All language subtitles for talay fai ep13

af Afrikaans
ak Akan
sq Albanian
am Amharic
ar Arabic
hy Armenian
az Azerbaijani
eu Basque
be Belarusian
bem Bemba
bn Bengali
bh Bihari
bs Bosnian
br Breton
bg Bulgarian
km Cambodian
ca Catalan
ceb Cebuano
chr Cherokee
ny Chichewa
zh-CN Chinese (Simplified)
zh-TW Chinese (Traditional)
co Corsican
hr Croatian
cs Czech
da Danish
nl Dutch
en English
eo Esperanto
et Estonian
ee Ewe
fo Faroese
tl Filipino
fi Finnish
fr French Download
fy Frisian
gaa Ga
gl Galician
ka Georgian
de German
el Greek
gn Guarani
gu Gujarati
ht Haitian Creole
ha Hausa
haw Hawaiian
iw Hebrew
hi Hindi
hmn Hmong
hu Hungarian
is Icelandic
ig Igbo
id Indonesian Download
ia Interlingua
ga Irish
it Italian
ja Japanese
jw Javanese
kn Kannada
kk Kazakh
rw Kinyarwanda
rn Kirundi
kg Kongo
ko Korean
kri Krio (Sierra Leone)
ku Kurdish
ckb Kurdish (Soranî)
ky Kyrgyz
lo Laothian
la Latin
lv Latvian
ln Lingala
lt Lithuanian
loz Lozi
lg Luganda
ach Luo
lb Luxembourgish
mk Macedonian
mg Malagasy
ms Malay
ml Malayalam
mt Maltese
mi Maori
mr Marathi
mfe Mauritian Creole
mo Moldavian
mn Mongolian
my Myanmar (Burmese)
sr-ME Montenegrin
ne Nepali
pcm Nigerian Pidgin
nso Northern Sotho
no Norwegian
nn Norwegian (Nynorsk)
oc Occitan
or Oriya
om Oromo
ps Pashto
fa Persian
pl Polish
pt-BR Portuguese (Brazil)
pt Portuguese (Portugal)
pa Punjabi
qu Quechua
ro Romanian
rm Romansh
nyn Runyakitara
ru Russian
sm Samoan
gd Scots Gaelic
sr Serbian
sh Serbo-Croatian
st Sesotho
tn Setswana
crs Seychellois Creole
sn Shona
sd Sindhi
si Sinhalese
sk Slovak
sl Slovenian
so Somali
es Spanish
es-419 Spanish (Latin American)
su Sundanese
sw Swahili
sv Swedish
tg Tajik
ta Tamil
tt Tatar
te Telugu
th Thai
ti Tigrinya
to Tonga
lua Tshiluba
tum Tumbuka
tr Turkish
tk Turkmen
tw Twi
ug Uighur
uk Ukrainian
ur Urdu
uz Uzbek
vi Vietnamese
cy Welsh
wo Wolof
xh Xhosa
yi Yiddish
yo Yoruba
zu Zulu
Would you like to inspect the original subtitles? These are the user uploaded subtitles that are being translated: 1 00:00:01,937 --> 00:00:03,937 دریای آتش قسمت سیزدهم 2 00:00:05,938 --> 00:00:08,212 ارائه ای از تیم ترجمه ی نقد کره 3 00:00:09,938 --> 00:00:11,938 o_0 poolak joon & paradise_lfl ترجمه وزیرنویس 4 00:00:12,139 --> 00:00:14,139 www.thahiland.mihanblog.com برای دریافت ترجمه ی قسمت های بعدی به وبلاگ تاهی لند مراجعه کنید 5 00:00:17,940 --> 00:00:20,260 خون پان! خون پان کراپ خون پان! 6 00:00:22,230 --> 00:00:23,780 خون پان کراپ 7 00:00:24,080 --> 00:00:25,300 خون تکین 8 00:00:42,040 --> 00:00:43,990 خون پان کراپ خون پان. 9 00:00:47,650 --> 00:00:48,900 خون پان! 10 00:01:01,340 --> 00:01:02,470 خون پان! 11 00:01:17,870 --> 00:01:21,320 - برو ؛ زودباش برو. - برو ؛ زودباش برو 12 00:01:24,460 --> 00:01:27,420 هی؛ صبر کن ؛ منم کمکت میکنم 13 00:01:28,740 --> 00:01:30,260 هی، صبر کن 14 00:01:42,350 --> 00:01:43,940 خون پان کراپ خون پان. 15 00:01:44,650 --> 00:01:45,970 خون پان 16 00:01:48,690 --> 00:01:51,160 - خون پان -خون تکین. 17 00:01:52,470 --> 00:01:54,030 -خون تکین -خون پان کراپ 18 00:01:54,380 --> 00:01:57,350 -خون تکین -سفت بچسب خون پان 19 00:01:59,680 --> 00:02:02,680 خون پان! خون پان کراپ خون پان! 20 00:02:06,680 --> 00:02:08,490 سفت نگهش دار خون پان 21 00:02:14,050 --> 00:02:18,440 - خون پان کراپ - پی پان -پان! - اون فقط بیهوشه، 22 00:02:18,640 --> 00:02:21,920 میبرمش خونه استراحت کنه ؛ آتیشو واسم خاموش کن 23 00:02:22,150 --> 00:02:24,160 - حتما - خون پان 24 00:02:24,950 --> 00:02:27,700 برین؛ زودباشین برین 25 00:02:28,060 --> 00:02:32,040 - همین جا صبر کن. - صبر کن ؛ اول صبر کن 26 00:02:36,110 --> 00:02:38,150 سانگاه کجا گم وناپدید شد؟ 27 00:02:55,220 --> 00:02:57,090 من فرار کردم 28 00:02:59,860 --> 00:03:03,540 - شما پلیس مخفی ای هستین که سانگاه رو تعقیب میکرد؟؟ -بله 29 00:03:03,740 --> 00:03:07,890 -سانگاه تو یه لحظه خیلی سریع فرار کرد ،نتونستم بگیرمش -خیلی بد شد پس 30 00:03:08,170 --> 00:03:09,460 هنوز بد نیست، 31 00:03:09,660 --> 00:03:13,540 فقط یه راه هست که سانگاه میتونه از اونجا فرار کنه و به اسکله بره 32 00:03:13,740 --> 00:03:18,240 پس لطفا آتیش رو برام خاموش کنین؛ من میرم دنبال سانگاه 33 00:03:18,440 --> 00:03:20,060 هی، پات 34 00:03:28,110 --> 00:03:30,230 فکر کردی به این راحتی میتونی فرارکنی سانگاه؟ 35 00:03:30,430 --> 00:03:31,670 کیه؟ 36 00:03:31,870 --> 00:03:33,520 کی گفته من فرار کردم؟ 37 00:03:33,870 --> 00:03:38,040 -فقط اومدم که هوای تاره بخورم -بیا مثل ادم با هم برگردیم 38 00:03:38,620 --> 00:03:41,620 - کجا بریم؟ -نپرس ؛ بریم 39 00:03:43,590 --> 00:03:48,800 -بیا اینجا!شماها نیاین داخل! اگه بیاین اون میمیره -نکن 40 00:03:49,520 --> 00:03:54,640 - چی میخوای؟ - من می خوام از اینجا بیرون برم! - منو بجاش بگیر 41 00:03:54,840 --> 00:03:58,860 - باخون جیو کاری نداشته باش ؛ اون چیزی نمیدونه -بهت اعتماد ندارم 42 00:03:59,140 --> 00:04:02,220 اگه بذارم بره، شماها منو دستگیر میکنین مگه نه؟ 43 00:04:03,110 --> 00:04:05,720 - پس ؟! - خون پان 44 00:04:06,390 --> 00:04:09,830 خون پان کراپ ؛ خون پان کراپ خون پان 45 00:04:14,700 --> 00:04:21,620 - خون تکین ؛ اتاق اسناد آتش گرفته ؛ باید برم -صبر کن خون پان 46 00:04:21,820 --> 00:04:24,440 پات مراقب اونجاس؛ تو باید اول استراحت کنی 47 00:04:24,520 --> 00:04:32,480 نمیتونم استراحت کنم ؛نگرانم ؛ میترسم اسناد بسوزن ، اگر بسوزن هیچ مدرکی از حمله ی اونا باقی نمیمونه ؛ باید برم 48 00:04:32,530 --> 00:04:35,790 - خون پان کراپ، خون پان،صبر کن ، خون پان. - پس؟! 49 00:04:40,590 --> 00:04:42,990 - هی - خون جیو! 50 00:04:44,600 --> 00:04:46,110 خون 51 00:04:47,790 --> 00:04:49,930 تیراندازی بود 52 00:04:52,490 --> 00:04:54,280 افسر 53 00:05:03,420 --> 00:05:07,860 - چی شد؟ - سانگاه به افسر تیراندازی کرد و در رفت 54 00:05:08,150 --> 00:05:10,660 خون پان کراپ؛ همین جا صبر کن 55 00:05:11,100 --> 00:05:13,340 خون تکین خون تکین 56 00:05:18,610 --> 00:05:19,760 سانگاه 57 00:05:45,030 --> 00:05:46,740 - بیا اینجا - نه! 58 00:06:01,400 --> 00:06:02,870 سانگاه ؛ دیگه بسه 59 00:06:03,140 --> 00:06:07,350 - من تو رو تحویل پلیس میدم -خون تکین ... لطفا بذارین من برم 60 00:06:07,480 --> 00:06:10,500 در واقع ، همش ، پی سودا , اون .. 61 00:06:13,170 --> 00:06:14,480 سانگاه 62 00:06:17,550 --> 00:06:19,500 سانگاه 63 00:06:23,390 --> 00:06:27,700 سانگاه سانگاه! نمیر ؛ سانگاه سانگاه 64 00:06:35,660 --> 00:06:37,250 هی بایست 65 00:07:35,080 --> 00:07:37,630 خون تکین بذارین من برم 66 00:07:37,830 --> 00:07:40,920 در واقع ، همش ، پی سودا , اون .. 67 00:07:42,540 --> 00:07:44,010 سانگاه 68 00:07:45,120 --> 00:07:46,990 سانگاه 69 00:07:52,980 --> 00:07:57,720 خون تکین ؛ چی شد ؟؟ سانگاه رو گرفتین؟؟؟ 70 00:07:58,650 --> 00:08:00,350 سانگاه ... 71 00:08:00,550 --> 00:08:02,170 مرده . 72 00:08:04,970 --> 00:08:10,130 فکر کنم... باید به هوانا سودارات بگیم که سانگاه مرده 73 00:08:10,330 --> 00:08:13,350 شاید یک رفتار عجیب و غریب پیدا کنیم. 74 00:08:23,940 --> 00:08:25,410 سلام، ساک؟ 75 00:08:25,610 --> 00:08:30,900 فکر کنم شما باید برین استراحت کنین من اینجا پیش خون تکین و پان میمونم 76 00:08:33,180 --> 00:08:38,810 به هر حال، مراقب باشین . من الان خیلی میترسم 77 00:08:40,290 --> 00:08:42,980 حتما، نگران نباشین 78 00:09:10,530 --> 00:09:12,230 خون سودارات 79 00:09:16,910 --> 00:09:18,750 خون سودارات 80 00:09:28,000 --> 00:09:33,550 خون سودارات ؛ اگه در رو باز نکنین ، با لگد در باز میکنم و میام تو 81 00:09:41,060 --> 00:09:42,440 گروهبان 82 00:09:54,850 --> 00:09:58,050 ستوان ؛ اینو ببینین 83 00:10:07,470 --> 00:10:09,030 لاردیای( پیاده رو )ا 84 00:10:11,090 --> 00:10:13,960 -هوانا سودارات فرار کرده ؟؟ -آره 85 00:10:14,270 --> 00:10:17,230 بعضی از لباساشم تو کمدش نیست 86 00:10:18,310 --> 00:10:24,440 که یعنی ... اتفاقی که تو اتاق اسناد افتاده و کشتن سانگاه ؛ 87 00:10:24,640 --> 00:10:26,720 کاره هوانا سوداراته 88 00:10:27,120 --> 00:10:29,730 کاملا مطمئنم که همینجوریه 89 00:10:33,380 --> 00:10:35,290 تو چی فکر میکنی پات؟ 90 00:10:37,130 --> 00:10:42,630 قبل از این اتفاق، من دیدم هوانا سودارات ساریندا رو خفه کرد. 91 00:10:47,180 --> 00:10:50,780 -بایست -عمه دا -بذار رین بره 92 00:10:55,740 --> 00:11:00,120 اگر هنوزم این جوری به رین آسیب بزنی ؛ به پلیس خبر میدم تا دستگیرت کنه 93 00:11:00,420 --> 00:11:02,090 جراتشو داری؟ 94 00:11:02,660 --> 00:11:07,780 چرا نتونم اینکارو انجام بدم ؟ و اگه نمیخوای پلیس درمورد گذشتت تحقیق کنه .... 95 00:11:07,980 --> 00:11:11,060 دوباره رین رو اذیت نکن ؛فهمیدی؟ 96 00:11:12,110 --> 00:11:16,220 وقتی می گفتم اینو ، هوانا سودارات شوکه شد و نمی تونست حرف بزنه. 97 00:11:16,420 --> 00:11:18,850 که یعنی همه اتفاقای بدی که افتاده ... 98 00:11:19,050 --> 00:11:23,420 - کاره خودشه. -من سریع میرم دنبال هوانا سودارات میگردم 99 00:11:23,620 --> 00:11:26,080 نمیذارم که از مجازاتش فرار کنه 100 00:11:39,160 --> 00:11:44,040 - مامان - ها؟ - سلام مامان. - وای! نانگ دا، 101 00:11:44,240 --> 00:11:48,450 چی شده؟بعد از هزار سال امروز اومدی خونه ؟ 102 00:11:48,650 --> 00:11:51,090 خب ؟ چی مجبورت کرده؟ 103 00:11:51,290 --> 00:11:59,470 -مامان ؛ یه بار بعد این مدت اومدم خونه ؛ میشه سوال نپرسی و غر نزنی ؟ خستم ؛ میخوام برم بخوابم -واقعا ؟؟ واقعا؟؟؟ 104 00:11:59,670 --> 00:12:06,550 - نمیدونم داری درمورد چی میپرسی. خستمه -همیشه همیجوری هستی -همش همینه 105 00:12:06,750 --> 00:12:09,730 دقیقا کی مادره و کی دختره؟؟؟ 106 00:12:09,930 --> 00:12:15,080 میای اما یه سلام و حال و احوال نمیکنی، یه بارم که میای انگار روحی که اومده منو شکار کنه. 107 00:13:08,100 --> 00:13:09,540 مامان 108 00:13:10,560 --> 00:13:15,120 - مامان، ماااامان! کی رفته تو اتاق من؟ - ترسیدم ؛ فکر کردم خونه آتیش گرفته. 109 00:13:15,320 --> 00:13:20,700 کی میتونه بره داخلش؟ حتی موشم نمیتونه ؛ درشم قفل کردی که امن بمونه 110 00:13:20,900 --> 00:13:27,640 - هی، اگر کسی نرفته داخل پس چجوری وسایلم گم شده ؟ - آه! چجوری بدونم؟! 111 00:13:27,840 --> 00:13:33,000 - این هفته غریبه ای اومد خونمون، مامان؟ - نه، هی... 112 00:13:33,200 --> 00:13:36,900 رین دوستشو آورد 113 00:13:37,300 --> 00:13:39,000 دوست ساریندا؟؟ 114 00:13:39,620 --> 00:13:43,490 - کی؟ - خیلی اتفاقا امشب افتاده. 115 00:13:43,800 --> 00:13:49,060 شما احتمالا خسته هستین؛ فکر می کنم... باید برگردین و استراحت کنین. 116 00:13:50,720 --> 00:13:52,220 نه 117 00:13:53,670 --> 00:13:56,390 من گفتم که براتون اتاق آماده کنن 118 00:13:57,130 --> 00:13:59,120 اجازه بدین باهاتون بمونم، 119 00:13:59,430 --> 00:14:02,600 چون اگه برگردم ؛ احتمالا نمیتونم بخوابم 120 00:14:15,850 --> 00:14:22,490 - هوانا سودارات فرار کرد؟ - بله، اسناد مهمی هم سوختن و هیچی باقی نمونده 121 00:14:22,690 --> 00:14:29,140 - چرا همیشه اینجور مشکلات پیش میاد؟ - الان آدمای ستوان ساکسان دارن دنبال هوانا سودارات میگردن. 122 00:14:29,870 --> 00:14:35,940 میترسم که ... یواشکی برگرده اینجا و با پی ته و پی پان کاری بکنه 123 00:14:43,540 --> 00:14:48,420 من نمیدونم نانگ سودا از دیشب کجا ناپدید شده 124 00:14:48,720 --> 00:14:53,810 - اما مگه کار اشتباهی کرده؟ - خب... دخترتون کار اشتباهی نکرده، مادربزرگ. 125 00:14:54,340 --> 00:14:56,730 فقط میخواستم یه چن تا سوال کوچیک ازش بپرسم 126 00:15:11,420 --> 00:15:19,030 - چرا این عکس پاره شده؟ - رین هم از هوانا سودارات پرسید اما چیزی نگفت ، رین هم کنجکاو بود . 127 00:15:19,230 --> 00:15:23,450 چرا احساس نزدیکی زیادی به ساریندا مثل یه بچه دارم؟؟؟ 128 00:15:32,590 --> 00:15:35,260 کجا چهره این بچه رو دیدم؟ 129 00:15:37,310 --> 00:15:39,960 وقتی مادرت فهمید که نوان پرانگ حامله هس ... 130 00:15:41,370 --> 00:15:49,290 اون تو رو برد خارج. مادرت منو از کسی که دوستش داشتم بخاطر انتقام جدا کرد و زندگیم مثه جهنم شد 131 00:15:49,490 --> 00:15:55,500 همیشه اعتقاد داشتم دختر نوان پرانگ از خون خودمه 132 00:15:55,700 --> 00:15:58,180 اما همونجور که اون بچه بزرگتر میشد... 133 00:15:58,620 --> 00:16:01,050 حقیقت داشت برملامیشد 134 00:16:01,750 --> 00:16:04,130 و چیزی که فکرمیکردم درست بود 135 00:16:04,730 --> 00:16:08,910 ناتچا ... دختر من و نوان پرانگ نبود 136 00:16:09,110 --> 00:16:17,530 من تست دی ان ای گرفتم که باعث شد نوان پرانگ قبول کنه که راستشو بهم بگه؛ اون بهم مواد زده بود تا منو بیهوش کنه ... 137 00:16:17,730 --> 00:16:21,610 و جوری به نظر بیاد که من با اون کاری کردم 138 00:16:25,670 --> 00:16:29,110 ازش خواستم که ناتچا رو از جزیره ببره 139 00:16:31,010 --> 00:16:33,780 احتمالا سرنوشت مادر و دختره 140 00:16:34,180 --> 00:16:36,170 اون روز که قایق داشت میرفت 141 00:16:38,050 --> 00:16:42,260 منفجر شد و باعث شد نوان پرانگ و ناتچا بمیرن 142 00:17:39,480 --> 00:17:41,830 این بچه ؛ سارینداس 143 00:17:48,450 --> 00:17:50,800 این بچه ناتچاس 144 00:18:07,640 --> 00:18:09,520 این یعنی... 145 00:18:10,230 --> 00:18:13,290 ساریندا و ناتچا یه نفرن 146 00:18:14,580 --> 00:18:16,670 ناتچا نمرده 147 00:18:36,470 --> 00:18:38,270 ساریندا 148 00:18:38,760 --> 00:18:42,080 - بله - بیا تو اتاقم. 149 00:18:52,320 --> 00:18:54,090 بشین 150 00:18:56,450 --> 00:18:58,990 با من کاری دارین خون تکین؟؟؟ 151 00:19:02,910 --> 00:19:04,800 به این دو عکس نگاه کن. 152 00:19:13,980 --> 00:19:15,920 عکس دیگه ای هم اینجاس 153 00:19:26,390 --> 00:19:30,490 -چرا خون آنوپونگ منو نگه داشته؟ -من باید ازت بپرسم 154 00:19:30,700 --> 00:19:36,740 - چرا دروغ میگی؟ - درمورد چی دروغ بگم؟ - ادای بیگناها رو درنیار و نگو که نمیدونی 155 00:19:37,740 --> 00:19:44,090 احتمالا عصبانی هستی، پدر من حقیقتو می دونه که تو دخترش نیستی، بنابراین با عمه ات برای نابودی جزیره پیرل همکاری کردی! 156 00:19:44,180 --> 00:19:50,430 - خون تکین کا ؛ من نمیفهمم چی میگین - به من دروغ نگو! من حقیقتِ اینکه تو کی هستی رو میدونم 157 00:19:53,530 --> 00:19:57,060 تو ناتچایی ؛ دختر نوان پرانگ 158 00:19:59,400 --> 00:20:03,390 مادرت بابامو گول زد ؛ که تو دختر بابامی 159 00:20:03,590 --> 00:20:07,140 چون قیافت عوض شده بابام نتونست بشناستت 160 00:20:08,150 --> 00:20:12,020 وقتی قایق نوان پرانگ منفجر شد؛ اون مرد و تو زنده موندی 161 00:20:12,220 --> 00:20:15,370 -نمیفهمم -حقیقتو قبول کن 162 00:20:15,800 --> 00:20:21,120 - نمیخوام از قانون علیه تو استفاده کنم - خون تکین کا , نمیفهمم دارین چی میگین 163 00:20:21,320 --> 00:20:26,130 من اون کسی که فکر میکنین نیستم؛ من فقط یه بچه ام که عمه دا منو بزرگ کرده 164 00:20:26,180 --> 00:20:33,990 هی اگه حرف نزنی ؛ به پلیس میگم بخاطر توطئه با هوانا سودارات و اختلاس پولای جزیره دستگیرت کنه 165 00:20:42,840 --> 00:20:44,380 ساریندا 166 00:20:45,670 --> 00:20:47,710 ساریندا ؛ تو 167 00:20:51,320 --> 00:20:52,850 ساریندا 168 00:21:10,710 --> 00:21:12,390 خون تکین کا 169 00:21:14,350 --> 00:21:18,790 -ساریندا چطوره؟ -دکتر داره معاینش میکنه اما هنوز بیهوشه 170 00:21:21,590 --> 00:21:26,810 خون پان کراپ ؛ میدونین که این زن تمام مدت داشته مارو گول میزده؟؟ 171 00:21:27,010 --> 00:21:31,490 اون همیشه ضعیف و مهربون رفتار میکرد , اما در حقیقت ... اونم به اندازه ی عمه اش بده 172 00:21:32,090 --> 00:21:34,090 خوبه که بهش مشکوک بودم 173 00:21:34,290 --> 00:21:36,480 من این عکسو آوردم که چکش کنم و بفهمم که ... 174 00:21:36,850 --> 00:21:40,210 ساریندا و ناتچا یه نفرن 175 00:21:42,380 --> 00:21:47,770 - که یعنی... ناتچا نمرده؟ - بله، اون هنوز نمرده. 176 00:21:48,060 --> 00:21:50,910 هوانا سودارات، ناتچا رو اورد و اونو بزرگ کرد. 177 00:21:51,110 --> 00:21:55,020 و اسمشو عوض کردو گذاشت ساریندا که کسی نفهمه که اون کیه 178 00:22:41,870 --> 00:22:49,110 درسته, بهت اعتماد نداشتم چون هرچی بزرگتر میشد ، هیچ شباهتی به من نداشت ؛ چجوری اینکارو کردی؟ 179 00:22:49,310 --> 00:22:55,300 -چون دوستت دارم ؛ دوستت دارم -تو منو دوست نداری, خودتو دوست داری 180 00:22:55,510 --> 00:23:02,260 -از ناتچا به عنوان وسیله برای تو تله انداختنم استفاده کردی -نه درست نیست؛ من دوستت دارم -برو 181 00:23:02,460 --> 00:23:03,890 از اینجا برین 182 00:23:04,090 --> 00:23:07,070 برو ؛ از اینجا برو دیگه برنگرد 183 00:23:07,350 --> 00:23:12,550 -دخترتم با خودت ببر -خون. پونگ خون 184 00:23:21,240 --> 00:23:22,980 خون پونگ... 185 00:23:25,210 --> 00:23:29,110 -ناتچا بیا پیشم -مااماان 186 00:23:33,000 --> 00:23:36,170 مامان گریه نکن 187 00:23:44,360 --> 00:23:53,280 - باید بری - من می خوام اینجا باشم - باید با من بیای - من می خوام پیش بابا باشم. - باید با من بیای؛ گفتم ساکت باش؛ دهنتو ببند 188 00:23:53,480 --> 00:23:57,100 گفتم بسه ؛ ساکت باش ساکت باش وخوب گوش کن 189 00:23:57,500 --> 00:24:03,100 ناتچا بابات تورو نمیخواد ! بریم ! زودباش 190 00:24:04,210 --> 00:24:18,000 - بابا آه بابا، من نمی خوام برم! بابا! - گفتم بریم - بابا! - بیا بریم - باباااااا، من نمی خوام بروم! - ناتچا ؛ بامن بیا 191 00:24:28,190 --> 00:24:31,160 خون خون . لطفا آروم باش 192 00:24:31,960 --> 00:24:34,020 آروم آروم خوابید 193 00:25:14,210 --> 00:25:16,640 خوبه که هیچی یادت نمیاد عزیزم 194 00:25:16,980 --> 00:25:20,860 از الان به بعد ، بهت یه زندگی جدید میدم 195 00:25:21,950 --> 00:25:26,580 -اسمت ساریندا س عزیزم -باشه 196 00:25:34,390 --> 00:25:37,010 خون کراپ خون کراپ 197 00:25:37,520 --> 00:25:41,440 -یادته که اسمت چیه؟ -من ..... 198 00:25:41,640 --> 00:25:43,490 اسمم .... 199 00:25:44,130 --> 00:25:46,170 ناتچا 200 00:26:03,120 --> 00:26:05,370 هنوز فکر بدن نکن 201 00:26:05,670 --> 00:26:07,810 صبر کنین تا ساریندا بیدار بشه 202 00:26:08,010 --> 00:26:10,120 و ازش میپرسیم 203 00:26:16,710 --> 00:26:17,990 حتما 204 00:26:21,890 --> 00:26:23,620 ار ... خون کراپ 205 00:26:23,820 --> 00:26:28,280 - خون کراپ - بله - ار... بیمار به هوش اومده . 206 00:26:29,010 --> 00:26:33,190 - خیلی ممنون، دکتر. - بله لطفا ببخشید - حتما 207 00:26:44,370 --> 00:26:49,500 وقتی گفتین که من دروغ گفتم؛ من دروغ نگفتم ؛ من فراموشی دارم 208 00:26:49,940 --> 00:26:53,090 نمیدونم عمه دا چیکار کرده 209 00:26:55,700 --> 00:26:59,790 و هیچ وقت نمیدونستم واقعا کی هستم 210 00:26:59,990 --> 00:27:03,110 چون عمه هیچ وقت سعی نکرد حافظه ی منو برگردونه 211 00:27:03,450 --> 00:27:07,630 اما الان ؛ من یادمه که کی هستم 212 00:27:08,130 --> 00:27:10,510 حتی اگه کامل یادم نیاد 213 00:27:10,710 --> 00:27:14,310 اما میدونم که اسمم ناتچاس 214 00:27:20,620 --> 00:27:25,270 و اگه شماها بهم اعتماد ندارین ؛ میتونین یه دکتر بیارین تا معاینم کنه 215 00:27:26,220 --> 00:27:27,680 خوبه 216 00:27:28,240 --> 00:27:31,320 من یه دکتر میارم که معاینه ات کنه تو یه وقت دیگه 217 00:27:32,040 --> 00:27:33,640 بنابراین ما میفهمیم ، 218 00:27:33,840 --> 00:27:36,760 که بهمون راست میگی یا دروغ 219 00:27:40,590 --> 00:27:43,940 من فکر میکنم ساریندا درمورد فراموشیش راستشو میگه 220 00:27:44,380 --> 00:27:47,000 چون وقتی گفتین که یه دکتر میارین تا معاینش کنه ؛ 221 00:27:47,200 --> 00:27:49,480 حتی یه ذره هم از نگاه کردن تو چشماتون خودداری نکرد 222 00:27:52,110 --> 00:27:55,710 من فقط میخوام مطئمن شم که .. گول نمیخوریم 223 00:27:56,050 --> 00:27:57,320 بله 224 00:27:58,770 --> 00:28:03,120 درسته؛ وقتی رفتیم که از پی تیپ درمورد هوانا سودارات بپرسیم 225 00:28:03,320 --> 00:28:06,200 چرا بهمون نگفته بود؟ 226 00:28:07,710 --> 00:28:11,190 آره چرا خون تیپ نگفته بود؟ 227 00:28:11,390 --> 00:28:13,670 من میرم پی تیپ رو تو هتل میبینم 228 00:28:13,880 --> 00:28:18,610 من فکر میکنم که اون دلیل داره که بهمون درموردش نگفته 229 00:28:19,330 --> 00:28:20,850 خوبه 230 00:28:25,410 --> 00:28:28,240 من درمورد ساریندا بهتون نگفتم ؛ 231 00:28:28,760 --> 00:28:32,150 چون ... میخواستم رین فراموشش کنه 232 00:28:32,960 --> 00:28:34,970 احتمالا میدونین درسته؟ 233 00:28:35,170 --> 00:28:38,580 که رین دختر پی پرانگ و خون آنوپونگ نیست 234 00:28:39,710 --> 00:28:45,670 این موضوع یه گناهه که به رین مربوطه؛ اونی که این گناهو مرتکب شده ... پی پرانگه 235 00:28:45,870 --> 00:28:49,810 پس میخوام ... رین یه زندگی جدید داشته باشه 236 00:28:50,010 --> 00:28:53,990 میفهمم اما من کنجکاوم که... 237 00:28:54,190 --> 00:28:58,810 شما یه بار گفتین که ممکنه هوانا سودارات کسی باشه که بمب رو گذاشت برای خون نوان پرانگ 238 00:28:59,390 --> 00:29:03,770 و اگه اینجوری باشه ... نباید ساریندا رو بزرگ میکرد 239 00:29:03,970 --> 00:29:07,850 پی سودا ساریندا رو بزرگ کرد چون ... 240 00:29:08,050 --> 00:29:17,040 رین دختره پی پرانگه ؛ همونی که اون ازش متنفره؛ پس از رین به عنوان یه وسیله استفاده کرد که از همه ی عصبانیت و کینه اش نسبت به پی پرانگ کم کنه 241 00:29:17,120 --> 00:29:21,310 -کسی که خیلی مظلومه و گناه داره سارینداس - بله 242 00:29:22,340 --> 00:29:25,820 و... رین الان کجاست؟ 243 00:29:26,060 --> 00:29:29,060 تو بیمارستانه؛ میخواین ببینینش پی تیپ؟ 244 00:29:29,080 --> 00:29:31,020 - بله - بریم 245 00:29:37,070 --> 00:29:38,610 نیکوم 246 00:29:43,290 --> 00:29:44,550 نیکوم 247 00:29:47,020 --> 00:29:50,450 - نیکوم - سودا! - چی شده؟ 248 00:29:50,650 --> 00:29:52,980 چرا اینقد عرق کردی؟؟ 249 00:29:54,250 --> 00:29:57,620 آه نه چیزی نیس 250 00:30:04,330 --> 00:30:06,710 چیزی هست که میخوام درموردش باهات حرف بزنم 251 00:30:07,010 --> 00:30:12,140 - چی؟ فکر میکنی که خون تکین و خون پاسیکا میدونن ما چیکار میکنیم؟ -آره 252 00:30:12,340 --> 00:30:16,610 پات یه تعمیرکار مکانیکی اومده تو خونه ی من ؛ و یه سری از وسایلم گم شده 253 00:30:16,810 --> 00:30:20,840 پات و نانگ پاسیکا پسرعمو دختر عمو ان؛ باید برای اطمینان به پاسیکا بگه 254 00:30:21,040 --> 00:30:25,620 خون تکین هم میدونه ... که مو از دفتردارایی دزدی کرده 255 00:30:25,820 --> 00:30:31,010 امروز حسابدار اومد که اسناد رو کشید بیرون؛ هر چی که خواست رو بهش دادم 256 00:30:31,210 --> 00:30:35,280 نیکوم، من دوستتم ؛ باید بهم کمک کنی. 257 00:30:35,480 --> 00:30:42,320 چون بهت تو کار کمک کردم به اینجایی که هستی رسیدی ، هرچی داری به خاطر کمک منه( کلا داره منت میذاره)ا 258 00:30:42,460 --> 00:30:45,560 - میخوای لطفتو جبران کنم ؟؟ - نه، ، 259 00:30:45,760 --> 00:30:53,030 اما دارم میگم که فراموش نکنی ؛ اگه من دستگیر شم ؛ تو هم دستگیر میشی؛ یادت باشه 260 00:31:13,430 --> 00:31:15,390 بردار، پت 261 00:31:20,620 --> 00:31:24,930 -جیو - عمه گان، من برمیگردم 262 00:31:35,860 --> 00:31:43,210 پات، هوانا سودارات اومد اینجا، من دنبالشم، فکر می کنم... اون میره اسکله 263 00:31:46,610 --> 00:31:48,370 هوانا سودارات کا 264 00:31:49,590 --> 00:31:51,100 هوانا سودارات 265 00:31:51,950 --> 00:31:53,480 چیه ؟! 266 00:31:53,980 --> 00:31:56,790 اسم بابام نک نونه 267 00:31:56,990 --> 00:31:59,690 اون تو آندامان پیرل کار میکرد 268 00:32:00,560 --> 00:32:05,360 مادر من... دروغ گفت که از بابای تو حامله شده؟ 269 00:32:07,850 --> 00:32:11,010 چرا این حرف اینقدر به گوش ،بد اهنگه ؟ 270 00:32:12,590 --> 00:32:14,500 متاسفم، 271 00:32:14,930 --> 00:32:16,840 برای کاری که مادرم کرده 272 00:32:17,450 --> 00:32:21,750 - برای از هم پاشیدن خانوادتون - این اتفاق ماله خیلی وقت پیشه 273 00:32:22,440 --> 00:32:24,140 زیاد درموردش فکر نکنین 274 00:32:26,040 --> 00:32:29,010 اینکه زیاد بهش فکر نکنم ؛ احتمالا نمیتونم اینکارو نکنم 275 00:32:29,490 --> 00:32:34,280 چون الان ... من میدونم واقعا کی هستم 276 00:32:35,230 --> 00:32:39,620 زندگیم واقعا اسف باره 277 00:32:43,880 --> 00:32:46,560 میخوام تنها باشم 278 00:33:20,960 --> 00:33:25,070 من از خون پان درمورد این قضیه شنیدم و اومدم که ساریندا رو ببینم 279 00:33:26,850 --> 00:33:29,300 ساریندا میخواد تنها باشه 280 00:33:30,170 --> 00:33:32,800 بعد از اینکه همه چیزو بهش گفتم 281 00:33:33,090 --> 00:33:35,110 به نظر میاد خیلی تحت فشار استرسه 282 00:33:36,710 --> 00:33:40,990 فکرکنم برای چند لحظه باید تنهاش بذاریم 283 00:33:56,080 --> 00:34:00,240 خون سودارات بایست ؛ بایست همین الان 284 00:34:01,420 --> 00:34:06,320 -بهتره که حرف بزنیم -چیزی واسه گفتن ندارم -اما من دارم 285 00:34:07,820 --> 00:34:11,180 میخوام که واقعیتو بگی تا مجازاتت کمتر بشه 286 00:34:11,420 --> 00:34:15,010 چرا باید اعتراف کنم؟ من کاری نکردم. چرا باید اعتراف کنم؟ 287 00:34:15,040 --> 00:34:22,140 اگه کاری که گفتمو انجام ندی ،مجازات سختی در انتظارته، مخصوصا اینکه متهم به قتل سانگاه هم هستین. 288 00:34:23,820 --> 00:34:29,280 سانگاه مرده ؟؟؟ .... من اینکارو نکردم ؛ من سانگاه رو نکشتم 289 00:34:29,460 --> 00:34:39,160 هی،تظاهر به بیگناهی نکن، میدونم کار تو بوده، و گذاشتن بمب جایی که عمو پونگ و پی پان نشسته بودن هم کار تو هست،. 290 00:34:39,180 --> 00:34:41,980 انفجار قایق ؟؟؟ من هیچی نمیدونم 291 00:34:42,040 --> 00:34:45,320 حتی اگه انکار هم کنی؛ دستگیر میشی 292 00:34:45,400 --> 00:34:49,610 - گفتم بذارین من برم - نه! اعتراف کنین خون سودارات. 293 00:34:53,630 --> 00:34:59,350 هی، هی، تو! دوست داری از خشونت استفاده کنی؟ باشه. 294 00:35:01,820 --> 00:35:08,450 - گفتم چیزی نمیدونم ؛ دیوونه ای؟ من این کار رو نکردم - اعتراف کن، خون سودارات. - من این کارو نکردم 295 00:35:15,600 --> 00:35:17,030 خون سودارات 296 00:35:17,230 --> 00:35:19,700 - خون جیو! - خون سودارات. -خون ! 297 00:35:20,540 --> 00:35:22,020 خون کراپ 298 00:35:22,350 --> 00:35:24,360 کمکم کن 299 00:35:32,130 --> 00:35:33,560 بفرمایین 300 00:35:35,340 --> 00:35:37,000 ممنونم 301 00:35:38,610 --> 00:35:41,330 چطوره؟ بهتره؟ 302 00:35:42,610 --> 00:35:46,150 اینجا مرطوبه 303 00:35:53,680 --> 00:35:55,140 جیو 304 00:35:56,140 --> 00:36:00,890 - عمه - الان میتونی بگی چه اتفاقی داره میفته؟ 305 00:36:06,910 --> 00:36:09,050 واقعا ... 306 00:36:09,350 --> 00:36:16,360 - هوانا سودارات پشت همه ی اتفاقاس؟؟ - بله، بابا، اما در حال حاضر فرار کرده. 307 00:36:16,560 --> 00:36:20,250 ساک رفت خونش ؛ جایی که اون دوست داشت بره اما پیداش نکرد 308 00:36:20,450 --> 00:36:24,070 پس تو و پان باید مراقب باشین، پسر ، من خیلی نگرانتونم 309 00:36:24,370 --> 00:36:31,480 - این زن... میتونه کارایی بکنه که ما حتی نمیتونیم تصورشو بکنیم. - بله، پدر. 310 00:36:31,780 --> 00:36:35,390 پدر، مااماان حالش چطوره؟ 311 00:36:36,420 --> 00:36:37,810 خوبه، پسر. 312 00:36:38,010 --> 00:36:41,750 نمیخواد نگران باشی. همش همینه، پسر. 313 00:36:42,060 --> 00:36:45,220 بله، پدر. مراقب خودتون باشین. 314 00:36:55,830 --> 00:37:02,120 شنیدم که داشتی به ته و اون زن هشدار میدادی که مراقب باشن، تو جزیره پیرل چی شده؟؟ 315 00:37:05,400 --> 00:37:08,160 خون نالینی چطوره؟ 316 00:37:08,540 --> 00:37:10,190 ماامانم خوبه 317 00:37:10,890 --> 00:37:13,720 اما بابام نگرانه، 318 00:37:13,920 --> 00:37:17,390 میترسه که هوانا سودارات دوباره بهمون حمله کنه 319 00:37:20,800 --> 00:37:22,960 من نگران خودم نیستم 320 00:37:23,920 --> 00:37:26,170 اما نگران توام 321 00:37:27,700 --> 00:37:29,320 خون پان کراپ 322 00:37:29,650 --> 00:37:32,480 اسلحه ای که بهت دادمش ؛ هنوز پیشته درسته؟؟ 323 00:37:32,660 --> 00:37:36,450 - بله - باید همیشه پیشت باشه،. 324 00:37:36,560 --> 00:37:38,900 و به هیچ عنوان گوشیتو خاموش نکن 325 00:37:39,110 --> 00:37:42,720 هر جا خواستی بری بهم زنگ بزن و بهم خبر بده، بهم قول بده 326 00:37:43,720 --> 00:37:45,140 باشه 327 00:37:46,480 --> 00:37:49,550 باید مراقب خودتم باشی 328 00:37:55,680 --> 00:37:57,510 خون پان کراپ 329 00:37:59,190 --> 00:38:03,720 میدونی دیگه ؟؟ که چقدر دوستت دارم 330 00:38:05,750 --> 00:38:08,140 باید بهم قول بدی ... 331 00:38:08,590 --> 00:38:13,310 - که خیلی خوب مراقب خودت باشی -قول میدم 332 00:38:38,470 --> 00:38:41,740 سودارات همه ی اون کارای وحشتناکو انجام داده؟ 333 00:38:41,940 --> 00:38:47,830 مدارکی که ته پیدا کرده اینطور نشون میده. سودارات منو مخفیانه دوست داشته 334 00:38:48,350 --> 00:38:50,420 اون بارها خودشو به من نزدیک کرد 335 00:38:50,620 --> 00:38:54,230 اما من بهش توجهی نکردم ؛ برای همین ازم عصبانیه 336 00:38:57,130 --> 00:39:00,120 برای همین تورو تحریک کرد که ازم متنفر بشی 337 00:39:01,360 --> 00:39:06,120 و موفق شد ؛ چون تو پسرمونو ازم دور کردی 338 00:39:08,600 --> 00:39:14,290 میدونم برات سخته که باور کنی چون تو و سودارات خیلی بهم نزدیک بودین 339 00:39:14,500 --> 00:39:20,760 اما میخوام که فکر کنی به حرفاش و ببینی که 340 00:39:21,060 --> 00:39:27,280 چون حرفای سودارات رو باور کردی از من عصبانی بودی 341 00:39:28,170 --> 00:39:30,980 یا با چشمای خودت دیدی؟ 342 00:39:45,160 --> 00:39:52,240 - ها؟؟ هوانا سودارات اومد اینجا؟ - بله، من ازش خواستم اعتراف کنه اما قبول نکرد. 343 00:39:52,440 --> 00:39:54,850 الان فکر کنم که فرار کرده 344 00:39:54,970 --> 00:39:58,760 متاسفم که نتونستم نگهش دارم 345 00:39:59,160 --> 00:40:00,790 درسته 346 00:40:14,540 --> 00:40:15,910 تیپ 347 00:40:16,610 --> 00:40:18,550 او... 348 00:40:18,920 --> 00:40:23,780 یکی اونو بیهوش تو ساحل ویلای یه ماهیگیر پیدا کرد 349 00:40:24,010 --> 00:40:29,430 و اونا شناختنش چون اون همیشه باخون آنوپونگ و پی پرانگ میرفت برای دیدن جاهای جالب 350 00:40:29,630 --> 00:40:36,380 اونا به پناهگاه زنگ زدن و منم تلفنو جواب دادم و اونو برای درمان برگردوندنش اینجا ؛ پی سودا کا 351 00:40:36,580 --> 00:40:38,800 لطفا از این بچه برای من مراقبت کنین. 352 00:40:39,000 --> 00:40:40,680 به بهترین نحو ممکن بزرگش کنین 353 00:40:41,090 --> 00:40:45,420 چون اون خواهرزادمونه 354 00:41:05,440 --> 00:41:12,040 - نانگ رین! اینجا چیکار میکنین؟ - عمه، اونایی که ازشون عکس گرفتی کی هستن؟ 355 00:41:17,220 --> 00:41:21,320 برو بیرون؛ بهت گفتم از اتاق من برو بیرون 356 00:41:22,140 --> 00:41:27,230 برو بیرون ؛ برو بیرون و دیگه نیا تو اتاقم؛ بهت گفتم برو بیرون ؛ برو بیرون 357 00:41:59,650 --> 00:42:03,790 -عمه دا ؛ منو نزن ؛ منو نزن - تو بچه ی نمک نشناسی هستی 358 00:42:03,990 --> 00:42:06,330 منو نزن ؛ درد داره 359 00:42:07,460 --> 00:42:10,890 اگه نمیخوای بزنمت ؛ نباید باهام لج کنی 360 00:42:11,090 --> 00:42:13,950 یواشکی نرو بیرون و با پسر همسایه بازی نکن فهمیدی؟؟ 361 00:42:14,150 --> 00:42:21,470 -دقیقا مثل مادرتی ؛ بیا اینجا -نکن -نانگ رین تو .... - دردم میگیره 362 00:42:45,030 --> 00:42:51,570 خون پان کراپ؛ هر موقع خواستی جایی بری؛ باید خیلی مراقب باشی ؛ چون ما هنوز هوانا سودارات رو دستگیر نکردیم 363 00:42:51,810 --> 00:42:54,520 شما هم باید مراقب باشین 364 00:42:54,730 --> 00:42:57,410 من بیشتر برای شما نگرانم. 365 00:42:58,960 --> 00:43:02,870 فقط یه راه هست که شما رو تو امنیت قرار میده 366 00:43:03,470 --> 00:43:05,020 هی، خون پان 367 00:43:05,890 --> 00:43:10,230 باید 24 ساعت با من باشی و از دیدم دور نشی. 368 00:43:11,110 --> 00:43:13,340 من اینجوری فکر نمیکنم 369 00:43:13,550 --> 00:43:15,650 من واقعی ام 370 00:43:16,190 --> 00:43:18,040 خون پان 371 00:43:19,060 --> 00:43:25,010 - من در موردت خیلی نگرانم - من از خودم مراقبت میکنم و هیچ چیزی برام اتفاق نمیفته. 372 00:43:25,390 --> 00:43:27,380 قول ؟ 373 00:43:28,400 --> 00:43:30,130 قول 374 00:43:31,230 --> 00:43:33,360 میتونی بری سرکار 375 00:43:33,780 --> 00:43:35,590 خوبه 376 00:43:45,660 --> 00:43:48,430 در مورد گروه توری که از اروپا هفته آینده میاد 377 00:43:48,630 --> 00:43:52,000 - برنامه ها رو انجام بدین. - بله 378 00:44:06,870 --> 00:44:09,440 - سلام - پاسیکا 379 00:44:10,090 --> 00:44:17,240 - این کیه؟ - من میدونم اونی که میخواین دستگیرش کنین الان کجاست - منظورت هوانا سودارات هست؟ - من فقط به شما میگم 380 00:44:17,480 --> 00:44:19,590 نباید به کسی بگین 381 00:44:22,230 --> 00:44:24,970 کسی زنگ زد بهت و درمورد هوانا سودارات سرنخ داد؟ 382 00:44:25,220 --> 00:44:32,310 بله ؛ اما تاکید کرد که به کسی نگم ؛ اما حس میکنم عجبیه ؛ پس فک کردم که باید بهت بگم 383 00:44:32,720 --> 00:44:38,350 درست فکر کردی اما ... گفت کجا ببینیش؟ 384 00:44:42,780 --> 00:44:49,540 - همونجور که فکر میکردیم به تکین گفت. - خوبه میتونیم دوتاشونو باهم بگیریم. 385 00:44:59,580 --> 00:45:01,700 کسیو نمیبینم 386 00:45:02,340 --> 00:45:04,700 باید بهش زنگ بزنم اما شمارش نیفتاد 387 00:45:06,280 --> 00:45:10,070 من فکر می کنم... جو به نظر عجیب و غریبه 388 00:45:10,710 --> 00:45:19,040 - خون پان، همینجا صبر کن، من برم داخلو چک کنم - باشه مراقب باش. - حتما. 389 00:45:32,660 --> 00:45:35,790 کمک ؛ کمک 390 00:45:35,990 --> 00:45:37,640 خون پان کراپ 391 00:45:39,740 --> 00:45:41,130 خون پان 392 00:45:47,110 --> 00:45:48,600 خون پان کراپ 393 00:45:49,670 --> 00:45:51,100 خون پان! 394 00:45:51,510 --> 00:45:54,100 خون پان، خون پان کجایی؟ 395 00:45:54,910 --> 00:45:57,040 خون پان کراپ 396 00:46:24,270 --> 00:46:25,580 خون پان 397 00:46:29,380 --> 00:46:32,570 خون پان خون پان کراپ خون پان. 398 00:46:33,920 --> 00:46:35,910 خون تکین 399 00:46:47,560 --> 00:46:49,790 فکر کردم دیگه نمیبینمت 400 00:46:51,760 --> 00:46:56,700 - صدمه دیدی؟ - نه،تو چی؟ 401 00:46:56,900 --> 00:46:58,330 نه 402 00:46:59,360 --> 00:47:03,740 - این... ما کجاییم؟ - منم نمی دونم. 403 00:47:14,890 --> 00:47:16,360 در رو باز کن 404 00:47:22,250 --> 00:47:24,450 در از بیرون قفل شده 405 00:47:28,830 --> 00:47:30,810 موبایل منم گمشده 406 00:47:32,180 --> 00:47:34,170 ماله منم نیس 407 00:47:34,970 --> 00:47:39,470 فکر کنم کار هوانا سوداراته؛ مارو گول زد و انداختمون تو تله 408 00:47:43,300 --> 00:47:45,170 من اونا رو گرفتم 409 00:47:45,370 --> 00:47:47,550 میخوای بعدش چیکار کنم؟ 410 00:47:49,600 --> 00:47:51,320 حتما 411 00:48:06,170 --> 00:48:08,080 نترس 412 00:48:08,550 --> 00:48:10,580 یادته؟؟ 413 00:48:10,880 --> 00:48:13,630 ما چن بار از مرگ نجات پیدا کردیم 414 00:48:14,760 --> 00:48:16,940 این بارم همینه 415 00:48:17,340 --> 00:48:21,390 من باید یه راه پیدا کنم... برای اینکه از این اتاق ببرمت بیرون. 416 00:48:22,270 --> 00:48:26,360 چجوری؟ خودت گفتی که .... 417 00:48:26,560 --> 00:48:28,820 در قفله 418 00:48:33,360 --> 00:48:35,460 باید راهی باشه 419 00:48:38,700 --> 00:48:43,950 تمومش کن ؛ خون تکین ؛ به این نگاه کن؛ من میدونم که راه دیگه ای نیست 420 00:48:45,540 --> 00:48:47,890 سعی کردنو تمومش کن خون تکین 421 00:48:48,420 --> 00:48:54,260 نیروتو ذخیره کن ، چون ما نمیدونیم قراره با چی روبه رو شیم 422 00:49:02,070 --> 00:49:04,140 متاسفم خون پان 423 00:49:04,340 --> 00:49:07,420 متاسفم که این بار نمیتونم کمکت کنم 424 00:49:10,620 --> 00:49:12,730 درسته 425 00:49:13,530 --> 00:49:15,550 درسته 426 00:49:38,680 --> 00:49:40,490 این دود چیه؟؟ 427 00:49:42,550 --> 00:49:44,250 هیچ بویی نداره 428 00:49:44,750 --> 00:49:50,220 دود نیس؟؟ یا .... میخوان ما رو با گاز سمی بکشن؟؟ 429 00:49:54,250 --> 00:49:55,740 درو باز کن 430 00:49:56,590 --> 00:50:02,390 درو باز کن ؛ هی ؛ این بازی کثیفو نکن . درو باز کن 431 00:50:02,590 --> 00:50:04,310 خون تکین 432 00:50:05,600 --> 00:50:08,540 خون پان خون پان کراپ 433 00:50:09,910 --> 00:50:12,120 فکر کنم گازه 434 00:50:39,150 --> 00:50:40,860 اشهدتو بخون 435 00:50:56,630 --> 00:51:05,550 -خون پان و خون تکین امروز کجا رفتن پی نی ؟؟ -آره دوتاشون گم شدن ؛ امیدوارم چیزی نباشه 436 00:51:05,750 --> 00:51:15,610 - احتمالا نه، رفتن سر قرار؟؟ یه قرار شیرین ، پی نی -اینجوری؟ 437 00:51:15,920 --> 00:51:18,260 به نظرم درسته 438 00:51:18,610 --> 00:51:24,690 فکر کردن بهش منو هیجان زده میکنه ؛ نمیدونم چرا اما براشون هیجان زده ام ؛ 439 00:51:28,700 --> 00:51:30,270 خون پان کراپ 440 00:51:32,020 --> 00:51:35,050 روز اولی که همدیگه رو دیدیم یادته؟؟ 441 00:51:35,520 --> 00:51:37,340 آره یادمه 442 00:51:38,120 --> 00:51:40,960 اون روز کمکم کردی که یه دزد بگیرم 443 00:51:42,330 --> 00:51:46,290 و تو بودی که دفترخاطراتمو بهم برگردوندی 444 00:51:48,140 --> 00:51:50,000 خانوم 445 00:51:51,130 --> 00:51:53,420 هیچوقت فراموش نمیکنم 446 00:52:05,120 --> 00:52:07,260 کمک کمک 447 00:52:15,950 --> 00:52:17,800 خانوم؟ 448 00:52:20,940 --> 00:52:22,640 فکر کردم از دستش دادم 449 00:52:22,850 --> 00:52:26,140 - شما تایلندی هستین؟ - بله، من تایلندیم. 450 00:52:26,280 --> 00:52:28,480 شماهم تایلندی هستین 451 00:52:36,360 --> 00:52:39,140 و ما با هم رفتیم 452 00:52:42,000 --> 00:52:43,670 میدونی؟ 453 00:52:44,940 --> 00:52:48,730 اون موقع من خوشبخت ترین بودم 454 00:52:50,960 --> 00:52:54,000 چون تو ..، 455 00:52:55,100 --> 00:52:57,260 پا به زندگی خاکستریم گذاشتی 456 00:53:10,400 --> 00:53:16,770 457 00:53:17,130 --> 00:53:22,430 458 00:53:22,630 --> 00:53:29,170 459 00:53:29,370 --> 00:53:35,960 460 00:53:36,160 --> 00:53:41,370 461 00:53:43,010 --> 00:53:49,130 462 00:53:49,540 --> 00:53:55,170 463 00:53:55,370 --> 00:54:01,590 464 00:54:01,790 --> 00:54:05,370 465 00:54:05,620 --> 00:54:08,000 تمام مدت دل تنگت بودم 466 00:54:10,990 --> 00:54:13,550 اون روز نیومدی سر قرارمون 467 00:54:13,750 --> 00:54:16,640 میدونی تمام روز منتظرت موندم؟؟ 468 00:54:18,700 --> 00:54:21,170 امیدوار بودم که میای،. 469 00:54:22,110 --> 00:54:24,860 اما در نهایت نیومدی. 470 00:54:42,530 --> 00:54:44,940 متاسفم 471 00:54:45,590 --> 00:54:48,270 اون زمان من مشکلات عاطفی داشتم 472 00:54:49,750 --> 00:54:52,640 برای همین هم دیگه نمیخواستم قلبمو روی کسی دیگه باز کنم 473 00:54:52,840 --> 00:54:56,640 - بهم بگو پسرت با دخترم چیکار کرده؟ - دیوونگی رو تمومش کن 474 00:54:56,840 --> 00:54:58,540 مامان، لطفا آروم باش. 475 00:54:59,830 --> 00:55:04,900 -بهت التماس میکنم؛ مهم نیست که چی بشه ؛ شما دوتا خواهر برادرین -پات و من همدیگه رو دوست داریم 476 00:55:05,100 --> 00:55:08,140 - بدون اینکه بدونیم پدرمون یکیه - درست نیست 477 00:55:08,340 --> 00:55:12,360 درسته؛ خواهر برادری که باهم رابطه دارن . این حقمونه نه؟؟ 478 00:55:12,560 --> 00:55:19,920 - این حقمونه، درسته؟ درسته، بابا ؟! - پان، شما باهم رابطه داشتین ، عزیزم؟ - نه، نداشتم، مامان، نداشتم. 479 00:55:21,800 --> 00:55:24,170 اما شبیه سرنوشته. 480 00:55:24,990 --> 00:55:27,700 این باعث میشه ما دوباره همدیگه رو ملاقات کنیم. 481 00:55:30,820 --> 00:55:34,160 اما ما در یک راه بسیار وحشتناک دوباره همدیگه رو دیدیم. 482 00:55:36,380 --> 00:55:38,130 - خون پان -تو. 483 00:55:38,330 --> 00:55:41,050 من خیلی خوشحالم ،فکر کردم دیگه نمیبینمت. 484 00:55:42,280 --> 00:55:46,800 عجیبه . ما از اقیانوس ها عبور کردیم، اما بازم همدیگه رو دیدیم . 485 00:55:50,210 --> 00:55:51,450 مامان 486 00:55:51,950 --> 00:55:54,140 مامان، مامان، مامان، مامان 487 00:55:54,340 --> 00:55:58,510 - من فکر نکردم... که تو از اون نوع زنا باشی. - چه نوعی؟ 488 00:55:58,720 --> 00:56:00,790 از اونایی که تشنه ی پولن 489 00:56:01,090 --> 00:56:03,250 اونقدر تشنه که بخوای خودتو بخاطرش بفروشی 490 00:56:08,470 --> 00:56:10,650 هر چی بیشتر بحث کردیم 491 00:56:10,960 --> 00:56:13,010 جنگیدیم 492 00:56:14,690 --> 00:56:16,780 بیشتر عاشقت شدم 493 00:56:45,670 --> 00:56:47,650 شماها چی میخواین؟؟ 494 00:56:47,850 --> 00:56:56,030 ریسمون میدونه که شماها یه سند خیلی مهم دارین و اونو میخواد 495 00:56:56,230 --> 00:56:58,470 کجاست؟ 496 00:57:01,630 --> 00:57:06,850 خوشبختانه من اونو تو اتاق اسناد که سوخت نذاشته بودم 497 00:57:10,730 --> 00:57:14,820 این حساب تراکنش سه سال گذشته ی آندامان پیرله 498 00:57:15,020 --> 00:57:21,770 بله ؛ این یه سرنخ مهمه که مارو به کسی که پشت ماجراس میرسونه 499 00:57:25,680 --> 00:57:29,270 -نمیفهمم درمورد چی حرف میزنی -نمیفهمی؟ 500 00:57:31,140 --> 00:57:33,630 - بیا اینجا بیا اینجا! - خون تکین. 501 00:57:34,670 --> 00:57:36,740 پس اینو میفهمی؟ 502 00:57:36,990 --> 00:57:38,780 خون پان، نترس 503 00:57:39,080 --> 00:57:41,240 نمیخواد منو بکشه 504 00:57:47,140 --> 00:57:49,320 این شلیک فقط آزمایشه 505 00:57:49,680 --> 00:57:52,210 اما شلیک بعدی... 506 00:57:54,710 --> 00:57:56,480 مطمئنا میخوره بهت 507 00:58:02,200 --> 00:58:03,420 خون تکین 508 00:58:05,520 --> 00:58:08,230 هی ؛ تمومش کن ؛ تمومش کن ؛ گفتم بسه 509 00:58:08,430 --> 00:58:12,300 - شمارو میبرم تا اسنادو بگیرم - بسه کافیه -بایست 510 00:58:14,140 --> 00:58:15,550 خون تکین 511 00:58:17,250 --> 00:58:21,490 -زودباش و ما رو از اینجا ببر - کی گفته اونم میبرم؟؟ 512 00:58:21,940 --> 00:58:26,350 فقط منو تو میریم؛ اون همینجا میمونه 513 00:58:26,560 --> 00:58:29,280 اگه بخوای کلک بزنی 514 00:58:29,990 --> 00:58:32,020 اون حتما میکشتش 515 00:58:35,850 --> 00:58:38,630 - برو - خون تکین. 516 00:58:39,480 --> 00:58:42,230 -بذار من برم - خون پان 517 00:58:49,540 --> 00:58:51,390 نمیخوام کلک بزنم 518 00:58:51,760 --> 00:58:53,880 اگه بخوای کلک بزنی ... 519 00:58:55,070 --> 00:58:56,840 به این نگاه کن 520 00:58:58,230 --> 00:59:01,300 - نگاه کن - عکسای خوبی هم گرفتی. 521 00:59:02,490 --> 00:59:04,250 خون پان کا 522 00:59:04,700 --> 00:59:14,310 -خون پان کا ؛ الان داشتیم درمورد شما و خون تکین حرف میزدیم -شماها باهم رفتین سر قرار؟؟؟ 523 00:59:16,610 --> 00:59:21,070 خون پان چرا رنگت پریده؟ 524 00:59:21,340 --> 00:59:25,770 - حالم زیاد خوب نیست - آه بله. 525 00:59:30,270 --> 00:59:31,890 این کیه؟ 526 00:59:33,710 --> 00:59:37,890 - لطفا ببخشید. - بله - بله 527 00:59:46,700 --> 00:59:50,580 -پی نی -هوم؟ -اون مرد داره خون پان رو تعقیب میکنه؟؟ 528 00:59:50,900 --> 00:59:53,190 منم همین فکرو کردم 529 01:00:27,910 --> 01:00:29,370 هی 530 01:00:30,160 --> 01:00:32,230 هی، چی شده؟ 531 01:00:32,830 --> 01:00:37,130 هی ؛ نمیر ! بیدارشو 532 01:00:38,240 --> 01:00:39,600 بیدار شو 533 01:00:43,700 --> 01:00:45,290 نباید بمیری 534 01:01:02,380 --> 01:01:03,760 خون پان 535 01:01:25,370 --> 01:01:31,430 -همینجا صبر کن تا برم اسنادو بیارم بدم بهت -فکر کردی من احمقم که بذارم خودت تنهایی بری؟؟ 536 01:01:32,120 --> 01:01:33,520 برو 537 01:01:39,980 --> 01:01:42,650 این درسته؟؟ این درسته؟؟ 538 01:01:42,970 --> 01:01:48,950 - اینجا، اینجا، اینجا - متاسفم. - هی ! هی ! ... خون تکین کا 539 01:01:50,070 --> 01:01:52,190 اسلحه داری؟؟ 540 01:01:53,040 --> 01:01:56,910 - نپرس ؛ خون پان رو دیدی؟ - بله 541 01:01:57,810 --> 01:02:00,530 - خدای من! یعنی خون پان واقعا درخطره - زودباش بهم بگو خون پان کجاست... - اون ... رفت به اتاق اسناد - باشه. 542 01:02:06,400 --> 01:02:10,340 - زودباش با ساک تماس بگیر - بله حتما. - بله خون تکین کا. 543 01:02:10,570 --> 01:02:16,830 - ساک؟ - این ستوان ساکسانه، زوباش باهاش تماس بگیر! - ستوان ساکسان. 544 01:02:28,580 --> 01:02:30,530 پیداش کردی؟؟ 545 01:02:30,730 --> 01:02:33,120 نه هنوز صبر کن اول 546 01:02:55,230 --> 01:02:58,960 لعنتی ؛ برو کنار ؛ خودم میگردم 547 01:03:10,390 --> 01:03:11,740 کجا میری؟؟ 548 01:03:14,500 --> 01:03:16,280 بیا اینجا 549 01:03:22,180 --> 01:03:25,110 درو باز کن. درو باز کن 550 01:03:25,360 --> 01:03:27,120 گفتم درو باز کن 551 01:03:27,820 --> 01:03:29,660 باز نمیکنی نه؟؟ 552 01:03:32,080 --> 01:03:33,530 بایست 553 01:03:48,690 --> 01:03:50,430 گلوله نداری درسته؟؟؟ 554 01:03:51,320 --> 01:03:54,580 تفنگ رو بذار پایین و تسلیم شو. 555 01:04:59,910 --> 01:05:04,360 خون پان... خون پان، منم خون پان. حالت خوبه؟ 556 01:05:04,980 --> 01:05:06,780 خون تکین مراقب باش 557 01:05:11,830 --> 01:05:14,780 -دستاتو ببر بالا -ساک 558 01:05:20,100 --> 01:05:22,190 - خون پان کراپ - خون تکین. 559 01:05:26,960 --> 01:05:28,670 خوبی؟؟ 560 01:05:38,390 --> 01:05:40,400 خیلی ممنونم ساک 561 01:05:44,780 --> 01:05:47,270 اون دونفر هیچی نمیگن 562 01:05:47,470 --> 01:05:52,010 - نمیگن کی فرستاده اونارو -یعنی ما هیچ وقت نمیفهمیم. 563 01:05:52,210 --> 01:05:56,190 - که کی پشت ماجراس ؛ درسته؟ - به این شدت هم نیست. 564 01:05:58,410 --> 01:06:00,300 ساک گفت راهی دیگه ای هم هست 565 01:06:00,500 --> 01:06:03,040 اما چن روز لازمه که بررسیش کنه 566 01:06:11,230 --> 01:06:15,720 دیگه چیزی نیس؛ خون پان , لطفا برو استراحت کن 567 01:06:18,810 --> 01:06:20,490 من فکر می کنم... 568 01:06:21,590 --> 01:06:24,220 نباید بری خونه و اونجا بمونی ؛ امن نیست 569 01:06:24,420 --> 01:06:27,970 درعوض بمون تو پناهگاه؛ منم پیشت میمونم 570 01:07:00,950 --> 01:07:03,020 نمیتونی بخوابی؟؟ 571 01:07:06,530 --> 01:07:08,080 آره 572 01:07:10,150 --> 01:07:13,160 حادثه امروز باعث شد که بفهمم .... 573 01:07:15,890 --> 01:07:18,370 خیلی دوستت دارم خون پان 574 01:07:19,250 --> 01:07:21,340 بیشتر از خودم دوستت دارم 575 01:07:21,990 --> 01:07:24,540 و اگه اتفاقی برات بیفته .... 576 01:07:25,200 --> 01:07:28,090 احتمالا نمیدونم چجوری باید زندگی کنم 577 01:07:35,470 --> 01:07:38,390 قول میدم که مراقب خودم باشم 578 01:07:40,110 --> 01:07:42,840 تو هم باید همین قولو بدی 579 01:07:44,520 --> 01:07:46,460 قول میدم 580 01:07:48,950 --> 01:07:51,330 دوستت دارم خون پان. 581 01:08:19,470 --> 01:08:21,420 خوب بخوابی 582 01:08:32,130 --> 01:08:33,890 خون تکین کا 583 01:08:37,750 --> 01:08:39,580 در واقع... 584 01:08:39,780 --> 01:08:42,390 میتونی بیای و بخوابی 585 01:08:51,210 --> 01:08:57,620 خوبه ؛ من خیلی تو خواب تکون میخورم ؛ نمیتونی راحت بخوابی 586 01:09:02,560 --> 01:09:04,890 خیلی ممنون 587 01:09:06,990 --> 01:09:08,960 بخواب 588 01:10:04,890 --> 01:10:06,690 صبح بخیر 589 01:10:07,160 --> 01:10:08,960 صبح بخیر 590 01:10:11,240 --> 01:10:13,600 دیشب خوب خوابیدی؟؟ 591 01:10:13,800 --> 01:10:16,560 بهترین خواب عمرم بود 592 01:10:17,010 --> 01:10:22,210 میخوام که هر روز بیدارشم و ... تورو ببینم 593 01:10:23,930 --> 01:10:28,660 - پس من برم دوش بگیرم - منم میام ... 594 01:10:29,100 --> 01:10:33,860 نمیتونی ... بعد از دوش گرفتن ... بیا تو خونه ی من همدیگه رو ببینیم 595 01:10:34,060 --> 01:10:36,540 چی میخوای بخوری؟؟ من برات درست میکنم 596 01:10:36,770 --> 01:10:39,410 -سوپ برنج با میگو -حتما 597 01:10:39,610 --> 01:10:42,310 -بعد میبینمت -باشه 598 01:10:54,890 --> 01:11:01,170 599 01:11:01,370 --> 01:11:07,030 600 01:11:07,230 --> 01:11:13,630 601 01:11:13,830 --> 01:11:20,380 602 01:11:20,580 --> 01:11:26,040 603 01:11:30,950 --> 01:11:33,120 میگوی من همشون رفتن 604 01:11:34,900 --> 01:11:37,850 میتونم چن تا از میگوهای تورو بخورم؟؟ 605 01:11:39,640 --> 01:11:46,100 606 01:11:49,340 --> 01:11:54,740 - داغه ؛ داغه. - زودباش بخور؛ وگرنه دیر میرسیم سرکار. 607 01:12:29,420 --> 01:12:32,020 باید از راه های مختلفی بریم 608 01:12:32,570 --> 01:12:34,130 واقعا؟ 609 01:12:34,530 --> 01:12:38,500 خون پان ؛ من واقعا دلم برات تنگ میشه 610 01:12:38,840 --> 01:12:43,690 - چن ساعت دیگه دوباره همدیگه رو میبینیم. - برای من... 611 01:12:43,890 --> 01:12:47,960 منتظر موندن برا چن ساعت مثل منتظر موندن کل روز میمونه برام 612 01:12:48,160 --> 01:12:51,630 - یکم بیش از حد بزرگش نمیکنی؟؟؟ - خب... 613 01:12:51,930 --> 01:12:59,230 - یادت نره بهم فکر کنی. - باشه بعدا میبینمت. - باشهه - میرم 614 01:13:00,300 --> 01:13:02,220 خون پان 615 01:13:02,820 --> 01:13:05,130 نمیخوام بری 616 01:13:05,430 --> 01:13:07,750 ما یکم دیگه همدیگه رو میبینیم 617 01:13:15,720 --> 01:13:18,480 اصلا نمیخوام بری 618 01:13:18,780 --> 01:13:21,130 ما یکم دیگه همدیگه رو میبینیم 619 01:13:25,320 --> 01:13:27,410 خون پان کراپ 620 01:13:27,610 --> 01:13:29,380 خون تکین 621 01:13:30,300 --> 01:13:32,760 بسه دیگه 622 01:13:32,960 --> 01:13:35,220 خوب 623 01:13:35,430 --> 01:13:37,600 دارم میرم( برو دیگه توام)ا 624 01:13:58,620 --> 01:14:04,740 سلام ؛ خون پیتوان از خونه ی چینپراچا بهتون خوش آمد میگه ؛ ستوان ساکسان داخل منتظرتونن 625 01:14:04,940 --> 01:14:06,890 - لطفا بفرمایین - بله 626 01:14:21,790 --> 01:14:24,080 من آدمایی دارم که دارن دنبال هوانا سودارات میگردن 627 01:14:24,290 --> 01:14:27,870 تمام پروازها و کشتی ها و لنگرگاه ها 628 01:14:28,330 --> 01:14:31,750 سرنخ مهمی پیدا کردم 629 01:14:33,140 --> 01:14:35,760 ماشینی که به سمبون و مو زد 630 01:14:35,970 --> 01:14:38,850 با ماشینی که به ساک زد یکیه 631 01:14:51,780 --> 01:14:58,110 -همون ماشینی که گفتی دزدیه؟؟ -آره مجرم اونقدر احمقه که از یه ماشین استفاده کرده 632 01:14:58,310 --> 01:15:01,670 الان آدمای من دارن دنبال ماشینه میگردن 633 01:15:05,740 --> 01:15:08,950 باشه ؛ خیلی ازت ممنونم 634 01:15:11,680 --> 01:15:18,260 من یه قرارداد استخدام حسابرس با شرکتی که با یکی از پسرعموهای هوانا سودارات مرتبطه داشتم .چه اونها رو استخدام میکردیم وچه استخدام نمیکردیم 635 01:15:18,560 --> 01:15:24,800 فرقی نمیکرد ما هم استخدامشون میکردم وتقریبا همه ی اونها عمو زاده های سوداراتن -پس مشخص میشه که .. 636 01:15:25,100 --> 01:15:28,790 - که اونا هم از داخل و هم از بیرون اینجا رو میچاپیدن -بله 637 01:16:06,670 --> 01:16:10,720 مطمئن نیستم که این همون ماشینیه که دنبالشین یا نه 638 01:16:20,980 --> 01:16:22,900 TH Y 9804 639 01:16:25,640 --> 01:16:29,940 آره و اونی که ماشین رو آورده کجاس؟ 640 01:16:30,140 --> 01:16:34,810 آه ... فک کنم که اون باید هنوز اینجا باشه 641 01:16:37,560 --> 01:16:39,500 - ون اینجاس! -هی 642 01:16:40,710 --> 01:16:42,800 برو دنبالش ؛ بایست 643 01:16:44,620 --> 01:16:50,580 - بریم ؛ گفتم بریم! -هنوز بمون - بذار برم! 644 01:16:51,180 --> 01:16:52,430 بمون هنوزم 645 01:16:52,830 --> 01:16:54,480 بمون هنوز 646 01:17:02,250 --> 01:17:05,530 نترس؛ فقط راستشو بهم بگو 647 01:17:06,060 --> 01:17:07,260 با پلیس همکاری کن 648 01:17:08,050 --> 01:17:09,770 تا منم بهت کنم 649 01:17:18,160 --> 01:17:23,230 من باید فرار کنم، نمیتونم اینجا بمونم، باید بهم کمک کنین، رئیس. 650 01:17:24,980 --> 01:17:30,960 چی؟؟؟ کاری کنم تا پلیس باور کنه همه ی اینا کاره هوانا سوداراته ؟؟ 651 01:17:34,050 --> 01:17:36,440 باشه اما ... 652 01:17:36,740 --> 01:17:38,860 باید به من کمک کنین رییس 653 01:17:39,070 --> 01:17:41,490 من نمیخوام برم زندان 654 01:17:43,550 --> 01:17:45,330 خون نیکوم 655 01:17:46,350 --> 01:17:49,390 - بله - نباید از چیزی بترسی . 656 01:17:49,590 --> 01:17:56,060 نمیذارم کسی بهت آسیب بزنه، به عنوان شاهد پرونده ازت محافظت میکنیم، یه جای امن نگهت میداریم 657 01:17:57,600 --> 01:18:02,250 اونی که .... بهم دستور داد تمام اینکارا رو بکنم .... 658 01:18:02,930 --> 01:18:05,400 هوانا سودارارته 659 01:18:13,550 --> 01:18:19,820 باشه ؛ فهمیدم . خیلی ممنونم. امیدوارم که بتونین خون سوداراتو پیدا کنین 660 01:18:23,660 --> 01:18:28,680 نیکوم اعتراف کرده که خون سودارات بوده که بهش دستور میداده 661 01:18:29,150 --> 01:18:34,430 و ساک مشکوکه که انفجار قایق نانگ پرانگ کار هوانا سودارات باشه 662 01:18:34,590 --> 01:18:39,220 که یعنی .... خون سودارات کسیه که سه بار بمب ها رو قرار داده 663 01:18:40,550 --> 01:18:43,830 بیرحمه و هیچ احساسی نداره 664 01:18:44,250 --> 01:18:47,890 خون سودارات رو پیدا کردن؟؟؟ 665 01:18:48,090 --> 01:18:51,410 نه هنوز؛ فکر میکنم که احتمالا فرار کرده 666 01:18:52,260 --> 01:18:55,880 نگهبانای بیشتری برای حفاظت از جزیره میذارم 667 01:18:55,900 --> 01:19:03,050 - من خودم به این موضوع رسیدگی میکنم. - خوبه. - من چی؟ به کمک من احتیاج دارین؟ 668 01:19:04,040 --> 01:19:12,950 میخوام که چشم از سومای و پونچای برنداری؛ شاید اونا هم با سودارات همدست باشن چون اونا پسرعمو دخترعمو هستن 669 01:19:13,150 --> 01:19:14,580 حتما 670 01:19:22,710 --> 01:19:24,320 پات 671 01:19:24,620 --> 01:19:27,630 - بله - مراقب باش. 672 01:19:27,830 --> 01:19:33,530 - من به راحتی نمی میرم - زبونتو گاز بگیر؛ چجوری میتونی این حرفو بزنی؟ 673 01:19:34,970 --> 01:19:42,720 - راضی شدی؟ - اگه چیز بدی دیدی سریع با ستوان ساکسان تماس بگیر فهمیدی؟ - باشه مامان 674 01:19:43,020 --> 01:19:47,590 بهرحال ؛ من باید تو این زندگی باهات عروسی کنم . پس ... 675 01:19:48,210 --> 01:19:51,340 نمیذارم راحت اتفاقی برام بیفته 676 01:19:52,190 --> 01:19:53,670 دارم میرم 677 01:20:30,950 --> 01:20:34,800 پی دا ؛ متاسفم ؛ باید یکاری برای گرسنگیم بکنم 678 01:21:04,660 --> 01:21:08,320 هی، چای!پیداش کردم 679 01:21:16,770 --> 01:21:18,670 چیکار میکنین؟ 680 01:21:18,870 --> 01:21:25,610 - این مت هست؟ شما دوتا مثه سانگاه دارو میفروشین؟ - هی اگه نمیخوای صدمه ببینی دخالت نکن! 681 01:21:25,810 --> 01:21:30,470 - کی میخواد صدمه بزنه؟؟ من زنگ میزنم به ستوان ساکسان -هی نکن 682 01:22:01,130 --> 01:22:05,560 - هی، چای، اون فرار کرد، چکار می کنی؟ - باید بدویم - مثل این؟ 683 01:22:06,790 --> 01:22:08,170 باید بدویم 684 01:22:10,700 --> 01:22:17,080 -جیو خیلی دست و پاچلفتی هستی؛ میرم یکم دارو بیارم که بذاری روش. - باشه 685 01:22:24,500 --> 01:22:27,440 خون جیو کا، پات چاقو خورده. 686 01:22:33,400 --> 01:22:34,780 پات 687 01:22:37,360 --> 01:22:39,090 این... 688 01:22:40,800 --> 01:22:42,520 خون جیو. 689 01:22:42,920 --> 01:22:48,900 - پات،حالت خوبه ؟ خیلی درد میکنه؟ -آره معلومه که درد داره!! 690 01:22:49,100 --> 01:22:52,680 من با چاقو زخمی شدما نه با تیکه چوب 691 01:22:53,730 --> 01:22:59,790 - پس احتمالا خوب کار میکنی؛ بخاطره همینه که اینجوری زخم زبون میزنی. - من قبلا بهت گفته بودم 692 01:22:59,990 --> 01:23:03,880 هی من باید اول باهات عروسی کنم 693 01:23:04,020 --> 01:23:06,110 یادت نمیاد؟ 694 01:23:25,520 --> 01:23:28,600 بذار ببینم زخمت عمیقه یا نه ؟ 695 01:23:29,740 --> 01:23:35,070 - بهش دست نزن. - متاسفم متاسفم. - خوب، کاملا عمیقه. -هی، 696 01:23:35,280 --> 01:23:40,710 - میخوای چیزی بخوری؟؟؟ برات درستش میکنم. - نمیخوام چیزی بخورم. 697 01:23:41,390 --> 01:23:44,230 میخوام بیشتر صورتتو ببینم 698 01:23:50,590 --> 01:23:53,840 خون تکین پیداشون کردین؟؟ 699 01:23:54,040 --> 01:23:58,070 نه هنوز. نگهبانای من دارن دنبالشون میگردن خون پون کراپ 700 01:23:58,270 --> 01:24:03,400 فکر کنم باید عجله کنی و برای امنیت خودت بری داخل . همش همینه 701 01:24:54,670 --> 01:24:58,190 تکون نخور و گرنه میمیری 702 01:25:10,650 --> 01:25:16,300 - چطور شد؟ - پلیس سومای و پونچا رو با وسایل دزدیده شده گرفت. 703 01:25:20,320 --> 01:25:23,280 چرا هی بهم نگاه میکنی و لبخند میزنی؟؟؟ 704 01:25:24,950 --> 01:25:27,990 تکون نخور وگرنه میمیری 705 01:25:30,220 --> 01:25:35,720 - فوق العاده است - خوبه ... تو نبودی که گفتی اسلحه رو با خودم داشته باشم؟ 706 01:25:59,230 --> 01:26:00,700 هوانا سودارات 707 01:26:04,660 --> 01:26:06,630 بذار کمکت کنم 708 01:26:06,660 --> 01:26:07,640 نگران من نباش 709 01:26:07,740 --> 01:26:09,400 نمیتونم اذیتت کنم؛ صدمه دیدی 710 01:26:09,410 --> 01:26:14,420 میدونم که میخوای منو بگیری و به پلیس تحویل بدی. گفتم ولم کن ؛ بذار برم 711 01:26:14,510 --> 01:26:18,000 اگه بخوای اینجوری سرو صدا کنی؛ بهت قول میدم که پلیس میاد دستگیرت میکنه 712 01:26:18,180 --> 01:26:19,680 بذار کمکت کنم 713 01:26:19,880 --> 01:26:25,920 اگه میخواستم که دستگیرت کنم و بفرستمت پیش پلیس ؛ خیلی وقت پیش باهاشون تماس گرفته بودم و اینجوری بهت کمک نمیکردم . بیا 714 01:26:35,120 --> 01:26:37,070 همه ی کارا انجام شده 715 01:26:39,610 --> 01:26:40,970 و اینجا... 716 01:26:41,270 --> 01:26:44,050 قبل از اینکه بری یکم بخور. 717 01:27:01,500 --> 01:27:05,080 نمیفهمم چرا اینقدر با من خوبین؟ 718 01:27:06,270 --> 01:27:08,700 وقتی میبینم مردم سقوط کردن ؛ ازشون رد نمیشم 719 01:27:08,900 --> 01:27:14,440 میدونم که چیکار کردین؛ چون همه دارن درموردش حرف میزنن 720 01:27:15,110 --> 01:27:19,230 اما اونقد بیرحم نیستم که بهتون کمک نکنم 721 01:27:19,630 --> 01:27:23,620 بهرحال ... شما دختر عموی خون تیپ 722 01:27:24,030 --> 01:27:28,660 -و همکار ارشدم هستین -خیلی ممنون 723 01:27:28,860 --> 01:27:31,170 بخورش 724 01:27:44,960 --> 01:27:46,610 یکم آب میخواین؟ 725 01:28:18,510 --> 01:28:20,740 حالتون خوبه ؟؟ 726 01:28:21,140 --> 01:28:25,600 من... احساس سرگیجه میکنم 727 01:28:26,120 --> 01:28:27,870 اول استراحت کن 728 01:28:32,160 --> 01:28:35,520 هوانا سودارات هوانا هوانا! 729 01:28:36,660 --> 01:28:38,540 هوانا 730 01:28:38,565 --> 01:28:40,565 ارائه ای از تیم ترجمه نقد کره 731 01:28:40,590 --> 01:28:42,590 0_o poolakjoon & paradise_lfl مترجم و زیرنویس 732 01:28:42,615 --> 01:28:44,615 www.thahiland.mihanblog.com برای دریافت ترجمه قسمت های بعدی به وبلاگ تاهی لند مراجعه کنید 73031

Can't find what you're looking for?
Get subtitles in any language from opensubtitles.com, and translate them here.