All language subtitles for Wifemistress.1977.BluRay_persian

af Afrikaans
ak Akan
sq Albanian
am Amharic
ar Arabic Download
hy Armenian
az Azerbaijani
eu Basque
be Belarusian
bem Bemba
bn Bengali
bh Bihari
bs Bosnian
br Breton
bg Bulgarian
km Cambodian
ca Catalan
ceb Cebuano
chr Cherokee
ny Chichewa
zh-CN Chinese (Simplified)
zh-TW Chinese (Traditional)
co Corsican
hr Croatian
cs Czech
da Danish
nl Dutch
en English
eo Esperanto
et Estonian
ee Ewe
fo Faroese
tl Filipino
fi Finnish
fr French Download
fy Frisian
gaa Ga
gl Galician
ka Georgian
de German
gn Guarani
gu Gujarati
ht Haitian Creole
ha Hausa
haw Hawaiian
iw Hebrew
hmn Hmong
hu Hungarian
is Icelandic
ig Igbo
id Indonesian
ia Interlingua
ga Irish
it Italian
ja Japanese
jw Javanese
kn Kannada
kk Kazakh
rw Kinyarwanda
rn Kirundi
kg Kongo
ko Korean
kri Krio (Sierra Leone)
ku Kurdish
ckb Kurdish (Soranî)
ky Kyrgyz
lo Laothian
la Latin
lv Latvian
ln Lingala
lt Lithuanian
loz Lozi
lg Luganda
ach Luo
lb Luxembourgish
mk Macedonian
mg Malagasy
ms Malay
ml Malayalam
mt Maltese
mi Maori
mr Marathi
mfe Mauritian Creole
mo Moldavian
mn Mongolian
my Myanmar (Burmese)
sr-ME Montenegrin
ne Nepali
pcm Nigerian Pidgin
nso Northern Sotho
no Norwegian
nn Norwegian (Nynorsk)
oc Occitan
or Oriya
om Oromo
ps Pashto
fa Persian
pl Polish Download
pt-BR Portuguese (Brazil)
pt Portuguese (Portugal)
pa Punjabi
qu Quechua
ro Romanian
rm Romansh
nyn Runyakitara
ru Russian
sm Samoan
gd Scots Gaelic
sr Serbian
sh Serbo-Croatian
st Sesotho
tn Setswana
crs Seychellois Creole
sn Shona
sd Sindhi
si Sinhalese
sk Slovak Download
sl Slovenian
so Somali
es Spanish
es-419 Spanish (Latin American)
su Sundanese
sw Swahili
sv Swedish
tg Tajik
ta Tamil
tt Tatar
te Telugu
th Thai
ti Tigrinya
to Tonga
lua Tshiluba
tum Tumbuka
tr Turkish
tk Turkmen
tw Twi
ug Uighur
uk Ukrainian
ur Urdu
uz Uzbek
vi Vietnamese
cy Welsh
wo Wolof
xh Xhosa
yi Yiddish
yo Yoruba
zu Zulu
Would you like to inspect the original subtitles? These are the user uploaded subtitles that are being translated: 1 00:00:24,192 --> 00:00:30,449 :مترجم PoisonKiller 00:00:31,192 --> 00:00:35,449 با تشکر از Armin.HpR عزیز بابت هماهنگ کردن فیلم با نسخه بلوری 2 00:02:18,413 --> 00:02:23,704 ‫سوسیالیسم بدون نقص، سوسیالیسم علمی ، ‫زندگی‌باوری، مکانیسم، داروین، لامارک... 3 00:02:23,794 --> 00:02:27,637 ‫ساعت‌هاست که داریم دربارشون بحث می‌کنیم. ‫از نظر من همشون مزخرفن. 4 00:02:27,674 --> 00:02:32,692 ‫شاید مزخرف درستی باشن، ولی بازم مزخرفن. مهم قانون جنگل هستش.- ‫درسته.- 5 00:02:32,846 --> 00:02:38,353 ‫بهتره وجود خدا رو قبول کنیم، ‫تا همه‌ی کاسه کوزه‌های شرارت‌ها، 6 00:02:38,389 --> 00:02:42,525 ‫و بدبختی‌های بشریت رو، سر اون بشکونیم.- ‫نه، نه. خدا وجود نداره.- 7 00:02:42,561 --> 00:02:44,126 ‫اگه می‌تونی قانعم کن. 8 00:02:44,527 --> 00:02:47,786 ‫باشه. تو این میدون، من یه چالش راه میندازم. 9 00:02:47,823 --> 00:02:51,952 ‫اگه یکی اون بالا با قدرت بی نهایت وجود داره، ‫من بهش 10 ثانیه فرصت میدم، 10 00:02:51,989 --> 00:02:54,409 ‫تا بزنه همه‌مونو با رعد و برق، نیست و نابود کنه. 11 00:02:55,040 --> 00:02:56,225 ‫توجه کنید. 12 00:02:56,625 --> 00:03:00,896 ‫یک، دو، سه... 13 00:03:01,964 --> 00:03:05,595 ‫چهار، پنج، ش... 14 00:03:06,011 --> 00:03:09,772 ‫هغت، هشت، نه، 15 00:03:10,475 --> 00:03:11,565 ‫ده! 16 00:03:11,726 --> 00:03:14,147 ‫ریدید به خودتون، بدبختا. 17 00:03:15,773 --> 00:03:18,240 ‫بازم مست شد و دیوونه شد. 18 00:03:19,110 --> 00:03:22,100 ‫و راستی، اون دختر بی عقل هم، خونه هستش. 19 00:03:22,113 --> 00:03:26,978 ‫منو ببخشید، آقایون. میرم اون خانم دیوونه رو ببینم.- ‫ترسیدی خدا باور، مگه نه؟- 20 00:03:29,456 --> 00:03:31,804 ‫دختر خوب. واکنشتو دیدی؟ 21 00:03:33,794 --> 00:03:35,763 ‫حالا پاشو سعی کن راه بری. 22 00:03:36,464 --> 00:03:38,552 ‫نمی‌تونم.- ‫پاشو، بحنب.- 23 00:03:38,591 --> 00:03:42,054 ‫اینقدر بهش گیر نده. اگه فلج تدریجی گرفته، خب نمی‌تونه دیگه.- ‫کی گفته؟- 24 00:03:42,090 --> 00:03:44,367 ‫جوزِای فالگیر. ‫اون هیچ وقت اشتباه نمیکنه. 25 00:03:44,390 --> 00:03:49,219 ‫ولمون کن بابا. چه مزخرفاتی. ‫مریضی اون تو پاهاش نیست، تو مغزشه. 26 00:03:49,354 --> 00:03:54,255 ‫فقط می‌خواد با این کارها، شوهرشو عصبانی کنه. 27 00:03:54,736 --> 00:03:59,883 ‫که چی گیرم بیاد؟ تازه طرف که هیچ وقت خونه نیست. ‫همش میره سفرای خارج از کشور، وین، بوداپست، 28 00:03:59,992 --> 00:04:02,625 ‫اونم به بهونه شراب‌های خیلی خاص. 29 00:04:02,662 --> 00:04:06,750 ‫و من همیشه خونه‌م.- ‫آره، دختر بیچاره‌، ماه‌هاست که بیرون نرفته.- 30 00:04:06,787 --> 00:04:10,134 ‫نگاه برام از پاریس چی آورده: ‫یه گرامافون با صدای قطار. 31 00:04:10,171 --> 00:04:14,551 ‫فقط برای اینکه به ریشم بخنده.- ‫حالا کی جلو بیرون رفنتو گرفته؟- 32 00:04:14,587 --> 00:04:18,055 ‫برو بیرون و ببین کشاورزا دارن مثل چی تو املاکت کار می‌کنن. 33 00:04:18,092 --> 00:04:20,333 ‫کسایی که اهل این سوسول بازی‌ها نیستن. 34 00:04:20,350 --> 00:04:24,521 ‫این مریضی‌های مامانی و افاده‌ای، ‫فقط برای زنای لوس و پولداری مثل تویه. 35 00:04:24,558 --> 00:04:27,618 ‫سوسیالیست!- ‫الان مثلا فکر کردی این توهین بود؟- 36 00:04:28,317 --> 00:04:31,354 ‫بهش محل نزار. طرف فقط یه کشاورز دهاتیه. 37 00:04:34,158 --> 00:04:35,343 ‫شنیدی؟ 38 00:04:36,786 --> 00:04:38,600 ‫نه، کالسکه ارباب نیستش. 39 00:04:40,332 --> 00:04:45,296 ‫دیگه ساعت 10 شده. میرم بخوابم.- ‫وایسا. منو تنها نزار، می‌ترسم.- 40 00:04:45,332 --> 00:04:49,793 ‫از چی می‌ترسی؟ بزودی خانم کلارا میاد پیشت. ‫شب بخیر. 41 00:05:11,994 --> 00:05:14,296 ‫نفرین زده‌ها! نگاشون کنید. 42 00:05:14,831 --> 00:05:16,100 ‫خرابکارها! 43 00:05:16,917 --> 00:05:19,658 ‫آخوندکا! بی شرفا! 44 00:05:22,340 --> 00:05:23,585 ‫آشوب طلب‌ها! 45 00:05:24,176 --> 00:05:26,442 ‫روح همتون اونجا تسخیر شده. 46 00:05:30,058 --> 00:05:31,660 ‫اون وسیله جن گیری رو بده بهم. 47 00:05:34,062 --> 00:05:35,877 ‫پروردگارا، مرا از مرگی ابدی در روز وحشتناکی که 48 00:05:35,898 --> 00:05:38,911 ‫آسمان و زمین حرکت می‌کنند، نجات بده. 49 00:05:39,027 --> 00:05:42,811 ‫.آن روز، روز خشم، بلا و بدبختی است، روزی بسیار غم انگیز 50 00:05:42,823 --> 00:05:44,959 ‫روزی هست که قضاوت خواهی شد... 51 00:05:45,034 --> 00:05:48,521 ‫"سقوط زمن" ‫این چیه نوشتی، احمق! 52 00:05:48,558 --> 00:05:52,010 ‫ی، زمین رو جان انداختی. ‫خاک بر سرتون کنم. 53 00:05:55,254 --> 00:05:58,675 ‫براتون روزنامه و نامه شوهرتون رو آوردم. 54 00:05:58,712 --> 00:06:01,024 ‫یه نامه اداری هم دارید. 55 00:06:03,264 --> 00:06:05,292 ‫این صدای موزیک از کجا میاد؟ 56 00:06:05,600 --> 00:06:07,083 ‫از اون بار هستش. 57 00:06:07,102 --> 00:06:12,275 ‫کشیش نتونست کلمه زمین رو درست بنویسه و ‫عقل از سرش پرید. 58 00:06:12,692 --> 00:06:17,489 ‫البته هیچ وقت عقلی هم نداشته.- ‫خوب نیست باهاش اینجوری رفتار کرد. اون آدم خوبیه.- 59 00:06:17,526 --> 00:06:21,202 ‫می‌دونی وقتی داشتم پیشش اعتراف می‌کردم، بهم چی گفت؟ 60 00:06:21,238 --> 00:06:23,812 ‫که بیماریمو، شیطان بهم داده بود. 61 00:06:33,175 --> 00:06:34,563 ‫میشه یه کم بخورم؟ 62 00:06:35,386 --> 00:06:37,687 ‫تلخه. چجوری می‌تونی بخوری؟- ‫خوشم میاد.- 63 00:06:49,069 --> 00:06:50,991 ‫چرا تو هم نرفتی برقصی؟ 64 00:06:51,572 --> 00:06:55,890 ‫تو که فکرای نامزد منو میدونی. ‫از نظرش رقص یه رسوایی هستش. 65 00:06:56,035 --> 00:06:59,156 ‫حالا تصورشو بکن، طرف رییس کلوپ کاتولیک‌ها هم باشه. 66 00:07:02,376 --> 00:07:05,022 ‫حداقل، تو خونه‌ی تو، می‌تونم سیگار بکشم. 67 00:07:17,185 --> 00:07:20,567 ‫آقای لوئیجی. آقای لوئیجی! رسیدی. 68 00:07:26,530 --> 00:07:28,713 ‫تو طول شب سفر کرده بودی؟ 69 00:07:28,949 --> 00:07:30,076 ‫نه... 70 00:07:32,912 --> 00:07:34,668 ‫بهش غذا بده.- ‫به روی چشم.- 71 00:07:53,312 --> 00:07:55,067 ‫خوش برگشتی.- ‫ممنون.- 72 00:07:55,106 --> 00:07:58,356 ‫ببخشید، دیشب یکی اومده بود تو دفترتون و آشوب به راه انداخته بود. 73 00:07:58,360 --> 00:08:01,990 ‫دیدم همه کشوها بازن و اسناد هم به هم ریختن. 74 00:08:02,072 --> 00:08:03,401 ‫بیاید ببینید. 75 00:08:05,368 --> 00:08:09,373 ‫یه سنجاق سر هم پیدا کردم. ‫این اولین بار نیست که همسرتون... 76 00:08:09,409 --> 00:08:12,932 ‫همسرم؟ ولی اون ماه‌ها هستش که حتی از پله‌ها پایین نیومده. 77 00:08:13,711 --> 00:08:16,428 ‫ولی دزدها، دزدی می‌کنن ‫اما اینجا هیچ چی گم نشده. 78 00:08:17,215 --> 00:08:19,303 ‫و تازه، پنجره هم بسته بوده. 79 00:08:21,012 --> 00:08:23,764 ‫بعدا دربارش حرف میزنیم، حسابدار.- ‫باشه.- 80 00:08:26,059 --> 00:08:29,981 ‫سلام آقای لوئیجی. الان صبحونه می‌خواید؟- ‫نه، ممنون..- 81 00:08:30,017 --> 00:08:33,527 ‫شاید ترجیح میدید استراحت کنید؟- ‫نه، اصلا خسته نیستم.- 82 00:08:34,110 --> 00:08:39,023 ‫راستی، خانم این روزا از تختش بلند شده؟- ‫معلومه که نه. مخصوصا وقتی نباشید...- 83 00:08:39,033 --> 00:08:40,421 ‫و طاووس‌هام؟ 84 00:08:40,702 --> 00:08:44,226 ‫خوشبختانه من ازشون مراقبت کردم. ‫خانم تحملشون رو نداره. 85 00:08:44,248 --> 00:08:46,704 ‫حتی ازم خواست مسمومشون کنم. 86 00:09:08,026 --> 00:09:09,355 ‫ترسوندیم. 87 00:09:17,871 --> 00:09:21,952 ‫این روزها کجا بودی؟- ‫با مشتری‌ها سر و کله میزدم.- 88 00:09:22,209 --> 00:09:25,733 ‫پول نقد کردم، ‫نصف استان رو گشتم. 89 00:09:25,881 --> 00:09:29,749 ‫روستا هم رفتی؟- ‫آره، روستایی‌هاتو دیدم.- 90 00:09:30,553 --> 00:09:33,765 ‫میدونی، همه چی اونجا قراره خراب میشه، ‫دیگه نه راهنمایی براشون مونده، نه هیچی. 91 00:09:33,801 --> 00:09:35,901 ‫و کِی دوباره قراره بری؟ 92 00:09:36,435 --> 00:09:39,425 ‫نمی‌دونم. بستگی داره. ‫شاید تا چند روز دیگه. 93 00:09:39,814 --> 00:09:42,162 ‫دوست دارم الان یکم تو خونه بمونم. 94 00:09:42,567 --> 00:09:45,738 ‫از اون گذشته، ما دو تا خیلی کم پیش هم بودیم. 95 00:09:45,774 --> 00:09:48,039 ‫اونوقت از نظرت تقصیر منه دیگه؟ 96 00:09:48,449 --> 00:09:53,246 ‫من با یه متخصص مشهور حرف زدم. ‫بهم یه آرام بخش جدید برات داده، خیلی موثره. 97 00:09:53,283 --> 00:09:54,824 ‫شک ندارم خوبت میکنه. 98 00:09:54,873 --> 00:09:59,892 ‫برا اینکه به سر و کولت نپرم، برام آرام بخش آوردی. ‫فقط یه فکر آرامش خودتی. 99 00:10:01,298 --> 00:10:06,388 ‫نه، من به فکر خوب شدن تویم.- ‫اگه واقعا می‌خوای خوب بشم، منو از اینجا ببر بیرون.- 100 00:10:07,055 --> 00:10:09,522 ‫می‌خوام تو سفر بعدیت، باهات بیام. 101 00:10:09,558 --> 00:10:12,471 ‫تو مریضی. باید مراقب خودت باشی. ‫خواهشا دوباره شروع نکن. 102 00:10:12,508 --> 00:10:15,385 ‫نه، من مریض نیستم و خودتم اینو بهتر از من میدونی. 103 00:10:15,398 --> 00:10:20,279 ‫یه تریلی قرص خواب آور میریزی تو حلقم، تا جلوی طغیانمو بگیری. ‫تو یه بُزدلی. 104 00:10:20,315 --> 00:10:21,394 ‫باشه. 105 00:10:23,074 --> 00:10:25,625 ‫هر موقع آروم شدی، حرف میزنیم. 106 00:10:38,008 --> 00:10:42,222 ‫میرم نامه خانم آنتونیا رو بدم. اینجا منتظرم باش.- ‫فقط سریع.- 107 00:10:42,258 --> 00:10:43,455 ‫الان برمی‌گردم. 108 00:10:47,728 --> 00:10:50,220 ‫مریم مقدس.- ‫برای ما دعا کن.- 109 00:10:50,398 --> 00:10:53,221 ‫مادر مقدس.- ‫برای ما دعا کن.- 110 00:10:53,235 --> 00:10:56,189 ‫مقدس‌ترین باکره از باکره‌ها.- ‫برای ما دعا کن.- 111 00:10:56,197 --> 00:10:59,103 ‫مادر مسیح.- ‫برای ما دعا کن.- 112 00:10:59,242 --> 00:11:02,137 ‫مادر لطف الهی.- ‫برای ما دعا کن.- 113 00:11:02,371 --> 00:11:04,245 ‫فقط روزنامه‌تو آوردم. 114 00:11:05,040 --> 00:11:07,912 ‫مادر پاک‌ترین‌ها.- ‫برای ما دعا کن.- 115 00:11:08,002 --> 00:11:10,779 ‫مادری ستم‌دیده.- ‫برای ما دعا کن.- 116 00:11:10,922 --> 00:11:13,877 ‫مادر بی عیب و نقص.- ‫برای ما دعا کن.- 117 00:11:13,884 --> 00:11:16,779 ‫مادر شایسته عشق.- ‫برای ما دعا کن.- 118 00:11:17,013 --> 00:11:19,908 ‫مادر قابل تحسین برای فضایل.- ‫برای ما دعا کن.- 119 00:11:20,142 --> 00:11:23,250 ‫نه، انریکو، پایین منتظرمه. 120 00:11:23,729 --> 00:11:25,272 ‫بیخیال، لخت کن. 121 00:11:26,441 --> 00:11:27,983 ‫لازم نیست. 122 00:11:28,151 --> 00:11:33,123 ‫ما رو از گناه محفوظ نگه دار و ‫برایمان دعا کن. 123 00:11:33,574 --> 00:11:37,955 ‫مقدس‌ترین باکره از باکره‌ها.- ‫ما رو از گناه محفوظ نگه دار.- 124 00:11:37,991 --> 00:11:42,090 ‫مادر خدا.- ‫ما رو از گناه محفوظ نگه دار.- 125 00:11:42,126 --> 00:11:46,623 ‫مادر لطف الهی.- ‫ما رو از گناه محفوظ نگه دار.- 126 00:12:35,774 --> 00:12:40,988 ‫پروردگارا، امروز هم کرامت خود را به ما ببخش تا بدون گناه ادامه بدهیم. 127 00:12:41,025 --> 00:12:43,729 ‫برج شکست ناپذیر.- ‫برای ما دعا کن.- 128 00:12:43,741 --> 00:12:46,613 ‫امان‌دهنده گناهگاران.- ‫برای ما دعا کن.- 129 00:12:46,620 --> 00:12:49,692 ‫یاری رسانِ مسیحیان.- ‫برای ما دعا کن.- 130 00:12:50,958 --> 00:12:54,259 ‫چرا دیر اومدی؟- ‫شرمندم. آخه آقای لوئیجی برگشته بود.- 131 00:12:54,296 --> 00:12:58,634 ‫که چی؟- ‫باید کمکش می‌کردم، نمی‌تونستم بگم نه.- ‫حتما تشبیع جنازه شروع شده.- 132 00:12:58,671 --> 00:13:03,154 ‫و اینگونه گم میشی، ‫در چنگال یه شیطان گرفتار میشی. 133 00:13:03,473 --> 00:13:07,175 ‫به بهونه مدرن شدن، ‫وارد فساد و هرزگی میشی. 134 00:13:07,728 --> 00:13:13,530 ‫این همه رسوایی، جوانانمون رو با رقص و بی بند و باری، مسموم کرده. 135 00:13:13,819 --> 00:13:17,824 ‫و جدی‌تر از همه، ‫خوب نشون دادنش با نمایی از دروغ و قریب. 136 00:13:17,860 --> 00:13:18,927 ‫ولی... 137 00:13:19,117 --> 00:13:22,961 ‫شما نمی‌تونید بدون مجازات شدن، ‫خشم خداوند رو تحریک کنید. 138 00:13:30,506 --> 00:13:32,819 ‫بهت گفتم تحت هیچ شرایطی نیا. 139 00:13:32,842 --> 00:13:35,392 ‫آخه اونا برادرای بونتی رو دستگیر کردن.- ‫می‌دونم.- 140 00:13:35,428 --> 00:13:38,952 ‫مطمئنم به تو هم خیانت میکنه.- ‫بی ربط حرف نزن.- 141 00:13:39,099 --> 00:13:43,050 ‫با مدارکی که داره، ‫می‌تونه جَلدی بفرستت دادگاه. 142 00:13:43,104 --> 00:13:46,308 ‫ثابت میکنه، تو پول فرار کردن فولیو از زندان رو جور کردی. 143 00:13:46,316 --> 00:13:48,499 ‫می‌خوای شرط ببندیم که هنوز اون مدارکو داره؟ 144 00:13:49,111 --> 00:13:52,829 ‫همشونو نابود کرده.- ‫این چیزیه که خودش گفته و تو هم که خیلی ساده لوحی.- 145 00:13:52,866 --> 00:13:57,303 ‫اصلا به تو چه؟- ‫بهم ربط داره. چون پای منم تو این داستان گیره.- 146 00:13:57,579 --> 00:14:00,581 ‫دوست ندارم بقیه زندگیمو تو زندان بگذرونم. 147 00:14:00,708 --> 00:14:04,906 ‫حرفمو گوش کن، لویی. ساندور مثل یه آخونده. ‫حتی یه دقیقه رو هم نباید هدر داد. 148 00:14:04,942 --> 00:14:09,104 ‫آره، آره. بهش فکر میکنم.- ‫حالا تو این فکر کردن‌هات، ما رو گرفتن چی؟- ‫دیگه برو بیرون.- 149 00:14:12,973 --> 00:14:14,064 ‫برو! 150 00:14:30,953 --> 00:14:33,230 ‫بفرما.- ‫رفتش؟- 151 00:14:33,247 --> 00:14:38,645 ‫یکی اومد سراغش. ‫انگاری یکی از شرکاش ورشکسته شده و می‌ترسه پای اونم بیا وسط. 152 00:14:39,671 --> 00:14:43,776 ‫کاش به فلاکت میفتاد. ‫اینجوری اعتماد به سقفشو از دست میداد. 153 00:14:44,177 --> 00:14:48,661 ‫و تو هم تمام املاک و زمین‌هایی که بابات برات ‫به ارث گذاشته رو از دست میدادی. 154 00:14:50,392 --> 00:14:55,091 ‫حتی زحمت نداد خداحافظی کنه.- ‫شاید خیلی اوضاع اورژانسی بوده.- 155 00:15:44,540 --> 00:15:45,691 ‫تو... 156 00:16:09,278 --> 00:16:10,488 ‫تو کُشتیش. 157 00:16:11,447 --> 00:16:12,586 ‫چی؟ 158 00:16:15,452 --> 00:16:19,749 ‫تو رو از پشت شیشه دیدم. ‫اونو با شمعدونی کُشتی. 159 00:16:19,786 --> 00:16:21,351 ‫چی میگی برا خودت؟ 160 00:16:22,169 --> 00:16:23,449 ‫کار من نبود. 161 00:16:23,962 --> 00:16:28,328 ‫معلومه تو بودی.- ‫نه.- ‫با همون شمعدونی اونجا، دیدمت.- 162 00:16:28,364 --> 00:16:32,695 ‫نگاه، رو دستات خونه.- ‫وایسا.- ‫کمک، کمک.- 163 00:16:33,265 --> 00:16:38,853 ‫کمک! کمک! اون کُشتش! کُشتش. 164 00:16:40,023 --> 00:16:41,850 ‫کمک! 165 00:16:43,027 --> 00:16:45,423 ‫کمک! 166 00:16:45,446 --> 00:16:48,742 ‫اون کُشتش.- ‫کیو؟- ‫با شمعدونی.- 167 00:16:48,778 --> 00:16:51,565 ‫کجاست؟- ‫دیدمش. بدویید، بدویید.- 168 00:16:51,579 --> 00:16:53,821 ‫بجنبید، سریع.- ‫برو- ‫زود باشید.- 169 00:16:55,417 --> 00:16:58,524 ‫خدایا!- ‫بدو برو به یکی زنگ بزن.- 170 00:17:31,084 --> 00:17:34,505 ‫"پلیس در حال تحقیق درباره سرمایه گذاریه احتمالی آنها است 171 00:17:34,541 --> 00:17:36,807 ‫نام آنها، هنوز فاش نشده است." 172 00:17:38,218 --> 00:17:42,322 ‫خبر داری کی متهمشون کرده؟- ‫آره، یکی از مشتریام.- 173 00:17:43,057 --> 00:17:47,541 ‫پول لازم داشت و منم مجبورش کردم از طریق بانکم وام بگیره.- ‫که چی؟- 174 00:17:48,939 --> 00:17:53,069 ‫یه ساعت پیش کُشته شد. ‫اونا سرشو با شمعدونی خُرد کردن. 175 00:17:53,105 --> 00:17:54,753 ‫و از کجا می‌دونی؟ 176 00:17:55,280 --> 00:17:59,812 ‫رفتم اونجا تا یه چند تا اسناد رو پس بگیرم و پیداش کردم.- ‫فهمیدم.- 177 00:18:00,160 --> 00:18:04,289 ‫فردا خبرش همه جا میپیچه ‫و یقه تو رو می‌گیرن، باهات شرط می‌‌بندم. 178 00:18:04,374 --> 00:18:08,218 ‫خب، حالا نه به داره و نه باره.- ‫ولی احتمالش خیلی زیاده.- 179 00:18:09,255 --> 00:18:11,817 ‫کسی هم تو رو دید؟- ‫آره.- 180 00:18:12,300 --> 00:18:13,984 ‫خواهرزادش منو دید. 181 00:18:14,010 --> 00:18:17,904 ‫ولی یه دختر کوچولویه. روحشم خبر نداره من کیَم.- ‫بعدش چی کار کردی؟- 182 00:18:17,941 --> 00:18:21,800 ‫مدارک رو برداشتم و قبل رسیدن ملت، فرار کردم. 183 00:18:21,936 --> 00:18:26,291 ‫ولی اگه پلیس بیاد ازت سوال کنه، می‌خوای چیکار کنی؟ 184 00:18:26,442 --> 00:18:27,770 ‫راستشو میگم. 185 00:18:28,152 --> 00:18:30,394 ‫می‌دونی کی کُشتش؟ 186 00:18:30,905 --> 00:18:33,148 ‫نه. می‌دونستم هم نمی‌گفتم. 187 00:18:33,408 --> 00:18:37,079 ‫خب، فعلا توصیه میکنم یه مدت خوب پنهون بمونی. ‫تا بعدش ببینیم چی میشه. 188 00:18:37,116 --> 00:18:40,626 ‫می‌تونم اینجا پیش تو بمونم.- ‫نه، این خیلی حرکت غیر عاقلانه‌ای هستش.- 189 00:18:40,876 --> 00:18:43,177 ‫اینجا خونه وکیلته. 190 00:18:43,671 --> 00:18:45,913 ‫باید یه مخفیگاه امن پیدا کنی. 191 00:18:46,132 --> 00:18:49,181 ‫وایسید. 192 00:18:49,553 --> 00:18:52,329 ‫تو واگن چیه؟- ‫درود بر گروهبان.- 193 00:18:52,348 --> 00:18:56,895 ‫اون چنگک رو بردار و فرو کن تو یونجه‌ها.- ‫یا مریم مقدس، چت شده؟- 194 00:18:56,931 --> 00:18:59,801 ‫این سومین باره داری مجبورم می‌کنی این کارو بکنم. 195 00:19:08,367 --> 00:19:09,660 ‫برو خونه. برو. 196 00:19:31,394 --> 00:19:34,940 ‫تنهایی برگشتی. نگاه.- ‫صاحبش کو؟ کجاست؟- 197 00:19:34,977 --> 00:19:36,316 ‫یا مریم باکره. 198 00:19:37,485 --> 00:19:41,740 ‫هیچ کی توش نیست.- ‫آره.- ‫چی شده؟- ‫کاشکی می‌دونستم.- 199 00:19:41,776 --> 00:19:44,896 ‫آقای لوئیجی کجاست؟- ‫اسب تنهایی برگشته خونه.- 200 00:19:47,121 --> 00:19:48,236 ‫خالیه. 201 00:19:58,802 --> 00:19:59,952 ‫وینچنزو. 202 00:20:05,476 --> 00:20:07,185 ‫بیاید تو.- ‫سلام.- 203 00:20:10,190 --> 00:20:14,279 ‫وکیلم روشنت کرد؟- ‫آره. مخفیگاه رو تو انبار آماده کردم.- 204 00:20:14,315 --> 00:20:17,371 ‫به نظرم از آپارتمان خاله ویتوریا، امن‌تره. 205 00:20:17,407 --> 00:20:20,620 ‫زخمت چطوره؟ دکتر می‌خوای؟- ‫نه، فقط یه خراش هستش.- 206 00:20:20,656 --> 00:20:23,230 ‫الان مغازه رو می‌بندم و میام پیشت. 207 00:20:23,498 --> 00:20:27,722 ‫کیفتو میارم. راهو که بلدی، درسته؟ ‫چراغو روشن گذاشتم. 208 00:21:53,647 --> 00:21:58,559 ‫مطمئنی که اشتباه نکردی اومدی اینجا؟ ‫اونم فقط یه قدم دورتر از خونه‌ت؟ 209 00:21:58,987 --> 00:22:01,229 ‫خب، هزارتا گزینه دیگه نداشتم. 210 00:22:01,323 --> 00:22:05,745 ‫و فکر کردم، شاید این تنها جایی باشه که نتونن منو پیدا کنن. 211 00:22:05,781 --> 00:22:09,375 ‫باید...باید به آنتونیا بگم اینجایی؟- ‫نه.- 212 00:22:09,958 --> 00:22:13,634 ‫چون اصلا نمی‌تونه درک کنه چرا تو این شیر تو شیری افتادم. 213 00:22:13,671 --> 00:22:18,203 ‫تازه، اگه بخوان برن ازش سوال کنن، ‫می‌ترسم به بادم بده. 214 00:22:18,468 --> 00:22:20,508 ‫ولی به نظرت نگرانت نمیشه؟ 215 00:22:20,512 --> 00:22:23,763 ‫اینقدر خودشو غرق مشکلاتش کرده که من توشون عددی نیستم. 216 00:22:23,766 --> 00:22:27,504 ‫خب...اگه چیز دیگه‌ای نمی‌خوای، من برم.- ‫وینچنزو.- 217 00:22:28,564 --> 00:22:31,850 ‫ما دو تا، همیشه خیلی کم با هم اختلات می‌کردیم. 218 00:22:32,777 --> 00:22:34,141 ‫برا همین خیلی ممنونتم. 219 00:22:35,864 --> 00:22:39,815 ‫راستی نزار نور بیفته رو پرده‌ها. 220 00:22:39,827 --> 00:22:42,116 ‫درش همیشه باید بسته باشه. شب بخیر. 221 00:23:17,414 --> 00:23:21,048 ‫کیفش باز بوده و پولاش گم شده. ‫اونا کُشتنش. 222 00:23:21,085 --> 00:23:25,641 ‫خب، این اولین بار نیست، اون اسب تنها میاد خونه.- ‫اینبار فرق میکنه.- 223 00:23:26,258 --> 00:23:28,227 ‫حس می‌کنم شوهرم مُرده. 224 00:23:28,260 --> 00:23:32,682 ‫هنوز نمی‌تونیم اینو بگیم خانم. ‫بیاید منتظر نتیجه تحقیقات بمونیم. 225 00:23:32,718 --> 00:23:35,458 ‫فکر نمی‌کنید اگه زنده بود، بهمون خبر میداد؟ 226 00:23:35,685 --> 00:23:39,150 ‫سعی نکنید منو بچه فرض کنید. ‫شوهرم مُرده. 227 00:23:39,774 --> 00:23:42,170 ‫اول این پا بعد اون پا. اینور. 228 00:23:42,485 --> 00:23:47,700 ‫آفرین. باریکلا. می‌بینی چجوری راه میره؟- ‫هیچ وقت شک نداشتم.- 229 00:23:47,736 --> 00:23:50,642 ‫می‌سپارمش به تو. مراقب باش.- ‫نگاه، خانم.- 230 00:23:50,662 --> 00:23:55,395 ‫هر روز داره از مشتری‌ها نامه میاد، ‫توش یادآوری و شکایت هم هست. 231 00:23:55,542 --> 00:23:59,647 ‫متاستفانه شوهرتون ناپدید شده و ‫ما هم نمی‌تونیم اینجوری ادامه بدیم. 232 00:24:00,006 --> 00:24:04,170 ‫تازه باید پول وام‌هایی که دادیم رو هم جمع آوری کنیم.- ‫حب الان تکلیف چیه؟- 233 00:24:04,261 --> 00:24:06,848 ‫اولین قدم اینه که یه نماینده فروش، 234 00:24:06,889 --> 00:24:10,224 ‫یه آدم قابل اعتماد پیدا کنید. ‫کسی که بتونه جایگزین شوهرتون بشه. 235 00:24:10,435 --> 00:24:15,632 ‫اینجا یه لیست از اسماشونه. ‫همه‌شون آدمای به شدت با اعتماد به نفسن. 236 00:24:18,403 --> 00:24:21,013 ‫یه مرد دیگه به جای شوهرم بیارم؟ 237 00:24:30,125 --> 00:24:34,172 ‫براتون یه چند تا چیز با روزنامه آوردم. 238 00:24:34,208 --> 00:24:37,542 ‫ممنون. چی نوشته؟- ‫خبر خاصی نداره.- 239 00:24:38,385 --> 00:24:40,746 ‫کمک می‌خوای؟- ‫نه، ممنون.- 240 00:24:41,264 --> 00:24:44,254 ‫خوبه. ‫میرم پایین مغازه رو باز کنم. 241 00:25:54,601 --> 00:25:58,147 ‫وقتی خودت میبُری و میدوزی، ‫نیا از من درمان بخوا. 242 00:25:58,183 --> 00:26:01,065 ‫مگه جنابعالی نگفته بودی من هیچیم نیست؟- ‫منظورت چیه؟- 243 00:26:01,067 --> 00:26:05,739 ‫الان تو شرایطی نیستی که تنهایی کالسکه برونی. ‫اونم با حیوونی که نمی‌شناسی. 244 00:26:05,776 --> 00:26:08,868 ‫به عنوان یه دختر، اسب‌ها رو بهتر از مردا میرونم. ‫حالا بنگر! 245 00:26:08,905 --> 00:26:11,728 ‫برو! برو!- ‫یا جد و آباد خمینی.- 246 00:27:13,320 --> 00:27:14,768 ‫خانم، مراقب باش. 247 00:27:15,155 --> 00:27:17,943 ‫چیکار داری می‌کنی؟ ‫از سر راه برو کنار. 248 00:27:20,579 --> 00:27:22,121 ‫برو ببینم. 249 00:28:46,681 --> 00:28:47,749 ‫برو. 250 00:28:53,773 --> 00:28:55,446 ‫برو دیگه! راه برو. 251 00:29:01,657 --> 00:29:04,220 ‫بجنب، باید عجله کنیم. تکون بخور. 252 00:29:04,911 --> 00:29:06,062 ‫برو دیگه. 253 00:29:13,630 --> 00:29:17,260 ‫میشه بهم بگی مشکلت چیه؟ ‫چرا وایستادی؟ 254 00:29:18,302 --> 00:29:21,613 ‫خسته شدی؟ ‫بیا. 255 00:29:22,057 --> 00:29:24,026 ‫بیا. بیا دیگه. تکون بخور. 256 00:29:24,059 --> 00:29:25,946 ‫آب در هاون کوبیدنه. 257 00:29:26,354 --> 00:29:30,019 ‫اگه تو اول نیای این تو، ‫اسب هم حرکت نمیکنه. 258 00:29:30,609 --> 00:29:31,818 ‫آ باریکلا! 259 00:29:32,361 --> 00:29:33,452 ‫بیا اینور. 260 00:29:43,666 --> 00:29:46,976 ‫الان سال‌هاست که اسب‌ها عادت کردن، اینجا وایمیستن. 261 00:29:47,253 --> 00:29:49,341 ‫شوهرتون تامینن کننده مالی من بود. 262 00:29:49,381 --> 00:29:52,905 ‫همون طور که از فاکتورها می‌بینی، ‫منم بهش بدهی دارم، 263 00:29:52,969 --> 00:29:54,736 ‫که البته اصلا بحثشو وسط نمیکشید. 264 00:29:54,762 --> 00:29:57,645 ‫این بطری شخصی شوهرتونه. 265 00:29:57,975 --> 00:30:02,459 ‫هیچ وقت، قبل اینکه نوشیدنی بخوره، راه نمیفتاد.- ‫ممنون، من طرفدار منع مشروباتم.- 266 00:30:03,857 --> 00:30:07,368 ‫اگه نخوری، اسبتم راه نمیفته. 267 00:30:09,530 --> 00:30:11,238 ‫پس وانمود می‌کنم. 268 00:30:11,991 --> 00:30:15,302 ‫اسب باهوشیه، ‫به این راحتیا گول نمیخوره. 269 00:30:15,370 --> 00:30:17,292 ‫انگار حس ششم داره. 270 00:30:18,499 --> 00:30:22,771 ‫شوهرم چهار سال پیش دستگیر شد. ‫یه شب اومدن و بردنش. 271 00:30:23,672 --> 00:30:26,234 ‫برا چی؟- ‫چون یه مخالف دولته.- 272 00:30:26,342 --> 00:30:30,174 ‫اون عکس باکونین هستش. ‫برای اون خیلی ارزش داشت. 273 00:30:30,347 --> 00:30:35,175 ‫می‌دونی، فولیو تو زندون نموند. ‫یکی بهش کمک کرد فرار کنه. 274 00:30:35,436 --> 00:30:38,106 ‫و الان تو خارج از کشوره.- ‫بچه دارید؟- 275 00:30:38,398 --> 00:30:39,750 ‫بهت نشونشون میدم. 276 00:30:40,233 --> 00:30:43,804 ‫اگه بخاطر آقای لوئیجی نبود، ‫این بیچاره‌ها چه وضعی که نداشتن... 277 00:30:48,410 --> 00:30:50,806 ‫بفرما. ‫همه‌شون زنن. 278 00:30:52,039 --> 00:30:54,518 ‫شوهرت معمولا بهمون سر میزد. 279 00:30:54,542 --> 00:30:57,509 ‫جاش اونجا بود، ‫بالای میز. 280 00:30:57,546 --> 00:31:01,165 ‫اون به دخترا تو تکالیفشون کمک می‌کرد و ‫وقتی کارش تموم میشد، 281 00:31:01,175 --> 00:31:03,797 ‫باهاشون بازی می‌کرد تا خوابشون ببره. 282 00:31:04,554 --> 00:31:06,843 ‫گاهی وقتا هم اینجا می‌خوابید. 283 00:31:10,102 --> 00:31:12,404 ‫می‌خوای اتاقشو ببینی؟- ‫آره.- 284 00:31:13,356 --> 00:31:16,880 ‫اینِس.- ‫بله مامان؟- ‫راهو به خانم نشون بده.- ‫حتما.- 285 00:31:31,127 --> 00:31:34,853 ‫این چیزا مالِ شوهرتونه. ‫اگه بخواید می‌تونید برشون دارید. 286 00:31:43,475 --> 00:31:46,576 ‫این زنگ هشدار نشون میده معمولا اینجا می‌خوابیده. 287 00:31:46,612 --> 00:31:49,677 ‫حتی ماهی دو بار. ‫همیشه هم این اتاقو می‌خواست. 288 00:31:52,152 --> 00:31:53,647 ‫و چرا فقط اینجا؟ 289 00:31:53,988 --> 00:31:57,298 ‫آخه همیشه اینو میگفت: ‫''من اون پنجره کوچیک رو دوست دارم." 290 00:33:11,205 --> 00:33:14,301 ‫سلام.- ‫سلام.- ‫خوب خوابیدی؟- ‫خب، بگی نگی...- 291 00:33:14,417 --> 00:33:17,443 ‫گفتم شاید سردته، برا همین برات چند تا جلیقه آوردم.- ‫ممنون.- 292 00:33:17,629 --> 00:33:19,017 ‫بزار به زخمت برسم. 293 00:33:19,048 --> 00:33:21,718 ‫نه، وینچنزو، لازم نیست.- ‫نه، نه، نه.- 294 00:33:21,759 --> 00:33:24,930 ‫اگه عفونت کنه، اوضاع بدتر میشه. 295 00:33:24,966 --> 00:33:26,045 ‫بزار ببینم. 296 00:33:29,226 --> 00:33:33,402 ‫خبری از آنتونیا داری؟- ‫نه، هنوز برنگشته.- 297 00:33:37,361 --> 00:33:40,303 ‫متورم شده. درد داره؟- ‫آره، یه کمی.- 298 00:33:40,740 --> 00:33:42,235 ‫باید دکتر رو خبر کنم. 299 00:33:42,284 --> 00:33:46,304 ‫نه، گفتم الان نمی‌تونم به کسی اعتماد کنم. ‫فقط بانداژ رو عوض کن. 300 00:33:47,540 --> 00:33:49,663 ‫نگرانم؟- ‫راجع به؟- 301 00:33:50,877 --> 00:33:53,072 ‫الان یه هفته‌ای میشه رفته. 302 00:33:53,088 --> 00:33:57,016 ‫داره مشتری‌ها رو می‌گردونه. ‫دقیقا مثل کاری که تو می‌کردی. 303 00:33:57,218 --> 00:34:01,062 ‫نمی‌دونم چرا نگرانی. ‫اتفاقی بینتون افتاده؟ 304 00:34:01,140 --> 00:34:03,560 ‫چه ربطی به اون داره؟ ‫این کار منه. 305 00:34:03,726 --> 00:34:05,328 ‫تازه من یه مرد بالغم. 306 00:34:05,478 --> 00:34:08,148 ‫آنتونیو مثل یه دختر بچه خیال پرداز می‌مونه. 307 00:34:08,690 --> 00:34:10,078 ‫تقصیر خودته. 308 00:34:10,234 --> 00:34:11,313 ‫چرا؟ 309 00:34:11,819 --> 00:34:13,741 ‫بهش کمک نکردی بزرگ بشه. 310 00:34:13,780 --> 00:34:18,051 ‫فکر کردی تلاش نکردم؟ ‫ازدواجمون هیچ وقت نتیجه نداده، حتی رو تخت. 311 00:34:18,535 --> 00:34:21,490 ‫از همون شب اول یه فاجعه بوده. 312 00:34:21,497 --> 00:34:23,858 ‫خیلی با هم تفاوت داریم. 313 00:34:24,709 --> 00:34:28,624 ‫برا همین موفق نشدم و ‫رفتم دنبال علایق دیگه. 314 00:34:34,012 --> 00:34:35,091 ‫آره. 315 00:34:39,435 --> 00:34:43,920 ‫من براتون یه شاه ماهی خوب ردیف کردم تا تو نوشیدن کمکتون کنه. ‫نگاه چجوری باید انجام بدی. 316 00:34:45,359 --> 00:34:49,322 ‫حالا واجبه؟- ‫اگه می‌خواید تو این کار بهتر بشید، باید بهش عادت کنید.- 317 00:34:49,359 --> 00:34:51,932 ‫فقط با خوردن چیزای تند، میشه یه شراب رو قضاوت کرد. 318 00:34:51,950 --> 00:34:55,918 ‫زود باشید خانم. ‫هر چی زودتر شروع کنید، زودتر تموم میشه. 319 00:34:55,955 --> 00:35:00,891 ‫و از من بشنو، به بوش توجه نکن. ‫همون طعمش حساب میشه. 320 00:35:05,883 --> 00:35:10,653 ‫می‌خواید یه تیکه پنیر یا کِرِم بخورید؟ ‫طعم نمک رو میگیره. 321 00:35:12,057 --> 00:35:14,276 ‫نه، ممنون. همین بسه. 322 00:35:14,394 --> 00:35:17,525 ‫اینم یه ردیف لیوان از مشروبای شوهرتون. 323 00:35:17,731 --> 00:35:19,973 ‫سه تا از ده تاش، مشکل داره. 324 00:35:20,234 --> 00:35:25,431 ‫پس از ده هزارتا پول، نمی‌خوای 3 هزارتاشو بدی؟- ‫معلومه. چون بدن و پولی براشون نمیدم.- 325 00:35:25,490 --> 00:35:29,268 ‫چون زنم داری سواستفاده میکنی.- ‫زن و مرد برام مهم نیست.- 326 00:35:29,304 --> 00:35:33,046 ‫این بطری‌ها به طور تصادفی توسط شما انتخاب شده، درست میگم؟ 327 00:35:33,583 --> 00:35:37,212 ‫منصفانه هستش که خودتونم تک تک بچشیدشون، ‫تا ببینید با من موافقید یا نه. 328 00:35:37,249 --> 00:35:40,380 ‫توقع نداری که من این همه مشروب رو بخورم؟ ‫من طرفدار منع مشروباتم. 329 00:35:41,468 --> 00:35:43,892 ‫اگه نخوری، پس بدرد این کار نمی‌خوری. 330 00:35:43,929 --> 00:35:48,521 ‫شوهرت حتی 100 تا رو هم در روز تست می‌کرد و ‫هیچ کی نمی‌دید مست بشه. 331 00:35:49,018 --> 00:35:50,133 ‫خیله خب. 332 00:35:54,608 --> 00:35:55,842 ‫این خوبه. 333 00:35:59,990 --> 00:36:01,270 ‫اینم آره. 334 00:36:06,038 --> 00:36:07,129 ‫اینم همینطور. 335 00:36:12,546 --> 00:36:13,721 ‫بازم همینطور. 336 00:36:16,593 --> 00:36:17,708 ‫اینم خوبه. 337 00:36:21,265 --> 00:36:24,900 ‫خانم، اینجا بمونید و بخوابید. با این وضع نمی‌تونید راه برید.- ‫کیفم.- 338 00:36:24,936 --> 00:36:29,316 ‫اینجاست خانم.- ‫و پولام؟- ‫همینجا تو کیفه. ما که دزد نیستیم.- 339 00:36:29,353 --> 00:36:30,550 ‫حالم داره بهم میخوره. 340 00:36:33,530 --> 00:36:38,369 ‫بجنب، نانه، سریع باش. ‫تور رو ببر پایین، زود باش. 341 00:36:38,405 --> 00:36:40,540 ‫عینهو حلزون کُندی. 342 00:36:40,580 --> 00:36:43,473 ‫حلزون بره تو کونم! همه‌ش درهم برهمه. 343 00:36:43,509 --> 00:36:46,367 ‫چرا این اسب وایستاد؟ 344 00:36:46,378 --> 00:36:50,639 ‫حیوون باهوشیه. به یه دلیل وایمیسته، ‫می‌خواد صاحبشم چراغای مغزش روشن باشه. 345 00:36:50,675 --> 00:36:56,110 ‫به خانم نگاه کن که چجوری خوابیده. خسته هستش، آره؟- ‫پدرش از مشروب خوردن دراومده.- 346 00:37:00,020 --> 00:37:02,653 ‫با این وضع مشروب خوری، فکر کنم تو ایران بیدار بشه. 347 00:37:59,507 --> 00:38:01,536 ‫کیه؟- ‫دربون.- 348 00:38:01,885 --> 00:38:02,976 ‫بیا تو. 349 00:38:04,221 --> 00:38:08,523 ‫عصر بخیر خانم. فقط می‌خواستم بهتون بگم، تقریبا وقت شامه. 350 00:38:08,560 --> 00:38:13,519 ‫شرمندم. ولی من تو این اتاق بیدار شدم و اصلا نمی‌دونم کجام.- ‫یادتون نمیاد؟- 351 00:38:13,816 --> 00:38:18,372 ‫دیشب اسبتون صاف جلوی کلوپ ما وایستاد. 352 00:38:18,488 --> 00:38:21,914 ‫آهان، چون اینجا...- ‫درسته، کلوپ شکارچی‌ها هستش.- 353 00:38:21,951 --> 00:38:26,070 ‫شما خوابیده بودید. خواستیم بیدارتون کنیم. ‫ولی موفق نشدیم. 354 00:38:26,107 --> 00:38:30,191 ‫فکر کردیم بهترین کار اینه که بزاریمتون تو تخت.- ‫و کی لباسای منو درآورد؟- 355 00:38:30,502 --> 00:38:34,157 ‫خدمتکار خانم و من. ‫البته با کمال احترام. 356 00:38:36,885 --> 00:38:41,939 ‫این دست خط شوهرمه.- ‫آره، اون عضو سخت کوش ترین اعضا بود.- 357 00:38:42,308 --> 00:38:46,413 ‫نشون به این نشون که، این اتاق رو برای کُل سال رزرو کرده بود.- ‫رزرو؟- 358 00:38:46,647 --> 00:38:51,570 ‫اون عادت داشت اینجا با دوستاش به شکار بره. ‫می‌بینید، اینا همه اسلحه‌های اونه. 359 00:38:52,111 --> 00:38:54,413 ‫نمی‌دونستم شکار دوست داره. 360 00:38:54,990 --> 00:38:57,874 ‫احتمالا براش بیشتر شبیه یه بهونه بود. 361 00:38:57,910 --> 00:39:02,846 ‫گاهی وقتا خودشو اینجا برای روزها حبس می‌کرد. ‫می‌خوند و می‌نوشت... 362 00:39:03,500 --> 00:39:08,472 ‫میشه این دست نوشته‌ها رو نگه دارم؟- ‫معلومه. هر چی که اینجاست، برا شماست.- 363 00:39:08,756 --> 00:39:13,028 ‫اسلحه‌ها، کتابا...حتی لباس‌ها. ‫اینجاست، می‌بینید؟ 364 00:39:13,178 --> 00:39:17,450 ‫ولی اونجا لباسای زنونه هم هست.- ‫آره، اگه بخواید می‌تونید ازشون استفاده کنید.- 365 00:39:20,061 --> 00:39:25,318 ‫بیخیال، بابا فقط خوش شانس بودی.- ‫شانس کیلو چنده؟ اصل دقت چشم‌هاست.- 366 00:39:48,387 --> 00:39:50,356 ‫عصر بخیر، خانم دی آنجلیس. 367 00:39:50,389 --> 00:39:54,770 ‫بذارید خودمو معرفی کنم. ‫من برندینی، رئیس باشگاه هستم. 368 00:39:54,806 --> 00:39:56,205 ‫از ملاقاتتون خوشبختم. 369 00:39:56,230 --> 00:40:01,194 ‫من و شوهرتون دوستای خوبی بودیم. ‫و خیلی خوشحالیم که شما هم مهمون ما هستید. 370 00:40:01,230 --> 00:40:03,756 ‫این یه جلسه غیر رسمی و بدون تشریفاتِ. 371 00:40:03,780 --> 00:40:07,554 ‫معرفی کنم، خانم؟ ‫نوتاری کارمیناتی، آقای گرانزوتو. 372 00:40:08,077 --> 00:40:11,289 ‫پروفسور سینيگو.- ‫باعث افتخاره.- ‫آقا و خانم بندیتی.- 373 00:40:11,326 --> 00:40:13,995 ‫مارکوییس دونا. سناتور گالوانی. 374 00:40:14,209 --> 00:40:16,582 ‫گالاسیه نقاش.- ‫باعث افتخاره.- 375 00:40:16,587 --> 00:40:20,050 ‫پروفسور آلبرتی، ‫رییس بیمارستان ترویزو. 376 00:40:20,086 --> 00:40:22,114 ‫کُنت زاگنی. دکتر سونیگو. 377 00:40:22,135 --> 00:40:26,216 ‫معمار ویچی و آقای مارنگو. ‫مائسترو دل بنه سوسی. 378 00:40:26,307 --> 00:40:30,008 ‫و آخرین ولی با بیشترین ارزش، ‫دکتر پاگانو. خانم دی آنجلیس. 379 00:40:30,270 --> 00:40:31,813 ‫آنتونیا دی آنجلیس؟ 380 00:40:32,064 --> 00:40:35,149 ‫شوهرتون گفت شما مریضید.- ‫چه مریضی؟- 381 00:40:35,151 --> 00:40:37,988 ‫یه چیزی مثل فلج پیشرفته. 382 00:40:38,024 --> 00:40:39,910 ‫همونطور که می‌بینید، حالم خوب شده. 383 00:40:40,240 --> 00:40:44,370 ‫پائولا پاگانو اولین زن تو استان ما با مدرک پزشکی هستش. 384 00:40:44,407 --> 00:40:46,886 ‫شما رو تو دستای امن ایشون میزارم.- ‫باشه.- 385 00:40:48,959 --> 00:40:52,305 ‫یکم بین این همه مرد، ‫احساس ناراحتی نمی‌کنی؟ 386 00:40:52,755 --> 00:40:53,823 ‫نه بابا. 387 00:40:53,882 --> 00:40:56,919 ‫حالا واقعا دکتری؟- ‫آره.- 388 00:40:56,927 --> 00:41:00,139 ‫شرمنده بابت فضولیم، ‫ولی واکنش مردم چجوریه؟ 389 00:41:00,176 --> 00:41:02,061 ‫کم و بیش مثل فاحشه باهام رفتار می‌کنن. 390 00:41:04,227 --> 00:41:07,940 ‫وایستید اردک‌ها رو بیارن. ‫یه روز کامل منتظرشون بودم. 391 00:41:07,977 --> 00:41:10,990 ‫پس برا همینه اینقدر جلز و ولز میزنی. 392 00:41:27,797 --> 00:41:29,018 ‫خدا رو شکر! 393 00:41:29,382 --> 00:41:32,159 ‫وقتی می‌خندی حسابی جذابتر میشی.- ‫ممنون.- 394 00:41:34,972 --> 00:41:38,532 ‫حالا دیگه جو نگیرتون پروفسور. ‫دستاتو نزدیک خودت نگه دار. 395 00:41:38,810 --> 00:41:42,061 ‫به این فکر کن شاید بخوام به زنت بگم چه آخوندکی هستی. 396 00:41:42,064 --> 00:41:43,203 ‫اتفاقا اونم میدونه. 397 00:41:46,528 --> 00:41:50,991 ‫دقت کردی وقتی تو گروه مردا، زنا هم هستن، ‫چقدر اعتماد به سقفشون میره بالا؟ 398 00:41:51,028 --> 00:41:52,890 ‫با بودنت، حس خودمونی می‌کنن. 399 00:41:52,910 --> 00:41:57,129 ‫نه. راستیتش اینجاست که گروه به اونا نیرویی میده که تو تنهایی ندارن. 400 00:41:57,165 --> 00:42:02,647 ‫مثل حیوونایی که لشگری حمله می‌کنن.- ‫تو هم خیلی به مردا می‌پَری...- 401 00:42:04,132 --> 00:42:05,971 ‫به نظرم عادت خیلی... 402 00:42:06,719 --> 00:42:07,917 ‫بدیه. 403 00:42:09,013 --> 00:42:13,925 ‫عجب انرژی! اگه همین کارو با شوهرت می‌کنی، ‫حالا می‌فهمم چرا همیشه درب و داغونه. 404 00:42:41,677 --> 00:42:42,803 ‫خب؟ 405 00:42:45,181 --> 00:42:47,981 ‫هیچی. ‫هیچ کی ازش خبر نداره. 406 00:42:49,311 --> 00:42:50,699 ‫غیبش زده. 407 00:42:58,405 --> 00:43:02,356 ‫یه چیزی بین تو و شوهرمه، درسته؟- ‫آره.- 408 00:43:02,452 --> 00:43:04,112 ‫من تازه فارغ التحصیل شده بودم. 409 00:43:04,329 --> 00:43:06,986 ‫یه شب زمستونی بود، با کولاک. 410 00:43:06,999 --> 00:43:10,439 ‫بهم گفتن برم یه هتل کوچیک، چون یکی از مشتریا حالش بد شده بود. 411 00:43:10,962 --> 00:43:12,527 ‫که طرف شوهرت بود. 412 00:43:12,589 --> 00:43:16,682 ‫قبلا هم، همو می‌شناختید؟- ‫آره، تو کلوپ همدیگه رو دیدیم.- 413 00:43:17,386 --> 00:43:19,675 ‫شوهرم چی کار می‌کرد؟- ‫هیچی.- 414 00:43:20,014 --> 00:43:22,493 ‫تو تخت بود و آروم سیگار می‌کشید. 415 00:43:22,517 --> 00:43:25,507 ‫و وقتی رفتی تو اتاقش، ‫چی گفت؟ 416 00:43:26,355 --> 00:43:27,826 ‫"درو قفل کن." 417 00:43:29,234 --> 00:43:31,690 ‫همینجوری الا بختکی؟ بدون مقدمه؟ 418 00:43:31,778 --> 00:43:33,700 ‫اون منو روی تخت نشوند. 419 00:43:33,781 --> 00:43:37,530 ‫بعدش با دید یه بابای پیر، عاقل و نگران گفت: 420 00:43:37,702 --> 00:43:39,790 ‫"تو دختر خوبی نیستی. " 421 00:43:40,747 --> 00:43:42,076 ‫منم زدم زیر گریه. 422 00:43:42,333 --> 00:43:44,978 ‫چرا؟- ‫چون درست بود و هیچ کی تا حالا نفهمیده بود.- 423 00:43:45,002 --> 00:43:46,865 ‫فکر نکردی شاید یه خُقه باشه؟ 424 00:43:46,880 --> 00:43:50,178 ‫حالا به فرض اینکه بود، ‫هم اون به من احتیاج داشت و هم من. 425 00:43:50,467 --> 00:43:55,119 ‫در کُل، بیماریم فقط یه مُشت توهم پنداری بود و ‫اون یه کاری کرد بره. 426 00:43:55,181 --> 00:43:59,561 ‫فکر کنم با مردای دیگه هم رابطه داشتی.- ‫آره، ولی جوون و احمق.- 427 00:43:59,598 --> 00:44:03,465 ‫خیلی وقت بود عاشق هم بودید؟- ‫بیشتر از عاشق بودیم.- ‫منظور؟- 428 00:44:03,775 --> 00:44:05,530 ‫بیشتر دوست بودیم. 429 00:44:05,694 --> 00:44:09,114 ‫تو کَتَم نمیره. چجوری میشه مرد و زن با هم دوست باشن؟ 430 00:44:09,151 --> 00:44:12,374 ‫ولی چه تو تخت و چه پشت میز، وضع همین بود. 431 00:44:12,410 --> 00:44:16,227 ‫شنبه شبا همدیگه رو تو تایپوگرافیش (طراحی حروف) میدیدیم. ‫با سردبیرای دیگه. 432 00:44:16,264 --> 00:44:20,044 ‫نمی‌دونستم شوهرم تایپوگرافی هم داشته.- ‫خانما، بجنبید.- 433 00:44:20,081 --> 00:44:23,533 ‫چرا نه؟ خیلی این چیزا رو دوست داشت. ‫عجب بارونی.- 434 00:44:25,801 --> 00:44:31,876 ‫لوئیجی یه شراب فروش بود. ‫تا به بهونش بتونه بره هر جا عشقشه و خارج از کشور. 435 00:44:32,476 --> 00:44:34,824 ‫ولی فعالیت واقعیش، یه چیز دیگه بود. 436 00:44:35,104 --> 00:44:39,359 ‫اون نوشته‌های سیاسی و اجتماعی نویسنده‌هایی که تو فرانسه یا 437 00:44:39,395 --> 00:44:42,529 ‫انگلیس بودن رو منتشر می‌کرد.- ‫حالا فهمیدم چرا اینقدر اشتیاق نوشتن داشت.- 438 00:44:42,566 --> 00:44:45,733 ‫در مورد چیزای سوزننده می‌نوشت، ‫معمولا چیزای ضد دین. 439 00:44:45,825 --> 00:44:49,989 ‫و با اسم مستعار منتشر می‌کرد.- ‫چه اسمی؟- ‫اولیس.- 440 00:44:51,039 --> 00:44:53,780 ‫چرا همیشه این چیزا رو ازم قایم می‌کرد؟ 441 00:44:54,669 --> 00:44:56,970 ‫تا حالا ازش دربارش پرسیده بودی؟ 442 00:44:59,550 --> 00:45:01,364 ‫لباسام هم اندازته. 443 00:45:03,054 --> 00:45:05,628 ‫خوشحال میشم نگهشون داری.- ‫ممنون.- 444 00:45:07,184 --> 00:45:09,058 ‫میشه یه چیزی بهت بگم؟ 445 00:45:10,271 --> 00:45:12,881 ‫کاملا متفاوت، تصورت می‌کردم. 446 00:45:14,192 --> 00:45:15,271 ‫منم همینطور. 447 00:45:15,777 --> 00:45:17,307 ‫از اینجوریت خوشم میاد. 448 00:45:22,160 --> 00:45:27,202 ‫خانم، این صورتحساب شماست.- ‫ممنون.- ‫و اینم صورت حساب‌های شوهرتونه.- 449 00:45:27,291 --> 00:45:29,260 ‫هر شش ماه یه بار پول میداد. 450 00:45:30,628 --> 00:45:32,491 ‫شام برای 12 نفر. 451 00:45:32,798 --> 00:45:34,684 ‫شام برای 15 نفر. 452 00:45:34,925 --> 00:45:37,024 ‫مهمونی برای 22 نفر. 453 00:45:37,220 --> 00:45:41,989 ‫می‌بینم که همیشه از جیب اون خرج میشده.- ‫آخه مرد سخاوتمندی بود.- 454 00:45:42,309 --> 00:45:47,398 ‫اینا دو سه تا صورتحساب کوچیک دیگه هستن و ‫اینم کُلشه. اگه اشکالی نداره. 455 00:45:47,435 --> 00:45:50,340 ‫باید بررسیشون کنم.- ‫معلومه، حق شماست.- 456 00:45:57,077 --> 00:46:00,647 ‫خانم کلارا ویسنتین. ‫شام و اتاق خواب؟ 457 00:46:06,713 --> 00:46:08,255 ‫شام و اتاق خواب. 458 00:46:09,133 --> 00:46:10,675 ‫شام و اتاق خواب. 459 00:46:12,011 --> 00:46:16,266 ‫اونوقت چرا من باید پولشو بدم؟- ‫همونطور که می‌بینید، اونا امضای شوهرتون هستن.- 460 00:46:16,303 --> 00:46:18,295 ‫و حالا هم که دیگه اینجا نیست و... 461 00:46:34,454 --> 00:46:37,231 ‫بالاخره اومدید.- ‫آروم، آروم.- 462 00:46:37,249 --> 00:46:40,587 ‫خیلی نگران بودیم.- ‫خوش برگشتید.- ‫سلام ترسا.- ‫همه چی روبراهه؟- 463 00:46:40,623 --> 00:46:42,829 ‫رفته بودی شکار!- ‫واقعا؟ 464 00:46:43,131 --> 00:46:47,762 ‫می‌دونستی شوهرم عضو یه کلوپ بوده؟- ‫کدوم کلوپ؟- ‫بی خیالش.- 465 00:46:47,798 --> 00:46:51,058 ‫والا من اصلا نمی‌دونستم.- ‫این پرنده‌ها رو ببرم تو آشپرخونه؟- 466 00:46:51,094 --> 00:46:52,980 ‫خوب غذایی ازشون درمیاد. 467 00:47:03,656 --> 00:47:06,646 ‫من اون قبض‌هاتو دادم و الان میخوام همه چیو بدونم. 468 00:47:06,993 --> 00:47:10,581 ‫ما تو میزای جداگونه شام می‌خوردیم، ‫و حتی از وجود هم خبر نداشتیم. 469 00:47:10,617 --> 00:47:13,238 ‫بعد یه روز اومد تو اتاقم و منم قبولش کردم. 470 00:47:13,251 --> 00:47:16,798 ‫و چیکار کردید؟- ‫خب، قطعا با هم دیگه ختم قرآن نگرفتیم.- 471 00:47:17,798 --> 00:47:21,761 ‫در حدی نیستی که منو مسخره کنی.- ‫ولی نمی‌خواستم بهت توهین کنم.- 472 00:47:21,797 --> 00:47:25,724 ‫جیغ نزن.- ‫باشه، اگه اینجوریه، منم دیگه هیچی نمیگم. 473 00:47:33,358 --> 00:47:36,403 ‫دروغ میگی، باور نمی‌کنم.- ‫پس بزار بهت بگم.- 474 00:47:36,440 --> 00:47:38,859 ‫کی بهت گفته؟- ‫هیچ کی. خودم دیدمش.- 475 00:47:39,615 --> 00:47:43,471 ‫یه بعد از ظهر سرذ بود، ‫قرار بود همو تو طاووس ببینیم. 476 00:47:43,537 --> 00:47:46,455 ‫چی هست؟ هتله؟- ‫آره، هتل پاون.- 477 00:47:46,457 --> 00:47:49,874 ‫چون برف میومد، ‫با یکم تاخیر به اونجا رسیدم، 478 00:47:50,503 --> 00:47:52,781 ‫و تو تخت با یکی دیگه دیدمش. 479 00:47:52,798 --> 00:47:54,079 ‫مات و مبهوت شده بودم. 480 00:47:54,300 --> 00:47:58,084 ‫بعد در عوض بهم گفت: ‫"این اتفاق سر کسایی که دیر میان، میفته." 481 00:47:58,096 --> 00:47:59,698 ‫و بعدش؟- ‫هیچی.- 482 00:47:59,723 --> 00:48:04,395 ‫همونطور که داشتم می‌لرزیدیم، ‫گفت منم لباسمو دربیارم. 483 00:48:04,432 --> 00:48:06,150 ‫سه نفری رو یه تخت؟ 484 00:48:06,189 --> 00:48:10,152 ‫آره، ولی تخت بزرگی بود. ‫همه‌مون توش جا می‌شدیم. 485 00:48:10,188 --> 00:48:12,608 ‫بعدش؟ بریز بیرون.- ‫عشق بازی کردیم.- 486 00:48:13,197 --> 00:48:15,071 ‫اون یکی زنِ چه شکلی بود؟ 487 00:48:15,700 --> 00:48:18,168 ‫بدن نسبتا عجیبی داشت، 488 00:48:18,996 --> 00:48:21,212 ‫ولی خوب احساساتشو بروز می‌داد. 489 00:48:21,248 --> 00:48:24,084 ‫نزدیک اسخوان‌های رونش، حفره‌های عمیقی بود، 490 00:48:24,544 --> 00:48:28,293 ‫شکمشم مثل یه پسر بچه، صاف و فرو رفته بود. 491 00:48:28,924 --> 00:48:33,397 ‫چیزی که بیشتر نظرمو جلب کرد، ‫نافش بود. خیلی گرد و عالی بود. 492 00:48:34,097 --> 00:48:38,562 ‫ولی سینه‌هاش خیلی جمع و جور بودن، ‫باعث شده بود جوون‌تر به نظر بیاد. 493 00:48:38,598 --> 00:48:43,026 ‫مگه می‌شناختیش؟- ‫نه. فقط می‌دونم اسمش پائولا بود و تو در پادوا فارغ التحصیل شده بود.- 494 00:48:43,191 --> 00:48:47,321 ‫گفت جنازه‌ها رو تشریح میکنه. ‫ولی روش تاثیری نداشته. 495 00:48:47,358 --> 00:48:49,457 ‫در عوض، مردا پسش میزدن. 496 00:48:49,616 --> 00:48:52,012 ‫حتی لوئیجی؟- ‫نه، فکر کنم اون اینطوری نبود.- 497 00:48:52,327 --> 00:48:54,724 ‫البته خود زنِ هم قبول داشت غیرطبیعیه. 498 00:48:54,830 --> 00:48:57,346 ‫تازه یه بار خواسته بود خودکشی کنه. 499 00:48:57,667 --> 00:49:00,087 ‫اون شب چیکار کردید؟- ‫خب،- 500 00:49:00,128 --> 00:49:02,636 ‫نمی‌تونم خیلی بهت رو راست بگم. 501 00:49:02,673 --> 00:49:05,974 ‫این درباره شوهرمه. ‫و می‌خوام همه چیو بدونم. 502 00:49:06,010 --> 00:49:10,898 ‫اون خیلی حرفه‌ای بوس می‌کرد. ‫نزدیک دهن، روی سوراخ‌های بینی، روی گردن... 503 00:49:11,141 --> 00:49:15,519 ‫ولی اون زن انگار نه انگار. ‫پاهاشو بسته بود و می‌لرزید. 504 00:49:15,939 --> 00:49:20,027 ‫سرشو پایین انداخته بود، ‫ولی بازم چشم‌هاشو دیدم. 505 00:49:20,063 --> 00:49:21,629 ‫چشمایه برق زده و آبی، 506 00:49:21,862 --> 00:49:25,707 ‫که توش اشک جمع شده بود و ‫موهاش جلو صورتش بود. 507 00:49:26,034 --> 00:49:28,442 ‫و شوهرم؟- ‫اونم خیلی فرقی نداشت.- 508 00:49:28,746 --> 00:49:33,325 ‫آخه دیگه مثل قبل جوون نیست. ‫کنارش زانو زد و صبر کرد... 509 00:49:34,252 --> 00:49:38,173 ‫بعدش خم شد و تو گوشش یه چیزایی گفت. 510 00:49:38,210 --> 00:49:39,562 ‫چی گفت؟ 511 00:49:40,009 --> 00:49:41,457 ‫نتونستم بشنوم. 512 00:49:42,262 --> 00:49:46,960 ‫فقط می‌دونم وقتی حرفاش تموم شد، ‫زانوهای دخترِ، به آرومی باز شدن. 513 00:49:47,560 --> 00:49:49,707 ‫و بندشو آروم آروم شُل کرد. 514 00:49:51,731 --> 00:49:54,187 ‫تو اونجا موندی تا ببینی؟- ‫آره.- 515 00:49:54,610 --> 00:49:58,620 ‫انگار شوهرت می‌دونست قراره این اتفاقا بیفته. 516 00:49:58,948 --> 00:50:02,234 ‫اصلا حالت از این وضع بهم نخورد؟- ‫نه.- 517 00:50:02,661 --> 00:50:05,936 ‫لحظات دوست داشتنی بود و منم خوشم اومد. 518 00:50:06,082 --> 00:50:08,644 ‫لوئیجی، بدون اینکه از نظرم کثیف و مبتذل به نظر بیاد، 519 00:50:08,668 --> 00:50:11,510 ‫تونست خوب چیزایی بهم بده. 520 00:50:11,547 --> 00:50:14,842 ‫خیلی جا نخوردم. ‫ولی یه چیزی رو نمی‌فهمم: 521 00:50:14,879 --> 00:50:17,879 ‫چجوری اینقدر بی شرم و حیا بودید؟ ‫مخصوصا تو. 522 00:50:19,306 --> 00:50:22,545 ‫یه کم اِتِر بو کشیدیم.- ‫اتر؟ بده ببینم.- 523 00:50:22,560 --> 00:50:25,735 ‫نه!- ‫بده ببینم.- ‫می‌خوای باهاش چیکار کنی؟- 524 00:50:25,772 --> 00:50:29,323 ‫یدونه حرف راست تو چیزایی که زدی نبود. ‫تو یه دروغگویی. 525 00:50:29,360 --> 00:50:32,780 ‫باورت نمیشه؟ ‫یه بطری مثل این تو دفتر شوهرتم هست. 526 00:50:32,817 --> 00:50:36,245 ‫من هیچ وقت تو دفترش نرفتم، اونوقت تو رفتی؟- ‫آره.- 527 00:50:36,368 --> 00:50:39,476 ‫تازه رو مبلشم عشق بازی کردیم. 528 00:50:40,373 --> 00:50:42,496 ‫چرا اینقدر تلاش می‌کنی نفرت انگیز باشی؟ 529 00:50:42,500 --> 00:50:46,510 ‫چون می‌خوام به شوهرت خیانت کنی، ‫همونطور که من کردم. 530 00:55:33,722 --> 00:55:37,602 ‫بپا! بپا! ‫زیاد نزدیک نشو، خودتو می‌سوزونی. 531 00:55:37,639 --> 00:55:42,336 ‫بیا ببین چقدر خرت و پرت اینجاست.- ‫یه دقیقه وایسا.- 532 00:55:42,399 --> 00:55:45,864 ‫اون بقیه کتابا رو هم بده بهم.- ‫بیا، بگیرشون.- 533 00:55:46,154 --> 00:55:48,551 ‫عروسک‌های بیچاره.- ‫و همچنین این.- 534 00:55:51,118 --> 00:55:55,236 ‫یک، دو و سه.- ‫جایزه بانک رو بردی!- 535 00:55:58,961 --> 00:56:03,505 ‫یکم به خاطر سوزوندن این، دلم میسوزه.- ‫اونم بنداز. بجنب.- 536 00:56:03,633 --> 00:56:06,800 ‫چه بو گندی.- ‫ناسلامتی گرامافون سوزوندی.- 537 00:56:44,015 --> 00:56:47,716 ‫نه، قبل صمیمی شدن، ‫باید یه چایی تو میزای جداگونه بخوریم. 538 00:56:48,061 --> 00:56:51,442 ‫و میشه دلیل این مراسمو بدونم؟- ‫حتما.- 539 00:56:51,524 --> 00:56:55,737 ‫شوهرم دوست داشت اینجوری بهم خیانت کنه.- ‫آهان، پس من ابزار انتقامت هستم.- 540 00:56:55,773 --> 00:56:57,125 ‫ناراحت نباش. 541 00:56:57,489 --> 00:56:59,376 ‫انتقام با حالی میشه. 542 00:57:00,493 --> 00:57:01,583 ‫آره. 543 00:57:02,412 --> 00:57:08,344 ‫درسته. ‫ولی نمی‌تونیم از این جنبش کوچیک جناح چپ گرایانه کاتولیک چشم پوشی کنیم. 544 00:57:20,558 --> 00:57:24,296 ‫طرف شاید شاعر بزرگی باشه، ‫ولی یه آدم خیلی خشنه. 545 00:57:31,530 --> 00:57:35,231 ‫دیدی کی اونجاست؟- ‫کجا؟- ‫پایین سالن.- 546 00:57:50,969 --> 00:57:52,583 ‫بدون هیچ قِید و بندی. 547 00:57:54,056 --> 00:57:57,177 ‫حالا تصور کن شوهرش ازش بُتِ یه آدم معصوم ساخته بود. 548 00:58:55,046 --> 00:58:57,656 ‫تا حالا کسی بهت گفته چقدر سرد و بی روحی؟ 549 00:59:18,699 --> 00:59:23,457 ‫گناهکاران! زنان فاسد! ‫کنیزهای شیطان! 550 00:59:23,830 --> 00:59:28,363 ‫شب که فرا میرسه، از سوراخ موشاشون بیرون میان. 551 00:59:28,586 --> 00:59:32,299 ‫یا از پنجره‌هاشون میان پایین، ‫مثل دزدها. 552 00:59:32,335 --> 00:59:34,268 ‫و تو ظلمت محو میشن. 553 00:59:35,010 --> 00:59:38,640 ‫می‌خوان شب رو زیر سقف خونه یکی دیگه بگذرونن. 554 00:59:39,140 --> 00:59:42,996 ‫بچسبن به مردایی که برا اولین باره می‌بیننشون. 555 00:59:43,145 --> 00:59:45,316 ‫تو همدیگه بِلولَن. 556 00:59:45,648 --> 00:59:49,801 ‫در آغوش گناه، ‫عشق بازی کنن. 557 00:59:51,488 --> 00:59:57,669 ‫باید درباره مردایی که این مخلوقات بی گناه رو فاسد میکنن، چی بگم؟ 558 00:59:58,872 --> 01:00:00,889 ‫یا درباره بعضی زنایی که... 559 01:00:02,543 --> 01:00:08,095 ‫کالسکه رو برمیدارن و به دنبال لذت تو خیابون‌ها، پنهونی می‌چرخن؟ 560 01:00:08,216 --> 01:00:11,800 ‫جایی که فکر می‌کنن هیچ کی اونا رو نمیبینه. 561 01:00:11,804 --> 01:00:16,182 ‫و خودشون رو تسلیم شهوت‌های بزرگ تو هتل‌ها می‌کنند. 562 01:00:16,852 --> 01:00:19,082 ‫ولی وای بر آنها! وای! 563 01:00:19,104 --> 01:00:25,488 ‫چون از اونجایی که نمی‌تونن از چشم خدا فرار کنن، ‫راه فراری هم از مجازاتش ندارن. 564 01:00:26,488 --> 01:00:30,119 ‫خبر داری همه عکسای مذهبی رو از خونه‌ش برداشته؟ 565 01:00:30,493 --> 01:00:34,871 ‫قدیس‌ها، مادوناس، پاپ‌ها، همشون. ‫خدمتکاراشو مجبور کرده اونا رو بریزن تو انبار. 566 01:00:35,249 --> 01:00:37,657 ‫اوضاع خیلی جدیه.- ‫بچرخ.- 567 01:00:39,921 --> 01:00:44,524 ‫از اونجایی که می‌دونم خدا نشناسی، ‫فکر می‌کردم این خبر خوشحالت کنه. 568 01:00:44,969 --> 01:00:49,086 ‫برای انکار کردن ایمان و چیزای مقدس، ‫باید چیزای دیگه رو در نظر گرفت. 569 01:00:49,224 --> 01:00:54,088 ‫فرهنگ و ایده آلیست مهمه. ‫به طور خلاصه، چیزایی که آنتونیا نداره. 570 01:00:54,563 --> 01:00:58,882 ‫وقتی باهاش ازدواج کردی، دختر تندرستی بود و ‫حتی خیلی هم مذهبی نبود. 571 01:00:59,277 --> 01:01:04,083 ‫منظورت اینه که من کاری کردم بره کلیسا؟- ‫اگه هم نکرده باشی، جلوشم نگرفتی.- 572 01:01:04,325 --> 01:01:08,323 ‫چون جنابعالی منتظر یه همسر مطیع و با دین بودی، 573 01:01:08,455 --> 01:01:12,216 ‫که وفتی خودت میری تو فاحشه خونه‌ها، ‫مثل بچه‌‌های خوب منتظرت بمونه. 574 01:01:12,293 --> 01:01:17,215 ‫همه خبر دارن از همون ماه‌های اول ازدواجتون، ‫بی رحمانه فریبش می‌دادی و 575 01:01:17,252 --> 01:01:19,303 ‫هر روز مسخرش می‌کردی. 576 01:01:19,593 --> 01:01:22,583 ‫در واقعا همه از رازهای زندگیت خبر داشتن، اِلا اون. 577 01:01:23,681 --> 01:01:25,295 ‫البته قبلا راز بود. 578 01:01:26,017 --> 01:01:29,696 ‫چون الان چشماش باز شده و داره انتقام میگیره. 579 01:01:35,654 --> 01:01:38,538 ‫صبح بخیر.- ‫صبح بخیر.- ‫صبح بخیر خانم.- 580 01:01:38,574 --> 01:01:41,741 ‫فینا، چند تا کُپی گرفتی؟- ‫سلام.- ‫صبح بخیر.- 581 01:01:41,745 --> 01:01:44,509 ‫چطورید، خانم؟- ‫خوبم.- ‫صبح بخیر.- 582 01:01:45,791 --> 01:01:46,870 ‫سلام. 583 01:01:46,917 --> 01:01:50,714 ‫یه چند تا دست نوشته‌های دیگه از شوهرم پیدا کردم، ‫که ارزش انتشار داره. 584 01:01:50,750 --> 01:01:53,490 ‫بعضیاشون با وضعیت زن‌ها سر و کار داره، 585 01:01:53,759 --> 01:01:57,129 ‫بقیه‌شون با آزادی جنسی. ‫خیلی جالبن. 586 01:01:57,889 --> 01:02:00,404 ‫با اسم اولیس منتشرش کنیم؟ 587 01:02:00,434 --> 01:02:02,356 ‫نه، با اسم واقعیش. 588 01:02:05,273 --> 01:02:09,390 ‫میرید خونه یا اینجا می‌مونید؟- ‫نه، امشب نمی‌تونم.- 589 01:02:37,728 --> 01:02:39,756 ‫خانم! ‫عذر میخوام... 590 01:02:42,943 --> 01:02:46,312 ‫میشه دکتر رو برسونید؟ ‫سر راهتونه. 591 01:02:46,405 --> 01:02:49,857 ‫به شرطی که زیاد منتظر نمونم.- ‫نه، داره میاد.- 592 01:02:53,539 --> 01:02:54,974 ‫دکتر، بجنبید. 593 01:02:55,207 --> 01:02:58,185 ‫یه کالسکه پیدا کردم. ‫خانم عجله داره. 594 01:03:22,949 --> 01:03:25,464 ‫بدرود.- ‫صبح بخیر و ممنون.- 595 01:03:27,412 --> 01:03:30,295 ‫شرمنده منتظرتون گذاشتم.- ‫اشکالی نداره.- 596 01:03:30,583 --> 01:03:33,999 ‫اجازه هست؟ اسم من داریو تاولاست هستش.- ‫چطورید؟- 597 01:03:44,057 --> 01:03:47,308 ‫خیلی جوونی. ‫جای خاصی برای طبابت داری؟ 598 01:03:47,895 --> 01:03:50,410 ‫همکارام نمیان اینجا زندگی کنن. 599 01:03:51,024 --> 01:03:52,803 ‫این منطقه بیش از حد فقیره. 600 01:03:53,694 --> 01:03:56,256 ‫اونوقت چجوری میشه توقع داشت به دکتر پول بدن؟ 601 01:03:56,530 --> 01:03:59,259 ‫پس منو خبردار کردن...و منم اومدم. 602 01:03:59,993 --> 01:04:05,011 ‫چی رو تو قبرستون خاک می‌کردید؟- ‫دیشب مجبور شدم یه پا رو قطع کنم.- 603 01:04:05,499 --> 01:04:10,850 ‫اون چیز پای یه آدم بود؟- ‫آره. عفونتش به شکل قارچی دراومده بود.- 604 01:04:11,465 --> 01:04:13,944 ‫حالا می‌تونه بازم راه بره؟- ‫نه.- 605 01:04:14,719 --> 01:04:19,986 ‫خانواده داره؟- ‫چهار تا بچه با زنش و یه بابای پیر.- 606 01:04:21,018 --> 01:04:24,114 ‫و چجوری قراره اون بدبختای بیچاره زنده بمونن؟ 607 01:04:24,313 --> 01:04:26,496 ‫به ارباب بستگی داره. 608 01:04:27,609 --> 01:04:29,115 ‫ارباب کیه؟ 609 01:04:29,903 --> 01:04:33,937 ‫فوت کرده. اسمش مارتینلی بود. ‫فکر کنم وکیل بود. 610 01:04:34,576 --> 01:04:38,610 ‫حالا همه اون زمینا به دخترش رسیده که معلوم نیست کجاست. 611 01:04:39,748 --> 01:04:42,999 ‫خونه‌ها دارن خراب میشن، ‫دیگه قَناتی در کار نیست... 612 01:04:43,586 --> 01:04:46,757 ‫میشه گفت روستایی‌های اونجا دارن با فلاکت زندگی می‌کنن. 613 01:04:46,793 --> 01:04:48,168 ‫و بچه‌ها هم... 614 01:04:48,676 --> 01:04:51,487 ‫کوچیک و نحیف موندن. 615 01:04:52,263 --> 01:04:55,039 ‫من دختر وکیل مارتینلی هستم. 616 01:04:56,435 --> 01:04:59,804 ‫مگه یکم پیش نگفتی فامیلیت آنجلیس هستش؟ 617 01:05:00,148 --> 01:05:02,022 ‫اون فامیلی شوهرم بود. 618 01:05:03,819 --> 01:05:07,235 ‫چرا هیچ وقت نیومدی تا ببینی کشاورزات چجوری زندگی میکنن؟ 619 01:05:07,573 --> 01:05:10,954 ‫برای یه مدت طولانی مریض بودم. 620 01:05:11,244 --> 01:05:15,479 ‫و کسی هم نمی‌تونستی بفرستی؟ ‫یا اصلا چیزی بهشون بدی؟ 621 01:05:15,749 --> 01:05:19,451 ‫می‌خوای به چی برسی؟- ‫اون مردی که پاش قطع شده، داره می‌میره. 622 01:05:21,339 --> 01:05:24,376 ‫اگه می‌فرستادنش بیمارستان، ‫شاید... 623 01:05:24,593 --> 01:05:28,153 ‫شاید آخر سر اینجوری نمیشد. ‫ولی هیچ جاده‌ای در کار نیست. 624 01:05:28,264 --> 01:05:31,598 ‫اگه بابام تو جوونی نمی‌مرد، ‫جاده‌ها ساخته میشدن. 625 01:05:31,602 --> 01:05:36,893 ‫همه این پروژه‌ها توسط اون طراحی شده. ‫اون می‌خواست کُلی خونه، قنات و جاده بسازه. 626 01:05:37,275 --> 01:05:39,517 ‫ولی من همین تازگیا فهمیدم. 627 01:05:40,279 --> 01:05:43,529 ‫همیشه منو تو تاریکی میزاشتن، حتی شوهرم. 628 01:05:43,532 --> 01:05:46,949 ‫ولی بازم با اینجا آشنا بودی.- ‫اون مال زمان بچگیام بود.- 629 01:05:47,245 --> 01:05:50,033 ‫برا همین می‌خواستم دوباره شروع به تحقیق کنم. 630 01:05:50,040 --> 01:05:54,170 ‫از پروژه هم خبر داشتی؟- ‫آره.- 631 01:05:54,206 --> 01:05:55,558 ‫از کجا می‌دونستی؟ 632 01:05:55,797 --> 01:05:59,771 ‫دو سال پیش اصلاح شد. ‫شوهرمم ادامش داد. 633 01:06:00,928 --> 01:06:04,547 ‫و بعدش؟- ‫بی خیالش شد. مثل خیلی چیزای دیگه.- 634 01:06:04,724 --> 01:06:09,078 ‫خونه های جدید، انبارها، سیلوهای منطقی، کانال های آبیاری... 635 01:06:09,688 --> 01:06:11,610 ‫حتی شبکه برق. 636 01:06:12,275 --> 01:06:15,466 ‫انجام این کارها شوخی بردار نیست.- ‫شاید.- 637 01:06:15,988 --> 01:06:18,230 ‫ولی من به رویابافی رضایت نمیدم. 638 01:06:18,574 --> 01:06:20,947 ‫و بعد؟ ‫بگو دیگه. 639 01:06:22,787 --> 01:06:24,959 ‫داره به کارهاش ادامه میده. 640 01:06:25,374 --> 01:06:29,858 ‫پنجاه تا کارگر استخدام کرده و اونا هم دارن، ‫جاده، قنات و کانال میسازن. 641 01:06:30,171 --> 01:06:31,405 ‫اینکه دیوونگیه. 642 01:06:32,340 --> 01:06:34,737 ‫فقط داره پروژه‌های تو رو انجام میده. 643 01:06:37,471 --> 01:06:38,800 ‫آخه پولش از کجا میاد؟ 644 01:06:40,058 --> 01:06:44,531 ‫از بانک پول گرفته، ‫همچنین سهام به ارث برده باباشم فروخته، 645 01:06:44,730 --> 01:06:49,203 ‫و...- ‫این یارو دکتر، کیه؟ از اون دو دره بازها و متقلباست؟- 646 01:06:50,236 --> 01:06:54,769 ‫نه، نه. پسر صادقیه. ‫ایده‌های نسبتا پیشرفت گرایانه‌ای هم داره. 647 01:06:55,701 --> 01:06:58,881 ‫آهان راستی، یه کلینیک هم برای معاینه، 648 01:06:59,122 --> 01:07:01,258 ‫بچه‌های فقیر ساختن. 649 01:07:01,667 --> 01:07:06,318 ‫خانه‌ها‌، قنات‌ها، جاده‌ها، درمانگاه... ‫این دری وَری‌ها چیه؟ 650 01:07:07,632 --> 01:07:10,844 ‫بیخیال، راستشو بگو. ‫چیزی بین اون دوتاست؟ 651 01:07:10,881 --> 01:07:14,214 ‫والا اگه بدونم. ‫شاید یه پیوند دوستیه. 652 01:07:15,350 --> 01:07:16,690 ‫دوستی... 653 01:07:20,230 --> 01:07:22,093 ‫طرف متاهله؟- ‫نه.- 654 01:07:22,608 --> 01:07:25,978 ‫کلا یه کم عجیب میزنه. 655 01:07:26,404 --> 01:07:30,343 ‫منظورت چیه یکم عجیب میزنه؟- ‫خیلی خجالتی و تو خودشه.- 656 01:07:31,494 --> 01:07:34,317 ‫تازه بعضیا میگن یه گرایش‌هایی هم داره. 657 01:07:35,790 --> 01:07:36,953 ‫همجنسگرا هستش؟ 658 01:07:37,084 --> 01:07:40,714 ‫بهش شک کردن. ‫حتی تحت محاکمه هم قرار گرفته بود. 659 01:07:41,380 --> 01:07:44,002 ‫محاکمه که چیزی رو ثابت نمیکنه. 660 01:07:45,177 --> 01:07:48,262 ‫دلم برای آنتونیا میسوزه. ‫راستشو میگم. 661 01:07:49,307 --> 01:07:53,768 ‫شاید حق داره اونم برای خودش امید پیدا کنه... 662 01:07:54,604 --> 01:07:56,692 ‫الان نقش بابای مهربون رو گرفتی؟ 663 01:08:00,987 --> 01:08:05,354 ‫یه پسر 16 ساله از یه خانواده خیلی فقیر رو درمون کردم. 664 01:08:05,576 --> 01:08:08,257 ‫که اختلالات روانیه شدیدی هم داشت. 665 01:08:08,287 --> 01:08:11,514 ‫شک کرده بودم که بیماریش به فعالیت‌های، 666 01:08:11,708 --> 01:08:16,775 ‫جنسی که داره میکنه، ربط داشته باشه. ‫تو سن اون این چیزا طبیعیه. 667 01:08:17,840 --> 01:08:21,945 ‫پس ازش در این مورد سوال کردم.- ‫برا همین تو رو محاکمه کردن؟- 668 01:08:22,095 --> 01:08:23,234 ‫نه. 669 01:08:23,514 --> 01:08:26,337 ‫این اتهامی که بهم زدن، 670 01:08:26,517 --> 01:08:29,246 ‫برای رسیدن به یه اهداف کاملا متفاوت بود. 671 01:08:29,813 --> 01:08:31,355 ‫من که گیج شدم. 672 01:08:31,398 --> 01:08:34,435 ‫به چی متهمت کردن؟- ‫همجنسگرایی.- 673 01:08:36,571 --> 01:08:39,394 ‫و این باور بر اساس چه مدارکی بود؟ 674 01:08:40,117 --> 01:08:44,839 ‫اول اینکه، میگفتن برا چی چند ماهه هیچ پولی از اون خانواده نگرفتم. 675 01:08:45,081 --> 01:08:47,169 ‫و دیگه چی؟- ‫بهم افترا زدن.- 676 01:08:47,626 --> 01:08:52,182 ‫گفتن این منم که اون پسر رو مجبور به خود ارضایی می‌کنم.- ‫بعد چی شد؟- 677 01:08:52,340 --> 01:08:56,718 ‫عمه احمقشم با گفتن اینکه این کارها باعث دیوونگیش میشه، ‫حال پسر رو بدتر کرد. 678 01:08:56,928 --> 01:08:58,897 ‫من گفتم این درست نیست، 679 01:08:59,181 --> 01:09:02,467 ‫و آدم نباید درباره یه چیز خیلی عادی، احساس گناه داشته باشه. 680 01:09:03,144 --> 01:09:07,608 ‫حالا واقعا مطمئنی، احساس گناه، بیشتر از خود گناه، ‫مضر هستش؟ 681 01:09:07,644 --> 01:09:10,858 ‫تو نوجوانیتو تو مدرسه راهبه‌ها گذروندی. 682 01:09:10,987 --> 01:09:12,801 ‫فکر کنم خودت می‌دونی. 683 01:09:13,114 --> 01:09:17,172 ‫منظورم از گناه، احساس لذت نکردن از لمس کردن شوهرت و 684 01:09:17,369 --> 01:09:21,178 ‫به جاش رویاپردازی تو ذهنت، توسط خودته. 685 01:09:21,214 --> 01:09:24,987 ‫فکر نکنم فقط خودت اینجوری هستی. ‫حتی خیلی از زنای روستا، 686 01:09:25,087 --> 01:09:27,009 ‫که متاهل و بچه دارن، 687 01:09:27,339 --> 01:09:31,729 ‫خودشون رو از نظر مردا، به عنوان چیزایی که شایسته احترام و ‫اعتماد نیستن می‌بینن. 688 01:09:32,053 --> 01:09:36,039 ‫و هیچ وقت ارگاسم درست و حسابی ندارن. 689 01:09:36,350 --> 01:09:40,788 ‫این اولین باره که حس می‌کنم یکی منو درک میکنه. 690 01:09:42,274 --> 01:09:44,884 ‫با این که با این مشکلات سر و کار داشتم، 691 01:09:45,194 --> 01:09:48,077 ‫ولی هیچی کی بهم اجازه نداد دربارش حرف بزنم. 692 01:09:48,281 --> 01:09:50,428 ‫حتی شوهرت؟- ‫اونکه اصلا.- 693 01:09:50,450 --> 01:09:53,084 ‫فکر کردم یه آدم روشن فکر و بدون حس پیش داوریه. 694 01:09:53,120 --> 01:09:57,949 ‫آره! ولی با زنای دیگه، یا تو نوشته‌های مخفیش. ‫ولی با من هیچ وقت. 695 01:09:58,001 --> 01:10:02,590 ‫شاید فکر می‌کرد گفتن این چیزا منو هیجان زده و 696 01:10:02,626 --> 01:10:06,594 ‫خواسته‌هامو تحریک میکنه. ‫و تهدیدی برای وفاداری زندگی زناشوییمون میشه. 697 01:10:06,631 --> 01:10:09,323 ‫کلمات واقعا می‌تونن چنین تاثیری روت بزارن؟ 698 01:10:10,432 --> 01:10:13,671 ‫راستشو بخوای، بهت دروغ گفتم. 699 01:10:14,103 --> 01:10:15,419 ‫از چه لحاظ؟ 700 01:10:16,272 --> 01:10:20,277 ‫باید اعتراف کنم نزدیکی با تو، ‫حرفایی که داشتیم، 701 01:10:20,314 --> 01:10:23,861 ‫با اینکه منو تحریک کرده، ‫ولی فقط نشون دهنده حداقل احساسی هستش که، 702 01:10:23,865 --> 01:10:27,116 ‫داره درون من می‌گذره. 703 01:10:55,277 --> 01:10:56,985 ‫اسب وایستاد. 704 01:10:58,155 --> 01:10:59,757 ‫برو. 705 01:11:01,952 --> 01:11:03,126 ‫برو دیگه. 706 01:11:05,915 --> 01:11:10,352 ‫شاید دو اتاق خالی داشته باشن. شبو اینجا بخوابیم؟- ‫نه، نمی‌تونم.- 707 01:11:11,421 --> 01:11:15,823 ‫فردا خودم می‌برمت کلینیک.- ‫نه، موضوع این نیست.- 708 01:11:16,636 --> 01:11:19,436 ‫زود باش برو. 709 01:11:19,723 --> 01:11:21,217 ‫چِت شده؟ 710 01:11:22,601 --> 01:11:26,397 ‫اگه اسب حرکت نکنه، ‫یعنی قبلا هم اینجا بوده. 711 01:11:26,648 --> 01:11:30,611 ‫من این هتلو می‌شناسم. ‫بیشتر شبیه فاحشه خونه هستش. 712 01:11:31,153 --> 01:11:34,783 ‫اگه از قصد این حرفو زدی، برام مهم نیست.- ‫اومدم، اومدم.- 713 01:11:35,909 --> 01:11:38,329 ‫مشکل چیه؟ ‫بفرمایید خانم. 714 01:11:39,288 --> 01:11:42,586 ‫تونی، چمدونا رو بیار. تکون بخور.- ‫الان.- 715 01:11:43,251 --> 01:11:47,469 ‫شما همسر آقای آنجلیس هستید، درسته؟- ‫آره، چرا؟- ‫اسبتون رو می‌شناسم.- 716 01:11:47,506 --> 01:11:52,220 ‫می‌دونید، شوهرتون یکی از مهمونای ما بود. ‫از اون آدمایی که کمتر اینجا میان. 717 01:11:52,256 --> 01:11:54,948 ‫یه اتاق خوب با بالکن بهتون میدم. 718 01:11:55,181 --> 01:11:56,427 ‫بفرمایید. 719 01:11:56,767 --> 01:11:59,400 ‫همونیه که همیشه به شوهرتون می‌دادم. 720 01:11:59,436 --> 01:12:02,747 ‫برای شما هم یه کوچیکترشو دارم، ‫ولی تو همون طبقه هستش. 721 01:12:03,358 --> 01:12:07,630 ‫نه، من بسمه. ولی یه لیوان دیگه برا نَوَم.- ‫بله، قربان.- 722 01:12:08,197 --> 01:12:11,887 ‫تو خیلی کَلَکی، بابا بزرگ!- ‫پس تو هم فهمیدی؟- 723 01:12:20,503 --> 01:12:22,805 ‫اون زن یه فاحشه هستش، درسته؟ 724 01:12:25,092 --> 01:12:28,893 ‫نگاه چجوری می‌مالونه. ‫به نظرت جالبه؟ 725 01:12:28,930 --> 01:12:32,497 ‫می‌دونی، تو این هتل جورج سند، اقامت داشت که ‫عاشق شوپن بود. 726 01:12:32,533 --> 01:12:36,063 ‫و دی موست، کُل اروپا رو مثل یه دیوونه.- ‫می‌خوام باهات بخوابم.- 727 01:12:36,100 --> 01:12:37,961 ‫تعقیبشون...کرد. 728 01:13:33,465 --> 01:13:36,502 ‫خواهشا بیا اول بریم تویه اتاق. 729 01:13:49,609 --> 01:13:50,807 ‫وکیل. 730 01:13:53,989 --> 01:13:56,599 ‫پسرعموم طبقه بالا منتظره.- ‫خوبه.- 731 01:13:58,786 --> 01:14:01,795 ‫دیگه تو خطر نیستی، ‫قاتلو پیدا کردن. 732 01:14:01,832 --> 01:14:05,166 ‫خوشبختانه طرف اعتراف کرده. ‫پس می‌تونی از این آلونک بیای بیرون. 733 01:14:05,377 --> 01:14:06,931 ‫الان به مراقبت نیاز داری. 734 01:14:07,171 --> 01:14:09,259 ‫مخصوصا با وضع الانت...- ‫باشه.- 735 01:14:10,133 --> 01:14:13,300 ‫ممنون.- ‫من که نفهمیدم، خوشحال نشدی؟- 736 01:14:13,304 --> 01:14:16,614 ‫امیدوارم نخوای به این گوشه گیری همینجوری ادامه بدی. 737 01:14:16,933 --> 01:14:20,671 ‫نگاه، بین اون قبض‌ها، فروش سهام و ‫درخواست‌های وامی که زنت داره انجام میده... 738 01:14:20,687 --> 01:14:25,125 ‫برداشته خیلی از نوشته‌های تو رو هم چاپ کرده. 739 01:14:25,944 --> 01:14:30,215 ‫و بعدش...با اون دکتر جوون، ریخته رو هم. 740 01:14:30,783 --> 01:14:32,325 ‫بحثو عوض کن. 741 01:14:36,581 --> 01:14:41,030 ‫نگاه، چند روز پیش از پادووا برگشتم و ‫تو هتل پاون اتاق گرفتم. 742 01:14:41,170 --> 01:14:43,353 ‫یه جور فاحشه خونه هستش، یادته که؟ 743 01:14:44,799 --> 01:14:49,877 ‫وقتی داشتم از پله‌ها میومدم پایین، ‫یه آه و ناله‌هایی شنیدم. 744 01:14:50,306 --> 01:14:54,945 ‫یه زن و مرد داشتن به هم میلولیدن، ‫و مرده هم زنِ رو چسبونده بود به دیوار. 745 01:14:55,103 --> 01:14:57,677 ‫می‌بوسیدش، لمسش می‌کرد... 746 01:14:58,899 --> 01:15:03,432 ‫بعد زنِ خم شد، ‫انگار دیگه نمی‌تونست مقابل خواسته‌هاش مقاومت کنه. 747 01:15:04,114 --> 01:15:06,996 ‫زنه اینو گفت. ‫خواهشا بیا اول بریم تویه اتاق. 748 01:15:07,409 --> 01:15:11,609 ‫تو صداش یه احساساتی بود که منو ناراحت کرد. 749 01:15:12,832 --> 01:15:14,161 ‫حالا طرف کی بود؟ 750 01:15:14,710 --> 01:15:17,914 ‫خب، اونجا خیلی تاریک بود، ولی...- ‫ولی؟- 751 01:15:19,924 --> 01:15:24,765 ‫فردا صبح که داشتم تسویه می‌کردم، دیدمش. تو سالن پذیرایی... 752 01:15:26,182 --> 01:15:29,598 ‫زنت داشت با یه فاحشه کارت بازی می‌کرد. 753 01:15:31,646 --> 01:15:36,095 ‫و شک نکن اون زن تو تعریفات، آنتونیا نبوده. 754 01:15:37,070 --> 01:15:41,863 ‫اون توانایی این کارها رو نداره. ‫کمبود میل جنسی، همیشه یکی از مشکلاتمون بوده. 755 01:15:42,242 --> 01:15:46,976 ‫ببین لوئیجی. من فقط وکیلت نیستم، ‫دوستتم هستم. 756 01:15:48,166 --> 01:15:51,832 ‫آنتونیا و اون دکتر جوون، ‫یه هفته هستش تو اون هتلن. 757 01:15:52,004 --> 01:15:56,999 ‫شب و روز تو تختن. ‫تو اون اتاقی که خودتم خوب می‌شناسیش. 758 01:15:57,427 --> 01:15:59,776 ‫فقط برا غذا خوردن میان پایین. 759 01:16:00,097 --> 01:16:05,483 ‫اون دیوونه وار عاشق شده. ‫چیزی که مثل طوفان تو وجودش گیر کرده بود رو کشف کرده. 760 01:16:07,481 --> 01:16:08,975 ‫همین الان برو بیرون. 761 01:16:11,402 --> 01:16:14,178 ‫قبل اینکه خیلی دیر بشه، ‫از این لونه موش بیا بیرون. 762 01:16:41,479 --> 01:16:43,081 ‫صبح بخیر خانم. 763 01:16:43,982 --> 01:16:46,842 ‫سفر خوبی داشتید؟- ‫عالی بود، ممنون.- 764 01:16:47,528 --> 01:16:49,984 ‫ببرمش تو اصطبل؟- ‫آره، برو.- 765 01:16:52,325 --> 01:16:54,437 ‫بهش غذا بده.- ‫باشه. به روی چشم.- 766 01:17:04,340 --> 01:17:06,902 ‫سی...چهل... 767 01:17:07,760 --> 01:17:09,362 ‫صبح بخیر، خانم. 768 01:17:10,222 --> 01:17:13,342 ‫سلام آنتونیا. ‫نمی‌دونستم برگشتی. 769 01:17:16,187 --> 01:17:18,500 ‫از کِی سیگاری شدی؟ 770 01:17:19,775 --> 01:17:21,602 ‫خب...یه چند ماهی میشه. 771 01:17:22,653 --> 01:17:25,476 ‫آدم که پیر میشه، ‫عیب‌های زیادی میاد سراغش. 772 01:17:26,032 --> 01:17:27,147 ‫خداحافظ. 773 01:17:28,076 --> 01:17:30,235 ‫و برای شما هم همون سیگار همیشگی؟ 774 01:17:52,814 --> 01:17:55,566 ‫چی شده خانم، حالتون خوب نیست؟ 775 01:18:22,099 --> 01:18:25,504 ‫چرا یه جای دیگه نرفتی سیگار بخری؟ 776 01:18:26,979 --> 01:18:31,037 ‫نگران چی هستی؟ ‫مگه نشنیدی وکیل چی گفت؟ 777 01:18:31,193 --> 01:18:33,376 ‫آنتونیا قضیه رو فهمیده. 778 01:18:35,156 --> 01:18:38,715 ‫حالا من حکم چیو براش دارم؟ ‫یه بار سنگین. 779 01:18:38,952 --> 01:18:40,173 ‫یه مانع. 780 01:18:40,329 --> 01:18:44,861 ‫نکنه می‌خوای بگی می‌ترسی لوت بده تا از شرت خلاص بشه؟ 781 01:18:44,959 --> 01:18:46,561 ‫کاشکی این کارو می‌کرد. 782 01:18:47,253 --> 01:18:51,133 ‫اینجوری دیگه می‌تونستم از موندن پشت این پنجره و 783 01:18:51,170 --> 01:18:54,977 ‫دیدن فاسد شدن کاملش، دست بردارم. 784 01:18:56,806 --> 01:19:01,279 ‫یعنی خودتو آدم فاسدی نمی‌دونی؟- ‫چه ربطی به قضیه داره؟- 785 01:19:02,438 --> 01:19:07,160 ‫درسته، من به آنتونیا خیانت کردم. ‫اونم با یه عالمه فاحشه. ولی خودت دلیلشو می‌دونی. 786 01:19:07,611 --> 01:19:12,262 ‫و حداقل از باطن همیشه سالم موندم.- ‫ولی در عوض اونه نه؟- 787 01:19:12,700 --> 01:19:14,574 ‫برای زنا فرق میکنه. 788 01:19:15,370 --> 01:19:17,933 ‫حالا چرا اینقدر ازش دفاع می‌کنی؟ 789 01:19:18,123 --> 01:19:21,778 ‫نکنه بعد این همه مدت، هنوز عاشقشی؟ 790 01:19:21,878 --> 01:19:25,923 ‫من همیشه تو رو تحسین و بهت محبت می‌کردم.- ‫عاشقشی.- 791 01:19:27,259 --> 01:19:30,918 ‫برا همینه تو تمام این سال‌ها ازم دوری می‌کردی. 792 01:19:30,954 --> 01:19:34,576 ‫آره، تحسینت می‌کردم، ‫اونم به خاطر چیزایی که می‌نوشتی... 793 01:19:35,102 --> 01:19:39,705 ‫ولی الان فهمیدم اونا فقط شعارهای قشنگی بودن که ‫از دهنت میومدن بیرون. 794 01:19:39,816 --> 01:19:41,358 ‫و البته وجدانت. 795 01:19:41,860 --> 01:19:44,553 ‫تو هنوزم عاشق آنتونیایی. 796 01:19:46,240 --> 01:19:50,060 ‫من اونو خیلی دوست داشتم... ‫جوری که حتی نمی‌تونی تصورشو کنی. 797 01:19:51,288 --> 01:19:55,048 ‫پس برو تو صف. ‫دیر یا زود نوبت تو هم میشه. 798 01:19:58,254 --> 01:19:59,429 ‫وینچنزو. 799 01:20:04,178 --> 01:20:07,595 ‫همه چی برام مثل کابوسه. ‫این شبای بی خوابی... 800 01:20:07,849 --> 01:20:10,423 ‫با فکرایی که می‌دونی، 801 01:20:11,228 --> 01:20:13,945 ‫زنت تو آغوش یه مرد دیگست، 802 01:20:14,774 --> 01:20:17,194 ‫اونم ساعت به ساعت تو راهروی یه هتل، 803 01:20:18,153 --> 01:20:19,908 ‫مورد دار. 804 01:20:28,373 --> 01:20:32,822 ‫بس کن دیگه. بهش فکر نکن. ‫دما سنج رو بهم بده. 805 01:20:49,357 --> 01:20:52,738 ‫بفرما. زنمو می‌شناختم. ‫اول وکیلم... 806 01:20:53,236 --> 01:20:56,546 ‫و الانم دکتر میدونه من اینجا قایم شدم. 807 01:20:56,573 --> 01:20:59,895 ‫من بهش زنگ زدم.آخه کُل شب رو عرق کرده بودی. 808 01:21:00,161 --> 01:21:02,510 ‫زخمت عفونت کرده. 809 01:21:02,789 --> 01:21:06,823 ‫البته بعد بُریدن جاهای عفونت زده، ‫حالت بهتر میشه. 810 01:21:06,836 --> 01:21:08,496 ‫چیز جدی نیست. 811 01:21:08,755 --> 01:21:11,709 ‫حالا استراحت کن، باشه؟ ‫آروم بگیر. 812 01:21:11,716 --> 01:21:15,940 ‫بزودی حالت خوب میشه و این در و بلا میره. 813 01:21:17,557 --> 01:21:20,902 ‫دکتر. اونی که کُشته شد... 814 01:21:22,354 --> 01:21:23,647 ‫منم اونجا بودم. 815 01:21:25,733 --> 01:21:28,295 ‫اگه دوست داری برو منو لو بده. 816 01:21:29,029 --> 01:21:32,054 ‫الان دیگه هیچی برام مهم نیست. 817 01:21:32,908 --> 01:21:36,704 ‫نگران نباش. من یک کلمه از چیزایی که میگی رو نشنیدم. 818 01:21:36,788 --> 01:21:39,944 ‫تازه تبت خیلی بالا هستش و داری هذیون میگی. 819 01:21:45,006 --> 01:21:46,381 ‫میگم... 820 01:21:47,384 --> 01:21:51,418 ‫بهتر بود می‌بردیمش بیمارستان.- ‫آره، می‌دونم.- 821 01:21:52,014 --> 01:21:53,983 ‫ولی نمی‌فهمم، 822 01:21:54,183 --> 01:21:58,052 ‫چرا حالا که فهمیده دیگه خطری در کار نیست، ‫بازم مخفی مونده؟ 823 01:21:58,313 --> 01:22:00,556 ‫این دفعه از زندگی می‌ترسه. 824 01:22:01,651 --> 01:22:04,166 ‫سلام ، آقای وینچنزو.- ‫صبح بخیر.- 825 01:22:06,740 --> 01:22:08,270 ‫قربون شما.- ‫خداحافظ.- 826 01:22:11,245 --> 01:22:15,833 ‫کجا؟- ‫این زیر.- ‫امضا کردم، ولی اصلا نفهمیدم چیه.- ‫نگران نباشید.- 827 01:22:15,870 --> 01:22:20,421 ‫نوبت منه؟- ‫آره؟- ‫من که نفهمیدم چیه.- ‫حالا به هر حال امضاش کن.- 828 01:22:20,590 --> 01:22:24,845 ‫هر چی شما بگید.- ‫باید قبول کنیم، وقتی زنا یه چیزی رو بخوان، 829 01:22:24,881 --> 01:22:27,146 ‫خیلی سرسخت‌تر از ما مردا هستن. 830 01:22:27,181 --> 01:22:30,491 ‫این که فعلا چیزی نیست. ‫بزودی چیزای بیشتری ازمون می‌بینید. 831 01:22:47,580 --> 01:22:49,929 ‫چی شده؟ ‫قضیه مهمونی چیه؟ 832 01:22:50,584 --> 01:22:55,464 ‫داره برای ساخت یه مرکز خدمات یا یه چیزی مثل این، امضا جمع میکنه. 833 01:22:55,501 --> 01:22:57,173 ‫درست و حسابی نفهمیدم چی شد. 834 01:22:57,425 --> 01:23:01,316 ‫باورم نمیشه. ‫بین دوستام و حتی دوستای زنم، نفوذ کرده. 835 01:23:01,472 --> 01:23:04,976 ‫داره به راحتی آب خوردن، ‫منو از زندگیش پاک میکنه. 836 01:23:05,012 --> 01:23:06,790 ‫انگار اصلا وجود نداشتم. 837 01:23:53,450 --> 01:23:56,155 ‫بالاخره!! شما آخرین نفرید.- ‫عصر بخیر.- 838 01:23:56,161 --> 01:23:58,985 ‫امضاتونو می‌خوایم. ‫گفتید سر وقت میاید. 839 01:23:58,998 --> 01:24:01,359 ‫طرف کیه؟- ‫یه گرفتاری با مامانم پیش اومد.- 840 01:24:01,376 --> 01:24:04,959 ‫تو چی دکتر؟ بهونه تو چیه؟- ‫اون بهونه‌ای نداره.- 841 01:24:05,589 --> 01:24:08,793 ‫اونکه یکی از دوست پسرای کلارا هستش.- ‫نه، اون یکی.- 842 01:24:09,260 --> 01:24:10,423 ‫خود طرفه. 843 01:24:10,595 --> 01:24:13,787 ‫خود کی؟- ‫همون دکتر. دوست آنتونیا.- 844 01:24:19,606 --> 01:24:24,114 ‫تموم شد.- ‫راستشو بگم، یکم مهمونیه خسته کننده‌ای هستش.- ‫عمرا.- 845 01:24:24,195 --> 01:24:27,077 ‫تا ابد مخالفم.- ‫امان از شما مردا.- 846 01:24:27,490 --> 01:24:32,121 ‫من اهل عملم نه حرف.- ‫حالا چه عملی؟- ‫هر عملی.- 847 01:24:32,157 --> 01:24:34,683 ‫تو هم که هنوز تو عالم بچگی موندی. 848 01:24:37,544 --> 01:24:39,086 ‫پس رو حرفت حساب کردم. 849 01:24:39,129 --> 01:24:44,077 ‫من سر قولم می‌مونم.- ‫فردا میام کمکت.- ‫عالیه کلارا. یادت نره.- 850 01:24:44,719 --> 01:24:45,858 ‫داریو... 851 01:24:48,974 --> 01:24:50,113 ‫بمون. 852 01:24:51,268 --> 01:24:54,792 ‫اون چیه؟- ‫هیچی، فقط یه کارت ویزیته.- 853 01:24:55,273 --> 01:24:56,554 ‫بزار ببینمش. 854 01:24:57,025 --> 01:24:59,801 ‫ول کن.- ‫می‌خوام ببینمش.- ‫داری اذیتم می‌کنی.- 855 01:24:59,820 --> 01:25:02,063 ‫خواهشا! ‫ولم کن دیگه. 856 01:25:08,956 --> 01:25:10,106 ‫داریو! 857 01:25:22,681 --> 01:25:26,477 ‫دیگه این همسرم نیست که دارم جاسوسیشو میکنم. ‫این آدم یه زن جدیده. 858 01:25:27,520 --> 01:25:31,957 ‫باید بزارم برم. ولی... ‫یه چیزی هست که مانعم میشه. 859 01:25:32,192 --> 01:25:35,087 ‫اون اونجاست. زنده، آزاد، پرشور. 860 01:25:35,946 --> 01:25:39,150 ‫و این آنتونیایی هستش که می‌خوام بشناسمش. 861 01:25:39,367 --> 01:25:44,279 ‫قبلا فکر می‌کردم توهمات خودمه. ‫ولی نه. 862 01:25:45,499 --> 01:25:48,999 ‫اون الان داره بدون من، ‫گلیمِ خودشو از آب، 863 01:25:49,254 --> 01:25:50,748 ‫میکشه بیرون. 864 01:25:53,884 --> 01:25:56,174 ‫حالا دارم بین معشوقه‌هاش زندگی می‌کنم. 865 01:25:57,013 --> 01:25:59,505 ‫قبلا، برخلاف من، 866 01:26:00,350 --> 01:26:02,486 ‫اون قادر به زندگی نبود. 867 01:26:02,561 --> 01:26:05,551 ‫برا همینه که نمی‌تونم از اینجا دور بشم. 868 01:26:05,899 --> 01:26:08,129 ‫می‌خوام باهاش کنار بیام، 869 01:26:08,735 --> 01:26:11,772 ‫همه چیزو بفهمم و ببینم... 870 01:26:12,406 --> 01:26:13,521 ‫و بعد... 871 01:26:38,896 --> 01:26:40,818 ‫چرا منو آوردی اینجا؟ 872 01:26:41,149 --> 01:26:42,691 ‫می‌خوام بدونی. 873 01:26:42,859 --> 01:26:44,757 ‫دارم میرم دنبال راه خودم. 874 01:26:46,280 --> 01:26:47,608 ‫اونم هر چی باشه. 875 01:27:52,650 --> 01:27:54,572 ‫چرا قبول کردی بیای؟ 876 01:27:54,778 --> 01:27:58,836 ‫چون مثل داستانای اولیس خان میمونه.- ‫پس تو هم می‌دونستی.- 877 01:27:58,991 --> 01:28:03,974 ‫پائولا از این جلساتت بهم گفت، ‫ولی شنیدن کِی بوَد مانند دیدن. 878 01:28:04,122 --> 01:28:06,578 ‫زنا عاشق اینن همه چیو پیچیده کنن، 879 01:28:06,583 --> 01:28:09,620 ‫اول با احساسات میرن جلو و بعد استدلال. 880 01:28:09,629 --> 01:28:13,639 ‫حتی برا شهوت‌هاشونم می‌خوان دلیل داشته باشن. 881 01:28:14,718 --> 01:28:16,320 ‫حالا تو خودت چجوری هستی؟ 882 01:28:16,512 --> 01:28:20,760 ‫هیچ وقت این سوالو از خودم نپرسیدم، ‫فقط می‌خوام از زندگی لذت ببرم. 883 01:28:21,559 --> 01:28:24,775 ‫و لوئیجی چی می‌خواست؟- ‫تا فراموش کنه.- 884 01:28:26,607 --> 01:28:31,045 ‫خودشو پشت عکسای همیشه متفاوت، مخفی کنه. 885 01:28:31,613 --> 01:28:36,098 ‫چرا راست و پوست کنده نمیگی، ‫فقط عشق فریب دادن آدما رو داشته؟ 886 01:28:36,702 --> 01:28:40,404 ‫با این حال، بازم همه به یادشن. ‫و حتی دوستش دارن. 887 01:28:40,958 --> 01:28:44,943 ‫فقط منم که نمی‌تونم ببخشمش. ‫عرضه‌شو ندارم. 888 01:28:45,671 --> 01:28:47,664 ‫نکته عجیب قضیه اینه که، 889 01:28:47,924 --> 01:28:50,914 ‫جوری حرف میزنی انگار شوهرت زندست. 890 01:28:51,387 --> 01:28:55,266 ‫کاشکی بود. ‫اینجوری تقاص همه بدی‌هایی که سرم آورده و، 891 01:28:56,059 --> 01:28:57,661 ‫بازم میاره، بهش پس میدادم. 892 01:28:58,311 --> 01:29:01,681 ‫اونقدر ازش بدت میاد که انگار هنوز عاشقشی. 893 01:29:02,483 --> 01:29:04,535 ‫عاشق کیه؟ 894 01:29:20,296 --> 01:29:23,725 ‫آخه چرا؟- ‫اینجوری خوش تیپ‌تری.- 895 01:29:27,179 --> 01:29:29,907 ‫چقدر طول میکشه؟- ‫حالا مگه چه کار مهمی داری؟- 896 01:29:31,100 --> 01:29:33,806 ‫ماییم، خانم.- ‫بیاید، بیاید تو.- 897 01:29:37,358 --> 01:29:41,439 ‫نامه‌ و آجیل آوردیم.- ‫ممنون، لطفا بشینید.- 898 01:29:41,488 --> 01:29:45,201 ‫من باید...- ‫بشینید.- ‫پس بالاخره دارید ازدواج می‌کنید.- 899 01:29:47,119 --> 01:29:50,571 ‫آره، فردا صبح.- ‫واقعا براتون خوشحالم.- 900 01:29:53,919 --> 01:29:56,316 ‫فقط برای آجیل آوردن نیومدم. 901 01:29:56,964 --> 01:30:00,051 ‫ازتون یه هدیه هم می‌خوام.- ‫حتما.- 902 01:30:00,088 --> 01:30:01,605 ‫لطفا عصبی نشید، 903 01:30:01,803 --> 01:30:05,605 ‫فردا بیاید کلیسا. ‫می‌دونم دیگه نمی‌خواید پاتونو اونجا بزارید. 904 01:30:05,641 --> 01:30:09,729 ‫حتی اگه نیام هم، از لحاظ قلبی بهتون نزدیکم. باور کنید. 905 01:30:09,766 --> 01:30:13,567 ‫منم مثل شما قانع شدم که ارزش‌های معنوی خیلی مهمن، ولی... 906 01:30:13,604 --> 01:30:16,723 ‫مثلا کدوماش؟- ‫صداقت، راستی...- 907 01:30:18,240 --> 01:30:19,948 ‫و همچنین پاکی. 908 01:30:21,535 --> 01:30:24,691 ‫بزارید منظور این کلمات رو براتون مشخص کنم. 909 01:30:24,956 --> 01:30:27,376 ‫جهان و طبیعت اونقدر مادی گرایانه هستش که، 910 01:30:27,417 --> 01:30:31,131 ‫که شاید پاکی و معصومیت فقط باعث ناتوانیمون تو زندگی بشه. 911 01:30:31,255 --> 01:30:34,138 ‫ولی به نظر من، اینا یه نقطه قوت بزرگن. 912 01:30:34,217 --> 01:30:37,137 ‫و درست در مقابل شما، 913 01:30:37,173 --> 01:30:40,091 ‫می‌‌خوام یه چیزی رو به کلارا بگم که تا حالا نگفتم. 914 01:30:40,099 --> 01:30:44,239 ‫کلارا باید بدونه که من هیچ وقت با زنی رابطه نداشتم، 915 01:30:44,771 --> 01:30:47,761 ‫و به خاطر اینکه پاکیشو آلوده نکنم، 916 01:30:47,858 --> 01:30:50,646 ‫با حالت باکرگی می‌خوام باهاش ازدواج کنم. 917 01:30:58,621 --> 01:31:01,077 ‫عذر می‌خوام عزیزم. من دیگه برم. 918 01:31:01,291 --> 01:31:03,770 ‫شب بخیر خانم.- ‫به سلامت، انریکو.- 919 01:31:06,046 --> 01:31:09,048 ‫وقتی بفهمه تو برخلاف اون، باکره نیستی، بهش چی میگی؟ 920 01:31:09,050 --> 01:31:13,677 ‫چیزی رو میگم که شوهرت بهم گفت: ‫"این اتفاق سر کسایی که دیر میان، میفته." 921 01:31:28,072 --> 01:31:29,483 ‫وایستید! 922 01:31:30,742 --> 01:31:32,510 ‫تکون نخورید! ‫همینه. 923 01:37:43,309 --> 01:37:45,883 ‫چرا بهم خیانت کردی؟- ‫اتفاق دیگه.- 924 01:37:55,364 --> 01:37:58,354 ‫می‌خوام بیای همیشه باهام زندگی کنی. 925 01:38:01,788 --> 01:38:06,225 ‫دیگه نمی‌تونم بدون تو باشم. ‫باید بدونم فقط مال من هستی. 926 01:38:06,502 --> 01:38:08,850 ‫من دیگه نمی‌خوام مال کسی باشم. 927 01:38:47,840 --> 01:38:49,595 ‫حالا مساوی شدیم. 928 01:39:08,989 --> 01:39:13,117 ‫صدای شلیک بود.- ‫ولی کجا؟- 929 01:39:49,868 --> 01:39:50,994 ‫چرا؟ 930 01:40:41,510 --> 01:40:44,025 ‫صبح بخیر.- ‫صبح بخیر کلارا.- 931 01:40:51,896 --> 01:40:56,298 ‫بگیرش. ‫بزودی میام پسش بگیرم. آخه مال خانم آنتونیا هستش. 932 01:40:56,777 --> 01:40:57,856 ‫ممنون. 933 01:41:01,908 --> 01:41:04,731 ‫"لوئیجی دی آنجلیس هنوز پیدا نشده است." ‫..چرا؟.. 934 01:41:06,079 --> 01:41:09,353 -.‫امشب برای دو نفر بچین -‫دو نفر؟ -.‫آره 935 01:41:10,000 --> 01:41:11,969 ‫احتمالا یه مهمون دارم. 936 01:44:19,680 --> 01:44:25,937 :مترجم PoisonKiller 107898

Can't find what you're looking for?
Get subtitles in any language from opensubtitles.com, and translate them here.