All language subtitles for Kyle.XY. S01E01(1)

تولد من در بهترين حالت
.کاملا غير عادي بود

.اولين خاطره من بيدار شدن توي جنگل بود

مثل يه بچه تازه به دنيا اومده، من اصلا نميدونستم کي هستم
.چي هستم و يا چه اتفاقي افتاده

.چشمام مطمئن نبودن چي ميديدن

همه مناظر، صداها و احساس ها
.نا آشنا بودن

همه گونه ها با غريزه متولد ميشن
.که اين شکل تولد، در نهايت يه توازن با طبيعت ايجاد ميکنه

.همه گونه ها، غير از يکي، يعني من

تـــيـــم تـــرجـــمـــه ســـايـــت
.:: www.RapidBaz.org ::.
بــا افــتــخــار تــقــديــم مــي کــند

(mbt925)تـرجــمــه و زيـرنويـس:مـــحـــسن

.اتفاقي به يه موجود چهارپاي دو صدا برخورد کردم

.و براي پيدا کردن يه هم نشين سپاسگذار بودم

.بيا عزيزم

.ديوونه

.نمايش تموم شد، بچه

اسمت چيه؟

کي هستي؟

طولي نکشيد که منو به يه جايي با حصارها و چهره هاي غمگين بردن

لوري؟

لوري؟

داري بلند ميشي؟

!دکلان

.بيا، مي خوايم براي تنوع همه با هم صبحونه بخوريم

.من پنکيک درست کردم

.فکر کنم به اندازه کافي خوابيدي

!واو

.ما... ما هنوز کاري رو که شروع کرديم، تموم نکرديم

.تو بايد بري بيرون

.بعدا، تريگر

.لو، تو منو نگران نمي کني

چي شده؟

.يه نفرو اينجا دارم که دوست داري ملاقاتش کني

اين بچه امروز صبح آورده شد به اينجا
.و دقيقا از اون موارديه که تو دوست داري

.يه بياني ديگه، کسه ديگه اي قبولش نکرده

.نه، قضيه اين نيست

.هيچکس نمي دونه اون از کجا اومده
...اما هشيار بنظر مي رسه و

.ببين، خودت بايد ببينيش

.ساعت 10 فردا ميام اونجا

ببين، امروز عصر خوبه؟

.من تو راهم

اه! خيلي سرزنده هست -

گازم بگير -

.نه، مرسي

.اين وظيفه دکلانه

.خفه شو، احمق

دکلان؟

چي به سر "مايک سوبي" اومد؟

.اخبار قديمي
.دکلان مزه جديد مورد علاقه ي اين ماهشه

،يا اين هفته
"توي مورد خانم "اسکنسي

.ديگه کافيه

خب حالا اين پسره دکلان کيه؟

.فقط يه دوسته

.اين هفته يه پارتي داره

مي تونم ماشينو بگيرم؟ -

ببينيم چي ميشه -

ببخشيد، بچه ها
.ما بايد يه کوچولو برم بيرون

بري بيرون؟

لو دانيلس" زنگ زد" -

نيکول، امروز يک شنبه است -

ميدونم ولي ضروريه -
.انگار يه مورد خيلي خاصه

.معمولا همشون خاصن

يکم پنکيک براي من بذاريد، خب؟

.آره، بيا بريم يه جاي ديگه، رفيق

به يه علت مجهولي
.هرچي آدماي بيشتري ميديدم، بيشتر احساس تنهايي مي کردم

!هي، يکم آبميوه بيار اينجا

(چه خبره؟ همه اينجا ماست خوردن؟ (کنايه از کند بودن

.برام آبميوه بيار

بيشتر وقت ما سپري ميشه براي اينکه
.دردهاي زندگي رو کمتر کنيم

.داشتم ياد مي گرفتم که چطور گرسنگي رو از بين ببرم

چيز جالبي مي بيني عوضي؟

اگه دست از زل زدن به من نکشي
بايد مشت منو هم ببيني

.يه گوش مالي بهش بده، مرد

.خونسرد باش، اسکيتر

.اون نمي تونه يه کلمه از حرفات رو هم بفمه

.اون نمي خواد بهت بي احترامي کنه

.خيلي خب

،اگه به زل زدن به من ادامه بده

.يه گوش مالي اساسي بهش ميدم

.من دليلي براي ترسيدم از اين آدم نداشتم
ولي اون منو ياده اون ماره توي جنگل انداخت
.درست قبل از اينکه بگيرمش

،از ديدن يه چهره آشنا خوشحال بودم
.ولي فشار زير کمرم، اذيتم مي کرد

بجنب، بهم نشون بده، چي تو چنته داري

يالا، دستتاتو بگير بالا

ببرشون بالا

.مثل اينکه خيلي محکم نيستي، تازه وارد

.يالا، بيارشون بالا

.يالا

.کارشو بساز، اسکيتر

دوست داشتم بازي اونو ياد بگيرم
.ولي دردِ توي شکمم، داشت بيشتر ميشد

!هي

متوجه يه ناراحتي رو توي صورتم شدم
چون، در درونم يه چيزي، از کنترل خارج شد
و من شروع به احساس شگفتي کردن، کردم

عالي بود، بچه ها

.براي يک هفته هيچ امتيازي درکار نيست

.حالا از اينجا بريد بيرون

!حالا

!همه بيرون

سلام، نيکول

.ممنون که براي ديدن اين اومدي

حالا اين "اين" اسمي هم داره؟

"مدارک که مي گن "جان دو

فعلا -
جان دو -

چرا يه بچه خوشتيپ مثل اين بايد اسم يه مرد مرده رو داشته باشه؟

.مي دوني، اون يه جورايي منو ياده برادرم، "کايل" ميندازه

.توي خانواده ما، از همه خوش تيپ تر بود

.عاليه. کايل

.عاليه

.آره

يه کلمه هم نمي تونه صحبت کنه، ولي شرط مي بندم
.فهميد چي گفتي

اگه بهم احتياج داشتي، من بيرونم

باشه

مي خواستم بهش نشون بدم که
.من از کجا اومدم و چي ديدم

.بذار خوب بفهمم

اين پسر، هيچ خانواده اي نداره که شما بشناسين
اون حرف نميزنه و سرگردان و تنها توي شهر پيدا شده

.اينا، همه چيزيه که مدارکش ميگه

.هيچ اخطار و گزارشي از گمشدن وجود نداره

.ولي يه چيز ديگه هست که بايد ببيني

.ناف نداره

اونا هيچوقت کاري براش نمي کنن -

فقط يه چند روز -

چه عجب. من گشنمه -

لو مين" (غذايي چيني) درست کردي؟"

.يه دقيقه صبر کنيد

.مامانتون مي خواد در مورد چيزي باهاتون صحبت کنه

من يه بيمار جديد دارم که جايي که فعلا توشه
امن نيست، به همين خاطر، مي خوام براي مدت کمي بيارمش اينجا

يعني يه بيمار رواني قراره توي خونه ما زندگي کنه؟

.اون بيمار رواني نيست

خيلي شيرين و بانمکه و خيلي خاصه

.من مي دونم منظورت از "خاص" چيه

.احتمالا، همه جاي خونه آب دهن ميريزه

بايد بگم که من فکر مي کردم و اميدوار بودم
.که شما دوتا يکم از خودتون احساس دلسوزي نشون بديد

تو حتي اين پسرو نمي شناسي

نمي خوام به وسايل من دست بزنه

.خيلي خب، کافيه

اگه مامانتون ميگه اون مياد پس اون مياد
.و اين حرف آخره

.خودشه

.خونه

.جايي که قراره براي چند روز، توش بموني
...حداقل تاوقتي که من بتونم

حدس اولم اين بود که اون آدماي مسطح کوچيک
.توي ديوار زندگي مي کنن

ولي بعدش فهميدم که

انسان ها همين طور که رشد مي کنن، کوچک تر ميشن
.و خيلي زود من هم بايد کوچک مي شدم

.شايد يه روزي اين زن من رو هم نگه داره

.اون تصاوير، داشت ذهن منو با فرمول هاي پيچيده رياضي منفجر مي کرد

دوست داري يه بازي بکني، کايل؟

.اينجا

.خيلي از بچه ها، کلي با اين يکي ذوق مي کنن

اسم اين "موس"ه

...وقتي حرکتش ميدي، اون مکان نما

،سلام

...من يه پرنده ام

.من خيلي بلند توي آسمون پرواز مي کنم

.روي آسمون کليک کن و پرواز منو تماشا کن

سلام؟ -
چي شد؟ آورديش خونه؟ -

اون خيلي عاليه. الان پشت کاميپوتره

به من نياز داري؟
کنترلش بايد خيلي زحمت داشته باشه

بهم اعتماد کن عزيزم، مشکلي پيش نمياد

روي خونه کليک کن

بارني" يکم قديمي شده، نه "جاش"؟"

.وقتي ديدمش، فهميدم بعضي از افکارم خيلي اشتباه بود

.انسان ها در طول زمان بزرگتر ميشن، نه کوچکتر

اين موضوع منو آزار ميداد
آيا من هرگز کوچيک بودم؟

چرا بهم نگفتي که اون توي خونه بود؟

.اون سينه هامو ديد

چي گفت؟... اون ...؟

.استفان، بهت قول ميدم. ما مشکلي نداريم

.يه تماس ديگه دارم. بايد برم

داستان داغ ما اينه که، يه دختر نوجوان از حال رفته
امروز صبح، کنار ساحل پيدا شده
بدون هيچ حافظه اي از اينکه چطور اومده به اونجا

تيکه ها، تيکه ها
.تموم شد

عالي بود

چقدر خون؟

.خيلي خب، دارم ميام

گوش کن، يه کار اورژانسي پيش اومده

.ازت مي خوام که مواظب کايل باشي

حتما، مامان -
.شوخي ندارم -

مواظبش باش

.زود برمي گردم

.سلام

"اه، سلام "هيلاري

.نه، دکلان هنوز زنگ نزده
اگه اون با جسيکاست
.احتمالا الان دارن باهم خوش مي گذرونن

تو منو ميشناسي. احساس عجيبي داشتم وقتي
.مايک سوبي دستاشو برد توي زيرشلواريم

چون تنها چيزي که مي تونستم بهش فکر کنم
.اون زگيل هاي روي دستش بود

.پشت خطي دارم. احتمالا خودشه

.اگه زود برنگشتم روي خطت، خودت مي دوني چرا

.سلام

.اه، سلام دکلان

نه، با کسي صحبت نمي کردم
چي شده؟

.خودم مي دونم

.اون صدا، قشنگ ترين صدا توي دنيا بود

يه بخشيش رياضيات بود و بخش ديگش... سرزندگي

.اون چيز، هر چي که بود، مطمئن بودم يه هديه به دنيا بود
.انگار که همه اون چيزايي که ميشنيدي، با يه جرياني از احساس پر شده بودن

.آماندا" من اومدم خونه"

بعدش من تاسف خوردم که هر کسي
.نمي تونه اين معجزه رو درک کنه

.اون صدا، تاسف منو براي کسايي که نمي تونستن بشنونش، بيشتر کرد

يه احساس فشاري توي سينم بود

.صورتم احساس سوختن داشت
.و بيشتر از هر چيزي، دوست داشتم ناپديد بشم

!اه ه ه

!فرار کن، مامان
.يه ديوونه توي وانه

.چيزي نيست، جاش

.چيزي نيست

.اين کايله
.همون پسر خاصي که در موردش، باهاتون صحبت کرده بودم

اگه اون قراره انقدر که گفتي خاص باشه
پس چرا توي وان حموم زندونيش کردي؟

.از ملاقاتت خوشبختم... منحرف

علت اينکه اون اشتباهتو نديده گرفتم اينه که
.مي خوام ازت يه درخواستي بکنم

.ازت مي خوام که کايل چند شبي رو توي اتاق تو بخوابه

شوخي مي کني؟

.همه جاش نوشته که اون يه، "جا خيس کن"ه

.خب، من فقط دارم درخواست مي کنم

.باشه

.ولي بهتره از زيرانداز پلاستيکي استفاده کني

لوري رو ديدي؟
.آخه اون قرار بود مواظبش باشه

...يه معلمي با نتايج امتحان رنگ زد

.(خانم "پلني پرنت هود" (کنايه به مادرش

کم کم داشتم حس مي کردم
که حضور من، داشت اين آدما رو بر عليه هم قرار ميداد

تو و من بايد حرف بزنيم

اه، نه، اتفاقي براي کايل افتاده؟

غير از اينکه، خودش رفت بيرون؟

.مي توني پارتي دکلان رو فراموش کني

.سلام عزيزم

اتفاقي براي لوري افتاده؟
.به نظر غمگين ميرسه

.دوران سختي براي فهميدن مسئوليت هاش داره

.اه

ايشون...؟

.".کايل، ايشون شوهر منه، "استفان

عزيزم، اين کايله

سلام، کايل

.از آشنايي با شما خوشحالم

مي تونه چيزاي ساده اي رو که ميگم، بفهمه؟

فکر نمي کنم

.حداقل خطرناک به نظر نميرسه

.اه، مواظب باش، مواظب باش

.اين داغه. داغ. اوچ

!او، او و و

.به روشني مشخص بود که اين روش، يه نوع گفتگوي برتر بود

.من يه جورايي، هر چيزي رو که مي گفت، مي فهميدم
.و در عجب بودم که چرا بقيشون اين روش موثر رو براي صحبت کردن انتخاب نکردن

.مي دونيد که اين همسايگي دليلي بر مسافرخونه شدن نيست

.مي دونيد که اين همسايگي دليلي بر مسافرخونه شدن نيست
در ضمن، عصر بخير

ببخشيد؟

...يکي از موردهاي سرکش شما به زور وارد

.اون به زور وارد نشد، مامان

.امروز عصر؛ به زور وارد خونه من شد
.و يواشکي آماندا رو، وقتي که تنها بود، ديد ميزد

کي ميدونه چه اتفاقي مي تونست بيفته
.اگه من نميومدم خونه

.خيلي متاسفم، کارُل -

.امروز عصر، لوري مسئول مواظبت از کايل بود

.نيکول، من از کشيدن پاي پليس به اين موضوع متنفر بودم

.بيا بريم، آماندا

.بعدا مي بينمتون

.منصفانه نيست، بابا

.من توي اتاق بقلي بودم

.من با مايکل جکسون تنهاش نذاشتم

بيش از هشتصد هزار کلمه توي زبان انگليسي وجود داره

...چشم ها از طريق تماس، خيلي مختصر تر صحبت مي کنن

ما به يه مزرعه عقب افتاده فرار نمي کنيم، نه؟

جاش

.حرکات ابرو، مکث ها، چشمک زدن يا کج نگاه کردن که من نمي تونستم رمز گشاييشون کنم

فکر مي کني اين رفت و آمدهاي "مايرا ورکر" دردسرساز ميشه؟

آروم باشيد، بچه ها. چه صحبتي درمورد
آزادي عمل مامانتون توي اين چند روز کرده بوديم؟

من از تشنگي رنج مي بردم، ولي مهارت صحبت کردنم خيلي ابتدايي بود

.به همين خاطر، من از عباراتي که حفظ کرده بودم استفاده مي کردم

!هي، يکم آبميوه بيار اينجا

چه خبره؟ همه اينجا ماست خوردن؟

.برام آبميوه بيار

.واي، پسر، خيلي باحاله
اون مثل اون هنديه توي فيلم
Cuckoo's Nest
.حرف مي زنه

.صبر کن ببينم
يعني اون حرف زدن رو فقط توي 1 روز ياد گرفته؟

.نه، لوري. غير ممکنه

درسته عزيزم؟ -

حرف منو مي فهمي کايل؟ -

.ادامه بده، دوباره اون کارو بکن -
!مامان -

مامان، مگه داري با يه سگ حرف مي زني؟

ادامه بده، دوباره اون کارو بکن"؟"

.ببين چيکار ميکنم

.کايل، حرف بزن

احساس عجيبي داشتم وقتي
.مايک سوبي دستاشو برد توي زيرشلواريم

چون تنها چيزي که مي تونستم بهش فکر کنم
.اون زگيل هاي روي دستش بود

فوق العادست. وهم گرائي (عدم توجه به عالم مادي) نوعاً شامل تقليده
.ولي کايل بدون احساس نيست

.وضعيت اون هنوز تثبيت نشده

حالا، اون مي تونه حرفاي مارو بفهمه يا نه؟

.نمي تونم نظري بدم

من هيچوقت با کسي مثل
.اون سر و کار نداشتم

.سوبي. حال گيري خوبي بود

نمي تونم صبر کنم تا آزمايشش کنم

چرا پليس نتونسته چيزي پيدا کنه؟

.اون پر از چيزاي جديد و جالبه

.بايد کسي وجود داشته باشه که اين بچه رو گم کرده باشه

.خب، تا حالا که کسي گزارشي نداده

.همه اين چيزا، کلا عجيب و غريبه

اه، حتي عجيب تر از ايني که ميگي
.اون ناف نداره

.بدون ناف

.خودم ديدمش

.شکم کايل کاملا صافه

خب، چطور ممکنه؟

.اون غير عاديه

.نيکول، گفتي فقط چند روز

.خب، من اونو به اون ديوونه خونه برنمي گردونم

.زيادي به اين بچه نزديک شدي

.نمي تونه تا هميشه اينجا بمونه

.مي دونم

.خدمات اجتماعي قول داده تا دوشنبه يه جاي امن براش پيدا کنه

دوشنبه؟

.دوشنبه

.يالا پسرا، بياين بريم سر کار

واو، آروم تر، مرد باروني
(اشاره به شخصيت عقب مونده در اين فيلم)

.من هنوز تصحيح آخرين امتحانتو تموم نکردم

.شوخي مي کني

.اون يه امتحان 1 ساعته بود

چقدر براش زمان برد؟ 5 دقيقه؟

.آره و همش رو هم درست جواب داده

جدّا، اين بچه چه موجوديه؟

غير عادي

.سلام، دکتر فيلدز، لطفا

.سعي کن، حرکت نکني کايل

.اه، لعنتي

آخرين باري که اين دستگاه رو امتحان کردي کي بود؟ -
حداقل يه هفته پيش، نه؟
اون سالمه، امروز صبح دو تا "ام آر آي" باهاش گرفتم -

کوري؟

.ببين، اين يه گندکاريه

اون چيه؟

.اه، احتمالا دستگاه ها مشکل دارن

اين منطقه هاي قرمز رو مي بينيد؟

.اينا قراره بخش نقطه هاي فعال مغز رو نشون بدن

آره، خب؟

.شما و من از حدود 7 درصد از مغزمون استفاده مي کنيم

خيلي خب؟ در هر زماني

انيشتين از 9 درصد مغزش استفاده کرد

روپرت" اي که مي بينيش، از 2 درصدش استفاده مي کنه"

پس يعني اون يه جور فوق نابغه هست؟

.نه، يعني يه مشکل مکانيکي داريم

.شما بايد يه موقع ديگه بيايد

اگه دستگاه درست بگه چيه؟

خب، اگه فرض کنيم درست باشه
با اين نوع از فعاليت بيش از حد عصبي، اون مستعد داشتن
...همه انواع غش ها، ايست مغزي، تومورها

...تو... تومورها

خب، روز پرمشغله اي بود، نه پسر؟

.شب بخير کايل

.خواباي خوش ببيني

.هي، رفيق

تو که نمي خواي منو خيلي هيجان زده کني، درسته؟

منظورم اينه که اگه حس کردي چيز عجيبي مي خواد اتفاق بيفته
.مثلا کف توي دهنت جمع شده، اينجا انجامش نده

.برو پيش مادرم

.لعنتي، من "شارلوت" رو از دست دادم

.شارلوت يه خانميه براي سرگرميه بچه ها، رفيق

.اون مجله هه رو مي گم

.مامانم قايمش کرد

کجا؟

.نمي دونم، برادر

.نمي دونم

.بيا، بگيرش

.بهش نياز پيدا مي کني

چي مشکلي هست؟

.اول بخورش، بعد حرف مي زنيم

!سلام

.اه ه

.يه جشن باستاني در جريان بود که شامل حرکت هاي چرخشي غيرارادي بود

.گرما باعث عرق کردنم شد و من احتياج به نوشيدن پيدا کردم

اون کيه؟

.نمي دونم ولي خيلي جذابه

.پس همين حالا بگو ببينم

هان؟ اه

.اميدوار بودم امشب، خيلي براي بودن با دکلان اصرار نداشتي

.ممکنه ديگه نخوام بدونم

.آره. پس من اونجا نميام

توي خونه ي بچه ها، بقيه زنداني ها به يه جاي عجيب اشاره داشتن

.من بالاخره رسيده بودم به .... جهنم

.ظهور يه دشمن ناشناخته شروع به آشفته کردن گروه کرد

.پارتي تمومه

!همون جا وايستا

.منتظر "کَتي" بمون

.نمي تونم پيداش کنم

!تلفنمو انداختم

آروم باش -
.من هيچ کاري نکردم -

!او، عجب صدايي

ديديش؟

واو! نزديک بود خودشو ببره

!مستقيم رفت توي پنجره...

.برگرد اينجا -

ولش کن -
بذار بره -

.اون هيچ کاري نکرده

.آروم باش بچه! تو مستي

.به خاطر آوردم که اون مار چطوري مي خواست منو بترسونه

.اميدوار بودم که اين موجود حداقل به اندازه اون مار شعور داشته باشه

...من

.سوارخ شدم

خداي من، بچه اتفاقي برات افتاده؟

.نمي دونم مامان

هيچ خوني روي هيچ دري نيست
.و پنجره ها و چيزاي ديگه نشکستن

اشکالي نداره، عزيزم

.فردا بهش رسيدگي مي کنيم

...اون تصاوير دوباره يادم انداختن که

.من هيچ خاطره اي از بچگيم نداشتم

من... چي هستم؟

.خب، کايل، سوال سختي براي جواب دادنه

.تو يه پسري، يه پسر خاص، و پسرها... از نوع انسان ها هستند

حتي بعد از سال ها تحقيق تاريخي، انسان ها هرچي بيشتر سعي مي کنن
.خودشون رو معني کنن، بيشتر گيج ميشن

.اين يه نظريه تکامله

.تو... نمي دوني

.حالا اين يکي

.دارم بهت کمک مي کنم معتاد

.فراموشش کن

.يه جرعه ديگه بخورم اينجا به استفراغ خونه تبديل ميشه

به يه چيز ديگه فکر کن... مثلا، درباره، شواليت با زره درخشانش

چي؟

.اين جوابو به من نده

.همون پسره که ديشب جونتو نجات داد

.همون پسره با حرکت هاي جکي جان

.همون پسره که تورو برد خونه

.واي خداي من

!کايل

.فکر کردم همش رويا بود

خب، حالا اين روياي شما، شماره تلفن هم داره؟

.آره، مال من رو

اون پسر خاصه که در مورش بهت گفته بودم، يادت هست؟

.سلام عزيزم

.ظاهرا، همه اشکال سلام کردن مناسب نيستن -
اه، کايل -

.منو ترسوندي

ترسوندي" يعني چي؟"

.اه، "ترسوندي" يعني ... ترسيدن

!مثل، اه ه

من ترسيدم

چي؟

از چي ترسيدي؟

.همه... همه چي

...نمي دونم چي

کايل، نمي تونم تصور کردم در وضعيت فعلي، دنيا چقدر مي تونه برات عجيب
.و ترسناک باشه ولي بهتر ميشه

.قسم مي خورم

.بهت کمک کن.......مامان

.من ازت مراقبت مي کنم، کايل

.بهت قول ميدم

.سلام

.باورم نميشه اونا براي تعمير کامپيوترشون بمن درخواست دادن

.هاردشون سوخته و عکس هاي خانوادگيشون توشه

.فکر کنم "تيمِ احمق" (اشاره يه شخصيتي کارتوني که خيلي زشته) ترسوندتش

.تو از پسش بر مياي

.هميشه از پسش براومدي

.آره

استفان -
بله؟ -

.نمي تونم اين کارو بکنم

.نمي دونم کايل رو بفرستم بره

.نيکول

.نه در اين وضعيتي که الان توش قرار داده

.ما قبلا در مورد اين قضيه صحبت کرديم

.ما به توافق رسيده بوديم

اون خيلي آسيب پذيره و حتي بهترين امکانات هم نمي تونه
.به کايل توجه و مراقبت فردي کافي بده

چيکار ميخواي بکني؟ بقيه مريض هات رو بيخيال بشي؟

همين الانشم بيش از حد براي کارت وقت ميذاري
و حالا مي خواي مريضت رو توي خونه درمان کني؟

.فقط اين يکي

.يه چيز خاص در موردش وجود داره

.منم در مورد اون بچه احساس دارم

.خودت مي دوني که دارم.

.ولي ما بايد به بچه هاي خودمون رسيدگي کنيم

.خانواده خودمون

.فقط تا وقتي که بفهميم کيه و مال کجاست

.سولي ممکنه هيچوقت نفهميم

.مي دونم که اين درخواست بزرگيه

.آره

.خيلي

لو دانيلس رو چک کن
.ممکنه خدمات اجتماعي خبر خوبي در مورد اون بچه داشته باشه

.بنظر نمي رسه نمي تونم پروندشو پيدا کنم

.من هيچ اطلاعاتي درباره اون ندارم، نيکول

.متاسفم

.ممنون، لو

.بيا ديگه

کجايي؟

.بهش دست نزن

.اونا براي کشتن موش هاست

موش ها... دشمن شمان؟

.نه، ولي وقتي شروع کنن به اجاره دادن، مي تونن جلوي تله گذاشتن آدما رو بگيرن

.نه، کايل. ما نمي خوايم اونا توي خونه باشن

پس، شما مي کشينشون؟

.آره

.فکر کنم

.ها! ايناهاش

.اه، مرد

.واي! لعنت بهش

از آنجا که ارتباط شفائي انقدر تصادفي و متنافض بود

.اين زبان يه زبان منطقي مختصر و بر پايه رياضايت بود که عالي ساخته شده بود

.اه، بيخيال

.واو، خودشه

.اين همونه

چطوري...؟

تو اينو پيدا کردي؟

چرا اين کارو کردي؟

.تو گفتي گمش کردي

.يه پرتاب بکن

.پرتاب توي بازي بسکتبال

.خيلي خب، بذار نشونت بدم

.حالا تو

عالي بود

عالي بود

.خيلي خب، کايل تا چند ثانيه ديگه مياد پايين

من يه خواهشي از همه شما دارم
،و دوست دارم قبل از اينکه از دستم عصباني بشيد

.در موردش فکر کنيد

داشتم فکر مي کردم يا در واقع اميدوار بودم که اگه از نظر شما اشکالي نداره
.کايل يه مدت طولاني تر با ما بمونه

براي دانلود زيرنويس فيلم و سريال به
::. www.RapidBaz.org .::
.مراجعه کنيد

(mbt925)تـرجــمــه و زيـرنويـس:مـــحـــسن