All language subtitles for Jung.Yi.Goddess.of.Fire.E22.2013
Afrikaans
Albanian
Amharic
Arabic
Armenian
Azerbaijani
Basque
Belarusian
Bengali
Bosnian
Bulgarian
Catalan
Cebuano
Chichewa
Chinese (Simplified)
Chinese (Traditional)
Corsican
Croatian
Czech
Danish
Dutch
English
Esperanto
Estonian
Filipino
Finnish
French
Frisian
Galician
Georgian
German
Greek
Gujarati
Haitian Creole
Hausa
Hawaiian
Hebrew
Hindi
Hmong
Hungarian
Icelandic
Igbo
Irish
Italian
Japanese
Javanese
Kannada
Kazakh
Khmer
Korean
Kurdish (Kurmanji)
Kyrgyz
Lao
Latin
Latvian
Lithuanian
Luxembourgish
Macedonian
Malagasy
Malay
Malayalam
Maltese
Maori
Marathi
Mongolian
Myanmar (Burmese)
Nepali
Norwegian
Pashto
Persian
Polish
Portuguese
Punjabi
Romanian
Russian
Samoan
Scots Gaelic
Serbian
Sesotho
Shona
Sindhi
Slovak
Slovenian
Somali
Spanish
Sundanese
Swahili
Swedish
Tajik
Tamil
Telugu
Thai
Turkish
Ukrainian
Urdu
Uzbek
Vietnamese
Welsh
Xhosa
Yiddish
Yoruba
Zulu
Odia (Oriya)
Kinyarwanda
Turkmen
Tatar
Uyghur
Would you like to inspect the original subtitles? These are the user uploaded subtitles that are being translated:
1
00:00:00,324 --> 00:00:05,324
.::: کره فروم تقديم ميکند "OPUS-SUB" تيم ترجمه :::.
1
00:00:05,324 --> 00:00:09,042
....:: miss secret:ترجمه و زیرنویس ::....
....:: ویرایش: نیلوفر ::....
....:: 1koreanforum.in::....
2
00:00:11,149 --> 00:00:12,745
قسمت 22
3
00:00:19,981 --> 00:00:22,548
از این رقابت دست می کشم
4
00:00:23,361 --> 00:00:27,254
.اما به جاش گه دونگ رو آزاد کنید
5
00:00:30,576 --> 00:00:32,235
جدی می گی؟
6
00:00:34,377 --> 00:00:39,528
به خاطر یکی مثل گه دونگ بی خیال
فرصت سفالگر شدنت می شی؟
7
00:00:39,935 --> 00:00:44,007
،اون دوستیه که توی اوقات سختیم بهم کمک کرده
8
00:00:44,007 --> 00:00:46,253
.نمی تونم همینطوری نا دیده اش بگیرم
9
00:00:46,253 --> 00:00:49,206
نگفتی می خوای سفالگر شی؟
10
00:00:49,891 --> 00:00:52,536
پس چرا اینقدر راحت جا می زنی؟
11
00:00:52,536 --> 00:00:55,837
.اگه بتونم گه دونگ رو نجات بدم، این کارُ می کنم
12
00:00:56,529 --> 00:01:00,585
انگیزه ات فقط همین قدر بود؟
13
00:01:02,163 --> 00:01:04,646
.ازت ناامید شدم
14
00:01:06,886 --> 00:01:08,348
.برش دار
15
00:01:09,210 --> 00:01:10,291
ببخشید؟
16
00:01:10,291 --> 00:01:15,045
فکر می کنی برای من آسون بوده
که سفالگر سلطنتی شم؟
17
00:01:15,599 --> 00:01:18,440
.منم موقعیت های سختی داشتم
18
00:01:19,244 --> 00:01:24,193
.ثابت می کنم که تمام تلاشم توی این مدت بیهوده نبوده
19
00:01:25,072 --> 00:01:26,888
.زود باش، برش دار و برو
20
00:01:29,446 --> 00:01:32,492
گه دونگ رو آزاد می کنم، اما
21
00:01:33,597 --> 00:01:36,276
اما تو به خاطر سَرسَری گرفتن
.ظروف چینی تنبیه می شی
22
00:01:37,004 --> 00:01:40,072
.ممنونم سفالگر سلطنتی
23
00:01:40,072 --> 00:01:41,615
.برو بیرون
24
00:02:03,980 --> 00:02:07,746
.این شبیهشه. درست شبیه همونی که شکست
25
00:02:13,050 --> 00:02:16,231
.اندازه اش هم همونه
26
00:02:16,231 --> 00:02:19,027
.گفتی سخته اما فکر کنم فقط شکسته نفسی کردی
27
00:02:19,027 --> 00:02:21,150
.باعث افتخار منه اعلیحضرت
28
00:02:30,464 --> 00:02:34,359
این چیه روی درپوش؟
29
00:02:44,503 --> 00:02:48,121
.به خاطر این تیکه ی اضافی، درست نمی ره داخل
30
00:02:49,547 --> 00:02:52,922
.خواهش می کنم اول قسمت برآمدگی رو ببرید داخل
31
00:03:01,895 --> 00:03:06,386
.این برای جلوگیری از افتادن و شکستن درپوشه
32
00:03:10,189 --> 00:03:13,042
.شگفت آوره
33
00:03:13,042 --> 00:03:16,320
چطور به این فکر افتادی؟
34
00:03:18,367 --> 00:03:23,538
برای گلدون ملکه این بین هم به یه
.ایده ی منحصر به فرد فکر کردی
35
00:03:23,538 --> 00:03:26,590
.منُ ناامید نکردی
36
00:03:27,664 --> 00:03:29,201
اینطور نیست این بین؟
37
00:03:29,201 --> 00:03:31,591
.بله اعلیحضرت
38
00:03:45,236 --> 00:03:46,689
،اما
39
00:03:46,689 --> 00:03:51,617
،من سر این جام رو زیاد باز و بسته می کنم
40
00:03:51,617 --> 00:03:54,747
واسه همین اونی که بهش عادت
،دارم رو بیشتر دوست دارم
41
00:03:56,133 --> 00:04:01,790
.همچنین جزئیات و طراحی کار سفالگر لی بهتره
42
00:04:03,294 --> 00:04:10,467
.جونگ یی، الهه ی آتش
43
00:04:13,072 --> 00:04:15,288
.ممنونم سفالگر سلطنتی
44
00:04:17,011 --> 00:04:18,453
منظورت چیه؟
45
00:04:19,603 --> 00:04:23,237
.به لطف شما من یه چیزی یاد گرفتم
46
00:04:24,373 --> 00:04:26,318
چی یاد گرفتی؟
47
00:04:26,318 --> 00:04:28,794
با چشم های خودم دیدم که
48
00:04:28,794 --> 00:04:32,537
چینی های سلطنتی باید شان و وقار داشته باشن
.تا درخور چینی سلطنتی بودن باشن
49
00:04:33,701 --> 00:04:35,499
همینطور از چیزی که دیدم
50
00:04:35,499 --> 00:04:39,484
.درپوش شما بهتر از مال من با جام جور دراومد
51
00:04:43,567 --> 00:04:47,829
.صورتتون بر عکس این اواخر خیلی بشاش به نظر می رسه
52
00:04:48,713 --> 00:04:51,023
،نوشتن، نقاشی کردن و چینی ها
53
00:04:51,023 --> 00:04:54,538
چیزهایی هستن که ناراحتی هام رو
کمتر می کنن، اینطور نیست؟
54
00:04:54,538 --> 00:04:56,986
،صورت خوشحال اعلیحضرت رو
55
00:04:56,986 --> 00:04:59,566
.ای کاش وزیران هم می تونستن ببینن
56
00:04:59,566 --> 00:05:00,875
.منم همینُ می گم
57
00:05:00,875 --> 00:05:05,069
،"اونا همش بهم می گن: " نه، شما نمی تونید
"شان خودتون رو حفظ کنید"
58
00:05:05,069 --> 00:05:08,687
اما چه مشکلی داره خودم شخصا سفالگر رو ببینم؟
59
00:05:08,687 --> 00:05:11,793
،منی که این همه توی کار غرق شدم
نمی تونم همین قدر هم لذت ببرم؟
60
00:05:11,793 --> 00:05:14,415
.کاملا درست می فرمایید اعلیحضرت
61
00:05:18,572 --> 00:05:19,849
،خب
62
00:05:20,454 --> 00:05:24,214
بهت گفتم روی اصول تمرکز کن یا نه؟
63
00:05:24,214 --> 00:05:27,413
.خیلی حریص شده بودی
64
00:05:27,413 --> 00:05:30,246
دارم می گم حتی اگه این کارُ هم
.می کردم بازم می باختم
65
00:05:30,246 --> 00:05:33,197
.منم به توانایی های سفالگر سلطنتی پی بردم
66
00:05:33,197 --> 00:05:39,110
فکر کردم تا سه روز افسره می شی و هیچی
نمی خوری، اما چرا اینقدر حالت خوبه؟
67
00:05:39,110 --> 00:05:41,156
.واسه این چیزها وقت نداریم
68
00:05:41,156 --> 00:05:43,917
باید چرخوندن چرخ رو تمرین کنم
.و بیشتر روی طراحیم کار کنم
69
00:05:43,917 --> 00:05:46,028
.فعلا مغزم مشغول این چیزهاست
70
00:05:46,856 --> 00:05:48,781
.باشه. بیا انجامش بدیم. بشین
71
00:05:48,781 --> 00:05:50,335
.باشه
72
00:05:53,482 --> 00:05:55,143
.آروم باش
73
00:05:55,143 --> 00:05:57,319
.تصور کن اینا رو نداری
74
00:05:57,319 --> 00:05:59,491
...فقط اونا
75
00:05:59,491 --> 00:06:02,409
،توی سومین سالگرد مرگ مادرم
76
00:06:02,409 --> 00:06:04,780
.شاهزاده کوانگ هی اون نامه ها رو برام فرستاد
77
00:06:04,780 --> 00:06:06,155
...وای
78
00:06:06,155 --> 00:06:08,956
.شما خیلی به اون نزدیکید
79
00:06:08,956 --> 00:06:12,725
همه ی اون نامه ها اظهار نگرانی
.برای کشور و از سر وفاداری بود
80
00:06:14,132 --> 00:06:17,636
.همگی شخصیت شاهزاده کوانگ هی رو می شناسید
81
00:06:17,636 --> 00:06:23,229
منم مخالف این نیستم که شاهزاده کوانگ هی
،تنها کسیه که مناسب ولیعهدیه
82
00:06:23,229 --> 00:06:26,336
.اما به نظر من مشکل زمانبندیه
83
00:06:26,336 --> 00:06:31,716
.باید یه حرکتی کنیم تا اعلیحضرت تصمیم بگیرن
84
00:06:31,716 --> 00:06:35,401
.فکر می کنم این وظیفه ی ما به عنوان وزیرانشونه
85
00:06:36,703 --> 00:06:40,510
.اما، خشم اعلیحضرت هنوز نخوابیده
86
00:06:40,510 --> 00:06:42,786
.بیایید یه بار دیگه فشار بیاریم
87
00:06:42,786 --> 00:06:44,942
.من این بار حرف می زنم
88
00:06:44,942 --> 00:06:47,137
.نه
89
00:06:47,137 --> 00:06:50,033
.این بار، من این کارُ می کنم
90
00:06:50,989 --> 00:06:53,631
چقدر از کارها خسته شدید؟
91
00:06:53,631 --> 00:06:56,416
،این بار من مهمونتون می کنم
92
00:06:56,416 --> 00:06:58,771
.پس خواهش می کنم ازش لذت ببرید
93
00:06:58,771 --> 00:07:01,875
.ممنونیم شاهزاده
94
00:07:04,115 --> 00:07:06,126
.ما فقط یه هدف داریم
95
00:07:06,126 --> 00:07:10,753
.که بهترین کارمون رو برای خدمت به اعلیحضرت انجام بدیم
96
00:07:10,753 --> 00:07:15,499
پس اونا تا زمانی که اعلیحضرت صیح و سالم
.هستن دیگه در مورد ولیعهد صحبت نمی کنن
97
00:07:15,499 --> 00:07:18,699
بیایید بهترین کارمون رو برای
.پیش بردن حکومتمون انجام بدیم
98
00:07:18,699 --> 00:07:21,737
.بله. درست می گید
99
00:07:27,188 --> 00:07:30,937
،خوردن شراب آدمُ مست می کنه
گل از بالا به پایین شکوفه می کنه
100
00:07:30,937 --> 00:07:34,421
.و تاج و تخت پادشاه به پسر بزرگ تر می رسه
101
00:07:34,421 --> 00:07:36,816
این ها قانون های طبیعی هستن، اینطور نیست؟
102
00:07:37,789 --> 00:07:41,374
،اصرار به مساله ی تعیین ولیعهد
،اونم وقتی پادشاه ازش متنفره
103
00:07:41,374 --> 00:07:44,164
.خیانته. خیانت
104
00:07:45,280 --> 00:07:51,025
.حرکات وزیر فرهنگ و طرفدارانش مشکوکه، باید هشیار باشید
105
00:07:55,117 --> 00:07:59,398
.اعلیحضرت، سفیران ارتباطی از راه رسیدند
106
00:07:59,398 --> 00:08:01,706
طبق حرف صاحب منصب کیم سونگ ایل
107
00:08:01,706 --> 00:08:06,051
.خطر حمله به ما وجود نداره
108
00:08:06,051 --> 00:08:10,024
نوشتند که
109
00:08:10,024 --> 00:08:12,029
.لازم نیست از تویوتومی هیدیوشی بترسیم
110
00:08:12,649 --> 00:08:15,516
.صاحب منصب هوانگ یون گیل نظر متفاوتی دارن
111
00:08:15,516 --> 00:08:19,923
اون پیشنهاد می کنه که از اونجایی که حمله ی
.ژاپنی ها قریب الوقوعه، آماده باشیم
112
00:08:19,923 --> 00:08:23,196
.هیدیوشی به باهوش و جسور بودن مشهوره
113
00:08:23,196 --> 00:08:25,958
.هوانگ یون گیل آدم ترسوییه
114
00:08:25,958 --> 00:08:29,947
این بار هم که به ژاپن رفته بود خیلی
،ترسیده بود و درموردشون اغراق می کرد
115
00:08:29,947 --> 00:08:32,736
.که این رفتار وقار چوسان رو زیر سوال می بره
116
00:08:35,361 --> 00:08:38,246
.واسه همین کیم سونگ ایل رو باهاش فرستادیم
117
00:08:38,246 --> 00:08:41,246
سخته صاحب منصبی پیدا کرد که
118
00:08:41,246 --> 00:08:43,480
.به درستکاری و جسوری کیم سونگ ایل باشه
119
00:08:43,480 --> 00:08:46,907
.هوانگ یون گیل این بار درست دیده
120
00:08:49,146 --> 00:08:50,865
.ژاپن به ما حمله می کنه
121
00:08:50,865 --> 00:08:54,132
.ادعای هوانگ یون گیل اصلا با عقل جور درنمیاد
122
00:08:54,132 --> 00:08:56,407
،چطور کسایی که توی یه جزیره زندگی می کنن
123
00:08:56,407 --> 00:08:59,880
می تونن به یه کشور بزرگ اون طرف دریاها حمله کنن؟
124
00:08:59,880 --> 00:09:02,779
پاسخ هیدیوشی دقیقا بیانگر اینه که
125
00:09:02,779 --> 00:09:05,253
.مینگ چوسان رو تصرف می کنه
126
00:09:05,253 --> 00:09:08,555
این دقیقا به این معنیه که به چوسان حمله
.می کنه و علیه ما ادعای جنگ می کنه
127
00:09:08,555 --> 00:09:11,162
،چرا هر بار دهن باز می کنی
128
00:09:11,162 --> 00:09:13,817
در مورد خطر جنگ حرف می زنی؟
129
00:09:13,817 --> 00:09:15,860
،وقتی که ما باید ذهن مردمُ آروم کنیم
130
00:09:15,860 --> 00:09:19,071
.واسه جنگ آماده شیم؟ این اتفاق نباید بیوفته
131
00:09:19,071 --> 00:09:20,900
شما کورکورانه اصرار می کنید
،که کیم سونگ ایل درست می گه
132
00:09:20,900 --> 00:09:23,320
.فقط چون عضوی از حزب شماست
133
00:09:23,320 --> 00:09:26,628
.اگه جنگ اتفاق بیوفته، این کشور به هرج و مرج می افته
134
00:09:26,628 --> 00:09:29,362
افراد دست راست مسئولیتش رو می پذیرن؟
135
00:09:29,362 --> 00:09:32,024
چطور می تونید همچین حرف های
مسخره ای در مقابل اعلیحضرت بزنید؟
136
00:09:32,024 --> 00:09:35,607
،از هوانگ یون گیل طرفداری می کنید
137
00:09:35,607 --> 00:09:37,923
.چون از حزب شماست
138
00:09:37,923 --> 00:09:40,393
!کافیه! کافیه
139
00:09:41,875 --> 00:09:45,525
.جنگ به این راحتی ها اتفاق نمی افته
140
00:09:45,525 --> 00:09:48,116
اونم حالا که شالوده های چوسان ما
141
00:09:48,116 --> 00:09:51,871
.بدون جنگ اینقدر خوب و محکم بوده
142
00:09:53,130 --> 00:09:54,871
از شما می پرسم دانشمند اعظم
143
00:09:54,871 --> 00:09:56,542
.بله اعلیحضرت
144
00:09:57,665 --> 00:10:02,501
شنیدم مجموعه کتاب های ادبیات کهن که
توسط شما نگه داری می شدن آسیب دیدن، حقیقت داره؟
145
00:10:03,335 --> 00:10:05,197
.واقعا متاسفم اعلیحضرت
146
00:10:06,523 --> 00:10:09,241
،قبل از اینکه نگران جنگ بشید
147
00:10:09,241 --> 00:10:12,452
.باید اول کارت رو درست انجام می دادی
148
00:10:12,997 --> 00:10:15,867
به عنوان تنبیه برای غفلت از مجموعه ادبیات کهن
149
00:10:16,465 --> 00:10:19,711
.از مقام دانشمند اعظم برکنارت می کنم
150
00:10:24,823 --> 00:10:26,651
!اعلیحضرت
151
00:10:26,682 --> 00:10:30,585
.کتابها همیشه طی فصل گرما و رطوبت آسیب می بینن
152
00:10:30,607 --> 00:10:33,185
منظورتون اینه که به خاطر این برکنارش می کنید؟
153
00:10:33,185 --> 00:10:35,092
.نه
154
00:10:35,092 --> 00:10:39,781
.برکناری کافی نیست. به گیونگ هونگ تبعیدش می کنم
155
00:10:39,821 --> 00:10:41,647
.سریع ببریدش بیرون
156
00:10:43,692 --> 00:10:45,317
!اعلیحضرت
156
00:10:45,317 --> 00:11:21,336
.:::متعلق"OPUS-SUB" کليه حقوق مادي و معنوي آثار ترجمه شده تيم :::.
.:::به سايت "کره فروم" ميباشد انتشار فايل ترجمه بدون:::.
.:::تگ هاي اختصاصي مجاز نميباشد:::.
157
00:11:21,336 --> 00:11:23,898
اعلیحضرت فرمودند
158
00:11:23,898 --> 00:11:26,646
.فایده ای نداره. پس لطفا برید شاهزاده
159
00:11:31,900 --> 00:11:35,100
دانشمند اعظم رو به گیونگ هونگ تبعید کرد؟
160
00:11:37,100 --> 00:11:40,600
.اعلیحضرت باید خیلی قاطع باشن
161
00:11:40,600 --> 00:11:42,300
،نه فقط ایشون
162
00:11:42,515 --> 00:11:47,218
.بلکه شنیدم طرفدارانشون هم تبعید می شن
163
00:11:47,218 --> 00:11:50,767
!وقتی یه اسب رم می کنه باید بهش شلاق بزنی
164
00:11:50,767 --> 00:11:52,317
!این تازه اولشه
165
00:11:52,317 --> 00:11:58,144
.همه چیز داره طبق نقشه ی شما پیش می ره
166
00:11:58,144 --> 00:12:02,203
فکر می کنی هدفم اون بود؟
167
00:12:03,600 --> 00:12:07,500
.هدف من کوانگ هی بود
168
00:12:12,500 --> 00:12:15,800
من تصمیمم رو گرفتم، چرا بازم می خوای منُ ببینی؟
169
00:12:16,000 --> 00:12:19,200
.اعلیحضرت خواهش می کنم حکم تبعید رو لغو کنید
170
00:12:19,500 --> 00:12:21,700
سرورم اون از افراد وفادارتونه
.که فقط به شما خدمت می کنه
171
00:12:21,800 --> 00:12:25,700
!حکم تبعید رو پس بگیرم؟ پس باید مجبورش کنم سم بخوره
172
00:12:26,100 --> 00:12:29,900
.وقتی بمیرن، دیگه منُ اذیت نمی کنی
173
00:12:30,000 --> 00:12:31,300
!پدر
174
00:12:31,400 --> 00:12:33,500
هنوز نمی فهمی چی می گم؟
175
00:12:33,800 --> 00:12:36,500
چی کار باید بکنم تا دیگه عصبانی نباشید؟
176
00:12:36,600 --> 00:12:37,900
عصبانی؟
177
00:12:38,000 --> 00:12:42,900
فکر می کنی من یه شاه نادونم که این
کشور رو طبق احساساتم اداره می کنم؟
178
00:12:45,400 --> 00:12:48,500
من به خاطر خردمند بودن
،دانشمند اعظم بهش اعتماد کردم
179
00:12:48,500 --> 00:12:51,100
.اما جایگاهش رو ندونست و حتی پادشاهی منُ تهدید کرد
180
00:12:51,100 --> 00:12:53,600
.تهدید؟ این حقیقت نداره
181
00:12:53,600 --> 00:12:55,400
تو تحریکش کردی؟
182
00:12:55,500 --> 00:12:56,300
!نه
183
00:12:56,300 --> 00:12:59,500
چه قولی بهش دادی؟
184
00:13:16,300 --> 00:13:18,100
.همش به خاطر توئه
185
00:13:20,600 --> 00:13:24,300
.به خاطر تو من استاد مورد احترامم رو از دست دادم
186
00:13:25,400 --> 00:13:28,100
.به خاطر تو اون تبعید شد
187
00:13:32,700 --> 00:13:35,500
بهت نگفتم هیچ کاری نکن؟
188
00:13:35,700 --> 00:13:37,800
.به من نگاه کن
189
00:13:37,800 --> 00:13:40,700
،اینکه بابا انتخابت کنه و یا تو رو توصیه کنه
190
00:13:40,800 --> 00:13:43,600
هیچ وقت اتفاق نمی افته، اینطور نیست؟
191
00:13:45,300 --> 00:13:49,200
،وقتی بارون خیلی شدید می باره
.بهترین کار اینه که ازش دوری کنی
192
00:13:51,400 --> 00:13:52,900
.برادر
193
00:13:53,700 --> 00:13:56,400
.امروز خواهش می کنم فقط منُ تنها بذار
194
00:13:59,600 --> 00:14:01,600
.حتی این کارُ هم نکن
195
00:14:06,600 --> 00:14:09,500
،اگه اینجا شمشیر بکشی
196
00:14:10,200 --> 00:14:12,700
.به خیانت متهم می شی
197
00:14:28,400 --> 00:14:32,400
چرا دنبال نامه ای می گردید
که برادر گوانگ هی به من داده؟
198
00:14:32,400 --> 00:14:38,100
اعلیحضرت دچار سوءتفاهم شده که
.رابطه ی بین شما دو تا بد باشه
199
00:14:38,500 --> 00:14:40,300
رابطه ی بد؟
200
00:14:40,500 --> 00:14:43,500
.من از خوندن نامه ی اون تشویق شدم
201
00:14:43,900 --> 00:14:45,300
.بله. می دونم
202
00:14:45,400 --> 00:14:49,000
.واسه همین می خوام به شاه حقیقت رو بگم
203
00:14:49,300 --> 00:14:53,300
.اعلیحضرت از خوندن این خوشحال می شن
204
00:14:53,600 --> 00:14:56,100
.اگه اینطوره، پس من دیگه می رم
205
00:15:10,700 --> 00:15:14,600
شنیدم یه نفر رو داری که
.خیلی توی جعل دستخط ماهره
206
00:15:16,500 --> 00:15:18,600
.پیداش کن
207
00:15:20,800 --> 00:15:27,200
می خواید نامه ای رو که کوانگ هی برای
دانشمند اعظم فرستاده رو جعل کنید؟
208
00:15:27,800 --> 00:15:30,500
"خواهش می کنم با قدرت تون بهم کمک کنید"
فقط یه جمله
209
00:15:30,500 --> 00:15:33,500
.و همین کافیه تا اونُ به خیانت متهم کنه
210
00:15:42,000 --> 00:15:46,600
.شنیدم می تونی خط هر کسی رو جعل کنی
211
00:15:47,000 --> 00:15:52,200
.باید اینو با خودت به گور ببری
212
00:15:54,500 --> 00:15:59,900
از بون وون دستور رسیده که برای مدتی
.هیچ خاک سفیدی از بنگ سان نیاریم
213
00:16:00,600 --> 00:16:03,000
چیزی نشنیدی؟
214
00:16:03,400 --> 00:16:05,100
.نه خانم
215
00:16:05,200 --> 00:16:07,300
باید برم اونجا تحقیق کنم؟
216
00:16:08,400 --> 00:16:10,100
.نه
217
00:16:10,300 --> 00:16:12,600
چرا؟
218
00:16:12,700 --> 00:16:16,000
فکر می کنید سرپرست بون وون رو می بینم؟
219
00:16:17,500 --> 00:16:22,100
.اگه واقعا بخوای، هرطور شده اونُ می بینی
220
00:16:23,000 --> 00:16:26,200
...نمی دونم ممکنه چه فکری کنید
221
00:16:26,200 --> 00:16:29,400
!اما واسم سخته که بفهمم باید چی کار کنم
222
00:16:29,600 --> 00:16:34,100
.اگه چیزی رو پنهان نکنی، نباید برات سخت باشه
223
00:16:35,600 --> 00:16:38,500
.به هر حال، همه چیز عجیب شده
224
00:16:38,600 --> 00:16:42,300
حتی تا همین دو روز پیش، مصرانه
.تقاضای خاک سفید داشتن
225
00:16:43,400 --> 00:16:48,400
.زمین های اونا خیلی سفته و اونا همیشه به ما وابسته بودن
226
00:16:54,100 --> 00:16:55,700
منُ خواسته بودید سرپرست؟
227
00:16:55,700 --> 00:16:57,100
.بله
228
00:16:57,800 --> 00:17:02,100
حالا که برای گرفتن خاک سفید بانگ سان دچار مشکل
،شدیم، می خوام بری یکم خاک بیاری
229
00:17:02,100 --> 00:17:03,700
می تونم اینُ ازت بخوام؟
230
00:17:04,000 --> 00:17:04,900
ببخشید؟
231
00:17:04,900 --> 00:17:08,800
.فکر کردم اطلاعات خوبی در مورد خاک و گل داری
232
00:17:10,100 --> 00:17:14,100
.قبلا این کارُ کردم
233
00:17:16,400 --> 00:17:18,600
.پس عالیه
234
00:17:18,800 --> 00:17:21,000
.اونا هم دستیارهاتن
235
00:17:23,400 --> 00:17:25,200
.از کمکتون ممنونم
236
00:17:26,000 --> 00:17:27,900
.توی راه مراقب باش
237
00:17:28,000 --> 00:17:31,200
.فقط باید خاک سفید پیدا کنی
238
00:17:31,400 --> 00:17:34,700
.شما باید هرکاری بهتون می گه انجام بدید
239
00:17:34,900 --> 00:17:36,300
.بله سرپرست
240
00:17:41,800 --> 00:17:43,100
.اوه خدای من
241
00:17:44,400 --> 00:17:47,400
چه بلایی سر من اومده؟
242
00:17:59,600 --> 00:18:02,100
.استاد، می رم براتون دارو بگیرم
243
00:18:02,100 --> 00:18:04,100
.ولش کن
244
00:18:04,100 --> 00:18:08,800
.چرا تو باید این کارُ بکنی؟ بذار ته دو این کارُ بکنه
245
00:18:08,900 --> 00:18:13,800
.تو باید همیشه کنار من باشی
246
00:18:14,100 --> 00:18:18,800
.خیلی براتون دردسر درست کردم واسه همین بهتر نمی شید
247
00:18:18,800 --> 00:18:21,700
.تو هیچ کار بدی نکردی
248
00:18:25,000 --> 00:18:28,300
،وقتی بعد از مرگ بابات اومدی پیش من
249
00:18:28,600 --> 00:18:31,700
.نمی دونی چقدر خوشحال بودم
250
00:18:31,900 --> 00:18:35,600
.انگار خودم بچه دار شده بودم
251
00:18:35,700 --> 00:18:38,300
.اون لحظه زندگی دوباره گرفتم
252
00:18:39,600 --> 00:18:41,800
،وقتی با من اونجا بودی
253
00:18:42,000 --> 00:18:45,000
.انگار زندگی خیلی خوبی داشتم
254
00:18:47,300 --> 00:18:51,200
.می رم به داداش ته دو می گم براتون دارو بیاره
255
00:18:51,500 --> 00:18:54,400
استاد، چرا یکم نمی خوابید و استراحت نمی کنید؟
256
00:18:54,800 --> 00:18:57,400
.باشه. باشه
257
00:18:58,400 --> 00:19:02,100
.باشه. اوه خدای من
258
00:19:12,500 --> 00:19:14,800
کجا داری می ری؟
259
00:19:15,400 --> 00:19:19,100
.سرپرست بهم گفته از بانگ سان خاک سفید بیارم
260
00:19:19,100 --> 00:19:22,800
به تو؟ بانگ سان؟ اینقدر دور؟
261
00:19:23,600 --> 00:19:26,000
.با اونا می رم
262
00:19:28,900 --> 00:19:31,200
...بازم، تو زنی
263
00:19:31,600 --> 00:19:34,100
...مهم نیست، اما
264
00:19:34,500 --> 00:19:37,700
.استادم خیلی مریضه
265
00:19:37,800 --> 00:19:41,000
.باشه. من براش صبحونه و شام آماده می کنم
266
00:19:41,300 --> 00:19:43,200
.خواهش می کنم خوب ازش مراقبت کنید
267
00:19:43,300 --> 00:19:46,000
.برمی گردم
268
00:19:49,400 --> 00:19:51,000
!بچه ها
269
00:19:51,200 --> 00:19:52,600
جایی می ری؟
270
00:19:52,700 --> 00:19:55,300
.یه کاری برای سرپرست انجام بدم
.از بانگ سان خاک سفید بیارم
271
00:19:55,400 --> 00:19:59,100
.نه. اون داداش شمشیر زنه گفت چشم ازت برنداریم
272
00:19:59,100 --> 00:20:00,300
واقعا باید بری؟
273
00:20:00,300 --> 00:20:02,500
اگه نرم چی کار کنم؟
274
00:20:03,100 --> 00:20:06,600
.چون استادم ممکنه نگران شه، بهش نگید
275
00:20:06,700 --> 00:20:09,200
.اما به داداش ته دوم بگید
276
00:20:09,300 --> 00:20:11,600
.هی، من همراهت میام
277
00:20:11,700 --> 00:20:13,900
.تو اجازه نداری
278
00:20:14,100 --> 00:20:16,200
.تو حتی جون منُ نجات دادی
279
00:20:16,300 --> 00:20:17,800
اجازه؟ خب...
280
00:20:17,800 --> 00:20:20,200
...اگه می خوان اخراجم کنن، بذار بکنن
281
00:20:20,400 --> 00:20:21,600
.بیا بریم
282
00:20:21,800 --> 00:20:24,500
مشکلی نیست؟
283
00:20:32,800 --> 00:20:34,700
.شاهزاده کوانگ هی
284
00:20:39,400 --> 00:20:42,700
.صورتتون غرق نگرانیه
285
00:20:45,700 --> 00:20:50,100
چه بلایی سر محافظ شخصیتون
اومده؟ چرا همیشه تنهایید؟
286
00:20:53,300 --> 00:20:56,200
.اینجا تنها بودن خیلی راحت تره
287
00:20:56,200 --> 00:20:57,900
...محافظ کیم ته دو
288
00:20:57,900 --> 00:21:02,300
اون سرش گرم مراقبت از اون کارگر بون وون نیست؟
289
00:21:07,300 --> 00:21:10,000
یوجونگ بود؟
290
00:21:12,200 --> 00:21:15,800
.دارم در مورد عشق اولت حرف می زنم کوانگ هی
291
00:21:17,300 --> 00:21:21,000
توی روزی مثل امروز چرا نمی ری ببینیش؟
292
00:21:21,200 --> 00:21:26,300
کی می تونه بهتر از عشق اولت برات تسلی بخش باشه؟
293
00:21:42,700 --> 00:21:45,000
کجا بودی؟
294
00:21:46,900 --> 00:21:49,800
.منتظر بودم یه چیزی بهت بگم
295
00:22:03,932 --> 00:22:07,009
گه دونگ، فکر کرده کیه که به جونگ کمک کنه؟
296
00:22:07,009 --> 00:22:09,077
!هی، هی، پسرا! هی
297
00:22:09,077 --> 00:22:10,544
جونگ کجاست؟
298
00:22:10,544 --> 00:22:12,265
چرا تنها برگشتی؟
299
00:22:12,265 --> 00:22:14,545
من... من ردپاها رو گم کردم، حالا باید چی کار کنم؟
300
00:22:14,545 --> 00:22:16,120
چه اتفاقی افتاد؟
301
00:22:16,120 --> 00:22:19,053
.خب، برای یه لحظه رفتم دستشویی
302
00:22:19,053 --> 00:22:20,993
حالا باید چی کار کنم؟
303
00:22:20,993 --> 00:22:23,745
.به خاطر تو، حالا هممون می میریم
304
00:22:23,745 --> 00:22:25,749
!هی، پسرا
305
00:22:38,965 --> 00:22:40,628
!شاهزاده
306
00:22:43,303 --> 00:22:45,172
.باید یه چیزی بهتون بگیم
307
00:22:46,411 --> 00:22:47,483
.حرفتون رو بزنید
308
00:22:47,483 --> 00:22:48,985
،ته پیونگ... نه
309
00:22:50,118 --> 00:22:53,559
.جونگ رفته یه جایی
310
00:22:56,826 --> 00:22:58,267
یعنی چی؟
311
00:22:58,267 --> 00:23:02,194
.سرپرست لی جونگ اونُ فرستاده که خاک سفید بیاره
312
00:23:02,194 --> 00:23:04,108
سرپرست لی؟
313
00:23:04,108 --> 00:23:05,264
منظورتون تنهاییه؟
314
00:23:05,264 --> 00:23:07,581
با دو تا از کارگرهای تازه رفته
.که حتی باهاش دوست هم نیستن
315
00:23:07,581 --> 00:23:10,925
نتونستیم داداش جنگجوئه رو هم
.پیدا کنیم. واسه همین خیلی نگرانیم
316
00:23:10,925 --> 00:23:15,992
.سعی کردم دنبالش برم، اما وسط راه گمش کردم
317
00:23:23,700 --> 00:23:25,921
جونگ رو کجا فرستادی؟
318
00:23:25,921 --> 00:23:28,095
مشکل چیه شاهزاده؟
319
00:23:28,095 --> 00:23:31,478
کجا فرستادیش خاک سفید بیاره؟
320
00:23:32,575 --> 00:23:34,839
.حالا وقتشه از اون دختر استفاده کنیم
321
00:23:34,839 --> 00:23:37,474
راجع به کی دارید حرف می زنید؟
322
00:23:37,474 --> 00:23:39,706
.منظورم اون دختره یوجونگه
323
00:23:40,876 --> 00:23:45,078
.به هر بهونه ای شده اونُ از بون وون می فرستی بیرون
324
00:23:45,078 --> 00:23:48,307
اون دخترُ چرا می خواید؟
325
00:23:48,307 --> 00:23:51,018
...شاهزاده کوانگ هی و جونگ
326
00:23:51,018 --> 00:23:55,070
.فقط می خوام به حس ششمم اعتماد کنم. همین
327
00:23:57,591 --> 00:24:01,831
اون دختر یو جونگ، گفت توی
،آوردن خاک سفید خیلی ماهره
328
00:24:01,831 --> 00:24:05,015
.واسه همین چاره جز اینکه بفرستمش نداشتم
329
00:24:05,015 --> 00:24:06,991
خب، دقیقا کجاست؟
330
00:24:06,991 --> 00:24:11,592
.فقط می دونم رفته خاک سفید بانگ سان بیاره
331
00:24:11,592 --> 00:24:13,769
.اما جای دقیقش رو نمی دونم
332
00:24:14,947 --> 00:24:17,142
دوباره رفته اونجا؟
333
00:24:36,328 --> 00:24:39,543
چی؟ جونگ کجاست؟
334
00:24:39,543 --> 00:24:43,885
.گفت به دستور سرپرست لی می ره خاک سفید بیاره
335
00:24:43,885 --> 00:24:47,571
چی؟ سرپرست لی فرستادتش؟
336
00:24:48,364 --> 00:24:51,363
...لعنتی... لعنتی
337
00:24:55,217 --> 00:24:57,877
اوه. آقا این وقت شب کجا می رید؟
338
00:24:57,877 --> 00:25:02,233
جونگِ من... جونگ کجا رفته؟
339
00:25:03,002 --> 00:25:07,044
دارم می پرسم کجا فرستادنش خاک سفید بیاره؟
340
00:25:07,044 --> 00:25:09,837
شنیدم لی کانگ چون به یه جای
341
00:25:09,837 --> 00:25:11,617
.خیلی دور فرستادتش
342
00:25:11,617 --> 00:25:15,033
چی؟ چرا جونگ رو فرستاده؟
343
00:25:15,033 --> 00:25:18,725
.یه اتفاقی... داره می افته
344
00:25:18,725 --> 00:25:22,115
!اون عوضی! اون عوضی
345
00:25:30,249 --> 00:25:32,212
!گه دونگ
346
00:25:32,723 --> 00:25:34,835
!بله آقا
347
00:25:34,835 --> 00:25:39,014
شما پسرا، جونگ منُ دیدید؟
348
00:25:39,014 --> 00:25:41,735
.ما هم نگرانشیم
349
00:25:41,735 --> 00:25:44,755
...پس...داداشش
350
00:25:44,755 --> 00:25:47,645
با داداشش رفت؟
351
00:25:49,786 --> 00:25:55,112
ای خدا... چه بلایی سر همه ی این مردایی
اومده که گفتن از جونگ مراقبت می کنن؟
352
00:26:01,703 --> 00:26:03,635
.هواریونگ
353
00:26:03,635 --> 00:26:06,721
خبری از کنزو نشنیدی؟
354
00:26:06,721 --> 00:26:09,919
.نه. هیچی نشنیدم
355
00:26:11,111 --> 00:26:12,952
واقعا؟
356
00:26:14,002 --> 00:26:19,309
.عجیبه. اون قطعا از معامله راضی بود
357
00:26:19,915 --> 00:26:22,517
چرا دیگه بعدش ازش خبری نشد؟
358
00:26:22,517 --> 00:26:24,231
.فکر کنم خیلی زود خبری بشنویم
359
00:26:24,590 --> 00:26:29,040
..اخیرا سرامیک های زیادی از بون وون نیومده و
360
00:26:29,040 --> 00:26:34,710
،کنزو رو نمی دونم، اما بون وون
.شاید به خاطر آقای مون ساسونگ باشه
361
00:26:34,710 --> 00:26:40,110
حالا که آقای مون ساسونگ توی بون وونه، فکر
.کنم برای سرپرست لی سخت باشه که حرکتی کنه
362
00:26:41,140 --> 00:26:43,830
.خیلی عجیبه
363
00:26:43,830 --> 00:26:45,070
چی؟
364
00:26:45,070 --> 00:26:48,150
تو همچین موقعیت هایی، تو
.همیشه از منم مضطرب تر بودی
365
00:26:48,150 --> 00:26:50,380
ولی الان خیلی آرومی
366
00:26:50,380 --> 00:26:54,300
،توی جوابت هم هیچ تردیدی نبود
.انگار از قبل آماده کرده بودی
367
00:26:54,300 --> 00:26:56,920
.همه ی این نکات رو من از شما یاد گرفتم خانم
368
00:26:56,920 --> 00:26:59,830
می دونید که من خیلی وقته
.توی این تجارتخونه کار می کنم
369
00:26:59,830 --> 00:27:03,070
.الان دیگه به خوبی می تونم تغییرات رو ببینم
370
00:27:03,070 --> 00:27:07,830
و همینطور می تونم زمان مناسب برای
.خرید و فروش رو تشخیص بدم
371
00:27:09,620 --> 00:27:13,240
بعد از شنیدن حرفات خیلی بیشتر
.احساس نگرانی می کنم
372
00:27:14,130 --> 00:27:18,610
تا به حال تجارتخانه ی من بر اساس
.وفاداری و اعتماد پیش رفته
373
00:27:19,440 --> 00:27:23,280
حتی با وجود زن بودنم، تونستم به
.این همه موفقیت و شهرت برسم
374
00:27:23,280 --> 00:27:26,740
.و همش به خاطر محصولات خوب و وفاداری بود
375
00:27:28,270 --> 00:27:32,170
،به هر حال اگه بخوام رک بگم
376
00:27:32,170 --> 00:27:34,650
.نمیتونم بفهمم چی تو سرته
377
00:27:34,650 --> 00:27:38,070
من فقط دارم سعی میکنم کارمُ
.درست و بدون اشتباه انجام بدم
378
00:27:38,070 --> 00:27:41,390
.و اونطوری شما تائیدم کنید
379
00:27:42,440 --> 00:27:46,550
پس بهتره دروغی نگفته باشی
380
00:27:46,550 --> 00:27:49,120
بین تمام کارکنان این تجارتخونه
،به تو توجه ویژه ای داشتم
381
00:27:49,120 --> 00:27:52,910
.چون تو هم مثل خودم یه زن بودی
382
00:27:52,910 --> 00:27:55,730
.بله. خیلی خوب می دونم
383
00:27:56,700 --> 00:27:59,830
و همینطور اینُ هم می دونم که
،اگه از چشمتون بیوفتم
384
00:27:59,830 --> 00:28:03,420
.حتی نمی ذارید توی این تجارتخونه پا بذارم
385
00:28:03,420 --> 00:28:05,630
.فقط همین نیست
386
00:28:06,180 --> 00:28:09,580
اگر کسی از پشت بهم خنجر بزنه
387
00:28:09,580 --> 00:28:13,710
و اگر اون شخص تو باشی
388
00:28:13,710 --> 00:28:18,150
.ممکنه حتی بدون هیچ اثری از شرت خلاص شم
389
00:28:21,340 --> 00:28:23,940
.همچین چیزی لازم نیست
390
00:28:23,940 --> 00:28:28,880
،اگه به کسی خیلی اعتماد داشته باشی
.حس خیانتت هم به بزرگیه همون اعتماد می شه
391
00:28:28,880 --> 00:28:31,360
.حتما این حرف رو به خاطر می سپارم
392
00:28:32,840 --> 00:28:36,990
اگر با اعتمادی که بهت دارم دنباله روی
.من باشی، جانشین من خواهی شد
393
00:28:36,990 --> 00:28:39,790
ولی اگه بهم خیانت کنی
394
00:28:40,660 --> 00:28:43,500
.اون وقت هیچ چیزی جز مرگ در انتظارت نیست
395
00:28:45,140 --> 00:28:47,550
.اینو دوباره توی ذهنت حک کن
396
00:28:49,200 --> 00:28:51,420
.بله خانم
397
00:29:16,360 --> 00:29:20,510
.بالاخره این اولین معامله بین من و شماست
398
00:29:38,800 --> 00:29:43,070
همه ی قطعات سفالیِ بون وون به همین درخشندگی اند؟
399
00:29:44,970 --> 00:29:49,720
طی سه روز...همه ی قعات سفالی رو
.از انبار بون وون تخلیه می کنم
400
00:29:49,720 --> 00:29:53,790
.تا اون موقع، قطعات سفالی دیگه ای آماده می شن
401
00:29:54,280 --> 00:29:57,010
.منتظر اون قطعات می مونم
402
00:30:17,470 --> 00:30:19,400
.در موردِ یه چیز کنجکاوم
403
00:30:19,400 --> 00:30:23,730
چطوری خانم سون رو از این معامله بیرون کردی؟
404
00:30:23,730 --> 00:30:25,340
بیرون کردم؟
405
00:30:25,340 --> 00:30:28,360
.من جرات ندارم همچین کاری با خانم سون بکنم
406
00:30:29,010 --> 00:30:33,870
.فقط میخواستم تجارتخونه رو بزرگتر کنم
407
00:30:35,930 --> 00:30:40,670
پس اینطوری وقتی بزرگ شد
می تونی همه اشو یه جا بالا بکشی؟
408
00:30:41,860 --> 00:30:44,490
سرپرست لی، شما خیلی بامزه اید
409
00:30:44,490 --> 00:30:49,600
چطور میتونم به عنوان یه زنِ
ضعیف کل تجارتخونه رو بالا بکشم؟
410
00:30:49,600 --> 00:30:55,480
.فقط تجارت رو یاد میگیرم و تجربه کسب میکنم
411
00:30:55,480 --> 00:31:00,350
به عنوان سرپرست بون وون من به یک جای
مطمئن برای کار احتیاج دارم
412
00:31:00,350 --> 00:31:02,930
،حتی بعد از اینکه از مقام سرپرستی بازنشسته شم
413
00:31:02,930 --> 00:31:07,870
از اونجایی که سفالگر سلطنتی لی سرپرست
.می شه، باز هم به همین منواله
414
00:31:07,870 --> 00:31:12,760
.ولی شما هم به خوبیِ سون هنگ سویید
415
00:31:14,920 --> 00:31:18,640
یوک دو من یه طعمه بود؟
416
00:31:19,100 --> 00:31:23,090
.سرپرست.این دیگه زیاده رویه
417
00:31:23,090 --> 00:31:26,650
.من صادقانه به سفالگر سلطنتی لی احترام میگذارم
418
00:31:28,080 --> 00:31:31,750
،نمیدونم سعی داری چیکار کنی
419
00:31:31,750 --> 00:31:35,490
.ولی سون هِنگ سو کسی نیست که بشه ساده گرفتش
420
00:31:35,490 --> 00:31:39,890
،هنوزم واسه گفتن حقیقت دیر نیست
421
00:31:39,890 --> 00:31:44,610
..و کل سود باقی مونده رو بهش بدیم، یا
422
00:31:44,610 --> 00:31:46,320
یا..؟
423
00:31:47,120 --> 00:31:49,700
یا سون هنگ سو رو
424
00:31:49,700 --> 00:31:52,600
.کاملا مطیع کنیم
425
00:31:53,820 --> 00:31:58,440
،اگه در آینده بخوام این کارُ بکنم
426
00:31:58,440 --> 00:32:02,520
چطور میتونم کاملا مطیعش کنم؟
427
00:32:02,520 --> 00:32:05,650
.لطفا فقط روشُ به من بگین
428
00:32:14,100 --> 00:32:15,890
اعلیحضرت
429
00:32:16,470 --> 00:32:19,840
،با بعضی از وزرا ملاقات کردم
430
00:32:19,840 --> 00:32:22,270
،و مطمئن شدم که شاهزاده کوانگ هی
431
00:32:22,270 --> 00:32:26,540
.دانشمند اعظم رو تحریک کردن
432
00:32:27,550 --> 00:32:28,970
منظورت چیه تحریکش کرده؟
433
00:32:28,970 --> 00:32:31,200
توی خونه ی خانه دانشمند اعظم
434
00:32:31,200 --> 00:32:33,860
،ملاقاتی بین وزرا صورت گرفته
435
00:32:34,770 --> 00:32:40,970
در اون زمان اونا گفتن که دانشمند اعظم نامه هایی رو بهشون
.نشون داده که گویا شاهزاده کوانگ هی براشون نوشته بودن
436
00:32:40,970 --> 00:32:43,540
...اما محتوای اون
437
00:32:44,320 --> 00:32:46,470
محتواش چی بود؟
438
00:32:46,470 --> 00:32:49,320
واقعا متاسفم که اینو میگم
439
00:32:49,320 --> 00:32:53,880
.ولی همشون بحث های درباره مسائل کشور بوده
440
00:32:55,330 --> 00:32:58,390
...من..این کوانگ هی رو
441
00:32:58,390 --> 00:33:00,530
!کسی اون بیرون هست؟
442
00:33:01,980 --> 00:33:03,530
بله عالیجناب
443
00:33:03,530 --> 00:33:08,200
سریعا به خونه دانشمند بزرگ برین و
!نامه ی کوانگ هی رو پیدا کنین
444
00:33:09,070 --> 00:33:09,820
.بگردین
445
00:33:09,820 --> 00:33:11,440
.بله
446
00:33:28,400 --> 00:33:30,400
استاد
447
00:33:30,400 --> 00:33:34,360
یه آدم فقیر رو دیدم که میگفت
448
00:33:34,360 --> 00:33:38,310
.مالیات ها ترسناک تر از خشکسالی یا یه فصل بارونی هستن
449
00:33:42,210 --> 00:33:47,820
استاد...یه جاسوس ژاپنی رو گرفتم
،و اون مرد
450
00:33:47,820 --> 00:33:52,650
.نقشه نظامی چوسان رو داشت
451
00:33:56,060 --> 00:34:01,820
،توی سه تا از استان های جنوبی
...قحطی شدیدی هست که
452
00:34:01,820 --> 00:34:04,820
!چطور جرات کرده
453
00:34:07,570 --> 00:34:09,670
.استاد
454
00:34:10,510 --> 00:34:15,090
.لطفا قدرتِ من باشید
455
00:34:20,060 --> 00:34:23,270
!کوانگ هی... این رزل
456
00:34:25,750 --> 00:34:30,060
.اعلیحضرت...شاهزاده ایم هه اینجا هستن
457
00:34:32,950 --> 00:34:37,400
!پدر...کوانگ هی ناپدید شده
458
00:34:38,270 --> 00:34:41,980
کجای این دنیا ممکنه رفته باشه؟
459
00:34:42,500 --> 00:34:46,740
،اعلیحضرت. این فقط یه غریزه ی زنانه است
460
00:34:46,740 --> 00:34:50,460
اما من شنیدم یه کارگر زن که برای
،کوانگ هی خیلی عزیزه
461
00:34:50,460 --> 00:34:52,820
.هم از بون وون ناپدید شده
462
00:34:52,820 --> 00:34:54,210
چی؟
463
00:34:54,210 --> 00:34:57,190
با یه زن ناپدید شده؟
464
00:34:57,190 --> 00:35:00,440
!چقدر اون رقت انگیزه
465
00:35:02,860 --> 00:35:05,530
افسر نگهبان بیرونی؟
466
00:35:06,560 --> 00:35:10,320
.چه خوب که همیشه از درس زبان متنفربودم
467
00:35:10,320 --> 00:35:14,400
اگه مثل کوانگ هی خوندن و نوشتن رو دوست داشتم
..و یه نامه مینوشتم
468
00:35:16,570 --> 00:35:19,570
چقدر خوب که هر مکالمه ای که با
.دانشمند اعظم داشتم حضوری بود
469
00:35:21,590 --> 00:35:24,620
.داری چی کار می کنی؟ زود برو بگیرش
470
00:35:24,620 --> 00:35:25,820
ببخشید؟
471
00:35:26,410 --> 00:35:30,040
باید اونو زودتر از محافظ های پدر
.بگیرم و پز موفقیتم رو به پدر بدم
472
00:35:30,040 --> 00:35:34,400
.چند تا سرباز فرز جمع کن و زود برو
473
00:35:36,140 --> 00:35:38,330
!شاهزاده
474
00:35:39,650 --> 00:35:41,510
شما همون دستیارهایی هستین که با جونگ یی اومدین؟
475
00:35:41,510 --> 00:35:42,980
بله
476
00:35:44,500 --> 00:35:48,770
چرا فقط شما اینجاید؟جونگ یی چی؟اون کجاست؟
477
00:35:48,770 --> 00:35:51,380
،شنید که یه دکتر خیلی قابل توی این روستاست
478
00:35:51,380 --> 00:35:54,620
.گفت میره که داروهای استادشُ بگیره
479
00:35:54,620 --> 00:35:56,030
!هی
480
00:35:57,540 --> 00:36:00,870
خانمی نیومد اینجا دنبال داروی سرفه بگرده؟
481
00:36:00,870 --> 00:36:05,160
.بله اون گفت برای استادشه، پس خیلی مراقب باشم
482
00:36:05,160 --> 00:36:08,670
.بله...همون خانم رو می گم
اون رفت؟
483
00:36:08,670 --> 00:36:13,710
،گفت باید سریعا بره خاک سفید حفاری کنه
واسه همین گفت بعدا برمیگرده، داروها رو میگیره
484
00:36:15,270 --> 00:36:17,240
.فهمیدم
484
00:36:17,240 --> 00:36:38,880
....:: miss secret:ترجمه و زیرنویس ::....
....:: ویرایش: نیلوفر ::....
....:: 1koreanforum.in::....
485
00:36:38,880 --> 00:36:40,670
!جونگ
486
00:36:40,670 --> 00:36:44,010
جونگ! کجایی؟
487
00:36:44,730 --> 00:36:50,360
!جونگ! جونگ!جونگ
488
00:36:51,350 --> 00:36:52,910
!جونگ
489
00:36:53,580 --> 00:36:55,430
!جونگ
490
00:37:08,270 --> 00:37:11,380
اعلیحضرت
.بعد از بارونه و زمین لغزنده است
491
00:37:11,380 --> 00:37:14,580
،و به خاطر گلی بودن زمین
.جستجو توی شب خطرناکه
492
00:37:14,580 --> 00:37:17,410
،به زودی هوا تاریک می شه
،چطوره به محض اینکه صبح شد
493
00:37:17,410 --> 00:37:19,890
جستجو رو ادامه بدیم؟
494
00:37:19,890 --> 00:37:22,710
.یه زن توی همچین جای خطرناکی تنهاست
495
00:37:22,710 --> 00:37:24,880
،پس سربازان رو میفرستم
496
00:37:24,880 --> 00:37:27,930
.خواهش می کنم شما اینجا منتظر بمونید شاهزاده
497
00:37:27,930 --> 00:37:30,700
.تا زمانی که پیداش کنم کل جنگل رو می گردم
498
00:37:32,890 --> 00:37:34,570
.شاهزاده
499
00:37:37,260 --> 00:37:39,280
.صبر کن
500
00:38:17,060 --> 00:38:20,850
فکر کردی اگه لباس مبدل بپوشی پیدات نمی کنم؟
501
00:38:20,850 --> 00:38:23,940
.جوابی هست که باید ازت بشنوم
502
00:38:43,040 --> 00:38:45,450
!داداش
503
00:38:47,980 --> 00:38:51,610
داداش..این تجارت برام خیلی مهمه
504
00:38:51,610 --> 00:38:54,410
.به خاطر این تجارت زندگیم رو به خطر انداختم
505
00:38:54,410 --> 00:38:57,580
لطفا..فقط این دفعه..چشم پوشی کن
506
00:38:57,580 --> 00:39:00,740
اهمیتی به این چیزها نمیدم
.پس فقط برو
507
00:39:00,740 --> 00:39:02,840
.من فقط همین مردُ می خوام
508
00:39:09,010 --> 00:39:11,020
.سریع حرکت کنید
509
00:39:12,400 --> 00:39:14,190
کی بهت دستور داده بود؟
510
00:39:14,720 --> 00:39:18,420
به دستور کی آقای اولدام رو کشتی؟
511
00:39:23,670 --> 00:39:26,800
!داداش
512
00:39:48,620 --> 00:39:51,020
.صبر کن
513
00:39:53,580 --> 00:39:55,630
.برید کنار
514
00:39:55,630 --> 00:39:57,630
.من با این مرد یه کاری دارم
515
00:39:57,630 --> 00:40:01,800
بهت نگفت تا وقتی سفارش رو
نرسوندی از دستورات من اطاعت کنی؟
516
00:40:02,680 --> 00:40:07,580
!اگر نمیخوای منو بکشی سریعا شمشیرتو بنداز
517
00:40:14,440 --> 00:40:16,620
.آقای کنزو منتظرن
518
00:40:16,620 --> 00:40:20,740
.پس زود باشید اجناس رو به بندر برسونید
519
00:40:25,580 --> 00:40:27,660
.بریم
520
00:40:31,910 --> 00:40:34,730
!داداش! داداش
521
00:40:34,730 --> 00:40:36,960
!داداش
522
00:40:39,850 --> 00:40:44,690
.هوا ریونگ، من باید اون مرد رو بگیرم
523
00:40:47,770 --> 00:40:51,050
!داداش! داداش
524
00:40:51,830 --> 00:40:53,520
!داداش
525
00:40:53,520 --> 00:40:55,160
جونگ..کجایی؟
526
00:40:55,160 --> 00:40:57,030
!جونگ
527
00:40:57,030 --> 00:40:59,270
کجایی؟
528
00:40:59,270 --> 00:40:59,750
529
00:40:59,750 --> 00:41:01,580
!اینجا
530
00:41:01,580 --> 00:41:03,400
!اینجام
531
00:41:03,400 --> 00:41:04,600
!اینجا
532
00:41:04,600 --> 00:41:07,090
!جونگ
533
00:41:07,090 --> 00:41:11,360
!شاهزاده! شاهزاده
534
00:41:11,930 --> 00:41:13,910
.شاهزاده-
.جونگ-
535
00:41:13,910 --> 00:41:16,530
.شاهزاده
536
00:41:18,460 --> 00:41:20,440
!جونگ
537
00:41:21,420 --> 00:41:23,620
جونگ!حالت خوبه؟
538
00:41:23,620 --> 00:41:25,330
!شاهزاده
539
00:41:26,020 --> 00:41:28,090
میتونی حرکت کنی؟
540
00:41:30,610 --> 00:41:32,670
همونجا صبر کن
541
00:41:33,830 --> 00:41:36,570
.خواهش می کنم مراقب باشید، اینجا لیزه
542
00:41:43,100 --> 00:41:46,750
شاهزاده! خوبید؟
543
00:41:50,740 --> 00:41:52,570
خوبی؟
544
00:41:54,370 --> 00:41:58,320
چرا اینقدر احمقی؟ فقط به خاطر یه کم خاک سفید؟
545
00:41:58,830 --> 00:42:01,340
متاسفم
546
00:42:03,750 --> 00:42:05,840
!شاهزاده
547
00:42:06,860 --> 00:42:08,580
!برید کنار
548
00:42:09,090 --> 00:42:10,860
!برید کنار
549
00:42:12,010 --> 00:42:14,020
چرا بیدار نمیشه؟
550
00:42:14,020 --> 00:42:16,840
.خون زیادی ازش رفته
551
00:42:16,840 --> 00:42:19,210
.روند درمان رو زیر نظر بگیرید
552
00:42:21,390 --> 00:42:23,610
.لطفا در راه برگشت مراقب باشید
553
00:42:32,160 --> 00:42:34,020
!داداش
554
00:42:42,200 --> 00:42:43,720
هوا ریونگ
555
00:42:43,720 --> 00:42:45,480
.بله داداش
556
00:42:45,480 --> 00:42:49,290
باید اون مرد رو پیدا کنم
557
00:42:50,930 --> 00:42:54,840
.نمیتونی بلند شی باید دراز بکشی
558
00:43:02,100 --> 00:43:05,960
.شاهزاده. ممنونم
559
00:43:05,960 --> 00:43:09,470
!به لطف شما، من هنوز زنده ام
560
00:43:13,930 --> 00:43:17,480
،یه نفر هست که همیشه برام مثل یه استاد عزیز بود
561
00:43:17,480 --> 00:43:22,700
.اون ظرف چینی ای که با تو ساختم رو برای اون ساختم
562
00:43:22,700 --> 00:43:27,340
.اما نتونستم نجاتش بدم
563
00:43:28,340 --> 00:43:34,560
،من قراره از همه ی مردم مراقبت کنم
.اما حتی استادم رو هم نتونستم نجات بدم
564
00:43:34,560 --> 00:43:37,580
.من، اینقدر رقت انگیزم
565
00:43:39,120 --> 00:43:44,570
،اما..تو میگی که به خاطر من زنده موندی
.من کسیم که ازت ممنونم
566
00:43:56,390 --> 00:43:59,630
،اعلیحضرت حالا که اوضاع به این جا رسیده
567
00:43:59,660 --> 00:44:03,820
چرا شاهزاده کوانگ هی رو به
عنوان ولیعهد منصوب نمی کنید؟
568
00:44:03,820 --> 00:44:08,250
چی باعث شد دوباره نظرت رو عوض کنی؟
569
00:44:08,250 --> 00:44:10,940
..من و شاهزاده شین سونگ
570
00:44:10,940 --> 00:44:16,330
.هر روزمون رو با ترس و نگرانی می گذرونیم
571
00:44:16,330 --> 00:44:18,520
از چی اینقدر میترسی؟
572
00:44:18,520 --> 00:44:21,480
،به شاهزاده کوانگ هی فکر کنید
573
00:44:21,480 --> 00:44:24,740
اون با همدست شدن با دانشمند اعظم
،خودش رو برای جانشینی آماده میکرد
574
00:44:24,740 --> 00:44:28,290
.و تا دنبالش گشتید سریعا خودش رو مخفی کرد
575
00:44:28,290 --> 00:44:33,090
،وقتی اینطوری مارو نشونه گرفته
چطور میتونم نترسم؟
576
00:44:33,090 --> 00:44:36,090
.منم فریب خوردم
577
00:44:36,090 --> 00:44:41,490
فکر کردم اون علاقه اش
.به ولیعهد شدن رو کنار گذاشته
578
00:44:41,490 --> 00:44:43,570
.همینطوره
579
00:44:43,570 --> 00:44:48,080
اگه می تونستید شاهزاده شین سونگ
،رو به ولیعهدی انتخاب کنید
580
00:44:48,080 --> 00:44:49,760
...اگه شما
581
00:44:49,760 --> 00:44:55,040
،زود فوت کنین
چه اتفاقی برای شاهزاده شین سونگ بیچاره میوفته؟
582
00:44:55,040 --> 00:44:58,820
.مثل شاهزاده وو سان می شه
583
00:44:58,820 --> 00:45:01,090
.نگران این چیزها نباش
584
00:45:01,090 --> 00:45:05,140
اگه من شین سونگ رو به عنوان ولیعهد منصوب کنم
585
00:45:05,140 --> 00:45:08,020
شرایط رو برای همچین احتمالی آماده نمی کنم؟
586
00:45:09,320 --> 00:45:11,160
مگه به تمام وزرا
587
00:45:11,160 --> 00:45:14,250
و نگهبانان دستور ندادم ازش مراقبت کنن؟
588
00:45:14,250 --> 00:45:17,350
این چه فایده ای داره؟
589
00:45:17,350 --> 00:45:23,230
پادشاه سه جو و مون جونگ هم
بارها و بارها چنین درخواستی نکردند؟
590
00:45:23,230 --> 00:45:27,060
اون موقع همه وزرا و کیم جونگ سو
.بودند، که ازشون مراقبت می کردن
591
00:45:27,060 --> 00:45:29,670
اما چی شد؟
592
00:45:30,590 --> 00:45:32,630
...من
593
00:45:32,630 --> 00:45:37,100
پادشاه سه جو رو توی شاهزاده کوانگ هی میبینم
594
00:45:38,250 --> 00:45:40,660
پادشاه سه جو؟
595
00:45:40,660 --> 00:45:43,250
.بله اعلیحضرت
596
00:45:43,250 --> 00:45:46,510
،تنها راه زنده موندنمون
597
00:45:46,510 --> 00:45:49,640
.این می شه که تا آخر عمر جلوی شاهزاده کوانگ هی زانو بزنیم
598
00:45:49,640 --> 00:45:52,270
.این چیزیه که فکر میکنم
599
00:45:54,410 --> 00:45:56,350
شاه سه جو رو
600
00:45:57,300 --> 00:46:01,410
توی کوانگ هی می بینی؟
601
00:46:07,670 --> 00:46:09,990
پیچ خورده؟
602
00:46:09,990 --> 00:46:12,020
،دردش کمتر شده
603
00:46:12,020 --> 00:46:14,630
.فکر کنم تا فردا بتونم دیگه راه برم
604
00:46:14,630 --> 00:46:16,710
.بزار یه نگاهی بهش بندازم
605
00:46:16,710 --> 00:46:18,690
.نه
606
00:46:18,690 --> 00:46:20,850
.دیگه اصلا درد نمی کنه
607
00:46:20,850 --> 00:46:22,750
.فکر کنم کاملا خوب شده
608
00:46:26,570 --> 00:46:30,690
.باید خیلی خسته باشی...سعی کن بخوابی
609
00:46:30,690 --> 00:46:33,100
،وقتی شما کنارم نشستین
610
00:46:33,100 --> 00:46:36,540
چطور میتونم بخوابم؟
611
00:46:36,540 --> 00:46:38,260
.دیگه الان می تونید برید
612
00:46:38,260 --> 00:46:41,580
چطور میتونم تو رو توی
همچین جایی تنها بزارم و برم؟
613
00:46:41,580 --> 00:46:43,810
..پس
614
00:46:43,810 --> 00:46:48,550
دارین میگین امروز با من تو این اتاق می مونین؟
615
00:46:49,610 --> 00:46:54,300
،امشب ازت مراقبت می کنم
.پس نگران نباش و استراحت کن
616
00:46:54,300 --> 00:46:57,650
.وقتی دیدم که خوابت برده، میرم بیرون
617
00:46:58,420 --> 00:47:04,090
نگفتم وقتی کنارم باشید خوابم نمیبره؟
618
00:47:04,090 --> 00:47:06,160
پس
619
00:47:06,160 --> 00:47:11,640
تا وقتی که خوابت ببره
.بیا تمام شب رو حرف بزنیم
620
00:47:21,500 --> 00:47:25,700
اینطوری اینجا نشستن
.باعث می شه خیلی احساس راحتی کنم
621
00:47:28,520 --> 00:47:34,430
...اگه یه شاهزاده بدنیا نیومده بودم
،اگه یه آدم معمولی مثل تو بدنیا اومده بودم
622
00:47:34,970 --> 00:47:39,030
،بعدش مثل همون بابای ساده ای که اون موقع دیدیم
623
00:47:39,030 --> 00:47:41,160
،با یه بچه رو پاش
624
00:47:41,160 --> 00:47:46,230
میتونستم با گذاشتن یه قاشق غذا توی
.دهن بچه ام از زندگیم لذت ببرم
625
00:47:48,580 --> 00:47:55,600
اینکه نتونم همچین آرزویی داشته باشم، چون
.شاهزاده به دنیا اومدم، مثل یه بار سنگین می مونه
626
00:47:58,170 --> 00:48:00,070
اگه من هم
627
00:48:00,070 --> 00:48:04,460
،به پدرم قول نمیدادم که یه سفالگر بشم
628
00:48:05,120 --> 00:48:09,520
مثل یه زن معمولی...همونطور که کاسه های کوچیک میساختم
629
00:48:09,520 --> 00:48:12,700
.با بچه هام خوشحال زندگی میکردم
630
00:48:14,260 --> 00:48:21,380
برای منی که می خوام سفالگر شم هم، اینکه
.نتونم همچین رویایی داشته باشم، یه بار سنگینه
631
00:48:26,420 --> 00:48:30,950
اون بازی ای که اون موقع کردیم رو یادته؟
اسمش لِی لِی بود؟
632
00:48:30,950 --> 00:48:32,460
.بله شاهزاده
633
00:48:32,460 --> 00:48:36,150
همونی که افتادید؟
634
00:48:36,150 --> 00:48:38,560
.آره. همون
635
00:48:39,850 --> 00:48:45,560
،بعد از کلی کار کردن توی مزرعه
،از اینکه بچه ام غذا خورده ، خوشحال می شدم
636
00:48:45,560 --> 00:48:48,490
،از اینکه راحت خوابیده خوشحال می شدم
637
00:48:48,490 --> 00:48:51,040
و همینطور از اینکه با بچه ام
638
00:48:51,890 --> 00:48:54,250
.لی لی بازی کنم هم خوشحال می شم
639
00:48:55,690 --> 00:49:02,110
اگه به عنوان یه مرد معمولی
.زندگی میکردم ذهنم آروم بود
640
00:49:02,850 --> 00:49:06,050
.نمی دونید دارید چی می گید شاهزاده
641
00:49:07,150 --> 00:49:10,380
میدونین چقدر سخته؟
642
00:49:11,360 --> 00:49:16,440
تمام روز رو زیر آفتاب سوزان کار میکنین
،ولی تو طول روز مقامات فاسد اموالتون رو می گیرن
643
00:49:16,440 --> 00:49:18,970
و شب هم غارتگران ازتون دزدی می کنن
644
00:49:18,970 --> 00:49:21,990
.و همچنان هم باید به کشور مالیات بپردازین
645
00:49:21,990 --> 00:49:24,410
.اصلا آسون نیست
646
00:49:25,370 --> 00:49:30,840
پس فکر می کنید چرا همه به یه شاهزاده حسادت می کنن؟
647
00:49:32,690 --> 00:49:35,120
تو به من حسادت میکنی؟
648
00:49:38,820 --> 00:49:43,000
میدونی شاهزاده بودن چقدر سخته؟
649
00:49:43,510 --> 00:49:47,730
،همیشه رقابت میکنی و میجنگی حتی مقابل برادرهات
650
00:49:47,730 --> 00:49:50,330
.و حتی ممکنه همدیگرو بکشین
651
00:49:50,330 --> 00:49:52,490
،ممکنه اینُ ندونی
652
00:49:52,490 --> 00:49:57,030
ولی شاهزاده های زیادی نیستن
.که به مرگ طبیعی مرده باشن
653
00:50:04,180 --> 00:50:06,370
هنوز نمیتونی بخوابی؟
654
00:50:07,630 --> 00:50:09,340
.نه
655
00:50:09,850 --> 00:50:14,970
.وقتی شما کنارمید، اصلا نمی تونم بخوابم
656
00:50:16,780 --> 00:50:22,300
چرا هروقت تورو میبینم این حرفارو میزنم؟
657
00:50:23,990 --> 00:50:31,360
♫ موندم چقدر زمان باید بگذره تا فراموش کنم؟ ♫
658
00:50:31,360 --> 00:50:38,790
♫ چقدر باید اشک بریزم تا وقتی که متوقف شن ♫
659
00:50:38,790 --> 00:50:46,400
♫ وقتی خیلی ساده صدام می کنی ♫
660
00:50:46,400 --> 00:50:51,580
♫ .قلبم حتی نمی تونه بگه که شکسته ♫
.شاهزاده. یه دقیقه صبر کنید
661
00:50:55,400 --> 00:50:59,500
♫ حتی اگه سعی کنم جلوی اشک های همیشگیم رو بگیرم ♫
662
00:50:59,610 --> 00:51:03,120
تنهایی چی کار می کردین اگه فرار می کردم؟
♫ حتی اگه سعی کنم جلوی اشک های همیشگیم رو بگیرم ♫
663
00:51:03,120 --> 00:51:06,680
.من ناجیتون هستم آقا
♫ حتی اگه همیشه سعی کنم این افکارُ فراموش کنم ♫
664
00:51:06,680 --> 00:51:10,020
♫ حتی اگه همیشه سعی کنم این افکارُ فراموش کنم ♫
665
00:51:10,100 --> 00:51:17,700
♫ اون کلمات پنهانی ای رو که نتونستم بگم ♫
666
00:51:17,700 --> 00:51:26,140
♫ چون شجاعتش رو نداشتم، چون دل و جراتش رو نداشتم ♫
667
00:51:26,140 --> 00:51:36,170
♫ دوسِت دارم"، هنوز روی لبهای من باقی مونده" ♫
668
00:51:36,200 --> 00:51:42,030
♫ چون اونقدر دردناکه که انگار نفسم رو داره می بره ♫
669
00:51:42,030 --> 00:51:45,820
♫ چون زخم ها باقی می مونن ♫
670
00:51:45,820 --> 00:51:50,700
♫ فکر کنم باید کافی باشه ♫
671
00:51:50,800 --> 00:51:54,500
♫ اینجا باید آخرش باشه ♫
672
00:51:54,500 --> 00:52:02,160
♫ حتی اگه سعی کنم فریاد بزنم هم فایده ای نداره ♫
673
00:52:02,200 --> 00:52:09,650
♫ نمیتونم یه چیز رو دوبار امتحان کنم ♫
674
00:52:09,700 --> 00:52:17,000
♫ من باور نمی کنم.نمیتونم باور کنم ♫
675
00:52:17,000 --> 00:52:24,800
♫ اون کلمات پنهانی که دل و جرات گفتنش رو نداشتم ♫
676
00:52:25,500 --> 00:52:37,400
♫ دوسِت دارم"، هنوز روی لبهای من باقی مونده" ♫
677
00:52:45,540 --> 00:52:47,900
چه اتفاقی واسه کوانگ هی که
دستور داده بودم دستگیرش کنید افتاد؟
678
00:52:47,900 --> 00:52:49,930
.اونا به زودی یه نامه میفرستن عالیجناب
679
00:52:49,930 --> 00:52:52,620
داری می گی هنوز اونو پیدا نکردن؟
680
00:52:52,620 --> 00:52:56,030
!بهشون بگو بگیرن و بیارنش !فورا
680
00:52:56,030 --> 00:53:20,450
....:: miss secret:ترجمه و زیرنویس ::....
....:: ویرایش: نیلوفر ::....
....:: 1koreanforum.in::....
681
00:53:20,450 --> 00:53:22,670
بیداری؟
682
00:53:29,500 --> 00:53:33,070
چند ساعت گذشته؟
683
00:53:33,070 --> 00:53:36,400
مهم نیست..باید بیشتر استراحت کنی
684
00:53:37,130 --> 00:53:39,970
.باید برم مراقب جونگ یی باشم
685
00:53:41,520 --> 00:53:44,040
.نگران جونگ یی نباش
686
00:53:44,040 --> 00:53:49,940
.امروز رفتم بون وون و اونُ هم دیدم
.کنار شاهزاده کوانگ هی حالش خوبه
687
00:53:52,290 --> 00:53:56,940
واقعا با چشمهای خودت دیدی؟
688
00:53:58,620 --> 00:54:00,650
.همینطوره
689
00:54:03,940 --> 00:54:06,020
خیالم راحت شد
690
00:54:06,020 --> 00:54:08,520
.که جونگ یی آسیبی ندیده
691
00:54:19,970 --> 00:54:26,000
اشتباهه که فکر کنی تو تنها کسی
.هستی که از جونگ یی مراقبت میکنی
692
00:54:26,760 --> 00:54:31,400
.کسی که از جونگ یی مراقبت می کنه شاهزاده کوانگ هیه
693
00:54:32,190 --> 00:54:36,300
.هم الان و هم در آینده
694
00:54:41,390 --> 00:54:43,690
.اوه. بشین
695
00:54:49,360 --> 00:54:52,030
چرا ناراحت به نظر میرسی؟
696
00:54:53,530 --> 00:54:58,600
،باید برگردم بون وون
.ولی میترسم اینکارُ بکنم
697
00:54:58,600 --> 00:55:00,850
واقعا؟
698
00:55:00,850 --> 00:55:06,000
.ولی این همه سختی کشیدی که سفالگر بون وون شی
699
00:55:06,790 --> 00:55:11,130
.فکر کنم چشم انداز اینجا زیادی شگفت انگیزه
700
00:55:14,180 --> 00:55:17,100
،منم مثل توام
701
00:55:17,100 --> 00:55:21,340
.باید برگردم قصر ولی میترسم که اینکارو بکنم
702
00:55:22,100 --> 00:55:24,220
چرا اینطوری هستین؟
703
00:55:24,220 --> 00:55:28,460
.اونجا قصره، جایی که همه بهش غبطه می خورن
704
00:55:31,670 --> 00:55:35,660
توی قصر..من همیشه پشت یه نقاب زندگی کردم
705
00:55:35,710 --> 00:55:41,640
،نقابی که باید جلوی پدرم داشته باشم
.نقابی که باید جلوی برادرم داشته باشم
706
00:55:41,640 --> 00:55:44,920
نقابی که باید جلوی وزرا داشته باشم
707
00:55:44,920 --> 00:55:49,560
اغلب قصر رو ترک میکردم چون
.از این احساس خفگی متنفر بودم
708
00:55:51,380 --> 00:55:55,770
.فکر کنم میدونم چه جور حسیه
709
00:55:57,180 --> 00:56:02,970
چون منم توی بون وون یه نقاب به صورتم می زنم
،تا وقتی به کسی شک می کنم یا ازش متنفرم
710
00:56:02,990 --> 00:56:07,040
.احساساتم رو ازش بپوشونم
711
00:56:08,620 --> 00:56:10,740
تو هم؟
712
00:56:13,420 --> 00:56:15,480
.نه
713
00:56:23,710 --> 00:56:26,230
تو با من فرار میکنی؟
714
00:56:29,720 --> 00:56:31,610
ببخشید؟
715
00:56:34,020 --> 00:56:40,900
تو نمی خوای یه جا بدون نقاب با هم زندگی
کنیم و صادقانه همدیگه رو دوست داشته باشم؟
716
00:56:43,530 --> 00:56:46,260
چرا یه دفعه ای دارین اینجوری رفتار می کنین؟
717
00:56:46,260 --> 00:56:48,660
.یه دفعه ای نیست
718
00:56:50,560 --> 00:56:55,360
،جونگ، تو، عشق اول من بودی
719
00:56:56,240 --> 00:57:01,930
.و تا به حال تنها کسی بودی که قلبم رو به تپش درآورده
720
00:57:09,780 --> 00:57:13,870
.باید برم خاک سفید پیدا کنم
721
00:57:16,930 --> 00:57:20,880
واقعا نمیدونستی؟
722
00:57:23,330 --> 00:57:25,140
.شاهزاده
723
00:57:26,430 --> 00:57:30,910
.از خیلی وقت پیش، فقط تو بودی
724
00:57:33,520 --> 00:57:36,190
،توی فنجونم، وقتی داشتم چای می خوردم
725
00:57:36,190 --> 00:57:39,980
توی کتابی که میخوندم, توی رویایی که داشتم
726
00:57:39,980 --> 00:57:42,490
،وقتی چشم هام باز یا بسته بود
727
00:57:43,190 --> 00:57:45,900
.فقط تو بودی
728
00:57:47,130 --> 00:57:49,250
با این حال، داری می گی
729
00:57:50,390 --> 00:57:53,030
واقعا نمیدونستی؟
730
00:58:05,120 --> 00:58:07,850
.اما شما شاهزاده هستید
731
00:58:07,850 --> 00:58:12,790
.شما شاهزاده اید
732
00:58:14,690 --> 00:58:17,490
اگه شاهزاده نباشم همه چیز درست می شه؟
733
00:58:17,490 --> 00:58:19,770
،اگر موقعیت شاهزاده رو ول کنم
734
00:58:21,100 --> 00:58:23,490
اونوقت همه چیز درست میشه؟
735
00:58:27,710 --> 00:58:29,490
جونگ
736
00:58:51,340 --> 00:58:54,340
محافظ شخصی رو بفرست
737
00:58:54,350 --> 00:58:59,550
.نگهبانانی که عالیجناب فرستادن قبلا راهی شدن
738
00:58:59,550 --> 00:59:02,760
.ما باید اول اونا رو پیدا کنیم
739
00:59:02,760 --> 00:59:03,910
ببخشید؟
740
00:59:03,910 --> 00:59:08,760
پیداشون کن و بگو پنهان شن تا
.از نگهبانان اعلیحضرت دوری کنن
741
00:59:08,760 --> 00:59:10,560
اما... علیاحضرت
742
00:59:10,560 --> 00:59:15,060
اگه این کارُ بکنیم، فقط باعث
.می شه خشم اعلیحضرت بیشتر شه
743
00:59:16,750 --> 00:59:20,480
باید مطمئن شم این بار علاقه ی
.اعلیحضرت رو کامل از دست می ده
744
00:59:20,480 --> 00:59:24,990
.بنابراین دیگه هرگز نمیتونه به قصر برگرده
745
00:59:26,620 --> 00:59:28,320
همین الان بفرستشون
746
00:59:28,320 --> 00:59:32,090
.باید کوانگ هی رو پیدا کنیم
747
00:59:33,750 --> 00:59:35,980
کوانگ هی رو دستگیر کردن؟
748
00:59:36,520 --> 00:59:39,110
.هنوز پیداشون نکردن
749
00:59:39,110 --> 00:59:42,700
،باید با هرچه زودتر پیدا کردنش
.نگرانی های اعلیحضرت رو کمتر کنم
750
00:59:42,700 --> 00:59:44,400
ولی چرا اینقدر کندن؟
751
00:59:44,400 --> 00:59:46,580
.شاهزاده کوانگ هی برادر کوچک شماست
752
00:59:46,580 --> 00:59:48,120
!هی
753
00:59:49,130 --> 00:59:51,450
واقعا میخوای بمیری، نه؟
754
00:59:51,890 --> 00:59:54,860
.من برادری که نقشه خیانت بریزه ندارم
755
00:59:55,570 --> 00:59:59,600
چیکار میکنی؟ زود باش برو
.بیرون و کوانگ هی رو دستگیر کن
756
01:00:00,050 --> 01:00:03,150
دارین میگین که نمیدونین هوا ریونگ کجاس؟
757
01:00:03,150 --> 01:00:07,120
چند روزه باهاش هیچ تماسی نداشتیم
.ماهم خیلی نگران بودیم
758
01:00:07,120 --> 01:00:10,130
به جای اینکه فقط نگران
باشین نباید دنبالش میگشتین؟
759
01:00:10,130 --> 01:00:13,330
.می خوام یکیُ بفرستم خونه اش
760
01:00:13,330 --> 01:00:15,730
.خودم شخصا می رم اونجا
761
01:00:34,440 --> 01:00:39,820
.حالا که دیدمت احساس می کنم خیلی خوشحالم
762
01:00:41,480 --> 01:00:45,400
وقتی بچه بودم، چون فقط می تونستم
763
01:00:45,400 --> 01:00:49,030
،از پشت جونگ یی و سایه ها ببینمت
764
01:00:49,570 --> 01:00:53,390
.می تونستم هرچقدر دلم می خواد تنهایی نگاهت کنم
765
01:01:20,200 --> 01:01:23,350
.داداش ,چند لحظه صبر کن
766
01:01:26,940 --> 01:01:28,720
!سفالگر سلطنتی
767
01:01:29,520 --> 01:01:31,730
!سفالگر سلطنتی
768
01:01:33,980 --> 01:01:37,180
چی باعث شد این همه راهُ تا اینجا بیاین؟
769
01:01:42,060 --> 01:01:45,030
.اون برام از بچگی مثل یه برادر بوده
770
01:01:45,030 --> 01:01:48,800
،زخم خیلی بدی برداشته بود
.واسه همین ازش مراقبت کردم
771
01:01:54,060 --> 01:01:56,080
!سفالگر سلطنتی
772
01:01:56,080 --> 01:01:59,420
.خواهش میکنم یه چیزی بگین
773
01:02:00,220 --> 01:02:04,760
!گفتی اون صدمه دیده پس برو پیشش
774
01:02:21,970 --> 01:02:24,020
!داداش
775
01:02:28,170 --> 01:02:30,010
!داداش
775
01:02:30,010 --> 01:02:46,310
::::براي دريافت زيرنويس و فيلم و سريال هاي آسيايي با لينک مستقيم::::
::::مراجعه نماييد www.1koreanforum.in و کيفيت مناسب به آدرس ::::
776
01:02:46,310 --> 01:02:50,260
هیونگ نیم !صدمه دیدی؟
777
01:02:50,260 --> 01:02:52,410
چیزی نیست
778
01:02:52,410 --> 01:02:54,210
جونگ یی کجاس؟-
!حتی حرفشم نزن-
779
01:02:54,210 --> 01:02:56,730
.به خاطر اون داشتیم همه جا دنبالت می گشتیم
780
01:02:56,730 --> 01:03:00,200
به دستور سرپرست لی رفت خاک سفید بیاره
.ولی چند روزه که اصلا کسی ندیدتش
781
01:03:00,200 --> 01:03:01,460
کجا رفته؟
782
01:03:01,460 --> 01:03:04,890
اون گفت میره به بانگ سان
.ولی نمیدونم چه اتفاقی افتاده
783
01:03:04,890 --> 01:03:06,490
.خیلی نگران نباشین
784
01:03:06,490 --> 01:03:10,060
.شاهزاده کوانگ هی رفت پیداش کنه
784
01:03:10,060 --> 01:04:14,670
....:: miss secret:ترجمه و زیرنویس ::....
....:: ویرایش: نیلوفر ::....
....:: 1koreanforum.in::....
785
01:04:14,670 --> 01:04:16,560
دارین چیکار میکنین؟
786
01:04:17,470 --> 01:04:18,870
!بکشید کنار
787
01:04:18,870 --> 01:04:23,990
شاهزاده کوانگ هی، ما فرمان سلطنتی داریم
.که شما را هرچه زودتر به قصر ببریم
76665