All language subtitles for Talay.fai.E12

af Afrikaans
ak Akan
sq Albanian
am Amharic
ar Arabic
hy Armenian
az Azerbaijani
eu Basque
be Belarusian
bem Bemba
bn Bengali
bh Bihari
bs Bosnian
br Breton
bg Bulgarian
km Cambodian
ca Catalan
ceb Cebuano
chr Cherokee
ny Chichewa
zh-CN Chinese (Simplified)
zh-TW Chinese (Traditional)
co Corsican
hr Croatian
cs Czech
da Danish
nl Dutch
en English
eo Esperanto
et Estonian
ee Ewe
fo Faroese
tl Filipino
fi Finnish
fr French Download
fy Frisian
gaa Ga
gl Galician
ka Georgian
de German
el Greek
gn Guarani
gu Gujarati
ht Haitian Creole
ha Hausa
haw Hawaiian
iw Hebrew
hi Hindi
hmn Hmong
hu Hungarian
is Icelandic
ig Igbo
id Indonesian Download
ia Interlingua
ga Irish
it Italian
ja Japanese
jw Javanese
kn Kannada
kk Kazakh
rw Kinyarwanda
rn Kirundi
kg Kongo
ko Korean
kri Krio (Sierra Leone)
ku Kurdish
ckb Kurdish (Soranî)
ky Kyrgyz
lo Laothian
la Latin
lv Latvian
ln Lingala
lt Lithuanian
loz Lozi
lg Luganda
ach Luo
lb Luxembourgish
mk Macedonian
mg Malagasy
ms Malay
ml Malayalam
mt Maltese
mi Maori
mr Marathi
mfe Mauritian Creole
mo Moldavian
mn Mongolian
my Myanmar (Burmese)
sr-ME Montenegrin
ne Nepali
pcm Nigerian Pidgin
nso Northern Sotho
no Norwegian
nn Norwegian (Nynorsk)
oc Occitan
or Oriya
om Oromo
ps Pashto
fa Persian
pl Polish
pt-BR Portuguese (Brazil)
pt Portuguese (Portugal)
pa Punjabi
qu Quechua
ro Romanian
rm Romansh
nyn Runyakitara
ru Russian
sm Samoan
gd Scots Gaelic
sr Serbian
sh Serbo-Croatian
st Sesotho
tn Setswana
crs Seychellois Creole
sn Shona
sd Sindhi
si Sinhalese
sk Slovak
sl Slovenian
so Somali
es Spanish
es-419 Spanish (Latin American)
su Sundanese
sw Swahili
sv Swedish
tg Tajik
ta Tamil
tt Tatar
te Telugu
th Thai
ti Tigrinya
to Tonga
lua Tshiluba
tum Tumbuka
tr Turkish
tk Turkmen
tw Twi
ug Uighur
uk Ukrainian
ur Urdu
uz Uzbek
vi Vietnamese
cy Welsh
wo Wolof
xh Xhosa
yi Yiddish
yo Yoruba
zu Zulu
Would you like to inspect the original subtitles? These are the user uploaded subtitles that are being translated: 1 00:00:00,000 --> 00:00:03,410 دریای اتش قسمت دوازدهم 2 00:00:03,434 --> 00:00:08,034 ارائه ای از تیم ترجمه ی نقد کره 3 00:00:08,058 --> 00:00:14,158 moon shine: ترجمه وزیرنویس با تشکر از دوست خوبم ساناز برای ویرایش ترجمه ی سریال 4 00:00:14,182 --> 00:00:17,782 برای دریافت زیرنویس قسمت های بعدی به وبلاگ تاهی لند مراجعه کنید http://thahiland.mihanblog.com 5 00:00:18,100 --> 00:00:21,500 چطور وقتی که قایق داشته خارج میشده ندیدنش ؟قایق که کوچیک نبود 6 00:00:21,690 --> 00:00:27,900 اون موقع من برای اوردن گاز بیشتری برای پرکردن قایق رفته بودم - منظورت اینه که سوخت قایق داره تموم میشه ؟ 7 00:00:27,900 --> 00:00:34,160 بله ،اگه اینجوری باشه ،احتمالا نمیتونه دور بشه .شانس اینو داریم که قایق وسط راه اقیاونوس وایسه 8 00:00:34,360 --> 00:00:41,370 پس بیاید همین کاروکنیم ،من سانگاه رو میبرم تا قایقو ببره بیرون ،اون قطعا قایقو پیدا میکنه -لازم نیست ،خودم میرم 9 00:00:41,580 --> 00:00:45,930 فکر کنم مامان من کسیه که قایق رو برده - خون نالینی بلده چه جوری رانندگی کنه ؟- 10 00:00:46,140 --> 00:00:48,860 پدرم وقتی برای بار اول به جزیره مروارید اومد بهش یاد داد 11 00:00:49,060 --> 00:00:55,600 هرچند خیلی وقته قایقی نرونده اما فکر کنم مامانم هنوز یادشه که روند قایق چطوریه خون نالینی چرا قایق رو بیرون برده ؟- 12 00:01:10,780 --> 00:01:12,300 رین 13 00:01:13,060 --> 00:01:15,690 حالت چطوره؟ 14 00:01:23,130 --> 00:01:27,540 چرا گوشیتو برنمیداری ؟حالیته یه مشکل بزرگ اتفاق افتاده 15 00:01:31,380 --> 00:01:34,850 خیلی سرفه میکنی ،فکر کنم باید یه سر پیش دکتر بری 16 00:01:35,400 --> 00:01:38,890 نمیخوام برم ،خودش بهتر میشه 17 00:01:40,880 --> 00:01:45,470 بفرما،بیا بریم ،خودم میبرمت .باشه ؟ 18 00:01:45,780 --> 00:01:49,670 برو هرکاری دلت میخواد انجام بده ، میخوام برگردم بخوابم 19 00:01:51,260 --> 00:01:55,730 پس اگه حس کردی بهتر نشدی ،هروقت خواستی بهم زنگ بزن ،رین . 20 00:02:11,470 --> 00:02:13,190 خون تکین کا 21 00:02:14,090 --> 00:02:17,860 میتونم باهات بیام ؟- فکر کنم نباید بیایی - 22 00:02:18,070 --> 00:02:21,250 اگه مادرم تو رو ببینه،بیشتر از این فرار میکنه 23 00:02:22,700 --> 00:02:24,550 میفهمم. 24 00:02:24,740 --> 00:02:27,730 امیدوارم خون نالینی رو پیدا کنی 25 00:02:28,790 --> 00:02:30,550 ممنونم 26 00:02:30,960 --> 00:02:34,530 خون تکین کراپ ،قایق اماده است 27 00:02:37,530 --> 00:02:40,810 پس من دیگه میرم - به سلامت - 28 00:02:49,190 --> 00:02:56,520 خون لی از جزیره مروارید فرار کرده ؟ درسته ،خون تکین همین چند لحظه پیش برای پیدا کردنش رفت 29 00:02:56,720 --> 00:03:01,730 اما مشکل اینه که قایقی که خون لی میرونه ،سوختش داره تموم میشه 30 00:03:01,920 --> 00:03:04,510 دستت درد نکنه که بهم زنگ زدی گفتی 31 00:03:05,640 --> 00:03:09,410 هی ،زودباش قایقو ببر بیرون - بله قربان - 32 00:03:40,780 --> 00:03:42,500 چی شد؟ 33 00:03:48,840 --> 00:03:51,680 چرا گاز قایق نشتی داره ؟ 34 00:04:32,680 --> 00:04:35,800 چرا همین الان باید بارون بگیره ؟اه خدایا 35 00:04:55,830 --> 00:04:58,770 پی پان ،پی تی هنوز برنگشته ؟ 36 00:04:59,080 --> 00:05:04,450 اره ،توی یه همچین بارونی دارم ،نگران خون نالینی وخون تکین میشم 37 00:05:08,280 --> 00:05:09,830 پان 38 00:05:12,480 --> 00:05:14,810 لطفا منو ببخشید 39 00:05:20,540 --> 00:05:22,660 خون جیو با این عجله کجارفت؟ 40 00:05:22,850 --> 00:05:27,630 منم نمیدونم،پت کاری کردی که جیو عصبانی بشه ؟ 41 00:05:27,970 --> 00:05:34,150 همینکه دید تو داری میای با عجله رفت - من الان برمیگردم پان - 42 00:05:45,640 --> 00:05:47,270 خون جیو کراپ. 43 00:05:49,320 --> 00:05:58,360 دوباره داری باهام اخم وتخم میکنی ؟به خاطر همینه که اینجوری ازم فرار میکنی ؟ - نه نه،پس چرا بهم نگاه نمیکنی ؟خون جیو کراپ 44 00:05:58,560 --> 00:06:02,280 وقتی مردم همدیگه رو میبینن بابد با هم هم صحبت کنن 45 00:06:08,620 --> 00:06:10,360 یک دیقه ببخشید . 46 00:06:11,990 --> 00:06:13,810 بله رین 47 00:06:18,090 --> 00:06:21,290 باشه ،من الان عجله میکنم ومیام 48 00:06:35,980 --> 00:06:38,280 خون نالینی رو پیدا کردی ؟ 49 00:06:39,320 --> 00:06:40,920 نه 50 00:06:41,110 --> 00:06:48,930 اون بیرون داره به شدت بارون میاد ،پس مجبور شدم برگردم - خون تکین من به عمو پانگ زنگ زدم وراجع به فرار خون نالینی گفتم - 51 00:06:49,140 --> 00:06:55,450 عمو گفت تو پیدا کردن خون لی کمک میکنه ،کسی چه میدونه،شاید همین الان خون لی با عمو باشه . 52 00:07:04,360 --> 00:07:08,800 من مطمئنم که خون نالینی در امانه 53 00:07:19,430 --> 00:07:21,080 پدرم داره زنگ میزنه 54 00:07:22,260 --> 00:07:23,700 بله، پدر. 55 00:07:30,770 --> 00:07:32,970 مامان با توئه ؟ 56 00:07:35,350 --> 00:07:39,420 همین الان برادر دج مراقبشه ،لازم نیست نگرانش باشی پسرم 57 00:07:39,670 --> 00:07:45,020 وقتی که بیدار شد ،به برادر دج میگم به جزیره مروارید بیاردش 58 00:07:46,410 --> 00:07:48,470 پدر ،مامان هنوز درمورد شما نمیدونه؟ 59 00:07:49,230 --> 00:07:51,850 نمیذارم مادرت راجع به من بفهمه پسرم 60 00:07:52,040 --> 00:07:57,690 چون برای زندگی مادرت شرمنده وخجالت زدم 61 00:07:58,610 --> 00:08:01,080 اگه مادرت بفهمه که من هنوز زنده ام 62 00:08:01,380 --> 00:08:03,730 احتمالا خوشحال نمیشه 63 00:08:04,254 --> 00:08:07,254 چی بگم، بذار همین باعث خوشحالی مادرت باشه 64 00:08:28,920 --> 00:08:34,010 من لباسهای خون نالینی رو عوض کردم - - خیلی ممنون. 65 00:08:39,880 --> 00:08:43,650 وقتی خون نالینی بیدار شد چی باید بهش بگیم ؟ 66 00:08:47,140 --> 00:08:51,890 بهش بگو ،دیدی که داره غرق میشه ،پس به اینجا اوردیش 67 00:08:52,440 --> 00:08:57,190 - بله - لطفا حواست بهش باشه چشم 68 00:09:31,990 --> 00:09:36,430 - لی تو روستای ماهیگیراست؟ - بله. 69 00:09:37,700 --> 00:09:41,280 خیالم راحت شد که فهمیدم جاش امنه 70 00:09:44,390 --> 00:09:46,000 تی 71 00:09:46,650 --> 00:09:52,410 میخوام درمورد خون پاسیکا باهات صحبت کنم 72 00:09:54,800 --> 00:09:59,840 میدونم که این هیچ ربطی به من نداره ،اما بذار یکم درموردش صحبت کنم 73 00:10:01,060 --> 00:10:03,580 حتما - تی - 74 00:10:04,320 --> 00:10:06,950 میخوام تو کاملا راجع بهش فکر کنی 75 00:10:07,150 --> 00:10:10,220 درمورد اینکه با اون زن باشی 76 00:10:10,780 --> 00:10:20,980 من درک میکنم ،وقتی کسی رو دوست داری و فوری ازش جدا میشی ،خیلی سخته ،اما خودت دیدی 77 00:10:21,190 --> 00:10:25,050 چه جوری لی تحت فشار قرار گرفت ،تی 78 00:10:25,440 --> 00:10:28,720 تو همه ی زندگیشی 79 00:10:29,440 --> 00:10:32,120 من برای مدتها با لی دوست بودم 80 00:10:32,740 --> 00:10:35,750 لبخند عمیقش رو دیدم 81 00:10:36,250 --> 00:10:38,410 وقتی که فهمید 82 00:10:39,080 --> 00:10:42,040 تو رو بارداره 83 00:10:45,430 --> 00:10:47,650 من به شما ومامان ثابت میکنم که 84 00:10:48,040 --> 00:10:50,410 خون پان ادم خوبیه 85 00:10:57,870 --> 00:11:03,500 بیمار برای نیم ساعت استراحت کنه بعد ازاون میتونه به -خونه بره - خیلی ممنون. 86 00:11:05,590 --> 00:11:08,940 رین ،پس دکتر گفت مشکلت چیه ؟ 87 00:11:09,140 --> 00:11:14,630 من مبتلا به برونشیت هستم، چون خیلی سرفه می کنم خون بالا میارم . 88 00:11:14,840 --> 00:11:17,870 خداروشکر که اتفاق بدتری برات نیفتاده 89 00:11:18,210 --> 00:11:23,040 ممنونم پت،که منو به اینجا اوردی ،من واقعا نمیدونستم به کی تلفن کنم 90 00:11:23,250 --> 00:11:26,720 مهم نیست رین ،باهم دوستیم 91 00:11:28,700 --> 00:11:30,820 باید برگردیم خونه؟ 92 00:11:31,770 --> 00:11:36,200 تو میتونی برگردی پت ،من قصد دارم به خونه ام برگردم و واسه سه روز استراحت اونجا بمونم 93 00:11:36,390 --> 00:11:39,700 پس من میبرمت 94 00:11:43,590 --> 00:11:47,450 خیل خب ،کا ،پس همینکارو انجام بدیم - چشم - 95 00:11:49,210 --> 00:11:52,070 خون پا کراپ- - بله 96 00:11:54,210 --> 00:11:58,840 وقتت ازاده ؟ - چرا؟ اول جواب منو بده ،بی کاری ؟ 97 00:12:01,730 --> 00:12:05,230 هنوز هم نمیتونی بگی ،کجا منو میبری ؟ 98 00:12:06,610 --> 00:12:08,310 رسیدیم 99 00:12:11,460 --> 00:12:17,030 این درختی که اینجاست ،این اولین درختیه که من به پدرم کمک کردم تا تو جزیره ی مروارید بکاره 100 00:12:17,530 --> 00:12:20,530 واون درخت واون یکی درخت هم هست 101 00:12:21,390 --> 00:12:23,300 پدرم گفت که 102 00:12:23,810 --> 00:12:26,770 این جزوی از خاطرات من وپدرم میشه 103 00:12:27,670 --> 00:12:30,740 هروقت که این درختها رو ببینم 104 00:12:31,330 --> 00:12:33,560 به پدرم فکر میکنم 105 00:12:45,350 --> 00:12:46,960 خون پان کراپ 106 00:12:49,210 --> 00:12:52,720 میخوام باهات خاطره داشته باشم 107 00:13:05,110 --> 00:13:11,320 108 00:13:11,510 --> 00:13:17,090 109 00:13:17,300 --> 00:13:23,690 110 00:13:23,890 --> 00:13:26,110 111 00:13:26,110 --> 00:13:27,590 112 00:13:27,580 --> 00:13:30,510 113 00:13:30,710 --> 00:13:32,050 114 00:13:32,050 --> 00:13:35,750 115 00:13:37,550 --> 00:13:43,590 116 00:13:43,990 --> 00:13:49,630 117 00:13:49,830 --> 00:13:56,100 118 00:13:56,310 --> 00:14:03,050 119 00:14:03,320 --> 00:14:06,920 هی خون پان، داری دستم میندازی ؟ 120 00:14:07,580 --> 00:14:09,380 چی؟ 121 00:14:35,840 --> 00:14:40,570 122 00:14:40,780 --> 00:14:42,810 این مقدار اب زیاد نیست ؟ 123 00:14:43,510 --> 00:14:46,910 مشکلی نیست ،زودتر بزرگ میشه 124 00:14:48,060 --> 00:14:54,470 125 00:14:54,680 --> 00:15:04,450 وای خدا این دوتا چقدر ننرن 126 00:15:01,640 --> 00:15:04,030 127 00:15:04,030 --> 00:15:06,020 - متشکرم. - بله 128 00:15:06,030 --> 00:15:06,570 129 00:15:09,050 --> 00:15:10,850 ظرف سی سال 130 00:15:11,050 --> 00:15:13,210 وقتی این درخت بزرگ شه ، 131 00:15:13,410 --> 00:15:15,650 یه سایه میشه 132 00:15:15,850 --> 00:15:22,430 - برای وقتی که بچه های ما اطرافش بازی میکنن . - کی گفته ..میخوام باهات بچه داشته باشم ؟ - من 133 00:15:22,620 --> 00:15:24,210 من میگم 134 00:15:25,830 --> 00:15:29,600 دیگه نمیخوام باهات صحبت کنم ،میخوام برگردم سرکارم 135 00:15:32,810 --> 00:15:35,600 هی ... بذار برم لطفا. 136 00:15:36,860 --> 00:15:40,370 خون تکین - اگه ازم میخوای ولت کنم 137 00:15:40,610 --> 00:15:43,410 باید اول اونکاری که من میگم روانجام بدی 138 00:15:44,170 --> 00:15:46,630 نمیخوام - اگه نمیخوای ؟- 139 00:15:46,840 --> 00:15:51,960 پس منم نمیذارم بری - اه..هی ..خون تکین ،باید بذاری برم وگرنه مردم میبینن - 140 00:15:52,260 --> 00:15:54,990 کجا؟من که کسی رو نمیبینم 141 00:15:55,380 --> 00:15:56,860 پس 142 00:15:58,190 --> 00:16:00,870 بهتر بیشتر از این کنم 143 00:16:01,480 --> 00:16:10,520 خون تکین ،دیگه باهات تفریح نمیکنم ،خواهشا ولم کن - پس تو کاری که من میخوامو انجام میدی یا نه ؟- ازم میخوای چیکار کنم ؟- 144 00:16:18,980 --> 00:16:21,120 عجله کن،خواهشا 145 00:17:38,950 --> 00:17:41,760 فکر کنم مادربزرگم باید طبقه بالا باشه . 146 00:17:42,340 --> 00:17:44,980 پت ،لازم نیست بترسی ،مادربزرگم ادم بدجنسی نیست 147 00:17:45,270 --> 00:17:46,780 حتما 148 00:17:51,260 --> 00:17:52,900 مادر بزرگ. 149 00:17:53,500 --> 00:17:59,670 - سلام. - رین، آه، عسلم. - دلم برات تنگ شده! 150 00:18:00,990 --> 00:18:02,800 چقدر شاداب 151 00:18:03,000 --> 00:18:06,980 - سلام مادربزرگ. - سلام،برتو ، پسر. 152 00:18:07,560 --> 00:18:11,580 - رین،این شوهرته ؟ - نه، مادربزرگ. 153 00:18:11,790 --> 00:18:16,550 پت و من دوستیم، ما تو جزیره مروارید با هم کار می کنیم. 154 00:18:18,190 --> 00:18:22,620 - پت، تو اینجا با مادربزرگم بمون ،من میرم برات یکم اب بیارم - آه البته. 155 00:18:22,810 --> 00:18:28,850 رین، برو آب و غذا بیار، عسلم. مرد جوون، بیااینجا بشین ومنتظرش باش ، بیا، پسر. اره ، بیا اینجا بنشین، بیا، بیا، بیا 156 00:18:29,060 --> 00:18:31,430 بیا اینجا بشین 157 00:18:33,450 --> 00:18:35,670 الان فقط گرد وغبار نشسته 158 00:18:37,580 --> 00:18:38,730 آه! 159 00:18:38,930 --> 00:18:42,420 - مرد جوون - بله - چیزی اونجاست؟ 160 00:18:42,630 --> 00:18:51,930 دیدم که برای چند دقیقه ای به اون عکس خیره بودی- آه،مادربزرگ هوانا سودارات چه نسبتی با شما داره ؟- نانگ سودا دختر منه - 161 00:18:52,130 --> 00:18:59,880 درموردش حرف نزن ،خیلی به ندرت به خونه میاد .سریع هم میره ،همه اش هم غرغر میکنه که اینجا جایی برای خوابیدن نیست 162 00:19:00,080 --> 00:19:07,140 چه جوری همچین چیزی میشه ،هیچ کس نمیتونه به اتاقش بره ،در اتاقش سه قفله است ،حتی منم نمیتونم برای تمیز کردنش برم 163 00:19:07,340 --> 00:19:11,180 شما کلید یدکیشو نداری مادربزرگ ؟- بهم ندادتش - 164 00:19:11,380 --> 00:19:14,350 منم نمیدونم سروکارش با چیه ، اون اتاق باید یه سری راز داشته باشه 165 00:19:14,550 --> 00:19:17,590 بیایید ،بیا بریم ، بیا بشینیم یکم آب وغذا بخوریم. 166 00:19:24,590 --> 00:19:32,060 ببخش که مادربزرگم مختو خورد ، اون معمولا تنهاست ووقتی کسی به اینجا میاد ،یه نفس فک میزنه . 167 00:19:32,320 --> 00:19:35,750 عیب نداره ،من اذیت نشدم 168 00:19:36,990 --> 00:19:41,350 - آه، رین، و ... مادربزرگ فقط یه دختر داره؟ - آره 169 00:19:42,880 --> 00:19:49,580 این عجیبه ،دیدم که تمام قوم وخویش هوانا سودارات تو جزیره کار میکردن 170 00:19:49,790 --> 00:19:54,060 به خاطر همین فکر کردم ..احتمالا خواهر برادرش هم اونجا کار میکنن 171 00:19:55,210 --> 00:20:01,200 اون کلی قوم وخویش داره چون پدر بزرگ من بیشتر از ده تا خواهر وبرادر داره ،به خاطر همین میتونی بگی همه اشون فک وفامیلن 172 00:20:01,400 --> 00:20:04,440 عمه دا خیلی ها رو برای کار به مروارید اندامان اوره 173 00:20:04,640 --> 00:20:09,640 عمه تیپ یکی از اونهاست ،اما اون وعمه دا خیلی باهم کنار نمیان 174 00:20:09,840 --> 00:20:15,240 وقتی که جوون بودم یه بار شنیدم که به شدت باهم بحث میکنن 175 00:20:15,430 --> 00:20:17,750 جوری که من هیچ وقت فراموش نکردم 176 00:20:18,570 --> 00:20:22,380 پی پرانگ سالهاست که فوت کرده ،چرا هنوز از دستش عصبانی هستی ؟ 177 00:20:22,400 --> 00:20:24,270 چرا برای یه بار هم که شده نمیتونی فراموشش کنی ؟ 178 00:20:24,380 --> 00:20:28,350 چطور میتونی همچین سوالی بپرسی ؟به خاطر اینکه اون مردی که دوستش داشتم رو ازم دزدید 179 00:20:28,350 --> 00:20:30,780 درضمن دروغ گفت که ازش بارداره 180 00:20:30,890 --> 00:20:34,430 اگه از این روش استفاده نمیکرد الان من واون میتونستیم عاشق هم باشیم 181 00:20:34,480 --> 00:20:36,180 اما اون ازدواج کرده وهمسر داره 182 00:20:36,520 --> 00:20:40,800 تو که دیدی ..اون وهمسرش همدیگه رو دوست نداشتن واغلب با هم مشکل داشتن 183 00:20:40,810 --> 00:20:47,620 اونها همیشه مشکل داشتن ،من امیدواربودم که اگه باهاش ازدواج کنم زندگیم بهتر میشه ،پس دیگه اینجوری گرسنگی وسختی رو تحمل نمیکنم 184 00:20:47,660 --> 00:20:51,770 پی سودا ،راستشو به من بگو 185 00:20:51,910 --> 00:20:55,400 تو هیچ وقت به خاطر مرگ پی پرانگ ناراحت نبودی- درسته ؟ درسته - 186 00:20:56,450 --> 00:20:58,400 هیچ وقت ناراحت نبودم 187 00:20:58,600 --> 00:21:01,420 ومیخواستم هرجور شده بمیره 188 00:21:06,680 --> 00:21:11,850 واون مردی که خون نانگ پرانگ وهوانا سادورات دوستش داشتن کی بود ؟ 189 00:21:12,060 --> 00:21:15,980 منم نمیدونم ،اسمشو نگفتن 190 00:21:17,150 --> 00:21:19,080 بیا بخوریم. 191 00:21:37,840 --> 00:21:40,670 میتونم همین جوری برای چند لحظه بخوابم ؟ 192 00:21:44,380 --> 00:21:46,040 خون پان کراپ 193 00:21:49,190 --> 00:21:51,910 دلم میخواد دقیقا تو همین لحظه زمان بایسته 194 00:21:55,160 --> 00:21:58,100 جایی که تنها تو و من هستیم 195 00:21:59,680 --> 00:22:02,350 فقط ما دو تا. 196 00:22:06,890 --> 00:22:09,330 نمی خوام در مورد چیزهای دیگه فکر کنم. 197 00:22:10,340 --> 00:22:13,100 نمی خوام با چیزهای دیگه روبه رو بشم. 198 00:22:14,290 --> 00:22:16,630 تو طول روز خیلی خسته شدی 199 00:22:19,020 --> 00:22:21,600 یکم بخواب 200 00:22:21,920 --> 00:22:24,250 من اینجام 201 00:22:24,750 --> 00:22:26,870 هیچ جا نمیرم 202 00:23:12,860 --> 00:23:15,720 به این نگاه کن ،این . 203 00:23:16,220 --> 00:23:21,530 هی، من بیشترتراز این می خوام چون ... پیدا کردنش واقعا سخته ، باشه؟ 204 00:23:22,400 --> 00:23:25,840 مثل اینکه تو داری سود میگیری - نه، من سودی نگرفتم 205 00:23:26,040 --> 00:23:30,420 اگه اینو نمیخوای باشه پس ،خیلیها هستن که سفارش دادن باشه،خیلی خب 206 00:23:30,620 --> 00:23:33,720 چقدر؟- پنج تا، دو تا توبیشتر بده ،بجنب - 207 00:23:41,130 --> 00:23:45,690 - هی تو دردسر افتادیم همینجا وایسا ،من حواسم به اون هست 208 00:23:47,290 --> 00:23:51,210 کی یواشکی عکس گرفت ؟ هی، برگرد 209 00:24:10,750 --> 00:24:14,430 تو تازه الان زنگ میزنی ؟ من عمرا جواب بدم 210 00:24:14,830 --> 00:24:16,640 چرا گوشیتو جواب نمیدی ؟ 211 00:24:21,470 --> 00:24:24,160 پت ،تو نمیتونی فرار کنی 212 00:24:24,180 --> 00:24:25,850 من همه چی رو دیدم که داشتی مواد میفروختی (ماشالله همه فرقه ای هم تو جزیره اشون دارن 213 00:24:25,900 --> 00:24:26,560 که چی؟ 214 00:24:26,590 --> 00:24:29,510 اگه خون تکین بفهمه ،اجازه نمیده قسر در بری 215 00:24:29,540 --> 00:24:34,080 اما قبل از اینکه خون تکین بخواد بدونه ،تو مردی پت 216 00:25:00,220 --> 00:25:02,170 نه! نه ... 217 00:25:02,594 --> 00:25:05,394 ☺ممد آرنولد اینا رسید 218 00:25:30,690 --> 00:25:31,870 پت 219 00:25:35,690 --> 00:25:37,790 - خوبی؟ - خوبم. 220 00:25:37,990 --> 00:25:39,980 خیلی ممنون. 221 00:25:47,370 --> 00:25:49,070 خیلی ممنون، رفیق . 222 00:25:51,970 --> 00:25:54,100 سیک به اینجا میاد 223 00:25:55,410 --> 00:25:56,930 خون پان 224 00:25:57,140 --> 00:25:58,790 تو که از دستم عصبانی نیستی درسته ؟ 225 00:25:58,990 --> 00:26:03,760 برای اینکه سانگاه رو به زندان نفرستادم - نه ،من خیلی خوب درکت میکنم - 226 00:26:03,970 --> 00:26:10,050 اگه سانگاه به زندان بره ،خبرنگارها خبردار میشن وهمین باعث ضربه دیدن مروارید اندامان میشه 227 00:26:10,260 --> 00:26:12,700 خیلی ازت ممنونم که درکم میکنی ☺چومل کومائو 228 00:26:15,700 --> 00:26:18,470 چیزهایی مثل این که تو هتل من اتفاق میوفته 229 00:26:19,230 --> 00:26:21,580 چیزی در موردشون نمی دونم 230 00:26:24,360 --> 00:26:25,810 من... 231 00:26:26,110 --> 00:26:28,630 یه مدیر خیلی وحشتناکم 232 00:26:31,410 --> 00:26:33,920 اینکه تقصیر تو نیست 233 00:26:34,220 --> 00:26:37,110 این چیزیه که ما نمی تونیم کنترلش کنیم. 234 00:26:43,970 --> 00:26:46,110 یواش 235 00:26:49,770 --> 00:26:57,170 شرمنده ،من نمیدونستم که ساریندا خیلی مریضه وتو به دکتر بردیش 236 00:26:57,380 --> 00:27:01,850 چه جوری میتونستی بفهمی ،وقتی قبول نمیکردی باهام صحبت کنی وتلفنهامو جواب نمیدادی 237 00:27:02,040 --> 00:27:06,790 - من تقریبا داشتم به خاطر تو میمردم - اوی ،خودم میدونم، میشه دیگه تکرار نکنی؟ 238 00:27:08,170 --> 00:27:13,460 ومیخوای برات چیکار کنم تا از سر تقصیراتم بگذری ؟ 239 00:27:15,910 --> 00:27:17,600 گرفتم 240 00:27:18,220 --> 00:27:27,710 -میتونم ماچت کنم؟ - هی نه، چطوری میتونی به این راحتی اینو بخوای ؟ - تاوان گناهتو پس بده 241 00:27:28,680 --> 00:27:34,400 هی پت! داری از فرصت سوءاستفاده میکنی . چطور میتونی اینکاروکنی ؟ 242 00:27:34,600 --> 00:27:38,500 - بیا اینجا! میتونم بغلت کنم ؟ - نه 243 00:27:38,710 --> 00:27:42,870 تمام بدنت خیس عرقه ،بو میدی 244 00:27:43,060 --> 00:27:47,000 خب پس یه دوش میگیرم تا بتونم تو رو برای یه مدت طولانی بماچم وتف مالی کنم 245 00:27:47,200 --> 00:27:52,130 - خوب نیست، بذار برم پت. - نمیذارم بری - ولم کن 246 00:27:52,340 --> 00:27:57,540 - هی تو. - شرمنده. - درد داره. - ببخشید،یه نگاهی بهش بندازم 247 00:28:01,000 --> 00:28:02,440 هی ... 248 00:28:16,240 --> 00:28:17,950 ستوان ساکیسان 249 00:28:18,140 --> 00:28:20,470 باید با هم صحبت کنیم 250 00:28:35,520 --> 00:28:36,910 خون پان کراپ 251 00:28:37,400 --> 00:28:40,640 اگه خوابت گرفته ،میتونی زودتر بری بخوابی - مشکلی نیست، 252 00:28:40,850 --> 00:28:43,110 می خواهم همراهت باشم 253 00:28:50,860 --> 00:28:52,610 پس... 254 00:28:55,700 --> 00:28:59,540 شونه ی من آزاده، میتونی روش بخوابی . 255 00:29:15,410 --> 00:29:18,210 اما فکر میکنم اینجوری بهتره. 256 00:29:33,850 --> 00:29:35,520 خون پان کراپ 257 00:29:39,100 --> 00:29:42,840 سانگاه چی گفت ؟- گفت خیلی وقته داره مواد میفروشه - 258 00:29:43,040 --> 00:29:46,060 وگفت یه چیز مهمی هست که میخواد با شماها راجع بهش صحبت کنه 259 00:29:46,370 --> 00:29:48,220 فقط شما دو نفر 260 00:29:55,670 --> 00:29:57,540 زودباش بگو چی میخواستی بگی 261 00:29:58,040 --> 00:29:59,860 تو میخوای بدونی درسته؟ 262 00:30:00,270 --> 00:30:03,360 که کی دو دفعه تو قایق بمب کار گذاشت 263 00:30:05,560 --> 00:30:08,250 اون ادم همون کسیه که پدرتو کشت 264 00:30:09,160 --> 00:30:12,390 همون کسی که سعی کرد خون پاسیکا رو بکشه 265 00:30:14,010 --> 00:30:18,050 - تو میدونی؟ اره ،میدونم - 266 00:30:19,190 --> 00:30:22,150 اما یه شرط داره. 267 00:30:25,100 --> 00:30:28,980 سانگاه بهت گفت کسی که دوبار تو قایق بمب گذاشته خون سودارات بوده ؟ 268 00:30:29,190 --> 00:30:30,880 وهردفعه که بلایی سر خون پان میومده 269 00:30:31,070 --> 00:30:33,620 سانگاه کسی بوده که اینکارو میکرده ؟- - بله 270 00:30:33,830 --> 00:30:39,360 اما گفت میخواد تو این پرونده شاهدمون باشه تا محکومیت کمتری بهش بدیم . 271 00:30:39,560 --> 00:30:41,250 در این مورد مشکلی نیست 272 00:30:41,450 --> 00:30:44,490 اما من مطمئن نیستم که اونچیزی که میگه درسته یا نه ؟ 273 00:30:44,680 --> 00:30:46,690 برای اینکه با هم فامیلن 274 00:30:47,430 --> 00:30:55,790 یا شاید هم سانگاه با خون سودارات مشکل داشته؟ پس باید یه راه دیگه برای اثبات حرف سانگاه پیدا کنیم که راست گفته یا نه؟ 275 00:30:58,330 --> 00:31:03,070 -خب ما الان باید با سانگاه چیکار کنیم ؟ - نمی تونیم نگهش داریم 276 00:31:03,280 --> 00:31:05,260 خون سودارات مشکوک میشه 277 00:31:05,460 --> 00:31:13,660 - باید بذاریم مثل قبل برگرده سرکارش و عادی -برخورد کنه وازکجا بدونیم که نمیخواد فرارکنه؟ - 278 00:31:30,930 --> 00:31:33,370 سانگاه - - بله 279 00:31:34,350 --> 00:31:38,370 پت ،تو فکر کردی من میذارم به وسیله ی پلیس دستگیر بشم ،درسته ؟ 280 00:31:38,570 --> 00:31:43,620 هی، کسی مثل من ... هیچ چیزی به این راحتی برای من اتفاق نمیوفته . 281 00:31:43,930 --> 00:31:47,780 فقط در موردش فکر کن، پلیس حتی نمیتونه کاری با من بکنه . 282 00:31:48,700 --> 00:31:53,440 پس تو،فقط حواستو جمع کن 283 00:32:06,500 --> 00:32:11,400 ستوان ساکیسان با سانگاه توافق کرده ،پس جرات فرار کردن نداره ؟ 284 00:32:14,210 --> 00:32:17,050 سانگاه ،تو به من حقه زدی 285 00:32:18,110 --> 00:32:21,810 آه پان...چه توافقی کردن ؟ 286 00:32:22,110 --> 00:32:27,660 این مجتمع مجهز به دوربین های امنیتیه که به همه جا دید داره ،برای ستوان ساکیسان راحت تره که این جوری تحت نظرش بگیره 287 00:32:27,870 --> 00:32:33,000 و از نیروی دریایی بندر هم درخواست کرد تا هر ساعت اطراف جزیره رو بررسی کنن . 288 00:32:33,200 --> 00:32:34,970 من درک می کنم 289 00:32:35,160 --> 00:32:40,450 اما چیزی که نمیفهمم اینه که چرا خون تکین طبق قانون برعلیه سانگاه اقدام نمیکنه؟ 290 00:32:43,060 --> 00:32:46,850 هوانا سودارات یکی از کسایی که پشت همه ی این اتفاقات بد بوده ؟ 291 00:32:47,040 --> 00:32:54,990 درسته ، فعلا باید راهی برای اثبات گفته های سانگاه پیدا کنیم تا بفهمیم درست گفته یا فقط میخواد خودشو نجات بده . 292 00:32:55,230 --> 00:32:59,700 نانگ سودا دختر منه.راجع بهش حرف نزن 293 00:32:59,770 --> 00:33:06,050 یه دفعه به اینجا اومد.. اما وقتی اومد ،خیلی زود رفت ،وغرولند کرد که جایی برای خواب نداره 294 00:33:06,370 --> 00:33:13,390 چه جوری همچین چیزی میشه ،هیچ کس نمیتونه به اتاقش بره ،در اتاقش قفله ،حتی منم نمیتونم برای تمیز کردنش برم 295 00:33:13,590 --> 00:33:17,430 وشما کلید یدکیشو ندارید؟- به من ندادتش - 296 00:33:17,630 --> 00:33:20,300 من نمیدونم چه سروسری داره ،اون اتاق باید یه رازی داشته باشه 297 00:33:20,490 --> 00:33:26,720 - اتاق خواب هوانا سودارات؟ اره ،به نظر من اون اتاق قطعا یه چیزی داره . 298 00:33:26,920 --> 00:33:32,800 شاید پان،ممکنه شواهدمهمی داشته باشه که باعث دستگیری هوانا سودارات میشه . 299 00:33:32,960 --> 00:33:35,950 پس ما باید یه راهی برای ورود به اون اتاق پیدا کنیم. 300 00:33:39,290 --> 00:33:41,590 اما چه جوری میتونیم بریم تو ؟ 301 00:33:41,930 --> 00:33:44,220 راهی به نظرم نمیرسه 302 00:33:47,220 --> 00:33:49,140 تو نمیخوای مادرت هنوز به جزیره برگرده ؟ 303 00:33:49,310 --> 00:33:58,510 درسته ،الان میخوام یه سری حقیقت درمورد انفجار قایق پیدا کنم پدر مطمئنم ،میتونه ما رو به سمت شخص اصلی که داره پولهای جزیره رو اختلاس میکنه ببره 304 00:33:59,120 --> 00:34:05,610 ام ... اگر مامان الان بگرده، میترسم مانع از گرفتن مجرم بشه . چرا؟- 305 00:34:10,170 --> 00:34:14,450 واقعا اینکارو هوانا سودارات کرده- - من... 306 00:34:14,840 --> 00:34:22,510 نمی خوام همچین چیزی رو تضمین کنم، اما احتمالش زیاده ، پدر. ولی من برای پیدا کردن شواهد بیشتر وقت میخوام . 307 00:34:23,930 --> 00:34:29,400 بابا، شما که می دونید مامان و هوانا سودارات چقدر بهم نزدیکن، درسته؟ 308 00:34:29,980 --> 00:34:38,020 اگه مامان برگرده ،ازش محافظت میکنه ویه راهی برای کمک کردن بهش پیدا -میکنه من یه راهی پیدا میکنم تا مادرت رو اینجا نگه دارم - خوبه - 309 00:34:57,890 --> 00:35:02,530 خون، بیدار شدی .حالت چطوره ؟ 310 00:35:02,730 --> 00:35:04,130 شما کی هستید؟ 311 00:35:04,960 --> 00:35:11,860 - و من اینجا چیکار میکنم؟ منو یادتون نیست ؟ خیلی سال پیش همدیگه رو دیدیم - یادم نیست ، میخوام به خونه ام برگردم 312 00:35:14,220 --> 00:35:15,680 و ... 313 00:35:15,890 --> 00:35:22,890 - چرا من این لباس رو پوشیدم؟ لباسهام کجا رفتن ؟! - شما تو آب افتادید و لباس هاتون خیس شد ، منم لباسامو بهتون دادم 314 00:35:23,090 --> 00:35:25,510 وگرنه سینه پهلو میکردید 315 00:35:25,710 --> 00:35:32,370 - اَی ! کثیف! برو همین الان لباسامو بیار ! همین لان بیارشون ! - بله بله. 316 00:35:37,620 --> 00:35:44,790 - لی اینو گفت ؟ - بله، دست از دیونه بازیش برنداشت تا این که همسرمو ترسوند . 317 00:35:46,040 --> 00:35:50,450 - همون رفتار وحشتناک قدیمی. - ازم میخواید چیکار کنم؟ - ارشد! ارشد 318 00:35:53,210 --> 00:35:57,890 - دج چی شده؟ - اون خانم سعی میکنه یکی از قایق های روستا رو بدزده 319 00:35:58,100 --> 00:36:06,730 - من فقط قایقتون رو قرض می گیرم، وقتی که به جزیره مروارید برسم ، یه نفر رو میفرستم تا براتون برش گردونه ، من نمیخوام بدزدمش - نمیتونید، من از این قایق برای امرار معاشم استفاده میکنم 320 00:36:07,110 --> 00:36:09,010 اوه! 321 00:36:09,850 --> 00:36:11,090 پس مثل اینکه. 322 00:36:11,280 --> 00:36:17,810 پول میخواید درسته؟ باشه ، بذارید من اول به خونه ام برگردم ، بعد بگیید چقدرمی خواید. 323 00:36:19,460 --> 00:36:28,320 - نمیتونید - گفتم، بذار برم - نمیتونید - فکر نکن که با پول می تونید همه چیز رو بخرید، خون لی. - تو کی هستی؟ که اینجوری با من حرف میزنی 324 00:36:33,340 --> 00:36:34,820 خون ... 325 00:36:37,440 --> 00:36:38,890 خون پونگ 326 00:36:41,060 --> 00:36:46,400 - خون لی! - حال تون خوبه ؟ - خون! خون! خون لی خون لی 327 00:37:04,010 --> 00:37:12,630 ای روح سرگردون سراغ من نیا ، من میترسم ، واقعا ترسیدم، من برات خیرات میکنم (داره برای مردنش روضه خونی میکنه . 328 00:37:13,620 --> 00:37:15,050 هی 329 00:37:21,270 --> 00:37:30,940 - لطفا بذار برم، منو به خاطر زندگی کردن با خودت نبر ، من هنوز نمی خوام بمیرم. - خون لی، خون لی. 330 00:37:31,140 --> 00:37:35,490 هی، چشمات روباز کن. چشمات رو باز کن 331 00:37:35,880 --> 00:37:38,450 الان به من نگاه کن، نگاه کن 332 00:37:40,320 --> 00:37:43,030 صورت من کم رنگ به نظر میاد ؟ 333 00:37:43,610 --> 00:37:46,110 دستم گرمه یا نه؟ 334 00:37:53,430 --> 00:37:56,830 دستمو چنگ بزن وبگیر ببین چقدر نرمه 335 00:38:02,330 --> 00:38:04,830 خودشه. 336 00:38:06,070 --> 00:38:14,850 تو واقعا نمردی خون انوپانگ؟ من هنوز نمردم ،وهنوز دارم نفس میکشم ودرست جلو روت سرومروگنده وایسادم . 337 00:38:19,710 --> 00:38:23,760 خون لی، هنوز نمیتونی به جزیره مروارید برگردی . 338 00:38:25,750 --> 00:38:27,650 من به جزیره مروارید برمیگردم ! 339 00:38:28,890 --> 00:38:36,510 من بیشتر از این نمیتونم واسم وبهت نگاه کنم چجوری تونستی منو فریب بدی که مردی ؟ هیچ خبر داری من وپسرمون چقدر ناراحت شدیم 340 00:38:36,534 --> 00:38:42,534 اگه تی بفهمه که تو هنوز زنده ای احتمالا کمتر از من ناراحت نمیشه ،که یه دفعه ای باباش خودشو نشون داده 341 00:38:43,210 --> 00:38:47,920 خون لی، تی و نو پانچ،قبلا منو دیدن . 342 00:38:47,930 --> 00:38:51,000 منظورت اینه که تی واون زن میدونن تو هنوز زنده ای ؟ 343 00:38:51,010 --> 00:38:57,740 من کسی بودم که ازشون خواستم به کسی حرفی نزنن چون لازمه که مجرمی که قایق رو منفجر کرده پیدا کنم 344 00:38:57,760 --> 00:39:01,330 به به واقعا عالیه ! فقط من غریبه ام که نباید چیزی بدونه 345 00:39:01,360 --> 00:39:05,130 هی ،تو ،کی میخوای منطقی شی ؟ 346 00:39:05,260 --> 00:39:09,980 نمی خوام تو یا هر کس دیگه ای رو فریب بدم - لازم نکرده بیشتر از این چیزی بگی 347 00:39:10,350 --> 00:39:14,300 بهتر بود بمیری تا اینجوری خودتو بهم نشون بدی 348 00:39:14,490 --> 00:39:17,250 کی دست از ناراحت کردن من برمیداری ؟ 349 00:39:18,730 --> 00:39:26,020 من به جزیره برمیگردم وبه همه میگم که ادم دغلکاری مثل تو هنوز خوش وخرم داره زندگی میکنه 350 00:39:27,050 --> 00:39:28,500 خون لی 351 00:39:29,530 --> 00:39:30,520 ولم کن 352 00:39:33,840 --> 00:39:37,040 من به جزیره برمیگردم - هرطور که راحتی - 353 00:39:37,240 --> 00:39:40,820 اما بذار بهت بگم ،هیچ کس کمکت نمیکنه 354 00:39:41,030 --> 00:39:46,630 چون بزرگتر مردم این جزیره ارشد دجه ،و من باهاش رفیق جون جونیم 355 00:39:46,930 --> 00:39:54,080 هیچ کس کاری که تو میخوای رو انجام نمیده مهم نیست چقدر پول بهشون بدی 356 00:40:03,720 --> 00:40:06,290 پت، با مادربزرگم چه کردی؟ 357 00:40:07,610 --> 00:40:12,350 - مگه چیکار کردم؟ - خب، مادربزرگ هرروز زنگ میزنه وازت تعریف میکنه 358 00:40:12,550 --> 00:40:16,190 میگه دلش برات تنگ شده وازت میخواد تا دوباره یه سری بهش بزنی 359 00:40:16,390 --> 00:40:22,100 چه خبره ؟ اون فقط یه بار تو رو دیده ، چرا مادر بزرگم اینقدر واله وشیدات شده ؟ 360 00:40:22,650 --> 00:40:29,370 - نمی دونم، فکر کنم احتمالا خیلی خوش تیپم. - اوه! راست میگی ، تو خیلی شاخی . 361 00:40:34,240 --> 00:40:39,260 آه، فردا تعطیلم ، باید یه سری به مادر بزرگت بزنم ، خوبه؟ 362 00:40:39,660 --> 00:40:46,690 -لازم نیست جدی بگیریش، فقط حرفشو زد . - نه، رین، برای یه ادم پیر خوب نیست زیاد دلتنگ بمونه 363 00:40:46,880 --> 00:40:50,270 من فکر کنم ...همینکاروکنیم ، لطفا به خاطر من به مادربزرگت بگو 364 00:40:50,480 --> 00:40:54,390 اما فردا روز تعطیلی من نیست - باشه ،خودم میرم - 365 00:40:54,690 --> 00:40:56,780 راه خونه اتون رو بلدم 366 00:40:56,970 --> 00:41:00,470 پس بیا اینکاروکنیم ،تو میتونی به مادر بزرگت زنگ بزنی وبگی 367 00:41:01,610 --> 00:41:03,850 برو، برو، برو، لطفابه خاط من بهش بگو ، رین. 368 00:41:29,270 --> 00:41:30,580 عجله کن وبخور 369 00:41:30,790 --> 00:41:32,960 یا کارت دیر میشه 370 00:41:38,350 --> 00:41:40,680 نکنه میخوای من بهت غذا بدم ؟ 371 00:41:56,740 --> 00:41:58,320 تو که هنوز نمیخوری ؟ 372 00:41:58,530 --> 00:42:00,600 اگه میخوای بخورم 373 00:42:02,020 --> 00:42:03,910 تو باید... 374 00:42:51,930 --> 00:42:57,070 -،بذار بغلت کنم ،بذار بغلت کنم - دلم برات تنگ شده بود ، مادربزرگ - منم ،واقعا دلم برات تنگ شده بود 375 00:42:58,200 --> 00:43:01,740 تو هنوز قوی هستی ،تپل مپل وبامزه 376 00:43:01,850 --> 00:43:05,130 - هی، هی، هی - بله - اگر بتونم زمان رو به عقب برگردونم 377 00:43:05,320 --> 00:43:09,030 - حدود 50 سال قبل . - خب ؟ - قطعا شوهر من میشدی 378 00:43:10,040 --> 00:43:14,820 - این سخته سخته ، فقط شوخی کردم، فقط شوخی کردم - آه، باشه ،میذارم همینجوری بشه - بیا اینجا، بیا اینجا، رین بهم تلفن کرد ، 379 00:43:15,020 --> 00:43:26,740 من از 3 تا 4 صبح بیدار شدم تا فقط برای تو نودل کاری درست کنم ببینش ،گرم واماده است ،میبینی ؟ 380 00:43:31,030 --> 00:43:34,270 آه! پت دنبال چی میگردی ؟ 381 00:43:34,570 --> 00:43:39,010 اوه من ... من فقط داشتم بررسی میکردم که شما اینجوری بی کس وکار زندگی میکنید ،تنها نیستید ؟ 382 00:43:39,040 --> 00:43:43,790 من تنها نیستم، بذار بهت بگم ، میخواستم بهت بگم که 383 00:43:43,800 --> 00:43:47,680 یه لحظه ، قبل از اینکه به من بگید، من فکر کنم باید نودل برنج رو بربزیم و اونجا بشینیم و بخوریم. 384 00:43:47,880 --> 00:43:54,730 چه ایده خوبی! عالی، عالی! سبزیجات را برات اماده میکنم باهمدیگه خوب میشن 385 00:43:54,740 --> 00:43:57,840 - و من نودل برنج رو تو بشقاب میریزم -خیلی خوب - بله خانم 386 00:44:00,010 --> 00:44:02,280 ترشی سبز خردل. 387 00:44:23,630 --> 00:44:27,300 - تو می خوای من اتاق خواب هوانا سودارات رو بگردم ؟ - بله. 388 00:44:27,510 --> 00:44:32,980 - چرا من ؟ - چون من باید حواس مادربزرگ رو پرت کنم . 389 00:44:33,840 --> 00:44:35,790 کلیدها اینجان 390 00:44:36,950 --> 00:44:40,250 - از کجا اوردی؟ - بذار فقط بگم، تواناییشو دارم. 391 00:44:40,440 --> 00:44:43,160 این خیلی گرونه ، حواستو جمع کن تا درست ازش استفاده کنی. 392 00:45:06,850 --> 00:45:10,850 وای ،اینجا اتاق خوابه یا انبار داری ؟ 393 00:45:29,520 --> 00:45:32,670 نودل برنجتون نامبروانه، مادربزرگ! 394 00:45:32,860 --> 00:45:36,890 اگه واقعا خوشمزه است پس زیاد بخور - حتما - 395 00:45:37,100 --> 00:45:40,160 پی کابو! سلام مادربزرگ. 396 00:45:40,360 --> 00:45:46,380 آه، پسر، آب، آب، آب. بهت گفتم که خیلی تند نخور وگرنه نفست بند میاد 397 00:45:46,580 --> 00:45:54,210 - پس رین؟ هوم؟ - رین، من فکر کردم گفتی که امروز تعطیل نیستی -درحال انجام یه سری از کارهای خون تکین تو شهر بودم ، پس وایسادم ... 398 00:45:54,420 --> 00:46:00,980 - نگران بودم، ترسیدم مبادا مادربزرگم سرزنشت کنه - رین، چطور میتونی اینو بگی؟ خیلی حرف نزن ، نوه ی عزیزم. 399 00:46:01,170 --> 00:46:05,900 بذار بگم یه نفر مثل من ،هیچ وقت به فکر سرزنش کردن هیچ کس نیست 400 00:47:11,460 --> 00:47:15,840 - زیاد بخور ، پسر. -چشم - تمام سعی خودمو می کنم. 401 00:47:19,850 --> 00:47:22,300 شما هم خیلی بخورید، مادربزرگ. 402 00:47:22,860 --> 00:47:26,470 - "تموم شد " - این تنده ، عسلم؟ - یه کم تنده اما خوبه 403 00:47:27,090 --> 00:47:29,850 لطفا ببخشید اول باید برم دستشویی . 404 00:47:30,050 --> 00:47:31,940 باشه ،باشه ،برو 405 00:47:34,220 --> 00:47:37,150 پت،چرا کوله پشتی تو با خودت میبری ؟ 406 00:47:37,170 --> 00:47:41,780 آه، من ... من به کوله پشتیم وابسته ام . هروقت جایی میرم باید این رو هم باخودم ببرم . 407 00:47:41,840 --> 00:47:45,400 - آه پس لطفا همینکاروکن . - بر می گردم. 408 00:47:45,590 --> 00:47:47,420 باشه برو 409 00:47:48,220 --> 00:47:50,960 بخور ،بخور ،بخور ،بیا 410 00:47:51,690 --> 00:47:54,280 - باشه - یکم بهش ترشی خردل سبز اضافه کن 411 00:47:55,770 --> 00:47:58,660 وقتی این ظرف رو تموم کنم ،بازم می خوام. 412 00:48:02,760 --> 00:48:04,810 خیلی خوشمزه است! 413 00:48:11,710 --> 00:48:12,920 پت 414 00:48:16,010 --> 00:48:17,030 خب چطور پیش رفت؟ 415 00:48:17,050 --> 00:48:22,090 باید عجله کنیم واین البوم ها و اطلاعات رو برای پی تی وپی پن ببریم ،ممکنه مدارک مهمی باشن 416 00:48:22,200 --> 00:48:24,070 بیا جمع وجورشون کنیم 417 00:48:25,970 --> 00:48:27,740 چه کار می کنی؟ 418 00:48:28,830 --> 00:48:29,830 رین 419 00:48:30,490 --> 00:48:31,500 رین 420 00:48:31,660 --> 00:48:33,400 چرا شماها به اتاق عمه دا اومدید؟ 421 00:48:33,660 --> 00:48:35,830 وچرا این چیزها رو از هم جدا میکنید ؟ 422 00:48:35,920 --> 00:48:40,370 خب ... رین، اوم ... من متاسفم، اما واقعا لازمه این کار رو انجام بدم 423 00:48:40,380 --> 00:48:42,510 چرا؟ من یه دلیل می خوام 424 00:48:43,170 --> 00:48:46,230 اگه به من نگید، به عمه دا میگم . 425 00:48:46,730 --> 00:48:48,520 تو نمیتونی 426 00:48:48,840 --> 00:48:54,540 یادت رفته عمه ات باهات چیکار کرد ؟اون هیچ وقت تو رو به چشم خواهرزاده اش نمیبینه 427 00:48:54,750 --> 00:48:59,130 حتی اگه عمه دا هیچوقت با من مهربون نبوده ، اما اگه من اونو نداشتم، احتمالا مرده بودم. 428 00:48:59,330 --> 00:49:03,170 - تلفن همراه مو بده، بده. - نمی خوام - بده به من - نمی خوام - ر.رین .نکن ،رین - نمی خوام 429 00:49:03,350 --> 00:49:04,690 خون! 430 00:49:05,810 --> 00:49:08,260 چرا اینقدر بد برخورد میکنی ؟ 431 00:49:10,960 --> 00:49:13,930 - حالت حوبه؟ - من خوبم. 432 00:49:15,580 --> 00:49:19,600 الان فهمیدم ،کسی که تو عاشقشی خون جیوئه 433 00:49:22,460 --> 00:49:27,360 بله خون جیو و من ... حالا دیگه با همیم 434 00:49:30,780 --> 00:49:37,450 - رین، ازت خواهش میکنم، لطفا به عمه ات نگو. - نمیتونی جلومو بگیری ، پت. - اما عمه ات یک قاتله، رین! 435 00:49:37,650 --> 00:49:39,820 اون کسیه که دو بار بمب تو قایق گذاشته . 436 00:49:39,830 --> 00:49:42,910 - درست نیست! باور نمی کنم - لطفا بهم اعتماد کن ، این واقعیته . 437 00:49:43,000 --> 00:49:48,180 تو می ترسی که به عمه دا بگم، به خاطر همین اینکارو میکنی ، به هرحال من بهش میگم . 438 00:49:48,380 --> 00:49:49,760 رین، صبر کن 439 00:49:51,240 --> 00:49:53,530 اون حادثه ای که برای من تعریف کردی رو یادته؟ 440 00:49:53,740 --> 00:50:01,660 تو صدای بحث وجدل خون تیپ وخون سودارات رو شنیدی که درمورد یه مرد صحبت میکردن ،اون مرد خون انوپانگه 441 00:50:03,410 --> 00:50:04,750 بفرما 442 00:50:24,750 --> 00:50:32,150 - عمه تو .. کسیه که مخفیانه از عمو پونگ عکس گرفته - وعمه ات احتمالا خیلی از دست نانگ پرانگ عصبانی شده- 443 00:50:32,360 --> 00:50:36,930 چون او کسیه که با خون انوپانگ روبرو شده، دونفر به مشکل خوردن . 444 00:50:37,130 --> 00:50:43,920 و ... درباره بمب، چرا شماها فکر می کنید عمه دا کسیه که اینکاروانجام داده ؟ چون سانگاه قبلا همه رو برای خون تکین اعتراف کرده - 445 00:50:44,120 --> 00:50:50,410 که خون سودارات کسیه که استخدامش کرده تا بمب رو تو قایق ای که خون انوپانگ وپان نشسته بودن جا سازی کنه . 446 00:50:58,370 --> 00:51:07,740 من می دونم که این باعث تعجبت میشه ، اما حقیقت داره 447 00:51:03,940 --> 00:51:09,000 میخوام اول ازهمه این رو مثل یه راز نگهداری، نمی خوام عمه ات محتاط بشه 448 00:51:09,190 --> 00:51:16,450 - ما میخواهم عمه اتو گیر بندازیم - اما من به عمه دا بدهکارم. - درک می کنم که در موردش خیلی ناراحت میشی 449 00:51:16,660 --> 00:51:20,050 اما عمه ی تو کسیه که باعث مرگ خون انوپانگ شده 450 00:51:20,250 --> 00:51:24,150 درمورد مرگ پان هم همین طور ،ما باید جلوشو بگیریم 451 00:51:24,400 --> 00:51:26,490 اگر واقعا عاشق عمه اتی 452 00:51:26,600 --> 00:51:28,810 باید با هم همکاری کنیم 453 00:51:35,900 --> 00:51:41,420 - به نظر میاد رین از فهمیدن حقیقت خیلی ناراحت شده - اگر من جای رین بودم، منم ناراحت میشدم . 454 00:51:41,660 --> 00:51:44,360 احتمالا خیلی از هوانا سودارات نا امید شده 455 00:51:44,650 --> 00:51:46,320 وساریندا به کسی حرفی نمیزنه درسته؟ 456 00:51:46,330 --> 00:51:51,860 بله، قول داده .که به کسی چیزی نگه وبهمون کمک کنه 457 00:51:53,000 --> 00:51:57,040 اینجارو ،توضیحات سودارته 458 00:52:04,040 --> 00:52:08,330 به این نگاه،کن پول هر ماه به این حساب منتقل می شد 459 00:52:08,530 --> 00:52:11,280 پنجاه هزار تا صدهزار باهات در هرماه 460 00:52:11,850 --> 00:52:17,070 - این پول از کجا می آد؟ - نه فقط این اسناد، بیشتراز این هم هست . 461 00:52:20,900 --> 00:52:22,430 اینجا. 462 00:52:27,170 --> 00:52:32,830 قبل از این خون سودارات ،خون تیپ وخون پرانگ خیلی بهم نزدیک بودن 463 00:52:33,040 --> 00:52:38,410 پس وقتی که خون سودارات وخون پرانگ هردو از یه مرد خوششون اومد یه مشکلی به وجود اومد 464 00:52:38,780 --> 00:52:43,250 - که ... این مرد ... - پدرمه. 465 00:52:43,450 --> 00:52:46,440 هوانا سودارات کسیه که این عکسها رو گرفته 466 00:52:46,640 --> 00:52:49,630 و کسی که دوست داره به طور مخفیانه عکس های دیگران رو مثل این ها بگیره ... 467 00:52:49,840 --> 00:52:52,200 یه روانیه 468 00:52:57,050 --> 00:53:05,210 - چرا این عکس پاره شده؟ - رین از هوانا سودارات پرسیده اما بهش نگفته ، رین هم کنجکاوه. 469 00:53:07,210 --> 00:53:11,720 چرا حس میکنم ... که با بچگی های ساریندا آشنام؟ 470 00:53:22,900 --> 00:53:29,320 از طرف نوک نون به عشقم پرانگ 471 00:53:32,470 --> 00:53:34,960 نوک نون اینه (اسمش بی تربیتی بود اسم رو با اجازه عوض کردم ☺ 472 00:53:36,060 --> 00:53:38,900 اون با خون پرانگ دوست بوده - - ولی... 473 00:53:39,100 --> 00:53:42,570 ازمشکلی که این عکسو گرفته ان فکر نکنم دوست عادی بوده باشن 474 00:53:42,780 --> 00:53:45,710 به این نگاه کن ، صورتهاشون خیلی بهم نزدیکه . 475 00:53:46,110 --> 00:53:50,610 سیک به من گفت که ..خون پرانگ به پلیس زنگ زده تا نوک نون رو دستگیر کنن 476 00:53:50,810 --> 00:53:55,880 - به خاطر اینکه بهش حمله کرده - فکر کنم ... این خیلی عجیبه. 477 00:53:56,290 --> 00:53:58,150 من هم مثل تو فکر میکنم 478 00:53:59,810 --> 00:54:04,970 بنابراین ... خون نوک نون شوهر سابق خون پرانگ، 479 00:54:05,370 --> 00:54:08,020 وپدر نونگ ناچتا؟ 480 00:54:14,000 --> 00:54:15,780 یک نفر هست که ... 481 00:54:15,980 --> 00:54:19,080 میتونه به این سوالا جواب بده 482 00:54:24,420 --> 00:54:27,580 خون تیپ ، مردی که تو عکسه رو می شناسید؟ 483 00:54:31,100 --> 00:54:32,680 شما میدونید ،درسته ،پی تیپ ؟ 484 00:54:32,890 --> 00:54:39,980 - لطفا به ما بگید، مردی که تو عکسه کیه؟ - شوهر سابق پی پرانگه - 485 00:54:41,020 --> 00:54:47,700 پی سودا ... کسیه که من ،پی پرانگ وپی نوک رو برای کار به جزیره ارود . 486 00:54:47,730 --> 00:54:50,490 به جزیره مروارید خوش آمدید 487 00:54:50,700 --> 00:54:57,340 درمورد مقررات ،خون سودارات به ارومی بهتون میگه 488 00:54:57,530 --> 00:55:02,500 اما اگر چیزی را متوجه نشدید، خوشحال می شم که مستقیما از خودم بپرسید 489 00:55:03,480 --> 00:55:07,460 - مطمئنا - پس لطفا من رو ببخشید. 490 00:55:07,660 --> 00:55:10,430 خیلی ممنونم 491 00:55:10,970 --> 00:55:13,860 خوش امدید ،بریم 492 00:55:15,520 --> 00:55:19,160 می بینی؟ من که بهت گفتم خون انوپانگ مهربونه. 493 00:55:19,470 --> 00:55:21,690 براتون خوشحالم. 494 00:55:33,600 --> 00:55:37,130 خون انوپانگ قبلا با یه خونواده ازدواج کرده (موندم این خون انوپانگ چی داره این همه براش جانفشانی میکنن ) 495 00:55:37,250 --> 00:55:40,340 اون زن داره ؟- بله - واقعا ،پی دی ؟- 496 00:55:40,600 --> 00:55:45,320 من تمام این هفته ها رو اینجا کار کردم ،اما تا حالا قیافه ی زن خون پرانگ رو ندیدم 497 00:55:45,420 --> 00:55:47,760 خون لی می آد و می ره 498 00:55:47,850 --> 00:55:51,320 و...کی خون لی دوباره میاد ؟ 499 00:55:51,590 --> 00:55:54,370 هی ،نانگ پرانگ؟چرا داری سوال میکنی ؟ 500 00:55:54,660 --> 00:55:59,820 نگو که مخفیانه دوستش داری ؟اصلا بهش فکر هم نکن نانگ پرانگ 501 00:56:00,030 --> 00:56:03,760 یادت باشه که خودت شوهر داری 502 00:56:03,820 --> 00:56:10,760 اوف خدایا!من از نوک خسته شدم !چه جور ادمیه ؟بی حال وشفته 503 00:56:10,890 --> 00:56:18,330 و مهمتر از همه، بدبخت بیچاره است !بدجوری میخوام ازش جدا بشم ،اما اون نمیخواد 504 00:56:18,540 --> 00:56:24,330 صحبت کردن راجع بهش عصبیم میکنه ،این بحث خیلی خسته کننده است 505 00:56:31,440 --> 00:56:36,710 بعد از بحث اون روز ،پی نوک وپی پرانگ خیلی شدید باهم بحثشون شد 506 00:56:37,060 --> 00:56:43,070 پس رو بی دقتی بهش ضربه زد و اون هم به پلیس گزارش داد تا برعلیه اش استفاده کنن . 507 00:56:43,420 --> 00:56:47,220 اون خیلی عصبانی بود تا وقتی که 508 00:56:47,430 --> 00:56:50,100 این دو نفر از هم جدا شدن 509 00:56:50,300 --> 00:56:55,210 از کارش استعفا داد ویه جای گم وگور شد 510 00:56:55,420 --> 00:56:58,520 مهم نبود چقدر باهاش تماس میگیرم نمیتونستم پیداش کنم 511 00:57:00,170 --> 00:57:02,600 سه ماه گذشت 512 00:57:03,850 --> 00:57:07,420 پی پرانگ باردار شد - از خون نوک نون - 513 00:57:07,620 --> 00:57:09,260 بله 514 00:57:09,460 --> 00:57:13,250 اما ..پی پرانگ گفت از خون پانگ باردار شده 515 00:57:13,440 --> 00:57:18,350 پس رابطه ی فامیلی پی سودا وپی پرانگ قطع شد 516 00:57:20,180 --> 00:57:24,980 پی سودا سرخورده شد وپی پرانگ ونفرین کرد که زودتر بمیره 517 00:57:25,290 --> 00:57:28,510 تا ..نمیتونم راجع بهش فکر نکنم که 518 00:57:29,450 --> 00:57:32,130 قایق پی پرانگ دقیقا همون موقع منفجر شد 519 00:57:32,610 --> 00:57:35,100 پی سودا کسیه که اینکاروکرده 520 00:57:35,400 --> 00:57:38,580 واونجوری که همه فکر میکنن این اتفاق تصادفی نیست 521 00:57:43,070 --> 00:57:52,440 شاید ما باید یه بار دیگه از ستوان ساکیسان بخوایم مسئله انفجار قایق خون پرانگ رو بررسی کنه و ببینه احیانا سه تا انفحار بمب با هم رابطه دارن 522 00:57:53,200 --> 00:57:55,850 - موافقم. - هی، تی 523 00:57:56,190 --> 00:58:00,870 - آه، سیک - خوب شد پیدات کردم میخواستم برای دیدنت به جزیره برم 524 00:58:01,100 --> 00:58:07,190 چیزی شده ؟ دارم به دوباری که قایق منفجر شد فکر میکنم ،به کود شیمیایی که تو اتاق سانگاه پیدا شد 525 00:58:08,300 --> 00:58:13,570 که اینجوری ممکنه هوانا سودارات واقعا همونجور که فکر میکردیم مجرم باشه 526 00:58:13,590 --> 00:58:22,050 پس سیک ، برگرد ودوباره وقتی که قایق نانگ پرانگ منفجر شده رو بررسی کن ،خون پان ومن فکر میکنیم اون بار هم تصادفی نبوده 527 01:00:09,190 --> 01:00:16,080 لطفا حواست به تور گروه اروپایی که ساعت یک میرسن باشه ،این ..لیست اسم مهموناست 528 01:00:17,810 --> 01:00:21,900 هی ،میشنوی پی نوی چی مگه؟هاه؟ 529 01:00:28,910 --> 01:00:31,100 به چی نگاه میکنه ؟هی 530 01:00:36,000 --> 01:00:37,950 اون کیه پی نی ؟ 531 01:00:38,140 --> 01:00:40,670 اره اون کیه ؟ 532 01:00:42,540 --> 01:00:44,570 به چی نگاه میکنی؟ 533 01:00:45,180 --> 01:00:47,860 اونجا خون تکین 534 01:00:48,170 --> 01:00:54,050 این مدلی لخت وپتی لباس پوشیده ،فکر کنم میخواد با زیبا وسکسی بودنش خودنمایی کنه 535 01:00:54,250 --> 01:01:02,510 اره حاضر نمیشه بره جای دیگه ،کاری کرده کارمندهای مرد دیگه نتونن کار کنن ، خون تکین درسته 536 01:01:06,570 --> 01:01:13,190 سلام ،چه جوری منو میشناسه ؟- دیونه شدی پی نی ،اینجوری نیست - بله ،خودشه - 537 01:01:13,390 --> 01:01:17,180 سلام - من یادم نمیاد کیه - 538 01:01:17,370 --> 01:01:25,810 - خدای من، خیلی دلم برات تنگ شده! - منم همینطور. - حالت چطوره ؟ - خوب - دلم برات خیلی تنگ شده 539 01:01:26,480 --> 01:01:31,160 چند دیقه قبل چه اراجیفی راجع بهش گفتم ؟ - حالت چطوره ؟ - خوبه - تو هیچ چرت وپرتی راجع بهش نگفتی 540 01:01:31,350 --> 01:01:34,340 من ازش تعریف کردم درسته ؟- - شاید؟ 541 01:01:34,550 --> 01:01:39,360 تعریف کردم ،تعریف کردم که چقدر خوشگل -وسکسیه خیلی خوشگل پی نی کا - 542 01:01:39,570 --> 01:01:51,690 من اصلا نباید دهن داشته باشم خیلی فک میزنم - آره، من نباید این جوری حرف بزنم من واقعا پامو از گلیمم درازتر کردم ،پس اون دوست خون تکینه 543 01:01:52,880 --> 01:01:54,250 دوست؟ 544 01:01:54,740 --> 01:01:57,550 - تو مطمئنی که اون فقط دوستشه ؟ پی نی ،منظورت چیه؟ 545 01:01:57,750 --> 01:02:01,330 اگه واقعا دوستشه ،چرا اون مدلی بغلش کرد ؟ 546 01:02:01,830 --> 01:02:04,370 مگه اینکه اون 547 01:02:05,400 --> 01:02:07,280 دوست صمیمیشه ؟ 548 01:02:09,030 --> 01:02:12,380 هان تی، تو صاحب جزیره مرواریدی؟ 549 01:02:12,890 --> 01:02:16,110 اگه اینو میدونستم اون موقع دست رد به سینه ات نمیزدم 550 01:02:16,210 --> 01:02:19,400 پشیمونی ؟ - البته! 551 01:02:20,200 --> 01:02:21,470 و ... 552 01:02:22,630 --> 01:02:25,470 الان ، هنوز دوز دخترداری ؟ 553 01:02:25,980 --> 01:02:29,510 نمیخوام بهت بگم - لطفا به من بگو لطفا لطفا لطفا. 554 01:02:33,660 --> 01:02:36,860 این ادمه ،خون پان - درسته - 555 01:02:37,060 --> 01:02:43,800 یک لحظه قبل خون تی رو بغل کرده بود ، الانم که وسط روز روشن داره لپشو میکشه ،ببین !تو اصلا عین خیالشم نیستی 556 01:02:43,890 --> 01:02:48,090 خون پان چیزایی که چشمهات میبینه رو باور نکن 557 01:02:51,860 --> 01:02:57,500 هنوزم دوست دختر دارم - خوبه که هنوز داری ،میتونم برات صبر کنم - 558 01:02:57,700 --> 01:02:59,880 هروقت با دوست دخترت بهم زدی 559 01:03:00,080 --> 01:03:04,070 با من قرار بذار -خدایا میتونم صبر کنم 560 01:03:06,410 --> 01:03:11,640 تی ،دیگه میرم باشه بعدا می بینمت. باشه 561 01:03:12,270 --> 01:03:15,280 - خدا حافظ. - خدا حافظ. 562 01:03:17,900 --> 01:03:23,770 خون جیو ،تو این مرحله ،هنوز هم میگی چیزایی که میبینه باور نکنه ؟ 563 01:03:28,760 --> 01:03:31,930 پی نی خون پون 564 01:03:32,740 --> 01:03:36,380 پس من دنبال پی پان میرم باشه 565 01:03:36,680 --> 01:03:41,970 خیلی سریع رفت .فکر کنم خیلی عصبانیه این مصیبته پی نی 566 01:03:59,110 --> 01:04:01,970 امروز صبح زود بیدار شدم تا برات فرنی برنج درست کنم 567 01:04:02,250 --> 01:04:05,420 نمیخوام بقیه ازم انتقاد کنن که نمیتونم کاری انجام بدم 568 01:04:10,560 --> 01:04:12,850 یکم برات درست کردم 569 01:04:16,930 --> 01:04:18,390 ممنونم 570 01:05:08,630 --> 01:05:18,890 تموم شد خون پان بیاید از این راه بریم این راه خیلی اسونتره از این یکیه بیاید بریم ،برو 571 01:06:03,920 --> 01:06:05,820 چرا گریه می کنی؟ 572 01:06:08,350 --> 01:06:09,830 خون پان 573 01:06:10,570 --> 01:06:12,340 جواب بده 574 01:06:13,910 --> 01:06:16,160 چرا گریه می کنی؟ 575 01:06:18,410 --> 01:06:20,810 لطفا جوابمو بده خون پان 576 01:06:21,350 --> 01:06:25,200 چرا گریه می کنی؟جوابمو بده خون پان 577 01:06:25,400 --> 01:06:30,670 -جوابمو بده ،چرا جوابمو نمیدی ،چرا گریه میکنی خون پان ؟ - چون من عاشقتم 578 01:06:32,410 --> 01:06:34,860 من به تو واون زن حسودی میکنم 579 01:06:35,600 --> 01:06:38,400 ناراحتم که چرا اونو انتخاب کردی 580 01:06:38,590 --> 01:06:40,870 حالا راضی شدی ؟ 581 01:06:47,030 --> 01:06:49,140 هی ..خون تکین 582 01:06:49,510 --> 01:06:51,320 ولم کن 583 01:06:51,530 --> 01:06:53,340 بذار برم 584 01:07:12,140 --> 01:07:18,400 هرگز فکرشو نمیکردم بعضی چیزهای مهم چقدر میتونن با ارزش باشن 585 01:07:18,700 --> 01:07:24,210 هیچ وقت نمیدونستم یه روز زیبا چقدر میتونه ارزشمند باشه 586 01:07:24,410 --> 01:07:30,450 فکرشو نمیکردم زمانی که باهم گذروندیم چقدر خوبه 587 01:07:30,650 --> 01:07:32,980 منو دوباره کجا میبری ؟ 588 01:07:33,290 --> 01:07:35,030 فقط با من بیا 589 01:07:52,390 --> 01:07:53,790 فاه 590 01:07:54,000 --> 01:07:55,960 این خون پانه 591 01:07:57,310 --> 01:07:59,770 کسی که خیلی دوستش دارم 592 01:08:00,360 --> 01:08:02,210 و این تنها کسیه که 593 01:08:02,410 --> 01:08:04,610 باهاش ازدواج میکنم 594 01:08:04,820 --> 01:08:06,620 میدونم 595 01:08:14,670 --> 01:08:18,100 خون پان، متاسفم 596 01:08:20,410 --> 01:08:22,940 من از فاه خواستم با من همکاری کنه 597 01:08:23,230 --> 01:08:25,920 تا برای تو نقش بازی کنیم یا هرکاری بکنیم 598 01:08:26,610 --> 01:08:29,390 تا اعتراف کنی دوستم داری 599 01:08:30,600 --> 01:08:33,550 خون پان، متاسفم 600 01:08:33,760 --> 01:08:37,610 من واقعا متاسفم که با برنامه ی دیوانه وار تی همراه شدم. 601 01:08:37,800 --> 01:08:41,400 خون پان، لطفا از دستم عصبانی نباش 602 01:08:41,700 --> 01:08:46,410 تی منو مجبور کرد - هی فا! 603 01:08:46,620 --> 01:08:49,030 از دست تو عصبانی نیستم. 604 01:08:50,090 --> 01:08:52,090 اما از تو ... 605 01:08:54,160 --> 01:08:56,180 عصبانیم 606 01:08:57,210 --> 01:08:58,560 خون پان 607 01:08:58,760 --> 01:09:03,830 حفته ،بجنب برو دنبالشو باهاش اشتی کن 608 01:09:05,480 --> 01:09:07,630 ببخشید! پان کراپ 609 01:09:11,900 --> 01:09:14,770 پان کراپ پان 610 01:09:15,390 --> 01:09:17,960 میدونم که غلط زیادی کردم 611 01:09:19,150 --> 01:09:22,360 تو میتونی سرم داد بزنی ،سرزنشم کنی یا هرکاری که دوست داری کنی من اجازه اشو میدم 612 01:09:22,550 --> 01:09:27,490 - اما از من فرار نکن - واقعا میتونم هربلایی بخوام سرت بیارم ؟ 613 01:09:37,830 --> 01:09:42,950 - اینو بگیر! ا بگیرش! بگیر! اینو بگیر! - خون پان، بسه، کافیه . - چرا منو دست انداختی ؟ - خون پان، غلط کردم ، داری بهم صدمه میزنی 614 01:09:43,150 --> 01:09:52,420 - هنوز بس نیست، چون خودت گفتی هرکاری خواستم میتونم بکنم . اینو بگیر! بگیرش! -اوی خون پان ،داری لهم میکنی ،خون پان ،خون پان 615 01:09:57,020 --> 01:09:59,360 دیگه از دستم عصبانی نیستی درسته ؟ 616 01:10:24,740 --> 01:10:31,100 خیلی ممنونم! واقعا لطف کردید ،خون پان وتی برای این همه لطف ومهمون نوازیتون ،واقعا ممنونم 617 01:10:31,300 --> 01:10:35,000 دفعه ی دیگه هم برای دیدن جزیره ی مروارید بیا حتما 618 01:10:35,200 --> 01:10:38,520 سفر خوبی داشته باشی ،فاه ،موفق باشی ممنونم 619 01:10:38,730 --> 01:10:46,250 - من آرزو می کنم تو و خون پان برای همیشه عاشق هم بمونید امیدوارم دفعه ی بعدی که میام یه کوچولو موچولوی توپولو هم داشته باشید . حتما 620 01:10:46,450 --> 01:10:49,660 کی گفته من میخوام از تو یه بچه داشته باشم ؟ 621 01:10:49,860 --> 01:10:53,430 - خب ... من همین الان دارم میگم - دیوونه! 622 01:10:54,200 --> 01:10:59,610 خب من دیگه میرم قایق داره حرکت میکنه- باشه- با اجازه - 623 01:11:02,420 --> 01:11:04,720 بیا، خون پان. 624 01:11:06,070 --> 01:11:09,440 -با اجازه - خداحافظ. - بیا بریم. 625 01:11:09,850 --> 01:11:11,050 بریم. 626 01:11:20,630 --> 01:11:22,450 اما عمه ات قاتله، رین! 627 01:11:22,660 --> 01:11:25,000 اون کسیه که دو بار تو قایق بمب گذاشت 628 01:11:25,190 --> 01:11:27,890 درک میکنم که خیلی برات سخته 629 01:11:28,000 --> 01:11:31,410 اما عمه ات کسیه که باعث مرگ خون انوپانگ شده 630 01:11:31,600 --> 01:11:35,500 ودرمورد اقدام به قتل خون پان هم همین طور ،ما باید جلوشو بگیریم 631 01:11:35,710 --> 01:11:37,690 اگه واقعا عمه اتو دوست داری 632 01:11:37,880 --> 01:11:40,010 باید با ما همکاری کنی 633 01:11:40,650 --> 01:11:44,380 هی، خانم خانما ، چند بار بهت گفتم که براساس کد باید لباس بپوشی ؟ 634 01:11:44,570 --> 01:11:47,500 پیراهنتو بکش ،چه جوری میتونی اون مدلی رو شونه ات بذاریش 635 01:11:47,700 --> 01:11:49,800 وموهات ،باید مرتب تر درستش میکردی 636 01:11:50,000 --> 01:11:52,470 واینو ببین این چه گزارشیه برای من فرستادی ؟ 637 01:11:52,680 --> 01:11:57,570 همیشه اشتباه انجام میدی ، من بهت گفتم که این کار رو متفاوت انجام بده، می بینی؟ قبلا دیدیش ،به درد نخور ! 638 01:12:01,380 --> 01:12:02,750 رین 639 01:12:03,440 --> 01:12:04,990 ساریندا 640 01:12:09,360 --> 01:12:10,550 رین! 641 01:12:11,420 --> 01:12:12,840 ساریندا! 642 01:12:13,490 --> 01:12:14,970 ساریندا! 643 01:12:18,180 --> 01:12:24,400 - چرا از من فرار میکنی؟ - من .فرار نمیکردم، عمه. - تو راستشو نمیگی 644 01:12:24,600 --> 01:12:26,640 چون وقتی که منو دیدی، فرار کردی 645 01:12:26,850 --> 01:12:30,690 وقتی صدات کردم به جای وایسادن زود فرار کنی 646 01:12:30,880 --> 01:12:33,230 - معننیش چیه ؟ - ار ... 647 01:12:33,550 --> 01:12:41,270 خب، شما بودی که گفتی میخوای رابطه ات رو باهام کات کنی ، یه دفعه ای صدام کردی منم فکر کردم ممکنه دوباره بخوای بلایی سرم بیاری 648 01:12:41,470 --> 01:12:45,730 واقعا فقط همینه؟ بله واقعا چیز دیگه ای نیست 649 01:12:45,930 --> 01:12:52,600 من هیچ فکری راجع بهتون نکردم ، اگرشما هم کار دیگه ای باهام ندارید عمه دا، من برمیگردم سر کارم . 650 01:13:02,400 --> 01:13:08,020 بیشتر برو عقب ،بیشتر ،بیشتر ،بیشتر ،برو عقب ،عقب ،بسه 651 01:13:18,080 --> 01:13:21,230 این کامله ؟ - بله 652 01:13:21,720 --> 01:13:25,160 - هی عجله کن - خوب. 653 01:13:25,390 --> 01:13:28,310 خون تکین ،امروز تموم راه روتا اینجا اومدید ؟ 654 01:13:29,120 --> 01:13:33,070 من فقط از یه جا نشستن خسته شدم پس برای پیاده روی اومدم بیرون تا به اطراف یه نگاهی بندازم . 655 01:13:33,270 --> 01:13:38,660 واین اجناس ازکجا می ان ؟- هردوشنبه از فروشگاه پور پانیچ میفرستن - 656 01:13:39,300 --> 01:13:45,920 -باشه ،پس به کارتون ادامه بدید خون سومبون ،من فقط داشتم قدم میزدم ،چیزی نیست بله - 657 01:13:46,120 --> 01:13:47,680 بفرمایید. 658 01:13:50,120 --> 01:13:56,420 ایشون خون تکین هستن ،پسر خون انوپانگ ،رئیس جدید اینجا - سلام. - سلام. 659 01:13:56,800 --> 01:13:58,920 برو بارهارو خالی کن 660 01:13:59,120 --> 01:14:00,900 بله بله. 661 01:14:15,360 --> 01:14:16,750 صبر کن. 662 01:14:18,510 --> 01:14:20,890 بذار یه نگاهی به فاکتور کنم. 663 01:14:21,080 --> 01:14:22,990 می خوام فاکتورا رو ببینم 664 01:14:23,200 --> 01:14:24,760 همین الان. 665 01:14:41,400 --> 01:14:42,740 شرکت پی نیچ 666 01:14:46,470 --> 01:14:48,560 شرکت پی نیچ 667 01:15:01,260 --> 01:15:09,890 همه ی بار واینجا خالی کنید ، هنوز داخل نیارید ،میخوام سامبون دوباره وسائل رو بررسی کنه ،و درضمن میخوام خیلی بدونم که .. 668 01:15:10,290 --> 01:15:12,820 کارکنان انبار اینجا 669 01:15:13,010 --> 01:15:16,060 نمیتونن از یک تا صد بشمارن 670 01:15:16,670 --> 01:15:20,280 - برو - بله بله بله. 671 01:15:29,350 --> 01:15:31,910 من فکر می کنم ... باید اینکارو به عهده ی پلیس بذاریم . 672 01:15:32,120 --> 01:15:36,960 خون پاسیکا وخون تکین لازم نیست نگران باشید ،خودم همینجا ازشون مراقبت میکنم 673 01:15:37,160 --> 01:15:39,250 چون به هرحال این دوتا زیردستهای من هستن 674 01:15:39,450 --> 01:15:44,700 وقتی همچین اتفاقی میوفته احساس ناراحتی میکنم خودم تا ته قضیه رو پیگیری میکنم 675 01:15:44,900 --> 01:15:47,090 امکان مصالحه نیست 676 01:15:47,400 --> 01:15:48,930 بریم. 677 01:15:52,030 --> 01:15:53,700 تموم شد تی 678 01:15:55,630 --> 01:16:00,400 سوبمون ومو به همه چیز اعتراف کردن، گفتن خیلی وقته که این کار رو میکنن 679 01:16:00,600 --> 01:16:02,900 هیچکس تو این مسئله دخیل نیست 680 01:16:11,440 --> 01:16:13,580 من اول این دو نفر رو میبرم 681 01:16:14,380 --> 01:16:15,950 بیا بریم. 682 01:16:23,250 --> 01:16:26,090 این محاله که اونها این کار و به تنهایی انجام بدن . 683 01:16:26,590 --> 01:16:33,350 این باید شامل رئیسشون باشه که تو یه سیستم کار میکنن چون اگه کسی بالادستشون نباشه تا با صاحبشون معامله کنه ،جراتشو پیدا نمیکنن اینکاروانجام بدن 684 01:16:33,760 --> 01:16:35,900 چیزی که تو میگی درسته 685 01:16:36,360 --> 01:16:43,090 یه نفر از پشت هواشونو داره چون وقتی یه دفعه ای سومبول دستگیر شد ،میدونست چیکار کنه 686 01:16:44,290 --> 01:16:47,160 هی ما نمیتونیم کاری باهاشون کنیم ؟ 687 01:16:47,580 --> 01:16:55,110 تو که میدونی چقدر بی رحمن ،اونها مثل اب خوردن ادم میکشن ،به خاطر همینه که بارها ادم فرستادن تا بهمون حمله کنن 688 01:16:55,360 --> 01:17:00,160 میدونی به بیشترین کسی که الان مشکوکم خون نیکومه ،اون یه کاری داره میکنه 689 01:17:00,450 --> 01:17:06,940 یه کارمند درست بیخ گوشش داره کارمیکنه چطور اجازه میده بهش حقه بزنه ،کوره که بهشون اجازه میده کارمندهاش بیشتر از بودجه برداشت کنن وسود کمتری برگردونن 690 01:17:08,130 --> 01:17:16,720 اگه این همون چیزیه که تو گفتی ،فکر کنم هوانا سودارات تو این مورد هم دستش تو کاره چون اون ونیکون خیلی بهم نزدیکن . 691 01:17:16,930 --> 01:17:20,170 من باید بفهمم کی داره ازشرکتم کلاه برداری میکنه 692 01:17:20,360 --> 01:17:25,410 واگه اونها در قالب یه سیستم کارشون رو انجام میدن به خدمت همه اشون یه جا برسم جوری که دیگه هیچ کس نتونه دوباره اون ها رو سرمشق خودش قرار بده 693 01:17:27,870 --> 01:17:34,970 من نمی فهمم که چه جوری میتونن اینکاروکنن ؟چه جوری تونستن بدون اینکه پدرم چیزی بفهمه این همه سال کلاهبرداری کنن . 694 01:17:36,360 --> 01:17:39,000 اون مشکوک بود اما کاملا مشخص نبود 695 01:17:39,380 --> 01:17:41,430 به سختی داشت یه کارهایی میکرد که 696 01:17:42,410 --> 01:17:44,820 قایق منفجرشد 697 01:17:50,200 --> 01:17:54,940 لطفا آروم باش،مهم نیست چه جوری ، ما باید مجرم رو بگیریم. 698 01:17:55,140 --> 01:17:56,720 ووقتی که زمانش سر برسه 699 01:17:56,920 --> 01:18:01,470 از راه قانونیش به کارمون ادامه میدیم ،اما بذار اول ادمی که پشت همه مخفی شده رو بگیریم 700 01:18:01,820 --> 01:18:05,070 چون می ترسم دوباره به ما حمله کنه. 701 01:18:15,740 --> 01:18:21,330 این دو تامجرم همه چیز رو قبلا اعتراف کردن، به ایستگاه منتقلشون کن ،من وگروهبان بعدا پیگری میکنیم چشم - 702 01:18:21,530 --> 01:18:22,640 بیا بریم. 703 01:18:31,270 --> 01:18:32,680 دنبالشون برو گروهبان 704 01:18:32,890 --> 01:18:39,650 - هی، فرار نکن! - عجله کن هی، وایسا ! - هی، فرار نکن! - گفتم وایسا! - فرار نکن 705 01:18:43,500 --> 01:18:44,840 بله رئیس. 706 01:18:45,160 --> 01:18:47,480 سامبون ومو فرار کردن 707 01:18:49,610 --> 01:18:53,290 بله، اما ... اما نمی خوام این کار و انجام بدم. 708 01:18:55,600 --> 01:18:59,570 بله بله. من جرأت نمیکنم،..جرات نمیکنم دستورتونو نادیده بگیرم 709 01:18:59,770 --> 01:19:01,370 بله بله. 710 01:19:32,410 --> 01:19:35,040 هی ... عجله کن! گروهبان ، عجله کن. 711 01:19:43,380 --> 01:19:45,310 چی سیک ؟ 712 01:19:51,650 --> 01:19:53,200 خیلی ممنون. 713 01:19:56,270 --> 01:19:58,320 چی شده ؟ 714 01:20:01,260 --> 01:20:03,060 متشکرم. 715 01:20:04,340 --> 01:20:05,850 سیک 716 01:20:06,820 --> 01:20:11,300 زنگ زد وگفت که ..سومبون ونوچه اش با ماشین تصادف کرن 717 01:20:12,950 --> 01:20:15,540 جفتشون مردن 718 01:20:15,730 --> 01:20:19,870 سیک پیش بینی کرده این نمیتونه تصادفی باشه 719 01:20:20,080 --> 01:20:22,840 یعنی اون دوتا رو عمدا کشتن ؟ 720 01:20:27,160 --> 01:20:30,580 اخرین سرنخ هم از دستمون دررفت 721 01:20:34,200 --> 01:20:36,330 لطفا هنوز دلسرد نشو 722 01:20:36,520 --> 01:20:38,540 تو الان باید قوی باشی 723 01:20:38,860 --> 01:20:40,780 ما باید به همدیگه کمک کنیم 724 01:20:46,190 --> 01:20:50,580 اگه من تو رو نداشتم احتمالا نمیدونستم چه خاکی به سرم بریزم 725 01:20:52,830 --> 01:20:54,360 خون پان کراپ 726 01:20:55,550 --> 01:20:58,040 میدونی قبل از این 727 01:20:58,420 --> 01:21:04,430 عمه گان بهم گفت فراموشت کنم 728 01:21:01,630 --> 01:21:03,480 بهم گفت اینکارو به خاطر مادرم انجام بدم 729 01:21:03,770 --> 01:21:06,840 خیلی مردد بودم ونمیدونستم باید چیکار کنم 730 01:21:11,460 --> 01:21:15,020 اما الان دیگه میدونم باید به کی اعتماد کنم 731 01:21:17,190 --> 01:21:19,840 من باید به قلب خودم اعتماد کنم 732 01:21:21,310 --> 01:21:23,270 بعد از اینکه این موضوع تموم شد 733 01:21:23,570 --> 01:21:27,480 ازت میخوام به چیزی که قبلا ازت پرسیده بودم جواب بدی 734 01:21:28,740 --> 01:21:31,440 منتظر جوابت میمونم. 735 01:21:34,290 --> 01:21:39,630 - خون تکین می خواد یه حسابدار برای بررسی قرارداد کاری داشته باشه؟ - اگر اون میدونست که تمام شرکت هایی که استخدام می کنیم ... 736 01:21:39,830 --> 01:21:44,900 شرکت توئه..تو دردرسر میوفتی سودا - لعنت بهش - 737 01:21:46,470 --> 01:21:51,970 پس احتمالا خون تکین وخون پاسیکا میدونن تو داری چیکار میکنی ؟ 738 01:22:03,000 --> 01:22:04,880 چون وقتی منو دیدی ،فرار کردی 739 01:22:05,080 --> 01:22:08,960 وقتی که صدات کردم ،به حای وایسادن با عجله فرار کردی 740 01:22:09,160 --> 01:22:12,420 معنیش چیه؟- ام- 741 01:22:12,750 --> 01:22:16,170 خب خود شما بودید که گفتید میخواید رابطه اتون رو با من قطع کنید 742 01:22:16,360 --> 01:22:21,890 بعد یه دفعه ای منو صدا میکنید ،پس فکر کردم دوباره ممکنه بلایی سرم بیاری 743 01:22:24,030 --> 01:22:25,670 نانگ رین! 744 01:22:28,550 --> 01:22:32,790 هی سودا. سودا، کجا میری؟ 745 01:22:35,990 --> 01:22:37,500 نانگ رین 746 01:22:38,990 --> 01:22:40,410 عمه دا 747 01:22:41,720 --> 01:22:43,080 بیا اینجا. 748 01:22:46,920 --> 01:22:53,870 همین الان بهم بگو ،چه میدونی ؟ میدونم؟چی رو میدونم عمه ؟ حقیقتی که راجع به منه 749 01:22:54,080 --> 01:23:00,570 همین الان بگو،چی میدونی ،بهم بگو نانگ رین ،بگو عمه دا 750 01:23:00,770 --> 01:23:03,120 ولم کنید ،دارید به من صدمه میزنید 751 01:23:03,440 --> 01:23:08,970 فقط همینکاروکردم وبعد تو میگی دردت اومده ،هیچ میدونی من صدبار وهزار بار بیشتر از تو اذیت شدم ؟ 752 01:23:09,310 --> 01:23:20,380 وقتش رسیده بدهیتو پس بدی ،حقیقتو همین الان بگو،تو چی میدونی گفتم بهتون که من چیزی نمیدونم تو نمیدونی نانگ رین پس بگیر 753 01:23:20,570 --> 01:23:27,810 - هی، تو، به من بگو چی میدونی؟ به من بگو. ولم کنید ،نمیتونم نفس بکشم 754 01:23:28,020 --> 01:23:32,800 - باور نمی کنم! - همین الان بس کن - عمه دا بذار رین بره . 755 01:23:36,790 --> 01:23:37,980 رین 756 01:23:39,960 --> 01:23:44,290 اگه دوباره همین جوری به رین صدمه بزنی گزارشتو به پلیس میدم که بیان قپونی ببرنت 757 01:23:44,490 --> 01:23:46,120 جرات می کنی؟ 758 01:23:46,330 --> 01:23:51,360 چرا نتونم ،واگه نمیخوای که پلیس دوباره گذشته ات رو بررسی کنه 759 01:23:51,560 --> 01:23:54,650 دوباره رین رو اذیت نکن ،افتاد؟ 760 01:23:56,600 --> 01:23:58,170 بریم، رین. 761 01:24:07,920 --> 01:24:09,760 اروم بشین رین 762 01:24:12,750 --> 01:24:15,220 حالت چطوره ؟گردنت هنوز درد میکنه ؟ 763 01:24:18,830 --> 01:24:21,620 عمه دا یه جوری رفتار کرد انگار که میدونه من یه بوهایی بردم 764 01:24:21,830 --> 01:24:24,300 به خاطر همین میخواست مجبورم کنه حرف بزنم 765 01:24:24,490 --> 01:24:26,230 اما من حرفی نزدم 766 01:24:26,440 --> 01:24:32,370 به خاطر همین عمه ام عصبانی شد ،من فکرشو نمیکردم که قلب عمه ام از سنگ باشه 767 01:24:32,560 --> 01:24:34,680 وقتی بهش فکر میکنم خیلی ترسناکه 768 01:24:35,340 --> 01:24:38,020 من تمام این مدت داشتم با یه قاتل زندگی میکردم 769 01:24:38,220 --> 01:24:40,650 بدون اینکه بشناسمش 770 01:24:46,210 --> 01:24:50,680 نمیذارم زیاد طول بکشه ،رین ،همه چیز تموم میشه 771 01:24:59,950 --> 01:25:02,250 - تموم شد. - متشکرم. 772 01:25:03,610 --> 01:25:10,840 خون پان ،یه نامه دارید ،نوشته مخصوصا برای شماست 773 01:25:12,850 --> 01:25:16,230 774 01:25:23,040 --> 01:25:25,100 اگه هنوز پیگیر پول اختلاس شده ای پس میمیری 775 01:25:25,960 --> 01:25:28,230 این نامه ی تهدید به مرگه 776 01:25:28,430 --> 01:25:31,770 بله ،گفته میخوان من وخون تکین رو بکشن 777 01:25:31,970 --> 01:25:33,790 اگه هنوز دنبال پول های اختلاس شده باشیم 778 01:25:33,990 --> 01:25:36,490 زجرمون میدن 779 01:25:36,700 --> 01:25:39,790 سیک من به کمکت احتیاج دارم 780 01:25:40,180 --> 01:25:43,350 این نامه ممکنه سرنخ هایی برای پیدا کردن مجرم داشته باشه 781 01:25:43,450 --> 01:25:46,280 حتما،به خاطر شماها حواسم بهش هست 782 01:25:46,480 --> 01:25:50,070 اما الان تو وخون پاسیکا باید هوای همدیگه رو داشته باشید 783 01:25:50,260 --> 01:25:54,400 چون به نظر میاد مجرم همه چیز رو درباره ی حرکات ما میدونه 784 01:26:19,010 --> 01:26:20,530 اقا 785 01:26:22,190 --> 01:26:26,130 - بذار من انجامش بدم. - نه، نه. من خودم این کار رو انجام میدم. 786 01:26:26,320 --> 01:26:31,620 میخوام گوجه فرنگی بکارم ،میخوام ببینم میتونم انجامش بدم یا نه؟ 787 01:26:31,820 --> 01:26:34,410 و چرا بایدحتما گوجه فرنگی باشه؟ 788 01:26:35,920 --> 01:26:38,250 خون نالینی دوستشون داره موندم این زن عجوزه چی داره براش یقه جر میده ) 789 01:26:39,920 --> 01:26:43,340 از وقتی که خون لی با من ازدواج کرد 790 01:26:43,530 --> 01:26:47,680 ما یه دم با هم دعوا داشتیم ،من هیچ وقت نتونستم خوشحالش کنم 791 01:26:47,950 --> 01:26:49,770 اون فقط غمگینه 792 01:26:50,290 --> 01:26:56,530 میدونی ،اینکه خودت باعث ناراحتی کسی که عاشقشی بشی 793 01:26:56,740 --> 01:26:58,750 چه حس وحشتناکی داره 794 01:26:59,960 --> 01:27:04,250 درطول زندگیم ،تنها زندی که دوستش داشتم خون لی بوده 795 01:27:04,440 --> 01:27:07,880 اما هیچ وقت بهم اعتماد نداره ،میدونی ؟ 796 01:27:08,090 --> 01:27:12,850 وقتی قایق منفجر شد، فکر کردم مردم. 797 01:27:13,770 --> 01:27:19,350 خیلی افسوس خوردم که فرصت نداشتم از خون لی و پسرم به طور کامل مراقبت کنم. 798 01:27:19,550 --> 01:27:22,490 واگه یه فرصت دیگه پیدا کنم 799 01:27:22,630 --> 01:27:28,960 اینکاروانجام بدم حتی اگه خون نالینی کارهایی که انجام میدید رو نبینه ؟ - مهم نیست، من باید این کار رو انجام بدم. 800 01:27:29,520 --> 01:27:37,220 من تا وقتی که خون نالینی بهم اعتماد کنه ومحبت قلبیم رو ببینه اینکارو انجام میدم 801 01:27:38,270 --> 01:27:46,580 پس من بهت کمک میکنم - برو جلو،انجامش بده ،اونجا،خاک رو پخش وپلا کردی همه جا پخش شده - بله بله. 802 01:28:23,880 --> 01:28:26,620 هی دروباز کن 803 01:28:28,090 --> 01:28:30,330 گفتم، دروبازکن . 804 01:28:39,690 --> 01:28:41,370 بوی چیه؟ 805 01:28:44,500 --> 01:28:46,550 بنزینه ! 806 01:29:19,500 --> 01:29:24,000 پی تی ،به کجا چنین شتابان - اتاق اسناد اتیش گرفته،خون پان گیر افتاده ونمیتونه بیرون بیاد . 807 01:29:24,200 --> 01:29:27,550 - برو کمک بیار، نونگ جی، من اول میرم . - بله 808 01:29:44,280 --> 01:29:46,600 خون پن! خون پان کراپ خون پان! 809 01:29:48,580 --> 01:29:50,130 خون پان کراپ 810 01:29:50,430 --> 01:29:51,650 خون تکین ... 811 01:29:51,674 --> 01:30:01,474 moon shine: ترجمه وزیرنویس با تشکر از دوست خوبم ساناز برای ویرایش ترجمه ی سریال 812 01:30:03,698 --> 01:30:08,898 برای دریافت زیرنویس قسمت های بعدی به وبلاگ تاهی لند مراجعه کنید http://thahiland.mihanblog.com 94513

Can't find what you're looking for?
Get subtitles in any language from opensubtitles.com, and translate them here.