All language subtitles for The.Academy.Of.Magic.2020.1080p.WEB-DL.DD5.1.H264-FGT

af Afrikaans
sq Albanian
am Amharic
ar Arabic
hy Armenian
az Azerbaijani
eu Basque
be Belarusian
bn Bengali
bs Bosnian
bg Bulgarian
ca Catalan
ceb Cebuano
ny Chichewa
zh-CN Chinese (Simplified)
zh-TW Chinese (Traditional)
co Corsican
hr Croatian
cs Czech
da Danish
nl Dutch Download
en English Download
eo Esperanto
et Estonian
tl Filipino
fi Finnish
fr French Download
fy Frisian
gl Galician
ka Georgian
de German
el Greek
gu Gujarati
ht Haitian Creole
ha Hausa
haw Hawaiian
iw Hebrew
hi Hindi
hmn Hmong
hu Hungarian
is Icelandic
ig Igbo
id Indonesian
ga Irish
it Italian
ja Japanese
jw Javanese
kn Kannada
kk Kazakh
km Khmer
ko Korean
ku Kurdish (Kurmanji)
ky Kyrgyz
lo Lao
la Latin
lv Latvian
lt Lithuanian
lb Luxembourgish
mk Macedonian
mg Malagasy
ms Malay
ml Malayalam
mt Maltese
mi Maori
mr Marathi
mn Mongolian
my Myanmar (Burmese)
ne Nepali
no Norwegian
ps Pashto
fa Persian
pl Polish
pt Portuguese Download
pa Punjabi
ro Romanian
ru Russian
sm Samoan
gd Scots Gaelic
sr Serbian
st Sesotho
sn Shona
sd Sindhi
si Sinhala
sk Slovak
sl Slovenian
so Somali
es Spanish
su Sundanese
sw Swahili
sv Swedish
tg Tajik
ta Tamil
te Telugu
th Thai
tr Turkish Download
uk Ukrainian
ur Urdu
uz Uzbek
vi Vietnamese Download
cy Welsh
xh Xhosa
yi Yiddish
yo Yoruba
zu Zulu
or Odia (Oriya)
rw Kinyarwanda
tk Turkmen
tt Tatar
ug Uyghur
Would you like to inspect the original subtitles? These are the user uploaded subtitles that are being translated: 1 00:00:19,200 --> 00:00:24,255 ‫«زیرنویس اختصاصی از فیلیمو» 2 00:00:36,724 --> 00:00:42,262 ‫«دانشگاه جادو» 3 00:01:24,575 --> 00:01:26,575 ‫وای خدای من. 4 00:01:26,669 --> 00:01:28,903 ‫دختر کوچولوی بیچاره! 5 00:01:29,262 --> 00:01:31,317 ‫ بهتره تا سرما نخوردی ببرمت تو. 6 00:01:34,210 --> 00:01:37,944 ‫ وای نگاهش کن آخه تو دیگه از کجا پیدات شد؟ 7 00:01:40,601 --> 00:01:43,850 ‫ چه اسباب بازی کوچیک و عجیبی کنارت بود! 8 00:01:46,281 --> 00:01:49,054 ‫ وای چه ماه گرفتگی مادرزادی زیبایی داری. 9 00:01:49,469 --> 00:01:52,617 ‫من اسم تو رو میزارم «اورا». 10 00:01:52,844 --> 00:01:57,333 ‫تو دیگه جات کنار من امنه، اورا. ‫من ازت محافظت میکنم 11 00:02:03,599 --> 00:02:10,277 ‫«دانشگاه جادو» 12 00:02:40,668 --> 00:02:43,515 ‫ اورا، هنوز کارت تموم نشده عزیزم؟ 13 00:02:43,596 --> 00:02:45,596 ‫چرا خاله. 14 00:02:45,705 --> 00:02:48,665 ‫خب بیا پایین دیگه. ‫زودباش! 15 00:02:51,530 --> 00:02:53,231 ‫اوه ممنونم عزیز دلم. 16 00:02:53,292 --> 00:02:57,805 ‫باید قبل از اینکه گرند ویل بیاد ‫تا با گاریش بره بازار، گاریش رو پر کنیم. 17 00:02:57,936 --> 00:02:59,936 ‫میدونم خاله هر سال همین کار رو میکنیم. 18 00:03:02,827 --> 00:03:05,656 ‫وای خدای من سرو کله اش پیدا شد. 19 00:03:05,754 --> 00:03:09,565 ‫ رزها قرمز هستن ، رنگ پول سبزه. 20 00:03:10,798 --> 00:03:15,685 ‫بیا بهش سلام کن! ‫ میخوام گرند ویل ببینه تو چقدر بزرگ شدی. 21 00:03:16,105 --> 00:03:19,360 ‫میدونم خاله هر سال همین کارو میکنم. 22 00:03:27,271 --> 00:03:29,624 ‫برای کیک امشب اماده ای؟ 23 00:03:29,711 --> 00:03:32,020 ‫ برات یه کیک خیلی بزرگ درست کردم. 24 00:03:32,940 --> 00:03:34,676 ‫نباید زحمت میکشیدی. 25 00:03:34,701 --> 00:03:36,701 ‫چرا باید این کارو بکنم! 26 00:03:36,725 --> 00:03:40,953 ‫ مگه در سال، چند بار دختر کوچولوم 16 ساله میشه؟ 27 00:03:53,994 --> 00:03:55,678 ‫الان چیکار کردم؟ 28 00:03:56,494 --> 00:04:02,284 ‫من نمیدونم ولی جون منو نجات دادی عزیز دلم. ‫ممنونم! 29 00:04:06,685 --> 00:04:09,533 ‫خدای من اینجا چه اتفاقی افتاد؟ 30 00:04:09,655 --> 00:04:11,460 ‫ راستش خودمون هم نمیدونیم. 31 00:04:11,518 --> 00:04:13,518 ‫خب یکی باید بدونه. 32 00:04:13,596 --> 00:04:16,885 ‫پس گاری من چی؟ از سر راه نیوردمش که! 33 00:04:16,964 --> 00:04:20,579 ‫تمام سیب ها هم پخش شدن روی زمین، ‫ حالا چطور باید ببرم شون بازار؟ 34 00:04:20,604 --> 00:04:22,879 ‫این گاری رو به شما سپردم و حالا نابود شده. 35 00:04:22,931 --> 00:04:26,290 ‫ اخه چطور باید این رو تعمیر کنم؟ ‫ فکر کردین من بیمه دارم؟ 36 00:04:26,315 --> 00:04:29,468 ‫ یه نگاه به من بندازید! ‫فکر کردین من انقدر پولدارم؟ 37 00:04:36,018 --> 00:04:39,615 ‫خاله ، تو میدونی من امروز چیکار کردم؟ 38 00:04:39,937 --> 00:04:43,852 ‫- من حدس میزنم یه نوع جادو باشه. ‫- جادو؟ 39 00:04:44,442 --> 00:04:47,480 ‫ اگر بتونم جادو کنم، پس من چی هستم؟ 40 00:04:47,953 --> 00:04:51,407 ‫ تو فقط دختر کوچولوی من هستی که دیگه بزرگ شده! 41 00:04:51,432 --> 00:04:55,209 ‫حالا نمیخواد نگرانش باشی. بیا یکم کیک بخوریم. 42 00:04:56,078 --> 00:04:57,622 ‫ ولی من باید بدونم! 43 00:04:57,684 --> 00:05:00,697 ‫تنها چیزی که من میدونم اینه که 16 سال پیش... 44 00:05:00,886 --> 00:05:02,886 ‫ دقیقاً در همین بعد از ظهر... 45 00:05:03,064 --> 00:05:05,064 ‫ یکی تو رو گذاشت جلوی در خونه ی من. 46 00:05:05,184 --> 00:05:08,672 ‫و تنها چیزی که کنارت گذاشته بودن، ‫ اون اسباب بازی مسخره بود تا همراهت باشه. 47 00:05:10,184 --> 00:05:11,512 ‫یودل کوچولوی مسخره 48 00:05:11,547 --> 00:05:15,071 ‫همیشه به خودم میگفتم بالاخره یه روزی میرسه، ‫که یه اتفاقی میوفته... 49 00:05:15,106 --> 00:05:18,786 ‫و من میفهمم که چه سرنوشتی ‫در انتظار تو خواهد بود دختر عزیزم. 50 00:05:18,882 --> 00:05:21,434 ‫بله درسته امروز همون روزه، 51 00:05:21,599 --> 00:05:24,231 ‫ 16 سال گذشته و من حالا آماده ام. 52 00:05:30,463 --> 00:05:33,841 ‫آره، آخ...اوخ! زنگ زدم. 53 00:05:33,902 --> 00:05:35,902 ‫من خیلی وقته که حرکت نکردم. 54 00:05:37,159 --> 00:05:38,695 ‫تو میتونی حرف بزنی؟ 55 00:05:38,756 --> 00:05:40,756 ‫- و راه بری؟ ‫- بله. 56 00:05:40,857 --> 00:05:44,711 ‫و میخواستم به خاطر تمام زحماتی که ‫برای دختر کوچولوی ما کشیدین ازتون تشکر کنم. 57 00:05:45,258 --> 00:05:47,681 ‫خاله، اینجا چه خبره؟ 58 00:05:47,782 --> 00:05:49,943 ‫عقب وایسا من جلوش رو میگیرم. 59 00:05:50,447 --> 00:05:51,870 ‫صبر کن. ‫نه! 60 00:05:58,939 --> 00:06:00,939 ‫اوه نه! معذرت میخوام یودل! 61 00:06:02,090 --> 00:06:04,090 ‫من فکر نمیکردم انقدر قدرتمند بشی. 62 00:06:04,416 --> 00:06:06,794 ‫ولی خیلی جالبه، یعنی فکر کنم. 63 00:06:07,524 --> 00:06:11,345 ‫- تو میدونی من چی هستم؟ ‫- اوه بله تو یه افسونگری. 64 00:06:11,407 --> 00:06:14,149 ‫- من یک افسونگرم؟ ‫- اون چیه؟ 65 00:06:14,193 --> 00:06:15,894 ‫- آره یه افسونگر. 66 00:06:15,921 --> 00:06:18,072 ‫تو استعداد جادوئی داری اورا. 67 00:06:18,342 --> 00:06:22,716 ‫و حالا که 16 ساله ات شده، میتونی توی مدرسه ‫یاد بگیری چطور ازشون استفاده کنی. 68 00:06:23,385 --> 00:06:26,449 ‫من یک جادوگرم و میتونم برم مدرسه؟ 69 00:06:26,519 --> 00:06:28,088 ‫مدرسه ی معمولی که نه! 70 00:06:28,106 --> 00:06:31,569 ‫دانشگاه مانتروس، یکی از بهترین دانشگاه ها! 71 00:06:31,604 --> 00:06:33,627 ‫خب راستش بهترین دانشگاه جادو ـه. 72 00:06:33,644 --> 00:06:35,644 ‫- خاله؟ ‫- اورا، 73 00:06:35,702 --> 00:06:37,245 ‫تو دیگه بزرگ شدی! 74 00:06:37,367 --> 00:06:40,830 ‫تمام این سال ها من حس میکردم که ‫تو با بقیه بچه ها فرق داری. 75 00:06:41,082 --> 00:06:45,648 ‫این فرصت عالی ایه. ‫ فرصتی برای یاد گرفتن جادو... 76 00:06:45,978 --> 00:06:48,530 ‫ و پیدا کردن سرنوشت خودت! 77 00:06:48,563 --> 00:06:51,662 ‫ من مطمعنم که یودل از تو محافظت میکنم، 78 00:06:51,940 --> 00:06:54,709 ‫ خودت میدونی که خاله ی تو دیگه داره پیر میشه. 79 00:06:55,048 --> 00:06:57,048 ‫نه خاله! 80 00:06:57,129 --> 00:06:59,412 ‫من بهت اعتماد دارم اورا. 81 00:06:59,551 --> 00:07:02,632 ‫برو و جادوی خودت رو کشف کن 82 00:07:05,471 --> 00:07:08,383 ‫اوه، میدونستم این روز فرا میرسه، 83 00:07:08,574 --> 00:07:12,272 ‫و تو کوچولوی آهنی، تمام مدت حواست بهش باشه! 84 00:07:12,524 --> 00:07:14,524 ‫این ماموریته منه. 85 00:07:14,825 --> 00:07:16,825 ‫نگران نباش چیزی نمیشه. 86 00:07:17,004 --> 00:07:19,004 ‫فقط مراقب خودت باش اورا، 87 00:07:19,721 --> 00:07:22,837 ‫اگر یه روزی به مشکل برخوردی من همیشه اینجا هستم. 88 00:07:22,862 --> 00:07:24,417 ‫میدونم! 89 00:07:24,496 --> 00:07:27,976 ‫دنبالم بیا بانوی جوان من راه رو نشونت میدم. 90 00:07:30,867 --> 00:07:33,914 ‫موفق باشی اورا من دوست دارم. 91 00:07:34,123 --> 00:07:35,841 ‫منم همینطور خاله. 92 00:07:47,682 --> 00:07:50,303 ‫تو مسیر رو بلدی دیگه؟ 93 00:07:50,503 --> 00:07:54,591 ‫البته که بلدم. ‫مسیر دانشگاه رو داخل حافظه ی من بارگذاری کردن! 94 00:07:55,831 --> 00:07:59,277 ‫- ممنون میشم اگر این که رو سرم هست رو بچرخونی. ‫- باشه! 95 00:08:00,181 --> 00:08:02,341 ‫ تو دیگه چه کارهایی بلدی که من نمیدونم؟ 96 00:08:03,044 --> 00:08:04,589 ‫این هم بلدم. 97 00:08:11,143 --> 00:08:13,143 ‫ میشه بزنی تو سرم لطفا؟ 98 00:08:20,698 --> 00:08:23,285 ‫ چطور بود؟ باحاله نه؟ 99 00:08:23,720 --> 00:08:25,429 ‫همه موسیقی رو دوست دارن. 100 00:08:27,209 --> 00:08:30,664 ‫ پس تمام این سال ها رو اون طاقچه خوابیده بودی؟ 101 00:08:32,209 --> 00:08:33,502 ‫همینطوره! 102 00:08:34,345 --> 00:08:36,345 ‫حتی وقتی بچه بودم و باهات بازی میکردم؟ 103 00:08:36,412 --> 00:08:37,653 ‫کاملا خواب بودم! 104 00:08:37,862 --> 00:08:40,466 ‫ وایسا تو که واقعا با من بازی نمیکردی مگه نه؟ 105 00:08:40,666 --> 00:08:42,666 ‫چرا بازی میکردم. 106 00:08:49,382 --> 00:08:53,019 ‫صبر کن اورا پشت سر من بیا تا بتونم ازت محافظت کنم. 107 00:08:53,314 --> 00:08:56,378 ‫محض احتیاط این حرف رو میزنم. 108 00:09:01,572 --> 00:09:02,657 ‫هی! 109 00:09:03,699 --> 00:09:05,699 ‫نه، نه. 110 00:09:07,171 --> 00:09:10,261 ‫دقیقا چطور داری از من محافظت میکنی؟ 111 00:09:10,522 --> 00:09:12,197 ‫خب اتفاق میفته دیگه. 112 00:09:12,336 --> 00:09:14,464 ‫نمیخواد بهم کمک کنی خودم میتونم. 113 00:09:20,665 --> 00:09:23,351 ‫پس بزن بریم بهتره دیگه وقت تلف نکنیم. 114 00:09:26,352 --> 00:09:29,061 ‫بهت قول میدم که دیگه همچین اتفاقی نمیفته. 115 00:09:30,554 --> 00:09:35,389 ‫ من کاملا با این محیط اشنا هستم. ‫ یه پل یکم جلوتر از ما قرار داره. 116 00:09:35,433 --> 00:09:37,433 ‫اینجا دیگه کجاست؟ 117 00:09:37,922 --> 00:09:39,922 ‫اینجا خیلی ترسناکه. 118 00:09:42,149 --> 00:09:45,100 ‫- تو هم اون رو دیدی؟ ‫- مطمئن باش که داریم راه درست رو میریم! 119 00:09:45,396 --> 00:09:47,847 ‫و بالاخره رسیدیم به مقصدمون... 120 00:09:47,951 --> 00:09:51,319 ‫یعنی دانشکده ی جادوگران جوان مانتروس! 121 00:09:54,234 --> 00:09:57,123 ‫راستش بالای اون کوهستان پشت اون ابرها ست. 122 00:10:02,573 --> 00:10:04,943 ‫دیگه هیچکدوم از حرفات رو باور نمیکنم. 123 00:10:05,204 --> 00:10:07,573 ‫خب خیلی وقت پیش این پل رو ساختن. 124 00:10:07,598 --> 00:10:10,673 ‫ بالاخره هر پلی یه روز خراب میشه درست میگم؟ 125 00:10:11,281 --> 00:10:13,902 ‫ولی نگران نباش این مشکل خیلی کوچیکیه. 126 00:10:14,302 --> 00:10:16,302 ‫خب، اون رو چی میگی؟ 127 00:10:16,967 --> 00:10:18,060 ‫هان؟ 128 00:10:20,308 --> 00:10:22,308 ‫یه اژدها؟ 129 00:10:23,552 --> 00:10:25,913 ‫من که چیزی درباره ی اژدها یادم نمیاد. 130 00:10:37,592 --> 00:10:40,404 ‫ ای اژدهای بدجنس از ما دور شو ببینم. 131 00:10:42,451 --> 00:10:44,908 ‫هی، تو سیب دوست داری؟ 132 00:10:45,004 --> 00:10:46,696 ‫گفتم برو! 133 00:10:48,823 --> 00:10:50,429 ‫ دست از سر اون بردار. 134 00:11:12,607 --> 00:11:14,942 ‫هی، صبر کن! به اژدها اسیب نزن. 135 00:11:14,960 --> 00:11:18,128 ‫- اون از دانشگاه اومده ‫- ما فقط از خودمون دفاع کردیم. 136 00:11:18,406 --> 00:11:20,406 ‫- تو کی هستی؟ ‫- من شان هستم، 137 00:11:20,959 --> 00:11:24,110 ‫ من دارم میرم سمت دانشگاه ‫ و این اژدها قراره منو برسونه. 138 00:11:24,588 --> 00:11:26,588 ‫ولی باید یه سکه ی طلایی داشته باشی. 139 00:11:30,084 --> 00:11:31,800 ‫من که سکه ی طلایی ندارم. 140 00:11:31,853 --> 00:11:34,257 ‫نه منم چیزی درباره ی سکه ی طلایی نمیدونم. 141 00:11:34,691 --> 00:11:37,660 ‫مگه از دانشگاه براتون نامه نیومده؟ ‫اونجا نوشته بود. 142 00:11:37,773 --> 00:11:40,429 ‫ من تمام عمرم مردم رو ‫به سمت دانشگاه مانتروس راهنمایی کردم... 143 00:11:40,454 --> 00:11:42,454 ‫ پس مطمئنم اگه همچین چیزی بود، بهم میگفتن. 144 00:11:42,705 --> 00:11:45,925 ‫خب میتونید با من بیاین ولی ‫ مطمئن نیستم شما رو راه بِدن. 145 00:11:45,978 --> 00:11:47,557 ‫یعنی تو کاملا مطمئنی یودل؟ 146 00:11:47,636 --> 00:11:50,144 ‫من تو رو میبرم دانشگاه اورا نگران نباش. 147 00:11:50,535 --> 00:11:52,297 ‫باشه بزنید بریم. 148 00:11:52,453 --> 00:11:54,215 ‫راستی اسم من اورا است. 149 00:11:54,594 --> 00:11:56,594 ‫واقعاً؟ اسمت اورا ست؟ 150 00:11:56,713 --> 00:11:57,788 ‫آره. 151 00:11:57,919 --> 00:12:00,176 ‫ خب بزن بریم، زودباش اورا. 152 00:12:00,410 --> 00:12:02,007 ‫ پسر خوب. 153 00:12:03,757 --> 00:12:05,757 ‫ زودباش یودل بزن بریم. 154 00:12:09,732 --> 00:12:13,196 ‫وای خدای من دفعه ی اولمه که سوار یه اژدها میشم. 155 00:12:13,726 --> 00:12:15,726 ‫منم همینطور. 156 00:12:15,836 --> 00:12:18,283 ‫ خیلی خب، به سمت دانشگاه! 157 00:12:18,344 --> 00:12:21,660 ‫ اجی مجی اژدها برو! 158 00:12:24,098 --> 00:12:26,344 ‫ وای خدا سفت بچسب اورا. 159 00:12:29,105 --> 00:12:31,223 ‫ از این بالا جنگل چقدر زیباست. 160 00:12:52,251 --> 00:12:56,001 ‫ به دانشگاه فوق العاده زیبای مانتروس نگاه کنید. 161 00:12:56,097 --> 00:12:57,051 ‫ وای! 162 00:12:57,076 --> 00:12:59,076 ‫من هیچوقت از این بالا دانشگاه رو ندیده بودم. 163 00:13:15,301 --> 00:13:17,301 ‫ باورم نمیشه رسیدم اینجا. 164 00:13:17,333 --> 00:13:20,101 ‫- کمک لازم نداری؟ ‫ - خودم از پس کارهام برمیام. 165 00:13:20,171 --> 00:13:21,577 ‫ باشه هر جور راحتی. 166 00:13:21,864 --> 00:13:24,468 ‫ چه سواری ای کردیم. 167 00:13:24,546 --> 00:13:29,156 ‫ و بالاخره رسیدیم اورا. ‫دانشگاه جادوگران مانتروس! 168 00:13:29,591 --> 00:13:32,368 ‫ ولی از اونی که من یادمه بزرگتر به نظر میاد. 169 00:13:34,530 --> 00:13:36,995 ‫ و شما اقای میلر هستین؟ 170 00:13:37,117 --> 00:13:39,117 ‫ دوستام شان صدام میکنن. 171 00:13:39,801 --> 00:13:42,092 ‫پس آقای میلر هستید! 172 00:13:42,161 --> 00:13:44,427 ‫آخرین اژدها رو خیلی دیر تحویل دادید. 173 00:13:44,560 --> 00:13:46,560 ‫حالا دلیلش چی بود؟ 174 00:13:46,855 --> 00:13:48,855 ‫خب راستش اون دوتا یکم وقت تلف کردن. 175 00:13:48,972 --> 00:13:51,646 ‫ پس تقصیر رو میندازی گردن دیگران؟ ‫ خب... 176 00:13:51,985 --> 00:13:55,433 ‫به دانشگاه خوش اومدین اقای میلر! 177 00:13:57,621 --> 00:13:59,504 ‫ خب اسم شما چیه بانوی جوان؟ 178 00:13:59,930 --> 00:14:01,717 ‫ اسم من اورا هفین ففر ـه. 179 00:14:01,752 --> 00:14:04,860 ‫خب... ‫من اسم شما رو تو لیست نمیبینم. 180 00:14:04,886 --> 00:14:08,905 ‫ ولی آخه من حتی سکه ی طلایی هم دریافت نکردم. 181 00:14:08,975 --> 00:14:11,388 ‫خب پس شما اجازه ی ورود ندارید. 182 00:14:11,768 --> 00:14:13,768 ‫شما اصلا چطور سوار اژدها شدین؟ 183 00:14:14,539 --> 00:14:17,325 ‫لمبرت این همه سر و صدا برای چیه؟ 184 00:14:17,421 --> 00:14:21,234 ‫خب این بانوی جوان، برای شهریه‌ی دانشگاه ‫سکه ی طلا نداره. 185 00:14:21,264 --> 00:14:27,253 ‫اوه لمبرت من همیشه برای چنین موقعیتی ‫یک سکه ی اضافه همراهم دارم. 186 00:14:27,505 --> 00:14:29,718 ‫اصلا بیا فکر کنیم یه بورسیه است باشه؟ 187 00:14:30,699 --> 00:14:32,756 ‫ ازتون خیلی ممنونم. 188 00:14:34,206 --> 00:14:37,139 ‫ یک ماه گرفتگی قرمز مثل یک رز! 189 00:14:37,774 --> 00:14:39,396 ‫ از بچگی رو دستم بوده. 190 00:14:39,970 --> 00:14:41,602 ‫ راستش خیلی خاصه. 191 00:14:41,758 --> 00:14:46,280 ‫- چطور میتونم کارتون رو جبران کنم؟ ‫- مطمئنم یه روزی این کارم رو جبران میکنی. 192 00:14:46,819 --> 00:14:49,709 ‫ نکنه اون موجود هم قراره باهات بیاد تو؟ 193 00:14:50,876 --> 00:14:52,714 ‫ اون یودله ، اون منو اورد اینجا. 194 00:14:52,768 --> 00:14:54,768 ‫اهمیتی نداره. ‫هیچ ماشینی حق ورود نداره. 195 00:14:55,457 --> 00:14:58,642 ‫ اون یه ماشین نیست لمبرت اون حیوان خونگیشه! 196 00:14:58,764 --> 00:15:00,057 ‫ درسته عزیزم؟ 197 00:15:00,892 --> 00:15:02,892 ‫ آره. حدس میزنم همینطور باشه. 198 00:15:03,098 --> 00:15:04,694 ‫ منم یدونه دارم. 199 00:15:10,294 --> 00:15:12,637 ‫ منم مثل تو خیلی زود ‫به حیوان های بامزه وابسته میشم. 200 00:15:12,767 --> 00:15:14,476 ‫ من فرانک هستم. 201 00:15:14,564 --> 00:15:16,290 ‫من مدیر این دانشگاه هستم. 202 00:15:16,352 --> 00:15:19,971 ‫ من اورا هستم و ‫ بابت لطفتی که بهم کردین خیلی ازتون ممنونم. 203 00:15:20,371 --> 00:15:22,245 ‫ خب خوش اومدی اورا. 204 00:15:23,574 --> 00:15:26,664 ‫ بیا داخل ما تازه داریم شروع میکنیم. 205 00:15:27,246 --> 00:15:32,306 ‫به بقیه ملحق شو و خجالت نکش! ‫ همه ی شما به زودی با هم آشنا میشید. 206 00:15:42,577 --> 00:15:45,485 ‫من نمیدونستم که ‫ رزها میتونن بالای ابرها هم رشد کنن. 207 00:15:45,589 --> 00:15:47,047 ‫این فوق العاده است. 208 00:15:47,369 --> 00:15:49,369 ‫ آره واقعا فوق العاده است. 209 00:15:50,469 --> 00:15:52,469 ‫ چرا اینطوری رفتار میکنه؟ 210 00:15:54,254 --> 00:15:56,727 ‫- میتونی منو روبن صدا کنی. ‫- من جرالد هستم. 211 00:15:57,492 --> 00:16:02,303 ‫وای خدای من! ‫سوزان، اون دختر دهاتی کثیف رو نگاه کن. 212 00:16:03,834 --> 00:16:06,439 ‫من مطمئنم که بوی گند هم میده. 213 00:16:06,925 --> 00:16:08,925 ‫ لطفاً جمع شید دانش آموزها! 214 00:16:11,079 --> 00:16:13,717 ‫ تو یک صف قرار بگیرید. 215 00:16:14,668 --> 00:16:19,368 ‫ لطفا توجه کنید مدیر پر افتخار دانشگاه، ‫ میخواد به شما خوش آمد بگه. 216 00:16:19,707 --> 00:16:22,547 ‫ اسم ایشون دکتر هیوبری ـه. 217 00:16:22,652 --> 00:16:26,714 ‫ولی همه ی شما میتونید منو فرانک صدا کنید. ‫ ممنون دکتر لمبرت! 218 00:16:27,044 --> 00:16:30,273 ‫ میتونید یکم استراحت کنید. ‫ امروز خیلی زحمت کشیدین! 219 00:16:31,003 --> 00:16:33,172 ‫ به دانشگاه مانتروس خوش اومدین. 220 00:16:33,711 --> 00:16:38,885 ‫ما در این دانشگاه سعی داریم استعدادهای بی نظیری ‫که بیشتر شما به تازگی بهشون پی بردین رو ... 221 00:16:39,083 --> 00:16:42,034 ‫تقویت کنیم، تا در ادامه ی زندگی ‫بتونید درست ازشون استفاده کنید. 222 00:16:43,067 --> 00:16:45,818 ‫ برو پی کارت اژدها کوچولو نمیخوام با تو بازی کنم. 223 00:16:46,000 --> 00:16:49,420 ‫ در این دانشگاه به شما همه چیز رو یاد میدیم. 224 00:16:49,489 --> 00:16:51,903 ‫ اما این بستگی به خودتون هم داره. 225 00:16:51,999 --> 00:16:56,443 ‫در اینجا همه ی ما به قدرت ماتو اعتقاد داریم، 226 00:16:56,591 --> 00:16:58,893 ‫ این کلمه ی لاتین معنیش میشه سعی و تلاش. 227 00:16:58,969 --> 00:17:02,666 ‫تنها چیزی که میخوایم همینه. ‫ لمبرت درباره ی امتحان بهشون بگو. 228 00:17:03,292 --> 00:17:05,292 ‫مهم نیست که فکر میکنید چقدر قوی هستین... 229 00:17:05,351 --> 00:17:09,615 ‫ همه ی شما تازه کار هستین ‫و تازه کارها تمرین لازم دارن، 230 00:17:09,745 --> 00:17:12,948 ‫ در 10 روز اول، ‫شما با یک سری چالش سخت روبرو خواهید شد، 231 00:17:13,114 --> 00:17:15,535 ‫ 5 امتحان در طی 5 روز، 232 00:17:15,948 --> 00:17:19,086 ‫ما شما رو میسنجیم و قدرتمند ترین شما، 233 00:17:19,130 --> 00:17:23,851 ‫یعنی با استعدادترین، این افتخار رو داره که ‫از روز اول دانشگاه... 234 00:17:23,975 --> 00:17:25,266 ‫شاگردم شه! 235 00:17:25,291 --> 00:17:28,096 ‫من میتونم اسرار این دنیا رو نشون تون بدم، 236 00:17:28,121 --> 00:17:31,577 ‫ و 2 بار در هفته با هم کیک و چای میخوریم، 237 00:17:31,873 --> 00:17:34,867 ‫اوه یونیفرم های شما هم رسید. 238 00:17:35,828 --> 00:17:37,747 ‫چی؟ اینا دیگه چیه؟ 239 00:17:37,782 --> 00:17:38,615 ‫ اینجا چه خبره؟ 240 00:17:38,640 --> 00:17:40,640 ‫ نگران غول های سنگی نباشید. 241 00:17:40,685 --> 00:17:44,083 ‫ اون ها فقط اینجان تا در کارهای دانشگاه ‫ به من کمک کنن، ولی... 242 00:17:44,219 --> 00:17:49,827 ‫ شما میتونید یونیفورم تون رو انتخاب کنید ‫یا یونیفورم شما میتونه انتخاب تون کنه. 243 00:17:50,478 --> 00:17:53,368 ‫- ای وای. ‫- چه جالب. 244 00:17:55,606 --> 00:17:57,606 ‫اوه ایول! 245 00:18:02,674 --> 00:18:07,422 ‫ اوه نه ما لباس آوردیم. ‫ ما از این لباس های زشت نمیپوشیم. 246 00:18:12,553 --> 00:18:15,791 ‫نهار در سالن غذا آماده است. ‫ غذاتون رو بخورید و استراحت کنید. 247 00:18:15,842 --> 00:18:19,079 ‫ کلاس فردا صبح زود شروع میشه. 248 00:18:22,065 --> 00:18:25,513 ‫ پس اینجایی. ‫ دست از این کارا بردار! 249 00:18:25,592 --> 00:18:29,584 ‫تو ، تو آخرش منو به کشتن میدی. 250 00:18:39,638 --> 00:18:44,065 ‫شاید فکر میکنه منم بچه ام ‫ ولی میدونی من علاقه ای به بازی کردن باهاش ندارم. 251 00:18:48,538 --> 00:18:49,666 ‫غذا! 252 00:18:49,797 --> 00:18:53,737 ‫ اسپاگتی و قارچ اوه ممنونم. 253 00:19:03,524 --> 00:19:04,861 ‫ اینجا جای کسی نیست؟ 254 00:19:05,564 --> 00:19:07,274 ‫ من باید برم. 255 00:19:07,365 --> 00:19:09,365 ‫ هی میخوای پیش ما بشینی؟ 256 00:19:09,609 --> 00:19:11,189 ‫ ممنونم. 257 00:19:11,293 --> 00:19:13,722 ‫ من که خیلی هیجان زده ام که اومدم اینجا شما چطور؟ 258 00:19:13,913 --> 00:19:15,913 ‫ میخواید یکی از سیب های منو امتحان کنید؟ 259 00:19:15,945 --> 00:19:18,357 ‫ اگه یدونه بخورید مطمئنم که خوشتون میاد. 260 00:19:18,436 --> 00:19:20,436 ‫ امسال سیب های خیلی خوبی چیدیم. 261 00:19:21,168 --> 00:19:24,266 ‫- ممنون. ‫- وای! 262 00:19:24,675 --> 00:19:26,675 ‫ واقعا خیلی خوشمزه ان. 263 00:19:28,859 --> 00:19:30,859 ‫ مثل ادمای فقیر رفتار نکن پسر. 264 00:19:31,072 --> 00:19:33,361 ‫ تازه اون سیب، خوب نیست! 265 00:19:38,674 --> 00:19:40,674 ‫ تو اصلاً میدونی از کجا اومده؟ 266 00:19:40,740 --> 00:19:44,410 ‫ این سیب ها از بهترین درخت های دره ی سیب چیده شده، 267 00:19:44,435 --> 00:19:45,617 ‫ من خودم چیدمشون. 268 00:19:45,654 --> 00:19:49,983 ‫ حدس میزنم تو خودت غذاهای خودت رو میپزی، ‫ مگه نه دختر دهاتی؟ 269 00:19:51,173 --> 00:19:54,072 ‫ این چطور؟ میتونی نودل بپزی؟ 270 00:19:54,882 --> 00:19:56,882 ‫ پس قارچ چی؟ رینگی دینگ دینگ دینگ! 271 00:19:58,571 --> 00:20:00,879 ‫ وقت چیدن محصوله. 272 00:20:02,909 --> 00:20:04,466 ‫ اینجا رو باش. 273 00:20:07,713 --> 00:20:10,594 ‫ تمومش کن همین حالا اینا رو از روش بردار. 274 00:20:12,703 --> 00:20:15,293 ‫ باشه شاید خودت بخوای بخوریش. 275 00:20:23,830 --> 00:20:26,391 ‫ بیا یودل بهتره بریم. 276 00:20:27,591 --> 00:20:31,349 ‫ آره خودشه، تسلیم شو! بهتره دیگه بری. 277 00:20:32,200 --> 00:20:33,441 ‫ چیه؟ 278 00:20:35,559 --> 00:20:37,660 ‫ صبر کن. این کار رو باهام نکن. 279 00:20:38,268 --> 00:20:41,945 ‫ جادوی خودته، از مهارت‌هات استفاده کن. 280 00:20:45,912 --> 00:20:48,672 ‫نمیدونم جای من اینجاست یا نه. 281 00:20:51,670 --> 00:20:53,670 ‫ خودت رو جمع و جور کن خانم جوان! 282 00:20:54,351 --> 00:20:58,414 ‫ تو که نمیخوای به خاطر چندتا بچه ی پر رو ‫ سرنوشتت رو فراموش کنی مگه نه؟ 283 00:21:00,081 --> 00:21:02,081 ‫ البته که نه. تو میری سر کلاس هات، درس هات رو خوب میخونی ، تا یاد بگیری بهترین افسونگر جهان بشی ‫ میدونی چیه؟ حق با توئه یودل 284 00:21:02,477 --> 00:21:05,529 ‫ البته که نه، تو میری سر کلاس هات، ‫ درس هات رو خوب میخونی... 285 00:21:05,616 --> 00:21:09,079 ‫ تا یاد بگیری بهترین افسونگر جهان بشی. 286 00:21:10,563 --> 00:21:14,131 ‫ میدونی چیه؟ حق با توئه یودل! 287 00:21:18,752 --> 00:21:20,384 ‫ صبح بخیر! 288 00:21:20,409 --> 00:21:23,535 ‫ این اولین چالشی هست که باهاش روبرو میشید. 289 00:21:23,674 --> 00:21:26,842 ‫ قصد ما شناخت قابلیت های فعلی شماست، 290 00:21:27,339 --> 00:21:32,043 ‫ چالش امروز، روی نامرئی شدن متمرکزه. 291 00:21:35,420 --> 00:21:39,569 ‫ شما برای قبول شدن باید به بالای پله ها برسید. 292 00:21:39,600 --> 00:21:41,600 ‫ یه نگاه خوب به پله ها بندازید. 293 00:21:41,674 --> 00:21:44,078 ‫ اون ها اونجور که به نظر میاد ساده نیستن. 294 00:21:47,470 --> 00:21:52,471 ‫و هر وقت به انتهای پله ها رسیدین، ‫ میتونید این توپ رو بردارید؟ 295 00:21:54,509 --> 00:21:56,192 ‫ خب حالا چطور؟ 296 00:22:01,322 --> 00:22:03,161 ‫یا حالا؟ 297 00:22:04,525 --> 00:22:09,125 ‫ از غریزه تون استفاده کنید، ‫ میتونید این کارو بکنید؟ 298 00:22:09,315 --> 00:22:14,248 ‫ برنده اولین کسیه که بتونه توپ رو برگردونه پیش من. 299 00:22:14,309 --> 00:22:16,340 ‫ و هر وقت خواستین میتونید شروع کنید. 300 00:22:16,365 --> 00:22:17,856 ‫من از پسش برمیام. 301 00:22:18,549 --> 00:22:21,474 ‫مطمئنی با این هوشت میتونی؟ 302 00:22:21,588 --> 00:22:25,598 ‫ هوش در مقابل زور بازو هیچی نیست. 303 00:22:36,350 --> 00:22:39,378 ‫هوشی که خوشبختانه من زیاد دارم! 304 00:22:41,066 --> 00:22:44,572 ‫ من حالم زیاد خوب نیست میشه تو این چالش شرکت نکنم؟ 305 00:22:44,643 --> 00:22:47,324 ‫ میتونی ولی به خاطرش هیچ امتیازی دریافت نمیکنی. 306 00:22:47,957 --> 00:22:49,364 ‫بعدی؟ 307 00:22:49,451 --> 00:22:53,721 ‫ خودم تمومش میکنم. ‫ همه خوب ببینید یک برنده چطور موفق میشه. 308 00:23:00,308 --> 00:23:02,281 ‫ واقعا فکر کردی انقدر آسونه؟ 309 00:23:04,720 --> 00:23:09,694 ‫ هی، هی ، این منصفانه نیست! 310 00:23:10,004 --> 00:23:12,608 ‫زندگی منصفانه نیست اقای فین. 311 00:23:15,169 --> 00:23:16,393 ‫بعدی! 312 00:23:16,418 --> 00:23:18,667 ‫ عمراً اگه من این کار رو بکنم. 313 00:23:20,599 --> 00:23:23,125 ‫ پوست ما انقدر کلفت نیست! 314 00:23:25,963 --> 00:23:27,963 ‫ خیلی سخت بود. 315 00:23:30,610 --> 00:23:34,403 ‫ هی بچه ها، تو دهکده ی ما ‫یه رقص معروف داشتیم برای بارش باران. 316 00:23:34,647 --> 00:23:36,721 ‫بعضی اوقات جواب میداد میخواین امتحانش کنیم؟ 317 00:23:37,120 --> 00:23:39,120 ‫اگه فکر میکنی جواب میده، آره! 318 00:23:39,392 --> 00:23:42,066 ‫خیلی خب بچه ها فقط هر کاری من میکنم بکنید. 319 00:24:01,613 --> 00:24:03,488 ‫- هی جواب داد! ‫- ما موفق شدیم. 320 00:24:04,061 --> 00:24:05,788 ‫ممنون بچه ها. 321 00:24:07,168 --> 00:24:10,510 ‫هوشمندانه بود ولی انقدر ها هم ‫آسون نیست، دختر دهاتی. 322 00:24:17,388 --> 00:24:19,792 ‫ اوه خدای من تو حالت خوبه؟ 323 00:24:20,305 --> 00:24:22,535 ‫ من، من... حالم خوبه ممنون. 324 00:24:22,588 --> 00:24:29,174 ‫و چرا؟ ‫چون باید بدونی که هنوز خیلی چیزا باید، یاد بگیری. 325 00:24:37,528 --> 00:24:39,237 ‫حالا دیگه میتونم برم؟ 326 00:24:40,114 --> 00:24:42,527 ‫بله فکر کنم بتونی. 327 00:24:42,901 --> 00:24:46,359 ‫خب شما میتونید برید فردا چالش تغییر. 328 00:24:46,581 --> 00:24:48,264 ‫لطفاً قشنگ مطالعه کنید! 329 00:24:52,553 --> 00:24:54,853 ‫جایگاه دوم بد نیست. 330 00:24:54,920 --> 00:24:57,688 ‫ اگر لمبرت تو رو هول نمیداد برنده بودی. 331 00:24:59,811 --> 00:25:02,923 ‫ نه شان برد چون استعداد داره. 332 00:25:03,297 --> 00:25:05,297 ‫ اون خیلی باحاله. 333 00:25:06,682 --> 00:25:09,971 ‫ تو میدونی که ربات ها حق ندارن ‫اینجا غذا بخورن مگه نه؟ 334 00:25:10,334 --> 00:25:14,286 ‫و درباره اتفاقی که دیروز افتاد ‫باید با هم یه صحبت مفصل بکنیم. 335 00:25:14,373 --> 00:25:17,993 ‫ ما درباره اش صحبت نمیکنیم ‫مگر اینکه بخوای دوباره تکرارش کنم. 336 00:25:19,334 --> 00:25:21,743 ‫ انقدر سریع ندو اورا، ‫منم دارم پشت سرت میام. 337 00:25:21,900 --> 00:25:23,057 ‫منتظرم بمون. 338 00:25:23,082 --> 00:25:27,510 ‫اگر دوست داری برو ‫ولی کارمون هنوز تموم نشده دخترِ دهاتی. 339 00:25:33,522 --> 00:25:35,522 ‫بیا. 340 00:25:37,943 --> 00:25:43,391 ‫ وای نمیدونی چقدر خوشحالم که میبینم بالاخره ‫میخوای تو این کتابخونه ی فوق العاده مطالعه کنی. 341 00:25:43,461 --> 00:25:46,560 ‫ اون کجا رفت؟ برای چی اومد اینجا؟ 342 00:25:47,116 --> 00:25:49,763 ‫ تو نباید وقتت رو صرف اون پسر کنی. 343 00:25:49,824 --> 00:25:51,824 ‫تو باید به فکر درس خوندن باشی، 344 00:25:51,893 --> 00:25:54,138 ‫ و اینجا بهترین مکان برای این کاره. 345 00:25:54,163 --> 00:25:57,038 ‫ البته پس برای همین امروز موفق شد. 346 00:25:57,123 --> 00:25:59,123 ‫ اون داشته مطالعه میکرده. 347 00:25:59,675 --> 00:26:03,190 ‫پس منم درس میخونم چون میخوام شاگرد اول کلاس بشم. 348 00:26:03,260 --> 00:26:06,560 ‫اگه میخوای دست به کار شی ‫پیشنهاد میکنم از رده ی ابتدایی شروع کنی. 349 00:26:06,737 --> 00:26:08,737 ‫دنبالم بیا از این طرف! 350 00:26:10,448 --> 00:26:12,448 ‫ تو میدونی کتاب هایی که من لازم دارم کجان؟ 351 00:26:12,758 --> 00:26:17,697 ‫ البته که میدونم. ‫من نقشه ی کامل این مدرسه رو تو کله ام ذخیره کردم! 352 00:26:17,715 --> 00:26:19,800 ‫ میدونم تمام کتاب ها کجان. 353 00:26:20,295 --> 00:26:24,149 ‫بفرمائید بشینید لطفا. ‫ تو قراره بخونی و یاد بگیری! 354 00:26:24,288 --> 00:26:26,288 ‫ من میرم کتاب های ابتدایی جادو رو برات پیدا کنم. 355 00:26:30,818 --> 00:26:32,818 ‫مطمئنی باید با این شروع کنم؟ 356 00:26:32,989 --> 00:26:36,217 ‫ البته تمام جادوهایی ابتدایی رو باهاش یاد میگیری، 357 00:26:36,242 --> 00:26:39,446 ‫صبر کن ببینم، من حدس میزنم ترسیدی باشی درست میگم؟ 358 00:26:39,473 --> 00:26:41,191 ‫ نه من فقط میخواستم... 359 00:26:41,365 --> 00:26:43,214 ‫ مطمئن شم! 360 00:26:44,482 --> 00:26:49,464 ‫برای شناور کردن اشیا، باید قدرت درونی خودتون رو ‫جذب کنید و بگید اجی مجی. 361 00:26:52,275 --> 00:26:54,275 ‫تو هم دیدی؟ 362 00:26:54,527 --> 00:26:56,527 ‫ خب ادامه بده. 363 00:26:57,306 --> 00:27:01,134 ‫ جادوی شکوفه ممکنه اثری مانند ‫ جادوی بهاری داشته باشه پس... 364 00:27:01,542 --> 00:27:06,793 ‫کتاب جادوی ابتدایی جلد بیست و دوم. 365 00:27:17,543 --> 00:27:21,188 ‫- صدای چی بود؟ یودل بیدار شو. ‫- من بیدارم. 366 00:27:24,826 --> 00:27:28,255 ‫ شاید بهتر باشه این وقت شب اینجا نباشیم! 367 00:27:47,746 --> 00:27:50,567 ‫ وایسا ببینم اونجا نباید دری باشه. 368 00:27:54,568 --> 00:27:56,060 ‫اون چطور رفت اون تو؟ 369 00:27:56,086 --> 00:28:00,053 ‫من نمیدونم ولی با توجه به نقشه ای ‫که من دارم اینجا نباید دری باشه. 370 00:28:00,644 --> 00:28:03,794 ‫- ولی تو هم دیدی که شان یه در رو باز کرد درسته؟ ‫- آره. 371 00:28:03,986 --> 00:28:05,626 ‫واقعا که عجیبه. 372 00:28:07,376 --> 00:28:11,527 ‫ ای وای صبح شده ما ممکنه به کلاس نرسیم. 373 00:28:14,800 --> 00:28:18,115 ‫اوه اورای جوان شما دیر کردین. 374 00:28:18,211 --> 00:28:20,494 ‫ ببخشید دوباره تکرار نمیشه. 375 00:28:21,015 --> 00:28:23,602 ‫ من این رو تو دفترچه ی خودم یادداشت میکنم. 376 00:28:24,114 --> 00:28:27,690 ‫همونطور که داشتم برای شاگردهایی که ‫سر وقت اومدن میگفتم... 377 00:28:27,908 --> 00:28:30,945 ‫ چالش امروز اسمش تغییر ـه. 378 00:28:31,258 --> 00:28:33,752 ‫و یکی از مواردش تغییر شکل دادنه. 379 00:28:34,277 --> 00:28:36,277 ‫ این یکی رو بردیم. 380 00:28:36,690 --> 00:28:39,571 ‫ اگر برای چالش امروز مطالعه کرده باشید... 381 00:28:39,607 --> 00:28:42,707 ‫ میدونید که چطور باید ‫یک شیء رو به شیء دیگه تغییر بدین. 382 00:28:42,873 --> 00:28:46,362 ‫ هر کدوم از شما یک چوب جادوئی میگیرید، ‫ مراقبشون باشید، 383 00:28:46,501 --> 00:28:49,739 ‫چند نسل دانش آموز قبل از شما ازشون استفاده کردن، 384 00:28:49,852 --> 00:28:53,204 ‫ فقط یدونه میگیرید، ‫ میدونید اونها شدیدا کمیاب هستن. 385 00:28:53,418 --> 00:28:55,857 ‫ با دکمه ی بالایی روشن میشن. 386 00:29:00,500 --> 00:29:02,524 ‫و شما آقای میلر، 387 00:29:02,714 --> 00:29:04,714 ‫ شما چالش دیروز رو برنده شدین. 388 00:29:04,797 --> 00:29:07,323 ‫ من دوست دارم ببینم ‫میتونید این موفقیت رو تکرار کنید یا نه. 389 00:29:07,427 --> 00:29:08,946 ‫ غلفلگیرم کن! 390 00:29:15,183 --> 00:29:18,212 ‫ فامیسی دی فامیسی دو به اندازه یه آدم بزرگ شو! 391 00:29:25,072 --> 00:29:28,735 ‫ بله میلر جوان کارت خوب بود. 392 00:29:38,520 --> 00:29:40,889 ‫خب به نظرت خوب بود؟ حالا میتونم برم؟ 393 00:29:40,977 --> 00:29:43,633 ‫ برای چی تو همیشه انقدر عجله داری پسر جوان؟ 394 00:29:43,685 --> 00:29:47,079 ‫ و نه نمیتونی، تا وقتی کلاس تموم نشده نمیتونی. 395 00:29:47,140 --> 00:29:50,845 ‫ خب گونت شروع کن، ببینم چیکار میکنی. 396 00:30:03,751 --> 00:30:06,928 ‫ بله سنگ بزرگ رو بالا و پایین کردی. 397 00:30:06,961 --> 00:30:08,777 ‫ فکر کنم دیگه کافی باشه. 398 00:30:08,821 --> 00:30:13,168 ‫ خیلی خب ببینم دوقلو ها چیکار میکنن؟ ‫هوس کردم یکم بخندم. 399 00:30:14,965 --> 00:30:17,699 ‫ صبر کن نباید چوب ها رو... 400 00:30:19,010 --> 00:30:22,480 ‫ دوبرابر احمق تر از بقیه ان. ‫ دردسر سازها! 401 00:30:22,559 --> 00:30:24,781 ‫ یعنی این کار هم نمیتونید بکنید؟ 402 00:30:24,851 --> 00:30:28,105 ‫ مگه میشه دو نفر اندازه ی نصف آدم، ‫ شعور نداشته باشن؟ 403 00:30:28,201 --> 00:30:29,772 ‫ نوبت شماست اقای فین. 404 00:30:29,798 --> 00:30:32,229 ‫ نگاه کنید و یاد بگیرید احمق ها. 405 00:30:32,943 --> 00:30:34,943 ‫ ترکوندم. 406 00:30:36,070 --> 00:30:40,573 ‫بدک نبود ولی خوب هم نبود. 407 00:30:40,843 --> 00:30:43,747 ‫ خیلی خب سوزان نشون مون بده تو چی بلدی. 408 00:30:49,451 --> 00:30:52,228 ‫وای نه یه موش ، نه نه! 409 00:30:52,793 --> 00:30:56,014 ‫موفق شدم ، من یه موش شدم! 410 00:30:57,635 --> 00:30:59,249 ‫ پسر تو از موش میترسی؟ 411 00:30:59,883 --> 00:31:03,051 ‫بله خیلی جالب بود تبدیل شدی به یک موش! 412 00:31:08,010 --> 00:31:12,410 ‫ خیلی خب، تو که دیر اومدی! ‫نشونم بده ببینم تو چی یاد گرفتی. 413 00:31:12,532 --> 00:31:14,532 ‫ میتونم از قوه تخیلم استفاده کنم؟ 414 00:31:14,911 --> 00:31:18,756 ‫ اوه البته دوست دارم این کارو بکنید، ‫من خوشحال میشم! 415 00:31:18,843 --> 00:31:20,892 ‫ وقتش رسیده خودی نشون بدی. 416 00:31:22,903 --> 00:31:24,903 ‫ اجی مجی! 417 00:31:26,447 --> 00:31:29,901 ‫ خدای من اینجا رو ببینید ، من شناور شدم. 418 00:31:30,092 --> 00:31:33,834 ‫ من که تا حالا... ‫ تو تغییر کردی دختر! 419 00:31:34,216 --> 00:31:37,952 ‫ اوه معذرت میخوام نمیخواستم دقیقاً ‫زیر شما رشد کنه. 420 00:31:38,282 --> 00:31:40,799 ‫اون فکر میکنه خیلی خوشگله! 421 00:31:40,877 --> 00:31:42,205 ‫من دوباره باید شروع کنم. 422 00:31:46,416 --> 00:31:49,575 ‫دختر دهاتی رو نگاه کنید! ‫اون کرم ابریشم شده! 423 00:31:51,540 --> 00:31:53,540 ‫اون تبدیل شد به یه کرم ابریشم! 424 00:32:00,840 --> 00:32:05,188 ‫خب این جالبه ولی یکم ناجوان مردانه است، ‫ تو موافق نیستی؟ 425 00:32:05,213 --> 00:32:07,701 ‫نگاه کنید یه عقاب! 426 00:32:08,974 --> 00:32:11,143 ‫ مراقب باش اورا! 427 00:32:48,126 --> 00:32:50,126 ‫ سرعت واکنش خیلی خوبی داری. 428 00:32:50,305 --> 00:32:54,576 ‫ زمانی که کرم بودی از قدرت تغییر استفاده کردی، 429 00:32:54,619 --> 00:32:57,353 ‫ تونستی سرعت تکامل طبیعی رو بالا ببری! 430 00:32:57,475 --> 00:32:59,715 ‫ تو برنده ی چالش امروز بودی. 431 00:32:59,898 --> 00:33:01,191 ‫کارِت خوب بود. 432 00:33:01,269 --> 00:33:03,968 ‫ آره کارت واقعا خوب بود. 433 00:33:04,021 --> 00:33:10,687 ‫ ولی لمبرت بیا به این جوان ها نشون بدیم ‫ که موقع این کار میتونن خوش هم بگذرونن، 434 00:33:10,740 --> 00:33:12,416 ‫همه چیز که بردن نیست دوستم! 435 00:33:12,441 --> 00:33:14,213 ‫ولی خودتون گفتیم بردن همه چیزه! 436 00:33:14,343 --> 00:33:16,938 ‫لطفاً چوب ها رو جمع کن ‫بیا به شاگردای عزیزمون نشون بدیم... 437 00:33:16,963 --> 00:33:21,591 ‫ که عیبی نداره اگر اولش با مشکل روبرو میشن، 438 00:33:22,217 --> 00:33:24,780 ‫ اولین جادوی تغییر من... 439 00:33:24,902 --> 00:33:28,591 ‫خدایا من تبدیل شدم به ‫یک تیکه پنیر مونده ی بو گندو، 440 00:33:29,790 --> 00:33:31,790 ‫ کلاس بو گند گرفته بود، 441 00:33:32,567 --> 00:33:34,567 ‫ تا یه مدت هیچ جا دعوت نشدم، 442 00:33:34,608 --> 00:33:42,246 ‫ ولی منظورم اینه که، منظورم اینه که، ‫این زمین پر از چمن سیاه رو میبینید؟ 443 00:33:43,010 --> 00:33:44,510 ‫حالا ببینید! 444 00:33:47,236 --> 00:33:49,744 ‫وای چه منظره‌ی زیبایی! 445 00:33:49,771 --> 00:33:53,720 ‫ اجی مجی لاترجی چندتا پروانه اضافه کنید. 446 00:33:53,819 --> 00:33:55,833 ‫ وای چه زیباست. 447 00:33:55,858 --> 00:33:58,515 ‫ به اون پروانه ها نگاه کنید. 448 00:33:58,828 --> 00:34:03,810 ‫ مثل پیدا کردن سوزن در انبار کاه می‌مونه. 449 00:34:04,401 --> 00:34:06,356 ‫یه چیز شبیه به این! ‫حالا... 450 00:34:07,598 --> 00:34:09,598 ‫ پیداش کنید. 451 00:34:11,383 --> 00:34:14,429 ‫ برای ادم معمولی این غیره ممکنه... 452 00:34:14,491 --> 00:34:19,447 ‫ ولی برای جادوگران جوان، ‫ این باید یه چالش خیلی جالب باشه. 453 00:34:19,534 --> 00:34:22,893 ‫ خب ما موفق میشیم، من شروع میکنم. 454 00:34:25,090 --> 00:34:27,642 ‫تو باید بذاری جادو تو رو پیدا کنه. 455 00:34:27,678 --> 00:34:32,347 ‫نباید دنبالش کنی، هر چی بیشتر دنبالش کنی ‫ گرفتنش خیلی سخت تر میشه. 456 00:34:33,824 --> 00:34:35,824 ‫ بله، که اینطور. 457 00:34:41,402 --> 00:34:43,402 ‫اژدهای بد نه نه نه، 458 00:34:45,917 --> 00:34:49,970 ‫ وای نه به من دست نزن... ‫به من دست نزن! 459 00:34:50,014 --> 00:34:52,392 ‫ اخه چرا من یه ربات شدم؟ 460 00:34:54,893 --> 00:34:58,929 ‫ اژدهای خوب تکون خور تکون نخور. اژدهای خوب! 461 00:34:59,025 --> 00:35:00,909 ‫ تو دقیقاً داری چیکار میکنی؟ 462 00:35:00,934 --> 00:35:05,483 ‫کاری که مدیر گفت رو انجام میدم ‫میخوام اجازه بدم جادو خودش پیدام کنه! 463 00:35:06,274 --> 00:35:08,274 ‫ تو هم باور کردی؟ 464 00:35:09,303 --> 00:35:10,978 ‫آقای مدیر راست میگفت. 465 00:35:11,231 --> 00:35:14,451 ‫- واقعاً که احمقی. ‫- ما گرفتیمش. 466 00:35:20,005 --> 00:35:23,451 ‫اورا تو باید اجازه بدی جادو تو رو پیدا کنه 467 00:35:24,743 --> 00:35:26,253 ‫بله. 468 00:35:34,022 --> 00:35:36,965 ‫- اوه! ‫- تو برش دار. 469 00:35:37,565 --> 00:35:39,656 ‫ نه خواهش میکنم برای توئه. 470 00:35:39,685 --> 00:35:41,939 ‫ اون برای توئه این حقته! 471 00:35:42,087 --> 00:35:44,413 ‫ راستش حق توئه. 472 00:35:48,771 --> 00:35:52,669 ‫هی اگر هیچکدوم از شما نمیخواینش ‫ خب بدینش به ما دیگه! 473 00:35:54,527 --> 00:35:56,050 ‫صبر کن! 474 00:35:57,140 --> 00:35:59,344 ‫میتونم یه چیزی رو ازت بپرسم؟ 475 00:35:59,926 --> 00:36:01,926 ‫نه، لطفاً نپرس. 476 00:36:03,331 --> 00:36:05,692 ‫وای برنده مون پیدا شد. 477 00:36:05,883 --> 00:36:07,732 ‫ من میدونستم از پسش برمیای. 478 00:36:13,123 --> 00:36:15,059 ‫آفرین اورا! 479 00:36:15,146 --> 00:36:18,774 ‫ دادن اون سکه ی اضافی به تو ‫سرمایه گذاریِ خوبی بود. 480 00:36:18,879 --> 00:36:22,333 ‫بوبو بیا کلی کار داریم. 481 00:36:26,338 --> 00:36:27,961 ‫تو اون بالا چیکار میکنی؟ 482 00:36:28,021 --> 00:36:32,569 ‫ اون اژدهای احمق کوچولو من رو ‫تا این بالا دنبال کرد، من که دیگه کم اوردم دختر! 483 00:36:32,693 --> 00:36:37,051 ‫یودل میدونی من میخوام بفهمم پشت اون در مخفی چیه. ‫ شان کجا میره؟ 484 00:36:37,156 --> 00:36:38,675 ‫- زودباش. ‫- باشه. 485 00:36:39,118 --> 00:36:43,813 ‫ولی کاشکی به جای این کارها ‫یکم بیشتر به فکر درس خوندنت بودی اورا! 486 00:36:43,927 --> 00:36:47,451 ‫- برای همین تو رو آوردم اینجا. ‫- قبلش باید بفهمم شان داره چیکار میکنه. 487 00:36:47,590 --> 00:36:50,665 ‫ اورا منتظر من بمون. 488 00:36:54,027 --> 00:36:55,893 ‫ نرو اون پایین! 489 00:36:56,414 --> 00:36:59,252 ‫ دانش اموزها اجازه ی ورود به ‫این قسمت رو ندارن اورا. 490 00:36:59,339 --> 00:37:01,076 ‫ ما نباید اینجا باشیم. 491 00:37:02,995 --> 00:37:06,007 ‫ حتی اگر چیزی اینجا باشه که من مطمئنم نیست... 492 00:37:06,120 --> 00:37:07,595 ‫ تو که نمیدونی چطور باید بازش کنی. 493 00:37:07,657 --> 00:37:09,141 ‫ تو از کجا میدونی؟ 494 00:37:09,393 --> 00:37:11,840 ‫ فرانک گفت اجازه بدم جادو من رو پیدا کنه. 495 00:37:12,006 --> 00:37:14,006 ‫ اجی مجی در باز شو! 496 00:37:20,524 --> 00:37:23,353 ‫حس خوبی نسبت به این قضیه ندارم. 497 00:37:23,840 --> 00:37:26,575 ‫ دقیقاً! پس بزن بریم. 498 00:38:01,371 --> 00:38:03,371 ‫اون دیگه چیه؟ 499 00:38:03,532 --> 00:38:05,572 ‫ اون ساختمون قدیمیه دانشگاهه. 500 00:38:06,344 --> 00:38:09,226 ‫ولی نمیدونستم هنوز اینجاست. 501 00:38:11,874 --> 00:38:13,874 ‫ مراقب باش اورا! 502 00:38:19,142 --> 00:38:21,539 ‫موندم چه بلایی سرش اومده! 503 00:38:24,719 --> 00:38:27,133 ‫این ورودیِ قدیمیه. 504 00:38:30,466 --> 00:38:32,020 ‫یه در قفلِ دیگه؟ 505 00:38:32,146 --> 00:38:34,146 ‫ بله البته که قفله. 506 00:38:34,247 --> 00:38:37,895 ‫ خب دوباره از قدرتم استفاده میکنم. ‫اجی مجی بازشو. 507 00:38:40,980 --> 00:38:42,980 ‫هی، کار نمیکنه. 508 00:38:44,003 --> 00:38:45,987 ‫ این یکی یه قفل جادوئی داره. 509 00:38:46,003 --> 00:38:48,003 ‫- یعنی کلیدش رو لازم دارم؟ ‫- بله. 510 00:38:48,028 --> 00:38:50,892 ‫ اون خیلی محکمه جادو کمکت نمیکنه. 511 00:38:51,455 --> 00:38:55,166 ‫ یا بهتره واضح بگم تو نباید اینجا باشی اورا! 512 00:38:55,626 --> 00:38:57,626 ‫ برات مهم نیست شان چیکار میکنه؟ 513 00:38:57,752 --> 00:38:59,752 ‫ من فقط به تو اهمیت میدم. 514 00:39:00,290 --> 00:39:02,023 ‫ بیا بریم پیداش کنیم. 515 00:39:02,308 --> 00:39:04,594 ‫من کلی سوال از اون پسر دارم. 516 00:39:20,206 --> 00:39:22,206 ‫ ببخشید که امروز تبدیلت کردم. 517 00:39:22,376 --> 00:39:24,376 ‫ فکر کنم یکم هیجان زده شدم. 518 00:39:25,689 --> 00:39:28,480 ‫- عیبی نداره ما همه تازه داریم یاد میگیریم. ‫- دقیقاً. 519 00:39:28,544 --> 00:39:29,881 ‫میخوای به ما ملحق شی؟ 520 00:39:30,052 --> 00:39:35,186 ‫شاید بتونی اسرارت رو باهامون درمیون بذاری ‫ البته وقتی غذات رو از غول ها گرفتی! 521 00:39:35,620 --> 00:39:38,013 ‫ نه نمیخوام ولی ممنون. 522 00:39:44,762 --> 00:39:46,334 ‫ ما باید با هم حرف بزنیم. 523 00:39:47,229 --> 00:39:49,229 ‫ نه لزومی نداره. 524 00:39:52,308 --> 00:39:54,807 ‫ فکر میکنه خیلی خوشگله! 525 00:39:55,226 --> 00:39:57,691 ‫ پس بذار امتحانش کنیم! 526 00:40:01,891 --> 00:40:03,891 ‫ من توی کتابخونه دیدمت. 527 00:40:04,072 --> 00:40:06,072 ‫میدونم که از اون در مخفی عبور کردی. 528 00:40:07,251 --> 00:40:11,509 ‫ چی؟ من واقعاً نمیدونم درباره چی حرف میزنی. 529 00:40:11,573 --> 00:40:13,377 ‫تو داری یه کاری میکنی شان! 530 00:40:13,420 --> 00:40:16,750 ‫ پس دوتا برنده ها تصمیم گرفتن کنار هم بشینن! 531 00:40:16,779 --> 00:40:19,151 ‫ چه جالب، اجازه هست؟ 532 00:40:19,226 --> 00:40:22,028 ‫من میدونم تو چطور چالش اول رو بردی، 533 00:40:22,099 --> 00:40:24,975 ‫ یعنی کاری که کردی هوشمندانه بود ولی... 534 00:40:25,040 --> 00:40:28,264 ‫ تو ، راز امروز تو چی بود؟ 535 00:40:28,518 --> 00:40:32,044 ‫نکنه فرانک از قبل بهت گفته بود ‫چطور پروانه رو بگیری؟ 536 00:40:32,646 --> 00:40:36,221 ‫ یا نکنه اون ربات احمق بهت کمک کرده تا تقلب کنی؟ 537 00:40:36,909 --> 00:40:39,258 ‫وای خدا اون شهاب سنگه؟ 538 00:40:41,606 --> 00:40:45,114 ‫ حتماً من اشتباه دیدم، منو ببخشید. 539 00:40:45,150 --> 00:40:48,005 ‫ به هر حال میدونم که شما میخواید غذاتون رو بخورید. 540 00:40:48,863 --> 00:40:50,654 ‫راستش من دیگه داشتم میرفتم. 541 00:40:57,584 --> 00:41:00,734 ‫ وای نه این تقصیره من بود؟ 542 00:41:01,212 --> 00:41:03,549 ‫فکر کردم یه شهاب سنگ دیدم منو ببخشید. 543 00:41:03,968 --> 00:41:05,968 ‫ ازم دور شو. 544 00:41:14,880 --> 00:41:16,605 ‫ تو این کارو از قصد کردی! 545 00:41:16,643 --> 00:41:18,643 ‫ اره ولی همونطور که گفتم واقعاً متاسفم. 546 00:41:18,907 --> 00:41:22,113 ‫ اگر منو ببخشید، فکر کنم بهتره برم ‫اون شهاب سنگ رو پیدا کنم. 547 00:41:22,177 --> 00:41:24,177 ‫تاوان این کار رو پس میدی! 548 00:41:25,725 --> 00:41:28,427 ‫ نه نمیتونی! 549 00:41:28,746 --> 00:41:31,113 ‫ بیخیال فردا حسابش رو میرسم. 550 00:41:41,087 --> 00:41:42,727 ‫اینقدر نگاهم نکن. 551 00:41:42,778 --> 00:41:44,778 ‫ بیا غذا بخوریم. 552 00:41:50,167 --> 00:41:52,716 ‫ کی رو کیک من سس تند ریخته؟ 553 00:42:01,418 --> 00:42:04,781 ‫چالش امروز بسیار سخت خواهد بود. 554 00:42:04,839 --> 00:42:06,839 ‫ و شاید هم خطرناک ترین چالش به حساب بیاد. 555 00:42:07,285 --> 00:42:09,898 ‫ پس خواهش میکنم خوب توجه کنید. 556 00:42:09,970 --> 00:42:13,471 ‫و اگر از خودتون میپرسید که ‫چرا اقای میلر اینجا نیست... 557 00:42:13,496 --> 00:42:17,201 ‫ باید بگم به نظر میرسه ایشون تصمیم گرفتن ‫که نمیخوان تو این دانشگاه پرافتخار تحصیل کنن... 558 00:42:17,239 --> 00:42:19,576 ‫ و نیمه شب از اینجا رفتن. 559 00:42:19,754 --> 00:42:22,957 ‫ چقدر غمناک ولی این اتفاق ها میفته! 560 00:42:23,036 --> 00:42:27,261 ‫ من مطمئنم هر چی جلوتر بریم ‫تعداد دانش آموزها کمتر و کمتر بشه، 561 00:42:27,851 --> 00:42:33,000 ‫ حالا هر کدوم از شما یک سکه ی طلا ‫داخل جیب یونیفورمتون پیدا میکنید، لطفاً درش بیارید 562 00:42:42,091 --> 00:42:43,994 ‫ اینو از تو اژدها در آوردین؟ 563 00:42:44,158 --> 00:42:47,659 ‫ بله از اون به عنوان قایق هواییتون ‫ استفاده میکنید، 564 00:42:48,450 --> 00:42:50,935 ‫ و البته اون فقط از شما دستور میگیره. 565 00:42:53,450 --> 00:42:55,765 ‫ بله «شناور شدن». طی مدت شما این مهارت جادوئی رو یاد خواهید گرفت ولی امروز قراره از اون تو این چالش خطرناک استفاده کنید، داخل ابرها یک هزارتو وجود داره که از اینجا شروع میشه، شما باید از مهارت شناور شدن و مسیریابی استفاده کنید تا راه خروج این هزارتو رو زودتر پیدا کنید جایی که موانعی در مسیر شما قرار خواهد گرفت شما باید از تک تک این حلقه ها عبور کنید حتی یکیشون هم جا نزارید، اولین کسی که مسابقه رو تموم کنه و اون پرچم رو برام بیاره برنده است، ولی یه چیز دیگه هم هست نباید از تو ابرها عبور کنید یا حتی باهاشون برخورد کنید وگرنه امتیاز این 566 00:42:55,914 --> 00:42:59,758 ‫ طی مدت شما این مهارت جادوئی رو یاد خواهید گرفت، 567 00:42:59,783 --> 00:43:03,714 ‫ ولی امروز قراره از اون تو این چالش خطرناک ‫استفاده کنید، 568 00:43:07,585 --> 00:43:11,899 ‫ داخل ابرها یک هزارتو وجود داره ‫که از اینجا شروع میشه، 569 00:43:12,276 --> 00:43:16,707 ‫شما باید از مهارت شناور شدن و مسیریابی استفاده ‫کنید تا راه خروج این هزارتو رو زودتر پیدا کنید. 570 00:43:16,710 --> 00:43:21,922 ‫جایی که موانع ابری در مسیر شما قرار خواهد گرفت، 571 00:43:22,008 --> 00:43:25,722 ‫شما باید از تک تک این حلقه ها عبور کنید. 572 00:43:25,793 --> 00:43:27,793 ‫ حتی یکیشون هم جا نذارید. 573 00:43:27,851 --> 00:43:32,870 ‫اولین کسی که مسابقه رو تموم کنه ‫و اون پرچم رو برام بیاره برنده است، 574 00:43:33,197 --> 00:43:35,197 ‫ ولی یه چیز دیگه هم هست... 575 00:43:35,235 --> 00:43:39,030 ‫ نباید از تو ابرها عبور کنید ‫ یا حتی باهاشون برخورد کنید، 576 00:43:39,201 --> 00:43:43,618 ‫ وگرنه قابلیت پرواز کردن رو از دست میدین، ‫ اول سرعت شما کم میشه... 577 00:43:43,726 --> 00:43:47,256 ‫و بعد از اون سقوط میکنید و اگر با زمین برخورد کنید 578 00:43:47,448 --> 00:43:49,448 ‫ مسابقه رو باختین. پس برید بالا تا این مسابقه رو شروع کنیم 579 00:43:49,543 --> 00:43:52,625 ‫پس برید بالا تا این مسابقه رو شروع کنیم. 580 00:44:18,506 --> 00:44:21,567 ‫به خط، آماده، شروع! 581 00:44:33,735 --> 00:44:37,137 ‫ اوه نه من نمیذارم. در مقابل من شانسی نداری! 582 00:44:37,770 --> 00:44:40,930 ‫برگرد سر جات دختر دهاتی، برو عقب ببینم! 583 00:44:40,973 --> 00:44:44,559 ‫ نه نمیذارم از من جلو بزنی برو کنار ببینم! 584 00:44:51,339 --> 00:44:53,339 ‫هی، مراقب باش! 585 00:44:53,519 --> 00:44:55,519 ‫از سر راه برو کنار. 586 00:45:01,845 --> 00:45:06,631 ‫ خیلی خب، بیا پایین، پایین، پایین. 587 00:45:07,168 --> 00:45:08,656 ‫ آخ جون ابر. 588 00:45:18,030 --> 00:45:21,233 ‫ نه دارم راه رو اشتباه میرم، وای نه. 589 00:45:22,796 --> 00:45:24,796 ‫ هی اورا از این طرف! 590 00:45:25,430 --> 00:45:27,430 ‫ ممنون بچه ها. 591 00:45:29,495 --> 00:45:31,495 ‫ایول! 592 00:46:06,668 --> 00:46:08,668 ‫ امروز روز شانس شما نیست آقایون. 593 00:46:08,693 --> 00:46:11,356 ‫ روز شانس تو هم نیست دختر دهاتی! 594 00:46:13,025 --> 00:46:16,044 ‫ هی بچه ها من کمکتون میکنم تا از فین جلو بزنید. 595 00:46:16,407 --> 00:46:18,581 ‫بیاین، سفت خودتون رو بچسبید! 596 00:46:21,478 --> 00:46:23,644 ‫برید پرچم رو بردارید بچه ها! 597 00:46:30,128 --> 00:46:31,647 ‫ نه!!!! 598 00:46:35,379 --> 00:46:36,307 ‫ آره! 599 00:46:36,332 --> 00:46:38,332 ‫ باورم نمیشه. 600 00:46:38,438 --> 00:46:39,837 ‫باور کن لمبرت. 601 00:46:39,901 --> 00:46:41,698 ‫ایندفعه واقعاً برنده شدیم. 602 00:46:41,822 --> 00:46:43,942 ‫ به خاطر اینکه تو کمک مون کردی اورا. 603 00:46:44,978 --> 00:46:46,978 ‫ چون شما هم کمکم کردین. 604 00:46:47,005 --> 00:46:50,186 ‫ راستی چطوری راه خروجی هزارتو رو پیدا کردین؟ 605 00:46:50,585 --> 00:46:53,915 ‫ یدونه تو خونه مون داریم، ‫والدین ما عاشق اینجور تفریح ها هستن. 606 00:46:54,521 --> 00:46:56,988 ‫هنوز تموم نشده دختر دهاتی! 607 00:46:57,059 --> 00:46:59,268 ‫ راستش رو بخوای چرا دیگه تموم شده. 608 00:46:59,503 --> 00:47:01,381 ‫ برای همین اسمش خط پایانه! 609 00:47:01,406 --> 00:47:04,137 ‫ و چه پایان هیجان انگیزی هم بود. 610 00:47:04,194 --> 00:47:08,725 ‫ آخرش استرس گرفته بودم ‫اصلاً نمیدونستم کی قراره برنده شه. 611 00:47:09,350 --> 00:47:12,548 ‫ و همش به خاطر از خودگذشتگی تو بود. 612 00:47:12,584 --> 00:47:15,254 ‫ کاری که تو کردی ‫ واقعاً منو تحت تاثیر قرار داد، اورا. 613 00:47:15,468 --> 00:47:18,429 ‫ممنونم قربان من که کاری نکردم. واقعاً میگم. 614 00:47:18,476 --> 00:47:20,225 ‫درسی برای همه ی ما بود. 615 00:47:20,318 --> 00:47:22,732 ‫ ولی کاشکی شان هم اینجا بود و میدید. 616 00:47:26,284 --> 00:47:27,718 ‫ شما میدونید اون چرا رفته؟ 617 00:47:27,810 --> 00:47:31,479 ‫ متاسفانه نه و بدتر از اون اینکه... 618 00:47:32,154 --> 00:47:36,983 ‫ یکی وارد دفتر من شده ‫و یک سری اشیا خیلی مهم رو برده. 619 00:47:37,026 --> 00:47:40,237 ‫ من ، من شان رو مقصر نمیدونم... 620 00:47:40,712 --> 00:47:42,936 ‫ فقط میخوام بدونم چرا اون اینجا نیست، 621 00:47:43,027 --> 00:47:45,027 ‫ ، به نظرم اون مرد جوان به کمک نیاز داره... 622 00:47:45,346 --> 00:47:47,346 ‫من تمام روز رو دنبالش گشتم، 623 00:47:47,440 --> 00:47:49,440 ‫ غیبت اون نگرانم کرده. 624 00:47:49,488 --> 00:47:51,199 ‫ همین قدر هیجان برای امروز کافیه! 625 00:47:51,228 --> 00:47:53,228 ‫ دکتر فرانک سرش خیلی شلوغه. 626 00:47:53,310 --> 00:47:54,878 ‫ برگردین سر کار همه ی شما. 627 00:47:55,143 --> 00:47:56,569 ‫ عیبی نداره لمبرت، 628 00:47:57,018 --> 00:48:01,321 ‫تو عزیزه دلم همینطور کاری که میکنی رو ادامه بده. 629 00:48:05,902 --> 00:48:08,402 ‫تو فکر میکنی شان بوده که وارد دفتر فرانک شده؟ 630 00:48:08,999 --> 00:48:10,999 ‫ من نمیدونم. 631 00:48:11,081 --> 00:48:13,254 ‫ یه مشکلی براش پیش اومده یودل! 632 00:48:14,114 --> 00:48:16,912 ‫ مطمئنم که یه مشکل خیلی بزرگ پیش اومده. 633 00:48:16,969 --> 00:48:21,788 ‫ شان ناپدید شده ‫و نگهبان ها به جای در ورودی اینجا وایسادن! 634 00:48:24,570 --> 00:48:26,570 ‫من باید بفهمم اینجا چه خبر شده. 635 00:48:27,257 --> 00:48:29,743 ‫ یعنی باید بفهمم قبلاً چه اتفاقی افتاده. 636 00:48:30,667 --> 00:48:33,750 ‫ یودل من باید تاریخچه ی این دانشگاه رو بخونم. 637 00:48:34,057 --> 00:48:35,661 ‫ پس برگردیم سراغ کتاب ها. 638 00:48:36,052 --> 00:48:38,052 ‫ یه کاسه ای زیر نیم کاسه هست. 639 00:48:38,867 --> 00:48:41,252 ‫ این بخش به تاریخچه ی دانشگاه تعلق داره. 640 00:48:42,183 --> 00:48:46,189 ‫ تمام اتفاقاتی که افتاده رو میشه، اینجا پیدا کرد. 641 00:48:48,620 --> 00:48:50,466 ‫ یکی از شر همه ی کتاب ها خلاص شده؟ 642 00:48:51,209 --> 00:48:54,166 ‫یکی نمیخواد ما تاریخچه ی این دانشگاه رو بخونیم! 643 00:48:54,281 --> 00:48:55,876 ‫ ولی کی همچین کاری کرده؟ 644 00:49:11,214 --> 00:49:13,214 ‫ نگاه کن شان اونجاست! 645 00:49:25,466 --> 00:49:28,257 ‫ میخواسته حواس اونها رو پرت کنه، زودباش! 646 00:49:49,441 --> 00:49:51,273 ‫یالا، ما میتونیم! 647 00:49:55,850 --> 00:49:58,598 ‫وای، اینجا رو نگاه کن! 648 00:49:58,648 --> 00:50:01,915 ‫اورا، اینجا دانشگاه قدیمیه. 649 00:50:03,959 --> 00:50:05,718 ‫تو باید همین الان همراهم بیای. 650 00:50:05,743 --> 00:50:07,558 ‫من که بهت گفتم نه! 651 00:50:07,606 --> 00:50:12,485 ‫اون تا ابد دنبالت میاد، شان! اون دست برنمیداره. 652 00:50:12,673 --> 00:50:15,432 ‫ و من نمیتونم این کارو بکنم. اون دیگه کیه؟ 653 00:50:15,764 --> 00:50:17,356 ‫اون برای چی اینجاست؟ 654 00:50:17,633 --> 00:50:20,267 ‫- من اونو نیاوردم. ‫- من دنبالش کردم. 655 00:50:20,680 --> 00:50:22,157 ‫ تو کی هستی؟ 656 00:50:22,182 --> 00:50:25,892 ‫ من پدربزرگ اونم و تو نباید اینجا باشی. 657 00:50:26,236 --> 00:50:30,078 ‫ پدربزرگت؟ چرا به من نگفتی که دنبالش میگردی؟ 658 00:50:30,164 --> 00:50:32,528 ‫ خواهش میکنم هر کی که هستی از اینجا برو. 659 00:50:32,713 --> 00:50:34,713 ‫ شان اونو با خودت ببر. 660 00:50:35,293 --> 00:50:38,156 ‫ وایسا تو اون ماشین رو از کجا اوردی؟ 661 00:50:38,895 --> 00:50:40,159 ‫تو کی هستی؟ 662 00:50:40,184 --> 00:50:42,184 ‫من اورا هفین ففر هستم. 663 00:50:42,461 --> 00:50:45,372 ‫ از دره ی سیب ها اومدم. از دیدنتون خوشحالم آقا. 664 00:50:48,798 --> 00:50:50,798 ‫اوه، اوه، اوه. 665 00:50:51,333 --> 00:50:53,333 ‫تو اهل دره ی سیب ها نیستی. 666 00:50:53,549 --> 00:50:57,223 ‫ اون ماشین تو رو برده اونجا تا یکی بزرگت کنه! 667 00:50:57,301 --> 00:51:01,022 ‫ تو اینجا به دنیا اومدی، اسم واقعی تو مانترو ـه... 668 00:51:01,047 --> 00:51:04,545 ‫و پدربزرگت بنیانگذاره این دانشگاه است. 669 00:51:04,570 --> 00:51:06,667 ‫ ببخشید چی گفتی؟ 670 00:51:06,767 --> 00:51:09,281 ‫ تو واقعا چیزی نمیدونی مگه نه؟ 671 00:51:09,388 --> 00:51:10,865 ‫ خیلی خب من سریعاً... 672 00:51:10,901 --> 00:51:14,728 ‫ چیزایی که فعلا باید بدونی رو بهت میگم ‫ ولی بعدش باید بری. 673 00:51:14,928 --> 00:51:16,348 ‫حالا... 674 00:51:16,774 --> 00:51:18,102 ‫گوش کن! 675 00:51:18,131 --> 00:51:20,131 ‫سال ها قبل از اینکه به دنیا بیای، 676 00:51:20,156 --> 00:51:26,412 ‫ پدربزرگت اگوستین والتر بانتروس ‫ یکی از بهترین جادوگران این سرزمین بود، 677 00:51:26,759 --> 00:51:30,404 ‫ همه اون رو به عنوان مردی خوش قلب و مهربان میشناختن. 678 00:51:32,137 --> 00:51:34,137 ‫اون بهم کمک کرد! 679 00:51:37,091 --> 00:51:39,900 ‫ اون تصمیم گرفت دانشگاهی بسازه تا جادوگران جوان... 680 00:51:39,929 --> 00:51:44,289 ‫ درش درس بخونن و یاد بگیرن تا ‫ بتونن از استعداد های خودشون استفاده کنن، 681 00:51:45,461 --> 00:51:48,039 ‫ ولی چند سال پیش تو یه روز شوم ... 682 00:51:48,196 --> 00:51:50,568 ‫یه جعبه پیدا شد، 683 00:51:50,611 --> 00:51:53,558 ‫ یه جعبه ی خیلی خطرناک، 684 00:51:54,006 --> 00:51:58,192 ‫ اون صدها سال پیش توسط اجداد ما مخفی شده بود، 685 00:51:58,355 --> 00:52:05,109 ‫ اون رو مخفی کردن چون قدرتی وحشتناک درش وجود داشت ‫ که برای مقاصد شرورانه میشد ازش استفاده کرد. 686 00:52:05,564 --> 00:52:09,728 ‫ پدربزرگت میدونست که این قدرت میتونه ‫بعضی ها رو وسوسه کنه، 687 00:52:09,809 --> 00:52:12,945 ‫ پس اون قدرتش رو به دو قسمت تقسیم کرد، 688 00:52:12,974 --> 00:52:17,064 ‫ برای باز کردن هر دو باید یک کلید ‫ و کلید جادوئی داشته باشی! 689 00:52:17,214 --> 00:52:20,518 ‫ هیچکدوم از این دو مورد ‫نمیتونست بدون اون یکی جعبه رو باز کنه. 690 00:52:20,895 --> 00:52:25,319 ‫ اون دو کلید رو به عنوان امانت ‫به دوتا از بهترین دوستاش سپرد. 691 00:52:25,739 --> 00:52:27,421 ‫ یکیش رو داد به من! 692 00:52:27,541 --> 00:52:28,959 ‫پس اون یکی دسته کیه؟ 693 00:52:29,138 --> 00:52:32,909 ‫ دونستن این واقعیت تو رو تو خطر میندازه! 694 00:52:33,585 --> 00:52:37,668 ‫ فقط بِدون که، به پدربزرگ تو خیانت کردن، 695 00:52:38,932 --> 00:52:41,592 ‫اول اون فرد ازم خواست تا کلیدم رو بهش بدم... 696 00:52:41,635 --> 00:52:43,090 ‫و طلسمم رو بهش بگم، 697 00:52:43,115 --> 00:52:44,702 ‫ولی من قبول نکردم. 698 00:52:45,228 --> 00:52:47,479 ‫ پس اون منو تو این سلول زندانی کرد، 699 00:52:47,601 --> 00:52:49,879 ‫ و جادوی منو ازم دزدید، 700 00:52:49,904 --> 00:52:54,445 ‫اون فکر کرد من دووم نمیارم و ‫هر چی که بخواد بهش میگم. 701 00:52:55,234 --> 00:52:59,246 ‫پدربزرگت میدونست که من هیچوقت رازش رو برملا نمیکنم 702 00:52:59,660 --> 00:53:01,660 ‫ و حق با اون بود، 703 00:53:02,134 --> 00:53:06,400 ‫ ولی اون نمیدونست که ‫خانواده ی اون ممکنه تو خطر بیفته، 704 00:53:07,334 --> 00:53:09,933 ‫ اول والدین تو رو کُشتن، 705 00:53:10,418 --> 00:53:13,147 ‫اون بدترین اتفاق ممکن بود! 706 00:53:24,215 --> 00:53:26,215 ‫ اون تونست تو رو نجات بده ... 707 00:53:26,250 --> 00:53:28,250 ‫ولی میدونست تو در خطر هستی، 708 00:53:28,795 --> 00:53:32,431 ‫پس اون ماشین رو ساخت تا تو رو ازش دور کنه، 709 00:53:32,763 --> 00:53:35,130 ‫ اون میدونست وقتی تو 16 سالت بشه... 710 00:53:35,168 --> 00:53:39,691 ‫استعدادت پدیدار میشه و ‫مثل همه ی جادوگرها تو برمیگردی اینجا، 711 00:53:40,972 --> 00:53:44,075 ‫اون امیدوار بود قبل از اینکه تو برگردی ‫خیانت کارها رو شکست بده، 712 00:53:44,210 --> 00:53:46,711 ‫تا یک بار دیگه تو رو در آغوش بگیره، 713 00:53:47,810 --> 00:53:49,810 ‫اما متاسفانه اون اشتباه میکرد. 714 00:53:51,043 --> 00:53:53,792 ‫هیچکس نمیدونه اون فرد شیاد چطور شکستش داد، 715 00:53:54,212 --> 00:53:56,212 ‫شاید اینطوری بهتر باشه. 716 00:53:57,594 --> 00:54:01,523 ‫ تا وقتی که من این کلید رو ‫در امن و امان کنارم نگه دارم ... 717 00:54:02,689 --> 00:54:06,459 ‫اون شیاد هیچوقت دستش به اون نمیرسه. 718 00:54:10,258 --> 00:54:12,542 ‫ هیولای اون داره میاد شما باید برید! 719 00:54:12,918 --> 00:54:14,566 ‫ من بدون تو نمیرم پدربزرگ! 720 00:54:14,591 --> 00:54:19,303 ‫ مخفی بشید و وقتی خطر دور شد ‫تا جایی که میتونی از اینجا دور بشید! 721 00:54:19,737 --> 00:54:21,737 ‫هر دو تاتون برید دیگه! 722 00:54:26,702 --> 00:54:28,702 ‫من نمیخواستم پای تو رو وسط بکشم. 723 00:54:29,045 --> 00:54:31,413 ‫ حالا دیگه برای این کار دیر شده. 724 00:54:32,018 --> 00:54:34,673 ‫ راستش به نظرم جادوی تو عالیه است. 725 00:54:35,464 --> 00:54:39,098 ‫ گوش کن ما با هم کار میکنیم. ‫مهم نیست این ادم شیاد کیه... 726 00:54:39,123 --> 00:54:41,123 ‫من کمکت میکنم! 727 00:54:50,735 --> 00:54:52,923 ‫ میرم با هیولا مبارزه کنم برام آرزوی موفقیت کن! 728 00:54:54,884 --> 00:55:00,326 ‫ من باز همون جوابی رو بهت میدم ‫که طی این 5000 روز گذشته بهت دادم! 729 00:55:00,369 --> 00:55:02,677 ‫من هیچوقت تسلیم تو نمیشم. 730 00:55:02,755 --> 00:55:05,233 ‫ دیگه اجازه نمیدم تو رو زندانی کنه پدربزرگ! 731 00:55:05,276 --> 00:55:07,276 ‫ نه! 732 00:55:08,623 --> 00:55:12,387 ‫ میخوام غافلگیرت کنم اژدها، من کلی تمرین کردم. 733 00:55:18,544 --> 00:55:20,544 ‫ اون چوب قدرت خاصی نداره. 734 00:55:20,640 --> 00:55:22,640 ‫ اون فقط عصای دانش آموزاست. 735 00:55:22,734 --> 00:55:24,734 ‫- منم فقط همین رو لازم دارم. ‫- شان، مراقب باش. 736 00:55:31,335 --> 00:55:33,335 ‫هی! 737 00:55:44,563 --> 00:55:46,563 ‫هی، بوبو. 738 00:55:52,000 --> 00:55:53,126 ‫همینه رفیق! 739 00:55:53,311 --> 00:55:54,980 ‫آتیشم بزن. 740 00:56:00,891 --> 00:56:04,421 ‫ اژدهای بد اگر مردشی با من بجنگ. 741 00:56:06,537 --> 00:56:09,470 ‫نه بیا دنبال من! 742 00:56:21,897 --> 00:56:23,389 ‫حالا! 743 00:56:40,700 --> 00:56:43,873 ‫ اوه نه نه. 744 00:56:43,906 --> 00:56:46,263 ‫ هیچکس به بوبو صدمه نمیزنه! 745 00:56:55,250 --> 00:57:00,165 ‫ عیبی نداره چی شده زخمی شدی؟ ‫ببین اون پسر کوچولو چیکارت کرده! 746 00:57:06,097 --> 00:57:11,134 ‫اینجا اخره خطه میلر! ‫دیگه نمیتونی بیشتر وقت تلف کنی. 747 00:57:11,226 --> 00:57:12,142 ‫فرانک! 748 00:57:12,167 --> 00:57:15,047 ‫ من یه راه حل راحت تر پیدا کردم! 749 00:57:15,340 --> 00:57:19,409 ‫ تو پسره رو میخوای؟ باید کلید رو بدی. 750 00:57:20,106 --> 00:57:22,733 ‫ باشه فرانک هر چی تو بگی. 751 00:57:23,299 --> 00:57:24,894 ‫پس از این طرف بیا. 752 00:57:24,958 --> 00:57:26,115 ‫ تو برنده شدی. 753 00:57:26,140 --> 00:57:29,482 ‫ هر کاری که تو بخوای انجام میدم، فقط بهش صدمه نزن. 754 00:57:30,710 --> 00:57:34,758 ‫ چرا زودتر از اینها به این فکر نیفتاده بودم ‫که نوه ی تو رو بدزدم؟ 755 00:57:34,873 --> 00:57:37,293 ‫اینطوری این همه وقت هممون گرفته نمیشد! 756 00:57:37,329 --> 00:57:40,454 ‫ خواهش میکنم اون تنها نوه ی منه. 757 00:57:40,532 --> 00:57:44,426 ‫خوشحالم که میبینم بالاخره عقل تو سر جاش اومده. 758 00:57:44,881 --> 00:57:47,265 ‫ راه رو نشونم بده، دوست قدیمی! 759 00:57:49,293 --> 00:57:52,862 ‫هر کاری که ازم بخوای رو انجام میدم، عوضی! 760 00:57:53,833 --> 00:57:55,525 ‫فرانک شیاده؟ 761 00:58:05,968 --> 00:58:08,283 ‫زودباش یودل بزن بریم. 762 00:58:19,337 --> 00:58:23,763 ‫ بالاخره! حالا عقب وایسا و نگاه کن. 763 00:58:23,891 --> 00:58:27,698 ‫ لادرس پوتنلس وزربا تولرس مین دیکا تره! ‫(در حال طلسم خوندن) 764 00:58:27,748 --> 00:58:33,976 ‫ ویلا بتازا تره این فورتوته ‫ ماگنم ادا تری کابنسه بی، 765 00:58:34,020 --> 00:58:44,037 ‫ ال تیری ایلاس بوچاس تره، ‫ایلیمنتره فابیال تره گیداراش دوس اینو واکبرتا. 766 00:58:44,052 --> 00:58:46,052 ‫ ایزیر بلوس! ‫(طلسمی به لاتین خوند) 767 00:58:47,215 --> 00:58:51,454 ‫چاه اسرار رو به شما تقدیم میکنم. 768 00:59:08,652 --> 00:59:10,070 ‫نه! 769 00:59:14,327 --> 00:59:15,435 ‫شان! 770 00:59:24,963 --> 00:59:27,954 ‫زیباست! مگه نه؟ 771 00:59:47,686 --> 00:59:49,686 ‫حالا نوبت توئه. 772 00:59:51,088 --> 00:59:53,088 ‫ پدربزرگ این کارو نکن. 773 00:59:53,272 --> 00:59:55,272 ‫ دیگه مجبورم شان. 774 01:00:03,202 --> 01:00:06,483 ‫حالا نوبت سحرِ دوست عزیزم. 775 01:00:06,508 --> 01:00:13,411 ‫کلنا هز کانسکوئی، توئه مگنا یونیورسا. ‫(در حال وِرد خوندن) 776 01:00:23,506 --> 01:00:28,136 ‫ واقعاً فکر کردی با نگفتن کلمات کامل ‫میتونی منو گول بزنی؟ 777 01:00:28,712 --> 01:00:30,814 ‫ من هر چیزی که میدونستم رو گفتم فرانک! 778 01:00:30,987 --> 01:00:32,585 ‫قسم میخورم! 779 01:00:38,067 --> 01:00:42,596 ‫والتر 3 تا کلید ساخته، ‫ ولی سومی ممکنه دست کی باشه؟ 780 01:00:43,997 --> 01:00:47,058 ‫ البته! اون ماه گرفتی! 781 01:00:47,534 --> 01:00:50,652 ‫یه ماه گرفتگی به قرمزی یک رز! 782 01:00:52,668 --> 01:00:55,690 ‫ اون والتر دوست داشتنی و قابل اطمینان، ‫ سپردتش دست خانواده اش. 783 01:00:55,873 --> 01:00:59,397 ‫میدونستم آوردن اون دختر به دانشگاه ‫بالاخره یه جا به کار میاد. 784 01:01:00,043 --> 01:01:01,684 ‫ چه اژدهای خوبی هستی! 785 01:01:02,013 --> 01:01:04,013 ‫ فکر کنم میخواد ما رو بکشه. 786 01:01:04,749 --> 01:01:07,532 ‫ یودل، تو حقه ی دیگه ای بلد نیستی که به کار بیاد؟ 787 01:01:07,557 --> 01:01:09,348 ‫ زودباش دوباره این رو بچرخون! 788 01:01:10,001 --> 01:01:12,196 ‫ الان وقت این کارا نیست! 789 01:01:12,221 --> 01:01:15,008 ‫ وقتشه از سلاح فوق سری استفاده کنم. 790 01:01:15,065 --> 01:01:16,350 ‫باشه. 791 01:01:37,457 --> 01:01:39,076 ‫ خدای من. 792 01:01:41,769 --> 01:01:44,687 ‫ داره جواب میده از موسیقی خوشش میاد. 793 01:01:48,318 --> 01:01:50,619 ‫تو ادامه بده من میرم دنبالشون. 794 01:02:00,135 --> 01:02:02,135 ‫ حالا که این دختره رو لازم دارم اینجا نیست! 795 01:02:03,501 --> 01:02:06,529 ‫ تا برمیگردم کار احمقانه ای ازت سر نزنه. 796 01:02:06,871 --> 01:02:09,114 ‫ دکتر هیوبری، اینجا چه خبره؟ 797 01:02:09,207 --> 01:02:10,655 ‫و اون چیه؟ 798 01:02:10,790 --> 01:02:12,790 ‫ اینهایی که میبینی هیچکدوم به تو ربطی ندارن. 799 01:02:13,004 --> 01:02:15,343 ‫ فرانک تو نمیتونی به شاگرد ها صدمه بزنی! 800 01:02:15,368 --> 01:02:17,775 ‫انقدر ضد حال نباش لمبرت. 801 01:02:24,266 --> 01:02:26,873 ‫متاسفانه قشنگترین ژست زندگیته! 802 01:02:26,918 --> 01:02:28,714 ‫و تا ابد همین شکلی میمونی. 803 01:02:28,856 --> 01:02:30,127 ‫خیلی خب. 804 01:02:30,152 --> 01:02:32,864 ‫نه تو حق نداری این کارو بکنی. 805 01:02:33,034 --> 01:02:35,959 ‫ خودم بالاخره جلوی تو رو میگیرم. 806 01:02:35,984 --> 01:02:37,572 ‫وای خدای من! 807 01:02:37,678 --> 01:02:40,158 ‫ اورای جوان ما خودش اومده اینجا! 808 01:02:41,335 --> 01:02:43,335 ‫دقیقاً همون دختری که دنبالش میگشتم. 809 01:02:43,894 --> 01:02:47,347 ‫ تو که واقعاً انتظار نداری برنده شی مگه نه؟ 810 01:02:47,372 --> 01:02:49,372 ‫ نمیتونم اجازه بدم این کارو بکنی. 811 01:02:50,043 --> 01:02:52,530 ‫ باید اقرار کنم که روحیه ی خوبی داری. 812 01:02:52,568 --> 01:02:55,414 ‫ ولی من دیگه حوصله ام سر رفته. 813 01:02:55,439 --> 01:02:57,439 ‫ چیزی که لازم دارم رو بده به من. 814 01:02:57,464 --> 01:03:03,185 ‫ نه فرانک بهت اجازه نمیدم این کارو بکنی. ‫ اول مجبوری با من بجنگی فهمیدی؟ 815 01:03:03,907 --> 01:03:05,907 ‫ باشه پس همین کارو میکنم. 816 01:03:07,553 --> 01:03:09,553 ‫فرانک نه. 817 01:03:16,361 --> 01:03:18,361 ‫ خب این چطوره؟! 818 01:03:20,714 --> 01:03:25,442 ‫ من خودم رو تبدیل میکنم به ‫هزاران میلر کوچیک دیگه، هیچ شانسی نداری. 819 01:03:25,476 --> 01:03:29,222 ‫ اوه چقدر جالب یه مشت حشره ی کوچیک و کثیف. 820 01:03:31,060 --> 01:03:33,060 ‫ قدرت ندارم ، دیگه نمیتونیم نگهش داریم. 821 01:03:35,336 --> 01:03:37,336 ‫ یعنی اینطوری میخوای شکستم بدی؟ 822 01:03:37,361 --> 01:03:38,981 ‫خب چی تو چنته داری؟ 823 01:03:39,006 --> 01:03:41,006 ‫من یک هیولای افسانه ای هستم، 824 01:03:43,889 --> 01:03:45,889 ‫وقتش رسیده که نابودت کنم. 825 01:03:47,978 --> 01:03:51,590 ‫ اوه من میگیرمت گنجشک کوچولو! 826 01:03:51,867 --> 01:03:54,665 ‫ میتونی فرار کنی ولی نمیتونی مخفی شی! 827 01:03:56,503 --> 01:03:58,503 ‫ نمیتونی از دستم فرار کنی. 828 01:04:04,843 --> 01:04:06,843 ‫ خیلی داره بهم خوش میگذره میلر. 829 01:04:18,643 --> 01:04:20,319 ‫ کجا رفتی پرنده ی رذل کوچیک؟ 830 01:04:20,384 --> 01:04:21,761 ‫ضعیفی! 831 01:04:22,169 --> 01:04:23,700 ‫مراقب باش! 832 01:04:24,049 --> 01:04:26,604 ‫ سریعتر پدربزرگ! اون دقیقاً پشت سرته. 833 01:04:27,903 --> 01:04:30,638 ‫ دختره و پسره رو یادم رفته بود. 834 01:04:31,022 --> 01:04:33,022 ‫ اوه نه فرانک. 835 01:04:34,349 --> 01:04:37,382 ‫ به بچه ها صدمه نزن بهت این اجازه رو نمیدم. 836 01:04:37,660 --> 01:04:40,784 ‫ با من طرف شو، دست از سرشون بردار! 837 01:04:42,359 --> 01:04:45,228 ‫ التماست میکنم با بچه ها کاری نداشته باش. 838 01:04:45,612 --> 01:04:47,373 ‫ این نقطه ی ضعف توئه مگه نه؟ 839 01:04:47,438 --> 01:04:49,568 ‫من نقطه ی ضعف تو رو پیدا کردم، 840 01:04:54,252 --> 01:04:56,133 ‫ نباید انقدر راحت شکست رو میپذیرفتی برادر. 841 01:04:56,169 --> 01:05:01,538 ‫مردم واقعاً باید به ژستِ قبل از سنگ شدنشون ‫فکر کنن. 842 01:05:03,899 --> 01:05:06,647 ‫مطمئنم که شما دو تا خیلی خلاق‌تر خواهید بود. 843 01:05:06,896 --> 01:05:09,921 ‫- شروع کنیم؟ ‫- چرا داری این کار رو میکنی؟ 844 01:05:10,639 --> 01:05:12,948 ‫ من تازه درباره این با لمبرت حرف زدم. 845 01:05:13,105 --> 01:05:14,667 ‫ پایان خوبی نداشت. 846 01:05:14,692 --> 01:05:20,959 ‫ ممکن نیست تو کاملاً آدم بدی باشی. حتماً یه بخشی ‫از وجودت میدونه که کاری که میکنی اشتباهه! 847 01:05:20,976 --> 01:05:23,404 ‫ کاری که کردم؟ با کی؟ 848 01:05:23,746 --> 01:05:26,799 ‫ با پدربزرگم، با والدینم. 849 01:05:26,824 --> 01:05:30,947 ‫ اوه بله. من کاری رو که لازم بود رو انجام دادم. 850 01:05:31,084 --> 01:05:33,975 ‫و درواقع به زودی دوباره همین کارو میکنم. 851 01:05:34,106 --> 01:05:35,523 ‫ ما باید زودتر از اینجا بریم. 852 01:05:35,886 --> 01:05:39,202 ‫ بذار ببینم میتونم اشک هاتون رو ‫به سنگ تبدیل کنم یا نه! 853 01:05:44,115 --> 01:05:45,642 ‫ چرا داریم فرار میکنیم؟ 854 01:05:45,836 --> 01:05:47,836 ‫ چون اون قدرتش از ما خیلی بیشتره. 855 01:05:50,461 --> 01:05:52,953 ‫ اون همین الان پدربزرگت رو به سنگ تبدیل کرد. 856 01:05:53,062 --> 01:05:56,976 ‫ شان اگر الان شکستش ندیم دیگه بعداً خیلی دیر میشه. 857 01:05:57,048 --> 01:06:00,002 ‫ اورا چرا درک نمیکنی ما در مقابلش شانسی نداریم. 858 01:06:00,027 --> 01:06:02,537 ‫ خب در واقع حق با اونه. 859 01:06:04,585 --> 01:06:07,810 ‫ شان نه ، تو چیکار کردی؟ 860 01:06:07,848 --> 01:06:12,462 ‫ همه چیز خیلی زود تموم میشه ‫اگه فقط دستت رو بدی به من عزیزم. 861 01:06:12,817 --> 01:06:14,098 ‫عمراً! 862 01:06:14,250 --> 01:06:16,512 ‫ پس من مجبورم به زور بگیرمش. 863 01:06:43,459 --> 01:06:47,394 ‫خب خب، انگار نباید اونو دست کم میگرفتم. 864 01:06:48,251 --> 01:06:50,251 ‫ ما میتونیم این کارو بکنیم شان! 865 01:06:50,293 --> 01:06:54,954 ‫ خودت که دیدی، با هم ما به اندازه ی اون قدرتمندیم. 866 01:06:55,000 --> 01:06:59,428 ‫ آره ولی، من هیچ قدرتی ندارم. 867 01:06:59,960 --> 01:07:01,218 ‫ من جادوگر نیستم. 868 01:07:01,325 --> 01:07:03,924 ‫ تو دانش آموز اینجایی، دقیقاً مثل من! 869 01:07:04,202 --> 01:07:06,764 ‫ همه تو خانواده ام این قدرت رو دارن جز من! 870 01:07:07,208 --> 01:07:10,344 ‫ من به همه دروغ گفتم ‫تا وارد دانشگاه بشم و پدربزرگم رو پیدا کنم. 871 01:07:10,371 --> 01:07:12,371 ‫ پس شما دوتا اینجائید! 872 01:07:12,460 --> 01:07:16,906 ‫خیلی خوشحال میشم وقتی میبینم ‫دوتا جوون در کنار هم خوش میگذرونن. 873 01:07:17,085 --> 01:07:20,116 ‫ قلب کوچیک و سیاهم رو گرم میکنه. 874 01:07:20,357 --> 01:07:21,984 ‫بهم کمک میکنی؟ 875 01:07:22,009 --> 01:07:25,507 ‫ کاشکی میتونستم ولی من هیچ قدرت جادویی ای ندارم. 876 01:07:28,376 --> 01:07:31,627 ‫ بیا اینم قدرت جادویی که میخواستی! 877 01:07:31,641 --> 01:07:32,962 ‫ شان! 878 01:07:35,444 --> 01:07:39,808 ‫ بالاخره من و شاگرد مورد علاقم تنها شدیم، 879 01:07:39,835 --> 01:07:41,032 ‫دالی! 880 01:07:41,071 --> 01:07:44,342 ‫ اورا من دارم میام بگیرمت. 881 01:07:44,569 --> 01:07:46,569 ‫ خوابشو ببینی! 882 01:07:49,227 --> 01:07:51,227 ‫ من اینجام. 883 01:07:53,001 --> 01:07:55,313 ‫ گوگی دوگوگو! 884 01:07:57,350 --> 01:08:00,006 ‫ حالا فقط خودمون دوتا باقی موندیم. 885 01:08:00,031 --> 01:08:01,270 ‫من از تو نمیترسم! 886 01:08:01,349 --> 01:08:03,841 ‫ فرانکی داره میاد. 887 01:08:06,535 --> 01:08:08,701 ‫هی! 888 01:08:18,387 --> 01:08:19,963 ‫ چه ضربه ای بود! 889 01:08:27,765 --> 01:08:30,804 ‫ اوه تو فکر میکنی خیلی باهوشی مگه نه؟ 890 01:08:30,876 --> 01:08:35,314 ‫ بعضی اوقات هوش زیاد به ضررت تموم میشه. 891 01:08:38,754 --> 01:08:40,754 ‫ خب حالا چطوره؟ 892 01:08:40,956 --> 01:08:42,689 ‫به اندازه کافی گرمه؟ 893 01:08:44,251 --> 01:08:49,060 ‫ببین، من میدونستم قبل پایان سال تحصیلی ‫ از اون حباب کوچولو میای بیرون. 894 01:08:49,085 --> 01:08:53,605 ‫ یه حباب، پیش بینی میکردم! 895 01:08:53,818 --> 01:08:55,818 ‫ دیگه زمان موعود فرا رسیده. 896 01:08:56,501 --> 01:09:00,002 ‫ بذار ببینم درست حدس زدم یا نه! 897 01:09:00,376 --> 01:09:02,376 ‫ چیزی که لازم دارم! 898 01:09:09,147 --> 01:09:13,152 ‫ زیم زاما بامزیم، باز شو! 899 01:09:15,246 --> 01:09:20,418 ‫از خاکستر بلند شو و چیزی که متعلق به من هست ‫رو بهم بده! 900 01:09:22,418 --> 01:09:23,507 ‫ایناهاش! 901 01:09:24,751 --> 01:09:26,025 ‫- تمومش کن! ‫- حالا... 902 01:09:26,615 --> 01:09:30,379 ‫بیا پیش من و من بهت خدمت میکنم ارباب! 903 01:09:42,448 --> 01:09:46,042 ‫بالاخره به چیزی که میخواستم رسیدم. 904 01:09:46,234 --> 01:09:49,558 ‫ همه جلوی من زانو بزنید! 905 01:09:50,866 --> 01:09:53,557 ‫ استتس مالیس روری. 906 01:09:57,536 --> 01:10:00,000 ‫ پیداتون کردم دوستان من! 907 01:10:04,060 --> 01:10:05,800 ‫ اینجا چه خبره؟ 908 01:10:06,965 --> 01:10:10,975 ‫ فین ما آمادگی این وضعیت رو نداریم، من میترسم. 909 01:10:11,437 --> 01:10:12,755 ‫ سلام! 910 01:10:12,925 --> 01:10:14,925 ‫ خداحافظ! 911 01:10:21,029 --> 01:10:25,056 ‫خیلی‌خب، حالا کدوم روستا رو اول نابود کنیم؟ 912 01:10:25,198 --> 01:10:27,017 ‫کسی درخواستی نداره؟ 913 01:10:27,131 --> 01:10:29,957 ‫ خیلی خب بچه ها گوش کنید، شما کمکم میکنید؟ 914 01:10:29,982 --> 01:10:32,237 ‫البته، هر چیزی که بخوای! 915 01:10:32,262 --> 01:10:35,185 ‫ میخوام این کارو بکنید، رقص بارون رو که یادتونه؟ 916 01:10:35,334 --> 01:10:38,632 ‫ برید اونجا و هر چقدر که میتونید ابر جمع کنید، 917 01:10:39,376 --> 01:10:42,595 ‫بعدش منتظر علامت من باشید و ‫چوب های جادوییتون رو هم همراهتون ببرید. 918 01:10:43,018 --> 01:10:48,571 ‫و شان هر وقت که من بهت گفتم در اون جعبه رو ببند ‫ و تو هم چوب جادوییت رو آماده کن. باشه؟ 919 01:11:03,376 --> 01:11:05,108 ‫هی فرانک! 920 01:11:05,668 --> 01:11:08,690 ‫ منم اورا، شاگرد مورد علاقه ات! 921 01:11:09,085 --> 01:11:12,707 ‫ بله تو چی میخوای اورا؟ 922 01:11:12,915 --> 01:11:15,902 ‫ فقط میخواستم بگم که ‫خیلی تحت تاثیر قدرتت قرار گرفتم، 923 01:11:16,418 --> 01:11:21,101 ‫حالا که میبینم چه کارهایی ازت برمیاد میخوام بدونم ‫راهی وجود داره که من هم بتونم به تو خدمت کنم؟ 924 01:11:21,427 --> 01:11:23,057 ‫ البته که میشه! 925 01:11:23,184 --> 01:11:28,206 ‫ خیلی خوشحالم که نظرت عوض شده ‫ و قدرت واقعی منو درک میکنی. 926 01:11:28,384 --> 01:11:31,810 ‫ حالا شدی شبیه به شاگردهای قدیمی من! 927 01:11:33,912 --> 01:11:36,646 ‫چرا احساس میکنم گنده شدم؟ 928 01:11:36,671 --> 01:11:43,229 ‫ اوه اون؟ من فکر میکنم این به خاطر اینه که ‫هر چی بزرگتر باشی قدرتمندتر خواهی شد! 929 01:11:45,352 --> 01:11:48,388 ‫آره این ایده ی خوبیه. 930 01:11:49,560 --> 01:11:53,082 ‫ احساس میکنم کند شدم! 931 01:11:54,293 --> 01:11:56,982 ‫حالا داری چیکار میکنی؟ 932 01:11:57,380 --> 01:12:00,072 ‫فقط دوست دارم یکم دیگه بزرگ شی. 933 01:12:00,097 --> 01:12:02,337 ‫ تو مطمئنی که مشکلی پیش نمیاد؟ 934 01:12:02,525 --> 01:12:04,525 ‫آره من مطمئنم. 935 01:12:04,674 --> 01:12:06,944 ‫ من کاملاً مطمئنم! 936 01:12:07,089 --> 01:12:09,387 ‫ هیچکس از تو بزرگتر نیست فرانک! 937 01:12:09,412 --> 01:12:14,103 ‫ نه داری زیاده روی میکنی بسه! 938 01:12:14,476 --> 01:12:16,476 ‫ حالا بچه ها! 939 01:12:19,403 --> 01:12:22,456 ‫ من دیگه نمیتونم تحمل کنم. زیاد از حده! 940 01:12:22,481 --> 01:12:26,289 ‫ داره جواب میده شکمش رو نشونه بگیرید! 941 01:12:26,314 --> 01:12:31,410 ‫صبر کن، اورا! چیکار با من کردی؟ 942 01:12:32,084 --> 01:12:33,846 ‫ شان حالا! 943 01:12:37,153 --> 01:12:38,745 ‫ما موفق شدیم. 944 01:12:38,770 --> 01:12:40,556 ‫ شماها فوق العاده هستین. 945 01:12:40,598 --> 01:12:43,275 ‫ نه تو فوق العاده ای، اورا. 946 01:12:43,329 --> 01:12:47,085 ‫- با همدیگه انجامش دادیم! ‫- آره، بیاید دوباره انجامش بدیم. 947 01:12:47,126 --> 01:12:49,007 ‫خیلی حال داد. 948 01:12:52,055 --> 01:12:54,253 ‫فکر میکنی بتونی پدربزرگم رو ازاد کنی؟ 949 01:12:58,543 --> 01:13:00,304 ‫میتونی همه رو ازاد کنی؟ 950 01:13:00,329 --> 01:13:02,329 ‫چون اینطوری عالی میشه. 951 01:13:09,829 --> 01:13:12,272 ‫ کی این کارو کرد؟ اونها تقاصش رو پس میدن! 952 01:13:12,750 --> 01:13:14,994 ‫ ببین لباسای من چقدر کثیف شدن. 953 01:13:18,526 --> 01:13:21,939 ‫آره! ‫هوووورااا! 954 01:13:22,138 --> 01:13:25,106 ‫کارت واقعا عالی بود اورا! 955 01:13:25,293 --> 01:13:28,373 ‫تو شجاعترین دختری هستی که تابحال دیدم! 956 01:13:28,475 --> 01:13:33,602 ‫ و فکر میکنم یکی دیگه هم باشه ‫که خیلی بهت افتخار میکنه. 957 01:13:35,087 --> 01:13:37,087 ‫ 958 01:13:48,976 --> 01:13:50,744 ‫نوه ی عزیزم. 959 01:13:50,920 --> 01:13:54,331 ‫- پدربزرگ! ‫- من میدونستم که میای اینجا! 960 01:13:57,428 --> 01:14:00,972 ‫احساس میکنم بدنم هنوز یکم خشکه. 961 01:14:05,163 --> 01:14:08,824 ‫ و افرین به تو «آگوستین بی»، دوست آهنی قدیمی من! ‫ خوشحالم دوباره میبینمت. 962 01:14:12,589 --> 01:14:14,589 ‫آگوستین بی؟ 963 01:14:15,335 --> 01:14:18,642 ‫- آره! ‫- ایول! 964 01:14:51,284 --> 01:14:53,284 ‫تا حالا پرواز نکرده بودم! 965 01:14:53,621 --> 01:14:56,554 ‫و مطمئناً سوار اژدها نشده بودم! 966 01:14:57,126 --> 01:15:00,852 ‫ وای خدای من. هیچوقت از این کار خسته نمیشم! 967 01:15:01,142 --> 01:15:03,870 ‫اوه خدای من! این مدرسه ی توئه؟ 968 01:15:04,070 --> 01:15:06,910 ‫ چقدر زیبا و بزرگه! 969 01:15:16,553 --> 01:15:18,641 ‫برای شما یه صندلی مخصوص کنار گذاشتم. 970 01:15:18,769 --> 01:15:23,335 ‫ایول، بیرون از دره ی سیب ها همه چقدر قد بلند هستن! 971 01:15:23,629 --> 01:15:27,035 ‫خاله اجازه بده به پدربزرگ واقعیم معرفیتون کنم. 972 01:15:27,113 --> 01:15:29,208 ‫ آگوستین والتر بانتروس! 973 01:15:29,415 --> 01:15:33,188 ‫ازتون ممنونم اگر شما سرپرستی اون رو قبول نمیکردین، 974 01:15:33,210 --> 01:15:36,810 ‫ ما الان اینجا نبودیم، ازتون خیلی ممنونم عزیزم 975 01:15:37,478 --> 01:15:39,478 ‫نمیدونم چی بگم. 976 01:15:40,967 --> 01:15:44,446 ‫پس اجازه بدیم مدیر جدیدمون رو معرفی کنم: 977 01:15:44,482 --> 01:15:45,984 ‫ اورا بانتروس! 978 01:15:47,583 --> 01:15:53,115 ‫همونطور که میبینید، این مدرسه ‫بخاطر تلاش شما دانش آموزان بالاخره آزاد شده، 979 01:15:53,222 --> 01:15:57,281 ‫من و پدربزرگم دوست داریم از همه ی شما تشکر کنیم، 980 01:15:58,141 --> 01:15:59,753 ‫با همه‌ی شما هستم! 981 01:15:59,778 --> 01:16:02,294 ‫و تشکری ویژه از دوستانم: 982 01:16:02,319 --> 01:16:03,317 ‫فین! 983 01:16:03,473 --> 01:16:04,389 ‫سوزان! 984 01:16:04,414 --> 01:16:05,554 ‫گونت! 985 01:16:05,910 --> 01:16:07,507 ‫روبن و جرالد! 986 01:16:07,643 --> 01:16:09,212 ‫و البته شان! 987 01:16:09,237 --> 01:16:11,087 ‫اگه اون نبود الان همه‌ی ما... 988 01:16:11,112 --> 01:16:12,327 ‫ارتش سنگیِ فرانک شده بودیم. 989 01:16:12,352 --> 01:16:15,481 ‫البته بهتره یودل و بوبو رو فراموش نکنیم، 990 01:16:17,498 --> 01:16:23,498 ‫و حالا معلم جدید ما آقای میلر، ‫در کنار اولین شاگردش آقای لمبرت... 991 01:16:23,554 --> 01:16:26,693 ‫پیش بینی میکنم که قراره بهترین سال تحصیلی... 992 01:16:26,718 --> 01:16:29,676 ‫در تاریخ دانشگاه جادوِ مانتروس رو داشته باشیم. 993 01:16:30,189 --> 01:16:31,970 ‫درسته پدربزرگ؟ 994 01:16:32,335 --> 01:16:34,017 ‫به افتخار دانشگاه جادو! 995 01:16:34,110 --> 01:16:36,110 ‫هورا! 996 01:16:36,262 --> 01:16:38,262 ‫ایول! 997 01:16:38,933 --> 01:16:40,933 ‫یووووهووو! 103891

Can't find what you're looking for?
Get subtitles in any language from opensubtitles.com, and translate them here.