Would you like to inspect the original subtitles? These are the user uploaded subtitles that are being translated:
1
00:00:40,692 --> 00:00:42,110
(SCREECH تایرها)
2
00:01:45,590 --> 00:01:48,218
(INTERLUDE موسیقی)
3
00:06:02,638 --> 00:06:04,682
(زنگ مدرسه)
4
00:06:08,978 --> 00:06:10,855
- پیچک
- سلام مامان.
5
00:06:10,980 --> 00:06:13,524
سلام عزیزم (او می خندد)
6
00:06:15,651 --> 00:06:16,986
اوه ...
7
00:06:17,111 --> 00:06:19,614
سلام ، مامان ، دوباره دو تست ، هر دو در ریاضی.
8
00:06:19,739 --> 00:06:22,325
آنها یکی را روی ما ظاهر کردند.
می تونی باور کنی؟
9
00:06:22,450 --> 00:06:25,244
شوخی می کنی؟ اصلاً هشدار ندادید؟
10
00:06:25,369 --> 00:06:27,914
نه ، آنها نکردند.
11
00:06:28,039 --> 00:06:30,500
عزیزم بیا
12
00:06:49,101 --> 00:06:50,895
سلام جورج
13
00:06:52,438 --> 00:06:57,485
نه ، پاریس خوب ، حداقل
این همان چیزی است که جنیفر به پیتر گفت.
14
00:07:00,404 --> 00:07:05,451
ضمناً جیل اوکانر عزیز
می گوید او شروع کرده است به ... شما می دانید چه.
15
00:07:05,576 --> 00:07:08,496
- نه ، چی؟
- قاعدگی.
16
00:07:08,621 --> 00:07:12,833
- او فقط نه ساله است. آیا شما آن را باور دارید؟
- نه ، من فکر می کنم او الیاف است.
17
00:07:12,959 --> 00:07:15,253
- او دروغگو است.
- من که نگفتم
18
00:07:15,378 --> 00:07:19,173
دخترانی مانند جیل فقط دوست دارند خیال پردازی کنند.
19
00:07:29,517 --> 00:07:30,601
سلام
20
00:07:30,726 --> 00:07:33,938
- کک چطور؟
- بعداً خواهم داشت.
21
00:07:34,063 --> 00:07:36,107
خوب.
22
00:07:38,734 --> 00:07:41,696
اوه پیچک فراموش نکن
تا کت خود را به صندلی آویزان کند.
23
00:07:41,821 --> 00:07:43,864
اوه درسته.
24
00:07:44,907 --> 00:07:47,910
(قفل روشن می شود)
25
00:07:51,539 --> 00:07:54,208
- باز کن.
- بیل ...
26
00:07:57,253 --> 00:07:59,588
اوه
27
00:07:59,714 --> 00:08:04,677
- سلام ، این چیست؟ شما می لرزید
- فقط هوا است.
28
00:08:04,802 --> 00:08:09,849
زود هستی خوب،
من برای مارتینی شما یک لیوان خنک می کنم
29
00:08:09,974 --> 00:08:14,437
- آه ، آن کلمه را ذکر نکن ، لطفا.
- یکی دیگر از آن روزها؟
30
00:08:14,562 --> 00:08:17,940
- آره ، یکی دیگر از آن ناهارها.
- اوه ...
31
00:08:19,025 --> 00:08:21,610
- من باید دراز بکشم ، جانیس.
- شما یک ساعت وقت دارید.
32
00:08:21,736 --> 00:08:24,613
کارول و راس برای شام می آیند.
با عمه
33
00:08:24,739 --> 00:08:26,866
- اه لعنتی.
- متاسفم.
34
00:08:26,991 --> 00:08:29,035
نه نه.
35
00:08:31,495 --> 00:08:34,457
- هیا ، پرنسس.
- سلام بابا.
36
00:08:37,001 --> 00:08:39,336
- فهمیدم
- چی؟
37
00:08:39,462 --> 00:08:41,922
مامان ...
38
00:08:42,047 --> 00:08:44,091
- مادر دوربین را دوست دارد ، درست است؟
- درست.
39
00:08:44,216 --> 00:08:46,427
من با او قدم می زدم
گذشته از یک فروشگاه دوربین
40
00:08:46,552 --> 00:08:49,180
و او را دیدم که نگاه می کرد
در این لنزهای واقعی واقعی
41
00:08:49,305 --> 00:08:53,768
خیلی شسته و رفته است
این همه ریزه های کوچک روی آن است.
42
00:08:53,893 --> 00:08:56,228
- ریزه های کوچک مثل این.
- آره؟
43
00:08:56,353 --> 00:08:58,606
چه موقع می توانیم آن را بخریم؟
44
00:08:58,731 --> 00:09:03,110
- خوب ، راه بسیار بدی تا کریسمس است.
- آره
45
00:09:03,235 --> 00:09:06,864
اما هفته آینده تولد شما.
تصمیمت رو گرفتی؟
46
00:09:06,989 --> 00:09:10,534
بله ، اما من نمی خواهم به شما بگویم.
47
00:09:13,204 --> 00:09:15,956
- خیلی خوب...
- سوپرایزم کن.
48
00:09:16,081 --> 00:09:18,125
(غرقهای او)
49
00:09:21,587 --> 00:09:25,132
Hotel des Artistes ،
ساخته شده توسط هنرمندان برای هنرمندان.
50
00:09:25,257 --> 00:09:27,259
اینجا چه جهنمی می کنیم؟
51
00:09:27,384 --> 00:09:29,929
من در مورد شما نمی دانم ،
اما من عمق پنهان دارم
52
00:09:30,054 --> 00:09:32,139
میزانسو ، میزانسن.
53
00:09:37,311 --> 00:09:39,355
(او ناله می کند)
54
00:09:46,820 --> 00:09:48,697
(او گریه می کند)
55
00:09:51,534 --> 00:09:53,577
ببخشید.
56
00:09:56,080 --> 00:09:59,458
ما باید بریم بیل بیا خاله
57
00:10:06,757 --> 00:10:09,051
پیچک پیچک
58
00:10:10,052 --> 00:10:12,096
پیچک عزیزم
59
00:10:13,681 --> 00:10:15,724
این مامان است
60
00:10:16,809 --> 00:10:20,813
- اوه ، مامان ، افتضاح بود.
- چه افتضاح بود؟
61
00:10:23,399 --> 00:10:25,442
من نمی دانم.
62
00:10:27,027 --> 00:10:28,904
یادم نمیاد
63
00:10:29,029 --> 00:10:31,949
خوب ، این فقط یک رویا بود.
64
00:10:33,075 --> 00:10:36,328
- آره ، یک رویا.
- هوم - هوم
65
00:10:37,621 --> 00:10:40,207
مامان ، حالم خوب نیست.
66
00:10:41,583 --> 00:10:45,587
- به نظر می رسد تب ندارید.
- لعنت
67
00:10:45,713 --> 00:10:48,924
اما فکر می کنم شما را در خانه نگه داریم
به هر حال فردا از مدرسه.
68
00:10:49,049 --> 00:10:50,676
دوستت دارم.
69
00:10:50,801 --> 00:10:53,262
اوه ، من هم دوستت دارم
70
00:10:57,599 --> 00:10:59,268
بیل ...
71
00:10:59,393 --> 00:11:05,441
امروز اتفاق عجیبی افتاد.
مردی بیرون مدرسه بود.
72
00:11:05,566 --> 00:11:07,526
بیل؟
73
00:12:18,305 --> 00:12:24,019
بیل: او موهای قهوه ای مایل به قرمز دارد ،
چشمهای آبی کمرنگ ، او حدود 5'8 ، 5'9 است.
74
00:12:24,144 --> 00:12:30,359
یک ریش ، بیشتر یک ریش کامل. نوع
نگاه عجیب و غریب و فاصله گرفته از او.
75
00:12:31,318 --> 00:12:33,737
مرد:
خوب ، اولین بار کی متوجه او شدی؟
76
00:12:33,862 --> 00:12:37,366
چند هفته پیش من او را دیدم
در اتوبوس من به خانه میرفتم.
77
00:12:37,491 --> 00:12:41,119
او بسیار آشنا به نظر می رسید ،
مثل اینکه قبلاً او را جایی دیده بودم
78
00:12:41,245 --> 00:12:43,831
روز بعد،
او در آسانسور محل کار من بود.
79
00:12:43,956 --> 00:12:45,332
آن ... کجاست؟
80
00:12:45,457 --> 00:12:49,336
خیابان مادیسون 386. من یک شریک هستم
در تبلیغات سیمونز تمپلتون.
81
00:12:49,461 --> 00:12:53,006
- خوب ، شاید او هم آنجا کار کند.
- نه
82
00:12:53,131 --> 00:12:56,760
حالا هر روز صبح او را می بینم
وقتی دخترم را به مدرسه می برم
83
00:12:56,885 --> 00:13:01,515
- آیا این شخص تا به حال شما را مورد آزار و اذیت قرار داده است؟
- منو زد؟
84
00:13:01,640 --> 00:13:06,520
آیا او وارد شده است
تماس بدنی هدفمند با شما؟
85
00:13:06,645 --> 00:13:10,607
آیا او شما را زده است؟ آیا او شما را هل داده است؟
86
00:13:10,732 --> 00:13:12,943
نه ، چیزی شبیه به آن
87
00:13:13,068 --> 00:13:18,991
مگر اینکه شواهدی از حمله و
باتری ، ما در اینجا می توانیم کار بسیار کمی انجام دهیم.
88
00:13:19,116 --> 00:13:23,161
چکار کنم؟ چی؟ آیا من او را زیر و رو می کنم ،
فشارش بده ، تحریکش کنی؟
89
00:13:23,287 --> 00:13:27,374
پسر عوضی رو بگیر که منو بزنه؟ چی
آیا طول می کشد تا شما کاری انجام دهید؟
90
00:13:27,499 --> 00:13:30,043
نگاه کنید ، آقای تمپلتون ، متاسفم ،
91
00:13:30,168 --> 00:13:34,131
اما قانونی وجود ندارد که بگوید
که مردم نمی توانند در خیابان های شهر باشند
92
00:13:34,256 --> 00:13:37,759
هر کجا و هر وقت دوست دارند باشند.
93
00:13:45,183 --> 00:13:48,478
- من یکی دارم.
- خوب.
94
00:13:48,603 --> 00:13:50,689
ببین ، مامان ، "ذبح".
95
00:13:52,357 --> 00:13:55,819
- اوه! خوبه.
- 13
96
00:13:55,944 --> 00:13:58,238
(حلقه های تلفن)
97
00:13:58,363 --> 00:14:01,825
الآن برمیگردم. هیچ نگاهی به قطعات من ندارم.
98
00:14:02,868 --> 00:14:04,911
سلام؟
99
00:14:06,204 --> 00:14:09,291
- سلام؟
- مرد: حال او خوب است؟
100
00:14:13,170 --> 00:14:16,923
- بیل؟
- من امروز صبح پیچک را در مدرسه ندیدم.
101
00:14:17,049 --> 00:14:20,010
- حال او خوب است؟
- (کلیک های تلفنی)
102
00:14:26,808 --> 00:14:28,685
(ضرب الاجل)
103
00:14:28,810 --> 00:14:32,189
- 89 ، 90. ده. متشکرم.
- متشکرم.
104
00:14:32,314 --> 00:14:35,442
- باید ده دیگه بهم بدی
- منظورت چیه؟
105
00:14:35,567 --> 00:14:37,903
- شما یک اسکناس 10 دلاری به من دادید.
- من 20 دلار به شما دادم.
106
00:14:38,028 --> 00:14:44,951
- شما فقط ده تا به من دادید. نگاه کن
- آقا ، من فقط یک اسکناس 20 دلاری در کیف پولم داشتم.
107
00:14:45,744 --> 00:14:50,415
احتمالاً قبض را اشتباه خوانده اید.
آیا می توانید ثبت نام را مشاهده کنید؟
108
00:14:50,540 --> 00:14:52,626
سلام چی شده
109
00:14:58,215 --> 00:15:00,801
(کالاها بیش از حد مورد ضرب و شتم قرار گرفتند)
110
00:15:10,143 --> 00:15:12,813
خیلی زیباست
111
00:15:13,855 --> 00:15:17,067
فوق العاده است عاشقشم.
112
00:15:17,192 --> 00:15:20,070
- متشکرم.
- هی چی؟
113
00:15:22,113 --> 00:15:25,700
چه چیز خارق العاده ای است؟ خوب ، حالا
114
00:15:25,826 --> 00:15:30,330
- از کجا این را پیدا کردید؟
- بالای میز کار ، جایی که آن را قرار داده اید.
115
00:15:32,958 --> 00:15:36,169
- چه خبر است؟
- بابا برای من کیف پول خرید.
116
00:15:36,294 --> 00:15:39,214
بسته را در مواد غذایی پیدا کردم
با نام من روی آن
117
00:15:39,339 --> 00:15:42,634
- آه ، این بسیار زیبا است ، بیل.
- آره
118
00:15:42,759 --> 00:15:46,012
این اولین هدیه بزرگ شده است
من تا به حال شده ام
119
00:15:46,137 --> 00:15:51,101
و رنگ ها دقیقاً مانند
نقاشی های موجود در سقف. عاشقشم.
120
00:15:54,020 --> 00:15:57,941
- کیف را نخرید.
- نه
121
00:16:00,360 --> 00:16:03,655
او انجام داد. اون مرد
122
00:16:07,117 --> 00:16:13,456
- چه مدت از او می دانید؟
- اوه ، خدای من ، بیل. این پیچک است که او را دنبال می کند.
123
00:16:15,834 --> 00:16:19,796
- چرا اینو میگی؟
- خوب ، نوع نگاهش به او.
124
00:16:19,921 --> 00:16:24,759
و امروز صبح فقط برای دیدن تماس گرفت
حال او چطور بود و حالا کیف.
125
00:16:24,884 --> 00:16:28,096
اوه ، بیل ، لطفا ، بیا با پلیس تماس بگیریم.
126
00:16:28,221 --> 00:16:30,265
من پیش آنها رفتم
127
00:16:31,850 --> 00:16:36,813
عزیزم ، هیچ کاری از دست آنها ساخته نیست
مگر اینکه خون بکشد.
128
00:17:10,972 --> 00:17:13,016
(BUZZER درب)
129
00:17:23,526 --> 00:17:25,487
- صبح.
- صبح ، خانم تمپلتون.
130
00:18:05,318 --> 00:18:07,821
این یک برش از Who's Who است.
131
00:18:07,946 --> 00:18:13,201
هوور ، الیوت سوگنز.
دکترا متالورژیست
132
00:18:13,326 --> 00:18:17,622
متولد لندن ، انگلیس. تحصیل کرده
کالج کینگ ، دانشگاه لندن ،
133
00:18:17,747 --> 00:18:20,291
موسسه تکنولوژی ماساچوست.
134
00:18:20,416 --> 00:18:24,212
همسر ، سیلویا فلورا.
دختر ، آدری رز.
135
00:18:24,337 --> 00:18:29,801
معاون رئیس جمهور ، شرکت واحد فولاد ،
پیتسبورگ نویسنده مدرس
136
00:18:29,926 --> 00:18:34,055
- مقالات متعددی منتشر شده است.
- آن را به پلیس برسانید.
137
00:18:34,180 --> 00:18:35,932
این کافی نیست.
138
00:18:36,057 --> 00:18:40,562
همه اینها فقط یک واقعیت در مورد زندگی اوست.
حتی نمی توانیم ثابت کنیم که وی آن را ارسال کرده است.
139
00:18:40,687 --> 00:18:44,232
- پس ما می خواهیم چه کار کنیم؟
- من به تو خواهم گفت که می خواهم چه کار کنم.
140
00:18:44,357 --> 00:18:47,861
دفعه بعد که او را دیدم ، او را می گیرم
و پیدا کردن آنچه در مورد آن است.
141
00:18:47,986 --> 00:18:51,406
- خیلی مراقب باش.
- عزیزم ، مواظب باش
142
00:18:51,531 --> 00:18:54,200
اگر او امروز شما را در مدرسه اذیت می کند ،
فقط یک پلیس تماس بگیرید
143
00:18:55,326 --> 00:18:57,370
خوب.
144
00:18:57,495 --> 00:19:01,875
- درسته ، راحت باش وگرنه هر دوی شما رو میدونم
- (داد زدن)
145
00:19:09,799 --> 00:19:15,555
خانم آمبولانس به زودی اینجا خواهد بود.
خوب میشی کیف شما را گرفتم
146
00:19:15,680 --> 00:19:20,768
بیا ، به حرکت ادامه بده
کمی هوا به او بدهید. بیا دیگه.
147
00:19:22,562 --> 00:19:25,690
اوه ، خدای من ، پیچک! ساعت چند است؟
148
00:19:25,815 --> 00:19:28,234
- 3.20.
- باید برم
149
00:19:28,359 --> 00:19:33,489
- سخت نگیر.
- باید برم باید دخترم را بگیرم.
150
00:19:59,682 --> 00:20:03,061
(THUNDERCLAP)
151
00:20:41,849 --> 00:20:43,518
پیچک
152
00:20:45,686 --> 00:20:47,313
پیچک
153
00:20:50,775 --> 00:20:52,402
پیچک
154
00:20:54,570 --> 00:20:56,322
پیچک
155
00:20:58,199 --> 00:20:59,826
پیچک
156
00:21:09,752 --> 00:21:13,589
پیچوی در خانه است ، خانم تمپلتون.
من به او در خیابان کمک کردم.
157
00:21:13,714 --> 00:21:17,093
او در لابی منتظر شماست.
158
00:21:17,218 --> 00:21:21,139
در اینجا ، شما کیف خود را انداخت
در پیاده رو.
159
00:21:22,723 --> 00:21:26,018
باید صحبت کنیم من الان مطمئن هستم لطفا.
160
00:21:29,647 --> 00:21:32,400
شما کی هستید؟ چه چیزی می خواهید؟
161
00:21:32,942 --> 00:21:37,530
به شوهرت بگو
امروز عصر باهاش تماس می گیرم لطفا.
162
00:21:54,672 --> 00:21:56,716
شما همان جا صبر می کنید ، خانم جوان.
163
00:21:56,841 --> 00:22:01,429
شما هرگز ، هرگز ، مدرسه را ترک نخواهید کرد
بدون من. منو میفهمی؟
164
00:22:01,554 --> 00:22:05,057
تحت هیچ شرایطی
قرار است با غریبه ها بروی؟
165
00:22:05,182 --> 00:22:10,104
اگر در آن دفتر بنشینید
باید ، شما فقط صبر کنید و صبر کنید و منتظر بمانید.
166
00:22:10,229 --> 00:22:15,610
- آیا من را درک می کنی ، پیچک؟
- (با گریه) مامان ، داری به من آسیب می زنی.
167
00:22:19,447 --> 00:22:23,326
- (IVY WEEPS)
- متاسفم.
168
00:22:53,856 --> 00:22:55,983
(حلقه)
169
00:23:06,452 --> 00:23:08,537
- آقای تمپلتون؟
- چی میخوای؟
170
00:23:08,663 --> 00:23:12,708
- چرا ما رو اذیت می کنی؟
- اسم من الیوت هوور است.
171
00:23:12,833 --> 00:23:17,296
حالا ، نگاه کن ، من باید تو و همسرت را ببینم.
خیلی مهم است
172
00:23:17,421 --> 00:23:23,594
هوم ... ما می توانستیم در گوشه و کنار یکدیگر ملاقات کنیم
در رستوران Severino's. آنجا آرام است.
173
00:23:23,719 --> 00:23:27,139
غیرممکن است.
ما نمی توانیم فرزندمان را تنها بگذاریم.
174
00:23:27,264 --> 00:23:32,603
خوب ، کارول راتمن ممکن است مایل باشد
حتماً یک ساعت یا بیشتر با آیوی بنشینید ، مطمئناً؟
175
00:23:33,729 --> 00:23:35,731
- آقای تمپلتون؟
- خواهم دید.
176
00:23:35,856 --> 00:23:39,777
بگذارید بگوییم 9.30.
البته اگر راحت باشد.
177
00:23:39,902 --> 00:23:41,946
خواهم دید.
178
00:23:44,490 --> 00:23:46,325
با پلیس تماس بگیرید.
179
00:23:46,450 --> 00:23:49,995
تا وقتی که متوجه نشدم
این چه جهنمی است عزیزم.
180
00:23:51,330 --> 00:23:53,374
(فصل)
181
00:24:10,766 --> 00:24:12,810
آقای تمپلتون!
182
00:24:15,563 --> 00:24:17,606
خانم تمپلتون
183
00:24:20,693 --> 00:24:24,947
اینجا خیلی ساکت است.
من ... من یک جدول رزرو کردم.
184
00:24:45,467 --> 00:24:49,346
نگاه کنید ، من می خواهم از هر دوی شما تشکر کنم
خیلی برای دیدن من
185
00:24:49,471 --> 00:24:50,806
عصر بخیر.
186
00:24:50,931 --> 00:24:53,100
آیا چیزی می خواهید خانم تمپلتون؟
187
00:24:53,225 --> 00:24:55,811
- خوب ، نه برای من ، ممنون
- اسکاچ ، ماریا.
188
00:24:55,936 --> 00:25:00,482
آه ، بله ، من چای می خورم.
آیا شما هیچ باروتی چینی دارید؟
189
00:25:00,608 --> 00:25:03,068
می بینم که مقداری داریم
190
00:25:08,240 --> 00:25:13,495
به مدت دو هفته یک مرد با ریش
خانواده ام را اشکال زده است. آیا آن مرد تو هستی؟
191
00:25:13,621 --> 00:25:15,873
آره.
192
00:25:15,998 --> 00:25:17,750
از این بابت عذرخواهی می کنم
193
00:25:17,875 --> 00:25:22,922
اما همه نیرنگ ، مبدل کردن ،
کاملاً ضروری بودند
194
00:25:23,047 --> 00:25:25,341
قبل از اینکه این جلسه تشکیل شود
195
00:25:25,466 --> 00:25:28,594
- باید مطمئن می شدم.
- از چی؟
196
00:25:30,554 --> 00:25:34,516
خوب ، همه چیز باید درست باشد
قبل از اینکه همدیگر را ببینیم.
197
00:25:34,642 --> 00:25:37,436
بگذار توضیح بدهم.
198
00:25:37,561 --> 00:25:42,232
خیلی طول کشید
در واقع هفت سال
199
00:25:42,358 --> 00:25:45,444
هفت سال سفر ،
تحقیق و مطالعه ،
200
00:25:45,569 --> 00:25:48,614
خواستار بازسازی کلی
از همه معنوی من ...
201
00:25:48,739 --> 00:25:51,742
چه جهنمی می گویی؟
202
00:25:51,867 --> 00:25:57,414
من سعی می کنم و همه چیز را
آقای تمپلتون به همان اندازه روشن هستم.
203
00:25:57,539 --> 00:26:03,003
اما در ابتدا چیزهایی وجود دارد که شما انجام می دهید
باید دانست. بعضی چیزهای خیلی پیچیده
204
00:26:05,589 --> 00:26:08,509
بنابراین من از ابتدا شروع می کنم.
205
00:26:10,803 --> 00:26:15,265
11 سال پیش ، من یک مرد بسیار خوشحال بودم.
206
00:26:18,143 --> 00:26:20,270
من یک خانواده داشتم
207
00:26:20,396 --> 00:26:22,648
همسر فوق العاده
208
00:26:22,773 --> 00:26:24,692
و یک دختر دوست داشتنی
209
00:26:25,818 --> 00:26:30,072
اسم دخترم آدری رز بود.
210
00:26:31,031 --> 00:26:33,117
وقتی فوت کرد پنج ساله بود.
211
00:26:33,242 --> 00:26:37,371
همه چیز خوب به نظر می رسید
از چشمانش بدرخشد ، می دانی؟
212
00:26:37,496 --> 00:26:42,334
به هر حال وجود داشت
یک تصادف اتومبیل و ...
213
00:26:42,459 --> 00:26:45,504
این اتفاق درست در خارج از پیتسبورگ رخ داد.
214
00:26:45,629 --> 00:26:50,217
طوفانی بود
و ماشین آنها فقط از جاده خارج شد.
215
00:26:51,260 --> 00:26:54,138
خیلی سریع ، خیلی ناگهانی بود.
216
00:26:54,263 --> 00:26:56,306
متشکرم.
217
00:26:57,850 --> 00:27:02,563
به طور طبیعی ، از دست دادن همسرم و
دخترم کاملاً غیر قابل تحمل بود.
218
00:27:02,688 --> 00:27:08,193
من نمی دانم چگونه وجود داشته ام. یک روز داشتم
احساسی که آدری رز نزدیک من بود.
219
00:27:08,318 --> 00:27:13,907
ما هیچ باروتی چینی نداشتیم ،
آقا ، بنابراین من برای شما فرموس اولانگ آوردم.
220
00:27:14,032 --> 00:27:16,827
ممنونم ماریا
221
00:27:16,952 --> 00:27:21,039
من هنوز نمی فهمم چه می گویی
و چرا آن را به ما می گویی
222
00:27:21,165 --> 00:27:23,208
خیلی خوب.
223
00:27:27,171 --> 00:27:32,301
حدود یک سال پس از تصادف ،
دوستی مرا به مهمانی شام برد.
224
00:27:33,510 --> 00:27:38,223
یکی از مهمانان روان بود.
یک بصیر
225
00:27:38,348 --> 00:27:43,979
او هر کاری را که کرده بودم به من گفت
از وقتی که پسر بودم ،
226
00:27:44,104 --> 00:27:49,860
و سپس او شروع کرد
برای صحبت کردن در مورد دخترم ، آدری رز ،
227
00:27:49,985 --> 00:27:53,614
او را طوری توصیف می کند که گویی زنده است.
228
00:27:53,739 --> 00:27:56,825
از او خواستم متوقف شود ، اما این کار را نکرد.
229
00:27:58,994 --> 00:28:01,371
یادم هست که شروع کردم به گریه کردن ،
230
00:28:01,496 --> 00:28:03,373
چون من نمی توانستم کمکش کنم ،
231
00:28:03,498 --> 00:28:07,961
و او خم شد
و او از من پرسید که چرا گریه می کنم.
232
00:28:08,086 --> 00:28:12,132
بنابراین من به او گفتم که همسرم
و دخترم مرده بودند.
233
00:28:12,257 --> 00:28:14,718
اما او گفت نه
234
00:28:17,387 --> 00:28:20,933
نه ، همسرم در صلح بود ،
235
00:28:21,058 --> 00:28:24,436
اما دخترم زنده بود
236
00:28:25,729 --> 00:28:30,776
فکر کردم شوخی ضعیفی است نمیتونستم
باور کنید که کسی می تواند آنقدر ظالم باشد.
237
00:28:30,901 --> 00:28:36,490
بعد چند ماه اتفاقاً من بودم
اینجا در شهر نیویورک در یک سفر کاری.
238
00:28:36,615 --> 00:28:39,076
یک شب داشتم از تالار شهر عبور می کردم
239
00:28:39,201 --> 00:28:42,616
و دیدم که تبلیغ شده است
در خیمه شب بیرون ،
240
00:28:42,766 --> 00:28:46,497
"اریک لوید ، بصیر."
241
00:28:46,797 --> 00:28:51,046
به هر حال ، پس از سخنرانی ،
یا تظاهرات ، هر
242
00:28:51,171 --> 00:28:54,591
برگشتم و آقای لوید را دیدم
در رختکن او
243
00:28:54,716 --> 00:28:59,638
و مانند زنی که در آن مهمانی است ،
او چیزهای خیلی دقیقی به من گفت
244
00:28:59,763 --> 00:29:02,891
در واقع موارد بسیار دقیق است.
245
00:29:03,016 --> 00:29:08,105
چیزهایی در مورد دخترم ، آدری رز.
246
00:29:10,023 --> 00:29:13,527
دوباره ، توصیف او
مثل اینکه او زنده باشد ،
247
00:29:13,652 --> 00:29:19,116
اما این بار به من جزئیات می دهد
از خانه ای که در آن زندگی می کرد.
248
00:29:19,241 --> 00:29:22,327
یک آپارتمان بود
اینجا در شهر نیویورک
249
00:29:22,452 --> 00:29:27,958
که سقف زیبایی داشت
با نقاشی های کلاسیک
250
00:29:28,083 --> 00:29:33,964
و حتی اتاقی که او در آن خوابیده است ،
با پرده های زرد و سفید.
251
00:29:34,089 --> 00:29:37,134
تخت خواب تاج پوشش
252
00:29:37,259 --> 00:29:39,219
...
253
00:29:39,344 --> 00:29:42,431
پاندای غول پیکر
و آکواریوم در گوشه.
254
00:29:43,932 --> 00:29:46,059
او گفت که او برگشته بود.
255
00:29:46,893 --> 00:29:48,687
آدری رز برگشته بود ...
256
00:29:48,812 --> 00:29:51,815
(CUP CLTTERS، JANICE GASPS)
257
00:29:51,940 --> 00:29:53,984
من واقعا متاسفم.
258
00:30:09,040 --> 00:30:13,545
متاسفم ، خانم تمپلتون ،
این باید برای شما یک شوک باشد.
259
00:30:13,670 --> 00:30:17,174
می توانم بفهمم چه ضربه ای است
مرگ دخترت حتما بوده است ،
260
00:30:17,299 --> 00:30:19,676
قبول کردن برای شما چقدر سخت بود
261
00:30:19,801 --> 00:30:24,222
اما آنچه اکنون می گویی ...
تناسخ ، این همان چیزی است که شما می گویید؟
262
00:30:24,347 --> 00:30:26,433
هیچ اشتباهی وجود ندارد ، آقای تمپلتون.
263
00:30:26,558 --> 00:30:28,810
لحظه ای که Ivy را دیدم ،
می توانستم تشخیص دهم
264
00:30:28,935 --> 00:30:32,397
همه خصوصیات ظریف
که زمانی متعلق به آدری رز بود.
265
00:30:32,522 --> 00:30:37,152
آقای هوور ، شما می توانید آنچه را که باور دارید
می خواهم ، اما لطفا خانواده من را درگیر نکنید.
266
00:30:37,277 --> 00:30:41,823
- شما از طریق تلفن تحت تعقیب هستید.
- ببخشید.
267
00:30:42,824 --> 00:30:48,079
- خانم تمپلتون ، می توانیم صحبت کنیم؟
- نه ، ببخشید باید برم ببینم ...
268
00:30:48,663 --> 00:30:50,373
بسیار خوب ، ما درست خواهیم شد.
269
00:30:50,499 --> 00:30:52,000
- چیه؟
- پیچک
270
00:30:52,125 --> 00:30:54,252
- پیچک؟ موضوع چیه؟
- من نمی دانم.
271
00:30:54,377 --> 00:30:58,173
- آقای تمپلتون ، ما کار را تمام نکرده ایم.
- بله ، آقای هوور ، ما کار خود را تمام کردیم.
272
00:30:58,298 --> 00:31:01,426
ما به داستان شما گوش فرا داده ایم
خیلی از شما متاسفیم
273
00:31:01,551 --> 00:31:04,346
اما ما را تنها بگذارید.
ما را دنبال نکن با ما تماس نگیرید
274
00:31:04,471 --> 00:31:07,224
مشکل شما مشکل ما نیست.
275
00:31:11,186 --> 00:31:13,438
(فریبندگان)
276
00:31:21,529 --> 00:31:23,907
عزیزم پیچک
277
00:31:24,032 --> 00:31:26,618
(IVY ناله و گریه)
278
00:31:26,743 --> 00:31:30,455
- عزیزم
- بابا ... بابا ...
279
00:31:30,580 --> 00:31:34,292
بابا ... بابا ... بابا ...
280
00:31:35,585 --> 00:31:38,046
شه بیدار شو عزیزم
281
00:31:38,171 --> 00:31:41,508
شه سلام.
282
00:31:41,633 --> 00:31:43,677
سلام عزیزم
283
00:31:45,428 --> 00:31:47,722
- سلام.
- سلام.
284
00:31:50,141 --> 00:31:52,727
سلام بابا. اینجا چه میکنی؟
285
00:31:52,852 --> 00:31:56,147
من تازه اومدم
شب بخیر شاهزاده خانمم را ببوسم.
286
00:32:00,860 --> 00:32:05,490
- خوشحالم که اینجا هستی.
- من همیشه اینجا خواهم بود عزیزم.
287
00:32:10,453 --> 00:32:13,289
اشکالی نداره تماس بگیرید
من تمام صبح در خانه خواهم بود.
288
00:32:13,415 --> 00:32:16,167
خوب. شب بخیر.
289
00:32:29,556 --> 00:32:32,142
اوه ، بیل ،
آن کابوس ها دو بار در یک هفته.
290
00:32:32,267 --> 00:32:34,561
عزیزم ، بیا وحشت نکن عزیزم
291
00:32:34,686 --> 00:32:37,939
شما الگو را می دانید.
آنها می آیند و می روند.
292
00:32:38,773 --> 00:32:42,027
فردا او را به دیدن دکتر کاپلان ببرید ، ها؟
293
00:32:42,152 --> 00:32:44,404
خوب.
294
00:32:44,529 --> 00:32:48,408
- در مورد الیوت هوور چطور؟
- اوه عزیزم ، او یک فرد متعصب ، یک فرد عجیب است.
295
00:32:48,533 --> 00:32:50,410
شهر پر از اونهاست.
296
00:32:50,535 --> 00:32:54,330
- اگر نباشد چطور؟
- داستان او را باور دارید؟
297
00:32:54,456 --> 00:32:58,251
خوب ، او این باور را دارد. او صادقانه اعتقاد دارد
هرچه می گوید
298
00:32:58,376 --> 00:33:02,797
من می دانم که این دیوانه است ، اما چیزی وجود دارد
در مورد نوع نگاه او
299
00:33:02,922 --> 00:33:05,717
(حلقه های تلفن)
300
00:33:05,842 --> 00:33:08,386
- آسمانها
- نگران نباش
301
00:33:13,183 --> 00:33:16,895
- سلام؟
- آقای تمپلتون؟ این الیوت هوور است.
302
00:33:17,020 --> 00:33:18,980
هوور ، من به اندازه کافی شما را داشته ام.
303
00:33:19,105 --> 00:33:22,442
ما را تنها بگذار و گرنه قدم هایی برمی دارم
ببینم که می کنی فهمیدن؟
304
00:33:22,567 --> 00:33:24,611
(تلفن پایین SLAMS)
305
00:33:32,911 --> 00:33:34,662
نمی دانم او زورگیر است ،
306
00:33:35,038 --> 00:33:38,208
یا یک مهره ، همانطور که می گویید ،
یا مردی که چنین چیزی را باور دارد.
307
00:33:38,333 --> 00:33:42,837
ما در مورد منطقه ای صحبت می کنیم که بسیار زیاد است
از مردم چیزی در مورد نمی دانند
308
00:33:42,962 --> 00:33:46,341
وقتی پسر بودم ،
هر شبو که دور هم می نشستیم
309
00:33:46,466 --> 00:33:49,803
و به پدربزرگم گوش بده
در مورد دیبوک داستان تعریف کنید ،
310
00:33:49,928 --> 00:33:52,514
یک روح شیطانی
که می تواند بیاید و به اجساد حمله کند.
311
00:33:52,639 --> 00:33:56,893
- چه ربطی به این موضوع دارد؟
- اینکه هر آیینی رمز و رازهای خاص خود را دارد.
312
00:33:57,018 --> 00:33:59,979
- بیا روس
- باشه ، تمسخر کن
313
00:34:00,104 --> 00:34:05,151
اما شب های جمعه ، وقتی شمع ها
روشن شدند و او از دیبوک صحبت کرد ،
314
00:34:05,276 --> 00:34:07,362
او جهنم را از ما ترساند.
315
00:34:10,657 --> 00:34:14,744
سوال آیا این هوور
از شما خواسته ای دارید؟
316
00:34:14,869 --> 00:34:17,080
نه ، اما هیچ سخنی وجود ندارد که او این کار را نخواهد کرد
317
00:34:17,205 --> 00:34:20,166
راس ، ما در حال مقدماتی هستیم
برای نوعی لرزش.
318
00:34:20,291 --> 00:34:23,795
- آیا می توان با او تماس گرفت؟
- اجتناب از او غیرممکن است!
319
00:34:23,920 --> 00:34:27,757
- او تمام صبح با دفتر تماس گرفته است.
- خوب او را به خانه خود دعوت کنید.
320
00:34:27,882 --> 00:34:30,885
دیوانه ای؟
من اجازه نمی دهم که دیوانه وارد خانه من شود.
321
00:34:31,010 --> 00:34:34,138
من وکیل شما هستم
من باید بدانم که او دنبال چه چیزی است.
322
00:34:34,264 --> 00:34:37,100
اخاذی سیاه نمایی پیچک
323
00:34:37,225 --> 00:34:41,062
شما او را بنشینید و این را بیرون بکشید
به طور خاص از او
324
00:34:41,187 --> 00:34:45,066
من سوالات را می نویسم ،
شما آنها را به خاطر بسپارید و از آنها بپرسید
325
00:34:45,191 --> 00:34:48,611
بیل ، من آنجا خواهم بود
من شاهد تو خواهم بود
326
00:35:01,624 --> 00:35:05,753
باورنکردنیه.
کاملاً باورنکردنی است.
327
00:35:07,630 --> 00:35:11,634
می دانید دقیقاً همینطور است
همانطور که اریک لوید آن را توصیف کرد.
328
00:35:11,759 --> 00:35:13,803
نقاشی های سقفی.
329
00:35:14,721 --> 00:35:16,556
ای وای...
330
00:35:16,681 --> 00:35:19,142
پنجره های عظیم.
331
00:35:20,727 --> 00:35:25,690
و شومینه تراشیده شده.
باورکردنی نیست
332
00:35:26,441 --> 00:35:31,112
- آیا شما صندلی خواهید داشت ، آقای هوور؟
- قطعا.
333
00:35:34,407 --> 00:35:37,869
یک جفت روانشناسی به شما گفتند
دخترت دوباره به زندگی برگشته بود.
334
00:35:37,994 --> 00:35:41,289
- درست است؟
- بله درست است.
335
00:35:41,414 --> 00:35:44,042
آیا از محل نگهداری می دانید؟
از این روانی ها؟
336
00:35:44,167 --> 00:35:47,795
نه ، می بینی
من هرگز نام زن را نمی دانستم ،
337
00:35:47,920 --> 00:35:52,508
و اریک لوید سه سال پیش درگذشت.
338
00:35:52,633 --> 00:35:57,388
خیلی بد. بنابراین هیچ کس در اطراف کسی نیست
یادتان هست که این را به شما گفته ام؟
339
00:35:57,513 --> 00:35:59,640
نه
340
00:35:59,766 --> 00:36:02,852
خوب،
چرا در آن زمان با ما تماس نگرفتید؟
341
00:36:04,103 --> 00:36:07,857
خوب ، در آن زمان ، آقای تمپلتون ،
صادقانه بگویم ،
342
00:36:07,982 --> 00:36:12,570
من مسخره بازی و کافر بودم.
همانطور که اکنون هستید.
343
00:36:13,071 --> 00:36:16,199
باید اعتراف کنم ، سالها طول کشید
جستجو و جستجو
344
00:36:16,324 --> 00:36:18,826
به منظور اطمینان از حقیقت
345
00:36:18,951 --> 00:36:21,245
ببینید خانم تمپلتون ، من به هند رفتم ،
346
00:36:21,370 --> 00:36:26,375
جایی که من از یک شیوه زندگی یاد گرفتم
که کاملا با من بیگانه بود.
347
00:36:26,501 --> 00:36:30,338
اما به موقع ، با کمک
و خرد مردم ساده ،
348
00:36:30,463 --> 00:36:33,841
من واقعیت را شناختم
از عقاید مذهبی آنها
349
00:36:33,966 --> 00:36:37,804
و حقیقت تناسخ را بدانیم.
350
00:36:38,596 --> 00:36:41,265
بیش از 12 میلیون نفر وجود دارد
در این شهر
351
00:36:41,390 --> 00:36:44,769
چگونه شدیم
ذینفعان جستجوی شما؟
352
00:36:44,894 --> 00:36:48,147
خوب ، حالا ،
این یک فرآیند حذف بود.
353
00:36:48,272 --> 00:36:52,151
به گفته اریک لوید ، او زندگی می کرد
جایی در شهر نیویورک
354
00:36:52,276 --> 00:36:55,822
در یک آپارتمان زیبا
دقیقاً مثل این یکی
355
00:36:56,906 --> 00:36:59,700
سن او اکنون 11 ساله خواهد بود.
356
00:37:00,535 --> 00:37:04,372
اجازه بدهید من آن را در این راه،
آقای و خانم تمپلتون.
357
00:37:04,497 --> 00:37:10,044
آدری رز در تاریخ 3 اکتبر 1965 درگذشت.
358
00:37:11,170 --> 00:37:15,216
- آن روز تولد پیچک است.
- آره ...
359
00:37:15,341 --> 00:37:20,972
آدری رز درگذشت
تقریباً در 8.20 صبح.
360
00:37:21,889 --> 00:37:24,600
آیوی ساعت 8.22 به دنیا آمد.
361
00:37:29,564 --> 00:37:32,024
بنابراین ... درست مثل آن ، ها؟
362
00:37:32,149 --> 00:37:37,280
یک دقیقه مرده ، لحظه ای دیگر به زندگی.
فکر نمی کنید این کمی غیر معمول است؟
363
00:37:38,114 --> 00:37:40,366
نه، نه واقعا.
364
00:37:41,450 --> 00:37:43,744
می بینی ،
بسیاری از مکاتب فکری وجود دارد
365
00:37:43,869 --> 00:37:49,292
در مورد لحظه دقیق روح
آقای تمپلتون با بدن متحد می شود.
366
00:37:49,417 --> 00:37:51,961
به عنوان مثال در تبت
به طور کلی اعتقاد بر این است
367
00:37:52,086 --> 00:37:57,091
که دالایی لاما دوباره تجسم یافته است
در همان لحظه مرگ او.
368
00:37:57,216 --> 00:37:58,926
شما چه می خواهید؟
369
00:37:59,051 --> 00:38:03,222
هیچ چیز بیشتر و نه کمتر از شما و
همسر خوب شما آماده است که به من بدهد.
370
00:38:03,347 --> 00:38:05,933
منظور از این چه جهنمی است؟
371
00:38:06,058 --> 00:38:09,854
خوب ، من فقط این فرصت را دوست دارم
برای دیدن پیچک گاهی اوقات ،
372
00:38:09,979 --> 00:38:13,941
به تماشای رشد او
در صورت لزوم کمک کنیم.
373
00:38:14,066 --> 00:38:17,320
او هرگز مجبور نیست که بداند
درباره آدری رز
374
00:38:17,445 --> 00:38:18,946
(جیغ ها)
375
00:38:25,411 --> 00:38:27,413
(جیغ زدن)
376
00:38:31,000 --> 00:38:33,127
(جیغ ها)
377
00:38:34,754 --> 00:38:35,796
اوه خدای من.
378
00:38:35,921 --> 00:38:38,632
او را شوکه نکنید.
صحبت های دکتر را به خاطر بسپارید.
379
00:38:38,758 --> 00:38:41,344
- پیچک
- جنیس: اوه ، خدای من!
380
00:38:51,187 --> 00:38:54,065
بیل ، او به نظر نمی رسد که ما را بشنود.
381
00:38:54,190 --> 00:38:57,318
بیل: پیچک ، عزیزم ، این مامان و بابا است.
عزیزم ، بیدار شو
382
00:38:57,443 --> 00:38:59,153
(جیغ ها)
383
00:39:01,363 --> 00:39:03,324
(WAILS)
384
00:39:03,449 --> 00:39:08,579
پیچک ... عزیزم پیچک پیچک
385
00:39:11,373 --> 00:39:13,793
جنیس: پیچک ... اوه بیل مراقب باش
386
00:39:13,918 --> 00:39:15,753
پیچک ... اوه ، خدای من.
387
00:39:15,878 --> 00:39:19,131
- (فریادهای IVY)
- عزیزم. بیل ، مراقبش باش
388
00:39:19,256 --> 00:39:22,426
- اوه خدای من.
- (جیغ زدن)
389
00:39:25,554 --> 00:39:28,516
- مراقب باش بیل
- پیچک
390
00:39:28,641 --> 00:39:30,684
پیچک ، این بابا است. بیدار شو
391
00:39:32,061 --> 00:39:33,479
آدری رز!
392
00:39:33,604 --> 00:39:37,608
(شدت جیغ زدن)
393
00:39:38,859 --> 00:39:42,029
آدری ... آدری رز ...
394
00:39:43,656 --> 00:39:45,908
آدری ...
395
00:39:46,033 --> 00:39:47,785
(شریکس ها)
396
00:39:48,869 --> 00:39:50,913
(جیغ زدن)
397
00:39:54,959 --> 00:39:57,461
آدری ... آدری رز ...
398
00:39:58,337 --> 00:40:01,757
آدری آدری آدری رز!
آدری رز ...
399
00:40:01,882 --> 00:40:05,386
آدری ، آدری ...
آدری ، من هستم ، بابا است.
400
00:40:05,511 --> 00:40:11,642
آدری ... آدری رز ... آدری ،
این من هستم ، بابا است. باباست ، منم
401
00:40:11,767 --> 00:40:16,647
اینجا باباست باباست ، آدری.
آدری ، بابا است ، من هستم.
402
00:40:16,772 --> 00:40:20,276
دادا است دادا بیخیال عزیزم.
403
00:40:20,401 --> 00:40:22,736
بیا ، این من هستم.
404
00:40:22,862 --> 00:40:25,364
- بابا؟
- بابا
405
00:40:25,489 --> 00:40:28,826
باباست بله باباست بیا دیگه.
406
00:40:28,951 --> 00:40:31,620
بله ، بیا ، بیا ، همه چیز درست است.
407
00:40:31,745 --> 00:40:35,165
دادا است بابا بیا باباست
408
00:40:35,291 --> 00:40:37,751
اشکالی نداره باباست بیا دیگه.
409
00:40:37,877 --> 00:40:41,255
بیا ، بیا ، این بابا است ، دادا است.
410
00:40:41,380 --> 00:40:43,966
- بله ، بیا بیخیال عزیزم.
- بابا؟
411
00:40:44,091 --> 00:40:46,552
خوب می شود بله من هستم.
412
00:40:46,677 --> 00:40:49,346
باباست دادا است اشکالی نداره
413
00:40:49,471 --> 00:40:52,182
(او WEEPS است)
414
00:40:58,689 --> 00:41:00,858
(HOOVER SOBS) آدری ...
415
00:41:00,983 --> 00:41:03,027
آدری رز ...
416
00:41:11,827 --> 00:41:15,664
آه ، متاسفم ، آقای تمپلتون ،
خانم تمپلتون ...
417
00:41:18,042 --> 00:41:21,003
می بینی ...
418
00:41:21,128 --> 00:41:24,840
متاسف. می بینید که این تصادف بود.
419
00:41:24,965 --> 00:41:29,094
آن جا آتشی بود.
شیشه های ماشین بسته بود.
420
00:41:29,219 --> 00:41:34,016
شیشه های ماشین بسته بود
و او نمی توانست بیرون بیاید.
421
00:41:35,976 --> 00:41:42,691
نمی توانست از ماشین پیاده شود
و به من گفتند که چند دقیقه طول کشید.
422
00:41:45,527 --> 00:41:48,322
مرا ببخش.
423
00:41:48,447 --> 00:41:52,117
پنجره ها بسته بودند. او نمی توانست ...
424
00:41:52,242 --> 00:41:54,286
متاسف.
425
00:41:59,041 --> 00:42:03,128
خدای من.
من هیچ تصوری از این اتفاق نداشتم.
426
00:42:05,214 --> 00:42:08,008
- فکر می کنم حالش خوب باشد.
- حرامزاده!
427
00:42:08,133 --> 00:42:10,886
- روس: بیل ، کافی است!
- لعنت به تو هوور! لعنت به تو!
428
00:42:11,011 --> 00:42:12,971
بهتره از اینجا بری
429
00:42:13,097 --> 00:42:15,682
لعنت به تو هوور!
430
00:42:15,808 --> 00:42:20,938
- RUSS: شروع کن
- متاسفم. لطفا. خواهم رفت.
431
00:42:21,063 --> 00:42:24,441
خواهم رفت. خواهم رفت.
432
00:42:24,566 --> 00:42:26,401
خدای من.
433
00:42:31,281 --> 00:42:32,491
بیل
434
00:42:33,325 --> 00:42:35,369
- بیل
- عسل.
435
00:42:37,663 --> 00:42:39,706
اوه عزیزم.
436
00:42:40,916 --> 00:42:47,256
رادیاتور بود. او آنها را سوزاند
روی رادیاتور عزیزم با دکتر کاپلان تماس بگیرید.
437
00:42:47,381 --> 00:42:49,424
درست.
438
00:42:51,760 --> 00:42:56,598
- بابا ... بابا؟
- بله ، پرنسس ، بابا اینجاست.
439
00:42:56,723 --> 00:42:58,767
بابا اینجاست
440
00:43:21,206 --> 00:43:25,294
- کمی بخواب
- او دیوانه است. او دیوانه است ، نه؟
441
00:43:25,419 --> 00:43:30,465
فقط آرام باش. من فردا به دادگاه خواهم رفت و
دستور گرفتن ما جلوی این را می گیریم
442
00:43:30,591 --> 00:43:32,759
راس ، ممنون
443
00:43:47,357 --> 00:43:51,695
چه خبره؟
چه اتفاقی برای پیچک می افتد؟
444
00:43:51,820 --> 00:43:55,115
کابوس دید ، عزیزم.
او قبلاً آنها را داشته است.
445
00:43:55,240 --> 00:43:59,703
بله ، و همیشه در حوالی روز تولد او.
دو سال پیش آنها در ماه اکتبر اتفاق افتادند.
446
00:43:59,828 --> 00:44:03,040
وقتی او شش ساله بود ،
آنها دقیقاً در همان زمان اتفاق افتادند.
447
00:44:03,165 --> 00:44:04,916
جانیس ، لطفا
448
00:44:05,042 --> 00:44:07,336
- چطور دستانش را سوزاند؟
- روی رادیاتور.
449
00:44:07,461 --> 00:44:09,963
رادیاتور بود
هیچ کجای پنجره
450
00:44:10,088 --> 00:44:14,968
چه می سازید؟ اتاق
تاریک بود گیج کننده و آشفته بود.
451
00:44:15,093 --> 00:44:18,263
دیدم دستهایش را می سوزاند
روی یک پنجره سرد
452
00:44:18,388 --> 00:44:20,932
فکر می کنی این را دیدی
شما فقط فکر می کنید این را دیدید
453
00:44:21,058 --> 00:44:24,811
راس هم دید
با نگاه صورتش فهمیدم.
454
00:44:24,936 --> 00:44:27,356
عزیزم ، این اتفاق نیفتاد.
455
00:44:27,481 --> 00:44:31,818
بیل ، او دستان خود را سوزاند
روی یک پنجره سرد
456
00:44:33,278 --> 00:44:34,988
جانیس
457
00:44:35,113 --> 00:44:38,283
عزیزم لطفا به من گوش کن
458
00:44:40,035 --> 00:44:46,667
آنچه در اینجا می سازید برای من نیست.
من نمی توانم آن را بپذیرم. باور نمی کنم
459
00:44:47,751 --> 00:44:50,921
وقتی می میرم ، پایان من خواهد بود.
460
00:44:51,046 --> 00:44:53,840
- نه
- بدون بال ، بدون چنگ ، بدون چنگک.
461
00:44:53,965 --> 00:44:57,260
هیچ چی.
تمام شد ، پایان است ، تمام شد.
462
00:44:57,386 --> 00:44:59,554
در اطراف برخی از زایشگاه ها شناور نیست
463
00:44:59,679 --> 00:45:02,808
منتظر دزدکی حرکت کردن در بدن
از برخی از نوزادان بی خبر
464
00:45:02,933 --> 00:45:05,185
او از آن کینه داشت
و خیلی احساس وحشت می کنم
465
00:45:05,310 --> 00:45:08,271
نخند ، جانیس. شوخی نمی کنم.
466
00:45:24,496 --> 00:45:26,540
(حلقه های تلفن)
467
00:45:35,507 --> 00:45:38,051
- جانیس؟
- اوه ، بیل
468
00:45:38,176 --> 00:45:41,847
ببین عزیزم ، من اینجا می خواهم به تأخیر بیفتم.
من در یک مشتری حبس شده ام.
469
00:45:41,972 --> 00:45:44,224
آیا برای شام در خانه خواهید بود؟
470
00:45:44,349 --> 00:45:48,186
نه ، این درمان کامل است.
ممکن است دیر شود
471
00:45:48,311 --> 00:45:50,480
- پیچک چطوره؟
- خوب.
472
00:45:50,605 --> 00:45:54,234
دکتر کاپلان تازه رفت.
دستهایش را اصلاح کرد.
473
00:45:54,359 --> 00:45:55,777
چیزی گفت؟
474
00:45:55,902 --> 00:45:59,614
او فکر می کند ما باید
او را نزد روانپزشک ببرید.
475
00:45:59,739 --> 00:46:03,285
خوب. تماس دارید؟
476
00:46:03,410 --> 00:46:05,412
نه
477
00:46:05,537 --> 00:46:10,167
خوب ببین ، من هرچه زودتر در خانه هستم
جدا از این چیز ، خوب؟
478
00:46:10,292 --> 00:46:13,003
- خوب.
- باشه خداحافظ.
479
00:46:16,173 --> 00:46:18,216
خدا حافظ.
480
00:46:20,719 --> 00:46:23,263
(تلفن را از حالت خاموش خارج می کند)
481
00:46:47,913 --> 00:46:50,040
آن برای چیست؟
482
00:46:50,165 --> 00:46:54,878
پیش نویس وجود دارد
شیشه ها اوه صفحه لعنتی
483
00:46:55,003 --> 00:46:58,131
مادرت ، زبانت را تماشا کن
کودکان حاضر هستند.
484
00:46:58,256 --> 00:47:00,759
- (IVY GIGGLES)
- (حلقه های تلفن)
485
00:47:00,884 --> 00:47:04,888
- آن تلفن خانه است.
- بسیار از شما متشکرم!
486
00:47:10,685 --> 00:47:12,187
سلام؟
487
00:47:12,312 --> 00:47:16,316
یک آقای هوور در صف است ،
خانم تمپلتون
488
00:47:18,109 --> 00:47:21,905
- به او بگو من در خانه نیستم.
- بله خانم.
489
00:47:41,716 --> 00:47:43,760
(باران شدید)
490
00:48:19,003 --> 00:48:21,047
(فریادهای IVY)
491
00:48:32,183 --> 00:48:35,770
- خدمات دکتر کاپلان.
- بله ، دکتر کاپلان ، لطفا.
492
00:48:35,895 --> 00:48:39,482
- نام؟
- این خانم تمپلتون است. او کجاست؟
493
00:48:43,736 --> 00:48:45,780
(جیغ FAINT)
494
00:49:20,940 --> 00:49:23,610
(جیغ ها)
495
00:49:27,530 --> 00:49:30,408
اوه ... اوه ...
496
00:49:30,533 --> 00:49:32,577
(حلقه های تلفن)
497
00:49:38,082 --> 00:49:40,585
- دکتر کاپلان؟
- خانم تمپلتون
498
00:49:40,710 --> 00:49:43,880
یک آقای هوور وجود دارد
اینجا در لابی.
499
00:49:44,005 --> 00:49:47,300
- بفرستش بالا
- IVY: بابا! بابا
500
00:49:47,425 --> 00:49:49,552
(جیغ زدن)
501
00:49:49,677 --> 00:49:52,222
(شرمنده) بابا! بابا
502
00:49:52,347 --> 00:49:54,849
(جیغ زدن)
503
00:49:54,974 --> 00:49:58,311
- عجله کن لطفا.
- IVY: بابا!
504
00:49:58,436 --> 00:50:00,605
بابا بابا
505
00:50:02,315 --> 00:50:04,192
بابا ... بابا!
506
00:50:04,317 --> 00:50:07,362
آدری رز آدری رز
507
00:50:07,487 --> 00:50:09,155
آدری رز
508
00:50:09,280 --> 00:50:11,741
آدری ... آدری ... آدری رز.
509
00:50:11,866 --> 00:50:15,078
- بابا ...
- آدری ... آدری ...
510
00:50:17,038 --> 00:50:19,958
باباست باباست
511
00:50:20,500 --> 00:50:22,543
باباست
512
00:50:23,920 --> 00:50:28,132
آدری ، بابا است. باباست
513
00:50:28,257 --> 00:50:32,887
باباست بیا باباست
باباست دادا آره
514
00:50:33,012 --> 00:50:36,557
باباست بابا توست
دادا است دادا
515
00:50:36,683 --> 00:50:39,477
- بابا؟
- بله ، بیا
516
00:50:39,602 --> 00:50:43,773
آدری ، آره ، بابا است.
بیا دیگه. بیا دیگه.
517
00:50:45,274 --> 00:50:47,068
خیلی خوب. خیلی خوب.
518
00:50:47,985 --> 00:50:51,239
شه اشکالی نداره ، اشکالی نداره آره.
519
00:50:51,364 --> 00:50:53,408
اشکالی نداره
520
00:50:56,494 --> 00:50:59,038
اشکالی نداره باباست
521
00:51:00,456 --> 00:51:02,250
بله ، همه چیز درست است.
522
00:51:08,715 --> 00:51:10,758
بابا ...
523
00:51:12,301 --> 00:51:14,345
شه
524
00:51:20,935 --> 00:51:22,979
شه
525
00:51:35,158 --> 00:51:39,662
اوه ، خدای من ، من از قلب متاسفم
به خاطر اینکه تو را آزرده کرده ام
526
00:51:39,787 --> 00:51:44,584
و من از همه گناهان خود متنفرم زیرا ترس دارم
از دست دادن بهشت و دردهای جهنم ،
527
00:51:44,709 --> 00:51:47,295
ولی بیشتر از همه
زیرا آنها تو را خشمگین می کنند ، خدای من ،
528
00:51:47,420 --> 00:51:50,465
که همه خوب هستند
و سزاوار همه عشقم
529
00:51:50,590 --> 00:51:54,218
من قاطعانه حل و فصل ،
با کمک لطف تو ،
530
00:51:54,343 --> 00:52:00,808
اعتراف به گناهانم ، توبه کردن ،
و برای اصلاح زندگی من. آمین
531
00:52:00,933 --> 00:52:04,437
Mea culpa Mea culpa
532
00:52:04,562 --> 00:52:06,731
Mea maxima culpa.
533
00:52:40,139 --> 00:52:42,350
خانم تمپلتون
534
00:52:49,232 --> 00:52:51,275
اشکالی نداره
535
00:52:55,446 --> 00:52:59,659
چرا نمی نشینی؟
بنشین سعی کنید و آرام باشید.
536
00:53:14,757 --> 00:53:17,260
این ممکن است کمی نیش بزند.
537
00:53:21,681 --> 00:53:24,225
خانم تمپلتون
538
00:53:24,350 --> 00:53:27,645
لطفا سعی کنید و درک کنید ،
539
00:53:27,770 --> 00:53:33,150
و باور کن ، من می دانم که شما نمی گیری
مسئولیت های کودک شما به آرامی ،
540
00:53:33,275 --> 00:53:35,987
اما ما در اینجا سر و کار داریم
با چیز دیگری ،
541
00:53:36,112 --> 00:53:40,825
چیزی بزرگتر از دخترت
وجود جسمی یا رفاه جسمی
542
00:53:40,950 --> 00:53:43,828
ما با یک روح سر و کار داریم
که خراب نشدنی است
543
00:53:43,953 --> 00:53:48,082
و با این وجود در تلاش است تا آزاد شود
زیرا آن در درد و عذاب وحشتناکی است ،
544
00:53:48,207 --> 00:53:52,003
یک درد و عذاب واقعی و ملموس است
به عنوان وحشت فیزیکی واقعی
545
00:53:52,128 --> 00:53:54,588
با تجربه آدری رز
546
00:53:54,714 --> 00:53:59,802
در لحظه مصرف بدن او
توسط آن آتش وحشتناک 11 سال پیش.
547
00:53:59,927 --> 00:54:02,555
این ... فقط ... یک ... کابوس است.
548
00:54:08,185 --> 00:54:10,646
بیا ، خانم تمپلتون ، لطفا.
549
00:54:15,609 --> 00:54:22,199
گوش کن ، دخترت در خطر مرگ است.
آیا این را می دانید؟
550
00:54:23,200 --> 00:54:26,620
او احتمالاً می میرد
اگر به آنچه به شما می گویم گوش نمی دهید.
551
00:54:26,746 --> 00:54:28,581
حالا ، سعی کنید بفهمید.
552
00:54:28,706 --> 00:54:35,171
تا زمانی که یک روح آماده پذیرش نباشد
قوانین و مسئولیت های کارما ،
553
00:54:35,296 --> 00:54:40,134
نمی تواند در این زندگی زمین وجود داشته باشد ،
در این صفحه زمین وجود دارد. باید برگردد
554
00:54:40,259 --> 00:54:43,763
من یک کلمه نمی فهمم
شما دارید میگید.
555
00:54:44,472 --> 00:54:46,807
این کاملا ساده است ، خانم تمپلتون.
556
00:54:46,932 --> 00:54:49,560
روح دخترم خیلی زود برگشت.
557
00:54:50,728 --> 00:54:53,939
یک دقیقه صبر کن.
منظورت دخترت چیست؟
558
00:54:54,064 --> 00:54:57,318
روحش؟ این دختر من است
ما در مورد آن صحبت می کنیم ، فرزند من.
559
00:54:57,443 --> 00:55:00,988
- اشکالی ندارد ، شما نمی فهمید.
- نمی خواهم بفهمم.
560
00:55:01,113 --> 00:55:03,866
چرا ، تو ... تو دیوانه ای تو احمقی.
561
00:55:03,991 --> 00:55:06,911
شوهرم چنین گفت
و من می خواهم شما را از اینجا بیرون
562
00:55:07,036 --> 00:55:09,830
- این فقط ترس شما از صحبت است.
- نه ، این حرف من است.
563
00:55:09,955 --> 00:55:13,167
من به شما می گویم که دخترم
تصرف نمی شود
564
00:55:13,292 --> 00:55:16,212
من در مورد مالکیت صحبت نمی کنم ،
اما تناسخ
565
00:55:16,337 --> 00:55:20,466
- لطفا به من گوش کن بیا اینجا.
- نه نه
566
00:55:21,550 --> 00:55:25,387
من نمی خواهم به شما آسیب برسانم. به من نگاه کن.
567
00:55:26,222 --> 00:55:29,391
واقعاً از چه چیزی می ترسید ، ها؟
568
00:55:32,811 --> 00:55:37,608
به من گوش کن دو نفر ، دو غریبه ،
وارد زندگی من شد و آن را تغییر داد.
569
00:55:37,733 --> 00:55:39,944
اریک لوید یکی از آنها بود.
570
00:55:40,611 --> 00:55:44,990
او داستانی را برایم تعریف کرد که بسیار باورنکردنی بود
کاملا منو گرفت
571
00:55:45,115 --> 00:55:48,536
و قلبم را جستجو كرد
برای حقیقت وجود خود.
572
00:55:48,661 --> 00:55:50,871
خوب ، می دانم ، عجیب به نظر می رسد.
573
00:55:50,996 --> 00:55:56,543
اما من به هند رفتم و آنجا را یافتم
روشی از زندگی که قابل توصیف نبود.
574
00:55:56,669 --> 00:56:01,131
من فقر وحشیانه ای پیدا کردم ،
گرسنگی ، مرگ ، گرفتاری.
575
00:56:01,257 --> 00:56:04,051
اما چیز دیگری هم پیدا کردم.
576
00:56:04,176 --> 00:56:06,720
با تمام بدبختی ها
که آن افراد مجبور بودند با آن روبرو شوند ،
577
00:56:06,845 --> 00:56:10,140
هنوز یک آرامش معنوی بزرگ برقرار بود
و شادی در زندگی آنها
578
00:56:10,266 --> 00:56:16,021
زیرا آنها معتقدند ...
آنها معتقدند که این زندگی پایان نیست.
579
00:56:16,146 --> 00:56:18,941
مرگ و زندگی پایان نیست.
580
00:56:19,066 --> 00:56:21,735
و من معتقدم که اکنون
بدون سایه تردید.
581
00:56:21,860 --> 00:56:25,072
این زندگی ، پایان؟ نه
582
00:56:25,197 --> 00:56:29,410
این یک عمل است
در یک درام بزرگ کیهانی ، همین.
583
00:56:30,786 --> 00:56:35,416
آه ، بله ، بدن ما می میرد ،
عروق پیر ما ترک می خورند ،
584
00:56:35,541 --> 00:56:40,045
آزاد کردن روح گرفتار دوباره
در خانه های بزرگ سفر خود ،
585
00:56:40,170 --> 00:56:45,592
از طریق بسیاری از زندگی ، بسیاری از زندگی ،
با هر زندگی جدید بهبود می یابد.
586
00:56:45,718 --> 00:56:50,806
من نه تنها به این باور دارم که فراتر از آن است
سایه ای از شک ، خانم تمپلتون ،
587
00:56:50,931 --> 00:56:55,853
اما 700 میلیون نفر دیگر
همچنین آن را باور کنید.
588
00:56:58,522 --> 00:57:00,566
لطفا.
589
00:57:01,483 --> 00:57:05,779
لطفا ، آیا قلب خود را باز نمی کنید و سعی کنید
برای درک آنچه من به شما می گویم؟
590
00:57:05,904 --> 00:57:08,615
لطفا. لطفاً بگویید که سعی خواهید کرد
591
00:57:08,741 --> 00:57:10,784
لطفا.
592
00:57:10,909 --> 00:57:14,204
شما از من چه می خواهید؟
593
00:57:14,329 --> 00:57:17,166
من اعتماد و کمک شما را می خواهم.
این تمام چیزی است که من می خواهم.
594
00:57:17,291 --> 00:57:19,793
روح یک کودک
برای کمک فریاد می زند
595
00:57:19,918 --> 00:57:24,840
و ما باید یک پیوند تشکیل دهیم ، یک پیوند بسیار محکم ،
خیلی پر از عشقی که داری ،
596
00:57:24,965 --> 00:57:28,135
تمام عشقی که من دارم ،
که ما می توانیم او را اصلاح کنیم.
597
00:57:28,260 --> 00:57:30,637
روحش را اصلاح کنید؟
598
00:57:30,763 --> 00:57:33,348
آره. آره. آره.
599
00:57:33,474 --> 00:57:36,059
با هم می توانیم امتحان کنیم.
600
00:57:36,185 --> 00:57:41,231
من ... من فقط می خواهم به او نزدیک باشم ، نماز بخوانم
برای او ، انجام کار خوب برای او ، این تمام چیزی است که من می خواهم.
601
00:57:41,356 --> 00:57:44,318
می بینی ، آدری رز
وقتی فوت کرد فقط پنج ساله بود.
602
00:57:44,443 --> 00:57:46,028
در مدت کوتاهی که روی زمین است ،
603
00:57:46,153 --> 00:57:49,865
او تازه به آگاهی رسیده بود
از زیبایی های معنوی زندگی
604
00:57:49,990 --> 00:57:52,868
من معتقدم اگر خدا بخواهد ...
فقط اگر خدا بخواهد ...
605
00:57:52,993 --> 00:57:57,706
که ما می توانیم روح او را بیاوریم
بازگشت به آن آگاهی
606
00:57:57,831 --> 00:58:00,584
اما من در این زمینه به کمک شما نیاز دارم.
607
00:58:03,545 --> 00:58:05,798
نگاه کن
608
00:58:05,923 --> 00:58:09,259
ما هر دو بخشی از این کودک هستیم ،
خانم تمپلتون
609
00:58:09,384 --> 00:58:12,513
هر دو باید انجام می دادیم
با ساخت او.
610
00:58:12,638 --> 00:58:15,098
من و تو.
611
00:58:16,725 --> 00:58:19,019
حالا ، حالا به من پشت نکن
612
00:58:19,144 --> 00:58:23,273
چون اگر این کار را بکنید ،
شما به پیچک پشت می کنید.
613
00:58:24,775 --> 00:58:26,818
(حلقه های تلفن)
614
00:58:41,250 --> 00:58:42,376
سلام؟
615
00:58:42,501 --> 00:58:46,547
این دکتر کاپلان ، جانیس است.
به من زنگ زدی؟
616
00:58:46,672 --> 00:58:49,091
اوه ، بله ، دکتر کاپلان ، من این کار را کردم.
617
00:58:49,216 --> 00:58:53,178
- چه چیزی دلیل مشکل است؟
- نه ، نه ، هیچ چیز مهم نیست.
618
00:58:56,515 --> 00:58:58,642
صبح باهات تماس می گیرم
619
00:58:58,767 --> 00:59:01,061
- اگر شما به من احتیاج داشته باشید من در خانه خواهم بود.
- آره.
620
00:59:01,186 --> 00:59:03,063
- خوب؟
- خوب.
621
00:59:03,188 --> 00:59:06,149
- شب بخیر.
- خداحافظ.
622
00:59:12,990 --> 00:59:15,242
سعی کنید و کمی بخوابید.
623
00:59:15,367 --> 00:59:17,786
فردا دوباره صحبت خواهیم کرد
624
00:59:21,581 --> 00:59:23,625
شب بخیر.
625
00:59:32,259 --> 00:59:34,303
(درب بسته می شود)
626
01:00:42,079 --> 01:00:44,122
متشکرم.
627
01:00:45,207 --> 01:00:48,668
تو اجازه دادی جانیس
شما اجازه می دهید وارد شود. چرا؟
628
01:00:48,794 --> 01:00:51,671
- پیچک دیوانه شد ، بیل. من به کمک احتیاج داشتم
- کمک؟
629
01:00:51,797 --> 01:00:55,592
چرا با دفتر تماس نگرفتی
و بدانید که مشتری را کجا برده ام؟
630
01:00:55,717 --> 01:00:59,805
یا با مرد آسانسور یا روس تماس بگیرید. چرا
اجازه دادی کسی اینجوری بشه اینجا؟
631
01:00:59,930 --> 01:01:05,644
بیل ، پیچک دیوانه شد. او بود
صدمه زدن به خودش و او آنجا بود.
632
01:01:05,769 --> 01:01:07,729
چی میگی تو؟ او یک مهره است.
633
01:01:07,854 --> 01:01:11,775
او در ساختمان بود ،
و او قبلا به او کمک کرد
634
01:01:11,900 --> 01:01:16,404
یک مهره ، او همین است. او نوعی است
یک شعبده باز او شما را هیپنوتیزم کرده است.
635
01:01:16,530 --> 01:01:18,365
او تو را برده است. تو به او اجازه دادی.
636
01:01:18,490 --> 01:01:22,869
مطمئناً اجازه دادم شما اتاق نشیمن را دیدید ...
مبلمان واژگون شد ، پرده پاره شد.
637
01:01:22,994 --> 01:01:26,665
فکر می کنید چه کاری انجام داده است ، یک طوفان؟
دختر ما این کار را کرد پیچک
638
01:01:26,790 --> 01:01:31,419
او از کنترل خارج شده بود ، او دیوانه بود ،
به خودش آسیب رسانده و
639
01:01:31,545 --> 01:01:35,590
تو دیوانه ای.
او تو را دیوانه کرده ، جانیس.
640
01:01:35,715 --> 01:01:39,845
درست است ، بله
او همچنین مرا می ترساند و مرا وحشت می کند.
641
01:01:39,970 --> 01:01:44,683
اما او وارد اینجا می شود و او را صدا می کند
این نام و او او را می شنود.
642
01:01:44,808 --> 01:01:49,646
او گوش می کند و به سمت او می رود ،
و فقط در آغوشش به خواب می رود.
643
01:01:49,771 --> 01:01:52,566
- مزخرف!
- مگر هرگز این حرف را به من نمی زنی.
644
01:01:52,691 --> 01:01:56,653
دیگر هرگز اینگونه با من صحبت نکن.
کجا بودی که من به تو احتیاج داشتم؟
645
01:01:56,778 --> 01:01:59,531
بیرون از نوشیدن با بعضی مشتری های لعنتی.
646
01:01:59,656 --> 01:02:03,451
- متوقفش کن ، جانیس.
- تو نیستی ... به من دست نمی زنی.
647
01:02:04,703 --> 01:02:08,373
از من دور باش دستهایش را دیدی
چرا این اتفاق افتاد ، بیل؟
648
01:02:08,498 --> 01:02:10,750
چرا او فریاد می زند و گریه می کند و فریاد می زند؟
649
01:02:10,875 --> 01:02:15,255
آیا فکر می کنید چه اتفاقی می افتد؟
برای او طبیعی است ، به خاطر خدا؟
650
01:02:15,380 --> 01:02:18,758
نه ، طبیعی نیست عزیزم ، او بیمار است.
651
01:02:21,845 --> 01:02:26,391
- عزیزم ، ما می خواهیم برای او کمک بگیریم.
- او اینجا بود. او از او مراقبت کرد.
652
01:02:26,516 --> 01:02:28,935
ما او را به ملاقات روانپزشک خواهیم برد.
653
01:02:29,060 --> 01:02:33,023
- ما خواهیم فهمید که چه مشکلی با او دارد.
- او اینجا بود و تو نبودی.
654
01:02:33,148 --> 01:02:36,651
اوه ، عزیزم ، عزیزم ، من اینجا خواهم بود ،
از این به بعد من اینجا خواهم بود
655
01:02:36,776 --> 01:02:40,447
نگاه کن ، من مرخصی می گیرم ،
هر زمان لازم باشد
656
01:02:40,572 --> 01:02:44,993
عزیزم ، من با تو و آیوی خواهم بود. عسل،
من با هر دوی شما خواهم بود دوستت دارم.
657
01:02:45,118 --> 01:02:48,413
من خانواده ام را خیلی دوست دارم عزیزم.
658
01:02:59,716 --> 01:03:01,760
(زنگوله های زنگ)
659
01:03:09,267 --> 01:03:12,020
- در اینجا ، بیایید یکی دیگر را امتحان کنید.
- خوب.
660
01:03:12,145 --> 01:03:13,813
مامان
661
01:03:13,938 --> 01:03:15,982
نگاه کن ، دست نیست
662
01:03:20,862 --> 01:03:24,574
اگر آنها را روی رادیاتور سوزاندم
رفتن به دستشویی ،
663
01:03:24,699 --> 01:03:26,534
چطور بیدار نشدم؟
664
01:03:26,659 --> 01:03:31,372
چون روی آنها پماد می گذاریم
خیلی سریع و سوختگی فقط بعداً صدمه می زند.
665
01:03:31,498 --> 01:03:34,959
آه ، بله ، مانند زمانی که من آفتاب سوختم
تابستان گذشته در ساحل.
666
01:03:35,085 --> 01:03:37,128
ساعتها طول کشید تا صدمه ببیند.
667
01:03:39,005 --> 01:03:43,802
تولد من فردا است.
آیا چیز خوبی برای من انتخاب کردید؟
668
01:03:43,927 --> 01:03:48,139
بله ، همه چیده شده ، بسته بندی شده است ،
روبان و منتظر باز شدن است.
669
01:03:48,264 --> 01:03:51,226
- پیتزا و رفتن به خانه چطور؟
- با نوشابه خامه ای؟
670
01:03:51,351 --> 01:03:53,853
- کارها.
- مامان بیا بریم خونه.
671
01:03:53,978 --> 01:03:59,442
بیا مامان گرسنه ام
بریم خونه. ما قصد داریم یک پیتزا بخریم.
672
01:04:00,610 --> 01:04:02,612
- (فریادهای IVY)
- پیچک!
673
01:04:02,737 --> 01:04:05,281
لعنتی. پیچک پیچک
674
01:04:05,406 --> 01:04:07,909
جانیس ، کمکم کن پیچک
675
01:04:08,034 --> 01:04:10,120
- (جیغ زدن)
- (BUZZER)
676
01:04:10,245 --> 01:04:13,123
کاپلان است عزیزم
با او بمان با او بمان
677
01:04:13,248 --> 01:04:15,291
پیچک پیچک
678
01:04:25,802 --> 01:04:28,888
- آه ، آقای تمپلتون.
- چه جهنمی اینجا بلند شدی؟
679
01:04:29,013 --> 01:04:31,891
لطفا بگذارید توضیح دهم.
لطفا آقای تمپلتون!
680
01:04:38,898 --> 01:04:40,984
بیا دیگه. لطفا. متاسفم.
681
01:04:41,109 --> 01:04:45,238
- من تو را خواهم کشت ، تو پسر یک ...
- لطفا. لطفا.
682
01:04:47,073 --> 01:04:49,617
لطفا آقای ... (چوک)
683
01:04:59,127 --> 01:05:01,170
عجله کن ، با پلیس تماس بگیر
684
01:05:03,715 --> 01:05:05,592
(فریادهای IVY)
685
01:05:05,717 --> 01:05:08,219
بس کن بس کن
686
01:05:08,344 --> 01:05:11,222
آدری رز! آدری ، من می آیم.
687
01:05:11,347 --> 01:05:13,474
- بیل
- (اسلایم درب / کلیک قفل)
688
01:05:13,600 --> 01:05:16,561
اوه خدای من. بیل ، در در.
689
01:05:16,686 --> 01:05:18,896
یک پلیس بگیر
پسر عوضی بچه من را بدست آورده است.
690
01:05:19,022 --> 01:05:21,065
آنها در راه هستند.
691
01:05:23,234 --> 01:05:26,738
- در رو باز کن ، پسر عوضی
- بیل
692
01:05:28,740 --> 01:05:32,035
آیا کسی برای آسانسور زنگ می زند
و یک رمز عبور دریافت می کنید؟
693
01:05:32,160 --> 01:05:34,621
پسر کوک است ، او روانی است.
عجله خواهید کرد؟
694
01:05:34,746 --> 01:05:37,415
بیل بیل ، همه چیز درست است.
او صدمه ای نخواهد زد.
695
01:05:37,540 --> 01:05:41,544
آیا شما از این دور می مانید؟
من از این مزخرفات کافی دارم هوور
696
01:05:43,463 --> 01:05:46,215
دومنیک ،
کلید عبور را برایم بیاور ، بیا
697
01:05:46,341 --> 01:05:48,718
باز کن. عجله کن
698
01:05:54,974 --> 01:05:56,267
هوور
699
01:05:57,935 --> 01:05:59,270
هوور
700
01:06:00,646 --> 01:06:03,649
- هوور
- مشکل چیست؟
701
01:06:03,775 --> 01:06:07,737
یک مرد با فرزندم در خانه من است.
او به من تعرض کرد و ما را قفل کرد.
702
01:06:07,862 --> 01:06:10,990
- آیا شما این مرد را می شناسید؟
- نام او الیوت هوور است.
703
01:06:11,115 --> 01:06:14,577
صبر کن صبر کن صبر کن،
ورودی سرویس البته.
704
01:06:17,163 --> 01:06:19,832
خدای من ، او را گرفته است. هوور
705
01:06:19,957 --> 01:06:22,668
- اینجا دوباره بایست
- هوور
706
01:06:24,379 --> 01:06:27,048
پیچک
707
01:06:27,173 --> 01:06:30,301
هوور
708
01:06:30,426 --> 01:06:32,970
پیچک
709
01:06:34,722 --> 01:06:36,766
آنها رفته اند.
710
01:06:37,934 --> 01:06:39,894
او پیچک را ربوده است.
711
01:06:40,019 --> 01:06:44,524
همین امروز ، آقای هوور یک مجموعه سوئیت دارد
در طبقه هشتم شماره 802
712
01:06:44,649 --> 01:06:46,692
بدین ترتیب. بیا دیگه.
713
01:06:54,992 --> 01:06:56,410
هوور
714
01:06:56,536 --> 01:06:58,996
ما از عهده این کار برمی آییم ، آقا.
715
01:07:01,165 --> 01:07:05,378
آقای هوور ، من افسر پلیس هستم.
در را باز کن.
716
01:07:08,464 --> 01:07:11,592
آقای هوور ، من از شما می پرسم
یک بار دیگر در را باز کنید.
717
01:07:11,717 --> 01:07:13,678
- نه
- در را باز کن ، حرامزاده.
718
01:07:13,803 --> 01:07:15,847
آقا
719
01:07:26,190 --> 01:07:29,485
آقای هوور ، لطفا در را باز کنید.
720
01:07:29,610 --> 01:07:32,280
نه وجود داشته است
دیوانگی کافی برای یک شب
721
01:07:32,405 --> 01:07:35,616
آیا در محل زندگی شما کودکی وجود دارد؟
722
01:07:37,118 --> 01:07:39,996
آره. او آرام می خوابد.
723
01:07:41,163 --> 01:07:43,833
آیا این کودک متعلق به این شخص است؟
724
01:07:46,836 --> 01:07:49,130
- نه ، او مال من است.
- او فرزندی ندارد.
725
01:07:49,255 --> 01:07:51,173
او یک مهره است. حالا خرابش کن
726
01:07:51,299 --> 01:07:54,552
آقای هوور ، من به شما می دهم
30 ثانیه برای باز کردن درب.
727
01:08:15,281 --> 01:08:17,283
بابا ...
728
01:08:20,453 --> 01:08:25,541
نام من مایکل نونان است. پلیس
افسر کلاس اول ، نشان شماره 1433.
729
01:08:25,666 --> 01:08:28,753
شما به ظن دستگیر شدید
از جنایت آدم ربایی.
730
01:08:28,878 --> 01:08:31,881
شما حق دارید سکوت کنید،
حق مشاور حقوقی
731
01:08:32,006 --> 01:08:34,383
اگر این حقوق را کنار بگذارید ،
هرچی میگی
732
01:08:34,508 --> 01:08:39,263
در دادگاه علیه شما استفاده خواهد شد
آیا این حقوق را می فهمید؟
733
01:09:01,577 --> 01:09:06,290
هیچ کاری بیش از این نمی توانم انجام دهم
از شما بخواهید که به ضربان قلب خود گوش دهید.
734
01:09:06,415 --> 01:09:11,379
فقط آنچه را که الان احساس می کنید احساس کنید.
به آنچه الان فکر می کنید فکر کنید.
735
01:09:11,504 --> 01:09:14,173
داری منو تماشا میکنی
تلاش برای متقاعد کردن شما در مورد چیزها
736
01:09:14,298 --> 01:09:16,967
که برای شما مهم نیست ،
شما باور ندارید
737
01:09:17,093 --> 01:09:19,929
اما من به شما می گویم
در حال حاضر زندگی در معرض خطر است
738
01:09:20,054 --> 01:09:23,057
و من از پایین به شما می گویم
از قلب من این کودک زندگی می کند.
739
01:09:23,182 --> 01:09:25,393
او زندگی می کند
740
01:09:25,518 --> 01:09:27,812
آدری رز زندگی می کند!
741
01:09:29,605 --> 01:09:34,198
روحش بهم ریخته است
742
01:09:34,323 --> 01:09:38,800
آن حجاب تاریکی
به یک زندگی زمینی جدید
743
01:09:38,950 --> 01:09:45,271
و اکنون در بدن کودک ساکن است
که Ivy Templeton نامیده می شود.
744
01:09:45,496 --> 01:09:47,665
و چهار ماه پس از دستگیری ،
745
01:09:47,790 --> 01:09:50,126
و بعد از پنج هفته سخت
انتخاب هیئت منصفه
746
01:09:50,251 --> 01:09:53,003
و ارائه
از پرونده دادستانی ،
747
01:09:53,129 --> 01:09:55,923
دفاع از الیوت هوور
بالاخره شروع می شود
748
01:09:56,048 --> 01:09:59,051
در میان اولین شاهدان
گوپتا پرادش خواهد بود ،
749
01:09:59,176 --> 01:10:02,388
انسان مقدس از بنارس ، هند ،
ماهاریشی ،
750
01:10:02,513 --> 01:10:05,224
چه کسی خواهد بود
برای متقاعد کردن 12 هیئت منصفه آمریکایی
751
01:10:05,349 --> 01:10:07,268
از حقیقت تناسخ ،
752
01:10:07,393 --> 01:10:10,312
که اساس را تشکیل خواهد داد
از پرونده دفاع ...
753
01:10:10,438 --> 01:10:13,858
موردی منحصر به فرد در سالنامه
فقه آنگلوساکسون ،
754
01:10:13,983 --> 01:10:17,611
موردی که پرچ شده است
توجه کل جهان
755
01:10:17,736 --> 01:10:22,366
بسیاری از شما به مرگ نگاه می کنید
به عنوان پایان زندگی ،
756
01:10:22,491 --> 01:10:28,038
جهشی به نیستی ابدی
که از آن هیچ بازگشتی وجود ندارد.
757
01:10:28,164 --> 01:10:33,502
به همین دلیل ، شما سیر می شوید
با ترس و ناامیدی ،
758
01:10:33,627 --> 01:10:37,256
حتی خشم ، به بی عدالتی مرگ.
759
01:10:37,381 --> 01:10:41,719
ما در هند از مرگ نمی ترسیم.
760
01:10:41,844 --> 01:10:46,223
بدن های ما،
زیرا آنها مادی هستند ، می توانند بمیرند ،
761
01:10:46,348 --> 01:10:50,519
اما روح ، که روح است ،
هرگز نمی تواند بمیرد
762
01:10:51,270 --> 01:10:56,192
این تفاوت است
بین ماده و روح.
763
01:10:56,317 --> 01:11:00,666
در هند ، اعتقاد ما به تناسخ است
764
01:11:00,816 --> 01:11:03,993
الهام بخش ما برای دوست داشتن همه مردم است.
765
01:11:04,700 --> 01:11:07,661
برای در دوره
از تولد دوباره ما ،
766
01:11:07,786 --> 01:11:12,708
ما پدر و مادر بوده ایم ،
فرزندان و دوستان با یکدیگر.
767
01:11:14,335 --> 01:11:18,172
برای ما ، مرگ پایان زندگی نیست ،
768
01:11:18,297 --> 01:11:24,345
اما یک جدایی لحظه ای ،
یک استراحت شکننده در کیهان اختری ،
769
01:11:24,470 --> 01:11:26,347
جایی که روح باید منتظر بماند
770
01:11:26,472 --> 01:11:32,394
و از طریق مراقبه بدنبال لباس پوشیدن باشید
خودش را در لباسهای روحانی بالاتر قرار می دهد
771
01:11:32,519 --> 01:11:36,941
قبل از اقدام به تولد دوباره
در زندگی بعدی زمین.
772
01:11:37,066 --> 01:11:39,109
حالا لطفاً مرا درک کنید.
773
01:11:39,234 --> 01:11:43,572
وقتی شخصی در کشور من می میرد
و شعله را بر روی بدن قرار می دهیم
774
01:11:43,697 --> 01:11:46,367
و تماشا کنید که چگونه مصرف می شود ،
775
01:11:46,492 --> 01:11:51,622
ما برای بدن از دست رفته غمگین نیستیم ،
زیرا باگاواد-گیتا به ما اطمینان می دهد
776
01:11:51,747 --> 01:11:56,585
که به عنوان یک مرد لباس های فرسوده را می اندازد
و موارد جدید را می گیرد ،
777
01:11:56,710 --> 01:12:02,383
بنابراین روح بدن های قدیمی را بیرون می اندازد
و وارد موارد دیگری می شود که جدید هستند ،
778
01:12:02,508 --> 01:12:07,346
و بنابراین ذهن ما آزاد می شود
از ترس مرگ
779
01:12:07,471 --> 01:12:12,476
و ما قادر به زندگی هر زندگی زمین هستیم
به روشی مولد معنوی ،
780
01:12:12,601 --> 01:12:18,774
زیرا مطمئن هستیم که عاقبت خوب است
و همه مبارک هستند ،
781
01:12:18,899 --> 01:12:23,278
حتی تا اتم نهایی
در مقیاس بودن.
782
01:12:25,406 --> 01:12:29,451
(او آواز تحریکی HINDU را می شنود)
783
01:12:42,714 --> 01:12:45,426
(آنها یک غزل لاتین می خوانند)
784
01:12:54,935 --> 01:13:01,984
♪ آللويا! آللويا! آللويا!
785
01:13:02,109 --> 01:13:05,696
♪ آللويا!
786
01:13:05,821 --> 01:13:07,865
چیز غریب!
787
01:13:10,868 --> 01:13:14,246
ما آن را در یکی از دختران پیدا کردیم
و اکنون سراسر مدرسه است.
788
01:13:14,371 --> 01:13:19,168
با وجود همه چیز
ما برای محافظت از پیچک تلاش کردیم ، شکست خوردیم.
789
01:13:19,293 --> 01:13:24,715
متاسفم خانم تمپلتون
به نظر می رسد پیچک در اینجا خیلی دوستش دارد.
790
01:13:25,507 --> 01:13:28,760
کابوس های او کمتر شده است
و او بسیار خوشحال است
791
01:13:28,886 --> 01:13:30,888
تا این
792
01:13:32,055 --> 01:13:36,476
با آیوی صحبت می کنی
و حقیقت موضوع را برای او توضیح دهید؟
793
01:13:36,602 --> 01:13:39,646
او نمی فهمد
و ترسیده است.
794
01:13:39,771 --> 01:13:43,859
بله ، مطمئناً خواهم کرد. ممکن است او را نگه دارم
با من یک شب در متل؟
795
01:13:43,984 --> 01:13:46,028
قطعا.
796
01:13:50,073 --> 01:13:53,827
- پس من یک دمدمی مزاج هستم. حق با دختران است.
- نه
797
01:13:53,952 --> 01:13:56,997
نه ، نه ، پیچک ،
این بدان معنا نیست که شما یک فرد عجیب هستید.
798
01:13:57,122 --> 01:13:58,999
حالا بگذار ببینم
799
01:13:59,124 --> 01:14:02,377
خوب ، می بینی ، این مرد ،
او یک مرد بسیار تنها است.
800
01:14:02,502 --> 01:14:07,216
و او چیزی را در شما می بیند
که او را به یاد دخترش می اندازد ،
801
01:14:07,341 --> 01:14:10,802
که او را بسیار دوست داشت ، اما او را از دست داد.
802
01:14:10,928 --> 01:14:14,306
اما باورتان نمی شود.
اصلا امکان نداره.
803
01:14:14,431 --> 01:14:17,601
فقط ممکن نیست
804
01:14:17,726 --> 01:14:20,812
آیا ممکن است یا نه؟
805
01:14:21,647 --> 01:14:23,315
پیچک
806
01:14:23,440 --> 01:14:26,568
به نظر می رسد آقای هوور اینطور فکر می کند.
807
01:14:26,693 --> 01:14:28,737
ولی...
808
01:14:30,155 --> 01:14:35,494
نمی تواند درست باشد. من خودم هستم
و من شخص دیگری نیستم
809
01:14:35,619 --> 01:14:39,790
- جای تعجب نیست که دختران اینقدر بدجنس هستند.
- اوه ، پیچک
810
01:14:39,915 --> 01:14:42,793
من از همه اینها بسیار متاسفم
811
01:14:42,918 --> 01:14:45,671
گوش کن ، من تو را با خود به خانه می برم.
812
01:14:45,796 --> 01:14:51,677
اما سیلوستر روز پس از آن تاج گذاری می کند
فردا. آیا نمی توانم حداقل برای آن بمانم؟
813
01:14:51,802 --> 01:14:54,513
همه ما خیلی روی او کار کرده ایم.
814
01:14:54,638 --> 01:14:56,682
خوب...
815
01:14:58,308 --> 01:15:01,144
تو می خواهی که؟
816
01:15:01,269 --> 01:15:03,313
خوب.
817
01:15:04,606 --> 01:15:06,650
دوستت دارم.
818
01:15:13,240 --> 01:15:18,704
و با این حال واقعاً عالی خواهد بود ،
مگه مامان؟
819
01:15:18,829 --> 01:15:20,580
فوق العاده خواهد بود
820
01:15:20,706 --> 01:15:22,624
چه چیز خارق العاده ای عزیزم؟
821
01:15:22,749 --> 01:15:25,544
برای همیشه و همیشه زندگی کردن و هرگز نمی میرند.
822
01:15:25,669 --> 01:15:28,422
آیا این فوق العاده نخواهد بود ، مادر؟
823
01:15:28,547 --> 01:15:29,840
آره
824
01:15:29,965 --> 01:15:34,803
بله ، فوق العاده خواهد بود
واقعاً عالی خواهد بود.
825
01:15:34,928 --> 01:15:38,014
- دوستت دارم.
- منم دوستت دارم عزیزم.
826
01:16:14,134 --> 01:16:16,178
(IVY نجوا) آدری ...
827
01:16:17,345 --> 01:16:19,389
هی ، آدری
828
01:16:21,057 --> 01:16:25,228
(نجوا) آدری رز. آدری رز
829
01:16:25,353 --> 01:16:28,607
سلام ، آدری رز
830
01:16:28,732 --> 01:16:31,276
آدری رز
831
01:16:31,401 --> 01:16:33,778
سلام ، آدری رز
832
01:16:33,904 --> 01:16:36,239
آدری
833
01:16:36,364 --> 01:16:38,408
آدری رز
834
01:16:39,367 --> 01:16:42,287
آدری آدری رز
835
01:16:42,412 --> 01:16:44,915
آدری رز
836
01:16:45,040 --> 01:16:47,083
هی ، آدری
837
01:16:48,418 --> 01:16:50,754
آدری
838
01:16:50,879 --> 01:16:53,298
آدری رز
839
01:16:53,423 --> 01:16:57,260
هی ، آدری
840
01:16:57,385 --> 01:16:59,888
آدری
841
01:17:00,013 --> 01:17:01,932
آدری
842
01:17:19,032 --> 01:17:22,953
با جنیس تمپلتون تماس بگیرید.
او حقیقت را می داند.
843
01:17:23,870 --> 01:17:29,209
او در قلب خود می داند که من هستم
تنها امید او ، اگر قرار است فرزندش زندگی کند.
844
01:17:29,334 --> 01:17:33,588
بنابراین ، لطفاً ، همانطور که گفتم عمل کنید
و او را روی جایگاه قرار دهید.
845
01:17:35,215 --> 01:17:38,510
هدف او این است که شما را قرار دهد
در زندان ، آقای هوور.
846
01:17:40,011 --> 01:17:43,306
ساکت در دادگاه. لطفاً بلند شوید
847
01:17:46,226 --> 01:17:48,269
نشسته باشید
848
01:17:49,813 --> 01:17:52,232
آقای مک ، شاهد بعدی خود را صدا کنید.
849
01:17:52,357 --> 01:17:54,818
دفاعیات مری لو سایدز را صدا می زند.
850
01:18:25,223 --> 01:18:27,892
آیا شما رسما قسم می خورید
تا شهادت بدهی
851
01:18:28,018 --> 01:18:30,020
در پرونده ای که اکنون ظاهر می شود
قبل از این دادگاه
852
01:18:30,145 --> 01:18:34,816
باید حقیقت ، تمام حقیقت و
چیزی جز حقیقت ، پس خدا تو را یاری می کند؟
853
01:18:34,941 --> 01:18:36,401
انجام میدهم.
854
01:18:36,526 --> 01:18:41,239
11 سال پیش ، خانم سایدز ،
1965 ، 3 اکتبر ،
855
01:18:41,364 --> 01:18:44,743
شما رانندگی می کردید
در جاده پنسیلوانیا درست است؟
856
01:18:44,868 --> 01:18:46,286
آره.
857
01:18:46,411 --> 01:18:49,789
شما تصادف کردید
با ماشین دیگری
858
01:18:49,914 --> 01:18:51,332
آره.
859
01:18:51,458 --> 01:18:54,711
حادثه ای که شما را فلج کرد.
860
01:18:54,836 --> 01:18:56,504
آره.
861
01:18:57,464 --> 01:19:00,049
چه کسی در ماشین دیگر بود؟
862
01:19:00,175 --> 01:19:03,803
زنی به نام سیلویا فلورا هوور.
863
01:19:03,928 --> 01:19:05,972
و دخترش ...
864
01:19:07,265 --> 01:19:08,892
آدری رز
865
01:19:10,226 --> 01:19:16,316
حالا خانم سایدز ، من می خواهم به شما بگویید
هیئت منصفه دقیقاً همان چیزی است که آن صبح اتفاق افتاد ،
866
01:19:16,441 --> 01:19:19,027
همانطور که دیدید
867
01:19:20,195 --> 01:19:24,616
من در راه کار بودم ،
سفر به شرق.
868
01:19:25,617 --> 01:19:27,911
طوفانی بود.
869
01:19:28,036 --> 01:19:31,414
برگهای باران و تگرگ.
870
01:19:31,539 --> 01:19:33,416
نمی توانستم ببینم.
871
01:19:34,584 --> 01:19:38,671
سعی کردم سرعت ماشین را کم کنم ،
اما شروع به لغزش کرد
872
01:19:39,839 --> 01:19:46,888
سعی کردم ماشین را کنترل کنم ، اما نتوانستم ،
چرخ فقط توی دستم پیچ خورده بود.
873
01:19:48,097 --> 01:19:52,393
و بعد بود
این ماشین به سمت من می آید.
874
01:19:52,519 --> 01:19:54,562
و ما به هم ضربه می زنیم.
875
01:19:56,189 --> 01:19:58,483
تصادف کردیم
876
01:20:05,782 --> 01:20:07,992
تصادف کردیم
877
01:20:08,117 --> 01:20:13,540
ماشین دیگر از بالای ریل نگهبانی عبور کرد
و پایین این خاکریز شیب دار
878
01:20:13,665 --> 01:20:16,376
و در خندق فرود آمد.
879
01:20:20,546 --> 01:20:22,590
و بعد دیدم ...
880
01:20:24,759 --> 01:20:27,095
چهره یک دختر را دیدم.
881
01:20:28,888 --> 01:20:30,932
دختر بچه.
882
01:20:32,392 --> 01:20:35,645
داشت نگاه می کرد
از پنجره ماشین بیرون.
883
01:20:35,770 --> 01:20:37,981
داشت جیغ می زد.
884
01:20:38,106 --> 01:20:40,608
جیغ و گریه.
885
01:20:40,733 --> 01:20:42,694
"بابا! بابا!"
886
01:20:42,819 --> 01:20:44,445
"بابا! بابا!"
887
01:20:45,863 --> 01:20:50,702
و یک باره ماشین بالا رفت
در شعله های آتش وحشتناک بود
888
01:20:51,577 --> 01:20:53,992
و من می توانم دختر را ببینم ،
889
01:20:54,142 --> 01:20:59,926
جیغ می کشد و دستانش را می زند
مقابل پنجره ،
890
01:21:00,128 --> 01:21:02,380
و جیغ زدن
891
01:21:02,505 --> 01:21:06,175
"داغ ، گرم ، داغ ، داغ ، داغ!"
892
01:21:07,051 --> 01:21:10,471
دختران: ♪ پیرمرد زمستان ، ناپدید شوید
893
01:21:10,596 --> 01:21:13,891
for یک سال دیگر دور باشید
894
01:21:14,017 --> 01:21:17,520
♪ پیرمرد زمستان ، سرد و تمام شده
895
01:21:17,645 --> 01:21:20,982
♪ ما را رها کن ، هیچ کس مهم نیست
896
01:21:21,107 --> 01:21:24,569
Winter پیرمرد زمستان ، برو دور
897
01:21:24,694 --> 01:21:26,738
(آواز ادامه می یابد)
898
01:21:39,834 --> 01:21:42,879
(به طور واقعی) جلوی او را بگیرید! متوقفش کن
899
01:21:48,593 --> 01:21:49,719
خواهر!
900
01:21:49,844 --> 01:21:52,055
متوقفش کن متوقفش کن
901
01:21:52,180 --> 01:21:54,307
(آواز ادامه می یابد)
902
01:21:54,432 --> 01:21:56,726
بچه! متوقفش کن
903
01:21:56,851 --> 01:21:58,936
متوقفش کن
904
01:21:59,062 --> 01:22:01,105
بچه! متوقفش کن
905
01:22:01,230 --> 01:22:04,650
متوقفش کن متوقفش کن
906
01:22:06,027 --> 01:22:07,737
متوقفش کن بچه!
907
01:22:07,862 --> 01:22:10,865
بچه! متوقفش کن
908
01:22:10,990 --> 01:22:12,366
(او فریاد می زند)
909
01:22:14,118 --> 01:22:16,162
(جیغ دختران)
910
01:22:19,332 --> 01:22:22,627
خوش شانس او خیلی خوب بسته بندی شده بود
و اطراف آن همه برف بود.
911
01:22:22,752 --> 01:22:24,921
بدن او کاملاً دست نخورده بود.
912
01:22:25,046 --> 01:22:30,176
صورتش کمی گرما گرفت. با این حال ، وجود دارد
هیچ نشانه ای از آسیب دستگاه تنفسی وجود ندارد.
913
01:22:30,301 --> 01:22:33,429
هیچ چیز شبیه به این
تا به حال در سنت لوک اتفاق افتاده است.
914
01:22:33,554 --> 01:22:38,017
و این بار این اتفاق نیفتاده است.
آنچه می گویم اتفاقی نبود.
915
01:22:38,142 --> 01:22:43,314
دخترت به معنای واقعی کلمه راه می رفت
سپس به درون آن آتش خزید.
916
01:22:43,439 --> 01:22:45,983
من یک کلوچه می خواهم
917
01:22:46,108 --> 01:22:47,860
- عزیزم.
- سلام بابا.
918
01:22:47,985 --> 01:22:51,405
- لطفاً به او دست نزنید.
- سلام فرشته.
919
01:22:54,325 --> 01:22:57,203
آنها گفتند
عمداً داخل آتش رفتم.
920
01:22:57,328 --> 01:23:02,917
- من چیزی در مورد آن به یاد ندارم.
- کی گفته که این کارو کردی عزیزم؟
921
01:23:03,042 --> 01:23:06,128
- مادر کرد
- او اشتباه می کند.
922
01:23:07,713 --> 01:23:11,259
برای چه آتش سوزی می کنید؟
چه مشاغلی در یک صومعه وجود دارد؟
923
01:23:11,384 --> 01:23:15,840
ما فرزندان خود را برای صلح به شما می فرستیم
و حفاظت ، و شما آتش می سازید.
924
01:23:19,433 --> 01:23:24,021
- با من چه اتفاقی می افتد؟
- این یک تصادف بود عزیزم.
925
01:23:24,146 --> 01:23:28,526
اما چه چیزی من را مجبور به انجام آن کرد؟
چرا؟ چرا من این کار را کردم ، بابا؟ چرا؟
926
01:23:28,651 --> 01:23:33,406
همه چیز در حال حاضر است ، شاهزاده خانم.
همه چیز تموم شد عزیزم
927
01:24:10,234 --> 01:24:11,569
جانیس؟
928
01:24:37,053 --> 01:24:40,723
- و آن شب بازدید کننده داشتید؟
- آره.
929
01:24:40,848 --> 01:24:45,599
ا ... آقای هوور وارد شد
در خانه آپارتمانی ...
930
01:24:46,221 --> 01:24:48,680
er ... مدتی در حدود یازده.
931
01:24:48,814 --> 01:24:51,650
- ازش پرسیدی؟
- آره.
932
01:24:51,776 --> 01:24:54,987
- چرا از او پرسیدید؟
- خوب ، من به کمک احتیاج داشتم.
933
01:24:55,112 --> 01:24:58,991
- اما دکتر نمی آمد؟
- من به کمک آقای هوور احتیاج داشتم.
934
01:24:59,116 --> 01:25:01,952
اکنون ، عزت شما ،
اگر دادگاه را لطفا
935
01:25:02,078 --> 01:25:06,290
این مورد توجه من قرار گرفته است که خانم
دیروز تمپلتون دچار ضربه شد ،
936
01:25:06,415 --> 01:25:09,710
جراحت
از دخترش در یک تصادف
937
01:25:09,835 --> 01:25:12,588
خانم تمپلتون
در یک حالت بسیار احساسی است
938
01:25:12,713 --> 01:25:15,091
او باید در امان باشد
بار شهادت دادن.
939
01:25:15,216 --> 01:25:19,804
این وسیله ای است که توسط دادستانی ارائه می شود
تا مانع شهادت شهود شود.
940
01:25:19,929 --> 01:25:26,477
او می داند که شهادت این شاهد است
پرونده دادستانی را از بین می برد
941
01:25:26,602 --> 01:25:29,522
خانم تمپلتون ،
آیا احساس می کنید می توانید ادامه دهید؟
942
01:25:29,647 --> 01:25:34,401
- بله ، می خواهم ادامه دهم.
- ادامه دهید ، آقای مک.
943
01:25:34,527 --> 01:25:36,570
متشکرم ، عزت شما
944
01:25:38,531 --> 01:25:40,950
و آیا آقای هوور به شما کمک کرد؟
945
01:25:41,075 --> 01:25:43,452
بله ، تقریباً یک باره.
946
01:25:43,577 --> 01:25:48,833
به نظر می رسید که پیچک او را می شناسد
و به آغوش او هجوم برد
947
01:25:48,958 --> 01:25:52,461
و همانطور که او را دلداری می داد ،
خوابش برد
948
01:25:53,754 --> 01:25:55,798
خانم تمپلتون ...
949
01:25:57,299 --> 01:26:00,219
تو نظریه تناسخ را قبول داری؟
950
01:26:01,554 --> 01:26:03,097
من در حال حاضر.
951
01:26:04,098 --> 01:26:07,643
خانم تمپلتون ،
آیا شما باور دارید که دخترتان پیچک؟
952
01:26:07,768 --> 01:26:11,230
تناسخ است
از دختر آقای هوور آدری رز؟
953
01:26:14,608 --> 01:26:16,360
آره.
954
01:26:16,485 --> 01:26:18,237
(غر زدن)
955
01:26:18,362 --> 01:26:19,446
سفارش!
956
01:26:23,909 --> 01:26:25,953
خانم تمپلتون ،
957
01:26:26,078 --> 01:26:30,499
آیا شما معتقدید آقای هوور؟
دخترت رو ربوده؟
958
01:26:30,624 --> 01:26:32,209
نه من نمیکنم.
959
01:26:32,334 --> 01:26:34,378
من معتقدم تنها دخترم کمک می کند
960
01:26:34,503 --> 01:26:37,590
هرگز بر روی این زمین دریافت خواهید کرد
از طریق آقای هوور است.
961
01:26:37,715 --> 01:26:42,928
تنها فرصتی که او برای زندگی دارد
اگر این مرد از زندان آزاد شود
962
01:26:43,053 --> 01:26:46,348
- (تجارت)
- سفارش!
963
01:26:46,473 --> 01:26:49,268
سفارش! سفارش!
964
01:26:49,393 --> 01:26:51,854
(تشویق اسپارس)
965
01:26:52,771 --> 01:26:54,898
سفارش!
966
01:26:55,024 --> 01:26:57,985
افتخار شما ، پرونده ما این است.
967
01:26:58,110 --> 01:27:00,863
آقای ویلی ، شما ممکن است مورد بررسی قرار دهید.
968
01:27:01,655 --> 01:27:03,949
افتخار شما
969
01:27:04,074 --> 01:27:06,744
با توجه به شهادت خانم تمپلتون ،
970
01:27:06,869 --> 01:27:09,455
و چون
از وضعیت بیش از حد او ،
971
01:27:09,580 --> 01:27:12,958
درخواست تعطیلات می کنم
تا فردا صبح
972
01:27:13,083 --> 01:27:17,796
خیلی خوب. دادگاه تشکیل جلسه می دهد
فردا صبح ساعت 9:00 صبح.
973
01:28:09,598 --> 01:28:13,852
روت ، به بیمارستان پزشکان تماس بگیرید
در پورچستر
974
01:28:13,977 --> 01:28:18,232
من می خواهم با پزشک صحبت کنم
مسئول پرونده Ivy Templeton.
975
01:28:18,357 --> 01:28:20,442
کل این چیز عجیب است.
976
01:28:20,567 --> 01:28:23,195
آزمایشی مانند آن نمی تواند
احتمالاً قاطع باشد
977
01:28:23,320 --> 01:28:25,823
و می تواند خطرناک باشد
به کودک
978
01:28:25,948 --> 01:28:29,076
آقای ویلی چطور؟
در اینجا یک عنصر خطر وجود دارد.
979
01:28:29,201 --> 01:28:31,620
خوب،
پدر اجازه خود را داده است.
980
01:28:31,745 --> 01:28:36,458
دکتر به من اطمینان داده است که او
از نظر جسمی قادر به مقاومت در برابر آزمون است.
981
01:28:36,583 --> 01:28:39,378
او پیش بینی می کند مشکلی پیش نیاید
از چنین آزمایشی.
982
01:28:39,503 --> 01:28:42,756
او حتی حاضر است تهیه کند
امکانات برای انجام آن.
983
01:28:42,881 --> 01:28:46,510
- آیا سابقه چنین آزمایشی وجود دارد؟
- آره.
984
01:28:46,635 --> 01:28:50,639
در Wyler vs Fairchild ،
دادگاه به یک شاهد اجازه شهادت داد
985
01:28:50,764 --> 01:28:54,893
پس از انجام هیپنوتیزم و انجام نداد
آن را سو an استفاده از اختیار بدانید.
986
01:28:55,018 --> 01:28:56,937
او در تلاش است تا هیئت منصفه را لگدمال کند ،
987
01:28:57,062 --> 01:29:00,941
یک نمایش سیرک تنها با هدف
از تمسخر موکلم و اعتقادات او.
988
01:29:01,066 --> 01:29:05,279
خوب ، بیایید رها کنیم
تشریفات ، پسران.
989
01:29:05,404 --> 01:29:09,366
حالا ، من به شما جهنم گسترده ای داده ام
عرض در ارائه پرونده شما
990
01:29:09,491 --> 01:29:12,411
و حالا تو مرا می خواهی
برای محدود کردن حق تعقیب
991
01:29:12,536 --> 01:29:15,789
دنبال راه خود باشد
به حقیقت در تکذیب؟
992
01:29:15,914 --> 01:29:19,626
اسکات ، من نمی دانم
در مورد این آزمون شما.
993
01:29:19,751 --> 01:29:22,629
اگر می خواهم اجازه بدهم ،
من می خواهم مشخصات را بدانم ...
994
01:29:22,754 --> 01:29:25,674
چه کسی می خواهد آن را انجام دهد ،
چه شرایطی دارد ،
995
01:29:25,799 --> 01:29:30,304
و در صورت وجود هرگونه احتمال
این برای کودک مضر است.
996
01:29:30,429 --> 01:29:34,349
من فکر می کنم می توانم شک شما را برآورده کنم ،
افتخار شما
997
01:29:34,474 --> 01:29:37,894
من تصمیم خود را رزرو می کنم تا زمانی که شما انجام دهید.
998
01:30:41,875 --> 01:30:43,877
(حلقه های تلفن)
999
01:30:49,508 --> 01:30:50,717
سلام؟
1000
01:30:50,842 --> 01:30:55,097
دفتر قاضی لنگلی. دادگاه تشکیل جلسه می دهد
امروز صبح در بیمارستان پزشکان.
1001
01:30:55,222 --> 01:30:57,516
- بیمارستان؟ چه زمانی؟
- 9.00.
1002
01:30:57,641 --> 01:30:59,810
این یک آزمایش خواب آور بر روی دخترتان است.
1003
01:30:59,935 --> 01:31:03,980
- آیا شوهرم اجازه داده است؟
- آقای تمپلتون با آزمایش موافقت کرده است ...
1004
01:31:16,618 --> 01:31:19,204
دکتر دورمن ، شما در موارد اضطراری تحت تعقیب هستید.
1005
01:31:19,329 --> 01:31:21,998
قاضی لنگلی!
1006
01:31:22,749 --> 01:31:27,295
قاضی لنگلی ، من به این آزمون اعتراض دارم.
من نمی خواهم فرزندم تسلیم آن شود.
1007
01:31:27,420 --> 01:31:31,341
خانم تمپلتون ، من شخصاً بوده ام
با اطمینان توسط روانپزشک
1008
01:31:31,466 --> 01:31:34,928
که هیچ آسیب احتمالی نمی تواند وارد شود
به فرزندتان در نتیجه آزمایش.
1009
01:31:35,053 --> 01:31:36,680
لطفا سعی کنید بفهمید
1010
01:31:36,805 --> 01:31:41,017
شوهر شما که از حقوق برابر برخوردار است
رضایت در این مورد ، با آزمون موافقت می کند.
1011
01:31:41,143 --> 01:31:44,729
اکنون ، این را فهمیدم
یک مسئله بسیار غیر معمول است
1012
01:31:47,816 --> 01:31:51,319
- وقتی نیمه تمام است.
- (آنها می خندند)
1013
01:31:52,946 --> 01:31:54,865
سلام مامان.
1014
01:31:54,990 --> 01:31:59,953
سلام عزیزم می توانم داشته باشم
چند لحظه تنها با دخترم؟
1015
01:32:00,078 --> 01:32:02,122
چرا ، قطعاً
1016
01:32:06,877 --> 01:32:10,171
آنها قصد دارند من را هیپنوتیزم کنند
تا بفهمم چرا این کارها را انجام می دهم
1017
01:32:10,297 --> 01:32:13,633
شما از پس آن برنمی آیید.
من نمیخوام اجازه بدم
1018
01:32:13,758 --> 01:32:18,722
اما من می خواهم. می خواهم بدانم چه مشکلی وجود دارد
با من. می خواهم بدانم من کیستم.
1019
01:32:18,847 --> 01:32:21,683
شما کی هستید؟
تو ایوی تمپلتون ، دخترم هستی.
1020
01:32:21,808 --> 01:32:27,522
- اما آقای هوور می گوید من دخترش هستم.
- پیچک ، تو فرزند من هستی.
1021
01:32:27,647 --> 01:32:32,110
من دیگر مطمئن نیستم که هستم ، مامان.
و من می خواهم بدانم من باید بدانم
1022
01:32:32,235 --> 01:32:35,989
- من تو را با خود به خانه می برم.
- نه ، می خواهم بمانم.
1023
01:32:37,574 --> 01:32:38,825
جانیس
1024
01:32:40,785 --> 01:32:43,455
من می خواهم بیرون با شما صحبت کنم
1025
01:32:49,544 --> 01:32:51,588
شما نباید به آنها اجازه دهید این کار را با او انجام دهند.
1026
01:32:51,713 --> 01:32:54,758
می دونم چی می خوای.
تا فرزندم را به الیوت هوور بسپارم.
1027
01:32:54,883 --> 01:32:57,218
نه ، من بهترین چیز را برای او می خواهم.
1028
01:32:57,344 --> 01:33:01,181
من بهترین کارها را برای او انجام می دهم.
حالا اگر مخالفتی ندارید ، آنها آماده هستند.
1029
01:33:01,306 --> 01:33:06,061
نه ، لطفا ، بیل.
به خاطر خدا ، لطفا این کار را نکنید.
1030
01:33:06,186 --> 01:33:09,439
چیکار نکنید؟ مرد را نابود کنید
چه کسی خانواده من را دزدیده است؟
1031
01:33:09,564 --> 01:33:12,067
کودک ما را نابود نکنید.
1032
01:33:18,657 --> 01:33:21,951
آنچه ما در حال تلاش برای آن هستیم
در سالنامه روانپزشکی بی نظیر است.
1033
01:33:22,077 --> 01:33:25,705
تا یک موضوع را به صورت هیپنوتیزم پس بزنید
به یک عمر قبلی هرگز ،
1034
01:33:25,830 --> 01:33:30,835
به دانش من ، افتاده با صلاحیت
از تحقیقات جدی روانپزشکی
1035
01:33:30,960 --> 01:33:35,757
درست است ، هیپنوتیزورهایی هستند که داشته اند
افراد ادعا می کنند ، تحت هیپنوتیزم ،
1036
01:33:35,882 --> 01:33:37,926
که آنها قبلاً زندگی کرده اند ،
1037
01:33:38,051 --> 01:33:40,011
و این در حالی است که در حالت خواب آور است
1038
01:33:40,136 --> 01:33:44,933
زبانهای گفتاری داشتند که آنها
در حالت بیدار نمی دانم.
1039
01:33:45,058 --> 01:33:48,395
در حالی که من هرگز در آن شرکت نکرده ام
و شاهد چنین اتفاقی نبوده ،
1040
01:33:48,520 --> 01:33:51,439
من به دستور دادگاه اینجا هستم
برای انجام یک عملکرد
1041
01:33:51,564 --> 01:33:55,485
که من برای آن آموزش دیده ام
و مجوز اجرا دارم.
1042
01:33:55,610 --> 01:33:59,614
من هیپنوتیزم خواهم شد که چه کسی
در حالی که شما تماشا می کنید برای من آورده خواهد شد
1043
01:33:59,739 --> 01:34:03,910
اما به عنوان ناظر مهم است
شما کاملا هوشیار و بیدار هستید ،
1044
01:34:04,035 --> 01:34:07,539
کاملاً هوشیار و بیدار.
1045
01:34:07,664 --> 01:34:10,834
قبل از اینکه موضوع را بیاورم ،
بگذارید من به شما هشدار دهم که قهقرایی
1046
01:34:10,959 --> 01:34:14,462
خاطرات را بیدار می کند
از طبیعت آسیب زا
1047
01:34:14,587 --> 01:34:18,925
سوژه حتی ممکن است فریاد بزند
یا تغییرات شخصیتی عجیب و غریب را به نمایش بگذارید.
1048
01:34:19,050 --> 01:34:21,177
این طبیعی است و انتظار می رود ،
1049
01:34:21,302 --> 01:34:24,681
اما برای کودک مضر نخواهد بود
به هر روش دائمی
1050
01:34:24,806 --> 01:34:27,100
حالا او را می آوریم
1051
01:34:35,942 --> 01:34:38,278
سلام ایوی بیا اینجا.
1052
01:34:40,029 --> 01:34:42,323
همین جا بنشینید ، هوم؟
1053
01:34:43,741 --> 01:34:45,743
متشکرم.
1054
01:34:57,255 --> 01:34:59,299
حالا ، آرامش ، پیچک.
1055
01:35:01,217 --> 01:35:06,848
آرام باشید و به هر عضله ای اجازه دهید
در بدن خود شل و لنگ شوید.
1056
01:35:07,807 --> 01:35:13,313
اکنون ، همانطور که امروز صبح بحث کردیم ،
شما به هیچ وجه صدمه نخواهید دید ،
1057
01:35:13,438 --> 01:35:18,568
اما به سادگی
احساس آرامش می کنید
1058
01:35:20,403 --> 01:35:22,447
خیلی راحت
1059
01:35:23,573 --> 01:35:25,617
بسیار راحت.
1060
01:35:26,993 --> 01:35:31,623
تا آرزو کنی
برای مدتی خوابیدن
1061
01:35:31,748 --> 01:35:35,126
مشکلی نخواهید داشت
میروم کمی استراحت کنم؟
1062
01:35:35,251 --> 01:35:37,378
- نه ، بدم نمی آید.
- خوب
1063
01:35:39,297 --> 01:35:42,383
به زودی احساس آرامش خواهید کرد.
1064
01:35:44,344 --> 01:35:46,763
و راحت تر
1065
01:35:47,597 --> 01:35:50,141
راحت تر و راحت تر
1066
01:35:51,059 --> 01:35:55,897
نور را تماشا کن ، پیچک. به تماشای آن ادامه دهید.
1067
01:35:58,316 --> 01:36:04,447
اکنون ، همانطور که آن را تماشا می کنید ، خواهید بود
شروع به احساس سنگینی چشمان خود می کنید.
1068
01:36:05,448 --> 01:36:12,205
پلک های شما سنگین می شوند ،
آنقدر سنگین که می خواهی آنها را ببندی.
1069
01:36:14,624 --> 01:36:17,752
پلک های شما سنگین می شوند.
1070
01:36:17,877 --> 01:36:23,132
و شما آن را سخت تر و سخت تر پیدا می کنید
تا آنها را باز نگه دارد.
1071
01:36:25,385 --> 01:36:30,264
پلکهای شما خیلی سنگین می شوند ...
خیلی سنگین...
1072
01:36:31,849 --> 01:36:33,893
خیلی سنگین...
1073
01:36:35,728 --> 01:36:38,272
که نمی توانید آنها را باز نگه دارید.
1074
01:36:40,233 --> 01:36:44,570
آنقدر سنگین ... که باید آنها را ببندی.
1075
01:36:45,947 --> 01:36:47,949
باید آنها را ببندد ...
1076
01:36:48,783 --> 01:36:50,368
ببندشون
1077
01:36:51,536 --> 01:36:53,579
آنها را ببند
1078
01:36:59,335 --> 01:37:01,379
آنجا.
1079
01:37:02,380 --> 01:37:04,632
نمی توانید چشمان خود را باز کنید.
1080
01:37:06,759 --> 01:37:11,180
آنها خیلی سنگین هستند
که آنها فقط باید بسته بمانند.
1081
01:37:12,598 --> 01:37:16,561
شما امن و راحت هستید
و اکنون کاملاً خوابیده است.
1082
01:37:18,354 --> 01:37:20,815
کاملا خوابیده
1083
01:37:21,691 --> 01:37:24,110
وقتی می خواهم تو را بیدار کنم ،
تا پنج می شمارم.
1084
01:37:24,235 --> 01:37:29,365
من می گویم "بیدار شوید ، پیچک" و شما خواهید گفت
بلافاصله بیدار شوید آیا می فهمی؟
1085
01:37:29,490 --> 01:37:31,534
- آره.
- خوب
1086
01:37:33,703 --> 01:37:37,540
حالا که عمیقا خوابیده اید
و کاملاً آرام
1087
01:37:37,665 --> 01:37:41,502
شما به تدریج به گذشته باز می گردید
1088
01:37:41,627 --> 01:37:44,630
برگشت ، برگشت ، پیچک.
1089
01:37:44,755 --> 01:37:46,799
بازگشت به زمان
1090
01:37:47,800 --> 01:37:52,013
شما در حال بازگشت به عقب هستید
به هشت سالگی
1091
01:37:52,138 --> 01:37:56,684
وقتی تا سه بشمارم ، تو خواهی بود
به جشن تولد هشتم خود برگردید.
1092
01:37:56,809 --> 01:38:01,439
چشمانت را باز خواهی کرد
اما عمیقا آرام خواهد ماند
1093
01:38:01,564 --> 01:38:03,232
آماده؟
1094
01:38:03,357 --> 01:38:05,067
یکی
1095
01:38:05,193 --> 01:38:06,694
دو
1096
01:38:06,819 --> 01:38:08,863
سه.
1097
01:38:09,822 --> 01:38:13,826
شما اکنون در مهمانی خود هستید
در میان دوستان خود
1098
01:38:13,951 --> 01:38:16,287
دوستانت را می بینی ، پیچک؟
1099
01:38:16,412 --> 01:38:19,707
درباره آنها به من بگو. چه کسی در این مهمانی است؟
1100
01:38:22,043 --> 01:38:25,213
آنجا بتینا است.
1101
01:38:26,380 --> 01:38:28,883
و کری
1102
01:38:29,008 --> 01:38:31,052
مری-الن
1103
01:38:32,261 --> 01:38:34,847
دوقلوها.
1104
01:38:34,972 --> 01:38:36,515
پیتر
1105
01:38:37,808 --> 01:38:40,478
آیا عاشق هدیه هایت هستی ، پیچک؟
1106
01:38:40,603 --> 01:38:46,359
اوه ، بله ، مخصوصاً عروسک تری من
با کمد لباس مسافرتی.
1107
01:38:49,070 --> 01:38:53,115
و بازی فلوت من بتینا مرا خرید.
1108
01:38:54,825 --> 01:38:59,580
بیایید اکنون این مهمانی را ترک کنیم
و به تولد زودتر برگردید.
1109
01:38:59,705 --> 01:39:05,044
من می خواهم شما به گذشته برگردید
به جشن تولد چهارم
1110
01:39:05,962 --> 01:39:12,593
من تا سه حساب می کنم ، پس تو خواهی بود
در جشن تولد چهارم
1111
01:39:12,718 --> 01:39:15,012
فقط راحت باش ، حالا
1112
01:39:17,640 --> 01:39:19,225
آماده؟
1113
01:39:19,350 --> 01:39:20,768
یکی
1114
01:39:20,893 --> 01:39:21,978
دو
1115
01:39:22,103 --> 01:39:24,146
سه.
1116
01:39:25,898 --> 01:39:31,362
آیا والدین شما این خوب را برای شما خریده اند
کیک تولد با چهار شمع دوست داشتنی؟
1117
01:39:31,487 --> 01:39:34,448
نه ، آنها آن را خریداری نکرده اند.
1118
01:39:35,199 --> 01:39:37,159
بیش از حد گران.
1119
01:39:37,284 --> 01:39:39,495
مامان آن را از یک مجله ساخته است.
1120
01:39:45,084 --> 01:39:48,671
خوب ، چه احساسی داری؟ رهایش کن.
1121
01:39:50,464 --> 01:39:52,550
او آن را شکست.
1122
01:39:52,675 --> 01:39:55,928
این پسر کوچک میمون من را شکست.
1123
01:39:56,053 --> 01:39:58,097
(SOBS بصورت ناهماهنگ)
1124
01:40:10,067 --> 01:40:11,569
اشکالی نداره پیچک
1125
01:40:11,694 --> 01:40:16,532
اشکالی نداره ما اکنون این مهمانی را ترک خواهیم کرد
و ما به گذشته دورتر خواهیم شد.
1126
01:40:16,657 --> 01:40:19,577
دورتر راه برگشت.
1127
01:40:19,702 --> 01:40:25,916
من می خواهم شما به زمانی برگردید که
شما می توانید ببینید و بشنوید و احساس کنید و فکر کنید ...
1128
01:40:28,043 --> 01:40:30,504
اما نمی توانید هیچ کلمه ای بگویید
1129
01:40:31,380 --> 01:40:35,301
شما فقط یک بچه کوچک هستید
در آغوش مومیایی است.
1130
01:40:36,844 --> 01:40:40,306
و شاید او شما را قرار می دهد
وارد کالسکه خود شوید.
1131
01:40:46,479 --> 01:40:48,522
(غرغرها)
1132
01:40:51,859 --> 01:40:53,903
آه ، خیلی خوب ، پیچک.
1133
01:40:55,154 --> 01:40:57,198
خیلی خوب.
1134
01:40:58,699 --> 01:41:03,037
حالا می خواهیم برویم
حتی دورتر از زمان
1135
01:41:03,162 --> 01:41:05,414
راه برگشت.
1136
01:41:05,539 --> 01:41:07,082
راه برگشت.
1137
01:41:09,043 --> 01:41:12,922
به زمانی قبل از تولد شما.
1138
01:41:13,047 --> 01:41:15,508
قبل از تولد شما
1139
01:41:16,550 --> 01:41:19,011
قبل از تولد شما
1140
01:41:20,721 --> 01:41:22,765
قبل از تولد شما
1141
01:41:23,766 --> 01:41:25,809
قبل از تولد شما
1142
01:41:26,685 --> 01:41:28,729
قبل از تولد شما
1143
01:41:38,155 --> 01:41:40,199
خیلی خوب ، پیچک
1144
01:41:44,745 --> 01:41:48,540
بازگشت. بازگشت ، پیچک ، بازگشت به زمان.
1145
01:41:51,418 --> 01:41:54,922
در یک زمان قبل
تو به عنوان خودت وجود داشتی
1146
01:41:57,633 --> 01:42:00,803
زمان قبل از شما پیچک بود.
1147
01:42:04,139 --> 01:42:09,520
وقتی شما پیچک نبودید ...
اما شما شخص دیگری بودید
1148
01:42:12,273 --> 01:42:15,693
به زمان درست قبل از اینکه شما پیچک باشید.
1149
01:42:18,028 --> 01:42:21,156
نه پیچک ، بلکه شخص دیگری.
1150
01:42:22,574 --> 01:42:24,868
شخص دیگری
1151
01:42:25,911 --> 01:42:30,874
تا آخرین لحظه
شما می توانید در زندگی قبلی خود به یاد داشته باشید
1152
01:42:32,167 --> 01:42:36,797
وقتی شما پیچک نبودید ...
اما شخص دیگری
1153
01:42:38,215 --> 01:42:40,259
شخص دیگری
1154
01:42:43,345 --> 01:42:45,389
شما کی هستید؟
1155
01:42:45,597 --> 01:42:47,266
من هستم...
1156
01:42:47,391 --> 01:42:50,060
شما کی هستید؟
1157
01:42:51,645 --> 01:42:53,689
شما کی هستید؟
1158
01:42:56,066 --> 01:42:58,110
شما کی هستید؟
1159
01:42:59,528 --> 01:43:01,572
شما کی هستید؟
1160
01:43:04,742 --> 01:43:06,785
شما کی هستید؟
1161
01:43:18,505 --> 01:43:19,882
م ...
1162
01:43:20,007 --> 01:43:23,469
مامان مامان
1163
01:43:23,594 --> 01:43:27,014
مامان مامان
1164
01:43:27,139 --> 01:43:29,016
مامان
1165
01:43:29,141 --> 01:43:31,018
مامان
1166
01:43:31,143 --> 01:43:32,186
مامان
1167
01:43:32,936 --> 01:43:34,897
مامان
1168
01:43:35,022 --> 01:43:37,065
مامان
1169
01:43:37,191 --> 01:43:40,778
مامان مامان
1170
01:43:40,903 --> 01:43:44,406
مامان مامان
1171
01:43:47,075 --> 01:43:49,119
مامان
1172
01:43:49,870 --> 01:43:52,122
مامان؟
1173
01:43:52,247 --> 01:43:54,208
مامان؟
1174
01:43:54,333 --> 01:43:57,127
(وحشت در حال افزایش) مامان؟ مامان؟
1175
01:43:57,252 --> 01:43:59,755
مامان؟ مامان؟
1176
01:43:59,880 --> 01:44:01,548
مامان؟ مامان؟
1177
01:44:02,382 --> 01:44:03,425
مامان
1178
01:44:03,550 --> 01:44:05,511
مامان مامان
1179
01:44:05,636 --> 01:44:07,638
مامان مامان
1180
01:44:07,763 --> 01:44:08,805
مامان
1181
01:44:08,931 --> 01:44:11,767
- مامان مامان
- اشکالی نداره
1182
01:44:11,892 --> 01:44:14,728
اشکالی نداره پیچک
اکنون این خاطره را ترک خواهید کرد.
1183
01:44:14,853 --> 01:44:19,066
اشکالی نداره می توانید به گذشته برگردید
حتی دورتر ، دور از این حافظه.
1184
01:44:19,191 --> 01:44:21,026
- مامان
- پیچک
1185
01:44:21,151 --> 01:44:25,322
وقتی تا سه میشمارم ،
حتی به گذشته نیز دورتر خواهید بود.
1186
01:44:25,447 --> 01:44:27,908
یک دو سه.
1187
01:44:28,033 --> 01:44:30,994
(IVY فریاد خود را ادامه می دهد)
1188
01:44:31,787 --> 01:44:34,206
- مامان
- یک دو سه.
1189
01:44:34,331 --> 01:44:37,834
آیا می توانید صدای من را بشنوید ، پیچک؟ صدای منو می شنوی؟
1190
01:44:37,960 --> 01:44:40,128
پیچک ، می توانید صدای من را بشنوید؟
1191
01:44:40,587 --> 01:44:42,297
یک دو...
1192
01:44:43,048 --> 01:44:44,258
پیچک
1193
01:44:44,383 --> 01:44:45,759
پیچک
1194
01:44:47,177 --> 01:44:49,805
آیا می توانید صدای من را بشنوید ، پیچک؟
1195
01:44:49,930 --> 01:44:51,640
پیچک؟ پیچک؟
1196
01:44:52,516 --> 01:44:54,309
صدای منو می شنوی؟
1197
01:44:54,434 --> 01:44:56,436
پیچک؟
1198
01:44:57,562 --> 01:44:59,856
آیا می توانید صدای من را بشنوید ، پیچک؟
1199
01:44:59,982 --> 01:45:01,900
او پیچک نیست.
1200
01:45:02,818 --> 01:45:04,861
پیچک؟
1201
01:45:10,200 --> 01:45:13,537
او خوب خواهد بود ، عزت شما.
او از آن بیرون خواهد آمد.
1202
01:45:13,662 --> 01:45:16,123
حالا بیدار میشی ، پیچک.
1203
01:45:16,248 --> 01:45:20,794
وقتی تا پنج بشمارم ، بیدار خواهی شد
بی درنگ و احساس آرامش و خوب بودن کنید.
1204
01:45:21,753 --> 01:45:23,797
استراحت و خوب.
1205
01:45:24,673 --> 01:45:29,428
یکی دو سه.
1206
01:45:29,553 --> 01:45:33,807
چهار پنج
1207
01:45:34,891 --> 01:45:36,935
بیدار شوید ، پیچک
1208
01:45:59,499 --> 01:46:01,710
(او فریاد می زند)
1209
01:46:03,670 --> 01:46:06,548
پیچک شما بیدار خواهید شد
1210
01:46:07,382 --> 01:46:10,552
چهار پنج بیدار شوید ، پیچک
1211
01:46:10,677 --> 01:46:13,305
- او پیچک نیست.
- بیدار شو ، پیچک.
1212
01:46:13,430 --> 01:46:18,351
- (جیغ زدن)
- پیچک بیدار شوید ، پیچک
1213
01:46:19,728 --> 01:46:23,482
- بابا کمک کن
- چهار پنج.
1214
01:46:23,607 --> 01:46:25,692
بیدار شوید ، پیچک
1215
01:46:26,234 --> 01:46:28,820
پیچک ، می توانید صدای من را بشنوید؟
آیا می توانید صدای من را بشنوید ، پیچک؟
1216
01:46:28,945 --> 01:46:33,074
- آدری رز!
- یکی دو
1217
01:46:33,200 --> 01:46:35,786
سه. چهار پنج
1218
01:46:36,912 --> 01:46:39,915
- دو ... پیچک!
- من می خواهم این آزمایش فوراً متوقف شود.
1219
01:46:40,040 --> 01:46:43,543
وقتی تا پنج می شمارم ،
من به شما دستور می دهم که بیدار شوید. یکی دو
1220
01:46:43,668 --> 01:46:45,670
لعنت بهش ، میخوام متوقف بشه
1221
01:46:45,796 --> 01:46:48,048
آیا می توانید صدای من را بشنوید ، پیچک؟
1222
01:46:48,173 --> 01:46:51,092
- آدری رز!
- صدای منو می شنوی؟
1223
01:46:51,218 --> 01:46:52,928
- آدری رز!
- پیچک
1224
01:46:53,053 --> 01:46:55,806
- قاضی لنگلی ، آزمون را متوقف کن!
- آدری رز!
1225
01:46:55,931 --> 01:47:00,143
- آدری رز ، باباست! بابا است!
- اوه خدای من!
1226
01:47:00,268 --> 01:47:05,190
- یکی دو
- آدری رز ، بابا است. باباست
1227
01:47:05,315 --> 01:47:07,192
- پیچک
- صورتحساب: کاری انجام دهید.
1228
01:47:07,317 --> 01:47:09,069
متوقفش کن
1229
01:47:14,282 --> 01:47:15,909
(جیغ زدن)
1230
01:47:43,520 --> 01:47:46,606
ببین ، این مادر کودک است.
1231
01:49:06,478 --> 01:49:09,105
الان همه چیز خوب است.
1232
01:49:09,230 --> 01:49:13,234
اشکالی نداره روح او آزاد است.
1233
01:49:14,944 --> 01:49:17,155
روح او آزاد است.
1234
01:49:18,448 --> 01:49:23,161
الان همه چیز خوب است.
روح او آزاد است.
1235
01:49:24,204 --> 01:49:28,124
- نه
- بله ، روح او آزاد است.
1236
01:49:30,627 --> 01:49:33,088
روحش آزاد است.
1237
01:49:34,339 --> 01:49:37,300
روحش آزاد است.
1238
01:49:37,425 --> 01:49:39,803
رایگان است
1239
01:49:39,928 --> 01:49:42,388
رایگان است
1240
01:49:48,853 --> 01:49:50,980
آقای هوور عزیز ،
1241
01:49:51,105 --> 01:49:54,192
خوب است بدانید که در هند هستید
1242
01:49:54,317 --> 01:50:00,490
انجام همه کارهایی که باید
برای آرامش روح دخترمان.
1243
01:50:01,533 --> 01:50:03,785
من بیل را در تشکر خود گنجانده ام ،
1244
01:50:03,910 --> 01:50:08,800
حتی اگر او هنوز هم نمی تواند قبول کند
ایده
1245
01:50:08,940 --> 01:50:12,137
که در حالی که بدن ایوی از بین رفته است ،
1246
01:50:12,262 --> 01:50:14,963
روح او به حیات خود ادامه می دهد.
1247
01:50:15,630 --> 01:50:19,425
با این حال من در قلبم می دانم که این درست است
1248
01:50:19,551 --> 01:50:21,761
و اینکه حق با شماست
1249
01:50:21,886 --> 01:50:24,556
و این همان چیزی است که مرا حفظ می کند.
1250
01:50:24,681 --> 01:50:28,560
در اجازه دادن به شما
خاکسترهای پیچک را به هند ببرید ،
1251
01:50:28,685 --> 01:50:31,729
من معتقدم که بیل
اولین قدم را برداشته است
1252
01:50:31,855 --> 01:50:37,318
به سمت درک کردن
که همه ما جاودانه هستیم
1253
01:50:38,361 --> 01:50:41,656
بدان که من دعای خود را به دعای تو اضافه می کنم
1254
01:50:41,781 --> 01:50:46,494
تا روح دخترمان خودش را ترمیم کند
1255
01:50:47,662 --> 01:50:50,662
و آرامش را پیدا کنید
1256
01:50:50,802 --> 01:50:55,487
و تحقق در بهشت
1257
01:50:55,612 --> 01:50:59,299
که در زندگی زمینی خود انکار شد ،
1258
01:50:59,424 --> 01:51:05,054
و اینکه روز فرا خواهد رسید
وقتی روحش آزاد خواهد شد
1259
01:51:05,179 --> 01:51:09,434
و قادر به جستجوی تولدی دوباره ،
1260
01:51:09,559 --> 01:51:14,355
و این وقتی انجام می شود
او والدین را پیدا خواهد کرد
1261
01:51:14,480 --> 01:51:19,652
اوه ، سخاوتمند ، فهمیده ،
1262
01:51:20,737 --> 01:51:25,742
و چه کسی او را دوست خواهد داشت
همانطور که همه او را دوست داشتیم.
129739
Can't find what you're looking for?
Get subtitles in any language from opensubtitles.com, and translate them here.