All language subtitles for Anatomy.Of.A.Fall.2023.720p.WEB-DL.x264.AAC.2.0-Farsipersian
Afrikaans
Akan
Albanian
Amharic
Arabic
Armenian
Azerbaijani
Basque
Belarusian
Bemba
Bengali
Bihari
Bosnian
Breton
Bulgarian
Cambodian
Catalan
Cebuano
Cherokee
Chichewa
Chinese (Simplified)
Chinese (Traditional)
Corsican
Croatian
Czech
Danish
Dutch
Esperanto
Estonian
Ewe
Faroese
Filipino
Finnish
French
Frisian
Ga
Galician
Georgian
German
Guarani
Gujarati
Haitian Creole
Hausa
Hawaiian
Hebrew
Hindi
Hmong
Hungarian
Icelandic
Igbo
Indonesian
Interlingua
Irish
Italian
Japanese
Javanese
Kannada
Kazakh
Kinyarwanda
Kirundi
Kongo
Korean
Krio (Sierra Leone)
Kurdish
Kurdish (Soranî)
Kyrgyz
Laothian
Latin
Latvian
Lingala
Lithuanian
Lozi
Luganda
Luo
Luxembourgish
Macedonian
Malagasy
Malay
Malayalam
Maltese
Maori
Marathi
Mauritian Creole
Moldavian
Mongolian
Myanmar (Burmese)
Montenegrin
Nepali
Nigerian Pidgin
Northern Sotho
Norwegian
Norwegian (Nynorsk)
Occitan
Oriya
Oromo
Pashto
Persian
Polish
Portuguese (Brazil)
Punjabi
Quechua
Romanian
Romansh
Runyakitara
Russian
Samoan
Scots Gaelic
Serbian
Serbo-Croatian
Sesotho
Setswana
Seychellois Creole
Shona
Sindhi
Sinhalese
Slovak
Slovenian
Somali
Spanish (Latin American)
Sundanese
Swahili
Swedish
Tajik
Tamil
Tatar
Telugu
Thai
Tigrinya
Tonga
Tshiluba
Tumbuka
Turkish
Turkmen
Twi
Uighur
Ukrainian
Urdu
Uzbek
Vietnamese
Welsh
Wolof
Xhosa
Yiddish
Yoruba
Zulu
Would you like to inspect the original subtitles? These are the user uploaded subtitles that are being translated:
1
00:00:00,170 --> 00:00:09,170
سینما تقدیم میکند
WwW.30NaMa.CoM
2
00:00:57,190 --> 00:01:03,790
تـرجـمـه و تـنـظـیـم : حـسـیـن اسـمـاعـیـلـی
3
00:01:03,794 --> 00:01:05,718
- شرمنده
- اشکال نداره
4
00:01:05,718 --> 00:01:06,742
خب...
5
00:01:07,666 --> 00:01:09,666
چی میخوای بدونی؟
6
00:01:11,291 --> 00:01:13,791
اوه، یه لحظه. ضبط نمیکرد
7
00:01:17,000 --> 00:01:18,423
حالا درست شد
8
00:01:19,047 --> 00:01:20,000
خب...
9
00:01:20,166 --> 00:01:23,166
جوری که تصادف
پسرش رو توصیف کردی...
10
00:01:23,416 --> 00:01:26,458
خوندنش سخته چون میدونیم زندگی خودته...
11
00:01:26,458 --> 00:01:29,258
بنظرت آدم فقط میتونه
بر اساس تجربیات خودش بنویسه؟
12
00:01:37,208 --> 00:01:39,129
بجنب. بپر داخل!
13
00:01:39,129 --> 00:01:40,308
بپر داخل
14
00:01:41,625 --> 00:01:44,125
بپر داخل. بجنب دیگه!
15
00:01:45,149 --> 00:01:47,149
بپر داخل. بپر داخل
16
00:01:47,916 --> 00:01:50,708
که منو میرسونه به یک داستان جالب
17
00:01:50,708 --> 00:01:52,750
و خودم تصمیم میگیرم
توی کتابم در موردت بنویسم
18
00:01:52,750 --> 00:01:53,666
همین
19
00:01:53,666 --> 00:01:55,616
چیز دیگهای نیست. میری توی کتابم
20
00:01:56,416 --> 00:01:58,708
با اینحال هیچ شناختی ازت ندارم
21
00:01:58,708 --> 00:02:01,250
فقط میدونم برام جالبی و این واقعیه
22
00:02:01,250 --> 00:02:04,125
آره، ولی خب
باید قبلش منو میدیدی
23
00:02:04,125 --> 00:02:07,166
من واقعیم، الان جلوت نشستم
24
00:02:07,166 --> 00:02:09,166
آره، اینجایی
25
00:02:09,166 --> 00:02:11,541
خب، پس برای شروع به خلق داستان...
26
00:02:11,541 --> 00:02:13,583
قبلش باید یهسری
اطلاعات واقعی داشته باشی
27
00:02:13,583 --> 00:02:15,916
میگی کتابهات همیشه
ترکیبی از حقیقت و خیال هستن
28
00:02:15,916 --> 00:02:18,640
و همین باعث میشه بخوایم بفهمیم
کجاش حقیقته و کجاش خیال
29
00:02:18,640 --> 00:02:21,315
- میخوری؟
- هدفت همینه؟
30
00:02:21,315 --> 00:02:22,815
چیزی که جالبه این نیست که...
31
00:02:25,541 --> 00:02:27,141
خیلیخب، برو بیرون
32
00:02:31,375 --> 00:02:33,159
بیا! اسنوپ، بیا!
33
00:02:34,083 --> 00:02:36,500
بیا خشکت کنیم
چقدر خوشگل و تمیز شدی
34
00:02:36,500 --> 00:02:38,000
دیگه کثیف نیستی
35
00:02:44,333 --> 00:02:46,526
خودت باشی در مورد چی مینویسی؟
36
00:02:46,750 --> 00:02:49,650
سموئل داره طبقهی بالا
کار میکنه. شوهرم
37
00:02:52,333 --> 00:02:54,875
خب، به چی علاقه داری؟
38
00:02:54,875 --> 00:02:57,375
چی اونقدر عصبانیت میکنه که بخوای بترکی؟
39
00:02:57,375 --> 00:02:59,916
پایاننامه و رشتهات رو فراموش کن
40
00:02:59,916 --> 00:03:01,833
نمیخوام نویسنده بشم
41
00:03:01,833 --> 00:03:05,416
ایرادی نداره. لازم نیست بنویسی
فقط صحبت کن. مثل الان که داریم صحبت میکنیم
42
00:03:05,416 --> 00:03:07,583
نمیخوای سوالاتم رو ادامه بدم؟
43
00:03:07,583 --> 00:03:11,283
معلومه که میخوام... معلومه
ولی میتونیم صحبت هم بکنیم
44
00:03:11,750 --> 00:03:13,958
شاید بتونیم نفری
یک سوال بپرسیم
45
00:03:13,958 --> 00:03:17,058
که کسی معذب نشه
مثل یه مکالمهی معمولی
46
00:03:18,916 --> 00:03:21,000
واقعاً دلت میخواد بدونی...
47
00:03:21,000 --> 00:03:22,812
که چی برات جالبه؟ بیخیال
48
00:03:22,812 --> 00:03:24,200
معلومه
49
00:03:24,333 --> 00:03:26,916
من هیچوقت کسی رو نمیبینم
تمام روز اینجا مشغول کارم
50
00:03:26,916 --> 00:03:29,916
تو اومدی دیدنم
معلومه که برام جالبی
51
00:03:30,578 --> 00:03:33,166
خیلیخب
52
00:03:33,166 --> 00:03:34,708
اهل دویدن هستم
53
00:03:34,708 --> 00:03:37,250
یکی از کارهای مورد علاقمه
54
00:03:37,250 --> 00:03:39,950
حس نشئگی بهم میده
انگار مواد زدم
55
00:03:40,875 --> 00:03:43,750
خب چقدر با مواد آشنایی داری؟
56
00:03:43,750 --> 00:03:45,666
سوال بعدیم همینه
57
00:03:45,666 --> 00:03:47,511
عجب موضوع مهمی
58
00:03:47,916 --> 00:03:49,866
شاید بهتر باشه
همهچیز رو ننویسی
59
00:03:49,866 --> 00:03:51,866
نه، نه، قطعاً نمینویسم
60
00:04:00,291 --> 00:04:03,791
بهت که گفته بودم
بهتر بود توی گرونوبل صحبت میکردیم
61
00:04:04,583 --> 00:04:07,416
اشکال نداره
جوابهات رو مینویسم
62
00:04:07,416 --> 00:04:11,116
ولی سوالات خیلی زیادی دارم
شاید وقت نکنی
63
00:04:11,791 --> 00:04:15,391
نگران زمان نباش
اینجا اصلاً مشکل زمان نداریم
64
00:04:15,708 --> 00:04:16,833
خیلیخب، خوبه
65
00:04:16,833 --> 00:04:19,166
میخوام در مورد داستانپردازی صحبت کنیم...
66
00:04:19,166 --> 00:04:20,750
از ورزش خوشم نمیاد
67
00:04:20,750 --> 00:04:22,166
نکتهی اول همینه
68
00:04:22,166 --> 00:04:23,828
پیادهروی؟ آره، شاید
69
00:04:23,828 --> 00:04:25,466
ولی دویدن؟ نه، نه!
70
00:04:25,833 --> 00:04:28,461
- خیلیخب. باشه. گرفتم
- نه
71
00:04:28,666 --> 00:04:30,458
خب...
72
00:04:30,458 --> 00:04:31,858
شما...
73
00:04:40,666 --> 00:04:42,958
دیگه نمیشه ادامه داد، مگه نه؟
74
00:04:42,958 --> 00:04:44,541
آره، پیچیده شد
75
00:04:44,541 --> 00:04:46,941
فکر کنم مجبوریم تمومش کنیم، زویی
76
00:04:50,291 --> 00:04:53,515
میدونی چیه؟ بهزودی میام گرونوبل
بهت زنگ میزنم، نظرت چیه؟
77
00:04:53,515 --> 00:04:54,715
باشه
78
00:05:00,416 --> 00:05:02,216
بابت این اوضاع شرمنده
79
00:05:04,091 --> 00:05:05,916
- خیلیخب، خداحافظ
- خداحافظ
80
00:05:05,916 --> 00:05:08,316
- بهزودی میبینمت، باشه؟
- باشه، حتماً
81
00:07:01,833 --> 00:07:03,233
مراقب باش
82
00:07:41,166 --> 00:07:41,958
بابا...
83
00:07:41,958 --> 00:07:43,486
مامان!
84
00:07:43,486 --> 00:07:44,986
مامان!
85
00:07:46,410 --> 00:07:47,610
مامان!
86
00:07:48,283 --> 00:07:49,708
مامان!
87
00:07:49,708 --> 00:07:51,508
مامان، زود باش بیا!
88
00:07:55,632 --> 00:07:56,732
مامان!
89
00:07:56,956 --> 00:07:57,956
مامان!
90
00:07:58,180 --> 00:07:59,380
مامان!
91
00:08:36,750 --> 00:08:37,960
آره...
92
00:08:38,165 --> 00:08:39,708
نه، اون... نمیدونم
93
00:08:39,708 --> 00:08:42,508
تکونش ندادم
نه، اصلاً بهش دست نزدم، فکر کنم...
94
00:08:43,040 --> 00:08:45,740
نفس نمیکشه
برای همین زنگ زدم
95
00:08:47,458 --> 00:08:50,258
نه، لطفاً بیاین
نمیتونم این همه سوال جواب بدم
96
00:08:50,882 --> 00:08:51,882
نه
97
00:08:53,500 --> 00:08:55,512
نه، تکون... تکون نمیخوره
98
00:08:55,512 --> 00:08:56,700
لطفاً فقط بیاین
99
00:09:05,708 --> 00:09:07,500
سموئل ملسکی...
100
00:09:07,500 --> 00:09:09,600
جسدش زیر کلبهش پیدا شده...
101
00:09:42,208 --> 00:09:44,108
برش گردونین
102
00:09:47,375 --> 00:09:49,145
تمامقد
103
00:09:49,750 --> 00:09:51,450
فاصلهی نزدیک
104
00:09:53,708 --> 00:09:55,791
نظریات اولیه رو میگم
105
00:09:55,791 --> 00:09:58,486
همهش رو قبل از نتیجهی نهایی بنویس
106
00:09:58,791 --> 00:10:02,291
از خراشهای موازی و سطحی
بر روی دستان و ساعدش
107
00:10:02,833 --> 00:10:05,875
بنظر میاد جسد بعد از برخورد
یک یا دو متر لیز خورده
108
00:10:05,875 --> 00:10:08,975
و سپس به حالت نهایی
و طاقباز قرار گرفته
109
00:10:09,750 --> 00:10:11,562
کبودی در ناحیهی شقیقهی چپ
110
00:10:11,562 --> 00:10:13,350
ناشی از ضربهی کشنده به مغز
111
00:10:13,541 --> 00:10:16,541
بیانگر برخورد با جسمی سخت در محیط
112
00:10:17,166 --> 00:10:20,166
یا ضربهای خشونتآمیز به سره
113
00:10:20,916 --> 00:10:24,116
محل آسیب با حالت کشف جسد
همخوانی نداره
114
00:10:24,541 --> 00:10:27,941
بنابراین ضربه قبل از
برخورد جسد به زمین رخ داده
115
00:10:30,000 --> 00:10:32,291
در نتیجه، هنوز نمیتونیم با قطعیت بگیم
116
00:10:32,291 --> 00:10:35,391
که زخم ناشی از برخورد بوده یا ضربه
117
00:10:36,000 --> 00:10:39,500
در این مرحله، نمیتونیم
دخالت شخص سومی رو رد کنیم
118
00:10:42,458 --> 00:10:44,625
خب، نکات همیشگی
119
00:10:44,625 --> 00:10:46,875
علت مرگ: آسیب به سر
120
00:10:46,875 --> 00:10:49,041
تشخیص پزشکی قانونی:
121
00:10:49,041 --> 00:10:51,875
اتفاقی یا/و عمدی
122
00:10:51,875 --> 00:10:55,775
برای پیدا کردن حقیقت
به گزارش سمشناسی نیاز داریم
123
00:11:59,958 --> 00:12:05,358
« تجزیه و تحلیل یک سقوط »
124
00:12:47,666 --> 00:12:49,736
ممنون که اومدی
125
00:12:50,541 --> 00:12:52,875
خیلی عجیبه که دوباره
اونم توی این وضعیت میبینمت
126
00:12:52,875 --> 00:12:54,975
- آره
- خیلیخب
127
00:12:56,458 --> 00:12:59,458
نمیدونستم اینقدر ارتفاع داره
128
00:12:59,982 --> 00:13:01,182
آره
129
00:13:02,041 --> 00:13:03,441
بیا بریم
130
00:13:07,625 --> 00:13:10,666
خیلیوقته اینجا زندگی میکنین؟
131
00:13:10,666 --> 00:13:12,866
کمتر از دو ساله
132
00:13:14,375 --> 00:13:16,291
سموئل اینجا بزرگ شده بود
133
00:13:16,291 --> 00:13:18,191
اینجا...
134
00:13:23,150 --> 00:13:24,350
خب...
135
00:13:28,600 --> 00:13:30,612
قراره چطوری انجامش بدیم؟
136
00:13:30,612 --> 00:13:33,224
قراره ازم سوال بپرسی و...؟
137
00:13:33,224 --> 00:13:34,083
آره
138
00:13:34,083 --> 00:13:37,583
واقعاً شرمنده که فرانسویم
از زمان آشناییمون بهتر نشده
139
00:13:37,833 --> 00:13:39,933
- انگلیسی هم مشکلی نداره
- باشه
140
00:13:43,666 --> 00:13:45,928
چند بار ازت سوال کردن؟
141
00:13:46,333 --> 00:13:49,333
یکبار اینجا
پلیسها ازم سوال کردن
142
00:13:49,583 --> 00:13:52,283
و یکبار هم قاضی تحقیق ازم سوال کرد
143
00:13:52,584 --> 00:13:53,791
خیلیخب
144
00:13:53,791 --> 00:13:54,947
میشه بهم بگی
145
00:13:54,947 --> 00:13:57,958
در مورد روز مرگش چی بهشون گفتی؟
146
00:13:57,958 --> 00:13:58,833
آره، حتماً
147
00:13:58,833 --> 00:14:02,333
همهچی رو بهشون گفتم
از وقتی پیش اون دانشجو بودم
148
00:14:02,333 --> 00:14:04,666
تا وقتی که آمبولانس رسید
149
00:14:04,666 --> 00:14:07,291
با یه دختری
وسط جلسه بودم
150
00:14:07,291 --> 00:14:10,000
و سموئل...
151
00:14:10,000 --> 00:14:13,416
یه آهنگ رو بلند و مدام پخش میکرد
تا منو عصبانی کنه و دختره رو مجبور کنه بره
152
00:14:13,416 --> 00:14:16,416
این چیزیه که بهشون گفتی؟
که آهنگ رو پخش کرد که عصبانیت کنه؟
153
00:14:16,416 --> 00:14:18,291
- نه
- نه؟
154
00:14:18,291 --> 00:14:20,371
فقط گفتم آهنگ رو خیلی بلند کرده بود
155
00:14:20,371 --> 00:14:22,208
و مجبور شدیم جلسه رو ادامه ندیم
156
00:14:22,208 --> 00:14:24,083
چون دختره داشت جلسه رو ضبط میکرد
157
00:14:24,083 --> 00:14:25,708
و دیگه امکانپذیر نبود
158
00:14:26,958 --> 00:14:29,958
ازت میخوام دقیق برام بگی
159
00:14:30,458 --> 00:14:33,582
همهچی رو بهم بگو
دقیقاً همونجوری که بهشون گفتی
160
00:14:33,582 --> 00:14:34,592
باشه
161
00:14:35,416 --> 00:14:38,816
خب، بهشون گفتم
که مصاحبه رو تموم کردم
162
00:14:39,958 --> 00:14:41,291
و دختره رفت
163
00:14:41,291 --> 00:14:43,916
و رفتم طبقهی بالا توی اتاقخوابم...
164
00:14:43,916 --> 00:14:47,333
همونموقع دیدم که دنیل
داره میره قدم بزنه
165
00:14:47,333 --> 00:14:48,916
دنیل مدرسه نبود؟
166
00:14:48,916 --> 00:14:51,750
نه، فقط دو روز در هفته
توی گرونوبل میره مدرسه
167
00:14:51,750 --> 00:14:53,166
الان چند سالشه؟
168
00:14:53,166 --> 00:14:55,066
یازده سالشه
169
00:14:58,041 --> 00:15:01,241
خب، بعد از رفتن دختره...
170
00:15:02,375 --> 00:15:04,625
سموئل اومد پایین توی اتاق خوابم
171
00:15:04,625 --> 00:15:07,625
و یکم حرف زدیم
که اون روز قراره چیکار کنیم
172
00:15:07,958 --> 00:15:10,258
صحبت چندان خاصی نبود، بعدش...
173
00:15:11,808 --> 00:15:13,833
اون...
174
00:15:13,833 --> 00:15:16,131
اون برگشت زیرشیروونی سر کاراش
175
00:15:16,131 --> 00:15:17,733
و منم یکم توی تختخواب کار کردم
176
00:15:18,208 --> 00:15:20,750
چیزی نوشتی؟ توی کامپیوترت؟
177
00:15:20,750 --> 00:15:22,958
آره، یه ترجمه رو تمام کردم
178
00:15:22,958 --> 00:15:26,158
برای درآمد بیشتر برای یکسری
هفتهنامههای آلمانی ترجمه میکنم
179
00:15:27,375 --> 00:15:29,053
بعدش...
180
00:15:29,458 --> 00:15:33,166
آره، شنیدم داشت طبقهی بالا کار میکرد
و آهنگش رو پخش میکرد
181
00:15:33,166 --> 00:15:35,958
فکر کنم، حدوداً...
182
00:15:35,958 --> 00:15:37,500
ده دقیقهای شد
183
00:15:37,500 --> 00:15:40,800
بعدش گوشگیر گذاشتم
چون میخواستم یه چرتی بزنم
184
00:15:42,208 --> 00:15:44,000
و...
185
00:15:44,000 --> 00:15:45,600
خوابم برد
186
00:15:47,791 --> 00:15:50,166
و یک ساعت بعدش، فکر کنم...
187
00:15:50,166 --> 00:15:52,466
صدای داد و فریاد دنیل رو شنیدم، و...
188
00:15:56,250 --> 00:16:00,050
گمونم یکی از گوشگیرها دراومده بود
چون صداش بیدارم کرد، و...
189
00:16:00,583 --> 00:16:03,883
آهنگ هنوزم داشت پخش میشد
و رفتم طبقهی پایین و...
190
00:16:04,291 --> 00:16:06,161
آره، کلش همین بود
191
00:16:06,666 --> 00:16:09,566
آمبولانس خبر کردم
و سی دقیقه بعد رسیدن
192
00:16:10,300 --> 00:16:11,900
خیلیخب
193
00:16:19,775 --> 00:16:22,299
- میشه یه نگاهی به اطراف بندازم؟
- البته
194
00:16:22,299 --> 00:16:23,599
- آره؟
- آره
195
00:16:28,416 --> 00:16:30,128
میخوای از کجا شروع کنی؟
196
00:16:30,128 --> 00:16:31,816
میخوای برات توضیح بدم...؟
197
00:16:32,583 --> 00:16:34,250
آره. آره، شاید
198
00:16:34,250 --> 00:16:35,875
خب، اینجا...
199
00:16:35,875 --> 00:16:38,199
اینجا غذا میخوریم
200
00:16:38,199 --> 00:16:40,199
- شرمنده
- نه اشکال نداره
201
00:17:04,038 --> 00:17:05,541
خب...
202
00:17:05,541 --> 00:17:06,916
اون بالا کار میکرده؟
203
00:17:06,916 --> 00:17:09,016
آره، داشت زیرشیروونی رو
عایقبندی میکرد
204
00:17:10,333 --> 00:17:13,557
و وقتی داشتی چرت میزدی
دقیقاً بالای سرت بود؟
205
00:17:13,557 --> 00:17:15,657
- آره
- خیلیخب
206
00:17:24,724 --> 00:17:26,749
خب...
207
00:17:26,749 --> 00:17:28,916
قرار بود بعدش بیاد سراغ اینجا
208
00:17:28,916 --> 00:17:31,516
میخواستم اتاق برای اجاره درست کنیم
209
00:18:11,458 --> 00:18:13,708
پس، داشت اونجا کار میکرد؟
210
00:18:13,708 --> 00:18:15,308
این روزها، آره
211
00:18:17,833 --> 00:18:20,041
و پنجره...
212
00:18:20,041 --> 00:18:22,958
یادته وقتی آمبولانس رسید
باز بود یا نه؟
213
00:18:22,958 --> 00:18:24,611
آره، باز بود
214
00:18:25,916 --> 00:18:27,870
همیشه بازش میذاشت؟
215
00:18:28,875 --> 00:18:31,208
چندان مطمئن نیستم، چون...
216
00:18:31,208 --> 00:18:33,041
گاهی اوقات باز میذاشت
هوا عوض بشه
217
00:18:33,041 --> 00:18:35,291
چون اینطوری خاکارهها میرفتن بیرون و...
218
00:18:35,291 --> 00:18:36,464
بیاحتیاط بود؟
219
00:18:36,464 --> 00:18:38,691
وقتی کار میکرد خطر میکرد؟
220
00:18:39,000 --> 00:18:41,262
نه، خیلی محتاط و دقیق بود
221
00:18:41,262 --> 00:18:42,800
آروم کار میکرد
222
00:18:52,000 --> 00:18:54,125
دلیلی داشته که بخواد...
223
00:18:54,125 --> 00:18:57,125
سرشو از پنجره بیاره بیرون
که مثلاً تو...
224
00:18:57,291 --> 00:18:58,250
یا دنیل رو صدا کنه؟
225
00:18:58,250 --> 00:18:59,951
نه، وقتی کار میکرد
226
00:18:59,951 --> 00:19:02,374
بخصوص وقتی آهنگ پخش میکرد
227
00:19:02,374 --> 00:19:03,774
یجورایی...
228
00:19:04,750 --> 00:19:07,166
ارتباطش رو با دنیای بیرون قطع میکرد
229
00:19:07,166 --> 00:19:08,668
برای همین وقتی این بالا بود
230
00:19:08,668 --> 00:19:10,366
- هیچوقت من و دنیل رو صدا نمیکرد
- اوهوم
231
00:19:11,383 --> 00:19:14,383
درهرصورت، با توجه به ارتفاع...
232
00:19:15,350 --> 00:19:16,875
لبهی پنجره
233
00:19:16,875 --> 00:19:18,775
- لبهی پنجره
- آره
234
00:19:21,166 --> 00:19:22,708
مشروب نخورده بود؟
235
00:19:22,708 --> 00:19:24,458
نه، هیچوقت توی روز
مشروب نمیخورد
236
00:19:24,458 --> 00:19:26,458
بخصوص وقتی کار میکرد
237
00:19:35,250 --> 00:19:36,703
عزیزم...
238
00:19:37,708 --> 00:19:39,316
دستوصورتتو بشور و لباس بپوش
239
00:19:39,316 --> 00:19:41,208
روز شده، باید بلند بشی
240
00:19:43,333 --> 00:19:46,211
عزیزم، میدونم سخته
برای منم سخته
241
00:19:46,416 --> 00:19:49,016
و اوضاع تا یه مدت برامون سخت میمونه
242
00:19:49,958 --> 00:19:53,458
ولی باید سعی کنیم
کارهای سابق رو انجام بدیم چون...
243
00:19:58,375 --> 00:20:00,037
ببین، مونیکا اومده دیدنت
244
00:20:00,037 --> 00:20:01,875
برات تیرامیسو درست کرده، ها؟
245
00:20:04,375 --> 00:20:06,875
نمیتونی تمام روز
اینطوری بمونی و بیرون نری
246
00:20:06,875 --> 00:20:10,075
روز خیلی قشنگیه
و اسنوپ هم باید بره بیرون
247
00:20:18,000 --> 00:20:20,470
دنیل، میای باهامون غذا بخوری؟
248
00:20:20,875 --> 00:20:22,208
میخوام بخوابم
249
00:20:22,208 --> 00:20:24,328
باشه، اول بیا همراهمون غذا بخور
250
00:20:24,328 --> 00:20:25,908
بعدش میتونی بخوابی
251
00:21:00,750 --> 00:21:03,625
آخه درک نمیکنم
252
00:21:03,625 --> 00:21:05,875
هیچکس درک نمیکنه
253
00:21:05,875 --> 00:21:07,675
نمیتونیم درک کنیم
254
00:21:12,375 --> 00:21:14,375
باید درکش کنم
255
00:21:20,041 --> 00:21:23,441
اون واسط روحی که بهت گفتم یادته؟
256
00:21:23,625 --> 00:21:26,225
همونی که بعد از مرگ آلین رفتم دیدنش؟
257
00:21:26,958 --> 00:21:28,541
مونیکا
258
00:21:28,541 --> 00:21:29,625
آره میخوام
259
00:21:29,625 --> 00:21:31,625
ترجیح میدم از این حرفا بهش...
260
00:21:31,625 --> 00:21:33,833
به من که خیلی کمک کرد
261
00:21:33,833 --> 00:21:35,458
ولی اون بچهست
262
00:21:35,458 --> 00:21:36,875
اوضاع رو پیچیدهتر نکن
263
00:21:36,875 --> 00:21:38,458
با مونیکا در موردش صحبت میکنم
264
00:21:38,458 --> 00:21:41,058
قبلاً به بچهها هم کمک کرده
265
00:21:43,708 --> 00:21:45,508
میخوای یکم بخوری؟
266
00:21:54,708 --> 00:21:56,653
چی لازم داری؟
267
00:21:56,958 --> 00:21:59,458
- هیچی نمیخوام
- باشه
268
00:22:09,083 --> 00:22:10,593
شک و تردیدت به کنار
269
00:22:10,593 --> 00:22:12,083
ممکنه بهش کمک کنه
270
00:22:12,083 --> 00:22:15,283
چیزهایی رو حس میکنه
که ما نمیتونیم حس کنیم
271
00:22:16,708 --> 00:22:18,458
وینسنت، دوست قدیمیمون که وکیله
272
00:22:18,458 --> 00:22:20,982
مونیکا، مادرخواندهی دنیل
273
00:22:20,982 --> 00:22:22,375
- خوشبختم
- خوشبختم
274
00:22:22,375 --> 00:22:24,799
- بعداً بهت زنگ میزنم
- اگر چیزی خورد بهم خبر بده
275
00:22:24,799 --> 00:22:25,599
باشه
276
00:22:30,166 --> 00:22:31,478
بشقاب کجاست؟
277
00:22:31,478 --> 00:22:32,966
- اونجاست
- آها
278
00:22:43,166 --> 00:22:45,166
واقعاً از گریه کردن خسته شدم
279
00:22:45,166 --> 00:22:47,866
واقعاً مسخرهست
دیگه جونی برام نمونده
280
00:22:48,791 --> 00:22:50,875
- پنیر پارمیزان میخوای؟
- آره. عالیه
281
00:22:50,875 --> 00:22:54,075
- و نمیدونم فلفل کجاست
- نگرانش نباش. خودم درستش میکنم
282
00:22:56,833 --> 00:23:00,166
خب، همونطور که میدونی
گزارش کالبدشکافی بطور قطع
283
00:23:00,166 --> 00:23:01,958
دلیل مرگ رو مشخص نکرده
284
00:23:01,958 --> 00:23:05,658
پزشک قانونی شواهد کافی پیدا نکرد
285
00:23:05,916 --> 00:23:07,661
ولی...
286
00:23:08,666 --> 00:23:10,625
فرضیهای که میتونیم
ازش دفاع کنیم اینه که...
287
00:23:10,625 --> 00:23:13,925
از پنجرهی زیرشیروونی افتاده و...
288
00:23:15,375 --> 00:23:17,833
به سقف انبار هیزم خورده
289
00:23:17,833 --> 00:23:21,733
سرش ممکنه
به این گوشهکنارها خورده باشه
290
00:23:23,416 --> 00:23:25,458
- میبینی؟
- خیلیخب
291
00:23:25,458 --> 00:23:27,875
بعدش روی زمین فرود اومده
292
00:23:27,875 --> 00:23:29,708
حدوداً در این ناحیه
293
00:23:29,708 --> 00:23:31,829
و بنظر میاد اونقدر نیرو داشته
294
00:23:31,829 --> 00:23:33,708
که یکی دو متر سینهخیز بره
295
00:23:33,708 --> 00:23:37,333
قبل از اینکه در این موقعیت نهایی بیفته
296
00:23:37,333 --> 00:23:40,916
این دلیل وجود خون
روی برفها رو توضیح میده
297
00:23:40,916 --> 00:23:42,375
ولی چندین مشکل هست
298
00:23:42,375 --> 00:23:46,000
اول اینکه چیزی روی انبار پیدا نکردن
نه دیانای نه هیچی
299
00:23:46,000 --> 00:23:47,726
و سهتا لکه خون
300
00:23:47,726 --> 00:23:50,000
اینجا روی دیوار هست
301
00:23:50,708 --> 00:23:52,789
بنظر میاد با فرضیهی خوردن سرش
302
00:23:52,789 --> 00:23:54,908
به سقف انبار همخوانی نداره
303
00:23:55,291 --> 00:23:58,791
قاضی از یک متخصص خواسته
این مسئله رو روشن کنه
304
00:23:59,166 --> 00:24:01,078
و وقتی اینو میبینی
305
00:24:01,078 --> 00:24:02,466
نظر خودت چیه؟
306
00:24:04,250 --> 00:24:07,650
نمیدونم. من تحلیلگر
الگوی پاشیدن خون نیستم
307
00:24:08,500 --> 00:24:11,800
ولی یکی رو میشناسم که خیلی وارده
308
00:24:12,291 --> 00:24:15,591
میرم نظر اون رو میپرسم
309
00:24:27,083 --> 00:24:29,541
یک مشکل دیگه هم داریم
310
00:24:29,541 --> 00:24:32,625
اون کبودی روی دستت
311
00:24:32,625 --> 00:24:33,970
ممکنه بنظر بیاد
312
00:24:33,970 --> 00:24:36,625
نتیجهی یک دعوا یا درگیری بوده
313
00:24:38,458 --> 00:24:40,000
اونا کی کبودیت رو دیدن؟
314
00:24:40,000 --> 00:24:41,662
همون شب من رو معاینه کردن
315
00:24:41,662 --> 00:24:43,333
آستینم رو زده بودم بالا و اونا دیدنش
316
00:24:43,333 --> 00:24:45,541
خب، همون موقع براشون توضیح دادی؟
317
00:24:45,541 --> 00:24:47,275
میدونستم دقیقاً چطوری کبود شده
318
00:24:47,275 --> 00:24:49,041
- بهت نشون بدم؟
- آره لطفاً
319
00:24:49,708 --> 00:24:50,828
وقتایی که توی آشپزخونهم
320
00:24:50,828 --> 00:24:53,208
همیشهی خدا دستمو میکوبم اینجا، میبینی؟
321
00:24:53,208 --> 00:24:55,208
وقتی حرکت میکنم
322
00:24:55,208 --> 00:24:58,408
مسخرهست
اون آخرهفته چندین بار اتفاق افتاد
323
00:24:58,916 --> 00:25:01,291
بهشون گفتم پوستم سریع کبود میشه
324
00:25:01,291 --> 00:25:02,490
و میتونن از دنیل بپرسن
325
00:25:02,490 --> 00:25:04,583
چون همیشه صدامو
موقع خوردن دستم میشنوه
326
00:25:04,583 --> 00:25:05,883
خیلیخب، خوبه
327
00:25:10,125 --> 00:25:11,550
خب، همینطور که میبینی
328
00:25:11,550 --> 00:25:13,916
دفاع از فرضیهی سقوط اتفاقی کار سختیه
329
00:25:13,916 --> 00:25:16,916
بخاطر ارتفاع لبهی پنجره
330
00:25:17,416 --> 00:25:20,640
برای همینه که دارن
تحقیقات انجام میدن بخاطر...
331
00:25:20,640 --> 00:25:22,640
مرگ مشکوک
332
00:25:23,041 --> 00:25:25,125
و تو...
333
00:25:25,125 --> 00:25:26,666
"مرگ مشکوک"، آره
334
00:25:26,666 --> 00:25:28,205
و توام "شاهد مشکوک" هستی
335
00:25:28,205 --> 00:25:30,566
- چون تنها کسی بودی که حضور داشته
- باشه
336
00:25:31,125 --> 00:25:33,625
و البته، همسرش هم هستی
337
00:25:34,750 --> 00:25:36,958
گشتن دنبال غریبهای که میاد توی خونه...
338
00:25:36,958 --> 00:25:38,780
و وقتی خوابی
اون رو بالای سرت میکشه
339
00:25:38,780 --> 00:25:41,166
اونم وقتی دنیل رفته بوده قدم بزنه
340
00:25:41,166 --> 00:25:43,000
استراتژی افتضاحیه
341
00:25:43,000 --> 00:25:44,833
سموئل دشمنی نداشته
342
00:25:44,833 --> 00:25:45,655
وایسا!
343
00:25:45,655 --> 00:25:46,458
وایسا!
344
00:25:46,458 --> 00:25:48,258
من نکشتمش
345
00:25:52,125 --> 00:25:54,250
منظورم این نبود
346
00:25:54,250 --> 00:25:55,950
جدی میگم
347
00:25:57,958 --> 00:26:01,358
باید شخصیت سموئل رو بررسی کنیم
348
00:26:02,125 --> 00:26:03,825
این اواخر در چه حالی بوده؟
349
00:26:05,625 --> 00:26:08,625
چیزی هست که با خودکشی...
350
00:26:09,208 --> 00:26:10,708
مطابقت داشته باشه؟
351
00:26:16,625 --> 00:26:18,208
معلومه که در موردش فکر کردم
352
00:26:18,208 --> 00:26:21,291
ولی نمیتونم تصور کنم وقتی دنیل
اینقدر نزدیک بوده از پنجره بپره بیرون
353
00:26:21,291 --> 00:26:24,591
اصلاً توی کلهم فرو نمیره
354
00:26:27,625 --> 00:26:30,416
آره، ولی احتمالاً بهترین دفاع ماست
355
00:26:30,416 --> 00:26:33,208
یعنی، اگر بهت اتهام بزن...
356
00:26:33,208 --> 00:26:35,220
این تنها دفاع ماست
357
00:26:35,625 --> 00:26:37,825
ولی بنظر من اشتباهی افتاده
358
00:26:39,166 --> 00:26:41,366
آره، ولی هیچکس اینو باور نمیکنه
359
00:26:42,666 --> 00:26:44,466
منم باور نمیکنم
360
00:26:46,875 --> 00:26:48,675
باید برم یه نخ بکشم
361
00:27:17,666 --> 00:27:19,458
وینسنت
362
00:27:19,458 --> 00:27:22,458
یه چیزی هست که میخوام بهت بگم
363
00:27:23,791 --> 00:27:26,250
حدوداً شش ماه پیش...
364
00:27:26,250 --> 00:27:28,500
شک کردم نکنه سموئل...
365
00:27:28,500 --> 00:27:31,458
یه مشت قرص قورت داده باشه!
366
00:27:31,458 --> 00:27:34,458
مست و بیهوش روی زمین پیداش کردم
367
00:27:34,708 --> 00:27:37,508
بالا آورده بود
اول صبح بود
368
00:27:37,833 --> 00:27:40,041
توی استفراغش...
369
00:27:40,041 --> 00:27:41,166
نقطههای سفید بود
370
00:27:41,166 --> 00:27:44,566
و یادمه با خودم گفتم
نکنه قرص باشن
371
00:27:46,416 --> 00:27:48,208
- واقعاً؟
- آره
372
00:27:48,208 --> 00:27:50,375
و با هم در موردش صحبت کردین؟
373
00:27:50,375 --> 00:27:53,125
نه، نمیخواست در موردش صحبت کنه
374
00:27:53,125 --> 00:27:54,398
دنیل هم این صحنه رو دید؟
375
00:27:54,398 --> 00:27:55,653
نه
376
00:27:55,958 --> 00:27:58,750
و زنگ نزدی دکتر یا...؟
377
00:27:58,750 --> 00:28:00,452
نه، اونموقع متوجه نشدم
378
00:28:00,452 --> 00:28:02,375
ولی الان که بهش فکر میکنم
379
00:28:02,375 --> 00:28:05,675
بنظر میاد شاید
اقدام به خودکشی بوده باشه
380
00:28:11,666 --> 00:28:13,314
کسی از این ماجرا باخبر بوده؟
381
00:28:13,314 --> 00:28:14,714
نه
382
00:28:16,315 --> 00:28:17,708
خیلیخب
383
00:28:17,708 --> 00:28:19,106
بعداً بهت زنگ میزنم
384
00:28:19,106 --> 00:28:20,535
باشه
385
00:28:20,535 --> 00:28:22,335
- خیلیخب، خداحافظ
- خداحافظ
386
00:29:23,833 --> 00:29:25,411
نور خیلی زیاده؟
387
00:29:26,416 --> 00:29:28,445
میخوای یکم پردهها رو ببندم؟
388
00:29:29,250 --> 00:29:31,150
مشکلی ندارم
389
00:29:31,150 --> 00:29:33,161
- واقعاً؟ خیلیخب
- آره
390
00:29:33,666 --> 00:29:37,166
در مورد دعواهای والدینت بهم نگفتی
391
00:29:39,766 --> 00:29:40,819
منظورت چیه؟
392
00:29:40,819 --> 00:29:43,366
هیچکدومش رو یادم نمیاد
393
00:29:44,708 --> 00:29:46,880
وقتی شروع میکنن به داد زدن
394
00:29:46,880 --> 00:29:48,908
من ترجیح میدم برم بیرون
395
00:29:49,075 --> 00:29:52,075
میشه بهم بگی
کدوم بیشتر عصبانی میشد؟
396
00:29:53,916 --> 00:29:55,316
نه
397
00:29:57,633 --> 00:29:59,345
روزی که پدرت مرد هم
398
00:29:59,345 --> 00:30:01,333
برای همین رفتی بیرون؟
399
00:30:01,333 --> 00:30:04,333
نه، فقط دلم خواست برم پیادهروی
400
00:30:05,500 --> 00:30:07,290
خیلیخب. گفتی وقتی داشتی میرفتی
401
00:30:07,290 --> 00:30:08,500
صدای والدینت رو شنیدی؟
402
00:30:08,875 --> 00:30:11,575
یادته در مورد چی صحبت میکردن؟
403
00:30:12,083 --> 00:30:14,083
کمابیش، دعوا نبود
404
00:30:16,708 --> 00:30:19,791
نمیتونستم کلمات رو بشنوم ولی دعوا نبود...
405
00:30:19,791 --> 00:30:22,625
پس نمیدونی دعوا بوده یا نه
406
00:30:22,625 --> 00:30:24,021
تشخیص میدادم
407
00:30:24,021 --> 00:30:25,925
صدایی که شنیدم دعوا نبود
408
00:30:26,541 --> 00:30:28,394
دنیل، آهنگ بلند بود
409
00:30:28,394 --> 00:30:29,708
تو بیرون بودی
410
00:30:29,708 --> 00:30:32,708
اونا طبقهی دوم
توی اتاقخواب مادرت بودن
411
00:30:33,000 --> 00:30:35,250
چطور میتونی مطمئن باشی؟
412
00:30:35,250 --> 00:30:38,166
بعید میدونم اصلاً میتونستی
صداشون رو بشنوی
413
00:30:38,166 --> 00:30:40,875
دقیقاً زیر پنجرهی باز بودم
414
00:30:40,875 --> 00:30:42,675
میدونم چی شنیدم
415
00:30:51,625 --> 00:30:53,095
تموم شد؟
416
00:30:54,000 --> 00:30:57,400
چطوری میتونی مطمئن باشی
دقیقاً کجا بودی؟
417
00:30:57,875 --> 00:31:00,000
چون به...
418
00:31:00,000 --> 00:31:02,500
به چسب برزنتی روی انبار هیزم دست زدم
419
00:31:03,291 --> 00:31:04,958
چسب؟
420
00:31:04,958 --> 00:31:06,625
وقتی اسبابکشی کردیم اونجا...
421
00:31:06,625 --> 00:31:09,625
بابا همهجا چسبهایی
با بافتهای مختلف چسبوند
422
00:31:09,958 --> 00:31:12,375
- تا بتونم راهم رو پیدا کنم
- خب؟
423
00:31:12,375 --> 00:31:14,528
الان چندان بهشون نیازی ندارم
424
00:31:14,528 --> 00:31:16,333
ولی هنوزم لمسشون میکنم
425
00:31:16,333 --> 00:31:18,291
هر تکهچسب حس متفاوتی داره
426
00:31:18,291 --> 00:31:20,186
امکان نداره اشتباه کنم
427
00:31:20,791 --> 00:31:22,691
به چسب روی انبار هیزم دست زدم
428
00:31:24,583 --> 00:31:26,278
پس زیر پنجره بودم
429
00:31:26,583 --> 00:31:27,983
خیلیخب
430
00:31:33,791 --> 00:31:36,000
چیزایی که بهم گفتی رو نوشتم
431
00:31:36,000 --> 00:31:38,041
من که فرانسوی نگفتم
432
00:31:38,041 --> 00:31:40,458
الان فقط بلندی صدا مهمه
433
00:31:40,458 --> 00:31:43,158
و فرانسوی برای همه راحتتره
434
00:31:43,833 --> 00:31:45,733
هلن، آهنگ رو پخش کن
435
00:31:52,166 --> 00:31:53,458
خوب پیش رفت؟
436
00:31:53,458 --> 00:31:55,541
آره، چیز خاصی نبود
437
00:31:55,541 --> 00:31:57,333
حالا میخوای چیکار کنی؟
438
00:31:57,333 --> 00:32:00,733
نمیدونم، خستهم
باید کار کنم، بعدش استراحت میکنم
439
00:32:01,583 --> 00:32:02,875
از من نمیپرسی؟
440
00:32:02,875 --> 00:32:05,475
گمونم کارت رو توی زیرشیروونی ادامه میدی؟
441
00:32:06,625 --> 00:32:08,250
آهنگ رو قطع کنین
442
00:32:08,250 --> 00:32:09,570
قطعش کن
443
00:32:09,875 --> 00:32:10,796
خب؟
444
00:32:10,796 --> 00:32:12,411
چیزی شنیدی؟
445
00:32:13,416 --> 00:32:16,116
دوباره انجامش میدیم، ایندفعه بلندتر
446
00:32:16,750 --> 00:32:19,750
بلندتر؟ من که اصلاً داد نزدم
447
00:32:20,166 --> 00:32:23,366
هدف از بازآفرینی صحنه
مشخص کردن میزان صدای قابلقبوله
448
00:32:24,791 --> 00:32:27,375
وینسنت، من اصلاً داد نزدم
449
00:32:27,375 --> 00:32:29,050
بلندتر از این حرف نزد
450
00:32:29,050 --> 00:32:31,208
پسرش میگه صداهاشون آروم بود
451
00:32:31,208 --> 00:32:34,508
با هم جور درنمیان
صداشون توی صدای آهنگ گم میشه
452
00:32:34,958 --> 00:32:36,583
موکلم داد نزده
453
00:32:36,583 --> 00:32:38,578
پس الان هم داد نمیزنه
454
00:32:39,583 --> 00:32:40,750
خانم؟
455
00:32:40,750 --> 00:32:42,791
لطفاً بیا جای خانم وویتر وایسا
456
00:32:42,791 --> 00:32:45,791
لطفاً بیا داخل
457
00:32:46,833 --> 00:32:48,458
آهنگ رو پخش کنین
458
00:32:48,458 --> 00:32:50,158
آهنگ رو پخش کن!
459
00:32:52,458 --> 00:32:54,000
خوب پیش رفت؟
460
00:32:54,000 --> 00:32:55,791
آره، چیز خاصی نبود
461
00:32:55,791 --> 00:32:57,625
حالا میخوای چیکار کنی؟
462
00:32:57,625 --> 00:33:00,625
نمیدونم، خستهم
باید کار کنم، بعدش استراحت میکنم
463
00:33:07,708 --> 00:33:09,736
دوباره بگین، خیلی بلندتر
464
00:33:10,541 --> 00:33:11,750
خوب پیش رفت؟
465
00:33:11,750 --> 00:33:14,166
آره، چیز خاصی نبود
466
00:33:14,166 --> 00:33:15,500
حالا میخوای چیکار کنی؟
467
00:33:15,500 --> 00:33:18,500
نمیدونم، خستهم
باید کار کنم، بعدش استراحت میکنم
468
00:33:19,208 --> 00:33:21,208
از من نمیپرسی؟
469
00:33:21,208 --> 00:33:24,208
گمونم کارت رو توی زیرشیروونی ادامه میدی؟
470
00:33:24,625 --> 00:33:26,278
آهنگ رو قطع کن
471
00:33:27,083 --> 00:33:28,750
حالا صدا رو میشنون
472
00:33:28,750 --> 00:33:30,541
خوبه
473
00:33:30,541 --> 00:33:32,750
متوجه که هستی
این کارا واقعاً مضحک بود؟
474
00:33:32,750 --> 00:33:35,833
نظرتو واسه خودت نگه دار
475
00:33:35,833 --> 00:33:38,166
صداشون آروم بود، این شکلی نبود
476
00:33:38,166 --> 00:33:41,166
ولی آخه اونطوری
صداشون رو نمیشنیدی
477
00:33:43,625 --> 00:33:45,025
درسته؟
478
00:33:47,333 --> 00:33:50,333
میشه یکبار دیگه
از داخل شروع کنیم؟
479
00:33:50,750 --> 00:33:52,250
دوباره با صداهای آروم؟
480
00:33:54,458 --> 00:33:55,958
آره میشه
481
00:34:20,333 --> 00:34:22,166
اشتباه کردم
482
00:34:22,166 --> 00:34:23,125
آهنگ رو قطع کن
483
00:34:23,125 --> 00:34:25,217
این چسبیه که لمس کرده بودم
484
00:34:25,217 --> 00:34:26,625
داخل خونه بودم
485
00:34:28,291 --> 00:34:29,583
با هم قاطیشون کردم
486
00:34:29,583 --> 00:34:31,375
دنیل، این چیزی نیست
که بهمون گفته بودی
487
00:34:31,375 --> 00:34:33,048
زویی سولیدور موقع رفتن
488
00:34:33,048 --> 00:34:35,125
دید داری از خونه میای بیرون
489
00:34:35,125 --> 00:34:38,425
و مادرت میگه بعد از اون
با پدرت صحبت کرده
490
00:34:38,833 --> 00:34:41,250
با هم قاطیشون کردم
491
00:34:41,250 --> 00:34:42,950
با هم قاطیشون کردی!
492
00:36:31,750 --> 00:36:33,550
بعدازظهر سختی بود، مگه نه؟
493
00:36:40,291 --> 00:36:41,911
از دست خودم عصبانیم
494
00:36:42,916 --> 00:36:45,791
فکر میکردم مطمئنم
ولی بعدش...
495
00:36:45,791 --> 00:36:47,791
ولی دروغ نگفتی، درسته؟
496
00:36:52,500 --> 00:36:55,500
نمیخوام خاطراتت رو تغییر بدی، میدونی که؟
497
00:36:55,833 --> 00:36:59,133
باید دقیقاً همونطوری که یادته
براشون تعریف کنی
498
00:36:59,833 --> 00:37:01,833
این کار به من آسیبی نمیزنه
499
00:37:06,083 --> 00:37:08,083
دستت رو بده
500
00:37:10,070 --> 00:37:11,670
باشه؟
501
00:37:16,916 --> 00:37:19,916
حالا چیکار کنیم؟
502
00:37:21,083 --> 00:37:22,750
مشروب میخوای؟
503
00:37:22,750 --> 00:37:24,250
ویسکی؟
504
00:37:26,375 --> 00:37:29,375
بیا بغلم
505
00:37:29,375 --> 00:37:31,375
- اوه، ببخشید
- اشکال نداره
506
00:37:34,833 --> 00:37:36,541
فقط میتونم بگم...
507
00:37:36,541 --> 00:37:38,241
بازجویی ادامه داره
508
00:37:38,241 --> 00:37:41,083
و ممکنه تا مدتی ادامه پیدا کنه
509
00:37:41,083 --> 00:37:43,833
الان 8 ساعته که داخله
510
00:37:43,833 --> 00:37:45,791
توی دردسر افتاده؟
511
00:37:45,791 --> 00:37:48,125
ساندرا وویتر توی دردسری نیفتاده
512
00:37:48,125 --> 00:37:50,041
روی بیگناهیش پافشاری میکنه
513
00:37:50,041 --> 00:37:52,125
پس قرار نیست اعترافی بکنه
514
00:37:52,125 --> 00:37:55,666
با قاطعیت میگین
ولی شنیدیم فایل ضبط شدهای وجود داره
515
00:37:55,666 --> 00:37:57,708
این فایل دال بر گناهکاری ایشون نیست؟
516
00:37:57,708 --> 00:37:59,708
گوش نمیدین چی میگم
517
00:37:59,708 --> 00:38:00,944
ایشون متهم نشده
518
00:38:00,944 --> 00:38:03,708
پس هیچی دال بر گناهکاری ایشون نیست
519
00:38:04,000 --> 00:38:06,500
این فیلم ادعایی
تا الان افسانهای بیشتر نبوده
520
00:38:06,500 --> 00:38:08,541
ما بهش دسترسی پیدا نکردیم
521
00:38:08,541 --> 00:38:11,625
پس تایید میکنید که یه فیلمه؟
522
00:38:11,625 --> 00:38:13,923
نه، من چیزی رو تایید نمیکنم
523
00:38:13,923 --> 00:38:15,708
دقیقاً برعکسش رو گفتم
524
00:38:15,708 --> 00:38:18,333
اگر مدرک جدیدی پیدا نشده
چرا احضار شدن؟
525
00:38:18,333 --> 00:38:20,708
نمیدونم چی بگم
526
00:38:20,708 --> 00:38:23,508
ما خودمون هم دلیلش رو نمیدونیم
ممنونم
527
00:38:25,458 --> 00:38:27,833
ممنونم که تشریف آوردین
528
00:38:27,833 --> 00:38:30,833
تا بیانیهی دادستانی رو بشنوید
529
00:38:31,916 --> 00:38:33,250
خب، ساندرا وویتر
530
00:38:33,250 --> 00:38:35,716
ساعت 8 و نیم امروز صبح متهم شد
531
00:38:36,000 --> 00:38:38,226
شواهدی که در تحقیقات بدست اومده
532
00:38:38,226 --> 00:38:40,000
این تصمیم رو توجیه میکنه
533
00:38:40,291 --> 00:38:42,666
بخصوص سه عدد از شواهد...
534
00:38:42,666 --> 00:38:45,666
بررسی الگوی پاشیدن خون آقای ملسکی
535
00:38:46,041 --> 00:38:48,791
که در محل اقامت این زوج پیدا شده
536
00:38:48,791 --> 00:38:50,756
نشون میده امکانش هست
537
00:38:50,756 --> 00:38:53,291
ضربهای به سرش وارد شده
538
00:38:53,625 --> 00:38:56,625
زمانیکه در بالکن طبقهی سوم بوده
539
00:38:57,166 --> 00:38:58,791
علاوه بر اون...
540
00:38:58,791 --> 00:39:01,333
بازآفرینی صحنه
که سه روز پیش انجام شد
541
00:39:01,333 --> 00:39:04,333
تعدادی از تناقضات رو مشخص کرد
542
00:39:04,833 --> 00:39:06,125
و در نهایت...
543
00:39:06,125 --> 00:39:07,949
یک فایل در فلشی
544
00:39:07,949 --> 00:39:11,025
که متعلق به آقای ملسکی بوده پیدا شده
545
00:39:11,541 --> 00:39:14,250
فعلاً تنها چیزی
که میتونم در موردش بگم
546
00:39:14,250 --> 00:39:17,250
اینه که یک فایل
ضبط شدهی صوتی از این زوجه
547
00:39:17,666 --> 00:39:20,666
که روز قبل از مرگ ایشون ضبط شده
548
00:39:22,750 --> 00:39:24,030
دارم بهت میگم
549
00:39:24,030 --> 00:39:26,708
خودش نمیتونه بیاد امضا کنه
550
00:39:26,708 --> 00:39:29,708
چون توی ساختمون دادگستری نگهش داشتن
551
00:39:30,583 --> 00:39:33,541
پس من، وکیلش
وینسنت رنزی...
552
00:39:33,541 --> 00:39:36,541
میام مدارک رو براش بگیرم
553
00:39:37,208 --> 00:39:39,916
نه، نمیتونم ساعت 11 بیام
554
00:39:39,916 --> 00:39:42,416
میتونم 20 دقیقهی دیگه اونجا باشم؟
555
00:39:43,208 --> 00:39:45,791
باشه، ممنون
الان میام
556
00:39:45,791 --> 00:39:47,470
خبرهای خوبی داریم
557
00:39:47,875 --> 00:39:51,699
قاضی امروز "داسیلوا" نیست
"بولن"ـه
558
00:39:51,699 --> 00:39:52,958
باشه
559
00:39:52,958 --> 00:39:54,333
من میرم بانک
560
00:39:54,333 --> 00:39:56,233
وام رهن مسکن چی شد؟
561
00:39:58,458 --> 00:40:01,458
کمتر از چیزی میدن که امیدوار بودیم
به مشکل مالی برخوردن
562
00:40:02,208 --> 00:40:03,958
بخاطر بدهی معوقه و اینا
563
00:40:03,958 --> 00:40:07,041
بانک فقط 50 هزار تا میده
564
00:40:07,041 --> 00:40:10,041
وثیقهش بیشتر از این حرفاست
565
00:40:11,375 --> 00:40:13,541
پسرش شاهد پروندهست
566
00:40:13,541 --> 00:40:15,708
توی دادگاه شهادت میده
567
00:40:15,708 --> 00:40:17,530
مطمئناً خطر این هست
568
00:40:17,530 --> 00:40:19,708
که مادرش روش فشار بیاره
569
00:40:20,125 --> 00:40:21,625
بنابراین...
570
00:40:21,625 --> 00:40:24,625
آزادی با وثیقه امکانپذیر نیست
571
00:40:24,875 --> 00:40:26,629
ازتون میخوام خانم وویتر رو
572
00:40:26,629 --> 00:40:29,175
تا زمان دادگاه در بازداشت نگه دارین
573
00:40:29,875 --> 00:40:32,583
ممنونم
شما بفرمایین خانم بودائود
574
00:40:32,583 --> 00:40:35,583
جناب قاضی، چطور میتونیم
بگیم خطر فرار ایشون هست...
575
00:40:36,000 --> 00:40:38,583
اونم وقتی مسئولیت پسرش رو به عهده داره؟
576
00:40:38,583 --> 00:40:40,041
اصلاً منطقی نیست
577
00:40:40,041 --> 00:40:42,250
با بچهای که مشکل بینایی داره؟
578
00:40:42,250 --> 00:40:44,916
و عکسش در تمام رسانهها پخش شده
579
00:40:44,916 --> 00:40:47,916
جدا کردنشون ممکنه
باعث افزایش ضربهی روحی پسرش بشه
580
00:40:48,125 --> 00:40:51,125
در سن چهار سالگی تصادف کرده
581
00:40:51,541 --> 00:40:52,750
که به بیناییش صدمه زده
582
00:40:52,750 --> 00:40:54,500
ضربه خورده
583
00:40:54,500 --> 00:40:57,500
هم از لحاظ روانی هم عاطفی
584
00:41:00,041 --> 00:41:02,500
خانم بودائود، واکنشتون چیه؟
585
00:41:02,500 --> 00:41:05,900
تصمیم قاضی اونقدر نادر هست
که شایستهی تحسین باشه
586
00:41:06,375 --> 00:41:07,508
یک قاضی که حاضر نشه
587
00:41:07,508 --> 00:41:10,041
در مقابل واکنشهای سرکوبگرایانه تسلیم بشه
588
00:41:10,041 --> 00:41:12,708
نشونهی خوبیه
بخصوص در همچین پروندهای
589
00:41:12,708 --> 00:41:16,291
حس میکنیم که آزادی
تحت نظارت قضایی...
590
00:41:16,291 --> 00:41:18,708
نشون دهندهی ضعف شواهده
591
00:41:18,708 --> 00:41:20,608
خیال موکلتون راحت شده؟
592
00:41:23,208 --> 00:41:26,208
این تصمیمی نادر در یک اتهام قتله
593
00:41:26,500 --> 00:41:29,166
و باعث میشه بنظر بیاد قاضی "ژانویه"
شواهد رو کافی نمیدونه
594
00:41:29,166 --> 00:41:32,166
واکنشها در راهروها شدید بوده
595
00:41:32,458 --> 00:41:35,458
نقلقول میکنم
"این تصمیم خطرناکیه"
596
00:41:35,708 --> 00:41:38,708
"مظنون برمیگرده پیش شاهد مهم پرونده"
597
00:41:38,708 --> 00:41:42,008
"برای محاکمهی پیشرو واقعاً نگران کنندهست"
598
00:41:54,250 --> 00:41:56,250
چرا در موردش بهم نگفتی؟
599
00:41:56,250 --> 00:41:58,041
اصلاً نمیدونستم ضبطش کرده
600
00:41:58,041 --> 00:41:59,291
حتی اگرم نمیدونستی
601
00:41:59,291 --> 00:42:02,091
ناسلامتی روز قبل از مرگش دعواتون شده!
602
00:42:19,583 --> 00:42:21,625
اون فایل صوتی...
603
00:42:21,625 --> 00:42:24,708
واقعیت نیست
604
00:42:24,708 --> 00:42:26,250
شاید بخشی از واقعیت باشه
605
00:42:26,250 --> 00:42:28,262
وقتی در زندگیت اتفاق ناگواری افتاده باشه
606
00:42:28,262 --> 00:42:30,500
لحظهای بشدت احساسی
و روش تمرکز کرده باشی
607
00:42:30,500 --> 00:42:32,916
معلومه که همهچیز رو نابود میکنه
608
00:42:32,916 --> 00:42:34,928
شاید بنظر مدرک بیچون و چرا بیاد
609
00:42:34,928 --> 00:42:36,916
ولی درواقع همهچیز رو تحریف میکنه
610
00:42:37,125 --> 00:42:39,167
واقعیت نیست. صدای ماست، درسته
611
00:42:39,167 --> 00:42:40,625
ولی کل شخصیتمون نیست
612
00:42:40,625 --> 00:42:43,750
برام مهم نیست واقعیت چیه، خب؟
613
00:42:43,750 --> 00:42:45,750
باید خودت رو اونجوری ببینی
614
00:42:45,750 --> 00:42:47,916
که قراره بقیه ببینن
615
00:42:47,916 --> 00:42:49,958
هدف دادگاه پیدا کردن حقیقت نیست، هدفش...
616
00:42:49,958 --> 00:42:53,058
- نمیدونستم قراره دادگاه تشکیل بشه
- خب، قراره بشه
617
00:43:03,750 --> 00:43:06,750
خب، چیزی که واقعاً مهمه اینه که...
618
00:43:07,875 --> 00:43:10,041
کی رو کنار خودت داری
619
00:43:10,041 --> 00:43:11,625
کسی کنارم نیست
620
00:43:11,625 --> 00:43:13,750
چرا، دنیل هست
621
00:43:13,750 --> 00:43:15,745
دنیل مهمه
622
00:43:16,750 --> 00:43:19,541
و تو و سموئل...
623
00:43:19,541 --> 00:43:21,250
دوستی نداشتین؟ کسی که...
624
00:43:21,250 --> 00:43:23,930
نباید میومدیم اینجا، اصلاً دلم نمیخواست
625
00:43:23,930 --> 00:43:25,550
توی لندن خیلی شاد بودم
626
00:43:28,250 --> 00:43:29,958
خواست اون بود
یه عالمه اصرار کرد
627
00:43:29,958 --> 00:43:32,958
گفت دیگه چیزی حواسم رو
از کارم پرت نمیکنه
628
00:43:33,291 --> 00:43:36,291
مشکلات مالیمون رو حل میکنه
629
00:43:41,791 --> 00:43:44,153
آشغالدونیم توی آلمان رو ول کردم
630
00:43:44,153 --> 00:43:46,500
و اومدم اینجا توی آشغالدونی اون گیر افتادم
631
00:43:46,500 --> 00:43:48,800
واقعاً مضحکه، مگه نه؟ اعتراف کن
632
00:43:56,583 --> 00:43:58,083
سلام، سلام
633
00:43:59,958 --> 00:44:01,358
سلام، عزیزدلم
634
00:44:03,208 --> 00:44:04,916
ایشون خانم "برجر" هستن...
635
00:44:04,916 --> 00:44:07,516
که توسط وزیر دادگستری منصوب شده
636
00:44:07,540 --> 00:44:08,892
سلام
637
00:44:08,916 --> 00:44:11,125
وینسنت رنزی هستم
با "نور" کار میکنم
638
00:44:11,125 --> 00:44:14,125
بطور مرتب میاد اینجا پیش...
639
00:44:14,875 --> 00:44:17,250
پیش دنیل و شما
640
00:44:17,250 --> 00:44:19,375
تعداد دفعات رو بعداً مشخص میکنیم
641
00:44:19,375 --> 00:44:22,291
اینجاست که...
642
00:44:22,291 --> 00:44:23,653
اطمینان حاصل کنه
643
00:44:23,653 --> 00:44:25,333
همهچیز خوب پیش میره
644
00:44:25,333 --> 00:44:27,378
و اینکه هیچکس سعی نکنه
645
00:44:27,378 --> 00:44:29,250
روی دنیل تاثیر بذاره
646
00:44:29,250 --> 00:44:31,062
یا مجبورش کنه توی دادگاه
647
00:44:31,062 --> 00:44:33,450
حرفهایی رو بزنه که دلش نمیخواد
648
00:44:34,208 --> 00:44:38,008
قاضی میگه باید جلوش فرانسوی صحبت کنی
649
00:44:40,166 --> 00:44:41,266
باشه
650
00:44:44,791 --> 00:44:46,191
خب دیگه همین
651
00:44:47,916 --> 00:44:50,516
میشه خصوصی با دنیل صحبت کنم؟
652
00:44:53,375 --> 00:44:55,041
خیلیخب. ما بریم؟
653
00:44:55,041 --> 00:44:56,083
بعداً بهت زنگ میزنم
654
00:44:56,083 --> 00:44:59,083
مادرت ما رو تنها میذاره
تا بتونیم با هم آشنا بشیم
655
00:45:05,958 --> 00:45:08,291
اسم من "مارج"ـه
656
00:45:08,291 --> 00:45:10,136
قراره زیاد همدیگه رو ببینیم
657
00:45:11,041 --> 00:45:13,245
میدونی چرا اومدم اینجا؟
658
00:45:13,750 --> 00:45:15,495
مشکلی باهاش نداری؟
659
00:45:16,500 --> 00:45:18,453
میتونی به چشم دوست بهم نگاه کنی
660
00:45:19,458 --> 00:45:21,833
یا نه. انتخابش با خودته
661
00:45:21,833 --> 00:45:23,791
نظرت چیه؟
662
00:45:23,791 --> 00:45:26,208
اشکال نداره، نیازی ندارم...
663
00:45:26,208 --> 00:45:28,208
نیازی ندارم دوست باشیم
664
00:45:31,750 --> 00:45:34,750
خب، من اینجام
که از شهادتت محافظت کنم
665
00:45:35,166 --> 00:45:37,228
قانون من رو فرستاده، و...
666
00:45:37,833 --> 00:45:40,375
قانون نمیتونه دوست کسی باشه
667
00:45:40,375 --> 00:45:43,375
وگرنه نمیتونه دوست طرف مقابل باشه
668
00:45:43,666 --> 00:45:46,166
و قانون باید برای همه یکسان باشه
669
00:45:47,416 --> 00:45:49,616
پس حق با توئه
نمیتونم دوستت باشم
670
00:45:51,166 --> 00:45:54,166
فقط اگر حس عجیبی پیدا کردی
باید بهم بگی
671
00:45:54,916 --> 00:45:57,791
یا اگر مشکلی پیش اومد
672
00:45:57,791 --> 00:45:59,041
مثلاً...
673
00:45:59,041 --> 00:46:00,958
مثلاً در مورد مادرت
674
00:46:00,958 --> 00:46:03,458
که مربوط به محاکمه باشه، خب؟
675
00:46:04,250 --> 00:46:05,773
معمولاً با دوستام
676
00:46:05,773 --> 00:46:08,250
در مورد این چیزا صحبت میکنم
677
00:46:10,791 --> 00:46:12,416
درسته
678
00:46:12,416 --> 00:46:15,416
شاید ایندفعه چارهی دیگهای نداشته باشی
679
00:46:37,000 --> 00:46:39,224
با تکههای شکلات...
680
00:46:39,224 --> 00:46:41,458
...با تکههای شکلات
681
00:46:41,458 --> 00:46:42,927
و تمشک...
682
00:46:42,927 --> 00:46:44,208
...و تمشک
683
00:46:44,208 --> 00:46:47,232
میدونم وجود خارجی نداره، ولی میخوامش
684
00:46:47,232 --> 00:46:50,595
میدونم... وجود خارجی نداره
685
00:46:50,595 --> 00:46:52,032
ولی میخوامش
686
00:46:52,916 --> 00:46:55,540
جورابهای دوشس اعظم...
687
00:46:55,540 --> 00:46:57,125
...جورابهای
688
00:46:57,125 --> 00:46:58,761
چی؟
689
00:46:59,166 --> 00:47:02,190
جورابهای دوشس اعظم...
690
00:47:02,190 --> 00:47:04,590
...جورابهای دوشس اعظم -
- اعظم
691
00:47:34,583 --> 00:47:38,125
یکی از معدود افرادی بود که میشناختم
692
00:47:38,125 --> 00:47:40,166
وقتی وارد یه اتاق میشد...
693
00:47:40,166 --> 00:47:42,166
یه چیزی عوض میشد
694
00:47:42,166 --> 00:47:44,625
جو عوض میشد
695
00:47:44,625 --> 00:47:47,625
گمونم این جذابیته، مگه نه؟
696
00:47:47,791 --> 00:47:50,791
عاشق... عاشق جذابیتش شدم
697
00:47:54,500 --> 00:47:58,700
تمام عمرم خانواده و دوستانم رو درک نمیکردم
698
00:48:00,041 --> 00:48:03,041
و وقتی اون از راه رسید، حس میکردم...
699
00:48:04,708 --> 00:48:06,334
درک میکنم چی داره میگه
700
00:48:06,334 --> 00:48:08,908
و ایما و اشارههایی که داره بهم میکنه
701
00:48:10,541 --> 00:48:12,625
لزوماً اتفاق نظر نداشتیم
702
00:48:12,625 --> 00:48:15,625
ولی...
703
00:48:15,958 --> 00:48:18,958
حرفهایی داشتیم
که به همدیگه بزنیم
704
00:48:18,958 --> 00:48:21,958
بعداً که از دستم رفت فهمیدم، برای همین...
705
00:48:22,250 --> 00:48:24,958
نگو از دستت رفته
706
00:48:24,958 --> 00:48:27,791
فقط روی خودش تمرکز کن
707
00:48:27,791 --> 00:48:29,591
که چطوری آشنا شدین
708
00:48:31,083 --> 00:48:32,385
وقتی با هم آشنا شدیم
709
00:48:32,385 --> 00:48:35,084
تازه یه شغل توی دانشگاه لندن پیدا کرده بود
710
00:48:35,084 --> 00:48:36,333
برای همین...
711
00:48:36,333 --> 00:48:39,333
با همدیگه اسبابکشی کردیم اونجا
712
00:48:40,041 --> 00:48:42,500
استاد فوقالعادهای بود
713
00:48:42,500 --> 00:48:44,207
میتونست کاری کنه همهچیز
714
00:48:44,207 --> 00:48:46,833
سرزنده و دستیافتنی بنظر بیاد
715
00:48:46,833 --> 00:48:49,557
فوقالعاده بود
716
00:48:49,557 --> 00:48:50,958
ولی...
717
00:48:50,958 --> 00:48:53,353
این چندان کافی نبود
718
00:48:53,958 --> 00:48:55,708
خب...
719
00:48:55,708 --> 00:48:56,827
در اعماق وجودش
720
00:48:56,827 --> 00:48:59,108
بشدت دلش میخواست نویسنده بشه
721
00:48:59,708 --> 00:49:02,458
و سالها داشت روی یک رمان کار میکرد
722
00:49:02,458 --> 00:49:05,058
میدیدم داره تقلا میکنه، سخت بود
723
00:49:10,125 --> 00:49:11,958
و متوجه شدم که...
724
00:49:11,958 --> 00:49:14,958
که رابطهش با زمان، با کار...
725
00:49:16,958 --> 00:49:19,166
پیچیدهست، مثلاً برعکس من...
726
00:49:19,166 --> 00:49:21,966
نه، اینقدر...
اینقدر خودتو باهاش مقایسه نکن
727
00:49:22,958 --> 00:49:25,058
برگرد سراغ رابطهتون
728
00:49:28,458 --> 00:49:30,870
رابطهمون حول محور
729
00:49:30,870 --> 00:49:33,258
تحریک ذهنی میچرخید
730
00:49:33,458 --> 00:49:36,541
حتی اگر به معنای غفلت از باقی چیزها بود
731
00:49:36,541 --> 00:49:37,978
باقی چیزها؟
732
00:49:38,583 --> 00:49:39,936
یعنی دنیل؟
733
00:49:41,541 --> 00:49:43,875
باید همون اوایل دادگاه
به دنیل اشاره کنیم
734
00:49:43,875 --> 00:49:45,583
به تصادفش
735
00:49:45,583 --> 00:49:48,583
خیلیخب، نمیدونستم اینقدر...
736
00:49:51,833 --> 00:49:54,208
- خوبی؟
- خوبم
737
00:49:54,208 --> 00:49:57,208
فقط نمیدونستم اینقدر...
738
00:49:58,083 --> 00:50:00,283
اینجوریه. خیلیخب
739
00:50:03,208 --> 00:50:05,808
بعد از اون تصادف
همهچیز تغییر کرد
740
00:50:07,458 --> 00:50:08,958
دنیل چهار سالش بود
741
00:50:11,250 --> 00:50:12,946
قرار بود اون روز
742
00:50:12,946 --> 00:50:15,550
سموئل بره مدرسه دنبالش
743
00:50:16,208 --> 00:50:19,208
ولی افتاده بود روی دورِ نوشتن، برای همین...
744
00:50:19,541 --> 00:50:21,820
لحظهی آخری به یک پرستاربچه زنگ زد
745
00:50:21,820 --> 00:50:23,541
و پرستاربچه دیر رفت دنبالش
746
00:50:24,875 --> 00:50:26,250
و وقتی داشتن از خیابون رد میشدن
747
00:50:26,250 --> 00:50:27,791
یک موتور زد به دنیل
748
00:50:27,791 --> 00:50:31,091
عصب بیناییش بطور دائمی صدمه دید
749
00:50:35,750 --> 00:50:37,958
بعد از اون...
750
00:50:37,958 --> 00:50:41,083
این شد تمام فکر و ذکر سموئل
751
00:50:41,083 --> 00:50:42,958
مدام خودشو سرزنش میکرد
752
00:50:42,958 --> 00:50:45,558
که ایکاش بهموقع میرفت دنبالش...
753
00:50:47,708 --> 00:50:50,708
احساس گناه تمام وجودش رو گرفته بود
754
00:50:53,166 --> 00:50:56,666
و شاید هیچوقت کاملاً
از این احساس گناه خلاص نشد
755
00:50:56,958 --> 00:50:59,958
تمام سال توی بیمارستان بودیم
756
00:51:00,458 --> 00:51:02,195
پیش دنیل
757
00:51:03,000 --> 00:51:05,500
کمکم مشکلات مالی پیدا کردیم
758
00:51:06,958 --> 00:51:09,958
و سموئل شروع به خوردن
قرصهای ضدافسردگی کرد
759
00:51:12,083 --> 00:51:14,666
میشه اینو نگیم، وینسنت؟
760
00:51:14,666 --> 00:51:17,324
واقعاً دلم میخواد
از خودش و وجههش محافظت کنم
761
00:51:17,324 --> 00:51:18,966
و دنیل هم خبردار نشه
762
00:51:20,958 --> 00:51:22,052
سعیمون رو میکنیم
763
00:51:22,052 --> 00:51:23,209
باشه
764
00:51:23,833 --> 00:51:25,409
ولی دادگاه اینطوریه
765
00:51:25,409 --> 00:51:27,291
- مجبور میشم... مجبور میشم...
- آره
766
00:51:27,291 --> 00:51:30,291
مجبور میشم به یکسری چیزها اعتراف کنم
767
00:51:31,833 --> 00:51:34,958
باید خودت رو آماده کنی که...
768
00:51:34,958 --> 00:51:36,197
که همهچیز رو تعریف کنی
769
00:51:36,197 --> 00:51:38,358
و سختیش اینه که
باید به فرانسوی بگی
770
00:51:40,320 --> 00:51:41,620
باشه
771
00:52:18,960 --> 00:52:24,960
« یک سال بعد »
772
00:52:27,541 --> 00:52:29,541
واقعاً دلت میخواد بدونی...
773
00:52:29,541 --> 00:52:31,203
که چی برات جالبه؟ بیخیال
774
00:52:31,203 --> 00:52:32,841
معلومه
775
00:52:33,166 --> 00:52:35,708
من هیچوقت کسی رو نمیبینم
تمام روز اینجا مشغول کارم
776
00:52:35,708 --> 00:52:38,568
تو اومدی دیدنم
معلومه که برام جالبی
777
00:52:38,568 --> 00:52:41,375
خیلیخب
778
00:52:41,375 --> 00:52:43,041
اهل دویدن هستم
779
00:52:43,041 --> 00:52:45,583
یکی از کارهای مورد علاقمه
780
00:52:45,583 --> 00:52:48,183
حس نشئگی بهم میده
انگار مواد زدم
781
00:52:49,250 --> 00:52:51,362
خب چقدر با مواد آشنایی داری؟
782
00:52:51,362 --> 00:52:52,850
سوال بعدیم همینه
783
00:52:54,000 --> 00:52:55,503
عجب موضوع مهمی
784
00:52:56,208 --> 00:52:57,833
شاید بهتر باشه
همهچیز رو ننویسی
785
00:52:57,833 --> 00:53:00,833
نه، نه، قطعاً نمینویسم
786
00:53:04,083 --> 00:53:05,183
بهت که گفته بودم
787
00:53:05,183 --> 00:53:07,483
بهتر بود توی گرونوبل صحبت میکردیم
788
00:53:08,458 --> 00:53:09,583
اشکال نداره
789
00:53:09,583 --> 00:53:11,383
جوابهات رو مینویسم
790
00:53:16,583 --> 00:53:18,007
تایید میکنین که این
791
00:53:18,007 --> 00:53:20,183
مصاحبهی شما با خانم وویتر بود؟
792
00:53:20,416 --> 00:53:21,583
بله
793
00:53:21,583 --> 00:53:23,445
حاضر نمیشد در موردش خودش صحبت کنه
794
00:53:23,445 --> 00:53:25,333
درحالیکه برای همون رفته بودی اونجا
795
00:53:25,333 --> 00:53:27,750
رفته بودم در مورد آثارش صحبت کنم
796
00:53:27,750 --> 00:53:31,250
بله، ولی بهنظر خودت هدفش چی بود
797
00:53:31,250 --> 00:53:34,050
که اینقدر بحث رو عوض میکرد؟
798
00:53:34,458 --> 00:53:37,458
دلیلش رو که شنیدیم
در مورد خودم پرسید
799
00:53:38,208 --> 00:53:41,708
بنظر میومد بیشتر دلش میخواد
در مورد من صحبت کنه تا خودش
800
00:53:43,208 --> 00:53:46,208
تحریکت میکرد که در مورد خودت صحبت کنی؟
801
00:53:46,208 --> 00:53:48,125
تحریک...؟
802
00:53:48,125 --> 00:53:50,291
نه، نمیشه گفت تحریک
803
00:53:50,291 --> 00:53:52,875
رفتارش حیلهگرانه نبود، فقط آروم بود
804
00:53:52,875 --> 00:53:55,875
بنظر طبیعی میومد
بنظر میومد داره از مکالمه لذت میبره
805
00:53:56,500 --> 00:53:58,859
میگین "آروم بود"، ولی میشنویم که داره
806
00:53:58,859 --> 00:54:00,700
ساعت 1:45 براتون شراب میریزه
807
00:54:00,875 --> 00:54:03,875
قبل از رسیدن شما هم
درحال مشروب خوردن بود؟
808
00:54:04,208 --> 00:54:05,208
فکر کنم آره
809
00:54:05,208 --> 00:54:08,208
بنظرتون تمام تلاشش رو کرد...
810
00:54:08,416 --> 00:54:09,916
که احساس راحتی کنین
811
00:54:09,916 --> 00:54:14,416
اونم فراتر از چیزی که
موقع مصاحبه با یک نویسنده انتظار دارین؟
812
00:54:14,750 --> 00:54:17,541
نه، بهنظرم اینطور نبود
813
00:54:17,541 --> 00:54:20,541
بنظر میومد ساندرا... خانم وویتر...
814
00:54:20,708 --> 00:54:23,791
نیاز داره ذهنش جای دیگهای باشه
که یکم آروم بشه
815
00:54:23,791 --> 00:54:25,250
- جای دیگهای باشه؟
- بله
816
00:54:25,250 --> 00:54:28,550
میدونستی که این ساندرایی که شما میگی
دوجنسگراست؟
817
00:54:30,458 --> 00:54:31,500
نه
818
00:54:31,500 --> 00:54:33,333
حسش نکردی؟
819
00:54:33,333 --> 00:54:34,370
نه
820
00:54:35,375 --> 00:54:38,875
حالا که اینو فهمیدی
موقع شنیدن این مکالمه...
821
00:54:40,166 --> 00:54:42,266
بنظرت میتونی اسمشو بذاری اغواگری؟
822
00:54:43,791 --> 00:54:45,803
همونطور که خودش گفت، حس کردم
823
00:54:45,803 --> 00:54:47,875
که زندگی اجتماعی چندانی نداره
824
00:54:47,875 --> 00:54:51,625
و فرصت چندانی برای
صحبت با آدمهای جدید
825
00:54:51,625 --> 00:54:53,083
پیدا نمیکنه
826
00:54:53,083 --> 00:54:54,665
بنظرم میشه گفت
827
00:54:54,665 --> 00:54:56,983
اینم یجور اغواگریه
828
00:54:57,791 --> 00:54:59,653
دادگاه نیاز داره بدونه
829
00:54:59,653 --> 00:55:01,491
که بنظر شما هست یا نه
830
00:55:02,333 --> 00:55:04,000
اغواگری معانی متعددی داره
831
00:55:04,000 --> 00:55:07,000
ولی کلمهی اغواگری همیشه به معنی...
832
00:55:07,233 --> 00:55:08,333
اغوا کردنه
833
00:55:08,333 --> 00:55:09,875
جواب شاهد
834
00:55:09,875 --> 00:55:11,558
بطور واضح نشون داد
835
00:55:11,558 --> 00:55:13,791
که منظورش از اغواگری چیه
836
00:55:13,791 --> 00:55:17,416
خانم وویتر مدام
علاقهش رو به شما ابراز میکرد
837
00:55:17,416 --> 00:55:20,416
میخواست مصاحبه رو
توی گرونوبل انجام بده
838
00:55:20,708 --> 00:55:21,916
احساس نکردین که...
839
00:55:21,916 --> 00:55:23,541
این سوال رو جواب داده
840
00:55:23,541 --> 00:55:26,458
جواب واضحی نبوده
لطفاً جواب بده، دوشیزه سولیدور
841
00:55:26,458 --> 00:55:28,750
میشه خانم صدام کنین؟
842
00:55:28,750 --> 00:55:31,416
خوشم نمیاد به متاهل بودن یا نبودنم
تقلیل پیدا کنم
843
00:55:31,416 --> 00:55:33,916
البته. همچین منظوری نداشتم
844
00:55:33,916 --> 00:55:36,375
در اون زمان هیچ اغواگری حس نکردم
845
00:55:36,375 --> 00:55:39,375
پس بعدش براتون سوال شد؟
846
00:55:40,083 --> 00:55:42,666
فقط حس کردم غیرمعمول بود، همین
847
00:55:42,666 --> 00:55:45,225
از آهنگی که سموئل ملیسکی پخش کرد
848
00:55:45,225 --> 00:55:46,566
چه برداشتی کردین؟
849
00:55:48,000 --> 00:55:50,166
حس کردم تنشی پشت این سروصدا هست
850
00:55:50,166 --> 00:55:51,717
انگار سموئل ملیسکی داره
851
00:55:51,717 --> 00:55:53,067
بدون نشون دادن خودش
852
00:55:53,067 --> 00:55:54,466
حضورش رو اعلام میکنه
853
00:55:54,875 --> 00:55:56,625
و واکنش ساندرا...
854
00:55:56,625 --> 00:55:58,425
واکنشش چی بود؟
855
00:56:00,291 --> 00:56:02,833
یهکم اعصابش خرد شده بود
856
00:56:02,833 --> 00:56:05,833
و وقتی آهنگ از اول پخش شد چی؟
857
00:56:06,041 --> 00:56:08,036
خب گذاشته بود روی حالت تکرار
858
00:56:09,041 --> 00:56:10,958
مشخصه...
859
00:56:10,958 --> 00:56:12,333
استدلال خوبی بود
860
00:56:12,333 --> 00:56:15,333
ولی در اون لحظه
چه احساسی بهتون دست داد؟
861
00:56:16,000 --> 00:56:18,375
اوضاع برام بیشتر عجیب شد
862
00:56:18,375 --> 00:56:21,375
حس کردم بخاطر حضورم در اونجا...
863
00:56:22,541 --> 00:56:23,875
جو ناآرومتر شده
864
00:56:23,875 --> 00:56:25,750
پس مشخصه که احساس تنش کردی
865
00:56:25,750 --> 00:56:28,666
- داری دنبال جزئیات الکی میگردی
- نه، فقط دارم قضیه رو روشن میکنم
866
00:56:28,666 --> 00:56:30,541
احساس تنش کردی؟
867
00:56:30,541 --> 00:56:33,208
آره
868
00:56:33,208 --> 00:56:36,208
آیا حس کردی که آقای ملسکی
با پخش کردن آهنگ...
869
00:56:37,041 --> 00:56:40,041
میخواد مصاحبهتون رو مختل یا لغو کنه؟
870
00:56:41,000 --> 00:56:44,000
این اولین فکری بود
که به ذهنم رسید، آره
871
00:56:44,333 --> 00:56:47,333
ولی تشخیص قصد و غرض
کسی که ندیدی کار سختیه
872
00:56:49,083 --> 00:56:51,183
برای همین کار به من حقوق میدن!
873
00:56:52,750 --> 00:56:54,541
ساندرا وویتر...
874
00:56:54,541 --> 00:56:57,541
دنبال نقطه اشتراکی بودی
که باهاش مصاحبه رو منحرف کنی
875
00:56:58,000 --> 00:56:59,375
درسته؟
876
00:56:59,375 --> 00:57:01,083
سوالت جهتداره
877
00:57:01,083 --> 00:57:03,125
خبری از هیچ اغواگری نبود
878
00:57:03,125 --> 00:57:05,333
سوالم در مورد
نقطه مشترکتون بود
879
00:57:05,333 --> 00:57:07,473
توی فایل صوتی، صمیمی هستی
880
00:57:07,473 --> 00:57:09,333
میخندی و شراب میخوری
881
00:57:09,583 --> 00:57:12,583
آیا با پیدا کردن نقطه مشترک
با این زن جوان، دنبال راه فرار...
882
00:57:12,750 --> 00:57:15,000
از یک زندگی مشترک سخت بودی؟
883
00:57:15,000 --> 00:57:17,791
درخواست ملاقات
از طرف خانم وویتر نبود
884
00:57:17,791 --> 00:57:19,791
لطفاً جواب بدین، خانم وویتر
885
00:57:21,583 --> 00:57:24,083
آره، بنظرم دختر شگفتآوری بود
886
00:57:24,083 --> 00:57:27,083
مدتی میشد که آدم جدیدی ندیده بودم
887
00:57:27,083 --> 00:57:29,541
و آره، دلم میخواست مشروب بخورم
888
00:57:29,541 --> 00:57:32,703
این شخص باهوش و خوشبرخورد بود
889
00:57:32,703 --> 00:57:33,741
همین و بس
890
00:57:34,583 --> 00:57:38,583
اون مصاحبه برای نوشتن
یک پایاننامه اصلاً کافی نبود!
891
00:57:38,583 --> 00:57:40,664
حق داره با دانشجویی که سوالاتش
892
00:57:40,664 --> 00:57:42,583
براش جالب نیست بگو بخند کنه
893
00:57:43,291 --> 00:57:46,291
بهنظرتون آهنگی که آقای ملسکی پخش کرد...
894
00:57:46,541 --> 00:57:48,708
اون هم به این بلندی...
895
00:57:48,708 --> 00:57:50,750
نشون میداد به شما حسودی میکرد؟
896
00:57:50,750 --> 00:57:53,125
یا به دوشیزه... خانم سولیدور؟ ببخشید
897
00:57:53,125 --> 00:57:55,958
آهنگ نسخهی کاوری
از آهنگ ج.ا.ک.ش "50 سنت" بود
898
00:57:55,958 --> 00:57:58,375
آهنگی بشدت زنستیزانهست
899
00:57:58,375 --> 00:58:00,333
نسخهی بیکلامش بوده
900
00:58:00,333 --> 00:58:02,000
جواب بدین، لطفاً
901
00:58:02,000 --> 00:58:03,962
ممکنه انتخاب آهنگ شوهرتون
902
00:58:03,962 --> 00:58:05,958
بیانگر حسادتش بوده باشه؟
903
00:58:05,958 --> 00:58:07,511
میتونم جواب بدم
904
00:58:08,416 --> 00:58:10,228
اون آهنگ رو زیاد پخش میکرد
905
00:58:10,228 --> 00:58:12,016
بعید میدونم عمدی بوده باشه
906
00:58:12,958 --> 00:58:15,958
عاشق آهنگ بلند بود
آرومش میکرد
907
00:58:17,833 --> 00:58:20,833
بخاطر همین یک...
908
00:58:22,125 --> 00:58:23,995
اسپیکر به فرانسوی چی میشه؟
909
00:58:25,000 --> 00:58:28,000
یه اسپیکر قوی نصب کرده بود
شرمنده
910
00:58:28,416 --> 00:58:30,583
خیلی کار میکرد
سر و صداش بلند بود
911
00:58:30,583 --> 00:58:33,583
خانم سولیدور میگه
به همین دلیل مصاحبه رو تمام کردین
912
00:58:34,083 --> 00:58:36,708
- حقیقت داره؟
- ایشون اصلاً همچین حرفی نزد
913
00:58:36,708 --> 00:58:38,625
اگر وکلا...
914
00:58:38,625 --> 00:58:41,958
همینطوری به تمام سوالات واکنش نشون بدن
915
00:58:41,958 --> 00:58:45,000
بشدت کفری میشم
916
00:58:45,000 --> 00:58:47,500
خانم وویتر، جواب سوال رو بده
917
00:58:49,625 --> 00:58:52,416
آخه صدای آهنگ خیلی بلند بود
918
00:58:52,416 --> 00:58:54,750
و وقتی از اول شروع شد...
919
00:58:54,750 --> 00:58:57,750
فهمیدم قرار نیست قطع بشه
920
00:58:59,291 --> 00:59:02,416
باعث شد صحبت کردن سخت بشه
921
00:59:02,416 --> 00:59:05,333
برای همین...
922
00:59:05,333 --> 00:59:07,416
ترجیح دادم ادامه ندیم
923
00:59:07,416 --> 00:59:09,470
و خسته بودم، بله
924
00:59:09,875 --> 00:59:11,553
یکم احساس...
925
00:59:12,958 --> 00:59:15,583
گیجی میکردم، بخاطر شراب
926
00:59:15,583 --> 00:59:16,675
ولی وقتی تنها شدین
927
00:59:16,675 --> 00:59:18,883
ازش نخواستی دلیل رفتارش رو توضیح بده؟
928
00:59:20,916 --> 00:59:23,291
همونطور که گفتم، عادتش بود
929
00:59:23,291 --> 00:59:24,328
نه
930
00:59:24,833 --> 00:59:27,833
خوشوبش کردن شما
با یک زن جوون زیبا
931
00:59:28,125 --> 00:59:30,069
درحالیکه ایشون طبقهی بالا جون میکند
932
00:59:30,069 --> 00:59:31,791
نه عادت بوده نه طبیعی
933
00:59:31,791 --> 00:59:34,791
خبر داشت از زنها خوشتون میومده
بهتازگی خیانت کرده بودین
934
00:59:34,791 --> 00:59:36,583
ارتباطی نداره
935
00:59:36,583 --> 00:59:37,541
و تبعیض جنسیه
936
00:59:37,541 --> 00:59:40,583
اگر یک مرد جذاب بود هم
همین حرف رو میزدم
937
00:59:40,583 --> 00:59:42,722
عذر میخوام، ولی مشکلات این زوج
938
00:59:42,722 --> 00:59:44,183
به این پرونده مربوطه
939
00:59:44,500 --> 00:59:47,541
وضعیت بهطرز واضحی عجیبه
940
00:59:47,541 --> 00:59:49,403
گفتین رفتین طبقهی بالا
941
00:59:49,403 --> 00:59:51,291
که کار کنین و بخوابین
942
00:59:51,291 --> 00:59:53,229
دقیقاً پایین زیرشیروونی
943
00:59:53,229 --> 00:59:54,958
با اون آهنگ گوشخراشش
944
00:59:54,958 --> 00:59:57,958
آهنگی که مصاحبه رو غیرممکن کرده بود
945
00:59:58,291 --> 01:00:00,958
در تمام خونه
شما اون محل رو انتخاب کردی؟
946
01:00:00,958 --> 01:00:02,670
آره، همونجا کار میکنم
947
01:00:02,670 --> 01:00:04,358
همیشه توی تخت کار میکردم
948
01:00:06,958 --> 01:00:09,958
وقتی سموئل اومد باهاتون صحبت کنه
شکایتی نکردی؟
949
01:00:10,375 --> 01:00:13,775
صدای گوشخراش بالای سر آدم
اصلاً عادی نیست
950
01:00:15,583 --> 01:00:17,250
بهش عادت دارم
مشکلی باهاش ندارم
951
01:00:17,250 --> 01:00:20,166
میخواستم کار کنم
گوشگیر گذاشته بودم
952
01:00:20,166 --> 01:00:22,000
برام عادی بود
953
01:00:22,000 --> 01:00:24,208
میتونم توی هر شرایطی کار کنم
954
01:00:24,208 --> 01:00:27,041
گفتین خسته بودین
بخاطر شراب گیج بودین
955
01:00:27,041 --> 01:00:29,125
با اینحال میخواستین کار کنین؟
956
01:00:29,125 --> 01:00:30,083
بله
957
01:00:30,083 --> 01:00:32,166
و کار هم کردم
ولی نه چندان
958
01:00:32,166 --> 01:00:33,916
موعد تحویل یکی از ترجمههام نزدیک بود
959
01:00:33,916 --> 01:00:36,708
میخواستم قبل از استراحت تمومش کنم
960
01:00:36,708 --> 01:00:37,865
همونطور که گفتم
961
01:00:37,865 --> 01:00:40,958
میتونم توی هر محیطی
و هر شرایطی کار کنم
962
01:00:40,958 --> 01:00:44,291
ظاهراً میتونین توی هر محیطی
و هر شرایطی هم استراحت کنین
963
01:00:44,291 --> 01:00:46,491
پس همهچی بر وفق مراد بوده
964
01:00:51,500 --> 01:00:52,900
همین
965
01:00:56,125 --> 01:00:57,925
سوال دیگهای ندارم
966
01:01:00,583 --> 01:01:02,916
دنیل، این چیزی نیست
که بهمون گفته بودی
967
01:01:02,916 --> 01:01:06,000
زویی سولیدور موقع رفتن
دید داری از خونه میای بیرون
968
01:01:06,000 --> 01:01:09,200
و مادرت میگه بعد از اون
با پدرت صحبت کرده
969
01:01:10,916 --> 01:01:12,353
با هم قاطیشون کردم
970
01:01:12,958 --> 01:01:14,358
با هم قاطیشون کردی!
971
01:01:20,458 --> 01:01:22,833
واقعاً مشکلی وجود داره، دنیل
972
01:01:22,833 --> 01:01:23,958
درسته؟
973
01:01:23,958 --> 01:01:26,958
نمیتونی همزمان دو جا باشی
974
01:01:28,166 --> 01:01:30,366
فکر کنم برگشتم داخل
975
01:01:33,291 --> 01:01:34,553
مشکل من اینجاست
976
01:01:34,553 --> 01:01:37,833
که چقدر قبل از بازسازی صحنه مطمئن بودی
977
01:01:37,833 --> 01:01:40,208
در اظهاراتت گفته بودی:
978
01:01:40,208 --> 01:01:43,125
"هر تکهچسب حس متفاوتی داره"
979
01:01:43,125 --> 01:01:46,125
"امکان نداره اشتباه کنم"
980
01:01:46,458 --> 01:01:49,291
و اینکه "دقیقاً زیر پنجرهی باز بودم"
981
01:01:49,291 --> 01:01:51,291
"میدونم چی شنیدم"
982
01:01:51,291 --> 01:01:53,338
ولی در طی بازسازی صحنه
983
01:01:53,338 --> 01:01:55,041
حرفت کاملاً عوض شد
984
01:01:55,041 --> 01:01:56,741
چرا؟
985
01:01:59,375 --> 01:02:02,375
فکر کردم یادمه کجا بودم، ولی...
986
01:02:04,916 --> 01:02:08,316
شاید شوک اتفاق بعدش
باعث شد با هم قاطیشون کنم
987
01:02:09,041 --> 01:02:11,333
یک روانپزشک که دنیل رو دیده...
988
01:02:11,333 --> 01:02:14,733
گفته شاید شوک احساسی
برخی خاطرات رو تغییر داده باشه
989
01:02:15,625 --> 01:02:16,583
بله البته
990
01:02:16,583 --> 01:02:19,583
حالا یادته چرا برگشتی داخل؟
991
01:02:21,625 --> 01:02:23,786
فکر کنم یادم رفته بود...
992
01:02:24,291 --> 01:02:26,386
دستکشهام یا گوشیم رو ببرم
993
01:02:26,791 --> 01:02:28,620
ولی مطمئن نیستی؟
994
01:02:29,625 --> 01:02:31,541
دقیقاً یادم نمیاد
995
01:02:31,541 --> 01:02:35,208
پس از اطمینان کامل
به شک و تردید رسیدی
996
01:02:35,208 --> 01:02:37,791
که از اون روز چی یادت میاد
997
01:02:37,791 --> 01:02:39,916
خیلی نگران کنندهست
998
01:02:39,916 --> 01:02:43,041
که اینطوری گیر دادی
به یکی از جزئیات خاطراتش...
999
01:02:43,041 --> 01:02:45,795
که تمام خاطراتش رو زیر سوال ببری
1000
01:02:46,000 --> 01:02:47,875
انتظار دارین چی رو باور کنیم؟
1001
01:02:47,875 --> 01:02:51,375
که شاید شوک داد و فریاد رو
تبدیل به صداهای آروم کرده باشه؟
1002
01:02:51,375 --> 01:02:54,458
یعنی تلویحاً میگی
بخاطر حفاظت از مادرش دروغ گفته
1003
01:02:54,458 --> 01:02:55,520
نه
1004
01:02:56,125 --> 01:02:58,583
فقط دارم به شک و تردیدهای شاهد اشاره میکنم
1005
01:02:58,583 --> 01:03:01,000
ولی حق داریم
برامون سوال بشه
1006
01:03:01,000 --> 01:03:05,000
دنیل ملسکی میگه
وقتی والدینش دعوا میکردن میرفته بیرون
1007
01:03:05,000 --> 01:03:08,000
و از قضا اون روز
همون لحظهای
1008
01:03:08,375 --> 01:03:11,291
که احتمال دعوا هست رفته بیرون
1009
01:03:11,291 --> 01:03:13,666
بنابراین، هیچی نمیشنوه
1010
01:03:13,666 --> 01:03:16,458
اتفاقی نرفتم، از دست آهنگ فرار کردم
1011
01:03:16,458 --> 01:03:20,458
و داره بهطور دقیق میگه چی شنیده
1012
01:03:20,625 --> 01:03:22,670
هرگز در این مورد
حرفش رو عوض نکرده
1013
01:03:22,875 --> 01:03:25,875
متخصصهای روانپزشکی و بینایی
1014
01:03:26,250 --> 01:03:29,250
جفتشون دیدن حافظهی شنیداری دنیل چقدر قویه
1015
01:03:35,666 --> 01:03:39,250
منشی دادگاه، لطفاً شواهدی
1016
01:03:39,250 --> 01:03:42,050
که توسط آقای بالارد ارائه شده رو نشون بده
1017
01:03:44,125 --> 01:03:45,833
گوشمون با شماست
1018
01:03:45,833 --> 01:03:49,541
شواهد قاطع این پرونده
سه لکه خونیه که روی
1019
01:03:49,541 --> 01:03:51,041
انبار هیزم وجود داشته
1020
01:03:51,041 --> 01:03:54,041
همونطور که در طرح نشون داده شده
1021
01:03:54,625 --> 01:03:57,625
میشه روی انبار هیزم زوم کنید؟
1022
01:03:58,708 --> 01:04:00,720
شکلشون با خونی همخوانی داره
1023
01:04:00,720 --> 01:04:02,708
که از ارتفاع بالا پخش شده باشه
1024
01:04:02,916 --> 01:04:05,166
بلند و باریک هستن
1025
01:04:05,166 --> 01:04:07,794
بلندترینش 4 سانتیمتره
1026
01:04:07,794 --> 01:04:09,566
که خیلی طولش زیاده
1027
01:04:09,958 --> 01:04:11,791
خب، بر اساس آزمایشهامون
1028
01:04:11,791 --> 01:04:14,500
فقط در صورتی
اون خونها اونجا فرود میومدن
1029
01:04:14,500 --> 01:04:17,208
که آقای ملسکی در بالکن طبقهی سوم
1030
01:04:17,208 --> 01:04:19,708
به سرش ضربه خورده باشه
1031
01:04:20,666 --> 01:04:23,666
باید به این شکل
روی نردههای بالکن خم شده باشن
1032
01:04:23,875 --> 01:04:27,708
و وقتی ضربه وارد شده
سرشون خیلی جلوتر رفته باشه
1033
01:04:27,708 --> 01:04:30,500
تا خون در این نقاط فرود بیاد
1034
01:04:30,500 --> 01:04:32,458
توضیح دیگهای براش وجود نداره
1035
01:04:32,458 --> 01:04:34,786
آیا شدت ضربه باعث سقوط
1036
01:04:34,786 --> 01:04:36,541
آقای ملسکی شده؟
1037
01:04:36,541 --> 01:04:37,875
به احتمال زیاد
1038
01:04:37,875 --> 01:04:40,875
ترکیبی از شدت ضربه
1039
01:04:41,458 --> 01:04:43,708
و یک هل دادن عمدی بوده
1040
01:04:43,708 --> 01:04:45,509
بهنظر شما شخص ضارب
1041
01:04:45,509 --> 01:04:47,708
در حالت خشم مفرط بوده
1042
01:04:47,708 --> 01:04:51,541
که بعد از همچین ضربهی شدیدی
اقدام به پرت کردن ایشون بکنه؟
1043
01:04:51,541 --> 01:04:53,833
بنظر بنده خشمگین بوده
1044
01:04:53,833 --> 01:04:55,875
بهسختی میشه تصور دیگهای کرد
1045
01:04:55,875 --> 01:04:59,675
همچین حالتهایی
میتونن باعث افزایش قدرت بدنی بشن
1046
01:05:11,166 --> 01:05:16,083
نردهها 1.2 متر ارتفاع دارن
1047
01:05:16,083 --> 01:05:19,083
که حدوداً تا اینجا میرسه
1048
01:05:19,625 --> 01:05:22,458
آقای ملسکی 1.8 متر قد
1049
01:05:22,458 --> 01:05:24,916
و 85 کیلو وزن داشته
1050
01:05:24,916 --> 01:05:27,916
بنابراین هل دادنشون از روی نردهها
1051
01:05:28,125 --> 01:05:29,663
نیازمند یک هل دادن
1052
01:05:29,663 --> 01:05:32,041
کاملاً عامدانه بوده، درسته؟
1053
01:05:32,041 --> 01:05:35,041
کل اون کارها عامدانه بوده
1054
01:05:35,208 --> 01:05:37,583
همچین ضربهای همیشه عمدیه
1055
01:05:37,583 --> 01:05:39,875
منظورم از عامدانه...
1056
01:05:39,875 --> 01:05:42,833
فکر شده و خیلی حساب شدهست
1057
01:05:42,833 --> 01:05:45,416
بر اساس وزنش، میتونیم فرض کنیم
1058
01:05:45,416 --> 01:05:49,041
که برای پرت کردنش
لازم بوده پاهاش از زمین بلند بشه
1059
01:05:49,041 --> 01:05:51,166
که اصلاً بیانگر خشم نیست
1060
01:05:51,166 --> 01:05:53,125
وجود خشم مانع از وجود اراده نیست
1061
01:05:53,125 --> 01:05:54,833
و احتمالاً آقای ملسکی
1062
01:05:54,833 --> 01:05:57,375
خودش از قبل تعادل چندانی نداشته
1063
01:05:57,375 --> 01:05:59,125
ممکنه هم بخاطر شدت ضربه
1064
01:05:59,125 --> 01:06:02,750
و هم عدم تعادل خودش افتاده باشه
1065
01:06:02,750 --> 01:06:05,625
همونطور که گفتم
هیچ شواهدی قاطعی نداریم که...
1066
01:06:05,625 --> 01:06:08,625
بهجز اون سه قطره خون
1067
01:06:08,833 --> 01:06:10,890
باید بقیهی چیزها رو حدس زد
1068
01:06:10,890 --> 01:06:13,958
که بشه اون قطرهها رو توضیح داد، درسته؟
1069
01:06:13,958 --> 01:06:17,258
خیلیخب، ولی تنها توضیح
همین توضیحیه که گفتم
1070
01:06:17,458 --> 01:06:20,958
شما توضیح ارائه نکردی
فرضیه ارائه کردی
1071
01:06:20,958 --> 01:06:22,625
درواقع، دو فرضیه ارائه کردی
1072
01:06:22,625 --> 01:06:25,925
با هل دادن عامدانه
و بدون هل دادن عامدانه
1073
01:06:26,416 --> 01:06:28,291
بر اساس فرضیههای شما
1074
01:06:28,291 --> 01:06:30,500
از چجور وسیلهای استفاده شده؟
1075
01:06:30,500 --> 01:06:33,291
وسیلهای سنگین، احتمالاً فلزی...
1076
01:06:33,291 --> 01:06:35,416
یا چوب سخت
1077
01:06:35,416 --> 01:06:38,166
چیزی که بدون شک لبهای تیز داشته
1078
01:06:38,166 --> 01:06:39,822
همچین وسیلهای که در محل
1079
01:06:39,822 --> 01:06:41,875
پیدا شده باشه رو بررسی کردین؟
1080
01:06:41,875 --> 01:06:44,666
خودتون میدونین
هیچ سلاحی پیدا نشده
1081
01:06:44,666 --> 01:06:47,083
بهراحتی میشه از شرشون خلاص شد
1082
01:06:47,083 --> 01:06:48,683
سوال دیگهای ندارم
1083
01:06:50,791 --> 01:06:53,875
دو فرضیهی ممکن
برای سه قطره خون
1084
01:06:53,875 --> 01:06:58,375
یا بعد از ضربهای خشونتآمیز
از اینجا پرتاب شدن
1085
01:06:58,541 --> 01:07:01,583
یا در نتیجهی برخورد جمجمه
1086
01:07:01,583 --> 01:07:03,458
با این لبهی انبار بوجود اومدن
1087
01:07:03,458 --> 01:07:05,208
حدوداً در این ناحیه
1088
01:07:05,208 --> 01:07:07,208
احتمال فرضیهی اول خیلی کمه
1089
01:07:07,208 --> 01:07:11,508
با شکل و جهت
حرکت خونها همخوانی نداره
1090
01:07:12,625 --> 01:07:14,666
با تمرکز بر فرضیهی دوم
1091
01:07:14,666 --> 01:07:18,500
باید پرتابی که در نتیجهی
برخورد با لبهی انبار بوجود میاد رو هم
1092
01:07:18,500 --> 01:07:20,666
در نظر داشته باشیم
1093
01:07:20,666 --> 01:07:24,466
یک ویدئو از آزمایشهای مکانی
خودمون رو نشونتون میدم
1094
01:07:29,033 --> 01:07:30,333
همینجا
1095
01:07:30,333 --> 01:07:33,833
همونطور که در بازسازی صحنهمون
با عروسک میبینید
1096
01:07:34,291 --> 01:07:37,583
همچین ضربهای باعث میشه
جهت حرکت بدن بصورت ناگهانی عوض بشه
1097
01:07:37,583 --> 01:07:40,983
و در هنگام اون تغییر جهت یا چرخش
1098
01:07:41,416 --> 01:07:43,708
در کسری از ثانیه بعد از برخورد
1099
01:07:43,708 --> 01:07:47,508
این سه لکه خون...
1100
01:07:47,791 --> 01:07:49,791
روی این سطح پخش میشن
1101
01:07:52,875 --> 01:07:54,833
تنها توضیح معتبر...
1102
01:07:54,833 --> 01:07:56,204
اینه که آقای ملسکی
1103
01:07:56,204 --> 01:07:58,541
از پنجرهی زیرشیروونی سقوط کرده
1104
01:07:58,541 --> 01:08:00,041
بنظر بنده این تنها راهیه
1105
01:08:00,041 --> 01:08:02,791
که میتونسته از سقف انبار پرتاب بشه
1106
01:08:02,791 --> 01:08:04,541
و همچین زخمی در ایشون ایجاد بشه
1107
01:08:04,541 --> 01:08:07,083
با دقت بیان میکنید که "به نظر شما" اینطوره
1108
01:08:07,083 --> 01:08:08,653
پس نظر شخص شماست
1109
01:08:08,958 --> 01:08:11,916
پس چطور عدم وجود
دیانای یا بافت بدن
1110
01:08:11,916 --> 01:08:15,791
در محل برخورد یا به قول شما
"پرتاب" رو توضیح میدین؟
1111
01:08:15,791 --> 01:08:17,541
بهتون نشون میدم
1112
01:08:17,541 --> 01:08:19,875
این آزمایشیه که
1113
01:08:19,875 --> 01:08:22,125
در شرایط مشابه انجام دادیم
1114
01:08:22,125 --> 01:08:25,125
در زمان تصادف، لایهای از یخ
1115
01:08:25,458 --> 01:08:28,458
در زیر لایهای ضخیم از برف وجود داشته
1116
01:08:29,333 --> 01:08:32,333
داریم ذوب شدن برف رو
در دور تند میبینیم
1117
01:08:32,666 --> 01:08:34,166
و میتونیم ببینیم
1118
01:08:34,166 --> 01:08:37,019
که بعد از 1 ساعت و 50 دقیقه
1119
01:08:37,019 --> 01:08:38,583
آب جاری شده
1120
01:08:38,583 --> 01:08:40,815
تمام آثار باقیمونده در محل برخورد رو
1121
01:08:40,815 --> 01:08:42,375
با خودش میشوره و میبره
1122
01:08:42,375 --> 01:08:44,166
که در نهایت باعث میشه خون
1123
01:08:44,166 --> 01:08:45,416
سر از اینجا دربیاره
1124
01:08:45,416 --> 01:08:49,208
به فرضیهی ضربهی خشونتآمیز
میگین "غیر محتمل"
1125
01:08:49,208 --> 01:08:51,408
ولی بنظرتون میتونه "غیرممکن" باشه؟
1126
01:08:52,458 --> 01:08:54,500
خیر، ولی بشدت غیرمحتمله
1127
01:08:54,500 --> 01:08:56,178
یعنی امکانش هست
1128
01:08:56,583 --> 01:08:59,541
همونطور که امکانش هست
من یه روزی رئیسجمهور بشم
1129
01:08:59,541 --> 01:09:01,083
خودم معنیش رو میدونم
1130
01:09:01,083 --> 01:09:02,708
یه دلیلی داره که میگم غیرمحتمله
1131
01:09:02,708 --> 01:09:05,708
در فرضیهی شما
برای توضیح دادن زاویهی
1132
01:09:06,250 --> 01:09:07,666
این سه لکه
1133
01:09:07,666 --> 01:09:10,666
باید تصور کنیم که سر آقای ملسکی
1134
01:09:11,208 --> 01:09:14,916
با فاصلهی 80 سانتیمتری
از نردهها قرار داشته
1135
01:09:14,916 --> 01:09:17,916
که یعنی ضارب مجبورش کرده
1136
01:09:18,083 --> 01:09:20,666
که به پشت به سمت پرتگاه خم بشه
1137
01:09:20,666 --> 01:09:23,291
و ایشون رو به نردهها هل بده
1138
01:09:23,291 --> 01:09:26,291
درحالیکه تمام بدنش
به سمت عقب خم شده
1139
01:09:26,625 --> 01:09:31,416
در این حالت ضارب
باید خیلی به جلو خم شده باشه
1140
01:09:31,416 --> 01:09:33,708
و با وسیلهای سنگین در دستش
1141
01:09:33,708 --> 01:09:36,708
با قدرت زیاد به مقتول ضربه بزنه
1142
01:09:37,041 --> 01:09:38,500
تمام این شواهد
1143
01:09:38,500 --> 01:09:41,541
بعلاوهی جثهی متهم
1144
01:09:41,541 --> 01:09:43,875
باعث میشه این فرضیه
بشدت غیرمحتمل باشه
1145
01:09:43,875 --> 01:09:45,075
ولی غیرممکن نیست
1146
01:09:49,458 --> 01:09:52,458
ببین دنیل، گفتم بیای ببینمت...
1147
01:09:52,750 --> 01:09:55,750
چون میدونم ذینفع این پرونده هستی
1148
01:09:56,166 --> 01:09:59,041
بهت اجازه دادم تا این لحظه
در دادگاه حضور داشته باشی
1149
01:09:59,041 --> 01:10:00,625
ولی قراره فردا...
1150
01:10:00,625 --> 01:10:02,583
خیلی پیچیدهتر باشه
1151
01:10:02,583 --> 01:10:05,541
قراره نکات ناراحت کنندهای رو مرور کنیم
1152
01:10:05,541 --> 01:10:08,141
برای همین تصمیم گرفتم
حضور نداشته باشی
1153
01:10:09,166 --> 01:10:11,083
بهنظرم میتونم هرچیزی رو بشنوم
1154
01:10:11,083 --> 01:10:12,000
چی؟
1155
01:10:12,000 --> 01:10:14,375
بهنظرم میتونم هرچیزی رو بشنوم
1156
01:10:14,375 --> 01:10:16,333
- آره؟
- آمادگیش رو دارم
1157
01:10:16,333 --> 01:10:19,333
میتونی بشنوی، ولی تحملش رو داری؟
1158
01:10:19,583 --> 01:10:21,333
ما وظیفهای داریم
1159
01:10:21,333 --> 01:10:23,410
باید بتونیم کارمون رو...
1160
01:10:23,410 --> 01:10:25,083
در آرامش انجام بدیم
1161
01:10:25,083 --> 01:10:26,875
تابهحال نشده دادگاه رو مختل کنم
1162
01:10:26,875 --> 01:10:28,708
مختل نکردی...
1163
01:10:28,708 --> 01:10:30,645
منظورم این نیست
1164
01:10:31,750 --> 01:10:34,750
باید بتونیم حقایق رو
با صراحت بیان کنیم
1165
01:10:36,291 --> 01:10:38,541
باید همهچیز رو بررسی کنیم
1166
01:10:38,541 --> 01:10:41,141
بدون اینکه نگران آسیب رسوندن به تو باشیم
1167
01:10:43,625 --> 01:10:45,625
همین الانشم آسیب دیدم
1168
01:10:47,083 --> 01:10:49,583
و برای همین نیاز دارم...
1169
01:10:50,666 --> 01:10:53,000
بشنوم، تا بتونم این قضایا رو پشت سر بذارم
1170
01:10:53,000 --> 01:10:55,291
هدف محاکمه شنیدن تو نیست
1171
01:10:55,291 --> 01:10:57,833
هدفش تعیین حقیقته
1172
01:10:57,833 --> 01:11:00,833
بدون اینکه مجبور بشیم
حرفهامون رو سانسور کنیم
1173
01:11:01,041 --> 01:11:03,741
مگه تابهحال کسی حرفهاش رو سانسور کرده؟
1174
01:11:04,708 --> 01:11:07,791
حتی اگر اومدنم رو ممنوع کنین
1175
01:11:07,791 --> 01:11:10,500
بالاخره میفهمم
میفهمم چی شده
1176
01:11:10,500 --> 01:11:13,208
از تلوزیون، از رادیو، از اینترنت
1177
01:11:13,208 --> 01:11:14,908
این قضیه تمام فکر و ذکرم میشه
1178
01:11:26,916 --> 01:11:28,958
خانم وویتر، شما ادعا میکنین
1179
01:11:28,958 --> 01:11:31,958
که شوهرتون 6 ماه قبل از فوت
اقدام به خودکشی کرده
1180
01:11:32,666 --> 01:11:34,328
طول کشید تا یادتون بیاد
1181
01:11:34,328 --> 01:11:36,000
که خیلی تعجب برانگیزه
1182
01:11:36,000 --> 01:11:39,024
میشه اون اتفاق رو با جزئیات توصیف کنید؟
1183
01:11:39,024 --> 01:11:40,024
بله
1184
01:11:46,125 --> 01:11:47,848
چند هفته بعد از اینکه
1185
01:11:47,848 --> 01:11:50,525
دیگه داروهاش رو نخورد اتفاق افتاد
1186
01:11:51,750 --> 01:11:54,150
اوایل صبح، توی اتاقش
1187
01:11:55,291 --> 01:11:57,491
دیدم کف اتاق افتاده
1188
01:11:59,375 --> 01:12:00,916
اون...
1189
01:12:00,916 --> 01:12:02,811
شب قبلش...
1190
01:12:03,416 --> 01:12:06,616
خیلی مشروب خورده بود
و بیهوش شده بود
1191
01:12:07,708 --> 01:12:10,908
بالا آورده بود
و توی استفراغش، آسپرین دیدم
1192
01:12:12,000 --> 01:12:15,000
قرصها کمابیش هضم شده بودن
1193
01:12:17,458 --> 01:12:20,458
اولش نفهمیدم چی هستن
1194
01:12:21,000 --> 01:12:23,300
ولی بعدتر...
1195
01:12:24,166 --> 01:12:27,566
توی سطل زبالهی آشپزخونه
بستههای قرص خالی پیدا کردم
1196
01:12:28,083 --> 01:12:30,731
زمین رو تمیز کردم و خوابوندمش توی تخت
1197
01:12:30,731 --> 01:12:32,708
بعدتر...
1198
01:12:32,708 --> 01:12:34,541
وقتی حالش بهتر شد
1199
01:12:34,541 --> 01:12:36,625
نمیخواست در موردش صحبت کنه
1200
01:12:36,625 --> 01:12:39,625
فقط گفت خیلی زود
قرصهاش رو گذاشته کنار
1201
01:12:41,083 --> 01:12:43,036
اتاقخوابهای جداگونه داشتین؟
1202
01:12:44,041 --> 01:12:47,041
اونجا دفترش بود
و معمولاً اونجا میخوابید، بله
1203
01:12:48,958 --> 01:12:52,958
که اینطور. چی باعث شد
اون وقت صبح برید توی دفترش؟
1204
01:12:53,583 --> 01:12:56,291
من خیلی زود بیدار میشم
اونم همینطور بود، گاهی اوقات
1205
01:12:56,291 --> 01:12:59,291
گاهی اوقات اون زمان رو
با همدیگه سپری میکردیم، حرف میزدیم...
1206
01:12:59,708 --> 01:13:01,291
ساعت 6 صبح؟
1207
01:13:01,291 --> 01:13:03,891
آره، اگر میدیدیم چراغهامون روشنه
1208
01:13:04,541 --> 01:13:07,541
دیگه توی یک تخت نمیخوابیدیم
ولی هنوزم خیلی بههم نزدیک بودیم
1209
01:13:07,791 --> 01:13:10,708
خیلی پیش میومد که...
1210
01:13:10,708 --> 01:13:13,708
شب رو توی تخت دفترش
کنار اون سپری کنم
1211
01:13:15,208 --> 01:13:17,291
رفتم پایین قهوه درست کنم...
1212
01:13:17,291 --> 01:13:20,291
دیدم لای در دفترش بازه، و...
1213
01:13:20,833 --> 01:13:23,291
دیدم روی زمین افتاده
1214
01:13:23,291 --> 01:13:25,481
کس دیگهای این اتفاقات رو ندید؟
1215
01:13:25,481 --> 01:13:26,711
نه
1216
01:13:26,916 --> 01:13:29,216
ممنونم، میتونید بشینید
1217
01:13:31,625 --> 01:13:33,025
تو اینو میدونستی؟
1218
01:13:34,791 --> 01:13:36,708
چه داروی ضدافسردگی
تجویز کرده بودین؟
1219
01:13:36,708 --> 01:13:38,476
اسسیتالوپرام، 20 میلیگرم در روز
1220
01:13:38,681 --> 01:13:41,125
- خودش تصمیم گرفت قطعش کنه؟
- بله
1221
01:13:41,125 --> 01:13:44,125
حدوداً 7 ماه قبل از مرگش
میخواست قرصها رو کنار بذاره
1222
01:13:44,500 --> 01:13:48,458
بهش روش کاهش تدریجی
بههمراه ویزیتهای هفتگی رو پیشنهاد دادم
1223
01:13:48,458 --> 01:13:50,708
افکار خودکشی هم به سرش میزد؟
1224
01:13:50,708 --> 01:13:52,791
نه، سموئل افسرده نبود
1225
01:13:52,791 --> 01:13:56,291
اسسیتالوپرام رو به عنوان
سپر احساسی تجویز کردم
1226
01:13:56,791 --> 01:13:59,666
که بهش کمک کنه
با تصادف پسرش کنار بیاد
1227
01:13:59,666 --> 01:14:02,059
آیا ترک ناگهانی دوز پایین دارو
1228
01:14:02,059 --> 01:14:04,666
میتونه باعث اقدام به خودکشی بشه؟
1229
01:14:04,958 --> 01:14:07,375
در تئوری هرچیزی ممکنه
1230
01:14:07,375 --> 01:14:09,823
ولی چرا باید ازم بخواد کمکش کنم
1231
01:14:09,823 --> 01:14:11,791
کمکم دارو رو کنار بذاره
1232
01:14:11,791 --> 01:14:14,916
بعد بدون خبر من دیگه نخوره؟
اصلاً منطقی نیست
1233
01:14:14,916 --> 01:14:17,916
و توی جلسات هفتگیمون هم
حرفی ازش نزنه؟
1234
01:14:30,791 --> 01:14:34,208
تابهحال شده بیماری داشته باشین
که خودکشی کنه...
1235
01:14:34,208 --> 01:14:36,000
یا اقدام به خودکشی کرده باشه؟
1236
01:14:36,000 --> 01:14:38,416
به زبون فرانسوی
"اقدام به خودکشی"
1237
01:14:38,416 --> 01:14:42,250
هم به معنی تلاش و هم موفق شدنه
1238
01:14:42,250 --> 01:14:43,416
بیانگر عملشه
1239
01:14:43,416 --> 01:14:45,541
بابت درس زبان ممنونم
1240
01:14:45,541 --> 01:14:47,166
هیچ بیماریم اقدام به خودکشی نکرده
1241
01:14:47,166 --> 01:14:49,666
البته بهجز آقای ملسکی
1242
01:14:49,666 --> 01:14:52,375
از اونجایی که اینجاییم
که این احتمال رو مشخص کنیم
1243
01:14:52,375 --> 01:14:53,833
در هر صورت
1244
01:14:53,833 --> 01:14:56,791
نمیتونیم در زمینهی خودکشی
شما رو متخصص بدونیم
1245
01:14:56,791 --> 01:14:58,708
چه در خودکشی موفق چه غیرموفق
1246
01:14:58,708 --> 01:15:01,708
گفتین شوهرتون حاضر نبود
در موردش باهاتون صحبت کنه
1247
01:15:02,291 --> 01:15:04,208
و ظاهراً با هرکس دیگهای
1248
01:15:04,208 --> 01:15:06,208
بهنظرتون دلیلش چی بوده؟
1249
01:15:07,958 --> 01:15:09,708
چون شرمسار بود
1250
01:15:09,708 --> 01:15:12,708
خیلی...
1251
01:15:16,666 --> 01:15:19,666
خیلی پیچیدهست
میشه لطفاً به یک زبون دیگه بگم؟
1252
01:15:20,500 --> 01:15:21,900
ممنونم
1253
01:15:23,666 --> 01:15:25,666
آره، فکر کنم چون شرمسار بود
1254
01:15:26,916 --> 01:15:29,916
سموئل خیلی با شرمساری کلنجار میرفت
1255
01:15:30,166 --> 01:15:32,166
قضیهش پیچیدهست
1256
01:15:34,666 --> 01:15:38,666
از تدریس خسته شده بود
و حالا براش مثل عذاب بود...
1257
01:15:39,375 --> 01:15:41,791
و دلش میخواست نویسنده باشه
1258
01:15:41,791 --> 01:15:44,083
سالها بود داشت روی یک رمان کار میکرد
1259
01:15:44,083 --> 01:15:47,083
چه قبل و چه بعد از تصادف دنیل
1260
01:15:47,833 --> 01:15:49,291
قدیما تمام نوشتههاش رو میخوندم
1261
01:15:49,291 --> 01:15:51,791
و بنظرم خیلی خوب بودن
و همینو بهش میگفتم
1262
01:15:51,791 --> 01:15:54,541
ولی از یک روز به بعد...
1263
01:15:54,541 --> 01:15:57,541
دیگه نمیتونست بنویسه
نوشتن رو گذاشت کنار، و...
1264
01:15:58,666 --> 01:16:01,136
باعث شد احساس بزدلی بهش دست بده
1265
01:16:01,541 --> 01:16:04,541
خودشو تحقیر میکرد، و...
1266
01:16:05,083 --> 01:16:08,041
آخرش خودشو قانع کرد که بخاطر
1267
01:16:08,041 --> 01:16:11,041
وابستگیش به داروهاش
نمیتونه بنویسه
1268
01:16:11,208 --> 01:16:13,208
و میخواست خودشو از شرش خلاص کنه
1269
01:16:13,208 --> 01:16:15,666
و نمیتونست، طبیعتاً...
1270
01:16:15,666 --> 01:16:17,458
عذر میخوام، حرفهام تمام نشده
1271
01:16:17,458 --> 01:16:20,458
نمیتونست در مورد
اقدام به خودکشیش صحبت کنه
1272
01:16:20,666 --> 01:16:23,666
چون احساس سرخوردگیش زیادی دردناک بود
1273
01:16:23,833 --> 01:16:25,708
هیچوقت حرفی از این قضیه نزد
1274
01:16:25,708 --> 01:16:26,750
حتی یکبار
1275
01:16:26,750 --> 01:16:28,169
نه، از همون جلسهی اول
1276
01:16:28,169 --> 01:16:30,708
شما رو مقصر اعتیادش به قرصها میدونست
1277
01:16:30,708 --> 01:16:32,041
و داشت دیوونهش میکرد
1278
01:16:32,041 --> 01:16:33,708
ایشون و بنده با همدیگه تصمیم گرفتیم
1279
01:16:33,708 --> 01:16:37,625
نمیتونین انکار کنین
که نقشی کلیدی در این مسئله دارین
1280
01:16:37,625 --> 01:16:40,625
سموئل به دیدنم اومد
چون احساس گناه میکرد
1281
01:16:41,208 --> 01:16:44,041
ولی بیشتر بخاطر اینکه
شما ایشون رو مقصر میدونستین
1282
01:16:44,041 --> 01:16:46,625
میگفت رفتار شما...
1283
01:16:46,625 --> 01:16:49,125
باعث میشه دیگه احساس مردونگی نکنه
1284
01:16:49,125 --> 01:16:51,416
کاری کردین
1285
01:16:51,416 --> 01:16:53,375
تقاص اون تصادف رو پس بده
1286
01:16:53,375 --> 01:16:56,958
اونم با اجبارش برای کنار گذاشتن
مهمترین چیز زندگیش
1287
01:16:56,958 --> 01:16:58,833
نویسندگی
1288
01:16:58,833 --> 01:17:02,458
کاری کردین فراز و نشیبهای
احساسی زیادی رو تجربه کنه
1289
01:17:02,458 --> 01:17:04,791
از یک طرف، درسته که
1290
01:17:04,791 --> 01:17:07,875
تشویقش کردین بنویسه
میخواستین موفق بشه
1291
01:17:07,875 --> 01:17:10,875
ولی اگر موفق میشد
برای شما غیرقابل تحمل بود
1292
01:17:11,458 --> 01:17:14,458
مشکل همینجا بود
شاید ناخوداگاه بوده باشه
1293
01:17:15,458 --> 01:17:18,458
باید تمام بار روانی و مالی سنگینی که...
1294
01:17:18,458 --> 01:17:21,666
از تصادف ناشی میشد رو
خودش تنهایی به دوش میکشید
1295
01:17:21,666 --> 01:17:24,750
انگار بهش گفته بودین
"مشکل خودته"
1296
01:17:24,750 --> 01:17:26,916
"مسئول این وضعیت تویی، یه فکری براش بکن"
1297
01:17:26,916 --> 01:17:29,916
"میخوام خودمو از فکرش رها کنم
تا بتونم بنویسم"
1298
01:17:29,916 --> 01:17:31,666
خانم وویتر
1299
01:17:31,666 --> 01:17:34,666
به اندازهی شوهرشون
این بار مالی رو به دوش میکشیده
1300
01:17:34,958 --> 01:17:38,583
صورتحساب بانکیشون
رسیدها و غیره رو داریم
1301
01:17:38,583 --> 01:17:41,375
منظورم بار عاطفی هم هست
1302
01:17:41,375 --> 01:17:44,375
چیزهایی مثل مسئولیتها
حس انگیزه
1303
01:17:44,750 --> 01:17:46,125
اضطراب
1304
01:17:46,125 --> 01:17:50,708
در این موارد، سموئل بهطرز غیرقابل تحملی
احساس عدم تعادل میکرد
1305
01:17:50,708 --> 01:17:53,250
پس هرچی بیمارهاتون میگن، حقیقته؟
1306
01:17:53,250 --> 01:17:55,541
به عنوان یک روانکاو
1307
01:17:55,541 --> 01:17:58,416
تابهحال نشد فکر کنین
شاید سموئل ملنسکی...
1308
01:17:58,416 --> 01:18:02,291
نیاز داشته عدم تعادل
غیرقابل تحملی رو تصور کنه
1309
01:18:02,291 --> 01:18:04,458
که جلوی نوشتنش رو بگیره؟
1310
01:18:04,458 --> 01:18:08,458
بعد از یک مدت
تشخیص میدم چی حقیقت داره و چی نداره
1311
01:18:08,833 --> 01:18:10,041
خوش بهحالتون
1312
01:18:10,041 --> 01:18:11,814
ببخشید وسط حرفتون میپرم، ببخشید
1313
01:18:11,814 --> 01:18:14,500
ولی... نمیدونم والا
1314
01:18:14,500 --> 01:18:16,458
شما اومدین اینجا...
1315
01:18:16,458 --> 01:18:20,258
خب؟ با چیزی که شاید نظر خود شماست
و به من میگین
1316
01:18:21,000 --> 01:18:25,500
که سموئل کی بوده
و داشتیم چه سختیهایی میکشیدیم
1317
01:18:25,500 --> 01:18:28,500
ولی حرفهاتون...
1318
01:18:29,416 --> 01:18:32,439
بخش کوچیکی از کل ماجراست
1319
01:18:32,439 --> 01:18:34,361
متوجه هستین؟
1320
01:18:34,666 --> 01:18:36,750
آخه گاهی اوقات
1321
01:18:36,750 --> 01:18:39,666
گاهی اوقات یک زوج...
1322
01:18:39,666 --> 01:18:41,666
رابطهشون آشوبه
1323
01:18:41,666 --> 01:18:43,833
و هر دو طرف سردرگم هستن، خب؟
1324
01:18:43,833 --> 01:18:46,791
و گاهی اوقات کنار هم میجنگیم
و گاهی اوقات تنها میجنگیم
1325
01:18:46,791 --> 01:18:50,208
و گاهی اوقات با همدیگه میجنگیم
پیش میاد
1326
01:18:50,208 --> 01:18:53,208
و بنظرم امکانش هست که سموئل
1327
01:18:53,541 --> 01:18:54,863
نیاز داشته شرایط رو
1328
01:18:54,863 --> 01:18:57,541
اینطوری که توصیف میکنین ببینه، ولی...
1329
01:18:58,791 --> 01:19:00,958
اگر منم رفته بودم پیش روانپزشک
1330
01:19:00,958 --> 01:19:02,625
اونم میتونست اینجا بایسته
1331
01:19:02,625 --> 01:19:05,208
و حرفهای خیلی ناجوری در مورد سموئل بزنه
1332
01:19:05,208 --> 01:19:07,408
ولی همچین حرفهایی حقیقت داشتن؟
1333
01:19:08,732 --> 01:19:10,132
خانم وویتر
1334
01:19:15,875 --> 01:19:17,880
بعد از تصادف پسرتون
1335
01:19:17,880 --> 01:19:20,175
از شوهرتون متنفر شدین؟
1336
01:19:23,666 --> 01:19:26,041
در اون زمان جفتمون...
1337
01:19:26,041 --> 01:19:29,241
داشتیم با احساسات
خیلی متفاوتی کلنجار میرفتیم
1338
01:19:30,500 --> 01:19:32,400
بله یا نه؟
1339
01:19:34,833 --> 01:19:36,916
بله، برای چند روز
1340
01:19:36,916 --> 01:19:38,953
قرار بود اون مراقب دنیل باشه
1341
01:19:39,958 --> 01:19:42,958
پسرتون عملاً بیناییش رو از دست داد
1342
01:19:43,208 --> 01:19:45,908
و شما فقط چند روز ازش متنفر بودین؟
1343
01:19:46,791 --> 01:19:50,291
آره، بخاطر مسئولیتش بابت تصادف، بله
1344
01:19:51,083 --> 01:19:52,678
معلومه
1345
01:19:53,079 --> 01:19:54,083
خب...
1346
01:19:54,083 --> 01:19:58,383
کمی پیش دکتر یه حرفی
در مورد موقعیتهای غمانگیز گفت
1347
01:19:58,791 --> 01:20:01,791
سریعاً تصمیم گرفتم
به این دید بهش نگاه نکنم
1348
01:20:02,166 --> 01:20:05,166
هیچوقت به چشم یک معلول
به دنیل نگاه نکردم
1349
01:20:05,367 --> 01:20:06,250
میدونین؟
1350
01:20:06,250 --> 01:20:09,166
میخواستم در مقابل این دیدگاه
ازش محافظت کنم
1351
01:20:09,166 --> 01:20:12,258
چون به محض اینکه
همچین برچسبی به یک بچه بزنی
1352
01:20:12,258 --> 01:20:14,531
کاری میکنی دیگه زندگیش رو
1353
01:20:14,531 --> 01:20:15,916
زندگی خودش ندونه
1354
01:20:15,916 --> 01:20:18,791
درحالیکه باید حس کنه
بهترین زندگی ممکن رو داره...
1355
01:20:18,791 --> 01:20:20,583
چون تنها باریه که قراره زندگی کنه
1356
01:20:20,583 --> 01:20:22,463
و زندگی خودشه
1357
01:20:22,463 --> 01:20:24,208
اون...
1358
01:20:24,208 --> 01:20:26,061
کتاب میخونه
1359
01:20:26,666 --> 01:20:29,291
مثل تمام بچههای دیگه
میره توی شبکههای اجتماعی
1360
01:20:29,291 --> 01:20:30,833
پیانو میزنه
1361
01:20:30,833 --> 01:20:32,916
رویاپردازی میکنه
گریه میکنه، میخنده
1362
01:20:32,916 --> 01:20:35,250
بچهی خیلی سرزندهایه
1363
01:20:35,250 --> 01:20:36,788
حالش خوبه
1364
01:20:37,512 --> 01:20:38,450
خب؟
1365
01:20:40,833 --> 01:20:43,833
پس شاید، من...
1366
01:20:44,750 --> 01:20:49,550
بابت اینکه درد خودش رو از دید دنیل میدید
از سموئل متنفر بودم، آره
1367
01:20:51,875 --> 01:20:53,675
ممنونم
1368
01:21:13,625 --> 01:21:15,625
دلم میخواد تمام شب مشروب بخورم
1369
01:21:17,083 --> 01:21:18,778
آره، منم همینطور
1370
01:21:19,083 --> 01:21:20,720
من که حاضرم بخورم
1371
01:21:21,125 --> 01:21:22,708
- که یادم بره
- بیخیال
1372
01:21:22,708 --> 01:21:24,708
تو تنها وکیلی هستی که...
1373
01:21:27,083 --> 01:21:28,500
خیلیخب، دوباره بگو
1374
01:21:28,500 --> 01:21:31,100
نه، واقعاً تنها وکیلی هستی که میشناسم
1375
01:21:32,500 --> 01:21:36,416
دلیل خوبیه که زندگیت رو
به کس دیگهای بسپاری؟
1376
01:21:36,416 --> 01:21:38,875
- آره؟
- نه، ولی وکیل خوبی هم هستی
1377
01:21:38,875 --> 01:21:40,666
آره؟ نیستی؟ وکیل خوبی هستی
1378
01:21:40,666 --> 01:21:43,666
- مطمئن نیستم
- بیخیال
1379
01:21:44,083 --> 01:21:45,870
قیافهت شبیه سگه
1380
01:21:46,875 --> 01:21:48,208
جانم؟
1381
01:21:48,208 --> 01:21:50,553
نه، از اون سگهای خوشگل، میدونی؟
1382
01:21:50,958 --> 01:21:52,828
اسمش چی بود؟ باست؟
1383
01:21:53,333 --> 01:21:55,083
نژاد باست؟ باست؟ درست میگم؟
1384
01:21:55,083 --> 01:21:57,416
جالبه که همچین حرفی زدی
شخصاً نمیتونم به کسی اعتماد کنم
1385
01:21:57,416 --> 01:22:00,000
مگر اینکه بتونم
به قیافهی یک حیوون تشبیهش کنم
1386
01:22:00,000 --> 01:22:02,000
واقعاً؟ خب من چه حیوونی هستم؟
1387
01:22:05,000 --> 01:22:07,000
هنوز مطمئن نیستم
1388
01:22:10,000 --> 01:22:12,250
بعد از این همه مدت
1389
01:22:12,250 --> 01:22:14,350
هنوزم نمیدونی؟
1390
01:22:25,500 --> 01:22:28,500
- وینسنت؟
- بله؟
1391
01:22:29,125 --> 01:22:33,125
قدیمای من رو یادته؟
اولین باری که آشنا شدیم؟
1392
01:22:33,625 --> 01:22:35,708
آره، یادمه. معلومه
1393
01:22:35,708 --> 01:22:38,308
خودم یادم نیست
چطور آدمی بودم؟
1394
01:22:39,750 --> 01:22:42,750
یخورده سردرگم بودی
1395
01:22:43,083 --> 01:22:45,916
تا جایی که یادمه
1396
01:22:45,916 --> 01:22:48,000
تنها بودی
1397
01:22:48,000 --> 01:22:49,628
و...
1398
01:22:50,333 --> 01:22:51,703
بلندپرواز بودی
1399
01:22:52,708 --> 01:22:54,908
و منم بدجوری عاشق بودم
1400
01:23:03,083 --> 01:23:05,083
من هیچی یادم نمیاد
1401
01:23:07,613 --> 01:23:09,113
خیلیخب
1402
01:23:16,500 --> 01:23:18,814
ولی بیگناهم، خودت که میدونی مگه نه؟
1403
01:23:18,814 --> 01:23:20,545
آره
1404
01:23:20,750 --> 01:23:23,150
منظورم اینه که از ته دل میدونی؟
1405
01:23:25,291 --> 01:23:27,591
نمیدونم واقعاً چه فکری میکنی
1406
01:23:29,875 --> 01:23:32,875
به خیلی چیزا فکر میکنم که بهت نمیگم
1407
01:23:33,208 --> 01:23:34,875
وگرنه همین الان وکالتتو پس میگرفتی
1408
01:23:34,875 --> 01:23:35,916
نه، نه، نه، وینسنت
1409
01:23:35,916 --> 01:23:38,083
توی ذهنت، فکر میکنی... مگه نه؟
1410
01:23:38,083 --> 01:23:41,383
چون گاهی اوقات وقتی بهم نگاه میکنی
درست مثل الان
1411
01:23:41,791 --> 01:23:43,691
حس میکنم داری قضاوتم میکنی
1412
01:23:45,208 --> 01:23:47,416
نمیدونم چه فکری میکنی
1413
01:23:47,416 --> 01:23:49,820
ساندرا، حرفتو باور میکنم
1414
01:23:50,125 --> 01:23:51,825
قضاوتت نمیکنم
1415
01:24:12,708 --> 01:24:14,153
عزیزدلم
1416
01:24:14,958 --> 01:24:16,916
فقط میخوام یک چیز رو بدونی...
1417
01:24:16,916 --> 01:24:18,583
من...
1418
01:24:18,583 --> 01:24:21,983
من اون... من اون هیولا نیستم، خب؟
1419
01:24:22,916 --> 01:24:25,516
هرچیزی که توی دادگاه میشنوی
1420
01:24:26,500 --> 01:24:29,416
همهش...
1421
01:24:29,416 --> 01:24:31,487
تحریف شده، میدونی؟
1422
01:24:32,192 --> 01:24:33,250
و...
1423
01:24:33,250 --> 01:24:35,666
اوضاع اینطوری نبود، میدونی؟
1424
01:24:35,666 --> 01:24:37,375
پدرت...
1425
01:24:37,375 --> 01:24:39,545
پدرت نیمهی گمشدهم بود
1426
01:24:40,250 --> 01:24:43,250
همدیگه رو انتخاب کرده بودیم
و عاشقش بودم
1427
01:24:46,500 --> 01:24:48,600
ولی چطور میشه اینو اثبات کرد؟
1428
01:24:54,250 --> 01:24:58,650
آرزو میکنم ایکاش میشد
این چیزا رو نفهمی، میدونی؟ که بتونی...
1429
01:24:59,458 --> 01:25:03,258
که بتونی کارهای بچگانه بکنی
که یخورده... که بتونی...
1430
01:25:03,583 --> 01:25:06,883
که بتونی یخورده بیشتر بچه بمونی، میدونی؟
1431
01:25:21,958 --> 01:25:23,658
برخیزید!
1432
01:25:31,916 --> 01:25:33,816
میتونید بشینید
1433
01:25:35,583 --> 01:25:38,019
با فرا خوندن کارآگاه ارشد پرونده
1434
01:25:38,019 --> 01:25:39,750
به جایگاه شروع میکنیم
1435
01:25:44,958 --> 01:25:47,258
اصرار داره، میگه قضیه مهمه
1436
01:26:32,916 --> 01:26:34,716
میتونید بشینید
1437
01:26:36,875 --> 01:26:39,458
مطمئناً کارآگاه ارشد رسیده
1438
01:26:39,458 --> 01:26:42,058
پس با ایشون شروع میکنیم
1439
01:26:42,708 --> 01:26:45,908
منشی دادگاه، لطفاً مدرک 31 رو آماده کن
1440
01:26:48,416 --> 01:26:51,416
جناب افسر، آماده باش رونوشت
1441
01:26:51,666 --> 01:26:54,666
فایل صوتی رو به هیئت منصفه بدی
1442
01:27:02,208 --> 01:27:04,228
منشی دادگاه؟
1443
01:27:04,833 --> 01:27:07,125
انتظار داری چیکار کنم؟
ناسلامتی بخشی از کارمه
1444
01:27:07,125 --> 01:27:09,333
باید برنامههات رو جور دیگهای بریزی
1445
01:27:09,333 --> 01:27:10,750
لغوش نمیکنم
1446
01:27:10,750 --> 01:27:12,916
چطوری قراره برنامه بریزم
وقتی خودم تنهایی انجامش میدم؟
1447
01:27:12,916 --> 01:27:15,616
خودت میدونی که باید باهمدیگه برنامه بریزیم
1448
01:27:18,125 --> 01:27:20,708
دنیل رو همینطوری ول نمیکنم
اونم چون تو ول کردی رفتی
1449
01:27:20,708 --> 01:27:23,589
خب بذارش پیش مونیکا
چرا اینقدر بزرگش میکنی؟
1450
01:27:23,791 --> 01:27:24,958
سه روز در هفته؟
1451
01:27:24,958 --> 01:27:26,750
مجبور میشیم بابتش بهش پول بدیم
1452
01:27:26,750 --> 01:27:28,350
پولشو نداریم
1453
01:27:31,166 --> 01:27:32,833
نیاز به زمان دارم
1454
01:27:32,833 --> 01:27:34,833
نه فقط چند ساعت
1455
01:27:35,333 --> 01:27:38,333
یعنی باید کل امسال
یه زمانی رو به خودم اختصاص بدم
1456
01:27:39,125 --> 01:27:41,025
دیگه نمیتونم اینطوری سر کنم
1457
01:27:44,058 --> 01:27:45,058
خب...
1458
01:27:45,083 --> 01:27:47,916
اگر میخوای برنامهی زمانیت رو
جور دیگهای تنظیم کن، دست خودته
1459
01:27:47,916 --> 01:27:50,791
- آخرین بار کی توی تکالیفش کمک کردی؟
- چقدر خوشمزهست
1460
01:27:50,791 --> 01:27:52,851
یه عالمه چیزا هست
که اصلاً بهشون اهمیت نمیدی
1461
01:27:52,875 --> 01:27:54,791
ولی منظورم زمانیه
که صرف همین چیزا میشه
1462
01:27:55,583 --> 01:27:59,083
عزیزم، کتابم تازه منتشر شده
خودت میدونی فقط همین مدت سرم شلوغه
1463
01:27:59,375 --> 01:28:02,375
همیشه میگی "فقط همین مدت سرم شلوغه"
1464
01:28:04,000 --> 01:28:05,795
چه کتابت منتشر شده باشه
1465
01:28:05,819 --> 01:28:07,300
چه درحال نوشتن باشی
1466
01:28:07,333 --> 01:28:10,833
چه نیاز داری تنها باشی
که بفهمی در مورد چی بنویسی
1467
01:28:12,750 --> 01:28:15,450
سالهاست دنبالهروی تو بودم!
1468
01:28:16,291 --> 01:28:18,916
اصلاً وقت برای خودم ندارم
1469
01:28:18,916 --> 01:28:20,816
میفهمی چی میگم؟
1470
01:28:23,875 --> 01:28:26,275
وقتم مال خودم نیست، مال توئه!
1471
01:28:30,750 --> 01:28:33,950
مگه مجبورت میکنم تدریس کنی؟
1472
01:28:35,291 --> 01:28:38,091
مگه مجبورت میکنم
توی خونه به دنیل درس بدی؟
1473
01:28:39,000 --> 01:28:40,916
هیچکس مجبورت نکرده
1474
01:28:40,916 --> 01:28:43,458
اگر میخوای وقت بیشتری برای خودت بذاری
هیچوقت جلوت رو نگرفتم
1475
01:28:43,458 --> 01:28:45,475
شوخی میکنی لعنتی؟
1476
01:28:45,875 --> 01:28:48,708
امسال واحدهام رو نصف کردم
که وقت بیشتری داشته باشم
1477
01:28:48,708 --> 01:28:50,375
و هنوزم کافی نیست
1478
01:28:50,375 --> 01:28:54,075
باید نوسازی خونه رو کامل کنم
بعلاوه باید با بقیهی چیزها هم سروکله بزنم!
1479
01:28:55,666 --> 01:28:58,291
چرا حاضر نیستی
در موردش صحبت کنیم؟
1480
01:28:58,291 --> 01:29:00,500
چرا حاضر نیستی اعتراف کنی که بخاطر
1481
01:29:00,500 --> 01:29:02,083
تقسیم کار بین ماست؟
1482
01:29:02,083 --> 01:29:03,416
چون اشتباه میکنی
1483
01:29:03,416 --> 01:29:06,716
هیچ زمانی بهت بدهکار نیستم
وظایف خودمو انجام میدم
1484
01:29:06,750 --> 01:29:10,050
بیخیال، خواهشاً بیا حساب کتاب نکنیم
1485
01:29:10,916 --> 01:29:12,816
بیا آروم باشیم
1486
01:29:18,916 --> 01:29:20,816
دوستت دارم
1487
01:29:26,916 --> 01:29:29,833
وقتی تصمیم گرفتی
توی خونه به دنیل درس بدی
1488
01:29:29,833 --> 01:29:32,208
بهت که گفتم مراقب باش
1489
01:29:32,208 --> 01:29:34,958
انتخاب زیبا و سخاوتمندانهایه
و بابتش ازت ممنونم
1490
01:29:34,958 --> 01:29:37,958
ولی مجبور نیستی اینکارو بکنی
و بهت هم گفتم مجبور میشی...
1491
01:29:37,958 --> 01:29:39,671
مجبور میشم چی؟ مجبور میشم
1492
01:29:39,695 --> 01:29:42,258
وقت بیشتری با پسرم بگذرونم؟
1493
01:29:42,750 --> 01:29:44,850
خوشحالم اینکارو کردم
1494
01:29:45,250 --> 01:29:48,250
اگر اینکارو نمیکردم
الان این رابطه رو باهاش نداشتم
1495
01:29:51,458 --> 01:29:54,458
منظورت اینه همون رابطهای
که من باهاش نداره، آره؟
1496
01:29:54,625 --> 01:29:56,825
من همچین حرفی نزدم، نه
1497
01:30:01,208 --> 01:30:03,008
فقط میگم شاید
1498
01:30:04,416 --> 01:30:07,416
شاید... شرایط بینمون از تعادل خارج شده
1499
01:30:07,750 --> 01:30:10,583
و میخوام یکم بهش فکر کنی
چرا صحبت کردن در موردش اینقدر سخته؟
1500
01:30:10,583 --> 01:30:13,375
من توی رابطه
اعتقادی به بده بستون ندارم
1501
01:30:13,375 --> 01:30:15,189
سادهلوحانه و حقیقتاً دلسرد کنندهست
1502
01:30:15,189 --> 01:30:16,389
آره
1503
01:30:16,750 --> 01:30:19,875
و واقعاً از نظر من
با توجه به شرایطی که داری
1504
01:30:19,875 --> 01:30:22,675
صحبت در موردش اتلاف وقته
1505
01:30:23,083 --> 01:30:26,083
این همه حرفای الکی زدی
و وقت بیشتری هدر دادی
1506
01:30:26,666 --> 01:30:28,333
این همه وقتی
که صرف حرفهای الکی شد
1507
01:30:28,333 --> 01:30:30,958
میتونستی باهاش در سکوت
هرکاری میخوای بکنی
1508
01:30:30,958 --> 01:30:32,541
البته اگر میدونستی میخوای چیکار کنی
1509
01:30:32,541 --> 01:30:35,541
میخوام شروع کنم به نوشتن
درست مثل خودت
1510
01:30:36,083 --> 01:30:37,166
شروع کن
1511
01:30:37,166 --> 01:30:38,347
حتی یک نویسنده رو هم نمیشناسم
1512
01:30:38,371 --> 01:30:40,666
که چون پسر داره و باید بره خرید
دست از نوشتن برداشته باشه
1513
01:30:40,708 --> 01:30:43,291
اینقدر در مورد زمانبندی مزخرفت ناله نکن
1514
01:30:43,291 --> 01:30:47,191
و دست از این منطقت بردار که باعث میشه
بابت کارهای کرده و نکردهت منو مقصر بدونی
1515
01:30:47,208 --> 01:30:51,208
با تو زندگی میکنم
زندگیم رو حول محور تو برنامهریزی میکنم
1516
01:30:51,625 --> 01:30:54,625
اگر چیزایی که به من تحمیل میکنی رو
به تو تحمیل میکردم
1517
01:30:55,166 --> 01:30:57,083
هیچکدوممون نمیتونستیم بنویسیم
1518
01:30:57,083 --> 01:30:59,958
نگران من نباش
من همیشه میتونم بنویسم
1519
01:30:59,958 --> 01:31:01,791
عالیه
1520
01:31:01,791 --> 01:31:02,833
حرف نداره
1521
01:31:02,833 --> 01:31:05,041
خب اگر اینقدر از خودت مطمئنی
خودتو با شرایط وفق بده، فقط همینو میخوام
1522
01:31:05,041 --> 01:31:07,750
خودمو وفق دادم
دنیل رو میبرم مدرسه
1523
01:31:07,750 --> 01:31:10,166
- هفتهای یکبار
- سهشنبهها مونیکا میاد، بیخیال
1524
01:31:10,166 --> 01:31:12,083
ساندرا، بازی درنیار
1525
01:31:12,083 --> 01:31:14,541
- تویی که داری به چیزای مسخره گیر میدی
- زیاد از حد بهت دادم
1526
01:31:14,541 --> 01:31:17,083
زیاد از حد بهت زمان دادم
زیاد از حد کوتاه اومدم
1527
01:31:17,083 --> 01:31:18,958
حالا میخوام وقتمو پس بگیرم
1528
01:31:18,958 --> 01:31:20,875
و این وقت رو بهم بدهکاری! انصاف داشته باش!
1529
01:31:20,875 --> 01:31:23,291
شرمندهها، ولی نه
خل شدی؟
1530
01:31:23,291 --> 01:31:25,208
هیچی بهت بدهکار نیستم
1531
01:31:25,208 --> 01:31:26,375
جدی میگم
1532
01:31:26,375 --> 01:31:28,500
قضیه رابطهی خودت با پسرته
1533
01:31:28,500 --> 01:31:33,000
و اینکه از خودت محافظت کنی
چون ترسیدی و خودتو توی این وضعیت انداختی
1534
01:31:33,000 --> 01:31:36,600
تصمیم خودت بود که بیایم اینجا
و این نوسازی رو شروع کنیم
1535
01:31:36,666 --> 01:31:39,583
- این تلهی خودته!
- خیلیخب، حالا داری در مورد گذشته...
1536
01:31:39,583 --> 01:31:42,583
- نه، من وقتی ازت نگرفتم، خودت تلفش کردی
- صحبت میکنی. میتونم ذرهذره تحلیلش کنم
1537
01:31:42,607 --> 01:31:43,601
ولی گور بابای گذشته!
1538
01:31:43,625 --> 01:31:45,583
میخوام شرایط عوض بشه
1539
01:31:45,583 --> 01:31:47,958
میخوام وقت پیدا کنم
که دوباره بنویسم
1540
01:31:47,958 --> 01:31:49,875
عالیه، شروع کن
1541
01:31:49,875 --> 01:31:52,875
اگر توصیهی منو میخوای
برگرد سراغ همون کتابی که ول کردی
1542
01:31:53,625 --> 01:31:55,505
توصیهت اینه؟
1543
01:31:55,529 --> 01:31:57,525
برگردم سراغ کتابی که ایدهش رو دزدیدی؟
1544
01:31:57,708 --> 01:31:59,583
خیلیخب، حالا حرف از دزدی میزنی، خیلیخب
1545
01:31:59,583 --> 01:32:03,083
قبلاً در موردش صحبت کردیم
از ادامهش منصرف شده بودی
1546
01:32:03,166 --> 01:32:07,166
بهترین ایدهی کتاب رو دزدیدی
چطوری قراره "برگردم سراغش"؟
1547
01:32:07,583 --> 01:32:09,750
متوجهی این تا چه حد
بیانگر خودخواهیته؟
1548
01:32:09,750 --> 01:32:12,375
میتونی نسخهی خودت رو چاپ کنی
بگی الهامبخش کتاب من بوده
1549
01:32:12,375 --> 01:32:14,000
منم بهش اعتراف میکنم
1550
01:32:14,000 --> 01:32:17,000
اگر نیاز باشه چیزی نوشته بشه
یکی باید اونو بنویسه، میدونی؟
1551
01:32:17,708 --> 01:32:20,708
دیدگاهت به همهچیز حیوانیه
تظاهر میکنی داری راه میای ولی...
1552
01:32:21,083 --> 01:32:24,883
یه نگاه به خودت بنداز، فکر میکنی داری
درس اخلاق میدی ولی داری چرتوپرت میگی
1553
01:32:24,916 --> 01:32:28,716
آره، و حتی اینم یه راهیه
که بتونی وقت بیشتری تلف کنی
1554
01:32:28,791 --> 01:32:31,166
باید از خدات باشه
که ازت الهام گرفتم
1555
01:32:31,166 --> 01:32:33,166
زندگی همینه، همهچیز
دست به دست میچرخه، میدونی؟
1556
01:32:33,190 --> 01:32:35,190
- آره
- آره؟
1557
01:32:35,583 --> 01:32:38,783
و حقیقتش، میگم ایکاش یه چیزی
الهامبخشت میشد که ایدههای منو "بدزدی"
1558
01:32:38,875 --> 01:32:41,708
توی جنگلت تنها نیستی، کنارت زندگی میکنم
و تو همهچیو تحمیل میکنی
1559
01:32:41,708 --> 01:32:44,708
روند زندگیت
نحوهی استفاده از زمانت
1560
01:32:44,958 --> 01:32:46,166
حتی زبانت رو هم تحمیل میکنی
1561
01:32:46,166 --> 01:32:49,166
حتی توی زبان هم
این منم که با زبون تو صحبت میکنم
1562
01:32:49,416 --> 01:32:51,166
توی خونه انگلیسی صحبت میکنیم
1563
01:32:51,166 --> 01:32:53,791
زبون من نیست
زبون مادریم رو صحبت نمیکنم
1564
01:32:53,791 --> 01:32:56,000
به زبون مادری منم صحبت نمیکنی
با اینکه اینجا زندگی میکنیم
1565
01:32:56,000 --> 01:32:59,000
آره، حد وسط رو گرفتیم، میدونی؟
1566
01:32:59,000 --> 01:33:01,666
چون من فرانسوی نیستم
توام آلمانی نیستی
1567
01:33:01,666 --> 01:33:04,666
پس یک حد وسط تعیین کردیم
که هیچکس مجبور نباشه به میل دیگری عمل کنه
1568
01:33:05,125 --> 01:33:09,125
انگلیسی برای همینه، حد وسط ماست
نمیتونی بابتش منو سرزنش کنی
1569
01:33:09,125 --> 01:33:12,125
ولی توی فرانسه زندگی میکنیم
واقعیت زندگیمون اینه
1570
01:33:12,333 --> 01:33:15,291
دنیل میشنوه به زبونی حرف میزنی
که هیچ ارتباطی با زندگیش نداره
1571
01:33:15,291 --> 01:33:18,691
فقط چون اینو بهش تحمیل میکنی
درست مثل بقیهی چیزها
1572
01:33:18,750 --> 01:33:20,875
ما همیشه به میل تو عمل میکنیم
1573
01:33:20,875 --> 01:33:22,908
ما توی کشور توییم!
1574
01:33:23,208 --> 01:33:25,126
هر روز مجبورم قبول کنم
1575
01:33:25,150 --> 01:33:28,208
که توی شهر زادگاه تو زندگی میکنیم!
1576
01:33:28,208 --> 01:33:30,583
کسایی که باهاشون بزرگ شدی
هرموقع به خودم زحمت نمیدم
1577
01:33:30,583 --> 01:33:33,583
بهشون لبخند بزنم
با تحقیر بهم نگاه میکنن
1578
01:33:34,750 --> 01:33:36,888
فکر نمیکنی اینجا زندگی کردنم
1579
01:33:36,912 --> 01:33:39,050
یعنی دارم به میل تو عمل میکنم؟
1580
01:33:39,083 --> 01:33:42,000
- هیچوقت به کسی لبخند نمیزنی
- آره
1581
01:33:42,000 --> 01:33:44,000
برای همین عاشقمی، مگه نه؟
1582
01:33:44,000 --> 01:33:47,600
چون اگر یه زنیکهی احمق میخواستی که دم
مسیر اسکی نیشش رو برای دوستهات باز کنه
1583
01:33:47,625 --> 01:33:49,425
کس دیگهای رو انتخاب میکردی
1584
01:33:54,583 --> 01:33:56,125
واقعاً شرم و حیا سرت نمیشه
1585
01:33:56,125 --> 01:33:57,750
همینم یه ابرقدرتیه واسه خودش
1586
01:33:57,750 --> 01:33:59,708
که بهت اجازه میده
جز خودت هیچکس رو نبینی
1587
01:33:59,708 --> 01:34:03,108
به وضوح میبینمت
فقط به چشم یک قربانی نمیبینمت
1588
01:34:03,583 --> 01:34:05,083
تو روش زندگی
1589
01:34:05,083 --> 01:34:08,083
صحبت، غذا خوردن، و حتی سکس خودت رو
1590
01:34:08,583 --> 01:34:09,583
تحمیل میکنی
1591
01:34:09,583 --> 01:34:12,291
هیچوقت نمیتونم راضیت کنم
جور دیگهای سکس کنیم
1592
01:34:12,291 --> 01:34:15,231
چون انتظار داری دنبالهروی تو باشم
از نظرت یه زوج یعنی همین
1593
01:34:15,231 --> 01:34:17,500
اصلاً هم همچین نظری...
1594
01:34:17,500 --> 01:34:22,000
من هیچ نظری ندارم
زوجها به یک ورمم نیستن، جدی میگم
1595
01:34:24,416 --> 01:34:26,916
پس میگی جلوت رو گرفتم
1596
01:34:26,916 --> 01:34:29,106
و نمیذارم اونجور که میخوای سکس کنی
1597
01:34:29,106 --> 01:34:31,250
- خدایی؟
- آره
1598
01:34:31,250 --> 01:34:33,958
صادقانه بگو، کیه که از زمان تصادف
حاضر نشده سکس کنه؟
1599
01:34:33,958 --> 01:34:35,583
خودت خوب میدونی منظورم قبلش بود
1600
01:34:35,583 --> 01:34:39,583
توی مسائل جنسی
چی بوده که حاضر نشدم انجام بدم؟
1601
01:34:41,583 --> 01:34:44,416
همهچی
1602
01:34:44,416 --> 01:34:47,416
همهچی، بعلاوه باید قبول کنم
که با بقیه هم میخوابی
1603
01:34:47,416 --> 01:34:49,208
من با دیگران نمیخوابم
1604
01:34:49,208 --> 01:34:50,375
انکارش نکن
1605
01:34:50,375 --> 01:34:53,851
فقط یکبار بود، و دو دستی چسبیدی بهش
تا بتونی زجر بکشی!
1606
01:34:53,875 --> 01:34:57,000
- با دیگران هم خوابیدی. بارها
- مدام کارت همینه! تظاهر میکنی قربانی هستی
1607
01:34:57,000 --> 01:34:59,958
من قربانی نیستم
من مردیم که بهش خیانت شده!
1608
01:34:59,958 --> 01:35:02,258
کسی که ایدههاش رو دزدیدن و بهش خیانت کردن!
1609
01:35:06,375 --> 01:35:09,775
میتونم بدون سکس دووم بیارم، ولی نه تا ابد
1610
01:35:10,625 --> 01:35:13,333
یعنی میگی من مقصرم؟
من دارم کلافهت میکنم؟
1611
01:35:13,333 --> 01:35:16,250
موضوع این نیست که کی... کی... کی...
1612
01:35:16,250 --> 01:35:18,875
کی داره کی رو مقصر میدونه
یا کی داره کی رو کلافه میکنه
1613
01:35:18,875 --> 01:35:21,875
جفتمون کلافهایم
و داریم باهاش سروکله میزنیم
1614
01:35:22,291 --> 01:35:25,791
من شخصاً، حاضر نیستم از درون بپوسم
1615
01:35:25,875 --> 01:35:27,083
پس براش راهحل پیدا میکنم
1616
01:35:27,083 --> 01:35:30,583
و توی اون وضعیت، سکس تبدیل به
مسئلهی بهداشت شخصی شده بود!
1617
01:35:30,625 --> 01:35:34,325
آره ولی، تو راهحلهات رو تحمیل میکنی
که فقط راهحلهای مخصوص تو هستن
1618
01:35:34,416 --> 01:35:36,791
اصلاً برات اهمیتی نداره
به من و دنیل صدمه میزنه یا نه
1619
01:35:36,791 --> 01:35:39,791
پای دنیل رو وسط نکش
موضوع در مورد اون نیست
1620
01:35:39,791 --> 01:35:41,583
من هیچی رو به اون تحمیل نمیکنم
1621
01:35:41,583 --> 01:35:43,750
تو مجبورمون کردی اینجا
بین بزها زندگی کنیم
1622
01:35:43,750 --> 01:35:46,083
در مورد زندگی که انتخاب خودت بوده
آهوناله میکنی!
1623
01:35:46,083 --> 01:35:48,000
تو قربانی نیستی
1624
01:35:48,000 --> 01:35:49,916
به هیچ عنوان!
1625
01:35:49,916 --> 01:35:53,916
سخاوتمندیت چیز کثیفتر
و پلیدتری رو مخفی میکنه
1626
01:35:54,791 --> 01:35:57,875
نمیتونی با بلندپروازیهات روبهرو بشی
و بخاطرش از من متنفری
1627
01:35:57,875 --> 01:36:00,863
ولی اونی که تو رو
در این وضعیت قرار داده من نیستم
1628
01:36:00,887 --> 01:36:02,375
هیچ ارتباطی به من نداره
1629
01:36:02,416 --> 01:36:05,125
اونطور که میگی فداکاری نمیکنی
1630
01:36:05,125 --> 01:36:08,625
خودت انتخاب کردی بری
گوشهی میدون بشینی، چون میترسی!
1631
01:36:08,666 --> 01:36:10,708
چون غرورت اونقدر باد میکنه که سرت بترکه
1632
01:36:10,708 --> 01:36:13,708
قبل از اینکه حتی
یک گرم ایده به ذهنت برسه!
1633
01:36:13,916 --> 01:36:16,708
و حالا توی 40 سالگی چشماتو باز کردی
و دنبال مقصر میگردی
1634
01:36:16,708 --> 01:36:18,508
مقصر خود تویی!
1635
01:36:20,583 --> 01:36:23,416
از معیارهای خودت و از ترس از شکستت
1636
01:36:23,416 --> 01:36:24,875
وحشت داری
1637
01:36:24,875 --> 01:36:26,333
حقیقت اینه
1638
01:36:26,333 --> 01:36:28,833
باهوشی، میدونم که میدونی درست میگم
1639
01:36:28,833 --> 01:36:31,833
و دنیل هیچ ارتباطی
به این قضایا نداره! بس کن!
1640
01:36:36,666 --> 01:36:39,200
تو یه هیولایی
1641
01:36:39,500 --> 01:36:41,791
حتی دنیل هم همینو میگه
بارها به زبون آورده
1642
01:36:41,791 --> 01:36:44,083
حرفت رو پس بگیر، آشغال
حرفت رو پس بگیر
1643
01:36:44,083 --> 01:36:47,083
بارها بهم گفته چقدر بیاحساسی، میدونستی؟
1644
01:36:47,083 --> 01:36:49,291
چیزی رو بهت میگه
که دوست داری بشنوی
1645
01:36:49,291 --> 01:36:52,291
احساس گناهت رو حس میکنه
و میخواد بهت قوت قلب بده
1646
01:36:52,458 --> 01:36:54,000
متوجه نمیشی؟
1647
01:36:54,000 --> 01:36:56,708
همیشه بخاطرش اون اتفاق
احساس گناه داشتی
1648
01:36:56,708 --> 01:36:58,125
واقعاً سنگدلی
1649
01:36:58,125 --> 01:36:59,375
اصلاً دلسوزی تو وجود نیست
1650
01:36:59,375 --> 01:37:01,208
آره، و توام زیادی
دلت برای خودت میسوزه
1651
01:37:01,208 --> 01:37:04,408
دیگه تحمل این رفتار سرد لعنتیت رو ندارم!
1652
01:37:06,583 --> 01:37:09,583
- همهش به خشونت متوسل میشی
- آره، به خشونت متوسل میشم!
1653
01:37:36,766 --> 01:37:38,291
خب...
1654
01:37:38,791 --> 01:37:41,791
میشه بهمون بگین
این فایل صوتی رو کجا پیدا کردین؟
1655
01:37:44,291 --> 01:37:47,125
در یک فلش
که متعلق به قربانی بوده
1656
01:37:47,125 --> 01:37:50,925
با گوشیش دهها صوت ضبط کرده
1657
01:37:52,125 --> 01:37:55,625
به مدت 6 ماه
لحظاتی از زندگیش رو ضبط میکرده
1658
01:37:56,166 --> 01:37:58,250
که ظاهراً برای یک پروژهی ادبی بوده
1659
01:37:58,250 --> 01:38:00,583
تمام فایلهای صوتی رو رونوشت کرده بود؟
1660
01:38:00,583 --> 01:38:03,016
بله، بجز این بحث آخر
1661
01:38:03,416 --> 01:38:06,916
آیا در تحقیقاتتون ارتباطی بین
این بحث و مرگ ایشون پیدا شده؟
1662
01:38:07,166 --> 01:38:10,866
بله. 20 ساعت فاصله
و شباهتهای زیادی داشتن
1663
01:38:10,958 --> 01:38:13,000
از بیوفاییش شکایت میکنه
1664
01:38:13,000 --> 01:38:15,750
روز بعد یک خانم خوشگل میاد
1665
01:38:15,750 --> 01:38:18,333
یک دانشجوی ادبیات
1666
01:38:18,333 --> 01:38:21,333
که با ساندرا وویتر
در مورد کتابهاش مصاحبه کنه
1667
01:38:22,083 --> 01:38:24,750
قطعاً در فضا تنش وجود داشته
1668
01:38:24,750 --> 01:38:26,166
دو خانم...
1669
01:38:26,166 --> 01:38:27,487
داشت بهشون خوش میگذشت
1670
01:38:27,511 --> 01:38:30,166
درحالیکه ایشون
طبقهی بالا بهسختی کار میکرد
1671
01:38:31,625 --> 01:38:35,625
میشه به عنوان تمرینی برای روز بعد
به این مشاجره نگاه کرد
1672
01:38:35,625 --> 01:38:40,425
خشونت در این صوت رو
چطور تفسیر میکنن؟
1673
01:38:40,458 --> 01:38:42,291
صدای ضربات میشنویم
1674
01:38:42,791 --> 01:38:46,191
یک درگیری فیزیکی که در اون
متهم شوهرش رو کتک میزنه
1675
01:38:46,208 --> 01:38:49,808
بر چه اساس به این نتیجه رسیدین؟
1676
01:38:50,708 --> 01:38:53,708
بنظر میاد ایشون حالت خشمگینتری داشته
1677
01:38:56,583 --> 01:38:59,500
- بله؟
- مستقیماً با قاضی صحبت کنید
1678
01:38:59,500 --> 01:39:02,800
مشخصه که ایشون حالت خشمگینتری داشته
1679
01:39:04,375 --> 01:39:07,398
دقیقاً بعد از فریادهای این خانم
1680
01:39:07,422 --> 01:39:09,075
در آخر فایل صوتی
1681
01:39:09,125 --> 01:39:11,758
درگیری به خشونت فیزیکی کشیده میشه
1682
01:39:11,958 --> 01:39:15,358
تحلیل صداهای آشفتهی
بعد از اون سخته، ولی...
1683
01:39:15,875 --> 01:39:18,875
صدای ضربات به بدن یا صورت رو میشنویم
1684
01:39:19,166 --> 01:39:22,000
و صدای فریادهای خفهای که میشنویم...
1685
01:39:22,000 --> 01:39:23,833
فریاد آقای ملسکی هستن
1686
01:39:23,833 --> 01:39:26,208
گفتین بدن خانم وویتر کبود بوده
1687
01:39:26,208 --> 01:39:29,166
مدرک شمارهی 9 رو نشون بدید، لطفاً
1688
01:39:29,166 --> 01:39:32,166
این عکس روز مرگ شوهرشون گرفته شده
1689
01:39:32,833 --> 01:39:34,416
چه توضیحی براش داشت؟
1690
01:39:34,416 --> 01:39:38,016
اول بهمون گفت
که دستش به پیشخوان آشپزخونه خورده
1691
01:39:38,750 --> 01:39:41,750
اشاره کردیم که کبودی
دورتادور مچ دستشه...
1692
01:39:42,041 --> 01:39:45,041
و خیلی شبیه علائم یک درگیریه
1693
01:39:45,791 --> 01:39:48,583
بعدتر، وقتی فایل صوتی رو براشون پخش کردیم
1694
01:39:48,583 --> 01:39:51,666
اعتراف کرد که در اون زمان کبود شده
1695
01:39:51,666 --> 01:39:53,500
در طی درگیری کوتاهشون
1696
01:39:53,500 --> 01:39:56,333
پس اعتراف میکنید دروغ گفتید؟
1697
01:39:56,333 --> 01:39:58,083
بله
1698
01:39:58,083 --> 01:39:59,666
چون...
1699
01:39:59,666 --> 01:40:03,166
نگران بودم که اگر بهش اشارهای کنم
1700
01:40:04,500 --> 01:40:07,625
آره، میدونستم باعث میشه
بهم مظنون بشن و ترسیدم
1701
01:40:07,625 --> 01:40:10,708
و خبر نداشتین
صدای دعوا رو ضبط کرده
1702
01:40:10,708 --> 01:40:12,208
برای همین دو بار دروغ گفتین
1703
01:40:12,208 --> 01:40:15,708
هم در مورد کبودی
و هم با حرفی از دعوا نزدن
1704
01:40:15,916 --> 01:40:18,750
بهنظر خودم فقط یک دروغ بود
1705
01:40:18,750 --> 01:40:21,113
چون اگر حقیقت رو در مورد کبودی میگفتم
1706
01:40:21,137 --> 01:40:23,250
قضیهی دعوا رو هم میگفتم، و...
1707
01:40:23,333 --> 01:40:25,958
نمیخواستم... نمیخواستم گناهکار بنظر بیام
1708
01:40:25,958 --> 01:40:28,000
هیچ فرد گناهکاری نمیخواد گناهکار بنظر بیاد
1709
01:40:28,000 --> 01:40:30,583
میتونیم زمان کبودی رو
بصورت دقیق تخمین بزنیم؟
1710
01:40:30,583 --> 01:40:33,708
دکتر فرداش معاینهش کرده بود
1711
01:40:33,708 --> 01:40:35,667
برای تشخیص اینکه دقیقاً
1712
01:40:35,691 --> 01:40:37,908
کی بوجود اومدن دیر شده بود
1713
01:40:38,166 --> 01:40:39,875
پس امکان داره...
1714
01:40:39,875 --> 01:40:42,454
که یک درگیری دوم در روز مرگ آقای ملسکی
1715
01:40:42,478 --> 01:40:44,375
باعث ایجاد کبودیها شده باشه
1716
01:40:53,333 --> 01:40:56,333
صداهایی که در آخر
فایل صوتی میشنویم چی هستن؟
1717
01:40:56,916 --> 01:40:59,333
اولین صدای شکستن شیشه
1718
01:40:59,333 --> 01:41:01,958
منم که لیوانی رو
پرت کردم به سمت دیوار
1719
01:41:01,958 --> 01:41:04,958
لیوان شرابی بود که روی میز بود
1720
01:41:05,291 --> 01:41:08,029
و بعدش، رفتم سمت شوهرم
1721
01:41:08,053 --> 01:41:09,991
و بهش سیلی زدم
1722
01:41:10,375 --> 01:41:13,675
و همونموقع بود که مچ دستم رو گرفت
با خشونت
1723
01:41:13,750 --> 01:41:16,500
و این صدای تقلایی بود که شنیدیم
1724
01:41:16,500 --> 01:41:18,565
و بعدش، سعی کردم جلوش رو بگیرم
1725
01:41:18,589 --> 01:41:21,000
که قاب عکسها رو پرت نکنه روی زمین
1726
01:41:21,041 --> 01:41:23,791
ولی نتونستم
و صدای شکستنشون رو شنیدیم
1727
01:41:23,791 --> 01:41:26,192
بهجز اون سیلی، ضربهی دیگهای هم بهش زدین؟
1728
01:41:26,192 --> 01:41:27,916
نه
1729
01:41:28,916 --> 01:41:30,416
چیزی که بعدش میشنویم
1730
01:41:30,416 --> 01:41:32,804
صدای "سموئل"ـه که داره مرتباً
1731
01:41:32,828 --> 01:41:35,216
به سر و صورت خودش ضربه میزنه
1732
01:41:35,458 --> 01:41:38,125
و بعد مشت میزنه توی دیوار
1733
01:41:38,125 --> 01:41:40,750
هنوزم جاش روی دیوار هست
1734
01:41:40,750 --> 01:41:42,688
چند تایی در سراسر خونه هست
1735
01:41:42,712 --> 01:41:45,250
اولین بارش نبود که اینکارو میکرد
1736
01:41:45,250 --> 01:41:48,250
چند سال پیش، وقتی جوش آورده بود
1737
01:41:49,041 --> 01:41:52,041
موقع مشت زدن انگشتش رو شکست
1738
01:41:52,458 --> 01:41:56,291
عکسهایی از فرو رفتگیهای دیوار داریم
1739
01:41:56,291 --> 01:41:57,208
ممنونم
1740
01:41:57,208 --> 01:41:58,041
در این عکسها
1741
01:41:58,041 --> 01:42:00,791
و عکس اشعهی ایکس انگشت شکستهش
1742
01:42:00,791 --> 01:42:03,991
که در ژوئن 2017
در بیمارستان گرونوبل گرفته شده
1743
01:42:05,416 --> 01:42:06,875
آیا میشه گفت
1744
01:42:06,875 --> 01:42:09,875
تعریف شما از این درگیری
تعبیری بوده و نه عینی؟
1745
01:42:13,500 --> 01:42:16,375
ایشون مکرراً بهمون دروغ گفت
پس باور کردن حرفهاشون...
1746
01:42:16,375 --> 01:42:18,375
پس موضوع باور کردن...
1747
01:42:18,375 --> 01:42:20,083
یا نکردنه
1748
01:42:20,083 --> 01:42:22,125
یک عقیدهی شخصیه
1749
01:42:22,125 --> 01:42:24,925
اون هم بر اساس یک صوت نامفهوم
1750
01:42:25,333 --> 01:42:28,375
مشاجره رو به روز مرگ ربط میدین
1751
01:42:28,375 --> 01:42:31,250
اسمشو گذاشتین "تمرین"
1752
01:42:31,250 --> 01:42:33,208
مدرک مستقیمی براش دارین؟
1753
01:42:33,208 --> 01:42:36,208
فایل صوتی مدرک مستقیم اثبات یک مشاجرهست
1754
01:42:36,416 --> 01:42:38,375
منظورم برای روز مرگه
1755
01:42:39,375 --> 01:42:42,875
با توجه به عدم وجود شاهد یا اعتراف
باید خودمون تفسیر کنیم
1756
01:42:45,250 --> 01:42:48,250
درواقع، این دعوای خشونتآمیز...
1757
01:42:48,541 --> 01:42:51,541
خیالیه. فقط در خیالتون وجود داره
1758
01:42:52,250 --> 01:42:53,875
ایدهش رو مطرح میکنین
1759
01:42:53,875 --> 01:42:55,708
دادستان هم مطرحش میکنه
1760
01:42:55,708 --> 01:42:58,666
اونم کنار یا بهجای حقایق
1761
01:42:58,666 --> 01:43:01,666
کاری میکنین در دادگاه پخش بشه، ولی...
1762
01:43:03,833 --> 01:43:07,133
داریم خطر تبدیل این خیال
به واقعیت رو بهجون میخریم
1763
01:43:07,166 --> 01:43:10,166
اونم فقط چون روز قبل از مرگ اقای ملسکی
1764
01:43:10,875 --> 01:43:13,875
واقعاً دعوایی رخ داده
1765
01:43:14,125 --> 01:43:17,725
روز قبل رو نذارین جای روز قتل
1766
01:43:19,208 --> 01:43:22,208
نمیتونیم جاهای خالی رو با فرضیه پر کنیم
1767
01:43:23,041 --> 01:43:26,941
اونم فقط چون فایل صوتی یک روز رو داریم
ولی روز دیگه رو نداریم
1768
01:43:26,958 --> 01:43:28,041
خانم وویتر
1769
01:43:28,041 --> 01:43:31,241
قبل از اینکه بهتون بگن
خبر داشتین صداتون رو ضبط کرده؟
1770
01:43:33,541 --> 01:43:37,441
نه، ولی میدونستم زیاد پیش میاد
که لحظاتی از زندگیمون رو ضبط کنه
1771
01:43:37,500 --> 01:43:39,791
همیشه قبلش بهتون اطلاع نمیداد؟
1772
01:43:39,791 --> 01:43:42,491
چه چیزهایی رو ضبط میکرد؟
1773
01:43:43,125 --> 01:43:45,166
اوایل، بهش اشاره میکرد
1774
01:43:45,166 --> 01:43:48,000
بله، ولی بعد از یه مدت
بدون اطلاع ما اینکارو میکرد
1775
01:43:48,000 --> 01:43:50,875
مکالمات رو ضبط میکرد
1776
01:43:50,875 --> 01:43:53,041
کلاسهای پیانوی دنیل
1777
01:43:53,041 --> 01:43:56,741
و گاهی فقط صدای خودش
که با خودش حرف میزد
1778
01:43:56,791 --> 01:43:59,526
و بنظرم دلیلش این بود
که میخواست مطالبی جمع کنه
1779
01:43:59,550 --> 01:44:01,591
تا بهش کمک کنه دوباره بنویسه
1780
01:44:02,583 --> 01:44:06,083
حالا، با چیزهایی که میدونم
بنظر امکانش هست
1781
01:44:06,083 --> 01:44:09,483
که به قصد ضبط کردنش
این دعوا رو راه انداخته باشه
1782
01:44:09,708 --> 01:44:13,708
صبر کنید ببینم، یعنی میگین
این شمایین که قربانی یک مرد مریض بودین؟
1783
01:44:14,083 --> 01:44:15,591
واقعاً؟
1784
01:44:15,791 --> 01:44:18,791
مخفیانه صداش رو ضبط میکرده
سوال بهجاییه
1785
01:44:19,375 --> 01:44:22,375
فراموش کردین که همچین کاری غیراخلاقیه
1786
01:44:22,391 --> 01:44:24,250
حالا قربانی داره محاکمه میشه!
1787
01:44:24,250 --> 01:44:26,333
نه، ولی موکلم چندان هم بیراه نمیگه
1788
01:44:26,333 --> 01:44:29,333
میشه توضیح بدین
منظور ایشون از خیانت چی بوده؟
1789
01:44:29,791 --> 01:44:31,591
و اینکه چطوری باخبر شد؟
1790
01:44:33,458 --> 01:44:36,458
توی گوشیم گشت
و پیامهایی رو پیدا کرد که بین من و زنی
1791
01:44:36,625 --> 01:44:39,500
که اوایل همون سال آشنا شده بودیم
رد و بدل شده بود
1792
01:44:39,500 --> 01:44:42,125
منظورتون از "آشنا شدن" چیه؟
1793
01:44:42,125 --> 01:44:44,625
رابطهی جنسی بود
دو بار باهمدیگه خوابیدیم
1794
01:44:44,625 --> 01:44:45,666
دو بار؟
1795
01:44:45,666 --> 01:44:46,833
بله
1796
01:44:46,833 --> 01:44:49,833
توی فایل صوتی گفتین یکبار
1797
01:44:50,375 --> 01:44:53,116
منظورم فقط با یک نفر بود
1798
01:44:53,416 --> 01:44:55,208
صبر کنید ببینم...
1799
01:44:55,208 --> 01:44:58,208
سموئل میگه در گذشته
بارها خیانت کردین
1800
01:44:58,875 --> 01:45:01,750
بنظر میاد مدام خیانت میکردین
1801
01:45:01,750 --> 01:45:03,916
حقیقت... حقیقت نداره
1802
01:45:03,916 --> 01:45:06,916
سال تصادف دنیل
چند تا رابطه داشتم
1803
01:45:07,625 --> 01:45:10,041
و خیانت حساب نمیشد
چون سموئل خبر داشت
1804
01:45:10,041 --> 01:45:11,864
هرموقع خودش متوجه میشد؟
1805
01:45:11,916 --> 01:45:13,825
نه، خودم بهش گفتم
1806
01:45:14,125 --> 01:45:15,748
سال سختی بود
1807
01:45:15,875 --> 01:45:18,350
انتظار دارین باور کنیم
موافقت کرده بوده؟
1808
01:45:18,750 --> 01:45:22,750
همچین حرفی نزدم
فقط گفتم درموردش صداقت داشتم
1809
01:45:23,458 --> 01:45:25,333
برداشت جالبی از صداقت دارین
1810
01:45:25,333 --> 01:45:28,333
ولی سال مرگش
دست از صداقت برداشتین، چرا؟
1811
01:45:31,791 --> 01:45:33,458
شرایط تغییر کرده بود
1812
01:45:33,458 --> 01:45:36,958
حس میکردم در اون زمان
زیادی بهش صدمه میزنه، برای همین...
1813
01:45:37,083 --> 01:45:40,125
چون نسبت به این زن حسی داشتین؟
1814
01:45:40,125 --> 01:45:43,125
نه، حس کردم زیادی بهش صدمه میزنه
چون وجودش شکننده بود
1815
01:45:43,149 --> 01:45:44,809
و...
1816
01:45:44,833 --> 01:45:47,958
همونطور که گفتم
رابطهم باهاش فقط جنسی بود
1817
01:45:47,958 --> 01:45:50,916
و کسی که بهش علاقه داشتم سموئل بود
1818
01:45:50,916 --> 01:45:52,958
برداشت جالبی از علاقه دارین
1819
01:45:52,958 --> 01:45:54,458
دارم سعی میکنم درکش کنم
1820
01:45:54,458 --> 01:45:57,458
اول قبول کردین
یه رابطهی باز داشته باشین
1821
01:45:57,833 --> 01:45:59,946
بعد این موضوع تغییر کرد؟
1822
01:46:00,666 --> 01:46:03,791
حقیقتش نمیدونم این یعنی چی
معذرت میخوام
1823
01:46:03,791 --> 01:46:06,791
نه، هیچوقت همچین قراری بینمون نداشتیم
1824
01:46:07,416 --> 01:46:09,654
بعد از تصادف، جفتمون داشتیم
1825
01:46:09,678 --> 01:46:11,916
سعی میکردیم حالمون بهتر بشه
1826
01:46:11,916 --> 01:46:14,291
برای اینکه از هم نپاشم
به همچین کاری نیاز داشتم
1827
01:46:14,291 --> 01:46:15,625
و در موردش صداقت داشتم
1828
01:46:15,625 --> 01:46:19,025
ولی بعد دست از صداقت برداشتین
و اون از اینکارتون نگذشت
1829
01:46:19,125 --> 01:46:21,523
بنظر "شکننده" نمیاد
1830
01:46:21,523 --> 01:46:24,250
- اعتراف میکنین غیرتی شده بود؟
- بله
1831
01:46:24,250 --> 01:46:26,375
این شده بود تمام فکر و ذکرش؟
1832
01:46:26,375 --> 01:46:28,458
نه، نمیدونم...
1833
01:46:28,458 --> 01:46:31,458
قلبش شکسته بود، درسته، و...
1834
01:46:32,000 --> 01:46:34,416
گاهی اوقات موقع دعوا
حرفش رو پیش میکشید
1835
01:46:34,416 --> 01:46:37,416
ولی تمام مدت بهش فکر نمیکرد
1836
01:46:37,416 --> 01:46:38,834
بر اساس منطق شما
1837
01:46:38,858 --> 01:46:41,616
تمام مشکلات سموئل تقصیر من بوده
1838
01:46:41,625 --> 01:46:44,666
اصلاً اینطوری نیست
درد و رنجش از جای عمیقتری ناشی میشد
1839
01:46:44,666 --> 01:46:47,323
بر اساس منطق "خود ایشون" تقصیر شماست
1840
01:46:47,347 --> 01:46:48,966
همونطور که همگی شنیدیم
1841
01:46:49,041 --> 01:46:52,041
منظورش چیه که میگه
ایدهش رو دزدیده بودین؟
1842
01:46:52,625 --> 01:46:55,625
نه، هیچ ایدهای ندزدیده بودم
1843
01:46:55,875 --> 01:46:58,013
توی کتابی که، دقت کنین
"ول کرده بود"
1844
01:46:58,037 --> 01:47:00,175
یک بخش خیلی جالب داشت...
1845
01:47:00,250 --> 01:47:02,375
یک بخش؟ چند صفحه بود؟
1846
01:47:02,375 --> 01:47:05,375
- حدوداً 20 صفحه. بله
- بیست و هفت صفحه بوده
1847
01:47:05,541 --> 01:47:09,041
یک طرح کلی بود
و حس کردم که ایدهش هوشمندانهست
1848
01:47:09,083 --> 01:47:10,375
میشه بطور خلاصه بیانش کنین؟
1849
01:47:10,375 --> 01:47:13,125
نیازه وارد بحث و جدل ادبی بشیم؟
1850
01:47:13,125 --> 01:47:15,333
این اتفاق ادبی نیست، واقعیه
1851
01:47:15,333 --> 01:47:17,416
این قضیه در مرکز مشاجرهشون بوده
1852
01:47:17,416 --> 01:47:20,416
نمیدونم دیگه چطور میتونم
برای هیئت منصفه بیانش کنم
1853
01:47:20,833 --> 01:47:21,958
منم نمیدونم
1854
01:47:21,958 --> 01:47:24,500
- ادامه بدین
- خب...
1855
01:47:24,500 --> 01:47:27,500
این بخش در مورد کسی بود
که تصور میکرد اگر برادرش
1856
01:47:27,666 --> 01:47:30,375
بخاطر تصادف نمیمرد
زندگیش چطوری میشد
1857
01:47:30,375 --> 01:47:33,375
یکروز بیدار میشه و میبینه
توی دو دنیای مجزا حضور داره
1858
01:47:33,375 --> 01:47:35,541
که در یکیش تصادف
مهمترین اتفاق زندگیشه
1859
01:47:35,541 --> 01:47:37,750
و در دیگری تصادف هرگز اتفاق نیفتاده
1860
01:47:37,750 --> 01:47:40,375
به سموئل گفتم که خیلی ازش خوشم اومده
1861
01:47:40,375 --> 01:47:43,375
اون زمان هرچی مینوشت
میداد من بخونم
1862
01:47:43,833 --> 01:47:46,833
کمی بعد، کل کتاب رو رها کرد
1863
01:47:47,250 --> 01:47:50,250
و ازش پرسیدم میتونم
از ایدهش استفاده کنم، و اونم گفت آره
1864
01:47:50,274 --> 01:47:51,292
نه
1865
01:47:51,916 --> 01:47:54,750
امکان نداره اجازه داده باشه
میگه ایدهش رو دزدیدین
1866
01:47:54,750 --> 01:47:56,750
داشتیم بحث میکردیم
1867
01:47:56,750 --> 01:47:59,750
آدما توی بحث
حقایق رو تغییر میدن و مبالغه میکنن
1868
01:48:00,166 --> 01:48:03,666
ولی مبالغه نیست که بگیم
کتابش تبدیل به کتاب شما شد، "کسوف"
1869
01:48:07,291 --> 01:48:11,091
من فقط از این ایدهش استفاده کردم
1870
01:48:11,166 --> 01:48:13,916
شخصیتهای من یک زن
و دخترش هستن
1871
01:48:13,916 --> 01:48:15,291
و داستان رو
1872
01:48:15,291 --> 01:48:18,291
در طی 300 صفحه بسط دادم
1873
01:48:19,250 --> 01:48:21,438
باورم نمیشه باید توضیح بدم
1874
01:48:21,462 --> 01:48:23,650
که فرق بین ایده و رمان چیه
1875
01:48:23,666 --> 01:48:25,166
خودش قبول کرد
1876
01:48:25,166 --> 01:48:26,549
و وقتی خوندش
1877
01:48:26,573 --> 01:48:29,466
گفت به شکل خیلی متفاوتی نوشتمش
1878
01:48:29,541 --> 01:48:31,498
و گاهی اوقات، آره، وقتی بحث میکردیم
1879
01:48:31,522 --> 01:48:33,041
حرفش پیش کشیده میشد، چون...
1880
01:48:33,458 --> 01:48:36,416
ناراحت بود که خودش نمیتونه بنویسه
1881
01:48:36,416 --> 01:48:38,354
تنها چیزی که ازش مطمئن هستیم
1882
01:48:38,378 --> 01:48:40,316
اینه که "حرفش پیش کشیده شد"
1883
01:48:40,333 --> 01:48:42,625
آیا شما دو تا...
1884
01:48:42,625 --> 01:48:45,750
قبل از فوت ایشون
باز هم بحث کردین؟
1885
01:48:45,750 --> 01:48:48,050
حتماً فضا خیلی پر تنش بوده
1886
01:48:50,541 --> 01:48:52,875
جفتمون...
1887
01:48:52,875 --> 01:48:54,791
جفتمون خیلی آشفته بودیم
1888
01:48:54,791 --> 01:48:58,291
جفتمون از همدیگه دوری میکردیم
و سموئل...
1889
01:48:59,458 --> 01:49:01,166
نمیدونم، یه چیزی از وجودش پر کشیده بود
1890
01:49:01,166 --> 01:49:04,125
وجودش خالی بود
اصلاً انرژی نداشت
1891
01:49:04,125 --> 01:49:07,625
توی فایل صوتی، صدای سموئل ملسکی رو میشنوم
که داره با قدرت بحث میکنه
1892
01:49:07,708 --> 01:49:11,108
صدای مردی رو میشنوم
که میخواد کنترل زندگیش رو پس بگیره
1893
01:49:11,166 --> 01:49:14,291
و به هیچعنوان صدای کسی نیست
که تسلیم شده باشه
1894
01:49:14,291 --> 01:49:16,020
روانپزشک سموئل میگه
1895
01:49:16,044 --> 01:49:18,991
در جلسات آخرشون پرتکاپو بوده
1896
01:49:19,000 --> 01:49:21,085
آدم بعد از دعوا برای پس گرفتن
1897
01:49:21,109 --> 01:49:23,700
وقت و اعتماد بهنفسش، خودشو میکشه؟
1898
01:49:23,791 --> 01:49:28,491
آدم بعد از همچین اصرار شدید و سختی
1899
01:49:28,500 --> 01:49:32,100
برای برقراری تعادل و عدالت
در رابطهش خودشو میکشه؟ خیر
1900
01:49:33,000 --> 01:49:35,958
ایراد اصلی فرضیهی خودکشی همینه
1901
01:49:35,958 --> 01:49:38,958
میگین بنظر میومد وجودش "خالی"ـه
1902
01:49:39,333 --> 01:49:41,250
که اصلاً انرژی نداره
1903
01:49:41,250 --> 01:49:45,350
اجازه هست بخشی از
کتاب "خانهی سیاه" خانم وویتر رو بخونم؟
1904
01:49:45,416 --> 01:49:47,416
ما بر اساس حقایق قضاوت میکنیم، نه کتابها
1905
01:49:47,416 --> 01:49:50,291
جناب قاضی، اجازه ندین همچین چیزی باب بشه
1906
01:49:50,291 --> 01:49:53,791
در سال 2017، ساندرا وویتر گفت
و نقلقول میکنم:
1907
01:49:53,875 --> 01:49:56,875
"کتابهام به زندگیم
و افراد درون آن مرتبط هستند"
1908
01:49:57,125 --> 01:50:00,125
اعتراض دارم! ایشون همیشه گفته
که آثارش خیالی هستن
1909
01:50:00,666 --> 01:50:03,291
کتاب اولش در مورد مرگ مادرشه!
1910
01:50:03,291 --> 01:50:05,208
کتاب دوم، در مورد اختلافاتش با پدرش
1911
01:50:05,208 --> 01:50:07,583
کتاب سوم، در مورد تصادف پسرش و غیره
1912
01:50:07,583 --> 01:50:09,833
کتابهاش بخشی از این محاکمه هستن
1913
01:50:09,833 --> 01:50:12,875
زندگیش در اینها ثبت شده
بخصوص رابطهش
1914
01:50:12,875 --> 01:50:15,375
بخونید، ولی کوتاه باشه
1915
01:50:15,375 --> 01:50:18,375
صحبتهای زنیه
که داره در مورد شوهرش حرف میزنه
1916
01:50:21,333 --> 01:50:24,333
"دست از اعتراض برداشته بود. تسلیم شده بود"
1917
01:50:24,791 --> 01:50:26,779
"شوهرش را زیر نظر داشت"
1918
01:50:26,803 --> 01:50:28,791
"و از تسلیم شدنش بیزار بود"
1919
01:50:28,791 --> 01:50:30,757
"ایدهای در ذهنش جوانه زد"
1920
01:50:30,781 --> 01:50:32,291
"ایدهای برای رهایی"
1921
01:50:32,333 --> 01:50:33,916
"احتمال مرگ شوهرش"
1922
01:50:33,916 --> 01:50:35,166
پیشزمینهی داستان رو هم بگین
1923
01:50:35,166 --> 01:50:37,166
بعدتر نوشته "آدم چطور میتونه بکشه؟"
1924
01:50:37,166 --> 01:50:40,125
"جسد چی؟ وزن جسد؟"
1925
01:50:40,125 --> 01:50:42,833
"چیز دیگری به ذهنش نمیرسید"
1926
01:50:42,833 --> 01:50:44,446
"به چشم جسد به وی نگاه میکرد"
1927
01:50:44,470 --> 01:50:46,733
"تکهای گوشت که دیگر علاقهای به او نداشت"
1928
01:50:46,750 --> 01:50:48,750
"بدنی که زمانی عاشقش بود..."
1929
01:50:48,750 --> 01:50:51,125
"اکنون سد راهش بود
و باید از سر راه برداشته میشد"
1930
01:50:51,125 --> 01:50:53,291
خودم پیشزمینهی داستان رو میگم
1931
01:50:53,291 --> 01:50:56,591
یکی از شخصیتهای فرعیه
که داره دیوانه میشه
1932
01:50:56,666 --> 01:50:58,833
و افکارش رو عملی نمیکنه
1933
01:50:58,833 --> 01:51:01,416
رمان با زندگی واقعی فرق میکنه!
نویسنده با شخصیتهاش فرق میکنه!
1934
01:51:01,416 --> 01:51:04,816
ولی نویسنده میتونه از طریق شخصیتهاش
احساساتش رو بیان کنه
1935
01:51:04,875 --> 01:51:06,500
خودتون این بخش رو علامت زده بودین
1936
01:51:06,500 --> 01:51:08,500
چطور میتونیم ارتباطی
بین این دو مورد نبینیم؟
1937
01:51:08,500 --> 01:51:10,666
استیون کینگ قاتل زنجیرهایه؟
1938
01:51:10,666 --> 01:51:13,666
مگه جسد خانمش
تحت شرایط غیرعادی پیدا شده؟
1939
01:51:13,833 --> 01:51:15,125
روی حقایق تمرکز کن!
1940
01:51:15,125 --> 01:51:18,125
جناب رنزی، شدیداً توصیه میکنم آروم باشین
1941
01:51:18,666 --> 01:51:20,730
جناب دادستان، به شما توصیه میکنم
1942
01:51:20,754 --> 01:51:22,566
به توصیهی آقای رنزی گوش بدین
1943
01:51:22,583 --> 01:51:24,583
و روی حقایق تمرکز کنین
1944
01:51:28,000 --> 01:51:29,791
بهجز اون سیلی
1945
01:51:29,791 --> 01:51:32,391
که بهش اعتراف کردین
زمان دیگهای هم شوهرتون رو زده بودین؟
1946
01:51:32,415 --> 01:51:34,208
- نه
- نه؟ اصلاً؟
1947
01:51:34,232 --> 01:51:36,291
- نه، بله
- همین یکبار بود؟
1948
01:51:36,291 --> 01:51:39,291
شما همیشه آدم خوب، تحسینبرانگیز
1949
01:51:40,000 --> 01:51:41,958
منطقی و انساندوستی بودین
1950
01:51:41,958 --> 01:51:44,250
که سعی میکردین اون رو
از دست خودش نجات بدین
1951
01:51:44,250 --> 01:51:47,250
بجز توی این فایل صوتی؟
عجب شانس گندی!
1952
01:51:48,375 --> 01:51:50,541
سوال دیگهای از شاهد ندارین؟
1953
01:51:50,541 --> 01:51:53,541
اگر امکانش هست
من یک سوال دیگه دارم
1954
01:51:53,958 --> 01:51:56,666
میخوام بدونم آقای ملسکی
1955
01:51:56,666 --> 01:51:58,916
نوشتههاش رو برای کسی فرستاده؟
1956
01:51:58,916 --> 01:52:01,625
برای یکی از دوستان ناشرش
"پاول ناشز" فرستاد
1957
01:52:01,625 --> 01:52:03,750
که قرار بود اولین رمانش رو چاپ کنه
1958
01:52:03,750 --> 01:52:05,583
ایمیل به تاریخ 9 آگوست 2017:
1959
01:52:05,583 --> 01:52:09,283
"بازم دارم مینویسم، به نظرت نیاز دارم
هنوز کامل نشده، مشتاقم صحبت کنیم"
1960
01:52:09,291 --> 01:52:10,666
ناشز جواب داده:
1961
01:52:10,666 --> 01:52:13,166
"باشه، بفرستش تا بخونمش"
1962
01:52:13,166 --> 01:52:16,291
تا زمان مرگش، ملسکی
هفتهای 4 پیامک میفرستاد
1963
01:52:16,291 --> 01:52:18,291
ارتباطشون چطور بود؟
1964
01:52:18,291 --> 01:52:20,791
ناشرش هیچوقت جوابش رو نداد
1965
01:52:20,791 --> 01:52:23,791
ظاهراً سرش شلوغ بوده
و پروژهش ایشون رو گیج کرده
1966
01:52:24,208 --> 01:52:26,000
سکوت دوستش...
1967
01:52:26,000 --> 01:52:30,300
حتماً ضربهی بدی به اعتماد بهنفس
آسیبدیدهی آقای ملسکی وارد کرده
1968
01:52:30,375 --> 01:52:32,216
احساس سرخوردگی میکنه
1969
01:52:32,416 --> 01:52:35,333
وقتی تمام نوشتههایی
که فرستاده رو میخونیم
1970
01:52:35,333 --> 01:52:37,791
تشخیص موضوع اصلی داستان سخته
1971
01:52:37,791 --> 01:52:39,541
در بهترین حالت
میشه اسمشو گذاشت پروژه
1972
01:52:39,541 --> 01:52:41,208
ملسکی آدمیه که اهل "پروژه"ـست
1973
01:52:41,208 --> 01:52:44,208
اولین رمانش که رهاش کرد، کلبه...
1974
01:52:44,416 --> 01:52:46,555
خب، از اونجایی که ازمون میخواین
1975
01:52:46,579 --> 01:52:48,516
عدالت رو با ادبیات مخلوط کنیم
1976
01:52:48,541 --> 01:52:50,583
تا ندونستههامون رو تصور کنیم
1977
01:52:50,583 --> 01:52:52,255
بیاین سال آخر زندگی
1978
01:52:52,279 --> 01:52:54,483
سموئل ملسکی رو تصور کنیم
1979
01:52:54,541 --> 01:52:56,625
اونوقت میگین من حرف از خیالات نزنم؟
1980
01:52:56,625 --> 01:53:00,525
اندازهی نصف زمان کتاب خوندنت
بهم وقت بده!
1981
01:53:00,583 --> 01:53:02,541
برید سر اصل مطلب
1982
01:53:02,541 --> 01:53:05,541
سال آخر زندگی سموئل ملسکی چطور بود؟
1983
01:53:06,166 --> 01:53:08,011
بعد از زیر قرض رفتن
1984
01:53:08,035 --> 01:53:10,466
بخاطر خدمات پزشکی در لندن
1985
01:53:10,500 --> 01:53:13,500
اصرار میکنه به شهر زادگاهش برگرده
1986
01:53:13,708 --> 01:53:17,408
کلبهای برای تعمیر و کرایه دادن پیدا میکنه
اینطوری بدهیهاشون رو میدن
1987
01:53:17,458 --> 01:53:20,458
دست از تدریس میکشه
و تمام وقت مشغول نوشتن میشه
1988
01:53:20,833 --> 01:53:25,333
معلوم میشه نوسازی کلبه آسون نیست
مجبور میشن وام بگیرن
1989
01:53:25,333 --> 01:53:27,500
اینجا یک دور باطل شروع میشه
1990
01:53:27,500 --> 01:53:29,948
سموئل به حقوق تدریسش نیاز داره
1991
01:53:29,972 --> 01:53:31,600
نوسازیها طول میکشن
1992
01:53:31,666 --> 01:53:34,000
یک سال و نیم بعد
1993
01:53:34,000 --> 01:53:35,708
احساس خفقان میکنه
1994
01:53:35,708 --> 01:53:37,458
مرد زخم خوردهایه
1995
01:53:37,458 --> 01:53:39,416
تصادف فرزندش، رمان رها شدهش
1996
01:53:39,416 --> 01:53:42,141
زنش که کتاب پشت کتاب منتشر میکنه
1997
01:53:42,541 --> 01:53:44,141
باید مینوشت!
1998
01:53:46,291 --> 01:53:49,791
دیگه قرص ضدافسردگی نخورد
و شروع به ضبط کردن زندگیش کرد
1999
01:53:49,791 --> 01:53:52,541
تا بتونه از زندگی خودش
یکجور داستان خلق کنه
2000
01:53:52,541 --> 01:53:55,541
شاید از روش ساندرا الهام گرفته بوده
2001
01:53:55,750 --> 01:53:58,833
و چرا که نه؟
ساندرا از زندگیشون الهام میگیره
2002
01:53:58,833 --> 01:54:00,958
از ایدهی سموئل هم الهام گرفته بود
2003
01:54:00,958 --> 01:54:02,416
بذارش برای تقاضای تخفیف مجازات
2004
01:54:02,416 --> 01:54:04,879
داره تلاش میکنه، ولی متوجه نیست
2005
01:54:04,903 --> 01:54:06,516
که پیاده کردن شرح اتفاقات
2006
01:54:06,541 --> 01:54:07,791
اسمش نوشتن نیست
2007
01:54:07,791 --> 01:54:10,791
سکوت دوست ناشرش تحقیرش میکنه
2008
01:54:11,833 --> 01:54:14,958
توی دعوای چهارم مارس چی میشنویم؟
2009
01:54:14,958 --> 01:54:17,958
انرژیش، عزم راسخش... نشونهی چیه؟
2010
01:54:18,291 --> 01:54:20,041
انرژی ناشی از ناامیدیه
2011
01:54:20,041 --> 01:54:23,041
تلاش آخر قبل از تسلیم شدن
2012
01:54:26,166 --> 01:54:27,985
در روزهای آخر زندگیش
2013
01:54:28,009 --> 01:54:29,311
این مرد با کشمکشی
2014
01:54:29,335 --> 01:54:31,566
در زندگی زناشوییش روبرو نیست
2015
01:54:31,625 --> 01:54:33,725
بلکه با شکستهای خودش روبرو شده
2016
01:54:35,416 --> 01:54:37,697
تنها گناه ساندرا
2017
01:54:37,708 --> 01:54:40,708
اینه که در زمینهای که
شوهرش شکست خورده، موفق شده
2018
01:54:44,416 --> 01:54:46,341
برخلاف چیزی که بنظر میاد
2019
01:54:46,365 --> 01:54:49,016
این دفاعیات نهایی آقای رنزی نبود
2020
01:54:50,583 --> 01:54:52,500
سموئل همچین کسی نبود
2021
01:54:52,500 --> 01:54:55,500
الان بعدازظهر جمعهست
یک آخرهفته در پیش داریم
2022
01:54:56,291 --> 01:54:59,000
قبل از پایان جلسه
میخوام چیزی رو اعلام کنم
2023
01:54:59,000 --> 01:55:02,400
تصمیم گرفتم دوشنبه
دوباره دنیل رو به جایگاه شهود فرا بخونم
2024
01:55:02,750 --> 01:55:05,208
در رابطه با پرونده اطلاعاتی جدیدی داره
2025
01:55:05,208 --> 01:55:08,208
از اونجایی که شاهد فرزند متهمه
2026
01:55:09,208 --> 01:55:11,291
و با مادرش زندگی میکنه
2027
01:55:11,291 --> 01:55:14,591
از همه میخوام
از تماس باهاش خودداری کنن
2028
01:55:15,250 --> 01:55:18,650
طبیعتاً، اگر تماس ضروری بود
2029
01:55:18,833 --> 01:55:21,916
از صحبت در مورد محاکمه خودداری کنید
2030
01:55:21,916 --> 01:55:23,333
خانم برجر
2031
01:55:23,333 --> 01:55:26,333
تمام آخرهفته کنار دنیل بمونید
2032
01:55:27,416 --> 01:55:30,716
که مطمئن بشید
این قوانین رعایت میشن
2033
01:55:31,000 --> 01:55:33,041
اصرار دارم که هیچکس
2034
01:55:33,041 --> 01:55:36,941
مطلقاً هیچکس
نباید در مورد شهادتش ازش سوالی بپرسه
2035
01:55:38,208 --> 01:55:40,583
آخرهفتهی خوبی داشته باشید
خوب استراحت کنید
2036
01:55:40,583 --> 01:55:42,483
این جلسه به پایان رسید
2037
01:56:30,333 --> 01:56:32,733
- بیا گرم شو
- تا 10 دقیقهی دیگه آمادهست
2038
01:56:38,833 --> 01:56:40,033
خوبی؟
2039
01:56:46,066 --> 01:56:47,266
فکر کنم...
2040
01:56:47,291 --> 01:56:49,991
فکر کنم میخوام تنها باشم
2041
01:56:50,833 --> 01:56:52,208
باشه
2042
01:56:53,708 --> 01:56:56,166
- میتونی توی اتاقت غذا بخوری
- نه
2043
01:56:56,166 --> 01:56:58,341
میخوام کل آخرهفته تنها باشم
2044
01:56:58,541 --> 01:56:59,833
قبل از شهادت دادنم
2045
01:56:59,833 --> 01:57:00,916
تنها باشی؟
2046
01:57:00,916 --> 01:57:03,141
فقط خودم و خودت؟
2047
01:57:03,541 --> 01:57:05,566
آره؟
2048
01:57:06,166 --> 01:57:08,100
مطمئنی؟
2049
01:57:09,000 --> 01:57:12,000
میتونیم راهحلهای دیگهای پیدا کنیم
خونهی بزرگیه
2050
01:57:12,875 --> 01:57:14,675
میخوام اون از اینجا بره
2051
01:57:15,699 --> 01:57:17,099
باشه
2052
01:57:22,830 --> 01:57:24,430
ساندرا
2053
01:57:25,333 --> 01:57:27,458
الان با دنیل صحبت کردم
2054
01:57:27,958 --> 01:57:30,791
میخواد این آخرهفته تنها باشه
2055
01:57:30,791 --> 01:57:32,691
تا پایان محاکمه
2056
01:57:35,650 --> 01:57:36,850
دنیل
2057
01:57:46,958 --> 01:57:49,958
واقعاً همچین چیزی میخوای؟
2058
01:57:54,166 --> 01:57:56,833
خیلیخب، بخاطر حرفهاییه
که امروز شنیدی؟ چون...
2059
01:57:56,833 --> 01:57:59,833
قبلاً نمیتونستم در موردشون
باهات صحبت کنم، آخه...
2060
01:58:00,250 --> 01:58:02,250
اجازه نداشتیم...
2061
01:58:02,251 --> 01:58:03,766
ساندرا
2062
01:58:03,791 --> 01:58:05,083
در مورد دادگاه صحبت نکن
2063
01:58:05,083 --> 01:58:08,083
میدونم، فقط دارم
با پسرم صحبت میکنم
2064
01:58:08,107 --> 01:58:09,107
باشه
2065
01:58:10,625 --> 01:58:13,333
کاملاً درک میکنم
که نیاز به آرامش داری
2066
01:58:13,333 --> 01:58:15,916
میتونم سرم به کار خودم باشه
نزدیکت نشم
2067
01:58:15,916 --> 01:58:18,916
اگر نخوای باهات صحبت نمیکنم
میشه... میشه این روش رو امتحان کنیم؟
2068
01:58:19,375 --> 01:58:21,625
- انگلیسی صحبت نکن
- دنیل
2069
01:58:21,625 --> 01:58:23,750
میتونی باهام صحبت کنی
2070
01:58:24,750 --> 01:58:26,751
میشه در موردش صحبت کنیم
2071
01:58:26,775 --> 01:58:28,651
بعدش تصمیم بگیری؟
2072
01:58:31,083 --> 01:58:33,183
بهنظرم تصمیمش رو گرفته
2073
01:58:44,083 --> 01:58:46,383
باشه. میرم وسایلم رو جمع کنم
2074
01:59:12,666 --> 01:59:15,083
بهقول یکی...
2075
01:59:15,083 --> 01:59:17,791
معلومه که پول خوشبختی نمیاره
2076
01:59:17,791 --> 01:59:19,629
ولی گریه کردن توی ماشین
2077
01:59:19,653 --> 01:59:21,491
از گریه توی مترو بهتره
2078
01:59:25,250 --> 01:59:26,458
کی اینو گفته؟
2079
01:59:26,458 --> 01:59:28,058
نمیدونم
2080
02:00:29,000 --> 02:00:30,600
شرمنده
2081
02:00:55,833 --> 02:00:57,133
بیا بخور
2082
02:01:03,750 --> 02:01:05,050
همهشو بخور
2083
02:01:34,250 --> 02:01:35,550
اسنوپ...
2084
02:01:36,874 --> 02:01:38,174
اسنوپ!
2085
02:01:39,598 --> 02:01:41,198
اسنوپ!
2086
02:01:42,222 --> 02:01:43,422
اسنوپ!
2087
02:01:47,625 --> 02:01:49,125
مارج!
2088
02:01:51,208 --> 02:01:53,808
مارج، زود باش بیا!
تو رو خدا!
2089
02:02:00,083 --> 02:02:01,483
چی شده؟
2090
02:02:03,958 --> 02:02:06,658
بهش آسپرین دادم
بدجوری خرابکاری کردم
2091
02:02:07,682 --> 02:02:09,682
- بهش آسپرین دادی؟
- آره!
2092
02:02:09,750 --> 02:02:11,358
چقدر دادی؟
2093
02:02:11,458 --> 02:02:14,000
هشت یا ده تا، یادم نمیاد
2094
02:02:14,000 --> 02:02:15,575
زیاد دادم
2095
02:02:15,875 --> 02:02:17,416
مجبورش کن بالا بیاره
2096
02:02:17,416 --> 02:02:19,375
چرا باید همچین کاری بکنی؟ اسنوپ!
2097
02:02:19,375 --> 02:02:20,416
مجبورش کن بالا بیاره!
2098
02:02:20,416 --> 02:02:22,916
- تو رو خدا!
- خیلیخب، صبر کن
2099
02:02:24,541 --> 02:02:26,216
"سگ را مجبور به استفراغ کردن"
2100
02:02:26,416 --> 02:02:27,791
وایسا
2101
02:02:27,791 --> 02:02:30,491
آبنمک لازم داریم
الان برمیگردم
2102
02:02:40,625 --> 02:02:41,916
تکون نمیخوره
2103
02:02:41,916 --> 02:02:44,550
دنیل، کمکم کن
کمکم کن
2104
02:02:44,750 --> 02:02:46,700
دهنش رو باز کن
2105
02:02:47,000 --> 02:02:48,800
آروم. آروم
2106
02:02:57,583 --> 02:02:59,583
چیزی نیست، چیزی نیست
2107
02:03:04,625 --> 02:03:07,025
خوبه، خوبه
2108
02:03:08,500 --> 02:03:10,600
حالش داره میاد سرجاش
2109
02:03:12,791 --> 02:03:15,791
- چی شد؟
- میخواد بالا بیاره
2110
02:03:21,250 --> 02:03:22,333
آفرین
2111
02:03:22,333 --> 02:03:24,233
حالش خوب میشه
حالش خوب میشه
2112
02:03:27,458 --> 02:03:29,058
آفرین سگ خوب
2113
02:03:36,958 --> 02:03:39,958
حالش خوبه. داره نفس میکشه
بهمون نگاه میکنه
2114
02:03:45,166 --> 02:03:46,966
میشه توضیح بدی؟
2115
02:03:50,416 --> 02:03:52,291
میدونی، آخه...
2116
02:03:52,291 --> 02:03:54,391
تابهحال قضیهی...
2117
02:03:55,791 --> 02:03:58,291
اقدام به خودکشی بابام رو نشنیده بودم
2118
02:03:59,083 --> 02:04:02,166
تابهحال قضیهی...
2119
02:04:02,166 --> 02:04:05,166
روانپزشک و داروها رو نشنیده بودم
2120
02:04:05,833 --> 02:04:07,808
و قضیهی استفراغ و آسپرین
2121
02:04:08,208 --> 02:04:11,083
وقتی مامانم داشت در موردش صحبت میکرد
یه چیزی...
2122
02:04:11,083 --> 02:04:12,950
از اون زمان یادم اومد
2123
02:04:13,750 --> 02:04:15,083
یکروز صبح
2124
02:04:15,083 --> 02:04:17,500
اسنوپ کف اتاقم دراز کشیده بود
2125
02:04:17,500 --> 02:04:19,800
تکون نمیخورد
بوی استفراغ میداد
2126
02:04:21,666 --> 02:04:23,966
فکر کردم بالا آورده
2127
02:04:25,166 --> 02:04:28,041
پوزهش رو تمیز کردم
2128
02:04:28,041 --> 02:04:30,708
فکر کردم...
2129
02:04:30,708 --> 02:04:34,308
نمیدونم، ویروسی چیزی گرفته، چون...
2130
02:04:35,250 --> 02:04:38,041
تا چند روز رفتارش عجیب بود
2131
02:04:38,041 --> 02:04:40,125
فقط میخوابید یا آب میخورد
2132
02:04:41,125 --> 02:04:43,033
میبینی؟ حالا فکر میکنم
2133
02:04:43,057 --> 02:04:45,525
شاید استفراغ بابام رو خورده
2134
02:04:45,541 --> 02:04:47,208
و همین حالشو بد کرده
2135
02:04:47,208 --> 02:04:50,208
و مامان حقیقت رو گفته!
2136
02:04:50,791 --> 02:04:53,791
برای همین آزمایشم با آسپرین
2137
02:04:53,791 --> 02:04:55,916
برای این بود که ببینم
چه واکنشی نشون میده
2138
02:04:55,916 --> 02:04:57,166
و خودت دیدی
2139
02:04:57,166 --> 02:04:58,634
چهارده ساعت خواب بود
2140
02:04:58,658 --> 02:05:00,866
الانم تمام مدت داره آب میخوره
2141
02:05:00,958 --> 02:05:03,278
دقیقاً همون بو رو میده!
2142
02:05:03,708 --> 02:05:04,625
همهش!
2143
02:05:04,625 --> 02:05:06,525
همهش شبیه دفعهی قبله!
2144
02:05:08,250 --> 02:05:10,375
ولی از...
2145
02:05:10,375 --> 02:05:13,875
از دیروز تا الان، مطمئن نیستم
حرفهای مامانمو باور میکنم یا نه
2146
02:05:13,958 --> 02:05:16,358
میدونم دعوا میکردن، ولی...
2147
02:05:20,333 --> 02:05:23,000
اونقدر...
2148
02:05:23,000 --> 02:05:25,400
فکر نمیکردم اونقدر خشونتآمیز باشه
2149
02:05:27,625 --> 02:05:30,166
خاطراتت تنها چیزیه
که نسبت بهش مطمئنی
2150
02:05:30,166 --> 02:05:32,333
و مهمه که به هیئت منصفه بگی
2151
02:05:32,333 --> 02:05:34,291
ولی تو یه شاهد بیشتر نیستی
2152
02:05:34,291 --> 02:05:36,791
بنظرت ممکنه بابامو کشته باشه؟
2153
02:05:40,125 --> 02:05:41,666
قضاوتش با من نیست
2154
02:05:41,666 --> 02:05:44,791
میدونم، ولی میتونی
حداقل به من بگی!
2155
02:05:44,791 --> 02:05:48,191
نمیتونم این سوال رو جواب بدم
وظیفهم محافظت از توئه
2156
02:05:48,250 --> 02:05:50,250
کمکم کن لعنتی!
2157
02:06:27,333 --> 02:06:28,708
حقیقتش
2158
02:06:28,708 --> 02:06:31,083
وقتی شواهد کم داریم
2159
02:06:31,083 --> 02:06:34,083
که در مورد چیزی قضاوت کنیم
و نبود شواهد غیرقابل تحمله...
2160
02:06:34,708 --> 02:06:37,208
فقط میتونیم خودمون تصمیم بگیریم
2161
02:06:38,291 --> 02:06:40,125
میفهمی چی میگم؟
2162
02:06:40,125 --> 02:06:43,125
برای غلبه بر شک
گاهی مجبوریم...
2163
02:06:43,125 --> 02:06:45,825
تصمیم بگیریم
به یک سمت متمایل بشیم
2164
02:06:47,750 --> 02:06:51,350
از اونجایی که باید یک چیز رو باور کنی
ولی دو انتخاب داری
2165
02:06:51,833 --> 02:06:54,116
باید بین اونها انتخاب کنی
2166
02:06:54,416 --> 02:06:56,958
یعنی باید باورت رو از خودت دربیاری؟
2167
02:06:56,958 --> 02:06:59,208
آره، خب... یجورایی
2168
02:06:59,208 --> 02:07:02,208
که یعنی، مطمئن نیستم
2169
02:07:02,958 --> 02:07:05,958
و داری میگی
باید تظاهر کنم مطمئنم؟
2170
02:07:07,375 --> 02:07:09,375
نه، میگم باید انتخاب کنی
2171
02:07:11,041 --> 02:07:12,541
فرق میکنه
2172
02:07:44,250 --> 02:07:45,634
چیزی که برام جالبه
2173
02:07:45,658 --> 02:07:48,050
اینه که نمیدونیم کدوم پرشورتره
2174
02:07:48,083 --> 02:07:51,083
- نویسنده یا شخصیتش؟
- جفتش، بدون شک!
2175
02:07:51,083 --> 02:07:53,041
وویتر با سردرگمی بازی میکنه
2176
02:07:53,041 --> 02:07:55,083
کتاب دومش بیشتر توضیح میده
2177
02:07:55,083 --> 02:07:58,083
میگه چطور پدرش
تحمل کتاب اولش رو نداشته
2178
02:07:58,416 --> 02:07:59,708
که قطعاً درسته
2179
02:07:59,708 --> 02:08:01,476
اختلافشون بیشتر میشه
2180
02:08:01,500 --> 02:08:03,608
و مجبور میشه از کشورش بره
2181
02:08:03,666 --> 02:08:05,350
بخاطر ترس از خشم پدرش
2182
02:08:05,374 --> 02:08:07,866
تصورات وحشتناکی بهش دست میداده
2183
02:08:07,916 --> 02:08:12,316
این نقلقول نگرانکننده رو
در یک مصاحبه پیدا کردم. میگه:
2184
02:08:12,375 --> 02:08:14,625
"وظیفهی من پاک کردن ردهاست"
2185
02:08:14,625 --> 02:08:17,925
"تا خیال بتونه واقعیت رو نابود کنه"
2186
02:08:18,958 --> 02:08:20,958
بله، و چیزی که در پروندهی سموئل ملسکی
2187
02:08:20,958 --> 02:08:23,208
باعث هیجان مردم میشه
2188
02:08:23,208 --> 02:08:26,250
اینه که انگار داستانش
از یکی از کتابهاش دراومده
2189
02:08:26,250 --> 02:08:28,875
انگار خودش از قبل
داستان رو نوشته
2190
02:08:28,875 --> 02:08:32,675
حتی شک و شبهههای مربوط به مرگش
روش مرگش
2191
02:08:32,708 --> 02:08:36,208
شخصیت شکبرانگیز وویتر
خصلتهای غیراخلاقی و مکارانهای
2192
02:08:36,208 --> 02:08:37,750
که بنظر میاد از خودش نشون میده
2193
02:08:37,750 --> 02:08:40,375
تمامش مثل کتابهاشه
2194
02:08:40,375 --> 02:08:42,958
فکر نکنم روش مرگش چندان مهم باشه
2195
02:08:42,958 --> 02:08:46,658
حقیقت اینه که
فکر نویسندهای که شوهرش رو کشته باشه
2196
02:08:46,708 --> 02:08:48,842
خیلی جالبتر از معلمیه
2197
02:08:48,866 --> 02:08:50,708
که خودشو کشته باشه
2198
02:11:01,083 --> 02:11:04,083
اگر تصور کنم مادرم اینکارو کرده
اصلاً درکش نمیکنم
2199
02:11:06,166 --> 02:11:09,166
ولی اگر پدرمو تصور کنم...
2200
02:11:10,333 --> 02:11:12,633
بنظرم برام قابل درکه
2201
02:11:18,750 --> 02:11:21,250
دادستان، سوالی نداری؟
2202
02:11:23,875 --> 02:11:26,750
آزمایشی که روی سگش انجام داده
هیچی رو اثبات نمیکنه
2203
02:11:26,750 --> 02:11:28,708
آزمایش رسمی نیست
2204
02:11:28,708 --> 02:11:31,791
نگرانکنندهتر از اون
این خاطراتیه که بهموقع یادش اومده
2205
02:11:31,791 --> 02:11:34,791
که مشخصه تحتتاثیر منفی
چیزهایی که در دادگاه شنیده قرار گرفته
2206
02:11:35,791 --> 02:11:38,991
هیچ رویدادی نمیتونه بهطور متقاعدکنندهای
در زمانبندی ما از وقایع قرار بگیره
2207
02:11:39,083 --> 02:11:41,833
زمانبندی 6 ماه قبل از مرگ آقای ملسکی
2208
02:11:41,833 --> 02:11:45,933
فقط در شهادت خود متهم مطرح شده
2209
02:11:49,708 --> 02:11:51,308
میخوام اینو بدونم...
2210
02:11:54,866 --> 02:11:56,066
دنیل
2211
02:11:57,791 --> 02:11:59,375
تابهحال به این فکر کردی
2212
02:11:59,375 --> 02:12:02,500
که شاید داروهای کافی برای اوردوزی
که ادعا میکنین پدرت خورده
2213
02:12:02,500 --> 02:12:05,800
ممکنه در نتیجهی اقدام به خودکشی نبوده باشه
2214
02:12:06,083 --> 02:12:09,083
بلکه در نتیجهی اقدام مادرت
برای مسموم کردنش بوده باشه؟
2215
02:12:09,083 --> 02:12:11,958
به کسی اتهام نمیزنم
فقط دارم منظوری رو میرسونم
2216
02:12:11,958 --> 02:12:14,541
پس، با توجه به این گمانهزنیها
2217
02:12:14,541 --> 02:12:17,291
چرا این گزینه رو انتخاب کردی؟
2218
02:12:17,291 --> 02:12:21,491
خاطراتت پیامدهای اون اتفاق رو نشون میده
نه دلیلش رو
2219
02:12:22,583 --> 02:12:25,083
بله، در موردش فکر کردم، ولی...
2220
02:12:25,875 --> 02:12:28,833
دلیلی برای اینکار مادرم نمیبینم
2221
02:12:28,833 --> 02:12:31,416
حس میکنم وقتی شواهد کافی نداریم
2222
02:12:31,416 --> 02:12:34,416
که مطمئن بشیم یک اتفاق چجوری افتاده
2223
02:12:34,625 --> 02:12:37,625
باید بیشتر بگردیم
همین کاری که دادگاه داره میکنه
2224
02:12:38,291 --> 02:12:41,691
و وقتی همهجا رو گشتیم
و هنوزم متوجه نمیشیم
2225
02:12:41,791 --> 02:12:44,416
که اون اتفاق چجوری افتاده
2226
02:12:44,416 --> 02:12:47,416
بنظرم باید بپرسیم
چرا اون اتفاق افتاده
2227
02:12:52,291 --> 02:12:54,116
ممنونم، دنیل
2228
02:12:54,416 --> 02:12:56,216
حرفهات تمام شد؟
2229
02:13:03,958 --> 02:13:05,158
نه
2230
02:13:06,833 --> 02:13:08,533
میخوام یک چیز دیگه هم بگم
2231
02:13:15,666 --> 02:13:18,534
از اونجایی که سگم چندین روز حالش بد بود
2232
02:13:18,558 --> 02:13:20,466
با بابام رفتیم پیش دامپزشک
2233
02:13:21,541 --> 02:13:23,833
بابام توی ماشین خیلی ساکت بود
2234
02:13:23,833 --> 02:13:27,033
حتی آهنگ هم نذاشت
معمولاً همیشه میذاشت
2235
02:13:29,708 --> 02:13:32,908
یکم که گذشت
شروع کرد به صحبت در مورد اسنوپ
2236
02:13:34,250 --> 02:13:35,458
گفت:
2237
02:13:35,458 --> 02:13:37,875
"میدونی، ممکنه مریض بشه"
2238
02:13:37,875 --> 02:13:41,275
"یا حتی بمیره. خودت که میدونی
باید براش آماده باشی"
2239
02:13:42,708 --> 02:13:45,083
نمیخواستم این حرفا رو بشنوم
2240
02:13:45,083 --> 02:13:48,483
اسنوپ حالش بهتر شده بود
هنوزم جوون بود
2241
02:13:48,500 --> 02:13:49,833
تابهحال مریض نشده بود
2242
02:13:49,833 --> 02:13:52,033
بهش گفتم قرار نیست بمیره
2243
02:13:54,166 --> 02:13:56,083
ولی همینطور ادامه داد
2244
02:13:56,083 --> 02:14:00,083
گفت "باید متوجهش باشی
بالاخره یهروزی اتفاق میفته"
2245
02:14:01,291 --> 02:14:04,391
"و تعجبی هم نداره که اسنوپ زود خسته میشه"
2246
02:14:04,458 --> 02:14:06,758
"به سن سگی چندان جوون نیست"
2247
02:14:09,666 --> 02:14:11,666
"میتونی زندگیش رو تصور کنی؟"
2248
02:14:13,541 --> 02:14:16,208
"هر سگی نیست"
2249
02:14:16,208 --> 02:14:18,333
"سگ فوق العادهایه"
2250
02:14:19,333 --> 02:14:21,508
"سگ بینظیریه"
2251
02:14:22,208 --> 02:14:25,208
"بهش فکر کن، به نیازهات فکر میکنه"
2252
02:14:25,583 --> 02:14:28,075
"حرکاتت رو پیشبینی میکنه"
2253
02:14:28,375 --> 02:14:30,375
"از خطرات نجاتت میده"
2254
02:14:31,916 --> 02:14:34,333
"تمام عمرش نیازهای تو رو تصور میکنه"
2255
02:14:34,333 --> 02:14:37,333
"و به چیزهایی که نمیتونی ببینی فکر میکنه"
2256
02:14:40,208 --> 02:14:42,041
"شاید فقط خستهست"
2257
02:14:42,041 --> 02:14:44,500
"که همیشه به فکر دیگرانه"
2258
02:14:44,500 --> 02:14:47,333
"شاید یکروز، دیگه طاقتش طاق بشه"
2259
02:14:47,333 --> 02:14:48,933
"امکانش هست"
2260
02:14:53,708 --> 02:14:56,708
و یادمه در آخر
2261
02:14:57,416 --> 02:14:59,541
گفت "یکروز"
2262
02:14:59,541 --> 02:15:02,541
"وقتی زمان مردنش رسید، میمیره"
2263
02:15:03,625 --> 02:15:05,213
"نمیتونی جلوش رو بگیری"
2264
02:15:05,237 --> 02:15:07,225
"خودت رو آماده کن، تحملش سخته"
2265
02:15:07,291 --> 02:15:09,591
"ولی پایان عمرت نیست"
2266
02:15:16,291 --> 02:15:18,666
منظورش با خودش بود
2267
02:15:18,666 --> 02:15:21,333
حالا...
2268
02:15:21,333 --> 02:15:23,933
حالا میدونم منظورش با خودش بوده
2269
02:15:30,166 --> 02:15:33,366
از اعضای هیئت منصفه میخوام
این نکته رو در ذهن داشته باشن
2270
02:15:33,541 --> 02:15:36,208
که این داستان کاملاً از دید ایشونه
2271
02:15:36,208 --> 02:15:39,608
و به هیچ عنوان
به عنوان مدرک قابل استناد نیست
2272
02:16:00,500 --> 02:16:04,500
بله، سرج
هنوزم بیرون ساختمون دادگستری گرونوبل هستیم
2273
02:16:04,541 --> 02:16:07,625
قرار بود محاکمه جمعه تمام بشه
2274
02:16:07,625 --> 02:16:10,250
ولی دنیل، پسر ساندرا وویتر
2275
02:16:10,250 --> 02:16:12,750
اصرار داشت که امروز صبح
دوباره شهادت بده
2276
02:16:12,750 --> 02:16:14,550
هیئت منصفه هنوز هم...
2277
02:16:29,516 --> 02:16:30,716
دنیل
2278
02:16:31,541 --> 02:16:34,541
خانم وویتر، چه حسی دارید...
2279
02:16:35,333 --> 02:16:37,533
که تبرئه شدین؟
2280
02:16:38,708 --> 02:16:41,708
در این محاکمه
حرفهای زیادی زده شد
2281
02:16:42,458 --> 02:16:44,499
صحبت دیگهای ندارم
2282
02:16:44,499 --> 02:16:47,699
میخوام به پسرم زنگ بزنم و برم خونه
2283
02:16:48,708 --> 02:16:52,308
مسلماً از وکلام تشکر میکنم
که همیشه بهم باور داشتن
2284
02:16:52,916 --> 02:16:55,708
آقای رنزی، با شنیدن حکم نفس راحتی کشیدین؟
2285
02:16:55,708 --> 02:16:58,208
هیئت منصفه رو تحسین میکنم
2286
02:16:58,208 --> 02:17:01,208
که شخصیت واقعی ساندرا وویتر رو دیدن...
2287
02:18:02,541 --> 02:18:04,441
سلام مارج، منم ساندرا
2288
02:18:06,499 --> 02:18:09,199
آره، فوق العادهست
نفس راحتی کشیدیم
2289
02:18:13,083 --> 02:18:15,283
دنیل میخواد باهام صحبت کنه؟
2290
02:18:17,749 --> 02:18:20,208
البته، حتماً خیلی خستهست
2291
02:18:20,208 --> 02:18:21,649
درکش میکنم
2292
02:18:23,249 --> 02:18:26,374
مشکلی نداره امشب بیام خونه؟
2293
02:18:26,374 --> 02:18:28,374
ترجیح میده فردا بیام یا...؟
2294
02:18:32,633 --> 02:18:33,833
باشه
2295
02:18:33,958 --> 02:18:35,558
باشه، باشه، باشه
2296
02:18:35,583 --> 02:18:39,283
میریم یه شامی بخوریم
بعدش میام خونه. میبینمت
2297
02:18:42,708 --> 02:18:44,608
دلم نوشیدنی میخواد
2298
02:18:48,874 --> 02:18:50,374
یکی دیگه!
2299
02:18:58,791 --> 02:19:00,333
شماها همیشه...؟
2300
02:19:00,333 --> 02:19:03,333
وقتی برنده میشین
همیشه میاین اینجا؟
2301
02:19:03,624 --> 02:19:05,708
ما که هیچوقت برنده نمیشیم
2302
02:19:06,708 --> 02:19:09,666
این اولین بار عمرمونه که برنده شدیم!
2303
02:19:09,666 --> 02:19:11,166
- نه بابا!
- آره! معلومه!
2304
02:19:11,166 --> 02:19:14,166
بهم گفتی وکیل خوبی هستی
این چه وضعشه
2305
02:19:16,666 --> 02:19:18,124
نه، الکی میگی!
2306
02:19:18,124 --> 02:19:19,124
تند نیست
2307
02:19:19,124 --> 02:19:21,291
باید اینو امتحان کنی، جدی میگم
باور نکردنیه
2308
02:19:21,291 --> 02:19:22,583
خیلی خوردیم
2309
02:19:22,583 --> 02:19:23,874
الانه که بالا بیارم
2310
02:19:23,874 --> 02:19:25,833
بریم یه سیگاری بکشیم و بیایم
2311
02:19:25,833 --> 02:19:28,133
الان برمیگردیم
2312
02:19:29,557 --> 02:19:31,057
خیلیخب، نه
2313
02:19:31,666 --> 02:19:34,666
اول تو بفرما
2314
02:19:46,833 --> 02:19:49,833
- اونقدرام آسون نیست، ها؟
- نه، نیست
2315
02:19:50,291 --> 02:19:53,291
با این همه استخونهاش و...
2316
02:19:56,791 --> 02:19:58,291
بعد از این بریم؟
2317
02:19:58,291 --> 02:20:00,266
آمادهای بری خونه؟
2318
02:20:00,666 --> 02:20:03,666
میتونم رانندگی کنم
میتونم برسونمت خونه
2319
02:20:04,416 --> 02:20:06,500
یکی دیگه
2320
02:20:06,500 --> 02:20:09,000
واسه راه
2321
02:20:09,000 --> 02:20:11,458
البته، واسه راننده
2322
02:20:11,958 --> 02:20:13,858
- خیلیخب، توام از همین میخوای؟
- اوهوم
2323
02:20:21,208 --> 02:20:23,125
میشه...
2324
02:20:23,125 --> 02:20:25,625
دو تا دیگه از اینا بهم بدین؟ ممنون
2325
02:20:28,949 --> 02:20:30,349
ممنون جناب
2326
02:20:30,873 --> 02:20:32,073
ممنون
2327
02:20:36,197 --> 02:20:38,197
- خیلیخب
- خیلیخب
2328
02:20:41,500 --> 02:20:44,100
- به سلامتی تو
- به سلامتی تو
2329
02:20:57,833 --> 02:20:59,433
خوبی؟
2330
02:21:03,208 --> 02:21:05,125
چیزی هست بگو
2331
02:21:05,125 --> 02:21:07,325
آخه، فکر میکردم...
2332
02:21:08,708 --> 02:21:11,308
فکر میکردم نفس راحتی بکشم
2333
02:21:14,916 --> 02:21:17,116
همون لحظه حسش نمیکنی
2334
02:21:18,875 --> 02:21:20,208
مطمئنی؟
2335
02:21:20,208 --> 02:21:21,808
نه چندان
2336
02:21:24,666 --> 02:21:27,708
آخه، میدونی
وقتی میبازی، باختی
2337
02:21:27,708 --> 02:21:29,833
دیگه بدتر از این نمیشه
2338
02:21:29,833 --> 02:21:31,533
و اگر برنده بشی...
2339
02:21:32,557 --> 02:21:33,757
یجورایی...
2340
02:21:33,833 --> 02:21:36,833
انتظار جایزهای چیزی داری
2341
02:21:38,333 --> 02:21:41,333
ولی خبری از جایزه نیست، فقط...
2342
02:21:43,666 --> 02:21:46,266
فقط قضیه تموم میشه میره
2343
02:21:50,041 --> 02:21:53,241
شاید گاهی اوقات سطح انتظاراتمون بالاست
2344
02:21:56,125 --> 02:21:58,325
آره، شاید
2345
02:23:03,150 --> 02:23:04,350
سلام
2346
02:23:05,375 --> 02:23:06,875
شرمنده
2347
02:23:08,666 --> 02:23:11,666
سعی کرد منتظر بمونه
ولی خوابش برد
2348
02:24:00,541 --> 02:24:02,250
من دیگه میرم
2349
02:24:02,250 --> 02:24:03,625
امشب اینجا نمیمونی؟
2350
02:24:03,625 --> 02:24:05,925
نه، میذارم راحت باشین
2351
02:24:11,833 --> 02:24:13,833
- خداحافظ
- خداحافظ
2352
02:24:30,166 --> 02:24:32,466
از برگشتنت به خونه میترسیدم
2353
02:24:34,041 --> 02:24:37,241
منم همینطور، میترسیدم بیام خونه
2354
02:27:24,050 --> 02:27:29,050
تـرجـمـه و تـنـظـیـم : حـسـیـن اسـمـاعـیـلـی
2355
02:27:29,074 --> 02:27:34,074
کانال رسمی تیم ترجمهی ۳۰نما
CinamaSub@
2356
02:27:34,098 --> 02:27:39,098
بزرگترین مرجع دانلود فیلم و سریال
WwW.30NaMa.CoM
2357
02:27:39,122 --> 02:27:44,122
[ کانال تلگرام حسین اسماعیلی ]
[ @BDSubs ]
228441