All language subtitles for Undead Girl Murder Farce - 10 [Anime-List.net]
Afrikaans
Akan
Albanian
Amharic
Armenian
Azerbaijani
Basque
Belarusian
Bemba
Bengali
Bihari
Bosnian
Breton
Bulgarian
Cambodian
Catalan
Cebuano
Cherokee
Chichewa
Chinese (Simplified)
Chinese (Traditional)
Corsican
Czech
Danish
Dutch
English
Esperanto
Estonian
Ewe
Faroese
Filipino
Finnish
French
Frisian
Ga
Galician
Georgian
German
Greek
Guarani
Gujarati
Haitian Creole
Hausa
Hawaiian
Hebrew
Hindi
Hmong
Hungarian
Icelandic
Igbo
Indonesian
Interlingua
Irish
Italian
Javanese
Kannada
Kazakh
Kinyarwanda
Kirundi
Kongo
Korean
Krio (Sierra Leone)
Kurdish
Kurdish (Soranî)
Kyrgyz
Laothian
Latin
Latvian
Lingala
Lithuanian
Lozi
Luganda
Luo
Luxembourgish
Macedonian
Malagasy
Malay
Malayalam
Maltese
Maori
Marathi
Mauritian Creole
Moldavian
Mongolian
Myanmar (Burmese)
Montenegrin
Nepali
Nigerian Pidgin
Northern Sotho
Norwegian
Norwegian (Nynorsk)
Occitan
Oriya
Oromo
Pashto
Persian
Polish
Portuguese (Brazil)
Portuguese (Portugal)
Punjabi
Quechua
Romanian
Romansh
Runyakitara
Russian
Samoan
Scots Gaelic
Serbo-Croatian
Sesotho
Setswana
Seychellois Creole
Shona
Sindhi
Sinhalese
Slovak
Slovenian
Somali
Spanish
Spanish (Latin American)
Sundanese
Swahili
Swedish
Tajik
Tamil
Tatar
Telugu
Thai
Tigrinya
Tonga
Tshiluba
Tumbuka
Turkish
Turkmen
Twi
Uighur
Ukrainian
Urdu
Uzbek
Vietnamese
Welsh
Wolof
Xhosa
Yiddish
Yoruba
Zulu
Would you like to inspect the original subtitles? These are the user uploaded subtitles that are being translated:
1
00:00:02,220 --> 00:00:06,000
اولین قربانی، نادیا-سان، نوهی شما بود درسته؟
2
00:00:06,000 --> 00:00:08,750
هیچ میدونین چرا هدف قرار گرفته بود؟
3
00:00:08,750 --> 00:00:09,980
.نه
4
00:00:09,980 --> 00:00:14,400
.همهی قربانیها زنهای جوونن
فکر میکنین دلیلش چیه؟
5
00:00:14,400 --> 00:00:18,040
.احتمال میدم مجرم از زنهای جوون خوشش میاد
6
00:00:18,040 --> 00:00:21,060
.ولی توی این حوادث به کوچکترین جزئیات هم فکر شده
7
00:00:21,400 --> 00:00:23,490
،هر چهارماه یکبار اتفاق افتادن
8
00:00:23,490 --> 00:00:26,150
.تو شرایط جوی یکسان، و به روش یکسان کشته شدن
9
00:00:26,880 --> 00:00:28,380
میخوای به چی برسی؟
10
00:00:28,380 --> 00:00:34,390
منظورم اینه که مجرم ممکنه انگیزهی
.دیگهای جز رفع گرسنگیش داشته باشه
11
00:00:34,910 --> 00:00:37,390
.ولی این مسئله رو موقتاً میتونیم کنار بذاریم
12
00:00:37,640 --> 00:00:38,730
...شما
13
00:00:41,060 --> 00:00:44,090
معتقدین که مجرم از اهالی روستاست؟
14
00:02:17,860 --> 00:02:18,980
.خیر
15
00:02:19,310 --> 00:02:22,710
،درست همونطور که گرگ از گرگ زاده میشه
16
00:02:22,710 --> 00:02:25,870
.گرگینه هم فقط از گرگینه زاده میشه
17
00:02:25,870 --> 00:02:30,310
.اکثر روستاییها توی همین روستا زاده و بزرگ شدن
18
00:02:30,310 --> 00:02:35,750
،تنها کسایی که میشه بهشون سوءظن داشت
.غریبههایی هستن که بعداً اینجا مستقر شدن
19
00:02:36,570 --> 00:02:38,130
.دکتر هینمن
20
00:02:38,530 --> 00:02:40,510
.مهندس کونوت
21
00:02:40,510 --> 00:02:42,890
.آلمای هنرمند
22
00:02:43,480 --> 00:02:46,330
.هرسهتاشون رو محک زدم
23
00:02:46,330 --> 00:02:49,660
.گرگینهها هیولاهاییان که با عقلومنطق سازگار نیستن
24
00:02:49,660 --> 00:02:53,490
،اگه خودشون رو بهعنوان انسان جا زده باشن
.به این راحتیها نمیشه از ماهیت حقیقیشون سر درآورد
25
00:02:54,030 --> 00:02:58,420
.ولی از خیلی جهات با ما فرق دارن
26
00:02:58,730 --> 00:02:59,900
...از جمله
27
00:02:59,900 --> 00:03:01,660
.حواسشون که خیلی قویـه
28
00:03:01,660 --> 00:03:03,160
.درسته
29
00:03:03,840 --> 00:03:07,470
مثلاً، مجبورشون کردیم
،رایحه تند سوسن کوهی رو بو بکشن
30
00:03:07,470 --> 00:03:10,380
.یا در گوششون ظرف و ظروف رو به هم کوبیدیم
31
00:03:10,380 --> 00:03:13,760
یه گرگینه قائدتاً باید با هول و هراس برداشتن
.خودش رو لو میداد
32
00:03:14,170 --> 00:03:17,510
.ولی آب توی دل هیچکدوم از اون سهتا تکون نخورد
33
00:03:18,020 --> 00:03:21,640
.به عبارتی هیچ گرگینهای میون روستاییها نیست
34
00:03:21,970 --> 00:03:24,610
.ظاهراً از زیر و بم گرگینهها خبر دارین
35
00:03:25,180 --> 00:03:29,430
.اساسیترین سلاح گرگینهها، خونشون ـه
36
00:03:29,430 --> 00:03:32,170
.تکامل پیدا میکنن
37
00:03:32,170 --> 00:03:33,940
.اصلونسبشون رو کنترل میکنن
38
00:03:34,060 --> 00:03:40,530
،بهمنظور تولد قویترین فرزند
.خوب حواسشون هست که کی با کی جفتگیری میکنه
39
00:03:40,530 --> 00:03:46,200
،پیش از جفتگیری و تولیدمثل
.حساب و کتاب همهی اینها رو میکنن
40
00:03:46,200 --> 00:03:48,830
.قدرت بینظیرشون رو از این راه بهدست آوردن
41
00:03:49,130 --> 00:03:53,960
.نقره و آب مقدس جوابگوی آخرین نسلشون نیست
42
00:03:53,960 --> 00:03:56,710
و این نتیجهی جفتگیری گزینشیشون ـه؟
43
00:03:56,710 --> 00:04:00,390
باید چیکار کنیم، شیزوکو-سان؟
.اینطور که بوش میاد نقره قرار نیست دردی ازمون دوا کنه
44
00:04:01,720 --> 00:04:03,760
.پس، گمونم به بنبست خوردیم
45
00:04:03,760 --> 00:04:05,610
.اشتباه میکنی
46
00:04:06,190 --> 00:04:09,580
.میتونین توی حالت انسانیشون دنبالشون بیفتین
47
00:04:09,580 --> 00:04:12,260
.میتونین چشمها یا دهنهاشون رو زیر نظر بگیرین
48
00:04:12,260 --> 00:04:14,330
.یا میتونین آتیششون بزنین
49
00:04:14,330 --> 00:04:15,760
.خدایا شکرت
50
00:04:15,760 --> 00:04:18,580
مثل اینکه یهخرده راحتتر از
.استاد ما دم به تلهی مرگ میدن
51
00:04:18,580 --> 00:04:22,990
.ولی آخرسر دربرابر آتیشم مقاوم میشن، ببینین کی گفتم
52
00:04:22,990 --> 00:04:27,740
از کجا معلوم وقتی کیندزفورر زاده شه، چی پیش میاد؟
53
00:04:27,740 --> 00:04:29,510
کیندزفورر؟
54
00:04:29,510 --> 00:04:31,500
.یه افسانهست
55
00:04:31,500 --> 00:04:35,530
گرگینهی نهایی که حاصل
.همهی جفتگیریهای گزینشیشون ـه
56
00:04:35,530 --> 00:04:37,750
.به این اسم صداش میزنن
57
00:04:38,330 --> 00:04:45,730
،گرگینهای که سریعتر، سرسختتر
.باهوشتر و قویتره
58
00:04:45,730 --> 00:04:48,010
.براشون حکم خدا رو داره
59
00:04:48,240 --> 00:04:50,630
.گفتی که نقره براشون جواب نیست
60
00:04:50,630 --> 00:04:53,520
بهنظر میاد با چشمهای خودت دیدی که
.نقره کلک یکیشون رو نکنده
61
00:04:54,640 --> 00:04:56,400
.بله، دیدم
62
00:04:56,650 --> 00:04:58,750
این همون حادثهی هشتسال پیشه؟
63
00:04:58,750 --> 00:05:02,660
.درسته. مادر و بچه هم غریبه بودن
64
00:05:02,660 --> 00:05:03,630
مادر و بچه؟
65
00:05:04,770 --> 00:05:08,270
.یه زن و دختری که از خون خودش بود
66
00:05:08,760 --> 00:05:11,650
.سر همهمون رو شیره مالیده بودن
67
00:05:12,680 --> 00:05:16,670
شهردار، شما بابت دزدیده شدن لوئیزه-چان ناراحتین؟
68
00:05:17,790 --> 00:05:21,280
.لوئیزه فرشتهی نگهبان روستامون بود
69
00:05:21,280 --> 00:05:24,330
.اون کسی بود که بهمون امید داد
70
00:05:26,000 --> 00:05:31,310
.نمیدونم اگه بمیره باید چه خاکی به سرمون بریزیم
71
00:05:33,060 --> 00:05:34,310
!لوئیزه
72
00:05:34,310 --> 00:05:38,710
راستی، شما هشتسال پیش گرگینه رو چطوری پیدا کردین؟
73
00:05:38,710 --> 00:05:42,570
.لوئیزه پیداشون کرد. به ماهیت حقیقیشون پی برد
74
00:05:47,070 --> 00:05:51,450
.با حرف زدن میونه نداشت، ولی بچهی مرموزی بود
75
00:05:51,450 --> 00:05:56,130
.تو کتم نمیره به لوئیزه هم حمله شده باشه
.اون قهرمان این روستا بود
76
00:05:56,130 --> 00:05:59,080
چون هشتسال پیش گرگینهها رو پیدا کرد؟
77
00:05:59,080 --> 00:05:59,920
.بله
78
00:06:00,490 --> 00:06:03,710
.از شهردار شنیدم که شما از همه بیشتر درموردش میدونین
79
00:06:04,920 --> 00:06:06,590
از همه بیشتر درموردش میدونم؟
80
00:06:06,590 --> 00:06:08,970
.من صرفاً یه قربانیام
81
00:06:08,970 --> 00:06:11,470
.اون زنیکه فریبم داد
82
00:06:13,470 --> 00:06:15,720
...سیزدهسال پیش
83
00:06:16,100 --> 00:06:19,180
.توی جنگل یه زن رو که از هوش رفته بود پیدا کردم
84
00:06:19,480 --> 00:06:21,930
.موهای نقرهای زیبا داشت
85
00:06:22,270 --> 00:06:25,850
از صدمتری میشد به وخامت حالش پی برد، بدنش
.پر بود از زخمها و جراحتهای وحشتناک
86
00:06:26,340 --> 00:06:28,510
.شکمشم کمی برآمده بود
87
00:06:29,130 --> 00:06:31,900
،وقتی اسمشو ازش پرسیدم
.گفت رزاست
88
00:06:31,900 --> 00:06:36,640
،وقتی ازش پرسیدم اهل کجاست
.در جوابم بهطور مختصر گفت که از خونه فرار کرده
89
00:06:38,010 --> 00:06:41,370
قبلنا، روستاییها از غریبهها
.بیشتر از الان استقبال میکردن
90
00:06:41,760 --> 00:06:45,480
پیش خودمون فکر میکردیم لابد
تو یه عمارت کار میکرده
91
00:06:45,480 --> 00:06:49,130
و بهخاطر داشتن رابطه نامشروع یا
.یه چیزی تو همین مایهها اخراجش کردن
92
00:06:49,840 --> 00:06:52,140
،بدن رزا رفته رفته قوای خودش رو بهدست آورد
93
00:06:52,140 --> 00:06:54,970
،و شیشماه بعد
.یه دختر بهدنیا آورد
94
00:06:55,350 --> 00:06:57,200
.اسمش رو یوته گذاشت
95
00:06:57,670 --> 00:07:00,640
،الان که بهش فکر میکنم
.چیزای زیادی جریان داشتن که عادی نبودن
96
00:07:01,680 --> 00:07:06,900
زیاد از خونه بیرون نمیرفت، و ما
.بیشتر از معمول صدای زوزه از جنگل میشنیدیم
97
00:07:07,780 --> 00:07:12,580
.رزا در حالت انسانی، زنی متین و باهوش بود
98
00:07:12,910 --> 00:07:14,600
دلت پیشش گیر بود؟
99
00:07:14,600 --> 00:07:16,130
...خب، آره
100
00:07:16,770 --> 00:07:21,640
،خوشبختانه، قبل از اینکه مرتکب اشتباه جبرانناپذیری شم
.از همه حقایق پرده برداشته شد
101
00:07:22,700 --> 00:07:26,110
...هشتسال پیش، یه روز قبل از جشنواره بهاره
102
00:07:26,670 --> 00:07:30,170
.رزا شتابزده برای دفاع از دخترش اومد
103
00:07:30,170 --> 00:07:32,820
ما شمشیر و چوب به دست گرفتیم
104
00:07:32,820 --> 00:07:35,010
.و تا سرحد مرگ لهولوردهشون کردیم
105
00:07:36,410 --> 00:07:40,210
کنجکاوم بدونم لوئیزه-سان چطور به
.ماهیت حقیقی یوته پی برده
106
00:07:41,370 --> 00:07:45,390
گفت توی جنگل داشت گل میچید
که سروکلهی رزا پیدا میشه
107
00:07:45,390 --> 00:07:49,320
و لوئیزه رو که با دختر خودش
.اشتباه گرفته بود، صدا میزنه
108
00:07:50,090 --> 00:07:51,170
،و بعد بهش میگه
109
00:07:51,610 --> 00:07:57,750
،حتی اگه گلی رو با رایحهی تند بو کشیدی»
«.حواستو جمع کن که گوشهاتو نشون ندی
110
00:07:58,250 --> 00:08:01,160
،لوئیزه که متعجب شده بود
.تصمیم گرفت یه امتحانی کنه
111
00:08:01,960 --> 00:08:05,710
و تو مطمئنی اون دوتا گرگینه مردن؟
112
00:08:05,930 --> 00:08:11,840
البته. وظیفهی شناسایی جنازههای سوختهشون
.روز بعدی به عهدهی من گذاشته شده بود
113
00:08:12,160 --> 00:08:17,160
با دوتا چشمام شاهد استخونهای
.یه گرگینهی عظیمالجثه و یه حیوون کوچیک بودم
114
00:08:18,220 --> 00:08:23,100
بهنظرت حوادثی که الان
درحال وقوعن زیر سر کیه، کنوت؟
115
00:08:23,100 --> 00:08:26,460
کاملاً بهشون حق میدم که
.به غریبهها سوءظن داشته باشن
116
00:08:27,460 --> 00:08:29,830
.ولی مجرم من نیستم
117
00:08:29,830 --> 00:08:33,110
و فکر نمیکنم دکتر هینمن هم
.از پس همچین کاری بربیاد
118
00:08:33,490 --> 00:08:34,590
...که با این حساب فقط میمونه
119
00:08:36,610 --> 00:08:38,870
صاف وایسا، خب؟
120
00:08:38,870 --> 00:08:42,370
.خیالت تخت
.بخوام هم نمیتونم تکون بخورم
121
00:08:42,370 --> 00:08:44,550
...گمونم برمیگرده به پنجسال پیش
122
00:08:44,550 --> 00:08:48,340
،به اینجا اومدم تا آبشارو بکشم
.و دست آخر همینجا موندگار شدم
123
00:08:48,970 --> 00:08:52,750
.دیدی چه منظرهای داره؟ حیرتانگیزه
.عشق در نگاه اول بود
124
00:08:52,750 --> 00:08:57,130
.تو منزل گوستاو-کون تابلوی نقاشیتو دیدم
.استعدادت قابل تحسینه
125
00:08:57,130 --> 00:09:03,140
ممنون. من درواقع عضوی از یه خونوادهی
.هنرمندم، و حتی برای تحصیل به مدرسهی هنر رفتم
126
00:09:03,890 --> 00:09:06,510
از طراحی دخترها خوشت میاد؟
127
00:09:06,510 --> 00:09:07,650
...آه
128
00:09:07,650 --> 00:09:10,700
.اینا دخترایی هستن که به قتل رسیدن
129
00:09:11,010 --> 00:09:14,400
بعد اینکه از دنیا رفتن، خونوادههاشون
.ازم خواستن تصویر چهرههاشون رو بکشم
130
00:09:14,760 --> 00:09:18,010
...نادیا، فینه، ریتا
131
00:09:18,950 --> 00:09:21,410
بهنظرت قاتل کیه؟
132
00:09:21,410 --> 00:09:23,910
.فکر نکنم هیچکدوم از روستاییها باشه
133
00:09:23,910 --> 00:09:26,680
.شاید فقط یه گرگ وحشیـه
134
00:09:27,640 --> 00:09:30,170
.هرازگاهی میبینمش
135
00:09:30,170 --> 00:09:33,730
همیشه صبح زود یا
.درست بعد از غروب خورشید
136
00:09:33,730 --> 00:09:36,680
...با سرعت سرسامآوری توی جنگل میدوئه
137
00:09:36,680 --> 00:09:39,150
.یه گرگ زیبای طلایی
138
00:09:39,150 --> 00:09:42,490
.طلایی؟ به حق چیزهای ندیده و نشنیده
139
00:09:42,490 --> 00:09:44,590
.شاید ارباب کوهستان ـه
140
00:09:44,590 --> 00:09:47,060
.یا شاید یه گرگینهی تغییرشکلیافته
141
00:09:47,390 --> 00:09:50,730
هیچکدوم از روستاییهای دیگه
این گرگ رو ندیدن؟
142
00:09:50,730 --> 00:09:55,560
.گمون نکنم. آخه میدونی، من تو حومهی روستا زندگی میکنم
143
00:09:55,560 --> 00:09:58,830
ظاهراً روستاییها به تو
.سوءظن دارن، آلما
144
00:09:58,830 --> 00:10:01,770
.آه، فکرشو میکردم. همینو کم داشتم
145
00:10:02,080 --> 00:10:06,010
خودت چی فکر میکنی، آیا-چان؟
بهنظرت کار منه؟
146
00:10:06,330 --> 00:10:10,330
،هنوز نمیتونم به قطعیت چیزی بگم
.ولی دوتا چیز دستگیرم شد
147
00:10:12,150 --> 00:10:14,270
،تو درمورد عضو یه خونوادهی هنرمند بودن
148
00:10:14,270 --> 00:10:16,470
.و رفتن به مدرسهی هنر دروغ میگی
149
00:10:17,850 --> 00:10:21,140
.تو اون مداد کنته رو مثل یه مداد ساده دستت گرفتی
150
00:10:17,850 --> 00:10:21,140
مداد کنته در طراحی سیاهقلم کاربرد دارد
151
00:10:21,140 --> 00:10:25,850
،کسی که هنر خونده باشه
.میدونه که باید با دوتا انگشت بگیرتش
152
00:10:25,850 --> 00:10:28,490
.معلمت برای یادگیری طراحی حتماً خودت بودی
153
00:10:30,890 --> 00:10:33,440
.حقیقتش، من خونوادهای ندارم
154
00:10:33,820 --> 00:10:36,230
.وقتی خیلی کوچیک بودم، والدینم منو رها کردن
155
00:10:36,620 --> 00:10:38,730
.ولی از اعتراف کردن بهش شرمسارم
156
00:10:39,740 --> 00:10:42,740
.اما، درخصوص علاقهی بیحدواندازهم به هنر دروغ نمیگم
157
00:10:44,480 --> 00:10:45,620
.ممنونم
158
00:10:45,860 --> 00:10:48,570
.خیلی زیبا طراحی شده
تو اینطور فکر نمیکنی، تسوگارو؟
159
00:10:48,570 --> 00:10:51,870
وقتی عاقبت از دنیا رفتین، این تابلوی نقاشی رو
.روی محرابتون میذارم، استاد
160
00:10:51,870 --> 00:10:53,250
.خوشحال میشم
161
00:10:53,250 --> 00:10:55,530
.ولی بدبختانه، با یه نامیرا طرفی
162
00:10:57,580 --> 00:11:00,760
هی، آیا-چان. قادر به مردن نبودن چه حسی داره؟
163
00:11:00,760 --> 00:11:03,280
.حقیقتش تا سرحد مرگ کسلکنندهس
164
00:11:03,280 --> 00:11:04,760
.که اینطور
165
00:11:04,760 --> 00:11:07,230
پس شاید کشیدن تو بیفایده بوده.
166
00:11:07,230 --> 00:11:11,360
بهنظرم هنر برای این وجود داره تا وقایعی
از چیزهایی که قراره تغییر کنن بهجا بذاره.
167
00:11:11,360 --> 00:11:13,440
گفتی تغییر؟
168
00:11:13,440 --> 00:11:14,310
آره.
169
00:11:14,770 --> 00:11:19,280
لوئیزه-چان هم اخیراً خیلی تغییر کرده بود.
170
00:11:19,570 --> 00:11:21,970
دیدنش همیشه مسرتبخش بود.
171
00:11:25,960 --> 00:11:28,890
این قطعاً از کوه آتاگو بهتره.
172
00:11:25,960 --> 00:11:28,890
داستان کوتاهی که در قسمت قبل به آن اشاره شد
173
00:11:33,070 --> 00:11:35,590
پس این حفرهست...
174
00:11:35,880 --> 00:11:39,090
قشنگ مشخصه یه مشت هیولا اون پایین زندگی میکنن.
175
00:11:39,090 --> 00:11:42,090
در عجبم که اونها باقیموندهی آثار سوختگی همون برجن؟
176
00:11:44,900 --> 00:11:47,100
همم...
177
00:11:47,850 --> 00:11:50,390
نمیشه گفت چیز جالبتوجهی اینجا مونده.
178
00:11:50,390 --> 00:11:54,630
اون اشاره کرد که گرگینهای به اسم رزا
گفته که از خونهش فرار کرده بوده...
179
00:11:54,630 --> 00:11:57,110
موندم از کجا اومده بود.
180
00:11:57,110 --> 00:12:02,200
کی میدونه؟ شاید داشته بین انسانها زندگی میکرده، یا...
181
00:12:03,140 --> 00:12:05,690
شایدم توی دهکدهی گرگینهها زندگی میکرده.
182
00:12:07,520 --> 00:12:08,490
عـه؟
183
00:12:08,730 --> 00:12:10,040
چیزی شده؟
184
00:12:10,040 --> 00:12:12,280
نه، چیزی نیست.
185
00:12:21,450 --> 00:12:24,510
شنیدم دیشب از شهردار آزمایش گرفتید.
186
00:12:24,510 --> 00:12:25,750
بله.
187
00:12:25,750 --> 00:12:30,020
توی راه برگشت، به گوستاو برخوردم...
و بعدش، اون اتفاق افتاد.
188
00:12:30,400 --> 00:12:34,850
صدای جیغ لوئیزه رو شنیدم،
ولی نتونستم کاری انجام بدم.
189
00:12:35,780 --> 00:12:39,660
ریندو-سان، لطفاً سریعاً این پرونده رو حل کنید!
190
00:12:39,660 --> 00:12:42,150
هر کمکی ازم ساخته باشه دریغ نمیکنم!
191
00:12:42,150 --> 00:12:45,750
پس پیشاپیش ازتون یه سؤال میپرسم...
192
00:12:46,260 --> 00:12:48,680
گوستاو-کون و همسرش؛ دبورا...
193
00:12:48,680 --> 00:12:51,410
تا الان با لوئیزه-سان چطور رفتار میکردن؟
194
00:12:52,410 --> 00:12:53,410
منظورتون چیه؟
195
00:12:53,840 --> 00:12:55,670
ویلچرش؛
196
00:12:55,930 --> 00:12:59,540
چرخها و دستههاش بهخاطر استفادهی زیاد کثیف بودن،
197
00:12:59,540 --> 00:13:02,300
ولی دستگیرهی پشتش تمیز بود.
198
00:13:02,610 --> 00:13:07,510
به نظر میرسه اکثر اوقات
بدون کمک کسی اطراف خونه رو میگشته.
199
00:13:07,510 --> 00:13:11,810
اتکا به خودش قابل تحسینه، اما
اگه طور دیگهای به این قضیه نگاه کنید...
200
00:13:11,810 --> 00:13:15,690
میخواید بگید نسبت به لوئیزه بیتوجهی میشده؟
201
00:13:15,690 --> 00:13:21,320
تا اون حد پیش نمیرم، ولی موندم یعنی نزدیکشدن بهش سخت بوده؟
202
00:13:21,320 --> 00:13:24,070
مگه اون فرشتهی محافظ این روستا نیست؟
203
00:13:24,790 --> 00:13:27,450
نمیتونم بگم حرفت اشتباهه.
204
00:13:27,450 --> 00:13:30,200
تا حالا خودش تنهایی از خونه رفته بیرون؟
205
00:13:30,200 --> 00:13:33,490
نه. هروقت میخواست بره بیرون، یکی همراهش...
206
00:13:33,490 --> 00:13:37,330
اوه، حالا که فکرشو میکنم،
یادمه حدود یکسالونیم پیش بود...
207
00:13:37,710 --> 00:13:44,440
وقتی گوستاو و دبورا رفته بودن بیرون،
لوئیزه ناپدید شد و باعث وحشت همهمون شد.
208
00:13:44,440 --> 00:13:46,720
همون شب صحیحوسالم پیداش کردیم.
209
00:13:47,310 --> 00:13:51,970
ویلچرش توی گلولای رودخونه
گیر کرده بود و نمیتونست تکون بخوره.
210
00:13:51,970 --> 00:13:54,350
بعدش ازش پرسیدیم چطور این اتفاق افتاد،
211
00:13:54,890 --> 00:13:57,510
و اون گفت سعی داشت که بره خونهی آلما.
212
00:13:59,100 --> 00:14:02,720
توی خونهی گوستاو یه نقاشی از لوئیزه دیدید، درسته؟
213
00:14:02,720 --> 00:14:07,060
مثل اینکه ازش خوشش اومده بود
و میخواسته بقیهی کارهای آلما رو هم ببینه.
214
00:14:07,060 --> 00:14:11,510
حتماً لوئیزه-سان اینقدر توی رودخونه
ترسیده بود که حتی نمیتونست داد بزنه.
215
00:14:11,510 --> 00:14:13,940
حتماً میخواسته زود بره خونه.
216
00:14:13,940 --> 00:14:16,130
درسته، همینطور بهنظر میرسید.
217
00:14:16,130 --> 00:14:18,650
بعداز اون مدتی رو توی تختش موند.
218
00:14:19,760 --> 00:14:24,380
کارآگاهها یهجوری حرف میزنن که انگار خودشون وقایع رو دیدن.
219
00:14:24,380 --> 00:14:27,360
آره، وقتی چیزهایی باشن که ازشون مطمئنم.
220
00:14:38,330 --> 00:14:41,770
نمیتونستن اینها رو جوری بسازن که راحتتر جویده شن؟
221
00:14:41,770 --> 00:14:44,820
اوه، اوضاع قراره راحتتر قابل هضم بشه.
222
00:14:44,820 --> 00:14:46,900
حقیقتاً طعم جالبی هم داره.
223
00:14:46,900 --> 00:14:49,780
از من بپرسی که میگم زیادی شیرینه.
224
00:14:48,750 --> 00:14:49,780
اوه، خدایا!
225
00:14:49,780 --> 00:14:52,160
در مورد چی حرف میزنی؟
226
00:14:50,330 --> 00:14:52,160
فکرشم نمیکردم به روستای کوچیک ما سر بزنید!
227
00:14:52,380 --> 00:14:54,030
لطفاً، بفرمایید تو!
228
00:15:04,890 --> 00:15:05,760
عــا.
229
00:15:17,890 --> 00:15:19,390
ترسی از جونت نداری؟
230
00:15:19,390 --> 00:15:23,650
حقا که روش مبارزهی جالبی داری، کاربر قفس.
231
00:15:23,650 --> 00:15:26,520
واسه یه سامورایی همهجا ژاپنه. زیادی بیکلهایم.
232
00:15:26,520 --> 00:15:28,260
ای کاش تیر خورده بود بهت.
233
00:15:28,260 --> 00:15:30,530
چی فرمودید، شیزوکو-سان؟
234
00:15:30,530 --> 00:15:31,850
چـ ـ چی شد...
235
00:15:31,850 --> 00:15:37,550
واقعاً شرمندهم، ولی مقصر خودتونید
که گذاشتید اینها بیان تو خونهتون.
236
00:15:37,970 --> 00:15:41,790
همونطور که تصور میکردم،
حضورت واقعاً ناخوشاینده، ریندو آیا.
237
00:15:42,540 --> 00:15:44,410
قبلاً که بقیهی اعضای بدنم رو هم داشتم،
238
00:15:44,410 --> 00:15:47,170
همیشه بهم میگفتن زیباییم بیهمتاست.
239
00:15:47,170 --> 00:15:49,230
شما دوتا باید از بچههای رویس باشید.
240
00:15:49,230 --> 00:15:53,680
مأمور شمارهی سه از بخش مشاورهی امنیت؛ آلیس رَپیدشات.
241
00:15:54,090 --> 00:15:58,060
از همون بخش، مأمور شمارهی چهار؛ کایل چینتیل هستم.
242
00:15:58,060 --> 00:16:00,080
اینجا رو چطور پیدا کردید؟
243
00:16:00,080 --> 00:16:03,630
کارآگاههای بزرگی که توی
خیابون بیکر زندگی میکنن بهمون گفتن.
244
00:16:03,630 --> 00:16:06,190
عجیبه، هیچ ایدهای ندارم دارید در مورد کی حرف میزنید...
245
00:16:06,190 --> 00:16:10,440
استاد، شاید بهتر باشه اینقدر
نسبت به هولمز-سان حس رقابت نداشته باشید...
246
00:16:10,440 --> 00:16:14,890
کایل، الان میزنم این عوضی رو سوراخش میکنم،
تو هم ترتیب اون کلهی سخنگو رو بده.
247
00:16:14,890 --> 00:16:15,700
به چشم.
248
00:16:15,700 --> 00:16:18,060
چطوره هردو طرف بیخیال شیم؟
249
00:16:18,060 --> 00:16:20,320
از اینکه سعی کنیم اینجا همدیگه رو بکشیم چیزی عایدمون نمیشه.
250
00:16:20,320 --> 00:16:22,380
چیزی گیرمون نمیاد، ولی چیزی هم از دست نمیدیم.
251
00:16:22,380 --> 00:16:25,330
مگه اولویتتون گرگینهها نیستن؟
252
00:16:25,330 --> 00:16:28,380
راستش ما میتونیم تا روستای گرگینهها ببریمتون.
253
00:16:28,380 --> 00:16:31,530
یعنی داری میگی «شب ماقبل آخر» دستتونه؟
254
00:16:31,530 --> 00:16:33,440
مگه مهمه؟ فوقش میزنیم میکشیمتون و برش-
255
00:16:33,440 --> 00:16:37,610
نه، نه. فایدهای نداره الماس رو
داشته باشی ولی ندونی چطور ازش استفاده کنی.
256
00:16:37,610 --> 00:16:40,730
ما با شهردار یه معاملهای کردیم؛
بهمون گفت بعداز اینکه این پرونده رو حل کردیم
257
00:16:40,730 --> 00:16:43,100
میگه چطور ازش استفاده کنیم.
258
00:16:43,100 --> 00:16:44,230
پرونده؟
259
00:16:44,230 --> 00:16:47,600
ازقضا یه گرگینه اینجاست که مرتکب چند فقره قتل شده.
260
00:16:47,600 --> 00:16:50,750
از اونجایی که من کارآگاهم، اگه باهام همکاری کنید
261
00:16:50,750 --> 00:16:53,610
اوضاع برای خودتون هم راحتتر میشه.
262
00:16:57,510 --> 00:16:59,810
آلیس، عقبنشینی میکنیم.
263
00:16:59,810 --> 00:17:02,620
تصمیمش با تو نیست. اینجا من رئیسم.
264
00:17:02,980 --> 00:17:05,870
وقتی بزرگترت چیزی میگه باید گوش کنی.
265
00:17:05,870 --> 00:17:09,210
دقیقاً، وقتی بزرگترها چیزی میگن باید گوش کنی.
266
00:17:09,210 --> 00:17:10,130
لعنتی!
267
00:17:10,630 --> 00:17:13,880
هوی کله، کی پرونده رو حل میکنی؟
268
00:17:14,740 --> 00:17:16,130
فقط چندروز دیگه زمان لازم دارم.
269
00:17:16,130 --> 00:17:18,890
خیلی زیاده!
اینطوری ضیافت شکستمون میده!
270
00:17:18,890 --> 00:17:22,770
غمت نباشه. هنوز پاشون به این روستا باز نشده.
271
00:17:22,770 --> 00:17:23,670
هنوز؟
272
00:17:24,990 --> 00:17:27,400
مسخرهبازی در بیاری سوراخسوراخت میکنم.
273
00:17:27,400 --> 00:17:29,500
سوراخسوراخ؟ من رو؟
274
00:17:29,980 --> 00:17:32,750
این احتمالاً خندهدارترین جوکی
بود که توی صدسال گذشته شنیدم.
275
00:17:41,680 --> 00:17:43,560
ممنون بابت-
276
00:17:44,230 --> 00:17:46,890
نیازی نیست هردفعه حسودبازی در بیاری!
277
00:17:46,890 --> 00:17:48,790
این یه پروسهی پزشکیهها.
278
00:17:48,790 --> 00:17:50,400
حسودی نمیکنم.
279
00:17:51,800 --> 00:17:54,570
خب، استاد نظرت در مورد این پرونده چیه؟
280
00:17:54,570 --> 00:17:58,250
چیزی که عیان است چه حاجت به بیان است.
281
00:17:58,250 --> 00:18:01,550
یه سرنخ خیلی واضح تو صحنهی جرم جا مونده بود.
282
00:18:01,550 --> 00:18:02,780
چی بود؟
283
00:18:03,250 --> 00:18:04,430
پنجره.
284
00:18:04,430 --> 00:18:06,180
285
00:18:06,180 --> 00:18:08,740
پنجرهای که برای فرار استفاده شد.
286
00:18:09,080 --> 00:18:09,790
هی، عجله کنید!
287
00:18:09,790 --> 00:18:11,180
خونهی آلماست!
288
00:18:11,180 --> 00:18:12,320
میدونستم کار خودشه!
289
00:18:13,820 --> 00:18:14,970
همم؟
290
00:18:17,450 --> 00:18:19,950
آلما، اتفاقی افتاده؟
291
00:18:19,950 --> 00:18:21,430
جواب بده!
292
00:18:21,430 --> 00:18:24,150
آلما-سان؟ صدا میاد؟
293
00:18:24,150 --> 00:18:25,330
وایسید عقب!
294
00:18:25,850 --> 00:18:31,210
اگه زیادی نزدیک بشید...
دوباره... نمیتونم جلوی خودم رو بگیرم.
295
00:18:31,210 --> 00:18:32,990
جلوی چیو بگیری دقیقاً؟
296
00:18:32,990 --> 00:18:36,130
از پارسال...
297
00:18:36,480 --> 00:18:40,180
هر چندوقت یهبار گلوم درد میگرفت
و شکمم به غاروغور میافتاد.
298
00:18:40,180 --> 00:18:43,100
و همه خیلی خوشمزه بهنظر میرسیدن!
299
00:18:43,100 --> 00:18:45,850
قبل از اینکه بفهمم، درست جلوی چشمم-
300
00:18:45,090 --> 00:18:45,850
بکش کنار.
301
00:18:46,070 --> 00:18:48,780
همه برگردید عقب. ما ترتیبشو میدیم.
302
00:18:48,780 --> 00:18:51,160
شما کارآگاههای دوزاری هم وایسید کنار.
303
00:18:51,160 --> 00:18:53,490
تو بودی که به اون دخترها حمله کردی؟
304
00:18:53,490 --> 00:18:55,120
دخترم کجاست؟
305
00:18:55,120 --> 00:18:56,000
جواب بده!
306
00:18:56,000 --> 00:19:00,380
خوردمش! دزدیدمش و همونموقع خوردمش.
307
00:19:03,130 --> 00:19:05,120
خیلی خوشمزه بود!
308
00:19:22,210 --> 00:19:24,480
هوی، هوی، اون یه گلولهی نقره بودها.
309
00:19:24,480 --> 00:19:25,970
یعنی جواب نمیدن؟
310
00:19:25,970 --> 00:19:28,730
بهنظر میرسه من برای این کار مناسبترم.
311
00:19:28,730 --> 00:19:29,590
تسوگارو.
312
00:19:29,590 --> 00:19:30,680
به چشم.
313
00:19:36,010 --> 00:19:37,410
دارن فرار میکنن.
314
00:19:37,410 --> 00:19:38,740
حواسم هست.
315
00:19:39,030 --> 00:19:42,140
عجیبه. انگار وزنت زیاد شده، استاد.
316
00:19:42,140 --> 00:19:44,740
با این وضعیتم چطوری وزنم اضافه شده؟
317
00:19:53,000 --> 00:19:54,910
مطمئنم تیرم بهش خورد.
318
00:19:54,910 --> 00:19:58,760
انگار نقره روش جواب نمیده.
میشه بیزحمت یه لحظه اینو نگه داری؟
319
00:19:58,760 --> 00:20:00,760
ممنون میشم یهکم با ملایمت بیشتر باهام رفتار کنید.
320
00:20:01,880 --> 00:20:06,020
خب، بریم ببینیم چه خبره.
321
00:20:13,390 --> 00:20:14,650
چه سفته.
322
00:20:17,190 --> 00:20:18,220
حرومزاده!
323
00:20:29,930 --> 00:20:32,380
انگار تو زورِ بازو برابریم.
324
00:20:38,380 --> 00:20:40,430
شیزوکو-سان، چشمهاشو هدف بگیر!
325
00:20:40,430 --> 00:20:42,050
خودم میدونم.
326
00:21:00,610 --> 00:21:01,530
شیـ ـ
327
00:21:14,000 --> 00:21:16,220
شــیــزوکــو-ســان!
328
00:21:16,220 --> 00:21:17,970
شــیــزوکــو-ســان!
35744