All language subtitles for Arthur_And_Merlin_Knights_Of_Camelot_2020_1080p_WEB_DL_GalaxyRG
Afrikaans
Albanian
Amharic
Arabic
Armenian
Azerbaijani
Basque
Belarusian
Bengali
Bosnian
Bulgarian
Catalan
Cebuano
Chichewa
Chinese (Simplified)
Chinese (Traditional)
Corsican
Croatian
Czech
Danish
Dutch
English
Esperanto
Estonian
Filipino
Finnish
French
Frisian
Galician
Georgian
German
Greek
Gujarati
Haitian Creole
Hausa
Hawaiian
Hebrew
Hindi
Hmong
Hungarian
Icelandic
Igbo
Indonesian
Irish
Italian
Japanese
Javanese
Kannada
Kazakh
Khmer
Korean
Kurdish (Kurmanji)
Kyrgyz
Lao
Latin
Latvian
Lithuanian
Luxembourgish
Macedonian
Malagasy
Malay
Malayalam
Maltese
Maori
Marathi
Mongolian
Myanmar (Burmese)
Nepali
Norwegian
Pashto
Persian
Portuguese
Punjabi
Romanian
Russian
Samoan
Scots Gaelic
Serbian
Sesotho
Shona
Sindhi
Sinhala
Slovak
Slovenian
Somali
Spanish
Sundanese
Swahili
Swedish
Tajik
Tamil
Telugu
Thai
Turkish
Ukrainian
Urdu
Uzbek
Vietnamese
Welsh
Xhosa
Yiddish
Yoruba
Zulu
Odia (Oriya)
Kinyarwanda
Turkmen
Tatar
Uyghur
Would you like to inspect the original subtitles? These are the user uploaded subtitles that are being translated:
1
00:00:46,248 --> 00:00:48,764
- برو حیوون.
- برو حیوون.
2
00:00:50,303 --> 00:00:52,303
همین؟
3
00:00:52,866 --> 00:00:55,685
برو حیوون، برو!
4
00:00:56,974 --> 00:00:59,935
- برو...
- برو!
5
00:01:00,521 --> 00:01:02,521
تندتر!
6
00:01:13,295 --> 00:01:16,363
شاید بهتر میبود قبل از شروع مسابقه،
یه خورده میذاشتم جلوتر حرکت کنی، «سِر لنسلوت».
(سِر: لقب شوالیه هاست)
7
00:01:17,061 --> 00:01:19,381
- بهترین شوالیه پیروز شد.
- منظورتون پادشاهه؟
8
00:01:19,803 --> 00:01:22,717
- اول باید ملکه ام رو پیدا کنم.
- شایدم قبلش من پیداش کنم.
9
00:01:24,549 --> 00:01:26,113
فردا بهمون ملحق شو.
10
00:01:26,215 --> 00:01:27,695
علی الخصوص، همسرت هم داره میاد.
11
00:01:27,804 --> 00:01:30,542
بذارید این برادرتون با فتوحاتِ فراموش شده ـتون
طلسم نشه.
12
00:01:33,384 --> 00:01:35,384
موج ها دارن نزدیک میشن. بیا برگردیم.
13
00:01:36,438 --> 00:01:38,438
هنوزم قصه های قبل از خواب میگید سرورم؟
14
00:01:40,015 --> 00:01:42,015
«موردردِ» عزیزم، نیاز به مادر داره.
(پسر پادشاه آرتور)
15
00:01:42,131 --> 00:01:44,404
عشقِ پدرانه براش کفایت نمیکنه.
16
00:01:56,279 --> 00:02:02,556
«آرتور و مرلین: شوالیه های کملوت»
زیرنویس اختصاصی از فیلیمو
17
00:02:02,779 --> 00:02:06,880
مترجم: «TheFlashPoint»
18
00:02:13,958 --> 00:02:15,804
سرزمینِ «تروزین».
19
00:02:18,603 --> 00:02:20,603
آره درسته.
20
00:02:21,256 --> 00:02:23,256
اون صدا رو میشنوید؟
21
00:02:24,845 --> 00:02:26,845
اونجاست!
22
00:02:36,502 --> 00:02:38,502
اسب ها رو ببند.
23
00:02:59,743 --> 00:03:02,103
عروسِ بهتر از این دیدید؟
24
00:03:06,389 --> 00:03:08,155
صبر کن.
25
00:03:20,544 --> 00:03:22,544
بانوی محترم، خودتون رو نشون بدید.
26
00:03:37,520 --> 00:03:39,293
بانوی محترم،
27
00:03:39,318 --> 00:03:41,318
اینجا جای همچین آدم متشخصی نیست.
28
00:03:42,216 --> 00:03:43,754
بیا.
29
00:04:01,973 --> 00:04:03,621
خوش اومدی...
30
00:04:15,675 --> 00:04:17,285
نزدیک بود!
31
00:04:18,020 --> 00:04:19,511
قابلی نداشت.
32
00:04:29,150 --> 00:04:30,705
اون صدا...
33
00:04:31,010 --> 00:04:33,010
بو بکِشید و دیگه بهش فکر نکنید.
34
00:04:48,354 --> 00:04:50,354
بیا.
35
00:05:11,979 --> 00:05:13,783
آرتور با گوئینویر ازدواج کرد،
36
00:05:13,810 --> 00:05:17,520
و او همان ملکه ای شد که آرتور همیشه در
آرزویش بود.
37
00:05:19,216 --> 00:05:21,363
سپس حدودِ هشت سال از زندگی اش را...
38
00:05:21,388 --> 00:05:24,714
صرف مبارزه ای وحشیانه و پر از خونریزی
در برابر رومی ها کرد.
39
00:05:27,053 --> 00:05:30,339
او شجاع ترین شوالیه ی خود را به همراه داشت،
تا کملوت را نجات دهد،
40
00:05:30,364 --> 00:05:33,353
و پسرش «موردرد» را به رهبری گُماشت.
41
00:05:35,939 --> 00:05:37,705
بعد از پیروزیِ نبردِ روم...
42
00:05:37,752 --> 00:05:41,627
آرتور از این جنگِ مخوف و رنج آور، عذاب کِشید...
43
00:05:42,720 --> 00:05:45,720
و حالا با شوالیه هایش در فرانسه استراحت میکند.
44
00:05:49,736 --> 00:05:51,157
بزن!
45
00:05:53,133 --> 00:05:55,133
برو جلو!
46
00:05:59,829 --> 00:06:01,829
هنوزم ضربه فنیش نکردی.
47
00:06:09,837 --> 00:06:11,837
بلند نشو سرورم. بلند نشو.
48
00:06:12,688 --> 00:06:13,969
بلند نشو سرورم.
49
00:06:23,868 --> 00:06:25,235
پاشو!
50
00:06:25,454 --> 00:06:27,438
پاشو مرد!
51
00:06:27,657 --> 00:06:28,782
پاشو!
52
00:06:34,795 --> 00:06:36,169
نگهش دار، نگهش دار.
53
00:06:38,701 --> 00:06:40,325
تسلیم میشی؟
54
00:06:40,974 --> 00:06:43,005
- تسلیم میشی؟
- تسلیم میشم.
55
00:06:43,122 --> 00:06:45,122
هوراااا!
56
00:06:45,872 --> 00:06:47,887
ولش کن ولش کن. دیگه تموم شد.
57
00:06:47,943 --> 00:06:49,716
یالا. پاشو بیا اینجا مرد.
58
00:06:53,918 --> 00:06:55,598
برای یه پیرِ ناخوش، بدک نبود.
59
00:06:55,716 --> 00:06:57,356
به کی میگی پیر؟
60
00:06:59,946 --> 00:07:02,969
هر دفعه از اونجا رد میشم، به شما فکر میکنم.
61
00:07:04,806 --> 00:07:08,383
- کملوت رو میگم سرورم.
- آهان، آره کملوت...
62
00:07:09,004 --> 00:07:10,768
اونجا واسه من نیست.
63
00:07:11,339 --> 00:07:13,932
توی جنوب شایعه شده که ساکسون ها میخوان حمله کنن.
64
00:07:15,316 --> 00:07:17,940
نمیتونیم انتظار داشته باشیم که موردردِ جوان،
کشورمون رو در این نبرد رهبری کنه.
65
00:07:18,027 --> 00:07:20,292
بعد از هشت سال، هر چیزی که لازم بوده رو یاد گرفته.
66
00:07:20,604 --> 00:07:24,049
اون ارتش بدونِ راهنمایی های پدرش،
یا راهنمایی های پادشاهش هیچ فایده ای واسش نداره.
67
00:07:25,003 --> 00:07:27,229
بدون شمشیرِ اکسکالیبور، هیچ پادشاهی وجود نداره.
68
00:07:28,065 --> 00:07:30,065
بخاطر اون شمشیر نیست که آرتور شدی.
69
00:07:31,870 --> 00:07:34,432
اون شمشیر رهات کرد چون تو خودتو رها کردی.
70
00:07:36,581 --> 00:07:38,237
آرتور...
71
00:07:38,409 --> 00:07:40,034
دیگه وقتشه برگردی خونه.
72
00:07:42,580 --> 00:07:44,518
دوستِ من، یه نگاه به دور و برت بنداز.
73
00:07:44,901 --> 00:07:46,151
همین الانم توی خونه ایم!
74
00:07:46,176 --> 00:07:48,134
حالا نوبتِ توئه، «کانسایس».
75
00:07:48,361 --> 00:07:50,095
در برابر کسی که...
76
00:07:50,494 --> 00:07:52,298
بخاطر شمشیر، پادشاه بریتانیاست.
77
00:07:52,323 --> 00:07:54,323
این آدم پادشاهِ هیچ کجا نیست.
78
00:07:55,181 --> 00:07:57,181
این مرد مثلِ آهنگرها میجنگه.
79
00:07:57,425 --> 00:07:59,750
اگه پادشاهه، پس ارتشش کجاست؟ ها؟
80
00:08:00,460 --> 00:08:02,219
ما ارتششیم.
81
00:08:02,329 --> 00:08:04,329
- چی؟
- خوبه.
82
00:08:04,946 --> 00:08:06,868
پس خودتون رو ثابت کنید.
83
00:08:08,033 --> 00:08:10,509
یه دلیل به بچه هاتون بدید که
بتونن بهتون افتخار کنن.
84
00:08:10,577 --> 00:08:12,577
من هنوز بچه ای ندارم،
85
00:08:12,885 --> 00:08:14,564
ولی اونجوری که اون میجنگه...
86
00:08:14,645 --> 00:08:15,822
میترسم هیچوقت به دنیا نیان.
87
00:08:15,847 --> 00:08:18,220
اولین بچه مثل خودت میشه.
یعنی مثل خودت ترسو میشه!
88
00:08:19,338 --> 00:08:20,673
اوه!
89
00:08:22,814 --> 00:08:24,134
خب...
90
00:08:26,108 --> 00:08:27,451
تو؟
91
00:08:29,061 --> 00:08:30,826
نمیتونم با تو مبارزه کنم.
92
00:08:30,967 --> 00:08:32,724
من نمیخوام باهات مبارزه کنم.
93
00:08:33,483 --> 00:08:36,084
ولی میتونم سریعتر از هر مردی، کمرت رو خاک کنم.
94
00:08:36,312 --> 00:08:38,647
اوه! اوه! اوه!
95
00:08:39,030 --> 00:08:41,709
میخواید با این زن در بیوفتید؟ هان؟
96
00:08:42,926 --> 00:08:46,220
دیگه اون آدمِ سابق نیست، رفیق.
حتی منم میتونم ازش بهتر باشم.
97
00:08:46,353 --> 00:08:48,128
بعید میدونم، «تریسترم»
98
00:08:50,472 --> 00:08:54,151
اینقدر پاچه خواریش رو نکن.
بذار خودش روی پای خودش وایسه.
99
00:09:23,580 --> 00:09:25,197
سرورم.
100
00:09:25,392 --> 00:09:27,392
از ازدواج با من راضی نیستید؟
101
00:09:35,080 --> 00:09:37,664
تنها چیزی که ازت میخوام اینه که پیشم باشی.
102
00:09:43,821 --> 00:09:45,594
لباس هات رو هم عوض کن.
103
00:10:05,066 --> 00:10:08,601
(کملوت، انگلستان)
(100 مایل آنطرف تر)
104
00:10:21,305 --> 00:10:24,203
فکر میکردم خنجر زدن از پشت،
بیشتر راستای کارِت باشه.
105
00:10:29,992 --> 00:10:31,625
بیا بانوی من.
106
00:10:31,664 --> 00:10:33,664
این عصرِ خوشگذرونی ـه.
107
00:10:34,316 --> 00:10:36,316
برای من تُرش نکن.
108
00:10:41,504 --> 00:10:43,504
اشراف زادگان جمع شدند، «سِر موردرد».
109
00:10:43,752 --> 00:10:45,752
ممنونم توماس. الان میام.
110
00:11:12,955 --> 00:11:14,955
بیا راهِ این عشق رو باز کنیم، بانو من!
111
00:11:15,486 --> 00:11:17,915
قرار نیست همچین موجودِ خوشایندی رو از دست بدم.
112
00:11:18,990 --> 00:11:20,696
من نه بانوی تو هستم،
113
00:11:20,822 --> 00:11:22,431
و نه موجودت!
114
00:11:27,944 --> 00:11:29,538
جایی نرو.
115
00:11:56,011 --> 00:11:57,504
«برادر سدریک».
116
00:11:58,019 --> 00:11:59,722
خدا قوت، فرزندم.
117
00:12:00,284 --> 00:12:02,857
اگه قرار باشه کسی قوت بگیره، اون منم!
118
00:12:06,052 --> 00:12:07,936
بهم قوت بده.
119
00:12:09,506 --> 00:12:11,349
خدا قوت!
120
00:12:20,897 --> 00:12:22,897
بشینید آقایون، بشینید.
121
00:12:25,530 --> 00:12:27,537
به روحِ خسته ـتون استراحت بدید.
122
00:12:29,780 --> 00:12:31,116
بازم نوشیدنی بیار.
123
00:12:31,745 --> 00:12:33,745
اول با ماء الشعیر شروع کن. باشه؟
124
00:12:34,019 --> 00:12:36,354
سرورم، ما بخاطر نوشیدنی هاتون نیومدیم اینجا.
125
00:12:36,511 --> 00:12:38,511
یا برای لطفِ بی دریغتون.
126
00:12:39,160 --> 00:12:40,748
متوجه شدیم که باهامون کار دارید...
127
00:12:41,920 --> 00:12:43,490
سرورم!
128
00:12:44,147 --> 00:12:46,451
مزرعه ای که توش انگورها رو پرورش میدن،
خیلی از اینجا فاصله نداره.
129
00:12:47,491 --> 00:12:49,491
بهتره مزه اش رو بچشید، ارباب «بدویر».
130
00:12:49,725 --> 00:12:51,725
چه کاری باهامون داشتید قربان؟
131
00:12:54,389 --> 00:12:55,943
بچشیدش.
132
00:13:03,741 --> 00:13:05,741
خوبه. مگه نه؟
133
00:13:06,514 --> 00:13:08,076
غلیظه.
134
00:13:09,369 --> 00:13:12,150
کارِتون رو بگید قربان.
135
00:13:13,645 --> 00:13:16,962
- پادشاه آرتور همچنان...
- ارباب آرتور!
136
00:13:19,565 --> 00:13:21,133
کی الان روی تخت پادشاهی میشینه؟
137
00:13:21,243 --> 00:13:22,836
کملوت تخت پادشاهی داره.
138
00:13:22,890 --> 00:13:27,070
پادشاه ما، مثل همه ی شوالیه هاش،
دور میز میشینه و باهاشون برابره.
139
00:13:27,304 --> 00:13:29,304
حالا این شوالیه ها کجان؟
140
00:13:30,016 --> 00:13:31,938
این میز کجاست؟
(میز گِردی که پادشاه آرتور ازش استفاده میکرده)
141
00:13:31,963 --> 00:13:33,963
- میبینیدش؟
- سرورم!
142
00:13:35,181 --> 00:13:37,181
اون میز، نابود شده.
143
00:13:37,837 --> 00:13:39,837
البته من این کار رو نکردم.
144
00:13:40,031 --> 00:13:41,528
نجارهام این کار رو کردن!
145
00:13:41,623 --> 00:13:45,200
اولش میخواستن قبول نکنن، ولی بعدش تهدیدشون کردم
که با تبرهای خودشون سرشون رو قطع میکنم.
146
00:13:47,576 --> 00:13:49,942
آرتور ما رو رها کرده.
147
00:13:51,437 --> 00:13:53,028
حالا برای چی؟
148
00:13:53,810 --> 00:13:56,435
بخاطر فرصت طلب های طالبِ جنگ!
149
00:13:56,607 --> 00:13:59,935
- اون برای شرافتش میجنگه.
- این دخترِ خدمتکار شرف بیشتری داره.
150
00:13:59,974 --> 00:14:03,060
- اون برای کملوت میجنگه.
- اون برای خودش میجنگه!
151
00:14:11,936 --> 00:14:13,936
برای خودش میجنگه.
152
00:14:43,030 --> 00:14:45,272
آرتور، بیدار شو.
153
00:14:52,429 --> 00:14:54,561
کشورمون رو تهدید کردن، آقایون.
154
00:14:55,577 --> 00:14:58,428
ارتش ساکسون ها اونورِ آب، نیروهاش رو جمع کرده...
155
00:14:58,771 --> 00:15:01,833
ولی پادشاهِ ما، پادشاهِ شما، پدرِ من...
156
00:15:01,997 --> 00:15:03,497
ما رو رها کرده.
157
00:15:04,177 --> 00:15:06,177
ما رو جلوی گرگ ها ول کرده.
158
00:15:07,217 --> 00:15:09,217
کجای رها کردنِ مردم، شرف وجود داره؟
159
00:15:10,444 --> 00:15:12,444
کجای غفلت از مردم، شرف وجود داره؟
160
00:15:13,329 --> 00:15:15,148
ولی الان که جنگِ با روم تموم شده...
161
00:15:15,173 --> 00:15:17,173
آرتور خیلی زود برمیگرده پیشمون.
162
00:15:17,614 --> 00:15:22,185
قبل یا بعدِ اینکه ساکسون ها سرت رو بالای خونه ات
به نیزه کِشیدن؟
163
00:15:22,311 --> 00:15:25,326
- اون ما رو رها نمیکنه.
- همین الانش رهاتون کرده.
164
00:15:26,131 --> 00:15:27,486
«ورتیگینی»...
165
00:15:27,634 --> 00:15:29,634
دوباره یواشکی داری پرسه میزنی.
166
00:15:30,009 --> 00:15:32,329
پرسه نمیزنم، «اگروین».
167
00:15:33,744 --> 00:15:35,744
دارم گوش میدم!
168
00:15:36,181 --> 00:15:37,956
شاید بهتر باشه تو هم امتحانش کنی.
169
00:15:38,846 --> 00:15:40,846
یه روز ممکنه همین گوش دادن، زندگیت رو نجات بده.
170
00:15:42,932 --> 00:15:45,877
حق با ارباب موردرد ـه.
الان در وضعیت خطرناکی قرار داریم.
171
00:15:46,002 --> 00:15:47,890
همه ی اینا به لطفِ به اصطلاح اربابِ توئه.
172
00:15:59,601 --> 00:16:01,601
آره واقعاً توی وضعیت خطرناکی هستیم.
173
00:16:32,071 --> 00:16:33,539
پدر سوخته!
174
00:17:11,465 --> 00:17:13,051
وایسا!
175
00:17:13,933 --> 00:17:15,933
این یکی واسه خودمه.
176
00:17:25,663 --> 00:17:28,569
با دشمنانِ ساکسونِ خودمون هم سفره میشیم.
177
00:17:30,233 --> 00:17:32,428
و اگه خدا بخواد، این میشه دنیای جدیدمون.
178
00:17:33,996 --> 00:17:35,649
من نمیخوام توی این ماجرا شرکت کنم.
179
00:17:35,715 --> 00:17:37,962
باید بذاریم شهرِ کملوت بمیره...
180
00:17:38,306 --> 00:17:39,929
تا مردممون زنده بمون.
181
00:17:39,992 --> 00:17:41,992
ترجیح میدم بمیرم ولی نذارم همچین اتفاقی بیوفته.
182
00:17:42,062 --> 00:17:44,062
گفتنش برات آسونه!
183
00:17:45,705 --> 00:17:47,705
مگه نه؟
184
00:17:48,419 --> 00:17:50,075
آرتور بهت اعتماد کرد!
185
00:17:50,400 --> 00:17:52,400
اینم یه دلیلِ دیگه برای اینکه «احمق» صداش کنیم.
186
00:17:52,673 --> 00:17:54,673
- این کار خیانته!
- نه.
187
00:17:56,134 --> 00:17:57,712
این وفاداری ـه.
188
00:18:05,330 --> 00:18:07,330
کی باهام موافقه؟
189
00:18:09,298 --> 00:18:11,298
کی باهام موافقه؟
190
00:18:48,914 --> 00:18:50,554
چی شده؟
191
00:18:50,828 --> 00:18:52,828
تا حالا از نزدیک زن ندیده بودی؟
192
00:18:53,301 --> 00:18:55,667
زن های زیادی ندیده بودم که بخوان بهم آسیب برسونن.
193
00:18:56,137 --> 00:18:57,972
بابتِ دوستت متاسفم.
194
00:18:59,472 --> 00:19:01,363
الان نه، آرتور.
195
00:19:04,941 --> 00:19:06,559
کی فرستادتت؟
196
00:19:07,440 --> 00:19:09,112
بهم بگو کی فرستادتت...
197
00:19:09,261 --> 00:19:12,768
- وگرنه گردنت رو میبُرم.
- واقعاً شک دارم همچین کاری بکنی!
198
00:19:13,807 --> 00:19:17,455
- کی فرستادتت؟
- واقعاً هیچ نظری نداری، مگه نه؟
199
00:19:28,494 --> 00:19:30,494
عجب صدایی داره.
200
00:19:30,643 --> 00:19:32,142
مثل صدای فرشته ها می مونه.
201
00:19:32,167 --> 00:19:34,002
بهم بگو که زنده ـست!
202
00:19:34,768 --> 00:19:36,467
مثل همه ی زندگانِ دیگه می مونه،
203
00:19:36,651 --> 00:19:38,100
ولی زندانی ـه.
204
00:19:38,327 --> 00:19:41,076
ارباب موردرد از همراهیش لذت میبره.
205
00:19:41,467 --> 00:19:43,467
باید بری یه قایق پیدا کنی...
206
00:19:43,525 --> 00:19:46,563
و در اسرع وقت به سمت انگلستان بری.
بعدش با اسب مستقیم برو کملوت.
207
00:19:46,588 --> 00:19:48,172
پیغامی واست دارم که باید تحویلش بدی.
208
00:19:48,259 --> 00:19:51,696
من از این دخترهای خدمتکار نیستم.
چرا فکر میکنی این کار رو میکنم؟
209
00:19:56,165 --> 00:19:58,535
حداقل دوستات وقتی اینا رو از دست دادن، مُرده بودن.
(زبونشون بود)
210
00:19:58,732 --> 00:20:01,880
اونوقت اگه نتونم حرف بزنم،
انتظار داری چجوری پیغامت رو برسونم؟
211
00:20:02,037 --> 00:20:04,630
به موردرد بگو اون رو آزاد کنه،
212
00:20:04,896 --> 00:20:07,347
وگرنه چیزای خیلی مهمتر از زبونش رو از دست میده.
213
00:20:07,793 --> 00:20:09,031
اگه موفق بشی...
214
00:20:09,078 --> 00:20:12,945
خاطر جمع میشم که زندگیِ ثروتمندانه
و پر ثمری داشته باشی.
215
00:20:14,782 --> 00:20:16,289
بازش کنید.
216
00:20:18,430 --> 00:20:20,076
ما پشت سرت میایم.
217
00:20:31,058 --> 00:20:33,058
همخونِ خودم!
218
00:20:33,113 --> 00:20:35,284
- موردرد هنوز بچه ـست.
- قاتله!
219
00:20:36,323 --> 00:20:38,323
میخواد یه کاری با کملوت بکنه.
220
00:20:40,140 --> 00:20:41,836
گوئینویرِ عزیزم!
221
00:20:42,500 --> 00:20:44,429
اگه روش دست بلند کرده باشه...
222
00:20:44,695 --> 00:20:46,695
بی درنگ میکُشمش.
223
00:20:47,711 --> 00:20:50,187
موردرد همه رو تحت نفوذ خودش قرار داده.
224
00:20:51,336 --> 00:20:52,796
«پرسیوال»!
225
00:20:53,000 --> 00:20:56,210
قبل از رفتنمون یه کبوتر بفرست
تا به «بدویر» بگیم یه گروه جمع کنه،
226
00:20:56,316 --> 00:20:58,097
فقط وفادارترین های دورِ میز.
227
00:20:58,156 --> 00:21:00,156
وفادارترین افرادِ شما اینجا هستن.
228
00:21:00,320 --> 00:21:02,320
- داخل همین اتاق!
- کافی نیست.
229
00:21:05,186 --> 00:21:07,745
کبوتر رو بفرست.
بهش بگو خودشون رو آماده کنن و منتظر بمونن.
230
00:21:08,087 --> 00:21:10,087
فوراً میریم سمتِ ساحل.
231
00:21:18,524 --> 00:21:19,907
ممنونم.
232
00:21:21,728 --> 00:21:24,563
- ممنونم.
- بخاطر همنشینی با من لازم نیست پولی بدی.
233
00:21:28,687 --> 00:21:31,733
بخاطر این اعتمادی که بهش کردید،
نمیتونید خودتون رو مقصر بدونید، سرورم.
234
00:21:32,929 --> 00:21:34,725
دیگه من رو «سرورم» صدا نکن.
235
00:21:34,842 --> 00:21:39,374
- ترجیح میدی بهت فحش بدم؟
- ترجیح میدادم نمیذاشتم یکی از افرادم کُشته بشه.
236
00:21:39,487 --> 00:21:41,879
این تقصیر تو نیست، آرتور.
237
00:21:47,772 --> 00:21:50,840
این درست کاریه که پادشاهان میکنن.
238
00:23:22,948 --> 00:23:25,982
حیف شد که جزو شجره و دودمانِ من نیستی.
239
00:23:33,324 --> 00:23:35,324
مثل شوهرت...
240
00:23:35,557 --> 00:23:37,174
ساده لوحی!
241
00:23:37,323 --> 00:23:39,635
نمیدونی اون قادر به انجام چه کارهایی هست.
242
00:23:42,267 --> 00:23:44,845
دیگه اون زمان گذشته، ملکه ی من!
243
00:23:46,384 --> 00:23:48,384
قادر به انجام هیچ کاری نیست.
244
00:24:04,507 --> 00:24:07,139
درک میکنم که به آرتور علاقه دارید.
245
00:24:07,358 --> 00:24:09,774
این موضوع واسه قبل از این بود که اون دختره رو
به من ترجیح بده.
246
00:24:09,913 --> 00:24:11,913
هیچوقت نیازی به دوست نداشتم، بانوی من.
247
00:24:12,064 --> 00:24:14,064
من بهت پیشنهادِ دوستی نمیدم.
248
00:24:15,200 --> 00:24:17,200
بلکه میتونم ذهنم رو در اختیارت بذارم.
249
00:24:21,043 --> 00:24:23,043
اونوقت به چه دردم میخوره؟
250
00:24:34,669 --> 00:24:36,669
حالا چطور بخورمش؟
251
00:24:53,340 --> 00:24:54,981
داره میاد غرب!
252
00:24:55,974 --> 00:24:58,989
بهت الهام شد که پدرت داره برمیگرده.
253
00:25:01,080 --> 00:25:02,511
اگه بیاد، احمقه!
254
00:25:02,542 --> 00:25:04,206
دیدی سرورم؟
255
00:25:49,598 --> 00:25:51,372
بلند شید، احمقای لعنتی!
256
00:25:52,807 --> 00:25:55,309
- به خونه خوش اومدی.
- بسه «پایتینوم».
257
00:25:55,888 --> 00:25:57,888
هنوز نرسیدیم خونه.
258
00:25:58,146 --> 00:25:59,872
داریم میریم همون طرف، سرورم.
259
00:26:00,774 --> 00:26:02,648
امن ترین راه!
260
00:26:02,867 --> 00:26:04,531
پشت سرتون میایم.
261
00:26:05,027 --> 00:26:06,632
فقط همینا هستید «سِر بدویر»؟
262
00:26:07,406 --> 00:26:09,031
بله متاسفانه.
263
00:26:10,304 --> 00:26:13,017
بالاخره برگشتید «سِر لوکن»...
264
00:26:14,663 --> 00:26:17,548
و مشتاق جنگیدن هستید.
یا اینکه نیستید؟
265
00:26:18,689 --> 00:26:21,024
مودب باش «سِر تریسترم»
266
00:26:41,394 --> 00:26:43,042
بقیه کجان؟
267
00:26:43,148 --> 00:26:45,148
بگو که پدرم مُرده.
268
00:26:54,019 --> 00:26:56,019
میری پدرم رو پیدا میکنی...
269
00:26:56,269 --> 00:26:59,064
- ... و برش میگردونی پیشم.
- نمیدونم از کجا دارن میرن.
270
00:26:59,747 --> 00:27:01,575
ورتیگینی!
271
00:27:02,670 --> 00:27:04,670
این دختر به کمکت نیاز داره.
272
00:27:05,172 --> 00:27:07,172
مسیرِ آرتور رو بهش نشون بده.
273
00:27:09,543 --> 00:27:11,543
اگه دوباره منو ناامید کنی،
274
00:27:13,450 --> 00:27:15,855
خانواده ات که داخل زندان هستن رو میکُشم...
275
00:27:16,440 --> 00:27:18,658
و رهاشون میکنم تا در زندان هاشون بپوسن.
276
00:27:20,684 --> 00:27:22,684
متوجه شدی؟
277
00:27:23,846 --> 00:27:25,690
ناامیدتون نمیکنم، سرورم.
278
00:27:38,909 --> 00:27:41,572
- داره ما رو کجا میبره؟
- نمیدونم.
279
00:27:41,706 --> 00:27:43,838
- کملوت؟
- هنوز نه.
280
00:27:44,448 --> 00:27:46,938
واینمیستیم بچه ها؟ معده ام کلی جا باز کرده.
281
00:27:47,024 --> 00:27:49,024
وقتی غذا میخوریم که اون پرنده وایسه.
282
00:27:49,299 --> 00:27:51,299
از دیدنتون خوشحالم، سرورم.
283
00:27:51,488 --> 00:27:53,026
همیشه برای برگشتتون دعا میکردیم.
284
00:27:53,114 --> 00:27:54,761
جنگِ طولانی ای بود.
285
00:27:55,496 --> 00:27:58,190
کملوت در نبودِ شما
به شدت متحمل درد و رنج شد، سرورم.
286
00:27:58,886 --> 00:28:00,886
باید خودتون رو خوش شانس فرض کنید.
(که در جنگ حضور نداشتید)
287
00:28:01,228 --> 00:28:04,368
- پیروزیِ بزرگی کسب کردی، آرتور.
- هر چی تو بگی!
288
00:28:06,103 --> 00:28:08,103
وایسید!
289
00:28:10,446 --> 00:28:12,117
کجا رفت؟
290
00:28:43,037 --> 00:28:44,756
اعلیحضرت.
291
00:28:47,428 --> 00:28:49,428
میتونم به این صندلی عادت کنم.
292
00:28:49,701 --> 00:28:51,443
احتمالاً مجبور بشید عادت کنید!
(صندلی پادشاه)
293
00:28:52,940 --> 00:28:57,065
فرزانگانِ بزرگِ قدیمی،
رازهاشون رو دم دست نگه میداشتند.
294
00:28:58,028 --> 00:29:01,479
- شرط میبندم همشون رو نوشتن.
- کتابی هست که من قبلاً بهش نگاه کردم.
295
00:29:02,058 --> 00:29:05,133
- کتابِ جمع آوری شده؟!
- اون کتاب باستانی رو دنبال کنید، سرورم.
296
00:29:06,190 --> 00:29:08,944
اونموقعست که میتونید خدایی کنید.
297
00:29:34,730 --> 00:29:37,542
گور باباش!
من که نمیرم اونجا.
298
00:29:37,996 --> 00:29:39,440
- جاهای بدتر از اینجا هم بودم.
299
00:29:39,496 --> 00:29:42,495
علاقه ای به شنیدنِ تلاش های ناموفقت برای
دلربایی از زن ها ندارم.
300
00:29:42,616 --> 00:29:44,616
اونجا جادو و جنبل هست.
نگاش کنید.
301
00:29:45,943 --> 00:29:48,311
- به زودی خودم رو توی دیگِ جادوگرها میبینم.
- ساکت!
302
00:29:50,108 --> 00:29:51,802
آرتـــور!
303
00:29:52,037 --> 00:29:54,146
بیــا پیــش مـــن!
304
00:29:54,365 --> 00:29:56,162
من آمــاده ام!
305
00:29:56,279 --> 00:29:58,279
ادامه میدیم.
306
00:30:00,875 --> 00:30:02,437
جدی؟!
307
00:30:22,414 --> 00:30:24,414
آرتـــور!
308
00:30:27,883 --> 00:30:29,883
چرا وایــسادی؟ بیــا!
309
00:30:29,992 --> 00:30:32,922
آرتـــور، بیــا پیــش مـــن!
310
00:30:41,195 --> 00:30:42,749
از این طرف.
311
00:30:43,015 --> 00:30:44,453
مطمئنی سرورم؟
312
00:30:45,581 --> 00:30:47,347
به هیچ وجه!
313
00:30:48,214 --> 00:30:49,941
بریم.
314
00:31:17,967 --> 00:31:19,967
آرتـــور!
315
00:31:20,834 --> 00:31:22,607
- بیـــا اینـجــا!
- نه!
316
00:31:22,639 --> 00:31:25,857
منتظـر چی هـستی؟ شــک داری؟
317
00:31:46,951 --> 00:31:48,388
صبر کنید.
318
00:32:32,842 --> 00:32:35,139
اسب هاتون رو ببندید.
امشب همینجا اُتراق میکنیم.
319
00:32:35,202 --> 00:32:36,999
بدویر، آتیش درست کردن با توئه.
320
00:32:37,921 --> 00:32:40,639
- لوکن و برنور، برای غذامون گوشت پیدا کنید.
- باشه.
321
00:32:40,890 --> 00:32:42,890
- بسپاریدش به ما.
- یه خورده استراحت کنید.
322
00:32:43,560 --> 00:32:45,903
وقتی شکم هاتون سیر شد، باید باهاتون مشورت کنم.
323
00:33:01,919 --> 00:33:03,919
مشکلی وجود داره بانوی من؟
324
00:33:05,372 --> 00:33:07,372
احساس میکنم معذب هستید.
325
00:33:08,716 --> 00:33:10,716
شاید هم یه جور ایمان و آرزو باشه.
آره، آره.
326
00:33:12,164 --> 00:33:14,164
خودشه!
327
00:33:14,675 --> 00:33:16,675
امید واهی!
328
00:33:18,536 --> 00:33:21,738
افسوس که نادانیِ تو،
اون به اصطلاح پادشاهت رو نجات نمیده.
329
00:33:26,947 --> 00:33:29,963
اگه اون خیانتکارِ لعنتی، برگرده کملوت...
330
00:33:32,307 --> 00:33:34,031
با دستای خودم کُشته میشه،
331
00:33:34,422 --> 00:33:37,656
و تو به پادشاهِ ابدیت تعظیم خواهی کرد.
332
00:33:43,086 --> 00:33:44,578
تو...
333
00:33:44,695 --> 00:33:46,297
ملکه ی من...
334
00:33:46,922 --> 00:33:48,547
و عشقِ منی.
335
00:33:48,664 --> 00:33:51,507
هر شب کنار تختِ پادشاهیم، زانو خواهی زد...
336
00:33:53,367 --> 00:33:55,015
و حتی پلک نمیزنی.
337
00:34:20,089 --> 00:34:22,089
الان باید توی مسیر کملوت می بودیم.
338
00:34:22,863 --> 00:34:24,863
نمیدونم واسه چی داریم معطل میکنیم.
339
00:34:24,999 --> 00:34:27,835
قبلاً هیچوقت پادشاهت رو زیر سوال نیمبردی،
«سِر تریسترم».
340
00:34:28,136 --> 00:34:31,441
داناییش رو که زیر سوال نبُردم، «بودیر».
فقط نمیدونم قصدش چیه.
341
00:34:32,761 --> 00:34:34,761
الان سایه ای تاریک قلبش رو فرا گرفته.
342
00:34:35,722 --> 00:34:39,816
«سِر برنور»، خونه ی تو از همه به کملوت نزدیکتره.
حالا بهمون بگو باید انتظار چی رو داشته باشیم.
343
00:34:40,620 --> 00:34:42,383
موردرد منتظر ساکسون ها می مونه.
344
00:34:42,408 --> 00:34:45,305
آره، اگه نمیخواست با اونا متحد بشه،
هنوزم کنارش میبودی تا از تاج و تخت دفاع کنی.
345
00:34:45,400 --> 00:34:47,400
تعدادمون خیلی کم بود، «سِر تریسترم»
346
00:34:48,118 --> 00:34:49,485
اونا بهمون نیاز داشتن.
347
00:34:49,510 --> 00:34:51,774
اونموقع که جلوی رومی ها بهتون نیاز داشتیم،
کجا بودید؟
348
00:34:52,059 --> 00:34:53,590
داشتیم از خانواده هامون محافظت میکردیم.
349
00:34:53,663 --> 00:34:56,319
وقتی بقیه داشتن می پوستیدن،
شماها داشتید زمین های خودتون رو امن میکردید.
350
00:34:56,374 --> 00:34:57,850
دیگه کافیه، تریسترم.
351
00:34:57,875 --> 00:34:59,875
کسی انتظارِ خیانتِ موردرد رو نداشت.
352
00:35:00,364 --> 00:35:01,801
هیچکس ازش پیروی نمیکنه...
353
00:35:01,848 --> 00:35:04,691
- ... مگر اینکه از روی ترس یا طمع باشه.
- حالا از کجا اینو میدونی؟
354
00:35:04,766 --> 00:35:06,391
«سِر لوکن»!
355
00:35:06,477 --> 00:35:07,500
بس کن!
356
00:35:07,551 --> 00:35:09,199
گفتم دیگه کافیه!
357
00:35:09,278 --> 00:35:11,026
صرفاً دارم چیزی رو میگم که هممون حسش میکنیم.
358
00:35:11,051 --> 00:35:14,072
- تریسترم!
- به نظر نمیاد این بُزدل ها اصلاً بخوان بجنگن!
359
00:35:18,689 --> 00:35:22,392
کافیه! انرژی خودتون رو برای سوگواری
برای چیزهایی که نمیدونید هدر ندید.
360
00:35:53,486 --> 00:35:55,298
مرلین!
361
00:35:58,009 --> 00:36:00,009
باهام قدم بزن، آرتور.
362
00:36:03,641 --> 00:36:05,468
بهتون که گفتم اینجا جادوییه!
363
00:36:28,004 --> 00:36:30,576
از آرمانت منحرف شدی!
364
00:36:34,013 --> 00:36:36,115
اون زهرِ ماری هم بهت کمکی نمیکنه.
365
00:36:38,933 --> 00:36:41,167
حالا آرمانِ من چیه مرلین؟
366
00:36:42,456 --> 00:36:44,190
من نباید جواب این سوالت رو بدم.
367
00:36:44,355 --> 00:36:48,583
من توی اون جنگ، جنگیدم و یادم نمیاد که چرا...
368
00:36:48,848 --> 00:36:51,168
ده هزار نفر رو به آغوش مرگ فرستادم...
369
00:36:51,193 --> 00:36:54,230
و دیگه هیچ دلیلی برام باقی نمونده.
370
00:36:54,255 --> 00:36:56,255
چه دلیلِ بهتری از «خونه»؟!
371
00:36:58,012 --> 00:37:00,012
خونه ای که ازش محافظت نکردم؟!
372
00:37:00,594 --> 00:37:03,510
بعدش رفتم مُشت زنی و با زنانی همنشین شدم
که اصلاً بخاطر نمیارمشون،
373
00:37:03,534 --> 00:37:05,088
اونوقت اون احمقا میان بهم میگن «پادشاه».
374
00:37:05,170 --> 00:37:07,170
افرادت احمق نیستن، آرتور.
375
00:37:10,112 --> 00:37:11,643
اونا «افراد» هستن...
376
00:37:11,838 --> 00:37:13,346
ولی «افرادِ من» نیستن.
377
00:37:13,432 --> 00:37:15,046
داشتم حرفاشون رو میشنیدم.
378
00:37:15,071 --> 00:37:16,729
اونا شایعه پراکنی میکنن.
379
00:37:16,792 --> 00:37:18,792
داشتی ترس هاشون رو میشنیدی.
380
00:37:19,327 --> 00:37:21,106
ترسِ از دست دادنِ رهبرشون.
381
00:37:22,395 --> 00:37:24,809
هیچ رهبری توی بزرگ کردنِ یه پسر وفادار
شکست نمیخوره.
382
00:37:25,020 --> 00:37:27,778
آرتور، موردرد همخونِ توئه ولی هم سرنوشتت نیست!
383
00:37:28,379 --> 00:37:30,598
سرنوشتم اکسکالیبور بود.
384
00:37:32,138 --> 00:37:35,770
- حتی اونم منو ترک کرد.
- هر وقت که آماده بودی برمیگرده پیشت.
385
00:37:39,352 --> 00:37:41,110
اگه هیچوقت آماده نشم چی؟
386
00:37:41,157 --> 00:37:43,227
اونموقع تظاهر میکنی که هستی،
تا اینکه واقعاً آماده بشی.
387
00:37:56,947 --> 00:37:58,947
پادشاهتون!
388
00:38:02,381 --> 00:38:04,381
به کی خدمت میکنی، «سِر تریسترم»؟
389
00:38:06,039 --> 00:38:08,039
به شما خدمت میکنم، سرورم.
390
00:38:09,861 --> 00:38:11,861
تا لحظه ی مرگم!
391
00:38:12,140 --> 00:38:14,140
ولی فراموش کردی که کی هستی.
392
00:38:15,244 --> 00:38:17,602
هممون فراموش کردیم کی هستیم.
393
00:38:19,313 --> 00:38:23,000
ما روی زمینی باستانی و مقدس زانو میزنیم.
394
00:38:24,273 --> 00:38:28,546
اینجا حلقه ی جادوگرانِ آوالان بوده و مهمترین
قانونی که باهاش زندگی میکنیم اینجا بوجود اومده.
395
00:38:28,620 --> 00:38:30,859
سخن مترجم: جزیره ی آوالان جزیره ای جادوییست
که پادشاه آرتور بعد از مجروح شدن در اینجا درمان شد
396
00:38:30,921 --> 00:38:33,810
شما اشتباه میکنید که به من تعظیم میکنید.
397
00:38:34,855 --> 00:38:38,678
مسئولیتِ شما نسبت به کملوتِ، آقایون.
398
00:38:39,500 --> 00:38:41,587
مسئولیتِ شما نسبت به همدیگه ـست.
399
00:38:41,781 --> 00:38:44,180
مسئولیتِ ما نسبت به همدیگه ـست.
400
00:38:46,247 --> 00:38:48,247
برخیزید.
401
00:38:48,443 --> 00:38:50,904
از روی زانوهاتون برخیزید و
بازوهای همدیگه رو بگیرید.
402
00:38:51,724 --> 00:38:54,296
و به یاد بیارید که ما کی هستیم.
403
00:38:54,421 --> 00:38:55,928
به یاد بیارید برای چی ایستادگی میکنیم،
404
00:38:56,006 --> 00:38:58,623
برای حفظِ چه چیزی میجنگیم!
405
00:38:59,277 --> 00:39:02,029
برخیزید و به یاد بیارید که ما آدم های عادی نیستیم.
406
00:39:02,867 --> 00:39:04,867
ما شوالیه ایم!
407
00:39:04,977 --> 00:39:06,484
برگزیده شدیم تا از قلمرو محافظت کنیم.
408
00:39:06,544 --> 00:39:08,468
برگزیده شدیم تا از مردم محافظت کنیم.
409
00:39:08,547 --> 00:39:12,133
برگزیده شدیم تا از کملوت محافظت کنیم.
410
00:39:13,996 --> 00:39:15,776
ما آدمای عادی نیستیم.
411
00:39:15,831 --> 00:39:18,487
ما از برادر به هم نزدیک تریم.
412
00:39:21,565 --> 00:39:24,665
ما شوالیه های میز گِردیم.
(میزی دایره ای شکل که نماد برابری بین افراد بوده)
413
00:40:26,904 --> 00:40:28,818
حواستون جمع باشه.
414
00:40:31,482 --> 00:40:33,826
نمیـ....نمیدونستم باید چیکار کنم.
415
00:40:33,951 --> 00:40:35,951
چی دیدی؟ کی اینکار رو کرد؟
416
00:40:37,068 --> 00:40:39,068
اون زنه، قربان.
417
00:40:39,252 --> 00:40:41,869
سرورم، من اون رو سرافکنده کردم.
شما رو سرافکنده کردم.
418
00:40:42,104 --> 00:40:43,860
کس دیگه ای نبود؟
419
00:40:46,259 --> 00:40:48,259
نه قربان.
420
00:40:49,165 --> 00:40:52,407
تریسترم، بدویر...
پیداش کنین ولی زنده بیارینش.
421
00:40:52,720 --> 00:40:54,983
موردرد حرکتش رو زد. حالا نوبت ماست.
422
00:41:27,655 --> 00:41:29,655
چیزی پیدا نکردیم، سرورم.
423
00:41:32,413 --> 00:41:34,413
این کار رو بی دلیل انجام نداده.
424
00:41:36,741 --> 00:41:38,741
یکی یکی شکارمون میکنه.
425
00:41:38,967 --> 00:41:40,967
تا اینکه من رو تنهایی گیر بیاره.
426
00:41:42,749 --> 00:41:44,749
ملکه ـمون بیشتر از این نمیتونه منتظر بمونه.
427
00:41:52,702 --> 00:41:54,702
سرورم...
428
00:41:58,514 --> 00:42:01,788
به ورتیگینی بگو میخوام تا آخر هفته ازدواج کنم.
429
00:42:13,929 --> 00:42:16,882
موردرد ملکه رو زندانی کرده و
تاج و تخت رو تصرف کرده.
430
00:42:17,413 --> 00:42:19,413
زمانِ زیادی نداریم.
431
00:42:20,281 --> 00:42:22,281
- شماها پیاده برید.
- «شماها»؟
432
00:42:23,533 --> 00:42:26,731
- چرا با هم نمیریم؟
- نباید ریسک کنیم و افراد بیشتری رو از دست بدیم.
433
00:42:27,302 --> 00:42:28,848
من تنهایی سفر میکنم.
434
00:42:28,957 --> 00:42:30,700
دو روز تا کملوت راهه!
435
00:42:30,829 --> 00:42:32,385
باید بدونِ اینکه دیده بشید، سفر کنید.
436
00:42:32,941 --> 00:42:34,941
- سرورم!
- گفتم پیاده!
437
00:42:35,468 --> 00:42:38,162
- بدونِ اسب؟
- بدونِ اسب!
438
00:42:40,764 --> 00:42:42,584
باید هوشیار باشید.
439
00:42:42,678 --> 00:42:44,427
از جاده ای برید که کمتر توش تردد میشه.
440
00:42:44,573 --> 00:42:47,338
اگه چیزی ما رو از هم جدا کنه،
دوباره همدیگه رو پیدا میکنیم.
441
00:42:47,472 --> 00:42:49,472
زیر پلِ قلعه ـمون...
442
00:42:49,675 --> 00:42:51,972
در طلوعِ روزِ دوم همدیگه رو میبینیم.
443
00:42:53,646 --> 00:42:55,646
مصیبتی عظیم در راهه.
444
00:42:56,301 --> 00:42:58,301
از جنگ، کلی خسارت وارد میشه.
445
00:42:59,966 --> 00:43:01,966
ولی ما میجنگیم.
446
00:43:02,623 --> 00:43:04,623
بخاطر کملوت!
447
00:43:05,932 --> 00:43:07,932
- بخاطر برنور!
- بخاطر برنور!
448
00:43:16,591 --> 00:43:18,591
اسب ها رو آزاد کنید.
449
00:43:29,487 --> 00:43:31,370
سحر خیز شدی، «سِر لنسلوت».
450
00:43:31,737 --> 00:43:33,596
تا وقتی که کملوت در امان نباشه نمیخوابم.
451
00:43:33,737 --> 00:43:35,737
ازت میخوام بری سمتِ غرب.
452
00:43:36,120 --> 00:43:38,732
برو شهر «مرتر» و
ببین میتونی «سِر کیدر» رو پیدا کنی یا نه.
453
00:43:39,035 --> 00:43:42,370
بهش بگو هر چقدر میتونه نیرو جمع کنه و
روی تپه ی قلعه بهمون بپیونده.
454
00:43:43,113 --> 00:43:46,381
سرورم، ما از زمانی که این ساحل رو ترک کردیم
دوش به دوشِ همدیگه بودیم.
455
00:43:47,694 --> 00:43:50,232
- الانم قرار نیست تنهاتون بذارم.
- تنهام نمیذاری.
456
00:43:50,885 --> 00:43:52,885
داری دستور رو اجرا میکنی.
457
00:43:54,316 --> 00:43:56,316
سرورم...
458
00:43:56,545 --> 00:43:58,545
تو مردِ خوبی هستی، لنسلوت.
459
00:43:58,608 --> 00:44:01,373
- وفادارترین دوستمی.
- تا زمانی که شما پادشاه باشید...
460
00:44:02,866 --> 00:44:04,866
هیچ تردیدی برام وجود نداره.
461
00:44:37,096 --> 00:44:39,096
اون خیلی دووم نمیاره. میدونی دیگه؟
462
00:44:41,010 --> 00:44:44,378
اون خدای به صلیب کِشیده شده ی جدیدت رو میگم.
(اعتقاد مسیحیان به خدا بودنِ عیسی)
463
00:44:46,715 --> 00:44:49,066
شایدم توی بریتانیا سرما خورد!
(خداش رو میگه)
464
00:44:51,278 --> 00:44:53,824
کمکی از دستم بر میاد بانوی من؟
465
00:44:55,754 --> 00:44:58,106
ارباب موردرد داره ازدواج میکنه.
466
00:45:00,357 --> 00:45:02,357
تبریک میگم.
467
00:45:02,925 --> 00:45:05,802
- میخواد در پیشگاهِ کلیسا مزدوج بشه؟
- نه اینطور نیست.
468
00:45:07,169 --> 00:45:10,028
خبر نداشتم که دیگه به دینِ مسیحیت ایمان نداره.
469
00:45:10,958 --> 00:45:13,411
اون دنبالِ اینه که ساکسون ها رو راضی نگه داره.
470
00:45:15,701 --> 00:45:17,701
حالا این عروس خوشبخت کیه؟
471
00:45:20,053 --> 00:45:22,053
ملکه گوئینویر.
472
00:45:24,444 --> 00:45:26,982
خوشگل ها با خوشگل ها ازدواج میکنن، برادر.
(برادر واقعیش نیست. مثل برادرِ دینی می مونه)
473
00:45:27,116 --> 00:45:29,116
ولی اون قبلاً ازدواج کرده.
474
00:45:30,125 --> 00:45:31,865
با پادشاهمون!
475
00:45:32,139 --> 00:45:34,139
نمیخواد در پیشگاهِ کلیسا ازدواج کنه!
476
00:45:34,600 --> 00:45:37,928
باورم نمیشه ملکه گوئینویر
به فکر همچین کارِ پَستی افتاده.
477
00:45:37,960 --> 00:45:39,960
اون مجبوره از دستورات پیروی کنه.
478
00:45:40,952 --> 00:45:42,650
این خیانته!
479
00:45:42,765 --> 00:45:45,384
منطقی فکر کن، «برادر سردید».
480
00:45:45,882 --> 00:45:49,726
تو ازدواجِ موردرد رو میبینی و
تاجِ پادشاهی رو بر سرش میذاری.
481
00:45:50,352 --> 00:45:52,352
میخوای تاج و تخت آرتور رو تصرف کنی؟
482
00:45:53,584 --> 00:45:55,793
یه نقشه های کوچولویی توی سرم دارم.
483
00:46:12,226 --> 00:46:15,936
- حتماً خسته شدی!
- من به پیاده روی عادت دارم، الکساندرِ جوان.
484
00:46:16,195 --> 00:46:17,938
اسب ها هیچوقت خسته نمیشن!
485
00:46:18,110 --> 00:46:19,993
منظورم این نبود. یعنی...
486
00:46:20,076 --> 00:46:22,883
- ...از جنگیدن خسته شدی!
- ما کارمون همینه.
487
00:46:23,257 --> 00:46:25,257
روم چطور بود؟
488
00:46:26,222 --> 00:46:28,222
هیچوقت نتونستیم بریم داخل شهر، ولی...
489
00:46:28,272 --> 00:46:30,272
یه سری داستان در موردش شنیدم.
شرط میبندم تو هم شنیدی.
490
00:46:30,828 --> 00:46:32,419
سربازهاشون چطور بودن؟
491
00:46:32,677 --> 00:46:35,364
بر عکسِ این دوستای ساکسونمون، شرافتمندانه میجنگیدن
492
00:46:36,435 --> 00:46:39,849
- باید از ساکسون ها بترسم؟
- الکساندر، ساکسون ها مثل حیوانات میجنگن.
493
00:46:40,243 --> 00:46:44,173
مثل گرگ های وحشی ای می مونن که اگه
فرصت داشته باشن زنده میخورنت.
494
00:46:44,677 --> 00:46:47,277
گاردهای موردرد از همه بدترن!
495
00:46:47,832 --> 00:46:49,832
آروم باش، «سِر لوکن».
496
00:46:49,996 --> 00:46:52,910
- این جوون رو اذیت نکن.
- یه خورده ترس کسی رو نمیکُشه.
497
00:46:53,024 --> 00:46:55,686
خودت رو اذیت نکن، جوون.
ما معمولاً زنده می مونیم.
498
00:46:55,717 --> 00:46:57,107
برو.
499
00:47:13,210 --> 00:47:15,467
این ماهی ها از رنج و دردشون خبر ندارن.
500
00:47:15,858 --> 00:47:17,858
سرنوشتشون دست خودشون نیست.
501
00:47:17,960 --> 00:47:20,090
جاشون هم دست خودشون نیست، موردردِ جوان!
(به صورت استعاری خودش رو گفت)
502
00:47:21,178 --> 00:47:23,178
بچه که بودم منو میووردی اینجا.
503
00:47:24,468 --> 00:47:26,468
میدونم که یادته.
504
00:47:29,093 --> 00:47:31,093
خنده داره، مگه نه؟
505
00:47:32,327 --> 00:47:36,198
ملکه ی کملوت هستی ولی اصلاً پادشاهِ آینده ای که
قراره باهاش ازدواج کنی رو دوست نداری.
506
00:47:44,332 --> 00:47:46,332
تو باهام ازدواج میکنی...
507
00:47:47,090 --> 00:47:49,090
وگرنه میکُشمت.
508
00:47:51,770 --> 00:47:53,770
ولی قبلش...
509
00:47:54,182 --> 00:47:56,182
برام یه جانشین به دنیا میاری.
510
00:48:05,845 --> 00:48:07,845
فکر میکنی پادشاهِ لایقی هستی؟
511
00:48:08,846 --> 00:48:10,846
موردرد درباره ی تو اشتباه فکر میکنه.
512
00:48:11,643 --> 00:48:13,643
اون فکر میکنه که خائنی.
513
00:48:14,302 --> 00:48:17,216
حقیقت اینه که چیزی جز یه قاتل نیستی.
514
00:48:18,771 --> 00:48:22,896
اونموقع که پدرم داشت میجنگید تا در کملوت
امنیت رو برقرار کنه کجا بودی؟
515
00:48:23,045 --> 00:48:25,737
از طرفِ همه ی مردم کملوت...
516
00:48:26,238 --> 00:48:28,224
هزاران بار از پدرت تشکر میکنم.
517
00:48:28,271 --> 00:48:30,271
اون هزاران نفر دیگه ای که کُشته شدن...
518
00:48:30,747 --> 00:48:33,263
و زن و بچه هاشون رو غارت کردن، چی؟
519
00:48:33,396 --> 00:48:37,247
اونوقت حالا فقط بخاطر اینکه
همسرت رو ببینی میخوای برگردی.
520
00:48:37,360 --> 00:48:38,758
تو هیچی نمیدونی!
521
00:48:38,808 --> 00:48:43,977
من فقط برای این میجنگم که از سرزمینمون و
و ملکه ای که قلبم بهش تعلق داره، محافظت کنم.
522
00:48:44,001 --> 00:48:45,790
من برای پدرم میجنگم.
523
00:48:50,725 --> 00:48:52,725
بذار برم.
524
00:48:53,269 --> 00:48:54,852
با یادِ این درد و رنج، سفرم رو ادامه میدم.
525
00:48:54,877 --> 00:48:57,165
ولی فقط من نیستم که از دستِ تو رنج کِشیده.
526
00:48:57,916 --> 00:49:01,213
اگه دستِ من بود، تا الان کُشته بودمت.
527
00:49:07,330 --> 00:49:09,635
باید به قول خودم عمل کنم.
528
00:49:34,475 --> 00:49:37,514
همه مثل ملکه ـت از درد لذت میبرن؟
529
00:49:37,741 --> 00:49:40,819
- کاری نکن نشونت بدم.
- نیازی نیست چیزی نشونم بدی.
530
00:49:40,848 --> 00:49:43,152
هر شب صدای جیغش رو میشنوم.
531
00:49:43,436 --> 00:49:46,694
و بر عکسِ تو، موردرد از اذیت کردنش خسته نمیشه.
532
00:49:56,664 --> 00:49:58,664
با این ترسِت داری بهم توهین میکنی!
533
00:49:58,852 --> 00:50:01,765
- فقط میترسم که ممکنه یه بانو رو بکُشم.
- بانو؟
534
00:50:02,903 --> 00:50:04,903
این حرفا رو باید به خانم های دیگه بزنی!
535
00:50:09,856 --> 00:50:11,856
مجبورم نکن!
536
00:50:11,881 --> 00:50:14,225
کسی داره این حرف رو میزنه که به زانوم افتاده بود!
537
00:50:32,913 --> 00:50:35,326
ملکه ـت رو میکُشه.
538
00:50:46,888 --> 00:50:48,888
خدایا منو ببخش!
539
00:51:35,233 --> 00:51:37,233
ببخشید؟!
(حریم خصوصیش رو رعایت نکرد)
540
00:51:38,139 --> 00:51:40,139
میتونم هر جای این قلعه که بخوام برم.
541
00:51:43,053 --> 00:51:46,153
حتی شما هم مالِ من هستید، ملکه!
542
00:51:52,930 --> 00:51:54,930
چی شد؟ شجاعتت رو از دست دادی؟
543
00:51:56,544 --> 00:51:59,348
نه من و نه تاج و تخت، مال تو نیستیم.
544
00:52:09,484 --> 00:52:11,171
بگو ببینم...
545
00:52:11,391 --> 00:52:14,867
پسرکی که خودش رو خیلی حقیر میبینه...
546
00:52:15,170 --> 00:52:18,849
چطور میتونه به خودش جرأت بده
و ادعای گرفتنِ مقامی رو کنه که ازش میترسه؟
547
00:52:19,201 --> 00:52:22,599
چطور میتونه جایگاهِ مردی رو بدزده که در قلبش
رعب و وحشت میندازه؟
548
00:52:23,318 --> 00:52:28,974
بچه جون، پدرت داره میاد و وقتی برسه،
باید زانو بزنی و ازش طلبِ عفو کنی.
549
00:52:29,170 --> 00:52:32,294
شاید برات سوال شده باشه که
تو موشِ حقارت انگیزِ کثیف...
550
00:52:32,443 --> 00:52:34,958
چرا تصمیم گرفتی همه چیز رو برای خودت بگیری!
551
00:52:35,703 --> 00:52:39,390
تو برای کملوتی که بهش خیانت کردی، خیلی کوچیکی.
552
00:53:05,476 --> 00:53:07,031
بهم بگو ببینم...
553
00:53:07,056 --> 00:53:09,056
همه ی افرادِ آرتور، اینقدر احساساتی و شکننده ان؟
554
00:53:09,374 --> 00:53:11,374
داری کیو میگی؟
555
00:53:12,804 --> 00:53:14,804
هیچکس، ملکه.
556
00:54:14,037 --> 00:54:16,037
امکان نداره واقعی باشی!
557
00:54:17,248 --> 00:54:19,489
از حقیقت نترس، سرورم.
558
00:54:27,185 --> 00:54:29,185
بیا نزدیکتر.
559
00:54:31,511 --> 00:54:33,979
انگار خیلی سردته، عزیزم.
560
00:54:35,945 --> 00:54:37,945
این منم، لنسلوت.
561
00:54:38,144 --> 00:54:40,144
و بهت آسیبی نمیرسونم.
562
00:54:54,557 --> 00:54:56,557
بیا.
563
00:55:57,118 --> 00:55:58,759
ببریدش کملوت.
564
00:56:13,595 --> 00:56:14,814
آقایون...
565
00:56:17,096 --> 00:56:19,096
به خونه خوش اومدید.
566
00:56:32,361 --> 00:56:34,087
خبری از آرتور نیست.
567
00:56:34,330 --> 00:56:36,642
خوب نگاه کنید.
باید همینجا منتظرشون بمونیم.
568
00:57:32,109 --> 00:57:34,663
فکر نمیکردم اینقدر راحت بیای.
569
00:57:36,897 --> 00:57:38,897
ظاهراً فریبِ زنها رو خوردی.
570
00:57:39,890 --> 00:57:41,620
یا بهتره بگم...
571
00:57:43,152 --> 00:57:45,152
فریبِ اون عشقی که بهش نرسیدی رو خوردی!
572
00:57:45,432 --> 00:57:47,861
مردم کملوت فکر میکنن تو قوی ای، «سِر لنسلوت».
573
00:57:48,252 --> 00:57:51,025
ولی ما جفتمون میدونیم که روحِت متعلق به کیه.
574
00:57:54,229 --> 00:57:57,456
هیچ کادوی عروسی ای بهتر از این نمیخواستم.
575
00:58:01,315 --> 00:58:03,315
بگو ببینم، پدرم چطوره؟
576
00:58:03,985 --> 00:58:05,985
اون اصلاً به تو اهمیت نمیده.
577
00:58:08,555 --> 00:58:10,555
فکر میکنی نمیدونم؟
578
00:58:11,437 --> 00:58:13,437
فکر میکنی همیشه نمیدونستم؟
579
00:58:22,656 --> 00:58:24,880
همه چیز مالِ منه!
580
00:58:42,069 --> 00:58:44,811
همه اش رو خودت ساختی؟
واقعاً غافلگیر شدم.
581
00:58:44,836 --> 00:58:46,960
نه! آرتور!
582
00:58:47,031 --> 00:58:49,031
- پدر! پدر!
- آرتور!
583
00:58:50,609 --> 00:58:51,999
پدر!
584
00:58:59,406 --> 00:59:01,406
هی، مرلین!
585
00:59:02,461 --> 00:59:04,461
مرلین!
586
00:59:04,713 --> 00:59:06,713
بهم بگو واقعی هستی.
587
00:59:07,876 --> 00:59:10,196
تنهایی نمیتونم ادامه بدم.
588
00:59:12,306 --> 00:59:15,142
کشور و ملکه ام رو سرافکنده کردم.
589
00:59:17,384 --> 00:59:19,650
یه دختره ای رو کُشتم!
590
00:59:20,767 --> 00:59:23,751
جنگجویی که پدرش جونش رو بخاطر این سرزمین داده.
591
00:59:27,626 --> 00:59:29,626
کاری رو کردی که مجبور بودی بکنی.
592
00:59:29,790 --> 00:59:31,493
یه نگاه بهم بنداز!
593
00:59:31,568 --> 00:59:33,985
کجای من به پادشاه ها میخوره؟
594
00:59:43,335 --> 00:59:45,610
باهات حرف میزنم ولی گوش نمیکنی.
595
00:59:47,455 --> 00:59:49,657
یه پادشاه نباید برای خیانتِ خودش غم بخوره.
596
00:59:50,494 --> 00:59:52,771
نباید بجنگه تا بقیه بتونن استراحت کنن.
597
00:59:53,194 --> 00:59:56,006
نباید بخاطر ترس از مرگ، زنده بمونه.
598
00:59:56,428 --> 00:59:58,303
باید همیشه باقی بمونه،
599
00:59:58,328 --> 01:00:00,328
تا بتونه از مردمش محافظت کنه.
600
01:00:02,328 --> 01:00:04,328
از کشورش!
601
01:00:06,109 --> 01:00:10,245
اما مهمتر از همه، باقی می مونه تا بتونه به
به کسانی که قدرت ندارن، قدرت ببخشه.
602
01:00:11,043 --> 01:00:13,441
کسانی که آرزوشونه دورِ میزِ گِرد در کنار مردی...
603
01:00:13,536 --> 01:00:17,371
بنشینند که تک تک لحظاتِ روزشون ازش الگو میگیرن.
604
01:00:17,676 --> 01:00:21,413
تا یه روز تک تک سلول هاشون مثل اون مرد بشه.
605
01:00:22,223 --> 01:00:24,777
یعنی تو! پادشاهشون!
606
01:00:39,161 --> 01:00:42,512
میدونم چی اذیتت میکنه آرتور.
ولی عزمت رو جزم کن.
607
01:00:44,777 --> 01:00:46,980
اون مُرده، مرلین!
608
01:00:47,933 --> 01:00:49,563
اون مُرده.
609
01:00:49,996 --> 01:00:52,110
وقتی می میره که باور داشته باشی مُرده!
610
01:01:05,157 --> 01:01:07,688
از بازی کردن با احساساتِ اون موشِ آدم فروش...
611
01:01:08,400 --> 01:01:11,274
و زندانی کردن و به خاکِ سیاه نشوندش، لذت بردم.
612
01:01:12,493 --> 01:01:14,852
دوست دارم بدونم که خبرِ ازدواجِ در پیشِ روی ما...
613
01:01:15,118 --> 01:01:17,118
پدرم رو سریعتر میکِشونه اینجا یا نه.
614
01:01:18,131 --> 01:01:20,959
بخاطر کُشتنِ پسرِ آشغالش، سریع میاد اینجا.
615
01:01:23,545 --> 01:01:25,545
باید اون لباس رو امتحان کنی.
616
01:01:26,032 --> 01:01:28,032
خیلی زود همه چیز تموم میشه.
617
01:01:28,811 --> 01:01:30,811
یا باهام همکاری میکنی...
618
01:01:31,655 --> 01:01:34,005
یا اینکه قطع عضو کردنش رو نگاه میکنی.
619
01:01:44,845 --> 01:01:46,845
عروسی رو یه ذره انداختم جلو.
620
01:01:47,251 --> 01:01:49,251
بانوهای تشریفاتت همین الان اومدن.
621
01:01:51,123 --> 01:01:53,404
یادت نره حموم بری و استراحت کنی.
622
01:01:53,787 --> 01:01:55,912
امشب، شبِ بزرگی در پیش داریم.
623
01:02:39,795 --> 01:02:41,795
بیا آرتور.
624
01:03:01,833 --> 01:03:03,669
گوئینویر!
625
01:03:03,795 --> 01:03:05,795
گوئینویر!
626
01:04:29,486 --> 01:04:31,486
حقیقت داره؟
627
01:04:32,492 --> 01:04:35,631
بله بانوی من.
داخل سلولی زیرِ زمین زندانیش کرده.
628
01:04:36,054 --> 01:04:38,413
باید عجله کنید. نگهبان ها خیلی زود برمیگردن.
629
01:04:41,742 --> 01:04:44,640
درها رو قفل کن و هیچکس رو داخل راه نده.
630
01:04:44,969 --> 01:04:46,781
بانوی من...
631
01:04:46,844 --> 01:04:48,335
خیلی خطرناکه!
632
01:04:48,509 --> 01:04:50,509
مگه من ملکه ـت نیستم؟
633
01:05:16,780 --> 01:05:18,658
- بانوی من!
- هیس!
634
01:05:18,767 --> 01:05:20,478
ساکت باش، سرورم.
635
01:05:28,108 --> 01:05:30,108
نه، لنسلوت.
636
01:05:31,952 --> 01:05:34,178
دلم برای دست دادن بهت تنگ شده بود، بانوی من.
637
01:05:34,671 --> 01:05:36,671
من بانوی هیچکس نیستم.
638
01:05:38,491 --> 01:05:40,788
بهم بگو که تو هم همین حس رو نداری!
639
01:05:45,163 --> 01:05:47,163
پس آرتور چی؟
640
01:05:51,315 --> 01:05:55,256
- ما هیچوقت نمیتونیم بهم برسیم.
- لزومی نداره کسی خبردار بشه.
641
01:05:56,141 --> 01:05:58,461
اگه بگی «نه»، دیگه کاری باهات ندارم.
642
01:05:59,805 --> 01:06:01,968
تصمیم گیریش با من نیست.
643
01:06:07,019 --> 01:06:09,019
باید برم.
644
01:06:10,901 --> 01:06:12,901
یه راهی پیدا میکنم!
645
01:06:15,862 --> 01:06:17,862
ایمان داشته باش.
646
01:06:50,448 --> 01:06:51,745
فایده ای نداره!
647
01:06:51,770 --> 01:06:55,823
دلم میخواد بزنم ساکسون ها رو نفله کنم
نه اینکه با این کله پوک بجنگم.
648
01:06:55,862 --> 01:06:57,949
میترسم زنده زنده بخورنمون!
649
01:06:58,246 --> 01:07:01,011
مادراتون تا حالا بهتون درباره ی بازی توی بارون
هشدار ندادن؟
650
01:07:03,956 --> 01:07:05,956
برای خونریزی آماده اید آقایون؟!
651
01:07:07,025 --> 01:07:09,800
آررررره!
652
01:07:36,644 --> 01:07:40,198
سرورم، نجیب زادگانِ ساکسون سفرشون رو شروع کردن.
653
01:07:43,213 --> 01:07:45,213
پس نوشیدنی ها رو آماده کنید!
654
01:07:45,854 --> 01:07:48,995
- بیاید برای عروسی آماده بشیم.
- عروستون چی؟
655
01:07:51,182 --> 01:07:54,619
توی کتاب باستانی نوشته وقتی باهاش ازدواج کنید
دیگه پادشاه میشید و میتونید دوباره ازدواج کنید.
656
01:07:55,980 --> 01:07:59,385
پس بعد از عروسی دیگه هیچ کاربردی واسم نداره.
657
01:08:00,649 --> 01:08:04,164
- شاید بتونید بجای من از شرش خلاص بشید.
- بازم یه لطفِ کوچیکِ دیگه ازم خواستید، سرورم!
658
01:08:05,046 --> 01:08:07,770
به اندازه ی همه ی لطف های دنیا، ارزش داره.
659
01:08:08,808 --> 01:08:10,808
میتونید ملکه ی من بشید!
660
01:08:14,855 --> 01:08:16,855
کاری کن رنج بکِشه.
661
01:08:41,151 --> 01:08:42,972
ورتیگینی، باید اعتراف کنم...
662
01:08:43,702 --> 01:08:45,702
فکر نمیکردم اینقدر خودت رو حقیر کنی.
663
01:08:46,269 --> 01:08:47,448
عه؟!
664
01:08:47,995 --> 01:08:49,995
از این هم حقیرتر شدم، بانوی من.
665
01:08:51,307 --> 01:08:53,307
از شوهرت بپرس!
666
01:08:54,002 --> 01:08:56,283
فکر کنم اسمش رو گذاشت: «فرار، در کمالِ خوش شانسی».
667
01:08:56,916 --> 01:08:58,916
متاسفانه اونقدر زنده نمی مونی تا آخرش رو ببینی.
668
01:09:01,561 --> 01:09:03,561
روحتم خبر نداره چی در انتظارته!
669
01:09:10,275 --> 01:09:12,525
فکر میکنی من عاشقِ موردرد هستم؟
670
01:09:13,446 --> 01:09:15,446
یا فکر میکنم جذابه؟!
671
01:09:16,455 --> 01:09:19,626
اون خونِ ضعیفِ پدرش توی رگ هاش جاریه.
672
01:09:19,651 --> 01:09:21,666
ساکسون ها درستی میخورنش!
673
01:09:23,782 --> 01:09:25,782
سرانجام...
674
01:09:26,289 --> 01:09:28,687
با ملکه شدنِ من...
675
01:09:29,636 --> 01:09:32,382
همه ی بریتانیا به کملوت غبطه میخورن.
676
01:09:34,429 --> 01:09:36,195
ولی بازم...
677
01:09:36,531 --> 01:09:38,531
هیچکس دوستت نخواهد داشت.
678
01:09:40,281 --> 01:09:42,281
عجله کن...
679
01:09:42,932 --> 01:09:44,932
نامزدت منتظره.
680
01:09:52,486 --> 01:09:54,198
سرورم.
681
01:09:54,223 --> 01:09:56,223
هنوز هم خیلی دیر نشده.
682
01:09:56,839 --> 01:09:58,839
فکر کنم بهتر باشه از اینجا بری.
683
01:09:59,190 --> 01:10:01,190
مجبور نیستید این کارها رو انجام بدید.
684
01:10:02,954 --> 01:10:04,954
شما شاهزاده اید.
685
01:10:06,179 --> 01:10:10,242
احتمالاً یک روز، کملوت قانوناً به شما میرسه.
686
01:10:11,023 --> 01:10:12,835
اگه اشتباه میکنم بهم بگو، برادر.
687
01:10:12,891 --> 01:10:14,891
اون پولی که بهت دادم رو قبول کردی دیگه؟!
688
01:10:20,500 --> 01:10:22,250
فقط داشتم بهتون مشاوره میدادم سرورم.
689
01:10:22,531 --> 01:10:24,531
مشکلِ روح تو همینه.
690
01:10:25,070 --> 01:10:26,804
فکر میکنی بهتری.
691
01:10:26,860 --> 01:10:29,320
چی بهش میگفتی؟ «روح نورانی»!
692
01:10:30,719 --> 01:10:32,523
ولی اینطور نیست.
693
01:10:32,610 --> 01:10:34,610
تو دقیقاً مثل خودمی.
694
01:10:36,273 --> 01:10:38,556
پس پولت رو بگیر...
695
01:10:38,953 --> 01:10:40,953
و مشاوره ات رو واسه خودت نگه دار.
696
01:10:45,197 --> 01:10:47,423
- خب؟
- اون دیگه کاری نداره.
697
01:10:48,269 --> 01:10:50,739
پس بیا دیگه مهمون های عروسیمون رو منتظر نگه نداریم
698
01:11:00,830 --> 01:11:02,830
گوشت رو بیارید.
699
01:11:33,420 --> 01:11:35,420
سرورانِ من، تعظیم کنید.
700
01:11:44,502 --> 01:11:46,213
از روستایی رد شدم...
701
01:11:46,252 --> 01:11:48,502
که همه داشتن در موردِ ضیافتِ بزرگِ امشب
صحبت میکردن.
702
01:11:49,032 --> 01:11:51,032
اون مهمونی توی تالار بزرگ برگزار میشه.
703
01:11:51,526 --> 01:11:55,477
حدود نیم مایل اونطرف تر، غاری هست که
ما رو مستقیماً به یه تونل میرسونه.
704
01:11:56,830 --> 01:11:59,611
غاری سنگی که ما رو واردِ قلب کملوت میکنه.
705
01:12:01,931 --> 01:12:04,148
کسی رو به اسارت نمیگیریم و فقط میکُشیم.
706
01:12:04,267 --> 01:12:05,688
هیچ رحمی نشون نمیدیم.
707
01:12:05,760 --> 01:12:07,963
هر کسی که خواست از موردرد دفاع کنه...
708
01:12:07,988 --> 01:12:09,988
کاری کنید که توی خونِ خودش خفه بشه.
709
01:12:10,013 --> 01:12:12,882
- اگه شکست بخوریم چی؟
- جزو گزینه هامون نیست!
710
01:12:13,656 --> 01:12:16,335
نمیتونیم اجازه بدیم ساکسون ها
با حکومتِ مستکبرانه ـشون...
711
01:12:16,360 --> 01:12:19,117
بر مردمی حکومت کنند که
خودشون کملوت رو به این شکوه رسوندند.
712
01:12:19,875 --> 01:12:21,334
آقایون،
713
01:12:22,256 --> 01:12:25,521
من اون رهبری که دلم میخواست نبودم.
714
01:12:26,265 --> 01:12:28,833
مسیر پادشاهی و بر تخت نشینی، همیشه راحت نبوده.
715
01:12:30,031 --> 01:12:33,792
ولی امروز میتونم مردانی رو انتخاب کنم که
دوست دارم همراهشون بجنگم.
716
01:12:36,192 --> 01:12:37,903
این باعث افتخارمه!
717
01:12:43,787 --> 01:12:45,787
دنیامون در حال تغییره...
718
01:12:47,341 --> 01:12:49,864
خورشید داره تغییر و تحولاتی ایجاد میکنه.
719
01:12:51,177 --> 01:12:53,481
خیلی ها اعتمادشون رو از دست دادن.
720
01:12:55,037 --> 01:12:57,037
ولی همگی باید با شرایط جدید وفق پیدا کنیم.
721
01:12:57,452 --> 01:12:59,452
باید در آغوش بگیریمش.
722
01:12:59,528 --> 01:13:01,590
و امروز ازتون میخوام، ازتون خواهش میکنم...
723
01:13:02,313 --> 01:13:05,460
تا این تغییر که به نفع ماست رو در آغوش بگیرید.
724
01:13:25,740 --> 01:13:27,740
ملکه ـتون رو تشویق کنید.
725
01:13:49,108 --> 01:13:51,735
وقتی رفتیم اونطرف،
مستقیماً برید توی موقعیت هاتون...
726
01:13:52,685 --> 01:13:54,685
و موردرد رو بسپارید به من.
727
01:14:00,513 --> 01:14:02,295
مشعل ها رو خاموش کنید.
728
01:14:08,015 --> 01:14:09,783
همراه با ایشون زانو بزنید، سرورم.
729
01:14:19,727 --> 01:14:22,610
میدونستم یه روز سر عقل میاید، بانوی من.
730
01:14:23,524 --> 01:14:25,217
یه روز زانو میزنی...
731
01:14:25,649 --> 01:14:27,649
و برای جونت التماس میکنی، سرورم.
732
01:14:42,361 --> 01:14:44,361
آرتوووور!
733
01:14:45,753 --> 01:14:47,216
- اون دیگه چی بود؟
- آرتوووور!
734
01:14:47,272 --> 01:14:49,494
لنسلوت ـه! تریسترم برو کنار!
735
01:14:57,708 --> 01:14:59,708
امروز اینجا دور هم جمع شده ایم...
736
01:15:00,245 --> 01:15:02,245
تا در پیشگاهِ پروردگارمون...
737
01:15:17,056 --> 01:15:19,056
اگه با من نیستی یعنی دشمنِ منی!
738
01:15:24,151 --> 01:15:25,969
احمق!
739
01:15:34,961 --> 01:15:36,509
سرورم!
740
01:15:38,669 --> 01:15:40,669
شوالیه ها کجان؟
741
01:15:40,849 --> 01:15:43,760
- جاشون امنه؟
- اگه سریع حرکت کنیم، آره. برادر!
742
01:15:54,091 --> 01:15:56,250
و امروز واقعاً روزِ خاصی ـه.
743
01:15:56,877 --> 01:15:58,877
چرا که امروز...
744
01:15:59,603 --> 01:16:01,603
نه تنها شاهدِ وصلت هستیم...
745
01:16:03,373 --> 01:16:05,373
بلکه تاجگذاری هم خواهیم کرد.
746
01:16:10,016 --> 01:16:11,656
خب دیگه شروع میکنم.
747
01:16:14,362 --> 01:16:15,505
وای خدا!
748
01:16:20,683 --> 01:16:22,572
اینا مردم کملوت بودن!
749
01:16:22,672 --> 01:16:24,672
- برادرهامونن!
- نه!
750
01:16:25,296 --> 01:16:27,296
اونا سربازانِ موردرد بودن.
751
01:16:32,528 --> 01:16:35,844
ارباب موردرد از «کایلیون»، آیا شما...
752
01:16:36,250 --> 01:16:38,452
این زن رو به عنوان همسرتون میپذیرید؟
753
01:16:38,975 --> 01:16:40,497
بله.
754
01:16:54,846 --> 01:16:56,571
حالا تریسترم!
755
01:17:02,708 --> 01:17:04,708
گوئینویر، دخترِ «کوردروید»...
756
01:17:05,513 --> 01:17:07,513
آیا این مرد رو...
757
01:17:08,347 --> 01:17:10,347
به عنوانِ شوهر خودتون میپذیرید؟
758
01:17:23,809 --> 01:17:25,364
بانوی من؟
759
01:17:28,660 --> 01:17:30,660
جوابت رو بگو.
760
01:17:44,670 --> 01:17:45,990
لوکن!
761
01:17:46,015 --> 01:17:48,203
این تیر رو به قلب کلیسا میزنم برادر!
762
01:18:29,784 --> 01:18:32,056
از اینجا ببرش بیرون. نباید دستش به این زن برسه.
763
01:18:55,458 --> 01:18:57,020
کمک!
764
01:18:57,340 --> 01:18:58,583
کمک!
765
01:19:14,727 --> 01:19:15,976
کثافت!
766
01:20:04,140 --> 01:20:06,140
همسرت به تو علاقه نداره.
767
01:20:06,718 --> 01:20:08,718
تو پادشاه نیستی!
768
01:20:10,463 --> 01:20:12,084
اون لنسلوت رو میخواد!
769
01:20:12,447 --> 01:20:14,447
گوئینویر!
770
01:21:35,337 --> 01:21:37,794
فکر میکردم تو قراره منو نجات بدی، نه من تو رو!
771
01:21:52,276 --> 01:21:54,276
اینجا جامون امن نیست.
772
01:21:54,485 --> 01:21:56,485
بقیه چی؟
773
01:21:57,517 --> 01:21:59,517
باید بریم.
774
01:22:01,289 --> 01:22:02,787
بیا.
775
01:22:19,769 --> 01:22:22,752
گوئینویــــــر!
776
01:23:03,468 --> 01:23:04,797
پدر!
777
01:23:04,975 --> 01:23:06,466
پدر!
778
01:24:12,319 --> 01:24:13,803
سرورم.
779
01:24:31,119 --> 01:24:33,119
از سر راهم برو کنار، زنیکه ی احمق!
780
01:24:44,649 --> 01:24:46,331
میخواستی منو بکُشی؟
781
01:24:46,481 --> 01:24:48,481
میخواستی تاج و تختم رو بگیری؟
782
01:24:48,621 --> 01:24:50,941
بذار ببینم واقعاً چجور پادشاهی هستی.
783
01:24:51,651 --> 01:24:53,153
تاج و تختم رو بگیر.
784
01:24:53,665 --> 01:24:55,665
- چی؟
- بگیرش.
785
01:24:57,098 --> 01:25:01,030
تاج و تختم رو بگیــــر!
786
01:25:01,364 --> 01:25:03,764
لطفاً لطفاً به پسرت رحم کن. خواهش میکنم!
787
01:25:03,992 --> 01:25:07,011
هیچوقت دیگه خودت رو پسر من صدا نزن.
788
01:25:07,036 --> 01:25:10,577
من پادشاهِ توئم. میشنوی چی میگم؟
پادشاهتم و هیچ نسبتِ دیگه ای باهات ندارم.
789
01:25:11,792 --> 01:25:13,056
حالا دیگه برو.
790
01:25:13,404 --> 01:25:17,779
از کملوت برو و برای دوست های ساکسونِت تعریف کن
که وقتی بیان اینجا باید انتظار چیا رو داشته باشن.
791
01:25:20,322 --> 01:25:23,864
هیچوقت برنگرد اینجا.
792
01:25:44,959 --> 01:25:46,378
درود!
793
01:25:46,528 --> 01:25:48,528
درود بر پادشاه آرتور!
794
01:25:48,666 --> 01:25:50,666
درود بر کملوت!
795
01:25:50,734 --> 01:25:51,962
درود!
796
01:25:52,041 --> 01:25:53,645
درود برو پادشاه آرتور!
797
01:25:53,774 --> 01:25:55,954
- درود بر کملوت.
- آقایون!
798
01:26:02,609 --> 01:26:04,609
بلند شید.
799
01:26:04,971 --> 01:26:06,971
برادرهاتون رو هم بلند کنید.
800
01:26:07,669 --> 01:26:09,669
بهشون شکوهی رو که شایسته اش هستن میدیم.
801
01:26:12,757 --> 01:26:14,757
بقیه رو آویزون کنید.
802
01:26:15,076 --> 01:26:17,076
از دیوارهای کملوت آویزونشون کنید.
803
01:26:17,128 --> 01:26:19,903
بذارید کلاغ ها با منقارهاشون متلاشیشون کنن
و ساکسون ها رو فراری بدن.
804
01:26:19,928 --> 01:26:22,448
نمیخوام دیگه امروز توی جنگِ دیگه ای بجنگم.
805
01:26:23,421 --> 01:26:25,421
آقایون، اگه به من احترام بذارید...
806
01:26:25,531 --> 01:26:27,531
انگار به خودتون احترام گذاشتید.
807
01:26:28,378 --> 01:26:30,836
من پادشاهِ شما هستم!
808
01:26:31,603 --> 01:26:34,554
ولی این قلمروی ماست!
809
01:26:34,590 --> 01:26:39,249
این...کملوتِ ماست!
810
01:26:39,789 --> 01:26:41,060
درود!
811
01:26:41,085 --> 01:26:43,549
درود، درود بر پادشاه آرتور.
812
01:26:43,731 --> 01:26:47,111
درود، درود بر پادشاه آرتور.
813
01:26:47,232 --> 01:26:50,200
درود، درود بر پادشاه آرتور.
814
01:26:50,492 --> 01:26:53,027
درود، درود بر پادشاه آرتور.
815
01:26:53,596 --> 01:26:56,465
درود، درود بر پادشاه آرتور.
816
01:26:56,820 --> 01:26:58,820
درود، درود بر پادشاه آرتور.
817
01:27:29,946 --> 01:27:35,039
«زیرنویس اختصاصی از فیلیمو»
مترجم: «TheFlashPoint»
77214