All language subtitles for @YisFilm Ye.Habe.Ghand.2011.720p.WEBRip-Per
Afrikaans
Akan
Albanian
Amharic
Arabic
Armenian
Azerbaijani
Basque
Belarusian
Bemba
Bengali
Bihari
Bosnian
Breton
Bulgarian
Cambodian
Catalan
Cebuano
Cherokee
Chichewa
Chinese (Simplified)
Chinese (Traditional)
Corsican
Croatian
Czech
Danish
Dutch
English
Esperanto
Estonian
Ewe
Faroese
Filipino
Finnish
French
Frisian
Ga
Galician
Georgian
German
Greek
Guarani
Gujarati
Haitian Creole
Hausa
Hawaiian
Hebrew
Hindi
Hmong
Hungarian
Icelandic
Igbo
Indonesian
Interlingua
Irish
Italian
Japanese
Javanese
Kannada
Kazakh
Kinyarwanda
Kirundi
Kongo
Korean
Krio (Sierra Leone)
Kurdish
Kurdish (Soranî)
Kyrgyz
Laothian
Latin
Latvian
Lingala
Lithuanian
Lozi
Luganda
Luo
Luxembourgish
Macedonian
Malagasy
Malay
Malayalam
Maltese
Maori
Marathi
Mauritian Creole
Moldavian
Mongolian
Myanmar (Burmese)
Montenegrin
Nepali
Nigerian Pidgin
Northern Sotho
Norwegian
Norwegian (Nynorsk)
Occitan
Oriya
Oromo
Pashto
Persian
Polish
Portuguese (Brazil)
Portuguese (Portugal)
Punjabi
Quechua
Romanian
Romansh
Runyakitara
Samoan
Scots Gaelic
Serbian
Serbo-Croatian
Sesotho
Setswana
Seychellois Creole
Shona
Sindhi
Sinhalese
Slovak
Slovenian
Somali
Spanish
Spanish (Latin American)
Sundanese
Swahili
Swedish
Tajik
Tamil
Tatar
Telugu
Thai
Tigrinya
Tonga
Tshiluba
Tumbuka
Turkish
Turkmen
Twi
Uighur
Ukrainian
Urdu
Uzbek
Vietnamese
Welsh
Wolof
Xhosa
Yiddish
Yoruba
Zulu
Would you like to inspect the original subtitles? These are the user uploaded subtitles that are being translated:
1
00:00:00,500 --> 00:00:08,500
این زیرنویس برای ناشنوایان منتشر شده است
حق پخش و نشر این زیرنویس بدون اجازهی مترجم، ممنوع است
t.me/YisFilm
2
00:00:09,000 --> 00:00:14,000
گفتارنویس: نازنین کاوسی
3
00:00:16,300 --> 00:00:24,300
(صدای قرآن در حال پخش)
(صدای نفسنفس زدنِ زن)
4
00:00:34,500 --> 00:00:36,000
مادرجان: اِی بابا
5
00:00:38,100 --> 00:00:39,100
مادرجان: آه
6
00:00:39,450 --> 00:00:40,350
مادرجان: واه
7
00:00:42,100 --> 00:00:50,100
(صدای شکستنِ قند)
8
00:00:51,500 --> 00:00:52,900
(صدای گربه)
9
00:01:04,500 --> 00:01:08,400
(صدای پَر زدنِ پرنده)
10
00:01:11,940 --> 00:01:13,360
(آموزشِ زبانِ اِنگِلیسی)
گوینده زن: درسِ 28
11
00:01:13,500 --> 00:01:15,960
Hi میگه Hello مترجم مرد: در مُکالِمِه به جای
12
00:01:16,500 --> 00:01:18,200
Hi Katie, how are you? :مرد
(سلام کتی، چطوری؟)
13
00:01:18,300 --> 00:01:20,760
Hi Charles, I'm fine thanks. And you? :زن
(سلام چارلز. خوبم. تو چطوری؟)
14
00:01:20,910 --> 00:01:22,310
Not very well :مرد
(زیاد خوب نیستم)
15
00:01:22,410 --> 00:01:23,760
Why? Whats wrong? :زن
(چته؟ چی شده؟)
16
00:01:23,980 --> 00:01:24,940
...مرد: پرسید چته
17
00:01:24,980 --> 00:01:26,000
...چی شده
18
00:01:26,200 --> 00:01:28,060
I understand now :زن
(فهمیدم)
19
00:01:28,300 --> 00:01:29,960
مرد: مُتِأَسِفَم، نمیفَهمَم
20
00:01:30,110 --> 00:01:32,560
I'm sorry, I don't understand :زن
(متاسفم، متوجه نمیشم)
21
00:01:32,710 --> 00:01:34,060
Say again :مرد
(دوباره بگو)
22
00:01:34,300 --> 00:01:35,100
مرد: بد نیستم
23
00:01:35,300 --> 00:01:36,100
Not bad :مرد
(بد نیستم)
24
00:01:42,300 --> 00:01:46,400
(صدای خُروس)
25
00:01:54,260 --> 00:01:56,880
:شمسی با لهجه یزدی
اِقد اونجو دُعا کِردم که پَسَند* راضی بشه
(پَسَند: اسم دختر)
26
00:01:57,030 --> 00:02:01,200
اعظم با لهجه یزدی : ای بابا، من نگرانِ پَسَند نبودم
اون طِفلَک خو حرف گوش میکنه
27
00:02:01,480 --> 00:02:03,760
نمیدونم چطور شد، دایی کوتاه اومد؟
28
00:02:04,980 --> 00:02:07,000
شمسی: مادر، خب زبونِ دایی رو خوب بلده
29
00:02:07,580 --> 00:02:08,220
اعظم: مامان؟
30
00:02:09,380 --> 00:02:10,220
(صدای زنگِ در)
31
00:02:10,600 --> 00:02:11,600
پَسَند با لهجه یزدی: دارم میام
32
00:02:14,900 --> 00:02:16,700
اعظم: علی بیا پایین، میافتی از اون بالا
33
00:02:16,900 --> 00:02:18,300
(صدای آهَنگِ عروسی خواندن علی)
پَسَند: تو اون بالا چه کار میکنی؟
34
00:02:18,510 --> 00:02:22,760
(صدای آهَنگِ عروسی خواندن علی)
!پَسَند: نکن علی! دِ نکن! نکن! نکن! نکن
35
00:02:24,980 --> 00:02:27,680
(صدای جیغ علی)
36
00:02:27,980 --> 00:02:31,280
پَسَند: علی
علی: سلام، چطوری خوبی؟
37
00:02:31,420 --> 00:02:32,600
!رضا: سلام خاله
!پَسَند: رضا
38
00:02:33,100 --> 00:02:36,980
کجا؟ کجا رَخت و لِباس رو درآوردی؟
پارسال عِبرَت نشد برات؟
39
00:02:37,620 --> 00:02:42,600
پَسَند: سلام... خوبی؟
مرضیه: سلام دلم برات تَنگ شده
پَسَند: بِدِه من
40
00:02:42,740 --> 00:02:44,520
!مرضیه: چقدر لاغَر شدی
!پَسَند: هیس
41
00:02:44,660 --> 00:02:47,960
!ننه جَواهِر: چیکار میکنی تو؟ دِ... یاالله! نرو
رضا: اومدم
42
00:02:48,160 --> 00:02:50,960
پَسَند: آباجی! قُربونِت برم
!اعظم: آباجی
43
00:02:52,360 --> 00:02:53,060
اعظم: خوبی؟
44
00:02:53,160 --> 00:02:56,460
!جعفر: سلام عَلیکُم، عروس خانم
این رو فقط بگیر که چُروک نشه
45
00:02:56,660 --> 00:02:57,460
چی میگه؟
46
00:02:57,550 --> 00:03:00,160
جعفر: میگه نون و پنیر آوردیم، دخترتان رو بردیم
اعظم: دخترتان را بردیم
47
00:03:00,310 --> 00:03:03,760
جعفر: نون و پنیر، فرش و حَصیر، کُماج* و شیر، کُماج و شیر
رضا: اوه، اوه
(نوعی شیرینی)
48
00:03:04,560 --> 00:03:06,560
جعفر: سلام مادرجان
مادرجان: زشته، زشته
49
00:03:06,760 --> 00:03:10,060
جعفر: دختر نمیدیم بِهِتان، دختر نمیدیم بِهِتان
دختر نمیدیم بِهِتان
!اعظم: جعفر آقا! جعفر آقا! نکن
50
00:03:10,210 --> 00:03:13,560
اعظم: زشته، خیال میکنن دختر به این گُلی
رو دستهامون مونده داریم بِشکَن میزنیم
51
00:03:13,860 --> 00:03:15,060
اعظم: سلام علیکم، خوب هستین؟
52
00:03:19,780 --> 00:03:21,860
(صدای خنده دخترها)
جعفر: دیگه زِشت چیه؟
...بشینه زار-زار گریه کنه
53
00:03:22,010 --> 00:03:24,460
که یه وَقت خیالاتِ بد نکنن؟
!خب، عروسیه دیگه
54
00:03:24,600 --> 00:03:25,260
!اعظم: خیلهخُب حالا
55
00:03:25,300 --> 00:03:27,900
جعفر: بیا، اِنقدر عَجَله کردی
!بفرما! قبلِ همه رسیدیم
56
00:03:28,100 --> 00:03:29,100
(صدای زنگِ در)
57
00:03:31,300 --> 00:03:33,300
حاج ناصر با لهجه یزدی: عاروس خانم، 2 تا ساقدوش نمیخواد؟
!مرضیه: وای
58
00:03:33,460 --> 00:03:36,560
مرضیه: وای خدا! این 2 تا رو نگاه کن، سلام
حاج ناصر: اینکه مرضیهست که
59
00:03:36,700 --> 00:03:38,960
شمسی: عروسِ آیندهئه دیگه
حاج ناصر: چیه میخندی؟
60
00:03:39,100 --> 00:03:39,980
...ما پَنچَر کردیم ها
61
00:03:40,020 --> 00:03:41,280
وگرنه زودتر از بابات میرسیدیم
62
00:03:41,420 --> 00:03:43,640
شمسی: مرضیه جون، بچه رو از عاموت بگیر
مرضیه: چشم
حاج ناصر: نمیخواد عامو جون
63
00:03:43,780 --> 00:03:45,640
حاج ناصر: اون ساک و پَتو رو از تو ماشین بیار
مرضیه: اِی خدا
64
00:03:45,780 --> 00:03:48,000
!حاج ناصر: یاالله
!مادرجان : بفرمایید، حاج ناصر
65
00:03:48,420 --> 00:03:50,080
مادرجان: زیارَت قَبول باشه
حاج ناصر: مادرجان، سلام
66
00:03:50,220 --> 00:03:50,820
حاج ناصر: خیلی ممنون
67
00:03:50,860 --> 00:03:54,040
حاج ناصر: انشاالله، قِسمَت بشه با هم بریم
!جعفر: حاج آقا! باز هم دیر رسیدی ها
68
00:03:54,740 --> 00:03:56,640
حاج ناصر: بازم تَخته گاز اومدی، مِعمار؟
69
00:03:56,780 --> 00:03:58,600
!یه وَقت موتور میسوزونی ها
70
00:03:58,800 --> 00:04:01,000
(صدای خندهی جَمع)
71
00:04:01,380 --> 00:04:03,400
:صدای غَریبه در باجهی تلفن
الو، سلام. چه خبر؟ خوبی؟
72
00:04:03,740 --> 00:04:07,600
!سمیرا: سلام
!فرشته: خاله مرضیه
73
00:04:10,460 --> 00:04:14,000
مهناز: راه بیا دیگه
مرضیه: سلام خاله
74
00:04:14,140 --> 00:04:17,480
سمیرا: سلام
مرضیه: جونم، دلم برات یه ذَرِّه شده بود
75
00:04:18,900 --> 00:04:19,920
مهناز: سلام
مرضیه: سلام
76
00:04:20,580 --> 00:04:21,340
مرضیه: چی شده؟
77
00:04:21,380 --> 00:04:24,000
مهناز با لهجه یزدی: هیچی نشده
بیزَحمَت برو، مادرت رو صدا کن بیاد
78
00:04:24,140 --> 00:04:25,920
مرضیه: وا! مگه خودتون تو نمیاین؟
79
00:04:26,060 --> 00:04:28,440
مهناز با لهجه یزدی : چرا، بعدش میام
مادرجان نفهمدا
80
00:04:28,580 --> 00:04:29,080
مرضیه: چشم
81
00:04:29,900 --> 00:04:33,280
مهناز: به جای اینکه، هوای من رو داشته باشه
اینطوری اَذیتم میکنه
82
00:04:33,420 --> 00:04:35,000
ننه جواهر: جِلوی چِشمِ بچهها خوب نیست
83
00:04:37,120 --> 00:04:38,100
حقش رو میگذارم کفِ دستش
84
00:04:38,220 --> 00:04:41,000
نَنِه جَواهِر: سمیرا، نَنِه، بدو برو از زندایی
دو تا حَبه قَند بگیر، بیار
85
00:04:41,140 --> 00:04:44,720
مهناز: حالا ببین، دُرُستِت میکنم
فقط بَلَدِه سرِ من داد بزنه
نَنِه جَواهِر: بدو دختر خوبم، آفرین
86
00:04:45,380 --> 00:04:47,760
مهناز: پُررویَش کردم، یادش دادم
میدونی؟
87
00:04:49,660 --> 00:04:50,790
مهناز: اون از کارهای دیگهاش
88
00:04:50,940 --> 00:04:53,790
مهناز: اینم از اینکه شبِ عروسی، سرش رو ماشین کرده
مادرجان: اعظم؟ اعظم: بله؟
89
00:04:54,060 --> 00:04:57,160
شمسی: اعظم برو
!مادرجان: بیا مادر
مهناز: میدونم دیگه، همهش از لَجِ منه
90
00:04:57,300 --> 00:04:59,560
حاج ناصر: یاالله
!اعظم: حاج ناصر
91
00:04:59,700 --> 00:05:01,000
(صدای گریه بچه)
حاج ناصر: ببخشید
92
00:05:02,200 --> 00:05:04,000
حاج ناصر: بَه بَه! مهناز خانم
93
00:05:05,420 --> 00:05:08,840
مهناز: سلام علیکم
حاج ناصر: آقا حمید رو من ندیدم
94
00:05:09,940 --> 00:05:10,920
مهناز: میاد
95
00:05:12,240 --> 00:05:14,320
حاج ناصر: بَه بَه! مرضیه خانم
96
00:05:14,460 --> 00:05:17,240
حاج ناصر: ماشاالله، داری قَدِ مادرت میشی ها
مرضیه: مرسی، ممنون
97
00:05:17,700 --> 00:05:20,600
!حاج ناصر: بَه بَه! چه غذایی درست کرده
!چه بویی
98
00:05:21,300 --> 00:05:24,160
شمسی: چطور شده، خاله؟
مرضیه: گوشیم نیست
99
00:05:24,300 --> 00:05:27,440
شمسی: موبایلت؟ تو خونه جا نگذاشتی؟
مرضیه: نه بابا! تو ماشین تو دستم بود
100
00:05:27,580 --> 00:05:30,040
شمسی: خب، شاید تو ماشین افتاده باشه
مرضیه: نه، اونجا هم دیدم نبود
101
00:05:30,180 --> 00:05:31,360
مرضیه: پشتِ تو نیست؟
102
00:05:31,500 --> 00:05:33,260
*شمسی: یک جا هِشتی
حَواسِت نی، پیدا میشه خاله
(گذاشتی)
103
00:05:33,400 --> 00:05:34,260
مرضیه: نه، نیست
104
00:05:34,680 --> 00:05:38,520
(صدای آوازِ دایی جان)
105
00:05:38,680 --> 00:05:43,520
(صدای سُرفه دایی جان)
106
00:05:44,220 --> 00:05:52,220
(صدای بازی بچهها)
107
00:05:57,860 --> 00:06:00,960
اعظم: دایی حالش خوبه؟
مادرجان: ظرفت رو خُشک کن
108
00:06:02,980 --> 00:06:05,080
مادرجان: کی بود اومد تو؟ مهناز بود؟
109
00:06:05,220 --> 00:06:06,880
ها، تو آشپزخونه با بچههایه
110
00:06:07,620 --> 00:06:09,560
مادرجان: خب
اعظم: هیچی
111
00:06:12,620 --> 00:06:14,600
!جعفر: اوه، چقدر قند
112
00:06:14,740 --> 00:06:17,240
این آقات هم عَجَب حوصلهای داره
!زندایی جان ها
113
00:06:17,380 --> 00:06:19,680
همه رو هم، ماشاالله شاقول گذاشته
114
00:06:20,120 --> 00:06:23,800
مادرجان: سَمعَکِش خراب شده، خوب نمیفهمه
!شوهرِ اعظمه
115
00:06:23,940 --> 00:06:27,360
زندایی: زیارَت قَبول باشه
!مادرجان: نه
116
00:06:27,500 --> 00:06:28,840
اون شمسیئه که قُم میشینه
117
00:06:28,980 --> 00:06:30,960
مادرجان: شمسی بهش قول داده که
ببرتش زیارَت
118
00:06:31,100 --> 00:06:32,800
!جعفر: خیلی جَلَبی* زندایی
(حُقِهباز)
119
00:06:32,940 --> 00:06:34,480
هر چی به نَفعِته، یادته
120
00:06:34,620 --> 00:06:37,000
!مادرجان: مّعمار، معصومه، دیشب زنگ زده
زندایی: [چایی] تازهْ دَمه، بریزم؟
121
00:06:37,100 --> 00:06:39,080
مادرجان: بَهونهی کُنکورِ مسعود آورده
گفته فردا میام
122
00:06:39,620 --> 00:06:42,440
ولی خیال کنم، سرِ آقا ناصرِه
یه تا زنگِ هُرمُز بزن
123
00:06:42,580 --> 00:06:44,920
جعفر: هُرمُز؟ غلط کرده، خَرجِش یک تلفنه
124
00:06:45,060 --> 00:06:46,600
گوشِش رو میگیرم، وَرمیدارم میارم اینجا
125
00:06:46,770 --> 00:06:50,300
...جعفر: ها... در ضِمن این دایی جان هم که
زندایی: بِفَرما تازِهْ دَمه
126
00:06:50,440 --> 00:06:51,720
دستِ شما درد نکنه
127
00:06:51,860 --> 00:06:53,600
!این دایی جان هم که
سِگِرمههاش تو همه که
128
00:06:53,740 --> 00:06:56,160
جعفر: مگه شما نگفتید راضی شده؟
...مادرجان: دایی راضیه
129
00:06:56,300 --> 00:06:58,200
مادرجان: از دیروز نشسته، داره قند میشکَنِه
130
00:07:00,900 --> 00:07:02,520
!جعفر: پَسَند! پَسَند
پَسَند: بله؟
131
00:07:04,580 --> 00:07:06,920
مادرجان: مِعمار، دست گِردِ اونها نکن
میاد بداَخلاقی میکنه
132
00:07:07,060 --> 00:07:10,320
!جعفر: بابا، هر چیزی یک حِسابی داره
برای شب، باید تَمرین بکنیم یا نه؟
133
00:07:10,460 --> 00:07:12,160
عمو جان، دختر میخوای یا پسر؟
134
00:07:15,540 --> 00:07:17,641
دو ضَرب بِشکنُم دختر بشه، خوبه؟
135
00:07:17,940 --> 00:07:20,200
شما به خودت نگاه نکن
دامادهای خوب گیرِت اومده
136
00:07:20,340 --> 00:07:21,640
این تو غُربَت پسر لازِم داره
137
00:07:21,780 --> 00:07:23,880
اگه دیگه خودتون
از خودتون تَعریف کنین
138
00:07:24,020 --> 00:07:27,080
جعفر جان، بِدِه من بِشکَنَم
تو نگاه کن، یاد بگیری
139
00:07:27,680 --> 00:07:28,280
نُچ
140
00:07:28,380 --> 00:07:30,520
!زندایی جان
...رفته کَربَلا
141
00:07:30,660 --> 00:07:32,880
سوغات که نیاورده هیچ
آدم هم نشده
142
00:07:33,500 --> 00:07:36,560
جعفر: خب، حالا چپ یا راست؟ کدومش؟
!اعظم: اِ؟ خیلی زِرَنگی
143
00:07:36,700 --> 00:07:39,320
تیشه باید دستِ چَپِت باشه
با راست خو* علی هم بَلَده، بچهام
(خب)
144
00:07:39,460 --> 00:07:43,520
بفرما، میگم بَلَد نیستی دیگه
بیا بفرما، ضایِعت کرده دیگه
145
00:07:43,660 --> 00:07:46,360
پسر داره ولی خب، یهکم همچین ریزه-میزه
146
00:07:47,260 --> 00:07:48,620
حاج ناصر: تو که راست میگی
...زندایی جان، یادته
147
00:07:48,770 --> 00:07:52,440
برای من و حمید همی ایجور شکست که
یه فوج* دختر دورِ ما رو گرفت؟
(گروه)
148
00:07:53,260 --> 00:08:01,260
(صدای بازی بچهها)
149
00:08:06,100 --> 00:08:08,120
(صدای خندیدن اعظم و مادرجان)
جعفر: اِی! مادَر دختر خَلوَت کِردن
150
00:08:08,260 --> 00:08:10,720
ای جان! اینها کجا بوده تا حالا
رو نکرده بودین
151
00:08:10,860 --> 00:08:13,320
اعظم: ولی قَبول نیست
...اگر شبِ قند شکستنِ ما هم
152
00:08:13,460 --> 00:08:15,920
اینها رو میزدید به دیوار
شاید حسابِ کار دستِشون میاومد
153
00:08:16,100 --> 00:08:19,540
جعفر: ما که قربونت برم بیتُفَنگ هم
از شما حساب میبریم، حاج خانم
اعظم: نمیری جعفر
154
00:08:19,690 --> 00:08:22,560
جعفر: فقط تَعَجُبَم چهجور دایی جان راضی کردین
این رو بزنه به دیوار؟
اعظم: نکن
155
00:08:22,700 --> 00:08:24,360
اعظم: ببین، چقدر خاطِرِ پسر عَزیز بوده
156
00:08:24,510 --> 00:08:26,160
مادرجان: من دلم میخواد این رو هم
بزنم به دیوار
157
00:08:26,900 --> 00:08:28,320
جعفر: این رو بِدِه مو*، بِدِه
(من)
158
00:08:28,900 --> 00:08:30,320
...اعظم: اِلهی دورِش بگردم
159
00:08:30,460 --> 00:08:32,080
میخواد جِلو همسایههاش کم نیاره
160
00:08:32,220 --> 00:08:33,560
!مادرجان: نه بابا
به اونها چه رَبطی داره؟
161
00:08:33,700 --> 00:08:35,040
...اعظم: چرا
جعفر: اینا... بفرمایید
162
00:08:35,180 --> 00:08:36,020
خیلی هم عالی شد
163
00:08:36,060 --> 00:08:37,400
مَسئولیتِش هم با مو
164
00:08:47,180 --> 00:08:49,040
!شمسی: آقا ناصر! آقا ناصر
165
00:08:51,980 --> 00:08:53,160
شمسی: سلام، دایی
دایی جان: سلام
166
00:08:53,300 --> 00:08:54,960
شمسی: اِجازِه بدین، دستِتون رو ببوسم
دایی جان: نمیخواد
167
00:08:55,100 --> 00:08:56,240
دایی جان: دست و صورتُم خیسه
حاج ناصر: دایی جان، مُبارَک
168
00:08:57,100 --> 00:08:58,240
دایی جان: سلام
169
00:08:59,420 --> 00:09:02,460
اون وَقتها سرِ جِنازه هم که بود
...با اسب و قاطر و اینها
170
00:09:02,620 --> 00:09:04,960
خودشون رو میرسوندن
این که عروسیه
171
00:09:05,680 --> 00:09:07,421
حاج ناصر: حواسم هست
دایی جان، خوبی الحَمدُالله؟
172
00:09:07,580 --> 00:09:08,580
...مادرجان: جعفر آقا، این گاز رو راه بنداز
173
00:09:08,660 --> 00:09:09,660
کُلی کار داریم
174
00:09:09,780 --> 00:09:12,360
جعفر: به حاج آقا هم بگید کُمَک کنه
لباسِش کَثیف نمیشه ها
175
00:09:12,940 --> 00:09:14,240
شمسی: دایی جان، جاتون خیلی خالی بود
...حاج ناصر: دایی جان
176
00:09:14,380 --> 00:09:16,200
حاج ناصر: تو حَرَمِ مولا علی
همهش بودی به خدا
177
00:09:16,860 --> 00:09:17,960
دایی جان: چند روز بودین تو راه؟
178
00:09:18,100 --> 00:09:19,960
شمسی: ظُهر که راه افتادیم
فرداش، نِصفههای شب رسیدیم
179
00:09:20,100 --> 00:09:22,680
حاج ناصر: والله! دو روز
شمسی: اِ... بله، دو روز
180
00:09:22,820 --> 00:09:24,200
حاج ناصر: اینم سوغاتِ کَربَلا
...شمسی: اِ
181
00:09:24,340 --> 00:09:26,040
...شمسی: میخواستیم سَفَرِمون بندازیم عَقَب
182
00:09:26,180 --> 00:09:28,281
دَست و بالِ آقا ناصر، بازتر بشه
...بعد بریم
183
00:09:28,420 --> 00:09:32,040
دیگه دیدیم داره دیر میشه
نَذرِ بچههام بود، یهویَکی* رفتیم
(یهویی)
184
00:09:32,180 --> 00:09:34,480
*حاج ناصر: این هم دورِ نجفه
شمسی: از همون آقایی که گفته بودید، گرفتیم
(نوعی سنگ)
185
00:09:34,620 --> 00:09:36,080
حاج ناصر: نه بابا، چیه حرف میزنی
شمسی: چرا، خودش بود دیگه
186
00:09:36,220 --> 00:09:39,200
حاج ناصر: اون بَندِه خدا، فوت کرده
شمسی: نه
حاج ناصر: از پسرش گرفتیم
187
00:09:39,340 --> 00:09:40,920
حاج ناصر: بابا، من رفتم تو مغازه، حرفی میزنی؟
شمسی: پسرش کجا بود؟
188
00:09:41,100 --> 00:09:42,360
حاج ناصر: بنده خدا، فوت کرده
شمسی: پسرش کجا بود؟
189
00:09:44,660 --> 00:09:46,140
علی: مامان
حاج ناصر: اِنشاءالله سالِ دیگه با هم بریم
علی: قَدَّم بلند شده
190
00:09:46,310 --> 00:09:48,440
علی: قَدَّم تا اینجا بود
حالا دیگه خَفه نمیشم
191
00:09:48,580 --> 00:09:50,120
علی: به خدا راست میگم
اعظم: سرما میخوری
192
00:09:50,260 --> 00:09:51,880
اعظم: خیلهخُب، بیا تو خودت رو خُشک کن
193
00:09:52,040 --> 00:09:52,780
!ننه جواهر: پَسَند
194
00:09:54,460 --> 00:09:55,140
!پَسَند
195
00:09:58,740 --> 00:09:59,460
اینها دادن
196
00:10:03,500 --> 00:10:06,380
اعظم: نِه! نِه! مثلِ اینکه خَبراییه
197
00:10:06,620 --> 00:10:08,760
!باجِناقِ پولدار هم دَردِسَرِه ها
198
00:10:09,620 --> 00:10:17,620
(صدای آهنگِ عروسی زنگِ موبایل)
(صدای ترانه خواندنِ جعفر)
199
00:10:26,180 --> 00:10:27,980
!حاج ناصر: ماشالله، جعفر آقا
200
00:10:28,980 --> 00:10:30,680
خاله، جَواب بده دیگه
201
00:10:30,820 --> 00:10:31,660
گُناه داره
202
00:10:31,700 --> 00:10:33,200
داره از راهِ دور زنگ میزنه
203
00:10:33,340 --> 00:10:35,040
پَسَند: چقدر این رنگ بِهِت میاد، مامان
204
00:10:35,190 --> 00:10:36,840
...مادرجان: کَمَرِش رو تَنگ گرفتی، دختر
205
00:10:36,980 --> 00:10:39,680
مادرجان: من دیگه پیر شدم
...پَسَند: شما رو خو نَمدونم
206
00:10:40,220 --> 00:10:44,120
پَسَند: ولی مامانِ خودوم ماشالله
!هزار ماشالله خیلی جوونه، ببینید
207
00:10:44,700 --> 00:10:47,520
!پَسَند: مثلِ شاخِ شِمشاد اینجا وایسیده
!سمیرا: خاله پَسَند
208
00:10:47,660 --> 00:10:49,600
پَسَند: جونُم، خاله؟
سمیرا: مگه کَربَلا خارِج نیست؟
209
00:10:50,660 --> 00:10:54,240
پَسَند: چرا خاله جون، خارِجه
علی: خاله، کَربَلا؟ کَربَلا خاله، خارِجه؟
210
00:10:54,740 --> 00:10:58,900
پَسَند: خب خاله از اون خارِجها خب نه، خاله
!علی: دیدی گفتم! کَربَلا مثلِ مَشهَدِه
211
00:10:59,140 --> 00:11:00,400
مادرجان: نَمیخواد همه عَکسهات رو
با خودت بِبَری
212
00:11:00,540 --> 00:11:01,720
بارِت سَنگین میشه
213
00:11:04,300 --> 00:11:05,780
یه تا هم گُلِ سینه بزنم اینجا
214
00:11:13,100 --> 00:11:14,840
هر کاری کِردم
برای خوشبَختی شما بوده
215
00:11:16,780 --> 00:11:18,040
اِلهی قُربونِت بشم
216
00:11:20,300 --> 00:11:22,840
مادرجان: بابای خدابیامرزت هم اگه بود
خوشحال میشد
217
00:11:25,090 --> 00:11:27,870
(صدای دورهگَرد)
218
00:11:28,020 --> 00:11:29,720
!سمیرا: مامان
!مامان
219
00:11:41,860 --> 00:11:42,740
!زندایی
220
00:11:44,360 --> 00:11:45,440
!شمسی: زندایی
221
00:12:02,740 --> 00:12:04,920
اعظم: معصومه دیگه خیلی داره
به سازِ شوهرش میرَقصه
222
00:12:05,060 --> 00:12:07,000
الآن باید ساکِش رو میبست
راه میاُفتاد
223
00:12:07,140 --> 00:12:09,001
مگه میشه سرِ قند شکستن نباشه؟
224
00:12:09,150 --> 00:12:12,050
سمیرا: مامان، منم میخوام نِگاه کنم
...مهناز: اینها همینطوری
225
00:12:12,150 --> 00:12:13,920
دارِد مهمونهای رنگ و وارنگ میاد براشون
226
00:12:14,980 --> 00:12:18,360
اعظم: اصلاً این آقا هرمز ها
از وقتی افتاد تو زِندون اخلاقِش بدتر شد
227
00:12:19,260 --> 00:12:21,480
مهناز: ما خو از وقتی یادُمه
این همینطوری بود
228
00:12:21,940 --> 00:12:24,560
خیال کنم اون زنش هم
با این اخلاقش وِل کرد
229
00:12:25,260 --> 00:12:26,560
شمسی: کی؟
اعظم: طِفلَکِ مَعصوم
230
00:12:27,020 --> 00:12:30,360
اعظم: چقدر حِرص داد که خودت رو بازخَرید نکن
مهناز: نِه بابا! بازخَرید چیه؟
231
00:12:30,500 --> 00:12:34,580
مهناز: انداختنش بیرون
پَسَند: نگو آباجی! والله خب خودش میخواست
232
00:12:34,780 --> 00:12:39,000
سمیرا: مامان، علی رفته لبِ حوض
مهناز: خو چیکار کنم؟ برو دنبالش
233
00:12:39,150 --> 00:12:40,280
!خاله! خاله
234
00:12:40,420 --> 00:12:41,640
گوشیت رو میدی ببینم؟
235
00:12:41,780 --> 00:12:42,780
پَسَند: تو اتاقه، خاله
236
00:12:43,880 --> 00:12:45,620
...مهناز: پَسَند، حالا بگو ببینم
237
00:12:45,760 --> 00:12:48,600
مهناز: آقا دوماد چیچی میگفت؟
...شمسی: راست میگه، پَسَند
238
00:12:48,740 --> 00:12:50,020
شمسی: چیچی میگفت؟
239
00:12:50,490 --> 00:12:51,520
هیچی
240
00:12:54,500 --> 00:12:55,560
از همین حَرفها دیگه
241
00:12:59,260 --> 00:13:00,220
...وایسا بِبینم
242
00:13:02,140 --> 00:13:04,080
از کدوم حَرفها؟
243
00:13:04,380 --> 00:13:07,560
طفلک تَقصیر نداره خو
...شاهدوماد فارسی یادش رفته
244
00:13:08,260 --> 00:13:11,920
من از وقتی بچه بودید شما رو
دوست میداشتم، مادمازِل* پَسَند
(دوشیزه، خانم)
245
00:13:12,300 --> 00:13:15,900
حالا اگه میشه یَه تا دونه ماچِ آبدار
هم بِدِه به ما
246
00:13:17,060 --> 00:13:25,060
(صدای کِل و خنده و خواندنِ آواز)
247
00:13:26,600 --> 00:15:10,600
(صدای موسیقی)
248
00:15:16,140 --> 00:15:18,960
قُربونِ قَد و بالاش بشم
...اصلاً حرف نمیزنه
249
00:15:19,100 --> 00:15:21,080
همهش داره خجالَت میکشه
نگاهِش کنین
250
00:15:22,100 --> 00:15:23,900
مهناز: حِرص نخور، عَوَض میشه
251
00:15:24,180 --> 00:15:26,040
...این یک بَلایی به سرش بیارن
252
00:15:26,180 --> 00:15:28,580
لباسهای خوشگِل هم بَر میکنه
حرف هم میزنه
253
00:15:28,680 --> 00:15:30,180
زَبون هم در میاره
...چهل و چهار
254
00:15:30,900 --> 00:15:33,380
مهناز: عَوَض میشه
...شمسی: طِفلُک پَسَند
255
00:15:34,180 --> 00:15:36,720
شمسی: اینجوری نگو، آباجی
غُربَت خیلی سخته
256
00:15:36,860 --> 00:15:38,260
مهناز: چِشه؟ خیلی هم خوبه
257
00:15:38,420 --> 00:15:40,280
دستِ مادرشوهر-خوارشوهر
که بِهِش نمیرسه
258
00:15:40,660 --> 00:15:42,160
...شوهرش هم حرفِ مُفت بزنه
259
00:15:42,310 --> 00:15:44,160
زنگ میزنه پُلیس
جَلدی میان میگیرنش
260
00:15:44,940 --> 00:15:45,920
...اعظم: این رو بِدِه
261
00:15:48,100 --> 00:15:50,200
الو؟ ببخشید، کَلانتری؟
262
00:15:50,300 --> 00:15:51,350
(صدای قَهقَههی خَندهی شمسی)
263
00:15:51,580 --> 00:15:53,800
اعظم: این آقامون من رو خیلی اذیت میکنه
...میخواستم ازش شِکایَت کنم
264
00:15:53,940 --> 00:15:55,060
مهناز: بِدِه من بابا! غذا سوخت
!اعظم: هیش! هیش
265
00:15:55,210 --> 00:15:57,360
اعظم: چی؟ چی؟ الآن بگم چیکار میکنه؟
چیچی بگم؟
266
00:15:57,460 --> 00:15:59,120
مهناز: چه میدونم چیچی بگی
بِدِه به من
267
00:15:59,260 --> 00:16:01,740
اعظم: بِبَخشید آقا
به شما که روم نمیاد بگم
268
00:16:01,920 --> 00:16:05,840
میدونید که شما همکارِ خانم ندارید
گوشی رو بدید دستِشون؟
269
00:16:06,000 --> 00:16:06,816
!مادرجان: غذات نسوزه
!ننه جواهر: علی
270
00:16:06,840 --> 00:16:09,380
!ننه جواهر: خدا بگم چیکارِت نکنه
جعفر: اعظم، یه چیزی به این بِچه بگو
271
00:16:09,540 --> 00:16:12,080
!اعظم: علی، مگه دستُم بهت نرسه، علی
272
00:16:13,200 --> 00:16:17,220
(صدای خَندهی شمسی)
مامان نگذاشت لااَقَل یه تا مأمور بیاد
این علی هم با خودش بِبَره
273
00:16:17,920 --> 00:16:20,220
شمسی وَخی* بچهات رو بِبَر، حموم کن
(پاشو)
274
00:16:20,320 --> 00:16:21,120
پاشو دیگه
275
00:16:22,320 --> 00:16:26,020
ننه جواهر: پاتون رو نذارین تو باغچه
!گِل، شُل... ای خدا بگم چیکارتون نکنه
276
00:16:27,320 --> 00:16:35,020
(صدای آواز خواندنِ بچه)
277
00:16:37,840 --> 00:16:39,180
پسربچه: دُنبالِ چیچی میگردی؟
278
00:16:39,340 --> 00:16:41,180
به قورباغه دست میزنی، میخ گوشتی* میگیری
(خالِ گوشتی)
279
00:16:43,000 --> 00:16:44,140
میخ گوشتی، بابا
280
00:16:44,400 --> 00:16:45,940
مادرجان: مَعلوم هست این حمید آقا
کِی میخواد بیاد؟
281
00:16:48,340 --> 00:16:50,340
حاج ناصر: مادرجان، من میرم میارم
282
00:16:50,490 --> 00:16:52,340
پسربچه: اولِ بهار که میشه
...قورباغه بیشتر میشه
283
00:16:52,480 --> 00:16:53,780
ولی حالا کمتره
284
00:16:54,080 --> 00:16:55,940
مادرجان: شما نَمیدونید حمید میدونه
کجا هِشته
285
00:16:56,080 --> 00:16:58,040
!حاج ناصر: بابا پیداش میکنم دیگه
سوزَن که نیست که
286
00:16:58,240 --> 00:16:59,120
...پسربچه: یادته
287
00:16:59,880 --> 00:17:01,000
خِنگول اینجام
288
00:17:02,500 --> 00:17:03,500
باباته؟
289
00:17:05,040 --> 00:17:06,420
باکی*ش نیست تَنهایی میره اونجا؟
(باکیش نیست: چیزیش نمیشه)
290
00:17:06,640 --> 00:17:10,820
(صدای زَنبور)
291
00:17:12,000 --> 00:17:13,620
*پسربچه: انبارِ اینجا پُرِ جِنِّه
(جن، پری، دیو)
292
00:17:16,000 --> 00:17:19,620
(صدای زَنبور)
293
00:17:20,240 --> 00:17:22,100
پسربچه: میخوای برات قورباغه بگیرم؟
294
00:17:22,940 --> 00:17:23,960
قورباغه؟
295
00:17:33,400 --> 00:17:34,261
چیچی بود؟
296
00:17:35,100 --> 00:17:35,961
نمیدونم
297
00:17:44,480 --> 00:17:47,060
میگن هر کی پاش رو بذاره رو قورباغه
پدرش میمیره
298
00:17:47,200 --> 00:17:50,500
میگم ها... تو خودت رفتی تو انباری؟
299
00:17:50,640 --> 00:17:52,540
جِنها رو دیدی خودت؟
!راستش رو بگی ها
300
00:17:53,040 --> 00:17:55,820
من که ندیدم، بابا
میدونم روزها نیستن
301
00:17:55,960 --> 00:17:58,020
...پسربچه: بیشتر شبهان ولی... میدونم
302
00:17:58,160 --> 00:18:00,140
...این قاسم هست، رفته سَربازی
303
00:18:00,280 --> 00:18:02,420
شبها اونجا درس میخوند
شاید جِنها رو دیده باشه
304
00:18:02,560 --> 00:18:03,660
رضا: یه لَحظه وایسا، این رو بگیر
305
00:18:04,560 --> 00:18:08,660
(صدای زنگِ موبایل)
306
00:18:17,100 --> 00:18:18,580
!شمسی: مامانی
307
00:18:18,960 --> 00:18:19,780
!شمسی: مرضیه جون
308
00:18:19,920 --> 00:18:22,021
یه دَقیقه حَواسِت به این بچهها باشه
تا من بیام
309
00:18:22,320 --> 00:18:24,021
(صدای بچهها)
310
00:18:24,520 --> 00:18:28,460
مرضیه: سلام شَنگول و مَنگول
سلام عزیزِ دلم
311
00:18:28,760 --> 00:18:31,820
بخوره، بخوره، جونم قشنگ، خوبی؟
312
00:18:32,150 --> 00:18:35,720
مرضیه: جان، جان، جونِ دل
مادرجان: اعظم، اون بِرِنجها رو بردار بیار
313
00:18:35,860 --> 00:18:37,180
اعظم: دارم میارم
مرضیه: چیکار میکنی؟
314
00:18:37,380 --> 00:18:40,160
!مرضیه: هی! دیوانه
!عَجَب آدمیه
315
00:18:40,800 --> 00:18:42,780
!علی: گوگولی
!مرضیه: برو پی کارِت ببینم
316
00:18:42,920 --> 00:18:44,780
مرضیه: نُچ، اِه... این چرا گرفته؟
317
00:18:45,120 --> 00:18:46,920
مرضیه: علی، یه دقیقه بیا این رو بگیر
!بدو
318
00:18:47,020 --> 00:18:48,740
چِشمِت به اینها باشه
من الآن برمیگردم
319
00:18:48,880 --> 00:18:50,420
!علی، دیوونهبازی در نمیاری ها
320
00:18:51,880 --> 00:18:53,580
علی: بخور، بخور
321
00:18:55,880 --> 00:18:57,680
بخور آها! آفرین، بخور
322
00:18:58,240 --> 00:19:01,460
(صدای گریه بچه)
علی: بسه، بسه
...بیا تو بخور، تو بخور
323
00:19:01,900 --> 00:19:05,420
آها، نازی، نازی
بخور، بخور، گریه نکن
324
00:19:05,800 --> 00:19:07,820
...ها بخور، بخور، آها! آها
325
00:19:08,000 --> 00:19:09,920
بخور... وای
326
00:19:11,040 --> 00:19:12,900
بسه دیگه
!بگذار خواهرت هم بخوره دیگه
327
00:19:13,100 --> 00:19:17,420
گریه نکن! عجب گیری کردیم
...بابا خواهرت هم گُشنشه
328
00:19:17,560 --> 00:19:18,680
دیگه نوبَتیه
329
00:19:18,940 --> 00:19:19,940
مادرجان: 22
330
00:19:21,240 --> 00:19:22,840
مادرجان: اعظم، هیچی بِرِنج مونده؟
331
00:19:23,040 --> 00:19:24,420
(صدای اذان)
اعظم: بیا، یه تا سَطل برات آوردم
332
00:19:24,894 --> 00:19:26,794
اون یکی رو هم بیار، کم نیاد
333
00:19:26,920 --> 00:19:27,920
اعظم: مامان؟
مادرجان: ها؟
334
00:19:28,040 --> 00:19:29,900
اعظم: این رو بِسون
مادرجان: این چیچیه؟
335
00:19:30,040 --> 00:19:31,820
اعظم: هیچی نیست بابا
برای کَفِ حوضه
336
00:19:32,000 --> 00:19:34,300
مادرجان: حوض؟ برای بچهام بوده دیگه، چیزی نشده که
!اعظم: هیش
337
00:19:34,900 --> 00:19:36,300
مادرجان: جعفر آقا خودش صِراط واجِبتر داره والا
338
00:19:36,440 --> 00:19:37,440
...اعظم: جعفر آقا ناراحَت میشه
339
00:19:37,520 --> 00:19:39,140
این روزها شما هم کُلی خرج دارید
340
00:19:39,300 --> 00:19:40,740
مادرجان: جعفر آقا بیخود میکنه ناراحَت میشه
اعظم: هیش! مامان هیچی نگو
341
00:19:40,880 --> 00:19:42,500
اعظم: هیچی نگو، برم برنج رو بیارم
342
00:19:44,080 --> 00:19:46,620
اعظم! خدا که نَهِشته* مادر
(نگذاشته)
343
00:19:46,760 --> 00:19:48,500
اعظم: حالا خیال کنید این رو هم خدا فِرِستاده
344
00:19:48,690 --> 00:19:53,000
(صدای اَذان)
345
00:19:55,840 --> 00:19:57,020
24
346
00:19:57,560 --> 00:20:03,860
...سمیرا: 1... 1... 2
347
00:20:04,060 --> 00:20:06,060
پَسَند: آخ! چیه اِنقدر دختر خوب بوده؟
348
00:20:06,200 --> 00:20:09,020
پَسَند: مگه نه، خاله؟
سمیرا: گُشنَمِه
349
00:20:09,240 --> 00:20:10,600
پَسَند: الآن سُفره رو میاندازم
350
00:20:10,840 --> 00:20:11,980
حَواسِت هست؟
351
00:20:12,120 --> 00:20:13,141
رَکعَتِ چندمه؟
352
00:20:13,320 --> 00:20:15,660
سمیرا: دوم
!پَسَند: باریکَلا دخترم
353
00:20:17,680 --> 00:20:18,580
!سمیرا: دو
354
00:20:18,980 --> 00:20:21,380
میگم کاشکی یه چیزیوک* سوغاتی خریده بودیم
(چیزی)
355
00:20:21,520 --> 00:20:24,200
این جعفر آقا هی میگه، پس میگه
هی میگه، پس میگه
356
00:20:24,300 --> 00:20:25,620
حاج ناصر: رشت رفتیم مگه؟
357
00:20:26,000 --> 00:20:26,900
!کربلاست
358
00:20:27,120 --> 00:20:29,540
سوغات بهتر از تُربَت سُراغ داری؟
359
00:20:30,600 --> 00:20:31,860
شمسی: چیکار میکنید حاجی؟
360
00:20:32,600 --> 00:20:33,360
حاج ناصر: چیه؟
361
00:20:33,800 --> 00:20:36,380
به چی خَنده میکنی، بچه؟
!سُراغِ خودت هم میاد ها
362
00:20:37,320 --> 00:20:38,380
!بَلا گرفته
363
00:20:45,640 --> 00:20:49,160
علی: داداش، این کیه؟
رضا: همون پسره لامپ و ریسه
واسه چراغونی آورد
364
00:20:49,560 --> 00:20:50,660
خیلی هم چاخانه
365
00:20:50,880 --> 00:20:52,940
علی: بچه پُرروئه؟
!رضا: چهجور هم
366
00:20:53,180 --> 00:20:54,470
زن: ناهار حاضِرِه. سُفره رو انداختیم
367
00:20:54,680 --> 00:20:56,455
علی: راستی اِمروز رفتم تو حوض
آبِ حوض تا اینجام بود
368
00:20:56,640 --> 00:20:57,750
رضا: تا کجا؟
علی: اینجا
369
00:20:57,850 --> 00:20:59,260
!رضا: خالی نبند، بینم بابا
370
00:21:00,920 --> 00:21:01,720
هرمز میاد
371
00:21:02,080 --> 00:21:04,900
نمیدونی مادرجان
یکجوری باهاش صُحبَت کردم که بیاد
372
00:21:05,040 --> 00:21:06,460
اعظم: رضا! علی! بیاید ناهار
373
00:21:06,600 --> 00:21:09,060
مهناز: همون بهتر که رأیاش باشد و بیاد
...که اگه رأیاش
374
00:21:09,200 --> 00:21:10,200
بفرمایید، زندایی
375
00:21:10,320 --> 00:21:12,340
نباشه و بیاد
عاروسی رو زَهرِمار میکنه
376
00:21:12,480 --> 00:21:13,820
زندایی: ناهارِ من هم بِدین
اعظم: چشم
377
00:21:14,320 --> 00:21:16,640
مادرجان: اون هم هیچی تو دلش نیست
سَر به سَرِش نگذارید
378
00:21:17,000 --> 00:21:18,960
حاج ناصر: مادرجان، من که کاریش نداشتم
379
00:21:19,280 --> 00:21:21,500
خودش شوخی میکنه
خودش هم قَهر میکنه
380
00:21:21,880 --> 00:21:24,260
!ننه جواهِر: تو سُفره راه باز شده، میاد
!نگاه کنین
381
00:21:24,760 --> 00:21:26,220
!سمیرا: مامان! مامان
382
00:21:26,360 --> 00:21:28,700
مهناز: ها؟
سمیرا: «راه تو سُفره باز شده» یعنی چی؟
383
00:21:28,800 --> 00:21:30,460
مهناز: یعنی مِهمون میاد
...سمیرا: آخ جون
384
00:21:30,600 --> 00:21:34,100
سمیرا: داره مهمون میاد
!جعفر: خیلهخُب، سرِ ما رفت
385
00:21:34,240 --> 00:21:37,560
!جعفر: نگاه چیکار... یک چیزی به این بگو
اعظم: علی، دستهات رو شستی؟
علی: آره
386
00:21:37,960 --> 00:21:39,300
سمیرا: خاله؟ سیبزمینی میخوام
387
00:21:40,960 --> 00:21:42,300
رضا: مامان، یه لُقمِه واسه من میگیری؟
388
00:21:44,760 --> 00:21:45,980
زندایی: آب میخوام
389
00:21:46,120 --> 00:21:47,040
اعظم: بله، چشم
390
00:21:48,534 --> 00:21:52,434
رضا: آقا، اینکه میگن دایی با دستش
یک خِرس رو کُشته، راسته؟
391
00:21:53,160 --> 00:21:55,260
جعفر: غَذات رو بخور، پسر
...سمیرا: مامان
392
00:21:55,400 --> 00:21:57,980
سمیرا: خِرس چه شِکلیه؟
!مهناز: چه میدونم
393
00:21:58,120 --> 00:22:01,200
مهناز: عینِ سگه
فقط یه خُرده بزرگتره، غَذات رو بخور
394
00:22:02,120 --> 00:22:15,820
(صدای هَمهَمهی افراد سرِ سُفره)
395
00:22:16,120 --> 00:22:18,300
(صدای نفسِ عمیق دایی جان)
396
00:22:18,570 --> 00:22:22,000
(صدای هَمهَمهی افراد سرِ سُفره)
397
00:22:22,200 --> 00:22:23,780
مُرغِش کم نمکه، داداش
398
00:22:26,600 --> 00:22:27,680
(صدای گربه)
399
00:22:31,100 --> 00:22:32,180
(صدای گربه)
400
00:22:38,160 --> 00:22:38,840
*پیشوک
(گربه)
401
00:22:46,680 --> 00:22:48,180
پَسَند: چیزِ دیگه نمیخواید دایی جون؟
402
00:22:51,800 --> 00:22:52,860
قاسم نیمد؟
403
00:22:54,320 --> 00:22:55,580
گفته بودمش بیاد
404
00:22:56,200 --> 00:22:58,660
...مادرجان: حُکمِ مُرَخَصیاش
دایی جان: حالا خودت یِه تا زنگش میزدی
405
00:22:59,160 --> 00:23:01,040
دایی جان: نگذارید غَریبی کنه
406
00:23:01,760 --> 00:23:02,640
...مادرجان: مُرَخَصیاش ندادن
407
00:23:03,680 --> 00:23:06,780
امشب هم نیاد
فردا سرِ سُفرهی عقد حتماً میاد
408
00:23:13,800 --> 00:23:16,460
دایی جان: باید خودت یه تا زنگ بهش بزنی
که چیزی تو دلش نَمونه
409
00:23:25,240 --> 00:23:28,100
فرشته: سلام
!پَسَند: به به! خانم طَلا
410
00:23:28,240 --> 00:23:31,100
پَسَند: چقدر بزرگ شدی، خاله
سمیرا: فرشته بیا دیگه
411
00:23:31,240 --> 00:23:32,200
پَسَند: سلام خاله
412
00:23:32,480 --> 00:23:33,980
پَسَند: خوش اومدی
مسعود: ممنون
413
00:23:34,120 --> 00:23:36,900
چند تا سیدی مُکالِمهی جَدید
واسَتون آوردم
414
00:23:37,040 --> 00:23:39,300
اون قَبلیها چی شد؟ گوش کردین؟
به درد خورد؟
415
00:23:39,440 --> 00:23:41,820
معصومه: سلام علیکم عروس خانم
!پَسَند: سلام آباجی
416
00:23:42,700 --> 00:23:44,180
معصومه: مبارکا باشه ایشالله
پَسَند: قربونت بشم
417
00:23:44,320 --> 00:23:47,940
پَسَند: آقا هرمز نیمده؟
معصومه: فقط به خاطرِ تو تونستم راضیش کنم بیاد
418
00:23:48,160 --> 00:23:50,200
خدا کنه با این حاج ناصر
شاخ تو شاخ نشه
419
00:23:53,560 --> 00:23:54,900
دایی جان: دایی، دایی، دایی
!بیا اینجا
420
00:23:56,520 --> 00:23:58,740
دایی جان: کی بود اومد؟
دختر: خاله مَعصوم بود
421
00:24:06,000 --> 00:24:08,900
!هرمز: باریکَلا خالهریزه
عَقل کرِدی به خدا
422
00:24:09,040 --> 00:24:11,060
تو این خرابشده بمونی چیکار؟ ها؟
423
00:24:11,200 --> 00:24:14,500
حالا دیگه جعفر آقا باید زنگ بزنه
تا شما راه بیفتید؟
424
00:24:14,640 --> 00:24:15,780
هرمز: جعفر آقا؟
425
00:24:16,640 --> 00:24:18,700
وقتی زنگ زد
نیم ساعت بود راه افتاده بودم
426
00:24:19,800 --> 00:24:22,420
چیزی نگفتم
برای مادرجون خودشیرینی کنه
427
00:24:23,160 --> 00:24:25,620
مگه قرار نبود فردا سینیبَرون باشه
پسفردا عَقد؟
428
00:24:25,660 --> 00:24:28,060
پَسَند: نه، اینها برای پنجشنبه بِلیط گیر نیاوردن
429
00:24:28,200 --> 00:24:29,980
مَراسِم رو یک روز انداختن جلو
430
00:24:30,240 --> 00:24:33,340
!هوم... عَجَب فینالی بشه
431
00:24:33,960 --> 00:24:36,100
رضا: سلام خاله
معصومه: سلام خاله جان
432
00:24:36,240 --> 00:24:37,420
معصومه: خوبی؟
رضا: آره، خوبم
433
00:24:37,560 --> 00:24:39,540
معصومه: اِمتِحانهات رو چیکار کردی، رضا؟
رضا: خوبِ خوب بود
434
00:24:39,680 --> 00:24:42,140
معصومه: تو چرا اینجا وایسادی، مامان؟
مگه جیش نداشتی؟
435
00:24:42,280 --> 00:24:45,340
فرشته: آخه اینجا سوراخه
معصومه: از اینجا که چیزی دیده نمیشه
436
00:24:45,480 --> 00:24:46,160
معصومه: بیا، برو تو
437
00:24:46,440 --> 00:24:49,180
فرشته: پس سمیرا بِرِه اونوَرتر
معصومه: باشه، برو
438
00:24:49,320 --> 00:24:50,760
معصومه: سمیرا جان، برو بِایست اونوَر، خاله
439
00:24:50,800 --> 00:24:51,860
معصومه: من ایستادم اینجا
دیده نشه
440
00:24:52,000 --> 00:24:55,940
منم بِهِش گفتم اما گوش نکرد
441
00:24:56,080 --> 00:24:58,940
الهی قُربونت برم
!چقدر بزرگ شده این دختر
442
00:25:00,120 --> 00:25:02,020
!چقدر موهاش قشنگه
443
00:25:02,520 --> 00:25:04,940
معصومه: دیگه کمکم مامانش باید
براش یه روسری خوشگِل بخره
فرشته: مامان، کجا رفتی؟
444
00:25:05,090 --> 00:25:06,460
!فرشته: بیا جلو در وایسا دیگه
445
00:25:06,600 --> 00:25:07,360
معصومه: الآن میام، مامان
446
00:25:07,600 --> 00:25:11,260
هرمز: بَه! آقا رضای گل، چطوری؟
رضا: خوبم، مرسی
447
00:25:14,000 --> 00:25:16,541
معصومه: نزن اون عِینَکِت رو
!دلم رو بُردی
448
00:25:17,400 --> 00:25:19,180
معصومه: کی برات خریده؟
سمیرا: بابام
449
00:25:19,640 --> 00:25:23,260
!سمیرا: لباسِ عَروسم هم خاله پَسَند دوخته
450
00:25:23,400 --> 00:25:26,180
تازه اینجاش ژِپون داره
451
00:25:26,320 --> 00:25:29,880
!معصومه: آخی
سمیرا: اینجاش پُشت گردنیه
452
00:25:30,120 --> 00:25:34,100
!معصومه: ای جانم! ای جانم
سمیرا: اینجاش دامَنِش چینچینیه
453
00:25:34,250 --> 00:25:37,960
سمیرا: بعد تور هم داره
فرشته: من هم یکی دارم
454
00:25:38,110 --> 00:25:41,100
معصومه: تو کارِت رو بکن
چرا بابا نیومد، خاله؟
455
00:25:41,240 --> 00:25:42,240
سمیرا: کار داشت
456
00:25:42,640 --> 00:25:44,360
جعفر: خب دست بدین دیگه
دست بدین دیگه
457
00:25:44,510 --> 00:25:46,660
حاج ناصر: ما که دعوا نداریم
جعفر: دست بدین
هرمز: جعفر آقا داری شلوغش میکنی
458
00:25:46,840 --> 00:25:49,560
جعفر: بابا، دست بدین
هرمز: آها بفرما، این هم دست
جعفر: ها، خیلهخُب
459
00:25:49,720 --> 00:25:52,500
!زندایی: بسه دیگه! خوب شد. وِلُم کن
جعفر: حالا همدیگه رو ببوسید
460
00:25:52,720 --> 00:25:54,500
جعفر: بِبوس دیگه! حاجی تازه از زیارَت اومده
هرمز: زیارَت قَبول
461
00:25:54,640 --> 00:25:56,700
حاج ناصر: آقا، به خدا تو حَرَم
خیلی شما رو دُعا کردیم
462
00:25:57,280 --> 00:26:00,648
هرمز: پس اگر دُعای شما نبود، ما حالا داشتیم
تو هُلُفْدونی* آبِ خُنُک میخوردیم
(زندان)
463
00:26:00,920 --> 00:26:02,340
حاج ناصر: ما قابلِ این حرفها نیستیم
464
00:26:02,760 --> 00:26:05,100
جعفر: بیا! خیلهخُب، دیگه برات
اِساِماِس نمیخوانه
465
00:26:05,240 --> 00:26:08,340
هرمز: براش فوروارد میکنم
جعفر: بخور آقا جان، یه چیزی بخور
466
00:26:08,480 --> 00:26:10,420
هرمز: ببین، السیدی آوردم فینال رو ببینیم، آینه
467
00:26:10,520 --> 00:26:12,280
مادرجان: بیا مادر
مسعود: نمیخوام
468
00:26:12,320 --> 00:26:13,940
حاج ناصر: فینالی که توش برزیل و آرژانتین نباشه
به درد نمیخوره
469
00:26:14,040 --> 00:26:15,820
معصومه: مسعود، کجا میری؟
470
00:26:15,960 --> 00:26:17,300
چرا ناهارت رو نخوردی؟
471
00:26:17,440 --> 00:26:18,940
مسعود: میخورم بَعد
!معصومه: مسعود
472
00:26:20,320 --> 00:26:22,140
معصومه: سلام علیکم
مادرجان: سلام مادر
جعفر: اِ، سلام، حالِ شما چطوره؟
473
00:26:22,300 --> 00:26:23,440
معصومه: سلام حاج آقا
حاج ناصر: سلام
474
00:26:23,580 --> 00:26:25,120
حاج ناصر: حالِ شما خوبه؟ سلامتین؟
!معصومه: چشمتون روشن، زیارَت قَبول
475
00:26:25,280 --> 00:26:27,780
معصومه: سلام زندایی، خوبید؟ خوشید؟ سلامتید؟
زندایی: خوشی؟
476
00:26:27,920 --> 00:26:30,620
معصومه: مُبارَکا باشه، مامان
خوبین؟
477
00:26:31,200 --> 00:26:32,220
!سمیرا: وایسا
478
00:26:35,200 --> 00:26:37,320
!دختر بچه: قورباغه! نازی
سمیرا: نرسیدی، نرسیدی
479
00:26:38,620 --> 00:26:40,580
!زهرا: این بَدبَخت فرار کرد
فرشته: بخور، بخور
480
00:26:40,920 --> 00:26:43,580
زهرا: وَی! وَی! برو
فرشته: بخور دیگه، بخور نازی
481
00:26:43,720 --> 00:26:45,220
!علی: کی گفت به این دست بزنی
482
00:26:45,520 --> 00:26:53,520
(صدای جیغ و بازی بچهها)
483
00:26:58,400 --> 00:26:59,120
تموم نشد؟
484
00:27:07,240 --> 00:27:10,620
میخواستم این ریسهها رو بزنم
کسی نیست کُمَکَم کنه
485
00:27:14,040 --> 00:27:14,940
چی؟
486
00:27:16,340 --> 00:27:17,240
!هیچی
487
00:27:20,440 --> 00:27:22,140
دو گیگه
یه ذَرِّه طول میکِشه
488
00:27:25,440 --> 00:27:26,700
!زن: مرضیه
489
00:27:28,640 --> 00:27:30,700
!بیرون بیا، یه بادی به کَلِهات بخوره
490
00:27:34,520 --> 00:27:36,880
مهناز: حالا دیگه جوونها رو قَبلِ عَقد
...میبَرَن آموزِش میدن
491
00:27:37,020 --> 00:27:38,980
(صدای خندیدنِ خواهرها)
یکی که روش میشه یه چیزی یادش بِدِه
492
00:27:39,240 --> 00:27:40,960
پَسَند: میگم این برای تاجِ سَر خوبه؟
493
00:27:41,100 --> 00:27:43,460
مهناز: میگم که معصوم خُصوصی درسِش بِدِه
494
00:27:43,620 --> 00:27:45,460
(صدای خندیدنِ خواهرها)
495
00:27:45,680 --> 00:27:47,000
پَسَند: به خاطرِ چیچی میخندین؟
496
00:27:50,680 --> 00:27:52,380
خندهی من میکنین؟
497
00:27:53,080 --> 00:27:53,960
!شمسی: نِه بابا
498
00:27:55,440 --> 00:27:57,460
...اعظم: میگم... ماشاللهاش باشه
499
00:27:57,610 --> 00:27:59,760
مامان هم حسابی رنگ و روش وا شده ها
500
00:27:59,960 --> 00:28:01,660
خب به آرزوش رسیده دیگه
501
00:28:02,100 --> 00:28:04,660
بِالاَخَرِه وَزیریها درِ خونه ما رو زد
502
00:28:07,280 --> 00:28:09,420
جونِ پَسَند خندهی من میکنین؟
503
00:28:09,560 --> 00:28:12,740
!اعظم: نه بابا
...چرا؟ میگم
504
00:28:12,880 --> 00:28:14,460
میگم این آقا دوماد چند سالش بود، رفت؟
505
00:28:14,600 --> 00:28:17,020
من خو اصلاً قیافهاش یادوم نمیاد
506
00:28:18,760 --> 00:28:20,300
آقا کیوان همونی نبود که
507
00:28:20,460 --> 00:28:22,960
قَدِ بلندی داشت و چشمهاش هم زاغ* بود؟
(سبز)
508
00:28:23,560 --> 00:28:27,420
!مهناز: کیوان که عکسش اینه
این کجاش قَدِش بلنده؟
509
00:28:29,080 --> 00:28:31,580
معصومه: اونی که شمسی میگه
شاهرخ بود
510
00:28:31,720 --> 00:28:34,620
!خاک... خاک به سرم
تو بیداری؟
511
00:28:38,240 --> 00:28:40,940
خجالت بکشید
مگه شما میگذارید آدم بُخوابه؟
512
00:28:42,400 --> 00:28:44,740
راست میگه، راست میگه
شاهرخ قَدِش بلند بود
513
00:28:44,880 --> 00:28:46,700
!از همهشون هم خوشتیپتر بود
514
00:28:47,000 --> 00:28:48,900
!معصومه: بسه دیگه، اعظم
اعظم: اِ! چرا؟
515
00:28:49,520 --> 00:28:52,740
خب، حقیقت رو باید گفت
ولو اینکه تلخ باشه
516
00:28:52,920 --> 00:28:54,540
(صدای خُروپُفِ زندایی جان)
517
00:28:54,730 --> 00:28:55,920
!*پَسَند: هیس! همگی شوش
(هیس)
518
00:28:58,520 --> 00:29:01,740
شمسی: مگه با سَمعَک میخوابه؟
اعظم: باطریش رو در آوردم
519
00:29:01,920 --> 00:29:06,340
(صدای خندیدنِ خواهرها)
520
00:29:06,960 --> 00:29:11,120
میگم پَسَند... اونجا برای اینکه
...مُطمَئِن بشن اِزدِواجتون صوری نبوده
521
00:29:11,220 --> 00:29:12,800
!سؤالهای شَخصی میپُرسَن
522
00:29:13,040 --> 00:29:14,460
پَسَند: چیچی میخوان بِپُرسَن؟
523
00:29:14,640 --> 00:29:15,960
!معصومه: میپُرسَن دیگه
524
00:29:16,200 --> 00:29:18,140
چطور با هم آشنا شدین؟
525
00:29:18,300 --> 00:29:21,940
کُجو با هم آشنا شدین؟
چطور عشق و عاشقی داشتید؟
526
00:29:22,080 --> 00:29:23,080
!معصومه: راستش رو بگو
527
00:29:23,480 --> 00:29:26,340
بگو بابا، عشق و عاشقی دیگه چیچیه؟
528
00:29:26,840 --> 00:29:29,700
!وزیری باشه، کوفت باشه
529
00:29:30,100 --> 00:29:32,200
معصومه: خاک تو سرِ بیجَنبِهی دهاتیتون کنن
530
00:29:32,560 --> 00:29:34,940
!زندایی: مُبارک باشه، مُبارک باشه انشالله
531
00:29:35,100 --> 00:29:36,040
شمسی: تَشریف داشتید زندایی
532
00:29:36,100 --> 00:29:37,040
...مهناز: خسته نشین یه وقت
533
00:29:37,080 --> 00:29:39,240
مهناز: چیزی نمیخواین زندایی؟
اعظم: میگم باطری نداره
534
00:29:44,080 --> 00:29:44,640
اعظم: خَراب شد
535
00:29:46,680 --> 00:29:48,120
مرضیه: خاله، گوشیت رو دادم مسعود
این زبانها رو ریخت
536
00:29:48,280 --> 00:29:51,820
!مرضیه: گوشی من هم پیدا نشد ها
شمسی: اِ... خاله جان، لباسِ عروسه ها
537
00:29:52,020 --> 00:29:54,780
حوصِلِه دارین ها! خاله اینها که پولدارن
میرفتی یکی آمادهاش رو میخریدین
538
00:29:54,920 --> 00:29:58,300
مهناز: پَسَند بِرِه، کی لباسهای من رو میدوزه؟
!معصومه: بسه دیگه! میتِرِکی
539
00:29:58,440 --> 00:30:00,180
شمسی: حالا تو هیچی، سمیرا رو بگو؟
مهناز: غَمی نیست
540
00:30:00,320 --> 00:30:03,620
عَوَضش شوهرخالهاش براش از اونجا
لباسهای آرمدار میفرسته
541
00:30:03,880 --> 00:30:06,460
فقط قربونت
این هم به آمارِت اِضافه کن
542
00:30:06,600 --> 00:30:07,600
چطور میکنه؟
543
00:30:07,720 --> 00:30:10,900
...دو پولَکی و مُروارید
!هِه، اوی! اوی! اوی! اوی
544
00:30:11,060 --> 00:30:12,180
!مهناز: اوه، اوه
!پَسَند: مهناز
مرضیه: ببینم
545
00:30:12,560 --> 00:30:13,780
!معصومه: خاله، یواش
مهناز: اینجا، اینجا
546
00:30:13,960 --> 00:30:16,980
!مهناز: پدرسوخته، چه جُفتکی هم میاندازه
مرضیه: تکون میخوره
547
00:30:17,130 --> 00:30:21,020
میگم... میگم سونوگرافی هم اشتباه میکنه؟
548
00:30:21,160 --> 00:30:23,460
معصومه: شاید
!اعظم: بیخود شِکَمِت رو صابون نزن، آباجی
549
00:30:23,600 --> 00:30:26,700
اعظم: دخترهای امروزی هم جُفتک هم میاندازن
مرضیه: اِ، مامان
!اعظم: میاندازن دیگه
550
00:30:26,920 --> 00:30:28,620
!سمیرا، بیا
551
00:30:31,120 --> 00:30:32,940
هرمز: مُشتری گیر نیاوردی سرِ خودت رو زدی؟
حمید: نچ، بِدِه به من
552
00:30:33,100 --> 00:30:35,940
!حمید: حوصِله ندارم
!گفتم بیا اینجا، دختر
553
00:30:36,100 --> 00:30:37,540
...هرمز: برای اینکه حوصِلهات سرِ جایش بیاد
554
00:30:37,690 --> 00:30:39,100
...حمید: میبینی آقا هرمز یَک کاری میکنن
!هرمز: گوش کن
555
00:30:39,240 --> 00:30:41,620
حمید: بچهی آدم هم برای آدم تَرِه خورد نمیکنه
هرمز: چند تا جَدیدش رو برات بخونم
556
00:30:42,280 --> 00:30:44,420
...هرمز: پیش از اِزدواج، چشمانِ خود را باز کنید
557
00:30:44,560 --> 00:30:46,700
...هرمز: و پس از اِزدواج، آن را ببندید
حمید: بابا خونه اونطرفه
558
00:30:46,840 --> 00:30:49,060
حمید: کجا داری میری؟
!هرمز: بیا! حمید: اَه
559
00:30:49,640 --> 00:30:52,540
!هرمز: خب، مالیاتِت رو رَد کن
!آتیش
560
00:30:53,160 --> 00:30:56,620
میبینم که تو زندون، سیگار خریدن رو
!تَرک کردی، نه سیگار کِشیدن رو
561
00:30:56,760 --> 00:30:59,900
بابا جونِ تو کُلی رفیق پیدا کردم
562
00:31:00,040 --> 00:31:03,620
دانِشمَند، دُکتُر، مُهَندِس
...پولدار، بیپول
563
00:31:03,760 --> 00:31:06,340
همهشون هم اساماس-باز
دانِشگاهیه برای خودش
564
00:31:06,480 --> 00:31:09,780
هرمز: خب تو دانِشگاه میموندی برای خودت
یَک دُکترایی تا حالا گرفته بودی
!هرمز: گوش کن
565
00:31:09,920 --> 00:31:13,060
...ازدواج عِبارَت است از سه هفته آشنایی
566
00:31:13,200 --> 00:31:16,340
...سه ماه عاشِقی، سه سال جنگ
567
00:31:16,480 --> 00:31:18,980
...هرمز: سی سال تَحَمُل
حمید: اِ... بچه تو چیکار میکنی؟
568
00:31:20,580 --> 00:31:21,480
...حمید: اِی تُخمِ
569
00:31:23,080 --> 00:31:24,540
هرمز: بیا، بابا
!بیا، ولش کن
570
00:31:25,680 --> 00:31:27,200
این عروسی رو عزا نکنه خوبه
571
00:31:27,360 --> 00:31:30,140
پارسال هم نَزدیک بود خودش رو نِفْله کنه
!اصلاً اینها خانوادگی مشکل دارن
572
00:31:30,900 --> 00:31:31,600
!اَه
573
00:31:32,320 --> 00:31:35,140
دخترهاشون که عینِ پالودِه* سردن
همهش هم دختر میزایَن
(فالوده)
574
00:31:35,280 --> 00:31:37,960
هرمز: پیداش کردم
حمید: یه تاشون هم که پسر میزایَن
اِژدِهای دو سَر میزایَن
575
00:31:38,100 --> 00:31:38,680
!هرمز: گوش کن
576
00:31:38,720 --> 00:31:40,901
زن که نداری... فقط زن نداری
577
00:31:41,240 --> 00:31:43,940
...ولی وقتی داری، دیگه فقط زن داری
578
00:31:44,100 --> 00:31:46,260
!هرمز: اینها اَفلاطون* میگه
!حمید: نه داداش
(فیلسوفِ بزرگ)
579
00:31:46,960 --> 00:31:49,500
بگذار پیداش بکنم
اونوقت میبینی که همهچیز دارم
580
00:31:49,640 --> 00:31:50,660
!*ناکِس
(زِرنگ)
581
00:31:50,800 --> 00:31:54,960
ما فِکر کردیم افتادیم هُلُفْدونی
!رفتی نُسخه خَطیها رو پیدا کردی و بالا کِشیدی
582
00:31:55,100 --> 00:31:57,000
حمید: بابا، قاطی آتِ آشغالها نیست که
هرمز: هوم
583
00:31:57,150 --> 00:31:57,880
...تو انباریه
584
00:31:58,160 --> 00:32:01,500
وَسطِ انباری چالِش کردن
خاکِش هم تازهئه، خودم میدونم
585
00:32:01,800 --> 00:32:03,000
ننه جواهر: علی، اون شاخه میشکنه
...حمید: بعد
586
00:32:03,150 --> 00:32:07,780
حمید: بعد... یه روزی که این سَرِخر نباشه
میرم پیداش میکنم
587
00:32:14,520 --> 00:32:17,630
فقط مادرجان نباید بفهمه
!اوه، اوه، اوه، داره میاد! داره میاد
588
00:32:19,800 --> 00:32:22,420
هرمز: گاوِت زایید
حمید: 4 قُلو هم زایید
589
00:32:22,760 --> 00:32:23,600
!مهناز
590
00:32:23,840 --> 00:32:25,260
سُفره رو وَسَط انداختین
591
00:32:25,400 --> 00:32:26,540
بندازید اونوَرتر
592
00:32:31,000 --> 00:32:33,040
قُربونِ چشمهای قشنگت برم، آباجی
593
00:32:33,320 --> 00:32:35,240
معصومه: چرا اینطوری نگاه میکنی؟
594
00:32:35,990 --> 00:32:37,740
...داره عاروس میشه تَهتَغاری
595
00:32:38,240 --> 00:32:40,540
پَسَند خانم، خوشگِل خانم
596
00:32:40,700 --> 00:32:42,610
معصومه: اِلهی دورِت بگردم
اعظم: معصوم، بلند شو، آماده شو
597
00:32:42,760 --> 00:32:45,260
اعظم: دیر شد، میخوایم بریم
معصومه: اومدم آباجی، اومدم
598
00:32:49,160 --> 00:32:51,100
مهناز: خُنْچِه* آوردن؟
اعظم: آقاتون اومدن
(سُفرهی عقد)
599
00:32:53,200 --> 00:32:57,060
مهناز: کی؟ آقا حمید؟
اعظم: مگه شما چند تا آقا دارید؟
600
00:32:57,480 --> 00:32:58,480
اعظم: بگیر بشین
601
00:32:58,900 --> 00:33:01,000
اعظم: پَسَند، چَرخِت رو راه بنداز، کار دارم
602
00:33:03,280 --> 00:33:04,920
!هیش! نگاهِش کن
603
00:33:05,320 --> 00:33:07,660
مهناز: حالا چطور خودش رو به موشمُردگی زده
!شمسی: مهناز
604
00:33:07,800 --> 00:33:09,640
شمسی: ولش کن
بیا، پیرهنت رو اُتو کن
605
00:33:09,790 --> 00:33:10,820
دَندِهات نَرْم
...حَقِّت همینه
606
00:33:11,400 --> 00:33:13,500
این فقط بَلَدِه صداش رو روی من بلند کنه
607
00:33:19,520 --> 00:33:20,160
!پَسَند
608
00:33:20,520 --> 00:33:22,300
میگم این چَرخِت رو
...*با خودت بِبَر موزهی لووْر
(بزرگترین موزهی هنرِ فَرانسه)
609
00:33:22,440 --> 00:33:23,400
نکُنه ازت بخرن؟
610
00:33:23,450 --> 00:33:25,820
پَسَند: موزهی لووْر خو تو آمریکا نیست
اعظم: حالا هر جا، موزهی کوفت
611
00:33:25,960 --> 00:33:27,860
اعظم: شمسی، تو اُتو کن، تو بیا ببین چِشِه
شمسی: من بزنم؟
612
00:33:28,120 --> 00:33:30,960
!پَسَند: باشه، ابریشَمه ها
!شمسی: حَواسُمه، معصوم
معصومه: دستِت درد نکنه
613
00:33:31,150 --> 00:33:33,820
معصومه: من که بچه بودم یه بار رفتم خونه وَزیریها
پَسَند: باکی*ش نیست که
(چیزیش)
614
00:33:33,960 --> 00:33:35,580
معصومه: خیال کنم یه بیست سالی بشه
615
00:33:35,790 --> 00:33:37,580
اعظم: من بیشتر از همهتون رفتم
616
00:33:37,720 --> 00:33:39,780
آخرین باری هم که رفتم
عاروسی شاهرخِشون بود
617
00:33:39,930 --> 00:33:41,980
مرضیه: مامان، مگه من نگفتم میخوام
سُفره رو خودم بِچینم
...مهناز: اِ
618
00:33:42,180 --> 00:33:43,420
اعظم: خو بِچین حالا، طوری نی
619
00:33:43,660 --> 00:33:46,300
مهناز: آباجی، قُربونت این رو اُتو کن
شمسی: کُشتهی ادَبِتم، آباجی
620
00:33:46,440 --> 00:33:47,780
!معصومه: مهناز
مهناز: بله؟
621
00:33:47,920 --> 00:33:49,820
معصومه: اَبروهام لِنگ و لِنگ نیست؟
مهناز: ببینم؟
622
00:33:50,760 --> 00:33:51,820
مهناز: چرا، این یکی کوتاهتره
623
00:33:52,280 --> 00:33:55,240
وقتی میدی فَرّاشِ مدرسه اَبروت رو بَرداره
همینه دیگه
(صدای خنده شمسی)
624
00:33:55,400 --> 00:33:56,400
معصومه: تو یکی بِبند نیشِت رو
625
00:33:56,500 --> 00:33:58,420
معصومه: برای همین، پنج هزار تومن پول گرفته
!مرضیه: ببینم
626
00:33:58,521 --> 00:34:00,514
معصومه: مُشتریهاشون که زیاد میشه
دیگه حرفت رو گوش نمیکنن
627
00:34:00,640 --> 00:34:02,320
مرضیه: این یکی دُمِش کوتاهتره
معصومه: خاله اینه
628
00:34:02,880 --> 00:34:04,340
مرضیه: ها، اونم هست
اعظم: این جور در میاد؟
629
00:34:04,480 --> 00:34:06,060
مرضیه: مامان، میشه منم بیام؟
!اعظم: نه
630
00:34:06,200 --> 00:34:07,900
اعظم: بچهبازی خو نیست، مامان هم ناراحَت میشه
!مرضیه: اِ
631
00:34:08,350 --> 00:34:09,900
تو با این ریخت و لباسهات میخوای بیای؟
632
00:34:10,094 --> 00:34:12,894
مرضیه: خاله بهش بگو بذاره منم بیام
معصومه: ها، مگه چه باکیشه؟ بَعضِ* توئه
(بهتر)
633
00:34:13,120 --> 00:34:15,100
اعظم: من که ببین چقدر خَش* شدم؟
(خوب)
634
00:34:15,320 --> 00:34:16,400
...پَسَند
635
00:34:16,880 --> 00:34:18,800
خدا وَکیلی این آقا دوماد تو رو یادش میاد؟
636
00:34:19,080 --> 00:34:21,500
میگم نکُنه این رو با یکی از ما
اشتباه گرفته؟
637
00:34:21,920 --> 00:34:23,340
!معصومه: حَتمَنی تو
638
00:34:23,720 --> 00:34:25,640
!معصومه: خدا خَفِهات کنه
639
00:34:26,080 --> 00:34:28,180
جور در نمیاد
مالِ مادرجون رو بِدِه
640
00:34:28,320 --> 00:34:30,220
مهناز: مالِ اون رو 100 بار دیدن
بیا این رو بِسون
641
00:34:32,440 --> 00:34:34,260
اعظم: قُربونِ اون شِکَمِ گُندهات برم
642
00:34:34,440 --> 00:34:36,460
گوشوارههات رو هم بِدِه
یه بارِکی بشه یه دستِ کامِل
643
00:34:37,000 --> 00:34:38,540
!یه وقتی رودَرواسی نکنی ها
644
00:34:40,320 --> 00:34:41,860
مامان بذار منم بیام دیگه
645
00:34:42,160 --> 00:34:45,300
مرضیه: خاله، تو یه چیزی بِهِش بگو
پَسَند: آباجی! مرضیه رو هم هَمراهِ خودتون ببرین
646
00:34:45,440 --> 00:34:47,220
اعظم: حالا ببینم چِطور میشه
647
00:34:48,100 --> 00:34:50,100
...ننه جواهر: یه جَوون با خودتون بِبَرین
648
00:34:50,360 --> 00:34:51,520
خوشیُمنه
649
00:34:52,180 --> 00:34:54,420
اعظم: یه طوری حرف میزنه
انگار ما چُغندرِ پیروکیم
650
00:34:57,440 --> 00:34:58,620
!به به
651
00:35:00,100 --> 00:35:02,920
!خانمِ وزیری، چه عَجَب! خونه در اومدین
652
00:35:03,160 --> 00:35:04,120
...واقعاً که
653
00:35:04,160 --> 00:35:07,020
اعظم: این همه دخترِ جَوون و خَش و کَدبانو
...ننه جواهر: بابا
654
00:35:07,190 --> 00:35:10,320
تو خونه جلوتونه ها
...چشمهاشون برای دَر خُشک شد
655
00:35:10,560 --> 00:35:13,460
اون از آقا سیروس، آقا شاهرخ، آقا شهاب
...آقا
656
00:35:13,600 --> 00:35:15,180
مهناز: فریدون
...اعظم: دست مَریزاد
657
00:35:15,320 --> 00:35:19,340
انقدر دستدست کردید که همه تَرکِهایها
...و اَبرو کَمونیها رفتن
658
00:35:19,560 --> 00:35:22,100
فقط مونده همین یه تا دونه تَهتَغاری چشم باقالی
659
00:35:23,100 --> 00:35:25,100
مرضیه: مامان، بِالاَخَرِه حاضِر شم یا نه؟
660
00:35:25,240 --> 00:35:26,340
اعظم: نَمازِت رو خوندی؟
مرضیه: زود میخونم
661
00:35:26,480 --> 00:35:28,380
!اعظم: بِدو، زودی باش
662
00:35:28,520 --> 00:35:31,440
شمسی: اوه، اوه، جورابِت هم نَخکِش شده
!مَلَکِهی زیبایی
663
00:35:31,720 --> 00:35:34,880
!اعظم: آخ، خاک تو سرم کنه
همین یه تا دونه جوراب رو داشتم
664
00:35:35,440 --> 00:35:37,580
اعظم: میگم هیچکی رنگِ پا نداره قَرضِ من بِدِه؟
665
00:35:37,740 --> 00:35:39,580
مهناز: رنگِ پا که نه ولی مِشکی دارم
666
00:35:40,240 --> 00:35:42,180
معصومه: حالا راستیراستی زشته من اینطوری بیام؟
667
00:35:42,340 --> 00:35:43,680
اعظم: میخوای بِری خونه وزیریها
668
00:35:43,820 --> 00:35:45,000
!اعظم: نمیخوای بری مَدرسه سرِ کار که
669
00:35:45,180 --> 00:35:46,700
مهناز: تو که من رو غارَت کردی
670
00:35:46,840 --> 00:35:49,520
بیا اینم بِسون... سَرِ گَردَنه دیگه
671
00:35:49,680 --> 00:35:52,180
اعظم: میگم حالا یکی کفشِ تَق-تَقی نداره بِدِه من؟
672
00:35:53,680 --> 00:35:54,880
مهناز: اوه
673
00:35:57,840 --> 00:36:01,940
!زندایی: باریکَلا دختر! باریکَلا
چه خبرته، ننه؟
674
00:36:02,080 --> 00:36:03,460
!سَنگینتر بخون
675
00:36:03,600 --> 00:36:06,760
جعفر: بابا، یکی بیاد این فَرشها رو جمع کنه
!خُشک شدن
676
00:36:06,860 --> 00:36:08,500
(صدای بازی کردن بچهها)
677
00:36:08,720 --> 00:36:10,000
حمید: سلام ننه
ننه جواهر: کجا؟
678
00:36:11,680 --> 00:36:13,340
حمید: مهناز
ننه جواهر: با کَفش؟
679
00:36:14,400 --> 00:36:16,380
!ننه جواهر: هیش... اَه
680
00:36:16,580 --> 00:36:18,980
حمید: اینجائه؟
...ننه جواهر: خیلی تو شُستنِ فرشها کمک کرده
681
00:36:19,120 --> 00:36:21,580
!ننه جواهر: حالا با کَفش هم برو رو فرشها
حمید: بابا، گِرِفتار بودم دیگه
682
00:36:23,040 --> 00:36:25,060
!حمید: سلام شمسی خانم
!زیارَت قَبول باشه
683
00:36:25,800 --> 00:36:27,140
شمسی: قربون شما برم، سلامتین؟
حمید: آ... ماشالله، خوابیده؟
684
00:36:27,280 --> 00:36:29,820
شمسی: ناهار تَشریف نیاوردین
حمید: درِ دُکون بودم، گِرِفتار بودم دیگه
685
00:36:29,960 --> 00:36:32,990
شمسی: مهناز داره لباسهاش رو عوض میکنه
حمید: باشه، سلامت باشی
686
00:36:35,960 --> 00:36:38,300
(صدای جیغِ خواهرها)
!اعظم: اِ... حمید آقا
حمید: یاالله، یاالله، یاالله
687
00:36:39,240 --> 00:36:41,540
اعظم خانم، خانم پَسَند هم که اینجایین
سلام علیکم
688
00:36:41,680 --> 00:36:43,540
پَسَند: سلام حمید آقا
!حمید: مهناز
اعظم: علیکم سلام
689
00:36:44,400 --> 00:36:45,500
!حمید: مهناز
مهناز: چته؟
690
00:36:45,640 --> 00:36:47,741
مهناز: چیکارم داری؟
حمید: پیراهنِ تَمیز برای من نیاوردی؟
691
00:36:47,934 --> 00:36:50,134
مهناز: تو خو نمیخواستی بیای
!حمید: این رو نمیپوشم
692
00:36:50,260 --> 00:36:51,060
!مهناز: [به] دَرَک، نپوش
693
00:36:51,560 --> 00:36:53,220
!معصومه: بیچاره، پیرهَن نداره که بَر کنه
694
00:36:53,360 --> 00:36:55,060
!اَلَکی میگه اومده بود مِنَّتکِشی
695
00:36:55,520 --> 00:36:57,100
قَرار بود همینی که تَنِشه، بَر کنه
696
00:36:57,240 --> 00:36:58,900
معصومه: حالا تو کوتاه بیا این دفعه، مهناز
697
00:37:00,240 --> 00:37:01,800
علی: خاله، تو رو خدا بگذار من برم
698
00:37:01,980 --> 00:37:03,700
!معصومه: خاله، یواش
!فرشته، مامان
699
00:37:03,840 --> 00:37:04,840
بیا، بیا بیرون
700
00:37:05,400 --> 00:37:07,380
دو تاتون یک جا که برین
زود، پیداتون میکنه
701
00:37:07,520 --> 00:37:09,380
مامان یه سَر میخواد بره بیرون
زود برمیگرده
702
00:37:09,520 --> 00:37:10,980
فرشته: چشم
...معصومه: برو یه جای دیگه قایِم شو، مامان
703
00:37:11,120 --> 00:37:11,520
خب؟
704
00:37:11,560 --> 00:37:12,360
فرشته: چشم
معصومه: برو
705
00:37:12,400 --> 00:37:14,460
حمید: بَه، خالهریزه
میگم دستی هم زیرِ سَر ما بکِش
706
00:37:14,600 --> 00:37:16,260
حمید: شاید خدا قِسمَت کرد
ما هم پُشتِ سرِ شما اومدیم
معصومه: اونجا بذارین
707
00:37:16,400 --> 00:37:19,460
...جعفر: ای بابا! به جای حرف زدن فرش رو بگیر
حمید: این همه راه من آوردم
708
00:37:19,600 --> 00:37:20,600
!حاج ناصر: همهش حرف میزنی
معصومه: بدو مامان، بدو برو
709
00:37:20,700 --> 00:37:22,660
جعفر: خیلهخُب، بچَرخ اینوَری، ها، بیا، بیا
علی: بیا
710
00:37:22,810 --> 00:37:24,340
فرشته: نیا، نیا
ننه جواهر: چند بار میشُمُری؟
711
00:37:24,500 --> 00:37:26,660
فرشته: زهرا تو برو یه جا دیگه، قایم شو
مادرجان: کاشکی دو دستِ دیگه هم بیشتر داشتم
712
00:37:27,040 --> 00:37:29,781
ننه جواهر: صد بار بشماری بیشتر میشه؟
!فرشته: اگه اینجا قایِم شی، پیدامون میکنن
713
00:37:29,960 --> 00:37:32,860
زهرا: پس من کجا قایِم بشم؟
مادرجان: میخوای قایِم شی؟
714
00:37:34,040 --> 00:37:35,420
!بیا تو
!بیا تو
715
00:37:36,800 --> 00:37:39,960
!سمیرا: اومدم ها
زهرا: نیا
مادرجان: قربونش بشم
716
00:37:40,100 --> 00:37:42,760
...سمیرا: 10-20-30-40-50-60-70
مادرجان: میوهها چطور شد؟
717
00:37:42,910 --> 00:37:43,910
سمیرا: 80-90-100
ننه جواهر: شُستیم، تو یَخچاله
718
00:37:44,020 --> 00:37:46,000
ننه جواهر: دخترها هم اُتاقها رو جارو کردن
سمیرا: بیام؟ فرشته: بیا
719
00:37:46,150 --> 00:37:48,140
!علی: بابا بیا
ننه جواهر: فَرشها هم انداختیم
720
00:37:48,290 --> 00:37:50,320
ننه جواهر: مرغ و خروسها هم انداختیم تو قَفَس
721
00:37:50,480 --> 00:37:52,240
!علی: بیا
!سمیرا: اومدم
!زهرا: هیس
722
00:37:52,400 --> 00:37:54,940
ننه جواهر: هوا هم که خیلی خوبه
...مادرجان: قربونش بشم
723
00:37:55,400 --> 00:37:56,340
باشه
724
00:37:57,160 --> 00:38:00,420
مادرجان: یهو چیزی نگه آبروریزی شه
...ننه جواهر: هیچکی هم هیچی نمیگه
!سمیرا: دیدمت! دیدمت! دیدمت! دیدمت
725
00:38:00,560 --> 00:38:01,280
ننه جواهر: دیگه چی؟
726
00:38:01,320 --> 00:38:04,860
سمیرا: فرشته دیدمت
!مادرجان: بدو! بدو! بدو! بدو! بدو! بدو
زهرا : پس من چی؟
727
00:38:05,000 --> 00:38:06,220
!زهرا : من اینجام
!زندایی: باریکَلا! باریکَلا
728
00:38:09,880 --> 00:38:10,880
حمید: چطوری آقا رضا؟
729
00:38:11,680 --> 00:38:13,380
حمید: دُنبالِ چیزی میگَردی؟
رضا: نه
730
00:38:14,000 --> 00:38:16,420
نه، پس بِدو بیا کمک کن
!این ریسِهها رو با هم بزنیم. بِدو
731
00:38:17,880 --> 00:38:18,720
!بِدو، نیفته زمین
732
00:38:23,000 --> 00:38:24,680
رضا: اِ؟
حمید: اِ؟ کی روشَن کرد؟
733
00:38:24,780 --> 00:38:25,740
بابا، بَرقِمون میگیره
734
00:38:25,900 --> 00:38:26,900
(صدای در زدن)
735
00:38:27,680 --> 00:38:29,740
(صدای کِل زدنِ زن)
736
00:38:30,140 --> 00:38:31,500
(صدای واسونَک خواندنِ زن)
737
00:38:31,680 --> 00:38:34,740
♪ این حَیاط و اون حَیاط ♪
♪ میریزَن نُقل و نَبات ♪
738
00:38:34,900 --> 00:38:36,940
♪ بر سرِ عروس و دوماد ♪
739
00:38:37,100 --> 00:38:40,640
♪ ایشالله مُبارک بادا ♪
♪ بادا، بادا، مُبارک بادا ♪
740
00:38:40,800 --> 00:40:04,600
(صدای موسیقی)
741
00:40:15,380 --> 00:40:16,100
!ساکِت
742
00:40:17,650 --> 00:40:18,650
چه خبرتونه؟
743
00:40:20,850 --> 00:40:21,940
هرمز: ها؟
744
00:40:23,050 --> 00:40:24,740
مگه عروسیه انقدر شُلوغ-پُلوغ میکنین؟
745
00:40:25,400 --> 00:40:27,200
هرمز: تو وقتی بلد نیستی، چرا میزنی؟
746
00:40:27,600 --> 00:40:28,800
!بِدِش به من
747
00:40:41,780 --> 00:40:43,040
هرمز: آ، آ، آ
748
00:40:43,520 --> 00:40:46,040
هرمز: لای لالای لای لالای
علی: آ... بیا
749
00:40:46,200 --> 00:40:48,040
هرمز: لای لالای لای لای
750
00:40:48,180 --> 00:40:52,540
دای دادای دای دادای
دای دادای دای دای
751
00:40:52,680 --> 00:40:55,440
لای لالای لای لالای، حالا
لای لای
752
00:40:55,680 --> 00:40:59,440
لای لالای لای لالای
لای لالای لای لای
753
00:40:59,680 --> 00:41:02,440
لای لالای لای لالای
لای لالای لای لای
754
00:41:02,610 --> 00:41:03,740
...لای لالای لای لا
755
00:41:03,890 --> 00:41:04,950
بیا، بیا که به موقِع اومدی، حمید
756
00:41:05,100 --> 00:41:07,840
بچهها: عمو باید برقصه
از خدا هم نترسه
757
00:41:08,080 --> 00:41:10,740
!علی: عمو باید برقصه! عمو باید برقصه
هرمز: لای لالای لای لالای
758
00:41:13,680 --> 00:41:16,440
هرمز: کِردی کَبابُم، سی خودت کِردی
759
00:41:16,680 --> 00:41:18,740
بَلال بَلالُم، سی خودت کِردی
760
00:41:18,980 --> 00:41:21,740
هرمز: کِردی کَبابُم سی خودت کِردی
شمسی: پَسَند بیا
761
00:41:22,100 --> 00:41:28,440
(صدای خواندن آواز و جیغ)
762
00:41:28,680 --> 00:41:30,140
شمسی: ننه جواهر هم باید برقصه
763
00:41:30,680 --> 00:41:32,740
شمسی: ها... بیا... بیا دیگه
764
00:41:33,680 --> 00:41:36,440
بچهها: ننه باید برقصه، از دایی هم نترسه
765
00:41:36,680 --> 00:41:39,540
بچهها: ننه باید برقصه، از دایی هم نترسه
766
00:41:39,780 --> 00:41:43,000
بچهها: ننه باید برقصه، از دایی هم نترسه
767
00:41:43,950 --> 00:41:46,440
هرمز: بَلال بَلالُم، سی خودت کِردی
768
00:41:46,600 --> 00:41:49,840
هرمز: کِردی کَبابُم، سی خودت کِردی
769
00:41:50,100 --> 00:41:54,000
هرمز: یه گُلی گوشهی چَمَن تازه شِکُفته
770
00:41:54,200 --> 00:41:58,140
نه دستم بِش میرسه، نه خوش میافته
771
00:41:58,300 --> 00:42:06,300
(صدای خواندن آواز و جیغ)
772
00:42:07,100 --> 00:42:08,140
(صدای گربه)
773
00:42:10,200 --> 00:42:11,200
(صدای گربه)
774
00:42:13,250 --> 00:42:15,820
پَسَند: مسعود؟ خاله، تو اینجایی؟
775
00:42:16,700 --> 00:42:18,100
ببین، این رو درست میگم؟
776
00:42:19,100 --> 00:42:20,500
Can you help me?
(میشه کمکم کنید؟)
777
00:42:20,900 --> 00:42:22,000
I am lost.
(من گُم شدم)
778
00:42:22,160 --> 00:42:24,400
I am... looking for this adress...
(من دنبالِ این آدرس میگردم)
779
00:42:24,800 --> 00:42:25,900
(صدای جیغ و داد از دور)
780
00:42:26,100 --> 00:42:28,600
ببین، چقدر قُربانْعلی سرِ وقته
781
00:42:28,900 --> 00:42:30,340
هر روز همین ساعت برق رو میبَرِه
782
00:42:30,480 --> 00:42:34,380
مسعود: این... همون دانشگاهیه که گفتم
کردم *apply فُرمِش رو
(اَپلای، درخواست)
783
00:42:35,080 --> 00:42:37,100
پَسَند: اوه، رِزومه مسعودمونه؟
!معصومه: پَسَند
784
00:42:38,560 --> 00:42:40,000
معصومه: یه تا چراغ رو بِده من بِبَرم
785
00:42:40,960 --> 00:42:42,300
!پَسَند: چشم آباجی
786
00:42:44,120 --> 00:42:46,140
بیا این رو بِبَر
787
00:42:46,520 --> 00:42:47,520
(صدای گربه)
788
00:42:48,280 --> 00:42:50,340
معصومه: مامان، کُت شلوارِت رو اتو کردم
تو اتاق گذاشتم بپوش
789
00:42:50,490 --> 00:42:52,140
مسعود: دوست ندارم کُت شلوار بپوشم
790
00:42:53,880 --> 00:42:55,540
مرضیه: خاله، من یکی از اینها رو بُردم
791
00:42:57,180 --> 00:42:58,140
(صدای گربه)
792
00:43:00,140 --> 00:43:01,140
(صدای گربه)
793
00:43:06,040 --> 00:43:07,040
جعفر: دستت درد نکنه، بابا جان
794
00:43:09,960 --> 00:43:13,200
ببین... دارم میگم
فقط سرِ موهام رو بزن
795
00:43:13,400 --> 00:43:15,940
حمید: اهوم، چشم، چشم
اصلاً مُدِل هم نمیخواد
796
00:43:16,480 --> 00:43:19,140
هرمز: حمید، اینجاهاش هم دست نزن
حمید: خودُم بلدم، کار یادِ من نده
797
00:43:19,760 --> 00:43:20,600
زندایی: شب شُگون نداره
798
00:43:20,640 --> 00:43:22,140
هرمز: طوری نیست، زندایی
!عروسیه
799
00:43:22,280 --> 00:43:23,560
!صبر کن، بینم
800
00:43:24,100 --> 00:43:25,460
چیکار کردی؟
801
00:43:26,000 --> 00:43:27,900
اینجای سَرَم گودالی شد که
802
00:43:28,200 --> 00:43:29,200
...حمید: دایی، فقط یه تا سر قِیچی زدم
803
00:43:29,350 --> 00:43:32,260
حمید: اصلاً شروع نکردم، هنوز
...دایی جان: نمیخوام
804
00:43:32,400 --> 00:43:34,260
اصلاً نمیخوام
!همینجوری خوبه
805
00:43:34,400 --> 00:43:36,920
جعفر: دایی جان، مگه شما نمیخواین
فردا شب اِصلاح کنی؟
806
00:43:37,100 --> 00:43:37,920
خب، امشب حمید هست
807
00:43:37,970 --> 00:43:39,420
جعفر: قالِ قَضیه رو بِکَنه، بِرِه دیگه
حمید: بابا فقط یه ذره زدم
808
00:43:39,560 --> 00:43:41,740
من برق بود نمیگذاشتم
...این دست به موهام بزنه
809
00:43:42,520 --> 00:43:43,920
...حالا زیرِ این چراغِ موشی
810
00:43:44,100 --> 00:43:46,420
دایی جان: کَلِهام رو بِسپارَم دستش
هرمز: زود تمومش میکنه، دایی جون
811
00:43:46,560 --> 00:43:48,500
دِ! همین که زود تمومش میکنه رو نمیخوام
812
00:43:52,560 --> 00:43:54,530
تو چرا دست از سرِ من برنمیداری، بچه؟
813
00:43:54,690 --> 00:43:55,460
(صدای گربه)
814
00:43:55,520 --> 00:43:57,180
!معصومه: حمید آقا
کاریش نداشته باش
815
00:43:57,920 --> 00:44:00,020
دایی جان: وِلِمون کنین
...حمید: تَقصیرِ اونه
816
00:44:00,200 --> 00:44:01,120
...حمید: کاری نکردم
817
00:44:02,640 --> 00:44:05,540
حالا فهمیدم این زنِ ما اینقدر که لَجبازه
برای کی رفته
818
00:44:05,680 --> 00:44:08,100
این خرس هم حَریفِش نشده
تو میخوای حَریفِش بشی؟
819
00:44:08,400 --> 00:44:10,580
هرمز آقا، سادهای ها
کدوم خرس؟
820
00:44:11,600 --> 00:44:15,700
شما اگه خرس شِکار کرده بودین
عکسِ قوچ میزدید به دیوار؟
821
00:44:16,100 --> 00:44:19,700
عموجان، اگه سَلمونیت هم مثلِ برقکاریت باشه
!خب این حق داشته بَدبخت
822
00:44:19,900 --> 00:44:22,780
ما دوشاخه رو زدم به برق
فیوز پَرید
823
00:44:22,920 --> 00:44:24,500
فیوز؟ نه بابا، برق رفته
824
00:44:24,700 --> 00:44:26,900
برق دو هفتهست سَهمیهبندیه
مگه نمیدونی؟
825
00:44:27,140 --> 00:44:28,860
اِ... همین یه ماهِ پیش که نیروگاه رو
اِفتِتاح کردن
826
00:44:29,100 --> 00:44:29,860
...همین دیگه
827
00:44:29,920 --> 00:44:30,980
...نیروگاه رو اِفتِتاح کردن
828
00:44:31,120 --> 00:44:33,580
تازه یادشون اُفتاده که کابْلها رو
هم باید عوض کنن
829
00:44:33,720 --> 00:44:34,940
جعفر: یعنی تو تاریکی باید قند بشکَنیم؟
830
00:44:35,080 --> 00:44:35,760
...حمید: خیالِت راحَت
831
00:44:35,800 --> 00:44:37,050
...قربانعلی پسرعموی مادرجان
832
00:44:37,200 --> 00:44:40,560
قراره که امشب پارتیبازی کنه
آخه رییسِ کارخونهی برق شده
833
00:44:40,710 --> 00:44:42,690
مسعود: الف) از حَقیقتِ مرگ آگاهی ندارد
...هرمز: اینا از یک طرف
834
00:44:42,810 --> 00:44:46,190
مسعود: ب) نگران احوالی هستند که
در این دنیا انجام دادهاند
هرمز: نیروگاه افتتاح میکنن
835
00:44:46,840 --> 00:44:49,020
مرضیه: آقا عمو
حاج ناصر: جان؟ مسعود جان، بشین پایین، بشین
...هرمز: از طرفِ دیگه
836
00:44:49,180 --> 00:44:51,740
هرمز: برقِ کوپُنی میدن به ملت
!حاج آقا مَملِکَتیه ها
837
00:44:52,100 --> 00:44:55,140
جعفر: بابا، این الَکی میگه
!مگه تلفنه که کابْلش رو برداری
حاج ناصر: خب؟
838
00:44:55,300 --> 00:44:58,140
حمید: اَلَکی نمیگم
مسعود: ج) تَحَمُلِ ترکِ لِذَتهای دُنیوی را ندارد
839
00:44:58,280 --> 00:45:00,780
مسعود: د) همهی مَوارِد
حاج ناصر: مَعلومه دیگه، همهی مَوارِد
840
00:45:01,320 --> 00:45:03,221
...مسعود: دَلایلِ توسِعهیافتگی جَوامعِ غَربی
841
00:45:03,370 --> 00:45:06,400
در قیاس با کِشوَرهای اسلامی
کدام یک از مَواردِ زیر است؟
842
00:45:06,570 --> 00:45:08,700
مسعود: الف) عِلم و توسِعِه در کِشوَرهای غَربی
843
00:45:08,870 --> 00:45:10,400
مسعود: سَرابی بیش نیست
پَسَند: مسعود، خاله ببخشید
844
00:45:10,600 --> 00:45:12,520
...ب) کِشوَرهای غَربی پیشرفتِ خود را
845
00:45:12,700 --> 00:45:14,220
...مسعود: مَدیونِ دانِشمَندانِ بزرگِ اسلامی
...هرمز: اَه... حاج
846
00:45:14,400 --> 00:45:16,220
مسعود: در قُرونِ گذشته هستند
هرمز: حاج آقا؟
847
00:45:16,430 --> 00:45:18,960
...مسعود: ج) در طولِ قُرونِ گذشته، جَوامعِ اسلامی
هرمز: من دیگه قرار شده با حاج آقا شوخی نکنم
848
00:45:19,120 --> 00:45:21,060
شمسی: حاج آقا ببخشید
مسعود: موردِ اِستِعمار قَرار گرفتند
849
00:45:21,200 --> 00:45:22,740
...مسعود: د) آیهی بیستِ سورهی اِسرا
حاج ناصر: اَسرا
850
00:45:22,880 --> 00:45:25,440
...حاج ناصر: عموجان، من که الآن دَقیق نمیدونم
851
00:45:25,600 --> 00:45:26,940
اون آیه... چیه؟
852
00:45:27,150 --> 00:45:28,340
باید به قرآن رُجوع کنیم
853
00:45:28,480 --> 00:45:30,460
...اما اون چیزی که مُشَخَصِه
854
00:45:30,600 --> 00:45:32,460
اینه که خدا به همه کُمَک میکنه
855
00:45:32,600 --> 00:45:35,980
این اصلاً سُنَّتِ اِلهیه
یعنی چهجوری بِهِت بگم؟
856
00:45:36,120 --> 00:45:38,400
هر چی بیشتر تَلاش کنی
857
00:45:39,270 --> 00:45:41,100
حاج ناصر: خدا آشِ بیشتری تو کاسهات میریزه
...شمسی: حاج آقا
858
00:45:41,240 --> 00:45:42,460
...شمسی: حاج آقا
مسعود: عمو، وقتِت تموم شد
859
00:45:42,600 --> 00:45:44,000
مسعود: بیشتر از 20 ثانیه وقت نداری
860
00:45:44,160 --> 00:45:47,580
مادرجان: [اگه] تو نبودی، داداش
من دستتنها چهطوری بزرگشون میکردم؟
861
00:45:48,600 --> 00:45:50,140
همهشون رو خودت عاروس کردی
862
00:45:50,700 --> 00:45:53,140
پَسَند هم که تو خونهی خودت به دنیا اومد
863
00:45:53,280 --> 00:45:55,620
دایی جان: این اندازهی ما نیست که
...مادرجان: خیلی هم خوبه
864
00:45:56,720 --> 00:45:57,720
خیالِت میرسه
865
00:45:58,100 --> 00:45:59,700
اِسمِش هم که خودت گذاشتی
866
00:45:59,840 --> 00:46:01,960
این هم ساعتِ خوشگلِ دایی
867
00:46:02,440 --> 00:46:03,460
!ماشالله دایی
868
00:46:04,040 --> 00:46:05,780
یهویَکی شما رو با دوماد اِشتِباه نگیرن
869
00:46:05,920 --> 00:46:07,060
دایی جان: این ساعت که دیگه کار نمیکنه
870
00:46:07,220 --> 00:46:09,180
اعظم: خو طوری نی! چه کارِتون به وقته؟
871
00:46:09,320 --> 00:46:10,340
خوشگله خو
872
00:46:11,040 --> 00:46:14,380
مادرجان: داداش، تا نخندی ها
عاروسمون هم نمیخنده
873
00:46:15,880 --> 00:46:17,320
مادرجان: حمید آقا، پس چطور شد؟
874
00:46:17,450 --> 00:46:19,400
حمید: آوردم بابا، آوردم
875
00:46:19,550 --> 00:46:21,220
!هرمز: اَه نکن، حاج ناصر
بگیر
876
00:46:21,880 --> 00:46:23,258
حمید: بَه، بِه اِفتخارِ مادرجون
877
00:46:23,400 --> 00:46:26,968
بِه اِفتخارِ قربانعلی، رییسِ کارخونه
و پسرعموی مادرجان
878
00:46:27,250 --> 00:46:28,778
...همگی: اَلهمَ صلِ
879
00:46:28,920 --> 00:46:30,140
مادرجان: الهی قُربونت برم، داداش
همگی: علی محمد
880
00:46:30,480 --> 00:46:33,740
!مادرجان: تو بزرگِ مایی
اگه اِختِلافی هم بوده دیگه تموم شده
همگی: و آلِ محمد
881
00:46:35,760 --> 00:46:39,780
اعظم: اِ... حمید آقا، این رو ببریدش
حمید: بابا، تَقصیرِ من نیست که
882
00:46:39,920 --> 00:46:41,780
حمید: کُلاه رو بگیر. رضا، باید میآورده
اعظم: خُب... ببریدش
883
00:46:41,920 --> 00:46:44,980
حمید: بیا، برو بیرون، اَه
اعظم: چه طَریقیه؟
884
00:46:45,320 --> 00:46:46,680
(صدای گوسفند)
885
00:46:51,640 --> 00:46:52,980
به خدا بِهِتون میاد
886
00:46:54,640 --> 00:46:55,980
...اعظم: ماشاللهش باشه
887
00:46:56,385 --> 00:46:58,885
معصومه: خو دایی صبر کنین، اینجا میخواست؟
!دایی جان: اِ
888
00:47:01,510 --> 00:47:03,210
خب، داشتم نخ میانداختم
889
00:47:03,360 --> 00:47:04,410
(صدای گوسفند)
890
00:47:08,720 --> 00:47:12,920
زندایی: اللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد
معصومه: آخ، آخ، اعظم گفته بود حَواسَم بِهِش باشد ها
891
00:47:13,200 --> 00:47:17,950
اللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد
892
00:47:18,200 --> 00:47:21,520
...اللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّد
893
00:47:21,700 --> 00:47:24,140
زن دایی: وَ آلِ مُحَمَّد
!حاج ناصر: زندایی جان! تمومه
894
00:47:24,280 --> 00:47:26,180
حاج ناصر: خوندین! سلام بِدِه
895
00:47:26,320 --> 00:47:29,460
معصومه: حاج آقا، من نبودم ها
نمیدونم چند رَکعَت خونده
896
00:47:29,600 --> 00:47:31,380
(صدای زنگِ در)
اِشکال نمیکنه، کَثیرُالشَکه
897
00:47:32,200 --> 00:47:33,200
معصومه: مِهمونها اومدن
898
00:47:33,800 --> 00:47:37,380
...اللّهُمَّ... اللّهُمَّ
899
00:47:37,800 --> 00:47:40,980
...اللّهُمَّ صَلِّ عَلی
900
00:47:43,600 --> 00:47:45,380
...اللّهُمَّ صَلِّ
901
00:47:45,580 --> 00:47:48,500
!حاج ناصر: زندایی جان، من رو دُعا کن
...زن دایی: اللّهُمَّ صَلِّ عَلی
902
00:47:48,680 --> 00:47:50,900
زن دایی: مُحَمَّد وَ آلِ مُحَمَّد
903
00:47:51,100 --> 00:47:55,280
اللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّد وَ آلِ مُحَمَّد
904
00:47:58,580 --> 00:48:01,920
اعظم: اِ! چرا همچین میکنین با کفشِ مَردم؟
905
00:48:02,080 --> 00:48:03,020
!در بیارید
906
00:48:05,100 --> 00:48:06,220
رضا: چیکار میکنی؟
907
00:48:06,500 --> 00:48:08,200
فرشته: بذار بپوشم
بعد بهت میگم
908
00:48:09,500 --> 00:48:16,000
(صدای دست و بِشکَن و تُنبَک)
909
00:48:16,220 --> 00:48:18,780
اعظم: حاج آقا، زحمتِ شما
جعفر آقا رو صدا میکنین؟
910
00:48:20,380 --> 00:48:22,320
جعفر: اعظم؟
اعظم: جعفر؟
911
00:48:23,300 --> 00:48:26,600
اعظم: ببین، چقدر خاشوک شدم؟
جعفر: بابا، چهجوری اینجوری شدی؟
912
00:48:26,740 --> 00:48:28,880
!مهمان: یاالله
جعفر: سلام
913
00:48:29,020 --> 00:48:30,160
!مهمان: سلام علیکم
جعفر: حالِ شما چطوره؟ بفرمایید
914
00:48:30,300 --> 00:48:32,520
مهمان: مُبارَک باشه
جعفر: بفرمایید، خواهِش میکنم. خواهِش میکنم
بالا جا هست
915
00:48:33,860 --> 00:48:35,720
چیکار داری میکنی
جلوی دوست و رفیق، آشنا؟
916
00:48:36,860 --> 00:48:38,920
...مرضیه: تِریپِت من رو کُشته، تِریپِت
917
00:48:40,860 --> 00:48:43,320
شمسی: اعظم، چیکار میکنی؟
مَردُم مُنتَظرن، بیا
918
00:48:43,470 --> 00:48:47,800
(صدای آوازِ یزدی خواندن از بخشِ مَردانه)
*مرد: بر باد نده اینقدر این زُلفِ چُلُفته
(پریشان)
919
00:48:47,960 --> 00:48:51,720
بگذار كه بر بَشنِ مُلِت یُخیده شُلُفته
اجازه بده موهایت چون آبشاری طلایی)
(بر شانههایت روان شود
920
00:48:51,860 --> 00:48:55,520
بر باد نده اینقدر این زُلفِ چُلُفته
921
00:48:56,000 --> 00:48:59,720
بر باد نده اینقدر این زُلفِ چُلُفته
922
00:49:00,260 --> 00:49:02,190
!جعفر: حاج آقا وزیری، بفرمایین
وزیری: نه دادا، من چیزی نمیخورم
923
00:49:02,360 --> 00:49:04,220
مرد: بگذار كه بر بَشنِ مُلت یُخیده شُلُفته
924
00:49:04,660 --> 00:49:06,920
جعفر: شما، دایی جان؟
دایی جان: برای سینهام خوب نی
925
00:49:07,300 --> 00:49:09,000
!دایی جان: تَعارُفِ آقا کن
926
00:49:09,740 --> 00:49:12,800
جعفر: بابا عروسیه، بخورین دیگه
مرد: این بیپیَیَری* را كه رَقیبَم شده امشو
(بیپدر)
927
00:49:13,000 --> 00:49:14,240
وزیری: گفتم که قند دارم
928
00:49:14,390 --> 00:49:17,180
*مرد: این بیپیَیَری را كه رَقیبَم شده امشو
(امشب)
929
00:49:17,330 --> 00:49:20,980
زنجیل* مِزنم اِقه تو فَرقِش كه پس اُفته
(زنجیر)
930
00:49:21,130 --> 00:49:24,580
زنجیل مِزنم اِقه* تو فَرقِش كه پس اُفته
(اِنقدر)
931
00:49:24,860 --> 00:49:25,880
جعفر: بفرمایید، بفرمایید
932
00:49:26,060 --> 00:49:29,880
مرد: پس افته، پس افته، پس افته، پس افته
هرمز: دست شما درد نکنه
933
00:49:30,080 --> 00:49:32,650
مرد: پس افته، پس افته، پس افته
934
00:49:32,820 --> 00:49:36,280
بر باد نده اینقده این زُلفِ چُلُفته
935
00:49:36,860 --> 00:49:39,880
مهمان: دست مَریزاد، آقا
جعفر: شما؟
مهمان: خیلی ممنون
936
00:49:40,560 --> 00:49:42,980
جعفر: شما بفرمایید، عمو
مهمان: دستتون درد نکنه
937
00:49:43,260 --> 00:49:44,680
جعفر: بفرمایید، بفرمایید
مهمان: دست شما درد نکنه
938
00:49:46,320 --> 00:49:48,000
مرد: بذار كه بر بَشنِ مُلِت یُخیده شُلُفته
939
00:49:48,180 --> 00:49:50,320
دایی جان: بفرمایید دهنتون رو شیرین کنین
940
00:49:50,580 --> 00:49:53,320
وزیری: نوشِ جون
941
00:49:53,580 --> 00:49:57,320
مرد: این بیپیَیَری را كه رَقیبم شده امشو
942
00:49:58,180 --> 00:49:59,640
مرد: زَنجیل مِزنم اِقه تو فرقش كه پس افته
هرمز: مسعود؟ مسعود: بله؟
943
00:49:59,780 --> 00:50:02,840
علی: داری چیکار میکنی؟
!رضا: به تو چه
944
00:50:06,020 --> 00:50:07,840
رضا: چیکار داری؟
علی: میخوام برم دستشویی
945
00:50:08,540 --> 00:50:09,540
!رضا: خب برو
946
00:50:09,640 --> 00:50:15,040
(صدای آواز خواندن مَردها)
947
00:50:15,540 --> 00:50:20,440
(صدای هورا و دست زدن از قسمتِ مردانه)
948
00:50:20,640 --> 00:50:23,240
(صدای دست و کِل زدن)
949
00:50:24,320 --> 00:50:25,400
آقا دوماد هم اومد
950
00:50:25,520 --> 00:50:28,200
(صدای کِل زدنِ زنان)
داماد: سلام عرض میکنم
951
00:50:33,540 --> 00:50:35,440
داماد: واقعاً مَعذِرَت میخوام
...و اُمیدوارَم مَراسِم
952
00:50:41,540 --> 00:50:43,940
زن: خب... این برای مادرِ عروسه
953
00:50:44,100 --> 00:50:45,540
از طرفِ مادرِ آقا دوماد
954
00:50:45,720 --> 00:50:47,180
ننه جواهر: مبارک باشه
زن: مبارک باشه
955
00:50:47,320 --> 00:50:50,480
مبارک باشه، ماشالله، ماشالله
هزار هزار ماشالله
956
00:50:50,620 --> 00:50:51,980
...داماد: یک سوپرایزی هم دارم
957
00:50:53,180 --> 00:50:55,380
زن: این برای خواهرِ بزرگِ عروسه
958
00:50:55,540 --> 00:50:57,680
(صدای کِل زدن زنان)
959
00:50:57,820 --> 00:51:00,640
بَه بَه! کَلِه قند هم رسید
دست به دست کنید، حاج آقا بشکَنَد
960
00:51:00,780 --> 00:51:03,840
حاج ناصر: به جَهَتِ سَلامتی بزرگونِ مَجلِس
!آقا بلند صلوات
961
00:51:04,080 --> 00:51:09,840
همگی: اللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّد وَ آلِ مُحَمَّد
962
00:51:10,780 --> 00:51:14,000
هرمز: دایی جون، دست شما رو میبوسه
دایی جان: دستُم درد میکنه
963
00:51:14,140 --> 00:51:15,800
هرمز: اِین هم که داره اَطوار میاد
دایی جان: دیگرون هستن
964
00:51:15,940 --> 00:51:18,560
حاج ناصر: با کَسبِ اِجازه از دایی جان
...و آقا وزیری
965
00:51:18,700 --> 00:51:20,740
حاج ناصر: دامادِ بزرگتر بِشکَنه، مَجلِس مُعَطَل نشه
مهمان: آقا سختِش نکنین
966
00:51:20,900 --> 00:51:23,440
مهمان: تا همین یه مثقال برق هم قطع نشده
قند رو بشکنین
967
00:51:34,140 --> 00:51:37,560
مهمان: دستِ شما درد نکنه
ایشالله که مبارکشون باشه
968
00:51:37,700 --> 00:51:40,680
اعظم: برای خوشبَختی عروسِ خوشگلمون
...و آقا دوماد
969
00:51:40,800 --> 00:51:44,580
(صدای کِل زدن زنان)
970
00:51:44,980 --> 00:51:46,600
!رضا: عجب چِراغ قُوهی باحالی داری
971
00:51:46,740 --> 00:51:49,140
پسر: این، سه تا باطری گُنده میکنم
میشه بالای آسمون هم دید
972
00:51:49,280 --> 00:51:50,440
رضا: بده ببینم
!پسر: نه، میشکَنه
973
00:51:50,580 --> 00:51:52,920
رضا: یه لحظه
پسر: برای من که نیست
974
00:51:53,100 --> 00:51:55,320
!رضا: چی شده؟ این چیه؟ بنداز روش
975
00:51:57,940 --> 00:52:01,440
علی: این برقها چرا امشب اینطوری میشن؟
رضا: تو اینجا چه غلطی میکنی؟
976
00:52:01,580 --> 00:52:03,000
رضا: مگه نگفتی میرم دستشویی؟
977
00:52:03,140 --> 00:52:07,040
علی: حالا بعداً میرم دستشویی
اصلاً... شما دارین کجا میرین؟
978
00:52:07,180 --> 00:52:09,440
رضا: هیچی، ما داشتیم قَدَم میزدیم
پسر: ما میخوایم جِنها رو ببینیم
979
00:52:09,790 --> 00:52:10,740
پسر: چیچی میگی؟
980
00:52:12,340 --> 00:52:16,284
رضا: چیچی میگی؟ چیچی میگی؟
علی: جِنها؟
981
00:52:17,740 --> 00:52:19,680
جعفر: با اِجازهی دایی جان؟
هرمز: بفرما
982
00:52:22,840 --> 00:52:24,680
(صدای دست و کِل زدنِ زنان)
جعفر: بفرما
983
00:52:25,180 --> 00:52:28,280
پسر: اِ... چراغِ انباری رو کی روشَن کرده؟
رضا: شاید از صبح روشَن مونده
984
00:52:28,420 --> 00:52:30,880
علی: نه، نکنه جِنها روشن کردن؟
985
00:52:32,180 --> 00:52:33,680
رضا: هیس! شنیدی؟
986
00:52:36,020 --> 00:52:37,020
رضا: یه صدایی داره میاد
987
00:52:38,290 --> 00:52:39,920
(صدای سُرفه از انباری)
988
00:52:40,090 --> 00:52:41,090
رضا: صدای چی بود؟
989
00:52:44,580 --> 00:52:47,160
بچهها، من میگم بریم
یه شبِ دیگه بیایم
990
00:52:47,300 --> 00:52:49,920
چرا نور رو انداختی روی ما؟
بنداز اونجا
991
00:52:50,060 --> 00:52:52,400
پسر: نه، نمیاندازم
جِنها عَصبانی میشن
992
00:52:57,260 --> 00:52:58,260
رضا: سَریع فَرار کن
993
00:53:01,600 --> 00:53:07,200
(صدای سرفه کردن)
994
00:53:08,400 --> 00:53:15,200
(صدای جیرجیرک)
995
00:53:15,600 --> 00:53:16,400
(صدای سرفه کردن)
996
00:53:16,700 --> 00:53:18,900
(صدای جیرجیرک)
997
00:53:29,900 --> 00:53:31,200
...رضا: بهش گفتم نیاد
998
00:53:31,340 --> 00:53:33,000
رضا: بابا، تَقصیرِ خودشه
جعفر: یه دقیقه وایسا پدرسگ
999
00:53:34,100 --> 00:53:36,420
اعظم: علی، مادر این هم بخوری ها بهتر میشی، خب؟
...دایی جان: وَخیزید*، وَخیزید دورش رو
(بلند شید)
1000
00:53:36,560 --> 00:53:39,200
دایی جان: خَلوَت کنین بگذارین هوا بخوره
مهناز: بخور خاله جان، خاله جان بخور
1001
00:53:39,400 --> 00:53:41,900
دایی جان: وَخیزید، بگذارین راحَت باشه
...اعظم: خو، آخه بچهام
1002
00:53:42,180 --> 00:53:44,280
دایی جان: نمیخواد
شمسی: داره رضا رو میزنه
1003
00:53:44,420 --> 00:53:46,280
دایی جان: وَخی برو شوهرت آروم کن
ننه جواهر: ایشالله، اون یکی رو میکشه
1004
00:53:47,140 --> 00:53:49,400
دایی جان: نمیخواد
ننه جواهر: مهناز، پاشو
دایی جان: نمیخواد
1005
00:53:49,740 --> 00:53:52,000
ننه جواهر: پاشو
دایی جان: من خودُم بهش میدم
1006
00:53:52,220 --> 00:53:54,800
(صدای دعوای جعفر و رضا)
1007
00:53:55,020 --> 00:53:57,300
والا، چرا... دکتر جان... من اومدم خِدمَتِتون
1008
00:53:57,450 --> 00:53:58,950
...آزمایش و اَندوسْکپی و
1009
00:53:59,100 --> 00:54:01,900
با اون... عکسی که مُجَدَد گرفته بودیم رو
1010
00:54:02,050 --> 00:54:03,100
من، آوردم خِدمَتِتون که
1011
00:54:03,740 --> 00:54:04,500
!بله
1012
00:54:04,840 --> 00:54:07,360
والله همینجوریه دیگه
... حالَتِ تَهَوُع دارم و
1013
00:54:07,500 --> 00:54:09,840
دردِ شونهها و... بله
1014
00:54:10,000 --> 00:54:11,840
...جان؟ پَسفردا، انشالله
1015
00:54:14,350 --> 00:54:16,200
چطور مگه؟
1016
00:54:16,950 --> 00:54:18,500
چیه دکتر جان؟ *Cancer
(کَنسِر، سرطان)
1017
00:54:20,300 --> 00:54:22,880
!بله، بله
!بله، شیمیدرمانی
1018
00:54:25,020 --> 00:54:26,480
نه، نِگَران نیستم
1019
00:54:29,100 --> 00:54:31,400
...دکتر جان
اگه مُمکِنه موضوع بینِ خودمون باشه
1020
00:54:31,550 --> 00:54:33,360
...چون حاج خانم بچه شیر
1021
00:54:34,300 --> 00:54:35,100
الو؟
1022
00:54:36,820 --> 00:54:37,940
ترسیدی؟
1023
00:54:38,820 --> 00:54:41,040
!هوم! حق داری
1024
00:54:41,940 --> 00:54:43,360
...خب، ترس هم داره
1025
00:54:46,540 --> 00:54:49,000
...قدیمها که حیاط در و پِیکَر نداشت
1026
00:54:50,180 --> 00:54:52,800
عینِ جَنگَل بود
همه چی هم توش بود
1027
00:54:54,540 --> 00:54:57,640
...شیر، خِرس، گُرگ
1028
00:54:59,380 --> 00:55:03,400
هر وقت میخواستم برم دستشویی
تُفَنگِ بابام رو با خودم میبُردم
1029
00:55:09,060 --> 00:55:10,640
!تُفَنگچی بود بابام
1030
00:55:15,580 --> 00:55:17,360
...یک دفعه که رفته بودم دستشویی
1031
00:55:17,620 --> 00:55:21,260
همین که نشستم
دیدم از پُشتَک یه صدایی میاد
1032
00:55:22,220 --> 00:55:26,960
!...هوم
1033
00:55:30,020 --> 00:55:32,060
...از سوراخِ درِ همین دستشویی
1034
00:55:32,500 --> 00:55:35,160
یک جُفت چشمِ پَلَنگ
همینجوری داشت نگاهم میکرد
1035
00:55:38,980 --> 00:55:40,160
خیلی ترسیده بودم
1036
00:55:41,540 --> 00:55:43,240
شانس آوردم که تو دستشویی بودم
1037
00:55:44,140 --> 00:55:46,320
اگر نه منم مثلِ تو خودم رو خراب میکردم
1038
00:55:46,840 --> 00:55:48,520
...این رو باید بخوری
1039
00:55:48,660 --> 00:55:49,760
خوبه برات
1040
00:55:50,660 --> 00:55:53,200
ببینم، با این قند میتونی اینجور بخوری؟
1041
00:55:54,300 --> 00:55:57,240
!دایی جان: ببین، دایی
این قند رو بذار اینجا
1042
00:55:58,260 --> 00:56:00,260
با اون دستت میزنی پشتِ این دست
1043
00:56:00,400 --> 00:56:02,340
اینجوری قند میجِد* هوا
(میپره)
1044
00:56:02,780 --> 00:56:04,840
دایی جان با خنده: حالا تمرین میکنی، یاد میگیری
1045
00:56:06,580 --> 00:56:08,000
بعدش چی شد؟
1046
00:56:09,400 --> 00:56:10,400
چی؟
1047
00:56:11,620 --> 00:56:12,420
پلنگه
1048
00:56:13,620 --> 00:56:15,020
ها، پلنگ نبود که
1049
00:56:15,260 --> 00:56:16,840
پیشوک* بود
(گربه)
1050
00:56:17,380 --> 00:56:20,440
یَک تیکه اُستخون تو گَلوش گیر کرده بود
خِسخِس میکرد
1051
00:56:21,540 --> 00:56:24,420
وقتی بترسی، گربه برات میشه پلنگ
1052
00:56:25,540 --> 00:56:29,720
(صدای خندیدن و هَمهَمه از بیرون)
1053
00:56:30,660 --> 00:56:33,120
!هرمز: چه آشوبی به پا کردی تو
علی زَهرِ تَرَک شده
1054
00:56:33,260 --> 00:56:36,000
حمید: خمیردندون برای چیچی آوردی؟
هرمز: برای مَزهاش! بزن یه خُرده خُنَک شی
1055
00:56:36,140 --> 00:56:38,680
حمید: بابا، چیزیم نشده که
هرمز: چیچی میخواستی بشه؟
1056
00:56:39,420 --> 00:56:40,840
هرمز: گَند زدی به مهمونی، رفت
1057
00:56:40,980 --> 00:56:43,560
همه هم گذاشتن به حسابِ قربانعلی بیچاره
بیا، این تموم شد
1058
00:56:44,020 --> 00:56:45,020
بزن، روشن شه
1059
00:56:45,140 --> 00:56:46,980
حمید: برم فیوز رو بزنم
1060
00:56:48,240 --> 00:56:50,680
اِ... حاجی ناصر هم اینجان
1061
00:56:53,620 --> 00:56:54,620
حاج آقا، نگاه کن
1062
00:56:54,690 --> 00:56:57,560
خمیردندون آورده برای دستم
گفتم دستم طوری نیست
1063
00:56:58,540 --> 00:57:00,720
تَقصیرِ من نبود
کُلَنگ خورد به سیمِ برق
1064
00:57:04,180 --> 00:57:05,280
دایی جون ناراحت شدن؟
1065
00:57:09,100 --> 00:57:11,160
حاج ناصر، مَشغولالذُمهای
!اگه خیالِ بَد کنی ها
1066
00:57:11,980 --> 00:57:13,280
به همون کَربَلایی که رفتی
1067
00:57:13,680 --> 00:57:16,480
از وقتی که با همدیگه قول و قرار گذاشتیم
...دیگه هیچی
1068
00:57:16,620 --> 00:57:17,960
!حمید: هیچی
!هرمز: بفرما حاج آقا
1069
00:57:18,500 --> 00:57:21,240
هرمز: مجلس بیریان... دَمِ در بَدِه
1070
00:57:21,500 --> 00:57:22,940
!حمید: نُچ! اَه
1071
00:57:25,220 --> 00:57:27,440
بابا، الکی میگه
تو چرا باوَر میکنی؟
1072
00:57:27,700 --> 00:57:29,080
!بفرما، هاه
دیدی؟
1073
00:57:31,740 --> 00:57:32,840
چاله چیه کَندین؟
1074
00:57:33,900 --> 00:57:36,240
!ها! همین رو بگم
1075
00:57:36,860 --> 00:57:39,040
ببین، به گَمونَم جاش رو پیدا کردم
1076
00:57:39,190 --> 00:57:41,040
حمید: باور کن وَضعِ همهمون درست میشه
1077
00:57:41,180 --> 00:57:42,820
به جانِ یه تا دخترِ تو راهم
1078
00:57:42,970 --> 00:57:45,320
!بیلُم... بیلُم گرفت بَرِ یه چیزی، حاج ناصر
1079
00:57:46,100 --> 00:57:48,500
اَه! آقا هرمز برای چی اذیت میکنی؟
...باور میکنه دیگه
1080
00:57:48,610 --> 00:57:49,620
سر به سرش میگذاری
1081
00:57:49,750 --> 00:57:51,760
مرضیه: خاله معصوم؟ تویی؟
1082
00:57:52,060 --> 00:57:53,900
معصومه: ببینم؟
!مرضیه: چه موهایی داشتی
1083
00:57:54,060 --> 00:57:56,200
معصومه: آخی، این مالِ دانِشسَرام بود
1084
00:57:56,340 --> 00:57:58,600
اعظم: آ... همونجایی که لَهجهات رو عمل کردی
1085
00:57:58,740 --> 00:58:01,000
!مرضیه: زندایی رو نگاه
!چه دافی بوده
1086
00:58:01,140 --> 00:58:03,440
ننه جواهر: وا! داف یعنی چی؟
1087
00:58:03,640 --> 00:58:05,440
مرضیه: یعنی... با وَقار، خانم
1088
00:58:05,780 --> 00:58:06,600
معصومه: خیلهخُب
1089
00:58:06,680 --> 00:58:09,500
معصومه: ببینم اگه عکسِ دیگه از من هست؟
شمسی: تو این خونه کسی نمیخواد بخوابه؟
1090
00:58:09,940 --> 00:58:11,800
شمسی: کی این وقت شب رفته حموم؟
1091
00:58:11,960 --> 00:58:13,800
فردا روزِ عقدشه
1092
00:58:13,960 --> 00:58:15,600
فرستادینش زندایی رو بشوره؟
1093
00:58:15,940 --> 00:58:17,560
مهناز: پَسَند خودش خواست
زندایی رو ببَرِه حموم
1094
00:58:17,700 --> 00:58:20,360
اعظم: آره، زندایی که جُز با پَسَند
با هیچکی حموم نمیره
1095
00:58:21,500 --> 00:58:23,960
شمسی: این عکسها کجا بوده؟
مرضیه: از آلبومِ خاله پَسَند وَرداشتیم
1096
00:58:24,100 --> 00:58:28,360
!شمسی: ای کَلَک! اینها رو، رو نکرده بود ها
معصومه: نگاه کن، اینها رو میخواست با خودش ببره
1097
00:58:28,600 --> 00:58:29,460
مرضیه: خاله پَسَنده؟
1098
00:58:29,500 --> 00:58:32,240
!نِگاه کن، تو رو خدا
!چقدر شبیهِ سمیراست
1099
00:58:32,380 --> 00:58:33,880
مرضیه: پسره کیه؟
شمسی: قاسم
1100
00:58:34,020 --> 00:58:35,100
مرضیه: پسرِدایی؟
1101
00:58:35,320 --> 00:58:37,000
مهناز: نه بابا، پسرِ دایی نیست که
1102
00:58:37,150 --> 00:58:38,800
...برادرزاده زنداییه
1103
00:58:38,950 --> 00:58:41,940
مهناز: یَتیم که شده دایی بزرگش کرده
!اعظم: نُچ! هیس! شمسی: نُچ
1104
00:58:42,180 --> 00:58:44,200
زندایی: پس چرا حَنا نگذاشتی؟
1105
00:58:44,740 --> 00:58:45,920
پَسَند: میگذارم
1106
00:58:46,100 --> 00:58:48,320
پَسَند: حَنا میگذارم
شمسی: آدم از سنگ که نیست
1107
00:58:48,460 --> 00:58:50,420
...اعظم: همون سالی که قاسم اومد اینجا
1108
00:58:50,570 --> 00:58:52,280
...اعظم: برای کُنکور بخوند ها باید
...معصومه: من همون سال به مامان گفتم
1109
00:58:52,420 --> 00:58:54,920
معصومه: گفتم... اگه نمیخوای که
... پَسَند رو بدی به قاسم
1110
00:58:55,060 --> 00:58:56,680
معصومه: نگذار پسرِ نامَحرَم بیاد تو این خونه
1111
00:58:56,820 --> 00:58:58,800
مهناز: چیچی میگی؟
...اینجا خونه داییه
1112
00:58:58,940 --> 00:59:01,600
دایی از همون اول
پَسَند رو میخواست بِدِه به قاسم
1113
00:59:01,740 --> 00:59:03,280
اعظم: مادر، چهکاره؟ دایی چهکاره؟
1114
00:59:03,640 --> 00:59:05,280
قاسم باید طالِب میشد
1115
00:59:06,440 --> 00:59:07,780
...یه کَلَمِه هیچی نمیگفت
1116
00:59:07,920 --> 00:59:11,100
اینکه هِلکهِلک هر دَفعه مُرَخَصی داره
بلند شه بیاد اینجا که نشد خواستگاری
1117
00:59:11,200 --> 00:59:12,100
(صدای اُرکِستِر)
1118
00:59:12,150 --> 00:59:13,680
!شمسی: وزیریانِ ها
1119
00:59:13,950 --> 00:59:15,080
!مرضیه: ببینم
معصومه: هنوز دارن میرقصن
1120
00:59:15,300 --> 00:59:17,960
اعظم: دِ، مرضی! نمیدونی حامِلهان؟
!مرضیه: مامان
1121
00:59:18,220 --> 00:59:19,040
!مرضیه: خاله بیا
1122
00:59:19,800 --> 00:59:20,840
ما هم عاروسی داریم
1123
00:59:21,080 --> 00:59:22,280
!مرضیه: نگاه اُرکِست آوردن
1124
00:59:22,500 --> 00:59:24,680
!مرضیه: مامان بیا! بیا
معصومه: میگم اینها نخوان عروسی رو مُختَلِط بگیرن؟
1125
00:59:24,820 --> 00:59:25,960
!اعظم: ول کن تو هم
!شمسی: نه بابا! نه
1126
00:59:26,110 --> 00:59:29,000
شمسی: اصلاً حاجی ناصر نمیگذاره
!مرضیه: مامان! مامان
اعظم: ها! بذار، ببینیم چه خبره؟
1127
00:59:29,140 --> 00:59:31,080
!معصومه: اِ... اعظم! میشکنه ها
1128
00:59:31,840 --> 00:59:33,880
مهناز: من اگه نوکرِ اینها هم میاومد خواستگاری
زنش میشدم
1129
00:59:34,140 --> 00:59:37,080
!اعظم: خاک تو سرت کنن
حالا خوبه خودت شوهرت رو پیدا کردی
1130
00:59:37,500 --> 00:59:39,360
مرضیه: گُل در اومد از حموم
1131
00:59:39,500 --> 00:59:42,960
(صدای کِل زدن)
مرضیه: سُنبُل در اومد از حموم
معصومه: هیس! مَردم خوابیدن
1132
00:59:44,060 --> 00:59:45,200
!حمید: کِیفیتِ لامپِ تَصویرِش هم عالیه
1133
00:59:45,360 --> 00:59:48,100
جعفر: اوه، هنوز این بازی تموم نشده؟
ـهLCD هرمز: لامپِ تَصویر کجا بود؟ خِنگول
(اِلسیدی، نوعی صفحه نمایش)
1134
00:59:48,260 --> 00:59:49,400
حمید: اون رو نمیگم، این رو میگم
1135
00:59:49,600 --> 00:59:51,960
(صدای خندهی حمید)
1136
00:59:52,700 --> 00:59:54,860
هرمز: البته اینم بگم
...تازه اگه گَنج رو پیدا کردی
1137
00:59:55,010 --> 00:59:56,460
هرمز: باید ببینی حُکمِش چیچیه؟
...جعفر: خُب
1138
00:59:56,600 --> 00:59:59,960
...هرمز: خُمس و زَکاتِش، حَلال و حَرومِش
جعفر: خیله خُب، بسه دیگه
1139
01:00:00,100 --> 01:00:01,280
مگه نه حاج آقو؟
1140
01:00:01,420 --> 01:00:03,080
حمید: حاج ناصر، تَحویل بگیرین
جعفر: بابا تو چته؟
1141
01:00:03,220 --> 01:00:04,180
...حاج ناصر: آقا، برای شما حَلاله
1142
01:00:04,860 --> 01:00:06,400
خُمس و زَکاتِش هم نوشِ جونت
1143
01:00:06,980 --> 01:00:09,040
حمید: ها
هرمز: البته حسابِ شما سِواس
1144
01:00:09,660 --> 01:00:11,320
(صدای عادل فردوسیپور، گزارشگرِ فوتبال)
...هرمز: بقیهی حاج آقاها از یک کیلو
1145
01:00:11,470 --> 01:00:13,320
هرمز: کَشکِ خونهی مَردم هم نمیگذرن
جعفر: لا اِله اِلَی الله
1146
01:00:13,940 --> 01:00:16,480
جعفر: بابا، هر چی آتیشه از گورِ تو بلند میشه
حمید: چیکار کردم؟
1147
01:00:16,620 --> 01:00:18,720
جعفر: تو فکر کن حالا 4 تا کاغذ پاره هم
...پیدا کردی
1148
01:00:18,860 --> 01:00:19,860
بعد چه گُهی میخوای باهاش بخوری؟
1149
01:00:19,980 --> 01:00:22,560
حمید: من که باهاش یه هفتهی دیگه زن بگیرم
جعفر: خب خَری
1150
01:00:22,700 --> 01:00:24,360
!هرمز: بیا
حمید: خَر بشم، میرم میگیرم
جعفر: خب، هستی
1151
01:00:24,500 --> 01:00:25,720
هرمز: از یه سوراخ چند بار گَزیده میشی؟
1152
01:00:25,860 --> 01:00:27,000
!حمید: صبر کن، ببینم
1153
01:00:27,560 --> 01:00:30,400
حمید: مگه شما از زنهاتون راضی هستین؟
نه، خدا وَکیلی راضی هستین؟
1154
01:00:30,540 --> 01:00:32,720
!هرمز: اِهه! اِهه
حمید: راضی نیستین دیگه، راضی نیستین
1155
01:00:33,620 --> 01:00:35,720
حمید: اِ... آقا رضائه
هرمز: بیا تو
1156
01:00:35,860 --> 01:00:37,400
حمید: آب آورده
هرمز: چرا وایسادی؟
1157
01:00:37,540 --> 01:00:38,760
هرمز: مگه نمیخواستی فوتبال ببینی؟
1158
01:00:38,900 --> 01:00:40,960
جعفر: خیلهخُب، بیا
...حمید: مثلاً شما، آقا هرمز
1159
01:00:41,100 --> 01:00:43,000
حمید: شما، هیچ آرزویی نداری؟
1160
01:00:43,700 --> 01:00:46,000
والله ما که از گاوها خِیری ندیدیم
1161
01:00:46,140 --> 01:00:48,960
میرم تو کارِ بوقَلَمون
!شاید گرفت
1162
01:00:49,100 --> 01:00:51,200
حمید: هوم... تو هم که همهش
از جَک و جونور حرف میزنی
1163
01:00:51,350 --> 01:00:52,300
(صدای عادل فردوسیپور)
حمید: شما چی، جعفر آقا؟
1164
01:00:53,660 --> 01:00:54,920
...نَگین، نمیگذارم ببینین
1165
01:00:55,060 --> 01:00:56,700
حمید: نَگین، نمیگذارم ببینین
هرمز: اَه، دستت رو بکِش
1166
01:00:56,840 --> 01:00:58,280
!جعفر: بابا، مو که اصلاً نگاه نمیکنم
حمید: جونِ حمید
1167
01:00:58,420 --> 01:01:00,240
!حمید: جونِ حمید بگو، نمیگذارم بخوابی
هرمز: جعفر آقا، بگو دیگه
1168
01:01:03,320 --> 01:01:04,700
(صدای عادل فردوسیپور)
...خب میدونین
1169
01:01:04,920 --> 01:01:06,960
این روزها، هر فَعلهای* شده، بَنّا
(کارگر)
1170
01:01:07,100 --> 01:01:08,920
...جعفر: دست زیاد شده
...عادل فردوسیپور: موقعیت برای تیمِ هلند
!رضا: اوه
1171
01:01:09,100 --> 01:01:11,920
جعفر: من یه حُجرهای تو بازار دیدم
حمید: تَکْل به تَکْل
!رضا: اوه! اوه
1172
01:01:12,100 --> 01:01:13,020
...حمید: اَه
1173
01:01:14,100 --> 01:01:15,520
حمید: اَه، اَه، اَه، خراب کرد
1174
01:01:16,100 --> 01:01:17,100
عادل فردوسیپور: آدم باورش نمیشه
1175
01:01:17,160 --> 01:01:18,020
حمید: مُردهشورتون رو ببرن
1176
01:01:18,100 --> 01:01:19,800
جعفر: منِ اُلاغ رو بگو
دارم با کی حرف میزنم
1177
01:01:19,950 --> 01:01:21,600
هرمز: اِسپانیا هم بد بازی نمیکنه
حمید: هوم
1178
01:01:21,740 --> 01:01:23,040
رضا: میگن مورا* میزنه
(تَلَفُظِ اشتباه خُوان ماتا، بازیکُنِ اِسپانیا)
1179
01:01:23,180 --> 01:01:24,180
...هرمز: آ، باریکَلا! بچهی چیز فَهم
1180
01:01:24,300 --> 01:01:25,000
!بزن قَدِّش
1181
01:01:25,100 --> 01:01:27,880
اوه، اوه، اوه، داور باید اِخراجِش میکرد
خَطا کرد
1182
01:01:28,060 --> 01:01:29,280
...حاج ناصر: اینکه بازی نیست که بابا
1183
01:01:29,780 --> 01:01:30,950
اینها بِبَرن هم بازَندهان
1184
01:01:31,680 --> 01:01:33,800
حمید: شما چطوری، آقا؟
حاج ناصر: کُشتیه مگه؟
1185
01:01:34,180 --> 01:01:35,920
بِالاَخَرِه آرزو خو گُناه نیس
1186
01:01:36,060 --> 01:01:37,060
آرزو؟
1187
01:01:37,150 --> 01:01:41,590
این چالهای که تو کَندی
آدم یادِ شبِ اولِ قَبر میافته
1188
01:01:42,420 --> 01:01:43,680
...شبِ اولِ قبر
1189
01:01:44,820 --> 01:01:46,580
هرمز: آها، تَکْل به تَکْل، رو به عقب
رضا: اوه! تَکْل به تَکْل
1190
01:01:46,730 --> 01:01:47,820
حمید: الان گُل میشه
رضا: برو اونوَر
1191
01:01:47,920 --> 01:01:49,080
حمید: اَه
رضا: اَه
هرمز: اَه
1192
01:01:49,220 --> 01:01:51,180
هرمز: بَد مَصَب
1193
01:01:51,520 --> 01:01:52,880
هرمز: الان چه موقع برق رفتنه؟
!جعفر: برق هم گَندش رو در آورده ها
1194
01:01:53,100 --> 01:01:54,920
هرمز: اِ؟
حمید: حاج آقا کجا؟
1195
01:01:55,060 --> 01:01:56,840
هرمز: تازه داشت بَحثِمون گرم میشد
1196
01:01:57,060 --> 01:01:59,580
حاج ناصر: اتفاقاً من به گرمای زیاد
حَساسیت دارم
1197
01:01:59,860 --> 01:02:00,860
جوش میارم
1198
01:02:02,220 --> 01:02:03,560
...من میرم بالا پُشتِبوم
1199
01:02:03,710 --> 01:02:05,100
حاج ناصر: اونجا خُنَکتَرِه
...هرمز: بله، دیگه
1200
01:02:05,220 --> 01:02:06,720
هرمز: حاج آقا خیالش راحته میره بِهِشت
1201
01:02:07,220 --> 01:02:09,160
هرمز: ما باید برای اون دنیا تمرینِ گرما بکنیم
حمید: حاج ناصر با مادرجون حرف بزنم؟
1202
01:02:09,300 --> 01:02:12,120
جعفر: بابا امشب این حاج ناصر حالش بَدِه
1203
01:02:12,260 --> 01:02:14,200
حمید: نه، اون هیچوقت حالش بَد نی
1204
01:02:14,560 --> 01:02:16,800
سمیرا: خاله، لباسهام رو در نیاری ها
...پَسَند: چشم
1205
01:02:16,940 --> 01:02:19,680
...سمیرا: با همین لباسهام
پَسَند: خاله... در نمیارم
1206
01:02:20,240 --> 01:02:21,680
واسم قِصه بخون
1207
01:02:22,460 --> 01:02:25,480
الآن خسته هستید، خاله
فردا شب میخونم
1208
01:02:25,620 --> 01:02:26,320
پَسَند: خب؟
1209
01:02:27,500 --> 01:02:30,480
زهرا: قول دادی ها
پَسَند: چشم، قول دادم
1210
01:02:30,640 --> 01:02:32,280
بله، قول دادم
1211
01:02:34,640 --> 01:02:39,280
(صدای جیرجیرَک)
1212
01:02:40,500 --> 01:02:45,480
(صدای گُنجِشک)
1213
01:02:55,500 --> 01:02:57,480
(صدای خُروس)
1214
01:02:58,100 --> 01:03:04,480
(صدای گُنجِشک)
1215
01:03:10,220 --> 01:03:11,100
!پَسَند: آی
1216
01:03:41,620 --> 01:03:44,960
دوباره بچهها اومدن اینجا
اَنگولکِ این رادیو کردن
1217
01:03:46,860 --> 01:03:48,560
دیروز هم کار نمیکرد، دایی
1218
01:03:52,500 --> 01:03:54,480
...همه چی خَراب شده تو این خونه
1219
01:03:56,180 --> 01:03:58,800
چهار روز دیگه
طاق رو سرمون خراب بِشِد خیلیه
1220
01:04:01,980 --> 01:04:05,960
فقط باید چشمِمون به این در باشه
...چند وقت یه دَفعه قاسم بیاد
1221
01:04:06,100 --> 01:04:08,760
دایی جان: دستی به سر و گوشِ این خونه بکِشه
1222
01:04:09,100 --> 01:04:11,760
(صدای گُنجِشک)
1223
01:04:22,100 --> 01:04:23,640
...دایی جون، من
1224
01:04:27,160 --> 01:04:29,640
...پَسَند: من... میخواستم بگم
1225
01:04:35,100 --> 01:04:37,740
نخورید اون نون رو
نون گذاشتم روی توری داغ بشه
1226
01:04:37,880 --> 01:04:40,680
پَسَند: الآن میارم
...دایی جان: 10 تا مَرد تو این خونه هست
1227
01:04:41,580 --> 01:04:43,160
...اونوقت ما باید نونِ کُهنه بخوریم
1228
01:04:43,700 --> 01:04:44,580
!پیشوک
1229
01:04:45,000 --> 01:04:46,000
(صدای گربه)
1230
01:04:52,780 --> 01:04:54,460
من خو هنوز هستم، دایی
1231
01:04:56,500 --> 01:04:58,480
...تا 5-6 ماهِ دیگه هم هیچ جا نمیرم
1232
01:05:01,460 --> 01:05:03,120
این هم که خوب طوریش نیست
1233
01:05:03,300 --> 01:05:05,120
دو سه روز میرم، برمیگردم دیگه
1234
01:05:13,460 --> 01:05:21,460
(صدای گنجشک)
1235
01:05:35,260 --> 01:05:41,120
(صدای گرفتگی نفس)
1236
01:05:41,460 --> 01:05:42,920
(صدای گربه)
(صدای گرفتگی نفس)
1237
01:05:44,100 --> 01:05:45,120
(صدای گرفتگی نفس)
1238
01:05:45,360 --> 01:05:47,920
(صدای گربه)
(صدای گرفتگی نفس)
1239
01:05:48,100 --> 01:05:49,120
(صدای گربه)
1240
01:05:51,300 --> 01:05:53,020
(صدای گربه)
1241
01:05:53,360 --> 01:06:01,360
(صدای گربه)
(صدای گرفتگی نفس)
1242
01:06:14,320 --> 01:06:16,120
(صدای گرفتگی نفس)
1243
01:06:17,120 --> 01:06:24,120
(صدای گنجشکها)
1244
01:06:28,120 --> 01:06:36,120
(صدای گنجشکها)
1245
01:06:56,120 --> 01:07:03,120
(صدای گنجشکها)
1246
01:07:05,220 --> 01:07:06,120
!پَسَند: دایی
1247
01:07:07,660 --> 01:07:08,560
!دایی جون
1248
01:07:12,660 --> 01:07:13,480
!پَسَند: مامان
1249
01:07:14,500 --> 01:07:15,300
!مامان
1250
01:07:17,660 --> 01:07:18,820
چی چیه؟
1251
01:07:19,290 --> 01:07:20,220
پَسَند: دایی جون
1252
01:07:21,500 --> 01:07:24,320
ساعت چنده؟
دایی؟
1253
01:07:25,020 --> 01:07:26,960
جعفر: یه پاش رو بگیر دیگه
!مادرجان: یا حضرتِ زهرا
1254
01:07:27,100 --> 01:07:28,100
مادرجان: نَفَس میکشه؟
1255
01:07:28,980 --> 01:07:30,520
!مادرجان: عِزَت! عِزَت
جعفر: خیلهخُب
1256
01:07:30,660 --> 01:07:32,880
حمید: چیزی نیست مادرجون، چیزی نی
مادرجان: این قُرصش رو بهش بده
1257
01:07:33,030 --> 01:07:34,510
!حمید: قُرصش... دایی جون
1258
01:07:34,660 --> 01:07:36,960
جعفر: این یک در میون میزنه
سکته کرده! طوری نیست، سکته کرده
حمید: نفس نمیکشه
1259
01:07:37,640 --> 01:07:39,260
!مادرجان: عزت، داداش
1260
01:07:39,430 --> 01:07:41,080
!مادرجان: داداش
!حمید: میزنه! میزنه
1261
01:07:41,220 --> 01:07:43,680
!جعفر: پاشو، بگذار قلبش راحت باشه، اِ
مادرجان: دکتر اون بار گفت نفسش بدید
1262
01:07:43,820 --> 01:07:44,960
حمید: چهجوری نفسش بدیم؟
1263
01:07:46,110 --> 01:07:47,060
هرمز: مسعودِ ما هست
1264
01:07:47,100 --> 01:07:47,900
!هرمز: مسعود
1265
01:07:48,550 --> 01:07:49,900
!جعفر: بیا، مسعود جان بیا! بیا
1266
01:07:50,140 --> 01:07:52,400
حمید: دایی جون، دایی جون
صدای من رو میشنفید؟
1267
01:07:54,640 --> 01:07:55,500
!حمید: دایی جون
1268
01:07:57,460 --> 01:07:59,560
جعفر: تو مدرسه یادش دادن
مادرجان: نفس نمیکِشه
1269
01:07:59,700 --> 01:08:01,840
حمید: نترس مادرجان، نَبضِش میزنه. ایناها
1270
01:08:02,000 --> 01:08:02,940
حمید: اینا نَبضِش میزنه
1271
01:08:02,980 --> 01:08:04,240
حمید: نگرانِ چی هستید؟ باکیش نیست
1272
01:08:04,400 --> 01:08:06,640
!جعفر: خب وخَی* برو دنبالِ دکتر دیگه، اِ
حمید: دکتر... رفتم
(بلند شو)
1273
01:08:09,100 --> 01:08:11,360
هرمز: میخوای منم بیام؟
حمید: نه، همین بغله، الآن برمیگردم
ننه جواهر: اِی وای
1274
01:08:15,100 --> 01:08:15,800
شمسی: چیچی شده؟
1275
01:08:15,900 --> 01:08:17,200
!حمید: برید! برید
هرمز: برو دیگه
!حمید: اومدم! اومدم
1276
01:08:18,900 --> 01:08:20,120
اعظم: شمسی، چه خبره؟
1277
01:08:25,000 --> 01:08:26,360
شمسی: دایی؟ دایی باکیش شده؟
هرمز: چیزی نیست
1278
01:08:26,500 --> 01:08:28,080
هرمز: بالِش بذار زیرِ سرش
1279
01:08:28,300 --> 01:08:30,280
جعفر: مرضیه، بچهها رو بردار از اتاق ببر
ننه جواهر: اون رو نگذار زیر سرش
1280
01:08:30,420 --> 01:08:33,480
مرضیه: علی، آجی
ننه جواهر: راه گلوش باید باز باشه
پَسَند: بلند شو خاله
1281
01:08:33,660 --> 01:08:35,920
حاج ناصر: جعفر آقا، چی شده؟
جعفر: نمیدونم، نمیدونم، نمیدونم
1282
01:08:36,160 --> 01:08:38,520
علی: خوابم میاد
...جعفر: یه دعایی بکنید... أَمَّنْ یُجِیبُ
1283
01:08:39,740 --> 01:08:41,120
پَسَند: مهناز؟
مهناز: چی شده؟
!پَسَند: نه! نه
1284
01:08:41,270 --> 01:08:42,920
معصومه: باکیش نیست، باکیش نیست
پَسَند: بیا تو، بیا تو، بشین
1285
01:08:43,060 --> 01:08:44,060
مهناز: میخوام ببینم
معصومه: طوری نیست، تو نمیخواد بری
1286
01:08:44,240 --> 01:08:47,480
!مهناز: میخوام ببینمش، دایی جون! دایی جون
معصومه: تو نمیخواد بری، مهناز
1287
01:08:49,240 --> 01:08:50,480
!دکتر: اوه! اوه
1288
01:08:50,740 --> 01:08:51,580
!اوه
1289
01:08:52,940 --> 01:08:54,200
دکتر: آقا! چیکار میکنی؟
(با لهجهی یزدی)
1290
01:08:54,900 --> 01:08:57,680
این موتور هم به عُمرش
اِقَد سُرعَت نرفته بود
1291
01:08:57,820 --> 01:09:00,520
حمید: بله... ببخشید
بفرمایید
1292
01:09:00,660 --> 01:09:04,200
دکتر: اِ... کیف رو بِدِه من
حمید: کیف؟ چشم
1293
01:09:04,900 --> 01:09:06,840
حمید: بفرمایید، بفرمایید
1294
01:09:06,980 --> 01:09:09,400
دکتر: قُلْف* هم یادت نره
حمید: چشم، قُلْف میکنم
(قفل)
1295
01:09:11,380 --> 01:09:13,720
دکتر: یاالله
حمید: بفرمایید، بفرمایید
هرمز: سلام آقای دکتر
1296
01:09:13,760 --> 01:09:14,820
!دکتر: به به! مبارکتون باشه
هرمز: بفرمایید
1297
01:09:14,960 --> 01:09:16,380
دکتر: سلام علیکم
جعفر: سلام آقای دکتر، حال شما خوبه الحمدلله؟
1298
01:09:16,420 --> 01:09:18,800
هرمز: بفرمایید
جعفر: تَشریف بیارین
مادرجان: سلام علیکم
1299
01:09:20,260 --> 01:09:22,560
دکتر: اِ! ا!ِ اِ! اِ! چطوری کَبْلِهی؟
1300
01:09:22,700 --> 01:09:24,000
دکتر: دوباره قلبت گرفته؟
1301
01:09:24,150 --> 01:09:26,000
جعفر: مو گوش کردم، میزنه
1302
01:09:26,140 --> 01:09:27,300
هرمز: نَبض هم داره
1303
01:09:27,850 --> 01:09:29,120
دکتر: خواب بود که اینجور شد؟
1304
01:09:29,260 --> 01:09:32,120
پَسَند: بیدار بود
اعظم: نه، اینجا نشسته بود نون داغ کنه
صبحانه بخوره
1305
01:09:32,360 --> 01:09:35,120
معصومه: بچهها بیدار بودن؟
شمسی: نه، بچهها خواب بودن
1306
01:09:35,300 --> 01:09:36,200
!مادرجان: اِی خدا
1307
01:09:36,300 --> 01:09:37,920
اعظم: چطور شده؟
!مادرجان: یا علی
1308
01:09:38,540 --> 01:09:39,840
دکتر: یه خوردوک* عقبتر وایسین
(خُرده، کم)
1309
01:09:40,040 --> 01:09:41,840
جعفر: برید عقب، برید عقب
دکتر: نفسش گرفته
1310
01:09:42,040 --> 01:09:43,840
دکتر: دُکمههاش رو بیزَحمَت وا کنید
1311
01:09:43,980 --> 01:09:46,480
مادرجان: دکتر، خوب میشِد؟
دکتر: ایشالله، ایشالله
1312
01:09:46,620 --> 01:09:48,000
دکتر: امیدوارم
هرمز: یه ربع، بیست دقیقهای میشه ها
1313
01:09:48,150 --> 01:09:49,150
...دکتر: ما هیچکارهایم، خدا
1314
01:09:49,250 --> 01:09:51,100
هرمز: نفسِ مَصنوعی هم بِهِش دادن
دکتر: بله
1315
01:09:51,250 --> 01:09:52,400
هرمز: مرضیه
حمید: مرضیه داده
دکتر: بله
1316
01:09:52,540 --> 01:09:54,400
!اِ! آخ، آخ، آخ
1317
01:09:54,550 --> 01:09:56,400
زخمِ کُهنه هم خو داری
1318
01:09:56,540 --> 01:09:58,000
گربه پَنگولِت کِشیده؟
1319
01:09:58,850 --> 01:10:01,000
معصومه: خدایا
اعظم: خدایا خودت رحم کن
1320
01:10:01,220 --> 01:10:03,680
...نه، این پَنگولِ پلنگه
1321
01:10:05,220 --> 01:10:07,180
اعظم: اللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّد وَ آلِ مُحَمَّد
1322
01:10:07,340 --> 01:10:09,180
!خدایا، خودت رَحم کن
1323
01:10:10,220 --> 01:10:18,220
(صدای دعا خواندنِ زیرِ لب)
1324
01:10:24,460 --> 01:10:25,180
!عجب
1325
01:10:26,460 --> 01:10:27,480
شمسی: چطور شده؟
1326
01:10:35,460 --> 01:10:36,880
ننه جواهر: یا علی
1327
01:10:38,460 --> 01:10:39,880
پَسَند: چیکار میکنه؟
1328
01:10:41,060 --> 01:10:41,980
پَسَند: یا علی
1329
01:10:45,460 --> 01:10:47,280
!پَسَند: دایی جون! دایی جون
...دکتر: بسم الله الرحمن الرحیم
1330
01:10:48,460 --> 01:10:49,880
!پَسَند: یا علی
1331
01:10:50,060 --> 01:10:50,980
شمسی: دایی جون
1332
01:10:54,460 --> 01:10:55,880
!اعظم: دایی
1333
01:10:56,100 --> 01:11:00,880
(صدای ناله و گریه)
1334
01:11:01,900 --> 01:11:04,880
!شمسی: دایی جون
دایی جون چرا رفتی؟
1335
01:11:05,080 --> 01:11:06,880
شمسی: دایی
1336
01:11:07,080 --> 01:11:15,080
(صدای ناله و گریه)
1337
01:11:15,300 --> 01:11:16,940
...دکتر: هی
1338
01:11:18,300 --> 01:11:19,440
...بگذار گریه کنن
1339
01:11:20,140 --> 01:11:22,990
بگذار تا دلشون میخواد گریهشون رو بکنن
1340
01:11:24,150 --> 01:11:26,000
شما... نَوهشون هستی؟
1341
01:11:26,980 --> 01:11:29,000
مسعود: نه... دایی بزرگه
1342
01:11:29,900 --> 01:11:31,320
دکتر: اوهوم، دایی بزرگه
1343
01:11:31,800 --> 01:11:33,320
خدا رَحمَت کنه
1344
01:11:38,260 --> 01:11:42,160
از سرِ کِشتهی خود میگذرد همچون باد
1345
01:11:42,720 --> 01:11:44,160
چه توان کرد؟
1346
01:11:45,820 --> 01:11:48,100
چه توان کرد
1347
01:11:48,320 --> 01:11:53,300
که عُمر هست و شِتابی دارد
1348
01:11:53,510 --> 01:11:54,510
(صدای گریه و ناله)
1349
01:11:54,740 --> 01:11:57,880
این بَندهی خدا دستپاچهام کرد
سَر نُسخِه یادم رفت، بیارم
1350
01:11:58,050 --> 01:12:04,590
(صدای گریه و ناله)
1351
01:12:06,340 --> 01:12:08,640
خدا کنه مُهرم رو یادم نرفته باشه
1352
01:12:08,800 --> 01:12:11,440
نه... خدا رو شکر، هِه
1353
01:12:11,690 --> 01:12:18,080
(صدای گریه و ناله)
1354
01:12:18,900 --> 01:12:20,680
دکتر: این هم گُواهی فوت، خِدمتِ شما
1355
01:12:22,540 --> 01:12:24,240
خِیر از جوونیات ببینی، پسر
1356
01:12:24,460 --> 01:12:28,560
(صدای گریه و ناله)
1357
01:12:28,860 --> 01:12:29,660
!دکتر: یا علی
1358
01:12:32,200 --> 01:12:33,200
مسعود: خداحافظ
دکتر: خداحافظ
1359
01:12:33,300 --> 01:12:34,440
!مرضیه: زندایی، زندایی
1360
01:12:34,580 --> 01:12:36,110
...زندایی: میخوام
مرضیه: کجا میرین شما؟
1361
01:12:36,280 --> 01:12:38,160
...زندایی: میخوام
مرضیه: بیا قربونت برم زوده الآن
1362
01:12:38,300 --> 01:12:39,860
مرضیه: الآن همه خوابیدن
عِزَّتالله چایی میخواد
مرضیه: بیا بریم
1363
01:12:40,000 --> 01:12:41,320
مرضیه: من الآن برات روشن میکنم
...زندایی: ولم کن، میخوام
1364
01:12:42,000 --> 01:12:42,720
مرضیه: شما برو تو اتاق
1365
01:12:42,920 --> 01:12:43,660
!مرضیه: زندایی
1366
01:12:43,700 --> 01:12:45,080
دکتر: خداحافظ، آقا پسر! زنده باشی جونُم
مرضیه: مسعود، بیا یه دقیقه
1367
01:12:45,220 --> 01:12:46,660
زندایی: چیچی میگی تو؟
مرضیه: زندایی جونم، قربونت برم
1368
01:12:46,820 --> 01:12:48,600
زندایی: سَمعَکَم کو؟
مرضیه: برو، من الآن سَمعَکِت رو برات میارم
1369
01:12:48,750 --> 01:12:49,560
مسعود: برو تو، زندایی
مرضیه: برو تو، شما
1370
01:12:49,750 --> 01:12:51,260
زندایی: سَمعَکِ من الان اینجا هِشته بود، کو؟
مرضیه: برو عزیزم، برو
1371
01:12:51,390 --> 01:12:52,460
مرضیه: مسعود، بیا این سَمعَکِش رو یه جا قایِم کن
1372
01:12:52,620 --> 01:12:54,000
مرضیه: نفهمه من مُواظِبِشم از اتاق نیاد بیرون
1373
01:12:54,420 --> 01:12:57,000
مرضیه: برو قربونت برم
برو عزیزِ دلم
1374
01:12:58,420 --> 01:13:00,120
!روحانی: همسایهها، یا الله
1375
01:13:01,500 --> 01:13:03,200
!همسایهها، یاالله
1376
01:13:04,740 --> 01:13:16,740
إِنَّا لِلَّهِ وَ إِنَّا إِلَیْهِ رَاجِعُونَ
1377
01:13:18,100 --> 01:13:21,680
خوش است عُمر
1378
01:13:21,830 --> 01:13:27,580
دَریغا... که جاودانی نیست
1379
01:13:27,780 --> 01:15:16,700
(صدای موسیقی)
1380
01:15:19,500 --> 01:15:24,000
(صدای پخشِ قرآن)
(صدای گریه)
1381
01:15:24,254 --> 01:15:27,454
پسر: ننهام میگه روحِ مُرده
تا سه روز تو خونه میمونه
1382
01:15:31,880 --> 01:15:34,840
!برین! برین
برو اونوَر، چیکار میکنین؟
1383
01:15:35,180 --> 01:15:43,180
(صدای پخشِ قرآن)
1384
01:15:50,580 --> 01:15:51,820
حمید: راه بدید، راه بدید
1385
01:15:51,980 --> 01:15:55,920
مرد: نِثارِ روحِ مَرحوم عِزَّتالله رسولیان
فاتِحه مَعَ الصلوات
1386
01:15:56,100 --> 01:16:01,640
اللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّد وَ آلِ مُحَمَّد
1387
01:16:02,460 --> 01:16:03,460
هرمز: بسه دیگه
1388
01:16:04,660 --> 01:16:05,860
حِرص هم نخور
1389
01:16:06,560 --> 01:16:08,360
خودت هم قُرصت رو بخور
سرِت درد نگیره
1390
01:16:08,940 --> 01:16:11,200
این رو بگیر، تو برو، تو برو
کجا رفتین این همه راه؟
1391
01:16:11,340 --> 01:16:14,440
حمید: این همه دوست و رفیقهای داییان
هرمز: رفتی تابوت بسازی؟
1392
01:16:14,580 --> 01:16:16,920
هرمز: مَزار که همین پُشته
حمید: کدوم مَزار همین پُشته؟
1393
01:16:17,060 --> 01:16:18,200
حمید: رفتم مَزارِ نو
هرمز: خیلهخُب
1394
01:16:18,340 --> 01:16:20,200
حمید: بعد، این خوشدستتره
آبِرومندتر هم هست
1395
01:16:21,020 --> 01:16:22,800
!بیا بفرما
پیراهنِ سیاه آوردم
1396
01:16:22,940 --> 01:16:24,840
یه تا هم بده که
حتماً جعفر آقا هم بپوشه
1397
01:16:26,060 --> 01:16:28,560
هرمز: یکی هم باید بره سرِ مَزار
!حمید: اِ، من نمیتونم برم
1398
01:16:28,700 --> 01:16:30,320
من باید بالا سرِ مهناز وایسَم
1399
01:16:30,460 --> 01:16:32,860
ننه جواهر: مهناز جانم، بیا یه ذَرِّه آبقند بخور
مهناز: بله
1400
01:16:33,000 --> 01:16:34,960
شمسی: آباجی، این مُتَکا رو بگذار زیرِ پات
مهناز: نذاشتین ببینمش
1401
01:16:36,720 --> 01:16:38,080
ننه جواهر: یه ذره بخور
مهناز: چادرِ سیاهم رو بِدِه بِرَم
1402
01:16:38,220 --> 01:16:41,080
مهناز: میخوام بِرَم
شمسی: آباجی بخور، بخور. کجا میخوای بِری؟
1403
01:16:41,220 --> 01:16:42,590
مهناز: میخوام بِرَم سرِ خاک
معصومه: ننه؟
1404
01:16:42,740 --> 01:16:44,980
معصومه: تو بیخود میکنی
!بِری با این حال و روزت... ننه؟ نوچ
1405
01:16:46,100 --> 01:16:46,860
پَسَند؟
1406
01:16:46,900 --> 01:16:48,680
شُمارهی پسرخالهی دایی چند بود؟
1407
01:16:48,820 --> 01:16:50,880
6624420
1408
01:16:51,060 --> 01:16:52,520
شمسی: فکرِ بچهات باش، کجا میخوای بری؟
1409
01:16:52,660 --> 01:16:54,520
تو که نمیتونی بری سرِ خاک
1410
01:16:56,660 --> 01:16:59,220
!شمسی: اعظم! اعظم! اعظم
مهناز: این سیاه بپوشه؟
1411
01:17:00,360 --> 01:17:01,320
بِدِه من بپوشم
1412
01:17:01,360 --> 01:17:02,880
باشه، باشه، ایشالله جُبران کنم
1413
01:17:03,640 --> 01:17:05,048
باشه، باشه، خداحافظ
1414
01:17:06,540 --> 01:17:07,880
...نه
1415
01:17:08,540 --> 01:17:09,880
...نه
1416
01:17:15,240 --> 01:17:18,200
الهی قُربونت برم عاروس که
...لباسِ سیاه بَر نمیکنه
1417
01:17:18,600 --> 01:17:21,640
والله اگه دایی راضی باشه
پَسَندش بخواد لباسِ سیاه بپوشه
1418
01:17:21,980 --> 01:17:24,040
پَسَند: چهجوری سیاه بَر نکنم؟ ها؟
1419
01:17:24,180 --> 01:17:26,400
!تو همین روسری سیاه که سَر کردی، بسه
1420
01:17:26,540 --> 01:17:28,360
مهناز: سیاه رو بدین من بپوشم
!ننه جواهر: حمید آقا
1421
01:17:28,500 --> 01:17:30,360
!ننه جواهر: حمید آقا بیا
!مهناز حالش بَد شد
1422
01:17:31,100 --> 01:17:32,680
حمید: چطور شده؟
چطور شده؟
1423
01:17:33,220 --> 01:17:34,320
!ننه جواهر: مهناز حالش بَد شد
!حمید: بلند شو
1424
01:17:34,400 --> 01:17:36,560
ننه جواهر: کمکش کن، ببریمش
!حمید: بلند شو! بلند شو
1425
01:17:37,420 --> 01:17:38,900
حمید: چرا اینطور میکنی با خودت؟
1426
01:17:39,320 --> 01:17:41,950
حمید: بیا، بچهات میافته
1427
01:17:42,120 --> 01:17:44,000
حمید: بیا
!مهناز: بگذارین من بپوشم
1428
01:17:45,120 --> 01:17:47,000
!حمید: بیا
!مهناز: من بپوشم
!حمید: بیا
1429
01:17:47,340 --> 01:17:50,500
دایی... صُبحونهاش رو نخورد
1430
01:17:56,140 --> 01:17:59,000
(صدای خواندنِ قرآن)
1431
01:18:15,000 --> 01:18:19,460
(صدای صلوات فرستادن از بیرون)
1432
01:18:23,100 --> 01:18:25,460
هرمز: حاج ناصر کجاست؟
میخوایم جِنازه رو بِبَریم
1433
01:18:27,180 --> 01:18:29,100
!جعفر: حاج ناصر
!حمید: حاجی بیا
1434
01:18:29,240 --> 01:18:31,060
!حمید: حاج ناصر
حاج ناصر: آمدم، آمدم
1435
01:18:31,240 --> 01:18:37,760
مرد: به حقِ شرفِ لا اِله اِلا الله
مردم: لا اِله اِلا الله
1436
01:18:37,960 --> 01:18:40,180
...بچهها: شِنِل قرمزی
1437
01:18:40,310 --> 01:18:42,880
...اومده بود
1438
01:18:43,020 --> 01:18:46,180
بچهها: پیشِ آقا گرگه
مرضیه: بچهها، بلندتر بخونین
1439
01:18:46,320 --> 01:18:49,360
حمید: قربونت بشم آخه برای چی
با این حالِت میخوای کجا بری تو؟
1440
01:18:49,500 --> 01:18:51,620
مهناز: کجا میری؟
حمید: من جایی نمیرم، من همینجا هستم
1441
01:18:51,760 --> 01:18:52,680
همینجا، تا دَمِ دَر میرم
1442
01:18:52,730 --> 01:18:54,380
!بچهها، بلندتر بخونین
1443
01:18:54,730 --> 01:18:59,380
(صدای خواندنِ بچهها)
1444
01:18:59,920 --> 01:19:01,820
مَردم: لا اِله اِلا الله
1445
01:19:01,980 --> 01:19:03,820
مرد: لا اِله اِلا الله
1446
01:19:04,080 --> 01:19:06,990
مَردم: لا اِله اِلا الله
1447
01:19:07,100 --> 01:19:10,420
مرد: به حقِ شرفِ لا اِله اِلا الله
1448
01:19:10,580 --> 01:19:12,210
مَردم: لا اِله اِلا الله
1449
01:19:12,360 --> 01:19:14,820
مادرجان: خودت حواست به همه چی باشه
ننه جواهر: خیالِت راحت ننه، برو
1450
01:19:16,720 --> 01:19:19,860
...میگم بَد شد، باید میرفتم ننه جواهر
جلو مَردُم
1451
01:19:22,000 --> 01:19:24,460
برو دو تا دیگ از انباری بَردار بیار
1452
01:19:26,320 --> 01:19:27,320
تو چرا برگشتی؟
1453
01:19:27,400 --> 01:19:29,540
گفتن بیام کمکِ ننه جواهر
برای شام
1454
01:19:29,680 --> 01:19:31,580
اگه میخوای مثلِ خَر که
...سَر تو آخورش میکنه
1455
01:19:31,720 --> 01:19:33,580
سَر تو کامپیوترت کنی ها
همون بهتر که بِری
1456
01:19:33,920 --> 01:19:34,640
نه، کمک میکنم
1457
01:19:36,280 --> 01:19:39,340
حمید: خدا بیامرز وقتی میدید
یکی بیموقع یک کاری میکنه
1458
01:19:39,500 --> 01:19:42,340
میگفت طرف هم وقتِ شِکار
...دست به آبش گرفته
1459
01:19:42,480 --> 01:19:44,100
صد بار همین رو به خودم گفته بود
1460
01:19:44,840 --> 01:19:46,620
حالا این همهی زورش رو زد ها
1461
01:19:46,840 --> 01:19:49,020
همچین سنگینی گذاشت تو کاسه وزیریها
1462
01:19:49,920 --> 01:19:51,060
...قربونِ خدا برم
1463
01:19:51,200 --> 01:19:53,060
پلوی عروسی شد پلوی عَزا
1464
01:19:54,280 --> 01:19:55,100
ها؟
1465
01:19:57,200 --> 01:19:57,900
هیچی
1466
01:19:58,200 --> 01:20:00,260
حمید: چیچی میخوای؟
مسعود: دیگ بیاریم دیگه
1467
01:20:00,680 --> 01:20:02,860
اون کوچیکه که خودم میارم
تو برو کمکِ ننه
1468
01:20:03,400 --> 01:20:04,160
برو دیگه
1469
01:20:31,400 --> 01:20:36,060
(صدای گریهی بچه)
1470
01:21:31,000 --> 01:21:38,160
(صدای نفسنفس زدنِ حمید)
1471
01:21:38,400 --> 01:21:45,860
(صدای پرنده)
1472
01:21:46,280 --> 01:21:52,140
*حمید: اگه مُقَصِر من باشم میرم جَهَنَم
(ترانه بهشت و جهنم - داوود مقامی)
1473
01:21:57,320 --> 01:22:01,100
آخه قیامتی هم توی کاره
1474
01:22:01,300 --> 01:22:04,900
خدا پرده زِ کارت برمیداره
1475
01:22:05,120 --> 01:22:09,100
یه روز در مَحضرِ عَدلِ الهی
1476
01:22:09,320 --> 01:22:11,100
...بهت ثابِت میشه
1477
01:22:11,320 --> 01:22:13,400
(صدای صحبت مرضیه و مسعود)
1478
01:22:16,920 --> 01:22:20,400
:حمید با زمزمه
ولی میدونم جای من توی بهشته
1479
01:22:21,520 --> 01:22:23,000
!اِ... اِ
!آ... آ
1480
01:22:23,240 --> 01:22:24,200
!آخ
1481
01:22:25,940 --> 01:22:27,100
!پدرِ لَعنَت
1482
01:22:28,250 --> 01:22:31,100
(صدای خروس)
1483
01:22:31,960 --> 01:22:34,340
!سمیرا: مامان، داشتیم بازی میکردیم ها
...مهناز: بیاید، بیاید یه چیزی بخورید
1484
01:22:34,960 --> 01:22:35,840
مهناز: بیاین ناهار
1485
01:22:36,400 --> 01:22:38,920
مهناز: بشینین یه جا
...جعفر: میدونی؟ ما تَعَجبُم
1486
01:22:39,060 --> 01:22:41,000
...جعفر: از اینکه تو این هوای گرم
1487
01:22:41,160 --> 01:22:42,900
جعفر: این همه آدم اومده بود سرِ قبرِ این خدابیامرز
معصومه: بیا
1488
01:22:43,040 --> 01:22:45,380
!هرمز: مِیل ندارم
معصومه: یه چیز دیگه برات درست کنم؟
1489
01:22:45,520 --> 01:22:46,860
گفتم که مِیل ندارم
1490
01:22:49,260 --> 01:22:52,680
اون مینیبوسه بود، قرمزه
از اَردکان آمده بید
1491
01:22:53,740 --> 01:22:55,520
!زهرا: خاله، خاله
مهناز: اونها چهجور خبردار شدن؟
1492
01:22:56,660 --> 01:23:00,000
از همین جلو در هم مَعلوم بود
سرِ خاک چه غُلغُلهای بشه
1493
01:23:00,250 --> 01:23:02,080
اعظم: وزیریها دهنشون وا مونده بود
1494
01:23:02,730 --> 01:23:05,080
والله ما خودمون هم دهنمون وا مونده بود
1495
01:23:05,220 --> 01:23:08,920
فرشته: مامان، دایی مُرده؟
!مهناز: هیس
جعفر: این خدابیامرز رو شما دستِ کَم نگیرین
1496
01:23:09,060 --> 01:23:10,180
...مگه ننه جواهر نمیگفتش
1497
01:23:10,320 --> 01:23:13,840
که هر وقت از شکار برمیگشت
!یک شمسآبادی رو سیر میکرد
1498
01:23:15,180 --> 01:23:17,480
مگه] نه هرمز، نه؟]
1499
01:23:18,620 --> 01:23:21,900
اعظم: نَشین رو موزاییک، یخ میکنی
جعفر: گرمه، گرمه، اینجا خُنَکه
1500
01:23:22,180 --> 01:23:25,300
!اعظم: طِفلَک دایی
!چقدر غُصهی ماها رو خورد
1501
01:23:26,140 --> 01:23:28,200
!فرشته: مامان، آب میخوام
!زهرا: منم میخوام
1502
01:23:28,340 --> 01:23:30,190
آباجی، دو تا لیوان میدی؟
1503
01:23:30,420 --> 01:23:33,140
!جعفر: خدا رَحمَتِش کنه
اعظم: حاجی ناصر کجاهه؟
1504
01:23:33,620 --> 01:23:35,840
گفت سرِ خاک میمونه
زیارتِ عاشورا بخونه
1505
01:23:35,980 --> 01:23:38,000
مهناز: میگم یه کیلو گوشتِ چرخکرده
بگیریم، بهتر نیست؟
1506
01:23:38,150 --> 01:23:40,900
هرمز: اگه یه روز نوبتِ من شد
...زود از سرِ خاک برنگردین
1507
01:23:42,060 --> 01:23:43,481
یه چند ساعتی بشینین
1508
01:23:54,780 --> 01:23:56,880
!میگُم هرمز جان، شما بمیر
1509
01:23:57,020 --> 01:23:59,400
من خودُم یک پاسگاه سرِ قبرت میزنم
1510
01:23:59,550 --> 01:24:00,900
یک هفته پاس میدم
1511
01:24:01,040 --> 01:24:01,940
خوبه؟
1512
01:24:02,940 --> 01:24:03,640
هرمز: باشه
1513
01:24:03,680 --> 01:24:06,160
ولی... بگذار یکی این رو بگه که
1514
01:24:06,380 --> 01:24:07,760
بعدِ من زنده باشه
1515
01:24:07,940 --> 01:24:11,120
من تا حَلوای تو یکی رو نخورم
نمیمیرم
1516
01:24:12,020 --> 01:24:14,300
!اعظم: هیس! جعفر، خجالَت بکِش
1517
01:24:14,450 --> 01:24:15,450
!مثلِ که عَزاداریه
1518
01:24:16,000 --> 01:24:17,800
اعظم: مهناز، فهمیدی چطور شد؟
مهناز: ها؟
1519
01:24:17,940 --> 01:24:20,600
...دومادِ بزرگِ وزیریها وسطِ گریه زاری
1520
01:24:20,740 --> 01:24:23,680
جعفر [رو] کشیده بود کنار
!راجع به عاروسی پَسَند حرف بزنه
1521
01:24:24,140 --> 01:24:26,700
مادرجان: اعظم، غذا برای زندایی هم بیارید
اعظم: چشم
1522
01:24:27,060 --> 01:24:29,280
مادر، شما خودتون هم هیچی نخوردین
1523
01:24:29,530 --> 01:24:31,280
مهناز: از صبح تا حالا هیچی نخورده
1524
01:24:31,420 --> 01:24:33,600
ما چی جوابِ اینها رو بدم؟
!اینها پسفردا بلیط دارن ها
1525
01:24:33,740 --> 01:24:35,481
هرمز: خب، بلیط رو پس میگیرن
یه چی کم میکنن
1526
01:24:35,940 --> 01:24:38,280
هرمز جان، بَحثِ بلیط نیست
...بَحثِ سِفارَتِه
1527
01:24:38,420 --> 01:24:39,420
!وقت گرفتن
1528
01:24:40,100 --> 01:24:43,500
!مهناز: کجا؟ شما خو نخوردین
جعفر: اگه اینها سِفارَت رو دیر برن
3-2ماه عَقَب میافته
1529
01:24:43,700 --> 01:24:46,060
جعفر: اون پسرِ خوشگله کیه؟
مهناز: شاهرخ
1530
01:24:46,280 --> 01:24:49,320
هرمز: ها، که خیلی هم مؤدَب بود
اعظم: زشت شده، کَچَل شده
1531
01:24:49,460 --> 01:24:50,140
اِ؟
1532
01:24:50,820 --> 01:24:53,740
میگفتش که توی اَردکان
...یک مَحضَرِ آشنا دارن
1533
01:24:53,880 --> 01:24:56,140
فردا بِرَن همونجا عَقد کنن
...قالِ قضیه رو بِکَنن
1534
01:24:56,280 --> 01:24:58,960
جعفر: صداش هم در نیارن
هرمز: صداش هم در نیارن
1535
01:24:59,100 --> 01:25:02,100
اعظم: چی؟ صداش هم در نیارن
!خوبه والله
1536
01:25:02,300 --> 01:25:05,820
حالا چون بزرگان اومدن خواستگاری رَعیت
هر کاری خواستن باید بکنن؟
1537
01:25:05,960 --> 01:25:07,480
جعفر: چرا به مو میگی؟
اعظم: چیکارِ تو دارم خب؟
1538
01:25:07,620 --> 01:25:08,180
چی میگی؟
1539
01:25:08,220 --> 01:25:11,360
اعظم: اونجاست دیگه؟
هرمز: یکی باید پَسَند رو راضی کنه
مهناز: پَسَند؟
1540
01:25:11,500 --> 01:25:13,080
مادرِ پَسَند رو راضی کنه
1541
01:25:13,220 --> 01:25:14,880
!اعظم: هیس! مهناز میشنوه
1542
01:25:15,020 --> 01:25:16,080
!مهناز: راست میگم دیگه
1543
01:25:16,230 --> 01:25:18,480
پَسَند هر چی مامان بگه گوش میکنه
1544
01:25:18,820 --> 01:25:19,520
...راستی
1545
01:25:20,100 --> 01:25:21,680
سرِ خاک حَواسِتون به مادر بود؟
1546
01:25:22,540 --> 01:25:25,420
!هرمز: اصلاً گریه نکرد
مهناز: اون نَمَکدون رو میدی؟
1547
01:25:25,820 --> 01:25:26,680
هرمز: این براش خوب نیست
1548
01:25:26,830 --> 01:25:28,580
جعفر: حق داره بابا جون، حق داره
1549
01:25:28,830 --> 01:25:31,180
طِفلَک چی فکر میکرد، چی شد؟
1550
01:25:32,260 --> 01:25:34,240
!شمسی: جعفر آقا! اعظم
1551
01:25:35,860 --> 01:25:36,920
!قاسم اومد
1552
01:25:46,700 --> 01:25:48,520
جعفر: حالا این بچه رو چیکارش کنیم؟
1553
01:25:51,100 --> 01:25:54,500
!فرشته: مادرجون، مادرجون
!آقا قاسم اومده
1554
01:25:54,640 --> 01:25:55,900
(صدای تیکتاکِ ساعت)
1555
01:25:56,020 --> 01:25:57,020
!حاج ناصر: یاالله
1556
01:25:57,120 --> 01:25:59,960
(صدای تیکتاکِ ساعت)
1557
01:26:06,620 --> 01:26:07,860
جعفر: خدا رَحمت کنه ایشالله
1558
01:26:08,060 --> 01:26:10,240
بفرمایید، بفرمایید
!هرمز جان
1559
01:26:11,060 --> 01:26:12,240
!حمید: بِدِه من، قاسم
خوش آمدین
1560
01:26:12,360 --> 01:26:15,040
قاسم: زحمت نکشین
حمید: سلامت باشین، بفرمایید
1561
01:26:15,540 --> 01:26:17,990
قاسم: سلام مادر
!مادرجان: سلام جونُم
1562
01:26:18,940 --> 01:26:21,700
...بیا، بیا که دیر اومدی
1563
01:26:29,220 --> 01:26:31,040
مهناز: این بعدِ شما
...رسیده سرِ خاک
1564
01:26:31,180 --> 01:26:33,800
میخواست از همونجا هم برگرده، بِرِه
1565
01:26:33,980 --> 01:26:35,960
حاج ناصر میبیندش، به زور میاردش خونه
1566
01:26:36,140 --> 01:26:38,040
...مرضیه: الهی! غَریبی میکرده
1567
01:26:38,180 --> 01:26:40,940
مرضیه: خب دلش شکسته
جعفر: سینی رو پاک کن، بده
اعظم: کاشکی برنج داشتیم
1568
01:26:41,580 --> 01:26:43,840
جعفر: بِدِه مو، بِدِه مو میبَرم، میبرم آقا جان
شمسی: اینم بذار
1569
01:26:44,660 --> 01:26:46,160
بِده من، بِدین من ببرم
1570
01:26:49,300 --> 01:26:51,600
اعظم: بِبَر... خودت
پَسَند: بِبَرم... من خودم؟
1571
01:26:55,300 --> 01:26:57,000
(صدای افتادنِ سینی)
1572
01:27:00,380 --> 01:27:03,000
پَسَند: پام گیر کرد بَرِ قالی
اعظم: طوریش نیست
1573
01:27:04,420 --> 01:27:06,500
اعظم: اون قسمتی که طوریش نیست
جمع میکنیم
1574
01:27:08,140 --> 01:27:10,360
!جعفر: غذا هست ها
شما ناراحت نباشین، هست
1575
01:27:13,140 --> 01:27:21,140
(صدای بازی دخترها)
1576
01:27:27,140 --> 01:27:29,360
...حاج ناصر: لَمْ یَلِدْ وَ لَمْ یُولَدْ
1577
01:27:29,900 --> 01:27:31,800
پَسَند: سلام قاسم
قاسم: سلام
1578
01:27:32,100 --> 01:27:33,800
حاج ناصر: الله اکبر
1579
01:27:36,700 --> 01:27:38,360
پَسَند: تَسلیت میگم
...قاسم: تَسلیت
1580
01:27:40,200 --> 01:27:42,260
حاج ناصر: الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ
1581
01:27:42,420 --> 01:27:44,440
قاسم: عمه چِ... چطوره؟
1582
01:27:45,600 --> 01:27:46,540
پَسَند: خبر نداره
1583
01:27:47,300 --> 01:27:48,640
سَمعَکِش رو برداشتن
1584
01:27:50,000 --> 01:27:51,040
حاج ناصر: الله اکبر
1585
01:27:54,100 --> 01:27:55,160
سرد میشه
1586
01:28:03,200 --> 01:28:05,940
حاج ناصر: سُبحانَ الله، سُبحانَ الله، سُبحانَ الله
1587
01:28:09,200 --> 01:28:10,140
حاج ناصر: الله اکبر
1588
01:28:12,200 --> 01:28:14,940
حاج ناصر: سُبحانَ الله، سُبحانَ الله، سُبحانَ الله
1589
01:28:26,200 --> 01:28:27,240
حاج ناصر: الله اکبر
1590
01:28:28,800 --> 01:28:30,440
اَشْهَدُ اَنْ لا اِلهَ اِلاَّ اللّهُ
1591
01:28:30,600 --> 01:28:31,540
...اَشْهَدُ اَنَّ مُحَمَّدُ
1592
01:28:32,200 --> 01:28:35,440
اَللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ
1593
01:28:36,200 --> 01:28:39,940
أَلسَّلامُ عَلَیک یا أَیهَا النَّبِی وَ رَحمَةُ اللّهِ وَ بَرَکاتُه
1594
01:28:40,200 --> 01:28:43,740
أَلسَّلامُ عَلَینا و عَلی عِبادِ اللّهِ الصّالِحین
1595
01:28:44,200 --> 01:28:46,940
أَلسَّلامُ عَلَیکم و َرَحْمةُ اللّهِ وَ بَرَکاتُه
1596
01:28:51,000 --> 01:28:51,740
بله
1597
01:28:55,260 --> 01:28:57,880
حاج آقا... یک نمازتون رو خوندین
1598
01:29:02,340 --> 01:29:04,640
نماز عصر رو بعداً میخونم
!یا غَریب
1599
01:29:16,740 --> 01:29:17,880
!پَسَندیده... خانم
1600
01:29:24,500 --> 01:29:25,420
چی شد؟
1601
01:29:32,140 --> 01:29:33,700
...اونجا نشسته بود
1602
01:29:36,300 --> 01:29:38,900
بَهونهی رادیویش رو میگرفت که
خراب بود
1603
01:29:41,980 --> 01:29:43,380
...صبحونهش رو آوردم
1604
01:29:46,400 --> 01:29:48,140
...رفتم نونِ داغ براش بیارم
1605
01:29:49,820 --> 01:29:51,640
...وقتی که برگشتم، دیدم
1606
01:30:10,380 --> 01:30:11,290
!پَسَند: هاه
1607
01:30:18,380 --> 01:30:19,990
نمیدونم چی شد؟
1608
01:30:22,980 --> 01:30:27,990
(صدای کلاغ)
1609
01:30:31,280 --> 01:30:32,490
!ای وای
1610
01:30:41,860 --> 01:30:42,780
!پَسَند: مامان
1611
01:30:50,200 --> 01:30:51,100
!مامان
1612
01:30:51,400 --> 01:30:57,800
(صدای تیک تاکِ ساعت)
1613
01:30:58,660 --> 01:31:01,530
کمه، اینا کمه
1614
01:31:01,680 --> 01:31:03,420
باید از مَسجِد قرآن بیاریم
1615
01:31:06,000 --> 01:31:07,360
مادرجان: عینکُم کجاهه؟
1616
01:31:10,060 --> 01:31:13,480
عِینَک... رو چشمته، مامان
1617
01:31:15,300 --> 01:31:17,720
!عینکُم رو چشممه
دارم دنبالش میگردم
1618
01:31:33,420 --> 01:31:34,960
اعظم: این ظرفها رو بگذار اونوَرتر
1619
01:31:47,420 --> 01:31:55,420
(صدای صحبت جعفر از بیرون)
1620
01:32:23,580 --> 01:32:25,960
!(اعظم: مرضی (مرضیه
!خُرماها رو بچین تو دیس
1621
01:32:30,060 --> 01:32:31,920
هرمز: سلام
مهمان: سلام علیکم
1622
01:32:32,060 --> 01:32:33,060
مهمان: خدا صبرتون بِدِه
1623
01:32:34,620 --> 01:32:35,660
مهمانِ زن: خدا رحمتشون کنه
1624
01:32:35,690 --> 01:32:36,560
مهمان: خدا بیامرزتشون
1625
01:32:36,620 --> 01:32:39,360
مهمان: تَسلیت عرض میکنم، آخرین غمتون باشه
هرمز: خیلی ممنون
1626
01:32:41,260 --> 01:32:42,820
!مهمان: سلام حاج آقا! خسته نباشین
مهمان دیگر: سلام علیکم
1627
01:32:42,960 --> 01:32:44,120
مهمان: خدا صبرتون بده، تَسلیت میگم
1628
01:32:44,260 --> 01:32:46,080
مهمان زن: تَسلیت میگم حاج آقا
خدا بیامرزتش
1629
01:32:46,220 --> 01:32:47,620
حاج ناصر: خدا امواتِ شما رو هم بیامرزه
مهمان: سلام، خدا رحمتشون کنه
1630
01:32:47,770 --> 01:32:48,820
مهمان: غمِ آخرتون باشه
1631
01:32:50,260 --> 01:32:51,510
مهمان: سلام حاج آقا غمِ آخرتون باشه
1632
01:32:51,590 --> 01:32:53,290
مهمان: ایشالله داغ نبینید
حاج ناصر: خدا اَجرِتون بِدِه
1633
01:32:54,180 --> 01:32:55,440
حاج ناصر: حاج خانم، 135 تا
1634
01:32:55,680 --> 01:32:57,620
شمسی: 135 تا
1635
01:32:57,780 --> 01:32:59,520
ننه جواهر: چرا از اینجا میری آخه؟
1636
01:32:59,680 --> 01:33:02,990
ننه جواهر: قربونت، کمتر بکِش، کم نیاد یهوقت
اعظم: علی، مادر بشین دیگه
مرد: کم نمیاد، بَرِکَت داره
1637
01:33:03,180 --> 01:33:05,140
...معصومه: اون اتاق، اون اتاق کم اومده
1638
01:33:05,280 --> 01:33:06,760
معصومه: 10 تا دیگه بریزید
!اعظم: مسعود! مسعود
1639
01:33:06,900 --> 01:33:08,600
!اعظم: به بچههای خودمون بگو غذا نخورن ها
1640
01:33:08,750 --> 01:33:09,700
حمید: سریعتر بریزید
1641
01:33:10,550 --> 01:33:12,000
جعفر: بفرمایید عمو جان، بفرمایید
1642
01:33:12,140 --> 01:33:13,960
...بیشینید، راحت باشین
1643
01:33:14,900 --> 01:33:15,920
چیزی، کم و کَسری ندارید؟
1644
01:33:16,900 --> 01:33:19,120
!مهمان: رَحِمَ الله مَن یَقرأ فاتحه مَعَ الصَلوات
1645
01:33:19,400 --> 01:33:26,520
همگی: اللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّد وَ آلِ مُحَمَّد
1646
01:33:30,260 --> 01:33:31,260
(صدای نالهی زندایی)
1647
01:33:37,260 --> 01:33:38,160
سلام عمه
1648
01:33:42,420 --> 01:33:43,320
سلام عمه
1649
01:33:44,520 --> 01:33:48,020
صدام رو میفهمید؟
عمه، صدام رو میفهمید؟
1650
01:33:48,800 --> 01:33:50,980
عمه: چیچی میگی؟
قاسم: عمه، قاسمم
1651
01:33:51,440 --> 01:33:53,220
قاسم: قاسم
زندایی: نمیفهمم
1652
01:34:02,200 --> 01:34:05,240
...پَسَند: نه، خو این
قاسم: سیمش قَطعِ قَطع بود
1653
01:34:05,380 --> 01:34:06,740
قاسم: من وَصل کردم
...پَسَند: نه، سیمِش
1654
01:34:06,880 --> 01:34:09,481
قاسم: از همینجا بوده دیگه
جای دیگه که اِتِصالی نداره
پَسَند: مالِ دکمهشه
1655
01:34:09,840 --> 01:34:11,200
...بِ... بِده
1656
01:34:12,240 --> 01:34:14,800
این، اینجا باید بزنین
1657
01:34:16,440 --> 01:34:18,180
!زندایی، قاسمه
1658
01:34:19,080 --> 01:34:22,900
!پسرِ سیدرضا خدابیامرز ها
پسرِ داداشِتونه
1659
01:34:29,200 --> 01:34:30,260
زندایی: کجا بودی؟
1660
01:34:30,400 --> 01:34:32,000
قاسم: همینجا بودم
پَسَند: نبوده، امروز اومده
1661
01:34:35,240 --> 01:34:37,260
باز هم اومده مُرَخَصی
1662
01:34:38,320 --> 01:34:41,760
قاسم: بله... ولی این آخریشه
1663
01:34:42,280 --> 01:34:44,880
این دفعه که برگردم
دیگه پیشِت میمونم
1664
01:34:49,440 --> 01:34:51,500
!اعظم: پَسَند! پَسَند، بیا
1665
01:34:51,840 --> 01:34:53,440
خانمِ وزیری اینها دارن میرن
1666
01:35:01,760 --> 01:35:04,380
زهرا: عمو، عمو، برامون یه خونه دُرُست میکنی؟
1667
01:35:04,520 --> 01:35:07,380
سمیرا: میخوایم خالهبازی کنیم
...زهرا: آخرین بار دُرُست کردی با چادر
1668
01:35:07,520 --> 01:35:09,660
زهرا: بعد خراب شد افتاد
1669
01:35:09,820 --> 01:35:13,660
تو رو خدا بیا برامون دُرُست کن
1670
01:35:17,120 --> 01:35:20,140
قاسم: تو فِرِشتهای؟
سمیرا: نه، سمیرام
1671
01:35:20,400 --> 01:35:22,860
قاسم: خب، بیا
!سمیرا: آخ جون
1672
01:35:23,000 --> 01:35:25,660
زهرا: آخ جون! دستت درد نکنه
1673
01:35:25,800 --> 01:35:27,170
زهرا: چه خونهی قشنگی
1674
01:35:27,300 --> 01:35:30,140
سمیرا: خیلی خوشگل شده، عمو
دستت درد نکنه
1675
01:35:31,040 --> 01:35:32,720
سمیرا: غذام رو بِدِه عمو
1676
01:35:33,160 --> 01:35:36,020
زهرا: عمو، یه دَر هم برای خونهمون بذار
1677
01:35:37,040 --> 01:35:39,860
!قاسم: صبر کن
ببینم چیچی میتونم پیدا کنم
1678
01:35:41,040 --> 01:35:44,260
...زهرا: مثلاً من مردِ خونهام، خب
1679
01:35:46,280 --> 01:35:48,030
زهرا: بیا سمیرا، این رو بگیر
1680
01:35:48,180 --> 01:35:50,580
زهرا: بچه چرا تو کوچهست؟
1681
01:35:50,730 --> 01:35:53,080
دست و بالِش سیاه شده؟
1682
01:35:54,030 --> 01:35:56,480
نگاه کن من دارم گوشت میکوبم
1683
01:35:56,960 --> 01:35:59,140
!سمیرا: بچه تو کوچهست
1684
01:35:59,280 --> 01:36:01,580
چرا بچه رو گذاشتی بیرون
کثیف شده؟
1685
01:36:03,560 --> 01:36:07,020
مامان... شما نمیخواد
دست به چیزی بزنین
1686
01:36:07,160 --> 01:36:08,500
مو خودُم همهی کارها رو میکنم
1687
01:36:16,160 --> 01:36:19,160
اعظم: میخوایم سُفره بندازیم
بچهها میخوان غذا بخورن
1688
01:36:20,320 --> 01:36:21,620
شما نمیاین؟
1689
01:36:22,320 --> 01:36:24,220
...هرمز: والله من که سَر در نمیارم
1690
01:36:24,600 --> 01:36:27,500
آخه تو چه آخوندی هستی که
بلد نیستی یه روضهای بخونی؟
1691
01:36:27,640 --> 01:36:29,700
هرمز: یه چی بخون دیگه
حاج ناصر: آقا ولم کن
1692
01:36:29,840 --> 01:36:31,220
!حاج ناصر: من صِدام گرفته نمیتونم بخونم
1693
01:36:31,400 --> 01:36:33,020
حاج ناصر: ای بابا
!حمید: میگم آقا هرمز
1694
01:36:33,260 --> 01:36:35,980
هرمز: باشه، تو با همین صدای گرفتهات هم بخونی
...گریهاش در میاد
1695
01:36:36,120 --> 01:36:37,920
بالای مَنبَر که نمیخوای بری که
1696
01:36:38,060 --> 01:36:41,140
!حمید: حاج ناصر
...حاج ناصر: من اگه بخونم
خودم جلوتر از همه گریهام میگیره
1697
01:36:41,260 --> 01:36:43,740
حاج ناصر: روضهخون که نباید گریه کنه
حمید: آقا گوش بدین چیچی میگم
1698
01:36:43,890 --> 01:36:46,100
حمید: من بَلَدَم بخونم... میخوای من بخونم؟
1699
01:36:46,240 --> 01:36:47,340
!ول کن حمید
شوخی نیست که
1700
01:36:47,880 --> 01:36:50,700
این زن اگه امشب گریه نکنه
دِق میکنه میمیره
1701
01:36:50,840 --> 01:36:52,420
هرمز: میفهمی؟
!حمید: ها، نمیفهمم
1702
01:36:53,540 --> 01:36:55,020
هرمز: بابای من هم همینجوری مُرد
1703
01:36:55,080 --> 01:36:56,920
حمید: بابا بلدم نوحه بخونم
برای چی باور نمیکنین؟
1704
01:36:57,060 --> 01:36:59,040
مهناز: راست میگه، آقا هرمز
صداش بد نیست
1705
01:36:59,180 --> 01:37:00,240
آقا حمید بیا
1706
01:37:03,460 --> 01:37:04,460
لا اِله اِلی الله
1707
01:37:11,360 --> 01:37:12,040
!مسعود
1708
01:37:12,480 --> 01:37:14,760
پَسَند: تو عمو قاسم رو ندیدی؟
مسعود: رفت
1709
01:37:14,900 --> 01:37:16,840
مسعود: با عمو جعفر خداحافظی کرد، رفت
پَسَند: رفت؟
1710
01:37:18,000 --> 01:37:18,910
کجا رفت؟
1711
01:37:19,160 --> 01:37:22,260
گفت مرخصیاش تموم شده
...صبح باید بره پادِگان
1712
01:37:22,400 --> 01:37:24,420
ماشین گیر نمیاد
1713
01:37:24,560 --> 01:37:26,860
پَسَند: خیلی وقته؟
مسعود: همین الان رفت
1714
01:37:30,120 --> 01:37:31,980
مسعود: میگم کاریش دارین، برم دنبالش؟
1715
01:37:33,120 --> 01:37:36,280
!پَسَند: ها؟ نه
1716
01:37:53,120 --> 01:38:01,120
(صدای جیرجیرک)
1717
01:38:26,960 --> 01:38:32,240
(صدای نوحه خواندنِ حمید)
بنشین تا به تو گویم زینب
1718
01:38:32,400 --> 01:38:39,240
غمِ دل با تو بگویم زینب، خواهرِ من
1719
01:38:39,700 --> 01:38:46,040
بعد من قافِلِه سالار تویی، خواهرِ من
1720
01:38:46,300 --> 01:38:52,240
دخترِ حیدرِ کَرار تویی، خواهرِ من
1721
01:38:52,900 --> 01:38:59,940
جمله یاران حسین در سفرِ کربُ و بَلا
1722
01:39:01,100 --> 01:39:07,400
جمله یارانِ حسین در سفرِ کربُ و بَلا
1723
01:39:08,080 --> 01:39:12,200
هدفِ فِتنه و پیکانِ جفا
1724
01:39:12,480 --> 01:39:16,400
(صدای گریهی مادرجان)
خواهند شد، خواهرِ من
1725
01:39:16,580 --> 01:39:19,900
(صدای گریهی مادرجان)
...حمید: اهلِ بیتم همه در
1726
01:39:20,080 --> 01:39:21,900
حمید: مرگِ پدر میگِریَند
حاج ناصر: بِالاَخَرِه گریه کرد
1727
01:39:22,080 --> 01:39:23,500
جعفر: خب اَلحَمدلله، اَلحَمدلله
1728
01:39:23,680 --> 01:39:27,100
...حمید: اُم کُلثوم در آن دَم
حاج ناصر: خوب میخونه
جعفر: آره
1729
01:39:27,280 --> 01:39:31,500
(صدای هقهقِ مادرجان)
حمید: به نَوا خواهد شد، خواهرِ من
1730
01:39:32,680 --> 01:39:38,290
(صدای هقهقِ مادرجان)
چون که بر نِی سَرِ پُر خونِ حسینت بینی
1731
01:39:38,400 --> 01:39:41,800
(صدای هقهقِ مادرجان)
...خواهرم صبر و نما
1732
01:39:41,950 --> 01:39:47,100
(صدای هقهقِ مادرجان)
ظلم فَنا خواهد شد خواهرِ من
1733
01:39:54,560 --> 01:39:56,460
ننه جواهر: خدا رو شکر غذا به همه رسید
1734
01:39:56,660 --> 01:39:58,460
...حاج ناصر: بَرِکَت افتاد به سُفره
1735
01:39:58,600 --> 01:39:59,500
خدا بیامرزتش
1736
01:39:59,680 --> 01:40:02,600
هرمز: قاسم معلوم نشد یهو
بیهوا بلند شد کجا رفت؟
1737
01:40:04,200 --> 01:40:06,000
!اعظم: پَسَند
هرمز: نه خداحافظی، نه چیزی
1738
01:40:21,640 --> 01:40:24,520
علی: مامان، تشنمه
معصومه: نوشابه بخور، خاله
1739
01:40:36,360 --> 01:40:38,260
علی: مامان، تشنمه
اعظم: بخور دیگه
1740
01:40:38,800 --> 01:40:41,860
علی: نوشابه نمیخوام، آب میخوام
اعظم: شمسی، آب نیاوردی؟
1741
01:40:42,000 --> 01:40:43,440
شمسی: نه، یادم رفت
پَسَند: من میرم میارم
!جعفر: پَسَند
1742
01:40:43,840 --> 01:40:45,880
جعفر: بیشین
...پَسَند: آخه، آب
1743
01:40:46,020 --> 01:40:46,820
!جعفر: بیشین
1744
01:40:49,720 --> 01:40:51,420
هر کی آب میخواد، خودش میره میاره
1745
01:40:55,520 --> 01:40:58,020
ما دو روزه اینجاییم
اصلاً تو رو دیدیم؟
1746
01:40:58,800 --> 01:41:01,100
فردا معلوم نیست هر کی کجا هست
1747
01:41:01,800 --> 01:41:02,800
بله
1748
01:41:06,360 --> 01:41:09,980
عمو جان... بیا یه خُرده برای خودت بکِش
1749
01:41:11,360 --> 01:41:12,380
اعظم: اون سینی رو بِدِه
1750
01:41:15,060 --> 01:41:16,060
معصومه: نسوزه
1751
01:41:16,360 --> 01:41:17,480
شمسی: این نوشابه رو هم بده
1752
01:41:18,360 --> 01:41:30,960
(صدای آهنگِ عروسی زنگِ موبایلِ پَسَند)
1753
01:41:31,340 --> 01:41:33,280
مرضیه: گوشیتون رو بیارم خاله؟
...مادرجان: نمیخواد
1754
01:41:34,260 --> 01:41:35,240
بشین
1755
01:41:35,460 --> 01:41:47,160
(صدای آهنگِ عروسی زنگِ موبایلِ پَسَند)
1756
01:41:51,320 --> 01:41:52,320
...میگم
1757
01:41:53,160 --> 01:41:54,820
حالا به اینها چیچی بگیم؟
1758
01:42:00,800 --> 01:42:01,740
!نمیدونم
1759
01:42:18,640 --> 01:42:19,640
...وایمیسیم
1760
01:42:21,960 --> 01:42:26,160
بعدِ چهلُمِ دایی... جواب میدیم
1761
01:42:27,960 --> 01:42:29,860
!هاه
1762
01:42:30,800 --> 01:42:32,060
!خِیره انشالله
1763
01:42:42,240 --> 01:42:44,220
!ننه جواهر: مَجلسِ خوبی بود ها
1764
01:42:44,360 --> 01:42:47,500
ننه جواهر: همهی دَر و همسایهها اومده بودن
جعفر: خدا رَحمَتِش کنه
1765
01:42:48,240 --> 01:42:51,080
ننه جواهر: علی، روت رو بِتِکون
سرِ سُفره بلند میشی میری
1766
01:42:51,240 --> 01:42:52,280
اعظم: آب بریزم برات؟
!علی: نه
1767
01:42:54,220 --> 01:42:56,020
معصومه: بیا مامان
بیا بشین شامت رو بخور
1768
01:42:57,020 --> 01:42:58,520
(صدای جیرجیرک)
1769
01:42:59,820 --> 01:43:07,520
(صدای خُر و پُف)
1770
01:43:09,020 --> 01:43:17,020
(صدای جیرجیرک)
1771
01:43:55,320 --> 01:44:03,320
(صدای خُر و پُف)
1772
01:44:07,720 --> 01:44:09,000
(صدای نِق زدن نوزاد)
1773
01:44:14,720 --> 01:44:15,900
(صدای نِق زدن نوزاد)
1774
01:44:16,720 --> 01:44:18,500
(صدای گریه نوزاد)
1775
01:44:22,620 --> 01:44:24,080
!قربونت برم
1776
01:44:24,620 --> 01:44:27,180
(صدای نوزاد)
1777
01:44:27,620 --> 01:44:28,880
!پَسَند: جان
1778
01:44:29,120 --> 01:44:37,020
(صدای جیرجیرک)
1779
01:44:48,620 --> 01:44:51,050
(صدای پخشِ موسیقی از رادیو)
1780
01:44:51,220 --> 01:44:59,220
(ترانه به سوی تو - کوروس سرهنگزاده)
1781
01:45:00,150 --> 01:45:07,000
♪ به سوی تو، به شوقِ روی تو ♪
1782
01:45:07,150 --> 01:45:13,550
♪ به طرفِ کُوی تو، سپیده دَم آیم ♪
1783
01:45:13,700 --> 01:45:19,880
♪ مگر تو را جویم… بگو کجایی؟ ♪
1784
01:45:23,020 --> 01:45:31,020
♪ نشانِ تو گَه از زمین، گاهی ز آسمان جویَم ♪
1785
01:45:33,620 --> 01:45:39,180
♪ ببین چه بیپروا، رهِ تو میپویَم ♪
1786
01:45:39,320 --> 01:45:41,880
♪ بگو کجایی؟ ♪
1787
01:45:44,620 --> 01:45:52,620
♪ کِی رَوَد رُخِ ماهِت از نَظَرَم… نَظَرَم ♪
1788
01:45:54,720 --> 01:46:00,280
♪ به غیرِ نامِت کِی نامِ دگر بِبَرم؟ ♪
1789
01:46:00,420 --> 01:46:06,880
♪ اگر تو را جویَم، حَدیثِ دل گویم ♪
1790
01:46:07,020 --> 01:46:09,580
♪ بگو کجایی؟ ♪
1791
01:46:13,120 --> 01:46:21,120
♪ به دستِ تو دادم دلِ پریشانم ♪
♪ دگر چه خواهی؟ ♪
1792
01:46:22,620 --> 01:46:25,880
♪ فِتادهام از پا ♪
1793
01:46:26,020 --> 01:46:30,880
♪ بگو که از جانَم دگر چه خواهی؟ ♪
1794
01:46:31,220 --> 01:46:39,020
(صدای جیرجیرک)
1795
01:46:48,020 --> 01:48:46,020
(صدای موسیقی تیتراژ)
193158