All language subtitles for [SubtitleTools.com] a10
Afrikaans
Albanian
Amharic
Armenian
Azerbaijani
Basque
Belarusian
Bengali
Bosnian
Bulgarian
Catalan
Cebuano
Chichewa
Chinese (Simplified)
Chinese (Traditional)
Corsican
Croatian
Czech
Danish
Dutch
English
Esperanto
Estonian
Filipino
Finnish
French
Frisian
Galician
Georgian
German
Greek
Gujarati
Haitian Creole
Hausa
Hawaiian
Hebrew
Hindi
Hmong
Hungarian
Icelandic
Igbo
Indonesian
Irish
Italian
Japanese
Javanese
Kannada
Kazakh
Khmer
Korean
Kurdish (Kurmanji)
Kyrgyz
Lao
Latin
Latvian
Lithuanian
Luxembourgish
Macedonian
Malagasy
Malay
Malayalam
Maltese
Maori
Marathi
Mongolian
Myanmar (Burmese)
Nepali
Norwegian
Pashto
Persian
Polish
Portuguese
Punjabi
Romanian
Russian
Samoan
Scots Gaelic
Serbian
Sesotho
Shona
Sindhi
Sinhala
Slovak
Slovenian
Somali
Spanish
Sundanese
Swahili
Swedish
Tajik
Tamil
Telugu
Thai
Turkish
Ukrainian
Urdu
Uzbek
Vietnamese
Welsh
Xhosa
Yiddish
Yoruba
Zulu
Odia (Oriya)
Kinyarwanda
Turkmen
Tatar
Uyghur
Would you like to inspect the original subtitles? These are the user uploaded subtitles that are being translated:
1
00:00:00,000 --> 00:00:10,000
:مترجم
2
00:00:00,000 --> 00:00:10,000
BlackNava
t.me/Blacknava
3
00:00:00,000 --> 00:00:10,000
آیوفیلم تقدیم میکند
4
00:00:15,830 --> 00:00:18,250
. . . بیشتر از چیزی که فکر میکردم طول کشید
5
00:00:18,830 --> 00:00:21,920
. . . فک کنم فردا به گیلد گزارشم رو بدم
6
00:00:23,000 --> 00:00:25,370
!هوی ! چی شد ؟! حالت خوبه ؟
7
00:00:25,960 --> 00:00:27,460
! طاقت بیار
8
00:00:31,620 --> 00:00:33,290
. هنوز نفس میکشه
9
00:00:33,620 --> 00:00:36,960
حالا دیگه ، هیچ جوره
نمیتونم تنهاش بذارم
10
00:00:39,710 --> 00:00:42,540
بزرگ شو بزرگ شو
11
00:00:39,710 --> 00:00:52,710
:مترجم
12
00:00:39,710 --> 00:00:52,710
BlackNava
t.me/Blacknava
13
00:00:39,710 --> 00:00:52,710
آیوفیلم تقدیم میکند
14
00:00:42,540 --> 00:00:45,500
اگه نور بتابه
15
00:00:45,500 --> 00:00:49,790
مطمئنم میتونم با من واقعی رو به رو بشم
16
00:00:49,790 --> 00:00:54,330
همونی که چیزی ازش نمیدونم
17
00:01:02,710 --> 00:01:04,440
ـیین به دنیا اومدداستانمون از زمـ
18
00:01:04,440 --> 00:01:06,040
ـین به دنیا اومدداستانمون از زمـ
19
00:01:06,040 --> 00:01:07,620
ـین به دنیا اومدداستانمون از زمـ
20
00:01:07,620 --> 00:01:09,640
فراموش شده بود درخشش به کلی
21
00:01:09,640 --> 00:01:11,640
فراموش شده بود درخشش به کلی
22
00:01:11,640 --> 00:01:13,500
فراموش شده بود درخشش به کلی
23
00:01:13,790 --> 00:01:19,170
پس این آینده ایه که منتظر بود
24
00:01:19,170 --> 00:01:27,290
ورایِ تمام امیدها و آرزوها مملوع از نور هست
25
00:01:27,540 --> 00:01:30,580
بیا بزنیم به دل تاریکی ها
26
00:01:30,580 --> 00:01:33,580
اگه تو هم موافقی ، با من بیا
27
00:01:33,580 --> 00:01:36,290
به جای گشتن به دنبال راه فرار
28
00:01:36,290 --> 00:01:39,000
در جدیدی رو پیش روت باز کن
29
00:01:39,000 --> 00:01:41,920
تبدیل شو به بارانی فرح بخش
30
00:01:41,920 --> 00:01:45,080
زندگی در جریانه و درحال شکوفه زدن
31
00:01:45,080 --> 00:01:47,710
خورشید پرتلألو از پس ابرها
32
00:01:47,710 --> 00:01:50,750
بی درنگ طلوع میکنه
33
00:01:50,750 --> 00:01:54,000
اوه بزرگ شو بزرگ شو
34
00:01:54,000 --> 00:01:56,830
اگه نور بتابه
35
00:01:56,830 --> 00:02:01,250
مطمئنم میتونم با من واقعی رو به رو بشم
36
00:02:01,250 --> 00:02:06,080
همونی که چیزی ازش نمیدونم
37
00:02:10,040 --> 00:02:11,540
. . . لطفا بیدار شو
38
00:02:10,870 --> 00:02:13,420
کشاورز و شهر مارچوبه
39
00:02:11,920 --> 00:02:13,170
. لطفا بیدار شو
40
00:02:17,830 --> 00:02:19,120
. . . اوعـــ اوههه
41
00:02:19,120 --> 00:02:21,710
خدا رو شکر
. . . میبینم که هوشیاریت رو بدست بیاری
42
00:02:21,710 --> 00:02:23,960
. یه چیزی هست که میخوام ازت بپرسم
43
00:02:23,960 --> 00:02:24,920
هاه ؟
44
00:02:25,080 --> 00:02:27,540
اینجا چیکار میکنم ؟
45
00:02:27,540 --> 00:02:30,830
ممکنه که ، تو دزدیده باشیم ؟
46
00:02:30,830 --> 00:02:32,420
! چی ؟ نه ، اینطوری نیست
47
00:02:32,420 --> 00:02:35,460
، توی جاده از حال رفته بودی
! منم تا اینجا کولت کردم
48
00:02:35,460 --> 00:02:38,710
خب ، تو هم از موقعیت استفاده کردی
!بیهوش بودم و تو هم دزدیدیم ؟
49
00:02:38,710 --> 00:02:42,210
! دارم میگم اینطوری نیست
! فقط نگرانت بودم ، همین
50
00:02:43,000 --> 00:02:44,210
نگران ؟
51
00:02:44,210 --> 00:02:47,830
خب ، معلومه که اگه کسی وسط راه از حال
!رفته باشه ، ملت نگران میشن ، غیر از اینه ؟
52
00:02:47,830 --> 00:02:49,830
دقیقاً چه اتفاقی برات افتاده بود ؟
53
00:02:51,170 --> 00:02:54,040
. خب ، حالت دیگه خوبه ، همین بسه
54
00:02:54,040 --> 00:02:55,250
. . . میرفتم گیلد
55
00:02:55,960 --> 00:02:58,960
داشتم میرفتم سمت گیلد ماجراجوها
، توی پایتخت سلطنتی
56
00:02:58,960 --> 00:03:00,710
. چون میخواستم یه درخواست پر کنم
57
00:03:00,710 --> 00:03:02,080
. . . اوه ، که اینطور
58
00:03:02,080 --> 00:03:03,250
. . . پس فعلا
59
00:03:03,250 --> 00:03:05,710
. لطفاً صبر کن . میبرمت اونجا
60
00:03:05,710 --> 00:03:06,540
ها ؟
61
00:03:07,170 --> 00:03:09,790
. منم داشتم میرفتم سمت همون گیلد
62
00:03:09,790 --> 00:03:11,580
. . . تازشم صبحانه درست کردم ، پس
63
00:03:11,580 --> 00:03:12,870
. . . اوم
64
00:03:13,120 --> 00:03:16,620
. اوه ، من آلَم . آل ویِن
65
00:03:19,290 --> 00:03:20,750
و اسم شما چیه . . . ؟
66
00:03:21,460 --> 00:03:24,500
. لینیا . . . لینیا مگنل هستم
67
00:03:24,500 --> 00:03:26,170
. خوشوقتم ، لینیا
68
00:03:29,290 --> 00:03:31,500
آل ! اینجایی ؟
69
00:03:32,540 --> 00:03:35,790
همینجایی ، نه ؟
. . . گفتم یه سری بزنم ، ولی
70
00:03:39,870 --> 00:03:41,750
!چــــ چیـــ چی شده . . . ؟
71
00:03:41,960 --> 00:03:44,040
چطوریه ؟ خیلی بزرگه ؟
72
00:03:44,370 --> 00:03:46,920
. بـــ بله ، خوبه
73
00:03:46,920 --> 00:03:49,540
! شرمنده تختت رو کثیف کردم
74
00:03:49,790 --> 00:03:54,040
!لباس های آل رو پوشیده ؟
!تازه تختشم کثیف کرده ؟
75
00:03:54,040 --> 00:03:57,080
آنـــــــو . . . ، میشه بپرسم شما کی باشی ؟
76
00:03:58,790 --> 00:04:01,040
! پلید ! پلید ! پلید
77
00:04:01,040 --> 00:04:04,040
! آل ، خیلی بدجنسی
78
00:04:05,170 --> 00:04:09,080
. . . آه ، قطعاً براش سؤتفاهم شده
79
00:04:09,080 --> 00:04:10,250
که اینطور ؟
80
00:04:10,250 --> 00:04:14,580
باشه ، به روری میرسونم که
. دچار سؤتفاهم شده
81
00:04:14,790 --> 00:04:17,920
. . . خیلی ممنونم . راستی
82
00:04:17,920 --> 00:04:20,920
انگار که ، ایشون میخواد یه
. . . درخواست توی گیلد پر کنه
83
00:04:23,620 --> 00:04:24,830
. متوجه شدم
84
00:04:24,830 --> 00:04:27,040
پس این یه تحقیقات
. درباره یه سری رخدادهای عجیب داخل یه شهره
85
00:04:27,040 --> 00:04:28,830
جزئیات دیگهای هم هست ؟
86
00:04:28,830 --> 00:04:30,580
، نمیتونم درست توضیح بدم
87
00:04:30,580 --> 00:04:33,120
. ولی یه چیزی تو شهر درست نیست
88
00:04:33,250 --> 00:04:34,710
. یکم مشکل شد
89
00:04:34,710 --> 00:04:36,790
، اگه فقط همینه که ، خیلی سر بسته و مبهمه
90
00:04:36,790 --> 00:04:39,920
خب اگه تونستیم کسی رو پیدا کنیم
. . . که این ماموریت رو قبول کنه
91
00:04:39,920 --> 00:04:41,040
. . . آنــو (اوم)
92
00:04:41,040 --> 00:04:43,830
آل - سان ، شما هم یه ماجراجویی ، دسته ؟
93
00:04:44,250 --> 00:04:46,500
یعنی اینکه . . . تو هم قوییای ؟
94
00:04:46,500 --> 00:04:48,870
. من ؟ یه جورایی ، فکر کنم
95
00:04:49,170 --> 00:04:50,870
. . . ولی خب شغل اصلیم کشاورزیه ، پس
96
00:04:50,870 --> 00:04:51,790
چی ؟
97
00:04:51,790 --> 00:04:52,500
. خیلی خب
98
00:04:52,960 --> 00:04:55,170
، اگه میخوای که من بیام
. پس قبولش میکنم
99
00:04:56,040 --> 00:04:57,370
آل - کون ؟
100
00:04:57,370 --> 00:05:00,830
، ناامیدانه این همه راه رو اومده
. تازه بین راهش هم از حال رفت
101
00:05:00,830 --> 00:05:03,750
فکر کنم درسته که یه
. کاسهای زیر نیم کاسه است
102
00:05:04,000 --> 00:05:06,540
. واسه همینم میخوام برم یه نگاهی بندازم
103
00:05:07,500 --> 00:05:10,250
خب دیگه ، این یکی رو
. میسپارم به خودت ، آل - کون
104
00:05:10,250 --> 00:05:12,920
راستی ، این شهر کجاست ؟
105
00:05:12,920 --> 00:05:14,420
. شهر گالـئه
106
00:05:14,420 --> 00:05:16,420
!گفتی ، " شهر گال " ؟
107
00:05:16,420 --> 00:05:17,790
چیـــ چی شده ؟
108
00:05:17,790 --> 00:05:21,420
اونجا یه مکان خیلی خفن برای محصولی
!است ، میدونستی ؟ مارچوبه به اسم
109
00:05:21,420 --> 00:05:24,710
که کشت گاله امارچوبهای
! با هیچ جای دیگه ای قابل مقایسه نیست
110
00:05:24,710 --> 00:05:26,670
! اون طعم ، اومامیاش (مزه) ، بافت عالیش
111
00:05:26,670 --> 00:05:29,210
و اون تلخیه لذت بخشش
! که توی دهن پخش میشه
112
00:05:29,210 --> 00:05:32,210
این یه شاهکار عالیه
! که باعث میشه آدم حس کنه به تعالی رسیده
113
00:05:32,210 --> 00:05:35,790
حتی باعث شد مارکوپولوی معروف هم
" هر کجا که مارچوبه باشد ، من هم آنجا هستم " : چنین بگه که
114
00:05:35,790 --> 00:05:37,670
! است مارچوبه این قدرت بیهمتای
115
00:05:38,120 --> 00:05:40,580
. . . همشون مثِ همَن ، داری پیاز داغش رو زیاد میکنیا
116
00:05:40,580 --> 00:05:41,750
. حق با اونه
117
00:05:41,750 --> 00:05:42,670
!بگو جون من ؟
118
00:05:42,830 --> 00:05:45,620
مورد لطف خدا قرار گرفتم که
! میتونم با کسی که اصالتاً از گال هست حرف بزنم
119
00:05:45,620 --> 00:05:47,670
! هیچ قصد بدی ندارم
! ولی ترو خدا بام دست بده
120
00:05:47,920 --> 00:05:52,670
میدونم که یکم عجیبه ، ولی
. . . خیلی میتونه بهت کمک کنه
121
00:05:52,670 --> 00:05:54,620
. پس لطفا ، بهش اعتماد کن
122
00:05:57,120 --> 00:05:59,460
. بابت لباسها خیلی ممنونم
123
00:05:59,620 --> 00:06:00,710
. اوهوم
124
00:06:00,870 --> 00:06:02,330
. خیلی بهت میاد
125
00:06:03,620 --> 00:06:05,750
ولی چرا انقدر به خودت سختی میدی ؟
126
00:06:05,750 --> 00:06:09,290
(☻) نکنه توقع داری با بدنم ! برات جبران کنم ؟
127
00:06:09,580 --> 00:06:11,540
!فکر کردی کیَم من ؟
128
00:06:12,620 --> 00:06:15,170
یه گرگ بی رحم که
که میشِ بی پناه حمله میکنه ؟
129
00:06:15,420 --> 00:06:16,460
نکنه دوستم نداری ؟
! ازت نهایت لذت رو میبرم
130
00:06:16,460 --> 00:06:18,000
نکنه دوستم نداری ؟
! ازت نهایت لذت رو میبرم
131
00:06:18,000 --> 00:06:19,920
نکنه دوستم نداری ؟
132
00:06:19,920 --> 00:06:24,750
بابام همیشه میگفت هیچ مردی
. محض رضای خدا هیچ خانومی رو نجات نمیده
133
00:06:24,750 --> 00:06:26,920
. . . میگفت مردا همشون گرگن
134
00:06:28,080 --> 00:06:32,580
، وقتی یه دختر تنها میچرخه
. . . خوبه که انقدر محتاط باشی
135
00:06:33,040 --> 00:06:36,830
. من اصلاً نمیخوام کار بدی باهات بکنم
136
00:06:37,000 --> 00:06:39,210
و بهم گفتن که همشون
، یه همچین چیزی میگن
137
00:06:39,210 --> 00:06:40,710
! لَه ! لَه ! لَه
و همین که حس کنم
. خطری نیست بهم حمله میکنن
138
00:06:40,710 --> 00:06:41,920
و همین که حس کنم
. خطری نیست بهم حمله میکنن
139
00:06:41,920 --> 00:06:43,170
. . . پس ، باید حواسم خیلی جمع کنم
140
00:06:43,170 --> 00:06:45,330
. . . چه پدر محتاطی
141
00:06:45,500 --> 00:06:50,330
واسه همینم ، من فقط با کسی که بهش
. اعتماد دارم ، همسفر میشم
142
00:06:51,080 --> 00:06:51,960
!هه ؟
143
00:06:53,290 --> 00:06:58,170
، یه مدت چهار چشی حواسم بهت هست
. . . تا ببینم میشه بهت اعتماد کرد یا نه
144
00:06:58,170 --> 00:07:00,330
. . . با - باشه . . . پس فعلا
145
00:07:00,830 --> 00:07:02,870
میتونیم بریم سمت شهر گال ؟
146
00:07:05,620 --> 00:07:07,830
. . . آل . . . میدونستم
147
00:07:09,040 --> 00:07:12,330
! هلن - سان ، ای دروغگو
148
00:07:14,750 --> 00:07:16,830
! اوفِی ، خیلی ممنونیم
149
00:07:17,120 --> 00:07:20,290
خیلی سخت تونستیم
. یه گاری به سمت گال پیدا کنیم
150
00:07:20,290 --> 00:07:24,580
همش میگفتن فعلا با اونجا
. تجارتی انجام نمیدن
151
00:07:24,750 --> 00:07:26,580
. دلیلشم همونه
152
00:07:26,580 --> 00:07:28,290
اینجوریاس پس ؟
153
00:07:36,830 --> 00:07:38,120
. . . نگو که
154
00:07:40,370 --> 00:07:43,170
! بدبخت شدم
155
00:07:43,170 --> 00:07:44,830
. ایبابا ، یه فقط یه اورکه
156
00:07:44,830 --> 00:07:47,370
. کالاسکه میتونه تحملش کنه
157
00:07:47,370 --> 00:07:48,870
پس ، جای . . . نگرانی ؟
158
00:07:48,870 --> 00:07:53,370
!یه گله اورک ؟
!راه نداره ؟! چه خبره ؟
159
00:07:55,000 --> 00:07:58,370
. . . ببخشید . . . همش تقصیر منه
160
00:07:58,620 --> 00:07:59,710
!آل - سان ؟
161
00:07:59,710 --> 00:08:02,710
! تحمل کن ! آل - سان
162
00:08:09,870 --> 00:08:12,420
! هاه ؟! شر - شرمنده
163
00:08:12,670 --> 00:08:15,710
چرا هیچی نشده عذرخواهی میکنی ؟
164
00:08:15,710 --> 00:08:18,170
نکنه ، داری به یه چیز
شرمآور فکر میکنی ؟
165
00:08:18,170 --> 00:08:19,790
! اوه ! نه ، اصلا
166
00:08:20,170 --> 00:08:21,170
هاه ؟
167
00:08:22,040 --> 00:08:23,170
. . . اینکه
168
00:08:23,290 --> 00:08:28,040
درست مثل گردنبند منه
. و یه تاثیر آرام کنندهای هم داره
169
00:08:28,210 --> 00:08:32,580
، فکر کنم بهتر از هیچیه
. پس لطفاً یه مدت بزار گردنت باشه
170
00:08:32,580 --> 00:08:35,080
. که اینطور . . . ممنونم
171
00:08:37,040 --> 00:08:38,750
. مثل اینکه رسیدیم
172
00:08:42,750 --> 00:08:45,960
. چه دختر خوبیه . اون خانم کوچولو
173
00:08:45,960 --> 00:08:46,960
هه ؟
174
00:08:47,330 --> 00:08:48,330
، بعد از دَک کردن اورکها
175
00:08:48,330 --> 00:08:48,710
. آل - سان . نگران نباش
، بعد از دَک کردن اورکها
176
00:08:48,710 --> 00:08:50,500
. آل - سان . نگران نباش
از وقتی که از هوش رفتی تو رو رویه پاش خوابوند
177
00:08:50,500 --> 00:08:52,210
. آل - سان . نگران نباش
. داشتی کابوس میدیدی
178
00:08:52,210 --> 00:08:52,710
داشت موهات رو نوازش میکرد
179
00:08:52,710 --> 00:08:53,460
. آل - سان . نگران نباش . همه چی خوبه
داشت موهات رو نوازش میکرد
180
00:08:53,460 --> 00:08:55,370
. آل - سان . نگران نباش . همه چی خوبه
. همینطور که همش صدات میزد
181
00:08:55,370 --> 00:08:57,170
. آل - سان . نگران نباش . همه چی خوبه
. . . همش میگفت : " همه چی اوکیه " . " همه چی اوکیه " و از اینجور چیزا
182
00:08:57,170 --> 00:08:58,290
. . . همش میگفت : " همه چی اوکیه " . " همه چی اوکیه " و از اینجور چیزا
183
00:09:02,420 --> 00:09:04,460
پس گال که میگن اینجاست ؟
184
00:09:04,460 --> 00:09:05,370
! بایستید
185
00:09:05,370 --> 00:09:07,710
. تا حالا این دورُ ورا ندیدمتون
چی میخواید ؟
186
00:09:07,710 --> 00:09:09,460
. . . آهــــ . . . من
187
00:09:09,920 --> 00:09:11,670
. ایشون مهمان من هستن
188
00:09:12,290 --> 00:09:15,420
. چی شده ، لینیا ، شمایی که
. شرمنده نشناختم
189
00:09:15,420 --> 00:09:17,080
. از اقامتتون لذت ببرید
190
00:09:25,920 --> 00:09:27,500
تی دستشونه ؟
191
00:09:33,830 --> 00:09:36,080
. . . واسه خودشون دنیایی دارنا
192
00:09:38,250 --> 00:09:39,580
! یه دونه لطف کنید
193
00:09:39,580 --> 00:09:40,750
. . . رو چشام
194
00:09:42,000 --> 00:09:43,000
، راستی
195
00:09:43,210 --> 00:09:46,330
شنیدم جدیدا یه سری
. اتفاقای عجیب دارن توی شهر میفتن
196
00:09:46,330 --> 00:09:48,540
. خیلی حرف عجیبی زدیا ، آقا
197
00:09:48,540 --> 00:09:51,000
. یه نگاه بنداز . شهر غرقه در صلحه
198
00:09:51,210 --> 00:09:54,330
ولی مبادلاتتون با شهرهای
. . . دیگه که متوقف شده
199
00:09:54,330 --> 00:09:57,790
واقعاً متوجه تصمیماتی که
. شهردار میگیره نمیشم
200
00:09:58,080 --> 00:09:59,420
! بفرمایید
201
00:09:59,420 --> 00:10:00,500
!هه ؟
202
00:10:00,500 --> 00:10:02,540
! هوی ! اینکه سوخته
203
00:10:02,540 --> 00:10:04,790
. . .خوبه ، خوبه
204
00:10:04,960 --> 00:10:10,000
احتمال داره ، این همون ماچوبه
معموله این شهر باشه ؟
205
00:10:10,000 --> 00:10:12,120
. معلومه که ، نه
206
00:10:12,120 --> 00:10:13,580
. . . مشکلی نداره
207
00:10:13,960 --> 00:10:15,290
. . . مشکلی نداره
208
00:10:15,500 --> 00:10:17,040
. . . مشکلی نداره
209
00:10:17,210 --> 00:10:18,750
. . . مشکلی نداره
210
00:10:19,330 --> 00:10:20,790
. . . مشکلی نداره
211
00:10:24,750 --> 00:10:26,830
!آه ! حالتون خوبه ؟
212
00:10:32,500 --> 00:10:33,290
!هه ؟
213
00:10:33,290 --> 00:10:34,120
! هوی
214
00:10:34,120 --> 00:10:35,580
!سبزیجات رو دور نریز
215
00:10:45,210 --> 00:10:48,670
. . . یه مشکلی هست
. . . مردم یه چیزیشون شده
216
00:10:49,830 --> 00:10:52,290
. این یه بسته باریک و شکننده است
. حواستون باشه محکم بگیریدش
217
00:10:52,290 --> 00:10:53,250
!آل - سان ؟
! چشم
218
00:10:53,250 --> 00:10:53,960
!آل - سان ؟
219
00:10:53,960 --> 00:10:56,580
! یک دو ! یک دو ! یک دو ! یک دو ! یک دو
220
00:10:58,040 --> 00:11:00,330
. . . تجربه خیلی بدی بود
221
00:11:00,710 --> 00:11:03,330
. فکرشم نمیکردم منُ با بار جابهجا بگیرن
222
00:11:03,330 --> 00:11:06,120
. . . مردم این شهر خیلی وقته که اینجورین
223
00:11:06,120 --> 00:11:09,540
. . . اومــــ ، صددرصد یه چیزی هست
224
00:11:09,710 --> 00:11:12,540
. فعلا ، بیا بریم خونهام استراحت کنیم
225
00:11:15,250 --> 00:11:17,620
. خانوادم مغازه جواهر فروشی دارن
226
00:11:18,120 --> 00:11:19,330
. . . اوفــــ
227
00:11:19,330 --> 00:11:22,870
این گردنبندیه که
، حفاظت الهی رو با خودش داره
228
00:11:22,870 --> 00:11:25,670
و قدرت زیادی در دور کردن
. شیاطین داره
229
00:11:25,870 --> 00:11:27,670
این همونی نیست که توی گاری
انداختی گردنم ؟
230
00:11:27,670 --> 00:11:28,710
. درسته
231
00:11:28,710 --> 00:11:33,170
فکر کنم واسه همینه که
. به مشکل مردم دچار نشدیم
232
00:11:33,540 --> 00:11:35,210
چندتا از اینا داری ؟
233
00:11:35,370 --> 00:11:38,420
، اگه برای تحقیقاتت نیازت میشه
. لطفاً برشون دار
234
00:11:38,420 --> 00:11:41,540
. . . اگرچه ، به اندازه همه مردم شهر نداریم ، پس
235
00:11:42,120 --> 00:11:44,620
حالا که حرفش شد ، لینیا ، خانواده تو چی ؟
236
00:11:45,040 --> 00:11:46,540
. . . نمیدونم
237
00:11:47,210 --> 00:11:50,830
، وقتی شهر ریخت به هم
. . . اونا رفتن یه جایی و بعدشم
238
00:11:52,210 --> 00:11:55,370
، اینطوری
. . . درباره این قضیه هم باید تحقیق کنم
239
00:11:56,290 --> 00:11:57,290
. . . آل - سان
240
00:11:57,290 --> 00:11:58,210
هوم ؟
241
00:11:58,620 --> 00:12:01,290
. نه . . . چیز مهمی نیست
242
00:12:01,920 --> 00:12:04,500
. لطفاً همه تلاشت رو بکن
243
00:12:06,620 --> 00:12:09,500
نظرتون با کِرپ مارچوبه چیه ؟
244
00:12:09,500 --> 00:12:12,750
! بدو بیا شیر مارچوبه ببر
245
00:12:13,120 --> 00:12:16,960
شهر تو وضعیتی نیست که بفهمم
. . . مردمش دارن چی میگن
246
00:12:16,960 --> 00:12:19,460
. . . اوه ؟ قبلاً ندیده بودمت
247
00:12:19,460 --> 00:12:20,370
هه ؟
248
00:12:22,920 --> 00:12:24,250
و شما ؟
249
00:12:24,540 --> 00:12:26,120
ادبم کجا رفته ؟
250
00:12:26,120 --> 00:12:27,960
. من شهردار گال هستم
251
00:12:27,960 --> 00:12:30,250
. اسمم هم لِمورو هورن است
252
00:12:30,460 --> 00:12:31,370
!هــــه ؟
253
00:12:31,370 --> 00:12:35,040
همون لمورو - سانی که
!انقلاب مارچوبه رو تو این شهر راه انداخت ؟
254
00:12:35,040 --> 00:12:37,370
. دیدنتون مایه مسرّته
255
00:12:37,920 --> 00:12:38,870
. دقیقاً
256
00:12:38,870 --> 00:12:41,790
. این شهر به خاطر مارچوبه سر پا مونده
257
00:12:41,790 --> 00:12:43,870
. . . راستی ، اون گردنبند
258
00:12:44,710 --> 00:12:46,870
. . . درست مثل همونیه که من دارم
259
00:12:47,370 --> 00:12:51,170
شهردار - ساما ، منظورتون اینه
. شما هم از قضیه قسر در رفتید
260
00:12:51,170 --> 00:12:53,170
. . . کلی چیز هست که میخوام ازتون بپرسم
261
00:12:53,420 --> 00:12:54,870
. البته
262
00:12:54,870 --> 00:12:57,500
، اگرچه ، داستان طولانیای برای تعریف کردنه
. واسه همینم
263
00:12:57,500 --> 00:13:01,670
مایلم شما رو به صرف شام در منزلم
. دعوت کنم
264
00:13:01,830 --> 00:13:03,000
. متوجه شدم
265
00:13:03,210 --> 00:13:04,040
هاه ؟
266
00:13:04,330 --> 00:13:05,750
!دوباره ؟
267
00:13:05,750 --> 00:13:08,790
! بعداً باهاتون تماس میگیرم ، فعلــــــــــــــــــــاً
268
00:13:10,290 --> 00:13:12,420
. . . متنظرت میمونم
269
00:13:14,460 --> 00:13:15,790
. . . هعی هعی
270
00:13:16,040 --> 00:13:17,790
. . . حتی یه لحظه هم نمیشه حواسم به خودم نباشه
271
00:13:17,790 --> 00:13:20,500
آل - سان ، فکر نمیکنی یه چیزی عجیبه ؟
272
00:13:20,500 --> 00:13:23,040
. . . ها ؟ مطمئناً همه مردم شهر
273
00:13:23,420 --> 00:13:25,120
. همش زیر سر شهردار - سامائه
274
00:13:25,120 --> 00:13:28,920
، با اینکه مخش تاب بر نداشته
چرا هنوز تو شهر مونده ؟
275
00:13:28,920 --> 00:13:32,170
اینطوری یه نظر میرسه که
. . . حتی از خارج شهر هم کمک نخواسته
276
00:13:33,870 --> 00:13:37,460
، خب ، درسته
. . . ولی شاید دلایل خودش رو داشته باشه
277
00:13:38,040 --> 00:13:41,960
گرچه ،بعد از شنیدن حرفاش
. همه چیز مثِ روز روشن میشه
278
00:13:44,210 --> 00:13:47,460
خیلی خوب میشه اگه
. . . بیش از حد خوش بین نباشی
279
00:13:47,790 --> 00:13:48,790
هاه ؟
280
00:13:48,790 --> 00:13:53,210
از اون آدمایی هستی که خیلی راحت توسط
. . . آدم بدا گول میخوره
281
00:13:53,210 --> 00:13:54,830
. عیبی نداره
282
00:13:54,830 --> 00:13:58,080
. تو هیچ کاری بدون فکر دخالت نمیکنم
283
00:13:58,420 --> 00:14:01,580
. خب ، آروم باش و بسپرش به من
284
00:14:03,500 --> 00:14:04,790
. . . چشم
285
00:14:06,000 --> 00:14:08,210
پس اینجا خونه شهرداره ؟
286
00:14:08,620 --> 00:14:11,330
. . . خیلی خوب میشه اگه مسائل روشن بشن ، ولی
287
00:14:24,330 --> 00:14:25,920
. . . فکرش رو میکردم
288
00:14:25,920 --> 00:14:28,620
. . . واقعا که شیفته مارچوبه است
289
00:14:30,830 --> 00:14:33,120
. قدم رنجه فرمودید
290
00:14:33,290 --> 00:14:35,620
. . . بفرمایید بنشینید
291
00:14:37,790 --> 00:14:40,000
. ممنونم بابت دعوتتون
292
00:14:40,000 --> 00:14:41,420
، شرمنده که میرم سر اصل مطلب
293
00:14:41,420 --> 00:14:45,620
ولی چیزی درباره اتفاقی که توی این شهر
در حال رخ دادن هست میدونید ؟
294
00:14:46,210 --> 00:14:48,250
. . . بزار ببینم
295
00:14:48,250 --> 00:14:50,710
از کجا باید شروع کنم ؟
296
00:14:50,710 --> 00:14:51,870
. . . اگر چه
297
00:14:52,460 --> 00:14:55,920
همونطور که میدونید ، دیگه بیشتر از
. این نیاز نیست نگران باشید
298
00:14:59,960 --> 00:15:02,790
این کارا دیگه چیه ؟
299
00:15:03,040 --> 00:15:04,370
، اوه ، خب
300
00:15:04,370 --> 00:15:07,790
یه خواهشی دارم که دوست
. . . داشتم ازت بپرسم
301
00:15:08,370 --> 00:15:11,290
که اینطور ، اعمال فشار میکنی ؟
302
00:15:11,670 --> 00:15:12,540
! گرچه
303
00:15:18,750 --> 00:15:22,420
خیلی گاوی اگه فکر کردی با همچین چیزی
! میتونی با همچین چیزی متوقفم کنی
304
00:15:25,670 --> 00:15:27,170
!هاه ؟
305
00:15:27,670 --> 00:15:29,420
!چی ؟! لینیا ؟
306
00:15:29,420 --> 00:15:31,290
. . . بهت گفتم که ، آل - سان
307
00:15:31,670 --> 00:15:34,790
خیلی خوب میشه اگه انقدر
. . . ساده لوح نباشی
308
00:15:36,170 --> 00:15:38,580
. کارت خیلی خوب بود ، لینیا - کون
309
00:15:38,580 --> 00:15:41,830
به لطف تو ، نقشهمون یه مرحله دیگه هم
. . . پیشرفت کرد
310
00:15:41,830 --> 00:15:43,290
نقشه " . . . ؟ "
311
00:15:43,290 --> 00:15:44,670
. درسته
312
00:15:44,670 --> 00:15:48,830
نقشهای عالی برای مطیع کردن
. همه نژاد انسانه
313
00:15:48,830 --> 00:15:49,830
!چی ؟
314
00:15:51,830 --> 00:15:54,750
، قبل از اینکه تبدیل به بردهام بشی
. . . جوابت رو میدم
315
00:15:56,500 --> 00:16:00,830
! این جانب وریترا هستم
! یکی از شیاطین عالی رتبه
316
00:16:02,210 --> 00:16:05,710
به بدن هر انسانی که رسوخ کنم
. . . کنترل افکارش رو بدست میگیرم
317
00:16:05,710 --> 00:16:07,920
. مثِ همین شهردار ، همینطور که میبینی
318
00:16:07,920 --> 00:16:11,710
گرچه ، فقط میتونم
. یه نفر رو کنترل کنم
319
00:16:11,710 --> 00:16:12,960
. . . بنابراین
320
00:16:13,210 --> 00:16:17,460
قدرتم رو داخل یه کریستال
. . . جادویی جا دادم
321
00:16:17,460 --> 00:16:21,500
و گذاشتمش داخل مجسمه الهه
. . . وسط شهر
322
00:16:21,670 --> 00:16:24,500
پس ، واسه همینم شهر به
. . . همچین مشکلی دچار شده
323
00:16:24,500 --> 00:16:27,670
، مرحله بعد
، هدف گرفتن پایتخت سلطنتیه
324
00:16:27,670 --> 00:16:30,500
همش به این خاطر که
. یه سری حرف و نقل جالب به گوشم رسید
325
00:16:30,500 --> 00:16:34,540
که اونجا آدمی هست که تونسته
. رومئو و اروبوروس رو شکست بده
326
00:16:36,170 --> 00:16:41,500
بدن اون شخص رو با یه کریستال پیوند میزنم
، و بر انسانهای دون مایه فائق میام
327
00:16:41,500 --> 00:16:45,500
سپس شهرتم به گوش
. . . تمام شیاطین میرسه
328
00:16:45,500 --> 00:16:52,120
به نقلی ، شاه کلید این نقشه
. از اولش هم تو بودی ، آل وِین
329
00:16:53,370 --> 00:16:54,620
حق با اونه ؟
330
00:16:54,830 --> 00:16:56,040
! اینطوری نیست
331
00:16:56,040 --> 00:17:00,370
. . . وقتی غش کردم و نجاتم دادی همش اتفاقی بود
332
00:17:02,580 --> 00:17:04,750
. لینیا - کون خیلی دختر بدی هستی
333
00:17:04,750 --> 00:17:06,960
با کسی که انقدر خیرت رو میخواد
. . . اینطوری برخورد میکنی
334
00:17:06,960 --> 00:17:08,040
! حقیقت نداره
335
00:17:08,210 --> 00:17:11,790
همش واسه اینه که تو مامان
! بابام رو گروگان گرفتی
336
00:17:12,790 --> 00:17:14,420
. . . پس ، دلیلش اینه
337
00:17:14,670 --> 00:17:17,420
. . . خب دیگه ، شرُ ور گفتن بسه
338
00:17:18,080 --> 00:17:21,710
متوجهای که چی میشه اگه
مقاومت کنی ، درسته ؟
339
00:17:22,290 --> 00:17:23,420
. . . میدونم
340
00:17:25,080 --> 00:17:26,420
. . . .هر کاری میخوای بکن
341
00:17:26,580 --> 00:17:27,920
. . . آل - سان
342
00:17:30,170 --> 00:17:33,000
. خیلی خوبه که انقدر زود فهمی
343
00:17:33,580 --> 00:17:34,920
. . . خب حالا
344
00:17:34,920 --> 00:17:36,920
میشه شروع کنیم ؟
345
00:17:39,670 --> 00:17:42,370
همینه . . . تو خیلی قویای ؟
346
00:17:42,920 --> 00:17:45,040
. من ؟ یه جورایی ، فک کنم
347
00:17:45,460 --> 00:17:47,120
. . . ولی ، شغل اصلیم کشاورزیه
348
00:17:47,710 --> 00:17:49,920
، اگه عیبی نداره
. بسپارش به من
349
00:17:50,460 --> 00:17:52,960
. تو هیچ کاری بدون فکر دخالت نمیکنم
350
00:17:53,290 --> 00:17:55,710
. خب ، آروم باش و بسپرش به من
351
00:17:57,670 --> 00:17:58,710
! نه
352
00:17:59,370 --> 00:18:02,000
! این درست نیست ! فرار کن ، آل - سان
353
00:18:02,210 --> 00:18:03,750
. دیگه دیر شده
354
00:18:12,790 --> 00:18:13,790
!هاه ؟
355
00:18:14,170 --> 00:18:15,960
فقط یه حواس پرتی بود ؟
356
00:18:15,960 --> 00:18:16,960
. دیگه دیر شده
357
00:18:18,080 --> 00:18:19,120
!چی شد . . . ؟
358
00:18:21,420 --> 00:18:24,120
!مجسمه الهه از بین رفت ؟
359
00:18:27,670 --> 00:18:30,040
!ای حرومزاده ، اون سنگ چیه ؟
360
00:18:30,040 --> 00:18:32,170
. این فقط یه راه ارتباطی بود
361
00:18:32,500 --> 00:18:35,420
اونایی که مجسمه الهه رو از بین بردن
. دوستام بودن
362
00:18:35,420 --> 00:18:36,670
دوستات ؟
363
00:18:36,670 --> 00:18:37,790
! غیرممکنه
364
00:18:37,790 --> 00:18:40,620
با اینکه اون دختر گذاشته
!تا حواسش به تو باشه ؟
365
00:18:40,620 --> 00:18:44,040
اونوقت چی میشه اگه
زمانی که لینیا دورم نبود یه کارایی کرده باشم ؟
366
00:18:44,040 --> 00:18:47,040
. . . مسخره است ! همش تو یه لحظه
367
00:18:47,290 --> 00:18:51,420
حداقل دو دفعه بود که
. . . من تحت نظر نبودم
368
00:18:51,830 --> 00:18:52,920
. . . و اون هم
369
00:18:53,170 --> 00:18:55,670
! موقعی بود که بازاریها میدزدیدنم
370
00:18:56,670 --> 00:19:00,580
اون موقع فکر کردم اهالی شهر
. دارن منُ میدزدن
371
00:19:01,370 --> 00:19:03,960
ولی اونا دوستای من از پایتخت بودن
372
00:19:03,960 --> 00:19:06,210
که چون نگرانم شده بودن
. اومده بودن کمکم
373
00:19:06,370 --> 00:19:08,920
همین که پاشون رو توی شهر گذاشته
، بودن متوجه ، جوّ عجیب شهر شده بودن
374
00:19:08,920 --> 00:19:10,960
. و همه جا رو به دنبال من گشته بودن
375
00:19:11,290 --> 00:19:13,960
. . .واسه همین هم دومین باری که دزدیده شدم
376
00:19:14,290 --> 00:19:18,580
شکی درش نیست که مردم شهر توسط
. مجسمه الهه دارن کنترل میشن
377
00:19:18,580 --> 00:19:21,960
آل ، همین که مطمئن بشی شهردار
، پشت این قضایاست
378
00:19:21,960 --> 00:19:24,330
. ما مجسمه رو نابود میکنیم
379
00:19:25,000 --> 00:19:27,830
ولی چطوری باهاتون ارتباط برقرار کنم ؟
380
00:19:28,750 --> 00:19:30,710
. از این تکه سنگ استفاده کن
381
00:19:30,960 --> 00:19:34,670
. اگه بشکونیش ، سنگ من نورانی میشه
382
00:19:36,290 --> 00:19:38,330
. . . خب ، همش همین بود
383
00:19:38,460 --> 00:19:39,580
. . . یعنی ممکنه
384
00:19:40,000 --> 00:19:42,290
اون گردنبند اضافهها رو به
دوستات داده باشی ؟
385
00:19:42,830 --> 00:19:43,670
. اوهوم
386
00:19:46,290 --> 00:19:48,370
! حالا ، دیگه اهرفشاری هم نداری
387
00:19:48,710 --> 00:19:50,250
، پدر مادر لینیا هم
388
00:19:50,250 --> 00:19:52,000
! تا الان دوستام نجاتشون دادن
389
00:19:56,670 --> 00:19:58,000
! ای احمق
390
00:19:58,000 --> 00:20:00,370
! هنوز یه گروگان باقی مونده
391
00:20:00,670 --> 00:20:05,000
! اگه جلوتر بیای ، شهردار میمیره
! زود باش تسلیم شو
392
00:20:05,290 --> 00:20:06,330
! آل - سان
393
00:20:06,330 --> 00:20:09,500
. . . شهردار - ساما ، میدونم که
394
00:20:09,500 --> 00:20:13,790
شهردار این شهر از ته قلبش
. عاشق مارچوبههاست
395
00:20:14,420 --> 00:20:15,750
. . . حالا که اینطور شد
396
00:20:16,120 --> 00:20:17,330
!به این بنگر
397
00:20:18,040 --> 00:20:18,960
!هاهــــ ؟
398
00:20:18,960 --> 00:20:23,370
که چی ؟
! این که فقط غذای آشغاله آدماست
399
00:20:23,540 --> 00:20:25,500
! اینا اصلا هم آشغال نیستن
400
00:20:26,500 --> 00:20:29,540
این مارچوبهها رو هیچکی جز
مردم شریف گال درست نمیکنه
401
00:20:29,540 --> 00:20:33,370
و این شهرداره ، که با عشقش
این شاهکار فوقالعاده رو پر میکنه
402
00:20:33,370 --> 00:20:35,920
این چیزیه که اراذلی مثِ تو حق
! ندارن درباهاش نظر بدن
403
00:20:36,080 --> 00:20:37,960
، اگه اونجایی و صدای این حرومی رو میشنوی
404
00:20:37,960 --> 00:20:40,420
بدون که قراره تمام
مارچوبهها از بین برن ، میفهمی ؟
405
00:20:40,420 --> 00:20:42,870
هیچ مشکلی باهاش نداری ، شهردار - ساما ؟
406
00:20:44,580 --> 00:20:47,420
. . . این طعم قوی و شیرین
407
00:20:47,620 --> 00:20:50,790
. . . این چیزیه که دههها به دنبالش میگشتم
408
00:20:50,790 --> 00:20:54,420
چطور میتونم عشقی که نثار
مارچوبهها میکردم رو یادم بره ؟
409
00:20:55,920 --> 00:20:56,960
! . . . این
410
00:20:56,960 --> 00:20:59,870
!نگو که به مارچوبه باختم ؟
411
00:20:59,870 --> 00:21:00,420
!هه ؟
412
00:21:01,670 --> 00:21:03,960
! ای تو روحت
413
00:21:07,290 --> 00:21:10,210
. بابت همه چیز ممنونم
414
00:21:10,460 --> 00:21:13,120
راستی ، مطمئنی میتونم اینو داشته باشم ؟
415
00:21:13,120 --> 00:21:13,960
. آره
416
00:21:14,210 --> 00:21:17,290
لطفاً به همه بگو برا حفاظت
. از خودشونم شده از اینا بپوشن
417
00:21:17,620 --> 00:21:18,620
. . . همچنین
418
00:21:23,620 --> 00:21:27,210
. همین که سنم رسید ، میام به پایتخت سلطنتی
419
00:21:27,210 --> 00:21:29,830
، وقتی اون روز برسه
، چه دوست دختر داشته باشی چه نه
420
00:21:29,830 --> 00:21:33,120
، صد در صد میدزدمت
. پس از خودت مراقبت کن
421
00:21:33,500 --> 00:21:36,120
!هه ؟ ها ؟ هــــــــــا ؟
422
00:21:36,290 --> 00:21:38,330
. . . خب دیگه ، خدا به همرات
423
00:21:38,330 --> 00:21:40,000
. . . با - باشه
424
00:21:40,330 --> 00:21:41,960
. . . خب ، میبینمت
425
00:21:44,960 --> 00:21:45,870
! آل - کون
426
00:21:45,870 --> 00:21:47,420
! دست من نبود ! دست من نبود
427
00:21:47,420 --> 00:21:49,250
! ای منحرف ! دختر باز
428
00:21:49,830 --> 00:21:52,250
. . . آل - سان ، دفعه بعد
429
00:21:52,670 --> 00:21:54,830
همینجا انجامش میدم ، باشه ؟
430
00:21:52,800 --> 00:22:05,800
:مترجم
431
00:21:52,800 --> 00:22:05,800
BlackNava
t.me/Blacknava
432
00:21:52,800 --> 00:22:05,800
ارائه و ترجمه توسط وبسایت آیوفیلم
433
00:21:56,370 --> 00:21:57,960
در لحظه آخر ، برای رسیدن به نوک قله ، بپر
434
00:21:57,960 --> 00:21:58,870
نمیدونم کجا سقوط میکنم و میایستم
435
00:21:58,870 --> 00:21:59,750
روی هر دو پام
436
00:21:59,750 --> 00:22:02,580
یهویی ، ترس دلم رو گرفت
437
00:22:02,580 --> 00:22:03,120
!چی ؟
438
00:22:03,120 --> 00:22:04,790
داریم عقلمون رو از دست میدیم
439
00:22:04,790 --> 00:22:06,250
اگه به حدمون رسیدیم ، پس بیا روحمون هم بفروشیم
440
00:22:06,250 --> 00:22:08,210
اگه فقط بخوایم از عقلمون استفاده کنیم ، دیگه کاری از دستمون برنمیاد
441
00:22:08,210 --> 00:22:09,620
قرار نیست به این مفتیها
دست نگه داریم ، فهمیدی ؟
442
00:22:09,870 --> 00:22:11,460
دوباره و دوباره تلو میخوریم و سقوط میکنیم
443
00:22:11,460 --> 00:22:13,040
جای زخمهامون رو میخارونیم و
444
00:22:13,040 --> 00:22:14,620
حالا هم ، روز هایی میان که بتونم روی
. . . پاهام بایستم
445
00:22:14,620 --> 00:22:15,460
الان تو فضاییم
446
00:22:15,460 --> 00:22:16,330
چه حال خوبی
447
00:22:16,330 --> 00:22:22,670
یه دروغ شاخداری گفتی که نگو ، ولی
448
00:22:23,210 --> 00:22:26,500
خودمُ میزنم به درِ نفهمیدن
449
00:22:26,500 --> 00:22:29,500
یه اهریمن اومد جلوی چشمهام
450
00:22:29,830 --> 00:22:36,370
یه گرافیتی به شکل نماد
صلح که برای من به جا مونده بود
451
00:22:36,870 --> 00:22:39,960
پس ، حالا دیگه حالم خوبه
452
00:22:39,960 --> 00:22:43,170
اصلا هم لاف نمیزنم
453
00:22:43,620 --> 00:22:47,000
حواست رو بهم بده
454
00:22:47,000 --> 00:22:50,290
اینجا یا اونجا تو این دنیای کسل کننده
455
00:22:50,290 --> 00:22:53,460
هنوزم ، هنوزم فراموش نشدنیه
456
00:22:53,460 --> 00:22:56,870
گرمای وجودت و کلماتت هنوز وجود دارن
457
00:22:57,540 --> 00:22:59,210
دوباره ، دوباره ، دوباره ، و دوباره
458
00:22:59,210 --> 00:23:00,830
وقتی داری به پایین سُر میخوری
همین فکرم میکردیم
459
00:23:00,830 --> 00:23:02,620
انقدر جاش درد میکنه که
منُ به خنده میندازه
460
00:23:02,620 --> 00:23:06,000
یه بار دیگه ، یه بار دیگه
461
00:23:06,000 --> 00:23:07,790
به یه چیزی چسبیدم
که نمیدونم چی هست
462
00:23:07,790 --> 00:23:09,420
تا وقتی آتشی قلبم رو گرم نگه میداره
463
00:23:09,420 --> 00:23:11,250
یه بار دیگه ، یه بار دیگه
464
00:23:11,250 --> 00:23:12,870
در لحظه آخر ، برای رسیدن به نوک قله ، بپر
465
00:23:12,870 --> 00:23:13,750
نمیدونم کجا سقوط میکنم و میایستم
466
00:23:13,750 --> 00:23:14,580
روی هر دو پام
467
00:23:14,580 --> 00:23:17,500
یهویی ، ترس دلم رو گرفت
468
00:23:17,500 --> 00:23:18,040
!چی ؟
469
00:23:18,040 --> 00:23:19,710
داریم عقلمون رو از دست میدیم
470
00:23:19,710 --> 00:23:21,210
جای زخمهامون رو میخارونیم و
471
00:23:21,210 --> 00:23:22,710
حالا هم ، روز هایی مبان که بتونم روی
. . . پاهام بایستم
472
00:23:22,710 --> 00:23:23,540
الان تو فضاییم
473
00:23:23,540 --> 00:23:25,000
روز بخیر
474
00:23:29,710 --> 00:23:41,000
قسمت یازدهم
475
00:23:29,710 --> 00:23:41,000
کشاورز و تجدید دیدار در قلعه پادشاه اهریمن
44261