All language subtitles for Talay.fai.E10

af Afrikaans
ak Akan
sq Albanian
am Amharic
ar Arabic
hy Armenian
az Azerbaijani
eu Basque
be Belarusian
bem Bemba
bn Bengali
bh Bihari
bs Bosnian
br Breton
bg Bulgarian
km Cambodian
ca Catalan
ceb Cebuano
chr Cherokee
ny Chichewa
zh-CN Chinese (Simplified)
zh-TW Chinese (Traditional)
co Corsican
hr Croatian
cs Czech
da Danish
nl Dutch
en English
eo Esperanto
et Estonian
ee Ewe
fo Faroese
tl Filipino
fi Finnish
fr French Download
fy Frisian
gaa Ga
gl Galician
ka Georgian
de German
el Greek
gn Guarani
gu Gujarati
ht Haitian Creole
ha Hausa
haw Hawaiian
iw Hebrew
hi Hindi
hmn Hmong
hu Hungarian
is Icelandic
ig Igbo
id Indonesian Download
ia Interlingua
ga Irish
it Italian
ja Japanese
jw Javanese
kn Kannada
kk Kazakh
rw Kinyarwanda
rn Kirundi
kg Kongo
ko Korean
kri Krio (Sierra Leone)
ku Kurdish
ckb Kurdish (Soranî)
ky Kyrgyz
lo Laothian
la Latin
lv Latvian
ln Lingala
lt Lithuanian
loz Lozi
lg Luganda
ach Luo
lb Luxembourgish
mk Macedonian
mg Malagasy
ms Malay
ml Malayalam
mt Maltese
mi Maori
mr Marathi
mfe Mauritian Creole
mo Moldavian
mn Mongolian
my Myanmar (Burmese)
sr-ME Montenegrin
ne Nepali
pcm Nigerian Pidgin
nso Northern Sotho
no Norwegian
nn Norwegian (Nynorsk)
oc Occitan
or Oriya
om Oromo
ps Pashto
fa Persian
pl Polish
pt-BR Portuguese (Brazil)
pt Portuguese (Portugal)
pa Punjabi
qu Quechua
ro Romanian
rm Romansh
nyn Runyakitara
ru Russian
sm Samoan
gd Scots Gaelic
sr Serbian
sh Serbo-Croatian
st Sesotho
tn Setswana
crs Seychellois Creole
sn Shona
sd Sindhi
si Sinhalese
sk Slovak
sl Slovenian
so Somali
es Spanish
es-419 Spanish (Latin American)
su Sundanese
sw Swahili
sv Swedish
tg Tajik
ta Tamil
tt Tatar
te Telugu
th Thai
ti Tigrinya
to Tonga
lua Tshiluba
tum Tumbuka
tr Turkish
tk Turkmen
tw Twi
ug Uighur
uk Ukrainian
ur Urdu
uz Uzbek
vi Vietnamese
cy Welsh
wo Wolof
xh Xhosa
yi Yiddish
yo Yoruba
zu Zulu
Would you like to inspect the original subtitles? These are the user uploaded subtitles that are being translated: 1 00:00:00,000 --> 00:00:04,800 دریای اتش قسمت دهم 2 00:00:04,924 --> 00:00:08,924 ارائه ای از تیم ترجمه ی نقد کُره 3 00:00:08,948 --> 00:00:14,248 ترجمه وزیرنویس :زهره 4 00:00:14,272 --> 00:00:17,972 برای دریافت زیرنویس قسمت های بعدی به وبلاگ تاهی لند مراجعه کنید http://thahiland.mihanblog.com 5 00:00:18,580 --> 00:00:22,700 اما خون سیک می گه شواهدی پیدا کرده که دلیل حادثه ی انفجار قایق 6 00:00:23,520 --> 00:00:29,860 - به خاطر مشکلات فنی بوده این به این دلیله که مجرم می خواسته همه این جوری فکر کنن 7 00:00:30,340 --> 00:00:35,440 اما می دونم اون چیزی که اتفاق افتاده تصادفی نبوده چون 8 00:00:35,590 --> 00:00:40,290 آقا . آقا بلند شید آقا شما باید بلند شید 9 00:00:40,330 --> 00:00:43,120 آقا به هوش اومدید 10 00:00:43,240 --> 00:00:46,980 یه کم صبرکنید می رم کمک بیارم 11 00:00:50,600 --> 00:00:52,140 کیه اونجا دراز کشیده؟ 12 00:00:54,860 --> 00:00:56,020 اینه داداش 13 00:01:01,460 --> 00:01:04,220 مرده. - مهم نیست به هر حال که می مرد, 14 00:01:04,300 --> 00:01:06,650 - بریم داداش - چه جوری بریم باید جنازه رو یه کاریش کنیم. 15 00:01:22,100 --> 00:01:24,550 هی ... بریم 16 00:01:28,290 --> 00:01:29,940 همین اطرافه 17 00:01:32,360 --> 00:01:35,960 - کجاست؟ -یه دقیقه پیش اینجا بود. 18 00:01:36,170 --> 00:01:37,770 کمک. 19 00:01:37,970 --> 00:01:39,420 ک... کمک... 20 00:01:39,920 --> 00:01:43,970 - رییس ! رییس - به خون آنوپانگ کمک کن -رییس! 21 00:01:44,160 --> 00:01:46,140 - زودباش رییس 22 00:01:46,350 --> 00:01:48,190 -زودباش رییس 23 00:01:48,750 --> 00:01:50,430 -رییس زودباش 24 00:01:57,480 --> 00:02:02,290 خوشبختانه وقتا برگشتم به ساحل دیدم شما گم شدین 25 00:02:02,490 --> 00:02:04,840 این مساله ی کوچیکی نیست. 26 00:02:05,150 --> 00:02:08,900 می خواستن شما رو بکشن اونی که می خواستن بکشن من نبودم 27 00:02:09,100 --> 00:02:11,920 اونی که اونا می خواستن بکشن 28 00:02:12,730 --> 00:02:14,970 پانه 29 00:02:16,060 --> 00:02:20,740 پس من سریع می رم با جزیره تماس می گیرم می گم که شما زنده این. 30 00:02:20,930 --> 00:02:23,940 نه نه به کسی نگو 31 00:02:24,450 --> 00:02:27,730 می خوام مجرم و پیدا کنم. 32 00:02:29,440 --> 00:02:32,910 تا زمانی که همه فکر کنن مردم, 33 00:02:33,670 --> 00:02:36,570 راحت تر می تونم کار کنم. 34 00:02:37,980 --> 00:02:41,980 تااون موقع مجبورم به سکونت در اینجا ادامه بدم 35 00:02:43,260 --> 00:02:46,680 حتما اقا -بدون در نظر گرفتن اینکه 36 00:02:46,880 --> 00:02:49,290 اما برنامه ی کشتن پان رو 37 00:02:49,480 --> 00:02:51,630 قطعا دوباره اجرا خواهد کرد 38 00:02:51,980 --> 00:02:54,180 من واقعا نمی دونم که 39 00:02:54,880 --> 00:02:58,710 کی به فکر صدمه زدن به پانه 40 00:02:59,210 --> 00:03:01,670 بعد این که شرایط یین بهتر شد 41 00:03:02,130 --> 00:03:10,970 من فرستادمش جزیره که رفتار های غیر عادی رو بررسی کنه ولی تا حالا چیزی پیدا نکرده 42 00:03:11,180 --> 00:03:15,420 مجرم خیلی حرفه ایه . مدرک از خودش به جا نذاشته 43 00:03:17,260 --> 00:03:19,060 حالا شماها می دونید نه؟ 44 00:03:19,260 --> 00:03:23,100 - که چرا مجرم این کارا رو کرده؟ بله 45 00:03:23,460 --> 00:03:25,410 اون احتمالا ناراحتن از این که 46 00:03:25,620 --> 00:03:29,690 - که من دارم اختلاسشون رو می کنم - من می دونم 47 00:03:30,210 --> 00:03:32,400 بار ها پیش اومده که تو 48 00:03:34,000 --> 00:03:38,320 وتکین مورد سو قصد قرار گرفتید. من متاسفم 49 00:03:38,520 --> 00:03:41,920 که نمی تونستم کمک کنم -مهم نیست عمو 50 00:03:42,130 --> 00:03:45,210 من نمی خوام شماهم درگیر این قضایا بشین 51 00:03:45,490 --> 00:03:49,960 همین که زنده اید کافیه. من خیلی احساس بدی داشتم 52 00:03:50,600 --> 00:03:55,720 - من خودم همه چیز و درست می کنم -تو چه طور می تونی عزیزم؟ تو یه دختری 53 00:03:56,020 --> 00:03:59,390 چه جوری می تونم بذارم تو به خطر بیفتی 54 00:04:00,060 --> 00:04:09,250 هی پان بهم قول بده عزیزم ، که پی گیری این قضیه رو به خاطر امنیت خودن متوقف کنی 55 00:04:09,440 --> 00:04:12,930 - باشه . باشه پان نه 56 00:04:13,370 --> 00:04:19,490 یادتون رفته چی به من گفتید عمو گفتین از چزیره مراقبت کنم 57 00:04:20,100 --> 00:04:23,520 این جزیره قلب شماست 58 00:04:24,050 --> 00:04:27,700 من با زندگیم ازش مراقبت می کنم 59 00:04:42,540 --> 00:04:43,720 هی 60 00:04:44,410 --> 00:04:45,870 تکین 61 00:04:46,780 --> 00:04:49,360 چی شده؟ ته ؟ پسرم 62 00:05:03,880 --> 00:05:06,980 عمو عمو. 63 00:05:07,370 --> 00:05:10,650 هی .عمو عمو شما زنده این 64 00:05:10,860 --> 00:05:13,030 شما زنده این عمو 65 00:05:13,220 --> 00:05:16,070 دلم براتون تنگ شده بود 66 00:05:32,880 --> 00:05:34,380 تکین 67 00:05:45,510 --> 00:05:48,190 هنوزم ازم عصبانی هستی؟ 68 00:05:48,720 --> 00:05:51,310 به خطر همینه که به صورتم نگاه نمی کنی؟ 69 00:05:51,520 --> 00:05:53,740 آره عصبانی ام 70 00:05:54,030 --> 00:05:57,790 اما نمی دونم از خودم عصبانیم یا از شما 71 00:05:59,300 --> 00:06:02,310 روز ی که فهمیدم دیگه پیشم نیستی 72 00:06:02,610 --> 00:06:05,210 انگار که تموم دنیا م فرو ریخت 73 00:06:05,420 --> 00:06:07,920 اون قدر پشیمون بودم که می خواستم بمیرم 74 00:06:08,360 --> 00:06:10,590 می خواستم زمان و برگردونم 75 00:06:10,790 --> 00:06:12,880 که باهات خوب شم باهات خوب حرف بزنم 76 00:06:13,080 --> 00:06:14,710 احساس وحشتناکی داشتم 77 00:06:14,920 --> 00:06:19,280 که وقتی زنده بودی برات پسر خوبی نبودم 78 00:06:26,690 --> 00:06:28,590 والان یک دفعه ای 79 00:06:28,990 --> 00:06:31,150 تو جلوم وایستادی 80 00:06:31,340 --> 00:06:33,620 می خوای چه احساسی داشته باشم بابا؟ 81 00:06:34,110 --> 00:06:39,360 باید عصبانی باشم یا خوشحال باشم که هنوز زنده ای؟ 82 00:06:45,130 --> 00:06:47,070 تقصیرمنه پسرم 83 00:06:48,690 --> 00:06:51,000 که ناراحتت کردم 84 00:06:51,210 --> 00:06:53,200 متاسفم پسرم 85 00:06:54,040 --> 00:06:57,310 متاسفم ته متاسفم 86 00:07:40,750 --> 00:07:42,210 - بابا. - هوم? 87 00:07:42,660 --> 00:07:46,520 -باید یه چیز دیگه رم ازت بپرسم. - بپرس پسرم 88 00:07:46,710 --> 00:07:52,310 - در مورد تو و خون پان - چیزی بین من و اون نیست پسرم 89 00:07:52,760 --> 00:07:56,420 من مثل دخترم دوسش دارم 90 00:07:56,730 --> 00:07:59,410 اون خیلی مهربونه پسرم 91 00:07:59,600 --> 00:08:01,570 زمانی که دیدمش 92 00:08:01,880 --> 00:08:04,580 هیچ روحیه ای نداشت 93 00:08:04,770 --> 00:08:09,560 مثل آدمی که تمایل به زندگی تو این دنیا نداره.... ااما وقتی باهاش حرف زدم 94 00:08:09,770 --> 00:08:16,240 فهمیدم که این بچه یه جنم تو وجودش داره برای همین ازش خواستم بیاد پیشم کار کنه . فقط همین 95 00:08:16,970 --> 00:08:19,310 دو مورد خوون پان چه طور؟ 96 00:08:19,660 --> 00:08:23,760 - به نظر می یاد خیلی به شما نزدیکه -هی !البته که به هم نزدیکیم پسرم 97 00:08:24,200 --> 00:08:30,180 ما سالهاست که داریم باهم کار می کنیم و باهم حرف می زنیم چه جوری می تونیم به هم نزدیک نباشیم؟ 98 00:08:33,570 --> 00:08:34,920 ته 99 00:08:37,600 --> 00:08:41,250 توعاشق پانی درسته؟ بای همین این چیزا رو می پرسی؟ 100 00:08:42,450 --> 00:08:43,840 آره 101 00:08:45,240 --> 00:08:47,290 من عاشقشم بابا 102 00:08:49,940 --> 00:08:52,150 اما الان این مساله مهم نیست 103 00:08:53,440 --> 00:08:56,130 من دارم با ساریندا ازدواج می کنم 104 00:08:57,420 --> 00:08:58,980 ساریندا؟ 105 00:09:00,210 --> 00:09:03,560 - خواهر زاده ی خون سودارات؟ -بله بابا 106 00:09:03,990 --> 00:09:05,670 این اشتباه من بوده 107 00:09:06,300 --> 00:09:09,000 من اون روز خیلی نوشیدنی خورده بودم و تو حال خودم نبودم 108 00:09:09,530 --> 00:09:13,360 ☺حتی یادم نمی اد که من و ساریندا چه جوری تونستیم کاری انجام بدیم 109 00:09:13,530 --> 00:09:15,570 گفتی یادت نمی یاد؟ 110 00:09:15,970 --> 00:09:18,900 پس چه جور مطمئنی؟ 111 00:09:20,110 --> 00:09:21,700 مامان بهم گفته 112 00:09:21,910 --> 00:09:25,670 مامان می گه وقتی نوشیدنی می خورم چیزی یادم نمی یاد 113 00:09:25,870 --> 00:09:28,150 وبه نظر می یاد همین جوری باشه بابا 114 00:09:28,340 --> 00:09:29,820 مادرت این و بهت گفته؟ 115 00:09:30,430 --> 00:09:32,440 پس خودت چی؟ 116 00:09:33,600 --> 00:09:37,550 -چه ج.ری می تونی راجع به ساریندا مطمئن باشی؟ - اگه بخوام صادق باشم 117 00:09:37,750 --> 00:09:42,110 فکر نمی کنم که بتونم کاری بااین زن کرده باشم وقتی تو حال خودم نبودم 118 00:09:42,320 --> 00:09:43,680 همینه 119 00:09:43,970 --> 00:09:48,040 می خوام حرفای امروزتو یادت بمونه 120 00:09:48,240 --> 00:09:55,920 ومی خوام بیشتر بهش فکر کنی که واقعا چه اتفاقی افتاده؟ 121 00:09:59,280 --> 00:10:02,590 می خوام به غریزه ی خودت اطمینان کنی پسرم 122 00:10:03,630 --> 00:10:06,180 نمی خوام زندگیت خراب بشه 123 00:10:06,380 --> 00:10:07,940 مثل زندگی من 124 00:10:13,950 --> 00:10:17,080 پرانگ -خون پانگ 125 00:10:19,330 --> 00:10:20,740 پرانگ 126 00:10:22,000 --> 00:10:30,460 - من خیلی ناراحتم که دلیل دعوای شما و زنتون شدم -این مشکل تو نیست 127 00:10:31,740 --> 00:10:34,920 لی کلا این طوریه تو خودت و ناراحت نکن 128 00:10:35,120 --> 00:10:38,310 اگه اومد خواست اذیت کنه فقط به من خبر بده. 129 00:10:39,460 --> 00:10:44,370 خون پانگ الان خیلی بهتر شدم 130 00:10:45,630 --> 00:10:50,250 می خوام شما رو دعوت کنم که با مننوشیدنی بخورید. می یاین؟ 131 00:10:50,450 --> 00:10:55,070 -فکرخوبی نیست من نباید با کارمندام نوشیدنی بخورم فقط یه لیوان. 132 00:11:01,820 --> 00:11:03,950 بعد از یه لیوان نوشیدنی 133 00:11:04,450 --> 00:11:08,290 من بی هوش شدم دیگه چیزی یادم نیومد 134 00:11:08,500 --> 00:11:10,160 تا 135 00:11:14,870 --> 00:11:17,590 من خوبم 136 00:11:17,880 --> 00:11:20,510 شما همین الان می تونید برید خون پانگ 137 00:11:21,060 --> 00:11:26,420 اگه خون لی بیاد شما رو ببینه ناراحت می شه. 138 00:11:31,230 --> 00:11:32,600 پرانگ 139 00:11:34,140 --> 00:11:36,770 چه جوری می تونم برم وقتی 140 00:11:38,410 --> 00:11:40,390 نباید نگران باشی. 141 00:11:41,250 --> 00:11:45,420 من مسئولیت همه چی رو قبول می کنم چون تو الان زن منی 142 00:11:50,800 --> 00:11:52,960 خون پانگ. 143 00:11:54,780 --> 00:11:56,550 بعد از اون 144 00:11:57,070 --> 00:12:03,910 داشتم به اعتراف واقعیت پیش مادرت فکر می کردم که سورادات اول فهمید 145 00:12:04,200 --> 00:12:06,270 خیلی خشمگین شد 146 00:12:07,190 --> 00:12:10,100 اون تموم این سالها مخفیانه عاشق من بود 147 00:12:10,350 --> 00:12:12,300 اما من بهش اهمیت نمی دادم 148 00:12:12,970 --> 00:12:13,920 از عشق بود که 149 00:12:15,310 --> 00:12:16,450 رابطه ی من وپرانگ باعث عصبانیت بیشترش شد 150 00:12:16,850 --> 00:12:24,980 -خون پانگ و نانگ پرانگ با هم رابطه دارن؟ -آره من دیدم که خون پانگ از اتاق نانگ پرانگ اومد بیرون 151 00:12:25,350 --> 00:12:29,550 خون پانگ آشفته بود 152 00:12:32,220 --> 00:12:34,790 مادرت وقتی فهمید که پرانگ حامله ست 153 00:12:36,460 --> 00:12:38,730 تورو برد خارج 154 00:12:38,920 --> 00:12:43,070 مادرت برای انتقام ازمن کسی که رو از همه بیشتر عاشقش بودم رو ازم دور کرد 155 00:12:43,270 --> 00:12:45,870 زندگی من همش با رنج بود 156 00:12:46,550 --> 00:12:50,970 من همیشه باور داشتم که دختر پرانگ 157 00:12:51,310 --> 00:12:53,450 از خون منه 158 00:12:53,750 --> 00:12:56,200 اما وقتی بچه بزرگ تر شد 159 00:12:57,510 --> 00:12:59,590 واقعیت معلوم شد 160 00:13:00,740 --> 00:13:04,590 خون پانگ شما می خوای با نانگ ناچا تست دی ان ای بدی؟ 161 00:13:05,150 --> 00:13:09,230 نمی فهمم فکر می کنم ناچا دختر من نیست 162 00:13:09,420 --> 00:13:15,850 خون پی راگوپ راجع به این قضیه کمکم کن. اما خواهش می کنم خیلی سریع و اجازه هم نده کسی راجع به این قضیه چیزی بفهمه. 163 00:13:16,240 --> 00:13:17,300 بله 164 00:13:17,520 --> 00:13:19,490 ودقیقا همون جوری بود که من فکر می کردم 165 00:13:20,930 --> 00:13:25,260 ناچا دختر من وپرانگ نبود 166 00:13:25,550 --> 00:13:33,180 من تست دی ان ای و برای تایید بردم و پراگ اعتتراف کرد که من و از قصد بی هوش کرده 167 00:13:33,390 --> 00:13:37,310 وکاری کرده که این طور به نظر بیاد که ماباهم رابطه داشتیم 168 00:13:41,330 --> 00:13:44,940 ازش خواستم ناچا رو برداره و ازجزیره بره 169 00:13:49,890 --> 00:13:51,690 قایق که اسکله رو ترک کرد 170 00:13:51,890 --> 00:13:56,670 منفجر شدو پراگ و ناچا مردن 171 00:13:57,420 --> 00:13:59,710 من تلاش کردم که یه نامه بنویسم 172 00:13:59,920 --> 00:14:03,440 که توش همه چی رو برات بگم و پست کنم ولی جرئت نداشتم 173 00:14:03,640 --> 00:14:07,620 من می دونستم که در هر صورت ممکنه تو اصلا اونو نخونی 174 00:14:09,710 --> 00:14:11,660 متاسفم پدر 175 00:14:12,230 --> 00:14:15,660 -برای این که هیچ وقت بهت گوش نکردم. -اشکالی نداره پسرم. 176 00:14:17,190 --> 00:14:19,410 همین که منو ببخشی 177 00:14:19,620 --> 00:14:21,700 منو خوشحال می کنه 178 00:14:23,540 --> 00:14:25,330 یه چیز دیگه هم هست 179 00:14:25,550 --> 00:14:28,120 که می خوام بدونی 180 00:14:29,500 --> 00:14:34,640 امروز من خوشحال ترین آدمم چون فهمیدم عمو هنوز زنده ست 181 00:14:34,850 --> 00:14:39,530 منم اما فراموش نکن که بابا گفت نباید به کسی راجع به این قضیه بکیم 182 00:14:39,830 --> 00:14:41,200 باشه 183 00:14:41,400 --> 00:14:43,000 خون پان 184 00:14:45,240 --> 00:14:49,730 -من می خوام برگردم به جزیره - کی ؟ -همین الان 185 00:14:50,780 --> 00:14:53,640 تو اینجا بمون هنوز نمیخواد برگردی 186 00:14:54,040 --> 00:14:57,070 تو نمی خوای روز عروسیت اونجا باشم 187 00:14:57,280 --> 00:15:00,770 نگران نباش من جایی نمیرم 188 00:15:01,350 --> 00:15:03,490 خون پان صبرکن 189 00:15:06,230 --> 00:15:08,560 اون چیزی که تو فکر می کنی نیست 190 00:15:09,830 --> 00:15:11,850 من دارم برمی گردم 191 00:15:12,190 --> 00:15:15,350 دارم برمی گردم که کار درست و انجام بدم 192 00:15:15,730 --> 00:15:18,930 من با کسی که عاشقش نیستم ازدواج نمی کنم 193 00:15:29,940 --> 00:15:33,540 یه چیز دیگه هست که می خوام بدونی 194 00:15:33,750 --> 00:15:37,190 وقتی شرایط من و این بهتر شد 195 00:15:38,080 --> 00:15:43,010 من فرستادمش که شرایط جزیره رو بررسی کنه 196 00:15:43,220 --> 00:15:50,070 رفتنش به اونجا باعث شد من به یه نفرشک کنم سودارات. 197 00:15:50,280 --> 00:15:57,070 نه تنها به خودش بلکه خواهر زاده شم شبیه خودشه 198 00:15:57,260 --> 00:16:00,240 سانگاه مسئول مکانیکی و تعمیر, 199 00:16:00,450 --> 00:16:03,570 خون ونگجون مدیریت منابع انسانی 200 00:16:03,770 --> 00:16:10,340 سومان پونچای خیلی از کار مندا تحت نظرسودارات هستند 201 00:16:10,630 --> 00:16:16,810 این مشکل من بوده که یه سیستم فامیلی ایجاد کردم که این مشکلات و پیش آورده 202 00:16:17,020 --> 00:16:27,760 سودارات اولین مظنونه ومن مطمئنم مشکلاتی که برای تو پیش می یاد هم زیر سر اونه. 203 00:16:32,150 --> 00:16:35,880 خیل خوشحالم که برگشتی 204 00:16:37,820 --> 00:16:40,650 در حقیقت کارم زودتر تموم شد 205 00:16:40,860 --> 00:16:44,610 و یه چیز دیگه من می خوام سریعا راجع به عروسی باهم بحث کنیم 206 00:16:44,990 --> 00:16:50,440 پس می توونیم به سوودارات و ساریندا بگیم بیان اینجا برای صحبت کردن؟ 207 00:16:50,610 --> 00:16:55,450 -خوبه من بهش زنگ می زنم. -حتما 208 00:16:56,800 --> 00:17:01,630 خیل خوشحالم که شما امروز می خواین راجع به عروسی صحبت کنین 209 00:17:02,260 --> 00:17:04,960 خوب پس بیاین حرف بزنیم 210 00:17:06,700 --> 00:17:09,080 پس خوب گوش کنین 211 00:17:09,470 --> 00:17:11,370 چون چیزی که می خوام بگم 212 00:17:11,740 --> 00:17:15,090 ممکنه باعث بشه یکی نتونه سر جاش بشینه 213 00:17:17,290 --> 00:17:21,960 - چی می گین منظورتون به کی هستش -منوجه می شین 214 00:17:22,830 --> 00:17:24,490 می تونی بیای تو 215 00:17:40,600 --> 00:17:41,910 خاله نوی 216 00:17:42,100 --> 00:17:44,350 نمی خواد از کسی بترسی 217 00:17:46,500 --> 00:17:50,150 اون ایتجا چی کار می کنه؟ -من از خاله خواستم بیاد اینجا 218 00:17:50,650 --> 00:17:53,060 یه چیزایی هست که مامانم باید بدونه 219 00:17:56,440 --> 00:18:01,260 خاله حرف بزن حقیقت باعث کشته شدنت نمی شه پس نترس 220 00:18:01,460 --> 00:18:06,920 من بهت کمک می کنم که طلب سودارات رو بهش بدی 221 00:18:08,150 --> 00:18:10,550 خیلی ممنون خون ته 222 00:18:11,140 --> 00:18:12,800 حرف بزن خاله 223 00:18:13,010 --> 00:18:24,180 خون سودارات به من دستورداد که خودم جلوی خون پاسیکا به دل درد بزم تا خون پان بیاد به اتاقی که خون ته و ساریندا باهم بودن 224 00:18:24,280 --> 00:18:27,790 درست نیست دروغ می گه من این کارو نکردم 225 00:18:27,910 --> 00:18:31,670 خون لی خون ته به این پیر خرفت گوش ندید 226 00:18:31,870 --> 00:18:37,830 -من این کارو نکردم -به جز این سودارات کارای دیگه ای هم کرده 227 00:18:38,030 --> 00:18:42,590 یادتونه پاسیکا مریض شده بود رفت بانکوک برای درمان؟ 228 00:18:43,110 --> 00:18:45,800 این طور تبود که بیماری خاصی داشته باشه 229 00:18:46,210 --> 00:18:53,730 خون سودارات آبی که من براش برده بودم رو مسموم کرده بود 230 00:18:54,750 --> 00:19:00,700 تو دروغ م یگی من این کارو نکردم ! تو می خوای من و خراب کنی! من این کارو نکردم 231 00:19:01,050 --> 00:19:08,560 - تو انجام دادی تو همه شو انجام دادی - گفتم من انجان ندادم ! داری بهم تهمت می زنی - هی ! صبرکن! صبرکن 232 00:19:08,860 --> 00:19:11,000 طفره رفتن و تمومش کن 233 00:19:11,210 --> 00:19:13,260 من اون چیزی که خاله گفت و باور دارم 234 00:19:13,420 --> 00:19:16,760 تو از قرضش برای تهدیدش استفاده کردی تا هر کاری رو برات انجام بده 235 00:19:17,370 --> 00:19:22,020 ویه چیز دیگه که خاله به من و گفت و الان اینجا بیانش نکرد 236 00:19:22,550 --> 00:19:28,160 این که تو سانگاه و فرستادی تا به پان تجاوز کنه تا فیلم بگیری و من و دچار اشتباه کنی 237 00:19:28,360 --> 00:19:36,050 - درست نیست! من این کارو نکردم! تهمته - گفتم تمومش کن! تمومش کن 238 00:19:38,850 --> 00:19:42,680 - خیلی ممنون خاله شما دیگه می تونی بری بله 239 00:19:47,130 --> 00:19:48,900 ته. مادر 240 00:19:49,270 --> 00:19:53,100 !حالا دیدی که آدم بده کیه 241 00:19:54,810 --> 00:19:57,870 سودارات ساریندا برید بیرون 242 00:19:58,070 --> 00:20:01,140 می خوام با پسرم تنها حرف بزنم 243 00:20:04,470 --> 00:20:05,660 مامان 244 00:20:06,770 --> 00:20:10,270 - نمی تونی بذاری این طوری برن ته . ته . ته .ته. 245 00:20:19,380 --> 00:20:22,240 خاله دا خاله دا 246 00:20:26,620 --> 00:20:28,240 براچی صدام می زنی؟ 247 00:20:28,800 --> 00:20:35,520 چیزایی که خاله گفت رو واقعا شما انجام دادید؟ - چیزایی که گفت باور کردی درسته؟ فکر می کنی که آدم بدیم نه؟ 248 00:20:35,730 --> 00:20:41,340 -فکر می کنی من دم شیطانی هستم مگه نه خون رین؟ -منظورم این نبود فقط پرسیدم 249 00:20:41,550 --> 00:20:44,130 تو پرسیدی به این معنیه که منو باور نداری 250 00:20:44,330 --> 00:20:48,840 تو حرف بقیه رو قبول داری در حالی که من مثل مادرتم 251 00:20:50,060 --> 00:20:51,740 نباید بزرگت می کردم 252 00:20:52,040 --> 00:20:56,060 تو هیچ وقت منو راضی نمی کنی! تو احمقی! بیش از حد صادقی 253 00:20:56,100 --> 00:21:03,070 اگه یه کم کمک کنی تا خون لی رو مطمئن کنیم که خون ته شوهر تو می شه اونوقت تموم مشکلات تموم می شه 254 00:21:03,180 --> 00:21:07,710 اما اون شوهر من نیست من نمی خوام بیش تر از این به کسی دروغ بگم 255 00:21:07,910 --> 00:21:13,660 نمی خوام برنامه های تو رو دنبال کنم نمی خوام یکی مثل تو بشم. - نانگ رین تو 256 00:21:13,960 --> 00:21:15,170 پت 257 00:21:16,410 --> 00:21:18,330 برو اونور -نمی رم 258 00:21:18,530 --> 00:21:25,810 -اون خواهر زاده ته چه طور می تونی این کارو باهاش بکنی؟ -اون خواهرزاده ام نیست اون یه یتیمه که من بزرگش کردم 259 00:21:27,720 --> 00:21:30,140 نانگ رین . بیا اینجا 260 00:21:35,780 --> 00:21:37,330 دنبالم بیا 261 00:21:39,040 --> 00:21:44,400 نانگ رین گفتم برگرد اینجا . نانگ رین؟ 262 00:21:47,330 --> 00:21:56,010 فکر می کنی با حرفای اون خدمتکاره راجع به سورادات دیگه تو نباید با ساریندا ازدواج کنی؟ 263 00:21:56,410 --> 00:22:00,980 مامان خودت ندیدی که چه آدم فاسدیه؟ 264 00:22:01,180 --> 00:22:05,940 ومن مطمئنم که اون چیزی که بین من و ساریندا اتفاق افتاد هم برنامه ی اون بوده 265 00:22:06,250 --> 00:22:13,320 بله ممکنه کارای دیگه ای کرده باشه . اما رابطه ی تو با ساریندا رو 266 00:22:13,520 --> 00:22:17,380 من باچشم خودم دیدم. به چشمای خودم اعتماد دارم 267 00:22:17,580 --> 00:22:19,150 خدایا!مامان 268 00:22:21,620 --> 00:22:27,950 اکه فکر می کنی با رو شدن این قضایا دیگه نیاز نیست با ساریندا ازدواج کنی 269 00:22:28,150 --> 00:22:35,220 متاسفم که باید ناامیدت کنم .چون مهم نیست که چی بشه تو فقط با اون ازدواج می کنی 270 00:22:35,410 --> 00:22:42,750 -من مطمئنم که چیزی بین ما اتفاق نیفتاده - اگه ساریندا به من بگه که اتفاقی بینتون نیفتاده 271 00:22:42,950 --> 00:22:45,430 منم عروسی رو کنسل می کنم 272 00:22:45,640 --> 00:22:47,520 از اون موقع که یادم می یاد 273 00:22:47,920 --> 00:22:52,520 همیشه اون کاری که تو گفتی رو کردم . همیشه مسیری که تو برام ترسیم کردی رو رفتم 274 00:22:53,290 --> 00:22:54,880 اما این دفعه 275 00:22:55,180 --> 00:22:57,420 نمی تونم کاری که می گی رو بکنم 276 00:22:59,510 --> 00:23:00,910 ازدواج 277 00:23:01,120 --> 00:23:03,750 !باید با آدمی باشه که تمام عمرت عاشقش باشی 278 00:23:03,950 --> 00:23:06,140 !ساریندابرای من اون زن نیست 279 00:23:06,820 --> 00:23:08,810 پس اون زن کیه؟ 280 00:23:09,120 --> 00:23:11,470 - نانگ پاسیکا درسته؟ -آره 281 00:23:11,860 --> 00:23:15,150 اگه تو اجازه بدی اون زن خون پانه -نه 282 00:23:15,640 --> 00:23:17,970 من هیچ وقت اون و نمی پذیرم 283 00:23:18,290 --> 00:23:21,540 تو فقط می تونی با ادمی که من برات انتخاب کردم ازدواج کنی 284 00:23:21,740 --> 00:23:23,370 اگه بهم گوش نکنی 285 00:23:23,560 --> 00:23:25,770 برای تمام عمرت متاسف می شی 286 00:23:27,870 --> 00:23:30,410 - مامان . چی کار داری می کنی؟ مامان؟ ولم کن 287 00:23:30,610 --> 00:23:34,310 -من می خوام بمیرم نمی خوام بیش تر از این زنده بمونم. -مامان نکن نکن 288 00:23:34,630 --> 00:23:36,640 - مامان نکن - ولم کن 289 00:23:37,580 --> 00:23:42,220 وقتی پسر عزیزم دیگه منو دوست نداره دیگه نمی خوام زنده بمونم برای چی باید زنده بمونم؟ 290 00:23:42,240 --> 00:23:46,760 مامان نکن . نکن. من عاشقتم من واقعا عاشقتم 291 00:23:46,780 --> 00:23:49,320 اگه دوسم داری چرا به حرفم گوش نمی دی؟ 292 00:23:49,590 --> 00:23:58,680 پدرت منو ترک کرد تو هم داری همین کارو می کنی دیگه نمی خوام زنده بمونم 293 00:23:58,910 --> 00:24:04,460 - مامان مامان -برو کنار - نکن مامان بندازش اونور. - می خوام بمیرم - مامان 294 00:24:05,630 --> 00:24:07,510 مامان! مامان/ای بی مامان بشی الهی همه راحت شن 295 00:24:08,440 --> 00:24:11,090 -ته مامان -ته 296 00:24:12,230 --> 00:24:15,280 من متاسفم مامان 297 00:24:23,080 --> 00:24:24,820 تموم شد مامان 298 00:24:27,330 --> 00:24:29,240 من تصمیم رو گرفتم 299 00:24:29,890 --> 00:24:32,780 من عروسی رو کنسل نمی کنم مامان 300 00:24:33,170 --> 00:24:36,730 واقعا؟ واقعا می گی پسرم؟ 301 00:24:36,930 --> 00:24:38,380 بله مامان 302 00:24:41,340 --> 00:24:46,950 پسرم قابل ستایشه! هیچ وقت منو ناامید نمی کنه 303 00:25:01,890 --> 00:25:04,600 - درد می کنه؟ - یه کم 304 00:25:05,230 --> 00:25:09,000 اوکی اوکی کافیه الان بهتر شدم 305 00:25:09,910 --> 00:25:11,390 خیلی ممنون 306 00:25:14,910 --> 00:25:17,260 چرا تسلیمش می شی؟ 307 00:25:17,460 --> 00:25:22,370 علی رغم اینکه تو ،هیچ رابطه ای با خون تی نداشتی 309 00:25:22,380 --> 00:25:25,500 - از کجا می دونی؟ -خودت گفتی؟ 310 00:25:25,760 --> 00:25:29,980 تو منو دوست داری پس چه طور می تونی با اون خوابیده باشی؟ 311 00:25:37,120 --> 00:25:38,400 بله 312 00:25:40,370 --> 00:25:45,820 همین طوره که می گی بین من و خون ته اتفاقی تیفتاد 313 00:25:47,740 --> 00:25:49,790 پس چرا چنین حرفی زدی؟ 314 00:25:50,000 --> 00:25:55,570 با این کارت باعث می شی که جفتتون زندگی شادی نداشته باشین 315 00:25:55,860 --> 00:25:58,950 جرئت گفتنشو ندارم. از خاله می ترسم 316 00:25:59,160 --> 00:26:04,240 اون مثل مادر واقعیمه . باسختی بزرگم کرده 317 00:26:04,430 --> 00:26:08,560 اگه به خاطر اون نبود من الان یه یتیم خیابونی بودم 318 00:26:08,770 --> 00:26:12,240 یادم نمی یاد که پدرو مادر واقعی من کی ان؟ 319 00:26:12,670 --> 00:26:15,200 فقط دو نفرن که اونارو یادشون می یاد 320 00:26:15,400 --> 00:26:18,660 خاله دا و خاله نوان تیپ 321 00:26:18,870 --> 00:26:23,700 مدیر مالی هتل جزیره رو می گی؟ 322 00:26:28,200 --> 00:26:30,350 دو لیوان دیگه می خوام 323 00:26:36,330 --> 00:26:37,910 پی سودا 324 00:26:38,310 --> 00:26:42,290 - براچی این قدر خوردی که مست شی؟ -به تو مربوط نیست 325 00:26:44,920 --> 00:26:49,350 - این و ببرو صورت حساب و بیار - برای چی دخالت می کنی؟ 326 00:26:49,550 --> 00:26:53,150 میخوام بنوشم اون قدر که مست بشم 327 00:26:54,060 --> 00:26:58,460 اون جوری می تونم چیزای دیوانه واری رو که توی کله ام دور میزنن فراموش کنم 328 00:26:58,610 --> 00:27:04,060 چی شده؟ می تونی باهام حرف بزنی. نیاز نیست مشکلاتت و این جوری حل کنی 329 00:27:05,600 --> 00:27:10,510 با تو حرف بزنم؟ از حرف زدن باتو چی نصیبم می شه؟ هان؟ 330 00:27:10,740 --> 00:27:14,480 یه جورهایی همه ی این چیزهای دیوانه واری که دارن تو کلمه ام دور میزنن 331 00:27:14,690 --> 00:27:16,510 مسائل تو هم هستن 332 00:27:16,710 --> 00:27:19,330 اون بجه احمق درست عین مادرش بده 333 00:27:23,640 --> 00:27:26,620 هیچ وقت منوجه لطفی که درحقش برای بزرگ کردنش کردم نشد 334 00:27:26,810 --> 00:27:31,180 -یه عوضیه! یه عوضیه احمق پی سودا نمی تونی این جوری راجع بهش حرف بزنی 335 00:27:31,380 --> 00:27:34,560 -اون آدم صادقیه. - اون قدر صادقه که احمق به نظر می یاد 336 00:27:34,760 --> 00:27:37,410 دلیل اینکه اینقدر بدرفتار میکنه اینه که باهوش نیست 337 00:27:37,610 --> 00:27:46,000 با این که چیزای بزرگ براش می خوام اما اون با رفتار سطح پایینش که از مادرش به ارث برده داره خرابش می کنه! اون کپی مادرش خون پرانگه 338 00:27:46,200 --> 00:27:48,570 کی می دونه که اون با کی خوابیده؟ 339 00:27:49,000 --> 00:27:55,060 - به خطر همینه که یه بچه ی بی پدر رو حامله شد - پی سودا این طور حرف زدن راجع به خون پرانگ رو تموم کن. - چرا؟ دوست دارم راجع بهش بد حرف بزنم. 340 00:27:55,260 --> 00:27:58,100 می خوام راجع بهش بد حرف بزنم می خوای چی کار کنی> هان؟ 341 00:27:59,410 --> 00:28:00,930 خون سودارات 342 00:28:01,120 --> 00:28:04,360 اگه نمی خواین داد زدن و اذیت کردن مسافرای هتل و تموم کنید 343 00:28:04,570 --> 00:28:07,450 زنگ می زنم به گارد امنیتی تا شما رو بندازه بیرون 344 00:28:07,650 --> 00:28:09,550 من جدی هستم 345 00:28:16,660 --> 00:28:18,640 صورت حسابمو بده 346 00:29:02,610 --> 00:29:04,580 بگیرش 347 00:29:07,940 --> 00:29:09,660 مرسی 348 00:29:32,280 --> 00:29:35,270 - چی گفتی؟ -گفتم 349 00:29:35,660 --> 00:29:38,370 دیگه نباید برگردی به جزیره 350 00:29:39,380 --> 00:29:43,580 - می خوام دلیل شو بشنوم. -چون من دارم با ساریندا ازدواج می کنم 351 00:29:44,020 --> 00:29:46,700 نمی خوام تو این جا بمونی 352 00:29:47,010 --> 00:29:49,910 خدافظ پاسیکا 353 00:29:50,540 --> 00:29:52,990 امیدوارم دیگه همدیگه رو نبینیم 354 00:30:25,040 --> 00:30:27,910 باور دارم که ته دلیلی برای این کارش داره 355 00:30:28,110 --> 00:30:30,050 چه دلیلی می تونه باشه؟ 356 00:30:30,630 --> 00:30:34,530 وقتی خودش بهم گفت که با ساریندا ازدواج نمی کنه 357 00:30:34,730 --> 00:30:36,760 حالا یهویی می گه داره با ساریندا ازدواج می کنه 358 00:30:36,970 --> 00:30:41,320 ومنو هم از رفتن به اونجا منع می کنه. - با اینکه ته رو درک نمی کنم بازم, 359 00:30:41,530 --> 00:30:45,730 مطمئنم آدمی که ته دوسش داره 360 00:30:46,040 --> 00:30:47,780 تویی 361 00:30:48,830 --> 00:30:50,320 نه 362 00:30:51,860 --> 00:30:56,070 نه من کسی نیستم که به دلش نشسته 363 00:30:56,450 --> 00:30:58,610 منو ببخشید 364 00:31:16,260 --> 00:31:22,620 -هنوزم باید با خون تکین ازدواج کنم آره نمی فهمم. -نباید چیزی بگی 365 00:31:22,830 --> 00:31:26,520 طی دوروز خودت و برای ازدواج با خون تکین آماده کن 366 00:31:26,810 --> 00:31:29,000 وزنش شو 367 00:31:29,540 --> 00:31:31,360 فهمیدی درسته؟ 368 00:31:40,570 --> 00:31:47,800 من نمی فهمم با این که تو از ته قلبت واقعیت و می دونی چه طوری هنوزم به این ازدواج تن می دی؟ 369 00:31:48,010 --> 00:31:53,500 تاحالا مامان بابت بابا خیلی دلشکسته بوده. من فقط رنجشو دیدیم اون خیلی ناراحت بوده جیو 370 00:31:53,700 --> 00:31:57,800 نمی خوام دلیلی رنج دوبارش باشم -پس تو 371 00:31:58,000 --> 00:32:03,480 -می خوای خودت باشی که به جاش رنج می کشی درسته؟ - می شه اینجوری هم گفت .به هر حال تحملش می کنم 372 00:32:03,680 --> 00:32:12,390 نه تو نمی تونی !چون فقط تو رنج نمی کشی خون پان هم کم تر از تو رنج نمی کشه 373 00:32:12,910 --> 00:32:14,590 لطفا بهم اجازه بده 374 00:32:15,370 --> 00:32:17,290 خون جیو بیا اینجا 375 00:32:28,050 --> 00:32:32,860 هی ! داری منو کجا می بری؟ -فقط بیا دنبالم باشه؟ اینجا 376 00:32:33,150 --> 00:32:35,020 منو برا ی چی آوردی اینجا؟ 377 00:32:35,050 --> 00:32:38,720 من فکر می کنم باید بذاری خون تکین این مشکل و خودش حل کنه 378 00:32:38,910 --> 00:32:43,260 دیگه بهش فشار نیار به حد کافی احساس وحشتناکی داره 379 00:32:43,480 --> 00:32:47,920 اگه احساسی که داره وحشتناکه چرا کاری نمی کنه که یه کم حالش بهتر بشه؟ 380 00:32:48,120 --> 00:32:52,190 پی ته ضعیفه ! نمی دونه چه جوری باید مقابل مادرش بایسته 381 00:32:52,390 --> 00:32:55,710 اگه من بودم... ضمانت می کنم که 382 00:32:56,010 --> 00:32:59,890 هیچ کس نمی تونه منو مجبور کنه. -اما رفتار آدما شبیه هم نیست 383 00:33:00,090 --> 00:33:03,920 در نتیجه تو نمی تونی خودت و با اون مقایسه کنی 384 00:33:04,120 --> 00:33:07,910 ویه چیز دیگه اون ضعیف نیست 385 00:33:08,120 --> 00:33:14,140 اون آدم قدرشناسیه1 عاشق خانوادشه و هر کاری می کنه تا خانوادش و شاد کنه 386 00:33:14,540 --> 00:33:21,970 -روانشناسی نخوندی؟ همینه ! نمی تونی بهش فکر کنی؟ هی پت 387 00:33:34,260 --> 00:33:40,360 من هرگز نمی دونستم یه آدم چه قدر می تونه مهم و گرانبها باشه 388 00:33:40,660 --> 00:33:46,200 هرگز نمی دونستم یه روز قشنگ چه قدر می تونه گرانبها باشه 389 00:33:46,390 --> 00:33:52,720 هرگز نمی دونستم اوقانی که باهم گذروندیم چه قدر می تونه خوب باشه 390 00:33:52,920 --> 00:33:59,630 نمی دونستم از دست دادن یه نفر چه قدر می تونه زجر آور باشه 391 00:33:59,840 --> 00:34:05,010 هرگز! هرگز! هرگز 392 00:34:05,790 --> 00:34:08,010 <بیا پدرت و لب ساحل ببین> 393 00:34:21,330 --> 00:34:22,840 ته 394 00:34:24,210 --> 00:34:25,190 بله مامان 395 00:34:25,380 --> 00:34:30,580 -کجا می ری این وقت شب؟ -خوابم نمی بره می رم قدر بزنم 396 00:34:30,900 --> 00:34:37,930 می خوای همراهیت کنم؟ مشکلی نیست مامان تو می تونی بری بخوابی زود برگرد باشه 397 00:35:22,530 --> 00:35:23,980 بابا 398 00:35:27,220 --> 00:35:30,530 اگه می خوای راجع به ساریندا حرف بزنی من دیگه تصمیمم رو گرفتم 399 00:35:30,730 --> 00:35:33,350 هی... من متوجه نمی شم 400 00:35:33,560 --> 00:35:37,530 من فکر کردم راجع به این قضیه بحث کردیم و همه چی واضح و شفاف شد. -آره این کارو کردیم پدر 401 00:35:38,230 --> 00:35:40,660 اما من دوباره بهش فکر کردم 402 00:35:40,900 --> 00:35:43,180 نمی خوام مامان و بیش از این ناراحت کنم 403 00:35:43,920 --> 00:35:48,370 - تو زندگی گذشتم مامان به قدر کافی ناراحت بوده بابا هی ته 404 00:35:48,670 --> 00:35:50,950 چیزی که بین من و مادرت اتفاق افتاده رو 405 00:35:51,140 --> 00:35:55,530 -نیاز نیست تو مسئولیتش رو به عهده بگیری - البته که باید مسئولیت شو به عهده بگیرم 406 00:35:55,730 --> 00:35:57,200 فراموش نکن بابا 407 00:35:57,850 --> 00:35:59,300 که من 408 00:35:59,500 --> 00:36:01,760 نیمی از تو ام و نیمی از مامان 409 00:36:11,060 --> 00:36:14,690 از اونجایی که تو نمی تونی برگردی به گذشته و چیزی وو درست کنی 410 00:36:15,290 --> 00:36:18,210 من سعی می کنم حال و به بهترین شکل درست کنم 411 00:36:20,730 --> 00:36:22,440 ته 412 00:36:24,040 --> 00:36:26,010 باکی داری حرف می زنی پسرم؟ 413 00:36:27,950 --> 00:36:31,820 بله مامان - کجا می ری؟ خون ؟ خون ؟ مامان مامان 414 00:36:33,270 --> 00:36:36,360 - اون مرد کی بود؟ یکی از کارمندا بود 415 00:36:36,780 --> 00:36:38,470 راجع به چی حرف می زدین؟ 416 00:36:38,660 --> 00:36:40,980 ما راجع به ... عروسی حرف می زدیم 417 00:36:41,190 --> 00:36:43,010 گفتم کارش و خوب انجام بده 418 00:36:44,270 --> 00:36:47,370 اگه راجع به این حرف می زدین چرا از من فرار کرد؟ 419 00:36:47,560 --> 00:36:49,490 فرار نکرد 420 00:36:50,000 --> 00:36:53,530 حرفمون تموم شد گفتم می تونه بره مامان 421 00:36:56,510 --> 00:36:59,340 -مامان. -هوم؟ من 422 00:36:59,540 --> 00:37:04,050 دیگه خوابم می یاد... فکر کنم باید برم داخل 423 00:37:04,830 --> 00:37:06,350 باشه مامان؟ 424 00:37:06,750 --> 00:37:08,580 بیا بریم چیزی نیست 425 00:37:42,970 --> 00:37:47,970 در نهایت پی ته واقعا مجبور شد با ساریندا ازدواج کنه 426 00:37:49,230 --> 00:37:52,470 کسی که بیش از همه دلم براش می سوزه پی پانه 427 00:37:59,640 --> 00:38:02,000 وقت دست کردن حلقه هاست 428 00:38:02,590 --> 00:38:04,130 ته 429 00:38:04,420 --> 00:38:06,810 لطفا حلقه رو دستش کن پسرم 430 00:39:01,500 --> 00:39:03,700 پان ! برای چی اومدی؟ 431 00:39:05,730 --> 00:39:08,300 می خواستم با چشمای خودم ببینم 432 00:39:08,490 --> 00:39:10,290 که بتونم فراموشش کنم 433 00:39:11,080 --> 00:39:14,750 وبتونم اینجا رو بدون حس شرمندگی نسبت به عمو ترک کنم 434 00:39:51,910 --> 00:39:57,730 رین چی کار می کنی؟ دستت و بده به خون تکین بذار حلقه رو دستت کنه وگرنه اتفاق نامبارکی می افته 435 00:39:57,930 --> 00:40:01,380 نه من نمی خوام با خون تکین ازدواج کنم 436 00:40:03,520 --> 00:40:09,260 -این حرفای احمقانه رو بذار کنارو بشین سرجات. - نه من دیگه هرکاری که گی نمی کنم 437 00:40:10,700 --> 00:40:13,100 من و خون تکین رابطه ای باهم نداشتیم. 438 00:40:13,310 --> 00:40:15,700 ومنم عاشقش نیستم 439 00:40:15,890 --> 00:40:18,800 من فقط باکسی ازدواج می کنم که واقعا عاشقش باشم 440 00:40:19,280 --> 00:40:21,090 متاسفم 441 00:40:55,950 --> 00:41:01,260 خون لی کافیه ! خون لی! من صدمه دیدم! خون لی کافیه 442 00:41:01,570 --> 00:41:09,790 -این تقسیر من نیست نمی دونستم رین اینقدر مکاره - چه جوری تقصیر تو نیست؟ شماها خاله و خواهرزاده این 443 00:41:09,980 --> 00:41:15,650 -چه جوری نمی دونستی خواهرزادت به چی فکر می کنه؟ -این فکر خودش بوده من خبر نداشتم 444 00:41:15,950 --> 00:41:19,940 !بهانه نیار ! نمی خوام ببینمت! گمشو 445 00:41:20,290 --> 00:41:25,730 خون خون لی ... از من عصبانی نباشید! یه فرصت دیگه بهم بدیدکه جبران کنم 446 00:41:26,520 --> 00:41:30,920 همین الان بهت گفتم از جلوی چشمام گمشو! برو 447 00:41:31,330 --> 00:41:32,670 برو 448 00:41:52,900 --> 00:41:56,680 ...نانگ رین... به خاطر تو... فقط به خاطر تو 449 00:41:58,220 --> 00:42:00,220 !زنده نمی ذارمت 450 00:42:13,260 --> 00:42:15,470 برا چی بر گشتی اینجا؟ 451 00:42:15,700 --> 00:42:19,760 بااین که من به خاطر خودت انداختمت بیرون که دیگه برنگردی به جزیره ی مروارید 452 00:42:21,060 --> 00:42:24,810 برای این که می خواستم که باچشمای خودم ببینم که تو ساریندا رو انتخاب می کنی 453 00:42:25,020 --> 00:42:28,360 تابتونم فراموشت کنم - فراموش کنی؟ 454 00:42:29,280 --> 00:42:33,610 !جوری صحبت می کنی که انگار حسی بهم داشتی 455 00:42:33,830 --> 00:42:35,570 البته که بهت حسی داشتم 456 00:42:35,770 --> 00:42:38,850 من حس می کنم که تو مردد ترین مردی هستی که تا حالا دیدیم 457 00:42:39,150 --> 00:42:43,040 یه آدم آتشین مزاج که نمی تونم تحملش کنم 458 00:42:43,980 --> 00:42:51,890 از قدیم گفتن که اگه یه زن سرزنشتون می کنه یعنی عاشقتونه - اما از دید من سرزنش یعنی سرزنش حتی اگه تو منو سرزنشم کنی 459 00:42:52,570 --> 00:42:57,190 احساسی که بهت دارم تغییر نمی کنه 460 00:42:58,060 --> 00:43:00,360 آدمی مثل منو دوست نداشته باش 461 00:43:00,720 --> 00:43:03,710 چون من بین تو و مادرت مشکل ایجاد می کنم 462 00:43:07,020 --> 00:43:08,620 خون پان 463 00:43:09,410 --> 00:43:12,020 اگه بهم زمان بدی و یه فرصت 464 00:43:12,630 --> 00:43:14,800 یه کاری می کنم مامان نظرشو عوض کنه 465 00:43:15,900 --> 00:43:19,630 این غیر ممکننه! مامانت خیلی از من متنفره 466 00:43:19,820 --> 00:43:22,430 نذار احساس بینمون 467 00:43:23,050 --> 00:43:25,930 عمیق تر از این بشه 468 00:43:36,020 --> 00:43:37,670 بله خون پرا 469 00:43:39,260 --> 00:43:40,670 چی؟ 470 00:43:40,860 --> 00:43:42,660 ساریندا؟ 471 00:43:44,200 --> 00:43:49,960 - من نمی رم . سانگاه همین الان ولم کن -چرااین قدر خیره سری? -ولم کن -آروم باش. -ولم کن 472 00:43:49,960 --> 00:43:51,720 همین الان ساریندارو ول کن 473 00:43:53,410 --> 00:43:58,090 - خون تکین لطفا کمکم کن خاله می خواد منو بفروشه. - این خواهرزادته 474 00:43:58,300 --> 00:44:01,700 چه جوری می تونی باهاش این قدر ظالم و بی رحم باشی؟ -تو دخالت نکن 475 00:44:01,900 --> 00:44:04,000 حق دارم هر کاری می خوام باهاش بکنم 476 00:44:04,210 --> 00:44:08,180 وحق دارم به هر فاحشه خونه ای که دلم خواست بفروشمش -هی شماها 477 00:44:08,370 --> 00:44:09,790 بذارید ساریندابره 478 00:44:09,810 --> 00:44:13,320 کلی شاهد اینجا هسنت که تو همین الان گفتی که می خوای بفروشیش 479 00:44:13,420 --> 00:44:15,950 شماها مطمئنا نمی خواین برین زندان 480 00:44:16,970 --> 00:44:21,760 من کاری انجام ندادم خون تکین! این ازم خواست که این کارو انجام بدم اگه این کارو نکنم بهم حمله می کنه 481 00:44:21,910 --> 00:44:28,040 هی بی دست و پا - تو بهم دستور دادی این کارو بکنم! اگه انجامش ندم 482 00:44:28,080 --> 00:44:30,180 نانگ رین بیا اینجا - همین الان از این جزیره برید بیرون 483 00:44:30,380 --> 00:44:33,100 تو حق نداری منو بندازی بیرون - چه طور حق ندارم؟ 484 00:44:33,510 --> 00:44:37,180 !من صاحب این جزیره ام ! من حق دارم بذارم کسی این جا بمونه یا بندازمش بیرون 485 00:44:37,380 --> 00:44:41,180 در حقیقت تو باید اینجا رو خیلی وقت پیش ترک می کردی 486 00:44:44,230 --> 00:44:49,660 جائه! جائه! بیا بریم! بیا بریم . عجله کن عجله کن 487 00:44:57,680 --> 00:44:59,510 خیلی ممنون خون تکین 488 00:44:59,720 --> 00:45:04,500 -اما بیرون انداختن خاله دا اینجوری به نظرتون خوبه؟ -برای چی خوب نیست؟ 489 00:45:05,800 --> 00:45:08,340 هی ترسیدن ازش رو تموم کن 490 00:45:08,630 --> 00:45:10,650 وبیشتر از این راجع به مهربونیاش فکر نکن 491 00:45:10,860 --> 00:45:13,900 اون تورو بدون هیچ عشق خالصانه ای بزرگ کرده 492 00:45:15,780 --> 00:45:17,770 واگه چیزی بود که به کمک من احتیاج داشتی 493 00:45:17,960 --> 00:45:19,830 می تونی بهم بگی 494 00:45:21,020 --> 00:45:26,030 -پی پرا و پی نی لطفا پیش ساریندا بمونید بله 495 00:45:26,650 --> 00:45:28,330 بریم 496 00:46:01,600 --> 00:46:02,790 ته 497 00:46:02,980 --> 00:46:04,210 مامان 498 00:46:06,480 --> 00:46:09,760 تو سودارات و سانگاه اخراج کردی پسرم؟ 499 00:46:11,030 --> 00:46:15,780 -اونا بهت شکایت کردن مامان? -نه شکایت نکردن خداحافظی کردن 500 00:46:15,980 --> 00:46:18,160 می خوام که رایت و عوض کنی 501 00:46:18,460 --> 00:46:20,250 نمی فهمم مامان 502 00:46:20,440 --> 00:46:22,600 با این که باچشمای خودت دیدی و با گوشای خودت شنیدی 503 00:46:22,800 --> 00:46:27,480 که سودارات برنامه ریخته بود که باخواهر زاده اش منو به دام بندازه برای چی طرفشو می گیری؟ 504 00:46:27,710 --> 00:46:31,220 من طرفش و نمی گیرم من می خوام بهش یه شانس بدم 505 00:46:31,320 --> 00:46:34,460 اونا جفتشون از کارمندهای قدیمی اینجان 506 00:46:34,660 --> 00:46:40,010 اونا گریون اومدن پیش من و گفتن زندگیشون اینجااست 507 00:46:40,220 --> 00:46:47,910 -اگه اینجا رو ول کنن جایی برای کار کردن ندارن! زندگی شون به این جزیره بستگی داره. - اینابهونه ست مامان 508 00:46:48,120 --> 00:46:51,070 می دونی داشتن با سارینداچی کار می کردن؟ 509 00:46:51,270 --> 00:46:55,060 داشت خواهرزاده شو می فروخت . کدوم آدمی این کارو می کنه؟ 510 00:46:55,270 --> 00:47:03,600 سودارات بهم گفت که چون اون حرفش و عوض کرده داشتن این کارو می کردن ! واقعا قصد این کارو نداشته!عصبانی بوده 511 00:47:03,890 --> 00:47:11,050 ته ازت می خوام که بهشون یه شانس بدی همون جور که من دادم 512 00:47:11,460 --> 00:47:16,060 من قول می دم که نمی ذارم دوباره اذیتت کنن 513 00:47:16,250 --> 00:47:23,120 هرجا باشی نمی ذارم اونجا باشن ته! هوم؟ 514 00:47:30,020 --> 00:47:37,080 - خیلی ممنون خون لی لطف کردین... هیچ وقت فراموش نمی کنم در کنار فراموش نکردن 515 00:47:37,380 --> 00:47:41,370 - باید برام جبران هم کنی. -البته بله 516 00:47:43,120 --> 00:47:46,920 اما ته یه شرط داشت 517 00:47:47,210 --> 00:47:49,750 اگه می خواین به زندگیتون تو اینجا ادامه بدید 518 00:47:50,060 --> 00:47:58,380 - تو و سانگاه نمی تونید دوباره ساریندارو اذیت کنید - اگه فقط اینه که من می تونم انجامش بدم. -خیلی خوبه 519 00:48:08,550 --> 00:48:15,630 می خوام باسیک حرف بزنم که کمک کنه یه بار دیگه انفجار قایق و بررسی کنیم چون بابا معتقده که تصادف نبوده 520 00:48:15,830 --> 00:48:18,630 باشه به سلامت برگردی 521 00:48:19,610 --> 00:48:22,970 من خیلی خوشحالم که یکی نگرانمه 522 00:48:28,750 --> 00:48:32,990 اما باید خیلی مراقب باشی برای موندن تو اینجا 523 00:48:33,180 --> 00:48:40,270 - چون سودارات و سانگاه هنوز اینجا کار می کنن - نگران نباش اونا جرئت نمی کنن کاری به من داشته باشن 524 00:48:42,470 --> 00:48:44,780 الان می رم 525 00:48:54,660 --> 00:48:58,150 واقعا نمی تونم باور کنم که عمو هنوز زنده ست 526 00:48:58,350 --> 00:49:00,680 اگرچه کشتی خاکستر شده 527 00:49:00,840 --> 00:49:02,900 واقعا غیر قابل باوره 528 00:49:03,340 --> 00:49:07,540 فقط من و تو خون پان راجع به این قضیه می دونیم 529 00:49:08,230 --> 00:49:14,070 من اومدم بهت بگم چون پدرم کاملا مطمئه که یکی بابرنامه بمب و گذاشته تو قایق 530 00:49:14,260 --> 00:49:17,970 - پس ازت می خوام که یه بار دیگه بررسیش کنی. -حتما 531 00:49:19,140 --> 00:49:24,000 سیک راجع به لیست کارمندایی که بهت دادم چک کنی چی کار کردی؟ 532 00:49:24,030 --> 00:49:28,970 40درصدش بررسی شده ولی هنوز به مورد مشکوکی برنخوردیم 533 00:49:30,450 --> 00:49:32,840 پس بیا این کارو بکنیم سیک 534 00:49:33,040 --> 00:49:37,020 تمرکزت و بذار رو اطرافیان سودارات 535 00:49:37,220 --> 00:49:42,950 چون اونا الان محتمل ترین گزینه ها برای اختلاس اند 536 00:49:50,860 --> 00:49:56,030 بعد از انتشار تبلیغی که خون تکین و خون پاسیکا توش بودن 537 00:49:56,230 --> 00:49:59,720 ما نتایج خیلی خوبی از مشتری ها گرفتیم 538 00:49:59,920 --> 00:50:05,270 اتاق های هتل و تانیمه ی سال آینده رزرو کردن 539 00:50:10,550 --> 00:50:17,250 از اونجایی که بازخوزد خوبی گرفتیم باید یه برنامه بذاریم که ارائه کننده هامونو به طور رسمی معرفی کنیم 540 00:50:17,450 --> 00:50:22,860 وباید خبرنگارارو هم به عنوان یه راه دیگه ی ایجاد روابط عمومی دعوت کنیم 541 00:50:23,150 --> 00:50:28,770 بله. - خیلی خوبه . پس باید در اسرع وقت این برنامه رو اجرا کنیم 542 00:50:28,980 --> 00:50:32,540 -پس من اینو می ذارم به عهده ی شما -البته 543 00:50:44,880 --> 00:50:47,240 -خون پان. -بله 544 00:50:48,770 --> 00:50:50,030 ...اوم 545 00:50:50,220 --> 00:50:55,460 حالت صورتت و دیدم به نظر می یومد با تصمیمی که چند دقیقه قبل گرفتیم موافق نیستی 546 00:50:57,100 --> 00:50:59,500 آره مخالفم 547 00:50:59,950 --> 00:51:02,470 من همون عکس انداختنم به سختی تونستم جمعش کنم 548 00:51:02,670 --> 00:51:06,630 اما نمایش و ان جور چیزا... من 549 00:51:06,940 --> 00:51:09,530 من نمی تونم با توبیام روی استیج 550 00:51:09,730 --> 00:51:16,990 - خودت نمایش بده - چه طور ممکنه؟ ما یه زوج بودیم اگه تو نباشی کامل نیست 551 00:51:23,080 --> 00:51:24,970 خون پان 552 00:51:25,280 --> 00:51:31,950 من باورت دارم و این که تو منو داری نیازی نیست از چیزی بترسی 553 00:51:32,260 --> 00:51:35,140 مطمئنا رو ی استیج خجالت نمی کشی 554 00:51:57,180 --> 00:51:58,900 آه 555 00:52:00,790 --> 00:52:04,860 - جالب نیست؟ -نه. - افتضاحه 556 00:52:05,060 --> 00:52:09,670 - اگه من از ترس بپرم هوا تو میخندی .اره ؟ آره 557 00:52:11,250 --> 00:52:14,280 این خیلی بده 558 00:52:15,100 --> 00:52:17,180 همین الان تو خندیدی 559 00:52:17,470 --> 00:52:24,100 -برای چی باصورت کرفته اینجا وایستادی؟ -اینجا منتظر وایستادم که یکی به ناهار دعوتم کنه. - اوکی 560 00:52:24,500 --> 00:52:30,230 پس می خوای ناهار با من بیای بیرون خون ساریندا؟ 561 00:52:31,670 --> 00:52:35,190 اوکی. - بیا بریم. -پت 562 00:52:37,660 --> 00:52:43,870 -دارید برای ناهار می رید بیرون ؟ می شه منم باهاتون بیام؟ -اما 563 00:52:44,260 --> 00:52:47,550 لطفا می شه منم بیام؟ 564 00:52:48,880 --> 00:52:54,000 لطفا منو برای چند لحظه ببخش 565 00:52:58,680 --> 00:53:01,680 اول بیا باهم حرف بزنیم 566 00:53:06,130 --> 00:53:08,860 برای چی منو می کشی اینور؟ 567 00:53:11,740 --> 00:53:20,520 آهان.... الان متوجه شدم. من مزاحمتون بودم برای همین داری می کشیم اینور 568 00:53:20,720 --> 00:53:24,300 حالا که دیدی ساریندا دیگه نمی خواد با ته ازدواج کنه گفتی یه امتیازی بگیری نه؟ 569 00:53:24,500 --> 00:53:32,160 - واقعا داری نشونش می دی - چی رو نشون می دم - تو این شرایط واقعا واضحه که تو حسودیت شده 570 00:53:33,230 --> 00:53:37,200 من حسودی نکردم. من تو رو دوست ندارم 571 00:53:38,910 --> 00:53:42,390 -واقعا دوسم نداری؟ - به دهنم نگاه کن 572 00:53:42,590 --> 00:53:44,470 دوست ندارم 573 00:53:45,610 --> 00:53:49,320 اگه منو دوست نداری پس منم می رم یکی دیگه رو دوست داشته باشم 574 00:53:50,200 --> 00:53:55,220 آره1 برو هر کی رو می خوای دوست داشته باش دیگه هم منو اذیت نکن 575 00:53:55,630 --> 00:53:58,740 هی!اون واقعا عصبانیه 576 00:53:59,230 --> 00:54:01,720 خون جیو! خون جیو 577 00:54:04,590 --> 00:54:07,030 نباید این قدر فک میزدم 578 00:54:10,060 --> 00:54:16,530 - تو وخون پاسیکا می خواید به عنوان ارائه دهنده از جزیره ی مروارید تو مراسم معرفی بشین؟ -بله 579 00:54:17,300 --> 00:54:24,060 خودم اومدم بهت بگم چون نمی خوام اگه از دهن یکی دیگه شنیدی دوباره یه اتفاقی بیفته! این مراسم خیلی مهمه 580 00:54:24,260 --> 00:54:32,110 -ماواقعا نمی تونیم هیچ مشکلی ایجاد کنیم چون کلی خبرنگار دعوت کردیم - یه جوری حرف می زنی انگا من کسیم که همش مشکل درست می کنه 581 00:54:32,310 --> 00:54:35,080 مامان من منظورم این نبود 582 00:54:36,100 --> 00:54:39,230 من دیگه نمی تونم بخورم. خودت تنهایی بخور 583 00:54:43,140 --> 00:54:45,070 مامان ! ! کجا داری می ری؟ مامان؟ 584 00:54:45,260 --> 00:54:46,830 مامان 585 00:54:58,050 --> 00:54:59,590 خون لی؟ 586 00:55:04,220 --> 00:55:05,740 سودارات 587 00:55:06,210 --> 00:55:09,850 وقت جبرانه 588 00:55:16,040 --> 00:55:23,270 شما ،خون تکین ،باید با ظاهر شیک وخونسردی راه برین ووسط مسیر با دستی کشیده ژست بگیرین 589 00:55:23,480 --> 00:55:36,950 دستتون و دراز می کنید، بله و خون پاسیکا در حالی که زیبا به نظر می رسه بیرون میاد دست شما رو لمس میکنه و نه فقط همین ،باید اغواگریش رو با چشمهاش بیان کنه 590 00:55:37,140 --> 00:55:38,820 مجبوره تا اون حد انجامش بده ؟ 591 00:55:39,020 --> 00:55:44,940 بله اغواگری ولمس های دعوت کننده ،شوک ایجادمی کنه ولمس ملایم پروبال ها 592 00:55:45,340 --> 00:55:47,450 فکر می کنم برای الان کافی باشه 593 00:55:48,310 --> 00:55:50,740 بله -بله برای الان باید کافی باشه. -بله 594 00:55:54,830 --> 00:56:00,430 داداش. -بله - ببخشید من الان برمی گردم -هی 1 چرا ما داشتیم تمرین می کردیم 595 00:56:03,060 --> 00:56:07,870 خون تکین خون پاسیکا لطفا بیاید بالا 596 00:56:20,490 --> 00:56:26,100 - ستوان سلام. -سلام خون جیو! باعجلا کجا می رین؟ 597 00:56:26,290 --> 00:56:29,210 -خون جیو - سلام خون پت. -ستوان 598 00:56:29,420 --> 00:56:34,990 ستوان لطفا بامن بیاید غذا بخوریم.نمی خوام تنهایی بخورم 599 00:56:35,610 --> 00:56:40,620 -بریم. - اوم... اوم ...خون - و. 600 00:56:40,800 --> 00:56:43,450 من... هی 601 00:56:50,640 --> 00:56:55,460 - خون جیو خون جیو -بله - رستوان اینجاست نمی ریم تو؟ 602 00:56:55,720 --> 00:57:00,040 من دیگه گشنه نیستم . اومدین اینجا ته رو ببینید نه؟ 603 00:57:00,250 --> 00:57:04,750 بله - تو اتاق تمرینه 604 00:57:05,430 --> 00:57:09,380 در واقع نمی خواستی باهم غذا بخوریم درسته؟ 605 00:57:09,570 --> 00:57:13,170 این کارو کردی چون می خواستی حرص پیت ور دربیاری درسته؟ 606 00:57:13,370 --> 00:57:14,970 ...اوم 607 00:57:15,260 --> 00:57:17,080 جواب نمی دی یعنی درسته 608 00:57:17,290 --> 00:57:21,470 وقتی یه زوج هستین دعوای طولانی خوب نیست. باید باهم حرف بزنید 609 00:57:21,660 --> 00:57:25,420 - ما زوج نیستیم -!آه 610 00:57:26,760 --> 00:57:30,770 اون یه دختر بازه نمی خوام دوست پسرم باشه 611 00:57:30,980 --> 00:57:34,310 دیروز با یه دختر بود امروز بایکی دیگه 612 00:57:34,870 --> 00:57:40,880 بااین که قبلا بهم گفته دوسم داره من هیچ وقت بهش اعتماد ندارم که داره راست می گه یا دروغ 613 00:57:41,090 --> 00:57:44,040 می خوای واقعیت رو بدونی؟ 614 00:57:46,700 --> 00:57:50,830 زیباست عالیه. به خون تکین نگاه کن 615 00:57:51,040 --> 00:57:57,840 دست چپتو بذار تو دست راست خون تکین.برو جلو و لمسش کنفراموش نکن که نگاه اغواگرانه تو بهش بندازی 616 00:57:58,040 --> 00:58:02,250 وبه جلو نگاه کنید تا ازتون عکس بگیرن 617 00:58:02,580 --> 00:58:04,990 خون تکین 618 00:58:06,000 --> 00:58:09,010 -چی شده؟ - ستوان سیک می خواد شما رو ببینه 619 00:58:09,200 --> 00:58:12,470 - پس منو برای چند لحظه ببخشید. -البته 620 00:58:16,990 --> 00:58:21,620 ادامه می دیم. شما باید یه سبد گل هم حمل کنید 621 00:58:21,760 --> 00:58:28,420 بله و از پله ها می یاد پایین. می شه پله رو بیارین؟ 622 00:58:31,200 --> 00:58:35,220 -من این کارو می کنم. - سریع تر. -بله 623 00:58:37,550 --> 00:58:41,020 من همون طور که گفتی اطرافیان سودارات رو چک کردم 624 00:58:41,450 --> 00:58:45,690 اونایی که تو جزیره کار می کنن 625 00:58:45,890 --> 00:58:53,490 سانگاه. خون ونگجای یونچای سمای و خون ساریندا 626 00:58:54,180 --> 00:58:57,620 توی هتلم خون نوان تیپ 627 00:58:57,810 --> 00:58:59,910 راجع به این تقریبا می دونستم 628 00:59:00,120 --> 00:59:03,890 اما چیز مشکوکی پیدا نکردی؟ 629 00:59:04,280 --> 00:59:06,510 یه نفر دیگه هم هست خون نوان پرانگ 630 00:59:07,250 --> 00:59:13,590 - زنی که باعث مشکل بین پدرو مادرم شد. - ویه نفر دیگه 631 00:59:13,900 --> 00:59:16,040 نکون 632 00:59:16,920 --> 00:59:21,320 -نکون؟ -آره. -من قبلا این اسم و نشنیدم کی هست؟ 633 00:59:21,510 --> 00:59:23,570 می گن دوست نزدیک خون پرانگ بوده 634 00:59:23,780 --> 00:59:29,290 فهمیدم که خون پرانگ بهش اتهام حمله زده بوده 635 00:59:30,150 --> 00:59:33,850 چه جور دوستیه که بهش حمله کرده؟ 636 00:59:34,050 --> 00:59:43,400 آره بعد اون قضیه اخراج شده و ناپدید شده و کسی هم نتونسته باهاش ارتباط برقرار کنه 637 00:59:54,630 --> 00:59:58,200 ممنون. مردای جوون 638 01:00:00,350 --> 01:00:07,960 - بیاین شروع کنیم خون پاسیکا -البته - سبد و بردارید و به زیبایی پایین بیاید 639 01:00:08,340 --> 01:00:18,010 یه عالمه عکس داره گرفته میشه ،یه عالمه ادم دارن عکس میگیرن ،بله ، خیلی اروم جلو بیاین ،زست بگیرین وبه زیبایی لبخند بزنید ،موقر به نظر برسید 640 01:00:22,650 --> 01:00:24,930 -خون پاسیکا -خون پان 641 01:00:27,420 --> 01:00:29,080 خون پان خون پان 642 01:00:30,790 --> 01:00:31,810 خون پان 643 01:00:32,440 --> 01:00:35,020 - صدمه دیدی؟ -آره 644 01:00:35,550 --> 01:00:37,550 می برمت بیمارستان 645 01:00:43,480 --> 01:00:44,740 مراقب باش 646 01:00:46,200 --> 01:00:47,910 نمی تونی راه بیای نه؟ 647 01:00:50,110 --> 01:00:51,720 لطفا اجازه بده 648 01:01:08,820 --> 01:01:12,450 واقعا دلم می خواست اون صحنه ای که افتاد زمین و ببینم 649 01:01:12,860 --> 01:01:15,950 اگه می دیدیش احساس رضایت بیشتری می کردی 650 01:01:16,710 --> 01:01:22,830 - مطمئنا پاش چلاق شده فردا نمی تونهه بره رو استیج. - هی ! هی من واقعا راضیم کارت و خیلی خوب انجام دادی 651 01:01:25,120 --> 01:01:30,890 این دفعه اگه درست ودرمون نباشه من اسم خودمو عوض میکنم 652 01:01:37,090 --> 01:01:38,700 چه طوره؟ 653 01:01:38,890 --> 01:01:44,170 - الان خوبم. -مطمئنی؟ - من مطمئنم فردا می تونم انجامش بدم 654 01:01:59,120 --> 01:02:05,350 - تونمی تونی خودت ومجبور کنی من نگرانتم. -من خودم و مجبور نمی کنم 655 01:03:54,740 --> 01:03:58,940 دود داره از گوشاش می زنه بیرون 656 01:04:00,070 --> 01:04:02,710 هنوزم اطمینان ندارم 657 01:04:16,080 --> 01:04:20,970 مطمئنی که پاسیکا نمی تونه انجامش بده؟ 658 01:04:21,260 --> 01:04:23,070 مطمئنم 659 01:06:46,710 --> 01:06:52,500 خیلی زیباست. زیباست . زیباست! واااو 660 01:07:46,820 --> 01:07:49,650 خیلی زیباست. زیبا 661 01:08:30,080 --> 01:08:36,260 - پان این اینجوری ورم کرده وتو میگی خوبی ؟ -نمی خواستم کارو خراب کنم 662 01:08:36,460 --> 01:08:38,210 فراموشش کن 663 01:08:38,410 --> 01:08:40,700 اگه بیش از این آسیب ببینی 664 01:08:40,910 --> 01:08:42,880 چی کار کنم؟ 665 01:08:50,430 --> 01:08:55,710 تو مریضی اما نمیدونی چطور خودنمایی رو متوقف کنی .چرا پیشنهاد کردی این نمایشو بدی ؟ 666 01:08:55,900 --> 01:08:59,690 اگه پسرم نمیتونست به موقع بگیرتت برنامه ی من تبدیل به فاجعه نمیشد ؟ 667 01:08:59,900 --> 01:09:02,420 - متاسفم. - مامان 668 01:09:02,610 --> 01:09:09,350 - مامان این تقصیر اون نیست . یه حادثه بود. پان تلاشش و کرده - برای چی ازش دفاع می کنی؟ 669 01:09:09,550 --> 01:09:13,770 -همه چیز عالی پیش رفت وبعد چی شد ؟ - کافیه مامان 670 01:09:15,050 --> 01:09:17,370 ببخشید می خوام خون پان و ببرم لباسش و عوض کنه 671 01:09:19,950 --> 01:09:22,010 بیا بریم مراقب باش 672 01:09:39,230 --> 01:09:43,540 خون تکین خیلی هم نگاهش به شما نیست 673 01:09:57,010 --> 01:09:58,540 یه کم تحمل کن 674 01:09:59,780 --> 01:10:02,220 امیدوارم که حالتو بهتر کنه 675 01:10:02,570 --> 01:10:06,180 - من می تونم خودم انجامش بدم. - لطفا باهام مخالفت نکن 676 01:10:07,710 --> 01:10:09,250 یخ گذاشتن روش و زیاد طول نمی کشه 677 01:10:09,550 --> 01:10:11,680 فقط یه بار برای 10 یا 15 دقیقه 678 01:10:11,880 --> 01:10:13,820 اما باید هرروز انجامش بدی 679 01:10:15,630 --> 01:10:17,070 بله 680 01:10:18,640 --> 01:10:22,220 بذار این طوری بگیم .... من خودم انجامش می دم 681 01:10:22,510 --> 01:10:25,570 - مجبور نیستی - البته که مجبورم 682 01:10:26,150 --> 01:10:29,660 تو تلاش کردی که دووم بیاری این طوری بود که مراسمم موفق شد 683 01:10:29,890 --> 01:10:32,240 دلیل آسیبتم همین بوده 684 01:10:32,750 --> 01:10:36,050 باید برات جبرانش کنم 685 01:10:36,450 --> 01:10:38,810 پس منعم نکن 686 01:11:41,080 --> 01:11:42,830 سبرکن خون جیو 687 01:11:43,330 --> 01:11:47,470 باید حرف بزنیم . دیگه نمی تونم این شرایط و تحمل کنم 688 01:11:47,770 --> 01:11:49,220 صبرکن لطفا 689 01:11:49,430 --> 01:11:52,600 - نمی تونیم ملایم حرف بزنیم؟ - نه 690 01:11:55,720 --> 01:12:01,460 -اگه حرف نزنی این طوری بغلت می کنم -ولم کن - نه ولت نمی کنم 691 01:12:01,760 --> 01:12:04,120 پس سریع باش بگو چی می خوای بگی 692 01:12:04,320 --> 01:12:10,670 -چون من با ستوان قرار دارم - مسئله ای که میخوام درباره اش حرف بزنم همینه 693 01:12:10,880 --> 01:12:15,980 -کی این قدر بهش نزدیک شدی؟ - یه چند ماهی بود که با هم حرف می زدیم 694 01:12:18,740 --> 01:12:20,210 دروغه 695 01:12:20,850 --> 01:12:26,510 -هیچ وقت ندیدم با ستوان حرف بزنی. -شبا باهاش حرف می زدم از کجا می خواستی ببینی؟ 696 01:12:26,720 --> 01:12:28,660 حالا می تونی ولم کنی 697 01:12:34,580 --> 01:12:37,080 بذار یه سوال دیگه ام بپرسم 698 01:12:37,930 --> 01:12:40,330 تو ستوان و دوست داری؟ 699 01:12:45,640 --> 01:12:47,670 البته که دوسش دارم 700 01:12:48,520 --> 01:12:58,130 اون خوش تیپه باهوشه تحصیلات خوبی داره شرایط ثابتی داره باکسی هم بازی نمی کنه 701 01:12:58,430 --> 01:13:06,940 -وفادار به یه عشق. جنتلمنه - منم خوش تیپم باهوشم تحصیلات خوبی دارم شرایطمم ثابته 702 01:13:07,310 --> 01:13:14,330 - منم جنتلمنم با آدما بازی نمی کنم مثل ستوان به یه عشق وفادارم - کافیه نمی خواد دروغ بگی 703 01:13:14,520 --> 01:13:16,780 -من باورت نمی کنم. -لطفا باورم کن خون جیو 704 01:13:16,840 --> 01:13:18,920 همین الان دستت و از خواهر زاده ام بکش اون ور 705 01:13:19,860 --> 01:13:21,180 جیو 706 01:13:21,510 --> 01:13:22,560 خیلی حال به هم زنه 707 01:13:22,940 --> 01:13:26,810 توروشنایی روز داری خواهر زادم و اذیت می کنی؟ 708 01:13:26,810 --> 01:13:30,000 - من این کارو نکردم - بهونه نیار با چشمای خودم دیدم 709 01:13:30,670 --> 01:13:31,870 بذار بهت هشدار بدم 710 01:13:32,900 --> 01:13:39,180 دیگه به خواهر زاده ام نزدیک نشو وگرنه به خون ته می گم اخراجت کنه 711 01:13:40,410 --> 01:13:42,360 بریم جیو 712 01:13:53,700 --> 01:13:54,860 هی 713 01:13:57,090 --> 01:14:01,030 اون که بیش از اون که دیدم کاری باهات نکرد درسته؟ 714 01:14:01,070 --> 01:14:02,370 اره خاله 715 01:14:02,570 --> 01:14:06,760 هی تو به ستوان نزدیکی؟ 716 01:14:06,950 --> 01:14:11,750 یه کم از حرفات و با پت شنیدم 717 01:14:11,960 --> 01:14:14,680 راجع به ستوان سیک حرف می زدی 718 01:14:14,880 --> 01:14:17,960 اگه واقعا این جوری باشه من خیلی خوشحال می شم 719 01:14:18,160 --> 01:14:21,830 چون ستوان آدم خوبیه. - خاله 720 01:14:22,020 --> 01:14:27,600 من می فهمم که نمی خوای راجع بهش باهام حرف بزنی. خجالت می کشی؟ 721 01:14:27,910 --> 01:14:32,110 هی دعوتش کن باهامون شام بخوره 722 01:14:32,800 --> 01:14:34,770 خاله 723 01:14:48,040 --> 01:14:51,490 نتیجه ی برنامه ی تبلیغاتی مون خیلی بهتر از اون چیزی شد که فکر می کردیم 724 01:14:51,680 --> 01:14:52,870 بله 725 01:14:53,980 --> 01:14:57,230 خون پان من فراموش کردم یه چیزی رو بهت بگم 726 01:14:58,420 --> 01:14:59,950 از این ور بیا 727 01:15:05,440 --> 01:15:07,050 خلاصه صورت حساب سالانه 728 01:15:07,250 --> 01:15:12,450 من یه حرفه ای رو استخدام کردم که یه سیتم با سطح ایمنی بالا براموننصب کنه که دزدی از ش راحت نباشه 729 01:15:12,660 --> 01:15:13,970 واقعا؟ 730 01:15:14,470 --> 01:15:16,210 نگاه کن 731 01:15:37,870 --> 01:15:39,490 خلاصه صورت حساب 732 01:16:00,700 --> 01:16:06,380 پت اگه قرار بود اینقدر داد بزنیکه دلتراضی بشه پس چرا گفتی من بیام بیرون؟ 733 01:16:06,590 --> 01:16:10,710 -قلبم شکسته -چون نانگ جیو ردت کرده؟ آره 734 01:16:10,900 --> 01:16:14,220 - اون یکی دیگه رو انتخاب کرده. -کی رو؟ - ستوان سیک 735 01:16:14,430 --> 01:16:20,610 -سیک و جیو باهم قرار می ذارن؟ - آره پت که این جور می گفت 736 01:16:20,810 --> 01:16:26,470 -اما من متعجبم که چی شده -آره منم همین طور 737 01:16:27,940 --> 01:16:31,640 به نظرم یه انگیزه ی پنهانی راجع به این قضیه هست 738 01:16:31,830 --> 01:16:36,960 می شه واقعیت و برام بفهمی؟ پت الان نمی تونه هیچ کاری کنه 739 01:16:52,740 --> 01:16:57,830 - سلام خاله لی. - سلام - سلام خاله گان. -سلام 740 01:16:58,100 --> 01:17:03,380 -ستوان چی شد که اومدین اینجا؟ -آه... - سیک پسرم اول بشین 741 01:17:03,590 --> 01:17:05,360 بله ممنون 742 01:17:08,890 --> 01:17:12,430 برای چی اینجوری می پرسی؟ نمی دونی مودبانه نیست؟ 743 01:17:13,050 --> 01:17:19,810 من مطمئن بودم که تو بهش زنگ نمی زنی برای همین خودم بهش زنگ زدم برای شام بهمون ملحق بشه 744 01:17:21,120 --> 01:17:25,140 - همه اینجاییم بیاین بخوریم بله 745 01:17:26,840 --> 01:17:31,400 - مامان ببخشید من باید برم دستشویی. - البته 746 01:17:37,310 --> 01:17:42,150 - ببخشید منم باید برم دستشویی. بله 747 01:17:42,830 --> 01:17:44,720 برمی گردم مامان 748 01:17:49,510 --> 01:17:56,440 - خیلی سورپرایز شدم وقتی گان گفت که با سیک قرار می ذاری قرار؟ 749 01:17:56,940 --> 01:18:03,500 -خاله من هیچ وقت این و نگفتم. -خوب شماها به هم نزدیکین مثل اینه که قرار می ذارین دیگه 750 01:18:04,810 --> 01:18:11,500 اون آدم خوبیه می تونی بهش اعتماد کنی اون هیچ وقت ناراحتت نمی کنه 751 01:18:11,750 --> 01:18:20,250 با این که عروس من نشدی اما من دلم می خواد بایه آدم خوب باشی. من حمایتت می کنم 752 01:18:25,790 --> 01:18:30,550 -هی! هی -سیک - داری چی کار می کنی؟ 753 01:18:30,760 --> 01:18:34,870 -چی کار می خوام بکنم؟ - هی،زدن یه مامور رسمی 754 01:18:35,060 --> 01:18:38,510 این جوری تحت پیگرد قانونی قرار می گیری. نمی ترسم 755 01:18:38,720 --> 01:18:42,470 چون قبل از اون من تو رو تحت پیگرد قرار می دم چون خواهر کوچیکمو گول زدی 756 01:18:42,670 --> 01:18:45,790 -هی من کی خون جیو رو گول زدم؟ - سیک 757 01:18:46,180 --> 01:18:49,240 من می دونم که مطمئنا جیو استایل تو نیست 758 01:18:49,450 --> 01:18:52,520 پس براچی باهاش قاطی شدی؟ هی! گوش کن 759 01:18:52,720 --> 01:18:58,940 ...اگه فقط برای وقت گذرونی باهاشی تمومش کن این جوری منم می بخشمت. اما اگه تمومش نکنی 760 01:18:59,150 --> 01:19:03,120 - دوستیم و باهات تموم می کنم. - ته داری دعوای بزرگی درست می کنی 761 01:19:03,320 --> 01:19:07,190 - اون جوری که تو فکر می کنی نیست. -پس چه جوریه؟ ..- این جوریه که 762 01:19:07,480 --> 01:19:09,240 بهت می گم 763 01:19:10,610 --> 01:19:16,020 سیستم جدید نصب کردن؟ کارمون سخت شد 764 01:19:16,350 --> 01:19:22,190 چی گفتی؟ می خوای در این جزیره رو تخته کنی؟ 765 01:19:22,960 --> 01:19:25,430 اومفکر نمی کنم که انجامش کار خوبی باشه 766 01:19:26,140 --> 01:19:29,450 من جرئت سرپیچی از شما رو ندارم 767 01:19:30,770 --> 01:19:33,660 هرکاری که شما گفتین و انجام می دم 768 01:19:41,070 --> 01:19:47,520 طی 3 روز تعدادی از کمپانی های خارجی میان بررسی می کنن تا ببینن ما می تونیم 5تا ستاره بگیریم یا نه 769 01:19:47,720 --> 01:19:51,750 در نتیجه تو این یکی دو روز ازتون می خوام یه کم بیشتر کار کنید 770 01:19:52,090 --> 01:19:59,090 چرا زودتر از قبل به ما نگفتن؟ آخه 3 روز خیلی کمه نمی دونم می تونام همه چیزی راست و ریس کنیم یانه؟ 771 01:19:59,490 --> 01:20:01,820 زودتر نگفتن چون 772 01:20:02,030 --> 01:20:05,390 - می خواستن ما رو به چالش بندازن -اونا خیلی سخت گیرن 773 01:20:06,650 --> 01:20:08,530 اما نیاز نیست نگران باشین خون تکین 774 01:20:08,730 --> 01:20:16,000 پناهگاه ما همیشه شهرت خوبی داشته نضمین می کنم که 5تا ستاره رو می گیریم 775 01:20:20,860 --> 01:20:22,340 ,خون سودارات 776 01:20:23,050 --> 01:20:25,890 می خوام از قسمت خودتون به بهترین نحو مراقبت کنین 777 01:20:26,090 --> 01:20:31,010 چون بخش خوشامد گویی چهره ی استراحتگاه ماست مردم اولین چیزی که می بینن همونه 778 01:20:31,210 --> 01:20:33,380 -بله. -اوکی 779 01:20:33,590 --> 01:20:36,960 اگه همه فهمیدن برین سرکارتون 780 01:20:39,370 --> 01:20:43,260 خون پاسیکا یه موضوعی هست که باید باهات مشورت کنم 781 01:20:56,990 --> 01:21:00,120 اینا لیست گروه هایی هستش که قراره بیان 782 01:21:01,930 --> 01:21:06,170 ببخیشید می شهدوسه دقیقیه وقتتونو بگیرم؟ 783 01:21:06,510 --> 01:21:11,000 -پس منو ببخشید. -مشکلی نیست چیز مخفی نیست 784 01:21:11,190 --> 01:21:13,280 - پس لطفا بشینید - بله 785 01:21:17,110 --> 01:21:23,980 خون پان به خون وی زنگ زده تا ده تفر از نیروهای هتل رو بدیم به اونا برای خوشامد گویی 786 01:21:24,180 --> 01:21:25,740 البته . مطمئنا 787 01:21:26,140 --> 01:21:31,140 اما اگه فقط ده نفرو ببره خسته می شه 788 01:21:31,540 --> 01:21:37,190 -بیاید به جاش اینکارو کنیم خون مونتری !شما با کارکنایی که برای کمک به خون پان میرن نظارت کنید - البته 789 01:21:42,260 --> 01:21:47,250 - خون جیو این برنامه رو با ستوان ریخته که احساس پت رو تست کنه؟ -.بله 790 01:21:47,770 --> 01:21:51,540 این دفعه پت حسابی گول خورده. ولی خوبه 791 01:21:51,750 --> 01:22:01,200 -بذار دوسه روز دیگه طول بکشه بعدش خودم بهش می گم - خدایا! خون پان خیلی طولانی نیست؟ممکنه پت منفجر بشه بمیره 792 01:22:01,410 --> 01:22:06,390 نمی میره! فعلا بهش چیزی نگو 793 01:22:07,040 --> 01:22:08,600 بهم قول بده 794 01:22:11,840 --> 01:22:13,370 قول می دم 795 01:22:31,610 --> 01:22:33,480 خون منتری 796 01:22:37,580 --> 01:22:42,220 - سلام. -سلام به جزیره ی مروارید خوش آمدین 797 01:22:42,410 --> 01:22:45,310 - بله. - خون سانگ ساک زنگ زد بهم 798 01:22:45,520 --> 01:22:49,030 -از کمکتون ممنونم. - نیازی نیست ازمن تشکر کنید 799 01:22:49,230 --> 01:22:51,830 به هر حال من از کار مندای این جزیره ام 800 01:22:52,030 --> 01:22:55,030 هر کاری که بتونم برای بهبودش انجام می دم 801 01:22:55,440 --> 01:23:02,720 -با خوشحالی هم انجام می دم. -بله . پس از این ور بیاین من اتاقتون رو آماده کردم 802 01:23:11,450 --> 01:23:20,460 - ایتا همون خارجی هایی هستن که اومدن کیفیت هتل و بسنجن؟ -آره واقعا سرمون شلوغه چون خیلی وقت کم داریم 803 01:23:20,660 --> 01:23:28,590 - من حس بدی دارم ممکنه دوباره حمله کنن -نگران نباشید من گارد امنیتی رو زیاد کردم 804 01:23:29,630 --> 01:23:31,150 پس بیا انجامش بدیم 805 01:23:31,610 --> 01:23:34,150 من یین رو می فرستم نا مراقب اوضاع باشه 806 01:23:35,270 --> 01:23:37,300 تو تایمی که ما مشغولیم 807 01:23:37,770 --> 01:23:40,290 ممکنه اونا بخوان کاری بکنن 808 01:23:40,480 --> 01:23:41,900 بله 809 01:23:48,960 --> 01:23:51,500 فکر می کنم دیگه برای این اطراف درخت بیشتری نمی خوایم 810 01:23:51,690 --> 01:23:54,370 فقط یه کم کیاها رو تزیین کنید کافیه 811 01:23:57,160 --> 01:23:58,340 بله 812 01:23:58,540 --> 01:24:03,120 برای جاهای دیگه هم من کسایی رو کذاشتم که تمیزش کنن 813 01:24:03,320 --> 01:24:06,730 حتی یه ذره گردو خاک هم پیدا نخواهد کرد 814 01:24:07,560 --> 01:24:11,540 بذار ببینم میتونن اونجوری که شما گفتین انجامش بدن خون ویرافاپ 815 01:24:13,650 --> 01:24:17,760 یه ذره گرد وخاک که به هرحال باقی میموند 816 01:24:20,950 --> 01:24:26,650 یه چیز دیگه فردا خواسته ام چند نفر بیان واشغال های زیر دریا واطراف جزیره رو جمع کنن 817 01:24:26,960 --> 01:24:30,560 برای این وظیفه خون پاسیکا مسئوله 818 01:24:39,120 --> 01:24:44,570 - همه اینجائن نه؟پس می تونیم بریم. -بله 819 01:24:45,370 --> 01:24:46,930 نه هنوز 820 01:24:47,120 --> 01:24:50,910 -چه جوری می تونید بدون من برید؟ - چه جوری اومدی اینجا؟ 821 01:24:51,120 --> 01:24:55,210 فراموش نکن من صاحب این جزیره ام هر کی هر کاری بکنه من می فهمم 822 01:24:55,410 --> 01:24:59,130 می خواستم بهت بگم که کارایی مثل اینو من واقعا توش واردم 823 01:25:01,270 --> 01:25:03,110 دارم راستشو می گم 824 01:25:04,690 --> 01:25:08,020 -می شه بریم حالا؟ -لطفا 825 01:25:16,210 --> 01:25:22,110 - امشب ما توشهر می خوابیم. البته. - پس لطفا یه ویلای نامبروان برامون پیدا کن 826 01:25:22,300 --> 01:25:26,270 بله مطمئن باشید ما اینجا دزد نداریم 827 01:25:26,310 --> 01:25:33,660 من تضمین می کنم همه چی در امن و امانه برید استراحت کنیدو گردش کنید و برگردید 828 01:25:33,670 --> 01:25:37,020 - بله. - ممنون. - خیلی ممنون. -باعث افتخارمه 829 01:25:37,190 --> 01:25:40,850 - لطفا مارو ببخشید. البته - بریم 830 01:27:21,460 --> 01:27:23,240 خیلی آشغال هست 831 01:27:23,750 --> 01:27:27,130 آره دیدنشون منو ناراحت می کنه 832 01:27:27,330 --> 01:27:32,480 طبیعت به ما صدمه نمی زنه ولی ما بهش صدمه می زنیم 833 01:27:43,460 --> 01:27:47,790 - خون پان خوبی؟? -گرسنه ام 834 01:27:56,240 --> 01:27:57,640 خون پان 835 01:28:00,390 --> 01:28:04,190 این راحت ترین و در دسترس ترین چیز بود برای خوردن 836 01:28:05,300 --> 01:28:06,570 ممنون 837 01:28:11,290 --> 01:28:12,630 چطوره ؟ 838 01:28:20,310 --> 01:28:21,920 خون پان 839 01:28:22,320 --> 01:28:24,310 آروم بخور وگرنه خفه می شی 840 01:28:25,300 --> 01:28:28,090 چرا؟ می ترسی من بدزدمش؟ 841 01:28:29,720 --> 01:28:32,270 آره می ترسم بدزدیش 842 01:28:34,430 --> 01:28:35,570 پس 843 01:28:35,770 --> 01:28:37,300 من واقعا می دزدمش 844 01:28:37,510 --> 01:28:38,780 هی 845 01:28:42,470 --> 01:28:44,550 خیلی شیرینه 846 01:28:46,740 --> 01:28:48,790 می شه یه گاز دیگه بخورم 847 01:28:53,830 --> 01:28:55,110 هی 848 01:28:59,350 --> 01:29:04,120 Never, never, will forget 849 01:29:05,340 --> 01:29:07,000 پی پان 850 01:29:10,350 --> 01:29:12,840 پت برام یه پیام فرستاده 851 01:29:14,940 --> 01:29:23,490 امشب من و ستوان تو رینگ بکس مبارزه می کنیم تا ببینیم کی قلب تو رو می بره 852 01:29:23,700 --> 01:29:30,070 - پت دیوونه شده - آره واقعا دیوونه شده - بیاید بریم سریع باید جلوشو بگیریم 853 01:29:30,270 --> 01:29:33,300 چون سیک قهرمان موآی تای و جودو و کاراته اس 854 01:29:33,490 --> 01:29:36,240 پت با اولین مشت ناک اوت می شه 855 01:29:36,264 --> 01:29:42,064 ترجمه وزیرنویس :زهره 856 01:29:42,088 --> 01:29:46,588 برای دریافت زیرنویس قسمت های بعدی به وبلاگ تاهی لند مراجعه کنید http://thahiland.mihanblog.com 93622

Can't find what you're looking for?
Get subtitles in any language from opensubtitles.com, and translate them here.