All language subtitles for HДxan.1922.720p.WEB-DL.AAC2.0.H.264
Afrikaans
Albanian
Amharic
Arabic
Armenian
Azerbaijani
Basque
Belarusian
Bengali
Bosnian
Bulgarian
Catalan
Cebuano
Chichewa
Chinese (Simplified)
Chinese (Traditional)
Corsican
Croatian
Czech
Danish
Dutch
English
Esperanto
Estonian
Filipino
Finnish
French
Frisian
Galician
Georgian
German
Greek
Gujarati
Haitian Creole
Hausa
Hawaiian
Hebrew
Hindi
Hmong
Hungarian
Icelandic
Igbo
Indonesian
Irish
Italian
Japanese
Javanese
Kannada
Kazakh
Khmer
Korean
Kurdish (Kurmanji)
Kyrgyz
Lao
Latin
Latvian
Lithuanian
Luxembourgish
Macedonian
Malagasy
Malay
Malayalam
Maltese
Maori
Marathi
Mongolian
Myanmar (Burmese)
Nepali
Norwegian
Pashto
Persian
Polish
Portuguese
Punjabi
Romanian
Russian
Samoan
Scots Gaelic
Serbian
Sesotho
Shona
Sindhi
Sinhala
Slovak
Slovenian
Somali
Spanish
Sundanese
Swahili
Swedish
Tajik
Tamil
Telugu
Thai
Turkish
Ukrainian
Urdu
Uzbek
Vietnamese
Welsh
Xhosa
Yiddish
Yoruba
Zulu
Odia (Oriya)
Kinyarwanda
Turkmen
Tatar
Uyghur
Would you like to inspect the original subtitles? These are the user uploaded subtitles that are being translated:
1
00:00:05,100 --> 00:00:10,100
تیم ترجمه آقای سیبزمینی تقدیم می کند
مترجم:بهنام
ویرایش: یاشار
2
00:00:10,200 --> 00:00:17,000
دانلودِ رایگان بهترین آثارِ سینمای هنری
Telegram.me/pureCinema
3
00:00:18,617 --> 00:00:21,786
ساحره
(جادوگری در گذر اعصار)
©1922 AB Svensk Filmindustri
زیرنویسِ این فیلم از رویِ دو ترجمهی انگلیسی انجام شده است.
4
00:00:21,786 --> 00:00:23,889
نمایشی با نگاهِ تاریخی-فرهنگی…
5
00:00:23,889 --> 00:00:27,882
در 7 بخش و با تصاویرِ متحرک
6
00:00:31,162 --> 00:00:34,933
بنیامين کريستينسن فيلم نامه نويس و تهيه کننده اين فيلم بوده
7
00:00:34,933 --> 00:00:38,926
بين سال هاي 1919 و 1921
8
00:00:40,272 --> 00:00:43,008
برای فیلم برداری از یوهان آنکرستیرن
9
00:00:43,008 --> 00:00:47,001
و براي کارگرداني هنري از ریچارد لو قدردانی می کنم
10
00:00:48,880 --> 00:00:52,873
منابع اصلی من در تهیهی این فیلم در برنامه نمایش سینما ذکر شده است
[مترجم: در تیتراژ چیزی نبود و احتمالن توزیعِ فیزیکیِ منابع در سالهای سینما رخ داده است]
11
00:00:53,919 --> 00:00:57,912
بیایید نگاهی به تاریخ عرفان و تصوف داشته باشیم…
12
00:00:58,757 --> 00:01:02,750
تا فصلِ مرموزی که در این تاریخ با نامِ
«ساحره»
شناخته میشود را شرح دهیم
13
00:01:12,637 --> 00:01:16,630
اعتقاد به جادوگری و افسونگری…
14
00:01:16,775 --> 00:01:20,768
احتمالا به قدمت بشریت است.
15
00:01:21,212 --> 00:01:25,205
هنگامی که انسان اولیه با
امری غیر قابل درک مواجه می شد…
16
00:01:25,650 --> 00:01:30,643
تبیینِ چراییِ این اتفاقِ غیرِ قابلِ درک
همواره جادو و ارواح شیطانی بود.
[در این زمینه میتوانید به کتابِ دو سرچشمهی دین و اخلاق برگسون مراجعه کنید]
17
00:01:31,756 --> 00:01:35,749
در ایران ، باور بر این بود که موجودات خیالیای
که در تصاویرِ بعدی نشان داده میشوند…
18
00:01:37,062 --> 00:01:49,055
علتی برای بیماری ها هستند.
[متاسفانه جست و جوی مترجم برای یافتنِ اطلاعاتی در موردِ تصویرِ ذکر شده از ایران به نتیجهای نرسید]
19
00:01:53,778 --> 00:01:57,771
دانشمند انگلیسی راولینسون و دانشمند فرانسوی ماسپرو
20
00:01:59,017 --> 00:02:03,010
تصاویری از ارواح شیطانی را نشانمان می دهند
21
00:02:04,623 --> 00:02:08,616
باور بر این بوده است که این ارواح
در میان اولین تمدن ها ساکن بوده اند.
22
00:02:27,679 --> 00:02:31,672
اعتقاد به ارواح شیطانی ، جادوگری و سحر
23
00:02:31,783 --> 00:02:35,776
نتیجهی انگارههایی خام
در بابِ رمز و راز کیهان است.
24
00:02:42,460 --> 00:02:45,864
در این تصویر چگونگیِ درکِ مصریهای باستان
از شکلِ جهان را میبینیم.
25
00:02:45,864 --> 00:02:49,857
(طبق صحبت های ماسپرو)
26
00:02:57,809 --> 00:03:01,713
مصریان باستان معتقد بودند که کوهستان های مرتفع
27
00:03:01,713 --> 00:03:05,706
زمین و آب را در همه جهات احاطه کرده اند
28
00:03:08,153 --> 00:03:11,456
باور بر این بود که
آسمان از فولاد ساخته شده بود
و توسط ستون هایی محکم نگه داشته می شود
29
00:03:11,456 --> 00:03:15,449
ستونهایی که بر روی کوهستان های مرتفع قرار داشتند
30
00:03:22,200 --> 00:03:26,193
ستارگان چونان لامپها توسط طناب هایی از آسمان آویزان بودند
31
00:03:31,943 --> 00:03:35,146
بر طبق اعتقادات تمدن های باستانی دیگر
32
00:03:35,146 --> 00:03:39,139
آسمان گنبدیشکل بود
و زمین به شکلِ یک تراسِ [مسطح و صاف] بود
33
00:03:49,494 --> 00:03:53,098
[با گذرِ زمان] «ارواحِ شیطانیِ» دورانِ باستان
به «شیطانهای» فولکلورهای دورانِ وسطی تبدیل شدند
34
00:03:53,098 --> 00:03:57,091
موجوداتی که این سو و آن سو میخزیدند و
و کودکان را وسوسه میکردند
35
00:04:18,990 --> 00:04:21,059
شیاطین در مرکز زمین زندگی می کردند
36
00:04:21,059 --> 00:04:23,895
و [باید بدانیم که] در دورهی متاخرِ اعصار میانه…
37
00:04:23,895 --> 00:04:27,888
زمین فلکی ثابت قلمداد میشد
که در مرکزِ جهان قرار داشت.
38
00:04:30,769 --> 00:04:34,762
بشرِ قرونِ وسطی اولین لایهای که …
39
00:04:39,511 --> 00:04:43,504
به دورِ زمین و آبهایش
قرار داشت را «لایهی هوا» تصور میکرد…
40
00:04:49,921 --> 00:04:53,914
سپس لایه ای از آتش…
41
00:04:57,996 --> 00:05:01,989
و خارج از لایهی آتش ، سیارات قرار داشتند:
یعنی اجرام آسمانیِ در حال حرکت.
42
00:05:13,511 --> 00:05:20,504
هر سیاره ای به فلکِ [مدارِ] گردان و شفاف خود متصل بود.
[تا به حال به معنایِ چرخ و فلک فکر کردهاید؟]
43
00:05:24,856 --> 00:05:27,458
و خارج از فلکهای سیاره ای…
44
00:05:27,458 --> 00:05:36,451
هر کدام از ستاره های ثابت در آسمان خود جای گرفته بودند.
[ برای فهمِ نظریهی افلاکِ قرونِ وسطی و تاثیر آن فهمِ بشریت خواندنِ کمدیِ الهی دانته توصیه میشود]
45
00:05:43,141 --> 00:05:46,244
بر فراز همه این ها ، در دهمین فلکِ بلورین…
46
00:05:46,244 --> 00:05:52,237
خداوندگار در میان گروه کُری نه نفره
از فرشتگان نشسته و حافظِ فلکهای گردان است.
47
00:05:57,852 --> 00:06:08,845
[مترجم: برای آگاهیِ بیشتر از اسطورههای افلاک،
به خصوص در ایران، رجوع کنید به لینکهای زیر:
https://goo.gl/qUaOmh
https://goo.gl/NR2oxN
جست و جوی نظراتِ بطلمیوس، ارسطو و همچنین اسطورههای یونانی و رومی نیز توصیه میشود]
48
00:06:15,039 --> 00:06:18,276
در آن سویِ کیهان، در اعماق مرکز زمین،
جهنم قرار دارد.
49
00:06:18,276 --> 00:06:22,269
جایی برای رنج دائمی کسانی که توسط شیطان وسوسه شده اند
50
00:06:30,121 --> 00:06:32,490
در قسمت فوقانی تصاویر بعدی
51
00:06:32,490 --> 00:06:35,126
(از زبان تاریخ نگار فرانسوی لاکروئیس)
52
00:06:35,126 --> 00:06:42,119
ما شیاطینینی را میبینیم که
لعنتشدگان را در خمره هایی بزرگ فرو می کنند.
[در مسیحیت کسانی که لعنتشدهاند تا ابد در عذاب جهنم باقی میمانند]
53
00:06:47,505 --> 00:06:49,674
گناهکاری مستقیما در آتشی پرتاب می شود…
[در مسیحیت تفاوتی است میانِ گناهکار و لعنتشده]
54
00:06:49,674 --> 00:06:53,667
که در زیر یکی از دیگ ها جلز و ولز میکند.
55
00:06:59,317 --> 00:07:02,520
یکی از شیاطین گوگردی بس آسیبزا
را از طریقِ یک شیپور…
56
00:07:02,520 --> 00:07:06,513
که به منبعِ گوگردها وصل است
به داخل گلوی مرد روانه میکند.
57
00:07:10,561 --> 00:07:14,554
دو هیولا با دندان های تیز خود
برخی از لعنت شدگان را عذاب می دهند.
58
00:07:21,272 --> 00:07:25,265
من یک بازنماییِ ماشینی، قدیمی
و عجیب را از جهنم یافتم…
59
00:07:25,343 --> 00:07:29,336
که فهمِ خوبی را از اعتقادات
در قرون وسطی ارائه می دهد
60
00:07:46,597 --> 00:07:49,100
بنگرید اشتیاقِ این دو شیطان را…
61
00:07:49,100 --> 00:07:53,093
که در پیِ روشننگاهداشتنِ آتش
در زیرِ دیگها هستند.
62
00:07:57,542 --> 00:08:01,245
در زمان قرون وسطی ، شیاطین و جهنم
63
00:08:01,245 --> 00:08:05,238
واقعی و چون ترسی دائمی در نظر گرفته می شدند.
64
00:08:13,291 --> 00:08:16,361
در آن دوران تصور میشد که جادوگران
با «شیطان» پیمانی نامشروع را امضاء کردهاند…
65
00:08:16,361 --> 00:08:20,354
و به همین دلیل بود که به ستونهای چوبی
میخ میشدند و سوزانده میشدند.
66
00:08:26,504 --> 00:08:31,674
[در این تصویر] شخصِ معلق در بالای تصویر یک شیطان است
که آمده تا با بالا کشیدنِ ساحره
به سمتِ آسمان او را نجات دهد.
67
00:08:32,674 --> 00:08:38,667
[در مسیحیت میانِ «شیطان» و «شیاطین» یا «یک شیطان» نیز تفاوت وجود دارد. «شیطان» (با حرفِ تعریف) همان کسی است که آدم و حوا را فریب داد اما «شیاطین» یا «یک شیطان» فرزندان و مریدانِ او هستند. در تمامِ ترجمهی فیلم این تمایز را پاس داشتهام]
68
00:08:39,283 --> 00:08:43,276
دو تصویر بعدی از توده هیزم ها…
69
00:08:43,388 --> 00:08:47,381
تصاویری از زندگی آلمانی ها در گذشته هاست.
70
00:08:53,197 --> 00:08:57,190
در این تصویر ساحره ای در حال دوشیدن یک دسته تبر است
71
00:09:00,638 --> 00:09:04,631
در تصویر بعدی ساحره ای بر کفش یک مرد طلسم گذاشته است.
72
00:09:10,782 --> 00:09:14,775
جادوگران معمولا در انجمنها[ی جادوگری] همدیگر را ملاقات می کردند
73
00:09:20,291 --> 00:09:23,194
و پس از جمع شدن، برای مثال، ممکن بود…
74
00:09:23,194 --> 00:09:27,187
دزدکی به سمت انباری رفته و گاوی را طلسم کنند.
75
00:09:31,402 --> 00:09:34,872
نماد کجِ کوچک قابل توجه زیر نقاشی
76
00:09:34,872 --> 00:09:38,865
معمولا برای محافظت در برابر جادوگران بر سردرِ انبار حک می شد
77
00:09:42,613 --> 00:09:44,849
در این نقاشی قدیمی و ابتدایی ، ساحر و ساحره
78
00:09:44,849 --> 00:09:48,842
در حال خواندنِ وردها و طلسمهایی
برای آتش زدنِ یک روستا هستند
79
00:09:56,160 --> 00:09:59,163
باور بر این بود که
ساحره ها مردم مبتلا به بیماری را طلسم کردهاند…
80
00:09:59,163 --> 00:10:03,156
آن هم با استفاده از پودر و معجونهای جادوگری.
81
00:10:08,906 --> 00:10:12,210
توجه کنید که چگونه فرد بیمار ، برهنه در تخت خوابیده است.
82
00:10:12,210 --> 00:10:16,203
این نحو خوابیدن در گذشته معمول بوده است.
83
00:10:18,816 --> 00:10:21,719
باوری عامیانه وجود داشت که ساحره
زمانی برهنه و عور است که در شب…
84
00:10:21,719 --> 00:10:24,155
در زمانی که اصطلاحا بزمِ جادوگران برپا است،
با شیاطین میرقصد.
85
00:10:25,155 --> 00:10:30,148
[بزمِ جادوگران نام گردهمایی فرضی جادوگران است که به باور مسیحیان سدههای میانه در شبهای ویژهای برگزار میشد]
86
00:10:34,732 --> 00:10:37,702
زنانی که میلِ شرکت در این بزم را داشتند…
87
00:10:37,702 --> 00:10:41,695
پنهانی و مخفیانه خود را به یک ساحر میرساندند…
88
00:10:46,644 --> 00:10:50,637
یعنی جایی که آنها می توانستند
کمرِ [باسن] خود را به «مرهم [پماد] جادوگری» آغشته کنند.
89
00:10:56,621 --> 00:10:58,489
جادوی مرهم به آنها اجازه میداد…
90
00:10:58,489 --> 00:11:02,482
که در آسمان پرواز کنند.
91
00:11:16,974 --> 00:11:19,677
دکترهای فرانسوی ، بورنویل و تنتوریر
92
00:11:19,677 --> 00:11:23,447
تصاویرِ زیر از بزم جادوان را به من دادند…
93
00:11:23,447 --> 00:11:25,449
مراسمی شیطانی و مخفی…
94
00:11:25,449 --> 00:11:27,885
که هزاران زن ادعا داشتهاند
که در آن شرکت نمودهاند.
95
00:11:27,885 --> 00:11:29,654
در بزم ، جادوگرها و ساحره ها
96
00:11:29,654 --> 00:11:33,647
اول به صلیب مقدس کلیسا بی حرمتی می کردند
97
00:11:36,861 --> 00:11:40,854
شیطان ، با دادنِ نام های شیطانی به کل شرکت کنندگان
آنها را تعمید[ی شیطانی] میداد.
98
00:11:47,605 --> 00:11:51,598
و ضیافتی تشریفاتی برگزار می شد
99
00:11:56,847 --> 00:11:58,816
معمولا غذای این بزم…
100
00:11:58,816 --> 00:12:02,809
از مرده های پای چوبه دار آماده می شد.
101
00:12:08,226 --> 00:12:12,219
همه ساحره ها احترام خود به شیطان را با بوسیدن پشت [باسن] وی نشان می دادند
102
00:12:25,276 --> 00:12:27,878
پس از رقصی شادمانه با شیاطین…
103
00:12:27,878 --> 00:12:31,871
ساحره ها در اولین خروس خوان به سمت خانه پرواز می کردند.
104
00:12:40,891 --> 00:12:44,495
اغلبِ این صحنهها مبتنی بر
تصاویرِ مشهوری است که از بزمِ جادوران …
105
00:12:44,495 --> 00:12:48,488
در قرون وسطی و رنسانس به دستِ ما رسیده است
106
00:13:34,412 --> 00:13:36,947
ادامه دارد
107
00:13:36,947 --> 00:13:39,016
ساحره
بخش دوم
108
00:13:39,016 --> 00:13:42,119
حال از خلالِ تخیلاتمان
به خانه زیرزمینی یک جادوگر می رویم
109
00:13:42,119 --> 00:13:46,112
در سال 1488 از [تولد] پادشاهمان [مسیح].
110
00:14:12,616 --> 00:14:16,609
امشب ستاره ها بر فراز تپهی اعدمیان، به زیبایی، می درخشن
111
00:15:08,806 --> 00:15:10,107
اه ، چه بوی تعفنی
112
00:15:10,107 --> 00:15:14,100
بدن دزد خیلی وقت بود پای چوبه دار حلق آویز شده بود
113
00:15:41,472 --> 00:15:44,675
وقتی انگشت این دزده زیادی خشک بشه
114
00:15:44,675 --> 00:15:48,668
دیگر نمی تونه قدرت شفابخشش رو موقعِ دمکشیدن پس بده.
115
00:17:04,822 --> 00:17:08,815
زود باش باز کن ، کارنا ، تا رهگذرا منو ندیدن
116
00:17:32,716 --> 00:17:35,686
میتونی لطفت کنی و معجونی از عشق به من بدی
117
00:17:35,686 --> 00:17:39,679
که قدرتش از یه مرد مومن کلیسا هم بیشتر باشه؟
118
00:17:52,202 --> 00:17:55,306
بفرمایید بانوی جوان ، این معجون رو بگیر که از مدفوع گربه و قلبِ کبوتره…
119
00:17:55,306 --> 00:17:59,299
و زیر نور ماهِ کامل دم کشیده
120
00:18:03,747 --> 00:18:07,740
یه قطره از این معجون توی نوشیدنی یه مرد
قلبش رو درجا نرم میکنه
121
00:18:53,998 --> 00:18:57,991
کارنا ، می تونی یه معجون قوی تر از این بهم بدی؟
122
00:19:02,206 --> 00:19:06,199
اگه بانو بخواد که مرد عقلش رو واس خاطرِ عشقش از دست بده…
123
00:19:11,715 --> 00:19:13,951
معجونی دارم که توی ماه می دم کشیده
124
00:19:13,951 --> 00:19:17,944
از یه گنجشک نر جوان و بامزه
125
00:20:58,522 --> 00:21:02,515
سکه هات رو نگه دار بانو ، اول ضماد [مرهم و پماد] منو بو کن
126
00:21:13,337 --> 00:21:15,405
این ضماد خوبیه
127
00:21:15,405 --> 00:21:20,398
باعث میشه آرزوت برای یه شب سفر به بروکن برآورده بشه
[بروکن: کوهی در شمالِ آلمان. بروکن استعاره از «رفتن به آسمونها» یا همون «سکس» داره]
128
00:21:22,179 --> 00:21:25,149
یواشکی این ضماد رو روش بمال
129
00:21:25,149 --> 00:21:29,142
و راهبِ مومن احتمالا خودش مستقیما به اتاقت بیاد
130
00:21:34,591 --> 00:21:37,461
شما توی شب با همدیگه میرید اون بالاها
131
00:21:37,461 --> 00:21:41,454
و اون کلی بوسهی شهوانی نثارت میکنه
132
00:23:30,173 --> 00:23:32,676
گوش کن برادر ، در حیرت گرفتار شدم…
133
00:23:32,676 --> 00:23:36,669
آیا نباس قبل از اینکه با همدیگه واردِ یه همچین
تهورِ جسورانهای بشیم، دعا بخونیم؟
134
00:23:40,317 --> 00:23:42,319
آه مادر مقدس ، ما را ببخش
135
00:23:42,319 --> 00:23:46,312
برای اینکه بدن مرده یک نفر رو با چاقو تشریح می کنیم
136
00:23:48,225 --> 00:23:52,218
از سر کنجکاوی بی موقع نیست که چنین گناه بدی را مرتکب می شویم
137
00:23:57,200 --> 00:24:01,193
اما با این کار ممکنه که دلیل بسیاری از …
138
00:24:01,571 --> 00:24:05,564
بیماری های وحشتناک برای ما روشن بشه.
139
00:24:40,978 --> 00:24:42,312
کمک ، زود باشین
140
00:24:42,312 --> 00:24:46,305
به آرامشِ گورستان توسط دو تا جادوگر بیحرمتی شده
141
00:24:49,052 --> 00:24:52,055
قرونِ وسطی این چنین بود…
یعنی زمانهای که جادوگری و کارهای شیطانی …
142
00:24:52,055 --> 00:24:54,124
در هر جایی پیدا میشد.
[کنایه به تشریحِ بدن در سکانسِ قبلی است]
143
00:24:54,124 --> 00:24:58,117
و بدین دلیل بود که چیزهای غیرعادی ، درست به شمار می رفتند
144
00:25:19,449 --> 00:25:22,019
زن لعنتی ، تو نباید اینجا بخوابی
145
00:25:22,019 --> 00:25:26,012
و پاهای مردم درستکار رو طلسم کنی
146
00:25:29,359 --> 00:25:30,460
ساکت باش
147
00:25:30,460 --> 00:25:34,453
الان [به فرمانِ من] دهن کثیف تو تا ابد باز باقی میمونه
148
00:25:58,221 --> 00:26:01,625
این اتفاق همانطور که برای شیطان افتاد، برای ساحرهها نیز افتاد:
149
00:26:01,625 --> 00:26:08,618
در آن زمانه باور مردم به شیطان انقدر قوی بود
که شیطان [تبدیل به یک موجودِ]واقعی شده بود
150
00:26:24,381 --> 00:26:27,451
شیطان همه جا هست و به هر شکلی در می آید.
151
00:26:27,451 --> 00:26:30,554
او خودش را به شکل کابوس ،یک اهریمنِ خشمگین
152
00:26:30,554 --> 00:26:34,547
یک اغواکننده ، یک عاشق و یا یک شوالیه نشان میدهد
153
00:28:07,751 --> 00:28:10,220
همدم شیطان میتواند جوان و زیبا باشد
154
00:28:10,220 --> 00:28:14,213
اما او[زن] اغلب پیر ، فقیر و بینواست.
155
00:28:32,709 --> 00:28:36,012
آیا به جهتِ این ترس ابدی تو از آتش و سوختن است
که تو هر شب پس از شبِ قبل مست می کنی؟
156
00:28:36,012 --> 00:28:40,005
تو ، ای پیرزن بینوایِ قرون وسطایی؟
157
00:28:56,466 --> 00:28:58,501
وقتی ناقوس عصرگاهی در شب به صدا در میاید
158
00:28:58,501 --> 00:29:00,403
و تمام آتش ها در شهر با خاکستر پوشیده می شوند
159
00:29:00,403 --> 00:29:04,396
شیطان ، آپلونه را وارد ماجراجورییهای خودش میکند.
160
00:29:55,692 --> 00:29:58,895
در بالایِ آسمانها
قلعهی رویاهای آپلونه قرار دارد.
161
00:29:58,895 --> 00:30:02,888
و در آنها شیطان مخفیترین امیالِ وی را اجابت می کند
162
00:34:13,750 --> 00:34:16,653
ادامه دارد
163
00:34:16,653 --> 00:34:18,821
ساحره
بخش سوم
164
00:34:18,821 --> 00:34:22,814
در کتاب مناسک و حقوق آلمان قدیم نوشته فرانتس هاینمن
165
00:34:22,926 --> 00:34:26,919
می توانیم تصاویری از قاضیان تفتیش عقاید مذهبی کلیسا را موقع کار ببینیم
166
00:34:39,342 --> 00:34:41,945
[در این تصویر] یک زن مظنون به جادوگری داخلِ آب انداخته شده
167
00:34:41,945 --> 00:34:45,938
تا روشن شود که آیا او گناهکار است یا خیر.
168
00:34:52,221 --> 00:34:55,892
در «تاریخ آداب و رسوم» ادوارد فاش به ما نشان میدهد…
169
00:34:55,892 --> 00:34:59,885
که چگونه بر متهم بند میزدهاند.
170
00:35:04,000 --> 00:35:06,636
دو جلاد با استفاده از پارو ، متهم را…
171
00:35:06,636 --> 00:35:10,629
به داخلِ آب فشار میدهند؛
جایی که هیچ تکیهگاهی برای [ایستادن] او نیست.
172
00:35:15,345 --> 00:35:18,247
اگر زن روی آب شناور بماند ، بیرون کشیده و سوزانده خواهد شد
173
00:35:18,247 --> 00:35:22,240
و اگر غرق شود قاضیان خدا را به جهتِ بی گناهی او شکر می کنند
174
00:35:27,090 --> 00:35:29,325
اکنون محاکمهی یک جادوگر را از ابتدا تا انتها نشان خواهم داد
175
00:35:29,325 --> 00:35:31,828
این رخداد در زمانهای اتفاق افتاده است که پاپ…
176
00:35:31,828 --> 00:35:35,821
کشیش های تفتیش عقاید را به آلمان اعزام کرده بود.
177
00:35:53,383 --> 00:35:56,352
آه…نمیشه که شوهرِ من با یک ضربه و یه دفه دچاراین گیجی بشه
178
00:35:56,352 --> 00:36:00,345
مگه اینکه یه جادوگر اونو طلسم کرده باشه
179
00:36:01,391 --> 00:36:04,127
آرام باش آنا ، همسر چاپگر
180
00:36:04,127 --> 00:36:08,120
قدرت سرب به زودی مشخص میکنه که قضیه چیه.
181
00:36:50,473 --> 00:36:53,309
آه ای زحل قدرتمند ،اگر چسپرِ چاپگر طلسم شده…
182
00:36:53,309 --> 00:36:57,302
به این سرب عنایت کن تا طلسمِ چسپر رو به ما نشون بده.
[واژهی Lead هم به معنا «راهنمایی کننده» است و هم سرب]
183
00:37:34,984 --> 00:37:38,087
تو شکل سرب نوشته شده
184
00:37:38,087 --> 00:37:42,080
که گیجی جسپر به خاطرِ یک جادوگری بی رحمانس
185
00:38:31,974 --> 00:38:35,967
آه . پیتر صبکن ، این جادوگرِ شیطانی کجاست؟
186
00:38:38,414 --> 00:38:42,407
احتمالا اون جادوگر رو ببینی قبل از اینکه خودت بخوای…
187
00:38:50,426 --> 00:38:54,419
حتی قبل از اینکه من بخوام.
188
00:39:12,081 --> 00:39:13,449
یا عیسی مسیح ، صلیب مقدس و زخم ها
189
00:39:13,449 --> 00:39:17,442
من صدای اومدنت رو نشنیدم ، ماریای بافنده
190
00:39:19,589 --> 00:39:22,124
آه بانو ، منو عفو بفرمایید
191
00:39:22,124 --> 00:39:26,117
یک زن بدبخت که ملتمسانه از این در به اون در میره
192
00:39:28,497 --> 00:39:32,490
گشنته ماریا؟
اگه هستی که بشین
193
00:39:52,622 --> 00:39:56,615
بیا ، بخور ، اگه میتونی ، به نام عیسی مسیح
194
00:40:25,054 --> 00:40:29,047
مراقب باش ، خواهر ، مراقب باش این زنیکه چشمای شیطانی داره
195
00:41:54,543 --> 00:41:56,679
جوانترین خادم دستگاه تفتیش افکار
196
00:41:56,679 --> 00:42:00,672
حرفاش رو با یک خانم غریبه نمی زنه
197
00:43:02,344 --> 00:43:03,479
چه عجیب
198
00:43:03,479 --> 00:43:07,472
وقتی زن جوان بازوی منو گرفت احساس آتش گرفتن کردم
199
00:43:18,727 --> 00:43:20,096
خانم جوان آیا شما کاملن ملتفت هستید که…
200
00:43:20,096 --> 00:43:24,089
این اتهامی که به این زن میزنید زندگیش رو به خطر میندازه؟
201
00:43:26,869 --> 00:43:30,862
به صلیب مقدس قسم بخور که شما دشمنان خونی نیستید
202
00:43:58,567 --> 00:44:01,504
جوونها زود باشین! [بگیریدش] قبل از اینکه اون روی پاش بلند بشه
203
00:44:01,504 --> 00:44:05,497
[بگیریدش] تا جادوی شیطان نتونه همه ما رو به موش تبدیل کنه
204
00:44:28,364 --> 00:44:30,799
حالا تو میتونی یه مرگ سوزان داشته باشی ، همونجوری که لایقش بودی
205
00:44:30,799 --> 00:44:34,792
تو معشوقه لعنتشدهی شیطان
206
00:44:46,282 --> 00:44:48,250
ادامه دارد
207
00:44:48,250 --> 00:44:50,553
ساحره
بخش چهارم
208
00:44:50,553 --> 00:44:53,589
دو زن متاهل معتمد ، لباسِ متهم رو در زندان عوض خواهند کرد
209
00:44:53,589 --> 00:44:57,582
تا احیانا او در زیرِ لباسهایش
پودرهای جادوگری را پنهان نکرده باشد
210
00:45:05,467 --> 00:45:09,460
ماریای بافنده که دستگیر شده بود الان اینجاس؛ متهم به جادوگریه!
211
00:45:13,842 --> 00:45:15,311
اوستا حسابی بگردش!
212
00:45:15,311 --> 00:45:19,304
ممکنه در موهای جادوگر پودرهای جادوی مخفی شده باشه
213
00:45:39,501 --> 00:45:43,494
اکنون خوابهای شبانهی متهم
توسطِ قاضیهای تقتیش عقاید به وی دیکته میشوند
214
00:45:47,443 --> 00:45:51,436
دو مرد متشخص سعی می کنند
تا به نحوی دوستانه او را متقاعد کنند که اعتراف کند
215
00:46:38,027 --> 00:46:40,996
اگر او سرسختانه اتهاماتش را رد کند
216
00:46:40,996 --> 00:46:44,989
آنها از نوعی شکنجه روانی استفاده خواهند کرد
217
00:47:02,985 --> 00:47:06,655
زن ، اینجا هفت کلامِ مقدس عیسای مصلوب را ببین
218
00:47:06,655 --> 00:47:10,648
که بر روی این پوست تقدیسیافته نوشته شده است
219
00:47:17,032 --> 00:47:19,535
من آنها را بر گردن او آویزان می کنم
220
00:47:19,535 --> 00:47:23,528
تا باشد که شیطان دیگر در سکوتش او را یاری نکند.
221
00:47:28,344 --> 00:47:32,337
آیا این زن طولِ این موم تقدیسیافته را میبیند؟
مومی که [به جهتِ تقدیسیافتنش] بدنِ مسیح است؟
222
00:47:40,389 --> 00:47:43,659
برای این که متهم نتواند در
زمان ورودش قاضیها را طلسم کند…
223
00:47:43,659 --> 00:47:47,652
او را از پشت به داخلِ اتاق شکنجه میبرند.
224
00:48:15,524 --> 00:48:17,760
برای آخرین بار می پرسم …
225
00:48:17,760 --> 00:48:21,753
آیا متهم میخواد برای جادوگری
و اعمال بدش اعتراف کنه؟
226
00:48:35,144 --> 00:48:37,179
پس بگذارید دردش آغاز گردد
227
00:48:37,179 --> 00:48:41,172
شاید که ما بتوانیم
نقطهی پایانی بر درندگیِ قلب او بگذاریم
228
00:49:07,676 --> 00:49:09,111
آه ، شما مردان دانا
229
00:49:09,111 --> 00:49:13,104
چطور از من توقع دارین به چیزی که حقیقت نیست اعتراف کنم؟
230
00:49:35,504 --> 00:49:39,497
خب ، راسموس جلاد
اکنون اجازه بده که بدنِ شیطانی جادوگر بسوزد.
231
00:50:03,899 --> 00:50:07,892
بذارین یه نفسی بگیره ، راسموسِ جلاد و لوسن
232
00:50:08,036 --> 00:50:12,029
از پیچهای شکنجه استفاده کنید
هر بار یکم فرو کنید تو بدنش،
تا وقتی که به گناهانش اعتراف کنه
233
00:50:25,020 --> 00:50:26,922
آه مردان دانا ، اعتراف می کنم که
234
00:50:26,922 --> 00:50:30,915
فرزندان زیادی را که پدرشان شیطان بوده به دنیا آورده ام
235
00:50:44,306 --> 00:50:48,299
و موقعِ زایمان کارنا و گروهِ جادوگرهاش کمکم کردن
236
00:50:54,650 --> 00:50:56,919
اگر من از درد و رنج در امان بمونم…
237
00:50:56,919 --> 00:51:00,912
اعتراف میکنم که ترینا به من مرهم جادوگری مالید
238
00:52:09,858 --> 00:52:13,261
آه بله ، مردان دانا ، من بی نوا بر روی جاروی ترینا
239
00:52:13,261 --> 00:52:17,254
تا بروکن پرواز کردم
240
00:53:05,847 --> 00:53:09,840
و مادربزرگ شیطان با تمام قدرت جادوگریش اونجا بود
241
00:53:46,755 --> 00:53:50,525
و بسیاری از اوقات زنی که
به اندازه کافی اعمال شیطانی انجام نداده بود
242
00:53:50,525 --> 00:53:54,518
شیطان باهاش به طرزی ناراحت کننده رفتار میکرد.
243
00:54:34,136 --> 00:54:38,129
اونجا مراسمِ عشایِ ربانیِ تفکردن
[و بیاحترامی به صلیب] از هر چیزی مقدستر بود.
244
00:54:49,151 --> 00:54:51,386
یک وعده غذایی از وزغ و کودکان غیر مسیحی هم
245
00:54:51,386 --> 00:54:55,379
توسط کارنا پخته شده بود.
246
00:55:39,501 --> 00:55:42,337
گوش کن ، ماریای بافنده ، آیا تو دیدی…
247
00:55:42,337 --> 00:55:46,330
که شیطان چطور علامت خودش رو روی پیشانی جادوگرها میذاره؟
[علتِ خندهشون ربطِ قضیه به باسنه]
248
00:55:48,944 --> 00:55:51,079
آه مردان دانا ، من دیدم که جادوگرها…
249
00:55:51,079 --> 00:55:55,072
پشت [باسن] شیطان رو می بوسیدند
250
00:56:28,416 --> 00:56:30,952
و مادر آنا ، زنِ چاپگر…
251
00:56:30,952 --> 00:56:34,945
(که برای من آرزوی مرگی در آتش کردهبود)
252
00:56:39,461 --> 00:56:41,663
من یه بار دیدم که اون زن لعنتشده
شیطان رو به نرمی بوسید
253
00:56:41,663 --> 00:56:45,656
و خدمتکارش سیسل ، اون احمق پیر هم اونجا بود
254
00:56:57,078 --> 00:56:59,414
و السا که چند وقت پیش منو زد
255
00:56:59,414 --> 00:57:03,407
اونم باید باید رویِ چوبهی آتش بسوزه
256
00:57:07,222 --> 00:57:09,491
اون از جلوی در خونه مارتین نویسنده
257
00:57:09,491 --> 00:57:13,484
با خواهرش تو یک شب مهتابی رد می شد
258
00:57:35,383 --> 00:57:38,053
و اونها مارتینِ نویسنده رو
259
00:57:38,053 --> 00:57:42,046
با آبی که روی در خونهاش ریختن طلسم کردن
260
00:57:52,434 --> 00:57:56,427
و این درست همون شبی بود که مرگ جونِ مارتین نویسنده رو گرفت
261
00:58:09,784 --> 00:58:12,554
حالا هم همه چیو در مورد او جادوگرهایی میگم…
262
00:58:12,554 --> 00:58:16,547
که تو خیابونِ محلِ زندگیم پشتِ سرم راه میرفتن
و داد و فریاد راه میانداختن.
263
00:58:26,468 --> 00:58:29,371
ادامه دارد
264
00:58:29,371 --> 00:58:31,339
ساحره
بخش پنجم
265
00:58:31,339 --> 00:58:33,541
بدین طریق ، چرخهی بی پایان
عصر جادوگری آغاز شد.
266
00:58:33,541 --> 00:58:36,378
بدین طریق ، چرخهی بی پایان
عصر جادوگری آغاز شد.
267
00:58:36,378 --> 00:58:41,371
هر جادوگری ده نفر دیگر را نیز لو میداد.
و والیان شهر کارهای بسیاری برای انجامدادن داشتند.
268
01:00:28,389 --> 01:00:32,293
اگر با دستگیری یک جادوگر مخالف باشی ،
[حکمن] خودت نیز باید یک جادوگر باشی
269
01:00:32,293 --> 01:00:36,286
سرنوشت آنای جوان ، زن چاپگر ، غل و زنجیر شدن بود.
270
01:00:48,476 --> 01:00:52,469
حالا فقط دو نفر در خونه خالی
از سکنه چسپر چاپگر باقی مونده بودند
271
01:00:59,420 --> 01:01:03,158
در عصر جادوگری خیلی خطرناک بود که فردی پیر و زشت باشد
272
01:01:03,158 --> 01:01:07,151
اما آن دوره برای جوانها و
افراد زیبا نیز چندان امن نبود
273
01:01:29,184 --> 01:01:33,177
برادرم . کمکم کن
افکار من آلوده است
274
01:01:52,473 --> 01:01:56,466
بدن خودت را برهنه کن برادر
275
01:02:22,870 --> 01:02:26,863
اونقدر به بدن گناهکار و روح بیمارت
شلاق میزنم [تا از لکهی گناهان] پاک شود
276
01:02:55,270 --> 01:02:58,406
آه برادر ، چرا شلاق زدنو متوقف کردی؟
277
01:02:58,406 --> 01:03:02,399
حالا حتما روح من لعنت خواهد شد
278
01:03:15,657 --> 01:03:19,650
پدر هنریک ، برادر جان افسون شده
279
01:03:24,432 --> 01:03:28,425
یه ساحره به حجرهاش اومده و اغواش کرده.
280
01:03:58,900 --> 01:04:02,893
جادوگره مچِ دستِ برادر جان رو گرفته
281
01:04:27,862 --> 01:04:31,855
بلند شو برادر ، پدر هنریک داره میاد
282
01:04:39,941 --> 01:04:42,076
برادر شما که به اون بانویِ جادوگر اتهام نمیزنید…
283
01:04:42,076 --> 01:04:46,069
میزنید؟
284
01:05:03,197 --> 01:05:05,500
حتما میدونی مجازاتِ اونایی که…
285
01:05:05,500 --> 01:05:09,493
علیه یک ساحره شهادت نمیدن چیه؟
286
01:05:22,917 --> 01:05:27,053
بانویِ جوان، آنها با تحمیلِ آزمونهای بینقصِ خودشان بر شما…
287
01:05:27,053 --> 01:05:30,046
مچِ شما را نیز خواهند گرفت.
288
01:05:37,799 --> 01:05:41,035
به نام تثلیث مقدس ، اگر تو یک جادوگر نیستی
289
01:05:41,035 --> 01:05:45,028
اکنون اشکهایت جاری خواهد شد.
290
01:05:47,208 --> 01:05:49,610
خودت قضاوت کن ، تو نمیتونی اشک بریزی
291
01:05:49,610 --> 01:05:53,603
فقط هم به این خاطر که با یه شیطون هم پیمان شدی.
292
01:05:56,083 --> 01:05:59,487
بیایید فرض کنیم که این زن جوان
مقاومتِ خودش را ادامه دهد.
293
01:05:59,487 --> 01:06:03,480
فرض کنیم هیچ تهدید و هیچ دردی
نتواند او را وارد به اعتراف کند.
294
01:06:11,499 --> 01:06:14,168
[بنا بر این فرض] سعی و جست و جو کردم تا
بفهمم که قاضیانِ عالیرتبهی تفتیش عقاید…
295
01:06:14,168 --> 01:06:18,161
در چنین شرایطی چگونه عمل می کنند
296
01:06:49,237 --> 01:06:52,640
و در برابرم صحنه هایی را می بینم که باور دارم…
297
01:06:52,640 --> 01:06:56,633
میزانِ سیاهی و پلشتیشان بر پردهی
سفیدِ سینما بیش از خودِ واقعیت نیست.
298
01:07:20,101 --> 01:07:24,094
بیدار شو ، بانوی جوان
برات [خبر] یه شادی بزرگ رو آوردم
299
01:09:01,636 --> 01:09:03,871
ببین بانوی جوان ، من به تو آزادیت رو میدم
300
01:09:03,871 --> 01:09:07,864
البته اگه به عنوانِ جبرانش به من یه کوچولو لطف بکنی.
301
01:09:09,243 --> 01:09:11,145
چرا منو دست میندازی کشیش؟
302
01:09:11,145 --> 01:09:15,138
موجودِ بدبختی مثل من چه لطفی میتونه به تو بکنه؟
303
01:09:23,457 --> 01:09:27,450
به من هنر زیبای تبدیل این آب به طوفان رو یاد بده
304
01:10:10,971 --> 01:10:14,241
خانم جوان ، حالا که نمیخوای حرفامو باور کنی…
305
01:10:14,241 --> 01:10:18,234
بلند شو و نگاهی به محوطه بیرون زندان بنداز
306
01:10:41,902 --> 01:10:45,895
نگهبانا رفتن؟
307
01:10:46,774 --> 01:10:50,211
آره اونا رفتن بیرون، خانم ، کلیدا الان دست منه
308
01:10:50,211 --> 01:10:54,204
و من میتونم مخفیانه تو رو امشب به خارج دروازه های شهر ببرم
309
01:11:05,493 --> 01:11:08,896
و قسم می خورم که هیچوقت هیچ حرفی در موردِ شما نزنم خانم…
310
01:11:08,896 --> 01:11:12,889
[منظورم] تمامِ چیزاییه که قراره
در موردِ جادو با طوفان برام آشکار کنی.
311
01:11:28,482 --> 01:11:31,585
بانو، اون جسپر ، پسر چاپگر رو یادت میاد ؟
312
01:11:31,585 --> 01:11:35,578
همونی که به غیر شما در این دنیا کس دیگه ای رو نداره؟
313
01:12:08,522 --> 01:12:11,625
آه پدر هنریک
اشک های این زن جوان رو ببین
314
01:12:11,625 --> 01:12:15,618
نگاه کن ، اون گریه می کنه پس نمی تونه یک جادوگر باشه
315
01:12:20,034 --> 01:12:23,370
پسر نادان ! مگه نمیدونی که جادوگرا مخفیانه چشمشون رو
316
01:12:23,370 --> 01:12:27,363
با آب دهن خیس می کنن جوری
که ما باور کنیم که دارن اشک میریزن؟
317
01:12:46,594 --> 01:12:50,297
بفرما خانم ، این بچه رو ببین که
بینوا و مثل یک بی اصل و نسب
318
01:12:50,297 --> 01:12:54,290
بدون تو در کنار باقیِ تولههای جادوگرا هلاک خواهد شد
319
01:13:12,486 --> 01:13:15,422
همینجا وایسین و به تمام حرف های این زن گوش کنید
320
01:13:15,422 --> 01:13:19,415
که بتونید بعدا علیهش شهادت بدین
321
01:13:26,400 --> 01:13:29,203
اگه من به حرف بیام آیا شما مخفیانه…
322
01:13:29,203 --> 01:13:33,196
درهای زندان رو برای من و بچم باز می کنین؟
323
01:13:37,044 --> 01:13:41,037
پس به شما میگم که یه بار شنیدم که
یه سنگ تراش مسافری چنین گفته:
324
01:13:47,354 --> 01:13:50,190
وقتی جادوگرا تندر میخوان
325
01:13:50,190 --> 01:13:54,183
دستاشون رو توی آب میذارن
326
01:14:00,501 --> 01:14:02,970
تو ای ساحرهی سرسخت ، فردا قبل از این که آفتاب طلوع کنه
327
01:14:02,970 --> 01:14:06,963
بالای تیرِ چوبینِ اعدام، زنده سوزونده خواهی شد
328
01:14:29,496 --> 01:14:31,966
و در نهایت ای بانو، آنها تو را نیز …
329
01:14:31,966 --> 01:14:35,102
به عنوانی عبرتی برای انسانها، چونان بویی خوش برای خدا خواهند سوزاند.
330
01:14:35,102 --> 01:14:38,172
و توده های هیزم یکی بعد از دیگری در میدان شهر میسوزند…
331
01:14:38,172 --> 01:14:42,165
تا روزی که قاضیان ، به شهر بعدی نقلِ مکان کنند.
332
01:14:48,482 --> 01:14:52,019
در هر نقطهای که این قاضیان قدم بر آن میگذارند…
333
01:14:52,019 --> 01:14:56,012
جنون جادوگری، چون طاعونی روحانی،
همه چیز را به یغما میبرد.
334
01:15:09,069 --> 01:15:12,139
در طول چند قرن کوتاه
335
01:15:12,139 --> 01:15:16,132
بیش از 8 میلیون ، زن ، مرد و کودک به عنوان جادوگر سوزانده شدند
336
01:15:23,384 --> 01:15:25,085
ادامه دارد
337
01:15:25,085 --> 01:15:26,553
ساحره
بخش ششم
338
01:15:26,553 --> 01:15:30,457
اعترافاتی از جادوگران وجود دارد که کاملا دیوانه کننده است
339
01:15:30,457 --> 01:15:33,327
برای مثال بسیاری از زنان اعتراف کردهاند که به گربه تبدیل شدهاند
340
01:15:33,327 --> 01:15:36,430
و شبانه وقتی دو شیطان حیوان صورت..
341
01:15:36,430 --> 01:15:44,423
جلوی در کلیسا نگهبانی میدادند،
محراب را [به کثافتِ خود]آلوده ساختهاند.
[ریشهی واژهی آلودهکردن به خوک برمیگردد]
342
01:16:08,495 --> 01:16:10,597
اما اعترافاتی نیز وجود دارد که
343
01:16:10,597 --> 01:16:13,700
ممکن است بسی به حقیقت نزدیک باشد.
344
01:16:13,700 --> 01:16:17,693
فیالمثل اعترافاتی که در زمانهی
حکمرانیِ خرافات به دست آمدهاست.
345
01:16:29,183 --> 01:16:32,619
بسیاری از زنان بدین جهت اعدام شدهاند:
346
01:16:32,619 --> 01:16:36,612
آنها اعتراف کردهبودند که با «گرههای مشکلگشا»
یک تخت زناشویی را طلسم کردهاند
347
01:17:01,815 --> 01:17:05,808
به ازای هر گره یک حاملگی از بین می رفت
348
01:17:08,222 --> 01:17:11,358
و شادی کل خانه میتوانست…
349
01:17:11,358 --> 01:17:15,351
به واسطهی موهای جادوگر و صلیب فلزی از بین برود.
350
01:17:23,804 --> 01:17:27,797
به احتمالِ بسیار زیاد خیلِ عظیمی از زنان
از چنین حقه جادویی ای استفاده می کردند
351
01:17:27,908 --> 01:17:31,512
و به اثرات مخرب چنین حقههایی باور داشتند
352
01:17:31,512 --> 01:17:34,248
اما برای فهمِ دقیق و کامل از «اعترافاتِ جادوگران»…
353
01:17:34,248 --> 01:17:38,241
بایست نگاهی دقیق تر به وسایل اتاق شکنجه بندازیم
354
01:18:01,909 --> 01:18:05,646
احتمالا به واسطهی این ابزارها…
355
01:18:05,646 --> 01:18:09,639
من و شما نیز مجبور میشدیم که
به استعدادهای رازآمیزمان اعتراف کنیم.
اینطور نیست؟
356
01:19:30,030 --> 01:19:32,733
دکتر فرانسوی پل رنیارد
357
01:19:32,733 --> 01:19:36,726
راه استفاده از این گردن بند را توضیح داده است.
358
01:19:42,609 --> 01:19:46,602
گردنبند با چهار طناب قوی، محکم به دورِ گردن بسته می شد
359
01:19:54,354 --> 01:19:57,024
مچ دست و پای متهم…
360
01:19:57,024 --> 01:20:01,017
به دو میله آهنیِ پیچ شده به سقف وصل می شد
361
01:20:04,798 --> 01:20:08,791
وقتی یک دیگِ آتش ، زیر قربانیِ بیچاره قرار می گرفت…
362
01:20:12,572 --> 01:20:14,041
خودش را به شدت تکان میداد…
363
01:20:14,041 --> 01:20:18,034
[و به خاطرِ این مکانیزم] میخ های گردنبند وارد گردنش می شد
364
01:20:19,980 --> 01:20:22,983
دکتر رنیارد تصویر دیگری را نیز نشان میدهد
که خودش به اندازهی کافی گویا هست.
365
01:20:22,983 --> 01:20:26,976
این تصویر نامی ساده و شیک دارد:
«پس از بازجویی»
366
01:20:37,331 --> 01:20:39,900
بازجویی زجرآور…
367
01:20:39,900 --> 01:20:43,893
ترجیحا با یک گیرهی شکنجه شروع میشد
که برای مثال دور شست قرار میدادن.
368
01:20:53,880 --> 01:20:56,817
زمان که در حالِ ضبطِ این فیلم بودیم…
369
01:20:56,817 --> 01:21:03,810
یکی از بازیگرای زن من اصرار داشت
که این گیرهی دورِ شست را امتحان کند.
370
01:21:05,525 --> 01:21:08,562
من هیچگاه اعترافات وحشتناکی که …
371
01:21:08,562 --> 01:21:12,555
در کمتر از یک دقیقه به زور از این
زن جوان گرفتم را فاش نخواهم کرد.
372
01:21:16,069 --> 01:21:18,972
در صومعه های زمان قرون وسطی ، ترس از شیطان…
373
01:21:18,972 --> 01:21:22,965
به سرعت بدل به یک یاسِ ناامیدانه شد.
374
01:21:35,088 --> 01:21:39,081
راهبههای بسیاری مجازات های [بدنی] تاسف باری را بر روی خودشان انجام میدادند.
375
01:21:59,713 --> 01:22:02,115
در ابتدا معمولا فقط یکی از راهبهها عقلش را از دست میداد…
376
01:22:02,115 --> 01:22:06,108
اما ناگهان در پیِ او کل صومعه دچار جنون می شد…
377
01:22:10,023 --> 01:22:14,016
جنونی رازآلود و مسری.
378
01:22:17,531 --> 01:22:19,766
این زنان افسرده در دست نوشته هایی که…
379
01:22:19,766 --> 01:22:22,569
تا به امروز نیز باقی مانده، با زبانی
ساده و تاثربرانگیز شرحدادهاند…
380
01:22:22,569 --> 01:22:26,562
که چگونه شیطان به صومعه نفوذ کرده است.
381
01:23:00,006 --> 01:23:03,999
«از من دور شو ای شیطان»
[انجیلِ متی؛ ۱۶:۲۳]
382
01:24:55,622 --> 01:24:57,357
باشد که تمام قدیسینِ پاکنهاد در برِ من باقی مانند
383
01:24:57,357 --> 01:25:01,350
خواهر سیسلیا با خودِ شیطان سر و سری دارد.
384
01:26:25,945 --> 01:26:28,948
به چه سبب است که این زنانِ مومن بایست زجر بکشند…
385
01:26:28,948 --> 01:26:32,941
پیش از آن که اعصابشان تسلیم شود و دیوانگی سربرآورد؟
386
01:26:33,286 --> 01:26:36,389
در شرح حال آنها همواره این استغاثهی نومیدانه یافت میشود:
387
01:26:36,389 --> 01:26:40,382
شیطان ما را به جبر به این [وضع] کشاند.
388
01:26:50,704 --> 01:26:54,697
آه مادر مقدس ، شیطان قدرتِ وحشتناکی داره
389
01:26:57,844 --> 01:27:01,837
نگا کن! داره منو مجبور می کنه که
آخرین چیزی که میخوام رو انجام بدم.
390
01:27:38,752 --> 01:27:40,887
منو در تیرِ چوبینِ اعدام بسوزونید ، پدران مقدس
391
01:27:40,887 --> 01:27:44,880
نمی بینید که شیطان منو مجبور به این کار کرده؟
392
01:27:52,799 --> 01:27:54,901
منو ببرید ، نمیبینیدش؟
393
01:27:54,901 --> 01:27:58,894
خودِ شیطان اونجا ایستاده و منو تهدید می کنه
394
01:27:59,973 --> 01:28:01,875
ادامه دارد
395
01:28:01,875 --> 01:28:03,576
ساحره
بخش هفتم
396
01:28:03,576 --> 01:28:06,780
از تسخیرهای واقعی شیطان گذر میکنیم
397
01:28:06,780 --> 01:28:09,249
(یعنی خلسه و تشنج)
398
01:28:09,249 --> 01:28:12,418
و به زمان حال میایم
399
01:28:12,418 --> 01:28:15,822
اکثر جادوگران در دوران قدیم زنان فقیر بودند
400
01:28:15,822 --> 01:28:19,092
زنانی که امروزه در سازمانهای دینی و خانههای سالمندان …
401
01:28:19,092 --> 01:28:23,085
تحتِ مراقبت قرار میگیرند.
402
01:28:36,810 --> 01:28:40,547
یک یا چند ویژگی ای که ممکن بود یک زن پیر را مشکوک جلوه دهد…
403
01:28:40,547 --> 01:28:44,540
کافی بود تا در عصر جادوگری سرانجامی جز دادگاه نداشته باشد.
404
01:29:04,170 --> 01:29:08,163
بیایید باور نکنیم که شیطان فقط به گذشته اختصاص داشته
405
01:29:09,142 --> 01:29:12,278
پیرزن دوست داشتنی ای که نقش ماریای بافنده را در فیلم من بازی می کرد
406
01:29:12,278 --> 01:29:15,114
یک بار چهره فرتوتش را
407
01:29:15,114 --> 01:29:19,107
در موقع توقف فیلم برداری به سمتِ من گرفت
408
01:29:20,653 --> 01:29:23,156
و گفت : شیطان واقعیه
409
01:29:23,156 --> 01:29:27,149
اونو وقتی در کنارم نشسته بود دیدمش
410
01:29:31,531 --> 01:29:34,500
با اجازه پیرزنی دیگر ، کتاب دعای یک زن را…
411
01:29:34,500 --> 01:29:36,669
نشان می دهم (آن هم در سال 1921 )
412
01:29:36,669 --> 01:29:40,662
زنی که ادعا می کند صورتِ واقعی شیطان را میشناسد.
413
01:30:22,415 --> 01:30:26,219
جنون جادوگری را میتوان با
اصطلاحِ علمیِ «فروپاشیِ روانی» تبیین کرد.
414
01:30:26,219 --> 01:30:29,122
این همون چیزیست که من سعی می کنم
در ادامه به تصویر بکشم.
415
01:30:29,122 --> 01:30:31,391
از بینندهها میخواهم که مطلبِ زیر را به خوبی درک کنند:
01:30:31,391 --> 01:30:33,726
در ادامهی فیلم از چهرههایی به عنوان بازیگر استفاده کردهام…
417
01:30:33,726 --> 01:30:37,719
که بیماری های مختلف مرتبط با همین اختلالات عصبی داشتند.
418
01:30:48,341 --> 01:30:50,743
من به شخصه یک زن جوان خیلی عصبی را میشناسم
419
01:30:50,743 --> 01:30:54,736
که اغلب در خواب راه می رفت
420
01:31:11,464 --> 01:31:13,499
دقیقا به مانندِ جادوگری که شیطان او را راهبری میکرد…
421
01:31:13,499 --> 01:31:15,335
این زن نیز…
422
01:31:15,335 --> 01:31:17,236
چه در خواب و چه در بیداری…
423
01:31:17,236 --> 01:31:18,705
در برابرِ اشتیاقِ عجیبش جهتِ روشنکردنِ کبریت تسلیم شده بود.
424
01:31:18,705 --> 01:31:22,698
در برابرِ اشتیاقِ عجیبش جهتِ روشنکردنِ کبریت تسلیم شده بود.
425
01:31:25,511 --> 01:31:30,504
آیا میانِ تسخیرشدن [شیطانی] و ترسِ بیمارگونهای که این زن از آتش در خودش پرورش میدهد …
426
01:31:32,616 --> 01:31:37,609
رابطهای وجود دارد؟
(این ترس پس از به آتش کشیدهشدنِ خانهاش توسطِ یک شخص به وجود آمد)
427
01:31:51,237 --> 01:31:54,207
وی احساسِ خودش را چنین اظهار نموده:
428
01:31:54,207 --> 01:31:58,200
مبارزه با نیرویی ناشناخته و قویتر از خود.
429
01:32:09,088 --> 01:32:12,125
آیا چیزی سحرمانند در موردِ این خواب گرد وجود ندارد؟
430
01:32:12,125 --> 01:32:16,118
کسی که در خواب پاورچین پاورچین همراه با
کبریتهایش در خانه حرکت میکند؟
431
01:32:44,257 --> 01:32:47,660
آیا او ما را به یاد راهبه ای نمیاندازد…
432
01:32:47,660 --> 01:32:51,653
که شیطان وی را مجبور به راهرفتن
در کلیسا، آنهم با یک چاقو، کرده بود؟
433
01:33:01,474 --> 01:33:04,877
این زن بیچاره نیز در این شرایط گیجکننده…
434
01:33:04,877 --> 01:33:08,870
تنها آن کارهایی را در موقعِ خواب انجام میدهد
که بیش از هر چیزی از آن میترسد.
435
01:33:16,823 --> 01:33:20,816
این تسخیرشدگی ، این خوابگردیها درحالت گیجی…
436
01:33:21,494 --> 01:33:25,487
با بیماری های عصبی ای که به آنها هیستری می گویم سازگارند.
437
01:33:27,400 --> 01:33:29,569
و ارتباطهای میان جادوگرهای قرون وسطی…
438
01:33:29,569 --> 01:33:33,339
با فرد هیستری مدرن بسیار بیش
از آن چیزی است که تا کنون گفتیم.
439
01:33:33,339 --> 01:33:35,108
برای مثال به یاد میآوریم که
440
01:33:35,108 --> 01:33:39,101
جادوگر ، شبانه ملاقات هایی با شیطان داشت.
441
01:33:53,126 --> 01:33:56,429
امروز دیگر آن شیطان وجود ندارد ولی به جایش بازیگری معروف…
442
01:33:56,429 --> 01:33:59,932
یک روحانی محبوب یا یک دکتر شناخته شده…
443
01:33:59,932 --> 01:34:03,925
کسانی هستند که میتوانند آرامش شب را زیر و رو کنند.
444
01:34:11,477 --> 01:34:14,714
بیشک فرد هیستریک خواهد گفت که...
445
01:34:14,714 --> 01:34:18,707
این افراد معروف از طریق دیوار یا پنجره به سراغ او آمدهاند.
446
01:35:10,937 --> 01:35:14,373
توجه کنید که چگونه آگاهانه این زنِ نا آگاه بقیه را نزدیک تختش نگه داشته.
447
01:35:14,373 --> 01:35:17,910
فرد مبتلا به هیستری ، همیشه…
448
01:35:17,910 --> 01:35:21,903
یک سری ادا و اطوارِ مصنوعی را نشان میدهد.
449
01:35:44,704 --> 01:35:47,306
در قرون وسطی باور بر این بود که در طول بزم جادوگران…
450
01:35:47,306 --> 01:35:49,875
شیطان تعدادی علامت نامرئی روی بدن جادوگران میگذارد…
451
01:35:49,875 --> 01:35:53,868
جایی که به کلی هر حس از بین میرود.
452
01:36:07,927 --> 01:36:11,297
جلاد معمولا نقاط غیر حساس بدن را
453
01:36:11,297 --> 01:36:15,290
در پشت متهم پیدا می کند.
454
01:36:32,318 --> 01:36:34,654
من به وضوح دیدم که تو یک جادوگری
455
01:36:34,654 --> 01:36:38,647
تو حتی نمی تونی ابزار رئیس رو پشتت حس کنی
456
01:36:44,830 --> 01:36:48,823
امروزه این بی احساسی عجیب و غریب
نشانهی هیستری قلمداد میشود.
457
01:37:13,492 --> 01:37:17,485
نه دکتر، من اصلا چیزی رو پشتم حس نمی کنم
458
01:37:34,447 --> 01:37:38,440
بله ، این همونیه که فکر می کردم ، دختر شما از بیماری هیستری رنج میبره
459
01:38:07,146 --> 01:38:10,883
با توجه به چیزایی که گفتین، من شدیدا توصیه می کنم…
460
01:38:10,883 --> 01:38:14,876
که ما دخترتون رو برای این حالتی که ایجاد شده در کلینیک من بستری کنیم.
461
01:38:23,996 --> 01:38:26,399
خیلی زشت میشه که دخترتون …
462
01:38:26,399 --> 01:38:30,392
مجبور به صحبتای ناخوشایندی با پلیس بشه.
463
01:38:39,678 --> 01:38:41,914
جادوگر کوچک بیچارهی هیستری
464
01:38:41,914 --> 01:38:45,907
در قرون وسطی شما در مقابل کلیسا بودید.
465
01:38:45,951 --> 01:38:49,944
در روزگارِ امروز جایِ کلیسا را قانون گرفته.
466
01:39:59,925 --> 01:40:03,918
از شما میخوام که به دفتر من بیاین
467
01:40:05,097 --> 01:40:09,090
یا ترجیح میدین که به پلیس زنگ بزنم؟
468
01:40:34,527 --> 01:40:38,520
اسمتون ؟ کارت شناسایی دارین؟
469
01:40:44,537 --> 01:40:48,530
آدرستون؟ شما توی خونتون تلفن دارین؟
470
01:41:03,689 --> 01:41:07,682
تشکر ، خوبه ، میتونین برین
من بعدا باهاتون تماس می گیرم
471
01:41:15,801 --> 01:41:19,794
اگه خانواده من در مورد این موضوع چیزی بدونن من به زور توی خونه حبس میشم
472
01:41:23,375 --> 01:41:26,245
بهتون التماس می کنم! درک کنید که من یک فرد مریض و ناراحتم
473
01:41:26,245 --> 01:41:30,238
نمی دونم دارم چیکار می کنم
474
01:41:30,950 --> 01:41:34,153
من قادر به زندگی با این ترس همیشگی توی دوران جنگ نیستم
475
01:41:34,153 --> 01:41:38,146
من یک فرد شکست خوردم
476
01:41:39,658 --> 01:41:41,860
انگار یه قدرت نامعلومی…
477
01:41:41,860 --> 01:41:45,853
منو مجبور میکرد که این دزدی وحشتناک رو انجام بدم
478
01:41:51,203 --> 01:41:55,196
اینجا رو نگاه کنید ! فقط این کتاب گرون قیمت کوچیک روسی رو دزدیدم
479
01:41:59,378 --> 01:42:03,371
چی کار باید باهاش بکنم ؟
من حتی یک کلمه روسی بلد نیستم
480
01:42:05,417 --> 01:42:09,410
شوهرم توی جنگ کشته شد. اون زمونا اینجوری نبودم …
481
01:42:17,162 --> 01:42:19,732
بهتون قول میدم که پیِ این قضیه رو نگیرم…
482
01:42:19,732 --> 01:42:23,725
اما ازتون میخوام که دیگه هرگز به مغازه من نیاین.
483
01:42:34,013 --> 01:42:37,349
قرن ها گذشته و خداوندگارِ قرون وسطی…
484
01:42:37,349 --> 01:42:41,342
دیگر بر تختِ خودش در فلکِ دهم تکیه نزده.
485
01:42:58,771 --> 01:43:01,473
ما دیگر در کلیسا با نگاه خیره و وحشت زده
486
01:43:01,473 --> 01:43:05,466
به نقاشی های دیواریِ شیاطین نگاه نمیکنیم.
487
01:43:18,057 --> 01:43:22,050
جادوگرها دیگر سوار بر جاروهاشون بر پشت بام ها پرواز نمی کنند.
488
01:43:31,036 --> 01:43:35,029
اما آیا خرافات هنوز هم در میان ما شایع نیست؟
489
01:43:46,218 --> 01:43:48,153
آیا تفاوتی آشکار…
490
01:43:48,153 --> 01:43:52,146
بین جادوگر و مشتریاش ، در زمانهی اکنون و پیشین وجود دارد؟
491
01:43:59,331 --> 01:44:01,533
ما دیگه [آدمهای] پیر و فقیر [جامعه] را نمی سوزانیم
492
01:44:01,533 --> 01:44:05,526
اما آیا معمولا اونها به سختی رنج نمی کشند؟
493
01:44:09,508 --> 01:44:12,745
و این زن کوچک که ما او را هیستریکی ، تنها و ناراحت خطابش کردیم…
494
01:44:12,745 --> 01:44:16,738
آیا او هنوز هم برای ما یک معما نیست؟
495
01:44:20,352 --> 01:44:23,522
امروزه ما افراد ناخوش را در موسسه های روانی…
496
01:44:23,522 --> 01:44:27,515
یا اگر فرد ثروتمند باشد داخلِ یک کلینیک مدرن نگهمیداریم…
497
01:44:36,535 --> 01:44:38,871
و بعد با این تصور که…
498
01:44:38,871 --> 01:44:41,340
دمای مطبوعِ دوشِ کلینیک جایگزین شیوه های وحشیانه و قرون وسطایی شده…
499
01:44:41,340 --> 01:44:45,333
خودمان و جدانِ خودمان را تسلی میدهیم
500
01:45:11,503 --> 01:46:15,496
پایان
تیم ترجمهی آقایِ سیبزمینی
ترجمه:بهنام
ویرایش: یاشار
دانلودِ رایگانِ بهترین آثارِ سینمایِ هنری
Telegram.me/pureCinema
65129