Would you like to inspect the original subtitles? These are the user uploaded subtitles that are being translated:
1
00:00:05,600 --> 00:00:12,354
کانالی برای عاشقان سینما :Cinephilia
https://t.me/Video_Archives
2
00:00:12,600 --> 00:00:19,354
مترجم: «اشکان هیدی»
3
00:00:19,600 --> 00:00:26,354
به لطف و حمایت
آرش عنایتی
4
00:00:28,692 --> 00:00:30,775
اواخر تابستون سال ۱۸۹۴،
5
00:00:31,317 --> 00:00:33,483
آنتوان لومیر، پدر لویی و اوگوست،
6
00:00:33,942 --> 00:00:36,817
تو پاریس با کینتوسکوپ (شهر فرنگ)
توماس ادیسون آشنا میشه.
7
00:00:37,567 --> 00:00:39,275
یه صفحه نمایش کوچیک تکنفره...
8
00:00:39,400 --> 00:00:42,233
...که با انداختن یه سکه،
تصاویر رو متحرک میکرد.
9
00:00:43,400 --> 00:00:45,942
آنتوان با خودش فکر کرد:
«تصویر رو از این جعبه میکشیم بیرون.»
10
00:00:46,567 --> 00:00:49,358
«و روی یه پرده بزرگ
برای همه پخشش میکنیم.»
11
00:00:50,317 --> 00:00:52,400
«برمیگردم لیون، پسرام
خودشون بلدن چیکار کنن.»
12
00:01:43,644 --> 00:01:51,004
نوشته و تفسیر از تیری فرمو
بر اساس مجموعهای از برداشتهای...
13
00:01:51,028 --> 00:01:58,178
...سینمایی فیلمبرداری شده توسط
لویی لومیر و فیلمبردارانش از سال ۱۸۹۵
14
00:02:50,415 --> 00:03:07,565
لومیر
ماجرا ادامه دارد
15
00:03:11,317 --> 00:03:14,965
به یاد برنارد شاردِر...
16
00:03:54,733 --> 00:03:57,650
از اونجایی که این معجزه
مدیون مکانیک و سادگی بود،
17
00:03:58,025 --> 00:04:00,358
کافیه فقط شیفتگی و
هیجانی رو به یاد بیاریم...
18
00:04:00,608 --> 00:04:02,567
...که سینماتوگراف لومیر به وجود آورد.
19
00:04:03,442 --> 00:04:04,608
اما تصاویری که اون خلق کرد...
20
00:04:04,817 --> 00:04:07,400
...راه رو برای شیوهای
جدید از نمایش زندگی باز کرد.
21
00:04:07,692 --> 00:04:10,858
مثلاً حس بودن روی عرشه
«کشتی مسافربری در هوای طوفانی».
22
00:04:11,192 --> 00:04:12,692
که اسم همین فیلمه.
23
00:04:30,400 --> 00:04:32,608
میتونستیم فقط به تماشای
این تصاویر بسنده کنیم،
24
00:04:33,317 --> 00:04:35,942
اما اینها شکوه دنیا رو
از نو به ما نشون میدن...
25
00:04:36,108 --> 00:04:39,858
...و نگاهمون رو به سمت
معیارهایی غیرمنتظره سوق میده.
26
00:04:51,400 --> 00:04:52,817
فیلمهایی که در ادامه میبینید...
27
00:04:52,983 --> 00:04:55,067
...نشوندهندهی علاقهی ما
برای صحبت از زیباییشناسی،
28
00:04:55,233 --> 00:04:56,775
کارگردانی و قاببندیه.
29
00:04:57,108 --> 00:05:00,275
میخوایم از بحث و جدل سر
اینکه مخترع سینما کی بوده بگذریم،
30
00:05:00,733 --> 00:05:04,067
چون همهی اونایی که قبل از لومیر بودن هم
در واقع شرکای این اختراع محسوب میشن.
31
00:05:04,358 --> 00:05:07,400
حتی شارلاتانها،
ماجراجوها، پیشگوها و دیوانهها.
32
00:05:17,608 --> 00:05:20,233
وقتی سال 1895 از راه میرسه،
33
00:05:20,567 --> 00:05:23,817
سینماتوگراف لومیر
همهچیز رو دگرگون میکنه.
34
00:05:24,025 --> 00:05:26,900
هم اونایی که میساختن رو گرد هم
میاره، هم اونایی که رویاپردازی میکردن.
35
00:05:27,442 --> 00:05:31,192
و در نهایت با تبدیل شدن به «سینما»،
خودش به یک هنر مستقل تبدیل میشه.
36
00:05:32,067 --> 00:05:34,900
اما یه روزی، فیلمهای لومیر
از پردهی سینماها کنار رفتن.
37
00:05:35,233 --> 00:05:37,442
ما تصمیم گرفتیم اونها
رو به سالنها برگردونیم...
38
00:05:37,858 --> 00:05:39,108
...تا دوباره دیده بشن.
39
00:05:39,525 --> 00:05:42,692
این فیلمها با شکوه نمایش داده
میشن، چون آثار بزرگی هستن.
40
00:05:43,275 --> 00:05:45,608
موسیقی گابریل فوره هم همراهشون هست،
41
00:05:46,150 --> 00:05:48,150
که همعصر برادران لومیر بود.
42
00:06:12,108 --> 00:06:13,942
هر فیلم ۵۰ ثانیه طول میکشید.
43
00:06:14,275 --> 00:06:15,942
قراره حدود صدتا از اونها رو با هم ببینیم.
44
00:06:16,442 --> 00:06:18,525
اینطوری، با «چند» فیلم از لومیر...
45
00:06:18,733 --> 00:06:20,733
...«یک» فیلمِ لومیری میسازیم.
46
00:06:21,358 --> 00:06:23,150
این فیلمها حفظ و بازسازی شدن.
47
00:06:23,692 --> 00:06:25,400
امروز میخوایم زیباییشون رو نشون بدیم،
48
00:06:25,567 --> 00:06:28,775
و اونها رو به دنیایی برگردونیم که
خاطرۀ فراموششدهاش در اون حاضر هستن.
49
00:06:29,400 --> 00:06:31,608
لومیر، خودِ سینماست.
50
00:06:47,284 --> 00:06:52,104
1894
جان بخشیدن به تصاویر
51
00:06:59,400 --> 00:07:02,317
آنتوان گفت: «برمیگردم
لیون، پسرام بلدن چیکار کنن.»
52
00:07:02,983 --> 00:07:05,692
سوار قطار میشه، درست
مثل این فیلم شماره ۹۳۱.
53
00:07:06,358 --> 00:07:07,983
و برادرها دست به کار میشن.
54
00:07:08,275 --> 00:07:11,317
اول اوگوست، برادر
بزرگه و بعد لویی، برادر کوچیکتره.
55
00:07:12,067 --> 00:07:15,525
اون زمان دنیا داشت تلاش میکرد چیزی
رو اختراع کنه که بعدها سینما نام گرفت.
56
00:07:16,192 --> 00:07:19,067
لویی به چیزایی که از قبل وجود داشت فکر
میکنه و چیزی از خودش بهش اضافه میکنه.
57
00:07:19,317 --> 00:07:21,858
یه شب که خوابش نمیبرد،
یه ایدهای به ذهنش میرسه.
58
00:07:22,317 --> 00:07:25,442
مکانیزم چرخ خیاطی،
ماندگاری تصویر روی شبکیه...
59
00:07:25,650 --> 00:07:27,733
...و نیاز به یک حرکت بینقص.
60
00:07:27,900 --> 00:07:29,983
قبل از کریسمس، دستگاه دیگه کار میکرد.
61
00:07:30,983 --> 00:07:34,067
اینطوری میشه که یه افسانهی
خانوادگی شکل میگیره و اوگوست میگه:
62
00:07:34,275 --> 00:07:37,317
«برادرم سینما رو در یک
شب زندهداری اختراع کرد.»
63
00:07:38,192 --> 00:07:41,650
لویی لومیر یه تکنیک رو تصور
کرد و آینده رو به نمایش گذاشت.
64
00:07:42,275 --> 00:07:44,567
این اتفاق در سپیدهدم
سال ۱۸۹۵ در لیون به وقوع پیوست.
65
00:07:45,025 --> 00:07:47,525
آنتوان خوشحاله، پسراش از پسش براومدن.
66
00:07:56,400 --> 00:07:57,525
بیاین سفر کنیم.
67
00:07:57,733 --> 00:08:00,400
اینجا نیویورکه، نزدیک میدان یونیون.
68
00:08:00,900 --> 00:08:02,567
در زمستون سال ۱۸۹۵،
69
00:08:02,900 --> 00:08:05,317
یکی از مهندسهای کارخونه
لومیر به آمریکا سفر کرد...
70
00:08:05,442 --> 00:08:08,942
...تا از شرکت سلوئید
نیویورک، فیلم خام بخره.
71
00:08:10,233 --> 00:08:12,233
روی همین «فیلم»، که یک کلمهی انگلیسیه،
72
00:08:12,483 --> 00:08:15,317
لومیر یک امولسیون شیمیایی
مخصوص خودش رو قرار داد.
73
00:08:15,733 --> 00:08:17,233
اندازه ۳۵ میلیمتری رو حفظ کرد،
74
00:08:17,400 --> 00:08:20,400
دقیقاً هماندازهی فیلمِ
کینتوسکوپ توماس ادیسون.
75
00:08:20,858 --> 00:08:22,858
برای اینکه به کپیبرداری متهم نشه،
76
00:08:23,275 --> 00:08:25,608
به جای سوراخهای مربعی،
از سوراخهای گرد استفاده کرد،
77
00:08:25,900 --> 00:08:27,900
با یک سوراخ در کنار هر تصویر،
78
00:08:28,108 --> 00:08:30,358
نه چهارتا، مثل مدل آمریکاییش.
79
00:08:30,483 --> 00:08:33,067
امروزه این هنوز همون نشانهایه...
80
00:08:33,233 --> 00:08:35,567
...که فیلمهای سینماتوگراف
لومیر باهاش شناخته میشن.
81
00:08:51,650 --> 00:08:55,233
در لیون، همزمان که سه بخش
از قطار باری رژه میروند...
82
00:08:55,483 --> 00:08:57,275
...و کلیسای بازیلیکا در
پسزمینه دیده میشود،
83
00:08:57,400 --> 00:09:00,900
لویی و اوگوست لومیر در فوریه ۱۸۹۵...
84
00:09:01,317 --> 00:09:04,150
...یک حق اختراع ثبت میکنند،
درست شبیه به صدها اختراعی...
85
00:09:04,400 --> 00:09:06,900
...که این دو برادر در طول
زندگیشون به اسم خودشون ثبت کردن.
86
00:09:08,025 --> 00:09:09,567
دستگاه هنوز اسمی نداره.
87
00:09:09,942 --> 00:09:13,192
آنتوان، پدر خانواده، اسم
«دومیتور» رو پیشنهاد میده،
88
00:09:13,567 --> 00:09:15,733
اسمی که خودنمایی میکرد...
89
00:09:15,942 --> 00:09:18,275
...در میان انبوهی از واژگان
عجیب و غریب اون دوره.
90
00:09:18,817 --> 00:09:21,608
لویی مخالفت میکنه و میخواد
اسمش رو «سینماتوگراف» بذاره،
91
00:09:21,858 --> 00:09:24,108
به معنی «حرکتنگار».
92
00:09:24,358 --> 00:09:27,400
اما لئون بولی، یه مخترع فرانسوی که
در واقع هیچوقت چیزی اختراع نکرد،
93
00:09:27,775 --> 00:09:30,192
این اسم رو قبلاً ثبت کرده
بود، پس فقط باید صبر میکردن.
94
00:09:42,567 --> 00:09:44,900
در کارخونهی لومیر، همه سخت مشغول کارن،
95
00:09:45,192 --> 00:09:47,025
مثل این نجارها پشت میزهاشون،
96
00:09:47,192 --> 00:09:49,900
با حرکتهای ریتمیک افقی و عمودیشون...
97
00:09:50,233 --> 00:09:52,400
...در بالهای که تمام فضا رو تسخیر کرده،
98
00:09:52,692 --> 00:09:56,025
انگار که باید کل حرفهشون رو
تو همین ۵۰ ثانیه به ما نشون بدن.
99
00:10:00,400 --> 00:10:03,442
همون نزدیکی، لویی و
اوگوست توی آزمایشگاه هستن،
100
00:10:03,692 --> 00:10:05,983
و دارن آخرین اصلاحات رو
روی دستگاهشون انجام میدن،
101
00:10:06,192 --> 00:10:08,358
دستگاهی که باید در پاریس رونمایی کنن.
102
00:10:22,650 --> 00:10:24,025
برادران لومیر راهی پاریس میشن.
103
00:10:24,400 --> 00:10:26,983
لویی تصمیم میگیره به جای خودِ دستگاه،
104
00:10:27,192 --> 00:10:29,108
کاربردی که براش در نظر گرفته رو نمایش بده.
105
00:10:29,442 --> 00:10:31,400
برای این کار، باید یک
تصویر متحرک زمانی بسازه،
106
00:10:31,567 --> 00:10:33,983
یا به عبارت دیگه،
107
00:10:34,275 --> 00:10:35,275
یک فیلم.
108
00:10:38,400 --> 00:10:41,317
اونها در روز ۲۲ مارس منتظرشون بودن،
پس باید تا قبل از اون فیلم رو میساختن.
109
00:10:41,692 --> 00:10:45,025
همه چی بین پونزدهم تا بیستم
اتفاق افتاد، به احتمال زیاد، نوزدهم.
110
00:10:45,233 --> 00:10:47,692
هیچی قطعی نیست، ولی اون روز بارون نمیومد،
111
00:10:47,858 --> 00:10:50,025
برای همین، برای فیلمبرداری ایدهآل بود.
112
00:10:50,608 --> 00:10:52,900
میگن «فیلمبرداری»، ولی
در واقع هندل رو میچرخونن.
113
00:10:53,150 --> 00:10:54,567
این اصطلاح ولی باقی موند.
114
00:11:01,483 --> 00:11:02,483
همین.
115
00:11:02,525 --> 00:11:04,858
اسمش رو گذاشتن
«کارگران در حال خروج از کارخانه لومیر»...
116
00:11:04,983 --> 00:11:06,317
...یا «خروج از کارخانه».
117
00:11:06,525 --> 00:11:09,942
سوار قطار میشن و با
بیصبری از لیون دور میشن.
118
00:11:16,025 --> 00:11:18,942
توی فرانسه، هیچ تصمیمی
خارج از پایتخت گرفته نمیشه.
119
00:11:19,400 --> 00:11:21,317
۲۲ مارس ۱۸۹۵،
120
00:11:21,650 --> 00:11:24,733
آگوست و لویی پیش همکارای
دانشمندشون تمام تلاششون رو میکنن.
121
00:11:25,233 --> 00:11:27,733
اول از همه درباره عکاسی رنگی صحبت میکنن،
122
00:11:28,108 --> 00:11:31,400
یه آرمانشهر که خیلی جدی دنبالش بودن و بعداً
تبدیل به اُتوکروم (اولین فرآیند موفق عکاسی رنگی) شد.
123
00:11:32,900 --> 00:11:35,858
صبر میکنن تا آخر جلسه
سینماتوگراف رو نشون بدن،
124
00:11:36,192 --> 00:11:38,192
که هنوز اسمش سینماتوگراف نیست.
125
00:11:38,942 --> 00:11:42,317
دستگاه جدید با پخش تصاویر
متحرک، همه رو شگفتزده میکنه...
126
00:11:42,650 --> 00:11:44,817
...که توش کارگرهای زن و مرد در حال خروج...
127
00:11:45,233 --> 00:11:47,108
...از در کارخونهی لومیر دیده میشن.
128
00:11:47,900 --> 00:11:48,900
حضار،
129
00:11:49,067 --> 00:11:52,025
که بینشون لئون گومون،
دوست لویی لومیر هم هست،
130
00:11:52,358 --> 00:11:54,567
حسابی تحت تاثیر قرار
گرفتن، حتی بیشتر از اون،
131
00:11:54,900 --> 00:11:56,358
یک پیروزی تمامعیاره.
132
00:12:08,108 --> 00:12:09,525
خب، ببینیم چی میدونیم.
133
00:12:09,983 --> 00:12:12,483
فیلمبرداری باید سهشنبه
۱۹ مارس انجام شده باشه،
134
00:12:13,067 --> 00:12:15,942
اونم سر ظهر تا از نور
خورشید نهایت استفاده رو ببرن.
135
00:12:17,025 --> 00:12:20,317
لویی لومیر جلوی درهای کارخونه ایستاده.
136
00:12:21,108 --> 00:12:23,692
ازشون خواسته که طبیعی از کارخونه خارج بشن،
137
00:12:24,108 --> 00:12:25,400
ولی همه این کار رو نمیکنن.
138
00:12:25,650 --> 00:12:27,483
بعضیها به دوربین نگاه میکنن...
139
00:12:27,858 --> 00:12:30,275
...با اون بیخبری و شادی اولین تجربهها.
140
00:12:30,692 --> 00:12:34,108
اما یه رازی این وسط هست، کدوم
نسخه توی پاریس نمایش داده شد؟
141
00:12:34,608 --> 00:12:36,942
این یکی که از همه معروفتر و قشنگتره؟
142
00:12:37,983 --> 00:12:40,442
هرچند که روزنامهها از یه
کالسکه با اسب حرف میزنن.
143
00:12:41,317 --> 00:12:43,483
و البته این نسخه هم هست،
144
00:12:43,817 --> 00:12:46,317
که توش کالسکه و اسب دیده میشن.
145
00:12:46,525 --> 00:12:50,233
تازه، لباس تن مردم هم برای
ماه مارس، یعنی آخر زمستونه.
146
00:12:50,567 --> 00:12:52,858
یعنی همین نسخه از «خروج
از کارخانه» نسخهی اصلیه؟
147
00:12:53,692 --> 00:12:55,983
ولی یه نسخهی سوم هم پیدا شده...
148
00:12:56,150 --> 00:12:59,067
...با یه کالسکه که، الان
میبینید، دو تا اسب میکشنش.
149
00:12:59,733 --> 00:13:01,567
یعنی یه تولید درست و حسابی بوده.
150
00:13:02,942 --> 00:13:04,983
هیچی قطعی نیست جز یه چیز.
151
00:13:05,400 --> 00:13:07,025
وقتی لویی هندل رو میچرخونه،
152
00:13:07,317 --> 00:13:09,692
تاریخ از دل یه دستاورد فنی متولد میشه،
153
00:13:09,900 --> 00:13:13,567
یه دستگاه کوچیک از آهن
و چوب با خطوطی بینقص.
154
00:13:14,400 --> 00:13:15,983
علاوه بر اینکه این اولین بار بود،
155
00:13:16,275 --> 00:13:19,483
در تب و تاب ساختن سه نسخه و دو بازسازی،
156
00:13:19,900 --> 00:13:21,317
یه چیز تازه خودش رو نشون میده.
157
00:13:21,733 --> 00:13:23,817
یک موضوع، یک قاببندی، یک نما.
158
00:13:24,817 --> 00:13:28,108
و ارادهی برادران لومیر
برای به سرانجام رسوندنش،
159
00:13:28,317 --> 00:13:31,567
باور به رویدادی که، برخلاف افسانهها،
160
00:13:31,858 --> 00:13:33,525
براشون خیلی اهمیت داشت.
161
00:13:34,400 --> 00:13:36,358
اون روز، یه دوره به سر رسید.
162
00:13:36,900 --> 00:13:39,650
مخترعهای زیادی قبل از اونها
بودن، ولی بعدشون دیگه کسی نبود.
163
00:13:40,192 --> 00:13:42,275
با همین اولین فیلم، همهچیز سر جای خودشه،
164
00:13:42,400 --> 00:13:44,192
سینما، دیگه سینماست.
165
00:14:04,858 --> 00:14:07,733
خانواده لومیر هر سال به «لا سیوتا» میرن،
166
00:14:08,025 --> 00:14:09,817
به ملکشون «کلو دِ پلاژ».
167
00:14:10,358 --> 00:14:12,067
تابستون ۱۸۹۵،
168
00:14:12,233 --> 00:14:14,442
لویی خودش رو وقف بهتر
کردن دستگاهش میکنه...
169
00:14:14,775 --> 00:14:16,983
...برای گرفتن برداشتهای
جدید، برای فیلم ساختن،
170
00:14:17,233 --> 00:14:19,317
هرچند اون موقع اینطوری در مورد نمیگفتن.
171
00:14:20,525 --> 00:14:23,192
چند تا صحنه میسازه، و این
کار رو هر تابستون تکرار میکنه،
172
00:14:23,358 --> 00:14:25,775
مثل این یکی: «سوار شدن برای گردش»،
173
00:14:26,067 --> 00:14:27,775
که یه لحظه خانوادگی رو روایت میکنه.
174
00:14:28,358 --> 00:14:30,567
یه اسکله خصوصی، یه قایق کوچیک،
175
00:14:30,942 --> 00:14:32,442
چندتا دوست از لیون.
176
00:14:32,900 --> 00:14:36,858
توی ۵۰ ثانیه باید کلِ
صحنهی رفتن به دریا جا بشه،
177
00:14:37,150 --> 00:14:38,650
از جمله خداحافظی...
178
00:14:39,025 --> 00:14:41,608
...که خیلی نمایشی با دستمال انجام میشه.
179
00:14:47,692 --> 00:14:50,275
پیش لومیر، همیشه برای بچهها وقت هست.
180
00:14:50,733 --> 00:14:53,150
این یکی انگار ادامه قبلیه.
181
00:14:53,858 --> 00:14:55,608
دوربین رو به دریای بازه،
182
00:14:55,900 --> 00:14:58,025
بازیگرا عوض شدن، ولی دکور همونه.
183
00:14:58,400 --> 00:15:00,983
برادران لومیر از خودشون فیلم
میگیرن، از بچههاشون فیلم میگیرن،
184
00:15:01,233 --> 00:15:02,567
این کار رو زیاد انجام میدن.
185
00:15:02,733 --> 00:15:04,817
غروبها، آبتنی و بازیها.
186
00:15:05,192 --> 00:15:06,567
انگار دارن روی آب راه میرن...
187
00:15:06,900 --> 00:15:09,067
...و جادوی این اختراع
جدید رو به تصویر میکشن.
188
00:15:10,067 --> 00:15:13,067
لویی چیزای دیگهای هم توی
لیون و لا سیوتا فیلمبرداری میکنه.
189
00:15:13,400 --> 00:15:15,525
به نزدیکانش نشونشون
میده تا سرگرمشون کنه...
190
00:15:15,692 --> 00:15:17,358
...و مطمئن بشه که دستگاه کار میکنه.
191
00:15:17,650 --> 00:15:20,150
کم کم جلسههای نمایش، اعتبار پیدا میکنن،
192
00:15:20,317 --> 00:15:22,192
و مردم رو شگفتزده و احساساتی میکنن.
193
00:15:31,983 --> 00:15:35,483
از مدیترانه، با قطار به لیون برمیگردن.
194
00:15:36,150 --> 00:15:38,858
این فیلم آدم رو یاد نقاشیهای
تِرنِر (نقاش انگلیسی) میندازه،
195
00:15:39,192 --> 00:15:43,067
که ۵۰ سال قبل قطارها رو
نقاشی میکرد، الهام همونه.
196
00:15:43,233 --> 00:15:44,900
لومیر حرکت رو نشون میده،
197
00:15:45,067 --> 00:15:47,233
دوربین رو بالای یه لوکوموتیو میذاره...
198
00:15:47,400 --> 00:15:49,692
...که تونلهای تاریک رو پر از بخار میکنه.
199
00:15:50,400 --> 00:15:54,442
اینجا، سینما به تماشاگر جایی رو
نشون میده که هیچوقت توش نبوده.
200
00:15:54,775 --> 00:15:57,400
دوربین جایگزین نگاه میشه،
201
00:15:57,525 --> 00:15:58,900
و این تازه اول ماجراست.
202
00:15:59,567 --> 00:16:02,400
پاییز ۱۸۹۵، لویی از خودش میپرسه...
203
00:16:02,650 --> 00:16:04,858
...که آیا سینماتوگراف
فقط برای دانشمندهاست...
204
00:16:05,067 --> 00:16:06,525
...یا برای مردم عادی هم هست.
205
00:16:06,775 --> 00:16:08,233
گزینهی دوم برنده میشه.
206
00:16:09,233 --> 00:16:11,442
آنتوان، پدرشون، میگه: «بسپاریدش به من».
207
00:16:12,115 --> 00:16:14,240
سینما در آستانهی تولده.
208
00:16:15,710 --> 00:16:20,273
۱۸۹۵
نمایش تصاویر بر پرده
209
00:16:42,567 --> 00:16:45,858
وقتی لومیر دستگاه رو در
مارس ۱۸۹۵ معرفی میکنه،
210
00:16:46,275 --> 00:16:47,650
دو کار انجام میده،
211
00:16:48,025 --> 00:16:51,067
...اول اینکه آخرین مخترع باشه و دوم اینکه اولین سینماگر.
212
00:17:13,983 --> 00:17:15,983
«خروج از کارخانه» همه چیز رو عوض میکنه.
213
00:17:16,150 --> 00:17:18,192
این نما خودش یک سنده، یک مدرک.
214
00:17:18,817 --> 00:17:20,942
جر و بحث بین مخترعها تموم میشه.
215
00:17:21,275 --> 00:17:24,358
ذات و ماهیت «سینماتوگراف»
همونی میشه که بعدها
216
00:17:24,692 --> 00:17:27,608
به میلیونها فیلمی که به لطفش
ساخته میشن، جون میده.
217
00:17:28,483 --> 00:17:31,733
سینما با تمام قوا از راه رسیده، همون
طوری که همیشه اون رو خواهیم شناخت
218
00:18:00,317 --> 00:18:02,400
این دو خانم پاریسی خبر ندارن،
219
00:18:02,775 --> 00:18:04,483
ولی همین نزدیکیها یه اتفاقی در جریانه،
220
00:18:04,900 --> 00:18:07,858
نه چندان دور از برج ایفل و میدون
«شان دو مارس» که قبلاً دیدیم،
221
00:18:08,358 --> 00:18:11,400
و «پتی پاله» و «گرَن
پاله» که الان داریم میبینیم.
222
00:18:30,317 --> 00:18:33,900
پاییز ۱۸۹۵ است، رویداد
بزرگ برادران لومیر آمادهست.
223
00:18:48,192 --> 00:18:50,567
«آنتوان لومیر» داره از پاریس لذت میبره.
224
00:18:50,983 --> 00:18:52,733
تو یکی از بلوارها یه سالن پیدا میکنه
225
00:18:52,942 --> 00:18:54,567
که پاتوق اعیان و اشرافه،
226
00:18:54,858 --> 00:18:56,400
سالن «اَندینِ» «گران کافه»،
227
00:18:56,858 --> 00:19:00,317
تو بلوار «کاپوسین»، نزدیک «اُپرا گارنیه»،
228
00:19:00,567 --> 00:19:03,275
که حضور باشکوهش، موضوعِ
229
00:19:03,400 --> 00:19:05,900
این نمای شماره ۱۵۴ لومیره.
230
00:19:08,233 --> 00:19:11,817
حالا، اسم رسمی دستگاه «سینماتوگراف» هست.
231
00:19:12,442 --> 00:19:13,983
طبق تبلیغات، دستگاه این قابلیت رو داره که
232
00:19:14,400 --> 00:19:15,817
«حرکت رو بازآفرینی کنه...»
233
00:19:15,983 --> 00:19:18,692
«...و تصاویر رو در ابعاد
واقعی برای عموم مردم»
234
00:19:19,067 --> 00:19:20,692
«...روی پرده به نمایش بذاره».
235
00:19:21,108 --> 00:19:24,400
از ماه مارس، لویی حدود
ده تا فیلم کوتاه گرفته.
236
00:19:24,942 --> 00:19:27,233
پدرش میخواد اونا رو روز ۲۸ دسامبر
237
00:19:27,400 --> 00:19:29,817
همون سال، یعنی ۱۸۹۵، اکران کنه.
238
00:19:29,983 --> 00:19:32,817
این اولین نمایش عمومی و پولیِ
239
00:19:33,192 --> 00:19:34,942
سینماتوگراف لومیر خواهد بود.
240
00:19:46,067 --> 00:19:48,275
ما میدونیم تو این اولین نمایش چی پخش شده.
241
00:19:48,400 --> 00:19:50,900
اول با «خروج از کارخانه»
شروع میشه، خیابان «سَن ویکتور»،
242
00:19:51,067 --> 00:19:53,692
زنها، مردها، دوچرخه، سگه.
243
00:19:53,858 --> 00:19:56,483
قبلاً راجع بهش حرف زدیم، دیگه از بَر هستین.
244
00:19:59,692 --> 00:20:02,192
«آکروباتبازی روی اسب»،
که توش یه سرباز خودشو
245
00:20:02,358 --> 00:20:04,775
به شکل یه آدم دستوپاچلفتی جا
میزنه که نمیتونه رو زین بند بشه.
246
00:20:15,108 --> 00:20:18,858
«صید ماهی قرمز»، که توش «اوگوست لومیر»
247
00:20:18,983 --> 00:20:21,733
«آندره» کوچولو رو تکون تکون
میده، بچه نمیفهمه ازش چی میخواد
248
00:20:22,067 --> 00:20:24,483
و با یه حالت درموندگی
به دوربین نگاه میکنه.
249
00:20:30,275 --> 00:20:32,358
«ورود اعضای کنگرهی عکاسی»
250
00:20:32,483 --> 00:20:34,275
که تو «نُوویل سور سُن» فیلمبرداری شده،
251
00:20:34,483 --> 00:20:36,900
یه کنگره که اعضاش از
قبل دارن خوش میگذرونن.
252
00:20:45,858 --> 00:20:49,025
«آهنگران سر کار»، که این آقا، با
افتخار از اینکه دارن ازش فیلم میگیرن،
253
00:20:49,317 --> 00:20:52,317
تصمیم گرفته پیراهن سفید و کراوات بزنه.
254
00:20:56,817 --> 00:20:59,983
«آبپاشِ آبپاشیشده»، اولین
فیلم داستانی، اولین شوخی تصویری،
255
00:21:00,192 --> 00:21:02,317
و یکی از فیلمهای محبوب «ژان-لوک گدار».
256
00:21:10,942 --> 00:21:12,233
«غذای کودک»،
257
00:21:12,400 --> 00:21:15,067
که باز هم «اوگوست لومیر»
و خانوادهاش توش هستن.
258
00:21:15,400 --> 00:21:18,900
منطقیه دیگه، چون «لویی» فیلم
میگرفت، «اوگوست» بازی میکرد.
259
00:21:21,150 --> 00:21:22,608
«بالا انداختن با پتو»،
260
00:21:22,983 --> 00:21:24,650
تو همون مایههای «آکروباتبازی روی اسب».
261
00:21:24,900 --> 00:21:27,233
بازیهای مردونه و شوخیهای بیمزه.
262
00:21:27,650 --> 00:21:29,858
این فیلما، که تعدادشون هم زیاد میشه،
263
00:21:30,108 --> 00:21:32,650
برتری نیروهای نظامی رو زیر سوال میبرن.
264
00:21:35,525 --> 00:21:37,233
«میدان کوردُلیه»، در لیون.
265
00:21:37,525 --> 00:21:39,025
دستگاه تو خیابونه.
266
00:21:39,233 --> 00:21:41,983
سینما فقط تماشا میکنه،
و این یه سنت میشه.
267
00:21:45,650 --> 00:21:47,150
و بالاخره، «دریا».
268
00:21:47,525 --> 00:21:49,942
تو «لا سیوتا»، یه غروب تابستونی،
269
00:21:50,317 --> 00:21:52,733
چند تا بچه دارن از اسکله
شیرجه میزنن تو آب.
270
00:21:53,150 --> 00:21:55,733
بچههایی که سینما همیشه
دوستشون خواهد داشت.
271
00:21:58,525 --> 00:22:00,775
این، برنامهی اولین سانس نمایش بود.
272
00:22:01,400 --> 00:22:03,067
اینا چیزایی بود که مردم دیدن.
273
00:22:03,608 --> 00:22:07,067
بین مهمونها، یه مردی ردیف جلو نشسته بود.
274
00:22:07,400 --> 00:22:11,067
تصویر ثابتی که اول نمایش داده میشه
زیاد تحت تأثیر قرارش نمیده.
275
00:22:11,358 --> 00:22:13,150
«واسه این، این همه راه اومدم؟»
276
00:22:13,358 --> 00:22:14,858
اما وقتی هندل دستگاه میچرخه
277
00:22:15,108 --> 00:22:17,233
و فیلما با تمام شکوهشون نمایش داده میشن،
278
00:22:17,483 --> 00:22:18,817
زبونش بند میاد.
279
00:22:21,025 --> 00:22:23,525
وقتی نمایش تموم میشه،
میره پیش «آنتوان لومیر»
280
00:22:23,692 --> 00:22:26,025
و بهش التماس میکنه که این
اختراع جدید رو بهش بفروشه.
281
00:22:26,483 --> 00:22:28,608
اون هم برای اینکه یه رقیب
احتمالی رو دست به سر کنه،
282
00:22:28,817 --> 00:22:30,442
با لحنی تمسخرآمیز بهش جواب میده:
283
00:22:31,067 --> 00:22:34,108
«این دستگاه فروشی نیست،
ولی باید از من ممنون هم باشید که بهتون نمیفروشمش»
284
00:22:34,525 --> 00:22:37,192
«...چون ورشکستتون میکرد.
این کار هیچ آیندهای نداره.»
285
00:22:38,358 --> 00:22:42,564
اون مرد، «ژرژ مِلییس» بود.
(شعبدهباز، بازیگر و نخستین کارگردان فرانسوی)
286
00:22:43,362 --> 00:22:47,834
۱۸۹۶
خلقِ مخاطب
287
00:22:55,650 --> 00:22:58,108
«سینما اختراعیست بدون آینده.»
288
00:22:58,525 --> 00:23:00,775
این پیشگوییایه که تاریخ
ساخته و پرداخته کرده
289
00:23:00,942 --> 00:23:02,650
و معمولاً هر جا میرسن، نقلش میکنن.
290
00:23:03,192 --> 00:23:05,733
برادران لومیر بیش از ۲۰۰۰ فیلم ساختن،
291
00:23:05,900 --> 00:23:07,275
اونا میدونستن که آینده داره.
292
00:23:07,858 --> 00:23:10,650
وقتی تصاویری رو به نمایش میذاری،
مخاطبی که تماشاشون میکنه رو هم خلق میکنی.
293
00:23:11,108 --> 00:23:13,067
لویی لومیر به این مخاطب فکر میکنه.
294
00:23:13,317 --> 00:23:16,192
اون فیلمهای زیادی میسازه،
فیلمبردار تربیت میکنه،
295
00:23:16,483 --> 00:23:19,775
مثل همین آقایی که اینجا
داره نزدیک باغ «تویلری»
296
00:23:20,025 --> 00:23:21,942
از یه مسابقهی اتومبیلهای
گلآراییشده فیلم میگیره.
297
00:23:22,275 --> 00:23:24,233
البته، داره سعی میکنه فیلم بگیره
298
00:23:24,608 --> 00:23:27,608
چون انگار با سینماتوگراف به مشکل برخورده.
299
00:23:28,567 --> 00:23:30,567
همونطور که مورخ، «پل ژنار» میگفت،
300
00:23:30,775 --> 00:23:33,525
جا زدن نگاتیو توی
دستگاه، کار زمانبری بوده.
301
00:23:33,775 --> 00:23:36,150
وقتش رو میگیره، به اندازهی زمان یه فیلم.
302
00:23:41,608 --> 00:23:43,692
خب، حالا فیلمبردار
میتونه کارش رو شروع کنه.
303
00:23:43,983 --> 00:23:46,733
خیلی عجیبه که میبینیم
این دو فیلم به هم میپیوندن.
304
00:23:47,025 --> 00:23:49,317
حتی آدم آرزو میکنه بفهمه
اون داشته از چی فیلم میگرفته،
305
00:23:49,483 --> 00:23:51,400
ولی شاید اصلاً واقعاً فیلم نمیگرفته؟
306
00:23:52,067 --> 00:23:54,692
این نما، مثل نمای قبلی، یه «پشت صحنه» است؛
307
00:23:54,942 --> 00:23:58,108
اولین باری که یه سینماگر داره
در حال کار کردن دیده میشه.
308
00:23:59,025 --> 00:24:02,442
هندل جلوی لنزه، نه کنارش.
309
00:24:03,150 --> 00:24:05,858
روی سهپایه نصب شده، استفادهاش راحته.
310
00:24:06,192 --> 00:24:09,067
دستگاه سبکه، میشه راحت حملش کرد.
311
00:24:09,692 --> 00:24:11,858
فیلم گرفتن یه نما لحظهی
خیلی مهم و باوقاریه.
312
00:24:12,025 --> 00:24:13,150
قبل از هر چیز، متانت.
313
00:24:13,317 --> 00:24:16,025
به فیلمبردار، اون مردها و زن نگاه کنین،
314
00:24:16,275 --> 00:24:18,317
که حسابی به خودش رسیده.
315
00:24:19,067 --> 00:24:22,108
انگار ژاندارمه داره از فرایند
فیلمبرداری محافظت میکنه،
316
00:24:22,358 --> 00:24:23,900
ولی حواسش به اون مرده نیست
317
00:24:24,067 --> 00:24:26,400
که یهو و بیموقع میپره وسط خیابون.
318
00:24:45,483 --> 00:24:48,650
هر فیلمبرداری که «لومیر»
به سراسر دنیا میفرستاد
319
00:24:49,025 --> 00:24:50,817
در واقع داشت به یه هدف بزرگ کمک میکرد:
320
00:24:51,358 --> 00:24:53,858
ساختن فیلمهای زیاد، اونم همهجا.
321
00:24:54,275 --> 00:24:55,275
آره، پسر جون،
322
00:24:55,400 --> 00:24:58,442
باید خوراک پردههای سینما توی پاریس،
323
00:24:58,650 --> 00:25:01,150
لیون، بروکسل، لندن و برلین رو تأمین کرد.
324
00:25:01,608 --> 00:25:03,483
و اینجا، توی وینِ اتریش،
325
00:25:03,900 --> 00:25:07,150
جایی که لومیر، یا بهتره بگم
فیلمبردارش «شارل مواسون»،
326
00:25:07,358 --> 00:25:09,317
داره ورودیِ یه سالن
«سینماتوگراف» رو نشون میده.
327
00:25:10,733 --> 00:25:12,067
سینما وقتی داره از خیابونها فیلم میگیره،
328
00:25:12,358 --> 00:25:15,358
همیشه داره تاریخِ خودش رو هم ثبت میکنه.
329
00:25:29,942 --> 00:25:32,567
فقط دو هفته بعد از نمایشِ «گران کافه»
(اولین نمایش عمومی فیلم)،
330
00:25:32,900 --> 00:25:34,775
لومیر دوباره پشت دوربین رفته.
331
00:25:35,692 --> 00:25:37,817
باید مردم رو سرگرم کرد.
332
00:25:37,983 --> 00:25:40,817
برای همین از «فِلیسین تروی»
(هنرمند کاباره)،
333
00:25:41,233 --> 00:25:44,400
که دلقک، شعبدهباز و البته دوست
خانوادگیشون بود، دعوت میکنه.
334
00:25:45,275 --> 00:25:46,483
این آقا، همونطور که میبینین،
335
00:25:46,733 --> 00:25:50,650
حسابی به خودش رسیده: زیرپوش
چسبون، فراک و کفش رسمی.
336
00:25:51,150 --> 00:25:53,525
لویی و فلیسین دارن فیلم
«بشقابهای چرخان» رو ضبط میکنن،
337
00:25:53,692 --> 00:25:54,942
این اسمِ همین فیلمه
338
00:25:55,150 --> 00:25:58,400
که شماره یکِ کاتالوگ رسمی
لومیر بهش اختصاص داده شده.
339
00:25:59,067 --> 00:26:00,567
اولش بشقابه،
340
00:26:00,692 --> 00:26:02,567
بعدش، بشقاب روی دیس،
341
00:26:02,983 --> 00:26:04,775
دیسهایی که مثل بشقاب میچرخن،
342
00:26:05,192 --> 00:26:06,942
و اینم از کل نمایش.
343
00:26:11,567 --> 00:26:13,108
آمادهاین؟ بزن بریم!
344
00:26:16,108 --> 00:26:18,442
حالا که اینجا بودن، از فرصت
استفاده کردن و یه فیلم دیگه هم گرفتن.
345
00:26:18,817 --> 00:26:20,650
راستش، یه ضرب شیش تا فیلم گرفتن.
346
00:26:21,192 --> 00:26:24,525
دکور همونه، ولی «تروی»
برای اینکه یه تنوعی بده،
347
00:26:24,650 --> 00:26:26,858
به لباسش یه کلاهگیس هم اضافه کرده
348
00:26:27,317 --> 00:26:29,692
با یه یقه مصنوعیِ کاغذیِ سفید
که خیلی هم چنگی به دل نمیزنه.
349
00:26:30,358 --> 00:26:31,733
اسم این فیلم «مار» هست.
350
00:26:31,900 --> 00:26:33,525
«تروی» یه نوارِ مارپیچ رو تکون میده
351
00:26:33,858 --> 00:26:36,400
که قوس و پیچهای زیادش یه
دسته پَرِ سفید رو درست میکنه
352
00:26:36,733 --> 00:26:39,067
که انگار خودِ شعبدهباز رو هم مست کرده.
353
00:26:43,233 --> 00:26:45,817
مطبوعات اون زمان نوشتن:
«یک تَوَهُم بینقص از یک مار».
354
00:26:45,983 --> 00:26:47,775
معلومه که به چیزای کم قانع بودن.
355
00:26:50,817 --> 00:26:52,275
یکی دیگه، بازم، بازم!
356
00:26:52,400 --> 00:26:53,608
یکی دیگه، و یکی دیگه!
357
00:26:53,983 --> 00:26:56,108
و در آخر: «خیلهخب، دیگه خسته شدم!»
358
00:26:56,608 --> 00:26:58,067
«فِلیسین» واقعاً سنگ تموم گذاشت.
359
00:27:11,942 --> 00:27:14,150
«سینماتوگراف» بلافاصله به موفقیت میرسه.
360
00:27:14,525 --> 00:27:17,192
مردم یه شور و اشتیاق تازهای
از خودشون نشون میدن.
361
00:27:17,692 --> 00:27:20,067
لومیر همه ژانرها رو امتحان میکنه: کمدی،
362
00:27:20,483 --> 00:27:23,275
فیلمهای واقعگرایانه، و
سکانسهای کوتاهی مثل این،
363
00:27:23,650 --> 00:27:26,733
با حضور همسرانِ برادران لومیر،
یعنی «رز» و «مارگاریت وینکلر».
364
00:27:27,358 --> 00:27:30,025
یه کنسرت با پیانو و ویولن،
که آخرش به دعوا میکشه،
365
00:27:30,400 --> 00:27:32,692
شبیه فیلم «تمرین ارکستر» اثر «فلینی».
366
00:27:34,233 --> 00:27:36,275
حالا که صحبت از این
دو خانم شد، جالبه بدونین
367
00:27:36,525 --> 00:27:39,608
چهار خواهر از خانواده «وینکلر» با
چهار برادر «لومیر» ازدواج کردن.
368
00:27:40,358 --> 00:27:42,817
«آنتوان»، پدر لومیرها، همیشه بهشون میگفت:
369
00:27:43,108 --> 00:27:46,400
«هیچوقت گله نکنین، چون شما چهارتا
روی هم رفته فقط یه مادرزن دارین!»
370
00:27:57,900 --> 00:28:00,650
فیلمهای زیادی هستن که نشون میدن
371
00:28:00,900 --> 00:28:02,942
لومیر به فکر جنبهی نمایشیِ کار بوده
372
00:28:03,483 --> 00:28:05,983
و از همون اول یه سینماگر واقعی بوده.
373
00:28:06,483 --> 00:28:08,900
بیاین این فیلم رو که سال
۱۸۹۶ ساخته شده ببینیم.
374
00:28:09,525 --> 00:28:11,983
«آبپاشِ آبپاشیشده»،
یکی از اولین کارهاش بود،
375
00:28:12,317 --> 00:28:13,858
و همینطور فیلم «ورقبازی».
376
00:28:14,108 --> 00:28:16,317
اینجا، لومیر این دوتا رو با هم قاطی کرده
377
00:28:16,775 --> 00:28:18,317
توی فیلمِ «ورقبازهای آبپاشیشده».
378
00:28:18,942 --> 00:28:21,817
تأثیرگذاریش با ترکیب کردن
داستانها چند برابر میشه،
379
00:28:22,233 --> 00:28:24,233
یه چیزی تو مایههای
گودزیلا علیه کینگکونگ.
380
00:28:24,525 --> 00:28:26,608
تعلیق، بداههپردازی،
381
00:28:26,942 --> 00:28:28,483
همه با هم درگیر میشن.
382
00:28:28,733 --> 00:28:30,525
در کل، یه شلمشوربای حسابی،
383
00:28:30,775 --> 00:28:33,067
ولی از اون شلمشورباهایی
که مردم خوششون میاد.
384
00:28:51,400 --> 00:28:54,317
لویی لومیر، که پشت دوربین بود،
حال و هوای اون دوره رو میشناخت.
385
00:28:54,900 --> 00:28:57,400
حدس میزد که سینما قراره
یه شکل جدیدی از هنر باشه،
386
00:28:57,525 --> 00:28:58,692
از سرگرمی.
387
00:28:59,067 --> 00:29:00,900
تماشاگر قراره خودش بخشی از نمایش باشه.
388
00:29:01,067 --> 00:29:02,442
وقتی همه ساکت میشن،
389
00:29:02,608 --> 00:29:04,775
محوِ یه شخصیت یا یه حرکت،
390
00:29:04,983 --> 00:29:06,775
و این فرصت رو به سکوتِ سالن میدن
391
00:29:06,900 --> 00:29:10,733
تا حیرت و شگفتی خودش
رو با همون خاموشی بیان کنه.
392
00:29:34,442 --> 00:29:36,525
مردها و زنها روی دو تا نیمکت جدا نشستن
393
00:29:36,650 --> 00:29:39,317
که «نقطه گریز» (عمق میدان)
تصویر به سمت اتفاق اصلی کشیده شده.
394
00:29:39,442 --> 00:29:40,858
یک قاببندی بینقص.
395
00:29:41,025 --> 00:29:44,150
شیک و مرتب، هم صحنه رو نگاه
میکنن و هم به تماشاچی نشونش میدن.
396
00:29:44,358 --> 00:29:45,900
یه عادتی که بعدها در
فیلمهای لومیر جا افتاد
397
00:29:46,150 --> 00:29:48,275
و توش بازیگرا با اصرار
به دوربین زل میزدن،
398
00:29:48,692 --> 00:29:51,108
که مطمئن بشن تماشاگر هم باهاشون همراهه.
399
00:29:52,400 --> 00:29:54,817
اونایی که سمت راست نشستن یه کم
دارن اغراق میکنن، ولی چه اهمیتی داره؟
400
00:29:55,108 --> 00:29:57,317
دارن نشون میدن که نمایش فوقالعادهست.
401
00:29:58,525 --> 00:30:00,192
میشه حدس زد قضیه چیه.
402
00:30:00,442 --> 00:30:01,192
آها، خودشه.
403
00:30:01,400 --> 00:30:03,817
تابلو برعکس بود، حالا درست شد.
404
00:30:05,400 --> 00:30:07,608
آفرین، آفرین، همه محو تماشا شدن.
405
00:30:10,483 --> 00:30:12,192
کمترین کار همین بود: «ممنونم».
406
00:30:19,983 --> 00:30:23,400
این صحنه در کارناوال سال
۱۸۹۹ پاریس فیلمبرداری شده.
407
00:30:26,317 --> 00:30:29,900
اگه با دقت نگاه کنیم، میبینیم
که کلی اتفاق داره میفته:
408
00:30:30,400 --> 00:30:31,775
رژه کالسکهها،
409
00:30:32,067 --> 00:30:33,858
خانمهایی که حسابی به خودشون رسیدن،
410
00:30:34,025 --> 00:30:37,150
آقایون با کلاه سیلندری
و نظامیها با کلاهخود.
411
00:30:37,900 --> 00:30:40,192
یه جنگِ خودجوشِ نقل و کاغذ رنگی
412
00:30:40,358 --> 00:30:43,150
که انگار یه روش خیلی
مردونه برای ابراز علاقه بوده.
413
00:31:00,900 --> 00:31:04,067
بله آقا، نگران نباشین، شما رو هم دیدیم.
414
00:31:13,108 --> 00:31:15,400
به تصویر کشیدن خودِ
تماشاچیها هم راهی بود...
415
00:31:15,525 --> 00:31:17,400
...که اونها رو دوباره به سالنهای سینما برگردونه.
416
00:31:17,983 --> 00:31:20,067
داستان «کوزه شکسته» چیه؟
417
00:31:20,358 --> 00:31:22,025
یه نفر با چشمای بسته...
418
00:31:22,192 --> 00:31:24,608
...باید با یه چوب، کوزههای
آویزون شده رو بشکنه.
419
00:31:25,442 --> 00:31:27,233
چشمبسته، کورمالکورمال راه میره.
420
00:31:27,442 --> 00:31:29,817
دستوپاچلفتی بودنش
موقعیتهای خندهداری ایجاد میکنه.
421
00:31:30,233 --> 00:31:31,692
مردم میخندن.
422
00:31:32,567 --> 00:31:34,483
برای اولین بار، تماشاچیهای
توی سالن سینما...
423
00:31:34,692 --> 00:31:36,400
...به تماشاچیهای توی فیلم نگاه میکنن.
424
00:31:36,692 --> 00:31:40,108
آقایون کلاهبهسر منتظرن
تا اون طفلک مسخره بشه.
425
00:31:40,358 --> 00:31:43,192
بچهها با دقت نگاه میکنن
و از خنده رودهبر شدن.
426
00:31:43,942 --> 00:31:45,358
این یکی زیادی معطل میکنه.
427
00:31:45,567 --> 00:31:47,817
دوربین رو متوقف کرده و دوباره راه انداخته.
428
00:31:48,150 --> 00:31:50,150
فقط ۵۰ ثانیه فیلم داشته،
429
00:31:50,400 --> 00:31:52,275
هیچوقت نتیجه رو نمیفهمیم.
430
00:31:58,525 --> 00:32:00,775
سینماتوگراف علاوه بر
نمایش چیزای خارقالعاده،
431
00:32:00,942 --> 00:32:03,692
به مفسر دوران خودش تبدیل شد.
432
00:32:04,067 --> 00:32:06,817
دورانی که دورهی آکروباتبازها و سیرک بود.
433
00:32:07,192 --> 00:32:09,275
چندین فیلم کوتاه...
434
00:32:09,400 --> 00:32:11,983
...به یک خانوادهی ژیمناست
هنرمند، یعنی کِرموها، اختصاص داره.
435
00:32:12,192 --> 00:32:14,358
اسم اولی هست «پرش خطرناک».
436
00:32:14,567 --> 00:32:16,858
اول از همه، حرکات نرمشی برای گرم کردن.
437
00:32:17,567 --> 00:32:20,233
حالا نوبت اون بچهست، که ما
رو برای اتفاق بعدی آماده میکنه.
438
00:32:29,192 --> 00:32:30,567
یک، پرش خطرناک.
439
00:32:32,108 --> 00:32:33,858
دو، پرش خطرناک دوبل.
440
00:32:35,358 --> 00:32:38,900
سه، پرش خطرناک سهگانه.
441
00:32:41,650 --> 00:32:43,150
یالا، داره میپره.
442
00:32:43,442 --> 00:32:44,942
نه، داره تعظیم میکنه.
443
00:32:48,842 --> 00:32:54,198
دوران نظامی
444
00:33:49,817 --> 00:33:52,192
فیلمهای لومیر دوران
خودشون رو به تصویر میکشن،
445
00:33:52,567 --> 00:33:53,775
دورانی نظامی،
446
00:33:53,942 --> 00:33:56,442
پادگانها و جوانانی که
در دستههای نظامی بودن.
447
00:33:56,817 --> 00:33:58,233
این فقط مختص فرانسه نیست،
448
00:33:58,733 --> 00:34:00,942
کل دنیا میخواد ارتشهاش رو ببینه.
449
00:34:01,192 --> 00:34:04,317
غرور ملی به نمایش قدرت،
450
00:34:04,608 --> 00:34:06,400
نظم و سرعت بستگی داره.
451
00:34:08,025 --> 00:34:09,567
البته تو این مورد خاص،
452
00:34:09,775 --> 00:34:12,275
با یه نظم و سرعتِ نسبی طرفیم.
453
00:34:33,317 --> 00:34:35,067
اول یه شیپور.
454
00:34:45,442 --> 00:34:48,108
عنوان فیلم توی کاتالوگ اومده.
455
00:34:48,400 --> 00:34:51,192
اسمش هست «اعلام خطر»
و سربازهایی رو نشون میده...
456
00:34:51,483 --> 00:34:53,608
...که دارن از یه مزرعه که
توش خوابیده بودن، بیرون میان.
457
00:35:03,983 --> 00:35:06,650
میبینیم که شیپورچی مثل
یه کارگردان عمل میکنه،
458
00:35:07,108 --> 00:35:09,067
و میخواد که همه بهموقع خارج بشن،
459
00:35:09,483 --> 00:35:11,108
یعنی ظرف همون ۵۰ ثانیه.
460
00:35:16,775 --> 00:35:17,983
خب، تموم شد.
461
00:35:18,650 --> 00:35:20,483
نه، یکی مونده بود، یالا، سریع.
462
00:35:20,775 --> 00:35:23,692
بهعلاوهی اون بچهای که
فکر میکرد همه چیز تموم شده.
463
00:35:27,400 --> 00:35:29,858
این ستایش نظامیگری شامل اهمیت دادن...
464
00:35:29,983 --> 00:35:31,608
...به ارتشهای خارجی هم میشد.
465
00:35:31,858 --> 00:35:33,400
اینجا، ارتش مکزیک...
466
00:35:33,775 --> 00:35:35,483
...با سرنیزه حرکاتی انجام میده...
467
00:35:35,692 --> 00:35:38,067
...که خلاقیت رقصپردازی
تحسینبرانگیزی داره.
468
00:35:38,650 --> 00:35:40,775
شاید به نظر دور تند
بیاد، ولی اینطور نیست.
469
00:35:41,233 --> 00:35:44,525
سرعت فیلمبرداری بین ۱۶
تا ۲۰ فریم در ثانیه متغیر بود.
470
00:35:45,233 --> 00:35:47,358
اگه با سرعت بالا، یعنی ۲۰
فریم در ثانیه فیلمبرداری میشد،
471
00:35:47,775 --> 00:35:50,108
بهصورت صحنه آهسته پخش میشد، مثل اینجا.
472
00:35:50,858 --> 00:35:52,442
البته نه دیگه اینقدر آهسته.
473
00:35:53,067 --> 00:35:56,067
ولی اگه برعکس، فیلمبرداری
با سرعت کمتری انجام میشد،
474
00:35:56,483 --> 00:35:59,400
اونوقت فیلم با دور تند
پخش میشد، مثل اینجا.
475
00:36:02,483 --> 00:36:05,483
اپراتور میتونست سرعت مناسب رو تنظیم کنه.
476
00:36:31,108 --> 00:36:34,192
یه روزی، رژه ارتشها
بالاخره تکراری و خستهکننده شد.
477
00:36:34,733 --> 00:36:37,442
نوآوری از دل اتفاقات
پیشبینینشده و تصادفی بیرون میاد،
478
00:36:37,775 --> 00:36:40,942
وقتی که اپراتور، لحظهی
سرنوشتساز رو به دست تقدیر میسپاره.
479
00:36:41,650 --> 00:36:45,775
اینجا، در لومباردی
ایتالیا، یه گاری گیر میکنه.
480
00:36:46,192 --> 00:36:48,608
یه نفر دستش رو بلند میکنه،
فکر میکنه فیلم خراب شده.
481
00:36:48,775 --> 00:36:49,775
اصلاً اینطور نیست.
482
00:36:49,942 --> 00:36:52,817
خبر نداره که این اتفاق، یه
بار دراماتیک به فیلم داده...
483
00:36:52,983 --> 00:36:55,817
...که در حد آثار ویلیام
ولمان یا جان فورد هست.
484
00:37:15,650 --> 00:37:17,900
خدای من، جنگ چقدر
زیباست... البته توی سینما.
485
00:37:18,275 --> 00:37:20,567
فیلمهای نظامی با ترکیببندیهای...
486
00:37:20,733 --> 00:37:22,983
...زیباییشناسانهی تحسینبرانگیز فراوونن.
487
00:37:23,400 --> 00:37:26,817
این یکی که تابستان ۱۸۹۹
در کوههای آلپ فیلمبرداری شده،
488
00:37:27,150 --> 00:37:28,775
اسمش هست «توپخانه کوهستانی».
489
00:37:28,983 --> 00:37:31,692
حرکت دستهجمعیای که از
عمق تصویر شروع میشه،
490
00:37:31,858 --> 00:37:34,108
با جریان آب رودخونه...
491
00:37:34,275 --> 00:37:35,775
و دود انفجارها همراهی میشه،
492
00:37:36,067 --> 00:37:39,400
و در نهایت با دراز کشیدن
سربازها در پیشزمینه تموم میشه.
493
00:37:43,067 --> 00:37:45,358
برای نشون دادن اینکه پلان سکانس چیه،
494
00:37:45,483 --> 00:37:47,400
هیچ چیزی بهتر از دیدن این فیلم نیست.
495
00:37:47,733 --> 00:37:49,108
فوقالعادهست.
496
00:38:04,293 --> 00:38:08,405
در شهرها، در روستا، در میان جمعیت
497
00:38:20,067 --> 00:38:23,192
برگردیم به پاریس، شهر
لومیرها، که همراه با لیون،
498
00:38:23,400 --> 00:38:25,233
بیشتر از هر جای دیگهای توسط
سینماتوگراف فیلمبرداری شده.
499
00:38:25,817 --> 00:38:28,900
دیدگاه لومیر حول زندگی روزمره میچرخه،
500
00:38:29,233 --> 00:38:31,900
لذت بردن و گذران روزها، چه روزهای کاری،
501
00:38:32,108 --> 00:38:33,983
چه یکشنبههایی که به بازی و تفریح میگذره،
502
00:38:34,233 --> 00:38:35,775
چه توی خونه و چه بیرون از خونه.
503
00:38:36,192 --> 00:38:37,817
اون دوربینش رو در دل زندگی قرار میده.
504
00:38:37,983 --> 00:38:40,775
سینما یعنی مردم، رفتارهاشون، انبوه جمعیت.
505
00:38:41,275 --> 00:38:43,483
قاببندیهای لومیر شاهکارن،
506
00:38:43,817 --> 00:38:45,233
و فیلمهاش نویدبخش این هستن...
507
00:38:45,442 --> 00:38:47,692
...که سینما یک وعدهی زیباییشناسانه است.
508
00:38:57,942 --> 00:38:59,650
برای درک سینماتوگراف،
509
00:38:59,858 --> 00:39:03,400
باید فیلمهای معروفترش رو که
روی بقیه سایه انداختن، فراموش کنیم.
510
00:39:03,567 --> 00:39:05,650
بذارید توی بندر مارسی بمونیم...
511
00:39:05,942 --> 00:39:09,400
...تا به یکی از مضامین
اصلی سینمای لومیر بپردازیم:
512
00:39:09,900 --> 00:39:12,317
ازدحام، مردم، انبوه جمعیت.
513
00:39:12,650 --> 00:39:15,150
در طلوع قرن بیستم، مردم تو خیابونها بودن،
514
00:39:15,400 --> 00:39:17,483
توی کشتیها، جشنها و کافهها.
515
00:39:17,692 --> 00:39:20,400
اینجا، یه نمای عالی رو
میبینیم که کمی از بالا گرفته شده
516
00:39:20,567 --> 00:39:22,817
با دو گروه از آدمها، و در پیشزمینه هم...
517
00:39:23,025 --> 00:39:24,942
ماهیگیران در حال وصله زدن تورها.
518
00:39:56,358 --> 00:39:58,150
لومیر یعنی روستا و طبیعت.
519
00:39:58,400 --> 00:40:00,400
این فیلم «خرمنکوبان» است.
520
00:40:00,983 --> 00:40:02,567
آن را به خاطر زیباییاش انتخاب کردیم
521
00:40:02,733 --> 00:40:05,233
و چون نشان میدهد که ترکیببندی یک پلان،
522
00:40:05,442 --> 00:40:06,942
خودش نوعی میزانسن است.
523
00:40:07,108 --> 00:40:09,150
تماشاگر را وادار میکند همه چیز را ببیند
524
00:40:09,358 --> 00:40:11,733
و اثری از خود به جا میگذارد: اثر سینما.
525
00:40:41,692 --> 00:40:43,025
چندین دوربین وجود داشت،
526
00:40:43,192 --> 00:40:45,358
برای همین هم زوایای دید متفاوتی داریم.
527
00:40:46,983 --> 00:40:49,108
فرانسه یعنی کوهستان.
528
00:40:49,275 --> 00:40:51,442
اینجا شامونی هستیم. یک خیابان، الاغها،
529
00:40:51,567 --> 00:40:53,567
اسبهای تنها یا اسبهایی
که به گاری بسته شدن.
530
00:40:53,817 --> 00:40:56,192
در پسزمینه، یک دکور
تقریباً مصنوعی دیده میشه،
531
00:40:56,400 --> 00:40:59,483
شبیه «مَت پینتینگ»هایی (نقاشی روی
شیشه) که بعدها برای سینما ساخته میشد.
532
00:41:05,608 --> 00:41:08,150
نتیجه: در پسزمینه، رنگهای
روشن، رنگهای سفید.
533
00:41:08,400 --> 00:41:10,067
در پیشزمینه، رنگهای تیره و واضحتر،
534
00:41:10,317 --> 00:41:12,275
در یک فیلمبرداری طبیعی و خودجوش.
535
00:41:12,525 --> 00:41:14,358
نه، این صحنه آهسته نیست،
536
00:41:14,525 --> 00:41:17,400
فقط انگار تو خیابانهای شامونی
شلوغی و رفتوآمد زیادی در کار نیست.
537
00:41:29,317 --> 00:41:30,400
«علوفهچینها».
538
00:41:31,025 --> 00:41:33,692
باز هم فیلمی با کیفیت بصری بسیار بالا
539
00:41:34,067 --> 00:41:37,108
و یکی از زیباترین
نگاههای اولین دوربین سینما.
540
00:41:37,567 --> 00:41:39,608
میدانیم که دوربین نمیتوانست حرکت کند.
541
00:41:39,858 --> 00:41:41,317
به نظر میرسد پدر خانواده این را میداند.
542
00:41:41,567 --> 00:41:45,358
برای اینکه از کادر خارج
نشود، چشم از دوربین برنمیدارد.
543
00:41:49,108 --> 00:41:50,567
میزانسن مشخص است.
544
00:41:50,733 --> 00:41:53,025
حرکت علوفهچینها این را نشان میدهد،
545
00:41:53,275 --> 00:41:56,400
انگار که برایشان روی زمین
علامتگذاری کرده باشند.
546
00:41:57,483 --> 00:41:59,983
مادر از بچهها میخواهد
که به علامتها توجه کنند،
547
00:42:00,192 --> 00:42:01,608
که تقریباً همین کار را هم میکنند.
548
00:42:01,775 --> 00:42:04,442
اما در آخر، بچههای کوچک
دیگر به هیچچیز اهمیت نمیدهند.
549
00:42:23,942 --> 00:42:25,067
و حالا، ژنو.
550
00:42:25,442 --> 00:42:29,150
چند زن رختشوی مشغول کارند
و لباسها را در تشت میاندازند.
551
00:42:29,942 --> 00:42:32,400
به رقص بچهها که وارد
کادر میشوند، دقت کنید،
552
00:42:32,525 --> 00:42:35,858
یادشان نمیرود به کسی که
میزانسن را کارگردانی میکند نگاه کنند
553
00:42:36,233 --> 00:42:38,525
و او هم در صورت لزوم،
از دخالت کردن ابایی ندارد.
554
00:42:39,525 --> 00:42:42,025
آیا میتوان این را اولین
فیلم تبلیغاتی تاریخ دانست؟
555
00:42:42,317 --> 00:42:44,150
تبلیغ صابون «سانلایت»، البته.
556
00:42:44,317 --> 00:42:47,442
مهم است بدانیم که این فیلم در
ماه می ۱۸۹۶ فیلمبرداری شد.
557
00:42:48,233 --> 00:42:49,817
در ژوئن در نیویورک به نمایش درآمد
558
00:42:50,108 --> 00:42:53,150
با عنوان انگلیسی
«Washing Day in Switzerland»،
559
00:42:53,483 --> 00:42:55,358
یعنی «روز رختشویی در سوئیس».
560
00:43:26,108 --> 00:43:28,025
«علفهای هرز»، عنوان این فیلم است.
561
00:43:28,150 --> 00:43:30,858
لویی لومیر ادعا کرده:
«این را برادرم ساخته.»
562
00:43:31,400 --> 00:43:33,650
این تنها فیلمی است که
به نام آگوست ثبت شده،
563
00:43:33,775 --> 00:43:35,275
که آن زمان در «لا سیوتا» بود.
564
00:43:35,608 --> 00:43:39,358
نمیدانیم که آیا از نقاشی
ژان-فرانسوا میله الهام گرفته بود
565
00:43:39,692 --> 00:43:42,567
با عنوانی مشابه: «زنِ علفسوز».
566
00:43:43,358 --> 00:43:46,483
آگوست استعداد دارد، حیف
که فیلمهای بیشتری نساخت.
567
00:43:59,900 --> 00:44:01,400
یک فیلم تحسینبرانگیز دیگر
568
00:44:01,567 --> 00:44:04,567
که در آن زنان را در حال کار
میبینیم، امری که آن زمان عادی بود.
569
00:44:05,567 --> 00:44:07,108
این فیلم در کارمو فیلمبرداری شده.
570
00:44:07,317 --> 00:44:08,858
از سال ۱۸۷۶ به بعد
571
00:44:09,067 --> 00:44:11,358
زنان از پایین رفتن به معدن منع شدند.
572
00:44:11,692 --> 00:44:13,317
آنها روی سطح زمین میماندند
573
00:44:13,483 --> 00:44:16,692
و کارهای بسیار سختی انجام
میدادند، همانطور که در این فیلم میبینید،
574
00:44:16,983 --> 00:44:19,608
مثل بارگیری زغالسنگ
در فرغونها و واگنها.
575
00:44:52,650 --> 00:44:54,442
و باز هم در مورد زنان کارگر،
576
00:44:54,692 --> 00:44:57,192
در اِپینال، در کنار رودخانه موزل هستیم.
577
00:44:57,942 --> 00:45:00,733
در این نمای باشکوه از شهر در دوردست،
578
00:45:01,067 --> 00:45:02,775
هشت زن رختشوی و چهار کودک
579
00:45:03,067 --> 00:45:04,775
در رودخانه کار میکنند.
580
00:45:05,400 --> 00:45:07,817
سینماتوگراف اغلب از زنان فیلم گرفته.
581
00:45:07,942 --> 00:45:10,442
آنها را در حال کار، به عنوان
مادر و به عنوان کمدین میبینیم،
582
00:45:10,858 --> 00:45:14,692
یا به عنوان مفسران صامتی که با
تمسخر بازیهای مردانه را تماشا میکنند.
583
00:45:14,983 --> 00:45:17,067
همسران بازیگر، یعنی زنان خانواده لومیر،
584
00:45:17,233 --> 00:45:19,025
و همیشه دختران مردم عادی.
585
00:45:38,270 --> 00:45:42,764
سرزمینهای دور
586
00:45:54,983 --> 00:45:56,692
در ژانویه ۱۸۹۶،
587
00:45:56,817 --> 00:45:59,233
لویی لومیر تصمیم گرفت
اپراتورهایی را آموزش دهد
588
00:45:59,608 --> 00:46:01,400
و آنها را به آن سوی دریاها بفرستد.
589
00:46:01,942 --> 00:46:03,108
برای سالها،
590
00:46:03,275 --> 00:46:05,817
«سیاره کوچک لومیر»
بیوقفه فیلمبرداری میکرد.
591
00:46:06,233 --> 00:46:08,400
از شهرها، خیابانها و
رهگذران فیلم میگرفتند.
592
00:46:08,650 --> 00:46:12,233
حیرت تماشاگران غربی را تصور کنید...
593
00:46:12,400 --> 00:46:14,108
...وقتی به لطف سینما کشف میکردند،
594
00:46:14,400 --> 00:46:15,775
با زبان اشاره و حرکت،
595
00:46:16,067 --> 00:46:17,775
سرزمینهای دوردست و زیبا را.
596
00:46:18,442 --> 00:46:19,525
اپراتورها،
597
00:46:19,858 --> 00:46:22,108
به درخواست لویی لومیر، تصاویری میآوردند
598
00:46:22,400 --> 00:46:23,858
تا به تمام دنیا نشان دهند.
599
00:46:24,233 --> 00:46:26,733
نماهای ناپل در نیویورک دیده میشد،
600
00:46:27,025 --> 00:46:29,275
و نماهای مسکو، در بوئنوس آیرس.
601
00:46:49,067 --> 00:46:52,358
برای این کار، اقیانوسها را
درمینوردیدند، مثل گابریل وِیر،
602
00:46:52,567 --> 00:46:54,400
که با کشتی «تونکَن» به آسیا رفت،
603
00:46:54,483 --> 00:46:56,358
یک کشتی از شرکت «مسافرتهای دریایی»
604
00:46:56,483 --> 00:46:58,650
که در کارخانههای کشتیسازی
«لا سیوتا» ساخته شده بود.
605
00:46:59,275 --> 00:47:02,983
سفر طولانی و خستهکننده
است؛ بازی میکنند، طناب میزنند.
606
00:47:03,317 --> 00:47:04,525
و مهمتر از همه، فیلم میگیرند،
607
00:47:04,733 --> 00:47:07,400
و نگاههای مستقیم به دوربین نشان میدهد
608
00:47:07,608 --> 00:47:09,192
که همه از این موضوع خبر دارند.
609
00:47:09,483 --> 00:47:12,067
مخصوصاً آن مرد کلاه به سرِ عینکی
610
00:47:12,400 --> 00:47:13,817
که کنترل اوضاع را به دست گرفته.
611
00:47:43,400 --> 00:47:45,650
حتی در آسیا هم از نظامیها دور نیستی.
612
00:47:45,942 --> 00:47:48,733
و دلیلش هم مشخصه: اینجا سایگون در ویتنامه،
613
00:47:49,150 --> 00:47:51,108
که آن زمان مستعمرهی فرانسه بود.
614
00:47:51,442 --> 00:47:52,858
چارهی دیگری هم نیست،
615
00:47:52,983 --> 00:47:55,858
سینماتوگراف قدرتنمایی ارتش را به تصویر میکشد.
616
00:47:56,442 --> 00:47:59,317
وقتی در سرزمینی که آن موقع
«هندِ چین» نام داشت، پیاده میشود،
617
00:47:59,608 --> 00:48:02,900
و مشخصاً در استان سایگون یعنی «کوچین چین»،
618
00:48:03,192 --> 00:48:05,567
گابریل ویر از یک کشور
تسخیر شده فیلم میگیرد.
619
00:48:05,733 --> 00:48:08,483
جایی که اشغالگرها میخوان
قدرتشون رو به رخ بکشن.
620
00:48:29,358 --> 00:48:31,067
یه نسخهی دیگه از خروج از کارخونه،
621
00:48:31,233 --> 00:48:32,983
اینبار از زرادخونهی نیروی دریایی.
622
00:48:33,650 --> 00:48:35,192
از کنار فیلمبرداری شده، نه از روبرو.
623
00:48:35,400 --> 00:48:38,775
مثل نسخهی لیون-مونپلیزیه
فیلمبرداری نشده.
624
00:48:39,192 --> 00:48:42,067
فقط مردها دارن از کارخونه
بیرون میان، کارگرهای دولت فرانسه،
625
00:48:42,400 --> 00:48:43,817
که با حالتی غمزده...
626
00:48:43,942 --> 00:48:46,400
...از جلوی غربیهایی با
کلاههای استعماری رد میشن،
627
00:48:46,733 --> 00:48:48,317
یه سرباز که در حال استراحته
628
00:48:48,483 --> 00:48:50,692
و فیلمبرداری که با چرخوندن دستهی دوربین،
629
00:48:50,983 --> 00:48:52,817
این صحنه رو جذابتر میکنه.
630
00:49:14,400 --> 00:49:15,775
همچنان در آسیا هستیم.
631
00:49:15,942 --> 00:49:18,525
ژاپن، برعکس، یه کشور مستقله...
632
00:49:18,692 --> 00:49:20,317
...که تن به استعمار نداده.
633
00:49:20,775 --> 00:49:21,858
با ورود به این جزیره،
634
00:49:22,025 --> 00:49:24,817
گابریل ویر زندگی روزمره
رو با علاقه ثبت کرده.
635
00:49:25,150 --> 00:49:28,192
کشاورزی رو در حال کار میبینیم، اون حرکت،
636
00:49:28,483 --> 00:49:30,900
اون چرخ و فلک چوبی که
شالیزارها رو آبیاری میکنه.
637
00:49:31,567 --> 00:49:32,942
در تمام طول قرن بیستم،
638
00:49:33,150 --> 00:49:35,900
سینما راهی بود برای به
تصویر کشیدن زندگی روی زمین.
639
00:49:36,275 --> 00:49:38,275
با لومیر، این اتفاق از همون ابتدا افتاد.
640
00:50:10,192 --> 00:50:11,900
همیشه خیلی راحته که موقع فیلمبرداری از...
641
00:50:12,192 --> 00:50:15,067
...یه وعدهی غذایی ژاپنی در
سطح تاتامی، یادی از اوزو بکنیم.
642
00:50:15,442 --> 00:50:18,192
کارگردان «داستان توکیو»
هنوز به دنیا نیومده بود،
643
00:50:18,400 --> 00:50:21,650
اما این وقایعنگاری خانوادگی،
بهترین آثار سینمای اون رو نوید میداد.
644
00:50:22,692 --> 00:50:25,858
لومیر درست زمانی به ژاپن میرسه که این
کشور تازه درهاش رو به روی غرب باز کرده.
645
00:50:26,567 --> 00:50:28,733
این برداشت زیبا، که هم
شگفتانگیزه و هم واقعی،
646
00:50:29,150 --> 00:50:32,025
در عین حال نشون میده که لومیر هم...
647
00:50:32,192 --> 00:50:35,067
...پیرو جنبش هنری «ژاپُنیسم» اون دورانه.
648
00:50:35,483 --> 00:50:38,400
اپراتور، کنستان ژیرل، با سینماتوگراف...
649
00:50:38,817 --> 00:50:40,817
...کنجکاوی یه مردمشناس رو داره،
650
00:50:40,983 --> 00:50:43,608
همون شگفتی و همون اشتیاق
اون برای به اشتراک گذاشتن دانش.
651
00:50:51,442 --> 00:50:54,483
فیلمهای قبلی از کیفیت
تصویری بالایی برخوردار بودن.
652
00:50:54,942 --> 00:50:55,942
این یکی هم همینطور،
653
00:50:56,233 --> 00:50:58,692
اما نمیتونیم ببینیمش،
چون نگاتیوی که پیدا شده...
654
00:50:59,025 --> 00:51:01,983
...اونقدر آسیب دیده بوده
که نشد درست ترمیمش کرد.
655
00:51:02,317 --> 00:51:03,567
پس چرا نشونش میدیم؟
656
00:51:04,067 --> 00:51:05,692
چون با وجود همهی این زخمها،
657
00:51:05,900 --> 00:51:07,775
فیلم هنوز فوقالعاده زیباست.
658
00:51:08,192 --> 00:51:11,358
نمای روبهپایین از پل در شهر تاریخی کیوتو.
659
00:51:11,817 --> 00:51:13,233
تابلوی مغازهها،
660
00:51:13,525 --> 00:51:16,608
لباسهای سنتی زنانی که
خودشون رو از آفتاب پنهان کردن،
661
00:51:17,150 --> 00:51:18,525
رفت و آمد کالسکهها،
662
00:51:18,733 --> 00:51:21,525
همه نشوندهندهی ژاپن در دوران مِیجیان.
663
00:51:48,525 --> 00:51:49,942
هنوز همه چیز رو ندیدیم.
664
00:51:50,108 --> 00:51:52,025
بیتوجه به هیاهوی اطرافش،
665
00:51:52,150 --> 00:51:54,900
هیچچیز نمیتونه جلوی
برنامههای لویی لومیر رو بگیره.
666
00:51:55,358 --> 00:51:57,942
اپراتورها بعد از استخدام در ژانویهی ۱۸۹۶،
667
00:51:58,317 --> 00:52:00,525
به همه جا فرستاده شدن،
668
00:52:00,817 --> 00:52:02,358
به آسیا، که همین الان دیدیم،
669
00:52:02,483 --> 00:52:05,233
و همینطور به سمت دیگه،
به غرب، به دنیای جدید،
670
00:52:05,442 --> 00:52:06,858
آمریکا، نیویورک.
671
00:52:07,400 --> 00:52:10,817
اونجا هم سینماتوگراف به
اکتشاف و موشکافی میپردازه،
672
00:52:11,067 --> 00:52:12,858
و فیلمهای ارزشمندی از خودش به جا میذاره.
673
00:52:32,692 --> 00:52:35,400
«حمل و نقل عمومی وجدان ملتهاست»،
674
00:52:35,567 --> 00:52:37,400
این رو نویسندهی ترک، اورهان پاموک گفته.
675
00:52:38,108 --> 00:52:39,775
یه فیلم دیگه با همین موضوع.
676
00:52:40,192 --> 00:52:42,317
پیچیدهتر و شلوغتر.
677
00:52:42,900 --> 00:52:44,608
دوباره برگشتیم به ایالات متحده،
678
00:52:44,775 --> 00:52:46,858
در بوستون، خیابان واشنگتن.
679
00:52:47,483 --> 00:52:50,150
یکبار دیگه، آیا تماشای
این صحنه لذتبخش نیست؟
680
00:52:53,150 --> 00:52:55,275
توی سینما، یه پلان
باید گویای همهچیز باشه.
681
00:52:55,608 --> 00:52:58,942
هر برداشت، بهخودیِخود ارزش
داره، یه تکه از یه چیز بزرگتر نیست،
682
00:52:59,233 --> 00:53:01,775
و شروع یه سکانس هم نیست، خودِ سکانسه.
683
00:53:02,525 --> 00:53:06,108
یکبار دیگه، این برداشت به وضوح
نشون میده که سینما نگاه خودش رو میسازه
684
00:53:06,442 --> 00:53:08,817
و سطح انتظار تماشاگر رو بالا میبره.
685
00:53:21,400 --> 00:53:24,192
پرسپکتیو یه خیابون بزرگ رو عوض میکنیم...
686
00:53:24,400 --> 00:53:25,900
...و به تقاطع دو تا خیابون میریم...
687
00:53:26,067 --> 00:53:29,025
...تا سینماتوگراف یه
واقعیت متفاوت رو ثبت کنه.
688
00:53:29,400 --> 00:53:30,900
ولی فراموش نکنیم...
689
00:53:31,150 --> 00:53:33,942
...که فقط چند هفته بعد
از ورودش در سال ۱۸۹۶،
690
00:53:34,275 --> 00:53:36,858
سینمای لومیر از ایالات متحده اخراج میشه،
691
00:53:37,108 --> 00:53:39,150
اونم توسط آدمهای آژانس پینکرتون،
692
00:53:39,317 --> 00:53:41,400
بر اساس قوانین حمایتگرایانهای...
693
00:53:41,483 --> 00:53:43,858
...که رقیبشون، توماس ادیسون،
به اونها استناد کرده بود.
694
00:53:44,525 --> 00:53:47,317
اپراتورها با کشتی از
خلیج هادسون فرار میکنن.
695
00:53:47,525 --> 00:53:49,150
ولی برمیگردن، و یه روزی،
696
00:53:49,400 --> 00:53:52,067
ایالات متحده تبدیل به کشور سینما میشه.
697
00:54:18,400 --> 00:54:21,900
آخرای قرن نوزدهم، سفرها زیادتر میشه،
698
00:54:22,150 --> 00:54:24,858
رویاها در ذهن شکل میگیرن
و دنیا کوچیکتر میشه.
699
00:54:25,900 --> 00:54:29,442
اپراتورها که حالا نقش دیپلمات،
روزنامهنگار و جهانگرد رو دارن،
700
00:54:29,733 --> 00:54:31,817
اقیانوسها رو درمینوردن،
701
00:54:32,275 --> 00:54:34,317
از سواحل و آدمهای کنار دریا فیلم میگیرن،
702
00:54:34,442 --> 00:54:36,108
دوربین رو روی کشتی میذارن...
703
00:54:36,317 --> 00:54:39,067
...تا بندر الجزیره رو
بهتر ببینن، مثل همینجا.
704
00:55:06,400 --> 00:55:08,900
اولین اپراتورها،
اونهایی که فیلم میگرفتن،
705
00:55:09,233 --> 00:55:11,608
به اولین سؤال کارگردانی جواب میدن...
706
00:55:11,775 --> 00:55:13,900
...که هر فیلمسازی بعد از
اونها از خودش میپرسه.
707
00:55:14,567 --> 00:55:16,067
دوربین رو کجا باید گذاشت؟
708
00:55:16,483 --> 00:55:18,192
تازه داریم با داستان زندگی...
709
00:55:18,358 --> 00:55:21,067
...سرگذشت و افسانهی
این اپراتورها آشنا میشیم.
710
00:55:21,317 --> 00:55:23,567
استعداد اونها از سادگی حرکاتشون...
711
00:55:23,900 --> 00:55:25,400
...و نیتهاشون سرچشمه میگیره.
712
00:55:26,108 --> 00:55:28,442
با لومیر اون زمان، و امروزه،
713
00:55:28,733 --> 00:55:30,900
سینما راهی برای شناخت بهتر خودمونه.
714
00:56:00,983 --> 00:56:02,858
از راه دریا به الجزیره میرسیم.
715
00:56:03,317 --> 00:56:05,400
و با تراموا ازش دور میشیم،
716
00:56:05,733 --> 00:56:07,692
با یه تِراولینگ بینظیر...
717
00:56:08,233 --> 00:56:10,858
...و در همون حال، «اِلِژی، اپوس ۲۴»
اثر گابریل فوره،
718
00:56:11,108 --> 00:56:13,650
شهر سفید رو در هالهای از
یک اندوه قطعی فرو میبره.
719
00:56:37,223 --> 00:56:41,798
وعدۀ دنیا
720
00:56:50,608 --> 00:56:54,358
«سینما یعنی وعدهی دنیا»، این رو
بلز ساندرار در دههی ۲۰ میلادی گفته.
721
00:56:54,567 --> 00:56:56,400
نوید، در جوانی است.
722
00:56:56,942 --> 00:57:00,025
لومیر از بچهها فیلم میگیره، هم
بچههای خودش و هم بچههای دیگه.
723
00:57:00,733 --> 00:57:02,567
فرشتههای کوچولویی که
اولین قدمهاشون رو برمیدارن،
724
00:57:02,733 --> 00:57:04,275
یا تو خیابون دارن تیلهبازی میکنن.
725
00:57:04,442 --> 00:57:05,983
این کار رو با همون نگاه،
726
00:57:06,150 --> 00:57:08,525
همون کنجکاوی و همون لطافت انجام میده.
727
00:57:08,942 --> 00:57:10,317
این فیلم که در لیون گرفته شده،
728
00:57:10,442 --> 00:57:13,525
یه مسابقه رقصه که هر کسی
هر کاری از دستش برمیآد میکنه،
729
00:57:13,817 --> 00:57:16,525
مثل اون پسر کوچولوی وسط
تصویر که به دوربین نگاه میکنه...
730
00:57:16,900 --> 00:57:18,900
...و تبدیل میشه به سوژه اصلی فیلم.
731
00:57:29,942 --> 00:57:32,108
مراقب باشید، یک دعوای بچگانه.
732
00:57:32,483 --> 00:57:34,983
کادربندی انگار از نقاشیهای
آگوست رنوار بیرون اومده،
733
00:57:35,192 --> 00:57:37,567
همونی که بچههایی با موهای فرفری...
734
00:57:37,692 --> 00:57:39,108
...و چهرههایی دخترونه نقاشی میکرد.
735
00:57:39,400 --> 00:57:42,400
اینجا هم چندتا موجود مو
فرفری، اصلاً کوتاه نمیان.
736
00:57:50,525 --> 00:57:52,233
بده من! نه!
737
00:57:52,400 --> 00:57:54,108
بگیر. قاشق منو پس بده.
738
00:57:58,650 --> 00:57:59,650
گریه میکنه.
739
00:57:59,817 --> 00:58:00,817
طفلکی.
740
00:58:21,150 --> 00:58:24,692
تو حیاط مدرسه، لیلی بازی تنها سرگرمی بود.
741
00:58:25,233 --> 00:58:28,317
نیازی به توضیح نداره، کیه که یادش نیاد؟
742
00:58:31,317 --> 00:58:33,275
راستی، «تخریب یک دیوار»...
743
00:58:33,400 --> 00:58:35,983
...تنها فیلمی نبود که برعکس نمایش داده شد.
744
00:58:36,275 --> 00:58:38,775
آپاراتچیها با یه حقه سرگرم میشدن...
745
00:58:38,942 --> 00:58:41,025
...که تماشاچیا عاشقش بودن.
746
00:58:41,692 --> 00:58:42,900
حالت عادی.
747
00:58:43,858 --> 00:58:44,942
و برعکس.
748
00:58:49,650 --> 00:58:50,733
و دوباره عادی.
749
00:58:52,150 --> 00:58:53,192
و دوباره برعکس.
750
00:58:53,608 --> 00:58:54,983
یه بار دیگه رو به جلو.
751
00:58:57,983 --> 00:58:59,233
و یک بار دیگه.
752
00:59:30,275 --> 00:59:33,233
این دخترای جوون قبیله اَشانتی
توی لیون فیلمبرداری شدن...
753
00:59:33,400 --> 00:59:35,692
...موقع برگزاری یکی از
اون نمایشگاههای استعماری...
754
00:59:35,900 --> 00:59:37,567
...که اون زمان تو اروپا مُد بود...
755
00:59:37,692 --> 00:59:40,608
...و اغلب چیزی نبودن جز
باغ وحشهای انسانی واقعی.
756
00:59:41,483 --> 00:59:43,775
با این حال، این فیلم یه چیزی داره.
757
00:59:44,025 --> 00:59:46,442
این نوجوونها با بدنشون...
758
00:59:46,733 --> 00:59:48,108
...و انرژی جمعیشون...
759
00:59:48,275 --> 00:59:50,858
...چنان جوانی و وقاری رو به
نمایش میذارن که اونها رو قوی...
760
00:59:51,192 --> 00:59:52,233
...و فراموشنشدنی میکنه.
761
01:00:19,775 --> 01:00:22,442
در همین راستا، عنوان فیلم هم واضحه:
762
01:00:22,858 --> 01:00:24,400
«حمام کاکاسیاهها».
763
01:00:25,275 --> 01:00:26,983
فکر میکنن فیلم کار گابریل وِیر باشه،
764
01:00:27,192 --> 01:00:29,025
ولی معلوم نیست کجا فیلمبرداری شده.
765
01:00:29,567 --> 01:00:31,775
شاید تو جزایر آنتیل، یا ونزوئلا،
766
01:00:32,358 --> 01:00:33,442
یا شاید هم کوبا،
767
01:00:33,608 --> 01:00:37,108
جایی که برابری بین سیاهپوستا
و سفیدپوستا تازه اعلام شده بود.
768
01:00:38,108 --> 01:00:41,067
سینماتوگراف یک بار دیگه حق مطلب
رو دربارهی این شخصیتها ادا میکنه،
769
01:00:41,358 --> 01:00:44,858
این بچههایی که جوانی
پرشورشون تمام تصویر رو پر کرده.
770
01:01:06,067 --> 01:01:08,733
یک نمونه کلاسیک از
کارگردانیهای کمپانی لومیر.
771
01:01:09,108 --> 01:01:11,525
«بچهها، فیلم کمتر از یک دقیقه است،
772
01:01:11,733 --> 01:01:14,775
بیاین جلوی دوربین و
هرچی بلدید رو نشون بدین».
773
01:01:15,525 --> 01:01:18,775
تمرینها سخت بود، ولی
نتیجه فوقالعاده است.
774
01:01:19,025 --> 01:01:21,442
معلم ورزش، با کت و کراوات،
775
01:01:21,608 --> 01:01:23,150
مراقب اوضاع است.
776
01:01:23,275 --> 01:01:25,733
حتی یک بچه هم بیکار نمونده،
777
01:01:25,983 --> 01:01:27,733
بعضی وقتا یه کار مندرآوردی میکنه.
778
01:01:28,067 --> 01:01:29,692
خلاصه، همه جور حرکتی میزنن.
779
01:01:55,858 --> 01:01:58,525
پایان قرن نوزدهم، دورهی صلح و آرامشه،
780
01:01:58,900 --> 01:02:00,358
هرچند دوامی نخواهد داشت.
781
01:02:00,817 --> 01:02:02,942
برای همین قدر لحظههای
شاد بیشتر دونسته میشه.
782
01:02:03,400 --> 01:02:05,400
این فیلم که در جنوب فرانسه
گرفته شده اسمش هست:
783
01:02:05,733 --> 01:02:07,192
«درس دوچرخهسواری».
784
01:02:08,358 --> 01:02:10,483
ما رو یاد این شعر از ویکتور هوگو میندازه:
785
01:02:10,692 --> 01:02:13,150
«توپهای داغ وظیفهشان را انجام دادند.»
786
01:02:13,608 --> 01:02:16,400
«گلولههای توپ خوش درخشیدند، تمام شد.»
787
01:02:16,650 --> 01:02:18,233
«مردگان، مردهاند.»
788
01:02:44,067 --> 01:02:45,650
لومیر برای به تصویر کشیدن زندگی بچهها،
789
01:02:45,775 --> 01:02:47,567
سوژهها و شوخیها رو با هم ترکیب میکرد...
790
01:02:47,900 --> 01:02:50,275
...همزمان با اینکه
فیلمنامهها نوشته میشدن.
791
01:02:51,233 --> 01:02:53,275
او تونست طبیعی بودن بچهها رو ثبت کنه،
792
01:02:53,483 --> 01:02:56,192
نحوه بازی کردن و نگاه
کردنشون به دوربین رو.
793
01:02:57,567 --> 01:02:59,942
بعضی از سوژهها یک پژواک گذشتهنگر دارن...
794
01:03:00,108 --> 01:03:01,317
...در تاریخ سینما.
795
01:03:01,442 --> 01:03:04,400
مثلاً، این سکانس از یک
بالشتبازی دیوانهوار...
796
01:03:04,525 --> 01:03:06,608
...بین پسرها و دخترها تو یه خوابگاه مشترک،
797
01:03:06,775 --> 01:03:09,775
خبر از سکانسی میده که ژان ویگو
در فیلم «نمره اخلاق صفر» گرفت.
798
01:03:26,150 --> 01:03:27,150
بچهها،
799
01:03:27,608 --> 01:03:29,233
حالا وقت تمیزکاریه.
800
01:03:32,328 --> 01:03:36,861
قطارها و سفرها
کشتیها و سواحل
801
01:03:39,025 --> 01:03:41,275
یک نمای همزمان آرام و شلوغ.
802
01:03:41,608 --> 01:03:44,108
فیلمبرداری آرومه، اما
میدون پر از جنبوجوشه.
803
01:03:44,317 --> 01:03:46,150
پوئِرتا دِل سول، در مادرید،
804
01:03:46,275 --> 01:03:47,900
در بهار ۱۸۹۶.
805
01:03:48,442 --> 01:03:49,983
پایین سمت چپ رو نگاه کنید.
806
01:03:50,108 --> 01:03:53,608
چه مانور فوقالعادهای
برای دور زدنِ کالسکه.
807
01:03:54,817 --> 01:03:56,900
واگنهای تراموا روی ریل دیده میشن،
808
01:03:57,067 --> 01:03:59,275
کالسکههای تکاسبه، دواسبه،
809
01:03:59,400 --> 01:04:01,150
و گاریهایی با چند اسب.
810
01:04:01,400 --> 01:04:03,025
برتران تاورنیه گفته:
811
01:04:03,233 --> 01:04:06,025
نماهای از بالا این حس
معجزهآسا رو میدن...
812
01:04:06,233 --> 01:04:08,692
...که انگار دوربین همیشه
جای درستی قرار گرفته.
813
01:04:26,400 --> 01:04:27,983
یک موقعیت دیگه برای دوربین،
814
01:04:28,150 --> 01:04:30,150
یه برداشت متفاوت دیگه
از قطارها و ترامواها،
815
01:04:30,317 --> 01:04:32,192
در تولوز، خیابان آلزاس-لورن.
816
01:04:32,483 --> 01:04:35,150
تصویر از یه پیچ گرفته
شده، که بهش حرکت میده.
817
01:04:35,650 --> 01:04:37,775
مامور بلیط به شکلی بینقص پیاده میشه.
818
01:04:38,108 --> 01:04:40,567
و دوباره سوار میشه، خدا میدونه چرا.
819
01:04:48,192 --> 01:04:50,983
آقایی با کلاه لبهگرد از راه
میرسه، همونجا میایسته،
820
01:04:51,275 --> 01:04:54,025
و منتظر یه خانم میمونه
برای یک گفتگوی مرموز.
821
01:04:55,400 --> 01:04:58,150
همین، ولی پلان فوقالعادهایه.
822
01:05:16,192 --> 01:05:18,233
با اینکه فیلم هیچ صدایی نداره،
823
01:05:18,400 --> 01:05:20,650
پروژکتور یه صدای کمی از خودش درمیآورد.
824
01:05:21,442 --> 01:05:24,067
اما سکوت، خودش بخشی از نمایش بود،
825
01:05:24,233 --> 01:05:26,317
همه حواسشون رو به پرده میدادن.
826
01:05:26,733 --> 01:05:29,067
آمریکاییها بهش نمیگفتن «سینمای صامت»،
827
01:05:29,358 --> 01:05:32,108
بلکه میگفتن «فیلم بیصدا»
یا «silent movie».
828
01:05:32,942 --> 01:05:35,733
اما یه فیلم صامت میتونست
نمایش پرسروصدایی داشته باشه،
829
01:05:35,900 --> 01:05:38,275
چون سالنها همیشه هم ساکت نبودن.
830
01:06:07,442 --> 01:06:10,233
«ورود قطار به لا سیوتا» از همه معروفتره،
831
01:06:10,400 --> 01:06:12,567
ولی نماهای زیادی مثل این گرفته شد...
832
01:06:12,817 --> 01:06:15,858
...که توی سکوی ایستگاهها تو فرانسه،
آمریکا و جاهای دیگه فیلمبرداری شدن.
833
01:06:16,150 --> 01:06:18,983
هر بار زاویه و همینطور
ریتم فیلم فرق میکنه،
834
01:06:19,192 --> 01:06:21,150
اما اون شور و هیجان همیشه یکسانه.
835
01:06:45,775 --> 01:06:48,317
این فیلم به خاطر روان بودنش فوقالعادهاس،
836
01:06:48,817 --> 01:06:51,317
با اینکه بد شروع میشه، دسته وایمیسته،
837
01:06:51,858 --> 01:06:54,567
فیلم رو قطع میکنه و دوباره
راه میفته، درست مثل خود فیلم.
838
01:06:55,692 --> 01:06:57,400
قابی از بندر تولون،
839
01:06:57,692 --> 01:07:00,733
جایی که منتظر «امیل لوبه»،
رئیسجمهور فرانسه هستن.
840
01:07:03,733 --> 01:07:07,275
چیزی که الان بهش میگیم
«تراولینگ»، اون موقع «پانوراما» بود.
841
01:07:08,025 --> 01:07:11,483
این حرکتهای باشکوه،
امضای برادران لومیر بود.
842
01:07:11,900 --> 01:07:14,650
هم خودش و هم فیلمبرداراش
تو این کار متخصص شدن.
843
01:07:15,108 --> 01:07:16,483
چندتاشون رو میبینیم.
844
01:07:31,233 --> 01:07:33,900
این معروفترین پانورامایی
نیست که توی ونیز گرفته شده...
845
01:07:34,067 --> 01:07:36,942
...توسط «الکساندر
پرومیو»، اما زیباترینشونه.
846
01:07:37,442 --> 01:07:39,275
کافیه خم بشی و نگاه کنی.
847
01:08:15,858 --> 01:08:19,233
نقشونگارهای پیچیده،
عمق میدان و کادربندیهای هوشمندانه،
848
01:08:19,567 --> 01:08:22,108
نماهای لومیر بازتابدهندهی
نگاهی به جهان هستن
849
01:08:22,400 --> 01:08:24,900
که از نحوهی بازنماییشون جدا نیست.
850
01:08:25,817 --> 01:08:26,983
نگاهی کاملاً شخصی.
851
01:08:27,192 --> 01:08:30,192
اینجا بحث سبک و میزانسن بصری مطرح میشه.
852
01:08:30,567 --> 01:08:32,858
چطور میشه فقط با خودِ
واقعیت، مخاطب رو جذب کرد؟
853
01:08:33,192 --> 01:08:35,442
چطور میشه بدون تحت تأثیر قرار دادنِ...
854
01:08:35,775 --> 01:08:38,400
...تماشاگر، صنعت سینما و در
نهایت بازار، توجهشون رو جلب کرد؟
855
01:08:38,817 --> 01:08:40,525
تحت تأثیر قرار دادن، یک اجبار،
856
01:08:40,692 --> 01:08:43,233
که سینما در نهایت با گذشت
زمان به خودش تحمیل میکنه.
857
01:09:32,150 --> 01:09:33,900
مثل عکاسهایی که از آتلیه بیرون میزنن،
858
01:09:34,233 --> 01:09:36,233
یا نقاشهایی که کاخها رو رها میکنن
859
01:09:36,400 --> 01:09:37,900
تا آفتاب و باد رو حس کنن،
860
01:09:38,233 --> 01:09:40,358
لومیر آسمون و دریا رو با هم قاطی میکنه،
861
01:09:40,692 --> 01:09:42,483
قایقهای شکننده روی موجها
862
01:09:42,733 --> 01:09:44,608
و به آب انداختن کشتیها تو بندرها.
863
01:09:45,150 --> 01:09:46,817
او به دنیای در حرکت نگاه میکنه،
864
01:09:47,150 --> 01:09:49,150
با سرعت و با لطافت.
865
01:11:11,051 --> 01:11:11,684
بازیگران!
866
01:11:11,733 --> 01:11:13,192
لومیر با ساختنِ «آبیارِ آبیاریشده»،
867
01:11:13,483 --> 01:11:17,275
میخواست طنز و شوخطبعی
رو وارد دوربین کنه.
868
01:11:18,233 --> 01:11:21,067
سینما به یک بازنمایی
تمامعیار تبدیل میشه.
869
01:11:28,025 --> 01:11:31,608
این صحنه آدم رو یاد مقدمهای
برای سینمای رزمی میندازه.
870
01:11:32,150 --> 01:11:34,150
اما این جدِ بروس لی،
871
01:11:34,317 --> 01:11:36,108
یه بازیگر تئاتر کابوکی (تئاتر سنتی ژاپن)
872
01:11:36,442 --> 01:11:38,317
است که روبروی «کنستانت ژیرل»
873
01:11:38,400 --> 01:11:40,358
خلاصهای از فنون مبارزه رو اجرا میکنه.
874
01:11:40,483 --> 01:11:42,108
فقط تماشا کنید.
875
01:12:00,233 --> 01:12:02,067
ببخشید، هنوز تموم نشده.
876
01:12:02,692 --> 01:12:04,025
دوباره سر جام وایمیستم.
877
01:12:04,483 --> 01:12:06,858
میزانسن تقریباً بینقصه.
878
01:12:32,233 --> 01:12:33,942
لومیر و هنرِ بازسازی.
879
01:12:34,400 --> 01:12:38,067
«گابریل ویر» این سناریو رو
یک سال قبلش تو مکزیک ساخته بود.
880
01:12:38,858 --> 01:12:40,858
اینجا صحنه در شهر لیون اتفاق میفته،
881
01:12:41,108 --> 01:12:43,733
و دو مرد دارن با تپانچه دوئل میکنن.
882
01:12:45,108 --> 01:12:48,025
همهچی واقعی به نظر
میرسه، هدف ترسوندن مردمه.
883
01:12:48,400 --> 01:12:49,692
حتی باروت تفنگ.
884
01:12:50,358 --> 01:12:53,608
اما شخصیتی که نقش قربانی رو بازی
میکنه، مردهی خوبی از آب درنمیاد.
885
01:12:54,400 --> 01:12:55,942
اونقدرا هم مرده به نظر نمیاد،
886
01:12:56,108 --> 01:12:58,358
وقتی خودش دست راستش رو بالا میاره
887
01:12:58,608 --> 01:13:00,817
تا راحتتر بتونن بلندش کنن.
888
01:13:11,233 --> 01:13:12,733
میگن یه اثر داستانیِ خوب
889
01:13:13,025 --> 01:13:15,483
میزانسن خودش رو هم مستندسازی میکنه.
890
01:13:16,400 --> 01:13:18,567
اینجا، تو فیلم شماره ۸۸۹،
891
01:13:18,942 --> 01:13:21,692
آمادهسازی فیلمنامه، خودش
بخشی از فیلمنامه است.
892
01:13:22,067 --> 01:13:24,192
وسواسی و مبتکرانه،
893
01:13:24,358 --> 01:13:27,692
و برای مخاطبی که
درگیرش میکنه، کاملاً شفافه.
894
01:13:28,400 --> 01:13:30,108
این فصل، «بازیگران»،
895
01:13:30,275 --> 01:13:32,608
میتونست «تولد نمایش» هم نام بگیره.
896
01:13:32,900 --> 01:13:35,608
یا حتی «مسخرهبازی جلوی دوربین».
897
01:14:08,150 --> 01:14:11,108
«معلول قلابی» کنار
کارخونهی لومیر فیلمبرداری شد.
898
01:14:13,025 --> 01:14:16,192
از امکاناتی استفاده میکنه که
سینمای اون دوره در اختیارش گذاشته،
899
01:14:16,608 --> 01:14:18,775
مثل کادربندی، نمای عمومی،
900
01:14:19,108 --> 01:14:22,150
عمق میدان و یک میزانسن بیعیبونقص.
901
01:14:22,400 --> 01:14:23,650
ولی عجب کاریه،
902
01:14:23,775 --> 01:14:25,900
اسم فیلم، «معلول قلابی»،
903
01:14:26,108 --> 01:14:28,317
از همون اول لو میده که قراره چی بشه.
904
01:15:18,192 --> 01:15:19,775
گذشته از جنبهی کمدی فیلم،
905
01:15:20,192 --> 01:15:22,275
میزانسن و ریتم اون حیرتانگیزه.
906
01:15:25,983 --> 01:15:28,567
فریاد، جیغ، حرکت.
907
01:15:29,067 --> 01:15:32,692
اینجا، چندتا بازیگر دارن با
هیجان به شوخی خودشون میخندن.
908
01:15:33,150 --> 01:15:35,650
هیجانی که یه سگ هم دلش
میخواد توش شریک باشه.
909
01:15:47,733 --> 01:15:50,150
فوتیت و شکلات، یک انگلیسی و یک کوبایی،
910
01:15:50,525 --> 01:15:52,692
هنرمندان نمایشهای واریته و دلقک بودن،
911
01:15:53,150 --> 01:15:55,567
که شخصیتهاشون به شدت معروف شد.
912
01:15:56,192 --> 01:15:58,567
اصطلاح فرانسوی «شکلات شدن» هم از همینجا اومده،
913
01:15:58,733 --> 01:16:00,025
یعنی کسی رو گول زدن.
914
01:16:00,400 --> 01:16:02,567
شش فیلم براشون ساخته شد، این سومیشه،
915
01:16:02,692 --> 01:16:03,983
«صندلی گهوارهای».
916
01:16:39,900 --> 01:16:43,067
خانوادهی «کِرمو» برگشتن،
چرا که نه؟ خوش میگذره!
917
01:16:43,525 --> 01:16:45,733
حالا که حرف خانواده شد، این پدرشونه
918
01:16:45,900 --> 01:16:48,942
و اینا هم بچههاش که با بدنهای
انعطافپذیرشون همکاری میکنن.
919
01:16:50,192 --> 01:16:52,525
این فیلم دومشون، «پرش دوبل خطرناک»،
920
01:16:52,858 --> 01:16:54,317
خیلی حرفهایتره.
921
01:17:25,150 --> 01:17:28,150
بله، ظاهراً لومیر مخترع
ویدیوهای گربه هم بوده.
922
01:17:30,900 --> 01:17:32,400
توی اولین فیلمبرداریها،
923
01:17:32,525 --> 01:17:34,942
لومیر همیشه سوژههای
الهامبخشی دم دستش نداشت.
924
01:17:35,317 --> 01:17:36,608
دنبالشون میگشت.
925
01:17:36,942 --> 01:17:38,858
و از هر چیزی که دم دستشه فیلم میگیره.
926
01:17:39,400 --> 01:17:40,650
مثلاً یه گربه.
927
01:17:41,150 --> 01:17:43,858
گربهای که حتی بیشتر از
تماشاگر بهش خوش میگذره.
928
01:18:06,442 --> 01:18:08,692
گربهای که بازی میکنه و آخرش هم میافته.
929
01:18:18,317 --> 01:18:20,650
کاتالوگ لومیر شامل اینها هم میشد:
930
01:18:21,150 --> 01:18:24,150
فیلمهای صحنهسازیشده،
سکانسهای دراماتیک یا کمدی،
931
01:18:24,608 --> 01:18:27,733
که بر اساس تاریخ ساخته
میشدن تا توجه مردم رو جلب کنن.
932
01:18:28,525 --> 01:18:29,942
اسم این یکی هست...
933
01:18:30,275 --> 01:18:32,817
...«نرون در حال آزمایش زهر روی بردههایش».
934
01:18:33,067 --> 01:18:34,733
معلومه که خیلی تئاتریه.
935
01:18:37,858 --> 01:18:39,858
نرون دستور میده: «یکی دیگه برام بیارین.»
936
01:18:41,733 --> 01:18:44,483
صبر کردن ارزشش رو
داشت، این یکی بازیگر مادرزاده.
937
01:18:46,192 --> 01:18:47,192
عجله نمیکنه،
938
01:18:47,442 --> 01:18:49,525
ولی خیلی خوب بلده خودش رو به مردن بزنه.
939
01:18:51,525 --> 01:18:54,025
خب، شایدم خیلی بد بلد باشه.
940
01:19:14,733 --> 01:19:16,983
این برداشت، شمارهی ۲۰۰۷ هست،
941
01:19:17,233 --> 01:19:20,275
یک فیلم متأخر که سال
۱۹۰۲ فیلمبرداری شده...
942
01:19:20,483 --> 01:19:23,358
...تو یه محوطهی آمادهسازیشده
در کارخونهی مونپِلِزیر.
943
01:19:23,775 --> 01:19:25,733
سینما دیگه مثل قبل نیست.
944
01:19:26,233 --> 01:19:28,275
مِلییس، دوست آنتوان لومیر،
945
01:19:28,483 --> 01:19:30,233
با دنیای خودش از راه رسیده.
946
01:19:30,817 --> 01:19:33,983
فیلمها طولانیتر شدن،
سینما شده کمدی، تئاتر، جادو،
947
01:19:34,317 --> 01:19:35,567
و نمایش اشباح.
948
01:19:36,150 --> 01:19:39,317
دیگه تصاویر رو به هم میچسبونن،
حقه به کار میبرن، رنگآمیزی میکنن،
949
01:19:39,692 --> 01:19:42,400
مثل این فیلم، «عصرانهی خارقالعاده».
950
01:19:43,275 --> 01:19:47,067
پایین سمت راست امضا شده، دیدید، «لومیر».
951
01:21:05,692 --> 01:21:06,900
ولی این سینما،
952
01:21:07,150 --> 01:21:09,317
که به پایان این ماجراجویی نزدیک میشه،
953
01:21:09,900 --> 01:21:12,650
که اجازه میده به حال و هوای
کابارههای شهری آلوده بشه...
954
01:21:12,900 --> 01:21:15,608
...و به کارِ استادانِ دستکاری واقعیت،
955
01:21:15,775 --> 01:21:18,775
اون سینما، سینمای واقعی لومیر نیست.
956
01:21:22,942 --> 01:21:26,817
آنچه سینما ابداع میکند
957
01:21:34,900 --> 01:21:37,525
سینمای لومیر نه جلوهی
ویژه داره نه رنگآمیزی شده.
958
01:21:38,483 --> 01:21:39,900
هیچ افکت بیخودیای توش نیست،
959
01:21:40,067 --> 01:21:42,733
و هرگز از کنش اصلی سینما جدا نمیشه،
960
01:21:43,150 --> 01:21:45,817
چون فقط به لطف دوربین وجود داره،
961
01:21:46,025 --> 01:21:47,567
که گواه بداهت اونه.
962
01:21:49,108 --> 01:21:52,025
لومیر و فیلمبردارهاش به
مسئلهی کارگردانی فکر میکردن،
963
01:21:52,608 --> 01:21:55,317
درست مثل هزاران کارگردانی
که راه اونا رو ادامه دادن،
964
01:21:55,567 --> 01:21:57,775
به نقش دوربین، به قدرت یک سوژه،
965
01:21:58,150 --> 01:21:59,692
به ایدهی یک حرکت.
966
01:21:59,900 --> 01:22:03,400
ببینید، تو این فیلم که سال
۱۸۹۶ تو ناپل گرفته شده،
967
01:22:03,817 --> 01:22:06,483
مردهایی که لب ساحل دارن تورها رو میکشن...
968
01:22:06,817 --> 01:22:09,650
...دو تا خط افقی ایجاد میکنن
که مرکز کادر رو مشخص میکنه.
969
01:22:10,400 --> 01:22:13,067
اینجا انگار تو حال و هوای
نئورئالیستیِ لوکینو ویسکونتی هستیم،
970
01:22:13,192 --> 01:22:14,608
تو فیلم «زمین میلرزد».
971
01:22:24,775 --> 01:22:27,025
داشتیم از زیبایی سینماتوگراف حرف میزدیم.
972
01:22:27,192 --> 01:22:29,275
اینجا، در شانزلیزه،
973
01:22:29,525 --> 01:22:31,650
در یک پاریسِ پروستی،
(یادآور آثار مارسل پروست)
974
01:22:32,275 --> 01:22:35,442
یک زن، مادر، خاله، یا دایه،
975
01:22:35,858 --> 01:22:37,983
مراقب بچههاییـه که دارن بازی میکنن.
976
01:22:38,525 --> 01:22:40,150
درست مثل ادوار مانه، (نقاش فرانسوی)
977
01:22:40,400 --> 01:22:42,900
تخیل لومیر، نگاهش به دنیا،
978
01:22:43,275 --> 01:22:46,567
عظمت زندگیِ آرام و شاد رو به تصویر میکشه.
979
01:22:48,275 --> 01:22:51,025
نوعی به دام انداختن و به
نمایش گذاشتنِ زندگی روزمره...
980
01:22:51,233 --> 01:22:53,358
...در پایان یک قرن که همزمان هم...
981
01:22:53,442 --> 01:22:56,358
...تصویرگر نهاییشه و
هم ثبتکنندهی وفادارش.
982
01:23:13,275 --> 01:23:16,317
ژان-لوک گدار میگفت: «برای تغییر گرامر،...
983
01:23:16,442 --> 01:23:18,900
...باید به سراغ بیسوادها
و مکتبنرفتهها رفت».
984
01:23:19,275 --> 01:23:21,400
لومیر اولین مکتبنرفتهی سینما بود.
985
01:23:21,817 --> 01:23:23,942
مجبور بود یه گرامر رو
ابداع کنه، گرامر خودش،
986
01:23:24,400 --> 01:23:26,192
و یک زبان، زبانِ خودش.
987
01:23:27,025 --> 01:23:30,692
او از تپقهای فنی عبور کرد
تا به یک هنر دست پیدا کنه،
988
01:23:30,900 --> 01:23:33,400
هنری که سبک خاص خودش رو بهش اضافه کرد.
989
01:23:34,483 --> 01:23:36,983
اینجا، که باز هم داره
از جمعیت تجلیل میکنه،
990
01:23:37,275 --> 01:23:39,025
میشه صبوری پلان رو حس کرد،
991
01:23:39,233 --> 01:23:41,192
که به کیفیت نگاه ما غنا میبخشه.
992
01:23:41,858 --> 01:23:43,775
دوربین روبروی درِ...
993
01:23:44,067 --> 01:23:46,233
...کلیسای جامع کُلن در آلمان قرار گرفته.
994
01:23:46,858 --> 01:23:48,858
خروج از کلیسا، خروج از کارخونه،
995
01:23:49,025 --> 01:23:50,650
اون دوره مثل هم بود.
996
01:24:06,400 --> 01:24:09,317
سینما با معصومیت و سادگی شروع شد.
997
01:24:09,775 --> 01:24:12,025
پیچیدگی روایی بعداً به وجود اومد.
998
01:24:12,358 --> 01:24:14,733
لومیر از اوگوست رنوار وام میگیره...
999
01:24:14,983 --> 01:24:18,233
...و به ژان رنوار، پسرش، الهام
میبخشه تا مُبلّغ قرن بیستم باشه.
1000
01:24:18,983 --> 01:24:21,900
بهش لقب امپرسیونیست دادن
به خاطر مکتب نقاشیای...
1001
01:24:22,150 --> 01:24:23,900
...که شاید اصلاً نمیشناختش.
1002
01:24:24,817 --> 01:24:27,942
دستگاهش رو تو دشتها میذاشت،
کنار رودخونهها، توی خیابون.
1003
01:24:28,317 --> 01:24:31,233
اون سینمایی رو به کار میگرفت که
از طریق زیبایی از حقیقت میگفت...
1004
01:24:31,400 --> 01:24:32,942
...و از طریق حقیقت از زیبایی.
1005
01:24:33,150 --> 01:24:36,400
مثل این نگاههای سرکشِ کودکانی
که دوربین رو به چالش میکشن...
1006
01:24:36,650 --> 01:24:38,317
...در خیابانی در اشتوتگارت.
1007
01:24:52,067 --> 01:24:54,567
سینما یعنی نوشتن با یک دوربین،
1008
01:24:54,733 --> 01:24:56,858
دوربینی کوچک و خوشدست،
همونطور که بعدها شدن،
1009
01:24:57,025 --> 01:24:59,775
و بیحرکت و ظریف
همونطور که سینماتوگراف بود.
1010
01:25:00,442 --> 01:25:02,567
در این مورد، دستگاهی که دور قرار داده شده،
1011
01:25:02,942 --> 01:25:05,817
کادر رو برای یک صحنهی
فوقالعاده محدود میکنه.
1012
01:25:06,567 --> 01:25:10,067
اسبی که با یک طناب
مهار شده، دایرهوار میتازه،
1013
01:25:10,358 --> 01:25:13,067
در حالی که چند سوارکار
به نوبت هنرنمایی میکنن...
1014
01:25:13,692 --> 01:25:15,733
...روبروی قلعهی باشکوه پراگ
1015
01:25:15,900 --> 01:25:18,733
که در پسزمینهی یک ترکیببندی
تحسینبرانگیز قرار داره.
1016
01:25:19,233 --> 01:25:21,692
اسب حتی در آخر یک تعظیم هم میکنه،
1017
01:25:22,025 --> 01:25:25,192
انگار که میخواد پایانی باشه برای
یک فیلم با زیباییشناسی بینقص.
1018
01:25:31,692 --> 01:25:33,275
این رو قبلاً دیدیم.
1019
01:25:33,983 --> 01:25:36,150
این صحنه به همان اندازه که مدیون عکاسیه،
1020
01:25:36,483 --> 01:25:39,400
مدیون شیوهی بدیعِ فیلمبرداری از
یک گروهان سوارهنظام هم هست،
1021
01:25:40,150 --> 01:25:42,525
که از دور میرسه و وارد کادر میشه.
1022
01:25:42,733 --> 01:25:44,400
بهخصوص چند ثانیهی آخر،
1023
01:25:44,608 --> 01:25:46,983
یک پایان پلان باشکوه، دقت کنید،
1024
01:25:47,233 --> 01:25:50,858
وقتی سوارکارها با یک پراکندگی
منظم، خیلی به دوربین نزدیک میشن،
1025
01:25:51,275 --> 01:25:54,400
که پر از گرد و غبار و حرکته.
1026
01:25:55,192 --> 01:25:56,192
خیلی سینمایی،
1027
01:25:56,317 --> 01:25:57,317
فقط سینما.
1028
01:25:58,067 --> 01:26:00,400
فیلم به آخر میرسه، همهچیز ناپدید میشه.
1029
01:26:00,650 --> 01:26:03,067
صحنه تموم شد، دوربین هم کارش رو کرد.
1030
01:26:08,483 --> 01:26:12,192
برگردیم به شامونی، به مقر شرکت
راهآهن پاریس-لیون-مدیترانه...
1031
01:26:12,483 --> 01:26:14,650
...که میزبان یک کالسکه پر از توریسته.
1032
01:26:15,483 --> 01:26:16,983
اینجا یک حقیقت بدیهی وجود داره،
1033
01:26:17,150 --> 01:26:19,025
سینما توجه رو به خودش جلب میکنه.
1034
01:26:19,317 --> 01:26:21,275
انبوه جمعیت شاهد این رویدادن.
1035
01:26:21,733 --> 01:26:25,025
ارزشش در کمال تصویری، نور...
1036
01:26:25,442 --> 01:26:28,275
...و وسعت و عمق میدانیایه
که خیلی چیزها رو نشون میده.
1037
01:26:28,733 --> 01:26:31,233
اسبهای انتهای خیابون رو از دست ندین.
1038
01:26:31,483 --> 01:26:34,733
مسافرها از دلیجان باشکوه پیاده میشن.
1039
01:26:35,275 --> 01:26:37,275
ارزش این فیلم در زیباییشه.
1040
01:26:55,317 --> 01:26:57,275
فیلم قبلی، همون که کالسکه داشت،
1041
01:26:57,400 --> 01:26:59,775
تقریباً یه پیشدرآمدی
بود برای فیلم «دلیجان».
1042
01:27:00,692 --> 01:27:02,192
اگه بخوایم با جان فورد ادامه بدیم،
1043
01:27:02,442 --> 01:27:05,608
این یکی یادآور صحنهای
از فیلم «جویندگان»ـه،
1044
01:27:05,942 --> 01:27:07,608
وقتی شخصیتها میرقصن...
1045
01:27:07,775 --> 01:27:09,983
...با همون الگویی که
این دوچرخهسوارها دارن.
1046
01:27:10,400 --> 01:27:13,608
رقصآراییای که موریس پیالا دوباره
در فیلم «ون گوگ» ازش استفاده کرد.
1047
01:27:14,192 --> 01:27:17,483
بعد از دور زدنهای تراموا، نوبت
دور زدنهای ارتش اسپانیاست.
1048
01:27:46,525 --> 01:27:48,983
حتی اگه سینما رو قبل از
لومیر اختراع کرده بودن...
1049
01:27:49,150 --> 01:27:51,108
...لومیر باز هم فیلمساز میشد،
1050
01:27:51,525 --> 01:27:53,108
اون هم یکی از مهمترینها.
1051
01:27:53,275 --> 01:27:55,108
سبک و باورهاش همچنان پابرجاست،
1052
01:27:55,275 --> 01:27:57,233
و مسیر رو برای یک هنر جدید باز میکنه،
1053
01:27:57,608 --> 01:28:00,400
هنری که فیلمهاش آیندهی
باشکوهش رو نوید میدن.
1054
01:28:01,525 --> 01:28:03,692
اون چیزی که سینماتوگراف
لومیر زمینهسازشه...
1055
01:28:04,025 --> 01:28:06,942
...ظهور مورنائو، برسون و کیارستمیه،
1056
01:28:07,317 --> 01:28:09,400
چاپلین، برگمان و اوزو.
1057
01:28:10,358 --> 01:28:13,608
سینمای پلانهای بلند و سادگی.
1058
01:28:37,942 --> 01:28:39,317
لومیر یعنی زندگی روزمره.
1059
01:28:39,442 --> 01:28:41,692
سینما یک هنر مردمی و بومیه.
1060
01:28:42,233 --> 01:28:44,650
این تصاویر اولیه زیر سؤال میبرن...
1061
01:28:44,817 --> 01:28:46,067
...چیزی رو که سینما بهش تبدیل شده.
1062
01:28:46,233 --> 01:28:48,192
مدرنیتهی معاصر رو به چالش میکشن...
1063
01:28:48,483 --> 01:28:50,150
...به خاطر قلمرویی که فتح کردن،
1064
01:28:50,317 --> 01:28:51,567
ردی که به جا گذاشتن،
1065
01:28:51,733 --> 01:28:53,942
و بر قدرت و زیباییشون تأکید میکنن.
1066
01:29:23,900 --> 01:29:26,983
روزی رسید که فیلمسازها از
هواپیماهای در حال پرواز فیلم گرفتن.
1067
01:29:27,400 --> 01:29:29,608
ولی لومیر از موجهای دریا فیلم میگرفت.
1068
01:29:30,900 --> 01:29:32,525
به خاطر این حالِ ابدیش،
1069
01:29:32,692 --> 01:29:34,692
این مدرنترین پلان به معنای واقعی کلمهست،
1070
01:29:34,817 --> 01:29:37,733
اقیانوس اطلس، نزدیک
«صخرههای باکره» در بیاریتز.
1071
01:29:38,317 --> 01:29:40,233
قاببندی، تأمل، شگفتی،
1072
01:29:40,442 --> 01:29:42,400
و حتی اگه خیلی طول بکشه، ملالآوره،
1073
01:29:42,483 --> 01:29:45,400
کاری که بعدها بعضی از
فیلمسازها در انجامش تردید نکردن.
1074
01:29:46,275 --> 01:29:47,275
در دستان او،
1075
01:29:47,358 --> 01:29:50,400
و فیلمبردارانش که استعداد تقلیدشان...
1076
01:29:50,817 --> 01:29:53,108
...نشاندهندهی آموزش منسجم لویی بود،
1077
01:29:53,317 --> 01:29:56,567
سینما فراتر از بازتولید صرفِ...
1078
01:29:57,025 --> 01:30:00,150
...احساساتیست که در یک سالن
سینما در پاریس تجربه میشد.
1079
01:30:00,942 --> 01:30:03,733
یک نگاه بکر، یک نقطهنظر
جدید ابداع میکنه.
1080
01:30:04,067 --> 01:30:06,400
این موضوع در این نمای
هیپنوتیزمکننده کاملاً واضحه.
1081
01:30:10,983 --> 01:30:12,108
و در پایان،
1082
01:30:12,483 --> 01:30:14,692
دو تا فیلم دیدهنشده رو با هم میبینیم.
1083
01:30:15,233 --> 01:30:16,400
در آوریل ۱۹۰۰،
1084
01:30:16,525 --> 01:30:18,483
در نمایشگاه جهانی پاریس،
1085
01:30:18,733 --> 01:30:21,650
یافتههای جدیدی به نمایش
درآمد و لویی لومیر هم همینطور.
1086
01:30:22,275 --> 01:30:24,733
یک فیلم با قطع ۷۵ میلیمتری...
1087
01:30:25,067 --> 01:30:27,067
...برای یک پردهی نمایش بسیار بزرگ.
1088
01:30:27,317 --> 01:30:30,275
صحبت از فیلم ۷۰ میلیمتری
نیست که ۵۰ سال بعد اختراع شد.
1089
01:30:30,525 --> 01:30:32,858
۷۵ میلیمتری، در سال ۱۹۰۰.
1090
01:30:33,400 --> 01:30:35,608
تصویری با وضوحی خارقالعاده،
1091
01:30:35,775 --> 01:30:38,567
با میدانی وسیع که اجازه
میده جهان رو در آغوش بکشی.
1092
01:30:40,983 --> 01:30:43,692
او از افتتاحیهی کاخ
الکتریسیته فیلم میگیره.
1093
01:30:44,233 --> 01:30:47,317
این پلان، این بنای یادبود،
این صف طولانی آدمها،
1094
01:30:47,483 --> 01:30:50,025
همهچیز پیشدرآمدی است بر جاهطلبی بصریِ...
1095
01:30:50,400 --> 01:30:52,483
...دیوید گریفیث، آبل گانس،
1096
01:30:52,983 --> 01:30:55,692
آیزنشتاین، فریتز لانگ و مورنائو.
1097
01:30:56,608 --> 01:30:58,358
فرآیند ۷۵ میلیمتری...
1098
01:30:58,650 --> 01:31:00,858
...برای لویی لومیر مشکلات فنی ایجاد کرد.
1099
01:31:01,233 --> 01:31:03,858
دربارهاش حرف زد، حتی باهاش فیلم هم گرفت،
1100
01:31:04,400 --> 01:31:06,275
اما نتونست پخشش کنه.
1101
01:31:06,858 --> 01:31:09,275
ما فقط میتونیم این تصویر
رو به شما نشون بدیم.
1102
01:31:09,650 --> 01:31:13,067
در سال ۲۰۲۵ به لطف فناوری
دیجیتال این کار امکانپذیر میشه.
1103
01:31:14,275 --> 01:31:15,733
این نماها دوباره جان گرفتن.
1104
01:31:15,900 --> 01:31:18,108
حدود ده تا ازشون موجوده، این هم یکی دیگه.
1105
01:31:19,150 --> 01:31:22,608
ایدهی اصلی پابرجاست:
نوشتن با تصویر متحرک،
1106
01:31:22,942 --> 01:31:26,650
و خلق حرکت در حرکتی
دیگر و در مکانی نامتعارف.
1107
01:31:27,567 --> 01:31:31,025
در سال ۱۹۰۰ جانشینانش از
راه رسیدند: مِلییس، گومون و پاته.
1108
01:31:31,608 --> 01:31:33,067
لومیر میدونه که سینما...
1109
01:31:33,400 --> 01:31:35,400
...داره به سمت آیندهای
میره که به اون تعلق نداره،
1110
01:31:35,733 --> 01:31:37,817
مثل یک پیادهروی متحرکِ بیانتها.
1111
01:31:38,358 --> 01:31:41,067
این نمای پانوراما که روی یک
سکوی متحرک فیلمبرداری شده،
1112
01:31:41,400 --> 01:31:43,150
با مدرنیتی سرگیجهآور،
1113
01:31:43,358 --> 01:31:45,858
احتمالاً آخرین پلانِ لویی لومیره.
1114
01:31:56,617 --> 01:32:00,880
«مرگ دیگر یک امر مطلق نخواهد بود»
1115
01:32:16,233 --> 01:32:19,233
اما آخرین پلان لومیر یک
خداحافظی همیشگی نیست.
1116
01:32:19,483 --> 01:32:21,692
چرا که در ۳۰ دسامبر ۱۸۹۵،
1117
01:32:22,067 --> 01:32:24,150
تنها دو روز بعد از اولین نمایش عمومی،
1118
01:32:24,483 --> 01:32:26,108
اولین منتقد نوشت:
1119
01:32:26,942 --> 01:32:29,275
«وقتی این دستگاهها دست مردم بیفته،»
1120
01:32:29,483 --> 01:32:32,108
«وقتی همه بتونن از عزیزاشون عکس بگیرن...»
1121
01:32:32,483 --> 01:32:35,900
«...در حالی که حرکت میکنن، با
رفتارهای و ژستهای همیشگیشون،»
1122
01:32:36,317 --> 01:32:37,900
«درست در آستانهی حرف زدن،»
1123
01:32:38,108 --> 01:32:40,025
«مرگ دیگه یک امر مطلق نخواهد بود.»
1124
01:32:54,400 --> 01:32:58,442
با لومیر، سینماتوگراف
اختراع و بازاختراع خواهد شد،
1125
01:32:58,817 --> 01:33:01,692
وقتی قلمروهایش تا بینهایت کشف شود،
1126
01:33:02,150 --> 01:33:03,900
گویی به آیندگان نشان میدهد...
1127
01:33:04,192 --> 01:33:06,358
...که هرگز نباید از
غنیتر کردنش دست بکشند.
1128
01:33:07,900 --> 01:33:11,067
در سال ۲۰۲۵، این نماها
دیگه اون معنای گذشته رو ندارن.
1129
01:33:11,692 --> 01:33:13,650
سینما عوض شده، همهچی عوض شده.
1130
01:33:13,942 --> 01:33:15,067
اما سینمای لومیر نه،
1131
01:33:15,275 --> 01:33:17,442
چون از یه هنر بدوی
و اولیه شروع نکرده.
1132
01:33:18,108 --> 01:33:20,150
هم کلاسیک هستن و هم مدرن.
1133
01:33:20,525 --> 01:33:24,317
امروز، سینما جایگاهش رو
توی دنیای تصاویر پس گرفته،
1134
01:33:24,775 --> 01:33:27,317
و دوباره به رد پای لومیر
اهمیت میده.
1135
01:33:27,650 --> 01:33:29,483
در جوهرهی شرافتش،
1136
01:33:29,942 --> 01:33:32,192
سینما یه هنر اخلاقیه.
1137
01:33:32,442 --> 01:33:35,608
همچنین دعوت به آرامش میکنه
و ابزار صلح خواهد بود.
1138
01:33:54,067 --> 01:33:56,025
لومیر مثل یه نویسنده عمل میکنه.
1139
01:33:56,275 --> 01:33:58,525
جستجو کردن، شک کردن، شگفتزده شدن.
1140
01:33:58,858 --> 01:34:00,025
عمل یه نویسندهست.
1141
01:34:00,567 --> 01:34:03,233
همیشه حرکتی هست، حتی اگه گاهی
نامرئی باشه،
1142
01:34:03,400 --> 01:34:06,192
که مجبور میکنه، مثل اینجا،
دنبالش گشت،
1143
01:34:06,483 --> 01:34:08,942
و نگاه رو مجبور میکنه منتظر
بمونه، تا بفهمه.
1144
01:34:09,608 --> 01:34:13,108
بیننده است که به اونچه
میبینه اهمیت میده.
1145
01:34:13,608 --> 01:34:15,067
لومیر، سینما،
1146
01:34:15,400 --> 01:34:16,983
پرده بزرگ سینماست،
1147
01:34:17,233 --> 01:34:20,275
تنها پردهای که قدرت
و وضوح نگاه رو ارائه میده.
1148
01:34:40,733 --> 01:34:44,233
توماس ادیسون و مخترعین دیگه
به یه فرمت فکر میکردن.
1149
01:34:44,817 --> 01:34:47,692
لومیر یه فرم، بلکه بیشتر،
یه زبان شاعرانه
1150
01:34:48,150 --> 01:34:51,025
و یه عمل اجتماعی رو کشف کرد.
1151
01:34:51,650 --> 01:34:54,233
فراتر از اسطورهاش، "حرکت لومیر"
1152
01:34:54,400 --> 01:34:56,775
هم ظهور بود و هم اوج.
1153
01:34:57,942 --> 01:35:00,025
در مقابل ملیه قرارش دادن، ولی نه.
1154
01:35:00,483 --> 01:35:02,650
ملیه دنیا رو با توهم
بازسازی کرد.
1155
01:35:02,858 --> 01:35:04,775
لومیر اون رو همونطور که هست،
ضبط کرد.
1156
01:35:04,983 --> 01:35:07,942
یکی خبر از فدریکو فلینی میده،
اون یکی خود مارچلو کاستلاریه.
1157
01:35:08,900 --> 01:35:12,192
اولی راهی هالیوود میشه،
دومی، راهی موج نوی فرانسه.
1158
01:35:13,108 --> 01:35:15,817
لومیر زندگی تماشاگرانش
رو آموزش میده،
1159
01:35:16,192 --> 01:35:19,525
و فیلمبردارانش رو میفرسته
تا از چیزهایی که شبیه خودشون نیستند، فیلم بگیرند.
1160
01:35:20,233 --> 01:35:22,650
در نهایت، سینما
همیشه همین کار رو میکنه.
1161
01:35:23,192 --> 01:35:25,983
به من میگه من کی هستم و
به من میگه دیگران کی هستن.
1162
01:35:31,817 --> 01:35:33,817
وقتش رسیده که به لومیر نگاه کنیم.
1163
01:35:34,067 --> 01:35:37,233
دیدن نماهای سینماتوگراف
یعنی پاک کردن چشمهامون
1164
01:35:37,483 --> 01:35:39,983
از هر چیزی که از اون موقع،
چشمهامون رو پر کرده.
1165
01:35:40,275 --> 01:35:42,942
یعنی برگشتن به سرچشمه،
به اولین قصد،
1166
01:35:43,317 --> 01:35:46,775
این زبان اختراعی که
بر اساس یه قانون ۵۰ ثانیهای ساخته شده.
1167
01:35:55,400 --> 01:35:57,192
سینما بر قرن بیستم حکمرانی کرد.
1168
01:35:57,692 --> 01:35:59,692
سرنوشت فیلمها، سینماها،
1169
01:35:59,858 --> 01:36:01,775
و تماشاگران در دویستمین سالگردش
چی میشه؟
1170
01:36:02,358 --> 01:36:04,483
تجلیل از خاطرهی سینما یعنی
مراقبت از اون.
1171
01:36:05,067 --> 01:36:07,608
نگهبانی از آیندهاش یعنی
نگهبانی از خودمون.
1172
01:36:14,924 --> 01:36:20,240
لومیر
ماجرا ادامه دارد
1173
01:36:51,163 --> 01:36:55,447
خیابان اولین فیلم
لیون - فرانسه امروز
1174
01:36:56,379 --> 01:37:00,932
بازسازی توسط فرانسیس فورد کاپولا
(با رومن) "خروج از کارخانه"
1175
01:37:05,430 --> 01:37:09,843
با دوربین هندلی قدیمی من
"پاته ۳۵ میلیمتری"
1176
01:37:12,192 --> 01:37:13,192
خوب.
1177
01:37:13,442 --> 01:37:14,900
- آمادهای برای فیلمبرداری؟
- آماده؟
1178
01:37:15,525 --> 01:37:16,733
دوربین بره!
1179
01:37:16,900 --> 01:37:17,983
- موتور.
- دوربین رفت!
1180
01:37:19,733 --> 01:37:20,733
حرکت!
1181
01:37:24,233 --> 01:37:25,942
حرکت، حرکت، حرکت!
1182
01:38:32,903 --> 01:38:36,108
... و به یاد برتراند تاورنیه
135023
Can't find what you're looking for?
Get subtitles in any language from opensubtitles.com, and translate them here.