانهاي درام؟

.باشه، هرچي دوست داري اسمشو بذار

،اما اخيراً خيلي سختي کِشيدم

...و فکر نميکنم آمادهي اتفاقات غيرمنتظره باشم

وقتي که با کس ديگهاي قرار بذاري

.يا اينکه من برم کالج يا رابطهمون تموم بشه

پس، الآن داريم بهم ميزنيم که يهوقت بعداً بهم نزنيم؟

.من رو ميترسونه

.و ترس آخرين چيزيه که الآن ميخوامش

.ميرم ژاکتت رو از تو ماشين بيارم -
.باشه -

.منم ميرم يه تيکهي گنده از کيک رو بخورم

."سلام، "جک

تو ديگه کدوم خري هستي؟

.کوئينسي ترينجر"، از افبيآي"

.فهميدم، ممنون

.خبرتون ميکنم

،مصرف قرص تاپيرامات ـش خيلي زياد بوده

.اما داروي ديگهاي مصرف نکرده

.احتمالاً اشتباهي داروهاش رو قاطي کرده

.خودم باهاش حرف ميزنم

.ممکنه بيشتر از صحبت نياز بشه

.اينکار ميتونه عمدي بوده باشه

."22سال ميگذره، "کيسي

.قول داده بودي که ديگه اينطوري نميشه

.اختلالات تشنج رو به سختي ميشه کنترل کرد

.راجب تشنج حرف نميزنم

.راجب ذهنش حرف ميزنم

...گفتي که پيشرفت ميکنه

،با سلولهاي بنيادي درمان ميشه
.ياختههاي عصبيش بازسازي ميشه

.گفتم که به اين چيزا اميدوارم

.آره، منم همينطور

.به اون اميد دل بستم

.هيچوقت بهتر نميشه

ميشه؟

.ماشينت رو رديابي کردم

.يه برنامهي رديابي خيلي خوب تو دفتر داريم

دوست نداشتم "جک مککاليستر" رو در حالي که

.از تابلوهاي ايالتي رد ميشه بوق ميزنه ببينم

.ببين...فقط چند روز اينجاييم

،آره، تو يه خونهي روستايي تو جنگل
.در حالي که رُم داره تو آتيش ميسوزه

،نکتهي مثبت اينجاست که
.اينجا جاي خوبي براي صحبته

.وقتي رسيدم خونه بهت زنگ ميزنم -
.اينکار خيلي خوبي نيست -

يه عضو شهرداري اومده که ادعا ميکنه

کارستن" داشته طرح يه ساخت و ساز پرفساد رو ميريخته"

،که شامل اخاذي و رشوهدهي
،و تفنگ ميخزني بوده

يه کارگر انبار حاضره شهادت بده

.که تو داشتي يه محموله از چين رو قاچاقي وارد ميکردي

.خب، حالا باهام صحبت کن

.کلّ اين قضيه داره به نقطهي شکستش نزديک ميشه

.چند مايل جاده رو ميرم پايين
.زياد طول نميکِشه

ميخواي باهات بيام بدوئيم؟

.نه، تو بمون

.زود برميگردم -
.باشه -

."خانم "هنلي

.اوه، خواهشاً "سارا" صدام کنيد

تاحالا يه پرندهي پرسياه با بالهاي قرمز ديدي؟

.نه. اما يه احساسي ميگه الآن قراره ببينم

.هي، تو -
.سلام، مامان -

،اينو يادته

اون سفري که تو تعطيلات رفتيم؟

.آره، "ويک" رو يه مار نيش زد

.با "جولز" بهم زدم

چرا؟

،نميدونم، يعني
.اين مدت که خيلي باهم خوب بوديم

.اما اون سنش بيشتره، تجربهش بيشتره

.و فقط نميدونم ميشه اعتماد کرد بهش يا نه

از کجا بدونم دلم رو ميشکونه يا نه؟

.نميدوني، اما تو هرگز اينکارو نميکني

،گوش کن، هرچيزي که بين من و بابات داره ميگذره

هرگز نميخوام که تو

هرگز فکر کني که
.اين چيزها ارزش نداره

.چون ارزش داره

متوجه ميشي؟

.اوه، ببين

.يه تابيتا ـه

واو، چي هست؟

.يه پرندهي کوچگره

.داره دنبال "آلونزو" ميگرده
.بايد همين دور و بر باشه
[دو پرنده که نمونشُ تو ايران هم به نام "موسي کو تقي" ميشناسنش]

آلونزو"؟" -
.شريکش -

.اين پرندهها با شريکشون زندگي ميکنن

.خيلي وقت ندارم

.پس ميرم سر اصل مطلب

.بايد وفاداريت به "کارستن" رو فراموش کني

.از اين به بعد بايد به ما کمک کني -
.همچين اتفاقي نميافته -

...جک"، متوجهاي که" -
ببين، اونا خونوادهمن، باشه؟ -

،بدون اونا
.نميدونم کارم به کجا ميرسيد

...بهت ميگم کارت به کجا نميرسيد

توي تمام صفحات تحقيقات فدرال ترو متهم

به جنايات و فعاليتهاي غيرقانوني ميدونن
.که يه مايل طولشه

.بهش خيانت نميکنم -
.پس بايد باهاش غرق بشي -

،چون داريم با قدرت به سراغش ميايم
،و وقتي بيايم

."يا با مايي يا با "کارستن

حاضري که واسهش بري زندان؟

.ميدوني کجا پيدام کني

.منم به دونستن اينکه کجا پيدات کنم ادامه ميدم

چيزي ديدي؟

.نه

.يه لحظه فکر کردم ديدم

،پس، رفيقت تفنگ رو پيدا کرد
اما نميدوني از کجا؟

.همينو گفتم

عجب تصادفيه که

،ايمپالاي "تي-جي" تو گاراژ تو پارکه

و "دي کوچولو" اتفاقي کُشته ميشه

.در حالي که آلت قتالهي "لو مروژک" دستشه

."رفتم برادرت رو ديدم، "عُمر

هنوز 18 ماه ديگه حبس داره، درسته؟

!آره، رياضيت خيلي توپه ها

.شنيدم که ممکنه منتقلش کنن
.ميدوني زندانشون خيلي شلوغ شده

.قضيه اينجاست

.تسهيلات امکان انتقال بزرگسالان به جاهاي ديگه وجود داره

.برنامههاي آموزشي خيلي خوبي هست

،ميشه براش يه توسعهي آموزش عمومي بگيريم
.که يه حرفهاي ياد بگيره

.جايي که ميگم مثل يه باشگاه ميمونه

.بهنظر خوبه

،گزينش ديگهمون
زندان استيتويل رو ميشناسي؟

.خونهي زشتترين قاتلها و متجاوزين ايلينويزه

.متنفرم کار "عُمر" به اونجا ختم بشه

.بهم زنگ بزن

.اگه چيزي از برادرت شنيدم بهت خبر ميدم

.هي. هي

.تفنگه توي ماشين "تي-جي" بود

.همينالآن برگشتم به شهر

انقدر مهمه که نتونستي صبر کني؟

."تو دردسر افتادم، "کوئينسي

.بايد از هويت مخفيم بيام بيرون

.هي، بهزودي صبحونه حاضر ميشه -
.اوه، عاليه -

چطوري؟ -
.هي -

تا کجا دور شدي؟

.زياد دور نشدم، فقط چند مايل

کلّ راه رو دويدي؟ -
.آره -

.ديگه سرعتم مثل قديما نيست

.شنيدم الآن ميخوان پنکيک بدن

تي-جي کارستن" هست؟"

،من "درو استفورد" هستم
.از دفتر دادستاني

آقاي "استفورد"؟

کاري هست که بتونم براتون انجام بدم؟

.آره، ايمپالا رو من واسهش خريدم

خب، من مدارکي دارم که تو گاراژي که

.دي کوچولو" توش کار ميکرد به مدت زيادي پارک شده بود"

.اصلاً نميدونم ايني که گفتي کيه

."اسم واقعيش، "داريوش ميلر

با تفنگي که به "لو مروژک" شليک شده بود
.مُرده پيدا شد

.قاتل فرضي "دي کوچولو"ـه

،بعضيا فرض ميکنن که قاتله
اما تو اينطور فکر نميکني، مگه نه؟

.حالا داري قضيه رو ميگيري

و چرا، آقاي "استفورد"؟

چون بودن اين ماشين اونجا

و استفادهي "دي کوچولو" از
"آلت قتالهي "مروژک

.خيلي چيز تصادفياي بهنظر مياد

"همچنين يه شاهد دارم که ميگه "دي کوچولو
.تفنگ رو از ماشين پسرت برداشته

چرا بايد اونجا بوده باشه؟ -
...يکي داشته قايمش ميکرده -

.يکي که قاتل واقعي "لو مروژک"ـه

بازم "تي-جي"؟ -
،يا يکي که آشناشه -

.يکي که به ايمپالا دسترسي داره

.اين تحقيقات در جريانه

.بالأخره ميفهمم که کـي تفنگ رو اونجا گذاشته

،و وقتي بفهمم
.قتل به گردن يکي ميافته

.با پسرت حرف بزن

چرا اينجا واساديم؟

جک"؟"

جک"؟ حالت خوبه؟"

.ببين، قبلتر نرفتم که بدوم

ميدونم. اون دختره کي بود؟

،يه مأمور فدراله
.داره راجب خونوادهي "کارستن" تحقيق ميکنه

.ميخواد که بهشون کمک کنم

خب، تو چي گفتي؟

.که نميتونم و هرگز بهشون کمک نميکنم

چرا بهم نگفتي؟

.نميخواستم ترو درگيرش کنم

."اما منم درگيرم، "جک
.جفتمون درگيريم

سخته که هم ازت مواظبت کنم

.و همهچيز رو هميشه بهت بگم

.هرگز ازت نخواستم که مواظبت کني

،ميخوام که بدونم چه اتفاقي داره ميافته

.که بتونيم به درد همديگه بخوريم

،ميدوني، داشتم راجب چيزي که گفتي فکر ميکردم

،اينکه چطور کاملش کنيم

.نه اينکه بذاريم سير تکاملي رو طي کنه

.احمق بودم که اينو گفتم

.نه. اينطوري بايد...با هم باشيم

،به درد هم بخوريم

طوري که من هرگز با "الين" نبودم

.و تو هم با "درو" نبودي

،و هرچيزي که پيش بياد
،هرچيزي که به چالش بکشه

.با هم باهاش روبرو ميشيم

.خب، اين خواستهي منم هست

.اميدوارم بتونيم اينکارو بکنيم

.ميتونيم

قول ميدم...که ديگه هرگز
.چيزي رو ازت پنهون نکنم

.ديگه هرگز چيزي رو قايم نميکنم يا رازي ندارم

حرفمو باور ميکني؟

.آره

.باور ميکنم

ببين، همينالآن از سعي بر
،عوض کردن موقعيت "مککاليستر" اومدم

.اما اينکارو نميکنه

سرنخت از زنش تنها راهيه که بتونيم
.نظرش رو عوض کنيم

اما اگه شخص بهتري رو پيدا کرديم چي؟

مثلاً کي؟ -
."جولز ويتمن" -

،يه تکنسين آيتي توي شرکت "کارستن"ـه

،و دوستدختر "ولري"ـه
."نوهي "کارستن

.سابقه داره

.ببين

پارسال تو بندر سياتل براي هککردن

کامپيوترها براي دستبرد زدن به خدمات درآمد داخلي
.دستگير شد

اون ريشهي اينکاره که سابقه

.و دسترسي تمام و کمال به شرکت "کارستن" داره

.اين دختره ميتونه معدن طلا باشه
[خيلي به کارمون بياد]

الين" چطور؟"

.فکر نميکنم واسهمون ارزشي داشته باشه

.هيچي نميدونه

.يه اتفاقي افتاد
.مانع شده

چهجور مانعي؟

.يه رابطهي شخصي

.بهش احساسات دارم

.کاري که بايد بکني رو انجام بده
.مأموريتت تغيير نميکنه

«ارائهاي از تيم ترجمهي تيويوُرلد»
مـتـرجــم : مــانـــي ومـپـايــر

الو؟

سارا هنلي"؟"

."آقاي "کارستن -
.دنبال "جک" ميگردم -

.رفته ماشينُ پارک کنه

.باشه. منتظر ميمونم

.بيا تو

.سلام

.فکر کنم بايد کليد خونه رو ازت پس بگيرم

،ببين، من نميخوام که رابطهمون تموم بشه
.و فکر ميکنم تو هم نميخواي

.کلي بلاتکليفي الآن تو زندگيم هست

.نوجوونيم
.چيز بخصوصي نيست

،و علاوه بر اين، ميدوني

،اين رابطه بهنظر خيلي خوب مياد

و نميخوام که تو فقط چون

.ترسيدي که دلت بشکنه، بذاريش کنار

.ديگه نميدونم چيکار بايد بکنم

...قول ميدم که بهت خيانت نکنم

،يا بهت دروغ نگم
.يا زورت کنم سگم رو دوست داشته باشي

.اوه، بايد بري

.ممکنه بچههام خونه باشن

خب که چي؟
.گفتي "ول" ميدونه که

،خب، دونستن اينکه تو هستي، يه چيزيه

...اما اينکه ببينن دارم ميکِشمت تو اتاقخواب

.يه چيز ديگهست

خب، کسي خونه هست؟

.نه -
.خوبه -

.واقعاً ازت خوشم مياد

.منم ازت خوشم مياد

،اما همين 5 دقيقه پيش يه ازدواج 20 ساله رو تموم کردم

.و بغايت واسه کار ديرم شده

.امشب بايد مغازه رو من ببندم

.الين"، بايد چيز خيلي مهمي رو بهت بگم"

.رئيس توئي
.يکي رو بذار که مغازه رو ببنده

.نميدونم "جک" کِي برميگرده

اين بيزاره، مگه نه؟
.اينطوري همهچيز شروع شدن
[نقاشياي که از نظر رنگ و طرح و سبک متفاوته]

،اگه من رو واسه مقولهت انتخاب نميکردي

،اگه تو يه عکاس ديگهاي بودي

،الآن همهمون خوشبختتر بوديم
مگه نه؟

.منم آرزو ميکنم کاش اوضاع متفاوت بود

چي؟

فکر ميکني همهي اينا حتميالوقوع بودن؟

،دست کشيدن ازش اونقدرام سخت نيست
.ميدوني، فراموش کردنش

.مردم هميشه اينکارو ميکنن

."ببينيد، آقاي "کارستن
.خونوادهي شما براي "جک" مهمه

.هيچوقت بهتون خيانت نميکنه

،مردم ازش ميخوان که بکنه
.اما نميکنه

.انقدر به شما وفاداره

وفاداري اولين کلمهاي نيست که به ذهن آدم مياد

،تا "جک" رو شرح بده
.حدّاق نه از وقتي که با شما آشنا شده

."تاچر"

.من ميرم اتاق پشتي
.يه سري پرينت بايد بگيرم که دارن خشک ميشن

اين چيزيه که از صميم قلب ميخواي، "جک"؟

که با اين رؤياي مسخرت زندگي کني؟

.ديگه 20 ساله نيستي

،چقدر طول ميکِشه که دست بکشي و از خودت بپرسي

"آخه من چه فکري ميکردم؟"

از الآن 6 ماه، يه سال؟

،جفتمون ميدونم چه اتفاقي ميافته
.چيزي که هميشه اتفاق ميافته

.از خواب خرگوشي بيدار ميشي

."برنميگردم، "تاچر

.ميدوني که دوباره ازت نميخوام

.مجبورم نيستي

الو؟ -
جولز ويتمن"؟" -

.کوئينسي ترينجر" از افبيآي هستم"

.بايد با هم حرف بزنيم

بابا؟

.امشب نيومدي خونه
.فکر کردم شايد از دستم عصباني هستي

حالت بهتره؟

.آره، همهچيز بهتره

ديروز چي شد، "تي-جي"؟

تو خوردن داروهات اشتباه کردي؟

.آره

از قصد بود؟

.خب، گيج شده بودم

.تکرار نميشه، قول ميدم

.بيا اينجا

اين من و "جک" ايم؟ -
.آره -

.اونسال جفتتون فوتبال تمرين کرديد

.تو موفق شدي، اون نشد

.اما تو بدون "جک" نميخواستي بري تو تيم

.خب، اون برادرم بود

.اون بود همچين کاري برات نميکرد

.چرا، ميکرد
.اين حرفُ نزن

،جک" برنميگرده"
مگه نه، بابا؟

.نه

.بايد "جک" رو فراموش کنيم

.الآن ديگه فقط من و توئيم

حالت خوبه؟

.تاچر" نجاتم داد"

منظورم اينه که، من رو تو خونوادهش راه داد

وقتي که ميتونست بذاره من

،برم پرورشگاه

.يه بچهي مهاجر توي دردسر و شلوغي گم ميشه

.شايد يه روزي ببخشتت

.به هيچ وجه

.دير کردي

.ببخشيد

.ممنون که تشريف آوردي

.کاري کن ارزش وقتم رو داشته باشه

.ميخوام همکاري کنم -
جدّاً؟ -

.خب ميخوام حقيقت رو بگم

.اونقدرام ساده نيست

دلايل زيادي هست که ميخواستم
.اين رو يه راز نگه دارم

.اون دلايل ديگه مثل قبل وادارم نميکنن که اين يه راز بمونه

چه رازي هست؟

،کسي که تفنگ رو تو ماشين "تي-جي" گذاشت
.جک مککاليستر" بود"

.جک" اونيه که "لو مروژک" رو کُشت"

"ترجمه و زيرنويس از : "مانــي ومـپـايــر
© TvWorld Interpreters Group
.: TvWorld.Info :.