All language subtitles for Seeru 2020.WEB-DL.Bollywood1

وبسايت باليوود وان تقديم ميکند
Bollywood1.co

تجربه ی شیرین سینمای هند در وبسایت بالیوود وان

اينستاگرام باليوود وان
@Bolly1official

تلگرام باليوود وان
@Bollywood1official

"غُرش"

"کومباکونام" مسیر فرعیِ "مایاوارام"

مترجم : فاطمه

..."مادهی"

اسمش رو ببین

ایلایاراجا" که یعنی پادشاه جوان"

هیچوقت پیر نمیشه، مگه نه؟

،حتی اگه دنیا یه آخر برسه
هیچکس جای ایلایاراجا رو نمیگیره

واقعا، راست میگی! یکی از دلایل مهم
عاشق شدن مادر پدر من، آهنگهای اون بوده

...حتی نوه های منم عاشق میشن

و آهنگ های اون نقش مهمی توی عشقشون داره

ما که داشتیم آروم رانندگی میکردیم
!حالا پلیسای شهرتون جلومون رو میگیرن

!ببینش دقیقا نور چراغش رو داره میندازه تو چشمامون

چی شده، قربان؟

قربان، ما فقط دو تا خانومیم

لطفا گوشی موبایلتون رو تحویل بدین

چرا موبایلمون رو میخواین؟

اگر توی مدارک و سوابق ماشینتون
...خلاف پیدا کنیم و مقصر باشین

از تلفنتون استفاده میکنین و به یکی زنگ میزنین
اونا هم بهمون دستور میدن آزادتون کنیم

اگر در آینده یه مشکلی پیش بیاد
اونوقت وظایف افسر پلیس زیر سوال میره

حالا، تلفن هاتونو بدین

گفتم، بده

!ببین، یه عالمه از افرادشون دارن میان سمت ما

!قربان لطفا تلفنمون رو پس بدین-
لطفا پسشون بدین-

لطفا پسشون بدین-
میدم، اگر سوابقتون درست باشه-

!برو سوار ماشین شو-
نگران نباشین-

!گفتم برو-
!من میترسم! تو هم بیا-

!مادهی-
زودباش-

!"کاوی"-
ولمون کنین-

!مادهی-
!ولم کنین-

!مادهی-
!کاوی-

!ولم کنین

بیرون نمیاد؟

کجا میتونه فرار کنه؟
کلیدا دست منه

ببین! داره به یکی زنگ میزنه

!بابا

این روزا بیشتر از یه موبایل همراهشون دارن

!تو برو. اون با من

!خواهش میکنم بابا! جواب بده

!تو

!درو باز کن

!گفتم بازش کن

!همین حالا
!درو باز کن

!درو باز کن-
خواهش میکنم، ولمون کنین-

!گفتم درو باز کن-
خواهش میکنم، ولمون کنین-

!همین حالا! درو باز کن

سلام دوستان، من و یکی از دوستام اینجا گیر افتادیم

داشتیم میرفتیم کومباکونام برای عروسی
"توی راه برگشت، تو"چیدامبارام

...بعد از یه پل، نزدیک یه معبد

دقیقا بعد از معبد پلیس ها جلومون رو گرفتن
و دارن اذیتمون میکنن

خواهش میکنم، همه این پیام رو فوروارد کنین

اگه این پیام به کسی این نزدیکیا رسید
!لطفا، کمکمون کنید

پس درو باز نمیکنی؟

!یه پیام واضح برای همه فرستاده

جواباش چیه؟

اون پلیس کیه؟ عکسشو بفرست؟

یه نفر جواب داده
بیا توی فیس بوک پستش کنیم و بهش توهین کنیم

فقط تو فیس بوک واکنش نشون دادن

!هیچکس شخصا قرار نیست بیاد کمکشون کنه

این پیام اگر روز بود الان همه جا پخش شده بود
خداروشکر شبه

تو چه جوابی واسه اون پست نوشتی؟

یه جواب واضح، گفتم
جای نگرانی نیست، پلیس برای کمکمون اومد و مشکل دیگه ای نیست

در جوابم یکی جواب داد
سفر بخیر، مراقب خودت باش

کسی بعد از این دیگه جوابی نمیده

مثل یه قهوه فوری توی جاده، همه چیز

فقط با یکی از شما
میتونست تموم بشه

...ولی الان

چیه؟

یه جواب-
چی میگه؟-

توی راهم

یه نفر داره بلوف میزنه که آروم بشن
هیچکس نمیاد

مگه تجربه شو نداشتیم؟

دوباره! پیام متنی نیست

پیام صوتیه

من اونجایی که هستی رو بلدم

این اتفاق اونجا زیاد میوفته

از همسایه ها هستم، ۱۰ دقیقه دیگه اونجام
!هر اتفاقی افتاد، همونجا بمون

!قول میدم، به زودی میام

!تو الان مثل برادرمونی
!خواهش میکنم زود بیا

!اونو ببین

اون پیام بهت جرئت داد؟

!شنیدی که چی گفت

گفت: از همسایه هام، ۱۰ دقیقه دیگه اونجام

این اتفاق اونجا زیاد میوفته

!هر اتفاقی افتاد، همونجا بمون
!اون حرفارو کاملا واضح گفت

!برو، چک کن کی میاد اینجا

...اگر سالم برگشتی

!هر دومون حاضریم به هر خواسته ای داری تن بدیم

!به نظر میرسه اینجاست

!بذار بیاد. دیگه به خونهاش برنمیگرده

!برادر

ده دقیقه بهم وقت بدین

بذارین حسابشونو برسم
برمیگردم

امیدوارم حال هردوتون خوب باشه

!خیلی ممنون، برادر

بیخیال، حرفشم نزنید

چی باعث شد بیای اینجا؟

اونا جواب پیام منو داده بودن

از صدات توی پیام کاملا مشخص بود که توی خطری

اون احمقا حتی حواسشون نبود کا با حروف بزرگ پیام داده بودن

خودش یه نشونه واضح بود که گوشیت دست یکی دیگه اس

چی شده؟ امیدوارم حالتون خوب باشه

امیدوارم دیر نکرده باشم-
ما خوبیم-

شما امروز باعث شدین سالم بمونیم

اگر اتفاقی میوفتاد، زندگی من نابود میشد

الان، بیخیالش-
من دارم به زودی ازدواج میکنم-

داماد هم پلیسه
!الان همهی ذهنیتم خراب شد

!این آدم ها پلیس نیستن، شیّاد ان

!گفتم که، اینجا زیاد اتفاق میوفته-
"مانیماران"-

ببینین، پلیسای واقعی اومدن
!قربان

من خبرشون کردم

!بگیریدش، آقای مورتی
!آره، خودشه

گفتم که این اتفاق اینجا زیاد میوفته

نمیدونیم چطور بخاطر کمکت تشکر کنیم

...عزیزم

کمک کردن' مثل یه خال روی کمرت میمونه'

!دیده نمیشه، ولی بهش میگن خال شانس

کمک کردن هم همینطوره

تو هم به دیگران کمک میکنی و یک روز به خودت برمیگرده

اوه، آره! اینا از سال ها پیش همراه من بوده
...درخواست اهدای خون میکردم

این موضوع هنوز تا امروز ادامه داره

این کمکها هیچوقت تمومی نداره
!حتی اگر بیمار بهبود پیدا کنه و هیچ تشکری نکنه

!پس پیام فوروارد کردن و تشکر کردن رو فراموش کنین

من تمام تلاشمو برای پیام ارسال شدن کردم

پس، تا جایی که میتونین به دیگران کمک کنین،باشه؟

حالا، سوار ماشین بشین و برین
!مواظب خودتون باشین

...برادر عزیز-
بله؟-

دوباره کی همو میبینیم؟

!من تو همسایگی اینجا زندگی میکنم

بیاین "مایاوارام" بپرسین مانیماران کجاست
!از هر کس بپرسین منو میشناسه

مثل شوهری که از دوبی برگشته
...و نیمه شب همسرش رو سوپرایز میکنه

...و هنگامی که باران بر خاک و قلب های ما میباره

اینجا شبکه "کوکاراکو" است
!صبحتون بخیر

!در هر شرایطی مایاوارام شهریه که نظیر نداره

چرا؟
از من نپرسین، از مادربزرگاتون بپرسین

!"رودخانه "کاوری
!سه وعده غذا و شادکامی

!یه جای فوق العاده
!انقدر زیباست که نمیتونین تصور کنین

یه جایی با مردم مهربون
که حتی با دشمنانشون به خوبی رفتار میکنن

!و این همون شهر ماست

!فروشگاهمون کنار برج ساعته
!روستای "اکالور" مثل قصر ماست

!دریاچه مون هیچوقت خشک نمیشه
!کشاورزی بهمون قدرت و همبستگی میبخشه

!یک طرف کومباکونام و طرف دیگه چیدامبارام قرار داره

!شهر ما این وسطه
!و شبکهی ما موهبته

!معبد "وایوناتار" و فستیوال "کوداموزاکو" حرف ندارن

!همه چیز از اینجا تا مرز همسایه خاصه

!هر سال باران فراوان
!هیچوقت از خشکسالی نمیترسیم

کشاورزی همیشه مدیون آب های جاری شده بر زمینه

مهم نیس چه اتفاقی بیوفته
!زندگی همیشه با نهایت سرعت در جریانه

تئاتر "بهشت"؛ محلی برای تماشای فیلمه

!هیچ چیز از دیدگاه ما ترسناک نیست

دانش آموزا لبخند به صورتشون
و دلگرم به موفقیت تو زندگی ان

...ایستگاه راهآهنمون، ایستگاه شلوغ اتوبوس

بهترین جاذبه، مجسمه "آنا" است

دیگه چی مونده که بگم؟

از همه مهمتر، تلویزیون بخش مهمی
!از زندگی همه است و منم همینطور

!شبکههای زیادی هست ولی کوکاراکو از همه بهتره

!آماده! حرکت-
!هی-

!وقتی من شروع میکنم به صحبت تو باید دهنتو ببندی

متوجه نمیشم

!دهنتو ببند! ساکت شو

بینندگان؛ امروز داستان ترسناک
!و فردا داستان افسانهای

!لطفا! التماست میکنیم! نخور! لطفا-
سرتون تو کار خودتون باشه! برین مدرسه-

!چرا شما دخترا همچین جایی میاین! برین

!لطفا! خواهش میکنم! نخور! لطفا

!بچه ها، وقتشه

زنگ مدرسه خورده، الان ۱۰ دقیقه هم دیر کردین

شما نیازی به این کار ندارین

چرا میخواین اینکارو بکنین؟
!اونم برای چندتا غریبه

ما اینجا اعتراض نمیکنیم که مشروب فروشی رو تعطیل کنن

اونایی که میان اینجا اقوام ما هستن

بجای اینکه به زندگیشون برسن، صبح زود میان اینجا

شما ها یه هدفی دارین

ما اینجا مامور شدیم که بحث های اینچنین و اینجور اهداف رو از بین ببریم

اگه شغلمو انجام ندم
...که یعنی جلوی امثال شمارو نگیرم

اونوقت نمیتونم این ماه حتی یک نون و کَره برای خانواده ام بگیرم

چی شده؟ تجمع کردن؟

اعتراض میکنن؟

!اینجور کارا یه وضعیت رایج شده

به دخترا صدمه نزن
اسم پدراشون رو بپرس

"ساندر"، "داناپال"، "مانوهر"

"راموتی"، "راجندران"

چندتا دختر دارن به افراد ما تو مغازه مشروب فروشی اعتراض میکنن

!بزنیدشون! دست و پاشون رو بشکونید

ببینین بجای رفتن به مدرسه چیکار میکنن

ببخشید، بقیه دخترا پدر دارن که ببرشون

پدر من نمیاد منو ببره مدرسه

!چون ماه پیش، شما بودین که اونو سوزوندین

من دختر داناپالم

دختر داناپال؟-
بله، رئیس-

بیخیالش

زنگ میزنم پلیس و ازشون میخام یه پلیس خانوم بیاد ببرتش
بهش آسیب نزن

!رئیس! رئیس

دیگه چیه؟

!مانیماران اینجاست

واقعا؟

!"مورتی"

!تلویزیون رو روشن کن! الان

!ببینین، اون دوست قدیممون دخترِ داناپاله

!اوه خدای من! دخترک بیچاره
!پدرش رو از دست داده و حالا تنها میجنگه

،اگه یه دختر کوچیک میتونه اعتراض کنه
!چرا ما نتونیم؟ زود باشین

قربان! قربان! صبر کنین

الان، آروم باشین. شما و اعضای خانوادهتون
سه نسله که عضو مجلس قانوگذاری اینجا هستین

و چرا میخواین تو همچین مسئله احمقانهای دخالت کنین
اون فقط یه شبکهی محلی داره

و شما ازش میترسین؟

...بخاطر شهرتی که پدر و پدربزرگتون داشتن

شهرت؟
!کدوم شهرت

اصلا میدونی مانیماران از مایاوارام کیه؟

فقط یه شبکه محلی داره؟-
!این شهره BBC اون مثل

تا حالا طلوع خورشید تو مایاوارام رو دیدی؟

اون همه رو بیدار میکنه
!هیچکاری در مقابل اون از من برنمیاد

قربان! قربان! یه لحظه صبر کنین

روز بخیر رئیس

!رئیس، به همین سرعت این همه آدم اومدن؟

وایستا! همینجا نگه دار

!کل افراد مایاوارام رو ظرف ۵ دقیقه جمع کرده

اون کیه؟ کجاست؟

بهم نشونش بدین

...حالا که این همه آدم جمع کرده

!دیگه الان خودشو نشون نمیده

چرا وقتی مردم اونجا جمع شدن ما رفتیم؟

اگه اونجا بودم اون جمعیت پشت من وایمیستاد

این مشکل اوناست و خودشون باید حلش کنن

تنها چیزی که نیاز داریم اینه که یه نفر بهشون تلنگر بزنه

چرا آدما اسم بچه هاشونو از روی رهبرها میذارن نه وسایل؟

چون امیدوارن که بچه شون بزرگ بشه
!و مثل اون رهبر بشه

اسم من مانیه (به معنای زنگ)
نباید مثل اسمم زندگی کنم؟

مانیمارا، مگه پدربزرگ من،"آروچامی" رو نمیشناسی؟

حدس بزن یعنی چی، یعنی ریسمان مقدس رو بردارید و دور کمر بپیچید

که پایین تنهشون رو محکم کنن؟

که یعنی ما کشیش ها زندگی وحشی رو میشناسیم
!برو از الههی خشم بپرس

!نه، مرسی-
بهش در مورد من بگو-

آره، اون و خانوادهاش این اواخر خیلی تلاش کردن
هیچکس حتی به ما انعام هم نمیده

لطفا بهش انعام بدین و کمکش کنین

!ازت نخواستم این حرفو بزنی

داداش عزیزم، مشکلت با آقای "گرو" چیه؟

آروم باش، خواهر. پدربزرگ گفت
اگه به کشیش آسیب بزنیم، خشکسالی میشه

!نخیر! اگه موی بافته رو ببُری خشکسالی میاد

چرا از این بیچاره ها ترسیدی؟

مانیمارا، میخوای به خواهرت توضیح بدی مشکل چیه یا ما بگیم؟

!ساکت، وگرنه تیکه پاره تون میکنه

مشکل چیه؟

حلش میکنی؟
!الان ۳ ساله که اونجاست

!اونو ببین

چرا صدای معبد انقدر اینجا ضعیفه؟

مشکل اون زنگ چیه، داداش؟

!برادرت اجازه نمیده اونو عوض کنیم

قبلا وقتی اینجا تو مایاوارام زنگ میزدی
!صداش تا "تانجاور" شنیده میشد

ولی الان حتی از در ورودی هم شنیده نمیشه

حالا چجوری جواب دعاهامونو بگیریم؟

چطوری خدا آرزوهارو براورده کنه؟-
صبر کن، کی اینجا زنگ گذاشته؟-

!پدربزرگم، و قبل از اون پدرِ پدربزرگم

!ما نسل هاست که اینکارو میکنیم

پدربزرگم میگفت: به ازای هر خانواده، یک بچه
و یک زنگ برای معبد

درواقع اسم من از کلمه زنگ گرفته شده، مانیماران

خب؟

فقط دو ماه دیگه صبر کنین

به محض اینکه پسر یا دختر خواهرم دنیا بیاد
یک زنگ برنجی ۲۵۰ کیلویی جدید

...میارم که اینجا به صدا دربیاد، نه توی تانجاور

!توی تمام "تامیل نادو" به صدا درمیاد

اوه واقعا؟
زنگ بزنجیه، یا یه زنگ اسباب بازی مسخره؟

!مهم نیست بارون بیاد یا نه، من اونو میزنم تیکه پاره میکنم

بچهی بد! اینا همش بخاطر توئه

!"ایلاکیا"-
!ایلاکیا-

!بگیرش! مراقب باش

!ایلاکیا

!ایلاکیا! ایلاکیا-
!دوباره براش اتفاق افتاد، رفیق-

!بلندش کن! سریع ببرش بیمارستان

!ایلاکیا! عزیزم-
بلند کن-

!خواهر! بیا

!خواهر عزیزم اتفاقی برات نمیوفته

خواهر کوچولو عزیزم، حالت خوبه، بیدار شو

!نگران نباش! قوی باش
باشه، خواهر کوچولو

!قوی باش، عزیزم

!گوش بده، عزیزم! تسلیم نشو
!قوی باش

مانیمارا، چرا مارو گول زدی؟

تو گولمون زدی که پسرمون
!با دختری ازدواج کنه که صرع داره

من برای پسرم دخترای خوبی
!از خانواده های مشهور زیر نظر گرفته بودم

تو خودتو ناراحت نکن

!حالا بخاطر خشکبار رفته خارج از شهر کار کنه

اصلا میتونه بچهای بدنیا بیاره؟
!بهم بگو

!بذار صبر کنیم و ببینیم

میشه ساکت شی؟

اسم خودت رو دوست نذار
!شما همتون زندگی پسر منو نابود کردین

!ساکت شو-
!نفرینت میکنم-

نمیتونم کج خلقی مادرم رو برای ازدواج با خواهر دوستم تحمل کنم

دوستای ما همیشه بهترین هارو برامون میخوان

!موندم چرا خانواده مون انقدر بدخواه و بدجنسان

!خواهر، برادر... همه

!هیچوقت ازدواج نکرده، حالا وقتش رسیده

هیچوقت بچهدار نشده حالا میخواد بشه

!اینا زخم زبون هاییه که همش میگن

،یکسره بهم میگن اگر بچه دار بشه
!بچه هم قطعا صرع داره

!افتضاحه

چرا نگران این چیزایی؟

!اگر اینجا بمونم، همهشون رو میکشم و میرم زندان

!وقتی فرزندم بدنیا بیاد، روز دهم میام اینجا

!یه جشن حسابی میگیریم

!واسه اونایی که بهمون زخم زبون میزدن، جشن میگیریم

حملات صرع توی دوران بارداری رایج هستن

ولی مدیریت کردن بارداری همزمان با صرع کار راحتی نیست

...اگر درد زایمان و حمله همزمان اتفاق بیوفتن

فقط میتونیم یا مادر یا بچه رو نجات بدیم

لطفا حسابی ازش مراقب کنین

نمیدونم چه توصیه ای کنم که بهتر باشه

...تکرار میکنم

وقتی درد زایمان داره، نباید صرع اتفاق بیوفته

به هیچ قیمتی وقتی حمله صرع رخ داده
!نباید درد زایمان شروع بشه

!خواهش میکنم

بله، دکتر. ممنون

نگران نباش، برادر

میدونم تو نمیذاری من راحت بمیرم

قبل از اینکه بچه رو بدم بهت، نمیمیرم

...فرض کن، اگه بمیرم

دوباره بعنوان خواهرت متولد میشم

امیدوارم بازهم منو نوازش کنی و مراقبم باشی

مهم نیس چی میشه، من تا ابد با تو ام

اونو دیدی؟
داشت با اشتیاق به یه نوزاد نگاه میکرد

چرا؟

!چون حتی یه نوزاد هم، قدش از اون بلندتره

اینم از این

دکتر چی گفت؟

اشکال نداره، میدونم چی گفته
!چیز جدیدی نیست

!دکتر همون چیزای قدیمی رو تکرار کرده

کجایی؟ فیلم شروع شده

نزدیکم. تو پارکینگ

!باشه، زود باش

کدوم ردیف؟-
ردیف س-

پ؟

ردیف س، س مثل ساحل

!صبر کن-
!زود باش-

س مثل ساحل؟

!که چی؟ ساکت شو فیلمو نگاه کن

دارم از پله ها میام بالا
...درست بگو، کدوم

"اوه، چه عطر خوشبویی"

همچین عطر خوبی از شالش بود؟

"به فرض محال، ممکنه بتونم بهش نزدیک بشم؟"

"اوه خدای من، چه چشمای قشنگی داره"

اون کیه؟"
"فقط خدا میدونه

"عطرش مثل گلبرگ گل میمونه"

!اهل این طرفا نیست

"لبخندش دل این پسر رو میبره و قلبش رو میدزده"

"این احساس چه جور جادویه؟"

!وای! موتورم

میتونیم با هم وارد یه سفر جدید تو زندگی بشیم؟"
"شما چی فکر میکنین؟

بابا! صدامو میشنوی؟

بابا، صدامو میشنوی؟-
الو؟-

صدامو داری؟-
الو، الان صدامو میشنوی؟-

عروس و داماد دارن با جمعیت میان

صدای باند بلنده، دقیقا پشت سرم

صداش خیلی بلنده، برای همین صداتو نمیشنوم-
الو؟-

کی برمیگردی؟-
چهار پنج روز دیگه-

!به مامان هم بگو، الو-
!الو-

!اینجا آنتن قطع و وصل میشه، الو-
!الو؟ الو-

بعدا بهت زنگ میزنم. خداحافظ

!توالت آقایان

!به نظر میرسه یکی خیلی وقته رفته دسشویی

شلوغ نکنین

!داداش یکی یکی برین نه با هم

...شماها باید

خواهش میکنم! خواهش میکنم! ببخشید

التماست میکنم. آبروم رو نبر

...دعوتتون میکنم به

داداش، این شماره رو بگیر

ببخشید! داشتم تلفن حرف میزدم حواسم نبود اومدم اینجا

!داداش، شماره خودته

گفتم توی اون یکی توالت بنویس
چرا اینجا نوشتی؟

اونجا روی دیوار جا نبود-
!خب؟ باید اینجا مینوشتی؟ احمق-

!داداش، زود باش

!هی احمق

!لعنتی! خجالت بکش

حالا بیا بریم

!احساس دسشوییم از بین رفت
شما برین

بین تو و اون دختره چه خبره؟
!همزمان از دسشویی اومدین

!هیچی

"داداش، "تریشا" تو فیلم "لبخند ابدی
!بهتر بود تا این فیلم

ولی قهرمان این فیلم معمولی بود

تو طرفدار "سانتانام"ی؟

!مرسی

چرا ازت تشکر کرد؟

"اوه واسوکی، با من بیا"

!سلام-
!سلام-

چطوری؟-
خوبم-

اینجا چیکار میکنی؟

من هر جمعه ساعت ۵:۳۰ میام این معبد

هر جمعه؟-
آره-

...ولی امروز... دوشنبه اس، سه شنبه اس

نه! نه! هر روز ساعت ۵:۳۰-
اوه! هر روز ۵:۳۰؟-

!راس ۵:۳۰؟ باشه! باشه

حتی اگر شاخه سر به فلک بکشه"
"ریشه همچنان روی زمین باقی میمونه

"حتی اگر ازت دور باشم، فکرم همیشه با توئه"

"اسم این علاقهی بی پایان چیه؟"

انگار یه گلوله آتیش به سمتم میاد"
"ولی من هیچ دود یا سوزشی احساس نمیکنم

"قلبم یکسره برات میتپه"

"قلبم یکسره برات میتپه"

"با تمام وجود تو رو میخوام"

"با تمام وجود تو رو میخوام"

"قلبم یکسره برات میتپه"

"با تمام وجود تو رو میخوام"

!واسوکی

"اوه واسوکی! لطفا با من بیا"

!چشمهات قلبم رو ربوده"
"!منو مجذوب خودت کردی

"قلبم یکسره برات میتپه"

"!قلبم میخوادت"

"اینکه هر روز وقتم با تو گذشته"

زندگیم رو عوض کرده"
"یه دنیای جدیدِ هیجان انگیز

"قلب من قوی و شجاع بود"

"ولی به محض اینکه دیدمت، به تپش افتاد"

"تنها چیزی که میخوام اینه که با تو باشم"

"الان گذر زمان از دستم در رفته"

"اوه عزیزم! از این به بعد نمیتونم بدون تو زندگی کنم"

"وقتی پیشمی، تنها نیستم"

"وقتی عطرت وجودمو فراگرفت"

"یه چیزی تو خودم احساس کردم"

"اوه، واسوکی! لطفا با من بیا"

!چشمهات قلبم رو ربوده"
"!منو مجذوب خودت کردی

"اسم این علاقهی بی پایان چیه؟"

انگار یه گلوله آتیش به سمتم میاد"
"ولی من هیچ دود یا سوزشی احساس نمیکنم

"قلبم یکسره برات میتپه"

"با تمام وجود تو رو میخوام"

"اوه، واسوکی! لطفا با من بیا"

عکس از مادرت چی؟

فکر نمیکنی ببینیش؟

داداشم اینجاست، درسته؟

وقتی ببینیش، چیکار میکنی؟

داداشم یه فکری براش کرده

آشپزخونه مادرم
منو میاره اینجا

آشپزخونه سنتی
مارو یاد مادرمون میندازه

باشه، بعدا میبینمت-
میبینمت-

مواظب ایلاکیا باش
الان تو دورهی حساسیه

اطراف پرسه نزن
هر روز بهت زنگ میزنم

هر وقت بچه دنیا اومد خبرم کن
!سریع میام

!باشه، عزیزم! دوستت دارم-
باشه؟ خداحافظ-

!خداحافظ-
!خداحافظ-

درست ازش خداحافظی کن

!کردم

اینو گفتم چون اتوبوس برای غذا نگه میداره

!اونوقت مردای دیگه بهش ابراز علاقه میکنن-
!تو-

وضعیت هر روز بدتر و بدتر میشه

!اگه بهش اجازه بدی مارو زنده به گور میکنه

!یکبار برای همیشه کانالش رو متوقف کن

!اون وکیل مدافع رو خبر کن

!هر روز بخاطر اون دارم یه چیزی رو از دست میدم

!ماه پیش سالن عروسی و دیروز کارخونه

!معلوم نیست فردا قراره چی رو از دست بدم

پس چرا هنوز هیچکاری نکردین؟

!اون اینجا واسه هیچکس غریبه نیست

اون از مایاوارام تا تیروارور رابط داره

...اگر این اوضاع ادامه پیدا کنه

!اونوقت مردم شایعه میکنن قانونگذار "سینگارام" ترسوئه

!رئیس

تو دوستم "سنتیل" رو تهدید کردی
که اگر چاپلوسیت رو نکنه، کارشو خراب میکنی؟

!گفتم که رئیس آدم عوضیه

اوه بیخیال! باهاش درست صحبت کن

رئیس، اون دوستمه
من هیچ برادری ندارم و خودتم میدونی

اگر برادر بزرگ داشتم و براش مشکلی پیش میومد
پرسوجو میکردم ببینم چه اتفاقی افتاده

اگر برادر کوچیک داشتم
میپرسیدم که آیا مشکلی ایجاد کرده؟

ولی مشکلِ دوست اینجوریه که
با جدا کردن سر دشمنانش حلش میکنم

!چون واسه من، دوستام کل زندگیمن

چی میگی، داداش؟

باشه، ولی مشکلت با من چیه؟

!دیگه کافیه

!بهتره تمومش کنی

!به اندازه کافی بخاطر تو اذیت شدم

پس با من در نیوفت
وگرنه تنها چیزی که برات مهمه رو از دست میدی

!خواهرم

...رئیس

!حقه قدیمی بود! من که اصلا نترسیدم

یه چیز جدید بگو که بتونه منو بترسونه
مثلا توطئهی ارواح

این اواخر حتی ارواح هم خنده دار شدن

دعوای ما از کجا شروع شد؟

تو میخواستی شبکه ارتباطی منو بخری و من قبول نکردم

بازی کثیفی راه انداختی تا از چنگم درش بیاری

!بعد قربانی بازی های کثیف خودم شدی

اگر مزاحمم نمیشدی، همون برنامه طالع بینی
...رو هر روز صبح پخش میکردم

و شب ها هم برنامه "راز شب" پخش میکردم
سرم تو کار خودم بود

...رئیس

فکر کردی بازی های کثیفت رو نمیشناسم
که هنوز داری تلاش میکنی منو خراب کنی؟

سیاستمدار ها گزینه خوبیان که باهاشون در بیوفتی
و بقیه رو جایگزینشون کنی

لطفا دیگه منو قاطی سیاست نکن

!نگاش کن

تو!به اندازه کافی آموزش ندیدی؟
یکم حرف منطقی باهاش بزن

به نظرت اون با سواده؟

مثل اینه که مامان بزرگا مدل بشن
!توی جزیره ای که هیچ جوونی وجود نداره

!این جوک بدرد نمیخوره

صبرکن! یه بهترشو سراغ دارم

!جوک هات مزخرفان-
!منو تنها نذار-

!رفتم خونه جوک رو برات میفرستم

!باشه داداش

رئیس، یادته یه رابط تو "کورتالام" داشتم

ما اونجا هم کار شروع کردیم

!برو اونجا بهت خوش میگذره

!خداحافظ رئیس

!دوستت دارم

!قربان، اون آدم خطرناکیه

منتظر موقعیت مناسبه تا حمله کنه

بهم چی میدین اگر از سر راه بردارمش؟

یه گنده لاتی رو میشناسم
تا وقتی کسی رو نکشته به عکسش نگاه نمیکنه

اول آدم رو میکشه
!بعد از روی عکسش تایید میکنه

...اگر همچین کسی رو پیدا کنی که کارشو تموم کنه

!اونوقت هر خواسته ای داشته باشی براورده میکنم

!میذارمش روی کار

خب؟ بهمون خیانت کردی، مگه نه؟

ببین ممکنه کرده باشم
ولی من هیچوقت کسی رو پشت سر نمیذارم

یه جوری رفتار نکن انگار ما همه از تو فرمان میگیریم

من فقط شماره تلفن رو گرفتم
و قول دادم تو انجامش میدی

!اگه جزئیات و عکسش بود، خودم انجامش میدادم

فکر کردی فقط با نگاه کردن به عکس میتونی کسی رو بکُشی؟

...بعد اگه طرف قد بلند و عضلانی باشه، با خودت آدم میبری

و اگر کوتاه و ضعیف باشه، خودت انجام میدی
استراتژی ات همینه؟

!یادت بمونه، هیتلر یه آدم قد کوتاه بود

مگه کل دنیا ازش نمیترسیدن؟

قد و وزن آدما مهم نیست

اول باید ذهن آدمارو بخونی

بعد میگی فقط وقتی عکس هدف رو ببینی انجام میدی؟
!مزخرف میگی

خب، راهکارت چیه؟

مثلا، اول با تماس تلفنی تحریکش میکنی
بعد تصمیم میگیری بکُشیش یا نه؟

!گیج کننده اس

اگر بهتون بگم متوجه نمیشین
بذارین نشونتون بدم

شمارهاش رو بده

اون یه کوکی شکلاتی فانتزی از فروشگاه چای محلی میخواد

،وقتی با یه دختر کوچیک ازدواج کنی
همش با اسباب بازی هاش بازی میکنه

!تو

بیا اینجا

چایی میخوای؟

نه جدی میگم، این یه ضربالمثله
...بازی میکنه

ساکت باش! میکشمت-
!فکرت منحرفه-

الو

!یه چای بهش بده

کی بود؟

الان چیکار کردم؟

بهش زنگ زدی و مزاحمش شدی

اگه یه غریبه اینکارو باهات بکنه، چیکار میکنی؟

بهش زنگ میزنم یه جوری مزاحمت براش ایجاد میکنم که فراموش نکنه

...اگه اینکارو بکنه

!پس معلوم میشه احمقه
!هیچی نیست

خودت میتونی کارشو تموم کنی

...ولی اگر زنگ بزنه و اینجوری بگه

سلام، آقا. یه تماس از این شماره داشتم
شما؟ یه نفر مزاحمم شده

ولی چرا؟ برای چی؟

...اگر انقدر آروم برخورد کنه

!پس آدم زرنگیه

یعنی هوش خوبی داره

نه تنها ۱۰ نفر حتی ۱۰۰ نفر از شما
!هم برین دنباش هیچ کار نمیتونین بکنین

دوباره بهش زنگ بزن، گوشی رو بده من
!خودم حسابشو میرسم

!بیاین همه اذیتش کنیم! زودباش-
!گوش بده احمق-

یه نفر بخاطر یه مسئله ای اشتباه این شماره رو گرفته

شماره جدیده و من تا حالا این صدارو نشنیدم

کاملا واضح بود، با لهجه "چنائی" صحبت میکرد
داشت بهم خودنمایی میکرد؟

یادم نمیاد تو چنائی دشمن داشته باشم

...داداش

یه چایی برام سفارش بده

چی تو سرت میگذره؟

...اگر این تماس ربطی به من نداشته باشه

اونوقت دیگه اصلا زنگ نمیزنه عذرخواهی کنه

...اگر مربوط به من باشه

!پس قطعا دوباره زنگ میزنه

!تو

یکم گوشت سرخ شده میخوای؟

تائید شد، تماس برای منه

هی! تلفنو قطع کرد

!حالا قطعا زنگ میزنه

حالا چی؟

میخوای بهش زنگ بزنی و مودبانه ازش بپرسی کیه؟

نه

دیدین؟ خودشه

یا خودش حرف میزنه

یا میده پلیس یا وکیلش که صحبت کنن

یک "الو" که بگه، من بهتون قد، وزن، رنگ پوست و چشماش رو میگم

!موزیک رو شروع کنید

!کافیه! کافیه

!حله! حله! کافیه

!خواهش میکنم! بسه

اون یه پسر بچه است
خانوادهشو اذیت نکنین

!به نظر خیلی با نمکه

مانیماران از مایاوارام هستم

!مالّی" صحبت میکنه"

حرف بزن
گوش میدم

!زود باش! حرف بزن

!پس گوش کن

از امروز، به مدت هفت روز دیگه توی خونهات افتادی در حالی که تیکه تیکه شدی

فقط زنگ زدم بهت خبر بدم

باشه

کی میای اینجا؟-
!گوش کن-

!من "ویسارپادی مالّی" ام

پرسیدم، کی میای اینجا؟

امیدوارم آدرسمو داشته باشی

آروم شدی بهم زنگ بزن

چی شد مالّی، قربان؟

کی بود؟ هیتلر یا چارلی چاپلین؟

میدونی هر دو شبیه هم هستن

!سیبیل هاشونم مثل همه

پس لطفا روشنمون کن

کدومشون بود؟

یه خارجی بود و منو تهدید به قتل کرد

همه چیزم رو میدونست

میخوام همه چیزو درباره اش بدونم
گفت تا ۷ روز دیگه میاد اینجا

!مطمئنم ۷ ساعته میرسه مایاوارام

بگو

تو ایستگاه قطار دنبالش میگردیم
بهت خبر میدیم

اونجا نمیان

دوباره بهت زنگ میزنم-
باشه! داداش! باشه-

چی شده، داداش؟
به نظر نگران میای

این همه تماس برای چیه؟
دوست دخترت نمیاد ملاقاتت؟

مشکلی پیش اومده؟

میخواین با همدیگه فرار کنین؟

اوه بیخیال، خواهر جان

اگر فرار کردی از من خداحافظی کن

!عزیزم

!انقدر بلند نخند

الو، بگو

...داداش

اومدم اینجارو چک کردم
"از روی یک رابط از "دهانا

اون راه آهن قدیمی رو یادته؟

کنار یه مشروب فروشی نزدیکش
یک ون با شماره پلاک "مادراس" وایستاده

اون آدما هم به نظر عجیب غریب میان
و لهجهشون هم مشکوکه

چیکار کنیم؟

داداش، تکون نخور! همونجا بمون

پنج دقیقه دیگه اونجام. باشه؟

تکون نخور! همونجا بمون! من میام-
باشه داداش-

این موقع شب کجا میری؟

عزیزم، دارو هاتو خوردی؟

آره خوردم-
داروی تقویتی چی؟-

اونم خوردم

!عالیه

...ببین، فقط همین جا بمون

کجا داری میری؟-
زود برمیگردم-

این موقع شب کجا میری؟

ده دقیقه دیگه برمیگردم، فقط همینجا بمون-
...گوش کن-

!گوش کن، داداش-
زود برمیگردم، عزیزم-

!داداش

لطفا برگرد

این موقع شب کجا رفتی؟

!اوه خدایا

کجان؟

داخل

تو گفتی اینجا مشروبش خوبه
!من ۳ بطری مشروب خوردم ولی هیچ اتفاقی نیوفتاده

مانیمارا، آقای "تیتوتالر" اینجا چیکار میکنین؟-
مشکلی هست؟-

!به چی زل زدی؟ بزنیدش

...مشکلت چیه؟ چی

آقا، ما هنرمند سینماییم
اومدیم کومباکونام برای یه سکانس

اینجا وایستادیم که یکم مشروب اصیل بخوریم

نیومدیم اینجا دردسر درست کنیم، آقا-
باشه، آقا-

بیاین، بچه ها

اون کاملا لحنش متفاوت بود

!وقتشو واسه مشروب خوردن هدر نمیده

...خیلی خب

خواهرم خونه تنهاست. میبینمت-
باشه داداش-

یادت باشه نباید موقع درد زایمان تشنج کنی

و درد زایمان نباید موقع تشنج ایجاد بشه

...اگر هر دو همزمان اتفاق بیوفته

این داداش هر دو رو میخواد، تو و بچهات رو، فهمیدی؟

!داداش

کارو تمیز انجام میده، درسته؟

اون یه سگ وحشیه! به محض اینکه
...تصمیم قتل کسی رو بگیره

تا وقتی خون نریزه عقب نمیکشه

...اگر به هدفش نرسه

حتی سگ های تو خیابون رو هم سلاخی میکنه

!عزیزم

!خواهر کوچولوم

!ایلاکیا

!ایلاکیا

الو؟

داداش، چی شده؟

!زود باش دور بزن

!بیست و سه سال، داداش

بیست و سه سال ازش مراقبت کردم
و همهاش برای این لحظهی حساس

...انگار

اگر کسی براش مشکل پیش بیاد
!کافیه یه زنگ به من بزنه

...من میرم پیشش ولی حالا که برای خواهرم پیش اومده

طفلکی! معلوم نیست چجوری تا اینجا اومده
و چقدر سختی کشیده

!اوه خدایا

!رفیقمون! "ساراوانان" شوهرش
چجوری تو صورتش نگاه کنم؟

اگه اتفاقی براش بیوفته چه جوابی بدم؟

داداش، آروم باش-
آروم باش، اتفاقی براش نمیوفته-

معدوم نیست چقدر سختی کشیده

چطوری تونسته بیاد اینجا؟

...رفقا

!امروز به هیچ دردی نخوردم-
!بیخیال-

!به درد نمیخورم! به درد نمیخورم-
!بیخیال-

..."گوپی"

لطفا برو، ببین دکتر چی میگه

باشه ولی تو کجا میری؟

داداش، دکتر میخواد تو رو ببینه

لطفا بپرس، بچه چیه؟

چی شد، خواهر؟

فقط به خودش میگم

!مانیماران خواهرت پسر بدنیا آورده

...خانوم

خواهرم چی؟

مادر و بچه هر دو سالمن

!خداروشکر-
!وای! چه خبر خوبی-

!تبریک میگم داداش! حالا دایی شدی

داداش مثل بچه ها گریه نکن

!عالیه-
حالا دایی شدی-

!گریه نکن-
مرسی داداش، یه لحظه-

خواهر! خواهر! بیا اینو داشته باش

!الان کیف پولش رو داد

میتونم خواهرمو ببینم؟-
ما میتونیم ببینمیش؟-

چند لحظه صبر کنین

!داداش

!عالیه

!سلام! سلام

بیا پیش دایی! ببین داره به داییاش میخنده

!مرسی، خواهرزاده عزیزم

!خیلی خیلی ازت متشکرم

،سختی ها، قسم ها، چالش ها، آرزوها
پیروزی و همه چیز داییت بخاطر توئه

!همه اش بخاطر توئه

مرسی، خواهرزاده عزیزم

داداش، نگهش دار

ببخشید، دایی امروز نتونست سر وقت برسه
!خواهش میکنم منو ببخش

!مانیماران

!دکتر

!ممنون دکتر

!تشکر کافیه

مرسی از دوستت، اونی همراه خواهرت فرستادی
خونش رو به خواهرت اهدا کرد

!حتما دکتر! مرسی

کی با خواهرم اومد؟

نمیدونم. ما با تو بودیم

!هی! حتما "کومار" بوده

قول داد بیاد خونه مبلغ کلکسیون رو بگیره

بهش زنگ بزن-
!بهش زنگ بزن-

کومار! کجایی؟

"ماموریت تو "کارایکال

پس کی بوده؟

!احتمالا "رامش" بوده

!همون پسر شوخی که تو بچگیمون بود

فکر کنم میخواد با ما شوخی کنه-
!اوه آره-

حالا منو ببین وقتی جوابمو بده

اومدی خونه؟-
نه داداش-

نه من نبودم، چه خبر؟-
نه من تو راه تانجاور هستم-

نه، نیومدم

نه، مارا، من شهر خودمونم

مست کرده و خوابیده-
از شهر خارج شده-

سنتیل؟-
گفت اون نبوده-

!باعث و بانیه همه چیز خودشه

اگر مزاحم نمیشد، وقتی ایلاکیا بهم نیاز داشت پیشش بودم

!الو

!گوش کن

!آروم باش

همش بهم میگی بیام
ولی وقتی میام خونهات نیستی؟

تو اومدی خونهام؟

چی گفتی؟ الو؟

فکر کردم وقتی درحال خوشآمد گویی بهم هستی و

منو مثل یک مهمون خونهات راه میدی
میتونم سرت رو از تنت جدا کنم

دخترک بیچاره، اون خواهر کوچیکترته، آره؟

...قربان

...قربان-
قربان؟-

...قربان

به کی داری میگی قربان؟ من شبیه افسرم؟

!رئیس

!رئیس

تو! به کی داری میگی رئیس؟

خب، رئیس، الان کجایی؟

همش داری یه سوال رو تکرار میکنی

اگر بیام، تو اونجا نیستی

!رفتار درستی نداری

!خدایا

نه، رئیس، فقط بگو کجایی؟

خودم میام اونجا-
و؟-

...رئیس

!بیا، منو زمین بزن، بهم چاقو بزن

!تیکه تیکهام کن

رئیس بگو کجایی؟

!میام اونجا

میخوای من ازت فرمان بگیرم؟

!من همیشه تو موود کُشتن نیستم

!کارشو تموم کن

قربان، فقط بگو کجایی؟ قربان؟ قربان؟

!مسخره بازی درنیار-
!اوه خدای من! قربان! قربان! ببخشید-

!همونجوری که صبح صحبت میکردی حرف بزن

!زود باش! همونطوری حرف بزن

...این وسط یه تماس مهم داشتم

بخاطر همینم رفتم وگرنه تا وقتی گلوت رو نبُریده بودم از اونجا نمیرفتم

!حالا، قطع کن

!قربان، الان بیا منو بزن! ولم کن-
!داداش، ساکت شو-

قربان؟ الو؟ قربان؟

...داداش

چی شده؟

!مالّی اینجا بوده

!اون خواهرمو آورده بیمارستان

مالّی اینکارو کرده؟

!وقتی رفته بودم اومده خونهام

!گفت اومده اینجا

!خواهر زاده عزیزم! کوچولوی من! قند عسلم

ببین برات چی آوردم-
...دیروز-

عمو از شهرستان اومده اینجا
بذار برم ایستگاه اتوبوس دنبالش

باشه؟-
!داداش-

زود برمیگردم-
!گفتم صبرکن-

اون برادری که دیروز کمکم کرد، کی بود؟

ندیدیش؟

کیو؟

اسمش "ایلانگو"ه، قبلا دیدیش

پس ازش بخواه بیاد اینجا

حتما میاد، بهش میگم هفته دیگه بیاد

چطور این حرفو میزنی؟

!میخوام همین الان ببینمش

اونو جایی میدیدم که همهی این سال ها تو اونجا بودی

خون اون برادره که تو رگ های من و پسرم جاریه

بیارش اینجا. من باید به پاش بیوفتم و ازش تشکر کنم

هی، خواهر عزیزم، آروم باش

همین اطراف زندگی میکنه
یه زنگ بهش بزنم سریع خودشو میرسونه

از خودمونه، باشه؟

خواهر زاده عزیزم، زود برمیگردم
تا اون موقع مراقب مامانت باش، باشه؟

چی شد، داداش؟

...خب

اگر بفهمه اونی که اومده منو بکشه
...همون کسیه که بهش کمک کرده

این موضوع خواهرم رو نمیکُشه؟

...کمک کردن اون

کار اشتباهیه-
خب؟ میخوای چیکار کنی؟-

یه لحظه صبر کن-
به کی زنگ میزنی؟-

!یه لحظه صبر کن-
اوه! بیخیال-

الو-
...قربان، رئیس-

ببخشید رئیس. منم، مانیماران مایاوارام

قول دادی بیای اینجا و منو بکشی

کی میای؟

یا اینکه، من بیام
بهم بگو چیکار کنیم

!تو

این چیزیه که میخوای اول صبح راجع بهش حرف بزنی؟

باید دیروز کارتو تموم میکردم

مالّی، کیه؟ دوست دخترته؟

صبح زود داری عشق بازی میکنی؟-
خفه شو، احمق-

یکی از دوستامه

!رئیس

الان منو چی معرفی کردی؟-
چه اهمیتی داره؟-

گفتی من دوستتم، درسته؟
مگه نه؟

کی گفته ما دوستیم؟

!من ویسارپادی مالّی ام

!رئیس

برام مهم نیست اهل کجایی
!انقدر منو نخندون

تو منو بعنوان دوستت معرفی کردی

!رئیس

!پسرهی احمق

دوست؟

ازش خواستی بیاد اینجا؟

منو بعنوان دوستش به یکی دیگه معرفی کرد

!اوه خدای من

حرفی زد که نباید میگفت

!بهم گفت رفیق

اگه قصدی نداشت این حرفو میزد؟-
خب، حالا چی؟-

داداش، اصلا در موردش چی میدونی؟

مثل کسی میمونی که چشم بسته رفته جنگل

چطوری میخوای پیداش کنی؟

اگه جلوش ظاهر بشی و قبل از اینکه حرفی بزنی تو رو بکُشه چی

چنائی، ویسارپادی، مالّی و شماره تلفنش

!همین اطلاعات کافیه

...آقا

به شعاع ۶ کیلومتر به سمت راست
و ۴ کیلومتر به سمت چپ، ویسارپادی قرار داره

کجای ویسارپادی میخوای بری؟

!زود باش! برو-
!وایستا! وایستا-

همین هفتهی پیش تحویلشون دادم به پلیس
!و الان دوباره اومدن اینجا

!دزدای احمق! هیچوقت تغییر نمیکنن

وقت بخیر

گارسون، ازش پذیرایی کن
ببین چی میل داره

!بین پلیس ها و دزدها گیر افتادم
!بهتره کارمو ول کنم و برگردم خونه

!آدمای دردسر ساز

ببخشید! "ایدلی" های اینجا
به اندازهی ایدلی های "مادوری" خوب هستن

به پدرم التماس کردم اینجا رستوران باز نکنه
و بجاش توی مادوری بزنه

!ولگرد ها همش مزاحمت ایجاد میکنن

خب، کسی به اسم مالّی میشناسی؟-
یا خدا! اون قاتله-

قبلا اینجا ندیدمت
کی هستی؟

کی جاده "جونز" رو گشت میزنه؟ بیا روی خط-
گارسون، برای افسر ها غذا بیار-

قربان، دیدبان اون منطقه آقای "کیشور"ه، تمام

کیشور کجایی؟-
سریع بیا پشت خط-

کیشور، سریع بیا پشت خط

به چی نگاه میکنی؟

هیچی، قربان

چرا با خودتون بیسیم دارین پس؟
که باهاش آهنگ گوش بدین؟

!بیا پشت خط

بفرمایین، قربان

جاده جونز رو گشت نزن
به همهی افراد پایگاهت خبر بده

به مقر کُمیسر گزارش بده-
باشه، تو راهم، قربان-

مطمئن شو هیچ افسری حتی نزدیک مسیر جونز هم نباشه

دریافت شد، قربان

نمیذارن وظیفه مونو انجام بدیم

نمیدونم کی باید چیکار کنه و چه موقع انجام بده؟

کل دپارتمان دارن به این قضیه دامن میزنن
مسئلهی "اشوک میتاران"ه

!مالّی رئیسشونه

مالّی ارتباطش با اشوک میتاران
!رو بهونه کرده و مشکل ساز شده

بذار دستم بهش برسه

!هر چی توی آموزشام یاد گرفتم روش پیاده میکنم

...مالّی! مالّی! گوش کن

اونروز توی دادگاه ما نبودیم

!ما اشوک میتاران رو نزدیم، قسم میخورم

خشمت رو از بخاطر دشمنی قدیمی خالی نکن

...دشمنی بین ما

چرا باید سعی کنم اشوک میتاران رو بکُشم؟

...قربان

...قربان، بیسیم تون

مامور های ترافیک اطراف جاده جونز بیاین روی خط

مسیر جونز پاکسازی شده؟

اونایی که بعد از شیفت میرن
لطفا قبل از رفتن گزارش بدن

قربان، همهی افراد توی پایگاه جمع شدن

دیدبان و سروان رفتن مقر کُمیسر

اينستاگرام باليوود وان
@Bolly1official

حتی شما ها؟

مگه رفیق من نیستین؟

کی گفته ما رفیقیم؟

اگر فرصت کُشتن منو پیدا میکردی
!دقیقا همینکارو باهام میکردی

ما خلافکاریم، مالّی
هیچ دوستی نداریم

قبول نکردی با ما این ماموریت روانجام بدی
!و حالا با یکی دیگه قرار کار گذاشتی

!به نظر میرسه قیمت کارت، جون ماست

!حالا، حرف بزن

!صبر کنین

قربان؟-
چیزی گفت؟-

!نه، قربان، هیچی

از مسئلهی شما سواستفاده کرد
و به دشمنیاش خاتمه داد

خودش خوب میدونه که اون روز توی دادگاه کی شما رو زد

شاید اگه خودتون بیاین، بهتون بگه

نذارین بمیره
تنها چیزی که ازش میخوام یک اسمه

شما ها کجایین؟

"جاده جونز، نزدیک خیابون "پنجچراغ

هشت خیابون شبیه به همه
اشتباه نرین

به افرادم میگم منتظر باشن
شما رو به نقطه مورد نظر راهنمایی میکنن

ده دقیقه دیگه اونجام-
باشه، قربان-

ولش کنین
!نمیتونه کاری بکنه

بچه ها، ماشینو بردارین و سریع حرکت کنین

موتور روشن نمیشه. زود باشین هُل بدین

برین به خیابون پنچچراغ
هر خیابون یک نفر وایسته

!زود باشین! برین

داداش، نمیبینی داریم هُل میدیم؟
حالا دنده رو عوض کن و استارت بزن

فکر کنم، مالّیه

پس مالّی رو دیدم

وقتشه باهاش رو در رو بشم

!میتونه منو بکُشه! هر اتفاقی ممکنه بیوفته

...مهم نیست چه اتفاقی بیوفته

پیام تشکر خواهرم باید بهش برسه

تو کی هستی؟

!هیچکس حق نداره بیاد اینجا.برو

تو مالّی هستی؟-
مالّی؟-

هی! تو کی هستی؟

مالّی؟-
اون مالّیه؟-

تو کی هستی؟

!مالّی

!مالّی

!مگه قول ندادی بیای و منو بکشی! مالّی

ببین، الان جواب خواهرمو چی بدم؟

!جواب بده، مالّی

اصلا میدونی چقدر با ارزشه؟

!خون توئه که تو رگ های خواهر منه

!مالّی

!هی! بلند شو

!برو اونور

تو کدوم خری هستی؟

!یه دوست

دوست؟

چطور ما همچین دوستی رو نمیشناسیم؟

!قبلا ندیدمش

ممکنه همون آدمی باشه که اشوک دنبالش میگرده؟

!آره! آره! بجنبین

گفت دوستشه

ولی ما قبلا ندیده بودیمش

ولی یه چیزی قربان
!مشت هاش رو دقیقا توی صورتمون میزد

!خواهر

اورژانس کجاست؟

!برین کنار! برین کنار

!برین کنار

دکتر کجاست؟

دکتر کجاست؟-
برین کنار! رسیدیم-

ایشون دکتره! دکتر اینجاست

صبرکن، چی شده؟-
دکتر... تصادف کرده-

ولی همه جای بدنش زخمه

به نظر نمیرسه تصادف باشه

اینجا بیمارستان خصوصیه. یک کار کن

برو، یه برائت نامه تو پایگاه پلیس پر کن
با کپی دیجیتالش برگرد

وگرنه این بیمار دردسر میشه-
دکتر، خواهش میکنم، اونقدر وقت نداریم-

دکتر، این آقا با این پلیس اومد اینجا

ببخشید، قربان. خواهر، برو تجهیزات ضروری رو آماده کن

ممکنه همون آدمی باشه که اون روز زدیش؟

دوباره فکر کن

تصور کن یه نفر رو فرستادی که منو بکشه

نقشه لو میره و قاتل توسط من دستگیر میشه

حالا، اگر جای اون بودی، چیکار میکردی؟

قبل از اینکه منو لو بده، کارشو تموم میکردم

پس چرا اون یارویی که اومد
بجای اینکه مالّی رو بکشه، نجاتش داد؟

اون یارو هیچ کاری به ما نداره

کسی که میخواد منو بکشه، جای دیگهاس

...ولی

...وقتی یه تماشاچی میاد بین دعوای دو نفر دخالت میکنه

اونوقت خیلی سریع بازی رو تموم میکنه

...اون کسی که الان دخالت کرده

من اونم میخوام

کسی به اسم مالّی اینجا بستریه؟

عزیزم، یکم چای میخوای؟

نه، مرسی

کی اینجا بستری شده؟

یه دوست

شوهرم هفته پیش افتاد توی فاضلاب و خفه شد

آوردیمش اینجا بستری اش کردیم

الان یک هفته اس که اینجام

هر کسی رو میبینم که یه مریض روی دوشش داره
...ازش میپرسم

مریض کیه

جواب میدن که یکی از دوستاشونه
هیچ جواب دیگه ای نمیگن

فقط دوستا هستن که زود میان کمک

بعد از اون، برادر و عمو و خانواده پیداشون میشه

موندم رابطهی دوستی چرا انقدر خاصه

جوون های این روزا واقعا نعمتان

اینجا شخصی به اسم مالّی، بستریه؟

...آقا

اسم بیمار؟

خب، ایلانگوان

خیلی خب، بیمار ۵ واحد خون نیاز داره

یک یا دو واحد اوکیه
ولی پیدا کردن ۵ واحد سخته

پس یه پیام توی شبکه اجتماعی بذار
راحت پیدا میکنی

مثبت O-
باشه دکتر-

انگار بیمارستان خالیه-
یه نفرو پیدا میکنیم که بستری شده باشه-

!مراقب راه رفتنت باش

!انقدر زُل نزن وگرنه همیجا بستریات میکنیم

کی "سیتو" رو زده و با مالّی فرار کرده؟

کی میتونه باشه؟

!ببین، مالّیه

!آره، واقعا مالّیه-
!اول اونو بگیرید-

هی، صبرکنین! چرا منو میزنین؟
من از کجا بدونم؟

ببینید...من...من چیزی نمیدونم

اون کجاست؟

اونی که آوردش اینجا کجاست؟

گروه خونیت چیه؟

منفی A

چرا خون میخواد؟

!اون یه روحه-
روح؟-

!خفه شو

مثبت دارن بیان جلو O اونایی که گروه خونی

!بیاین همه بهش حمله کنیم

هی "ماییل"، ما کجاییم؟

اون مارو زد و اینجا بستری کرد

!ببخشید، پرستار

!دکتر

آقا! آقا! لطفا کمکم کنین
من یه تماس اضطراری دارم

لطفا بیا اینجا! فقط یه تماس باید بگیرم

"9600537021"

زود باش! اورژانسیه

"الو، "سکار؟

هی داداش! چی شد؟-
اون مارو بدجوری کتک زد-

!سریع بیا اینجا-
ماییل! وایستا! میایم-

!کدوم بیمارستان؟ هی! الو

بله آقا، اون از موبایل من تماس گرفت

کدوم بیمارستان؟

"بیمارستان "ارونا

بیمارستان ارونا؟ باشه-
آره-

حتی توی قصابی هم اول برّه رو میکُشن بعد سلاخی میکنن

موندم چطور یه نفر انقدر زخمی شده؟

حداقل کمتر از ۱۲ ساعت، هوشیاری شو بدست میاره

!سیوشش ضربه

هر وقت بیمار هوشیار بشه
بعد ادامه روند درمان رو انجام میدیم

...دکتر

میتونم به بیمارستان دیگه ای منتقلش کنم؟

چرا که نه؟
ولی باید حداقل تا ۱۲ ساعت دیگه

تحت نظر باشه. پس، باید خیلی مراقب باشین موقع انتقال

هی! چه اتفاقی افتاد؟

داداش، اون همه مونو زد

من کل این بیمارستان ارونا رو گشتم
مالّی کجاست؟ کی شمارو زد؟

چی؟ بیمارستان ارونا؟

...اون مارو توی بیمارستان "لکشا" زد

!و مارو اینجا بستری کرده
اونوقت، مالّی اونجاست

الو-
هی سلام! واسوکی ام-

میتونی صحبت کنی؟-
آره، میتونم-

این موقع صبح چی شده؟

یادته گفتم سالگرد ازدواج پدر مادرم نزدیکه

اوه، آره، در موردش گفته بودی

خب، این موقع صبح تو معبدیم

دقیقا وقتی عبادتشون تموم شد
گوشی رو میدم بهشون

و اگر با یه لحن شیرین و آروم و مودب
...شروع به صحبت کنی

اول، گوش بده
بذار من بفهمم چی میگی

!مثل این تبلیغات بازرگانی تند تند حرف میزنی

چرا ناراحت به نظر میای؟

باشه، میخوای بیام مایاوارام ببینمت؟

چرا مایاوارام؟ من نزدیکم

کجایی؟

تو چنائی ام-
منظورت چیه؟-

باشه، بعد از عبادت بهت زنگ میزنم

تلگرام باليوود وان
@Bollywood1official

چی شده؟ چرا سر تا پات خونیه؟

...اگر یه قطره خون دیگه از دست بده

...یعنی یه ثانیه قبل از اون

من کل زندگیمو از دست میدم

اتاق کنترل پلیس چنائی

...اشوک

این همهی مدارکیه که داریم

هیچ کدوم از تصاویر اخبار رو حاضر نیستن در اختیارمون بذارن

بهونه های الکی میارن انگار

فقط دارن طفره میرن

!پست فطرت ها

مرگ من برای کل "تامیل نادو" جشنه

منتظرن من بمیرم

مالّی خیلی کارا برای من کرد

...ولی اونی که تلاش کرد منو بکشه

چرا مالّی قاتل رو لو نمیده؟

!باید بفهمم اونی که در مقابل مالّی ایستاده کیه

مالّی کیه؟

کسی اسمش مالّیه؟

کسی به این اسم اینجا نیست-
مالّی؟-

اسم دوستت مالّیه؟

...گفتم که اسمش

ایلانگوانه

کسی با این اسم نیست
اگر میخواین بیاین بالا چک کنین

صبر کنین، من میرم

...مارا

ببین، واسوکی فقط دوتاشون دارن میان
یه جوری ترتیبشونو میدم

نگران نباش، باشه؟

!داره نزدیک میشه! برگرد

آروم باش. نترس. من حواسم هست

بیا بریم بیرون-
!دستتو به من نزن-

تو کدوم خری هستی؟

اینجا مریض بستریه
بیا بریم بیرون صحبت کنیم

میدونی داری با کی در میوفتی؟-
به حرفم گوش نمیدی؟-

داداش! سکار! یکی رفیقمونو زد

کیه؟ نشونم بده

!اونجا! خودشه

!داداش

!اون یه پلیسه

چه خبره؟

به حرفم گوش نمیدین؟-
!قربان! قربان-

!ببخشید قربان! ببخشید قربان

ما داشتیم اونطرف دنباش میگشتیم
و شما این طرف بودین برای همین سردرگم شدیم

ببخشید، قربان! تو برو بیارش

روز بخیر، قربان

زود باشین! از اینجا برین

بذارینش پشت ماشین

الو؟

"منم، "ساراوانان

!ساراوانا

کجایی؟

!ببین، شوهر ایلاکیا اومده-
من رسیدم-

توی بیمارستانم

اینجایی؟

میخواستم سوپرایز کنم
برای همین بهت خبر ندادم

سوپرایز؟ ببین! اون تازه زایمان کرده

مراقب باش، نذار هیجانش خطرناک بشه

شبکه های اجتماعی رو چک نمیکنی؟

!این نوع سوپرایز جدیدترین مدله

گوش کن، من صبر میکنم تو هم بیای

بیا با هم سوپرایزش کنیم

من بیرونم، یه کار کوچیک داشتم

تمومش کنم میام-
کجایی؟-

چه کار مهمی بوده؟

چنائی-
چنائی؟-

پس داخل شهر نیستی؟

باشه، پشت خط بمون
من الان میرم دیدنش

ساراوانا! نه، صبر کن-
صبر کن، داداش-

هیچ اتفاقی نمیوفته-
!نه! گوش کن-

!دماغش رو ببین دقیقا شبیه داییشه

واقعا؟

چشماش دقیقا شبیه پدرشه

ساکت، از الان برای بچه ام طلسم نسازین

!مامان-
نمیتونی ساکت باشی؟-

بلوف میزنه-
!واقعا-

چشماش دقیقا شبیه منه-
کیه؟-

!عزیزم

دستور دادم اگر بچه پسر بود یه جشن به رسم خودمون برگذار کنن

کجایی؟

الان نباید اینجا باشی؟

مگه منتظر این روز مخصوص نبودی؟

مگه همینو نمیخواستی؟

کجایی؟-
...خب، هیچی عزیزم-

مگه نمیخواستی دوستمو که بهت کمک کرده بود ببینی؟

وقتی اون حرفو زدی من سریع رفتم

به زودی میارمش

باشه، یه کاری کن

نه تنها خودش، بلکه همهی اعضای خانواده شو بیار

والدینش و بچه هاش

ازدواج کرده؟

چه اهمیتی داره؟
فقط همهی اعضای خانواده شو بیار

باشه، عزیزم، باشه، زود میام

ازشون بخواه چند روزی بیان اینجا و با ما باشن

اینجا اوضاع خوب شده

لطفا داداش

به نظر میرسه یه کاری براش پیش اومده

به محض اینکه کارش تموم شه، سریع میارمش

کار پیش اومده؟

!هر کاری هست، تو سریع براش انجام بده و زود بیاین

بیارش! باشه، من دیگه برم

از کجا خانواده شو پیدا کنم؟
رگ و ریشه اش چیه؟

خانواده اش کیه کجاست؟

کیو به قتل رسونده؟

کی میخواد اونو بکشه؟

اون نوچه ها یکسره دارن هجوم میارن

خیلی خب، بریم

!هر کس میخوادش، بذار بیاد خونه من دنبالش

...تنها چیزی که ازش میدونم اسمشو شمارهشه

!تلفن

قربان، تلفن مالّی روشن شد

"قربان، "اکاتوتانگال"، برج "کارانی

بیمارستانای نزدیکش کدومان؟

قربان، ۴ تا بیمارستان شبانه روزی و ۲ تا خصوصی

بیمارستانی که ممکنه بستری باشه لکشا است
چون اون یکی اینجور مریض هارو بستری نمیکنه

!پس خودشه! بگو چک کنن

!سریع به افرادمون بگو چک کنن

قربان، تلفن مالّی یه تماس از طرف یه تلفن همگانی داره

!به افرادمون بگو صبر کنن

دیروز، یه صحبت یک ساعته با همین شماره داشته ولی فقط یکبار

الان همون شماره داره زنگ میزنه

بذار با دپارتمان صحبت کنم و بعد اقدام کنیم

!صبر کن

!حتی نمیخوام یک پلیس اونجا باشه

!یه کشتار بی رحمانه قراره اتفاق بیوفته

بعدش از شما پلیس ها میخوام که بیاین اونجا

فقط برو

بلافاصله بعد از اینکه روشن کردم داره زنگ میخوره؟

الو، من دوست مالّی هستم
...اون تصادف

!قطع شد

میشه لطفا این شماره رو توی اپلیکیشن تماس چک کنی و جزئیاتشو پیدا کنی؟

فهمیدم مالّی نبود، اونی که تماس گرفته بود قطع کرد

به افرادمون بگو برن به موقعیتی که این تماس گرفته شده

!این همون آدمیه که بیشتر از مالّی میخوامش

!میخوام همهتون تا ۱۰ دقیقه دیگه اونجا باشین

بله، باشه، قربان

به نظر میرسه یه تلفن همگانی از اشوک نگاره

نمیتونم اطلاعات دقیقشو پیدا کنم

فقط ۶، ۷ کیلومتر از اینجا فاصله داره

اونی که زنگ زد میدونست مالّی نیست و قطع کرد

کی میتونست باشه؟

گوش کن، ما اونی که مالّی رو استخدام کرده تا رئیس مارو بکشه پیدا کردیم

خیلی خب-
به این آدرسی که میگم بیاین-

یه پلیس اینجا مشکل ساز شده

کل پلیس های این منطقه طرف ما هستن
به اون پلیس هم این موضوع رو بگو

باشه، میگم

!امروز کارش تمومه

چیزی میل داری بخوری؟

قهوه؟-
!مادربزرگ-

اون پلیسه کجاست؟

همین الان رفت یه جایی

قربان، هویت متهم مشخص شد

مالّی نیست. مالّی مهم نیست
ما کسی که مالّی رو استخدام کرده پیدا کردیم

همین الان اطلاعاتو پشت تلفن شنیدم

چون شما داشتین دنبالش میگشتین
فکر کردم بهتره بهتون بگم، میبینمتون

خیلی خب، تو برو

!مارا، وضعیتو از این بدتر نکن

اینکارو نکن

شنیدی که چی گفت

مالّی کسی نیست که الان دنبالشن

خلافکارا وقتی به مشکل میخورن
اولین کاری میکنن، پیدا کردن راه فراره

ولی اون خودشو برای نجات یه نفر قربانی کرد

من وقتی میتونم نجاتش بدم که بفهمم کل قضیه از چه قراره

تو حرکت کن، من توی راه میام پیشت

باشه

ولی اگه مالّی به هوش بیاد و بهم بگه بجای نجات دادن من

باید اونو نجات میدادی، چی؟

باید بهش بگم من بجای تو بودم
همه رو بجای تو کتک زدم

باید بگم اون مرد مشکوک رو نجات دادم

ولی اول باید این فرد مرموز رو پیدا کنم

قربان! روز بخیر-
روز بخیر-

کجا دارین میرین؟

میریم اشوک نگار. تا کار اون متهم رو تموم کنیم

منم باهاتون میام. منو پاسگاه پلیس پیاده کنین

قربان، مهمون ما باشین
تو برو اونور

خوب به حرفام گوش کنین
گوشی مالّی دوباره از همون شماره تماس دریافت میکنه

اونوقت من سریع بهتون زنگ میزنم

به محض اینکه تماس منو شنیدین
!بیاین اونجا و اون یارو رو بکُشین

...اگر اون یکی از آشناهام باشه

...حتی اگر کسی باشه که با من دیده بودین

بازم تردید نکنین

!کارشو تموم کنین

!با نهایت قدرت و خوانخواهی انجامش بدین

فهمیدین؟

کسی که این قتلو انجام بده مشهور میشه

فکر میکنین اون آدم خوش شانس کیه
!همه آماده باشن

!برو گمشو! آبرومو بردی

اوضاع اینجا تغییر کرده
برای همین نمیتونیم انجامش بدیم

من ازتون ۱۵ روز فرصت خواستم
عجله نکنین، تا اون موقع کارو تموم میکنم

من بهت گفتم بکُشیش
و بجاش بهش کمک کردی؟

چرا باید اونکارو میکردی؟-
صبر کنین! دوباره بگین-

!قانونگذار تو صورت من تُف انداخت

فراموشش کن
با این سرپوشی که داره نمیشه کشتش

این یه فرصت طلائیه
اومده چنائی تا مالّی رو ببینه

نباید از چنائی زنده برگرده. فهمیدی؟

!عکسشو بفرستین

چطور جرئت کرد؟

سعی کرد کسی رو بکُشه که تامیل نادو رو فتح کرده

بدتر از اون مالّی سعی کرد کمکش کنه

...اونوقت بجای قاتل

کسی که قاتل رو استخدام کرده بیچاره شد

باشه

باشه، اطلاعاتو میفرستم

گوش کنین، اون کسیه که آدمای مارو زده
و با مالّی فرار کرده

کدوم خری هست؟

همین الان کومار بهم گفت
اسمش مانیمارانه

از مایاوارام. اون از طریق یه شبکه
مزاحم قانونگذار محلی اونجا شده

مالّی رفت اونو بکُشه ولی
آخرش یه لطفی هم بهش کرد

اونم برگشت تا ازش تشکر کنه

عکسشو نشونم بده

صبر کن، داره باز میشه

...حالا که خودش داره شخصا میاد

بعد کارشو یکسره کنین

اوه! دعوا از طریق رسانه؟

!امروز همهی شبکه هاشو قطع میکنم
!بشین و تماشا کن

قربان؟

کمربندتو ببند-
وقتی ماشین درحال حرکت باشه میبندم-

لازمت میشه. ببندش

الو

همهتون خوب گوش کنین

!کسی که از این خط زنگ زده به مالّی مایهی ننگه

...من شروع میکنم به بوق زدن

همهتون بیاین و تیکه تیکه اش کنین، باشه؟

به موقع میرسیم-
نگران نباشین. انجام میشه-

اون نیست

یه خانوم داره از با اون خط صحبت میکنه

اونم نیست

!اشوک! یه تماس از اون خط

!تماس گیرنده الان اونجاست

کیه؟

قربان! قربان! یه دختر جوونه

یه دختر؟

کسی از شما خواهر کوچیک مالّیه؟

...برادر

مارو میشناسی؟

...یادت نمیاد

یه روز سر زبون همهی تامیل نادو بودیم

بیشتر فکر کن

"دانش آموز "پاویتارا
مدرک دکتری هنر و حقوق

کیا توی آزمون ها بهتر بودن؟ دخترها یا پسرها؟

وقتی نتایج امتحانات اعلام میشه
هر سال این به یه موضوع داغ تبدیل میشه

هر کس حداقل یه دشمن تو زندگیش داره

ولی این ما هستیم که تصمیم میگیریم
کیِ بر دشنمون پیروز بشیم

ولی دشمن پاویتارا توی رویاهاش مخفی شده بود

کل رسانه های خبری اینجان

بیاین، برین با بهترین دانش آموز ایالت مصاحبه کنیم

!پاوی، برو جلو حرف بزن
!زود باش، یه چیزی بگو

یکبار نزدیک خونمون یه سگ زایمان کرد

ده تا بچه به دنیا آورد

ده تا توله سگ خوشکل

مردم میومدن و یکی یکی توله سگ هارو میبردن

ولی فقط یک توله توی خیابون تنها مونده بود

من و پدربزرگم قبل از اینکه ماشین از روش رد بشه، نجاتش دادیم

...اونجا بود که از پدربزرگم پرسیدم

چرا مردم این توله رو تنها گذاشتن؟

پدربزرگم گفت همهی اون توله هایی که رفتن، مذکر بودن

این یه توله مونثه برای همین هیچکس نمیخوادش

من پرسیدم: پدربزرگ مگه اونی که همهی این توله هارو بدنیا آورد، مونث نبود؟

اون گفت سگ های مذکر بزرگ میشن و از خونه ها دفاع میکنن در حالیکه مونث ها فقط اطراف چرخ میزنن

من اون توله رو برای خودم گرفتم

بهش آموزش دادم

همهی اون توله های مذکر فقط از خونه صاحبشون محافظت میکنن

!ولی سگ من بزرگ شد و از کل شهر محافظت میکنه

باید توی مجلهی ماه پیش در موردش شنیده باشین

اون حیوان خونگی منه

!فوق العاده اس پاوی

پس زن ها هرگز از مردها
!پایین تر نیستن، حتی توی سگ ها

!مرد و زن با هم برابرن

!قدرت یکسان دارن

چطوره آقا؟

!پاویتارا! تو خیلی معروف شدی
برنامه ات برای آینده چیه؟

میخوای چی بخونی؟ بعدش چی؟

من میخوام وکیل بشم

!وکیل جنایی

!دختر تو توی فیزیک نمره ۱۰۰ آوردی

زبان تامیلی، انگلیسی، ریاضی و غیره رو بذار کنار

گرفتن نمره ۱۰۰ تو فیزیک کار ساده ای نیست

من انتظار داشتم بگی میخوای دانشمند شی و بری ناسا کار کنی

بجاش میخوای وکیل شی؟

کشورمون داره به سمت تباهی میره
اونوقت اگه برم ناسا چه چیزی تغییر میکنه؟

نمیشه همش با خودمون فکر کنیم که دولت

و مقامات رسمی اش، به درستی کار نمیکنن

!اینجا سرزمین ماست و خودمون باید ازش محافظت کنیم

بخاطر همین میخوام وکیل بشم

ولی وکیل مدافع چه کاری از دستش برمیاد؟

ساده اس، فقط وقتی سیستم و قوانینش درست و دقیق بشن
کشور پیشرفت میکنه

گیج شدین؟

!خب یعنی مجازاتش درست و دقیق بشن

ما همش درباره کشور های خارجی بدگویی میکنیم
ولی چرا نمیتونیم قوانینشونو بشکنیم

حدس بزنین چرا؟
چون قوانین و مقرراتشون دقیق و محکمه

یک متجاوز رو جلو چشم مردم گردن میزنن

ولی اینجا؟

حتی نمیتونیم انگشت یه مجرم رو قطع کنیم

فقط خدا میتونه مجازات رو مشخص کنه

برای مطمئن شدن از فرد درست، اینکه جرمش رو مشخص کنیم و مجازات رو تعیین کنیم

!فقط یه وکیل نیاز داریم

!اینجا همیشه پاداش و مجازات برای فرد اشتباهی صورت میگیره

باید برای فرد درست انجام بشه

با سن و سالت انقدر خشم داری
واقعا نیازه که انقدر نگران باشی؟

خشم من منطقی و عاقلانه اس
به نظر شما گیج کنندهاس، درسته؟

سوپرایز نشدم

به هر حال، همهی خشم و غضب شما مثل وسایل تو موزه اس

خشمتون کجا رفته؟

اونو با بوق زدن برای کارگری که داره تو خیابون بار حمل میکنه، خالی میکنین

!یا بدتر، اونو با گذاشتن یه پست تو شبکه های اجتماعی تخلیه میکنین

انتظار داری خشمات نتیجه ای داشته باشه؟

!مطمئنن داره

کلی پرونده در انتظار رسیدگی وجود داره که منو دیوونه میکنه و نمیذاره بخوابم

بهم اجازه بدین و از همین فردا بهشون رسیدگی میکنم

من به شدت و از صمیم قلب میخوام که یونیفرم وکلا رو بپوشم

تو تازه پایه ۱۲ام رو تموم کردی
هنوز راه زیادی تا اونجا داری

فکر میکنی کجا بتونی مدرک و نشونه برای این پرونده های در حال انتظار پیدا کنی؟

چرا باید دنبالش بگردم وقتی همه شما اینجایین؟

چندتا رسانه خبری اینجا هستن؟

حدود ۲۳۰ تا

همهی این ۲۳۰ تا یک خبر رو پخش میکنن
ولی به شیوهی خاص خودشون

!هر کدومتون شیوهی خاص خودشو برای بیان یه داستان داره

این تمام چیزیه که برای جمع آوری مدرک و نشونه نیاز دارم
اونا رو تو دسته های مختلف جمع میکنم

در مورد چه پرونده هایی صحبت میکنی؟-
خب، صدها پرونده هست-

چندتا از مهم هاشو نام ببر

تجاوز دسته جمعی پسر وزیر و دوستانش

خودکشی ۶ تا دختر توی دانشکده پزشکی
توی تامیل نادو

...خدای مقدس دورهی مدرن تامیل نادو

پروندهی مرموز کنار افتاده

میدونی این پرونده ها دست کیه؟

خصوصا سوابق متهم های این پرونده ها؟

حدس بزن کدوم وکیل داره روشون کار میکنه؟

!اشوک میتران

!بهترین وکیل جنایی کشور

شما فقط اینجور آدمارو ستایش میکنین
و اجازه نمیدین هیچکس برخیزه و بجنگه، مگه نه؟

هر کس صداشو بلند کنه با حرفاتون صداشو خفه میکنید، مگه نه؟

اشوک میتران! شما بهش میگین وکیل مدافع؟

متاسفم براتون، در حال حاضر به کسایی که پاچه خواری میکنن و به ساز بقیه میرقصن، میگن وکیل مدافع

فقط باید خودمونو سرزنش کنیم

الان باید برخیزیم و همه چیزو تغییر بدیم

!چه دختر جوون و پر انرژیای

ما افراد باهوشی هستیم که باید بدون خشونت اوضاع رو به سمت تغییر ببریم

ما شمشیر های بُرنده ایم که برای پیروزی در جنگمون خون میریزیم

ما فقط بخاطر بدن های نرممون، فرشته نیستیم

بلکه بخاطر زیر سوال بردن حتی بالاترین مقام مقدس
برای اجرای عدالت، فرشته ایم

من با جدال، حکومت ستمگر رو شکست میدم
و کاری میکنم گناهکاران جلوم زانو بزنن

به یک یونیفرم مشکی نیاز دارم
تا فرشتهی عدالت رو نجات بدم

این فرشته به زودی قانون گذاری خواهد کرد
و یونیفرم وکلا هویت من خواهد شد

!من لباس وکیل مدافع رو میپوشم و همه رو در دادگاه ملاقات خواهم کرد

...چه دختر جوونی

...یه دختر جوون

رابط مون تو منطقه "ویرودو نگار" کیه؟

افرادمون برای تجسس رفتن به روستای اون دختره

الو-
اونجا چه خبره اشوک؟-

...قربان-
!پای آینده پسرم در میونه-

...اگر اوضاع بد پیش بره اونوقت

!کاری میکنم زجر بکشی! اینو یادت باشه-
...قربان، فقط-

...اگر پرونده خبرساز بشه اونوقت

!قربان، اون فقط یه دختر دبیرستانیه-
!نمیخوام هیچ حرفی بزنه-

!مردم ما حتی اگه ۱۰ تا کلاغم ببینن تجمع میکنن

اگر پسر بودن میشد جمعش کنیم

ولی الان، اون یه دختره

سنکار خونه است؟

رفته بیرون

خونهی پاویترا کجاست؟ همونی که تو ایالت اول شده؟

اونه

نه، قربان

فراموشش کنین

ریکسش زیاده که اینجا انجامش بدیم

نه تنها اون
بلکه اون همیشه با ۱۰ تا دختر دیگه میگرده

اسم: پاویترا

سن: ۱۷ سال

والدینشو از دست داده

تنها کسی که داره پدربزرگشه

وقتی کلاس ۷ام بوده توی یه جشن از چرخوفلک افتاده

سرش ضربه خورده و ۶ ماه و ۱۸ روز تو کما بوده

از اون حادثه تبدیل به فرد باهوش شده
همیشه بهترین معدل کلاس میشد

...از رنگ مو تا لاک ناخن پاهاش

هر چی میخوای بپرس
تا سریع بهت بگم

متاسفم براتون، در حال حاضر به کسایی که پاچه خواری میکنن و به ساز بقیه میرقصن، میگن وکیل مدافع

اخبار همهی پرونده هایی که پاویترا نام برد پخش کرده

دوباره توی دادگاه اصلی "دلهی" باز میشن

اون اخبار کل ساختمان شرکت اشوک میتران رو شوکه کرده

نامه از طرف کیه؟-
شخصی به اسم مانیماران از مایاوارام-

برام ۵۰۰۰ روپیه فرستاده و اصرار داره

اولین لباس وکالتم باید از طرف اون باشه

واقعا؟

هی پاوی، بیا اینو ببین

!آرزو

هر کاری توی دنیا این روزا بر اساس آرزوی فقرا پیش میره

هر چیزی براش فراهم کرد به دستش رسید

بلیط رفتن به پارک چنائی هم یکی از اونا بود

!دعوا نکنین! پاویترا رو میبریم چنائی

!هی پاوی، بیا بریم تو

هر کسی حق داره آرزو کنه

ولی آرزوی تو نباید مزاحم آرزو های من بشه

از دیدنت خوشحالم پاویترا

اينستاگرام باليوود وان
@Bolly1official

...یک صدا از بین جمعیت

فریاد زد که پاویترا از چرخوفلک افتاده

آقا، این گزارش کالبد شکافی نوهتونه

خبرنگارها بیرون منتظرن
...برین و نشونشون بدین

و مرگش رو براشون توضیح بدین

اونا همش سوال پیچتون میکنن
!فقط گزارشو براشون بخونین

توی گزارش چی نوشته؟

نوشته دیروز نوهتون مست و نئشه کرده

چی؟

...به نظر میرسه خیلی بوده

همینطوره؟

!نه-
...دیروز اینجا-

...با سه تا پسر بوده

خواهش میکنم! اون اینطور نیست

من نمیگم. گزارش پزشکیاش اینو میگه

فقط حقیقت رو بخون. حالا بلند شو

آقا، چه اتفاقی برای پاویترا افتاده؟

نوه ام

...وقتی کلاس ۷ ام بود

وقتی رفته بود اردو سوار چرخوفلک میشه

از اون میوفته پایین و سرش ضربه بدی میخوره

حدود ۱ سال توی کما میمونه

از اون به بعد از چرخوفلک میترسید

...ولی دیروز

سعی کرد به ترسش غلبه کنه و دوباره سوار چرخوفلک بشه

!دوباره ازش افتاد و مُرد

اون سرنوشت مارو نوشت

اون تصمیم گرفت ما چی بگیم

مشکل چیه عزیزم؟

!مشکل اصلی اینه که اون رتبه اول کل ایالت شد

!اینجا خیلی مسئله مهمیه که بتونی تحصیل کنی

!صبر کن

هی! نمیشنوی؟

کجا میری؟

!خونه

برای چی؟

من بالاخره میرم-
کجا؟-

!چنائی

چرا؟

ما اونو بردیم چنائی

!حالا، ببینین

متوجه نمیشم

حقش این نبود
!ببینین باهاش چیکار کردن

چرا و چطور این اتفاق افتاد؟
کی اینکارو کرد؟

!ما جواب همه چیزو میدونیم

!ولی هنوز اینجاییم و فقط براش اشک میریزیم و عزا گرفتیم

حتی یه شبکه خبری هم به خودش زحمت نداد بیاد

چیکار میخواین برای پاویترا انجام بدین؟

!ما حتی حاضریم خودمونو براش قربانی کنیم

!نمیخوام زندگی بی ارزشی داشته باشین

پول! چقدر پول میتونین بدین؟

بگین، چقدر پول میتونین بدین؟-
بگو چقدر پول میخوای؟-

!بدین به من

بیا، بگیر

با اینا میخوای چیکار کنی؟

وقتی پسرا براشون مشکلی پیش میاد
مگه دوستاشون نیستن که جمع میشن و بخاطرشون میجنگن؟

اگه همین اتفاق برای ما بیوفته
!چرا باید تو خونه بشینیم و زاری کنیم

!ما هم باید بجنگیم

!آره-
!درسته-

!باید کارشو تموم کنیم

!باید یه کاری انجام بدیم

پاویترا میگفت زن ها حتی توی سگ ها هم کمتر از مرد ها نیستن! باید اینو ثابت کنیم

!پس چرا همه تون منتظرین
!زود باشین! بیاین بریم

دادگاه بزرگ چنائی

دادگاه همه جا دوربین داشت

هیچکس نبود کمکمون کنه

ولی تنها چیزی که اونروز کمکمون کرد، بارون بود

...بعد از هر پرونده مهم نیست خبرنگار ها چقدر سوال بپرسن

اشوک میتران همیشه اونارو نادیده میگرفت

ما تصمیم گرفتیم هر کاری اونروز انجام دادیم
بعنوان اولین اقداممون برای اقدامات بعدی باشه

!فرار کنین

!هی! یه نفر از جمعیت آقای میتران رو زد

!فرار کنین! فرار کنین

کی اونو زد؟

هیچکس اینجا نیست

زود باشین-
بیاین بریم اونجارو چک کنیم-

میگن توی قانون کلی حفره وجود داره که راحت میتونی ازشون فرار کنی

دقیقا ما هم یه راه خروج کوچیک از دادگاه پیدا کردیم

!مالّی

کسی اونجاست؟

!کسی اینجا نیست. اونورو بگرد

...وسط اون گروه وحشی

یه نفر رو دیدیم که اون لحظه تبدیل به مرد مهربونی شده بود

!برو

اسمش مالّیه

تنها چیزیه که در موردش میدونیم

چرا کمکمون کرد و لومون نداد؟
دنبالش گشتیم تا جوابو پیدا کنیم

تصمیم گرفتیم ازش کمک بگیریم

بالاخره پیداش کردیم

ولی شخصا نمیتونستیم باهاش حرف بزنیم

شماره موبایلشو پیدا کردیم

در مورد خودمون و داستانمون بهش گفتیم

مجلهی ماه پیش "جونیور ویکاتان" رو داری؟

چیکار داره میکنه؟

بذار برم چک کنم

بعد از اون قضیه دادگاه
به نظر میرسه دو دل شده

مگه نه؟

قول داد شخصا بیاد ملاقاتمون

از کی باید تقاضای کمک میکردیم وقتی میخواستیم با همچین کله گنده ای بجنگیم؟

اول فکر کردیم از خانواده هامون کمک بگیریم
ولی موقعیت جوری بود که نشد

اگر برادر داشت، بخاطرش میجنگید

ولی اون هیچکس رو نداره

ما، دوستای پاویترا، نباید جلو میرفتیم؟

این کاریه که کردیم! جلو رفتیم! و اونو چاقو زدیم

دفعهی اول خوش شانس بود

باید توی سر خط خبرهای روزنامه و اخبار ببینی

سوءقصد به جان وکیل معروف اشوک میتران

!اون ما بودیم

مالّی قول داد بیاد ملاقاتمون

از تلفن همگانی بهش زنگ زدیم
ولی احساس کردیم یه چیزی مشکوکه

به کی میتونیم اعتماد کنیم؟

هیچ گزینه ای جز اینکه به یه نفر تکیه کنیم نداریم

به یه نفر اعتماد کردیم ولی خودش بیچاره شد

...برادر

تو خواهر داری؟

آره یه خواهر دارم

لطفا بذار ما بریم
فکر کن ما خواهرتیم

ما نمیدونیم تو کی هستی

...تو مارو از دستشون نجات دادی

ولی نمیدونیم میخوای باهامون چیکار کنی

نمیدونیم به کی اعتماد کنیم

بخاطر همین داستانمون رو بهت گفتیم

انتظار داشتیم از ما بگذری
بهمون لطف کنی

بفرمایین، این برای تو

تنها چیزی که میخوایم اینه که لطفا مارو لو نده

شخصی به اسم مانیماران از مایاوارام

برام ۵۰۰۰ روپیه فرستاده و اصرار داره

اولین لباس وکالتم باید از طرف اون باشه

دخترا ها همه جا قربانی آزار و اذیت میشن
توی ایستگاه قطار، اتوبوس و هر جای شلوغی

حتی یک نفر نیست بیاد اینجور دخترارو نجات بده

هیچوقت همچین چیزی خبر اول روزنامه ها نبوده

تو "ماهاراشرا" وقتی یه دختر به قتل رسید
یه گاو دخالت کرد و سعی کرد نجاتش بده

تو "میلاپور" وقتی یه پسر بخاطر عشق یکطرفهاش دختری رو با چاقو زد، یه سگ اومد نجاتش داد

ولی انسان ها؟
!فقط نظاره میکنن

میگن اینجور تماشاچی ها دلیل همین نابودی ملتمون هستن

نمیخواستیم بریم پیش اینجور تماشاچی ها و بهشون التماس کنیم بهمون کمک کنن

!بهرحال تماشاچی، همون تماشاچی باقی میمونه

چون ما باهاش جنگیدیم و بهش چاقو هم زدیم
!و حتی تماشاچی ها هم باید ساکت باشن

هیچکس تو این دنیا بی دلیل با کسی آشنا نمیشه

...تنها چیزی که آرزو دارم

...تنها خواستهام

رفاه خواهر کوچیکترمه

یه جور خودخواهی که هیچ اتفاق خوبی نباید بدون حضور من بیوفته

ولی اونروزی که باید پیشش میبودم، نبودم

...اونروز

مالّی اونو کامل ازم گرفت

!حتی خدا رو هم اونروز نفرین میکردم

حالا، دقیقا متوجه شدم

اون تنها خواهر منو نجات داد

...ولی

!من اینجا وظیفه دارم ۱۰ تا از خواهرانم رو نجات بدم

...خب

خدا مارو بی دلیل امتحان نمیکنه

!اول از همه شمارو تحسین میکنم

هر کس از هر شهری مثل شما برخیزه و بجنگه
اونوقت باید با شجاعانی مثل شما روبهرو بشه

شما مگه برای دوستتون اینجا نیستین؟

منم بخاطر دوستم اومدم اینجا
!مالّی دوست منه

...عزیزانم

اینجا، نه تنها بوفالو ها غرش میکنن

!بلکه آهوها هم فریاد میزنن

ازشون استفاده کنید و غرش اونها هم
!به دشمن نفوذ میکنه و خونشون رو میریزه

اونا قدرت شمارو درک نکردن

برادر، میتونیم بهت اعتماد کنیم؟

وقتی بهم میگین برادر اشک از چشمام جاری میشه

مشکلتون رو بهم گفتین و منو برادر خودتون در نظر گرفتین

فکر کردین به همین راحتی دست از سرشون برمیدارم؟

!برادر

!خواهش میکنم نزنیدش! خواهش میکنم نه

!لطفا بهش صدمه نزنید

!لطفا نزنیدش! نه! خواهش میکنم

!برادر عزیز

چطور جرئت کردی خودتو پلیس جا بزنی؟

!همینطور از بیسیم من استفاده کنی
!ببرینش

!عزیزای من

نترسین! حتی ممکنه یه نبرد رو به دشمن ببازین

ولی حتی توی اون لحظه هم
توی خودتون شکست احساس نکنین

!نذارین اعتماد به نفستون بمیره

!خفه شو

!شما با جنگیدن با میلیون ها سلول به دنیا اومدین

!زندگیتون با پیروزی شروع شده
!به هیچکس دیگه اعتماد و تکیه نکنین

!خودتون تنها نجات بخش خودتونین

!فکر نکنین! افکار گول زننده ان

!تفکر هم طرف خوبیه و هم بدی

کاری رو انجام بدین که قلبتون میگه
حتی اگر اشتباه باشه

همه چیز خود به خود پیش میره
!زیاد بهش فکر نکنین عزیزانم

پاربو"، بگو مالّی و اون دختره رو جایی که گفتم پیاده کنن"

باشه، قربان

...قربان، لطفا بذارین توضیح بدم. قربان

...چطور جرئت کردی مارو گول بزنی یا

دپارتمان بهم اجازه داده هر اقدامی خواستم علیه ات بکنم

لطفا، قربان
!فقط دو دقیقه به حرفام گوش کنین، خواهش میکنم

ساکت شو-
قربان، این مسئله فرق داره-

بله، عزیزم

یه مشکل کوچیک پریشب پیش اومده بود

یه یارویی بیسیم منو دزدیده بود

قربان، درواقع، من ندزدیدم

!منم باور کردم

متهم رو گرفتم
رئیس پلیس ازم خواسته برم ملاقاتش، الان توی راهم

چی؟

!شما ها متوجه نمیشین

منظورت چیه؟

کل تامیل نادو منتظره تا پایان کار مارو ببینه

ولی هیچکدوم جرئت ندارن مارو بکشن

!شرم آوره که بخوایم به همه بگیم این دخترا منو چاقو زدن

!این چیزیه که میخوام

!آرزوی شما کاملا تو یه سطح متفاوتیه

"الو، بگو،"راوی

...زانو هاشو بشکنین

کمک کردن مثل یه خال روی کمر میمونه

!دیده نمیشه ولی بهش میگن خال شانس

به دیگران کمک میکنیم و یک روز بهمون برمیگرده

بگو چطور میتونم کمکت کنم و من اینکارو میکنم

!اون برادر ما بود که باعث شد موبایلتو بشکنی

شما عکسشو دارین؟

!میخوام ببینمش

میخوای ببینیش؟

!تو به زودی تبدیل میشی به یک خاطره توی عکس
!چون اون به زودی میاد اینجا

چندتا از افرادمون اینجان؟

دوازده نفر، رئیس-
دوازده؟-

!کافی نیست. ۱۲ هیچی نیست

درسته ۱۲ نفریم ولی هر دست ما یک نفر رو حریفه

!که اینجوری میشه ۲۴ نفر
میتونیم حداقل یک چاقو که بزنیمش؟

!مالّی

...هی، منم

!هی منم، مانیماران از مایاوارام

!یادته، قول دادی منو بکُشی

!اینجا رو ببین! اینجا

فکر کردم باهات دور میزنم و با هم چایی میخوریم

!حرومزاده

بالیوود وان
Bollywood1.CO

خب، حالا انقدر سر به سر من نذار

...من به هرحال فقط یه لطف کوچیک کردم

و بجاش تو تقریبا خودتو برام قربانی کردی

!ببین چی میگه

فکر کردی ما دوستای فیس بوکی هستیم که فقط همو لایک کنیم؟

!یه دوست واقعی زندگیشو برای دوستش میده

!اوپس! باشه! باشه

!این شیر بادوم برای پسرمون

"اونو دیدی "سامی؟

کل تامیل نادو صداشو میشنون، مگه نه؟