Would you like to inspect the original subtitles? These are the user uploaded subtitles that are being translated:
1
00:00:01,686 --> 00:01:25,686
ترجمه اختصاصي سايت دراما دي ال
@DramaDLL کانال سايت
adrama.ir
2
00:01:26,710 --> 00:01:30,970
تار و پود عاشقانه
3
00:01:30,970 --> 00:01:34,100
قسمت 2
4
00:01:50,700 --> 00:01:54,030
ارباب جوان پی ، چرا هنوز اینجایین ؟
5
00:01:54,030 --> 00:01:57,790
ژنرال و استاد بودایی چند روزیه دارن با هم شطرنج بازی میکنن ، منم اینجا منتظرم
6
00:01:57,790 --> 00:02:00,200
این معبد بودایی چهار دروازه تو شمال ، جنوب ، شرق و غرب داره
7
00:02:00,200 --> 00:02:03,290
از کجا میدونی ژنرال از کدوم دروازه خارج میشن ؟
8
00:02:03,290 --> 00:02:05,040
این
9
00:02:06,200 --> 00:02:08,360
لطفا بهم بگین
10
00:02:09,370 --> 00:02:12,530
چطور میتونم افکار ژنرال سو رو پیش بینی کنم ؟
11
00:02:12,530 --> 00:02:17,970
مگه اینکه تو بیرون از تالاری که اونا دارن توش شطرنج بازی میکنن بدون یه قدم اونور منتظر بمونی
12
00:02:17,970 --> 00:02:21,840
پس من بیرون از تالار شطرنج بدون اینکه یه قدم تکون بخورم منتظر میمونم
13
00:02:23,000 --> 00:02:26,830
ژنرال سو دستور دادن نمیتونم بزارم وارد معبد بشی
14
00:02:28,550 --> 00:02:31,730
ژنرال سو فقط گفتن نمیتونم برم داخل
15
00:02:31,730 --> 00:02:33,820
ایشون نگفتن نمیتونم وارد بشم
16
00:02:35,430 --> 00:02:39,000
نام مردمی من شو یوئه است به معنی " سر عهد موندن" پس حتما سر عهدم میمونم
17
00:02:54,400 --> 00:02:57,660
هی چیکار میکنی ؟
18
00:02:57,660 --> 00:03:01,110
اگر ژنرال بعدا در این مورد پرسیدن ، باید برام شهادت بدی
19
00:03:01,110 --> 00:03:03,590
من حتی یه قدمم نرفتم داخل
20
00:03:03,590 --> 00:03:06,550
این شکستن عهد نیست .حالا که وارد شدم
21
00:03:06,550 --> 00:03:09,540
امیدوارم بهم بگین تالار شطرنج کجاست
22
00:03:52,800 --> 00:03:55,860
نمیدونم مهارت گلدوزیِ کدوم بانوی جوانی
23
00:03:55,860 --> 00:03:58,740
میتونه همیچن نتیجه ی سر زنده ای داشته باشه
24
00:04:01,160 --> 00:04:04,880
تو ، تو ، واقعا بدجور اذیتم کردی
(حالا کجاشو دیدی)
25
00:04:06,880 --> 00:04:08,780
برادر
26
00:04:11,560 --> 00:04:14,470
برادر ، چطوری آخه ؟
27
00:04:14,470 --> 00:04:18,430
منم نمیدونم. دارن شطرنج با چشمای بسته بازی میکنن
28
00:04:18,430 --> 00:04:22,000
چی ؟ ژنرال و استاد بودایی دارن شطرنج با چشای بسته انجام میدن ؟
29
00:04:22,000 --> 00:04:25,460
چون با چشمای بسته ست ، بخاطر همین
30
00:04:25,460 --> 00:04:28,100
هیچکس نمیدونه بازی شطرنج کی تموم میشه
31
00:04:56,210 --> 00:04:59,780
خدایا ، همه میگن تو میتونی از ادمای خوب محافظت کنی
32
00:04:59,780 --> 00:05:04,350
مادرم بهترین و مهربون ترین ادم دنیاست
33
00:05:04,350 --> 00:05:08,280
حالا که مادرم تو دردسر افتاده
34
00:05:08,280 --> 00:05:10,150
من خیلی نگرانشم
35
00:05:10,150 --> 00:05:13,810
خیلی ام میترسم و نمیدونم آینده مون توش
36
00:05:13,810 --> 00:05:17,590
خوشبختیه یا بدبختی. خدایا ، لطفا یه نشونه بفرست
37
00:05:31,810 --> 00:05:35,650
بد
38
00:05:49,300 --> 00:05:52,170
بد
39
00:05:55,490 --> 00:05:58,020
خوب
40
00:06:22,230 --> 00:06:25,010
شماره ی 9 - خوب
41
00:06:32,850 --> 00:06:34,880
این اون دستمالی نیست که من گلدوزی کردم ؟
42
00:06:34,880 --> 00:06:37,050
چرا این اینجاست ؟
43
00:06:45,580 --> 00:06:47,340
باید خدا خلوص نیت منو فهمیده باشه
44
00:06:47,340 --> 00:06:49,980
و نشونه ی برای کمک بهم فرستاده
45
00:06:49,980 --> 00:06:52,630
منظور خدا حتما اینه که نجات پیدا میکنیم
46
00:06:52,630 --> 00:06:54,910
شماره ی 9 - خوب
47
00:06:54,910 --> 00:06:58,240
خدایا ممنون ، بخاطرنشونت. تا زمانی که حال مادرم خوب باشه
48
00:06:58,240 --> 00:07:00,920
دیگه هیچ ترسی ندارم
49
00:07:07,140 --> 00:07:08,880
این دختر کوچولو خیلی بچه ست
50
00:07:08,880 --> 00:07:13,950
اما خیلی با مهارته و میتونه همیچین گلدوزی سرزنده ی گل کاملیا رو انجام بده
51
00:07:21,050 --> 00:07:23,590
تو سه روزه اینجا منتظری
52
00:07:23,590 --> 00:07:26,790
اما تو لحظه ی آخر شکست خوردی
53
00:07:26,790 --> 00:07:28,690
با همچین مهارت ضعیفی
54
00:07:28,690 --> 00:07:32,040
چطور میخوای شاگرد من باشی ؟
55
00:07:36,380 --> 00:07:38,860
شرمندم شکستمو قبول میکنم
56
00:07:38,860 --> 00:07:40,910
الان میخواستم برم
57
00:07:40,910 --> 00:07:43,140
اما همینطور میخواستم یه چیزیو بدونم
58
00:07:43,140 --> 00:07:46,580
چرا چوب فال اون دخترو عوض کردی ؟
59
00:07:46,580 --> 00:07:48,430
در جواب به ژنرال
60
00:07:48,430 --> 00:07:52,220
اون دختر کوچولو واضحه که با سختی های زیادی تو زندگیش روبرو شده
61
00:07:52,220 --> 00:07:54,310
چیزی که اون چوب فال میگه
62
00:07:54,310 --> 00:07:56,920
شرایط اونو عوض نمیکنه
63
00:07:56,920 --> 00:08:01,580
اما یه فال خوب شجاعت مقابله با خطر رو بهش میده
64
00:08:01,580 --> 00:08:03,760
دیدم که واقعا ترسیده بود
65
00:08:03,760 --> 00:08:06,280
بخاطر همین میخواستم یه کم بهش شجاعت بدم
66
00:08:06,280 --> 00:08:09,640
پس بگو ببینم ، شجاعت چیه ؟
67
00:08:10,560 --> 00:08:13,100
شجاعت یعنی
68
00:08:13,100 --> 00:08:15,750
کاری رو انجام بدی که حتی غیر قابل انجامه
69
00:08:15,750 --> 00:08:19,780
سالها قبل، ژنرال سو دویست نفر سواره نظام رو به سمت اردوگاه شرق ترکستان هدایت کردن
70
00:08:19,780 --> 00:08:21,980
و کاری کردن که خان های اون مناطق فراری بشن
71
00:08:21,980 --> 00:08:24,160
نیروهای ژنرال لی بعد از این اومدن
72
00:08:24,160 --> 00:08:28,750
و تونستن تو یه پیروزی بزرگ بیشتر از ده هزار نفر رو بکُشن و همون تعداد رو اسیر کنن
73
00:08:28,750 --> 00:08:33,930
میتونم بپرسم ، ژنرال سو تا حالا کاری رو انجام ندادین که غیر قابل انجام بوده باشه ؟
74
00:08:33,930 --> 00:08:37,170
مشخصه هیچ چیزی تو این دنیا قطعی نیست
75
00:08:37,170 --> 00:08:39,750
فقط بستگی به چطور انجام دادن انسان داره
76
00:08:39,750 --> 00:08:41,360
عالیه
77
00:08:41,920 --> 00:08:44,250
خوب گفتی
78
00:08:45,230 --> 00:08:48,090
تو رو بعنوان شاگردم قبول میکنم
79
00:08:50,000 --> 00:08:53,850
واقعا ؟ ژنرال سو واقعا منو بعنوان شاگرد قبول میکنین ؟
80
00:08:58,430 --> 00:09:02,320
استاد ، لطفا اجازه بدین به نشانه ی احترام بهتون تعظیم کنم
81
00:09:21,100 --> 00:09:22,570
برادرزاده ی عزیزم
82
00:09:22,570 --> 00:09:25,500
برادرزاده تون پی شینگ جیان به بانو یانگ درود میفرسته
83
00:09:25,500 --> 00:09:27,940
بانو ، این مدت حالتون چطور بوده ؟
84
00:09:27,940 --> 00:09:29,185
لزومی به تشریفات نیست
85
00:09:29,210 --> 00:09:32,655
سفر سختی رو از شانشی تا اینجا داشتی
86
00:09:32,680 --> 00:09:34,560
یوان هوا به برادر بزرگتر پی سلام میکنه
87
00:09:34,560 --> 00:09:38,320
سالهای زیادی گذشته ، مادر همیشه درباره ی برادر پی صحبت میکرد
88
00:09:38,320 --> 00:09:40,110
خیلی دلمون براتون تنگ شده بود
89
00:09:40,110 --> 00:09:42,090
خواهر وو ، سلام
90
00:09:42,090 --> 00:09:45,740
پدرم با عمو وو دوست قدیمی بودن. ایشون زود فوت کردن
91
00:09:45,740 --> 00:09:49,690
وقتی بچه بودم و تو چانگ ان زندگی میکردم ، خاله و عمو مواظب من بودن
92
00:09:49,690 --> 00:09:52,640
عمو وو سه سال قبل فوت کردن
93
00:09:52,640 --> 00:09:55,610
من تو هه دائو دونگ بودم و نتونستم برای ادای احترام بیام
94
00:09:55,610 --> 00:09:59,260
این بار ، تو آزمون سلطنتی شرکت میکنم و از این به بعد تو چانگ آن میمونم
95
00:09:59,260 --> 00:10:02,780
واسه همین به دیدنتون اومدم تا برای عمو عود روشن کنم
96
00:10:02,780 --> 00:10:05,660
و همینطور به بانو و خواهر کوچکتر سلام کنم
97
00:10:05,660 --> 00:10:08,700
برادرزاده خوبم ، خیلی باملاحظه ای .بیا بشین
98
00:10:08,700 --> 00:10:10,210
لطفا
99
00:10:16,650 --> 00:10:20,120
شاگردتون بهتون ادای احترام میکنه
100
00:10:20,120 --> 00:10:22,350
هفت روز گذشته
101
00:10:22,350 --> 00:10:25,590
نمیدونم استاد ردای ققنوس رو
102
00:10:25,590 --> 00:10:27,790
درست کردن یا نه
103
00:11:01,790 --> 00:11:04,450
استاد واقعا انگشتای استادانه و با مهارتی دارین
104
00:11:04,450 --> 00:11:07,310
شاگردتون خیلی خیلی ازتون عقبه
105
00:11:08,290 --> 00:11:10,080
استاد ، لطفا بهم آموزش بدین
106
00:11:10,080 --> 00:11:13,030
شاگردتون چطور میتونه به سطح شما از تمرین برسه ؟
107
00:11:13,030 --> 00:11:15,820
همین الانشم مهارتت خوبه
108
00:11:15,820 --> 00:11:18,910
اما بالاترین سطح با انگشتا به دست نمیاد
109
00:11:18,910 --> 00:11:23,690
بلکه با قلبت بدست میاد. وقتی قلبت وارد اون مرحله بشه
110
00:11:23,690 --> 00:11:27,000
مهارت خیاطیت هم وارد مرحله بالاتری میشه
111
00:11:28,160 --> 00:11:30,320
در نهایت
112
00:11:30,320 --> 00:11:33,540
استاد هنوزم همه چیزو بهم یاد نمیدن
113
00:11:33,540 --> 00:11:36,540
واسه همین از این کلمات مرموز استفاده میکنین
114
00:11:36,540 --> 00:11:38,380
تا منو رد کنین ؟
115
00:11:38,380 --> 00:11:43,050
اگر واقعا اینجوری فکر میکنی ، پس نیازی به توضیح من نیست
116
00:11:43,050 --> 00:11:47,070
این ردای زیبا برای کامل کردن وظیفه ت کافیه
117
00:11:47,070 --> 00:11:50,370
توافق بینمونو فراموش نکن
118
00:11:50,370 --> 00:11:54,400
هیچوقت به کسی نگو که من یه دختر دارم
119
00:11:54,400 --> 00:11:56,860
برای کمکتون ممنونم استاد
120
00:11:56,860 --> 00:12:01,170
البته که دستوری که استاد بهم دادن
121
00:12:01,170 --> 00:12:03,830
شاگردتون تو قلبش حکش میکنه
122
00:12:26,190 --> 00:12:28,300
بانو وو با استعداد ، شما واقعا زیبایین
123
00:12:28,300 --> 00:12:31,730
وقتی این فرخنده رو میپوشین ، مثل یه فرشته ی تو نقاشی بنظر میاین
124
00:12:31,730 --> 00:12:35,900
فکرشم نمیکردم تو همچین سنی ایتقدر با استعداد باشی
125
00:12:35,900 --> 00:12:38,780
بعد از اینکه وارد قصر شدم ، میفرستم دنبالت
126
00:12:38,780 --> 00:12:42,530
و برات لباس درست میکنم . میخوای ؟
127
00:12:42,530 --> 00:12:48,590
مادرم گفته قصر جای خیلی زیبا و مجللیه
128
00:12:48,590 --> 00:12:52,890
زیباترین تالارها ، مجلل ترین لباسا
129
00:12:52,890 --> 00:12:55,820
و درخشانترین جواهراتو داره
130
00:12:55,820 --> 00:12:59,340
اما مانع خیلی بزرگ و زندان خیلی قدرتمندیه
131
00:12:59,340 --> 00:13:05,310
نمیخوام تو زندانی که هیچ ازادی توش نیست زندگی کنم
132
00:13:05,310 --> 00:13:07,270
پس میخوای کجا بری ؟
133
00:13:07,270 --> 00:13:12,000
مادر گفت گائو تانگ زادگاهشه
134
00:13:12,000 --> 00:13:14,420
واقعا زیباترین جای دنیاست
135
00:13:14,420 --> 00:13:19,580
میتونیم زندگی آزادانه ای تو گائو تانگ داشته باشیم
136
00:13:19,580 --> 00:13:23,920
مادرت حق داره ،اما خوب کاملا درست نیست
137
00:13:24,540 --> 00:13:27,860
آزادی فقط در مورد آسمون بلند ، سرزمین بزرگ
138
00:13:27,860 --> 00:13:30,530
بیخیال بودن نیست
139
00:13:30,530 --> 00:13:33,750
قصر مجلل ترین مکانه
140
00:13:33,750 --> 00:13:36,630
اما جایی که بیشترین قدرت اونجاست
141
00:13:40,780 --> 00:13:44,520
چرا باید در این مورد با یه بچه کوچولو حرف بزنم ؟
142
00:13:44,520 --> 00:13:48,290
شاید چون واقعا با هم خوب کنار میایم
143
00:13:48,290 --> 00:13:51,010
واقعا از شخصیتت خوشم میاد
144
00:13:51,010 --> 00:13:54,450
واسه همین دوست دارم این چیزا بهت بگم
145
00:13:55,470 --> 00:13:59,190
لیولی ، از الان به بعد منو بانو با استعداد وو صدا نزن
146
00:13:59,190 --> 00:14:01,870
بهم بگو خواهر بزرگتر وو
147
00:14:01,870 --> 00:14:06,580
خواهر بزرگتر وو ، با این وجود فقط هفت روز رو باهاتون میگذرونم
148
00:14:06,580 --> 00:14:09,720
اما خیلی دوست دارم یه خواهر بزرگتر داشته باشم
149
00:14:09,720 --> 00:14:12,910
رویای تو گائو تانگه
150
00:14:12,910 --> 00:14:16,610
اما رویای من تو قصره
151
00:14:17,440 --> 00:14:20,200
حالا که یه خواهر بزرگتر داری
152
00:14:20,200 --> 00:14:24,630
انگار نمیتونیم دوباره همو ببینیم
153
00:14:25,900 --> 00:14:29,380
امیدوارم هر دومون به آرزومون برسیم
154
00:14:29,380 --> 00:14:34,130
تو و مادرت میتونین یه زندگی ساده داشته باشین
155
00:14:34,130 --> 00:14:39,110
و من ، یه روزی تو قله ی قدرت می ایستم
156
00:14:39,110 --> 00:14:41,700
نه تنها صاحب اختیار زندگی خودم میشم
157
00:14:41,700 --> 00:14:45,820
همینطور آزادی تصمیم گیری درباره ی امور کشوری رو هم پیدا میکنم
158
00:14:48,230 --> 00:14:53,790
*تالار نسیم آرام*
159
00:15:00,070 --> 00:15:02,290
درود بر بانوی نجیب یانگ
160
00:15:02,900 --> 00:15:06,000
سرپرست لین دلیلی برای اومدن به اینجا دارن ؟
161
00:15:06,000 --> 00:15:09,300
خدمتکارتون برای بانوی نجیب یانگ یه هدیه اماده کردن
162
00:15:09,300 --> 00:15:11,110
یه هدیه ؟
163
00:15:11,110 --> 00:15:13,370
بانوی نجیب یانگ ، لطفا ببینین
164
00:15:22,350 --> 00:15:25,890
ردای ققنوس یه هدیه ی جشن از طرف خیاط خونه ی سلطنتی برای بانوی نجیب یانگه
165
00:15:25,890 --> 00:15:28,480
برای بانو آرزوی رسیدن به مقام ملکه رو میکنیم
166
00:15:28,480 --> 00:15:30,930
و اینکه الگوی مادرانه ای برای تمام دنیا باشین
167
00:15:36,460 --> 00:15:39,140
این هدیه از طرف خیاط خانه ی سلطنتیه ؟
168
00:15:39,140 --> 00:15:41,090
بله
169
00:15:51,930 --> 00:15:54,820
درود بر عالیجناب
170
00:15:54,820 --> 00:15:57,150
درود بر عالیجناب
171
00:16:14,100 --> 00:16:18,570
چه ردای ققنوس زیبایی برای ملکه ست
172
00:16:18,570 --> 00:16:21,810
اگر با چشمای خودم نمیدیدم ، باور نمیکردم
173
00:16:21,810 --> 00:16:25,880
پس مشتاقانه چشمت به جایگاه ملکه ست ؟
174
00:16:26,470 --> 00:16:28,000
عالیجناب ، لطفا قضاوت عادلانه ای داشته باشین
175
00:16:28,000 --> 00:16:31,250
من هرگز به خیاط خونه ی سلطنتی دستور دوختن ردای ققنوس رو ندادم
176
00:16:31,250 --> 00:16:34,270
خیاط خونه ی سلطنتی بدون اطلاع من این کارو کرده
177
00:16:34,270 --> 00:16:37,760
من بی گناهم. لطفا عالیجناب ، قضاوت عادلانه ای داشته باشین
178
00:16:37,760 --> 00:16:39,180
و ازم حمایت کنین
179
00:16:39,180 --> 00:16:42,610
دوختن ردای ققنوس موضوع جدیه . چطور ممکنه خبر نداشته باشی ؟
180
00:16:42,610 --> 00:16:45,530
عالیجناب ، به آسمانها قسم میخورم
181
00:16:45,530 --> 00:16:49,060
من بهشون دستور دوختن این ردا رو ندادم
182
00:16:50,010 --> 00:16:52,110
اگر عالیجناب حرفمو باور نمیکنن
183
00:16:52,110 --> 00:16:55,940
با مرگم بیگناهیمو ثبت میکنم
184
00:16:58,440 --> 00:17:00,760
بانوی نجیب یانگ
185
00:17:04,490 --> 00:17:07,450
آ چوان ، فورا پزشک سلطنتی رو احضار کن
بله
186
00:17:09,420 --> 00:17:13,570
این دردسر رو تو درست کردی. زود اعتراف کن تا تمام خیاط خونه رو با خودت پایین نکشیدی
187
00:17:13,570 --> 00:17:17,030
من یکی از اعضای خیاط خونه ی سلطنتی ام . اگر من محکوم بشم
188
00:17:17,030 --> 00:17:19,770
چطور میتونی خودتو در امان نگه داری ؟
189
00:17:20,380 --> 00:17:22,080
حرف بزنین
190
00:17:22,080 --> 00:17:25,030
فکر کی بود که ردای ققنوس رو درست کنین ؟
191
00:17:25,950 --> 00:17:29,490
در محضر امپراطور باید همه چیزو واضح بگین
192
00:17:29,490 --> 00:17:32,380
من بهتون دستور دادم تا برای جایگاه ملکه ردارو برام درست کنین ؟
193
00:17:32,380 --> 00:17:34,320
در جواب عالیجناب
194
00:17:34,320 --> 00:17:37,360
بانوی نجیب یانگ به خیاط خونه ی سلطنتی دستور ندادن
195
00:17:37,360 --> 00:17:39,320
تا برای جایگاه ملکه ردای ققنوس رو براشون درست کنن
196
00:17:39,320 --> 00:17:41,510
اگر کار اون نبوده
197
00:17:41,510 --> 00:17:44,190
پس کی دستور داده ؟
198
00:17:44,190 --> 00:17:45,890
عالیجناب
199
00:17:46,590 --> 00:17:48,920
عالیجناب
200
00:17:48,920 --> 00:17:50,460
کار ژو جین نیانگ بود
201
00:17:50,460 --> 00:17:52,570
کار استاد خدمتکارتون ژو جین نیانگه
202
00:17:52,570 --> 00:17:55,130
کارشناس خیاطی قبلی ، بانو آن
203
00:17:55,130 --> 00:17:57,190
بانو آن
204
00:18:04,240 --> 00:18:06,960
عالیجناب ، این ردای ققنوس برای ملکه
205
00:18:06,960 --> 00:18:10,920
به دست استادم ، بانو آن ، بزرگترین استاد خیاطی تو دنیا دوخته شده
206
00:18:10,920 --> 00:18:15,480
مهارت استاد ، تو دنیا پر اوازه ست ، و گلدوزیشون بی همتاست
207
00:18:15,480 --> 00:18:19,650
غیر از استاد ، هیچ کس دیگه ای نمیتونه همچین ردای ققنوس زیبا و نفیسی بدوزه
208
00:18:19,650 --> 00:18:21,480
خدمتکارتون جرئت دروغ گفتن نداره
209
00:18:21,480 --> 00:18:24,380
من کارشناس لباس آن رو بخاطر دارم
210
00:18:24,380 --> 00:18:28,790
قبلا ، ملکه ژانگ سون لباسایی که اون درست میکرد رو خیلی دوست داشتن
211
00:18:28,790 --> 00:18:31,900
اما مگه اون سالها قبل از ملکه اجازه نگرفت که
212
00:18:31,900 --> 00:18:33,080
قصر رو ترک کنه ؟
213
00:18:33,080 --> 00:18:37,100
راستش عالیجناب ،استادم قبلا بدون فکر اینکارو کردن
214
00:18:37,100 --> 00:18:39,050
و از ملکه ی فقید خواستن تا اجازه بدن قصرو ترک کنه
215
00:18:39,050 --> 00:18:43,730
اما بعد که از قصر خارج شد ، نتونست زندگی سخت بیرونو تحمل کنه و فورا پشیمون شد
216
00:18:43,730 --> 00:18:46,380
اما فرصت خوبی برای برگشتن پیدا کرد
217
00:18:46,380 --> 00:18:48,450
چند روز قبل
218
00:18:48,450 --> 00:18:52,620
شایعات زیادی اون بیرون بود که بانوی نجیب یانگ قراره ملکه بشن
219
00:18:52,620 --> 00:18:56,000
حتما استاد شایعاتو شنیدن و خواستن بانوی نجیب یانگ رو تشویق کنن
220
00:18:56,000 --> 00:19:00,030
تا بتونن به خیاط خونه ی سلطنتی برگردن ، بخاطر همین این گلدوزی بی نظیرو انجام دادن
221
00:19:00,030 --> 00:19:03,750
به من دستور دادن تا لباسو به بانوی نجیب یانگ پیشنهاد بدم
222
00:19:03,750 --> 00:19:07,250
وقتی این ردا رو بهم دادن فقط گفتن
223
00:19:07,250 --> 00:19:10,790
لباسیه که مخصوصا برای بانوی نجیب یانگ درست کردن
224
00:19:10,790 --> 00:19:14,990
بهم گفتن خودم اینو به بانوی نجیب یانگ پیشنهاد بدم.اولش درست بررسیش نکردم
225
00:19:14,990 --> 00:19:17,430
و اوردمش قصر
226
00:19:17,430 --> 00:19:19,360
نزدیک بود باعث بشم بانوی نجیب یانگ اشتباها محکوم بشن
227
00:19:19,360 --> 00:19:23,690
حقم مرگه ، لطفا رحم کنین عالیجناب . منو ببخشین بانوی نجیب یانگ
228
00:19:27,010 --> 00:19:29,510
اشتباها سرزنشت کردم
229
00:19:29,510 --> 00:19:31,360
عالیجناب
230
00:19:44,320 --> 00:19:46,090
نگهبان ها
بله عالیجناب
231
00:19:46,090 --> 00:19:48,630
این دو نفرو ببرین بیرون
232
00:19:48,630 --> 00:19:50,860
بدشون دست خواجه ی سرپرست تا بازجوییشون کنه
233
00:19:50,860 --> 00:19:54,050
عالیجناب ، نه ، این اتفاق هیچ ربطی به من نداره ، من بیگناهم
234
00:19:54,050 --> 00:19:57,580
عالیجناب ، من بی دقت بودم و استادم ازم استفاده کرد و بانوی نجیب یانگ آسیب دیدم
235
00:19:57,580 --> 00:20:00,590
هرچند که حقم مردنه اما عالیجناب
236
00:20:00,590 --> 00:20:03,020
اگر این اتفاق تقصیر خیاط خونه ی سلطنتی باشه
237
00:20:03,020 --> 00:20:06,320
تمام اون شک ها به بانوی نجیب یانگ ثابت نمیشن ؟ عالیجناب
238
00:20:06,320 --> 00:20:09,420
عالیجناب ، پس بقیه در مورد بانوی نجیب یانگ اشتباه نمیکنن
239
00:20:09,420 --> 00:20:13,650
لطفا منو ببخشین
عالیجناب من عمدا اینکارو نکردم
240
00:20:13,650 --> 00:20:15,430
وایسین
241
00:20:19,250 --> 00:20:23,280
عالیجناب دانا هستن. حالا که منو تبرئه کردین
242
00:20:23,280 --> 00:20:25,230
از عالیجناب خواهش میکنم
243
00:20:25,230 --> 00:20:28,580
اون دو تا خدمتکار از خیاط خونه ی سلطنتی رو ببخشین
244
00:20:28,580 --> 00:20:30,190
اگر اونا سرزنش بشن
245
00:20:30,190 --> 00:20:33,420
میترسم شایعات تموم نشه و دردسرای بیشتری درست بشه
246
00:20:33,420 --> 00:20:35,780
نمیخوام باعث بی ثباتی بیشتر
247
00:20:35,780 --> 00:20:38,600
تو قصر در مورد اعطای جایگاه ملکه بشم
248
00:20:47,780 --> 00:20:51,630
پس ولش کن ، به حرفت گوش میدم همسر عزیزم
249
00:20:51,630 --> 00:20:54,560
موقتا این دوتارو میبخشم
250
00:20:57,620 --> 00:20:59,850
اما اون بانو آن که قصرو ترک کرده
251
00:20:59,850 --> 00:21:04,760
اما هنوزم باعث این همه دردسر بخاطر اون شهرت ناچیزش شده
252
00:21:04,760 --> 00:21:06,640
اون واقعا پسته
253
00:21:06,640 --> 00:21:08,830
بهتون دستور میدم به دادگاه رسیدگی قضایی کمک کنین
254
00:21:08,830 --> 00:21:11,800
تا بانو ان رو دستگیر کنن و در مورد این اتفاق تحقیق کنن
255
00:21:11,800 --> 00:21:14,890
میتونین کفاره ی گناهتونو بدین
ممنونم عالیجناب
256
00:21:17,480 --> 00:21:20,610
دالانگ ! دالانگ ! یه اتفاق خیلی بد افتاده
257
00:21:20,610 --> 00:21:23,160
بازرسان دادگاه رسیدگی قضایی برای دستگیری اومدن اینجا
258
00:21:23,160 --> 00:21:24,820
دالانگ
259
00:21:25,820 --> 00:21:26,720
دالانگ
(یعنی شوهر پلشت تر از تو نبود اون بدبخت پیدا کنه)
260
00:21:26,720 --> 00:21:29,440
زود باش برو نامه ی طلاقو بیار
261
00:21:32,000 --> 00:21:35,110
کارشناس لباس آن ، اگر سریع نیای بیرون
262
00:21:35,110 --> 00:21:37,650
برای دستگیریت میایم تو
263
00:21:58,900 --> 00:22:02,710
اون خیاط مشهور جهانی ، کارشناس لباس آن تویی ؟
264
00:22:03,790 --> 00:22:05,210
بله خودمم
265
00:22:05,210 --> 00:22:07,150
برای تشویق کردن بانوی نجیب از قصر اندرونی
266
00:22:07,150 --> 00:22:11,330
با دوختن ردای ققنوس برای جایگاه ملکه از خط قرمز رد شدی. هم مدرک و هم شاهد داریم
267
00:22:11,330 --> 00:22:13,300
از جرمت خبر داری ؟
268
00:22:16,960 --> 00:22:21,570
بازرس ، گفتی من مخفیانه ردای ققنوس رو دوختم
269
00:22:21,570 --> 00:22:24,230
شاهد و مدرک هر دو آمادن
270
00:22:24,230 --> 00:22:26,430
شاهد اونه ؟
271
00:22:27,530 --> 00:22:32,730
ژو جین نیانگ ،انگار وقتی داشتی از بالا دستیات عذخواهی میکردی گند بالا اوردی
272
00:22:32,730 --> 00:22:35,340
بخاطر همین با عجله جرمتو پنهان کردی
273
00:22:35,340 --> 00:22:38,440
و فورا منو سپر بلای خودت کردی
274
00:22:38,440 --> 00:22:41,890
ما استاد و شاگردیم . وجدانت کجا رفته ؟
275
00:22:41,890 --> 00:22:43,940
ما استاد و شاگرد بودیم
276
00:22:43,940 --> 00:22:47,230
تو کی با من مثل شاگردت رفتار کردی و همه چیزو بهم یاد دادی ؟
277
00:22:47,230 --> 00:22:51,150
حالا که مرتکب جرم بزرگی شدی
278
00:22:51,150 --> 00:22:53,530
حکومت تورو تحمل نمیکنه
279
00:22:53,530 --> 00:22:56,820
عدالت بالاتر از روابطه
(کاش میشد تیکه تیکت کنم)
280
00:23:02,030 --> 00:23:03,640
استاد
281
00:23:04,960 --> 00:23:07,410
تو ادم باهوشی هستی
282
00:23:07,410 --> 00:23:10,190
اگر نمیخوای اعضای خانواده ت درگیر بشن
283
00:23:10,190 --> 00:23:12,880
بهتره که فورا جرمتو قبول کنی
284
00:23:12,880 --> 00:23:16,880
قولی که قبلا بهت دادم ، هنوم سرش هستم
285
00:23:17,670 --> 00:23:19,710
اگر استاد واقعیتارو قبول نمیکنه
286
00:23:19,710 --> 00:23:22,000
و تصادفا کسای دیگه رو متهم کنی و جرمت و قبول نکنی
287
00:23:22,000 --> 00:23:24,530
پس بخاطر شکستن قول
288
00:23:24,530 --> 00:23:30,070
بی عدالتی و سنگ دل بودن منو سرزنش نکن
289
00:23:32,720 --> 00:23:35,380
شوهرت کجاست ؟ با همچین اتفاق بزرگی
290
00:23:35,380 --> 00:23:38,010
چرا حتی سایه شم معلوم نیست ؟
291
00:23:38,035 --> 00:23:39,965
اینجام
292
00:23:45,180 --> 00:23:48,360
کودی یان ژونک به بازرس دادگاه رسیدگی قضایی سلام میکنه
293
00:23:48,360 --> 00:23:53,080
راستش من این زنه رو که تو خونه برای قصر لباس میدوزه چند روز پیش طلاق دادم
294
00:23:53,080 --> 00:23:56,230
فکر کردم این بار درست نیست . هر چند که نمیدونستم اون ردای ققنوس
295
00:23:56,230 --> 00:24:00,230
سعی کردم قانعش کنم اما اون لجبازی کرد
296
00:24:00,230 --> 00:24:02,360
و اون موقع فورا نامه ی طلاق رو نوشتم
297
00:24:02,360 --> 00:24:06,200
تا طلاقش بدم.لطفا ببینین بازرس
298
00:24:08,840 --> 00:24:11,960
از الان به بعد ، این زنه آن از خانواده ی کودی نیست
299
00:24:11,960 --> 00:24:13,830
و اصلا به ما ربطی نداره
300
00:24:14,460 --> 00:24:16,400
تمام حرفام راست بود
301
00:24:16,400 --> 00:24:19,830
تمام خدمتکارای اینجا و همسایه ها میتونن شهادت بدن
302
00:24:20,600 --> 00:24:22,860
این زنه رو ببرین
303
00:25:03,460 --> 00:25:04,920
برو کنار
304
00:25:09,810 --> 00:25:12,300
خانم بازرس چرا برگشتین ؟
305
00:25:33,730 --> 00:25:35,890
این زنک آن یه سوزن طلایی داره
306
00:25:35,890 --> 00:25:38,950
میدونی کجا قایمش کرده ؟
نمیدونم
307
00:25:38,950 --> 00:25:40,580
آ سائو تو میدونی ؟
308
00:25:40,580 --> 00:25:42,030
اگر شوهرش خبر نداره
309
00:25:42,030 --> 00:25:44,940
من از کجا بدونم
310
00:25:44,940 --> 00:25:48,570
اون سوزن طلایی مدرک مهمی برای خیانتشه
311
00:25:48,570 --> 00:25:52,810
اگر جرئت کنین قایمش کنین همه تون به مرگ محکوم میشین
312
00:25:52,810 --> 00:25:56,210
من جرئت نمیکنم دروغ بگم ، واقعا نمیدونم
313
00:25:56,210 --> 00:25:58,070
نمیدونی ؟
314
00:25:59,080 --> 00:26:02,480
همه نوع شکنجه ای تو دادگاه رسیدگی قضایی هست
315
00:26:02,480 --> 00:26:06,480
شاید با اونا بشه کمک کرد یادت بیاد سوزن طلایی کجاست
316
00:26:06,480 --> 00:26:08,530
شاید سوزن طلایی
317
00:26:08,530 --> 00:26:11,770
شاید دست دخترش لیولی باشه
318
00:26:11,770 --> 00:26:13,190
نه
319
00:26:14,890 --> 00:26:19,170
نمیتونی که همه رو فدای لیولی کنی ،درسته ؟
(فعلا که تو اونارو فدای خودت کردی)
320
00:26:22,220 --> 00:26:23,920
درسته
321
00:26:24,800 --> 00:26:27,580
دختر استاد
322
00:26:27,580 --> 00:26:31,440
چطور میتونم همچین چیز مهمیو فراموش کنم
323
00:26:31,440 --> 00:26:35,630
حرف بزن ! لیولی کجاست ؟
324
00:26:35,630 --> 00:26:37,820
سرپرست سابق ان با خیاط خونه ی سلطنتی نقشه ی خیانت کشیدن
325
00:26:37,820 --> 00:26:40,110
اون توسط دادگاه رسیدگی قضایی دستگیر شد
326
00:26:40,110 --> 00:26:43,120
دختر بانو ان ، لیو لی ، شاهد مهمی تو پرونده ست
327
00:26:43,120 --> 00:26:45,960
یه نفر گزارش داده که لیو لی داره تو عمارت شما لباس میدوزه
328
00:26:45,960 --> 00:26:50,450
دستور بازداشتشو داریم ، لطفا همکاری کنین
329
00:26:50,450 --> 00:26:53,360
بازرس ، ما جرئت ممانعت از تحقیقات شمارو نداریم
330
00:26:53,360 --> 00:26:56,820
به هر حال ، بانوی چهارم تو عمارت وو بانوی با استعداد جدید هستن که امپراطور تعیین کردن
331
00:26:56,820 --> 00:27:00,000
چطور میتونین به عمارت یه بانوی نجیب حمله ور بشین ؟
332
00:27:00,000 --> 00:27:03,960
لطفا صبر کنین تا این موضوعو گزارش بدیم
333
00:27:03,960 --> 00:27:06,680
خیله خوب ، زود گزارش بده .ما اینجاییم
334
00:27:06,680 --> 00:27:10,170
هیچکدوممون نمیتونم مسئولیت معطل کردن کار دادگاه رسیدگی قضایی رو به عهده بگیریم
335
00:27:10,170 --> 00:27:11,720
بله
336
00:27:16,340 --> 00:27:18,000
برادر بزرگتر پی
337
00:27:18,000 --> 00:27:19,670
خواهر وو
338
00:27:20,400 --> 00:27:22,330
من تازه از بانو خداحافظی کردم
339
00:27:22,330 --> 00:27:23,890
و میخواستم از توام خداحافظی کنم
340
00:27:23,890 --> 00:27:26,470
اقامت چند روزم تو اقامتگاه شما خیلی راحت بود
341
00:27:26,470 --> 00:27:29,380
الان یه مسافرخونه پیدا کردم که داوطلبای آزمون اونجا میمونن . میخوام برم اونجا
342
00:27:29,380 --> 00:27:33,170
لطفا وایسا ، برادر بزرگتر پی ، بابت یه موضوعی ازت کمک میخوام
343
00:27:33,170 --> 00:27:35,180
خواهر وو ، چی میخوای ؟
344
00:27:35,180 --> 00:27:36,740
لیو لی
345
00:27:37,420 --> 00:27:40,240
خواهر وو ، مادرم اومد دنبالم ؟
346
00:27:40,240 --> 00:27:42,180
لیولی ، یه اتفاق بد برای مادرت افتاده
347
00:27:42,180 --> 00:27:44,600
بازرس اومده بیرون عمارت میخواد تو رو ببره
348
00:27:44,600 --> 00:27:47,120
الان چیزی مهتر از نجات زندگی تو نیست
349
00:27:47,120 --> 00:27:51,190
یکیو پیدا کردم تور از اینجا ببره. باید بهش اعتماد کنی
350
00:27:51,190 --> 00:27:54,100
خواهر وو ، مادرم چی شده ؟
351
00:27:54,100 --> 00:27:55,870
التماست میکنم خواهر وو
352
00:27:55,870 --> 00:27:58,490
میخوام برم پیش مادرم
353
00:27:58,490 --> 00:28:02,900
لیو لی ، گوش کن. تو هنوز بچه ای و نمیتونی مادرتو نجات بدی
354
00:28:02,900 --> 00:28:05,120
اگه اینجا بمونی ، باعث تو و مادرت
355
00:28:05,120 --> 00:28:07,900
تو خطر بیفتین . حتی الان منم مادرتو نمیشناسم
356
00:28:07,900 --> 00:28:10,650
اما بهم گفتی مادرت گفته
357
00:28:10,650 --> 00:28:13,570
به گائو تانگ بری تا زندگی ارومی داشته باشی
358
00:28:13,570 --> 00:28:16,060
میدونم بزرگترین آرزوی مادرت الان
359
00:28:16,060 --> 00:28:19,480
اینه که جونتو نجات بدی . زندگی خوبی داشته باشی
360
00:28:19,480 --> 00:28:24,240
نه ، میخوام با مادرم باشم
361
00:28:24,240 --> 00:28:27,620
نمیتونین برین داخل
362
00:28:27,620 --> 00:28:29,020
زود باش برو
363
00:28:29,020 --> 00:28:31,620
برو دیگه
364
00:28:33,870 --> 00:28:35,620
نمیتونین برین داخل
365
00:28:35,620 --> 00:28:38,220
نمیتونین برین داخل
366
00:28:38,220 --> 00:28:40,170
نمیتونین برین داخل
367
00:28:41,110 --> 00:28:42,670
عرض ادب بانوی با استعداد وو
368
00:28:42,670 --> 00:28:44,820
نتونستم جلوی بازرسارو بگیرم
369
00:28:44,820 --> 00:28:49,430
شنیدم بازرسای دادگاه رسیدگی قضایی اومدن اینجا تا یه مجرمو دستگیر کنن
370
00:28:49,430 --> 00:28:53,330
چطور ممکنه اقامتگاه ما با یه مجرم در ارتباط باشه ؟
371
00:28:53,330 --> 00:28:55,580
بازرسا ، دقیق بگردین
372
00:28:55,580 --> 00:28:58,310
همه ی اتاقارو بگردین
373
00:28:59,040 --> 00:29:02,110
گرفتن اون برای پرونده خیلی مهمه
374
00:29:02,110 --> 00:29:05,390
چاره ی دیگه ای نداریم
375
00:29:05,390 --> 00:29:07,620
لطفا مارو ببخشین
376
00:29:08,760 --> 00:29:10,890
همه جارو گشتیم . مجرم اینجا نیست
377
00:29:10,890 --> 00:29:13,470
جای پای تازه ی اسب رو کنار دروازی پشتی پیدا کردم. سایه شونو دیدم
378
00:29:13,470 --> 00:29:16,840
بنظر میرسید یه نفر با عجله یه چیزی رو برد بیرون
379
00:29:16,840 --> 00:29:18,810
برین دنبالشون
بله
380
00:29:24,660 --> 00:29:29,040
لیو لی ، فقط میتونم این کارو برات بکن
381
00:29:29,040 --> 00:29:31,500
امیدوارم سالم و سلامت بمونی
382
00:29:44,280 --> 00:29:46,040
بگیرینشون
383
00:29:51,630 --> 00:29:54,370
برین کنارت
384
00:29:55,450 --> 00:29:59,120
زود بگیرنشون ! نزارین فرار کنه
385
00:30:03,970 --> 00:30:05,980
آدم خوب ، منو بزار پایین خودت برو
386
00:30:05,980 --> 00:30:09,100
دارن میرسن بهمون. نمیخوام تو هم درگیر بشی
387
00:30:09,100 --> 00:30:11,780
اصلا خواهر وو رو درگیر این موضوع نمیکنم. از هر دوتون ممنونم
388
00:30:11,780 --> 00:30:13,900
نترس. ولت نمیکنم
389
00:30:13,900 --> 00:30:16,150
آدم خوب ، اسمت چیه ؟
390
00:30:16,150 --> 00:30:17,680
نجات دادنت کار راحتیه
391
00:30:17,680 --> 00:30:20,360
حرفشم نزن. نمیخواد نگران این موضوع باشی
392
00:30:20,360 --> 00:30:22,800
اسم منو لازم نداری
393
00:30:28,200 --> 00:30:30,000
زود قایم شو
394
00:30:41,910 --> 00:30:43,930
زود باشین
395
00:30:54,530 --> 00:30:57,540
باید بگیریمشون .نذارین فرار کنن
396
00:30:58,930 --> 00:31:01,090
حواستونو جمع کنین
397
00:31:01,090 --> 00:31:02,850
برین
398
00:31:08,510 --> 00:31:11,570
آدم خوب ، ممنونم
399
00:31:29,060 --> 00:31:30,530
بگیرینشون
400
00:31:32,930 --> 00:31:34,760
متاسفم
401
00:32:01,930 --> 00:32:04,200
تو همچین سنی خیلی شجاعه
402
00:32:04,200 --> 00:32:05,830
نتونستم مراقبت باشم
403
00:32:05,830 --> 00:32:07,990
نمیتونم فقط امیدوار باشم که از این مصیبت نجات پیدا کنی
404
00:32:07,990 --> 00:32:09,830
نزارین فرار کنه
405
00:32:24,500 --> 00:32:27,640
بانو سائو خوب میبینیش ؟
406
00:32:27,640 --> 00:32:29,730
اون کیه ؟
407
00:32:30,900 --> 00:32:32,900
اون
408
00:32:35,520 --> 00:32:38,610
اون لیولی دختر بانو آنه
409
00:33:03,410 --> 00:33:05,940
مادر و دختر هر دو تو دستای منن
410
00:33:05,940 --> 00:33:09,880
باورم نمیشه که نتونم سوزن طلایی رو بدست بیارم
411
00:33:09,880 --> 00:33:12,040
اول اونو برگردونین
412
00:33:16,580 --> 00:33:20,200
نتونستیم مرده رو بگیریم صورتشم پوشونده بود
413
00:33:20,200 --> 00:33:24,440
وقتی برگردیم ، چجوری برای مقام بالاتر اینارو توضیح میدی ؟
414
00:33:25,080 --> 00:33:27,100
عمارت وو قدرتمند و ثروتمندن
415
00:33:27,100 --> 00:33:29,760
دخترشونم تازه به عنوان بانوی نجیب منصوب شده
416
00:33:29,760 --> 00:33:31,940
بهتره بهشون توهینی نکنیم
417
00:33:31,940 --> 00:33:34,430
بعلاوه عالیجناب میخواستن
418
00:33:34,430 --> 00:33:37,250
موضو ردای قرقاول رو پرونده کوچیکی کردن که کنترل شده باشه
419
00:33:37,250 --> 00:33:40,010
فقط بانو ان سرزنش میشه
420
00:33:40,010 --> 00:33:43,830
حالا که مجرم تو خیابون دستگیر شده
421
00:33:43,830 --> 00:33:45,890
لزومی نداره عمارت وو رو به زحمت بندازیم
422
00:33:45,890 --> 00:33:47,380
بله
423
00:33:54,830 --> 00:33:56,880
بیارینش
424
00:34:00,760 --> 00:34:02,510
لیولی
425
00:34:03,490 --> 00:34:05,110
لیولی
426
00:34:05,110 --> 00:34:07,860
لیولی
427
00:34:07,860 --> 00:34:10,410
فقط بیهوش شده
428
00:34:10,410 --> 00:34:12,900
چیز مهمی نیست
429
00:34:12,900 --> 00:34:15,190
لیولی
430
00:34:15,190 --> 00:34:18,280
استاد ، الان میخوای از سوزن شماره یک
431
00:34:18,280 --> 00:34:21,090
و همینطور رازهای دوخت لباسو
432
00:34:21,090 --> 00:34:24,440
به این شاگردت بگی ؟
433
00:34:24,440 --> 00:34:27,280
وقتی چیزی که میخوامو بدست بیارم
434
00:34:27,280 --> 00:34:30,720
قطعا یه راهی پیدا میکنم تا دخترت زنده بمونه
435
00:34:31,520 --> 00:34:34,810
ژو جین نیانگ ، تو قسم خوردی
436
00:34:34,810 --> 00:34:39,330
که اگر من خودمو قربانی کنم ، دخترم و آدمای بیگاه درگیر این قضیه نمیکنی
437
00:34:39,330 --> 00:34:43,290
هنوز صدات تو گوشمه ، اما به همین زودی انکار میکنی ؟
438
00:34:43,290 --> 00:34:45,680
تو اصلا ادمی ؟
439
00:34:45,680 --> 00:34:46,990
برای اول شدن تو دنیا
440
00:34:46,990 --> 00:34:49,980
و نشستن رو صندلی کارشناس لباس تو خیاط خونه ی سلطنتی که آرزوی تمام زندگیه
441
00:34:49,980 --> 00:34:52,500
نه تنها گرفتن جون انسانهای بیگناه غریبه
442
00:34:52,500 --> 00:34:55,660
حتی زندگی خودمو هم فدا میکنم
443
00:34:55,660 --> 00:34:58,580
تو دیوونه شدی
444
00:34:58,580 --> 00:35:01,160
بالاخره تاوان کاراتو میدی
445
00:35:01,160 --> 00:35:03,900
ژو جین نیانگ
446
00:35:03,900 --> 00:35:06,410
چیز دیگه ای برای گفتن نداریم
447
00:35:07,660 --> 00:35:11,930
لیو لی ، لیو لی
حالا که استاد
448
00:35:11,930 --> 00:35:14,470
آرزوی شاگردشو برآورده نمیکنه
449
00:35:15,320 --> 00:35:17,970
پس بخاطر سنگدل بودنم
450
00:35:17,970 --> 00:35:20,560
سرزنشم نکن
451
00:35:21,130 --> 00:35:23,750
تا طلوع خورشید هنوز چهار ساعت وقت هست
452
00:35:23,750 --> 00:35:27,210
استاد ، هنوزم وقت برای فکر کردن دارین
453
00:35:27,210 --> 00:35:32,070
بعد از طلوع خورشید ، دوباره میام ازت میپرسم
454
00:35:34,620 --> 00:35:39,410
استاد ، چاره ی دیگه ای نداری
455
00:35:39,410 --> 00:35:43,810
اگه میخوای زنده بمونی فقط التماسم کن
456
00:35:57,390 --> 00:35:59,130
لیولی
457
00:36:05,770 --> 00:36:09,020
کسی هست ؟ نگهبان ؟
458
00:36:09,020 --> 00:36:10,960
کسی اینجا نیست ؟
459
00:36:10,960 --> 00:36:14,070
نصفه شبی نخوابیدی ، چرا اینقدر سرو صدا میکنی ؟
460
00:36:14,070 --> 00:36:16,850
میشه زحمت بکشین . از سون ده چنگ از حیاط مصیبت بخواین بیان اینجا
461
00:36:16,850 --> 00:36:20,210
میخوام ازشون بخوام مراسم خاکسپاری خوبی برامون ترتیب بدن
462
00:36:20,210 --> 00:36:22,260
تا تو زندگی بعدیم سرنوشت بدی نداشته باشم
463
00:36:22,260 --> 00:36:24,460
و تو یه خانواده خوب دوباره متولد بشیم
464
00:36:25,140 --> 00:36:27,750
بخاطر این گیره ی موی طلا میرم اونجا
465
00:36:27,750 --> 00:36:29,740
اما ، خواجه سون اخلاق عجیبی داره
466
00:36:29,740 --> 00:36:32,740
چه بیاد چه نیاد این گیره ی موی طلا مال منه
467
00:36:32,740 --> 00:36:35,700
من به زودی میمیرم ، نگه داشتن گیره ی موی طلا به چه دردی میخوره ؟
468
00:36:35,700 --> 00:36:38,280
لطفا برین اونجا
469
00:37:29,050 --> 00:37:31,050
این مال اونه
470
00:37:31,580 --> 00:37:35,540
نمیدونستم این دختر کوچولو که دنبال چوب فال میگرده
471
00:37:35,540 --> 00:37:38,300
در واقع بخاطر اتفاق امروز بود
472
00:37:41,600 --> 00:37:45,820
اون روز ، همه ش چوب فالشو عوض کردم
473
00:37:46,670 --> 00:37:50,540
بهش کمک کردم یا آسیب زدم ؟
474
00:38:07,790 --> 00:38:10,590
همچین دختر باهوشی ، تو خطر اروم میمونه
475
00:38:10,590 --> 00:38:13,740
و میتونه همه چیزو خیلی خوب مدیریت کنه
476
00:38:14,390 --> 00:38:18,530
امیدوارم از این خطر جون سالم به در ببری
477
00:38:18,530 --> 00:38:22,200
و یه روزی بیای تا سوزن طلارو پس بگیری
478
00:38:29,530 --> 00:38:32,350
خواجه سون اینجان . هر چی میخوای زود بگو
479
00:38:32,350 --> 00:38:35,430
این صف مرگه ، بمحض ورود به اینجا انتظار نداشته باش زنده بیرون بری
480
00:38:35,430 --> 00:38:37,690
بیخود به من کلک نزن
481
00:38:40,310 --> 00:38:43,400
* سون ده چنگ *
482
00:38:46,000 --> 00:38:49,620
خواجه سون ، میدونم
483
00:38:50,260 --> 00:38:53,220
منو دخترم به زودی میمیریم
484
00:38:53,220 --> 00:38:55,010
التماستون میکنم
485
00:38:55,010 --> 00:38:56,970
بعد از مرگ ما ، لطفا
486
00:38:56,970 --> 00:38:59,120
تابوت خوبی برامون انتخاب کنین
487
00:38:59,120 --> 00:39:01,700
یه چیزایی رو برای دفن کردنمون تهیه کنین
488
00:39:01,700 --> 00:39:04,260
تا زندگی سختی رو تو
489
00:39:04,260 --> 00:39:06,630
دنیای مردگان تجربه نکنیم
490
00:39:12,110 --> 00:39:14,900
بمحض اینکه اینو بگیرم
491
00:39:14,900 --> 00:39:18,190
مسلما به خواست خودت عمل میکنم
492
00:39:19,010 --> 00:39:22,200
حیاط مصیبت بی روح ترین مکانه
493
00:39:22,200 --> 00:39:25,540
اما هیمنطور جاییه که بیشترین تاکید رو برای قوانین داره
494
00:39:27,080 --> 00:39:29,810
پس میذارم به عهده ی شما خواجه سون
495
00:39:30,990 --> 00:39:34,630
حالا که در مورد همه چیز صحبت شد ، سرپرست سون باید زود از اینجا برن
496
00:39:34,630 --> 00:39:37,960
بالاخره ، این صف مرگه . اگه خیلی معطل کنی نمیتونم کارمو خوب انجام بدم
497
00:39:37,960 --> 00:39:40,840
اوه ، آره ، این زندانی تازه مرده
498
00:39:40,840 --> 00:39:42,640
میشه لطفا جسدو از اینجا ببرین ؟
499
00:39:42,640 --> 00:39:45,400
لزومی نداره دیگه بیام تا اونجا بهتون بگم
500
00:40:13,280 --> 00:40:14,680
اون ادم کاملا نمرده
501
00:40:14,680 --> 00:40:16,970
حیاط مصیبت فقط مرده هارو میفرسته برن
502
00:40:16,970 --> 00:40:19,690
اما تا وقتی که دارن نفس میکشن ، بهشون دست نمیزنیم
503
00:40:19,690 --> 00:40:22,930
وگرنه بد شانسی به بار میاره
اما سرپرست سون
504
00:40:22,930 --> 00:40:25,270
تا دو ساعته دیگه حتما میمیره
505
00:40:25,270 --> 00:40:28,100
از شاگردا میخوام که اون ساعت بیان اینجا جسدو ببرن
506
00:40:41,290 --> 00:40:43,680
* حیاط مصیبت *
507
00:41:04,560 --> 00:41:08,200
استاد ، واضحه که زندانیشون مرده
508
00:41:08,200 --> 00:41:10,770
چرا نریم و اونو برنگردونیم ؟
509
00:41:14,170 --> 00:41:18,430
* حیاط مصیبت *
510
00:41:18,430 --> 00:41:21,830
چون ، اگه تا دو ساعت دیگه بمیره
511
00:41:22,990 --> 00:41:26,410
دو تا زندگی میتونه نجات پیدا کنه
512
00:41:32,240 --> 00:41:35,520
مادر
لیو لی
513
00:41:35,520 --> 00:41:38,080
لیو لی ، بیدار شو
514
00:41:38,080 --> 00:41:41,210
مادر
لیو لی
515
00:41:42,450 --> 00:41:44,870
مادر
516
00:41:44,870 --> 00:41:46,770
لیو لی
517
00:41:49,440 --> 00:41:52,900
مادر ، خواهر وو گفت تو دردسر افتادی
518
00:41:52,900 --> 00:41:55,290
خیلی نگران بودم
519
00:41:55,290 --> 00:41:57,540
من خوبم
520
00:42:03,880 --> 00:42:06,660
مادر ، کجاییم ؟
521
00:42:06,660 --> 00:42:09,080
میخوام برم خونه
522
00:42:10,290 --> 00:42:14,170
لیو لی ، دختر خوبی باش ، نترس
523
00:42:14,170 --> 00:42:17,510
هر کلمه ای که مادر قراره بهت بگه
524
00:42:17,510 --> 00:42:20,540
باید خوب به خاطر بسپری
525
00:42:20,540 --> 00:42:24,430
سو ده چنگ از حیاط مصیبت بنظر ادم سردی میاد اما قلب مهربونی داره
526
00:42:24,430 --> 00:42:27,910
اون ادم خوبیه ، و نجاتت میده
527
00:42:27,910 --> 00:42:32,260
از این به بعد ، باید به حرفش گوش کنی
528
00:42:32,260 --> 00:42:34,450
میفهمی ؟
529
00:42:34,450 --> 00:42:40,080
از این به بعد ، مهم نیست تو چه دردسری میفتی
530
00:42:40,080 --> 00:42:43,180
باید شجاع و قوی باشی
531
00:42:43,180 --> 00:42:46,360
مهم نیست چقدر سخت و ناگواره
532
00:42:47,450 --> 00:42:50,340
باید به زندگی ادامه بدی
533
00:42:50,340 --> 00:42:55,180
وقتی بزرگ شدی ، باید یه راهی پیدا کنی که از قصر بری
534
00:42:55,180 --> 00:42:58,520
و یه زندگی آزاد رو شروع کنی
535
00:42:58,520 --> 00:43:02,850
خواجه سون بهت کمک میکنه
536
00:43:02,850 --> 00:43:05,310
باید اینو یادت باشه
537
00:43:05,310 --> 00:43:08,430
هرگز سعی نکن انتقام منو بگیری
538
00:43:08,430 --> 00:43:13,310
اینو یادت باشه ، مادر فقط میخواد تو در امان باشی
539
00:43:13,310 --> 00:43:15,640
و با خوشحالی بزرگ بشی
540
00:43:15,640 --> 00:43:19,090
و یه زندگی پر از خوشبختی و آزادی داشته باشی
541
00:43:19,090 --> 00:43:20,590
فهمیدی ؟
542
00:43:20,590 --> 00:43:24,060
مادر ، چرا داری این حرفارو بهم میزنی ؟
543
00:43:24,060 --> 00:43:27,360
فقط میخوام با تو باشم. فقط میخوام باهات بمونم
544
00:43:27,360 --> 00:43:30,940
و یه زندگی شادو باهات داشته باشم
545
00:43:30,940 --> 00:43:33,670
لیو لی
546
00:43:34,260 --> 00:43:36,810
باید یادت باشه مادر چی گفت
547
00:43:36,810 --> 00:43:40,170
مادر ، فقط میخوام با تو باشم
548
00:43:40,170 --> 00:43:42,910
از الان به بعد به حرفات گوش میدم گوش
549
00:43:42,910 --> 00:43:45,860
لطفا منو ول نکن
550
00:43:45,860 --> 00:43:48,380
لیو لی
551
00:43:48,404 --> 00:45:50,404
ترجمه اختصاصي سايت دراما دي ال
@DramaDLL کانال سايت
adrama.ir
55524
Can't find what you're looking for?
Get subtitles in any language from opensubtitles.com, and translate them here.