All language subtitles for Through the Wormhole S06E01 Are We All Bigots IMdb-dl

اگر فکر میکنید
...همه را برابر میبینید

.فقط خودتان را گول میزنید

.همه ما تعصبات خود را داریم

...و مهم نیست فکر میکنیم

...چقدر روشنفکر هستیم

قضاوتهای گوناگون
.ما از دیگران

و این قضاوتها میتواند
.بدجور ما را گمراه کند

ما در جامعهای زندگی میکنیم
...که با نژاد، مذهب

حتی تیمهای ورزشی مورد علاقهمان
.ساختاربندی شده است

.داره میره، داره میره، خارج شد

.آره، آره

ما خودمان را به قبیلههای
.در حال رقابت با یکدیگر تقسیم میکنیم

جدایی سیاسی
...بین ما عمیقتر و عمیقتر میشود

.با هر سالی که میگذرد

چه موقع تنفر
وارد مغزهای ما شده است؟

ما در دو آمریکای متفاوت زندگی میکنیم
...آمریکای پولداران

آیا همگی ما آفریده شدهایم
که نسبت به همنوعان خود تبعیض قائل شویم؟

آیا همگی متعصب هستیم؟

.فضا، زمان، خود زندگی

.رازهای کیهان در میان کرمچاله قرار دارد

www.iMovie-Dl.com

:مترجم
داوود
highbury

تا به حال به این فکر کردهاید
...که به طور ذاتی به چه کسی اعتماد دارید

و به طور ذاتی از چه کسی میترسید؟

کسی در کوچهای تاریک
...به شما نزدیک میشود

.چیزی در دستش دارد

حالا، من خودم را
.شخصی روشنفکر میدانم

اما دانشمندان میگویند
.که من تنها خودم را گول میزنم

.و همینطور شما

...همه ما با تعصب به دنیا نگاه میکنیم

و وقتی که تنها چندین ثانیه
...برای تصمیم گرفتن نیاز داریم

قضاوت ناگهانی شما
.خودتان را شوکه میکند

جاش کورل" با"
...حل کردن معماها برای سرگرمی بزرگ شده است

...اما حالا به عنوان یک روانشناس

.سعی دارد تا معما نژادپرستی را حل کند

.و کارش مسئله مرگ و زندگی است

خب، تحقیق من در ابتدا
.از "آمادو دیالو" الهام گرفته شد

به خونه اومد، بعدش رفت بیرون
...تا جلوی خونه روی ایوان بشینه

.در واقع روی جلوآمدگی آپارتمان

.ساعات اولیه روز چهارم 1999 بود

.چهار نفر از پلیس نیویورک به او نزدیک شدند

...دیالو" دست برد تا کیفش را دربیاورد"

...در همان زمان یکی از افسران پلیس فریا زد

.اسلحه! اون اسلحه داره

اونا 41 گلوله شلیک کردند
.و در همانجا او را کشتند

...افسران پلیس از تمام جرمها تبرئه شدند

.که باعث برانگیختن اعتراضات ملی شد

...تراژدی که از آن زمان مدام تکرار شده است

...در مرگ "مایکل بروان" در فرگوسن میسوری

...مرگ "تامیر رایس" در کلیولند اوهایو

.مرگ "جان کرافورد" در بیورکریک، اوهایو

.و بنابراین، معما شکل گرفت

.که سوالی را بوجود آورد

چگونه میتوانیم مشخص کنیم
...که در واقع این نژاد نبوده

که باعث شده افسران پلیس شلیک کنند؟

.برخی از اونا مسلح هستن

...جاش" میخواهد یک آزمایش با مهمات واقعی"

.و شرکتکنندگانی که پلیس نیستند ترتیب دهد

...از نمونه آزمایش سفیدپوستش خواسته

به شکلی رفتار کند که
.به مانند زندگی واقعی باشد

یک شخص که به نظر کشنده است
...در مقابل اون قرار میگیرد

و او کمتر از یک ثانیه فرصت دارد
.تا تصمیم بگیرد

.فشار زمانی وجود دارد
.باید سریع واکنش نشان دهند

...و میتوانیم مشاهده کنیم و ببینیم

...که آیا زمانی که نژاد مورد آزمایش

...از سیاه به سفید یا سفید به سیاه تغییر میکند

.بر روی رفتار شخص تاثیر میگذارد یا خیر

نمونه تصویری را در
.پرده مقابل خود خواهد دید

بعد، مردی سفیدپوست
...که یا تفنگی را به دست دارد

...یا یک تلفن همراه را ظاهر خواهد شد

یا مردی سیاهپوست
.که تفنگ یا تلفن همراهی را به دست دارد، ظاهر میشود

.تصویر مرد تنها یک ثانیه نمایش داده میشود

.زمان تصمیمگیری

شلیک کردن یا شلیک نکردن؟

شلیک اشتباهی به علت
.یک تلفن همراه و مردن

اشتباه گرفتن یک تلفن به جای تفنگ
.و کشتن یک فرد بیگناه

...پس، به چیزی که میخواهیم در این وضعیت نگاه کنیم

این است که کجا
...اطلاعات خوب نیست و آنها را پاک کنیم

...کجا افراد باید سریع تصمیم بگیرند

آیا از نژاد برای
تاثیر گرفتن بر روی تصمیمشان استفاده کردهاند؟

...شبیهسازی بین چندین مواجه ادامه دارد

که بین نمونه مرد سفیدپوست
.یا سیاهپوست به طور مساوی تقسیم شده است

...جاش" مقدار زمانی را که"

...نمونه برای تصمیمگیر نیاز دارد را ثبت میکند

و اینکه آیا آنها
...فرد بیگناه را کشتهاند

.یا خودشان مردهاند

...قابل ذکر است که در این بازی

.افراد خیلی خوب کار میکنند

.اشتباهات زیادی انجام نمیدهند

ده درصد،15% بارها
.آنها اشتباه میکنند

...اما زمانی که به آن اشتباهات نگاه میکنیم

تعصب نژادی را
.در این خطاها میبینیم

...پس اگر هدف سیاه باشد تا سفید

.سریعتر به هدف مسلح شلیک میکنند

...وقتی که هدف تلفن همراه داشته باشد

احتمالش بیشتر است
...که این تصمیم را بگیرند

...تا به هدف سیاهپوست بیگناه شلیک کنند

.تا سفیدپوست

جاش" این آزمایش"
.را به هزار نفر انجام داده است

به طور متوسط، هدفهای سفیدپوست
...سریعتر به مردان سیاهپوست شلیک میکنند

و 30% تا 40% احتمال وجود دارد
.که تلفنش را با اسلحه اشتباه بگیرند

...وقتی که "جاش" این آزمایش را

...با افسران پلیس انجام داد

...متوجه شد که آموزش حرفهای آنها

به طور قابلتوجهی
.اشتباهات مرگبار را کاهش میدهد

...اما مهم نیست که زمینه تمرینی آنها چه بوده باشد

بیشتر شرکتکنندگان به هدف
.سیاهپوست سریعتر شلیک میکنند

...آیا این به معنای این است

که آمریکاییهای سفیدپوست
به طور ذاتی متعصب هستند؟

یک تمایل بسیار شدید شوکآور
..."در شرکتکنندگان سیاهپوست "جاش

نشان میدهد که قضیه
.پیچیدهتر از این حرفهاست

...میبینیم که شرکتکنندگان سیاهپوست

به اندازه شرکتکنندگان سفیدپوست
.در مورد سیاهپوستان تبعیض قائل میشوند

...در واقع وقتی که

آزمایش میکنیم تا ببینیم
...تفاوتی بین این دو گروه وجود دارد یا نه

شرکتکنندگان سفیدپوست
...در برابر شرکتکنندگان سیاهپوست

.از نظر آماری با یکدیگر تفاوتی ندارند

...خب، فکر میکنیم که این نشاندهنده

...یک فرهنگ آگاهانه یکنواخت است

...نه اینکه شرکتکنندگان ما لزوما باور داشته باشند

که مردان سیاهپوست
.خطرناکتر از مردان سفیدپوست هستند

...اما به خاطر طبیعت فیلمهایی که میبینند

موسیقی که گوش میکنند
...اخباری که میشنوند

...این ایده را به دست میآورند

.که مردان سیاهپوست مساوی با خشونت هستند

این گروه و این ایده در مغز
...بهم مرتبط هستند

چه با این نوع برداشت
.موافق باشند چه نباشند

...چرا ما تصمیمات مرگ و زندگی را

براساس باورهایی میسازیم
که به آنها باور نداریم؟

...همیشه فکر میکردم

.میتوانیم بر این ایدههای متعصبانه غلبه کنیم

اما یک دانشمند عصبشناس
.میگوید که به این سادگی نیست

باورهای نژادپرستانه
.ذهنهای ناخودآگاه ما را اشغال کردهاند

...دانشمند عصبشناس "جان فریمن" باور دارد

که همه ما در ضمیر ناخودآگاه خود
باورهای کلیشهای داریم.

در واقع، به محض اینکه
..صورت شخصی دیگر را میبینید

مغز شما صورت آنها را به عنوان
...باوری براساس نژاد آنها

.جنیست یا تمایل جنسی آنها دریافت میکند

پس زمانی که به یک دانشجوی
...جوان آسیایی نگاه میکنید

...شاید این باور کلیشهای را بوجود آورد

...که یک آسیایی بیش از حد انتظار موفق است

.اما برای یک لحظه

روشی که با در مورد
...دیگران به سرعت قضاوت میکنیم

.به هیچ وجه از نظر سیاسی درست نیست

...چه دوست داشته باشید چه نه

...یک مرد خیلی مرتب شاید در ابتدا

در ضمیر ناخودآگاه شما
...یک کلیشه نامرتب به نظر برسد

.تا وقتی که ضمیر خودآگاه شما آن را اصلاح کند

...جان" میخواهد به طور دقیق درک کند"

چرا اولین توهمات
.کلیشهها را به وجود میآورند

ببخشید، "جان"؟

.من یه دختر سفیدپوست سربراه هستم

و میخواهد یاد بگیرد
...راهی برای ما وجود دارد

.تا از میان این کلیشهها ببینیم یا نه

...به صدها میلیثانیه نیاز است

...تا چنین قضاوتی واضح شود و شکل بگیرد

و اتفاقات زیادی
.در طول این فرآیند میافتد

...و ما تنها شروع میکنیم به فهمیدن

.که معنای آنها چه میتواند باشد

جان" از اسکنرها مغز استفاده میکند"
...تا به طور دقیق مشخص کند

...چه اتفاقی در مغز

در طول اولین کسر زمان
...از ادراک میافتد

...بسیار قبل از اینکه متوجه شویم

.داریم به چه چیزی نگاه میکنیم

...مغز مانند یک دفتر کار است

که دو میز مهم بیشتر
...کار تحلیل چهره را برعهده دارند

...ناحیه صورت مخروطی

.و قشر فوقانی کره چشم

...زمانی که یک پیام دیداری از راه میرسد

هر دو به طور همزمان
...کار میکنند تا آن را پردازش کنند

.آنهم به روش خاص خودشان

...ناحیه صورت مخروطی

...درگیر گرفتن اطلاعات دیداری

...و شکل دادن نمایشی مسنجم

...از شخصیت میکند و به طور مثال جنسیت

.و نژاد چهره را مشخص میکند

...اما آنطرف قشر فوقانی کره چشم

...بر روی ربط دادن آن چهره با تمام دانشی

.که از دنیا میداند تمرکز میکند

...قشر فوقانی کره چشم

تمام این ارتباطها را
.بدون آگاهی دریافت میکند

...زمانی که چهره یک مرد سیاهپوست را میبیند

...قشر فوقانی کره چشم به سرعت

تمام اطلاعات کلی که مغز
...در مورد مردان سیاهپوست را دارد جمع میکند

از جمله بسیاری از کلیشهها
.و هشدارهای پیام دیداری را

پس،برخی از نواحی مغز میتواند
...دیگر نواحی مغز را متقاعد کنند

.تا با آنها همراه شوند

...به خاطر همین باورهای کلیشهای میتوانند

...پیام رسیده از چشمان ما را دزدیده

.و چیزی که درک میکنیم را تغییر میدهند

...زمانی که نمونههای آزمایش

به مرد سیاهپوست نگاه میکنند
...که حالتی خنثی دارد

...مغز آنها بلافاصله

به شکلی فعال میشود
.که انگار آنها عصبانی هستند

...و با اینکه درکش نمیکنند

زمانی که به یک زن سفیدپوست
...با نگاهی بیاحساس نگاه میکنند

مغزشان بلافاصله
.خوشحالی را درک میکند

این باورهای کلیشهای
...در تمام مغزهایی که "جان" مطالعه کرده است روی میدهد

بدون اهمیت داشتن جنسیت
.نژاد یا تمایل جنسی

...این افکار متعصبانه به سرعت

...توسط ضمیر خودآگاه محو میشوند

اما معنایش این نیست
.که بیضرر هستند

این باورهای کلیشهای میتوانند
.بر روی رفتار تاثیر زیادی بگذارند

...خب، برای مثال

اگر افراد به طور ناخودآگاه
...چهرههای آفریقایی-آمریکایی را

کمی عصبانیتر از چیزی
که هستند ببینند...

...احتمالا به روی طرز برخورد

یا دوری کردن آن شخص
.به طور خودبهخودی تاثیر بگذارد

اگر تشخیص دهیم
...که همه ما متمایل به این تعصبات هستیم

...شاید بتوانیم جبرانش کنیم

.و از اعمال تعصبی ناخواسته جلوگیری کنیم

اما یک زیستشناس در تلاش است
...که یک قدم دیگر جلوتر برود

...تا ذهن حیوانات را دستکاری کرده

.و تعصب آنها را از بین ببرد

یک باور کلیشهای
.روش مغز برای صرفهجویی در زمان است

...به اجسام یا افراد نگاه میکند

.و تصمیمات سریع در موردشان میگیرد

چه کسی میخواهد
این چیز چندشآور را بخورد؟

اما این میانبرهای
.ذهنی میتوانند ما را گمراه کنند

.خوشمزهاس

...میتوانیم فراتر از ظواهر برویم

و واقعا ماهیت افراد را ببینیم؟

...دانشمند عصبشناس "پگی میسون" میداند

...که در تجربه روزانهاش

نیازمند نگاه کردن به
.همه چیز به عنوان یک باور کلیشهای است

...سبدی از سبزیجات تازه چیده شده

.یک سبد از سبزیجات است

.سبد سبزیجات دربردارنده سبزیجات است

مگر نه؟

...ما در مورد هر چیزی انتظاراتی را میسازیم

.و آنها راه را هموار میکنند

.آنها میانبر هستند

.زندگی ما را سریعتر و آسانتر میکنند

...بدون توانایی داشتن باور کلیشهای

هر کاری که انجام دهیم
...نیازمند توانایی ذهنی بسیار زیادی

.برای درک کردن است

میتوانستیم هیچ چیز را
.دستکم نگیریم

...قرنهاست که به باورهای کلیشهای وابسته هستیم

تا به سرعت قبیله ما
.از بیگانگان مشخص شود

در مقابل تمام ضررهایی که
...باورهای کلیشهای وارد میکنند

.برای کارکرد مغز ما حیاتی هستند

خب، بیشتر تمایل داریم
...به افرادی کمک کنیم که به ما نزدیک هستند

...تا اینکه به افراد کاملا غریبه

...که تا به حال مانند آنها را ندیدهایم

.و تمایلی برای کمک به آنها نداریم

...پگی" میخواست ببیند راهی وجود دارد"

.تا مغز بتواند بر این تعصبات غلبه کند

...فکر میکنم که ما انسانها تا حدی

به خاطر زیستشناسی
...مشترکمان با پستانداران عمل میکنیم

...و فکر میکنم که میتوانیم همبستگی اجتماعی

.را در جامعه مدرن میان انسانها افزایش دهیم

او از پستانداری شروع کرد
...که مغزی سادهتر از ما دارد

.سلام، کوچولوها
چطورید؟

.خوبی، رفیق کوچولو

...موش، موجودی که معمولا

تنها به موجودی
.شبیه به خودش کمک میکند

...آزمایش "پگی" شامل

به دام انداختن موقتی
.یک موش در لوله پلاستیکی است

...این لوله تنها یک راه خروج دارد

از دری که تنها از بیرون
.توسط یک موش دیگر میتواند باز شود

...وقتی یک موش دیگر از همان نوع

...به اتاق اضافه میشود، طولی نمیکشد

که تلاش کند تا متوجه شود
.چگونه همنوع اسیر خود را آزاد کند

اینها همگی موشهای سفید
.از نوع "اسپراگ دالی" هستند

...و بنابراین، با اینکه یکسان نیستند

...و هرگز همدیگر را ندیدهاند

.شبیه عموزادههای بسیار دور هستند

اگر موشی به نظر آشنا برسد
.موش دیگر کمک میکند

...اما بعد "پگی" آزمایش را

.با موشهایی از نوع متفاوت تکرار میکند

...حالا یک موش سیاه سر در لوله است

.و موش سفید میتواند آن را آزاد کند

.آنها هرگز موش سر سیاهی را ندیدهاند

.در را برای آنها باز نمیکنند

...آنها هیچ رابطه صمیمانهای ندارند

...و بنابراین فرااجتماعی

.با این نوع موشهای غریبه رفتار نمیکنند

اما یک موش میتواند راهش رو عوض کند؟

"برای فهمیدن، "پگی
...یک موش سفید را

.با یک موش سر سیاه همراه میکند

.ما موشهای سفید را برداشتیم

ما آنها را با موشهای
...سیاه سر

.به مدت دو هفته همخانه کردیم

...بعد دوباره آنها را با یک موش سفید گذاشتیم

.پس آنها یک موش سیاه سر را میشناسند

آیا این تجربه باعث میشود
...موش سفید

با تمام موشهای سیاه سر همدل شود؟

...برای فهمیدن این موضوع، این موش را در این ناحیه

با یک موش سیاه سر میگذارد
.که هرگز آن را ندیده است

.موش سفید از مرز رنگین پوستی عبور میکند

چیزی که این آزمایش نشان
...داد این بود که

داشتن پیوند با یک موش سیاه سر
...به موش سفید اجازه خواهد داد

.تا با تمام موشهای سیاه سر پیوند داشته باشد

.یکی را میشناسند
.با یکی زندگی کردهاند

.حالا با غریبهها امتحان میکنند

...و شگفتآور اینکه

به شکل بینقصی
.به غریبهها کمک میکنند

...این برای من واقعا استثنایی بود

به خاطر اینکه نشان داد
.چقدر این تجربه قدرتمند است

...شاید به سختی که شما فکر میکنید نباشد

.تا یک تعصب را به کلی ریشهکن کرد

...اگر هر کدام از ما تجربه مثبتی

...با شخصی از نژاد متفاوت داشته باشیم

عامل زیستی این قدرت را دارد
...تا حس همدلی را

.برای غریبهای در گروه در ما ایجاد کند

در واقع "پگی" باور دارد
...که همدلی غریزهای اولیه

.برای تمام پستانداران است

چیزی که موشها به ما میگویند
...این است که یک غریزه پستانداری

باعث میشود که در
.سختی و دشواری بخواهیم به هم کمک کنیم

اما چیز شگفتآوری
...که از موشها یاد میگیریم این است

...که موشها به یک تجربه

...با یک نوع متفاوت موش نیاز دارند

و بعد آن موش میتواند
.بخشی از گروه آنها باشد

و فکر میکنم که این پیامی
.امیدوارکننده و شگفتآور است

.همدلی قدرت بسیار زیادی دارد

...تصاویر "نلسون ماندلا" پشت میلهها

چنان دلسوزی در میان
...تمام نژادها را برانگیخت

که آنها به پایان دادن رژیم
.آپارتاید در آفریقای جنوبی کمک کردند

اما بخش تاریک دیگری
...در ذهن انسان وجود دارد

...بخشی که به ما اجازه میدهد

...از درد دیگران لذت ببریم

و میتواند ما را
.به تعصبورزی معتاد کند

تعصبورزی به اندازه
.خود جامعه انسانی قدمت دارد

ما مردم با رنگ پوست
...متفاوت را آزار میدهیم

.همینطور مردمی با دین متفاوت را

.بین مردان و زنان تبعیض قائل میشویم

اما تعصبورزی تنها
.به شرایط تولد شما بستگی ندارد

حتی طرفداران یک تیم ورزشی
...هم میتوانند از دیگری متنفر باشند

.و تمام کینه یک آدم متعصب را در خود داشته باشند

روانشناس دانشگاه هاروارد
...مینا چیکارا" در مورد"

اینکه چگونه انسان از
...یک شخص، به گروههایی

.تندرو و رقیبانی خشن تبدیل میشود، فکر میکند

.گروهی از غریبهها را تصور کنید

بسیار ساده و راحت آنها
.اتحاد گروهی و پایدار تشکیل میدهند

خب، یکی از شگفتآورترین
...چیزها در مورد انسان این است

.که به آسانی میتواند تشکیل گروه بدهد

...در واقع، تحقیق روانشناسی نشان داده است

...که میتوانید به طور تصادفی

...افراد را در تیم قرمز یا آبی بگذارید

...و همین کافی است تا آنها

چیزی را نشان دهند که
.آن را تبعیض گروهی مینامیم

آنها گروه خودشان را ترجیح میدهند
...با اعضای گروه خود بهتر رفتار میکنند

منابع بیشتری را
...در اختیار آنها قرار میدهند

و به طور کلی، این
.بخشی از طبیعت انسان است

...از زمان طلوع انسانیت

به حمایت یکدیگر احتیاج داشتهایم
.تا زنده بمانیم و جان سالم به در ببریم

پس وقتی که دو گروه
...در رقابت مستقیم با هم قرار میگیرند

مهم نیست که این گروهها
...به صورت دلبخواهی شکل گرفتهاند

اشخاص در گروه نیازهای
...گروه را بر نیازهای خودشان

.ترجیح میدهند

.خطی در شن کشیده میشود

.بیرون
.کارت خوب بود

.بیرون؟ یه لحظه وایستا ببینم

خشونت تمام عیار
.تنها نیاز به کمی تحریک دارد

.بیرون بودی

...کمی تشدید اوضاع نیاز است

...تا هر دو طرف

.حمله کنند

به طور کلی، مردم با
.بد رفتار کردن با بقیه مخالف هستند

.اما این موضوع رقابت است

...عضو خوبی بودن در یک گروه

.به معنای آشغال بودن در گروه خارجی است

موضوع فقط این نیست
.که میخواهید تیم خودتان کارش خوب باشد

بلکه این است که مجبورید
.مطمئن شوید که تیم دیگر کارش خوب نخواهد بود

...مینا" میخواهد بداند چرا این تمایل"

برای آزار دادن دیگران
.بر داوری بهتر ما پیشی گرفته است

.این دو نفر آدمهای وفادار و با استقامتی هستند

آنها به طور قطع
...همدیگر را خردوخمیر نخواهند کرد

.مگر اینکه روز بازی باشد

...امروز "مینا" میخواهد مغزشان را اسکن کند

در حالی که
.تیم حریف خود را در حال عذاب کشیدن میبینند

...خب، کاری که کردیم به کارگیری

دو نوجوان 18 ساله متعصب
.طرفدار تیمهای "رد ساکس" و "یانکیز" بود

و ایده این بود که میخواستیم
...این افراد بازیهایی را تماشا کنند

که حریفشان در مقابل
.تیم سومی بسیار بد بازی کرده است

."تیم "اوریلی

...طرفدار "رد ساکس" فیلمی را تماشا میکند

..."که "الکس رودریگز" از تیم "یانکیز

توپی با سرعت 100 مایل
.به طرفش پرتاب میشود

.این حتما نشونه خودش رو میذاره

طرفدار "یانکیز" از
...یک اشتباه خجالتآور لذت میبرد

"که باعث شد تیم "رد ساکس
.در یک مسابقه سه دور عقب بیافتد

.چه فاجعهای

.چقدر برای "رد ساکس" خجالتآوره

...مینا" کشف کرد"

که احساس لذت از
...درد کشیدن حریفانمان

چیزی است که آلمانیها
...به آن "شادنفروده" میگویند

چیزی که مغز ما
.یاد میگیرد به آن اشتیاق پیدا کند

وقتی شرکتکنندگان شکست رقیب
...خودشان را میبینند

...چیزی که دیدیم فعالیت

ناحیهای بود که
.جسم مخطط شکمی نامیده میشود

روشی که به ظاهر
...این ناحیه کار میکند این است که

به طور اساسی
...اطلاعات مثبت را برچسبگذاری میکند

،رویدادهای خوشحالکننده
...به این ترتیب افراد میتوانند بگویند

بهتره دوباره سراغ این کار برم
.تا دوباره لذت ببرم

جسم مخطط شکمی
.مرکز بسیاری از اعتیادهاست

...زمانی که یک فرد سیگاری، سیگاری را میبیند

جسم مخطط شکمی مغزش
.لذت سیگار کشیدن را به یاد آنها میاندازد

درست مانند اینکه یک سیگار در روز
...میتواند به زودی تبدیل به یک بسته در روز میشود

...آیا امکان ندارد دیدن درد کشیدن رقیب خود

باعث نشود که بخواهید
دوباره این اتفاق بیافتد؟

...خب، پس سوال این است

که آیا تماشا کردن
...بدشانسی و عذاب رقیب خود

باعث میشود که بخواهید
...این رنج و عذاب بیشتر شود

...یا واقعا به تیم رقیب آسیب برسد

.و خود اشخاص تیم صدمه ببینند

خب، شواهدی داریم
.که نشان میدهد این اتفاق میافتد

...چیزی که "مینا" را به آزار میدهد

این است که این
...طرز تفکر گروهگرا

.فراتر از تیمهای ورزشی میرود

...در واقع، میبینیم که همگی

به یکی از چهار
.گروه اجتماعی تعلق دارند

اولین باری که
...یک شخص یا گروه جدید را میبینید

دو سوال وجود دارد
.که باید سریع به آنها پاسخ دهید

...نخستین سوال این است دوست یا دشمن

و دومین سوال این است
...آنها چقدر توانایی دارند

تا منظور خود را در مورد
من به اجرا درآورند، حالا چه خوب و چه بد؟

.نخست، آنها گروههای دوستانه هستند

برای مثال، بچههای
...جوان و باهوش و دکتر

.معمولا آنها را به عنوان افراد لایق میبینیم

گروههایی که کمتر دوستانه هستند
...مانند افراد پیر و ناتوان

.که معمولا خواستار دلسوزی هستند

...معتادان یا نوجوانهای معتاد به اینترنت

.را به عنوان دشمن دستهبندی میکنیم

...اما این گروهها به اندازهای نیستند

که شایستگی
.صرف کردن انرژی تنفر را داشته باشند

افرادی که هم
...به عنوان دشمن و هم به عنوان افراد لایق دیده میشوند

.که قویترین تعصبورزیها را برمیانگیزند

این گروه شامل بانکدارهای سرمایهگذار
...همچنین گروههایی مانند آسیاییها

یا زنان موفق در محیطهایی
.که معمولا مردان موفق هستند میشود

...مینا" صدها نمونه را مطالعه کرده است"

از گزارش افرادی که میگویند هنگامی که یکی از اعضای
.این گروهها رنج کشیدهاند، لذت بردهاند

وقتی از آنها میپرسید
...دوست دارید کدام یک بیشتر آسیب ببیند

...فقط آسیب، نه کشته شدن

بیشتر تمایل به
...آسیب دیدن این گروههای رقابتی دارند

.که رقیبی برای منافع ما هستند

پس چیزی که واقعا
...در مورد این گروهها جذاب است این است که

...در زمان پایداری اجتماعی

...افراد با آنها کنار میآیند

.به خاطر اینکه آنها منابع را کنترل میکنند

...اما آنها نخستین کسانی هستند

که وقتی روابط
.اجتماعی ناپایدار میشود، سرزنش میشوند

...بخشی از یک گروه بودن

.بخشی جداییناپذیر از انسان بودن است

...اما گروهگرایی کاری بیشتر از

.سد احساس همدلی برای دیگران را انجام میدهد

...زمانی که یک بحث سیاسی در کار باشد

گروهگرایی شاید
...واقعا مغز ما را هک کند

.تا واقعیتی دروغین را باور کنیم

آیا دنیا را آنطور
...که هست میبینید

یا به شکلی که حذب
سیاسی شما میخواهد ببینید؟

...ما گونههای قبیلهای هستیم

.و همگی میخواهیم در قبیله برنده باشیم

اما انسانیت میتواند
...این اشتیاق را داشته باشد که از تمام اینها فراتر رود

.و فاصله بین ما را پر کند

دموکراسی براساس
...اصل تساوی بنیان گذاشته شده است

که میتوانیم از جهتهای
.متفاوت بیاییم و با هم مصالحه کنیم

...اما با گذر هر سال

...احزاب سیاسی به نظر بیشتر و بیشتر

.از هم فاصله میگیرند

...شاید به خاطر محافظهکارانی که

.نسبت به آزادیخواهان تعصب دارند

.فکر میکنم برعکس گفتی

دارن شرایبر" یک"
...محقق سیاسی آمریکایی است

.که اینک در "اکستر" انگلستان کار میکند

...اگر یک چیز باشد که

...از رفتن به آن طرف آب یاد گرفته است

...این است که مهم نیست کجا بروید

آزادیخواهان و محافظهکاران
.از یک سیاره نیامدهاند

...آیا خودتان را بیشتر آزادیخواه میبینید

یا بیشتر محافظهکار؟

.به طور قطع بیشتر محافظهکار

.خودمو بیشتر آزادیخواه میبینم

...دخالت نظامی در خاورمیانه

در موردش چی حسی دارین؟

.فکر میکنم کاملا لازمه

هر کشوری باید اجازه
.داشته باشد تا آینده خودش را مشخص کند

در مورد سیاست مهاجرت چه فکری میکنید؟

.مرزها باید کمی بیشتر بسته باشند

.باید سیاست مرز باز داشته باشیم

آزادیخواهان و محافظهکاران
.به ندرت با هم موافق هستند

امکان دارد به این خاطر باشد
که مغزهای متفاوتی دارند؟

دارن" تصمیم گرفت"
...که تلاش کند حقیقت را

...توسط یک اسکنر ام.آر.ای مغز کشف کند تا ببیند

چگونه مغزهای آزادیخواهان
...و محافظهکاران از عهده

تصمیمگیری در
.یک بازی قمار ساده برمیآیند

امروز، "دارن" و دانشجویانش
...دارند آزمایش را بدون ام.آر.ای

.بازسازی میکند

به هر نمونه آزمایش
.یک پوند در حدود یک و نیم دلار داده میشود

میتوانند پولشان را نگه دارند
.یا میتوانند با آن قمار کنند

...احتمال دارد تا دوبرابرش کنند

.اما خطر از دست دادن تمام آن نیز وجود دارد

میخواید یک پوند رو نگه دارین
...یا میخواین خطر کنین

و احتمالا 2 پوند برنده بشید یا ببازید؟

.من خطر میکنم تا پوند برنده بشم

...باشه، پس پاکت رو باز کن

.تا ببینیم چی گیرت اومده

.من 2 پوند بردم

.خوبه، باشه

.بیا بگیر اینم 2 پوند

...میخواین یک پوند رو نگه دارین

...یا میخواین خطر کنین و احتمالا 2 پوند برنده بشید

یا 2 پوند ببازید؟

.فکر کنم خطر کنم تا 2 پوند برنده بشم

.باشه

.من 2 پوند بردم

.تبریک میگم

.اینم از 2 پوند شما

.من یک پوند باختم

.شما باختید، بسیار خب

.خب، باید الان 4 پوند به من بدید

."ممنون "سوفی

برای "دارن" مهم نیست
.که چه کسی میبرد یا میبازد

تنها علاقه او
...این است که چگونه مغز آنها

...با قبول کردن خطرات قمار کنار میآید

عملی که هیچ گونه
.غریزه سیاسی تحریفشدهای ندارد

اما او با شگفتی متوجه میشود
...که آزادیخواهان و محافظهکاران

.خطر را با بخشهای متفاوتی از مغز خود پردازش میکنند

مغزهای محافظهکار
...به طور مداوم از آمیگدال استفاده میکنند

تا تصمیماتی را
.بگیرند که همه چیز را به خطر میاندازد

...ناحیه مربوط به احساس درونی

.و واکنشهای فرار یا مبارزه است

...بخش قرمز مغز خطری را تجربه کرده

که تهدیدی با
.امکان بردن پاداش است

مغزهای آزادیخواهان
...به طور مداوم از بخش اینسولا در قمار استفاده میکند

...ناحیهای که

.همراه با درک احساسات فرد است

بخش آبی مغز خطر را
.به عنوان یک مشکل قابل حل تجربه کرده

هر دو مغز به یک نتیجه یکسان
...در قبول کردن خطر رسیدند

.اما مغزهای آنها به طور متفاوت آن را تجربه کرده

چیزی که به ما میگوید
...این است که یک سیاستمدار آزادیخواه بودن

...یا یک سیاستمدار محافظهکار بودن

...بر هر چیزی که میبینیم تاثیر میگذارد

اینکه ما دنیا
...را در روشها کاملا متفاوتی میبینیم

از ابزار ذهنی متفاوتی استفاده میکنیم
...زمانی که در حال پردازش

...چیزهایی ساده مانند قمار هستیم

که به نظر هیچ
.ربطی به سیاست ندارد

.و این تنها ذهن ما را آشفته میکند

خب، چرا اینگونه است؟

...آیا همراه با آینده سیاسی خود به دنیا میآییم

که از ابتدا در
ساختار مغز ما شکل گرفته است؟

...در موردش مطمئن نیستیم

و در واقع تحقیقی دارم
...که در آن میخواهیم

ببینیم که با یک
...دسته داده که بچهها را از سن

4تا 20 سالگی مورد مطالعه قرار داده است

...مغز افراد چه تفاوتهایی دارند

.و آیا در طول زمان تغییر میکنند یا نه

اما چیزی که الان میدانیم
..این است که افراد

...زمانی که در حدود 20 سالگی باشند

به نظر میرسد
...که اندازه آمیگدال و اینسولای مغزشان متفاوت باشد

.بسته به این که آزادیخواه یا محافظهکار باشند

دارن" انتظار دارد که"
..تا زمانی که ما بیست ساله هستیم

...بیشتر ما رنگ سیاسی مغزمان را

.مشخص کرده باشیم

...احتمال هماهنگی

...بین آزادیخواهان و محافظهکاران

.بنابراین بسیار کم است

سیاستمداران و
...شهروندان فعال سیاسی

واقعا نمیتوانند
.به اتفاقات از طرف دیگر نگاه کنند

.مغزشان به آنها این اجازه را نمیدهد

تمایل شدید ما به هواداری
.احتمالا سرجایش باقی میماند

اما شاید راهی وجود داشته باید
...تا مغزمان را تغییر شکل دهیم

...تا هدف برتر تمام انسانها را گرامی بدارد

و ذهنها و قلبهای ما
...را در برابر یکدیگر باز کند

...اگر همه ما

.بازیهای پرخشونت را انجام دهیم

.دنیا پر از تنفر است

.از بین بردن تبعیض به نظر غیرممکن است

...اما شاید راهی وجود داشته باشد

خشونت ناب و خالص در
.یک واقعیت مجازی

...پرفسور "متیو گریزارد" زمان زیادی را صرف

.بازیهای ویدئویی کرده است

...اما به عنوان یک محقق ارتباطات

این واقعیتهای میانی
.چیزی بیشتر از سرگرمی هستند

...نباید چندان بین

.واقعیت میانی و واقعیت حقیقی تفاوت قائل شویم

.عناصر دیداری را میبینیم

چیزهایی میشنویم
.عناصر شنیداری

...و بدن ما به آن عناصر پاسخ میدهد

.اگر آنها واقعی بودند

...با غرق شدن در یک بازی

متیو" میتواند حس کند"
...که ضربانش زیاد شده

و معدهاش به خاطر
.شدت تجربهای که دارد به سوزش افتاده است

اما یک روز، یک مرحله
.در یک بازی او را آشفته کرد

...خب، من در یک آسانسور هستم

...و دارم به اطراف نگاه میکنم

و کلی مردان مسلح به
.شکل نظامیها با من هستن

...در آن زمان، درهای آسانسور باز میشه

و ما وارد جایی میشیم
.که به ظاهر یه فرودگاه شلوغه

...و در آن زمان دستوری داده میشه

و ما تفنگهامون رو بالا میاریم
...و به طرف افراد بیگناه نشونه میگیریم

.که در اطراف فرودگاه هستند

.و بعدش شروع میکنیم به شلیک کردن

...متیو" به خاطر کشتن"

.این همه پیکسل بیگناه احساس گناه کرد

اما به عنوان یک روانشناس اجتماعی
...او میدانست که گناه احساسی است

که میتواند به طور عمیقی
.رفتار ما را تغییر دهد

...میخواستیم ببینیم که آیا این گناه

...که از محیط مجازی بدست آمده بود

میتواند باعث شود
...افراد بیشتر به ارزشهای اخلاقی دنیای واقعی فکر کنند

و در واقع میتواند
...حساسیت به اخلاقیات را

.در مورد مسائل دنیای واقعی افزایش دهد

محققان رسانه اغلب
...خشونت بازیهای ویدئویی را محکوم

.به نابود کردن اخلاقیات جوانهای ما میکنند

آیا واقعا حقیقت دارد؟

متیو" نمونههای آزمایشی دارد"
...که یک بازی را انجام میدهند

که میتوانند به انسانهای
.شبیهسازی شده صدمه بزنند

...پس، "متیو" به آنها دستور میدهد

تا جنایتهای خشنی
.را در برابر انسانیت انجام دهند

...پس، موقعیتی رو بوجود اوردیم که در اون افراد

...بازی اول شخصی رو بازی میکنن

...که رفتار تروریستی دارند

...که نسلکشی انجام میدن

...و شهروندان بیگناه رو میکشند

...بمبگذاری میکنند، آنها کارهایی را انجام میدهند

که از نظر اخلاقی
.در دنیای واقعی نکوهش میشود

..."نمونههای "متیو

.با واقعیت جایگزین بازی احاطه شدهاند

...درون ذهن آنها

...تجربهای کشتار دستهجمعی را

.زنده میکنند

...حداقل میشود گفت

.که این بازی حس گناه را منتقل میکند

خب یک گروه کنترل هم داشتیم
...چون میخواستیم ببینیم

...و گناه منتقل شده از بازی را

.با گناه دنیای واقعی تخشیص دهیم

...پس اشخاص را در موقعیتی قرار دادیم

.تا به خصوص حس گناه را به یاد بیاورند

بیرون کشیدن این خاطرات
.بهای سنگین احساسی دارد

...خاطرات دردناک را باز میگرداند

...شاید زمانی که به یک نفر خیانت کردهاند

یا دروغ گفتهاند
...و کسی را به دردسر انداختهاند

یا دوستی را برای
.رسیدن به منافع شخصی از بین بردهاند

.در هر مورد، افراد واقعی صدمه دیدهاند

متیو" این گروه را با"
.گروهی که در شبیهسازی کشتن بودند مقایسه کرد

خب، یافتههای ما نشان میدهند
...که این اشخاص

که یک تجربه گناه در دنیای
...واقعی را به یاد میآورند در واقع حس گناه بیشتری دارند

...اما گناهی که از راه بازی ویدئویی به دست میآید

به طور مثبت بر روی
.افزایش حساسیت اخلاقی تاثیر میگذارد

...کشتار جمعی در دنیای مجازی

به نمونه آزمایش او
.حساسیت اخلاقی بیشتری بخشیده

...یک نتیجه شگفتآور

اما "متیو" فکر میکند
.میداند علت این افزایش چیست

بازیکنان حس شخصی
.عادل بودن خودشان را نقض کردهاند

نمیتوانند کارهای
...اشتباهی که کردهاند را درست کنند

پس در مقابل تمایلی
...در ناخودآگاه بوجود میآید

.تا شخص بهتری بشوند

فکر میکنم این
.قدرت واقعی بازیهای ویدئویی است

میتوانیم به آنها به عنوان
.یک نوع جعبههای بازی اخلاقیات نگاه کنیم

نواحی که میتوانیم
...جنبههای مختلف اخلاقیات را کاوش کنیم

یا حتی نگرشهایی داشته
باشیم که با آنها

.با تمام اصول اخلاقی خود مخالف هستیم

...اما تصورش برای همه سخت است

.که بازیهای ویدئوی منتقل کننده حس گناه بازی کنند

...و همیشه جامعهستیزانی هستند

...که تعصبشان در جامعه

.همانند یک ویروس مرگبار پخش میشود

امکان دارد که ما
تنها بسیار نسبت به نابردباری بردبار باشیم؟

واقعا چه اتفاقی خواهد افتاد
اگر بدترین متخلفین را از بین ببریم؟

اصلا میتوانیم این کار را بکنیم؟

...در قرن گذشته

بسیاری از دیوارهایی
.که ما را جدا میکردند را شکستهایم

بسیاری از گروههای اجتماعی
.در بخش اصلی جامعه پذیرفته شدند

جدایی و تعصب دیگر
.قوانین این سرزمین نیستند

...اما هنوزم افرادی هستند که فکر میکنند برترند

.به خاطر رنگ پوستشان، سنشان یا جنسیتشان

...شاید راهی باشد

...تا با این متعصبان و تعصبورزی آنها

.که دیواری اطرافشان ساخته مقابله کرد

..."جامعهشناس و پزشک "نیکولاس کریستاکیس

.با دیدی از بالا به جامعه بشری نگاه میکند

...از دید او

زمانی که متعصبان در یک
...شبکه اجتماعی شکوفا میشوند

بخشی زیادی از نقص
.مربوط به خود گروه است

.خب، ما در این شبکهها جای گرفتهایم

...اینکه چگونه با دنیا رفتار میکنیم

...توسط رفتار کسانی که میشناسیم تاثیر میپذیرد

اما حتی توسط رفتار
...افرادی که نمیشناسیم نیز تاثیر میپذیرد

...انگار که همه چیز در میان شبکه پخش شده

.و بر روی ما تاثیر میگذارد

..."نیکولاس" و همیار قدیمی او "جیمز فاولر"

در حال مطالعه این هستند
...که چگونه روابط اجتماعی رفتار

.یک گروه را به طور کلی تغییر میدهند

...زمانی که این گرهها رو بین افراد اضافه میکنید

،تعداد مشخصی از گرهها
...الگوی مشخصی از گرهها

...آنگاه با مراجعه به گروه

میبینید که ویژگیها
.لزوما مانند قبل نیستند

.الگوها و سیمکشیها اهمیت دارند

.اینترنت را درنظر بگیرید

جامعهای بسیار
.فعال از کامپیوترها

...اگر یک ناحیه خراب شود

اطلاعات به راحتی
.این سد را دور میزنند

.اما شبکه الکتریکی آسیبپذیرتر میشود

یک گره بد میتواند تمام
...ارتباطات در همسایگی خود را خراب کند

.یا حتی تمام شبکه را از کار بیاندازد

...نیکولاس" در حال انجام دادن آزمایشهایی است"

تا ببینید میتواند
...شبکههای اجتماعی انسان را دوباره مهندسی کند

.تا بیشتر شبیه اینترنت شود

دانشجویان او داوطلبانه یک شبکه
...اجتماعی منفرد را تشکیل داده

.که به چهار گروه مجزا تقسیم میشود

هدف هر دانشجو این است
.که تا جایی که میتواند پول بدست بیاورد

.باشه، بچهها باید این کار رو بکنیم

.هر کدوم از شما یک دلار و یک دفترچه مقابلتون دارید

در همین حال میخوام ازتون بخوام
.تا کلمه دادن یا گرفتن رو بنویسید

...میتونید به جامعه کمک کنید

...یا میتونید انگل باشید و از

.جامعه سود ببرد، گرفتن یا دادن

بعدش ازتون خواسته میشه
...تا انتخابتون رو مشخص کنید

و پولتون رو در اختیار بقیه بذارید
.یا در اختیار نذارید

...من پول رو دو برابر میکنم

...و بعدش پول رو به طور مساوی تقسیم میکنیم

.در میان همه در هر میز

...اگر همه شریک شده باشن

.همه پول خوبی گیرشون میاد

اگر کسی شریک نشده باشه
.هیچکس پولی گیرش نمیاد

.خب، پس نشون بدید

.باشه، همه شما دهنده هستید

.پس همونطور که گفتم سهمتون رو بدید

...و بنابراین کاری که میکنیم اینه

.که اونو دو برابر میکنیم و تقسیم میکنیم

...در ابتد، بیشتر افراد با هم خوب هستند

.و برای گرفتن پاداش با هم شریک میشوند

اما تعداد کمی از بازیکنان
.انتخاب میکنند که کمکی نکنند

زمانی که بودجه دوبرابر میشود
.بیشتر از بقیه پول گیرشان میآید

...در این دور

دانشجویان نمیتوانند
.موقعیت اجتماعی خود را تغییر دهند

پس شما موقعیتی را
...در شبکه مشخص میکنید

و به شما گفته میشود
.که اینها همسایگان شما هستند

.اینها دوستان شما در یک ساعت آینده هستند

و حالا گیر افتادهاید تا
.با این عوضیها سروکار داشته باشید

و شما خوشتان نمیآید اما تنها
...کاری میتوانید بکنید کنترل این است که

آیا شما همکاری میکنید یا اشکال درست میکنید
.آیا شما سهیم میشود یا سهم برمیدارید

...و اتفاقی که بعد از سهیم شدن میافتد

...و برخی از افراد تنها پول را میگیرند

این است که شما میگویید
...من دیگه این کار رو نمیکنم

.و شما هم به گیرنده تغییر نظر میدهید

.و سهیم شدن از سیستم ناپدید میشود

.همیاری از بین میرود

و چیزی که به آن میرسید
.یک جامعه گیرنده است

.اما حالا "نیکولاس" یک قانون مهم اضافه میکند

...بعد از هر دور

هر دانشجو اختیار
.عوض کردن صندلی را دارد

حالا میتوانید گرهها
...را بر روی افراد بگذارید که نقص ایجاد میکنند

...افرادی که از شما سود میبرند

...به صورت ترجیحی بر روی

...اعضای خوب دیگر شبکه گره تشکیل میدهند

.بر روی دیگر کمککنندگان

...و اگر این کار را بکنید

اگر یک تغییر کوچک
...در نظم اجتماعی را ایجاد کنید

چیزی که به آن میرسید
.کمککنندگانی است که در سیستم شکوفا میشوند

...افراد خودخواه از بین نرفتهاند

اما جامعهای که اینک
...همه در آن زندگی میکنند

.فرهنگی کاملا متفاوت دارد

...نیکولاس" باور دارد که انسانها و جوامع"

.مانند گروههای اتمهای کربن هستند

...به یک شکل منظمشان کنی

.مادهای نرم و کدر به دست میآورید

اما اگر همان اتمها را
...به شکلی دیگر منظم کنید

.الماس درخشان، مستحکم و شفاف را خواهید داشت

...و بنابراین، این ویژگیهای نرمی و تیرگی

.ویژگیهای اتمهای کربن نیستند

.و درست مانند گروههای اجتماعی ما

همان انسانها
...که به روشهای مختلف بهم مرتبط هستند

.به گروه ویژگیهای متفاوتی میدهد

...برخی از شرکتها در حال آزمایش

.معماری یک شبکه اجتماعی باز هستند

...کارمندان آزاد هستند تا پیوندها را

با هر کارمند دیگری
...که خوب با او کار نمیکنند بشکنند

.و گروههای جدید را تشکیل دهند

...امکان دارد راهحلی مشابه برای کشور ما

یا جامعه جهانی تاثیرگذار باشد؟

...اگر همه ما آزاد بودیم تا به اطراف برویم

آیا تنفر کمتری در کار میبود؟

.دانش شبکه یک نسخه را تجویز نمیکند

به خاطر اینکه یک
...نوع ساختار شبکهای وجود ندارد

.که برای همه چیز بهینه باشد

چیزی که میتوانم به شما بگویم
...این است که ساختار شبکه

...برای بسیاری از مشکلات مهم است و درک قوانین

...ساختار شبکه اجتماعی و کارکردی که به ما میدهد

مجموعهای از ابزار جدید
.برای میانجیگری در دنیا تا بهترش کنیم

شاید به زودی نتوانیم
...راهحلی برای تعصبورزی پیدا کنیم

...اما دانش حداقل ریشههایش را کاوش میکند

...تبعیضورزی ما، قضاوت زودهنگام دیگران

...تمایل درونی گروهگرایی ما

.فیلترهای سیاسی تغییرناپذیر ما

اکنون، بهترین ابزار برای
...مبارزه با تعصبورزی

...در درون خود ما وجود دارد

.جسارت پیشرفت کردن

.همه ما درونمان تعصبورزی را داریم

بیشتر ما سخت در تلاشیم
.تا تعصبات درونی خود را فروبنشانیم

.اما برخی نه

.و تعصبورزی آنها واگیردار است

...راهحل تعصبورزی از

.دولتها و قوانین شروع نمیشود

...با شناخت و برطرف کردن منبعش شروع میشود

و با شما و من که بیشترین
.تلاش را برای تغییر کردن میکنیم