All language subtitles for @YisFilm Khers.2022.720p.BDRip-Per

af Afrikaans
ak Akan
sq Albanian
am Amharic
ar Arabic
hy Armenian
az Azerbaijani
eu Basque
be Belarusian
bem Bemba
bn Bengali
bh Bihari
bs Bosnian
br Breton
bg Bulgarian
km Cambodian
ca Catalan
ceb Cebuano
chr Cherokee
ny Chichewa
zh-CN Chinese (Simplified)
zh-TW Chinese (Traditional)
co Corsican
hr Croatian
cs Czech
da Danish
nl Dutch
en English
eo Esperanto
et Estonian
ee Ewe
fo Faroese
tl Filipino
fi Finnish
fr French
fy Frisian
gaa Ga
gl Galician
ka Georgian
de German
el Greek
gn Guarani
gu Gujarati
ht Haitian Creole
ha Hausa
haw Hawaiian
iw Hebrew
hi Hindi
hmn Hmong
hu Hungarian
is Icelandic
ig Igbo
id Indonesian
ia Interlingua
ga Irish
it Italian
ja Japanese
jw Javanese
kn Kannada
kk Kazakh
rw Kinyarwanda
rn Kirundi
kg Kongo
ko Korean
kri Krio (Sierra Leone)
ku Kurdish
ckb Kurdish (Soranî)
ky Kyrgyz
lo Laothian
la Latin
lv Latvian
ln Lingala
lt Lithuanian
loz Lozi
lg Luganda
ach Luo
lb Luxembourgish
mk Macedonian
mg Malagasy
ms Malay
ml Malayalam
mt Maltese
mi Maori
mr Marathi
mfe Mauritian Creole
mo Moldavian
mn Mongolian
my Myanmar (Burmese)
sr-ME Montenegrin
ne Nepali
pcm Nigerian Pidgin
nso Northern Sotho
no Norwegian
nn Norwegian (Nynorsk)
oc Occitan
or Oriya
om Oromo
ps Pashto
fa Persian
pl Polish
pt-BR Portuguese (Brazil)
pt Portuguese (Portugal)
pa Punjabi
qu Quechua
ro Romanian
rm Romansh
nyn Runyakitara
ru Russian Download
sm Samoan
gd Scots Gaelic
sr Serbian
sh Serbo-Croatian
st Sesotho
tn Setswana
crs Seychellois Creole
sn Shona
sd Sindhi
si Sinhalese
sk Slovak
sl Slovenian
so Somali
es Spanish
es-419 Spanish (Latin American)
su Sundanese
sw Swahili
sv Swedish
tg Tajik
ta Tamil
tt Tatar
te Telugu
th Thai
ti Tigrinya
to Tonga
lua Tshiluba
tum Tumbuka
tr Turkish
tk Turkmen
tw Twi
ug Uighur
uk Ukrainian
ur Urdu
uz Uzbek
vi Vietnamese
cy Welsh
wo Wolof
xh Xhosa
yi Yiddish
yo Yoruba
zu Zulu
Would you like to inspect the original subtitles? These are the user uploaded subtitles that are being translated: 1 00:00:00,500 --> 00:00:08,500 ارائه‌ اختصاصی از کانال تلگرامی سینما نگاه t.me/YisFilm 2 00:00:09,000 --> 00:00:16,000 ترجمه شنیداری و زیرنویس: یوسف کارگر 3 00:00:16,500 --> 00:00:22,500 صدا گذاری و ویرایش نهایی: خواهران کاوسی 4 00:00:28,901 --> 00:00:31,126 ...دوره‌گردِ تُرک: سیمیت*، سیمیت، سیمیت (نوعی نانِ سُنتی تُرکی) 5 00:00:31,251 --> 00:00:34,126 ...سیمیت، سیمیت، سیمیت، سیمیت 6 00:00:36,001 --> 00:00:39,526 سیمیت‌چی، سیمیت‌چی !سیمیت‌چی، سیمیت‌چیه 7 00:00:39,601 --> 00:00:42,126 (صدای تبلیغِ فروشنده‌ی تُرک) 8 00:00:42,301 --> 00:00:43,526 دوره‌گردِ تُرک: سیمیت، سیمیت، سیمیت 9 00:00:43,571 --> 00:00:47,126 ...سیمیت، سیمیت، سیمیت، سیمیت 10 00:00:49,701 --> 00:00:55,126 (صدای تبلیغِ قهوه‌چی تُرک) 11 00:00:55,801 --> 00:00:58,126 ...قهوه‌چی تُرک: قهوه‌چیه 12 00:00:58,901 --> 00:01:01,401 (صدای تبلیغِ قهوه‌چی تُرک) 13 00:01:01,501 --> 00:01:47,126 (Mavi Mavi صدای نواختن موسیقی تُرکی) (خواننده: ابراهیم تاتلیسِس) (صدای تبلیغِ قهوه‌چی تُرک) 14 00:01:47,201 --> 00:01:49,126 *Mavi ،mavi :مردِ مشتری (آبی، آبی) 15 00:01:49,501 --> 00:01:51,126 ‫زارا: سلام. چی مِیل دارید؟ 16 00:01:51,292 --> 00:01:52,792 .زن: چای .مرد: منم همین‌طور 17 00:01:52,892 --> 00:01:56,801 (Mavi Mavi صدای نواختنِ موسیقی) 18 00:01:57,001 --> 00:01:59,042 .زارا: بفرمایید .مرد: خیلی ممنون 19 00:01:59,142 --> 00:02:01,792 (صدای زنگِ موبایل) 20 00:02:01,892 --> 00:02:02,892 زارا: الو 21 00:02:02,992 --> 00:02:05,092 (Mavi Mavi صدای نواختنِ موسیقی) 22 00:02:05,292 --> 00:02:06,667 .زارا: دیدمت... دیدمت 23 00:02:07,626 --> 00:02:08,667 ‫الآن میام. 24 00:02:08,867 --> 00:02:24,217 (Mavi Mavi صدای نواختنِ موسیقی) 25 00:02:24,417 --> 00:02:25,417 ‫زارا: کوش؟ 26 00:02:25,917 --> 00:02:26,817 سلام 27 00:02:28,001 --> 00:02:29,626 !بَختیار: چِته؟ آروم باش! نفس بگیر 28 00:02:29,792 --> 00:02:32,084 ‫زارا: دَه دقیقه بیشتر وقت ندارم. ‫رستوران خیلی شلوغه. 29 00:02:32,251 --> 00:02:33,292 ‫چی شد؟ 30 00:02:34,876 --> 00:02:36,126 !‫بَختیار: بفرمایید، خانمِ ایزابِل 31 00:02:36,292 --> 00:02:39,876 ‫بذار ببینم فامیلی‌ات چی بود؟ ‫لاکْرُوا... مبارکه! 32 00:02:43,459 --> 00:02:46,251 ‫زارا: وای! چقدر از این عکسم بدم میاد! 33 00:02:46,417 --> 00:02:48,100 ،بختیار: بد هم نیست ...به هر حال باید یه شَباهَتی 34 00:02:48,200 --> 00:02:50,126 به صاحبِ اصلی پاسپورت !داشته باشی دیگه 35 00:02:50,292 --> 00:02:53,991 ‫زارا: حالا این ایزابل لاکْرُوی بدبخت کی هست؟ 36 00:02:54,167 --> 00:02:56,709 ‫بختیار: یه توریست تو یکی از این هتل‌ها. ‫حالا چرا بدبخت؟ 37 00:02:56,876 --> 00:02:58,751 ،می‌ره گُزارِش می‌ده ...می‌گه پاسپورتم گم شده 38 00:02:58,917 --> 00:03:01,584 ‫بعدِ یه مدت چون فرانسویه، ‫براش یه پاسپورتِ جدید میاد. 39 00:03:02,626 --> 00:03:04,917 ‫آدم‌پَرونه می‌گفت فقط سه روز فرصت دارید. 40 00:03:05,084 --> 00:03:09,501 تون سوخته*game ،تو این سه روز رَد نشید ‫و این پاسپورت بی‌ارزش می‌شه. (گِیمِ، بازی) 41 00:03:09,667 --> 00:03:11,042 ‫زارا: مالِ تو چی؟ بختیار: من؟ 42 00:03:11,209 --> 00:03:12,667 ‫زارا: اسمت تو پاسپورت چیه؟ 43 00:03:13,209 --> 00:03:15,501 ‫بختیار: برای من فعلاً نتونستن کاری بکنن. 44 00:03:16,542 --> 00:03:17,542 ‫زارا: یعنی چی؟ 45 00:03:17,709 --> 00:03:19,876 ‫بختیار: یعنی اینکه تو می‌ری، ‫من بعداً میام. 46 00:03:20,959 --> 00:03:22,167 ‫زارا: شوخی‌ات گرفته بختیار؟ 47 00:03:22,334 --> 00:03:24,292 ‫بختیار: زارا... زارا... زارا... 48 00:03:25,084 --> 00:03:27,084 !‫این دفعه فرق می‌کنه 49 00:03:27,251 --> 00:03:29,292 ‫نه خطر داره، نه مرگ و میر. 50 00:03:29,667 --> 00:03:32,459 ‫توریستی اینجا سوارِ هواپیما می‌شی ‫ قلبِ اروپا پیاده می‌شی. 51 00:03:32,626 --> 00:03:35,251 ‫می‌دونی چند نفر حَسرَتِ این پاسپورت رو دارن؟ 52 00:03:35,751 --> 00:03:38,542 ‫زارا: اگه نتونی بیای تو، من چیکار کنم؟ ‫بختیار: می‌تونم، میام. 53 00:03:39,042 --> 00:03:40,226 !‫بختیار: گِیم‌‌بازی دیر و زود داره 54 00:03:40,442 --> 00:03:43,426 بعضی‌ها شانس دارن، زود می‌رن !بعضی‌ها دیرتر 55 00:03:44,917 --> 00:03:48,876 ‫تو هم کم‌کم بهتره وسایلت رو .از اینجا جمع کنی، تَسویه حساب کنی 56 00:03:49,042 --> 00:03:50,167 ‫زارا: نمی‌خوام. مالِ خودت! 57 00:03:50,334 --> 00:03:53,959 ...بختیار: زارا ‫زارا: نمی‌تونم ‫بختیار: زارا از چی می‌ترسی؟ مُطمَئنه! 58 00:03:54,126 --> 00:03:55,626 ‫زارا: نمی‌فهمی از چی می‌ترسم؟ 59 00:03:55,792 --> 00:03:58,992 ‫من اگه قرار بود بدونِ تو برم، !‫دَه سال که تو این جهنم نمی‌موندم 60 00:03:59,709 --> 00:04:01,209 ‫بختیار: می‌فهمم، ولی این آخرین راهه. 61 00:04:01,292 --> 00:04:04,510 ‫زارا: من نمی‌تونم، بختیار. ‫من بدونِ تو اونجا برام از جهنم هم بدتره! 62 00:04:04,626 --> 00:04:06,667 !‫یا ما با همدیگه می‌ریم یا اصلاً نمی‌ریم 63 00:04:07,959 --> 00:04:10,251 !‫بختیار: زارا... زارا 64 00:04:23,159 --> 00:04:28,251 دوره‌گردِ تُرک: سیمیت، سیمیت، سیمیت .سیمیت، سیمیت، سیمیت، سیمیت 65 00:04:30,059 --> 00:04:33,901 سیمیت‌چی، سیمیت‌چی .سیمیت‌چی، سیمیت‌چیه 66 00:04:35,659 --> 00:04:41,251 سیمیت، سیمیت، سیمیت سیمیت .سیمیت، سیمیت، سیمیت 67 00:04:42,792 --> 00:04:43,626 ‫رضا: کات! 68 00:04:44,376 --> 00:04:45,667 ‫آقا چطور بود؟ 69 00:04:46,376 --> 00:04:48,876 ‫جعفر پناهی پای تماس تصویری: اِ... خوب بود... 70 00:04:49,042 --> 00:04:51,459 ‫فقط رضا جان من نمی‌دونم چرا... 71 00:04:51,626 --> 00:04:53,417 ‫می‌مونید رو زارا؟ 72 00:04:53,959 --> 00:04:57,542 ‫باید بیاید برسید به بختیار، ‫زارا رو تو بَک‌گِراندِ این... 73 00:04:57,709 --> 00:04:59,542 ‫بِره به طرفِ رستوران... 74 00:04:59,709 --> 00:05:01,667 ‫پناهی: فوکوس هم روی بختیار باشه. ...بختیار: رضا جان 75 00:05:01,827 --> 00:05:04,660 ‫صدای مردِ پشتِ صحنه: آقای پناهی .اینجا نمی‌تونستم کاریش بکنم 76 00:05:04,834 --> 00:05:10,542 ‫چون وقتی که زارا می‌ره، من باید با زارا ‫می‌رفتم. این باید بختیار می‌اومد دنبالش... 77 00:05:10,709 --> 00:05:14,542 ‫پناهی: ببین این بازیگرها در اختیارِ شما هستن. ‫شما علامت بذارید... 78 00:05:14,709 --> 00:05:16,101 پناهی: رضا؟ رضا: جانم آقا 79 00:05:16,169 --> 00:05:18,501 ‫پناهی: ببین رضا جان .خودت حَواسِت به این باشه 80 00:05:18,667 --> 00:05:22,584 ‫پناهی: علامتِ آخر رو بذار ...بگو دقیقاً کجا وایسَن رضا: بله، بله... اوکی 81 00:05:22,751 --> 00:05:26,367 ‫و زارا هم از چه قسمت راه بیُفته ‫ بِره اون طرف. 82 00:05:27,042 --> 00:05:29,792 ‫این‌طوری وقتی که می‌مونیم رو زارا... 83 00:05:29,842 --> 00:05:32,792 ‫پَن* که می‌کنیم برمی‌گردیم به بختیار... (یک مدل حرکتِ دوربین) 84 00:05:32,959 --> 00:05:36,667 ‫یه وقتِ تَلَف شده داریم، .ریتم رو می‌اندازه 85 00:05:36,834 --> 00:05:38,334 ‫رضا: تکرار می‌کنیم پس. 86 00:05:38,501 --> 00:05:41,434 ‫پناهی: تکرار. صد در صد باید تکرار کنیم. ‫بعد یه چیز دیگه هم... 87 00:05:42,417 --> 00:05:44,542 ‫آروم به زارا بگو که... 88 00:05:45,209 --> 00:05:47,426 .نکنه *exaggerat وقتی که داره پاسپورت رو می‌گیره (اِگزَجِره، اِغراق) 89 00:05:47,526 --> 00:05:49,584 رضا: چشم !‫زارا، بیا 90 00:05:49,667 --> 00:05:52,292 ‫پناهی: بختیار هم دست و اَبروش overactـه. (اووِراَکت، بازی بیش از حد اِغراق‌آمیز) 91 00:05:53,209 --> 00:05:56,167 ‫رضا... رضا فهمیدی چی گفتم؟ 92 00:05:56,334 --> 00:05:59,034 ‫رضا؟ رضا قطع شد. 93 00:06:01,200 --> 00:06:02,100 رضا؟ 94 00:06:07,334 --> 00:06:12,800 (صدای هَمهَمه‌ از بیرون) 95 00:06:13,000 --> 00:06:14,000 پناهی: رضا؟ 96 00:06:14,200 --> 00:06:19,292 (صدای هَمهَمه‌ از بیرون) 97 00:06:20,392 --> 00:06:22,292 (صدای مرغ و خروس) 98 00:06:25,392 --> 00:06:30,092 (صدای کلاغ) 99 00:06:30,392 --> 00:06:36,092 (صدای بازی بچه‌ها از بیرون) 100 00:06:36,392 --> 00:06:43,292 (صدای گفتگوی زن از بیرون) 101 00:06:48,892 --> 00:06:54,292 (صدای بچه‌ها از بیرون) 102 00:07:04,992 --> 00:07:12,051 (صدای هَمهَمه‌ی افراد) 103 00:07:12,102 --> 00:07:15,051 (صدای مرغ و خر‌وس) 104 00:07:15,251 --> 00:07:16,542 ‫قَنبَر: سلام، آقای مهندس. 105 00:07:16,709 --> 00:07:17,609 ‫پناهی: سلام 106 00:07:17,902 --> 00:07:20,351 (صدای مرغ و خر‌وس) 107 00:07:20,584 --> 00:07:22,209 ‫پناهی: آقا قَنبَر ببخشید؟ قَنبَر: جانم؟ 108 00:07:22,376 --> 00:07:25,909 ‫پناهی: تو خونه‌تون نردبونی چهارپایه‌ای چیزی داری؟ ‫قَنبَر: بله، هست آقا. 109 00:07:26,051 --> 00:07:27,701 ‫پناهی: یه دقیقه لطف می‌کنی؟ ‫قَنبَر: بیارم اونجا آقا؟ 110 00:07:27,767 --> 00:07:29,251 ‫پناهی: بله، بله مرسی. ‫قَنبَر: تو برو، منم میام. 111 00:07:29,334 --> 00:07:32,501 ‫زنِ قنبر: چه خبرته این همه سر و صدا به پا کردی؟ ‫یه عروسی خواستیم بریم ها. 112 00:07:32,667 --> 00:07:34,486 ‫قنبر: مهندسه، برو. ‫زنِ قنبر: تو اخلاقت همیشه همینه. 113 00:07:34,587 --> 00:07:37,001 ‫قنبر: کار داره، گفتم برو. یا الله ‫زنِ قنبر: چه کاری داره آخه؟ 114 00:07:37,587 --> 00:07:42,300 (صدای موسیقی آذری) 115 00:07:42,942 --> 00:07:44,251 ‫پناهی: ببخشید خانم. 116 00:07:44,451 --> 00:07:46,592 (صدای موسیقی آذری) 117 00:07:46,792 --> 00:07:48,042 ‫زنِ قنبر: خواهش می‌کنم. 118 00:07:48,242 --> 00:07:58,085 (صدای موسیقی آذری) 119 00:07:58,285 --> 00:08:00,994 ‫پناهی: آقا قنبر، این رو می‌شه بذارید اینجا؟ 120 00:08:01,167 --> 00:08:02,834 ‫قنبر: بله آقا، اومدم. یا الله! 121 00:08:04,417 --> 00:08:05,642 ‫قنبر: ببخشید !‫پناهی: همین‌جا بذار 122 00:08:05,709 --> 00:08:07,167 ‫قنبر: چشم، آقای مهندس. 123 00:08:10,251 --> 00:08:11,834 ‫قنبر: خوبه آقا؟ ‫پناهی: آره 124 00:08:12,834 --> 00:08:14,126 ‫پناهی: یه لحظه این رو نگه دار. 125 00:08:14,292 --> 00:08:15,542 ‫قنبر: آقا می‌خواین چیکار کنین؟ 126 00:08:15,709 --> 00:08:17,917 ‫پناهی: من این‌ رو ببرم بالا !ببینم خط می‌ده 127 00:08:18,084 --> 00:08:19,997 ‫قنبر: آقا، برای شما بَده برید اون بالا. 128 00:08:20,084 --> 00:08:22,542 ‫من خودم انجام می‌دم. ‫هر کاری دارید به من بگید. 129 00:08:23,209 --> 00:08:24,084 ‫پناهی: چرا؟ 130 00:08:24,257 --> 00:08:27,050 قنبر: آقای مهندس ...اینجا در و همسایه‌ فکر می‌کنن 131 00:08:27,107 --> 00:08:29,304 یه وقت رفتین بالا دارین به خونه‌شون سَرَک می‌کشین 132 00:08:29,340 --> 00:08:30,600 ‫پناهی: اینم باشه ‫قنبر: ببخشید ها! 133 00:08:30,642 --> 00:08:32,592 ‫پناهی: خواهش می‌کنم. پس سریع برو. ‫قنبر: چشم 134 00:08:33,892 --> 00:08:37,051 (صدای موسیقی آذری) 135 00:08:37,251 --> 00:08:39,584 !‫قنبر: یا الله... یا الله 136 00:08:41,192 --> 00:08:43,876 ‫پناهی: خب، یه لحظه بگیر بالا... 137 00:08:44,042 --> 00:08:45,676 ‫ببین خط می‌ده اصلاً؟ 138 00:08:47,834 --> 00:08:49,376 ‫قنبر: من خطی نمی‌بینم. 139 00:08:50,051 --> 00:08:54,667 ‫آقا، اینجا سالی دوازده ماه همینه. ‫آنتن نمی‌ده، خط نمی‌ده. 140 00:08:54,834 --> 00:08:57,626 ‫اگه بخواین می‌برم بالا پشت بومِ همسایه. 141 00:08:57,792 --> 00:08:59,542 ‫ولی اونجا هم همینه. 142 00:08:59,542 --> 00:09:04,067 ‫پناهی: آقا... این... کَدخُداست چیه... رئیسِ شورا قنبر: ها 143 00:09:04,167 --> 00:09:07,459 ‫پناهی: گفته بود که اینجا خطش خوبه ‫موبایل می‌گیره، همه‌چیمون خوبه. 144 00:09:07,626 --> 00:09:09,876 ‫قنبر: اون همه‌چی رو می‌گه عالیه. 145 00:09:10,626 --> 00:09:12,050 !پناهی: خب بیا پایین، بیا پایین 146 00:09:12,204 --> 00:09:14,709 ‫قنبر: تازه این مُدَت هم که آنتن می‌داد ‫از شانسِ شما بود. 147 00:09:14,876 --> 00:09:16,501 ‫قنبر: اینجا اصلاً آنتن نمی‌ده! 148 00:09:16,667 --> 00:09:20,167 ‫واسه همینه هیچ‌کی موبایل استفاده نمی‌کنه. ...می‌افته تو خطِ تُرکیه 149 00:09:20,334 --> 00:09:23,376 ‫قنبر: قَبضِش زیاد میاد، ‫هیچ‌کی نمی‌تونه پَرداخت بکنه. ...پناهی: خب 150 00:09:26,104 --> 00:09:28,145 .قنبر: این خدمتِ شما .پناهی: مرسی ‫قنبر: بفرمایید. 151 00:09:28,459 --> 00:09:30,042 ‫پناهی: چیه نو نوار کردی! چه خبره؟ 152 00:09:30,209 --> 00:09:31,876 ‫قنبر: آقای مهندس، می‌ریم مَراسِم. 153 00:09:32,042 --> 00:09:34,767 ‫پناهی: مَراسِمِ چی؟ ‫قنبر: مَراسِمِ پا‌شویانه. 154 00:09:34,834 --> 00:09:37,459 ‫پناهی: چی‌چی شویان؟ ‫قنبر: یه جور مراسمِ نامزدیه. 155 00:09:37,626 --> 00:09:41,459 ‫قنبر: عروس و داماد رو می‌بَرن لبِ چشمه ‫پاهاشون رو می‌شورن و این‌ها. .پناهی: خب 156 00:09:41,626 --> 00:09:43,079 ‫پناهی: ببین... .قنبر: جانم ...پناهی: یه دقیقه 157 00:09:43,126 --> 00:09:45,417 ...پناهی: یه دقیقه ‫قنبر: بذار این رو جابه‌جا کنم .شما راحت برید 158 00:09:46,751 --> 00:09:49,001 .قنبر: آقای مهندس، شما هم بیاین !‫خوشحال می‌شن ها 159 00:09:49,167 --> 00:09:51,626 ‫پناهی: نه، من کار دارم. مرسی. ‫خیلی ممنون. 160 00:09:51,792 --> 00:09:52,509 ‫قنبر: هر جور راحتین. 161 00:09:52,576 --> 00:09:54,626 ‫پناهی: ببین، عزیز جان! ‫قنبر: بله؟ 162 00:09:54,976 --> 00:09:55,926 ...پناهی: آقا 163 00:09:56,059 --> 00:10:00,076 ‫قنبر: بله آقا؟ ‫پناهی: من نمی‌تونم بیام، خب فقط یه لطفی می‌کنی؟ 164 00:10:00,784 --> 00:10:03,009 ‫پناهی: اِ... داری می‌ری اونجا، خب؟ قنبر: آها 165 00:10:03,044 --> 00:10:05,659 پناهی: خب؟ یه فیلم هم بگیر که .من ببینم چه خبره 166 00:10:05,696 --> 00:10:06,917 ‫قنبر: آقا، من بلد نیستم. 167 00:10:07,012 --> 00:10:09,584 ‫بعدش هم این همه راه از ‫تهران کوبیدین اومدین اینجا... 168 00:10:09,751 --> 00:10:11,967 !قنبر: ‫شما خودتون بیاین فیلمبرداری بکنید دیگه .پناهی: نه قربونتم 169 00:10:12,004 --> 00:10:14,334 .پناهی: مرسی. دفعه‌ی بعد ان‌شاالله 170 00:10:14,501 --> 00:10:16,001 ‫ببین، کاری نداره! 171 00:10:16,167 --> 00:10:17,709 ‫پناهی: تو فقط... ببین... قنبر: آها 172 00:10:17,767 --> 00:10:20,709 ...پناهی: الان من این رو خب قنبر: آها .پناهی: گذاشتم، فیلم می‌گیره 173 00:10:20,876 --> 00:10:23,026 ‫پناهی: دست نزن! .همین‌طوری روشن بذار 174 00:10:23,105 --> 00:10:25,869 ‫قنبر: آقا، اهالی دِه مَسخَره می‌کنن. می‌گن... ‫پناهی: روشن... خواهش می‌کنم، عِیب نداره، نه، نه 175 00:10:26,042 --> 00:10:27,084 ‫پناهی: روشن بذار بمونه... 176 00:10:27,251 --> 00:10:29,626 ‫پناهی: از همین‌جا شروع کن فیلم گرفتن، برو. 177 00:10:29,792 --> 00:10:32,231 ‫فقط این رو راحت بگیر .طرفِ هر کی می‌خوای فیلم بگیری 178 00:10:32,326 --> 00:10:33,751 ‫قنبر: این الان فیلم داره می‌گیره آقا؟ پناهی: آره، آره 179 00:10:33,796 --> 00:10:35,751 قنبر: فقط من بگیرم این‌جور برم؟ ‫پناهی: آره، آره، برو، برو. 180 00:10:35,917 --> 00:10:37,667 ‫قنبر: کاش خودتون می‌اومدین، آقا. پناهی: آره، بدو برو 181 00:10:37,704 --> 00:10:39,251 ‫پناهی: اینم بذار تو جیبت، برو قنبر: باشه، باشه 182 00:10:39,417 --> 00:10:41,501 ‫پناهی: ببین هر موقع هم که ...خواستی قطع کنی 183 00:10:41,557 --> 00:10:43,901 پناهی: این... همون رو می‌زنی، این رو قنبر: چشم، چشم آقا 184 00:10:43,951 --> 00:10:45,601 پناهی: دوباره هر وقت خواستی بگیری .این رو می‌زنی 185 00:10:45,667 --> 00:10:47,959 ‫قنبر: چشم، آقای مهندس. ببخشید من رفتم. پناهی: برو 186 00:10:48,126 --> 00:10:49,209 ‫پناهی: خواهش می‌کنم. قنبر: ببخشید 187 00:10:49,792 --> 00:10:51,084 ‫قنبر: کفش‌هام هم بردارم 188 00:10:51,284 --> 00:10:54,676 (صدای خنده‌ی افراد) 189 00:10:54,876 --> 00:10:57,542 ‫پناهی: قشنگ این‌طوری بگیر جلوت، برو. ‫قنبر: چشم، آقا. 190 00:10:57,742 --> 00:11:08,509 (صدای خنده و گفتگوی افراد) (صدای آوازِ تُرکی) 191 00:11:08,709 --> 00:11:11,042 ‫پناهی: خب باریکَلا، خیلی خوبه، ‫همین‌طوری بگیر... قنبر: خوبه آقا؟ 192 00:11:11,209 --> 00:11:13,209 ‫پناهی: از هر کی می‌خواستی فیلم بگیری ‫این‌طوری بگیر جلو! 193 00:11:13,376 --> 00:11:15,501 ‫قنبر: از شما می‌گیرم. ‫پناهی: خب، بیا بگیر. 194 00:11:17,376 --> 00:11:18,201 (صدای شاترِ دوربینِ عکاسی) 195 00:11:18,376 --> 00:11:27,501 (صدای بچه‌ها) (صدای ساز زدن) 196 00:11:27,700 --> 00:11:31,501 (صدای گفتگوی افراد) (صدای ساز زدن) 197 00:11:31,792 --> 00:11:34,001 ‫زن: سلام، پسرعمو قنبر ‫قنبر: سلام 198 00:11:34,167 --> 00:11:35,917 ‫زن: چطوری؟ ‫قنبر: شما چطورین؟ 199 00:11:36,084 --> 00:11:38,459 ‫زن: چی شده بیل و کُلَنگ رو گذاشتی زمین؟ اون چیه دیگه؟ 200 00:11:38,626 --> 00:11:40,209 ‫قنبر: مهندس داده. ‫دوربینه، فیلم می‌گیرم. 201 00:11:40,369 --> 00:11:43,369 ‫زن: بلدی آخه؟ ‫قنبر: من خودم کارگردانم، بابا. 202 00:11:43,555 --> 00:11:51,804 (صدای هَمهَمه‌ی افراد) 203 00:11:52,004 --> 00:11:55,792 ‫پناهی: بَه! بچه‌ها، بیاین اینجا ببینم. 204 00:11:55,851 --> 00:11:58,292 ‫بیاین اینجا. بیاین. بیاین .سلام 205 00:11:58,351 --> 00:11:59,192 بیاین 206 00:12:00,209 --> 00:12:01,501 ...پناهی: بله، ببین ‫زن: آقای مهندس، دیره 207 00:12:01,667 --> 00:12:04,792 ‫پناهی: چشم، چشم .من یه عکس ازت بگیرم 208 00:12:05,251 --> 00:12:06,292 ‫ممنون 209 00:12:06,709 --> 00:12:08,584 ‫پناهی: بیاین اینجا بشینین! 210 00:12:09,251 --> 00:12:11,334 ‫زن: آقای مهندس، دیره !ما مهمونیم آخه 211 00:12:11,501 --> 00:12:13,042 ‫پناهی: بله، بله. باشه. 212 00:12:13,242 --> 00:12:16,000 (صدای ساز و آوازِ آذری) 213 00:12:16,126 --> 00:12:17,417 ‫زن: می‌ذارید بیان؟ 214 00:12:17,584 --> 00:12:19,376 ‫پناهی: یه دقیقه اجازه بدین. 215 00:12:19,576 --> 00:12:34,000 (صدای ساز و آوازِ آذری) (صدای گفتگوی زن‌ها به آذری) 216 00:12:37,501 --> 00:12:39,084 ‫نَنِه: آقای مهندس؟ 217 00:12:39,709 --> 00:12:41,834 ‫نَنِه: آقای مهندس؟ ‫پناهی: بله، بله؟ 218 00:12:42,001 --> 00:12:43,501 ‫نَنِه: بیا، غذا حاضره 219 00:12:44,834 --> 00:12:45,959 ‫پناهی: اومدم. 220 00:12:46,200 --> 00:12:57,176 (صدای ساز و آواز از بیرون) 221 00:12:57,376 --> 00:13:00,292 ‫پناهی: بَه بَه! چه بوهایی خوبی میاد. 222 00:13:00,459 --> 00:13:02,876 ‫نَنِه: بیا. بیا غذات رو ببر. 223 00:13:10,917 --> 00:13:13,376 ‫پناهی: ببخشید دیگه. ‫شما رو هم به زحمت انداختم. 224 00:13:13,792 --> 00:13:14,876 ‫نَنِه: چه زحمتی؟ 225 00:13:15,042 --> 00:13:16,959 ‫من این کار رو نکنم، حوصله‌ام سر می‌ره. 226 00:13:17,792 --> 00:13:19,292 ‫پناهی: شما چرا نرفتین؟ 227 00:13:19,459 --> 00:13:23,417 ‫نَنِه: دیگه از من گذشته .این مراسم مالِ جوون‌هاست 228 00:13:23,834 --> 00:13:26,709 .‫پناهی: ماشاالله تازه اولِ جوونی شماست 229 00:13:26,876 --> 00:13:31,417 ‫نَنِه: ای بابا. دلم می‌خواستم برم ‫ولی این پا درد من رو بیچاره کرده. 230 00:13:31,584 --> 00:13:36,667 ‫پناهی: اون قرص مَنیَزیم‌های زردی که دادم رو می‌خوری؟ 231 00:13:36,834 --> 00:13:39,292 ‫نَنِه: همون‌ها یه ذره پاهام رو !خوب کرده دیگه 232 00:13:39,459 --> 00:13:43,334 ‫تموم شدن. قوطی‌اش رو دادم قنبر بخره ‫ولی امروز نمی‌رسه بِره شهر. 233 00:13:43,501 --> 00:13:46,917 ‫پناهی: چه مراسمی بود [قنبر] گفت می‌خوام برم اونجا؟ 234 00:13:47,084 --> 00:13:52,959 ‫نَنِه: یه نوع مراسمِ نامزدیه. ‫از قدیم این رسم رو داشتیم. 235 00:13:53,126 --> 00:13:55,251 ‫خدابیامُرز مادرم می‌گفت... 236 00:13:55,751 --> 00:13:58,251 ...‫قدیم‌ها وقتی یه پسر عاشقِ یه دختر می‌شد 237 00:13:58,417 --> 00:14:00,876 ‫می‌رفت کنارِ رودخونه قایِم می‌شد 238 00:14:01,042 --> 00:14:06,084 ‫وقتی دختره می‌اومد آب ببره یا ظرف بشوره، ‫می‌پرید و چادرش‌ رو می‌گرفت... 239 00:14:06,667 --> 00:14:11,251 ‫از اون به بعد، چه دختره راضی بود و چه نبود، ‫اسمش رو روی اون می‌ذاشتن... 240 00:14:11,417 --> 00:14:13,001 ‫نَنِه: نگیر، آقای مهندس! 241 00:14:13,167 --> 00:14:14,167 نَنِه: نگیر ‫پناهی: چرا؟ 242 00:14:14,334 --> 00:14:16,417 ‫نَنِه: می‌گم نگیر دیگه. حرف گوش کن. ‫پناهی: چشم. 243 00:14:16,584 --> 00:14:17,792 ‫پناهی: ببخشید، بله. 244 00:14:17,959 --> 00:14:19,626 .‫نَنِه: پس دختره نشون‌کرده‌ی اون می‌شد 245 00:14:19,792 --> 00:14:23,501 ‫دیگه هیچ‌کس به خواستگاری اون دختر نمی‌رفت. ‫ولی اون رسم از بین رفت. 246 00:14:23,667 --> 00:14:25,251 ‫حالا مراسمِ پاشویان جاش رو گرفته. 247 00:14:25,417 --> 00:14:27,959 ‫پناهی: همین پاشویان رو می‌گم. چیه این؟ 248 00:14:28,126 --> 00:14:31,292 ‫نَنِه: اینم باز یه سُنَتِ نامزدیه. پناهی: خب 249 00:14:31,459 --> 00:14:35,542 ‫نَنِه: دختر و پسری رو که می‌خوان عقد کنن، ‫می‌برن کنارِ دو تا سنگِ بزرگِ رودخونه... 250 00:14:35,709 --> 00:14:43,751 ‫دختر رو می‌نشونن رو سنگِ چپی ...و پسر رو هم می‌نشونن رو سمتِ راستی 251 00:14:43,900 --> 00:14:44,600 پناهی: خب 252 00:14:44,709 --> 00:14:49,667 ‫نَنِه‌: پاهای دختره رو زن‌ها می‌شورن ‫و مردها هم پاهای پسره رو. 253 00:14:49,834 --> 00:14:54,584 ‫می‌گن این کار باعث می‌شه .زندگی اون‌ها خوش بشه 254 00:14:54,751 --> 00:14:57,709 ‫چون زندگی‌شون رو با پاکی شروع می‌کنن. 255 00:14:57,876 --> 00:15:01,209 ‫پناهی: چه سنتِ خوبیه! ...فقط یه چیز رو متوجه نشدم 256 00:15:01,376 --> 00:15:06,834 ‫گفتین که دختره سمتِ راست ...پسره سمتِ چپ 257 00:15:07,001 --> 00:15:08,800 ‫اگه جاشون عوض بشه چی؟ 258 00:15:09,209 --> 00:15:11,167 ‫نَنِه: ای بابا. من چه می‌دونم؟ 259 00:15:11,334 --> 00:15:17,501 ‫می‌گن چون دختر از دَنده‌ی چپ به دنیا میاد ‫باید بشینه رو سنگِ سمتِ چپ. 260 00:15:17,892 --> 00:15:19,792 پناهی: خب !نَنِه: ‫این چیزها رو ولش کن 261 00:15:19,959 --> 00:15:23,084 ‫پاشو غذات رو ببر .قبل از اینکه سرد بشه، بخور 262 00:15:23,251 --> 00:15:25,709 ‫من زیاد از این چیزها سرم نمیشه والله. 263 00:15:25,876 --> 00:15:28,126 ‫پناهی: خیلی ممنون ‫نَنِه: نوش جانت 264 00:15:28,172 --> 00:15:31,417 ‫پناهی: با اجازه‌ات. خداحافظ ‫نَنِه: نوشِ جان. خوش اومدی. 265 00:15:32,001 --> 00:15:33,667 ‫نَنِه: من از این چیزها سرم نمی‌شه که! 266 00:15:34,001 --> 00:15:35,067 (صدای در زدن) 267 00:15:36,401 --> 00:15:37,367 (صدای در زدن) 268 00:15:37,759 --> 00:15:39,201 ‫پناهی: بله؟ 269 00:15:40,292 --> 00:15:41,459 !‫قنبر: یا الله 270 00:15:42,001 --> 00:15:44,167 ‫قنبر: آقای مهندس، اجازه هست؟ 271 00:15:44,626 --> 00:15:45,459 ‫پناهی: بله 272 00:15:45,633 --> 00:15:48,966 ‫قنبر: ای وای، ببخشین تور رو خدا. ‫خواب بودین؟ معذرت می‌خوام. 273 00:15:49,126 --> 00:15:51,200 ‫آقای مهندس ما داشتیم می‌رفتیم. 274 00:15:51,250 --> 00:15:55,376 آخه بعدِ مراسمِ پاشویان ...فامیل‌های دوماد می‌ره‌ خونه‌ی 275 00:15:55,542 --> 00:15:58,251 دوماد، فامیل‌های عروس هم ‫می‌ره خونه‌ی عروس. 276 00:15:58,417 --> 00:16:00,200 ‫گفتم ما می‌ریم... این اینجا می‌مونه، 277 00:16:00,300 --> 00:16:03,251 خدای نکرده اتفاقی می‌افته .شرمنده‌ی شما می‌شیم 278 00:16:03,417 --> 00:16:05,001 ‫می‌ذارم همین‌جا. 279 00:16:05,584 --> 00:16:08,542 ‫قنبر: سینی غذا رو هم با خودم می‌برم، آقا. 280 00:16:08,742 --> 00:16:11,542 (صدای نفس‌های جعفرِ پَناهی) 281 00:16:12,042 --> 00:16:13,126 !‫قنبر: با اجازه 282 00:16:13,292 --> 00:16:16,605 ‫پناهی: آقا قنبر! !یه دقیقه وایسا ببینم چیکار کردی؟ 283 00:16:17,292 --> 00:16:19,605 (صدای واق‌واقِ سگ) 284 00:16:20,042 --> 00:16:21,834 ‫بذار ببینم! 285 00:16:27,292 --> 00:16:28,605 (صدای واق‌واقِ سگ) 286 00:16:39,292 --> 00:16:41,605 (صدای واق‌واقِ سگ) 287 00:16:54,751 --> 00:16:58,417 !‫پناهی: خب... این از این 288 00:16:58,617 --> 00:16:59,905 (صدای واق‌واقِ سگ) 289 00:17:06,001 --> 00:17:08,334 ‫صدای پناهی از داخلِ فیلم: خب باریکلا .خیلی خوبه، همین رو بگیر صدای قنبر از داخل فیلم: خوبه آقا؟ 290 00:17:08,501 --> 00:17:10,709 ‫پناهی: از هر کی می‌خواستی فیلم بگیری .این‌طوری بگیر جلو 291 00:17:10,876 --> 00:17:13,001 ‫قنبر: از شما می‌گیرم. ‫پناهی: خب بیا بگیر! 292 00:17:14,876 --> 00:17:23,001 صدای حرکات و نفس‌های قنبر) (از داخلِ فیلمِ گرفته شده 293 00:17:23,626 --> 00:17:24,667 ‫پناهی: خوبه که! 294 00:17:24,751 --> 00:17:26,417 ‫قنبر: نه، خراب کردم اونجا! 295 00:17:26,584 --> 00:17:27,834 !‫پناهی: نه بابا 296 00:17:28,292 --> 00:17:30,042 ‫قنبر: فیلمتون خراب شد. 297 00:17:31,742 --> 00:17:39,500 صدای حرکات و نفس‌های قنبر) (از داخلِ فیلمِ گرفته شده 298 00:17:39,800 --> 00:17:46,500 (صدای الاغ) 299 00:17:46,709 --> 00:17:48,876 ‫زن: سلام، پسرعمو قنبر. ‫قنبر: سلام! 300 00:17:49,042 --> 00:17:50,834 ‫زن: چطوری؟ ‫قنبر: شما چطورین؟ 301 00:17:51,001 --> 00:17:53,626 ‫زن: چی شده بیل و کلنگ رو گذاشتی زمین؟ !اون چیه دیگه؟ 302 00:17:53,959 --> 00:17:55,542 ‫قنبر: مهندس داده. ‫دوربینه فیلم می‌گیرم. 303 00:17:55,709 --> 00:17:58,584 ‫زن: بلدی آخه؟ ‫قنبر: من خودم کارگردانم بابا. 304 00:18:00,001 --> 00:18:01,584 ‫پناهی: چرا قطع کردی؟ 305 00:18:01,709 --> 00:18:05,084 ‫قنبر: آقا... ما با اون‌ها یه ذره راحتیم... 306 00:18:05,251 --> 00:18:07,209 ‫یه وقت گفتم حرفِ بدی بزنه... 307 00:18:07,402 --> 00:18:09,917 !‫قنبر: زشت بشه جلوی شما ‫پناهی: نه، چه حرفِ بدی بزنه؟ 308 00:18:10,402 --> 00:18:17,000 (صدای الاغ) 309 00:18:17,400 --> 00:18:22,400 ‫پناهی: ببین، مگه نگفتم وقتی می‌خوای بگیری این دُکمه رو بزن؟ 310 00:18:22,450 --> 00:18:24,452 وقتی هم می‌خوای قطع کنی این رو؟ 311 00:18:25,667 --> 00:18:26,501 ‫قنبر: ببخشید. 312 00:18:26,667 --> 00:18:29,600 ...‫پناهی: درست وقتی که باید می‌گرفتی قنبر: بله 313 00:18:29,900 --> 00:18:33,001 پناهی: قطع کردی ‫وقتی که می‌خواستی کات کنی، گرفتی. 314 00:18:33,167 --> 00:18:36,209 زن: نکنه [پناهی] جاسوسی چیزی باشه؟ !‫قنبر: تو عجیب من رو ترسوندی که 315 00:18:36,376 --> 00:18:37,251 ‫قنبر: ای وای! 316 00:18:38,292 --> 00:18:42,417 ‫قنبر: ممکنه بیان من رو بگیرن و ببرن ها! !‫زن: آبروت می‌ره، زشته ها 317 00:18:42,590 --> 00:18:45,548 ‫قنبر: بذار ببینم چیکار می‌تونم بکنم. ‫حساب-کتاب کنیم، خبرت می‌کنم. 318 00:18:45,709 --> 00:18:48,709 ‫مرد: بچه‌ای ها قنبر! ‫نکنه می‌خواد قاچاقی از مَرز رد شه؟ 319 00:18:48,876 --> 00:18:54,417 ‫قنبر: قاچاق؟ اگه می‌خواست فرار کنه ‫چرا با ماشینِ گرونِ خودش اومده اینجا؟ 320 00:18:54,584 --> 00:18:58,584 ‫مرد: مگه می‌شه یکی پاشه بیاد مَرز ‫بدونِ اینکه قَصد و نیتی داشته باشه؟ 321 00:18:58,751 --> 00:19:01,167 ‫قنبر: رئیسِ شورا معرفی کرده 322 00:19:01,626 --> 00:19:05,812 ‫صبح تا شب نشسته پای کامپیوتر حرف می‌زنه. خدا می‌دونه با کی؟ 323 00:19:05,912 --> 00:19:09,959 ،قنبر: آقای مهندس، من سینی رو ببرم .نَنِه منتظره 324 00:19:10,126 --> 00:19:14,751 ‫قنبر: ببخشید، من معذرت می‌خوام. ‫ببخشید آقای مهندس، با اجازه. 325 00:19:15,167 --> 00:19:17,459 صدای قنبر توی فیلم: تو کلِ هفته .یک روز هم از اتاق نیومده بیرون قنبر: با اجازه 326 00:19:17,626 --> 00:19:20,751 ‫مرد: نکنه گیری، چیزی داره قنبر؟ !‫کار دستت می‌ده ها 327 00:19:21,200 --> 00:19:22,100 ‫قنبر خطاب به پناهی: خداحافظ 328 00:19:22,209 --> 00:19:27,626 ‫زن در فیلم: باز خودت می‌دونی، .ولی من می‌گم ارزش نداره ‫مرد در فیلم: درسته، ارزشش رو نداره 329 00:19:31,209 --> 00:19:34,626 (صدای واق‌واقِ سگ) (صدای جیرجیرَک) 330 00:19:34,726 --> 00:19:37,200 (صدای ساز زدن در فیلم) 331 00:19:37,376 --> 00:19:39,542 ،زن: تو هم اون دوربین رو گرفتی دستت !فکر می‌کنی چه خبره 332 00:19:39,709 --> 00:19:41,584 ‫قنبر: بابا، بذار این یه دونه رو !حَدِاقَل خوب بگیرم 333 00:19:41,884 --> 00:19:47,284 (صدای ساز زدن) 334 00:19:47,417 --> 00:19:49,709 !‫مرد: به سلامتی قنبر 335 00:19:49,876 --> 00:19:54,417 ‫کُلَنگ رو گذاشته زمین .و داره با دوربین فیلم می‌گیره 336 00:19:54,584 --> 00:19:56,876 ‫به سلامتی قنبر بزن کَف رو! 337 00:19:56,976 --> 00:19:59,876 (صدای کف و سوت و هورای مردها) 338 00:20:00,000 --> 00:20:17,876 (صدای ساز) 339 00:20:17,999 --> 00:20:29,476 (صدای موسیقی) (صدای کِل زدنِ زنان) 340 00:20:29,529 --> 00:20:31,476 (صدای موسیقی) 341 00:20:31,599 --> 00:20:37,476 (صدای موسیقی) (صدای کِل زدنِ زنان) 342 00:20:37,599 --> 00:20:52,076 (صدای موسیقی) 343 00:20:52,199 --> 00:20:56,406 (صدای موسیقی) (صدای کِل زدنِ زنان) 344 00:20:56,642 --> 00:21:03,834 ‫مرد: آی ماشاالله! به سلامتی قنبر! !دورش بگردم. آی ماشاالله 345 00:21:04,100 --> 00:21:06,800 (صدای مرد از فیلم) (صدای موسیقی) 346 00:21:07,200 --> 00:21:14,834 (صدای واق‌واقِ سگ از بیرون) 347 00:21:14,934 --> 00:21:15,834 !رضا: چِخِه 348 00:21:15,934 --> 00:21:18,666 (صدای واق‌واقِ سگ از بیرون) 349 00:21:18,834 --> 00:21:21,251 ‫رضا: اینجام اینجام، آقای پناهی. سلام. 350 00:21:21,834 --> 00:21:24,459 ‫پناهی: رضا، اینجا چیکار می‌کنی؟ 351 00:21:24,626 --> 00:21:26,042 ‫رضا: آقا، راش*‌ها رو آوردم. (فیلم‌های خامِ بدونِ ویرایش و تَدوین) 352 00:21:26,209 --> 00:21:27,792 ‫تلفنتون چرا خاموشه؟ 353 00:21:28,251 --> 00:21:29,292 ‫می تونم بیام تو؟ 354 00:21:29,459 --> 00:21:31,917 ‫پناهی: تلفن خاموش نیست. !قطعه 355 00:21:32,084 --> 00:21:36,184 ‫اینجا نه! ‫ببین، برو جاده آسفالته، منم میام. 356 00:21:36,251 --> 00:21:37,209 ‫رضا: باشه آقا. چشم. 357 00:21:37,376 --> 00:21:39,334 !‫پناهی: مواظب باش کسی نبینه 358 00:21:45,934 --> 00:21:47,666 (صدای واق‌واقِ سگ) 359 00:22:20,834 --> 00:22:21,876 ‫رضا: آقا، سام (سلام) علیکم. 360 00:22:22,042 --> 00:22:23,251 ‫پناهی: سلام 361 00:22:24,001 --> 00:22:25,959 ‫رضا: احوالِ شما چطوره؟ ‫پناهی: مرسی 362 00:22:26,132 --> 00:22:28,172 ‫پناهی: چطوری؟ خوبی؟ ‫رضا: خوبین؟ قربونِ شما. فداتون بشم. 363 00:22:28,245 --> 00:22:30,376 ‫پناهی: بچه‌های گروه چطورن؟ ‫رضا: همه خوب. 364 00:22:30,542 --> 00:22:32,209 ‫رضا: شما خوبین؟ روستا خوبه؟ 365 00:22:32,376 --> 00:22:33,876 .پناهی: خوبه. منم خوبم 366 00:22:33,926 --> 00:22:37,876 .روستا هم خوبه ‫آدم‌هاش هم خوبن. 367 00:22:38,542 --> 00:22:41,459 ‫داشتی می‌اومدی، کسی ندیدتت تو روستا؟ 368 00:22:41,626 --> 00:22:45,417 ‫رضا: آقا، دستِ کم گرفتین؟ ‫یه جوری سوسکی اومدم هیچ‌کی ندید. 369 00:22:45,584 --> 00:22:47,792 ‫راش‌ها رو گذاشتم تو داشبورد. 370 00:22:50,001 --> 00:22:53,251 ‫پناهی: تو به خاطرِ این راش‌ها بلند شدی از اونجا اومدی اینجا؟ 371 00:22:53,417 --> 00:22:55,501 ‫بچه‌ها رو هم سِپُردی به امونِ خدا؟ 372 00:22:55,667 --> 00:22:59,334 ‫رضا: والله فقط به خاطرِ این نبود دیگه. ‫یه ذَره گروه افتاده بود تو دلشوره... 373 00:22:59,501 --> 00:23:03,792 ،همگی با هم تصمیم گرفتیم من بیام .یه سر و گوشی آب بدم 374 00:23:04,501 --> 00:23:06,209 ‫پناهی: دلشوره واسه چی؟ 375 00:23:06,834 --> 00:23:08,900 ‫رضا: دیگه داره دیگه، آقا حق بدین. 376 00:23:09,050 --> 00:23:12,667 ‫یه کارگردانِ ممنوعُ الخُروج .اومده بَست نشسته لبِ مَرز 377 00:23:13,197 --> 00:23:16,600 ‫رضا: هر لحظه ممکنه یکی ببینه، ‫آنتن (جاسوس) باشه، بِره لو بده. 378 00:23:16,709 --> 00:23:18,417 ‫حالا بیا و درستش کن. 379 00:23:18,584 --> 00:23:20,876 ‫گفتم بیام ببینم داستان چیه؟ 380 00:23:21,042 --> 00:23:24,167 ‫راش‌ها رو هم بیارم ببینین، ‫دیگه اینترنت که قطعه. 381 00:23:26,001 --> 00:23:28,584 ‫پناهی: چی شد؟ بِالاَخَره اون پِلان* رو گرفتید یا نه؟ (نَما، شات) 382 00:23:28,751 --> 00:23:32,876 ‫رضا: بله آقا، اون رو گرفتیم، ‫پِلانِ بعدیش هم گرفتیم ولی... 383 00:23:33,042 --> 00:23:37,001 ‫یه جوریه دیگه. همه‌اش بچه‌ها ‫هی پِچ‌پِچ می‌کنن درِ گوشِ هم. 384 00:23:37,173 --> 00:23:41,757 ‫اون شور و حاله دیگه نیست. همه‌اش فکر می‌کنن ‫شما راش‌ها رو ببینین، می‌خواین تکرار کنین. 385 00:23:42,751 --> 00:23:45,167 ‫پناهی: پس تو اونجا چیکاره‌ای؟ 386 00:23:45,322 --> 00:23:49,803 ‫رضا: والله من عینِ همون دِکوپاژ* و ‫توضیحاتی که شما دادین رو دارم می‌گیرم. (زاویه و جایگاهِ دوربین نسبت به موضوع) 387 00:23:50,042 --> 00:23:53,459 ‫اما دروغ چرا، ‫من خودمم همین حس رو دارم. 388 00:23:55,417 --> 00:23:57,751 ‫پناهی: توی راه می‌اومدی مشکلی پیش نیومد؟ 389 00:23:57,917 --> 00:24:02,501 ‫رضا: چه مشکلی؟ پاسپورت دارم من. ‫قانونی از خودِ مَرزبانی می‌رم، میام. 390 00:24:02,667 --> 00:24:07,000 ‫پناهی: منظورم برای هاردهاست. ‫گیر ندادن به هاردها؟ 391 00:24:07,392 --> 00:24:13,452 ‫رضا: نه، اون دیگه هر کسی یه هارد داره .لوازمِ شخصیه، به این چیزها دیگه گیر نمی‌دن 392 00:24:14,751 --> 00:24:19,584 ‫می‌گم... استاد... تَصمیمت رو گرفتی؟ 393 00:24:20,084 --> 00:24:21,126 ‫پناهی: تصمیمِ چی؟ 394 00:24:21,284 --> 00:24:22,126 (رضا از خودش صدایی در می‌آورد) 395 00:24:24,751 --> 00:24:27,667 !‫رضا: آقا، اگه می‌خواین بیاین، الان وقتشه 396 00:24:28,167 --> 00:24:30,959 ‫کار رسیده به جاهای حَساس... 397 00:24:31,501 --> 00:24:34,334 ‫دیگه باشین بهتره. ‫می‌ریم چهار، پنج روز... 398 00:24:34,501 --> 00:24:37,709 ‫[فیلم] می‌گیریم برمی‌گردیم .کات، کَلانتَری، می‌ریم تهران خونه‌هامون 399 00:24:37,876 --> 00:24:40,584 ‫پناهی: بذار همین‌طوری پیش بِره !ببینیم چطوریه 400 00:24:43,292 --> 00:24:44,584 ‫رضا: آقا؟ 401 00:24:45,376 --> 00:24:48,459 ‫من آمارِ کُلِ ماجَرا رو در آوردم 402 00:24:48,626 --> 00:24:50,042 ‫کلاً دو تا راهه 403 00:24:50,209 --> 00:24:54,417 ‫یه راه مالِ این تیزروهای قاچاق‌بَره ‫یه راه هم مالِ آدم‌بَرهاست... 404 00:24:54,584 --> 00:24:56,501 !رضا: که اون خیلی خطرناکه 405 00:24:57,459 --> 00:25:00,001 ‫این چیز رو یادتونه؟ سینان رو یادتونه؟ 406 00:25:00,167 --> 00:25:01,584 ‫پناهی: اون تُرکه؟ 407 00:25:01,751 --> 00:25:06,292 ‫رضا: اون خیلی آچار فرانسه‌ست! ‫یعنی اون نباشه ما کارمون خوابیده! 408 00:25:06,751 --> 00:25:11,251 ‫عاشقِ فیلم و سینما. ‫سینمای ایران هم همه رو می‌شناسه! 409 00:25:11,709 --> 00:25:14,042 ‫یه رِفیقی به ما مُعَرِفی کرد به اسمِ اکبر آقا. 410 00:25:14,501 --> 00:25:17,542 ‫این اکبر آقا با این قاچاقچیه این‌جوریه! 411 00:25:17,959 --> 00:25:21,376 ‫یعنی یه جور مَسیر هَمواره دیگه! !یعنی... آ 412 00:25:21,834 --> 00:25:24,209 ‫فقط مونده که شما رضایت بدین. 413 00:25:28,917 --> 00:25:30,167 ‫رضا: بریم؟ 414 00:25:32,542 --> 00:25:35,126 ‫آقا، اگه نمی خواستین بیاین، ‫اصلاً برای چرا اومدین اینجا؟ 415 00:25:35,292 --> 00:25:38,626 ‫اینجا که اینترنت قطعه. ‫موندنِتون اصلاً هیچ فایده‌ای نداره! 416 00:25:38,792 --> 00:25:40,334 ‫می‌موندین تهران... 417 00:25:40,501 --> 00:25:45,126 ‫هم ما خیالمون راحت بود ‫هم اینکه ارتباطه وَصل بود! 418 00:25:47,251 --> 00:25:51,584 ‫پناهی: نمی‌دونم. بعضی وقت‌ها .فکر می‌کنم که اگه تهران بودم بهتر بود 419 00:25:52,542 --> 00:25:56,792 *Location ولی همین که اینجام و نزدیکِ (لوکِیشِن، محلِ فیلمبرداری) 420 00:25:57,751 --> 00:25:59,501 .حِسِ بهتری دارم 421 00:26:00,459 --> 00:26:05,042 ‫رضا: آقا، من یه کاری می‌کنم حِسِتون 100 برابر شه. ‫شما یه 10 دقیقه دل بدین! 422 00:26:05,209 --> 00:26:09,626 ‫می‌برمتون یه جایی، قشنگ لوکِیشِن رو ببینین. ‫از این روستایی هم که هستید امن‌تر و safe*‌تر. (امن) 423 00:26:09,792 --> 00:26:11,042 ‫یه دقیقه وایسین! 424 00:26:11,751 --> 00:26:12,876 ‫یه دقیقه وایسین. 425 00:26:16,042 --> 00:26:17,792 ‫اون جاده خاکیه رو می‌بینید آقا؟ 426 00:26:18,667 --> 00:26:20,459 ‫اون مَسیرِ قاچاقچی‌هاست. 427 00:26:22,792 --> 00:26:25,626 ‫این یکی از همون ماشین‌های تیزروئه. 428 00:26:25,792 --> 00:26:27,501 ‫مَسیرشون اینجاست. 429 00:26:30,667 --> 00:26:33,084 ‫کلاً دو کیلومتر هم بیشتر نیست. 430 00:26:34,042 --> 00:26:35,334 ‫بریم؟ 431 00:26:37,376 --> 00:26:38,292 ‫بریم! 432 00:26:38,959 --> 00:26:40,792 ‫بریم، یه توکِ پا بریم! 433 00:26:40,959 --> 00:26:42,876 ‫یه نگاهی بکن لوکِیشه رو. 434 00:26:59,001 --> 00:27:01,834 ‫رضا: آقا، چقدر خوب کردین که !قبول کردین بیاین 435 00:27:03,084 --> 00:27:06,501 ‫بِالاَخَره هر چی باشه، اونجا یه شهره. 436 00:27:07,292 --> 00:27:11,167 ‫اینجا شما هر کاری کنین، ‫هر چقدر هم رُعایَت کنین... 437 00:27:11,751 --> 00:27:14,900 ‫بِالاَخَره یه مسأله‌ای با اهالی .براتون به وجود میاد 438 00:27:15,209 --> 00:27:20,001 ‫اوه! اوه! اوه... استاد بِپا! ‫این... این ماشین‌های تیزرو خیلی خطرناکن! 439 00:27:21,709 --> 00:27:25,001 ‫میاین سریع، زودتر هم کار رو جمع می‌کنیم. 440 00:27:25,626 --> 00:27:27,626 ‫خیلی بهتر شد. ‫هم برای شما... 441 00:27:27,792 --> 00:27:31,126 .هم برای ما، اصلاً برای خودِ فیلم 442 00:27:47,992 --> 00:27:49,126 (صدای شیشه را پایین دادن) 443 00:27:57,417 --> 00:27:58,459 ‫رضا: آقا... 444 00:27:58,626 --> 00:28:00,626 ‫همین بغل... همین‌جا وایسین! 445 00:28:00,792 --> 00:28:01,876 ‫پناهی: اینجا؟ ‫رضا: همین‌جا، بله. 446 00:28:03,917 --> 00:28:04,917 ‫رضا: یه لحظه وایسا! 447 00:28:05,017 --> 00:28:09,917 (صدای بوقِ آلارمِ ماشین) 448 00:28:18,917 --> 00:28:36,917 (صدای حیوان) 449 00:28:39,459 --> 00:28:41,917 ‫رضا: آقا، علامت دادن. ‫ماشین رو خاموش کنین! 450 00:28:43,042 --> 00:28:44,942 ‫ماشین رو خاموش کنید. ‫سوییچ هم بذارید روش. 451 00:28:44,992 --> 00:28:46,800 ‫یکی از بچه‌های اکبر آقا میاد می‌بره یه جای امن 452 00:28:46,850 --> 00:28:49,584 .وقتی برگشتید میاد تَحویلتون می‌ده 453 00:28:49,750 --> 00:28:52,584 (صدای بالا کِشیدنِ شیشه‌ی برقی ماشین) 454 00:28:56,250 --> 00:28:57,084 (صدای کِشیدنِ تُرمُز دستی) 455 00:29:03,124 --> 00:29:10,584 (صدای آلارمِ ماشین) 456 00:29:11,124 --> 00:29:12,284 (صدای نفس کشیدنِ پناهی) 457 00:29:28,792 --> 00:29:29,709 ‫پناهی: چیکار کنیم؟ 458 00:29:29,876 --> 00:29:31,076 ‫رضا: بریم؟ ‫پناهی: کجا؟ 459 00:29:35,292 --> 00:29:36,251 ‫رضا: بیاین آقا. 460 00:29:38,292 --> 00:29:42,577 (صدای پرنده) 461 00:29:42,676 --> 00:29:43,792 ‫پناهی: آخ! آخ... وایسا، وایسا، وایسا! 462 00:29:43,959 --> 00:29:45,167 ‫رضا: چی می‌خوای آقا؟ ‫پناهی: هارد 463 00:29:45,334 --> 00:29:46,857 ‫رضا: آوردم. هاردها رو آوردم. پناهی: کو؟ 464 00:29:46,897 --> 00:29:48,501 ‫پناهی: بِدِه ببینم! ‫رضا: ایناها! 465 00:29:49,700 --> 00:30:02,001 (صدای حیوان) 466 00:30:02,947 --> 00:30:20,501 (صدای نفس‌نفس زدنِ هر دو) 467 00:30:21,700 --> 00:30:32,501 (صدای حیوان) 468 00:30:33,200 --> 00:30:36,001 (صدای سرفه‌های پناهی) 469 00:30:52,700 --> 00:30:54,501 (صدای فین‌فینِ پناهی) 470 00:30:57,959 --> 00:31:00,417 ‫پناهی: پس کوش اونی که علامت می‌دادی؟ 471 00:31:02,501 --> 00:31:07,126 .رضا: علامتم رو دید. مطمئن شد که اومدیم رفت ببینه امنه؟ 472 00:31:07,292 --> 00:31:09,751 ‫حالا دیگه ما باید منتظرِ علامتِ اون باشیم. 473 00:31:10,251 --> 00:31:11,051 (صدای نفسِ بلندِ رضا) 474 00:31:11,209 --> 00:31:12,626 ‫پناهی: تو چرا از اینجا میای؟ 475 00:31:12,792 --> 00:31:15,834 ‫رضا: من که از این‌وَر نمیام. ‫شما رو می‌سپارم دستِ سینان... 476 00:31:16,001 --> 00:31:17,542 ‫خودم می‌رم از گُذَرگاهِ مَرزی میام. 477 00:31:19,251 --> 00:31:20,667 ‫رضا: آقا، یه دقیقه بیاین. 478 00:31:20,834 --> 00:31:22,001 ‫یه لحظه پاشین! 479 00:31:28,834 --> 00:31:39,300 (صدای نفس‌های هر دو) 480 00:31:39,501 --> 00:31:40,709 !‫رضا: ایناها 481 00:31:40,999 --> 00:31:49,000 (صدای نفس‌های هر دو) 482 00:31:49,167 --> 00:31:52,542 ‫رضا: ببینید! .اون چراغ‌ها، چراغ‌های شهر‌مونه 483 00:31:53,001 --> 00:31:57,376 ‫اون مُحَوَطه‌ی تیره هم که می‌بینین .دریاچه‌ست، دور تا دورش چراغونیه 484 00:31:58,376 --> 00:32:02,292 ‫لوکِیشِنِ ما هم دقیقاً اون‌وَره. ‫کنارِ دریاچه. 485 00:32:04,626 --> 00:32:06,792 ‫این‌ها هم روستاهای مَرزی‌ان. 486 00:32:10,001 --> 00:32:11,126 ‫دیدین چقدر راحت بود؟ 487 00:32:17,584 --> 00:32:19,334 ‫پناهی: خب، حالا دقیقاً مَرز کجاست؟ 488 00:32:19,501 --> 00:32:21,376 ‫رضا: دقیقاً رو مَرز وایسادین! 489 00:32:31,376 --> 00:32:33,292 ‫پناهی: اگه به این راحتی بود... 490 00:32:34,001 --> 00:32:35,959 ‫پس چرا این همه مُشکِلات هست واسه رفتن؟ 491 00:32:36,876 --> 00:32:38,334 ‫رضا: آقا، من گفتم که! 492 00:32:38,501 --> 00:32:42,167 ‫اون‌هایی که مشکل دارن از جاده‌ی نَفَربَر می‌رن. .اصلاً خطرناکه اونجا 493 00:32:42,334 --> 00:32:46,834 ‫اینجا کلاً دستِ قاچاقچی‌هاست. ‫مَرزبانی نمی‌تونه اینجا رو کنترل کنه! 494 00:32:47,001 --> 00:32:48,792 ‫هر چی هست قاچاقچی‌هان! 495 00:32:48,959 --> 00:32:52,626 ‫همین الان که داریم با هم حرف می‌زنیم، ‫10 تا چشم دارن ما رو می‌پان! 496 00:32:52,792 --> 00:32:58,417 ،رضا: یعنی اگه رفیقِ اکبر آقا و سینان نبودیم ‫همین 10 تا چشم اولِ جاده دَخلِمون رو آورده بودن! 497 00:32:59,459 --> 00:33:01,751 ‫رضا: آقا، داره علامت می‌ده. بریم! 498 00:33:01,834 --> 00:33:03,826 ‫بریم... اِ... چی شد؟ 499 00:33:05,334 --> 00:33:08,326 (صدای باد) 500 00:33:08,542 --> 00:33:09,584 ‫رضا: آقا؟ 501 00:33:10,334 --> 00:33:17,326 (صدای باد) 502 00:33:54,959 --> 00:33:57,001 ‫دختر: آقای مهندس! !آقای مهندس 503 00:33:57,084 --> 00:33:58,542 ‫دختر: سلام ‫پناهی: سلام 504 00:33:58,709 --> 00:34:02,001 ‫دختر: ماشینتون رو جلوی در ندیدم، ‫فکر کردم رفتین. 505 00:34:02,167 --> 00:34:03,834 ‫آقای مهندس، من گوزَل* هستم (اسم دختر، به تُرکی یعنی زیبا) 506 00:34:04,001 --> 00:34:04,900 ‫پناهی: گوزَل؟ 507 00:34:05,001 --> 00:34:07,284 .گوزَل: مثلِ اینکه می‌گن از ما عکس گرفتین 508 00:34:08,084 --> 00:34:10,334 *آقای مهندس، دیدن که از من و سولدوز عکس می‌گرفتین (اسم پسر، به تُرکی یعنی ستاره‌ی آب) 509 00:34:10,501 --> 00:34:12,334 ‫گوزَل: راسته؟ پناهی: من؟ 510 00:34:12,501 --> 00:34:16,292 ‫گوزَل: خواهش می‌کنم آقای مهندس. ‫اگه این عکس‌ها رو ببینن خون به پا می‌شه! 511 00:34:16,667 --> 00:34:20,251 ‫آقای مهندس اگه ببینن خون به پا می‌شه. ‫تو رو خدا، آقای مهندس! 512 00:34:41,067 --> 00:34:47,251 (صدای گفتگوی تُرکی مردها) 513 00:34:47,667 --> 00:34:55,251 (صدای جیرجیرک) (صدای گربه) 514 00:34:55,667 --> 00:34:57,251 !ننه: کیش! کیش! کیش 515 00:34:57,626 --> 00:35:01,459 ‫آقای مهندس، آقای مهندس چرا اینقدر دیر کردین؟ 516 00:35:01,626 --> 00:35:03,376 ‫پناهی: شما چرا هنوز بیدارین؟ 517 00:35:03,542 --> 00:35:05,876 ‫ننه: آقای مهندس الان دیگه ‫سن و سال ‌خوابیدن نیست که. 518 00:35:06,042 --> 00:35:09,709 ‫ننه: بیا یه لیوان از این بخور ‫تا حالت بیاد سر جاش. پناهی: خب 519 00:35:09,876 --> 00:35:12,501 ‫ننه: من 30 ساله هر روز صبح ‫یه لیوان از این می‌خورم. 520 00:35:12,667 --> 00:35:14,251 ‫پناهی: خیلی ممنون 521 00:35:14,451 --> 00:35:17,300 (صدای واق‌واقِ سگ) (صدای جیرجیرک) 522 00:35:17,459 --> 00:35:18,376 ‫پناهی: داغه! 523 00:35:18,542 --> 00:35:23,667 ‫ننه: باید داغ باشه تا هر چی سیاهی ‫توی ریه‌هات هست رو بشوره ببره. 524 00:35:23,697 --> 00:35:24,451 ‫پناهی: خیلی ممنون 525 00:35:24,542 --> 00:35:28,001 ‫این رو هم بذار دهنت تا خونِت رَقیق بشه. 526 00:35:29,167 --> 00:35:30,542 ‫بذار دهنت دیگه! 527 00:35:30,742 --> 00:35:35,884 (صدای واق‌واقِ سگ) (صدای جیرجیرک) 528 00:35:36,084 --> 00:35:37,209 ‫پناهی: چی هست؟ 529 00:35:37,667 --> 00:35:39,709 ‫ننه: اومدنی صدایی شنیدی؟ 530 00:35:39,876 --> 00:35:41,259 ‫چیزی دیدی؟ 531 00:35:41,626 --> 00:35:44,084 ‫پناهی: خیلی چیز شنیدم ...و خیلی چیزها دیدم 532 00:35:44,251 --> 00:35:45,792 ‫ننه: جِن-مِن دیدی، ها؟ 533 00:35:45,959 --> 00:35:47,542 ‫پناهی: جِن چیه دیگه بابا؟ 534 00:35:47,709 --> 00:35:50,042 ‫ننه: چشمِ چپت خیلی قرمز شده. 535 00:35:50,697 --> 00:35:54,876 ‫پناهی: نه بابا، چون خوب نخوابیدم. ‫با یه خوابِ درست خوب می‌شه. 536 00:35:55,042 --> 00:35:56,502 ‫ننه: والله چی بگم! 537 00:35:56,709 --> 00:35:58,042 ‫پناهی: خیلی ممنونم 538 00:35:59,334 --> 00:36:01,084 ‫ننه: آقای مهندس؟ ‫پناهی: بله؟ 539 00:36:01,264 --> 00:36:04,180 ‫ننه: یه چیزی بپرسم، جواب می‌دی؟ ‫پناهی: خواهش می‌کنم 540 00:36:04,334 --> 00:36:08,584 ‫ننه: تو وقتی یه پسر و دختر حرف می‌زدن، ‫ازشون عکس گرفتی؟ 541 00:36:09,501 --> 00:36:10,709 ‫پناهی: عکس؟ 542 00:36:11,876 --> 00:36:13,667 ‫ننه: هان؟ درسته؟ 543 00:36:13,888 --> 00:36:15,888 (صدای گربه) (صدای جیرجیرک) 544 00:36:16,042 --> 00:36:18,001 .پناهی: یادم نمیاد این کار رو کرده باشم 545 00:36:18,167 --> 00:36:20,667 ‫ننه: خب، خیالم راحت شد، برو بخواب. ‫پناهی: خیلی ممنون 546 00:36:20,834 --> 00:36:26,084 ‫ننه: ببین. اینجا کارِ یه عِده ‫دنبالِ دردسر و بهانه گشتنه. 547 00:36:26,251 --> 00:36:28,001 ‫ننه: برو بخواب پناهی: ممنون 548 00:36:28,201 --> 00:36:30,001 (صدای واق‌واقِ سگ) (صدای جیرجیرک) 549 00:38:12,201 --> 00:38:13,001 !بختیار: آی 550 00:38:13,667 --> 00:38:16,459 ‫راننده: از سرِ راه برو کنار! ‫از جلوی ماشین برو کنار! 551 00:38:17,917 --> 00:38:21,459 ‫مرد: از کوه اومدی مردک؟ ‫دستت رو بنداز بابا! 552 00:38:21,666 --> 00:38:27,092 (صدای بحث و درگیری) 553 00:38:27,146 --> 00:38:40,092 (صدای بحث و درگیری) (صدای واق‌واقِ سگ) 554 00:38:40,292 --> 00:38:42,167 ‫مرد: از کجا اومدی یارو؟ 555 00:38:42,367 --> 00:38:55,092 (صدای واق‌واقِ سگ) 556 00:39:19,367 --> 00:39:22,200 (صدای گوسفند) (صدای در زدن) 557 00:39:22,376 --> 00:39:23,251 ‫پناهی: بله؟ 558 00:39:24,401 --> 00:39:25,959 قنبر: آقای مهندس، یه لحظه بیام؟ ‫پناهی: چی شده؟ 559 00:39:28,167 --> 00:39:32,542 ‫قنبر: آقای مهندس، ببخشید. ‫می‌تونم ازتون یه سوالی بپرسم؟ 560 00:39:32,709 --> 00:39:33,751 ‫پناهی: چی؟ 561 00:39:34,292 --> 00:39:35,542 ‫قنبر: یه لحظه... 562 00:39:38,542 --> 00:39:41,292 ‫شما دیشب رفتین جاده مَرزی؟ 563 00:39:41,459 --> 00:39:42,626 ‫پناهی: چطور مگه؟ 564 00:39:42,792 --> 00:39:47,959 ‫قنبر: آخه صبحی رفتنی ماشینتون پُرِ گَرد و خاک بود. ‫من روش پارچه کشیدم کسی نبینه. 565 00:39:48,126 --> 00:39:51,251 ‫پناهی: همین جاده‌ی دِه تا اون سر برسی، خاکه. 566 00:39:51,417 --> 00:39:54,751 ‫قنبر: نه، آقای مهندس. ‫این خاک، مالِ روستای ما نیست. 567 00:39:54,917 --> 00:39:56,584 ‫این مالِ ماشین‌های تیزروئه. 568 00:39:56,751 --> 00:40:00,542 ‫آقا ناصر تراکتور داره. صبح‌ها می‌ره ‫سرِ زمین میاد، اینقدر خاک روش نیست! 569 00:40:00,709 --> 00:40:02,584 ‫من موندم شما چه‌جوری رفتید اونجا؟ 570 00:40:02,751 --> 00:40:05,209 ‫پناهی: یکی دو تا جاده‌ی آسفالت رفتم. 571 00:40:05,792 --> 00:40:08,292 ‫یادم درست نیست. ‫شایدم خاکی هم رفتم! 572 00:40:08,459 --> 00:40:11,709 ‫قنبر: آقای مهندس شما مهمونِ ما هستید. ‫تو رو خدا مواظب باشید! 573 00:40:11,876 --> 00:40:15,167 ‫ما اینجا محلی هستیم، نمی‌ریم اونجا. ‫می‌ترسیم بریم اونجا. 574 00:40:15,334 --> 00:40:18,280 ‫شما چه‌جوری رفتین اونجا، من موندم. ‫یه کمی احتیاط کنید! 575 00:40:18,334 --> 00:40:20,584 ‫پناهی: چشم، چشم. خیلی ممنون قنبر: مرسی 576 00:40:20,751 --> 00:40:22,834 ‫قنبر: امری ندارین؟ ‫پناهی: قربانِ شما. 577 00:40:23,001 --> 00:40:25,042 ‫قنبر: فعلاً با اجازه. ‫پناهی: خداحافظ ‫قنبر: خداحافظ 578 00:40:35,917 --> 00:40:39,042 صدای قنبر از بیرون: حق با شماست .ببخشید من جلوتر می‌رم 579 00:40:44,542 --> 00:40:47,751 ‫قنبر: فقط شاید داره استراحت می‌کنه. ‫بذارین اول اجازه بگیرم. 580 00:40:48,542 --> 00:40:50,126 ‫با اجازه، ببخشید. 581 00:40:53,542 --> 00:40:54,526 (صدای در زدن) 582 00:40:54,667 --> 00:40:55,709 ‫پناهی: بله؟ 583 00:40:57,376 --> 00:41:00,334 ‫قنبر: آقای مهندس، چند نفر اومدن .با شما کار دارن 584 00:41:00,501 --> 00:41:02,584 ‫پناهی: کی‌ان؟ ‫قنبر: همسایه‌هامونن 585 00:41:02,751 --> 00:41:03,792 ‫پناهی: بگو بیان. 586 00:41:04,167 --> 00:41:05,751 ‫قنبر: تشریف بیارید. بفرمایید. 587 00:41:06,601 --> 00:41:07,942 ‫مردها: یا الله... یا الله 588 00:41:09,901 --> 00:41:11,242 پیرمرد: یا الله. سلام علیکم 589 00:41:11,279 --> 00:41:12,709 ‫پناهی: سلام علیک... سلام 590 00:41:13,000 --> 00:41:15,376 ‫پیرمرد: اجازه هست آقای مهندس؟ ‫پناهی: بفرمایید. خواهش می‌کنم. بفرمایید. پیرمرد: ببخشید 591 00:41:15,542 --> 00:41:18,459 ‫مرد دوم: سلام مرد سوم: سلام پناهی: سلام 592 00:41:24,459 --> 00:41:26,417 ‫پناهی: خوش آمدید ‫پیرمرد: سلامت باشید 593 00:41:26,584 --> 00:41:28,709 ‫پناهی: بفرمایید قنبر: بفرمایید 594 00:41:34,417 --> 00:41:36,167 ‫پیرمرد: خیلی خوش اومدید، آقای مهندس 595 00:41:36,334 --> 00:41:37,417 ‫پناهی: خیلی ممنون 596 00:41:38,376 --> 00:41:45,209 ‫پیرمرد: فقط من تعجب می‌کنم شما ‫اون همه اطرافِ تهران، اون همه... 597 00:41:45,834 --> 00:41:50,459 ‫ دِهاتِ خوب، روستای خوب دارین ‫آب‌و‌هوای خوب... 598 00:41:50,626 --> 00:41:55,001 ‫چطور شد اومدین لبِ مَرز... تو دِهِ ما؟ 599 00:41:55,084 --> 00:41:58,306 .پناهی: چیز خاصی نشد ...دنبال یه جایی می‌گشتم 600 00:41:58,459 --> 00:42:03,042 ‫یکی از دوستان گفتش که چند سال... ‫چندین سال پیش اومده این طرف‌ها... 601 00:42:03,917 --> 00:42:08,917 ‫و با رئیسِ شورای شما هم آشنا هستش. ‫تماس گرفتش... 602 00:42:09,126 --> 00:42:12,376 ‫پناهی: لطف کردن از آقا قنبر خواستن که... 603 00:42:12,549 --> 00:42:16,508 ...پناهی: این اتاق رو به من کرایه بدن !ننه: قنبر... قنبر ‫پناهی: و دیدم همه چی مهیاست، بلند شدم اومدم. 604 00:42:16,667 --> 00:42:18,042 ‫قنبر: جانم ننه؟ پیرمرد: دستشون درد نکنه 605 00:42:18,209 --> 00:42:20,417 ‫قنبر: ببخشید آقای مهندس، فکر کنم چایی ریخته. 606 00:42:20,490 --> 00:42:22,334 .قنبر: من برم بیارم ‫پناهی: خواهش می‌کنم، حتماً 607 00:42:24,501 --> 00:42:30,709 ‫آقای مهندس... شما تو این روستا عکس گرفتی؟ 608 00:42:31,626 --> 00:42:34,792 ‫پناهی: عکس؟ خب، بله ‫عکس هم می‌گیرم. بله. 609 00:42:37,084 --> 00:42:43,001 ‫والله راستش رو بخوای، ما یه مشکلی داریم ‫فقط به دستِ شما باز می‌شه. 610 00:42:43,167 --> 00:42:47,126 ‫پیرمرد: ما تو این روستا یه رسمی داریم... 611 00:42:47,467 --> 00:42:48,126 پناهی: بله 612 00:42:48,959 --> 00:42:51,501 ‫دختر که به دنیا اومد، 613 00:42:52,167 --> 00:42:55,376 ‫پیرمرد: نافش رو به اسمِ یکی می‌بُرَن پناهی: بله 614 00:42:56,792 --> 00:43:02,784 ‫این دختره گوزَل که به دنیا اومد، ‫نافش رو به اسمِ یعقوب بُریدن. 615 00:43:03,251 --> 00:43:04,542 ‫پناهی: یعقوب کیه؟ 616 00:43:04,709 --> 00:43:07,084 ‫یعقوب... نوکَرِ شماست. 617 00:43:07,251 --> 00:43:08,917 ‫پناهی: آقاست. خواهش می‌کنم. 618 00:43:10,334 --> 00:43:15,409 ‫پیرمرد: حالا که این دو تا بزرگ شدن، ‫قراره با هم ازدواج بکنن. 619 00:43:15,509 --> 00:43:16,209 پناهی: بله 620 00:43:17,542 --> 00:43:19,876 ‫پیرمرد: مُنتِها... مُنتِها... قنبر: آقای مهندس 621 00:43:20,126 --> 00:43:23,459 ‫قنبر: ننه با من کار داره اگه اجازه بدین من برم؟ ‫پناهی: خواهش می‌کنم. 622 00:43:23,626 --> 00:43:25,584 ‫قنبر: ببخشید. با اجازه. ‫پیرمرد: خواهش می‌کنم .پناهی: خواهش می‌کنم 623 00:43:27,709 --> 00:43:31,709 ‫مُنتِها اگه این پسره سولدوز بذاره! 624 00:43:42,459 --> 00:43:43,959 ‫ببخشید، سولدوز کیه؟ 625 00:43:44,917 --> 00:43:48,959 ‫والله سولدوز پسرِ یکی از فامیل‌های دورِ ماست. 626 00:43:49,417 --> 00:43:53,301 ‫از قرارِ معلوم، این پسره هم... 627 00:43:53,834 --> 00:43:55,417 .پیرمرد: گوزَل رو می‌خواد 628 00:43:56,671 --> 00:43:59,296 ‫هر چی هم بهش می‌گیم، ول‌ کُن نیست. 629 00:43:59,876 --> 00:44:03,626 ،چند بار یقه‌اش رو گرفتیم .زد زیرِ همه چیز 630 00:44:04,667 --> 00:44:10,584 ‫به پدرش گفتیم. پدرش گفته ‫شما به پسرِ من اتهام می‌زنید. 631 00:44:11,709 --> 00:44:15,501 ‫اگه مدرکی دارید، نشون بدید. 632 00:44:16,584 --> 00:44:20,159 ‫حالا شما اگه اون عکس رو به من بدین... 633 00:44:21,626 --> 00:44:25,501 ‫ما به پدرش نشون می‌دیم ‫حَقِمون رو ثابت می‌کنیم. 634 00:44:37,001 --> 00:44:42,251 ‫واقعیت اینه که از اون عکسی که ‫شما می‌گید... من خبر ندارم. 635 00:44:42,417 --> 00:44:44,334 ‫عکس زیاد می‌اندازم ولی... 636 00:44:44,959 --> 00:44:47,542 ‫یادم نیست همچین عکسی گرفته باشم. 637 00:44:48,209 --> 00:44:52,751 ‫پیرمرد: یعنی شما... زیرِ اون درختِ گردو... 638 00:44:52,917 --> 00:44:55,834 ‫عکسِ اون دختر و پسر رو نگرفتین؟ 639 00:44:57,001 --> 00:44:59,376 ‫زیرِ درختِ گردو... 640 00:45:00,959 --> 00:45:03,126 ‫عکسِ دختر و پسر؟ 641 00:45:03,834 --> 00:45:04,834 ‫نه. نگرفتم. 642 00:45:05,709 --> 00:45:07,001 ‫مطمئنین؟ 643 00:45:08,042 --> 00:45:09,334 ‫پناهی: بله. مطمئنم 644 00:45:11,042 --> 00:45:28,834 (صدای پخشِ قرآن) 645 00:45:29,042 --> 00:45:49,334 (صدای پخشِ اذان) 646 00:45:54,292 --> 00:45:58,538 ‫خب، آقای مهندس، اگه اجازه بدید ‫ما رفعِ زحمت می‌کنیم. 647 00:45:58,667 --> 00:45:59,917 ‫چایی نخوردین! 648 00:46:01,001 --> 00:46:02,959 ‫نه دیگه، خیلی ممنون. 649 00:46:05,959 --> 00:46:16,734 (صدای پخشِ اذان) 650 00:46:17,542 --> 00:46:21,084 ‫قنبر: می‌موندید دیگه. ‫مرد: ممنون 651 00:46:21,459 --> 00:46:33,342 (صدای پخشِ اذان) 652 00:46:33,542 --> 00:46:35,167 ‫قنبر: زحمت کشیدین 653 00:46:38,959 --> 00:46:44,342 (صدای آوازِ تُرکی) 654 00:46:45,001 --> 00:46:46,751 ‫قنبر: رسیدیم، همین‌جاست. 655 00:46:50,667 --> 00:46:53,742 !‫یا الله! یا الله! یا الله 656 00:46:53,959 --> 00:46:55,417 ‫قنبر: بفرمایین، آقای مهندس. ‫پناهی: برو 657 00:46:59,542 --> 00:47:02,084 ‫قنبر: آقای مهندس، ببخشید !من جلو جلو می‌رم... یا الله 658 00:47:02,542 --> 00:47:04,917 ‫قنبر: سلام حاج آقا. خسته نباشی. ‫رئیس شورا: آقا قنبر حال و احوال؟ 659 00:47:09,542 --> 00:47:11,376 قنبر: بفرمایید، بفرمایید ‫رئیس شورا: به به! پناهی: سلام 660 00:47:11,542 --> 00:47:14,076 ‫رئیس شورا: سلام علیکم. پناهی: حالِ شما؟ رئیس شورا: خوبین آقای مهندس؟ 661 00:47:14,142 --> 00:47:19,409 پناهی: مرسی، تشکر. شما خوبین؟ ‫رئیس: آقا، بِالاَخَره چشممون به جمالِ شما روشن شد. ‫پناهی: اختیار دارین. مُزاحِم شدیم 662 00:47:19,476 --> 00:47:22,584 ‫رئیس شورا: بفرمایید. بفرمایید. قنبر: از این طرف، آقای مهندس، بفرمایید 663 00:47:23,542 --> 00:47:24,667 ‫قنبر: یا الله! 664 00:47:25,476 --> 00:47:26,584 قنبر: بفرمایید 665 00:47:27,176 --> 00:47:29,884 (صدای کلاغ) 666 00:47:30,042 --> 00:47:32,667 !قنبر: یا الله ‫رئیس شورا: بفرمایید بالا! 667 00:47:35,042 --> 00:47:37,067 رئیس شورا: بَه بَه پناهی: سلام رئیس شورا: سلام علیکم 668 00:47:37,342 --> 00:47:39,117 ‫رئیس شورا: خوش اومدین. خوبین؟ ‫پناهی: حالِ شما؟ خوب هستین؟ 669 00:47:39,157 --> 00:47:41,417 رئیس شورا: اِرادَتمَند، قربانِ شما پناهی: قربانِ شما. تشکر. اختیار دارید 670 00:47:41,584 --> 00:47:45,209 ‫رئیس شورا: قنبر، عزیزم یه سر به اون حیوون ‫بزن ببین چشه؟ انگار حالش خوب نیست. 671 00:47:45,376 --> 00:47:46,862 ‫قنبر: چشم، آقا ‫رئیس شورا: قربونت 672 00:47:47,751 --> 00:47:48,951 ‫رئیس شورا: آقا؟ پناهی: جان 673 00:47:49,001 --> 00:47:52,251 رئیس شورا: خیلی می‌خواستم بیام دیدنتون ‫خوشبختانه یه جوری شد خودتون اومدین. 674 00:47:52,417 --> 00:47:53,667 ‫رئیس شورا: بفرمایین تو پناهی: اختیار دارین، بفرمایین 675 00:47:53,834 --> 00:47:55,342 ‫پناهی: خواهش می‌کنم .بفر‌مایین راهنمایی کنین 676 00:47:55,409 --> 00:47:58,099 ‫رئیس شورا: بابا کُلبه‌ درویشی راهنمایی نمی‌خواد. ‫پناهی: خواهش می‌کنم. رئیس شورا: بفرمایید 677 00:47:58,199 --> 00:48:00,299 پناهی: اختیار دارید رئیس شورا: بفرمایید 678 00:48:04,417 --> 00:48:08,859 ‫رئیس شورا: مردِ مُؤمِن یه هفته‌ست اومدین ‫رفتین چَپیدین تو خونه‌ی اون... قنبر. 679 00:48:08,976 --> 00:48:11,834 .بابا، بیاین بیرون ‫بیاین دِه رو بگردین. 680 00:48:12,334 --> 00:48:16,042 ‫بیاین با مردم آشنا بشین. ‫اهالی دِه. 681 00:48:16,209 --> 00:48:19,167 ‫بفرمایید. خیلی مُشتاقَن شما رو ببینن. 682 00:48:21,167 --> 00:48:23,042 ‫رئیس شورا: خوش اومدین ‫پناهی: قربانِ شما 683 00:48:23,209 --> 00:48:25,834 ‫رئیس شورا: آقا چه جوریه؟ ‫خونه‌ی قنبر راحتین ان‌شاالله؟ 684 00:48:26,001 --> 00:48:27,876 ‫پناهی: بله، خیلی راحته. خوبه. 685 00:48:28,709 --> 00:48:33,242 ‫رئیس شورا: خدا رو شکر. یه جوری بشه که ما شرمنده ‫اون دوستمون نشیم که شما رو سفارش کرد. 686 00:48:33,275 --> 00:48:34,792 ‫پناهی: نه بابا، چه شَرمند‌گی؟ 687 00:48:34,959 --> 00:48:36,959 ‫خیلی هم راحته و... 688 00:48:38,084 --> 00:48:41,501 ‫فقط تمامِ زحمت‌ها ‫افتاده به پای این پیرزنِ بیچاره. 689 00:48:42,084 --> 00:48:43,459 ‫رئیس شورا: آدم‌های خوبی‌ان. 690 00:48:44,084 --> 00:48:48,376 ‫من دیروز فهمیدم یکی، دو تا از ‫دِهاتی‌ها می‌خواستن بیان خدمتِ شما. 691 00:48:48,542 --> 00:48:50,092 ‫خودم عمداً نیومدم. 692 00:48:51,009 --> 00:48:56,209 ‫می‌دونید... ما روستایی‌ها ‫یه ذَره دهنمون چِفت و بَست نداره. 693 00:48:56,584 --> 00:49:01,792 ‫گفتم میان، بی‌حُرمَتی می‌کنن ‫یه چیزی به شما می‌گن من شَرمَنده می‌شم. 694 00:49:02,376 --> 00:49:06,376 ‫پناهی: نه بسیار هم آدم‌های مَنطقی‌ بودن. ‫مُشکِلِ خاصی نبودش. 695 00:49:06,542 --> 00:49:07,792 ‫رئیس شورا: خدا رو شکر 696 00:49:08,376 --> 00:49:10,126 ‫عکس ازتون خواستن؟ 697 00:49:10,751 --> 00:49:11,751 ‫پناهی: چی؟ 698 00:49:11,917 --> 00:49:14,917 ‫عکسِ این سولدوز رو بهشون دادین یا نه؟ 699 00:49:16,459 --> 00:49:21,001 ‫رئیس شورا: می دونین آقای مهندس؟ ‫من رئیس شورای این دِه هستم. 700 00:49:21,584 --> 00:49:26,459 ‫رئیس شورا: حرفم بینِ این مردم در رو نداره! ‫حرفم رو زمین نمی‌اندازن. 701 00:49:28,126 --> 00:49:31,542 ‫مَنظورَم اینه که اگه عکس دستِ من باشه... 702 00:49:31,709 --> 00:49:35,459 ،من یکی به این می‌گم ‫یکی به اون می‌گم 703 00:49:36,042 --> 00:49:38,376 ‫غائِله رو می‌خوابونم، می‌ره. 704 00:49:42,042 --> 00:49:43,751 ‫می دونید، آقای مهندس... 705 00:49:50,459 --> 00:49:55,126 ‫ببخشید ها... ‫الان دیگه کشاورزی رونَقی نداره. 706 00:49:55,764 --> 00:50:01,055 ‫یعنی روستایی جَماعَت از کشاورزی ‫نمی‌تونه نون در بیاره. خُشکسالیه. 707 00:50:01,584 --> 00:50:08,251 ‫نونی که الآن برای روستایی مَرزنِشین در میاد ‫از رَد و بَدَل کردنِ جنس از نُقاطِ مَرزیه. 708 00:50:08,417 --> 00:50:11,200 ‫رئیسِ شورا: یه ماشینِ گرون‌قیمتِ خوشگل میاد 709 00:50:11,250 --> 00:50:14,000 تو جاده‌های خاکی مَرزی این‌وَر، اون‌وَر می‌ره 710 00:50:14,584 --> 00:50:18,001 ‫خبر می‌ره می‌رسه به گوشِ کسانی که نباید برسه 711 00:50:18,417 --> 00:50:21,500 ‫فردا ماشینِ نیروی انتظامی اینجا پیدا می‌شه 712 00:50:22,626 --> 00:50:25,000 ‫نونِ این مردم آجر می‌شه. 713 00:50:25,417 --> 00:50:27,800 ‫بعد چی می‌شه؟ همه رو از چشمِ من می‌بینن. چرا؟ 714 00:50:27,900 --> 00:50:30,126 .چون شما رو من دعوت کردم 715 00:50:30,292 --> 00:50:32,459 ‫من به قنبر گفتم به شما خونه بِدِه. 716 00:50:33,001 --> 00:50:35,501 ‫رئیسِ شورا: حالا لطف می‌کنید عکس رو بدید به من؟ 717 00:50:35,667 --> 00:50:38,126 ‫حالا فهمیدم منظورتون چیه. 718 00:50:38,792 --> 00:50:41,626 ‫شماها دارید دُنبالِ یه بَهانه می‌گردید... 719 00:50:42,001 --> 00:50:43,959 ‫که من از اینجا برم. 720 00:50:45,667 --> 00:50:50,584 ‫حاج آقا، بهانه لازم نیست. ‫شما هر وقت امر بفرمایید، من می‌رم. 721 00:50:50,751 --> 00:50:52,959 ‫آقای مهندس، این چه حرفیه؟! 722 00:50:53,501 --> 00:50:56,700 ‫آخه کی دلش می‌خواد ...یه نفر از اینجا ناراضی بره 723 00:50:56,800 --> 00:50:59,376 فردا مهمون‌های دیگه نیان توی دِهِ ما؟ 724 00:50:59,542 --> 00:51:03,209 ‫ما دلمون می‌خواد !دِهِمون رونَق بگیره، قربونِ تو برم 725 00:51:03,751 --> 00:51:05,334 ‫پس چرا گیر دادید به من؟ 726 00:51:06,542 --> 00:51:10,251 ‫من شرمنده‌ام که شما رو !ناراحت کردم، آقای مهندس 727 00:51:11,251 --> 00:51:14,209 !به خدا اصلاً دلم نمی‌خواست این‌جوری بشه 728 00:51:14,959 --> 00:51:18,451 ‫انگار روزِ خوبی هم اِنتِخاب نکردم .برای صحبتِ با شما 729 00:51:18,551 --> 00:51:20,501 ان‌شاالله یه روزِ دیگه .با هم صحبت می‌کنیم 730 00:51:21,051 --> 00:51:22,501 (صدای بوقِ تماس تصویری) 731 00:51:25,666 --> 00:51:27,200 (صدای در زدن) 732 00:51:27,417 --> 00:51:28,667 ‫پناهی: بله؟ 733 00:51:28,866 --> 00:51:30,166 (صدای در زدن) 734 00:51:33,866 --> 00:51:35,666 (صدای در زدن) 735 00:51:35,796 --> 00:51:40,666 (صدای موتور از بیرون) 736 00:51:42,042 --> 00:51:43,334 ‫سولدوز: سلام 737 00:51:43,459 --> 00:51:45,001 ‫ پناهی: اینجا چیکار می‌کنی؟ 738 00:51:45,459 --> 00:51:50,001 (صدای نفس‌های سولدوز) (صدای واق‌واقِ سگ‌ها) 739 00:51:51,209 --> 00:51:52,834 ‫من سولدوزم. ببخشید. 740 00:51:53,501 --> 00:51:56,000 ‫همون که با گوزَل عکسم رو گرفتید. 741 00:51:57,626 --> 00:52:00,300 ‫اگه ممکنه یه چند دقیقه وقتتون رو بگیرم؟ 742 00:52:00,792 --> 00:52:01,917 ‫پناهی: این وقتِ شب؟ 743 00:52:02,084 --> 00:52:06,292 ‫سولدوز: کارِ من واجبه .اگه اجازه بدید، حرفم رو بزنم برم 744 00:52:07,251 --> 00:52:09,834 ‫پناهی: برای اومدن تو (داخل) !اجازه نخواستی 745 00:52:10,792 --> 00:52:12,751 ‫برای حرف زدن اجازه می‌خوای؟ 746 00:52:12,917 --> 00:52:15,584 سولدوز:‫ ببخشید. من نمی‌خواستم ‫این‌جوری مزاحمتون بشم. 747 00:52:15,751 --> 00:52:17,001 ‫همین‌‌جا بزرگ شدم 748 00:52:17,167 --> 00:52:20,001 ‫بعدش دانشگاه قبول شدم، رفتم تهران. 749 00:52:20,167 --> 00:52:23,001 ،یه بار با دوست‌هام رفتیم اِعتِراضات .گرفتنمون 750 00:52:23,084 --> 00:52:25,459 ‫به همین سادگی هم اخراج شدم. 751 00:52:25,626 --> 00:52:28,834 ‫گفتم بیام اینجا زندگیم رو از صِفر بسازم. 752 00:52:29,167 --> 00:52:32,376 ‫البته، انگیزه هم داشتم برای برگشتن. 753 00:52:32,542 --> 00:52:34,126 ‫انگیزه‌ام گوزَل بود. 754 00:52:34,292 --> 00:52:36,126 ‫من عاشقِ گوزَلم 755 00:52:37,209 --> 00:52:38,792 ‫پناهی: چرا نمی‌شینی؟ 756 00:52:41,459 --> 00:52:46,001 ‫ از وقتی هم اومدم، این پسره یعقوب ‫نذاشته یه آبِ خوش از گَلوم پایین بره. 757 00:52:46,167 --> 00:52:49,959 ‫منم به گوزَل قول دادم. ‫قول دادم که از اینجا دیگه بریم. 758 00:52:50,126 --> 00:52:51,834 ‫خیلی مسخره‌ست. می‌گن این... 759 00:52:52,001 --> 00:52:54,876 ‫نافِ گوزَل رو برای یعقوب بُریدن 760 00:52:55,042 --> 00:52:57,834 ‫اون زمان باباش با این فامیلشون مشکل داشته... 761 00:52:58,001 --> 00:53:01,626 ‫برای اینکه کُدورَت‌ها از بین بِره .این کار رو کرده 762 00:53:02,042 --> 00:53:03,751 ‫ما می‌خواهیم از اینجا فرار کنیم. 763 00:53:04,167 --> 00:53:07,001 ‫سولدوز: فقط اون عکسه رو بی‌خیال شین. ‫ما یه هفته دیگه نیستیم. 764 00:53:07,167 --> 00:53:08,917 ‫این‌طوری که نمی‌شه. 765 00:53:10,876 --> 00:53:13,417 ‫می‌رفتی باهاشون حرف می‌زدی ‫شاید مشکل حل می‌شد. 766 00:53:13,626 --> 00:53:14,709 ‫سولدوز: چه حرفی؟ 767 00:53:14,792 --> 00:53:18,334 ‫اگه با حرف زدن مشکل حل می‌شد ‫که شما الان اینجا نبودی اصلاً! 768 00:53:19,042 --> 00:53:20,501 ‫منظورت چیه؟ 769 00:53:21,292 --> 00:53:25,209 ‫سولدوز: اینکه شما هم می‌تونستین با حرف زدن .مشکلتون رو حل کنین، تموم شه بره 770 00:53:25,376 --> 00:53:26,959 ‫حل نکردین دیگه! 771 00:53:27,501 --> 00:53:28,751 ‫آقای پناهی... 772 00:53:30,209 --> 00:53:34,251 ‫من می‌گم که شما پاتون یه جوری گیره، ‫منم پام یه جورِ دیگه گیره. 773 00:53:35,084 --> 00:53:37,751 ‫پناهی: داری تهدید می‌کنی؟ ‫سولدوز: نه. تهدید چیه؟ 774 00:53:37,917 --> 00:53:42,542 ‫من فقط خواهشم اینه که عکسه رو بی‌خیال شو. ‫من یه هفته دیگه نیستم! 775 00:53:42,884 --> 00:53:46,751 (صدای واق‌واقِ سگ) 776 00:53:50,084 --> 00:53:51,751 ‫سولدوز: با اجازه‌تون من می‌رم. 777 00:53:59,684 --> 00:54:06,084 (صدای پرنده) 778 00:54:07,084 --> 00:54:33,751 (صدای واق‌واقِ سگ) 779 00:54:34,084 --> 00:54:39,751 (صدای جیرجیرک) 780 00:54:39,784 --> 00:54:44,751 (صدای جیرجیرک) (صدای واق‌واقِ سگ) 781 00:54:44,984 --> 00:55:09,751 (صدای جیرجیرک) 782 00:55:09,951 --> 00:55:13,209 (صدای آلارمِ ماشین) 783 00:55:13,459 --> 00:55:15,376 ‫پناهی: رضا! ‫رضا در تماسِ تصویری: بله، بله آقا .یه لحظه اجازه بده 784 00:55:15,542 --> 00:55:17,584 ‫رضا به بقیه: کادر رو خالی کنید، بچه‌ها. ‫بیاین این‌وَر. 785 00:55:17,751 --> 00:55:18,876 ‫رضا: استاد، اینترنت خوبه؟ 786 00:55:19,042 --> 00:55:20,751 ‫پناهی: آره، الان بهتره. 787 00:55:21,251 --> 00:55:22,917 ‫رضا: اجازه هست شروع کنیم؟ 788 00:55:23,667 --> 00:55:25,001 ‫پِلان* رو می‌بینین؟ (برداشت یا نمای بلند) 789 00:55:25,526 --> 00:55:27,209 ‫پناهی: خب، همه چی آماده‌ست؟ 790 00:55:27,376 --> 00:55:30,459 ‫رضا: بله، بله، همه چی آماده‌ست، آقا .منتظرِ شماییم 791 00:55:30,626 --> 00:55:31,542 ‫پناهی: شروع کنیم. آره. ‫شروع کنیم. 792 00:55:31,709 --> 00:55:32,917 ‫رضا: آقا، قطع نشه اینترنت؟ 793 00:55:33,084 --> 00:55:36,584 ‫پناهی: نه، اومدم بالای تپه. ‫اینجا آنتنش خیلی خوبه. 794 00:55:36,751 --> 00:55:38,834 ‫رضا: بچه‌ها، آقای پناهی تَصویر رو می‌بینن. 795 00:55:39,001 --> 00:55:39,876 ‫بریم استاد؟ 796 00:55:40,042 --> 00:55:41,626 ‫پناهی: بریم. ‫رضا: آماده؟ 797 00:55:41,792 --> 00:55:44,084 ‫رضا: سه، دو، شروع. 798 00:55:44,792 --> 00:55:47,584 (صدای ساز و آواز) (ترانه‌ی بُردی از یادم - دِلکَش و ویگِن) 799 00:55:47,992 --> 00:55:51,001 زارا: بُردی از یادم 800 00:55:51,876 --> 00:55:55,542 ‫دادی بر بادم 801 00:55:56,209 --> 00:56:00,042 ‫با یادت شادم 802 00:56:00,709 --> 00:56:04,542 ‫دل به تو دادم 803 00:56:05,334 --> 00:56:09,251 در دام افتادم 804 00:56:09,834 --> 00:56:13,209 از غم آزادم 805 00:56:14,292 --> 00:56:21,084 دل به تو دادم، فِتادَم زِ غم 806 00:56:21,626 --> 00:56:27,834 ای گُل بر اشکِ خونینم بخند 807 00:56:29,001 --> 00:56:35,542 ‫سوزم از سوزِ نگاهت هنوز 808 00:56:36,334 --> 00:56:41,334 چشمِ من باشد به راهت هنوز 809 00:56:41,534 --> 00:56:48,334 (صدای دَف زدن) 810 00:56:49,367 --> 00:57:01,134 (صدای باد) (صدای امواج) 811 00:57:01,542 --> 00:57:03,042 ‫مرد: بذار تنها باشه. 812 00:57:04,876 --> 00:57:07,167 ‫خودت جاش بودی، می‌رفتی؟ 813 00:57:07,367 --> 00:57:12,134 (صدای باد) (صدای امواج) 814 00:57:12,334 --> 00:57:14,417 ‫مرد: یه سیگار روشن کن با هم بکشیم. 815 00:57:20,792 --> 00:57:22,501 ‫آقا چرا اینقدر ساکتین؟ 816 00:57:22,667 --> 00:57:24,417 ‫مثلاً اومدیم تولد! 817 00:57:24,584 --> 00:57:26,751 ‫یه آهنگِ شاد بزن، یه کمی حال کنیم! 818 00:57:27,751 --> 00:57:41,751 (صدای دَف زدن با ریتمِ شادِ ترانه‌ی پرنده‌ی ایرج) 819 00:57:41,951 --> 00:58:04,676 (صدای دَف زدن) (صدای دست زدن) (صدای امواج) 820 00:58:04,876 --> 00:58:06,501 ‫امین: کات، خوبه. 821 00:58:07,001 --> 00:58:09,667 ‫امین جان، کات نکن. ‫من با آقای پناهی کار دارم. 822 00:58:11,209 --> 00:58:13,751 ‫رضا جان لطف می‌کنی این گوشیت رو؟ 823 00:58:13,917 --> 00:58:14,959 ‫رضا: بیا، داداش 824 00:58:17,292 --> 00:58:18,709 ‫بختیار: اِ... سلام، آقای پناهی 825 00:58:18,876 --> 00:58:21,709 ‫پناهی: سلام بختیار جان. بگو؟ ...بختیار: اِ 826 00:58:21,917 --> 00:58:26,001 ‫اون آقاهه، آدم‌پَرونه زنگ زد ‫گفت فردا صبح بیا پیشم. 827 00:58:27,001 --> 00:58:28,167 ‫پناهی: که چی؟ 828 00:58:28,798 --> 00:58:34,090 ‫راست و دروغش رو نمی‌دونم، ولی ‫اون‌جوری که می‌گفت گِیمِ من شروع شده. 829 00:58:34,251 --> 00:58:36,417 ‫گِیمِت شروع شده یعنی چی؟ 830 00:58:37,876 --> 00:58:40,251 ‫یعنی پاسپورتِ منم جور شده. 831 00:58:42,126 --> 00:58:43,542 ‫پناهی: خب؟ 832 00:58:43,667 --> 00:58:45,876 ‫خب، منم با زارا می‌رم دیگه! 833 00:58:46,042 --> 00:58:47,251 ‫پناهی: رضا! 834 00:58:47,842 --> 00:58:48,451 ‫پناهی: رضا! 835 00:58:48,917 --> 00:58:50,667 ‫رضا: آقا، می‌شنوم صداتون رو. !جونم، آقا 836 00:58:50,834 --> 00:58:52,251 ‫پناهی: رضا، تو خبر داشتی؟ 837 00:58:52,417 --> 00:58:54,167 ‫رضا: منم همین الان شنیدم به خدا. 838 00:58:54,334 --> 00:58:56,001 ‫بختیار: فرصت نکردم بهشون بگم. 839 00:58:56,160 --> 00:58:59,119 ‫پناهی: ببین آدم‌پَرونه رو می‌تونی راضی کنی فیلم] بگیریم؟] 840 00:58:59,292 --> 00:59:01,626 ‫رضا: خیلی خوبه، آقا .می‌گیریم، مشکلی نیست 841 00:59:01,792 --> 00:59:04,667 ‫چی رو می‌گیری آقا؟ ‫نمی‌شه. 842 00:59:04,834 --> 00:59:08,401 ‫بختیار: مثلاً قاچاقچی‌ان ها! ‫رضا: آقا، نگران نباشین! ...همه‌چی رو بسپارین به من 843 00:59:08,534 --> 00:59:15,634 (صدای گفتگو و هَمهَمه‌ی افراد) 844 00:59:15,834 --> 00:59:16,734 (صدای در زدن) 845 00:59:16,834 --> 00:59:17,876 ‫پناهی: بیا تو 846 00:59:17,976 --> 00:59:19,509 (صدای بحث مردها از بیرون) 847 00:59:19,709 --> 00:59:20,709 ‫قنبر: یا الله، آقای مهندس. 848 00:59:20,876 --> 00:59:21,876 ‫خسته نباشید. 849 00:59:22,459 --> 00:59:25,626 ‫چند نفر از اهالی روستا اومدن .با شما کار دارن 850 00:59:25,826 --> 00:59:29,051 (صدای بحث و گفتگو از بیرون) 851 00:59:29,251 --> 00:59:30,917 ‫پناهی: خب، با من کار دارن بیان تو. 852 00:59:31,084 --> 00:59:33,792 ‫قنبر: شما خودتون بیاین بهتره. ‫شَر می‌خوابه. 853 00:59:33,959 --> 00:59:35,126 ‫ببخشید. 854 00:59:40,251 --> 00:59:43,959 ‫بفرمایید... بفرمایید... بفرمایید 855 00:59:44,126 --> 00:59:47,251 ‫رئیس شورا: ساکت باشید .وقتی اومدن چیزی نگید تا من حرف بزنم 856 00:59:48,584 --> 00:59:49,417 ‫پناهی: سلام 857 00:59:49,501 --> 00:59:51,251 ‫رئیسِ شورا: سلام، آقای مهندس. 858 00:59:51,917 --> 00:59:54,292 ‫رئیسِ شورا: بفرمایید. ببخشید مزاحم شدیم. پناهی: خواهش می‌کنم 859 00:59:54,459 --> 00:59:56,667 ‫پناهی: حاج آقا چی شده؟ چه خبره؟ 860 00:59:57,251 --> 01:00:00,292 ‫رئیسِ شورا: آقای مهندس من دیروز به شما چی گفتم؟ 861 01:00:00,459 --> 01:00:02,209 ‫بفرمایید چی گفتم؟ 862 01:00:02,376 --> 01:00:04,417 ‫من گفتم اون عکس رو بدید به من، 863 01:00:04,584 --> 01:00:05,917 ‫گفتم یا نگفتم؟ 864 01:00:07,001 --> 01:00:09,709 ‫پناهی: شما گفتید، منم گفتم عکسی ندارم. 865 01:00:09,876 --> 01:00:13,500 ‫رئیسِ شورا: آقای مهندس، این عکس !دِهِ ما رو ریخته به هم 866 01:00:13,550 --> 01:00:15,584 !این ماجرا همه‌ی ما رو فَلَج کرده 867 01:00:16,167 --> 01:00:20,292 ‫من عرض کردم خدمتتون. ‫این برای ما مَدرکِ مهمیه. 868 01:00:20,459 --> 01:00:23,501 ‫اگه دستِ من باشه، ‫من این غائِلِه رو به راحتی می‌خوابونم. 869 01:00:23,667 --> 01:00:26,251 ‫ولی متأسفانه شما همکاری نکردی، آقای مهندس. 870 01:00:26,417 --> 01:00:30,792 ‫پناهی: حاج آقا، منم خدمتتون گفتم، ‫الآن هم پیشِ دوستان می‌گم... 871 01:00:30,959 --> 01:00:36,296 ‫من از این دختر و پسری که شما می‌فرمایید !هیچ عکسی نگرفتم 872 01:00:36,376 --> 01:00:40,126 !یعقوب: حاجی دیدی؟ این هر چی بگه دروغه !من اصلاً حرف‌های این رو قبول ندارم 873 01:00:40,834 --> 01:00:42,792 ‫رئیسِ شورا: هیس... یه دقیقه !ساکت شو! دارم حرف می‌زنم 874 01:00:44,792 --> 01:00:46,417 ‫برو اون شاهدت رو بیار ببینم! 875 01:01:03,220 --> 01:01:04,709 ‫رئیس شورا: بیا اینجا، پسرم. 876 01:01:06,084 --> 01:01:08,376 ‫هر چی دیدی به آقای مهندس بگو! 877 01:01:08,542 --> 01:01:11,292 ‫پسر: من اینجا نمی‌تونم بگم. ‫اون بالا می‌تونم بگم. 878 01:01:11,917 --> 01:01:15,584 ‫رئیسِ شورا: متوجه شدین چی گفت؟ ‫پناهی: بله، بفرمایید خونه در اختیارِ شما. 879 01:01:15,751 --> 01:01:18,444 ‫رئیسِ شورا: شما جلوتر بفرمایید ما مزاحم می‌شیم! بفرمایید 880 01:01:20,417 --> 01:01:21,792 ‫رئیسِ شورا: بیاین بالا، بابا جان. 881 01:01:22,667 --> 01:01:23,584 ‫پناهی: ببخشید. 882 01:01:23,667 --> 01:01:24,709 ‫رئیسِ شورا: بفرمایید... بفرمایید. 883 01:01:25,909 --> 01:01:31,709 (صدای گفتگوی افراد به آذری) 884 01:01:39,909 --> 01:01:41,709 !رئیسِ شورا: یا الله !مردِ اول: یا الله 885 01:01:42,109 --> 01:01:43,709 !مردِ دوم: یا الله !مردِ سوم: یا الله 886 01:01:43,909 --> 01:01:45,009 !مردِ چهارم: یا الله 887 01:01:48,909 --> 01:01:51,709 (صدای خروس) 888 01:01:52,909 --> 01:01:59,709 (صدای پرندگان) 889 01:02:01,009 --> 01:02:06,709 (صدای گفتگوی زن‌ها از پایین) 890 01:02:08,709 --> 01:02:12,500 (صدای پرندگان) (صدای بَع بَعِ گوسفند) 891 01:02:12,709 --> 01:02:14,709 پناهی: بفرمایید، حاج آقا 892 01:02:16,376 --> 01:02:18,626 ‫رئیسِ شورا: هر چی دیدی !به آقای مهندس بگو 893 01:02:18,792 --> 01:02:20,209 ‫پسر: من اونجا ایستاده بودم... 894 01:02:20,376 --> 01:02:21,417 ‫رئیسِ شورا: کجا؟ ‫پسر: اونجا 895 01:02:21,584 --> 01:02:23,084 ‫‫رئیسِ شورا: خب، برو اونجا وایسا. 896 01:02:26,917 --> 01:02:28,167 ‫با کی وایساده بودی؟ 897 01:02:28,334 --> 01:02:29,626 پسر:‫ با حسن 898 01:02:29,792 --> 01:02:31,209 ‫‫‫رئیسِ شورا: خب، بعدش چی شد؟ 899 01:02:31,376 --> 01:02:34,042 ‫پسر: گفت بیا اینجا بشین ازت عکس بگیرم 900 01:02:34,209 --> 01:02:37,917 ‫‫‫رئیسِ شورا: آقای مهندس گفت بیا .اینجا بشین ازت عکس بگیرم ‫کجا نشستی؟ بیا همون‌جا بشین ببینم. 901 01:02:39,126 --> 01:02:40,084 ‫پسر: اینجا 902 01:02:41,334 --> 01:02:43,459 ‫‫‫رئیسِ شورا: بگو ببینم آقای مهندس کجا وایساد؟ 903 01:02:43,626 --> 01:02:44,501 ‫پسر: اونجا 904 01:02:44,667 --> 01:02:46,459 ‫‫‫رئیسِ شورا: آقای مهندس .اونجا ایستاد 905 01:02:47,682 --> 01:02:49,834 ‫‫‫رئیسِ شورا: خب؟ ‫پسر: وایساد و ازمون عکس گرفت. 906 01:02:50,001 --> 01:02:50,959 ‫‫‫رئیسِ شورا: خب، بعدش چیکار کرد؟ 907 01:02:51,126 --> 01:02:53,292 ‫پسر: بعدش هم دید .یه دختر و پسر هست 908 01:02:53,459 --> 01:02:55,667 ‫‫‫رئیسِ شورا: کجا بودن دختر و پسر؟ ‫پسر: اونجا 909 01:02:56,542 --> 01:02:58,876 ‫‫‫‫رئیسِ شورا: دید اونجا یه دختر و پسر هست؟ 910 01:02:59,042 --> 01:03:01,792 ‫پسر: با دوربینش عکس گرفت. 911 01:03:01,959 --> 01:03:04,084 ‫‫‫‫رئیسِ شورا: دوربينش‌ رو سمتِ اون‌ها چرخوند؟ ‫پسر: آره 912 01:03:04,251 --> 01:03:07,834 ‫پسر: بعد برگشت .و یه عکسِ دیگه از ما گرفت 913 01:03:08,001 --> 01:03:11,459 ‫‫‫‫رئیسِ شورا: دوربين رو سمتِ اون‌ها چرخوند و بعد از شما عکس گرفت؟ ‫پسر: درسته 914 01:03:12,626 --> 01:03:14,417 ‫‫‫‫رئیسِ شورا: آقای مهندس، چی می‌گین؟ 915 01:03:14,917 --> 01:03:16,701 ‫پناهی: خب، شما که شاهد دارین... 916 01:03:17,709 --> 01:03:19,717 ‫همین رو ببرید شهادت بده. 917 01:03:19,909 --> 01:03:21,917 ‫دیگه نیازی به عکس نخواهید داشت. 918 01:03:22,334 --> 01:03:24,251 ‫آقای مهندس این بچه 9 سالشه! 919 01:03:24,917 --> 01:03:28,334 ‫شهادتِ این اصلاً قانونی نیست. ‫اصلاً شَرعی هم نیست! 920 01:03:28,501 --> 01:03:30,667 ‫کسی شهادتِ این رو قبول نمی‌کنه که! 921 01:03:30,834 --> 01:03:33,639 پناهی: بر اساسِ شَهادتِ همین بچه ...دارید من رو مَحکوم می‌کنید 922 01:03:33,759 --> 01:03:35,709 بعد می‌گید شَهادتِش قانونی نیست؟ 923 01:03:35,876 --> 01:03:40,084 ‫یعقوب: آقا، تو چرا داری بی‌خود ‫از سولدوز دفاع می‌کنی؟ 924 01:03:40,751 --> 01:03:43,167 ‫چیکاره‌ی تو هست؟ پسرخاله‌ات هست؟ ‫چیه توئه؟ 925 01:03:43,334 --> 01:03:45,501 ‫عکس گرفتی. یه بار بیار نشون بده... 926 01:03:45,667 --> 01:03:48,667 ‫یعقوب: همه راحت بشن. ‫پناهی: آقا، قَ... قبول. عکس می‌خواید؟ 927 01:03:48,834 --> 01:03:50,959 ‫پناهی: بفرمایید... لطفاً بفرمایید! ‫یعقوب: بیا نشون بده ببینم 928 01:03:51,126 --> 01:03:52,976 پناهی: بفرمایید، بفرمایید، بفرمایید 929 01:04:02,709 --> 01:04:05,584 ‫یه لحظه صبر کنید. ‫یه لحظه صبر کنید! حاجی کو؟ 930 01:04:05,667 --> 01:04:07,001 ‫پناهی: حاجی، بیا رئیسِ شورا: بله، آقای مهندس؟ 931 01:04:07,051 --> 01:04:09,876 ‫پناهی: حاجی، بیاید... حاجی، ببین رئیسِ شورا: بفرمایید 932 01:04:10,334 --> 01:04:14,792 ‫پناهی: این کُلیه‌ی عکس‌هاییه که !من از دِهِ شما گرفتم 933 01:04:15,501 --> 01:04:19,751 ‫ببین به غیر از این، ‫عکسی وجود نداره. ببینین! 934 01:04:19,917 --> 01:04:26,084 ‫اون عکسِ دختر و پسری که چیزی که ‫می‌گفتین در کلِ این عکس‌های من وجود نداره. 935 01:04:26,792 --> 01:04:28,117 ‫ولی با این وجود... 936 01:04:28,184 --> 01:04:30,792 ‫با این وجود واسه اینکه مطمئن بشید، 937 01:04:30,951 --> 01:04:35,034 ‫من این حافظه‌ی این... دوربین رو می‌دم خدمتِ شماها 938 01:04:35,209 --> 01:04:39,042 ‫رئیسِ شورا: آقا، نیازی نیست. ‫پناهی: ببرید به هر کسی که دلتون می‌خواد نشون بدین! 939 01:04:39,209 --> 01:04:41,626 ‫پناهی: هر کاری که دلتون... ‫اصلاً من دیگه نمی‌خوام این رو! 940 01:04:41,792 --> 01:04:42,200 پناهی: بیا برو 941 01:04:42,252 --> 01:04:43,500 !رئیسِ شورا: آقای مهندس، نیازی به این کارها نیست ...پناهی: فقط لطف کنید 942 01:04:43,550 --> 01:04:46,084 پناهی: خواهش می‌کنم !فقط لطف کنید دست از سرِ من بردارید دیگه 943 01:04:46,251 --> 01:04:50,084 ‫رئیسِ شورا: چرا عصبانی می‌شید؟ ‫پناهی: بفرمایید، خواهش می‌کنم .بفرمایید، بفرمایید 944 01:04:50,251 --> 01:04:53,500 ‫رئیسِ شورا: آقا یعقوب، می‌بینی سرِ هیچی آبروی من رو جلوی مهمونم بردی؟ پناهی: بفرمایید 945 01:04:53,550 --> 01:04:55,991 مرد: ما چیکار کنیم .اون گفت عکس گرفته دیگه 946 01:05:03,550 --> 01:05:12,300 (صدای گفتگوی اهالی به آذری) 947 01:05:12,501 --> 01:05:15,001 ‫پناهی: آقا قنبر... آقا قنبر ببخشید؟ 948 01:05:15,167 --> 01:05:16,584 ‫قنبر: جانم آقا؟ 949 01:05:16,917 --> 01:05:18,209 ‫پناهی: چی شده باز هم؟ 950 01:05:19,167 --> 01:05:23,001 ‫قنبر: هیچی آقا، اهلِ روستا می‌گن ‫آقای مهندس بیاد شهادت بِده. 951 01:05:23,167 --> 01:05:25,834 ‫پناهی: چیکار کنم؟ ‫قنبر: تو روستا رسمه... 952 01:05:26,001 --> 01:05:28,542 ‫قنبر: بینِ همه می‌شینن، قَسَم می‌خورن 953 01:05:28,702 --> 01:05:33,244 ‫رئیسِ شورا: آقا، این برای شما نیست که! ‫این یه رسمِ قدیمیه برای ما. 954 01:05:33,709 --> 01:05:37,600 ‫طرف میاد تو قَسَم‌خونه قَسَم می‌خوره ‫می‌گه آقا من این کار رو نکردم 955 01:05:37,650 --> 01:05:39,042 !رئیسِ شورا: تموم می‌شه می‌ره قنبر: آقای مهندس 956 01:05:39,209 --> 01:05:42,459 ‫قنبر: یه لحظه اجازه بده، آقای مهندس ‫ببخشید من وقتِ شما رو می‌گیرم. 957 01:05:42,626 --> 01:05:45,667 ‫آقای مهندس، شما تا حالا ‫هر چی گفتی ما گفتیم چشم. 958 01:05:45,834 --> 01:05:47,626 ‫نیم ساعت وقتِ شما رو می‌گیره. 959 01:05:47,792 --> 01:05:51,459 ‫تشریف بیارید، برید اونجا قَسَم بخورید .قالِ قَضیه رو بکَنید 960 01:05:51,626 --> 01:05:53,334 ‫به خدا ما آدم‌های خوبی هستیم. 961 01:05:53,501 --> 01:05:56,017 ‫قنبر: نمی‌خوایم از روستای ما ‫خاطره‌ی بدی داشته باشید ...رئیسِ شورا: آقای مهندس من جوون بودم 962 01:05:56,057 --> 01:05:58,400 ‫رئیس: خودم دو دفعه قَسَم خوردم ...غائله خوابیده 963 01:05:58,500 --> 01:06:00,619 .به خیر و خوشی تموم شده، رفته 964 01:06:00,792 --> 01:06:04,834 ‫شما هم یه قَد‌َم‌رَنجه بکنید، ‫تشریف بیارید تموم بشه بِره دیگه! 965 01:06:05,417 --> 01:06:06,417 ‫رئیسِ شورا: آقای مهندس؟ 966 01:06:09,542 --> 01:06:11,834 ‫آدم‌پَرون: پسرش سابقه‌ای چیزی نداره؟ 967 01:06:12,001 --> 01:06:16,501 ‫بختیار: یکی، دو بار دعوا کرده ولی کارش ‫نرسیده به پاسگاه و دادگاه و این‌جور چیزها. 968 01:06:16,667 --> 01:06:19,626 ‫‫آدم‌پَرون: نه... دعوا که نه! مثلاً تَظاهُراتی، چیزی؟ 969 01:06:19,792 --> 01:06:22,876 ‫بختیار: نه بابا، تازه درسش تموم شده. 970 01:06:23,042 --> 01:06:25,167 ‫منم خبر نداشتم اومده اینجا. 971 01:06:26,042 --> 01:06:28,417 ‫یکی، دو هفته غِیبش می‌زنه و خانواده... 972 01:06:28,584 --> 01:06:30,834 ‫خیلی خیلی نگرانش می‌شن. 973 01:06:31,417 --> 01:06:36,167 ‫الآن هم از اینجا زنگ زده، گفته ‫می‌خوام برم اروپا، پول لازم دارم. 974 01:06:36,334 --> 01:06:39,001 ‫بیچاره‌ها رفتن براش 5000 تا جور کردن 975 01:06:39,132 --> 01:06:43,673 ‫اِ... الآنم من شما رو معرفی کردم. ‫اگه می‌شه کمکش کنید. 976 01:06:43,834 --> 01:06:46,417 ‫‫آدم‌پَرون: بختیار، من با 5000 تا !کاری نمی‌تونم بکنم 977 01:06:46,584 --> 01:06:49,084 ‫بختیار: بابا، پسرعموش !با کمتر از 5000 تا، تا آلمان رفته 978 01:06:49,251 --> 01:06:51,667 ‫‫آدم‌پَرون: بله، با 1000 تا هم ‫می‌شه رفت، ولی چه‌جوری؟ 979 01:06:51,834 --> 01:06:53,084 ‫زمینی؟ دریایی؟ 980 01:06:53,251 --> 01:06:56,084 ‫کُلی خطر داره! !هر روز هم خودت اخبار‌ رو می‌بینی 981 01:06:56,626 --> 01:06:57,876 ‫راهِ من مطمئنه. 982 01:06:58,035 --> 01:07:02,160 ‫همین خانمِ خودت رو با هواپیما ‫صَحیح و سالم می‌ذارم وسطِ پاریس. 983 01:07:03,626 --> 01:07:07,001 ‫بختیار: الآن چقدر باید جور کنن؟ ‫‫آدم‌پَرون: کَف (کمِ کم) باید 12 تا بدن. 984 01:07:07,167 --> 01:07:08,292 ‫بختیار: بابا، ندارن! 985 01:07:08,459 --> 01:07:11,167 ‫هر چی پَس‌انداز و طلا داشتن فروختن، ‫دیگه یه خونه دارن... 986 01:07:11,334 --> 01:07:13,647 ‫که اونم نمی‌تونن بفروشن .بقیه رو آواره کنن 987 01:07:13,707 --> 01:07:15,042 ‫‫آدم‌پَرون: من نمی‌دونم !یه لحظه وایسا 988 01:07:15,501 --> 01:07:16,459 !ببین 989 01:07:17,167 --> 01:07:20,334 ‫برین اونجا، وایسین رو به کوچه، ‫پشتِ سرتون هم نگاه نکنین. 990 01:07:20,666 --> 01:07:25,334 (صدای فروشنده‌های تُرک) 991 01:07:28,917 --> 01:07:30,126 ‫آدم‌پَرون: بختیار! 992 01:07:30,792 --> 01:07:33,084 ‫تا اینجا هم که اومدیم به خاطرِ سینان بود. 993 01:07:33,876 --> 01:07:36,167 ‫من می‌رم اون‌وَر یه امانتی بگیرم. 994 01:07:36,626 --> 01:07:40,500 ‫برنمی‌گردین پشتِ سرتون رو نگاه کنین! متوجه شدین؟ 995 01:07:40,550 --> 01:07:43,584 به این بچه‌هایی هم که پشتِ سرته ...بهشون هم بگو که 996 01:07:43,751 --> 01:07:47,500 ‫دوربین رو بچرخونن اون‌وَر ...یا خودتون برگردین اون‌وَر رو نگاه کنین 997 01:07:47,550 --> 01:07:50,292 من نمی‌تونم امنیتِ شما رو !اینجا تَضمین کنم 998 01:07:52,626 --> 01:07:54,417 مرد به کُردی: حالا باید چیکار کنم، بختیار؟ 999 01:07:55,001 --> 01:07:56,667 بختیار به کُردی: یا اروپا یا برگشت به ایران 1000 01:07:56,834 --> 01:07:58,209 !فقط اینجا نه 1001 01:07:58,376 --> 01:08:02,959 ‫اون با گذشتِ زمان بهش عادت می‌کنه 1002 01:08:04,001 --> 01:08:07,251 ‫مرد به کُردی: چطوری می‌تونم؟ !اون راغِب نیست برگرده 1003 01:08:08,792 --> 01:08:11,792 بختیار به کُردی: مشکلش با ایران چیه؟ ‫چرا نمی‌خواد برگرده؟ 1004 01:08:11,876 --> 01:08:14,834 ‫مرد به کُردی: اون حس می‌کنه گیر افتاده 1005 01:08:15,001 --> 01:08:20,042 ‫بدونِ هیچ آینده‌ای !هیچ آزادی و هیچ شُغلی 1006 01:08:20,376 --> 01:08:22,834 ‫لطفاً باهاش حرف بزن 1007 01:08:23,709 --> 01:08:26,084 ‫دو روزِ دیگه می‌مونم ‫مُتِقاعِدِش کن 1008 01:08:26,251 --> 01:08:28,792 بختیار به کُردی: باهاش حرف می‌زنم امیدوارم جواب بده 1009 01:08:29,751 --> 01:08:30,959 !آدم‌پَرون: بختیار 1010 01:08:32,626 --> 01:08:36,959 ‫خیلی خوش شانسی! ‫برات یه پاسپورت جور کردم. 1011 01:08:37,126 --> 01:08:39,251 ‫مالِ یه توریستِ انگلیسیه 1012 01:08:39,417 --> 01:08:42,584 ‫بِجُنب! .باید بریم واسه عکس و گِریم 1013 01:08:43,042 --> 01:08:47,792 ‫تو اومده بودی کارِ این بابا رو راه بندازی .کارِ خودت راه افتاد 1014 01:08:47,959 --> 01:08:49,501 ‫بَرِش گَردون! 1015 01:08:52,959 --> 01:08:55,292 ‫آدم‌پَرون: بهش بگو من و تو داریم ...می‌ریم از اون‌وَر 1016 01:08:55,459 --> 01:08:57,209 ‫پشت سرش رو نگاه نمی‌کنه! 1017 01:08:57,626 --> 01:09:00,000 ‫دَه دقیقه همین‌جا وایمیسته بعدِ اینکه ما رفتیم 1018 01:09:00,050 --> 01:09:02,751 بعدش راهش‌ رو می‌کِشه از این‌وَر می‌ره 1019 01:09:02,951 --> 01:09:12,900 (ترجمه‌ی حرف‌های آدم‌پَرون بختیار به کُردی) 1020 01:09:13,000 --> 01:09:14,126 ‫آدم‌پَرون: بریم... بریم 1021 01:09:17,326 --> 01:09:44,126 (صدای هَمهَمه‌ی افراد) 1022 01:09:45,326 --> 01:09:55,126 (صدای ساز زدن) (صدای جیرجیرک) 1023 01:09:55,326 --> 01:09:57,492 (صدای آوازِ تُرکی خواندنِ مرد) 1024 01:09:57,792 --> 01:09:59,292 ‫صَفَر: سلام، آقای مهندس 1025 01:09:59,459 --> 01:10:02,334 ‫صَفَر: یه لحظه وقتت رو بگیرم؟ ‫پناهی: خواهش می‌کنم 1026 01:10:02,501 --> 01:10:03,834 ‫صَفَر: یه چایی با هم بخوریم؟ 1027 01:10:04,001 --> 01:10:06,376 ‫پناهی: ممنون، من فقط باید برم جایی، مرسی 1028 01:10:06,542 --> 01:10:09,209 ‫صَفَر: جایی که می‌خوای بری .منم می‌خوام برم. حالا وقت هست 1029 01:10:09,376 --> 01:10:11,084 ‫بفرما بریم یه چایی بخوریم. 1030 01:10:11,251 --> 01:10:13,917 ‫راه امن نیست! !خرس هست تو راه 1031 01:10:14,084 --> 01:10:16,876 ‫با هم می‌ریم .یه چایی بخوریم با هم می‌ریم 1032 01:10:17,334 --> 01:10:19,876 ‫صَفَر: بفرمایین ‫پناهی: خواهش می‌کنم صَفَر: بفرمایین 1033 01:10:21,434 --> 01:10:22,006 صَفَر: بفرمایین 1034 01:10:22,059 --> 01:10:24,376 (صدای گفتگوی افراد از داخل) 1035 01:10:24,576 --> 01:10:27,376 ‫مرد: سلام، آقا ‫پناهی: سلام مردِ دیگر: سلام 1036 01:10:27,542 --> 01:10:30,209 ‫صَفَر: خوش اومدین آقا. بفرمایین اون بالا. بفرمایین 1037 01:10:32,626 --> 01:10:33,834 ‫خیلی خوش اومدین 1038 01:10:34,401 --> 01:10:36,110 ‫جوان: سلام، آقای مهندس ‫پناهی: سلام 1039 01:10:36,584 --> 01:10:40,584 جوان: با اجازه، مشدی صَفَر .صَفَر: در پناهِ خدا. باشه، من حساب می‌کنم جوان: ممنون 1040 01:10:41,684 --> 01:10:42,884 صَفَر: بفرمایید، آقای مهندس 1041 01:10:43,784 --> 01:10:46,900 (صدای پخش موسیقی تُرکی) (صدای قِلیان کِشیدن) 1042 01:10:47,042 --> 01:10:49,292 ‫صَفَر: قنبر کجاست آقای مهندس؟ 1043 01:10:49,792 --> 01:10:53,501 ‫پناهی: قنبر... والله خونه نبود. 1044 01:10:54,001 --> 01:10:55,209 ‫نمی‌دونم کجا رفته! 1045 01:10:55,376 --> 01:10:59,751 ‫منم آدرسِ قَسَم‌خونه رو ‫از ننه گرفتم که برم اونجا. 1046 01:10:59,917 --> 01:11:03,084 ‫صَفَر: خوب کاری کردی اومدی بری قَسَم‌خونه .آقای مهندس 1047 01:11:03,251 --> 01:11:07,417 ‫اگه نمی‌اومدی، مردم خیال می‌کردن .شما دروغ می‌گی 1048 01:11:08,792 --> 01:11:11,001 ‫پناهی: حالا رفتم اونجا باید چیکار کنم؟ 1049 01:11:11,167 --> 01:11:13,376 ‫صَفَر: کارِ خاصی نمی‌خواد بکنی. 1050 01:11:13,917 --> 01:11:16,834 ‫این مردم مثلِ شهری‌ها نیستن. 1051 01:11:17,001 --> 01:11:20,709 ‫اینجا یه رَسم و رُسوم‌هایی دارن، آقای مهندس. 1052 01:11:20,876 --> 01:11:24,209 ‫کافیه بری اونجا یه قَسَم بخوری. 1053 01:11:24,376 --> 01:11:27,126 ‫قَضیه تموم می‌شه بِره دنبالِ کارش. 1054 01:11:27,292 --> 01:11:32,584 ‫اینجا مردم سرِ آب، سرِ خاک ‫خیلی چیزها دعوا دارن. 1055 01:11:33,584 --> 01:11:37,584 ‫بری اونجا یه قَسَم بخوری ‫قضیه تموم می‌شه می‌ره دنبالِ کارش. 1056 01:11:37,751 --> 01:11:39,834 ‫پناهی: آقا، مرسی ‫صَفَر: دستت درد نکنه 1057 01:11:41,459 --> 01:11:43,000 ‫صَفَر: ببین، آقا مهندس... 1058 01:11:43,100 --> 01:11:49,003 بعضی وقت‌ها آدم یه قسمِ دروغکی ها .مَصلَحَتی هم بخوره بَد نیست 1059 01:11:49,136 --> 01:11:51,751 ‫دو تا غائله بخوابه. 1060 01:11:52,251 --> 01:11:55,867 ‫منم نمی‌دونم شما عکس گرفتین، نگرفتین. 1061 01:11:56,334 --> 01:12:01,209 ‫کافیه بری اونجا پیشِ جَمعیت .یه قَسَم بخوری که من عکس رو نگرفتم 1062 01:12:01,376 --> 01:12:05,792 ‫همه با هم آشتی کنن .قَضیه تموم بشه بره دنبالِ کارش 1063 01:12:07,667 --> 01:12:10,834 ‫صَفَر: بفرما چایی، آقای مهندس. پناهی: مرسی 1064 01:12:10,999 --> 01:12:28,400 (صدای پخشِ موسیقی تُرکی) (صدای گفتگوی افراد) (صدای قُل قُلِ قلیان کشیدن) 1065 01:12:28,709 --> 01:12:33,584 ‫صَفَر: خودتون بهتر می‌دونین، آقای مهندس .مردمِ اینجا با شهر خیلی فرق دارن 1066 01:12:33,959 --> 01:12:37,126 ‫مشکلاتِ شما شهری‌ها ‫با این بالا بالایی‌هاست. 1067 01:12:37,292 --> 01:12:40,292 ‫ولی مشکلاتِ ما اینجا با خُرافاته. 1068 01:12:40,459 --> 01:12:43,751 ‫اگه من با شما بیام اونجا، ‫خیلی بَد می‌شه! 1069 01:12:44,292 --> 01:12:48,000 ‫اینجا که جایی نیست. ...برین این‌جوری، بپیچی سمتِ چپ 1070 01:12:48,507 --> 01:12:49,959 !می‌رسی قَسَم‌خونه دیگه 1071 01:12:50,126 --> 01:12:51,059 ‫چیزی نیست که! 1072 01:12:51,106 --> 01:12:52,579 من واسه چی بیام؟ 1073 01:12:53,126 --> 01:12:54,459 ‫پناهی: پس خرس‌ها چی؟ 1074 01:12:54,626 --> 01:12:59,751 ‫صَفَر: بابا، خرسی وجود نداره. ‫این‌ها به ما یاد دادن که... خرس هست! 1075 01:12:59,917 --> 01:13:03,709 ‫همین‌جوری ما رو می‌ترسونن. ‫اصلاً خرسی وجود نداره! 1076 01:13:03,876 --> 01:13:05,376 ‫همین‌جا بری، می‌رسی. 1077 01:13:05,542 --> 01:13:07,876 ‫این‌جوری می‌ترسونن! !خرسی نیست 1078 01:13:08,042 --> 01:13:10,334 ‫خوبه امنه راه. برو! 1079 01:13:10,534 --> 01:13:14,334 (صدای جیرجیرک) (صدای حیوان) 1080 01:13:16,534 --> 01:13:25,000 (صدای گفتگوی افراد) 1081 01:13:25,167 --> 01:13:26,084 ‫پناهی: سلام 1082 01:13:26,417 --> 01:13:28,001 ‫چند مرد: سلام علیکم 1083 01:13:28,709 --> 01:13:30,376 ‫مرد: بشینید آقا، بشینید 1084 01:13:31,084 --> 01:13:33,084 .رئیسِ شورا: آقای مهندس، بفرمایید بشینید 1085 01:13:33,244 --> 01:13:36,410 ‫پناهی: کجا؟ اینجا؟ ‫رئیسِ شورا: بله، بفرمایید بشینید اینجا. 1086 01:13:42,876 --> 01:13:44,876 ‫مرد: خوش اومدید ‫پناهی: مرسی 1087 01:13:45,334 --> 01:13:47,500 ...رئیسِ شورا: آقای مهندس، این‌هایی که می‌بینید 1088 01:13:47,550 --> 01:13:52,042 این‌ها بزرگ‌ها و ریش‌سفیدهای دِهِ ما هستن 1089 01:13:52,376 --> 01:13:54,709 ‫اینا جوون‌های دِهِ ما هستن 1090 01:13:55,126 --> 01:14:01,126 ‫و اون‌هایی که اونجا هستن، کودَک‌ها و ‫بچه‌های دِهِ ما هستن که آینده‌ی دِهِ ما... 1091 01:14:01,292 --> 01:14:04,626 ‫و آینده‌ی رَسم و رُسومِ ما .مُتِعَلِق به اون‌هاست 1092 01:14:04,709 --> 01:14:10,501 ‫رئیسِ شورا: شما در مجلسِ قَسَم‌خوری .حضور پیدا کردید یعنی باید قَسَم بخورید 1093 01:14:10,667 --> 01:14:14,751 ‫و جسارتاً شما خودتون مُتَهَم هستید. 1094 01:14:14,917 --> 01:14:17,626 ‫الآن باید قَسَم بخورید 1095 01:14:17,792 --> 01:14:20,709 ‫و شاکی‌تون رو قانِع بکنید. 1096 01:14:21,126 --> 01:14:23,542 ‫پسرم، اون رو وَردار بیار بذار اونجا ببینم. 1097 01:14:25,751 --> 01:14:28,709 ‫بذار جلوی آقای مهندس، روی میز. 1098 01:14:29,667 --> 01:14:30,834 ‫آ باریکلا. 1099 01:14:32,501 --> 01:14:35,292 .پناهی: خب، من به رسمِ شما احترام می‌ذارم 1100 01:14:35,876 --> 01:14:40,092 ‫اگه اجازه بدید منم به شیوه‌ی خودم ...این کار رو انجام بدم، یعنی 1101 01:14:41,047 --> 01:14:46,501 ‫ می‌خوام که این مَراسِم رو ضَبط کنم ...فیلمبرداری کنم 1102 01:14:47,292 --> 01:14:51,126 ‫بعد به دستِ هر کدوم از شماها ...یه کُپی می‌دم 1103 01:14:51,626 --> 01:14:54,042 ‫بعدش هم نمی‌تونم اون رو اِنکار کنم. 1104 01:14:54,149 --> 01:14:55,649 ‫پناهی: اجازه می‌دید این کار رو بکنم؟ 1105 01:14:58,126 --> 01:15:00,834 ‫فهمیدین چی گفت؟ ‫آقای مهندس می‌گه که... 1106 01:15:01,001 --> 01:15:05,542 ‫رئیسِ شورا: من اون شهادتی که می‌دم رو می‌خوام ضَبط کنم 1107 01:15:06,834 --> 01:15:09,001 ‫بعد به هر کدومتون یه فیلم بِدَم 1108 01:15:09,167 --> 01:15:10,959 ‫اون وقت دیگه نمی‌شه مُنکِرِش شد. 1109 01:15:11,126 --> 01:15:13,209 ‫نمی‌شه زیرش زد. چی می‌گین؟ 1110 01:15:13,751 --> 01:15:16,001 ‫همگی: باشه، قبوله. 1111 01:15:17,126 --> 01:15:18,876 ‫رئیسِ شورا: ایرادی نداره، آقای مهندس. 1112 01:15:19,334 --> 01:15:21,292 ‫‫پسرم، بیا قرآن رو بردار بِبَر. 1113 01:15:23,834 --> 01:15:26,084 ‫‫‫آقای مهندس، فقط لطف کنید... 1114 01:15:27,501 --> 01:15:33,167 رئیسِ: می‌دونم دیگه شما... پدر و مادرتون تُرکَن .ما هم که تُرکیم 1115 01:15:33,334 --> 01:15:36,917 ‫محبت بکنید تُرک صحبت کنید، ضبط کنید. 1116 01:15:37,834 --> 01:15:42,042 ‫پناهی: واقعیت اینه که برام یه خُرده سخته، ‫یعنی توی جمع خیلی سخت... 1117 01:15:42,209 --> 01:15:46,084 .می‌تونم همچین کاری کنم ‫بعضی کلمات از یادم می‌ره 1118 01:15:46,542 --> 01:15:50,209 ‫اِ... و اصلاً من توی خونه‌مون هم این‌طوریه. 1119 01:15:50,376 --> 01:15:55,709 ‫فقط با مادرم می‌تونم فار... تُرکی حرف بزنم ‫با بقیه، با برادرهام این‌ها... 1120 01:15:55,876 --> 01:15:57,917 ‫مجبورم فارسی حرف بزنم. 1121 01:15:58,084 --> 01:16:00,501 ‫اگه اجازه بدید من فارسی می‌گم... 1122 01:16:00,584 --> 01:16:05,626 ‫این‌طوری رَوان‌تر هم هستش ‫و راحت‌تر می‌تونم مَنظورَم رو برسونم. 1123 01:16:05,917 --> 01:16:07,834 ‫رئیسِ شورا: خیله‌خُب. ایراد نداره. بفرمایید 1124 01:16:09,334 --> 01:16:11,876 ‫پناهی: خب، پس با اجازه‌تون ضبط کنم. 1125 01:16:14,834 --> 01:16:16,006 ...خب 1126 01:16:16,834 --> 01:16:17,576 ...آها 1127 01:16:19,734 --> 01:16:20,876 خیله‌خب 1128 01:16:22,926 --> 01:16:26,417 پناهی: خب... با اجازه‌تون آقا 1129 01:16:29,209 --> 01:16:30,667 ‫من امروز... 1130 01:16:32,542 --> 01:16:34,876 ‫پیشِ اهالی جوبان... 1131 01:16:36,376 --> 01:16:37,334 ‫جابان 1132 01:16:38,501 --> 01:16:44,917 ‫شهادت می‌دم از عکسی که این دوستان می‌گن .هیچ‌گونه اطلاعی ندارم 1133 01:16:45,760 --> 01:16:52,501 ‫و اصلاً هیچ عکسی از این دِه ‫در حالِ حاضِر نَزدِ من نیست. 1134 01:16:53,959 --> 01:16:58,584 ‫و همه‌ی اون‌ها در حافِظه‌ی دوربینِ من... 1135 01:16:59,417 --> 01:17:03,626 .نَزدِ آقای رییسِ شورا هستش 1136 01:17:04,417 --> 01:17:11,701 ‫امروز صِرفاً به خاطرِ اِحتِرام .به رسمِ این‌ها اینجا اومدم 1137 01:17:13,334 --> 01:17:19,084 ‫ولی واقعیت اینه که با بعضی از رسم‌ها ...آدم بِلاتکلیفه یا 1138 01:17:19,667 --> 01:17:23,000 .نمی‌دونه چگونه باید برخورد کنه ...مثلِ 1139 01:17:23,376 --> 01:17:24,417 ‫همین... 1140 01:17:26,549 --> 01:17:30,549 ‫نافِ کسی رو به اسمِ کسی دیگه بُریدن ...یا نمی‌دونم 1141 01:17:30,709 --> 01:17:32,459 ‫یعقوب: حاجی این چی داره می‌‌گه؟! 1142 01:17:33,542 --> 01:17:36,167 ‫تو کی هستی مگه؟ کی از تو نَظَر خواست؟ 1143 01:17:36,334 --> 01:17:39,376 ‫تو چیکاره هستی که به رسم و رسومِ ما توهین کنی؟ 1144 01:17:39,542 --> 01:17:41,834 ‫آقا، این رو جمعش کن ببینم! ‫خاموشش کن! 1145 01:17:43,584 --> 01:17:44,917 ‫رئیس: یعقوب، داره حرف می‌زنه آخه! !زشته بابا 1146 01:17:45,084 --> 01:17:46,167 ‫یعقوب: چه حرفی بابا! 1147 01:17:46,334 --> 01:17:49,667 ‫چند وقته من اینجا درگیر و عَلاف شدم 1148 01:17:49,834 --> 01:17:51,459 ‫شما چرا ساکت شدین الآن؟ 1149 01:17:51,626 --> 01:17:55,751 ‫که یه مهندس از شهر بیاد و حرف‌های اون رو باوَر کنین و اِعتِماد کنین؟ 1150 01:17:55,917 --> 01:17:57,667 ‫ما اینجا چیکاره‌ایم؟ 1151 01:17:59,709 --> 01:18:04,584 ‫حرف بزنین دیگه! زبون باز کنید ببینم! ‫داره به رسوم و هُویتِ شما بی‌احترامی می‌کنه! 1152 01:18:04,751 --> 01:18:07,876 ‫با تَک‌تَکِتون هستم! ‫حرف بزنید ببینم! 1153 01:18:08,042 --> 01:18:12,751 ‫توی هر دردسر و گناهِ شما من شَریک شدم. ‫الآن چرا پا پَس کِشیدین؟ 1154 01:18:12,917 --> 01:18:14,167 ‫تو! 1155 01:18:14,542 --> 01:18:19,292 ‫مگه پارسال من تقصیرِ تو رو گردن نگرفتم؟ ‫گفتم زن و بچه داری؟ 1156 01:18:20,417 --> 01:18:22,251 ‫چرا الآن صدات در نمیاد؟ 1157 01:18:23,167 --> 01:18:29,042 ‫چِتون شده؟ همه‌تون تو مَراسمِ ناف‌بُری ‫اومده بودین و شیرینی و چایی می‌خوردین. 1158 01:18:29,209 --> 01:18:32,876 ‫الآن چی شده که همه پا پَس کِشیدین و خَفه‌خون گرفتین؟ 1159 01:18:34,292 --> 01:18:36,959 ‫حرف بزنین! !نه اینکه سرتون رو بندازین پایین 1160 01:18:37,417 --> 01:18:40,209 ‫پنج سال پیش دخترِ غلام رو خواستم... 1161 01:18:40,376 --> 01:18:44,601 ‫گفتین نه، نمی‌شه! .نافِ اون‌ رو با یکی دیگه بُریدن 1162 01:18:44,917 --> 01:18:48,134 ‫خون به پا می‌شه... ‫پوستت رو می‌کَنَن و می‌کُشنت. 1163 01:18:48,501 --> 01:18:51,167 ‫پس چی شده؟ ‫این هم مثلِ اونه دیگه. 1164 01:18:52,126 --> 01:18:53,917 ‫من 30 سالمه 1165 01:18:54,084 --> 01:18:58,209 ‫دیگه نمی‌تونم درِ خونه‌ی کسی برم. ‫هیچ‌کس دیگه به من دختر نمی‌ده. 1166 01:18:58,834 --> 01:18:59,817 ‫هیچ‌کس! 1167 01:19:02,292 --> 01:19:05,908 ‫من یک ساله می‌گم اون حَرومزاده .رو ناموسِ من نَظَر داره 1168 01:19:06,084 --> 01:19:08,501 ‫ناموسِ من، ناموسِ همه‌ی شماست دیگه! 1169 01:19:08,667 --> 01:19:12,209 ‫فرقش چیه؟ مگه همه از یه طایِفه و ایل نیستیم؟ 1170 01:19:14,251 --> 01:19:17,751 ‫الآن همه‌تون عقب کشیدین. ‫من موندم این وسط. 1171 01:19:19,167 --> 01:19:21,042 ‫من با شما کاری ندارم. 1172 01:19:21,417 --> 01:19:24,001 !خودم می‌دونم با اون حَرومزاده چیکار کنم 1173 01:19:24,167 --> 01:19:28,667 ‫این رسم و رسومتون هم بخوره تو سرتون. ‫ارزونی خودتون. خِیرش هم برای خودتون. 1174 01:19:28,834 --> 01:19:31,876 ‫چند مرد: یعقوب، وایسا! ‫کجا داری میری؟ 1175 01:19:34,042 --> 01:19:36,167 ‫زارا: خداحافظ ‫مرد: خداحافظ ‫زارا: خداحافظ 1176 01:19:39,501 --> 01:19:40,501 ‫دختر: خداحافظ 1177 01:19:40,700 --> 01:19:42,585 (صدای پخشِ اذان) 1178 01:19:42,785 --> 01:19:43,744 ‫زارا: خداحافظ 1179 01:19:43,917 --> 01:19:45,292 ‫پیرزن: به سلامت بختیار: خداحافظ 1180 01:19:53,959 --> 01:20:03,167 (صدای پخشِ اذان) 1181 01:20:03,367 --> 01:20:04,900 زارا: خدا نگهدار... خداحافظ 1182 01:20:05,367 --> 01:20:06,900 بختیار: خداحافظ 1183 01:20:06,959 --> 01:20:08,167 ‫مرد: مواظبِ خودت باش 1184 01:20:11,209 --> 01:20:13,667 ‫مرد: ان‌شاالله همدیگه رو می‌بینیم ‫بختیار: ان‌شاالله کارِ شما هم جور بشه 1185 01:20:13,834 --> 01:20:15,934 ‫بختیار: خداحافظِ شما زن: خداحافظ بختیار: خداحافظِ شما، خداحافظ 1186 01:20:16,034 --> 01:20:17,534 زارا: خداحافظ مرد: خداحافظ 1187 01:20:18,501 --> 01:20:20,334 مردِ دوم: امیدوارم که خوش باشید ...ببینیم هم رو 1188 01:20:20,401 --> 01:20:22,167 مردِ دوم: مواظبِ خودت باش ‫بختیار: باشه، خداحافظ زارا: خداحافظ 1189 01:20:22,491 --> 01:20:23,807 بختیار: خداحافظ 1190 01:20:23,876 --> 01:20:26,084 بختیار: خداحافظ ‫زن: دلم برات تنگ می‌شه ‫زارا: منم همینطور، خداحافظ 1191 01:20:26,376 --> 01:20:29,084 بچه: خداحافظ زارا: خداحافظ... خداحافظ بچه‌ی دیگر: خداحافظ 1192 01:20:30,334 --> 01:20:31,667 ‫زارا: خداحافظ ‫مردِ دوم: مُراقبِ خودتون باشین 1193 01:20:32,459 --> 01:20:35,167 مرد: ان‌شاالله که برسی ‫بختیار: ان‌شاالله کارِ تو هم درست می‌شه خداحافظ 1194 01:20:35,334 --> 01:20:36,667 ‫زارا: خداحافظ ‫مرد: به سلامت 1195 01:20:36,867 --> 01:20:50,667 (صدای پخشِ اذان) 1196 01:20:57,834 --> 01:20:59,292 ‫آقای پناهی! 1197 01:20:59,459 --> 01:21:00,626 ‫پناهی: بله؟ 1198 01:21:04,792 --> 01:21:06,417 ‫آقای پناهی، ببخشید. 1199 01:21:06,584 --> 01:21:08,709 ‫پناهی: زارا خانم، می‌شنوم. بگو 1200 01:21:09,667 --> 01:21:13,626 ‫مگه شما نگفتی می‌خواین یه فیلم بسازین درباره‌ی زندگی ما؟ 1201 01:21:14,834 --> 01:21:16,251 ‫پناهی: بله، گفتم 1202 01:21:16,417 --> 01:21:20,584 ‫مگه شما نگفتین که این فیلم بر اساسِ واقعیتِ زندگی ما خواهد بود؟ 1203 01:21:21,167 --> 01:21:22,167 ‫پناهی: بله 1204 01:21:23,742 --> 01:21:27,126 ‫خب... پس الآن این صَحنه چیه؟ 1205 01:21:27,751 --> 01:21:29,334 ‫این‌ها که هیچیش واقعی نیست! 1206 01:21:30,084 --> 01:21:31,542 ‫پناهی: چیش واقعی نیست؟ 1207 01:21:33,501 --> 01:21:35,126 ‫یعنی شما نمی‌دونین؟ 1208 01:21:37,292 --> 01:21:40,001 ‫پناهی: چی رو من باید بدونم که نمی‌دونم؟ 1209 01:21:42,417 --> 01:21:44,209 ‫زارا: پاسپورتت رو می‌دی؟ ‫بختیار: چی شده؟ 1210 01:21:44,292 --> 01:21:45,667 ‫زارا: پاسپورتت رو بِدِه یه دقیقه! 1211 01:21:46,792 --> 01:21:49,167 ‫زارا: بِدِه، کار دارم! ‫بختیار: پاسپورت رو می‌خوای چیکار؟ 1212 01:21:55,542 --> 01:21:57,667 ‫یعنی شما نمی‌دونی این قُلابیه؟ 1213 01:21:58,501 --> 01:22:01,001 ‫بختیار: آروم باش. من توضیح می‌دم ‫زارا: یه دقیقه صبر کن! 1214 01:22:01,167 --> 01:22:02,709 ‫مگه شما نمی‌دونین این قُلابیه؟ 1215 01:22:02,869 --> 01:22:06,952 ‫پناهی: این رو از همون آدم‌پَرونه که .واسه شما پاسپورت گرفته بود، گرفت 1216 01:22:07,126 --> 01:22:10,542 ‫تَقَلُبیه یا تَقَلُبی نیست، من خبر ندارم. 1217 01:22:14,126 --> 01:22:15,667 ‫الآن فهمیدین؟! 1218 01:22:15,834 --> 01:22:18,126 ‫پناهی: من فقط جلدِ روش رو دیدم... 1219 01:22:18,292 --> 01:22:22,334 ‫فکر می‌کردم این پاسپورتِ بختیار هم !مثلِ پاسپورتِ شما واقعیه 1220 01:22:22,501 --> 01:22:26,084 ‫همه‌ی این کارها رو کردین که من رو بکِشونین فُرودگاه؟ که من برم؟ 1221 01:22:27,876 --> 01:22:30,417 ‫پناهی: ولی من اصلاً... ‫زارا: بس کنین دیگه آقای پناهی! 1222 01:22:31,251 --> 01:22:34,792 ‫این‌ها همه‌شون تَقَلُبیه. ‫من و یه عالمه آدم اینجا تَقَلُبی شدیم. 1223 01:22:40,584 --> 01:22:45,667 ‫زارا: من اونجا... زیرِ بارِ زندان و شکنجه !دَوام آوردم که فقط خودم باشم 1224 01:22:46,126 --> 01:22:49,501 ‫حالا اینجا مُفت و مَجانی ‫تبدیل شدم به یه آدمِ دیگه! 1225 01:22:57,459 --> 01:23:01,751 ‫شما هم... دست تو دست دادین که فیلمتون رو .اون‌جور که دلتون می‌خواد تموم بکنین 1226 01:23:01,917 --> 01:23:04,800 ‫که فقط نشون بدین که .یه نورِ امیدی هست 1227 01:23:04,850 --> 01:23:06,876 .که بِالاَخَره یه نفر هست که بره 1228 01:23:08,292 --> 01:23:10,959 ‫ولی اصلاً به این فکر کردین که من چیکار کنم؟ 1229 01:23:12,126 --> 01:23:13,917 ‫اصلاً برای چی من برم؟ 1230 01:23:15,126 --> 01:23:16,751 ‫برای چی باید رفت؟ 1231 01:23:19,751 --> 01:23:21,417 ‫دَه ساله که هر موقع یه... 1232 01:23:21,584 --> 01:23:23,709 ‫نورِ امیدی پیدا می‌شه ...هی پا می‌شیم، می‌ریم 1233 01:23:24,000 --> 01:23:26,709 .به قیمتی که تو دریا غَرق بشیم 1234 01:23:26,876 --> 01:23:29,084 ‫بعد دوباره می‌ریم! ‫بعد دوباره برمی‌گردیم! 1235 01:23:29,251 --> 01:23:34,126 ‫بعد می‌ریم پشتِ مرزها گیر می‌کنیم، ‫دوباره برمی‌گردیم تو این جهنمِ خراب‌شده! 1236 01:23:37,417 --> 01:23:41,501 ‫اصلاً از خودتون پرسیدین که ‫این آدم بدونِ من چی به سرش میاد؟ 1237 01:23:41,667 --> 01:23:43,126 ‫چی می‌شه؟ 1238 01:23:46,251 --> 01:23:49,584 ‫من نباشم اصلاً اَنسولینِش رو نمی‌تونه بزنه! 1239 01:23:51,292 --> 01:23:53,834 ‫مسواکِ قبلِ خوابش رو نمی‌تونه بزنه! 1240 01:23:55,834 --> 01:23:58,584 ‫من نمی‌خوام دیگه این زندگی رو، آقای پناهی. 1241 01:23:58,751 --> 01:24:00,626 ‫من دیگه این زندگی رو نمی‌خوام. 1242 01:24:13,792 --> 01:24:16,626 ‫پناهی: رضا؟ چیکار کردید شما؟ 1243 01:24:16,792 --> 01:24:19,334 ‫رضا: آقا، به خدا ما کاری نکردیم. 1244 01:24:19,501 --> 01:24:21,501 ‫اون شبِ تولد که شما گفتین... 1245 01:24:21,667 --> 01:24:25,876 ‫بریم از رفتنِ بختیار و آدم‌پَرونه ‫توی بازارچه، مُستَنَد فیلمبرداری کنیم... 1246 01:24:26,042 --> 01:24:28,876 ‫من به سینان گفتم با یارو حرف بزنه .راضیش کنه 1247 01:24:29,042 --> 01:24:33,209 ‫دیگه کُلی باهاش صحبت کرده، کُلی ‫بهش پول داده تا بِالاَخَرِه اونم در شرایطی... 1248 01:24:33,292 --> 01:24:36,459 ‫که اصلاً چهره‌اش دیده نشه، ‫اجازه داد ما بریم تَصویر بگیریم. 1249 01:24:36,709 --> 01:24:40,501 ‫اونم وقتی رفتیم تا یه جایی بِهِمون ‫اجازه داد فیلمبرداری کنیم و باهاش بریم. 1250 01:24:40,584 --> 01:24:44,542 ‫از جایی که می‌خواستن برن برای .عکس بگیره، گفت حق ندارین بیاین اصلاً 1251 01:24:45,209 --> 01:24:47,251 ‫ما هم نرفتیم دیگه. 1252 01:24:47,834 --> 01:24:50,251 ‫حالا چی بینشون گذشته... 1253 01:24:50,351 --> 01:24:53,251 !چه زَد و بَندی کردن، خدا می‌دونه 1254 01:25:14,351 --> 01:25:34,800 (صدای بحث و درگیری) 1255 01:25:35,001 --> 01:25:36,167 ‫رئیسِ شورا: ولش کن، یعقوب! 1256 01:25:36,334 --> 01:25:38,376 ‫چه غلطی داری می‌کنی پسر؟ 1257 01:25:38,451 --> 01:25:41,900 (صدای بحث و درگیری) 1258 01:25:42,084 --> 01:25:43,626 ‫رئیسِ شورا: گم‌ شو، برو اون طرف! 1259 01:25:43,792 --> 01:25:44,834 ‫برو تو! 1260 01:25:45,001 --> 01:25:49,126 ‫اینجا رو دیوونه‌خونه نکنین! ‫برو ببینم یعقوب! 1261 01:25:57,334 --> 01:25:59,751 ‫رئیسِ شورا: ولش کن! بیا اینجا ببینم! 1262 01:26:01,251 --> 01:26:03,042 ‫من به تو چی گفتم؟! 1263 01:26:03,209 --> 01:26:07,209 ‫رئیسِ شورا: برو گم شو، ببینم! ‫یعقوب: حاجی، فقط احترام بزرگی‌ات رو دارم ها. 1264 01:26:07,917 --> 01:26:09,501 ‫رئیسِ شورا: احمقِ بی‌فکر! 1265 01:26:10,751 --> 01:26:14,167 ‫سولدوز: ببین! هر جا می‌رم .جلوم رو می‌گیره و کتکم می‌زنه 1266 01:26:14,334 --> 01:26:18,126 !سولدوز: این دفعه دیگه من می‌کُشمش تا راحت بشم ‫رئیسِ شورا: تو خیلی بی‌جا می‌کنی! 1267 01:26:18,292 --> 01:26:21,126 ‫سولدوز: ببین حاجی، اگه من رو بکُشه، ‫خونَم گردنِ شماهاست ها! 1268 01:26:21,292 --> 01:26:22,751 ‫رئیسِ شورا: برو بابا! 1269 01:26:24,834 --> 01:26:26,917 ‫احمقِ کودَن! 1270 01:26:29,084 --> 01:26:32,084 ‫رئیسِ شورا: من نمی‌ذارم این دِه رو !اوباش‌خونه بکنین 1271 01:26:32,251 --> 01:26:34,001 ‫من نمی‌ذارم اینجا لات‌بازی بشه! 1272 01:26:35,459 --> 01:26:38,334 ‫قنبر: آقای مهندس؟ شما اینجا نباشین. ‫بفرمایین داخل. 1273 01:26:38,501 --> 01:26:41,584 ‫رئیسِ شورا: حاجی، اون بردارین ببرین ببینم. ‫حرفی داری بیا به من بگو! 1274 01:26:41,751 --> 01:26:43,709 ‫این روستا بزرگ‌تر داره! 1275 01:26:43,876 --> 01:26:48,167 ‫نمی‌تونین اینجا رو قُلدُربازار بکنین !و سرِ هر کوچه یه دعوا راه بندازین 1276 01:26:48,584 --> 01:26:53,292 ‫لااقَل من تا وقتی نفس می‌کشم !اجازه نمی‌دم 1277 01:26:53,709 --> 01:26:55,667 ‫اجازه نمی‌دم، بی‌شُعور! 1278 01:26:55,834 --> 01:26:58,334 ‫شما تحصیل‌کرده‌این! درس خوندین! 1279 01:26:58,501 --> 01:27:01,667 ‫این بدبخت‌ها زحمت کشیدن ‫شما رو فرستادن درس خوندین. 1280 01:27:01,834 --> 01:27:05,792 ‫آدمِ تحصیل‌کرده حرف می‌زنه، ‫مشکلش رو با حرف ‌زدن حَل می‌کنه. 1281 01:27:05,959 --> 01:27:08,917 ‫نه با دعوا و قُلدری! 1282 01:27:12,251 --> 01:27:13,542 ‫پناهی: الو، رضا؟ 1283 01:27:14,042 --> 01:27:15,542 ‫رضا: الو، صِدام میاد؟ 1284 01:27:16,376 --> 01:27:18,459 ‫پناهی: رضا؟ صِدام رو می‌شنوی؟ 1285 01:27:18,626 --> 01:27:22,417 ‫رضا: سلام آقا .ببخشید، یه اتفاقی افتاده گفتم بگم بِهِتون 1286 01:27:23,251 --> 01:27:24,459 ‫پناهی: چی شده؟ 1287 01:27:24,619 --> 01:27:26,500 ‫رضا: راستش رو بخوای ...از صبح هر چی می‌گردیم 1288 01:27:26,600 --> 01:27:28,450 زارا و بختیار رو پیدا نمی‌کنیم 1289 01:27:28,550 --> 01:27:30,535 !انگار آب شدن رفتن توی زمین 1290 01:27:32,126 --> 01:27:34,126 ‫پناهی: یعنی چی پیداشون نمی‌کنین؟ 1291 01:27:35,882 --> 01:27:39,507 ‫رضا: نمی‌دونم. از همه پرسیدیم .کسی ندیدتشون. اصلاً سابقه نداشته 1292 01:27:39,667 --> 01:27:41,742 ‫هر جا می‌خواستن برن .بِهِمون خبر می‌دادن 1293 01:27:41,867 --> 01:27:43,542 .اصلاً قرارمون هم همین بود 1294 01:27:43,709 --> 01:27:47,584 ‫حالا تو راهیم با سینان داریم می‌ریم شهر .ببینیم می‌تونیم پیداشون کنیم 1295 01:27:51,667 --> 01:27:56,834 ‫پناهی: ببین... اِ... خونه‌شون رفتین؟ ‫اونجا رو دیدین؟ 1296 01:27:57,001 --> 01:28:01,334 ‫رضا: درِ اتاقشون باز بود، رفتم. ‫ظاهراً همه‌چی سرِ جاش بود. 1297 01:28:01,501 --> 01:28:03,667 ‫می‌گم اگه شهر نبودن، چیکار کنیم؟ 1298 01:28:05,626 --> 01:28:07,876 ‫پناهی: والله دیگه این رو !نمی‌دونم چیکار کنیم 1299 01:28:08,042 --> 01:28:12,709 ‫ببین، باز هم بگردین! ‫اگر چیزی شد به من خبر بدین. 1300 01:28:13,459 --> 01:28:15,209 ‫رضا: چشم. خداحافظ. 1301 01:28:15,376 --> 01:28:16,626 ‫پناهی: خداحافظ 1302 01:28:34,376 --> 01:28:36,626 (صدای استارتِ ماشین) 1303 01:29:35,034 --> 01:29:37,417 ‫صدای رضا: آقا، پیداش کردیم. ‫بختیار رو پیدا کردیم. 1304 01:29:37,626 --> 01:29:41,917 ‫صاحبِ باری که زارا اونجا کار می‌کنه ...زنگ زده به سینان که بیاین این رفیقتون اینجا 1305 01:29:41,999 --> 01:29:44,001 ،اصلاً حالش خوب نیست .همه‌ش گریه می‌کنه 1306 01:29:44,167 --> 01:29:48,893 ‫منم قَضیه رو به امین گفتم. .امین گفت دوربین رو ببریم، مُستَنَد بگیریم 1307 01:29:49,013 --> 01:29:53,826 ‫سینان خیلی سعی کرد... راضی کنه ...صاحبِ بار رو که ما بتونیم بریم فیلمبرداری کنیم 1308 01:29:53,852 --> 01:29:58,184 ‫اما اجازه نداد. دیگه انقدر اِصرار کرد .گفت فقط خودِ سینان می‌تونه بِره تو 1309 01:29:58,251 --> 01:30:00,800 ‫دیگه ما هم تَصمیم گرفتیم ...*Record دوربین رو بذاریم (رِکورد، ضَبط کردن) 1310 01:30:00,850 --> 01:30:04,376 بدیم به سینان... بِره تو .ببینیم چی می‌تونه بگیره 1311 01:30:04,709 --> 01:30:06,959 ‫حالا ببینیم چی می‌شه، آقا. ‫باهاتون در تماسم. 1312 01:30:26,709 --> 01:30:44,959 (صدای هَمهَمه‌ی مردم) 1313 01:30:45,200 --> 01:30:47,500 (صدای گریه‌ی بختیار) 1314 01:30:47,792 --> 01:30:50,412 ‫زن: سینان، این رفیقت رو از اینجا می‌بری؟ 1315 01:30:50,592 --> 01:30:53,542 ‫چهار ساعته اینجاست، ‫مُزاحمِ مشتری‌ها هم هست. 1316 01:30:53,742 --> 01:31:42,959 (صدای هَمهَمه‌ی مردم) 1317 01:32:00,292 --> 01:32:04,292 ‫رضا: ای بابا! بابا چیکار می‌کنی با خودت بختیار؟ 1318 01:32:05,042 --> 01:32:07,334 ‫بابا یه ذره صَبور باش! 1319 01:32:08,834 --> 01:32:11,251 ‫همه‌چی درست می‌شه دیگه. ‫ما هم کنارتیم. 1320 01:32:11,417 --> 01:32:15,042 ‫اینجا بدبختی کِشیدی، آوارِگی کشیدی. ‫این هم یه چند روز روش دیگه! 1321 01:32:15,209 --> 01:32:16,417 ‫پیدا می‌شه. 1322 01:32:17,001 --> 01:32:18,542 ‫بختیار: سینان نگیر. 1323 01:32:24,792 --> 01:32:26,626 ‫بختیار با بُغض: چی‌چی‌ رو درست می‌شه رضا؟ 1324 01:32:26,792 --> 01:32:31,167 ‫حالا که دروغ گفتم بهش، ‫هیچی درست نمی‌شه! 1325 01:32:36,042 --> 01:32:38,417 ‫بختیار: نباید دروغ می‌گفتم. 1326 01:32:38,617 --> 01:32:42,000 (صدای گریه‌ی بختیار) 1327 01:32:42,209 --> 01:32:47,501 ‫بختیار: فکر می‌کنی چرا همیشه دستبند می‌بنده؟ 1328 01:32:47,701 --> 01:32:49,259 (صدای گریه‌ی بختیار) 1329 01:32:49,459 --> 01:32:52,667 ...بختیار: دو بار اون اِقدام به خودکشی کرد 1330 01:32:52,867 --> 01:32:59,342 (صدای گریه‌ی بختیار) 1331 01:32:59,542 --> 01:33:03,459 بختیار: با بُریدنِ مُچِ دستش 1332 01:33:06,417 --> 01:33:10,084 ‫توی زندان، شِکَنجه و تَبعید... 1333 01:33:11,542 --> 01:33:14,876 ‫به اندازه‌ی دروغِ من باهاش بَد نبودن 1334 01:33:15,376 --> 01:33:19,876 ‫دروغِ من نابودش کرد 1335 01:33:20,100 --> 01:33:25,900 (صدای گریه‌ی بختیار) 1336 01:33:26,084 --> 01:33:31,626 بختیار: این بیشتر از تمامِ سوءِ استفاده‌هایی که تَحَمُل کرد، بهش صَدَمه زد 1337 01:33:31,826 --> 01:33:39,400 (صدای گریه‌ی بختیار) 1338 01:33:39,600 --> 01:33:40,600 !رضا: نکن 1339 01:33:41,000 --> 01:33:42,000 (صدای در زدن) 1340 01:33:44,000 --> 01:33:45,000 (صدای در زدن) 1341 01:33:47,100 --> 01:33:51,000 (صدای واق‌واقِ سگ) (صدای جیرجیرک) 1342 01:33:52,417 --> 01:33:53,542 ‫پناهی: بله؟ ‫قنبر: سلام، آقای مهندس. 1343 01:33:53,709 --> 01:33:54,834 ‫پناهی: سلام ‫قنبر: وقت بخیر. 1344 01:33:55,292 --> 01:33:56,459 ‫قنبر: ببخشین مزاحم شدم. 1345 01:33:56,626 --> 01:33:58,959 ‫اگه مجبور نبودم، مزاحم نمی‌شدم. 1346 01:33:59,542 --> 01:34:01,042 ‫اجازه هست بیام داخل؟ 1347 01:34:01,542 --> 01:34:02,501 ‫پناهی: بیا 1348 01:34:07,542 --> 01:34:08,501 ‫قنبر: یا الله. 1349 01:34:12,709 --> 01:34:16,626 ‫آقای مهندس، غروبی من رو دیدید سوارِ موتور بودم؟ 1350 01:34:16,792 --> 01:34:21,626 ‫یه پاسدارِ وَظیفه اومده بود دنبالم. ‫من رو یه راست می‌خواست ببره پایگاه. 1351 01:34:21,792 --> 01:34:24,500 ‫تو راه ازش هر چی می‌پرسیدم ...آقا جریان چیه 1352 01:34:24,600 --> 01:34:26,292 چی شده؟ .به من هیچی نمی‌گفت 1353 01:34:26,751 --> 01:34:31,084 ‫تا رسیدم اونجا .من رو یه راست بُرد پیشِ برادر امیری 1354 01:34:31,251 --> 01:34:34,584 ‫بعدشم موضوعِ اون پرونده قدیمی رو .مَطرَح کرد 1355 01:34:34,751 --> 01:34:36,959 ‫خلاصه یه ذَره خیالم راحت شد. 1356 01:34:37,126 --> 01:34:38,834 ‫اما بعداً برگشت، گفت... 1357 01:34:39,001 --> 01:34:41,209 ‫شما یه مهمون داری، ماشین داره 1358 01:34:41,376 --> 01:34:47,667 ‫ماشینش به نام... استعلام کردیم ‫به نامِ خانمِ طاهره... فامیلش... 1359 01:34:47,834 --> 01:34:50,292 ‫پناهی: طاهره‌ی سعیدی بالِسینی 1360 01:34:50,459 --> 01:34:52,376 ‫قنبر: بله، آقای مهندس. ‫فکر کنم همین باشه. 1361 01:34:53,001 --> 01:34:55,500 ‫گفت به اسمِ این خانم؟ گفتم بله 1362 01:34:55,550 --> 01:34:58,126 گفت کیه؟ مهمونته؟ .گفتم نه، مُستأجِرَمه 1363 01:34:58,292 --> 01:35:01,667 ‫گفت کِی اومده؟ .گفتم 9 روزه اینجاست 1364 01:35:01,834 --> 01:35:03,800 ‫گفت قراردادی چیزی باهاش بستی؟ 1365 01:35:03,900 --> 01:35:07,001 گفتم آقای امیری، ما که .با کسی قرارداد این‌ها نمی‌بندیم 1366 01:35:07,167 --> 01:35:09,542 ‫گفت کِی می‌ره؟ .گفتم والله نمی‌دونم 1367 01:35:09,709 --> 01:35:11,501 ‫خیلی عصبانی شد! 1368 01:35:11,667 --> 01:35:17,542 ‫برگشت گفت، ماشینِ این آقا .توی جاده مَرزی دیده شده، رؤیَت شده 1369 01:35:17,709 --> 01:35:20,100 ‫منم گفتم آقا شاید اشتباهی، چیزی شده. 1370 01:35:20,150 --> 01:35:24,334 !چون اونجا غریبه، جایی رو نمی‌شناسه !شاید اتفاقی رفته اونجا 1371 01:35:24,501 --> 01:35:25,900 ‫گفت همین! 1372 01:35:26,100 --> 01:35:28,876 اینکه اتفاقی رفته اونجا چه‌جوری زنده از اونجا برگشته؟ 1373 01:35:29,042 --> 01:35:32,084 ‫فکر کنم همین مسأله براش خیلی مهم بود. 1374 01:35:32,459 --> 01:35:34,251 ‫خلاصه به من گفت که... 1375 01:35:34,751 --> 01:35:39,000 ‫قرارداد بنویس، مشخصاتش هم ...دقیق اونجا برای من بنویس 1376 01:35:39,050 --> 01:35:41,292 کُپی‌اش رو بگیر بیار، اولِ صبح من ببینم 1377 01:35:42,042 --> 01:35:45,667 ‫گفتم چشم. ...تا خواستم برم بیرون، برگشت گفت که 1378 01:35:45,876 --> 01:35:51,126 ‫چیزه... این آقا دوربین هم داره؟ ‫عکس هم می‌گیره؟ گفتم بله، یه بار... 1379 01:35:51,709 --> 01:35:54,600 ‫من خودم براش فیلمبرداری کردم ...از مراسمِ پا 1380 01:35:54,650 --> 01:35:57,334 .بنده خدا، فیلمش هم خراب کردم 1381 01:35:57,501 --> 01:36:01,792 ‫هیچی. یه نگاهِ این‌جوری کرد ‫گفت خیله‌خُب، فردا اولِ صبح... 1382 01:36:01,959 --> 01:36:05,834 ‫کارت مِلی خودت و نمی‌دونم کُپی مدارکِ این... 1383 01:36:06,001 --> 01:36:07,876 ‫کیه بهش می‌گید مهندس؟ 1384 01:36:08,042 --> 01:36:11,042 ‫گفته همونم برام بیار تا ببینم چی می‌شه. 1385 01:36:11,209 --> 01:36:14,584 ‫حالا من اومدم زحمتش گردنِ شماست. ‫این رو لطف کنین... 1386 01:36:15,167 --> 01:36:18,542 ‫این کارتِ مِلی منم اینجاست. ‫شما خودتون یه قرارداد بنویسین. 1387 01:36:18,709 --> 01:36:23,501 ‫مدارک هم گفته. کُپی‌هاش رو بدین. ‫من اولِ وقت ببرم اونجا. 1388 01:36:25,459 --> 01:36:27,959 ‫ببخشین باز مزاحم شدم. ‫امری ندارین؟ 1389 01:36:28,126 --> 01:36:29,001 ‫پناهی: ممنون 1390 01:36:29,084 --> 01:36:30,959 ‫قنبر: فعلاً شب بخیر ‫پناهی: شب بخیر 1391 01:36:33,251 --> 01:36:35,209 ‫پناهی: قنبر؟ ‫قنبر: جانم آقا؟ 1392 01:36:38,792 --> 01:36:42,417 ‫پناهی: نگفتی این قَضیه‌ی پَروَند‌‌ه‌ی قدیمی چیه؟ 1393 01:36:43,959 --> 01:36:47,584 ‫قنبر: چیزِ مهمی نیست. ‫شما قرارداد رو بذارین پشتِ در. 1394 01:36:47,751 --> 01:36:51,084 ‫من اولِ صبح میام برمی‌دارم ‫که شما هم بَدخواب نشین. 1395 01:36:52,209 --> 01:36:53,251 ‫پناهی: شب بخیر 1396 01:37:13,792 --> 01:37:16,251 ‫بختیار با گریه: امین، اگه زارا باشه من چیکار کنم؟ 1397 01:37:17,376 --> 01:37:20,217 ‫امین: بختیار، یه‌کم مُسَلَط باش به خودت. !بختیار با گریه: چیکار کنم 1398 01:37:20,267 --> 01:37:21,400 (صدای گریه‌ی بختیار) 1399 01:37:21,500 --> 01:37:22,542 ‫امین: ای بابا! 1400 01:37:22,715 --> 01:37:24,500 ‫رضا: آقا، خبره اصلاً خوب نیست! 1401 01:37:24,600 --> 01:37:27,215 .ما داریم می‌ریم سمتِ یه محله‌ی ساحِلی لبِ دریا 1402 01:37:27,376 --> 01:37:29,600 ‫دوست‌های سینان زنگ زدن گفتن که ...اهالی این منطقه 1403 01:37:29,650 --> 01:37:33,626 دیدن صبح یه دخترِ ایرانی رفته تو دریا و دیگه برنگشته 1404 01:37:33,792 --> 01:37:35,417 ‫امیدوارم که اشتباه باشه. 1405 01:37:35,584 --> 01:37:36,509 ‫سینان اونجاست. 1406 01:37:36,534 --> 01:37:39,959 بختیار با گریه: نباید بهش دروغ می‌گفتم ‫رضا: به پلیس و آمبولانس هم خبر دادن. 1407 01:37:40,126 --> 01:37:42,709 ‫امین: لطفاً صبر کن !برسیم، ببینیم چیه ماجرا 1408 01:37:42,876 --> 01:37:44,417 (صدای هِق‌هِقِ بختیار) ‫رضا: فقط خدا کنه که اشتباه باشه! 1409 01:37:44,584 --> 01:37:46,209 (صدای گریه‌ی شدیدِ بختیار) ‫امین: شاید اصلاً زارا نباشه! 1410 01:37:46,376 --> 01:37:49,176 ‫رضا: استاد، ما رسیدیم. ‫امین: شاید یکی دیگه‌ست، این‌ها اشتباه می‌گن. 1411 01:37:49,276 --> 01:37:52,459 ‫بختیار با گریه: وای... وای، وای! زارا! 1412 01:37:53,276 --> 01:37:55,459 (صدای باز و بسته شدنِ درِ ماشین) 1413 01:37:55,667 --> 01:37:58,417 !بختیار: زارا ‫رضا: آقا، بختیار پیاده شد. منم برم دنبالش؟ 1414 01:37:58,584 --> 01:38:01,917 ‫پناهی: نه، نرو رضا جان .من دارم می‌بینم 1415 01:38:02,117 --> 01:38:03,917 ‫بذار ببینیم سینان چیکار می‌کنه؟ 1416 01:38:06,117 --> 01:38:11,917 !بختیار: زارا .پلیسِ زن: نه، نمی‌تونی رَد بشی .سینان: نه داداش. نمیشه. آروم، آروم باش داداش 1417 01:38:12,117 --> 01:38:18,417 !بختیار: زارا .پلیسِ زن: آروم باشید، آروم باشید .سینان: آروم باش داداش. آروم باش 1418 01:38:18,501 --> 01:38:22,084 ‫سینان: ولم کن، سینان! !ولم کن! ولم کن 1419 01:38:22,376 --> 01:38:24,376 .پلیسِ زن: بیا .سینان: برو داداش .پلیسِ زن: باشه، آروم باش 1420 01:38:27,376 --> 01:38:35,000 (صدای امواجِ دریا) 1421 01:38:35,167 --> 01:38:36,292 ‫پناهی: خودشه! 1422 01:38:36,459 --> 01:38:38,459 ‫رضا: کات کن! ‫امین کات کن! 1423 01:38:38,777 --> 01:38:39,777 (صدای در زدن) 1424 01:38:43,584 --> 01:38:44,642 ‫پناهی: بله؟ ‫قنبر: یا الله، آقای مهندس. 1425 01:38:44,709 --> 01:38:46,126 ‫پناهی: بیا تو. 1426 01:38:49,501 --> 01:38:51,001 ‫قنبر: خبرها اصلاً خوب نیست آقا! 1427 01:38:51,167 --> 01:38:52,959 ‫ببخشین، آقای مهندس. 1428 01:38:53,626 --> 01:38:55,492 ‫صبحی من رفتم پایگاه، 1429 01:38:55,959 --> 01:38:58,167 ‫تمامِ مدارک هم بردم اونجا. 1430 01:38:58,334 --> 01:39:00,667 ‫فقط برادر امیری اونجا نبود. 1431 01:39:00,834 --> 01:39:03,292 ‫یکی دیگه پرونده رو ازم گرفت. 1432 01:39:03,709 --> 01:39:08,501 ‫نگاه کرد، گفت تا آقای اميری نباشه .مُشکِل حَل نمی‌شه 1433 01:39:08,667 --> 01:39:10,834 ‫دیروز اون سربازِ وَظیفه بود، پاسداره... 1434 01:39:11,001 --> 01:39:13,042 ‫اصفهانیه... من رو با خودش برد... 1435 01:39:13,209 --> 01:39:16,584 ‫اون هم اونجا بود. .داشت به حرف‌هامون گوش می‌کرد 1436 01:39:17,417 --> 01:39:19,626 ‫آقای مهندس، حَواسِتون هست چی می‌گم؟ 1437 01:39:20,584 --> 01:39:23,200 ‫به من گفت تا آقای امیری نیاد حل نمی‌شه. 1438 01:39:23,250 --> 01:39:25,417 تو برو، بعدازظهر بیا .چون مَأموریته 1439 01:39:25,584 --> 01:39:27,709 ‫یا حیاط منتظر باش، بیاد. 1440 01:39:27,876 --> 01:39:31,292 ‫ناچاراً منم اومدم، ‫راه افتادم سمتِ خونه. 1441 01:39:31,876 --> 01:39:34,542 ‫اون اصفهانیه جلوم رو گرفت... 1442 01:39:34,709 --> 01:39:38,459 ‫گفت ببین قنبر، این پرونده بو داره! 1443 01:39:38,626 --> 01:39:42,376 ‫به اون مهمونتونه، مُستَأجِرِتونه ...هر کی هست 1444 01:39:42,501 --> 01:39:46,876 ‫بگو هر چی زودتر جُل و پَلاسِش رو ‫جمع کنه از اینجا بره. 1445 01:39:47,042 --> 01:39:48,542 ‫خطر داره! 1446 01:39:49,501 --> 01:39:54,417 ‫آقای مهندس، ببینید. ‫ماها آدم‌های آبرومندی هستیم. 1447 01:39:54,876 --> 01:39:57,751 ‫تو این مدت با آبرو اینجا زندگی کردیم. 1448 01:39:57,917 --> 01:40:01,376 ‫تا حالا طوری رفتار کردم ‫کسی نگه بالا چشمت ابروئه. 1449 01:40:01,959 --> 01:40:04,500 ‫ما اینجا رو هم که به شما اجاره دادیم... 1450 01:40:04,550 --> 01:40:08,626 به خاطرِ کمک خرجی‌اش گفتم یه پولی دستم رو بگیره 1451 01:40:09,626 --> 01:40:14,550 ‫اگه قرار باشه ...پای پلیس و پایگاه و این‌ها باز بشه 1452 01:40:14,650 --> 01:40:16,084 .من شرمنده‌ی شما می‌شم 1453 01:40:17,410 --> 01:40:20,452 ‫به خدا من نه تهِ پیازم، نه سرِ پیاز. 1454 01:40:20,480 --> 01:40:21,452 ...من چون 1455 01:40:21,959 --> 01:40:23,900 ‫آدم خوبی‌ام. آدمِ بدی نیستم. 1456 01:40:24,084 --> 01:40:26,084 ‫نامرد نیستم به خدا! 1457 01:40:26,251 --> 01:40:27,917 ‫یه کاری بکنید! 1458 01:40:28,084 --> 01:40:31,209 ‫حالا آقای مهندس .خودتون باید تَصمیمتون رو بگیرید 1459 01:40:31,376 --> 01:40:33,959 ‫بمونید، بمونید. ‫می‌خواید برید، برید. 1460 01:40:35,292 --> 01:40:37,709 ‫باز هم ببخشید. شرمنده‌ی شما شدم. 1461 01:41:03,292 --> 01:41:06,709 (صدای پرنده‌ها) (صدای گفتگو از دور) 1462 01:41:06,888 --> 01:41:07,709 (صدای سگ) 1463 01:41:12,709 --> 01:41:21,759 (صدای مرغ و خروس) 1464 01:41:21,959 --> 01:41:25,084 ‫پناهی: ببخشید دیگه. ‫خیلی عذر می‌خوام. 1465 01:41:25,667 --> 01:41:28,542 .پناهی: خانم، غذاهاتون خیلی خوشمزه بودن .ننه: نوشِ جان 1466 01:41:28,709 --> 01:41:31,467 ‫پناهی: بابتِ همه‌چی خیلی ممنون. .خانم، خیلی ممنون 1467 01:41:31,509 --> 01:41:35,467 ‫ننه: به زحمت افتادین، ببخشین دیگه. .خانم: خیلی ممنون، خوش اومدین، زحمت کشیدین 1468 01:41:35,509 --> 01:41:40,292 ‫پناهی: خواهش می‌کنم. فقط یادت باشه .اون قرص‌های پات رو حتماً بخور 1469 01:41:40,459 --> 01:41:45,126 ‫پناهی: وقتی هم اومدی تهران... .قنبر، تهران آوردیش حتماً به من خبر بده 1470 01:41:45,292 --> 01:41:46,709 ‫پناهی: دکترِ خوب سُراغ دارم. 1471 01:41:46,876 --> 01:41:49,417 ‫ننه: خدا عمرت بده، آقای مهندس. .خدا عمرت بده .پناهی به تُرکی: خیلی ممنون 1472 01:41:49,667 --> 01:41:52,792 .ننه: این‌ها رو هم می‌دم .هر دو روز دَم کن و بخور 1473 01:41:52,959 --> 01:41:55,417 ‫ننه: مثلِ پسرِ خودمی. ‫پناهی: خیلی ممنون. 1474 01:41:55,584 --> 01:41:58,917 ‫ننه: اینقدر هم سیگار نکش! ‫پناهی: چشم، تا رسیدن به ماشین نمی‌کِشم. 1475 01:41:59,017 --> 01:42:00,917 (صدای خنده‌ی پناهی) .ننه: آخرش این سیگار تو رو از بین می‌بره 1476 01:42:01,334 --> 01:42:03,084 ‫قنبر: این هم برای شماست. ‫جا مونده بود روی میز. 1477 01:42:03,251 --> 01:42:06,792 ‫پناهی: نه، جا نمونده .این مالِ مادره. بذار همون‌جا روی میز 1478 01:42:06,959 --> 01:42:08,501 ‫ننه: دستت درد نکنه، آقای مهندس پناهی: خداحافظ قنبر: من میارم 1479 01:42:08,709 --> 01:42:11,584 ‫قنبر: من میارم آقا. من میارم. بدین من، بدین من. ‫پناهی: خداحافظ... مرسی. 1480 01:42:17,209 --> 01:42:28,000 (صدای مرغ و خروس) 1481 01:42:28,251 --> 01:42:31,667 ‫قنبر: آقای مهندس، من باید یه جایی برم. ‫ببخشید. معذرت می‌خوام. خداحافظ. 1482 01:42:31,834 --> 01:42:33,417 ‫خداحافظ. سفر بی‌خطر. 1483 01:42:34,834 --> 01:42:42,417 (صدای پرندگان) 1484 01:42:42,617 --> 01:42:45,417 (صدای کلاغ) 1485 01:42:49,517 --> 01:42:52,417 (صدای کلاغ) 1486 01:42:55,709 --> 01:42:58,000 (صدای مرغ و خروس) 1487 01:43:18,777 --> 01:43:21,417 (صدای هَمهَمه‌ی مردم از دور) 1488 01:43:21,617 --> 01:43:42,417 (صدای گریه و جیغ و شیوَنِ زنان) 1489 01:43:42,617 --> 01:43:50,666 (صدای هیاهوی مردم) (صدای جیغِ زنان) 1490 01:43:50,876 --> 01:43:54,709 ‫قنبر: خواستن از مَرز فرار کنن، ‫سولدوز و گوزَل هر دوشون تیر خوردن. 1491 01:43:54,876 --> 01:43:56,626 ‫خودشون رو کِشوندن تا اینجا. 1492 01:43:56,792 --> 01:43:57,834 ‫آقا کجا؟ 1493 01:43:58,001 --> 01:43:59,209 ‫آقا شما اینجا نمونین! 1494 01:43:59,376 --> 01:44:01,001 ‫برید آقا! !اینجا نمونید 1495 01:44:01,167 --> 01:44:03,709 ‫برید! فقط اینجا نمونید! برید، از اینجا برید 1496 01:44:03,876 --> 01:44:06,459 ‫از اینجا راه داره شهر. ‫شما از اینجا فقط برید! 1497 01:44:06,626 --> 01:44:07,959 ‫برید آقا! 1498 01:44:08,200 --> 01:44:23,359 (صدای گریه و شیوَنِ زنان) (صدای گفتگوی مردان) (صدای مویه‌ی زن به آذری) 1499 01:44:23,400 --> 01:44:28,000 (صدای آلارمِ ماشین به خاطرِ نبستنِ کمربند) 1500 01:44:31,200 --> 01:44:36,500 (صدای آلارمِ ماشین) 1501 01:44:39,000 --> 01:44:44,000 (صدای آلارمِ ماشین) 1502 01:44:47,000 --> 01:44:52,000 (صدای آلارمِ ماشین) 1503 01:44:54,500 --> 01:44:59,300 (صدای آلارمِ ماشین) 1504 01:45:00,000 --> 01:45:02,800 ‎(صدای واق‌واقِ سگ) 1505 01:45:03,000 --> 01:45:07,000 (صدای آلارمِ ماشین) ‎(صدای واق‌واقِ سگ) 1506 01:45:07,500 --> 01:45:08,200 (صدای کشیدنِ ترمز دستی) 1507 01:45:08,900 --> 01:45:10,200 (صدای واق‌واقِ سگ) 1508 01:45:10,600 --> 01:45:14,000 (صدای آلارمِ ماشین) 1509 01:45:14,200 --> 01:45:16,000 (صدای واق‌واقِ سگ) 1510 01:45:16,200 --> 01:45:20,000 (صدای آلارمِ ماشین) (صدای واق‌واقِ سگ‌ها) 1511 01:45:20,200 --> 01:45:25,000 (‌صدای واق‌واقِ سگ‌ها) 1512 01:45:27,200 --> 01:45:36,200 ‎(‌صدای واق‌واقِ سگ‌) 1513 01:45:44,900 --> 01:45:45,200 ‎(‌صدای واق‌واقِ سگ‌) 1514 01:45:54,900 --> 01:45:56,000 ‎(‌صدای واق‌واقِ سگ‌) 1515 01:46:04,200 --> 01:46:05,000 ‎(‌صدای واق‌واقِ سگ‌) 168507

Can't find what you're looking for?
Get subtitles in any language from opensubtitles.com, and translate them here.