All language subtitles for Jung.Yi.Goddess.of.Fire.E25.2013
Afrikaans
Akan
Albanian
Amharic
Arabic
Armenian
Azerbaijani
Basque
Belarusian
Bemba
Bengali
Bihari
Bosnian
Breton
Bulgarian
Cambodian
Catalan
Cebuano
Cherokee
Chichewa
Chinese (Simplified)
Chinese (Traditional)
Corsican
Croatian
Czech
Danish
Dutch
Esperanto
Estonian
Ewe
Faroese
Filipino
Finnish
French
Frisian
Ga
Galician
Georgian
German
Greek
Guarani
Gujarati
Haitian Creole
Hausa
Hawaiian
Hebrew
Hindi
Hmong
Hungarian
Icelandic
Igbo
Interlingua
Irish
Italian
Japanese
Javanese
Kannada
Kazakh
Kinyarwanda
Kirundi
Kongo
Korean
Krio (Sierra Leone)
Kurdish
Kurdish (Soranî)
Kyrgyz
Laothian
Latin
Latvian
Lingala
Lithuanian
Lozi
Luganda
Luo
Luxembourgish
Macedonian
Malagasy
Malay
Malayalam
Maltese
Maori
Marathi
Mauritian Creole
Moldavian
Mongolian
Myanmar (Burmese)
Montenegrin
Nepali
Nigerian Pidgin
Northern Sotho
Norwegian
Norwegian (Nynorsk)
Occitan
Oriya
Oromo
Pashto
Persian
Polish
Portuguese (Brazil)
Portuguese (Portugal)
Punjabi
Quechua
Romanian
Romansh
Runyakitara
Russian
Samoan
Scots Gaelic
Serbian
Serbo-Croatian
Sesotho
Setswana
Seychellois Creole
Shona
Sindhi
Slovak
Slovenian
Somali
Spanish
Spanish (Latin American)
Sundanese
Swahili
Swedish
Tajik
Tamil
Tatar
Telugu
Thai
Tigrinya
Tonga
Tshiluba
Tumbuka
Turkish
Turkmen
Twi
Uighur
Ukrainian
Urdu
Uzbek
Vietnamese
Welsh
Wolof
Xhosa
Yiddish
Yoruba
Zulu
Would you like to inspect the original subtitles? These are the user uploaded subtitles that are being translated:
1
00:00:00,000 --> 00:00:04,000
.::: کره فروم تقديم ميکند "OPUS-SUB" تيم ترجمه :::.
جونگ یی، الهه آتش
2
00:00:05,440 --> 00:00:08,630
....:: ترجمه و زيرنويس : نیلوفر ::....
....:: 1koreanforum.in::....
3
00:00:10,010 --> 00:00:11,530
قسمت 25
4
00:00:11,530 --> 00:00:13,670
،حالا که به هوشت پی بردم
5
00:00:13,670 --> 00:00:17,320
می تونم ازت یه چیزی بخوام؟
6
00:00:18,130 --> 00:00:22,370
.اگه خوشحالتون کنه، هر کاری ازم بخواید انجام می دم
7
00:00:23,240 --> 00:00:25,740
...منُ خوشحال می کنی
8
00:00:27,040 --> 00:00:29,550
چه دلیلی داره؟
9
00:00:29,590 --> 00:00:32,420
،من فقط یه آرزو دارم
10
00:00:32,470 --> 00:00:35,170
.که یه سفالگر بون وون شم
11
00:00:36,150 --> 00:00:37,870
سفالگر؟
12
00:00:37,870 --> 00:00:39,700
.بله بانوی من
13
00:00:39,720 --> 00:00:42,520
.همه می دونن که زن ها اجازه ی سفالگر شدن ندارن
14
00:00:42,560 --> 00:00:45,430
.اما من، باید سفالگر شم
15
00:00:45,430 --> 00:00:47,320
،اگه بتونم خوشحالتون کنم
16
00:00:47,320 --> 00:00:50,510
.باور دارم که حمایتم می کنید
17
00:00:53,180 --> 00:00:57,630
،استعدادت توی ساختن ظروف و گلدون تا الان ثابت شده
18
00:00:58,400 --> 00:01:01,560
.مطمئن می شم که برات فرصتی فراهم کنم
19
00:01:02,200 --> 00:01:03,730
.ممنونم بانوی من
20
00:01:03,730 --> 00:01:06,030
،اما
21
00:01:06,030 --> 00:01:10,680
.از الان باید هر کاری که بهت می گم انجام بدی
22
00:01:10,680 --> 00:01:14,630
.چه تحت نظر گرفتن سرپرست لی باشه، چه چینی های بون وون
23
00:01:14,650 --> 00:01:16,850
.هر چی که بگم
24
00:01:18,390 --> 00:01:22,510
.اگه در حد توانایی های من باشه، هر کاری ازم بخواید انجام می دم
25
00:01:23,810 --> 00:01:27,370
الان، باید چی کار کنم؟
26
00:01:28,400 --> 00:01:33,490
به اینکه چه کاری باید ازت بخوام و اینکه چطوری
،می تونم ازت استفاده کنم فکر می کنم، پس
27
00:01:33,490 --> 00:01:35,970
.فعلا امروز می تونی بری
28
00:01:37,020 --> 00:01:38,570
.بله بانوی من
29
00:01:42,270 --> 00:01:43,920
...تو اینجا
30
00:01:44,590 --> 00:01:46,480
چی کار می کنی؟
31
00:01:48,420 --> 00:01:51,820
.اومدم اینجا چون علیاحضرت خواسته بودن منُ ببینن
32
00:01:54,240 --> 00:01:56,620
،اعلیحضرت منتظرن
33
00:01:56,620 --> 00:01:58,370
.دنبالم بیایید
34
00:02:04,610 --> 00:02:07,310
هی، منتظر چی هستی؟
35
00:02:23,270 --> 00:02:27,670
این ظروفیه که قراره ازش توی مراسم سلطنتی استفاده بشه؟
36
00:02:28,030 --> 00:02:30,200
.همینطوره اعلیحضرت
37
00:02:30,720 --> 00:02:33,770
خودت این ها رو درست کردی سرپرست لی؟
38
00:02:34,250 --> 00:02:38,970
.خیر. سفالگر سلطنتی لی با فداکاری این ها رو ساختن
39
00:02:38,990 --> 00:02:42,990
اوه. وقتی کارهای شبکه ای رو دیدم
40
00:02:43,840 --> 00:02:47,050
.فکر کردم سرپرست لی ساختتش
41
00:02:47,540 --> 00:02:50,630
.تکنیک سفالگر لی هم به خوبیِ سرپرست لیه
42
00:02:51,190 --> 00:02:53,630
.ممنونم اعلیحضرت
43
00:02:57,270 --> 00:02:59,370
نگاه کردن به چینی ها
44
00:02:59,370 --> 00:03:03,480
.وقتی از سیاست خسته می شم خوشحالم می کنه
45
00:03:04,170 --> 00:03:07,460
،حالا که تو منُ خوشحال کردی
چطور می تونم بهت پاداش بدم؟
46
00:03:07,460 --> 00:03:10,410
،اون فقط وظیفه اش رو انجام داده
47
00:03:10,410 --> 00:03:13,180
.احتیاجی نیست بهش پاداش بدید اعلیحضرت
48
00:03:13,200 --> 00:03:14,920
،برای این استعداد ساده ی من
49
00:03:14,950 --> 00:03:19,130
.هیچ پاداشی بالاتر از تعریف اعلیحضرت نیست
50
00:03:19,130 --> 00:03:21,110
،با این استعداد
51
00:03:21,110 --> 00:03:25,170
.سرپرست بعدی قطعا تو می شی
52
00:03:32,760 --> 00:03:36,260
.بسیار سپاسگزاریم اعلیحضرت
53
00:03:40,830 --> 00:03:44,480
،سرپرست لی این موقعیت رو از یک رقابت به دست آورد
54
00:03:44,480 --> 00:03:49,040
اما خوشبختانه سفالگر سلطنتی لی همچین
.کسی رو نداره که باهاش رقابت کنه
55
00:03:51,010 --> 00:03:55,550
،با ترس اینکه نکنه این موضوع باعث شه از خود راضی بشه
.همیشه مجبورش می کنم رقابت کنه
56
00:03:57,970 --> 00:04:02,210
.رقابت سرپرستی اون روز رو به خوبی به یاد میارم
57
00:04:03,250 --> 00:04:08,520
،اون موقع خیلی تحت تاثیرتون قرار گرفتم
58
00:04:10,820 --> 00:04:14,760
،با استفاده از لعاب یو اولدام سعی کرد به ملکه ی من آسیب برسونه
59
00:04:16,760 --> 00:04:21,240
،تو به اون خیانت کار کمک کردی و ادعای بی گناهیشو کردی
.تو همچین آدمی بودی سرپرست لی
60
00:04:21,800 --> 00:04:26,460
،با اینکه رقیبت بود، وقتی دیدم سعی می کنی به دوستت کمک کنی
61
00:04:26,460 --> 00:04:29,470
.فکر کردم لیاقت جایگاه سرپرستی رو داری
62
00:04:31,230 --> 00:04:33,390
.ممنونم اعلیحضرت
63
00:04:34,140 --> 00:04:37,610
فقط می خواستم به عنوان یه استاد سفالگر
64
00:04:37,610 --> 00:04:41,390
.وفاداریم رو به شما نشون بدم
65
00:04:42,160 --> 00:04:44,980
،از روی خردتون منُ برای اینکه
66
00:04:44,980 --> 00:04:47,710
.سعی کردم یه سفالگر پایین رتبه رو درک کنم مقصر ندونستید
67
00:04:47,710 --> 00:04:50,690
.از این بابت بسیار خوشحالم
68
00:04:54,480 --> 00:04:56,670
.دروغ می گه اعلیحضرت
69
00:04:57,200 --> 00:05:00,800
.حرف های اون همش دروغه
70
00:05:01,450 --> 00:05:03,470
.خواهش می کنم حرف هاشُ باور نکنید
71
00:05:04,500 --> 00:05:09,890
.خیلی زود ثابت می کنم که اونا همشون دروغن
72
00:05:17,270 --> 00:05:20,390
.باید جایی برم، منتظر من نباشید. زودتر برید
73
00:05:25,620 --> 00:05:27,060
.یوجونگ
74
00:05:29,980 --> 00:05:31,890
حالا فهمیدی؟
75
00:05:32,270 --> 00:05:35,220
،کسی که باباتُ از یه جرم بزرگ نجات داد
76
00:05:35,220 --> 00:05:37,380
.بابای من بود
77
00:05:38,040 --> 00:05:42,940
.امروز یک بار دیگه صداقت عمیق بابامُ دیدم و تحسین کردم
78
00:05:45,090 --> 00:05:47,290
.ازت ناامید شدم
79
00:05:48,110 --> 00:05:49,900
،اگه جای تو بودم
80
00:05:49,900 --> 00:05:53,480
.تا می فهمیدم قدردانیم رو به سرپرست لی نشون می دادم
81
00:05:53,830 --> 00:05:56,930
چطور نمی دونی چطور باید سپاسگزار باشی؟
82
00:05:59,240 --> 00:06:01,610
.خیلی شکه شدم
83
00:06:01,610 --> 00:06:03,550
.نتونستم خیلی خوب فکر کنم
84
00:06:04,160 --> 00:06:07,690
.هیچ وقت نمی تونم بهتر از بابام باشم
85
00:06:07,690 --> 00:06:12,000
فکر کن با اینکه هر جا می ری دردسر درست
.می کنی و با این حال بازم تو رو قبول کرد
86
00:06:12,050 --> 00:06:15,620
،اگه یه ذره فکر کنی
87
00:06:15,620 --> 00:06:19,270
.باید عمق صداقت و نیتش رو بفهمی
88
00:06:19,820 --> 00:06:24,580
،همین که گذاشتن توی بون وون بمونم
89
00:06:25,680 --> 00:06:28,050
.واقعا به خاطرش ازشون سپاسگزارم
90
00:06:28,500 --> 00:06:32,550
!!!واقعا. بایدم باشی
91
00:07:19,200 --> 00:07:21,410
چرا داد نمی زنی؟
92
00:07:32,800 --> 00:07:35,750
می دونی امروز توی قصر چه اتفاقی افتاد؟
93
00:07:36,610 --> 00:07:39,620
،اعلیحضرت گفتن که سرپرست لی
94
00:07:40,750 --> 00:07:43,770
...نه، لی کانگ چون، اون مرد
95
00:07:43,770 --> 00:07:47,900
.بابامُ که یه خیانت کار بوده نجات داده
96
00:07:49,490 --> 00:07:51,660
،هیچ کس توی دنیا نمی دونه
97
00:07:52,290 --> 00:07:54,610
...لی کانگ چون، اون مرد
98
00:07:54,610 --> 00:07:56,740
.کسی بوده که همه ی اون کارای بد رو انجام داده
99
00:07:56,750 --> 00:07:59,680
،پس، تو، جونگ
نه، ما می تونیم
100
00:07:59,680 --> 00:08:01,950
.حقیقت رو پیدا کنیم و به همه بگیم
101
00:08:07,260 --> 00:08:09,270
.عصبانیم
102
00:08:10,310 --> 00:08:13,880
سفالگر سلطنتی لی که هیچی نمی دونه می دونی به من چی گفت؟
103
00:08:13,880 --> 00:08:17,490
.(گفت باید بهش قدردانیم رو نشون بدم (تعظیم کنم
104
00:08:18,010 --> 00:08:20,570
...چون جون بابامُ نجات داده
105
00:08:20,590 --> 00:08:23,520
.گفت حتی نمی دونم چقدر باید ازش قدردانی کنم
106
00:08:24,220 --> 00:08:29,270
گفت حتی با اینکه پدرشه، هیچ وقت نمی تونه
.توی صداقت و خوش نیتی مثل پدرش باشه
107
00:08:32,940 --> 00:08:35,050
.بذار هرطور می خواد فکر کنه
108
00:08:35,050 --> 00:08:37,610
.هرچقدر که توقع بالاتر باشه، ناامیدی هم بزرگ تر می شه
109
00:08:38,220 --> 00:08:41,050
نمی دونم بعدا چطور می خواد با
.از دست دادن اعتمادش کنار بیاد
110
00:08:41,050 --> 00:08:42,860
.پس، بیا فقط صبر کنیم و ببینیم چی می شه
111
00:08:42,860 --> 00:08:46,410
...به لطف اتفاقی که افتاد حالا یه نقشه دارم
112
00:08:49,280 --> 00:08:54,210
.می خوام تمام درد و رنج اشتباه متهم شدن رو بچشه
113
00:08:55,680 --> 00:08:58,820
و چه حسی داره که فقط بتونی بشینی
و ببینی چه اتفاقی می افته
114
00:08:59,920 --> 00:09:02,890
.می خوام دقیقا همون چیزایی که ما کشیدیم رو تجربه کنن
115
00:09:03,630 --> 00:09:05,580
می تونی این کارُ بکنی؟
116
00:09:05,580 --> 00:09:08,800
.می خوام دقیقا همون کاری رو بکنم که لی کانگ چون کرد
117
00:09:08,800 --> 00:09:12,610
.داداش به کمکت تو چند مورد احتیاج دارم
118
00:09:13,480 --> 00:09:15,310
.هر چی می خوای بگو
119
00:09:16,240 --> 00:09:20,550
،اگه محافظ شخصی شاهزاده شین سونگ نبودی
120
00:09:20,550 --> 00:09:24,380
،و اگه ازت چیزی نشنیده بودم
121
00:09:24,920 --> 00:09:28,690
.حتی به فکر این نقشه هم نمی افتادم
122
00:09:30,900 --> 00:09:32,340
...اوه...پسرا
123
00:09:33,510 --> 00:09:35,300
،ای خدا
124
00:09:35,340 --> 00:09:36,830
دارید می رید استراحت؟
125
00:09:36,830 --> 00:09:38,220
.بله، آقا
126
00:09:39,050 --> 00:09:42,270
تقریبا همه ی ظروف رو برای
.مراسم سلطنتی آماده کردین
127
00:09:42,270 --> 00:09:44,370
،حالا دیگه فقط باید کوره رو هر ده روز یه بار
128
00:09:44,370 --> 00:09:46,540
.روشن کنید
129
00:09:46,540 --> 00:09:48,160
.دقیقا آقا
130
00:09:48,190 --> 00:09:53,900
اوه. هنوز نتونستید تلفات رو به زیر 30 درصد برسونید؟
131
00:09:53,930 --> 00:09:55,110
...آره. هنوز
132
00:09:55,110 --> 00:09:59,310
.نزدیک به 40 درصده
133
00:09:59,320 --> 00:10:02,340
چرا می پرسید آقا؟
134
00:10:02,340 --> 00:10:04,100
...اوه
135
00:10:04,100 --> 00:10:08,200
توی یه اتاق کوچیک نشستم هیچ
.کاری نمی کنم حوصله ام سر رفت
136
00:10:09,920 --> 00:10:13,590
،ماه پیش شنیدم بون وون
137
00:10:13,590 --> 00:10:15,960
.نزدیک به 700 قطعه ساخته
138
00:10:16,630 --> 00:10:19,970
از اونجایی که 40 درصدشون
،بعد از پخته شدن خراب شدن
139
00:10:19,970 --> 00:10:24,250
تعداد چینی هایی که به قصر اهدا
.شدن باید حدودا 400 تا باشه
140
00:10:25,810 --> 00:10:27,420
!بانوی من
141
00:10:27,420 --> 00:10:29,600
چند تا چینی به قصر فرستاده شدن؟
142
00:10:29,600 --> 00:10:32,590
باید چک کنم و ببینم؟
143
00:10:33,270 --> 00:10:37,530
بانوی من، شما چطور این ها رو می دونید؟
144
00:10:38,090 --> 00:10:42,740
.باید بدونی که منم چشم و گوش خودمُ توی بون وون دارم
145
00:10:43,960 --> 00:10:48,320
چرا منی که یه پیرمرد ساده و ضعیفم رو خواستید؟
146
00:10:48,320 --> 00:10:51,990
.چرا دارید در مورد بون وون اطلاعات جمع می کنید
147
00:10:51,990 --> 00:10:55,190
می خواید منُ از موقعیتم برکنار کنید؟
148
00:10:56,840 --> 00:10:58,950
منظورت چیه چی می خوام بفهمم؟
149
00:10:58,950 --> 00:11:02,800
چرا اینقدر ناراحتی؟
150
00:11:02,800 --> 00:11:05,230
چیز مشکوکی داری؟
151
00:11:05,230 --> 00:11:09,050
از همون اولشم به همین خاطر به بون وون نیومده بودید؟
152
00:11:10,590 --> 00:11:16,470
فکر می کنم علیاحضرت این بین
.خیلی به چینی علاقه دارن
153
00:11:18,640 --> 00:11:20,670
شما بودید سرپرست مون
154
00:11:20,670 --> 00:11:25,100
که منُ به اشتباه متهم کردید و اون
حرف ها رو به ملکه این بین زدید؟
155
00:11:25,100 --> 00:11:29,500
شاهزاده کوانگ هی رو کنار گذاشتید و حالا سعی
می کتید با ملکه این بین رابطه برقرار کنید؟
156
00:11:29,500 --> 00:11:34,680
حالا به موقعیت سرپرستی طمع کردی؟
157
00:11:37,960 --> 00:11:39,620
!جونگ
158
00:11:40,880 --> 00:11:44,590
بچه، چرا این کارُ کردی؟
159
00:11:44,590 --> 00:11:45,490
ببخشید؟
160
00:11:45,490 --> 00:11:49,090
،چیزی که قبلا در موردش تحقیق کردی
161
00:11:50,060 --> 00:11:52,690
تو اون اطلاعات رو به ملکه این بین دادی؟
162
00:11:52,690 --> 00:11:55,310
برای شاهزاده کوانگ هی نبود؟
163
00:11:56,140 --> 00:11:58,480
شما از کجا می دونید استاد؟
164
00:11:58,480 --> 00:12:01,740
.اونُ بذار پایین و سریع دنبالم بیا
165
00:12:13,910 --> 00:12:16,590
چرا همچین کار خطرناکی کردی؟
166
00:12:16,590 --> 00:12:19,640
نمی دونی ملکه این بین و
167
00:12:19,640 --> 00:12:22,170
سرپرست بون وون طرف همدیگه ان؟
168
00:12:22,170 --> 00:12:25,680
سرپرست لی به شما چیزی گفته استاد؟
169
00:12:26,760 --> 00:12:30,000
.به خاطر تو، از درون دارم می سوزم
170
00:12:30,000 --> 00:12:34,360
.فعلا سرپرست لی فکر می کنه من همه ی کارها رو کردم
171
00:12:34,360 --> 00:12:36,620
.پس، باید جوری وانمود کنی که انگار هیچی نمی دونی
172
00:12:36,620 --> 00:12:38,410
فهمیدی؟
173
00:12:38,410 --> 00:12:41,660
من این کارُ کردم، چرا شما تقصیرُ به گردن بگیرید استاد؟
174
00:12:41,660 --> 00:12:44,830
.بچه، باعث خوشحالیه که همچین فکری می کنه
175
00:12:44,830 --> 00:12:49,740
.اگه می دونست کار تو بوده، کانگ چون خیلی عصبانی می شد
176
00:12:51,380 --> 00:12:52,920
.متاسفم
177
00:12:52,920 --> 00:12:56,720
الان داری چه فکری می کنی؟
178
00:12:57,340 --> 00:13:00,120
داری فکر می کنی از سرپرست لی انتقام بگیری؟
179
00:13:00,120 --> 00:13:04,050
ملکه این بین رو هم آوردی وسط تا
کانگ چون رو تو دردسر بندازی؟
180
00:13:04,830 --> 00:13:07,360
الان عقلت سر جاشه؟
181
00:13:07,360 --> 00:13:11,720
نمیدونی سرپرست لی چقدر ترسناکه که این کارا رو می کنی؟
182
00:13:11,720 --> 00:13:14,520
.این کارُ می کنم چون می دونم آدم ترسناکیه
183
00:13:14,520 --> 00:13:17,300
،فقط با قدرت من و شما فایده نداره
184
00:13:17,300 --> 00:13:19,150
!تو
185
00:13:19,150 --> 00:13:21,700
،توی این مدت، سرپرست لی کارهای زیادی کرده
186
00:13:21,700 --> 00:13:25,190
.و اگه قرار باشه همش رو فاش کنم، به قدرت نیاز دارم
187
00:13:25,190 --> 00:13:28,870
،قدرت ملکه این بین، قدرت شاه
188
00:13:28,870 --> 00:13:34,370
همه ی اون قدرت ها رو جمع می کنم
.و حقیقت رو فاش می کنم استاد
189
00:13:34,370 --> 00:13:38,210
.اینطوری، تو هم تو خطر می افتی
190
00:13:38,210 --> 00:13:40,610
.اصلا از این نمی ترسم
191
00:13:40,610 --> 00:13:45,500
یادت رفته ار اول واسه چی اومدی بون وون؟
192
00:13:46,470 --> 00:13:48,280
،حتی اگه سخت هم باشه
193
00:13:48,280 --> 00:13:52,700
.همه چیز رو نادیده بگیر، فراموششون کن و ازشون بگذر
194
00:13:53,630 --> 00:13:57,840
.فقط روی سفالگر شدنت تمرکز کن
195
00:13:58,980 --> 00:14:01,780
،دلیلی که شما رو ترک کردم
196
00:14:01,780 --> 00:14:05,260
،و اینکه به بون وون اومدم
197
00:14:05,260 --> 00:14:07,960
.در حقیقت به همین خاطر بود
198
00:14:09,680 --> 00:14:13,820
.تا بفهمم چرا بابام اینقدر ناعادلانه مرد
199
00:14:14,610 --> 00:14:19,630
.تا بتونم بیگناهیش از همچین خیانت بزرگی رو برملا کنم
200
00:14:22,340 --> 00:14:27,810
کاری که قرار بوده بکنم رو می کنم
.پس سعی نکنید متوقفم کنید
201
00:14:28,810 --> 00:14:32,690
کی می تونه جلوی این لجبازی تو رو بگیره؟
202
00:14:34,170 --> 00:14:38,900
.اگه نیتت اینه، کاریش نمی شه کرد
203
00:14:38,900 --> 00:14:40,930
...من هم
204
00:14:42,100 --> 00:14:45,920
.قصد ندارم گناه های لی کانگ چون رو بپوشونم
205
00:14:46,690 --> 00:14:50,780
.پس، بگو چه نقشه ای داری
206
00:14:50,780 --> 00:14:54,530
.اگه به هر طریقی بتونم کمک کنم، کمکت می کنم
207
00:14:54,530 --> 00:14:56,500
.نه استاد
208
00:14:56,500 --> 00:15:01,860
.همین که کنارم باشید، من خوبم
209
00:15:01,860 --> 00:15:04,590
.همین کافیه
210
00:15:06,210 --> 00:15:10,400
باشه، چی دیدی؟
211
00:15:10,400 --> 00:15:15,630
وضع زندگی مردم خیلی بدتر از
.اون چیزیه که فکر می کردم
212
00:15:15,630 --> 00:15:19,580
مقامات دولتی محلی فقط دنبال
.خواسته ها و نیازهای خودشون بودن
213
00:15:19,580 --> 00:15:22,750
.و مقامات نظامی هم فقط دنبال افزایش ثروتشون بودن
214
00:15:22,750 --> 00:15:26,670
.اصلا به امنیت کشور اهمیت نمی دادن
215
00:15:27,480 --> 00:15:30,890
مردم چه فکری در مورد من می کنن؟
216
00:15:30,890 --> 00:15:33,440
افکار عمومی بدتر شده؟
217
00:15:33,440 --> 00:15:38,110
مردم خونه هاشون رو ترک می کنن تا
.از دزدان دریایی ژاپنی فرار کنن
218
00:15:38,110 --> 00:15:40,390
خواهش می کنم مجبورشون کنید خیلی
.سریع قلعه های خراب شده رو تعمیر کنن
219
00:15:40,390 --> 00:15:43,190
و دستور بدید برای سربازها
.تدارکات لازم و اسلحه فراهم کنن
220
00:15:43,190 --> 00:15:45,070
.و قوانین سربازی رو سخت تر کنید اعلیحضرت
221
00:15:45,070 --> 00:15:51,690
الان داری منُ به خاطر بی توجهی به وظایفم
به عنوان شاه سرزنش می کنی؟
222
00:15:51,690 --> 00:15:53,760
.اینطور نیست پدر
223
00:15:53,760 --> 00:15:58,680
فقط دارم دوباره و دوباره تاکید می کنم
.که ما باید برای جنگ آماده شیم
224
00:15:58,680 --> 00:16:01,510
داری می گی ژاپنی ها جرات کردن به مینگ بزرگ حمله کنن؟
225
00:16:01,510 --> 00:16:04,170
!مزخرفه
226
00:16:06,110 --> 00:16:09,880
.اگه حرف بیشتری نداری، بهتره بری
227
00:16:11,530 --> 00:16:17,800
بهم گفتن تاجرهای ژاپنی شدیدا
.مشتاق خریدن چینی های چوسان هستن
228
00:16:17,800 --> 00:16:21,240
.حتی سامورایی های ژاپن هم چینی های ما رو می خرن
229
00:16:21,240 --> 00:16:22,290
،خودم دیدم
230
00:16:22,290 --> 00:16:26,660
!چون ژاپن نمی تونه چینی سفید بسازه
231
00:16:26,660 --> 00:16:30,300
خوب این چه اهمیتی داره؟
232
00:16:30,300 --> 00:16:31,990
...فقط اینکه ممکنه
233
00:16:31,990 --> 00:16:35,490
...اونا به چینی های سلطنتی چشم داشته باشن
234
00:16:35,490 --> 00:16:36,950
،واسه همین
235
00:16:36,950 --> 00:16:39,740
!بهت گفتم مراقب بون وون باش
236
00:16:39,740 --> 00:16:43,340
.اگه اتفاقی توی بون وون بوفته، تو مسئولشی
237
00:16:43,340 --> 00:16:46,400
!اینُ توی ذهنت نگه دار و برو
238
00:16:53,280 --> 00:16:55,640
پدر چی گفت؟
239
00:16:55,640 --> 00:16:59,080
ازت تعریف کرد یا عصبانی بود؟
240
00:17:01,420 --> 00:17:04,500
.فقط با نگاه کردن به صورتت می تونم بگم
241
00:17:06,360 --> 00:17:09,030
افسرهای نظامی توی مرز خوب باهات رفتار کردن؟
242
00:17:09,030 --> 00:17:12,510
!نرفته بودم اونجا که باهام خوب رفتار شه
243
00:17:12,510 --> 00:17:16,010
!اگه پدر بهت گفتن مخفیانه چک کنی، باید همین کارُ می کردی
244
00:17:16,010 --> 00:17:19,230
چرا اون افسرها رو که همین الانشم
روحیه ی خوبی نداشتن تنبیه کردی؟
245
00:17:19,230 --> 00:17:21,820
و دردسر بیشتری درست کردی؟
246
00:17:22,870 --> 00:17:26,910
برادر، تو چطور در این مورد می دونی؟
247
00:17:26,910 --> 00:17:29,520
!تو رو در روی من وایسادی و گفتی که با من می جنگی
248
00:17:29,520 --> 00:17:31,440
!نمی تونم مطمئن باشم کی به من از پشت خنجر می زنی
249
00:17:31,440 --> 00:17:33,620
پس باید مراقب همه ی حرکاتت باشم، اینطور نیست؟
250
00:17:33,620 --> 00:17:38,440
کسیُ گذاشتی منُ تعقیب کنه؟
251
00:17:38,440 --> 00:17:42,510
چاره ای نداشتم، چون تو به نصیحتم که قصر
.رو با اون دختر خدمتکار ترک کنی گوش نکردی
252
00:17:42,510 --> 00:17:46,890
.خب، حدس می زنم اونم الان تموم شده
253
00:17:48,240 --> 00:17:53,270
می دونی اون دختر، یو جونگ بیشتر اوقات می ره یانگ هوا دانگ؟
(قصر ملکه این بین)
254
00:17:53,270 --> 00:17:55,280
منظورت چیه؟
255
00:17:55,280 --> 00:17:57,860
،فکر کنم اون دختر واقعا استعداد خوبی داره
256
00:17:57,860 --> 00:18:03,660
چطوری می تونه علاقه ی ملکه این بین
دیرباور و طماع رو به دست بیاره؟
257
00:18:07,980 --> 00:18:09,610
جونگ؟
258
00:18:12,180 --> 00:18:13,460
.شاهزاده
259
00:18:13,460 --> 00:18:17,210
.باید یه چیزی نشونت بدم. دنبالم بیا
260
00:18:33,740 --> 00:18:38,120
اینُ تو نساختی؟
261
00:18:38,120 --> 00:18:39,960
.بله شاهزاده
262
00:18:40,530 --> 00:18:44,690
.این هدیه ایه که برای خانم سون ساخته بودم
263
00:18:45,700 --> 00:18:49,220
.درسته. خیلی خوبه
264
00:18:49,220 --> 00:18:53,790
.با یه نگاه می تونستم بگم که کار توئه
265
00:18:54,810 --> 00:18:59,140
!چقدر به تو فکر کردم که اینقدر دقیق می دونم
266
00:18:59,980 --> 00:19:02,560
!به وضوح شنیدم که همشون فروخته شدن
267
00:19:02,560 --> 00:19:05,800
چطوریه که دست شماست اعلیحضرت؟
268
00:19:05,800 --> 00:19:09,090
وقتی نمی تونستم به قصر بیام
،به سرحدات جنوبی سفر می کردم
269
00:19:09,090 --> 00:19:13,000
،وقتی به طور ناشناس اطراف وه گان می گشتم
(منطقه ی مخصوص تجار و مسافران ژاپنی)
270
00:19:13,000 --> 00:19:15,520
،جنگجویی به اسم کنزو رو دیدم
271
00:19:15,520 --> 00:19:18,740
،خیلی به چینی های سفید چوسان علاقه مند بود
272
00:19:19,630 --> 00:19:24,600
دارید می گید کسی که کاسه ی منُ خریده بود ژاپنی بوده؟
273
00:19:24,600 --> 00:19:27,710
نمی خواست به من بفروشتت، اما
،بارها و بارها بهش التماس کردم
274
00:19:27,710 --> 00:19:30,620
.تا تونستم فقط یکی از کاسه ها رو بخرم
275
00:19:31,320 --> 00:19:33,390
-اوساکا، ژاپن-
276
00:19:42,790 --> 00:19:48,210
،جایی توی چوسان هست، به اسم بون وون
277
00:19:48,210 --> 00:19:52,400
.که برای خانواده ی سلطنتی چینی سفید می سازه
278
00:19:52,400 --> 00:19:54,980
این شخصا توسط
279
00:19:54,980 --> 00:19:58,610
.سرپرست اونجا ساخته شده
280
00:20:11,500 --> 00:20:17,900
.این یکی کار یکی از بهترین سفالگرهای چوسانه
281
00:20:17,900 --> 00:20:19,460
من
282
00:20:19,460 --> 00:20:23,640
.نیازی به توضیح ندارم
283
00:20:23,640 --> 00:20:25,080
!بله
284
00:21:01,060 --> 00:21:05,430
.فنجون چای
285
00:21:09,030 --> 00:21:14,420
.چایم رو از این می خورم
285
00:21:14,420 --> 00:21:45,140
....:: ترجمه و زيرنويس : نیلوفر ::....
....:: 1koreanforum.in::....
286
00:21:45,140 --> 00:21:50,490
تو سفالگری
287
00:21:50,490 --> 00:21:54,230
که اینُ ساخته
288
00:21:54,230 --> 00:21:56,030
دیدی؟
289
00:21:56,030 --> 00:21:58,090
.ندیدم
290
00:21:59,200 --> 00:22:04,390
،سفالگری که اینُ ساخته
291
00:22:06,180 --> 00:22:08,640
.رو برای من بیار
292
00:22:08,640 --> 00:22:10,090
!بله
293
00:22:11,550 --> 00:22:14,580
-تویوتومی هیدِیوشی-
294
00:22:23,710 --> 00:22:26,200
چی شده؟
295
00:22:27,040 --> 00:22:30,690
.همچین چینی خوبی نبود
296
00:22:30,690 --> 00:22:33,680
.اما، ژاپنی ها خریده بودنش
297
00:22:33,680 --> 00:22:36,080
.باورم نمی شه
298
00:22:36,740 --> 00:22:42,040
.فکر کردم خانم سون مرحوم فقط این حرف رو زده تا منُ تشویق کنه
299
00:22:42,040 --> 00:22:46,700
خانم سون مرده؟
300
00:22:46,700 --> 00:22:48,440
.بله
301
00:22:48,440 --> 00:22:52,260
.توسط دزدها کشته شد
302
00:22:54,570 --> 00:22:56,760
،آخرین باری که دیدمش
303
00:22:56,760 --> 00:23:01,150
.بهم انرژی داد که می تونم سفالگر شم
304
00:23:01,150 --> 00:23:05,260
.گفت هر وقت اوضاع برام سخت شد، برم پیشش
305
00:23:08,960 --> 00:23:10,860
.شاهزاده
306
00:23:10,860 --> 00:23:15,060
می تونم اینُ با خودم ببرم؟
307
00:23:15,060 --> 00:23:18,770
.ماله خودته، پس می تونی ببریش
308
00:23:20,030 --> 00:23:22,040
.ممنونم شاهزاده
309
00:23:24,360 --> 00:23:25,860
جونگ؟
310
00:23:29,170 --> 00:23:32,450
...در مورد چیزی که قبلا گفتی
311
00:23:32,450 --> 00:23:34,250
بله؟
312
00:23:34,250 --> 00:23:39,420
...که به یه نفر توی بون وون شک داری و ازش متنفری
313
00:23:39,420 --> 00:23:43,250
اون شخص احیانا لی کانگ چون بود؟
314
00:23:44,160 --> 00:23:45,900
!شاهزاده
315
00:23:45,900 --> 00:23:51,510
،هر وقت می بینمت نگرانی
.انگار که چیز خطرناکه وجود داره
316
00:23:52,370 --> 00:23:55,770
نمی تونی بهم بگی چرا و به چه علت
317
00:23:55,770 --> 00:23:58,340
داری این کارا رو می کنی؟
318
00:23:59,110 --> 00:24:00,990
...فقط چون
319
00:24:00,990 --> 00:24:06,330
،می خوام زودتر سفالگر شم نگرانم، واسه همینه
320
00:24:06,330 --> 00:24:08,410
.خودتون رو نگران نکنید شاهزاده
321
00:24:17,060 --> 00:24:19,050
اینجا بودی؟
322
00:24:19,970 --> 00:24:23,350
!شاهزاده، به سلامت رسیدید
323
00:24:23,350 --> 00:24:26,740
وقتی نبودم، اتفاقی توی بون وون نیوفتاد؟
324
00:24:26,740 --> 00:24:28,630
!نه شاهزاده
325
00:24:28,630 --> 00:24:31,990
.منتظر برگشتتون بودم شاهزاده
326
00:24:31,990 --> 00:24:36,610
به عنوان یکی از محافظ های شخصیتون
می تونم وارد قصر سلطنتی شم؟
327
00:24:36,610 --> 00:24:40,450
قصر؟ چرا می خوای بری اونجا؟
328
00:24:40,450 --> 00:24:42,920
.باید شاهزاده شین سونگ رو ببینم
329
00:24:42,920 --> 00:24:46,230
.نتونستم باهاشون خداحافظی کنم
330
00:24:47,450 --> 00:24:49,280
.باشه
331
00:24:53,050 --> 00:24:56,770
چی شما رو کشونده اینجا شاهزاده کوانگ هی؟
332
00:24:57,230 --> 00:25:00,670
.شنیدم یو جونگ اطراف قصر دیده شده
333
00:25:00,670 --> 00:25:03,630
اون یه کارگر نیست که باید خودش
رو وقف کارش توی بون وون کنه؟
334
00:25:03,630 --> 00:25:06,300
چرا برای دلایل شخصیتون صداش می کنید؟
335
00:25:06,300 --> 00:25:11,200
قبلا به اندازه ی کافی به خاطر
.سوءتفاهم اعلیحضرت رنج کشیده
336
00:25:12,200 --> 00:25:17,200
واقعا فکر می کنی من به خاطر کارهای شخصیم خواستم بیاد؟
337
00:25:19,070 --> 00:25:22,300
.اون دختر خودش اومد دنبالم
338
00:25:22,300 --> 00:25:25,490
.ازم خواست کمکش کنم سفالگر شه
339
00:25:27,850 --> 00:25:29,670
.غیرممکنه
340
00:25:29,670 --> 00:25:32,790
اون کسیه که خودش روی پای خودش
.می ایسته و سخت کار می کنه
341
00:25:33,830 --> 00:25:38,040
به نظر می رسه مردها فقط اون
.چیزی که می خوان رو باور می کنن
342
00:25:39,020 --> 00:25:42,510
.تو قطعا هیچ کمکی بهش نکردی
343
00:25:42,510 --> 00:25:45,860
واسه همین نیست که اومده دنبال من می گرده؟
344
00:25:46,440 --> 00:25:52,170
.دلم به حال این آرزوش سوخت و خواستم کمکش کنم
345
00:25:52,170 --> 00:25:55,000
چی فکر می کنی شاهزاده کوانگ هی؟
346
00:25:56,180 --> 00:25:58,550
،حتی اگه شما هم دخالت نکنید
347
00:25:58,550 --> 00:26:01,670
.اون یه روز سفالگر می شه
348
00:26:01,670 --> 00:26:04,490
.نیازی نیست شما دخالت کنید
349
00:26:04,490 --> 00:26:08,200
،اصلا نمی دونی یه زن چه احساسی داره
350
00:26:08,200 --> 00:26:10,940
،حالا که اومده منُ ببینه
351
00:26:10,940 --> 00:26:14,990
می تونی تصور کنی چقدر ناامید شده؟
352
00:26:25,780 --> 00:26:30,010
.شاهزاده، داروتون رو آوردم
353
00:26:46,990 --> 00:26:51,200
چرا دوباره اینطوری هستید شاهزاده؟
354
00:26:52,230 --> 00:26:53,750
.شاهزاده
355
00:26:54,970 --> 00:26:56,460
!ته دو
356
00:27:02,640 --> 00:27:05,290
چرا ظرف داروتون رو پرت کردید؟
357
00:27:05,290 --> 00:27:08,880
.این طوری احساس بهتری می کنم
358
00:27:08,880 --> 00:27:12,720
،به نظر می رسه به خاطر اون داروها نمی تونید چیزی بخورید
359
00:27:13,970 --> 00:27:16,510
.به خاطر اون داروها نیست
360
00:27:17,680 --> 00:27:21,200
با حساسیتم چی کار می تونم بکنم؟
361
00:27:21,200 --> 00:27:23,930
.باید تا آخر عمرم باهاش زندگی کنم
362
00:27:30,620 --> 00:27:33,760
،اون ناامیدانه اومد منُ ببینه
363
00:27:33,760 --> 00:27:37,700
.ازم خواست کمکش کنم سفالگر شه
364
00:27:43,520 --> 00:27:45,230
.ته دو
365
00:27:46,040 --> 00:27:49,980
چیزی در مورد جونگ هست که من نمی دونم؟
366
00:27:50,900 --> 00:27:54,070
راجع به چی صحبت می کنید؟
367
00:27:54,070 --> 00:27:57,080
شنیدم که
368
00:27:57,080 --> 00:28:00,410
،جونگ رفته پیش ملکه این بین و ازش خواسته کمکش کنه سفالگر شه
369
00:28:00,410 --> 00:28:03,170
جونگ چیزی بهت گفته؟
370
00:28:03,170 --> 00:28:09,070
.شاهزاده، اگه جونگ این کارُ کرده، پس حتما دلیلی داشته
371
00:28:10,040 --> 00:28:13,560
.اگه جای شما بودم شاهزاده، فقط بهش اعتماد می کردم
372
00:28:13,560 --> 00:28:15,730
.من بهش اعتماد دارم
373
00:28:15,730 --> 00:28:20,480
اگه دلیلش رو ندونم چطور می تونم بهش کمک کنم؟
374
00:28:23,010 --> 00:28:28,300
،از اونجایی که تو براش مثل برادری
375
00:28:28,300 --> 00:28:31,670
!باید احساسات اونُ یکم بیشتر بدونی
376
00:28:31,670 --> 00:28:34,040
،تنها چیزی که الان می تونم بهتون بگم اینه که
377
00:28:34,040 --> 00:28:38,520
.جونگ داره به سختی تلاش می کنه تا حقیقت رو فاش کنه
378
00:28:38,520 --> 00:28:42,760
حقیقت رو فاش کنه؟ چه حقیقتی؟
379
00:28:42,760 --> 00:28:47,250
.داره می جنگه تا ذات واقعی سرپرست لی رو نشون بده
380
00:28:47,250 --> 00:28:49,810
چرا همچین کاری رو داره تنهایی می کنه؟
381
00:28:49,810 --> 00:28:52,260
.اون تنها نیست شاهزاده
382
00:28:52,260 --> 00:28:54,470
.من باهاشم
383
00:28:54,470 --> 00:28:55,840
.منم کمک می کنم
384
00:28:55,840 --> 00:28:59,540
.این دقیقا همون چیزیه که جونگ نمی خواد
385
00:29:00,510 --> 00:29:05,310
.اگه فقط مراقبش باشید، از کافی هم بیشتره
386
00:29:09,100 --> 00:29:13,720
از الان از طریق شما با بون وون معامله می کنم سفالگر لی؟
387
00:29:13,720 --> 00:29:18,330
اگه در مقایسه با سرپرست بون وون منُ
.کوچیک می بینید، اشتباه می کنید
388
00:29:19,710 --> 00:29:24,100
دلیلی که تجارتخونه ی شما رو انتخاب
.کردم، به خاطر آشناییمون بود
389
00:29:24,100 --> 00:29:28,230
.نه احساسات شخصیم به شما
390
00:29:28,230 --> 00:29:31,280
.من هم سرپرست این تیم تجاری هستم
391
00:29:31,280 --> 00:29:35,560
فکر می کنید نمی تونم بین کار و احساسات شخصیم تفاوت قائل شم؟
392
00:29:37,180 --> 00:29:38,860
...قبلا
393
00:29:39,900 --> 00:29:43,010
گفتید آدم معذبیم؟
394
00:29:44,050 --> 00:29:46,640
چرا این بحث رو پیش می کشید؟
395
00:29:47,140 --> 00:29:50,670
.من کسیم که شما رو معذب می کنم
396
00:29:50,670 --> 00:29:54,790
.نمی خوام به خاطر شما معذب باشم
397
00:29:55,150 --> 00:29:59,090
،اگه بعد از دیدن شما، یه ذره احساس معذب بودن کنم
398
00:29:59,090 --> 00:30:04,140
.به تجارتم با شما خاتمه می دم و تاجر دیگه ای پیدا می کنم
399
00:30:04,630 --> 00:30:07,080
...اگه به خاطر داداش ته دوئه
400
00:30:07,080 --> 00:30:11,080
نگفتم ربطی به احساسات شخصی نداره؟
401
00:30:12,600 --> 00:30:15,380
.خیلی خوب فهمیدم سفالگر سلطنتی
402
00:30:20,660 --> 00:30:22,590
.بیرون منتظر بمون
403
00:30:23,510 --> 00:30:25,100
.پدر
404
00:30:25,890 --> 00:30:28,570
.حرف هایی دارم که باید به هواریونگ بگم
405
00:30:29,060 --> 00:30:31,870
نگفتید همه ی اختیارات تجارت رو بهم می دید؟
406
00:30:31,870 --> 00:30:35,730
.این ربطی به تو نداره. بیرون بمون
407
00:30:47,120 --> 00:30:49,100
،مون ساسونگ به نظر می رسه فهمیده که
408
00:30:49,100 --> 00:30:53,890
داریم چینی های بون وون رو خارج می
.کنیم تا معاملات محرمانه انجام بدیم
409
00:30:53,890 --> 00:30:55,830
آقای مون؟
410
00:30:56,650 --> 00:31:00,890
.هنوز هیچ مدرکی نداره
411
00:31:00,890 --> 00:31:05,830
اما اگه بفهمه جونگ هم می فهمه و
.بعدش هم به گوش شاهزاده کوانگ هی می رسه
412
00:31:05,830 --> 00:31:09,510
.اگه شاهزاده کوانگ هی بفهمه، تو دردسر می افتیم
413
00:31:09,510 --> 00:31:15,400
حتی فکرشم نمی خوام بکنم که اگه
!معاملاتمون با کنزو لو بره چی می شه
414
00:31:15,400 --> 00:31:17,280
،بهتون نگفتم که شما فقط چینی های بون وون رو بهم بدید
415
00:31:17,280 --> 00:31:21,050
من مراقب بقیه اش هستم؟
416
00:31:21,050 --> 00:31:23,810
.خودم به این موضوع رسیدگی می کنم
417
00:31:23,810 --> 00:31:26,060
.نگران نباشید
418
00:31:27,220 --> 00:31:30,210
می تونم بهت اعتماد کنم و روت حساب کنم؟
419
00:31:30,210 --> 00:31:33,210
.ما با همیم
420
00:31:33,210 --> 00:31:37,010
.چیزی که شما می خواید، چیزیه که من می خوام
421
00:31:40,450 --> 00:31:45,350
از الان به بعد لی یوک دو مسئولیت
.معاملات بون وون رو به عهده می گیره
422
00:31:45,350 --> 00:31:51,760
.اما، سعی نکن از احساسات یوک دو سوءاستفاده کنی
423
00:31:51,760 --> 00:31:54,950
.تجارت من توی اولویت اولمه
424
00:32:10,970 --> 00:32:14,050
.از شر همه ی مدارک خلاص می شم
425
00:32:15,140 --> 00:32:18,650
،همینطور چشم و دهن همه ی شاهد ها رو
426
00:32:19,850 --> 00:32:22,080
.می بندم
427
00:32:29,460 --> 00:32:31,390
!برادر جنگجو
428
00:32:31,390 --> 00:32:32,520
!چوب آوردید
429
00:32:32,520 --> 00:32:36,320
وقتی رفتیم چوب بیاریم، حواسمون به
.جونگ یی بود و اونُ به سلامت برگردوندیم
430
00:32:36,320 --> 00:32:37,980
.نیازی نیست نگران باشید
431
00:32:37,980 --> 00:32:39,720
!باشه. کارتون خوب بود
432
00:32:39,720 --> 00:32:41,320
!به کارتون ادامه بدید
433
00:32:41,320 --> 00:32:42,340
!بله
434
00:32:42,340 --> 00:32:46,480
.حالا که همه چیز تموم شده، دیگه میریم
435
00:32:51,960 --> 00:32:53,740
.شاهزاده شین سونگ رو دیدم
436
00:32:53,740 --> 00:32:55,350
چطوره؟
437
00:32:55,350 --> 00:32:58,990
واقعا به خاطر شرایط سلامتیش کارش رو ول کرده؟
438
00:32:58,990 --> 00:33:02,960
.اینُ نمی دونم. اما وضعیتش خوب به نظر نمی رسید
439
00:33:02,960 --> 00:33:05,520
.وقتی دیدمش، دارو می خورد
440
00:33:05,520 --> 00:33:09,950
.و بعدش ظرف دارو رو انداخت کنار و شکست
441
00:33:09,950 --> 00:33:11,570
.متعجب شدم
442
00:33:11,570 --> 00:33:14,430
.باید از دارو خوردن خسته شده باشه
443
00:33:15,630 --> 00:33:17,730
...کاسه ی دارو
444
00:33:22,010 --> 00:33:24,620
!کاسه ی دارو، داداش
445
00:33:25,250 --> 00:33:26,770
.باید برم ملکه این بین رو ببینم
446
00:33:26,770 --> 00:33:28,750
...جونگ
447
00:33:29,420 --> 00:33:35,120
شاهزاده کوانگ هی می دونه که تو ملکه این بین رو می بینی؟
448
00:33:35,770 --> 00:33:40,320
.فقط به نظر می رسید نگرانت باشه
449
00:33:42,480 --> 00:33:45,320
.مهم نیست داداش
450
00:33:46,830 --> 00:33:52,880
وقت ندارم به این فکر کنم که شاهزاده
.کوانگ هی چه فکری راجع بهم می کنه
451
00:33:52,880 --> 00:33:54,650
!برادر جنگجو
452
00:33:56,110 --> 00:33:59,350
!یکی ازم خواست یه پیغام بهت بدم
453
00:33:59,350 --> 00:34:02,310
.سرپرست شیم می خوان شما رو توی تجارتخونه ببینن
454
00:34:02,310 --> 00:34:04,360
سرپرست شیم؟
455
00:34:06,080 --> 00:34:07,830
هواریونگ؟
456
00:34:11,740 --> 00:34:13,650
چی شده هواریونگ؟
457
00:34:13,650 --> 00:34:16,120
.می خواستم خودم بیام
458
00:34:16,120 --> 00:34:18,900
،اما نمی خواستم سفالگر سلطنتی منُ ببینه
459
00:34:18,900 --> 00:34:22,340
.شایعاتی شنیدم که شما و سفالگر لی به هم نزدیکید
460
00:34:22,340 --> 00:34:26,980
.خوشحالم که دیگه به خاطر من اوقات سختی نداری
461
00:34:26,980 --> 00:34:28,310
.بله
462
00:34:29,030 --> 00:34:35,400
.برعکس تو که به من توجه نمی کنی اون خیلی به من بها می ده
463
00:34:39,050 --> 00:34:43,750
،دلیلی که امروز خواستم بیای اینه که یه خواهشی ازت دارم
464
00:34:43,750 --> 00:34:49,920
...در مورد اون شب، معامله با کنزو
.هر اتفاقی هم که افتاد به کسی نگو
465
00:34:50,670 --> 00:34:53,820
ازم خواستی بیام اینجا چون نگران این بودی؟
466
00:34:53,820 --> 00:34:57,500
.هیچ وقت تو رو توی دردسر نمی اندازم. نگران نباش
467
00:34:57,500 --> 00:34:59,630
.بهت اعتماد می کنم داداش
468
00:35:00,580 --> 00:35:02,750
.منم یه چیزی می خوام بهت بگم
469
00:35:03,490 --> 00:35:06,480
.اگه یه وقت اون مرده ماپونگ رو دیدی بهم بگو
470
00:35:06,480 --> 00:35:09,120
.این برای من خیلی مهمه
471
00:35:09,120 --> 00:35:12,750
اون کسیه که آقای یو اولدام رو کشته؟
472
00:35:14,000 --> 00:35:15,900
جونگ هم اینُ می دونه؟
473
00:35:15,900 --> 00:35:20,330
.مراقب باش. هیچ کس نباید اینُ بفهمه
474
00:35:21,610 --> 00:35:27,030
،اگه به سرپرست بگم جونگ بهش مشکوک شده
475
00:35:27,030 --> 00:35:28,840
فکر می کنی چه اتفاقی می افته؟
476
00:35:28,840 --> 00:35:30,230
!هواریونگ
477
00:35:30,730 --> 00:35:33,490
،اگه می خوای این اتفاق نیوفته
478
00:35:33,490 --> 00:35:36,870
.داداش، مطمئن شو که از رازم مراقبت می کنی
479
00:35:36,870 --> 00:35:40,040
تو از بچگی با جونگ صمیمی نبودی؟
480
00:35:40,040 --> 00:35:43,650
چطور می تونی اینطوری به جونگ بی اعتنایی کنی؟
481
00:35:43,650 --> 00:35:47,620
.اگه از این حرف ها بزنی، بیشتر از جونگ متنفر می شم
482
00:35:47,620 --> 00:35:49,990
نمی دونی؟
482
00:35:49,990 --> 00:36:15,910
....:: ترجمه و زيرنويس : نیلوفر ::....
....:: 1koreanforum.in::....
483
00:36:15,910 --> 00:36:18,140
ماپونگ؟
484
00:36:35,120 --> 00:36:37,380
چطوری و چرا؟
485
00:36:38,110 --> 00:36:40,570
چرا جلوم ظاهر شدی؟
486
00:36:41,380 --> 00:36:45,250
.می خواستم خواسته اتون رو تائید کنم
487
00:36:45,990 --> 00:36:51,150
.من حتی برات مراسم ختم گرفتم
488
00:36:53,440 --> 00:36:57,370
.معذرت می خوام که زنده برگشتم
489
00:37:00,890 --> 00:37:06,530
،وقتی همه ی مردم شهر به خاطر بیماری مثل مرده ها شده بودن
490
00:37:07,450 --> 00:37:10,410
.شما منُ نجات دادید
491
00:37:10,980 --> 00:37:15,660
نیومدی راجع به گذشته ها حرف بزنی، درسته؟
492
00:37:16,960 --> 00:37:21,230
،بنابراین تنها کسی که می تونه منُ بکشه
493
00:37:21,890 --> 00:37:24,770
.شمایید سرپرست
494
00:37:26,690 --> 00:37:29,460
واقعا می گی؟
495
00:37:36,290 --> 00:37:40,160
.پس، بمیر
496
00:37:45,430 --> 00:37:48,390
.می خوام شما منُ بکشید
497
00:37:49,130 --> 00:37:52,290
.همین الان بهتون گفتم
498
00:37:52,290 --> 00:37:54,400
،تنها کسی که می تونه منُ بکشه
499
00:37:56,590 --> 00:37:58,890
.شمائید
500
00:38:25,190 --> 00:38:30,270
.هنوز یه کار دیگه هست که باید برای من انجام بدی
501
00:38:31,940 --> 00:38:33,890
.زنده بمون
502
00:38:34,540 --> 00:38:39,050
.که دستات به جای من به خون آغشته شن
503
00:38:39,050 --> 00:38:42,960
پس می تونی گم شی و ناپدید شی؟
504
00:39:14,900 --> 00:39:17,260
،یه چیزی می خوام بپرسم
505
00:39:17,260 --> 00:39:19,270
از من نمی ترسی؟
506
00:39:19,880 --> 00:39:22,220
.می ترسم
507
00:39:22,220 --> 00:39:26,710
.اما یه چیزی هست که باید تائیدش کنم
508
00:39:26,710 --> 00:39:28,720
.واسه همین منتظرت موندم
509
00:39:28,720 --> 00:39:30,540
.برو کنار
510
00:39:32,260 --> 00:39:34,490
.نمی تونم برم
511
00:39:36,500 --> 00:39:40,120
.آره...قبلا هم همینطوری بودی
512
00:39:41,170 --> 00:39:46,560
،اون موقع نه تنها فرار نکردی
.بلکه با درپوش کوزه هم زدی تو سرم
513
00:39:48,700 --> 00:39:50,520
...می دونم که تو
514
00:39:52,210 --> 00:39:55,160
.بابامُ کشتی
515
00:39:55,160 --> 00:39:58,050
.اینُ می دونستم
516
00:39:59,640 --> 00:40:02,190
،اما چیزی که واقعا می خوام بدونم
517
00:40:03,560 --> 00:40:05,500
،اینه که مادرم رو
518
00:40:08,680 --> 00:40:11,500
مادرم رو هم
519
00:40:11,500 --> 00:40:13,330
تو کشتی؟
520
00:40:13,330 --> 00:40:16,270
از کجا مامانتُ بشناسم؟
521
00:40:16,270 --> 00:40:17,980
!یون اوک
522
00:40:19,870 --> 00:40:22,590
.اون مادرم بود
523
00:40:25,640 --> 00:40:28,500
،اون رفت سرپرست لی رو ببینه
524
00:40:28,500 --> 00:40:32,700
.و هیچ وقت برنگشت
525
00:40:32,700 --> 00:40:37,230
...اون شب...مادرم
526
00:40:39,000 --> 00:40:41,860
سرپرست لی رو دید؟
527
00:40:42,510 --> 00:40:46,450
تو واقعا دختر یون اوکی؟
528
00:40:46,450 --> 00:40:48,860
!خواهش می کنم بهم بگو
529
00:40:48,860 --> 00:40:55,860
اون شب، مادرم سرپرست لی رو دید؟
530
00:40:57,450 --> 00:41:01,390
اون موقع بچه ی یون اوک دنیا اومد؟
531
00:41:02,970 --> 00:41:06,290
!چه جون سختی هستی تو
532
00:41:06,290 --> 00:41:08,250
...تو
533
00:41:11,320 --> 00:41:13,810
!!...پس تو
534
00:41:20,110 --> 00:41:23,100
!وایسا! وایسا
535
00:41:43,850 --> 00:41:47,950
اینجا چی کار می کنی؟
536
00:41:50,930 --> 00:41:52,970
.یه صدایی می اومد
537
00:41:53,000 --> 00:41:55,000
.فکر کردم یه چیزی شنیدم
538
00:41:56,800 --> 00:42:01,050
پس...چیزی هم دیدی؟
539
00:42:13,890 --> 00:42:15,770
.نه
540
00:42:18,130 --> 00:42:20,510
.هیچی ندیدم
541
00:42:23,830 --> 00:42:25,690
.باشه
542
00:42:37,310 --> 00:42:40,100
...بچه ای که می خواستی بکشی
543
00:42:40,130 --> 00:42:42,920
!دختر واقعیه خودته
544
00:42:42,950 --> 00:42:46,160
.هیچ وقت اینُ بهت نمی گم
545
00:42:47,400 --> 00:42:49,370
...و این
546
00:42:50,780 --> 00:42:52,930
.انتقام من از توئه
547
00:43:18,200 --> 00:43:20,130
...جونگ
548
00:43:20,130 --> 00:43:22,550
مریضی؟
549
00:43:36,840 --> 00:43:39,820
.به سفالگر سلطنتی می گم که مریضی
550
00:43:39,840 --> 00:43:41,710
چرا امروز استراحت نمی کنی؟
551
00:43:44,090 --> 00:43:47,800
.تمام شب رو اینطوری نتونستی بخوابی
552
00:43:47,800 --> 00:43:50,270
.باید یه کم بخوابی
553
00:43:51,030 --> 00:43:53,150
...خانم یون جونگ
554
00:43:55,130 --> 00:43:57,170
،اون شب
555
00:43:58,150 --> 00:44:01,880
،اگه درست باشه که مادرم اون شب سرپرست لی رو دیده
556
00:44:03,850 --> 00:44:06,310
،مرگ مادرم
557
00:44:07,720 --> 00:44:10,630
.هم باید ربطی به سرپرست لی داشته باشه
558
00:44:11,620 --> 00:44:13,230
...جونگ
559
00:44:19,910 --> 00:44:21,600
!جونگ
560
00:44:25,690 --> 00:44:27,140
!!جونگ
561
00:44:27,430 --> 00:44:28,970
!!جونگ
562
00:44:30,140 --> 00:44:31,620
!جونگ
563
00:44:36,200 --> 00:44:37,650
چی شده؟
564
00:44:37,650 --> 00:44:40,980
.فکر کنم سرما خورده، تمام شب داشت می لرزید
565
00:44:40,980 --> 00:44:43,500
،داشتم سعی می کرم بهش بگم یکم استراحت کنه
566
00:44:43,500 --> 00:44:45,050
.نه شاهزاده
567
00:44:45,080 --> 00:44:47,540
.خوبم
568
00:44:47,540 --> 00:44:49,290
.دنبالم بیا
569
00:45:06,790 --> 00:45:08,790
.نه شاهزاده
570
00:45:08,790 --> 00:45:10,760
.من خوبم
571
00:45:16,150 --> 00:45:18,490
چرا اینقدر احمقی؟
572
00:45:18,490 --> 00:45:21,730
چرا اگه مریضی نمی گی مریضی، یا اگه کمک می خوای هیچی نمی گی؟
573
00:45:22,900 --> 00:45:25,510
.مریض نیستم شاهزاده
574
00:45:26,470 --> 00:45:29,150
.اگه قلبت درد می کنه، اینم یه مریضیه
575
00:45:43,380 --> 00:45:45,210
...جونگ
576
00:45:45,570 --> 00:45:49,710
،اینکه چرا من به عنوان شاهزاده هیچ کاری نمی تونم برات بکنم
577
00:45:50,170 --> 00:45:52,580
.رو قبلا بهم گفتی
578
00:45:54,230 --> 00:45:57,830
.دیشب...بهش فکر کردم
579
00:45:58,860 --> 00:46:01,770
.منم اصلا نتونستم بخوابم
580
00:46:03,690 --> 00:46:05,410
...شاهزاده
581
00:46:06,060 --> 00:46:08,500
...اگه کاری که برات می تونم بکنم
582
00:46:08,500 --> 00:46:11,270
،فقط اینه که بهت اعتماد کنم و مراقبت باشم
583
00:46:11,270 --> 00:46:14,030
این کارُ می کنم، اما
584
00:46:14,860 --> 00:46:18,420
این به این معنیه که نمی تونی بهم اعتماد کنی و هیچی بهم بگی؟
585
00:46:23,760 --> 00:46:28,680
می خوای مثل قبلا بری بیرون از قصر و سوپ برنج بخوری؟
586
00:46:28,680 --> 00:46:31,660
نگفتی بعد از اینکه خوب بخوری، انرژی می گیری؟
587
00:46:37,460 --> 00:46:39,160
...شاهزاده
588
00:46:41,020 --> 00:46:43,300
...امروز...من
589
00:46:43,300 --> 00:46:47,000
.می خوام خودم براتون آشپزی کنم
590
00:46:48,060 --> 00:46:50,060
خودت؟
591
00:46:51,590 --> 00:46:55,960
نباید انتظار چیزی مثل غذاهای
،آشپزخونه ی سلطنتی رو داشته باشید
592
00:46:56,410 --> 00:47:00,700
.اما از صمیم قلبم اونُ درست می کنم
593
00:47:00,750 --> 00:47:03,230
.خواهش می کنم رد نکنید
594
00:47:07,490 --> 00:47:10,930
،جایی که استادم قبلا زندگی می کرد
595
00:47:10,960 --> 00:47:14,210
.امشب اونجا می بینمتون
596
00:47:24,910 --> 00:47:28,770
♬ به خاطر عشقی که به قلبم اومد ♬
597
00:47:30,730 --> 00:47:34,790
♬ همیشه سختی ها رو تحمل می کنم ♬
598
00:47:35,580 --> 00:47:41,410
♬ چون فقط تو رو می تونم ببینم ♬
599
00:47:41,410 --> 00:47:46,380
♬ هیچ کاری نمی تونم بکنم ♬
600
00:47:46,420 --> 00:47:52,340
♬ نمی تونم بدون تو زندگی کنم ♬
601
00:47:52,340 --> 00:47:58,560
♬ قلبم می خواد منفجر شه ♬
602
00:47:58,560 --> 00:48:05,110
♬ اگه یه قدم دیگه بردارم می تونم تو رو ببینم؟ ♬
603
00:48:05,110 --> 00:48:09,660
♬ می تونم لمست کنم؟ ♬
604
00:48:09,690 --> 00:48:16,000
♬ عشقم، کسی که دوباره ناپدید می شه ♬
605
00:48:16,020 --> 00:48:22,610
♬ ناامیدانه با خودم می گم که دوستت دارم ♬
606
00:48:22,610 --> 00:48:28,830
♬ چون اینجا می مونم ♬
607
00:48:28,900 --> 00:48:35,800
♬ جایی که برای همیشه اونجا نخواهی بود ♬
608
00:48:35,950 --> 00:48:39,730
همش رو خودت درست کردی؟
609
00:48:40,150 --> 00:48:42,050
.بله
610
00:48:42,050 --> 00:48:47,170
.خواهش می کنم اگه غذا بد بود سرزنشم نکنید
611
00:49:12,730 --> 00:49:15,330
،وقتی ازم خواستید باهاتون فرار کنم
612
00:49:15,330 --> 00:49:18,520
.می خواستم دستاتون رو بگیرم
613
00:49:19,750 --> 00:49:22,790
،اگه اون موقع فرار کرده بودیم
614
00:49:22,790 --> 00:49:26,620
اون وقت، الان اینطوری زندگی می کردیم؟
615
00:49:34,020 --> 00:49:37,420
چرا بهم خیره شدی؟
616
00:49:38,470 --> 00:49:40,870
...اینطوری دیدنتون
617
00:49:40,870 --> 00:49:44,310
.مثل اولین باری شدید که توی اون تله همدیگه رو دیدیم
618
00:49:44,310 --> 00:49:48,860
چرا بعدا وقتی همدیگه رو دیدیم نشناختمتون؟
619
00:49:50,570 --> 00:49:52,900
.منم همینطور
620
00:49:52,950 --> 00:49:56,200
.عجب دختری هستی
621
00:49:56,200 --> 00:49:58,920
.کاملا فریب خورده بودم که ته پیونگی
622
00:50:00,280 --> 00:50:05,600
،وقتی بالاخره دوباره منُ جونگ صدا کردید
623
00:50:05,600 --> 00:50:08,110
.خیلی خوشحال بودم
624
00:50:12,110 --> 00:50:14,300
.خوشمزه است
625
00:50:14,300 --> 00:50:16,320
واقعا شاهزاده؟
626
00:50:27,130 --> 00:50:29,180
.شاهزاده
627
00:50:29,180 --> 00:50:33,220
.من دیگه اون جونگی که می شناختید نیستم
628
00:50:34,410 --> 00:50:39,260
...کاری که می خوام بکنم
629
00:50:39,260 --> 00:50:42,940
.آرزو می کنم آسیبی بهتون نزنه
.آرزو می کنم و باز هم آرزو می کنم
630
00:50:54,090 --> 00:50:56,220
.خواهش می کنم اول برید
631
00:50:56,220 --> 00:50:59,310
.بعد از اینکه یه کم تمیزکاری کردم می رم
632
00:51:00,680 --> 00:51:03,550
بالاخره نمی خوای بهم بگی؟
633
00:51:05,010 --> 00:51:07,370
،اگه نمی خوای بهم بگی
634
00:51:08,940 --> 00:51:11,690
.منم نمی پرسم
635
00:51:12,540 --> 00:51:17,940
...چرا تظاهر کردی پسری
،چرا اسمت رو ته پیونگ گذاشتی
636
00:51:17,940 --> 00:51:22,110
.به هر حال، دلایل خودت رو داشتی
637
00:51:23,890 --> 00:51:27,880
...الان...چرا داری درد می کشی
638
00:51:29,030 --> 00:51:31,850
...حتی اگه بهم نگی
639
00:51:32,520 --> 00:51:37,880
بازم آخرش می دونم که دلایل خودت رو داری، درسته؟
640
00:51:39,000 --> 00:51:42,900
.اینطوری بهش فکر می کنم و حواسم بهت هست
640
00:51:42,900 --> 00:51:49,540
.:::متعلق"OPUS-SUB" کليه حقوق مادي و معنوي آثار ترجمه شده تيم :::.
.:::به سايت "کره فروم" ميباشد انتشار فايل ترجمه بدون:::.
.:::تگ هاي اختصاصي مجاز نميباشد:::.
641
00:51:49,540 --> 00:51:51,230
.شاهزاده شین سونگ
642
00:51:51,230 --> 00:51:54,690
چرا همیشه کاسه ی دارو رو میشکنی؟
643
00:51:54,690 --> 00:51:58,640
.توی این قصر کلی چشم و گوش هست
644
00:51:58,640 --> 00:52:02,080
،اگه مردم شایعه پراکنی کنن
645
00:52:02,080 --> 00:52:04,040
که تو تیک عصبی داری چی؟
646
00:52:04,040 --> 00:52:06,950
.این کارُ می کنم چون قلبم احساس خفگی می کنه
647
00:52:06,950 --> 00:52:08,460
چرا؟
648
00:52:08,460 --> 00:52:11,800
مشکل چیه شین سونگ؟
649
00:52:11,800 --> 00:52:15,840
.کاسه های دارو اذیتم می کنن
650
00:52:15,840 --> 00:52:17,290
...اگه اینطوره
651
00:52:17,290 --> 00:52:20,840
پس می شکنیشون چون از کاسه خوشت نمیاد؟
652
00:52:20,840 --> 00:52:25,980
یه کارگر ساده نبود که گلدون شما رو ساخت؟
653
00:52:25,980 --> 00:52:30,910
می شه اون کارگر ساده رو احضار کنید و بگید برام کاسه بسازه؟
654
00:52:31,700 --> 00:52:33,070
...شاهزاده شین سونگ
655
00:52:33,070 --> 00:52:37,690
،مثل اون چینی هایی که برای ضیافت ساخت
.بگید جوری بسازه که از دستم نیوفته
656
00:52:37,690 --> 00:52:41,860
.همینطور مثل فنجون چایی که ساخت گرما رو نگه داره
657
00:52:41,860 --> 00:52:44,310
اما، چرا اون؟
658
00:52:44,310 --> 00:52:49,010
.سرپرست لی و تعداد زیادی استاد سفالگری توی بون وون هست
659
00:52:49,010 --> 00:52:52,090
.باید حتما اون باشه
660
00:52:54,180 --> 00:52:56,410
.خب، سخت نیست
661
00:52:56,410 --> 00:52:59,050
.بهش می گم این کارُ بکنه
662
00:52:59,050 --> 00:53:01,600
.خودم به بون وون می رم و دستور می دم
663
00:53:01,600 --> 00:53:03,090
.نه
664
00:53:03,090 --> 00:53:05,320
.خودم حلش می کنم
665
00:53:05,320 --> 00:53:08,270
.خواهش می کنم به جاش مراقب خودت باش
666
00:53:10,900 --> 00:53:17,430
.اعلیحضرت، با شین سونگ بی چاره امون چی کار کنم
667
00:53:17,430 --> 00:53:20,590
بهتر نشده؟
668
00:53:20,590 --> 00:53:22,930
،از اونجایی که خیلی می ترسه
669
00:53:22,930 --> 00:53:25,590
.به این راحتی ها بهتر نمی شه
670
00:53:27,200 --> 00:53:30,230
،بهتون گفتم که
671
00:53:30,230 --> 00:53:32,920
.چیزی برای نگرانی وجود نداره
672
00:53:32,920 --> 00:53:36,660
.منِ شاه ازش مراقبت می کنم
673
00:53:36,660 --> 00:53:39,050
!بهت قول دادم، این بین
674
00:53:40,290 --> 00:53:44,770
،اعلیحضرت، می شه دستور بدید
675
00:53:44,770 --> 00:53:47,150
بون وون یه کاسه ی داروی جدید برای شاهزاده شین سونگ بسازه؟
676
00:53:47,150 --> 00:53:49,060
.اصلا کار سختی نیست
677
00:53:49,060 --> 00:53:52,300
الان کوانگ هی رو صدا می کنم و دستور
.می دم سریعا این کارُ انجام بده
678
00:53:53,120 --> 00:53:57,960
نظرتون راجع به اون کارگری که برای من گلدون درست کرد چیه؟
679
00:53:59,570 --> 00:54:03,390
از گلدون اون بچه خوشت اومد؟
680
00:54:03,390 --> 00:54:06,370
اون باهوش نیست؟
681
00:54:06,370 --> 00:54:10,660
فکر کنم اون می تونه کاسه ای بسازه
.که شاهزاده شین سونگ دوست داشته باشه
682
00:54:11,130 --> 00:54:16,620
،درسته. اون همیشه چیزهایی می سازه
.که هیچ کس فکرش رو هم نمی کنه
683
00:54:17,370 --> 00:54:21,580
.مشتاقم بدونم این دفعه چی درست می کنه
684
00:54:26,990 --> 00:54:31,280
،جونگ، چیزهایی که راجع به شاهزاده شین سونگ بهت گفتم
685
00:54:31,280 --> 00:54:33,710
همش رو یادته. درسته؟
686
00:54:39,340 --> 00:54:43,330
.می خوام برای شاهزاده شین سونگ کاسه ی دارو بسازی
687
00:54:43,330 --> 00:54:44,610
ببخشید؟
688
00:54:45,710 --> 00:54:49,100
شاهزاده شین سونگ حالشون خوب نیست؟
689
00:54:49,100 --> 00:54:53,120
نه، اونها فقط یه سری داروهای
.تقویتی هستن که همیشه می خوره
690
00:54:53,710 --> 00:54:55,120
.بله
691
00:54:55,690 --> 00:54:58,310
.خواسته ی شاهزاده شین سونگ می تونه فریب کارانه باشه
692
00:54:58,310 --> 00:55:01,410
فکر می کنی می تونی از پس این خواسته اش بربیای؟
693
00:55:01,410 --> 00:55:03,190
.بله شاهزاده
694
00:55:03,190 --> 00:55:06,030
.بهترین کارم رو ارائه می دم
695
00:55:08,460 --> 00:55:13,350
،شاهزاده ما دارو رو تغییر دادیم
.خواهش می کنم امتحان کنید
696
00:55:13,350 --> 00:55:15,370
دوباره دارو؟
697
00:55:15,370 --> 00:55:18,350
.متاسفم که مزاحم می شم
698
00:55:18,350 --> 00:55:22,000
می تونم نگاهی به ظرف دارو بندازم؟
699
00:55:32,370 --> 00:55:37,400
شاهزاده، شما از رنگ کاسه خوشتون میاد؟
700
00:55:42,210 --> 00:55:44,270
.کاسه فقط کاسه است
701
00:55:44,270 --> 00:55:47,170
.تغییر رنگ کاسه باعث نمی شه طعم دارو تغییر کنه
702
00:55:47,170 --> 00:55:51,830
.رنگ های مختلفی هستن که با غذاها هماهنگ می شن
703
00:55:51,830 --> 00:55:57,060
.به جای رنگ، از طرح لاک پشت روش متنفرم
704
00:55:57,060 --> 00:55:59,230
.اون یکی از شیب جانگ سانگ هاست
(ده سمبل سنتی طول عمر)
705
00:55:59,230 --> 00:56:02,530
.من نمی تونم غذاهای دریایی بخورم
706
00:56:02,530 --> 00:56:03,790
ولی بازم، لاک پشت؟
707
00:56:03,790 --> 00:56:05,560
...شاهزاده
708
00:56:06,840 --> 00:56:09,410
.بله شاهزاده. فهمیدم
709
00:56:09,410 --> 00:56:11,920
.درخت کاج و ابر هم هستن
(از همون ده سمبل)
710
00:56:11,920 --> 00:56:14,840
.طرح های زیاد دیگه ای هستن که می تونم طراحی کنم
711
00:56:14,840 --> 00:56:17,720
همینطور متنفرم از اینکه به خاطر باریک
.بودن کاسه دارو ازش سرازیر می شه
712
00:56:17,720 --> 00:56:20,250
.بله شاهزاده. فهمیدم
713
00:56:20,250 --> 00:56:22,740
.همینطور کاسه نباید از دستم سُر بخوره
714
00:56:22,740 --> 00:56:25,130
.بله شاهزاده. یادم می مونه
715
00:56:25,130 --> 00:56:30,320
.در آخر، می خوام وقتی می شکنمش بیشتر صدا بده
716
00:56:30,320 --> 00:56:31,790
.بله اعلیحضرت
717
00:56:31,790 --> 00:56:36,210
وقتی کاسه صدای بلندی می ده، بهتون آرامش می ده، اینطور نیست؟
718
00:56:36,210 --> 00:56:38,770
تو هم اون حسُ می دونی؟
719
00:56:38,770 --> 00:56:43,210
.من هم بیشتر اوقات چینی ها رو توی پاجیجانگ می شکنم
(جایی که چینی های غیر قابل قبول رو از بین می برند)
720
00:56:43,210 --> 00:56:47,220
.همین الان گفتم که کاسه ای که برام بسازی رو می شکنم
721
00:56:47,220 --> 00:56:51,960
.بله شاهزاده. این باعث می شه که بیشتر بسازم
722
00:56:51,960 --> 00:56:55,780
.خواهش می کنم به خاطر من بیشتر و بیشتر بشکنید
723
00:56:57,620 --> 00:57:01,600
.منتظر کاسه هایی که قراره بسازی هستم
724
00:57:01,600 --> 00:57:04,000
.بله شاهزاده
725
00:57:05,450 --> 00:57:09,380
قراره برای شاهزاده شین سونگ ظرف دارو بسازی؟
726
00:57:09,380 --> 00:57:11,000
.بله استاد
727
00:57:11,000 --> 00:57:14,780
.فقط می خوام تا وقتی برام گل بیارن چرخوندن چرخُ تمرین کنم
728
00:57:14,780 --> 00:57:17,480
.کلی گِل توی بون وون هست
729
00:57:17,480 --> 00:57:20,160
چرا منتظر گل تازه ای؟
730
00:57:20,160 --> 00:57:23,110
،وقت در مورد گِل ها مطالعه می کردم
731
00:57:23,110 --> 00:57:26,640
.گفتید خاک مادر تمام زندگی هاست
732
00:57:26,640 --> 00:57:28,350
درسته؟
733
00:57:28,350 --> 00:57:30,010
.درسته
734
00:57:30,570 --> 00:57:34,830
.هرچیزی که جون داره به خاک وابسته است
735
00:57:34,830 --> 00:57:37,320
،طوری که از خاک استفاده کنی می تونه
736
00:57:37,320 --> 00:57:41,240
.یکی رو بکشه و یا زندگیش رو نجات بده
737
00:57:41,240 --> 00:57:46,130
،برای نجات زندگی مردم با خاک، باید چینی ساخت
738
00:57:46,130 --> 00:57:48,680
باید چی کار کنم استاد؟
739
00:57:48,680 --> 00:57:52,310
.اون بستگی به کسی داره که از اون چینی استفاده می کنه
740
00:57:52,310 --> 00:57:55,150
.من همه چیز رو راجع به شاهزاده شین سونگ فهمیدم
741
00:57:55,150 --> 00:57:57,270
742
00:57:57,270 --> 00:58:00,100
،حالا که می بینم همه تمرکزت رو گذاشتی روی سفالگری
743
00:58:00,100 --> 00:58:02,350
.احساس آرامش می کنم
744
00:58:02,350 --> 00:58:07,220
،این یه فرصته که به سرپرست لی نشون بدم
745
00:58:07,220 --> 00:58:10,530
چطور سفالگری حقیقتا سفالگر خوبیه؟
746
00:58:10,530 --> 00:58:13,000
،و چقدر من، کسی که خون پدرم توی رگ هام جاریه
747
00:58:13,000 --> 00:58:15,630
.با سرپرست لی فرق دارم
748
00:58:15,630 --> 00:58:17,510
.حتما می خوام اینُ بهش نشون بدم
749
00:58:17,510 --> 00:58:20,880
!اینطوریه؟ همین کارُ بکن
750
00:58:20,880 --> 00:58:22,930
!منم کمکت می کنم
751
00:58:22,930 --> 00:58:25,280
.بله استاد
752
00:58:25,280 --> 00:58:28,480
.واقعا به کمکتون احتیاج دارم
753
00:58:31,210 --> 00:58:33,110
،تو سرت با ساختن ظرف دارو شلوغه
754
00:58:33,110 --> 00:58:35,630
چرا نمی ذاری من لعابُ درست کنم؟
755
00:58:35,630 --> 00:58:38,870
.مشکلی نیست. می خوام خودم یاد بگیرم و انجامش بدم
756
00:58:38,870 --> 00:58:41,170
.یه نوع لعاب تازه لازم دارم
757
00:58:41,170 --> 00:58:46,040
وقتی مواد اولیه رو آوردم خواهش می کنم
.توی ساختن لعاب بهم کمک کنید
758
00:58:49,690 --> 00:58:51,880
...در واقع
759
00:58:51,880 --> 00:58:55,390
،کسی که به من یاد داد چطور لعاب بسازم
760
00:58:55,390 --> 00:58:57,910
.خواهر یون اوک بود
761
00:58:57,910 --> 00:58:59,500
واقعا؟
762
00:58:59,500 --> 00:59:02,900
،بله. خواهر یون اوک همیشه سعی می کرد
763
00:59:02,900 --> 00:59:06,670
.با همه چیز لعاب درست کنه
764
00:59:06,670 --> 00:59:10,180
.به همین خاطر خیلی توسط سرپرست لی سرزنش می شد
765
00:59:11,210 --> 00:59:16,170
.بهر حال، تو درست شبیه خواهر یون اوکی
766
00:59:17,910 --> 00:59:22,510
،وقتی سرپرست لی سرزنشش می کرد
حتما پدرم آرومش می کرد، درسته؟
767
00:59:22,510 --> 00:59:25,620
.اون موقع، اون دستیار سرپرست لی بود
768
00:59:25,620 --> 00:59:29,580
.احتمالا بابت اصلا نمی دونست که سرزنش شده
769
00:59:29,580 --> 00:59:34,520
مامانم دستیار سرپرست لی هم بوده؟
770
00:59:36,310 --> 00:59:40,980
.مقام یون جونگ باید به همه ی افراد بون وون کمک کنه
771
00:59:47,160 --> 00:59:48,470
چطورید؟
772
00:59:48,470 --> 00:59:50,270
!!!اوه. برادر
773
00:59:51,940 --> 00:59:54,890
.این دفعه جونگ به دستور ملکه این بین داره چینی می سازه
774
00:59:54,890 --> 00:59:55,940
دوباره؟
775
00:59:55,940 --> 00:59:57,740
چجور چینی ای؟
776
00:59:57,740 --> 00:59:59,640
.ظرف داروی شاهزاده شین سونگ
777
00:59:59,640 --> 01:00:00,560
!اوه
778
01:00:00,560 --> 01:00:01,460
!برادر
779
01:00:01,460 --> 01:00:04,390
اگه همه چیز خوب پیش بره، جونگ سفالگر می شه؟
780
01:00:04,390 --> 01:00:08,540
.دفعه ی قبل به خاطر من بدشانسی آورد
781
01:00:11,180 --> 01:00:12,870
.باید برای کاری بهم کمک کنید
782
01:00:12,870 --> 01:00:14,840
چیه؟
783
01:00:14,840 --> 01:00:18,440
.وقتی توی بون وون کار می کنید، پر سر و صدا باشید
784
01:00:18,440 --> 01:00:21,060
.این استعداد منه
785
01:00:21,060 --> 01:00:23,770
".جونگ داره به دستور ملکه این بین چینی می سازه"
786
01:00:23,770 --> 01:00:26,520
".اگه همه چیز خوب پیش بره سفالگر می شه"
787
01:00:26,520 --> 01:00:29,330
.این خبرُ توی بون وون پخش کنید تا همه بشنون
788
01:00:29,330 --> 01:00:30,560
فهمیدی؟
789
01:00:30,560 --> 01:00:32,070
.بله
790
01:00:42,350 --> 01:00:44,070
شنیدید پسرا؟
791
01:00:44,070 --> 01:00:44,840
چی؟
792
01:00:44,840 --> 01:00:48,750
.جونگ داره به دستور ملکه این بین ظرف دارو می سازه
793
01:00:48,750 --> 01:00:50,440
!وای
794
01:00:50,440 --> 01:00:52,820
،اونوقت، اگه همه چیز خوب پیش بره
795
01:00:52,820 --> 01:00:54,040
جونگ سفالگر می شه؟
796
01:00:54,040 --> 01:00:55,550
!البته
797
01:00:55,550 --> 01:00:58,280
،چند بار تا حالا جونگ
798
01:00:58,280 --> 01:00:59,580
برای قصر چینی ساخته؟
799
01:00:59,580 --> 01:01:03,710
.این چینی براش مثل یه تیکه کیکه
800
01:01:05,200 --> 01:01:06,340
،تو، پسره ی خیره سر
801
01:01:06,340 --> 01:01:08,660
چیزی که الان گفتی، حقیقت داره؟
802
01:01:08,660 --> 01:01:10,010
.بله آقا
803
01:01:10,010 --> 01:01:13,400
خبر همه جای بون وون پخش شده، نمی دونستید؟
804
01:01:13,400 --> 01:01:15,030
اینطوره؟
805
01:01:15,880 --> 01:01:17,640
...هی
806
01:01:17,640 --> 01:01:21,060
.فکر کنم جونگ واقعا داره سفالگر می شه
807
01:01:21,060 --> 01:01:22,760
.می دونستم
808
01:01:22,760 --> 01:01:25,330
.خیلی وقت پیش باید می شد
809
01:01:25,330 --> 01:01:29,390
اون همه ی کارهایی که سفالگرها
.این مدت می کردنُ انجام داده
810
01:01:29,390 --> 01:01:32,760
اما اون یه زنه. واقعا سفالگر می شه؟
811
01:01:32,760 --> 01:01:35,260
،حتی اگه سرپرست لی هم سعی کنه جلوش رو بگیره
812
01:01:35,260 --> 01:01:38,490
...اگه قصر پشت این قضیه باشه
.نمی تونه جلوی این اتفاق رو بگیره
813
01:01:38,490 --> 01:01:39,600
قصر؟
814
01:01:39,600 --> 01:01:44,080
.آره. ملکه این بین و پادشاه دارن این جریان رو پیش می برن
815
01:01:44,080 --> 01:01:45,640
!بازی تمومه
816
01:01:45,640 --> 01:01:49,730
فقط با نگاه کردن به استعدادش همین الانم
.می شه گفت که لیاقت سفالگر شدنُ داره
817
01:01:49,730 --> 01:01:52,710
الان چی گفتی؟
818
01:01:54,870 --> 01:01:57,140
.هیچی
819
01:01:57,140 --> 01:01:58,790
.فقط داشتیم حرف می زدیم
820
01:01:58,790 --> 01:02:03,510
.فقط یه شایعه است که اطراف بون وون پخش شده
821
01:02:03,510 --> 01:02:05,990
،همه توی بون وون می دونن
822
01:02:05,990 --> 01:02:08,770
به جز من؟
823
01:02:12,340 --> 01:02:16,210
نگفتی ملکه این بین شخصا بهت دستور داده؟
824
01:02:16,210 --> 01:02:18,380
.منم همین امروز شنیدم
825
01:02:18,380 --> 01:02:21,570
می خوای با حمایت ملکه این بین سفالگر شی؟
826
01:02:21,570 --> 01:02:23,600
اینقدر خوب بودی؟
827
01:02:23,600 --> 01:02:28,010
از اونجایی که توانایی هات هنوز هم خیلی
بالا نیست، پس از ملکه این بین خواهش کردی؟
828
01:02:28,010 --> 01:02:31,230
فقط دیدمشون چون منُ احضار کرده
.بودن، خودم ازشون چیزی نخواستم
829
01:02:31,230 --> 01:02:33,160
.آروم باش
830
01:02:33,160 --> 01:02:36,490
.این یه دستور از قصره. فقط ازش اطاعت کن
831
01:02:37,380 --> 01:02:41,140
.از اونجایی که دستور شاهه، کارت رو به بهترین نحو انجام بده
832
01:02:41,140 --> 01:02:45,360
.سرپرست لی، یه خواهش دارم
833
01:02:46,740 --> 01:02:50,190
.دوست دارم با سفالگر لی رقابت کنم
834
01:02:50,780 --> 01:02:52,820
چی گفتی؟
835
01:02:53,390 --> 01:02:58,180
نمی خوام بشنوم مردم بگن به خاطر
.حمایت ملکه این بین سفالگر شدم
836
01:02:58,180 --> 01:03:01,700
،به جاش اگه با سفالگر سلطنتی رقابت کردم و بردم
837
01:03:01,700 --> 01:03:06,690
.خواهش می کنم خودتون منُ به عنوان سفالگر تعیین کنید
838
01:03:07,760 --> 01:03:10,020
.چه بچه ی باهوشی
839
01:03:10,020 --> 01:03:13,310
.ملکه این بین همین الانش هم از تو خوشش میاد
840
01:03:13,310 --> 01:03:17,770
اگه بهشون نگیم کدوم مال کیه چی؟
841
01:03:17,770 --> 01:03:22,010
اگه ازشون بخوایم بدون اینکه بدونن
کدوم مال کیه تصمیم بگیرم چی؟
842
01:03:22,010 --> 01:03:24,470
!یه بازی منصفانه می شه
843
01:03:24,470 --> 01:03:26,180
!ازش خوشم نمیاد
844
01:03:26,180 --> 01:03:28,730
می دونم که مردم می گن باید مقایسه کنی
،تا بفهمی کی بزرگتره و کی کوچیکتر
845
01:03:28,730 --> 01:03:32,150
،اما اگه تفاوت خیلی زیاد باشه
.بدون اندازه گیری هم می تونی بفهمی
846
01:03:32,150 --> 01:03:34,550
.نیازی نیست با اون رقابت کنم
847
01:03:50,380 --> 01:03:52,060
.برو
848
01:03:52,060 --> 01:03:54,380
.باید تنها باشم تا تمرکز کنم
849
01:03:58,490 --> 01:04:02,960
می خوام بدون از دست دادن هیچی، سفالگر شم؟
850
01:04:02,960 --> 01:04:06,980
.این چیزی بود که بهم گفتید و به سختی سرزنشم کردید
851
01:04:08,260 --> 01:04:12,400
بعد از اینکه اینُ بهم گفتید، همه چیزُ کنار گذاشتم
852
01:04:12,400 --> 01:04:15,420
.و فقط روی سفالگری تمرکز کردم
853
01:04:15,420 --> 01:04:19,120
.با کم کردن زمان خوابم، چرخوندن چرخ رو تمرین کردم
854
01:04:19,730 --> 01:04:22,860
،دلیلی که کنده کاری و طراحی رو یاد گرفتم
855
01:04:22,860 --> 01:04:26,020
.رو هم می دونید
856
01:04:26,590 --> 01:04:29,910
فکر کردی فقط با همین ها می تونی برنده شی؟
857
01:04:29,910 --> 01:04:32,340
داری تمام عمری که من توی بون وون
گذروندم رو به تمسخر می گیری؟
858
01:04:32,340 --> 01:04:36,850
.اگه ببازم، قبول می کنم
859
01:04:37,410 --> 01:04:43,200
،اما برای این ظرف داروی شاهزاده شین سونگ
860
01:04:43,200 --> 01:04:45,580
.به خودم کاملا اعتماد دارم
861
01:04:46,900 --> 01:04:48,860
.باشه
862
01:04:48,860 --> 01:04:51,950
.مبارزه ات رو می پذیرم
863
01:04:52,730 --> 01:04:56,800
.ممنونم که خواهشم رو پذیرفتید سفالگر سلطنتی
864
01:04:57,630 --> 01:05:02,680
مطمئنم که ازتون می برم و سفالگر می شم
865
01:05:02,680 --> 01:05:05,030
من هم
866
01:05:05,030 --> 01:05:09,420
.با این فرصت این توهین رو جبران می کنم
866
01:05:09,420 --> 01:05:15,260
::::براي دريافت زيرنويس و فيلم و سريال هاي آسيايي با لينک مستقيم::::
::::مراجعه نماييد www.1koreanforum.in و کيفيت مناسب به آدرس ::::
867
01:05:15,260 --> 01:05:19,150
تو رقابت جونگُ قبول کردی؟
868
01:05:19,150 --> 01:05:21,140
.بله سرپرست
869
01:05:21,140 --> 01:05:25,150
.دیگه نمی تونم توهین هاشُ تحمل کنم
870
01:05:26,090 --> 01:05:28,680
.در واقع، خوب شد
871
01:05:28,680 --> 01:05:31,930
.به خواسته اش عمل کن
872
01:05:31,930 --> 01:05:34,350
شما می خواید چی کار کنید؟
873
01:05:34,350 --> 01:05:36,620
.نقشه هایی دارم
874
01:05:36,620 --> 01:05:40,520
اگه واقعا سفالگر شه چی؟-
!این اتفاق هرگز نمی افته-
875
01:05:41,120 --> 01:05:43,290
نقشه ی خاصی دارید؟
876
01:05:43,290 --> 01:05:49,560
تمام کاری که تو باید بکنی اینه روی ساختن
.ظرف دارو برای شاهزاده شین سونگ تمرکز کنی
877
01:05:49,560 --> 01:05:51,500
...من
878
01:05:52,110 --> 01:05:54,770
.مراقب بقیه ی چیزها هستم
879
01:05:57,370 --> 01:05:59,880
سفالگر لی و یوجونگ
880
01:05:59,880 --> 01:06:02,950
قراره واسه ساختن
881
01:06:02,950 --> 01:06:05,410
.ظرف داروی شاهزاده شین سونگ رقابت کنن
882
01:06:06,910 --> 01:06:12,410
.اگه یو جونگ برنده شه، به عنوان سفالگر تعیین می شه
883
01:06:13,490 --> 01:06:17,120
،اگه سفالگر لی یوک دو برنده شه
884
01:06:17,800 --> 01:06:23,570
.به عنوان سرپرست بون وون تعیین می شه
885
01:06:31,770 --> 01:06:34,980
.خواهش می کنم مطمئن شو که ببری سفالگر سلطنتی
886
01:06:35,050 --> 01:06:40,070
.من هم قطعا بهت غلبه می کنم
886
01:06:40,070 --> 01:06:54,470
....:: ترجمه و زيرنويس : نیلوفر ::....
....:: 1koreanforum.in::....
887
01:06:54,470 --> 01:06:56,340
~ پیش نمایش ~
888
01:06:56,340 --> 01:06:59,210
سفالگر لی و یو جونگ رقابت می کنن
889
01:06:59,210 --> 01:07:01,660
.با این رقابت حقایق زیادی برملا می شه
890
01:07:01,660 --> 01:07:03,070
.سفاگر سلطنتی، خواهش می کنم مطمئن شید که می برید
891
01:07:03,070 --> 01:07:05,360
کدوم رو انتخاب می کنی شین سونگ؟
892
01:07:05,360 --> 01:07:08,620
چه احساس بدی داشته وقتی توی دام
.می افته و خیانتکار شناخته می شه
893
01:07:08,620 --> 01:07:10,260
...و چه احساسی داره که ببینه
894
01:07:10,260 --> 01:07:12,580
.مجبورشون می کنم اینُ تجربه کنن
895
01:07:12,580 --> 01:07:14,070
!!!شاهزاده شین سونگ
896
01:07:14,070 --> 01:07:15,890
!خواهش می کنم نجاتم بده
897
01:07:15,890 --> 01:07:17,800
!سریع ببریدش
898
01:07:17,800 --> 01:07:20,680
،فقط اگه از اون لعاب خاک سفید استفاده نکرده بود
899
01:07:20,680 --> 01:07:22,600
!یه خیانتکار نمی شد
900
01:07:22,600 --> 01:07:24,280
!چقدر بیچاره
901
01:07:24,280 --> 01:07:27,340
!احتمالا همه ی این ها رو برنامه ریزی کرده بود
902
01:07:27,340 --> 01:07:29,930
!نمی تونم اینجا به خاطر یو جونگ بمیرم
903
01:07:29,930 --> 01:07:33,700
!بعدی نوبت سرپرست لیه86740