All language subtitles for Bem_01_episode

آب

ترجمه و زیرنویس
❀❀Laleh❀❀
www.AnimeSubtitle.ir

! عالیه

! بیشتر ! بیشتر ! بیا

!الکل گرفتت ؟

هی ، مشروب تموم کردیم ؟

! هیولا

زیاده روی کردی ، سونیا

آدمهای باهوش سر به سر مافوقهاشون نمی ذارند

منتقل شدن به بیرون مثل اینه که به اعدام محکوم شده باشی

هیچوقت موفق نمیشی برگردی

بدشانس بودی

با همچین اخلاقی پنج ثانیه هم دوام نمیاری

!طاقت بیار ! صدمه دیدی ؟

! کمک ! از من دزدی شده

!آروم باش ، یه کیف دستی قرمز بود ؟

! همینجا بمون

! توی خیابون 23 یه دزدی اتفاق افتاده و یه زخمی داریم

زخمهای قربانی سطحیه

افسر سونیا سامرز هستم

! در حال حاضر در تعقیب مظنون هستم

می خواهی بمیری ؟

! صبر کن

امشب برای خودش مهمونی گرفته

دیر کردی ، جانسن

بهت گفته بودم اطراف من سیگار نکش

باشه ، باشه ، خیلی سخت میگیری

این یارو جداً با سیگار کشیدن مخالفه

اینو یادت باشه

این همون دختره ی مامور دیده بانیه که شایعاتش پخش شده ؟

افسر سونیا سامرز هستم

اولین دفع است که بیرون کار میکنی ؟

بله

فکرش رو می کردم

شبیه یکی از افراد آپر بنظر میرسی

اولین نفری بودی که به صحنه جرم رسیدی ؟

... بله ، شاهد یه سرقت بودم و

ظاهراً اون توی حوزه قضایی ماست

ها ؟

این ششمین قربانی امشبه

از دو هفته پیش شروع شده ، متوسطش حدوداً شبی چهارتاست

همشون غرق میشند

توی جاهایی که هیچ آبی نیست

... توی آپر هیچوقت چیزی در موردش نشنیده بودم

معلومه که نشنیدی

به محض اینکه از پل رد بشی ، مثل
اینه که توی یه کشور دیگه ای

این اونجا هیچ ارزش نداره

! این یه پرونده قتل زنجیره ایه

اینو به صاحبش برگردون

پولش رو دوباره گذاشتیم داخلش

اما بازرسی ... گرفتن اظهارات شهود

انتقالت به بخش ما از فردا شروع میشه

امشب یه کمی استراحت کن

داری دنبال ماشینت می گردی ؟

... بله

یه پیرزنی که اینجا بود فروختش

ها ؟

اوه ، مامان . آره ، الان رسیدم به اتاقم

خدا رو شکر اتاق مبله بود

من خوبم ، نگران نباش

از عهده اش برمیام

وقتی بهش عادت کنی ، مثل خونه ات میشه

امروز دنبالم میای تا قوانین رو یاد بگیری

اگه بخواهی توی این شهر دوام بیاری

باید بتونی با موقعیتهای مختلف کنار بیای

آره

خوب ، بعدش ؟

بسته به اینکه چجوری بهش نگاه بکنی ، این شهر خیلی آرومه

اینجا صحنه جرم نیست

فقط همینجا منتظر باش

!فکر می کردم از سیگار کشیدن خوشت نمیاد ؟

در مورد ناخداها شنیدی ، درسته ؟

اونها این بلوک رو کنترل می کنند

این پاداش چشم پوشی از کارهاشونه

متوجه نمیشم

این بیرون ، پلیس و ناخداها مراقب همدیگه اند

شهروندان کاملاً از این موضوع باخبرند و
از هر دو به نفع خودشون استفاده می کنند

همین که اینجا زندگی بکنی قویتر میشی

! اونکه فقط قصور عدالته

به سه جای دیگه سر میزنیم

! ماشینو نگهدار

عجله داریم

!هوی ؟

! صبر کن ! سامرز

بس کنید

! لعنتی

حالت خوبه ؟ چه اتفاقی افتاده بود ؟

مسئله مهمی نیست

! ائـ

من تحت تاثیر قوانین قرار نمی گیرم

وقتی ببینم چیزی اشتباهه مقابلش می ایستم و نظراتم رو میگم

از اولش هم برای همین فرستادنت اینجا

! کشتن ... دلم میخواد بکشم

! چی ؟ نه

! برام کافی نیست

!تو چرا سالمی ؟

! کارهای جالبی میتونی بکنی

!تو هم انسانیتت رو دور انداختی ؟

حق با منه ، مگه نه ؟

! دور انداختن انسانیتت عالیه

! در گذشته ، تقریباً غرق شدم و دوباره ظهور کردم

! آب از همه چی قدرتمندتره

! اگه قرار باشه با آب بمیرم ، فقط باید تبدیل به آب بشم

! هر کاری که انسانها نمی تونند انجام بدند رو من میتونم انجام بدم

از اولش هم یه مجرم بودی

با همچین بدنی

! توی شهر آپر هر کاری دلم بخواد میتونم بکنم

اون قدرتهات رو ... از پروفسور گرفتی ؟

پروفسور ؟

نمی شناسیش ؟ خوب ، اشکالی نداره

هر کاری دلم بخواد انجام میدم

! میکشم ، چون دلم می خواد بکشم

! پس ، میخوام تو رو هم بکشم

! لعنتی ! اون یارو اعصابم رو خرد میکنه

باید بیشتر بکشم

! در غیر این صورت نمی تونم آروم بشم

خیلی قوی بود

بلو

چه خنده دار ، اون انسانیتش رو دور انداخته بود

بلا

در حالی که ما می خواهیم انسان بشیم

انسان بودن واقعاً اونقدر عالیه ؟

دوباره شروع کردی

دلم نمی خواد یه انسانی شبیه اون مرد آبکی بشم

اون چیز حال به همزن بود

بلا ، آدمها رو زیادی دست بالا گرفتی

تو زیادی دست پایین گرفتیشون

حالا چیکار قراره بکنیم ؟

بوی پلیدی رو دنبال می کنیم

نمی تونیم اجازه بدیم افراد بیشتری قربانی بشند

خیلی جدی ای

اون نوع آدمی نیست که دلمون می خواد باشیم

اگه به اندازه کافی انسانها رو نجات بدیم

می تونیم تبدیل به انسان بشیم

... اون حرفها عملاً تبدیل به یه عقیده مذهبی شدن

! چه شوک اعصاب خردکنی

هی ، خوش اومدید

راستی ، اون خانم جوان با یه قیافه تهدیدآمیز رفت

!ها ؟

... پروفسور ... منو قویتر کن

!دوباره تو ؟

! این تقصیر توست

! بخاطر تو این شکلی شدم

... اون مرد

! به نمایش من خوش اومدی

دلت می خواد بمیری ؟

!سامرز ! چرا با من تماس نگرفتی ؟

اون دیگه چیه ؟

! مراقب باشید

اون دیگه چیه ؟

اون چیه ؟

! با اینکه تو یکی از ما هستی

! هیولا

دیدی ؟ همیشه همینجوریه

! نه

! سامرز

فکر کردی می تونی بهش اعتماد بکنی ؟

این شهر هنوز آلوده اش نکرده

تا الان چند دفعه انسانها بهمون خیانت کردند ؟

دیگه تصمیم گرفته بودیم تعداد دفعاتش رو نشماریم

اما ، اگه به انسانها باور نداشته باشیم

هیچوقت تبدیل به یه انسان نمیشیم

روش بِم اشتباه نیست

نمیدونم

پس ، بلو ، تو یه راه بهتر پیدا کن

با اوضاع همینجوری که الان هست مشکلی ندارم

بالاخره گرفتیمش

این آلفاست

آلفا ... باید یه اسم بهت بدم

ای بابا

... کلی دردسرساز

دروغگو