Would you like to inspect the original subtitles? These are the user uploaded subtitles that are being translated:
1
00:00:02,000 --> 00:00:07,000
(ترجمه و اصلاح:حسین خالدی)
2
00:00:08,000 --> 00:00:13,000
《برای دانلود بروزترین فیلم ها ب کانال》 《بپیوندین@wecinema1تلگرامی》 3 00:00:51,703 --> 00:00:56,317 ریشه کلمه "روانشناسی" یونانی است.
3
00:00:56,317 --> 00:00:59,972
یعنی علم روح.
4
00:01:01,931 --> 00:01:07,067
شکل جدیدی از پزشکی که به دنبال توضیح پدیده های ذهن است،
5
00:01:08,851 --> 00:01:12,376
بخشی از بدن انسان که بسیار اشتباه گرفته شده است،
6
00:01:12,376 --> 00:01:16,163
که برای برخی رنج آنها را تا حد زیادی مضاعف کرده است.
7
00:03:25,117 --> 00:03:28,991
شما می توانید آن را همانجا رها کنید. متشکرم.
8
00:03:28,991 --> 00:03:31,385
- گرسیاس - خیلی ممنونم.
9
00:03:36,128 --> 00:03:38,392
ببخشید؟
10
00:03:38,392 --> 00:03:40,524
ببخشید!
11
00:03:40,524 --> 00:03:43,179
شما اهل مزرعه مارکز هستید؟
12
00:03:45,312 --> 00:03:49,793
ایزابلا عزیز، پرونده پسرت جالب است.
13
00:03:49,793 --> 00:03:52,623
مشتاقم بیشتر یاد بگیرم.
14
00:03:52,623 --> 00:03:56,714
من معتقدم که ناهنجاری ها مربوط به ذهن هستند نه بدن.
15
00:03:57,759 --> 00:04:00,065
دوست دارم حضوری بیام.
16
00:04:00,065 --> 00:04:03,199
با زمان مناسب و جدیدترین علوم ذهنی،
17
00:04:03,199 --> 00:04:08,770
من مطمئن هستم که میتوانیم به عقل عجیب او پی ببریم
18
00:04:08,770 --> 00:04:12,034
و پسر خود را دوباره در جامعه ادغام کنید.
19
00:04:13,253 --> 00:04:15,994
من مشتاق دیدارتان هستم.
20
00:04:15,994 --> 00:04:17,735
رحمت.
21
00:04:54,511 --> 00:04:56,296
ماریا!
22
00:05:06,001 --> 00:05:08,656
دکتر گریس ویکتوریا برنهام.
23
00:05:08,656 --> 00:05:11,528
- از آشنایی با شما خوشحالم. - من ماریا هستم.
24
00:05:11,528 --> 00:05:13,574
- تو برای نجات ما آمده ای؟ -شس!
25
00:05:14,966 --> 00:05:17,317
سفرت چطور بود؟
26
00:05:17,317 --> 00:05:20,189
بسیار موافق متشکرم.
27
00:05:20,189 --> 00:05:23,192
بیا اتاقت رو نشونت میدم
28
00:05:27,196 --> 00:05:32,027
من دوست دارم هر چه زودتر پسر را ببینم. آیا او هنوز بیدار است؟
29
00:05:32,027 --> 00:05:34,943
بهتر است ابتدا دان را ببینید.
30
00:05:36,510 --> 00:05:39,556
تمو با وسایلت میاد.
31
00:05:39,556 --> 00:05:42,516
خیلی خوب. آیا پس از آن ایزابلا را ملاقات کنم؟
32
00:05:42,516 --> 00:05:45,040
ابتدا باید با دان صحبت کنید.
33
00:06:16,245 --> 00:06:20,554
سنور مارکز، خوشحالم که بالاخره با شما آشنا شدم.
34
00:06:21,642 --> 00:06:23,513
سنیورا...
35
00:06:27,778 --> 00:06:31,086
من دکتر برنهام هستم.
36
00:06:31,086 --> 00:06:32,392
هوم
37
00:06:34,350 --> 00:06:36,265
می بینم.
38
00:06:38,876 --> 00:06:42,358
تمو فردا شما را به ایستگاه برمی گرداند.
39
00:06:42,358 --> 00:06:45,361
- ما به پرستار نیاز نداریم. - ببخشید؟
40
00:06:45,361 --> 00:06:48,058
متاسفم که این همه راه اومدی
41
00:06:49,365 --> 00:06:53,456
بیا.
42
00:06:57,068 --> 00:07:01,290
اگر مریضی در این خانه باشد، او را ملاقات خواهم کرد.
43
00:07:02,509 --> 00:07:05,163
هر چقدر هم که پدرش نادان باشد.
44
00:07:24,400 --> 00:07:27,011
شاید امشب پسر را ببینی.
45
00:07:45,595 --> 00:07:48,163
من برای آن متاسفم.
46
00:07:48,163 --> 00:07:53,298
این مرد تلخی است که تعصبات خود را بر رفاه فرزند خود مقدم می دارد.
47
00:07:54,474 --> 00:07:57,868
- او دلیل خوبی دارد. - اینطوره؟
48
00:07:57,868 --> 00:08:01,611
به نظر نمی رسد که او مردی باشد که با عقل حرکت کرده باشد.
49
00:08:02,525 --> 00:08:05,746
من فرض می کنم این ایزابلا بود که به پسر آموزش داد.
50
00:08:05,746 --> 00:08:08,618
مارتین خودش یاد داد.
51
00:08:15,320 --> 00:08:18,976
-تو اینجوری نگهش میداری؟ - بهترین است.
52
00:08:36,864 --> 00:08:40,736
همه چیز درست است. این دکتر برنهام است.
53
00:08:47,570 --> 00:08:50,834
ببین، مارتین. او اهل نووا یورک است.
54
00:08:51,835 --> 00:08:55,665
- از آشنایی با شما خوشحالم. - آهنگت قشنگ بود
55
00:08:56,753 --> 00:08:59,364
این پاگانینی بود؟
56
00:09:00,714 --> 00:09:02,933
می توانم بنشینم؟
57
00:09:05,327 --> 00:09:07,416
ممنون، مارتین.
58
00:09:12,595 --> 00:09:16,599
پدر آنتونیو، از شما متشکرم، اما ممکن است اکنون ما را ترک کنید.
59
00:09:16,599 --> 00:09:19,602
متاسفم سنیورا، من باید بمانم.
60
00:09:23,171 --> 00:09:25,347
میتونی برام بخونی
61
00:09:36,271 --> 00:09:41,450
آره. اما ابتدا می خواهم چند سوال از شما بپرسم.
62
00:09:41,450 --> 00:09:43,974
آیا همه چیز درست می شود؟
63
00:09:47,674 --> 00:09:52,374
- و آیا شما کابوی ها را دوست دارید؟ - اینجا به آنها گائوچو یا واکورو می گویند.
64
00:09:52,374 --> 00:09:54,898
این چیزی است که من قرار است باشم.
65
00:09:57,727 --> 00:09:59,947
شما کاملاً مشتاق هستید.
66
00:10:00,817 --> 00:10:03,951
شما باعث افتخار بوفالو بیل خواهید شد.
67
00:10:06,083 --> 00:10:09,043
شما هم به نمایشی رفته اید؟
68
00:10:09,043 --> 00:10:11,175
من دارم.
69
00:10:11,175 --> 00:10:14,178
در جریان نمایشگاه جهانی شیکاگو.
70
00:10:15,440 --> 00:10:17,529
شما بسیار خوش شانس هستید.
71
00:10:18,661 --> 00:10:22,796
مامان می گوید که بوفالو بیل تقریباً یک گاوچران خوب به عنوان بابا است.
72
00:10:22,796 --> 00:10:24,667
مطمئنم حق با اوست
73
00:10:24,667 --> 00:10:27,539
آیا او این همه کتاب را برای شما خریده است؟
74
00:10:28,323 --> 00:10:30,630
مقداری.
75
00:10:30,630 --> 00:10:33,763
اما او دیگر برای من کتاب نمیخرد.
76
00:10:33,763 --> 00:10:36,505
و چرا اینطور است؟
77
00:10:36,505 --> 00:10:39,073
چون من او را کشتم.
78
00:10:54,958 --> 00:10:56,481
مارتین...
79
00:10:57,526 --> 00:10:59,789
میشه بگی چی شد؟
80
00:11:04,751 --> 00:11:06,709
مارتین؟
81
00:11:08,276 --> 00:11:10,408
دوست داری الان برات بخونم؟
82
00:11:45,269 --> 00:11:47,707
ایزابلا، نه!
83
00:11:51,754 --> 00:11:53,669
مارتین!
84
00:11:54,148 --> 00:11:55,889
مارتین!
85
00:11:57,760 --> 00:12:02,547
چرا به او اجازه دادید که این فکر را که مادرش را کشته است، ادامه دهد؟
86
00:12:02,547 --> 00:12:04,114
چون همین اتفاق افتاد.
87
00:12:08,640 --> 00:12:10,991
او همیشه اینگونه بوده است
88
00:12:10,991 --> 00:12:14,385
همان روزی که مارتین به دنیا آمد، همان روزی بود که ملخ ها آمدند.
89
00:12:14,385 --> 00:12:16,605
شبیه "Exodus 10" است.
90
00:12:16,605 --> 00:12:19,347
"خداوند طاعون را بر مصر فرستاد و آن بلا مرگ بود."
91
00:12:19,347 --> 00:12:21,653
پدر آنتونیو...
92
00:12:22,089 --> 00:12:26,093
قبل از شروع درمان مارتین، اجازه دهید واضح بگویم.
93
00:12:26,093 --> 00:12:30,010
ما با یک اختلال روبرو هستیم. یک بیماری ذهنی
94
00:12:30,010 --> 00:12:33,013
مذهب عامل نیست.
95
00:12:33,013 --> 00:12:36,712
این یک موضوع علمی است و ما آن را به عنوان یکی حل خواهیم کرد.
96
00:12:38,714 --> 00:12:40,411
سی، سنورا.
97
00:13:42,256 --> 00:13:46,129
اگر بگوییم گناه نداریم،
98
00:13:46,129 --> 00:13:51,700
ما خود را فریب می دهیم و حقیقت در ما نیست.
99
00:13:51,700 --> 00:13:54,485
و چه کسی تصمیم می گیرد که گناه چیست؟
100
00:13:54,485 --> 00:13:59,142
مارتین، من می خواهم به زیارت قبر مادرت بروم.
101
00:13:59,969 --> 00:14:01,971
دوست داری منو ببری؟
102
00:14:02,058 --> 00:14:04,713
بهتر است در لابه لای آن بمانیم.
103
00:14:04,800 --> 00:14:07,411
نه! او باید مادرم را ببیند.
104
00:14:09,674 --> 00:14:11,720
امن نیست.
105
00:14:13,504 --> 00:14:15,680
من تو را خواهم برد.
106
00:14:23,863 --> 00:14:26,126
دلت برای مادرت تنگ شده؟
107
00:14:28,737 --> 00:14:31,131
دعا کنیم، مارتین؟
108
00:14:50,933 --> 00:14:53,066
پدر آنتونیو
109
00:15:02,640 --> 00:15:04,425
پدر گاویرا.
110
00:15:16,785 --> 00:15:19,396
- بس است! - رحمت.
111
00:15:21,094 --> 00:15:23,052
داری می ترسونیش
112
00:15:35,543 --> 00:15:37,240
او یک بچه است.
113
00:15:52,429 --> 00:15:54,040
مارتین، نه!
114
00:16:01,134 --> 00:16:04,964
- مارتین، بیا! بیا!
115
00:16:15,322 --> 00:16:17,541
برو، گریس!
116
00:16:19,413 --> 00:16:22,982
ما بعداً شیطان را می گیریم! ما روح یسوعی را تطهیر می کنیم.
117
00:16:47,223 --> 00:16:49,225
آنها چه کرده اند؟
118
00:16:49,225 --> 00:16:52,272
این را نگه دار. من به کیفم نیاز دارم
119
00:16:54,839 --> 00:16:56,928
کیف من. اکنون.
120
00:17:10,507 --> 00:17:12,640
من به باند تمیز نیاز دارم.
121
00:17:22,606 --> 00:17:27,220
تمو چی گفت؟ Satch-ak؟
122
00:17:29,787 --> 00:17:35,010
ساچاقا. این کچوا به معنای "وحشی" است.
123
00:17:42,235 --> 00:17:45,760
گاویرا زمانی آمد که مارتین فقط یک ماه داشت.
124
00:17:46,326 --> 00:17:49,242
خداوند با او صحبت کرده بود.
125
00:17:49,242 --> 00:17:55,465
او گفت ما باید مارتین را اعدام کنیم تا شیطان را از او بیرون کنیم.
126
00:17:55,465 --> 00:17:57,772
من مخالفت نمودم.
127
00:17:57,772 --> 00:18:01,950
و حالا آنها مارتین را به خاطر هر اتفاق بدی که اینجا می افتد سرزنش می کنند.
128
00:18:04,518 --> 00:18:06,172
تو درست میگفتی.
129
00:18:09,479 --> 00:18:12,003
آنها می گویند مارتین شیطان است.
130
00:18:14,876 --> 00:18:16,747
شاید او باشد.
131
00:19:02,663 --> 00:19:06,319
- داشتم برات دعا میکردم - میدونی اون کیه؟
132
00:19:10,845 --> 00:19:14,327
- شیطان - او زمانی فرشته محبوب خدا بود.
133
00:19:16,285 --> 00:19:19,680
اما او می خواست شبیه خدا باشد بنابراین از بهشت رانده شد.
134
00:19:21,986 --> 00:19:24,902
شیطان در دنیای ما پنهان شده است...
135
00:19:26,077 --> 00:19:28,384
تا قدرت خود را باز یابد
136
00:19:28,906 --> 00:19:31,431
سپس او دوباره قیام خواهد کرد و آخرین جنگ خود را آغاز خواهد کرد.
137
00:19:31,431 --> 00:19:35,565
مارتین، لطفا کمی آب برای من گرم می کنی؟
138
00:19:35,565 --> 00:19:38,089
سی، سنورا.
139
00:19:38,089 --> 00:19:42,920
- واقعاً به این چیزها اعتقاد داری؟ - این کلام خداست.
140
00:19:45,619 --> 00:19:48,274
اما من در جنگ بزرگ آنها کمک چندانی نخواهم کرد،
141
00:19:50,754 --> 00:19:52,669
چون من ضعیفم
142
00:19:52,669 --> 00:19:55,106
لازم نیست به من بگی
143
00:19:55,194 --> 00:19:58,762
گاویرا تنها با چند ضربه شلاق مرا شکست.
144
00:19:58,762 --> 00:20:01,374
من هر چه پرسید اعتراف کردم.
145
00:20:04,638 --> 00:20:07,771
"آیا پسر با لوسیفر هماهنگ است؟" "آره."
146
00:20:07,771 --> 00:20:11,253
آیا او برای آوردن قحطی به این وادی توطئه کرد؟ "آره."
147
00:20:28,749 --> 00:20:30,446
دون مارکز!
148
00:20:32,448 --> 00:20:35,016
اینجا جای پسرت نیست
149
00:20:36,800 --> 00:20:39,020
فکر کنم اینو میدونی
150
00:20:44,982 --> 00:20:46,680
صدای من را می شنوی؟
151
00:20:47,507 --> 00:20:51,772
او صبح امروز درگذشت. نیمی از گله من در حال حاضر مبتلا شده است.
152
00:21:01,651 --> 00:21:03,827
انقوی لاقتا اوتاق.
153
00:21:06,090 --> 00:21:11,095
حیوانات روستا نیز بیمار هستند. آنها مارتین را سرزنش خواهند کرد.
154
00:21:11,095 --> 00:21:14,577
خب باید بری باید بری یه جای امن
155
00:21:14,577 --> 00:21:16,579
در صورت تمایل می توانید ترک کنید.
156
00:22:26,345 --> 00:22:28,738
خیلی خوب بودی، مارتین.
157
00:22:41,708 --> 00:22:43,449
سنیورا
158
00:22:45,146 --> 00:22:47,844
میبینم هنوز اینجایی - من هستم.
159
00:22:49,455 --> 00:22:52,719
پس فکر میکنی هنوز میتوانی درمان کنی، مارتین؟
160
00:22:53,328 --> 00:22:55,243
البته.
161
00:22:56,026 --> 00:22:57,637
هوم
162
00:23:04,905 --> 00:23:10,345
بگذارید در مورد خواهر مارتین به شما بگویم. او مرده به دنیا آمد.
163
00:23:11,955 --> 00:23:13,827
متاسفم.
164
00:23:15,698 --> 00:23:18,919
نه اون نبود...
165
00:23:39,461 --> 00:23:43,030
- نیکولاس! دژام ورلا. - می خواستم او را با خانواده دفن کنند.
166
00:23:43,030 --> 00:23:44,553
نیکلاس!
167
00:23:44,553 --> 00:23:47,251
اما پدر گاویرا اجازه نداد.
168
00:23:47,251 --> 00:23:52,518
او غسل تعمید نداشت، بنابراین من او را در کنار نهر دفن کردم.
169
00:23:54,084 --> 00:23:57,218
- می بینم. - نه، اینطور نیست.
170
00:23:58,785 --> 00:24:02,702
مارتین از صدای گریه مادرش خوشش نمی آمد،
171
00:24:04,443 --> 00:24:06,923
بنابراین سعی کرد او را متوقف کند.
172
00:24:22,939 --> 00:24:26,421
نه! نه!
173
00:24:26,421 --> 00:24:29,468
- نه! - مارتین!
174
00:24:34,081 --> 00:24:36,257
چه کسی چنین کاری انجام می دهد؟
175
00:24:39,869 --> 00:24:45,527
من معتقدم که مارتین به چیزی مبتلا است که جان لنگدون داون آن را "سندرم دانشمند" می نامد.
176
00:24:45,527 --> 00:24:47,616
این یک اختلال است.
177
00:24:47,616 --> 00:24:51,185
این پزشکی مدرن است که به مارتین کمک خواهد کرد.
178
00:24:51,185 --> 00:24:55,668
نه کاهنان یا اسطوره ها یا توهمات شگون.
179
00:25:05,112 --> 00:25:07,636
همیشه یک توضیح وجود دارد.
180
00:26:37,030 --> 00:26:38,945
پدر گاویرا!
181
00:26:39,815 --> 00:26:42,252
من هستم...
182
00:26:42,252 --> 00:26:44,298
خیلی متاسفم.
183
00:26:45,647 --> 00:26:47,736
چی شد؟
184
00:26:47,736 --> 00:26:50,043
- تو مغرور شدی که اومدی اینجا. - اومدم صلح کنم.
185
00:26:51,435 --> 00:26:54,177
و برای کمک به درک شما.
186
00:26:54,177 --> 00:26:57,485
ببینید، مارتین مثل بچه های دیگر نیست.
187
00:26:57,485 --> 00:26:59,966
یه جور مریضی داره
188
00:27:00,923 --> 00:27:04,797
ببینید، من یک بیگانه شناس هستم، یک دکتر.
189
00:27:04,797 --> 00:27:10,280
و من با بیمارانی مانند مارتین رفتار می کنم که از طبیعت انسانی خود بیگانه هستند.
190
00:27:11,934 --> 00:27:15,024
من این پسر را زمانی که تنها چند روز داشت غسل دادم.
191
00:27:15,024 --> 00:27:17,505
به چشمان پدرش نگاه می کنم،
192
00:27:17,505 --> 00:27:21,291
و از او می خواهم که اجازه دهد سر این بچه را زیر آب بگیرم.
193
00:27:21,291 --> 00:27:24,947
- او به من اعتماد کرد و من او را شکست دادم. - نه
194
00:27:24,947 --> 00:27:28,821
وقتی مارتین به دنیا آمد، خداوند به من هشدار داد.
195
00:27:30,257 --> 00:27:34,957
- من گوش نکردم. - مارتین متفاوت است. اما او شیطان نیست.
196
00:27:34,957 --> 00:27:37,481
شیطان خود را به صورت فرشته درآورد.
197
00:27:38,265 --> 00:27:42,661
مارتین یک بیماری دارد، یک بیماری.
198
00:27:42,661 --> 00:27:46,969
نگاه کن، اگر همین جا را ببینی، متوجه می شوی.
199
00:27:46,969 --> 00:27:49,798
اینجا همه چیز درست است. نگاه کن
200
00:27:50,669 --> 00:27:52,279
دیدن؟
201
00:27:52,279 --> 00:27:55,630
لطفا. خواهی دید.
202
00:27:58,764 --> 00:28:02,768
کتاب ما هم برای این شرط نام دارد.
203
00:28:02,768 --> 00:28:04,552
ال مالینو.
204
00:28:06,772 --> 00:28:08,991
من بچه نیستم که بتونی بترسانی
205
00:28:09,426 --> 00:28:13,256
No fue Adán quien fue engañado، sino una mujer llamada Eva.
206
00:28:13,256 --> 00:28:15,258
آمین!
207
00:28:25,225 --> 00:28:30,317
- !¡مالدیتوس! بروجا! - دست از سرم بردار! بذار برم! بذار برم!
208
00:28:30,317 --> 00:28:34,495
- بذار برم! - بروجا!
209
00:28:34,495 --> 00:28:37,411
دست از سرم بردار! دست از سرم بردار!
210
00:28:37,411 --> 00:28:40,022
- بذار برم!
211
00:28:40,022 --> 00:28:45,506
دست از سرم بردار!
212
00:28:53,253 --> 00:28:55,646
اعتراف خواهی کرد؟
213
00:28:58,867 --> 00:29:01,000
من این کار را برای نجات شما انجام می دهم.
214
00:29:04,177 --> 00:29:06,135
حرامزاده.
215
00:29:06,135 --> 00:29:08,268
شما حرامزاده!
216
00:29:12,794 --> 00:29:14,404
آندرس
217
00:32:10,972 --> 00:32:12,713
چهارده.
218
00:32:14,497 --> 00:32:16,847
چهارده کوئه؟
219
00:32:17,892 --> 00:32:22,853
باید چهارده سر ذبح کنی بهتر است این کار را قبل از گرسنگی انجام دهید.
220
00:33:09,900 --> 00:33:13,426
هیچ جواب درست و غلطی وجود ندارد. خیلی خوب؟
221
00:33:14,557 --> 00:33:16,777
چی میبینی؟
222
00:33:20,259 --> 00:33:23,479
- چیزی نیست. - واقعا؟
223
00:33:24,176 --> 00:33:29,050
این لکه جوهر توسط جاستینوس کرنر، یک پزشک آلمانی ساخته شده است.
224
00:33:29,050 --> 00:33:31,139
مثل تو.
225
00:33:33,011 --> 00:33:37,015
او همچنین شاعر بود، با الهام از همین تصویر.
226
00:33:37,015 --> 00:33:39,191
پس به من بگو مارتین...
227
00:33:41,019 --> 00:33:43,195
هنوز چیزی نمی بینی؟
228
00:33:44,109 --> 00:33:46,328
این یک شکل نیست.
229
00:33:51,159 --> 00:33:56,730
دریاچه ای را در کوه می بینم زیرا مرا به یاد خانه می اندازد.
230
00:33:58,906 --> 00:34:01,387
آیا شما را به یاد چیزی می اندازد؟
231
00:34:02,475 --> 00:34:04,825
اصلاً هر چیزی.
232
00:34:26,672 --> 00:34:28,543
شاید من یک پروانه ببینم
233
00:34:31,330 --> 00:34:33,071
خیلی خوب.
234
00:34:37,292 --> 00:34:39,380
این یکی چی؟
235
00:34:40,947 --> 00:34:43,733
چی میبینی؟
236
00:34:43,733 --> 00:34:46,127
من یک پروانه می بینم.
237
00:34:58,400 --> 00:35:02,709
- همه چیز خوب است، پدر؟ - آخرین باری که باران را دیدم یادم نمی آید.
238
00:35:08,193 --> 00:35:11,152
به نظر می رسد واقعاً ارتباط برقرار کرده اید.
239
00:35:11,718 --> 00:35:13,720
اگر بتوانم...
240
00:35:14,547 --> 00:35:16,810
چه چیزی در او می بینید؟
241
00:35:20,205 --> 00:35:24,122
پسری را می بینم که با توانایی های خاص متولد شده است.
242
00:35:25,471 --> 00:35:29,257
موسیقی، ریاضیات، زبان.
243
00:35:29,257 --> 00:35:35,742
پسری با توانایی دسترسی به بخش هایی از مغز که دیگران حتی از وجود آن ها اطلاعی ندارند متولد شد.
244
00:35:36,569 --> 00:35:38,788
پسری که خدا او را لمس کرده است.
245
00:35:40,181 --> 00:35:42,575
این یکی از راه های بیان آن است.
246
00:35:45,665 --> 00:35:47,841
چه چیز دیگری؟
247
00:35:51,975 --> 00:35:55,370
می بینم... گیج،
248
00:35:56,197 --> 00:35:58,895
فرزند گمشده
249
00:35:58,895 --> 00:36:01,115
بدون جایی در این دنیا،
250
00:36:02,290 --> 00:36:05,946
ناتوان از رفتار اجتماعی عادی متولد شده است.
251
00:36:07,165 --> 00:36:09,254
ناتوان از همدلی.
252
00:36:12,213 --> 00:36:14,433
و آیا باور دارید که می توانید او را درمان کنید؟
253
00:36:18,001 --> 00:36:19,742
خیر
254
00:36:22,049 --> 00:36:28,142
اما من می توانم به مارتین کمک کنم تا احساس کند چه حسی دارد
255
00:36:28,142 --> 00:36:30,318
آنچه دیگران احساس می کنند
256
00:36:31,189 --> 00:36:33,930
من معتقدم که فقط خدا می تواند تغییر کند، مارتین.
257
00:36:43,418 --> 00:36:45,551
اما چه کسی می داند، گریس؟
258
00:36:46,856 --> 00:36:49,555
شاید او از طریق شما کار می کند.
259
00:37:21,978 --> 00:37:23,806
نه هنوز.
260
00:37:28,811 --> 00:37:30,596
متشکرم.
261
00:37:34,774 --> 00:37:37,211
نمیدونستم منتظرم هستی
262
00:37:37,211 --> 00:37:41,563
خوب است که با هم غذا بخوریم، مانند یک خانواده.
263
00:37:42,347 --> 00:37:47,352
کلارو! خیلی خوبه که دوباره یه زن سر میزمون باشه.
264
00:37:47,352 --> 00:37:50,833
- ممنون دون مارکز. - نیکلاس، لطفا.
265
00:37:52,400 --> 00:37:55,403
مزرعه شرقی آماده کاشت مجدد است.
266
00:37:56,883 --> 00:37:58,885
الان آنجا گندم می روید.
267
00:38:05,892 --> 00:38:10,766
"کاابوی غبارآلود سوار بر اسب سیاه غول پیکر خود به شهر رفت."
268
00:38:12,028 --> 00:38:16,816
او با تعداد زیاد و محاصره شده روبروی خش خش گاوها قرار گرفت.
269
00:38:16,816 --> 00:38:21,168
همسرش که هنوز در چنگال این راهزنان بود، صدا زد:
270
00:38:21,168 --> 00:38:25,738
ویلیام، فرار کن! خودت را نجات بده!»
271
00:38:25,738 --> 00:38:29,568
اما بیل کودی چنین کاری را انجام نمی دهد.
272
00:38:29,568 --> 00:38:34,834
او دو هفت تیر کلت خود را کشید و به سوی راهزنان تاخت.
273
00:38:34,834 --> 00:38:42,015
"و هنگامی که گرد و غبار نشست، تنها یک مرد هنوز بر بالای اسب خود بود."
274
00:38:42,015 --> 00:38:46,628
"وحشی ترین گاوچران غرب، یک گاوچوی واقعی."
275
00:38:47,629 --> 00:38:50,937
- مثل پدرم. - مثل پدرت.
276
00:38:51,851 --> 00:38:53,809
حالا وقت خواب است.
277
00:38:56,769 --> 00:38:58,336
شب بخیر.
278
00:39:27,887 --> 00:39:30,542
میدونی این فقط تنهاییه
279
00:39:32,021 --> 00:39:34,676
شما این را می دانید، درست است؟
280
00:39:34,676 --> 00:39:36,809
شاید.
281
00:41:24,090 --> 00:41:26,092
شما پسر را داخل نگه دارید.
282
00:41:27,963 --> 00:41:32,011
نه، این اشتباه است. قرار است بعداً دعای خیر را بگوید.
283
00:41:32,838 --> 00:41:37,103
نترس، زیرا من تو را نجات دادم. من تو را به نام صدا کرده ام، تو مال منی.
284
00:41:37,103 --> 00:41:39,192
- تو مال منی، تو مال منی. - مارتین مارتین.
285
00:42:06,698 --> 00:42:08,526
مارتین، من به تو نیاز دارم...
286
00:42:39,948 --> 00:42:44,823
بنابراین، مارتین، من باید بروم کمک کنم.
287
00:42:44,823 --> 00:42:49,523
برای من اینجا می مانی؟ لطفا؟ خیلی خوب؟
288
00:43:08,629 --> 00:43:12,720
- نیکلاس! نیکلاس کجاست؟ - رفت داخل.
289
00:43:17,638 --> 00:43:19,335
نیکلاس!
290
00:43:19,335 --> 00:43:21,076
نه!
291
00:43:21,076 --> 00:43:23,949
نیکلاس! نیکلاس!
292
00:43:24,819 --> 00:43:27,866
نیکلاس! نیکلاس!
293
00:43:50,149 --> 00:43:51,716
نه!
294
00:44:54,909 --> 00:44:57,129
مارتین. مارتین.
295
00:44:58,260 --> 00:45:00,741
حالا بلند شو و بیرون دنبالم بیا.
296
00:45:00,872 --> 00:45:02,787
عجله کن
297
00:45:05,790 --> 00:45:07,487
تمو!
298
00:45:08,706 --> 00:45:10,925
آنتونیو!
299
00:45:16,365 --> 00:45:18,280
این جا بمان.
300
00:45:31,467 --> 00:45:33,426
برو! برو!
301
00:46:31,527 --> 00:46:33,616
نیکلاس...
302
00:46:38,360 --> 00:46:40,188
مارتین...
303
00:46:42,800 --> 00:46:44,671
آتش، او ...
304
00:46:48,980 --> 00:46:53,462
دیروز در میدان، مارتین دستم را گرفت.
305
00:47:06,606 --> 00:47:08,738
به بخیه نیاز خواهید داشت
306
00:47:11,002 --> 00:47:13,004
بعد.
307
00:48:51,015 --> 00:48:52,973
یه چیزی دیدم
308
00:48:55,062 --> 00:48:57,412
در زمان آتش سوزی
309
00:48:59,545 --> 00:49:04,115
چیزی... غیر ممکن.
310
00:49:09,685 --> 00:49:11,252
اگر من...
311
00:49:12,340 --> 00:49:14,560
اگر دلیل من ...
312
00:49:17,345 --> 00:49:24,178
اگر من از همه مردم نمی توانم مارتین را بدون تعصب ببینم،
313
00:49:27,268 --> 00:49:30,228
پس چگونه می توانم به او کمک کنم؟
314
00:49:31,838 --> 00:49:36,234
خدا از طریق ما کار می کند. به دست اوست که به اینجا آمدی.
315
00:49:38,584 --> 00:49:40,847
خدا مرا نفرستاد پدر
316
00:49:42,936 --> 00:49:47,810
اگر او وجود داشته باشد، خدا خیلی وقت پیش ما را رها کرده است.
317
00:49:57,951 --> 00:50:00,345
آیا می دانید "لطف" یعنی چه؟
318
00:50:01,999 --> 00:50:07,961
لطف زمانی است که... خدا در لحظاتی که نمی خواهیم کاری با او نداشته باشیم به ما می رسد.
319
00:50:07,961 --> 00:50:12,400
وقتی او به ما ایمان می آورد، حتی زمانی که ما آن را در خودمان گم کرده ایم.
320
00:50:14,533 --> 00:50:16,361
چیزی که من سعی می کنم بگویم
321
00:50:16,361 --> 00:50:21,496
این است که شاید در این ساعت تاریکی اینجا به شما نیاز داشتیم.
322
00:50:21,496 --> 00:50:25,892
نه علیرغم اعتقادات شما، بلکه به خاطر آنها.
323
00:50:38,122 --> 00:50:42,039
صبح بخیر. صبح بخیر.
324
00:50:46,260 --> 00:50:47,740
مارتین...
325
00:50:48,654 --> 00:50:50,743
به من نگاه کن.
326
00:50:52,527 --> 00:50:57,489
مارتین، وقت صحبت صبحگاهی ماست.
327
00:51:01,319 --> 00:51:05,105
پاپا باید تاج خروس را در مزرعه شرقی بکارد.
328
00:51:05,105 --> 00:51:07,020
آیا اینطور است؟
329
00:51:07,020 --> 00:51:11,503
تاج خروس نسبت به بلایت و خشکسالی تحمل بیشتری دارد. امسال هر دو را داشتیم.
330
00:51:13,026 --> 00:51:16,290
خیلی خوب. امشب بهش میگیم
331
00:51:17,204 --> 00:51:19,859
باید به کشاورزان دیگر روستا هم بگوییم.
332
00:51:19,859 --> 00:51:22,383
و چرا دوست دارید این کار را انجام دهید؟
333
00:51:24,037 --> 00:51:26,822
پس خانه ما را نمی سوزانند.
334
00:51:26,822 --> 00:51:28,955
فقط همین؟
335
00:51:29,912 --> 00:51:34,917
یا ممکن است این باشد که شما همچنین نمی خواهید آنها گرسنه بمانند؟ - نه، فقط همین.
336
00:51:38,007 --> 00:51:42,316
فکر می کنید چرا اصطبل شما را آتش زدند؟ - برای تنبیه من
337
00:51:43,535 --> 00:51:45,493
- چرا؟ - چون من محصولات آنها را کشتم.
338
00:51:46,973 --> 00:51:50,803
مارتین، آیا محصولات آنها را کشت؟
339
00:51:50,803 --> 00:51:54,763
نیمه شب یواشکی بیرون رفتی و ملخ ها را رها کردی؟
340
00:51:54,763 --> 00:51:57,070
شاید.
341
00:51:57,070 --> 00:52:02,641
و آیا حیوانات آنها را نیز طلسم کردی و آنها را بیمار کردی و می میرند؟
342
00:52:02,641 --> 00:52:05,513
- مارتین، تو؟ - نه
343
00:52:05,513 --> 00:52:09,778
-خب پس نمیتونه درست باشه؟ - مرد دیشب چطور؟
344
00:52:10,953 --> 00:52:16,437
هی، مارتین، تو هیچ کاری با او نکردی.
345
00:52:16,437 --> 00:52:19,484
تو هیچ کاری نکردی
346
00:52:19,484 --> 00:52:21,660
صدامو میشنوی؟
347
00:52:21,660 --> 00:52:24,445
آتشی به پا کرد و او را کشت.
348
00:52:27,492 --> 00:52:30,059
همین اتفاق افتاد.
349
00:52:30,059 --> 00:52:35,195
مارتین، آن مردم می ترسند، خوب است؟
350
00:52:35,195 --> 00:52:37,458
آنها میترسند، و برای این ترس نیاز به سرزنش دارند،
351
00:52:37,458 --> 00:52:42,202
و این شما خواهید بود، زیرا شما متفاوت هستید.
352
00:52:42,202 --> 00:52:44,204
خیلی خوب؟
353
00:52:44,987 --> 00:52:47,076
مرا درک می کنی؟
354
00:52:49,949 --> 00:52:51,777
آره.
355
00:53:26,725 --> 00:53:28,857
مارتین چطوره؟
356
00:53:30,903 --> 00:53:33,210
او می فهمد چه اتفاقی افتاده است.
357
00:53:34,776 --> 00:53:36,909
خودش را سرزنش می کند.
358
00:53:38,824 --> 00:53:40,826
چه می توانم بکنم؟
359
00:53:42,131 --> 00:53:44,177
با او مانند یک پسر رفتار کنید.
360
00:53:46,223 --> 00:53:48,355
دوستش داشته باش...
361
00:53:49,269 --> 00:53:51,010
بدون قضاوت
362
00:53:53,055 --> 00:53:56,450
وی به کاشت گل تاج خروس اشاره کرد. شاید بتوانی او را با خود برگردانی.
363
00:53:56,450 --> 00:53:58,452
خیر
364
00:53:58,452 --> 00:54:02,674
اما او به آن نیاز دارد. او باید با شما وقت بگذراند و در مزارع کار کند.
365
00:54:02,674 --> 00:54:05,067
او با من کار خواهد کرد.
366
00:54:07,940 --> 00:54:10,638
اما ما نمی توانیم دوباره با هم بکاریم.
367
00:54:12,858 --> 00:54:17,645
زمین من را نمک کاشتند. الان هیچ چیز رشد نخواهد کرد.
368
00:54:31,180 --> 00:54:33,966
در مورد هیستری رایج،
369
00:54:34,967 --> 00:54:40,102
به ندرت اتفاق می افتد که به جای یک ضربه بزرگ،
370
00:54:40,973 --> 00:54:47,849
ما تعدادی از آسیب های جزئی را پیدا می کنیم که گروهی از علل تحریک کننده را تشکیل می دهند.
371
00:54:49,024 --> 00:54:55,030
آنها اجزای یک داستان واحد از رنج هستند.
372
00:55:02,429 --> 00:55:06,999
پس باید فرض کنیم که ترومای ادواری،
373
00:55:06,999 --> 00:55:11,177
یا به طور دقیق تر، خاطره آن تروما،
374
00:55:12,221 --> 00:55:15,529
به عنوان یک جسم خارجی عمل می کند
375
00:55:17,139 --> 00:55:18,619
که...
376
00:55:20,142 --> 00:55:26,671
مدت طولانی پس از ورود آن باید همچنان به عنوان عاملی در حال کار در نظر گرفته شود،
377
00:55:27,541 --> 00:55:31,545
تنها زمانی ناپدید می شود که حافظه به وضوح تحریک شود.
378
00:55:32,329 --> 00:55:36,811
روند باید به "وضعیت اولیه" خود بازگردد،
379
00:55:38,030 --> 00:55:40,859
وضعیت تولد آن
380
00:55:50,129 --> 00:55:52,174
می شنوی، مارتین؟
381
00:55:53,741 --> 00:55:59,791
هر کلیک با ریتمی مانند قبل و بعد از آن.
382
00:56:00,748 --> 00:56:08,365
هر لحظه نه طولانی تر و نه کوتاه تر از هر لحظه.
383
00:56:09,148 --> 00:56:13,065
زمان در تقارن کامل می گذرد.
384
00:56:17,286 --> 00:56:21,552
من یک چیز را نام می برم، و شما به من بگویید چه احساسی در شما ایجاد می کند.
385
00:56:22,814 --> 00:56:26,774
- اسب ها - من دوست دارم اسب سواری کنم.
386
00:56:26,774 --> 00:56:28,907
اما بوی بسیار بدی دارند.
387
00:56:31,083 --> 00:56:34,478
- شبدر زرد. - از آنها متنفرم.
388
00:56:34,478 --> 00:56:38,307
- چرا؟ - چون منو یاد مامان میندازن.
389
00:56:39,308 --> 00:56:41,267
در مورد اون بهم بگو.
390
00:56:45,227 --> 00:56:51,408
بوی اسطوخودوس می داد و موهایش به رنگ قهوه سوخته بود.
391
00:56:51,408 --> 00:56:55,760
- او چه احساسی به شما داد؟ - بی خطر.
392
00:56:58,066 --> 00:57:00,808
به نظر خیلی قشنگه
393
00:57:00,808 --> 00:57:04,203
چرا این احساس را دوست ندارید، مارتین؟
394
00:57:04,203 --> 00:57:07,989
چون دروغه ما در امان نیستیم
395
00:57:07,989 --> 00:57:09,991
همه ما به خاطر من میمیریم
396
00:57:15,257 --> 00:57:17,825
-دروغت چیه؟ - چی؟
397
00:57:21,873 --> 00:57:24,005
دروغ شما چیست؟
398
00:57:27,705 --> 00:57:33,145
دروغ شما چیست؟
399
00:57:34,363 --> 00:57:40,587
دروغ شما چیست؟
400
00:57:45,592 --> 00:57:47,768
اینکه من کلاهبردارم
401
00:57:49,204 --> 00:57:54,949
اینکه من آموزه های مردان بزرگ را تکرار می کنم، اما از آنها نیستم.
402
00:58:00,259 --> 00:58:05,394
اینکه من برای اثبات خودم به لبه دنیا سفر خواهم کرد، اما شکست خواهم خورد.
403
00:58:25,937 --> 00:58:27,895
اینها دروغ نیستند
404
00:58:33,422 --> 00:58:35,990
آنها ترس هستند
405
00:58:54,574 --> 00:58:57,534
- تمو؟ - اوما واکچا کونان.
406
00:58:57,664 --> 00:58:59,623
چیست؟
407
01:00:12,957 --> 01:00:15,046
من معتقدم تیفوس است.
408
01:00:16,090 --> 01:00:19,441
- طاعون - توسط شپش پخش می شود.
409
01:00:19,441 --> 01:00:23,576
ازت میخوام که بری داخل و هرچیزی رو که میتونست در چند روز گذشته لمس کنه رو بسوزونی.
410
01:00:23,576 --> 01:00:28,102
کتانی، پتو، لباس... هر چیزی که می تواند باعث گسترش بیماری شود.
411
01:00:28,102 --> 01:00:30,278
آیا می فهمی؟
412
01:01:40,479 --> 01:01:46,746
از طریق این پیوند مقدس نفت و از طریق خیر عظیم رحمت او ...
413
01:02:23,043 --> 01:02:24,741
نیکلاس!
414
01:02:25,611 --> 01:02:27,961
من نمی توانم ... این کار را انجام دهم.
415
01:02:33,880 --> 01:02:37,144
من اونی نیستم که تو فکر میکنی
416
01:02:38,058 --> 01:02:39,320
خیر
417
01:02:40,757 --> 01:02:42,367
خیر
418
01:02:43,455 --> 01:02:50,114
من کلاهبردارم - برای اولین بار است که پسرم را می شناسم و او هم مرا می شناسد.
419
01:02:51,376 --> 01:02:56,598
این... این فقط علم است، یک بیماری.
420
01:02:56,598 --> 01:03:00,472
اما کاری که با پسر من کردی یک معجزه است.
421
01:03:02,996 --> 01:03:04,041
او رفته.
422
01:03:07,740 --> 01:03:09,655
خواست خداست
423
01:03:19,447 --> 01:03:24,844
... مرتکب استفاده شیطانی از بینایی، شنوایی،
424
01:03:24,844 --> 01:03:28,326
بو، طعم و گفتار، لمس،
425
01:03:29,588 --> 01:03:31,808
توانایی راه رفتن
426
01:03:34,114 --> 01:03:35,812
آمین
427
01:05:26,444 --> 01:05:31,318
- دوست داری کدام کتاب ها را بسته بندی کنم؟ - ما جا نخواهیم داشت.
428
01:05:36,758 --> 01:05:40,284
ویولن پس ما باید این را بیاوریم.
429
01:05:44,418 --> 01:05:46,594
متاسفم.
430
01:05:46,594 --> 01:05:49,032
- متاسفم. - چی؟
431
01:05:49,032 --> 01:05:51,382
متاسفم.
432
01:05:51,382 --> 01:05:53,427
من قصد نداشتم به ماریا صدمه بزنم.
433
01:05:56,996 --> 01:06:00,869
من نمی خواهم ترک کنم. من بهتر می شوم، قول می دهم.
434
01:06:00,869 --> 01:06:04,569
لطفا. هر چی بخوای فکر میکنم من فقط می خواهم بمانم!
435
01:06:10,879 --> 01:06:14,579
مارتین، به من نگاه کن.
436
01:06:22,108 --> 01:06:28,593
من فقط می توانم تصور کنم که چقدر این باید برای شما گیج کننده باشد.
437
01:06:31,683 --> 01:06:34,338
این تقصیر تو نیست.
438
01:06:37,471 --> 01:06:40,909
هیچ کدام از اینها تقصیر شما نیست.
439
01:06:44,391 --> 01:06:46,132
هیچ یک از آن.
440
01:06:48,613 --> 01:06:50,441
حالا بیا کمکم کن بسته بندی کنم
441
01:07:22,690 --> 01:07:24,953
- پدر - من آماده ام.
442
01:07:30,481 --> 01:07:32,483
وسائل شما؟
443
01:07:33,614 --> 01:07:35,660
من تمام آنچه را که نیاز دارم دارم.
444
01:07:37,227 --> 01:07:39,229
خیلی خوب.
445
01:07:44,190 --> 01:07:49,543
- می آیند دنبالش. - مارتین، بیا داخل. بیا.
446
01:07:53,025 --> 01:07:55,332
در صورتی که باید بدترین اتفاق بیفتد.
447
01:07:56,855 --> 01:07:58,422
خیر
448
01:08:00,685 --> 01:08:02,948
آنها ظالم خواهند بود.
449
01:08:39,027 --> 01:08:40,942
میدونی چیه؟ مارتین...
450
01:08:42,683 --> 01:08:45,773
چرا برای من آهنگ پخش نمی کنی؟ من فکر می کنم که ...
451
01:08:46,644 --> 01:08:50,126
- این باعث می شود حالم بهتر شود. - سی، سنورا.
452
01:09:35,562 --> 01:09:37,216
مارتین!
453
01:09:46,791 --> 01:09:48,923
مارتین...
454
01:09:50,490 --> 01:09:52,144
بیا بریم.
455
01:09:57,323 --> 01:09:59,325
بیایید او را به اسب ها برسانیم.
456
01:10:04,983 --> 01:10:06,419
بیا!
457
01:10:19,258 --> 01:10:20,912
بیا!
458
01:10:23,044 --> 01:10:26,657
اینها شما را به سرداب سرد می برد. اینجا.
459
01:10:30,965 --> 01:10:32,967
آنتونیو!
460
01:10:34,273 --> 01:10:36,406
موفق باشی دکتر
461
01:12:15,635 --> 01:12:17,681
نیکلاس؟
462
01:12:28,474 --> 01:12:30,171
تمو!
463
01:12:39,180 --> 01:12:42,314
- ماتالو! - ساچاقا.
464
01:12:43,489 --> 01:12:45,577
آره.
465
01:12:51,844 --> 01:12:53,847
ساچاقا.
466
01:13:00,724 --> 01:13:02,378
مارتین.
467
01:13:22,267 --> 01:13:24,704
پشت من باش، مارتین!
468
01:13:24,704 --> 01:13:26,532
ماتالو!
469
01:13:32,407 --> 01:13:34,758
مارتین! نه!
470
01:14:23,894 --> 01:14:26,026
آمین!
471
01:15:03,455 --> 01:15:05,196
!پاپا!
472
01:15:12,420 --> 01:15:16,294
ماتالو! ماتالو! ماتالو!
473
01:15:16,294 --> 01:15:18,121
!پاپا!
474
01:15:19,602 --> 01:15:21,517
!پاپا!
475
01:15:23,867 --> 01:15:26,957
ماتالو! ماتالو! ماتالو!
476
01:15:26,957 --> 01:15:29,133
!پاپا!
477
01:15:30,351 --> 01:15:32,657
!پاپا!
478
01:15:46,716 --> 01:15:48,674
¡لا ماتو یو، لا بروجا!
479
01:16:06,648 --> 01:16:08,737
مارتین!
480
01:16:24,231 --> 01:16:25,929
!پاپا!
481
01:16:31,237 --> 01:16:33,110
!پاپا!
482
01:16:33,937 --> 01:16:35,591
!پاپا!
483
01:17:55,018 --> 01:17:56,496
نیکلاس...
484
01:18:01,633 --> 01:18:03,635
مردم...
485
01:18:05,593 --> 01:18:07,857
آنها نخواهند فهمید
486
01:18:12,775 --> 01:18:14,994
من آن مردان را کشتم.
487
01:18:19,695 --> 01:18:22,219
این چیزی نیست که من دیدم.
488
01:18:23,568 --> 01:18:28,138
من آنها را کشتم. این چیزی است که شما دیدید.
489
01:18:29,008 --> 01:18:31,054
هیچ چیز دیگر.
490
01:18:38,800 --> 01:18:41,325
سرنوشت او چه خواهد شد؟
491
01:18:44,284 --> 01:18:46,416
من از او محافظت خواهم کرد.
492
01:18:55,905 --> 01:18:57,862
او در امان خواهد بود...
493
01:19:00,910 --> 01:19:02,912
و خوشحال
494
01:19:34,682 --> 01:19:36,554
مارتین...
495
01:19:41,514 --> 01:19:43,952
وقت آن است که به سفر خود برویم.44906
Can't find what you're looking for?
Get subtitles in any language from opensubtitles.com, and translate them here.