All language subtitles for Jung.Yi.Goddess.of.Fire.E27.2013

af Afrikaans
ak Akan
sq Albanian
am Amharic
ar Arabic
hy Armenian
az Azerbaijani
eu Basque
be Belarusian
bem Bemba
bn Bengali
bh Bihari
bs Bosnian
br Breton
bg Bulgarian
km Cambodian
ca Catalan
ceb Cebuano
chr Cherokee
ny Chichewa
zh-CN Chinese (Simplified)
zh-TW Chinese (Traditional)
co Corsican
hr Croatian
cs Czech
da Danish
nl Dutch
en English
eo Esperanto
et Estonian
ee Ewe
fo Faroese
tl Filipino
fi Finnish
fr French
fy Frisian
gaa Ga
gl Galician
ka Georgian
de German
el Greek
gn Guarani
gu Gujarati
ht Haitian Creole
ha Hausa
haw Hawaiian
iw Hebrew
hi Hindi
hmn Hmong
hu Hungarian
is Icelandic
ig Igbo
id Indonesian Download
ia Interlingua
ga Irish
it Italian
ja Japanese
jw Javanese
kn Kannada
kk Kazakh
rw Kinyarwanda
rn Kirundi
kg Kongo
ko Korean
kri Krio (Sierra Leone)
ku Kurdish
ckb Kurdish (Soranî)
ky Kyrgyz
lo Laothian
la Latin
lv Latvian
ln Lingala
lt Lithuanian
loz Lozi
lg Luganda
ach Luo
lb Luxembourgish
mk Macedonian
mg Malagasy
ms Malay
ml Malayalam
mt Maltese
mi Maori
mr Marathi
mfe Mauritian Creole
mo Moldavian
mn Mongolian
my Myanmar (Burmese)
sr-ME Montenegrin
ne Nepali
pcm Nigerian Pidgin
nso Northern Sotho
no Norwegian
nn Norwegian (Nynorsk)
oc Occitan
or Oriya
om Oromo
ps Pashto
fa Persian
pl Polish
pt-BR Portuguese (Brazil)
pt Portuguese (Portugal)
pa Punjabi
qu Quechua
ro Romanian
rm Romansh
nyn Runyakitara
ru Russian
sm Samoan
gd Scots Gaelic
sr Serbian
sh Serbo-Croatian
st Sesotho
tn Setswana
crs Seychellois Creole
sn Shona
sd Sindhi
si Sinhalese Download
sk Slovak
sl Slovenian
so Somali
es Spanish
es-419 Spanish (Latin American)
su Sundanese
sw Swahili
sv Swedish
tg Tajik
ta Tamil
tt Tatar
te Telugu
th Thai
ti Tigrinya
to Tonga
lua Tshiluba
tum Tumbuka
tr Turkish
tk Turkmen
tw Twi
ug Uighur
uk Ukrainian
ur Urdu
uz Uzbek
vi Vietnamese
cy Welsh
wo Wolof
xh Xhosa
yi Yiddish
yo Yoruba
zu Zulu
Would you like to inspect the original subtitles? These are the user uploaded subtitles that are being translated: 1 00:00:00,000 --> 00:00:10,000 .::: کره فروم تقديم ميکند "OPUS-SUB" تيم ترجمه :::. جونگ یی، الهه ی آتش 2 00:00:10,000 --> 00:00:20,280 ....:: ترجمه و زيرنويس : نیلوفر ::.... ....:: 2koreanforum.in::.... 3 00:00:20,280 --> 00:00:23,370 ...یوک دو 4 00:00:23,370 --> 00:00:27,390 .خواهش می کنم نجاتش بده 5 00:00:28,790 --> 00:00:33,770 .تنها کسی که می تونه یوک دو رو نجات بده تویی 6 00:00:33,770 --> 00:00:36,840 ،اگه حقیقت رو بگی 7 00:00:36,840 --> 00:00:40,300 که کسی که گل و لعاب 8 00:00:40,300 --> 00:00:43,290 رو درست کرده تو بودی 9 00:00:43,350 --> 00:00:47,980 ،می تونی بی گناهی یوک دو رو ثابت کنی 10 00:00:48,020 --> 00:00:51,410 .و نجاتش بدی 11 00:00:52,770 --> 00:00:58,490 .هر کاری ازم بخوای می کنم 12 00:00:59,860 --> 00:01:04,520 .پس خواهش می کنم، خواهش می کنم، نجاتش بده 13 00:01:05,580 --> 00:01:12,230 .اینکه حقیقت رو فاش کنم یا نه بستگی به شما داره 14 00:01:13,800 --> 00:01:21,260 .با این وجود کسی که می تونه اونُ نجات بده، من نیستم، شمایی 15 00:01:23,100 --> 00:01:24,850 .بلند شید 16 00:01:24,900 --> 00:01:29,630 ...اینکه چطوری می تونید نجاتش بدید 17 00:01:30,570 --> 00:01:33,240 ،و چیزی که می خوام رو 18 00:01:34,670 --> 00:01:36,650 .بهتون می گم 19 00:01:45,570 --> 00:01:46,910 قسمت 27 20 00:02:10,170 --> 00:02:16,670 با وجود دونستن بیماری ملکه، کاسه ای ...با لعاب شکوفه ی هلو ساختم 21 00:02:16,690 --> 00:02:21,060 داری می گی جرم بابات رو به گردن بگیرم؟ 22 00:02:21,110 --> 00:02:24,130 .چیزی که من می خوام حقیقته 23 00:02:24,160 --> 00:02:26,540 .دارم می گم حقیقت رو بگید 24 00:02:26,540 --> 00:02:29,870 .علیاحضرت بعد از نوشیدن از کاسه ی بابای تو غش کردن 25 00:02:29,870 --> 00:02:32,300 .همه اینُ می دونن 26 00:02:32,310 --> 00:02:37,220 دیگه چ حقیقتیی واسه گفتن می مونه؟ 27 00:02:37,220 --> 00:02:43,190 اما شما کسی نبودید که 28 00:02:43,190 --> 00:02:45,870 به یون اوک گفتید از لعاب شکوفه ی هلو استفاده کنه؟ 29 00:02:47,660 --> 00:02:52,850 ،کسی که دهن اون رو وقتی می خواست حقیقت رو برملا کنه، بست 30 00:02:52,850 --> 00:02:55,520 هم خود شما نبودید؟ 31 00:03:02,270 --> 00:03:06,200 ،نمی دونم چه داستانهایی شنیدی 32 00:03:06,220 --> 00:03:08,690 .اما داری اشتباه می کنی 33 00:03:08,700 --> 00:03:11,750 ،پای زندگی پسرتون در میونه 34 00:03:11,790 --> 00:03:15,940 با این حال بازم سعی می کنید دروغ بگید؟ 35 00:03:15,960 --> 00:03:19,530 .من جلوت زانو زدم 36 00:03:19,530 --> 00:03:22,940 .چه کاری هست که نتونم بکنم 37 00:03:22,990 --> 00:03:26,560 اگه ازم می خوای یه اعتراف دروغی بکنم، این کارُ می کنم 38 00:03:26,590 --> 00:03:28,950 ،اگه بتونم جون یوک دو رو نجات بدم 39 00:03:28,980 --> 00:03:32,160 چه اهمیتی داره، حقیقت داشته باشه یا نه؟ 40 00:03:32,180 --> 00:03:34,370 به کی باید بگم؟ 41 00:03:34,410 --> 00:03:36,570 می خوای همه رو توی بون وون جمع کنی؟ 42 00:03:36,620 --> 00:03:40,300 می خوای به اعلیحضرت اعتراف کنم؟ 43 00:03:40,330 --> 00:03:43,470 ،هرچقدر که بخوای 44 00:03:43,490 --> 00:03:45,530 .این دروغ رو اعتراف می کنم 45 00:03:45,560 --> 00:03:47,730 .بهش احتیاجی ندارم 46 00:03:48,680 --> 00:03:52,880 .احمق بودم که امیدوار بودم حقیقت رو می گید 47 00:03:53,670 --> 00:03:56,070 ،احمق بودم که امیدوار بودم صادقانه اعتراف کنید 48 00:03:56,090 --> 00:04:00,430 .و صادقانه از بابام عذرخواهی کنید 49 00:04:00,850 --> 00:04:02,620 ...پس 50 00:04:04,030 --> 00:04:06,740 داری می گی یوک دو رو می کشی؟ 51 00:04:06,740 --> 00:04:09,740 ،کسی که اونُ می کشه 52 00:04:09,740 --> 00:04:11,820 ،من نیستم 53 00:04:11,820 --> 00:04:13,920 .شمایید 54 00:04:34,180 --> 00:04:36,730 چی گفت؟ اعتراف می کنه؟ 55 00:04:36,770 --> 00:04:39,080 .صورتش اصلا تغییر نکرد 56 00:04:39,090 --> 00:04:41,320 .گفت همش یه سوءتفاهمه 57 00:04:41,360 --> 00:04:44,270 .گفت اگه بخوام یه اعتراف دروغی می کنه 58 00:04:44,270 --> 00:04:46,720 .به من با حقارت نگاه می کنه 59 00:04:48,210 --> 00:04:51,930 .از اولشم انتظار نداشتم راحت اعتراف کنه 60 00:04:51,930 --> 00:04:55,350 اما چطور می تونه اینقدر بی شرم باشه؟ 61 00:04:55,360 --> 00:04:58,310 .سرپرست لی تا آخرش همینطوری می مونه 62 00:04:58,360 --> 00:05:00,810 .اون خیلی به پسرش اهمیت می ده 63 00:05:00,810 --> 00:05:06,220 فکر کردم اگه این کارُ بکنم به .خاطر پسرش حقیقت رو اعتراف می کنه 64 00:05:06,220 --> 00:05:08,420 .اما هنوزم داره مقاومت می کنه 65 00:05:09,560 --> 00:05:11,180 .واقعا آدم ترسناکیه 66 00:05:11,190 --> 00:05:14,680 .درسته، آدم ترسناکیه 67 00:05:14,680 --> 00:05:16,690 ،از ماپونگ شنیدم 68 00:05:16,710 --> 00:05:19,520 ،حتی دستور داده زنی رو که بچه ی اونُ تو شکمش داشته 69 00:05:19,590 --> 00:05:22,370 .ظالمانه بکشن 70 00:05:31,870 --> 00:05:33,890 .آقا 71 00:05:34,400 --> 00:05:37,860 .از سرپرستی سفالگرها برکنار می شم 72 00:05:38,550 --> 00:05:41,060 .پسرم یه خائنه 73 00:05:41,060 --> 00:05:44,590 پس چطور می تونم توی این موقعیت بمونم؟ 74 00:05:45,580 --> 00:05:47,480 ،اگه من سقوط کنم 75 00:05:47,500 --> 00:05:49,810 سرپرست بعدی 76 00:05:49,840 --> 00:05:51,940 ...شما می شید 77 00:05:52,930 --> 00:05:54,500 ،خواهش می کنم 78 00:05:54,530 --> 00:05:56,790 مراقب بون وون 79 00:05:56,790 --> 00:05:58,900 .باشید 80 00:06:01,740 --> 00:06:03,850 چرا اینقدر ناگهانی 81 00:06:03,900 --> 00:06:06,330 این کارها رو می کنی؟ 82 00:06:06,380 --> 00:06:07,930 ،یوجونگ، اون بچه 83 00:06:07,970 --> 00:06:09,810 ،خواهش می کنم متقاعدش کنید 84 00:06:09,850 --> 00:06:12,210 کسی که می تونه جون سفالگر لی رو نجات بده 85 00:06:12,250 --> 00:06:13,560 فقط 86 00:06:13,600 --> 00:06:15,440 .یو جونگه 87 00:06:15,440 --> 00:06:16,800 جونگ؟ 88 00:06:16,840 --> 00:06:20,010 چطور می تونه سفالگر لی رو نجات بده؟ 89 00:06:20,010 --> 00:06:23,150 راجع به چی حرف می زنی؟ 90 00:06:23,190 --> 00:06:25,700 نمی دونستید؟ 91 00:06:25,700 --> 00:06:28,250 ،کسی که سفالگر لی رو تبدیل به یه خائن کرد 92 00:06:28,250 --> 00:06:29,740 ،هیچ کس جز 93 00:06:29,790 --> 00:06:31,030 .جونگ نیست 94 00:06:31,030 --> 00:06:33,230 عقلت سر جاشه؟ 95 00:06:33,270 --> 00:06:35,530 چطور جونگ می تونه؟ 96 00:06:35,530 --> 00:06:36,640 چرا؟ 97 00:06:36,710 --> 00:06:40,850 ،کسی که گل و لعاب رو با خاک دریا درست کرد 98 00:06:40,870 --> 00:06:43,820 .جونگ بوده 99 00:06:44,230 --> 00:06:46,530 ،اگه این برملا شه 100 00:06:46,570 --> 00:06:49,270 .اونوقت می تونم یوک دو رو نجات بدم 101 00:06:49,300 --> 00:06:53,370 .خواهش می کنم جونگ رو متقاعد کنید 102 00:06:54,050 --> 00:06:55,850 ،برای یوجونگ 103 00:06:55,870 --> 00:06:58,790 .شما مثل پدرشید 104 00:06:59,440 --> 00:07:01,400 ،اون به حرف های شما 105 00:07:01,450 --> 00:07:03,140 .گوش می کنه 106 00:07:03,140 --> 00:07:04,700 ،بذار بگیم 107 00:07:04,740 --> 00:07:07,040 ،جونگ حقیقت رو برملا می کنه 108 00:07:07,060 --> 00:07:11,200 ،و تقصیر سفالگر لی رو به گردن بگیره 109 00:07:11,230 --> 00:07:13,110 اونوقت تو چی کار می کنی؟ 110 00:07:13,140 --> 00:07:14,790 ...یو جونگ 111 00:07:14,830 --> 00:07:18,020 ...کسیه که این ماجرا رو شروع کرد 112 00:07:19,540 --> 00:07:21,120 ،اون گفت 113 00:07:21,120 --> 00:07:23,770 خودش حقیقت رو برملا می کنه 114 00:07:24,570 --> 00:07:27,580 اگه من جرم یواولدام رو 115 00:07:27,600 --> 00:07:29,680 .به گردن بگیرم 116 00:07:29,720 --> 00:07:30,930 چی؟ 117 00:07:30,960 --> 00:07:34,310 ،اگه بتونم یوک دو رو نجات بدم 118 00:07:34,940 --> 00:07:37,260 ،مشتاقم 119 00:07:37,320 --> 00:07:41,000 .جرم رو به گردن بگیرم 120 00:07:43,160 --> 00:07:46,040 ،خواهش می کنم به یوجونگ بگید 121 00:07:46,040 --> 00:07:48,290 .اول یوک دو رو نجات بده 122 00:07:48,910 --> 00:07:51,120 ،اگه این کارُ بکنه 123 00:07:51,160 --> 00:07:53,060 ،هرکاری ازم بخواد 124 00:07:53,090 --> 00:07:55,790 .می کنم 125 00:07:58,600 --> 00:08:01,150 .التماس می کنم 126 00:08:16,050 --> 00:08:19,280 ،لی کانگ چون اومد دیدنم 127 00:08:20,490 --> 00:08:22,650 ،طبق حرف ها اون 128 00:08:22,650 --> 00:08:24,510 ،این موقعیت 129 00:08:24,530 --> 00:08:27,170 .کار تو بوده 130 00:08:30,420 --> 00:08:32,460 تو قلبت الان 131 00:08:33,350 --> 00:08:36,520 باید جهنمی به پا باشه 132 00:08:37,110 --> 00:08:39,410 .نه، استاد 133 00:08:39,410 --> 00:08:44,260 فهمیدن اینکه والدینم چقدر ناعادلانه ،مردن و هیچ کاری نمی تونستن بکنن 134 00:08:44,260 --> 00:08:46,950 .بیشتر شبیه جهنم بود 135 00:08:47,610 --> 00:08:49,360 ،الان 136 00:08:49,380 --> 00:08:52,650 .فقط به برملایی حقیقت اهمیت می دم 137 00:08:52,690 --> 00:08:55,510 ..قلبم کاملا در آرامشه 138 00:08:55,970 --> 00:08:58,510 ،اون گفت 139 00:08:58,560 --> 00:09:01,870 ،اگه یوک دو رو نجات بدی 140 00:09:01,890 --> 00:09:04,780 .هرکاری بخوای می کنه 141 00:09:05,550 --> 00:09:08,300 ،حتی با اینکه زندگی پسرش در خطره 142 00:09:08,300 --> 00:09:12,600 .هنوز هم جرم هاشو قبول نمی کنه 143 00:09:12,640 --> 00:09:15,030 ،اگه سفالگر سلطنتی لی آزاد شه 144 00:09:15,080 --> 00:09:17,880 .اون عمرا حقیقت رو برملا نمی کنه 145 00:09:18,290 --> 00:09:22,200 شرم آوره که سفالگر لی بمیره، اما 146 00:09:24,820 --> 00:09:27,710 ،من بیشتر نگرانم 147 00:09:27,750 --> 00:09:30,430 .که تو آسیب ببینی 148 00:09:30,430 --> 00:09:32,110 ،استاد 149 00:09:34,370 --> 00:09:36,790 ،اگه می خواستم اینجا تمومش کنم 150 00:09:36,810 --> 00:09:39,720 .از اولش هیچ کدوم از این ها رو شروع نمی کردم 151 00:09:45,050 --> 00:09:47,610 شما کسی نبودید که 152 00:09:47,630 --> 00:09:50,910 به یون اوک گفتید 153 00:09:50,960 --> 00:09:53,450 از لعاب شکوفه ی هلو استفاده کنه؟ 154 00:09:54,230 --> 00:09:56,890 کسی که دهنش رو 155 00:09:56,890 --> 00:09:59,280 ،وقتی می خواست حقیقت رو برملا کنه، بست 156 00:09:59,320 --> 00:10:02,450 هم خود شما نبودید؟ 157 00:10:03,210 --> 00:10:06,150 یوجونگ، جرات می کنی 158 00:10:06,150 --> 00:10:09,580 با تهدید جون پسرم با من جنگ راه بندازی؟ 159 00:10:10,740 --> 00:10:13,510 ،عواقب درگیر شدن با منُ 160 00:10:13,540 --> 00:10:16,520 .بهت یاد می دم 161 00:10:16,840 --> 00:10:18,570 .نجاتم بدید 162 00:10:19,300 --> 00:10:23,190 .لطفا نجاتم بدید بابا 163 00:10:24,540 --> 00:10:26,950 ،فقط به خاطر یوجونگ 164 00:10:27,650 --> 00:10:30,940 .نمی تونم به خاطر یوجونگ اینجا بمیرم 165 00:10:30,940 --> 00:10:33,300 .یه کم دیگه صبر کن 166 00:10:33,300 --> 00:10:36,170 ،هرچیم که بشه 167 00:10:36,170 --> 00:10:38,710 .زنده بمون 168 00:10:38,710 --> 00:10:41,020 .ممنونم 169 00:10:41,020 --> 00:10:43,760 .ممنونم. ممنونم پدر 170 00:10:43,760 --> 00:10:45,960 .ممنونم 171 00:10:45,960 --> 00:10:49,100 .من...من...من...بهتون اعتماد می کنم و تحمل می کنم 172 00:10:49,100 --> 00:10:51,610 .نجاتم بدید 173 00:11:25,590 --> 00:11:27,640 .دنبالم بیا 174 00:11:34,160 --> 00:11:36,680 تصمیمتون رو گرفتید؟ 175 00:11:41,700 --> 00:11:45,230 ...چطور می تونم نظرم رو عوض کنم 176 00:11:45,230 --> 00:11:50,150 چطور می تونم این سوءتفاهم در مورد خودم رو برطرف کنم؟ 177 00:11:50,150 --> 00:11:53,340 .تمام شب رو بهش فکر کردم 178 00:12:00,470 --> 00:12:02,290 این چیه؟ 179 00:12:02,290 --> 00:12:04,910 .بازش کن 180 00:12:13,030 --> 00:12:17,610 .با این می تونی بقیه ی عمرت رو به راحتی زندگی کنی 181 00:12:17,610 --> 00:12:20,250 ،بعد از کل شب فکر کردن، تصمیمی که گرفتید 182 00:12:20,250 --> 00:12:22,440 این بود؟ 183 00:12:23,170 --> 00:12:26,840 .پول مشکل شما رو حل می کنه 184 00:12:26,840 --> 00:12:31,220 .و مشکل یه بچه واسه پاک کردن اسم باباش و حل می کنه 185 00:12:31,220 --> 00:12:33,280 اینطور فکر می کنید؟ 186 00:12:33,280 --> 00:12:37,020 .داری بهم می گی بمیرم 187 00:12:37,020 --> 00:12:40,720 کافی نیست که پسرم یه خائن شده و می خوای خودم هم همینطور باشم؟ 188 00:12:40,720 --> 00:12:43,080 .دارم می گم حقیقت رو بگید 189 00:12:43,080 --> 00:12:46,090 .پس، من هم حقیقت رو می گم 190 00:12:46,090 --> 00:12:47,950 .دارم می گم یا وجدان صاف پیش بیایید 191 00:12:47,950 --> 00:12:50,680 فکر می کنی همه چیز تموم می شه؟ 192 00:12:51,470 --> 00:12:55,340 از اولش هم من هدفت نبودم؟ 193 00:12:56,010 --> 00:12:58,790 ...وقتی فکر کردی منُ کنار زدی 194 00:12:58,790 --> 00:13:01,320 ...وقتایی که به لکنت می افتم 195 00:13:01,320 --> 00:13:05,460 زندگیم رو هدف نمی گیری؟ 196 00:13:05,460 --> 00:13:09,650 ،اگه پشیمون شید و از بابام عذرخواهی کنید 197 00:13:09,650 --> 00:13:12,520 ،برنامه داشتم همینجا تمومش کنم 198 00:13:12,990 --> 00:13:17,480 .اما الان، دیگه نمی تونم تمومش کنم 199 00:13:18,410 --> 00:13:24,080 .الان دیگه می دونم چجور آدمی هستید 200 00:13:37,180 --> 00:13:39,190 منُ خواسته بودید؟ 201 00:13:39,190 --> 00:13:40,650 .در مورد سفالگر لیه 202 00:13:40,650 --> 00:13:43,480 .حتی بعد از بازجویی، باز هم اصرار به بی گناهیش داره 203 00:13:43,480 --> 00:13:45,670 مدام می گه به اشتباه متهم شده، درسته؟ 204 00:13:45,670 --> 00:13:47,600 .بله، پدر 205 00:13:47,600 --> 00:13:50,270 .شرم آوره که باعث یه مرگ غیر مستحقانه بشیم 206 00:13:50,270 --> 00:13:52,040 ،پس، به جای عجله کردن توی اجرای تنبیه 207 00:13:52,040 --> 00:13:56,730 .باید سعی کنیم هرگونه قصدی رو فاش کنیم 208 00:13:56,730 --> 00:14:01,300 .هرچی بیشتر بهش فکر می کنم، بیشتر یاد اتفاق گذشته می افتم 209 00:14:01,300 --> 00:14:03,920 اتفاق گذشته؟ 210 00:14:03,920 --> 00:14:09,400 .وقتی که لی کانگ چون و یواولدام با هم رقابت می کردن 211 00:14:09,400 --> 00:14:12,100 ،مادرت از آلرژیش غش کرد 212 00:14:12,100 --> 00:14:14,240 .و باعث شد یواولدام یه خیانتکار بشه 213 00:14:14,240 --> 00:14:16,890 .و اینجوری لی کانگ چون سرپرست بون وون شد 214 00:14:16,890 --> 00:14:20,560 .اما، الان برعکسه 215 00:14:20,560 --> 00:14:24,360 ،پسر سرپرست لی یه خائنه 216 00:14:24,360 --> 00:14:29,060 .و دختر یواولدام سفالگر شد 217 00:14:29,060 --> 00:14:32,280 .هرچی بیشتر بهش فکر می کنم عجیب تر می شه 218 00:14:33,060 --> 00:14:35,380 ...چیزی که الان می تونم بهتون بگم اینه که 219 00:14:35,380 --> 00:14:39,620 .جونگ داره همه سعیش رو می کنه حقیقت رو برملا کنه 220 00:14:39,620 --> 00:14:44,120 .داره می جنگه تا همه چیز رو راجع به سرپرست لی برملا کنه 221 00:14:46,060 --> 00:14:49,490 ،پدر، اگه این قضیه رو به عهده ی من بذارید 222 00:14:49,490 --> 00:14:54,020 .همه چیز، حتی در مورد گذشته رو فاش می کنم 223 00:14:54,020 --> 00:14:57,670 چرا این همه دردسر بکشی؟ 224 00:14:57,670 --> 00:15:00,260 مادر من از اون اتفاق غش کرد، درسته؟ 225 00:15:00,260 --> 00:15:03,900 .به عنوان پسرش، وظیفه دارم حقیقت رو برملا کنم 226 00:15:03,900 --> 00:15:05,980 .اصلا دردسر نداره 227 00:15:05,980 --> 00:15:07,790 .خواهش می کنم بهم اجازه بدید 228 00:15:07,790 --> 00:15:10,200 .این در مورد خیلی وقت پیشه 229 00:15:10,200 --> 00:15:13,640 یو اولدام مرده، چی می تونی بفهمی؟ 230 00:15:13,640 --> 00:15:19,120 .فکر نمی کنم این اتفاقات بی ربط باشن 231 00:15:19,120 --> 00:15:21,300 ،اگه این چیزیه که واقعا می خوای 232 00:15:21,300 --> 00:15:24,190 .پس، کاری رو که می خوای بکن 233 00:15:25,160 --> 00:15:27,770 سوءتفاهم؟ 234 00:15:27,770 --> 00:15:31,380 وقتی شاهزاده غش کرده، چطور می تونی بگی سوءتفاهم بوده؟ 235 00:15:31,380 --> 00:15:34,170 .این یه سوءتفاهمه شاهزاده 236 00:15:34,790 --> 00:15:37,560 ،با اینکه احمق بودم و فریب خوردم 237 00:15:37,560 --> 00:15:39,880 .از قصد نبود 238 00:15:39,880 --> 00:15:42,220 .خواهش می کنم باور کنید، شاهزاده 239 00:15:42,220 --> 00:15:44,340 فریب خوردی؟ 240 00:15:44,340 --> 00:15:47,440 چطوری و کی فریبت داد؟ 241 00:15:51,780 --> 00:15:56,830 ،خاک سفید کاسه ی شاهزاده 242 00:15:58,270 --> 00:16:03,830 .مال من نبود، مال یوجونگ بود 243 00:16:04,960 --> 00:16:09,940 .این چیزی بود که استاد مون به یوجونگ گفته بود 244 00:16:11,960 --> 00:16:18,140 ،حتی لعابی که استفاده شد هم مال من نبود 245 00:16:19,170 --> 00:16:22,930 .مال یوجونگ بود 246 00:16:24,130 --> 00:16:28,860 چی داری می گی؟ 247 00:16:28,860 --> 00:16:34,500 خاک یوجونگ؟ لعاب یوجونگ؟ این ها رو از کجا آوردی؟ 248 00:16:36,170 --> 00:16:39,950 به خاطر طمعم برای شکست دادن یوجونگ 249 00:16:40,830 --> 00:16:45,530 مواد اولیه اش رو عوض کردم 250 00:16:45,530 --> 00:16:48,750 .احمق بودم شاهزاده 251 00:16:56,120 --> 00:16:59,920 یه سفالگر بون وون این همه ی کاریِ که از دستش بر میاد؟ 252 00:16:59,920 --> 00:17:05,610 به خاطر بردن، مواد اولیه ی یه نفر دیگه رو بدزده و جا به جا کنه؟ 253 00:17:06,920 --> 00:17:10,240 .عمیقا پشیمونم 254 00:17:10,240 --> 00:17:11,780 .خجالت زده و شرمسارم 255 00:17:11,780 --> 00:17:15,430 .می خوام بمیرم 256 00:17:15,430 --> 00:17:18,340 .فکر کردم بهتره به عنوان یه خائن بمیرم 257 00:17:18,340 --> 00:17:23,770 .نتونستم اینُ به هیچ کس بگم 258 00:17:23,770 --> 00:17:26,000 ،اما شاهزاده 259 00:17:26,000 --> 00:17:31,190 فکر می کنید چرا همه ی اینا رو برملا می کنم؟ 260 00:17:31,190 --> 00:17:35,740 .اینا همش هدف و نقشه ی یوجونگ بود 261 00:17:35,740 --> 00:17:38,780 .خواهش می کنم اینُ فاش کنید شاهزاده 262 00:17:38,780 --> 00:17:44,350 ،فقط اگه این همه طمع نداشتم 263 00:17:46,090 --> 00:17:49,480 .نمی تونم حرف هاتُ باور کنم 264 00:17:49,480 --> 00:17:51,340 .همه چیز حقیقت داره 265 00:17:51,340 --> 00:17:55,640 .خواهش می کنم سریع اون دختر رو دستگیر کنید 266 00:17:55,640 --> 00:17:59,770 اگه از اولش منصفانه بازی کرده .بودی، هیچ وقت این اتفاق نمی افتاد 267 00:17:59,770 --> 00:18:02,250 .تو هنوز هم یه مجرمی 268 00:18:02,250 --> 00:18:04,100 ...اگه اونُ دزدیده باشی یا نه 269 00:18:04,100 --> 00:18:08,760 .بازم کاسه ی تو بود که باعث شد شاهزاده غش کنه 270 00:18:08,760 --> 00:18:11,100 .و این غیر قابل بخششه 271 00:18:11,100 --> 00:18:16,460 ،شاهزاده من جرمم رو برای دزدیدن مواد اولیه می پذیرم 272 00:18:16,460 --> 00:18:18,840 ...اما زندگیم 273 00:18:20,090 --> 00:18:23,710 .خواهش می کنم زندگیم رو نجات بدید 274 00:18:30,480 --> 00:18:32,830 !شاهزاده 275 00:18:34,520 --> 00:18:38,200 چه مشکلی می تونه از بازجویی این پرونده به وجود بیاد؟ 276 00:18:38,200 --> 00:18:40,980 ،این مشکل که شاهزاده کوانگ هی به اعلیحضرت گفته 277 00:18:40,980 --> 00:18:43,910 !که در مورد اتفاق ملکه گونگ بین هم تحقیق می کنه 278 00:18:43,910 --> 00:18:47,990 چرا باید یه پرونده ی قدیمی رو باز کنه؟ 279 00:18:47,990 --> 00:18:50,560 .نمی تونیم اینُ بکشیم وسط 280 00:18:50,560 --> 00:18:53,620 .باید در مورد پرونده ی سفالگر لی عجله کنیم 281 00:18:53,620 --> 00:18:58,340 .پس اینطوری سرپرست لی می ره و اشتباهی هم پیش نمیاد 282 00:18:58,340 --> 00:19:01,640 با این حال باید سفالگر لی رو آزاد کنیم و 283 00:19:01,640 --> 00:19:04,700 و لی کانگ چون رو تحریک کنیم؟ 284 00:19:04,700 --> 00:19:09,450 کسی که این کارُ با شاهزاده کرده ببخشیم؟ 285 00:19:10,940 --> 00:19:15,860 .علیاحضرت، سرپرست لی اینجان که شما رو ببینن 286 00:19:17,270 --> 00:19:19,680 .بذار بیاد تو 287 00:19:30,780 --> 00:19:36,740 .علیاحضرت، خواهش می کنم اینُ بپذیرید 288 00:19:48,890 --> 00:19:51,940 این همون دفتری نیست که باهاش سعی کردی تهدیدم کنی؟ 289 00:19:51,940 --> 00:19:56,900 باید اینُ ببری به قصر پادشاه، چرا اینجاییی؟ 290 00:19:58,450 --> 00:20:00,770 ،اگه مجبور شم به قصر پادشاه برم 291 00:20:00,770 --> 00:20:04,170 ،اون وقت فقط این دفتر رو نخواهم برد 292 00:20:04,800 --> 00:20:07,680 .بلکه چیز دیگه هم دارم که باید گزارش کنم 293 00:20:07,680 --> 00:20:10,450 چیز دیگه؟ 294 00:20:11,630 --> 00:20:17,530 برملا می کنم که 295 00:20:17,530 --> 00:20:21,010 .چطور در مورد بیماری علیاحضرت گونگ بین فهمیدم 296 00:20:22,090 --> 00:20:23,950 چی؟ 297 00:20:23,950 --> 00:20:26,510 !اینجا رو ببین، سرپرست لی 298 00:20:26,510 --> 00:20:29,730 ،به شما وفادار بودم 299 00:20:29,730 --> 00:20:33,430 .خواهش می کنم منُ کنار نزنید 300 00:20:33,430 --> 00:20:37,370 وزیر، شنیدی این مرد الان چی گفت؟ 301 00:20:38,600 --> 00:20:41,210 "گفت "وفاداری 302 00:20:41,210 --> 00:20:45,650 می گی بیاین همه با هم بمیریم و بازم حرف از وفاداری می زنی؟ 303 00:20:46,470 --> 00:20:49,480 .می دونید چرا اینطوریم علیاحضرت 304 00:20:49,480 --> 00:20:54,790 .حتی اگه جونم رو هم بدم، پسرم رو نجات می دم 305 00:20:56,520 --> 00:20:59,240 .پس، سعیت رو بکن 306 00:21:01,060 --> 00:21:05,030 همه چیز بسته به خواسته ی شاه نیست؟ 307 00:21:05,030 --> 00:21:07,550 پادشاه حرف های منُ باور می کنه 308 00:21:07,550 --> 00:21:10,330 یا حرف های بابای یه گناهکار مثل تو رو؟ 309 00:21:10,330 --> 00:21:12,930 .این چیزیه که دوست دارم بدونم 310 00:21:12,930 --> 00:21:15,970 .پس، برو پیش پادشاه و همه چیز رو بهش بگو 311 00:21:15,970 --> 00:21:18,190 .زود باش 312 00:21:19,470 --> 00:21:21,770 ...علیاحضرت 313 00:21:24,920 --> 00:21:28,290 .خواهش می کنم منُ بکشید 314 00:21:30,140 --> 00:21:34,960 چطور می تونم این کارُ با تو که "وفادار" بودی بکنم؟ 315 00:21:34,960 --> 00:21:40,850 تو باید مراقب جسد اعدام شده ی سفالگر لی باشی، اینطور نیست؟ 316 00:21:42,700 --> 00:21:44,810 .علیاحضرت 317 00:21:53,750 --> 00:21:55,580 اومدید پدر؟ 318 00:21:55,580 --> 00:21:56,830 .می تونی بری بیرون 319 00:21:56,830 --> 00:21:59,210 .بله 320 00:22:03,200 --> 00:22:07,430 .درسته، این واقعا درسته که تو سرپرست تجار شدی 321 00:22:07,430 --> 00:22:09,160 .بهتون گفته بودم 322 00:22:09,160 --> 00:22:11,160 هنوز نمی تونید باور کنید؟ 323 00:22:11,160 --> 00:22:12,650 اینکه می بینم تو اوضاعت خوب پیش می ره 324 00:22:12,650 --> 00:22:16,630 .بالاخره احساس آرامش می کنم 325 00:22:16,630 --> 00:22:19,790 چرا؟ نگران چیزی هستید؟ 326 00:22:19,790 --> 00:22:23,740 .جوِ بون وون خیلی سنگینه 327 00:22:24,620 --> 00:22:26,660 .منم شنیدم 328 00:22:26,660 --> 00:22:29,590 سرپرست لی چی کار می کنه؟ 329 00:22:29,590 --> 00:22:34,400 به نظر می رسه داره به هر دری می زنه تا پسرش رو نجات بده، اما 330 00:22:34,400 --> 00:22:37,780 این قدر آسونه؟ 331 00:22:37,780 --> 00:22:41,610 .اگه کار کردن توی بون وون سخته، ولش کنید و برید خونه 332 00:22:41,610 --> 00:22:44,040 .من الان ازتون مراقبت می کنم پدر 333 00:22:44,040 --> 00:22:46,250 .تواناییش رو دارم 334 00:22:46,250 --> 00:22:49,990 چطور یه سفالگر می تونه دور از سفالگری زندگی کنه؟ 335 00:22:49,990 --> 00:22:53,600 ...این بحث کافیه. موضوعی هست که در موردش کنجکاوم 336 00:22:53,600 --> 00:22:55,910 ...در مورد خاکی که سفالگر لی استفاده کرد 337 00:22:55,910 --> 00:23:01,770 طبق حرف مردم، تو اونُ براش آوردی؟ 338 00:23:02,650 --> 00:23:06,530 .بهتره ندونید پدر 339 00:23:06,530 --> 00:23:09,890 خبری هست؟ 340 00:23:10,730 --> 00:23:12,840 .جونگ یی بود 341 00:23:12,840 --> 00:23:15,010 منظورت چیه جونگ یی بود؟ 342 00:23:15,010 --> 00:23:25,950 .:کليه حقوق مادي و معنوي آثار ترجمه شده تيم :. .:متعلق به سايت "کره فروم" ميباشد"OPUS-SUB" :. .: انتشار فايل ترجمه بدون تگ هاي اختصاصي مجاز نميباشد:. 343 00:23:25,950 --> 00:23:31,460 .سفالگر لی بدون اینکه بدونه توی بازیِ جونگ یی افتاد 344 00:23:31,460 --> 00:23:34,640 .هواریونگ نمی تونی اینطوری باشی 345 00:23:34,640 --> 00:23:37,370 چطور می تونی این کارُ با جونگ یی بکنی؟ 346 00:23:37,370 --> 00:23:40,380 .تو خاکی که جونگ یی خواسته بود رو به سفالگر لی دادی 347 00:23:40,380 --> 00:23:43,530 و حالا چطوری می گی فریب جونگ یی رو خوردی؟ 348 00:23:43,530 --> 00:23:44,840 ...بابا 349 00:23:44,840 --> 00:23:48,540 اینطوری سرپرست تجار شدی؟ 350 00:23:48,540 --> 00:23:53,520 دور انداختن دوست قدیمیت مثل پس مونده ی غذا و چسبیدن به پولدارها؟ 351 00:23:53,560 --> 00:23:55,360 !بابا 352 00:23:55,360 --> 00:23:58,670 بابا، من دخترتونم، چطور می تونید طرف جونگ یی رو بگیرید؟ 353 00:23:58,670 --> 00:24:03,580 .طرف جونگ یی رو نمی گیرم، دارم بهت درس می دم 354 00:24:03,580 --> 00:24:05,760 ،حتی اگه بابای خوبی نیستم 355 00:24:05,760 --> 00:24:08,880 ،و با اینکه تو رو دادم به بقیه 356 00:24:08,880 --> 00:24:13,450 .باز هم باباتم و باید چیزی که لازمه رو بهت یاد بدم 357 00:24:14,390 --> 00:24:17,100 جونگ یی هم می دونه؟ 358 00:24:17,100 --> 00:24:21,930 که بهش خیانت کردی و طرف سفالگر لی رو گرفتی؟ 359 00:24:21,930 --> 00:24:25,830 .گفتم جونگ یی نقشه ی همه ی این ها رو کشیده بود 360 00:24:25,830 --> 00:24:29,760 .تو خاک رو به سفالگر لی دادی که خوب به نظر برسی 361 00:24:29,760 --> 00:24:34,610 .سفالگر لی خاک رو گرفته که برنده شه 362 00:24:34,610 --> 00:24:37,960 چرا داری پای جونگ یی رو می کشی وسط؟ 363 00:24:37,960 --> 00:24:41,740 بابا، چرا تو هم همیشه فقط جونگ یی، جونگ یی می کنی؟ 364 00:24:41,740 --> 00:24:43,800 نمی دونی جونگ یی چجور آدمیه؟ 365 00:24:43,800 --> 00:24:47,090 به خاطر طمع سفالگر شدنش، لباس مردونه پوشید 366 00:24:47,090 --> 00:24:49,420 .و اسمشُ عوض کرد 367 00:24:49,420 --> 00:24:53,140 .این چیزی بود که واقعا نمی شد کاریش کرد 368 00:24:53,140 --> 00:24:57,050 .سرپرست لی هنوز توی راس بون وون بود 369 00:24:57,050 --> 00:24:58,980 دیگه چی کار می تونست بکنه؟ 370 00:24:58,980 --> 00:25:01,460 ،اگه به اون روزها فکر کنم 371 00:25:01,460 --> 00:25:04,990 .خیلی ناراحت کننده است، قلبم رو به در میاره 372 00:25:04,990 --> 00:25:09,280 می دونی چه سختی هایی کشید؟ 373 00:25:09,280 --> 00:25:11,910 ،اگه من به سرپرست لی نگفته بودم 374 00:25:11,910 --> 00:25:16,940 .هنوزم با پررویی تظاهر می کرد ته پیونگه 375 00:25:17,920 --> 00:25:22,820 ،پس...کسی که گفت 376 00:25:24,370 --> 00:25:27,020 تو بودی؟ 377 00:25:31,560 --> 00:25:33,230 .بابا 378 00:25:33,230 --> 00:25:51,000 ....:: ترجمه و زيرنويس : نیلوفر ::.... ....:: 2koreanforum.in::.... 379 00:25:51,000 --> 00:25:53,270 اینجا بودی؟ 380 00:25:53,270 --> 00:25:55,550 .آقا 381 00:25:57,460 --> 00:26:00,840 چرا داری این اتاقُ تمیز می کنی؟ 382 00:26:00,840 --> 00:26:05,690 .فقط چون، این کاری بود که همیشه می کردم 383 00:26:06,280 --> 00:26:11,750 .می دونم این کارُ می کنی چون واسه سفالگر لی متاسفی 384 00:26:12,560 --> 00:26:17,210 .اون خاک، خاکی بود که تو قرار بود ازش استفاده کنی 385 00:26:17,210 --> 00:26:19,430 .لازم نیست حس بدی داشته باشی 386 00:26:19,430 --> 00:26:22,720 .تقصیر خودشه که خواست اینطوری ببره 387 00:26:22,720 --> 00:26:26,040 .اصلا تقصیر تو نیست 388 00:26:26,040 --> 00:26:29,640 !جونگ 389 00:26:29,640 --> 00:26:31,100 .لطفا برو به حیاط 390 00:26:31,100 --> 00:26:35,380 .شاهزاده کوانگ هی داره از همه ی افراد بون وون بازجویی می کنه 391 00:26:51,340 --> 00:26:54,890 .جونگ، یه لحظه بیا اینجا 392 00:26:58,850 --> 00:27:03,610 ،شاهزاده دقیقا پرسید 393 00:27:04,870 --> 00:27:11,710 کسی می دونه اون موقع کی لعاب رو با شکوفه ی هلو درست کرده؟ 394 00:27:11,710 --> 00:27:13,370 شاهزاده؟ 395 00:27:13,370 --> 00:27:15,870 .حقیقت رو بهش گفتم 396 00:27:15,870 --> 00:27:19,480 .همه چیز رو به جز رابطه ات با خواهر یون اوک 397 00:27:24,940 --> 00:27:27,710 .حالا نوبت ماست 398 00:27:27,710 --> 00:27:31,470 اگه ازم در مورد خاک پرسید چی بگم؟ 399 00:27:31,470 --> 00:27:34,380 .فقط هرچی می دونید بهشون بگید 400 00:27:34,380 --> 00:27:35,850 عیبی نداره؟ 401 00:27:35,850 --> 00:27:38,530 اینکه سعی کردی خاک سفید ساحلی بدست بیاری؟ 402 00:27:38,530 --> 00:27:40,330 .فکر کنم اگه بدونه اتفاق بدی بیوفته 403 00:27:40,330 --> 00:27:44,300 .به هر حال می فهمه. پس می تونید بهش بگید 404 00:27:44,300 --> 00:27:47,640 .فعلا، باشه. جونگ 405 00:27:54,910 --> 00:28:00,920 اعلیحضرت، چرا هنوز حکمتون رو ابلاغ نکردید؟ 406 00:28:00,920 --> 00:28:04,670 .کوانگ هی الان هنوز داره تحقیق می کنه 407 00:28:04,670 --> 00:28:08,520 .قلبت رو آروم کن و یه مقدار دیگه صبر کن 408 00:28:08,520 --> 00:28:10,120 .اعلیحضرت 409 00:28:10,120 --> 00:28:14,620 فکر می کنید قلب من فقط به خاطر بون وون هنوز به آرامش نرسیده؟ 410 00:28:14,620 --> 00:28:18,760 .دارم سعی می کنم از شاهزاده ی جوون و شکننده ام محافظت کنم 411 00:28:18,760 --> 00:28:21,110 واقعا نمی دونید؟ 412 00:28:21,110 --> 00:28:23,470 ،باید بذاریم همه بدونن که حتی دستشون به یه تار موش بخوره 413 00:28:23,470 --> 00:28:29,380 .هرکسی هم که باشه نمی تونه از خشم شما در امان بمونه 414 00:28:30,970 --> 00:28:35,730 قول ندادید از شاهزاده شین سونگم مراقبت کنید؟ 415 00:28:35,730 --> 00:28:39,230 تا من و شاهزاده شین سونگم بتونیم با آرامش روزهامون رو سپری کنیم؟ 416 00:28:39,230 --> 00:28:42,100 .خواهش می کنم کمکمون کنید 417 00:28:43,540 --> 00:28:46,570 .می فهمم. این کارُ می کنم 418 00:28:46,570 --> 00:28:51,510 .بهشون می گم کارها رو زودتر پیش ببرن 419 00:28:51,510 --> 00:28:53,420 سانگ سون اونجایی؟ 420 00:28:53,420 --> 00:28:55,680 .بله، اعلیحضرت 421 00:28:59,220 --> 00:29:04,980 کسی که سفارش اون خاک رو داد و کسی که اون لعاب رو ساخت 422 00:29:08,120 --> 00:29:10,750 تو بودی، جونگ یی؟ 423 00:29:12,520 --> 00:29:14,400 .بله 424 00:29:14,400 --> 00:29:18,160 .واسه همین سفالگر لی سعی داره تقصیر رو بندازه گردن تو 425 00:29:18,160 --> 00:29:21,140 .می گفت همه چیز نقشه ی تو بوده 426 00:29:23,000 --> 00:29:29,920 .اما، کسی که از خاک و لعاب استفاده کرده، اون بوده 427 00:29:32,380 --> 00:29:37,630 .می دونم چقدر اتهاماتش غیر قابل باورن 428 00:29:40,360 --> 00:29:47,510 ،از انتخاب خاک و پیش بینی اینکه شاهزاده غش می کنه 429 00:29:47,510 --> 00:29:52,180 .خیلی پیچیده تر از اونیه که کسی بخواد از قبل برنامه ریزیش کنه 430 00:29:52,180 --> 00:29:54,820 .خیلی پیچیده است 431 00:29:57,850 --> 00:30:00,590 حرفی برای گفتن داری؟ 432 00:30:01,380 --> 00:30:07,210 می ذارید شاهزاده شین سونگ رو ببینم؟ 433 00:30:07,210 --> 00:30:09,250 شین سونگ؟ 434 00:30:09,250 --> 00:30:11,330 .بله 435 00:30:11,330 --> 00:30:15,210 ،اینکه با استفاده از کاسه ی دارو مشکلی دارن یا نه رو 436 00:30:15,210 --> 00:30:18,570 .دوست دارم شخصا ببینمشون و ازشون بپرسم 437 00:30:25,290 --> 00:30:27,850 ،از دیدن شما در این وضعیت سلامتی عالی 438 00:30:27,850 --> 00:30:32,020 .خیلی متاسف و ممنونم 439 00:30:32,020 --> 00:30:34,680 همش به خاطر کاسه ی دارویی نیست که تو ساختی؟ 440 00:30:34,680 --> 00:30:37,010 .داشتم فکر می کردم نکنه بشکنمش 441 00:30:37,010 --> 00:30:41,510 برای اینکه سعی کنم نشکنمش، دارم .با احتیاط ازش استفاده می کنم 442 00:30:41,510 --> 00:30:43,330 .راحت ازش استفاده کنید شاهزاده 443 00:30:43,330 --> 00:30:48,720 .اگه بخواید دوباره براتون می سازم و بهتون میدم 444 00:30:49,750 --> 00:30:53,890 .باید پدرم رو ببینم، پس به صحبتتون ادامه بدید 445 00:31:01,510 --> 00:31:03,280 .پدر 446 00:31:03,280 --> 00:31:06,140 .می خواستم بیام ببینمتون پدر 447 00:31:06,140 --> 00:31:09,520 .الان کار بازجوییم از مردم بون وون تموم شد 448 00:31:09,520 --> 00:31:12,290 .زحمات دلیرانه ات یکم دیر شد 449 00:31:12,310 --> 00:31:16,540 .اعلیحضرت دستور مجازات با قطع سر رو دادن 450 00:31:16,540 --> 00:31:18,910 چی؟ 451 00:31:18,910 --> 00:31:20,820 حقیقت داره؟ 452 00:31:21,750 --> 00:31:25,110 .فردا، اعدام انجام می شه 453 00:31:25,110 --> 00:31:30,320 پدر، بهم دستور ندادید حقیقت رو برملا کنم؟ 454 00:31:30,320 --> 00:31:34,000 چرا قبل از گوش دادن به یافته هام تصمیم گرفتید؟ 455 00:31:34,000 --> 00:31:35,580 .شاهزاده کوانگ هی 456 00:31:35,580 --> 00:31:41,230 وقتی جرمش مثل روز روشنه، چی واسه برملا کردن می مونه؟ 457 00:31:42,350 --> 00:31:43,400 .پدر 458 00:31:43,400 --> 00:31:47,400 این غیر قابل انکاره که شاهزاده .شین سونگ به خاطر اون کاسه غش کرد 459 00:31:47,480 --> 00:31:49,550 ،حتی بعد از آسیب زدن به یکی از اعضای خانواده ی سلطنتی 460 00:31:49,550 --> 00:31:52,010 ،حتی اگه به این خاطر آزاد شه و هرجا می خواد بره 461 00:31:52,010 --> 00:31:56,600 چه تضمینی هست که دیگه این اتفاق نیوفته؟ 462 00:31:56,600 --> 00:32:00,730 برای تاکید روی اهمیت قوانین سلطنتی و .اطمینان از اینکه این اتفاق دیگه نیوفته 463 00:32:00,730 --> 00:32:03,720 .اونُ یه نمونه قرار می دم. این تصمیم منه 464 00:32:18,440 --> 00:32:21,830 .مجرم لی یوک دو. فرمان سلطنتی رو بپذیر 465 00:32:26,610 --> 00:32:32,930 با اینکه استعدادهای تو استثنایی هستن، اما از استعدادت .به درستی استفاده نکردی و در راه طمعت اونُ به کار بردی 466 00:32:32,930 --> 00:32:34,510 (فردا در 8امین ساعت (حدودا 1 بعد از ظهر 467 00:32:34,510 --> 00:32:37,390 .سرت زده خواهد شد 468 00:32:41,210 --> 00:32:43,820 .خواهش می کنم 469 00:32:43,850 --> 00:32:46,460 .خواهش می کنم اجازه بدید اعلیحضرت رو ببینم 470 00:32:46,460 --> 00:32:48,860 ...چطور ممکنه 471 00:32:48,940 --> 00:32:51,030 چطور ممکنه همچین اتفاقی بیوفته؟ 472 00:32:51,030 --> 00:32:53,050 .اینجا رو ببینید 473 00:32:53,050 --> 00:32:54,920 خواهش می کنم اجازه بدید 474 00:32:55,860 --> 00:32:58,850 .پدرم، سرپرست بون وون رو ببینم 475 00:32:58,850 --> 00:33:00,960 .خواهش می کنم. التماس می کنم 476 00:33:00,960 --> 00:33:02,710 .اینجا رو ببینید 477 00:33:03,690 --> 00:33:05,910 !ببینید 478 00:33:06,870 --> 00:33:09,390 مجازات با قطع سر؟ 479 00:33:10,650 --> 00:33:13,010 قطع سر؟ 480 00:33:14,360 --> 00:33:17,620 قطع سر؟ 481 00:33:22,700 --> 00:33:27,720 خواهش می کنم...بذارید برم داخل...خواهش می کنم...خواهش می کنم 482 00:33:27,720 --> 00:33:29,160 .خواهش می کنم بذارید برم داخل 483 00:33:29,160 --> 00:33:31,120 .هیچ کس اجازه ی ورود نداره 484 00:33:31,120 --> 00:33:32,720 !یوک دو! یوک دو 485 00:33:32,720 --> 00:33:33,680 !یوک دو 486 00:33:33,680 --> 00:33:36,220 .عقب وایسا 487 00:33:38,950 --> 00:33:40,450 ...یوک دو 488 00:33:40,450 --> 00:33:42,520 !یوک دو 489 00:33:42,520 --> 00:33:44,610 .یوک دو 490 00:33:46,990 --> 00:33:49,150 ...یوک دو 491 00:33:57,360 --> 00:34:00,110 حقیقت داره که فردا سرش زده می شه؟ 492 00:34:00,110 --> 00:34:01,980 خبر داری؟ 493 00:34:02,940 --> 00:34:04,490 .شنیدم 494 00:34:04,490 --> 00:34:07,920 بقیه رو نمی دونم، اما من می دونم 495 00:34:07,920 --> 00:34:11,960 می خوای سفالگر لی رو به کشتن بدی تا از سرپرست لی انتقام بگیری، درسته؟ 496 00:34:13,710 --> 00:34:16,520 ،یه نفر به خاطر تو قراره بمیره 497 00:34:16,520 --> 00:34:19,390 چطور می تونی اینقدر آروم باشی؟ 498 00:34:19,390 --> 00:34:21,640 !واقعا که حیرت آوری 499 00:34:23,960 --> 00:34:26,280 گفتی منُ دوست خودت می دونی 500 00:34:26,280 --> 00:34:29,330 و از دوستت واسه همچین کاری استفاده کردی؟ 501 00:34:29,330 --> 00:34:32,670 ،برای انتقام خودت از رابطه ی من و سفالگر لی سوء استفاده کرده 502 00:34:32,670 --> 00:34:35,040 و هنوز، عین خیالتم نیست؟ 503 00:34:36,360 --> 00:34:38,120 ،سفالگر سلطنتی لی 504 00:34:38,120 --> 00:34:41,120 .فقط به من نگاه می کرد 505 00:34:41,120 --> 00:34:47,160 ،همچین مردی داره به خاطر من می میره می خوای تا آخر عمرم این بار به دوشم باشه؟ 506 00:34:47,160 --> 00:34:49,140 اینطوره؟ 507 00:34:51,540 --> 00:34:55,360 .سرپرست لی رو رو به روی زندان دیدم 508 00:34:55,360 --> 00:35:00,120 .اون مرد قوی، از هم پاشیده شده بود و گریه می کرد 509 00:35:00,120 --> 00:35:04,150 .اگه سفالگر لی بمیره، سرپرست لی طاقت نمیاره 510 00:35:04,150 --> 00:35:07,320 .اون کسی نیست که بدون پسرش زنده بمونه 511 00:35:07,320 --> 00:35:09,940 این اون انتقامیه که می خواستی؟ 512 00:35:11,600 --> 00:35:15,090 ،اگه واقعا حس بدی از مرگ سفالگر لی داری 513 00:35:16,390 --> 00:35:18,740 برو و برملا کن 514 00:35:20,130 --> 00:35:22,400 ،اون خاک 515 00:35:22,400 --> 00:35:24,810 .چیزی بود که من می خواستم به دست بیارم 516 00:35:26,030 --> 00:35:28,650 که تو فریبم دادی و 517 00:35:28,650 --> 00:35:31,030 .اونُ به سفالگر لی دادی 518 00:35:31,030 --> 00:35:32,400 .باشه 519 00:35:32,400 --> 00:35:34,320 .می خوام همین کارُ بکنم 520 00:35:34,320 --> 00:35:36,600 ،همه چیز نقشه ی تو بود 521 00:35:36,600 --> 00:35:40,420 .می خوام همین الان برم پیش پلیس بهشون بگم 522 00:35:41,800 --> 00:35:44,890 ،اما به عنوان سرپرست تجار 523 00:35:44,890 --> 00:35:49,170 .اگه روی تجارتخونه ام تاثیر بذاره، نمی تونم 524 00:35:49,170 --> 00:35:53,290 اینم یه قسمت از نقشه ات نبود؟ 525 00:35:56,800 --> 00:35:58,870 .تو راه خونه مراقب خودت باش 526 00:36:14,540 --> 00:36:18,480 فقط با اینجا نشستن فکر کردی می تونی نجاتش بدی؟ 527 00:36:18,480 --> 00:36:20,170 ...شاهزاده 528 00:36:20,170 --> 00:36:23,560 ...شما فرزند صالح این کشورید 529 00:36:23,560 --> 00:36:27,730 .بعد از اعلیحضرت، شما قانونمدار حقیقی هستید 530 00:36:27,730 --> 00:36:29,890 .خواهش می کنم... خواهش می کنم 531 00:36:29,890 --> 00:36:32,220 .یوک دو رو نجات بدید 532 00:36:32,220 --> 00:36:34,630 ،این قدرت 533 00:36:34,630 --> 00:36:37,170 رو چرا الان داری تشخیص می دی؟ 534 00:36:37,170 --> 00:36:39,860 .باید زودتر میومدی پیشم 535 00:36:39,860 --> 00:36:42,830 .واسه نجات سفالگر لی خیلی دیره 536 00:36:42,830 --> 00:36:45,890 ...الان فقط باید نگران خودت باشی 537 00:36:45,890 --> 00:36:49,340 ،بذارید یوک دو رو ببینم 538 00:36:50,220 --> 00:36:52,210 ...برای آخرین بار 539 00:36:52,220 --> 00:36:54,340 ...برای آخرین بار 540 00:36:54,340 --> 00:36:59,410 .یه بار دیگه بذارید ببینمش، یه بار دیگه شاهزاده 541 00:36:59,470 --> 00:37:00,890 ...شاهزاده 542 00:37:00,890 --> 00:37:04,410 .قبل از اون باید چیزی از سفالگر لی بپرسم 543 00:37:04,410 --> 00:37:07,880 اگه همه چیز خوب پیش بره، می ذارم ببینیش، پس 544 00:37:07,880 --> 00:37:09,880 .همینجا صبر کن 545 00:37:12,050 --> 00:37:13,770 ...شاهزاده 546 00:37:14,770 --> 00:37:16,460 ...شاهزاده 547 00:37:17,700 --> 00:37:21,470 ...شاهزاده 548 00:37:21,470 --> 00:37:23,600 !شاهزاده 549 00:37:33,430 --> 00:37:39,720 .یوک دو 550 00:37:49,370 --> 00:37:51,740 .عقلت رو از دست دادی 551 00:37:52,720 --> 00:37:54,790 .شاهزاده 552 00:37:59,550 --> 00:38:01,260 .راحت بشین 553 00:38:01,260 --> 00:38:02,920 به هر حال به زودی می میری، چرا به احترام اهمیت می دی؟ 554 00:38:02,920 --> 00:38:04,770 .این ناعادلانه است 555 00:38:05,510 --> 00:38:07,950 ...چطور می تونستم 556 00:38:07,950 --> 00:38:11,680 چند نفر تا حالا توی زندان به جرمشون اعتراف کردن؟ 557 00:38:11,680 --> 00:38:13,110 .شاهزاده 558 00:38:13,110 --> 00:38:15,100 .بابات رو سر راه دیدم 559 00:38:15,100 --> 00:38:17,580 .تمام تکبر روزهای سرپرستیش رو از دست داده 560 00:38:17,580 --> 00:38:20,470 .همه ی آرامشش رو از دست داده و به سختی می تونه سرپا وایسه 561 00:38:20,470 --> 00:38:22,610 .واقعا ناراحته 562 00:38:23,590 --> 00:38:25,780 پدرم رو می گید؟ 563 00:38:25,780 --> 00:38:27,960 اون پدر یه خائنه، اینطور نیست؟ 564 00:38:27,960 --> 00:38:30,020 .البتهوکه اینطور می شه 565 00:38:34,450 --> 00:38:36,660 چرا صورتت اینطوریه؟ 566 00:38:36,660 --> 00:38:38,950 نمی دونستی این اتفاق می افته؟ 567 00:38:38,950 --> 00:38:40,550 ،بعد از اینکه اعدام شی 568 00:38:40,550 --> 00:38:43,220 فکر نمی کنی بابات نفر بعدی می شه؟ 569 00:38:44,100 --> 00:38:46,800 .البته که باید از مقام سرپرستیش کناره گیری کنه 570 00:38:46,800 --> 00:38:50,790 اما سرپرست لی که آخر هم مسئول همه .چیزه، می تونه جونش رو حفظ کنه 571 00:38:50,790 --> 00:38:53,390 .این نگران کننده است 572 00:38:53,390 --> 00:38:55,010 ...چطور 573 00:38:55,780 --> 00:38:58,420 ...چطر، حتی بابام 574 00:38:58,420 --> 00:39:00,160 اگه به من گوش بدی 575 00:39:00,160 --> 00:39:02,690 ،جون بابات رو تضمین می کنم 576 00:39:02,690 --> 00:39:04,540 حرفهام رو گوش می کنی؟ 577 00:39:06,210 --> 00:39:09,960 .فردا که برسه من اعدام می شم 578 00:39:10,920 --> 00:39:14,280 چی کار می تونم بکنم؟ 579 00:39:14,280 --> 00:39:16,640 همه چیز رو بنداز گردن 580 00:39:16,640 --> 00:39:18,940 .کوانگ هی 581 00:39:19,820 --> 00:39:22,560 .بگو اون راجع به بیماری شین سونگ بهت گفته بود 582 00:39:22,560 --> 00:39:26,150 و تهدیدت کرده که اگه ظرفی که می خواد .رو براش نسازی از مقامت برکنارت می کنه 583 00:39:26,150 --> 00:39:28,360 .که همه ی این ها زیر سر کوانگ هی بوده 584 00:39:28,360 --> 00:39:30,650 .این چیزیه که می خوام بگم 585 00:39:30,650 --> 00:39:31,520 چی؟ 586 00:39:31,520 --> 00:39:34,100 .اون وقت بابات در امان می مونه 587 00:39:34,100 --> 00:39:36,050 !برادر 588 00:39:38,100 --> 00:39:40,570 .من وسط بازجوییَم، پس کسی نباید بیاد داخل 589 00:39:40,570 --> 00:39:43,790 چطور قوانین زندان می تونه اینقدر الکی باشه؟ 590 00:39:54,390 --> 00:39:55,930 !برادر 591 00:39:55,930 --> 00:39:58,780 چرا این کارها رو می کنی؟ 592 00:39:58,780 --> 00:40:02,360 داداشی مثل من برات فقط خاره؟ 593 00:40:02,360 --> 00:40:06,250 .من هیچ احساس اینطوری و غیر از این ندارم 594 00:40:06,250 --> 00:40:09,390 .تو باید از سر راه کنار بری تا من بتونم ولیعهد شم 595 00:40:09,390 --> 00:40:11,840 به عنوان برادرت برات ناراحتم، اما 596 00:40:11,840 --> 00:40:14,710 به عنوان پسر بزرگتر این سنتمونه و 597 00:40:14,710 --> 00:40:16,860 برای مردممون و 598 00:40:16,860 --> 00:40:18,640 برای کشورمون 599 00:40:18,640 --> 00:40:21,100 فکر می کنی 600 00:40:21,100 --> 00:40:23,630 حقی داری؟ 601 00:40:24,770 --> 00:40:25,790 چی؟ 602 00:40:25,790 --> 00:40:28,690 منُ از سر راه کنار بزنی تا ولیعهد شی و 603 00:40:28,690 --> 00:40:30,250 تاج و تخت رو به ارث ببری؟ 604 00:40:30,250 --> 00:40:32,670 سعی داری چی کار کنی؟ 605 00:40:32,670 --> 00:40:35,290 می خوای چه جور شاهی باشی؟ 606 00:40:37,310 --> 00:40:39,950 چهره ی مادر رو یادته؟ 607 00:40:44,520 --> 00:40:48,240 .منم نمی تونم چهره ی مادر رو به یاد بیارم 608 00:40:48,240 --> 00:40:50,170 ،اما 609 00:40:50,170 --> 00:40:53,080 ،نمی تونم دست های سرد مادر رو فراموش کنم 610 00:40:53,080 --> 00:40:56,940 .که سعی می کرد سرم رو نوازش کنه 611 00:40:56,940 --> 00:41:00,510 دست و پاهای مادر همیشه سرد بود، واسه .همینم همیشه خیلی زود سرما می خورد 612 00:41:01,500 --> 00:41:04,570 شنیدم دکترهای سلطنتی داشتن این طرف و اون طرف می دویدن 613 00:41:09,580 --> 00:41:11,680 ،وقتی به تاج و تخت برسم 614 00:41:12,520 --> 00:41:16,700 .حداقلش قلب مادر رو گرم می کنم 615 00:41:18,430 --> 00:41:21,640 من اونُ بعد از مرگش با لقب ملکه .ی مادر گونگ بین مفختر می کنم 616 00:41:21,640 --> 00:41:24,370 ،توی سون نونگ براش آرامگاه می زنم 617 00:41:25,350 --> 00:41:28,060 .و بدن مبارکش رو به آرامگاه سلطنتی می برم 618 00:41:28,060 --> 00:41:31,020 و همینطور بهش مقام ملکه ی سلطنتی .رو می دم که کاملا لایقش بود 619 00:41:32,530 --> 00:41:37,850 .به عنوان شاه حتما این کارُ می کنم 620 00:41:40,100 --> 00:41:43,040 .من هم همین کارُ می کنم 621 00:41:44,110 --> 00:41:48,080 چرا فکر می کنی فقط خودت این رویا رو داری؟ 622 00:41:49,730 --> 00:41:52,920 ...حتی وقتی توی درس هام تنبلی می کردم 623 00:41:52,920 --> 00:41:56,670 ،حتی وقتی احساس کردم مقام شاهزادگی خیلی ناامیدکننده است 624 00:41:56,670 --> 00:42:02,570 به مادر فکر می کردم و اونوقت نمی تونستم !سهل انگاری کنم، حتی برای یه لحظه 625 00:42:04,180 --> 00:42:06,700 .من اینطوری زندگی کردم 626 00:42:06,700 --> 00:42:10,140 .همیشه فکر کردم مادر داره نگاهم می کنه 627 00:42:10,140 --> 00:42:14,000 .همه ی سعیم رو کردم که پسر شرم آوری نباشم 628 00:42:14,860 --> 00:42:17,280 داری می گی که من پسر شرم آوریم؟ 629 00:42:17,280 --> 00:42:24,400 .خودت بهتر از هر کسی می دونی چطوری زندگی کردی 630 00:42:27,270 --> 00:42:31,490 ،با در نظر گرفتن اینکه مادر داره به ما نگاه می کنه 631 00:42:31,490 --> 00:42:36,680 ...با در نظر گرفتن خانواده ی سلطنتی و مردم 632 00:42:36,680 --> 00:42:42,290 .و مخصوصا صلاح این کشور، الان اصلا عقب نمی شینم 633 00:42:43,330 --> 00:42:51,910 .اون رویایی که درونت پرورش می دی، رویای منه 634 00:43:07,950 --> 00:43:14,140 .فکر کنم این آخرین باری باشه که ببینمت 635 00:43:18,940 --> 00:43:22,340 .خیلی وقت پیش بود 636 00:43:22,340 --> 00:43:27,260 .اما ازت یه خاطره دارم که هنوز نگهش داشتم 637 00:43:33,420 --> 00:43:36,030 داری چی کار می کنی؟ 638 00:43:41,080 --> 00:43:45,310 دارم به چینی هایی که سفالگر یواولدام ساخته نگاه می کنم 639 00:43:48,580 --> 00:43:53,840 یاد گرفتم که چینی های سلطنتی جواهراتی هستن که از خاک ساخته می شن 640 00:43:53,840 --> 00:43:55,460 .همینطوره 641 00:43:55,460 --> 00:43:58,430 هرکسی ازشون استفاده می کنه رو مجبور به تحسین می کنه 642 00:43:58,430 --> 00:44:00,110 اینُ یاد گرفتی؟؟ 643 00:44:00,110 --> 00:44:01,790 .بله 644 00:44:01,790 --> 00:44:05,860 اما وقتی به چینی های سفالگر یواولدام نگاه می کنم 645 00:44:05,860 --> 00:44:08,190 .تکبر ناپدید می شه 646 00:44:08,190 --> 00:44:13,130 چیزهایی مثل قدرت و دلفریبی هیچ می شن؟ 647 00:44:13,130 --> 00:44:14,480 اینطور فکر نمی کنی؟ 648 00:44:14,480 --> 00:44:17,080 .دقیقا همینطوره 649 00:44:17,080 --> 00:44:23,060 ،باید کلی فکر توی سرت داشته باشی، به عنوان سفالگر سلطنتی 650 00:44:23,060 --> 00:44:28,480 نمی تونی فریبندگی رو نادیده بگیری و در عین .حال این فکرها رو هم کنار می ذاری 651 00:44:28,480 --> 00:44:32,830 حالا که احساسم رو درک کردید کاملا شرمسار لطفتون هستم 652 00:44:32,830 --> 00:44:34,270 .اصلا 653 00:44:34,270 --> 00:44:40,410 من واقعا تحت تاثیر و قدردانتم که با این ذهن .و قلبت رو درگیر ساخت ظروف سلطنتی می کنی 654 00:44:40,410 --> 00:44:44,740 تنهات می ذارم ، پس می تونی هرچقدر .می خوای به چینی ها نگاه کنی 655 00:44:58,250 --> 00:45:03,150 فکر نمی کردم منُ از اون موقع 656 00:45:03,150 --> 00:45:05,310 .به یاد بیارید 657 00:45:05,310 --> 00:45:08,070 یه زمانی 658 00:45:08,070 --> 00:45:12,460 .فکر کردم بهتر از هر کس دیگه ای می شناسمت 659 00:45:12,460 --> 00:45:18,230 قبلا فقط به چینی اهمیت نمی دادی و واسه چینی دست و پا نمی زدی؟ 660 00:45:19,480 --> 00:45:24,660 ،اون مال اون زمانی بود که من و شاهزاده 661 00:45:26,010 --> 00:45:29,610 .خیلی وقته فراموشش کردیم 662 00:45:31,050 --> 00:45:34,120 ...با فکر از دست دادن تویی که اونطوری بودی 663 00:45:35,000 --> 00:45:38,070 .خیلی ناراحت می شم 664 00:45:41,290 --> 00:45:45,110 آخرین اشتباهی که کردی رو فراموش می کنم 665 00:45:45,110 --> 00:45:49,040 فقط سفالگی رو به یاد میارم که 666 00:45:50,620 --> 00:45:53,510 .فقط به چینی فکر می کرد و پیش می رفت 667 00:46:00,110 --> 00:46:02,370 .اعلیحضرت 668 00:46:03,860 --> 00:46:08,850 ،این ها همش وظیفه ی من به عنوان سرپرست سفالگرانه 669 00:46:08,850 --> 00:46:12,450 .و گناهم به عنوان یه پدر 670 00:46:12,450 --> 00:46:14,980 ،خواهش می کنم جون سفالگر سلطنتی لی رو نجات بدید 671 00:46:14,980 --> 00:46:19,740 .و به جاش منُ تنبیه کنید اعلیحضرت 672 00:46:20,770 --> 00:46:25,670 .خواهش می کنم فرمان زدن سرش رو کنسل کنید 673 00:46:26,880 --> 00:46:33,640 .به عنوان پدرش، من تنبیهش رو به گردن می گیرم اعلیحضرت 674 00:46:33,640 --> 00:46:35,720 !اعلیحضرت 675 00:46:36,990 --> 00:46:39,680 !اعلیحضرت 676 00:46:41,700 --> 00:46:45,760 اعلیحضرت! سرپرست بون وون در مقابل قصر داره عجز و ناله می کنه 677 00:46:45,760 --> 00:46:48,990 .که به جای پسرش تنبیه رو بپذیره 678 00:46:48,990 --> 00:46:51,300 .از اونجایی که پدرشه، کاملا مشخص بود که این کارُ می کنه 679 00:46:51,300 --> 00:46:56,990 وقتی مجازات اجرا شه، اون هم بی خیال می .شه و می ره، بگو حکم رو سریعتر عملی کنن 680 00:46:56,990 --> 00:47:55,880 ....:: ترجمه و زيرنويس : نیلوفر ::.... ....:: 2koreanforum.in::.... 681 00:47:55,880 --> 00:47:57,130 !هی! هی 682 00:47:57,130 --> 00:48:00,030 !این کارُ نکن 683 00:48:00,030 --> 00:48:02,780 !هی! هی- !نکن- 684 00:48:08,200 --> 00:48:10,410 ...توی خائن 685 00:48:18,970 --> 00:48:23,080 .خائن رو با قطع سر مجازات کنید 686 00:48:57,240 --> 00:48:59,630 !یوک دو 687 00:49:00,570 --> 00:49:03,150 ...نه، نه، نه، نه 688 00:49:05,220 --> 00:49:08,310 !یوک دو 689 00:49:12,000 --> 00:49:15,730 !یوک دو 690 00:49:16,600 --> 00:49:18,930 وااااااای 691 00:49:18,930 --> 00:49:30,550 692 00:49:30,550 --> 00:49:32,750 !تمومش کنید 693 00:49:34,640 --> 00:49:37,220 .تمومش کنید 694 00:49:39,570 --> 00:49:43,320 .این دستور سلطنتیه، مجازات رو متوقف کنید 695 00:49:51,940 --> 00:49:53,790 .یوک دو 696 00:49:54,530 --> 00:49:59,720 .یوک دو. یوک دو. یوک دو 697 00:49:59,720 --> 00:50:01,370 ...بابا 698 00:50:01,370 --> 00:50:03,820 ...تو نجات پیدا کردی یوک دو 699 00:50:04,800 --> 00:50:06,910 ...یوک دو 700 00:50:06,910 --> 00:50:08,050 ...بابا 701 00:50:08,050 --> 00:50:10,660 ...بله...یوک دو 702 00:50:10,660 --> 00:50:13,420 .فرمان سلطنتیه که به اداره ی دادستانی منتقل شه 703 00:50:13,420 --> 00:50:14,890 .کنار بایست 704 00:50:14,890 --> 00:50:16,760 ...چی 705 00:50:20,840 --> 00:50:23,320 !یوک دو 706 00:50:23,320 --> 00:50:28,590 !یوک دو! یوک دو 707 00:50:29,550 --> 00:50:36,370 !یوک دو! یوک دو! یوک دو 708 00:50:45,820 --> 00:50:47,370 !اعلیحضرت 709 00:50:47,370 --> 00:50:48,830 همه ی اینا 710 00:50:48,870 --> 00:50:50,900 .به عنوان سرپرست بون وون، تقصیر منه 711 00:50:50,930 --> 00:50:52,330 .منُ تنبیه کنید 712 00:50:52,360 --> 00:50:54,470 .خواهش می کنم 713 00:50:54,470 --> 00:50:58,630 .شاهزاده شین سونگ وقتی از کاسه ی تو استفاده کرد، غش کرد 714 00:51:04,310 --> 00:51:08,120 یه جلسه ی فوری با اعلیحضرت .دارم، به صحبتتون ادامه بدید 715 00:51:12,850 --> 00:51:17,060 وقتی از این کاسه استفاده می کردید، مشکلی داشتید؟ 716 00:51:17,090 --> 00:51:23,290 مشکل رو نمی دونم، شاید به خاطر احساس خودمه، اما .وقتی ازش استفاده می کنم احساس می کنم دارو تلخیه کمتری داره 717 00:51:23,290 --> 00:51:26,780 .احتمالا به خاطر مواد لعابه 718 00:51:26,810 --> 00:51:28,710 مواد لعاب؟ 719 00:51:29,290 --> 00:51:30,530 .شاهزاده 720 00:51:30,560 --> 00:51:34,960 .در واقع یه خواهشی ازتون دارم، واسه همین خواستم ببینمتون 721 00:51:34,990 --> 00:51:36,740 .چیه؟ بگو 722 00:51:36,760 --> 00:51:41,580 ...فردا صبح وقتی به دیدن پدرتون میرید 723 00:51:52,830 --> 00:51:54,880 .الان بهتر به نظر می رسی 724 00:51:54,880 --> 00:51:57,410 ،از وقتی از کاسه ای که گرفتم داروم رو می خورم 725 00:51:57,430 --> 00:52:00,070 .به نظر می رسه بدنم داره خوب جواب می ده 726 00:52:00,470 --> 00:52:03,660 .عوض کردن یه کاسه تغییری به وجود نمیاره 727 00:52:03,660 --> 00:52:06,000 .احتمالا فقط به خاطر احساس خودته 728 00:52:06,050 --> 00:52:09,850 ،من حتی از خوردن دارو از یه کاسه ی بد غش کردم 729 00:52:09,890 --> 00:52:11,950 ...معتقدم که این کاسه ی چینی 730 00:52:11,950 --> 00:52:14,800 .قطعا داره به سلامتیم کمک می کنه 731 00:52:14,810 --> 00:52:18,360 درسته، چقدر خوب که سلامتیت اینقدر زود داره بهتر می شه 732 00:52:18,400 --> 00:52:20,280 .و سلامتی خودت رو نشون می دی 733 00:52:20,280 --> 00:52:24,560 .این بهترین کاریه که می تونی برای من و مامانت بکنی 734 00:52:24,580 --> 00:52:28,430 .شنیدم راز خاصی در ساختن اون کاسه ی چینی هست 735 00:52:28,450 --> 00:52:30,260 منظورت چیه یه راز خاص؟ 736 00:52:30,290 --> 00:52:33,060 گفتن چیه؟ خیلی کنجکاوم؟ 737 00:52:33,110 --> 00:52:36,790 خودتون گوش می کنید؟ 738 00:52:45,110 --> 00:52:48,270 ،شنیدم این ظرف راز خاصی داره 739 00:52:48,270 --> 00:52:50,090 اون چیه؟ 740 00:52:50,100 --> 00:52:52,590 ،وقتی داشتم اون ظرف چینی رو می ساختم 741 00:52:52,610 --> 00:52:56,400 فقط یه آرزو داشتم. و اون این بود که .شاهزاده شین سونگ هرچه زودتر خوب شن 742 00:52:56,450 --> 00:52:58,980 .این رو با صمیمیتی خالصانه ساختم 743 00:52:59,590 --> 00:53:04,570 به سختی خاک سفید از کوه گه بانگ که .جنسینگ های وحشی رشد می کنه گیر آوردم 744 00:53:04,570 --> 00:53:06,400 .از جایی که سنگ یشم پیدا شده بود آب آوردم 745 00:53:06,430 --> 00:53:09,760 .و گل رو با آبی که با سنگ یشم تصویه شده بود ساختم 746 00:53:10,150 --> 00:53:12,330 ،همچنین برای ساخت مواد لعاب 747 00:53:12,360 --> 00:53:16,800 ،برای اینکه شاهزاده شین سونگ کمتر تلخیه دارو رو حس کنن 748 00:53:16,860 --> 00:53:20,320 با استفاده از خاکستر ریشه ی گلپر و .شیرین بیان، آب قلیایی درست کردم 749 00:53:20,340 --> 00:53:22,540 و همینطور گیاهان دارویی رو که برای بدن مفیدند رو پختم 750 00:53:22,580 --> 00:53:24,640 .و از اون با آب تصویه شده استفاده کردم 751 00:53:24,640 --> 00:53:26,320 !اوهو 752 00:53:26,340 --> 00:53:29,050 تو این همه کار کردی؟ 753 00:53:29,070 --> 00:53:30,910 .واقعا لایق ستایشی 754 00:53:31,880 --> 00:53:33,640 ،از امروز به بعد 755 00:53:33,660 --> 00:53:37,020 .من هم ازش استفاده می کنم 756 00:53:37,970 --> 00:53:42,210 این حس که به راحتی دستم دورش .حلقه می شه رو دوست دارم 757 00:53:43,350 --> 00:53:45,330 .اما، اعلیحضرت 758 00:53:45,330 --> 00:53:50,480 من در اصل قصد نداشتم از اون خاک استفاده کنم 759 00:53:51,320 --> 00:53:55,090 ،خاک سفیدی که در ابتدا می خواستم ازش استفاده کنم 760 00:53:55,800 --> 00:53:57,970 ،متاسفم که بهتون می گم 761 00:53:58,020 --> 00:54:02,130 خاک سفید از ناحیه ی ساحلی بود .که سفالگر سلطنتی لی استفاده کرد 762 00:54:02,180 --> 00:54:03,820 چی؟ 763 00:54:05,530 --> 00:54:06,940 ...پس، تو هم 764 00:54:06,960 --> 00:54:09,410 می تونستی یه خائن باشی؟ 765 00:54:09,460 --> 00:54:13,410 یاد گرفته بودم از اونجایی که خاک ساحلی 766 00:54:13,410 --> 00:54:16,290 بهترین تصویه کننده ی مواد مضره، می تونه بهترین خاک 767 00:54:16,310 --> 00:54:18,410 .برای ساختن ظرف دارو باشه 768 00:54:18,440 --> 00:54:21,740 ،واسه همین سعی کردم خاک رو بدست بیارم 769 00:54:21,770 --> 00:54:24,280 اما نتونستم هیچی گیر بیارم، بنابراین 770 00:54:24,280 --> 00:54:27,580 .باید به جاش از خاک کوهستان گه بانگ استفاده می کردم 771 00:54:28,120 --> 00:54:32,520 چرا الان داری این ها رو می گی؟ 772 00:54:33,120 --> 00:54:36,380 بعدش فهمیدم که 773 00:54:36,430 --> 00:54:40,550 سفالگر سلطنتی از خاکی استفاده کرده .که اول من می خواستم استفاده کنم 774 00:54:41,580 --> 00:54:44,200 منظورت چیه؟ 775 00:54:44,230 --> 00:54:45,610 .اعلیحضرت 776 00:54:45,610 --> 00:54:49,830 ،وقتی از سفالگر سلطنتی بازجویی کردم 777 00:54:49,850 --> 00:54:51,960 اعتراف کرد که اون 778 00:54:52,000 --> 00:54:54,120 .خاک یوجونگ رو جا به جا کرده 779 00:54:55,200 --> 00:54:56,890 این چیزی که می گی حقیقت داره؟ 780 00:54:56,910 --> 00:54:58,920 .بله اعلیحضرت 781 00:54:58,950 --> 00:55:02,840 اون اشتیاق زیادی به بردن داشت و 782 00:55:02,840 --> 00:55:06,950 .از قبل هیچ اطلاعی از بیماری شاهزاده شین سونگ نداشت 783 00:55:07,000 --> 00:55:10,600 .خواهش می کنم اعدامش نکنید 784 00:55:10,620 --> 00:55:12,520 !آدم رقت انگیز 785 00:55:12,550 --> 00:55:15,490 و من فکر کردم اون اونقدر باارزشه که سرپرست بون وون شه؟ 786 00:55:15,490 --> 00:55:17,720 .اون قربانی حقه ی خودش شد 787 00:55:17,760 --> 00:55:19,490 .پس بذار بمیره 788 00:55:19,510 --> 00:55:21,140 .اعلیحضرت 789 00:55:21,170 --> 00:55:24,140 ،اگه سفالگر سلطنتی اعدام شه 790 00:55:24,140 --> 00:55:26,450 .بقیه ی عمرم رو با نفرت از خودم زندگی می کنم 791 00:55:26,470 --> 00:55:30,120 .چون من کسی بودم که اول سعی کردم خاک رو به دست بیارم 792 00:55:30,130 --> 00:55:31,770 .خواهش می کنم 793 00:55:31,810 --> 00:55:34,740 .اعدام رو متوقف کنید 794 00:55:39,350 --> 00:55:42,430 کل داستان رو 795 00:55:42,480 --> 00:55:45,550 .از کسی که این ظرف دارو رو ساخته شنیدم 796 00:55:46,720 --> 00:55:48,860 ،کسی که فکر می کردم ارزش سرپرست بون وون شدن داره 797 00:55:48,890 --> 00:55:53,580 میتونه همچین کار ناشیانه ای با فقط .یه کارگر ساده به عنوان رقیبش بکنه 798 00:55:57,040 --> 00:55:58,900 سرپرست لی 799 00:55:58,950 --> 00:56:01,650 چطور بچه ات رو بزرگ کردی؟ 800 00:56:02,090 --> 00:56:03,720 ،از موقعیتت به عنوان سرپرست سفالگران استفاده کردی 801 00:56:03,750 --> 00:56:09,070 که جایگاه سرپرستی رو به کسی بدی که حتی استعداد هم نداره؟ 802 00:56:09,100 --> 00:56:10,990 .اعلیحضرت 803 00:56:11,000 --> 00:56:14,600 ،سفالگر سلطنتی مطمئنا اشتباه بزرگی کرده 804 00:56:14,610 --> 00:56:16,370 ...ولی توانایی و سلیقه اش 805 00:56:16,400 --> 00:56:19,190 .رو شما خیلی خوب می دونید 806 00:56:19,230 --> 00:56:21,640 نمی تونی خفه شی؟ 807 00:56:22,200 --> 00:56:24,670 هنوز نفهمیدی؟ 808 00:56:24,690 --> 00:56:27,120 .متاسفم اعلیحضرت 809 00:56:27,130 --> 00:56:29,420 تو هم به عنوان سرپرست 810 00:56:29,460 --> 00:56:33,340 .باید مسئولیت این اتفاق رو بپذیری 811 00:56:37,450 --> 00:56:39,530 حالا می خوای چی کار کنی؟ 812 00:56:39,570 --> 00:56:42,510 .نمی تونم همینطوری بمونم 813 00:56:43,790 --> 00:56:47,130 .هنوز نتونستم هیچی رو برملا کنم 814 00:56:47,810 --> 00:56:49,740 ،کسی که والدین منُ کشته 815 00:56:49,760 --> 00:56:52,070 ،سرپرست لی 816 00:56:52,510 --> 00:56:54,940 .هنوز صحیح و سالمه 817 00:57:00,160 --> 00:57:04,300 .دراز بکش. اول باید وضع بدنت بهتر شه 818 00:57:08,080 --> 00:57:11,190 .همش به خاطر منه بابا 819 00:57:11,240 --> 00:57:15,340 نمی دونم اعلیحضرت چه مجازاتی در نظر می گیرن، اما 820 00:57:16,230 --> 00:57:19,260 .بون وون رو ترک می کنم 821 00:57:21,090 --> 00:57:25,380 ،شهرتم به عنوان سفالگر رو از دست دادم 822 00:57:25,420 --> 00:57:28,920 .پس کارم به عنوان سفالگر هم تمومه 823 00:57:29,410 --> 00:57:31,320 می خواستم مثل شما 824 00:57:31,370 --> 00:57:34,620 سرپرست سفالگرها شم، اما 825 00:57:34,660 --> 00:57:36,880 .شرمنده ام 826 00:57:37,260 --> 00:57:39,290 .یوک دو 827 00:57:39,850 --> 00:57:42,320 این همون چیزیه که اون دختر یوجونگ 828 00:57:42,370 --> 00:57:44,610 .آرزوش رو داره 829 00:57:46,420 --> 00:57:48,570 می دونه شرمنده تر از اونی 830 00:57:48,580 --> 00:57:51,170 .که این شرایط رو تحمل کنی 831 00:57:51,200 --> 00:57:53,320 .اما باید تحمل کنی 832 00:57:53,370 --> 00:57:55,790 اینکه اون دختر یوجونگ قصد داره چه کاری انجام بده 833 00:57:55,820 --> 00:57:57,900 .باید همش رو به خاطر بسپاری 834 00:57:57,940 --> 00:57:59,900 وقتی مشخص شد که اون یه دختره 835 00:57:59,950 --> 00:58:02,630 ...و از بون وون پرت شد بیرون 836 00:58:03,450 --> 00:58:06,800 ،وقتی مشخص شد دختر یواولدامه و پرت شد بیرون 837 00:58:06,840 --> 00:58:09,540 ،حتی وقتی بیناییش رو از دست داد 838 00:58:09,560 --> 00:58:11,760 .تا آخرش تحمل کرد 839 00:58:11,780 --> 00:58:13,570 ...یوجونگ، اون دختر 840 00:58:13,580 --> 00:58:17,910 چه دشمنی ای با من داره که این کارُ باهام کرد؟ 841 00:58:17,930 --> 00:58:20,010 .تو نه 842 00:58:20,750 --> 00:58:22,830 .اون دنبال منه 843 00:58:23,290 --> 00:58:24,950 چی؟ 844 00:58:25,950 --> 00:58:28,750 ،در گذشته، وقتی برای تعیین سرپرست بون وون رقابت بود 845 00:58:28,770 --> 00:58:31,290 ...لعابی که یواولدام استفاده کرد 846 00:58:32,000 --> 00:58:34,090 ...حقیقت اینه که 847 00:58:35,130 --> 00:58:37,860 ...من از نفوذم استفاده کردم 848 00:58:38,790 --> 00:58:41,360 .تا کاری کنم یواولدام ظرف رو اونطوری درست کنه 849 00:58:43,140 --> 00:58:47,610 ،یوجونگ، اون دختر، داره ازمون انتقام می گیره 850 00:58:47,640 --> 00:58:50,590 ...درست همونطور که برای باباش اتفاق افتاد 851 00:58:52,500 --> 00:58:56,030 ،دلیلی که الان دارم بهت می گم اینه که 852 00:58:56,070 --> 00:58:57,960 .بدونی چجور رقیبی داری 853 00:58:57,990 --> 00:59:01,600 ! و اینکه دشمنت چطوریه 854 00:59:03,960 --> 00:59:07,390 منتظر زمان مناسب موند 855 00:59:07,420 --> 00:59:10,170 .و بعد تو رو کشوند توی این رقابت 856 00:59:10,570 --> 00:59:12,820 ما رو توی 857 00:59:12,850 --> 00:59:15,640 .یه موقعیت جهنمی گذاشت 858 00:59:16,040 --> 00:59:18,140 ،اگه این حقیقت داره 859 00:59:18,180 --> 00:59:20,480 چرا از اعدام 860 00:59:20,500 --> 00:59:22,910 نجاتم داد؟ 861 00:59:23,940 --> 00:59:25,750 ،احتمالا 862 00:59:25,760 --> 00:59:28,580 .نقشه های دیگه ای داره 863 00:59:30,470 --> 00:59:31,930 ،راستش رو بگم 864 00:59:31,970 --> 00:59:35,000 خیلی بیشتر وحشت کردم 865 00:59:35,020 --> 00:59:37,930 ،وقتی که شنیدم جلوی اعدامت رو گرفته 866 00:59:37,940 --> 00:59:40,560 .تا وقتی که شنیدم تو رو فریب داده تا یه خیانتکار شی 867 00:59:41,480 --> 00:59:42,720 ،اون تونست 868 00:59:42,750 --> 00:59:45,220 .قلب اعلیحضرت رو تکون بده 869 00:59:46,260 --> 00:59:49,620 ،یو جونگ، اون دختر می خواد انتقام بگیره 870 00:59:50,090 --> 00:59:53,180 .حتی به قیمت زندگیش 871 00:59:54,880 --> 00:59:57,830 .من دنباله روئه شمام پدر 872 00:59:58,430 --> 01:00:00,490 هرگونه توهینی رو تحمل می کنم 873 01:00:00,520 --> 01:00:03,000 .و کنارتون می مونم 874 01:00:03,060 --> 01:00:05,670 من هم همون چیزی که ازش گرفتم رو 875 01:00:05,670 --> 01:00:09,190 .بهش برمی گردونم 876 01:00:11,550 --> 01:00:14,320 .به هیچی فکر نکن 877 01:00:14,860 --> 01:00:16,490 ،از الان 878 01:00:16,520 --> 01:00:18,520 .فقط استراحت کن 879 01:00:30,460 --> 01:00:33,100 زمان جبران کردنت برای من 880 01:00:33,100 --> 01:00:35,330 .داره نزدیک می شه 881 01:00:36,070 --> 01:00:39,130 خوب خودت رو قایم کن 882 01:00:39,170 --> 01:00:41,880 .هیچ کس نبینتت 883 01:00:43,260 --> 01:00:46,340 .بچه ات که سعی کردی بکشیش، زنده مونده 884 01:00:46,370 --> 01:00:49,200 .و داره سعی می کنه تو رو بکشونه پایین 885 01:00:49,200 --> 01:00:52,170 .این سرنوشت توئه 886 01:00:52,170 --> 01:01:25,020 .:براي دريافت زيرنويس و فيلم و سريال هاي آسيايي:. .:با لينک مستقيم و کيفيت مناسب:. .:مراجعه نماييدwww.2koreanforum.in به آدرس :. 887 01:01:25,020 --> 01:01:28,850 .هر توهینی هم که باشه، باید توی بون وون بمونی 888 01:01:28,870 --> 01:01:30,560 ،اگه نه 889 01:01:30,610 --> 01:01:34,420 .حتی فرصت انتقام گرفتن رو هم پیدا نمی کنی 890 01:01:43,200 --> 01:01:44,860 .ما اول می ریم 891 01:01:44,930 --> 01:01:46,950 .اوه 892 01:02:03,470 --> 01:02:06,520 فکر می کنی نجاتم دادی؟ 893 01:02:06,530 --> 01:02:08,860 .فقط حقیقت رو فاش کردم 894 01:02:08,860 --> 01:02:13,580 چطور می تونستم شما رو بکشم یا نجات بدم سفالگر سلطنتی؟ 895 01:02:14,660 --> 01:02:17,070 .من واقعا مردم 896 01:02:18,070 --> 01:02:22,390 ، نه اون وقتی که قرار بود اعدام شم 897 01:02:22,410 --> 01:02:27,550 بلکه اون وقتی که توی دام تو افتادم و شهرتم .رو به عنوان سفالگر از دست دادم 898 01:02:27,580 --> 01:02:30,600 وقتی مجبور شدم اعتراف کنم از ...کارگر ساده ای مثل تو خاک دزدیدم 899 01:02:30,600 --> 01:02:33,900 ،که لعاب رو دزدیدم 900 01:02:35,040 --> 01:02:37,620 .اون موقع مرده بودم 901 01:02:38,450 --> 01:02:40,530 ،در این صورت 902 01:02:40,530 --> 01:02:43,220 تو نجاتم ندادی، بلکه 903 01:02:43,830 --> 01:02:46,070 .کشتیم 904 01:02:46,510 --> 01:02:48,380 ،از این اتفاق 905 01:02:48,380 --> 01:02:51,640 .امیدوارم حقیقت رو فهمیده باشید 906 01:02:52,490 --> 01:02:57,260 .اینکه پدرتون واقعا چطور آدمیه 907 01:02:57,260 --> 01:03:00,010 ،شما، کسی که اون خون رو به ارث بردید 908 01:03:00,040 --> 01:03:03,650 ،هم تا اینجا پیش رفتید تا برنده شید 909 01:03:03,650 --> 01:03:06,190 ،امیدوار بودم خودتون بفهمید 910 01:03:07,030 --> 01:03:09,590 .همونطور شد که می خواستی 911 01:03:10,580 --> 01:03:13,550 .منُ به اینجا کشوندی 912 01:03:14,780 --> 01:03:16,840 ،از الان 913 01:03:17,400 --> 01:03:19,500 ،تا وقتی که بتونم شکستت بدم 914 01:03:19,500 --> 01:03:22,590 .هرکاری می تونم بکنم 915 01:03:23,740 --> 01:03:25,990 متاسفم، اما 916 01:03:26,020 --> 01:03:29,610 ،شما دشمن من نیستید 917 01:03:30,660 --> 01:03:33,870 دیگه شما رو توی این ماجرا نمی کشم، پس 918 01:03:33,900 --> 01:03:36,260 .برید کنار 919 01:03:36,260 --> 01:03:55,960 ....:: ترجمه و زيرنويس : نیلوفر ::.... ....:: 2koreanforum.in::.... 920 01:03:55,960 --> 01:03:57,480 ~ پیش نمایش ~ 921 01:03:57,820 --> 01:04:00,000 .فکر می کنم تغییرات بزرگی توی بون وون رخ بده 922 01:04:00,000 --> 01:04:01,740 چه احساسی دارید که به عنوان سرپرست سفالگرها انتخاب شید؟ 923 01:04:01,740 --> 01:04:04,650 .هیچ وقت جهنم امروز رو فراموش نمی کنم 924 01:04:04,690 --> 01:04:06,610 یه ملاقات کوتاه با شما 925 01:04:06,640 --> 01:04:07,730 .و اون سفالگر می کنم 926 01:04:07,730 --> 01:04:11,210 جونگ، نیاز دارم به عنوان دوست نزدیکم برگردی پیشم 927 01:04:11,210 --> 01:04:13,960 چرا این جنگجو ها حتی حمله هم نمی کنن؟ 928 01:04:13,980 --> 01:04:15,970 اونها سعی کردن یه سفالگر رو بدزدن؟ 929 01:04:15,970 --> 01:04:17,500 .نمی تونم اینُ ببخشم 930 01:04:17,500 --> 01:04:20,430 .با دیدن تو، منم یه هدف پیدا کردم 931 01:04:20,460 --> 01:04:23,220 که قدرت کشورم رو افزایش بدم، اینکه ،چطور این ایده ام رو پیاده می کنم رو 932 01:04:23,230 --> 01:04:24,900 .امیدوارم کنارم باشی و با من ببینی 933 01:04:24,920 --> 01:04:29,610 به عنوان اولین سفالگر زن این کشور، همه .سعیم رو می کنم مایع شرمساری نباشم86752

Can't find what you're looking for?
Get subtitles in any language from opensubtitles.com, and translate them here.