All language subtitles for talay fai. ep7
Afrikaans
Akan
Albanian
Amharic
Arabic
Armenian
Azerbaijani
Basque
Belarusian
Bemba
Bengali
Bihari
Bosnian
Breton
Bulgarian
Cambodian
Catalan
Cebuano
Cherokee
Chichewa
Chinese (Simplified)
Chinese (Traditional)
Corsican
Croatian
Czech
Danish
Dutch
English
Esperanto
Estonian
Ewe
Faroese
Filipino
Finnish
Frisian
Ga
Galician
Georgian
German
Greek
Guarani
Gujarati
Haitian Creole
Hausa
Hawaiian
Hebrew
Hindi
Hmong
Hungarian
Icelandic
Igbo
Interlingua
Irish
Italian
Japanese
Javanese
Kannada
Kazakh
Kinyarwanda
Kirundi
Kongo
Korean
Krio (Sierra Leone)
Kurdish
Kurdish (Soranî)
Kyrgyz
Laothian
Latin
Latvian
Lingala
Lithuanian
Lozi
Luganda
Luo
Luxembourgish
Macedonian
Malagasy
Malay
Malayalam
Maltese
Maori
Marathi
Mauritian Creole
Moldavian
Mongolian
Myanmar (Burmese)
Montenegrin
Nepali
Nigerian Pidgin
Northern Sotho
Norwegian
Norwegian (Nynorsk)
Occitan
Oriya
Oromo
Pashto
Persian
Polish
Portuguese (Brazil)
Portuguese (Portugal)
Punjabi
Quechua
Romanian
Romansh
Runyakitara
Russian
Samoan
Scots Gaelic
Serbian
Serbo-Croatian
Sesotho
Setswana
Seychellois Creole
Shona
Sindhi
Sinhalese
Slovak
Slovenian
Somali
Spanish
Spanish (Latin American)
Sundanese
Swahili
Swedish
Tajik
Tamil
Tatar
Telugu
Thai
Tigrinya
Tonga
Tshiluba
Tumbuka
Turkish
Turkmen
Twi
Uighur
Ukrainian
Urdu
Uzbek
Vietnamese
Welsh
Wolof
Xhosa
Yiddish
Yoruba
Zulu
Would you like to inspect the original subtitles? These are the user uploaded subtitles that are being translated:
1
00:00:01,000 --> 00:00:08,600
دریای آتش قسمت هفتم
2
00:00:08,923 --> 00:00:15,923
ارائه ای از تیم ترجمه ی نقد کره
3
00:00:16,148 --> 00:00:21,148
o_0 poolak joon & paradise_lfl ترجمه وزیرنویس
4
00:00:21,773 --> 00:00:26,560
برای دریافت ترجمه ی قسمت
های بعدی به وبلاگ تاهی لند مراجعه کنید
www.thahiland.mihanblog.com
5
00:00:28,540 --> 00:00:32,680
کمک ! کمک ! یکی بهم کمک کنه
6
00:00:32,890 --> 00:00:35,140
- پاسیکا
- کمک
7
00:00:42,390 --> 00:00:43,980
کمک
8
00:00:50,380 --> 00:00:52,560
به چی میخندی؟
9
00:00:53,390 --> 00:00:55,620
به تو ! چون لیاقتت همینه!
10
00:00:55,820 --> 00:00:58,850
هی ! این اتفاقا بخاطر اینه
که همش به فرار فکر میکنی
11
00:00:59,050 --> 00:01:02,530
آخرشم نمیتونی این کارو بکنی و از اینجا بری
12
00:01:02,720 --> 00:01:05,030
پس چجوری بهت نخندم؟
13
00:01:05,330 --> 00:01:08,150
میتونی خندیدنتو تموم کنی و کمکم کنی!
14
00:01:08,350 --> 00:01:10,160
بعد از فرار از من
15
00:01:10,370 --> 00:01:12,340
میخوای بهت کمک کنم ؟؟
16
00:01:15,080 --> 00:01:18,290
به جاش بذار اینکارو بکنیم ،اگه تو از من میخوای کمکت کنم
17
00:01:18,750 --> 00:01:23,820
بانمک حرف بزن که برای گوشم دلنواز باشه
18
00:01:25,220 --> 00:01:26,660
صورتت رو اینجوری کن
19
00:01:26,870 --> 00:01:31,920
- من نمی خوام به تو کمک کنم
اوه هی واقعا نمیخوای به من کمک کنی؟؟
20
00:01:32,130 --> 00:01:34,650
لطفا به من کمک کن خون تکین
21
00:01:37,680 --> 00:01:38,920
چی؟
22
00:01:40,450 --> 00:01:42,690
یه لحظه قبل؛ نشنیدم ؛ صدات خیلی یواش بود
23
00:01:43,980 --> 00:01:47,000
لطفاا بهم کمک کنین نا کا(وقتی زنی داره به شکلی مودبانه درخواستی رو مطرح میکنه این حرف رو به اخر درخواستش اضافه میکنه
24
00:01:47,110 --> 00:01:49,890
فکر کنم صدا یکمی زمخته
25
00:01:50,660 --> 00:01:52,880
خون تکین کا
26
00:01:53,080 --> 00:01:56,410
لطفا به من کمک کن ناکا
27
00:01:57,090 --> 00:01:59,040
شبیه چیزیه که من میخوام
28
00:02:00,060 --> 00:02:04,730
- اما...
- ها؟ اما هم داره؟
- البته!
29
00:02:05,220 --> 00:02:07,290
الان من یه برگ برنده بیشتر از تو دارم
30
00:02:07,490 --> 00:02:09,560
می تونم هرچیزی ازت بخوام
31
00:02:11,410 --> 00:02:13,420
اگر من به تو كمك كنم،
32
00:02:13,630 --> 00:02:16,350
- باید به من جایزه بدی
- چه جایزه ای ؟
33
00:02:16,550 --> 00:02:18,360
میفهمی.
34
00:02:33,850 --> 00:02:35,130
بیا اینجا، بذار کمکت کنم
35
00:02:35,320 --> 00:02:38,320
- بیا
- لازم نیس
- باشه ، من انجامش می دم
36
00:02:38,550 --> 00:02:40,020
من هنوزم به تو اعتماد ندارم.
37
00:02:40,230 --> 00:02:45,400
- دوباره از دستم فرار میکنی
- فقط بگو،جایزه چی میخوای ؟
38
00:03:05,580 --> 00:03:08,730
نمیتونی دوباره درش بیاری
39
00:03:12,780 --> 00:03:14,210
می تونیم بریم
40
00:03:19,930 --> 00:03:22,120
- هی
- درد داره
41
00:03:24,630 --> 00:03:27,070
هی هی، صبر کن، صبر کن، صبر کن، صبر کن، پت.
42
00:03:27,280 --> 00:03:29,060
کلید قایق رو کجا میبری ؟
43
00:03:29,260 --> 00:03:30,880
هیچ ربطی به تو نداره
- هووی
44
00:03:31,080 --> 00:03:35,390
- من با خوبی ازت پرسیدم، چرا اینجوری جواب میدی؟ می خوای مشکل درست کنی ؟!
-فک کنم باید بری کنار
45
00:03:36,180 --> 00:03:38,160
من نمیرم کنار ؛ میخوای چیکار کنی؟
46
00:03:41,430 --> 00:03:45,730
- پت، تو مشت زدی؟
- آره
- خوب، اینجا!
47
00:03:49,140 --> 00:03:51,080
نباید با من شلوغ کاری کنی
48
00:03:53,070 --> 00:03:54,700
این چیزیه که تومی خوای.
49
00:04:03,680 --> 00:04:05,380
لعنت، پات!
50
00:04:05,590 --> 00:04:07,760
-نمیخوای تمومش کنی.
- پات
51
00:04:08,180 --> 00:04:11,880
-پت کافیه ،پت
- مزاحمم نشو
52
00:04:15,210 --> 00:04:16,760
خون جیو .
53
00:04:20,130 --> 00:04:21,220
خون جیو.
54
00:04:21,650 --> 00:04:23,200
صدمه دیدی؟
55
00:04:30,020 --> 00:04:32,170
بیا دنبالم
56
00:04:42,600 --> 00:04:44,090
بشین
57
00:04:48,590 --> 00:04:51,380
- متاسفم
- دیوونه شدی ؟
58
00:04:51,590 --> 00:04:55,930
میدونم نگران پی پان هستی ، منم کمتر از تو نگران نیستم
59
00:04:56,120 --> 00:04:59,250
اما اگه عجولانه کاری کنی و عمه لی بفهمه
60
00:04:59,450 --> 00:05:06,630
- پی پان تو دردسر میفته.
-اینجوری که حرف میزنی یعنی باور کردی که بردارت پان رو گرفته
-نمیشه هر چیزیو گفت
61
00:05:06,840 --> 00:05:10,120
واسه امنیت پی پان ، میفهمی؟
62
00:05:20,170 --> 00:05:21,790
درسته
63
00:05:22,970 --> 00:05:27,470
تقصیر منه ..بدون اینکه اول فکر کنم یه کاری میکنم
64
00:05:42,970 --> 00:05:45,160
خوبه، پت
65
00:05:46,410 --> 00:05:51,090
ستوان ساکسان حتما دنباله پی تی و پی پان میگرده
66
00:05:51,920 --> 00:05:55,460
اما... چیزی که من بیشتر از همه می ترسم...
67
00:05:55,660 --> 00:05:58,380
اینه که برادرت با پان کاری کنه
68
00:05:58,580 --> 00:06:01,460
پی ته هیچ وقت به کسی که دوستش داره آسیب نمیزنه
69
00:06:01,670 --> 00:06:03,460
بهم اعتماد کن
70
00:06:11,270 --> 00:06:17,100
حالا که نانگ پاسیکا نیست،باید از دست ادماش خلاص شویم.-
71
00:06:17,290 --> 00:06:22,680
منظورت شوهرشه؟-
-آره اون مانعمونه
72
00:06:25,050 --> 00:06:31,160
- اینحوری که حرف میزنی یعنی نقشه داری
اگه یه نقشه ی درست ودرمون نباشه من اسم خودمو عوض میکنم
73
00:06:46,160 --> 00:06:53,360
- هی، چای، مطمئنی پت هنوز به اتاقش نیومده؟
- البته! یک لحظه پیش، من اونو تو کافه تریا دیدم.
74
00:06:53,560 --> 00:06:57,740
- مراقبم باش ، نذار کسی بیاد
- حتما حتما.
75
00:07:22,350 --> 00:07:24,430
میخوام بازیو ادامه بدم
76
00:07:52,630 --> 00:07:56,560
بیا بریم
بریم داداش
کاری داری بکنی ؟نه ندارم داداش
77
00:07:59,990 --> 00:08:03,600
سریعتر راه بیا , برای گردش تو باغ که نمیریم
78
00:08:09,240 --> 00:08:15,530
وقتی راه میری مراقب باش ،اونم راه رفتن تو جنگل ،باید دورو برتو نگاه کنی نه اینکه نگاهت فقط به جلو باشه فهمیدی ؟
79
00:08:23,570 --> 00:08:24,820
هی
80
00:08:26,030 --> 00:08:28,340
واقعا نمیخوای بامن حرف بزنی؟
81
00:08:33,650 --> 00:08:35,240
خوب،
82
00:08:35,450 --> 00:08:38,770
من میخوام مجبورت کنم که با من حرف بزنی ؛ حالا ببین
83
00:08:44,860 --> 00:08:49,630
سلام عمه-
-سلام ، ممنون که سریع خودتو رسوندی ساک
84
00:08:49,840 --> 00:08:56,150
- اشکالی نداره، اما کارمندی که گفتی تو کار موارده کجاست؟
- میبرمت پیشش، ستوان، لطفا از اینوربیا.
85
00:08:56,340 --> 00:08:57,360
بله
86
00:09:08,270 --> 00:09:09,760
پات
87
00:09:10,430 --> 00:09:11,630
بله
88
00:09:12,320 --> 00:09:17,120
- چی شده؟
- ما مشکوکیم که تو کار موادی .
89
00:09:17,320 --> 00:09:24,740
- من؟
- ستوان، برو اتاقشو بگرد.
- لطفا بذارین که همه جا رو بگردم
90
00:09:24,930 --> 00:09:31,340
- اگه کار اشتباهی نکردین که نباید بترسین.
- من کاری نکردم؛ ستوان بگردین.
91
00:09:31,710 --> 00:09:33,380
من تو رو میبرم
92
00:09:38,960 --> 00:09:42,060
شما مجبور نیستید برین، فقط اینجا بمونید
93
00:09:45,400 --> 00:09:48,830
وای! آب خیلی برای حموم کردن خوبه
94
00:09:49,210 --> 00:09:52,430
هی اول من حموم کنم
95
00:09:52,620 --> 00:09:54,210
بشین اینجا و منتظزم بمون
96
00:10:11,260 --> 00:10:16,220
آب سرد و خوبه، نمیخوای باهم بریم حموم؟ o_0
97
00:10:17,480 --> 00:10:19,960
آب سرد و خوبه.
98
00:10:25,170 --> 00:10:28,100
هی،تو، تو، کمکم کن
99
00:10:28,410 --> 00:10:29,700
کمکم کن
100
00:10:29,890 --> 00:10:31,320
- تو
- خون تچین!
101
00:10:32,260 --> 00:10:33,530
خون تچین
102
00:10:35,600 --> 00:10:38,750
خون تچین خون تچین -
پام گرفته -
103
00:10:38,960 --> 00:10:40,710
باید خوب باشی
104
00:10:46,860 --> 00:10:51,850
- در نهایت، با من حرف زدی
-منو گول زدی؟
- اگه اینکارو نمیکردم ،
105
00:10:52,050 --> 00:10:55,370
با من حرف میزدی؟ یه لحظه قبل ؛
106
00:10:55,690 --> 00:10:58,550
- واقعا نگرانم شدی؟
-نهه!
107
00:10:58,760 --> 00:11:01,910
من هیچ وقت نگرانت نمیشم و یادت باشه
108
00:11:02,110 --> 00:11:04,490
دوباره با احساسم بازی نکنی
109
00:11:04,790 --> 00:11:08,080
چون نه خنده داره و نه سرگرم کننده
110
00:11:12,940 --> 00:11:14,480
خون پان
111
00:11:19,590 --> 00:11:21,290
خون پان
112
00:11:35,380 --> 00:11:36,700
خوب...
113
00:11:37,120 --> 00:11:40,170
بخاطر اتلاف وقت معذرت میخوام
114
00:11:41,530 --> 00:11:43,790
- چیزی پیدا نکردیم
- چی؟
115
00:11:44,100 --> 00:11:50,420
چیزی ندیدی؟ غیر ممکنه. خوب گشتین، ستوان؟ داخل جعبه یا کمد؟
116
00:11:52,640 --> 00:12:00,330
- شاید جاییه که شماها نگشتینش.
- من همه چیزو گشتم، واقعا نمی تونم چیزی پیدا کنم.
117
00:12:00,680 --> 00:12:02,910
احتمالا یک سوء تفاهمه.
118
00:12:04,410 --> 00:12:05,850
ببخشید
119
00:12:06,590 --> 00:12:07,920
بله، ستوان.
120
00:12:23,320 --> 00:12:25,230
همه چیز خوبه
121
00:12:26,070 --> 00:12:29,280
- خوشبختانه،دیشب اومدین و دیدینش.
- آره
122
00:12:35,960 --> 00:12:37,900
-بریم
-بریم داداش
123
00:12:56,420 --> 00:12:58,540
چرا اون رفت تو اتاق من؟
124
00:12:59,160 --> 00:13:00,790
پات
125
00:13:05,380 --> 00:13:09,400
اوم..متاسفم که مجبور شدم الان باهات تماس بگیرم ، i>
126
00:13:09,600 --> 00:13:13,410
ولی من یه شاهد لازم دارم . من دیدم که سانگاه اومد تو اتاقم
127
00:13:13,610 --> 00:13:17,100
من دقیق چک کردم؛ چیزی گم نشده ؛ یعنی اون چیزی نبرده
128
00:13:17,300 --> 00:13:20,870
- ممکنه چیزی اورده باشه داخل
- فک میکنی چی آورده؟
129
00:13:21,090 --> 00:13:24,800
مطمئن نیستم اما فک کنم بهتره که مراقب این موردم باشیم
130
00:13:25,010 --> 00:13:29,510
اگه چیزه غیر قانونی پیدا کردیم ، تو شاهدمی که ماله من نیس
131
00:13:45,150 --> 00:13:48,560
- هی، پت
- بله
- پات i>
132
00:13:49,610 --> 00:13:50,950
هی
133
00:13:55,380 --> 00:13:59,040
اون آدمایی که برام پاپوش دوخته بودن آدمای خون نالینی و رییس سوداراتن
134
00:14:00,650 --> 00:14:04,060
اونا بودن که از یکی به اسم ستوان ساکسان خواستن اتاقمو بگرده
135
00:14:04,250 --> 00:14:09,940
- آونا دنباله یه راهین که منو از جزیره بندازن بیرون.
- این بار، واقعا عمه زیاده روی کرده.
136
00:14:10,130 --> 00:14:12,640
واسه یه آدم بیگناه پاپوش دوختن
137
00:14:12,840 --> 00:14:17,730
- اگه برنمی گشتی و نمیدیدی
- احتمالا مجبور بودی آبو غذامو بیاری زندان.
138
00:14:19,530 --> 00:14:22,960
نمی دونم چرا عمه این کارو کرده.
139
00:14:26,630 --> 00:14:31,590
از الان به بعد هر کاری میخوای بکنی مراقب باش و اونا رو دست کم نگیر
140
00:14:32,740 --> 00:14:34,650
نگرانمی؟
141
00:14:41,970 --> 00:14:44,610
به عنوان کسی که میشناسمت نگرانتم
142
00:14:44,810 --> 00:14:46,420
فهمیدی؟
143
00:15:03,100 --> 00:15:06,000
= مامان / سیکسان / مامان / سیکسان & apos؛
144
00:15:17,920 --> 00:15:19,660
هی،کجایی؟
145
00:15:19,850 --> 00:15:24,590
هی فکرشم نمیکنی اول باهام حال واحوال کنی ؟تا گوشی رو جواب میدی ازم میپرسی کجام؟
146
00:15:24,790 --> 00:15:29,290
معلومه که به سرعت میپرسم کجایی اگه به مامانت نگفته بودم برای رسیدگی به یه سری کارهات رفتی بانکوک
147
00:15:29,490 --> 00:15:32,650
تا حالا مامانت زمین واسمون رو دنبالت گشته بود
148
00:15:32,960 --> 00:15:35,870
هی . واقعا تو خون پاسیکارو بردی؟
149
00:15:36,070 --> 00:15:41,980
چرا این کارو کردی؟؟ خوب نیستاا ، ممکنه متهم بشی!ُ
150
00:15:42,180 --> 00:15:44,210
آره ، نگران این مورد نباش
151
00:15:44,520 --> 00:15:49,010
خون پاسیکاتون جاش امنه، هنوز یه ذره هم اذیت نشده
152
00:15:49,570 --> 00:15:55,740
- آوردمش که یه درس کوچیک بهش بدم.
- چه درسی ، دیوونه ای؟ چرا باید این کارو بکنی؟
-ساک ، تو نمیدونی،
153
00:15:55,950 --> 00:15:58,000
هیچ وقتم نمیفهمی
154
00:15:58,580 --> 00:16:00,680
دنبالم نگردین
155
00:16:00,880 --> 00:16:02,410
فقط چند روز...
156
00:16:02,610 --> 00:16:05,820
خون پاسیکارو بر میگردونم، نگران نباش
157
00:16:07,230 --> 00:16:09,200
هی، ته
158
00:16:11,650 --> 00:16:14,330
چه دیونه بازی ای میخوای دربیاری؟؟
159
00:16:34,390 --> 00:16:37,120
هی ، تو ، تو ؛ بیا کمک کن پاشم
160
00:16:37,320 --> 00:16:39,000
کمکم کن
161
00:16:41,730 --> 00:16:44,340
خون تچین
162
00:16:46,260 --> 00:16:48,670
- گولم زدی؟
-اگه اینکارو نمیکردم....
163
00:16:48,860 --> 00:16:52,260
با من حرف میزدی؟ یه لحظه قبل ؛
164
00:16:52,660 --> 00:16:54,900
- واقعا نگرانم بودی؟
- درست نیست!
165
00:16:55,100 --> 00:17:00,520
من هیچ وقت نگرانت نمیشم و یادت باشه که دیگه با احساسم بازی نکنی
166
00:17:00,830 --> 00:17:04,480
چون نه جالبه و نه خنده دار
167
00:17:09,280 --> 00:17:10,550
خون پان
168
00:17:14,730 --> 00:17:17,000
جناب خون پان
169
00:17:20,620 --> 00:17:22,570
الان دارم میام تو
170
00:17:28,610 --> 00:17:31,590
خون پان ، دوباره فرار کردی
171
00:17:45,140 --> 00:17:48,690
من واقعا نمیخوام با تو اینجا بمونم
172
00:18:22,040 --> 00:18:24,290
انگاری برگشتم سر خونه اول
173
00:18:25,920 --> 00:18:27,980
یا گم شدم؟
174
00:19:04,520 --> 00:19:07,430
چیزی نیست، چیزی نیست.
175
00:19:57,240 --> 00:20:00,700
خون پان خون پان جناب خون پان
176
00:20:06,830 --> 00:20:10,170
تا این حد دلت نمیخواد نزدیک من باشی خون پان ؟
177
00:20:32,720 --> 00:20:34,170
جیو
178
00:20:36,050 --> 00:20:39,370
- بله، عمه.
- کجا میری؟
179
00:20:39,540 --> 00:20:42,260
... ام... من...
180
00:20:42,570 --> 00:20:44,670
میرم قدم بزنم
181
00:20:44,770 --> 00:20:49,530
- پس میرم پیاده روی
- حالا که آفتاب وسط آسمونه میری پیاده روی؟؟
182
00:20:50,520 --> 00:20:59,180
بله، عمه، خوب... میخوام برنزه بشم، من دارم میرم ، عمه
183
00:21:08,340 --> 00:21:11,280
به کجا خیره شدی؟
184
00:21:11,480 --> 00:21:14,770
این جیوه ؛ برادرزاده دردسرسازم
185
00:21:14,970 --> 00:21:20,820
اون خیلی مرموز به نظر میاد؛ انگار که یه چیزی ازم مخفی میکنه
186
00:21:21,020 --> 00:21:23,970
چرا اینجا وایسادی و فک میکنی تا سردرد بگیری؟
187
00:21:24,170 --> 00:21:26,990
اگه میخوای بدونی ؛ برو دنبالش
188
00:21:28,780 --> 00:21:30,780
پی ته هنوزم باهاتون در تماسه ، ستوان؟
189
00:21:30,980 --> 00:21:40,600
- بله؛ تی اعتراف کرده که خون پاسیکارو برده
-خون تچین بهش صدمه زده؟؟
- اون قول داد که هیچ کاری با پان نداشته باشه
190
00:21:40,800 --> 00:21:47,640
- خودش گفت که پان رو برمیگردونه
- اگه عمه بفهمه که پی ته بهش دروغ گفته؛ نمیخوام به این فک کنم که ...
191
00:21:47,830 --> 00:21:51,810
- چقد از دست تچین عصبانی میشه
- نباید وقتتونو با این فکرا تلف کنین
192
00:21:52,320 --> 00:21:55,340
عمه لی؛ عمه گان ؛ چطوری اومدین اینجا؟
193
00:21:55,540 --> 00:21:57,430
دنبالتون کردیم
194
00:21:57,620 --> 00:22:06,020
دیدمت که با این بچه بودی، ترسیدم گولت بزنه، اما برعکس، من گول خوردم.
195
00:22:07,110 --> 00:22:08,940
شما هم
196
00:22:09,270 --> 00:22:13,680
شما پلیس هستین،گزارش غلط دادین ؛ چطوری میتونین یه پلیس خوب باشین؟
197
00:22:13,890 --> 00:22:16,250
متاسفم عمه
198
00:22:16,730 --> 00:22:18,650
اما باید به منم گوش بدین عمه
199
00:22:18,850 --> 00:22:24,650
-من مطمئنم که ته هیجوقت کار بدی نمیکنه
- این کاری که کرد ، بد نبود؟؟؟
200
00:22:24,840 --> 00:22:31,450
نمیدونم تی مواد زده یا دختره طلسمش کرده که اینجوری افتاده تو دامن پان و مامانشو نمیبینه
201
00:22:31,660 --> 00:22:34,940
- لی، بریم جای دیگه ای حرف بزنیم
- نه
202
00:22:35,290 --> 00:22:37,380
من میخوام همینجا و همین الان حرف بزنم
203
00:22:37,570 --> 00:22:42,860
- به من بگو که تی این زنه رو کجا برده ؟
- ام... من نمی دونم، ته به من نگفته.
204
00:22:43,180 --> 00:22:45,160
درباره این، من حقیقت رو می گم.
205
00:22:46,090 --> 00:22:48,250
پس تو باید بدونی
206
00:22:48,460 --> 00:22:55,030
-تو و زنت دست به یکی کردین تا پسر من رو گول بزنید.
- من نمی دونم خون تکین پان رو کجا برده
207
00:22:55,230 --> 00:23:01,480
- من و پان هیچ وقت نخواستیم کسیو گول بزنیم
- اگه نمیدونی اشکالی نداره، خودم پسرمو پیدا میکنم
208
00:23:01,770 --> 00:23:05,820
- عمه، اول آروم باش.
- به من نگو عمه!
209
00:23:06,130 --> 00:23:09,790
من برادررزاده ای که کوره و فرق خوب و بد رو نمیفهمه رو نمیخوام
210
00:23:09,990 --> 00:23:14,470
ببخشید که با خشونت حرف میزنم ، میدونی که از دروغگوها چقد بدم میاد!
211
00:23:16,090 --> 00:23:17,930
عمه
212
00:23:22,110 --> 00:23:24,270
متاسفم
213
00:23:30,090 --> 00:23:34,270
ما میگیم سونامی ترسناکه اما قدرت مامان ته از سونامی ترسناکتره!
214
00:23:35,260 --> 00:23:37,750
مطمئنا دریا رو هم آتیش میزنه
215
00:23:47,870 --> 00:23:52,070
من براتون آدم پیدا کردم برید و بهشون دستور بدین خون لی
216
00:23:52,900 --> 00:23:59,310
نانگ پاسیکا پسرمو گول زده، ازتون میخوام اونارو پیدا کنین
217
00:23:59,400 --> 00:24:03,810
هرکی زودتر پیداش کرد، من بهش100000 تا پاداش می دم،
218
00:24:04,020 --> 00:24:10,100
- ها؟!100000تا؟؟
-هی، حالا که می دونید، عجله کنید وبه این کار برسید . چرا هنوز ایستادین ؟ برین برین
219
00:24:10,410 --> 00:24:11,850
برین
220
00:24:23,380 --> 00:24:24,390
لی،
221
00:24:24,600 --> 00:24:28,440
فکر نمیکنی داری زیاده روی میکنی؟ همه رو مجبور میکنی که دنبال ته بگردن اینجوری.
222
00:24:28,630 --> 00:24:31,370
اگر مشتریان بخوان به شهر برن، قایقی ندارن.
223
00:24:31,570 --> 00:24:33,190
کی به اونا اهمیت میده ؟؟
224
00:24:33,400 --> 00:24:36,230
اگه یه روز نرن شهر اتفاقی میفته؟
225
00:24:36,590 --> 00:24:39,880
همه چیز همونجوری که خون لی گفت درسته
226
00:24:41,850 --> 00:24:43,690
رییس سودارات
227
00:24:44,980 --> 00:24:48,240
همه مشتری ها دارن داد وبیداد میکنن چون هیچ قایقی که به شهر بره نیس
228
00:24:48,560 --> 00:24:52,390
- همه قایق ها کجارفتن؟
-رفتن دستورای منو انجام بدن،.
229
00:24:52,710 --> 00:24:55,380
مشکلی دارین خون وییرافاپ؟
230
00:24:56,520 --> 00:24:59,080
ن ن نهه
231
00:24:59,280 --> 00:25:03,790
سعی کن مشکل داشته باشی تا ، بفرستمت تو آشپزخونه کار کنی
232
00:25:06,650 --> 00:25:09,970
- ببخشید
- می بخشمت.
233
00:25:24,670 --> 00:25:30,200
وای! ماهی کبابی خیلی اشتها آوره.
234
00:25:30,600 --> 00:25:32,880
بله، بوی خوبیم داره
235
00:25:33,280 --> 00:25:35,820
باید خوشمزه باشه
236
00:25:37,490 --> 00:25:40,320
اینجا، اجازه میدم بچشیش
237
00:25:40,520 --> 00:25:41,660
نمیخورم
238
00:25:42,700 --> 00:25:45,860
باز کن ، یالاا
239
00:25:46,060 --> 00:25:47,620
خون تچین
240
00:25:53,320 --> 00:25:55,830
خوشمزه ست، درسته؟ هااا؟
241
00:25:58,090 --> 00:26:00,770
- اینجا
- خودمم میتونم بخورم
242
00:26:00,970 --> 00:26:02,920
منو باز کن
243
00:26:03,630 --> 00:26:05,940
اگه میخوای خودت بخوری؛ نمیذارم بخوری( بس که بیشعوری!)ا
244
00:26:06,340 --> 00:26:08,340
باید بذاری بهت غذا بدم
245
00:26:09,650 --> 00:26:11,210
اینجا
246
00:26:13,660 --> 00:26:16,940
- هیی؛ تو سگی چیزی هستی؟؟
- خودت سگی :))
247
00:26:17,130 --> 00:26:19,060
واسه همینه که همش داری گازم میگیری
248
00:26:19,790 --> 00:26:21,160
بازم میخوای بخوری؟؟
249
00:26:21,360 --> 00:26:23,150
اگه آره ، خوب باهام حرف بزن
250
00:26:23,340 --> 00:26:30,990
251
00:26:31,190 --> 00:26:34,530
252
00:26:35,070 --> 00:26:36,960
253
00:26:37,460 --> 00:26:42,810
254
00:26:44,010 --> 00:26:44,400
خوشمزه اس
255
00:26:44,600 --> 00:26:50,630
256
00:26:50,830 --> 00:26:56,820
257
00:26:57,690 --> 00:27:02,970
258
00:27:03,180 --> 00:27:05,150
عمه
259
00:27:14,850 --> 00:27:17,280
لطفا اینجوری نکنین،
260
00:27:17,480 --> 00:27:21,550
میدونم دروغ گفتن بهتون اشتباه بود
261
00:27:21,790 --> 00:27:29,910
- اما اگه راستشو میگفتم نمیذاشتی برم.
- ... در مورد این عصبانی نیستم، عصبانیم
262
00:27:30,100 --> 00:27:32,380
که تو قولتو شکستی
263
00:27:33,300 --> 00:27:42,730
- با اینکه به من قول دادی که با این کارمند کاری نداشته باشی.
- تمام اشتباهاتمو قبول دارم، عمه.
264
00:27:45,320 --> 00:27:48,950
من... معذرت میخوام، عمه.
265
00:27:49,150 --> 00:27:51,880
لطفا لطفا، عمه
266
00:27:52,080 --> 00:27:59,770
شما مثه مادر دومم هستین، لطفا، عمه، لطفا.
267
00:28:00,160 --> 00:28:02,700
کافیه ، بسه ؛ بسه
268
00:28:02,910 --> 00:28:06,590
هر وقت اینکارو میکنین ؛ در مقابلتون ضعیف میشم
269
00:28:06,790 --> 00:28:10,680
یعنی دیگه از دستم عصبانی نیستین
270
00:28:12,120 --> 00:28:15,120
خیلیییی ممنونم، عمه.
271
00:28:15,840 --> 00:28:18,580
- برو مراقبش باش
- سودا
272
00:28:18,790 --> 00:28:21,810
- برو و از اون مراقبت کن بخاطر من
- بله
273
00:28:24,740 --> 00:28:29,230
- بله؟
- میتونم جایی که ته خون پاسیکارو برده رو بیاد بیارم.
274
00:28:29,420 --> 00:28:35,910
- یادمه وقتی تی بچه بودخون انوپانگ اونو به این جزیره میبرد
- کدام جزیره؟
275
00:28:36,110 --> 00:28:43,510
- اسم نداره ولی یه ساعت با اینجا فاصله داره
- پس سانگاه باید بدونه کدوم جزیرس
276
00:28:43,720 --> 00:28:47,260
چون قبل از اینکه بیاد اینجا کارکنه ، ماهیگیر بوده
277
00:28:47,460 --> 00:28:51,290
- پس بهش زنگ میزنم و میپرسم براتون
- و یه چیزی به سانگاه بگو..
278
00:28:51,480 --> 00:28:54,490
اگه اون ته و نانگ پاسیکارو پیدا کنه،
279
00:28:54,940 --> 00:28:57,140
باید فقط ته رو برگردونه خونه
280
00:28:57,330 --> 00:28:59,580
و نانگ پاسیکارو ...
281
00:29:04,740 --> 00:29:06,250
جیوو
282
00:29:06,540 --> 00:29:12,110
- بله
-میشه یه چیزی ازت بخوام؟؟
- حتما - نمیخوام که تو ...
283
00:29:12,320 --> 00:29:17,650
با خون پاسیکا و اون کارمنده نزدیک و صمیمی باشی
284
00:29:17,840 --> 00:29:25,620
من نگرانتم ، میدونی؟
- عمه اما پت و پی پان آدمای خوبین
285
00:29:25,990 --> 00:29:29,700
ولی عمه لی آدم بدیه
286
00:29:30,010 --> 00:29:34,450
- جیوو
- شماهم مثه من فکر نمی کنین عمه؟
287
00:29:34,740 --> 00:29:35,930
خب..
288
00:29:40,680 --> 00:29:43,250
خب ... ولی من ...
289
00:29:43,460 --> 00:29:48,720
نمیتونین حرفی بزنین چون شمام مثه من فکر میکنین
290
00:29:50,740 --> 00:29:53,240
اعتراف میکنم که منم بهش فکر کردم.
291
00:29:53,980 --> 00:29:55,400
لی...
292
00:29:55,980 --> 00:30:00,330
ایرادش اخلاقشه .وقتی از یکی بدش میاد
293
00:30:00,540 --> 00:30:05,630
بدون اینکه حقیقتو بدونه ؛ روی تنفرش اصرار داره
294
00:30:05,830 --> 00:30:09,480
و این چیزه که نمیتونین درستش کنین
295
00:30:11,440 --> 00:30:17,190
اما لی یه آدم مهربونه ؛ کسی که که به عشق نیاز داره
296
00:30:17,570 --> 00:30:19,490
ولی اون
297
00:30:21,960 --> 00:30:28,410
- کسی که خیلی دوستش داشته قلبش رو شکونده
- عمه لی رو درک میکنم
298
00:30:28,740 --> 00:30:32,280
ولی اگه اون هنوزم نمیتونه عصبانیتشو کنترل کنه
299
00:30:32,480 --> 00:30:37,630
برای خودش بده و هیچ کسی پیشش نمیمونه
300
00:30:39,450 --> 00:30:41,730
حتی خوده پی ته
301
00:31:36,730 --> 00:31:38,060
پاسیکا
302
00:31:44,740 --> 00:31:46,510
چیه؟
303
00:31:49,630 --> 00:31:52,060
اگه دستتو باز کنم
304
00:31:53,440 --> 00:31:57,630
- قول میدی که فرار نمیکنی؟؟
-قول میدم که فرار نکنم
305
00:31:57,840 --> 00:32:01,350
به اندازه کافی فرار کردم، نمیخوام دوباره اسیر شم
306
00:32:01,760 --> 00:32:03,860
میتونم بهت اعتماد کنم؟
307
00:32:04,360 --> 00:32:05,930
بله
308
00:32:26,730 --> 00:32:28,960
اگه خوب رفتار کنی..
309
00:32:29,510 --> 00:32:31,410
لجباز و بدجنس نباشی
310
00:32:33,160 --> 00:32:38,690
- ممکنه که امروز ببرمت خونه
- واقعا راس میگی؟؟؟؟
311
00:33:01,660 --> 00:33:04,700
اگه خوابت میاد ... میتونی اول بری بخوابی
312
00:33:05,970 --> 00:33:08,930
- خوبه
- چرا؟؟
313
00:33:09,220 --> 00:33:12,470
میترسی بخوابی بهت تجاوز کنم؟؟
314
00:33:14,850 --> 00:33:16,630
نباید بترسی
315
00:33:16,830 --> 00:33:18,820
هیچ کاری باهات ندارم
316
00:33:20,190 --> 00:33:22,170
میتونی بری بخوابی الان ..... برو
317
00:33:23,350 --> 00:33:27,410
پس.. من اول میرم ...
318
00:33:50,280 --> 00:33:53,930
- شما دوتا برین مراقب خون تکین باشین
- شما چی داداش؟
319
00:33:54,420 --> 00:33:56,800
مسلما منم مراقبه زنه ام!
320
00:33:57,010 --> 00:33:58,950
پاسیکا
321
00:34:35,730 --> 00:34:40,020
کمک !کمک!کمک!!کمککک!
322
00:34:40,230 --> 00:34:42,820
- خون پان
- کمک!
323
00:34:57,670 --> 00:35:00,660
اینجوری که غش کردی نانگ پاسیکا
324
00:35:02,360 --> 00:35:04,420
آخرش زنم شو
325
00:35:29,610 --> 00:35:31,420
هییی، کجا میری؟؟
326
00:35:37,030 --> 00:35:38,160
خون پان
327
00:35:40,000 --> 00:35:41,690
هی، کجا میری ؟!
328
00:35:48,730 --> 00:35:50,240
ولش کن
329
00:35:55,260 --> 00:35:57,590
تو کی هستی ؟؟ ها؟؟؟
330
00:35:57,790 --> 00:36:00,410
- بیا اینجا ، درش بیار
- نمیخوام درش بیارم
331
00:36:00,830 --> 00:36:02,530
-درش بیار
-نمیخوام درش بیارم
332
00:36:11,690 --> 00:36:13,780
بریم داداش ، زود باش
333
00:36:33,720 --> 00:36:35,750
قایق آندامان مروارید؟؟؟
334
00:36:56,540 --> 00:37:03,000
بگیرش ! بگیرش!جرات داری باهام جر و بحث کن!! بگیر اینوووووو
335
00:37:03,210 --> 00:37:09,810
نمیخوام باور کنم که یه فامیلای احمق و بدردنخوری مثه شماها دارم ، حتی نمیتونین اینکارم بکنین!
336
00:37:10,070 --> 00:37:13,550
خدایا.. جائه ، خب این دوتا نمیتونستن تکینو نگه دارن!
337
00:37:13,750 --> 00:37:15,810
در غیر اینصورت پاسیکا تا الان بدست من مرده بود
338
00:37:16,240 --> 00:37:23,750
- پی نگاه ، خون تکین بزرگ و قویه چجوری بگیریمش؟؟
- آره آره داداش ، شانس آوردیم که خودمون گیر نیفتادیم
339
00:37:23,950 --> 00:37:25,630
هنوزم از گفتنش اینجوری عصبی میشی؟
340
00:37:25,820 --> 00:37:27,340
بگیر اینو
341
00:37:28,010 --> 00:37:29,670
هی هی هی هی هی هی
342
00:37:29,880 --> 00:37:33,990
تمومش کنین دیگه، خسته شدم بس که سر و صداتونو گوش کردم
343
00:37:34,360 --> 00:37:38,150
حالا چطوری برم به خون لی بگم ؟هان؟؟؟
344
00:38:06,860 --> 00:38:09,440
کمک
345
00:38:16,540 --> 00:38:18,700
این مرد کیه؟؟
346
00:38:26,050 --> 00:38:27,730
خون تکین کجاس؟؟
347
00:38:30,780 --> 00:38:35,090
- خون لی .. چرا منو زدین؟
- این سیلی کمت هم هست
348
00:38:35,400 --> 00:38:37,920
چن بار تا حالا گند زدین؟؟؟
349
00:38:38,260 --> 00:38:42,160
- خیلی خوش شانسی که آتیشت نزدم
-این کار خیلی سخته
350
00:38:42,360 --> 00:38:48,130
- همچنین، نانگ پاسیکا هم خوش شانسه
-بهانه نیار .نمیخوام چیزی در این مورد بشنوم
351
00:38:48,690 --> 00:38:54,160
برو یه راهی پیدا کن که اینکارو انجامش بدی
352
00:38:55,050 --> 00:38:56,530
چشم
353
00:39:08,750 --> 00:39:10,870
خون تکین کجا غیبش زد؟؟
354
00:39:17,150 --> 00:39:18,590
خون تکین
355
00:39:20,970 --> 00:39:22,670
داری چیکار میکنی؟؟
356
00:39:23,530 --> 00:39:25,450
جمع وجور می کنم
357
00:39:25,650 --> 00:39:27,790
میبرمت به جزیره مروارید
358
00:39:27,990 --> 00:39:29,720
موندن تو اینجا امن نیست
359
00:39:30,210 --> 00:39:32,490
اون کسی که دیشب منو بیهوش کرد..
360
00:39:32,950 --> 00:39:35,650
همونیه که به ما صدمه زد؟؟
361
00:39:36,220 --> 00:39:38,210
فک کنم همونه
362
00:39:39,120 --> 00:39:41,560
چیزی که بیشتر منو میترسونه اینه که
363
00:39:42,070 --> 00:39:44,400
اون از قایق آندامان مروارید استفاده کرده
364
00:39:44,700 --> 00:39:48,220
که یعنی ممکنه یکی از کارمندای ما باشه که تو هتل قایم شده!
365
00:39:50,810 --> 00:39:53,660
وقتی بارون بند بیاد میتونیم بریم
366
00:40:01,990 --> 00:40:05,920
خون تکین شما هم فک میکنین که این مجرم به عنوان یه کارمند تو جزیره مروارید مخفی شده؟؟
367
00:40:06,330 --> 00:40:09,070
آره ، مطمئنم هستم
368
00:40:09,270 --> 00:40:11,870
چون از قایق تفریحی برای رفت وآمدش استفاده میکنه
369
00:40:13,630 --> 00:40:18,680
وشما وخون پان شبانه تو جنگل چیکار میکردین؟
370
00:40:20,470 --> 00:40:25,230
- اوم...
- ااگه سوالم زیادیه و راحت نیستی که جواب بدی ...،
371
00:40:25,440 --> 00:40:27,860
نباید جواب بدی
372
00:40:28,220 --> 00:40:33,260
- ببخشید خون سونگ ساک اما اسناد ضروری برای بررسی کردنتون هس.
- بله
373
00:40:44,080 --> 00:40:45,310
باشه
374
00:40:45,610 --> 00:40:47,150
ممنون
375
00:40:52,840 --> 00:40:56,650
- اون کیه؟؟
-خون مونتری ؛ دستیارمه
376
00:40:57,100 --> 00:41:01,790
قبلا تو حسابداری بوده ؛ وقتی دیدم کارش خوبه ؛ ترفیعش دادم
377
00:41:03,070 --> 00:41:04,450
بله
378
00:41:05,840 --> 00:41:08,560
واقعا میخوای اجازه بدی اینجا بمونم ؟
379
00:41:08,760 --> 00:41:12,870
اگه همین الان برگردی؛ بخاطر مامانم و اون مجرمه امنیت نداری
380
00:41:13,070 --> 00:41:15,290
چقد باید اینجا بمونم؟
381
00:41:15,500 --> 00:41:19,930
اگه نتونی مجرمو بگیری، من که نباید بقیه ی عمرمو اینجا باشم ؟
382
00:41:20,030 --> 00:41:22,830
اما هنوز هم نمی دونیم که مجرم واقعا یه کارمنده؟
383
00:41:23,030 --> 00:41:28,090
من دارم برمیگردم به استراحتگاه تا سوابق کارمندهایی رو که اخیرا اومدن سرکار چک کنم ،اونها درحال حاضر ازهمه مشکوکترن
384
00:41:29,580 --> 00:41:31,280
دارم میرم
385
00:41:31,690 --> 00:41:33,430
یه چیزه دیگه هم هست
386
00:41:33,620 --> 00:41:35,690
هرچی بین من وتو هست رو
387
00:41:35,990 --> 00:41:38,250
بعد از تموم شدن این قضیه؛ معلومش میکنیم
388
00:41:38,820 --> 00:41:41,760
اگه در مورد اینه که شما فکر کردین که من تو فکر فروختن جزیره ی عمو ام
389
00:41:41,970 --> 00:41:44,170
-من اینکارو نکردم
- بسه ؛ نمیخوام بشنوم
390
00:41:45,050 --> 00:41:49,190
هرموقع که این مسئله تموم بشه ؛ کلی زمان داریم تا توضیحش بدی
391
00:42:04,650 --> 00:42:07,370
چی؟؟ مطئمنی؟؟
392
00:42:10,840 --> 00:42:15,000
این تنها کارمند جدیدیه که قبولش کردیم.
393
00:42:15,200 --> 00:42:16,650
ممنونم
394
00:42:17,220 --> 00:42:23,070
خانوم راتیکارن ( داره آدرس و شماره تلفن میده )ا
395
00:42:26,070 --> 00:42:28,220
ببخشید قربان
396
00:42:29,130 --> 00:42:32,120
این اولین روز کاریمه
397
00:42:32,500 --> 00:42:33,880
یا...؟
398
00:42:36,990 --> 00:42:40,460
تو کی برگشتی پسر؟؟
399
00:42:40,670 --> 00:42:43,020
نانگ پاسیکا کاری باهات کرده؟؟
400
00:42:43,710 --> 00:42:45,600
به پاسیکا چه رابطه ای داره؟
401
00:42:45,810 --> 00:42:48,160
جلو من مظلوم نمایی نکن
402
00:42:48,350 --> 00:42:52,190
- من می دونم که تو با ننگ پسیکا رفتی
- بله
403
00:42:52,800 --> 00:42:55,360
من بودم که خون پان رو دزدیدم
404
00:42:55,570 --> 00:42:57,870
ولی اینکارو برای تو کردم
405
00:42:58,640 --> 00:43:02,770
تو کسی بودی که گفتی این زن تو فکر فروش جزیره بوده
406
00:43:02,960 --> 00:43:05,710
منم بردمش که بهش درس بدم
407
00:43:05,920 --> 00:43:09,640
بهش درس بدی؟؟ چطوری؟؟
408
00:43:09,880 --> 00:43:13,920
وقتی برای گفتنش ندارم الان، مامان ؛ یه کار فوری دارم که باید زود اونو انجام بدم اول
409
00:43:27,930 --> 00:43:29,490
کجا میری با این عجله؟؟
410
00:43:30,410 --> 00:43:33,120
یه سری کار دارم که انجام بدم باید عجله کنم
411
00:43:34,100 --> 00:43:36,100
باید عجله داشته باشی
412
00:43:37,090 --> 00:43:39,280
یا داری فرار کنی؟
413
00:43:41,220 --> 00:43:43,350
رزومه ای که به ما دادی ...
414
00:43:43,500 --> 00:43:49,300
جعلیه، من قبلا به کسی گفتم که شماره تلفنی که به اینجا دادین روچک کنه، کسی جواب داد،
415
00:43:49,600 --> 00:43:51,950
که تو رو نمیشناخت
416
00:43:52,150 --> 00:43:54,930
کی تورو استخدام کرده که به منو پاسیکا صدمه بزنی؟؟؟
417
00:43:55,130 --> 00:43:56,860
اکه به من راستشو بگی...
418
00:43:57,020 --> 00:43:59,860
از پلیس میخوام به عنوان شاهد ازت مراقبت کنه
419
00:44:00,520 --> 00:44:02,800
و تو مجازاتت تخفیف بده
420
00:44:03,760 --> 00:44:05,570
اگه باهوش باشی
421
00:44:06,370 --> 00:44:09,270
باید چیزی که گفتمو باور کنی
422
00:44:14,990 --> 00:44:16,030
هییی!
423
00:44:41,750 --> 00:44:45,410
- اومدین پی ته رو ببینین؟
- آره . گفت تا 5 دقیقه دیگه میرسه اینجا
424
00:44:45,620 --> 00:44:47,630
ولی الان 15 دقیقه اس که منتظرشم
425
00:44:47,940 --> 00:44:51,230
- خب سعی کن باهاش تماس بگیری
- باشه
426
00:44:59,620 --> 00:45:01,700
ساک؛ به من گوش کن
427
00:45:02,150 --> 00:45:04,570
زودباش بیا پشت پناهگاه بهم کمک کن
428
00:45:16,230 --> 00:45:17,510
بیا دنبالم
429
00:45:28,490 --> 00:45:30,330
هیی ؛ صب کن
430
00:45:51,140 --> 00:45:53,340
بذار برم .بذار من برم
431
00:46:03,110 --> 00:46:04,290
خون!
432
00:46:10,120 --> 00:46:11,390
خون
433
00:46:18,200 --> 00:46:20,740
ببخشید که مجبورم برگردم
434
00:46:20,950 --> 00:46:26,760
کارمندها رو واداشتم این خبر رو بین مشتریا پخش کنن که پشت جزیره قابل استفاده نیست وواونها فعلا نمیتونن اون سمت برن
435
00:46:26,950 --> 00:46:31,740
برای اینکه کارمندهای اداری ومشتریا دیگه شوکه نشن
436
00:46:31,950 --> 00:46:33,450
فکر کردن درموردش یکم ترسناکه
437
00:46:33,640 --> 00:46:36,140
اولش فک کردیم مجرمو گرفتیمو و همه چی تمومه
438
00:46:36,340 --> 00:46:41,090
اما االان همه چیز به بدترین شکل ممکنه تموم شد وبعلاوه اینکه اون آدما تو جزیره ما هم هستن
439
00:46:42,400 --> 00:46:44,140
کسی که به اون کارمند شکلیک کرده
440
00:46:44,350 --> 00:46:46,700
احتمالا برای مدت طولانی اینجا بوده که مسیر فرارو خوب میشناخته
441
00:46:46,900 --> 00:46:50,210
- برای همینه که تا حالا نتونستیم بگیریمش.
- بذارین که اینکارو بکنیم .
442
00:46:50,410 --> 00:46:54,380
دوربینای امنیتیو باید چک کنیم تا یه چیزی در این موضوع دستگیرمون بشه
443
00:47:00,290 --> 00:47:02,730
چیزه غیرطبیعیی تو دوربینا ندیدیم
444
00:47:03,500 --> 00:47:06,150
یعنی مجرم جاهای دوربینای امنیتی رو بلده
445
00:47:06,360 --> 00:47:12,830
- پس اون تونسته ازش دوری کنه
- اگه ما مجرمو نگیریم ؛ تو و پی پان تو امنیت نیستین
446
00:47:13,880 --> 00:47:15,480
واقعا میخوام بدونم
447
00:47:15,690 --> 00:47:18,100
کی داره انجامش میده؟
448
00:48:05,110 --> 00:48:10,040
غیرقابل باوره که خرید و فروش جزیره مروارید اینقد آسونه
449
00:48:11,060 --> 00:48:15,590
من آدمی نیستم که کارارو پیچیده کنه ؛ وقتی دوطرف خوشحال باشن
450
00:48:15,780 --> 00:48:17,890
همه چیز زودتر تموم میشه
451
00:48:22,770 --> 00:48:26,340
خون لی ؛ به اینجا نگاه کنین
452
00:48:28,620 --> 00:48:31,080
منو ببخشین ؛ خون چاتچای
453
00:48:31,280 --> 00:48:35,750
-من یه کار فوری دارم و لازمه که عجله بکنم
- بله حتما
454
00:48:35,950 --> 00:48:39,090
-به هر حال، دوباره باهاتون تماس میگیرم.
- بله
455
00:48:45,600 --> 00:48:49,280
- این واقعا کار توهه خون نایلینی
-درمورد چی حرف میزنی؟؟
456
00:48:49,860 --> 00:48:51,710
اون مردو یادمه
457
00:48:51,900 --> 00:48:53,700
اسمش خون چاتچایه
458
00:48:53,900 --> 00:48:57,990
اون میخواست جزیره مروارید رو از عمو بخره اما عمو نمیخواست جزیره رو بفروشه
459
00:48:59,920 --> 00:49:02,140
حافظتون عالیه
460
00:49:02,330 --> 00:49:04,310
هرچی میگین درسته
461
00:49:04,670 --> 00:49:08,740
خون چاتچای هنوزم این جزیره رو میخواد
462
00:49:08,950 --> 00:49:11,630
- بنابراین منم بهش فروختم
- نمیتونین بفروشینش
463
00:49:11,820 --> 00:49:17,090
حالا که آنوپونگ مرده ؛این جزیره دیوونه هم باید با اون بمیره
464
00:49:17,390 --> 00:49:22,290
منو ته تصمیم گرفتیم که جزیره رو بفروشیم ؛ یا تو...
465
00:49:22,590 --> 00:49:24,990
هنوزم میخوای به عنوان یادگاری از عشق..
466
00:49:25,190 --> 00:49:28,900
- شوهرم و خودت نگهش داری؟؟
-خون نالینی
467
00:49:29,560 --> 00:49:33,390
لطفا طرز فکرتونو عوض کنین؛ علی رغم اینکه حالا دیگه عمو اینجا نیست
468
00:49:33,580 --> 00:49:36,910
ولی باورکنید ؛ اون میفهمه
469
00:49:37,110 --> 00:49:39,010
و خیلی ناراحت میشه
470
00:49:39,220 --> 00:49:42,050
که بفهمه شما و خون تکین ؛ جزیره رو فروختین
471
00:49:44,260 --> 00:49:48,020
از اونجایی که خون پونگ به من صدمه زده
472
00:49:48,360 --> 00:49:53,570
باید هزاران و میلیون ها بار دردو تحمل کنه
473
00:49:53,780 --> 00:49:56,850
- حتی الان که عمو مرده؟؟
-حتی اگه مرده باشه ...
474
00:49:57,040 --> 00:50:02,020
تو زندگی بعدیش هم بهش صدمه میزنم
475
00:50:08,120 --> 00:50:11,610
شنیدی؟؟؟ تا زندگی بعدیش
476
00:50:23,900 --> 00:50:31,340
- پی ته و خون لی دارن جزیره رو میفروشن؟؟
- بله ؛ خون نالینی بهم گفت که میخواد به عمو پونگ تلافی کنه
477
00:50:31,540 --> 00:50:35,110
- قطعا نمیذارم
- قشنگ معلومه که بدجورکینه به دل گرفته و خیلیییییی عصبانیه
478
00:50:35,310 --> 00:50:40,720
و ...میخوای بعدش چیکار کنی پان ؟؟ اونا با فروش جزیره مروارید به اون تاجر موافقن
479
00:50:40,920 --> 00:50:46,610
من باید برم خونه عمو پونگ و مدارک خرید و فروش جزیره رو با امضای خون تکین پیدا کنم ..
480
00:50:46,810 --> 00:50:51,170
و به عنوان مدرک بر علیه خون تکین و مامانش میدم به عمو پراگوپ
481
00:50:51,620 --> 00:50:57,240
پی پان ؛ نمیخوای با پی ته حرف بزنی؟؟؟ اون همچین آدمی نیس
482
00:50:57,440 --> 00:50:59,410
میدونم که بهش نزدیکی
483
00:50:59,620 --> 00:51:01,730
اما اون اونجوری که فک میکنی خوب نیس
484
00:51:02,600 --> 00:51:07,170
- اگه نمیخوای کمک کنی اشکالی نداره
- اینجوری نیس پی پان
485
00:51:07,370 --> 00:51:12,240
میخوام کمک کنم چون .....کارهایی مثل اون کار غلطه !
486
00:51:12,940 --> 00:51:17,020
ولی ما دوتا باید چیکار کنیم ؛ پان ؟؟
487
00:51:25,670 --> 00:51:28,120
- خیلی ممنون
- پی ته کا
488
00:51:28,640 --> 00:51:30,560
برو مراقبش باش
489
00:51:31,060 --> 00:51:38,670
میخوام برای ناهار دعوتت کنم؛ به رستوران جدید تو شهر باز شده که غذاهاش معرکه اس!
490
00:51:38,970 --> 00:51:44,140
میخوام دعوتت کنم که بریم غذا بخوریم؛ عمه گان و عمه لی منتظرتن
491
00:51:44,350 --> 00:51:48,900
بله ؛ اما امروز... باید ببخشید منو اما خیلی کار برای انجام دادن دارم
492
00:51:49,860 --> 00:51:53,760
پی ته کا ؛ برای 2 یا 3 ساعت میریم و برمیگردیم
493
00:51:54,060 --> 00:51:56,840
امروز رستوران تخفیف هم داره
494
00:51:57,040 --> 00:51:58,460
اما من...
495
00:51:59,300 --> 00:52:04,330
اما نداریم.. من پول غذا رو میدم!
496
00:52:04,530 --> 00:52:06,350
لطفا
497
00:52:06,870 --> 00:52:09,500
خون جیوو برام پیام فرستاده که اونا زودتر رفتن
498
00:52:09,700 --> 00:52:15,520
- کلید خونه زیر فرش جلوی خونه ست.
- خوب، پس باید بریم، بیایین بریم.
499
00:52:26,960 --> 00:52:28,790
من اون طرف نگاه میکنم
500
00:52:28,960 --> 00:52:35,180
-تو بمون اینجا و مراقب باش .
- حتما.
-اگه چیزه غیر عادی ای بود ...
- سریع خبرتون میکنم.
- خیلی خوب.
502
00:53:37,010 --> 00:53:39,230
سلام، پات؟
503
00:54:18,540 --> 00:54:20,480
هی، صب کن
504
00:54:27,970 --> 00:54:29,690
دوباره درو قفل کرد
505
00:54:29,880 --> 00:54:31,370
این چیه؟
506
00:54:35,030 --> 00:54:36,520
چرا زدی تو صورتم؟؟
507
00:54:36,730 --> 00:54:40,110
عوضی!!! چجوری میتونی با بابات اینکارو کنی؟؟
508
00:54:40,300 --> 00:54:44,990
- در مورد چی حرف میزنی؟؟ من هیچی نمیدونم
- ادای بی گناه ها رو درنیار ؛ همین الانم همه چیز رو میدونم
509
00:54:45,200 --> 00:54:50,030
این همون چیزیه که من فک کردم؛ تو مامانت میخواین جزیره مروارید رو بفروشین
510
00:54:50,220 --> 00:54:52,190
من مدرک دارم که نشونت بدم
511
00:54:58,990 --> 00:55:01,890
این تویی که میخوای جزیره مروارید رو بفروشی
512
00:55:02,140 --> 00:55:04,280
امضامو جعل کردین
513
00:55:04,480 --> 00:55:07,330
چون میخواین جلوی بقیه آدما منو بد جلوه بدین
514
00:55:07,530 --> 00:55:11,110
هی ؛ گوش کن؛ این امضای من نیست
515
00:55:16,760 --> 00:55:19,800
این امضامه
516
00:55:22,610 --> 00:55:24,700
n من کوتاه تره
517
00:55:24,890 --> 00:55:27,620
اینی که سند خرید و فروشه بلندتر از امضای منه
518
00:55:29,080 --> 00:55:33,420
اسم ... خون تکین سیراتراکول.... فروشنده
519
00:55:37,600 --> 00:55:39,180
یا؟
520
00:55:39,390 --> 00:55:41,950
اینجا کسی هست که میخوادما رو نسبت به هم دچار سو تفاهم کنه
521
00:55:47,310 --> 00:55:50,540
اون زنه واسه یه مدت طولانی رفت تو اتاق خون تکین
522
00:55:50,730 --> 00:55:53,890
کی میدونه با خون تکین چیکار داشته؟؟؟
523
00:55:56,220 --> 00:56:01,990
- کلید یدکی ندارین؟؟
- نه من ندارم؛ تمام کلیدا پیش خون تکینه
524
00:56:05,600 --> 00:56:06,850
نانگ پاسیکا
525
00:56:07,050 --> 00:56:09,290
تو اتاق پسر من چیکار میکنین؟؟
526
00:56:10,970 --> 00:56:12,060
مامان،
527
00:56:12,770 --> 00:56:15,710
-باید باهات صحبت کنم
- در مورد چی؟
528
00:56:15,920 --> 00:56:17,490
میشه اول بیای تو ؟؟
529
00:56:18,260 --> 00:56:21,220
فکر کنم تو نمیخوای کسی از این ماجرا با خبر بشه.
530
00:56:28,150 --> 00:56:33,960
- فک کردم نمیخوای فرد دیگه ای از حرفامون باخبر بشه
- خون پان هر کسی نیس مامان
531
00:56:43,470 --> 00:56:45,870
این کار توهه مامان مگه نه؟؟
532
00:56:48,770 --> 00:56:51,320
- چی میگی؟
- مامان،
533
00:56:51,500 --> 00:56:59,080
قبلا هر چی میگفتی قبول میکردم و مخالفتی نمیکردم اما الان واقعا نمیتونم بذارم این اتفاق بیفته مامان
534
00:56:59,600 --> 00:57:03,330
میخواستی با جعل امضای من جزیره ی مروارید رو بفروشی؟؟؟
535
00:57:04,870 --> 00:57:06,700
این زنه بهت گفته ؟؟
536
00:57:06,900 --> 00:57:14,020
- اون برام پاپوش درسته کرده؛ من اینکارو نکردم
- من نگفتم که خون پان بهم گفته
- هی تکین
537
00:57:14,310 --> 00:57:17,210
داری بدون مدرک منو متهم میکنی
538
00:57:17,420 --> 00:57:21,360
اگه واقعا میخوای نشون بدی که من اشتباه کردم؛ خب بریز بیرون، نشونم بده دیگه مدرکتو
539
00:57:25,160 --> 00:57:26,770
نداری مگه نه؟؟؟
540
00:57:27,320 --> 00:57:30,040
واقعا ناراحتم
541
00:57:30,250 --> 00:57:31,820
که اون بیشتر از من باور داری
542
00:57:32,030 --> 00:57:39,010
این زن میخواد رابطه مادر و پسری مارو خراب کنه و تو بیفتی تو دامش
543
00:57:39,330 --> 00:57:47,320
حالا که بهم اعتماد نداری ؛ من میرم انگلیس دیگه هم برنمیگردم اینجا
544
00:57:49,760 --> 00:57:56,550
اولین بلیط پروازو میگیرم ؛ دیگه اینجا نمی مونم
545
00:58:00,130 --> 00:58:02,040
مامان، مامان!
546
00:58:02,240 --> 00:58:08,680
- مامان، مامان، چی شد، مامان؟ اول بشین
- من... من صدمه دیدم... من... من... من سردرد دارم
547
00:58:09,730 --> 00:58:12,660
ماماان , مامان
548
00:58:14,220 --> 00:58:15,740
مامان
549
00:58:15,980 --> 00:58:18,240
مامان باید خوب بشی مامان
550
00:58:18,400 --> 00:58:20,170
خون نالینی فشارخونش بالاس
551
00:58:20,380 --> 00:58:22,490
واسه همین بدجوری سردرد میگیره
552
00:58:22,660 --> 00:58:24,910
بخاطره استرسه
553
00:58:25,230 --> 00:58:26,990
خطرنااکههه
554
00:58:27,290 --> 00:58:29,160
اگه دوباره استرسی بشه ..
555
00:58:29,370 --> 00:58:31,740
ممکنه دچار بیماری عروق کرونری بشه
556
00:58:33,440 --> 00:58:37,590
بهرحال ؛ باید داروشونو مصرف کنن و استراحت داشته باشن
557
00:58:39,360 --> 00:58:41,070
خیلی ممنونم دکتر
558
00:58:41,680 --> 00:58:45,530
من باهاتون تا بیرون میام دکتر
559
00:58:45,730 --> 00:58:47,820
- بله
-بفرمایین
560
00:58:54,420 --> 00:58:56,290
زود باش این پولو بگیر
561
00:58:57,250 --> 00:58:58,430
ممنونم جائه
562
00:58:58,630 --> 00:59:04,410
-زودباش بگیرش، نذار کسی بفهمه که دکتر واقعی نیستی
-بله جائه
- برو
563
00:59:19,510 --> 00:59:20,890
ته
564
00:59:40,000 --> 00:59:42,370
من به خون چاتچای زنگ زدم و باهاش حرف زدم
565
00:59:43,640 --> 00:59:45,610
واقعا ناراحت بود
566
00:59:45,810 --> 00:59:48,100
که من فروش جزیره به اونو کنسل کردم
567
00:59:49,210 --> 00:59:52,180
باید فردا شخصا برم ازش معذرت بخوام
568
00:59:58,620 --> 01:00:00,230
ته
569
01:00:01,630 --> 01:00:03,780
متاسفم
570
01:00:04,620 --> 01:00:06,830
منظوری نداشتم
571
01:00:07,780 --> 01:00:10,850
من چون جو گیر شدم اون کارو کردم
572
01:00:12,450 --> 01:00:15,720
بدون هیچ فکری اینکارو کردم
573
01:00:17,510 --> 01:00:20,930
اوکی مامان , همه چیز تموم شد
574
01:00:22,470 --> 01:00:26,070
صاحب جزیره مروارید هنوز عوض نشده
575
01:00:26,620 --> 01:00:30,370
- هنوزم ماله ماس
- ماله من نیس.
576
01:00:31,980 --> 01:00:34,030
بابات
577
01:00:35,170 --> 01:00:38,690
- فقط دادش به تو
-چیزای من ....
578
01:00:39,310 --> 01:00:41,410
ماله شماس
579
01:00:42,790 --> 01:00:46,750
مامان،از الان به بعد دوباره اینکارو نکن
580
01:00:48,340 --> 01:00:51,510
- بهم قول بده مامان
-باشه
581
01:00:52,780 --> 01:00:54,620
قول دادم
582
01:01:29,350 --> 01:01:33,190
میتونی الان بیای استخر منو ببینی؟؟؟
583
01:01:59,200 --> 01:02:00,840
خون تکین کا
584
01:02:07,040 --> 01:02:09,110
خواستم بیای بیرون
585
01:02:09,440 --> 01:02:11,490
میخوام در مورد جزیره مروارید باهات صحبت کنم
586
01:02:11,690 --> 01:02:14,960
همه چیز خوبه؛ به خون چاتچای واقعیتو گفتم
587
01:02:15,260 --> 01:02:19,950
- جزیره مروارید... به کسی دیگه ای فروخته نمیشه
- متشکرم.
588
01:02:20,210 --> 01:02:21,600
لازم نیس ازم تشکر کنی
589
01:02:21,910 --> 01:02:24,370
چیزی بود که باید انجامش میدادم
590
01:02:24,560 --> 01:02:28,540
بابام بهم اعتماد داره ؛ جزیره مراوریدو بهم سپرده که ازش مراقبت کنم
591
01:02:29,470 --> 01:02:31,660
منم باید وظیفمو به بهترین شکل انجام بدم
592
01:02:31,870 --> 01:02:35,820
- به عنوان تنها پسرش
- خوشحالم که اینجوری فکر میکنی
593
01:02:38,040 --> 01:02:41,030
چیزی که میخواستی به من بگی همین بود دیگه درسته ؟
594
01:02:41,230 --> 01:02:43,130
- پس من می تونم...
- نه هنوز
595
01:02:47,040 --> 01:02:48,120
خوب...
596
01:02:50,110 --> 01:02:53,030
میخوام بخاطر بدرفتاریم باهات ازت معذرت بخوام
597
01:02:53,330 --> 01:02:55,950
برای اینکه فک کردم که تو میخواستی جزیره رو بفروشی
598
01:02:57,410 --> 01:02:59,890
حس میکنم بابت همه ی کارایی که کردم گناهکارم
599
01:03:00,100 --> 01:03:02,050
تا وقتی بفهمی...
600
01:03:03,000 --> 01:03:05,550
و بگی که از جزیره مروارید مراقبت میکنی
601
01:03:05,880 --> 01:03:08,380
دیگه ازت عصبانی نیستم
602
01:03:13,930 --> 01:03:15,510
یه چیزه دیگه
603
01:03:19,520 --> 01:03:24,790
مامانم اختلال استرس داره، دکتر میگه... نباید چیزی روش اثر بذاره..،.
604
01:03:24,990 --> 01:03:26,860
وگرنه حالش بدتر میشه
605
01:03:27,800 --> 01:03:31,610
- چی میخوای بگی؟؟
- ما دوتا...
606
01:03:34,180 --> 01:03:37,040
احتمالا فقط موقع کار همدیگه رو میبینیم..
607
01:03:38,630 --> 01:03:42,020
بله میفهمم.
608
01:03:42,500 --> 01:03:46,690
- مامانت نمیخواد منو تو بهم نزدیک بشیم
-بله
609
01:03:48,690 --> 01:03:50,370
این احتمالا...
610
01:03:52,100 --> 01:03:54,650
بدترین زمان برای منه
611
01:03:57,290 --> 01:03:59,180
سعی میکنم که ...
612
01:04:02,680 --> 01:04:05,050
سعی میکنم فراموشت کنم
613
01:04:28,720 --> 01:04:34,880
614
01:04:35,180 --> 01:04:40,800
615
01:04:41,010 --> 01:04:47,360
616
01:04:47,560 --> 01:04:54,220
617
01:04:54,410 --> 01:04:59,450
618
01:05:01,080 --> 01:05:07,260
619
01:05:07,460 --> 01:05:13,240
620
01:05:13,440 --> 01:05:19,830
621
01:05:20,030 --> 01:05:26,690
622
01:05:27,160 --> 01:05:32,100
623
01:05:59,660 --> 01:06:05,700
624
01:06:06,000 --> 01:06:11,590
625
01:06:11,800 --> 01:06:18,190
626
01:06:18,380 --> 01:06:24,980
627
01:06:25,190 --> 01:06:30,550
628
01:06:32,030 --> 01:06:38,180
629
01:06:38,470 --> 01:06:44,050
630
01:06:44,260 --> 01:06:50,590
631
01:06:50,790 --> 01:06:57,350
632
01:06:57,550 --> 01:07:02,780
633
01:07:39,280 --> 01:07:42,870
ما دوتا ممکنه فقط موقع کار همدیگه رو ببینیم
634
01:07:43,060 --> 01:07:47,640
- میفهمم
- این احتمالا... بدترین زمان برای منه
635
01:07:48,490 --> 01:07:50,880
سعی میکنم فراموشت کنم
636
01:08:15,300 --> 01:08:17,480
خیلی وقته همدیگه رو ندیدیم
637
01:08:19,250 --> 01:08:21,410
اوضاعت روبه راه ؟
638
01:08:22,180 --> 01:08:25,580
بله، خوبم
639
01:08:26,630 --> 01:08:28,440
و تو چی؟؟؟
640
01:08:31,800 --> 01:08:34,300
زیاد خوب نیستم
641
01:08:37,120 --> 01:08:38,980
در واقع...
642
01:08:39,580 --> 01:08:42,560
منم زیاد خوب نیستم
643
01:08:46,890 --> 01:08:49,030
منو ببخشید
644
01:09:06,640 --> 01:09:08,970
فقط میخوام بگم که
645
01:09:11,970 --> 01:09:14,420
دلم برات تنگ شده
646
01:09:15,400 --> 01:09:21,210
647
01:09:22,280 --> 01:09:28,500
648
01:09:28,690 --> 01:09:34,850
649
01:09:35,590 --> 01:09:43,370
650
01:09:43,570 --> 01:09:50,480
651
01:09:50,620 --> 01:09:52,350
منم دلم برات تنگ شده
652
01:09:52,540 --> 01:09:57,490
653
01:09:57,700 --> 01:10:07,040
654
01:10:07,230 --> 01:10:12,130
655
01:10:23,950 --> 01:10:29,050
- عمه نوي
- بله
- دارین میرین خونه ی پاسیکا؟
- بله. i>
656
01:10:29,250 --> 01:10:34,190
- پس تو اول برو.
- میخوای چیکار کنی؟
- به خودم مربوطه که میخوام چیکار کنم
657
01:10:34,390 --> 01:10:38,800
اگه نمیخوای تو دردسر بیفتی فضولی نکن
658
01:10:39,000 --> 01:10:40,620
باشه باشه
659
01:10:52,140 --> 01:10:58,020
این دفعه اگه بی عیب و نقص نباشه ؛ اسم خودمو عوض میکنم
660
01:11:03,100 --> 01:11:09,570
این سم بدون رنگ وبوئه ؛ نانگ پاسیکا نمیدونه هروز داره اونو مینوشه
661
01:11:09,770 --> 01:11:18,690
سم توی بدن و سرش جمع میشه و باعث میشه که توهمی و دیوونه بشه
662
01:11:20,040 --> 01:11:24,340
ما هم اونو میفرستیم بیمارستان واسه درمان؛
663
01:11:24,550 --> 01:11:27,610
اونم هیچ وقت برنمیگرده اینجا
664
01:11:28,060 --> 01:11:30,080
درسته
665
01:12:25,400 --> 01:12:32,160
این تمام اطلاعاتیه که دستور داده بودین آماده کنم خون پان؛ این تمامشه .چطوره ؟
666
01:12:38,590 --> 01:12:43,640
- همه چیز کامله؛ همون جور که هست ادامه بدین
- حتما
667
01:12:46,490 --> 01:12:49,820
خون پان ؛ مشکل چیه؟؟
668
01:12:51,390 --> 01:13:00,000
- نمیدونم ؛ این دو سه روزه سرم گیج میره
-رنگتون خیلی پریده؛ میخواین برگردین و استراحت کنین؟
669
01:13:00,190 --> 01:13:08,880
-نه خوبه؛ یکم همین جا میشینم که حالم بهتر بشه
- باشه همینجا آروم بشینین
670
01:13:12,500 --> 01:13:17,210
- یه لیوان آب گرم برای خون پان آماده کن زودباش
- حتما
671
01:13:24,710 --> 01:13:25,590
اوه
672
01:13:25,790 --> 01:13:34,780
- چی شده؟؟ خون پان دعوات کرده؟؟
- نه ؛ فقط نگران خون پان م؛ حالش به نظر خوب نمیاد
673
01:13:34,980 --> 01:13:37,280
میرم براش یکم دارو میارم که حالش بهتر بشه؛ برمیگردم
674
01:13:48,710 --> 01:13:55,450
- خون پان کا
- خون
- خون پان کا ... خدایاااا
خون پان
- خون پان
675
01:13:55,910 --> 01:13:59,210
-خون پان کا
- برو یکم نمک بیار زودباش
-باشه
676
01:13:59,670 --> 01:14:02,040
خون پان کا.... خون پان
677
01:14:02,350 --> 01:14:03,780
زودباش
678
01:14:06,850 --> 01:14:08,760
خون تکین کا
679
01:14:08,950 --> 01:14:10,180
بله
680
01:14:10,980 --> 01:14:12,870
کمک
681
01:14:27,550 --> 01:14:29,440
بخاطر من مراقب خون پان باشین
682
01:14:29,730 --> 01:14:33,210
اگه تا فردا حالش بهتر نشد؛ میبرمش دکتر
683
01:14:33,420 --> 01:14:34,650
بله
684
01:15:16,160 --> 01:15:17,500
پان
685
01:15:31,690 --> 01:15:33,050
عمو
686
01:15:33,720 --> 01:15:35,140
عمو!
687
01:15:48,270 --> 01:15:52,740
- خیلی دلم برات تنگ شده، عمو.
- منم دلم برات تنگ شده، عزیزم.
688
01:15:53,060 --> 01:15:56,430
- حالتون چطوره، عمو؟
- من خوبم.
689
01:15:56,810 --> 01:16:01,640
اومدم ببینمت چون میخوام ببرمت تا با من زندگی کنی
690
01:16:08,910 --> 01:16:10,420
بیا با من زندگی کن
691
01:16:11,060 --> 01:16:12,730
گفتم، بیا با من زندگی کن!
692
01:16:12,930 --> 01:16:15,270
نه... من نمیخوام برم
693
01:16:15,690 --> 01:16:17,300
بیا با من زندگی کن
694
01:16:17,500 --> 01:16:19,940
- نه!
- بیا با من زندگی کن!
695
01:16:21,170 --> 01:16:25,130
- گفتم، بیا با من زندگی کن!
-نههههههههههههه
696
01:16:28,210 --> 01:16:30,780
خون پان ! خون پن کا
697
01:16:30,970 --> 01:16:32,670
خون پان کا
698
01:16:33,270 --> 01:16:36,290
- عمو نکن عمو
- بیا با من زندگی کن!
699
01:16:37,230 --> 01:16:42,020
خون پان کا ,خون پان کا ,خون پان ؛ منم پی پرا ؛خون پان
700
01:16:42,230 --> 01:16:47,080
خون پان کا ,منم پی پرا , منم ,منم
701
01:16:48,980 --> 01:16:50,660
پی پرا
702
01:16:53,190 --> 01:16:55,450
کابوس دیدین خون پان .
703
01:16:56,130 --> 01:16:59,040
اشکال نداره، نباید ترسی.
704
01:16:59,350 --> 01:17:02,800
بخواب ؛ من همینجا میمونم پیشت
705
01:17:30,180 --> 01:17:31,930
خون تکین کا
706
01:17:32,240 --> 01:17:37,360
خون تکین کا ،زودباش و برو خون پان رو ببین، چند ساعته همینجوری نشسته
707
01:17:37,570 --> 01:17:39,420
نمیدونم چش شده
708
01:17:40,390 --> 01:17:41,620
باشه
709
01:18:00,480 --> 01:18:02,070
خون پان
710
01:18:05,890 --> 01:18:07,760
خون تکین
711
01:18:08,910 --> 01:18:10,770
تب داری؟
712
01:18:12,240 --> 01:18:13,500
من...
713
01:18:14,060 --> 01:18:16,620
من خواب عمو پونگ رو دیدم .
714
01:18:17,510 --> 01:18:19,450
اون گفت که...
715
01:18:19,650 --> 01:18:22,240
میاد من رو میبره که باهم زندگی کنیم
716
01:18:24,870 --> 01:18:26,850
من هنوز نمیخوام برم،
717
01:18:27,050 --> 01:18:28,850
من هنوز نمیخوام بمیرم.
718
01:18:29,050 --> 01:18:30,560
من می ترسم
719
01:18:35,050 --> 01:18:36,760
نترس
720
01:18:36,950 --> 01:18:39,360
من خودم مراقبتم .
721
01:18:52,110 --> 01:18:56,640
بهش دارو تزریق کردم که بتونه یکم استراحت کنه
722
01:18:56,840 --> 01:19:00,140
- چون خیلی خسته به نظر میاد
-باشه
723
01:19:00,340 --> 01:19:07,660
مشکل خون پان دقیقا چیه ؟-
درحال حاضر تا ازش ازمایش -نگیریم نمیتونم جواب بدم
724
01:19:08,090 --> 01:19:12,640
اما با توجه به شرایطش ، احتمالا دچار مشکل روانی شده
725
01:19:13,480 --> 01:19:16,990
چیزی روی ذهنش اثر گذاشته تو این مدت؟؟
726
01:19:17,190 --> 01:19:21,500
خب ... هیچی؛ تا دو سه روز پیش نرمال بود
727
01:19:21,710 --> 01:19:24,360
خب پس باید واسه نتایج دقیق صب کنیم
728
01:19:24,560 --> 01:19:26,130
- لطفا منو ببخشین
729
01:19:26,400 --> 01:19:30,050
-حتما
- خواهش میکنم
-خیلی ممنوم ازتون دکتر
730
01:20:11,510 --> 01:20:18,380
-نانگ پاسیکا تو بیمارستانه؟؟
-آره؛ همه چیز دراه طبق نقشه امون پیش میره
731
01:20:19,880 --> 01:20:22,640
زودتر از اون چیزی که فکر میکردیم به هدفمون میرسیم
732
01:20:24,010 --> 01:20:29,300
امیدوارم که بره و دیگه برنگرده
733
01:20:31,730 --> 01:20:34,380
من پی پان رو آزمایش کردم , اون مشکل روانی نداره
734
01:20:34,590 --> 01:20:37,110
علایم نشون میده که مسموم شده
735
01:20:38,160 --> 01:20:42,230
اگه واقعا اینجوریه ؛ یعنی کسی میخواد به پان آسیب بزنه
736
01:20:43,300 --> 01:20:46,510
نباید زود نتیجه گیری کنیم؛ بذارین دکترای دیگه هم بیان واونو معاینه کنن
737
01:20:46,700 --> 01:20:51,710
- یه پرستار استخدام میکنم که فقط از خون پان مراقبت کنه
-نه من خودم شخصا ازش مراقبت میکنم
738
01:21:02,650 --> 01:21:04,780
اگه بدونم کی مسمومش کرده...
739
01:21:05,200 --> 01:21:07,370
نمیذارم زنده بمونه
740
01:21:25,600 --> 01:21:29,120
ببخشید بیمار این اتاق کجاست؟
741
01:21:29,540 --> 01:21:32,440
خون پسیکا امروز صبح از بیمارستان مرخص شده.
742
01:21:32,800 --> 01:21:37,860
- کجا رفت و باکی رفت؟
- با مردی که دیشب ازش مراقبت میکرد رفت.
743
01:21:38,240 --> 01:21:40,000
- متشکرم
- خواهش میکنم
744
01:21:48,870 --> 01:21:52,380
مشترک مورد نظر در دسترس نمیباشد
745
01:21:56,900 --> 01:21:58,810
خون پان رو کجا بردی؟؟
746
01:22:11,110 --> 01:22:13,450
همه چیز از بیرون نرمال به نظر میاد
747
01:22:13,950 --> 01:22:21,350
ولی فردا ازش آزمایش خون و سی تی اسکن میگیریم و بررسیشون میکنیم که ببینیم مشکل نانگ پان چیه
748
01:22:21,660 --> 01:22:23,060
مطمئنا
749
01:22:25,120 --> 01:22:27,330
خون تکین چی گفت؟
750
01:22:27,530 --> 01:22:28,910
نونگ پین
751
01:22:29,430 --> 01:22:32,310
ما باید در این مورد بیرون حرف بزنیم
752
01:22:32,680 --> 01:22:35,840
از زمان حادثه انفجار قایق تا الان تمام مدت ؛ به پان حمله شده؟؟؟
753
01:22:36,040 --> 01:22:37,330
بله
754
01:22:37,540 --> 01:22:41,550
خون تکین کاری برای پیدا کردن مقصرش کرده؟؟؟
755
01:22:42,020 --> 01:22:48,970
آره ؛ اما اون یه وقتایی خیلی با پان بدجنسی میکنه؛ نمیتونم بگم چجور آدمیه
756
01:22:50,180 --> 01:22:52,340
پس چجوری اون موقع گفت که از پان مراقبت میکنه؟؟؟
757
01:22:52,790 --> 01:22:56,980
اگه نمیتونه همونطوری که گفت عمل کنه، چرا قولی میده که ناراحتمون کنه؟
758
01:22:57,280 --> 01:23:02,080
هی ، نانگ پین ؛ نباید هنوز نتیجه گیری کنین که خون تکین آدمه بدیه
759
01:23:02,590 --> 01:23:04,980
این یه مسئله بین پان و خون تکینه
760
01:23:05,180 --> 01:23:09,250
در این مورد هیچ کس بهتر از خودشون نمیدونه
761
01:23:12,920 --> 01:23:18,230
پی نان؛ امشب ... من میمونم بیمارستان و مراقب پان هستم
762
01:23:18,420 --> 01:23:21,600
حتما ، میرم لباساتونو میارم
763
01:23:23,230 --> 01:23:25,630
اوه، درسته
764
01:23:25,920 --> 01:23:28,100
در مورد برگشتن پان
765
01:23:28,410 --> 01:23:31,560
و همه ی اتفاقایی که برای پان تو جزیره افتاده ...
766
01:23:31,850 --> 01:23:35,860
نذار مامانم چیزی بدونه ؛ نمیخوام بهش استرس وراد بشه
767
01:23:44,820 --> 01:23:46,100
بفرمایین
768
01:23:52,200 --> 01:23:56,700
-خون تکین ؛ میخوای با درخواست خون پاسیکا چیکار کنی؟؟؟
-به تو ربطی نداره
769
01:23:58,470 --> 01:23:59,620
اوه
770
01:24:00,370 --> 01:24:03,940
- نذار کسی چیزی در این مورد بدونه
-باشه
771
01:24:05,200 --> 01:24:13,030
سلام ؛ میخوام بدونم بیماری به اسم پاسیکا گیتجاملونکن تو کدوم اتاقه؟؟
772
01:24:15,060 --> 01:24:16,580
چی؟؟
773
01:24:16,830 --> 01:24:18,790
قبلا مرخص شده درسته؟
774
01:24:18,990 --> 01:24:20,910
بله ؛ ممنونم
775
01:24:21,660 --> 01:24:24,050
اون قبلا جابه جا شده ؛ خون لی
776
01:24:25,700 --> 01:24:28,430
تی رفته که اطلاعات اون زنه رو بگیره
777
01:24:28,950 --> 01:24:32,310
احتمالا میخواد بدونه که خونه ی پاسیکا کجاست.
778
01:24:33,700 --> 01:24:38,640
که این یعنی خون تی میخواد اونو برگردونه؟
779
01:24:46,690 --> 01:24:49,100
فک کن ؛ تکین ؛ فک کن
780
01:25:17,140 --> 01:25:19,500
جستجو در ویکی پدیا برای mattana keatdamrongkul
781
01:25:28,940 --> 01:25:32,170
صاحب جواهرات Maneemattana است. این یکی از اولین شرکت های طلا و جواهر در تایلند با طرح های محبوب و با کیفیت است. توسط انجمن بازاریابی جواهرات و لوازم l Mattana Keatdamrongku کارشناس جواهرات جانبی پذیرفته شده است. & apos؛
782
01:25:39,080 --> 01:25:40,270
ته
783
01:25:42,620 --> 01:25:44,640
میخوای بری نانگ پاسیکا رو ببینی درسته؟؟
784
01:25:44,850 --> 01:25:50,230
- بله
- نمیذارم بری.
- باید برم.
- خوبه که از جزیره رفته،.
785
01:25:50,440 --> 01:25:55,170
- چرا میخوای اونو که باعث بدشانسی ماست رو برش گردونی
-چون اون مسموم شده بود مامان
786
01:25:55,370 --> 01:25:58,000
- از کجا میدونی؟؟
-دکترش باهام تماس گرفت و درموردش بهم گفت
787
01:25:58,270 --> 01:26:03,570
تو خونش سم پیدا کرده که هیچ رنگ و بویی نداره و خوشبختانه...
788
01:26:03,780 --> 01:26:06,930
اون فقط یه ذره از سم رو خورده بوده و دکتر میتونه درمانش کنه
789
01:26:07,130 --> 01:26:11,150
کل جزیره احتمالا از اون متنفرن
790
01:26:11,660 --> 01:26:14,030
واسه همینه که میخواستن بمیره
791
01:26:14,480 --> 01:26:15,980
آره
792
01:26:16,420 --> 01:26:18,510
میخوام بدونم که اون آدم بد کیه
793
01:26:18,720 --> 01:26:20,930
و چرا اینقد بیرحم و خشنه؟؟
794
01:26:21,000 --> 01:26:23,450
که میتونه به یه زن ضعیف آسیب بزنه
795
01:26:26,140 --> 01:26:28,260
مهم نیست چی بشه؛ من باید خون پان رو برگردونم
796
01:26:28,460 --> 01:26:31,920
نمیتونم بذارم اون بدون هیچ عدالتی بره مامان
797
01:26:32,120 --> 01:26:33,840
اجازه نمیدم که بری
798
01:26:34,030 --> 01:26:35,230
ببخشید
799
01:26:36,010 --> 01:26:38,660
اینبار به حرفت گوش نمیدم
800
01:26:40,710 --> 01:26:42,090
ته
801
01:26:42,290 --> 01:26:43,950
ته
802
01:27:13,130 --> 01:27:16,470
پی پین ...پی پین کا
803
01:27:18,160 --> 01:27:21,470
- پان
-اومدی اینجا که من رو ببینی پی پین؟
804
01:27:23,040 --> 01:27:24,120
پان
805
01:27:24,870 --> 01:27:27,030
چیزی یادت نمیاد ؟؟
806
01:27:27,230 --> 01:27:32,650
پات تو رو به بانکوک برگردونده و همه چیز رو به من و پی نون گفته
807
01:27:33,050 --> 01:27:38,170
و ما سه تا به این نتیجه رسیدیم که تو نباید به جزیره مروارید برگردی
808
01:27:40,210 --> 01:27:42,780
من نمیتونم ؛من باید برگردم،
809
01:27:42,980 --> 01:27:47,760
- عمو پانگ جزیره رو به من سپرده
-اینبار جلوت کم نمیارم
810
01:27:47,960 --> 01:27:51,930
اجازه نمیدم خواهر کوچیکه ی یکی یدونم به اون جای خطرناک برگرده ( کاملا درکت میکنم !!!) ا
811
01:27:52,390 --> 01:27:55,740
جایی که مردمش همش میخوان بهت آسیب بزنن
812
01:27:59,170 --> 01:28:00,410
پان
813
01:28:00,800 --> 01:28:06,660
من میدونم تو که تو خیلی خون انوپونگ رو دوست داری اما اون عضوی از خانواده ما نیس
814
01:28:06,850 --> 01:28:10,890
من ...پی نون ..پات
815
01:28:11,360 --> 01:28:14,680
و مامان و بابا خانواده تو هستن
816
01:28:14,880 --> 01:28:17,530
و ما نمیخوایم از دستت بدیم
817
01:28:44,200 --> 01:28:45,960
خون تکین
818
01:28:50,290 --> 01:28:55,360
-سلام
-اتفاقی برای پان افتاده برا همین اومدی اینجا منو ببینی ؟
819
01:28:55,550 --> 01:29:00,240
- خون پان ... برنگشته خونه؟
- منظورت چیه؟
820
01:29:13,100 --> 01:29:14,790
نونگ پین نونگ پان
821
01:29:15,780 --> 01:29:18,230
نتایج آزمایشای نونگ پان آمادس
822
01:29:18,580 --> 01:29:22,520
همه چیز طبیعیه، اما سم تو خونتون هست .
823
01:29:22,730 --> 01:29:25,810
همین الان نمونه خون رو به ازمایشگاه فرستم
824
01:29:26,010 --> 01:29:28,880
تا بررسی کنن وببین چه سمیه
825
01:29:29,090 --> 01:29:31,050
وخطر چقدر بزرگ یا کوچیکه
826
01:29:31,360 --> 01:29:32,450
بله
827
01:29:32,660 --> 01:29:34,320
احتمالا همان چیزیه که خون جیو گفت،
828
01:29:34,520 --> 01:29:36,330
که تو مسموم شدی
829
01:29:40,580 --> 01:29:42,560
مامان داره زنگ میزنه
830
01:29:46,960 --> 01:29:51,080
- بله، مامان
- خواهرت کجاست ؟؟بگو
831
01:29:51,450 --> 01:29:53,690
تو بیمارستان پی نوپه
832
01:29:56,480 --> 01:30:00,100
نونگ پین مامانت درباره ی پان میدونه ؟؟
833
01:30:01,180 --> 01:30:03,250
مامان داره میاد اینجا .
834
01:30:03,450 --> 01:30:05,250
خون پان کجاست؟
835
01:30:07,480 --> 01:30:11,030
لازم نیست بدونی ؛ الان میتونی به جزیره مروارید برگردی
836
01:30:11,055 --> 01:30:13,055
ازاونجایی که کاری رو که به من قولشو داده بودی انجام ندادی
837
01:30:15,105 --> 01:30:18,105
منم به پان اجازه نمیدم دوباره به اونجا برگرده
838
01:30:19,229 --> 01:30:28,229
0_o poolak joon & paradise_lfl ترجمه و زیرنویس
839
01:30:28,253 --> 01:30:33,653
برای دریافت زیرنویس قسمت های بعدی به وبلاگ تاهی لند مراجعه کنید
840
01:30:33,677 --> 01:30:38,177
http://thahiland.mihanblog.com
82771