All language subtitles for Talay fai ep8

af Afrikaans
ak Akan
sq Albanian
am Amharic
ar Arabic
hy Armenian
az Azerbaijani
eu Basque
be Belarusian
bem Bemba
bn Bengali
bh Bihari
bs Bosnian
br Breton
bg Bulgarian
km Cambodian
ca Catalan
ceb Cebuano
chr Cherokee
ny Chichewa
zh-CN Chinese (Simplified)
zh-TW Chinese (Traditional)
co Corsican
hr Croatian
cs Czech
da Danish
nl Dutch
en English
eo Esperanto
et Estonian
ee Ewe
fo Faroese
tl Filipino
fi Finnish
fr French Download
fy Frisian
gaa Ga
gl Galician
ka Georgian
de German
el Greek
gn Guarani
gu Gujarati
ht Haitian Creole
ha Hausa
haw Hawaiian
iw Hebrew
hi Hindi
hmn Hmong
hu Hungarian
is Icelandic
ig Igbo
id Indonesian Download
ia Interlingua
ga Irish
it Italian
ja Japanese
jw Javanese
kn Kannada
kk Kazakh
rw Kinyarwanda
rn Kirundi
kg Kongo
ko Korean
kri Krio (Sierra Leone)
ku Kurdish
ckb Kurdish (Soranî)
ky Kyrgyz
lo Laothian
la Latin
lv Latvian
ln Lingala
lt Lithuanian
loz Lozi
lg Luganda
ach Luo
lb Luxembourgish
mk Macedonian
mg Malagasy
ms Malay
ml Malayalam
mt Maltese
mi Maori
mr Marathi
mfe Mauritian Creole
mo Moldavian
mn Mongolian
my Myanmar (Burmese)
sr-ME Montenegrin
ne Nepali
pcm Nigerian Pidgin
nso Northern Sotho
no Norwegian
nn Norwegian (Nynorsk)
oc Occitan
or Oriya
om Oromo
ps Pashto
fa Persian
pl Polish
pt-BR Portuguese (Brazil)
pt Portuguese (Portugal)
pa Punjabi
qu Quechua
ro Romanian
rm Romansh
nyn Runyakitara
ru Russian
sm Samoan
gd Scots Gaelic
sr Serbian
sh Serbo-Croatian
st Sesotho
tn Setswana
crs Seychellois Creole
sn Shona
sd Sindhi
si Sinhalese
sk Slovak
sl Slovenian
so Somali
es Spanish
es-419 Spanish (Latin American)
su Sundanese
sw Swahili
sv Swedish
tg Tajik
ta Tamil
tt Tatar
te Telugu
th Thai
ti Tigrinya
to Tonga
lua Tshiluba
tum Tumbuka
tr Turkish
tk Turkmen
tw Twi
ug Uighur
uk Ukrainian
ur Urdu
uz Uzbek
vi Vietnamese
cy Welsh
wo Wolof
xh Xhosa
yi Yiddish
yo Yoruba
zu Zulu
Would you like to inspect the original subtitles? These are the user uploaded subtitles that are being translated: 1 00:00:00,460 --> 00:00:06,460 دریای آتش قسمت هشتم 2 00:00:06,500 --> 00:00:10,500 ارائه ای از تیم ترجمه ی نقد کره 3 00:00:10,648 --> 00:00:14,648 o_0 poolak joon & paradise_lfl ترجمه وزیرنویس 4 00:00:15,149 --> 00:00:22,449 برای دریافت ترجمه ی قسمت های بعدی به وبلاگ تاهی لند مراجعه کنید www.thahiland.mihanblog.com 5 00:00:22,650 --> 00:00:26,140 یه همچین اتفاق بزرگی برای خواهرت افتاده ؛ چرا به من نگفتی پین؟؟ 6 00:00:26,340 --> 00:00:28,270 نمیخواستم نگرانت کنم مامان 7 00:00:28,470 --> 00:00:32,510 -با اینکار بیشتر نگران میشم - ببخشید مامان 8 00:00:34,080 --> 00:00:35,970 از پی پین عصبانی نباش مامان 9 00:00:36,170 --> 00:00:38,270 از جفتتون عصبانیم 10 00:00:38,480 --> 00:00:40,810 دوباره اینکارو نکنین 11 00:00:41,010 --> 00:00:43,730 اگه چیزی باشه باید بهم بگین خب؟؟؟ 12 00:00:44,270 --> 00:00:46,430 - بله - بله 13 00:00:47,330 --> 00:00:52,870 میدونین که پان بخاطر خون تچین اینجاست درسته؟؟ عمه؟؟ 14 00:00:53,070 --> 00:00:55,890 آره؛ اون رفت خونه ی من 15 00:00:56,350 --> 00:01:00,090 -الان کجاست مامان؟؟ وادارش کردم برگرده 16 00:01:00,290 --> 00:01:04,630 و بهش گفتم که پان هیچ وقت پاشو تو جزیره مروارید نمیذاره 17 00:01:17,790 --> 00:01:19,780 آه خون كا جيو! 18 00:01:19,990 --> 00:01:20,790 بله، عمه. 19 00:01:21,090 --> 00:01:25,390 فهمیدم که خون پاسیکا تو بیمارستان بستری بوده؛ چش بوده؟ 20 00:01:25,600 --> 00:01:29,230 -پی پان اختلال استرس داره -واقعا ؟؟؟ 21 00:01:29,460 --> 00:01:33,900 بله ؛ چرا یه جوری میپرسی انگار باورت نمیشه عمه نوی؟ 22 00:01:34,090 --> 00:01:39,300 اوه، اینجوری نیست که باور نکنم، فقط می خوام مطمئن شم که چیز جدی ای برایش اتفاق نیفتاده باشه. 23 00:01:39,510 --> 00:01:45,270 - چرا فک میکنین چیز مهمی برای پی پان اتفاق افتاده؟ -اوم ... هیچی .. هیچی 24 00:01:45,470 --> 00:01:47,930 منو ببخشید 25 00:02:05,050 --> 00:02:07,720 چیزی هست که میخوام بهتون بگم 26 00:02:09,210 --> 00:02:10,810 بله بله 27 00:02:17,230 --> 00:02:19,330 عمه نوی داشت با کی حرف میزد؟ 28 00:02:32,610 --> 00:02:36,780 نباید در مورد کار نگران باشین، من براتون انجامش میدم. 29 00:02:36,970 --> 00:02:40,320 اینجا بمون ؛ خوب مراقب خواهرت باش 30 00:02:40,610 --> 00:02:43,650 چشم ؛ برین خونه، مامان 31 00:02:44,800 --> 00:02:47,950 نانگ پین، پس من میرم 32 00:02:49,180 --> 00:02:52,560 اگه به چیزی احتیاج داشتین باهام تماس بگیرین 33 00:02:52,770 --> 00:02:54,050 بله 34 00:02:54,530 --> 00:02:56,760 - بریم نون. - بله مامان. 35 00:03:04,690 --> 00:03:06,140 خون پیرایا 36 00:03:10,140 --> 00:03:11,460 خون تچین 37 00:03:12,860 --> 00:03:15,230 من خون ماتانا رو تا اینجا مخفیانه دنبال کردم 38 00:03:17,530 --> 00:03:19,590 من خیلی نگران خون پانم 39 00:03:19,810 --> 00:03:24,060 - میتونم ببینمش؟؟ - نمیتونی؛ ببخشید 40 00:03:24,450 --> 00:03:27,380 نمیخوام خواهرم دوباره شمارو ببینه 41 00:03:28,320 --> 00:03:32,330 چون هردفعه پان شما رو دیده , تو دردسر افتاده 42 00:03:32,530 --> 00:03:34,670 اگه میخواین خواهرم خوب بشه , 43 00:03:34,980 --> 00:03:37,040 لطفا برگردین 44 00:03:53,150 --> 00:03:59,150 45 00:03:59,650 --> 00:04:05,270 46 00:04:05,460 --> 00:04:11,760 47 00:04:11,960 --> 00:04:18,620 48 00:04:18,820 --> 00:04:23,940 49 00:04:25,760 --> 00:04:31,640 50 00:04:32,120 --> 00:04:37,690 51 00:04:37,880 --> 00:04:44,290 52 00:04:44,490 --> 00:04:51,030 53 00:04:51,460 --> 00:04:56,660 54 00:05:47,530 --> 00:05:49,810 چه اتفاقی برای من افتاده؟ 55 00:05:58,640 --> 00:06:02,460 چرا درحالی که دنبال عمه نوی بودیم یه هویی من 56 00:06:16,120 --> 00:06:17,730 خون تکین 57 00:06:20,430 --> 00:06:23,110 نگو که تمام شبو اینجا نشسته بودی 58 00:06:23,670 --> 00:06:25,220 بله 59 00:06:26,850 --> 00:06:29,450 اولش میخواستم برم.... 60 00:06:29,650 --> 00:06:31,530 اما وقتی درموردش فک کردم 61 00:06:31,720 --> 00:06:34,950 که نمیتونم دوباره خون پان رو ببینم ؛ نتونستم برم 62 00:06:36,850 --> 00:06:38,480 خون پیرایا. 63 00:06:39,710 --> 00:06:42,060 بذارین خون پانو ببینم 64 00:06:43,430 --> 00:06:45,850 بذارین خودم باهاش خداحافظی کنم 65 00:07:18,910 --> 00:07:20,660 پی پین کا 66 00:07:20,950 --> 00:07:25,300 لطفا به پرستار بگین که من آب بیشتری میخوام. 67 00:07:32,700 --> 00:07:33,920 خون تکین 68 00:07:34,220 --> 00:07:35,720 خون پان 69 00:07:46,490 --> 00:07:48,030 خون پان 70 00:07:48,800 --> 00:07:52,260 برای اتفاقی که افتاد متاسفم 71 00:07:52,460 --> 00:07:54,730 تقصیر تو نیست، 72 00:07:54,930 --> 00:07:57,120 هیچ کس نمیدونست که من دارم مسموم میشم 73 00:07:57,310 --> 00:07:59,360 البته که این تقصیر منه 74 00:08:00,930 --> 00:08:03,390 وقتی داشتم به مادرت قول میدادم 75 00:08:03,590 --> 00:08:06,030 قادر نبودم ازت مراقبت کنم 76 00:08:07,180 --> 00:08:09,050 این حقمه که 77 00:08:09,690 --> 00:08:12,810 که مامانت نمیخواد تو برگردی به جزیره مروارید 78 00:08:13,980 --> 00:08:15,890 و تو چی؟ 79 00:08:17,180 --> 00:08:20,830 میخوای دوباره برگردم به جزیره مروارید؟ 80 00:08:24,220 --> 00:08:25,840 من میخوام ... 81 00:08:29,060 --> 00:08:31,410 میخوام که اینجا بمونی 82 00:08:31,620 --> 00:08:33,560 برای امنیت خودت .. 83 00:08:34,190 --> 00:08:37,090 من تنها کسی هستم که باید مسئول همه ی مسائلی که پیش اومد باشم 84 00:08:37,590 --> 00:08:39,110 نمیتونم 85 00:08:39,410 --> 00:08:41,930 مهم نیس چی بشه ..من برمیگردم 86 00:08:42,130 --> 00:08:45,040 چون به عمو قول دادم 87 00:08:45,240 --> 00:08:47,260 بابام سرزنشت نمیکنه 88 00:08:52,610 --> 00:08:54,510 اگه بابام هم هنور اینجا بود 89 00:08:55,210 --> 00:08:57,790 اونم همین کارو میکرد 90 00:08:58,830 --> 00:09:02,460 اون دلش میخواست ببینه که تو به خوبی زندگی میکنی خون پان 91 00:09:25,470 --> 00:09:28,030 ماامان . پات 92 00:09:29,150 --> 00:09:30,630 آه، پین 93 00:09:31,240 --> 00:09:36,300 - چراتو اتاق نیستی، عسلم؟ - خوب... پرستار داره بدن پانو تمیز میکنه؛، 94 00:09:36,490 --> 00:09:38,690 اومدم بیرون و منتظرم کارش تموم بشه 95 00:09:39,100 --> 00:09:44,530 خوبه که تو و پات پیشم هستین ؛ من گرسنمه ؛ بریم غذا بخوریم 96 00:09:44,980 --> 00:09:46,670 بریم 97 00:09:47,540 --> 00:09:49,040 خون (خانم) کا. 98 00:09:50,900 --> 00:09:56,320 میخوام بدن پاسیکارو تمیز کنم ؛ هنوزم خوابه؟ 99 00:09:57,680 --> 00:09:58,900 پین، 100 00:09:59,380 --> 00:10:01,630 کی با پان تو اتاقشه؟ 101 00:10:30,580 --> 00:10:33,010 امروز آخرین روزه، 102 00:10:35,660 --> 00:10:37,740 که ما همدیگه رو میبینیم 103 00:10:47,700 --> 00:10:49,150 متاسفم، 104 00:10:51,600 --> 00:10:54,610 برای همه چیز در گذشته 105 00:10:57,480 --> 00:10:59,620 از طرف مامانمم متاسفم 106 00:11:02,760 --> 00:11:06,310 از طرف هرکسی که بهت آسیب زد معذرت میخوام 107 00:11:10,090 --> 00:11:13,840 واقعا نمیخوای باهات برگردم؟ 108 00:11:34,870 --> 00:11:37,310 برات آرزوی خوشبختی دارم 109 00:11:43,640 --> 00:11:46,110 آرزو میکنم یه آدم خوب پیدا کنی 110 00:11:48,370 --> 00:11:50,370 کسی مثه منو ملاقات نکنی 111 00:11:52,350 --> 00:11:55,060 که تورو مدام در معرض خطر بذاره 112 00:12:35,700 --> 00:12:37,580 خداحافظ، 113 00:12:38,710 --> 00:12:40,320 خون پان 114 00:13:54,880 --> 00:13:56,500 خون تکین 115 00:14:14,280 --> 00:14:15,850 خون تکین 116 00:14:19,020 --> 00:14:19,940 مامان 117 00:14:20,140 --> 00:14:21,290 برو 118 00:14:21,800 --> 00:14:24,990 میخوای یه بار برای همیشه از زندگی دخترم بری بیرون؟ 119 00:14:25,420 --> 00:14:27,740 میدونم که باید برم 120 00:14:29,210 --> 00:14:31,370 پس باید عجله کنی و بری 121 00:14:31,570 --> 00:14:33,550 زودباش برو 122 00:14:39,430 --> 00:14:42,010 گفتم که عجله کن و برو! 123 00:15:24,020 --> 00:15:26,130 اوه ... خون تکین 124 00:15:28,700 --> 00:15:30,260 ام... 125 00:15:30,570 --> 00:15:34,410 اومدم که باهاتون خداحافظی کنم ؛ امیدوارم که موفق باشین 126 00:15:36,080 --> 00:15:37,900 ممنونم 127 00:15:40,670 --> 00:15:42,970 لطفا بجای منم از خون پان مراقبت کنین 128 00:15:43,410 --> 00:15:47,430 - اونو دوباره ناراحت نکنین -حتما 129 00:15:48,160 --> 00:15:50,780 ما دیگه همدیگه رو نمیبینیم 130 00:15:51,320 --> 00:15:54,240 میخوام یه واقعیتیو بهتون بگم 131 00:16:02,980 --> 00:16:06,820 - خون جیو. - چرا هروقت منو میبینین هیجان زده این، عمه؟ 132 00:16:06,970 --> 00:16:10,390 البته که عصبی میشم اونم وقتی که شما یه هویی میاین به سمتم 133 00:16:10,590 --> 00:16:13,930 اگه کاری ازم میخواین , میتونین بهم زنگ بزنین و بگین بهم 134 00:16:13,940 --> 00:16:19,180 نمیتونم؛برای یه چیزایی مث این ؛ باید چشم تو چشم باشیم ........ 135 00:16:19,390 --> 00:16:23,570 که بتونم بفهمم که چیزیو ازم مخفی میکنی یا نه! 136 00:16:23,630 --> 00:16:26,240 در مورد چی حرف میزنی جیو ؟ نمیفهمم 137 00:16:26,450 --> 00:16:28,760 ببخشید 138 00:16:28,950 --> 00:16:33,290 - کجا میری با عجله عمه؟ - سرم گیج میره ؛ ببخشید 139 00:16:34,130 --> 00:16:39,660 عمه نویی، می دونم که داری چیزیو ازم قایم میکنی 140 00:16:39,870 --> 00:16:44,450 میدونم که غش کردن دیروز من , کار شما بوده 141 00:16:44,640 --> 00:16:46,640 کسیو استخدام کردی که به من آسیب بزنه درسته؟ 142 00:16:46,880 --> 00:16:50,420 - من کسی استخدام نکردم که بهت آسیب بزنه - بهتون اعتماد ندارم 143 00:16:51,040 --> 00:16:55,640 چون من اونی که بهم آسیب زده رو گرفتم و میگه که شما بهش دستور دادین 144 00:16:56,510 --> 00:17:00,670 سانگاه بهتون گفته ؟ من بهش دستور ندادم 145 00:17:00,860 --> 00:17:04,150 هوانا سودارات بوده که بهش دستور داده 146 00:17:06,940 --> 00:17:11,390 خیلی ازتون ممنونم که همه چیزو بهم گفتین 147 00:17:11,600 --> 00:17:15,210 من هنوز کسیو نگرفتم ؛ فقط داشتم شوخی میکردم باهاتون عمه 148 00:17:16,420 --> 00:17:18,710 خدای من، خون جیو! 149 00:17:18,910 --> 00:17:24,400 اگر هوانا سودارات بدونه که من بهت راستشو گفتم، منو میکشه. 150 00:17:25,940 --> 00:17:33,600 عمه نوي، هيچکس نميتونه شما رو بکشه، هیچوقت نمیفهمن که به من گفتین. 151 00:17:33,700 --> 00:17:38,960 می توانم بهتون اطمینان دهم که شما برای مدت طولانی زندگی خواهید کرد، اما الان، 152 00:17:39,160 --> 00:17:42,570 میتونین در مورد همه چیز واقعیتو بهم بگین؟ 153 00:17:50,260 --> 00:17:53,920 من واقعا نمی دونستم که خون جیو به طور مخفیانه منو دنبال می کنه. 154 00:17:54,060 --> 00:17:58,240 خوشبختانه , سانگاه اونو دید و مراقبتش بود 155 00:17:58,430 --> 00:18:03,840 - درغیر این صورت منوتو میمردیم -پس خون پان تو بیمارستان بستری شد... 156 00:18:04,040 --> 00:18:06,950 - بخاطر شما، درسته؟ - می خواین بدونید، عمه؟ 157 00:18:07,160 --> 00:18:11,570 خب اگه میخواین بدونین ؛بهتون میگم 158 00:18:12,520 --> 00:18:17,440 من تو آبی که خون پاسیکا میخورد سم میریختم و بهش میدادم بخوره 159 00:18:18,490 --> 00:18:27,040 حالا شما هم رازمو میدونی عمه ؛ اینجوریکه ما تو یه قایقیم واگه من گیر بیفتم !، .. 160 00:18:27,230 --> 00:18:31,510 چه اتفاقی برای عمه میفته ؛ سانگاه؟ 161 00:18:35,720 --> 00:18:37,930 چیز زیادی نیست عمه 162 00:18:38,300 --> 00:18:41,970 فقط زندگیتون کوتاهتر میشه ؛ همین 163 00:18:42,210 --> 00:18:44,640 خیلی ساده با استفاده از این 164 00:18:48,750 --> 00:18:51,710 سریعتر میمیری .همه اش همینه 165 00:18:53,390 --> 00:18:55,100 خوبه؟ 166 00:19:06,020 --> 00:19:09,160 ما دوتا زنو شوهر نیستیم 167 00:19:09,580 --> 00:19:12,470 ما خواهر و برادر از مادرای مختلفیم. 168 00:19:14,020 --> 00:19:19,070 خب... من مجبور شدم دروغ بگم چون اون موقع من بهتون اعتماد نداشتم 169 00:19:19,430 --> 00:19:23,470 پس از اون دروغ استفاده کردم تا کاری کنم تو جرات نکنی به پان نزدیک بشی 170 00:19:23,670 --> 00:19:24,780 اما... 171 00:19:24,980 --> 00:19:26,770 انگار اشتباه فک میکردم 172 00:19:26,970 --> 00:19:30,810 شما از اونایی هستین که وقتی بهشون بگن بس کنن ، بیشتر انجامش میدن( لج میکنن) ا 173 00:19:35,430 --> 00:19:37,640 خیلی ممنونم که حقیقتو بهم گفتی 174 00:19:40,700 --> 00:19:43,450 اما موقعی بهم گفتین که خیلی دیره 175 00:19:44,640 --> 00:19:46,490 پان و من ... 176 00:19:46,690 --> 00:19:49,110 احتمالا دیگه نمیتونیم با هم باشیم 177 00:20:07,420 --> 00:20:10,980 بهم نگفتین که برگشتین ؛ پی ته ؛ داشتم دنبالتون میگشتم 178 00:20:11,420 --> 00:20:15,470 میدونم کی پی پانو مسموم کرده 179 00:20:16,960 --> 00:20:18,940 کاره هوانا سوداراته 180 00:20:19,130 --> 00:20:20,750 هوانا سودارات؟ 181 00:20:21,430 --> 00:20:24,250 -نانگ جیو مطمئنی؟؟ -آره مطمئنم 182 00:20:24,460 --> 00:20:26,620 همه چیزو گذاشتم کنار همدیگه، 183 00:20:26,820 --> 00:20:33,980 -اون بود که اول سم رو تو بطری اب میریخت و بعد بطری رو میذاشت تو خونه پی پان - اما بطری آب که پلمپه 184 00:20:34,190 --> 00:20:37,860 - چجوری سم میرخته توش؟ - منم مثه شما مشکوک بودم 185 00:20:38,260 --> 00:20:41,110 رفتم و زباله های جلوی خونه پی پانو گشتم 186 00:20:41,410 --> 00:20:43,690 و این بطریو پیدا کردم 187 00:20:45,680 --> 00:20:49,570 این بطری رو اگه نگاه کنین , به نظر نرماله 188 00:20:49,770 --> 00:20:52,630 اما یه نگاه به درش بندازین پی تی 189 00:20:57,150 --> 00:21:03,450 اون با سوزن سم رو دارد میکرده و مهم نیست که چقدر سعی کنین , نمیتونین ببینینش 190 00:21:04,010 --> 00:21:05,480 اما شما میدونین درسته؟ 191 00:21:05,690 --> 00:21:09,470 به عنوان مدرک نمشه ازش در مقابل هوانا سودارات استفاده کرد 192 00:21:09,570 --> 00:21:10,840 میدونم 193 00:21:11,040 --> 00:21:18,760 اما من به هوانا سودارات مشکوکم که توی مسئله اختلاس مالی که شماها دنبالشین هم درگیر باشه 194 00:21:25,090 --> 00:21:28,670 - نمیخواین به جزیره برگردین خون پان -درسته 195 00:21:29,300 --> 00:21:32,460 من زنگ زدم که ازت بخوام به خون تکین کمک کنی 196 00:21:32,760 --> 00:21:34,870 لطفا تنهاش نذار 197 00:21:35,170 --> 00:21:39,180 چون الان ؛ کسی نیست که بهتونه بهش اعتماد کنه 198 00:21:39,740 --> 00:21:43,980 - بجز تو ون سونگساک - نگران نباشین خون پان 199 00:21:44,190 --> 00:21:46,000 خیلی ممنونم ازت 200 00:21:46,770 --> 00:21:48,270 و... 201 00:21:49,780 --> 00:21:51,970 من می خوام عذرخواهی کنم، 202 00:21:52,170 --> 00:21:55,040 برای اینکه فرصتی برای خداحافظی نداشتم 203 00:21:55,240 --> 00:21:59,610 بهرحال , از طرف من از پی پرا و پی نیی عذر خواهی کنین 204 00:21:59,820 --> 00:22:01,780 من درکتون می کنم،. 205 00:22:01,970 --> 00:22:05,710 نگران نباشین بهشون میگم 206 00:22:06,810 --> 00:22:09,730 بله بله خداحافظ. 207 00:22:19,230 --> 00:22:21,500 کجای بحثمون بودیم ؟؟ 208 00:22:23,030 --> 00:22:24,770 این عددا 209 00:22:24,980 --> 00:22:29,140 ماه گذشته ما هزینه های بیشتری نسبت به درآمدمون داشتیم. 210 00:22:55,670 --> 00:22:58,640 هی این... چه کار میکنی؟ 211 00:22:58,850 --> 00:23:00,600 بهش میگن ماسک زدن 212 00:23:00,790 --> 00:23:04,770 شما چیزی درباره زیبایی خانوما نمی دونین. 213 00:23:05,690 --> 00:23:10,870 داشتم بهتون فک میکردم؛ حال پی پان چطوره؟ 214 00:23:11,070 --> 00:23:12,300 بهتره 215 00:23:12,320 --> 00:23:16,620 خیالم راحت شد..... کی بر میگردین؟ 216 00:23:16,650 --> 00:23:18,520 احتمالا هیج وقت به جزیره برنمیگردم 217 00:23:18,810 --> 00:23:21,440 و همچین پان 218 00:23:21,780 --> 00:23:28,010 - زنگ زدم که باهاتون خداحافظی کنم -هی باهام شوخی نکنین 219 00:23:28,310 --> 00:23:30,080 شوخی نمیکنم 220 00:23:30,280 --> 00:23:33,620 دارم راستشو میگم .... متاسفم 221 00:23:33,820 --> 00:23:39,800 - یه هویی شد - تو که تو فکری بدون یه کلمه حرف بری چرا الان زنگ زدی ناراحتم کنی ؟ 222 00:23:40,000 --> 00:23:42,100 - خون جیو - دیگه هیچی نگین 223 00:23:42,300 --> 00:23:45,580 نمیخوام چیزی بشنوم ؛ نمیخوام گوش بدم ؛ نمیخوام ببینمتون 224 00:23:45,780 --> 00:23:51,170 -وقتی بدون اینکه بهم بگین به رفتن فکر میکنین -خب .... 225 00:24:20,460 --> 00:24:22,030 پان 226 00:24:26,260 --> 00:24:28,720 دلم برای اینجا هم تنگ شده بود 227 00:24:30,620 --> 00:24:35,800 هنوزم یادمه که تو دوست داشتی بیایی تو اتاق من برای امتحان ها درس بخونی .. 228 00:24:36,650 --> 00:24:38,820 برای اینکه اگه خوابت برد 229 00:24:39,110 --> 00:24:41,150 من بتونم بیدارت کنم 230 00:24:44,320 --> 00:24:45,740 بله، 231 00:24:46,440 --> 00:24:49,140 زمان خیلی سریع گذشت، ها؟ 232 00:24:51,640 --> 00:24:53,180 بله 233 00:25:14,300 --> 00:25:17,140 دلتون برای خون تکین تنگ شده ؛ پان؟؟ 234 00:25:24,810 --> 00:25:26,810 دوستش دارین؟ 235 00:25:31,860 --> 00:25:33,280 آره 236 00:25:35,460 --> 00:25:38,230 فک کنم دوستش دارم 237 00:25:48,150 --> 00:25:50,640 نمیتونم خودمم درک کنم 238 00:25:50,840 --> 00:25:53,630 چه طور علارغم اینکه هیچ وقت باهام خوب رفتار نمیکنه 239 00:25:55,210 --> 00:25:58,620 و مامانش هم ازم منتفره 240 00:25:59,870 --> 00:26:02,910 میتونم دوستش داشته باشم 241 00:26:07,910 --> 00:26:11,280 احتمالا خون تکین نیمه ی گم شده اته 242 00:26:11,730 --> 00:26:14,000 واسه همینه که نمیتونین ازش متنفر باشین 243 00:26:16,510 --> 00:26:20,020 من خیلی دلم براش تنگ شده پی پین، 244 00:26:36,480 --> 00:26:40,490 تنها وقتی که من جزیره مروارید رو زیبا میبینم امروزه 245 00:26:40,700 --> 00:26:48,070 - روزی که نانگ پاسیکا اینجا نیست - بله، در نهایت اون زنه بهتون باخت. 246 00:26:50,350 --> 00:26:52,990 هیچ کسی نمیتونه بهم ضربه بزنه 247 00:26:53,200 --> 00:26:54,880 حتی خوده خون آنوپونگ 248 00:26:55,030 --> 00:27:01,560 از دل شکستگی رنج میبرد چون من پسرشو که عاشقش بود ازش جدا کرده بودم 249 00:27:03,360 --> 00:27:06,230 ساک؛ اومدی ته رو ببینی؟ 250 00:27:06,430 --> 00:27:11,930 آره ؛ حرفم باهاش تموم شد , دارم میرم 251 00:27:12,330 --> 00:27:14,450 در مورد چی صحبت کردید؟ 252 00:27:14,650 --> 00:27:18,730 ته داشت میگفت که خون پاسیکا مسموم شده بود 253 00:27:24,110 --> 00:27:29,190 - شما به کسی مشکوک هستین؟؟ -نه هنوز 254 00:27:29,350 --> 00:27:33,810 پس لطفا کسی که پاسیکارو مسموم کرده رو پیدا کنین 255 00:27:34,280 --> 00:27:36,430 حتی اگه دوستشم نداشته باشم 256 00:27:36,620 --> 00:27:40,280 -اما احساس بدی براش دارم که همچین چیزی براش اتفاق افتاده - باشه 257 00:27:40,610 --> 00:27:44,360 - پس لطفا منو ببخشید -حتما . - خداحافظ. 258 00:27:49,250 --> 00:27:55,020 خون لی، ستوان سوکسیان گه بفهمه که ما اینکارو کردیم مارو دستگیر میکنه ا؟ 259 00:27:55,220 --> 00:28:02,040 اینقد ترسو نباش؛ نشنیدی چی گفت؟؟ هنوز به کسی مشکوک نیس 260 00:28:02,290 --> 00:28:07,870 - تو این مدت، سعی کنین سکوت کنین. - بله 261 00:28:32,050 --> 00:28:36,770 262 00:28:36,970 --> 00:28:38,440 شما به هیچ عنوان نمیتونین دوباره درش بیارین 263 00:28:38,650 --> 00:28:44,080 264 00:28:44,280 --> 00:28:50,570 265 00:28:50,770 --> 00:28:57,460 266 00:28:57,660 --> 00:29:02,800 267 00:29:04,470 --> 00:29:10,570 268 00:29:10,870 --> 00:29:16,510 269 00:29:16,710 --> 00:29:22,990 270 00:29:23,180 --> 00:29:29,940 271 00:29:30,290 --> 00:29:35,460 272 00:30:02,890 --> 00:30:08,820 273 00:30:12,300 --> 00:30:14,110 شما نمی تونید بخوابین؟ 274 00:30:14,660 --> 00:30:16,250 بله پی ته 275 00:30:16,650 --> 00:30:19,170 شما هم نتونستین بخوابین؟ 276 00:30:21,990 --> 00:30:24,360 میخواین یه بستنی بخورین پی ته؟ 277 00:30:27,710 --> 00:30:34,870 چرا ... نمیخواین پی پانو نگه دارین ؟ شما دوستش دارین 278 00:30:40,030 --> 00:30:41,900 میدونم که ... 279 00:30:42,300 --> 00:30:45,970 موضوع بینه خون پن و من غیرممکنه. 280 00:30:47,970 --> 00:30:50,080 همین الان بی خیالش بشم بهتر از اینه که ... 281 00:30:50,290 --> 00:30:53,060 بیشتر از این گرفتارش بشم ، اون موقع دیگه نمیتونم خودمو کنار بکشم 282 00:31:00,510 --> 00:31:04,830 قبل از قبل از برگشت پت رو دیدم 283 00:31:08,940 --> 00:31:11,090 پات و خون پان... 284 00:31:11,700 --> 00:31:13,410 خواهر و برادرن 285 00:31:13,810 --> 00:31:15,600 نه زنو شوهر 286 00:31:17,060 --> 00:31:19,070 واقعا پی ته؟؟؟ 287 00:31:59,530 --> 00:32:03,920 اگه تا 30 ثانیه ی دیگه بهم زنگ نزنی ؛ نباید تا آخر عمر همدیگه رو ببینیم 288 00:32:12,630 --> 00:32:14,260 سلام، تو 289 00:32:14,460 --> 00:32:19,270 من از پی ته فهمیدم که تو و پی پان زنو شوهر نیستین 290 00:32:20,170 --> 00:32:22,440 این همه ی چیزیه که میخواستی بهم بگی؟؟ 291 00:32:22,750 --> 00:32:30,300 خب .. من.. من میخوام ازت معذرت بخوام که مدام بخاطر زن پرست بودن سرزنشت می کردم 292 00:32:30,950 --> 00:32:37,930 درسته ... اما ... مجبورم کردین بهتون زنگ بزنم؛ یعنی دیگه از دستم عصبانی نیستین؟؟ 293 00:32:38,140 --> 00:32:40,030 هنوزم ازم میخوای اینو بگم که عصبانی هستم یا نه ؟؟ 294 00:32:41,150 --> 00:32:47,040 -از الان به بعد میتونم هرروز بهتون زنگ بزنم خون جیو؟؟ -به خودتون مربوطه 295 00:32:47,380 --> 00:32:52,390 پس فعلا همش همین بود, دیر وقته، من خوابم میاد 296 00:32:52,670 --> 00:32:56,250 حتما شب بخیر. 297 00:33:08,260 --> 00:33:10,260 این عجیبه پی نی 298 00:33:10,450 --> 00:33:15,030 -خیلی یهویی خون پان دیگه برنمیگرده اینجا - منم بودم دیگه برنمیگشتم 299 00:33:15,230 --> 00:33:18,680 با این حمله ای که اتفاق افتاده , کی میتونه تحمل کنه؟ 300 00:33:20,820 --> 00:33:28,300 بدونه خون پان، من نمی تونم تصور کنم که جزیره مروارید ما چجوری میشه؟ 301 00:33:28,500 --> 00:33:30,800 اگه نمیتونی تصور کنی بهت میگم 302 00:33:31,000 --> 00:33:32,380 از حالا به بعد... 303 00:33:32,580 --> 00:33:37,680 من معاون رییس تو جزیره هستم 304 00:33:37,850 --> 00:33:39,920 هرکسی که به من گوش نده، 305 00:33:40,520 --> 00:33:42,690 از منطقه میندازمش بیرون 306 00:33:42,900 --> 00:33:49,960 - منظورت چیه؟ - اوه، چیزی که گفته شد رو نمیفهمی ؟ احمقی؟ 307 00:33:50,150 --> 00:33:55,980 خون نالینی داره میگه هردوتامونو آتیش میزنه 308 00:33:58,470 --> 00:34:03,890 - سودارات -بله -برو یه نفرو بیار اتاق نانگ پاسیکارو خالی کنه 309 00:34:04,200 --> 00:34:05,540 بله، رئیس. 310 00:34:11,020 --> 00:34:17,020 این دفعه اگه درست ودرمون نباشه من اسممو عوض میکنم 311 00:34:17,300 --> 00:34:18,900 می دونی 312 00:34:20,660 --> 00:34:24,830 هی، به چی داری نگاه میکنی؟ من همتون رو آتش می زنم 313 00:34:24,900 --> 00:34:29,560 اون بطری ای که به من دادین اثر انگشت خون پاسیکا همه جاش بود 314 00:34:31,120 --> 00:34:33,810 پس ؛احتمال گرفتن مجرم کمه 315 00:34:34,010 --> 00:34:38,090 بخصوص که خون پان هم اینجا نیست ؛ اونا احتمالا دیگه حمله نمیکنن 316 00:34:39,200 --> 00:34:42,140 اگه فکر میکنین اونی که خون پاسیکا رو یواشکی مسموم کرده..... 317 00:34:42,340 --> 00:34:45,120 همون اختلاسگرا هستن 318 00:34:45,560 --> 00:34:47,880 باید خیلی مراقب باشین 319 00:34:48,690 --> 00:34:51,890 چون شما هم درگیر این قضیه هستین 320 00:34:59,040 --> 00:35:00,510 سلام 321 00:35:02,500 --> 00:35:03,610 چیه؟ 322 00:35:03,810 --> 00:35:06,770 - این هم؟؟ - همه شو ببر. - مامان چه کار می کنی؟ 323 00:35:06,970 --> 00:35:08,060 ته 324 00:35:08,260 --> 00:35:12,830 خوب شد اومدی؛ میتونی کمک کنی که اتاق جدیدمو چجوری بچینم 325 00:35:13,150 --> 00:35:15,050 همه برن بیرون 326 00:35:16,670 --> 00:35:19,810 - بریم - بریم 327 00:35:26,400 --> 00:35:32,380 - مامان، چطور میتونی این کارو بکنی؟ - چرا نتونم انجام یدم؟ من می خوام بهت کمک کنم. 328 00:35:32,580 --> 00:35:35,710 مامان ؛ تو داری از دستورات پدر سرپیچی میکنی یادت نمیاد؟؟ 329 00:35:36,610 --> 00:35:39,190 این فقط حرف یه مرده است. 330 00:35:39,390 --> 00:35:42,290 - چجوری یه آدم مرده میخواد کاری بکنه؟ - مامان! 331 00:35:42,480 --> 00:35:46,240 - اینی که درموردش حرف میزنی باباس -اهمیت نمیدم کیه 332 00:35:46,450 --> 00:35:51,060 حتی تو یا کسی دیگه هم نمیتونه نظرمو عوض کنه 333 00:35:52,570 --> 00:35:56,680 - سودارات - بله - بیا و ادامه بده - بله بیاین، همه. 334 00:36:00,930 --> 00:36:03,740 همه رو ببرین ؛ یه چیز کوچیک هم باقی نمونه 335 00:36:03,950 --> 00:36:05,350 بله، بله، بله 336 00:36:06,830 --> 00:36:09,220 شما می توانید برین بیرون 337 00:36:17,870 --> 00:36:23,340 یعنی منو و پرا باید بریم درسته؟ 338 00:36:24,730 --> 00:36:26,950 نمیذارم که شما دوتا برین 339 00:36:27,400 --> 00:36:30,020 مامانم شمارو اخراج کرده نه من 340 00:36:30,690 --> 00:36:34,590 بنابراین... شما دوتا تو اتاق من کار میکنین باشه؟ 341 00:36:34,790 --> 00:36:38,120 - بله متشکرم. - متشکرم. 342 00:36:40,850 --> 00:36:43,650 اینکار یعنی اون میخواد منو تحقیر کنه 343 00:36:43,950 --> 00:36:49,320 یعنی هنوزم به نانگ پاسیکا فک میکنه و زیردستای اونو کنار خودش نگه میداره 344 00:36:49,510 --> 00:36:54,590 با اینکه اون اینجا نیست ؛ اما هنوزم خجالتتون میده 345 00:36:55,090 --> 00:36:57,750 میخواین من مراقب اون دوتا باشم؟؟ 346 00:36:58,340 --> 00:37:00,230 نه هنوز نه 347 00:37:00,430 --> 00:37:04,150 - هر کاری بکنی؛ نتیجه معکوس میگیریم -بله 348 00:37:09,880 --> 00:37:13,010 اما اگه اون دوتا پر رو تر این بشن 349 00:37:13,320 --> 00:37:17,140 - اونموقع یکیو بذارین که مراقبشون باشه - حتما 350 00:38:49,500 --> 00:38:50,970 کمک 351 00:38:51,600 --> 00:38:53,300 کسی اینجا هست ؟؟؟ 352 00:38:53,500 --> 00:38:54,900 کمک 353 00:39:40,380 --> 00:39:42,050 کمک 354 00:39:50,900 --> 00:39:54,210 - ببخشید خون پان - خدای من، پان! 355 00:39:55,100 --> 00:39:56,840 عزیزم زخمی شدی ؟؟ 356 00:39:57,050 --> 00:40:01,870 -نه -کائو , زودباش و جمعش کن -بله 357 00:40:03,150 --> 00:40:05,570 چرا اینقد رنگت پریده عسلم؟ 358 00:40:05,970 --> 00:40:07,960 الان واقعا خوبی؟؟ 359 00:40:08,170 --> 00:40:09,740 بله 360 00:40:20,640 --> 00:40:22,890 کمک کمک 361 00:40:24,620 --> 00:40:29,840 -پی ته هنوز برنگشته خونه ؛ گفت امروز میره ساحل -واقعا؟ 362 00:40:30,140 --> 00:40:32,320 چیزی شده پی پان؟؟ 363 00:40:32,980 --> 00:40:36,060 یدفعه نگرانش شدم 364 00:40:36,250 --> 00:40:40,790 -نمدونمم چرا - چون ... دلتون براش تنگ شده 365 00:40:40,990 --> 00:40:44,420 وقتی مردم کسیو دوست دارن و نزدیک همدیگه نیستن... 366 00:40:44,430 --> 00:40:48,780 طبیعیه که آنها احساس نگرانی برای همدیگه داشته باشن 367 00:40:48,980 --> 00:40:51,240 من دلم برای خون تکین تنگ نشده 368 00:40:51,650 --> 00:40:58,400 بله بله پی پان ؛ شما دلتون براش تنگ نشده پس دلتون براش تنگ نشده 369 00:41:03,860 --> 00:41:05,980 کسی صدای من رو میشنوه ؟ 370 00:41:07,510 --> 00:41:09,570 کسی میتونه صدا من رو بشنوه ؟؟ 371 00:41:16,370 --> 00:41:18,290 کسی میتونه صدای من رو بشنوه ؟؟ 372 00:41:18,580 --> 00:41:19,930 کمک 373 00:41:28,240 --> 00:41:29,470 کمک 374 00:42:48,570 --> 00:42:53,910 سلام ؛اولین پرواز فردا به پوکت چه ساعتیه؟؟ 375 00:43:53,520 --> 00:43:57,620 بیا اینجا ؛ تو بمیر 376 00:44:53,020 --> 00:44:54,610 پان 377 00:44:55,020 --> 00:44:57,990 پان ؛ هنوز بیداری عسلم؟ 378 00:44:59,780 --> 00:45:01,380 پان 379 00:45:08,350 --> 00:45:10,060 پان، عزیزم 380 00:45:20,340 --> 00:45:25,840 مامان من مجبورم سریع برم به جزیره ی مروارید ؛ نمیخواستم باهات خداحافظی کنم 381 00:45:26,050 --> 00:45:30,340 چون میدونستم نمیذارین برگردم اونجا 382 00:45:30,530 --> 00:45:35,340 ولی واجبه که برگردم .... متاسفم مامان 383 00:45:35,820 --> 00:45:39,480 پان داری به چی فک میکنی؟؟ 384 00:45:41,220 --> 00:45:43,110 نمیتونم با پی ته تماس بگیرم 385 00:45:43,310 --> 00:45:48,240 به هتلش زنگ زدم ؛ گفتن که اون از ساعت 1دیشب از هتل رفته 386 00:45:49,220 --> 00:45:51,100 ته کجا رفته؟ 387 00:45:51,300 --> 00:45:53,190 یا تصادف کرده؟ 388 00:45:53,390 --> 00:46:01,280 -‭‮‪‎‏لی ؛ فکرای بد نکن - چجوری؟؟ وقتی ته اینجوری گم شده 389 00:46:01,580 --> 00:46:04,410 حتما یه اتفاق بدی براش افتاده 390 00:46:05,010 --> 00:46:09,980 عمه ؛ فک کنم ... ما باید اول با ستوان ساکسان تماس بگیریم 391 00:46:14,670 --> 00:46:20,570 -هی ؛ دیشب صدای بلندی نشنیدی؟؟؟ - آره آره شنیدم. خیلی صداش بلند بود ... 392 00:46:20,780 --> 00:46:24,380 منو ترسوند ؛ مثه اینکه کسی بمب منفر کرده 393 00:46:24,580 --> 00:46:26,110 بمب؟ 394 00:46:27,490 --> 00:46:29,040 ببخشید 395 00:46:30,750 --> 00:46:34,390 صدایی که دیشب شنیدی ، از کجا میومد؟ 396 00:46:36,950 --> 00:46:44,700 ممنونم ؛ ستوان ساکسان داره میاد جزیره, فکرای بد نکن عمه لی 397 00:46:56,460 --> 00:46:58,330 پی پان 398 00:47:01,600 --> 00:47:03,810 هنوز نتونستین با خون تکین تماس بگیرین؟؟ 399 00:47:03,880 --> 00:47:07,660 نه هنوز ؛پی پان ؛ اما با ستوان ساکسان تماس گرفتم و اون گفت که 400 00:47:07,850 --> 00:47:10,980 - تا نیم ساعت دیگه اینجاست - میترسم که خیلی دیر شده باشه 401 00:47:11,280 --> 00:47:14,610 حس میکنم اتفاق بدی برای خون تکین افتاده 402 00:47:14,760 --> 00:47:16,020 پی پان منظورت اینه که 403 00:47:16,100 --> 00:47:19,190 من شنیدم که مشتریا داشتن در مورد صدای بلندی که از اونجا میومد حرف میزدن 404 00:47:19,300 --> 00:47:25,020 و اونجا پشت جزیره اس , جنگله و هیچ جایی برای رفتن نیست 405 00:47:25,230 --> 00:47:26,990 فک میکنین که .. 406 00:47:27,200 --> 00:47:31,620 -به پی ته با بمب بهش حمله شده - مطمئن نیستم اما من زودتر میرم 407 00:47:31,810 --> 00:47:36,470 هر موقع ستوان ساکسان اومد بهش بگین سریع بیاد دنبالم 408 00:47:55,210 --> 00:47:57,510 فک میکنین میتونی فرار کنی؟؟؟ 409 00:47:58,780 --> 00:48:01,210 متاسفم که اشتباه فک کردین 410 00:48:01,410 --> 00:48:05,070 - میخوام بکشمت - میخوای منو بکشی درسته؟؟؟ 411 00:48:06,710 --> 00:48:07,980 یالا 412 00:48:08,180 --> 00:48:10,800 زودباش , هر چی میشه بذار بشه 413 00:48:11,010 --> 00:48:12,890 من از کسی فرار نمیکنم 414 00:48:13,080 --> 00:48:14,390 خوبه 415 00:48:14,600 --> 00:48:17,030 اما تو بیا 416 00:48:17,590 --> 00:48:19,040 بیا 417 00:48:40,830 --> 00:48:42,120 پاشو 418 00:48:55,270 --> 00:48:56,540 بیا 419 00:48:58,750 --> 00:49:01,630 تو... میمیری 420 00:49:10,200 --> 00:49:12,660 نکن , بذار خون تکین بره 421 00:49:12,860 --> 00:49:14,140 خون پان 422 00:49:14,540 --> 00:49:15,960 برو 423 00:49:17,150 --> 00:49:21,110 خون پان ؛ به من کمک نکن؛ نمیتونم ببینم اتفاقی برات میفته ؛ فرار کن 424 00:49:21,310 --> 00:49:26,010 منم نمیتونم ببینم که اتفاقی برات بیفته. اگر قراره بمیریم باهام میمیریم 425 00:49:26,200 --> 00:49:28,980 خوبه ؛ برای مردن با همدیگه آماده شین 426 00:49:30,660 --> 00:49:31,940 خون پان! 427 00:49:40,030 --> 00:49:42,060 هی تمومش کن 428 00:49:51,230 --> 00:49:56,810 - خون تکین - ته خوبی؟؟ -من خوبم برو دنبالش - همینجا بمونین 429 00:49:57,410 --> 00:50:00,640 -خون تکین - خون پان تو خوبی؟؟؟ 430 00:50:11,230 --> 00:50:12,240 وایسا 431 00:50:45,350 --> 00:50:46,920 مراقب باشید 432 00:50:49,480 --> 00:50:51,210 پی ته 433 00:50:56,490 --> 00:50:59,390 چرا اینجوری هستی؟؟ 434 00:51:01,410 --> 00:51:03,250 منو دزیده بودن 435 00:51:03,750 --> 00:51:06,150 اگه ساک نیومده بود کمکمون 436 00:51:06,340 --> 00:51:09,060 منو خون پان احتمالا تا الان مرده بودیم 437 00:51:09,260 --> 00:51:14,660 - اونو گرفتی؟؟؟ - نه خیلی سریع بود , نتونستم بگیرمش 438 00:51:14,870 --> 00:51:20,530 از الان به بعد باید خیلی مراقب باشیم ؛ چون ممکنه هر موقعی حمله کنن 439 00:51:22,290 --> 00:51:24,230 عمه لی داره زنگ میزنه 440 00:51:24,790 --> 00:51:27,140 احتمالا میخواد از شما بپرسه 441 00:51:27,340 --> 00:51:30,700 من... به مامان توضیح میدم. 442 00:51:35,700 --> 00:51:39,550 آه، به صورت پسر من نگاه کن. 443 00:51:39,850 --> 00:51:42,850 به خاطر این زنه که اینقد صدمه دیدی 444 00:51:43,050 --> 00:51:48,120 اگه اون دخالت بیجا نمیکرد و درمورد اختلاس پولا تحقیق نمیکرد تو اینجوری بدشانسی نمیوردی( آدم اینقد پررو آخه) ا 445 00:51:49,350 --> 00:51:50,720 خون پانو سرزنش نکن 446 00:51:50,910 --> 00:51:55,060 - او کار درستی انجام داد. - حالا ازش دفاعم میکنی؟ 447 00:51:55,270 --> 00:51:58,690 باید اونو میگرفتن نه تورو 448 00:51:58,880 --> 00:52:01,050 -مامان -نگو مامان 449 00:52:01,360 --> 00:52:08,610 فقط از اون دفاع میکنی, نمدونم چن دفعه بهت گفتم که اون شخصیت بدی داره 450 00:52:09,000 --> 00:52:10,870 اگه قلبتو به روی مسائل باز کنی 451 00:52:11,070 --> 00:52:13,710 وپان رو با چشمی که به بقیه مردم نگاه میکنی نبینی اون موقع میفهمی که 452 00:52:13,920 --> 00:52:18,030 - اون واقعا آدم خوبیه - نه اینجوری نگو - لی لی لی لی 453 00:52:18,220 --> 00:52:22,050 بذار ته اول استراحت کنه ؛ به نظر میاد تمام شبو نخوابیده 454 00:52:22,260 --> 00:52:30,080 ته، برو .هی، لی، لی، لی، لی. بیا، آروم باش 455 00:52:49,700 --> 00:52:52,340 من برگشتم، عمو. 456 00:52:52,730 --> 00:52:56,580 قول میدم دیگه جزیره رو ول نکنم جای دیگه برم 457 00:53:11,940 --> 00:53:14,320 پس شما اینجا قایم شدین پی ته 458 00:53:14,700 --> 00:53:16,250 چیزی شده نانگ جیو؟؟؟؟ 459 00:53:18,070 --> 00:53:22,140 راستش این مسئله به من مربوط نیست 460 00:53:22,430 --> 00:53:26,030 اما من نمیتونم بیشتر از این جلوی شَکم رو بگیرم . 461 00:53:26,240 --> 00:53:28,980 نانگ جیو هر چیزی هست بگین 462 00:53:29,180 --> 00:53:33,690 من میدونم که شما و پی پان حس خوبی به همدیگه دارین 463 00:53:33,880 --> 00:53:37,670 پس چرا نمیخواین دوباره باهاش رابطه داشته باشین؟ 464 00:53:37,980 --> 00:53:41,450 یه زن خوب مثه اون خیلی سخت پیدا میشه 465 00:53:43,060 --> 00:53:45,020 میدونین نانگ جیو؟ 466 00:53:45,540 --> 00:53:48,260 خیلی خوشحال شدم که خون پان برگشت. 467 00:53:49,010 --> 00:53:52,010 منم میخوام کاری که شما گفتینو بکنم اما نمیتونم 468 00:53:52,310 --> 00:53:56,150 چون اگه ما تو شرایط خوبی هم قرار بگیریم؛ بخاطر مامانم زندگیش پر استرسه 469 00:53:58,860 --> 00:54:00,970 من اینو برای پان نمیخوام 470 00:54:12,710 --> 00:54:15,440 شما برگشتین خون پان 471 00:54:15,640 --> 00:54:18,250 بذارین بغلتون کنم 472 00:54:20,960 --> 00:54:26,510 من خیلی خوشحالم!خون پان! قول بدین که دوباره مارو اینجوری ترک نکنین و برین 473 00:54:26,710 --> 00:54:29,330 باشه ؛ من دیگه هیچ جایی نمیرم 474 00:54:30,420 --> 00:54:36,940 اما خون نایلینی خودشو کرده معاون رییس و دفترتونو گرفته 475 00:54:37,150 --> 00:54:39,650 شما چه کار میکنید حالا، خون پن؟ 476 00:54:40,520 --> 00:54:42,430 به هیچ وجه سخت نیست 477 00:54:42,950 --> 00:54:46,250 من فقط باید برم برای برگردوندن وسائلم درخواست بدم 478 00:54:49,040 --> 00:54:52,040 سلفی ..سلفی ..سلفی 479 00:54:52,240 --> 00:55:06,100 480 00:55:06,290 --> 00:55:15,680 481 00:55:15,890 --> 00:55:19,610 482 00:55:19,810 --> 00:55:21,770 483 00:55:22,070 --> 00:55:27,720 484 00:55:29,000 --> 00:55:34,040 485 00:55:34,230 --> 00:55:37,740 به خونه خوش اومدین 486 00:55:38,140 --> 00:55:41,570 487 00:55:42,290 --> 00:55:44,400 488 00:55:44,640 --> 00:55:46,460 ممنون 489 00:55:49,990 --> 00:55:54,390 خوشحالم که می تونیم دوباره با هم کار کنیم. 490 00:55:54,790 --> 00:56:04,320 491 00:56:04,530 --> 00:56:13,810 492 00:56:14,000 --> 00:56:22,560 493 00:56:42,060 --> 00:56:44,880 سودارات مجبور نیستی تا اونجا با من بیایی ،میتونم خودم برم 494 00:56:45,090 --> 00:56:50,070 خوبه، خون لی، اگه به چیزی احتیاج داشتین میتونم کمکتون کنم. 495 00:56:51,140 --> 00:56:56,900 - چون مردم اینجا بی فایده هستن - درسته .. راست میگی 496 00:57:06,020 --> 00:57:10,500 - اون ازمون عصبانی بود - ما خیلی ترسیدیم، خیلللی ترسیدیم. 497 00:57:16,160 --> 00:57:19,980 - این خنده داره،نمیتونم خندمو تموم کنم - سرگرم کننده ست 498 00:57:23,100 --> 00:57:25,560 به چه حقی اومدین تو این اتاق؟ 499 00:57:28,430 --> 00:57:31,870 اینجا دفترمه، پس چرا نتونم واردش بشم؟ 500 00:57:31,950 --> 00:57:35,910 مزخرف نگو ؛ تو رفتی از اینجا ؛حق نداری پاتو بذاری تو این اتاق 501 00:57:36,240 --> 00:57:40,160 من معاون جدیدم و این دفتر منه. 502 00:57:40,220 --> 00:57:41,630 فک کنم چیزیو اشتباه فهمیدین 503 00:57:41,670 --> 00:57:43,300 تویی که دچار سوتفاهم شدی 504 00:57:43,500 --> 00:57:49,770 -برو بیرون , لج نکن؛برو بیرون گفتم - هیچ کس حق نداره خون پاسیکارو بندازه بیرون 505 00:57:50,430 --> 00:57:53,290 خون پراگوپ ؛ چجوری اومدین اینجا؟؟ 506 00:57:53,490 --> 00:57:55,750 من عمو پراگوپ رو به اینجا دعوت کردم 507 00:57:56,060 --> 00:57:59,910 فک کنم شما دستور عمو رو فراموش کردین 508 00:58:00,100 --> 00:58:04,890 پس منم به عمو زحمت دادم که بیاد اینجا و یادتون بیاره 509 00:58:06,240 --> 00:58:07,730 توی وصیت نامه.... 510 00:58:07,930 --> 00:58:10,830 خون آنوپونگ خون پاسیکارو به عنوام معاون رییس ... 511 00:58:11,230 --> 00:58:17,680 برای دوسال آینده منصوب کردن 512 00:58:17,890 --> 00:58:23,040 تو این مدت , هیچ کس نمیتونه ایشونو اخراج کنه 513 00:58:23,230 --> 00:58:25,910 حتی مدیر اجرایی جدید 514 00:58:26,120 --> 00:58:27,700 که خون تکینه 515 00:58:27,890 --> 00:58:30,030 یا حتی خون نایلینی 516 00:58:30,230 --> 00:58:33,350 که من اونو برای مدیریت کردن کمپانی منصوب نکردم 517 00:58:33,550 --> 00:58:37,500 اون هیچ حقی نداره که بخواد مسئول قسمتی باشه یا توی قرار های مهم شرکت کنه 518 00:58:37,700 --> 00:58:41,570 بعد از اتمام دو سالی که من معین کردم 519 00:58:41,770 --> 00:58:45,830 خون پاسیکا میتونه درمورد رها کردن موقعیتش تصمیم بگیره 520 00:58:46,660 --> 00:58:50,820 و اگه کسی به وصیت نامه عمل نکنه چی میشه عمو؟؟ 521 00:58:51,020 --> 00:58:53,280 ما مجبور میشیم مورد رو طبق قانون پیش ببریم 522 00:58:53,480 --> 00:58:55,740 کاملا شنیدین خون نایلینی؟؟ 523 00:58:55,950 --> 00:58:58,660 نذارین یه چیزه این کوچیکی باعث آبرو ریزیتون بشه 524 00:58:58,870 --> 00:59:00,250 چون اگه شما از این مسئله سرپیجی کنید 525 00:59:00,440 --> 00:59:05,460 - من باید با پلیس تماس بگیرم - ، خون نایلینی چیز دیگه ای هم هست که شک داشته باشین؟ 526 00:59:05,820 --> 00:59:07,510 نه 527 00:59:09,810 --> 00:59:12,360 لطفا درو ببندین 528 00:59:14,530 --> 00:59:16,120 سودارات 529 00:59:28,450 --> 00:59:32,360 - خیلی ازتون ممنونم عمو پراگوپ - نیازی به تشکر کردنت نیست 530 00:59:32,550 --> 00:59:35,020 اینکاریه که باید انجامش بدم 531 00:59:41,500 --> 00:59:43,010 خون لی 532 00:59:49,050 --> 00:59:53,690 من ... ار ... حس بهتری دارین الان خون لی؟؟ 533 01:00:05,430 --> 01:00:10,890 -لعنت بهش .. خیلی بد شد که من تو اتاق نبودم -آره 534 01:00:11,040 --> 01:00:15,680 میخواستم که ببینم قیافه ی خون لی و هوانا سودارات چجوری بوده پی نی 535 01:00:15,700 --> 01:00:20,860 خون پان کا ؛ خیلی بد شد ؛ منم میخواستم اونجا باشم ؛ بگین چی شد 536 01:00:21,280 --> 01:00:26,560 خوب؛ از یه چهره ی رنگی تبدیل شدن به قیافه های رنگ پریده ... 537 01:00:26,760 --> 01:00:30,890 مثه کسی که جلو دهنشو گرفتن و نمیتونه حرف بزنه!! 538 01:00:31,130 --> 01:00:33,920 اونا احتمالا خیلی عصبانین نانگ پان 539 01:00:34,560 --> 01:00:43,700 ولی باید خیلی مراقب بشین چون خون لی و هوانا سودارات نمیذارن قسر در بره 540 01:00:43,900 --> 01:00:46,050 - این درسته پی نی -آرههه 541 01:00:46,460 --> 01:00:49,160 ولی نترسین ؛ شما مادوتارو دارین 542 01:00:50,330 --> 01:00:54,400 - من اونو خیلی دوست دارم - تو از من خوشت میاد؟ - نه - چه چیزی دوست داری؟ 543 01:00:55,790 --> 01:00:58,040 ساک ؛ درمورد اتفاق دیروز ؛ میخوام بذارمش به عهده تو 544 01:00:58,240 --> 01:01:00,240 من میخوام بدونم که کیه که داره اینکارو میکنه 545 01:01:00,540 --> 01:01:04,380 و کمک کنم که به زودی اونارو بگیریم؛ من خیلی نگران خون پانم 546 01:01:06,500 --> 01:01:07,760 فعلا 547 01:01:09,290 --> 01:01:13,000 خون تکین ؛ میدونین خون پاسیکا برگشته؟؟ 548 01:01:13,200 --> 01:01:17,080 سودارات, میتونی بری، این موضوع بین منو پسرمه 549 01:01:17,280 --> 01:01:18,610 بله 550 01:01:21,400 --> 01:01:24,650 ته راستشو بهم بگو 551 01:01:26,950 --> 01:01:28,450 من قبلا می دونستم، 552 01:01:28,660 --> 01:01:30,270 که خون پان برگشته 553 01:01:30,520 --> 01:01:33,500 تو اتفاقی که دیروز افتاد ؛ خون پان بود که به من کمک کرد 554 01:01:33,580 --> 01:01:36,340 و چرا به من نگفتی؟ یا این زنه اجازه نداد که به من بگی؟ 555 01:01:36,400 --> 01:01:37,770 هیچ ربطی به پان نداشت 556 01:01:38,030 --> 01:01:41,150 من نگفتم چون شما زود یا دیر خودتون میفهمیدین 557 01:01:41,160 --> 01:01:46,970 اما در هر صورت باید به من میگفتی. میدونی ته؟ اون امروز منو تحقیر کرد 558 01:01:47,170 --> 01:01:48,670 ته 559 01:01:49,650 --> 01:01:56,320 اون زنه وکیل پراگوپ رو دعوت کرد که بهم یاداوری کنه که هیچ حق و جایگاهی تو جزیره ندارم 560 01:01:56,510 --> 01:02:01,650 -اینجا آدمایی هستن که میخوان بهش آسیب بزنن چون اون خیلی مغروره و به خودش جرات میده که به من توهین کنه - مامان 561 01:02:05,330 --> 01:02:07,210 خون پان کار درستی کرد 562 01:02:07,420 --> 01:02:09,830 من ندیدم که اون تا الان کار اشتباهی انجام بده 563 01:02:10,130 --> 01:02:13,350 خیلی خوبه که برگشته چون اون تنها کسیه که ... 564 01:02:13,540 --> 01:02:16,090 که میدونه جزیره مروارید بهترینه 565 01:02:21,160 --> 01:02:22,610 منو ببخشید 566 01:02:46,030 --> 01:02:47,480 پیکابو 567 01:02:49,520 --> 01:02:51,020 پات 568 01:02:53,540 --> 01:02:58,400 خیلی خوشحالم که تو برگشتی 569 01:02:58,970 --> 01:03:00,660 بله خانوم .. 570 01:03:09,220 --> 01:03:12,280 .. من متاسفم ... منظورم این نبود .... 571 01:03:12,490 --> 01:03:14,440 که بغلتون کنم 572 01:03:14,630 --> 01:03:20,230 آه! خوب... اگه در مورد اینه ؛ اگرم منظوری داشتی من اهمیتی نمیدم. 573 01:03:20,440 --> 01:03:21,700 بیا 574 01:03:21,890 --> 01:03:25,070 دیوونه .چه خبرته 575 01:03:25,270 --> 01:03:30,820 میدونی پان کجاس؟ 576 01:03:32,320 --> 01:03:34,320 میخوای تو اتاقت قدیمیت بمونی پات؟ 577 01:03:34,470 --> 01:03:40,070 آره خب ..به نظرم ما نباید به بقیه بگیم که باهم خواهر برادریم 578 01:03:40,270 --> 01:03:44,810 تو هم اینو به خون تکین بگو منم به خون جیو یاداوری میکنم که به کسی نگن 579 01:03:45,010 --> 01:03:47,570 چرا نباید به کسی بگیم که خواهر و برادریم ؟ 580 01:03:47,860 --> 01:03:51,850 اه ... اگه بقیه بفهمن ما خواهربرادریم .... 581 01:03:52,050 --> 01:03:54,870 بقیه نسبت بهمون محتاط میشن 582 01:03:55,080 --> 01:03:57,860 و دیگه کسی جرات نمیکنه درهیچ موردی چیزی به من بگه 583 01:03:59,600 --> 01:04:01,220 درسته 584 01:04:01,410 --> 01:04:03,050 پات 585 01:04:04,590 --> 01:04:06,980 میخوای پی پان و برگردونی بانکوک درسته؟؟ 586 01:04:07,170 --> 01:04:09,230 چجوری به من گوش نمیدی؟ 587 01:04:09,440 --> 01:04:12,670 من اصلا نمیذارم که پی پان و برگردونی بانکوک 588 01:04:14,160 --> 01:04:16,670 من با پات نمی روم 589 01:04:17,170 --> 01:04:18,470 آه 590 01:04:18,950 --> 01:04:21,790 اگه میخوای سرزنشم کنی. میشه اول ازم بپرسی؟ 591 01:04:22,120 --> 01:04:24,530 من میخوام با پان بمونم 592 01:04:24,880 --> 01:04:26,530 واقعا؟ 593 01:04:26,850 --> 01:04:30,140 اخ جون !بله من خیلی خوشحالم 594 01:04:32,930 --> 01:04:38,870 خوشحالین که من برگشتم یا پات برگشته که پیش من بمونه؟ 595 01:04:39,930 --> 01:04:44,520 مسلما من خوشحالم که شما برگشتین پی پان 596 01:04:55,960 --> 01:04:57,160 خون جیو. 597 01:04:58,350 --> 01:04:59,490 خون جیو 598 01:05:01,330 --> 01:05:02,900 خون جیو کراپ 599 01:05:05,380 --> 01:05:10,320 -خوشجال نیستی که من برگشتم ؟ - خوب... مهم نیست .. 600 01:05:10,420 --> 01:05:14,760 - من ناراحتم - چرا ناراحتی؟ - پس من باید رک باشم 601 01:05:16,150 --> 01:05:18,310 من دوستت دارم 602 01:05:34,820 --> 01:05:36,280 هی... 603 01:05:36,480 --> 01:05:41,020 - میشه بی فکر حرف نزنی؟ - من بی فکر حرف نزدم 604 01:05:41,410 --> 01:05:43,240 من واقعا تو رو دوست دارم 605 01:05:43,890 --> 01:05:47,620 میشه باهات قرار بذارم ؟ 606 01:05:52,230 --> 01:05:54,310 دیونه ای؟؟ 607 01:05:54,500 --> 01:05:56,580 چجوری دیونه ام؟؟ 608 01:05:58,320 --> 01:06:04,560 اه . میدونم .. هنوزم فک میکنی منو پان زنو شوهریم درسته؟؟؟ 609 01:06:04,760 --> 01:06:09,450 - پس بذارین بگم که اینجوری نیس -پی ته همه چیزو بهم گفته 610 01:06:09,660 --> 01:06:11,620 و من می دانم که... 611 01:06:12,090 --> 01:06:15,100 تو و پی پان خواهر برادرین 612 01:06:15,140 --> 01:06:18,500 اگه واقعیتو میدونین بذارین که من بهتون ابراز علاقه کنم 613 01:06:18,570 --> 01:06:22,640 تو دیوونه ای من دیگه باهات حرف نمیزنم .. میرم 614 01:06:24,320 --> 01:06:26,530 هی ؛ صب کن , لطفا 615 01:06:26,730 --> 01:06:29,990 اگه جوابمو ندین، من فک میکنم که گذاشتین مختونو بزنم. 616 01:06:32,370 --> 01:06:34,180 خیلی ممنون 617 01:06:46,800 --> 01:06:53,020 - پی سودا چیزی شده؟ -من تو دردسر افتادم ؛ پول لازم دارم 618 01:06:53,230 --> 01:06:56,460 اومدم که ازتون بخوام یکم پول بهم بدین 619 01:06:56,660 --> 01:06:59,090 -ندارم - چی؟ 620 01:06:59,410 --> 01:07:02,300 من مجبورم سالها زندگی شخصیمو قربانی کنم 621 01:07:02,500 --> 01:07:06,660 هنوزم نمیدونم چقدر پول خرج کردم تا رین رو به این سن برسونم 622 01:07:06,910 --> 01:07:08,410 بنابراین، 623 01:07:08,840 --> 01:07:13,500 - تو به من مدیونی ، یادتون باشه. - می دونم، 624 01:07:13,700 --> 01:07:16,380 و هیچ وقتم کاراتو فراموش نکردم 625 01:07:16,900 --> 01:07:21,240 اما باید یادت باشه من هیچ وقت نذاشتم تو وضعیت سختی باشی 626 01:07:21,440 --> 01:07:26,470 هروقت که به مشکل مالی برخوردی من کمکت کردم؛ اما اگه بیشتر از این بخوای ... 627 01:07:26,670 --> 01:07:29,880 -نمیتونم بهت پولی بدم -اگه بهم پول ندین 628 01:07:30,390 --> 01:07:32,880 من واقعیتو به رین میگم 629 01:07:33,080 --> 01:07:37,480 که ماله کیه ؛ اینو میخواین؟؟ ها؟؟ 630 01:07:44,630 --> 01:07:47,780 پی سودا پی سوداکا 631 01:07:48,160 --> 01:07:50,860 اوه تیپ 632 01:07:53,380 --> 01:07:54,760 اون.. 633 01:07:55,060 --> 01:07:57,450 لطفا الان هیچی نپرس خواهر 634 01:07:59,150 --> 01:08:02,800 بشین اونجاا و یکم شیرنی بخور باشه ؟؟ 635 01:08:10,870 --> 01:08:15,280 چجوری ممکنه ؟؟؟ قایق منفجر شد اما ناچا نمرده 636 01:08:15,590 --> 01:08:19,480 - نمیخوام باور کنم - منم باورم نمیشه 637 01:08:19,690 --> 01:08:26,010 -ناچا رو کجا پیدا کردی؟؟ -یکی توی ساحل دهکده ماهی گیرها ،بی هوش پیداش کرده 638 01:08:26,210 --> 01:08:31,610 ماهیگرها شناخته بودنش که کیه چون ناچا عادت داشته وقتی همراه خون انوپانگ وپی پرانگ میرفته گردش تو دهکده بازی کنه 639 01:08:31,810 --> 01:08:39,830 برای همین هم ماهی گیرها با هتل تماس گرفتن ومنم تصادفا تلفن رو جواب دادم وبرای درمان بچه رو بگردونم اینجا پی سوداکا 640 01:08:40,230 --> 01:08:42,860 لطفا از این بچه برای من مراقبت کنید. 641 01:08:43,360 --> 01:08:45,370 به بهترین نحو ممکن بزرگش کنین 642 01:08:45,560 --> 01:08:52,040 - چون اون خواهرزادمونه ... - و ناچا درمورد پدرمادرش نپرسیده؟؟؟ 643 01:08:52,340 --> 01:08:57,560 نه چون از وقتی به هوش اومده نتونسته هیچی رو به یاد بیاره 644 01:08:57,770 --> 01:09:00,200 میخوام ناچا یه زندگی جدید داشته باشه 645 01:09:00,400 --> 01:09:03,730 بهتر از قبل ؛ از الان به بعد .. 646 01:09:04,500 --> 01:09:06,230 ما صداش میزنیم 647 01:09:06,440 --> 01:09:09,040 سریندا 648 01:09:15,020 --> 01:09:16,840 - چقد پول لازم داری؟؟ 649 01:09:17,050 --> 01:09:19,760 من به حسابت میریزم. 650 01:09:23,700 --> 01:09:27,590 خوبه که پات تصمیم گرفت باهاتون اینجا بمونه 651 01:09:27,990 --> 01:09:30,010 منم میتونم با اطمینان استراحت کنم 652 01:09:30,910 --> 01:09:34,080 اینکه منو پات خواهر و برادریم رو..... 653 01:09:34,280 --> 01:09:36,030 لطفا به کسی نگو 654 01:09:36,530 --> 01:09:40,340 حتما ؛ من زیپ دهنمو محکم میکشم. 655 01:09:42,140 --> 01:09:44,590 اوه... نزدیک ظهره، 656 01:09:44,790 --> 01:09:47,460 میخواین با من بیاین یه چیزی بخوریم؟؟ 657 01:09:48,550 --> 01:09:52,730 - بله - من یه رستوران میشناسم که غذاها خوشمزه ای داره ..... 658 01:09:52,930 --> 01:09:55,090 ولی تو شهره 659 01:09:55,300 --> 01:09:57,900 نمیدونم میخوای باهام بیای یا نه 660 01:10:00,560 --> 01:10:02,310 البته 661 01:10:02,700 --> 01:10:04,100 بفرمایین 662 01:10:18,360 --> 01:10:20,450 زیاد بخور خون پان 663 01:10:21,410 --> 01:10:24,300 من نمیتونم دیگه دارم میترکم 664 01:10:25,730 --> 01:10:27,780 به من نگو که ... 665 01:10:27,990 --> 01:10:30,280 فقط با نگاه کردن به قیافم سیر شدی... 666 01:10:31,340 --> 01:10:34,430 نه، من اینطوری نیستم 667 01:10:34,660 --> 01:10:36,420 من فقط شوخی کردم 668 01:10:40,700 --> 01:10:43,550 - خیلی خوشمزه است. - ته -اوه ساک 669 01:10:43,750 --> 01:10:48,040 - سلام، خون پاسیکا. - سلام. - من خبر مهمی دارم 670 01:10:52,790 --> 01:10:56,860 حادثه ای که قایق خون پاسیکا منفجر شد و آخرین حادثه؛ 671 01:10:57,070 --> 01:10:58,990 ما همان نوع بمب زمانی رو پیدا کردیم. 672 01:10:59,190 --> 01:11:02,810 اما چیزی که عجیبه ... این دوتا بمب زمانی .... 673 01:11:03,020 --> 01:11:07,440 شبیهه همون بمبیه که ما تو انفجار قایق خون آنوپونگ پیدا کردیم 674 01:11:18,140 --> 01:11:20,770 یعنی انفجار قایق عمو پونگ ... 675 01:11:20,960 --> 01:11:24,220 - تصادفی نبوده چیزیکه ماقبلا فک میکردیم -بله 676 01:11:24,560 --> 01:11:31,880 مجرم این بمبارو خیلی دقیق ساخته و من فکر میکنم ممکنه دوباره حمله کنه 677 01:11:32,090 --> 01:11:35,540 بهرحال تو و ته باید خیلی مراقب باشین 678 01:11:52,360 --> 01:11:59,510 مجرم این بمبارو خیلی دقیق ساخته و من فکر میکنم ممکنه دوباره حمله کنه 679 01:11:59,720 --> 01:12:03,480 بهرحال تو و ته باید خیلی مراقب باشین 680 01:12:08,200 --> 01:12:09,990 من نگرانتم 681 01:12:18,890 --> 01:12:20,350 خون پان 682 01:12:20,880 --> 01:12:22,220 اگر ممکنه، 683 01:12:22,420 --> 01:12:25,830 من نمیخوام که حتی برای یک ثانیه از دید من دور باشی. 684 01:12:27,320 --> 01:12:29,940 من می ترسم دوباره بهت آسیب بزنن. 685 01:12:30,540 --> 01:12:33,690 من خودم خوب مراقب خودمم 686 01:12:34,060 --> 01:12:36,910 شما هم باید خوب مراقب خودتون باشین 687 01:12:39,770 --> 01:12:44,080 نگرانیم برای تو کمتر از نگرانی تو در مورد من نیس 688 01:13:12,000 --> 01:13:17,180 نانگ پاسیکا تو تازه برگشتی اما رفتارهای بد قدیمیتو از سرگرفتی ؟ 689 01:13:43,160 --> 01:13:45,840 لی، چی شده؟ 690 01:13:46,640 --> 01:13:51,170 - چیزی شده، گان؟ - داری گریه می کنی. - نه، 691 01:13:52,770 --> 01:13:58,910 لی، من 20 سال با تو دوست بودم چرا نباید بدونم مشکلت چیه؟ 692 01:14:00,570 --> 01:14:02,670 گان 693 01:14:03,630 --> 01:14:06,530 نمیدونم دیگه باید چیکارکنم 694 01:14:07,250 --> 01:14:09,850 درمورد ته و نانگ پاسیکا 695 01:14:13,850 --> 01:14:16,280 نانگ پاسیکا برگشته 696 01:14:16,700 --> 01:14:18,520 و ته رو گول میزنه 697 01:14:18,710 --> 01:14:22,740 ازش متنفرم ؛ تا مغز استخونم ازش منتفرم 698 01:14:22,950 --> 01:14:27,890 نمیخوام بذارم ته رو بگیره ؛ قلبم نمیتونه تحملش کنه 699 01:14:30,470 --> 01:14:36,490 - در مورد اتفاقی که نیفتاده فک نکنین - ولی میدونم که این اتفاق میفته 700 01:14:37,000 --> 01:14:40,160 میدونم ته به اون زن احساس داره 701 01:14:40,360 --> 01:14:45,230 من پسرمو با دستای خودم بزرگ کردم؛ من راه زندگیشو براش مشخص کردم 702 01:14:47,050 --> 01:14:49,490 مسیری که براش درست کردم، 703 01:14:50,480 --> 01:14:52,980 یه مسیر زیباست 704 01:14:53,730 --> 01:14:55,620 اما در حال حاضر... 705 01:14:55,820 --> 01:14:59,180 چیزی نمونده که تی از مسیر من بیرون بره 706 01:14:59,370 --> 01:15:07,570 و تو مسیر نانگ پاسیکا قدم بذاره ؛ منم نمیتونم اینو قبول کنم, اگه همچین اتفاقی بیفته من ترجیح میدم بمیرم 707 01:15:55,160 --> 01:15:58,610 چیزی نمونده که تی از مسیر من بیرون بره 708 01:15:58,900 --> 01:16:07,950 و تو مسیر نانگ پاسیکا قدم بذاره ؛ منم نمیتونم اینو قبول کنم, اگه همیچن اتفاقی بیفته من ترجیح میدم بمیرم 709 01:16:23,850 --> 01:16:27,960 پی ته پی ته ؛ چی شده؟؟ 710 01:16:34,730 --> 01:16:37,780 عمه اینقد از پی پان بدش میاد ؟؟؟ 711 01:16:41,580 --> 01:16:44,150 نمیخوام که باعث مشکل خون پان باشم 712 01:16:44,590 --> 01:16:47,920 -باید یه کاری بکنم - میخوای چیکار کنی پی ته؟ 713 01:16:56,460 --> 01:16:59,040 باید کاری کنم که خون پوون ازم متنفر بشه 714 01:16:59,900 --> 01:17:02,220 برای امنیت خودش 715 01:17:18,050 --> 01:17:20,120 خون پان کا 716 01:17:20,820 --> 01:17:22,330 خون پان کا 717 01:17:23,040 --> 01:17:25,960 یه مشکل بزرگی هست 718 01:17:26,700 --> 01:17:30,130 هی بس کن! اینها پرونده های خون پان هستند. 719 01:17:30,320 --> 01:17:34,490 - هی گفتن تمومش کنین ! شماها حق ندارین اینکارو بکنین -چه خبره 720 01:17:37,010 --> 01:17:39,550 وسایلمو بذارین سرجاش همین حالا 721 01:17:41,860 --> 01:17:46,350 - خون پاسیکا ؛ لطفا اینکارو نکنین - من کسی هستم که باید اینو بگم 722 01:17:46,640 --> 01:17:49,090 یکی به شماها دستور داده درسته؟؟؟ 723 01:17:50,320 --> 01:17:52,960 خون نایلینی بهتون دستور داده درسته؟؟ 724 01:17:54,130 --> 01:17:56,530 خون نایلینی نه 725 01:18:02,500 --> 01:18:04,480 چرا قبل اینکه بیاین داخل در نزدین؟؟ 726 01:18:04,690 --> 01:18:07,340 چرا دستور دادین وسایل منو از اتاقم بندازن بیرون ؟؟ 727 01:18:08,530 --> 01:18:16,460 من نگفتم بندازن بیرون ؛ گفتم که اتاقو تمیز کنن و چیزایی که لازم نیستو بندازن دور 728 01:18:16,480 --> 01:18:19,710 -اما اونا وسایل منن ؛ شما حق ندارین -حق دارم 729 01:18:19,900 --> 01:18:23,730 من نسبت به همه چیز و همه جای این جزیره حق دارم 730 01:18:23,940 --> 01:18:27,050 -چون من مالکشم - هی چت شده؟؟ 731 01:18:27,250 --> 01:18:29,580 ما همین دیروز داشتیم خیلی خوب ودلپذیر با هم صحبت میکردیم 732 01:18:30,740 --> 01:18:33,040 من فقط وانمود کردم که باهاتون خوب هستم ؛ همین 733 01:18:34,360 --> 01:18:36,980 واقعا فک کردین من با شما خوبم ؟؟؟ 734 01:18:39,930 --> 01:18:43,040 پس خیلی شاده لوحین. اوه ، نه این نیست 735 01:18:43,230 --> 01:18:45,360 بهش نمیگن ساده لوحی 736 01:18:46,100 --> 01:18:48,320 بهش میگن حماقت 737 01:18:54,450 --> 01:18:58,100 من میخوام اتاقتونو به اتاق وی آی پی مهمونام تبدیل کنم 738 01:18:58,760 --> 01:19:02,390 شما هم باید باید بیاین اینجا کار کنین 739 01:19:02,590 --> 01:19:04,400 تو اتاق من 740 01:19:16,640 --> 01:19:21,820 خون تکین دستور داده که تو اتاقش کار کنین؟؟ 741 01:19:22,960 --> 01:19:28,580 چی شده؟؟ چجوری خون تکین دوباره تبدیل شد به همون آدم قبلی که بود ؛ خون پان ؟؟ 742 01:19:28,890 --> 01:19:30,600 منم نمیدونم 743 01:19:30,800 --> 01:19:38,350 -اما قبلا ... ممکنه فقط بازی میکرده که اعتمادمو جلب کنه - خون پان من نگرانتونم 744 01:19:38,560 --> 01:19:40,630 من مراقبم 745 01:19:40,830 --> 01:19:44,070 من فکر می کنم که... می تونم ادارش کنم. 746 01:20:12,790 --> 01:20:15,190 چرا اینجوری نگام میکنی؟ 747 01:20:15,480 --> 01:20:17,340 بایدم اینجوری نگات کنم 748 01:20:17,540 --> 01:20:20,420 چون میخوام ببینم داری واقعا کار میکنی با فقط داری وقت تلف میکنی 749 01:20:23,150 --> 01:20:27,180 کار میکنم ؛ میبینی الان؟ 750 01:20:28,620 --> 01:20:30,530 میخوام قهوه بخورم 751 01:20:30,730 --> 01:20:32,650 برو برام قهوه درست کن 752 01:20:33,330 --> 01:20:36,590 حتما ؛ میرم به پی پرا میگم براتون درست کنه 753 01:20:37,930 --> 01:20:39,570 نباید به اون بگی 754 01:20:40,540 --> 01:20:44,660 من به تو دستور دادم که درستش کنی؛ نه کسی دیگه 755 01:20:44,680 --> 01:20:46,240 اما این وظیفه من نیست. 756 01:20:46,390 --> 01:20:48,340 من فکر میکنم این وظیفه توهه. 757 01:20:48,600 --> 01:20:52,220 حتی اگه معاون رییس هم باشی 758 01:20:52,420 --> 01:20:54,420 اما اگه من یه چیزی ازت بخوام 759 01:20:54,620 --> 01:21:02,200 باید انجامش بدی؛ بهت گفتم برام قهوه درست کتی ؛ تو ساحل منتظرم 760 01:21:13,470 --> 01:21:17,340 چش شده؟؟؟ یه دفعه از دستم عصبانی شد؟؟ 761 01:21:43,860 --> 01:21:47,830 آروم تر باش ؛ اگه رو اسنادم بریزه , میخوای چیکار کنی؟؟ 762 01:21:54,510 --> 01:21:56,150 خون! 763 01:21:59,050 --> 01:22:03,000 -خیلی شیرینه , میخوای با دیابت منو بکشی؟ -چی شیرینی ای؟؟ 764 01:22:04,330 --> 01:22:05,970 بچشش 765 01:22:12,360 --> 01:22:13,670 پس؟ 766 01:22:13,870 --> 01:22:17,500 -شیرینیش براتون کافیه؟؟؟ -منظوری نداشتم -منظور داشتی 767 01:22:17,700 --> 01:22:22,460 - چون تو از اول نمیخواستی درستش کنی؟ -خون تکین چی شده؟؟ 768 01:22:22,660 --> 01:22:26,920 چرا داری اذیتم میکنی؟هرچند قبل ازاین ما همدیگه رو درک میکردیم 769 01:22:28,920 --> 01:22:30,250 چون قبلش 770 01:22:30,460 --> 01:22:32,570 فقط یه بازی بود 771 01:22:32,770 --> 01:22:36,310 فقط میخواستم بدونم یه آدمی مثه تو چقدر میتونه یه دنده وتزلزل ناپذیر باشه ؟ 772 01:22:36,560 --> 01:22:41,390 اما وقتی باهات خوب حرف میزنم ؛ خیلی راحت آسیب پذیر میشی 773 01:22:41,780 --> 01:22:46,720 بخصوص وقتی عشقمو اعتراف کردم خیلی بی رحمانه به پام افتادی پاسیکا 774 01:22:48,800 --> 01:22:51,060 این یعنی همه چیزای که قبلا میگی 775 01:22:51,470 --> 01:22:54,070 به هیچ وجه حقیقت ندارن 776 01:22:54,760 --> 01:22:57,530 تو فکر میکنی من واقعا تو رو دوست دارم ؟؟ 777 01:22:58,320 --> 01:23:00,540 تو احمقی یا باهوش؟؟ 778 01:23:00,840 --> 01:23:04,450 مامانم ازت متنفره من چجوری میتونم عاشقت باشم؟ 779 01:23:31,180 --> 01:23:36,720 780 01:23:38,210 --> 01:23:43,540 781 01:23:44,740 --> 01:23:48,500 چون فقط یه بازی بود 782 01:23:48,800 --> 01:23:52,180 فقط میخواستم بدونم یه آدمی مثه تو چجوری اینقد یه دندس؟ 783 01:23:52,580 --> 01:23:57,280 اما وقتی باهات خوب حرف میزنم ؛ خیلی راحت آسیب پذیر میشی 784 01:23:58,900 --> 01:24:01,340 بخصوص موقعی که به عشقم اعتراف کردم 785 01:24:01,930 --> 01:24:05,180 به پام افتادی پاسیکا 786 01:24:07,380 --> 01:24:17,020 787 01:24:17,220 --> 01:24:26,550 788 01:24:26,750 --> 01:24:30,290 789 01:24:30,690 --> 01:24:32,440 790 01:24:33,060 --> 01:24:38,670 791 01:24:40,020 --> 01:24:46,220 792 01:24:46,420 --> 01:24:52,580 793 01:24:53,180 --> 01:25:01,100 794 01:25:01,300 --> 01:25:15,280 795 01:25:15,480 --> 01:25:24,730 796 01:25:24,920 --> 01:25:33,760 797 01:25:48,140 --> 01:25:51,400 در حال حاضر نسبت به 3 سال بیش 30درصد کاهش رزرو اتاق داشتیم 798 01:25:51,600 --> 01:25:54,200 اگه کاری نکنیم ؛ به مشکل میخوریم 799 01:25:54,350 --> 01:25:58,820 پس من به یه کمپین برای توریستا فک کردم 800 01:25:59,020 --> 01:26:02,350 این یک ارتقا برای رزرو اتاق به 2 شب و 1 شب به صورت رایگانه 801 01:26:02,550 --> 01:26:07,860 با منو باز صبحانه و شام , همراه با چشمه آب گرم و بازی های ابی 802 01:26:08,420 --> 01:26:12,230 اگه اینجوری باشه فکر میکنم که ضرر میکنیم 803 01:26:12,920 --> 01:26:14,500 من کاملا فکرشو کردم 804 01:26:14,710 --> 01:26:20,100 با اینکه فقط نصفه سود رو بدست میاریم اما بهتر از سود نکردنه ؛ درسته؟؟ 805 01:26:20,500 --> 01:26:23,810 هرچی؛ من هنوز هم مخالفم 806 01:26:24,710 --> 01:26:27,150 اما فک میکنم پیشنهاد خون تکین , 807 01:26:27,350 --> 01:26:30,090 درحال حاضر بهترین راه بیرون رفتنه 808 01:26:32,640 --> 01:26:34,660 ما هیچ گزینه دیگری نداریم. 809 01:26:34,860 --> 01:26:40,020 علاوه بر این؛ من فک میکنم اگه رییس سابق هم بود .. 810 01:26:40,220 --> 01:26:42,520 همین فکرو میکرد 811 01:26:44,560 --> 01:26:46,920 بگذارین اول به جزئیات نگاهی بیندازیم. 812 01:27:00,300 --> 01:27:01,740 ممنون 813 01:27:04,050 --> 01:27:06,500 که چن لحظه پیش تو جلسه طرف منو گرفتی 814 01:27:06,700 --> 01:27:10,540 من طرف تو نیستم،دیدم چیزی که فک میکنی ....،. 815 01:27:10,900 --> 01:27:14,950 برای جزیره ی آندامان سودآوره, واسه همین کمکت کردم 816 01:27:15,150 --> 01:27:20,990 - با اینکه من... اذیتت کردم؟ - من مسایل شخصی و کاری رو از هم جدا میدونم. 817 01:27:23,650 --> 01:27:25,590 این کمپینی که مطرحش کردی 818 01:27:25,790 --> 01:27:28,660 به بودجه تبلیغاتی بسیار بالا نیاز داره 819 01:27:28,960 --> 01:27:31,500 ما باید پولای تو بانکو از حساب بیرون بکشیم 820 01:27:31,860 --> 01:27:34,010 من به این موضوع رسیدگی میکنم براتون 821 01:27:54,500 --> 01:27:55,910 سلام 822 01:27:57,780 --> 01:27:59,510 چی؟ 823 01:28:00,240 --> 01:28:01,350 چطور ممکنه؟ 824 01:28:01,550 --> 01:28:06,510 از 1 میلیارد پول نقد در حساب صندوق های مشترک فقط 2 میلیون و 100 هزار بات باقی مونده 825 01:28:06,710 --> 01:28:08,680 این یعنی همون مبلغی که گم شده بود 826 01:28:08,870 --> 01:28:10,920 باید همون مبلغی باشه که اختلاس شده 827 01:28:11,970 --> 01:28:15,460 ما هم هیچ وقت به این حساب مشکوک نمیشدیم چون فقط من وتو میتونیم ازش برداشت کنیم 828 01:28:15,660 --> 01:28:17,550 پس چجوری تونستن از حساب برداشت کنن ؟؟؟ 829 01:28:28,230 --> 01:28:29,450 هکر 830 01:28:29,640 --> 01:28:32,560 - اونا معاملات تجاری رو از طریق اینترنت انجام دادن. - تعجبی نداره، 831 01:28:32,880 --> 01:28:36,670 - به همین دلیل ما نمیتونیم مدرکی رو برای گرفتنشون پیدا کنیم - اونا از این روش استفاده کردن ؛ 832 01:28:36,860 --> 01:28:41,210 - چون اونا میدونن که برای ما سخته که بگیریمشون -و اونا کین ؟؟ 833 01:28:47,130 --> 01:28:52,180 -تاالان فهمیدن؟ -خون پاسیکا رفته پول از حساب دربیاره 834 01:28:52,380 --> 01:28:55,310 پس اونا فهمیدن که نصفه پولا گم شده 835 01:28:55,510 --> 01:29:00,070 این مسئله زیاد طول نمیکشه, مطمئنم , باید چیکار کنم؟ 836 01:29:00,510 --> 01:29:06,650 فرار کن تو و هر کس دیگه ای که تو این موضوع دخالت داشتن , عجله کنید و از بانک خارج شوید 837 01:29:06,850 --> 01:29:08,490 مدیر 838 01:29:09,110 --> 01:29:13,320 معاون مدیر و دو حسابدار بدون هیچ ردی گم شدن 839 01:29:13,510 --> 01:29:16,450 نمیتونستم باهاشون تماس بگیرم ,برا همین برای پیدا کردنشون به خونه هاشون رفتم 840 01:29:16,650 --> 01:29:21,000 -تا الان همه چیزشونو بردن - با اینکار؛ یعنی ترسیدن 841 01:29:21,210 --> 01:29:24,450 اونا باید بدونن کی پشت این ماجراست. 842 01:29:25,020 --> 01:29:28,710 -و میتونیم پیداشون کنیم ؟؟ -کمی طول میکشه 843 01:29:29,300 --> 01:29:31,300 اما من تمام تلاشمو میکنم 844 01:29:31,325 --> 01:29:34,625 ارائه ای از تیم ترجمه نقد کره 845 01:29:34,750 --> 01:29:36,750 0_o poolakjoon & paradise_lfl مترجم و زیرنویس 846 01:29:40,975 --> 01:29:44,975 برای دریافت ترجمه قسمت های بعدی به وبلاگ تاهی لند مراجعه کنید www.thahiland.mihanblog.com 83068

Can't find what you're looking for?
Get subtitles in any language from opensubtitles.com, and translate them here.