Would you like to inspect the original subtitles? These are the user uploaded subtitles that are being translated:
1
00:01:36,829 --> 00:01:49,199
"تعصب"
"تنازع عشق در طول اعصار"
2
00:01:49,224 --> 00:02:00,084
به کارگردانیِ : دیوید وارک گریفیث
3
00:02:13,007 --> 00:02:20,679
نمایش ما از چهار داستان جداگانه ساخته شده
برگرفته از رویدادهای تاریخی گوناگون
. که هرکدام دارای شخصیتهای داستانی خود می باشد
4
00:02:21,435 --> 00:02:31,186
هر داستان نمایانگر آنست که در تمام دوران
، چگونه کینه توزی و تعصب ، پدیدآورنده جنگ
. میان عشق و نیکوکاری گشته است
5
00:02:31,291 --> 00:02:42,651
بنابراین ، همانگونه که زمینه های مشترک در هر داستان
آشکار می گردد ، شما ارتباط نمایش ما را از داستانی
. به داستان دیگر ، درخواهید یافت
6
00:02:43,046 --> 00:02:47,504
" خارج از جنبش بی پایان گهواره "
7
00:03:03,170 --> 00:03:11,440
، جنبش بی پایان ، امروز نیز بمانند دیروز
، همان احساسات بشری ، همان لذت ها
. و همان اندوه ها را بهمراه داشت
8
00:03:14,991 --> 00:03:27,124
. داستان نخست ما ، خارج از گهواره کنونی
، ما درمی یابیم که در شهری غربی
، گروهی از زنان جاه طلب ، برای ارتقاء بشری
. گرد هم جمع شده اند
9
00:03:34,421 --> 00:03:42,710
. حتی جنبش اصلاحات نیازمند سرمایه است
. شاید بتونیم سرمایه خانم " جنکینز " رو جذب کنیم
10
00:03:51,757 --> 00:03:59,155
به " ماری تی جنکینز " ، خواهر مجرد ارباب بزرگِ
. صنعت استبدادی ، وظیفه کوچکی محول میشود
11
00:05:41,774 --> 00:05:50,913
. دیدن جوانی ، کششی است بسوی جوان شدن
، خانم جنکینز ، این حقیقت تلخ را درمی یابد که
. مدتهاست که دیگر بخشی از دنیای جوانترها نیست
12
00:06:13,436 --> 00:06:29,461
، دختر داستان ما ، خانه دار پدرش میباشد
، که در کارخانه جنکینز ، با روزی 2/75 دلار
مشغول بکار است . با باغچه ای کوچک ، چند غاز
. و تا اندازه ای شادی و خرسندی
13
00:07:02,231 --> 00:07:04,987
. یک کوچولوی دوست داشتنی
14
00:07:21,061 --> 00:07:27,676
، پسری که با کوچولوی دوست داشتنی غریبه است
. بهمراه پدرش در همان کارخانه مشغول بکار میباشد
15
00:07:43,691 --> 00:07:53,604
. در سن غرور جوانی و شادابی
، باکره های والا ، در دستیابی به دوشیزه جنکینز
. برای جذب سرمایه وی ، موفق شدند
16
00:08:05,713 --> 00:08:10,817
. ما باید قوانینی برای ایجاد ملتی خوب داشته باشیم
17
00:08:18,606 --> 00:08:20,101
. دارن توی رستوران می رقصند
18
00:08:35,106 --> 00:08:52,077
. داستان ملت باستانی از گهواره دیروز بیرون می آید
، هر چند باتوازن میان امیدها و سرگردانی هایشان
. بدور از ما زندگی می کنند
19
00:08:59,724 --> 00:09:16,603
،اورشلیم باستان ، شهری طلایی که مردمانش
. آرمان های بزرگی به ما داده اند
،" از مغازه نجاری " بتلیهم
، مردِ مردان ، بزرگترین دشمن تعصب
. برای ما فرستاده میشود
20
00:09:16,672 --> 00:09:19,259
. " کنار دروازه شهر " جفا
21
00:09:45,908 --> 00:09:48,255
." خانه ای در شهرقانا ، " جلیلیه
22
00:10:07,700 --> 00:10:19,549
. بی شک ریاکاران در جمع " فریسی "ها هستند
ـــــــــــــــــــــــ
فریسی ها ، نامی بالقوه برای
، رایاکارانی است که یک فرقه دانای یهودی را
. بدنام کرده اند
23
00:10:23,732 --> 00:10:29,992
، زمانیکه فریسی ها به نیایش می پردازند
. تمام کارها باید متوقف گردند
24
00:10:41,093 --> 00:10:46,665
، خدایا ، تورا سپاس میگویم
. که از دیگر مردمان بهترم
25
00:11:07,867 --> 00:11:09,040
. آمین
26
00:11:25,692 --> 00:11:38,749
، در روزگار پیشین ، در 1572 میلادی
" و در دوران حکومت " کاترین دی مدیسی
" و فرزندش ، " چارلز نهم
. کشور فرانسه ، سرچشمه تعصب بود
27
00:11:53,557 --> 00:11:58,632
، " چارلز نهم ، برادرش ، آقای " فرانس
. دوک آنجو" را می پذیرد "
28
00:12:37,110 --> 00:12:45,088
، وارث تخت ، آقای " فرانس " ، مردی زن صفت بود
. که حیوانات و اسباب بازی ، از سرگرمی هایش محسوب می شد
29
00:12:58,311 --> 00:13:12,962
، کاترین دی مدیسی ، ملکه مادر
، کسی است که سیاست افراطی خود را نسبت به
، هیوجِنِت " ها ، زیر خرقه آئین بزرگ کاتولیک "
. پنهان میدارد
"هیوجِنِت ها : آئین پروتستان در آن روزگار "
30
00:13:15,927 --> 00:13:21,263
، رهبر بزرگ آئین پروتستان
. دریادار " کُلینی " ، سردسته حزب هیوجنت
31
00:13:25,221 --> 00:13:31,088
، چقدرعالی میشه اگر دریادار کلینی
. فقط مثل ما فکر میکرد
32
00:13:36,549 --> 00:13:42,650
، چقدر عالی میشه اگر پادشاه
. فقط مثل ما فکر میکرد
33
00:13:44,638 --> 00:13:50,416
، لطف پادشاه به کلینی
. بر دشمنی حزب مخالف می افزاید
34
00:14:16,948 --> 00:14:28,329
، جشن نامزدیِ " مارگریت والویس " خواهر پادشاه
، با " هنری ناوارِ " ، چاپلوس دربار
. بمنظور تحکیم صلح در مهد تعصب
35
00:14:41,286 --> 00:14:42,929
. مارگریت والویس
36
00:14:55,028 --> 00:14:56,494
. هنری ناوارِ
37
00:15:08,686 --> 00:15:15,885
، از اعضاء حزب هیوجنت او
." براون آیز " و معشوقه اش ، " پراسپر لاتور "
38
00:15:23,129 --> 00:15:27,998
. براون آیز ، توجه سرباز مزدور را به خود جلب میکند
39
00:16:00,162 --> 00:16:13,703
، با بازگشت به داستان امروز خودمان
، در میابیم که دوشیزه جنکینز ناکام
، خود را با " فریسی " های امروزی
، هم تراز می بیند و موافقت میکند که
. در راه برنامه ارتقاء آنان ، همراهیشان کند
40
00:16:29,104 --> 00:16:31,656
. دگرگونی کارگران کارخانه
41
00:16:36,872 --> 00:16:49,125
، برای هر چیزی دلیلی وجود دارد
. زمانی برای سوگواری و زمانی برای پایکوبی
. خداوند به زیبایی هرچیزی را در زمان خودش آفریده است
" انجیل حضرت سلیمان ، باب سوم "
42
00:16:55,141 --> 00:16:59,218
. کوچولوی دوست داشتنی ، خود را سرگرم میکرد
43
00:17:10,479 --> 00:17:11,769
نی من رو میخوای ؟
44
00:17:21,178 --> 00:17:25,567
، دوشیزه جنکینز ، برای برنامه ارتقاء بشریت
. یک برگ چک ، از برادرش دریافت میکند
45
00:17:54,524 --> 00:17:57,281
، جنکینز ، رفتار های کارگران خویش را
. مورد مطالعه قرار میدهد
46
00:18:51,949 --> 00:18:58,292
، ساعت ده شد
. اونا باید الآن خوابیده باشن تا بتونن فردا کار کنن
47
00:19:12,059 --> 00:19:27,485
، و اکنون داستان چهارم ما
. درباره کشمکش بین عشق و تعصب است
، آنهم در آن روزگاری که تمام ملل دنیا
. بر روی ستون های شهر بابِل ، استوار بودند
48
00:19:34,578 --> 00:19:49,664
در بیرون از شهر " ایمگوبل " دروازه بزرگ بابل
. در دوران حکومت " بل شَصَر " 539 پیش از میلاد
بازرگانان ، کشاورزان ، هندیان شرقی با پرورش دهندگان فیل
، مصریان ، لیبیایی ها و ایرانیان جاه طلب
. همگی در شهر به جاسوسی مشغول بودند
بِل شَصَر ، آخرین پادشاه بابل بود
49
00:20:32,293 --> 00:20:39,886
. دختر کوهستان ، از کوه های " سوئسیانا " پائین می آید
50
00:20:51,348 --> 00:20:56,630
، دوره گرد یونانی ، جنگجوی شاعر
. گماشته کاهن اعظم شهر ، بِل
51
00:21:14,329 --> 00:21:28,338
، کاهن بِل مردوک ، خدای بزرگ بابل
. با حسادت به تصویر الهه می نگرد
. ایشتار به معبد مقدس برده میشود
52
00:21:53,923 --> 00:22:10,686
،ای عزیزترین ، من در باغچه حیاط پشتی خودم
، هفت تا زنبق کوچیک دارم که دارن پژمرده میشن
. مگر اینکه کمترین ابراز علاقه ای به من نشون بدی
53
00:22:31,244 --> 00:22:41,078
، ایشتار ، ای الهه عشق
، هفت بار تعظیم میکنم
. بگذار که او از این بوسه لذت ببرد
54
00:22:50,285 --> 00:23:06,627
. در پس دیوار بزرگ
ـــــــــــــــــــــــــــــ
، شاهزاده بل شَصَر ، فرزند نابونیدوس
. فرستاده بردباری و آزادی مذهب
ــــــــــــــــــــــــــــ
، نمونه ای از دیوارهای دورتادور بابل
، به بلندای 300 فوت و به اندازه ای پهناور
. که ارابه ها از آن گذر کنند
55
00:23:40,742 --> 00:23:50,096
، دو مرد شمشیر بدست ، فدایی بل شَصَر
. نمونه ای از دلیری و بی باکی
56
00:24:05,323 --> 00:24:18,578
، کاهن تنگ نظرِ بِل ، در میابد که
. با بالا رفتن ایشتار، قدرت مذهبی او کاهش میابد
، وی از روی خشم، مصمم میگردد تا خدای خویش را نیز
. از نو برقرار سازد
57
00:24:29,646 --> 00:24:35,341
، دروازه ایمگور بِل ، جایی که تاکنون
. هیچ دشمنی نتوانسته است از آن عبور کند
58
00:24:58,808 --> 00:25:03,518
، رقص دختران باکره
. در پرستشگاه عشق و شادیِ ایشتار
59
00:25:21,579 --> 00:25:30,975
، شاهدخت دلداده ، محبوب بل شَصَر
، در اتاقی با بوی عطر سِدر و پوشیده از طلای خالص
. در حرمسرای شاهزاده
60
00:25:40,558 --> 00:25:47,693
. یک شکوفه عشق از سوی بل شَصَر
ــــــــــــــــــ
، حتی باوجود درخشش سفید
. پژمردگی زیبایی وی ، آشکار است
61
00:25:59,037 --> 00:26:09,041
، برادر دختر کوهستان ، که مشکل کوچکی با
. روح بلندپرواز وی دارد
. موضوع را به محکمه می بَرَد
62
00:26:27,661 --> 00:26:39,263
. نخستین محکمه شناخته شده در جهان
، داوری کردن بابلی ها از روی نوشته های همورابی بود
. که از ستمدیده در برابر ستمکار ، دفاع میکردند
63
00:27:01,344 --> 00:27:05,557
، برادر دختر کوهستان به قاضی میگوید
. که خواهرش اصلاح پذیر نیست
64
00:27:31,109 --> 00:27:37,781
، نتیجه داوری برآن شد
. تا برای وی همسری خوب بیابند
65
00:27:39,632 --> 00:27:49,238
، جنبش های بی پایان گهواره
. امروز و پس از این را ، به هم پیوند میدهد
ـــــــــــــــــ
. سروده ای از اندوه و شادی
66
00:27:49,504 --> 00:27:58,041
. ادامه داستان امروز ما
ـــــــــــــــــ
، کاهش سود کارخانه های جنکینز
، و افزایش درخواستهای انسان دوستانه دوشیزه جنکیز
، وی را از دست برادرش گله مند میسازد
. تا آنجاکه این کمک ها ، او را وادار به واکنش میکند
67
00:28:10,384 --> 00:28:13,765
. دستور بده تمام دستمزدها ، 10 درصد کاهش پیدا کنند
68
00:28:26,654 --> 00:28:28,707
. پیامد آن ، اعتصابی بزرگ
69
00:28:32,696 --> 00:28:41,995
اونا پولها رو از ما میگیرن ، بعد اعلام میکنند
. که دارن برای بهتر شدن شرایط ما کار میکنند
70
00:28:56,509 --> 00:28:59,590
یکی از گرسنگانی که انتظار میکشد
. تا خانه اش را از وی بگیرند
71
00:30:23,950 --> 00:30:26,881
مِلک را خالی کنید
72
00:31:24,223 --> 00:31:28,768
. سرنوشت ، مرگ پدر آن پسرک را رقم میزند
73
00:32:15,435 --> 00:32:26,437
. پس از مدتی همه خارج میشوند
، بخاطر دنبال کردن کارگران در هر نقطه ای
، بسیاری از قربانیان جنکینز
، مجبور به مهاجرت به شهرِ بزرگ مجاور میشوند
. که درمیان آنان ، پسرک نیز دیده میشود
74
00:32:38,113 --> 00:32:41,618
، بدون یار و تنها
. نتیجه اعتصاب
75
00:33:07,351 --> 00:33:10,402
. وهمینطور دخترک و پدرش
76
00:33:33,017 --> 00:33:36,067
. سرنوشت همگی را به یک منطقه میکشاند
77
00:34:14,088 --> 00:34:17,519
. پسرک نمی تواند کار پیدا کند
... و سرانجام
78
00:34:26,180 --> 00:34:31,431
، بدبختی باعث میگردد که فرد تنها
. به غریبه ها توجه کند
79
00:35:04,775 --> 00:35:07,561
. و باز هم در بابِل
80
00:35:07,689 --> 00:35:18,290
. بنگاه ازدواج
، پول های دریافت شده از خانم های زیباروی
، برای تهیه جهیزیه ، به زشت رویان ، پرداخت میگردد
. از اینرو آنان دارای همسر وخوشبختی میشوند
81
00:35:22,059 --> 00:35:32,144
. درخشش لبها با آب حنا
. خط چشم با سُرمه
، به نوشته هرودوت
، افراد مشابه زنان خیابانی دوره ما
، برای سرپرستی در کلیسا و مراکز دولتی
. گمارده می شدند
82
00:36:13,358 --> 00:36:16,623
. حراج کننده
83
00:36:39,603 --> 00:36:44,566
. هی ، هی ! اینجا جای خوردن پیاز نیست
84
00:37:08,983 --> 00:37:13,498
، دختر باز میگردد
. شاید روش جدید تفاوتی برای او نداشته باشد
85
00:37:27,931 --> 00:37:39,465
در دوردست های شهرِ نهوه
حاضر بود زندگیش را بدهد تا این کالای بازار عشق را بخرد
86
00:37:50,977 --> 00:37:56,444
، هر مردی با این رُز وحشی شیرین
. خوشبخت خواهد شد . با این کبوتر عاشق
87
00:38:18,266 --> 00:38:22,284
، اگه دست به دامن من بزنی
. چشماتو در میارم
88
00:38:40,783 --> 00:38:47,069
، طبیعت و زبان خشن رُز وحشی
. نشون میده که بدون خار هم نیست
89
00:38:53,134 --> 00:38:56,860
. بدین ترتیب ، او یک سوم سکۀ نقره می ارزه
90
00:39:20,510 --> 00:39:26,834
شماها شِپِش هستین ! شماها موش کثیفین ! منو رد میکنین ؟
. عاشق ترین کبوتر در بابِل ، منم
91
00:39:38,610 --> 00:39:41,366
. اکنون بل شَصَر ، فرمان پدرش را اجرا میکند
92
00:40:07,410 --> 00:40:18,918
! ای خدای خدایان ، ای شاه شاهان
، ای خورشید سوزان میان روز
. این جانوران منو بعنوان همسر نمیخرند
. من افسرده شدم
93
00:40:36,263 --> 00:40:45,610
، این نشان ، به تو این آزادی را میبخشد که
، ازدواج بکنی یا نکنی
. میتوانی وقف الهه عشق شوی یا بدینگونه گزینش گردی
94
00:41:26,584 --> 00:41:35,597
، سراینده سروده های حماسی
در تلاش است تا کافران را به پرستش مجدد
. بِل ، بازگرداند
95
00:41:59,779 --> 00:42:10,894
، عطرهارو بذار کنار ، لباس های زنانه رو بذار کنار
. مرد زن نما
. من نباید عاشق کسی بشم بغیر از یک سرباز
96
00:42:35,229 --> 00:42:41,799
، دختر کوهستان عاشقانه پیمان می بندد
. که تا ابد به بل شَصَر وفادار بماند
97
00:42:55,955 --> 00:43:00,477
، در معبد عشق
. باکره های مقدس آتش زندگی برپامیدارند
98
00:44:14,772 --> 00:44:22,304
، او قول میدهد که در سرزمینی دیگر
. شهری به زیبایی تصورش ، برای وی بسازد
99
00:44:25,318 --> 00:44:30,976
، راز اندام خوشبوی تو
. فراتر از زندگیست
100
00:44:53,006 --> 00:45:06,032
، بل شَصَر ، پادشاه بسیار جوان بابِل و شاهزاده دلداده اش
. آشکارترین و نایابترین مرواریدش
. عزیزترین شخص در رقص دختران
101
00:45:26,936 --> 00:45:36,996
، آن کوچولوی دوست داشتنی ، مجبور شد در محیط جدید
، برخلاف میلش تحت نظارت جرکینز باشد
. همان عشق و خیال قدیمی
102
00:45:48,699 --> 00:45:50,459
. گل شمعدانی امیدواری
103
00:46:18,744 --> 00:46:22,557
، دیگه میتونم مثل اون راه برم
. شاید هم همه مثل من راه برن
104
00:47:02,119 --> 00:47:06,052
، در همان همسایگی
. باز هم یک بی یار
105
00:47:20,328 --> 00:47:23,378
. هفت تیر کش محله های فاسد
106
00:47:56,190 --> 00:48:01,963
، اکنون آن پسر از شرورهای خیابانی
. و عضوی از باند هفت تیرکشان شده
107
00:48:59,720 --> 00:49:03,604
. دخترک در خیابان تقلید راه رفتن می کند
108
00:49:25,810 --> 00:49:30,817
، در مقابل دکه روزنامه فروشی
. آغاز عملکرد واقعیش با یک نابینا
. نخستین دیدار آنان
109
00:49:44,760 --> 00:49:47,848
. با اولین گام به نتیجه میرسد
110
00:50:15,895 --> 00:50:18,983
. ببین بچه ، تو باید بشی جوجۀ من
111
00:50:47,778 --> 00:50:49,449
! طلب بخشش کن
112
00:51:23,138 --> 00:51:29,377
، ناتوانی در پذیرش شرایط زندگی جدید
. مرگ پدر کوچولوی دوست داشتنی را بهمراه دارد
113
00:52:22,213 --> 00:52:28,557
... خارج از جنبش بی پایان گهواره
. آرامبخش ، خارج از ناصریه
114
00:52:28,582 --> 00:52:36,135
. ازدواجی در قانای جلیلیه ، صورت گرفت
115
00:52:42,446 --> 00:52:44,969
. نخستین پیشکش برای عروس
116
00:52:54,390 --> 00:52:56,913
. مانند دوکبوتر باهم باشید
117
00:53:27,455 --> 00:53:30,309
. مردان تحقیر شده و مطرود
118
00:53:55,332 --> 00:53:58,324
. مریمِ مادر
119
00:54:18,089 --> 00:54:25,304
. کنجکاوان همیشگی
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــ
، شادمانی و خوشگذاری های بسیاری
. در میان مردم پدید آمد
120
00:54:31,454 --> 00:54:38,377
. عروس و داماد بیچاره ، بسیار تحقیر میشوند
. شراب به پایان میرسد
121
00:54:53,860 --> 00:55:05,354
. نخستین معجزه
. تبدیل آب به شراب
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
، باور بر آن بود که شراب پیشکشیست از سوی خدا
. نوشیدن آن از رسوم آئینی یهودیان است
122
00:55:55,538 --> 00:56:05,127
، اکنون برای یک لحظه عشق کوچک خداوند
. کار خود را با قدرت انجام میدهد
. و روز دیگر همچون امروز
123
00:56:05,152 --> 00:56:14,007
، خانواده ی براون آیز
در جهالتی که همچون تار ، آنهارا در بر گرفته
. شادمانی میکنند
124
00:56:21,716 --> 00:56:23,799
. عشق سکوت مرموزی است
125
00:56:58,139 --> 00:57:01,043
. هوس ، مزدور را گستاخ کرده
126
00:57:52,999 --> 00:58:01,217
. به هنگامه ی تابستانی دلپذیر
گذشت روزگار جوانی ، باعث میگردد کوچولوی دوست داشتنی
. زخمهای خویش را به فراموشی بسپارد
127
00:58:32,735 --> 00:58:34,782
. " پایان روز در جزیره " کانی
128
00:58:44,624 --> 00:58:50,587
برای شب بخیر کاری ندارم
من معمولا" میرم داخل به دیدن دخترها
129
00:59:06,960 --> 00:59:09,599
. کمکم کن تا بتونم حسابی رُک باشم
130
00:59:19,196 --> 00:59:28,378
قبلا" بهت گفته بودم که من هم به خانم
و هم به پدرم قول دادم که
. پای هیچ مردی به این اتاق باز نشه
131
00:59:31,041 --> 00:59:36,349
برای همین ، دیگه حاضر نیستم ببینمت
132
01:00:05,525 --> 01:00:10,874
داشتم فکر میکردم که حالاکه قراره
باهم ازدواج کنیم ، پس میتونم بیام تو
133
01:00:28,655 --> 01:00:33,229
برای شب بخیر منو ببوس
. تا موضوع حل بشه
134
01:01:21,172 --> 01:01:33,698
، به جهت اینکه مداخله جویان متوجه شوند
.پول هنگفتی توسط جنکینز فراهم شد
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
، اکنون ، در انجمن خیریه ، ارتقا دهندگان زندگی
. بیشترین تأثیر قدرت را دارند
135
01:01:55,404 --> 01:02:01,680
. همینطور تعصب ریاکارانه نسبت به نسلی دیگر
136
01:02:04,841 --> 01:02:11,764
: فریسی ها میگویند
، انسانی را مشاهده کن ، پُرخور و میگسار
. یار میکده ها و بزهکاران
137
01:02:30,501 --> 01:02:34,272
. زنی به بدکارگی روی می آورد
138
01:02:41,831 --> 01:02:50,001
، در اینمورد ، موسی به ما فرمان داده
. که باید سنگسار انجام شود
ولی تو چی چیزی برای گفتن داری ؟
139
01:03:11,278 --> 01:03:17,185
، در میان شما ، کسی که گناهی نکرده
. نخستین سنگ را او بسویش پرت کند
140
01:03:44,215 --> 01:03:49,639
من نیز تو را محکوم میکنم
. برو و بیش از این گناهی نکن
141
01:04:10,190 --> 01:04:21,997
اکنون چگونه ما این نمونه مسیحیت را در داستان خود ، دریابیم ؟
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
. به گزارش کمیته هفده ، آنان شهر را پاکسازی کردند
142
01:04:25,580 --> 01:04:29,128
... آرامشی است در
143
01:04:40,980 --> 01:04:43,797
... بدونه رقص بیشتر
144
01:04:54,103 --> 01:04:58,912
. وقتی شروع کردیم ، خودت با ما بودی
145
01:05:08,825 --> 01:05:16,084
، زنان که بازداشت نشدند
. انتخاب دوم خود را از اصلاحات عملی ساختند
146
01:05:48,718 --> 01:05:52,703
: اما آنان اینگونه نتایج را گزارش نمی دهند
147
01:06:05,260 --> 01:06:12,911
. هر کسی دستگاه عرق گیری خودش
. بجای آبجو و شراب ملایم
148
01:06:41,684 --> 01:06:50,586
پسرک بشدت احساسات کوچولوی دوست داشتنی را بعنوان
. باور انسانی تحریک کرد
. خودش را در قلب وی جا کرده بود
149
01:07:47,213 --> 01:07:54,884
، پسرک به رئیس گفت که او دیگر نیازی به اسلحه ندارد
. از روش های قدیمی استفاده می کند
150
01:08:33,102 --> 01:08:42,550
برای عبرت دیگر افرار گروه
هفت تیرکش به کمک افراد بالا دست خود
.و دسیسه های آشنای قدیمی ، کار را به انجام میرساند
151
01:09:24,082 --> 01:09:27,162
. حال و هوای نظمیه
152
01:09:37,073 --> 01:09:45,052
، کالاهای گمشده به پسرک نسبت داده شد
. و با سابقه بدی که داشت مدتی در دستان قانون اسیر میگردد
153
01:09:56,922 --> 01:10:01,322
کو چولوی دوست داشتنی
. تنها در آشیانه ی قلب شکسته
154
01:10:46,723 --> 01:10:55,139
در همان زمان در خانه جنکینز
ارتقا دهندگان زندگی موفقیت خود را
در راستای اصلاح جهان جشن میگیرند
. که سرشار از اشتباه میباشد
155
01:11:02,126 --> 01:11:10,738
، دربابِل
. اسقف اعظم بِل ، بیعت عمومی برپا میدارد
156
01:11:34,736 --> 01:11:44,413
پیشگویی های گمراهی روح و سقوط بابِل
روحانی بابِل را نسبت به پرستش ایشتار
. سخت آشفته کرده است
157
01:12:30,139 --> 01:12:41,600
. پدر بل شَصَر روز سختی پیش رو دارد
" وی یکی از سنگ های ستون معبد " نارام سین
. که 3200 سال پیش ساخته شده را ، بیرون می آورد
158
01:12:48,411 --> 01:12:56,395
در همین حال یادآور میشود که
کوروش ، دشمن پارسی نیرومند بابِل
. به شهر نزدیک میگردد
159
01:13:29,794 --> 01:13:39,502
ای کبوتر ایشتار
وقتی بر کوروش چیره گشتیم
. شهر تورا خواهیم ساخت
160
01:13:58,610 --> 01:14:22,334
. اردوگاه ایرانیان
کوروشِ جهانگشا ، با اتحاد پنهانی با روحانی بِل
. خود را برای مبارزه ای بزرگ با بابِل ، آماده میسازد
. در مکانی میان رود فرات و مسیر منتهی به مصر
161
01:14:26,775 --> 01:14:32,308
. روحانی خائن به بِل
. خیالش از جانب کوروش آسوده است
162
01:14:34,756 --> 01:14:38,657
، کوروش در خیمه اش
. در پیشگاه تصویر خورشید مقدس
163
01:14:53,223 --> 01:15:11,163
. آئین کوروش
. اَعمال مادها و ایرانیان
. لازم بود هر مردی ، هر روز عرق بریزد
164
01:15:29,718 --> 01:15:32,241
. ساکنان کشور اتیوپی
165
01:15:36,295 --> 01:15:38,553
. بربرها
166
01:15:56,042 --> 01:16:02,074
. خارج از جنبش بی پایان گهواره
. انگشتان کودک ، امیدوارانه بالا می آید
167
01:16:07,908 --> 01:16:12,959
، همسر کوچک اکنون مادری شده است که
. برای بازگشت پدر برنامه ریزی می کند
168
01:17:08,543 --> 01:17:15,485
، ادعای بی اساس ارتقا دهندگان به اجتماعاتِ منظم فرزندان بود
. که آنان نیز اکنون بسوی مادران بی توجه خود رفته اند
169
01:17:18,562 --> 01:17:27,386
، یک سرماخوردگی ، مادر کوچک را بسوی درمان قدیمی میکشاند
، که با اینکه این روش ممنوع شده ولی همچنان بطور پنهانی
. توسط بسیاری از پزشکان تجویز میشود
170
01:17:46,080 --> 01:17:52,308
، رسیدگی ارتقاء دهندگان
"کودک ، تسخیر شیطان ، پدر جنایتکار"
171
01:18:40,059 --> 01:18:42,582
! ویسکی
172
01:18:46,523 --> 01:18:49,779
. نگراانی ما اینه که تو مادر شایسته ای نباشی
173
01:19:25,806 --> 01:19:27,800
. گزارش موضوع
174
01:19:39,264 --> 01:19:44,312
، با وجود مخالفت برخی اعضاء
. آنان تصمیم گرفتند که کودک را از مادر بگیرند
175
01:19:49,142 --> 01:19:51,499
. همسایه-ی خوب با یک لیوان آبجو
176
01:20:15,047 --> 01:20:19,064
! دیدین ؟ یه مرد اومده بود ملاقات
177
01:20:22,015 --> 01:20:24,918
. ما حکم داریم که بچه رو ببریم
178
01:21:53,954 --> 01:21:58,793
رنج بچه های کوچک
179
01:22:37,734 --> 01:22:44,025
. امیدی به مراقبت از کودک
. شاید حق با آنان بود و کودک از آن پس خوشبخت میشود
180
01:22:55,190 --> 01:22:58,270
. البته مادران استخدام شده ، کوتاهی نمیکنند
181
01:23:19,420 --> 01:23:23,322
. یک اتلاف وقت جدید ... تماشای خوشبختی دیگران
182
01:23:50,773 --> 01:23:56,463
. بازتاب بیادماندنی تعصب ، در یک روز تلخ جدید
183
01:24:15,419 --> 01:24:21,760
، بازتاب رفتار وحشتزده-ی رهبر پروتستان ها
. در سراسر فرانسه ، به گوش کاترین میرسد
184
01:24:32,794 --> 01:24:38,765
، ابلیس پیر ، با بکارگیری شایعه
، افکار کاتولیک ها را برعلیه پروتستان ها
. شعله ور میسازد
185
01:24:43,679 --> 01:24:51,082
، آقایان ، یادتون باشه که میشلِید در نایمِس هست
، جاییکه صدها نفر از، ازدین برگشتگان ، در دستان
. رهبران پروتستانه
186
01:25:30,848 --> 01:25:39,155
. و همچنین زندگی ما شدیدا" بسته به نابودی آنان است
... چشم در برابر چشم ، دندان در برابر دندان
187
01:25:49,415 --> 01:26:00,261
، کوروش بسوی بابل روانه میگردد
در دستش شمشیری از جنگ ، نیرومندترین سلاح
. در شعله های تعصب
188
01:26:23,559 --> 01:26:26,902
بل شَصَر ، از مسئولیت دفاع از شهر ، شانه خالی میکند
189
01:26:38,761 --> 01:26:53,100
، سرورم بمانند مرواریدی سفید
، من اشکهایم را در صندوقچه از نقره نگه میدارم
. تا شما برگردید
! من شست خود را گاز میگیرم ! کمر خود را میشکنم
. اگر شما برنگردید ، به پیشگاه مرگ میروم
190
01:27:41,444 --> 01:27:49,774
، وقتی شاهزاده-ی دلداده نیایش میکرد
. دختر کوهستان بخاطر بل شَصَر خود ، به جنگ میرود
191
01:28:00,203 --> 01:28:02,996
. دروازه های بابل ، بر روی دشمن بسته میشود
192
01:28:17,451 --> 01:28:20,131
. صدای طبل و دُهُل جنگ
193
01:28:43,382 --> 01:28:53,178
، من ، بل شَصَر
، دشمنِ بابل را ، بر روی دیوارهای شهر
. به مبارزه می طلبم
194
01:29:21,524 --> 01:29:24,516
. محاصره-ی گسترده-ی برجهای پوشیده از گاز
195
01:29:35,425 --> 01:29:38,465
. درون دیوارهای شهر
196
01:29:55,033 --> 01:30:03,751
. ابزارهای جنگ های باستانی
، قلاب سنگ ، دِژ کوب
. کمان های فولادی قدرتمند ، روغن مذاب
197
01:30:13,799 --> 01:30:20,310
، عبادت کنندگان و در پرستشگاه
. و سوزاندن چوب کُندُر
198
01:30:23,887 --> 01:30:26,263
. خوراک یا حیوانی که در پرستشگاه سوزانده شود
199
01:30:32,805 --> 01:30:39,522
، ایشتار ، ای عاشق
، گرچه گناهان ما بسیار است ، ولی مارا ببخش
200
01:30:52,701 --> 01:30:56,807
. شهر از همه سو ، مورد حمله واقع شد
201
01:31:41,729 --> 01:31:44,324
. کوروش ، آغازگر جنگ
202
01:31:49,117 --> 01:31:58,360
: کوروش ، نیایشگر پیر جهان ، تکرار میکند
..... بکشید ، بکشید ، بکشید
، و بعنوان خداوند ، سربلند باش
. دنیای بی پایان ، آمین
203
01:33:23,514 --> 01:33:26,447
! به ما کمک کن ، ایشتار
204
01:34:42,035 --> 01:34:44,910
! آه ای خدا ، بخاطر ما بجنگ ، ما را نجات ده
205
01:35:47,653 --> 01:35:53,126
، شاهزاده-ی دلداده که از دور تماشاگر جنگ است
. از کشتار جنگ ، به جنون رسیده
206
01:36:16,586 --> 01:36:20,001
. اَلوارهای بزرگ ، در برابر برج ها
207
01:36:39,536 --> 01:36:40,730
. در هنگام شب
208
01:37:00,157 --> 01:37:02,709
! بخاطرش بجنگ ایشتار ، بخاطرش بجنگ
209
01:37:11,652 --> 01:37:12,825
، همکاری زنان
210
01:37:23,271 --> 01:37:26,497
. دوباره صبح ، و جنگهای تازه
211
01:37:42,548 --> 01:37:48,308
، بل شَصَر ، مردی بسیار شجاع
. و هراس انگیز برای سپاه دشمن
212
01:38:14,852 --> 01:38:23,621
، ابزارهای جدید آتشزا
. به قصد ویرانی برج های کوروش
213
01:39:19,485 --> 01:39:23,295
. ارتش کوروش توسط ، بل شَصَر رانده شد
214
01:39:50,312 --> 01:39:53,450
. رجزخوانی بابلی ها
215
01:40:12,546 --> 01:40:15,127
. بل شَصَر باشکوه من
216
01:40:38,295 --> 01:40:49,794
تــعــصـــب
بخش دوم
217
01:40:49,819 --> 01:41:03,895
، دراین بخش پابانی رویدادهای به تصویر کشیده شده
. در بابل بر پایه کاوشهای اخیر دوره
. نابونیدوس و کوروش میباشد
. که خیانت کاهن بل نسبت به شهر بابل
. را آشکار میسازد
218
01:41:03,920 --> 01:41:23,256
، این دوران بزرگترین خیانت طول تاریخ را نشان میدهد
، و زبانهای نوشته شده جهانی ( خط میخی ) برای
، آنکه توسط فرهنگ بی ارزش آن سالها
. ناشناخته بماند نابود شد
219
01:41:28,295 --> 01:41:42,319
، در داستان امروزی ما
هفت تیرکش ، برای اینکه مادر را به کودکش برساند
. با چهره ای جدید ظاهر میشود
220
01:41:54,738 --> 01:41:56,087
. حسادت
221
01:42:25,993 --> 01:42:29,396
. پسرک به سوی دختر دوست داشتنی بازگشت
222
01:43:23,685 --> 01:43:34,872
، مهمانی بل شَصَر
. شور و شادی در محوطه کاخ
. برای پیزوی بابل
223
01:43:34,897 --> 01:43:54,233
، بل شَصَر در بابل یکی از بزرگترین تالارهای برگذاری
. در دوران باستان را داشت
224
01:44:42,882 --> 01:44:48,451
. لحظه طلایی برای بل شَصَر و شاهزاده-ی عاشق
225
01:45:39,570 --> 01:45:45,170
، تمام ستایشها تقدیم به تو، ای ایشتار
. برای پیروزی
226
01:46:19,746 --> 01:46:28,647
. دروازه سرسرای بنکت
. دختر کوهستان سرخوش بخاطر شکوه قهرمانش
227
01:47:43,844 --> 01:47:58,295
، کاهن اعظم به شهری می نگرد که
. در پی خیانت به کوروش است
228
01:48:11,933 --> 01:48:23,373
، آنان اکنون از ایشتار سپاسگزارند بغیر از خدای بل
. فردا کوروش ، خدمتگذار تو ، از تو انتقام خواهد گرفت
229
01:48:33,720 --> 01:48:43,803
، سراینده-ی ترانه ها ، غافل از قصد شوم کاهن بزرگ
، ارابه ها را برای سفر وی بسوی کوروش
. در پشت دروازه-ی بزرگ ، آماده میسازد
230
01:48:56,216 --> 01:49:02,259
. یک مسکن و خوراکی ساده تر
. روزگارش در بابل
231
01:49:37,469 --> 01:49:45,991
. از روی سنگ نوشته ی ایجیبی، بابلی ها ، برجسته ترین ها بودند
. طبق رسم بابلی ها ، این مهمانی ها روزها دوام داشت
232
01:49:48,631 --> 01:49:52,162
. شراب خنک شده با برف کوهستان
233
01:50:34,974 --> 01:50:37,526
. سر بازان ، بربرها ، و اردوی پیروان
234
01:50:59,143 --> 01:51:05,918
. سراینده سرودها ، ترتیب برنامه سفر را میدهد
235
01:51:36,911 --> 01:51:43,184
، دختر کوهستان که تنها به قهرمانش ، بل شَصَر فکر میکند
... به دنبال پسر عاشق میرود ، تا اینکه
236
01:51:55,751 --> 01:52:05,644
، به مانند همیشه از زمان آغاز دیدار بین مرد و زن
. مردان از هرچه که میدانند ، به گزاف میگویند
237
01:52:38,151 --> 01:52:49,434
، نمیدونم چرا نمیریم ، ولی اگر من زود برنگشتم
. تو میتونی برای دیدن من از ، اسم رمز استفاده کنی
238
01:52:59,867 --> 01:53:02,711
. کاهنان ، با توطئه سرسرای بنکت را ترک میکنند
239
01:53:14,319 --> 01:53:26,738
، کاترین و پادشاه ، امضاءِ دستوری که برای
. کشتار واقعه بارتولومیو صادر میکنند را
. از دید حضار پنهان مینمایند
240
01:53:32,313 --> 01:53:42,129
، من مخالفم که هر عاملی باعث نابودی مِلَتَم شود
241
01:54:04,878 --> 01:54:11,504
، نظر پادشاه پس از جلسه طولانی
. ما یا باید نابود کنیم ، یا باید نابود بشیم
242
01:55:08,712 --> 01:55:16,582
، به اراده شما همشون کشته میشن
. نذارید کسی با فرارش باعث سرزنش من بشه
243
01:55:42,435 --> 01:55:50,605
، پراسپر و براون آیز نامزد شدند
. فردا صبح با ازدواج رسمی در کلیسای بارتولومیو
244
01:56:16,039 --> 01:56:20,438
. شمع ها و چراغها خاموش
245
01:56:52,760 --> 01:56:56,837
. پراسپر ، با اتفاقات بدشگون ، سرگردان شد
246
01:57:03,237 --> 01:57:11,777
. شب بارتولومیو
. نشانه گذاری پروتستان ها با گچ
247
01:57:30,784 --> 01:57:33,483
. پراسپر ، اطراف شهر ، سکنا گزید
248
01:57:53,893 --> 01:58:00,697
. در پرستشگاه عشق
. رقص مقدس به یاد رستاخیز ، تموز
249
01:59:59,871 --> 02:00:02,207
، دلداده
. یک رز سفید از سوی دلداده
250
02:00:45,985 --> 02:00:56,387
، دروازه ها توسط نگهبانان باز شد
، کاهن برای مأموریتش که خیانت بود
. بسوی اردوگاه کوروش براه افتاد
251
02:01:43,814 --> 02:01:47,324
... با علاقه به شاهزاده اش
. کمی معاشقه
252
02:02:09,407 --> 02:02:16,152
، او با استفاده از اسم رمز
بخاطر بدگمانی به کاهن ، بدنبال آنان رفت
253
02:02:30,555 --> 02:02:37,363
، هفت تیرکش محله بدنام به دنبال فرصتی
. برای دیدار همسر کوچک بود
254
02:03:57,849 --> 02:04:01,339
، برو تو تا آدرس بچه رو بهت بدم
255
02:04:18,085 --> 02:04:21,224
. تو منو میشناسی من میتونم بچه رو برات پس بگیرم
256
02:04:50,760 --> 02:04:53,810
. فقط بدون که رییس رفته بالا زنت رو ببینه
257
02:08:03,962 --> 02:08:08,301
. پایان امید به دیدار بچه بخاطر قتل
258
02:08:43,199 --> 02:08:46,543
. عشق شجاعت می آفریند
259
02:09:44,776 --> 02:09:49,316
. بله ، این یکی از اسلحه های من بود
. ولی من ازش استفاده نکردم
260
02:10:11,460 --> 02:10:14,238
. وکیل پرونده پسرک
261
02:10:17,022 --> 02:10:22,637
. این تصادفی اونجا بود ، مگه میشه دارش زد
262
02:10:35,206 --> 02:10:41,738
، حکم ... گناهکار
. قضاوت جهانی ، چشم مقابل چشم ، دندان مقابل دندان ، قتل مقابل قتل
263
02:10:56,131 --> 02:11:08,848
: در بیرون از دادگاه رومیان بعد از حکم قاضی
به سلیب بکشینش
264
02:11:28,955 --> 02:11:32,168
. مجازات پسرک
265
02:11:55,623 --> 02:11:59,590
. خواهش میکنم آقای قاضی
266
02:12:13,316 --> 02:12:19,043
. دار از گردن تا مرگ
267
02:12:47,215 --> 02:12:52,090
. یک افسر مهربان برای اجرای حکم احضار میگردد
268
02:13:14,640 --> 02:13:19,355
. مردم همه جا از شما تعریف میکنند
269
02:13:23,272 --> 02:13:25,449
. انگیزه قوی
270
02:13:51,453 --> 02:13:57,715
. کوروش در اردوگاهش در انتظار کاهن است
271
02:14:13,879 --> 02:14:18,613
. دختر کوهستان در راه تعقیب
272
02:14:29,795 --> 02:14:33,457
. یک روز قبل از به دار آویخته شدن پسرک
273
02:14:52,016 --> 02:15:06,269
، این احساس اشتباه که حکم پسرک از روی سوء تفاهم صادرشده
، نقطه امیدی را در دل دختر مهربان ایجاد کرده است
. که دیداری با مقامات دولتی داشته باشد
274
02:15:46,643 --> 02:16:00,371
. اگر هر کدوم از ما راه خودمونو بریم
. نمیتونیم بگیم روحمون تو کدوم جهنم سرگردانه
275
02:17:28,098 --> 02:17:30,973
. درچادرهای کوروش
276
02:17:35,243 --> 02:17:40,788
. دختر کوهستان از دور شاهد رسیدن کاهن است
277
02:17:55,572 --> 02:17:58,533
. توطئه بزرگ
278
02:18:31,097 --> 02:18:34,911
. آخرین غروب پسرک
. مسئول دار آزمایش میکند
279
02:19:34,149 --> 02:19:38,870
. همسر کوچک شخصا" و با ناامیدی به سراغ دولتمردان میرود
280
02:19:59,755 --> 02:20:04,676
. اوه ، خدا ، نذار این اتفاق بیُفته
281
02:20:56,599 --> 02:21:01,350
. صبح بارتولومیو
. ناقوس کلیسای جرمین
282
02:21:38,200 --> 02:21:44,246
. آغاز کشتار بارتولومیو
283
02:21:54,164 --> 02:21:58,191
. هوشیاری وحشتناک ، برای براون آیز
284
02:22:21,071 --> 02:22:25,184
. درخواست بی نتیجه-ی کوچولوی دوست داشتنی از قانون
285
02:22:55,646 --> 02:22:57,758
. مرد قانون میرود
286
02:23:28,943 --> 02:23:32,083
! من کشتمش ، کار من بود ، کار من بود
287
02:23:47,754 --> 02:23:52,241
. تلاش در رسیدن به مرد قانون پیش از رسیدن وی به قطار
288
02:24:09,341 --> 02:24:20,613
، بخاطر پاداش صبرش
، دخترک بسوی بل شَصَر می رود تا
. او را از خبرهای جدید آگاه سازد
289
02:24:49,016 --> 02:24:52,535
. اجرای آخرین مراسم
290
02:26:07,504 --> 02:26:12,723
. شماره 8 ، بعد از ایستگاه راه آهن ، عجله کن
291
02:27:08,100 --> 02:27:13,389
تعصب ، سوختن و کشتن
292
02:27:53,815 --> 02:27:58,272
. در شهر محکوم شده
. مراسم ما فردا اعلام خواهد شد
293
02:28:04,570 --> 02:28:07,139
. این شکوفه فردا جوانه میدهد
294
02:28:17,729 --> 02:28:22,413
. ای عاشق من فردا شهر تو را خواهم ساخت
295
02:28:41,760 --> 02:28:46,364
. کوروش بابل را با خاک یکسان میکند
296
02:29:22,920 --> 02:29:28,367
. مدیچی ، گربه پیر
. باعث آزار ملت تو میشه
297
02:29:33,765 --> 02:29:38,809
، در خانه براون آیز
. زمان نمایش
298
02:29:45,322 --> 02:29:54,501
. پراسپر ، با شتاب بسوی تنها عشقش می شتابد
299
02:30:29,110 --> 02:30:36,257
، پراسپر ، با وجود داشتن کلمه عبور
. با خطر حمله مواجه شد
300
02:31:23,136 --> 02:31:27,039
. آخرین مِیگساری بابل
301
02:32:56,453 --> 02:33:00,672
چشمان قهوه ای
302
02:34:28,687 --> 02:34:31,708
کوروش نیروهایش را با ستوانش گابریاس متحد می کند.
303
02:34:37,396 --> 02:34:44,083
. هشدار دختر کوهستان بخاطر خوشگذرانی با تأخیر روبرو شد
304
02:35:05,316 --> 02:35:07,751
. درخواست جدید
305
02:36:03,881 --> 02:36:11,126
، بل شَصَر در شک بود که ، ارتش کوروش با کمک کاهن
. از دروازه ها عبور کردند
306
02:36:30,956 --> 02:36:34,124
. سرانجام بل شَصَر توسط خدمتکارانش مجازات شد
307
02:37:19,151 --> 02:37:26,536
، بل شَصَر تنها دوازده نفر از نگهبانان را یافت که
. میتوانستند از قصرش در برابر حمله سربازان کوروش دفاع کنند
308
02:37:54,846 --> 02:37:58,541
. التماسهای بیهوده شاهزاده
309
02:38:41,382 --> 02:38:52,786
، برای نجات بل شَصَر از رسوایی اسارت
. وی را به تخت سلطنت خویش بازگرداندند
310
02:38:53,894 --> 02:38:56,475
، در آستانه مرگ
. بدرور
311
02:39:50,525 --> 02:39:57,474
، بیایید با پادشاه خود همه باهم
. با شرافت بمیریم
312
02:41:21,023 --> 02:41:27,768
، خدای باشکوه ، کوروش جاودان
. پادشاه پادشاهان و خدای خدایان
313
02:45:43,734 --> 02:45:52,864
وقتی که کلیسا و زندانی در آتش
. کوته فکری گرفتار میگردند
314
02:46:34,903 --> 02:46:47,942
. عشق پاک آرامش جاودانی به دنبال دارد
315
02:47:11,268 --> 02:47:17,311
. بوستانی از شکوفه های گل
. به جای دیوارهای زندان
316
02:48:11,342 --> 02:48:17,669
.پایان.
48836
Can't find what you're looking for?
Get subtitles in any language from opensubtitles.com, and translate them here.