All language subtitles for Castlevania.S03E04.NF.WEBRip

af Afrikaans
sq Albanian
am Amharic
ar Arabic
hy Armenian
az Azerbaijani
eu Basque
be Belarusian
bn Bengali Download
bs Bosnian
bg Bulgarian
ca Catalan
ceb Cebuano
ny Chichewa
zh-CN Chinese (Simplified)
zh-TW Chinese (Traditional)
co Corsican
hr Croatian
cs Czech
da Danish
nl Dutch Download
en English Download
eo Esperanto
et Estonian
tl Filipino
fi Finnish
fr French
fy Frisian
gl Galician
ka Georgian
de German
el Greek
gu Gujarati
ht Haitian Creole
ha Hausa
haw Hawaiian
iw Hebrew
hi Hindi
hmn Hmong
hu Hungarian
is Icelandic
ig Igbo
id Indonesian
ga Irish
it Italian
ja Japanese
jw Javanese
kn Kannada
kk Kazakh
km Khmer
ko Korean
ku Kurdish (Kurmanji)
ky Kyrgyz
lo Lao
la Latin
lv Latvian
lt Lithuanian
lb Luxembourgish
mk Macedonian
mg Malagasy
ms Malay
ml Malayalam
mt Maltese
mi Maori
mr Marathi
mn Mongolian
my Myanmar (Burmese)
ne Nepali
no Norwegian
ps Pashto
fa Persian
pl Polish
pt Portuguese
pa Punjabi
ro Romanian
ru Russian
sm Samoan
gd Scots Gaelic
sr Serbian
st Sesotho
sn Shona
sd Sindhi
si Sinhala Download
sk Slovak
sl Slovenian
so Somali
es Spanish Download
su Sundanese
sw Swahili
sv Swedish
tg Tajik
ta Tamil
te Telugu
th Thai
tr Turkish
uk Ukrainian
ur Urdu Download
uz Uzbek
vi Vietnamese
cy Welsh
xh Xhosa
yi Yiddish
yo Yoruba
zu Zulu
or Odia (Oriya)
rw Kinyarwanda
tk Turkmen
tt Tatar
ug Uyghur
Would you like to inspect the original subtitles? These are the user uploaded subtitles that are being translated: 1 00:00:17,651 --> 00:00:23,651 « زیرنویس از سینا صداقت » .: SinCities :. 2 00:00:32,541 --> 00:00:33,916 ‫به اونا نگاه نکنید 3 00:00:36,750 --> 00:00:37,875 ‫سومی 4 00:00:39,791 --> 00:00:40,875 ‫تاکا 5 00:00:41,875 --> 00:00:45,166 ‫تازه دارم دوباره به گفتنِ اسامی عادت می‌کنم 6 00:00:46,166 --> 00:00:48,666 ‫چند وقته که اینجا تنها بودی؟ 7 00:00:48,791 --> 00:00:50,791 ‫اوه، سال‌هاست 8 00:00:50,875 --> 00:00:53,041 ‫یا احتمالاً چند ماهه 9 00:00:55,791 --> 00:00:57,416 ‫پس... 10 00:00:57,500 --> 00:01:00,041 ‫وضعیتِ ترسناک و پرخطر خونۀ جدیدم رو دیدید 11 00:01:00,750 --> 00:01:03,416 ‫چیزی نبود که انتظار داشتیم 12 00:01:03,500 --> 00:01:06,750 ‫خب... یه نبرد کوچیک بود 13 00:01:06,833 --> 00:01:09,208 ‫حتماً یه نبرد افسانه‌ای بوده 14 00:01:10,166 --> 00:01:12,291 ‫بیشترش نومیدانه و غمناک بود 15 00:01:14,541 --> 00:01:17,750 ‫دقیقاً چه اتفاقی برای مکانیزمی افتاد ‫که قلعه رو حرکت میده؟ 16 00:01:19,125 --> 00:01:20,500 ‫اون ذوبش کرد 17 00:01:26,166 --> 00:01:27,541 ‫بیخیال 18 00:01:28,916 --> 00:01:32,416 ‫پس شما عضوی از دربار این خون‌آشامی ‫بودید که بهش می‌گید چو؟ 19 00:01:32,500 --> 00:01:35,916 ‫آره. تو ژاپنِ شمالی 20 00:01:36,000 --> 00:01:37,666 ‫خیلی دور از هر جایی 21 00:01:37,791 --> 00:01:40,791 ‫همگی تو قلعۀ مخفیش زندگی می‌کردیم 22 00:01:40,875 --> 00:01:43,250 ‫تو قلعه‌ش گیر افتاده بودیم 23 00:01:44,291 --> 00:01:47,541 ‫تو بچگی به دربارِ مخفیِ چو اهدا شده بودیم 24 00:01:48,625 --> 00:01:52,166 ‫داشتن یه انسان به عنوانِ نگهبان ‫افتخاری سرگرمش می‌کرد 25 00:01:53,250 --> 00:01:55,291 ‫البته نه این‌که نیازی به محافظت داشته باشه 26 00:01:56,000 --> 00:01:57,041 ‫گاهی اوقات، 27 00:01:57,166 --> 00:01:59,916 ‫براش لذت بخش بود که ما اجازه بدیم یه شکارچی 28 00:02:00,000 --> 00:02:03,291 ‫از بین سربازهاش رد شه و وارد دربارش بشه 29 00:02:07,041 --> 00:02:09,791 ‫هر روز همینجوری بود 30 00:02:11,166 --> 00:02:12,958 ‫یه وحشت جدید 31 00:02:13,041 --> 00:02:14,666 ‫یه مجازاتِ جدید 32 00:02:15,666 --> 00:02:19,125 ‫نوعِ جدیدی از اعمالِ سلطۀ ‫کاملش با خودستایی بهمون 33 00:02:32,375 --> 00:02:34,416 ‫هر روز بردگی بود 34 00:02:35,500 --> 00:02:37,041 ‫هر روز مرگ بود 35 00:02:40,833 --> 00:02:42,666 ‫و مجبور بودیم همش رو تماشا کنیم 36 00:03:00,125 --> 00:03:03,375 ‫چو پیر و مغرور بود 37 00:03:03,458 --> 00:03:06,625 ‫اون با عمر جاودان جایی زندگی کرده بود ‫که دستِ هیچ ارتشی بهش نمی‌رسید 38 00:03:06,791 --> 00:03:09,041 ‫هیچ قدرتِ برتری نمی‌تونست کارش رو تموم کنه 39 00:03:10,000 --> 00:03:11,416 ‫ما فقط تماشا کردیم 40 00:03:12,333 --> 00:03:13,958 ‫و یاد گرفتیم 41 00:03:20,791 --> 00:03:23,791 ‫سال‌ها صرفِ بررسی سبکِ زندگیش کردیم... 42 00:03:23,916 --> 00:03:25,916 ‫نحوۀ جنگیدنش رو زیر نظر گرفتیم 43 00:03:26,041 --> 00:03:28,166 ‫از هر پیروزیش درسی گرفتیم 44 00:03:28,250 --> 00:03:30,291 ‫تمام نقاط ضعفش رو حفظ کردیم 45 00:03:38,958 --> 00:03:43,125 ‫زندگی‌هامون خلاصه شده بود ‫تو نقشه کشیدن برای کشتنش 46 00:04:14,875 --> 00:04:16,625 ‫کتاب‌هاش رو خوندیم 47 00:04:16,708 --> 00:04:18,458 ‫و به افسانه‌ش گوش کردیم 48 00:04:18,541 --> 00:04:22,666 ‫و تنها آرزومون فرصتی برای آزاد کردن ‫مردم‌مون از چنگ و دندونش بود 49 00:04:37,166 --> 00:04:39,041 ‫و بعدش اون رفت 50 00:04:39,166 --> 00:04:41,416 ‫به دربار جنگی دراکولا احضار شد 51 00:04:59,375 --> 00:05:01,416 ‫ما همۀ نگهبان‌هاش رو کشتیم 52 00:05:01,500 --> 00:05:04,416 ‫و مردم دربارِ مخفی رو در عرض ‫چند روز آزاد کردیم 53 00:05:05,833 --> 00:05:08,250 ‫ولی چو همیشه قرار بود برگرده 54 00:05:10,666 --> 00:05:13,041 ‫برای همین عازمِ شکارش شدیم 55 00:05:13,125 --> 00:05:15,708 ‫چون اگه برگرده به دربارش، 56 00:05:15,791 --> 00:05:17,791 ‫دوباره همه چی از اول شروع میشه 57 00:05:18,458 --> 00:05:20,083 ‫اگه واقعاً مُرده، 58 00:05:20,166 --> 00:05:23,375 ‫پس خون‌آشام‌های دیگه بالأخره ‫دربارش رو تصاحب می‌کنن 59 00:05:24,000 --> 00:05:26,375 ‫و آزادیِ ما بی‌معنی میشه 60 00:05:29,416 --> 00:05:32,166 ‫ما یه دوست لازم داریم، آلوکارد 61 00:05:38,250 --> 00:05:39,916 ‫شما به راهنمایی نیاز دارید 62 00:05:40,375 --> 00:05:42,375 ‫شاید یکی دو تا سلاح جدید 63 00:05:43,750 --> 00:05:46,041 ‫شاید بهتر باشه کمی جادو یاد بگیرید 64 00:05:47,208 --> 00:05:48,458 ‫جادو؟ 65 00:05:49,625 --> 00:05:52,000 ‫- واقعاً؟ ‫- جادو 66 00:05:53,208 --> 00:05:54,583 ‫برنامه‌مون چیه؟ 67 00:06:11,500 --> 00:06:13,916 ‫خب... برنامه‌مون چیه؟ 68 00:06:14,791 --> 00:06:16,541 ‫همیشه مثل قبله 69 00:06:17,250 --> 00:06:19,416 ‫کارمیلا همیشه یه نقشه داره 70 00:06:19,500 --> 00:06:21,416 ‫اون آدمِ خیال‌بافیه، استریگا 71 00:06:22,875 --> 00:06:24,166 ‫نه 72 00:06:24,291 --> 00:06:28,041 ‫هیچوقت نمیگه "جمع شید، دخترها. ‫می‌خوام یه رویایی براتون تعریف کنم" 73 00:06:28,125 --> 00:06:30,291 ‫همیشه سلاحش رو تو هوا تکون میده 74 00:06:30,416 --> 00:06:33,041 ‫و میگه "خون‌آشام‌ها و ‫خواهرها یه نقشه دارم!" 75 00:06:35,791 --> 00:06:37,666 ‫بگو که اشتباه می‌کنم 76 00:06:40,625 --> 00:06:42,541 ‫نه، اشتباه نمی‌کنی 77 00:06:42,791 --> 00:06:44,541 ‫ولی اون ما رو به اینجا رسوند 78 00:06:45,083 --> 00:06:49,541 ‫به خاطر کارمیلاست که تونستیم ‫تو یه قلعۀ رویایی عاشق بشیم 79 00:06:49,625 --> 00:06:51,416 ‫خدای من، مورانا 80 00:06:51,541 --> 00:06:53,166 ‫مثل لینور حرف می‌زنی 81 00:06:53,291 --> 00:06:55,875 ‫اگه حالم از موهات بهم بخوره ‫بازم عاشقانه‌ست؟ 82 00:06:55,958 --> 00:06:58,625 ‫خفه شو 83 00:06:58,708 --> 00:07:01,708 ‫رابطه‌مون شگفت انگیز بوده ‫و خودتم این رو می‌دونی 84 00:07:02,250 --> 00:07:04,833 ‫آره. اعتراف می‌کنم، باشه؟ 85 00:07:04,916 --> 00:07:06,875 ‫شگفت انگیز بوده 86 00:07:07,250 --> 00:07:10,666 ‫ولی اینم یادمه که رسیدن ‫به اینجا چقدر سخت بود 87 00:07:10,875 --> 00:07:14,291 ‫تو و کارمیلا فقط الان و آینده رو می‌بینید 88 00:07:14,375 --> 00:07:16,791 ‫من نمی‌تونم گذشته رو رها کنم 89 00:07:16,916 --> 00:07:18,666 ‫کارمیلا هم نمی‌تونه 90 00:07:19,625 --> 00:07:23,791 ‫هنوز کابوس‌هایی در مورد سال‌های قبل از ‫کشتن خون‌آشامی که تبدیلش کرد می‌بینه 91 00:07:23,916 --> 00:07:28,000 ‫اون فراموش نمی‌کنه، استریگا. ‫فقط به آینده نگاه می‌کنه. 92 00:07:28,666 --> 00:07:33,541 ‫ولی تسخیر و کنترل باریکه‌ی ‫زمینی به مساحت 800 مایل... 93 00:07:34,000 --> 00:07:35,708 ‫این بزرگه 94 00:07:35,791 --> 00:07:37,250 ‫نقشه‌ی بزرگیه 95 00:07:37,333 --> 00:07:38,958 ‫رویای بزرگیه 96 00:07:41,541 --> 00:07:43,125 ‫نقشه لعنتی 97 00:07:43,208 --> 00:07:46,166 ‫،این کاریه که همیشه می‌کنه ‫این ایده‌ها رو ابداع می‌کنه 98 00:07:46,250 --> 00:07:49,208 ‫و انتظار داره ما سه تا عملیش کنیم 99 00:07:50,291 --> 00:07:53,250 ‫ولی ممکنه؟ از نظر نظامی؟ 100 00:07:58,125 --> 00:07:59,291 ‫به طور نظری؟ 101 00:08:00,166 --> 00:08:02,916 ‫نیاز به اطلاعاتِ بیشتری از منطقه دارم 102 00:08:03,166 --> 00:08:06,416 ‫ولی به طور نظری؟ ‫گفتی پاسبانی ازش سخت میشه 103 00:08:06,500 --> 00:08:10,125 ‫یعنی، مجبور می‌شیم اطراف ‫باریکه رو حصار کشی کنیم؟ 104 00:08:10,208 --> 00:08:11,958 ‫اوه، نه 105 00:08:12,041 --> 00:08:14,541 ‫مرز کاملاً خیالی میشه 106 00:08:14,666 --> 00:08:18,500 ‫مسئله‌ی اصلی قرار دادن گشت‌های ‫نگهبانی چرخشی تو مرزه، 107 00:08:18,583 --> 00:08:20,666 ‫ساختِ برج‌های نگهبانی، تسخیر شهرها، 108 00:08:20,750 --> 00:08:23,916 ‫و تشکیل اردوگاه‌های مستحکم ‫برای جمع کردنِ انسان‌ها توش 109 00:08:24,625 --> 00:08:26,708 ‫پس می‌دونی که می‌تونی انجامش بدی 110 00:08:26,791 --> 00:08:29,041 ‫خب، شاید 111 00:08:29,708 --> 00:08:30,916 ‫احتمالاً 112 00:08:31,666 --> 00:08:33,291 ‫ولی سخت میشه 113 00:08:33,416 --> 00:08:36,166 ‫هر کاری که ارزشِ انجام داشته باشه سخته 114 00:08:36,250 --> 00:08:39,833 ‫و فقط فکر کن: اگه انجامش بدیم، 115 00:08:39,916 --> 00:08:43,791 ‫تو فرمانده ارتشِ یه امپراتوری میشی 116 00:08:43,916 --> 00:08:45,000 ‫چی؟ 117 00:08:45,083 --> 00:08:49,333 ‫ما صاحب و حاکمِ زمین‌های ‫بین اینجا و بریلا می‌شیم 118 00:08:49,416 --> 00:08:51,083 ‫تقریباً تا دریای سیاه 119 00:08:51,166 --> 00:08:53,833 ‫این یه کشور یا منطقه نیست، عشقم 120 00:08:53,916 --> 00:08:55,541 ‫این یه امپراتوریه! 121 00:08:55,666 --> 00:08:58,416 ‫یه ارتشِ امپراتوری 122 00:08:58,541 --> 00:09:02,416 ‫که تمام آموزه‌های امپراتوری‌های ‫باستان رو اجرایی می‌کنه 123 00:09:02,541 --> 00:09:07,416 ‫اگه بتونی تو جنگ پیروز شی، می‌تونم ‫ساختارِ امپراتوری رو تکمیل کنم 124 00:09:12,166 --> 00:09:13,916 ‫پس اینجوری انجامش میده 125 00:09:14,000 --> 00:09:16,250 ‫هرزه‌ی وحشتناک به فکرمون نفوذ می‌کنه 126 00:09:16,333 --> 00:09:19,458 ‫و بهمون الهام می‌بخشه ‫دیوونگیش رو عملی کنیم 127 00:09:19,541 --> 00:09:21,791 ‫آره، همینطوره 128 00:09:21,916 --> 00:09:24,166 ‫ولی تصور کن 129 00:09:24,291 --> 00:09:25,916 ‫تصور کن 130 00:09:26,000 --> 00:09:30,791 ‫یه امپراتوری تحتِ حکومت چهار زن 131 00:09:31,875 --> 00:09:34,375 ‫خون‌آشام‌ها و خواهرها 132 00:09:38,625 --> 00:09:40,833 ‫خون‌آشام‌ها و خواهرها، 133 00:09:40,916 --> 00:09:43,041 ‫ما یه نقشه داریم 134 00:10:06,458 --> 00:10:08,791 ‫شاید دیوونه باشن، ولی حواسشون جمعه 135 00:10:24,041 --> 00:10:26,291 ‫وقتِ بازی کردنه 136 00:10:26,375 --> 00:10:28,625 ‫استادی به خرج بده، مرد جوان 137 00:10:40,041 --> 00:10:41,750 ‫کاهنِ اعظم سالا! 138 00:10:41,833 --> 00:10:47,041 ‫دوباره بابتِ این فرصت برای کسبِ بینشی نسبت ‫به فلسفه‌ی جدید و شگفت‌انگیزتون تشکر می‌کنم 139 00:10:47,541 --> 00:10:51,375 ‫ای کاش جوری باهام حرف نزنی انگار دیوونه‌م، 140 00:10:51,458 --> 00:10:53,083 ‫سنت جرمین 141 00:10:53,166 --> 00:10:56,333 ‫من یه بچه‌ی روانی نیستم 142 00:10:56,416 --> 00:11:01,583 ‫که اگه سرم رو نوازش نکنی ‫خودم رو خیس کنم 143 00:11:01,666 --> 00:11:05,791 ‫خب... معذرت می‌خوام 144 00:11:06,666 --> 00:11:08,750 ‫معذرت لازم نیست 145 00:11:08,833 --> 00:11:11,208 ‫فقط بهتر باش 146 00:11:11,291 --> 00:11:14,375 ‫بله. البته. ممنون 147 00:11:18,875 --> 00:11:21,041 ‫جای... قشنگیه 148 00:11:38,000 --> 00:11:40,291 ‫خیلی قشنگه 149 00:11:41,000 --> 00:11:42,500 ‫همین کفایت می‌کنه 150 00:11:50,041 --> 00:11:54,166 ‫این بخشی از کتابخونه‌ست. ‫می‌تونی از اینجا شروع کنی. 151 00:11:55,291 --> 00:11:58,541 ‫روشِ قفسه‌بندی‌تون خیلی اصیله 152 00:11:58,666 --> 00:12:00,083 ‫بله، خب... 153 00:12:00,166 --> 00:12:05,041 ‫با توجه به شرایط کلی، دیگه نیازی بهشون نبود 154 00:12:05,166 --> 00:12:07,166 ‫ولی تو قانعم کردی 155 00:12:07,250 --> 00:12:11,083 ‫که شاید هنوزم یه ارزشی داشته باشن 156 00:12:11,166 --> 00:12:13,291 ‫خب... مشغول شو 157 00:12:20,916 --> 00:12:25,041 ‫میشه اشاره کنم که مجسمه‌ای ‫که از دیوار آویزون کردید برعکسه؟ 158 00:12:25,791 --> 00:12:29,291 ‫وقتی مهمون‌مون رسید کله پا شد 159 00:12:29,416 --> 00:12:32,416 ‫چیزی نیست که زیاد بهش فکر کنیم 160 00:12:32,541 --> 00:12:36,541 ‫شاید حتی الان جهتِ درستی رو نشون میده 161 00:12:37,166 --> 00:12:38,458 ‫به سمتِ جهنم 162 00:12:38,541 --> 00:12:41,916 ‫جایی که موجود شب‌رو ازش اومد. ‫"مهمون‌تون" 163 00:12:43,041 --> 00:12:47,291 ‫چرا بهشون می‌گیم "موجوداتِ شب‌رو،" 164 00:12:47,375 --> 00:12:48,583 ‫سنت جرمین؟ 165 00:12:51,125 --> 00:12:52,666 ‫خب، چون... 166 00:12:53,791 --> 00:12:55,791 ‫اونا فقط شب‌ها میان بیرون، به گمونم 167 00:12:55,875 --> 00:13:00,041 ‫یا ترجمه‌ی ساده‌ای از یه کلمه‌ی دراز پروسیه 168 00:13:00,125 --> 00:13:02,125 ‫ولی اونا نور میارن 169 00:13:02,208 --> 00:13:06,958 ‫و حتی معنی اسمِ لوسیفر "آورنده‌ی نوره" 170 00:13:07,916 --> 00:13:11,291 ‫تو ایمانت به خدا رو از دست دادی، کاهنِ اعظم؟ 171 00:13:12,125 --> 00:13:13,541 ‫نه اصلاً 172 00:13:13,666 --> 00:13:16,791 ‫خدا همه چی رو خلق کرده 173 00:13:16,875 --> 00:13:19,125 ‫خدا جهنم رو خلق کرده 174 00:13:19,208 --> 00:13:21,083 ‫اگه خدا بی‌نقصه، 175 00:13:21,166 --> 00:13:24,875 ‫پس فرستادنِ لوسیفر به جهنم نقشۀ خودشه 176 00:13:25,833 --> 00:13:29,458 ‫حکمتِ جهنم و موجوداتِ شب‌روش 177 00:13:29,541 --> 00:13:32,291 ‫حکمتِ خداست 178 00:13:33,250 --> 00:13:37,750 ‫متوجه نمیشی چطور همش به طرز ‫وحشتناکی با عقل جور در میاد؟ 179 00:13:38,541 --> 00:13:40,666 ‫البته که شگفت انگیزه 180 00:13:40,750 --> 00:13:42,291 ‫بگو ببینم... 181 00:13:42,375 --> 00:13:46,958 ‫اون نماد رو چطوری برای مشخص ‫کردن خودتون ابداع کردید؟ 182 00:13:47,041 --> 00:13:48,333 ‫این؟ 183 00:13:48,416 --> 00:13:52,708 ‫کسایی از ما که شاهد حضور ‫مهمون بودیم می‌بندیمش 184 00:13:52,791 --> 00:13:55,791 ‫چون خودش اون رو بهمون داد 185 00:13:55,875 --> 00:13:57,875 ‫می‌دونی معنیش چیه؟ 186 00:13:57,958 --> 00:14:01,500 ‫- این نشانِ اونه ‫- نه، سالا 187 00:14:01,625 --> 00:14:04,500 ‫این نماد شیمیاییِ سولفوره 188 00:14:05,125 --> 00:14:08,666 ‫که فیلسوف‌ها ازش برای اشاره ‫به جهنم استفاده می‌کنن 189 00:14:10,250 --> 00:14:13,041 ‫ما نشانِ جهنم رو به بازو بستیم؟ 190 00:14:13,125 --> 00:14:14,458 ‫بله 191 00:14:15,458 --> 00:14:17,541 ‫خارق‌العاده‌ست! 192 00:14:21,625 --> 00:14:23,291 ‫البته 193 00:14:23,375 --> 00:14:26,791 ‫تو مرد خردمندی هستی، سنت جرمین 194 00:14:26,916 --> 00:14:29,541 ‫اعتراف می‌کنم تردیدهایی در موردت داشتم 195 00:14:29,625 --> 00:14:34,291 ‫ولی خوشحال میشم که دانشت ‫رو با ما در میون بذاری 196 00:14:34,375 --> 00:14:36,666 ‫خواهش می‌کنم! شروع کن! 197 00:14:37,458 --> 00:14:38,833 ‫گنج بیشتری برامون پیدا کن 198 00:14:38,916 --> 00:14:43,166 ‫تا شاید دانشِ خودمون رو نسبت ‫به حقیقتِ امور افزایش بدیم 199 00:14:44,125 --> 00:14:47,416 ‫به زودی برات نون و شراب میارن 200 00:14:52,750 --> 00:14:54,250 ‫ولی خواهش می‌کنم... 201 00:14:54,333 --> 00:14:58,583 ‫فعلاً از این سال بیرون نرو 202 00:14:58,666 --> 00:15:01,250 ‫جاهای دیگه کارهای زیادی در حال انجامه، 203 00:15:01,333 --> 00:15:04,583 ‫و من باشم مزاحمتی براش ایجاد نمی‌کنم 204 00:15:04,666 --> 00:15:06,541 ‫- بله؟ ‫- بله 205 00:15:06,625 --> 00:15:09,833 ‫البته. فقط این سالن... فعلاً 206 00:15:09,916 --> 00:15:11,291 ‫عالیه 207 00:15:44,166 --> 00:15:46,041 ‫چیکار می‌کنیم؟ 208 00:15:46,125 --> 00:15:48,291 ‫داریم اطلاعات جمع می‌کنیم 209 00:15:48,416 --> 00:15:50,291 ‫با منطقه آشنا می‌شیم 210 00:15:51,041 --> 00:15:53,041 ‫مثلِ یه دزد حرف می‌زنی 211 00:15:53,125 --> 00:15:55,166 ‫من یه دوره گردم، سایفا 212 00:15:55,291 --> 00:15:58,041 ‫نمی‌تونم با یه گاری کوچولو از راه برسم 213 00:15:58,166 --> 00:16:01,500 ‫در حالی که شنلِ سخنران پوشیدم ‫و از مردمِ محلی خیرات جمع کنم 214 00:16:01,583 --> 00:16:03,083 ‫معلومه که دزد بودم 215 00:16:03,166 --> 00:16:05,666 ‫می‌تونیم فقط از مردم چندتا سؤال بپرسیم 216 00:16:05,750 --> 00:16:06,791 ‫هی 217 00:16:11,250 --> 00:16:12,791 ‫اوه، خوبه 218 00:16:12,916 --> 00:16:15,291 ‫اوه، خوبه! سلام! 219 00:16:15,416 --> 00:16:16,791 ‫برو کنار 220 00:16:16,875 --> 00:16:17,916 ‫با کمال میل! 221 00:16:18,041 --> 00:16:20,291 ‫فقط چندتا سؤال ازت دارم 222 00:16:21,666 --> 00:16:24,916 ‫هیچکس نزدیکِ خونه‌ی ما نمیشه. برید 223 00:16:25,666 --> 00:16:27,791 ‫آروم باش 224 00:16:33,666 --> 00:16:36,666 ‫ما مهمونِ شهر قشنگتون هستیم 225 00:16:36,750 --> 00:16:39,250 ‫فقط یه... مهمون بود 226 00:16:40,125 --> 00:16:43,541 ‫خیلی خب... ما مسافریم، 227 00:16:43,625 --> 00:16:45,833 ‫چند روزی اینجا متوقف شدیم 228 00:16:45,916 --> 00:16:48,541 ‫و من و خدمتکارِ احمقم، 229 00:16:48,625 --> 00:16:52,166 ‫ناخواسته متوجه صومعه‌ی زیباتون شدیم... 230 00:16:52,250 --> 00:16:53,625 ‫و... 231 00:16:55,166 --> 00:16:56,875 ‫دستبندت 232 00:16:57,500 --> 00:16:59,791 ‫قبلاً از نزدیک بهش نگاه نکرده بودم 233 00:16:59,875 --> 00:17:02,791 ‫کافیه. برید کنار 234 00:17:02,875 --> 00:17:05,041 ‫ما از اینجا محافظت می‌کنیم 235 00:17:05,750 --> 00:17:07,291 ‫در مقابل چی؟ 236 00:17:07,375 --> 00:17:09,000 ‫آدمای فضول 237 00:17:09,083 --> 00:17:10,583 ‫هرکسی که سعی داره دخالت کنه 238 00:17:10,666 --> 00:17:13,208 ‫هرکی که سر راه کارمون قرار می‌گیره 239 00:17:13,291 --> 00:17:16,041 ‫می‌دونی علامتِ روی بازوت چیه؟ 240 00:17:16,166 --> 00:17:18,125 ‫بازدیدکننده این رو بهمون داد 241 00:17:19,041 --> 00:17:22,125 ‫کار چیه؟ اون تو چیکار می‌کنید؟ 242 00:17:23,041 --> 00:17:24,291 ‫دیگه کافیه 243 00:17:25,208 --> 00:17:27,083 ‫شما تازه واردید 244 00:17:27,166 --> 00:17:29,958 ‫پس، به خاطر یه زندگی آروم، 245 00:17:30,041 --> 00:17:32,250 ‫این فرصت رو بهتون میدم 246 00:17:32,333 --> 00:17:35,375 ‫اینجا همه می‌دونن که نباید ‫به صومعه نزدیک بشن 247 00:17:35,500 --> 00:17:39,166 ‫اینجا همه می‌دونن که نباید سؤال بپرسن 248 00:17:39,250 --> 00:17:41,541 ‫تنهامون بذارید 249 00:17:41,666 --> 00:17:43,791 ‫ما کار داریم 250 00:17:43,875 --> 00:17:45,166 ‫باشه 251 00:17:45,291 --> 00:17:48,291 ‫خیلی ممنون بابتِ لطف و محبت‌تون 252 00:17:52,500 --> 00:17:54,041 ‫شلاقت رو آماده کن 253 00:17:54,166 --> 00:17:55,791 ‫فقط یه چیز دیگه 254 00:17:56,958 --> 00:17:59,208 ‫سخنران‌ها معمولاً تو شهرها ‫قربانی خشونت میشن، 255 00:17:59,291 --> 00:18:01,041 ‫چون ما سلاح حمل نمی‌کنیم 256 00:18:01,166 --> 00:18:04,541 ‫برای همین یاد می‌گیریم چطور تشخیص بدیم ‫یکی چاقو مخفی کرده 257 00:18:05,791 --> 00:18:08,791 ‫فکر نمی‌کنید کاهن‌هایی که بازوبند ‫جادویی با نشان جهنم بستن 258 00:18:08,875 --> 00:18:12,291 ‫و زیر لباس‌هاشون خنجر مخفی ‫کردن یکم زیادی تابلوئه... 259 00:18:12,375 --> 00:18:13,791 ‫حتی برای یه شهر کوچیک 260 00:18:17,625 --> 00:18:19,375 ‫تحتِ تأثیر قرار گرفتم 261 00:18:25,625 --> 00:18:27,833 ‫کاهن‌های چاقو به دست 262 00:18:27,916 --> 00:18:29,708 ‫دوباره ماجرای گریژیت داره تکرار میشه 263 00:18:29,791 --> 00:18:31,351 ‫مطمئنی یکم مبالغه نکردی؟ 264 00:18:31,375 --> 00:18:33,916 ‫یعنی، تو یه جورایی عادت داری... 265 00:18:34,750 --> 00:18:36,250 ‫شاید 266 00:18:36,333 --> 00:18:39,333 ‫ولی آدمای مطمئن معمولاً لایق و مراقب هستن 267 00:18:39,583 --> 00:18:41,291 ‫آدمای مضطرب مرتکبِ اشتباه میشن 268 00:18:41,916 --> 00:18:45,500 ‫ترجیح می‌دادم تو کارشون ‫مضطرب بودن تا خوشحال 269 00:18:50,250 --> 00:18:52,333 ‫اگه فکر می‌کردم با رفتن جلوی در صومعه 270 00:18:52,416 --> 00:18:55,166 ‫و ایجاد مزاحمت برای چندتا کاهنِ ‫دیوانه مشکل رو حل می‌کنه... 271 00:18:55,250 --> 00:18:57,666 ‫قطعاً خودم انجامش می‌دادم دیگه 272 00:18:58,291 --> 00:19:00,416 ‫اونجا بوی گند جادو میده 273 00:19:00,541 --> 00:19:03,000 ‫دارن اون تو کارِ وحشتناکی انجام میدن 274 00:19:40,291 --> 00:19:41,750 ‫یه سؤال دارم 275 00:19:42,625 --> 00:19:44,291 ‫اوه، محضِ رضای خدا 276 00:19:44,416 --> 00:19:47,666 ‫من فقط برای این زنده هستم که ‫کارمیلا یه آهنگرِ روح لازم داره 277 00:19:47,791 --> 00:19:50,375 ‫وانمود نکن این چیزی غیر از اینه 278 00:19:51,875 --> 00:19:53,416 ‫به سؤالت جواب میدم 279 00:19:54,166 --> 00:19:59,041 ‫آره، کارمیلا تو رو زنده نگه داشته ‫چون یه آهنگر روح لازم داره 280 00:20:00,625 --> 00:20:02,916 ‫حالا تو به سؤال من جواب بده 281 00:20:06,000 --> 00:20:07,500 ‫سمّی نیست 282 00:20:17,500 --> 00:20:18,500 ‫خیلی خب 283 00:20:19,291 --> 00:20:20,291 ‫خوبه 284 00:20:21,000 --> 00:20:22,416 ‫تو چی دوست داری؟ 285 00:20:25,125 --> 00:20:27,416 ‫- چی؟ ‫- به اندازۀ کافی واضحه 286 00:20:27,541 --> 00:20:30,333 ‫بیا از چیزی حرف بزنیم که دوست داری 287 00:20:32,500 --> 00:20:35,291 ‫کفش 288 00:20:35,375 --> 00:20:38,375 ‫منصفانه‌ست. سیب یه سؤال دیگه هم برام خرید؟ 289 00:20:40,875 --> 00:20:41,916 ‫چرا که نه؟ 290 00:20:42,666 --> 00:20:44,416 ‫خیلی خب، بپرس ببینم 291 00:20:45,291 --> 00:20:47,416 ‫دراکولا قرار بود چی بهت بده؟ 292 00:20:48,666 --> 00:20:51,541 ‫من... متوجه سؤالت نمیشم 293 00:20:51,625 --> 00:20:54,416 ‫تو به ساختِ ارتشی برای دراکولا کمک می‌کردی 294 00:20:54,500 --> 00:20:56,375 ‫بهش مشاوره می‌دادی 295 00:20:56,458 --> 00:20:58,583 ‫اون می‌خواست همۀ انسان‌ها رو بکشه... 296 00:20:58,666 --> 00:20:59,750 ‫این رو نمی‌دونستم 297 00:21:00,416 --> 00:21:02,541 ‫تا مدتی بعد بهش پی نبرده بودم 298 00:21:03,666 --> 00:21:05,791 ‫فکر می‌کردم قراره یه جور دستچین باشه 299 00:21:05,916 --> 00:21:09,541 ‫و جمعیتِ انسان‌ها کنترل و محدود بشه 300 00:21:10,291 --> 00:21:11,791 ‫واقعاً؟ 301 00:21:11,875 --> 00:21:14,291 ‫دقیقاً نقشه‌ی ما هم همینه 302 00:21:15,041 --> 00:21:17,250 ‫پس اون بهت دروغ گفت؟ 303 00:21:20,041 --> 00:21:23,666 ‫اون... یه چیزهایی رو نگفت 304 00:21:23,791 --> 00:21:26,041 ‫خب، بیخیال 305 00:21:26,125 --> 00:21:30,583 ‫برای انجام این کاری که در موردش بهت ‫دروغ گفت قرار بود چی بهت بده؟ 306 00:21:30,666 --> 00:21:34,416 ‫پاداشت برای خدمت به مردی که در ‫مورد قصد و نیتش دروغ گفت چی بود؟ 307 00:21:36,458 --> 00:21:42,541 ‫فرض می‌کردم خارج از هر حصاری که اطرافِ ‫انسان‌های باقیمونده قرار بدن زندگی می‌کنم 308 00:21:42,625 --> 00:21:44,166 ‫فرض کردی 309 00:21:44,250 --> 00:21:47,458 ‫مطمئن نیستم چنین گفتگویی بینمون بوده باشه 310 00:21:47,541 --> 00:21:50,750 ‫اون بازم به موجوداتِ شب‌رو نیاز پیدا می‌کرد 311 00:21:50,833 --> 00:21:52,083 ‫به نظر برای نصیحتم ارزش قائل بود، 312 00:21:52,166 --> 00:21:54,541 ‫پس شاید یه نقشی تو دربارش حفظ می‌کردم 313 00:21:54,666 --> 00:21:58,166 ‫"فرض می‌کردم" "به نظر میومد" "شاید" 314 00:21:58,291 --> 00:22:00,625 ‫تو پاداشی نمی‌خواستی، هکتور؟ 315 00:22:00,708 --> 00:22:04,166 ‫یا فقط انتظار داشتی یه چیزی بهت هدیه شه؟ 316 00:22:07,708 --> 00:22:11,125 ‫خب... چی می‌خوای؟ 317 00:22:11,208 --> 00:22:14,208 ‫من لزوماً دنبال پاداش نبودم 318 00:22:14,333 --> 00:22:15,583 ‫به کارش اعتقاد داشتم 319 00:22:15,666 --> 00:22:18,375 ‫ولی مشخصه که یه انتظاری داشتی 320 00:22:18,541 --> 00:22:21,666 ‫حتی اگه فقط بخشیده شدن از سلاخی بوده باشه 321 00:22:22,291 --> 00:22:25,041 ‫یا نگه داشته شدن تو یه قفس 322 00:22:25,166 --> 00:22:26,916 ‫پس این خوب از آب در اومد 323 00:22:28,000 --> 00:22:30,750 ‫جدی می‌گم 324 00:22:30,833 --> 00:22:32,458 ‫غیر از کفش 325 00:22:33,541 --> 00:22:35,666 ‫خب، این یه گفتگوی جدی نیست 326 00:22:35,791 --> 00:22:37,416 ‫چرا، هست 327 00:22:37,541 --> 00:22:40,041 ‫چون کارمیلا اجرای نقشه‌هاش 328 00:22:40,125 --> 00:22:42,666 ‫برای تحتِ سلطه در آوردن جمعیت ‫انسان‌ها رو شروع کرده 329 00:22:43,333 --> 00:22:45,583 ‫کشتار دلسوزانه و اگه این عبارت بهت برنخوره، 330 00:22:45,666 --> 00:22:47,416 ‫غذای انسانی 331 00:22:48,416 --> 00:22:52,250 ‫این همون نقشه‌ست که دراکولا ‫بهت ارائه کرده بود، آره؟ 332 00:22:52,333 --> 00:22:53,958 ‫تقریباً همونه 333 00:22:54,083 --> 00:22:55,833 ‫فقط اون دروغ می‌گفت... 334 00:22:55,916 --> 00:22:59,375 ‫و قصد داشت نژاد بشر رو منقرض کنه، آره؟ 335 00:23:00,291 --> 00:23:01,291 ‫آره 336 00:23:01,916 --> 00:23:03,541 ‫ما دروغ نمی‌گیم 337 00:23:03,666 --> 00:23:06,541 ‫و انتظار نداریم مفت کار کنی 338 00:23:07,000 --> 00:23:08,500 ‫یا حتی در ازای کفش 339 00:23:09,625 --> 00:23:10,791 ‫یعنی دارید بهم رشوه می‌دید 340 00:23:10,916 --> 00:23:13,375 ‫اوه، محضِ رضای خدا. داریم بهت دستمزد می‌دیم 341 00:23:14,125 --> 00:23:15,666 ‫اینجا هیچکس کینه‌ای به دل نداره، هکتور 342 00:23:15,750 --> 00:23:19,750 ‫من نمی‌گم کارمیلا تو رو تو یه ‫گاری پر از پر قو آورده اینجا 343 00:23:19,875 --> 00:23:21,875 ‫اون عصبانی بود، آره 344 00:23:22,625 --> 00:23:26,041 ‫ولی اگه تو بریلا ولت می‌کرد، ‫به نظرت امروز زنده بودی؟ 345 00:23:26,875 --> 00:23:28,416 ‫شاید هنوز کفش‌هام رو داشتم 346 00:23:29,000 --> 00:23:32,041 ‫خب، پس در حالی که کفش به پا داشتی می‌مردی 347 00:23:35,916 --> 00:23:37,916 ‫دراکولا ازم محافظت می‌کرد 348 00:23:38,541 --> 00:23:41,291 ‫- می‌دونم که اینکارو می‌کرد ‫- اوه، مطمئنم 349 00:23:41,375 --> 00:23:44,375 ‫گرچه تصمیم گرفته بود تمام ‫انسان‌های روی زمین رو بکشه 350 00:23:44,458 --> 00:23:46,458 ‫چون اونا زنش رو کشتن 351 00:23:46,541 --> 00:23:49,791 ‫مطمئنم تو تنها بازماندۀ نژاد انسان می‌شدی 352 00:23:49,875 --> 00:23:51,916 ‫کاملاً با عقل جور در میاد 353 00:23:52,000 --> 00:23:54,875 ‫نیمه‌ی پر لیوان اینه که ‫بعد از مرگ تمام جمعیتِ زمین 354 00:23:54,958 --> 00:23:57,333 ‫می‌تونستی هر خونه‌ای دلت می‌خواست انتخاب کنی 355 00:24:00,458 --> 00:24:02,041 ‫مگر این‌که داشت بهت دروغ می‌گفت 356 00:24:03,041 --> 00:24:04,541 ‫ولی اگه تو داری بهم دروغ میگی چی؟ 357 00:24:04,666 --> 00:24:07,041 ‫اوه، مجبور نیستم بهت دروغ بگم 358 00:24:07,166 --> 00:24:09,250 ‫علاقه‌ای به اعتماد ندارم 359 00:24:09,333 --> 00:24:11,708 ‫اعتماد دیپلماسی رو خراب می‌کنه 360 00:24:13,041 --> 00:24:14,708 ‫این فقط تجارته 361 00:24:15,416 --> 00:24:19,041 ‫تو تجارت، مجبور نیستیم به هم ‫اعتماد داشته باشیم، مگه نه؟ 362 00:24:19,166 --> 00:24:20,791 ‫مجبور نیستیم حدس بزنیم 363 00:24:20,875 --> 00:24:23,916 ‫ساده‌ست. قوانینی هستن 364 00:24:24,000 --> 00:24:25,625 ‫من یه چیزی بهت میدم، 365 00:24:25,708 --> 00:24:27,208 ‫تو یه چیزی به من میدی 366 00:24:36,125 --> 00:24:38,291 ‫می‌دونی که وقتی یه موجود شب‌رو می‌سازم، 367 00:24:38,375 --> 00:24:40,541 ‫اونا تحتِ فرمان من هستن 368 00:24:40,666 --> 00:24:42,416 ‫اونا به من وفادارن 369 00:24:42,541 --> 00:24:44,381 ‫خب، شاید یه وقت دیگه در موردش حرف بزنیم 370 00:24:44,458 --> 00:24:47,875 ‫تا اون موقع... چندتا کفش برات میارم 371 00:24:48,416 --> 00:24:50,041 ‫و باید در ازاش چی بهت بدم؟ 372 00:24:51,291 --> 00:24:52,791 ‫یکم دیگه باهام حرف بزن 373 00:24:55,416 --> 00:24:56,541 ‫در چه موردی؟ 374 00:24:56,666 --> 00:24:58,166 ‫هرچی که دوست داری 375 00:24:59,041 --> 00:25:01,416 ‫آهنگِ صدات رو دوست دارم 376 00:25:01,541 --> 00:25:03,416 ‫آدمِ جالبی هستی 377 00:25:03,500 --> 00:25:06,125 ‫آخه، یه نگاه به خودت بنداز. ‫به چندین نحو مختلف کتک خوردی، 378 00:25:06,208 --> 00:25:07,916 ‫و از خودت ناامید نمیشی 379 00:25:08,625 --> 00:25:10,666 ‫این... خیلی خوبه 380 00:25:20,916 --> 00:25:22,583 ‫نمی‌تونم قولِ یه جفت کفش قشنگ رو بدم 381 00:25:23,375 --> 00:25:25,000 ‫تا وقتی که سوراخ نباشن کافیه 382 00:25:25,083 --> 00:25:27,791 ‫اوه، پس حالا فازِ اشراف زادگی برداشتی 383 00:26:29,541 --> 00:26:33,416 ‫نیازی نیست از من بترسی. ‫ما فقط داریم رد می‌شیم. 384 00:26:34,250 --> 00:26:35,375 ‫نه 385 00:26:36,666 --> 00:26:37,916 ‫نه؟ 386 00:26:38,041 --> 00:26:41,125 ‫نه. تو وارد جنوا نمیشی 387 00:26:41,208 --> 00:26:44,708 ‫با هیولاهات برگرد و سوار کشتیت شو و برو 388 00:26:46,625 --> 00:26:49,916 ‫به نظر میاد کشتیم قبلاً رفته 389 00:26:50,791 --> 00:26:52,916 ‫ناخدای زرنگی داره 390 00:26:53,000 --> 00:26:56,000 ‫عقلِ اون بود که بهم یادآوری کرد ‫دست از دعا کردن برداشتم 391 00:26:56,791 --> 00:26:58,500 ‫می‌تونی تصور کنی؟ 392 00:26:59,375 --> 00:27:03,916 ‫من دست از دعا و نیایش برداشتم، ‫و حتی خودمم متوجه نشدم 393 00:27:04,666 --> 00:27:07,166 ‫تبدیل به چه هیولایی شدم 394 00:27:08,250 --> 00:27:12,791 ‫تو که نمی‌خوای تو این بندر قشنگتون ‫تبدیل به هیولا بشم، مگه نه؟ 395 00:27:13,916 --> 00:27:15,750 ‫بذار ما رد بشیم 396 00:27:16,416 --> 00:27:17,416 ‫نه 397 00:27:18,000 --> 00:27:21,791 ‫کشتیِ من رفته، و باید برم شمال 398 00:27:22,541 --> 00:27:24,250 ‫بذارید رد بشیم 399 00:27:24,333 --> 00:27:28,208 ‫اگه مجبور باشیم تو و موجوداتِ ‫کثیفت رو به دریا می‌رونیم 400 00:27:28,291 --> 00:27:30,583 ‫می‌دونیم چه اتفاقی تو والکیا افتاده 401 00:27:30,666 --> 00:27:32,750 ‫اینجا اتفاق نمیوفته 402 00:27:36,041 --> 00:27:39,666 ‫باورم نمیشه دوباره این اتفاق میوفته 403 00:27:40,625 --> 00:27:42,291 ‫احمقانه‌ست 404 00:27:42,416 --> 00:27:45,125 ‫من دیگه... نمی‌تونم 405 00:27:45,916 --> 00:27:51,583 ‫چرا مدام یه کار رو تکرار می‌کنم ‫و انتظار نتیجه‌ی متفاوتی دارم؟ 406 00:27:51,666 --> 00:27:54,416 ‫مگه این تعریفِ دیوانگی نیست؟ 407 00:27:55,125 --> 00:27:56,666 ‫من دیوونه شدم؟ 408 00:27:59,291 --> 00:28:01,291 ‫می‌دونید... یه روزی، 409 00:28:01,375 --> 00:28:04,375 ‫آخرین نفرتون ازم می‌پرسه، 410 00:28:04,458 --> 00:28:09,166 ‫"چرا با شخصِ دراکولا برای قتلِ ‫کل مردم همکاری کردی؟" 411 00:28:10,166 --> 00:28:12,500 ‫و می‌دونید من چی می‌گم؟ 412 00:28:13,250 --> 00:28:16,541 ‫به خاطر اینه که شما همگی خیلی گستاخید 413 00:28:26,916 --> 00:28:28,875 ‫برام مواد تازه بیارید! 414 00:28:55,651 --> 00:29:04,051 « زیرنویس از سینا صداقت » .: SinCities :. 39253

Can't find what you're looking for?
Get subtitles in any language from opensubtitles.com, and translate them here.