All language subtitles for talay fai ep9

af Afrikaans
ak Akan
sq Albanian
am Amharic
ar Arabic
hy Armenian
az Azerbaijani
eu Basque
be Belarusian
bem Bemba
bn Bengali
bh Bihari
bs Bosnian
br Breton
bg Bulgarian
km Cambodian
ca Catalan
ceb Cebuano
chr Cherokee
ny Chichewa
zh-CN Chinese (Simplified)
zh-TW Chinese (Traditional)
co Corsican
hr Croatian
cs Czech
da Danish
nl Dutch
en English
eo Esperanto
et Estonian
ee Ewe
fo Faroese
tl Filipino
fi Finnish
fr French Download
fy Frisian
gaa Ga
gl Galician
ka Georgian
de German
el Greek
gn Guarani
gu Gujarati
ht Haitian Creole
ha Hausa
haw Hawaiian
iw Hebrew
hi Hindi
hmn Hmong
hu Hungarian
is Icelandic
ig Igbo
id Indonesian Download
ia Interlingua
ga Irish
it Italian
ja Japanese
jw Javanese
kn Kannada
kk Kazakh
rw Kinyarwanda
rn Kirundi
kg Kongo
ko Korean
kri Krio (Sierra Leone)
ku Kurdish
ckb Kurdish (Soranî)
ky Kyrgyz
lo Laothian
la Latin
lv Latvian
ln Lingala
lt Lithuanian
loz Lozi
lg Luganda
ach Luo
lb Luxembourgish
mk Macedonian
mg Malagasy
ms Malay
ml Malayalam
mt Maltese
mi Maori
mr Marathi
mfe Mauritian Creole
mo Moldavian
mn Mongolian
my Myanmar (Burmese)
sr-ME Montenegrin
ne Nepali
pcm Nigerian Pidgin
nso Northern Sotho
no Norwegian
nn Norwegian (Nynorsk)
oc Occitan
or Oriya
om Oromo
ps Pashto
fa Persian
pl Polish
pt-BR Portuguese (Brazil)
pt Portuguese (Portugal)
pa Punjabi
qu Quechua
ro Romanian
rm Romansh
nyn Runyakitara
ru Russian
sm Samoan
gd Scots Gaelic
sr Serbian
sh Serbo-Croatian
st Sesotho
tn Setswana
crs Seychellois Creole
sn Shona
sd Sindhi
si Sinhalese
sk Slovak
sl Slovenian
so Somali
es Spanish
es-419 Spanish (Latin American)
su Sundanese
sw Swahili
sv Swedish
tg Tajik
ta Tamil
tt Tatar
te Telugu
th Thai
ti Tigrinya
to Tonga
lua Tshiluba
tum Tumbuka
tr Turkish
tk Turkmen
tw Twi
ug Uighur
uk Ukrainian
ur Urdu
uz Uzbek
vi Vietnamese
cy Welsh
wo Wolof
xh Xhosa
yi Yiddish
yo Yoruba
zu Zulu
Would you like to inspect the original subtitles? These are the user uploaded subtitles that are being translated: 1 00:00:00,496 --> 00:00:05,496 دریای آتش قسمت نهم 2 00:00:05,497 --> 00:00:10,497 ارائه ای از تیم ترجمه ی نقد کره 3 00:00:14,098 --> 00:00:16,098 o_0 poolak joon & paradise_lfl ترجمه وزیرنویس 4 00:00:16,499 --> 00:00:18,499 برای دریافت ترجمه ی قسمت های بعدی به وبلاگ تاهی لند مراجعه کنید www.thahiland.mihanblog.com 5 00:00:18,500 --> 00:00:20,820 - این؟ - میخواین تلفنای امسالو چک کنین؟ 6 00:00:21,230 --> 00:00:22,940 با هم جفتن ؟ 7 00:00:23,130 --> 00:00:25,070 این ادم حتما چهره اشو عمل کرده 8 00:00:25,840 --> 00:00:29,680 - خوش تیپ تر شده -اینم ؛ عکس قدیمشه 9 00:00:29,880 --> 00:00:31,450 الان خیلی عوض شده 10 00:00:31,650 --> 00:00:33,140 - اره - سلام،هی بچه ها! 11 00:00:36,090 --> 00:00:38,090 شما بچه ها کارکنان اینجا هستین،. 12 00:00:38,410 --> 00:00:40,470 اما اطراف اینجا نشستین بازی و چت میکنین 13 00:00:40,680 --> 00:00:42,200 اینکارا چه معنی ای داره؟ 14 00:00:42,390 --> 00:00:43,990 اگر مشتریا بیان و اینو ببینن، 15 00:00:44,200 --> 00:00:46,830 چطور باعث خراب شدن وجهه پناهگاه میشه؟ 16 00:00:47,030 --> 00:00:51,160 وجهمون رو خراب نمیکنه، تو این دو سه روز گذشته اصلا مشتری ای نداشتیم 17 00:00:51,360 --> 00:00:55,310 کاری نیست که انجام بدیم ؛باید چیکار کنیم خون تکین ؟؟ 18 00:00:57,900 --> 00:01:00,870 حتی اگه مشتری ای هم نباشه ، شماها باز هم باید کار کنین 19 00:01:02,150 --> 00:01:03,610 خون تکین کا 20 00:01:03,820 --> 00:01:06,580 دارید میترسونیدشون خون تکین 21 00:01:21,950 --> 00:01:24,360 میتونین برگردین سرکاراتون 22 00:01:38,580 --> 00:01:41,760 لعنت بهش ؛ برین بیرون 23 00:01:41,970 --> 00:01:43,380 لعنت بهش! 24 00:02:05,100 --> 00:02:07,350 چرا ازم فرار می کنین؟ 25 00:02:12,040 --> 00:02:13,600 خجالت می کشم 26 00:02:14,870 --> 00:02:16,830 میترسم باهاتون رو به رو شم 27 00:02:17,590 --> 00:02:19,300 درک نمیکنم 28 00:02:22,420 --> 00:02:24,590 بابام تحمل کرد 29 00:02:25,480 --> 00:02:27,650 اینجا رو ساخت و توسعه داد 30 00:02:29,660 --> 00:02:31,990 اما من با ایراد واشکال مدیریتش رو شروع کردم 31 00:02:32,690 --> 00:02:37,560 من باعث شدم که اینجا ورشکست بشه ؛ فکرمیکنین میتونم باهاتون روبه رو شم؟ 32 00:02:37,780 --> 00:02:41,160 -زیاد فکر میکنین - تو دیدی 33 00:02:42,440 --> 00:02:44,590 نتونستم مسئله ی اختلاس پولارو حل کنم 34 00:02:44,800 --> 00:02:46,120 نتونستم کسی که اینکارو کرده رو بگیرم 35 00:02:46,310 --> 00:02:53,510 -من احمقم ؛ بی مصرفم , وحشتناکم ؛ وحشتنااااک وحشتناک -خون خون تو نه احمقی نه وحشتناک 36 00:02:54,000 --> 00:02:56,480 ما داریم در مقابل کسی که ازما باهوش تره میجنگیم 37 00:02:56,680 --> 00:03:00,440 تو این موقعیت نباید خودتو سرزنش کنی 38 00:03:01,270 --> 00:03:05,100 ما دوباره جزیره رو شماره یک میکنیم 39 00:03:09,960 --> 00:03:12,320 اگه بهم اعتماد کنی 40 00:03:13,270 --> 00:03:15,930 بهت نشون میدم 41 00:03:44,730 --> 00:03:46,810 من تمام شب رو فکر کردم،. 42 00:03:47,000 --> 00:03:50,760 ما چه کاری می تونیم انجام بدیم تا بودجه تبلیغاتو به بهترین نحوهزینه کنیم . 43 00:03:50,960 --> 00:03:53,930 فکر کردم که چجوری انجامش بدیم 44 00:03:54,240 --> 00:03:56,550 من وبسایت جزیره مروارید رو دیدم 45 00:03:56,750 --> 00:04:00,520 فهمیدم که فرمتش قدیمیه 46 00:04:00,880 --> 00:04:03,340 باید وبسایت رو اپدیت کنیم 47 00:04:03,540 --> 00:04:05,310 عکسایی بگیریم که منظره ی جذابی داشته باشه 48 00:04:05,510 --> 00:04:08,010 مدل خانوما و مردا رو به حالت امروزی تغییر میدیم 49 00:04:08,210 --> 00:04:14,050 من یه تیم دارم که با ما کار میکنه بدون اینکه بخوان پولی بگیرن 50 00:04:17,660 --> 00:04:19,890 از این طرف بیاین کا 51 00:04:31,020 --> 00:04:34,650 پات ؛ نانگ جیو ؛ پی پرا؛ پی نی 52 00:04:49,160 --> 00:04:54,810 -پات تو همه ی این عکسارو خودت تنهایی گرفتی؟ -آره از درسای عکاسی که دبیرستان بودم خوندم استفاده کردم 53 00:04:55,170 --> 00:04:57,090 و کار تو چیه نونگ جیو؟؟ 54 00:04:57,280 --> 00:05:00,820 - وظیفه شما چیه؟ -من متخصص مد پی پانم 55 00:05:01,030 --> 00:05:04,770 مراقب آرایش و لباس و مدل مو ام 56 00:05:06,620 --> 00:05:12,900 ما هر کاری که خون پان بهمون دستور بدن رو انجام میدیم 57 00:05:17,730 --> 00:05:19,450 خیلی ممنونم خون پان ، 58 00:05:19,760 --> 00:05:23,640 - برای اینکه همه مشکلاتو اسون میکنی - خواهش میکنم 59 00:05:38,170 --> 00:05:41,050 متاسفم که میپرم وسط حرفتون ، 60 00:05:41,450 --> 00:05:43,800 اما ما هنوز یک مشکل داریم، 61 00:05:44,090 --> 00:05:46,730 اونو فراموش کردین؟ 62 00:05:48,430 --> 00:05:49,830 آره، درسته! 63 00:05:50,230 --> 00:05:52,750 ما هنوز مدل زن و مرد نداریم. 64 00:05:54,410 --> 00:05:59,060 فکرم نمیکنم وقت داشته باشیم که بخواییم دنبال مدلای حرفه ای باشیم 65 00:05:59,350 --> 00:06:01,200 چون مدل زن و مرد برای این کار 66 00:06:01,410 --> 00:06:02,620 الان جلومون هستن 67 00:06:02,820 --> 00:06:05,390 -من؟ -آره 68 00:06:06,640 --> 00:06:10,540 -نه -به هیچ وجه مدل نمیشم 69 00:06:10,940 --> 00:06:16,320 - منم همینطور ؛ قطعا نیمتونم اینکارو بکنم -اما شما دوتا خیلیم مناسبین 70 00:06:16,520 --> 00:06:20,400 و یه چیز دیگه ؛ هر دوتاتون مدیر اینجایین 71 00:06:20,610 --> 00:06:27,690 - داشتن مدیرای معروف واسه جزیره یه امتیازه - درسته - چیزی که خون جیو میگه درسته 72 00:06:27,890 --> 00:06:31,760 اگه درمورد ژست گرفتن نگرانین؛ نمیخواد نگران باشین 73 00:06:31,960 --> 00:06:34,450 چون مدل حرفه ای 74 00:06:35,160 --> 00:06:37,370 الان اینجاست 75 00:06:44,440 --> 00:06:50,090 - یا بریم این ژستو انجامش بدیم؟ - کجا؟ - اینجا. - خدای من پی نیی! 76 00:06:50,290 --> 00:06:57,620 - این! - عمرا من بهش ببازم - اون یه صدف برداشته! -این ژست چطور خون چون ؟؟؟ - این ژست چطوره خون پان کا؟ - این قابل اجرا است؟ 77 00:06:58,020 --> 00:07:02,290 - ژستامون خوبه - آره - کافیه کافیه - اوه خدای من - اوه خدای من! 78 00:07:09,980 --> 00:07:11,790 ته 79 00:07:12,100 --> 00:07:16,610 بله مامان بیا تو , در قفل نیست 80 00:07:23,670 --> 00:07:26,710 تو داری چیکار میکنی، پسر؟ 81 00:07:26,910 --> 00:07:29,920 اوم... دارم شنا میرم مامان 82 00:07:30,460 --> 00:07:32,860 ساعت 11 شب؟ 83 00:07:33,160 --> 00:07:34,880 آره 84 00:07:36,600 --> 00:07:40,940 چیزی رو ازم قایم می کنی؟ 85 00:07:45,780 --> 00:07:47,570 نه 86 00:07:48,740 --> 00:07:55,460 - با من کاری داشتین مامان؟ - نه، دیدم چراغای اتاقت روشنن ؛ اومدم بهت سر بزنم 87 00:07:59,860 --> 00:08:04,960 من خوابم میاد مامان ؛ باید ببخشید , باید بخوابم 88 00:08:05,170 --> 00:08:06,720 باشه 89 00:08:08,280 --> 00:08:11,010 - شبت به خیر، پسرم - شب بخیر. 90 00:08:45,760 --> 00:08:49,450 وقتی ته بچه بود مثه دخترا شیرین بود ؛نه؟ 91 00:08:50,070 --> 00:08:56,260 آره بانمک و دوستداشتنی بود ,دوست داشتی تمام روز بغلش کنی 92 00:08:56,470 --> 00:09:01,550 اینجوری دیدنش باعث میشه واقعادلم نخواد بزرگ بشه 93 00:09:04,140 --> 00:09:08,250 اما خیلی خوش شانسی که یه پسر خوب داری 94 00:09:08,460 --> 00:09:13,400 اره ، اون پرافتخارترین چیز زندگی منه. 95 00:09:13,790 --> 00:09:17,780 ته یکبارم منو ناامید نکرده 96 00:09:18,190 --> 00:09:20,670 همیشه به من گوش میده 97 00:09:21,170 --> 00:09:25,310 حتی اگه بگم اون پرنده فقط یه تیکه چوبه ؛ باور میکنه 98 00:09:26,410 --> 00:09:29,870 اون بامزه ست، اون بامزه است 99 00:09:30,070 --> 00:09:32,010 خون لی كا، خون لی. 100 00:09:32,870 --> 00:09:35,210 یه مشکل بزرگی هس 101 00:09:37,910 --> 00:09:42,810 - کاری کنین که به نظر بیاد نزدیکین به هم - به چهره ی همدیگه با دقت نگاه کنین - صبر کن صبر کن 102 00:09:43,710 --> 00:09:46,220 لباستون 103 00:09:46,630 --> 00:09:53,700 - خیلی زیبا و جذابی، خون پان کا - واقعا؟ -بیاین ادامه بدیم - صورتتونو بیارین نزدیکتر. 104 00:09:53,900 --> 00:10:02,490 - نزدیکتر بشین که خوب دربیاد عکسا. - یکم بیشتر یکم بیشتر -کاری کنین که به نظر بیاد خیلی بهم نزدیکین 105 00:10:09,830 --> 00:10:14,430 - خون پان کا -مامان مااامان نکن ... -بذار برم - نمیذارم بری 106 00:10:14,620 --> 00:10:16,840 اول بهم گوش کن ؛ مامان , من دارم کار میکنم 107 00:10:17,050 --> 00:10:21,410 این عکسا به عنوان تبلیغات روی وبسایت مروارید اندامان استفاده میشه 108 00:10:22,320 --> 00:10:25,240 کدوم وبسایت ؟؟؟ این عکسا بیشتر بدرد وبسایتای +18 میخوره 109 00:10:25,440 --> 00:10:27,900 مامان ، خواهش میکنم 110 00:10:28,100 --> 00:10:32,970 -بذار اول کارمو تموم کنم -نه نمیذارم، نمیدارم اینکارو بکنی برو خونه بروووو 111 00:10:34,670 --> 00:10:35,810 هی 112 00:10:36,020 --> 00:10:39,550 -جرات داری روی حرفم حرف بزنی ؟ -آره 113 00:10:43,480 --> 00:10:46,030 باید این کار رو تموم کنم، مامان. 114 00:10:46,340 --> 00:10:50,500 ، هوانا سودارات؛ لطفا مامانمو از اینجا ببر 115 00:10:50,790 --> 00:10:55,430 - همین الان - اوم ... - لی، لی، لی، اول اجازه بدین بریم بیرون . 116 00:10:55,640 --> 00:10:59,910 باشه لی؟؟ بریم لی بریم 117 00:11:04,400 --> 00:11:14,260 - چیزی نیست ؛ دیگه هم چیزی پیش نمیاد ؛ بیاین عکسبرداریو ادامه بدیم . - دوربین آماده است. - بشینین و عکسبرداریو ادامه بدیم . - خون پان ، لطفا بنشینید 118 00:11:14,560 --> 00:11:24,370 - فایتینگ - بیا، بنشین - دوربین آماده است. - پایین بیا، بیا پایینتر. - این خوبه این خوبه. 119 00:11:24,970 --> 00:11:28,960 -واو !اونا واقعا بهم میان پی نیی -آره 120 00:11:40,700 --> 00:11:44,910 لی، دیدی که ته واقعا داشت کار میکرد، 121 00:11:45,320 --> 00:11:47,650 - پس لطفا عصبانی نباشین - کار میکرد ؟! 122 00:11:47,840 --> 00:11:52,290 - فقط داشتن این جوری همدیگه رو قورت میدادن - لی -حرف نزن! 123 00:11:52,600 --> 00:11:59,050 -تو هیچ وقت سمت من نبودی ، پس از الانبه بعدم خودتو قاطی نکن ، برو بیرون -لی 124 00:11:59,250 --> 00:12:01,870 - شما منو بیرون میکنین؟ - بله 125 00:12:06,490 --> 00:12:08,670 - سودارات - بله 126 00:12:08,870 --> 00:12:12,290 بیشتر از این نمیتونم قیافه ی نانگ پاسیکا رو تحمل کنم 127 00:12:12,490 --> 00:12:16,640 باید چیکار کنم؟؟ کمکم کن فکر کنم 128 00:12:32,650 --> 00:12:39,310 عکسایی که از خون پان و خون تکین گرفتم خیلی دلچسب و قشنگن 129 00:12:39,760 --> 00:12:45,740 - بهش میگن "تب وهیجان " بخصوص این ژست - کدام یکی؟ - این ژست 130 00:12:45,950 --> 00:12:52,730 - چی پی نی؟؟ -این ژست - مثل اینه، درسته؟ مثل اینه، درسته؟ 131 00:12:53,890 --> 00:12:57,450 - این ژست خوبه، کافیه ، کافیه - متاسفم - کافیه . 132 00:12:57,660 --> 00:13:05,780 - اینجا اینجا ؛ پشت رو نگاه کن ، فکر کنم ااونا واقعا شبیه عاشقا هستن. - آره -، نظر شما چیه خون جیو ؟ - درسته. 133 00:13:07,890 --> 00:13:14,780 خون تکین هر عکسیو که خواستین بهم اطلاع بدین تا براتون آمادش کنم 134 00:13:14,970 --> 00:13:17,470 -حتما -باشه 135 00:13:18,080 --> 00:13:27,620 -بریم سرکارمون -آره عکسارو گرفتیم بریم سرکارمون -خیلی کار داریم پی نی -خیلی سرمون شلوغه 136 00:13:28,860 --> 00:13:32,620 خب ... میذارم از اینجا ادامش بدین. 137 00:13:33,140 --> 00:13:35,550 - من اول باید مامانم رو ببینم - بله 138 00:14:04,080 --> 00:14:05,610 مامان 139 00:14:08,140 --> 00:14:11,120 - من براتون از فرنی برنج آوردم - نمیخورمش 140 00:14:12,530 --> 00:14:14,180 خوبه 141 00:14:26,690 --> 00:14:28,830 اما الان دیره، مامان. 142 00:14:29,130 --> 00:14:35,100 -اگه چیزی نخورین ؛ معدتون درد میگیره مامان - بذار درد بگیره تا بمیرم؛ نمیخواد نگران من باشی 143 00:14:35,630 --> 00:14:38,170 من نمیخوام دیگه زنده بمونم 144 00:14:38,380 --> 00:14:41,930 پسرم دوستم نداره؛ شوهرم دوستم نداره؛ 145 00:14:42,140 --> 00:14:45,890 نمیدونم چرا باید زندگی کنم وقتی کسیو ندارم 146 00:14:49,340 --> 00:14:51,250 مامان، 147 00:14:51,650 --> 00:14:54,600 ببخشید که باهاتون بد حرف زدم 148 00:14:55,130 --> 00:14:59,080 اما منو پاسیکا فقط داشتیم کارمونو انجام میدادیم 149 00:14:59,590 --> 00:15:02,640 اما من نمی خوام تو نزدیک اون بشی. 150 00:15:02,880 --> 00:15:06,230 شما گفتین... اگر در رابطه با کار باشه، اهمیتی نمیدین 151 00:15:07,460 --> 00:15:12,350 خب...اره اما این خیلی زیاده، این چه دیونه بازی ایه؟ 152 00:15:12,550 --> 00:15:14,760 چرا شما باید اینقدر بهم نزدیک بشین؟ 153 00:15:14,960 --> 00:15:16,160 خب این .. 154 00:15:19,710 --> 00:15:21,440 سلام 155 00:15:24,650 --> 00:15:26,990 من بعدا میبینمتون 156 00:15:28,760 --> 00:15:30,210 مامان 157 00:15:30,500 --> 00:15:32,970 سودارات منو به صرف غذا دعوت کرد 158 00:15:33,750 --> 00:15:35,210 فرنی برنج چی؟؟ 159 00:15:35,830 --> 00:15:37,700 بندازش دور 160 00:15:47,370 --> 00:15:49,770 تونستی نقشه رو اجرا کنی سودارات؟؟ 161 00:15:49,970 --> 00:15:56,990 آره خیالتون راحت ؛من تضمین میکنم که دیگه خون پاسیکا با خون تکین قاطی نمیشه 162 00:16:20,080 --> 00:16:21,440 ته 163 00:16:22,250 --> 00:16:23,660 مامان 164 00:16:24,290 --> 00:16:28,440 ببخشید که دیروز باهاتون بد حرف زدم 165 00:16:34,180 --> 00:16:36,750 منو میبخشی ته؟ 166 00:16:39,040 --> 00:16:41,490 من هیچوقت ازتون عصبانی نشدم، مامان 167 00:16:45,340 --> 00:16:50,350 - پس بیا از اول شروع کنیم، پسر. - حتما. 168 00:16:51,450 --> 00:16:59,190 هی، بعدش ... بیایید بریم شام بخوریم، من میز در رستوران رزرو کردم 169 00:16:59,400 --> 00:17:03,730 -باید گان و نو جیو رو هم دعوت کنیم که باهامون بیان؟؟ -خوبه 170 00:17:21,820 --> 00:17:25,360 هوانا سودارات , ساریندا 171 00:17:25,690 --> 00:17:29,580 من دعوتشون کردم که باهم غذا بخوریم 172 00:17:29,780 --> 00:17:35,040 غذا خوردن با آدمای زیاد خوش میگذره؛ ته بیا بیا بشین اینجا زود باش 173 00:18:04,350 --> 00:18:07,370 منو ببخشید ؛ میرم بخوابم ؛ مامان نمیتونم بیشتر از این بخورم 174 00:18:07,560 --> 00:18:11,380 کجا میرین با عجله خون تکین ؟؟ یکم دیگه بنوشین 175 00:18:11,580 --> 00:18:15,920 - چون امروز یک روز خاصه. - واقعا نمیتونم بخورم. 176 00:18:16,130 --> 00:18:22,010 - باید فردا هم کار کنم -یکم بیشتر بمون ؛ داره بهمون خوش میگذره 177 00:18:25,910 --> 00:18:27,800 سودارات 178 00:18:36,230 --> 00:18:40,430 این برای ... مامان قابل ستایشمه 179 00:18:41,680 --> 00:18:47,750 اینم برای پسر قابل ستایشم ... بنوشین ....به سلامتییییی .... به سلامتیییی 180 00:18:53,190 --> 00:18:58,480 خون ته و خون لی خوشحال به نظر میان ، حس خوبی دارم 181 00:18:59,450 --> 00:19:06,030 رین، فکر کنم ما باید برگردیم، بذاریم مادر و پسر راحت باشن. 182 00:19:06,230 --> 00:19:09,810 فکرکنم پیدا کردن یه فرصت مناسب مثه این سخت باشه 183 00:19:11,320 --> 00:19:14,930 - لی پس من برمیگردم -باشه 184 00:19:15,490 --> 00:19:17,540 - شب بخیر - شبت به خیر. 185 00:19:32,150 --> 00:19:34,520 اینجا، بذارین من براتون پرش کنم 186 00:19:35,670 --> 00:19:37,820 ممنون ، مامان 187 00:19:41,790 --> 00:19:43,650 مامان، خسته نشدی؟ 188 00:19:43,860 --> 00:19:46,730 خوشحالم... 189 00:19:46,930 --> 00:19:50,300 که فرصت حرف زدن باهات دارم 190 00:20:01,480 --> 00:20:03,310 این اینجاست 191 00:20:06,720 --> 00:20:09,110 - باشه، مامان - بنوشیم 192 00:20:10,260 --> 00:20:13,040 - حتما - به سلامتی! 193 00:20:34,430 --> 00:20:37,440 - نمیخوای تمومش کنی پسر؟ -دیگه نمیتونم مامان 194 00:20:41,780 --> 00:20:42,970 من فکر کنم... 195 00:20:43,170 --> 00:20:48,130 من فکر کنم واقعا مستم ، سرم گیج میره و خوابم میاد 196 00:20:48,330 --> 00:20:50,470 اینجوری 197 00:20:50,680 --> 00:20:55,840 - نمیتونی بری تو اتاقت، یکیو میفرستم کمکت کنه. - حتما، مامان 198 00:21:07,650 --> 00:21:09,300 ته 199 00:21:11,490 --> 00:21:13,160 تکین 200 00:21:19,080 --> 00:21:21,740 همش انجام شده 201 00:21:31,450 --> 00:21:34,110 چرا مسته؟ 202 00:21:35,670 --> 00:21:37,780 اوه..همش انجام شده. 203 00:21:40,340 --> 00:21:41,960 خیلی ممنون 204 00:21:42,160 --> 00:21:43,530 ممنون 205 00:21:48,390 --> 00:21:50,340 میتونین بیاید بیرون 206 00:21:58,730 --> 00:22:02,380 -مراقبش باش سودارات -نگران نباشین خون لی 207 00:22:06,070 --> 00:22:08,320 ببخشید ته 208 00:22:08,810 --> 00:22:12,530 هر کاری کردم برای خودته 209 00:22:20,500 --> 00:22:22,690 خوب مراقب خون تکین باش 210 00:22:22,900 --> 00:22:25,890 از اینجا به بعد تو رییس میشی 211 00:22:26,180 --> 00:22:30,150 - بنابراین من رو فراموش نکن. - این کار درسته، عمه؟ 212 00:22:30,510 --> 00:22:32,120 البته که درسته ؛ چرادرست نباشه؟ 213 00:22:32,330 --> 00:22:37,220 - فراموش نکن که من - فراموش نمیکنم که برای بزرگ کردنم پول خرج کردی. 214 00:22:37,340 --> 00:22:43,390 خوبه که میدونی؛ پس هرچی میگم باید انجام بدی 215 00:22:43,580 --> 00:22:45,340 نمیتونی درخواستمو رد کنی 216 00:22:46,070 --> 00:22:48,510 زودباش و از خون تکین مراقبت کن 217 00:23:12,440 --> 00:23:16,250 عمه نویی ؛ چی شده؟؟ 218 00:23:16,720 --> 00:23:18,840 معدم درد میکنه 219 00:23:19,540 --> 00:23:24,650 اما باید عجله کنم و اینو به مشتریا بدم که توی ویلای باغن 220 00:23:25,820 --> 00:23:31,040 با این حالتون نمیتونین برین ؛ من براتون میبرم میدم بهشون 221 00:23:32,500 --> 00:23:34,880 باشه پس سپردمش به تو 222 00:23:35,150 --> 00:23:41,050 - من واقعا متاسفم، خون پان - نیازی به عذرخواهی نیست 223 00:23:41,340 --> 00:23:43,200 بله 224 00:23:59,250 --> 00:24:04,740 - شماهیچ وقت منو نا امید نمیکنی ، عمه. - چراگذاشتی خون پان و گول بزنم که بره تو اون اتاق؟ 225 00:24:04,950 --> 00:24:09,870 نمیخواد بپرسی, هرکاری لازمه بکن ؛ برگرد و انجامش بده 226 00:24:15,580 --> 00:24:22,830 این دفعه اگه کارم بی عیب و نقص نباشه , سودارا نیستم 227 00:24:26,810 --> 00:24:31,870 صبح زودبیدار شدن و هوای تازه تنفس کردن چقد خوبه 228 00:24:32,120 --> 00:24:36,860 -میبینم که حالت خوبت برگشتی ؛ خوشحالم -گان 229 00:24:37,320 --> 00:24:40,360 متاسفم که عصبانیتمو سرتو خالی کردم 230 00:24:40,730 --> 00:24:43,770 اشکالی نداره، من درک می کنم. 231 00:24:46,890 --> 00:24:52,510 این بخاطره اینه که شما خوبین برای همینه که خیلی دوستتون دارم 232 00:24:52,700 --> 00:24:56,640 داشتم فکر میکردم، ته پسرمه 233 00:24:56,850 --> 00:25:00,080 فقط ما دوتا تو خانواده هستیم 234 00:25:00,850 --> 00:25:05,030 -با عصبانی شدن چی گیرم میاد درسته؟؟ -درسته 235 00:25:06,170 --> 00:25:13,340 ته بیدار شده؟؟ دیشب من یه نفرو فرستادم که ببرتش خونه ، اما اون نتونست ؛منم اونو تو پناهگاه خوابوندم 236 00:25:13,550 --> 00:25:17,000 فک کنم احتمالا مسته 237 00:25:17,200 --> 00:25:22,570 - دیدم که تمام بطری رو نوشید. - هی،من میرم ته رو چک کنم توام میای؟ 238 00:25:22,770 --> 00:25:27,200 - بیایین بریم - صبح بخیر. 239 00:25:27,390 --> 00:25:34,230 - کجا میرین؟ - داریم میریم ته رو ببینیم - پس منم می تونم بیام؟ - بیا . - بیایید برویم 240 00:25:38,200 --> 00:25:43,060 - آره؟ - حتما. - آمادش کن ؛ خیلی خوب براشون آماده باش. - بله - باشه ؛ انجامش بده. 241 00:25:43,260 --> 00:25:48,590 - سودارات - بله برو برو اول، برو - خداحافظ. - برو 242 00:25:48,790 --> 00:25:52,800 - سلام، خونه نالینی. - سلام، خوبه که شما رو اینجا پیدا کردم،. 243 00:25:53,000 --> 00:25:56,150 من شاه کلید میخوام که برم تو اتاق ته 244 00:25:56,710 --> 00:25:59,720 حتما , از اینور بیاین 245 00:26:01,040 --> 00:26:02,350 بریم 246 00:26:11,810 --> 00:26:17,230 دیر شده و ته هنوزم بیدار نشده ؛ته پاشو پسر 247 00:26:17,420 --> 00:26:20,140 ته .... ته 248 00:26:20,340 --> 00:26:23,430 تههه ، بیدار بشو، بلند شو! 249 00:26:23,640 --> 00:26:27,810 هی ! کدوم زنی رو اوردی ؟؟ حتما آسیب دیده (بدبختِ بیچاره)ا 250 00:26:28,010 --> 00:26:29,100 مامان 251 00:26:32,630 --> 00:26:35,200 خدای من! رین! 252 00:26:36,620 --> 00:26:39,300 چرا اینجا خوابیدی، عزیزم؟ ها؟ 253 00:26:39,570 --> 00:26:46,590 - ساریندا - خون تکین چی شده؟؟؟ چجوری منو تو اومدیم اینجا؟؟ 254 00:26:48,220 --> 00:26:50,250 نمیدونم؛ یادم نمیاد 255 00:26:51,530 --> 00:26:58,100 تو چشام نگاه میکنین و انکارش میکنین؟؟؟ شما باید با رین عروسی کنین 256 00:27:07,620 --> 00:27:09,020 خون پان 257 00:27:16,780 --> 00:27:20,230 خون پان ؛ خون پان , صبر کن, خون پان 258 00:27:20,420 --> 00:27:24,160 - خون پان کراپ - خون تکین نمیتونی جایی بری 259 00:28:21,580 --> 00:28:27,910 خون لی ؛ خون تکین باید باید مسئولیت کاری که کرده رو قبول کنه ؛ من نمیذارم اون بره 260 00:28:28,120 --> 00:28:30,400 من هیچ مسئولیتی قبول نمیکنم،. 261 00:28:30,700 --> 00:28:33,690 من مطمئنم هیچ اتفاقی بین منو ساریندا نیفتاده 262 00:28:33,880 --> 00:28:40,050 یادمه که دیشب خیلی مست بودم اخرین چیزی که یادمه اینه که داشتم با مامانم تو کافه تریا مینوشیدیم 263 00:28:40,260 --> 00:28:44,150 این حرفا یعنی میخوایی انکارش کنی نه؟؟ 264 00:28:44,410 --> 00:28:50,230 رین ؛ خواهرزادمه ؛ از اون دخترها نیست که فک کنین راحت میتونین باهاش بخوابین وهیچ اتفاقی نیوفته 265 00:28:50,770 --> 00:28:54,330 اگه رین رو ول کنین؛ من تا آخرش میجنگم 266 00:28:54,520 --> 00:28:59,400 هی سودارات , آروم باش ؛ این مسئله رو بزرگش نکن 267 00:28:59,600 --> 00:29:04,300 بیاید اینکارو کنیم من تمام تلاشم رو میکنم که این موضوع رو حل کنم اما الان .... 268 00:29:04,500 --> 00:29:06,670 لطفا به من و ته زمان بدین 269 00:29:06,880 --> 00:29:09,710 حتما، بهتون اعتماد دارم 270 00:29:12,860 --> 00:29:16,750 بریم رین؛ بریم خونه ؛ گریه کردنو بس کن 271 00:29:36,710 --> 00:29:39,200 خواهرزاده ی دوست داشتنیم 272 00:29:39,570 --> 00:29:43,620 تو خیلی خوب انجامش دادی، عسلم، من بهت افتخار میکنم 273 00:29:43,830 --> 00:29:46,430 اما پس چرا احساس گناه میکنم، عمه؟ 274 00:29:46,630 --> 00:29:52,540 هی، تو لازم نیست احساس گناه کنی، عزیزم، چون کاری کردی، درست بود. 275 00:29:53,140 --> 00:29:56,440 خیلی خسته شدی، یکمی استراحت کنی، عزیزدلم. 276 00:29:57,150 --> 00:30:03,000 چه خوب ، ذوق کردم ! استراحت کن باشه ؟؟؟ 277 00:30:07,600 --> 00:30:10,700 استراحت کن، عزیزدلم، راحت استراحت کنی، می دونی. 278 00:30:22,110 --> 00:30:24,330 خون تکین با ساریندا کاری کرده؟ 279 00:30:25,030 --> 00:30:26,380 نمیتونم باور کنم 280 00:30:26,590 --> 00:30:30,720 منم نمیخوام باور کنم، غیرممکنه . 281 00:30:31,190 --> 00:30:33,750 اما پی ته با ساریندا توی یه تخت خوابیده 282 00:30:33,840 --> 00:30:36,140 خوابیدن با هم به این معنا نیست که اونا باهم کاری کرده باشن. 283 00:30:36,190 --> 00:30:40,070 اما ساریندا اصرار داشت که دیشب اتفاقی افتاده و پی ته خیلی مست بوده 284 00:30:40,450 --> 00:30:42,300 منم با چشمای خودم دیدم. 285 00:30:42,690 --> 00:30:47,240 - اما فکر می کنم... یه چیزی این وسط عجیبه . - منم فکر می کنم یه چیزی عجیبه . 286 00:30:48,590 --> 00:30:52,310 -پی پان در این مورد میدونه؟؟ - پی پان میدونه 287 00:30:52,600 --> 00:30:56,200 و با چشمای خودش دیده .... 288 00:31:17,490 --> 00:31:24,410 - مامان، چقد میخوای زل بزنی به من؟ - تا وقتی که مثه یه مرد! مسئولیت رین رو قبول کنی 289 00:31:24,620 --> 00:31:28,300 قبول نمیکنم چون کاری نکردم مامان 290 00:31:31,750 --> 00:31:34,750 ته، به من گوش کن 291 00:31:35,050 --> 00:31:41,550 دیشب خیلی مست شدی و هر وقت مستی، هیچی یادت نمیاد. 292 00:31:42,740 --> 00:31:44,240 هی 293 00:31:45,030 --> 00:31:47,420 وقتی که فارغ التحصیل شدی رو یادته ؟ 294 00:31:47,730 --> 00:31:52,690 رفتی تا با دوستات جشن بگیری، و وقتی اومدین خونه، خیلی مست بودی. 295 00:31:52,880 --> 00:31:58,700 صبح روز بعد پلیس دستگیرت کرد چون تمام سطل زباله ها رو با لگد انداخته بودی تو خیابون 296 00:31:58,900 --> 00:32:02,220 دوربین امنیتی گرفتت ، بخاطر همینم نتونستی زیرش بزنی. 297 00:32:03,730 --> 00:32:07,900 ته، وقتی که مست میشی،. 298 00:32:08,460 --> 00:32:11,370 همیشه گیجی 299 00:32:11,690 --> 00:32:13,990 فکر می کنم این بارم. 300 00:32:14,530 --> 00:32:17,170 یادت نمیاد چیکار کردی 301 00:32:17,840 --> 00:32:20,340 من می خوام تو، 302 00:32:20,850 --> 00:32:24,240 همه چیزو درست کنی، پسرم 303 00:32:35,500 --> 00:32:37,930 نمیخوام پیچیدش کنم 304 00:32:38,440 --> 00:32:40,250 من اومدم... 305 00:32:40,640 --> 00:32:44,510 میخوام ارتباطت رو با خواهرزام تموم کنی 306 00:32:44,810 --> 00:32:47,450 جیو هنوزم آینده ای طولانی داره، 307 00:32:47,660 --> 00:32:50,970 او نباید به پای یکی مثل تو بسوزه 308 00:32:52,040 --> 00:33:00,260 دوست ندارم به احساساتت آسیب بزنم، اما میخوام رک باشم که متوجه منظورم باشی اگه نسبت به خواهرزادم احساسی داری 309 00:33:00,610 --> 00:33:02,890 باید از جیو دور شی 310 00:33:03,100 --> 00:33:05,010 دور شو 311 00:33:05,210 --> 00:33:07,810 و برای دیدنش برنگرد 312 00:33:13,610 --> 00:33:15,230 صبر کنین 313 00:33:16,580 --> 00:33:21,560 باید ازتون معذرت بخوام که نمیتونم کاری رو که ارزوشو دارین انجام بدم 314 00:33:22,140 --> 00:33:25,560 چون الان دوره ی مانع عاشقا شدن تموم شده 315 00:33:26,260 --> 00:33:28,020 و یه چیز دیگه 316 00:33:29,560 --> 00:33:34,960 من عاشق خون جیو ام و نمیخوام از دستش بدم. 317 00:33:35,150 --> 00:33:37,760 -تو .... -اگه قلبتونو به روی من باز کنین 318 00:33:38,460 --> 00:33:41,310 میفهمین که من اونجوری که دیدین .. 319 00:33:41,600 --> 00:33:43,730 یا فکر کردین نیستم 320 00:33:46,910 --> 00:33:48,690 لطفا من رو ببخشین 321 00:33:57,120 --> 00:34:04,590 - تو واقعا به عمم گفتی؟ - معلومه ! من یک مرد واقعیم، هر کی رو که دوست داشته باشم ؛ واقعا میخوام باهاش ازدواج کنم خون جیو. 322 00:34:04,790 --> 00:34:06,070 ابله! 323 00:34:06,820 --> 00:34:10,810 - چون ...عمم نگران منه -نباشه 324 00:34:11,020 --> 00:34:19,330 خب... میخوام عمه ات واقعیت منو بپذیره نه پاسینی رو که خارج از کشور دانشجوئه 325 00:34:20,460 --> 00:34:29,390 -خوبیه من حتما قلب عمه ات رو تحت تاثیر قرار میده - اوه ،استفاده ازحقه های سریالی 326 00:34:30,360 --> 00:34:32,980 -یه حیله ی دیگه هم هست - هوم؟ 327 00:34:34,710 --> 00:34:38,100 - اینجا - اوه! 328 00:34:38,880 --> 00:34:40,290 ابله! 329 00:34:52,580 --> 00:34:58,010 330 00:34:59,380 --> 00:35:04,400 331 00:35:04,710 --> 00:35:08,810 میخوام درباره ی خون تکین و ساریندا باهات حرف بزنم 332 00:35:09,000 --> 00:35:11,710 - نمیخوام گوش بدم - پان . 333 00:35:13,080 --> 00:35:14,780 اما باید گوش کنی 334 00:35:15,120 --> 00:35:18,070 من فکر میکنم که انگیزه ی مخفی وجود داره پان 335 00:35:18,440 --> 00:35:20,330 وجود نداره، پات. 336 00:35:21,480 --> 00:35:24,270 من اتفاقی که افتاده رو با چشمای خودم دیدم 337 00:35:24,610 --> 00:35:27,050 و من به چیزی که دیدم اعتماد دارم. 338 00:35:28,350 --> 00:35:29,780 اما... 339 00:35:30,110 --> 00:35:32,450 دیگه چیزی نگو 340 00:35:34,210 --> 00:35:37,480 نمیخوام دوباره اسمش رو بشنوم 341 00:35:38,370 --> 00:35:47,780 342 00:35:47,990 --> 00:35:51,310 343 00:35:51,800 --> 00:35:53,750 344 00:35:54,360 --> 00:35:59,820 345 00:36:01,210 --> 00:36:07,490 346 00:36:07,690 --> 00:36:13,540 347 00:36:14,470 --> 00:36:22,440 348 00:36:26,220 --> 00:36:35,280 - نمیخوای تمومش کنی پسر؟ - من فکر می کنم مستم، من احساس سرگیجه، و خواب آلودگی دارم. - کسیو میفرستم که کمکت کنه 349 00:36:39,170 --> 00:36:42,570 - خدای من! - ساریندا -خون تکین ! 350 00:36:46,680 --> 00:36:48,010 خون پان 351 00:37:17,820 --> 00:37:20,660 تو قطعا نمیتونی از گردنت بازش کنی 352 00:37:57,280 --> 00:37:59,040 خون پان 353 00:38:02,600 --> 00:38:04,090 خون تکین 354 00:38:04,710 --> 00:38:10,140 - چجوری اومدی تو خونه ی من؟ - در قفل نبود منم اومدم داخل - برو بیرون 355 00:38:10,340 --> 00:38:11,680 من نمیرم 356 00:38:12,410 --> 00:38:14,370 تا با هم حرف بزنیم 357 00:38:14,580 --> 00:38:16,280 نمیخوام حرف بزنم 358 00:38:16,750 --> 00:38:19,950 از خونه ی من برو بیرون 359 00:38:20,150 --> 00:38:24,620 برو بیرون ؛ برو بیرون , دگفتم برو بیرون دیگه ، برو بیرون 360 00:38:33,480 --> 00:38:36,450 برو بیرون از خونه ی من ؛ برو بیرون 361 00:38:36,650 --> 00:38:41,420 برو بیرون. برو بیرون .گفتم ,برو بیرون 362 00:38:49,860 --> 00:38:52,590 ( 0_o) میتونم برای آخرین بار بغلت کنم؟؟ 363 00:38:54,510 --> 00:38:56,250 متاسفم 364 00:38:57,600 --> 00:39:00,090 قبلا خیلی باهات بد بودم 365 00:39:01,190 --> 00:39:04,540 هر چند تمام تلاشم رو کردم تا ازت متنفر باشم اما ... 366 00:39:04,840 --> 00:39:06,940 من هیچ وقت ازت متنفر نبودم 367 00:39:10,040 --> 00:39:13,650 من نمیدونم این اتفاق چجوری بین منو ساریندا افتاده 368 00:39:18,190 --> 00:39:20,710 اما چون کاری کردم 369 00:39:21,110 --> 00:39:24,250 باید مسئولیتشو قبول کنم 370 00:39:27,140 --> 00:39:29,570 اما من می خوام تو بدونی ، 371 00:39:30,850 --> 00:39:33,580 هیچوقت ساریندا رو دوست نداشتم 372 00:39:35,120 --> 00:39:37,370 چون آدمی که دوست دارم تویی 373 00:39:43,170 --> 00:39:45,160 بسه خون تکین 374 00:39:46,680 --> 00:39:48,970 دیگه چیزی نگو 375 00:39:49,270 --> 00:39:51,470 دیگه بهت اعتماد ندارم 376 00:39:53,530 --> 00:39:57,530 بذار برم ؛ گفتم بذار برم ، بذار من برم 377 00:40:02,460 --> 00:40:04,390 از این به بعد 378 00:40:05,580 --> 00:40:08,350 بذار راهمون از هم جدا بشه 379 00:40:09,680 --> 00:40:12,340 و دیگه همدیگه رو نبینیم 380 00:40:13,890 --> 00:40:17,160 چون دیگه نمیتونم ریختت رو تحمل کنم 381 00:40:35,780 --> 00:40:42,030 382 00:40:42,230 --> 00:40:47,710 383 00:40:47,910 --> 00:40:54,290 384 00:40:54,490 --> 00:41:01,140 385 00:41:01,350 --> 00:41:06,550 386 00:41:08,200 --> 00:41:14,350 387 00:41:14,560 --> 00:41:20,210 388 00:41:20,400 --> 00:41:26,700 389 00:41:26,910 --> 00:41:33,550 390 00:41:34,250 --> 00:41:39,200 391 00:41:40,320 --> 00:41:46,500 392 00:41:46,800 --> 00:41:52,250 393 00:41:52,450 --> 00:41:58,930 394 00:41:59,130 --> 00:42:05,580 395 00:42:05,780 --> 00:42:11,720 396 00:42:44,170 --> 00:42:45,430 لی 397 00:42:46,040 --> 00:42:49,800 همه جا رو گشتم اما نمیتونم ته رو پیدا کنم 398 00:42:50,190 --> 00:42:55,520 منم پیداش نکردم؛ از هرکسی پرسیدم پی ته رو ندیده بود 399 00:42:57,330 --> 00:42:59,340 کجا رفته؟ 400 00:43:04,460 --> 00:43:05,960 پی ته 401 00:43:08,060 --> 00:43:11,020 ته , ته، کجا رفتی، پسر؟ 402 00:43:13,060 --> 00:43:14,670 مامان 403 00:43:17,010 --> 00:43:19,680 من با ساریندا ازدواج میکنم 404 00:43:20,260 --> 00:43:21,850 ته 405 00:43:40,900 --> 00:43:42,710 رین 406 00:43:44,290 --> 00:43:47,000 هی چرا داری ازم فرار میکنی؟؟ 407 00:43:48,990 --> 00:43:53,570 یا .... کار اشتباهی کردی؟؟؟ 408 00:43:54,310 --> 00:43:58,340 - نه، من هیچوقت اشتباهی نکردم - اما فکر میکنم که کردی. 409 00:43:59,560 --> 00:44:03,930 -تو از کلمه ی "ریندا"برای من استفاده نکردی ... - اوم... 410 00:44:05,270 --> 00:44:09,270 من نباید از اون کلمه استفاده کنم چون ... 411 00:44:09,460 --> 00:44:15,780 - این کلمه ایه که من به آدمایی که بهشون نزدیکم میگم . - و منو تو بهم نزدیک نیستیم؟ - متاسفم، پات 412 00:44:16,900 --> 00:44:19,880 احتمالا دیگه نمیتونم بیام ببینمت 413 00:44:21,580 --> 00:44:24,060 اما من می خوام بدونی که... 414 00:44:29,350 --> 00:44:33,130 من ... بخاطر این نیست که من نخوام ببینمت ... ( مجبوره مثلا )ا 415 00:44:47,820 --> 00:44:49,350 خداحافظ 416 00:45:08,400 --> 00:45:16,180 واقعا، خون لی؟ خون ته میخواد با رین ازدواج کنه؟ بهترین خبریه که تو عمرم شنیدم. 417 00:45:16,390 --> 00:45:24,030 - پس؛ فردا باید عروسی کنن خون لی؟؟ - چجوری میخوای تا فردا همه چیزو آماده کنی؟؟ خیلی هولی 418 00:45:24,430 --> 00:45:26,750 یکم وقت به من بده تا زمان عروسی رو مشخص کنیم 419 00:45:27,040 --> 00:45:33,850 - اولین زمانی که بشه رو مشخص میکنیم -حتما خون لی ؛ پس من منتظرم 420 00:45:34,290 --> 00:45:36,750 بله بله بله، خداحافظ 421 00:46:30,260 --> 00:46:34,030 دیدی خون پونگ ؟؟؟ آخرش ... 422 00:46:34,340 --> 00:46:37,210 ما عضو یه خانواده شدیم ... 423 00:46:38,050 --> 00:46:40,710 شما نمیتونین منو بندازین بیرون 424 00:46:41,890 --> 00:46:45,100 من واقعا دوستت دارم ... 425 00:46:45,310 --> 00:46:50,220 - من دوستت دارم -سودارات سودارات صبر کن ؛ من زن دارم 426 00:46:50,420 --> 00:46:57,420 (o_0) خب،برام مهم نیست ؛من تو رو می خوام. واقعا میخوام با تو باشم 427 00:46:57,730 --> 00:47:02,880 من بی سرو صدا زندگیمو میکنم .. دوستت دارم 428 00:47:03,750 --> 00:47:06,760 هی ... سودارات بسه 429 00:47:07,230 --> 00:47:10,730 باید واقعیتو قبول کنی ؛ من دوستت ندارم 430 00:47:10,930 --> 00:47:14,700 من باهات خوبم چون تو یکی از کارکنان جزیره آندامانی 431 00:47:15,030 --> 00:47:17,620 بیشتر از این بهت فکر نکردم 432 00:47:18,030 --> 00:47:19,790 و یه چیز دیگه 433 00:47:20,390 --> 00:47:22,950 من عاشق زنمم 434 00:47:23,240 --> 00:47:26,240 هرگز به خون لی خیانت نمیکنم 435 00:47:36,690 --> 00:47:44,730 -خون پونگ؛نانگ پرانگ رو حامله کرده؟؟ -بله -واقعا؟؟؟ آره نانگ پرانگ تاییدش کرده 436 00:47:48,140 --> 00:47:50,870 آروم راه برو ؛ آروم راه برو 437 00:47:53,230 --> 00:47:56,340 بچه لگد میزنه؛ بچه لگد میزنه 438 00:48:00,300 --> 00:48:03,480 خون آنوپونگ چرا اینکارو با من کردی؟؟ 439 00:48:04,920 --> 00:48:08,160 چرا؟ چرا؟! 440 00:48:10,840 --> 00:48:15,560 چون تو به من آسیب زدی ؛ منم بهت آسیب میزنم , از این به بعد 441 00:48:15,970 --> 00:48:20,730 خون آنوپونگ زندگیت هیچوقت دوباره شاد نمیشه،. 442 00:48:20,950 --> 00:48:27,210 عروسی رییس آقای تکین سیراتراکول با خانوم ساریندا پونپوان 443 00:48:27,410 --> 00:48:30,040 همه ی کارکنان میتوانند در این عروسی شرکت کنند 444 00:48:30,240 --> 00:48:34,330 واو ، رییسمون داره عروسی میکنه 445 00:48:34,780 --> 00:48:38,480 تبریک هوانا سونا ؛ رین خیلی خوش شانسه 446 00:48:38,620 --> 00:48:46,350 -ولی اونا کی عاشق هم شدن؟؟ما هیچ نظری نداشتیم -اوه درسته -آره و وقتی ما فهمیدیم ؛ اونا عروسی گرفتن خیلی زود 447 00:48:46,650 --> 00:49:00,640 درواقع خون تکین و رین خیلی وقته عاشقه همدیگه هستن ؛ اما خون تکین میترسید که رین به گول زدنش متهم بشه ؛ پس با درخواست ازدواج بهش احترام گذاشت 448 00:49:00,830 --> 00:49:05,560 من میخوام دوست پسرم مثه اون باشه 449 00:49:06,350 --> 00:49:11,940 - هی یادتون نره که بیاین به عروسی. - بله! 450 00:49:13,310 --> 00:49:24,390 - من برای اونا خیلی خوشحالم! - خیلی نازن! - من واقعا می خوام برم. - تو ماه می هست. - اگر ننویسم یادم نمیمونه. - واقعا؟ 451 00:49:24,900 --> 00:49:26,740 جشن ازدواج رییس آقای تکین سیراتراکول و خانوم ساریندا پونپان در تاریخ 14 مه 2559 (2016) در ساعت 18:00 (6:00 بعد از ظهر) در جزیره آندامان برگزار می شود همه کارکنان می توانند در این رویداد شرکت کنند. 452 00:50:09,870 --> 00:50:14,190 دیدن عروسی پسرم اینقد ناراحتت میکنه؟؟ 453 00:50:18,050 --> 00:50:20,420 هیچ چیزی منو ناراحت نکرده 454 00:50:26,770 --> 00:50:32,590 دروغ نگو؛ چشمات قرمز و متورمه 455 00:50:32,890 --> 00:50:35,550 بازم میگی چیزیت نیست؟؟ 456 00:50:36,630 --> 00:50:40,280 پس؟؟؟ تو باختی؟؟ 457 00:50:41,690 --> 00:50:46,250 من واقعا خوشحالم ! میخوام این تصویرو برای مدت زیادی ببینم 458 00:50:46,840 --> 00:50:51,310 گول زدن پسر من ... خوابشو ببینی 459 00:50:51,710 --> 00:50:58,590 میبینی هنوز؟؟ ته چقدر مامانشو دوست داره و به حرفش گوش میده ؟ اگه تحملشو نداری 460 00:50:58,900 --> 00:51:03,610 پس از این جزیره برو چون بعد از این 461 00:51:03,800 --> 00:51:09,150 برای مدتی طولانی شاهد تصاویر زننده وناراحت کننده ی بیشتری خواهی بود 462 00:51:24,990 --> 00:51:30,510 الان دیگه کل جزیره میدونه که پی ته و ساریندا قراره باهم ازدواج کنن و تو تازه فهمیدی؟؟ 463 00:51:30,710 --> 00:51:33,910 من همین چند لحظه پیش که سانگاه و زیردستاش داشتن باهم حرف میزدن شنیدم 464 00:51:34,210 --> 00:51:40,700 -پس واقعا خون تکین داره با ساریندا ازدواج میکنه؟؟ -فک کنم؛ دیدم که عمه لی واسه انتخاب روز عروسی عجله داشت 465 00:51:41,000 --> 00:51:44,950 اون خیلی اصرار داشت که پی ته و ساریندا باهم ازدواج کنن 466 00:51:52,420 --> 00:51:55,100 پات، چرا ساکتین؟ 467 00:51:55,300 --> 00:52:02,140 - به چی فکر میکنین؟ - من فک میکنم چیزی بین خون تکین و ساریندا وجود نداره. - من هم همینطور فکر می کنم. 468 00:52:02,350 --> 00:52:07,760 قضیه به نظر مشکوک میاد ؛ جوری که حتی پی ته رو یه تخت با ساریندا خوابیده 469 00:52:08,290 --> 00:52:12,190 به نظر میومد پی تی شوکه شده ومتعجبه 470 00:52:13,370 --> 00:52:18,180 بیا این کارو بکنیم؛ یه هفته تا عروسی خون تکین مونده 471 00:52:18,370 --> 00:52:21,970 ما باید ثابت کنیم که این موضوع درست نیست. 472 00:52:22,940 --> 00:52:25,880 الان نمیتونم فکر کنم باید چیکار کنیم؟ 473 00:52:52,100 --> 00:52:53,710 بیا. 474 00:52:57,600 --> 00:53:02,530 لطفا اجازه بدین دفتر خون پان همون اتاق سابقش باشه 475 00:53:03,030 --> 00:53:07,170 برای این جعبه ها، من کسی رو میفرستم که اونا رو ببره. 476 00:53:09,200 --> 00:53:11,370 اره بیا بریم 477 00:53:13,050 --> 00:53:16,190 این واقعا زیاده ؛ خیلی زیاده 478 00:53:28,190 --> 00:53:29,800 پاسیکا 479 00:53:33,830 --> 00:53:37,760 اینقدر از من بدت میاد که نمیخوای تو یه اتاق با من کار کنی؟؟ 480 00:53:38,070 --> 00:53:42,540 - خون تکین . -ازدواج با کسی که دوستش ندارم به اندازه ی کافی برام دردناک هست 481 00:53:42,740 --> 00:53:46,380 - تو هم باید ترکم کنی ؟! - انتظار داری من چی کار کنم ؟ 482 00:53:46,570 --> 00:53:49,130 چون همه چیز مثل قبل نیس 483 00:53:49,330 --> 00:53:51,890 داری ازدواج میکنی؛ تشکیل خانواده میدی 484 00:53:52,000 --> 00:53:58,800 - چرا اینجوری با من حرف میزنی؟ - اونی میخوام باهاش ازدواج کنم و تشکیل خانواده بدم تویی! نه ساریندا! 485 00:54:01,230 --> 00:54:04,560 بابت کاری که کردم متاسفم 486 00:54:05,740 --> 00:54:08,090 بخاطر آسیب تو ؛ دارم عذاب میکشم 487 00:54:09,670 --> 00:54:13,630 من می دونم..کاری که کردم غیر قابل بخششه اما ... 488 00:54:13,830 --> 00:54:17,660 اما من می خوام بدونی که چیزی که قبلا بهت گفتم... 489 00:54:18,730 --> 00:54:20,690 درسته 490 00:55:09,990 --> 00:55:14,420 اما میخوام بدونی که میخواستم چی بگم .. 491 00:55:14,720 --> 00:55:19,560 درسته، دیگه احساساتمو انکار نمیکنم؛ دوستت دارم 492 00:55:19,860 --> 00:55:26,540 از اولین روی که تو اسپانیا همدیگه رو دیدیم ؛ دوستت داشتم , همیشه تو قلبم بودی ؛ اصلا نتونستم فراموشت کنم 493 00:55:26,740 --> 00:55:30,470 و وقتی اینجا همدیگه رو دیدیم میدونی چقد خوشحال بودم؟ 494 00:55:30,660 --> 00:55:33,570 دلم میخواد دوباره رابطه امون رو شروع کنیم اما 495 00:55:33,780 --> 00:55:36,220 اما مشکلاتی از همون اول پیش اومد 496 00:55:36,630 --> 00:55:40,260 -که مجبورم کرد جلوی احساساتمو بگیرم -خون تکین 497 00:55:40,630 --> 00:55:44,430 - لطفا با من شوخی نکن - من شوخی نمی کنم. 498 00:55:44,620 --> 00:55:50,630 من دیگه اهمیتی به گذشتت نمیدم. من همه کاری که میخوام رو ....انجام میدم. 499 00:56:28,290 --> 00:56:29,710 ته 500 00:56:30,910 --> 00:56:32,330 بله، مامان 501 00:56:35,590 --> 00:56:37,190 این گوشی منه 502 00:56:39,440 --> 00:56:43,070 همه ی عکسای خودت و نانگ پاسیکا رو پاک کن 503 00:56:44,320 --> 00:56:47,570 - نمیخوام حذفشون کنم. - تکین ! 504 00:56:48,950 --> 00:56:52,550 این کاره، مامان، سعی کن درک کنی. 505 00:57:07,140 --> 00:57:08,600 ساریندا 506 00:57:09,170 --> 00:57:15,220 -هی تو - خون تکین بذارین من برم عجله دارم باید برگردم سرکارم -نمیذارم بری 507 00:57:15,660 --> 00:57:18,900 میدونم ازم فرار میکنی .چرا؟؟ 508 00:57:19,570 --> 00:57:25,410 -چرا ازم فرار میکنی؟ -خون تکین التماستون میکنم ، بذارین برم - ...نمیذارم بری 509 00:57:25,740 --> 00:57:29,230 تا زمانی که سرتو بالا بیاری و باهام حرف بزنی 510 00:57:31,980 --> 00:57:37,020 - همه چیز در مورد اون شبو بهم بگو - نمیخوام ؛ خجالت آوره 511 00:57:37,040 --> 00:57:41,550 اما باید بهم بگی؛ میخوام همه چیز رو درمورد اون شب به یاد بیارم که چرا باهات خوابیدم 512 00:57:45,340 --> 00:57:47,670 میدونم که میخوای ازم فرار کنی چرا؟؟ 513 00:57:48,320 --> 00:57:53,030 -چرا ازم فرار میکنی؟ -خون تکین التماستون میکنم ، بذارین برم - ...نمیذارم بری 514 00:57:53,280 --> 00:57:56,770 تا زمانی که سرتو بالا بیاری و باهام حرف بزنی 515 00:57:58,270 --> 00:58:03,250 -همه چیز در مورد اون شبو بهم بگو -نمیخوام ؛ خجالت آوره 516 00:58:03,260 --> 00:58:07,120 اما باید بهم بگی؛ میخوام اون شبی که باهات بودمو یادم بیاد 517 00:58:07,330 --> 00:58:10,980 - بهم بگو همین الان - اوه درد داره 518 00:58:15,240 --> 00:58:16,730 مشکل چیه ؟ 519 00:58:17,300 --> 00:58:20,740 خیلی سرم درد میکنه ؛ خیلییی 520 00:58:20,950 --> 00:58:23,570 منو ببخشید که اول باید برم یه مقدار دارو بگیرم 521 00:58:30,180 --> 00:58:33,730 -خیلی ممنون که از سرویس ما استفاده کردین. - باعث افتخار منه. 522 00:58:33,930 --> 00:58:39,080 - شما، لطفا مشتری رو به اتاقشون راهنمایی کنین. - حتما ؛ از این طرف تشریف بیارین. - به خوبی اونا رو راهنمایی کن 523 00:58:39,270 --> 00:58:44,250 عمه دا ؛ من نمیخوام با خون تکین عروسی کنم 524 00:58:47,570 --> 00:58:49,730 تو... بیا اینجا! 525 00:58:50,870 --> 00:58:53,100 بشین , هی 526 00:58:53,400 --> 00:58:55,010 احمقی یا دیونه شدی؟؟ 527 00:58:55,060 --> 00:58:57,100 چرا اینقد بلند جلوی بقیه میگی؟ 528 00:58:57,220 --> 00:58:59,090 اخه من نمیخوام با خون تکین ازدواج کنم 529 00:58:59,300 --> 00:59:05,130 -اون منو دوست نداره -اگه منتظر عشق باشی ؛ پسر خوبه رو از دست میدی 530 00:59:05,330 --> 00:59:08,870 اگه باهم زندگی کنین ؛ تو و خون تکین عاشق هم میشین 531 00:59:09,280 --> 00:59:12,260 خون تکین هیچ وقت عاشقم نمیشه عمه من اینو خوب میدونم 532 00:59:12,450 --> 00:59:17,290 اون به سختی به من نگاه میکنه ؛ بعد از ازدواج 533 00:59:17,600 --> 00:59:20,130 اون اونقدر منو زجر میده تا بمیرم مطئمنم 534 00:59:22,390 --> 00:59:27,260 عروسی رو کنسل کنید ،عمه ،خواهش میکنم ،لطفا ،عمه 535 00:59:27,470 --> 00:59:28,690 به هیچ عنوان 536 00:59:28,890 --> 00:59:31,060 من برای این روز انتظار خیلیییی زیادی کشیدم 537 00:59:31,270 --> 00:59:36,180 - من نمیخوام به این راحتی لغوش کنم! - منظورتون چیه؟ عمه؟ 538 00:59:37,390 --> 00:59:38,970 لازم نیست که تو بپرسی 539 00:59:39,520 --> 00:59:47,160 و باید فکر کردنو تمومش کنی، مهم نیست چجوری، تو باید با خون تکین ازدواج کنی چون باید بدهیتو به من بپردازی 540 01:00:04,690 --> 01:00:12,320 - متاسفم خون پاسیکا. - چرا تو خیلی دست و پا چلفتی ای؟ خوبه که من بودم، اگر مشتری بود، چه کار می کردی؟ 541 01:00:12,510 --> 01:00:17,960 -زودباش جمعش کن - بله بله. - بله بله گفتنو تمومش کن و اینو جمع کن - بله 542 01:00:33,590 --> 01:00:37,480 معمولا شما کسی نیستین که با این اتفاقا عصبانی بشین 543 01:00:38,710 --> 01:00:44,000 شما به من گفتین که اگه یه کارمند کاره اشتباهی انجام داد، اونا رو به یه اتاق ببریم و اونجا بهشون تذکر بدیم . 544 01:00:44,210 --> 01:00:47,800 جلوی بقیه دعواشون نکنیم چون خجالت میکشن 545 01:00:48,820 --> 01:00:51,540 -یادم رفت -یادتون نرفته 546 01:00:51,930 --> 01:00:56,850 ولی عصبانی هستین چون خون تکین داره ازدواج میکنه 547 01:01:01,500 --> 01:01:02,760 پان 548 01:01:03,170 --> 01:01:11,160 -من مطمئنم که چیزی بین خون تکین و ساریندا اتفاق نیفتاده - من خودم با چشمای خودم دیدم که اونا باهم خوابیده بودن 549 01:01:11,460 --> 01:01:15,760 دیگه چیزی در این مورد نگو ؛ پات ؛ امروز خیلی کسلم 550 01:01:40,010 --> 01:01:44,140 دارین با خواهرزاده ی هوانا سودارات ازدواج میکنین؟ 551 01:01:44,560 --> 01:01:50,800 - آره - هی ، شما کی عاشق هم شدین ؟ چجوری من نفهمیدم در موردش؟ - ما عاشق هم نشدیم 552 01:01:51,960 --> 01:01:54,140 من مست بودم ... 553 01:01:54,330 --> 01:01:55,880 پس باهاش خوابیدی؟ 554 01:01:56,970 --> 01:01:58,450 اینجوری 555 01:01:59,050 --> 01:02:05,610 - ته مطمئنی با ساریندا کاری کردی؟؟ -نمیدونم 556 01:02:06,080 --> 01:02:10,340 یادم نمیاد ، میدونی که وقتی مست میشم چیزی یادم نمیاد که چیکار کردم 557 01:02:10,500 --> 01:02:13,440 نمیتونی بگی که نمیدونی 558 01:02:13,650 --> 01:02:15,660 این زندگی توعه 559 01:02:15,970 --> 01:02:20,350 یا میخوای باهاش عروسی کنی......حتی اگه عاشقش نباشی؟ 560 01:02:29,380 --> 01:02:32,370 من می خوام که حدود یک هفته اینجا بمونم. 561 01:02:32,680 --> 01:02:35,320 اسنادی هست که میخوام درمودشون با پی تیپ حرف بزنم 562 01:02:35,630 --> 01:02:40,160 نمیخوام وقتمو بابت رفت و آمد به اینجا صرف کنم 563 01:02:41,930 --> 01:02:46,700 با کمال میل ، اما اگه اینجوریه .. 564 01:02:47,200 --> 01:02:52,500 نمیتونین به عروسی خون تکین برین 565 01:02:56,860 --> 01:03:01,590 پس لطفا منو ببخشین .... میرم اتاقتونو آماده کنم 566 01:03:03,010 --> 01:03:04,530 باشه 567 01:03:47,980 --> 01:03:50,240 خون پان هنوز برنگشته ؟ 568 01:03:57,470 --> 01:04:02,170 برو دوباره چک کن ببین همه چیز درسته یا نه . فک کنم چیزی باشه که ... 569 01:04:02,370 --> 01:04:10,960 دوباره اضافه شه،ها؟باید دوباره بررسیش کنین، با حساب کار کنید، باید دقیق باشه، نمیتونین یه عدد روهم جا بندازین، نباید اشتباه کنین. 570 01:04:12,310 --> 01:04:19,340 -اینجایین که خون پانو ببینین؟؟ - بله - رفته اون طرف، از دیروز به هتل اندامان پرل رفت. 571 01:04:19,540 --> 01:04:23,810 اون گفت میره تا یه سری کارا رو انجام بده و واسه یه هفته اونجا میمونه 572 01:04:43,300 --> 01:04:44,810 خون مونتری 573 01:04:45,710 --> 01:04:48,990 - می تونم باهاتون غذا بخورم؟ - بله بفرمایین. 574 01:04:54,170 --> 01:04:56,120 من... هی... 575 01:04:56,590 --> 01:04:59,850 شما سالاد میخورین؟ خیلی خوب از سلامتی تون مراقبت میکنین. 576 01:04:59,950 --> 01:05:02,170 خب... یکمی 577 01:05:02,370 --> 01:05:08,400 - عجیب نیست که سالمین چون خوب از بدنتون مراقبت میکنین. - بله - بخورید. 578 01:05:09,990 --> 01:05:14,610 اگه به کمکم احتیاج داشتین میتونین هر زمانی که خواستین باهام تماس بگیرین 579 01:05:14,800 --> 01:05:16,300 و... 580 01:05:16,740 --> 01:05:22,680 این کارتمه؛هر وقت خواستین میتونین 24 ساعته باهام تماس بگیرین 581 01:05:22,880 --> 01:05:24,970 بله، خیلی ممنونم از شما 582 01:05:25,170 --> 01:05:28,520 - پس لطفا منو ببخشید - حتما. 583 01:05:32,250 --> 01:05:36,310 ؛ صب کن صب کن ؛ بشین اول ، بشین 584 01:05:36,840 --> 01:05:38,650 - اول بشین - باشه 585 01:05:45,130 --> 01:05:49,880 - خوبین؟ - من خوبم، اگر یکم بشینم، بهتر میشم. 586 01:05:50,070 --> 01:05:52,080 خون مونتری ؛ شما میتونین برگردین سرکارتون 587 01:05:53,240 --> 01:05:55,770 - مطمئنین که خوبین؟ - بله 588 01:05:57,540 --> 01:05:58,950 من الان میرم 589 01:06:11,780 --> 01:06:14,070 همه جا داری دلبری میکنی 590 01:06:14,370 --> 01:06:16,260 خون پاسیکا 591 01:06:16,440 --> 01:06:19,490 خون تکین چجوری فهمیدین اینجام؟ 592 01:06:19,690 --> 01:06:21,380 من تیزم 593 01:06:22,170 --> 01:06:24,120 چرا ازم فرار میکنی؟ 594 01:06:26,950 --> 01:06:31,450 من قبلا بهت گفتم که راهمون از هم جداست .. یادت نیست؟ 595 01:06:31,940 --> 01:06:34,200 واقعا نمیخوای منو ببینی؟ 596 01:06:34,400 --> 01:06:37,940 یا داری از مشکلم استفاده میکنی چون اینجا پسری رو داری؟؟؟ 597 01:06:40,510 --> 01:06:44,450 - خون پان پات صدمه دیده؟ - نگران نباش. 598 01:07:03,990 --> 01:07:05,350 سلام، مامان 599 01:07:05,660 --> 01:07:09,280 مشکلی تو هتل در پوکت هست، پس باید بمونم تا درستش کنم. 600 01:07:09,480 --> 01:07:11,560 چرا الان میخوای درستش کنی؟؟ 601 01:07:11,970 --> 01:07:15,230 باید برای عروسی با رین آماده بشی 602 01:07:15,420 --> 01:07:18,120 تا 6 روز دیگه 603 01:07:18,320 --> 01:07:22,480 - بگو یکی دیگه به کارهای هتل پوکت رسیدگی کنه - من نمیتونم، مامان. 604 01:07:22,690 --> 01:07:26,880 من باید خودم این مشکل رو حل کنم، هیچ کس نمیتونه این کار رو برام انجام بده. 605 01:07:27,190 --> 01:07:32,110 متاسفم، مامان، بذار فقط بگم سعیمو میکنم که زود برگردم. 606 01:08:41,960 --> 01:08:43,160 خون پان! 607 01:08:46,610 --> 01:08:48,650 هی، صبر کن! 608 01:09:02,450 --> 01:09:04,840 خون پان خون پان کراپ! 609 01:09:06,070 --> 01:09:07,440 خون پان . 610 01:09:08,050 --> 01:09:09,860 خون پان پاشو خون پان 611 01:09:13,500 --> 01:09:15,770 خون پان ! 612 01:09:15,980 --> 01:09:17,470 خون پان 613 01:09:20,920 --> 01:09:22,200 خون پان 614 01:09:23,920 --> 01:09:27,670 -خون تکین -خون پان -خون تکین 615 01:09:30,970 --> 01:09:32,830 حالت خوبه خون پان 616 01:09:34,800 --> 01:09:36,520 جات امنه 617 01:09:40,950 --> 01:09:42,430 ممنون 618 01:09:47,290 --> 01:09:48,700 و ... 619 01:09:49,110 --> 01:09:51,070 صورتشو دیدی؟؟ 620 01:09:53,000 --> 01:09:55,120 قیافشو اصلا ندیدم 621 01:09:55,510 --> 01:09:57,910 اگه کمکم نمیکردین .... 622 01:09:58,110 --> 01:10:00,230 تا الان مرده بودم 623 01:10:06,810 --> 01:10:10,080 اجازه نمیدم همچین اتفاقی برات بیفته 624 01:10:13,220 --> 01:10:17,490 اما حادثه امروز .... بهمون یه سرنخایی میده 625 01:10:17,780 --> 01:10:21,630 مجرم میدونه که تو اینجایی ، یعنی تو پناهگاه کار میکنه 626 01:10:21,840 --> 01:10:23,430 درسته 627 01:10:24,250 --> 01:10:28,850 -چجوری بفهمیم کیه؟ -نمیخواد نگران این موضوع باشی 628 01:10:29,280 --> 01:10:31,360 من خودم حواسم به این موضوع هست 629 01:10:33,320 --> 01:10:35,510 مطمئنی که خوبی؟؟ 630 01:10:35,710 --> 01:10:38,250 آره خوبم 631 01:10:38,430 --> 01:10:42,350 اما ... چرا هنوز اینجایی؟؟؟ 632 01:10:42,740 --> 01:10:44,570 راستش.... 633 01:10:45,080 --> 01:10:47,570 من اتاق کناری اتاق تو رو گرفتم 634 01:10:49,570 --> 01:10:51,180 خون تکین کا 635 01:10:52,820 --> 01:10:55,230 لطفا اینکارو نکن 636 01:10:55,720 --> 01:11:01,260 تو داری ازدواج میکنی ؛ اگه کسیو منو تو رو باهم ببینه خوب نیست 637 01:11:01,470 --> 01:11:03,980 اما من نمیخوام با ساریندا ازدواج کنم 638 01:11:05,090 --> 01:11:07,060 دوستش ندارم 639 01:11:07,560 --> 01:11:09,830 کسی که من دوسش دارم 640 01:11:10,120 --> 01:11:12,110 تویی 641 01:11:13,020 --> 01:11:16,660 مهم نیست الان چی داری میگی؛ خیلی دیره 642 01:11:18,260 --> 01:11:20,550 لطفا برگرد به اتاق خودت 643 01:11:20,850 --> 01:11:23,030 میخوام استراحت کنم، 644 01:11:23,230 --> 01:11:24,880 من خسته ام 645 01:11:25,570 --> 01:11:27,590 لطفا منو ببخشید 646 01:11:52,200 --> 01:11:56,900 عروسی رو عقب انداختی؟؟؟ چرا؟؟؟ درک نمیکنم 647 01:11:57,090 --> 01:12:01,660 اینجا اتفاقی افتاده مامان؛ من احساس راحتی ندارم اگه الان عروسی کنم 648 01:12:02,070 --> 01:12:05,440 بهت التماس میکنم مامان, فقط عقبش بنداز؛ من نخواستم کنسلش کنی 649 01:12:05,640 --> 01:12:10,090 -اگه تو تاریخ مشخص شده عروسی کنم ؛ خوشحال نمیشم -حتما 650 01:12:10,290 --> 01:12:17,170 من به فکر کارت هستم ، اما اگه داری به در رفتن از عروسی فکر میکنی ؛ به مشکل میخوری 651 01:12:18,080 --> 01:12:19,840 من... 652 01:12:29,440 --> 01:12:31,250 لی 653 01:12:36,030 --> 01:12:40,217 - مشکلی پیش اومده ؟ - ته زنگ زد و خواست که عروسی رو عقب بندازیم 654 01:12:40,243 --> 01:12:43,905 گفت مشکلی تو هتل پیش اومده , واقعا منو ناراحت کرد 655 01:12:48,590 --> 01:12:53,010 عروسی خون تکین و ساریندا عقب افتاده ؟؟ 656 01:12:53,200 --> 01:12:58,670 خوبه ؛ پس زمان بیشتری داریم که این حقیقت که بین خون تکین و ساریندا اتفاقی افتاده یا نه رو بفهمیم 657 01:12:58,980 --> 01:13:06,080 میشه گفت ، اصلا سخت نیست فقط باید ساریندا رو مجبور کنیم که راستشو بگه 658 01:13:06,280 --> 01:13:11,330 احتمالا این کار خیلی سخته ؛ مگه اینکه چیزی پیدا کنیم که باهاش بتونیم اونو مجبور به حرف زدن بکنیم 659 01:13:13,450 --> 01:13:20,150 -چرا زل زدین به من؟؟ -میدونم چجوری ساریندا رو مجبور کنیم که راستشو بگه 660 01:13:35,370 --> 01:13:37,220 خون پان کراپ 661 01:13:39,510 --> 01:13:41,160 خون پان کراپ 662 01:13:52,970 --> 01:13:56,360 - هی، صبر کن - بله - خون پان کجا رفت؟ 663 01:13:56,660 --> 01:14:01,080 - اون تسویه حساب کرده و رفته ؟ -قبلا تسویه حساب کرده و رفته ؟ - بله - می تونید برید 664 01:14:33,070 --> 01:14:35,440 - با این حال، تو خوش شانسی. - پو یای . 665 01:14:35,750 --> 01:14:39,440 - آه! سلام خون پاسیکا. - سلام. 666 01:14:39,760 --> 01:14:42,850 میتونین برگردین سرکارتون 667 01:14:45,380 --> 01:14:47,610 چه جوری میتونم براتون کاری انجام بدم ,خون پاسیکا ؟ 668 01:14:52,850 --> 01:14:54,840 آب، خون پاسیکا 669 01:14:56,470 --> 01:14:57,760 ممنون 670 01:14:58,990 --> 01:15:09,120 - لطفا راحت باشین و تا هر چند سال و ماه که دوست دارین بمونین - ممنونم، اما برای ماه ها موندگار نیستم، ممکنه 5 تا 6 روز باشه 671 01:15:09,330 --> 01:15:11,980 - پس راحت باشین - باشه 672 01:15:48,400 --> 01:15:49,860 آقا 673 01:15:50,500 --> 01:15:51,830 آقا 674 01:15:53,500 --> 01:15:55,060 آقا 675 01:15:58,690 --> 01:16:00,790 خون پاسیکا اینجا آومده 676 01:16:01,400 --> 01:16:03,340 چیکار باید کنیم؟ 677 01:16:11,830 --> 01:16:15,470 این ایس کافیه، خودم درستش کردما 678 01:16:15,870 --> 01:16:18,760 - خیلی ممنون، پات - بله.خانوم! 679 01:16:23,170 --> 01:16:30,120 ... رین تقریبا ظهره، ما باید... چیزی بخوریم؟ 680 01:16:32,470 --> 01:16:34,410 زیاد بخور , رین 681 01:16:35,750 --> 01:16:37,650 سبزی برا سلامتیت خوبه . 682 01:16:37,940 --> 01:16:40,110 این کاری خیلی خوشمزه ست! 683 01:16:43,050 --> 01:16:45,620 خیلی خوشمزه ست، غذا ی مورد علاقمه . 684 01:16:47,630 --> 01:16:50,860 بسه ، پات، من نمی تونم همش رو بخورم. 685 01:16:51,050 --> 01:16:57,360 آه! چرا رین؟ تو باید خیلی بخوری، می دونی، اخیرا خیلی لاغر شدی. 686 01:16:57,560 --> 01:17:02,540 مراقب باش ممکنه روز عروسی تو لباس عروس قشنگ به نطر نرسی , بعدا نگی که نگفتمااا! 687 01:17:02,750 --> 01:17:07,820 -من نمیخوام روز عروسی قشنگ باشم -یه جوری حرف میزنی انگار نمیخوای عروسی کنی رین 688 01:17:09,200 --> 01:17:12,800 - من سیر شدم -چجوری سیر شدی؟؟ تو که یه ذره هم نخوردی! 689 01:17:13,000 --> 01:17:15,290 لطفا منو ببخشین ؛ باید برگردم سرکارم 690 01:17:16,690 --> 01:17:19,660 هی... هی، رین، صب کن، رین! 691 01:17:24,920 --> 01:17:29,790 - اینو بگیر - چرا منو زدی؟ - مجازات کار اشتباهت. 692 01:17:29,990 --> 01:17:33,750 - چیکار کردی با ساریندا که فرار کرد؟ - خوب، من تو حرف زدن خوب نیستم. 693 01:17:34,050 --> 01:17:38,130 تو چی؟ و اگر فکر می کنی که میتونی انجامش بدی ؛ خودت بگو. 694 01:17:39,240 --> 01:17:40,780 نکن! 695 01:17:40,990 --> 01:17:44,170 بگیرش ؛ بگیرش ؛ بگیرش ؛ بگیرش 696 01:17:44,700 --> 01:17:46,260 درد داره 697 01:17:55,750 --> 01:18:02,580 این لیست کارکنان جزیره ی آندامانه ؛ لطفا چکش کنین؛ تو این مورد ممکنه سرنخای بیشتری پیدا کنیم 698 01:18:03,900 --> 01:18:08,840 بیشتر از 100 کارمند وجود داره،؛ زمانبره ؛ آسون نیست. 699 01:18:09,140 --> 01:18:12,560 میفهمم، اما با این حال لطفا کمک کن حلش کنم . 700 01:18:13,150 --> 01:18:16,790 هی، اما... امروز تو هتل چیکار میکنی؟ 701 01:18:16,980 --> 01:18:19,850 ماماانت زنگ نزده که برای عروسی حاضر بشی؟؟؟ 702 01:18:21,950 --> 01:18:26,420 من .... عروسی رو عقب انداختم ؛ خیلی نگران خون پان م و نمیخوام کاره دیگه ای بکنم ... 703 01:18:26,620 --> 01:18:31,150 بخصوص الان که خیلی نگرانشم ....اون گمشده و نمیدونمم کجا رفته 704 01:18:31,350 --> 01:18:33,360 خوب بهش فکر کردین ,ته ؟؟ 705 01:18:33,570 --> 01:18:37,750 شاید الان تمرکز نداشته باشی برای همین نمیتونی درست بهش فکر کنی 706 01:18:38,050 --> 01:18:44,170 دوباره بهش فکر کن خون پان کجا ممکنه رفته باشه ؟؟ خوب بهش فکر کن 707 01:18:50,430 --> 01:18:56,350 -ساک -هوم -میتونم حدس بزنم که خون پان کجا ممکنه رفته باشه 708 01:18:59,850 --> 01:19:10,260 اوه . خون پان قبلا با خون آنوپونگ رفته بود جزیره ی لائوپی؛خیلی دوست داشت دوباره بره اونجا اما هیچوقت فرصتشو نداشت 709 01:19:10,460 --> 01:19:16,170 بله , خون تکین . الو ؟ خون تکین کا ,الو ؟ هی 710 01:19:16,760 --> 01:19:20,700 اون تلفن رو روی من قطع کرد .؛ عجباااا 711 01:19:38,080 --> 01:19:39,620 ببخشید 712 01:19:40,030 --> 01:19:44,260 - زنی به اسم پاسیکا میشناسین ؟ -از پوو یای دج بپرسین 713 01:19:48,810 --> 01:19:52,470 - کسی درمورد خون پاسیکا پرسید ؟؟ - بله 714 01:19:54,180 --> 01:20:01,270 - کسی دنبال من بود؟ -من اسمش رو نپرسیدم، اما از رو لباس پوشیدنش باید ماله شهر باشه. 715 01:20:02,210 --> 01:20:06,230 - خون تکین - چیزی شده ؟ 716 01:20:09,080 --> 01:20:12,230 شخصي که دنبالش هستي، اینجا نیومده. 717 01:20:12,680 --> 01:20:16,000 چرا فکر میکنین اومده اینجا؟؟ 718 01:20:16,840 --> 01:20:20,470 من فهمیدم که... اون دوست داره که به جزیره لائو پیی بیاد 719 01:20:20,670 --> 01:20:22,390 و اون قبلا با پدرم اومده بود. 720 01:20:22,690 --> 01:20:24,640 پدرت...؟ 721 01:20:26,470 --> 01:20:30,860 - اون کیه؟ -اسم پدرم انوپونگ هس - خون انوپونگ... 722 01:20:31,800 --> 01:20:34,940 - صاحب جزیره آندامان - بله 723 01:20:36,530 --> 01:20:40,320 متاسفم که شما رو ناراحت کردم ، لطفا منو ببخشید. 724 01:21:06,580 --> 01:21:08,290 تلفنم رو یادم رفته 725 01:21:17,410 --> 01:21:22,030 خیلی ازتون ممنونم پوویای دج که کمکم کردید به خون تکین دروغ بگم 726 01:21:23,540 --> 01:21:26,390 و شما دونفر چه مشکلی باهم دارین ؟؟ 727 01:21:26,820 --> 01:21:31,080 بب...ببخشید برای ...سوالم 728 01:21:31,310 --> 01:21:35,420 لازم نیست معذرت خواهی کنین؛ درباره بعضی مشکلات به سختی میشه حرف زد 729 01:21:35,610 --> 01:21:37,860 پوویای دج ,من گوشیم رو یادم رفته 730 01:21:47,570 --> 01:21:49,070 خون پان 731 01:21:51,240 --> 01:21:53,180 ا... خوب... 732 01:21:53,480 --> 01:21:57,360 من به پوویای دج گفتم که بهت بگه من اینجا نیومدم 733 01:21:58,980 --> 01:22:01,490 پس لطفا به من اجازه بدین به کارم برگردم 734 01:22:07,320 --> 01:22:08,720 خون پان 735 01:22:09,480 --> 01:22:11,560 من خیلی نگرانت بودم 736 01:22:12,310 --> 01:22:16,320 تو نباید نگران من باشی ؛به راحتی اتفاقی برام نمیوفته 737 01:22:17,180 --> 01:22:23,190 من فکر می کنم تو باید برگردی الان مادرو همسرت نگرانتن 738 01:22:23,300 --> 01:22:24,870 خون بون کراپ 739 01:22:36,610 --> 01:22:37,610 خون پان کراپ 740 01:22:37,900 --> 01:22:43,290 -خون پان ؛ صبر کن ، خون پان - چقدر میخوای دنبالم کنی ؟؟ دیگه نمیتونم تحمل کنم - خون پان 741 01:22:45,670 --> 01:22:47,380 میشه اول به من گوش بدی ؟؟ 742 01:22:49,630 --> 01:22:51,620 کاری که کردم .... 743 01:22:52,040 --> 01:22:54,540 دنبال کردن احساسات خودم بوده 744 01:22:55,170 --> 01:22:58,070 الان قلب من با تو فرقی نداره. 745 01:23:00,150 --> 01:23:02,650 التماست میکنم خون پان 746 01:23:04,800 --> 01:23:07,800 قبل از اینکه مجبور باشم مسئولیت کاری که کردم رو به عهده بگیرم، 747 01:23:09,070 --> 01:23:12,320 (o_0) میتونم ازت بخوام به من وقت بدی تا با تو باشم ؟ 748 01:23:14,550 --> 01:23:16,110 می دونم، 749 01:23:16,900 --> 01:23:19,540 چیزی که دارم میگم خودخواهانه ست 750 01:23:20,970 --> 01:23:23,040 اما من می خوام تو اینم درنظر بگیری که ... 751 01:23:23,450 --> 01:23:26,210 این آخرین درخواست منه. 752 01:23:28,630 --> 01:23:31,070 چون وقتی به جزیره مروارید برگردم، 753 01:23:33,330 --> 01:23:35,170 زندگیم، 754 01:23:36,280 --> 01:23:39,250 دیگه ماله من نیست 755 01:23:53,980 --> 01:23:55,430 خون پان کراپ 756 01:23:55,620 --> 01:23:57,290 پوو یای دج 757 01:24:02,550 --> 01:24:04,370 داره کجا میره ؟؟ 758 01:24:04,580 --> 01:24:06,820 عجیب به نظر می رسه 759 01:24:14,370 --> 01:24:19,460 من فکر می کنم خوبه ، اما دوباره به آخرش نگاه کن ، مطمئن شو که کامله، باشه؟ 760 01:24:19,670 --> 01:24:23,140 -پی نی پی نی - چیه؟ 761 01:24:23,300 --> 01:24:27,620 - خون پان باهاتون تماس گرفته؟ - نه هنوز - نه هنوز؟ 762 01:24:27,830 --> 01:24:35,910 از وقتی که خبر ازدواج خون تکین و ساریندا رو شنیده ناراحته و زیاد حرف نمیزنه 763 01:24:36,100 --> 01:24:46,880 - مثل یه ادمه دل شکسته - البته! نمیتونی بگی؟؟ من فک کنم خون پان یواشکی خون تکین و دوست داره. - عجیب نیست! او نمی خواد اینجا بمونه. 764 01:24:47,090 --> 01:24:51,160 فکر کنم ...اون نمیخواد منظره های نفرت انگیز رو ببینه پی نی 765 01:24:53,410 --> 01:24:57,110 - ببخشید - عمه عمه 766 01:24:57,310 --> 01:25:03,030 - اون خدای من - حالتون خوبه عمه ؟؟؟ -نه نه نه ... من .... من خوبم ...ممنون -عمه نوی 767 01:25:03,240 --> 01:25:10,280 - مطمئنی که خوبی؟رنگت پریده بود - من خوبم، من خوبم، لطفا منو ببخشید. 768 01:25:10,480 --> 01:25:11,900 آره 769 01:25:17,860 --> 01:25:19,460 اون عجیبه 770 01:25:24,360 --> 01:25:26,940 من وحشتناکم، من وحشتناکم! 771 01:25:27,380 --> 01:25:30,480 من دوباره به خون پان صدمه زدم ؟؟ 772 01:25:30,780 --> 01:25:32,700 چیکار باید بکنم؟ 773 01:25:37,380 --> 01:25:41,850 در خال حاضر اون دو نفر همدیگه رو دیدن ؛ اونا احتمالا مشکل دارن قربان 774 01:25:42,850 --> 01:25:44,900 پوویای دج کا 775 01:25:45,470 --> 01:25:49,780 - خون پاسیکا , خون تکین - با کی حرف میزنی؟ 776 01:26:01,690 --> 01:26:06,040 در خال حاضر اون نفر همدیگه رو دیدن ؛ اونا احتمالا مشکل دارن قربان 777 01:26:07,230 --> 01:26:09,180 پوو یای دج کا 778 01:26:09,490 --> 01:26:14,070 - خون پاسکا,خون تکین - با کی حرف میزنی؟ 779 01:26:30,730 --> 01:26:33,340 - بابا -ته 780 01:26:33,650 --> 01:26:36,930 - پانچ - عمو 781 01:26:37,230 --> 01:26:38,740 عمو 782 01:26:39,150 --> 01:26:42,710 هی... عمو، عمو، تو هنوز زنده ای 783 01:26:42,900 --> 01:26:48,030 واقعا زنده اید، عمو! دلم برای تون تنگ شده بود 784 01:27:13,060 --> 01:27:20,880 ببخش که باهات در تماس نبودم و همه فکر می کنن که... من الان مرده ام 785 01:27:22,870 --> 01:27:24,670 بابا، می دونی؟ 786 01:27:25,070 --> 01:27:30,170 تو با مرگت همه رو ناراحت کردی 787 01:27:31,030 --> 01:27:33,370 به خصوص مامان رو 788 01:27:33,830 --> 01:27:38,870 من باید وانمود کنم که مردم چون میدونم که انفجار قایق 789 01:27:39,770 --> 01:27:41,950 یک تصادف نیست 790 01:27:42,860 --> 01:27:47,200 اما سرهنگ سیکسان گفت:...که مدرکی پیدا کرده که نشون میده انفجار قایق تصادفی بوده ، 791 01:27:47,600 --> 01:27:54,280 -چون که موتور مشکل فن داشته -این چیزیه که مجرم میخواد بقیه فکرکنن 792 01:27:54,480 --> 01:28:00,080 اما من میدونم ...که چه اتفاقی افتاده ؛ اون تصادف نبوده 793 01:28:01,400 --> 01:28:09,740 اقا اقا اقا بیدارشین اقا اقا شما باید بیدار شین اقا 794 01:28:11,350 --> 01:28:14,950 اقا الان بیدارین ..اقا ..اقا 795 01:28:15,250 --> 01:28:19,480 اینجا منتظرم باشین میرم کمک بیارم 796 01:28:29,480 --> 01:28:35,780 - اون منفجر شده ؛ مهم نیست چی بشه ؛ اون زنده نمیمونه ؛ پس چرا رییس میخواد اونو چک کنه -رییس دستور داده ماهم باید انجامش بدیم 797 01:28:35,970 --> 01:28:37,990 پس چرا پرسیدی؟ 798 01:28:42,550 --> 01:28:44,440 کی اونجا افتاده؟ 799 01:28:48,000 --> 01:28:49,930 اونه ,داداش 800 01:28:56,650 --> 01:28:59,200 - اون مرده -مهم نیست ، اون به هر حال که میمرد، 801 01:28:59,410 --> 01:29:03,220 -بیابریم داداش - و چجوری می تونیم بریم؟باید مراقب جسد باشیم 802 01:29:08,970 --> 01:29:10,710 تو بدشانسی 803 01:29:10,920 --> 01:29:13,290 بخاطر همینم تو جای نانگ پاسیکا میمیری. 804 01:29:13,950 --> 01:29:18,410 ما رو ببخشید .هی خاکش کن 805 01:29:18,411 --> 01:29:18,509 ارائه ای از تیم ترجمه نقد کره 806 01:29:18,435 --> 01:29:20,435 0_o poolakjoon & paradise_lfl مترجم و زیرنویس 807 01:29:20,460 --> 01:29:22,460 برای دریافت ترجمه قسمت های بعدی به وبلاگ تاهی لند مراجعه کنید www.thahiland.mihanblog.com 85321

Can't find what you're looking for?
Get subtitles in any language from opensubtitles.com, and translate them here.