All language subtitles for Talay.fai.E03

af Afrikaans
ak Akan
sq Albanian
am Amharic
ar Arabic
hy Armenian
az Azerbaijani
eu Basque
be Belarusian
bem Bemba
bn Bengali
bh Bihari
bs Bosnian
br Breton
bg Bulgarian
km Cambodian
ca Catalan
ceb Cebuano
chr Cherokee
ny Chichewa
zh-CN Chinese (Simplified)
zh-TW Chinese (Traditional)
co Corsican
hr Croatian
cs Czech
da Danish
nl Dutch
en English
eo Esperanto
et Estonian
ee Ewe
fo Faroese
tl Filipino
fi Finnish
fr French Download
fy Frisian
gaa Ga
gl Galician
ka Georgian
de German
el Greek
gn Guarani
gu Gujarati
ht Haitian Creole
ha Hausa
haw Hawaiian
iw Hebrew
hi Hindi
hmn Hmong
hu Hungarian
is Icelandic
ig Igbo
id Indonesian Download
ia Interlingua
ga Irish
it Italian
ja Japanese
jw Javanese
kn Kannada
kk Kazakh
rw Kinyarwanda
rn Kirundi
kg Kongo
ko Korean
kri Krio (Sierra Leone)
ku Kurdish
ckb Kurdish (Soranî)
ky Kyrgyz
lo Laothian
la Latin
lv Latvian
ln Lingala
lt Lithuanian
loz Lozi
lg Luganda
ach Luo
lb Luxembourgish
mk Macedonian
mg Malagasy
ms Malay
ml Malayalam
mt Maltese
mi Maori
mr Marathi
mfe Mauritian Creole
mo Moldavian
mn Mongolian
my Myanmar (Burmese)
sr-ME Montenegrin
ne Nepali
pcm Nigerian Pidgin
nso Northern Sotho
no Norwegian
nn Norwegian (Nynorsk)
oc Occitan
or Oriya
om Oromo
ps Pashto
fa Persian
pl Polish
pt-BR Portuguese (Brazil)
pt Portuguese (Portugal)
pa Punjabi
qu Quechua
ro Romanian
rm Romansh
nyn Runyakitara
ru Russian
sm Samoan
gd Scots Gaelic
sr Serbian
sh Serbo-Croatian
st Sesotho
tn Setswana
crs Seychellois Creole
sn Shona
sd Sindhi
si Sinhalese
sk Slovak
sl Slovenian
so Somali
es Spanish
es-419 Spanish (Latin American)
su Sundanese
sw Swahili
sv Swedish
tg Tajik
ta Tamil
tt Tatar
te Telugu
th Thai
ti Tigrinya
to Tonga
lua Tshiluba
tum Tumbuka
tr Turkish
tk Turkmen
tw Twi
ug Uighur
uk Ukrainian
ur Urdu
uz Uzbek
vi Vietnamese
cy Welsh
wo Wolof
xh Xhosa
yi Yiddish
yo Yoruba
zu Zulu
Would you like to inspect the original subtitles? These are the user uploaded subtitles that are being translated: 1 00:00:00,000 --> 00:00:05,860 دریای اتش قسمت سوم 2 00:00:05,860 --> 00:00:09,620 ارائه ای دیگر از تیم ترجمه ی نقد کُره 3 00:00:09,620 --> 00:00:12,700 برای دریافت ترجمه ی قسمت های بعدی به وبلاگ تاهی لند مراجعه کنید http://thahiland.mihanblog.com 4 00:00:12,700 --> 00:00:18,780 moon shine مترجم با تشکر فراوان از دوست عزیزم ساناز برای ویرایش ترجمه ی این سریال 5 00:00:28,300 --> 00:00:30,220 سلام عمه گان 6 00:00:30,430 --> 00:00:31,570 سلام 7 00:00:36,280 --> 00:00:37,760 این نوجیوئه 8 00:00:38,250 --> 00:00:41,270 بله - دلم خیلی برات تنگ شده بود - 9 00:00:41,710 --> 00:00:48,180 بسه ،بسه دیگه .نفسم بند اومد .عمه لی رو یادته ..؟ 10 00:00:50,000 --> 00:00:53,380 عمه لی ...مادر پی تکین ،درسته؟ 11 00:00:53,580 --> 00:00:54,680 بله 12 00:00:57,090 --> 00:00:58,940 سلام 13 00:00:59,380 --> 00:01:01,110 سلام ،نوجیو 14 00:01:01,920 --> 00:01:06,540 اگه گان نگفته بود ،اصلا به ذهنم نمیرسید که تو جیو باشی 15 00:01:06,750 --> 00:01:08,570 تو خیلی از عکست خوشگلتری 16 00:01:10,820 --> 00:01:15,580 نگاش کن ،بعد از شنیدن این تعریف لبخندش تا دم حلزونی گوشش باز شده 17 00:01:15,790 --> 00:01:21,610 اگه بگم همین الان بریم یه چیزی بخوریم ،تو حتما میتونی ؟ البته ،خیلی گشنمه 18 00:01:21,810 --> 00:01:25,100 پس بریم کیفتو بذاریم وبعد هم باهم بریم غذا بخوریم 19 00:01:25,300 --> 00:01:29,460 یه میز برات روزو میکنم که بهترین وزیباترین دید رو داشته باشه 20 00:01:29,660 --> 00:01:31,550 اوه ..باشه 21 00:01:32,450 --> 00:01:35,200 از سفرت خسته شدی ؟- یه ریزه - 22 00:01:36,690 --> 00:01:41,090 پی تی کجاست عمه ؟ با این سبک سوال کردن ،یعنی میخوای ببینیش درسته؟ 23 00:01:41,800 --> 00:01:46,010 نمیخوام ببینمش ،اما وقتی ندیدمش یکم تعجب کردم 24 00:01:46,330 --> 00:01:52,940 رفته سرکار ،اما مهم نیست چی بشه ،امروز میتونی به دیدنش بری 25 00:01:56,190 --> 00:01:57,730 ماشین اماده است 26 00:02:06,810 --> 00:02:10,660 ممنون.بیا ،گان ،نوجیو،بریم 27 00:02:16,980 --> 00:02:18,070 هی 28 00:02:18,720 --> 00:02:20,460 بله؟- زودباش بریم - 29 00:02:20,940 --> 00:02:22,050 باشه 30 00:02:26,190 --> 00:02:28,010 چقدر اشنا به نظر میومد 31 00:02:29,280 --> 00:02:31,360 انگار قبلا یه جایی دیدمش 32 00:02:54,470 --> 00:02:56,300 پان ،دخترم 33 00:02:56,880 --> 00:03:02,760 خون نانتیپ اسناد پنج سال پیش رو جمع اوری کرده ،گفت همه ی کارهاش انجام شده 34 00:03:02,960 --> 00:03:04,660 چرا اینقدر جمع کردنشون طول کشیده ؟ 35 00:03:04,860 --> 00:03:06,980 چرا نخواستی تو خونه هم روشون کار کنه؟ 36 00:03:08,080 --> 00:03:10,230 اسناد مربوط به چهار تا پنچ سال پیش رو 37 00:03:10,440 --> 00:03:12,730 هنوز نتونستیم تماما وارد سیستم کامپیوتر کنیم 38 00:03:12,930 --> 00:03:17,940 پس جستجو کردنشون مشکله،به خاطرهمین ،چک کردن حساب های قبلی هم پیچیده است 39 00:03:18,340 --> 00:03:20,760 پس چجوریه که هیچکس نمیاد راجع بهش فکری کنه؟ 40 00:03:20,960 --> 00:03:24,320 چون ادعا میکنن پیرن وتو کار با کامپیوتر خوب نیستن 41 00:03:24,530 --> 00:03:26,740 پس قبول نمیکنن ازش استفاده کنن 42 00:03:26,890 --> 00:03:28,260 اگه اینجوریه 43 00:03:28,460 --> 00:03:30,330 پیدا کردن مجرم خیلی سخت میشه 44 00:03:34,220 --> 00:03:35,320 چی شد؟ 45 00:03:35,940 --> 00:03:37,810 یه چیزی رفته تو چشمم 46 00:03:38,120 --> 00:03:39,880 بذار برات یه نگاهی بکنم 47 00:03:40,220 --> 00:03:41,470 مهم نیست 48 00:03:42,070 --> 00:03:43,700 هی 49 00:03:46,960 --> 00:03:48,450 فقط سرجات وایسا 50 00:04:26,250 --> 00:04:27,590 تموم شد 51 00:04:31,160 --> 00:04:32,520 ممنونم 52 00:04:39,400 --> 00:04:40,720 بله ،مامان 53 00:04:42,280 --> 00:04:44,110 نونگ جیو رسیده ؟ 54 00:04:44,860 --> 00:04:45,990 باشه 55 00:04:46,200 --> 00:04:48,350 پس تو کافه تریا میبینمت ،مامان 56 00:04:48,900 --> 00:04:49,970 بله 57 00:04:54,070 --> 00:04:55,060 دیگه میرم 58 00:04:55,260 --> 00:04:56,380 بله 59 00:05:13,120 --> 00:05:14,920 عمه لی کجاس؟ 60 00:05:15,250 --> 00:05:19,740 رفته اون طرف یه تلفن کنه ،گفت اینجا خوب انتن نمیده 61 00:05:19,950 --> 00:05:21,270 عمه گان 62 00:05:21,860 --> 00:05:24,450 یه دیقه پیش ،دیدم دونفر همدیگه رو میبوسن 63 00:05:24,750 --> 00:05:28,050 تو..چرا اینقدر شیطونی دختر ؟چرا یواشکی دید زدیشون ؟ 64 00:05:28,250 --> 00:05:29,800 من دید نزدمشون 65 00:05:30,010 --> 00:05:34,280 اونها یه جوری جلوی چشم ،همدیگه رو میبوسیدن که هرکسی از جلو وعقب میومد میدیدشون 66 00:05:35,340 --> 00:05:38,370 بیا اینجا،بیا ،بیا،بشین ،پسرم ،بیا 67 00:05:41,070 --> 00:05:42,460 نوجیو 68 00:05:44,070 --> 00:05:46,130 تو- اه- 69 00:05:46,540 --> 00:05:48,390 شماها همدیگه رو میشناسید ؟ 70 00:05:49,110 --> 00:05:50,920 من هنوز نمیشناسمش مامان 71 00:05:52,860 --> 00:05:54,490 نه هنوز 72 00:05:54,870 --> 00:05:58,610 احساس کردم باهاش اشنام - البته که اشنایید - 73 00:05:59,020 --> 00:06:00,800 این پی تی 74 00:06:01,660 --> 00:06:03,140 پی تی ؟ 75 00:06:03,350 --> 00:06:04,990 سلام ،نونگ جیو 76 00:06:06,750 --> 00:06:10,970 لطفا منو ببخشید ،یه چند لحظه میخوام عمه امو قرض بگیرم 77 00:06:11,370 --> 00:06:13,550 باشه - بیا عمه - 78 00:06:19,830 --> 00:06:24,230 هی ،جیو .میدونستی اینکه منو اینجوری بیرون بکشی کار زشتیه ؟ 79 00:06:24,430 --> 00:06:29,970 عمه .وقتی بهت گفتم یه مرد وزن رو دیدم که همدیگه رو میبوسیدن 80 00:06:30,570 --> 00:06:34,360 اون مرد پی تی بود - شاید اشتباه دیدی؟ - 81 00:06:34,560 --> 00:06:38,180 نه اشتباه نکردم .کاملا با جفت چشمهام دیدمش 82 00:06:39,320 --> 00:06:40,450 و 83 00:06:40,650 --> 00:06:42,910 بوسه ی تی با کی بود ؟ 84 00:06:49,790 --> 00:06:51,670 اون زن 85 00:06:53,430 --> 00:06:58,320 پاسیکا - اسمش پاسیکائه؟- بله .هی - 86 00:06:58,530 --> 00:07:01,650 راجع بهش حرفی به عمه لی نزن 87 00:07:01,840 --> 00:07:03,090 چرا ؟ 88 00:07:03,690 --> 00:07:07,540 ازم نپرس چرا ،فقط کاری که گفتمو انجام بده 89 00:07:08,520 --> 00:07:11,230 این عمه وخواهرزاده دارن درمورد چی باهم پچ پچ میکنن ؟ 90 00:07:11,440 --> 00:07:18,320 اه ..جیو،یواشکی بهم گفت میخواد پول غذای امروز رو حساب کنه 91 00:07:20,030 --> 00:07:24,550 بله ،عمه .اجازه بدید من میزبان این غذا باشم ،باشه؟ 92 00:07:25,260 --> 00:07:28,810 تو خیلی قابل تحسینی نو،جیو !خیلی ازت ممنونم اما لازم نیست اینکارو کنی 93 00:07:29,000 --> 00:07:31,860 من تی رو دارم که حواسش به اینها باشه ،بریم ،بریم 94 00:07:32,060 --> 00:07:35,710 خب تو هم برو باهاش حرف بزن- چشم - گشنته عزیزم ؟ - 95 00:07:48,350 --> 00:07:52,600 تی یه مرد محبوبه پس خیلی اززنها میخوان باهاش باشن 96 00:07:52,900 --> 00:07:57,980 اما اون به هیچ کس علاقه نداره والان مجرده (زرشک ) 97 00:07:58,180 --> 00:07:59,410 واقعا؟ 98 00:08:00,320 --> 00:08:03,750 باورنکردنیه . ممکنه باورت نشه ،اما مبجوری باور کنی 99 00:08:04,740 --> 00:08:06,800 این پسرمن رو 100 00:08:07,000 --> 00:08:08,730 هرکسی به عنوان شوهرش انتخاب کنه 101 00:08:09,030 --> 00:08:11,060 من بهت میگم ،که طرف خیلی خوش شانسه 102 00:08:11,880 --> 00:08:16,940 مامان ،اصلا اینجوری نیست ،شما خیلی داری غلو میکنی ،من اینقدرها هم خوب نیستم 103 00:08:17,150 --> 00:08:18,590 این خجالت اوره 104 00:08:20,700 --> 00:08:25,050 اوم ..سیر شدی نونگ جیو ؟غذاتو تموم کن 105 00:08:25,250 --> 00:08:27,480 نه ،من دیگه سیر شدم 106 00:08:28,280 --> 00:08:32,790 هی تی ،میخوام فردا نو جیو رو ببری بیرون 107 00:08:32,990 --> 00:08:36,300 خب ..عمه گان ومن میخوایم به شهر بریم تا پارچه بخریم 108 00:08:36,500 --> 00:08:37,410 چی ؟ 109 00:08:37,660 --> 00:08:40,560 درسته ،گان ؟- اوم ؟؟- 110 00:08:41,010 --> 00:08:41,880 بله 111 00:08:42,080 --> 00:08:43,100 باشه ،مامان 112 00:08:43,300 --> 00:08:46,300 خیلی خوب از نونگ جیو مراقبت میکنم 113 00:08:57,330 --> 00:08:59,790 خون نونتیپ تونسته مدارک پنج سال قبل رو جمع اوری کنه ؟ 114 00:08:59,990 --> 00:09:04,460 بله ،من دیگه دارم میرم به هتل واومده بودم از تو هم دعوت کنم باهام بیایی 115 00:09:05,830 --> 00:09:07,340 اما؟ 116 00:09:07,700 --> 00:09:12,370 اگه سرت شلوغه ،خودم تنهایی میرم - نه مشکلی نیست ،منم باهات میام - 117 00:09:13,200 --> 00:09:14,740 این در مورد کارمونه 118 00:09:18,570 --> 00:09:21,090 پس ..یه چند دقیقه منتظرم بمون - باشه- 119 00:09:21,630 --> 00:09:25,880 نونگ جیو مشکلی نیست.خودم خیلی راحت میتونم برم 120 00:09:26,190 --> 00:09:28,260 تو میتونی با خون پاسیکا بری ،پی تی 121 00:09:31,660 --> 00:09:33,440 اما؟ 122 00:09:33,740 --> 00:09:36,110 تو چجوری خون پاسیکا رو میشناسی؟ 123 00:09:36,310 --> 00:09:38,330 اوم ..خب 124 00:09:38,910 --> 00:09:41,720 دیروز شنیدم که مردم اسمشو صدا میکردن 125 00:09:42,440 --> 00:09:46,070 پی تی ،بدو برو .خون پاسیکا منتظره 126 00:09:46,280 --> 00:09:47,990 پس من میرم 127 00:09:48,660 --> 00:09:49,680 باشه 128 00:09:53,300 --> 00:09:54,520 پاسیکا 129 00:09:55,790 --> 00:09:56,840 بله 130 00:10:32,510 --> 00:10:33,860 کمکم کن 131 00:10:37,010 --> 00:10:38,240 کمک 132 00:10:58,740 --> 00:10:59,840 به دادم برس 133 00:11:02,500 --> 00:11:03,520 خون (خانم ) 134 00:11:04,660 --> 00:11:06,700 خانم !خانم 135 00:11:08,490 --> 00:11:09,550 خانم 136 00:11:17,060 --> 00:11:17,940 خانم 137 00:11:18,340 --> 00:11:19,260 خانم 138 00:11:24,410 --> 00:11:26,440 راننده ای نیست ؟ 139 00:11:27,350 --> 00:11:28,760 اهان،باشه 140 00:11:29,910 --> 00:11:31,510 هیچ کس نیست که قایق رو برونه 141 00:11:31,710 --> 00:11:33,130 احتمالا باید خودمون قایق رو برونیم 142 00:11:33,330 --> 00:11:36,220 پس من اول میرم کلیدها رو بیارم - باشه - 143 00:11:45,020 --> 00:11:46,030 خانم 144 00:11:46,230 --> 00:11:47,610 خانم اه خانم 145 00:12:05,720 --> 00:12:07,720 خانم .خانم 146 00:12:08,150 --> 00:12:09,510 خون اوه خون 147 00:12:10,260 --> 00:12:11,780 خانم ،خانم 148 00:12:17,950 --> 00:12:19,110 ببخشید 149 00:12:25,230 --> 00:12:26,460 بیدار شو 150 00:12:32,840 --> 00:12:33,930 ببخشید 151 00:12:44,130 --> 00:12:46,320 هی ...چرا به من تنفس دهن به دهن میدی ؟ 152 00:12:46,520 --> 00:12:49,020 دیدم چند دیقه نفس نمیکشی پس خواستم کمکت کنم 153 00:12:49,210 --> 00:12:50,830 خودتو به خاطر من به زحمت ننداز 154 00:12:51,140 --> 00:12:54,590 پس دفعه ی بعد که خواستی قایقرانی کنی ،لطفا یه جلیقه نجات بپوش 155 00:12:54,780 --> 00:12:57,770 تا وقتی افتادی تو اب بتونه بهت کمک کنه رو اب شناور بمونی 156 00:12:58,180 --> 00:13:00,900 اگه من اینجا نبودم ،تو تا حالا غذای ماهی ها شده بودی 157 00:13:01,100 --> 00:13:03,170 من ازت نخواستم کمکم کنی 158 00:13:07,910 --> 00:13:08,900 خانم 159 00:13:18,300 --> 00:13:19,550 گرفتم 160 00:13:21,620 --> 00:13:22,800 خون تکین 161 00:13:29,460 --> 00:13:32,590 اوم ..اون خانمی که دیروز با مادرتون بود غش کرد 162 00:13:33,180 --> 00:13:36,150 نونگ جیو ؟الان کجاست؟ 163 00:13:36,350 --> 00:13:38,340 پشت استراحتگاه بردمش 164 00:13:39,840 --> 00:13:42,450 تو برو اون دختر رو ببین ،من خودم میتونم برم 165 00:13:42,650 --> 00:13:46,400 بعدا بهت زنگ میزنم تا جریان رو بهت بگم باشه اینکاروکن .بعدش با هم میریم 166 00:13:46,700 --> 00:13:47,540 باشه 167 00:13:52,100 --> 00:13:53,190 بریم 168 00:14:31,870 --> 00:14:32,930 پان 169 00:14:39,470 --> 00:14:40,560 پان 170 00:14:45,690 --> 00:14:47,590 پان!پان 171 00:14:48,180 --> 00:14:50,060 زودباش قایق رو بیار بیرون،بجنب 172 00:14:50,700 --> 00:14:52,860 پان! بجنب ،خون تکین 173 00:14:59,870 --> 00:15:03,720 پاسیکا .تو باید خوب شی پاسیکا .تو باید قوی باشی پاسیکا 174 00:15:03,920 --> 00:15:05,470 تو باید خوب شی 175 00:15:08,630 --> 00:15:10,290 شما نمیتونید داخل شید 176 00:15:30,860 --> 00:15:32,510 لعنتی 177 00:15:44,740 --> 00:15:47,480 اسمت چیه ؟ اسمم پته 178 00:15:48,170 --> 00:15:49,500 ازت خوشم میاد 179 00:15:49,700 --> 00:15:53,480 میخوام که تو به جزیره برگردی وبه همه بگی پاسیکا تحت درمانه 180 00:15:53,780 --> 00:15:56,380 واین مسئله رو روشن کنی ،میتونی اینکاروکنی ؟ 181 00:15:57,950 --> 00:16:05,680 اما فکر کنم اگه شما برگردید بهتر باشه چون صاحب هتلید ومن تازه استخدام شدم وهنوز نمیتونم کار مهمی انجام بدم 182 00:16:05,880 --> 00:16:07,670 من نمیتونم پاسیکا رو ول کنم 183 00:16:14,900 --> 00:16:16,220 ازت خواهش میکنم 184 00:16:16,920 --> 00:16:18,520 لطفا بهم کمک کن 185 00:16:20,770 --> 00:16:21,780 چشم 186 00:16:22,380 --> 00:16:25,160 پس لطفا حواستون به پاس 187 00:16:25,560 --> 00:16:31,870 حواستون به خون پاسیکا باشه .اگه چیزی عوض شد زودبه من تلفن کنید .لطفا شماره ام رو بگیر 188 00:16:32,480 --> 00:16:34,280 گوشیتو به من قرض بده 189 00:16:40,550 --> 00:16:41,710 بفرما 190 00:16:42,660 --> 00:16:49,230 خون تکین فکر کنم باید لباستونو عوض کنید .بذارید اینکاروکنیم ،من براتون از همین اطراف میخرم 191 00:16:49,890 --> 00:16:51,110 واقعا ممنونم 192 00:16:51,320 --> 00:16:52,410 مهم نیست 193 00:17:07,720 --> 00:17:08,960 تو باید حالت خوب بشه 194 00:17:09,170 --> 00:17:10,440 پاسیکا 195 00:17:27,620 --> 00:17:28,790 خون (اقا ) 196 00:17:30,760 --> 00:17:33,100 شما با بیماراسیب دیده ی حادثه بمب گذاری اومدید؟درسته ؟ 197 00:17:33,300 --> 00:17:36,830 بله بیمار دچار شکستگی دنده وخونریزی مغزی شده 198 00:17:37,030 --> 00:17:39,120 لازمه که سریعا عملش کنیم 199 00:17:39,930 --> 00:17:42,190 باشه - بله ،پس با اجازه - 200 00:17:47,410 --> 00:17:52,680 چی شده؟ لطفا اول اروم شو وعصبی نباش ..چند دیقه دیگه یه قایق به اینجا میاد 201 00:17:52,890 --> 00:17:56,830 لطفا چند لحظه همینجا وایسا ،فقط چند لحظه ،چند دیقه 202 00:17:57,030 --> 00:17:59,620 ببخشید .چه اتفاقی افتاده؟ 203 00:17:59,820 --> 00:18:01,880 یه قایق منفجر شده ،اگه میخواید از جزیره خارج بشید 204 00:18:02,080 --> 00:18:04,960 لطفا عجله کنید و به سمت اسکله برید،ده دقیقه دیگه یه قایق برای بردن شما میاد 205 00:18:06,140 --> 00:18:10,130 پی نی، مردم دارن عصبی میشن - چیکار کنیم؟- 206 00:18:10,970 --> 00:18:14,000 خواهش میکنم اروم باشید ،حدود ده دیقه دیگه اینجاست - تو - بله ،خانم - 207 00:18:14,200 --> 00:18:16,580 کسی تو منفجر شدن قایق صدمه دیده؟- بله - 208 00:18:16,790 --> 00:18:18,590 کی ؟- پان - 209 00:18:19,350 --> 00:18:22,410 اما حتی اگه اسمش رو هم بگم شما احتمالا نمیشناسیدش 210 00:18:22,610 --> 00:18:24,510 به هرحال ،میخواید به خشکی برید؟ 211 00:18:24,710 --> 00:18:26,560 نه میخوام کمک کنم 212 00:18:26,980 --> 00:18:28,040 باشه 213 00:18:29,490 --> 00:18:34,260 ببخشید- من درامانم؟- به زودی درامان خواهیم بود از این طرف لطفا - 214 00:18:34,430 --> 00:18:38,490 ما واقعا متاسفیم،اما نگران نباشید،شما باید همین الان به اسکله برید 215 00:18:48,580 --> 00:18:49,440 تی 216 00:18:50,670 --> 00:18:52,360 ما شواهدی رو تو صحنه پیدا کردیم 217 00:18:52,670 --> 00:18:54,760 این یه تیکه از بمب ساعتیه 218 00:18:57,530 --> 00:18:59,040 این یعنی 219 00:18:59,240 --> 00:19:00,380 میخواستن پاسیکا رو ترور کنن؟ 220 00:19:00,590 --> 00:19:04,120 الان پلیس داره دنبال مدارک بیشتر میگرده 221 00:19:04,470 --> 00:19:06,050 در این صورت اونها دی ان ای مجرمی که 222 00:19:06,260 --> 00:19:07,700 مخفیانه برای بمب گذاری اومده پیدا خواهند کرد 223 00:19:09,240 --> 00:19:13,910 اما تو خبر داری که خون پاسیکا با کسی مشکل داشته ؟ 224 00:19:16,110 --> 00:19:18,050 یه اختلاس مالی تو شرکت هست 225 00:19:18,360 --> 00:19:20,470 پاسیکا ومن درحال بررسی بودیم تا ببینم کی پشت این جریانه 226 00:19:20,670 --> 00:19:22,790 پس به این معنیه که تو وخون پاسیکا 227 00:19:22,980 --> 00:19:25,060 درحال بدست اوردن اطلاعات مهمی بودین 228 00:19:25,270 --> 00:19:26,960 به خاطر همینه که اونها به فکر کشتن شما دو نفر افتادن 229 00:19:29,550 --> 00:19:31,070 اطلاعات مهم ؟ 230 00:19:31,760 --> 00:19:32,710 سیک 231 00:19:33,420 --> 00:19:35,090 ☺قبل از اینکه پاسیکا منفجر بشه 232 00:19:35,280 --> 00:19:37,960 خون نانتیپ ،مدیر حسابداری هتل 233 00:19:38,170 --> 00:19:42,030 تماس گرفت وگفت کار جمع اوری سوابق پنج ساله تموم شده 234 00:19:43,280 --> 00:19:46,750 اگه این شواهد رو داشته باشیم ممکنه چیزی توشون باشه که به مجرم اشاره میکنه 235 00:19:46,950 --> 00:19:50,100 پس شما اول باید این شواهد رو بگیرید وپیش خودتون نگه دارید 236 00:20:04,520 --> 00:20:06,980 خون نونتیپ گوشی رو برنمیداره - پس بیاید اینکاروکنیم - 237 00:20:07,480 --> 00:20:09,750 من به جای تو میرم ببینمش 238 00:20:16,030 --> 00:20:17,970 من درمورد انفجار قایق خبر دارم 239 00:20:18,180 --> 00:20:21,400 اما فکرشم نمیکردم خون پاسیکا تو قایق باشه 240 00:20:21,690 --> 00:20:23,210 حالا حالش چطوره؟ 241 00:20:23,410 --> 00:20:26,190 الان تو اتاق عمله ، 242 00:20:26,390 --> 00:20:28,410 برای همین تی مجبورم کرد بیام مدارکو از شما بگیرم 243 00:20:28,620 --> 00:20:32,110 فکر میکنید ..انفجار قایق خون پاسیکا 244 00:20:35,990 --> 00:20:38,180 به پول اخاذی شده ربطی داره ؟ 245 00:20:39,620 --> 00:20:41,930 فرضیه امون اینه که همینطور باید باشه 246 00:20:42,250 --> 00:20:45,720 اما چیز بیشتری نمیتونم بگم تا وقتی که یه مدرک روشن وواضح پیدا کنیم 247 00:20:47,020 --> 00:20:49,840 از این طرف دنبالم بیاید ،من قبلا همه رو دسته بندی کردم 248 00:20:50,040 --> 00:20:51,130 از این طرف 249 00:20:53,620 --> 00:20:54,650 بفرمایید 250 00:20:58,140 --> 00:20:59,830 اینجا چه اتفاقی افتاده؟ 251 00:21:01,490 --> 00:21:04,290 صبر کن !فعلا به چیزی دست نزن 252 00:21:04,710 --> 00:21:06,020 اسناد کجان؟ 253 00:21:06,210 --> 00:21:08,780 تو گاوصندوقه .اینطرف 254 00:21:10,520 --> 00:21:12,500 گاوصندوق شکسته 255 00:21:15,100 --> 00:21:16,620 هیچی توش نیست 256 00:21:20,810 --> 00:21:22,430 اسناد گم شدن ؟ 257 00:21:23,700 --> 00:21:25,220 باید کارخودشون باشه 258 00:21:25,420 --> 00:21:27,500 اما..اونها چه جوری فهمیدن ؟ 259 00:21:28,090 --> 00:21:30,260 اونها یه جاسوس تو هتل دارن 260 00:21:34,480 --> 00:21:36,790 سیک ،فعلا همینه،الان دکتر اینجاست ،تو به خاطر من به این مسئله رسیدگی کن 261 00:21:37,000 --> 00:21:38,280 حتما ،رفیق 262 00:21:41,340 --> 00:21:42,820 چطور پیش میره گروهبان ؟ 263 00:21:43,310 --> 00:21:45,290 اطلاعات زیادی بدست اوردیم 264 00:21:46,260 --> 00:21:47,830 خون تیپ نگرانش نباشید 265 00:21:48,040 --> 00:21:49,470 من مجرم رو پیدا میکنم 266 00:21:49,660 --> 00:21:50,710 حالش چطوره ؟ 267 00:21:50,920 --> 00:21:53,130 دیگه خطری خون پاسیکا رو تهدید نمیکنه 268 00:21:54,490 --> 00:21:56,230 اما باید یه مدت تو اتاق ای سی یو بمونه 269 00:21:56,420 --> 00:21:58,300 ما وضعیتشو تا فردا صبح تحت نظر قرار میدیم 270 00:21:58,510 --> 00:22:00,770 بعدش میتونیم به بخش منتقلش کنیم 271 00:22:01,110 --> 00:22:03,300 واقعا ازتون ممنونم دکتر - خواهش میکنم - 272 00:22:39,500 --> 00:22:42,440 لطفا با خیال راحت سفر کنید خیلی زود میبینیمتون 273 00:22:42,640 --> 00:22:46,840 مروارید اندامان به همتون خوش امد میگه ،ازهمگی ممنونیم 274 00:22:48,030 --> 00:22:52,770 نونگ ،لطفا مشتری ها رو ببر البته ،لطفا از این طرف تشریف بیارید 275 00:22:58,260 --> 00:23:02,450 باید خیلی ازت تشکر کنم که با توریست ها صحبت کردی تا شرایط رو درک کنن 276 00:23:02,960 --> 00:23:05,870 حتی اگه من به این موضوع رسیدگی نمیکردم ،خودتون به هرحال میتونستید انجامش بدید 277 00:23:06,080 --> 00:23:08,900 چند لحظه پیش دیدمت که خیلی خوب انگلیسی صحبت میکردی 278 00:23:09,100 --> 00:23:10,340 خیلی حرفه ای بودی 279 00:23:10,650 --> 00:23:16,890 اوه یادمه .اگه مجبور بودم بیشتر از این صحبت کنم قطعا کم میاوردم ،خون جیو 280 00:23:25,090 --> 00:23:26,120 بله ،اقا 281 00:23:27,340 --> 00:23:28,650 اونها اینجان؟ 282 00:23:30,130 --> 00:23:31,730 من فقط اسم بیمار رو میدونم 283 00:23:31,940 --> 00:23:33,000 راجع به چیزهای دیگه نمیدونم 284 00:23:33,200 --> 00:23:36,990 پس میتونید با بستگان خون پاسیکا تماس بگیرید؟ 285 00:23:37,200 --> 00:23:39,310 من مادر پاسیکام 286 00:23:40,070 --> 00:23:41,560 دخترم کجاست؟ 287 00:23:41,760 --> 00:23:43,540 پاسیکا رو همین الان از اتاق عمل بیرون اوردن 288 00:23:43,740 --> 00:23:45,390 وضعیتش الان ثابته اما 289 00:23:45,590 --> 00:23:47,090 اول باید تو بخش ای سی یو بمونه 290 00:23:47,300 --> 00:23:49,790 شما میتونید فردا صبح ملاقاتش کنید مامان 291 00:23:50,080 --> 00:23:52,480 به نظرم اول باید برگه ی پذیرش پان رو پرکنیم 292 00:23:57,330 --> 00:24:00,920 اسم من پاناته .این هم همسرم پیرایاست 293 00:24:01,120 --> 00:24:02,660 اون خواهر بزرگتره پانه 294 00:24:04,730 --> 00:24:06,560 شما احتمالا 295 00:24:07,050 --> 00:24:08,820 رئیس پان هستید درسته؟ 296 00:24:09,320 --> 00:24:10,970 بله من تکین هستم 297 00:24:11,360 --> 00:24:14,150 چه جوری این اتفاق افتاد؟چرا قایق منفجر شده؟ 298 00:24:14,340 --> 00:24:16,040 یه بمب تو قایق جا سازی کرده بودن 299 00:24:16,670 --> 00:24:19,090 این دفعه مدارک روشنی (برای اثبات اینکه بمب گذاری بوده ) پیدا شده 300 00:24:20,650 --> 00:24:24,390 اون کیه ،چقدرظالم وبی رحمه! اونها میتونن حتی با یه زن همچین کاری بکنن 301 00:24:24,600 --> 00:24:26,490 تصمیم جدی دارم که حتما اون کسی که اینکاروکرده پیدا کنم 302 00:24:26,680 --> 00:24:29,260 دیگه اجازه نمیدم پاسیکا همینجوری مفت ومسلم اسیب ببینه 303 00:24:29,470 --> 00:24:32,410 چرا تو باید وقتتو برای پیدا کردن مجرم هدر میدی ؟ 304 00:24:32,600 --> 00:24:35,700 عجیب نیست که پاسیکا رو ترور کنن 305 00:24:35,910 --> 00:24:39,820 کلی دشمن دور وور این زن هستن ،خیلی ها هستن که ازش متنفرن 306 00:24:40,020 --> 00:24:41,930 ویکی از دشمن های دختر من ؟ 307 00:24:42,230 --> 00:24:43,540 تویی ،درسته؟ 308 00:24:43,750 --> 00:24:44,800 خون نالین 309 00:24:44,960 --> 00:24:47,990 شاید تو کسی هستی که بمب رو جاسازی کردی؟ 310 00:24:48,180 --> 00:24:51,910 هی !دیگه داری زیاده روی میکنی !این جوری جسورانه به من تهمت نزن 311 00:24:52,110 --> 00:24:54,680 من هیچ کس رو برای کشتن پاسیکا نفرستادم 312 00:24:55,410 --> 00:24:58,160 بله.مادر من هیچ وقت نمیتونه همچین کاری کنه 313 00:24:58,360 --> 00:24:59,760 هی ،تی 314 00:25:00,060 --> 00:25:02,020 چرا داری اینقدر دوستانه باهاش صحبت میکنی ؟ 315 00:25:02,230 --> 00:25:05,490 اگه میخواد اینجوری حرف بزنه ،بذار بزنه من اینکارونکردم 316 00:25:06,380 --> 00:25:08,470 به هرحال اگه اینکارو کردی یا نکردی ،ما بالاخره جوابشو پیدا میکنیم 317 00:25:08,670 --> 00:25:10,940 وقتی که پلیس مدارک رو جمع اوری کرد 318 00:25:11,230 --> 00:25:12,950 اون ادم بی رحم به سزای عملش میرسه 319 00:25:13,150 --> 00:25:14,670 دارید برعلیه من باند میشید؟ 320 00:25:15,180 --> 00:25:17,220 اهالی یه خونه (منظور قوم وخویشان )همه شبیه به همن ،همه از دم پست وفرومایه 321 00:25:17,430 --> 00:25:20,670 هی !اگه بددهنی کردن به خونواده ام رو بس نکنی 322 00:25:20,870 --> 00:25:23,280 ازت به جرم افترا شکایت میکنم 323 00:25:23,470 --> 00:25:26,960 به سلامت ،اگه میخوای شکایت کن 324 00:25:27,170 --> 00:25:29,910 مامان،خواهش میکنم بیا دردسر درست نکنیم 325 00:25:35,440 --> 00:25:38,420 اه،جیو .اینجا چیکار میکنی ؟ 326 00:25:38,740 --> 00:25:43,460 عمه گفت داره میاد بیمارستان،برای همین موندم شاید بتونم کمکی کنم 327 00:25:44,020 --> 00:25:46,710 هیچ کاری نیست که بتونی کمکمون کنی 328 00:25:47,880 --> 00:25:52,090 نانگ پاسیکا با اینکه منفجر شده اما به این راحتی ها که نمیمیره 329 00:25:52,300 --> 00:25:54,300 حتی جهنم هم بهش خوش امد نمیگه 330 00:25:54,500 --> 00:25:57,230 هی ،تو چرا اینجوری حرف میزنی ؟- من از طرف مادرم عذرخواهی میکنم - 331 00:25:57,430 --> 00:26:00,470 تی ،تو چرا ازشون عذرخواهی میکنی ؟(یکی این زنیکه رو خفه کنه تا من دستم به خونش الوده نشده 332 00:26:00,670 --> 00:26:04,400 تو نباید به این خوبی باهاشون صحبت کنی - مامان - لازم نیست باهاشون مودبانه برخورد کنی - 333 00:26:04,720 --> 00:26:06,450 فکر کنم اول تو باید برگردی مامان - نمیخوام برگردم - 334 00:26:06,650 --> 00:26:08,290 اگه تو برنگردی منم برنمیگردم 335 00:26:09,290 --> 00:26:14,110 تی .تی .به نظرم باید بگردی .نذار دیگه مشکلی داشته باشیم 336 00:26:17,400 --> 00:26:19,720 پس اگه چیزی بود که به کمک من احتیاج داشتی - هیچی - 337 00:26:25,590 --> 00:26:26,530 بله 338 00:26:34,240 --> 00:26:36,180 لطفا به خاطر من مراقب این طرف باش 339 00:26:37,770 --> 00:26:38,730 البته 340 00:26:47,880 --> 00:26:52,260 به نظر میرسه امروز هیچ کس برای استراحت به هتل برنمیگرده 341 00:26:52,730 --> 00:26:57,330 اه،خون تکین اونجوری که ازش حرف میزدی به نظر نمیاد 342 00:26:57,940 --> 00:27:00,560 اون ..به نظر میاد خیلی نگران پان 343 00:27:01,100 --> 00:27:03,060 بیشتر از حد معمول 344 00:27:03,580 --> 00:27:04,680 درسته 345 00:27:04,970 --> 00:27:07,090 خودمم شوکه شدم،برادر 346 00:27:07,890 --> 00:27:12,920 وقتی قایق پان منفجر شد ،اون کسی بود که بدون ترس از خطر به کمکش رفت 347 00:27:13,530 --> 00:27:16,490 وکسیه که پان رو به بیمارستان اورد 348 00:27:18,440 --> 00:27:20,080 ..شاید 349 00:27:20,940 --> 00:27:22,880 فکر میکنم ممکنه پان رو دوست داشته باشه 350 00:27:23,420 --> 00:27:24,580 دوستش داره ؟ 351 00:27:30,170 --> 00:27:32,850 چرا نونگ پاسیکا نمیتونه بمیره ؟ 352 00:27:34,430 --> 00:27:39,300 مامان ،میتونی دست از نفرین کردن پاسیکا برداری ؟اون همین الان هم به شدت زخمی شده 353 00:27:41,310 --> 00:27:43,420 تو نگرانشی ؟- بله - 354 00:27:43,870 --> 00:27:47,460 نگران پاسیکام ،دیدم که چه جوری قایق پاسیکا درست جلوی چشمهام منفجر شد و 355 00:27:47,650 --> 00:27:49,760 خودش درحالی که غرق خون بود به یه سمت پرتاب شد 356 00:27:49,970 --> 00:27:51,700 چطور بهم اجازه نمیدی نگرانش باشم ،مامان 357 00:27:51,900 --> 00:27:54,890 از نگرانیه که عشق متولد میشه (چه جمله ی قشنگی ) 358 00:27:55,090 --> 00:27:57,820 حتی درموردش فکر هم نکن تی 359 00:27:58,600 --> 00:28:00,750 جیو،بیا بریم تو خونه 360 00:28:04,800 --> 00:28:09,820 تی ،تو دوستش داری درسته؟جوابمو بده که دوستش داری ،درسته؟ 361 00:28:10,020 --> 00:28:12,890 نه ،مامان .من پاسیکا رو دوست ندارم 362 00:28:13,200 --> 00:28:14,820 اما فقط با دقت بهش فکر کن مامان 363 00:28:15,010 --> 00:28:19,020 اگه اتفاقی برای پاسیکا بیفته ،تو اولین نفری هستی که پلیس بهش مشکوک میشه 364 00:28:21,280 --> 00:28:26,490 همونجور که مادرش گفت ،همه ی ادمهای این جزیره میدونن که تو چقدر ازش متنفر بودی 365 00:28:26,700 --> 00:28:30,220 تو تنها کسی هستی که بیشتر ازهمه قصد کشتنش رو داری 366 00:28:35,370 --> 00:28:39,830 به خاطر همینه ،که نمیخوام درموردش حرفهای منفی وتوهین امیز بزنی 367 00:28:57,070 --> 00:29:01,630 عمه ،اینها شیر گرم با کوکی های خوشمزه هستن 368 00:29:07,560 --> 00:29:09,020 ممنونم 369 00:29:11,960 --> 00:29:15,660 عصری ،عمه لی خیلی خشن برخورد کرد 370 00:29:15,850 --> 00:29:20,200 اون کسیه که از هیچ کس نمیترسه ودوست داره پسرش رو هم با زور با خودش همراه کنه 371 00:29:20,410 --> 00:29:23,050 بدون اینکه به احساساتش توجه کنه 372 00:29:23,680 --> 00:29:25,890 یه نفر مثل اونو سخته بشناسی 373 00:29:26,090 --> 00:29:31,470 این همون چیزیه که تی رو وادار به دلسوزی میکنه - بله دلسوزیه 374 00:29:31,760 --> 00:29:34,880 اما یه ترس پنهونی هم تو وجودش هست 375 00:29:35,080 --> 00:29:37,370 چون وقتی که عمه لی ،تی رو اینجوری بزرگ کرده 376 00:29:37,570 --> 00:29:42,600 این سبک تربیت باعث شده تی یه سپر دفاعی داشته باشه وبه هیچ کس اجازه نده به خود واقعیش نزدیک بشه 377 00:29:43,250 --> 00:29:46,610 عمه ،من یه مطالعاتی داشتم 378 00:29:46,810 --> 00:29:49,750 مطالعاتم میگن وقتی والدین کسی در کودکی ازهم جدا شدن 379 00:29:49,950 --> 00:29:51,900 یه چیزی تو قلبشون مفقود میشه 380 00:29:52,310 --> 00:29:56,780 که باعث میشه دچار عقده ی حقارت بشن ودرسکوت با مادرشون مخالف باشن 381 00:29:57,280 --> 00:29:59,640 واینجوری عقده حقارتشونو نشون بدن 382 00:30:00,750 --> 00:30:07,080 بهله ،تو خدای روانشناسی هستی !واقعا ماهر وبا استعداد 383 00:30:07,280 --> 00:30:10,040 تو فقط چندروزه که میشناسیش 384 00:30:10,430 --> 00:30:13,320 اما دقیقا میدونی که چه جور ادمیه 385 00:30:14,650 --> 00:30:21,030 اوه،عمه .من فقط اون چیزی که یاد گرفتم رو گفتم 386 00:30:23,120 --> 00:30:26,440 اما به نظرم بازهم اتفاقاتی درراهه 387 00:30:26,630 --> 00:30:28,500 فقط تماشا کن ،عمه 388 00:30:55,820 --> 00:30:56,950 پان 389 00:30:57,350 --> 00:30:58,480 پان 390 00:30:58,960 --> 00:31:00,270 مامان 391 00:31:05,980 --> 00:31:06,880 پان 392 00:31:09,160 --> 00:31:10,170 پان 393 00:31:13,400 --> 00:31:14,710 پی پان 394 00:31:15,090 --> 00:31:16,200 پی نون 395 00:31:17,660 --> 00:31:21,620 پت- پان ،حالت چطوره عزیزم؟- 396 00:31:23,580 --> 00:31:25,400 سرم درد میکنه 397 00:31:25,610 --> 00:31:27,700 احتمالا به خاطر زخم جراحیه 398 00:31:28,220 --> 00:31:30,220 خونریزی مغزی داشتی 399 00:31:30,410 --> 00:31:31,610 اما لازم نیست نگران باشید 400 00:31:31,820 --> 00:31:33,310 الان حالت خوبه 401 00:31:36,130 --> 00:31:37,490 اوه ،پان 402 00:31:37,680 --> 00:31:41,210 هنوز نباید خیلی حرکت کنی چون دنده هات هم شکسته 403 00:31:41,410 --> 00:31:45,850 اما نگران نباش ،خودشون خود به خود خوب میشن ،فقط یکم زمان میبره 404 00:31:48,460 --> 00:31:49,640 پت 405 00:31:50,040 --> 00:31:53,580 خون تکین چطوره ؟اون هم تو بمبگذاری بوده ؟ 406 00:31:54,150 --> 00:31:57,080 نه ،حالش خوبه 407 00:31:57,470 --> 00:31:58,130 ..و 408 00:31:58,370 --> 00:32:00,520 اون کسیه که تو رو به بیمارستان اورده 409 00:32:00,720 --> 00:32:02,870 پ..پس الان کجاست؟ 410 00:32:05,150 --> 00:32:07,290 اون به همراه مادرش به خونه رفته 411 00:32:08,310 --> 00:32:10,880 پان ،میخوام اولتیماتوم اخر رو بهت بدم 412 00:32:11,560 --> 00:32:13,740 تو باید با من به خونه برگردی 413 00:32:13,930 --> 00:32:16,030 این دفعه دیگه نمیتونه حرفمو رد کنی 414 00:32:17,850 --> 00:32:19,620 مامان درست میگه 415 00:32:20,740 --> 00:32:23,060 هیچ کس دلش نمیخواد تواینجا بمونی 416 00:32:23,860 --> 00:32:27,340 ویه کسایی هم هستن که نیت خوبی نسبت بهت ندارن به هرحال دیگه اینجا موندن امنیت نداره 417 00:32:27,860 --> 00:32:29,870 فکر کنم اول باید اروم باشیم 418 00:32:30,600 --> 00:32:33,610 تا وقتی که وضعیت پان بهتر بشه صبر میکنیم بعد از اون دوباره با هم صحبت میکنیم 419 00:32:33,810 --> 00:32:36,710 چون الان شرایطش خیلی مهمتره 420 00:32:36,900 --> 00:32:38,170 نونگ پین 421 00:32:38,680 --> 00:32:41,600 میرم به پرستار خبربدم که نونگ پان بیدار شده 422 00:32:49,730 --> 00:32:52,290 دوربین امنیتی جلوی در اتاق خون نیوانتیپ شکسته 423 00:32:52,590 --> 00:32:54,740 پس نمیتونیم ازش استفاده کنیم تا ببینیم کی وارد اتاق شده 424 00:32:55,250 --> 00:32:57,970 من دوربین های امنیتی اطراف هتل رو هم بررسی کردم 425 00:32:58,370 --> 00:33:00,330 هیچ شخص مضنونی پیدا نکردم 426 00:33:01,440 --> 00:33:05,380 این دفعه خودشون به تنهایی اینکار وانجام ندادن 427 00:33:05,810 --> 00:33:08,180 فکر میکنم باید یه گروه باشن 428 00:33:08,760 --> 00:33:12,130 چون اونها موقعیت دوربین های امنیتی اطراف هتل رو به خوبی میشناختن 429 00:33:12,590 --> 00:33:14,670 به خاطر همینه که اونها خیلی راحت تونستن از حوزه ی دید دوربین ها دوری کنن 430 00:33:16,790 --> 00:33:18,780 اونها ادمهای معمولی نیستن 431 00:33:19,010 --> 00:33:20,940 این بار با چیزهایی سختی روبه رویی 432 00:33:23,700 --> 00:33:25,350 مهم نیست چقدر سخت باشه ،من نمیترسم 433 00:33:25,850 --> 00:33:29,800 به خصوص ،که اونها انقدر خشن عمل میکنن وبه نیت کشتن پاسیکا تو قایق بمب میذارن 434 00:33:30,380 --> 00:33:32,200 من باید هرچی زودتر بگیرمشون 435 00:33:32,400 --> 00:33:34,060 من تمام تلاشم رو میکنم تا بهت کمک کنم 436 00:33:35,570 --> 00:33:36,860 ممنون 437 00:33:37,510 --> 00:33:40,570 اه ..خون پاسیکا هنوز بهوش نیومده؟ 438 00:33:41,180 --> 00:33:42,880 میخوام یه سری سوال ازش بپرسم 439 00:33:48,180 --> 00:33:49,430 بله ،الان دیگه بهوش اومده 440 00:33:49,620 --> 00:33:51,920 درحال حاضر ،اونو به اتاق بخش منتقل کردن 441 00:33:54,290 --> 00:33:56,350 البته ،بهش اجازه دادیم بدونه 442 00:33:59,280 --> 00:34:00,610 کی تلفن کرده ؟ 443 00:34:00,810 --> 00:34:03,950 خون تکینه .زنگ زده از احوال پان با خبر بشه 444 00:34:04,150 --> 00:34:06,830 سرهنگ ساکیسان میخواد برای سوال های بیشتر بیاد 445 00:34:07,570 --> 00:34:09,660 بذارید بیان 446 00:34:10,900 --> 00:34:13,080 پان ،میتونی از پسش بربیایی عزیزم ؟ 447 00:34:13,280 --> 00:34:17,810 اره ،میتونم مامان .میخوام پلیس هرچه زودتر مجرم رو بگیره 448 00:34:21,220 --> 00:34:27,830 چرا باید به دیدنش بری ؟اینجاها همین جوریش هم شلوغ پلوغ شده ،کسی مثل پاسیکا که به این زودی ها نمیمیره 449 00:34:28,020 --> 00:34:32,180 ویه چیز دیگه ،تمام کس وکارش ریختن اینجا تا ازش مراقبت کنن ،چرا اینقدر نگرانشی ؟ 450 00:34:32,500 --> 00:34:35,660 سیک باید برای پرس وجو از پاسیکا بره .منم میخوام اونجا باشم وتوی بحث شرکت کنم 451 00:34:35,870 --> 00:34:43,990 چرا میخوای اونجا باشی ؟یه نفر مثل پاسیکا ،فقط یه فاحشه است .چه بمیره وچه زنده بمونه به تو ربطی نداره 452 00:34:44,410 --> 00:34:48,540 مامان،اگه پلیس بیاد واین حرفهاتونو بشنوه ،فکر نکنم خوب باشه 453 00:34:48,840 --> 00:34:51,850 یادتون نره الان پلیس داره دنبال مجرمی که نقشه ی بمب گذاری رو کشیده میگرده 454 00:34:52,050 --> 00:34:58,090 وای ،تی !چقدر منو متهم میکنی ؟هزار دفعه نگفتم من اون کسی نیستم که نقشه ی بمب گذاری رو کشیده ؟ 455 00:34:58,290 --> 00:35:00,570 من میدونم ومتهمت نمیکنم 456 00:35:00,780 --> 00:35:04,400 اما درست حالا وقتی که داری حرف میزنی یا اظهار نظر میکنی باید خیلی مراقب باشی مامان 457 00:35:04,590 --> 00:35:07,530 در غیر اینصورت خیلی راحت به یه مظنون تبدیل میشی 458 00:35:09,430 --> 00:35:13,050 باشه.بعد از تحقیقات زود برگرد پسرم 459 00:35:13,450 --> 00:35:18,050 و منتظرم بشنوم که نانگ پاسیکا گناه وگردن من انداخته یا نه 460 00:35:20,170 --> 00:35:21,360 باشه ،مامان 461 00:35:43,820 --> 00:35:48,150 هی ،پلیس چی ازت میخواست؟- یادم نمیاد - 462 00:35:48,360 --> 00:35:51,060 نمیدونم چی میخواست،سوالهاش خیلی جامع بود 463 00:35:51,230 --> 00:35:54,160 وگفت که من هیچی نمیدونم 464 00:35:56,400 --> 00:35:58,190 چی شده عمه ؟ 465 00:35:58,380 --> 00:36:00,410 دیروز خیلی خونسرد به نظر میرسیدی 466 00:36:00,610 --> 00:36:03,100 467 00:36:03,650 --> 00:36:08,060 هی !از دست این دختر !اروم حرف بزن وگرنه پلیس میشنوه 468 00:36:10,600 --> 00:36:12,040 خون سودارات 469 00:36:12,350 --> 00:36:13,900 بله - لطفا بفرمایید تو - 470 00:36:14,100 --> 00:36:15,210 بله ،حتما 471 00:36:22,510 --> 00:36:25,820 شما میتونید الان برگردید،پلیس میخواد ازتون یه سری سوال بپرسه 472 00:36:27,260 --> 00:36:29,560 سرهنگ ساکیسان ومن میخوایم خون پاسیکا رو ببینینم 473 00:36:29,770 --> 00:36:30,960 حتما 474 00:36:33,690 --> 00:36:34,650 Sake. سیک 475 00:36:42,340 --> 00:36:44,780 من ..احتمالا مجبورم به جزیره برگردم ،برادر 476 00:36:44,990 --> 00:36:48,570 اوم ..پلیس داره از همه ی کارمندها تحقیق میکنه 477 00:36:49,070 --> 00:36:50,190 پس برگرد 478 00:36:50,390 --> 00:36:51,830 نباید نگران پان باشی 479 00:36:52,650 --> 00:36:54,430 تمام شب بیدار موندی ونخوابیدی 480 00:36:55,130 --> 00:36:56,250 باشه 481 00:36:59,930 --> 00:37:01,220 لطفا اسانسور رو نگه دارید 482 00:37:04,840 --> 00:37:08,090 مردم تو وخون پاسیکا رو دیدن که اغلب داشتین بحث میکردین 483 00:37:08,300 --> 00:37:11,210 که به این معنیه که شماها رابطه ی خوبی باهم نداشتید ،درسته؟ 484 00:37:12,340 --> 00:37:19,090 نه دقیقا .این عادیه وقتی مردم با هم کار میکنن ممکنه با هم جر وبحث کنن قربان 485 00:37:19,300 --> 00:37:23,620 اما مردم شاهد بودن که شما دو نفر بحث میکردین واین بحث تقریبا منجر به درگیری فیزیکی شده 486 00:37:23,810 --> 00:37:25,520 به نظرم این دیگه عادی نیست 487 00:37:26,030 --> 00:37:28,620 اما من اون کسی که نقشه ی بمب رو کشیده نیستم 488 00:37:30,550 --> 00:37:33,840 اما من حتی یه کلمه هم نگفتم که شما کسی بودین که اینکاروکرده 489 00:37:46,020 --> 00:37:47,450 پین ،نون ! 490 00:37:47,640 --> 00:37:48,890 بابا 491 00:37:49,820 --> 00:37:51,430 چجوری به اینجا اومدی بابا؟ 492 00:37:51,740 --> 00:37:56,600 اخبار تلوزیون رو دیدم عسلم ،پس به هتل زنگ زدم وفهمیدم که پان اینجا تحت درمانه 493 00:37:56,810 --> 00:37:58,930 و..پات هم با شماها اومده ؟ 494 00:37:59,120 --> 00:38:02,020 نه ،بابا .گذاشتمش با مامان بمونه 495 00:38:02,230 --> 00:38:04,830 اه..این خوبه .بریم ،بیا با هم بریم پان رو ببینیم 496 00:38:05,030 --> 00:38:06,830 باشه- بله بابا - 497 00:38:08,340 --> 00:38:09,850 خون تکین 498 00:38:11,570 --> 00:38:14,910 بابا ،این خون تکینِ،رئیس پان 499 00:38:15,210 --> 00:38:17,520 این هم بابای پان 500 00:38:17,930 --> 00:38:19,300 سلام 501 00:38:20,290 --> 00:38:21,630 ایشون ستوان ساکیسان هستن 502 00:38:21,820 --> 00:38:25,300 کسی که دنبال پرونده ی پاسیکاست ویکی از بهترین دوستان من 503 00:38:25,500 --> 00:38:28,480 امروز برای تحقیق از پاسیکا اومده 504 00:38:30,320 --> 00:38:31,520 سلام 505 00:38:45,570 --> 00:38:47,660 سلام ،بابا حالت چطوره عزیزم؟ 506 00:38:48,320 --> 00:38:49,900 الان بهترم 507 00:38:50,600 --> 00:38:52,040 سلام 508 00:38:55,070 --> 00:38:59,090 میخوام در طول پرس وجو کنار دخترم باشم ،باشه ؟- البته - 509 00:39:01,060 --> 00:39:04,390 پس من هم باهات میمونم مت - نمیخواد - 510 00:39:04,790 --> 00:39:07,250 دخترمونو ببر بیرون ومنتظر شو 511 00:39:10,440 --> 00:39:12,640 شما هم همین طور 512 00:39:25,340 --> 00:39:26,870 لطفا 513 00:39:34,440 --> 00:39:36,280 لطفا از این طرف بفرمایید،قربان 514 00:39:47,100 --> 00:39:50,830 ازتون میخوام دوباره همه ی جریان رو تعریف کنید 515 00:39:52,320 --> 00:39:53,290 بله 516 00:39:53,590 --> 00:40:02,600 شاید اگه ما اجازه بدیم پان طی مدتی که پلیس داره دنبال مسبب این ماجراها میگرده توی بانکوک تحت درمان قرار بگیره ،امن تر باشه 517 00:40:03,150 --> 00:40:07,330 موافقم ،مادامی که ما هنوز نتونستیم مجرم رو بگیریم 518 00:40:07,540 --> 00:40:09,210 پان درامان نیست 519 00:40:10,700 --> 00:40:13,100 اما من توکارم به پاسیکا نیاز دارم 520 00:40:14,530 --> 00:40:18,600 بخصوص یه همچین اتفاقی افتاده وبرای هتلم کلی مشکل درست کرده .و 521 00:40:18,800 --> 00:40:22,020 من هنوز تو این زمینه تازه کارم ،اگه پاسیکا رو نداشته باشم ،تو دردسر میوفتم 522 00:40:23,060 --> 00:40:26,860 ویه مورد دیگه،من مطمئنم پلیس به زودی کسی که اینکار وشروع کرده پیدا میکنه 523 00:40:27,290 --> 00:40:29,870 ومن میتونم از پاسیکا مراقبت ومحافظت کنم 524 00:40:33,160 --> 00:40:34,920 تو ودختر من 525 00:40:35,110 --> 00:40:38,950 بینتون رابطه ای بیشتر از رئیس ومرئوسی هست 526 00:40:40,910 --> 00:40:46,010 اوه..من فقط دارم کارمو به عنوان یه کارفرما که داره از کارمندش به بهترین روش مراقبت میکنه انجام میدم 527 00:40:46,320 --> 00:40:48,510 چیزی بیشتر از این بینمون نیست 528 00:40:52,230 --> 00:40:58,750 باشه،درمورد این ،اجازه بده دخترم تصمیم بگیره باشه؟ 529 00:40:58,950 --> 00:41:01,260 اگه پان نخواد اینجا رو ترک کنه 530 00:41:01,850 --> 00:41:03,930 من اعتراضی ندارم 531 00:41:05,490 --> 00:41:06,860 بله 532 00:41:10,620 --> 00:41:13,760 اوه ،خون دج .پس شما اینجایی 533 00:41:14,410 --> 00:41:16,190 من همه جا رو دنبال شما گشتم 534 00:41:16,390 --> 00:41:17,890 بهت تلفن کردم اما تلفنت خاموش بود 535 00:41:18,100 --> 00:41:20,470 یادم رفته بود وقتی فرود اومدم روشنش کنم 536 00:41:20,890 --> 00:41:25,310 ایشون فرمانده چیایوت مسئول منطقه هستن 537 00:41:25,510 --> 00:41:28,270 ایشون هم دختر من پیرایا ودامادم نون هستن 538 00:41:28,460 --> 00:41:30,080 وایشون 539 00:41:30,290 --> 00:41:31,830 خون تکین 540 00:41:32,330 --> 00:41:33,820 رئیس دختر کوچکیم هستن 541 00:41:34,030 --> 00:41:35,630 صاحب جزیره ی مروارید 542 00:41:38,650 --> 00:41:40,320 از اشنایی با همگیتون خوشبختم 543 00:41:41,220 --> 00:41:45,440 درمورد پرونده ی نانگ پان ،لازم نیست نگران باشید 544 00:41:45,840 --> 00:41:48,120 من به خوبی به این مسئله رسیدگی میکنم 545 00:41:48,820 --> 00:41:50,280 خیلی ازت ممنونم 546 00:42:13,480 --> 00:42:14,570 پانات 547 00:42:15,460 --> 00:42:18,530 پدر پاسیکا پلیسه؟- نه - 548 00:42:19,300 --> 00:42:21,770 اون معاون وزیر یکی از وزراتخونه هاست 549 00:42:23,050 --> 00:42:26,070 ودرمورد مامان پاسیکا چی ؟ 550 00:42:26,560 --> 00:42:28,120 ..مامانش 551 00:42:28,650 --> 00:42:30,830 صاحب یکی از شرکت های جواهراته 552 00:42:31,130 --> 00:42:33,440 اما خیلی وقته که دیگه کار نمیکنه 553 00:42:33,740 --> 00:42:36,230 همسرم کسیه که به جاش مسئولیت کارها رو به عهده داره 554 00:42:36,690 --> 00:42:38,130 اسم شرکتشون 555 00:42:38,530 --> 00:42:40,030 مانی ماتاناست 556 00:42:40,630 --> 00:42:42,530 تا حالا اسمشو شنیدی ؟ 557 00:42:43,040 --> 00:42:44,290 بله 558 00:42:44,490 --> 00:42:48,910 وقتی تو امریکا بودن من به دیدن نمایشگاه مانی ماتانارفته بودم 559 00:42:49,260 --> 00:42:50,670 اون 560 00:42:50,870 --> 00:42:53,320 شرکت خونوادگی پانِ 561 00:43:00,010 --> 00:43:01,470 شماها میخواید استعفا بدید ؟ 562 00:43:02,390 --> 00:43:03,890 میخواید همین الان برید ؟ 563 00:43:05,700 --> 00:43:10,540 نمیتونم اجازه اشو بدم حتی اگه اجاز ندید هم ما از رفتن منصرف نمیشیم 564 00:43:10,730 --> 00:43:12,540 اینجا برای موندن امن نیست 565 00:43:12,750 --> 00:43:15,030 ما نمیخوایم پولی چیزی بگیریم 566 00:43:15,230 --> 00:43:21,270 دروهله ی اول امیدواریم زنده بمونیم - هی ..اگه همگی با هم استعفا بدید و گردشگرها باقی بمونن- 567 00:43:21,480 --> 00:43:24,830 چه جوری میتونن از ایمنی هتل اطمینان پیدا کنن،هاه ؟ 568 00:43:25,120 --> 00:43:30,560 حتی پرسنل هم نمیخوان بمونن- متاسفیم ،درهرصورت مامیخوایم بریم - 569 00:43:35,920 --> 00:43:39,920 باید چیکار کنیم؟- باید چیکار کنیم؟خون پن اینجا نیست - 570 00:43:40,110 --> 00:43:42,840 خون تکین هم اینجا نیست ،پی نی 571 00:43:43,480 --> 00:43:44,730 درسته 572 00:43:45,380 --> 00:43:47,090 هنوز نباید مایوس بشیم 573 00:43:47,490 --> 00:43:52,660 اگه ما به مشتری ها نشون بدیم که درمونده شدیم ،میترسن وهمه اشون هتل رو ترک میکنن 574 00:43:52,860 --> 00:43:54,720 یه چیزی شبه به این حتی بدتر هم میشه 575 00:43:56,180 --> 00:43:57,840 باهات موافقم 576 00:44:02,950 --> 00:44:04,820 ما باید به همدیگه کمک کنیم 577 00:44:06,690 --> 00:44:10,940 و..تو کی هستی ؟ اسمم جیرایوئه. 578 00:44:11,130 --> 00:44:13,120 برادر زاده ی عمه گان ودوست عمه لی 579 00:44:13,430 --> 00:44:15,810 خوشحالم از اشناییتون 580 00:44:17,540 --> 00:44:24,780 عالیه ..برید پایین .سلام برو پایین تر - سلام - 581 00:44:25,020 --> 00:44:27,640 از اشنایی باهاتون خوشبختم 582 00:44:28,500 --> 00:44:32,130 یه لبخند درست مثل این ..احساس میکنم خیلی اشناست 583 00:44:34,410 --> 00:44:38,090 ایالت متحده امریکا 584 00:44:42,410 --> 00:44:43,210 اون کیه؟ 585 00:44:43,410 --> 00:44:49,610 احتمالا ساقدوش عروسه ،اون خیلی وحشیه وحشی نیست ،به نظر مسته 586 00:45:12,840 --> 00:45:16,190 اون بار بود ،یعنی منو یادشه ؟ 587 00:45:17,010 --> 00:45:19,760 تو .چرا به صورت من خیره شدی ؟ 588 00:45:19,970 --> 00:45:22,930 اوم ..من با اون چیزی که گفتی موافقم 589 00:45:23,370 --> 00:45:24,820 ما باید به همدیگه کمک کنیم 590 00:45:25,970 --> 00:45:29,250 به نظرم بهتره از هم جدا بشیم وهرکسی سرکارخودش بره 591 00:45:29,850 --> 00:45:32,220 الان میرم - باشه- 592 00:45:36,840 --> 00:45:39,060 پدر خون پاسیکا ارتباطات وسیعی داره 593 00:45:39,260 --> 00:45:41,740 حتی فرمانده ارشد چیایوت از مجازاتش ترسید 594 00:45:42,500 --> 00:45:45,340 فکر کنم خون پاسیکا یه ادم غیر عادیه ،اینجور فکر نمیکنی ؟ 595 00:45:47,030 --> 00:45:49,380 داری به چی فکر میکنی ؟ 596 00:45:50,730 --> 00:45:54,610 منم داشتم مثل تو فکر میکردم وشوکه شدم 597 00:45:54,810 --> 00:45:58,310 اگه پاسیکا همچین وضعیت خوبی داره ،پس چرا باید معشوقه پدر من بشه ؟ 598 00:45:58,420 --> 00:46:00,240 ولو اینکه اینده ای هم میداشت 599 00:46:01,430 --> 00:46:03,530 به خاطر همینه که بهت گفتم 600 00:46:04,030 --> 00:46:07,390 بعضی چیزها ممکنه اون جوری که تو فکر میکنی نباشه 601 00:46:07,590 --> 00:46:09,470 یه شایعه فقط شایعه است 602 00:46:12,730 --> 00:46:16,140 میخوای به جزیره ی مروارید برگردی ؟- هنوز نمیخوام به جزیره برگردم - 603 00:46:16,730 --> 00:46:18,690 من هنوز میخوام اینجا بمونم 604 00:46:25,000 --> 00:46:27,260 ..ظهر گذشته ،فکر کنم 605 00:46:27,470 --> 00:46:29,720 ما باید بریم بیرون یه چیزی بخوریم 606 00:46:30,300 --> 00:46:31,390 برو 607 00:46:31,590 --> 00:46:33,310 میخوام با پان بمونم 608 00:46:34,020 --> 00:46:36,190 برو غذاتو بخور مامان 609 00:46:38,860 --> 00:46:40,230 بریم 610 00:46:40,420 --> 00:46:43,240 اگر برای تو هم اتفاقی بیفته ،همه چی مشکل تر میشه ،مت 611 00:46:43,480 --> 00:46:45,300 بابا درست میگه 612 00:46:45,700 --> 00:46:49,280 اگه احتیاجی به چیزی داشتم ،میتونم پرستاروخبر کنم 613 00:46:49,590 --> 00:46:51,410 نگران من نباش ،مامان 614 00:46:51,730 --> 00:46:54,720 باشه پس من خیلی زود برمیگردم 615 00:46:55,620 --> 00:46:56,800 باشه 616 00:47:11,690 --> 00:47:13,020 برمیگردم 617 00:47:49,590 --> 00:47:51,800 نکن...نکن 618 00:47:59,810 --> 00:48:00,800 پاسیکا 619 00:48:01,000 --> 00:48:02,860 منو نکش - پاسیکا - 620 00:48:03,060 --> 00:48:04,970 پاسیکا!پان 621 00:48:07,930 --> 00:48:10,740 تو .تو .تو پان 622 00:48:11,090 --> 00:48:13,650 خواب دیدم یه نفر اومده منو بکشه 623 00:48:16,610 --> 00:48:17,850 چیزی نیست 624 00:48:18,040 --> 00:48:19,960 این فقط یه خوابه ،نترس 625 00:48:34,620 --> 00:48:35,720 ..من 626 00:48:37,370 --> 00:48:43,000 فکر کردم قبلا رفتی - صبر کردم تا اول خونواده ات برن بعد بیام تو 627 00:48:50,570 --> 00:48:52,470 خیلی نگرانتم ،پان 628 00:48:53,520 --> 00:48:56,640 چند دیقه پیش ..منو چی صدا کردی؟ 629 00:48:57,300 --> 00:48:59,930 اگه خوشت نمیاد ،مثل قبل صدات میکنم 630 00:49:00,130 --> 00:49:01,540 نه 631 00:49:01,850 --> 00:49:03,810 فقط پان صدام کن 632 00:49:06,910 --> 00:49:08,370 فهمیدم که 633 00:49:08,780 --> 00:49:13,120 تو کسی بودی که منو به بیمارستان اوردی .واقعا ازت ممنونم 634 00:49:13,690 --> 00:49:15,390 من واقعا ازت ممنونم 635 00:49:18,930 --> 00:49:20,070 پان 636 00:49:21,520 --> 00:49:23,460 ازت میخوام بهم بگی چه جریانی 637 00:49:24,120 --> 00:49:27,370 بین تو وپدر من بوده من گوش میکنم 638 00:49:28,240 --> 00:49:31,410 تو واقعا برای شنیدن اماده ای ،خون تکین ؟ 639 00:49:37,650 --> 00:49:39,090 بله 640 00:49:42,770 --> 00:49:45,090 عمو پانگ رئیس من بود 641 00:49:45,720 --> 00:49:47,560 اون بهم کلی چیز یاد داد 642 00:49:47,950 --> 00:49:49,810 ازخونه داری 643 00:49:50,020 --> 00:49:51,780 تا مدیریت 644 00:49:52,770 --> 00:49:58,720 بفرما .وقتی داری کف رو تمیز میکنی ،باید همون جوری باهاش حرکت کنی 645 00:49:59,530 --> 00:50:00,770 میبینی ؟ 646 00:50:01,620 --> 00:50:03,650 بیا .بیا سعیتو کن 647 00:50:11,700 --> 00:50:13,190 درسته ،بله درسته 648 00:50:14,650 --> 00:50:16,140 شگفت زده شدی ؟ 649 00:50:16,350 --> 00:50:18,820 که چرا بهت یاد دادم چه جوری میشه کف رو تمیز کرد؟ 650 00:50:21,270 --> 00:50:22,330 بله 651 00:50:22,520 --> 00:50:24,560 برای یه رئیس خوب شدن 652 00:50:24,760 --> 00:50:26,660 تو باید بدونی چه جوری هرکاری رو انجام بدی 653 00:50:26,970 --> 00:50:30,860 تو نمیتونی فقط به زیردست هات متکی باشی چون اگه اونها جای دیگه ای کار پیدا کنن 654 00:50:31,060 --> 00:50:34,310 واستعفا بدن ،تو دردسر نمیوفتی 655 00:50:34,510 --> 00:50:37,420 فهمیدی ؟- بله فهمیدم - باشه ،ادامه بده - 656 00:50:42,400 --> 00:50:45,570 اون یه بار دیگه زندگیمو 657 00:50:46,820 --> 00:50:49,020 از یه موجود وحشتزده به یه موجود امیدوار تبدیل کرد 658 00:50:49,840 --> 00:50:52,890 من احساس سرزندگی میکنم 659 00:50:53,190 --> 00:50:55,490 ومیخوام به زنده بودن ادامه بدم 660 00:50:57,760 --> 00:51:01,290 همیشه ازتو برای من میگفت 661 00:51:05,730 --> 00:51:07,580 پدرم راجع به من چی میگفت ؟ 662 00:51:07,880 --> 00:51:10,290 تی قطعا به اینجا برنمیگرده 663 00:51:11,580 --> 00:51:14,150 احتمالا تصمیم گرفته اونجا کار کنه 664 00:51:15,340 --> 00:51:18,040 پس کسی نیست که به کار اینجا ادامه بده 665 00:51:19,260 --> 00:51:22,910 پس من همه چیز رو به تو میسپارم 666 00:51:24,490 --> 00:51:25,920 من؟ 667 00:51:26,960 --> 00:51:31,050 نمیتونم اینکارو کنم ، تا حالا درمورد مدیریت هتل اموزش ندیدم 668 00:51:31,750 --> 00:51:33,680 تا حالا یاد نگرفتی اما مجبوری 669 00:51:35,080 --> 00:51:38,330 میخوام به نیویورک بفرستمت تا هتل داری بخونی 670 00:51:46,260 --> 00:51:49,270 عمو پانگ ومن با هم همکاری نزدیکی داشتیم 671 00:51:49,470 --> 00:51:52,140 پس درموردمون شایعه سازی میکردن 672 00:51:53,070 --> 00:51:55,820 اما من هیچ وقت چیزی رو برای هیچ کس توضیح ندادم 673 00:51:56,010 --> 00:51:58,520 چون فکر میکنم با هم صمیمی هستیم 674 00:52:31,220 --> 00:52:33,150 اینجوری که بهم خیره شدی 675 00:52:33,350 --> 00:52:37,210 یعنی تو هنوز چیزایی که گفتم باور نکردی ،درسته ؟ 676 00:52:37,730 --> 00:52:40,420 من هیچ حرفی راجع به اینکه بهت اعتماد ندارم نزدم 677 00:52:40,720 --> 00:52:42,500 اما تو ساکتی 678 00:52:43,430 --> 00:52:44,810 ساکتم؟ 679 00:52:45,870 --> 00:52:47,830 چون دارم فکر میکنم 680 00:52:49,490 --> 00:52:51,040 شوکه شدم 681 00:52:51,650 --> 00:52:54,340 بعد از اینکه راجع به خونواده ات فهمیدم 682 00:52:54,940 --> 00:52:56,940 باعث شد متوجه شم که 683 00:52:57,500 --> 00:52:59,760 تو ادم با شان ومقامی هستی 684 00:53:00,730 --> 00:53:02,230 پس چرا تلاش میکنی 685 00:53:02,430 --> 00:53:05,730 اینجوری جایی دور از رفاه بمونی ؟ 686 00:53:11,550 --> 00:53:13,430 اگه هنوز اماده نیستی تا بهم بگی 687 00:53:14,040 --> 00:53:15,630 مهم نیست 688 00:53:21,990 --> 00:53:23,820 سالها پیش 689 00:53:24,130 --> 00:53:26,220 وقتی من نوزده ساله بودم 690 00:53:27,720 --> 00:53:30,120 یه مشکل خیلی بزرگ تو خونه امون به وجود اومد 691 00:53:31,590 --> 00:53:33,830 که باعث شد والدینم 692 00:53:35,160 --> 00:53:37,180 ازهم جدا شن 693 00:53:40,400 --> 00:53:44,800 هی ..نکن مت !دیوونه شدی ؟بگیریش 694 00:53:46,570 --> 00:53:51,240 همه ی این اتفاقات بد به خاطر حرص وطمع تو بوده 695 00:53:53,660 --> 00:53:58,330 اوه ،خدای من مامان ،مامان ،مامان 696 00:53:58,970 --> 00:54:01,270 مادر من یه مشکل روانی داره 697 00:54:01,770 --> 00:54:05,910 پس خواهر بزرگتر من مدیریت تمام کارها رو به عهده گرفت 698 00:54:07,450 --> 00:54:08,980 به طوریکه من 699 00:54:11,370 --> 00:54:13,960 نتونستم مشکلاتی که پیش اومده رو تحمل کنم 700 00:54:14,150 --> 00:54:15,900 پس من مثل یه بچه فکر کردم 701 00:54:16,410 --> 00:54:18,480 باید ازخونه فرار کنم 702 00:54:19,860 --> 00:54:22,850 بعد از اون من 703 00:54:30,770 --> 00:54:34,560 مامان 704 00:54:38,780 --> 00:54:42,470 لطفا منو ببخش ...اول باید تلفنم رو جواب بدم 705 00:54:51,840 --> 00:54:53,060 بله ،مامان 706 00:54:54,580 --> 00:54:56,240 هنوز کارهام تموم نشده 707 00:54:57,750 --> 00:54:58,910 بله 708 00:55:00,990 --> 00:55:02,910 میدونم مامان 709 00:55:21,200 --> 00:55:22,870 برای تزریقتون اومدم 710 00:55:23,110 --> 00:55:24,790 چه جور تزریقی ؟ 711 00:55:27,190 --> 00:55:28,760 مسکنه 712 00:55:29,290 --> 00:55:32,910 اما من همین چند دیقه پیش مسکن زدم 713 00:55:33,110 --> 00:55:34,720 این فرق داره 714 00:55:35,230 --> 00:55:38,900 اما مگه تمام مسکن ها مثل هم نیستن؟ 715 00:55:40,510 --> 00:55:42,030 هنوز اینکارونکن 716 00:55:42,530 --> 00:55:44,460 بذار اول یه سوال بپرسم 717 00:55:46,260 --> 00:55:47,220 هی 718 00:55:48,320 --> 00:55:49,690 چیکار میکنی ؟ 719 00:55:49,890 --> 00:55:52,100 بس کن .بس کن !بذار برم 720 00:55:53,780 --> 00:55:55,050 گفتم بذار برم 721 00:55:56,540 --> 00:55:58,470 بس کن - پان - 722 00:55:58,860 --> 00:56:00,100 داری چیکار میکنی ؟ 723 00:56:18,400 --> 00:56:20,140 پان،حالت خوبه؟ 724 00:56:24,890 --> 00:56:26,510 هی ،هی ،وایسا 725 00:56:29,530 --> 00:56:30,510 وایسا 726 00:56:31,330 --> 00:56:33,130 وایسا!گفتم وایسا 727 00:56:37,740 --> 00:56:39,240 هی ،وایسا 728 00:56:41,180 --> 00:56:42,440 هی ،صبرکن 729 00:56:43,240 --> 00:56:44,410 گفتم صبرکن 730 00:58:21,000 --> 00:58:23,730 خون تکین ،چرا اینجا وایسادی ؟ 731 00:58:26,070 --> 00:58:27,340 هیچی 732 00:58:31,590 --> 00:58:33,260 دنبال کی میگردی؟ 733 00:58:36,180 --> 00:58:39,020 فکر کنم ما ..باید داخل اتاق باهم صحبت کنیم 734 00:58:41,830 --> 00:58:44,960 اونها جرات کردن بیان تو بیمارستان تا بهت صدمه بزنن؟ 735 00:58:46,370 --> 00:58:49,520 درسته.چرا اونها اینجوری بیرحمانه رفتار میکنن؟ 736 00:58:49,720 --> 00:58:51,970 اگه خون تکین سروقت نمیومد 737 00:58:52,170 --> 00:58:55,340 من تا حالا قطعا مرده بودم 738 00:58:56,380 --> 00:58:58,950 اما اگه جرات کردن برای صدمه زدن به پان به اینجا بیان 739 00:58:59,140 --> 00:59:03,150 به این معنیه که فکر میکنن کارشون رواینجا راحت ترانجام میدن تا وقتی که پان به هتل برگرده 740 00:59:05,350 --> 00:59:08,750 پس ..باید خون پاسیکا رو به بیمارستان دیگه ای ببریم ؟ 741 00:59:08,950 --> 00:59:10,820 حتی اگه برم هم فرقی نمیکنه 742 00:59:11,010 --> 00:59:13,230 اگه مجرمین تو هتل کار میکنن 743 00:59:13,430 --> 00:59:16,060 به هرحال از جابه جایی من خبر دار میشن 744 00:59:20,670 --> 00:59:24,260 لطفا به کسی نگید که یه نفر برای کشتن من به اینجا اومده 745 00:59:24,460 --> 00:59:26,590 دلم نمیخواد بقیه بدونن 746 00:59:28,310 --> 00:59:30,590 مخصوصا خونواده ام 747 00:59:31,240 --> 00:59:33,200 چون اگه مادرم بفهمه 748 00:59:33,500 --> 00:59:37,190 همین الان میخواد منو برای درمان به بانکوک برگردونه 749 00:59:39,600 --> 00:59:41,550 اما من باید بمونم 750 00:59:42,210 --> 00:59:45,330 بمونم تا مجرمین خودشون رو نشون بدن 751 00:59:45,530 --> 00:59:48,120 من بهشون اجازه نمیدم بهم صدمه ای بزنن 752 00:59:48,320 --> 00:59:50,420 753 01:00:00,890 --> 01:00:02,750 تو چرا دوباره برگشتی ؟ 754 01:00:04,610 --> 01:00:06,960 مامان ،بابا ،پی پین،پی نون 755 01:00:07,150 --> 01:00:09,660 ایشون خون سونگساک هستن ،مدیر هتل 756 01:00:10,070 --> 01:00:15,310 وپی نونتیپ ،مدیر امور مالی از هتل مروارید اندامان 757 01:00:15,520 --> 01:00:18,170 سلام - سلام - 758 01:00:19,540 --> 01:00:25,420 پس من وتیپ الان میریم ودوباره برای دیدنت میایم 759 01:00:25,620 --> 01:00:27,880 ممنونم - خواهش میکنم - 760 01:00:38,280 --> 01:00:39,810 حالا میتونی جوابمو بدی ؟ 761 01:00:40,010 --> 01:00:41,690 برگشتم چون 762 01:00:42,230 --> 01:00:43,650 فقط یادم اومد 763 01:00:43,840 --> 01:00:45,740 که باید برگردم تا از پان درمورد کار بپرسم 764 01:00:45,950 --> 01:00:47,450 هنوز سوال پرسیدنت تموم نشده؟ 765 01:00:47,650 --> 01:00:49,980 تموم شده اگه تموم شده پس برگرد برو 766 01:00:50,180 --> 01:00:51,830 ودوباره برنگرد 767 01:00:54,640 --> 01:00:57,450 احتمالا نمیتونم اونجوری که شما گفتید انجامش بدم 768 01:01:00,230 --> 01:01:03,650 میدونم که میخواین پان رو به بانکوک برگردونید 769 01:01:03,960 --> 01:01:05,890 چون درمورد امنیتش نگرانید 770 01:01:06,080 --> 01:01:08,570 من کمتر از شما درموردش نگران نیستم 771 01:01:10,320 --> 01:01:12,490 ومیخوام پان اینجا بمونه 772 01:01:12,880 --> 01:01:14,520 با من بمونه 773 01:01:16,640 --> 01:01:18,680 کاملا جراتشو دارم که اینو به زبون بیارم 774 01:01:18,870 --> 01:01:21,570 که من توانشو دارم که به خوبی از پان محافظت میکنم 775 01:01:22,260 --> 01:01:23,510 نه کمتر از شما 776 01:01:23,720 --> 01:01:25,180 نمیفهمم 777 01:01:25,630 --> 01:01:28,410 علی رغم اینکه تو از دختر من خوشت نمیاد و 778 01:01:28,720 --> 01:01:33,170 قبلا میخواستی از جزیره بیرونش کنی 779 01:01:34,150 --> 01:01:38,840 پس چی شده که تو میخوای پان اینجا بمونه؟چرا خون تکین ؟ 780 01:01:39,040 --> 01:01:43,310 میتونی جوابمو بدی ؟چرا میخوای پان اینجا بمونه ؟ 781 01:01:50,640 --> 01:01:52,210 چون من؟ 782 01:01:59,600 --> 01:02:01,330 ...من 783 01:02:04,240 --> 01:02:07,500 خون پان- خون پان - چی شده پان؟- 784 01:02:07,690 --> 01:02:09,630 یه هویی سرم درد گرفت 785 01:02:09,840 --> 01:02:11,310 فکر کنم ما 786 01:02:11,510 --> 01:02:13,200 نباید دچار استرسش کنیم 787 01:02:13,390 --> 01:02:15,100 اون یه جراحی مغز داشته 788 01:02:15,300 --> 01:02:17,420 در غیر اینصورت وضعیتش بدتر میشه 789 01:02:18,720 --> 01:02:21,050 فکر کنم برات بهتره اول برگردی باشه؟ 790 01:02:34,340 --> 01:02:35,920 اما مهم نیست چی بشه 791 01:02:36,640 --> 01:02:38,570 من هرروز برای دیدن پان میام 792 01:02:38,770 --> 01:02:41,290 تا وقتی که شما نظرتون عوض بشه 793 01:02:41,590 --> 01:02:43,490 برای اینکه پان اینجا وبا من بمونه 794 01:03:12,880 --> 01:03:14,720 برگشتی تی ؟ 795 01:03:15,070 --> 01:03:18,560 فکر کردم فراموش کردی هنوز یه مادر داری 796 01:03:19,980 --> 01:03:21,360 خدایا،مامان 797 01:03:21,650 --> 01:03:23,440 چجوری میتونم فراموشت کنم ؟ 798 01:03:23,750 --> 01:03:26,550 کی میدونه.تو تمام مدت روز رفته بودی 799 01:03:26,750 --> 01:03:28,000 پس انتظار داری چه فکری کنم ؟ 800 01:03:28,290 --> 01:03:31,490 بذار حرف بزنم وهمینجا قانعت کنم 801 01:03:31,870 --> 01:03:33,750 بین من واون زن 802 01:03:33,960 --> 01:03:36,610 کیو قراره انتخاب کنی؟ 803 01:03:37,000 --> 01:03:40,340 اگه نانگ پاسیکا رو انتخاب کنی ،من از این جزیره میرم 804 01:03:40,540 --> 01:03:42,880 وتو حتی حق نداری تو مراسم تشیع جنازه ی من شرکت کنی 805 01:03:43,310 --> 01:03:44,800 مامان داری گنده اش میکنی 806 01:03:44,990 --> 01:03:48,810 قبلا که بهت گفتم باید مراقب پان باشم چون یکی از کارمندهامه 807 01:03:50,470 --> 01:03:52,790 چی ؟چی صداش کردی؟ 808 01:03:52,980 --> 01:03:55,730 تو خودمونی صداش کردی .از کی تو اینقدر بهش نزدیک شدی ؟ 809 01:03:55,940 --> 01:03:59,570 چه جوری بهش نزدیکی ؟تو اینقدربهش نزدیکی ،بهم بگو ،به من بگو 810 01:03:59,760 --> 01:04:00,950 !!!!!مامـــــــان 811 01:04:05,020 --> 01:04:08,280 تو ازهمون وقتی که بچه بودی هرگزسر من داد نزدی 812 01:04:08,710 --> 01:04:12,570 تو بچه ی خوبی بودی وهمیشه به حرفهام گوش میدادی 813 01:04:15,060 --> 01:04:17,180 از وقتی اون زن رو شناختی 814 01:04:18,340 --> 01:04:20,610 عمیقا عاشقش شدی 815 01:04:20,820 --> 01:04:25,530 با اینکه میدونی اون زن پدرت بوده اما اهمیتی نمیدی 816 01:04:25,730 --> 01:04:27,680 پان قبلا همه چیز رو برام توضیح داده 817 01:04:27,980 --> 01:04:29,610 اون همسر بابا نیست 818 01:04:29,810 --> 01:04:31,480 همه دچار سوءتفاهم شدن 819 01:04:31,670 --> 01:04:34,430 ویه چیز دیگه ،من با خونواده ی پان ملاقات کردم 820 01:04:34,640 --> 01:04:37,810 مادرش صاحب یکی از بزرگترین شرکت های جواهرسازی به اسم مانا ماتاناست 821 01:04:38,510 --> 01:04:41,740 پدرش هم ماون وزیر وزارت خونه است ،اون نیازی نداره که معشوقه ی کسی باشه 822 01:04:41,940 --> 01:04:46,840 اه!اگه کسی بد باشه مهم نیست خونواده اش چقدر مایه دار باشن .اون ادم بازهم بده 823 01:04:47,040 --> 01:04:50,250 وقتی هیجده نوزده سالش بوده ،وسائلشو جمع کرده وبا یه پسر فرار کرده 824 01:04:50,450 --> 01:04:51,650 وقتی پسره ولش کرده 825 01:04:51,960 --> 01:04:53,950 امید داشته که خودشو به پدرت بجسبونه 826 01:04:54,150 --> 01:04:59,050 وقتی که تازه به جزیره اومده بوده همه دیدن که هرروز گریه میکرده 827 01:04:59,510 --> 01:05:02,890 اگه درمورد شوهر سابقش فکر نمیکرده پس به فکر کی بوده؟ 828 01:05:07,700 --> 01:05:09,700 اون فقط اینو گفته وتو هم باور کردی 829 01:05:09,900 --> 01:05:11,320 تو یه احمقی 830 01:05:11,530 --> 01:05:13,240 احمق تر از یه بوفالو (بیچاره ) 831 01:05:13,430 --> 01:05:17,250 تو مثل اب خوردن حقه خوردی - به نظرم باید صبرکنیم تا شما ارومتر شی 832 01:05:17,460 --> 01:05:20,640 بعدش با هم صحبت میکنیم - نه - 833 01:05:21,330 --> 01:05:25,570 همینجا اونقدر باهات صحبت میکنم تا بفهمی اون زن یه فاحشه است 834 01:05:26,250 --> 01:05:31,210 یه زن خراب ،یه شیطان،تو نمیدونی 835 01:05:32,100 --> 01:05:35,490 که پدرت چه مرد کثیفی بود 836 01:05:35,700 --> 01:05:40,750 کارمند حسابداری ،کارمند پذیرش ،اون همه اشونو قورت میداد 837 01:05:41,270 --> 01:05:47,080 در غیر اینصورت ،وقتی که بچه بودی زیر بغلم نمیزدمت وبرای زندگی به انگلستان فرار نمیکردم 838 01:05:48,570 --> 01:05:50,770 من واقعا متاسفم 839 01:05:53,570 --> 01:05:55,580 پسری که عاشقشم 840 01:05:58,200 --> 01:06:00,950 انتخاب کرده که دشمن منو بیشتر از من 841 01:06:02,130 --> 01:06:04,240 باور کنه 842 01:06:19,390 --> 01:06:20,730 جیو 843 01:06:21,770 --> 01:06:24,330 چی شده ،عمه گان؟ میدونستم 844 01:06:24,520 --> 01:06:27,890 داشتی به صحبت های تی وعمه لی گوش میدادی ،درسته ؟ 845 01:06:28,100 --> 01:06:33,290 نمیفهمم چرا به نظر میاد عمه لی تا این حد از خون پاسیکا متنفره 846 01:06:33,490 --> 01:06:40,160 با اینکه پاسیکا به نظر ادم ماهریه وبه تنهایی از تمام این جزیره مراقبت کرده 847 01:06:42,780 --> 01:06:47,730 درواقع ،مشکل این نیست که اون ماهره یا نه؟ 848 01:06:48,470 --> 01:06:50,170 مشکل اینجاست که 849 01:06:50,480 --> 01:06:52,890 عمه لی 850 01:06:54,330 --> 01:06:58,380 ازتمام زنهای که همسر سابق خون پانگ بودن متنفره 851 01:06:58,580 --> 01:07:06,010 این باعث شده که اون احساس خجالت وشرمندگی کنه مخصوصا که تی به همسر سابق پدرش علاقمند شده 852 01:07:06,210 --> 01:07:13,830 اون نمیتونه همیچین چیزی رو قبول کنه عمه گان،میتونی جریان عمه لی رو برام تعریف کنی ؟ 853 01:07:17,920 --> 01:07:20,820 داستان به سالها قبل برمیگرده 854 01:07:21,690 --> 01:07:23,380 این سیلی رو برای دزدیدن شوهرم زدم 855 01:07:23,570 --> 01:07:27,140 این سیلی روزدم که درس بگیری 856 01:07:27,400 --> 01:07:31,110 میدونستی که خون انوپانگ همسرمنه اما تو هنوز باهاش میپری 857 01:07:31,310 --> 01:07:34,680 خون لی ،منو ببخشید 858 01:07:35,220 --> 01:07:38,590 متاسفم ،خون لی ،منو ببخشید 859 01:07:38,790 --> 01:07:41,460 متاسفی؟متاسف بودن تو به چه درد من میخوره ؟ 860 01:07:41,650 --> 01:07:45,590 از وقتی تو زن شوهر من شدی متاسف بودنت دیگه هیچ چیزی رو بهتر نمیکنه 861 01:07:46,010 --> 01:07:48,170 چرا ازش یه بچه داری ؟- پرانگ- 862 01:07:48,530 --> 01:07:50,690 پرانگ!هی ،خون لی ،بسه .پرانگ 863 01:07:51,480 --> 01:07:52,460 بس کن 864 01:07:53,180 --> 01:07:55,790 فورا دست از دیونه بازی وردار !بروکنار !پرانگ 865 01:07:55,990 --> 01:07:57,260 اون کیه که دیونه است ؟ 866 01:07:57,470 --> 01:07:59,560 تو یه زن خیابونی رو به همسری گرفتی 867 01:07:59,760 --> 01:08:01,210 هی .تو 868 01:08:02,170 --> 01:08:05,360 پرانگ یه زن خیابونی نیست ،اون 869 01:08:05,560 --> 01:08:08,590 یکی از کارمندهای هتل اینجاست تو هواداریشو میکنی 870 01:08:08,800 --> 01:08:10,120 تو بهش اهمیت میدی 871 01:08:10,310 --> 01:08:14,490 پس باید انتخاب کنی ،کی قراره بین من واون اینجا بمونه؟ 872 01:08:15,510 --> 01:08:17,250 نمیتونم انتخاب کنم چرا؟ 873 01:08:17,460 --> 01:08:19,410 پرانگ دوماه حامله است (کوفت بگیری مرد ) 874 01:08:23,130 --> 01:08:24,340 لی 875 01:08:24,540 --> 01:08:29,110 اون تمام کاغذ بازی هاش رو برای رفتن به انگلستان بی صدا انجام داد تا وقتی همه چیز کامل شد 876 01:08:29,310 --> 01:08:31,080 بعدهم تی رو برد 877 01:08:31,390 --> 01:08:36,470 به جایی دور از جزیره مروارید علارغم اینکه میدونست خون پانگ عاشق پسرشه 878 01:08:36,670 --> 01:08:38,630 وبعد ش 879 01:08:38,830 --> 01:08:42,230 پدر تی چیکار کرد؟ من شنیدم که 880 01:08:42,430 --> 01:08:44,500 با اون زن ازدواج کرد 881 01:08:44,910 --> 01:08:47,890 ویه فرزند قانونی دارن 882 01:08:48,420 --> 01:08:50,610 و ده سال بعد 883 01:08:50,820 --> 01:08:52,960 همسر وفرزند خون پانگ 884 01:08:53,730 --> 01:08:57,710 درگیر حادثه ی انفجار قایق شدن وهردو مردن 885 01:08:59,290 --> 01:09:00,650 انفجار قایق ؟ 886 01:09:00,860 --> 01:09:03,260 چرا این دوتا حادثه شبیه به همن؟ 887 01:09:03,720 --> 01:09:05,970 قایق دو بار منفجر شده 888 01:09:06,170 --> 01:09:08,860 ممکنه بهم ربط داشته باشن 889 01:09:09,540 --> 01:09:12,810 هی ،سروصدای بیخودی درست نکن ،دختر کوچولو 890 01:09:13,120 --> 01:09:17,330 من نمیخوام تو درگیر این موضوع بشی 891 01:09:18,370 --> 01:09:20,830 میدونی که اون ادمها 892 01:09:21,040 --> 01:09:23,320 میتونن به راحتی هرکسی رو بکنش 893 01:09:29,090 --> 01:09:30,790 پی پین 894 01:09:30,990 --> 01:09:34,580 نمیخوام به خونه برگردم - بهتره که به خونه برگردی - 895 01:09:34,790 --> 01:09:38,420 پس مامان دیگه مجبور نیست نگرانت باشه وتو هم درامان میمونی 896 01:09:38,620 --> 01:09:40,260 اما اگه من برگردم 897 01:09:41,060 --> 01:09:45,140 پلیس هرگز مجرمین رو نمیگیره وکارهایی که اونها کردن 898 01:09:45,430 --> 01:09:48,250 انگار که هیچ اتفاقی نیفتاده باشه رد میشه 899 01:09:49,260 --> 01:09:51,220 مهم نیست اونها کی هستن 900 01:09:51,890 --> 01:09:55,170 باید بهای کارهایی که کردن رو بپردازن 901 01:09:55,380 --> 01:09:59,840 عمو پانگ کمک کرد ویه زندگی جدید برام ساخت ،از من یه ادم ماهر ساخت 902 01:10:00,750 --> 01:10:03,950 یه ادم قوی که بیشتر از قبل وجدان داره 903 01:10:04,150 --> 01:10:07,370 این تنها کاریه که میتونم برای عمو پانگ انجام بدم 904 01:10:07,560 --> 01:10:10,230 اگه برگردم ممکنه نتونم مجرمین رو بگیرم 905 01:10:10,430 --> 01:10:14,180 وبعد میفهمم که مروارید اندامان بوسیله ی ادمهای شرور نابود شده 906 01:10:22,570 --> 01:10:25,600 برای فردا یکم فرنی برنج دوست داری ؟یا هنوز هم صبحونه دوست داری ؟ 907 01:10:25,810 --> 01:10:28,590 فرنی برنج به نظر خوب میاد ،اینجوری میتونم یه چیز گرم وسبک بخورم 908 01:10:28,780 --> 01:10:33,150 چه جور فرنی برنجی ؟- گوشت خوک هم به نظر خوب میاد - گوشت خوک ..تو میگو نمیخوای؟- این هم به نظر خوب میاد - 909 01:10:33,320 --> 01:10:34,650 اوه ،تی 910 01:10:43,970 --> 01:10:45,620 بله - کجا میخوای بری پسرم؟- 911 01:10:45,820 --> 01:10:48,810 پی تی امروز دعوتم کرده که باهاش بیرون برم 912 01:10:51,880 --> 01:10:55,470 خوبه .لطفا مراقبش باش 913 01:10:55,670 --> 01:10:59,850 اگه اون احمق ویه دنده شد از طرف من اجازه داری ادبش کنی 914 01:11:00,110 --> 01:11:01,850 چرا اینجوری شد؟ 915 01:11:02,280 --> 01:11:06,630 لطفا من ونونگ جیو رو ببخشید - برید بیرون وخوش بگذرونید - باشه مامان - 916 01:11:06,980 --> 01:11:09,200 خدافظ،خدافظ خدافظ 917 01:11:21,630 --> 01:11:23,840 خیلی بانمکه - چی ؟- 918 01:11:28,750 --> 01:11:30,710 چه جوری میدونستی کجا میخوام برم؟ 919 01:11:31,380 --> 01:11:32,630 البته که میدونم 920 01:11:32,830 --> 01:11:35,370 تو میخوای به ملاقات خون پاسیکا بری 921 01:11:36,190 --> 01:11:37,570 برو پی تی 922 01:11:37,780 --> 01:11:39,200 خودم میتونم بیرون برم 923 01:11:39,560 --> 01:11:41,930 چه جوری میتونم بهت اجازه بدم تنهایی بری ؟ 924 01:11:42,130 --> 01:11:45,590 من اغلب اینکارومیکنم ،لازم نیست نگران باشی 925 01:11:46,360 --> 01:11:49,000 یه زمانی رو برنامه ریزی کنیم که قبل از رفتن به خونه همو ببینیم 926 01:11:49,210 --> 01:11:52,810 یادت نره هروقت رسیدی به جزیره به من زنگ بزن 927 01:11:55,190 --> 01:11:57,000 صبرکن ،نونگ جیو - چیه؟- 928 01:11:58,350 --> 01:12:00,530 یه نفروپیدا کردم که ببرت بیرون 929 01:12:02,820 --> 01:12:04,390 ازم میخوای خون جیو رو بیرون ببرم ؟ 930 01:12:04,590 --> 01:12:08,090 درسته - اما من ..من وقت ازاد ندارم - 931 01:12:08,610 --> 01:12:12,110 کجا میخوای بری؟ د ارم برای ملاقات خون پاسیکا به بیمارستان میرم 932 01:12:12,320 --> 01:12:16,020 پی پرا،پی نی ،عمه نوی ازم خواستن که به دیدن اون ها هم برم 933 01:12:16,390 --> 01:12:17,690 تو نباید هیچ جا بری 934 01:12:17,900 --> 01:12:21,300 من خودم دارم به بیمارستان میرم - اما من - من به پان درباره ات میگم - 935 01:12:21,500 --> 01:12:24,130 خواهشا از جیو به خاطر من مراقبت کن - اما - دراین مورد توافق کردیم - 936 01:12:24,700 --> 01:12:29,990 پس بعدا بهت زنگ میزنم - باشه - هی ،اما خون تکین ،من - 937 01:12:40,040 --> 01:12:44,690 شما دوتا میخواین من اجازه بدم پان به کارش تو جزیره ی مروارید ادامه بده ؟ 938 01:12:46,260 --> 01:12:48,090 بله درسته ،مامان 939 01:12:48,430 --> 01:12:53,950 من نمیفهمم قبل از این شما دوتا باهام موافق بودید چراالان نظرتون عوض شده ؟ 940 01:12:54,390 --> 01:12:57,340 مامان،اون دوره ای که ما سختترین ایامو داشتیم یادته ؟ 941 01:13:00,040 --> 01:13:02,340 من هنوز هم خیلی خوب حس وحال اون موقعم رو به یادم میارم 942 01:13:04,180 --> 01:13:05,760 وقتی که ما آه در بساط نداشتیم 943 01:13:05,970 --> 01:13:07,870 کسب وکارمون تقریبا ورشکسته شده بود 944 01:13:08,350 --> 01:13:10,890 شما مریض بودی وبه بیمارستان رفته بودی 945 01:13:11,810 --> 01:13:14,990 من کاملا عاجز شده بودم وهیچ راه نجاتی پیدا نمیکردم 946 01:13:15,650 --> 01:13:19,200 این خیلی شکنجه اور بود - حالا باید با این مسئله چه کرد ؟- 947 01:13:19,400 --> 01:13:21,100 اگه پان به خونه برگرده 948 01:13:21,300 --> 01:13:24,020 مثل اینه که ادمهایی که میخواستن بهش صدمه بزنن موفق شدن 949 01:13:25,020 --> 01:13:27,480 اونها پول مروارید اندامان رو اختلاس کردن 950 01:13:28,000 --> 01:13:29,910 مروارید اندامان هم ورشکسته میشه 951 01:13:30,360 --> 01:13:33,050 خون تکین هم احتمالا خیلی تفاوتی با اون موقع من نخواهد داشت 952 01:13:34,020 --> 01:13:37,110 هیچ کس نمیخواد با چنین بحرانی مواجه بشه مامان 953 01:13:38,240 --> 01:13:40,070 کارهایی که پان انجام میده 954 01:13:40,380 --> 01:13:44,080 همه رو برای جبران محبت های کسی انجام میده که زندگیش رو نجات داده 955 01:13:44,700 --> 01:13:47,360 اما الان خون انوپونگ فوت کرده 956 01:13:48,170 --> 01:13:50,580 پس پان میخواد به خون تکین کمک کنه 957 01:13:51,120 --> 01:13:54,130 به کسی که فامیل وهم خون اقای انوپانگه 958 01:13:54,570 --> 01:13:56,310 پس براش مهم نیست مامان 959 01:13:56,510 --> 01:13:58,640 خون تکین چه جور ادمیه 960 01:13:59,340 --> 01:14:01,600 تا وقتی که میتونه بهشون کمک کنه 961 01:14:01,910 --> 01:14:03,730 خودش راضیه 962 01:14:06,200 --> 01:14:10,570 وچیزی که پان بهش نیاز داره تشویق وحمایت ماست 963 01:14:11,980 --> 01:14:16,850 اما با همه ی اینها من نمیتونم قبول کنم پان بازهم اینجا بمونه 964 01:14:30,170 --> 01:14:31,860 چیکار میکنی بچه ی من؟ 965 01:14:32,830 --> 01:14:34,440 حالت بهتر شده؟ 966 01:14:37,600 --> 01:14:38,600 لطفا بفرمایید 967 01:14:43,350 --> 01:14:46,610 خون پاسیکا یه نفر براتون یه هدیه اورده 968 01:14:48,740 --> 01:14:50,040 صبر کن 969 01:14:52,550 --> 01:14:54,200 بهتره جعبه رو به جاش من بدید 970 01:14:59,930 --> 01:15:02,260 فکر میکنی این از طرف اون ادمهااومده؟ 971 01:15:04,050 --> 01:15:05,760 درمورد چی حرف میزنید؟ 972 01:15:05,970 --> 01:15:07,950 اون ادمها کی هستن؟ 973 01:15:38,300 --> 01:15:40,000 تو جعبه چیه؟ 974 01:15:50,420 --> 01:15:52,380 جعبه رو بیار اینجا وبذار ببنمش 975 01:16:00,220 --> 01:16:02,200 یه یادداشت هم هست 976 01:16:08,540 --> 01:16:11,810 سرجات بمون ودرامان باش 977 01:16:17,530 --> 01:16:19,960 اونها پان رو تا این حد تهدید کردن 978 01:16:20,260 --> 01:16:22,750 بعد تو هنوز میخوای اجازه بدم بازهم اینجا بمونه؟ 979 01:16:24,000 --> 01:16:27,250 هیچ کس نمیتونه اینجا ازش مراقبت کنه 980 01:16:28,040 --> 01:16:32,180 مامان،اگه خون تکین دیروز پیشم نمیموند 981 01:16:32,370 --> 01:16:34,350 احتمالاالان مرده بودم 982 01:16:35,070 --> 01:16:37,750 دیروز یه نفر سعی کرد منو بکشه 983 01:16:37,960 --> 01:16:39,800 خون تکین اومد ودید 984 01:16:39,990 --> 01:16:42,880 همین باعث شد تا الان زنده باشم 985 01:16:43,090 --> 01:16:46,710 مهم نیست چی میگی ،من هیچ وقت نظرمو عوض نمیکنم 986 01:16:47,160 --> 01:16:48,610 هروقت که بهتر شدی 987 01:16:48,810 --> 01:16:50,490 میریم خونه 988 01:16:55,590 --> 01:16:58,150 خون مت،میشه بریم بیرون با هم صحبت کنیم ؟ 989 01:17:03,290 --> 01:17:06,050 اون وسیله به دست نونگ پاسیکا رسید 990 01:17:06,240 --> 01:17:09,300 من هرکاری که گفتید انجام دادم 991 01:17:09,500 --> 01:17:15,030 تضمین شده اس،این دفعه از جونش میترسه - خوبه - 992 01:17:16,530 --> 01:17:19,170 هرچی بیشتر بترسه 993 01:17:19,630 --> 01:17:21,050 بهتره 994 01:17:23,560 --> 01:17:26,260 اون مرد دخترمونو دوست داره 995 01:17:27,780 --> 01:17:31,200 وشاید دخترمون هم دوستش داشته باشه 996 01:17:32,040 --> 01:17:34,570 چی باعث شده این جوری مطمئن باشی ؟ 997 01:17:34,840 --> 01:17:42,160 اون مرد اولین کسیه که بعد از منفجر شدن قایق برای کمک به پان رفته ودیروز هم جونش رو نجات داده 998 01:17:42,510 --> 01:17:47,380 واولین کسیه که به اون هدیه ای که برای پان فرستاده بودن مشکوک شد 999 01:17:48,970 --> 01:17:52,510 این مرد پان رو بیشتر از جون خودش دوست داره 1000 01:17:52,810 --> 01:17:54,890 به خاطر همینه که از خطر نمیترسه 1001 01:17:55,090 --> 01:17:57,160 درمورد پان 1002 01:17:57,360 --> 01:18:02,680 با اینکه حادثه ای به این مهمی براش اتفاق افتاده بازهم به فکر خونه رفتن نیست 1003 01:18:04,970 --> 01:18:06,350 هی ،تو 1004 01:18:07,070 --> 01:18:13,190 پان زمان زیادی رو به خاطر مشکلات ما ناراحت بود نمیخوای شادی دخترمونو ببینی ؟ 1005 01:18:14,290 --> 01:18:16,580 ازاونجایی که شادی اون 1006 01:18:17,470 --> 01:18:19,080 اینجاست 1007 01:18:19,480 --> 01:18:21,740 جزیره مروارید 1008 01:18:37,840 --> 01:18:42,070 اگه بتونی به یه سوال من جواب بدی ،من میذارم پان اینجا با تو بمونه 1009 01:18:43,010 --> 01:18:45,190 یادته یه بار یه سوال ازت پرسیدم 1010 01:18:45,390 --> 01:18:47,180 اما هنوز جوابی بهش ندادی 1011 01:18:48,120 --> 01:18:51,260 چرا میخوای پان اینجا با تو بمونه؟ 1012 01:19:02,260 --> 01:19:04,610 اگه مروارید اندامان پان رو نداشته باشه 1013 01:19:07,770 --> 01:19:09,640 من باید درشو تخته کنم 1014 01:19:14,250 --> 01:19:18,000 چون قلب مروارید اندامان باهاش نیست (پان قلب اندامانه ) 1015 01:19:24,030 --> 01:19:26,520 لطفا به خاطر من مراقب دخترم باش 1016 01:19:29,720 --> 01:19:31,010 اما 1017 01:19:31,310 --> 01:19:33,460 اگه اتفاقی برای پان بیفته 1018 01:19:33,650 --> 01:19:36,810 خودم قبرتو میکنم ،خون تکین 1019 01:19:40,550 --> 01:19:41,870 قول میدم 1020 01:19:42,610 --> 01:19:45,380 من با جون خودم ازش مراقبت میکنم 1021 01:20:05,960 --> 01:20:10,440 تو ،میتونی یادم بدی چه جوری یه قایق رو برونم - چی ؟- 1022 01:20:13,550 --> 01:20:15,120 گفتم 1023 01:20:15,430 --> 01:20:18,340 یادم بده چه جوری یه قایق رو برونم 1024 01:20:18,540 --> 01:20:19,970 چی میگی ؟ 1025 01:20:21,850 --> 01:20:25,860 یادم بده یه قایق برونم 1026 01:20:43,110 --> 01:20:44,270 شرمنده 1027 01:20:44,460 --> 01:20:48,610 من خوبم .خب ..تو که منظوری نداشتی 1028 01:20:49,570 --> 01:20:54,010 اگه عیبی نداره ،بهم یاد بده قایق رو برونم 1029 01:20:56,010 --> 01:20:57,140 باشه 1030 01:21:01,860 --> 01:21:03,060 بیا 1031 01:21:03,250 --> 01:21:04,560 لطفا بیا 1032 01:21:06,830 --> 01:21:08,440 اروم برونش ،اروم 1033 01:21:08,960 --> 01:21:10,240 یواش 1034 01:21:16,270 --> 01:21:17,550 ببخشید 1035 01:21:19,340 --> 01:21:20,720 مواظب باش ،مواظب 1036 01:21:23,700 --> 01:21:26,450 جعبه ای که برات فرستادم رو گرفتی درسته؟- اره - 1037 01:21:26,760 --> 01:21:30,420 میخوام برای پیدا کردن اثر انگشت بفرسمتش پزشکی قانونی 1038 01:21:30,610 --> 01:21:33,080 برای اینکه به سرنخ های بیشتری برسیم لطفا به خاطر من به این مسئله رسیدگی کن سیک 1039 01:21:33,290 --> 01:21:35,570 ازت میخوام هرچه زودتر مجرم رو بگیری 1040 01:21:36,250 --> 01:21:40,580 درمورد امنیت پان خیلی نگرانم- هی ،تو وخون پاسیکا الان اوضاعتون روبه راهه؟- 1041 01:21:40,780 --> 01:21:42,900 چون داری اینجوری نزدیک وخودمونی صداش میزنی 1042 01:21:43,200 --> 01:21:46,480 خب ..ما هیچ وقت از دست هم عصبانی نبودیم 1043 01:21:46,740 --> 01:21:48,390 باشه ،فعلا همینهاست 1044 01:21:50,240 --> 01:21:52,770 هیچ وقت از دست همدیگه عصبانی نبودید،تی ؟ 1045 01:22:09,750 --> 01:22:10,860 هی 1046 01:22:11,980 --> 01:22:13,480 یادم رفت به نونگ جیو زنگ بزنم 1047 01:22:13,870 --> 01:22:15,000 احمق 1048 01:22:21,340 --> 01:22:23,090 ارومتر برو 1049 01:22:33,170 --> 01:22:35,900 خون جیو ،یکم اهسته تر برو 1050 01:22:36,100 --> 01:22:38,460 چی ؟ اروم باش ولطفا توی یه خط مستقیم برون 1051 01:22:38,670 --> 01:22:40,770 اه.باشه ،باشه 1052 01:22:42,850 --> 01:22:44,030 دارم بالا میارم 1053 01:22:57,630 --> 01:22:58,640 هی 1054 01:22:59,150 --> 01:23:02,760 مشکل چیه ؟- هنوز انقدر اعصاب داری که از من بپرسی مشکل چیه؟- 1055 01:23:13,330 --> 01:23:16,850 بله ،پی تی ،الان تو جزیره ام 1056 01:23:19,580 --> 01:23:21,990 بله ،چند دیقه دیگه میبینمت 1057 01:23:26,500 --> 01:23:27,800 تی 1058 01:23:29,040 --> 01:23:30,180 بله ،مامان 1059 01:23:30,650 --> 01:23:34,830 نو جیو کجا رفته پسرم اوه نون جیو ؟اون ..؟ 1060 01:23:35,020 --> 01:23:37,700 دارم میام پی تی اون اینجاست 1061 01:23:40,500 --> 01:23:42,380 رفته بودم دستشویی 1062 01:23:42,590 --> 01:23:44,180 بهتون خوش گذشت؟ 1063 01:23:44,380 --> 01:23:48,510 بله باهم جواب بدید ،کجا رفتید ؟ 1064 01:23:48,710 --> 01:23:50,380 پشت جزیره - روستای ماهیگیرا - 1065 01:23:52,600 --> 01:23:56,650 خب ما قبل از اینکه به روستای ماهیگیرا بریم اول به پشت جزیره رفتیم 1066 01:23:57,280 --> 01:24:05,080 بله ،فردا هم میخوایم با هم بریم .من برنامه ریختم تا پی تی منو به شهر ببره ،درسته پی تی ؟ 1067 01:24:05,270 --> 01:24:06,570 بله مامان 1068 01:24:06,790 --> 01:24:09,580 با دیدن تو که اینجوری جیو رو بیرون میبری ،دیگه نباید نگران باشم 1069 01:24:09,780 --> 01:24:12,790 وقتی میبینم این جوری با هم خوبید ،خیالم راحت میشه 1070 01:24:13,000 --> 01:24:16,750 بریم سادا ،بیا بریم - بله - تو خونه میبینمت - 1071 01:24:16,950 --> 01:24:17,980 باشه 1072 01:24:31,410 --> 01:24:33,580 1073 01:24:34,300 --> 01:24:36,410 پس فردا باید به بانکوک برگردم 1074 01:24:36,610 --> 01:24:38,570 برای اماده کردن نمایشگاه جواهرات 1075 01:24:38,760 --> 01:24:40,510 هنوز نمیخوام برگردم 1076 01:24:40,710 --> 01:24:42,480 اما خون ینگ وانا 1077 01:24:42,680 --> 01:24:45,120 ازم خواسته خودم مراقب همه چی باشم 1078 01:24:45,330 --> 01:24:47,970 علی رغم اینکه من پین رو دارم که حواسش به نمایشگاه باشه 1079 01:24:48,170 --> 01:24:49,780 بازهم خون ینگ وانا هنوز بهش اعتماد نداره 1080 01:24:49,980 --> 01:24:52,190 اون سالهاست که با شما کار میکنه 1081 01:24:52,380 --> 01:24:55,680 احتمالا نمیتونه به کار بقیه اعتماد کنه مامان 1082 01:24:56,190 --> 01:24:58,500 اما نگران توام 1083 01:24:58,890 --> 01:25:00,730 نمیخوام برگردم 1084 01:25:00,930 --> 01:25:03,490 من کاملا خوب شدم 1085 01:25:03,680 --> 01:25:07,460 بهت قول میدم مراقب خودم باشم واجازه ندم دوباره هیچ اتفاقی برام بیفته 1086 01:25:07,670 --> 01:25:10,360 دوباره تو رو نگران خودم نمیکنم مامان 1087 01:25:11,830 --> 01:25:14,240 مهم نیست چی بگی ،من هنوز نگرانتم پان 1088 01:25:16,740 --> 01:25:17,700 اه 1089 01:25:17,930 --> 01:25:19,300 سلام 1090 01:25:19,640 --> 01:25:21,200 چقدر خوب شد اومدی 1091 01:25:21,600 --> 01:25:24,730 اگه مجبور بشم قبل از اینکه پان از بیمارستان مرخص بشه به بانکوک برم 1092 01:25:24,930 --> 01:25:28,820 تو باید بیایی وتمام روز مراقبش باشی .قبول میکنی ؟ 1093 01:25:28,920 --> 01:25:31,020 مامان- موافقم - 1094 01:25:33,720 --> 01:25:37,760 ویادت نره به من چه قولی دادی صد درصد 1095 01:25:39,510 --> 01:25:41,740 من خیلی خوب مراقب خون پان هستم 1096 01:25:42,780 --> 01:25:44,630 نباید نگران باشید خون ماتانا 1097 01:26:04,420 --> 01:26:05,850 میتونی راه بری؟ 1098 01:26:06,210 --> 01:26:07,430 بله 1099 01:26:07,740 --> 01:26:09,490 اما باید اروم برم 1100 01:26:11,640 --> 01:26:13,320 اهسته 1101 01:26:18,750 --> 01:26:20,260 امروز چند هفته گذشته و 1102 01:26:20,550 --> 01:26:23,630 هنوز نتونستیم کسی که تو بیمارستان بهت حمله کرده بود پیدا کنیم 1103 01:26:24,550 --> 01:26:27,810 درمورد اون جعبه ی اسرار امیز هم نتونستن هیچ اثر انگشتی پیدا کنن 1104 01:26:31,490 --> 01:26:33,470 من که به جزیره برگشتم 1105 01:26:33,760 --> 01:26:35,610 فکر نکنم زیاد طول بکشه 1106 01:26:36,020 --> 01:26:38,950 اونها دوباره حمله می کنن پس فکر میکنم 1107 01:26:40,040 --> 01:26:42,510 مجبورم یه اسلحه برای محافظت از تو پیدا کنم 1108 01:26:43,970 --> 01:26:45,360 چی؟ 1109 01:26:45,800 --> 01:26:47,710 اون به جزیره برگشته؟ 1110 01:26:48,080 --> 01:26:49,250 بله 1111 01:26:49,650 --> 01:26:52,270 من اینجا رو براش جهنم میکنم 1112 01:27:05,280 --> 01:27:07,030 چه جوری یه اسلحه گرفتی؟ 1113 01:27:07,430 --> 01:27:10,330 مجوزشو دارم ،این یه تفنگ قانونیه 1114 01:27:10,770 --> 01:27:11,860 بگیرش 1115 01:27:12,830 --> 01:27:15,330 فکر نکنم تا این حد بهش نیاز باشه 1116 01:27:16,760 --> 01:27:18,440 دفعه ی اول ،اونها یه بمب تو قایق کار گذاشتن 1117 01:27:18,630 --> 01:27:21,960 دفعه دوم ،اونها با تزریق سعی کردن ،دفعه ی سوم یه نامه ی تهدید امیز فرستادن 1118 01:27:22,340 --> 01:27:24,330 هنوز فکر میکنی اسلحه ضروری نیست 1119 01:27:32,440 --> 01:27:33,850 سعی کن باهاش شلیک کنی 1120 01:27:48,590 --> 01:27:50,180 داری چیکار میکنی؟ 1121 01:27:50,570 --> 01:27:52,440 بهت یاد میدم چه جوری با یه تفنگ شلیک کنی 1122 01:27:56,370 --> 01:28:00,410 به سمت رو به رو هدف گیری کن .وزنتو متعادل کن 1123 01:28:01,260 --> 01:28:03,080 وباید تمرکز کنی 1124 01:28:08,750 --> 01:28:10,170 چرا میلرزی ؟ 1125 01:28:11,280 --> 01:28:13,280 به خاطر اینکه عصبیم 1126 01:28:44,740 --> 01:28:46,040 فکر کنم 1127 01:28:46,780 --> 01:28:49,240 باید فشنگ ها رو دربیارم 1128 01:28:49,870 --> 01:28:52,730 چون اگه عصبی بشی ومنو با تفنگ هدف میگیری 1129 01:28:53,460 --> 01:28:55,310 هنوز دلم نمیخواد بمیرم 1130 01:29:04,210 --> 01:29:05,490 اوم 1131 01:29:06,000 --> 01:29:09,020 فکر کنم امروز هیچ تمرکزی ندارم 1132 01:29:09,510 --> 01:29:11,720 تمرین رو برای یه وقت دیگه بذاریم 1133 01:29:37,570 --> 01:29:39,700 چرا داری دنبالم میکنی ؟ 1134 01:29:40,140 --> 01:29:41,290 کی ؟ 1135 01:29:41,490 --> 01:29:42,760 کی دنبالت میاد؟ 1136 01:29:42,950 --> 01:29:46,500 به هرحال این راهیه که باید برم ،ویه چیز دیگه اینجا یه مکان عمومیه 1137 01:29:46,710 --> 01:29:48,470 من میتونم هرجا بخوام برم 1138 01:29:49,430 --> 01:29:51,780 پس بفرما اول شما برو 1139 01:30:28,420 --> 01:30:29,510 خون پان 1140 01:30:36,500 --> 01:30:37,410 پان 1141 01:30:40,430 --> 01:30:41,230 پان 1142 01:30:44,000 --> 01:30:46,300 کمکم کنید!بذار برم !کمکم کنید 1143 01:30:55,400 --> 01:30:58,470 کمک ،کمک اروم باش یه نفر کمکم کنه 1144 01:30:58,780 --> 01:31:01,730 ساکت باش ،ساکت ،نمیخوای اروم باشی ؟ 1145 01:31:05,760 --> 01:31:07,240 تو کی هستی ؟ 1146 01:31:07,240 --> 01:31:23,100 moon shine مترجم با تشکر فراوان از دوست عزیزم ساناز برای ویرایش ترجمه ی این سریال 1147 01:31:23,100 --> 01:31:28,900 با تشکر ویژه از ادمین سایت سئول دی ال سوگل خانمی 1148 01:31:28,900 --> 01:31:33,860 برای دریافت ترجمه ی قسمت های بعدی به وبلاگ تاهی لند مراجعه کنید http://thahiland.mihanblog.com 152992

Can't find what you're looking for?
Get subtitles in any language from opensubtitles.com, and translate them here.