All language subtitles for Atlanta.S04E02.1080p.WEB.H264-PLZPROPER + KOGi + PSA

af Afrikaans
sq Albanian
am Amharic
ar Arabic
hy Armenian
az Azerbaijani
eu Basque
be Belarusian
bn Bengali
bs Bosnian
bg Bulgarian
ca Catalan
ceb Cebuano
ny Chichewa
zh-CN Chinese (Simplified)
zh-TW Chinese (Traditional)
co Corsican
hr Croatian
cs Czech
da Danish
nl Dutch
en English
eo Esperanto
et Estonian
tl Filipino
fi Finnish
fr French
fy Frisian
gl Galician
ka Georgian
de German
el Greek
gu Gujarati
ht Haitian Creole
ha Hausa
haw Hawaiian
iw Hebrew
hi Hindi
hmn Hmong
hu Hungarian
is Icelandic
ig Igbo
id Indonesian
ga Irish
it Italian
ja Japanese
jw Javanese
kn Kannada
kk Kazakh
km Khmer
ko Korean
ku Kurdish (Kurmanji)
ky Kyrgyz
lo Lao
la Latin
lv Latvian
lt Lithuanian
lb Luxembourgish
mk Macedonian
mg Malagasy
ms Malay
ml Malayalam
mt Maltese
mi Maori
mr Marathi
mn Mongolian
my Myanmar (Burmese)
ne Nepali
no Norwegian
ps Pashto
fa Persian
pl Polish
pt Portuguese
pa Punjabi
ro Romanian
ru Russian
sm Samoan
gd Scots Gaelic
sr Serbian
st Sesotho
sn Shona
sd Sindhi
si Sinhala
sk Slovak
sl Slovenian
so Somali
es Spanish Download
su Sundanese
sw Swahili
sv Swedish
tg Tajik
ta Tamil
te Telugu
th Thai
tr Turkish
uk Ukrainian
ur Urdu
uz Uzbek
vi Vietnamese
cy Welsh
xh Xhosa
yi Yiddish
yo Yoruba
zu Zulu
or Odia (Oriya)
rw Kinyarwanda
tk Turkmen
tt Tatar
ug Uyghur
Would you like to inspect the original subtitles? These are the user uploaded subtitles that are being translated: 1 00:00:11,100 --> 00:00:12,399 سلام. صبح به‌خیر 2 00:00:17,139 --> 00:00:19,206 یالا، گیزمو. دیرمون می‌شه 3 00:00:26,907 --> 00:00:30,907 ♪ Ciara - Ooh Baby ♪ 4 00:01:07,057 --> 00:01:14,807 « علاقه‌مندی به دست‌نوشته - ارسال‌کننده: گوردن رُزنبام » لیسای عزیز، پیش‌گفتار دست‌نوشته‌ات که در اینترنت منتشر کرده » بودی را خواندم. خیره‌کننده بود. یک رونوشت کاربنی هم برای دستیارم .ارسال کردم و او در اسرع وقت یک قرار ملاقات ترتیب خواهد داد « با آرزوی بهترین‌ها، گوردن رُزنبام، نمایندۀ ادبی کرانۀ خاوری 5 00:01:18,167 --> 00:01:19,332 اوه، خدای من 6 00:01:19,707 --> 00:01:23,707 ♪ Japanese Breakfast - Kokomo, IN ♪ 7 00:01:30,212 --> 00:01:32,579 سلام - ارن. هی، پسر - 8 00:01:32,681 --> 00:01:34,447 ببین، رمز ورود به «گیمرتگ» من رو یادته؟ 9 00:01:34,550 --> 00:01:37,250 آخه من از کجا این رو بدونم؟ فقط بازنشانی‌ش کن 10 00:01:37,352 --> 00:01:39,986 آره، پس به‌خیال‌ت من چه غلطی دارم می‌کنم، پسر؟ 11 00:01:40,088 --> 00:01:42,789 هی می‌گه برم داخل ایمیل قدیمی‌م یا همچین چیزی 12 00:01:42,891 --> 00:01:45,292 کدوم ایمیل؟ 13 00:01:45,394 --> 00:01:47,427 اِیم»؟» 14 00:01:47,529 --> 00:01:49,196 یعنی همون «اِی‌اواِل»؟ 15 00:01:49,298 --> 00:01:51,698 اوه، همونه پس. آره، سیاه، همون 16 00:01:51,800 --> 00:01:53,500 هوم. نمی‌دونم، داداش 17 00:01:53,602 --> 00:01:55,168 راهنمایی گذرواژه‌ش چیه؟ 18 00:01:55,270 --> 00:01:58,738 زده فیلم موردعلاقه‌مه 19 00:01:58,840 --> 00:02:01,107 ...فیلم موردعلاقه 20 00:02:01,210 --> 00:02:02,642 صورت‌زخمی»؟» 21 00:02:02,744 --> 00:02:04,344 صورت‌زخمی»، درسته؟ مثلاً، باید همین باشه، پسر» 22 00:02:04,446 --> 00:02:06,279 صبر کن. بذار امتحان‌ش کنم - نه - 23 00:02:06,381 --> 00:02:08,081 پسر، دوران راهنمایی بود. «مولان» رو امتحان کن 24 00:02:08,183 --> 00:02:10,517 «سیاه. «مولان 25 00:02:10,619 --> 00:02:12,152 اوه، تُف. فکر کنم جواب داد 26 00:02:12,254 --> 00:02:13,787 آره 27 00:02:13,889 --> 00:02:15,455 هی، امروز چی‌کاره‌ای، پسر؟ 28 00:02:15,557 --> 00:02:17,624 روان‌درمانی 29 00:02:17,726 --> 00:02:20,227 دوباره بگو. چی... چی‌کاره‌ای؟ 30 00:02:20,329 --> 00:02:21,895 روان‌درمانی 31 00:02:21,997 --> 00:02:24,898 می‌بینی چقدر دارم مایه‌دارت می‌کنم؟ 32 00:02:25,000 --> 00:02:26,499 خدافظ، الفرد. بعداً باهات حرف می‌زنم 33 00:02:26,602 --> 00:02:28,635 نه، صبر کن. پس، صبر کن، صبر کن. وایسا. اوه، نه 34 00:02:28,737 --> 00:02:30,670 خرپول شدی؟ هی، دریوس 35 00:02:30,772 --> 00:02:32,305 هی، پسر، از 15% من مایه‌دار شده 36 00:02:32,407 --> 00:02:34,307 این نادون پول بذل‌وْبخشش می‌کنه 37 00:02:34,409 --> 00:02:36,543 خیلی‌خب، خدافظ - واسه روان‌درمانی، سیاه - 38 00:02:36,645 --> 00:02:37,978 یادت نره به اون مشاوراملاکی هم زنگ بزنی. خدافظ 39 00:02:38,080 --> 00:02:39,580 خیلی‌خب، خیلی‌خب 40 00:02:41,907 --> 00:02:45,907 ♪ Young Stoner Life - Warrior (feat. T-Shyne, Lil Keed & Big Sean) ♪ 41 00:03:02,300 --> 00:03:05,133 هفته‌ت چطور بود؟ - بد نبود - 42 00:03:05,136 --> 00:03:08,003 آ... آزادی مشروط‌م تموم شد 43 00:03:08,105 --> 00:03:11,907 ...آ... «آلما ماتر»م ازم خواست سخنرانی کنم، پس اصطلاحی برای هر نهاد آموزشی که فرد در آن تحصیل کرده و ] [ با مدرک کاردانی یا کارشناسی از آن فارغ‌التحصیل شده است 44 00:03:13,611 --> 00:03:15,577 صبر کن 45 00:03:21,652 --> 00:03:23,619 ببخشید 46 00:03:23,721 --> 00:03:25,020 ...آم 47 00:03:27,358 --> 00:03:28,690 ...کجا بودم؟ نمی 48 00:03:28,793 --> 00:03:30,259 «آزادی مشروط، «پرینستون [ «ارجاع به اولین قسمت سریال و راز برملانشدۀ دانشگاه «پرینستون ] 49 00:03:30,361 --> 00:03:32,227 درسته 50 00:03:32,329 --> 00:03:35,864 ...آم... واقعاً، آم... داره حس 51 00:03:38,602 --> 00:03:40,435 ببخشید. ببخشید - هوم - 52 00:03:46,477 --> 00:03:52,781 ارن، می‌دونم گسست می‌تونه سخت باشه، ولی... با روشن‌بودن گوشی‌ت نمی‌تونیم جلسات ثمربخشی داشته باشیم، ارن 53 00:03:52,883 --> 00:03:56,218 مهمه. اگه این کار رو نکنم، نمی‌تونم پول این جلسات رو بدم 54 00:03:56,320 --> 00:03:58,921 کلافه... به نظر می‌رسی 55 00:03:59,023 --> 00:04:04,426 هستم. مشکلات قلبی دارم، و دکترم به‌م می‌گه که باید مغزم معاینه بشه 56 00:04:04,528 --> 00:04:06,728 اون جدی به نظر می‌رسه 57 00:04:06,831 --> 00:04:10,933 امیدوارم بتونم کمک کنم، ولی برای این کار، نباید حواس‌پرتی داشته باشیم 58 00:04:21,946 --> 00:04:24,680 پس، دکترت چی گفت؟ 59 00:04:25,749 --> 00:04:30,619 قفسۀ سینه‌م می‌گیره و یه دردی، بالا تا پایینِ دست چپ‌م رو سِر می‌کنه 60 00:04:30,721 --> 00:04:33,322 می‌گن سالم‌ام. فکر می‌کنن دروغ می‌گم 61 00:04:34,391 --> 00:04:36,358 دلیلی داره که فکر می‌کنی حرف‌ت رو باور ندارن؟ 62 00:04:36,460 --> 00:04:38,794 اگه با کیم پورتر اون کار رو کردن، با من هم می‌کنن [ مدل و مادر بچۀ شان کامز که بر اثر سینه‌پهلو درگذشت ] 63 00:04:38,896 --> 00:04:45,300 باید یه نظر دیگه هم می‌گرفتم. باعث شدن کُل آخرهفته رو عین «آلیتا: فرشتۀ جنگ» برم این‌وراون‌ور 64 00:04:45,402 --> 00:04:47,603 وای! شدی دستگاه نوارقلب 65 00:04:47,705 --> 00:04:49,004 آره 66 00:04:49,106 --> 00:04:53,375 حدس‌شون چیه؟ - افسردگی، حملات عصبی، اضطراب - 67 00:04:53,477 --> 00:04:55,210 می‌دونی، خیلی ناچیز - هوم - 68 00:04:55,312 --> 00:04:58,513 خب، منظورم اینه، حملۀ عصبی وْ اضطراب می‌تونه به اشکال متعددی خودش رو نشون بده 69 00:04:58,616 --> 00:05:01,049 باید به حرف جسم‌ت گوش کنی. هوشمندانه‌تر از اونیه که فکر می‌کنی 70 00:05:01,151 --> 00:05:03,051 آره، ولی اضطراب بابت چی؟ 71 00:05:03,153 --> 00:05:07,956 می‌دونی، زندگی‌م خوبه. خودنمایی نمی‌کنم، مثلاً، کاروْبار واقعاً خوبه 72 00:05:08,058 --> 00:05:10,158 بیش‌تر از هر موقع دیگه‌ای دارم پول در میارم 73 00:05:10,261 --> 00:05:12,294 می‌دونی، آژانس هی موکلین بیش‌تری به‌م می‌ده 74 00:05:12,396 --> 00:05:14,296 منظورم اینه، عالیه - خوبه - 75 00:05:14,398 --> 00:05:15,764 اوضاع خونه چطوره؟ 76 00:05:18,936 --> 00:05:21,336 خوبه. بد نیست 77 00:05:21,438 --> 00:05:25,841 ...آ... دارم کاندو رو تغییردکوراسیون می‌دم، پس 78 00:05:25,943 --> 00:05:29,978 که صادقانه بگم، اگه دارم از ایالت می‌رم، زیاد با عقل جور در نمیاد 79 00:05:30,080 --> 00:05:32,347 عجب. تصمیم خیلی بزرگیه 80 00:05:32,449 --> 00:05:35,450 چی... چی تغییر کرد؟ 81 00:05:35,552 --> 00:05:38,954 آ... از لس‌آنجلس پیشنهاد کاری گرفتم 82 00:05:39,056 --> 00:05:42,157 مشاورۀ خلاقانه - هوم - 83 00:05:42,259 --> 00:05:44,726 ...آره، چیزه، آم 84 00:05:44,828 --> 00:05:47,529 ...به‌گمون‌م مسئلۀ مهمیه. من 85 00:05:47,631 --> 00:05:49,698 هنوز به ون نگفتم 86 00:05:49,800 --> 00:05:54,069 ،نگران فاصلۀ بین خودت وْ لاتی هستی 87 00:05:54,171 --> 00:05:56,338 اگه این کار رو قبول کنی وْ ون نخواد بیاد؟ 88 00:06:04,949 --> 00:06:06,648 آره. آره 89 00:06:06,750 --> 00:06:09,017 ،اگه بخوام صادق باشم 90 00:06:09,119 --> 00:06:11,687 به‌نظرم لاتی الآن بیش‌تر از هر زمانی به من احتیاج داره، می‌دونی؟ 91 00:06:11,789 --> 00:06:14,556 ...آم 92 00:06:14,658 --> 00:06:17,426 می‌شه... می‌شه دراز بکِشم؟ 93 00:06:17,528 --> 00:06:19,261 خواهش می‌کنم، آره. آره 94 00:06:19,363 --> 00:06:20,729 فقط روی دست من خواب‌ت نبره 95 00:06:22,232 --> 00:06:24,700 آره 96 00:06:31,809 --> 00:06:34,409 اه، ممنون 97 00:06:44,407 --> 00:06:45,907 « گوردن رُزنبام، نمایندۀ ادبی » 98 00:06:50,327 --> 00:06:52,427 ‏‏‏400 دلار؟ 99 00:06:52,529 --> 00:06:56,164 واسه عوض‌کردن یه پرواز؟ هی، چه وضع‌شه؟ 100 00:06:56,266 --> 00:06:58,734 خب، واسه فوریت‌های پزشکی چطور؟ 101 00:06:58,836 --> 00:07:01,303 آها 102 00:07:01,405 --> 00:07:05,140 قرار ساعت 10 با گوردن؟ خیلی‌خب، اون‌جا ورود بزن 103 00:07:05,242 --> 00:07:07,142 آره 104 00:07:07,244 --> 00:07:09,378 ایمیل دکتر؟ 105 00:07:11,415 --> 00:07:13,382 جاش نسخۀ پزشک قبول نمی‌کنید؟ 106 00:07:13,484 --> 00:07:15,417 آها 107 00:07:15,519 --> 00:07:16,418 بشین 108 00:07:16,520 --> 00:07:17,619 باشه 109 00:07:17,721 --> 00:07:20,422 بشین 110 00:07:20,524 --> 00:07:22,190 آره 111 00:07:25,229 --> 00:07:27,763 هی 112 00:07:27,865 --> 00:07:29,865 هی! یالا 113 00:07:31,035 --> 00:07:34,503 گوردن. هوم 114 00:07:34,605 --> 00:07:36,038 اه، لیسا! آره، بیا، بیا تو، بیا تو 115 00:07:36,140 --> 00:07:40,142 اسم‌م گوردن رُزنبام‌ـه، نمایندۀ ادبی کرانۀ خاوری 116 00:07:40,244 --> 00:07:42,477 ...آره. لطفاً، لطفاً. پس، آ 117 00:07:42,579 --> 00:07:45,180 به‌م بگو... تو... هنوز با کسی قرارداد امضا نکردی؟ 118 00:07:45,282 --> 00:07:48,316 مثلاً با یه نمایندۀ کتاب؟ از خدامه 119 00:07:48,419 --> 00:07:52,621 آم... راهنمایی‌تون در اون مورد به کارم میاد 120 00:07:52,723 --> 00:07:55,690 ...آ... شما اولین کسی هستی که پیشنهاد دادی 121 00:07:55,793 --> 00:07:58,126 اوه، نه، نه. اولین اصل مذاکره؛ 122 00:07:58,228 --> 00:08:00,328 هیچ‌وقت اقرار نکن که اون‌قدرها خواهان نداری 123 00:08:00,431 --> 00:08:05,634 خلاصه‌ش می‌کنم. آ... من یه نمونه از کتاب کودکان‌ت رو آن‌لاین پیدا کردم، و خیلی دوست دارم یه ناشر برات پیدا کنم 124 00:08:07,404 --> 00:08:09,004 آ... چند وقته دست‌به‌قلم‌ای؟ 125 00:08:09,106 --> 00:08:10,372 ...اوه، آ 126 00:08:10,474 --> 00:08:12,307 کُل عمرم 127 00:08:12,409 --> 00:08:13,708 آقای رُزنبام - هوم؟ - 128 00:08:13,811 --> 00:08:15,277 قرار ساعت 10:30ت، پسر 129 00:08:15,379 --> 00:08:16,711 اوه. آ... ممنون. ممنون 130 00:08:16,814 --> 00:08:20,148 آ... پس... نقاشی‌ای داری که با کتاب‌ت جور باشه؟ 131 00:08:20,250 --> 00:08:22,684 آ... نه، قربان، هنوز نه. مشکل محسوب می‌شه؟ 132 00:08:22,786 --> 00:08:25,153 اه، لیز، بچه‌ها به چیزی واسه نگاه‌کردن نیاز دارن، درسته؟ 133 00:08:25,255 --> 00:08:30,826 من رو داری، غم نداری. چندتا تصویرگر از «اسکَد» سراغ دارم که می‌تونی کار رو به‌شون بسپری، اما زمان حیاتیه. موعد آخر هفته‌ست [ کالج هنر و طراحی ساوانا :SCAD ] 134 00:08:30,928 --> 00:08:32,227 ...آره، فکر نکنم وسع‌م 135 00:08:32,329 --> 00:08:34,396 موعد؟ - ...خب، آره. آره، بازار - 136 00:08:34,498 --> 00:08:37,432 بازارِ فروشنده‌ست. انتهای سه‌ماهه. ناشرها از شرّ بودجه‌شون خلاص می‌شن 137 00:08:37,534 --> 00:08:38,867 ...حالا، تریسی - هان؟ - 138 00:08:38,969 --> 00:08:40,602 صدات نکردم 139 00:08:40,704 --> 00:08:44,005 تریسی از قبل یه‌جور زمان قصه‌گویی توی کتابخونۀ محلی ترتیب داده 140 00:08:44,108 --> 00:08:46,007 چیزه... بیش‌تر بچه‌های درون‌شهری‌ان 141 00:08:46,110 --> 00:08:48,743 ترتیب‌ش رو داده‌ام که یه اسطورۀ انتشاراتی اون‌جا دیده‌وری‌ت کنه 142 00:08:48,846 --> 00:08:51,346 نمی‌شه از زیر چشم‌ت در بره. فقط دنبال کلاه باش 143 00:08:51,448 --> 00:08:55,016 آ... وایسید. آم... فکر می‌کنید ممکنه با من قرارداد امضا بشه؟ 144 00:08:55,119 --> 00:08:58,487 قرارداد امضا بشه؟ بچه‌جون، اون قصۀ تو ممکنه سنگین‌ترین حقوق از زمان «خرس‌های برنستاین» باشه 145 00:08:58,589 --> 00:09:00,889 یا «برنستِین». یا... متوجه‌ای دیگه - نه، متوجه‌ام - 146 00:09:00,991 --> 00:09:03,658 آره. اوه، آ... این رو برای بقیه‌مون خراب نکنی 147 00:09:03,760 --> 00:09:05,527 خب؟ و مبارکه. من می‌پذیرم 148 00:09:05,629 --> 00:09:08,063 آ... چی رو می‌پذیرید؟ - این‌که نمایندۀ کتاب‌ت باشم - 149 00:09:08,165 --> 00:09:10,907 این هم از کارت من. اگه چیزی لازم داشتی باهام تماس بگیر 150 00:09:10,908 --> 00:09:13,001 «اوه. و یه آرایشگاه هم توی پاساژ هست، «تالیا 151 00:09:13,103 --> 00:09:14,402 اون‌ها می‌تونن یه کاری بابت اون موهای سفید بکنن 152 00:09:14,505 --> 00:09:16,505 واسه عکاس‌مون رائول باید جیگر باشی 153 00:09:30,150 --> 00:09:32,851 بیا از کس‌هایی که به‌شون اعتماد داری حرف بزنیم 154 00:09:32,953 --> 00:09:34,853 من به آدم‌ها اعتماد دارم که خودشون باشن 155 00:09:34,955 --> 00:09:38,690 براساس مشوق‌ها و عقلانی‌سازی‌هایی که کرده‌ان 156 00:09:38,792 --> 00:09:41,860 پس... هیچ‌کس 157 00:09:41,962 --> 00:09:44,362 آره. شاید دریوس 158 00:09:46,299 --> 00:09:47,699 توی جعبه چیه؟ 159 00:09:47,801 --> 00:09:49,868 اوه، آ... کیبورد جدید 160 00:09:49,970 --> 00:09:51,369 می‌گم همه‌چی رو این‌جا تحویل بدن 161 00:09:51,471 --> 00:09:53,071 می‌دونی، امن‌تره 162 00:09:53,173 --> 00:09:55,740 اوه. می‌زنی؟ 163 00:09:55,842 --> 00:09:58,810 آره، آوازه‌ای واسه مشغول‌شدن پای کیبورد دارم. اوهوم 164 00:09:58,912 --> 00:10:00,845 یه‌خرده 165 00:10:00,947 --> 00:10:02,580 می‌تونی یه چیزی برام بزنی؟ 166 00:10:02,683 --> 00:10:04,749 شاید بعداً - اه - 167 00:10:04,851 --> 00:10:08,586 پس... از «پرینستون» برام بگو 168 00:10:08,689 --> 00:10:10,588 دعوت‌شون واسه سخنرانی رو قبول کردی؟ 169 00:10:10,691 --> 00:10:12,424 نه. نه 170 00:10:12,526 --> 00:10:14,292 به‌شون گفتم یا یه مدرک افتخاری به‌م بدن، یا کون‌م رو ببوسن 171 00:10:14,394 --> 00:10:17,195 هوم. و چی گفتن؟ 172 00:10:17,297 --> 00:10:19,764 بله رو گفتن... به مدرک، نه به کون‌م 173 00:10:19,866 --> 00:10:22,033 عجب مذاکره‌ای 174 00:10:22,135 --> 00:10:23,902 آره 175 00:10:24,004 --> 00:10:26,905 آره، نه، نه حقیقت‌ش. منظورم اینه، مدرکِ الکیه 176 00:10:27,007 --> 00:10:28,873 باهاش نمی‌تونم شروع به طبابت کنم 177 00:10:28,975 --> 00:10:32,243 ...درنهایت، بیش‌تر از حالتی که اگه مونده بودم، دارم پول در میارم، پس 178 00:10:32,345 --> 00:10:34,079 به این افتخار می‌کنی؟ 179 00:10:34,181 --> 00:10:36,748 آره. کون پارۀ اون دانشگاه 180 00:10:36,850 --> 00:10:39,150 انگار ازشون آزرده‌ای 181 00:10:42,856 --> 00:10:44,689 الآن تنها به دو دلیل دنبال من‌ان 182 00:10:44,791 --> 00:10:47,859 یک، چون سیاه‌پوست‌بودن ارزشمنده، و دو، اهدائیات 183 00:10:47,961 --> 00:10:49,494 هوم، درسته 184 00:10:50,564 --> 00:10:54,599 می‌دونی، یه اشارۀ ضمنی به‌ش کردی، ولی توی «پرینستون» دقیقاً چه اتفاقی افتاد؟ 185 00:10:58,138 --> 00:11:00,505 من وْ این دختره ساشا؛ 186 00:11:00,607 --> 00:11:03,908 ما توی یه ساختمون، کارمندهای مقیم جدید بودیم، درسته؟ 187 00:11:04,010 --> 00:11:07,979 ،و... خیلی سریع صمیمی شدیم 188 00:11:08,081 --> 00:11:11,649 و... احساس کردم می‌تونم باهاش روراست باشم، درسته؟ 189 00:11:11,752 --> 00:11:13,017 می‌دونی، دوست‌های جدیدیم، ولی دوست‌های خوبی هستیم 190 00:11:13,120 --> 00:11:16,588 ،بگذریم، من یه مصاحبۀ کاری می‌گیرم 191 00:11:16,690 --> 00:11:18,590 و واقعاً بابت‌ش هیجان‌زده‌ام، می‌دونی 192 00:11:18,692 --> 00:11:22,093 زنگ می‌زنم مامان‌بابام، یه‌خرده ازشون پول می‌گیرم، و یه‌خرده پول جور می‌کنم 193 00:11:22,195 --> 00:11:24,295 یه کت‌شلوار می‌خرم، چون باید مقبول به نظر برسم 194 00:11:24,397 --> 00:11:26,798 می‌رم کت‌شلواره رو می‌خرم، بعد می‌رم آزمایشگاه رایانه 195 00:11:26,900 --> 00:11:29,000 چی گرفتی؟ چه‌جور کت‌شلواری؟ 196 00:11:29,102 --> 00:11:33,338 شلوار پارچه‌ای سرمه‌ای وْ کت‌تک با کفش چرم 197 00:11:33,440 --> 00:11:34,873 خیلی‌خب، پس تیپ زده بودی 198 00:11:34,975 --> 00:11:36,875 تیپ زده بودم. یه‌جورایی خفن قشنگ بود 199 00:11:36,977 --> 00:11:38,810 خوب به نظر می‌رسیدم، درسته؟ 200 00:11:38,912 --> 00:11:42,080 پس، توی آزمایشگاه رایانه‌ام، و خاطرخواهی‌م میاد تو 201 00:11:42,182 --> 00:11:45,150 «و ازم پرسید دل‌م می‌خواد باهاش برم به این مهمونیه توی «فیلی 202 00:11:45,252 --> 00:11:48,019 «از من می‌خواد باهاش برم، من هم می‌گم: «رواله 203 00:11:48,121 --> 00:11:49,988 ساشا چندتا صندلی پایین‌تره 204 00:11:50,090 --> 00:11:55,827 ،این رو می‌شنوه و پیشنهاد می‌ده کت‌شلوارم رو بگیره توی اتاق‌ش نگه داره، و من می‌تونم صاف از همون‌جا برم 205 00:11:55,929 --> 00:11:57,896 من هم برگشتم گفتم: «ایول. دست‌ت درد نکنه». می‌دونی؟ 206 00:11:57,998 --> 00:12:00,064 ،می‌رم به مهمونی 207 00:12:00,167 --> 00:12:03,501 برمی‌گردم، به‌ش پیام می‌دم که کت‌شلوار رو تحویل بگیرم 208 00:12:05,772 --> 00:12:07,739 جوابی نمی‌گیرم 209 00:12:07,841 --> 00:12:10,341 دوباره به‌ش پیام می‌دم. جوابی نمی‌گیرم 210 00:12:10,443 --> 00:12:13,344 واسه بار سوم به‌ش پیام می‌دم. باز هم همون وضع 211 00:12:13,446 --> 00:12:15,146 اتفاقی افتاد؟ 212 00:12:15,248 --> 00:12:18,216 فکر نکنم. انگار که ازم فراری بود 213 00:12:18,318 --> 00:12:20,907 ...پس، چند ساعت بیش‌تر تا مصاحبه نمونده 214 00:12:20,908 --> 00:12:23,154 درسته - و من دارم دست‌پاچه می‌شم. پس دوباره به‌ش پیام می‌دم - 215 00:12:23,256 --> 00:12:26,157 «می‌گم: «هی، کت‌شلوارم کجاست؟ من واقعاً به اون کت‌شلوار نیاز دارم 216 00:12:26,259 --> 00:12:28,693 ...و فقط در جواب می‌فرسته 217 00:12:28,795 --> 00:12:31,029 «ببخشید. نیستم» 218 00:12:31,131 --> 00:12:33,097 هوم 219 00:12:33,200 --> 00:12:34,999 پس تو چی‌کار کردی؟ 220 00:12:35,101 --> 00:12:38,102 پسر، من رفتم پایین، درش رو زدم 221 00:12:38,205 --> 00:12:39,704 کسی جواب نداد 222 00:12:39,806 --> 00:12:43,374 ،می‌دونی، بنابراین... با شاه‌کلیدم رفتم داخل 223 00:12:43,476 --> 00:12:45,510 و کت‌شلوارم رو برداشتم، و رفتم 224 00:12:47,080 --> 00:12:49,113 اشتباه بزرگی بود 225 00:12:49,216 --> 00:12:53,017 ...بدجور عصبانی شده بود. مثلاً 226 00:12:54,921 --> 00:12:59,457 به رئیس دانشکده گفت، و بعد قضیه جدی شد 227 00:12:59,559 --> 00:13:01,893 «رئیس دانشکده برمی‌گرده می‌گه: «اوه، این اخراج موقته 228 00:13:01,995 --> 00:13:03,494 و بعد تبدیل می‌شه به اخراج 229 00:13:03,597 --> 00:13:04,963 پس گمون می‌کنم ساشا سیاه‌پوست نبود 230 00:13:05,065 --> 00:13:06,397 نه 231 00:13:06,499 --> 00:13:08,199 معلومه که نه - آره - 232 00:13:08,301 --> 00:13:10,201 بابت کاری که کردم، زبان متجاوزانه به کار بردن 233 00:13:10,303 --> 00:13:11,870 زبان متجاوزانه؟ 234 00:13:11,972 --> 00:13:14,806 «دزد»، «تجاوز شخصی»، «حمله به حریم شخصی» 235 00:13:14,908 --> 00:13:16,875 مثلاً، من ترسیده بودم 236 00:13:16,977 --> 00:13:20,879 می‌دونی، عذرخواهی کردم، ولی انگار هیچ‌کس گوش نمی‌داد 237 00:13:20,981 --> 00:13:22,413 انگار واسه هیچ‌کس مهم نبود 238 00:13:22,515 --> 00:13:24,315 به‌نظرت برداشت‌شون چی بود؟ 239 00:13:24,417 --> 00:13:31,122 این‌که این گوریل مشکی گنده وارد اتاق این دختر سفیدپوسته شد و آت‌وْآشغال‌ها رو نابود کرد. نمی‌دونم 240 00:13:31,224 --> 00:13:34,659 ،آ... می‌دونی، به‌عنوان یه کارمند مقیم باعث می‌شن احساس کنی یه‌جور عاملیت داری 241 00:13:34,761 --> 00:13:37,629 ولی بعدش سرت رو برمی‌گردونی، و بعد، یه‌مرتبه، «او.جِی»‌ای [ او.جی. سیمپسون: بازیکن فوتبال آمریکایی که متهم به قتل همسر خود شد ] 242 00:13:37,731 --> 00:13:40,965 آخه، اگه به من اعتماد نداری از شاه‌کلید استفاده کنم، پس چرا دادی‌ش به‌م؟ 243 00:13:41,067 --> 00:13:42,634 اون باعث شد چه احساسی به‌ت دست بده؟ - عصبانیت - 244 00:13:42,736 --> 00:13:44,435 همه توی پردیس دانشگاهی دارن دربارۀ من حرف می‌زنن 245 00:13:44,537 --> 00:13:46,104 من مثلاً یکی از 12 دانشجوی سیاه‌پوستِ اون‌جام 246 00:13:46,206 --> 00:13:47,805 می‌دونی، همین‌جوری‌ش احساس تنهایی می‌کردم 247 00:13:47,908 --> 00:13:50,441 دیگه چه احساسی به‌ت دست داد؟ 248 00:13:52,545 --> 00:13:54,712 آزردگی، به‌گمون‌م - چرا؟ چرا؟ - 249 00:13:57,450 --> 00:13:59,851 چون ما ناسلامتی دوست بودیم 250 00:14:01,321 --> 00:14:03,454 ما ناسلامتی دوست بودیم 251 00:14:03,556 --> 00:14:06,057 اصلاً حتی دلیل‌ش رو هم نپرسید 252 00:14:06,159 --> 00:14:08,226 چرا اون کار رو کردم 253 00:14:08,328 --> 00:14:10,528 تو به ساشا اعتماد داشتی - آره - 254 00:14:11,731 --> 00:14:13,731 و از کسی که به‌ش اعتماد داشتی آزار دیدی 255 00:14:15,235 --> 00:14:17,135 آره 256 00:14:17,237 --> 00:14:19,203 مثل عضو خانواده‌ای که ازت سوءاستفاده کرد 257 00:14:22,375 --> 00:14:24,275 آره 258 00:14:24,377 --> 00:14:26,511 که باعث شد دوباره احساس ناتوانی کنی 259 00:14:42,128 --> 00:14:44,028 رواله 260 00:14:44,130 --> 00:14:46,164 باید این رو تخلیه کنی 261 00:14:48,168 --> 00:14:49,500 نه. من خوب‌ام. من خوب‌ام - هی - 262 00:14:49,602 --> 00:14:51,669 نه، من، من خوب‌ام 263 00:15:01,848 --> 00:15:03,815 پس بین شما دو تا چه اتفاقی افتاد؟ 264 00:15:08,054 --> 00:15:10,822 دیگه هیچ‌وقت حرف نزدیم. می‌دونی، من مجبور شدم برم 265 00:15:12,659 --> 00:15:15,493 ...فقط قول دادم 266 00:15:15,595 --> 00:15:17,562 ثابت می‌کنم همه اشتباه می‌کنن 267 00:15:19,132 --> 00:15:21,332 به همه ثابت کردی اشتباه می‌کنن؟ 268 00:15:21,434 --> 00:15:23,568 آره 269 00:15:23,670 --> 00:15:25,937 من کینه رو دوست دارم 270 00:15:27,807 --> 00:15:31,342 چیز نابِ قدرتمندیه - هوم - 271 00:15:33,446 --> 00:15:35,413 به‌م شهامت داد 272 00:15:36,616 --> 00:15:38,549 می‌دونی، می‌تونم روـش حساب کنم 273 00:15:38,651 --> 00:15:41,619 وقتی برگشتم «آتلانتا»، ازش استفاده کردم، می‌دونی؟ 274 00:15:45,025 --> 00:15:47,158 ...کینه می‌تونه 275 00:15:50,563 --> 00:15:52,630 کینه می‌تونه خیلی قدرتمند باشه 276 00:15:53,700 --> 00:15:56,067 ...ولی همچنین می‌تونه آدم رو 277 00:15:56,169 --> 00:15:58,636 افسرده و پوچ کنه 278 00:16:00,273 --> 00:16:02,173 اهداف دست از مال‌ِ‌توشدن می‌کِشن 279 00:16:02,275 --> 00:16:04,175 ...کم‌کم تبدیل می‌شی به 280 00:16:04,277 --> 00:16:07,111 کتابی که به‌دست یکی دیگه نوشته شده 281 00:16:07,213 --> 00:16:10,148 کسی که سببی برای سلامت آدم نداره 282 00:16:12,552 --> 00:16:17,455 پس با برنگشتن به «پرینستون»، ممکنه یه چیزی رو به اون ثابت کرده باشی، نه به خودت 283 00:16:20,060 --> 00:16:22,126 آره، ممکنه 284 00:16:33,437 --> 00:16:36,037 ♪ Deep Blue Something - Breakfast At Tiffany's ♪ 285 00:16:36,042 --> 00:16:39,277 ببخشید، ولی چی توی فکرت بود؟ 286 00:16:39,379 --> 00:16:43,614 فکر می‌کردم قراره با «اوت‌کست» آشنا بشم وْ ازدواج کنیم [ یک گروه دونفرۀ هیپ‌هاپ در ایالت جورجیا :OutKast ] 287 00:16:45,185 --> 00:16:47,718 که کاملاً هم عقلانیه 288 00:16:51,391 --> 00:16:54,158 ولی تو اخیراً چرا همه‌ش لبخند روی لب‌هاته؟ 289 00:16:57,664 --> 00:16:59,230 سکس گیرت اومده؟ 290 00:16:59,332 --> 00:17:01,332 !نه 291 00:17:01,434 --> 00:17:03,868 بهتر از اون 292 00:17:03,970 --> 00:17:06,003 وای. اه 293 00:17:06,106 --> 00:17:07,472 بریز بیرون 294 00:17:09,309 --> 00:17:10,308 از کارم استعفا دادم 295 00:17:11,911 --> 00:17:13,878 وای. وایسا 296 00:17:13,980 --> 00:17:15,346 چرا؟ 297 00:17:15,448 --> 00:17:19,217 یه نماینده کتاب‌م رو آن‌لاین خوند و می‌خواد باهام قرارداد امضا کنه 298 00:17:19,319 --> 00:17:22,487 فقط باید این قصه‌گوییه رو انجام بدم 299 00:17:22,589 --> 00:17:25,156 منظورم اینه، اون فکر می‌کنه ممکنه مثلاً «هری پاتر» بعدی باشه 300 00:17:26,726 --> 00:17:28,626 وای. چه عالی 301 00:17:28,728 --> 00:17:30,294 چیه؟ چی شده؟ 302 00:17:30,396 --> 00:17:34,132 ...هیچی. نه... نه 303 00:17:34,234 --> 00:17:35,700 از کارـت استعفا دادی 304 00:17:35,802 --> 00:17:42,240 آره، باید از کارم استعفا می‌دادم، چون باید کُل تمرکزم رو بذارم روی استخدام یه تصویرگر، یه مؤسسۀ روابط‌عمومی 305 00:17:42,342 --> 00:17:43,241 یه سبک‌ساز لازم دارم 306 00:17:43,343 --> 00:17:48,446 منظورم اینه، اگه این بگیره، می‌تونه عظیم باشه، مثلاً، حق امتیاز بگیرم 307 00:17:48,548 --> 00:17:50,448 خیلی پول‌سازه 308 00:17:50,550 --> 00:17:53,117 این‌طور فکر نمی‌کنی؟ 309 00:17:53,219 --> 00:17:56,354 چرا، البته، ولی واقعاً مهم نیست من چی فکر می‌کنم 310 00:17:56,456 --> 00:18:00,057 چرا، داره. تو بهترین دوست من‌ای 311 00:18:00,160 --> 00:18:01,959 خدا 312 00:18:02,061 --> 00:18:05,563 ببین، لیسا، تو حمایت من رو داری 313 00:18:05,665 --> 00:18:07,765 حمایت من رو داری 314 00:18:09,702 --> 00:18:11,369 ...فقط آخه، آم 315 00:18:11,471 --> 00:18:15,640 این ماه نمی‌تونم یه 500 دلار دیگه... به‌ت قرض بدم 316 00:18:15,742 --> 00:18:18,075 ...من کُلی قبض دارم، و من 317 00:18:18,178 --> 00:18:20,745 ببین، من فقط نگران‌ت‌ام 318 00:18:22,949 --> 00:18:25,283 بگو که قلم‌م رو دوست داری 319 00:18:25,385 --> 00:18:27,485 ...لیسا 320 00:18:41,197 --> 00:18:43,073 ببخشید دیر کردم 321 00:18:43,074 --> 00:18:44,464 نه. چطوری، ارن؟ 322 00:18:44,567 --> 00:18:47,768 خوب‌ام 323 00:18:47,870 --> 00:18:50,404 اوه، یه جعبۀ دیگه. داری گروه موسیقی راه می‌ندازی؟ 324 00:18:50,506 --> 00:18:52,906 نه دقیقاً. کادوئه 325 00:18:53,008 --> 00:18:54,641 یالا بازش کن 326 00:18:55,711 --> 00:18:58,845 جدی می‌گی؟ - جدی می‌گم - 327 00:18:58,948 --> 00:19:01,348 پسر، من از بازکردن کادو توی جمع متنفرم 328 00:19:01,450 --> 00:19:03,750 منظورم اینه، اگه مزخرف باشه چی؟ 329 00:19:09,058 --> 00:19:10,791 بالش کفه 330 00:19:10,893 --> 00:19:13,405 منظورم اینه، تو زمان زیادی رو صرف درازکشیدن ،کف زمین می‌کنی، پیش خودم گفتم، می‌دونی 331 00:19:13,406 --> 00:19:15,195 چه چیزی بهتر از این که گرم‌وْنرم باشه، درسته؟ 332 00:19:15,297 --> 00:19:16,630 خیلی ملاحظه‌کارانه‌ست 333 00:19:16,732 --> 00:19:18,765 امتحان‌ش کن 334 00:19:22,771 --> 00:19:24,738 ...اوه 335 00:19:24,840 --> 00:19:26,974 خوبه 336 00:19:27,076 --> 00:19:29,009 گرم‌وْنرمه 337 00:19:29,111 --> 00:19:30,844 حالا فقط موسیقی‌لازم‌ام 338 00:19:30,946 --> 00:19:32,346 اوه، باشه 339 00:19:32,448 --> 00:19:33,780 پس این‌جا با خدمات کامله؟ 340 00:19:33,882 --> 00:19:35,148 اوهوم - آره، شاید بعداً - 341 00:19:35,251 --> 00:19:36,583 هوم 342 00:19:36,685 --> 00:19:39,407 پس، ببین، ما از زمان پیشنهادت از «پرینستون» چند جلسه‌ای داشتیم 343 00:19:39,408 --> 00:19:41,521 و... می‌دونی، فکر کنم مهمه 344 00:19:41,624 --> 00:19:43,490 پس تصمیم‌گیری کردی؟ 345 00:19:43,592 --> 00:19:49,997 ،آره، پس به چیزی که گفتی، فکر کردم می‌دونی، خیلی، و... فکر کنم حق با توئه 346 00:19:50,099 --> 00:19:53,367 می‌دونی، بی هیچ دلیلی دودستی چسبیده بودم به رنج، می‌دونی؟ 347 00:19:53,469 --> 00:19:57,004 اگه از جایگاه‌م برای کمک به افرادی که تجربۀ مشابه من رو دارن استفاده نکنم، اون‌ها به‌کل برنده می‌شن 348 00:19:57,106 --> 00:20:01,308 خب، دقیقاً جنگ نیست که برنده بشی، ولی خوبه 349 00:20:01,410 --> 00:20:03,076 خوبه. پس می‌ری؟ 350 00:20:03,178 --> 00:20:05,178 اوه، نه. قطعاً نه 351 00:20:05,281 --> 00:20:07,581 نه، سعی خودم رو کردم. فاجعه بود 352 00:20:07,683 --> 00:20:09,483 چرا فاجعه بود؟ 353 00:20:09,585 --> 00:20:12,219 ،پس، به «پرینستون» ایمیل زدم 354 00:20:12,321 --> 00:20:16,590 و به‌شون گفتم، می‌دونی، هم‌اندیشی یا هرچی رو انجام می‌دم 355 00:20:16,692 --> 00:20:18,892 ،و ایده این بود که لاتی وْ ون رو هم با خودم ببرم 356 00:20:18,994 --> 00:20:21,662 «و بعدش لاتی رو ببرم «پارک سسمی 357 00:20:21,764 --> 00:20:26,400 پس می‌ریم فرودگاه، می‌دونی، دارم دنبال گواهی‌نامه‌م می‌گردم، پیداش نمی‌کنم 358 00:20:26,502 --> 00:20:28,635 احتمالاً یه جایی توی شلوارمه 359 00:20:28,737 --> 00:20:31,204 بنابراین فقط گذرنامه‌م رو میارم. چیز مهمی نیست، درسته؟ 360 00:20:31,307 --> 00:20:32,839 درسته 361 00:20:32,941 --> 00:20:37,344 ،می‌رسیم فرودگاه، و شروع می‌کنیم به پذیرش‌شدن، می‌دونی 362 00:20:37,446 --> 00:20:42,182 و رایانه بلیتِ ون رو چاپ می‌کنه، و اسم‌ش به‌کل اشتباه املا شده 363 00:20:42,284 --> 00:20:45,585 .پس من برمی‌گردم می‌گم: «عیب نداره «طوری نیست. می‌ریم توی خط تقدم 364 00:20:45,688 --> 00:20:48,221 می‌دونی، من رتبۀ پلاتین دارم 365 00:20:48,324 --> 00:20:50,223 می‌رسیم اون‌جا، خانمه ازم می‌خواد گذرنامه‌م رو ببینه 366 00:20:50,326 --> 00:20:52,726 «من می‌گم: «چرا؟ مثلاً، من که دیگه پذیرش شدم 367 00:20:52,828 --> 00:20:54,428 ولی به‌هرحال گذرنامه رو می‌دم به‌ش 368 00:20:54,530 --> 00:20:57,864 نگاه‌ش می‌کنه، پس‌ش می‌ده به‌م و می‌گه برای سفرکردن زیادی آسیب‌دیده‌ست 369 00:20:57,966 --> 00:21:01,295 واسه پرواز داخلی؟ - واسه پرواز داخلی - 370 00:21:01,296 --> 00:21:03,236 من هم دقیقاً همین رو گفتم 371 00:21:03,339 --> 00:21:05,372 منظورم اینه، تهِ ته‌ش صفحات‌ش رنگ‌وْرورفته بود 372 00:21:05,474 --> 00:21:07,274 لعنت. زن سفیدپوست؟ 373 00:21:07,376 --> 00:21:09,242 آخه دیگه پرسیدن هم داره؟ 374 00:21:09,345 --> 00:21:14,614 «می‌دونی، پس من می‌گم: «رواله. حالا هرچی. بیا یه نظر دیگه هم بگیریم 375 00:21:14,717 --> 00:21:20,153 بنابراین همکارش رو صدا می‌کنه میاد، ولی جوری ازش می‌پرسه «که انگار: «من که درهرصورت نمی‌ذارم این آدم‌ها سوار شن 376 00:21:20,255 --> 00:21:23,156 همکارش هم یه‌جورایی به‌مون نگاه :می‌کنه وْ شونه بالا می‌ندازه که مثلاً 377 00:21:23,258 --> 00:21:27,861 .من نمی‌خوام درگیر این مزخرفات بشم» «باهاش موافق نیستم، ولی چه می‌شه کرد؟ 378 00:21:27,963 --> 00:21:31,064 «پس در این مقطع، من می‌گم: «بذار، می‌دونی، جنبۀ عاطفی رو امتحان کنیم 379 00:21:31,166 --> 00:21:36,870 برگشتم گفتم: «بچه همراه‌مه. این هم از «بلیت‌های «پارک سسمی». لطفاً بذار سوار شیم 380 00:21:36,972 --> 00:21:38,939 این خانمه توی روی بی‌صحاب من می‌خنده 381 00:21:39,041 --> 00:21:40,640 عجب - آره، باورم نمی‌شه - 382 00:21:40,743 --> 00:21:42,642 «پیش خودم می‌گم: «چی‌کار می‌خوام بکنم، قاتی کنم؟ 383 00:21:42,745 --> 00:21:44,478 می‌دونی، توی فرودگاه‌ام 384 00:21:44,580 --> 00:21:46,813 پس نمی‌خوام برم توی فهرست ممنوع‌الپروازی‌ها 385 00:21:46,915 --> 00:21:48,615 خواستی که با مدیر صحبت کنی؟ 386 00:21:48,717 --> 00:21:50,717 مدیر همون خودش بود - اوه، نه - 387 00:21:50,819 --> 00:21:52,285 اقلاً این چیزیه که خودش می‌گه 388 00:21:52,388 --> 00:21:54,421 می‌دونی، پس ما رو از صف می‌ندازه بیرون 389 00:21:54,523 --> 00:21:59,826 چند دقیقۀ بعد، ون دست تکون می‌ده بریم پیش این زن سیاه‌پوسته که سر یه پیشخان دیگه کار می‌کنه 390 00:21:59,928 --> 00:22:01,428 اون بی هیچ مشکلی ما رو پذیرش می‌کنه 391 00:22:01,530 --> 00:22:03,330 بی هیچ مشکلی ساک‌هامون رو پذیرش می‌کنه، و به‌مون می‌گه که 392 00:22:03,432 --> 00:22:07,534 اون خانم مسئول بلیت نژادپرسته مدام این کار رو با مسافرهای سیاه‌پوست می‌کنه، و حدس بزن چیه؟ 393 00:22:07,636 --> 00:22:08,969 اصلاً مدیر هم نیست 394 00:22:09,071 --> 00:22:10,837 شوخی می‌کنی - این پُخ رو نمی‌تونم از خودم درآرم - 395 00:22:10,939 --> 00:22:15,509 پس، این زنه، این زن خوش‌اخلاقه باهامون تا گیت بازرسی میاد تا بتونیم به‌موقع برسیم 396 00:22:15,611 --> 00:22:20,180 ،وقتی می‌رسیم به گیت، همشهری حتماً دهن‌لقی کرده چون ادارۀ امنیت حمل‌وْنقل اون‌جا منتظرمون وایساده 397 00:22:20,282 --> 00:22:24,618 در این مقطع، من پیش خودم می‌گم: «من ریدم «به این. نمی‌خوام برم. دیگه برام مهم نیست 398 00:22:24,720 --> 00:22:27,851 «ون می‌زنه زیر گریه. می‌دونی، برمی‌گرده می‌گه: «بدونِ تو نمی‌رم 399 00:22:27,852 --> 00:22:31,852 پس... مخلص کلام، هنوز منتظر باروْبنه‌مون‌ایم 400 00:22:33,529 --> 00:22:35,762 واقعاً متأسف‌ام که مجبور شدی همچین چیزی رو از سر بگذرونی 401 00:22:35,864 --> 00:22:37,864 آره - لعنت - 402 00:22:37,966 --> 00:22:40,167 منظورم اینه، به‌م بگو، چه... چه احساسی داری؟ 403 00:22:40,269 --> 00:22:44,337 ...صادقانه، تمام مدت 404 00:22:44,440 --> 00:22:46,873 داشتم به چیزی که دربارۀ کینه گفتی فکر می‌کردم 405 00:22:49,711 --> 00:22:53,547 برگشتن به «پرینستون»؛ اون برام مهم نبود 406 00:22:53,649 --> 00:22:56,983 مواجهه با گذشته‌م؛ اون واقعاً برام مهم بود، می‌دونی؟ 407 00:22:57,085 --> 00:23:01,822 از وقتی که تلف شد شاکی بودم 408 00:23:01,924 --> 00:23:05,525 می‌دونی، می‌خواستم اون زمان رو با ون وْ لاتی بگذرونم 409 00:23:05,627 --> 00:23:09,329 می‌دونی، می‌خواستم با ون دربارۀ نقل‌مکان صحبت کنم 410 00:23:09,431 --> 00:23:11,364 واقعاً می‌خواستم باهاشون ارتباط برقرار کنم 411 00:23:11,467 --> 00:23:14,201 می‌بینی، انگار داری متوجه اصل ماجرا می‌شی 412 00:23:14,303 --> 00:23:16,937 آره، اضطراب وْ خشم؛ 413 00:23:17,039 --> 00:23:20,874 با اون‌ها به اهداف‌ت نمی‌رسی، می‌دونی؟ 414 00:23:20,976 --> 00:23:23,743 این خیلی خوبه، ارن 415 00:23:25,714 --> 00:23:27,280 ...آره، آم 416 00:23:27,382 --> 00:23:31,885 ...می‌دونی، خوش‌حال شدم این رو از دهن‌ت شنیدم، چون 417 00:23:31,987 --> 00:23:36,990 خیلی توی فکرش بوده‌ام، و یه‌جورایی می‌خوام کمی روان‌درمانی رو کنار بذارم 418 00:23:37,092 --> 00:23:41,092 ،فقط یه مدت کوتاه، می‌دونی، چون کُلی وسیلۀ خوب در اختیارم گذاشتی 419 00:23:41,093 --> 00:23:45,899 یه‌جورایی می‌خوام خودم با مشکلات‌م دست‌وْپنجه نرم کنم، می‌دونی؟ 420 00:23:46,001 --> 00:23:50,837 البته. آره، منظورم اینه، من خیلی دوست دارم به کارکردن باهات ادامه بدم، ولی درک می‌کنم 421 00:23:50,939 --> 00:23:55,675 و، مثلاً، هی، اگه چیزی نیاز داشتی، می‌دونی که من این‌جام 422 00:23:55,777 --> 00:23:57,210 ممنون 423 00:23:57,312 --> 00:24:01,581 می‌دونی، تحت‌تأثیر قرار گرفتم، چون بیش‌تر آدم‌ها ...این رو سر یه تماس تلفنی یا ایمیل تموم می‌کنن 424 00:24:01,683 --> 00:24:03,083 اوه، من اون‌قدرها هم بی‌احساس نیستم 425 00:24:07,823 --> 00:24:10,657 آم... می‌تونی این رو پس بگیری، پسر 426 00:24:10,759 --> 00:24:12,492 اوه، نه، نه، نه، نه. نگه‌ش دار 427 00:24:12,594 --> 00:24:14,594 مطمئن‌ای؟ - قطعاً - 428 00:24:14,696 --> 00:24:17,330 واسه من خیلی کوچکه 429 00:24:17,432 --> 00:24:19,065 به قدّ من نرین، پسر 430 00:24:19,167 --> 00:24:20,467 مراقب خودت باش، ارن 431 00:24:20,569 --> 00:24:22,536 خیلی‌خب 432 00:24:44,717 --> 00:24:48,717 « زمان قصه با لیسا مان، کتاب‌ش «خاکی‌ترین کرّه‌اسب» رو می‌خونه » 433 00:24:48,921 --> 00:24:50,887 ورود سگ ممنوعه 434 00:24:50,990 --> 00:24:53,156 اوه، این... این سگِ خدمتگزارمه 435 00:24:53,258 --> 00:24:56,593 نه، نیست. باید ببندی‌ش بیرون 436 00:24:56,695 --> 00:25:03,400 خب... من یه نوشته برای اون دارم... همین‌جا 437 00:25:05,304 --> 00:25:07,371 از طرف دکترمه 438 00:25:09,174 --> 00:25:11,241 واسه اون قصه‌گوییه اومدی؟ 439 00:25:11,343 --> 00:25:12,643 بله، همین‌طوره 440 00:25:12,745 --> 00:25:14,645 از کجا حدس زدید؟ 441 00:25:14,747 --> 00:25:17,214 از موهات. کار «تالیا»ست؟ 442 00:25:20,419 --> 00:25:22,586 همچنان نمی‌تونی اون سگ رو بیاری داخل 443 00:25:24,690 --> 00:25:26,156 مضحکه 444 00:25:26,258 --> 00:25:29,660 من توی فرودگاه کار می‌کنم. این نوشته قانوناً موردتأیید «ادارۀ هوانوردی فدرال»ـه 445 00:25:29,762 --> 00:25:33,664 باشه. خب، زمان قصه‌گویی 15 دقیقۀ دیگه شروع می‌شه 446 00:25:33,766 --> 00:25:37,834 مگراین‌که، البته، تو وْ سگ‌ت بخواید فرودگاه رو امتحان کنید 447 00:25:40,472 --> 00:25:42,539 بیا، عزیزم 448 00:25:44,843 --> 00:25:46,743 ♪ لطفاً ساکت باش ♪ 449 00:25:46,845 --> 00:25:48,745 ♪ لطفاً ساکت باش ♪ 450 00:25:48,847 --> 00:25:50,781 ♪ بیا آروم بگیریم ♪ 451 00:25:50,883 --> 00:25:52,816 ♪ حالا وقت قصه‌گوییه ♪ 452 00:25:52,918 --> 00:25:55,085 ♪ حالا وقت قصه‌گوییه ♪ 453 00:25:55,187 --> 00:25:57,354 ♪ هیس، هیس، هیس ♪ 454 00:25:58,424 --> 00:26:00,724 تمام‌وْکمال در اختیار شمان 455 00:26:13,272 --> 00:26:15,839 اسم این کتاب 456 00:26:15,941 --> 00:26:18,308 خاکی‌ترین کرّه‌اسب»ـه» [ ایهام: بی‌ریخت‌ترین کرّه‌اسب ] 457 00:26:20,446 --> 00:26:23,180 داستان از لیسا مان 458 00:26:23,282 --> 00:26:27,484 .زمانی اسبی بود که در مزرعه‌ای زندگی می‌کرد» 459 00:26:27,586 --> 00:26:32,289 .کاملاً تنها، بی هیچ دوستی در طویله 460 00:26:32,391 --> 00:26:34,967 .تمام اسب‌های دیگه دور نگه‌ش می‌داشتن 461 00:26:34,968 --> 00:26:39,763 اون‌ها به‌ش بدوْبی‌راه می‌گفتن، حرف‌های .خیلی زشت که نمی‌شه به زبون آورد 462 00:26:39,865 --> 00:26:44,501 «...غمگین و دل‌زده، سعی کرد فرار کنه 463 00:26:44,603 --> 00:26:46,002 من این اسبه رو دوست ندارم 464 00:26:46,105 --> 00:26:49,306 زشته. من «سایتران» رو دوست دارم [ «نام اسب پرنس هانس در انیمیشن «یخ‌زده ] 465 00:26:52,444 --> 00:26:54,644 ...اوه. باشه، خب 466 00:26:57,116 --> 00:27:00,784 «اما همیشه دم دریاچۀ کشاورز پیر گم می‌شد» 467 00:27:00,886 --> 00:27:03,954 این اسبه احمقه. واسه همین هیچ‌کس دوست‌ش نداره 468 00:27:06,058 --> 00:27:08,391 ،اما در چهارم جولای» [ روز جشن استقلال ایالات متحدۀ آمریکا ] 469 00:27:08,494 --> 00:27:10,660 ،جرقه‌ای بر زمین خورد 470 00:27:10,763 --> 00:27:14,164 «طویله رو شعله‌ور کرد 471 00:27:17,703 --> 00:27:19,669 اسب‌ها گوزیدن 472 00:27:19,772 --> 00:27:21,404 اسب‌ها گوزیدن - نه - 473 00:27:21,507 --> 00:27:22,839 ...اسب 474 00:27:22,941 --> 00:27:26,243 اسب‌ها به‌خاطر آتش ترسیده‌ان 475 00:27:26,345 --> 00:27:28,278 به قیافۀ همه‌شون می‌خوره که در حال گوزیدن باشن 476 00:27:28,380 --> 00:27:30,380 اون‌همه دود از گوزیدنِ اون‌هاست 477 00:27:30,482 --> 00:27:32,382 ...خیلی‌خب، ولی اون‌ها 478 00:27:32,484 --> 00:27:34,518 نمی‌گوزن 479 00:27:36,555 --> 00:27:38,455 تو می‌گوزی 480 00:27:38,557 --> 00:27:40,824 «...همه جز» 481 00:27:42,661 --> 00:27:44,528 هوم 482 00:27:45,798 --> 00:27:48,398 ،همه جز خاکی‌ترین اسب» 483 00:27:48,500 --> 00:27:51,434 ،که سپس کنترل اوضاع رو به دست گرفت و گفت 484 00:27:51,537 --> 00:27:54,938 .اگه همکاری کنیم، همه‌چیز درست می‌شه 485 00:27:55,040 --> 00:27:58,241 «و همه به آغل لگد زدن 486 00:27:58,343 --> 00:28:00,844 من این قصه رو دوست ندارم 487 00:28:00,946 --> 00:28:03,013 «و مثل آبِ روی آتش شد» - افتضاحه. من می‌خوام برم - 488 00:28:03,115 --> 00:28:06,216 «اسب‌ها نجات پیدا کرده بودن» - یالا. بیاید بریم - 489 00:28:06,318 --> 00:28:08,218 «...افسوس» 490 00:28:08,320 --> 00:28:09,719 احمقانه‌ست - ...آم - 491 00:28:09,822 --> 00:28:11,788 من از این خوش‌م نمیاد 492 00:28:13,659 --> 00:28:15,559 نه، فقط ادامه بده 493 00:28:15,661 --> 00:28:17,961 ادامه بده 494 00:28:18,063 --> 00:28:19,629 ...باشه، آم 495 00:28:22,234 --> 00:28:25,635 «مثل آبِ روی آتش شد. اسب‌ها نجات پیدا کرده بودن» 496 00:28:25,737 --> 00:28:28,471 ...افسوس»، آم» 497 00:28:28,574 --> 00:28:31,374 .طویله دیگه مثل قبل نشد» 498 00:28:33,712 --> 00:28:38,849 ...اون مدال «شجاع‌ترین اسب نر» رو به دست آورد 499 00:28:38,951 --> 00:28:41,251 «و حتی به بازی دعوت شد 500 00:28:43,355 --> 00:28:45,956 ،و زمانی که بیرون اومد» 501 00:28:46,058 --> 00:28:51,795 .اسب‌ها سه بار به افتخارش شیهه کشیدن 502 00:28:53,932 --> 00:28:56,166 «!هورا 503 00:28:58,167 --> 00:28:59,367 ♪ PinkPantheress - Attracted To You ♪ 504 00:28:59,371 --> 00:29:00,270 بفرما، پسر 505 00:29:00,372 --> 00:29:01,905 دست شما درد نکنه، آقای مارکس 506 00:29:02,007 --> 00:29:03,907 حرف‌شم نزن - آ... عکس پرسنلی‌م به دست‌ت رسید؟ - 507 00:29:04,009 --> 00:29:07,143 آره. اگه باز هم این کار رو کردم، قول می‌دم تو اولین کسی باشی که خبر می‌کنم 508 00:29:07,246 --> 00:29:09,946 هی، هی، هی - هی، چه خبرا؟ واقعاً اومدید - 509 00:29:10,048 --> 00:29:11,514 هی - چی‌کار می‌کنی، جیگر؟ - 510 00:29:11,617 --> 00:29:12,816 خوش‌حال‌ام می‌بینم‌تون. بیاید نوشیدنی بگیریم، خب؟ - آره - 511 00:29:12,918 --> 00:29:14,317 آره - نوشیدنی. ما هم واسه همین اومدیم - 512 00:29:14,419 --> 00:29:16,052 خیلی‌خب - آ... یه لحظه. خدمت شما - 513 00:29:16,154 --> 00:29:18,154 شنیدم لباس‌های جدید لازم دارید 514 00:29:18,257 --> 00:29:19,990 واسه تو وْ عروسک‌ت یه‌خرده اضافه گذاشتم 515 00:29:20,092 --> 00:29:21,558 ممنون بابت حمایت از تئاتر آماتور 516 00:29:21,660 --> 00:29:23,560 اصلاً قابل‌تون رو نداره - جریان چیه، پسر؟ - 517 00:29:23,662 --> 00:29:25,228 عرق مفتی داری، بازی‌های آرکید 518 00:29:25,330 --> 00:29:27,631 عین «نینو براوْن» پول بذل‌وْبخشش می‌کنی [ رئیس گنگ «کش مانی برادرز» طی دهۀ 80 و 90 میلادی در هارلمِ نیویورک ] 519 00:29:27,733 --> 00:29:29,499 جشن پایان فیلم‌برداریه 520 00:29:29,601 --> 00:29:32,168 اون زنه لیسا مان رو یادته؟ 521 00:29:32,237 --> 00:29:35,472 همونی که سفر خانوادگی من رو نابود کرد؟ 522 00:29:35,574 --> 00:29:37,307 اوه، آره، اون رو یادمه 523 00:29:37,409 --> 00:29:41,411 آره، خب، من کُل این بازیگرها رو استخدام کردم که زندگی‌ش رو نابود کنن 524 00:29:41,513 --> 00:29:44,614 فکر کنم الآن دیگه زیر قرضه، بی‌شوخی 525 00:29:44,716 --> 00:29:46,349 عجب. هنوز گیر اون‌ای؟ 526 00:29:46,451 --> 00:29:47,851 آخه سیاه، اون دو ماه پیش بود 527 00:29:47,953 --> 00:29:49,853 می‌دونم، پسر. برنامه‌ریزی دیوانه‌واری بوده 528 00:29:49,955 --> 00:29:51,855 چه خبر، پسر؟ - هی، چه خبر؟ - 529 00:29:51,957 --> 00:29:53,390 اوه، تُف 530 00:29:53,492 --> 00:29:55,025 هی، کارـت خوب بود، پسر 531 00:29:58,297 --> 00:30:00,563 ایول به ول‌ت، جیگر 532 00:30:00,666 --> 00:30:02,666 هی، ممنون بابت پول، پسر 533 00:30:02,768 --> 00:30:05,669 !هی، بی‌عقلِ عالم‌ای، پسرجون 534 00:30:05,771 --> 00:30:07,203 آره، پسر 535 00:30:07,306 --> 00:30:09,439 هی، بهتره حواس‌ت به خودت باشه. بعدی توئی 536 00:30:11,510 --> 00:30:13,710 نه، پسر. گیر آوردی ما رو، پسر 537 00:30:13,812 --> 00:30:16,046 با من می‌خوای چی‌کار کنی، پسر؟ من رو می‌شناسی 538 00:30:16,148 --> 00:30:18,048 به‌ت که گفتم. حواس‌ت به پسرخاله‌ت باشه. مریضه، پسر 539 00:30:18,150 --> 00:30:20,750 آره - می‌بینم‌ت، داداش. خیلی‌خب - 540 00:30:21,887 --> 00:30:24,454 چقدر، آم... سر این ماجرا خرج کردی، پسر؟ 541 00:30:24,556 --> 00:30:28,391 به‌قدرکافی، ولی ارزش‌ش رو داشت، به‌م اعتماد کن 542 00:30:28,493 --> 00:30:32,028 پس همۀ این کارها رو کردی که به یه زنه آسیب بزنی؟ 543 00:30:33,699 --> 00:30:36,266 آها - خیلی‌خب - 544 00:30:36,368 --> 00:30:39,302 هی، ببین، من می‌رم سر دستگاه «دف جم 3»، چون این سیاه قات زده - آره، آره - 545 00:30:39,404 --> 00:30:42,172 ال. بامزه بود 546 00:30:43,241 --> 00:30:45,575 عجب 547 00:30:45,677 --> 00:30:50,347 ...مشخص نیست این پستیِ مفرطِ مفرطه 548 00:30:50,449 --> 00:30:52,615 یا ارعابگری 549 00:30:56,355 --> 00:30:58,922 کارـت عالی بود 550 00:30:59,024 --> 00:31:02,425 می‌تونه جفت‌ش باشه 551 00:31:02,527 --> 00:31:03,960 اه 552 00:31:04,062 --> 00:31:06,129 هی، یه «بلو سیلک» برام بریز 553 00:31:15,841 --> 00:31:18,174 هوم، هوم، هوم 554 00:31:25,384 --> 00:31:27,417 هوم 555 00:31:36,795 --> 00:31:38,862 ممنون 556 00:31:42,234 --> 00:31:44,401 من واقعاً باید برگردم به روان‌درمانی 557 00:31:49,167 --> 00:31:54,167 کاری از هومن صمدی @RaylanGivensSubs 558 00:31:54,168 --> 00:31:58,168 ♪ Rick James - Cold Blooded ♪ 57450

Can't find what you're looking for?
Get subtitles in any language from opensubtitles.com, and translate them here.