All language subtitles for fah fak ruk EP01

**mehrnoosh:ترجمه و زیرنویس از**

**آسمان عشق**
**قسمت اول **

توی یه دهه ی گذشته ، آمار تولد به طور پیوسته کاهش پیدا کرده

از جمله تایلند ، که آمار تفاوت زیادی با جاهای دیگه نداره

شاید در آینده، یه نوزاد فقط برای خونواده موهبت به حساب نیاد

بلکه می تونه برای کل دنیا یه موهبت به حساب بیاد

بیاید داستان غیر عادی خانم تونگراک رو دنبال کنیم

شاید ،کمکی بشه به افزایش تعداد نوزادان دوست داشتنی

**بر اساس سیاست که می گه**بچه داشته باش و به کشور کمک کن

اولش، خیلی حالت تهوع داشتم و بالا می آوردم

ولی یه چیزی بود که باعث شد از پسش بر بیام

اون منم، من اون کسی بودم که تموم مدت کنارش موندم

به خاطر منه که تونست از پسش بر بیاد

نه، به خاطر اون نبود

به خاطر این استنشاق کننده بود ، این خیلی بهم کمک کرد

بدون استنشاق کننده ، حتما می مردم

من دوست دارم غذا برای تونگ درست کنم

اینجوری اون ریلکس می شه

همش به خاطر غذاها شه که وزنم خیلی زیاد شده

من حتی نمی دونم بعد از اینکه زایمان کردم می تونم وزن کم کنم یا نه

اگه امکان داشته باشه، می خوام تموم مدت با تونگ باشم

بعضی وقتا ، همش کنار هم بودن احساس خفگی بهم می ده

و فکر می کنم تنها بودن بیشتر آرامش بخشه

اوه، هی! چرا داری همچین چیزی می گی؟فکر کردم بهم نیاز داشتی

من تو هیچی کمکت نکردم؟

الان داری بیشتر باعث سردردم می شی

اوه، من بردمت دکتر، من بردمت بیرون که غذا و دسر بخوری

و فکر نمی کنی بعضی وقتا ممکنه بهم احساس خفگی دست بده؟

من هر کاری کردم به خاطر تو بوده

ـ و به خاطر بچه
ـ تو همش دعوا راه می ندازی ، داری سرم رو به درد می یاری

خانم، خانم

تو مدت حاملگی زنا بیشتر
سختی می کشن یا مردا؟

کی تو مدت حاملگی بیشتر سختی می کشه؟

البته که زنا، ما باید مراقب افزایش وزنمون باشیم

و حواسمون به اون زندگی ای که تو شکممون رشد می کنه باشه

و مراقب باشیم چی می خوریم

مراقب دیابت باشیم، مواظب باشیم چه طوری می شینیم و راه می ریم
مشخصه که برای زنا سختتره به خاطر حالت تهوع صبحگاهی

برای مردا سختتره

مردا باید مراعات حال زن باردار رو بکنن و ازش
مراقبت کنن بدون اینکه بدونن چه جوری اونا رو راضی کنن

چون مردا هیچوقت نمی تونن از خلق و خوی زنا سر در بیارن

به خاطر اینه که مردا هیچوقت به چیزی که زنا می گن گوش نمی دن

من گوش می دم

چه طوری می تونی بگی من بهت گوش نمی دم؟

چرا این قدر کار سختیه که یه زن رو راضی کنی؟

چه طوری سخته؟آسون ترین راه برای اینکه نشون بدی
عاشقمی اینه که منو خوشحال کنی، همش همین

و این خوشحالی که ازش حرف می زنن رو بعضی وقتا نمی تونی ازش سر در بیاری

بعضی وقتا همش حرف می زنی و حرف می زنی

بدون اینکه به دلایلم گوش بدی

حقیقت داره که می گن

خوشحال ترین زوج متاهل تو کل این دنیا یه مرد کر

و یه زن لاله

چیه؟چی کار برای خوشحال کردنم می کنی؟بهم بگو

هرچی بخوای بخوری مهم نیست که چه قدر دیر باشه، می رم بیرون و واست می خرم

می خواستی کباب چوبی بخوری منم تا ساموت ساخون به خاطرت رفتم

بیدار شو و یه کم بخور

فقط یکی

منو به حال خودم بذار، می خوام بخوابم

ولی گرفته بودی خوابیده بودی، من خیلی تو صف منتظر شدم

خب، خوابم می اومد

ولی خوردمش

فقط یه تیکه

همونم برای برطرف کردن ویارم کافی بود

پس این یعنی تو تموم این مدت واقعا منو دوست نداشتی ، درسته؟

دوست دارم، تونگ

خودتم می دونی که هم تو رو دوست دارم هم بچه رو

با وجودی که بچه ی خودت نیست؟

و بچه ی خودتم نیست

می گن تو این دنیا هیچی اتفاقی نیست بلکه خدا از قبل اونو مقدر کرده

این حاملگی یه موهبت به حساب می یاد که خدا براشون فرستاده

تونگراک و کیم هان

امروز واسه چه کاری اومدین اینجا؟

ما اومدیم سند ازدواج امضا کنیم

طلاق نامه؟

و چه مدته که عاشق همدیگه شدین؟

نه ماه

من نه ساله که با این بشر ازدواج کردم

این نه ماه شادترین ماه های زندگی من بودن

نه سال جهنمی

من خیلی دوسش دارم

اولش، اون گفت خیلی منو دوست داره

و حالا چی؟ اون کی رو دوست نداره؟

بیاید بریم سر یه میز دیگه؟

اولش، اون داشت سعی می کرد ازم فرار کنه و طلاق نامه رو امضا نمی کرد

بزارید حالا بهتون بگم، تا وقتی که طلاق نامه رو برام امضا نکنه
بدنش رو تسخیر می کنم تا امضا کنه

خانم، میشه صداتون رو بیارید پایین؟

تو خیلی بی شعوری، داری می گی صدای من رفته رو مخت؟

ترسیدی که حرفای من چشماش رو باز کنه، درسته؟

اوه، واوو ، شکمت خیلی بزرگه و تو تازه الان داری سند ازدواج رو امضا می کنی؟

یه کار بد کردی و الان داری از سند ازدواج استفاده
می کنی تا جبرانش گنی ، درسته؟

خواهر کوچولو، قبل از اینکه سند ازدواج رو امضا کنی خوب فکر کن

(صورت شوهر منو ببین ولی با این وجود بازم برای خودش بازیگریه(زن بازه

و حالا فکر می کنی درمورد شوهر تو که مثل یه خدا
خوش قیافه ست چه اتفاقی می افته؟

تا الان حتما یه چند تا زن تو هر گوشه ی این شهر قایم کرده

کیم همچین آدمی نیست

و این بچه مال اون نیست

هان؟این بچه ی اون نیست؟

صبر کن، همین الان نگفتین که شماها نه ماه باهم بودین؟پس این بچه مال کیه؟

...ـ آ
ـ پس چرا می خوای سند ازدواج رو امضا کنی؟

قبول کردن بچه ی یکی دیگه به عنوان بچه ی خودت مثل خوردن پس مونده ی غذای یکی دیگه ست
(اصطلاح تایلندی)

من از اینکه بتونم از این بچه مراقبت کنم خوشحالم

چون یکی اونو سپرده دست من

شوهر سابق؟

نه! من هیچوقت قبلا شوهر نکردم

تو هیچوقت شوهر نداشتی؟

...ـ آم
ـ پس چه جوری بچه دار شدید؟

... خب... این بچه

... خب

... این بچه

خب؟

چی شده؟

شکمم درد می کنه

شکمت درد می کنه؟

احساس می کنم الانه که زایمان کنم، کیم

اون الانه که زایمان کنه

ـ به ماما نیاز دارین؟
ـ دستشویی کجا ست؟

نه!نه

زنگ بزنین به اورژانس

لطفا سریعا بیاین اینجا! اون داره زایمان می کنه! ما تو دفتر اسناد رسمی هستیم

اون داره زایمان می کنه

ـ یه نفس عمیق بکش
ـ نه ، همین جا
ـ یه نفس عمیق بکش

تحمل کن، تونگ.پی ، لطفا عجله کن

ـ تونگراک
ـ زود باش ، زود باش

فقط یه کم دیگه، تحمل کن، تونگ

زود باش

پس تو هنوز زایمان نکردی؟

نه

آخرش بچه از کجا اومده بود؟

خیل خب، الان وقتشه که مهمون های محترممون آقای کیم هان ترایکیت رو ملاقات کنن

همه ی ما اسپرم هایی هستیم که تونستیم میلیون ها اسپرم دیگه رو شکست بدیم

ما از لحظه ی تولدمون برنده شدیم، بنابراین خودتون رو دست کم نگیرید

و اجازه ندین که دیگران مشخص کنن بازنده این یا نه

این به خودمون بستگی داره که آیا رویاهامون موفق می شن یانه. نه دیگران

و این انگیزه ی من برای سی و سومین شاهکارمه

قهرمان اسپرمی

من ۳ ماه رو برای خلق کردن این قهرمان اسپرمی اختصاص دادم

و به طور مشترک با همکارام توی و داروت طراحیش کردم

حرفه ی من طراح اسباب بازی های هنریه

یا می تونید بگید طراح اسباب بازی

طراح اسباب بازی یعنی هنرمندایی که اسباب بازی طراحی می کنن

و بخش جالب طراح اسباب بازی بودن اینه که به هیچ اصل و اساسی احتیاج نداره

می تونی هرچی که دلت می خواد و فکر می کنی به قدر کافی جالبه طراحی کنی

و چیزی که اونا رو از اسباب بازی های دیگه متمایز می کنه اینه که تعدادشون محدوده

و از هر چیزی تولید نمی شن

پس می شه یه جور هنر کلکسیونی در نظرش گرفت

چون ارزش هر قطعه ی هنری با گذر زمان افزایش پیدا می کنه

ما ساختمون رو به سه بخش تقسیم کردیم

اولین بخش دفترمونه

اونجا جایی که درمورد پروژه هامون فکر می کنیم و مشتری ها رو ملاقات می کنیم

دومین بخش بخش کالاهامونه

و اونجا جایی که اسباب بازی ها نگه داری می شن و جایی که قطعه های هنری ارائه داده می شن

سومین بخش کافه ی ماست که اونجا از مشتری ها و مهمونا استقبال می کنیم

و طرفدارا کی می تونن قهرمان اسپرمی رو تو دستشون بگیرن؟

کی عرضه می شه؟

ما نمی فروشیمش چون داریم کارمون رو عرضه می کنیم به آقای پیتر

صاحب یه کسب و کار معروف اسباب بازی های هنری تو آمریکا

و اگه همه چی خوب پیش بره، اون وقت آقای کیم
به عنوان طراح اسباب بازی های کلکسیونی تو دنیا شناخته می شن

من به همه نشون می دم منم یه قهرمان اسپرمی هستم که با پیروزی به دنیا اومدم

من چیزی که می خوام رو بدست می یارم

و هر کس که به من توهین کرده حرفش رو پس می گیره

آدمی که فکر می کنید پسرتونه مغروره و شما رو به چالش می کشه

معذرت می خوام ، آقای توه مون

ولی من که نمی بینم آقای کیم کاری کرده باشه

تو بی سوادی، از چی سر در می یاری؟

خودم ترتیبش رو بدم؟ من دوستای زیادی دارم که خلافکارن

به خاطر همه ی کارای بدی که مامانش باهاتون کرده لایقشه

باشه، عمو؟

بزارید من به حسابش برسم

برو

چشم

...ـ کله ش رو می شکونم
ـ منظورم این بود که از اتاقم بری بیرون

و دیگه از این چیزای مسخره به من نشون نده

وقت تلف کردنه ، برو

هر چه قدر که می تونی برام اطلاعات جمع کن

و هر چه زود تر برام بفرستش

داشتی درمورد چی حرف می زدی؟

به تیم تحقیقاتی سپردم اطلاعات درمورد اندازه ی الگوی مرکز خرید برام پیدا کنن

فکر می کنم سرمایه گذاری روش ارزش بیزینسی داره

چرا همین الان انجامش نمی دی؟

پی کرای اجازه نمی ده

اون فقط می خواد شرکت مثل قبل روی مجتمع های مسکونی و آپارتمان ها سرمایه گذاری کنه

کی دیروز داشت به جونم غر می زد که بیسکویت شکلات چیپسی درست کنم؟

من حال و حوصله ی خوردن هیچی رو ندارم

واسه چی اعصاب نداری؟

به خاطر عمو عه، نمی فهمم چرا اینقدر راضی کردنش سخته

و چرا تو باید پی کرای رو راضی کنی؟ معمولا هر چی بشه تو بهش اهمیت نمی دی

چون عمو کرای داره می میره

و اگه بمیره همه ی ثروت آساواکیتکون مال من می شه

تو خیلی احمقی

چرا بهم توهین می کنید؟

بهت توهین می کنم چون دلیلی وجود نداره که اونو تحت تاثیر قرار بدی

اون قبلا ارتباطش رو با تنها پسرش قطع کرده

و همین طور با تنها برادرش

من وارث بر حق و قانونی ام

درسته

اگه شما همه چی رو به ارث ببرید پس مال منم هست

پس نباید الکی وقتم رو برای راضی کردنش تلف می کردم

حالا حال و حوصله داری بیسکویتی که درست کردم رو بخوری؟

باشه

خوب می شد اگه یه لیوان شیرم بود

ژاکت سایز بزرگ سیاه ، درسته؟باشه، برات می گیرم

ولی نزاری زندگی بعدی پولش رو بدی، همین الان بده

ساکت باشین، لطفا، تمومش کنین!همه یه صف تشکیل بدین ، لطفا

ببخشید،باید برید ته صف

ببخشید

ببخشید

خیلی متاسفم

خیلی متاسفم

پرواز امروز صبح تاخیر داشت، به خاطر همین دیر کردم

ببخشید

تا ۱۵ دقیقه ی دیگه تو دفترتونم

بله

ببخشید

خانم، تایلندی ای

ببخشید، منظوری نداشتم

... چیزه

لباست ضخیمه، تنها چیزی که تونستم حس کنم همین بود

من هیچی دیگه حس نکردم

جدی می گم، من واقعا هیچی حس نکردم،این چیزیه که حس کردم

من واقعا هیچی حس نکردم

تو حسش نکردی ولی من کردم

هی، آروم باش

ـ خانم
ـ بیمار منحرف

ـ داری می گی سینه ی من تخته؟
ـ هی، خانم

گفتم تمومش کن یا واقعا می گیرمش

این وسیله این قدر مهمه؟

فکر کن بی حساب شدیم

ببخشید، من قبل از شما اینو دیدم

ببخشید، ممنون

تو هنوزم دنبالمی و می خوای اذیتم کنی؟مریض

تو باید باهام بیای بریم مشتری رو ببینیم

و براش توضیح بدی که چه اتفاقی افتاد و چرا
اون محصولی که می خواستم ارائه بدم خراب شده

هی!چه ارائه ای؟

من گول حقه ات رو نمی خورم

ـ تو باید با من بیای
ـ نمی یام

می یای، اگه من توضیح بدم مشتری فکر می کنه دارم دروغ می گم

این دیگه چه کوفتیه؟

.... باشه، اگه بیام بهشون می گم که تو مریضی و دست زدی به

ولی بهتره اگه به دروغگو شناخته شدنت رضایت بدی

بچه ی لوس

خیلی دیوونه ست

چرا دنبالم راه افتادی؟

پاکت های خریدم

ولم کن! گفتم ولم کن

تو احتمالا دیوونه ای و معنی نمی یام رو نمی فهمی ، می خوام خرید کنم

من کل سال رو براش منتظر بودم! نمی تونم حتی یه دقیقه هم تلف کنم

ولم کن! گفتم ولم کن

ولم کن! همین الان بزارم زمین!ولم کن

امروز برای منم مهمه

منم کل سال رو منتظرش بودم

من امسال وقتم رو صرف ساختن این قهرمان اسپرمی کردم

و اگه گند بزنم، خسارتش خیلی بیشتر از یه روز خرید کردنه

عزیزکم

این چه طوره؟من دو تا گزینه برات دارم

با من بیا یا خسارتش رو بده

ـ خب چه قدره؟
ـ ۶۰۰ دلار

ـ ۶۰۰ دلار؟

این چیز مسخره ۶۰۰ دلاره؟

ـ این می شه ۲۰۰۰۰ بات
ـ آره

این تازه یه خسارت پایه ست

وقتی تو بازار بترکونه و گل کنه، بیشتر از اینا ارزش پیدا می کنه

اوه، واووو، تو بدون شک می دونی چه طوری زندگی رو بچرخونی

ولی دفعه ی بعد، یه کم بهتر طراحیش کن

(تا بیشتر قابل باور باشه(که قیمتش اینه

خانم

من دروغ نمی گم

هی، اولش فکر کردم به خاطر اینکه منو آزار جنسی دادی ازت شکایت نکنم

چون فکر کردم عمدی نبوده

ولی الان، می دونم خیلی نسبت بهت خوش بین بودم

ازت شکایت می کنم

خانم

ـ به دادم برسین
ـ این دیگه چه دیوونه بازیه از خودت در می یاری؟

دستگیرش کنید ، اون بهم حمله کرد

ممنون، خیلی ممنون

ولم کنین، من کاری نکردم

اگه می خوای چیزی ازم بخری ، شعار من یادت نره

تو این زندگی چیزی نخر که بخوای پولش رو تو زندگی بعدی بدی
پولش رو قسطی نده یا نگو آخر ماه می دم

گفتم فعلا ندارم

نداری؟

و دیروز کی بود که مچش رو موقع بیرون غذا خوردن با یه دختر کره ای گرفتن؟

یکی تو رو دیده

من پول ندارم

مثل یه سگ رفتار نکن، پولش رو بده

پولش رو نمی دی ، درسته؟باشه

بهش فکر کن

(اگه این بره اون بالا تو دماغت چه قدر می سوزه؟(آخه با سیب زمینی سرخ کرده بی شعور

تونگ، از این شوخیا نکن

من شوخی نمی کنم

پولش رو می دی یا نه؟

تونگ! می دم، خودت بردار

تو جیب شلوار لیمه

والسلام

قایمش می کنه

قضیه با ۱ دلار تموم شد

پیراهنت، هر کی چیزی سفارش داده ، پولش رو آماده کنه

دو تا پیراهن، ۲۰ دلار

و اینم شال شما ست، توی تینگ

معمولا ۱۰ دلار می شه، ولی من ۵ دلار گرفتمش ، و یه دلارم پول خدماتم می شه

مدت طولانی ای توی صف وایسادی ، من بهت ۷ دلار می دم، از قبل پول رو آماده کردم

ـ از نظرتون عیب نداره؟
ـ نه اصلا

خیلی ممنون

اوه خدای من

همش ۱ دلار گرفتی

ولی یه جوری رفتار می کنی انگار ۱۰۰ دلار گرفتی

به این چی می گن؟

خسیس

ـ حال بهم زن
ـ گشنه ی پول
ـ پر رو
ـ خوشگل

بهش توهین کن

بخیل

من خوشحالم که ارزش پول رو می دونم

و از هر سنت پولم برای خریدن چیزایی که می خوام استفاده می کنم

و لازم نیست از بدنم مایه بزارم

یا با پررویی تمام از بقیه پول بخوام مثل تو ، لومجیاک

اسم من نانسیه! می دونی؟ نانسی

یادت بمونه، دختره ی احمق

لومجیاک اسم دوران مدرسه شه

و وقتی اومد اینجا اسمش رو به جنیس تغییر
داد بعدش پریسیلا و بعدش نانسی

چرا اینو پیش می کشی؟

بگیرش

خودم ترتیبش رو می دم

بیا

همین الان تمومش کنین! این صداها برای چیه؟

این هرج و مرج واسه چیه؟رستوران به زودی باز می شه

چرا آماده نمی شین؟

چرا دارین خوش می گذرونین؟

ـ همین الان برید لباسای فرمتون رو بپوشین
ـ بله

دارین چه مسخره بازی ای در می یارین؟

تو هم همین طور ، تونگ

آهای ، تو

این قدر وقتت خالیه که دست و پای خودت رو می بندی؟

بازم کن، پی

بله، عمو جو؟

آقای کیم، امروز رفتم شرکتتون

و آقای توی گفتن یه چند روز دیگه هم تو آمریکا می مونید

بله، چی شده؟

آقای تان دوباره بستری شدن

وضعیتشون مثل قبله ، و بهتر نمی شن

آقای کیمه؟

دکتر گفت دوباره آنوریسم سرخرگ کرونریه

و خیلی جدیه، دکتر دستور داد فورا مرخصی بگیرن و استراحت کنن

ولی آقای تان خیلی لجبازن

اصلا استراحت نمی کنن

و چرا دارید به من می گید؟

فکر می کنید چه کاری از دستم براش بر می یاد؟

می تونید ، حتما می تونید

می تونی کمک کنی

به آقای تان کمک کنم؟

کمک کنی و ازم فاصله بگیری

می خواستم بدونم

این جوریه آقای کیم ، به هر حال که شما اونجایید

و آقای ناتی هم اونجان، خوب نمی شه اگه برید ملاقاتشون

و یه راهی پیدا کنید که درمورد بیماری پدرشون بهشون بگید؟

پس ازم می خواید به پی ناتی بگم ، درسته؟

من نفرینشون نمی کنما ولی اگه خدایی نکرده یه دفعه اتفاقی برای آقای تان بیافته

من اون قدر وقت خالی ندارم

آقای کیم

لطفا بهشون کمک کنید

فکر کنید دارید کار خیر می کنید

لطفا گذشته رو کنار بذارید

سر وقت تخمک گذاری کردم

لطفا به من یه بچه ببخش، تا رویام بالاخره به حقیقت بپیونده

آمین

می تونه دختر باشه

یا پسر باشه

ولی اگه دوقلو باشه بهتره

آمین

فاه

فاه

من اومدم

موقع تخمک گذاریته، درسته؟

آره ، عزیزم

هایان

کجایی؟

همین الان برگشتم تو اتاقم

چی شده؟

می تونی برام فال تاروت بگیری؟

دوست پسرم تیک ازم خواسته فردا برم ببینمش و گفت خیلی موضوع مهمیه

و تاکید کرد که خیلی خیلی موضوع مهمیه

باشه

ذهنت رو متمرکز کن

و سه تا کارت انتخاب کن

کارت سمت چپی و کارت وسط

و کارت سمت راستی

آره، همون یکی

آماده باش تا فالت رو بخونم

همین الانشم شروع شده

تونگ! کجا رفته ؟

من اینجام

تونگ، ترسوندیم

ببخشید، هر وقت می دم تو فال تاروت برام بگیری چراغا همیشه خاموش می شن

ادامه بده

با دقت به حرفام گوش کن

الان تا ۱۲ سال دیگه فالت خیلی خوبه

و یکی یه تغییر چشم گیر تو زندگیت بوجود می یاره

ما داریم پدر و مادر می شیم

پی فاه، پی ناتی ، زود باشین و این در رو باز کنین

چه طور پیش رفت؟موفقیت آمیز بود؟

نه هنوز

پس چرا همین الان این قدر صدات بلند بود؟

امروز باید پریود می شدم

ولی دیر کرده

ـ هی
ـ من مطمئنم اون حامله ست

و امروز صبح وقتی بیدار شدم ، حالت تهوع داشتم و می خواستم بالا بیارم

اینا قطعا علائم حاملگین

... حالا که حرفش شد

مطمئنی که این باز از تصورات خودت نیست؟

تونگ، این دفعه ، واقعا حسش می کنم

ـ هنوز چکش نکردی؟
ـ همون جاست

بیاید همین الان چکش کنیم، فکر کنم الان وقتشه

باشه

حامله

این دفعه مطمئنم

دوتا خط

توی

به داو بگو برای برگزاری یه جشن آماده بشه

مطمئنم آقای پیتر امروز کارم رو می خره

بعدا می بینمت

من رسیدم ، پی تیک

بیرون رستوران منتظرم

باشه

شماره ۶ لطفا

منم

هی، دوباره اون؟

دوباره این مریض روانی؟

چرا شماره ها مثل همن؟

مال من شماره ۶ عه

متاسفم ، بین شماره ۶ و ۹ تفاوت مشخصی وجود نداره

یادتون می یاد کی اول اومد داخل؟

نه، متاسفم، یادم نمی یاد

مشکلی نیست

مشکلی نیست چون خانوما مقدمترن

و یه مرد متشخص بعدا می ره تو

ممنون

خانم، صبر کن

هی! مریض روانی

ـ چرا منو کشیدی پایین؟
ـ خانم صبر کن

ـ خانم،
ـ ای روانی ، چرا منو با خودت کشیدی پایین؟

ببخشید ، نمی خواستم کاری کنم بخوری زمین و

منو اونجوری بوس کنی

برام مهم نیست،تو باعث شدی بخورم زمین پس من اول می رم تو

خانم ، صبر کن

ممنون

خیلی گرونه

دوست پسرم هنوز نیومده پس می شه فقط یه کم آب برام بیارید؟

ممنون

سلام

ـ چه طوری؟
ـ خوبم، تو چه طوری؟

خوبم

این دورهمی زنای حامله ست؟

ـ لطفا اینجا بشینید
ـ ممنون

خیل خب

ـ خب پس چیزی برای نشون دادن بهم داری؟
ـ البته

می خواید چیزی بنوشید؟

پی تیک

اینجا

... آم

چیز مهمی می خواستی بهم بگی؟

ـ تونگ
ـ بله؟

دیگه تقریبا وقت نهاره

بدنم به غذا احتیاج داره

چون غذا مغزم و حافظه ام رو تغذیه می کنه

چون امشب باید مدارک رو بخونم و کل شب باید مقاله های تحقیقاتی رو انجام بدم

ـ بزار اول یه کم غذا سفارش بدم
ـ باشه

منو، لطفا

ـ می تونی یکی دیگه رو بهم نشون بدی؟
ـ بله

آره، در مجموع به نظر خوب می یاد، ولی باید یه بار دیگه قرارداد رو
بازبینی کنم قبل از اینکه چیزی رو امضا کنم

همین دیگه

حالا که حرف شوهرم شد، فکر می کردم بعد از اینکه حامله بشم عاشقم می شه

ولی برعکس اون هیچ وقت بعد از کار نمی یاد خونه

درست مثل شوهر من ، فکر می کنم اون با کسی رابطه داره

تا وقتی منتظریم اون مساله ی مهمی که می خواستم باهات درمیون بذارم رو بهت می گم

با من ازدواج می کنی؟

ازدواج؟

اگه موافقت کنی با من ازدواج کنی بعدش من برات یه خونه ی رویایی می خرم همون طوری که می خواستی

واقعا؟

من تا حالا دروغ گفتم؟

اگه موافقی ، بعد از اینکه غذامون رو خوردیم فورا می ریم

که خونه بخریم؟

می ریم بیمارستان،تا سلامتیت رو چک کنیم و فورا تو رو برای حاملگی آماده کنیم

برای حاملگی آماده کنیم؟

آره ، من برای حالت طبیعیش صبر نمی کنم

من از دکتر می خوام برامون روش کاشت ژن رو انجام بده، تو هم هر چه سریعتر برای من حامله می شی

ـ و یه چیز دیگه، من از دکتر می خوام سه قلو باشن
ـ سه قلو؟

آره، سه قلو، چون یکی رو می دم به عموم

آگو و پدربزرگم

آ... یه جوری داری می دیشون به این و اون که انگار توله سگن، اگه همشون رو بدی به بقیه

پس خودمون چی؟

واسه دور بعدی صبر می کنیم

منظورم اینه که واسه حاملگی بعدی صبر می کنیم

من مطمئنم که با اسپرمای من یه عالمه بچه درست می کنیم

چون تموم این سه سالی که با هم بودیم هیچوقت تا حالا باهم نخوابیدیم

منم هیچوقت با کس دیگه ای نخوابیدم

با من ازدواج می کنی و بچه های منو به دنیا می یاری؟

ولی من هنوز می خوام کار کنم

تو بازم می تونی تو دوران حاملگی کار کنی

اولش ، فکر کردم می تونم تو دوران حاملگی کار کنم

ولی خیلی حالت تهوع داشتم، حتی رو یه مشتری بالا آوردم

و بعدش اخراج شدم

اگه کار نکنی ، من می تونم حمایتت کنم

شوهر منم گفت لازم نیست کار کنم

و اون منو حمایت می کنه، ولی حدس بزن چی شد اون به جاش فقط منو کتک می زنه

همه جای تنم درد می کنه،و وقتی شکمم بزرگتر از این شده بود که بتونیم رابطه داشته باشیم

اون با معشوقه اش فرار کرد

تونگ

من اجازه نمی دم هیچ سختی ای بکشی

از وقتی اون منو حامله کرد دارم سختی می کشم

ببخشید، حاملگی این قدر سخته؟

بیا فقط بگیم اگه آماده نیستی این کار رو نکن

تونگ

گوش می دی چی می گم؟

پس می تونید اینجا رو امضا کنید

باشه

خودکارم رو فراموش کردم

تیک ، من تصمیم رو گرفتم

من آماده نیستم که ازدواج کنم

یا همین الان حامله بشم

پس رابطه مون تمومه

این قدر جدیه؟

بهت گفتم می خوام تو همین الان بچه ی منو حمل کنی

و اگه نمی تونی پس از زندگیم برو بیرون

باشه! رابطه مون تمومه

صبر کن ، تونگ

دیگه نمی تونم عقاید سخت و بی رحمانه ات رو تحمل کنم

پشیمون نشی که نتونستی مادر بچه های من بشیا

اگه چیزی باشه که بخوام به خاطرش پشیمون باشم اون سه سال گذشته ست

که به خاطر تحمل کردن یکی مثل تو هدرش دادم

اونی که دیدن تو رو تحمل کرده منم

زنی مثل تو هیچ خوبی ای نداره، تنها چیزی که بهش اهمیت می دی پوله

تو خسیس و پولکی هستی

و بزار یه چیزی رو بهت بگم، اون پولی که جمع کردی
باعث نمی شه اون خاندان فقیرت پولدار بشن

اینو یادت بمونه

اگه توهین کردن به من رو تموم کنی، شکمت رو سفره می کنم

پیتر ، بفرما خودکار

لطفا اینجا رو امضا کنید ، من جلوشون رو می گیرم

پیتر

دوستت چه طوره؟

اون دوست من نیست

بلکه یه مشتری خیلی مهمه

ولی اون نتونست قرارداد رو امضا کنه چون تو به دستش صدمه زدی

تو باعث شدی یه فرصت عالی رو تو زندگیم از دست بدم

ببخشید، منظوری نداشتم

ولی اگه می خوای کسی رو نفرین کنی برو دوست پسر قبلیم رو نفرین کن

اون باعث و بانی همه چیزه

شماره ش رو بهت می دم

نمی خوام

پس مشکل خودته، من نمی دونم چه طوری بهت کمک کنم

ـ هی
ـ تو باید مسئولیت کارات رو قبول کنی

چه طوری می خوای مسئولیت قبول کنم؟

...ـ تو باید
ـ تونگ

حالت خوبه؟

خوبم

ولی بدشانسم که همچین مرد بدی رو دیدم

فاه، تونگ

حالت خوبه؟

تونگ حالش خوبه، ولی یکی دیگه حالش خوب نیست

کیم

پی ناتی

پی ناتی

تی

می شناسیش؟

اون برادر کوچیکترمه

تی، تو یه برادر کوچیکتر داری؟

آره ولی مادرامون متفاوتن

مادرامون خیلی وقت پیش مرده ان

به خاطر همین تو بچگی بهم خیلی نزدیک بودیم

من اونو مثل یه برادر دوست دارم

کیم، این اتاق ما ست

پی فاه

من برمی گردم به اتاقم

ـ من می رم وضعش رو بررسی کنم
ـ باشه

بیا تو

خوش اومدی

چیزی نیست ، تونگ

ناراحت نباش،یه روز یه مرد خوب که لیاقت تو رو داشته باشه می بینی

پی فاه

از اینکه با تیک بهم زدم پشیمون نیستم

به خاطر اون پولی که مجبور شدم بابت صورت حساب بیمارستان آقای پیتر بدم پشیمونم

هایان پیشبینی کرده بود امروز یه آدم خوب می بینم

کسی که زندگیم رو عوض می کنه

ولی اصلا با هیچ چیز خوبی روبه رو نشدم

بیا اینجا

باور کردنش سخته که وارث آساواکیتکون تو اتاق به این کوچیکی زندگی کنه

نزار کسی اینو بشنوه

فاه هنوز نمی دونه تو کی هستی؟

قبل از اینکه بیام اینجا، اسم فامیلم رو عوض کردم

و هیچوقت به کسی نگفتم من کی هستم

به خاطر همین فاه و همه اینجا فقط می دونن که من ناتی کاجونویتم

یه گیتاریست شبونه

یه شاهزاده تو لباس مبدلی که می خواد عشق واقعی رو پیدا کنه؟

تا شادی واقعی رو پیدا کنم

الان حال بقیه تو تایلند چه طوره؟

بابا حالش چه طوره؟خوبه؟

اون پدر تو عه نه من

....ـ کیم، تو هنوزم
ـ دیگه خیلی وقته که همه چی بین من و اون تموم شده

ولی یه چیزی درموردش باید بهت بگم

بهت می گم چون دوست دارم و برات احترام قائلم

و می دونم که می خوای بدونی

اون مریضه

مهم نیست که چند تا جدیدش رو بخری ، همشون رو نابود می کنم

تا دیگه دست از رفتار کردن مثل یه گیتاریست خیابونی برداری

می شه کاری که دوست دارم بکنم؟

نه

کاری که باید بکنی انجام دادن وظایف یه وارثه

و گوش دادن به دستورات منه

گیتار زدن رو تموم کن و آماده ی ازدواج با زنی شو که برات انتخاب کردم

تا اینجوری خونواده ی ما وارثی داشته باشه که کسب و کارمون رو ادامه بده

و اگه اون کاری که می خواید رو انجام ندم چی؟

پس از این خونه گورت رو گم کن

و از خونواده ی من برو بیرون

ولی دست خالی می ری، می خوام بدونم
آدم کله شقی مثل تو تا کجا می تونه پیش بره

اگه من وارث آساواکیتکونم

و سر زندگی خودم هیچ حقی ندارم ، ترجیح می دم نباشم

ناتی، وایسا

جراتش رو داری؟

اگه پات رو از این اتاق بذاری بیرون

دیگه هیچوقت برنگرد اینجا

ناتی! همین الان برگرد!پس هر گوری می خوای بری برو

و نزار نگام دوباره به ریختت بیافته

حتی وقتی مردم هم خودت رو نشون نده

سلام

با خونه ی آساواکیتکون تماس گرفتید

می تونم با عمو کریت صحبت کنم؟

لطفا یه لحظه صبر کنید

چرا صداش این قدر آشنا ست؟

آقای کریت

تلفن دارید

ممنون

سلام

بابا چه طوره؟

ناتی

تویی؟

تو یه هویی ناپدید شدی

حالت چه طوره؟

الان کجایی؟

شنیدم که بابا مریضه

چه طوره؟

پی کرای خوبه

هیچ مشکلی نداره

واقعا؟

چرا باید بهت دروغ بگم؟

و کی بهت خبرا رو رسونده؟

کیم هان بهم گفت

اون داره درمورد چی حرف می زنه؟ پی کرای خوبه

اینجوریه؟پس ممنون

توی، یه سری تنظیمات هست که باید انجام بدی

یه مشتری یه عالمه محصول جدید سفارش داده

ولی تو باید نمونه ی اصلی رو هم بفرستی

باشه، فهمیدم

ـ باشه؟خیلی سخت نیست؟
ـ باشه

خیلی سخت نیست

سلام، عمو کریت

سلام

خیلی وقته ندیدمت

تو هنوزم همون جوری خوشگلی

چی کار می تونیم براتون بکنیم؟

اگه فیگوری هست که می خواید سفارش بدید می تونید بهمون بگید

من اومدم اینجا کیم هان رو ببینم

کیم هان الان اینجا نیست

اون رفته آمریکا، می تونید پیغامتون رو به من بگید

از طرف من بهش بگو

تو کار بقیه دخالت نکنه

راحت باش من به زودی می رم

پس با اجازه

خداحافظ

کیمه

زود پیغام رو گرفتی

برای من پی ناتی، بقیه نیست

حتی اگه خونم با اون یکی نباشه ولی من
بیشتر از هم خونش باهاش صادقم

پس وقتت رو تلف نکن که جلوی منو بگیری که قاطی

تو فکر اینی که ناتی رو برگردونی؟

ارث به پی ناتی تعلق داره

پی کرای هیچوقت ارث و میراثش رو به یه پسر
سرکش نمی ده ، تو که می دونی چه قدر سر سخته

اگه از کسی متنفر بشه به بدترین شکل ازش متنفر می شه

درست همون طور که از تو و مادرت متنفر شد

وقتت رو تلف نکن، مهم نیست که چی بشه ارث به من می رسه

منم کسی ام که به راحتی تسلیم نمی شه

تو فکر اینی که منو به چالش بکشی؟

تو فکرش نیستم

دارم انجامش می دم

پشیمون می شی

فکر می کنم باید یه درسی بهش بدیم

عکسا رو دیدی ، درسته؟

پلیس چی گفت؟

اونا هیچ مدرکی به جا نذاشتن

قبل از اینکه به زور بیان تو همه ی دوربین های امنیتی رو از کار انداختن

مطمئنم کار توه و عمو کریته

به پلیس بگیم که اونا رو برای بازجویی بیاره؟

هیچ کس نمی تونه کاری با اونا بکنه

به خاطر همینه که فکر می کنن بالاتر از قانونن

و با هر کی بخوان می تونن هر کاری بکنن

مامانم کجاست؟

تو اتاقشه

پسر زن زنا کار برگشته

درموردش بحث نمی کنی؟پس یعنی اینکه دیگه می دونی
مامانت چه قدر آدم بی عفتیه. درسته؟

بزار یه چیزی بهت بگم، عمو حالش از زنی مثل مامان تو بهم می خوره

آقای کیم، لطفا تمومش کنید

بدتر از اینا هم سرت می یارم اگه دوباره درمورد مامانم حرف بزنی

کیم، تو

توه، داری چی کار می کنی؟

کیم

مامان

مامان

تو خواب ببینین که اجازه بدم شماها خوشحال باشین

حتی اگه حامله هم باشی بازم می تونی به عنوان مدیر کارکنی

لازم نیست استعفا بدی

شوهرم می خواد تو دوران حاملگیم تو خونه بمونم

می تونی مرخصی زایمان بگیری و بعد از اینکه زایمان کردی برگردی

بعد از اینکه زایمان کردم، اون می خواد تو خونه بمونم و از بچه مراقبت کنم

پس من چی کار کنم؟

می شه بچه دار نشی؟

دارم شوخی می کنم، راستش من برای مهارتت ارزش قائلم

حالا من از کجا یه مدیر جدید پیدا کنم؟

الان شانس در خونه ات رو زده ، همین الان برو

چی شده ، نانسی؟

پی سومپونگ، می خواستم بهتون بگم من یه عالمه مغازه که محصولات تازه دارن می شناسم

اگه می خواید هزینه ها رو کم کنید ولی بازم کیفیت رو حفظ کنید

می تونید به من بگید

بفرمایید اینم لیست قیمت ها

ممنون

ممنون

خواهش می کنم

واقعا ارزونتره

می بینی؟اون می دونه چه طوری به فکر رستورانمون باشه
بهش مقام مدیریت رو بدم؟

خوب می شه؟

اون فقط یه ماهه که داره اینجا کار می کنه

و یه چیز دیگه، ما واقعا شخصیتش رو به خوبی نمی شناسیم

پس دیگه کی مناسبه؟

من تونگ رو پیشنهاد می دم

اون سخت کوش و صبوره ، همکارامون هم اونو دوست دارن
و الان چند سالی می شه که داره برامون کار می کنه

سلام، خوش اومدید

اوه، خوش اومدید!خوش اومدید

از این طرف، بفرمایید

اینجا بشینید

میز ۱۲

سلام ، آقا

تنها اومدید ، درسته؟

تنهام

اوه خدای من

تایلندی هستید؟

خیلی خوشحالم

اسمم نانسیه، سالای زیادی اینجا کار کردم چرا قبلا همدیگه رو ندیدیم؟

یا واسه ملاقات کسی اومدید؟

منم خیلی وقته که دارم اینجا کار می کنم

ولی هیچوقت فرصت نکردم بیام اینجا غذا بخورم

خدای من

پس این یعنی اینکه این خواست الهه ی عشق بوده که بیاید تو

چون هر کس که می یاد اینجا غذا بخوره همیشه برمی گرده

چون اینجا

خیلی خوش مزه ست

اوه ،ببخشید

منظورم این بود که

غذای اینجا خیلی خوش مزه ست

ـ بله
ـ می خواید الان سفارش بدید؟

بله، الان سفارش می دم

ـ اینم خوش مزه ست، من پیشنهادش می دم
ـ به نظر خوب می یاد

تایلندی ها از این منو خوششون می یاد

پس

من تخم مرغ سرخ شده سفارش می دم

اوه، تخم مرغ سرخ شده؟

دیگه داری خیلی پرروبازی در می یاری

بفرمایید

ممنون

خیلی ممنون که اومدید و ما رو حمایت کردید

بله

صبر کنید

این یه نشونه ی سپاس گزاری کوچولو از طرف منه

شماره ی منه

شاید دلتون خواست بهم زنگ بزنید

می تونم غذا برسونم در اتاقتون

من جو اینجا رو دوست دارم

اگه برای غذای تایلندی برگشتم، ترجیح می دم مستقیم بیام رستوران

ممنون

ببخشید

بله

خداحافظ

ـ شماره رو با خودتون نمی برید؟
ـ می یام همین جا

این باعث می شه به این فکر بیافتم که پرا آمفای مانی چه طوری از دست پروانه ی دریایی فرار کرد
(یه داستان شبیه شاهنامه ست که داستان شاهزاده مانیه)

تو بدجنسی

آقا

کیف پولتون رو فراموش کردید

ممنون

خواهش می کنم

تونگ

دوباره سر راه من سبز شدی

ای مورچه ی قرمز

ای بدبخت ملعون

ـ ای کرم خاکی کثیف
ـ ای املت گندیده

صبر کن

ـ این چی بود که به ذهنت رسید؟
ـ به این سرعت چیز دیگه ای به ذهنم نرسید

اوه، خیلی ممنون

امیدوارم دفعه ی بعدم ببینمتون

ممنون

ـ توی
ـ بله؟

این عروسک کیه؟

و چرا اینجا نشسته؟

این ؟

مال تونگه،اون اینو خریده

گفت این باعث می شه جو رستوران خوب بشه

و این چی؟

اینا هم مال تونگن

اینا جایزه ی بچه های کوچیکن

سلام، خوش اومدین

ببخشید

کمک لازم دارید؟

می شه بهم بگید

من خوشگلم؟

دیگه کی غیر از من این قدر خوشگله؟

چه طوری اومدی اینجا؟

اومدم تو رو ببینم

هایان، خیلی وقته ندیدمت

خیلی دلم برات تنگ شده بود

هایان

این پی ناتیه، شوهر منه

ـ سلام
ـ اوه، خیلی خوش قیافه ست

اوپا

می تونم بغلت کنم؟

اون شوهر خواهر منه

تونگ

شوهر خواهر تو مثل شوهر خودمه

تا حالا نشنیدی؟

شوخی کردم

زیاد می مونی؟

اوه، فاه واقعا داری پرتم می کنی بیرون؟

شوخی کردم

چه قدر می مونی؟

حدودا یه ماه، قبلا پول پرواز رو دادم به خاطر همین یه کاری می کنم ارزشش رو داشته باشه

باید ۳ ماه بمونی تا ارزشش رو داشته باشه

واقعا؟

خوبه

کیم

ـ مزاحم که نشدم؟
ـ نه اصلا

ـ هایان
ـ بله؟

این کیم هانه، برادر منه

اینم هایانه، دوست صمیمیه تونگه

اوه، پس تو کیم هانی

تونگ قبلا درموردت بهم گفته بود

خودشه؟

چی گفته؟

بهتره نگم، وگرنه شب خوابم نمی بره

هایان، برو اول وسایلت رو مرتب کن

تا بعدش غذا بخوریم

ـ باشه، منم احساس گرسنگی می کنم
ـ می یام کمک ، تونگ ، بریم

باشه

کمکم کن ببرمش

پی ناتی

چیه؟

خسارتیه که به شرکتم وارد شده

عمو کریت این کار رو کرده

کیم

ممنون

عمو کریت از دستت عصبانیه

به خاطر اینکه بهم گفتی بابا مریضه؟

چرا عصبانیه؟

اون نمی خواد تو برگردی

اون می خواد پول رو به ارث ببره

تو باید واسه حق و حقوقت برگردی

نزار ثروتی که بابات جمع کرده

بیافته تو دستای آدمای بدی مثل عمو کریت

ولی الان نمی تونم برگردم

اول می خوام از پراوفاه بچه دار بشم

چرا؟

چون می دونم

بچه ی من باعث می شه دل بابا نرم بشه و منو ببخشه

بابا خیلی دلش نوه می خواست

اون حتی قبلا سعی کرده بود منو مجبور کنه با دختر دوستش ازدواج کنم

ولی من ازدواج نکردم

چون اگه بچه ای داشته باشم

می خوام اون بچه از زنی باشه که عاشقشم

پس بچه دار شو

ما تلاش کردیم

ولی سخته

دیواره ی رحم پراوفاه نازکه به خاطر همین براش سخته که حامله بشه

به خاطر همین دکتر آخرین گزینه ای که داریم رو بهمون پیشنهاد کرده

اگه بتونیم انجامش بدیم

به یه مادر جایگزین نیاز داریم

رحم اجاره ای؟

باشه، انجامش بده

من پولش رو می دم

به خاطر پولش نیست

مهمه که کی انجامش می ده

این چه طوره؟

من برات پیگیریش می کنم

ولی الان

کاری که باید بکنی اینه که به پراوفاه حقیقت رو بگی

خب می خواستی درمورد چی بهم بگی؟

یه دقیقه بهم زمان بده تا باهاش کنار بیام، فاه

فکر کنم شخصیه

ـ باید برگردیم به اتاقمون
ـ خوبه

اینجا بمون

لازم نیست بری

اینجا بمون تا بتونیم یه دفعه ای به همه بگیم

تونگ

... پی ناتی

... اون

اون می خواد بگه همجنس بازه؟

دیوونه ای؟

نه

پس چرا این قدر جدیه؟

آره

چه طوری همچین چیزی به ذهنت رسید؟

فاه، بهم گوش کن

حقیق اینه که

من پسر آقای کرینگکرای آساواکیتکونم

اون دیگه کیه؟

کیه؟

پراوفاه

این فهمیدنش رو برات آسونتر می کنه

کرینگکرای آساواکیتکون

رئیس آساواکیتکون

صاحب بیزینس معاملات املاک

می دونم

خونواده ی آساواکیتکون

اونا کارشون در رابطه با مجتمع های مسکونیه

و هر واحد بیشتر از ۵۰ میلیون قیمتشه

من حتی داشتم به این فکر می کردم که صاحباش احتمالا خرپولن

تا این حد؟پس بیلیونرن

آره

تی

همین الان تو گفتی پسر

کرینگکرای آساواکیتکونی

... پس این یعنی

پی ناتی پسر یه بیلیونره

صاحب

شرکتی که یه بیلیون دلار ارزش داره

یه بیلیون؟

فاه

متاسفم

دلیلی هست که بهت نگفتم

لطفا از دستم عصبانی نباش

پس

تو یه شوهر خواهر پولدار داری

پس دیگه لازم نیست کار کنی

پول اونه مال من که نیست

اگه پول بخوام باید به خاطرش کار کنم

با دستا و مغز خودم بدون اینکه رو کسی حساب کنم

باشه بابا

زن قوی

آره

من قویم

ولی به اندازه ی تو و کی وانمود نمی کنم

تونگ

اون می دونه چه طوری فکر کنه

کیم

فکر کردم دیگه رفتی

زنگ زدم به یکی که می شناسم تا کمک بگیرم

کمک؟

در چه مورد؟

از دوستم خواستم کمک کنه یکی رو پیدا کنه که بخواد رحمش رو به تو و پراوفاه اجاره بده

من یه مادرای جایگزینی آوردم که آماده هستن

تا شما بتونین انتخاب کنین

باشه

بیا امتحان کنیم

بفرمایید تو لطفا

خب من بچه ها و حاملگی رو دوست دارم

من واقعا دوست دارم که یه مادر جایگزین باشم

ببخشید

من به پول احتیاج دارم

و شنیدم که از این کار پول گیرم می یاد

من یه رحم دارم پس می تونم حامله بشم

من واجد شرایطم

ولی برای کی؟

... کی می دونید چیزه

شما؟ ماشالا خوش قیافه هم هستی ،حله

شما؟

من مطمئنم که بچه ی شما به مریضی من مبتلا نمی شه

ما یه مادر جایگزین می خوایم

رحم اجاره ای

اوه ، من بچه رو حمل می کنم

از راه رابطه نه

بفرمایید آب

ممنون

پی سومپونگ، حالتون خوبه؟چرا به نظر مضطرب می یاید؟

می تونید به من بگید

من به خاطر مدیر جدید استرس دارم

هنوز نتونستم کسی رو پیدا کنم

به خودتون استرس وارد نکنید

آروم آروم فکر کنید

فکر کنم

بالاخره یکی که مناسب باشه رو پیدا می کنید

سلام، رزرو کرده بودید؟

خوبه، امتحانش کن

بی حیا

امروز یا من می میرم یا تو می میری

خواهر

آروم باشید

نه! برو کنار

حرف نمی زنم، ولم کن

فقط همونجا واینستا، برو پی سومپونگ رو بیار

گفتم ولم کن

آروم باشید

پی سومپونگ

یه مشکلی هست

چیه؟

یه دعوا تو رستوران راه افتاده

هان؟

زود باشید و همین الان برید

آروم باشید

من صاحب رستورانم

نمی تونید اینجا الم شنگه راه بندازید

یا من زنگ می زنم به پلیس

اوه خدای من

پی سومپونگ حالتون خوبه؟

تمومش کن

تاسانی

چه طور می تونی این کار رو بکنی؟

پی سومپونگ

خفه شو

بی حیا

تو هنوزم داری با شوهرم می پری؟

تمومش نمی کنم

برو جلوشون رو بگیر

نزار اینجا دعوا کنن

چه طوری جلوشون رو بگیریم؟

فکر کن

تو فکر کن

فکر کن

خجالت آوره

چه طوری تونستی این کار رو با من بکنی؟

گفتی من تنها زنتم

پس این چیه؟

پس من شماره ی چندمم؟

صبر کن

آروم باش

اون جوری که گفت نیست

نیست

دهنت رو ببند

اینه

آدمی که گفته بود زن و بچه هاش رو دوست داره؟

تو گفتی خونواده ات رو دوست داری

مرد بد

ـ گفتم این طوری نیست
ـ آروم باشین

آروم باشین

حقیقتش

من معشوقه اش نیستم

ما همه اینجا زن هستیم پس بیاید سر یه مرد دعوا نکنیم

حواست به بچه ات باشه

می کشمت

منو صدا کردید؟

بله

بیا بشین

تونگ

می دونی امروز چی کار کردی؟

مردی که رسواش کردی

یه آدم عادی نیست

کیه؟

اون خیلی با نفوذه

بنابراین

امروز

باید اخراجت کنم

اخراجم کنید؟

پی سومپونگ

ولی تقصیر خودش بود

چون اون زنا رو گول زده بود

دیگه چیزی نگو

بهونه نیار همین الان خوب گوش کن

من تو رو به عنوان یه کارمند اخراج می کنم

و تو الان مدیر جدیدی

هان؟

چی گفتید؟

تو در عوض مدیر می شی

گلوم درد گرفت، من دیگه چیزی نمی گم

بیارش

بفرمایید

...شما می خواید منو

تونگ سخت کوش

تونگ صبور

و تو عزیز دل همه ای ، درسته؟

بله

به خاطر همین امروز تولیاقت این مقام رو داری

مقام مدیر ، درسته؟

بله

ممنون

مطابق اون رسم و رسومی که خودم و همسر سابقم
که یه ملکه ی زیبایی بود پایه گذاری کردیم

به مدیر جدید یه تاج و شال می دیم

و امروز اینا مال تو عه ، تونگراک

فردا، داوطلب های بیشتری می یارم

فعلا تسلیم نشین

این تازه روز اول بود

فکر می کنم نمی تونیم اونی که باب میل مونه رو پیدا کنیم

چرا؟

به خاطر منه

راستش

نمی خوام بچه ی من

از بدن کسی که نمی شناسم به دنیا بیاد

... خب

اگه باید بچه ام رو تو شکم یه زن دیگه به امانت بذارم

می خوام اون آدم از خون خودم باشه

ببخشید

... اما

دیگه هیچ خواهری به جز تونگراک نداری

تونگراک

تونگراک

...پس

چرا از تونگراک به عنوان مادر جایگزین استفاده نکنیم؟

پی فاه، پی ناتی

پی ناتی، پی فاه

خبرای خوبی دارم که بهتون بگم

چیه؟

مدیر رستوران

استعفا داد

اوه، چرا؟

اون حامله ست

و شوهرش بهش اجازه نمی ده کار کنه

اوه ، خب

خبر خوب چیه؟

من به عنوان مدیر جدید ترفیع گرفتم

جونمی جون

کارت خوب بود

برات خوشحالم

خیلی خوشحالم

حالا که حرفش شد

خیلی خوش شانسم که با تیک ازدواج نکردم

وگرنه

حامله می شدم

و اگه حامله بودم

دیگه نمی تونستم به عنوان مدیر کار کنم

من بالاخره مدیر شدم

جونمی جون

...آم

... پس

برام خوشحال نیستین؟

هستیم

البته که برات خوشحالیم

من خیلی خوشحالم ، تونگ

بیا بغلم

مبارک باشه

خیلی خوشحالم

تونگ، بازم تبریک می گم

از کی شروع می کنی؟

فردا صبح

فردا صبح؟

بعد از اینکه خرید کردنت تموم شد زود برگرد ، برای جشن می برمت بیرون

آره

باید برم

چی می خوای؟

باید باهات حرف بزنم

بهت اجازه نمی دم بیای تو

به هر حال باید اجازه بدی

چون چیزی که می خوام درموردش باهات حرف بزنم

خیلی برای پراوفاه مهمه

خوراکی یا شیر ندارم برات بیارم

الکی هدر می رن

هرچی می خوای بگی بگو

پراوفاه می خواد که تو مادر جایگزین برای بچه اش باشی

باشه

برای فاه، حاضرم هر کاری بکنم

هان؟

فاه می خواد من براش چی کار کنم؟

بچه اش رو حمل کنی

بچه اش رو براش حمل کنم؟

بله

خودش جرات نکرد بهت بگه

به خاطر همین من دارم به جاش باهات حرف می زنم

من سعی کردم براش داوطلب پیدا کنم که از بینشون یکی رو انتخاب کنه

ولی از هیچ کدومشون خوشش نیومد

اون فقط تو رو می خواد

فاه چه طوری مطمئنه که من می تونم براش بچه اش رو حمل کنم؟

ممکنه منم مثل اون مشکلات ناباروری داشته باشم

اول معاینه رو امتحان کن

اگه خوش شانس باشی و رحمت قوی و سالم باشه

بعدش ناتی

و پراوفاه بالاخره بچه دار می شن

به هیچ وجه، الان نمی تونم حامله بشم

مگه نگفتی هر کاری از دستت بربیاد برای خواهرت می کنی؟

ولی این یکی نه

چرا؟

یا نکنه ترنسی

من زنم، رحم دارم

پس چرا نمی تونی حامله بشی؟

من تازه به مقام مدیر ترفیع گرفتم

پنج سال دندون رو جیگر گذاشتم و به عنوان پیشخدمت سخت کار کردم تا این مقام رو بدست بیارم

و الان بالاخره این مقام رو گرفتم

من باید به همه ثابت کنم لیاقت مقام مدیریت رو دارم

صبر کن

زن حامله هنوزم می تونه کار کنه

ولی بهتره که حامله نباشه

نه ماه حاملگیه

و یه زن مثل من که از بچه ها متنفره

هیچوقت نمی تونم

فقط فکرشم باعث می شه لرز به جونم بیافته

دیگه داری اغراق می کنی

تو زن نیستی، هیچوقت نمی فهمی

دیگه می تونی بری

مهم نیست که چی بشه این کار رو نمی کنم

نمی خوای پراوفاه رو خوشحال ببینی؟

ـ برو بیرون
ـ صبر کن

اول بهم گوش کن

بچه ی پی ناتی یه بچه ی عادی نمی شه

بلکه اون یه وارث بیلیونره

برام مهم نیست چه قدره

من از بچه ها متنفرم

... اگه جرات داری این کار رو

تحمل کن، کیم هان

تحمل کن

رحم اجاره ای؟

رحم اجاره ای؟

چه طوری از پسش بربیام؟

نمی خوام چاق بشم

نمی تونم این کار رو بکنم

نه

نمی خوام یه بچه رو حمل کنم

هایان

برای اینکه کمکت کنم تصمیم بگیری

می خوام یه چیزی رو ببینی

صبر کن

فقط ۵ دقیقه بهم وقت بده

حتی یه دقیقه هم بهت وقت نمی دم

وقتم پوله

پس بهت ۱۰۰ دلار می دم

۱۰۰ دلار؟

نمی خواستم بخندم ولی نتونستم نگهش دارم

پول کجاست؟

دفعه ی بعد، اگه خواستی واسه کاری استخدامم کنی فقط بهم بگو

اگه پول گنده ای بدی

خوشم می یاد

خیل خب

چی می خواستی نشونم بدی؟

کلیپ یکی که داره زایمان می کنه رو ببین

هان؟

فقط نگاش کن

تا بفهمی

که هیچ چیز ترسناکی درمورد زایمان کردن نیست

قشنگه که یه زندگی رو به این دنیا بیاری

نه

نگاش کن

نه

اگه

بهش نگاه نکنی

پولم رو پس می گیرم

باشه

یه نگاه می ندازم

بیا

نگاه کن

چیه؟

... ترسناک نیست

مگه نگفتی ترسناک نیست؟

نه، نترسیدم

... فقط

یه کوچولو ترسناکه

داری لبخند می زنی؟

چی؟

کی داره لبخند می زنه؟

تو

نترسیدی، درسته؟

دیدمش

دیگه می تونی بری

خانم

برو دیگه

اگه می خوای بمونی

یه ۱۰۰ دلار دیگه برات آب می خوره

هان؟

چرا الان داری اینا رو می فرستی؟

من وسط کارمم

اینجا چی کار می کنی، نانسی؟

برات صدف آوردم که تست کنی

صدف؟

صدف دریایی

بفرما

یادت می یاد چی بهت گفته بودم؟

که من

یه بازار که محصولات تازه می فروشن می شناسم

و اگه بخوای

می تونم ازشون بخوام برات کمتر حساب کنن

امروز

برات صدف خوراکی خریدم که تست کنی

اینجوری می فهمی

چه قدر شیرینه

واسه خرید رفتم بیرون

بعدش می یام رستوران ببینمت

بوس بوس

سلام ، خواهر

چی شده، لیسا؟

قضیه از این قراره

می خوام یه کوچولو کمکم کنی

می تونی به جای من از جان مراقبت کنی

برای حدود ۲ ساعت؟

دارم که می یاد رستورانvip من امروز یه مشتری

بنابراین زمان خوبی نیست

چون باید به عنوان مدیر جدید کار کنم

ده دلار بهت می دم

واقعا زمان خوبی نیست

۲۰دلار

ـ من واقعا باید برم سر کار
ـ ۵۰ دلار

مسئله پولش نیست

۱۰۰ دلار

قبول

ـ ولی باید قبل از ساعت ۱۲:۳۰ برگردی
ـ قول می دم

قبوله

یادت نره

باشه

جان، گرسنه ای؟

به هرچی می پرسم جواب نمی ده

چرا تونگ هنوز نیومده؟

امروز روز اولش به عنوان مدیره

و از همین الان بدقولی کرده

چیه؟

جان

نه

می خوام شیرکاکائو بخورم

همین الان، ازت پرسیدم و جوابم رو ندادی

یه کم صبر کن

همین الان می خوامش

من شیرکاکائو می خوام

همین الان می خوامش

جان

فعلا بازی نکن

جان

بهت گفتم فعلا بازی نکن

درد می گیره

جان

گفتم درد می گیره، فعلا بازی نکن

تمومش نمی کنی، نه؟

باشه

گریه نکن

نشکسته هنوزم کار می کنه

هی ، چیزی نیست

درستش می کنم

درست می شه

ببخشید

ساکت باش

آروم باش

ببخشید

ببخشید

کسی داره گریه می کنه؟

اون فقط داره به خاطر اسباب بازیش که شکسته گریه می کنه

کمک کنید

ـ کمکم کنید
ـببخشید

هی، گفتم گریه نکن؟

هی! بیا اینجا

همین الان ولم کن بزار برم

ولم کن

گفتم ولم کن

این بوی چیه؟

آتیش

بلند شو

آب لازم دارم

نه

جان

نزدیک بودا

آخ

**mehrnoosh:ترجمه و زیرنویس از**