Would you like to inspect the original subtitles? These are the user uploaded subtitles that are being translated:
1
00:00:29,280 --> 00:00:31,679
من این برگه یادداشت را قرار می دهم
2
00:00:32,040 --> 00:00:34,519
در صفحات سرگذشتم
3
00:00:34,880 --> 00:00:36,999
و کتاب بسته می شود
4
00:00:37,320 --> 00:00:39,399
من برای همیشه دعا می کنم
5
00:01:00,440 --> 00:01:05,039
من به طور کامل درباره چگونگی مرگ پر هیاهوی خواهرم نوشته ام
6
00:01:05,360 --> 00:01:10,079
چگونه من، بارون "هارتوگ"، انتقام مرگش را گرفتم
بارون: نجیب زاده اشرافی ،لقبی در اروپا هست
7
00:01:15,360 --> 00:01:19,799
دشمنانی که دنبال آنها می گشتم انسانهای عادی و معمولی نبودند
8
00:01:20,120 --> 00:01:24,599
آنها قاتلانی برخواسته از گور بودند
9
00:01:24,920 --> 00:01:28,519
به این دلیل این قلعه مخروبه، جایی است که من در کمین نشسته ام
10
00:01:28,840 --> 00:01:32,519
یک زمانی خانه خانواده "کارنشتاین" بوده است
11
00:01:32,840 --> 00:01:34,639
و در زمان مشخصی
12
00:01:34,960 --> 00:01:39,519
ارواح شیطانی آنها از گورهای پوسیده خودشان بیرون می آیند
13
00:01:39,840 --> 00:01:42,359
و تقریباً شکل انسانی می گیرند
14
00:01:42,680 --> 00:01:45,119
در خارج از شهر می گردند
15
00:01:45,440 --> 00:01:48,439
و به دنبال قربانیانی برای رفع نیاز خودشان هستند
16
00:01:48,760 --> 00:01:53,119
علاقه شدید، تشنگی آنها برای خون هست
17
00:01:55,080 --> 00:01:59,719
گاهی وقتها برای تفریح، لذت بیشتر با قربانی عشق بازی می کنند
18
00:02:00,040 --> 00:02:04,839
در وقتی دیگر، تنها از خفه کردن و از پای درآوردن لذت می برند
19
00:02:06,800 --> 00:02:08,919
زمانی که هیولا سیر شد می فهمم
20
00:02:09,240 --> 00:02:11,239
که به قبرش بر می گردد
21
00:02:11,600 --> 00:02:14,719
همچنین من می دانستم که بدون کفنی
22
00:02:15,040 --> 00:02:17,959
در آن دفن شده بودند تا آن بدن پوسیده را پنهان بکنند
23
00:02:18,320 --> 00:02:23,799
آنجا هیچ شبی برای هیچ خون آشامی نمی تواند راحت باشد
24
00:04:24,840 --> 00:04:27,639
قلبم با دلهره می طپید
25
00:04:27,960 --> 00:04:31,319
همچنانکه من تماشا می کردم آن جانور دور قبرش می گشت
26
00:04:31,640 --> 00:04:33,759
دست و پام بسختی فرمان می گرفتند
27
00:04:34,120 --> 00:04:38,039
اما من آن هیولا را در آنجا به چالش گرفته بودم، آن ممکن بود
28
00:04:38,360 --> 00:04:41,279
آن کفن را پس بگیرد
29
00:05:02,200 --> 00:05:04,039
یک خون آشام می تواند از بین برود
30
00:05:04,400 --> 00:05:09,319
فقط بوسیله یک میخ چوبی به وسط قلب یا جدا کردن سر
31
00:05:10,640 --> 00:05:14,119
شمشیر بدست من منتظرم
32
00:06:28,350 --> 00:06:35,240
"خون آشام عاشق"
33
00:07:43,760 --> 00:07:47,786
کارگردان
"روی وارد بیکر"
34
00:08:27,560 --> 00:08:29,519
خانم "اِما"، به این زودی می خواهید ما را تَرِک بکنید؟
35
00:08:29,840 --> 00:08:31,079
متاسفانه، بله
36
00:08:31,440 --> 00:08:33,519
مهم نیستش، وقت دیگری وجود خواهد داشت
"آقای "مورتون
37
00:08:33,840 --> 00:08:35,719
ژنرال، مهمانی دلپذیری بودش
38
00:08:36,040 --> 00:08:36,961
خیلی خوشحالم که شما از آن لذت بردید
39
00:08:37,160 --> 00:08:40,479
متشکرم،"لورا"، آن مهمانی خیلی عالی بودش
40
00:08:40,800 --> 00:08:42,519
و من فکر می کنم "کارل" خیلی خوش تیپ هستش
41
00:08:42,840 --> 00:08:45,119
اما"باید بروی؟ الآن خیلی زود هست"
42
00:08:45,440 --> 00:08:48,999
ما یک سفر طولانی به خانه داریم، تولدت خیلی مبارک
43
00:08:49,320 --> 00:08:51,559
و فراموش نکنی، تو خیلی زود می آیی که با "اما" بمانی
44
00:08:51,920 --> 00:08:53,599
آقای "مورتون"، من مشتاقانه منتظر آن هستم
45
00:08:53,960 --> 00:08:55,839
ژنرال
به اُمید دیدار
46
00:08:56,160 --> 00:08:57,319
خدانگهدار
47
00:09:49,480 --> 00:09:50,839
ببخشید
48
00:09:54,640 --> 00:09:57,519
کنتس" عزیزم، به من افتخار می دهید"
49
00:09:57,840 --> 00:09:59,759
"ژنرال "اسپیلس دورف
50
00:10:00,080 --> 00:10:01,959
شما خیلی نازنین هستید که ما را دعوت کردید
51
00:10:02,320 --> 00:10:06,599
ممکنه من...... ممکنه من دخترم، "مارسیلا" را معرفی بکنم
52
00:10:10,160 --> 00:10:11,199
اون کیه؟
53
00:10:11,520 --> 00:10:13,879
آنها تازه به یک مکانی در حدود پنج کیلومتری اینجا نقلمکان کردهاند
54
00:10:14,200 --> 00:10:16,159
راستش، جایی که قبلاً در آن "بارونس" پیر زندگی می کردش
55
00:10:16,480 --> 00:10:19,399
خوب، "کورت" ما باید همسایه های خودمان را دوست داشته باشیم
56
00:10:20,560 --> 00:10:21,560
کنتس"، می خواهید برقصید؟"
57
00:10:21,840 --> 00:10:23,679
اوه، حیرت انگیزه
58
00:10:48,280 --> 00:10:49,719
کارل"، عشق تو را می پذیرم"
59
00:10:50,080 --> 00:10:50,919
چی؟
60
00:10:51,240 --> 00:10:52,520
هر مرد جوان دیگه ای در این اتاق
61
00:10:52,800 --> 00:10:55,439
به آن دختری که آنجا هستش، خیره شده بجز تو
62
00:10:58,560 --> 00:11:01,239
من فکر می کنم که او دوست دارد تو را از چنگ من بیرون بیاورد
63
00:11:01,560 --> 00:11:03,839
او مدام به تو خیره می شود
64
00:11:07,160 --> 00:11:09,719
بیخیال، او به تو نگاه می کند
65
00:11:45,080 --> 00:11:47,079
ممنون
66
00:11:49,600 --> 00:11:52,159
معذرت می خواهم، ژنرال
67
00:12:30,840 --> 00:12:32,079
اخبار بد؟
68
00:12:32,400 --> 00:12:34,719
یکی از دوستان عزیز من در حال مرگ است
69
00:12:35,040 --> 00:12:36,439
من خیلی خیلی متاسفم
70
00:12:36,760 --> 00:12:39,119
شما من را خواهید بخشید که شما را اینطوری ترک می کنم
71
00:12:39,480 --> 00:12:41,759
آیا هیچ کاری هستش که من بتوانم انجام بدهم؟
72
00:12:42,080 --> 00:12:44,879
خوب، من بسختی به خودم اجازه می دهم که از شما خواهشی داشته باشم
73
00:12:45,240 --> 00:12:47,759
"اما دخترم "مارسیلا
74
00:12:54,240 --> 00:12:56,359
آن یک سفر طولانی هستش
75
00:12:56,680 --> 00:12:59,239
ما باید تمام شب حرکت بکنیم
76
00:13:00,400 --> 00:13:02,439
کنتس" عزیزم، به شما قول می دهم"
77
00:13:02,800 --> 00:13:05,481
اگر شما اینطوری می خواهید، آن مایه افتخار من هستش که از دختر شما مراقبت بکنم
78
00:13:07,000 --> 00:13:08,959
و او مهمان خوبی برای "لورا" خواهد بود
79
00:13:09,280 --> 00:13:10,719
ژنرال، شما خیلی مهربان هستید
80
00:13:11,040 --> 00:13:11,799
خواهش می کنم
81
00:13:12,120 --> 00:13:13,999
من باید به "مارسیلا" بگویم
82
00:13:56,680 --> 00:13:57,679
خیلی متاسفم
83
00:13:58,000 --> 00:14:00,319
خدانگهدار و سفربخیر
84
00:14:27,800 --> 00:14:29,440
لورا"، دوست داری او با ما بماند؟
85
00:14:29,680 --> 00:14:30,919
بله، البته، عمو
86
00:14:31,240 --> 00:14:31,999
خوبه
87
00:14:32,320 --> 00:14:34,319
اما او کجا هستش؟
88
00:15:12,960 --> 00:15:14,799
تو دیشب ما را ترساندی
89
00:15:15,120 --> 00:15:16,599
من برای قدم زدن رفته بودم
90
00:15:16,920 --> 00:15:19,559
املاک عمویت خیلی بزرگ هستش، من گم شدم
91
00:15:19,880 --> 00:15:22,479
برای ساعتها، همه بدنبالت می گشتند
92
00:15:22,800 --> 00:15:25,919
و سپس ناگهان سریع ظاهر شدی مثل اینکه جادو باشد
93
00:15:26,240 --> 00:15:27,879
شما نباید نگران من باشید
94
00:15:28,200 --> 00:15:30,919
من دوست دارم بعضی اوقات تنهایی ول بگردم
95
00:15:32,960 --> 00:15:37,679
لورا" عزیزم، احساس می کنم که ما دوستان بسیار خوبی خواهیم بود"
96
00:15:38,960 --> 00:15:40,639
ما آلان هم هستیم
97
00:15:42,120 --> 00:15:43,679
تو چقدر خوشگلی
98
00:15:44,040 --> 00:15:45,359
آلان تو فقط داری من را تحریک می کنی
99
00:15:45,680 --> 00:15:47,239
مثل "کارل" که همیشه انجامش می دهد
100
00:17:04,280 --> 00:17:06,999
چی شده؟
101
00:17:07,320 --> 00:17:09,399
لورا"، چی شده؟"
102
00:17:09,720 --> 00:17:13,159
!آن بود.....آن گربه بودش
103
00:17:13,480 --> 00:17:16,119
!یک گربه خیلی بزرگ
104
00:17:16,440 --> 00:17:17,999
آن داشت من را خفه می کردش
105
00:17:23,840 --> 00:17:24,799
اینجا، آلان
106
00:17:25,120 --> 00:17:26,759
تو داشتی کابوس می دیدی، همش همینه
107
00:17:27,080 --> 00:17:30,039
حالا، آرام بگیر و یک خواب خوبی داشته باش
108
00:17:30,400 --> 00:17:32,119
خوبه
109
00:17:32,480 --> 00:17:34,439
ما اینجا هستیم
110
00:17:34,760 --> 00:17:36,839
متاسفم
111
00:17:37,200 --> 00:17:38,999
مشکلی نیستش
112
00:17:39,360 --> 00:17:40,921
بهرحال، تو واقعاً همه ما را ترساندی
113
00:17:41,000 --> 00:17:43,159
فکر می کنم آن یک ولگرد بوده
114
00:17:43,480 --> 00:17:45,639
سعی بکن کمی استراحت بکنی
115
00:17:49,560 --> 00:17:51,359
شب بخیر، عزیزم
116
00:17:53,880 --> 00:17:56,559
حالا تو بهتر خواهی شد
117
00:17:59,560 --> 00:18:01,279
خوبه، ممنون
118
00:18:12,600 --> 00:18:14,799
چه جیغ هایی
119
00:18:15,120 --> 00:18:18,439
آن برای بیدار کردن مردگان کافی هستش
120
00:18:18,760 --> 00:18:21,719
آن باید "مارسیلا" بیچاره را تا حد مرگ ترسانده باشد
121
00:18:22,040 --> 00:18:23,559
بهتره ببینیم که حالش چطوره
122
00:18:23,880 --> 00:18:24,959
بله
123
00:18:31,600 --> 00:18:33,319
مارسیلا"؟"
124
00:18:36,440 --> 00:18:38,399
باشه، بگذار بخوابه
125
00:18:38,760 --> 00:18:40,879
شب بخیر
شب بخیر، قربان
126
00:19:16,000 --> 00:19:17,639
دکتر، آن من را آزار می دهد
127
00:19:18,000 --> 00:19:19,999
به نظر می رسد بچه ضعیفتر و ضعیفتر می شود
128
00:19:20,320 --> 00:19:23,799
کم خونی، آنها چیزی نمی خورند و تنها بفکر اندام خودشان هستند
129
00:19:24,120 --> 00:19:26,199
قربان، برای دخترهای جوان عادی هستش، من به شما اطمینان می دهم
130
00:19:26,560 --> 00:19:27,799
و همچنین افراد یک کم پیرتر
131
00:19:28,120 --> 00:19:30,159
اما این کابوسهای وحشتناکش همچنان ادامه دارد
132
00:19:30,520 --> 00:19:34,479
بدن ضعیف شد، ذهن فعال می شود
133
00:19:34,800 --> 00:19:38,919
به مقداری آهن احتیاج دارد، همش همینه، سبزیجات، گوشت قرمز
134
00:19:39,280 --> 00:19:41,199
مقداری خون به داخلش برمی گردد
135
00:19:43,160 --> 00:19:45,559
یک قطره از شراب شیرین، شاید شب
136
00:19:46,720 --> 00:19:49,040
خوب، خوشحالم که شما این موضوع را خیلی جدی نمی دانید
137
00:19:49,160 --> 00:19:50,719
او خوب خواهد شد
138
00:19:52,240 --> 00:19:53,959
من دوباره یک یا دو روز دیگر برخواهم گشت
139
00:19:54,280 --> 00:19:55,879
من خیلی سپاسگزار خواهم بود
140
00:19:58,800 --> 00:20:01,439
خدا نگهدار، دکتر، متشکرم
141
00:20:16,640 --> 00:20:19,319
مارسیلا"، تو با من خیلی مهربان هستی
142
00:20:19,640 --> 00:20:21,759
قسم می خورم وقتی تو بروی، من خواهم مُرد
143
00:20:22,080 --> 00:20:24,399
من هرگز تو را تَرِک نخواهم کرد
144
00:20:29,600 --> 00:20:31,639
"عزیزم، "لورا
145
00:20:51,120 --> 00:20:52,681
قربان، من در مزرعه "ولهایمر" بودم
146
00:20:52,960 --> 00:20:53,759
انبار غله جدید آماده استفاده است
147
00:20:54,080 --> 00:20:56,279
خوبه، خوبه
148
00:20:56,640 --> 00:20:59,559
قربان، "لورا" چطوره؟ می توانم او را ببینمش؟
149
00:20:59,880 --> 00:21:03,399
نه، من نمی توانم از کارش سر دربیارم
150
00:21:03,720 --> 00:21:06,319
......او واقعاً نمی خواهد کسی را ببیند بجز
151
00:21:06,640 --> 00:21:07,719
مارسیلا"؟"
152
00:21:08,040 --> 00:21:09,479
بله
153
00:21:09,800 --> 00:21:11,799
به نظر می رسد "لورا" خودش را وقفش کرده
154
00:21:13,760 --> 00:21:17,039
با این وجود، من خوشحال خواهم شد که "کنتس" برای او برگردد
155
00:21:24,080 --> 00:21:25,959
نه، لطفاً، نه
156
00:21:26,280 --> 00:21:29,119
نه، نه، گمشو
157
00:21:30,760 --> 00:21:32,759
بس بکن، برو
158
00:21:33,080 --> 00:21:36,679
نه، لطفاً، نه
159
00:22:20,280 --> 00:22:22,359
دکتر
160
00:22:32,000 --> 00:22:34,599
دکتر، شما باید فوراً بیایید
161
00:22:38,040 --> 00:22:38,652
"مارسیلا"
162
00:22:39,088 --> 00:22:41,080
"مارسیلا"
163
00:22:44,480 --> 00:22:46,039
بیارش
164
00:22:51,040 --> 00:22:51,652
"مارسیلا"
165
00:23:11,120 --> 00:23:12,800
"مارسیلا"
166
00:23:13,040 --> 00:23:15,599
او خیلی زود اینجا خواهد بودش
167
00:23:25,720 --> 00:23:27,159
او شیطان کجا هستش؟
168
00:23:27,480 --> 00:23:29,279
قربان، من نمی دانم
169
00:23:29,600 --> 00:23:31,839
.....اطاقش خالی هستش، من
170
00:23:32,160 --> 00:23:33,119
من اینجا هستم
171
00:23:33,440 --> 00:23:36,159
من نتوانستم بخوابم
172
00:23:36,480 --> 00:23:41,039
برای دعا به کلیسا رفته بودم
173
00:23:44,680 --> 00:23:47,679
ممکنه پرده ها را باز بکنید
174
00:23:51,880 --> 00:23:54,439
آلان طلوع خورشید هستش
175
00:23:55,520 --> 00:23:57,399
او مُرده
176
00:24:15,200 --> 00:24:17,079
نه
177
00:24:17,400 --> 00:24:21,999
!"اوه، "لورا
178
00:24:22,320 --> 00:24:24,679
"لورا"، "لورا"
179
00:24:25,000 --> 00:24:27,079
دکتر، لطفاً، عجله بکنید
180
00:25:12,960 --> 00:25:14,079
نه
181
00:25:18,800 --> 00:25:19,959
"مارسیلا"
182
00:25:26,480 --> 00:25:27,999
مارسیلا"؟"
183
00:25:30,040 --> 00:25:31,919
!"مارسیلا"
184
00:25:34,040 --> 00:25:34,652
!"مارسیلا"
185
00:25:42,250 --> 00:25:44,089
"مارسیلا"
186
00:25:54,120 --> 00:25:58,039
"مارسیلا"
187
00:25:58,400 --> 00:26:02,279
"مارسیلا"
188
00:26:31,760 --> 00:26:34,799
لورای" بیچاره"
189
00:26:35,120 --> 00:26:37,279
و ژنرال؟
190
00:26:37,600 --> 00:26:39,279
قربان، ژنرال رفته
191
00:26:39,600 --> 00:26:42,679
"برای دیدار دوستش "بارون هارتوگ
192
00:26:43,000 --> 00:26:44,759
بله، او نمی خواستش که در آن خانه بماند
193
00:26:45,120 --> 00:26:46,599
دَرِک می کنم
194
00:26:54,880 --> 00:26:57,239
خانم" پرودوت" از او مراقبت خواهد کرد
195
00:29:36,080 --> 00:29:38,799
تو خوبی؟
بله
196
00:29:40,840 --> 00:29:41,959
کسی آسیب دیده؟
197
00:29:42,280 --> 00:29:43,679
پسر، خونسرد باش، خونسرد باش
198
00:29:49,800 --> 00:29:52,159
خواهرزاده ام
"اِما"
199
00:29:54,200 --> 00:29:57,719
خانه من نزدیک هستش باید مدتی استراحت بکنید
200
00:29:58,040 --> 00:30:00,199
اوه، نه، نه، سفر من ضروری هستش
201
00:30:00,560 --> 00:30:01,599
!زود، زود
202
00:30:01,920 --> 00:30:03,399
پدر
بله؟
203
00:30:03,720 --> 00:30:06,079
خیلی شوکه شده ما باید او را با خودمان به خانه ببریمش
204
00:30:06,440 --> 00:30:10,279
نه نمی توانم، برادرم در حال مرگه، نمی توانم تأخیر بکنم
205
00:30:10,600 --> 00:30:11,999
اسمم "مورتون" هستش
206
00:30:12,360 --> 00:30:14,559
....اگر ممکنه اجازه بدهید به خواهرزاده شما پیشنهاد بکنم
207
00:30:14,880 --> 00:30:16,799
"کارمیلا"
208
00:30:17,160 --> 00:30:20,519
کارمیلا"، قبول می کند که با ما بماند"
209
00:30:20,880 --> 00:30:22,639
در حالیکه شما سفر خودتان را ادامه می دهید
210
00:30:23,000 --> 00:30:24,719
!نه، آن ممکن نیستش
211
00:30:26,280 --> 00:30:28,081
دخترم بخاطر این مهمان خوشحال خواهد شد
212
00:30:28,400 --> 00:30:31,679
شما خیلی مهربان هستید
213
00:30:33,400 --> 00:30:34,719
!شما باید با ما بمانید
214
00:30:41,840 --> 00:30:43,839
از.....دهان؟
215
00:30:48,400 --> 00:30:49,319
اَبرو
216
00:30:51,360 --> 00:30:52,199
اَبرو
217
00:30:52,520 --> 00:30:54,559
اَبرو
218
00:30:55,920 --> 00:30:57,719
......اَبرو
219
00:31:01,400 --> 00:31:03,319
من نمی توانم آن را بگویم
220
00:31:04,880 --> 00:31:05,999
اَبرو
221
00:31:06,320 --> 00:31:08,559
اَبرو
222
00:31:08,920 --> 00:31:10,759
آلمانی خیلی سخته
223
00:31:11,080 --> 00:31:12,919
اَما تو باید تلاش بکنی
224
00:31:13,240 --> 00:31:14,519
من فردا تلاش خواهم کردش
225
00:31:18,960 --> 00:31:21,079
خیلی خوب، بهتره که تو برای شام آماده بشوی
226
00:31:21,440 --> 00:31:22,640
پدرت بزودی به خانه برخواهد گشت
227
00:31:22,960 --> 00:31:24,279
بله
228
00:31:45,120 --> 00:31:46,959
کیه؟
"من هستم "اِما
229
00:31:47,280 --> 00:31:48,439
!اوه، می توانی بیایی داخل
230
00:31:52,960 --> 00:31:55,479
!این لباسها، آنها زیبا نیستند
231
00:31:55,840 --> 00:31:57,439
اگر تو بخواهی می توانی یکی را بپوشی
232
00:31:57,800 --> 00:31:58,639
واقعاً من می توانم؟
233
00:31:58,960 --> 00:32:02,759
اِما"، لطفاً آن حوله را به دست من بده"
234
00:32:03,080 --> 00:32:04,319
بله
235
00:32:14,000 --> 00:32:15,199
ممنون
236
00:32:23,320 --> 00:32:24,719
لباست خیلی قشنگ هست
237
00:32:25,080 --> 00:32:27,359
اما این برای یک دختر روستایی هستش
238
00:32:28,880 --> 00:32:31,159
تو در شهر باید آراسته تر باشی
239
00:32:32,760 --> 00:32:34,599
تو باید همه چیز را دربیاری
240
00:32:35,800 --> 00:32:37,039
یکدفعه امتحان بکن
241
00:32:38,360 --> 00:32:40,319
اوه، باشه
242
00:32:40,680 --> 00:32:42,079
تو نمی توانی آن را روی "کرست" بپوشی
243
00:32:42,400 --> 00:32:43,239
شکل آن خراب می شود
244
00:32:43,600 --> 00:32:46,599
من هرگز چیزی مثل این نپوشیده ام، خیلی احساس وقاحت می کنم
245
00:32:46,920 --> 00:32:48,759
پدرم چه خواهد گفت؟
246
00:32:49,080 --> 00:32:51,399
آه، او مانند همه مردان از آن لذت خواهد برد
247
00:32:51,720 --> 00:32:53,079
اما فکر می کنم، آن خیلی بزرگ باشد
248
00:32:53,440 --> 00:32:56,439
اینطور نیستش، من مطمئنم که اینطور نیستش
249
00:32:56,760 --> 00:32:58,319
من بهت نشان خواهم داد
250
00:33:03,040 --> 00:33:06,439
کارمیلا"، ببین"
251
00:33:06,760 --> 00:33:09,039
من به تو چی گفتم؟
252
00:33:09,360 --> 00:33:10,519
اون یکی لباسی را که دارم بردار
253
00:33:10,880 --> 00:33:12,239
نه
آن برای من خیلی کوچک هستش
254
00:33:12,560 --> 00:33:13,599
نه، من نمی خواهمش
بله، تو باید
255
00:33:13,960 --> 00:33:14,879
!اون لباس را برش دار
!نه، نه، نه
256
00:33:15,200 --> 00:33:17,519
......من از تو می خواهم
!نه
257
00:33:17,880 --> 00:33:19,759
!اون لباس را بر دار
!نه
258
00:33:20,080 --> 00:33:21,919
!بله
!نه
259
00:33:45,440 --> 00:33:48,399
آقای "مورتون"، عصربخیر
عصربخیر
260
00:34:08,120 --> 00:34:09,079
تو خیلی جذاب به نظر می رسی
261
00:34:09,440 --> 00:34:11,479
ممنون
262
00:34:30,960 --> 00:34:32,319
خانم، قرمز یا سفید؟
263
00:34:32,640 --> 00:34:34,239
قرمز، لطفاً
264
00:35:35,920 --> 00:35:38,439
اِما"عزیزم، چی شده؟ موضوع چیه؟"
265
00:35:38,760 --> 00:35:40,159
من حتماً خواب دیدم
266
00:35:40,520 --> 00:35:41,519
چه خوابی؟
267
00:35:41,840 --> 00:35:44,559
یک گربه بزرگ، آن اینجا بودش
268
00:35:44,880 --> 00:35:46,519
آن یک کابوس بوده است
269
00:35:46,840 --> 00:35:49,239
نه!، چشمهایم باز بودش
270
00:35:49,560 --> 00:35:51,079
قسم می خورم که آن را دیدمش
271
00:35:51,400 --> 00:35:53,199
آن مثل یک گرگ خاکستری و بزرگ بودش
272
00:35:53,520 --> 00:35:55,279
آن چشمهای خیلی بزرگی داشتش
273
00:35:57,040 --> 00:35:58,839
بهتره تو باهاش ببینی
274
00:35:59,160 --> 00:36:02,799
به من نخند
275
00:36:03,120 --> 00:36:05,399
فقط شوخی می کردم تا حالت بهتر بشود
276
00:36:05,760 --> 00:36:07,799
اما تو باید منطقی باشی
277
00:36:08,120 --> 00:36:09,199
حتی اگر یک کابوس داشتی
278
00:36:09,560 --> 00:36:11,199
یا بیدار بودی و یک گربه دیدی
279
00:36:11,560 --> 00:36:13,519
!یک گربه بزرگ! خاکستری
280
00:36:21,000 --> 00:36:23,479
اشکالی ندارد، ببین، آن فقط "گوستاو" هستش
281
00:36:30,840 --> 00:36:32,799
گوستاو"، تو خیلی بد هستی"
282
00:36:33,160 --> 00:36:35,079
اِما" از تو خیلی ترسیده"
283
00:36:35,400 --> 00:36:39,279
اما، خانم "پرودوت"، آن "گوستاو" نبودش
284
00:36:39,600 --> 00:36:42,079
!آن یک گربه بزرگ بودش!، خاکستری
285
00:36:43,920 --> 00:36:46,799
باید"گوستاو" را برای تو بزرگ و خاکستری بکنم؟
286
00:36:52,160 --> 00:36:54,199
بفرما، دیدی؟
287
00:36:55,600 --> 00:36:57,959
تو نباید اجازه بدهی که خیالات پوچ به تو غلبه بکند
288
00:36:58,280 --> 00:36:59,559
متاسفم
289
00:36:59,880 --> 00:37:01,279
حالا می خواهی بخوابی؟
290
00:37:01,600 --> 00:37:03,679
سعی خواهم کرد
291
00:37:05,480 --> 00:37:06,799
خوبه
292
00:37:09,320 --> 00:37:10,720
با این قسمت از دنیا مشکل داری
293
00:37:10,760 --> 00:37:12,879
آنها افسانه های زیادی دارند
294
00:37:26,200 --> 00:37:27,559
من گذاشتم "اِما" بخوابه
295
00:37:27,920 --> 00:37:29,599
او دوباره یک کابوس بدی داشته
296
00:37:29,920 --> 00:37:31,679
آن من را نگران کرده است
297
00:37:32,000 --> 00:37:33,919
به نظر می رسد او حالا هر شب آنها را دارد
298
00:37:34,240 --> 00:37:35,799
او بسیار رنگ پریده و بی حال هستش
299
00:37:36,120 --> 00:37:38,519
من فکر می کنم او به احتمال زیاد برای"لورا" غصه می خورد
300
00:37:39,800 --> 00:37:41,239
صبح بخیر
301
00:37:41,600 --> 00:37:44,519
ای کاش نیازی نبودش من امروز به "وین" بروم
302
00:37:44,840 --> 00:37:47,399
اما شما برای من می نویسید، حال او را به من اطلاع می دهید؟
303
00:37:47,720 --> 00:37:49,199
البته
304
00:37:52,920 --> 00:37:54,439
چرا شما دکتر خبر نمی کنید؟
305
00:37:54,760 --> 00:37:56,079
معجون انرژی زا می تواند برایش خوب باشد
306
00:37:56,400 --> 00:37:57,559
مطمئنم فقط اعصاب هستش
307
00:37:57,920 --> 00:38:00,319
اما من می دانم که می توانم او را با خیال راحت به دست شما بدهم
308
00:38:00,640 --> 00:38:02,319
البته
"آقای، "مورتون
309
00:38:02,640 --> 00:38:04,479
من از "اِما" مراقبت خواهم کرد
310
00:38:04,840 --> 00:38:06,719
مثل اینکه او خواهر خودم هستش
311
00:38:08,720 --> 00:38:10,919
من فقط می خواهم نگاهی بندازم و ببینم که حالش قبل از رفتن من چطوری هستش
312
00:38:12,040 --> 00:38:13,279
من با تو خواهم آمد
313
00:38:18,040 --> 00:38:20,199
نه، ممنون، گرسنه نیستم
314
00:38:38,040 --> 00:38:39,159
"کارل"
315
00:38:39,480 --> 00:38:41,239
از دیدن شما خوشحالم، قربان، "اِما"، چطوره؟
316
00:38:41,560 --> 00:38:43,479
اخیراً خیلی خوب نیستش
317
00:38:43,840 --> 00:38:45,879
من فکر می کنم، بخاطر "لورا"، یک کمی افسرده هست
318
00:38:46,200 --> 00:38:48,119
من عازم سفری تجاری به "وین" هستم
319
00:38:48,440 --> 00:38:51,479
کارل"، فکر می کنی وقتی من در سفر هستم می توانی بروی و ببینیش؟
320
00:38:51,840 --> 00:38:54,159
بله، البته، قربان، اگر بتوانم
321
00:38:54,480 --> 00:38:57,119
من می دانم که گرفتار هستی اما یک روزی در این هفته سعی بکن
322
00:38:57,480 --> 00:38:58,759
باشه، قربان
323
00:38:59,080 --> 00:39:00,959
اوه، او یک دوست جوان دارد که پیشش می ماند
324
00:39:01,280 --> 00:39:03,799
پس، بفرما، دو تا دختر خوشگل برای ملاقات هستش
325
00:39:12,200 --> 00:39:14,119
شاید به زودی احساس توان بیشتری بکنی
326
00:39:15,360 --> 00:39:18,079
امیدوارم که وقتی پدرم برمی گردد بهبود یافته باشم
327
00:39:18,400 --> 00:39:19,279
البته که خواهی کردش
328
00:39:19,600 --> 00:39:22,519
آن چیزی نیستش تو نباید بخاطرش نگران باشی
329
00:39:22,880 --> 00:39:27,199
سعی می کنم که نباشم، اما این رویاهای وحشتناک ادامه دارد
330
00:39:27,520 --> 00:39:29,919
آن دیشب دوباره اتفاق افتادش
331
00:39:30,240 --> 00:39:31,799
.....من دیدم
332
00:39:32,120 --> 00:39:33,279
"آلان، "اِما
333
00:39:33,640 --> 00:39:37,239
تونباید بگذاری که رویاهایت تو را بترسانند
334
00:39:37,600 --> 00:39:40,079
حدس می زنم که آن دوباره گربه بوده
335
00:39:40,400 --> 00:39:42,119
بله
336
00:39:42,480 --> 00:39:44,479
"اما، خانم "پرودوت
337
00:39:44,800 --> 00:39:48,279
من باید به شما بگویم، اگر این چیزها را نمی بینم
338
00:39:48,600 --> 00:39:50,359
پس من دارم دیوانه می شوم
339
00:39:50,680 --> 00:39:53,559
اِما"، تو نباید از این حرفهای چرند بزنی"
340
00:39:53,880 --> 00:39:58,799
احتمالاً آن فقط "گوستاو" کوچولوی بیچاره بوده که دوباره دیدیش
341
00:39:59,160 --> 00:40:01,319
بله، آن فقط خیالات من هستش
342
00:40:01,640 --> 00:40:04,039
البته همینطوره
343
00:40:04,360 --> 00:40:05,959
حالا، تو ساکت می نشینی و کمی استراحت می کنی
344
00:40:06,280 --> 00:40:10,079
فقط ذهنت بیش از حد فعال هستش، همش همینه
345
00:40:19,680 --> 00:40:21,519
"او را به آرامی به سمت خود می کشد"
346
00:40:21,840 --> 00:40:26,439
"او بوسه های مردانه اش را رگباری به صورت شیرین و بهم ریخته اش زد"
347
00:40:26,760 --> 00:40:28,959
این یک کتاب چرند هستش
348
00:40:29,320 --> 00:40:32,679
اما این یک داستان جذاب هستش
349
00:40:41,160 --> 00:40:43,039
تو دلت یک جوان خوش تیپ نمی خواهد
350
00:40:43,360 --> 00:40:44,400
وارد زندگیت بشود؟
351
00:40:44,520 --> 00:40:47,199
نه، اصلاً اینطور نیستش، امیدوارم
352
00:40:49,040 --> 00:40:51,319
دوست دارم یکی را ببینم
353
00:40:51,640 --> 00:40:52,999
کاشی "کارل" دوباره می آمدش
354
00:40:53,320 --> 00:40:55,559
او خیلی خوشتیپه
355
00:40:55,920 --> 00:40:58,359
کی؟
"کارل ابهارد"
356
00:40:58,720 --> 00:41:00,959
او املاک ژنرال "اسپیلس دورف" را اداره می کند
357
00:41:01,280 --> 00:41:03,559
تو ژنرال را می شناسی؟
نه
358
00:41:03,880 --> 00:41:07,479
خواهرزاده اش بهترین دوستم بود
359
00:41:07,800 --> 00:41:09,039
و ناگهان او مُرد
360
00:41:09,400 --> 00:41:13,319
اوه، تو بعضی وقتها مثل یک پیرزن احمق حرف چرند می زنی!
361
00:41:13,640 --> 00:41:14,999
همیشه از مرگ و مصیبت
362
00:41:15,360 --> 00:41:18,279
کارمیلا"، تو بی عاطفه ای"
363
00:41:18,600 --> 00:41:21,919
اِما"، راستش آن چقدر من را ناراحت می کند"
364
00:41:22,280 --> 00:41:24,079
متاسفم، من را ببخش؟
365
00:41:24,400 --> 00:41:27,519
نه، من را ببخش
366
00:41:27,880 --> 00:41:30,639
من نباید اینطوری بهت پرخاش می کردم
367
00:41:31,000 --> 00:41:33,919
تو خیلی زود رنج هستی
368
00:41:35,800 --> 00:41:38,119
فقط در مورد بعضی چیزها
369
00:41:38,440 --> 00:41:39,959
و درباره تو
370
00:41:40,280 --> 00:41:42,199
احمقانه هستش! چرا در مورد من
371
00:41:44,120 --> 00:41:46,879
!چون من دوستت دارم
372
00:41:47,200 --> 00:41:49,519
و من نمی خواهم کِسی تو را از من دور بکند
373
00:41:49,840 --> 00:41:52,359
من را دور بکند، منظورت چیه؟
374
00:41:52,680 --> 00:41:54,919
کارمیلا"، راستش ما همیشه دوست خواهیم بود"
375
00:41:55,280 --> 00:41:59,399
مطمئناً منظورت جوان خوش تیپ من نیستش؟
376
00:41:59,720 --> 00:42:01,479
!وای، من فکر می کنم تو حسود باشی
377
00:42:01,800 --> 00:42:03,239
چرا من نباید باشم؟
378
00:42:03,560 --> 00:42:08,519
چرا؟
چون همانی که تو می گویی نیستش، آن متفاوته
379
00:42:10,320 --> 00:42:15,319
!من می خواهم تو من را برای تمام زندگیت دوست داشته باشی
380
00:42:20,040 --> 00:42:22,879
دیگه برو، برای امشب وراجی کافی هستش
381
00:42:24,640 --> 00:42:26,199
"شب بخیر، "اِما
382
00:42:37,440 --> 00:42:39,559
"شب بخیر، خانم "پردوت
383
00:42:39,880 --> 00:42:41,279
شما خیلی مهربانی
384
00:44:33,800 --> 00:44:36,399
کارمیلا"، چرا همیشه در سایه می نشینی؟"
385
00:44:36,720 --> 00:44:39,479
خورشید برای من خیلی درخشان هستش، چشماهایم را آزار می دهد
386
00:44:39,800 --> 00:44:43,479
پس آنها را ببندش آن خیلی عالی هستش
387
00:44:43,800 --> 00:44:46,559
تو می توانی نفوذ گرما را احساسش بکنی
388
00:44:46,880 --> 00:44:48,559
مثل زندگی هستش
389
00:44:50,880 --> 00:44:54,239
تو بعضی وقتها اینجور چرندیاتی را می گویی
390
00:45:30,640 --> 00:45:33,559
!بس کن! بس کن
391
00:45:33,880 --> 00:45:36,199
کارمیلا"، چی شده؟"
392
00:45:36,520 --> 00:45:39,599
هیچی، فقط آن صدا ترسناک هستش
393
00:45:39,960 --> 00:45:42,919
!تشییع جنازه؟ این دختر جنگلبان هستش
394
00:45:43,240 --> 00:45:45,799
!من از تششیع جنازه متنفرم، ازش متنفرم
395
00:45:47,400 --> 00:45:50,319
من فکرمی کنم آن واقعاً ناراحت کننده، اما زیبا هستش
396
00:45:50,680 --> 00:45:54,559
!تو باید بمیری! همه باید بمیرند
397
00:45:56,360 --> 00:45:58,519
اما او خیلی جوان بود
398
00:45:58,840 --> 00:46:01,519
اخیراً چندین مصیبت در روستا رخ داده است
399
00:46:01,840 --> 00:46:04,919
فقط هفته گذشته زن جوان آهنگر مُرد
400
00:46:05,280 --> 00:46:06,999
......پدرم میگه
401
00:46:08,600 --> 00:46:10,239
کارمیلا"، تو واقعاً ناراحت هستی"
402
00:46:10,560 --> 00:46:13,519
و من همه این حرفهای احمقانه را گفتم
403
00:46:13,840 --> 00:46:16,559
بجنب، بیا به خانه برویم
404
00:46:21,040 --> 00:46:22,959
"کارمیلا"
405
00:46:27,960 --> 00:46:29,759
بگیرم
406
00:46:30,080 --> 00:46:33,319
بهت التماس می کنم، محکم بگیرم
407
00:46:44,680 --> 00:46:46,359
"او را در بازوانش به آغوش گرفت"
408
00:46:46,680 --> 00:46:50,439
" ودر آنجا در آغوش وحشی آنها از خود بیخود شد"
409
00:46:51,680 --> 00:46:54,159
بفرما
410
00:46:54,480 --> 00:46:57,199
اوه، "کارمیلا"، بیا یک فصل دیگر داشته باشیم
411
00:46:57,520 --> 00:46:59,679
تو خیلی قشنگ می خوانی
412
00:47:00,040 --> 00:47:02,319
فردا
413
00:47:02,640 --> 00:47:04,239
تو نمیری
414
00:47:07,160 --> 00:47:08,999
من باید
415
00:47:09,320 --> 00:47:11,519
متاسفم
416
00:47:11,880 --> 00:47:14,279
تو زیاد خوانده ای من تو را خسته کردم
417
00:47:16,880 --> 00:47:18,879
شاید
418
00:47:19,200 --> 00:47:21,559
کاش احساس خستگی می کردم
419
00:47:21,880 --> 00:47:24,159
من هرگز این کار را نمی کنم، نه در شب
420
00:47:24,520 --> 00:47:26,999
فقط تقریباً هیجان زده شدم
421
00:47:27,360 --> 00:47:28,119
مگر نه؟
422
00:47:28,480 --> 00:47:31,879
بله، ومن حداقل برای یک زمان طولانی نمی خوابم
423
00:47:32,240 --> 00:47:35,439
و بعدش احساس خیلی بدی دارم و در طول روزخسته هستم
424
00:47:35,760 --> 00:47:37,559
و خواب می بینی؟
425
00:47:37,880 --> 00:47:39,399
راستش می بینم
426
00:47:39,720 --> 00:47:41,679
خوابهای وحشتناک
427
00:47:42,040 --> 00:47:44,439
و بسیار واقعی و عجیب
428
00:47:44,760 --> 00:47:46,639
بمن بگو
429
00:47:47,000 --> 00:47:49,839
من به هیچکسی نگفته ام
430
00:47:50,160 --> 00:47:51,399
نه همه چیز
431
00:47:51,760 --> 00:47:52,879
نمی توانم
432
00:47:55,040 --> 00:47:56,439
!بمن بگو
433
00:48:00,320 --> 00:48:05,919
گربه می آید و زیر تخت من می نشیند و خیره می شود
434
00:48:06,240 --> 00:48:08,599
سپس دستش به سمت من دراز می شود
435
00:48:08,920 --> 00:48:11,039
و سعی می کنم جیغ بزنم
436
00:48:11,400 --> 00:48:13,839
اما گلویم در حال فشرده شدن هستش
437
00:48:14,200 --> 00:48:18,079
و آن یکسره روی من دارز کشیده است
438
00:48:18,400 --> 00:48:22,359
گرم و سنگین
439
00:48:22,680 --> 00:48:26,079
و خزش را در دهانم احساس می کنم
440
00:48:26,400 --> 00:48:30,519
!و من از ترس استفراغ می کنم
441
00:48:30,880 --> 00:48:32,559
......و بعدش
442
00:48:32,920 --> 00:48:35,439
و بعدش؟
443
00:48:36,880 --> 00:48:38,719
کارمیلا"، او به تو تبدیل می شود"
444
00:48:39,040 --> 00:48:41,759
من؟
445
00:48:42,080 --> 00:48:44,559
و بعدش من را در آغوش می کِشی و می بوسی
446
00:48:44,880 --> 00:48:49,639
و ناگهان همه چیز خوب هستش و من خیلی خوشحالم
447
00:48:49,960 --> 00:48:54,199
اما همین که من را بغل می کنی، احساس درد می کنم
448
00:48:54,520 --> 00:48:57,599
مثل سوزن به من فرو می رود
449
00:48:57,920 --> 00:49:00,759
احساس می کنم زندگیم در حال تمام شدن هستش
450
00:49:01,120 --> 00:49:03,799
مثل اینکه خونم در حال کشیده شدن هستش
451
00:49:04,160 --> 00:49:06,199
.....و
452
00:49:06,520 --> 00:49:09,119
بیدار می شوم و جیغ می کشم
453
00:49:14,120 --> 00:49:16,239
نازنین بیچاره من
454
00:49:20,200 --> 00:49:23,559
راستش تا وقتی با من باشی همیشه دراَمان خواهی بود
455
00:50:27,200 --> 00:50:28,279
!"اِما"
456
00:50:28,600 --> 00:50:32,079
!خانم "پردوت"، آنجا بودش
457
00:50:32,400 --> 00:50:34,919
!آن من را گاز گرفت! ببین
458
00:50:38,520 --> 00:50:40,279
آن تقصیر من بودش
459
00:50:40,640 --> 00:50:43,679
من یک سنجاق سینه بهش دادم، بهش گفتم که مواظب باشه
460
00:50:44,000 --> 00:50:46,799
!نه!، نه، آن گربه بودش
461
00:50:47,120 --> 00:50:49,319
برو بخواب
462
00:50:49,680 --> 00:50:52,239
الان همه چیز خوبه
463
00:50:52,600 --> 00:50:55,879
برو بخواب
464
00:51:02,720 --> 00:51:04,799
من هم یکی دارم
465
00:51:05,160 --> 00:51:07,079
می بینی سنجاقهایش چقدرتیز هستند؟
466
00:51:07,400 --> 00:51:08,519
اوه، بله
467
00:51:08,840 --> 00:51:09,720
اجازه بده آن را بهت بدهم
468
00:51:10,000 --> 00:51:11,081
اوه، نه، خواهش می کنم ، من نمی توانم
469
00:51:11,360 --> 00:51:13,759
لطفاً، من می خواهم تو آن را داشته باشی
470
00:51:36,120 --> 00:51:37,599
او حالا آرام خواهد شد
471
00:52:37,320 --> 00:52:39,159
چراغ را خاموش بکن
472
00:53:49,560 --> 00:53:51,399
"صبح بخیر آقای "ابهارت
473
00:53:51,720 --> 00:53:52,801
صبح بخیر خانم
474
00:53:53,160 --> 00:53:56,919
آقای "مورتون" از من خواستش که به دیدن "اِما" بیایم
475
00:53:57,240 --> 00:53:58,639
کِی؟
476
00:53:59,000 --> 00:54:00,719
وقتی که او به "وین" می رفتش
477
00:54:01,080 --> 00:54:02,319
اِما" اینجا نیستش"
478
00:54:02,640 --> 00:54:04,560
برای گردش رفته، تمام روز بیرون خواهد بود
479
00:54:04,680 --> 00:54:06,559
با دوستش
چه دوستی؟
480
00:54:06,920 --> 00:54:10,519
خوب، آقای "مورتون" گفتش که او دوستی دارد که باهاش می ماند
481
00:54:10,880 --> 00:54:12,879
نه، دیگر نه
482
00:54:15,160 --> 00:54:18,159
ممکنه فردا برگردم؟
483
00:54:18,520 --> 00:54:19,639
ما فردا گرفتار هستیم
484
00:54:19,960 --> 00:54:22,679
آقای "ابهارت"، هفته آینده سربزن
485
00:55:14,080 --> 00:55:18,439
!آقای "رنتون"، خانم "اِما"، خیلی بیمار به نظر می رسد
486
00:55:27,840 --> 00:55:29,639
آیا خانم "پرودوت" از این موضوع اطلاع دارد؟
487
00:55:30,000 --> 00:55:31,999
نمی دانم آقا، گمان می کنم
488
00:55:32,320 --> 00:55:34,719
او از من خواستش یک سینی برایش بیاورم
489
00:55:35,880 --> 00:55:37,399
گرتچن"، خیلی خوب"
490
00:55:47,880 --> 00:55:49,119
خانم معذرت می خواهم
491
00:55:49,480 --> 00:55:51,119
"بله، چی شده "رنتون
492
00:55:51,480 --> 00:55:53,079
"خانم "اِما
493
00:55:53,440 --> 00:55:56,799
ممکنه من جسارت بکنم، یک دکتر باید او را ببیند
494
00:56:06,080 --> 00:56:07,719
رنتون"، من بدنبال دکتر می فرستم"
495
00:56:08,080 --> 00:56:10,039
باید فکر بکنم که لازمه
496
00:56:10,360 --> 00:56:12,879
خانم، خیلی خوبه
497
00:56:25,480 --> 00:56:26,919
"کارمیلا"
498
00:56:33,920 --> 00:56:35,599
خوشگل
499
00:56:35,920 --> 00:56:38,319
اما نه به زیبایی تو، عشقم
500
00:56:38,640 --> 00:56:41,199
تو امشب بیش از حد خوردی
501
00:56:41,520 --> 00:56:42,759
راستش، او حق دارد
502
00:56:43,120 --> 00:56:46,479
مردی در موقعیت من نباید گرفتار مستی و آشفتگی بشود
503
00:56:46,840 --> 00:56:50,159
آقای "رنتون"، اوه، در مدتی که اربابت در سفر هستش، اِشکالی ندارد
504
00:56:50,480 --> 00:56:53,319
کورت"، نکته فقط آن هستش، نکته فقط آن هستش"
505
00:56:53,680 --> 00:56:56,239
من وظیفه و شغل خودم را ول کردم
506
00:56:56,560 --> 00:56:58,119
خانم :اِما"، خیلی بیمار هستش
507
00:56:59,640 --> 00:57:01,879
آقای "رنتون"، نوع این بیماری چیه؟
508
00:57:02,200 --> 00:57:05,919
!من چطوری بدانم مرد؟، من که دکتر نیستم
509
00:57:06,240 --> 00:57:08,919
چرا آن خانم معلم لعنتی اجازه نمی دهد که من برایش بفرستم؟
510
00:57:09,240 --> 00:57:11,639
این همان چیزیه که من می خواهم بدانم
511
00:57:11,960 --> 00:57:14,520
رنتون"، من بدنبال دکتر می فرستم، باید فکر بکنم که لازمه"
512
00:57:14,600 --> 00:57:17,839
آن یکی بیشتر شبیه یک خون آشام لعنتی عمل می کند
513
00:57:27,360 --> 00:57:28,399
!این فقط یک شوخی است
514
00:57:28,720 --> 00:57:32,359
آقای"رنتون"، نه اطراف اینجا، مگه نه
515
00:57:32,680 --> 00:57:36,439
اخیراً سه مورد مرگ در اطراف اینجا اتفاق افتاده است
516
00:57:36,800 --> 00:57:39,159
هیچ یک از آنها دلایل طبیعی نداشته
517
00:57:39,480 --> 00:57:41,999
فقط یک جیغ در شب
518
00:57:42,320 --> 00:57:46,119
و ناگهان خیلی رنگ پریده اینجا پیدا شده اند
519
00:57:46,480 --> 00:57:47,559
رنگ پریده
520
00:57:47,880 --> 00:57:50,799
خون از آنها بیرون کشیده شده بود
521
00:57:54,960 --> 00:57:56,279
یاخدا
522
00:58:00,120 --> 00:58:01,759
"شب بخیر، آقای "رنتون
523
00:58:27,800 --> 00:58:29,559
دکتر
524
00:58:47,880 --> 00:58:48,959
"کارمیلا"
525
00:58:53,640 --> 00:58:55,999
چی شده، عزیزم؟
526
00:58:56,320 --> 00:58:59,319
کارمیلا"، من دارم می میرم"
527
00:59:00,560 --> 00:59:02,159
بله
528
00:59:03,760 --> 00:59:05,599
......من زنده می مانم
529
00:59:05,920 --> 00:59:09,039
تا وقتی که پدرم به خانه بیاید؟
530
00:59:12,480 --> 00:59:14,079
شاید
531
00:59:32,000 --> 00:59:32,719
عصر بخیر
532
00:59:33,080 --> 00:59:33,959
عصر بخیر، دکتر
533
00:59:34,280 --> 00:59:36,399
رنتون"، امشب باد شدید هستش
534
00:59:36,720 --> 00:59:38,079
دکتر؟
535
00:59:38,400 --> 00:59:39,359
"خانم "پرودوت
536
00:59:39,720 --> 00:59:42,319
متاسفم، آقای "مورتون" در سفر هستش
537
00:59:42,680 --> 00:59:44,439
بله، می دانم، من ازش یک پیغام داشتم
538
00:59:44,800 --> 00:59:47,679
از من خواسته بود که به خانم "اِما" سربزنم
539
00:59:54,200 --> 00:59:55,759
رنتون"، این تو بودی؟"
540
00:59:56,080 --> 00:59:57,799
بله، خانم
541
00:59:59,880 --> 01:00:02,720
او حال خوبی نداشته، اما من مطمئنم که هیچی نیست که نیاز باشد شما را به زحمت بیاندازد
542
01:00:03,000 --> 01:00:05,679
پس می توانم ذهن او را آرام بکنم
543
01:00:33,040 --> 01:00:34,279
او مُرده؟
544
01:00:34,640 --> 01:00:36,039
خدا را شُکر، هنوز نه
545
01:00:38,680 --> 01:00:40,839
تو چه کوفتی آنجا می گذاری؟
546
01:00:41,160 --> 01:00:42,999
گلهای سیر، قربان
547
01:00:43,360 --> 01:00:45,559
آنها....آنها عطر ضدغفونی کننده دارند
548
01:00:47,320 --> 01:00:49,119
آیا به شایعات بی اساس دهکده گوش داده ای؟
549
01:00:49,440 --> 01:00:50,479
نه، قربان
550
01:00:50,800 --> 01:00:54,599
بیماری مربوط به علم جدید هستش نه جادوگری
551
01:00:54,960 --> 01:00:56,399
بله، قربان
552
01:00:56,720 --> 01:00:59,159
فوراً این گلها را بِرش دار و برو
553
01:00:59,480 --> 01:01:03,239
خانم، این بیمار من هستش، لطفاً دخالت نکنید
554
01:01:08,240 --> 01:01:09,839
فکر می کنم کاملاً سالمه
555
01:01:10,160 --> 01:01:11,959
رنتون"، می توانی بیشتر بیاری"
556
01:01:12,280 --> 01:01:13,839
بله، قربان
557
01:02:02,440 --> 01:02:03,799
خانم "پرودوت"، کجاست؟
558
01:02:04,120 --> 01:02:06,319
من نمی دانم، قربان
بسیار خب
559
01:02:06,640 --> 01:02:08,439
ببین خانم "ِاما" آشفته نیست
560
01:02:08,760 --> 01:02:10,919
از یک خدمتکار بخواهید تمام شب کنارش بیدار بنشیند
561
01:02:11,280 --> 01:02:13,359
خیلی خب، قربان
من صبح برمی گردم
562
01:02:13,680 --> 01:02:15,399
بسیارخب، قربان
563
01:02:15,720 --> 01:02:18,079
من به دنبال آقای "مورتون" فرستاده ام، قربان
564
01:02:18,400 --> 01:02:19,759
خوبه
565
01:02:20,120 --> 01:02:22,679
هر اتفاقی که بیفتد، او را از خانم "اِما" دور نگه بداریدش
566
01:02:23,040 --> 01:02:24,319
بله، قربان
567
01:02:24,640 --> 01:02:25,479
شب بخیر، دکتر
568
01:02:25,840 --> 01:02:27,079
شب بخیر
569
01:02:42,200 --> 01:02:43,359
!"گرتچن"
570
01:02:43,680 --> 01:02:44,679
خانم؟
571
01:02:45,000 --> 01:02:46,519
کی بهت گفته آنها را بگذاری آنجا؟
572
01:02:46,840 --> 01:02:49,599
آقای "رنتون"، خانم
573
01:02:49,920 --> 01:02:50,919
لطفاً آنها را بیرون ببرید
574
01:02:51,280 --> 01:02:53,439
......اما خانم، او
آنها را بیرون ببرش
575
01:02:57,640 --> 01:02:58,799
بله، خانم
576
01:03:01,400 --> 01:03:03,239
رنتون"، لطفاً به خاطر داشته باش که"
577
01:03:03,560 --> 01:03:05,960
در زمان نبودن آقای "مورتون" مسئول این خانه من هستم
578
01:03:06,080 --> 01:03:09,159
مطمئناً، خانم
چرا تو آن علفهای هرز را شفارش دادی
579
01:03:09,480 --> 01:03:10,680
در اتاق خانم "اما" گذاشته بشود؟
580
01:03:10,840 --> 01:03:12,759
من نه، خانم، دکتر
581
01:03:13,080 --> 01:03:16,799
من مطمئنم که ما توافق کردیم که او مسئول بیمار باشد
582
01:03:17,120 --> 01:03:18,599
گرتچن"، آنها را برگردان"
583
01:03:18,920 --> 01:03:20,639
.....قربان
584
01:03:23,280 --> 01:03:24,639
آنها را بردار و برو
585
01:03:28,760 --> 01:03:31,159
خانم، چرا آنها را برنمی داری
586
01:04:31,440 --> 01:04:32,279
زود باش، پسر
587
01:04:32,600 --> 01:04:34,359
ژوپیتر"، زودباش، پسر"
588
01:04:37,200 --> 01:04:38,599
ژوپیتر"، زودباش"
589
01:04:42,440 --> 01:04:43,919
ژوپیتر"، مشکلت چیه؟"
590
01:04:54,760 --> 01:04:56,679
!"ژوپیتر"
591
01:04:57,000 --> 01:05:00,279
ژوپیتر"، برگرد، پسر"
592
01:05:00,600 --> 01:05:02,639
!"ژوپیتر"
593
01:06:23,080 --> 01:06:23,999
صبح بخیر، قربان
594
01:06:24,320 --> 01:06:25,759
صبح بخیر، خانم "اِما" چطوره؟
595
01:06:26,120 --> 01:06:28,559
قربان، او با آرامش خوابیده است
596
01:06:28,920 --> 01:06:30,719
قربان، اگر به خاطر دکتر نبود
597
01:06:31,080 --> 01:06:32,319
......و این درمانها
598
01:06:32,640 --> 01:06:34,239
آن مسخره هستش
599
01:06:34,560 --> 01:06:36,879
من نمی توانم آن را باور بکنم
600
01:06:37,200 --> 01:06:39,079
قربان، اولش من هم همینطور
601
01:06:39,400 --> 01:06:40,799
اما اجازه بدهید صاحب مهمانخانه به شما بگوید
602
01:06:41,120 --> 01:06:43,439
آن "کارنشتاین" هستش برگشته
603
01:06:43,800 --> 01:06:46,039
از آن قلعه قدیمی خراب؟
604
01:06:46,360 --> 01:06:47,479
داستان اینه که همه آنها نابود شدند
605
01:06:47,800 --> 01:06:50,399
قربان، ما اینطوری گمان کردیم
606
01:06:50,720 --> 01:06:52,279
آنجا نجیب زاده ای جوان بودش
607
01:06:52,640 --> 01:06:54,439
که خواهرش توسط آنها به قتل رسیده
608
01:06:54,760 --> 01:06:57,279
"این نجیب زاده "بارون هارتوگ
609
01:06:57,600 --> 01:07:02,159
اواخر شب یواشکی به قلعه می رود و کمین می کند
610
01:07:02,480 --> 01:07:06,839
یک کفن را می بیند و می فهمد که بدون آن
611
01:07:07,200 --> 01:07:10,279
هیچ جایی برای استراحت هیچ خون آشامی وجود ندارد
612
01:07:10,600 --> 01:07:15,479
بارون "هارتوگ" کفن را می گیرد و منتظرش می شود
613
01:07:15,840 --> 01:07:18,719
او سرخون آشام را قطع می کند
614
01:07:19,040 --> 01:07:21,279
او میخ چوبی را درگورهای آنها فرو می کند
615
01:07:21,640 --> 01:07:24,599
مزخرفه، پس چطوریه که این موجودات اکنون می توانند دراینجا باشند؟
616
01:07:24,920 --> 01:07:27,279
قربان، من به شما التماس می کنم که بهش گوش بکنید به خانم "اما" فکر بکنید
617
01:07:27,640 --> 01:07:29,519
قربان، اگر شما به من اعتماد ندارید
618
01:07:29,840 --> 01:07:32,239
از ژنرال "اسپیلس دورف" بپرسید
619
01:07:32,600 --> 01:07:35,159
"ژنرال "اسپیلس دورف
620
01:07:35,520 --> 01:07:36,799
قربان ژنرال به سفر رفته است
621
01:07:37,120 --> 01:07:39,359
"برای دیدار با یک دوست، "بارون هارتوگ
622
01:07:39,680 --> 01:07:41,999
بله، حالا یادم امدش
623
01:07:42,360 --> 01:07:44,199
ژنرال، آن جایی هستش که او رفته
624
01:07:44,520 --> 01:07:46,839
قربان؟
دکتر کجاست؟
625
01:07:47,200 --> 01:07:48,599
ازظهر گذشته، او گفتش که امروزصبح اینجا خواهد بود
626
01:07:48,920 --> 01:07:50,279
اوه، بله، او گفتش که می آید، من بدنبالش بروم؟
627
01:07:50,600 --> 01:07:51,959
نه، خودم می روم
628
01:08:08,680 --> 01:08:10,719
"گرتچن"
بله، خانم
629
01:08:11,040 --> 01:08:14,199
لطفاً، امروز مزاحم خانم "پرودوت" نشوید
630
01:08:14,560 --> 01:08:16,919
حالش خوب نیستش و میخواهد در اتاقش بماند
631
01:08:17,240 --> 01:08:18,759
بله، خانم
632
01:08:19,080 --> 01:08:20,439
حال خانم "اما" چطوره؟
633
01:08:20,760 --> 01:08:22,399
به نظر نمی آید حالش بهتر شده باشه
634
01:08:22,720 --> 01:08:25,119
شب آرامی داشتش، خانم، شما میخواهید او را ببینید؟
635
01:08:25,440 --> 01:08:26,719
شاید
636
01:08:27,080 --> 01:08:29,599
اما من نمیتوانم بوی آن گلها را تحمل بکنم
637
01:08:29,920 --> 01:08:31,119
نمی توانی آنها را برداری؟
638
01:08:31,440 --> 01:08:33,359
خانم، اجازه ندارم
639
01:08:33,680 --> 01:08:37,159
آقای "رنتون" گفته من تحت هیچ شرایطی نباید آنها را جابجا بکنم
640
01:08:37,480 --> 01:08:40,159
آقای "رنتون" کجاست؟
نمی دانم، خانم
641
01:08:43,240 --> 01:08:45,079
"ممنون، "گرتچن
642
01:09:05,320 --> 01:09:07,799
"وای؟ آقای "مورتون
"ژنرال "اسپیلس دورف
643
01:09:08,160 --> 01:09:10,519
اکنون نمی توانم توقف بکنم، من در راه رفتن و آوردن دکتر هستم
644
01:09:10,840 --> 01:09:13,399
آقای "مورتون" دکتر با ما هستش
645
01:09:13,720 --> 01:09:14,999
چی؟، کجا؟
646
01:09:15,320 --> 01:09:16,799
اینجا
647
01:10:02,640 --> 01:10:05,159
فرسنگهای زیادی را مسافرت کردم تا "بارون هارتوگ" را پیداش بکنم
648
01:10:05,480 --> 01:10:10,959
وخیلی خوشحالم که این سفر باعث شد که با او به اینجا برگردم
649
01:10:12,480 --> 01:10:15,839
آقای "مورتون"، اما شما بعنوان یک انگلیسی
650
01:10:16,160 --> 01:10:17,879
درباره وجود ما اطلاع کمی داری
651
01:10:18,200 --> 01:10:21,599
نیازهستش که سریعاً بدنبال این شیاطین بگردیم و پیدایشان بکنیم
652
01:10:21,920 --> 01:10:23,679
و آنها را نابود بکنیم
653
01:10:24,000 --> 01:10:29,239
پس شما فکرمی کنید که درباره این خانواده خون آشامها حقیقت دارد؟
654
01:10:29,560 --> 01:10:32,159
من می دانم که این حقیقت دارد
655
01:10:33,800 --> 01:10:36,679
اقای "مورتون"، شما پرسیدید که ما به کجا داریم می رویم
656
01:10:37,040 --> 01:10:39,759
آلان بهت خواهم گفت، و اگر بخواهی میتوانی ما را تَرِک بکنی
657
01:10:40,120 --> 01:10:42,799
مقصد ما قلعه "کارنشتاین" هستش
658
01:10:44,360 --> 01:10:48,079
"میرکالا"
659
01:10:48,400 --> 01:10:52,159
"میرکالا"
660
01:10:53,720 --> 01:10:56,719
..."میرکالا"
661
01:11:21,280 --> 01:11:24,999
من تصمیم گرفتم که انتقام مرگ خواهرم را بگیرم
662
01:11:25,320 --> 01:11:28,479
من می دانستم که این هیولاها از کجا ریخته اند
663
01:11:30,240 --> 01:11:33,159
و چه کاری باید انجام می شد تا جهان از شرآنها خلاص بشود
664
01:11:46,320 --> 01:11:48,359
اما رو در رو
665
01:11:48,680 --> 01:11:51,319
اندامهای من فلج به نظر می رسید
666
01:11:51,640 --> 01:11:55,359
من از خدا خواستم که قدرت آنها را به من پس دهد
667
01:12:11,120 --> 01:12:15,039
اما وقتی لحظه اش فرا رسید، دیگر قادر به حرکت نبودم
668
01:12:20,040 --> 01:12:25,399
آن لحظه در تمام زندگیم یک کابوس بوده است
669
01:12:27,400 --> 01:12:30,479
من با صلیبی که پوشیده بودم نجات یافتم
670
01:12:31,840 --> 01:12:34,639
همانطوری که تحت تاثیر زیبایی شبحی که روبروی من بود قرار داشتم
671
01:12:34,960 --> 01:12:38,599
از شیطان احساس ترس کردم
672
01:12:41,440 --> 01:12:44,959
و خدا با رحمتش به بازوی من نیرو داد
673
01:12:48,400 --> 01:12:50,079
آن یک زن بودش؟
674
01:12:53,480 --> 01:12:55,839
یک زن خیلی خوشگل
675
01:13:00,320 --> 01:13:01,759
ممنونم
676
01:13:03,440 --> 01:13:05,719
فکر میکنم مدتی با خانم "اما" بنشینم
677
01:13:06,040 --> 01:13:07,919
بله، خانم
678
01:13:09,120 --> 01:13:11,159
"اوه، "رنتون
بله،خانم؟
679
01:13:11,520 --> 01:13:14,519
می خواستم ببینم که می توانید آن گلهای سیر را بردارید؟
680
01:13:14,840 --> 01:13:15,799
آنها خانم "اما" را ناراحت می کنند
681
01:13:16,160 --> 01:13:17,879
متاسفم خانم من نمی توانم این کار را بکنم
682
01:13:18,240 --> 01:13:19,879
دکتر خیلی اصرار داشت
683
01:13:21,120 --> 01:13:24,479
احمقانه به نظر می رسد، آنها بوی وحشتناکی دارند
684
01:13:24,800 --> 01:13:28,359
شما نمی خواهید که باعث ناراحتی خانم "اِما" بشوید، مگه نه؟
685
01:13:28,680 --> 01:13:29,599
متاسفم خانم، من نمی توانم آنها را جابجا بکنم
686
01:13:29,960 --> 01:13:33,119
چرا که نه؟ چرا آنها آنجا هستند؟
687
01:13:33,440 --> 01:13:37,319
خانم، نمی توانم توضیح بدهم
چرا که نه؟
688
01:13:41,800 --> 01:13:42,839
من بچه نیستم
689
01:13:45,200 --> 01:13:47,839
خانم، شما در بعضی کارها هستید
چه کارهایی؟
690
01:13:48,160 --> 01:13:50,239
بهتره از اتاق خانم "اِما" دور بشوید
691
01:13:50,600 --> 01:13:53,879
و بهتره از خانم "پرودوت" دور باشید
692
01:13:56,360 --> 01:13:58,719
"چرا خانم "پرودوت
693
01:13:59,040 --> 01:14:03,239
اگر یک انسان باشد، او یک زن شرور هستش
694
01:14:03,560 --> 01:14:06,319
منظورت این نیستش که ..…؟
695
01:14:06,640 --> 01:14:08,399
بله، خانم
696
01:14:08,720 --> 01:14:10,439
!اوه، نه
697
01:14:47,040 --> 01:14:49,319
همه آنها در زندگی شیطان بوده اند
698
01:14:49,640 --> 01:14:53,919
و پس از مرگ شیطان باقی می مانند
699
01:14:57,520 --> 01:15:01,519
آن شب، من بدن آنها را از قبر بیرون آوردم
700
01:15:02,720 --> 01:15:03,799
یک به یک
701
01:15:04,120 --> 01:15:06,079
من داخل قبرهای آنها را حفاری کردم
702
01:15:06,400 --> 01:15:10,039
و آنچه را که باید انجام می دادم را انجام دادم
703
01:15:24,400 --> 01:15:26,039
من تمام شب را کار کردم
704
01:15:26,360 --> 01:15:29,159
تا اینکه، خسته شدم
705
01:15:29,480 --> 01:15:31,319
دیگرنمی توانستم حفاری کنم
706
01:15:48,640 --> 01:15:51,159
آنجا یک قبر وجود داشت که من پیداش نکردم
707
01:15:51,520 --> 01:15:54,079
متعلق به یک دختر جوان
708
01:15:54,440 --> 01:15:56,799
بعد از آن شب وحشتناک
709
01:15:57,120 --> 01:15:59,599
نمی توانستم یک لحظه دیگر در این مکان بمانم
710
01:15:59,920 --> 01:16:03,559
اما این چهره شیرین ونجیب او هستش
711
01:16:07,640 --> 01:16:09,119
"میرکالا"
712
01:16:10,400 --> 01:16:12,319
!"مارسیلا"
713
01:16:13,880 --> 01:16:17,039
اما آن دختر در خانه من مهمان هستش
714
01:16:17,360 --> 01:16:19,239
اسمش "کارمیلا" هستش
715
01:16:19,560 --> 01:16:20,799
!و دخترم در حال مرگ است
716
01:16:21,120 --> 01:16:22,279
مورتون"، صبر بکن"
717
01:16:22,600 --> 01:16:24,879
ابهارد" هر سانتیمتر این جنگلها را می شناسد"
718
01:16:25,200 --> 01:16:27,919
او در مدت کمی به خانه شما می رسد
719
01:16:28,240 --> 01:16:30,119
بخاطر خدا، نجاتش بده
720
01:17:08,160 --> 01:17:10,879
آن صلیب گردنش را محافظت می کند
721
01:17:12,560 --> 01:17:14,879
آن را سرجایش در جعبه بگذار
722
01:17:15,200 --> 01:17:16,519
قربان، آن گردن را محافظت نکرده
723
01:17:16,840 --> 01:17:19,479
دختر، کاری را که بهت گفتم را انجام بده
724
01:17:26,640 --> 01:17:29,639
نه، نور، بیا اینجا
725
01:17:33,480 --> 01:17:35,679
ما باید آن قبر را سریعاً پیداش بکنیم
726
01:17:45,760 --> 01:17:47,999
و اینها را کنار ببرش
727
01:17:49,400 --> 01:17:51,080
اما قربان، شما خودتان گفتید ….. من مجبور نبودم
728
01:17:51,120 --> 01:17:52,719
کاری را که گفتم بکن
729
01:19:47,880 --> 01:19:49,599
اینجا، آن اینجا هستش
730
01:19:55,920 --> 01:19:57,279
بدون کفن؟
731
01:19:59,760 --> 01:20:01,519
جعبه را جستجو بکنید
732
01:20:19,880 --> 01:20:20,999
"کارمیلا"
733
01:20:21,320 --> 01:20:24,279
اما"، حالا می توانی بلند بشوی"
734
01:20:29,600 --> 01:20:32,359
فکر می کنم خیلی ضعیفم
735
01:20:33,840 --> 01:20:36,159
نه، من بهت قدرت خواهم داد
736
01:20:36,480 --> 01:20:38,159
بیا
737
01:20:38,520 --> 01:20:39,759
کجا؟
738
01:20:40,080 --> 01:20:42,199
من تو را با خودم می برم
739
01:20:44,280 --> 01:20:45,399
.....اما پدرم
740
01:20:45,720 --> 01:20:47,559
بیا، عجله بکن
741
01:20:52,800 --> 01:20:53,839
تابوت ناپدید شده
742
01:20:54,200 --> 01:20:55,119
بخاطر خدا، کجاست؟
743
01:20:55,440 --> 01:20:59,359
در هر کجای این قلعه یا در این محوطه ها
744
01:20:59,680 --> 01:21:01,239
اما هنوز وقت هستش
745
01:21:01,560 --> 01:21:03,359
شک دارم که آیا او هنوز برگشته است
746
01:21:03,680 --> 01:21:06,359
و تا وقتی که خودش را سیر نکند او برنخواهد گشت
747
01:21:06,680 --> 01:21:08,439
با خون حداقل یک قربانی
748
01:21:08,800 --> 01:21:10,079
چطور میتوانید مطمئن باشید؟
749
01:21:11,760 --> 01:21:14,559
ژنرال، خون آشامها موجودات باهوشی هستند
750
01:21:14,920 --> 01:21:19,199
آنها میدانند که چه وقتی نیروهای خیر علیه آنها وارد عمل میشوند
751
01:21:19,560 --> 01:21:22,919
او می خواهد مدت زیادی در تابوتش استراحت بکند
752
01:21:23,240 --> 01:21:24,959
ما باید آن کفن را پیدا کنیم
753
01:21:28,800 --> 01:21:33,319
تو با من به منزلم می آیی
754
01:21:33,640 --> 01:21:36,039
آن از اینجا دور نیستش
755
01:21:36,400 --> 01:21:38,479
می توانی در آنجا استراحت بکنی
756
01:21:51,480 --> 01:21:53,199
!"کارمیلا"
757
01:21:57,920 --> 01:21:59,159
!من را با خودت ببر
758
01:22:02,680 --> 01:22:04,519
لطفاً
759
01:22:59,160 --> 01:23:00,479
"میرکالا"
760
01:23:26,000 --> 01:23:28,599
مادر مقدس، از من محافظت بکن
761
01:23:28,920 --> 01:23:30,679
خدایا من را نجات بده
762
01:23:34,400 --> 01:23:35,352
!شیطان، بمیر
763
01:23:41,210 --> 01:23:43,220
!شیطان، بمیر
764
01:23:46,160 --> 01:23:48,039
!شیطان، بمیر
765
01:25:29,360 --> 01:25:32,239
فقط الان من می توانم شیطان را در چشمانش ببینم
766
01:25:46,880 --> 01:25:48,199
"ژنرال"
767
01:26:26,120 --> 01:26:27,359
داخل کلیسا
768
01:26:27,680 --> 01:26:31,199
دستگیرها را بگیرید
769
01:26:33,880 --> 01:26:35,279
حالا
770
01:27:20,960 --> 01:27:22,919
من آن را انجام می دهم
771
01:27:40,920 --> 01:27:44,159
او دعا می کند که دخترش هنوز زنده باشد
772
01:27:45,680 --> 01:27:48,279
من می دانم که "لورا" مرده است
773
01:28:02,520 --> 01:28:04,559
خدای عزیز، نه
774
01:28:50,080 --> 01:28:51,559
راه دیگری وجود ندارد
775
01:29:16,800 --> 01:29:17,759
به درگاه خداوند دعا بکنیم
776
01:29:18,120 --> 01:29:20,719
که "استیریا" برای همیشه از شراین شیاطین خلاص شده است
68842
Can't find what you're looking for?
Get subtitles in any language from opensubtitles.com, and translate them here.