All language subtitles for Queer.as.Folk.S04E08.720p.WEB-DL.x264-Pahe

af Afrikaans
ak Akan
sq Albanian
am Amharic
ar Arabic
hy Armenian
az Azerbaijani
eu Basque
be Belarusian
bem Bemba
bn Bengali
bh Bihari
bs Bosnian
br Breton
bg Bulgarian
km Cambodian
ca Catalan
ceb Cebuano
chr Cherokee
ny Chichewa
zh-CN Chinese (Simplified)
zh-TW Chinese (Traditional)
co Corsican
hr Croatian
cs Czech
da Danish
nl Dutch
en English
eo Esperanto
et Estonian
ee Ewe
fo Faroese
tl Filipino
fi Finnish
fr French
fy Frisian
gaa Ga
gl Galician
ka Georgian
de German
el Greek
gn Guarani
gu Gujarati
ht Haitian Creole
ha Hausa
haw Hawaiian
iw Hebrew
hi Hindi
hmn Hmong
hu Hungarian
is Icelandic
ig Igbo
id Indonesian Download
ia Interlingua
ga Irish
it Italian
ja Japanese
jw Javanese
kn Kannada
kk Kazakh
rw Kinyarwanda
rn Kirundi
kg Kongo
ko Korean
kri Krio (Sierra Leone)
ku Kurdish
ckb Kurdish (Soranî)
ky Kyrgyz
lo Laothian
la Latin
lv Latvian
ln Lingala
lt Lithuanian
loz Lozi
lg Luganda
ach Luo
lb Luxembourgish
mk Macedonian
mg Malagasy
ms Malay
ml Malayalam
mt Maltese
mi Maori
mr Marathi
mfe Mauritian Creole
mo Moldavian
mn Mongolian
my Myanmar (Burmese)
sr-ME Montenegrin
ne Nepali
pcm Nigerian Pidgin
nso Northern Sotho
no Norwegian
nn Norwegian (Nynorsk)
oc Occitan
or Oriya
om Oromo
ps Pashto
fa Persian
pl Polish
pt-BR Portuguese (Brazil)
pt Portuguese (Portugal)
pa Punjabi
qu Quechua
ro Romanian
rm Romansh
nyn Runyakitara
ru Russian
sm Samoan
gd Scots Gaelic
sr Serbian
sh Serbo-Croatian
st Sesotho
tn Setswana
crs Seychellois Creole
sn Shona
sd Sindhi
si Sinhalese
sk Slovak
sl Slovenian
so Somali
es Spanish
es-419 Spanish (Latin American)
su Sundanese
sw Swahili
sv Swedish
tg Tajik
ta Tamil
tt Tatar
te Telugu
th Thai
ti Tigrinya
to Tonga
lua Tshiluba
tum Tumbuka
tr Turkish
tk Turkmen
tw Twi
ug Uighur
uk Ukrainian
ur Urdu
uz Uzbek
vi Vietnamese
cy Welsh
wo Wolof
xh Xhosa
yi Yiddish
yo Yoruba
zu Zulu
Would you like to inspect the original subtitles? These are the user uploaded subtitles that are being translated: 1 00:00:10,144 --> 00:00:12,646 ‫- * یک، دو، سه، ‫چهار، پنج، شش * 2 00:00:12,680 --> 00:00:13,647 ‫* تکون بده، رفیق 3 00:00:35,436 --> 00:00:39,340 ‫* ضربان را برای شروع آماده کن * 4 00:00:46,314 --> 00:00:50,218 ‫* ضربان را برای شروع آماده کن * 5 00:00:50,251 --> 00:00:53,754 ‫* ضربان را برای شروع آماده کن * 6 00:00:53,787 --> 00:00:57,125 ‫* ضربان را برای شروع آماده کن * 7 00:01:07,768 --> 00:01:09,603 ‫- * بذار شروع بشه 8 00:01:09,637 --> 00:01:11,505 ‫- * توقف نکن 9 00:01:11,539 --> 00:01:13,441 ‫- * من تو آتیشم 10 00:01:13,474 --> 00:01:15,243 ‫- * توقف نکن 11 00:01:15,276 --> 00:01:16,844 ‫- * بذار شروع بشه 12 00:01:16,877 --> 00:01:18,779 ‫- * توقف نکن 13 00:01:18,812 --> 00:01:20,714 ‫- * من تو آتیشم 14 00:01:20,748 --> 00:01:22,483 ‫- * توقف نکن 15 00:01:22,516 --> 00:01:24,452 ‫- * بذار شروع بشه 16 00:01:24,485 --> 00:01:25,853 ‫- * توقف نکن 17 00:01:25,886 --> 00:01:27,855 ‫- * بذار شروع بشه 18 00:01:27,888 --> 00:01:29,657 ‫- * توقف نکن 19 00:01:29,690 --> 00:01:31,625 ‫- * من تو آتیشم 20 00:01:31,659 --> 00:01:33,461 ‫- * توقف نکن 21 00:01:33,494 --> 00:01:35,463 ‫- * بذار شروع بشه 22 00:01:35,496 --> 00:01:36,897 ‫- * توقف نکن 23 00:01:40,568 --> 00:01:42,736 ‫- خب، ببین کی اینجاست. 24 00:01:42,770 --> 00:01:45,606 ‫- هی، ویک. 25 00:01:45,639 --> 00:01:47,608 ‫اینجا چی کار می‌کنی؟ 26 00:01:47,641 --> 00:01:48,876 ‫- این خط مال من بود. 27 00:01:48,909 --> 00:01:51,545 ‫- ببخشید. ‫- دوباره بگیریم؟ 28 00:01:51,579 --> 00:01:54,915 ‫اینجا چی کار می‌کنی؟ 29 00:01:54,948 --> 00:01:57,785 ‫- ما تو بابل هستیم، درسته؟ 30 00:01:57,818 --> 00:01:59,520 ‫- اگه یادت رفته باشه، 31 00:01:59,553 --> 00:02:02,490 ‫نویسنده بزرگ تو آسمون ‫اخیراً منو کامل حذف کرد... 32 00:02:02,523 --> 00:02:04,792 ‫برای همیشه. 33 00:02:06,394 --> 00:02:09,363 ‫پس ما کجا هستیم؟ 34 00:02:09,397 --> 00:02:12,800 ‫- خب، ببینیم. 35 00:02:12,833 --> 00:02:15,803 ‫دو تا انتخاب داری. 36 00:02:18,539 --> 00:02:20,441 ‫- * YMCA 37 00:02:20,474 --> 00:02:25,279 ‫* موندن تو YMCA خیلی حال می‌ده * 38 00:02:25,313 --> 00:02:27,248 ‫* می‌تونی خودتو تمیز کنی 39 00:02:27,281 --> 00:02:29,717 ‫* می‌تونی یه غذای خوب بخوری، ‫هر کاری دلت خواست بکنی * 40 00:02:29,750 --> 00:02:32,953 ‫- اگه این بهشت توئه، ‫حتماً جهنم منه. 41 00:02:32,986 --> 00:02:35,956 ‫- * جوون، ‫داری به من گوش می‌دی؟ * 42 00:02:35,989 --> 00:02:38,726 ‫- این چه طرز برخوردیه، 43 00:02:38,759 --> 00:02:40,528 ‫با توجه به اینکه ما کلی ‫چیز مشترک داریم؟ 44 00:02:40,561 --> 00:02:43,931 ‫- مثل چی؟ ‫- خب، دو تا بیضه که نیست. 45 00:02:43,964 --> 00:02:47,968 ‫- معلوم شد تو همونی هستی ‫که هیچ‌وقت نمی‌خواستی باشی، کوچولو. 46 00:02:48,001 --> 00:02:51,972 ‫پیر، مریض... ‫و ناقص. 47 00:02:54,842 --> 00:02:57,311 ‫- آقای کینی؟ 48 00:02:58,646 --> 00:03:01,649 ‫آقای کینی. 49 00:03:02,983 --> 00:03:05,619 ‫تو بخش ریکاوری هستی. 50 00:03:05,653 --> 00:03:07,788 ‫حالت چطوره؟ 51 00:03:10,724 --> 00:03:14,194 ‫- دارم کلی حال می‌کنم. 52 00:03:15,496 --> 00:03:17,898 ‫- اصلاً منتظر این نیستم. 53 00:03:17,931 --> 00:03:20,701 ‫- چی، ملاقات با یه کارگردان بزرگ هالیوود؟ 54 00:03:20,734 --> 00:03:23,304 ‫- نه، خرید رفتن با مامانم. 55 00:03:23,337 --> 00:03:25,839 ‫- حداقل داره از خونه میاد بیرون. 56 00:03:25,873 --> 00:03:28,576 ‫- آره، یعنی من باید تو اتاق پرو بشینم 57 00:03:28,609 --> 00:03:30,644 ‫با گروهی از خانم‌ها ‫که رژه می‌روند 58 00:03:30,678 --> 00:03:32,713 ‫با گن و سوتین‌هاشون، 59 00:03:32,746 --> 00:03:34,582 ‫بهش می‌گن کدوم لباس ‫بهتر به نظر می‌رسه. 60 00:03:34,615 --> 00:03:35,883 ‫- با توجه به تلویزیون، 61 00:03:35,916 --> 00:03:37,585 ‫فکر می‌کردم این ‫یکی از معدود چیزاییه 62 00:03:37,618 --> 00:03:39,253 ‫که ما کوییرها توش خوبیم. 63 00:03:39,287 --> 00:03:40,854 ‫- اگه برت کلر "خشم" رو ‫به فیلم تبدیل کنه، 64 00:03:40,888 --> 00:03:42,456 ‫ما پولدار می‌شیم؟ 65 00:03:42,490 --> 00:03:44,858 ‫- فراتر از وحشی‌ترین ‫و غیرممکن‌ترین رویاهامون. 66 00:03:44,892 --> 00:03:46,794 ‫- دقیقاً. اون موقع می‌تونیم ‫همه پولش رو خرج کنیم. 67 00:03:46,827 --> 00:03:48,028 ‫- آره. 68 00:03:48,061 --> 00:03:50,030 ‫- می‌تونی برام یه عکس ‫با امضای کامرون دیاز بگیری؟ 69 00:03:50,063 --> 00:03:51,865 ‫خیلی جذابه. 70 00:03:51,899 --> 00:03:53,601 ‫- ترجیح نمی‌دی یه عکس ‫از لئو یا توبی داشته باشی؟ 71 00:03:53,634 --> 00:03:54,668 ‫بعداً. 72 00:03:54,702 --> 00:03:57,605 ‫- هی، یه چیزی یاد بگیر. 73 00:03:57,638 --> 00:03:58,872 ‫- باید برم اداره پست 74 00:03:58,906 --> 00:04:01,342 ‫و چند تا دست‌نوشته دیگه ‫پست کنم. 75 00:04:01,375 --> 00:04:03,477 ‫- موفق باشی. ‫- تو هم همین‌طور. 76 00:04:03,511 --> 00:04:06,480 ‫- هی. 77 00:04:06,514 --> 00:04:07,748 ‫- چی؟ 78 00:04:07,781 --> 00:04:11,719 ‫یه بوس بهم نمی‌دی؟ 79 00:04:13,787 --> 00:04:16,690 ‫- مرسی. 80 00:04:16,724 --> 00:04:19,693 ‫- بیاین بچه‌ها، ‫صبر کنین. 81 00:04:19,727 --> 00:04:20,694 ‫- هی. 82 00:04:20,728 --> 00:04:22,029 ‫- فقط همین یکیه امروز؟ 83 00:04:23,063 --> 00:04:25,899 ‫- خیلی کوچیکه. 84 00:04:25,933 --> 00:04:29,036 ‫خیلی ساده‌ست. ‫خیلی تجملیه. 85 00:04:29,069 --> 00:04:31,372 ‫- این چیزی بود که همیشه ‫وقتی برای خرید لباس می‌رفت می‌گفت. 86 00:04:31,405 --> 00:04:32,773 ‫- خب، این‌جوری بهش نگاه کن. 87 00:04:32,806 --> 00:04:36,977 ‫حداقل لازم نیست ‫زیپش رو براش بکشی. 88 00:04:37,010 --> 00:04:40,080 ‫- این همونه. 89 00:04:40,113 --> 00:04:42,416 ‫همینه! 90 00:04:42,450 --> 00:04:44,652 ‫- خدا، مامان، ‫مثل کوه راشموره. 91 00:04:44,685 --> 00:04:46,086 ‫- آه، مورد علاقه‌م. 92 00:04:46,119 --> 00:04:47,655 ‫- شرط می‌بندم اینو ‫درباره همه سنگ قبرها می‌گه. 93 00:04:47,688 --> 00:04:49,790 ‫- فرشته جبرئیل، 94 00:04:49,823 --> 00:04:52,426 ‫که از فرزندان خدا ‫در دروازه‌های بهشت استقبال می‌کنه. 95 00:04:52,460 --> 00:04:54,528 ‫- امیدوارم نخواد ‫بچه‌ها رو هم بخره. 96 00:04:54,562 --> 00:04:56,330 ‫- همچین چیزی چقدر هزینه داره؟ 97 00:04:56,364 --> 00:04:58,799 ‫- اوه، اون، اوم، ۲۷۰۰۰. 98 00:04:58,832 --> 00:05:00,401 ‫- برای یه تزئین هود؟ 99 00:05:00,434 --> 00:05:01,835 ‫- این از سنگ مرمر خالصه، آقا. 100 00:05:01,869 --> 00:05:03,437 ‫تضمین شده که برای همیشه دوام میاره. 101 00:05:03,471 --> 00:05:05,939 ‫- با این قیمت، بهتره که همین‌طور باشه. 102 00:05:05,973 --> 00:05:07,107 ‫- مامان، جدی نمی‌گی. 103 00:05:07,140 --> 00:05:08,976 ‫- دایی ویک ‫عاشق چیزای بزرگ بود. 104 00:05:09,009 --> 00:05:10,544 ‫حتماً عاشقش می‌شد. 105 00:05:10,578 --> 00:05:12,012 ‫- مطمئنم ‫کاملاً راضی می‌بود 106 00:05:12,045 --> 00:05:13,814 ‫با یه سنگ‌قبر ساده. 107 00:05:13,847 --> 00:05:16,417 ‫- چی، اونجوری که ‫رو قبر فقرا می‌ذارن؟ 108 00:05:16,450 --> 00:05:17,985 ‫اصلاً امکان نداره! 109 00:05:18,018 --> 00:05:20,421 ‫هر کی بیاد قبرستون لیک‌ویو ‫می‌بینه 110 00:05:20,454 --> 00:05:22,990 ‫ویک گراسی ‫چقدر برای خانوادش عزیز بود. 111 00:05:23,023 --> 00:05:25,092 ‫- خب، چطور می‌خوای ‫پولشو بدی؟ 112 00:05:25,125 --> 00:05:26,827 ‫- صندوق بازنشستگیمو نقد می‌کنم. 113 00:05:26,860 --> 00:05:28,562 ‫می‌تونم یه وام دیگه ‫روی خونه بگیرم. 114 00:05:28,596 --> 00:05:31,131 ‫می‌تونم چند شیفت اضافه ‫تو رستوران کار کنم. 115 00:05:31,164 --> 00:05:33,634 ‫- تو همین حالا هم ‫تقریباً ۲۴ ساعته کار می‌کنی. 116 00:05:33,667 --> 00:05:35,636 ‫- این دیوونگیه. 117 00:05:35,669 --> 00:05:37,571 ‫نمی‌ذارم ‫آخرین سنتت رو خرج کنی-- 118 00:05:37,605 --> 00:05:41,475 ‫- از کی تا حالا تو به من ‫می‌گی چی کار کنم و چی کار نکنم؟ 119 00:05:41,509 --> 00:05:43,477 ‫این برای برادرمه، 120 00:05:43,511 --> 00:05:45,713 ‫پول خودمه، ‫و می‌تونم هر جور 121 00:05:45,746 --> 00:05:49,650 ‫دلم خواست خرجش کنم. 122 00:05:51,619 --> 00:05:53,353 ‫ببندش. 123 00:05:54,488 --> 00:05:56,657 ‫- می‌تونم یه نون تست دیگه بگیرم؟ 124 00:05:56,690 --> 00:05:57,858 ‫- تخم‌مرغ نیمرو، ‫بیکن و نون تست قهوه‌ای، 125 00:05:57,891 --> 00:05:59,460 ‫فرنچ تست آماده‌ست. 126 00:05:59,493 --> 00:06:03,864 ‫جاستین، وقتی یه لحظه وقت داشتی، لطفاً. 127 00:06:03,897 --> 00:06:05,599 ‫- یه ساندویچ پنیر کبابی می‌خوام. 128 00:06:05,633 --> 00:06:06,900 ‫- غذا اومد، بچه‌ها. ‫- دیگه وقتش بود. 129 00:06:06,934 --> 00:06:08,736 ‫ما دیروز سفارش دادیم. 130 00:06:08,769 --> 00:06:10,871 ‫- چی کار کردی، ‫برای املتم رفتی فرانسه؟ 131 00:06:10,904 --> 00:06:13,507 ‫- ببخشید، بچه‌ها. ‫بدون دب همه‌چیز قاطیه. 132 00:06:13,541 --> 00:06:16,043 ‫- از قاطی بودن خبر ندارم، ‫ولی بیکن من کجاست؟ 133 00:06:16,076 --> 00:06:18,812 ‫- اوه. ‫الان میارم. 134 00:06:18,846 --> 00:06:20,881 ‫- فکر کردم یهودیا ‫گوشت خوک نمی‌خورن. 135 00:06:20,914 --> 00:06:23,016 ‫- این قانون رو ‫برای لزبینای باردار 136 00:06:23,050 --> 00:06:25,152 ‫دومین سه‌شنبه هر ماه ‫لغو می‌کنن. 137 00:06:25,185 --> 00:06:28,021 ‫- درود، ‫ای رعیت‌ها و زیردستان. 138 00:06:28,055 --> 00:06:29,523 ‫- سلام، برایان. ‫- برایان! 139 00:06:29,557 --> 00:06:30,891 ‫- سفرت چطور بود؟ 140 00:06:30,924 --> 00:06:32,960 ‫- فوق‌العاده. 141 00:06:32,993 --> 00:06:35,496 ‫امیدوارم یه روز تو هم ‫بتونی شگفتی‌های ایبیزا رو 142 00:06:35,529 --> 00:06:38,632 ‫تجربه کنی. 143 00:06:38,666 --> 00:06:40,167 ‫دریا و ساحل. 144 00:06:40,200 --> 00:06:41,168 ‫- مردا؟ 145 00:06:41,201 --> 00:06:44,972 ‫- مگه نگفتم؟ 146 00:06:45,005 --> 00:06:47,174 ‫می‌تونم یه قهوه بگیرم؟ ‫تلخ، بدون شکر. 147 00:06:47,207 --> 00:06:49,076 ‫- برای یکی که تازه ‫از اسپانیای آفتابی برگشته، 148 00:06:49,109 --> 00:06:50,077 ‫زیاد برنزه نیستی. 149 00:06:50,110 --> 00:06:51,912 ‫- اوم... 150 00:06:51,945 --> 00:06:53,814 ‫تقریباً هر روز بارون می‌اومد. 151 00:06:53,847 --> 00:06:56,083 ‫ولی کلی کار ‫برای انجام تو فضای بسته پیدا کردم. 152 00:06:56,116 --> 00:07:00,488 ‫- آره، شرط می‌بندم. ‫- اینم بیکنت. 153 00:07:00,521 --> 00:07:01,188 ‫برگشتی. 154 00:07:01,221 --> 00:07:02,656 ‫- و تو اینجایی. 155 00:07:02,690 --> 00:07:04,458 ‫- گفتم که میام، نه؟ 156 00:07:04,492 --> 00:07:05,859 ‫خب، سفرت چطور بود؟ 157 00:07:05,893 --> 00:07:07,928 ‫- هوا افتضاح بود. ‫- ولی مردا عالی بودن. 158 00:07:07,961 --> 00:07:09,863 ‫- دوست دارم درباره‌ش بشنوم، ‫ولی باید برم کلاس. 159 00:07:09,897 --> 00:07:11,999 ‫- یکی رو می‌شناسم که ‫باید خودشو برسونه به اداره 160 00:07:12,032 --> 00:07:13,934 ‫قبل از اینکه رئیسش ‫سرشو ببره. 161 00:07:13,967 --> 00:07:17,104 ‫- نگران نباش، ‫من اینو برات تموم می‌کنم. 162 00:07:20,508 --> 00:07:22,476 ‫- می‌خوای برسونمت؟ ‫- مشکلی نیست. 163 00:07:22,510 --> 00:07:25,579 ‫مطمئنم کلی کار ‫مهم‌تر برای انجام داری. 164 00:07:34,622 --> 00:07:37,090 ‫- می‌خواستم برات ‫کارت‌پستال بفرستم. 165 00:07:37,124 --> 00:07:41,228 ‫- ولی اداره پست ‫اعتصاب کرده بود. 166 00:07:41,261 --> 00:07:42,896 ‫- می‌خواستم زنگ بزنم. 167 00:07:42,930 --> 00:07:44,231 ‫- ولی باتری گوشیت ‫تموم شده بود 168 00:07:44,264 --> 00:07:45,733 ‫و شارژر نداشتی. 169 00:07:45,766 --> 00:07:47,000 ‫- از کجا می‌دونستی؟ 170 00:07:47,034 --> 00:07:48,769 ‫- لازم نیست بهونه بیاری. 171 00:07:48,802 --> 00:07:50,904 ‫تا وقتی هر چی تو سرت بود ‫از سیستمت خارج کردی. 172 00:07:50,938 --> 00:07:53,907 ‫- کاملاً خارج شده. 173 00:07:53,941 --> 00:07:56,243 ‫- * بهشون درباره من گفتی؟ * 174 00:08:10,290 --> 00:08:13,894 ‫- راستی، من-- 175 00:08:13,927 --> 00:08:17,798 ‫دلم برات تنگ شده بود. 176 00:08:17,831 --> 00:08:20,801 ‫- ثابت کن. 177 00:08:22,936 --> 00:08:25,606 ‫- * بهشون درباره ما گفتی؟ * 178 00:08:25,639 --> 00:08:27,174 ‫- باید بهتر از این عمل کنی. 179 00:08:30,310 --> 00:08:34,815 ‫- * چطور همه‌چیزو ‫بهم ریختی، آره * 180 00:08:34,848 --> 00:08:37,818 ‫هنوز قانع نشدم. 181 00:08:47,861 --> 00:08:49,563 ‫باشه. 182 00:08:49,597 --> 00:08:52,566 ‫باشه، باورت می‌کنم. 183 00:08:54,602 --> 00:08:55,936 ‫- پس، امشب می‌بینمت؟ 184 00:08:55,969 --> 00:08:57,204 ‫- اگه تو شهر باشم. 185 00:08:57,237 --> 00:08:59,239 ‫- جایی می‌ری؟ 186 00:08:59,272 --> 00:09:01,108 ‫- هالیوود. ‫- اوه. 187 00:09:09,216 --> 00:09:11,084 ‫* و در برای بستنه 188 00:09:11,118 --> 00:09:12,986 ‫* در برای باز شدنه 189 00:09:13,020 --> 00:09:14,822 ‫* در برای بستنه 190 00:09:14,855 --> 00:09:16,690 ‫* در برای باز شدنه 191 00:09:24,732 --> 00:09:26,266 ‫- به‌خصوص توجه کنید، 192 00:09:26,299 --> 00:09:27,701 ‫به درخشندگی ‫رنگ پوست، 193 00:09:27,735 --> 00:09:29,269 ‫که به زن جوان ‫یه حس 194 00:09:29,302 --> 00:09:32,239 ‫تقریباً اثیری می‌ده. 195 00:09:41,148 --> 00:09:42,683 ‫اگه دنبال یه نقاشی ‫امپرسیونیست فرانسوی 196 00:09:42,716 --> 00:09:44,117 ‫با تم دخترونه هستی، 197 00:09:44,151 --> 00:09:47,688 ‫هیچ‌کس بهتر از رنوار ‫سینه و باسن نمی‌کشه. 198 00:09:50,057 --> 00:09:53,727 ‫یادم می‌مونه. 199 00:09:53,761 --> 00:09:55,729 ‫- داشتم اونو می‌فروختم. 200 00:09:55,763 --> 00:09:57,965 ‫- یه تکه آشغال احساسیه. 201 00:09:58,999 --> 00:10:00,267 ‫- میراندا، 202 00:10:00,300 --> 00:10:01,735 ‫اونو بذار اونجا ‫رو اون میز، عزیزم. 203 00:10:01,769 --> 00:10:04,037 ‫آفرین دختر. 204 00:10:04,071 --> 00:10:06,373 ‫حالا برام یه ساندویچ ژامبون و پنیر ‫با نون چاودار بیار. 205 00:10:06,406 --> 00:10:09,777 ‫- حتماً. ‫- آره. 206 00:10:11,745 --> 00:10:14,014 ‫- اگه کسی درباره ‫سینه و باسن بدونه، اون تویی. 207 00:10:14,047 --> 00:10:15,315 ‫- وای، وای، آروم، قاتل. 208 00:10:15,348 --> 00:10:16,984 ‫نمی‌خوام دوباره ‫یه مشت تو صورتم بخوره. 209 00:10:17,017 --> 00:10:18,652 ‫- نگو که ‫هنوز خوب نشده. 210 00:10:20,220 --> 00:10:23,724 ‫در واقع، فقط اینو نگه داشتم ‫که دلت برام بسوزه. 211 00:10:23,757 --> 00:10:26,760 ‫اوه! 212 00:10:26,794 --> 00:10:29,763 ‫- تقریباً جواب داد. 213 00:10:32,933 --> 00:10:35,736 ‫خب، اینا چیه؟ 214 00:10:35,769 --> 00:10:38,071 ‫- تصمیم گرفتم بذارم ‫کارامو نمایش بدی. 215 00:10:38,105 --> 00:10:41,208 ‫- هوم، ولی چرا، ‫بعد از اینکه زدمت؟ 216 00:10:42,710 --> 00:10:44,344 ‫ببخشید. 217 00:10:46,379 --> 00:10:48,148 ‫چی؟ 218 00:10:48,181 --> 00:10:51,451 ‫من که بهت پول دادم، ‫جنده. 219 00:10:51,484 --> 00:10:53,053 ‫اوه، بازم می‌خوای؟ 220 00:10:53,086 --> 00:10:55,188 ‫برو تو خیابونا کار کن ‫مثل فاحشه‌ای که هستی. 221 00:10:56,724 --> 00:11:00,160 ‫زنم. 222 00:11:00,193 --> 00:11:02,429 ‫از هم جدا شدیم. ‫- متوجه شدم. 223 00:11:02,462 --> 00:11:05,432 ‫- در واقع، من و همه ‫زنای سابقم از هم جداییم. 224 00:11:05,465 --> 00:11:07,367 ‫- تعجب نمی‌کنم. 225 00:11:07,400 --> 00:11:09,770 ‫- اگه یه ذره عقل داشتم، ‫مثل تو لزبین می‌شدم. 226 00:11:09,803 --> 00:11:11,104 ‫- چرا؟ 227 00:11:11,138 --> 00:11:12,840 ‫- هر چقدر کص بخوای، ‫بدون هیچ هزینه‌ای. 228 00:11:12,873 --> 00:11:14,775 ‫تو فوق‌العاده‌ای. 229 00:11:14,808 --> 00:11:16,376 ‫آره، همه همینو می‌گن. 230 00:11:16,409 --> 00:11:21,314 ‫بیشتر زنای حریص ‫و طلاپرستا. 231 00:11:21,348 --> 00:11:25,318 ‫می‌دونی، ‫تصورشم نمی‌کنی 232 00:11:25,352 --> 00:11:27,387 ‫چقدر لذت‌بخشه 233 00:11:27,420 --> 00:11:30,190 ‫که بالاخره یه زنی رو ببینم ‫که هیچی ازم نمی‌خواد 234 00:11:30,223 --> 00:11:32,492 ‫جز اینکه کارامو نمایش بده. 235 00:11:32,525 --> 00:11:35,195 ‫راستی، ‫بلدی آشپزی کنی؟ 236 00:11:35,228 --> 00:11:36,964 ‫- اتفاقاً ‫آشپز خیلی خوبی‌ام. 237 00:11:36,997 --> 00:11:40,200 ‫- فکر می‌کنی حتی ‫یکیشون بلد بود اجاق‌روشن کنه؟ 238 00:11:40,233 --> 00:11:42,235 ‫خب... 239 00:11:42,269 --> 00:11:47,074 ‫کی منو دعوت می‌کنی ‫خونه برای شام؟ 240 00:11:50,010 --> 00:11:53,513 ‫- یه بطری دیگه ‫شراب شیراز می‌خوام. 241 00:11:53,546 --> 00:11:56,349 ‫- وقتی اولین بار ریج رو دیدم، ‫گفتم، «بالاخره، 242 00:11:56,383 --> 00:11:59,352 ‫یکی یه ابرقهرمان واقعی ‫کوییر خلق کرده،» 243 00:11:59,386 --> 00:12:01,021 ‫می‌دونی، که علنیه، 244 00:12:01,054 --> 00:12:03,223 ‫دوست‌پسر داره، ‫واقعاً رابطه داره. 245 00:12:03,256 --> 00:12:05,125 ‫- آره، خب، ما فکر کردیم ‫اگه قراره این کارو بکنیم، 246 00:12:05,158 --> 00:12:06,493 ‫باید تا تهش بریم. 247 00:12:06,526 --> 00:12:08,128 ‫- و انجام دادین. ‫برای هر بچه‌ای 248 00:12:08,161 --> 00:12:09,429 ‫که زورگویی بهش شده، 249 00:12:09,462 --> 00:12:11,164 ‫که مجبور بوده ‫هویت واقعیشو مخفی کنه 250 00:12:11,198 --> 00:12:13,400 ‫ولی یه جوری ‫تونسته زنده بمونه، 251 00:12:13,433 --> 00:12:16,403 ‫یه جنگجوی خودش، ‫یه الگوی خودش. 252 00:12:16,436 --> 00:12:18,171 ‫ای کاش وقتی بچه بودم همچین چیزی بود. 253 00:12:18,205 --> 00:12:20,874 ‫- ممنون، آقای کلر. ‫- لطفاً، برت. 254 00:12:20,908 --> 00:12:22,976 ‫و من باید ‫از شما تشکر کنم. 255 00:12:23,010 --> 00:12:27,180 ‫- اوم، با این حال، ‫چند تا نگرانی داریم. 256 00:12:27,214 --> 00:12:29,416 ‫- اینکه یکی بخواد ‫چیزایی رو تغییر بده. 257 00:12:29,449 --> 00:12:32,853 ‫- منظورت اینه که ‫ریج رو استریت کنن؟ 258 00:12:32,886 --> 00:12:34,521 ‫من خودم شخصاً ‫دست و پای هر مدیر استودیویی 259 00:12:34,554 --> 00:12:37,024 ‫که حتی امتحان کنه رو می‌برم. 260 00:12:37,057 --> 00:12:38,859 ‫من می‌خوام این فیلم 261 00:12:38,892 --> 00:12:41,995 ‫به همون اندازه کثیف و تاریک ‫و تیز باشه که کامیکتون. 262 00:12:42,029 --> 00:12:43,463 ‫و در مورد ریج، 263 00:12:43,496 --> 00:12:45,432 ‫هر بازیگری تو هالیوود ‫می‌خواد نقششو بازی کنه. 264 00:12:45,465 --> 00:12:47,901 ‫- فکر کردم بازیگرای استریت ‫نقشای کوییر رو قبول نمی‌کنن. 265 00:12:47,935 --> 00:12:50,437 ‫- نه، هیچ‌کس ‫این یکی رو رد نمی‌کنه. 266 00:12:50,470 --> 00:12:52,005 ‫خب، کیو تصور می‌کنین؟ 267 00:12:52,039 --> 00:12:54,274 ‫جانی، اشتون، مت؟ 268 00:12:54,307 --> 00:12:56,944 ‫- برایان. ‫- برایان؟ 269 00:12:56,977 --> 00:12:58,545 ‫- دوست‌پسرم. ‫- و بهترین دوستم. 270 00:12:58,578 --> 00:13:00,180 ‫شخصیت رو ‫بر اساس اون ساختیم. 271 00:13:00,213 --> 00:13:02,215 ‫- به جذابیت ریجه؟ 272 00:13:02,249 --> 00:13:04,217 ‫- آره. ‫- بعضیا این‌طور فکر می‌کنن. 273 00:13:04,251 --> 00:13:06,153 ‫- بیشتر آدما این‌طور فکر می‌کنن. 274 00:13:06,186 --> 00:13:09,890 ‫- خب، باید ببینمش، ‫می‌دونی، فقط برای یه ایده. 275 00:13:09,923 --> 00:13:12,059 ‫- چی، فردا شب چطوره؟ 276 00:13:12,092 --> 00:13:13,326 ‫می‌تونیم همه بریم بابل. 277 00:13:13,360 --> 00:13:15,162 ‫- اوم، یه کلوب رقصه. 278 00:13:15,195 --> 00:13:16,930 ‫یه مسابقه ‫«ویلی خیس» دارن. 279 00:13:16,964 --> 00:13:20,033 ‫- کی گفته تو پیتسبورگ ‫هیچی برای انجام نیست؟ 280 00:13:20,067 --> 00:13:22,035 ‫قرار بود فردا ‫برگردم ال‌ای، 281 00:13:22,069 --> 00:13:24,037 ‫ولی، اوم... 282 00:13:24,071 --> 00:13:26,073 ‫ببخشید. 283 00:13:28,341 --> 00:13:29,910 ‫کالین. 284 00:13:29,943 --> 00:13:31,845 ‫فارل. 285 00:13:31,879 --> 00:13:35,815 ‫دوست داری ‫گیوپولیس رو نجات بدی، ها؟ 286 00:13:49,629 --> 00:13:51,498 ‫- نظرت درباره این چیه؟ 287 00:13:51,531 --> 00:13:54,367 ‫- «آروم حرف بزن ‫و یه کیر بزرگ همراهت داشته باش.» 288 00:13:54,401 --> 00:13:56,503 ‫هوم، بامزه‌ست. 289 00:13:56,536 --> 00:13:59,272 ‫این چی، اوم، «اینو بخور»؟ 290 00:13:59,306 --> 00:14:00,941 ‫- اینو کجا دیدی؟ 291 00:14:00,974 --> 00:14:02,609 ‫- همین‌جا. 292 00:14:02,642 --> 00:14:04,511 ‫- اوه. ‫نه، مرسی، عزیزم. 293 00:14:04,544 --> 00:14:06,213 ‫- لطفاً ‫یه چیزی بخور. 294 00:14:06,246 --> 00:14:09,983 ‫- شاید بعداً. 295 00:14:10,017 --> 00:14:11,384 ‫بیا، بذار من اینو انجام بدم. ‫یه کم زنگ زدم. 296 00:14:11,418 --> 00:14:13,086 ‫باید برای فردا ‫خودمو آماده کنم. 297 00:14:13,120 --> 00:14:15,555 ‫- مطمئنی این‌قدر زود ‫می‌خوای برگردی؟ 298 00:14:15,588 --> 00:14:17,390 ‫شاید باید ‫به خودت وقت بیشتری بدی. 299 00:14:17,424 --> 00:14:20,894 ‫- فرشته‌ی ویک ‫خودش پولشو جور نمی‌کنه. 300 00:14:20,928 --> 00:14:23,897 ‫و قراره بهترین ‫قبر تو اون قبرستون رو داشته باشه 301 00:14:25,265 --> 00:14:27,367 ‫اون دیگه کیه؟ 302 00:14:27,400 --> 00:14:28,969 ‫احتمالاً پسرم 303 00:14:29,002 --> 00:14:30,570 ‫دوباره می‌خواد ‫منصرفم کنه. 304 00:14:30,603 --> 00:14:32,405 ‫خب، می‌تونی بهش بگی-- 305 00:14:32,439 --> 00:14:34,541 ‫بی‌خیال، ‫خودم بهش می‌گم. 306 00:14:34,574 --> 00:14:37,677 ‫- یه کارآگاه می‌بینم؟ ‫- سلام، امت. 307 00:14:37,710 --> 00:14:42,015 ‫- برام مهم نیست ‫تو چی می‌گی، مایکل، من... 308 00:14:44,084 --> 00:14:45,185 ‫کارل. 309 00:14:45,218 --> 00:14:48,221 ‫- سلام، دبی. 310 00:14:51,691 --> 00:14:55,028 ‫- اوم، ‫گلهات رو گرفتیم. 311 00:14:55,062 --> 00:14:57,530 ‫خیلی لطف کردی ‫که یاد ویک بودی. 312 00:14:57,564 --> 00:15:00,033 ‫- آدم خوبی بود. 313 00:15:00,067 --> 00:15:03,603 ‫- اونم از تو خوشش می‌اومد. 314 00:15:03,636 --> 00:15:06,206 ‫- ببخشید، هنوز ‫فرصت نکردم یه یادداشت بنویسم. 315 00:15:06,239 --> 00:15:08,541 ‫- می‌فهمم. 316 00:15:08,575 --> 00:15:10,277 ‫- می‌خوای بیای تو؟ 317 00:15:10,310 --> 00:15:12,612 ‫یه کم کیک میوه‌ای ‫از کریسمس مونده. 318 00:15:12,645 --> 00:15:14,314 ‫- امت حالا اینجا زندگی می‌کنه. 319 00:15:14,347 --> 00:15:16,449 ‫باید یکی باشه ‫که حسابی رو مخم بره. 320 00:15:16,483 --> 00:15:18,051 ‫- در واقع، ‫فقط اومدم ببینم 321 00:15:18,085 --> 00:15:20,687 ‫دوست داری بریم بیرون ‫یه چیزی بخوریم. 322 00:15:20,720 --> 00:15:22,555 ‫- صحبت از فرشته شد. 323 00:15:22,589 --> 00:15:25,358 ‫دوست داره بره، ‫مگه نه، دب؟ 324 00:15:25,392 --> 00:15:27,060 ‫فقط تا یه ساعت ‫مناسبی برگردونش. 325 00:15:27,094 --> 00:15:28,695 ‫مرسی، اوم، کارل، 326 00:15:28,728 --> 00:15:33,200 ‫ولی من از فردا ‫دوباره تو رستوران شروع می‌کنم. 327 00:15:33,233 --> 00:15:37,470 ‫شاید یه وقت دیگه. 328 00:15:39,606 --> 00:15:41,474 ‫- عاشقشه. ‫لعنتی عاشقشه. 329 00:15:41,508 --> 00:15:42,475 ‫می‌گه نابغه‌ست. 330 00:15:42,509 --> 00:15:43,743 ‫- خوبه. 331 00:15:43,776 --> 00:15:45,512 ‫- قسم می‌خوره ‫که مهم نیست چی بشه، 332 00:15:45,545 --> 00:15:47,080 ‫شخصیت‌ها دقیقاً ‫همون‌جوری می‌مونن 333 00:15:47,114 --> 00:15:50,117 ‫که تو کامیکن: ‫سخت، تیز و کوییر. 334 00:15:50,150 --> 00:15:51,751 ‫عالیه. 335 00:15:51,784 --> 00:15:53,586 ‫اوه، اینو بشنو. 336 00:15:53,620 --> 00:15:55,522 ‫وقتی بهش گفتیم شخصیت ریج ‫رو بر اساس تو ساختیم، 337 00:15:55,555 --> 00:15:57,457 ‫گفت، ‫«باید این یارو رو ببینم.» 338 00:15:57,490 --> 00:15:59,726 ‫برای همین قرار گذاشتیم ‫فردا شب بریم بابل، 339 00:15:59,759 --> 00:16:02,062 ‫البته اگه ‫تو وقت داشته باشی. 340 00:16:02,095 --> 00:16:03,730 ‫- خب، ‫باید جوراب‌شلواریمو 341 00:16:03,763 --> 00:16:06,199 ‫از خشکشویی بگیرم. 342 00:16:10,137 --> 00:16:13,473 ‫- چی، به خودت صدمه زدی؟ 343 00:16:13,506 --> 00:16:15,742 ‫- حتماً تو ایبیزا ‫یه عضله‌م کشیده شده. 344 00:16:15,775 --> 00:16:16,776 ‫آره. 345 00:16:16,809 --> 00:16:19,979 ‫شرط می‌بندم می‌تونم ‫حدس بزنم کدومش. 346 00:16:22,782 --> 00:16:26,219 ‫می‌دونی، ‫خیلی خسته به نظر میای. 347 00:16:26,253 --> 00:16:29,422 ‫- فقط جت‌لگ. 348 00:16:29,456 --> 00:16:32,392 ‫من فوق‌العاده‌ام، سنیور. 349 00:16:34,661 --> 00:16:37,630 ‫- ای کاش می‌تونستم ‫همینو درباره شلوارکت بگم. 350 00:16:37,664 --> 00:16:41,168 ‫هی، اونجا خودتو سرگرم نکن. 351 00:16:41,201 --> 00:16:44,371 ‫من نقشه‌های دیگه دارم. 352 00:16:46,439 --> 00:16:51,778 ‫برایان، می‌خوای ‫تلفنو جواب بدم؟ 353 00:16:51,811 --> 00:16:56,049 ‫پیام بذارن. 354 00:16:56,083 --> 00:16:58,151 ‫- سلام، آقای کینی، ‫من دکتر رابینوویتز 355 00:16:58,185 --> 00:17:00,420 ‫از مرکز انکولوژی ‫جانز هاپکینزم. 356 00:17:00,453 --> 00:17:02,655 ‫دوست دارم درباره ‫گزینه‌های بعد از جراحیتون صحبت کنیم، 357 00:17:02,689 --> 00:17:08,161 ‫لطفاً با من تماس بگیرین ‫به شماره ۴۱۰-۵۵۵-۴۸۳۲. 358 00:17:09,462 --> 00:17:12,799 ‫برایان... 359 00:17:12,832 --> 00:17:16,269 ‫وقتی به خاله عزیزم فی ‫گفتم می‌خوام 360 00:17:16,303 --> 00:17:17,704 ‫برای تولد هشتادسالگیش ‫یه چیز خاص نقاشی کنم، 361 00:17:17,737 --> 00:17:20,073 ‫گفت، «سامی، ‫من هیچ‌وقت نقاشیاتو دوست نداشتم، 362 00:17:20,107 --> 00:17:21,608 ‫ولی اتاق‌خواب ‫واقعاً یه رنگ جدید لازم داره.» 363 00:17:22,642 --> 00:17:24,177 ‫- انگار خاله ریتای منه. 364 00:17:24,211 --> 00:17:25,445 ‫- خب، می‌دونی ‫خانواده چی می‌گن. 365 00:17:25,478 --> 00:17:26,546 ‫هیچ‌وقت کارتو ‫قدردانی نمی‌کنن. 366 00:17:26,579 --> 00:17:27,680 ‫- آه، نه تو این خونه. 367 00:17:27,714 --> 00:17:30,283 ‫من عاشق نقاشیای لیندسیم. 368 00:17:30,317 --> 00:17:32,752 ‫- تو نقاشی می‌کنی؟ ‫- یه کم ور می‌رم. 369 00:17:32,785 --> 00:17:35,555 ‫- آها. ‫چرا بهم نگفتی؟ 370 00:17:35,588 --> 00:17:37,457 ‫- این مثل اینه که ‫به یوناس سالک بگی، 371 00:17:37,490 --> 00:17:39,459 ‫«من تو زیرزمینم ‫روی یه واکسن کار کردم.» 372 00:17:39,492 --> 00:17:42,362 ‫- زیادی متواضعه، ‫من به جاش پز می‌دم. 373 00:17:42,395 --> 00:17:43,863 ‫- مل! ‫- خفه شو. 374 00:17:43,896 --> 00:17:45,332 ‫تو کارنگی ملون درس خوند، 375 00:17:45,365 --> 00:17:46,566 ‫نقاشیاش تو چند تا ‫نمایشگاه بود. 376 00:17:46,599 --> 00:17:47,734 ‫- تحت تأثیر قرار گرفتم. ‫- نه، لازم نیست. 377 00:17:47,767 --> 00:17:49,769 ‫اون مال سال‌ها پیش بود. 378 00:17:49,802 --> 00:17:51,704 ‫- چرا به سام نشون نمی‌دی؟ ‫- نه. 379 00:17:51,738 --> 00:17:53,206 ‫قطعاً نه. 380 00:17:53,240 --> 00:17:55,175 ‫- مطمئنم که ‫خیلی خجالت می‌کشه 381 00:17:55,208 --> 00:17:56,376 ‫از اینکه بذاره کسی ‫کارشو ببینه، 382 00:17:56,409 --> 00:17:57,377 ‫که کاملاً درک می‌کنم. 383 00:17:57,410 --> 00:17:58,445 ‫- مرسی، سام. 384 00:17:58,478 --> 00:18:00,580 ‫- ولی من می‌گم، «بی‌خیال شو.» 385 00:18:00,613 --> 00:18:03,783 ‫هر هنرمندی خودمحور، ‫خودپرست و فاشیسته. 386 00:18:03,816 --> 00:18:09,522 ‫پس این ادای تواضع ‫رو برام درنیار، هوم؟ 387 00:18:09,556 --> 00:18:11,624 ‫هوم. 388 00:18:11,658 --> 00:18:15,195 ‫- خیلی خجالت کشیدم. 389 00:18:15,228 --> 00:18:17,797 ‫- بیا دیگه. 390 00:18:17,830 --> 00:18:19,499 ‫چند بار ‫یه هنرمند معروف داری 391 00:18:19,532 --> 00:18:22,635 ‫که کارتو نقد کنه، ‫بینش خلاقشو باهات به اشتراک بذاره؟ 392 00:18:22,669 --> 00:18:25,104 ‫تو چی فکر می‌کنی، سام؟ 393 00:18:30,677 --> 00:18:32,912 ‫- رنگای قشنگ. 394 00:18:32,945 --> 00:18:35,782 ‫- همین؟ ‫- اون-- ‫ اون خط‌خطی گوشه رو دوست دارم. 395 00:18:35,815 --> 00:18:38,518 ‫- بامزه. ‫- «بامزه.» 396 00:18:38,551 --> 00:18:40,220 ‫- بامزه. ‫- «بامزه.» 397 00:18:40,253 --> 00:18:41,921 ‫فکر کنم سام به اندازه کافی دیده. ‫- هی... 398 00:18:41,954 --> 00:18:43,623 ‫- از من چی می‌پرسی؟ ‫من چه می‌دونم 399 00:18:43,656 --> 00:18:45,358 ‫از هنر بقیه؟ ‫من فقط کار خودمو می‌کنم. 400 00:18:45,392 --> 00:18:46,359 ‫- منصفانه‌ست. 401 00:18:46,393 --> 00:18:48,428 ‫- مهم‌تر... 402 00:18:48,461 --> 00:18:53,233 ‫تو چی فکر می‌کنی؟ 403 00:18:53,266 --> 00:18:56,269 ‫- فکر می‌کنم خشک و دانشگاهی‌ان، ‫تقلیدی‌ان، بی‌روح‌ان، 404 00:18:56,303 --> 00:18:58,271 ‫و این تقریباً ‫همون دلیلیه 405 00:18:58,305 --> 00:19:01,241 ‫که نقاشی رو ول کردم. 406 00:19:01,274 --> 00:19:03,910 ‫- خب، یه چیزی ‫یه زمانی باید بهت الهام داده باشه. 407 00:19:03,943 --> 00:19:08,415 ‫- این یکی. ‫من عاشق اینم. 408 00:19:09,582 --> 00:19:11,518 ‫هوم؟ 409 00:19:19,459 --> 00:19:21,828 ‫- اوه، آره. 410 00:19:21,861 --> 00:19:24,197 ‫یه پیرمرد بی‌خانمان بود ‫که هر روز سر راهم 411 00:19:24,231 --> 00:19:27,467 ‫به کلاس می‌دیدمش. 412 00:19:27,500 --> 00:19:29,569 ‫صورتش پر از خطوط بود، انگار تسخیر شده، 413 00:19:29,602 --> 00:19:32,405 ‫مثل اینکه داشت ‫به مرگ زل می‌زد-- 414 00:19:32,439 --> 00:19:36,976 ‫یا بدتر، ‫به شکست زندگیش. 415 00:19:37,009 --> 00:19:41,681 ‫نمی‌دونم چرا. ‫باید ازش طرح می‌کشیدم. 416 00:19:41,714 --> 00:19:45,718 ‫هوم. 417 00:19:51,858 --> 00:19:53,293 ‫- هی. ‫نظرت چیه؟ 418 00:19:53,326 --> 00:19:54,461 ‫فکر کردم ‫بذارمش جلوی مجله 419 00:19:54,494 --> 00:19:57,797 ‫وقتی شماره بعدی ‫منتشر بشه. 420 00:20:00,500 --> 00:20:02,702 ‫چیه؟ خوشت نیومد؟ 421 00:20:02,735 --> 00:20:04,604 ‫- می‌دونستی؟ 422 00:20:04,637 --> 00:20:08,475 ‫- ها؟ 423 00:20:08,508 --> 00:20:12,845 ‫- می‌دونستی؟ 424 00:20:12,879 --> 00:20:16,883 ‫- چیو می‌دونستم؟ ‫- درباره برایان. 425 00:20:16,916 --> 00:20:18,618 ‫اون به ایبیزا نرفته. 426 00:20:18,651 --> 00:20:21,754 ‫- خب، کجا رفته؟ ‫ساحل جنوبی؟ کانکون؟ 427 00:20:21,788 --> 00:20:26,259 ‫- جانز هاپکینز. 428 00:20:26,293 --> 00:20:27,627 ‫یه بیمارستانه ‫تو بالتیمور. 429 00:20:27,660 --> 00:20:31,898 ‫- می‌دونم چیه. 430 00:20:31,931 --> 00:20:35,502 ‫اونجا چی کار می‌کرد؟ 431 00:20:35,535 --> 00:20:37,770 ‫- یه پیام ‫از یه دکتر رابینوویتز 432 00:20:37,804 --> 00:20:43,476 ‫رو دستگاهش بود، ‫که حالشو بعد از جراحی پرسیده بود... 433 00:20:43,510 --> 00:20:47,347 ‫و درباره ‫درمان‌های بعدی صحبت کرده بود. 434 00:20:47,380 --> 00:20:50,350 ‫منم به بیمارستان زنگ زدم ‫تا ببینم دکتر رابینوویتز کیه، 435 00:20:50,383 --> 00:20:52,885 ‫و اون یه انکولوژیسته 436 00:20:52,919 --> 00:20:55,788 ‫که متخصص ‫سرطان بیضه‌ست. 437 00:20:59,058 --> 00:21:02,562 ‫- خدای من. 438 00:21:02,595 --> 00:21:06,265 ‫پس واقعاً نمی‌دونستی؟ 439 00:21:11,804 --> 00:21:13,973 ‫خب، اگه به تو نگفته ‫و به منم نگفته، 440 00:21:14,006 --> 00:21:17,310 ‫پس به کی گفته؟ 441 00:21:19,078 --> 00:21:21,814 ‫- حدسم اینه به هیچ‌کس. 442 00:21:21,848 --> 00:21:24,684 ‫- که سرطان داره؟ 443 00:21:27,354 --> 00:21:30,056 ‫- خب، مطمئنم ‫اگه می‌خواست ما بدونیم، 444 00:21:30,089 --> 00:21:32,091 ‫بهمون گفته بود. 445 00:21:32,124 --> 00:21:34,427 ‫- ما باید چی کار کنیم؟ 446 00:21:34,461 --> 00:21:35,695 ‫دهنمونو ببندیم؟ 447 00:21:35,728 --> 00:21:38,965 ‫طوری رفتار کنیم ‫که انگار هیچی نمی‌دونیم؟ 448 00:21:38,998 --> 00:21:40,733 ‫- اگه این چیزیه که اون می‌خواد، 449 00:21:40,767 --> 00:21:45,104 ‫دقیقاً همونه که ‫ما قراره انجام بدیم. 450 00:21:57,384 --> 00:22:00,720 ‫- فروش اندوویر ۱۵ درصد ‫رفته بالا 451 00:22:00,753 --> 00:22:02,955 ‫از وقتی ‫آخرین کمپینشونو راه انداختیم، 452 00:22:02,989 --> 00:22:04,557 ‫و می‌خوان دوباره رزرو کنن 453 00:22:04,591 --> 00:22:06,426 ‫برای شماره بعدی ‫مجله ادووکیت 454 00:22:06,459 --> 00:22:08,461 ‫و همین‌طور... 455 00:22:08,495 --> 00:22:12,131 ‫پاز و هیت. 456 00:22:12,164 --> 00:22:13,633 ‫خب، تد، ‫ما به نرخ‌ها نیاز داریم. 457 00:22:13,666 --> 00:22:15,702 ‫- اوه، روش کار می‌کنم. 458 00:22:15,735 --> 00:22:17,570 ‫- و همین‌طور ‫به یه کمپین جدید نیاز داریم 459 00:22:17,604 --> 00:22:19,105 ‫برای بعد از این یکی. 460 00:22:19,138 --> 00:22:21,474 ‫- من چند تا طرح اولیه ‫براتون آماده کردم که ببینید. 461 00:22:21,508 --> 00:22:22,575 ‫- و من متن تبلیغاتی ‫براشون دارم. 462 00:22:22,609 --> 00:22:23,743 ‫- آفرین. 463 00:22:23,776 --> 00:22:28,014 ‫خب، حالا، اوم، ‫براون اتلتیکس چی؟ 464 00:22:28,047 --> 00:22:30,149 ‫ما... 465 00:22:30,182 --> 00:22:31,851 ‫قراردادا رو گرفتیم؟ 466 00:22:31,884 --> 00:22:34,621 ‫- دیروز اومد ‫با یه پیش‌پرداخت ۱۰ هزار دلاری. 467 00:22:34,654 --> 00:22:35,855 ‫- قبلاً تو بانکه. 468 00:22:36,956 --> 00:22:37,990 ‫برایان؟ 469 00:22:38,024 --> 00:22:41,894 ‫- خوبی؟ ‫- برایان؟ 470 00:22:44,163 --> 00:22:47,500 ‫آره. 471 00:22:47,534 --> 00:22:49,902 ‫آره، فقط، اوم... 472 00:22:49,936 --> 00:22:54,774 ‫یه لحظه ببخشید. 473 00:23:06,686 --> 00:23:07,954 ‫- برایان؟ 474 00:23:07,987 --> 00:23:11,924 ‫من خوبم. 475 00:23:11,958 --> 00:23:13,092 ‫- خب، اصلاً ‫این‌جوری به نظر نمیای. 476 00:23:13,125 --> 00:23:15,027 ‫اونجا نزدیک بود ‫غش کنی. 477 00:23:15,061 --> 00:23:17,029 ‫- آره، فقط یه کم از سفرم ‫خسته‌م، همین. 478 00:23:17,063 --> 00:23:18,631 ‫- خب، ‫شاید بهتره بری خونه. 479 00:23:18,665 --> 00:23:19,699 ‫منظورم اینه، ‫ما می‌تونیم اینو فردا-- 480 00:23:19,732 --> 00:23:21,801 ‫- گفتم خوبم. 481 00:23:21,834 --> 00:23:25,538 ‫حالا بیا این ‫جلسه لعنتی رو تموم کنیم. 482 00:23:25,572 --> 00:23:28,207 ‫- لازم نیست ‫این‌قدر تند بری. 483 00:23:31,077 --> 00:23:33,646 ‫- یه بشقاب صورتی. 484 00:23:33,680 --> 00:23:36,716 ‫یه غذای گوشتی. ‫- اوم، پای گوشت. 485 00:23:36,749 --> 00:23:40,052 ‫- پای گوشت. ‫ببخشید، روز اول برگشتنه و اینا. 486 00:23:40,086 --> 00:23:42,188 ‫خب، کی بود ‫غذای گوشتی سفارش داده بود؟ 487 00:23:42,221 --> 00:23:43,556 ‫- غذای گوشتی! 488 00:23:43,590 --> 00:23:45,191 ‫- چی کار کردی، ‫میزتو عوض کردی؟ 489 00:23:45,224 --> 00:23:47,994 ‫ببخشید، عزیزم. ‫بیا، ایناهاش. 490 00:23:48,027 --> 00:23:50,863 ‫حرفه‌ای خدمات شخصی ‫مورد علاقه‌م چطوره؟ 491 00:23:50,897 --> 00:23:53,733 ‫البته به جز کارلوس ‫تو خونه ماساژ. 492 00:23:53,766 --> 00:23:55,668 ‫- خوبم. 493 00:23:55,702 --> 00:23:57,937 ‫- خب، فکر کردم اگه کارت تموم شده، ‫تا خونه همراهیت کنم. 494 00:23:57,970 --> 00:24:02,008 ‫خب، چه «تری» نجیبانه. 495 00:24:02,041 --> 00:24:03,242 ‫ولی من تا ‫یک و نیم کارم تموم نمی‌شه. 496 00:24:03,275 --> 00:24:04,677 ‫- اوه، خب این فقط ‫نیم‌ساعت-- 497 00:24:04,711 --> 00:24:06,879 ‫- صبح. 498 00:24:06,913 --> 00:24:08,548 ‫یه شیفت دیگه گرفتم. 499 00:24:08,581 --> 00:24:11,718 ‫کی باید باهاش بخوابی ‫تا اینجا سرویس بگیری؟ 500 00:24:11,751 --> 00:24:15,021 ‫- من، یعنی باید ‫خیلی منتظر بمونی. 501 00:24:15,054 --> 00:24:16,989 ‫- ببخشید، عزیزم. ‫چی برات بیارم؟ 502 00:24:17,023 --> 00:24:19,025 ‫- من سوپ نخود بودم، یادته؟ 503 00:24:19,058 --> 00:24:22,562 ‫- اوه، درسته. 504 00:24:22,595 --> 00:24:24,130 ‫- دبی؟ ‫- می‌شه یه سوپ نخود بیارید، لطفاً؟ 505 00:24:24,163 --> 00:24:26,966 ‫- آره، الان میارم. 506 00:24:26,999 --> 00:24:28,835 ‫- دبی؟ ‫- آره. 507 00:24:28,868 --> 00:24:32,038 ‫- من هارواردم. ‫دوست ویک. 508 00:24:32,071 --> 00:24:33,706 ‫فقط خواستم بگم ‫چقدر ناراحت شدم 509 00:24:33,740 --> 00:24:34,841 ‫که شنیدم فوت کرده. 510 00:24:34,874 --> 00:24:36,242 ‫- اوه، مرسی. 511 00:24:36,275 --> 00:24:37,877 ‫- همیشه می‌گفت 512 00:24:37,910 --> 00:24:40,246 ‫شما دو تا ‫چه رابطه‌ی خوبی داشتین... 513 00:24:40,279 --> 00:24:42,014 ‫که چطور به تو افتخار می‌کرد. 514 00:24:42,048 --> 00:24:43,516 ‫تو فقط خواهرش نبودی، 515 00:24:43,550 --> 00:24:47,019 ‫تو، اوم، ‫بهترین دوستش بودی. 516 00:24:49,656 --> 00:24:51,057 ‫- ببخشید، باید ‫این سفارش رو ببرم. 517 00:24:51,090 --> 00:24:53,760 ‫- می‌دونم الان ‫برات چقدر سخته، 518 00:24:53,793 --> 00:24:55,595 ‫ولی حداقل این آرامش رو داری 519 00:24:55,628 --> 00:24:58,898 ‫که می‌دونی چقدر دوستت داشت. 520 00:25:26,793 --> 00:25:30,663 ‫- دب. 521 00:25:30,697 --> 00:25:32,899 ‫دبی؟ ‫- ها؟ 522 00:25:32,932 --> 00:25:34,767 ‫- بیا--بیا بشین. 523 00:25:34,801 --> 00:25:37,937 ‫بیا بشین. 524 00:25:42,108 --> 00:25:43,943 ‫- بهش گفتم زوده. 525 00:25:43,976 --> 00:25:46,178 ‫- فقط یه کم حالم بد شد، ‫همین. 526 00:25:46,212 --> 00:25:47,914 ‫هنوز تعادلمو ‫کامل به دست نیاوردم. 527 00:25:47,947 --> 00:25:50,216 ‫فردا بهتر می‌شم. 528 00:25:50,249 --> 00:25:52,785 ‫- فردا یا پس‌فردا ‫برنمی‌گردی. 529 00:25:52,819 --> 00:25:53,786 ‫چند هفته مرخصی می‌گیری-- 530 00:25:53,820 --> 00:25:54,854 ‫- به هیچ وجه! 531 00:25:54,887 --> 00:25:58,658 ‫- می‌شه آروم باشی، ‫لطفاً؟ 532 00:25:58,691 --> 00:26:00,192 ‫- ما فقط ‫به فکر صلاح توایم. 533 00:26:00,226 --> 00:26:03,095 ‫من خودم می‌دونم ‫چی به نفعمه. 534 00:26:03,129 --> 00:26:06,265 ‫اینکه کار کنم، تا بتونم ‫هزینه‌ی یادبود ویک رو بدم. 535 00:26:06,298 --> 00:26:09,836 ‫- این دلیل نمی‌شه ‫خودتو بکشی. 536 00:26:09,869 --> 00:26:12,338 ‫- تو نمی‌فهمی. 537 00:26:12,371 --> 00:26:15,107 ‫اصلاً هیچی ‫نمی‌فهمی. 538 00:26:15,141 --> 00:26:19,111 ‫- خب، چرا ‫یه اشاره نمی‌کنی؟ 539 00:26:30,890 --> 00:26:32,692 ‫- همشون خیلی زنده‌ان، ‫پویا. 540 00:26:32,725 --> 00:26:33,826 ‫نمی‌دونم کدومو انتخاب کنم. 541 00:26:33,860 --> 00:26:37,697 ‫- هوم. 542 00:26:37,730 --> 00:26:39,265 ‫همه‌شونو بردار. 543 00:26:39,298 --> 00:26:43,169 ‫- یه راه‌حل ‫ساده و عملی. 544 00:26:44,203 --> 00:26:47,306 ‫- هوم؟ ‫- هوم-هوم. 545 00:26:47,339 --> 00:26:49,776 ‫- غافلگیرم کردی. 546 00:26:49,809 --> 00:26:52,311 ‫- اوه؟ ‫- هوم. 547 00:26:52,344 --> 00:26:56,415 ‫منظورم اینه، با نگاه کردن به تو... ‫هیچ‌کس فکرشو نمی‌کنه... 548 00:26:56,448 --> 00:26:58,918 ‫- که من لزبینم؟ 549 00:26:58,951 --> 00:27:01,320 ‫- که یه بلوند خوشگل ‫بتونه باهوش باشه، 550 00:27:01,353 --> 00:27:03,322 ‫صادق، بامزه... 551 00:27:03,355 --> 00:27:05,725 ‫و فوق‌العاده بااستعداد. 552 00:27:05,758 --> 00:27:09,328 ‫- خب، این که خیلی هم ‫عجیب نیست. ‫- نیست؟ 553 00:27:09,361 --> 00:27:12,064 ‫- خب، تو واقعاً ‫چند تا زن رو میشناسی، 554 00:27:12,098 --> 00:27:14,867 ‫یا گذاشتی بشناسنت، ‫قبل از اینکه باهاشون بخوابی، یا باهاشون ازدواج کنی؟ 555 00:27:16,803 --> 00:27:19,405 ‫و در مورد استعدادم، ‫خب... 556 00:27:19,438 --> 00:27:22,208 ‫با توجه به واکنش تو، ‫هر چیزی بود جز فوق‌العاده. 557 00:27:22,241 --> 00:27:24,410 ‫- نه، نه، ببین، ‫اینجا اشتباه می‌کنی. 558 00:27:24,443 --> 00:27:26,012 ‫اون طرحی که ‫از اون مرد بی‌خانمان کشیدی؟ 559 00:27:26,045 --> 00:27:27,413 ‫هو-هو. 560 00:27:27,446 --> 00:27:29,749 ‫- سال‌هاست ‫چیز اینجوری نکشیدم. 561 00:27:29,782 --> 00:27:31,050 ‫- باید بکشی. 562 00:27:31,083 --> 00:27:32,819 ‫- شاید یه روز. 563 00:27:32,852 --> 00:27:34,754 ‫- چرا حالا نه؟ 564 00:27:34,787 --> 00:27:37,690 ‫- حالا، خیلی گرفتارم ‫با زن بودن، مادر بودن. 565 00:27:37,724 --> 00:27:39,058 ‫- هوم. ‫- و بعد کارم. 566 00:27:39,091 --> 00:27:41,060 ‫- اوه، لطفاً. ‫این بهونه‌ها رو برام نیار، خانوم. 567 00:27:41,093 --> 00:27:43,029 ‫اگه هنرمندی، ‫هیچ‌چیز جلوتو نمی‌گیره. 568 00:27:43,062 --> 00:27:44,897 ‫من می‌تونستم تو هواپیما ‫در حال سقوط باشم، 569 00:27:44,931 --> 00:27:46,766 ‫در حال تخلیه، ‫یا با آخرین معشوقه‌م، 570 00:27:46,799 --> 00:27:49,335 ‫باز هم دستم ‫به کاغذ می‌رفت. 571 00:27:49,368 --> 00:27:52,338 ‫بیا. 572 00:27:55,241 --> 00:27:57,176 ‫یه چیزی بکش. 573 00:27:57,209 --> 00:27:59,779 ‫- حالا؟ ‫- آره. 574 00:27:59,812 --> 00:28:01,313 ‫- خب، چی باید بکشم؟ 575 00:28:01,347 --> 00:28:03,315 ‫- هر چی ‫بهت الهام می‌ده. 576 00:28:03,349 --> 00:28:05,417 ‫یه صندلی، یه سیب. 577 00:28:07,353 --> 00:28:08,454 ‫- تو؟ 578 00:28:10,757 --> 00:28:12,458 ‫من؟ 579 00:28:12,491 --> 00:28:15,427 ‫- تو. 580 00:28:18,397 --> 00:28:21,834 ‫- باشه. 581 00:28:21,868 --> 00:28:23,870 ‫- اوم، داری چی کار می‌کنی؟ 582 00:28:23,903 --> 00:28:26,472 ‫- چی به نظر میاد؟ ‫- نه، نه، نه، سام، صبر کن. 583 00:28:26,505 --> 00:28:28,007 ‫لازم نیست واقعاً ‫لباستو-- 584 00:28:28,040 --> 00:28:29,075 ‫- آها، ایناهاش. ‫- نه. 585 00:28:29,108 --> 00:28:31,811 ‫بدن انسان. 586 00:28:31,844 --> 00:28:33,846 ‫قرن‌هاست ‫به هنرمندا الهام داده. 587 00:28:33,880 --> 00:28:37,383 ‫- اوه، باورم نمی‌شه. 588 00:28:37,416 --> 00:28:40,820 ‫کمتر کسی باورش می‌شه. 589 00:28:46,125 --> 00:28:50,462 ‫- اونجا وای نستا زل بزنی. ‫یه چیزی بکش. 590 00:29:01,974 --> 00:29:04,977 ‫- وای، چه چیز بزرگی ‫داری. 591 00:29:05,011 --> 00:29:08,247 ‫- لعنتی. ‫این واقعیه؟ 592 00:29:08,280 --> 00:29:09,882 ‫- واقعیه، آره، 593 00:29:09,916 --> 00:29:12,051 ‫ولی باید چشاتو ‫از تو شلوارت بیاری بیرون. 594 00:29:12,084 --> 00:29:15,387 ‫اون باته. 595 00:29:15,421 --> 00:29:16,989 ‫- چرا از اینجا نمی‌ریم؟ 596 00:29:17,023 --> 00:29:18,858 ‫- شب هنوز زیر 30 هست. 597 00:29:18,891 --> 00:29:19,859 ‫- زیاد محکم نزن. 598 00:29:19,892 --> 00:29:20,993 ‫- هی! ‫- آخ! 599 00:29:21,027 --> 00:29:23,395 ‫- تو خشن بازی می‌کنی. ‫- خوبی؟ 600 00:29:23,429 --> 00:29:24,931 ‫منظورم اینه، سفرت چطور بود؟ 601 00:29:24,964 --> 00:29:27,333 ‫- نزدیک بود برنگردم. 602 00:29:27,366 --> 00:29:29,268 ‫- دلمون برات تنگ می‌شد. 603 00:29:29,301 --> 00:29:30,803 ‫- حتماً این اونه. 604 00:29:30,837 --> 00:29:32,872 ‫دقیقاً شبیه ریجه. 605 00:29:32,905 --> 00:29:35,541 ‫- برایان، ‫این برت کلره. 606 00:29:35,574 --> 00:29:38,277 ‫- آه، پسر اعجوبه ‫هالیوود. 607 00:29:40,246 --> 00:29:42,348 ‫- صداشم شبیهشه. 608 00:29:42,381 --> 00:29:46,352 ‫- و برنده بزرگ، ‫و منظورم واقعاً برنده بزرگه، 609 00:29:46,385 --> 00:29:50,356 ‫مسابقه ویلی خیس امسال، مارکوئه! 610 00:29:54,927 --> 00:29:56,295 ‫- اوه، آره. 611 00:29:56,328 --> 00:29:59,031 ‫- * امشب منو ببر، ‫تو خیلی خوب حرکت می‌کنی * 612 00:29:59,065 --> 00:30:00,833 ‫* امشب منو ببر 613 00:30:00,867 --> 00:30:02,434 ‫- می‌دونی، علاوه بر ‫برنده بزرگ امسال، 614 00:30:02,468 --> 00:30:06,438 ‫یه سری بازنده‌های بزرگم داریم. 615 00:30:06,472 --> 00:30:10,376 ‫فکر کنم برم ‫یه کم دلداریشون بدم. 616 00:30:13,880 --> 00:30:16,615 ‫- چرا گذاشتی بیاد اینجا؟ ‫باید خونه استراحت کنه. 617 00:30:16,648 --> 00:30:20,819 ‫- چطور می‌تونستم جلوشو بگیرم ‫وقتی قرار نیست چیزی بدونم؟ 618 00:30:23,222 --> 00:30:24,991 ‫- قراره ‫اینجا رو دقیقاً 619 00:30:25,024 --> 00:30:27,927 ‫همون‌جوری که هست ‫برای فیلم بازسازی کنم. 620 00:30:27,960 --> 00:30:29,461 ‫- دیدی؟ ‫گفتم که. 621 00:30:29,495 --> 00:30:31,263 ‫می‌دونی، ‫بنم یه نویسنده‌ست. 622 00:30:31,297 --> 00:30:34,934 ‫- فیلمنامه؟ ‫- کتاب. 623 00:30:34,967 --> 00:30:36,335 ‫تازه یه رمان تموم کرده. 624 00:30:36,368 --> 00:30:37,870 ‫- درباره چیه؟ 625 00:30:37,904 --> 00:30:40,472 ‫- یه داستان عاشقانه‌ست ‫بین دو تا مرد، 626 00:30:40,506 --> 00:30:42,942 ‫تو پاریس، دهه ۳۰. 627 00:30:42,975 --> 00:30:44,343 ‫- فیلم‌های تاریخی ‫سخت فروش می‌رن. 628 00:30:44,376 --> 00:30:46,345 ‫- قصد نداشتم بفروشمش. 629 00:30:46,378 --> 00:30:49,949 ‫تازه، مطمئنم ‫به سلیقه تو نمی‌خوره. 630 00:30:49,982 --> 00:30:51,350 ‫- و چی می‌خوره؟ 631 00:30:51,383 --> 00:30:53,619 ‫- سرگرمی بی‌مغز ‫برای پسرای دوازده‌ساله. 632 00:30:53,652 --> 00:30:55,254 ‫- خدا به خیر کنه، بن. 633 00:30:55,287 --> 00:30:56,622 ‫- نه، دوست دارم ‫بشنوم چی می‌خواد بگه. 634 00:30:56,655 --> 00:30:58,624 ‫لطفاً، ادامه بده. 635 00:30:58,657 --> 00:31:01,928 ‫- خب، با توجه به اینکه تو گی هستی، ‫و تقریباً 636 00:31:01,961 --> 00:31:03,562 ‫قدرت اینو داری ‫هر کاری دلت خواست بکنی، 637 00:31:03,595 --> 00:31:05,898 ‫آدم فکر می‌کنه شاید یه پروژه‌ای ‫با یه اهمیت، 638 00:31:05,932 --> 00:31:08,534 ‫یه مسئولیت اجتماعی انجام بدی. 639 00:31:08,567 --> 00:31:12,238 ‫- * امشب منو ببر، ‫تو خیلی خوب حرکت می‌کنی * 640 00:31:12,271 --> 00:31:13,906 ‫* امشب منو ببر 641 00:31:13,940 --> 00:31:16,408 ‫- برایان. هی. 642 00:31:16,442 --> 00:31:17,643 ‫حالم زیاد خوب نیست. 643 00:31:17,676 --> 00:31:19,511 ‫فکر کنم مسمومیت غذاییه. 644 00:31:19,545 --> 00:31:22,514 ‫- خب، پس باید بری. 645 00:31:22,548 --> 00:31:27,253 ‫- باهام میای؟ ‫لطفاً؟ 646 00:31:27,286 --> 00:31:30,256 ‫- فکر کنم بازم باختی. 647 00:31:32,691 --> 00:31:35,294 ‫- «اهمیت»؟ ‫«مسئولیت اجتماعی»؟ 648 00:31:35,327 --> 00:31:37,263 ‫چطور تونستی ‫این‌جوری بهش توهین کنی؟ 649 00:31:37,296 --> 00:31:39,598 ‫- این یارو یه متقلب. ‫یه بی‌استعداد. 650 00:31:39,631 --> 00:31:41,433 ‫- خب، ‫شاید این نظر تو باشه، 651 00:31:41,467 --> 00:31:43,135 ‫ولی اتفاقاً یکی از ‫موفق‌ترین کارگردانای 652 00:31:43,169 --> 00:31:44,136 ‫هالیووده. 653 00:31:45,504 --> 00:31:47,940 ‫- هیچ اشکالی ‫تو موفق بودن نیست. 654 00:31:47,974 --> 00:31:51,277 ‫- تا وقتی ‫خودتو نفروشی. 655 00:31:51,310 --> 00:31:53,145 ‫- کی داره ‫از فروختن حرف می‌زنه؟ 656 00:31:53,179 --> 00:31:54,546 ‫- ساده نباش. 657 00:31:54,580 --> 00:31:56,082 ‫فکر می‌کنی ‫برت کلر موفقه 658 00:31:56,115 --> 00:31:58,084 ‫چون صداقت هنریشو ‫حفظ کرده؟ 659 00:31:58,117 --> 00:32:01,020 ‫- اون عاشق کارشه ‫و لعنتی توش خوبه. 660 00:32:01,053 --> 00:32:04,156 ‫- تو باید کاملاً ‫تو هالیوود جا بیفتی. 661 00:32:04,190 --> 00:32:06,092 ‫- می‌دونی، ‫شاید من اون نابغه‌ی 662 00:32:06,125 --> 00:32:08,560 ‫بی‌سازش و درخشانی ‫که تو هستی نباشم، 663 00:32:08,594 --> 00:32:10,296 ‫ولی می‌دونی من ‫چی فکر می‌کنم؟ 664 00:32:10,329 --> 00:32:12,364 ‫فکر می‌کنم این هیچ ربطی ‫به صداقت هنری نداره. 665 00:32:12,398 --> 00:32:15,601 ‫فکر می‌کنم تو حسودی می‌کنی ‫چون یکی 666 00:32:15,634 --> 00:32:19,205 ‫می‌خواد از کامیک ما ‫یه فیلم بزرگ بسازه 667 00:32:19,238 --> 00:32:21,573 ‫و هیچ‌کس ‫حاضر نیست به رمان تو دست بزنه. 668 00:32:30,516 --> 00:32:34,486 ‫- بذار کمکت کنم. 669 00:32:34,520 --> 00:32:38,390 ‫- خودم می‌تونم. ‫- می‌دونم می‌تونی. 670 00:32:43,295 --> 00:32:47,133 ‫گرفتمش. 671 00:33:21,267 --> 00:33:24,570 ‫- فکر کردم ‫مسمومیت غذایی داری. 672 00:33:24,603 --> 00:33:28,407 ‫- خب، فکر کنم ‫فقط یه دل‌درد ساده بود. 673 00:33:34,446 --> 00:33:37,583 ‫- از ایبیزا بگو. 674 00:33:47,559 --> 00:33:52,164 ‫انگار مردم ‫و رفتم بهشت همجنس‌گراها. 675 00:33:54,166 --> 00:33:59,037 ‫مردای خوشگل، ‫همه با لباس سفید. 676 00:34:02,774 --> 00:34:06,278 ‫و هر جا می‌رفتی... 677 00:34:06,312 --> 00:34:09,548 ‫بوی... 678 00:34:09,581 --> 00:34:13,552 ‫خوشبوکننده هوای ‫با عطر لیمو می‌داد. 679 00:34:13,585 --> 00:34:17,223 ‫- به نظر عالی میاد. 680 00:34:17,256 --> 00:34:20,826 ‫- حتی با یه گاوباز ‫خوابیدم. 681 00:34:20,859 --> 00:34:23,795 ‫نه بابا. 682 00:34:26,232 --> 00:34:29,801 ‫اوله. 683 00:35:14,813 --> 00:35:16,815 ‫- مایکی. 684 00:35:16,848 --> 00:35:20,786 ‫وقتشه بلند شی-یی ‫وگرنه برای مدر-رسه دیرت می‌شه. 685 00:35:26,825 --> 00:35:29,795 ‫زود باش، راه بیفت! 686 00:35:31,563 --> 00:35:34,366 ‫مامانم دقیقاً ‫این‌جوری بیدارم می‌کرد. 687 00:35:34,400 --> 00:35:38,304 ‫- اوه، و اونم ‫برات کاپوچینو 688 00:35:38,337 --> 00:35:40,772 ‫و کروسان شکلاتی می‌آورد؟ 689 00:35:40,806 --> 00:35:42,574 ‫- مرسی که گذاشتی ‫اینجا بمونم. 690 00:35:42,608 --> 00:35:44,776 ‫- آه، هر وقت خواستی ‫می‌تونی بیای خونه مامان. 691 00:35:44,810 --> 00:35:46,912 ‫- مواظب باش، وگرنه ‫یه مهمون دائمی گیرت میاد. 692 00:35:48,347 --> 00:35:49,948 ‫مطمئنم ‫به محض اینکه برگردی، 693 00:35:49,981 --> 00:35:51,783 ‫تو و بن ‫می‌افتید تو بغل هم 694 00:35:51,817 --> 00:35:53,585 ‫و بوسه و آشتی. 695 00:35:53,619 --> 00:35:56,655 ‫- تا وقتی مثل یه حسود ‫احمق رفتار می‌کنه، نه. 696 00:35:56,688 --> 00:35:59,925 ‫- آره، منم همین کارو کردم ‫وقتی برنامه‌ریزی پارتی امت... 697 00:35:59,958 --> 00:36:02,228 ‫شروع کرد به اوج گرفتن. 698 00:36:02,261 --> 00:36:06,798 ‫هر چی موفق‌تر می‌شد، ‫من بیشتر حسادت می‌کردم. 699 00:36:06,832 --> 00:36:08,800 ‫- شاید باید ‫کلاً بی‌خیال شم. 700 00:36:08,834 --> 00:36:10,802 ‫- چی، دیوونه شدی؟ 701 00:36:10,836 --> 00:36:13,572 ‫چند بار تو عمر آدم ‫چین فرصت پیش میاد؟ 702 00:36:13,605 --> 00:36:15,807 ‫وقت تمومه. هیچ‌وقت! 703 00:36:15,841 --> 00:36:18,344 ‫- ولی اگه قراره ‫این‌همه دردسر درست کنه-- 704 00:36:18,377 --> 00:36:21,347 ‫- ببین، نمی‌تونی خودتو ‫یه شکست‌خورده کنی 705 00:36:21,380 --> 00:36:26,418 ‫تا رابطه‌ت ‫موفق بشه. 706 00:36:26,452 --> 00:36:29,488 ‫- مرسی، مامان. 707 00:36:29,521 --> 00:36:30,756 ‫- هر وقت بخوای. 708 00:36:30,789 --> 00:36:35,627 ‫- دکتز استرنج ‫شماره ۱۶۹. 709 00:36:35,661 --> 00:36:37,596 ‫ماه‌هاست دارم ‫تو ای‌بی دنبالشم. 710 00:36:37,629 --> 00:36:39,298 ‫چقدر باید، اوم-- 711 00:36:39,331 --> 00:36:41,233 ‫- این هدیه‌ی ما به توئه. ‫- اوه، مرسی بچه‌ها. 712 00:36:41,267 --> 00:36:42,501 ‫- ببخشید، ‫آقای کلر، 713 00:36:42,534 --> 00:36:43,769 ‫باید ببرمتون ‫فرودگاه 714 00:36:43,802 --> 00:36:44,870 ‫اگه می‌خوای ‫به پروازت برسی. 715 00:36:44,903 --> 00:36:46,372 ‫- الان میام. 716 00:36:46,405 --> 00:36:47,706 ‫بچه‌ها، باهاتون در تماسم. 717 00:36:47,739 --> 00:36:50,476 ‫- مرسی، برت. 718 00:36:50,509 --> 00:36:52,978 ‫- از همه‌چیز ممنون. ‫- باشه، گوش کن. 719 00:36:53,011 --> 00:36:56,348 ‫اگه نتونیم، اوم، کالین ‫یا اشتون رو برای ریج بگیریم، 720 00:36:56,382 --> 00:36:59,885 ‫برایان رو می‌گیرم. 721 00:37:05,424 --> 00:37:06,992 ‫- حالش چطوره؟ 722 00:37:07,025 --> 00:37:09,528 ‫- هنوزم وانمود می‌کنه ‫همه‌چیز روبراهه، 723 00:37:09,561 --> 00:37:14,032 ‫و منم هنوز وانمود می‌کنم ‫که چیزی نمی‌دونم. 724 00:37:14,065 --> 00:37:17,503 ‫دیگه خسته شدم. ‫می‌خوام بهش بگم. 725 00:37:17,536 --> 00:37:19,871 ‫- نمی‌تونی. 726 00:37:19,905 --> 00:37:21,873 ‫اون این‌جوری می‌خواد. 727 00:37:21,907 --> 00:37:24,343 ‫- گفتنش برای تو راحته. ‫اون دوست‌پسر تو نیست. 728 00:37:24,376 --> 00:37:26,745 ‫تو عاشقش نیستی. 729 00:37:26,778 --> 00:37:30,682 ‫- من اون‌قدر عاشقشم ‫که به خواسته‌ش احترام بذارم. 730 00:37:32,651 --> 00:37:34,620 ‫- اون و ویک ‫یه دعوای حسابی کردن. 731 00:37:34,653 --> 00:37:36,688 ‫حالا فکر می‌کنه ‫هیچ‌وقت نمی‌بخشدش، 732 00:37:36,722 --> 00:37:38,690 ‫برای همین یه پارتی کریسمس ‫بعد از مرگش براش گرفت، 733 00:37:38,724 --> 00:37:40,892 ‫که حتماً اولین باره، ‫ولی فرشته‌ش شکست. 734 00:37:40,926 --> 00:37:42,761 ‫برای همین براش ‫یه سنگ قبر خرید 735 00:37:42,794 --> 00:37:45,397 ‫با یه مجسمه‌ی ‫اندازه واقعی جبرئیل که شیپور می‌زنه-- 736 00:37:45,431 --> 00:37:47,433 ‫قطعاً از اون مدل ‫لذتی که ویک دنبالش بود نیست. 737 00:37:47,466 --> 00:37:49,435 ‫- صبر کن، یواش‌تر. ‫نمی‌فهمم چی می‌گی. 738 00:37:49,468 --> 00:37:52,438 ‫- نکته اینه، کارل، ‫هیچ‌کس نمی‌تونه بهش نزدیک شه. 739 00:37:52,471 --> 00:37:55,507 ‫نه من، نه مایکل. 740 00:37:55,541 --> 00:37:57,042 ‫ولی یه چیزی بهم می‌گه، 741 00:37:57,075 --> 00:37:58,910 ‫همون‌قدر که مطمئنم ‫تو کمدت یه پیرهن داری 742 00:37:58,944 --> 00:38:00,512 ‫که بیشتر به این شلوار پلی‌استر ‫می‌خوره 743 00:38:00,546 --> 00:38:03,315 ‫تا اونی که تنته، ‫که، اوم... 744 00:38:03,349 --> 00:38:05,717 ‫تو می‌تونی. 745 00:38:05,751 --> 00:38:08,587 ‫- اون روز به نظر ‫این‌جوری نیومد. 746 00:38:08,620 --> 00:38:12,324 ‫- بهم اعتماد کن، می‌فهمم. 747 00:38:12,358 --> 00:38:16,595 ‫تو همچین موقعی، ‫یه دختر به یه مرد نیاز داره. 748 00:38:25,571 --> 00:38:26,738 ‫- خیلی وقته. 749 00:38:26,772 --> 00:38:28,740 ‫- از کی؟ 750 00:38:31,109 --> 00:38:34,880 ‫از وقتی ‫تو رو این‌قدر خوشحال دیدم. 751 00:38:34,913 --> 00:38:37,549 ‫- به لطف یه دوست ‫دیوونه‌ی خاص. 752 00:38:37,583 --> 00:38:40,852 ‫خدای من! 753 00:38:40,886 --> 00:38:42,354 ‫- اون این‌جوری برات ‫پز داد؟ 754 00:38:42,388 --> 00:38:46,124 ‫فقط با یه سیگار. 755 00:38:46,157 --> 00:38:47,893 ‫واقعاً دیوونه‌ست. 756 00:38:47,926 --> 00:38:51,096 ‫به یه شیوه‌ی فوق‌العاده، ‫عصبانی‌کننده، سخاوتمند، 757 00:38:51,129 --> 00:38:52,698 ‫و خودمحور. 758 00:38:52,731 --> 00:38:56,435 ‫هوم-هوم. 759 00:38:56,468 --> 00:39:00,406 ‫- خوشحالم که بهت الهام داده. 760 00:39:04,810 --> 00:39:08,747 ‫شب‌به‌خیر. 761 00:39:23,895 --> 00:39:28,033 ‫- * کلمات هیچ معنایی ندارن ‫و خورشید کم‌نوره * 762 00:39:31,970 --> 00:39:35,541 ‫* نمی‌تونم به هیچ‌چیز ‫جز اون فکر کنم * 763 00:39:35,574 --> 00:39:38,644 ‫- لیندا هرلی. 764 00:39:38,677 --> 00:39:41,179 ‫- کی؟ 765 00:39:41,212 --> 00:39:44,950 ‫- لیندا هرلی. 766 00:39:44,983 --> 00:39:48,620 ‫ملقب به «لیندا استفراغی». 767 00:39:50,456 --> 00:39:53,191 ‫- کل روز داشتم ‫سعی می‌کردم اسمشو یادم بیارم. 768 00:39:53,224 --> 00:39:55,827 ‫- لعنتی، چی باعث شد ‫یهو یادش بیفتی؟ 769 00:39:55,861 --> 00:39:59,665 ‫- آخرین ماجراجویی‌ت ‫تو دنیای نمایش. 770 00:40:01,733 --> 00:40:05,170 ‫امیدوارم این‌بار ‫لازم نشه منو با شلنگ بشورن. 771 00:40:07,806 --> 00:40:09,575 ‫داستانو برام تعریف کن، مایکی. 772 00:40:09,608 --> 00:40:11,543 ‫- تو که خودت داستانو می‌دونی. 773 00:40:11,577 --> 00:40:14,580 ‫- برام مهم نیست. 774 00:40:14,613 --> 00:40:17,616 ‫دوباره برام بگو. 775 00:40:20,085 --> 00:40:25,190 ‫- نمایش سال سومی‌ها ‫بود، «شهر ما». 776 00:40:25,223 --> 00:40:26,958 ‫- هوم-هوم. 777 00:40:26,992 --> 00:40:31,697 ‫- و یه جورایی ‫من نقش جرج رو گرفتم. 778 00:40:31,730 --> 00:40:35,534 ‫و لیندا... ‫امیلی بود. 779 00:40:37,135 --> 00:40:41,072 ‫- و اون لحظه‌ی ‫احساسی بود 780 00:40:41,106 --> 00:40:44,209 ‫آخر پرده دوم ‫که اونا همو می‌بوسن. 781 00:40:44,242 --> 00:40:47,746 ‫و اون همه‌جا رو ‫رو سرت بالا آورد. 782 00:40:47,779 --> 00:40:49,681 ‫- آنفولانزا داشت. 783 00:40:49,715 --> 00:40:52,951 ‫آره، واقعاً پرتاب کرد. 784 00:40:52,984 --> 00:40:55,554 ‫- خب، ‫اون موقع بود که تصمیم گرفتم 785 00:40:55,587 --> 00:40:59,024 ‫زندگی بازیگری ‫برای من نیست. 786 00:40:59,057 --> 00:41:02,160 ‫- حالا هالیوود ‫داره صدام می‌کنه و... 787 00:41:03,194 --> 00:41:09,134 ‫ریج: فیلم. 788 00:41:11,737 --> 00:41:14,673 ‫- اگه تو نبودی، ‫اون وجود نداشت. 789 00:41:19,678 --> 00:41:21,179 ‫خب، میای ‫برای افتتاحیه؟ 790 00:41:24,215 --> 00:41:27,152 ‫چرا نیام؟ 791 00:41:29,688 --> 00:41:31,923 ‫- دوست دارم ‫تو اون سالن باشه، اوم، 792 00:41:31,957 --> 00:41:35,994 ‫می‌دونی، همونی که ‫جای پای ستاره‌ها روشه. 793 00:41:36,027 --> 00:41:37,863 ‫فکرشو بکن چقدر باحال می‌شه اگه... 794 00:41:37,896 --> 00:41:41,867 ‫جای پای ما ‫رو سیمان باشه؟ 795 00:41:41,900 --> 00:41:44,603 ‫مایکل و برایان... 796 00:41:44,636 --> 00:41:47,573 ‫برای همیشه جاودانه. 797 00:41:49,641 --> 00:41:52,578 ‫فقط من و تو. 798 00:42:14,800 --> 00:42:17,168 ‫لعنتی. 799 00:42:17,202 --> 00:42:20,606 ‫- مایکل؟ 800 00:42:23,208 --> 00:42:27,112 ‫مایکی؟ 801 00:42:27,145 --> 00:42:28,780 ‫متاسفم. 802 00:42:28,814 --> 00:42:33,118 ‫برای چی؟ 803 00:42:35,854 --> 00:42:38,824 ‫می‌دونم. 804 00:42:42,127 --> 00:42:45,731 ‫می‌دونم ‫به ایبیزا نرفتی. 805 00:42:47,866 --> 00:42:52,203 ‫می‌دونم ‫رفتی جانز هاپکینز... 806 00:42:52,237 --> 00:42:56,041 ‫و برای-- خدایا، ‫عمل جراحی داشتی. 807 00:42:57,776 --> 00:43:02,080 ‫اگه از دستت بدم، ‫نمی‌دونم چی کار کنم. 808 00:43:08,987 --> 00:43:11,857 ‫هی. 809 00:43:11,890 --> 00:43:14,225 ‫ببین، من خوبم، ‫خوبم، خوبم. 810 00:43:16,394 --> 00:43:21,232 ‫قرار نبود بهت بگم. 811 00:43:21,266 --> 00:43:25,036 ‫بهش گفتم بهت نگه. 812 00:43:25,070 --> 00:43:28,740 ‫- کی؟ ‫- جاستین. 813 00:43:28,774 --> 00:43:32,110 ‫پیام دکتر رو ‫رو دستگاهت شنید، 814 00:43:32,143 --> 00:43:36,114 ‫و اون-- ‫به بیمارستان زنگ زد. 815 00:43:41,753 --> 00:43:44,122 ‫- چیزی که می‌گیرید ‫یه روتختیه. 816 00:43:44,155 --> 00:43:45,991 ‫روتختی ‫در واقع یه کلمه‌ی دیگه‌ست-- 817 00:43:46,024 --> 00:43:47,993 ‫می‌تونید بهش ‫به چشم یه روانداز نگاه کنید. 818 00:43:48,026 --> 00:43:49,861 ‫این یه روتختی بزرگه 819 00:43:49,895 --> 00:43:52,030 ‫با یه روبالشی استاندارد ‫برای تخت یک‌نفره، 820 00:43:52,063 --> 00:43:54,165 ‫دو تا استاندارد برای تخت کامل، ‫دو تا استاندارد برای تخت کویین، 821 00:43:54,199 --> 00:43:56,768 ‫و دو تا سایز کینگ ‫برای تخت کینگ، 822 00:43:56,802 --> 00:43:59,004 ‫و می‌تونید ‫از بین چند مدل خز مصنوعی انتخاب کنید. 823 00:43:59,037 --> 00:44:01,139 ‫این مدل لینکسه... 824 00:44:01,172 --> 00:44:02,908 ‫- ام! 825 00:44:02,941 --> 00:44:05,076 ‫- که یه جور چاپ حیوانی ‫نرم‌تر و روشن‌تره، 826 00:44:05,110 --> 00:44:06,344 ‫اگه بخوایید این‌جوری ‫بهش فکر کنید. 827 00:44:07,846 --> 00:44:10,782 ‫- لعنتی. 828 00:44:19,958 --> 00:44:22,093 ‫- هی، کارل. ‫- مشغول؟ 829 00:44:22,127 --> 00:44:24,462 ‫- خب، راستش، ‫الان منو نجات دادی 830 00:44:24,495 --> 00:44:27,899 ‫از خریدن یه فرش ‫خز گورخری تقلبی از کانال خرید. 831 00:44:27,933 --> 00:44:31,236 ‫اوم، می‌تونم بیام تو؟ 832 00:44:31,269 --> 00:44:34,172 ‫- واقعاً حالم ‫زیاد خوب نیست... 833 00:44:34,205 --> 00:44:36,041 ‫افتضاح به نظر میام. 834 00:44:36,074 --> 00:44:40,445 ‫- هی، من تو رو ‫اول صبح دیدم، یادته؟ 835 00:44:40,478 --> 00:44:43,248 ‫- آره. 836 00:44:47,018 --> 00:44:49,187 ‫- حتماً شوک بزرگی بود، 837 00:44:49,220 --> 00:44:52,924 ‫این‌جوری از دستش بدی، ‫این‌قدر غیرمنتظره. 838 00:44:52,958 --> 00:44:55,193 ‫- آره، می‌شه گفت. 839 00:44:55,226 --> 00:44:58,163 ‫- کلی حرف ناگفته. 840 00:45:00,098 --> 00:45:03,068 ‫- آره، اونم هست. 841 00:45:03,101 --> 00:45:05,971 ‫- می‌فهمم. 842 00:45:08,840 --> 00:45:12,377 ‫- من خیلی احمق بودم، کارل. 843 00:45:12,410 --> 00:45:15,346 ‫چیزای وحشتناکی گفتم... 844 00:45:15,380 --> 00:45:18,349 ‫چیزایی که هیچ‌وقت ‫نمی‌تونم پس بگیرم، 845 00:45:18,383 --> 00:45:22,320 ‫چیزایی که هیچ‌وقت ‫نمی‌تونم به خاطرشون بخشیده شم. 846 00:45:23,855 --> 00:45:27,759 ‫می‌دونی ‫این چه حسی داره؟ 847 00:45:29,795 --> 00:45:35,100 ‫- وقتی، اوم--وقتی سلیا، ‫زنم، فوت کرد... 848 00:45:35,133 --> 00:45:37,769 ‫سه ماه تو بیمارستان بود، ‫درد می‌کشید. 849 00:45:37,803 --> 00:45:39,437 ‫طول کشید، عذاب کشید. 850 00:45:39,470 --> 00:45:40,839 ‫سرطان ریه. 851 00:45:40,872 --> 00:45:42,974 ‫- متاسفم. 852 00:45:43,008 --> 00:45:47,045 ‫- خیلی می‌ترسید ‫تنها بمیره. 853 00:45:47,078 --> 00:45:52,117 ‫م-منو وادار کرد قول بدم ‫نذارم این اتفاق بیفته. 854 00:45:52,150 --> 00:45:56,554 ‫برای همین پیشش موندم، ‫روز و شب. 855 00:45:57,588 --> 00:45:59,457 ‫تو اون صندلی لعنتی 856 00:45:59,490 --> 00:46:01,392 ‫تو اون ‫اتاق لعنتی بیمارستان خوابیدم، 857 00:46:01,426 --> 00:46:05,931 ‫گوش دادم به ‫نفس‌نفس زدنش. 858 00:46:05,964 --> 00:46:08,867 ‫یه شب، خیلی عصبانی بودم-- 859 00:46:08,900 --> 00:46:11,536 ‫از صندلی، از بیمارستان، ‫از دکترا، 860 00:46:11,569 --> 00:46:14,339 ‫از اون که سیگار می‌کشید-- 861 00:46:14,372 --> 00:46:18,877 ‫رفتم بیرون ‫و یه چیزی خوردم. 862 00:46:18,910 --> 00:46:23,849 ‫در واقع، اوم-- ‫انقدر خوردم که یادم نیست چند تا. 863 00:46:25,350 --> 00:46:30,055 ‫وقتی برگشتم، ‫مرده بود. 864 00:46:30,088 --> 00:46:34,792 ‫زنم وقتی من ‫بیرون مست کرده بودم، مرد. 865 00:46:39,130 --> 00:46:44,502 ‫قولمو شکستم، ‫و سلیای من تنها مرد. 866 00:46:46,204 --> 00:46:50,842 ‫و خودمو مدت‌ها ‫سرزنش کردم، دبی... 867 00:46:50,876 --> 00:46:55,046 ‫فکر می‌کردم ‫هیچ‌وقت منو نمی‌بخشه. 868 00:46:55,080 --> 00:47:00,118 ‫ولی این من بودم ‫که خودمو نمی‌بخشیدم. 869 00:47:00,151 --> 00:47:02,253 ‫اون می‌دونست ‫من چقدر دوستش داشتم. 870 00:47:02,287 --> 00:47:04,923 ‫اگه هنوز اینجا بود، ‫می‌گفت، 871 00:47:04,956 --> 00:47:07,926 ‫«کارل، داری ‫چی کار می‌کنی؟ 872 00:47:07,959 --> 00:47:11,362 ‫دیگه بسه.» 873 00:47:11,396 --> 00:47:16,101 ‫درباره برادرتم همینه. 874 00:47:16,134 --> 00:47:21,106 ‫اون می‌دونست ‫تو چقدر دوستش داشتی. 875 00:47:28,013 --> 00:47:31,616 ‫فقط هیچ‌وقت نمی‌تونم ‫بهش بگم که-- 876 00:47:31,649 --> 00:47:34,886 ‫که خیلی متاسفم. 877 00:47:34,920 --> 00:47:37,422 ‫فقط خیلی متاسفم. ‫نمی‌تونم-- 878 00:47:37,455 --> 00:47:40,491 ‫- اون می‌دونه، عزیزم. 879 00:47:57,075 --> 00:47:58,910 ‫- شام تقریباً آماده‌ست. 880 00:47:58,944 --> 00:48:01,980 ‫چرا میزو نمی‌چینی؟ 881 00:48:02,013 --> 00:48:04,549 ‫- برای دو نفر یا سه نفر؟ 882 00:48:04,582 --> 00:48:06,517 ‫- سه نفر. 883 00:48:06,551 --> 00:48:09,320 ‫- پس مایکل ‫برمی‌گرده؟ 884 00:48:09,354 --> 00:48:11,589 ‫- معلومه ‫که برمی‌گرده. 885 00:48:11,622 --> 00:48:15,560 ‫- دیشب شنیدم ‫شما دو تا دعواتون شده. 886 00:48:19,297 --> 00:48:20,665 ‫- دعوا نکردیم. 887 00:48:20,698 --> 00:48:22,533 ‫یه اختلاف‌نظر داشتیم. 888 00:48:22,567 --> 00:48:25,536 ‫- خیلی بلند ‫اختلاف‌نظر داشتید. 889 00:48:25,570 --> 00:48:30,075 ‫- بعضی وقتا زوج‌ها این‌جورین. 890 00:48:30,108 --> 00:48:32,077 ‫به هر حال، اوم، ‫به تو ربطی نداره. 891 00:48:32,110 --> 00:48:35,013 ‫- لعنتی که ربط داره. 892 00:48:35,046 --> 00:48:37,148 ‫اگه شماها از هم جدا بشید، ‫من چی کار کنم؟ 893 00:48:37,182 --> 00:48:39,317 ‫- هیچ‌کس از هم جدا نمی‌شه. 894 00:48:39,350 --> 00:48:42,287 ‫- فقط می‌پرسم، ‫شاید لازم باشه برنامه‌ی دیگه‌ای بریزم. 895 00:48:42,320 --> 00:48:47,092 ‫- تو همین‌جا می‌مونی، ‫رفیق، با ما. 896 00:48:50,395 --> 00:48:53,331 ‫- هی. ‫- هی. 897 00:49:00,638 --> 00:49:02,040 ‫- برای دیشب ‫واقعاً متاسفم. 898 00:49:02,073 --> 00:49:04,075 ‫- منم همین‌طور. 899 00:49:04,109 --> 00:49:05,376 ‫- عذرخواهی پذیرفته شد. 900 00:49:05,410 --> 00:49:07,212 ‫حالا می‌تونید ‫بروید آشتی کنید. 901 00:49:10,081 --> 00:49:14,419 ‫راستی... ‫این برات اومده. 902 00:49:16,287 --> 00:49:19,224 ‫- چی گرفتی؟ 903 00:49:21,259 --> 00:49:24,495 ‫- برت کلر ‫قرارداد اختیار رو فرستاده، 904 00:49:24,529 --> 00:49:27,065 ‫و یه عکس امضاشده ‫از کامرون دیاز، برای تو. 905 00:49:27,098 --> 00:49:30,035 ‫- باحال! 906 00:49:31,436 --> 00:49:34,372 ‫- قراره انجامش بدی؟ 907 00:49:37,108 --> 00:49:41,079 ‫- آره، قراره انجامش بدیم. 908 00:49:41,112 --> 00:49:44,049 ‫- ذوق‌زده‌م. 909 00:49:47,652 --> 00:49:49,520 ‫- تبریک. 910 00:49:49,554 --> 00:49:51,522 ‫- مرسی. 911 00:49:51,556 --> 00:49:54,525 ‫- بیا شام بخوریم. 912 00:50:06,137 --> 00:50:09,074 ‫- هی. 913 00:50:11,276 --> 00:50:13,278 ‫چند تا فیلم گرفتم. 914 00:50:13,311 --> 00:50:16,281 ‫فکر کردم ‫خونه بمونیم و ببینیمشون. 915 00:50:26,491 --> 00:50:28,459 ‫- چی آوردی؟ 916 00:50:28,493 --> 00:50:32,197 ‫«شرایط عاطفی»؟ ‫«داستان عشق»؟ 917 00:50:32,230 --> 00:50:34,265 ‫«دوست‌پسرم سرطان داره»؟ 918 00:50:37,168 --> 00:50:38,536 ‫- چرا بهم نگفتی؟ 919 00:50:38,569 --> 00:50:41,206 ‫- شاید چون ‫نمی‌خواستم بدونی. 920 00:50:41,239 --> 00:50:43,141 ‫یا... 921 00:50:43,174 --> 00:50:46,577 ‫شاید چون ‫به تو هیچ لعنتی ربطی نداره. 922 00:50:46,611 --> 00:50:48,713 ‫- برایان، من شریکتم. 923 00:50:48,746 --> 00:50:50,315 ‫- دیگه نه. ‫نمی‌خوام اینجا باشی. 924 00:50:50,348 --> 00:50:52,150 ‫حالا گمشو برو بیرون. 925 00:50:52,183 --> 00:50:54,152 ‫- بس کن. ‫- گفتم گمشو برو بیرون. 926 00:50:54,185 --> 00:50:57,122 ‫- برایان، دوستت دارم، ‫و می‌خوام کمکت کنم. 927 00:50:58,223 --> 00:51:00,458 ‫- گمشو برو بیرون! 928 00:51:00,491 --> 00:51:03,494 ‫- نکن--خدا! 929 00:51:07,732 --> 00:51:10,501 ‫- * شماره بگیر، ‫بشین * 930 00:51:10,535 --> 00:51:14,205 ‫* باید منتظر بمونی 931 00:51:14,239 --> 00:51:19,744 ‫* لیست بلندی از دلایل ‫که از بر کردی * 932 00:51:19,777 --> 00:51:25,883 ‫* و هنوز ‫این‌قدر متعجب به نظر میای * 933 00:51:25,916 --> 00:51:30,455 ‫- * این‌جوریه ‫که قراره باشه * 934 00:51:30,488 --> 00:51:32,190 ‫- * بی‌امان 935 00:51:32,223 --> 00:51:36,461 ‫- * این‌جوریه ‫که قراره باشه * 936 00:51:36,494 --> 00:51:38,363 ‫- * بی‌امان 937 00:51:38,396 --> 00:51:43,868 ‫* تو اتاق ساکت، ‫پنهان تو سایه‌ها * 938 00:51:43,901 --> 00:51:50,208 ‫* جوابا رو داری ‫ولی وانمود می‌کنی نمی‌دونی * 939 00:51:50,241 --> 00:51:56,147 ‫* روشی که چیزا باید کار کنن، ‫روشی که چیزا باید باشن * 940 00:51:56,181 --> 00:52:02,253 ‫* پس با جریان ‫جاذبه همراه شو * 941 00:52:02,287 --> 00:52:06,791 ‫- * این‌جوریه ‫که قراره باشه * 942 00:52:06,824 --> 00:52:08,359 ‫- * بی‌امان 943 00:52:08,393 --> 00:52:12,630 ‫- * این‌جوریه ‫که قراره باشه * 944 00:52:12,663 --> 00:52:14,432 ‫- * بی‌امان 945 00:52:14,465 --> 00:52:18,769 ‫- * این‌جوریه ‫که قراره باشه * 946 00:52:18,803 --> 00:52:20,405 ‫- * بی‌امان 947 00:52:20,438 --> 00:52:24,709 ‫- * این‌جوریه ‫که قراره باشه * 948 00:52:24,742 --> 00:52:26,711 ‫- * بی‌امان 949 00:52:26,744 --> 00:52:31,682 ‫- * پیشگو بهت هشدار داد، ‫همه‌چیز اون‌جوری که به نظر میاد نیست * 950 00:52:31,716 --> 00:52:33,784 ‫* وقتی فکر می‌کنی بیداری 951 00:52:33,818 --> 00:52:36,821 ‫* شاید فقط ‫تو خوابات گیر کردی * 952 00:52:36,854 --> 00:52:41,392 ‫* عادت کردی به آسمان ابری، ‫خاکستری تو آسمون * 953 00:52:41,426 --> 00:52:45,796 ‫* و لخت بودن شاید ‫تنها نقاب تو باشه * 954 00:52:45,830 --> 00:52:50,801 ‫* برای سکوت ظلم، ‫پنهان تو وضع موجود * 955 00:52:50,835 --> 00:52:55,940 ‫* جوابا رو تو دستت داری ‫ولی وانمود می‌کنی نمی‌دونی * 956 00:52:55,973 --> 00:52:59,877 ‫* این فقط روشیه ‫که چیزا کار می‌کنن * 87398

Can't find what you're looking for?
Get subtitles in any language from opensubtitles.com, and translate them here.