All language subtitles for The.Grey.Zone.2001.1080p.BluRay.H264.AAC-RARBG.FA

af Afrikaans
ak Akan
sq Albanian
am Amharic
ar Arabic
hy Armenian
az Azerbaijani
eu Basque
be Belarusian
bem Bemba
bn Bengali
bh Bihari
bs Bosnian
br Breton
bg Bulgarian
km Cambodian
ca Catalan
ceb Cebuano
chr Cherokee
ny Chichewa
zh-CN Chinese (Simplified)
zh-TW Chinese (Traditional)
co Corsican
hr Croatian
cs Czech
da Danish
en English
eo Esperanto
et Estonian
ee Ewe
fo Faroese
tl Filipino
fi Finnish
fr French
fy Frisian
gaa Ga
gl Galician
ka Georgian
de German
el Greek
gn Guarani
gu Gujarati
ht Haitian Creole
ha Hausa
haw Hawaiian
iw Hebrew
hi Hindi
hmn Hmong
hu Hungarian
is Icelandic
ig Igbo
id Indonesian
ia Interlingua
ga Irish
it Italian
ja Japanese
jw Javanese
kn Kannada
kk Kazakh
rw Kinyarwanda
rn Kirundi
kg Kongo
ko Korean
kri Krio (Sierra Leone)
ku Kurdish
ckb Kurdish (Soranî)
ky Kyrgyz
lo Laothian
la Latin
lv Latvian
ln Lingala
lt Lithuanian
loz Lozi
lg Luganda
ach Luo
lb Luxembourgish
mk Macedonian
mg Malagasy
ms Malay
ml Malayalam
mt Maltese
mi Maori
mr Marathi
mfe Mauritian Creole
mo Moldavian
mn Mongolian
my Myanmar (Burmese)
sr-ME Montenegrin
ne Nepali
pcm Nigerian Pidgin
nso Northern Sotho
no Norwegian
nn Norwegian (Nynorsk)
oc Occitan
or Oriya
om Oromo
ps Pashto
fa Persian
pl Polish
pt-BR Portuguese (Brazil)
pt Portuguese (Portugal)
pa Punjabi
qu Quechua
ro Romanian
rm Romansh
nyn Runyakitara
ru Russian
sm Samoan
gd Scots Gaelic
sr Serbian
sh Serbo-Croatian
st Sesotho
tn Setswana
crs Seychellois Creole
sn Shona
sd Sindhi
si Sinhalese
sk Slovak
sl Slovenian
so Somali
es Spanish
es-419 Spanish (Latin American)
su Sundanese
sw Swahili
sv Swedish
tg Tajik
ta Tamil
tt Tatar
te Telugu
th Thai
ti Tigrinya
to Tonga
lua Tshiluba
tum Tumbuka
tr Turkish
tk Turkmen
tw Twi
ug Uighur
uk Ukrainian
ur Urdu
uz Uzbek
vi Vietnamese
cy Welsh
wo Wolof
xh Xhosa
yi Yiddish
yo Yoruba
zu Zulu
Would you like to inspect the original subtitles? These are the user uploaded subtitles that are being translated: 1 00:00:19,727 --> 00:00:27,412 ‫به عنوان بخشی از طرح "راه حل نهایی" نازی ها واحدهای ویژه موسوم به "کماندوهای ویژه" را برای کمک به عملیات تصفیه در اردوگاه های مرگ رایش سوم استخدام کردند 2 00:00:28,478 --> 00:00:33,473 ‫این مردان یهودی، قربانیان را تا اتاق های گاز همراهی می کردند و تمام کارهای مربوط به سوزاندن اجساد در کوره های آدم سوزی را انجام میدادند 3 00:00:34,520 --> 00:00:46,209 در ازای این کار ، امتیازاتی به آنها تعلق می گرفت که از نظر استاندارد اردوگاه بی سابقه بودند قبل از اینکه بعد از چهار ماه منحل شوند 4 00:00:51,522 --> 00:00:58,445 ‫این فیلم بخشی از گزارش شاهد عینی دکتر«میکلوس نیزلی» است ‫یک یهودی مجارستانی که دکتر«ژوزف منگل» به او دستور داده بود تا در آزمایش های پزشکی روی زندانیان به او کمک کند 5 00:01:00,036 --> 00:01:08,413 ‫او وقایع اتفاق افتاده در بستر فرمان ویژه دوازدهم را توصیف میکند،که عمدتاً شامل مجارستان است ، در آشوویتس دوم - بیرکنا 6 00:01:27,575 --> 00:01:33,529 (منطقه خاکستری) 7 00:01:35,502 --> 00:01:40,666 ‫اردوگاه کار اجباری آشوویتس دوم ‫بیرکنا-برژینکا ، لهستان 8 00:01:41,997 --> 00:01:46,948 ‫مُرده سوزخانه شماره 1 ‫پاییز 1944 9 00:01:59,422 --> 00:02:01,122 ‫چیزی برای نوشیدن داری؟ 10 00:02:12,621 --> 00:02:14,220 ‫اونجا مشروب می‌خوری؟ 11 00:02:44,117 --> 00:02:44,917 ‫دکتر! 12 00:02:46,117 --> 00:02:48,317 در هر صورت ‫سرش رو بپوشون همونطور که میگه انجام بده 13 00:02:51,116 --> 00:02:53,216 این چه کاریه؟ ‫برگردید پایین 14 00:02:54,616 --> 00:02:55,516 ‫ما اون رو می‌شناختیم. 15 00:02:55,816 --> 00:02:58,216 هردوتون ‫برگردید من ‫میخوام بمونم. 16 00:02:58,516 --> 00:03:02,315 ‫اگه اونا متوجه بشن که ما این بالا هستیم، ‫آرزو میکردی که جای اون باشی. 17 00:03:03,615 --> 00:03:04,915 ‫ما به دکتر احتیاج نداریم. 18 00:03:05,215 --> 00:03:07,915 ‫برو! ما به تو احتیاج نداریم ‫اون مُرده. 19 00:03:10,314 --> 00:03:12,514 ‫گفتم که مُرده. 20 00:03:12,714 --> 00:03:13,414 ‫اون زنده است. 21 00:03:13,614 --> 00:03:15,114 ‫تا وقتی که زنده باشه من تلاش خودم رو میکنم. 22 00:03:15,814 --> 00:03:17,813 ‫کی بهت گفته بود اونو بیاری؟ 23 00:03:18,213 --> 00:03:19,313 ‫لازم نبود کسی چیزی بهم بگه. 24 00:03:19,513 --> 00:03:21,413 ‫کسی گفت: ‫"برو دنبال دکتر"؟ 25 00:03:23,513 --> 00:03:25,013 ‫بحث کردن فایده‌ای نداره. 26 00:03:26,812 --> 00:03:27,612 میدونی 27 00:03:32,312 --> 00:03:33,012 ‫تموم شد. 28 00:03:36,811 --> 00:03:37,511 ‫چیه؟ 29 00:03:39,811 --> 00:03:40,511 ‫انجامش بده. 30 00:03:43,811 --> 00:03:45,510 ‫نه ‫خواهش می‌کنم، نه 31 00:03:46,910 --> 00:03:49,510 ‫آروم ‫حالا آروم 32 00:04:11,908 --> 00:04:13,807 ‫چیزی که اون می‌خواست، همین بود. 33 00:04:22,006 --> 00:04:27,606 ‫دیگه دنبال من نیا ‫چیزی هم نپرس. 34 00:04:31,405 --> 00:04:32,605 ‫این آسونه. 35 00:04:35,505 --> 00:04:37,105 ‫مطمئن بشید که شماره اون رو می‌گیرند. 36 00:05:21,642 --> 00:05:28,597 ‫مُرده سوزخانه شماره 3 37 00:05:36,798 --> 00:05:37,698 ‫متشکرم. 38 00:05:39,598 --> 00:05:42,498 ‫بسته رو بردار،کلی از اونا دارم ‫اونا مجارستانی هستند. 39 00:05:43,397 --> 00:05:44,897 ‫من عاشق سیگار هستم. 40 00:05:45,097 --> 00:05:46,397 ‫تنباکوش گوهه. 41 00:05:46,697 --> 00:05:47,797 ‫من تنباکوی خودمون رو دوست دارم 42 00:05:49,197 --> 00:05:51,997 ‫چیزی که تو نیاز داری یه حمله به ترکیه ست ‫اون موقع طعم واقعی سیگار رو میفهمی. 43 00:05:53,496 --> 00:05:54,396 ‫برو. 44 00:05:56,296 --> 00:05:57,696 ‫تو به لهستانی‌ها اطمینان داری؟ 45 00:05:58,296 --> 00:05:59,996 ‫این چه ربطی به من داره؟ ‫لهستانی‌ها. 46 00:06:00,696 --> 00:06:03,695 ‫اونا به لهستانی ها اعتماد ندارند ‫اونا به هیچکس تو شماره 3 اعتماد ندارند. 47 00:06:04,495 --> 00:06:05,395 ‫من؟ 48 00:06:05,695 --> 00:06:06,795 ‫من نمیتونم چیزی بگم. 49 00:06:06,995 --> 00:06:08,195 ‫من مجارستانی هستم. 50 00:06:08,495 --> 00:06:09,495 ‫ولی تو اینجایی. 51 00:06:09,695 --> 00:06:11,294 ‫چون با لهستانی‌ها هستم؟ 52 00:06:11,694 --> 00:06:14,094 ‫«روزنتال» نگرانه ‫اون میگه که وقت نداریم. 53 00:06:14,394 --> 00:06:17,394 ‫میدونم،وقت نداریم ‫اونا منتظر یه وقفه هستند. 54 00:06:18,294 --> 00:06:20,593 ‫اگه جلوی... ‫این اتفاق برای ما نمی‌افته. 55 00:06:20,793 --> 00:06:22,293 ‫هیچ‌کس واقعا اینو نمیدونه... ‫هرگز. 56 00:06:22,593 --> 00:06:23,893 ‫تقریبا هر روز یه هواپیما هست. 57 00:06:24,093 --> 00:06:25,393 ‫برای ما نه. 58 00:06:25,693 --> 00:06:29,792 ‫اگه روس‌ها به 10 کیلومتری اینجا نزدیک شوند ‫ما اولین کسانی هستیم که مستقیم به کوره های جسد سوزی بُرده میشیم 59 00:06:30,692 --> 00:06:32,292 ‫همه همینو میگن. 60 00:06:32,592 --> 00:06:35,192 ‫باور کن ما مُردیم، به هر حال 61 00:06:35,992 --> 00:06:37,892 ‫مسئله فقط تعیین چگونگی مرگ مونه. 62 00:06:38,791 --> 00:06:39,491 ‫طلا داری؟ 63 00:06:40,091 --> 00:06:41,791 ‫البته ‫پس بهشون چی بگم؟ 64 00:06:42,191 --> 00:06:44,191 بگو که این اتفاق نمی‌افته ‫این چیزیه که تو میگی. 65 00:06:45,291 --> 00:06:46,691 ‫برو و بهشون بگو ‫برو. 66 00:07:16,587 --> 00:07:17,787 ‫حرکت کن! 67 00:07:39,085 --> 00:07:42,085 ‫این کاملا از سربازکردنه. ‫تو باید اینجا باشی؟ 68 00:07:43,584 --> 00:07:45,284 ‫هر روز حساب میشه. 69 00:07:45,784 --> 00:07:48,784 ‫از وقتی ما اومدیم اینجا بودن، شاید قبل از ما اومدن 70 00:07:49,084 --> 00:07:51,583 ‫من درکش نمی‌کنم ‫اون تصمیم گیرنده نیست. 71 00:07:51,883 --> 00:07:54,783 ‫با اونا سازگاری داره ‫تا جایی که به من مربوط میشه…با اونا تفاوتی نداره. 72 00:07:55,183 --> 00:07:56,583 ‫اونا در مورد پیرمرد شنیدند. 73 00:07:56,783 --> 00:07:58,783 ‫کیا؟ ‫«آبراموویچ» 74 00:07:59,783 --> 00:08:01,882 ‫اون چی گفته؟ ‫اون…اون شنیده... 75 00:08:02,182 --> 00:08:04,582 ‫به کسی چیزی گفتی؟ ‫همه میدونن. 76 00:08:07,382 --> 00:08:09,881 ‫دکتر مجبور به مداخله در اونجا نبود ، مرد قرصها رو خورد. 77 00:08:10,181 --> 00:08:11,581 ‫چرا شما دوتا اینجا هستید؟ 78 00:08:12,181 --> 00:08:13,381 ‫تقریبا تموم شد. 79 00:08:14,581 --> 00:08:15,281 ‫تقریبا؟ 80 00:08:15,481 --> 00:08:16,481 بله ، تقریباً 81 00:08:16,781 --> 00:08:18,681 اما نه کاملا فکر نکنم 82 00:08:18,880 --> 00:08:20,480 ‫بنابراین سوال رو دوباره می‌پرسم 83 00:08:20,780 --> 00:08:22,780 ‫امروز سه نفر از مردان ما تیرباران شدند. 84 00:08:22,980 --> 00:08:23,680 ‫این به شما چه ربطی داره؟ 85 00:08:23,880 --> 00:08:26,080 ‫ما به جایگزین ها و مجارها نیاز داریم. 86 00:08:26,380 --> 00:08:27,680 ‫این مشکل شما نیست. 87 00:08:27,880 --> 00:08:31,679 ‫البته که هست ، شما میگید که ما تنبل و گستاخ هستیم ‫اما نیروی انسانی برای کار نگذاشتید 88 00:08:32,479 --> 00:08:34,579 ‫«مول» به «لونتال» شلیک کرد ‫یکی از قوی‌ترین مردان ما. 89 00:08:34,879 --> 00:08:37,478 ‫تو میخوای همه چیز سریع پیش بره؟ ‫اگه مسئولیتش با منه. 90 00:08:38,978 --> 00:08:40,178 ما به زودی شما رو منتقل خواهیم کرد 91 00:08:42,978 --> 00:08:44,578 ‫چرا می‌خوایید این کار رو بکنید؟ 92 00:08:44,978 --> 00:08:46,677 ‫ما داریم به یک فرصت دیگه فکر می‌کنیم. 93 00:08:47,677 --> 00:08:49,577 ‫گروه ما از ماندن در اینجا خوشحاله. 94 00:08:49,777 --> 00:08:50,577 ‫خوشحال؟ 95 00:08:50,877 --> 00:08:54,877 ‫ما میخوایم اینجا بمونیم ،چرا الان میخوای ما رو بُکُشی؟ ‫ما بهترین کماندوهایی هستیم که شما دارید. 96 00:08:55,177 --> 00:08:56,276 ‫من گفتم میکُشم؟ 97 00:08:56,876 --> 00:08:58,376 هر دومون میدونیم چی داریم میگیم 98 00:08:58,776 --> 00:08:59,976 ‫پس من یه دروغگو هستم. 99 00:09:01,176 --> 00:09:02,476 ‫تو همونی هستی که باید باشی. 100 00:09:02,676 --> 00:09:03,676 ‫این تصمیم من نیست. 101 00:09:03,976 --> 00:09:04,875 ‫البته این تصمیم توئه. 102 00:09:04,975 --> 00:09:06,375 ‫هیچ کس قرار نیست منطقه اش رو ترک کنه. 103 00:09:06,675 --> 00:09:08,275 ‫تو داری به من میگی که این تصمیم تو نیست؟ 104 00:09:08,975 --> 00:09:10,975 ‫هیچ کس قرار نیست منطقه اش رو ترک کنه. 105 00:09:11,275 --> 00:09:13,575 ‫دکتر ترک کرد ‫دکتر فرق داشت. 106 00:09:13,874 --> 00:09:15,474 ‫افرادی در این مناطق وجود داشته‌اند. 107 00:09:15,774 --> 00:09:16,774 ‫ما نبودیم. 108 00:09:16,874 --> 00:09:18,374 ‫ما میدونیم چی می‌بینیم. 109 00:09:18,974 --> 00:09:23,373 ‫گروه های شما باید در هر ساختمان جداگانه بمانند ‫ما میدونیم که رشوه وجود داره. 110 00:09:23,773 --> 00:09:25,773 ‫رشوه ها قبلاً گرفته شده. ‫با این حال... 111 00:09:26,273 --> 00:09:27,973 ‫بسیار خوب ، اما ما نیاز به جایگزینی خواهیم داشت. 112 00:09:28,273 --> 00:09:29,273 ‫برگردید داخل! 113 00:09:30,173 --> 00:09:31,873 ‫وگرنه جاتون روعوض میکنم. 114 00:10:11,668 --> 00:10:13,268 ‫امروز صبح دلتنگت شدیم. 115 00:10:14,068 --> 00:10:15,068 ‫دلتنگ من؟؟ 116 00:10:15,768 --> 00:10:18,667 ‫داده‌ها روی میز شماست ‫خوبه. 117 00:10:20,767 --> 00:10:23,367 ‫ما نمونه های بیشتری آماده کرده ایم ، باید بپرسید 118 00:10:23,767 --> 00:10:25,967 ‫ببخشید که مجبور شدم بپرسم ‫خواهش می‌کنم 119 00:10:26,966 --> 00:10:29,266 ‫لنزها چی شدند؟ ‫اونا در راه هستند. 120 00:10:38,065 --> 00:10:39,965 ‫تو یه آسیب‌شناس شگفت انگیزی. 121 00:10:40,565 --> 00:10:41,565 ‫متشکرم. 122 00:10:41,665 --> 00:10:44,165 ‫شنیدن این برای شما آسون نیست اینطور نیست 123 00:10:44,865 --> 00:10:50,864 شما باید بدونید که موقعیت ما منحصر به فرد است 124 00:10:53,064 --> 00:10:56,363 ‫و به عنوان یه دانشمند، ‫به عنوان یکی از دانشمندان واقعی که من میشناسم... 125 00:10:57,863 --> 00:10:59,463 ‫شما درک میکنید 126 00:11:00,363 --> 00:11:03,263 ‫اون موقع زمانیه که من مطمئنم ‫تک تک سلول های بدنت بهت میگه که کار درست رو بکنی. 127 00:11:03,562 --> 00:11:04,362 قطعا 128 00:11:12,961 --> 00:11:14,761 این جنگ ما نیست 129 00:11:15,261 --> 00:11:16,361 ‫جنگ منم نیست. 130 00:11:17,261 --> 00:11:19,361 ‫من هم همین طور ‫میتونم بهت اطمینان بدم. 131 00:11:20,761 --> 00:11:23,360 ‫اما اجازه بدید همه این کارها رو انجام بدیم. 132 00:11:23,860 --> 00:11:25,460 من موقعیت شما رو درک می‌کنم 133 00:11:26,260 --> 00:11:28,160 ‫به طور قطع... ‫بیشتر باید درک کنی. 134 00:11:28,560 --> 00:11:29,660 ‫هرجور شما مایل هستید. 135 00:11:29,960 --> 00:11:31,059 ‫منظور؟ 136 00:11:33,259 --> 00:11:34,759 ‫هیچ منظوری ندارم. 137 00:11:42,058 --> 00:11:45,358 ‫ما قصد داریم حجم تحقیقات خودمون رو افزایش بدیم. 138 00:12:04,556 --> 00:12:06,056 ‫من به کارکنان بیشتری احتیاج دارم. 139 00:12:08,355 --> 00:12:09,855 پس باید کارکنان بیشتری داشته باشید 140 00:12:15,555 --> 00:12:16,554 ‫درسته؟ 141 00:12:17,454 --> 00:12:19,254 ‫ببخشید؟ ‫میخوای بگی... 142 00:12:20,254 --> 00:12:21,554 ‫این... ‫درسته؟ 143 00:12:24,554 --> 00:12:26,753 ‫قبلا راجع به این موضوع بحث کرده بودیم. 144 00:12:28,953 --> 00:12:30,053 ‫البته. 145 00:12:49,451 --> 00:12:51,251 ‫با این مجوز میتونید به هرجای اردوگاه برید. 146 00:13:47,108 --> 00:13:52,855 ‫کارخانه مهمات سازی اتحادیه ‫بیرکنا 147 00:13:56,978 --> 00:14:02,523 واحد زنان 148 00:14:19,141 --> 00:14:20,841 ‫چقدر لفتش دادی. ‫من؟ 149 00:14:22,341 --> 00:14:24,540 ‫بیش از حد بسته بندی شده است ‫من اینطور گرفتم. 150 00:14:25,340 --> 00:14:27,640 ‫از طرف کی؟ ‫من صورتش رو ندیدم. 151 00:14:27,940 --> 00:14:28,840 ‫«تسیپرا» کجاست؟ 152 00:14:29,340 --> 00:14:30,440 ‫اون کجاست؟ 153 00:14:40,139 --> 00:14:40,839 ‫و؟؟ 154 00:14:41,439 --> 00:14:43,338 ‫فقط همینو میدونم ‫قبلا ندیده بودمش. 155 00:14:44,138 --> 00:14:45,938 ‫اما دختره دست اوناست. ‫گفتم فقط همینو میدونم. 156 00:14:46,138 --> 00:14:47,838 ‫راهی نیست که اونا این کار رو نکنند. 157 00:14:48,138 --> 00:14:50,538 ‫من "تسیپرا" رو می‌شناسم ‫اونا چیزی گیرشون نمیاد. 158 00:14:50,838 --> 00:14:53,037 ‫مهم نیست ‫این موضوع ادامه داره. 159 00:14:53,237 --> 00:14:56,537 ‫اونا ما رو پیدا میکنن، همونطور که اون رو پیداش کردن ‫تا اون موقع باروت جمع میکنیم. 160 00:14:56,937 --> 00:14:58,837 ‫تضمین اینکه چقدر دیگه بدست میاریم کار سختیه. 161 00:14:59,137 --> 00:15:01,136 ‫این یه زنجیره بهم پیوسته است ‫یه رابط دیگه پیدا کنید. 162 00:15:01,436 --> 00:15:03,636 ‫همین الان گفتم که این کارو کردیم ‫یه رابط احمق پیدا کردیم. 163 00:15:03,836 --> 00:15:05,036 ‫خب مشکل چیه؟ 164 00:15:05,336 --> 00:15:06,836 ‫تو هر روز از اونجا خارج نمیشی 165 00:15:07,036 --> 00:15:08,236 ‫من خیلی بیشتر از این کار می‌کنم. 166 00:15:08,436 --> 00:15:09,336 ‫این یه مسابقه نیست. 167 00:15:09,536 --> 00:15:13,235 ‫دوباره شروع نکن، همه ما وظایف خودمون رو داریم ‫من برای هر چیزی آماده هستم، دینا 168 00:15:13,635 --> 00:15:15,835 ‫منم همینطور ‫بایدم باشی. 169 00:15:16,635 --> 00:15:18,135 ‫خوب، مشکلی وجود داره؟ 170 00:15:18,335 --> 00:15:21,134 ‫اگر اونا ما رو پیدا کنند ‫با بقیه گروه مون چیکار میکنند؟ 171 00:15:21,434 --> 00:15:23,034 ‫تو داری جون خودت رو به خطر میندازی. 172 00:15:23,534 --> 00:15:25,134 ‫چرا باید جون اونها رو به خطر بندازیم؟ 173 00:15:26,234 --> 00:15:28,334 ‫شما دو تا طوری رفتار می‌کنید ‫که انگار ما همه رو اینجا جمع کردیم 174 00:15:28,633 --> 00:15:31,833 ‫من شما رو مجبور به انجام کاری نمیکنم. ‫مثل اونا باشید، هر دوتون. 175 00:15:32,133 --> 00:15:33,833 این چیزی نیست که اون میگه 176 00:15:34,233 --> 00:15:37,532 ‫همه سربازخانه‌ها مجازات خواهند شد ‫اونا قبل از کشته شدن مجازات میشن. 177 00:15:37,932 --> 00:15:38,932 درست مثل ما 178 00:15:39,132 --> 00:15:40,832 ‫چه فرقی میکنه وقتی بمیری؟ 179 00:15:41,032 --> 00:15:43,032 ‫ما انتخاب کردیم، ‫اونا نه. 180 00:15:43,332 --> 00:15:44,632 ‫دیگه به این حرفا گوش نمی‌کنم. 181 00:15:44,932 --> 00:15:47,231 ‫مطمئن شو که این ها وارد گاری میشن ‫چند تا جسد اونجاست؟ 182 00:15:47,531 --> 00:15:48,431 ‫8 تا 183 00:15:48,531 --> 00:15:50,231 ‫می‌بینی، این خوبه 184 00:15:50,631 --> 00:15:52,431 ‫هرچی جسد بیشتر باشه بهتره ‫فهمیدی؟؟ 185 00:15:54,131 --> 00:15:55,531 ‫من فقط این دو تا رو برمیدارم. 186 00:16:00,630 --> 00:16:01,630 ‫احمق‌ها. 187 00:16:08,529 --> 00:16:09,529 ‫اون درست میگه؟ 188 00:16:10,829 --> 00:16:12,129 ‫البته که درست میگه. 189 00:16:12,629 --> 00:16:15,228 ‫دو ماه گذشته به چی فکر می‌کردی؟ 190 00:16:16,128 --> 00:16:18,528 ‫من فقط آرزو می‌کنم کاش میتونستم یه سیلی آبدار به اون بزنم ‫فقط همین. 191 00:18:48,612 --> 00:18:49,911 ‫مشکلی است؟ 192 00:18:50,211 --> 00:18:51,411 ‫مشکلی است؟ 193 00:18:51,611 --> 00:18:52,711 ‫مشکلی نیست. 194 00:19:30,007 --> 00:19:33,907 ‫من برای دنیا متاسفم اگه ما در جنگ پیروز نشیم. ‫شما چی فکر میکنید؟ 195 00:19:34,907 --> 00:19:36,006 ‫این موقعیت شماست 196 00:19:36,506 --> 00:19:39,106 ‫انسان ها از قبایل مختلف هستند ‫ما به آن پایان خواهیم داد. 197 00:19:39,606 --> 00:19:42,306 یک قبیله وجود خواهد داشت ‫بدون جنگ. 198 00:19:43,506 --> 00:19:45,505 ‫در قبیله شما جنگ هایی صورت گرفته 199 00:19:46,005 --> 00:19:46,805 ‫واقعا؟ 200 00:19:47,305 --> 00:19:50,005 ‫«روهم»؟ شب دشنه‌های بلند. ‫«کودتای روهم» یک پاکسازی سیاسی که در آلمان نازی سال 1934 رخ داد، رژیم نازی دنباله‌ای از اعدامهای سیاسی را اجرا کرد، بیشتر کشته شدگان، از اعضای اس آ بودند 201 00:19:50,305 --> 00:19:51,905 ‫شما در مورد آلمان خیلی اطلاعات داری. 202 00:19:54,204 --> 00:19:55,904 ‫اون، البته یه کودتا بود. 203 00:19:56,204 --> 00:19:57,104 ‫فرقش چیه؟ 204 00:19:58,104 --> 00:19:59,504 ‫کودتا، جنگ نیست. 205 00:19:59,704 --> 00:20:01,004 ‫اون هم نوعی جنگه. 206 00:20:01,304 --> 00:20:05,003 ‫اون کودتا است، اگه منظورت جنگ بود ‫اون کلمه غیر ضروری بود. 207 00:20:05,703 --> 00:20:08,003 ‫چرا دو کلمه برای یه چیز وجود داره؟ 208 00:20:08,703 --> 00:20:10,403 ‫من آلمانی هستم ، شما مجارستانی. 209 00:20:10,703 --> 00:20:13,702 فکر میکنم در این اتاق من باید ‫مسئولیت زبان آلمانی رو برعهده داشته باشم. 210 00:20:14,002 --> 00:20:15,002 ‫البته. 211 00:20:16,602 --> 00:20:18,602 ‫علیرغم هوش آشکار شما. 212 00:20:19,402 --> 00:20:20,202 ‫البته. 213 00:20:25,101 --> 00:20:29,301 ‫یک شایعه در مورد مُرده سوزخانه شماره 3 وجود داره ‫که قراره یه شورش رخ بده. 214 00:20:31,500 --> 00:20:32,500 ‫شماره 3؟ 215 00:20:33,400 --> 00:20:35,100 ‫این ممکنه شامل یه بخش باشه. 216 00:20:35,800 --> 00:20:39,599 ممکنه شامل هر چهار بخش هم باشه ‫منشا اون لهستانی‌ها در مُرده سوزخانه شماره ۳ هستند. 217 00:20:41,499 --> 00:20:42,499 ‫من باید خبر داشته باشم؟؟ 218 00:20:43,099 --> 00:20:44,699 ‫فکر می‌کنند که ما قراره اونا رو بکشیم. 219 00:20:44,999 --> 00:20:46,199 ‫این رویه معمول شما نیست؟ 220 00:20:46,999 --> 00:20:49,198 ‫اینا بهترین کماندویی هایی هستند که ما داریم. 221 00:20:49,798 --> 00:20:50,498 ‫درسته. 222 00:20:51,798 --> 00:20:52,798 ‫شما بهشون خبر دادید. 223 00:20:52,998 --> 00:20:53,998 ‫اونها به من اعتماد ندارند. 224 00:20:54,298 --> 00:20:55,598 ‫تو دکتر اونها هستی. 225 00:20:55,698 --> 00:20:57,497 ‫من دکتر اونها هستم ‫ولی اونا میدونن که من چه کار می‌کنم. 226 00:20:57,797 --> 00:20:58,897 ‫اونا چیکار میکنند؟ 227 00:20:59,197 --> 00:21:00,797 ‫اونها با زور اسلحه کار میکنند. 228 00:21:01,397 --> 00:21:03,097 ‫من چیزی رو که باور ندارم به اونها نخواهم گفت. 229 00:21:03,297 --> 00:21:04,297 ‫که میذاریم زنده بمونن؟ 230 00:21:04,997 --> 00:21:06,197 ‫که اجازه میدی هر کدوم از ما زنده بمونه. 231 00:21:06,996 --> 00:21:10,096 ‫اتفاقی که برای شما افتاد ارتباط چندانی به من نداشت. 232 00:21:11,096 --> 00:21:13,796 ‫با تو خوب رفتار میشه. ‫بهتر از هر کسی. 233 00:21:14,896 --> 00:21:16,395 ‫شما باید به ما اطلاع بدید که... 234 00:21:16,695 --> 00:21:18,595 ‫آن‌ها قصد ندارند… ‫اگه چیزی شنیدی. 235 00:21:18,995 --> 00:21:19,995 ‫همین و بس. 236 00:21:26,694 --> 00:21:31,194 ‫آقای "اوبرشارفورر" آیا شما تا به حال در نظر گرفته اید ‫که این... 237 00:21:31,494 --> 00:21:32,994 دردسرها ‫ممکنه بهم مرتبط باشند... 238 00:21:36,393 --> 00:21:37,293 ‫بله؟ 239 00:21:38,593 --> 00:21:43,492 ‫به افزایش سطح محموله ها که اخیرا اتفاق افتاده. 240 00:21:46,792 --> 00:21:47,592 ‫ادامه بدید. 241 00:21:49,692 --> 00:21:53,891 چیزی که من در حیاط می بینم وقتی پنجره رو برای یه کمی هوای تازه باز میکنم 242 00:21:55,491 --> 00:21:56,991 ‫بعضی ها مشکلاتی دارند. 243 00:21:57,291 --> 00:21:59,691 ‫شما نباید از پنجره بیرون رو نگاه کنید. 244 00:21:59,991 --> 00:22:03,990 ‫من فقط دارم پیشنهاد می‌کنم که... ‫کار شما فقط تشخیص دادن بیماری است. 245 00:22:05,090 --> 00:22:05,990 ‫درسته. 246 00:22:06,690 --> 00:22:11,189 ‫اگه ناراحت بشم، اگه سردرد بگیرم، اگه قلبم تند میزنه ‫ به خاطر اینه که بیش از حد می‌نوشم. 247 00:22:11,989 --> 00:22:13,289 ‫پس زیاده روی نکنید. 248 00:22:13,589 --> 00:22:14,989 ‫درسته ‫نمیکنم. 249 00:22:15,389 --> 00:22:17,589 ‫اما این باید بین من و شما بمونه. 250 00:22:17,889 --> 00:22:20,188 ‫من هرگز... ‫درسته تو هرگز چیزی نمیگی. 251 00:22:20,788 --> 00:22:22,888 ‫چون شما هم به اندازه من چیزهایی برای از دست دادن دارید. 252 00:22:23,688 --> 00:22:25,488 ‫آقای... ‫برام مهم نیست! خفه شو! 253 00:22:26,188 --> 00:22:27,488 ‫برام مهم نیست. 254 00:22:28,288 --> 00:22:30,387 ‫هر کدوم از ما بخشی از این قضیه هستیم. 255 00:22:30,987 --> 00:22:33,187 شما و امثال شما وقتی تصمیم گرفتید اینطوری زندگی کنید 256 00:22:34,087 --> 00:22:35,587 ‫و مخصوصا شما. 257 00:22:36,687 --> 00:22:38,686 ‫بله ، آقای اوبرشارفورر. 258 00:22:39,686 --> 00:22:41,686 ‫وقتی تصمیم گرفتید اینطوری زندگی کنید. 259 00:24:34,874 --> 00:24:36,174 ‫تقریبا نیمی از اونها داخل هستند. 260 00:24:37,473 --> 00:24:38,273 ‫بله؟؟ 261 00:26:21,662 --> 00:26:24,062 ‫"مکس"، تو گند می‌زنی به این قضیه ‫چاره دیگه ای نداریم. 262 00:26:24,362 --> 00:26:25,562 ‫اونا شروع کردند. 263 00:26:25,862 --> 00:26:27,761 ‫پس یه مشت لهستانی از شماره ۳ باید تصمیم بگیرند. 264 00:26:28,061 --> 00:26:30,561 ‫اونا تا رسیدن فرصت مناسب ‫و منقرض شدن مردم ما صبر میکنند. 265 00:26:30,861 --> 00:26:32,061 ‫مردم ما کی هستند؟ 266 00:26:32,261 --> 00:26:33,461 ‫اون قطارهای لعنتی. 267 00:26:33,661 --> 00:26:34,961 ‫چون مجارستانی هستند؟ ‫آره. 268 00:26:35,261 --> 00:26:38,660 ‫چون مجارستان تنها کشوریه که هیچ یهودی توش باقی نمونده. 269 00:26:39,160 --> 00:26:40,260 این دلیل توئه؟؟ 270 00:26:40,660 --> 00:26:42,760 ‫اگه ما یهودیان لهستانی رو می سوزوندیم ‫شما اهمیتی نمیدادید؟ 271 00:26:43,060 --> 00:26:46,059 ‫اگه ما یهودیان لهستانی رو می سوزوندیم ‫تا الان صبر نمیکردیم. 272 00:26:46,359 --> 00:26:48,159 ‫حرف من اینه ‫هفته دیگه واسه این آدما چه ارزشی داره؟ 273 00:26:48,559 --> 00:26:50,159 ‫ده هزار مجارستانی دیگه؟ 274 00:26:50,459 --> 00:26:52,459 ‫اونا به ما اهمیتی نمیدن. 275 00:26:52,859 --> 00:26:54,258 ‫ما همه دنبال یک چیز هستیم، مکس. 276 00:26:54,558 --> 00:26:55,858 ‫به نظر نمیاد اینطور باشه. 277 00:26:58,458 --> 00:26:59,358 ‫خودشه. 278 00:27:02,958 --> 00:27:05,257 ‫ ببخشید ‫دیگه داشت تموم می‌شد. 279 00:27:05,957 --> 00:27:07,257 ‫اونطرف چه خبر؟ 280 00:27:08,257 --> 00:27:09,557 ‫همه ما رو زندانی میکنند. 281 00:27:10,057 --> 00:27:11,757 ‫کی گفته؟ ‫لوپکوویتز. 282 00:27:11,957 --> 00:27:13,356 ‫اونها آماده میشن بخش دیگه ای رو منحل کنند. 283 00:27:13,656 --> 00:27:14,656 ‫کدوم یکی؟ 284 00:27:14,756 --> 00:27:17,956 ‫حدس می زنم یکی از چک ها. ‫نام کشوری که از ۱۹۱۸ تا ۱۹۹۲ در اروپای شرقی وجود داشت و سپس به دو کشور جمهوری چک و اسلواکی تقسیم شد ‫به هر حال برای اونها بهتره،همه شون به شدت گرسنه هستند. 285 00:27:18,256 --> 00:27:19,456 ‫یه کم ودکا بهم بده. 286 00:27:25,455 --> 00:27:26,355 ‫این چیه؟ 287 00:27:27,055 --> 00:27:28,955 ‫شراب مجارستانی. ‫امروز پیداش کردیم. 288 00:27:29,355 --> 00:27:30,454 ‫طلا هم هست؟ 289 00:27:31,054 --> 00:27:32,454 ‫اونا هنوز برنگشتن. 290 00:27:36,654 --> 00:27:37,554 ‫اینجا رو نگاه کن. 291 00:27:40,053 --> 00:27:41,253 ‫الماس‌ها رو ببین. 292 00:27:42,153 --> 00:27:43,153 ‫چه قشنگ. 293 00:27:43,453 --> 00:27:45,253 ‫ می‌خواستم ذوبش کنم، اما... ‫اما چی؟ 294 00:27:46,553 --> 00:27:47,453 ذوبش کن 295 00:27:47,753 --> 00:27:48,553 باشه 296 00:27:49,952 --> 00:27:53,652 ‫به نظر میاد یه مقدار غذای خوب توش هست ‫صدف دودی ، گوشت ، چند تا کیک. 297 00:27:54,052 --> 00:27:55,252 ‫امشب باید خوب عمل کنیم. 298 00:27:55,552 --> 00:27:57,252 ‫ما شنیدیم که تو یه تعدادی مسلسل داری. 299 00:27:58,251 --> 00:28:00,451 ‫کی بهت گفته؟ ‫«هافمن» فهمیده. 300 00:28:00,851 --> 00:28:02,751 ‫می‌خواستی بهمون بگی؟ ‫البته. 301 00:28:03,051 --> 00:28:04,851 ‫این طور به نظر نمی‌رسه. ‫اون فقط مواد منفجره رو گفت. 302 00:28:05,051 --> 00:28:05,751 نه 303 00:28:06,151 --> 00:28:07,950 ‫فکر می‌کنی برای چی اومدم؟ 304 00:28:08,150 --> 00:28:10,150 ‫چون «هافمن» بهت گفته که بیای. 305 00:28:10,450 --> 00:28:11,950 ‫نه، من به «هافمن» گفتم. 306 00:28:13,450 --> 00:28:16,449 ‫پارتیزان های ما اونها رو به همراه 20 تا نارنجک ‫داخل حصار گذاشته بودن. 307 00:28:16,749 --> 00:28:18,049 ‫الان دست کیه؟؟ 308 00:28:18,349 --> 00:28:19,049 ما 309 00:28:19,249 --> 00:28:22,349 ‫پس ما دیگه چیزی از خودمون به شما نمیدیم ‫شماها وضع خوبی دارید. 310 00:28:22,749 --> 00:28:24,649 ‫ما کی به شما احتیاج داشتیم؟ 311 00:28:24,949 --> 00:28:26,948 ‫پس چرا اینقدر لفتش میدید؟ 312 00:28:27,248 --> 00:28:29,148 ‫ما باید دوباره هماهنگ کنیم. ‫چرا؟ 313 00:28:29,848 --> 00:28:31,048 ‫از این مدلی که باهام حرف میزنی خوشم نمیاد. 314 00:28:31,248 --> 00:28:32,148 ‫از طرز حرف زدنم خوشت نمیاد؟ 315 00:28:32,448 --> 00:28:33,148 ‫از طرز حرف زدنت خوشم نمیاد. 316 00:28:33,348 --> 00:28:35,547 ‫وایسا ببینم، تو از طرز حرف زدنم خوشت نمیاد؟ ‫درکش برات سخته؟ 317 00:28:38,847 --> 00:28:40,947 ‫چرا ما باید دوباره هماهنگ بشیم؟ 318 00:28:41,347 --> 00:28:42,247 ‫دوباره. 319 00:28:42,447 --> 00:28:44,446 ‫اسلحه بیشتری میخوایم. ‫اسلحه داریم. 320 00:28:44,946 --> 00:28:47,446 ‫فکر میکنی پارتیزان های ما ازمون نمیپرسند ‫که چرا هیچ کاری نمی کنیم؟؟ 321 00:28:47,646 --> 00:28:49,846 ‫فکر میکنی زنها از مقدار باروت هایی ‫که به ما میدن تعجب نمی‎کنن؟ 322 00:28:50,146 --> 00:28:51,746 ‫مسلسل ها ‫خب؟ 323 00:28:53,845 --> 00:28:54,645 ‫چیه؟؟ 324 00:28:55,545 --> 00:28:56,345 ‫فرار. 325 00:28:59,245 --> 00:29:01,045 ‫صبر کن ببینم ، کی؟ ما؟ 326 00:29:01,845 --> 00:29:05,544 ‫تو واقعا فکر می‌کنی ما میتونیم دو کیلومتر پیاده فرار می‌کنیم؟ 327 00:29:05,944 --> 00:29:06,944 ‫با اسلحه ها. 328 00:29:07,044 --> 00:29:09,444 ‫خب ما تعداد بیشتری از اونا رو میکشیم ‫و سه ‌تا از مُرده ‌‌سوزخانه ها رو از بین میبریم. 329 00:29:09,744 --> 00:29:10,444 ‫و الفرار. 330 00:29:10,744 --> 00:29:11,943 ‫این چیزیه که دنبالشی؟ 331 00:29:12,143 --> 00:29:13,443 ‫اگه فرصتش رو پیدا کنم آره ‫حتما. 332 00:29:13,843 --> 00:29:16,643 ‫به اونا بگو ، اگه موضوع فراره ‫ما نیستیم. 333 00:29:16,843 --> 00:29:18,243 ‫کی به تو گفته میتونی جای همه ما صحبت کنی؟؟ 334 00:29:18,543 --> 00:29:19,843 ‫تو میخوای از طرف خودت صحبت کنی؟ 335 00:29:20,043 --> 00:29:20,742 ‫جدی هستی؟ 336 00:29:21,042 --> 00:29:22,542 چیه، میخوای برگردی به زندگی عادی خودت؟ 337 00:29:22,842 --> 00:29:24,842 ‫فراموشش کن. ‫نکته اصلی اینه که با عقل جور در نمیاد. 338 00:29:25,442 --> 00:29:26,542 ‫زنده میمونید و تعریف میکنید. 339 00:29:26,642 --> 00:29:29,242 ‫شما حتی به «رودخونه ویستولا» هم نخواهید رسید. ‫«طولانی ترین و بزرگترین رودخانه لهستان» 340 00:29:29,541 --> 00:29:30,841 ‫دیگران موفق شدند. 341 00:29:31,041 --> 00:29:33,141 ‫دیگران از اردوگاه موفق شدند، ‫نه از دست کماندوها. 342 00:29:34,141 --> 00:29:36,341 ‫اونا بی خیال آدمای «بونا» یا آدمای اردوگاه میشن... 343 00:29:36,841 --> 00:29:39,240 ‫اما کسی که تو مُرده‌‌ سوزخانه بوده، نه. 344 00:29:39,940 --> 00:29:42,140 ‫مطمئن باشید کل لهستان رو زیر و رو میکنند. 345 00:29:43,440 --> 00:29:46,440 ‫اگه ما قراره کاری بکنیم ‫اون یه چیزه... 346 00:29:46,740 --> 00:29:47,739 ‫فقط یه چیز... 347 00:29:48,339 --> 00:29:49,639 ‫و اون ماشین‌آلاته. 348 00:29:50,039 --> 00:29:51,439 ‫تو باید اینو بهشون بگی. 349 00:29:51,639 --> 00:29:53,739 ‫و دیگه وقتی نمونده ‫اونها این رو می‌دونند؟ 350 00:29:54,039 --> 00:29:56,039 ‫کوماندوی شماره 8 سه ماه و یک هفته طول کشید. 351 00:29:56,239 --> 00:29:58,338 ‫نه با این نوع محموله ‫حتی «مول» هم اعتراف کرد که… 352 00:29:58,638 --> 00:30:01,238 ‫«مول» به تو چیزی نمیگه ‫و با اونا ما رو زندونی میکنه... 353 00:30:03,538 --> 00:30:05,438 ‫می‌شنوی؟ ‫تو حتی آلمانی بلد نیستی. 354 00:30:05,638 --> 00:30:06,737 ‫این دیگه چه اهمیتی داره؟ 355 00:30:07,037 --> 00:30:08,837 ‫من به اندازه کافی بلدم. ‫و به زبان عبری هم صحبت می کنم. 356 00:30:09,137 --> 00:30:11,437 ‫تو زبان عبری بلدی؟ ‫از لهستانی ها. 357 00:30:11,737 --> 00:30:13,237 ‫از لهستانی‌ها شنیدی. 358 00:30:13,437 --> 00:30:14,237 ‫خفه شو! 359 00:30:17,736 --> 00:30:21,436 ‫«موسفلد» به من گفت که اونا در حال ‫آماده سازی برای انتقال ما هستند. 360 00:30:22,736 --> 00:30:25,535 ‫هیچ گروهی بیش از چهار ماه دوام نیاورده. 361 00:30:25,735 --> 00:30:27,535 ‫تنها چیزی که میگه اینه که... ‫میدونم چی میگه 362 00:30:27,735 --> 00:30:29,235 ‫ممکنه یک قتل عام برای ما اتفاق بیفته ‫مثل همه گروه های دیگه... 363 00:30:29,535 --> 00:30:30,835 ‫در حالی که فکر میکنیم خاص هستیم. 364 00:30:32,235 --> 00:30:34,334 ‫و این حتی بدتر از تلاش برای فرار کردنه. 365 00:30:35,534 --> 00:30:38,434 ‫ما می‌تونیم به اونها بگیم که روی این قضیه کار میکنیم. 366 00:30:39,634 --> 00:30:41,534 ‫اما ما باید مُرده‌‌ سوزخانه رو نابود کنیم. 367 00:30:41,834 --> 00:30:44,933 ‫بعدش اونا هر کاری که دوست دارن میتونن انجام بدن. ‫شما میتونید فرار کنید. 368 00:30:45,533 --> 00:30:47,233 ‫اما بعد از این که ما این ساختمان‌ها رو نابود کردیم. 369 00:30:50,033 --> 00:30:51,632 ‫من یه بطری از اون شراب میخوام. 370 00:30:52,332 --> 00:30:53,732 ‫گردن‌بند رو بده به ما. 371 00:30:54,032 --> 00:30:54,732 ‫اوه، بی‌خیال. 372 00:30:54,932 --> 00:30:56,532 شراب خوبیه ای جهود لعنتی 373 00:30:57,432 --> 00:31:01,131 ‫تو اونو ذوب نمیکنی پس بی فایده است ‫ما میتونیم یه چیزی جاش بگیریم. 374 00:31:02,031 --> 00:31:04,131 دوتا بطری گاییدمت 375 00:31:06,231 --> 00:31:07,531 ‫«هافمن» دوتا بطری بهش بده. 376 00:31:20,329 --> 00:31:21,429 ‫مراقب باش. 377 00:31:25,429 --> 00:31:26,429 ‫اونها دروغگوها هستن. 378 00:31:27,029 --> 00:31:28,228 ‫درباره چی دروغ میگن؟ 379 00:31:28,328 --> 00:31:30,128 ‫اون می‌خواست گردن‌بند رو نگه داره. 380 00:31:31,028 --> 00:31:35,228 ‫اون فکر می کنه زنده میمونه ‫ما براش یه تفریح لعنتی هستیم. 381 00:31:37,228 --> 00:31:38,427 ‫اینها یهودی هستند. 382 00:31:39,127 --> 00:31:40,527 ‫تو همش اینو میگی «سایمون» 383 00:31:41,927 --> 00:31:43,527 ‫تو به یهودی‌ها اعتماد داری؟ 384 00:31:49,126 --> 00:31:50,626 ‫هیچ کس نمیتونه فرار کنه. 385 00:31:52,426 --> 00:31:53,826 ‫فرض کن حتی فرار کنی. 386 00:31:55,426 --> 00:31:58,825 ‫آیا کسی از اعضای خانواده ات زنده مونده که به صورتش نگاه کنی؟؟ 387 00:32:00,725 --> 00:32:02,825 ‫این کاریه که تو برای یه خُرده زندگی بیشتر انجام میدی. 388 00:32:04,325 --> 00:32:06,224 ‫برای ودکا و ملافه و روبالشی و غیره. 389 00:36:06,898 --> 00:36:07,798 ‫«آنا» به من گوش کن 390 00:36:08,098 --> 00:36:09,998 ‫ما به هر حال خواهیم مُرد ‫ما قبلاً مُردیم. 391 00:36:10,398 --> 00:36:11,497 ‫اونا باروتها رو پیدا میکنند. 392 00:36:12,097 --> 00:36:12,997 ‫چیزی نگو. 393 00:36:13,197 --> 00:36:14,997 ‫مهم نیست که چیکار میکنن. 394 00:36:15,397 --> 00:36:16,597 ‫چیزی نگو. 395 00:36:17,197 --> 00:36:18,197 ‫دوستت دارم. 396 00:37:12,291 --> 00:37:16,090 ‫این فرآیند ضد عفونی کردن ‫برای سلامتی شما اهمیت حیاتی دارد. 397 00:37:16,490 --> 00:37:18,090 ‫یک شپش میتونه شما رو بکشه. 398 00:37:19,390 --> 00:37:21,090 ‫پاکیزگی ، آزادی را به ارمغان می آورد. 399 00:37:21,490 --> 00:37:22,690 ‫همه شما خوب هستید. 400 00:37:23,190 --> 00:37:26,089 ‫هرچه زودتر لباستون رو در بیارید ‫سریعتر تمیز و مستقر میشید. 401 00:37:26,389 --> 00:37:28,189 ‫و به خانواده تون ملحق میشید. 402 00:37:28,689 --> 00:37:29,789 ‫دروغگوی کثیف. 403 00:37:30,789 --> 00:37:33,189 ‫شماره قلابی رو که لباس تون رو روی اون آویزان کردید ‫به خاطر داشته باشید. 404 00:37:33,489 --> 00:37:34,488 ‫اون یه دروغگو - ه 405 00:37:34,888 --> 00:37:36,488 ‫نمی‌تونم باور کنم که یهودیان این کار رو می‌کنند. 406 00:37:36,688 --> 00:37:39,488 ‫داره به همه دروغ میگه ‫اون یه دروغگو - ه 407 00:37:39,888 --> 00:37:40,688 ‫بس کن. 408 00:37:41,788 --> 00:37:43,387 ‫تو باید به حرف زنت گوش کنی. 409 00:37:43,787 --> 00:37:45,887 به هرچی میخوای فکر کن ‫اما دردسر درست نکن. 410 00:37:46,387 --> 00:37:48,287 ‫من دردسر درست کنم؟ ‫خواهش می‌کنم 411 00:37:50,087 --> 00:37:52,486 ‫تو چشام نگاه کن و بهم بگو که من کشته نمیشم. 412 00:37:53,486 --> 00:37:56,986 ‫لباسهای خودتون رو جدا از لباس همسایگان ‫بر روی قلاب آویزان کنید. 413 00:37:57,586 --> 00:37:59,286 ‫من خواهم مُرد ‫اما طولانی تر از تو زندگی خواهم کرد. 414 00:37:59,486 --> 00:38:00,586 ‫تو قبلا مُردی. 415 00:38:01,086 --> 00:38:04,485 ‫ساکت باش. ‫فکر می‌کنی میتونی چیزی رو عوض کنی؟ 416 00:38:04,885 --> 00:38:07,885 ‫درسته، چه اهمیتی داره؟ ‫حداقل من با عزت میمیرم. 417 00:38:08,185 --> 00:38:09,185 ‫«موریس» ‫بس کن! 418 00:38:09,485 --> 00:38:12,084 ‫حداقل من با عزت میمیرم. 419 00:38:12,484 --> 00:38:14,084 چطور میتونی با این قضیه کنار بیای؟ 420 00:38:15,384 --> 00:38:16,184 ‫چی؟ 421 00:38:16,484 --> 00:38:17,284 ‫ساعت رو میگم. 422 00:38:17,684 --> 00:38:19,483 ‫اونا کل ماشین شما رو کُشتند. 423 00:38:20,083 --> 00:38:21,083 ‫چه اهمیتی داره؟ 424 00:38:21,683 --> 00:38:24,783 حالا ‫دیدی چطور دخل خودت رو آوردی؟ ‫ساعت رو رَد کن بیاد. 425 00:38:26,183 --> 00:38:26,883 ‫چرا؟ 426 00:38:26,983 --> 00:38:28,383 ‫بدش به من ‫تو حموم می‌کنی. 427 00:38:28,682 --> 00:38:30,182 ‫زیر دوش ساعت میخوای چیکار؟ 428 00:38:30,482 --> 00:38:32,282 ‫بعد از رفتن نازی ها بهت پسش میدم. 429 00:38:32,382 --> 00:38:34,682 ‫به حرف اون گوش کن «موریس» ‫ما همیشه هر کاری رو که همه میگن رو انجام میدیم. 430 00:38:35,382 --> 00:38:36,982 ‫من هیچی بهت نمیدم. 431 00:38:38,781 --> 00:38:40,281 ‫شما دارید جلب توجه میکنید. 432 00:38:40,981 --> 00:38:42,981 ‫بهم بگو، بهم بگو که قراره زنده بمونم نازی لعنتی 433 00:38:43,481 --> 00:38:44,781 ‫بهم بگو که قراره زنده بمونم. 434 00:38:45,081 --> 00:38:45,681 ‫«موریس» ساعت رو بهش بده. 435 00:38:45,781 --> 00:38:46,681 ‫اون یه دروغگوعه مردم... 436 00:38:47,180 --> 00:38:49,080 ‫همه این یهودیان، نازی های دروغین هستند. 437 00:38:49,380 --> 00:38:51,080 ‫و حالا میخواد ساعت منو بدزده. 438 00:38:51,380 --> 00:38:52,780 ‫ساعت رو به من بده! ‫نه. 439 00:38:53,080 --> 00:38:54,480 ‫تنها چیزی که میخوام یه ساعت لعنتیه! 440 00:38:54,980 --> 00:38:55,680 نه 441 00:38:56,779 --> 00:38:58,479 ‫نه! ‫ساعت رو به اون بده. 442 00:40:12,871 --> 00:40:14,171 ‫خوب ، تکون بخورید. 443 00:40:15,871 --> 00:40:18,071 ‫به خاطر داشته باشید که ‫لباس هاتون رو روی کدوم قلاب آویزان کردید. 444 00:40:18,570 --> 00:40:21,470 ‫قلاب ها شماره گذاری شده اند. ‫وقتی از دوش گرفتن برگشتید به اون نیاز دارید. 445 00:40:22,170 --> 00:40:24,870 ‫کفش هاتون رو با بندش گره بزنید تا اونها رو گم نکنید. 446 00:40:25,570 --> 00:40:28,469 ‫هرچه زودتر دوش بگیرید ، زودتر غذا می‌خورید ‫ و به خانواده تون ملحق میشید. 447 00:40:29,169 --> 00:40:30,869 تکون بخور، تکون بخور 448 00:40:34,669 --> 00:40:36,369 برو داخل 449 00:40:37,368 --> 00:40:38,168 تکون بخور 450 00:40:42,768 --> 00:40:44,468 ‫تکون بخور! ‫تکون بخور! 451 00:40:45,268 --> 00:40:46,267 دیوید 452 00:40:47,667 --> 00:40:48,567 ‫همونجایی که هستی بمون. 453 00:40:49,667 --> 00:40:50,767 ‫دیوید؟ 454 00:41:59,559 --> 00:42:00,759 ‫نوشیدنی میل دارید؟ 455 00:42:01,759 --> 00:42:02,859 ‫نه ، متشکرم 456 00:42:05,859 --> 00:42:07,659 ‫شما سرتون شلوغه. ‫بله. 457 00:42:31,856 --> 00:42:33,356 ‫همیشه خیلی جوان. 458 00:42:34,056 --> 00:42:36,955 ‫خواهر و برادر های بزرگسال از یکدیگر جدا می شوند. 459 00:42:38,755 --> 00:42:40,555 ‫چطور پیش میره؟ ‫خیلی خوب. 460 00:42:44,954 --> 00:42:48,054 ‫در حال آزمایش دوقلوها هستید؟ ‫با زن‌های آلمانی؟ 461 00:42:49,354 --> 00:42:50,554 ‫هدف همینه. 462 00:42:52,954 --> 00:42:54,153 ‫این چیه؟ 463 00:42:55,153 --> 00:42:56,453 ‫یه سنگ کیسه صفرا. 464 00:42:56,953 --> 00:42:58,553 ‫چرا نگهش میداری؟ 465 00:42:59,353 --> 00:43:01,353 ‫اون به این چیزها علاقه داره. 466 00:43:04,652 --> 00:43:06,952 ‫کلکسیون جمع میکنه؟ ‫گمون کنم. 467 00:43:07,552 --> 00:43:08,452 ‫در شیشه ها؟ 468 00:43:08,952 --> 00:43:12,751 ‫من اونا رو به همین شکل بهش تحویل میدم ‫کاری که بعدا باهاشون میکنه به خودش ربط داره. 469 00:43:18,551 --> 00:43:20,551 ‫خب، چیزی شنیدی؟ 470 00:43:21,150 --> 00:43:22,450 ‫چیزی شنیدم؟؟ 471 00:43:23,550 --> 00:43:25,050 ‫دفعه قبل اشاره کردم ‫بهتون که گفتم... 472 00:43:26,450 --> 00:43:27,250 بله؟ 473 00:43:27,550 --> 00:43:28,850 ‫اونها با من صحبت نمی کنند. 474 00:43:33,949 --> 00:43:35,549 ‫زن و دخترت رو پیدا کردی. 475 00:43:37,049 --> 00:43:38,449 ‫کی بهتون گفته؟ 476 00:43:39,049 --> 00:43:40,148 ‫اهمیتی داره؟ 477 00:43:40,648 --> 00:43:41,948 ‫گمون نکنم. 478 00:43:42,348 --> 00:43:45,348 ‫چندین بار اونجا بودی. ‫پتو و دارو همراه داشتی. 479 00:43:45,648 --> 00:43:46,348 بله 480 00:43:47,948 --> 00:43:49,247 ‫در اردوگاه سی، این طور نیست؟ 481 00:43:49,647 --> 00:43:51,047 ‫اون به شما اجازه ورود داد. ‫بله. 482 00:43:53,147 --> 00:43:54,847 ‫نظر شما در مورد وضعیت اونجا چیه؟ 483 00:43:56,247 --> 00:43:57,147 ‫نظر من؟ 484 00:43:58,146 --> 00:43:59,746 ‫بهشون گفتی اینجا چه خبره؟ 485 00:44:00,246 --> 00:44:01,546 ‫البته که نه. 486 00:44:01,946 --> 00:44:03,346 ‫نظری ندارن؟ 487 00:44:03,546 --> 00:44:05,146 ‫چه طور ممکنه نداشته باشند؟ ‫همه حرف می‌زنند. 488 00:44:06,546 --> 00:44:08,745 ‫و شما اون رو انکار کردید. ‫بله. 489 00:44:10,945 --> 00:44:12,045 ‫این بهترین راهه. 490 00:44:17,344 --> 00:44:19,444 ‫اونها قصد دارند کمپ سی رو منحل کنند. 491 00:44:19,944 --> 00:44:21,044 ‫کی گفته؟ 492 00:44:21,544 --> 00:44:23,644 ‫دولت کسری بودجه داره. 493 00:44:24,244 --> 00:44:25,843 ‫به اندازه کافی غذا نداریم. 494 00:44:26,743 --> 00:44:28,343 ‫در دو هفته آینده. 495 00:44:28,643 --> 00:44:30,043 ‫ما غذا را دور میریزیم. 496 00:44:30,243 --> 00:44:31,543 ‫دستور اینه. 497 00:44:32,743 --> 00:44:34,143 ‫کل اردوگاه. 498 00:44:34,642 --> 00:44:35,642 ‫دو هفته؟ 499 00:44:35,942 --> 00:44:36,642 ‫این همون چیزیه که گفتم. 500 00:44:37,642 --> 00:44:38,742 ‫باهاش صحبت میکنم... 501 00:44:39,042 --> 00:44:40,642 ‫این که کی می‌مونه و کی میره چه ربطی به اون داره؟ 502 00:44:42,142 --> 00:44:43,841 ‫به اون ربط داره؟ 503 00:44:44,041 --> 00:44:45,541 ‫چون بهت اجازه ورود داده؟ 504 00:44:45,841 --> 00:44:47,841 ‫به شما اطمینان میدهم که نتیجه ای نخواهد داشت. 505 00:44:51,841 --> 00:44:54,040 ‫نجات اونا آسان خواهد بود. 506 00:44:55,140 --> 00:44:58,240 ‫در صورت شورش در این اردوگاه ، قتل عامی رخ میده که... 507 00:44:58,640 --> 00:45:00,440 ‫فراتر از هر قتل عامی که تا حالا افتاده است خواهد بود. 508 00:45:01,140 --> 00:45:02,639 ‫این مردان رنج خواهند برد. 509 00:45:03,239 --> 00:45:04,939 ‫این حرف عجیبی است. 510 00:45:05,239 --> 00:45:06,539 ‫ما میذاریم زنده بمونن. 511 00:45:06,839 --> 00:45:07,839 ‫ واسه یه مدت. 512 00:45:10,938 --> 00:45:12,138 ‫حتی اگه من… 513 00:45:13,238 --> 00:45:14,838 ‫کسی حرف میزنه. 514 00:45:15,738 --> 00:45:17,138 ‫میخوام بدونم که تو به من کمک میکنی. 515 00:45:20,237 --> 00:45:21,437 ‫اگه بهت بگم 516 00:45:22,137 --> 00:45:23,537 ‫هرچی که شنیدی. 517 00:45:25,737 --> 00:45:26,537 بله 518 00:45:27,337 --> 00:45:28,237 خوبه 519 00:45:30,236 --> 00:45:32,936 ‫در مورد همسر و دخترتان 520 00:45:34,336 --> 00:45:36,636 ‫ما باید به اداره KZ برویم ‫و اونا رو منتقل شون کنیم. 521 00:45:37,036 --> 00:45:37,836 چطور؟؟ 522 00:45:38,335 --> 00:45:40,335 ‫من اطلاع کسب کردم که چند کاروان امن در آنجا وجود دارد. 523 00:45:41,635 --> 00:45:43,735 ‫اونها دارن برخی از غربی ها رو ‫به کارخانه های مهمات سازی میفرستند. 524 00:45:45,035 --> 00:45:47,235 ‫نامشون رو بین داوطلبان بگذارید ‫اونها انتخاب خواهند شد. 525 00:45:47,734 --> 00:45:48,734 ‫امنه؟ 526 00:45:50,134 --> 00:45:52,034 ‫من به شما اطمینان میدم ‫که اونها در امان خواهند بود. 527 00:45:52,634 --> 00:45:54,334 ‫این کاری است که من برای شما انجام خواهم داد. 528 00:45:54,934 --> 00:45:57,033 ‫با این حال ، اونا باید این رو مخفی نگه دارند. 529 00:45:58,233 --> 00:46:00,133 ‫اگه همه داوطلب بشن... ‫میدونم. 530 00:46:00,533 --> 00:46:02,633 ‫اونا فقط میتونن خودشون رو نجات بدن ‫همین. 531 00:46:04,533 --> 00:46:05,632 ‫درست مثل تو. 532 00:46:07,232 --> 00:46:09,232 ‫تو و سنگ کیسه صفرات. 533 00:46:10,832 --> 00:46:12,932 ‫سنگ صفرای یک یهودی. 534 00:46:42,528 --> 00:46:44,628 ‫چطوری از کارخونه باروت تهیه میکردین؟ 535 00:46:58,527 --> 00:47:00,626 ‫چطوری از کارخونه باروت تهیه میکردین؟ 536 00:47:01,326 --> 00:47:03,126 ‫مهم نیست که ‫از کجا اون باروت های لعنتی رو به دست آوردن 537 00:47:03,826 --> 00:47:05,926 ‫چیزی که باید بدونیم اینه که ‫باروت ها به کجا میرفته. 538 00:47:06,226 --> 00:47:07,726 ‫منم دارم همین رو ازش میپرسم. 539 00:47:08,126 --> 00:47:09,925 ‫فکر میکنی من گوش ندارم؟ 540 00:47:11,225 --> 00:47:15,825 ‫تو ازش میپرسی که از کجا اومده. ‫از کارخونه اومده. 541 00:47:16,425 --> 00:47:17,825 ‫اونا در کارخونه میخوان بدونن. 542 00:47:18,025 --> 00:47:19,524 ‫البته که کارخونه میخواد بدونه. 543 00:47:20,224 --> 00:47:22,224 ‫اونا باید قبل از اینکه این اتفاق می افتاد ‫فکرش رو میکردن. 544 00:47:23,924 --> 00:47:27,224 ‫تو این یکی رو هم میکُشی ‫قبل از اینکه به ما بگه که کی این کارو میکرده. 545 00:47:37,322 --> 00:47:38,922 ‫اون باروت ها تحویل کی میشد؟ 546 00:47:44,522 --> 00:47:46,321 ‫اون باروت ها تحویل کی میشد؟ 547 00:47:53,121 --> 00:47:54,521 ‫این چیزیه که میخوای؟ 548 00:48:02,220 --> 00:48:03,620 ‫تو به هر حال منو می‌کُشی. 549 00:48:04,220 --> 00:48:05,619 ‫تو خیلی خوش‌شانس نیستی. 550 00:48:07,219 --> 00:48:10,919 ‫بعد از اینکه کارمون با تو تموم شد ‫کارهای خیلی بدتری با تمام گروهت خواهیم کرد. 551 00:48:15,018 --> 00:48:18,518 ‫چرا اونها رو با گاز نمی کُشید؟ 552 00:48:23,817 --> 00:48:24,717 ‫اونو به هوش بیار. 553 00:49:39,509 --> 00:49:40,809 من دختره رو میبرم 554 00:49:41,309 --> 00:49:42,409 شما دوتا با هم قرار دارین؟ 555 00:49:42,809 --> 00:49:44,109 ‫ گفتم اون جنازه لعنتی رو بردار. 556 00:50:12,306 --> 00:50:13,605 ‫چرا اومدی اینجا؟ 557 00:50:14,205 --> 00:50:15,505 ‫یه دختر هست... 558 00:50:16,205 --> 00:50:17,405 ‫گفتم اینجا چیکار می‌کنی؟ 559 00:50:17,905 --> 00:50:20,305 ‫یه دختر جوونه است که از گاز جون سالم به در برده. 560 00:50:20,905 --> 00:50:23,304 ‫هنوز داره نفس میکشه. ‫اون زنده زنده میسوزه. 561 00:50:34,603 --> 00:50:35,703 ‫ما این یکی رو میبریم. 562 00:50:35,903 --> 00:50:36,903 ‫منظورت چیه؟ 563 00:50:37,103 --> 00:50:38,103 ‫منظورم اینه که جسد رو میبریم. 564 00:50:38,203 --> 00:50:39,003 ‫بذار موهاش رو بتراشم. 565 00:50:39,403 --> 00:50:41,502 ‫من گفتم داریم اونو میبریم ‫مو و همه چیش. 566 00:50:41,702 --> 00:50:44,002 ‫اگه با مو از اینجا بره باید بدونم چرا. 567 00:50:44,302 --> 00:50:45,202 ‫اون یه دوقلو هست. 568 00:50:45,402 --> 00:50:45,902 ‫مشکل چیه؟ 569 00:50:46,202 --> 00:50:48,002 ‫من این جسد رو برای دکتر میخوام. 570 00:50:48,302 --> 00:50:49,301 ‫پس اجازه بده موهاش رو بتراشه. 571 00:50:49,501 --> 00:50:52,301 ‫شماها چتونه؟ ‫ما میریم، با موها. 572 00:50:52,601 --> 00:50:53,801 ‫اگه اون یه دوقلو باشه ‫اون یکی کجاست؟ 573 00:50:54,101 --> 00:50:56,301 ‫اون یکی قبل از اینکه سوار آسانسور بشه کشته شد. 574 00:50:56,901 --> 00:50:59,900 ‫و چرا اون کشته شد؟ ‫فکر می‌کردم اونا رو زنده دستگیر کردن. 575 00:51:00,700 --> 00:51:02,200 ‫داری میگی دارم دروغ میگم؟ 576 00:51:02,900 --> 00:51:04,800 ‫من این واحد رو ۹ ماه زنده نگه داشتم 577 00:51:04,900 --> 00:51:05,700 ‫چه اهمیتی داره؟ 578 00:51:05,900 --> 00:51:07,399 ‫پس تو زنده‌ای ‫همه ما زنده ایم. 579 00:51:07,699 --> 00:51:09,599 همه ما طلا داریم برو سر اصل مطلب 580 00:51:09,799 --> 00:51:10,799 ‫من دنبال دردسر نیستم. 581 00:51:11,099 --> 00:51:14,299 ‫اگه دنبال دردسری، من رو با سر تراشیده شده دختره ‫اون پایین پیش دکتر بفرست. 582 00:51:20,298 --> 00:51:22,398 ‫ببرش ‫واسه من چه اهمیتی داره. 583 00:51:23,398 --> 00:51:24,198 ‫کمکشون کن. 584 00:51:24,398 --> 00:51:26,297 ‫نه، لازم نیست ‫گفتم که لازم نیست. 585 00:51:32,397 --> 00:51:33,397 ‫این همه چیز رو خراب میکنه. 586 00:51:33,597 --> 00:51:34,597 ‫دست مون رو به خون آلوده میکنه. 587 00:51:34,896 --> 00:51:36,496 برام مهم نیست باهاش چیکار کنیم؟ 588 00:51:36,796 --> 00:51:37,796 ‫حلش میکنیم. 589 00:51:37,896 --> 00:51:38,696 ‫باید مخفی اش کنیم. 590 00:51:38,896 --> 00:51:40,796 ‫و نه فقط از اونا ‫حتی از بعضی از خودمون هم همینطور. 591 00:51:41,096 --> 00:51:42,796 ‫ما وقت نداریم که با این مساله سر و کار داشته باشیم. 592 00:51:46,995 --> 00:51:48,095 ‫اون داخل بود. 593 00:51:48,195 --> 00:51:50,595 ‫شما زنده نمی مونید ‫با خودت چی فکری کردی؟ 594 00:51:50,895 --> 00:51:52,295 ‫من نمیخوام اون رو بکشم ‫باشه؟ 595 00:51:52,595 --> 00:51:56,194 ‫فقط فکر کن اگه توی آسایشگاه پیداش کنند ‫اونا دخلش رو میارن. 596 00:51:56,694 --> 00:51:57,994 ‫تو نمیتونی اونو نگه داری ‫اوضاع براش بدتر میشه. 597 00:51:58,194 --> 00:51:59,294 ‫چطور ممکنه بدتر از این باشه؟ 598 00:51:59,594 --> 00:52:00,194 ‫بدتر برای اون. 599 00:52:00,294 --> 00:52:01,694 ‫مهم نیست که چه اتفاقی برای ما میافته. 600 00:52:01,994 --> 00:52:05,093 ‫اون حتی بهوش هم نیست. ‫به هر حال، اون مُرده بود. 601 00:52:05,393 --> 00:52:06,893 ‫تو انباری با ما ملاقات کن. 602 00:52:07,593 --> 00:52:08,493 ‫میتونم جلوتو بگیرم «مکس» 603 00:52:08,793 --> 00:52:09,993 ‫پس جلومو بگیر! انجامش بده! 604 00:52:10,393 --> 00:52:11,892 ‫میدونی که ما اونو نمی‌کشیم. 605 00:52:20,292 --> 00:52:21,391 ‫«اشلمر» کجاست؟ 606 00:52:21,691 --> 00:52:22,291 ‫پایین راهرو. 607 00:52:22,491 --> 00:52:22,991 ‫اون دختره کجاست؟ 608 00:52:23,291 --> 00:52:24,991 ‫تا وقتی که با دکتر صحبت نکنه ‫اون رو نمیارن. 609 00:52:25,191 --> 00:52:26,491 ‫چرا؟ ‫بیارش. 610 00:52:26,691 --> 00:52:27,791 ‫کی قراره مراقب باشه؟ 611 00:52:27,991 --> 00:52:29,690 ‫کی مراقب باشه؟ ‫هیچ‌کس تو راهرو نیست. 612 00:52:29,790 --> 00:52:30,890 ‫اون اجازه نمیده کسی بهش نزدیک بشه. 613 00:52:31,090 --> 00:52:31,890 ‫بهتره بیاریش اینجا. 614 00:52:32,090 --> 00:52:32,690 برو 615 00:52:36,090 --> 00:52:38,490 ‫میدونم تو چی فکر می‌کنی ‫این بار فرق میکنه. 616 00:52:39,589 --> 00:52:40,689 ‫اون ترسیده. 617 00:52:40,989 --> 00:52:42,189 ‫ما اون رو روی این میز میزاریم. 618 00:52:42,489 --> 00:52:43,689 ‫اگه کسی بفهمه... 619 00:52:43,889 --> 00:52:44,589 ‫میدونم. 620 00:52:44,789 --> 00:52:45,989 ‫ما قاتل نیستیم. 621 00:52:46,289 --> 00:52:47,089 ‫این رو میدونم. 622 00:52:50,488 --> 00:52:51,288 ‫ما متاسفیم. 623 00:52:51,488 --> 00:52:53,388 ‫مدت زیادی است که اینجا نیستم. 624 00:52:54,688 --> 00:52:56,788 ‫دارم در مورد... ‫میدونم در مورد چی حرف میزنی. 625 00:52:57,087 --> 00:52:58,987 ‫البته ‫معنی اش این نیست که من کار دیگری انجام میدادم. 626 00:52:59,187 --> 00:53:01,587 ‫من قبلاً اقدام به خودكشی كردم ‫و دوباره دارم این كار رو انجام میدم. 627 00:53:01,987 --> 00:53:05,187 ‫درک میکنم ‫ به هر حال، نباید از من دعوت میکردی. 628 00:53:05,487 --> 00:53:06,186 ‫من اینکارو نکردم. 629 00:53:06,386 --> 00:53:07,186 ‫من رو احضار کردند. 630 00:53:07,486 --> 00:53:08,186 ‫نه به خاطر من. 631 00:53:09,086 --> 00:53:12,286 ‫بعد از دیدن یه قتل در نیمه شبی مثل این... 632 00:53:14,186 --> 00:53:16,585 ‫آخرین چیزی که دلم می‌خواست بیدار شدن تو یه همچین جاییه. 633 00:53:17,285 --> 00:53:17,985 ‫متاسفم. 634 00:53:18,185 --> 00:53:20,085 ‫اینطور نیست که ما... ‫پس منو صدا کن. 635 00:53:21,685 --> 00:53:22,685 ‫متاسفم. 636 00:53:23,085 --> 00:53:25,584 ‫و من رو مستثنی کنید. ‫مستثنی کنیم؟ 637 00:53:25,984 --> 00:53:27,584 ‫نمیدونم چرا این کار رو میکنی. 638 00:53:30,784 --> 00:53:31,884 اون بهت گفت؟ 639 00:53:32,284 --> 00:53:33,084 ‫بله. 640 00:53:33,384 --> 00:53:34,683 ‫ولی فایده‌ای نداره. 641 00:53:34,983 --> 00:53:36,383 ‫تا وقتی که نیاریش اینجا نمی تونم بفهمم. 642 00:53:36,683 --> 00:53:38,983 ‫اگه امیدی وجود نداشته باشه ‫اگه اون مُرده باشه… 643 00:53:39,283 --> 00:53:40,783 ‫من هم در خطر هستم. 644 00:53:41,283 --> 00:53:42,982 ‫من اهمیتی به تو نمیدم. 645 00:53:45,282 --> 00:53:46,482 ‫بیارینش تو. 646 00:53:51,881 --> 00:53:52,681 ‫هافمن. 647 00:53:55,881 --> 00:53:58,281 ‫چند تا پتو بیار ‫چای، یه مقدار سوپ گرم. 648 00:54:00,081 --> 00:54:00,681 ‫بیا. 649 00:54:00,980 --> 00:54:02,380 ‫خب، بِکشش روی اون. 650 00:54:03,580 --> 00:54:04,580 ‫نه اونجا. 651 00:54:38,876 --> 00:54:40,576 ‫چند تا از اینا رو بهش میزنی؟ 652 00:54:41,576 --> 00:54:43,176 ‫اون بیست دقیقه تو اتاق گاز بوده. 653 00:55:24,471 --> 00:55:25,371 ‫بذارش اونجا. 654 00:55:26,171 --> 00:55:27,271 ‫چیزی نیست 655 00:55:37,870 --> 00:55:38,770 ‫یه کم چای. 656 00:55:53,068 --> 00:55:54,768 ‫بس کن. ‫بذار انجامش بدم. 657 00:55:59,668 --> 00:56:00,567 ‫قاشق. 658 00:56:04,067 --> 00:56:05,367 ‫این فقط کمی چای است. 659 00:56:06,467 --> 00:56:07,267 ‫چای. 660 00:56:16,466 --> 00:56:17,966 خوبه خوبه 661 00:56:21,165 --> 00:56:23,565 از کدوم کاروان بوده؟ ‫مجارستانی. 662 00:56:24,765 --> 00:56:26,265 ‫کی پیداش کرده؟ ‫اون. 663 00:56:26,465 --> 00:56:27,164 ‫کجا؟؟ 664 00:56:28,064 --> 00:56:29,064 ‫در پایین. 665 00:56:29,364 --> 00:56:31,064 ‫جوون ها همیشه پایین هستند. 666 00:56:32,264 --> 00:56:33,464 اون چه طور افتاده بود؟ 667 00:56:34,064 --> 00:56:34,964 یعنی چی؟ 668 00:56:35,764 --> 00:56:37,863 ‫این یه سوال ساده است. به کدوم سمت افتاده بود؟ 669 00:56:38,863 --> 00:56:40,063 روی شکمش 670 00:56:44,663 --> 00:56:45,862 ‫صدام رو می‌شنوی؟ 671 00:56:47,862 --> 00:56:48,662 ‫سلام؟ 672 00:56:51,462 --> 00:56:52,762 ‫تو باید با من حرف بزنی. 673 00:56:54,761 --> 00:56:55,761 سلام 674 00:56:59,061 --> 00:57:00,661 ‫اسمت چیه؟ 675 00:57:03,261 --> 00:57:04,260 سلام 676 00:57:05,160 --> 00:57:06,060 سلام 677 00:57:09,960 --> 00:57:11,460 ‫این زمان میبره. 678 00:57:13,159 --> 00:57:14,259 ‫زمان میبره. 679 00:57:16,759 --> 00:57:19,459 ‫چیزی که از شما میخوایم بدونیم ساده است ‫بسیار ساده. 680 00:57:21,459 --> 00:57:23,658 و کی آسیب میبینه؟؟ 681 00:57:28,058 --> 00:57:29,258 ‫فقط تو. 682 00:57:30,458 --> 00:57:33,657 اگه تو از گفتن به ما امتناع کنی چیزی رو که ما به هرحال خواهیم فهمید 683 00:57:34,257 --> 00:57:36,857 اینه که اون باروت ها تحویل کی میشده؟ 684 00:57:42,056 --> 00:57:43,756 باروت ها تحویل کی میشده؟ 685 00:57:47,356 --> 00:57:50,755 آیا این چیزیه که تو میخوای برای افرادی که باروت دارن 686 00:57:51,755 --> 00:57:54,255 ‫یا بقیه افراد گروه تون اتفاق بیفته ‫تا وقتی ما اونا رو پیدا کنیم؟؟ 687 00:57:58,255 --> 00:58:02,154 پس باروت ها تحویل کی میشده؟ 688 00:58:02,954 --> 00:58:04,054 ‫بهشون نگو. 689 00:58:04,654 --> 00:58:06,454 بهشون نگو بهشون نگو 690 00:58:08,053 --> 00:58:10,353 بهشون نگو بهشون نگو 691 00:58:11,353 --> 00:58:13,753 بهشون نگو بهشون نگو 692 00:58:15,053 --> 00:58:16,753 ‫بهشون نگو ‫بهشون نگو 693 00:58:26,751 --> 00:58:28,151 ‫شما قرار نیست در این مناطق باشید. 694 00:58:28,451 --> 00:58:29,451 ‫میدونم. 695 00:58:30,051 --> 00:58:33,051 ‫دو دختر در بخش لهستانی ها با مواد منفجره دستگیر شدند. 696 00:58:34,451 --> 00:58:36,650 ‫شما فکر میکنید ما ناگهان با بقیه اردوگاه صمیمی میشیم؟ 697 00:58:39,450 --> 00:58:41,350 قطعه دیگه ای واسه برگشت داری؟ 698 00:58:41,750 --> 00:58:42,950 ‫گیر میارم. 699 00:58:45,349 --> 00:58:47,149 ‫شما قرار نیست در این مناطق باشید. 700 00:58:47,349 --> 00:58:48,349 ‫اینو یه بار گفتی. 701 00:58:52,549 --> 00:58:53,648 ‫یه قطعه دیگه بهم بده 702 00:58:57,948 --> 00:58:59,748 ‫و دو قطعه دیگه برای برگشت گیر بیار. 703 00:58:59,948 --> 00:59:02,248 ‫وگرنه دیگه سیلی نمیخوری ‫تیر میخوری. 704 00:59:06,847 --> 00:59:08,747 ‫هیچ‌کس اینجا بهت صدمه نمیزنه. 705 00:59:09,247 --> 00:59:10,347 ‫ما یهودی هستیم. 706 00:59:11,347 --> 00:59:12,446 ‫مجارستانی هستی؟ 707 00:59:12,846 --> 00:59:14,046 ‫بله ، اون مجارستانی است. 708 00:59:14,246 --> 00:59:15,946 ‫موضوع اینه باید سوالات ساده پرسید. 709 00:59:16,346 --> 00:59:17,746 ‫یه مقدار دیگه از اون سوپ رو بهمون بده. 710 00:59:26,145 --> 00:59:27,545 ما اینجا لو میریم 711 00:59:28,045 --> 00:59:29,045 راست میگه 712 00:59:29,945 --> 00:59:31,344 ما نمیتونیم اونو جا به جا کنیم 713 00:59:31,744 --> 00:59:34,844 ‫بیشتر از 2 ساعت از شروع به کار آسانسورها گذشته ‫یه نفر بالاخره از اینجا عبور میکنه. 714 00:59:35,144 --> 00:59:37,544 ‫و اینکه ما بدون عبور از کنار واحد ‫نمیتونیم اونو با ارابه به حیاط منتقل کنیم. 715 00:59:37,844 --> 00:59:39,243 ‫واحد نمیدونه؟؟ 716 00:59:39,543 --> 00:59:40,543 ‫چه فرقی میکنه؟ 717 00:59:41,243 --> 00:59:42,843 ‫حداقل از راهرو دور نگهش دارید. 718 00:59:44,243 --> 00:59:45,643 ‫باشه ‫اتاق تعویض لباس. 719 00:59:45,743 --> 00:59:46,743 ‫اتاق تعویض لباس؟؟ 720 00:59:47,043 --> 00:59:49,042 ‫گفتم که ‫برو ببین امنه یا نه. 721 00:59:51,542 --> 00:59:55,342 ‫ما باید تو رو به اتاق دیگه ای منتقل کنیم ‫اونجا راحت‌تر هستی. 722 00:59:58,341 --> 00:59:59,941 ‫اون زنده است، میدونی. 723 01:00:10,440 --> 01:00:11,940 ‫کجا میتونید نگهش دارید؟ 724 01:00:12,440 --> 01:00:13,340 ‫نمیتونیم. 725 01:00:13,840 --> 01:00:15,040 ‫این یه مشکله. 726 01:00:15,440 --> 01:00:16,339 ‫آره، مشکله. 727 01:00:16,539 --> 01:00:18,939 ‫چون ما اون رو زنده نگه داشتیم. ‫تو درک می‌کنی. 728 01:00:19,339 --> 01:00:20,839 ‫این فکر من نبود. 729 01:00:21,039 --> 01:00:22,139 ‫اما حالش بهتر شده‌. 730 01:00:22,339 --> 01:00:23,939 ‫ما مسئولیت داریم. 731 01:00:24,339 --> 01:00:25,038 ‫در غیر این صورت... 732 01:00:25,238 --> 01:00:25,838 ‫در غیر این صورت؟ 733 01:00:26,038 --> 01:00:27,538 ‫چرا ما اونو زنده نگه داشتیم؟ 734 01:00:27,838 --> 01:00:29,838 اگه به «موسفلد» بگی نه 735 01:00:30,238 --> 01:00:32,038 ‫اگه باهاش حرف بزنی ‫من؟ 736 01:00:32,838 --> 01:00:33,838 ‫شما دوتا. 737 01:00:34,337 --> 01:00:35,937 ‫چی؟ فکر کردی با هم دوستیم؟ 738 01:00:36,837 --> 01:00:38,637 ‫هیچ کدوم از ما نمیخواد با «موسفلد» حرف بزنه. 739 01:00:40,637 --> 01:00:42,437 ‫اون اجازه نمیده این دختر زنده بمونه. 740 01:00:42,937 --> 01:00:44,736 ‫اون مردم رو نجات نمیده. 741 01:00:45,336 --> 01:00:46,436 ‫خانواده ت؟ 742 01:00:50,036 --> 01:00:51,236 ‫کی بهت گفته؟ 743 01:00:51,336 --> 01:00:52,435 ‫شنیدیم. 744 01:00:53,135 --> 01:00:54,735 ‫تو به اردوگاه سی رفتی... 745 01:00:55,435 --> 01:00:57,335 ‫اون زن و فرزندت رو پیدا کرد. 746 01:00:57,635 --> 01:00:59,135 تو همین کار رو نمیکردی؟ 747 01:00:59,435 --> 01:01:01,434 اونا رو بیرون آورد تو همین کار رو نمیکردی؟ 748 01:01:01,734 --> 01:01:04,134 ‫من این شانس رو نداشتم ‫این چیزی نیست که ازت پرسیدم. 749 01:01:07,134 --> 01:01:08,834 ‫من فرصتش رو نداشتم. 750 01:01:14,633 --> 01:01:16,633 ‫اگه به «موسفلد» بگیم ‫کارش تمومه. 751 01:01:17,233 --> 01:01:18,233 اونو مخفی اش کن 752 01:01:18,433 --> 01:01:19,433 به عنوان یکی از دکترها 753 01:01:19,632 --> 01:01:20,432 ‫غیر ممکنه. 754 01:01:20,532 --> 01:01:22,132 ‫اونا در تمام ساعات سرکشی میکنند ‫اون بی شک... 755 01:01:22,432 --> 01:01:23,932 ‫نه ، گفتم نه. 756 01:01:24,132 --> 01:01:25,132 ‫برای چند روز. 757 01:01:25,332 --> 01:01:26,432 ‫چند روز؟ 758 01:01:26,732 --> 01:01:28,232 ‫تقریبا شانزده هفته شده. 759 01:01:28,532 --> 01:01:30,931 ‫به علاوه ‫با مردانی که به ندرت کسی رو دیدن... 760 01:01:31,531 --> 01:01:33,031 چند سالشه؟ پانزده؟ 761 01:01:33,231 --> 01:01:34,631 ‫بذارش تو تختت. 762 01:01:34,731 --> 01:01:36,931 ‫اون پیش ما نمی مونه ‫باشه؟ من میخوام اون بره بیرون. 763 01:01:37,231 --> 01:01:38,830 صرف نظر از دختر بونش 764 01:01:39,130 --> 01:01:41,830 با قرار دادن اون با ما در حالی که ما در حال آماده شدن هستیم 765 01:01:42,430 --> 01:01:43,630 ‫قراره به چی برسی؟ 766 01:01:43,830 --> 01:01:45,230 ‫یه زمان مناسب 767 01:01:45,530 --> 01:01:47,030 ‫زمان مناسبی برای این کار وجود نداره. 768 01:01:47,329 --> 01:01:48,529 یکی دو روز 769 01:01:48,829 --> 01:01:50,829 ‫یک یا دو روز وقت نداریم. 770 01:01:51,129 --> 01:01:52,129 ‫مزخرفه. 771 01:01:56,628 --> 01:01:57,528 چیه؟؟ 772 01:02:00,428 --> 01:02:02,128 یه شورش قراره اتفاق بیافته 773 01:02:04,128 --> 01:02:04,928 کِی؟ 774 01:02:07,727 --> 01:02:08,827 ‫خیلی خوب، کجا؟ 775 01:02:09,127 --> 01:02:10,527 ‫مُرده سوزخانه شماره 1 و 3. 776 01:02:11,027 --> 01:02:11,827 چطور؟ 777 01:02:12,527 --> 01:02:14,027 از مُرده سوزخانه شماره 3 شروع میشه 778 01:02:14,127 --> 01:02:14,926 ‫میخواید فرار کنید؟؟ 779 01:02:15,226 --> 01:02:17,426 ‫ما میخوایم مُرده‌‌ سوزخانه رو نابود کنیم. 780 01:02:18,126 --> 01:02:19,626 ‫همه شما کشته خواهید شد. 781 01:02:21,126 --> 01:02:23,126 ‫چیزی از دهنت بیاد بیرون 782 01:02:23,725 --> 01:02:25,325 ‫ما یک هفته دیگه کشته خواهیم شد 783 01:02:25,525 --> 01:02:26,725 ‫تو از کجا می دونی؟ 784 01:02:27,125 --> 01:02:29,425 همونطور که گفتم ما تقریبا چهار ماهه داریم روش کار میکنیم 785 01:02:29,725 --> 01:02:32,525 ‫ما مُردیم. ‫وقتمون تمومه. 786 01:02:34,724 --> 01:02:36,724 ‫از ما میخواید که به شما کمک کنیم؟ 787 01:02:37,624 --> 01:02:38,924 ما از شما کمک بخوایم؟ 788 01:02:39,124 --> 01:02:39,824 دکترها 789 01:02:40,524 --> 01:02:42,523 ‫از ما میخواید که به شما کمک کنیم؟ 790 01:02:43,023 --> 01:02:44,323 ‫در نهایت به ما میگفتید؟؟ 791 01:02:47,723 --> 01:02:49,923 ‫من هیچ وقت نخواستم این کارها رو انجام بدم. 792 01:02:50,223 --> 01:02:52,022 ‫تو داوطلب شدی. 793 01:02:52,422 --> 01:02:54,822 ‫اونا دکترها رو برای بیمارستان می‌خواستند. 794 01:02:55,122 --> 01:02:58,322 ‫تو میدونستی که چه کاری داری انجام میدی ‫و به کارت ادامه دادی... 795 01:02:59,022 --> 01:03:00,122 ‫من کسی رو نمی‌کُشم. 796 01:03:00,321 --> 01:03:01,421 یعنی ما میکُشیم؟ 797 01:03:02,221 --> 01:03:03,521 ‫من این رو نگفتم. 798 01:03:05,121 --> 01:03:06,621 ‫شما دلیلی برای کُشتن میدید. 799 01:03:06,921 --> 01:03:09,620 ‫همه ما سعی میکنیم برای روز بعد زنده بمونیم 800 01:03:10,120 --> 01:03:11,920 ‫این همه کاری است که ما انجام میدیم. 801 01:03:12,520 --> 01:03:14,320 ‫تو هیچ ایده ای نداری ، درسته؟ 802 01:03:14,720 --> 01:03:16,220 ‫من نمیدونم شما درباره چه چیزی صحبت می‌کنید. 803 01:03:16,520 --> 01:03:19,619 ‫دوست ندارم وقتی همه این ماجراها تموم شد زنده باشم. 804 01:03:20,019 --> 01:03:21,419 ‫باورم نمیشه. 805 01:03:22,719 --> 01:03:24,019 ‫میدونم که باورت نمیشه. 806 01:03:24,619 --> 01:03:26,219 ‫من میتونم کمکت کنم. 807 01:03:26,519 --> 01:03:28,018 ‫میخوای کمک کنی؟ 808 01:03:29,018 --> 01:03:30,918 ‫از شر این دختر لعنتی خلاص شو. 809 01:04:00,115 --> 01:04:01,315 ‫کجا بودی؟ 810 01:04:01,515 --> 01:04:02,215 ‫چیزی داریم؟ 811 01:04:02,515 --> 01:04:04,015 ‫خیلی زیاد ‫اما طلا کمه. 812 01:04:04,314 --> 01:04:05,314 باید تقسیم شون کنی 813 01:04:05,514 --> 01:04:06,514 اونها سه تا از زنها رو گرفتند 814 01:04:06,814 --> 01:04:07,514 ‫کجا؟ 815 01:04:07,714 --> 01:04:10,014 ‫بلوک 11 میگن ما داریم یه دختر رو که هنوز زنده است مخفی می‌کنیم؟ 816 01:04:10,214 --> 01:04:11,614 ‫همه رو از این منطقه دور نگه دار. 817 01:04:11,914 --> 01:04:13,214 ‫حقیقت داره؟ ‫ما طبقه بالا هستیم. 818 01:04:14,113 --> 01:04:16,613 ‫میدونم، شنیدیم. ‫ما هم مشکلات خودمون رو داریم. 819 01:04:16,913 --> 01:04:18,513 ‫اون اینجا چیکار میکنه؟ ‫من بهش گفتم. 820 01:04:18,813 --> 01:04:19,513 بهش گفتی؟ 821 01:04:19,713 --> 01:04:21,213 ‫همین الان بهش گفتم، زود باش. 822 01:04:35,811 --> 01:04:37,711 ‫تو چرا اینجایی؟ ‫قضیه چیه؟ 823 01:04:37,911 --> 01:04:39,311 ‫از اتاق گاز جون سالم به در برده. 824 01:04:40,311 --> 01:04:41,810 ‫میخواید باهاش چی کار کنید؟ 825 01:04:43,410 --> 01:04:44,510 ‫میخواید باهاش چی کار کنید؟ 826 01:04:44,610 --> 01:04:45,910 ‫چرا اون اینجاست؟ 827 01:04:46,110 --> 01:04:48,610 ‫اونا سه تا زن از کارخانه رو دستگیر کردند ‫باروت ها رو هم پیدا کردند. 828 01:04:48,910 --> 01:04:49,710 ‫اینجا؟ 829 01:04:50,109 --> 01:04:51,409 ‫توی اردوگاه ‫اونا هنوز زنده هستند. 830 01:04:51,709 --> 01:04:52,609 ‫تو از کجا میدونی؟ 831 01:04:52,909 --> 01:04:55,309 ‫تا جایی که ما میدونیم ‫باروت ها رو با خودشون نیاورده بودن... 832 01:04:57,109 --> 01:05:00,008 ‫میگی وقتی اونا باروت ها رو میدزدیدن ‫آلمانی ها فهمیدن که کجا داره میره؟ 833 01:05:00,408 --> 01:05:01,408 ‫من این رو نگفتم. 834 01:05:01,608 --> 01:05:03,908 ‫اونا الان دارن شکنجه میشن؟ ‫معلومه که میشن. 835 01:05:04,208 --> 01:05:08,407 ‫انتظار داشتی این قضیه چقدر طول بکشه، ‫قبل از اینکه دستگیر بشن؟ 836 01:05:08,707 --> 01:05:10,107 ‫ما نمیتونیم... ‫ما نمیتونیم چی؟؟ 837 01:05:10,707 --> 01:05:14,707 ‫ما وقتی به این نتیجه رسیدیم که وقتش شده ‫نمی‌تونستیم با هم جمع بشیم... 838 01:05:15,107 --> 01:05:16,707 ‫نه ما نمیتونستیم. ‫اوه خدای من، نه ما نمیتونستیم... 839 01:05:16,907 --> 01:05:18,006 ‫این یه دروغه. ‫این یه... 840 01:05:18,306 --> 01:05:18,806 ‫اون... 841 01:05:19,006 --> 01:05:21,906 ‫اونا کی هستند؟ لهستانی‌ها؟ ‫نه، کل گروه بود. 842 01:05:22,206 --> 01:05:26,006 ‫پس ما منتظر شدیم تا بدون هیچ شانسی کشته بشن. 843 01:05:26,306 --> 01:05:27,705 ‫دو زن الان دارن شکنجه میشن. 844 01:05:28,005 --> 01:05:28,905 چرا اونها شکنجه میشن؟ 845 01:05:29,105 --> 01:05:30,805 ‫چرا ما اینقدر وقت تلف میکنیم؟ 846 01:05:31,105 --> 01:05:34,205 ‫چون منتظر موندیم. ‫چون نقشه مون ناگهان به فرار تغییر پیدا کرد. 847 01:05:34,705 --> 01:05:36,004 ‫بیا شفافش کنیم...هَش 848 01:05:37,004 --> 01:05:40,204 ‫تو ما رو سرکار گذاشتی. ‫ما فقط برات یه زنگ تفریح لعنتی بودیم. 849 01:05:40,504 --> 01:05:42,004 ‫چند بار دیگه میخوای این کلمات رو تکرار کنی؟؟ 850 01:05:42,304 --> 01:05:46,303 ‫هر اسلحه‌ای که شماها دارین ‫رو ما بعدا خودمون در موردش فهمیدیم. 851 01:05:46,703 --> 01:05:48,203 ‫جز چرندیات چیزی از شماها نگرفتیم. 852 01:05:48,403 --> 01:05:50,603 ‫فقط نقشه میکشی و وقت تلف میکنی... ‫اون نقشه هات... 853 01:05:50,903 --> 01:05:51,903 ‫ما نقشه هامون رو تغییر دادیم 854 01:05:52,203 --> 01:05:55,102 ‫تو نقشه هات رو تغییر دادی ‫اما بعد از اینکه ما تصمیم گرفتیم بیایم بیرون. 855 01:05:55,502 --> 01:05:57,302 باید هماهنگی دوباره میکردی 856 01:05:57,802 --> 01:06:01,202 اما صبر کردی و منتظر موندی تا ما دو تا مُرده سوزخانه رو نابود کنیم 857 01:06:01,602 --> 01:06:03,001 یا اجازه میدادی که ما اینکار رو بکنیم و فرار کنیم 858 01:06:03,201 --> 01:06:05,301 ‫فرار کردن آره ..همونطور که همیشه می‌خواستی ‫در حالی که ما موندیم و مبارزه کردیم؟ 859 01:06:05,601 --> 01:06:06,301 ‫من نمیدونم. 860 01:06:06,601 --> 01:06:09,501 ‫وقتی کارمون با ماشین آلات تموم شد من نمیتونستم فرار کنم؟ 861 01:06:09,801 --> 01:06:13,100 ‫من باید اینجا بمونم و تیر بخورم ‫چون این چیزیه که تو میخوای؟ 862 01:06:13,500 --> 01:06:15,100 ‫چون تو تحمل اش رو نداری؟ ‫پس ما چی؟ 863 01:06:15,200 --> 01:06:16,200 ‫گاییدمت مکس. 864 01:06:16,400 --> 01:06:19,100 ‫این زندگی لعنتیه منه. ‫دوست دارم تا نود سالگی زنده بمونم. 865 01:06:21,000 --> 01:06:22,199 ‫حالا ما آماده ایم که امروز بریم. 866 01:06:22,399 --> 01:06:23,199 ‫چی؟ ‫امروز؟ 867 01:06:23,499 --> 01:06:24,599 ‫بین شیفت کاری. 868 01:06:24,799 --> 01:06:26,699 ‫چرا من هنوز اینجام؟ ‫برای بحث کردن با این احمق؟ 869 01:06:26,999 --> 01:06:29,199 ‫کی آتش رو روشن میکنه؟ قاعدتا ‫ما. 870 01:06:29,799 --> 01:06:32,298 ‫میبینی وقتی تصمیم گرفته میشه چقدر راحت میشه. 871 01:06:32,898 --> 01:06:33,898 ‫باید به واحد بگیم. 872 01:06:34,098 --> 01:06:37,398 ‫در عرض یه ساعت آماده میشن،همه نقش خودشون رو میدونن ‫قرار ملاقات مثل دو هفته پیشه. 873 01:06:38,098 --> 01:06:39,198 ‫پس دختره چی؟ 874 01:06:39,398 --> 01:06:40,597 ‫اون چی؟ 875 01:06:40,897 --> 01:06:41,897 باهاش چیکار کنیم؟ 876 01:06:42,097 --> 01:06:43,097 ‫باهاش چیکار کنیم؟ 877 01:06:43,297 --> 01:06:45,897 ‫باید همین الان اتفاق بیفته، مکس ‫برش میگردونیم به حصار. 878 01:06:46,597 --> 01:06:47,297 بیرون؟ 879 01:06:47,597 --> 01:06:49,496 ‫حصار داخل اردوگاه. ‫به هیچ وجه. 880 01:06:49,796 --> 01:06:51,596 ‫در یه گروه میشه. ‫یه گروه که بدتره. 881 01:06:51,696 --> 01:06:52,996 ‫اینطوری نمیشه ‫گیر می افتیم. 882 01:06:53,296 --> 01:06:54,096 ‫این کارو نمیکنیم. 883 01:06:54,296 --> 01:06:55,296 ‫میتونیم یه بهونه بیاریم. 884 01:06:55,596 --> 01:06:56,296 ‫حق با دکتره. 885 01:06:56,496 --> 01:06:58,895 ‫سرش رو میتراشیم و لباس تنش می‌کنیم ‫شبیه یه پسر بشه. 886 01:06:59,195 --> 01:07:00,295 اون طرف حصار چی میشه؟ 887 01:07:00,595 --> 01:07:01,495 ‫به داخل برده میشه. 888 01:07:01,695 --> 01:07:02,695 ‫کدوم اردوگاه؟ ‫مگه مهمه؟ 889 01:07:02,995 --> 01:07:04,795 آره مهمه باهاش چیکار میکنن؟ 890 01:07:05,095 --> 01:07:06,395 ‫یه نفر اضافه رو چطوری توجیه میکنن؟ 891 01:07:06,695 --> 01:07:09,994 ‫داریم در مورد آلمانی ها صحبت میکنیم ‫اونا حساب و کتاب جسدهای تو برف مونده رو هم دارن. 892 01:07:10,194 --> 01:07:12,294 ‫اونا شک میکنن یه نفر دزدکی وارد ساختمون شده؟ 893 01:07:12,594 --> 01:07:13,494 ‫ورود غیرمجاز از اینجا. 894 01:07:13,694 --> 01:07:14,794 ‫اون حتی شماره نداره. 895 01:07:15,094 --> 01:07:18,393 ‫به خاطر یه زندگی این کارو نکن. ‫تو تیر میخوری و اون هم همینطور. 896 01:07:18,893 --> 01:07:20,393 ‫امروز هم آماده باشه پس غیرممکنه. 897 01:07:20,593 --> 01:07:21,493 ‫راست میگه مکس. 898 01:07:21,793 --> 01:07:24,193 ‫ما رو میکشه پایین. ‫هیچ کسی ارزش این کار رو نداره. 899 01:07:26,192 --> 01:07:27,292 ‫نگاش کن. 900 01:07:28,292 --> 01:07:30,092 ‫اصلا هنوز عقلش سر جاش هست؟ ‫میتونه حرف بزنه؟ 901 01:07:30,792 --> 01:07:31,692 ‫نمی‌دونیم. 902 01:07:32,992 --> 01:07:33,892 ‫میتونی صحبت کنی؟ 903 01:07:38,591 --> 01:07:39,391 دچار گاز گرفتگی شده 904 01:07:39,591 --> 01:07:41,091 ‫اصلا چرا دارید در موردش فکر میکنید؟ 905 01:07:41,391 --> 01:07:42,491 ‫ما مردم رو نمی‌کُشیم ‫ نمی‌کُشیم؟؟ 906 01:07:43,590 --> 01:07:45,590 ‫ما اونا رو داخل اتاق قرار میدیم ‫از اونا میخوایم که لخت بشن... 907 01:07:45,890 --> 01:07:47,190 ‫و به صورت شون نگاه میکنیم و میگیم که اونجا امنه... 908 01:07:47,390 --> 01:07:48,290 تو ‫به این چی میگی؟ 909 01:07:48,590 --> 01:07:49,090 ‫نه ‫نه و چی... 910 01:07:49,290 --> 01:07:50,490 ‫این مثل کشیدن ماشه نیست. 911 01:07:50,790 --> 01:07:52,190 ‫تو اونا رو زندانی می‌کنی ‫بعد اتاق رو ترک میکنی. 912 01:07:52,390 --> 01:07:55,789 ‫اونا رو حبسشون میکنی و بهشون میگی که جاشون امنه ‫و وقتی کارشون تموم شد، اونا رو می‌بینی. 913 01:07:56,089 --> 01:07:59,289 ‫کی اونا رو تو اتاق گاز میزاره؟ ‫حالا تو به فکر زنده نگه داشتن اون دختره ای؟؟ 914 01:07:59,589 --> 01:08:00,989 ‫خدا میدونه که تو چه قهرمانی هستی. 915 01:08:01,289 --> 01:08:02,088 ‫نه یه قهرمان. 916 01:08:02,288 --> 01:08:03,988 ‫نه یه قهرمان، نه یه قاتل ‫تو چی هستی مکس؟؟ 917 01:08:04,688 --> 01:08:07,088 ‫بهتره ما اینکارو انجام بدیم تا اونا ‫ برات آسون ترش می‌کنم. 918 01:08:07,388 --> 01:08:08,788 ‫میتونیم اینو به روش دیگه ای حل کنیم. 919 01:08:09,088 --> 01:08:09,888 ‫میکشمت! 920 01:08:10,088 --> 01:08:10,987 ‫هیچ گهی نمیتونی بخوری. 921 01:08:11,087 --> 01:08:13,187 ‫ما قصد نداریم اون رو بکشیم، باشه؟؟ 922 01:08:13,687 --> 01:08:16,387 ‫نمیگم قصدش رو نداشتیم ‫اما الان دیگه این کار رو نمی‌کنیم. 923 01:08:43,384 --> 01:08:44,584 ‫روی نیمکت اینجا. 924 01:08:45,684 --> 01:08:46,584 ‫من چی؟ 925 01:08:46,884 --> 01:08:47,783 ‫تو چی؟ 926 01:08:47,883 --> 01:08:49,383 ‫اگه ببینه کارمون تمومه ‫اگه منو ببینه. 927 01:08:49,683 --> 01:08:51,983 ‫بین چند صد نفر اینجا که تو رو نمیشناسه ‫ فقط آروم باش. 928 01:08:52,483 --> 01:08:53,583 ‫داره نیمه مست پَرسه میزنه. 929 01:08:54,483 --> 01:08:55,683 ‫این یه بازرسی لعنتیه. 930 01:09:03,082 --> 01:09:04,782 ‫چرا این در بسته ست؟ 931 01:09:05,482 --> 01:09:07,381 ‫ما داشتیم لیست اسامی صبح رو مرتب میکردیم. 932 01:09:07,781 --> 01:09:08,881 مرتب میکردید؟ 933 01:09:09,081 --> 01:09:10,381 ‫با مرگ لونتال... 934 01:09:10,581 --> 01:09:11,781 ‫ما روش توافق کردیم. 935 01:09:11,981 --> 01:09:14,281 ‫بله ، آقای اوبرشارفورر ‫ولی با یه نفر که... 936 01:09:14,681 --> 01:09:16,280 باشه ‫کی میخواد جای اون رو بگیره؟ 937 01:09:16,980 --> 01:09:17,780 ‫اون. 938 01:09:20,180 --> 01:09:21,680 ‫اون توانایی نداره. 939 01:09:23,580 --> 01:09:24,679 ‫تو! 940 01:09:24,879 --> 01:09:25,979 ‫بله ، آقای اوبرشارفورر. 941 01:09:26,279 --> 01:09:28,379 ‫وظیفه شماست که جای اون رو بگیرید. 942 01:09:28,679 --> 01:09:29,879 ‫فقط مسئله اینه که... 943 01:09:30,579 --> 01:09:32,979 ‫اتفاقی که برای... ‫وظایف تون در اتاق گاز به همون شکل باقی بمونه. 944 01:09:33,278 --> 01:09:34,078 ‫بله قربان. 945 01:09:38,478 --> 01:09:39,978 ‫در خارج از کشور اوضاع غم انگیزه. 946 01:09:45,177 --> 01:09:47,277 ‫من از لهستان متنفر شده ام. 947 01:09:55,876 --> 01:09:57,276 ‫حال شما چطوره دکتر؟ 948 01:09:57,676 --> 01:09:58,476 ‫خوبم. 949 01:10:01,275 --> 01:10:02,975 ‫مایلید برای یه نوشیدنی با من بیایید؟ 950 01:10:03,575 --> 01:10:06,575 ‫من مقداری شراب مجارستانی دارم ‫مقداری کنیاک. 951 01:10:07,875 --> 01:10:08,775 ‫بعدا. 952 01:10:09,275 --> 01:10:11,374 ‫اگه شما سرما خوردید... ‫گفتم نه. 953 01:10:13,674 --> 01:10:15,174 ‫یه کاروان داره میاد. 954 01:10:15,974 --> 01:10:18,874 ‫و گروه شما کار محموله امروز صبح رو تموم نکرده. 955 01:10:19,173 --> 01:10:21,873 ‫ما فقط باید... ‫باید آسانسورها رو پاکسازی کنید. 956 01:10:22,273 --> 01:10:23,173 ‫بله قربان. 957 01:10:23,973 --> 01:10:25,673 ‫و اون پایین خیلی کثیفه. 958 01:11:11,268 --> 01:11:12,168 بله؟ 959 01:11:14,167 --> 01:11:14,867 ‫چی؟ 960 01:11:15,667 --> 01:11:17,067 ‫تو چرا اینجایی؟ 961 01:11:18,067 --> 01:11:18,867 ‫اینجا؟ 962 01:11:20,367 --> 01:11:23,566 ‫اینجا واحد تو نیست ‫اینجا ساختمون تو نیست. 963 01:11:24,866 --> 01:11:25,766 ‫برای کمک. 964 01:11:26,466 --> 01:11:27,666 ‫چطوری اومدی اینجا؟ 965 01:11:28,066 --> 01:11:29,066 ‫من منتقل شدم. 966 01:11:29,666 --> 01:11:31,366 ‫توسط چه کسی؟ ‫آلمایر. 967 01:11:32,765 --> 01:11:34,265 ‫این درست نیست، مگه نه؟ 968 01:11:35,165 --> 01:11:36,465 ‫البته که درسته. 969 01:11:53,663 --> 01:11:56,163 ‫برای همه ما اینجوری پیش میره. 970 01:11:57,963 --> 01:11:59,962 ‫اول شما ، سپس ما. 971 01:12:02,162 --> 01:12:04,462 ‫آخرین کاری که باید بکنید لبخند زدن است. 972 01:12:07,062 --> 01:12:09,261 ‫هواپیماهای بمب‌افکن شما ‫فقط سرعت اون رو بالا می برند. 973 01:12:10,761 --> 01:12:14,861 ‫ما در حد توان مون از شر شما خلاص خواهیم شد ‫قبل از اینکه آنها با ما چنین کنند. 974 01:12:17,361 --> 01:12:18,960 ‫چرا اون اینجا بود؟ 975 01:12:19,260 --> 01:12:20,060 ‫اون منتقل شده بود. 976 01:12:20,260 --> 01:12:21,460 ‫اون منتقل نشده بود! 977 01:12:21,760 --> 01:12:23,360 ‫شما باید در کنار گروههای خود باشید. 978 01:12:25,260 --> 01:12:27,759 چرا زنان در کارخونه باروت ذخیره میکردند؟؟ 979 01:12:29,959 --> 01:12:33,359 چرا زنان در کارخونه باروت ذخیره میکردند؟؟ 980 01:12:37,158 --> 01:12:38,258 ‫ما گذاشتیم شما زنده بمونید. 981 01:12:38,558 --> 01:12:40,158 ‫تو قرار نیست بذاری ما زنده بمونیم. 982 01:12:40,658 --> 01:12:43,558 ‫شما در حال تلاش برای انجام کاری هستید ‫این مُسلمه. 983 01:12:43,958 --> 01:12:46,557 ‫اگر فکر می‌کنید که ما باروت داریم ‫ مُرده ‌‌سوزخانه رو زیر و رو کنید. 984 01:12:49,457 --> 01:12:50,957 ‫از نیمکت فاصله بگیر. 985 01:13:00,456 --> 01:13:01,756 ‫این دختره از کجا اومده؟ 986 01:13:05,155 --> 01:13:06,055 ‫دکتر؟ 987 01:13:07,555 --> 01:13:08,555 ‫همه بیرون. 988 01:13:08,955 --> 01:13:10,355 ‫تو الان دستور میدی؟ 989 01:13:10,655 --> 01:13:12,555 ‫جر و بحث فایده ای نداره. 990 01:13:13,154 --> 01:13:15,054 ‫کار چطور تموم میشه؟ 991 01:13:15,754 --> 01:13:18,454 ‫همه بیرون ‫من ترتیب اینو میدم. 992 01:13:18,754 --> 01:13:20,054 ‫منظورت چیه ترتیب اینو؟ 993 01:13:20,354 --> 01:13:21,354 ‫من هم همون چیزی که تو میخوای میخوام. 994 01:13:21,654 --> 01:13:22,753 ‫مجارستانی صحبت نکن! 995 01:13:24,853 --> 01:13:26,353 ‫چی میخوای بگی؟ 996 01:13:26,653 --> 01:13:28,353 آروم برید برید 997 01:13:30,553 --> 01:13:31,452 ‫بیا بریم. 998 01:13:31,752 --> 01:13:33,652 ‫نجاتش بده ‫تو باید نجاتش بدی. 999 01:13:34,052 --> 01:13:37,652 ‫ساکتش کن ‫اینو با خودتون ببرید و با بقیه بسوزونیدش. 1000 01:13:49,051 --> 01:13:52,950 ‫من دیدم که اونا کسایی که ‫آهسته وارد میشن رو کتک میزنن. 1001 01:13:54,650 --> 01:13:56,250 ‫دزدی میکنن ‫و به همدیگه دروغ میگن. 1002 01:13:58,749 --> 01:14:00,849 ‫من هرگز یهودیان رو تحقیر نمیکردم... 1003 01:14:01,549 --> 01:14:05,449 ‫تا اینکه دیدم متقاعد کردنشون ‫برای انجام کار در اینجا چقدر آسونه. 1004 01:14:06,449 --> 01:14:08,048 خیلی خوب انجامش میدن 1005 01:14:08,648 --> 01:14:10,448 ‫حتی برای خانواده هاشون. 1006 01:14:11,948 --> 01:14:13,348 آن‌ها تا پایان هفته جان خود را از دست خواهند داد 1007 01:14:13,948 --> 01:14:17,047 ‫و ما دیگران رو جایگزین آنها خواهیم کرد ‫که هیچ تفاوتی با بقیه ندارند. 1008 01:14:18,547 --> 01:14:20,747 ‫میدونی چقدر راحته؟ 1009 01:14:29,546 --> 01:14:30,746 ‫شما کی هستید؟ 1010 01:14:31,046 --> 01:14:34,146 ‫اون آلمانی بلد نیست. ‫من حتی فکر نمی‌کنم که بتونه حرف بزنه. 1011 01:14:35,345 --> 01:14:38,145 ‫تو حرفای منو میفهمی؟ ‫اون با یه کاروان اومده. 1012 01:14:39,145 --> 01:14:41,745 ‫فکر نمی‌کردم از « آشوویتس» باشه. ‫«بزرگترین اردوگاه کار اجباری آلمان نازی در لهستان» 1013 01:14:42,745 --> 01:14:44,744 کاروان امروز صبح؟ البته 1014 01:14:46,144 --> 01:14:47,344 ‫پس تو مجارستانی هستی. 1015 01:14:55,343 --> 01:14:57,543 از اتاق رختکن بیرونش آوردن؟ 1016 01:14:58,543 --> 01:14:59,443 ‫چرا اون؟ 1017 01:15:00,243 --> 01:15:01,743 با کسی ارتباط داره؟ 1018 01:15:02,143 --> 01:15:03,142 ‫اون زنده مونده. 1019 01:15:04,042 --> 01:15:05,142 ‫از چی؟ 1020 01:15:05,742 --> 01:15:06,742 ‫از اتاق گاز. 1021 01:15:09,942 --> 01:15:11,741 ‫تنها چیزی که به ذهنم میرسه اینه که ‫با زمین مرطوب... 1022 01:15:12,041 --> 01:15:13,241 ‫اتاق گاز همه رو میکشه. 1023 01:15:14,441 --> 01:15:19,241 ‫اگر در قسمت پایین بتن کمی هوای مرطوب وجود داشته باشه... بهتره خصوصی صحبت کنیم؟ 1024 01:15:21,540 --> 01:15:24,340 ‫اگه اون آلمانی بلد نیست ‫پس چه فرقی میکنه؟ 1025 01:15:24,840 --> 01:15:27,740 ‫برای من سخته که اینجا بایستم ‫و در این مورد بحث کنم در حالی که... 1026 01:15:28,240 --> 01:15:29,640 ‫در مورد چی بحث کنی؟ 1027 01:15:37,539 --> 01:15:39,838 ‫من اطلاعاتی که خواسته بودید رو دارم. 1028 01:15:40,738 --> 01:15:41,938 ‫اطلاعات؟ 1029 01:15:42,138 --> 01:15:43,738 اون موقع که تو زن و بچه منو نجات دادی 1030 01:15:44,038 --> 01:15:45,138 ‫همین جا بهم بگو. 1031 01:15:45,738 --> 01:15:48,137 ‫نمیخوام اینجا بهت بگم. 1032 01:15:53,737 --> 01:15:54,637 ‫تو. 1033 01:15:56,037 --> 01:15:57,536 ‫با اون در اینجا بمون. 1034 01:16:00,736 --> 01:16:03,936 ‫اگه از اینجا بیرون ببریش ‫جفتتون رو می‌کشم. 1035 01:16:06,136 --> 01:16:07,535 ‫همینجا بمون. 1036 01:16:48,631 --> 01:16:50,631 ‫قبلا خیلی به خودم فکر می‌کردم. 1037 01:16:52,830 --> 01:16:54,530 ‫و کارایی که تو زندگیم انجام دادم. 1038 01:16:59,430 --> 01:17:02,429 ما خبر نداریم که چه توانایی هایی داریم ‫هر کدوم از ما. 1039 01:17:04,629 --> 01:17:10,829 ‫وقتی موقع اش فرا برسه ‫برای زنده موندن حاضریم چیکار کنیم؟ 1040 01:17:11,628 --> 01:17:12,828 ‫من الان اینو میدونم. 1041 01:17:14,328 --> 01:17:15,828 ‫برای اغلب ما... 1042 01:17:17,528 --> 01:17:20,227 ‫جواب اینه: هر کاری. 1043 01:17:24,027 --> 01:17:26,427 ‫خیلی راحت فراموش میشه که ما قبلاً چه کسانی بوده ایم. 1044 01:17:30,026 --> 01:17:31,926 ‫کسی که دیگر هرگز نخواهیم بود. 1045 01:17:34,026 --> 01:17:35,326 یه پیرمرد بود 1046 01:17:36,626 --> 01:17:38,325 ارابه رو هُل میداد 1047 01:17:39,325 --> 01:17:41,225 ‫و در اولین روز ما، 1048 01:17:41,925 --> 01:17:44,925 وقتی مجبور شدیم کاروان خودمون رو بسوزونیم 1049 01:17:45,725 --> 01:17:48,424 همسرش رو به آسانسور آوردن 1050 01:17:49,624 --> 01:17:51,024 ‫سپس دخترش. 1051 01:17:52,524 --> 01:17:54,124 ‫و بعد از اون هر دو نوه اش رو. 1052 01:17:57,523 --> 01:17:58,723 ‫من اون رو می‌شناختم. 1053 01:17:59,423 --> 01:18:00,723 ‫ما همسایه بودیم. 1054 01:18:03,123 --> 01:18:04,823 ‫و در عرض بیست دقیقه... 1055 01:18:05,322 --> 01:18:10,222 ‫تمام خانواده‌ و آینده‌اش از این جهان رخت بر بسته بود. 1056 01:18:13,722 --> 01:18:17,421 ‫دو هفته بعد ، اون قرص خورد ‫و ما نجاتش دادیم. 1057 01:18:19,621 --> 01:18:22,021 ‫با بالش خودش اون رو خفه کردیم. 1058 01:18:22,721 --> 01:18:24,820 ‫و حالا می‌فهمم چرا. 1059 01:18:25,120 --> 01:18:29,120 ‫میتونی خودتو بکشی. ‫این تنها انتخابه. 1060 01:18:34,119 --> 01:18:35,819 ‫میخوام اونا تو رو نجات بدن. 1061 01:18:37,219 --> 01:18:39,719 ‫بیشتر از هر چیز دیگه ای میخوام ‫اونا تو رو نجات بدن. 1062 01:18:41,818 --> 01:18:43,718 ‫از خدا میخوام که تو رو نجات بدیم. 1063 01:18:45,218 --> 01:18:46,918 ‫میتونی صدای منو بشنوی، نه؟ 1064 01:18:53,417 --> 01:18:54,417 میدونستم 1065 01:18:59,617 --> 01:19:01,516 ‫آره میدونستم. 1066 01:19:03,816 --> 01:19:05,816 ‫نمیفهمم دکتر. 1067 01:19:06,216 --> 01:19:08,416 ‫نمی‌دونم چطور می‌تونم اون رو واضح‌تر کنم. 1068 01:19:09,515 --> 01:19:12,815 ‫دکتر «منگل» میگه شما بهترین جراحی هستید که تا الان دیده. 1069 01:19:13,615 --> 01:19:15,215 ‫حتی با وجود یهودی بودن شما این رو اقرار میکنه. 1070 01:19:15,515 --> 01:19:17,015 ‫که حیرت‌انگیزه 1071 01:19:17,415 --> 01:19:19,614 ‫اون میگه شما کار پنج نفر رو انجام میدید. 1072 01:19:20,114 --> 01:19:22,114 ‫که بدون شما تحقیقات اون غیرممکنه 1073 01:19:22,414 --> 01:19:23,614 ‫این قضیه به کجا ختم میشه؟ 1074 01:19:23,814 --> 01:19:26,014 ‫تخصص شما شکنجه رو پنج برابر کرده. 1075 01:19:26,314 --> 01:19:27,014 ‫من... 1076 01:19:27,214 --> 01:19:29,613 ‫شکنجه کودکان در این اردوگاه رو پنج برابر کرده... 1077 01:19:29,913 --> 01:19:31,113 ‫و این حقیقت است! 1078 01:19:31,313 --> 01:19:35,113 ‫به همین دلیله که ‫شما میتونید بهتر از هر یهودی دیگه ای در اینجا زندگی کنید 1079 01:19:35,513 --> 01:19:37,812 ‫و بهتر از همه ‫به جز تعداد انگشت شماری از آلمانی ها. 1080 01:19:38,112 --> 01:19:39,312 ‫از جمله من. 1081 01:19:40,112 --> 01:19:42,212 ‫من یکبار ندیدم که اعتراض کنی... 1082 01:19:42,712 --> 01:19:45,112 زمانی که حجم کار زیاده شده 1083 01:19:45,412 --> 01:19:47,111 خانواده ات رو نجات دادیم 1084 01:19:47,411 --> 01:19:48,911 ‫ما کاری که باید بکنیم رو میکنیم. 1085 01:19:49,611 --> 01:19:51,911 تو اون رو با زندگی این دختره تلافی میکنی؟ 1086 01:19:52,211 --> 01:19:53,411 ‫من تظاهر نمی‌کنم. 1087 01:19:53,811 --> 01:19:54,611 خوبه 1088 01:19:55,110 --> 01:19:56,010 ‫نکن. 1089 01:19:56,610 --> 01:19:58,410 ‫و کی قراره به جای اون بمیره؟ 1090 01:19:59,110 --> 01:20:00,810 ‫هیچ‌کس اینجا زندگی نمیکنه بدون اینکه یه نفر دیگه بمیره. 1091 01:20:01,010 --> 01:20:01,810 ‫باورم نمیشه. 1092 01:20:02,010 --> 01:20:02,810 ‫این حقیقت اردوگاهه. 1093 01:20:03,010 --> 01:20:04,109 اونا فقط یه مشت عدد هستن 1094 01:20:04,409 --> 01:20:06,009 ‫دیگه غذایی نداریم ‫دیگه اتاقی در کار نیست. 1095 01:20:06,309 --> 01:20:07,509 ‫اون یه بچه است. 1096 01:20:07,809 --> 01:20:09,209 ‫که میتونی در مورد هر کسی بگی. 1097 01:20:09,509 --> 01:20:11,009 ‫همسر و دخترت. 1098 01:20:11,609 --> 01:20:13,708 ‫تو جون یکی رو نجات میدی و جون یکی دیگه رو می‌گیری. 1099 01:20:14,108 --> 01:20:16,908 ‫بذارینش روی تخت و بهش غذا بدید ‫یه نفر دیگه چیزی گیرش نمیاد. 1100 01:20:17,608 --> 01:20:19,008 ‫میمیره یا حذف میشه. 1101 01:20:20,508 --> 01:20:22,507 ‫نجات اون دختره یه دروغ بی‌معنی - ه 1102 01:20:22,907 --> 01:20:24,907 ‫این دروغ شماست ‫آقای هر اوبرشارفورر. 1103 01:20:25,607 --> 01:20:27,207 ‫ما میخوایم که اون دختر زنده بمونه. 1104 01:20:30,707 --> 01:20:33,306 ‫اگه اطلاعات رو به من بدید ‫من به دخترک امان خواهم داد. 1105 01:20:35,806 --> 01:20:37,206 ‫یه شورش قراره اتفاق بیافته. 1106 01:20:37,406 --> 01:20:38,406 ‫چه زمانی؟ 1107 01:20:38,606 --> 01:20:40,905 ‫نمیدونم. ‫اونا نمی‌خوان که من جزئی از اون باشم. 1108 01:20:41,205 --> 01:20:43,105 ‫و اونا باروت هم دارند. ‫زن‌ها باروت دارند؟ 1109 01:20:43,405 --> 01:20:45,905 ‫گفتم که نمی‌دونم. ‫چرا بهت گفتن؟ 1110 01:20:46,105 --> 01:20:47,905 ‫به خاطر دختره ‫چون اونا پنهانش نمی‌کردند. 1111 01:20:48,105 --> 01:20:50,304 ‫کی بهت گفت؟ ‫همونی که تو کُشتی. 1112 01:20:50,704 --> 01:20:51,804 ‫چطور باهاش حرف زدی؟ 1113 01:20:52,104 --> 01:20:54,104 ‫اون اینجا بود، نه؟ ‫به خاطر همین بهش شلیک کردی. 1114 01:20:54,404 --> 01:20:56,004 ‫هیچ‌کس اینجا با من حرف نمیزنه. 1115 01:20:56,304 --> 01:20:59,803 ‫اما اونا باروت دارند؟ ‫نمیدونم. 1116 01:21:00,303 --> 01:21:02,203 ‫سلاح؟ ‫من نمیدونم... 1117 01:21:02,603 --> 01:21:04,803 ‫اما باروت هایی که از زنها گرفتن ‫و قرار بود تحویل کسی بشه. 1118 01:21:05,003 --> 01:21:06,403 ‫چیز دیگه ای نشنیدم. 1119 01:21:06,903 --> 01:21:10,502 ‫این اطلاعات برای من بی فایده است. ‫این همه چیزی است که به من گفته شده. 1120 01:21:10,802 --> 01:21:12,802 ‫به اندازه زندگی یه دختر ارزش نداره. 1121 01:21:14,502 --> 01:21:15,702 ‫تو موافقت کردی. 1122 01:21:16,502 --> 01:21:20,501 ‫غلطه دکتر... ‫من موافقت کردم که همسر و دخترت رو نجات بدم ، که انجام دادم. 1123 01:21:22,901 --> 01:21:24,201 ‫آقای اوبرشارفورر... 1124 01:21:24,401 --> 01:21:26,200 ‫چیز بیشتری برای بحث کردن نداریم. 1125 01:21:28,800 --> 01:21:31,600 در مورد ‫سردرد و مشروب نوشیدن هات چی؟ 1126 01:21:35,999 --> 01:21:36,999 ‫ببخشید؟ 1127 01:21:38,399 --> 01:21:39,999 ‫به او خواهم گفت که تو فاقد صلاحیت هستی. 1128 01:21:44,998 --> 01:21:46,898 ‫و اونا شما رو به جای دیگه ای منتقل نخواهند کرد. 1129 01:21:48,298 --> 01:21:49,898 ‫در مقابلش 1130 01:21:50,698 --> 01:21:53,198 ‫میخوام دختره رو بدون ‫هیچ مویی روی سر 1131 01:21:54,797 --> 01:21:56,797 ‫ببینم که از میان حصار رد شده. ‫اگه میخوای 1132 01:21:57,097 --> 01:21:59,397 ‫اما شماره دار، سَر تراشیده و زنده. 1133 01:22:01,497 --> 01:22:04,496 ‫و زندگی در ازای مرگ نیست ‫آقای اوبرشارفورر. 1134 01:22:06,796 --> 01:22:08,496 ‫چون ما قتل انجام نمیدیم. 1135 01:22:09,896 --> 01:22:11,895 ‫نه لطفا ، نه! 1136 01:22:14,395 --> 01:22:17,595 ‫چون اون می دونست ‫چون همه تون میدونین. 1137 01:22:19,895 --> 01:22:21,994 ‫و این دوتا میدونن. 1138 01:22:24,594 --> 01:22:28,094 ‫می‌تونستم بگم که نمی‌خوام این کار رو بکنم ‫اما این حقیقت نخواهد داشت. 1139 01:22:31,093 --> 01:22:33,393 ‫وجود افراد کمتر، برای ما نگرانی کمتری ایجاد میکنه. 1140 01:22:34,493 --> 01:22:35,493 ‫پیگیری کردن کمتر. 1141 01:22:35,893 --> 01:22:36,693 ‫خوراک کمتر. 1142 01:22:38,293 --> 01:22:40,892 ‫پس ، به ما لطف کنید و ساکت بمونید. 1143 01:22:43,392 --> 01:22:45,792 اما به نظر نمیرسه که شما از اون لذت ببرید 1144 01:22:46,892 --> 01:22:49,391 ‫که دوستات رو به کُشتن بدی تا از کیا... 1145 01:22:50,091 --> 01:22:51,091 ‫محافظت کنی؟ 1146 01:22:51,691 --> 01:22:54,291 ‫پارتیزان های لهستانی که ازتون متنفرند؟ 1147 01:22:54,691 --> 01:22:56,091 ‫یهودیان فروخته شده...؟ 1148 01:22:56,791 --> 01:22:58,890 ‫کسانی که در آغاز جنگ یهودیان رو دزدیده بودند. 1149 01:23:08,289 --> 01:23:09,389 ‫یکی یکی... 1150 01:23:09,489 --> 01:23:11,589 ‫ما میتونیم این کار رو انجام بدیم ‫تا زمانی که گروه شما کاملاً تمام شود. 1151 01:23:11,789 --> 01:23:14,389 ‫و سپس به بلوک بعدی حرکت خواهیم کرد. 1152 01:23:15,988 --> 01:23:17,488 ‫یا یکی از شما...هرکدام از شما... 1153 01:23:19,588 --> 01:23:23,188 به ما بگه باروت کجاست و کجا فرستاده میشد؟ 1154 01:23:23,888 --> 01:23:25,987 ‫اونا نمیدونن ‫هیچکدومشون نمیدونن. 1155 01:23:26,687 --> 01:23:28,587 ‫بهشون بگو، خواهش می‌کنم ‫بهشون بگو. 1156 01:23:28,987 --> 01:23:30,687 ‫اونا نمیدونن، اگه میدونستن ‫فکر نمی‌کنی که اعتراف میکردن؟ 1157 01:23:30,987 --> 01:23:32,887 تو میدونی ‫و ساکت هستی. 1158 01:23:33,087 --> 01:23:34,087 ‫کشتار رو متوقف کن. 1159 01:23:35,286 --> 01:23:37,786 ‫تو میدونی ‫چون باهات ارتباط برقرار کردن. 1160 01:23:40,086 --> 01:23:41,986 ‫و داشتی از جایی باروت به دست می‌آوردی. 1161 01:23:43,685 --> 01:23:44,885 ‫کشتار رو متوقف کن. 1162 01:23:48,685 --> 01:23:50,085 ‫لطفا لطفا 1163 01:23:50,785 --> 01:23:51,885 نه نه 1164 01:23:53,184 --> 01:23:54,584 ‫بهش شلیک نکن! 1165 01:24:17,882 --> 01:24:19,282 ‫شمارش دقیق انجام بده. 1166 01:24:33,706 --> 01:24:39,656 ‫سه بعد از ظهر ، هفتم اکتبر 1944 1167 01:24:41,279 --> 01:24:43,079 ‫همه‌اش به خاطر احساساتی بودنه . 1168 01:24:45,079 --> 01:24:47,179 ‫میفهمی «احساساتی» یعنی چی؟ 1169 01:24:49,678 --> 01:24:51,878 ‫چون دو بار تو چشم تو نگاه میکنن. 1170 01:24:53,178 --> 01:24:54,878 ‫یه بار قبل و یه بار بعد. 1171 01:24:55,878 --> 01:24:58,077 ‫ناگهان به قهرمان ‌بازی اعتقاد پیدا میکنن. 1172 01:25:01,877 --> 01:25:03,177 ‫همینجا منتظر بمون. 1173 01:25:07,576 --> 01:25:09,776 ‫همینجا نگهش دار تا من برگردم. 1174 01:25:10,076 --> 01:25:11,376 ‫چشم ازش برندار. 1175 01:25:19,175 --> 01:25:20,075 ‫دارن نجاتش میدن. 1176 01:25:20,475 --> 01:25:21,875 ‫نه «مکس» ‫دکتر مطمئن میشه. 1177 01:25:21,975 --> 01:25:23,475 ‫تو دیدی، یا بهت گفتن؟ 1178 01:25:23,775 --> 01:25:24,874 ‫دکتر به من گفت. 1179 01:25:25,074 --> 01:25:25,974 ‫ما اینکارو کردیم. 1180 01:25:26,174 --> 01:25:27,174 ‫به من گوش کن ، گوش کن. 1181 01:25:27,474 --> 01:25:30,474 ‫اونچه قراره برای اون دختر اتفاق بیفته ‫ بدون توجه به اونچه که انجام میده یا میبینه اتفاق خواهد افتاد. 1182 01:25:30,674 --> 01:25:32,374 ‫تو درست میگی، ما انجامش دادیم. ‫نجاتش دادیم. 1183 01:25:32,774 --> 01:25:36,473 ‫بهترین کاری که می‌تونی بکنی اینه که ‫روز رو به آرومی تموم کنی و تا بعد صبر کنی. 1184 01:25:37,373 --> 01:25:37,973 همین 1185 01:25:38,373 --> 01:25:39,673 ‫همین برای تو 1186 01:25:39,973 --> 01:25:41,473 این تهشه 1187 01:25:42,572 --> 01:25:45,272 ‫«هافمن» برو به بخش سوم ‫و درباره «آبراموویچ» بهشون بگو. 1188 01:25:45,672 --> 01:25:46,872 ‫چطور میتونم عبور کنم؟ 1189 01:25:47,172 --> 01:25:48,072 ‫ما کمکت میکنیم. 1190 01:25:48,172 --> 01:25:48,972 ‫اینجا. 1191 01:25:50,072 --> 01:25:52,271 اتفاقی که افتاده اینه ‫اون اینجا بود و کشته شد. 1192 01:25:52,771 --> 01:25:53,571 ‫من عبری بلد نیستم. 1193 01:25:53,871 --> 01:25:55,571 ‫خوب ‫میتونی توضیح بدی که یکی کشته ‌شده. 1194 01:25:55,971 --> 01:25:58,971 ‫و سعی نکن برگردی ‫ما منتظر شما نمی مونیم. 1195 01:25:59,471 --> 01:26:01,270 باهاش صحبت کردم آره؟ 1196 01:26:01,570 --> 01:26:02,970 ‫صحبت کردم ، اون متوجه شد. 1197 01:26:03,270 --> 01:26:04,370 ‫چی داری میگی؟ 1198 01:26:05,270 --> 01:26:07,570 ‫ما تنها بودیم در حالی که... ‫اون صحبت کرد؟ 1199 01:26:08,170 --> 01:26:09,170 ‫گفتم من صحبت کردم. 1200 01:26:09,470 --> 01:26:10,469 ‫چی گفتی؟ 1201 01:26:10,669 --> 01:26:12,669 ‫همه چيز. ‫همه چيز؟ 1202 01:26:13,969 --> 01:26:16,669 ‫تو به دختره گفتی؟ 1203 01:26:17,069 --> 01:26:18,469 ‫تو هم همین کار رو میکردی. 1204 01:26:18,768 --> 01:26:19,868 ‫تو چه میدونی که من چیکار میکردم. 1205 01:26:20,068 --> 01:26:20,968 ‫حتما همین کارو می‌کردی. 1206 01:26:21,168 --> 01:26:22,368 این چه ربطی به اون داره؟ 1207 01:26:22,568 --> 01:26:23,368 ‫شاید یه کاری واسه من کرده باشه. 1208 01:26:23,668 --> 01:26:25,868 ‫لعنت به کاری که برای تو کرده! 1209 01:26:26,368 --> 01:26:27,468 ‫چی لازم داری؟ ‫«مکس» این چه اهمیتی داره؟ 1210 01:26:27,668 --> 01:26:28,767 ‫اون میدونه ما کی هستیم. 1211 01:26:29,067 --> 01:26:30,567 ‫و چرا باید اینو بدونه؟ 1212 01:26:31,267 --> 01:26:32,067 ‫نمیدونم. 1213 01:26:32,267 --> 01:26:33,767 ‫درسته ‫تو نمیدونی. 1214 01:26:34,067 --> 01:26:34,867 ‫تو چی؟ 1215 01:26:35,067 --> 01:26:37,866 راه بیافت دیگه ‫گمشو...دارم میرم. 1216 01:26:40,766 --> 01:26:41,666 ‫تو چی؟؟ 1217 01:26:44,766 --> 01:26:45,866 ‫آتش! ‫آتش هم روشن شد! 1218 01:26:46,165 --> 01:26:47,465 ‫اون گفت بین شیفت کاری. 1219 01:26:56,664 --> 01:26:59,364 «کوهن» «لووی» ما وقت نداریم تا گروه‌ها رو سازماندهی کنیم 1220 01:26:59,664 --> 01:27:03,664 ‫اسلحه‌ها رو بردارید و ‫به پایین راهروها برید و درها رو مسدود کنید. 1221 01:27:04,463 --> 01:27:05,363 سریع باشید 1222 01:27:06,063 --> 01:27:07,463 سریع سریع 1223 01:27:23,461 --> 01:27:24,761 ‫برو ببین چه اتفاقی داره میافته. 1224 01:27:45,859 --> 01:27:47,259 ‫بشکه‌های سوخت رو بردارید. 1225 01:28:25,455 --> 01:28:27,054 ‫تو "اوبرشارفورر" رو ندیدی؟ 1226 01:28:28,354 --> 01:28:30,454 ‫تو "اوبرشارفورر" رو ندیدی؟ ‫یا هر نیروی SS با یه دختر جوون. 1227 01:28:30,654 --> 01:28:31,254 نه 1228 01:28:31,454 --> 01:28:33,854 ‫خواهش می‌کنم ‫یه دختر جوون رو ندیدی؟ اون زنده بود. 1229 01:29:04,650 --> 01:29:06,150 ‫فقط دو تا بشکه در طبقه بالا داریم. 1230 01:29:06,750 --> 01:29:07,950 ‫مواد منفجره تقریبا تموم شده. 1231 01:29:08,150 --> 01:29:09,650 ‫اونا فقط مسلسل هستن. 1232 01:29:09,850 --> 01:29:12,449 ‫لازم نیست بدونم ‫برو به "شلرمر" بگو. 1233 01:29:27,848 --> 01:29:29,848 ‫ما اینجا می‌میریم. ‫تکون بخور، برو کنار. 1234 01:30:48,739 --> 01:30:50,939 ‫«کامینسکی» به اجساد در اتاق کوره نیاز داره. 1235 01:30:51,239 --> 01:30:52,439 ‫ما در حال تنظیم مواد منفجره هستیم. 1236 01:30:52,539 --> 01:30:54,538 ‫تو «ماسفلد» رو ندیدی؟ ‫با یه دختر؟ 1237 01:30:54,838 --> 01:30:56,638 ‫ما به شما در اتاق کوره نیاز داریم. 1238 01:30:58,738 --> 01:30:59,738 زود باش 1239 01:31:00,438 --> 01:31:01,938 ‫برو بیرون! ‫برو بیرون! 1240 01:31:23,735 --> 01:31:25,535 ‫برو بیرون! ‫برو بیرون! 1241 01:31:28,535 --> 01:31:29,634 ‫برو بیرون! 1242 01:31:32,434 --> 01:31:34,334 ‫تسلیم شو اگه میخوای زنده بمونی. 1243 01:31:34,534 --> 01:31:37,034 ‫دیگه تموم شد. ‫میخوایم اتاق رو منفجر کنیم. 1244 01:31:44,933 --> 01:31:46,433 ‫انجامش بده! 1245 01:32:35,227 --> 01:32:36,727 ‫ چرا اونا ما رو نمی کشن. 1246 01:32:38,827 --> 01:32:40,027 ‫دختره رو دیدیش؟ 1247 01:32:41,427 --> 01:32:42,527 ‫نه، تو چی؟ 1248 01:32:44,226 --> 01:32:45,526 ‫چرا دارم می‌پرسم؟ 1249 01:32:46,526 --> 01:32:48,126 ‫چرا اونا ما رو نمی‌کشند؟ 1250 01:33:47,919 --> 01:33:50,419 ‫روس‌ها قبل از پایان سال اینجا خواهند بود. 1251 01:33:51,919 --> 01:33:55,718 ‫اگر نه، پس شاید ما نباید چنین کاری کنیم. 1252 01:33:57,818 --> 01:33:58,918 ‫قایم شدی. 1253 01:34:02,518 --> 01:34:03,718 ‫آیا کشته خواهم شد؟ 1254 01:34:05,117 --> 01:34:06,517 ‫میخوای کشته بشی؟ 1255 01:34:09,117 --> 01:34:10,617 ‫تو مبارزه می‌کردی. 1256 01:34:12,617 --> 01:34:13,817 ‫مگه نه؟؟ 1257 01:34:20,416 --> 01:34:22,116 من با دکتر «منگله» صحبت کردم 1258 01:34:23,215 --> 01:34:26,715 ‫و به او اطمینان دادم که شما هیچ ربطی به این موضوع نداشتید. 1259 01:34:28,615 --> 01:34:30,715 ‫که تو میدونستی ولی هیچ کاری نکردی. 1260 01:34:34,614 --> 01:34:36,614 ‫کارت رو ادامه میدی. 1261 01:34:44,313 --> 01:34:45,513 ‫درسته دکتر. 1262 01:34:47,713 --> 01:34:50,113 ‫ما هر دو به کار خود ادامه خواهیم داد. 1263 01:34:51,412 --> 01:34:53,112 ‫زیرا زندگان این کار رو میکنند. ‫«چون زندگی همینه» 1264 01:34:55,712 --> 01:34:57,712 ‫ما همدیگر رو نجات خواهیم داد 1265 01:34:59,512 --> 01:35:01,411 ‫ما نیازی به نجات شخص دیگه ای نداریم. 1266 01:35:17,910 --> 01:35:19,509 احتمالا در بوداپست 1267 01:35:20,409 --> 01:35:21,709 زن من اهل شهر بود 1268 01:35:23,109 --> 01:35:24,909 ‫اما ما در شمال موندیم 1269 01:35:26,609 --> 01:35:28,008 ‫هنوز نمی‌دونم چرا. 1270 01:35:28,608 --> 01:35:29,808 ‫اونجا خیلی زیباست. 1271 01:35:30,008 --> 01:35:30,908 ‫بله هست. 1272 01:35:32,308 --> 01:35:34,608 ‫ولی بالاخره داشتیم می‌رفتیم پیش خانوادش. 1273 01:35:35,708 --> 01:35:37,807 ‫اونا کجا زندگی می‌کردند؟ ‫نزدیک بازارها. 1274 01:35:39,607 --> 01:35:41,107 ‫ما همسایه خواهیم بود. 1275 01:35:49,406 --> 01:35:50,606 ‫اون رو می‌کشند؟ 1276 01:35:50,906 --> 01:35:53,306 ‫اونا میخوان بهش نشون بدن پس میزارن زنده بمونه. 1277 01:35:54,406 --> 01:35:56,305 ‫اما چرا قبلا این کار رو نکرده بودند؟ 1278 01:35:57,905 --> 01:35:59,405 ‫تو به دنبال دلایلی هستی. 1279 01:36:00,005 --> 01:36:01,205 ‫فکر کنم بودم. 1280 01:36:15,403 --> 01:36:16,803 ‫یه کاری کردیم. 1281 01:36:19,303 --> 01:36:20,103 بله 1282 01:36:21,203 --> 01:36:22,302 ما یه کاری کردیم 1283 01:36:25,902 --> 01:36:26,702 ‫آره، خداحافظ. 1284 01:36:32,501 --> 01:36:33,501 ‫همسایه ها. 1285 01:38:23,789 --> 01:38:27,489 پس از شورش ، نیمی از کوره ها باقی ماند 1286 01:38:28,289 --> 01:38:30,888 ‫و ما با هم به آنها منتقل می شویم. 1287 01:38:36,388 --> 01:38:38,988 ‫سریع آتش میگیرم. 1288 01:38:44,887 --> 01:38:49,086 ‫قسمت اول وجودم با دودی متراکم بالا می‌رود. 1289 01:38:50,286 --> 01:38:53,286 ‫و با دود دیگران آمیخته میشود. 1290 01:38:57,286 --> 01:38:59,185 ‫سپس ، استخوان ها وجود دارد 1291 01:39:00,185 --> 01:39:02,185 ‫که در خاکستر مستقر میشوند. 1292 01:39:02,985 --> 01:39:07,284 ‫و این خاکسترها به سمت رودخانه برده میشوند. 1293 01:39:09,784 --> 01:39:10,984 ‫و بالاخره... 1294 01:39:13,184 --> 01:39:16,783 ‫ذرات گرد و غبار ما در آن به راحتی شناور میشوند 1295 01:39:17,383 --> 01:39:21,183 ‫در هوا ‫در اطراف کارکننده های گروه جدید. 1296 01:39:23,383 --> 01:39:26,182 ‫این ذرات گرد و غبار «خاکستری» هستند. 1297 01:39:27,582 --> 01:39:30,982 ما روی کفش ها و صورت هایشان می نشینیم 1298 01:39:31,982 --> 01:39:33,782 ‫و در ریه های آنها. 1299 01:39:35,281 --> 01:39:37,781 ‫و آنها خیلی به ما عادت میکنند 1300 01:39:38,581 --> 01:39:44,080 ‫به همین خاطر است که ‫که سرفه نمی‌کنند و ما رو از خود دور نمی‌کنند. 1301 01:39:46,580 --> 01:39:49,580 ‫در این مرحله ، اونا فقط جابه‌جا میشن 1302 01:39:50,280 --> 01:39:52,479 ‫نفس میکشن و جابه‌جا میشن. 1303 01:39:53,379 --> 01:39:56,679 ‫مثل هر کس دیگه که، هنوز زنده - ست ‫در اون مکان. 1304 01:39:57,079 --> 01:40:03,078 ‫و اینگونه کار... 1305 01:40:05,878 --> 01:40:07,378 ‫ادامه می‌یابد. 1306 01:40:24,313 --> 01:40:28,039 دکتر «میکلوس نیزلی» از اردوگاه جان سالم به در برد و یک دهه پس از آزادی به دلایل طبیعی درگذشت 1307 01:40:28,461 --> 01:40:36,193 ‫دیگر هرگز به طبابت نپرداخت، همسرش در اواخر دهه ۷۰ درگذشت ‫محل نگهداری دخترش مشخص نیست. 1308 01:40:38,351 --> 01:40:47,126 ‫"اوبرشارفورر ماسفلد" ‫در سال 1947 توسط دادگاه عالی مردم در کراکوف به اعدام محکوم شد،این حکم اجرا شد 1309 01:40:49,884 --> 01:40:55,359 ‫از سیزده گروه زندانی در آشوویتس ، تنها گروه دوازدهم شورش کرد 1310 01:40:56,582 --> 01:41:04,342 ‫اعضای آن تقریبا نیمی از کوره های این خونین ترین اردوگاه تاریخ رایش سوم را تخریب کردند ‫کوره ها هرگز بازسازی نشدند. 1311 01:41:06,314 --> 01:41:30,624 ‫ترجمه و زیرنویس: ‫.HAMIDREZA. 128833

Can't find what you're looking for?
Get subtitles in any language from opensubtitles.com, and translate them here.