All language subtitles for Lumiére The Adventure Continues 2024.1080P.Cinephilia

af Afrikaans
ak Akan
sq Albanian
am Amharic
ar Arabic
hy Armenian
az Azerbaijani
eu Basque
be Belarusian
bem Bemba
bn Bengali
bh Bihari
bs Bosnian
br Breton
bg Bulgarian
km Cambodian
ca Catalan
ceb Cebuano
chr Cherokee
ny Chichewa
zh-CN Chinese (Simplified)
zh-TW Chinese (Traditional)
co Corsican
hr Croatian
cs Czech
da Danish
nl Dutch
en English
eo Esperanto
et Estonian
ee Ewe
fo Faroese
tl Filipino
fi Finnish
fr French
fy Frisian
gaa Ga
gl Galician
ka Georgian
de German
el Greek
gn Guarani
gu Gujarati
ht Haitian Creole
ha Hausa
haw Hawaiian
iw Hebrew
hi Hindi
hmn Hmong
hu Hungarian
is Icelandic
ig Igbo
id Indonesian
ia Interlingua
ga Irish
it Italian
ja Japanese
jw Javanese
kn Kannada
kk Kazakh
rw Kinyarwanda
rn Kirundi
kg Kongo
ko Korean
kri Krio (Sierra Leone)
ku Kurdish
ckb Kurdish (Soranî)
ky Kyrgyz
lo Laothian
la Latin
lv Latvian
ln Lingala
lt Lithuanian
loz Lozi
lg Luganda
ach Luo
lb Luxembourgish
mk Macedonian
mg Malagasy
ms Malay
ml Malayalam
mt Maltese
mi Maori
mr Marathi
mfe Mauritian Creole
mo Moldavian
mn Mongolian
my Myanmar (Burmese)
sr-ME Montenegrin
ne Nepali
pcm Nigerian Pidgin
nso Northern Sotho
no Norwegian
nn Norwegian (Nynorsk)
oc Occitan
or Oriya
om Oromo
ps Pashto
fa Persian
pl Polish
pt-BR Portuguese (Brazil) Download
pt Portuguese (Portugal)
pa Punjabi
qu Quechua
ro Romanian
rm Romansh
nyn Runyakitara
ru Russian
sm Samoan
gd Scots Gaelic
sr Serbian
sh Serbo-Croatian
st Sesotho
tn Setswana
crs Seychellois Creole
sn Shona
sd Sindhi
si Sinhalese
sk Slovak
sl Slovenian
so Somali
es Spanish
es-419 Spanish (Latin American)
su Sundanese
sw Swahili
sv Swedish
tg Tajik
ta Tamil
tt Tatar
te Telugu
th Thai
ti Tigrinya
to Tonga
lua Tshiluba
tum Tumbuka
tr Turkish
tk Turkmen
tw Twi
ug Uighur
uk Ukrainian
ur Urdu
uz Uzbek
vi Vietnamese
cy Welsh
wo Wolof
xh Xhosa
yi Yiddish
yo Yoruba
zu Zulu
Would you like to inspect the original subtitles? These are the user uploaded subtitles that are being translated: 1 00:00:05,600 --> 00:00:12,354 کانالی برای عاشقان سینما :Cinephilia https://t.me/Video_Archives 2 00:00:12,600 --> 00:00:19,354 ‫مترجم: «اشکان هیدی» 3 00:00:19,600 --> 00:00:26,354 به لطف و حمایت آرش عنایتی 4 00:00:28,692 --> 00:00:30,775 ‫اواخر تابستون سال ۱۸۹۴، 5 00:00:31,317 --> 00:00:33,483 ‫آنتوان لومیر، پدر لویی و اوگوست، 6 00:00:33,942 --> 00:00:36,817 ‫تو پاریس با کینتوسکوپ (شهر فرنگ) ‫توماس ادیسون آشنا میشه. 7 00:00:37,567 --> 00:00:39,275 ‫یه صفحه نمایش کوچیک تک‌نفره... 8 00:00:39,400 --> 00:00:42,233 ‫...که با انداختن یه سکه، ‫تصاویر رو متحرک می‌کرد. 9 00:00:43,400 --> 00:00:45,942 ‫آنتوان با خودش فکر کرد: ‫«تصویر رو از این جعبه می‌کشیم بیرون.» 10 00:00:46,567 --> 00:00:49,358 ‫«و روی یه پرده بزرگ ‫برای همه پخشش می‌کنیم.» 11 00:00:50,317 --> 00:00:52,400 ‫«برمی‌گردم لیون، پسرام ‫خودشون بلدن چیکار کنن.» 12 00:01:43,644 --> 00:01:51,004 ‫نوشته و تفسیر از تیری فرمو ‫بر اساس مجموعه‌ای از برداشت‌های... 13 00:01:51,028 --> 00:01:58,178 ‫...سینمایی فیلمبرداری شده توسط ‫لویی لومیر و فیلمبردارانش از سال ۱۸۹۵ 14 00:02:50,415 --> 00:03:07,565 ‫لومیر ‫ماجرا ادامه دارد 15 00:03:11,317 --> 00:03:14,965 ‫به یاد برنارد شاردِر... 16 00:03:54,733 --> 00:03:57,650 ‫از اونجایی که این معجزه ‫مدیون مکانیک و سادگی بود، 17 00:03:58,025 --> 00:04:00,358 ‫کافیه فقط شیفتگی و ‫هیجانی رو به یاد بیاریم... 18 00:04:00,608 --> 00:04:02,567 ‫...که سینماتوگراف لومیر به وجود آورد. 19 00:04:03,442 --> 00:04:04,608 ‫اما تصاویری که اون خلق کرد... 20 00:04:04,817 --> 00:04:07,400 ‫...راه رو برای شیوه‌ای ‫جدید از نمایش زندگی باز کرد. 21 00:04:07,692 --> 00:04:10,858 ‫مثلاً حس بودن روی عرشه ‫«کشتی مسافربری در هوای طوفانی». 22 00:04:11,192 --> 00:04:12,692 ‫که اسم همین فیلمه. 23 00:04:30,400 --> 00:04:32,608 ‫می‌تونستیم فقط به تماشای ‫این تصاویر بسنده کنیم، 24 00:04:33,317 --> 00:04:35,942 ‫اما این‌ها شکوه دنیا رو ‫از نو به ما نشون میدن... 25 00:04:36,108 --> 00:04:39,858 ‫...و نگاهمون رو به سمت ‫معیارهایی غیرمنتظره سوق میده. 26 00:04:51,400 --> 00:04:52,817 ‫فیلم‌هایی که در ادامه می‌بینید... 27 00:04:52,983 --> 00:04:55,067 ‫...نشون‌دهنده‌ی علاقه‌ی ما ‫برای صحبت از زیبایی‌شناسی، 28 00:04:55,233 --> 00:04:56,775 ‫کارگردانی و قاب‌بندیه. 29 00:04:57,108 --> 00:05:00,275 ‫می‌خوایم از بحث و جدل سر ‫اینکه مخترع سینما کی بوده بگذریم، 30 00:05:00,733 --> 00:05:04,067 ‫چون همه‌ی اونایی که قبل از لومیر بودن هم ‫در واقع شرکای این اختراع محسوب میشن. 31 00:05:04,358 --> 00:05:07,400 ‫حتی شارلاتان‌ها، ‫ماجراجوها، پیش‌گوها و دیوانه‌ها. 32 00:05:17,608 --> 00:05:20,233 ‫وقتی سال 1895 از راه می‌رسه، 33 00:05:20,567 --> 00:05:23,817 ‫سینماتوگراف لومیر ‫همه‌چیز رو دگرگون می‌کنه. 34 00:05:24,025 --> 00:05:26,900 ‫هم اونایی که می‌ساختن رو گرد هم ‫میاره، هم اونایی که رویاپردازی می‌کردن. 35 00:05:27,442 --> 00:05:31,192 ‫و در نهایت با تبدیل شدن به «سینما»، ‫خودش به یک هنر مستقل تبدیل میشه. 36 00:05:32,067 --> 00:05:34,900 ‫اما یه روزی، فیلم‌های لومیر ‫از پرده‌ی سینماها کنار رفتن. 37 00:05:35,233 --> 00:05:37,442 ‫ما تصمیم گرفتیم اون‌ها ‫رو به سالن‌ها برگردونیم... 38 00:05:37,858 --> 00:05:39,108 ‫...تا دوباره دیده بشن. 39 00:05:39,525 --> 00:05:42,692 ‫این فیلم‌ها با شکوه نمایش داده ‫میشن، چون آثار بزرگی هستن. 40 00:05:43,275 --> 00:05:45,608 ‫موسیقی گابریل فوره هم همراهشون هست، 41 00:05:46,150 --> 00:05:48,150 ‫که هم‌عصر برادران لومیر بود. 42 00:06:12,108 --> 00:06:13,942 ‫هر فیلم ۵۰ ثانیه طول می‌کشید. 43 00:06:14,275 --> 00:06:15,942 ‫قراره حدود صدتا از اون‌ها رو با هم ببینیم. 44 00:06:16,442 --> 00:06:18,525 ‫اینطوری، با «چند» فیلم از لومیر... 45 00:06:18,733 --> 00:06:20,733 ‫...«یک» فیلمِ لومیری می‌سازیم. 46 00:06:21,358 --> 00:06:23,150 ‫این فیلم‌ها حفظ و بازسازی شدن. 47 00:06:23,692 --> 00:06:25,400 ‫امروز می‌خوایم زیباییشون رو نشون بدیم، 48 00:06:25,567 --> 00:06:28,775 ‫و اون‌ها رو به دنیایی برگردونیم که ‫خاطرۀ فراموش‌شده‌اش در اون حاضر هستن. 49 00:06:29,400 --> 00:06:31,608 ‫لومیر، خودِ سینماست. 50 00:06:47,284 --> 00:06:52,104 ‫1894 ‫جان بخشیدن به تصاویر 51 00:06:59,400 --> 00:07:02,317 ‫آنتوان گفت: «برمی‌گردم ‫لیون، پسرام بلدن چیکار کنن.» 52 00:07:02,983 --> 00:07:05,692 ‫سوار قطار میشه، درست ‫مثل این فیلم شماره ۹۳۱. 53 00:07:06,358 --> 00:07:07,983 ‫و برادرها دست به کار میشن. 54 00:07:08,275 --> 00:07:11,317 ‫اول اوگوست، برادر ‫بزرگه و بعد لویی، برادر کوچیکتره. 55 00:07:12,067 --> 00:07:15,525 ‫اون زمان دنیا داشت تلاش می‌کرد چیزی ‫رو اختراع کنه که بعدها سینما نام گرفت. 56 00:07:16,192 --> 00:07:19,067 ‫لویی به چیزایی که از قبل وجود داشت فکر ‫می‌کنه و چیزی از خودش بهش اضافه می‌کنه. 57 00:07:19,317 --> 00:07:21,858 ‫یه شب که خوابش نمی‌برد، ‫یه ایده‌ای به ذهنش می‌رسه. 58 00:07:22,317 --> 00:07:25,442 ‫مکانیزم چرخ خیاطی، ‫ماندگاری تصویر روی شبکیه... 59 00:07:25,650 --> 00:07:27,733 ‫...و نیاز به یک حرکت بی‌نقص. 60 00:07:27,900 --> 00:07:29,983 ‫قبل از کریسمس، دستگاه دیگه کار می‌کرد. 61 00:07:30,983 --> 00:07:34,067 ‫این‌طوری میشه که یه افسانه‌ی ‫خانوادگی شکل می‌گیره و اوگوست می‌گه: 62 00:07:34,275 --> 00:07:37,317 ‫«برادرم سینما رو در یک ‫شب زنده‌داری اختراع کرد.» 63 00:07:38,192 --> 00:07:41,650 ‫لویی لومیر یه تکنیک رو تصور ‫کرد و آینده رو به نمایش گذاشت. 64 00:07:42,275 --> 00:07:44,567 ‫این اتفاق در سپیده‌دم ‫سال ۱۸۹۵ در لیون به وقوع پیوست. 65 00:07:45,025 --> 00:07:47,525 ‫آنتوان خوشحاله، پسراش از پسش براومدن. 66 00:07:56,400 --> 00:07:57,525 ‫بیاین سفر کنیم. 67 00:07:57,733 --> 00:08:00,400 ‫اینجا نیویورکه، نزدیک میدان یونیون. 68 00:08:00,900 --> 00:08:02,567 ‫در زمستون سال ۱۸۹۵، 69 00:08:02,900 --> 00:08:05,317 ‫یکی از مهندس‌های کارخونه ‫لومیر به آمریکا سفر کرد... 70 00:08:05,442 --> 00:08:08,942 ‫...تا از شرکت سلوئید ‫نیویورک، فیلم خام بخره. 71 00:08:10,233 --> 00:08:12,233 ‫روی همین «فیلم»، که یک کلمه‌ی انگلیسیه، 72 00:08:12,483 --> 00:08:15,317 ‫لومیر یک امولسیون شیمیایی ‫مخصوص خودش رو قرار داد. 73 00:08:15,733 --> 00:08:17,233 ‫اندازه ۳۵ میلی‌متری رو حفظ کرد، 74 00:08:17,400 --> 00:08:20,400 ‫دقیقاً هم‌اندازه‌ی فیلمِ ‫کینتوسکوپ توماس ادیسون. 75 00:08:20,858 --> 00:08:22,858 ‫برای اینکه به کپی‌برداری متهم نشه، 76 00:08:23,275 --> 00:08:25,608 ‫به جای سوراخ‌های مربعی، ‫از سوراخ‌های گرد استفاده کرد، 77 00:08:25,900 --> 00:08:27,900 ‫با یک سوراخ در کنار هر تصویر، 78 00:08:28,108 --> 00:08:30,358 ‫نه چهارتا، مثل مدل آمریکاییش. 79 00:08:30,483 --> 00:08:33,067 ‫امروزه این هنوز همون نشانه‌ایه... 80 00:08:33,233 --> 00:08:35,567 ‫...که فیلم‌های سینماتوگراف ‫لومیر باهاش شناخته میشن. 81 00:08:51,650 --> 00:08:55,233 ‫در لیون، هم‌زمان که سه بخش ‫از قطار باری رژه می‌روند... 82 00:08:55,483 --> 00:08:57,275 ‫...و کلیسای بازیلیکا در ‫پس‌زمینه دیده می‌شود، 83 00:08:57,400 --> 00:09:00,900 ‫لویی و اوگوست لومیر در فوریه ۱۸۹۵... 84 00:09:01,317 --> 00:09:04,150 ‫...یک حق اختراع ثبت می‌کنند، ‫درست شبیه به صدها اختراعی... 85 00:09:04,400 --> 00:09:06,900 ‫...که این دو برادر در طول ‫زندگیشون به اسم خودشون ثبت کردن. 86 00:09:08,025 --> 00:09:09,567 ‫دستگاه هنوز اسمی نداره. 87 00:09:09,942 --> 00:09:13,192 ‫آنتوان، پدر خانواده، اسم ‫«دومیتور» رو پیشنهاد میده، 88 00:09:13,567 --> 00:09:15,733 ‫اسمی که خودنمایی می‌کرد... 89 00:09:15,942 --> 00:09:18,275 ‫...در میان انبوهی از واژگان ‫عجیب و غریب اون دوره. 90 00:09:18,817 --> 00:09:21,608 ‫لویی مخالفت می‌کنه و می‌خواد ‫اسمش رو «سینماتوگراف» بذاره، 91 00:09:21,858 --> 00:09:24,108 ‫به معنی «حرکت‌نگار». 92 00:09:24,358 --> 00:09:27,400 ‫اما لئون بولی، یه مخترع فرانسوی که ‫در واقع هیچوقت چیزی اختراع نکرد، 93 00:09:27,775 --> 00:09:30,192 ‫این اسم رو قبلاً ثبت کرده ‫بود، پس فقط باید صبر می‌کردن. 94 00:09:42,567 --> 00:09:44,900 ‫در کارخونه‌ی لومیر، همه سخت مشغول کارن، 95 00:09:45,192 --> 00:09:47,025 ‫مثل این نجارها پشت میزهاشون، 96 00:09:47,192 --> 00:09:49,900 ‫با حرکت‌های ریتمیک افقی و عمودی‌شون... 97 00:09:50,233 --> 00:09:52,400 ‫...در باله‌ای که تمام فضا رو تسخیر کرده، 98 00:09:52,692 --> 00:09:56,025 ‫انگار که باید کل حرفه‌شون رو ‫تو همین ۵۰ ثانیه به ما نشون بدن. 99 00:10:00,400 --> 00:10:03,442 ‫همون نزدیکی، لویی و ‫اوگوست توی آزمایشگاه هستن، 100 00:10:03,692 --> 00:10:05,983 ‫و دارن آخرین اصلاحات رو ‫روی دستگاهشون انجام میدن، 101 00:10:06,192 --> 00:10:08,358 ‫دستگاهی که باید در پاریس رونمایی کنن. 102 00:10:22,650 --> 00:10:24,025 ‫برادران لومیر راهی پاریس میشن. 103 00:10:24,400 --> 00:10:26,983 ‫لویی تصمیم می‌گیره به جای خودِ دستگاه، 104 00:10:27,192 --> 00:10:29,108 ‫کاربردی که براش در نظر گرفته رو نمایش بده. 105 00:10:29,442 --> 00:10:31,400 ‫برای این کار، باید یک ‫تصویر متحرک زمانی بسازه، 106 00:10:31,567 --> 00:10:33,983 ‫یا به عبارت دیگه، 107 00:10:34,275 --> 00:10:35,275 ‫یک فیلم. 108 00:10:38,400 --> 00:10:41,317 ‫اونها در روز ۲۲ مارس منتظرشون بودن، ‫پس باید تا قبل از اون فیلم رو می‌ساختن. 109 00:10:41,692 --> 00:10:45,025 ‫همه چی بین پونزدهم تا بیستم ‫اتفاق افتاد، به احتمال زیاد، نوزدهم. 110 00:10:45,233 --> 00:10:47,692 ‫هیچی قطعی نیست، ولی اون روز بارون نمیومد، 111 00:10:47,858 --> 00:10:50,025 ‫برای همین، برای فیلمبرداری ایده‌آل بود. 112 00:10:50,608 --> 00:10:52,900 ‫میگن «فیلمبرداری»، ولی ‫در واقع هندل رو میچرخونن. 113 00:10:53,150 --> 00:10:54,567 ‫این اصطلاح ولی باقی موند. 114 00:11:01,483 --> 00:11:02,483 ‫همین. 115 00:11:02,525 --> 00:11:04,858 ‫اسمش رو گذاشتن ‫«کارگران در حال خروج از کارخانه لومیر»... 116 00:11:04,983 --> 00:11:06,317 ‫...یا «خروج از کارخانه». 117 00:11:06,525 --> 00:11:09,942 ‫سوار قطار میشن و با ‫بی‌صبری از لیون دور میشن. 118 00:11:16,025 --> 00:11:18,942 ‫توی فرانسه، هیچ تصمیمی ‫خارج از پایتخت گرفته نمیشه. 119 00:11:19,400 --> 00:11:21,317 ‫۲۲ مارس ۱۸۹۵، 120 00:11:21,650 --> 00:11:24,733 ‫آگوست و لویی پیش همکارای ‫دانشمندشون تمام تلاششون رو میکنن. 121 00:11:25,233 --> 00:11:27,733 ‫اول از همه درباره عکاسی رنگی صحبت میکنن، 122 00:11:28,108 --> 00:11:31,400 ‫یه آرمان‌شهر که خیلی جدی دنبالش بودن و بعداً ‫تبدیل به اُتوکروم (اولین فرآیند موفق عکاسی رنگی) شد. 123 00:11:32,900 --> 00:11:35,858 ‫صبر میکنن تا آخر جلسه ‫سینماتوگراف رو نشون بدن، 124 00:11:36,192 --> 00:11:38,192 ‫که هنوز اسمش سینماتوگراف نیست. 125 00:11:38,942 --> 00:11:42,317 ‫دستگاه جدید با پخش تصاویر ‫متحرک، همه رو شگفت‌زده میکنه... 126 00:11:42,650 --> 00:11:44,817 ‫...که توش کارگرهای زن و مرد در حال خروج... 127 00:11:45,233 --> 00:11:47,108 ‫...از در کارخونه‌ی لومیر دیده میشن. 128 00:11:47,900 --> 00:11:48,900 ‫حضار، 129 00:11:49,067 --> 00:11:52,025 ‫که بینشون لئون گومون، ‫دوست لویی لومیر هم هست، 130 00:11:52,358 --> 00:11:54,567 ‫حسابی تحت تاثیر قرار ‫گرفتن، حتی بیشتر از اون، 131 00:11:54,900 --> 00:11:56,358 ‫یک پیروزی تمام‌عیاره. 132 00:12:08,108 --> 00:12:09,525 ‫خب، ببینیم چی میدونیم. 133 00:12:09,983 --> 00:12:12,483 ‫فیلمبرداری باید سه‌شنبه ‫۱۹ مارس انجام شده باشه، 134 00:12:13,067 --> 00:12:15,942 ‫اونم سر ظهر تا از نور ‫خورشید نهایت استفاده رو ببرن. 135 00:12:17,025 --> 00:12:20,317 ‫لویی لومیر جلوی درهای کارخونه ایستاده. 136 00:12:21,108 --> 00:12:23,692 ‫ازشون خواسته که طبیعی از کارخونه خارج بشن، 137 00:12:24,108 --> 00:12:25,400 ‫ولی همه این کار رو نمیکنن. 138 00:12:25,650 --> 00:12:27,483 ‫بعضی‌ها به دوربین نگاه میکنن... 139 00:12:27,858 --> 00:12:30,275 ‫...با اون بی‌خبری و شادی اولین تجربه‌ها. 140 00:12:30,692 --> 00:12:34,108 ‫اما یه رازی این وسط هست، کدوم ‫نسخه توی پاریس نمایش داده شد؟ 141 00:12:34,608 --> 00:12:36,942 ‫این یکی که از همه معروف‌تر و قشنگ‌تره؟ 142 00:12:37,983 --> 00:12:40,442 ‫هرچند که روزنامه‌ها از یه ‫کالسکه با اسب حرف میزنن. 143 00:12:41,317 --> 00:12:43,483 ‫و البته این نسخه هم هست، 144 00:12:43,817 --> 00:12:46,317 ‫که توش کالسکه و اسب دیده میشن. 145 00:12:46,525 --> 00:12:50,233 ‫تازه، لباس تن مردم هم برای ‫ماه مارس، یعنی آخر زمستونه. 146 00:12:50,567 --> 00:12:52,858 ‫یعنی همین نسخه از «خروج ‫از کارخانه» نسخه‌ی اصلیه؟ 147 00:12:53,692 --> 00:12:55,983 ‫ولی یه نسخه‌ی سوم هم پیدا شده... 148 00:12:56,150 --> 00:12:59,067 ‫...با یه کالسکه که، الان ‫میبینید، دو تا اسب میکشنش. 149 00:12:59,733 --> 00:13:01,567 ‫یعنی یه تولید درست و حسابی بوده. 150 00:13:02,942 --> 00:13:04,983 ‫هیچی قطعی نیست جز یه چیز. 151 00:13:05,400 --> 00:13:07,025 ‫وقتی لویی هندل رو میچرخونه، 152 00:13:07,317 --> 00:13:09,692 ‫تاریخ از دل یه دستاورد فنی متولد میشه، 153 00:13:09,900 --> 00:13:13,567 ‫یه دستگاه کوچیک از آهن ‫و چوب با خطوطی بی‌نقص. 154 00:13:14,400 --> 00:13:15,983 ‫علاوه بر اینکه این اولین بار بود، 155 00:13:16,275 --> 00:13:19,483 ‫در تب و تاب ساختن سه نسخه و دو بازسازی، 156 00:13:19,900 --> 00:13:21,317 ‫یه چیز تازه خودش رو نشون میده. 157 00:13:21,733 --> 00:13:23,817 ‫یک موضوع، یک قاب‌بندی، یک نما. 158 00:13:24,817 --> 00:13:28,108 ‫و اراده‌ی برادران لومیر ‫برای به سرانجام رسوندنش، 159 00:13:28,317 --> 00:13:31,567 ‫باور به رویدادی که، برخلاف افسانه‌ها، 160 00:13:31,858 --> 00:13:33,525 ‫براشون خیلی اهمیت داشت. 161 00:13:34,400 --> 00:13:36,358 ‫اون روز، یه دوره به سر رسید. 162 00:13:36,900 --> 00:13:39,650 ‫مخترع‌های زیادی قبل از اونها ‫بودن، ولی بعدشون دیگه کسی نبود. 163 00:13:40,192 --> 00:13:42,275 ‫با همین اولین فیلم، همه‌چیز سر جای خودشه، 164 00:13:42,400 --> 00:13:44,192 ‫سینما، دیگه سینماست. 165 00:14:04,858 --> 00:14:07,733 ‫خانواده لومیر هر سال به «لا سیوتا» میرن، 166 00:14:08,025 --> 00:14:09,817 ‫به ملکشون «کلو دِ پلاژ». 167 00:14:10,358 --> 00:14:12,067 ‫تابستون ۱۸۹۵، 168 00:14:12,233 --> 00:14:14,442 ‫لویی خودش رو وقف بهتر ‫کردن دستگاهش میکنه... 169 00:14:14,775 --> 00:14:16,983 ‫...برای گرفتن برداشت‌های ‫جدید، برای فیلم ساختن، 170 00:14:17,233 --> 00:14:19,317 ‫هرچند اون موقع اینطوری در مورد نمی‌گفتن. 171 00:14:20,525 --> 00:14:23,192 ‫چند تا صحنه میسازه، و این ‫کار رو هر تابستون تکرار میکنه، 172 00:14:23,358 --> 00:14:25,775 ‫مثل این یکی: «سوار شدن برای گردش»، 173 00:14:26,067 --> 00:14:27,775 ‫که یه لحظه خانوادگی رو روایت میکنه. 174 00:14:28,358 --> 00:14:30,567 ‫یه اسکله خصوصی، یه قایق کوچیک، 175 00:14:30,942 --> 00:14:32,442 ‫چندتا دوست از لیون. 176 00:14:32,900 --> 00:14:36,858 ‫توی ۵۰ ثانیه باید کلِ ‫صحنه‌ی رفتن به دریا جا بشه، 177 00:14:37,150 --> 00:14:38,650 ‫از جمله خداحافظی... 178 00:14:39,025 --> 00:14:41,608 ‫...که خیلی نمایشی با دستمال انجام میشه. 179 00:14:47,692 --> 00:14:50,275 ‫پیش لومیر، همیشه برای بچه‌ها وقت هست. 180 00:14:50,733 --> 00:14:53,150 ‫این یکی انگار ادامه قبلیه. 181 00:14:53,858 --> 00:14:55,608 ‫دوربین رو به دریای بازه، 182 00:14:55,900 --> 00:14:58,025 ‫بازیگرا عوض شدن، ولی دکور همونه. 183 00:14:58,400 --> 00:15:00,983 ‫برادران لومیر از خودشون فیلم ‫میگیرن، از بچه‌هاشون فیلم میگیرن، 184 00:15:01,233 --> 00:15:02,567 ‫این کار رو زیاد انجام میدن. 185 00:15:02,733 --> 00:15:04,817 ‫غروب‌ها، آب‌تنی و بازی‌ها. 186 00:15:05,192 --> 00:15:06,567 ‫انگار دارن روی آب راه میرن... 187 00:15:06,900 --> 00:15:09,067 ‫...و جادوی این اختراع ‫جدید رو به تصویر میکشن. 188 00:15:10,067 --> 00:15:13,067 ‫لویی چیزای دیگه‌ای هم توی ‫لیون و لا سیوتا فیلمبرداری میکنه. 189 00:15:13,400 --> 00:15:15,525 ‫به نزدیکانش نشونشون ‫میده تا سرگرمشون کنه... 190 00:15:15,692 --> 00:15:17,358 ‫...و مطمئن بشه که دستگاه کار میکنه. 191 00:15:17,650 --> 00:15:20,150 ‫کم کم جلسه‌های نمایش، اعتبار پیدا میکنن، 192 00:15:20,317 --> 00:15:22,192 ‫و مردم رو شگفت‌زده و احساساتی میکنن. 193 00:15:31,983 --> 00:15:35,483 ‫از مدیترانه، با قطار به لیون برمیگردن. 194 00:15:36,150 --> 00:15:38,858 ‫این فیلم آدم رو یاد نقاشی‌های ‫تِرنِر (نقاش انگلیسی) میندازه، 195 00:15:39,192 --> 00:15:43,067 ‫که ۵۰ سال قبل قطارها رو ‫نقاشی میکرد، الهام همونه. 196 00:15:43,233 --> 00:15:44,900 ‫لومیر حرکت رو نشون میده، 197 00:15:45,067 --> 00:15:47,233 ‫دوربین رو بالای یه لوکوموتیو میذاره... 198 00:15:47,400 --> 00:15:49,692 ‫...که تونل‌های تاریک رو پر از بخار میکنه. 199 00:15:50,400 --> 00:15:54,442 ‫اینجا، سینما به تماشاگر جایی رو ‫نشون میده که هیچوقت توش نبوده. 200 00:15:54,775 --> 00:15:57,400 ‫دوربین جایگزین نگاه میشه، 201 00:15:57,525 --> 00:15:58,900 ‫و این تازه اول ماجراست. 202 00:15:59,567 --> 00:16:02,400 ‫پاییز ۱۸۹۵، لویی از خودش میپرسه... 203 00:16:02,650 --> 00:16:04,858 ‫...که آیا سینماتوگراف ‫فقط برای دانشمندهاست... 204 00:16:05,067 --> 00:16:06,525 ‫...یا برای مردم عادی هم هست. 205 00:16:06,775 --> 00:16:08,233 ‫گزینه‌ی دوم برنده میشه. 206 00:16:09,233 --> 00:16:11,442 ‫آنتوان، پدرشون، میگه: «بسپاریدش به من». 207 00:16:12,115 --> 00:16:14,240 ‫سینما در آستانه‌ی تولده. 208 00:16:15,710 --> 00:16:20,273 ‫۱۸۹۵ ‫نمایش تصاویر بر پرده 209 00:16:42,567 --> 00:16:45,858 ‫وقتی لومیر دستگاه رو در ‫مارس ۱۸۹۵ معرفی میکنه، 210 00:16:46,275 --> 00:16:47,650 ‫دو کار انجام میده، 211 00:16:48,025 --> 00:16:51,067 ‫...اول اینکه آخرین مخترع باشه و دوم اینکه اولین سینماگر. 212 00:17:13,983 --> 00:17:15,983 ‫«خروج از کارخانه» همه چیز رو عوض می‌کنه. 213 00:17:16,150 --> 00:17:18,192 ‫این نما خودش یک سنده، یک مدرک. 214 00:17:18,817 --> 00:17:20,942 ‫جر و بحث بین مخترع‌ها تموم می‌شه. 215 00:17:21,275 --> 00:17:24,358 ‫ذات و ماهیت «سینماتوگراف» ‫همونی می‌شه که بعدها 216 00:17:24,692 --> 00:17:27,608 ‫به میلیون‌ها فیلمی که به لطفش ‫ساخته می‌شن، جون می‌ده. 217 00:17:28,483 --> 00:17:31,733 ‫سینما با تمام قوا از راه رسیده، همون ‫طوری که همیشه اون رو خواهیم شناخت 218 00:18:00,317 --> 00:18:02,400 ‫این دو خانم پاریسی خبر ندارن، 219 00:18:02,775 --> 00:18:04,483 ‫ولی همین نزدیکی‌ها یه اتفاقی در جریانه، 220 00:18:04,900 --> 00:18:07,858 ‫نه چندان دور از برج ایفل و میدون ‫«شان دو مارس» که قبلاً دیدیم، 221 00:18:08,358 --> 00:18:11,400 ‫و «پتی پاله» و «گرَن ‫پاله» که الان داریم می‌بینیم. 222 00:18:30,317 --> 00:18:33,900 ‫پاییز ۱۸۹۵ است، رویداد ‫بزرگ برادران لومیر آماده‌ست. 223 00:18:48,192 --> 00:18:50,567 ‫«آنتوان لومیر» داره از پاریس لذت می‌بره. 224 00:18:50,983 --> 00:18:52,733 ‫تو یکی از بلوارها یه سالن پیدا می‌کنه 225 00:18:52,942 --> 00:18:54,567 ‫که پاتوق اعیان و اشرافه، 226 00:18:54,858 --> 00:18:56,400 ‫سالن «اَندینِ» «گران کافه»، 227 00:18:56,858 --> 00:19:00,317 ‫تو بلوار «کاپوسین»، نزدیک «اُپرا گارنیه»، 228 00:19:00,567 --> 00:19:03,275 ‫که حضور باشکوهش، موضوعِ 229 00:19:03,400 --> 00:19:05,900 ‫این نمای شماره ۱۵۴ لومیره. 230 00:19:08,233 --> 00:19:11,817 ‫حالا، اسم رسمی دستگاه «سینماتوگراف» هست. 231 00:19:12,442 --> 00:19:13,983 ‫طبق تبلیغات، دستگاه این قابلیت رو داره که 232 00:19:14,400 --> 00:19:15,817 ‫«حرکت رو بازآفرینی کنه...» 233 00:19:15,983 --> 00:19:18,692 ‫«...و تصاویر رو در ابعاد ‫واقعی برای عموم مردم» 234 00:19:19,067 --> 00:19:20,692 ‫«...روی پرده به نمایش بذاره». 235 00:19:21,108 --> 00:19:24,400 ‫از ماه مارس، لویی حدود ‫ده تا فیلم کوتاه گرفته. 236 00:19:24,942 --> 00:19:27,233 ‫پدرش می‌خواد اونا رو روز ۲۸ دسامبر 237 00:19:27,400 --> 00:19:29,817 ‫همون سال، یعنی ۱۸۹۵، اکران کنه. 238 00:19:29,983 --> 00:19:32,817 ‫این اولین نمایش عمومی و پولیِ 239 00:19:33,192 --> 00:19:34,942 ‫سینماتوگراف لومیر خواهد بود. 240 00:19:46,067 --> 00:19:48,275 ‫ما می‌دونیم تو این اولین نمایش چی پخش شده. 241 00:19:48,400 --> 00:19:50,900 ‫اول با «خروج از کارخانه» ‫شروع می‌شه، خیابان «سَن ویکتور»، 242 00:19:51,067 --> 00:19:53,692 ‫زن‌ها، مردها، دوچرخه، سگه. 243 00:19:53,858 --> 00:19:56,483 ‫قبلاً راجع بهش حرف زدیم، دیگه از بَر هستین. 244 00:19:59,692 --> 00:20:02,192 ‫«آکروبات‌بازی روی اسب»، ‫که توش یه سرباز خودشو 245 00:20:02,358 --> 00:20:04,775 ‫به شکل یه آدم دست‌وپاچلفتی جا ‫می‌زنه که نمی‌تونه رو زین بند بشه. 246 00:20:15,108 --> 00:20:18,858 ‫«صید ماهی قرمز»، که توش «اوگوست لومیر» 247 00:20:18,983 --> 00:20:21,733 ‫«آندره» کوچولو رو تکون تکون ‫می‌ده، بچه نمی‌فهمه ازش چی می‌خواد 248 00:20:22,067 --> 00:20:24,483 ‫و با یه حالت درموندگی ‫به دوربین نگاه می‌کنه. 249 00:20:30,275 --> 00:20:32,358 ‫«ورود اعضای کنگره‌ی عکاسی» 250 00:20:32,483 --> 00:20:34,275 ‫که تو «نُوویل سور سُن» فیلم‌برداری شده، 251 00:20:34,483 --> 00:20:36,900 ‫یه کنگره که اعضاش از ‫قبل دارن خوش می‌گذرونن. 252 00:20:45,858 --> 00:20:49,025 ‫«آهنگران سر کار»، که این آقا، با ‫افتخار از اینکه دارن ازش فیلم می‌گیرن، 253 00:20:49,317 --> 00:20:52,317 ‫تصمیم گرفته پیراهن سفید و کراوات بزنه. 254 00:20:56,817 --> 00:20:59,983 ‫«آب‌پاشِ آب‌پاشی‌شده»، اولین ‫فیلم داستانی، اولین شوخی تصویری، 255 00:21:00,192 --> 00:21:02,317 ‫و یکی از فیلم‌های محبوب «ژان-لوک گدار». 256 00:21:10,942 --> 00:21:12,233 ‫«غذای کودک»، 257 00:21:12,400 --> 00:21:15,067 ‫که باز هم «اوگوست لومیر» ‫و خانواده‌اش توش هستن. 258 00:21:15,400 --> 00:21:18,900 ‫منطقیه دیگه، چون «لویی» فیلم ‫می‌گرفت، «اوگوست» بازی می‌کرد. 259 00:21:21,150 --> 00:21:22,608 ‫«بالا انداختن با پتو»، 260 00:21:22,983 --> 00:21:24,650 ‫تو همون مایه‌های «آکروبات‌بازی روی اسب». 261 00:21:24,900 --> 00:21:27,233 ‫بازی‌های مردونه و شوخی‌های بی‌مزه. 262 00:21:27,650 --> 00:21:29,858 ‫این فیلما، که تعدادشون هم زیاد می‌شه، 263 00:21:30,108 --> 00:21:32,650 ‫برتری نیروهای نظامی رو زیر سوال می‌برن. 264 00:21:35,525 --> 00:21:37,233 ‫«میدان کوردُلیه»، در لیون. 265 00:21:37,525 --> 00:21:39,025 ‫دستگاه تو خیابونه. 266 00:21:39,233 --> 00:21:41,983 ‫سینما فقط تماشا می‌کنه، ‫و این یه سنت می‌شه. 267 00:21:45,650 --> 00:21:47,150 ‫و بالاخره، «دریا». 268 00:21:47,525 --> 00:21:49,942 ‫تو «لا سیوتا»، یه غروب تابستونی، 269 00:21:50,317 --> 00:21:52,733 ‫چند تا بچه دارن از اسکله ‫شیرجه می‌زنن تو آب. 270 00:21:53,150 --> 00:21:55,733 ‫بچه‌هایی که سینما همیشه ‫دوست‌شون خواهد داشت. 271 00:21:58,525 --> 00:22:00,775 ‫این، برنامه‌ی اولین سانس نمایش بود. 272 00:22:01,400 --> 00:22:03,067 ‫اینا چیزایی بود که مردم دیدن. 273 00:22:03,608 --> 00:22:07,067 ‫بین مهمون‌ها، یه مردی ردیف جلو نشسته بود. 274 00:22:07,400 --> 00:22:11,067 ‫تصویر ثابتی که اول نمایش داده می‌شه ‫زیاد تحت تأثیر قرارش نمی‌ده. 275 00:22:11,358 --> 00:22:13,150 ‫«واسه این، این همه راه اومدم؟» 276 00:22:13,358 --> 00:22:14,858 ‫اما وقتی هندل دستگاه می‌چرخه 277 00:22:15,108 --> 00:22:17,233 ‫و فیلما با تمام شکوهشون نمایش داده می‌شن، 278 00:22:17,483 --> 00:22:18,817 ‫زبونش بند میاد. 279 00:22:21,025 --> 00:22:23,525 ‫وقتی نمایش تموم می‌شه، ‫می‌ره پیش «آنتوان لومیر» 280 00:22:23,692 --> 00:22:26,025 ‫و بهش التماس می‌کنه که این ‫اختراع جدید رو بهش بفروشه. 281 00:22:26,483 --> 00:22:28,608 ‫اون هم برای اینکه یه رقیب ‫احتمالی رو دست به سر کنه، 282 00:22:28,817 --> 00:22:30,442 ‫با لحنی تمسخرآمیز بهش جواب می‌ده: 283 00:22:31,067 --> 00:22:34,108 ‫«این دستگاه فروشی نیست، ‫ولی باید از من ممنون هم باشید که بهتون نمی‌فروشمش» 284 00:22:34,525 --> 00:22:37,192 ‫«...چون ورشکست‌تون می‌کرد. ‫این کار هیچ آینده‌ای نداره.» 285 00:22:38,358 --> 00:22:42,564 ‫اون مرد، «ژرژ مِلی‌یس» بود. ‫(شعبده‌باز، بازیگر و نخستین کارگردان فرانسوی) 286 00:22:43,362 --> 00:22:47,834 ‫۱۸۹۶ ‫خلقِ مخاطب 287 00:22:55,650 --> 00:22:58,108 ‫«سینما اختراعی‌ست بدون آینده.» 288 00:22:58,525 --> 00:23:00,775 ‫این پیش‌گویی‌ایه که تاریخ ‫ساخته و پرداخته کرده 289 00:23:00,942 --> 00:23:02,650 ‫و معمولاً هر جا می‌رسن، نقلش می‌کنن. 290 00:23:03,192 --> 00:23:05,733 ‫برادران لومیر بیش از ۲۰۰۰ فیلم ساختن، 291 00:23:05,900 --> 00:23:07,275 ‫اونا می‌دونستن که آینده داره. 292 00:23:07,858 --> 00:23:10,650 ‫وقتی تصاویری رو به نمایش می‌ذاری، ‫مخاطبی که تماشاشون می‌کنه رو هم خلق می‌کنی. 293 00:23:11,108 --> 00:23:13,067 ‫لویی لومیر به این مخاطب فکر می‌کنه. 294 00:23:13,317 --> 00:23:16,192 ‫اون فیلم‌های زیادی می‌سازه، ‫فیلم‌بردار تربیت می‌کنه، 295 00:23:16,483 --> 00:23:19,775 ‫مثل همین آقایی که اینجا ‫داره نزدیک باغ «تویلری» 296 00:23:20,025 --> 00:23:21,942 ‫از یه مسابقه‌ی اتومبیل‌های ‫گل‌آرایی‌شده فیلم می‌گیره. 297 00:23:22,275 --> 00:23:24,233 ‫البته، داره سعی می‌کنه فیلم بگیره 298 00:23:24,608 --> 00:23:27,608 ‫چون انگار با سینماتوگراف به مشکل برخورده. 299 00:23:28,567 --> 00:23:30,567 ‫همون‌طور که مورخ، «پل ژنار» می‌گفت، 300 00:23:30,775 --> 00:23:33,525 ‫جا زدن نگاتیو توی ‫دستگاه، کار زمان‌بری بوده. 301 00:23:33,775 --> 00:23:36,150 ‫وقتش رو می‌گیره، به اندازه‌ی زمان یه فیلم. 302 00:23:41,608 --> 00:23:43,692 ‫خب، حالا فیلم‌بردار ‫می‌تونه کارش رو شروع کنه. 303 00:23:43,983 --> 00:23:46,733 ‫خیلی عجیبه که می‌بینیم ‫این دو فیلم به هم می‌پیوندن. 304 00:23:47,025 --> 00:23:49,317 ‫حتی آدم آرزو می‌کنه بفهمه ‫اون داشته از چی فیلم می‌گرفته، 305 00:23:49,483 --> 00:23:51,400 ‫ولی شاید اصلاً واقعاً فیلم نمی‌گرفته؟ 306 00:23:52,067 --> 00:23:54,692 ‫این نما، مثل نمای قبلی، یه «پشت صحنه» است؛ 307 00:23:54,942 --> 00:23:58,108 ‫اولین باری که یه سینماگر داره ‫در حال کار کردن دیده می‌شه. 308 00:23:59,025 --> 00:24:02,442 ‫هندل جلوی لنزه، نه کنارش. 309 00:24:03,150 --> 00:24:05,858 ‫روی سه‌پایه نصب شده، استفاده‌اش راحته. 310 00:24:06,192 --> 00:24:09,067 ‫دستگاه سبکه، می‌شه راحت حملش کرد. 311 00:24:09,692 --> 00:24:11,858 ‫فیلم گرفتن یه نما لحظه‌ی ‫خیلی مهم و باوقاریه. 312 00:24:12,025 --> 00:24:13,150 ‫قبل از هر چیز، متانت. 313 00:24:13,317 --> 00:24:16,025 ‫به فیلمبردار، اون مردها و زن نگاه کنین، 314 00:24:16,275 --> 00:24:18,317 ‫که حسابی به خودش رسیده. 315 00:24:19,067 --> 00:24:22,108 ‫انگار ژاندارمه داره از فرایند ‫فیلم‌برداری محافظت می‌کنه، 316 00:24:22,358 --> 00:24:23,900 ‫ولی حواسش به اون مرده نیست 317 00:24:24,067 --> 00:24:26,400 ‫که یهو و بی‌موقع می‌پره وسط خیابون. 318 00:24:45,483 --> 00:24:48,650 ‫هر فیلمبرداری که «لومیر» ‫به سراسر دنیا می‌فرستاد 319 00:24:49,025 --> 00:24:50,817 ‫در واقع داشت به یه هدف بزرگ کمک می‌کرد: 320 00:24:51,358 --> 00:24:53,858 ‫ساختن فیلم‌های زیاد، اونم همه‌جا. 321 00:24:54,275 --> 00:24:55,275 ‫آره، پسر جون، 322 00:24:55,400 --> 00:24:58,442 ‫باید خوراک پرده‌های سینما توی پاریس، 323 00:24:58,650 --> 00:25:01,150 ‫لیون، بروکسل، لندن و برلین رو تأمین کرد. 324 00:25:01,608 --> 00:25:03,483 ‫و اینجا، توی وینِ اتریش، 325 00:25:03,900 --> 00:25:07,150 ‫جایی که لومیر، یا بهتره بگم ‫فیلمبردارش «شارل مواسون»، 326 00:25:07,358 --> 00:25:09,317 ‫داره ورودیِ یه سالن ‫«سینماتوگراف» رو نشون می‌ده. 327 00:25:10,733 --> 00:25:12,067 ‫سینما وقتی داره از خیابون‌ها فیلم می‌گیره، 328 00:25:12,358 --> 00:25:15,358 ‫همیشه داره تاریخِ خودش رو هم ثبت می‌کنه. 329 00:25:29,942 --> 00:25:32,567 ‫فقط دو هفته بعد از نمایشِ «گران کافه» ‫ (اولین نمایش عمومی فیلم)، 330 00:25:32,900 --> 00:25:34,775 ‫لومیر دوباره پشت دوربین رفته. 331 00:25:35,692 --> 00:25:37,817 ‫باید مردم رو سرگرم کرد. 332 00:25:37,983 --> 00:25:40,817 ‫برای همین از «فِلیسین تروی» ‫(هنرمند کاباره)، 333 00:25:41,233 --> 00:25:44,400 ‫که دلقک، شعبده‌باز و البته دوست ‫خانوادگی‌شون بود، دعوت می‌کنه. 334 00:25:45,275 --> 00:25:46,483 ‫این آقا، همون‌طور که می‌بینین، 335 00:25:46,733 --> 00:25:50,650 ‫حسابی به خودش رسیده: زیرپوش ‫چسبون، فراک و کفش رسمی. 336 00:25:51,150 --> 00:25:53,525 ‫لویی و فلیسین دارن فیلم ‫«بشقاب‌های چرخان» رو ضبط می‌کنن، 337 00:25:53,692 --> 00:25:54,942 ‫این اسمِ همین فیلمه 338 00:25:55,150 --> 00:25:58,400 ‫که شماره یکِ کاتالوگ رسمی ‫لومیر بهش اختصاص داده شده. 339 00:25:59,067 --> 00:26:00,567 ‫اولش بشقابه، 340 00:26:00,692 --> 00:26:02,567 ‫بعدش، بشقاب روی دیس، 341 00:26:02,983 --> 00:26:04,775 ‫دیس‌هایی که مثل بشقاب می‌چرخن، 342 00:26:05,192 --> 00:26:06,942 ‫و اینم از کل نمایش. 343 00:26:11,567 --> 00:26:13,108 ‫آماده‌این؟ بزن بریم! 344 00:26:16,108 --> 00:26:18,442 ‫حالا که اینجا بودن، از فرصت ‫استفاده کردن و یه فیلم دیگه هم گرفتن. 345 00:26:18,817 --> 00:26:20,650 ‫راستش، یه ضرب شیش تا فیلم گرفتن. 346 00:26:21,192 --> 00:26:24,525 ‫دکور همونه، ولی «تروی» ‫برای اینکه یه تنوعی بده، 347 00:26:24,650 --> 00:26:26,858 ‫به لباسش یه کلاه‌گیس هم اضافه کرده 348 00:26:27,317 --> 00:26:29,692 ‫با یه یقه مصنوعیِ کاغذیِ سفید ‫که خیلی هم چنگی به دل نمی‌زنه. 349 00:26:30,358 --> 00:26:31,733 ‫اسم این فیلم «مار» هست. 350 00:26:31,900 --> 00:26:33,525 ‫«تروی» یه نوارِ مارپیچ رو تکون می‌ده 351 00:26:33,858 --> 00:26:36,400 ‫که قوس و پیچ‌های زیادش یه ‫دسته پَرِ سفید رو درست می‌کنه 352 00:26:36,733 --> 00:26:39,067 ‫که انگار خودِ شعبده‌باز رو هم مست کرده. 353 00:26:43,233 --> 00:26:45,817 ‫مطبوعات اون زمان نوشتن: ‫«یک تَوَهُم بی‌نقص از یک مار». 354 00:26:45,983 --> 00:26:47,775 ‫معلومه که به چیزای کم قانع بودن. 355 00:26:50,817 --> 00:26:52,275 ‫یکی دیگه، بازم، بازم! 356 00:26:52,400 --> 00:26:53,608 ‫یکی دیگه، و یکی دیگه! 357 00:26:53,983 --> 00:26:56,108 ‫و در آخر: «خیله‌خب، دیگه خسته شدم!» 358 00:26:56,608 --> 00:26:58,067 ‫«فِلیسین» واقعاً سنگ تموم گذاشت. 359 00:27:11,942 --> 00:27:14,150 ‫«سینماتوگراف» بلافاصله به موفقیت می‌رسه. 360 00:27:14,525 --> 00:27:17,192 ‫مردم یه شور و اشتیاق تازه‌ای ‫از خودشون نشون می‌دن. 361 00:27:17,692 --> 00:27:20,067 ‫لومیر همه ژانرها رو امتحان می‌کنه: کمدی، 362 00:27:20,483 --> 00:27:23,275 ‫فیلم‌های واقع‌گرایانه، و ‫سکانس‌های کوتاهی مثل این، 363 00:27:23,650 --> 00:27:26,733 ‫با حضور همسرانِ برادران لومیر، ‫یعنی «رز» و «مارگاریت وینکلر». 364 00:27:27,358 --> 00:27:30,025 ‫یه کنسرت با پیانو و ویولن، ‫که آخرش به دعوا می‌کشه، 365 00:27:30,400 --> 00:27:32,692 ‫شبیه فیلم «تمرین ارکستر» اثر «فلینی». 366 00:27:34,233 --> 00:27:36,275 ‫حالا که صحبت از این ‫دو خانم شد، جالبه بدونین 367 00:27:36,525 --> 00:27:39,608 ‫چهار خواهر از خانواده «وینکلر» با ‫چهار برادر «لومیر» ازدواج کردن. 368 00:27:40,358 --> 00:27:42,817 ‫«آنتوان»، پدر لومیرها، همیشه بهشون می‌گفت: 369 00:27:43,108 --> 00:27:46,400 ‫«هیچ‌وقت گله نکنین، چون شما چهارتا ‫روی هم رفته فقط یه مادرزن دارین!» 370 00:27:57,900 --> 00:28:00,650 ‫فیلم‌های زیادی هستن که نشون می‌دن 371 00:28:00,900 --> 00:28:02,942 ‫لومیر به فکر جنبه‌ی نمایشیِ کار بوده 372 00:28:03,483 --> 00:28:05,983 ‫و از همون اول یه سینماگر واقعی بوده. 373 00:28:06,483 --> 00:28:08,900 ‫بیاین این فیلم رو که سال ‫۱۸۹۶ ساخته شده ببینیم. 374 00:28:09,525 --> 00:28:11,983 ‫«آب‌پاشِ آب‌پاشی‌شده»، ‫یکی از اولین کارهاش بود، 375 00:28:12,317 --> 00:28:13,858 ‫و همین‌طور فیلم «ورق‌بازی». 376 00:28:14,108 --> 00:28:16,317 ‫اینجا، لومیر این دوتا رو با هم قاطی کرده 377 00:28:16,775 --> 00:28:18,317 ‫توی فیلمِ «ورق‌بازهای آب‌پاشی‌شده». 378 00:28:18,942 --> 00:28:21,817 ‫تأثیرگذاریش با ترکیب کردن ‫داستان‌ها چند برابر می‌شه، 379 00:28:22,233 --> 00:28:24,233 ‫یه چیزی تو مایه‌های ‫گودزیلا علیه کینگ‌کونگ. 380 00:28:24,525 --> 00:28:26,608 ‫تعلیق، بداهه‌پردازی، 381 00:28:26,942 --> 00:28:28,483 ‫همه با هم درگیر می‌شن. 382 00:28:28,733 --> 00:28:30,525 ‫در کل، یه شلم‌شوربای حسابی، 383 00:28:30,775 --> 00:28:33,067 ‫ولی از اون شلم‌شورباهایی ‫که مردم خوششون میاد. 384 00:28:51,400 --> 00:28:54,317 ‫لویی لومیر، که پشت دوربین بود، ‫حال و هوای اون دوره رو می‌شناخت. 385 00:28:54,900 --> 00:28:57,400 ‫حدس می‌زد که سینما قراره ‫یه شکل جدیدی از هنر باشه، 386 00:28:57,525 --> 00:28:58,692 ‫از سرگرمی. 387 00:28:59,067 --> 00:29:00,900 ‫تماشاگر قراره خودش بخشی از نمایش باشه. 388 00:29:01,067 --> 00:29:02,442 ‫وقتی همه ساکت می‌شن، 389 00:29:02,608 --> 00:29:04,775 ‫محوِ یه شخصیت یا یه حرکت، 390 00:29:04,983 --> 00:29:06,775 ‫و این فرصت رو به سکوتِ سالن می‌دن 391 00:29:06,900 --> 00:29:10,733 ‫تا حیرت و شگفتی خودش ‫رو با همون خاموشی بیان کنه. 392 00:29:34,442 --> 00:29:36,525 ‫مردها و زن‌ها روی دو تا نیمکت جدا نشستن 393 00:29:36,650 --> 00:29:39,317 ‫که «نقطه گریز» (عمق میدان) ‫تصویر به سمت اتفاق اصلی کشیده شده. 394 00:29:39,442 --> 00:29:40,858 ‫یک قاب‌بندی بی‌نقص. 395 00:29:41,025 --> 00:29:44,150 ‫شیک و مرتب، هم صحنه رو نگاه ‫می‌کنن و هم به تماشاچی نشونش می‌دن. 396 00:29:44,358 --> 00:29:45,900 ‫یه عادتی که بعدها در ‫فیلم‌های لومیر جا افتاد 397 00:29:46,150 --> 00:29:48,275 ‫و توش بازیگرا با اصرار ‫به دوربین زل می‌زدن، 398 00:29:48,692 --> 00:29:51,108 ‫که مطمئن بشن تماشاگر هم باهاشون همراهه. 399 00:29:52,400 --> 00:29:54,817 ‫اونایی که سمت راست نشستن یه کم ‫دارن اغراق می‌کنن، ولی چه اهمیتی داره؟ 400 00:29:55,108 --> 00:29:57,317 ‫دارن نشون می‌دن که نمایش فوق‌العاده‌ست. 401 00:29:58,525 --> 00:30:00,192 ‫می‌شه حدس زد قضیه چیه. 402 00:30:00,442 --> 00:30:01,192 ‫آها، خودشه. 403 00:30:01,400 --> 00:30:03,817 ‫تابلو برعکس بود، حالا درست شد. 404 00:30:05,400 --> 00:30:07,608 ‫آفرین، آفرین، همه محو تماشا شدن. 405 00:30:10,483 --> 00:30:12,192 ‫کمترین کار همین بود: «ممنونم». 406 00:30:19,983 --> 00:30:23,400 ‫این صحنه در کارناوال سال ‫۱۸۹۹ پاریس فیلم‌برداری شده. 407 00:30:26,317 --> 00:30:29,900 ‫اگه با دقت نگاه کنیم، می‌بینیم ‫که کلی اتفاق داره میفته: 408 00:30:30,400 --> 00:30:31,775 ‫رژه کالسکه‌ها، 409 00:30:32,067 --> 00:30:33,858 ‫خانم‌هایی که حسابی به خودشون رسیدن، 410 00:30:34,025 --> 00:30:37,150 ‫آقایون با کلاه سیلندری ‫و نظامی‌ها با کلاه‌خود. 411 00:30:37,900 --> 00:30:40,192 ‫یه جنگِ خودجوشِ نقل و کاغذ رنگی 412 00:30:40,358 --> 00:30:43,150 ‫که انگار یه روش خیلی ‫مردونه برای ابراز علاقه بوده. 413 00:31:00,900 --> 00:31:04,067 ‫بله آقا، نگران نباشین، شما رو هم دیدیم. 414 00:31:13,108 --> 00:31:15,400 ‫به تصویر کشیدن خودِ ‫تماشاچی‌ها هم راهی بود... 415 00:31:15,525 --> 00:31:17,400 ‫...که اون‌ها رو دوباره به سالن‌های سینما برگردونه. 416 00:31:17,983 --> 00:31:20,067 ‫داستان «کوزه شکسته» چیه؟ 417 00:31:20,358 --> 00:31:22,025 ‫یه نفر با چشمای بسته... 418 00:31:22,192 --> 00:31:24,608 ‫...باید با یه چوب، کوزه‌های ‫آویزون شده رو بشکنه. 419 00:31:25,442 --> 00:31:27,233 ‫چشم‌بسته، کورمال‌کورمال راه میره. 420 00:31:27,442 --> 00:31:29,817 ‫دست‌وپاچلفتی بودنش ‫موقعیت‌های خنده‌داری ایجاد می‌کنه. 421 00:31:30,233 --> 00:31:31,692 ‫مردم می‌خندن. 422 00:31:32,567 --> 00:31:34,483 ‫برای اولین بار، تماشاچی‌های ‫توی سالن سینما... 423 00:31:34,692 --> 00:31:36,400 ‫...به تماشاچی‌های توی فیلم نگاه می‌کنن. 424 00:31:36,692 --> 00:31:40,108 ‫آقایون کلاه‌به‌سر منتظرن ‫تا اون طفلک مسخره بشه. 425 00:31:40,358 --> 00:31:43,192 ‫بچه‌ها با دقت نگاه می‌کنن ‫و از خنده روده‌بر شدن. 426 00:31:43,942 --> 00:31:45,358 ‫این یکی زیادی معطل می‌کنه. 427 00:31:45,567 --> 00:31:47,817 ‫دوربین رو متوقف کرده و دوباره راه انداخته. 428 00:31:48,150 --> 00:31:50,150 ‫فقط ۵۰ ثانیه فیلم داشته، 429 00:31:50,400 --> 00:31:52,275 ‫هیچ‌وقت نتیجه رو نمی‌فهمیم. 430 00:31:58,525 --> 00:32:00,775 ‫سینماتوگراف علاوه‌ بر ‫نمایش چیزای خارق‌العاده، 431 00:32:00,942 --> 00:32:03,692 ‫به مفسر دوران خودش تبدیل شد. 432 00:32:04,067 --> 00:32:06,817 ‫دورانی که دوره‌ی آکروبات‌بازها و سیرک بود. 433 00:32:07,192 --> 00:32:09,275 ‫چندین فیلم کوتاه... 434 00:32:09,400 --> 00:32:11,983 ‫...به یک خانواده‌ی ژیمناست ‫هنرمند، یعنی کِرموها، اختصاص داره. 435 00:32:12,192 --> 00:32:14,358 ‫اسم اولی هست «پرش خطرناک». 436 00:32:14,567 --> 00:32:16,858 ‫اول از همه، حرکات نرمشی برای گرم کردن. 437 00:32:17,567 --> 00:32:20,233 ‫حالا نوبت اون بچه‌ست، که ما ‫رو برای اتفاق بعدی آماده می‌کنه. 438 00:32:29,192 --> 00:32:30,567 ‫یک، پرش خطرناک. 439 00:32:32,108 --> 00:32:33,858 ‫دو، پرش خطرناک دوبل. 440 00:32:35,358 --> 00:32:38,900 ‫سه، پرش خطرناک سه‌گانه. 441 00:32:41,650 --> 00:32:43,150 ‫یالا، داره می‌پره. 442 00:32:43,442 --> 00:32:44,942 ‫نه، داره تعظیم می‌کنه. 443 00:32:48,842 --> 00:32:54,198 ‫دوران نظامی 444 00:33:49,817 --> 00:33:52,192 ‫فیلم‌های لومیر دوران ‫خودشون رو به تصویر می‌کشن، 445 00:33:52,567 --> 00:33:53,775 ‫دورانی نظامی، 446 00:33:53,942 --> 00:33:56,442 ‫پادگان‌ها و جوانانی که ‫در دسته‌های نظامی بودن. 447 00:33:56,817 --> 00:33:58,233 ‫این فقط مختص فرانسه نیست، 448 00:33:58,733 --> 00:34:00,942 ‫کل دنیا می‌خواد ارتش‌هاش رو ببینه. 449 00:34:01,192 --> 00:34:04,317 ‫غرور ملی به نمایش قدرت، 450 00:34:04,608 --> 00:34:06,400 ‫نظم و سرعت بستگی داره. 451 00:34:08,025 --> 00:34:09,567 ‫البته تو این مورد خاص، 452 00:34:09,775 --> 00:34:12,275 ‫با یه نظم و سرعتِ نسبی طرفیم. 453 00:34:33,317 --> 00:34:35,067 ‫اول یه شیپور. 454 00:34:45,442 --> 00:34:48,108 ‫عنوان فیلم توی کاتالوگ اومده. 455 00:34:48,400 --> 00:34:51,192 ‫اسمش هست «اعلام خطر» ‫و سربازهایی رو نشون میده... 456 00:34:51,483 --> 00:34:53,608 ‫...که دارن از یه مزرعه که ‫توش خوابیده بودن، بیرون میان. 457 00:35:03,983 --> 00:35:06,650 ‫می‌بینیم که شیپورچی مثل ‫یه کارگردان عمل می‌کنه، 458 00:35:07,108 --> 00:35:09,067 ‫و می‌خواد که همه به‌موقع خارج بشن، 459 00:35:09,483 --> 00:35:11,108 ‫یعنی ظرف همون ۵۰ ثانیه. 460 00:35:16,775 --> 00:35:17,983 ‫خب، تموم شد. 461 00:35:18,650 --> 00:35:20,483 ‫نه، یکی مونده بود، یالا، سریع. 462 00:35:20,775 --> 00:35:23,692 ‫به‌علاوه‌ی اون بچه‌ای که ‫فکر می‌کرد همه چیز تموم شده. 463 00:35:27,400 --> 00:35:29,858 ‫این ستایش نظامی‌گری شامل اهمیت دادن... 464 00:35:29,983 --> 00:35:31,608 ‫...به ارتش‌های خارجی هم می‌شد. 465 00:35:31,858 --> 00:35:33,400 ‫اینجا، ارتش مکزیک... 466 00:35:33,775 --> 00:35:35,483 ‫...با سرنیزه حرکاتی انجام میده... 467 00:35:35,692 --> 00:35:38,067 ‫...که خلاقیت رقص‌پردازی ‫تحسین‌برانگیزی داره. 468 00:35:38,650 --> 00:35:40,775 ‫شاید به نظر دور تند ‫بیاد، ولی این‌طور نیست. 469 00:35:41,233 --> 00:35:44,525 ‫سرعت فیلم‌برداری بین ۱۶ ‫تا ۲۰ فریم در ثانیه متغیر بود. 470 00:35:45,233 --> 00:35:47,358 ‫اگه با سرعت بالا، یعنی ۲۰ ‫فریم در ثانیه فیلم‌برداری می‌شد، 471 00:35:47,775 --> 00:35:50,108 ‫به‌صورت صحنه آهسته پخش می‌شد، مثل اینجا. 472 00:35:50,858 --> 00:35:52,442 ‫البته نه دیگه این‌قدر آهسته. 473 00:35:53,067 --> 00:35:56,067 ‫ولی اگه برعکس، فیلم‌برداری ‫با سرعت کمتری انجام می‌شد، 474 00:35:56,483 --> 00:35:59,400 ‫اون‌وقت فیلم با دور تند ‫پخش می‌شد، مثل اینجا. 475 00:36:02,483 --> 00:36:05,483 ‫اپراتور می‌تونست سرعت مناسب رو تنظیم کنه. 476 00:36:31,108 --> 00:36:34,192 ‫یه روزی، رژه ارتش‌ها ‫بالاخره تکراری و خسته‌کننده شد. 477 00:36:34,733 --> 00:36:37,442 ‫نوآوری از دل اتفاقات ‫پیش‌بینی‌نشده و تصادفی بیرون میاد، 478 00:36:37,775 --> 00:36:40,942 ‫وقتی که اپراتور، لحظه‌ی ‫سرنوشت‌ساز رو به دست تقدیر می‌سپاره. 479 00:36:41,650 --> 00:36:45,775 ‫اینجا، در لومباردی ‫ایتالیا، یه گاری گیر می‌کنه. 480 00:36:46,192 --> 00:36:48,608 ‫یه نفر دستش رو بلند می‌کنه، ‫فکر می‌کنه فیلم خراب شده. 481 00:36:48,775 --> 00:36:49,775 ‫اصلاً این‌طور نیست. 482 00:36:49,942 --> 00:36:52,817 ‫خبر نداره که این اتفاق، یه ‫بار دراماتیک به فیلم داده... 483 00:36:52,983 --> 00:36:55,817 ‫...که در حد آثار ویلیام ‫ولمان یا جان فورد هست. 484 00:37:15,650 --> 00:37:17,900 ‫خدای من، جنگ چقدر ‫زیباست... البته توی سینما. 485 00:37:18,275 --> 00:37:20,567 ‫فیلم‌های نظامی با ترکیب‌بندی‌های... 486 00:37:20,733 --> 00:37:22,983 ‫...زیبایی‌شناسانه‌ی تحسین‌برانگیز فراوونن. 487 00:37:23,400 --> 00:37:26,817 ‫این یکی که تابستان ۱۸۹۹ ‫در کوه‌های آلپ فیلم‌برداری شده، 488 00:37:27,150 --> 00:37:28,775 ‫اسمش هست «توپخانه کوهستانی». 489 00:37:28,983 --> 00:37:31,692 ‫حرکت دسته‌جمعی‌ای که از ‫عمق تصویر شروع می‌شه، 490 00:37:31,858 --> 00:37:34,108 ‫با جریان آب رودخونه... 491 00:37:34,275 --> 00:37:35,775 ‫و دود انفجارها همراهی می‌شه، 492 00:37:36,067 --> 00:37:39,400 ‫و در نهایت با دراز کشیدن ‫سربازها در پیش‌زمینه تموم می‌شه. 493 00:37:43,067 --> 00:37:45,358 ‫برای نشون دادن اینکه پلان سکانس چیه، 494 00:37:45,483 --> 00:37:47,400 ‫هیچ چیزی بهتر از دیدن این فیلم نیست. 495 00:37:47,733 --> 00:37:49,108 ‫فوق‌العاده‌ست. 496 00:38:04,293 --> 00:38:08,405 ‫در شهرها، در روستا، در میان جمعیت 497 00:38:20,067 --> 00:38:23,192 ‫برگردیم به پاریس، شهر ‫لومیرها، که همراه با لیون، 498 00:38:23,400 --> 00:38:25,233 ‫بیشتر از هر جای دیگه‌ای توسط ‫سینماتوگراف فیلم‌برداری شده. 499 00:38:25,817 --> 00:38:28,900 ‫دیدگاه لومیر حول زندگی روزمره می‌چرخه، 500 00:38:29,233 --> 00:38:31,900 ‫لذت بردن و گذران روزها، چه روزهای کاری، 501 00:38:32,108 --> 00:38:33,983 ‫چه یکشنبه‌هایی که به بازی و تفریح می‌گذره، 502 00:38:34,233 --> 00:38:35,775 ‫چه توی خونه و چه بیرون از خونه. 503 00:38:36,192 --> 00:38:37,817 ‫اون دوربینش رو در دل زندگی قرار میده. 504 00:38:37,983 --> 00:38:40,775 ‫سینما یعنی مردم، رفتارهاشون، انبوه جمعیت. 505 00:38:41,275 --> 00:38:43,483 ‫قاب‌بندی‌های لومیر شاهکارن، 506 00:38:43,817 --> 00:38:45,233 ‫و فیلم‌هاش نویدبخش این هستن... 507 00:38:45,442 --> 00:38:47,692 ‫...که سینما یک وعده‌ی زیبایی‌شناسانه است. 508 00:38:57,942 --> 00:38:59,650 ‫برای درک سینماتوگراف، 509 00:38:59,858 --> 00:39:03,400 ‫باید فیلم‌های معروف‌ترش رو که ‫روی بقیه سایه انداختن، فراموش کنیم. 510 00:39:03,567 --> 00:39:05,650 ‫بذارید توی بندر مارسی بمونیم... 511 00:39:05,942 --> 00:39:09,400 ‫...تا به یکی از مضامین ‫اصلی سینمای لومیر بپردازیم: 512 00:39:09,900 --> 00:39:12,317 ‫ازدحام، مردم، انبوه جمعیت. 513 00:39:12,650 --> 00:39:15,150 ‫در طلوع قرن بیستم، مردم تو خیابون‌ها بودن، 514 00:39:15,400 --> 00:39:17,483 ‫توی کشتی‌ها، جشن‌ها و کافه‌ها. 515 00:39:17,692 --> 00:39:20,400 ‫اینجا، یه نمای عالی رو ‫می‌بینیم که کمی از بالا گرفته شده 516 00:39:20,567 --> 00:39:22,817 ‫با دو گروه از آدم‌ها، و در پیش‌زمینه هم... 517 00:39:23,025 --> 00:39:24,942 ‫ماهیگیران در حال وصله زدن تورها. 518 00:39:56,358 --> 00:39:58,150 ‫لومیر یعنی روستا و طبیعت. 519 00:39:58,400 --> 00:40:00,400 ‫این فیلم «خرمن‌کوبان» است. 520 00:40:00,983 --> 00:40:02,567 ‫آن را به خاطر زیبایی‌اش انتخاب کردیم 521 00:40:02,733 --> 00:40:05,233 ‫و چون نشان می‌دهد که ترکیب‌بندی یک پلان، 522 00:40:05,442 --> 00:40:06,942 ‫خودش نوعی میزانسن است. 523 00:40:07,108 --> 00:40:09,150 ‫تماشاگر را وادار می‌کند همه چیز را ببیند 524 00:40:09,358 --> 00:40:11,733 ‫و اثری از خود به جا می‌گذارد: اثر سینما. 525 00:40:41,692 --> 00:40:43,025 ‫چندین دوربین وجود داشت، 526 00:40:43,192 --> 00:40:45,358 ‫برای همین هم زوایای دید متفاوتی داریم. 527 00:40:46,983 --> 00:40:49,108 ‫فرانسه یعنی کوهستان. 528 00:40:49,275 --> 00:40:51,442 ‫اینجا شامونی هستیم. یک خیابان، الاغ‌ها، 529 00:40:51,567 --> 00:40:53,567 ‫اسب‌های تنها یا اسب‌هایی ‫که به گاری بسته‌ شدن. 530 00:40:53,817 --> 00:40:56,192 ‫در پس‌زمینه، یک دکور ‫تقریباً مصنوعی دیده می‌شه، 531 00:40:56,400 --> 00:40:59,483 ‫شبیه «مَت پینتینگ»‌هایی (نقاشی روی ‫شیشه) که بعدها برای سینما ساخته می‌شد. 532 00:41:05,608 --> 00:41:08,150 ‫نتیجه: در پس‌زمینه، رنگ‌های ‫روشن، رنگ‌های سفید. 533 00:41:08,400 --> 00:41:10,067 ‫در پیش‌زمینه، رنگ‌های تیره و واضح‌تر، 534 00:41:10,317 --> 00:41:12,275 ‫در یک فیلم‌برداری طبیعی و خودجوش. 535 00:41:12,525 --> 00:41:14,358 ‫نه، این صحنه آهسته نیست، 536 00:41:14,525 --> 00:41:17,400 ‫فقط انگار تو خیابان‌های شامونی ‫شلوغی و رفت‌وآمد زیادی در کار نیست. 537 00:41:29,317 --> 00:41:30,400 ‫«علوفه‌چین‌ها». 538 00:41:31,025 --> 00:41:33,692 ‫باز هم فیلمی با کیفیت بصری بسیار بالا 539 00:41:34,067 --> 00:41:37,108 ‫و یکی از زیباترین ‫نگاه‌های اولین دوربین سینما. 540 00:41:37,567 --> 00:41:39,608 ‫می‌دانیم که دوربین نمی‌توانست حرکت کند. 541 00:41:39,858 --> 00:41:41,317 ‫به نظر می‌رسد پدر خانواده این را می‌داند. 542 00:41:41,567 --> 00:41:45,358 ‫برای اینکه از کادر خارج ‫نشود، چشم از دوربین برنمی‌دارد. 543 00:41:49,108 --> 00:41:50,567 ‫میزانسن مشخص است. 544 00:41:50,733 --> 00:41:53,025 ‫حرکت علوفه‌چین‌ها این را نشان می‌دهد، 545 00:41:53,275 --> 00:41:56,400 ‫انگار که برایشان روی زمین ‫علامت‌گذاری کرده باشند. 546 00:41:57,483 --> 00:41:59,983 ‫مادر از بچه‌ها می‌خواهد ‫که به علامت‌ها توجه کنند، 547 00:42:00,192 --> 00:42:01,608 ‫که تقریباً همین کار را هم می‌کنند. 548 00:42:01,775 --> 00:42:04,442 ‫اما در آخر، بچه‌های کوچک ‫دیگر به هیچ‌چیز اهمیت نمی‌دهند. 549 00:42:23,942 --> 00:42:25,067 ‫و حالا، ژنو. 550 00:42:25,442 --> 00:42:29,150 ‫چند زن رخت‌شوی مشغول کارند ‫و لباس‌ها را در تشت می‌اندازند. 551 00:42:29,942 --> 00:42:32,400 ‫به رقص بچه‌ها که وارد ‫کادر می‌شوند، دقت کنید، 552 00:42:32,525 --> 00:42:35,858 ‫یادشان نمی‌رود به کسی که ‫میزانسن را کارگردانی می‌کند نگاه کنند 553 00:42:36,233 --> 00:42:38,525 ‫و او هم در صورت لزوم، ‫از دخالت کردن ابایی ندارد. 554 00:42:39,525 --> 00:42:42,025 ‫آیا می‌توان این را اولین ‫فیلم تبلیغاتی تاریخ دانست؟ 555 00:42:42,317 --> 00:42:44,150 ‫تبلیغ صابون «سان‌لایت»، البته. 556 00:42:44,317 --> 00:42:47,442 ‫مهم است بدانیم که این فیلم در ‫ماه می ۱۸۹۶ فیلم‌برداری شد. 557 00:42:48,233 --> 00:42:49,817 ‫در ژوئن در نیویورک به نمایش درآمد 558 00:42:50,108 --> 00:42:53,150 ‫با عنوان انگلیسی ‫«Washing Day in Switzerland»، 559 00:42:53,483 --> 00:42:55,358 ‫یعنی «روز رختشویی در سوئیس». 560 00:43:26,108 --> 00:43:28,025 ‫«علف‌های هرز»، عنوان این فیلم است. 561 00:43:28,150 --> 00:43:30,858 ‫لویی لومیر ادعا کرده: ‫«این را برادرم ساخته.» 562 00:43:31,400 --> 00:43:33,650 ‫این تنها فیلمی است که ‫به نام آگوست ثبت شده، 563 00:43:33,775 --> 00:43:35,275 ‫که آن زمان در «لا سیوتا» بود. 564 00:43:35,608 --> 00:43:39,358 ‫نمی‌دانیم که آیا از نقاشی ‫ژان-فرانسوا میله الهام گرفته بود 565 00:43:39,692 --> 00:43:42,567 ‫با عنوانی مشابه: «زنِ علف‌سوز». 566 00:43:43,358 --> 00:43:46,483 ‫آگوست استعداد دارد، حیف ‫که فیلم‌های بیشتری نساخت. 567 00:43:59,900 --> 00:44:01,400 ‫یک فیلم تحسین‌برانگیز دیگر 568 00:44:01,567 --> 00:44:04,567 ‫که در آن زنان را در حال کار ‫می‌بینیم، امری که آن زمان عادی بود. 569 00:44:05,567 --> 00:44:07,108 ‫این فیلم در کارمو فیلم‌برداری شده. 570 00:44:07,317 --> 00:44:08,858 ‫از سال ۱۸۷۶ به بعد 571 00:44:09,067 --> 00:44:11,358 ‫زنان از پایین رفتن به معدن منع شدند. 572 00:44:11,692 --> 00:44:13,317 ‫آنها روی سطح زمین می‌ماندند 573 00:44:13,483 --> 00:44:16,692 ‫و کارهای بسیار سختی انجام ‫می‌دادند، همانطور که در این فیلم می‌بینید، 574 00:44:16,983 --> 00:44:19,608 ‫مثل بارگیری زغال‌سنگ ‫در فرغون‌ها و واگن‌ها. 575 00:44:52,650 --> 00:44:54,442 ‫و باز هم در مورد زنان کارگر، 576 00:44:54,692 --> 00:44:57,192 ‫در اِپینال، در کنار رودخانه موزل هستیم. 577 00:44:57,942 --> 00:45:00,733 ‫در این نمای باشکوه از شهر در دوردست، 578 00:45:01,067 --> 00:45:02,775 ‫هشت زن رخت‌شوی و چهار کودک 579 00:45:03,067 --> 00:45:04,775 ‫در رودخانه کار می‌کنند. 580 00:45:05,400 --> 00:45:07,817 ‫سینماتوگراف اغلب از زنان فیلم گرفته. 581 00:45:07,942 --> 00:45:10,442 ‫آنها را در حال کار، به عنوان ‫مادر و به عنوان کمدین می‌بینیم، 582 00:45:10,858 --> 00:45:14,692 ‫یا به عنوان مفسران صامتی که با ‫تمسخر بازی‌های مردانه را تماشا می‌کنند. 583 00:45:14,983 --> 00:45:17,067 ‫همسران بازیگر، یعنی زنان خانواده لومیر، 584 00:45:17,233 --> 00:45:19,025 ‫و همیشه دختران مردم عادی. 585 00:45:38,270 --> 00:45:42,764 ‫سرزمین‌های دور 586 00:45:54,983 --> 00:45:56,692 ‫در ژانویه ۱۸۹۶، 587 00:45:56,817 --> 00:45:59,233 ‫لویی لومیر تصمیم گرفت ‫اپراتورهایی را آموزش دهد 588 00:45:59,608 --> 00:46:01,400 ‫و آنها را به آن سوی دریاها بفرستد. 589 00:46:01,942 --> 00:46:03,108 ‫برای سال‌ها، 590 00:46:03,275 --> 00:46:05,817 ‫«سیاره کوچک لومیر» ‫بی‌وقفه فیلم‌برداری می‌کرد. 591 00:46:06,233 --> 00:46:08,400 ‫از شهرها، خیابان‌ها و ‫رهگذران فیلم می‌گرفتند. 592 00:46:08,650 --> 00:46:12,233 ‫حیرت تماشاگران غربی را تصور کنید... 593 00:46:12,400 --> 00:46:14,108 ‫...وقتی به لطف سینما کشف می‌کردند، 594 00:46:14,400 --> 00:46:15,775 ‫با زبان اشاره و حرکت، 595 00:46:16,067 --> 00:46:17,775 ‫سرزمین‌های دوردست و زیبا را. 596 00:46:18,442 --> 00:46:19,525 ‫اپراتورها، 597 00:46:19,858 --> 00:46:22,108 ‫به درخواست لویی لومیر، تصاویری می‌آوردند 598 00:46:22,400 --> 00:46:23,858 ‫تا به تمام دنیا نشان دهند. 599 00:46:24,233 --> 00:46:26,733 ‫نماهای ناپل در نیویورک دیده می‌شد، 600 00:46:27,025 --> 00:46:29,275 ‫و نماهای مسکو، در بوئنوس آیرس. 601 00:46:49,067 --> 00:46:52,358 ‫برای این کار، اقیانوس‌ها را ‫درمی‌نوردیدند، مثل گابریل وِیر، 602 00:46:52,567 --> 00:46:54,400 ‫که با کشتی «تونکَن» به آسیا رفت، 603 00:46:54,483 --> 00:46:56,358 ‫یک کشتی از شرکت «مسافرت‌های دریایی» 604 00:46:56,483 --> 00:46:58,650 ‫که در کارخانه‌های کشتی‌سازی ‫«لا سیوتا» ساخته شده بود. 605 00:46:59,275 --> 00:47:02,983 ‫سفر طولانی و خسته‌کننده ‫است؛ بازی می‌کنند، طناب می‌زنند. 606 00:47:03,317 --> 00:47:04,525 ‫و مهم‌تر از همه، فیلم می‌گیرند، 607 00:47:04,733 --> 00:47:07,400 ‫و نگاه‌های مستقیم به دوربین نشان می‌دهد 608 00:47:07,608 --> 00:47:09,192 ‫که همه از این موضوع خبر دارند. 609 00:47:09,483 --> 00:47:12,067 ‫مخصوصاً آن مرد کلاه به سرِ عینکی 610 00:47:12,400 --> 00:47:13,817 ‫که کنترل اوضاع را به دست گرفته. 611 00:47:43,400 --> 00:47:45,650 ‫حتی در آسیا هم از نظامی‌ها دور نیستی. 612 00:47:45,942 --> 00:47:48,733 ‫و دلیلش هم مشخصه: اینجا سایگون در ویتنامه، 613 00:47:49,150 --> 00:47:51,108 ‫که آن زمان مستعمره‌ی فرانسه بود. 614 00:47:51,442 --> 00:47:52,858 ‫چاره‌ی دیگری هم نیست، 615 00:47:52,983 --> 00:47:55,858 ‫سینماتوگراف قدرت‌نمایی ارتش را به تصویر می‌کشد. 616 00:47:56,442 --> 00:47:59,317 ‫وقتی در سرزمینی که آن موقع ‫«هندِ چین» نام داشت، پیاده می‌شود، 617 00:47:59,608 --> 00:48:02,900 ‫و مشخصاً در استان سایگون یعنی «کوچین چین»، 618 00:48:03,192 --> 00:48:05,567 ‫گابریل ویر از یک کشور ‫تسخیر شده فیلم می‌گیرد. 619 00:48:05,733 --> 00:48:08,483 ‫جایی که اشغال‌گرها می‌خوان ‫قدرت‌شون رو به رخ بکشن. 620 00:48:29,358 --> 00:48:31,067 ‫یه نسخه‌ی دیگه از خروج از کارخونه، 621 00:48:31,233 --> 00:48:32,983 ‫این‌بار از زرادخونه‌ی نیروی دریایی. 622 00:48:33,650 --> 00:48:35,192 ‫از کنار فیلم‌برداری شده، نه از روبرو. 623 00:48:35,400 --> 00:48:38,775 ‫مثل نسخه‌ی لیون-مون‌پلیزیه ‫فیلم‌برداری نشده. 624 00:48:39,192 --> 00:48:42,067 ‫فقط مردها دارن از کارخونه ‫بیرون میان، کارگرهای دولت فرانسه، 625 00:48:42,400 --> 00:48:43,817 ‫که با حالتی غم‌زده... 626 00:48:43,942 --> 00:48:46,400 ‫...از جلوی غربی‌هایی با ‫کلاه‌های استعماری رد میشن، 627 00:48:46,733 --> 00:48:48,317 ‫یه سرباز که در حال استراحته 628 00:48:48,483 --> 00:48:50,692 ‫و فیلم‌برداری که با چرخوندن دسته‌ی دوربین، 629 00:48:50,983 --> 00:48:52,817 ‫این صحنه رو جذاب‌تر می‌کنه. 630 00:49:14,400 --> 00:49:15,775 ‫همچنان در آسیا هستیم. 631 00:49:15,942 --> 00:49:18,525 ‫ژاپن، برعکس، یه کشور مستقله... 632 00:49:18,692 --> 00:49:20,317 ‫...که تن به استعمار نداده. 633 00:49:20,775 --> 00:49:21,858 ‫با ورود به این جزیره، 634 00:49:22,025 --> 00:49:24,817 ‫گابریل ویر زندگی روزمره ‫رو با علاقه ثبت کرده. 635 00:49:25,150 --> 00:49:28,192 ‫کشاورزی رو در حال کار می‌بینیم، اون حرکت، 636 00:49:28,483 --> 00:49:30,900 ‫اون چرخ و فلک چوبی که ‫شالیزارها رو آبیاری می‌کنه. 637 00:49:31,567 --> 00:49:32,942 ‫در تمام طول قرن بیستم، 638 00:49:33,150 --> 00:49:35,900 ‫سینما راهی بود برای به ‫تصویر کشیدن زندگی روی زمین. 639 00:49:36,275 --> 00:49:38,275 ‫با لومیر، این اتفاق از همون ابتدا افتاد. 640 00:50:10,192 --> 00:50:11,900 ‫همیشه خیلی راحته که موقع فیلم‌برداری از... 641 00:50:12,192 --> 00:50:15,067 ‫...یه وعده‌ی غذایی ژاپنی در ‫سطح تاتامی، یادی از اوزو بکنیم. 642 00:50:15,442 --> 00:50:18,192 ‫کارگردان «داستان توکیو» ‫هنوز به دنیا نیومده بود، 643 00:50:18,400 --> 00:50:21,650 ‫اما این وقایع‌نگاری خانوادگی، ‫بهترین آثار سینمای اون رو نوید می‌داد. 644 00:50:22,692 --> 00:50:25,858 ‫لومیر درست زمانی به ژاپن می‌رسه که این ‫کشور تازه درهاش رو به روی غرب باز کرده. 645 00:50:26,567 --> 00:50:28,733 ‫این برداشت زیبا، که هم ‫شگفت‌انگیزه و هم واقعی، 646 00:50:29,150 --> 00:50:32,025 ‫در عین حال نشون می‌ده که لومیر هم... 647 00:50:32,192 --> 00:50:35,067 ‫...پیرو جنبش هنری «ژاپُنیسم» اون دورانه. 648 00:50:35,483 --> 00:50:38,400 ‫اپراتور، کنستان ژیرل، با سینماتوگراف... 649 00:50:38,817 --> 00:50:40,817 ‫...کنجکاوی یه مردم‌شناس رو داره، 650 00:50:40,983 --> 00:50:43,608 ‫همون شگفتی و همون اشتیاق ‫اون برای به اشتراک گذاشتن دانش. 651 00:50:51,442 --> 00:50:54,483 ‫فیلم‌های قبلی از کیفیت ‫تصویری بالایی برخوردار بودن. 652 00:50:54,942 --> 00:50:55,942 ‫این یکی هم همین‌طور، 653 00:50:56,233 --> 00:50:58,692 ‫اما نمی‌تونیم ببینیمش، ‫چون نگاتیوی که پیدا شده... 654 00:50:59,025 --> 00:51:01,983 ‫...اون‌قدر آسیب دیده بوده ‫که نشد درست ترمیمش کرد. 655 00:51:02,317 --> 00:51:03,567 ‫پس چرا نشونش می‌دیم؟ 656 00:51:04,067 --> 00:51:05,692 ‫چون با وجود همه‌ی این زخم‌ها، 657 00:51:05,900 --> 00:51:07,775 ‫فیلم هنوز فوق‌العاده زیباست. 658 00:51:08,192 --> 00:51:11,358 ‫نمای روبه‌پایین از پل در شهر تاریخی کیوتو. 659 00:51:11,817 --> 00:51:13,233 ‫تابلوی مغازه‌ها، 660 00:51:13,525 --> 00:51:16,608 ‫لباس‌های سنتی زنانی که ‫خودشون رو از آفتاب پنهان کردن، 661 00:51:17,150 --> 00:51:18,525 ‫رفت و آمد کالسکه‌ها، 662 00:51:18,733 --> 00:51:21,525 ‫همه نشون‌دهنده‌ی ژاپن در دوران مِیجی‌ان. 663 00:51:48,525 --> 00:51:49,942 ‫هنوز همه چیز رو ندیدیم. 664 00:51:50,108 --> 00:51:52,025 ‫بی‌توجه به هیاهوی اطرافش، 665 00:51:52,150 --> 00:51:54,900 ‫هیچ‌چیز نمی‌تونه جلوی ‫برنامه‌های لویی لومیر رو بگیره. 666 00:51:55,358 --> 00:51:57,942 ‫اپراتورها بعد از استخدام در ژانویه‌ی ۱۸۹۶، 667 00:51:58,317 --> 00:52:00,525 ‫به همه جا فرستاده شدن، 668 00:52:00,817 --> 00:52:02,358 ‫به آسیا، که همین الان دیدیم، 669 00:52:02,483 --> 00:52:05,233 ‫و همین‌طور به سمت دیگه، ‫به غرب، به دنیای جدید، 670 00:52:05,442 --> 00:52:06,858 ‫آمریکا، نیویورک. 671 00:52:07,400 --> 00:52:10,817 ‫اونجا هم سینماتوگراف به ‫اکتشاف و موشکافی می‌پردازه، 672 00:52:11,067 --> 00:52:12,858 ‫و فیلم‌های ارزشمندی از خودش به جا می‌ذاره. 673 00:52:32,692 --> 00:52:35,400 ‫«حمل و نقل عمومی وجدان ملت‌هاست»، 674 00:52:35,567 --> 00:52:37,400 ‫این رو نویسنده‌ی ترک، اورهان پاموک گفته. 675 00:52:38,108 --> 00:52:39,775 ‫یه فیلم دیگه با همین موضوع. 676 00:52:40,192 --> 00:52:42,317 ‫پیچیده‌تر و شلوغ‌تر. 677 00:52:42,900 --> 00:52:44,608 ‫دوباره برگشتیم به ایالات متحده، 678 00:52:44,775 --> 00:52:46,858 ‫در بوستون، خیابان واشنگتن. 679 00:52:47,483 --> 00:52:50,150 ‫یک‌بار دیگه، آیا تماشای ‫این صحنه لذت‌بخش نیست؟ 680 00:52:53,150 --> 00:52:55,275 ‫توی سینما، یه پلان ‫باید گویای همه‌چیز باشه. 681 00:52:55,608 --> 00:52:58,942 ‫هر برداشت، به‌خودیِ‌خود ارزش ‫داره، یه تکه از یه چیز بزرگ‌تر نیست، 682 00:52:59,233 --> 00:53:01,775 ‫و شروع یه سکانس هم نیست، خودِ سکانسه. 683 00:53:02,525 --> 00:53:06,108 ‫یک‌بار دیگه، این برداشت به وضوح ‫نشون می‌ده که سینما نگاه خودش رو می‌سازه 684 00:53:06,442 --> 00:53:08,817 ‫و سطح انتظار تماشاگر رو بالا می‌بره. 685 00:53:21,400 --> 00:53:24,192 ‫پرسپکتیو یه خیابون بزرگ رو عوض می‌کنیم... 686 00:53:24,400 --> 00:53:25,900 ‫...و به تقاطع دو تا خیابون می‌ریم... 687 00:53:26,067 --> 00:53:29,025 ‫...تا سینماتوگراف یه ‫واقعیت متفاوت رو ثبت کنه. 688 00:53:29,400 --> 00:53:30,900 ‫ولی فراموش نکنیم... 689 00:53:31,150 --> 00:53:33,942 ‫...که فقط چند هفته بعد ‫از ورودش در سال ۱۸۹۶، 690 00:53:34,275 --> 00:53:36,858 ‫سینمای لومیر از ایالات متحده اخراج می‌شه، 691 00:53:37,108 --> 00:53:39,150 ‫اونم توسط آدم‌های آژانس پینکرتون، 692 00:53:39,317 --> 00:53:41,400 ‫بر اساس قوانین حمایت‌گرایانه‌ای... 693 00:53:41,483 --> 00:53:43,858 ‫...که رقیب‌شون، توماس ادیسون، ‫ به اون‌ها استناد کرده بود. 694 00:53:44,525 --> 00:53:47,317 ‫اپراتورها با کشتی از ‫خلیج هادسون فرار می‌کنن. 695 00:53:47,525 --> 00:53:49,150 ‫ولی برمی‌گردن، و یه روزی، 696 00:53:49,400 --> 00:53:52,067 ‫ایالات متحده تبدیل به کشور سینما می‌شه. 697 00:54:18,400 --> 00:54:21,900 ‫آخرای قرن نوزدهم، سفرها زیادتر می‌شه، 698 00:54:22,150 --> 00:54:24,858 ‫رویاها در ذهن شکل می‌گیرن ‫و دنیا کوچیک‌تر می‌شه. 699 00:54:25,900 --> 00:54:29,442 ‫اپراتورها که حالا نقش دیپلمات، ‫روزنامه‌نگار و جهانگرد رو دارن، 700 00:54:29,733 --> 00:54:31,817 ‫اقیانوس‌ها رو درمی‌نوردن، 701 00:54:32,275 --> 00:54:34,317 ‫از سواحل و آدم‌های کنار دریا فیلم می‌گیرن، 702 00:54:34,442 --> 00:54:36,108 ‫دوربین رو روی کشتی می‌ذارن... 703 00:54:36,317 --> 00:54:39,067 ‫...تا بندر الجزیره رو ‫بهتر ببینن، مثل همین‌جا. 704 00:55:06,400 --> 00:55:08,900 ‫اولین اپراتورها، ‫اون‌هایی که فیلم می‌گرفتن، 705 00:55:09,233 --> 00:55:11,608 ‫به اولین سؤال کارگردانی جواب می‌دن... 706 00:55:11,775 --> 00:55:13,900 ‫...که هر فیلم‌سازی بعد از ‫اون‌ها از خودش می‌پرسه. 707 00:55:14,567 --> 00:55:16,067 ‫دوربین رو کجا باید گذاشت؟ 708 00:55:16,483 --> 00:55:18,192 ‫تازه داریم با داستان زندگی... 709 00:55:18,358 --> 00:55:21,067 ‫...سرگذشت و افسانه‌ی ‫این اپراتورها آشنا می‌شیم. 710 00:55:21,317 --> 00:55:23,567 ‫استعداد اون‌ها از سادگی حرکات‌شون... 711 00:55:23,900 --> 00:55:25,400 ‫...و نیت‌هاشون سرچشمه می‌گیره. 712 00:55:26,108 --> 00:55:28,442 ‫با لومیر اون زمان، و امروزه، 713 00:55:28,733 --> 00:55:30,900 ‫سینما راهی برای شناخت بهتر خودمونه. 714 00:56:00,983 --> 00:56:02,858 ‫از راه دریا به الجزیره می‌رسیم. 715 00:56:03,317 --> 00:56:05,400 ‫و با تراموا ازش دور می‌شیم، 716 00:56:05,733 --> 00:56:07,692 ‫با یه تِراولینگ بی‌نظیر... 717 00:56:08,233 --> 00:56:10,858 ‫...و در همون حال، «اِلِژی، اپوس ۲۴» ‫ اثر گابریل فوره، 718 00:56:11,108 --> 00:56:13,650 ‫شهر سفید رو در هاله‌ای از ‫یک اندوه قطعی فرو می‌بره. 719 00:56:37,223 --> 00:56:41,798 ‫وعدۀ دنیا 720 00:56:50,608 --> 00:56:54,358 ‫«سینما یعنی وعده‌ی دنیا»، این رو ‫بلز ساندرار در دهه‌ی ۲۰ میلادی گفته. 721 00:56:54,567 --> 00:56:56,400 ‫نوید، در جوانی است. 722 00:56:56,942 --> 00:57:00,025 ‫لومیر از بچه‌ها فیلم می‌گیره، هم ‫بچه‌های خودش و هم بچه‌های دیگه. 723 00:57:00,733 --> 00:57:02,567 ‫فرشته‌های کوچولویی که ‫اولین قدم‌هاشون رو برمی‌دارن، 724 00:57:02,733 --> 00:57:04,275 ‫یا تو خیابون دارن تیله‌بازی می‌کنن. 725 00:57:04,442 --> 00:57:05,983 ‫این کار رو با همون نگاه، 726 00:57:06,150 --> 00:57:08,525 ‫همون کنجکاوی و همون لطافت انجام می‌ده. 727 00:57:08,942 --> 00:57:10,317 ‫این فیلم که در لیون گرفته شده، 728 00:57:10,442 --> 00:57:13,525 ‫یه مسابقه رقصه که هر کسی ‫هر کاری از دستش برمی‌آد می‌کنه، 729 00:57:13,817 --> 00:57:16,525 ‫مثل اون پسر کوچولوی وسط ‫تصویر که به دوربین نگاه می‌کنه... 730 00:57:16,900 --> 00:57:18,900 ‫...و تبدیل می‌شه به سوژه اصلی فیلم. 731 00:57:29,942 --> 00:57:32,108 ‫مراقب باشید، یک دعوای بچگانه. 732 00:57:32,483 --> 00:57:34,983 ‫کادربندی انگار از نقاشی‌های ‫آگوست رنوار بیرون اومده، 733 00:57:35,192 --> 00:57:37,567 ‫همونی که بچه‌هایی با موهای فرفری... 734 00:57:37,692 --> 00:57:39,108 ‫...و چهره‌هایی دخترونه نقاشی می‌کرد. 735 00:57:39,400 --> 00:57:42,400 ‫اینجا هم چندتا موجود مو ‫فرفری، اصلاً کوتاه نمیان. 736 00:57:50,525 --> 00:57:52,233 ‫بده من! نه! 737 00:57:52,400 --> 00:57:54,108 ‫بگیر. قاشق منو پس بده. 738 00:57:58,650 --> 00:57:59,650 ‫گریه می‌کنه. 739 00:57:59,817 --> 00:58:00,817 ‫طفلکی. 740 00:58:21,150 --> 00:58:24,692 ‫تو حیاط مدرسه، لی‌لی بازی تنها سرگرمی بود. 741 00:58:25,233 --> 00:58:28,317 ‫نیازی به توضیح نداره، کیه که یادش نیاد؟ 742 00:58:31,317 --> 00:58:33,275 ‫راستی، «تخریب یک دیوار»... 743 00:58:33,400 --> 00:58:35,983 ‫...تنها فیلمی نبود که برعکس نمایش داده شد. 744 00:58:36,275 --> 00:58:38,775 ‫آپاراتچی‌ها با یه حقه سرگرم می‌شدن... 745 00:58:38,942 --> 00:58:41,025 ‫...که تماشاچیا عاشقش بودن. 746 00:58:41,692 --> 00:58:42,900 ‫حالت عادی. 747 00:58:43,858 --> 00:58:44,942 ‫و برعکس. 748 00:58:49,650 --> 00:58:50,733 ‫و دوباره عادی. 749 00:58:52,150 --> 00:58:53,192 ‫و دوباره برعکس. 750 00:58:53,608 --> 00:58:54,983 ‫یه بار دیگه رو به جلو. 751 00:58:57,983 --> 00:58:59,233 ‫و یک بار دیگه. 752 00:59:30,275 --> 00:59:33,233 ‫این دخترای جوون قبیله اَشانتی ‫توی لیون فیلم‌برداری شدن... 753 00:59:33,400 --> 00:59:35,692 ‫...موقع برگزاری یکی از ‫اون نمایشگاه‌های استعماری... 754 00:59:35,900 --> 00:59:37,567 ‫...که اون زمان تو اروپا مُد بود... 755 00:59:37,692 --> 00:59:40,608 ‫...و اغلب چیزی نبودن جز ‫باغ‌ وحش‌های انسانی واقعی. 756 00:59:41,483 --> 00:59:43,775 ‫با این حال، این فیلم یه چیزی داره. 757 00:59:44,025 --> 00:59:46,442 ‫این نوجوون‌ها با بدنشون... 758 00:59:46,733 --> 00:59:48,108 ‫...و انرژی جمعی‌شون... 759 00:59:48,275 --> 00:59:50,858 ‫...چنان جوانی و وقاری رو به ‫نمایش می‌ذارن که اون‌ها رو قوی... 760 00:59:51,192 --> 00:59:52,233 ‫...و فراموش‌نشدنی می‌کنه. 761 01:00:19,775 --> 01:00:22,442 ‫در همین راستا، عنوان فیلم هم واضحه: 762 01:00:22,858 --> 01:00:24,400 ‫«حمام کاکاسیاه‌ها». 763 01:00:25,275 --> 01:00:26,983 ‫فکر می‌کنن فیلم کار گابریل وِیر باشه، 764 01:00:27,192 --> 01:00:29,025 ‫ولی معلوم نیست کجا فیلم‌برداری شده. 765 01:00:29,567 --> 01:00:31,775 ‫شاید تو جزایر آنتیل، یا ونزوئلا، 766 01:00:32,358 --> 01:00:33,442 ‫یا شاید هم کوبا، 767 01:00:33,608 --> 01:00:37,108 ‫جایی که برابری بین سیاه‌پوستا ‫و سفیدپوستا تازه اعلام شده بود. 768 01:00:38,108 --> 01:00:41,067 ‫سینماتوگراف یک بار دیگه حق مطلب ‫رو درباره‌ی این شخصیت‌ها ادا می‌کنه، 769 01:00:41,358 --> 01:00:44,858 ‫این بچه‌هایی که جوانی ‫پرشورشون تمام تصویر رو پر کرده. 770 01:01:06,067 --> 01:01:08,733 ‫یک نمونه کلاسیک از ‫کارگردانی‌های کمپانی لومیر. 771 01:01:09,108 --> 01:01:11,525 ‫«بچه‌ها، فیلم کمتر از یک دقیقه است، 772 01:01:11,733 --> 01:01:14,775 ‫بیاین جلوی دوربین و ‫هرچی بلدید رو نشون بدین». 773 01:01:15,525 --> 01:01:18,775 ‫تمرین‌ها سخت بود، ولی ‫نتیجه فوق‌العاده است. 774 01:01:19,025 --> 01:01:21,442 ‫معلم ورزش، با کت و کراوات، 775 01:01:21,608 --> 01:01:23,150 ‫مراقب اوضاع است. 776 01:01:23,275 --> 01:01:25,733 ‫حتی یک بچه هم بیکار نمونده، 777 01:01:25,983 --> 01:01:27,733 ‫بعضی وقتا یه کار من‌درآوردی می‌کنه. 778 01:01:28,067 --> 01:01:29,692 ‫خلاصه، همه جور حرکتی می‌زنن. 779 01:01:55,858 --> 01:01:58,525 ‫پایان قرن نوزدهم، دوره‌ی صلح و آرامشه، 780 01:01:58,900 --> 01:02:00,358 ‫هرچند دوامی نخواهد داشت. 781 01:02:00,817 --> 01:02:02,942 ‫برای همین قدر لحظه‌های ‫شاد بیشتر دونسته می‌شه. 782 01:02:03,400 --> 01:02:05,400 ‫این فیلم که در جنوب فرانسه ‫گرفته شده اسمش هست: 783 01:02:05,733 --> 01:02:07,192 ‫«درس دوچرخه‌سواری». 784 01:02:08,358 --> 01:02:10,483 ‫ما رو یاد این شعر از ویکتور هوگو می‌ندازه: 785 01:02:10,692 --> 01:02:13,150 ‫«توپ‌های داغ وظیفه‌شان را انجام دادند.» 786 01:02:13,608 --> 01:02:16,400 ‫«گلوله‌های توپ خوش درخشیدند، تمام شد.» 787 01:02:16,650 --> 01:02:18,233 ‫«مردگان، مرده‌اند.» 788 01:02:44,067 --> 01:02:45,650 ‫لومیر برای به تصویر کشیدن زندگی بچه‌ها، 789 01:02:45,775 --> 01:02:47,567 ‫سوژه‌ها و شوخی‌ها رو با هم ترکیب می‌کرد... 790 01:02:47,900 --> 01:02:50,275 ‫...همزمان با اینکه ‫فیلمنامه‌ها نوشته می‌شدن. 791 01:02:51,233 --> 01:02:53,275 ‫او تونست طبیعی بودن بچه‌ها رو ثبت کنه، 792 01:02:53,483 --> 01:02:56,192 ‫نحوه بازی کردن و نگاه ‫کردنشون به دوربین رو. 793 01:02:57,567 --> 01:02:59,942 ‫بعضی از سوژه‌ها یک پژواک گذشته‌نگر دارن... 794 01:03:00,108 --> 01:03:01,317 ‫...در تاریخ سینما. 795 01:03:01,442 --> 01:03:04,400 ‫مثلاً، این سکانس از یک ‫بالشت‌بازی دیوانه‌وار... 796 01:03:04,525 --> 01:03:06,608 ‫...بین پسرها و دخترها تو یه خوابگاه مشترک، 797 01:03:06,775 --> 01:03:09,775 ‫خبر از سکانسی می‌ده که ژان ویگو ‫در فیلم «نمره اخلاق صفر» گرفت. 798 01:03:26,150 --> 01:03:27,150 ‫بچه‌ها، 799 01:03:27,608 --> 01:03:29,233 ‫حالا وقت تمیزکاریه. 800 01:03:32,328 --> 01:03:36,861 ‫قطارها و سفرها ‫کشتی‌ها و سواحل 801 01:03:39,025 --> 01:03:41,275 ‫یک نمای همزمان آرام و شلوغ. 802 01:03:41,608 --> 01:03:44,108 ‫فیلم‌برداری آرومه، اما ‫میدون پر از جنب‌وجوشه. 803 01:03:44,317 --> 01:03:46,150 ‫پوئِرتا دِل سول، در مادرید، 804 01:03:46,275 --> 01:03:47,900 ‫در بهار ۱۸۹۶. 805 01:03:48,442 --> 01:03:49,983 ‫پایین سمت چپ رو نگاه کنید. 806 01:03:50,108 --> 01:03:53,608 ‫چه مانور فوق‌العاده‌ای ‫برای دور زدنِ کالسکه. 807 01:03:54,817 --> 01:03:56,900 ‫واگن‌های تراموا روی ریل دیده می‌شن، 808 01:03:57,067 --> 01:03:59,275 ‫کالسکه‌های تک‌اسبه، دو‌اسبه، 809 01:03:59,400 --> 01:04:01,150 ‫و گاری‌هایی با چند اسب. 810 01:04:01,400 --> 01:04:03,025 ‫برتران تاورنیه گفته: 811 01:04:03,233 --> 01:04:06,025 ‫نماهای از بالا این حس ‫معجزه‌آسا رو می‌دن... 812 01:04:06,233 --> 01:04:08,692 ‫...که انگار دوربین همیشه ‫جای درستی قرار گرفته. 813 01:04:26,400 --> 01:04:27,983 ‫یک موقعیت دیگه برای دوربین، 814 01:04:28,150 --> 01:04:30,150 ‫یه برداشت متفاوت دیگه ‫از قطارها و ترامواها، 815 01:04:30,317 --> 01:04:32,192 ‫در تولوز، خیابان آلزاس-لورن. 816 01:04:32,483 --> 01:04:35,150 ‫تصویر از یه پیچ گرفته ‫شده، که بهش حرکت می‌ده. 817 01:04:35,650 --> 01:04:37,775 ‫مامور بلیط به شکلی بی‌نقص پیاده می‌شه. 818 01:04:38,108 --> 01:04:40,567 ‫و دوباره سوار می‌شه، خدا می‌دونه چرا. 819 01:04:48,192 --> 01:04:50,983 ‫آقایی با کلاه لبه‌گرد از راه ‫می‌رسه، همون‌جا می‌ایسته، 820 01:04:51,275 --> 01:04:54,025 ‫و منتظر یه خانم می‌مونه ‫برای یک گفتگوی مرموز. 821 01:04:55,400 --> 01:04:58,150 ‫همین، ولی پلان فوق‌العاده‌ایه. 822 01:05:16,192 --> 01:05:18,233 ‫با اینکه فیلم هیچ صدایی نداره، 823 01:05:18,400 --> 01:05:20,650 ‫پروژکتور یه صدای کمی از خودش درمی‌آورد. 824 01:05:21,442 --> 01:05:24,067 ‫اما سکوت، خودش بخشی از نمایش بود، 825 01:05:24,233 --> 01:05:26,317 ‫همه حواسشون رو به پرده می‌دادن. 826 01:05:26,733 --> 01:05:29,067 ‫آمریکایی‌ها بهش نمی‌گفتن «سینمای صامت»، 827 01:05:29,358 --> 01:05:32,108 ‫بلکه می‌گفتن «فیلم بی‌صدا» ‫یا «silent movie». 828 01:05:32,942 --> 01:05:35,733 ‫اما یه فیلم صامت می‌تونست ‫نمایش پرسروصدایی داشته باشه، 829 01:05:35,900 --> 01:05:38,275 ‫چون سالن‌ها همیشه هم ساکت نبودن. 830 01:06:07,442 --> 01:06:10,233 ‫«ورود قطار به لا سیوتا» از همه معروف‌تره، 831 01:06:10,400 --> 01:06:12,567 ‫ولی نماهای زیادی مثل این گرفته شد... 832 01:06:12,817 --> 01:06:15,858 ‫...که توی سکوی ایستگاه‌ها تو فرانسه، ‫آمریکا و جاهای دیگه فیلمبرداری شدن. 833 01:06:16,150 --> 01:06:18,983 ‫هر بار زاویه و همین‌طور ‫ریتم فیلم فرق می‌کنه، 834 01:06:19,192 --> 01:06:21,150 ‫اما اون شور و هیجان همیشه یکسانه. 835 01:06:45,775 --> 01:06:48,317 ‫این فیلم به خاطر روان بودنش فوق‌العاده‌اس، 836 01:06:48,817 --> 01:06:51,317 ‫با اینکه بد شروع می‌شه، دسته وایمیسته، 837 01:06:51,858 --> 01:06:54,567 ‫فیلم رو قطع می‌کنه و دوباره ‫راه میفته، درست مثل خود فیلم. 838 01:06:55,692 --> 01:06:57,400 ‫قابی از بندر تولون، 839 01:06:57,692 --> 01:07:00,733 ‫جایی که منتظر «امیل لوبه»، ‫رئیس‌جمهور فرانسه هستن. 840 01:07:03,733 --> 01:07:07,275 ‫چیزی که الان بهش می‌گیم ‫«تراولینگ»، اون موقع «پانوراما» بود. 841 01:07:08,025 --> 01:07:11,483 ‫این حرکت‌های باشکوه، ‫امضای برادران لومیر بود. 842 01:07:11,900 --> 01:07:14,650 ‫هم خودش و هم فیلمبرداراش ‫تو این کار متخصص شدن. 843 01:07:15,108 --> 01:07:16,483 ‫چندتاشون رو می‌بینیم. 844 01:07:31,233 --> 01:07:33,900 ‫این معروف‌ترین پانورامایی ‫نیست که توی ونیز گرفته شده... 845 01:07:34,067 --> 01:07:36,942 ‫...توسط «الکساندر ‫پرومیو»، اما زیباترینشونه. 846 01:07:37,442 --> 01:07:39,275 ‫کافیه خم بشی و نگاه کنی. 847 01:08:15,858 --> 01:08:19,233 ‫نقش‌ونگارهای پیچیده، ‫ عمق میدان و کادربندی‌های هوشمندانه، 848 01:08:19,567 --> 01:08:22,108 ‫نماهای لومیر بازتاب‌دهنده‌ی ‫نگاهی به جهان هستن 849 01:08:22,400 --> 01:08:24,900 ‫که از نحوه‌ی بازنمایی‌شون جدا نیست. 850 01:08:25,817 --> 01:08:26,983 ‫نگاهی کاملاً شخصی. 851 01:08:27,192 --> 01:08:30,192 ‫اینجا بحث سبک و میزانسن بصری مطرح می‌شه. 852 01:08:30,567 --> 01:08:32,858 ‫چطور می‌شه فقط با خودِ ‫واقعیت، مخاطب رو جذب کرد؟ 853 01:08:33,192 --> 01:08:35,442 ‫چطور می‌شه بدون تحت تأثیر قرار دادنِ... 854 01:08:35,775 --> 01:08:38,400 ‫...تماشاگر، صنعت سینما و در ‫نهایت بازار، توجه‌شون رو جلب کرد؟ 855 01:08:38,817 --> 01:08:40,525 ‫تحت تأثیر قرار دادن، یک اجبار، 856 01:08:40,692 --> 01:08:43,233 ‫که سینما در نهایت با گذشت ‫زمان به خودش تحمیل می‌کنه. 857 01:09:32,150 --> 01:09:33,900 ‫مثل عکاس‌هایی که از آتلیه بیرون می‌زنن، 858 01:09:34,233 --> 01:09:36,233 ‫یا نقاش‌هایی که کاخ‌ها رو رها می‌کنن 859 01:09:36,400 --> 01:09:37,900 ‫تا آفتاب و باد رو حس کنن، 860 01:09:38,233 --> 01:09:40,358 ‫لومیر آسمون و دریا رو با هم قاطی می‌کنه، 861 01:09:40,692 --> 01:09:42,483 ‫قایق‌های شکننده روی موج‌ها 862 01:09:42,733 --> 01:09:44,608 ‫و به آب انداختن کشتی‌ها تو بندرها. 863 01:09:45,150 --> 01:09:46,817 ‫او به دنیای در حرکت نگاه می‌کنه، 864 01:09:47,150 --> 01:09:49,150 ‫با سرعت و با لطافت. 865 01:11:11,051 --> 01:11:11,684 ‫بازیگران! 866 01:11:11,733 --> 01:11:13,192 ‫لومیر با ساختنِ «آبیارِ آبیاری‌شده»، 867 01:11:13,483 --> 01:11:17,275 ‫می‌خواست طنز و شوخ‌طبعی ‫رو وارد دوربین کنه. 868 01:11:18,233 --> 01:11:21,067 ‫سینما به یک بازنمایی ‫تمام‌عیار تبدیل می‌شه. 869 01:11:28,025 --> 01:11:31,608 ‫این صحنه آدم رو یاد مقدمه‌ای ‫برای سینمای رزمی میندازه. 870 01:11:32,150 --> 01:11:34,150 ‫اما این جدِ بروس لی، 871 01:11:34,317 --> 01:11:36,108 ‫یه بازیگر تئاتر کابوکی (تئاتر سنتی ژاپن) 872 01:11:36,442 --> 01:11:38,317 ‫است که روبروی «کنستانت ژیرل» 873 01:11:38,400 --> 01:11:40,358 ‫خلاصه‌ای از فنون مبارزه رو اجرا می‌کنه. 874 01:11:40,483 --> 01:11:42,108 ‫فقط تماشا کنید. 875 01:12:00,233 --> 01:12:02,067 ‫ببخشید، هنوز تموم نشده. 876 01:12:02,692 --> 01:12:04,025 ‫دوباره سر جام وایمیستم. 877 01:12:04,483 --> 01:12:06,858 ‫میزانسن تقریباً بی‌نقصه. 878 01:12:32,233 --> 01:12:33,942 ‫لومیر و هنرِ بازسازی. 879 01:12:34,400 --> 01:12:38,067 ‫«گابریل ویر» این سناریو رو ‫یک سال قبلش تو مکزیک ساخته بود. 880 01:12:38,858 --> 01:12:40,858 ‫اینجا صحنه در شهر لیون اتفاق میفته، 881 01:12:41,108 --> 01:12:43,733 ‫و دو مرد دارن با تپانچه دوئل می‌کنن. 882 01:12:45,108 --> 01:12:48,025 ‫همه‌چی واقعی به نظر ‫می‌رسه، هدف ترسوندن مردمه. 883 01:12:48,400 --> 01:12:49,692 ‫حتی باروت تفنگ. 884 01:12:50,358 --> 01:12:53,608 ‫اما شخصیتی که نقش قربانی رو بازی ‫می‌کنه، مرده‌ی خوبی از آب درنمیاد. 885 01:12:54,400 --> 01:12:55,942 ‫اون‌قدرا هم مرده به نظر نمیاد، 886 01:12:56,108 --> 01:12:58,358 ‫وقتی خودش دست راستش رو بالا میاره 887 01:12:58,608 --> 01:13:00,817 ‫تا راحت‌تر بتونن بلندش کنن. 888 01:13:11,233 --> 01:13:12,733 ‫می‌گن یه اثر داستانیِ خوب 889 01:13:13,025 --> 01:13:15,483 ‫میزانسن خودش رو هم مستندسازی می‌کنه. 890 01:13:16,400 --> 01:13:18,567 ‫اینجا، تو فیلم شماره ۸۸۹، 891 01:13:18,942 --> 01:13:21,692 ‫آماده‌سازی فیلمنامه، خودش ‫بخشی از فیلمنامه است. 892 01:13:22,067 --> 01:13:24,192 ‫وسواسی و مبتکرانه، 893 01:13:24,358 --> 01:13:27,692 ‫و برای مخاطبی که ‫درگیرش می‌کنه، کاملاً شفافه. 894 01:13:28,400 --> 01:13:30,108 ‫این فصل، «بازیگران»، 895 01:13:30,275 --> 01:13:32,608 ‫می‌تونست «تولد نمایش» هم نام بگیره. 896 01:13:32,900 --> 01:13:35,608 ‫یا حتی «مسخره‌بازی جلوی دوربین». 897 01:14:08,150 --> 01:14:11,108 ‫«معلول قلابی» کنار ‫کارخونه‌ی لومیر فیلمبرداری شد. 898 01:14:13,025 --> 01:14:16,192 ‫از امکاناتی استفاده می‌کنه که ‫سینمای اون دوره در اختیارش گذاشته، 899 01:14:16,608 --> 01:14:18,775 ‫مثل کادربندی، نمای عمومی، 900 01:14:19,108 --> 01:14:22,150 ‫عمق میدان و یک میزانسن بی‌عیب‌ونقص. 901 01:14:22,400 --> 01:14:23,650 ‫ولی عجب کاریه، 902 01:14:23,775 --> 01:14:25,900 ‫اسم فیلم، «معلول قلابی»، 903 01:14:26,108 --> 01:14:28,317 ‫از همون اول لو می‌ده که قراره چی بشه. 904 01:15:18,192 --> 01:15:19,775 ‫گذشته از جنبه‌ی کمدی فیلم، 905 01:15:20,192 --> 01:15:22,275 ‫میزانسن و ریتم اون حیرت‌انگیزه. 906 01:15:25,983 --> 01:15:28,567 ‫فریاد، جیغ، حرکت. 907 01:15:29,067 --> 01:15:32,692 ‫اینجا، چندتا بازیگر دارن با ‫هیجان به شوخی خودشون می‌خندن. 908 01:15:33,150 --> 01:15:35,650 ‫هیجانی که یه سگ هم دلش ‫می‌خواد توش شریک باشه. 909 01:15:47,733 --> 01:15:50,150 ‫فوتیت و شکلات، یک انگلیسی و یک کوبایی، 910 01:15:50,525 --> 01:15:52,692 ‫هنرمندان نمایش‌های واریته و دلقک بودن، 911 01:15:53,150 --> 01:15:55,567 ‫که شخصیت‌هاشون به شدت معروف شد. 912 01:15:56,192 --> 01:15:58,567 ‫اصطلاح فرانسوی «شکلات شدن» هم از همین‌جا اومده، 913 01:15:58,733 --> 01:16:00,025 ‫یعنی کسی رو گول زدن. 914 01:16:00,400 --> 01:16:02,567 ‫شش فیلم براشون ساخته شد، این سومی‌شه، 915 01:16:02,692 --> 01:16:03,983 ‫«صندلی گهواره‌ای». 916 01:16:39,900 --> 01:16:43,067 ‫خانواده‌ی «کِرمو» برگشتن، ‫چرا که نه؟ خوش می‌گذره! 917 01:16:43,525 --> 01:16:45,733 ‫حالا که حرف خانواده شد، این پدرشونه 918 01:16:45,900 --> 01:16:48,942 ‫و اینا هم بچه‌هاش که با بدن‌های ‫انعطاف‌پذیرشون همکاری می‌کنن. 919 01:16:50,192 --> 01:16:52,525 ‫این فیلم دومشون، «پرش دوبل خطرناک»، 920 01:16:52,858 --> 01:16:54,317 ‫خیلی حرفه‌ای‌تره. 921 01:17:25,150 --> 01:17:28,150 ‫بله، ظاهراً لومیر مخترع ‫ویدیوهای گربه هم بوده. 922 01:17:30,900 --> 01:17:32,400 ‫توی اولین فیلمبرداری‌ها، 923 01:17:32,525 --> 01:17:34,942 ‫لومیر همیشه سوژه‌های ‫الهام‌بخشی دم دستش نداشت. 924 01:17:35,317 --> 01:17:36,608 ‫دنبالشون می‌گشت. 925 01:17:36,942 --> 01:17:38,858 ‫و از هر چیزی که دم دستشه فیلم می‌گیره. 926 01:17:39,400 --> 01:17:40,650 ‫مثلاً یه گربه. 927 01:17:41,150 --> 01:17:43,858 ‫گربه‌ای که حتی بیشتر از ‫تماشاگر بهش خوش می‌گذره. 928 01:18:06,442 --> 01:18:08,692 ‫گربه‌ای که بازی می‌کنه و آخرش هم می‌افته. 929 01:18:18,317 --> 01:18:20,650 ‫کاتالوگ لومیر شامل این‌ها هم می‌شد: 930 01:18:21,150 --> 01:18:24,150 ‫فیلم‌های صحنه‌سازی‌شده، ‫سکانس‌های دراماتیک یا کمدی، 931 01:18:24,608 --> 01:18:27,733 ‫که بر اساس تاریخ ساخته ‫می‌شدن تا توجه مردم رو جلب کنن. 932 01:18:28,525 --> 01:18:29,942 ‫اسم این یکی هست... 933 01:18:30,275 --> 01:18:32,817 ‫...«نرون در حال آزمایش زهر روی برده‌هایش». 934 01:18:33,067 --> 01:18:34,733 ‫معلومه که خیلی تئاتریه. 935 01:18:37,858 --> 01:18:39,858 ‫نرون دستور می‌ده: «یکی دیگه برام بیارین.» 936 01:18:41,733 --> 01:18:44,483 ‫صبر کردن ارزشش رو ‫داشت، این یکی بازیگر مادرزاده. 937 01:18:46,192 --> 01:18:47,192 ‫عجله نمی‌کنه، 938 01:18:47,442 --> 01:18:49,525 ‫ولی خیلی خوب بلده خودش رو به مردن بزنه. 939 01:18:51,525 --> 01:18:54,025 ‫خب، شایدم خیلی بد بلد باشه. 940 01:19:14,733 --> 01:19:16,983 ‫این برداشت، شماره‌ی ۲۰۰۷ هست، 941 01:19:17,233 --> 01:19:20,275 ‫یک فیلم متأخر که سال ‫۱۹۰۲ فیلم‌برداری شده... 942 01:19:20,483 --> 01:19:23,358 ‫...تو یه محوطه‌ی آماده‌سازی‌شده ‫در کارخونه‌ی مون‌پِلِزیر. 943 01:19:23,775 --> 01:19:25,733 ‫سینما دیگه مثل قبل نیست. 944 01:19:26,233 --> 01:19:28,275 ‫مِلی‌یس، دوست آنتوان لومیر، 945 01:19:28,483 --> 01:19:30,233 ‫با دنیای خودش از راه رسیده. 946 01:19:30,817 --> 01:19:33,983 ‫فیلم‌ها طولانی‌تر شدن، ‫سینما شده کمدی، تئاتر، جادو، 947 01:19:34,317 --> 01:19:35,567 ‫و نمایش اشباح. 948 01:19:36,150 --> 01:19:39,317 ‫دیگه تصاویر رو به هم می‌چسبونن، ‫حقه به کار می‌برن، رنگ‌آمیزی می‌کنن، 949 01:19:39,692 --> 01:19:42,400 ‫مثل این فیلم، «عصرانه‌ی خارق‌العاده». 950 01:19:43,275 --> 01:19:47,067 ‫پایین سمت راست امضا شده، دیدید، «لومیر». 951 01:21:05,692 --> 01:21:06,900 ‫ولی این سینما، 952 01:21:07,150 --> 01:21:09,317 ‫که به پایان این ماجراجویی نزدیک می‌شه، 953 01:21:09,900 --> 01:21:12,650 ‫که اجازه می‌ده به حال و هوای ‫کاباره‌های شهری آلوده بشه... 954 01:21:12,900 --> 01:21:15,608 ‫...و به کارِ استادانِ دستکاری واقعیت، 955 01:21:15,775 --> 01:21:18,775 ‫اون سینما، سینمای واقعی لومیر نیست. 956 01:21:22,942 --> 01:21:26,817 ‫آنچه سینما ابداع می‌کند 957 01:21:34,900 --> 01:21:37,525 ‫سینمای لومیر نه جلوه‌ی ‫ویژه داره نه رنگ‌آمیزی شده. 958 01:21:38,483 --> 01:21:39,900 ‫هیچ افکت بی‌خودی‌ای توش نیست، 959 01:21:40,067 --> 01:21:42,733 ‫و هرگز از کنش اصلی سینما جدا نمی‌شه، 960 01:21:43,150 --> 01:21:45,817 ‫چون فقط به لطف دوربین وجود داره، 961 01:21:46,025 --> 01:21:47,567 ‫که گواه بداهت اونه. 962 01:21:49,108 --> 01:21:52,025 ‫لومیر و فیلم‌بردارهاش به ‫مسئله‌ی کارگردانی فکر می‌کردن، 963 01:21:52,608 --> 01:21:55,317 ‫درست مثل هزاران کارگردانی ‫که راه اونا رو ادامه دادن، 964 01:21:55,567 --> 01:21:57,775 ‫به نقش دوربین، به قدرت یک سوژه، 965 01:21:58,150 --> 01:21:59,692 ‫به ایده‌ی یک حرکت. 966 01:21:59,900 --> 01:22:03,400 ‫ببینید، تو این فیلم که سال ‫۱۸۹۶ تو ناپل گرفته شده، 967 01:22:03,817 --> 01:22:06,483 ‫مردهایی که لب ساحل دارن تورها رو می‌کشن... 968 01:22:06,817 --> 01:22:09,650 ‫...دو تا خط افقی ایجاد می‌کنن ‫که مرکز کادر رو مشخص می‌کنه. 969 01:22:10,400 --> 01:22:13,067 ‫اینجا انگار تو حال و هوای ‫نئورئالیستیِ لوکینو ویسکونتی هستیم، 970 01:22:13,192 --> 01:22:14,608 ‫تو فیلم «زمین می‌لرزد». 971 01:22:24,775 --> 01:22:27,025 ‫داشتیم از زیبایی سینماتوگراف حرف می‌زدیم. 972 01:22:27,192 --> 01:22:29,275 ‫اینجا، در شانزلیزه، 973 01:22:29,525 --> 01:22:31,650 ‫در یک پاریسِ پروستی، ‫(یادآور آثار مارسل پروست) 974 01:22:32,275 --> 01:22:35,442 ‫یک زن، مادر، خاله، یا دایه، 975 01:22:35,858 --> 01:22:37,983 ‫مراقب بچه‌هایی‌ـه که دارن بازی می‌کنن. 976 01:22:38,525 --> 01:22:40,150 ‫درست مثل ادوار مانه، (نقاش فرانسوی) 977 01:22:40,400 --> 01:22:42,900 ‫تخیل لومیر، نگاهش به دنیا، 978 01:22:43,275 --> 01:22:46,567 ‫عظمت زندگیِ آرام و شاد رو به تصویر می‌کشه. 979 01:22:48,275 --> 01:22:51,025 ‫نوعی به دام انداختن و به ‫نمایش گذاشتنِ زندگی روزمره... 980 01:22:51,233 --> 01:22:53,358 ‫...در پایان یک قرن که همزمان هم... 981 01:22:53,442 --> 01:22:56,358 ‫...تصویرگر نهایی‌شه و ‫هم ثبت‌کننده‌ی وفادارش. 982 01:23:13,275 --> 01:23:16,317 ‫ژان-لوک گدار می‌گفت: «برای تغییر گرامر،... 983 01:23:16,442 --> 01:23:18,900 ‫...باید به سراغ بی‌سوادها ‫و مکتب‌نرفته‌ها رفت». 984 01:23:19,275 --> 01:23:21,400 ‫لومیر اولین مکتب‌نرفته‌ی سینما بود. 985 01:23:21,817 --> 01:23:23,942 ‫مجبور بود یه گرامر رو ‫ابداع کنه، گرامر خودش، 986 01:23:24,400 --> 01:23:26,192 ‫و یک زبان، زبانِ خودش. 987 01:23:27,025 --> 01:23:30,692 ‫او از تپق‌های فنی عبور کرد ‫تا به یک هنر دست پیدا کنه، 988 01:23:30,900 --> 01:23:33,400 ‫هنری که سبک خاص خودش رو بهش اضافه کرد. 989 01:23:34,483 --> 01:23:36,983 ‫اینجا، که باز هم داره ‫از جمعیت تجلیل می‌کنه، 990 01:23:37,275 --> 01:23:39,025 ‫می‌شه صبوری پلان رو حس کرد، 991 01:23:39,233 --> 01:23:41,192 ‫که به کیفیت نگاه ما غنا می‌بخشه. 992 01:23:41,858 --> 01:23:43,775 ‫دوربین روبروی درِ... 993 01:23:44,067 --> 01:23:46,233 ‫...کلیسای جامع کُلن در آلمان قرار گرفته. 994 01:23:46,858 --> 01:23:48,858 ‫خروج از کلیسا، خروج از کارخونه، 995 01:23:49,025 --> 01:23:50,650 ‫اون دوره مثل هم بود. 996 01:24:06,400 --> 01:24:09,317 ‫سینما با معصومیت و سادگی شروع شد. 997 01:24:09,775 --> 01:24:12,025 ‫پیچیدگی روایی بعداً به وجود اومد. 998 01:24:12,358 --> 01:24:14,733 ‫لومیر از اوگوست رنوار وام می‌گیره... 999 01:24:14,983 --> 01:24:18,233 ‫...و به ژان رنوار، پسرش، الهام ‫می‌بخشه تا مُبلّغ قرن بیستم باشه. 1000 01:24:18,983 --> 01:24:21,900 ‫بهش لقب امپرسیونیست دادن ‫به خاطر مکتب نقاشی‌ای... 1001 01:24:22,150 --> 01:24:23,900 ‫...که شاید اصلاً نمی‌شناختش. 1002 01:24:24,817 --> 01:24:27,942 ‫دستگاهش رو تو دشت‌ها می‌ذاشت، ‫کنار رودخونه‌ها، توی خیابون. 1003 01:24:28,317 --> 01:24:31,233 ‫اون سینمایی رو به کار می‌گرفت که ‫از طریق زیبایی از حقیقت می‌گفت... 1004 01:24:31,400 --> 01:24:32,942 ‫...و از طریق حقیقت از زیبایی. 1005 01:24:33,150 --> 01:24:36,400 ‫مثل این نگاه‌های سرکشِ کودکانی ‫که دوربین رو به چالش می‌کشن... 1006 01:24:36,650 --> 01:24:38,317 ‫...در خیابانی در اشتوتگارت. 1007 01:24:52,067 --> 01:24:54,567 ‫سینما یعنی نوشتن با یک دوربین، 1008 01:24:54,733 --> 01:24:56,858 ‫دوربینی کوچک و خوش‌دست، ‫همونطور که بعدها شدن، 1009 01:24:57,025 --> 01:24:59,775 ‫و بی‌حرکت و ظریف ‫همونطور که سینماتوگراف بود. 1010 01:25:00,442 --> 01:25:02,567 ‫در این مورد، دستگاهی که دور قرار داده شده، 1011 01:25:02,942 --> 01:25:05,817 ‫کادر رو برای یک صحنه‌ی ‫فوق‌العاده محدود می‌کنه. 1012 01:25:06,567 --> 01:25:10,067 ‫اسبی که با یک طناب ‫مهار شده، دایره‌وار می‌تازه، 1013 01:25:10,358 --> 01:25:13,067 ‫در حالی که چند سوارکار ‫به نوبت هنرنمایی می‌کنن... 1014 01:25:13,692 --> 01:25:15,733 ‫...روبروی قلعه‌ی باشکوه پراگ 1015 01:25:15,900 --> 01:25:18,733 ‫که در پس‌زمینه‌ی یک ترکیب‌بندی ‫تحسین‌برانگیز قرار داره. 1016 01:25:19,233 --> 01:25:21,692 ‫اسب حتی در آخر یک تعظیم هم می‌کنه، 1017 01:25:22,025 --> 01:25:25,192 ‫انگار که می‌خواد پایانی باشه برای ‫یک فیلم با زیبایی‌شناسی بی‌نقص. 1018 01:25:31,692 --> 01:25:33,275 ‫این رو قبلاً دیدیم. 1019 01:25:33,983 --> 01:25:36,150 ‫این صحنه به همان اندازه که مدیون عکاسیه، 1020 01:25:36,483 --> 01:25:39,400 ‫مدیون شیوه‌ی بدیعِ فیلم‌برداری از ‫یک گروهان سواره‌نظام هم هست، 1021 01:25:40,150 --> 01:25:42,525 ‫که از دور می‌رسه و وارد کادر می‌شه. 1022 01:25:42,733 --> 01:25:44,400 ‫به‌خصوص چند ثانیه‌ی آخر، 1023 01:25:44,608 --> 01:25:46,983 ‫یک پایان پلان باشکوه، دقت کنید، 1024 01:25:47,233 --> 01:25:50,858 ‫وقتی سوارکارها با یک پراکندگی ‫منظم، خیلی به دوربین نزدیک می‌شن، 1025 01:25:51,275 --> 01:25:54,400 ‫که پر از گرد و غبار و حرکته. 1026 01:25:55,192 --> 01:25:56,192 ‫خیلی سینمایی، 1027 01:25:56,317 --> 01:25:57,317 ‫فقط سینما. 1028 01:25:58,067 --> 01:26:00,400 ‫فیلم به آخر می‌رسه، همه‌چیز ناپدید می‌شه. 1029 01:26:00,650 --> 01:26:03,067 ‫صحنه تموم شد، دوربین هم کارش رو کرد. 1030 01:26:08,483 --> 01:26:12,192 ‫برگردیم به شامونی، به مقر شرکت ‫راه‌آهن پاریس-لیون-مدیترانه... 1031 01:26:12,483 --> 01:26:14,650 ‫...که میزبان یک کالسکه پر از توریسته. 1032 01:26:15,483 --> 01:26:16,983 ‫اینجا یک حقیقت بدیهی وجود داره، 1033 01:26:17,150 --> 01:26:19,025 ‫سینما توجه رو به خودش جلب می‌کنه. 1034 01:26:19,317 --> 01:26:21,275 ‫انبوه جمعیت شاهد این رویدادن. 1035 01:26:21,733 --> 01:26:25,025 ‫ارزشش در کمال تصویری، نور... 1036 01:26:25,442 --> 01:26:28,275 ‫...و وسعت و عمق میدانی‌ایه ‫که خیلی چیزها رو نشون می‌ده. 1037 01:26:28,733 --> 01:26:31,233 ‫اسب‌های انتهای خیابون رو از دست ندین. 1038 01:26:31,483 --> 01:26:34,733 ‫مسافرها از دلیجان باشکوه پیاده می‌شن. 1039 01:26:35,275 --> 01:26:37,275 ‫ارزش این فیلم در زیبایی‌شه. 1040 01:26:55,317 --> 01:26:57,275 ‫فیلم قبلی، همون که کالسکه داشت، 1041 01:26:57,400 --> 01:26:59,775 ‫تقریباً یه پیش‌درآمدی ‫بود برای فیلم «دلیجان». 1042 01:27:00,692 --> 01:27:02,192 ‫اگه بخوایم با جان فورد ادامه بدیم، 1043 01:27:02,442 --> 01:27:05,608 ‫این یکی یادآور صحنه‌ای ‫از فیلم «جویندگان»ـه، 1044 01:27:05,942 --> 01:27:07,608 ‫وقتی شخصیت‌ها می‌رقصن... 1045 01:27:07,775 --> 01:27:09,983 ‫...با همون الگویی که ‫این دوچرخه‌سوارها دارن. 1046 01:27:10,400 --> 01:27:13,608 ‫رقص‌آرایی‌ای که موریس پیالا دوباره ‫در فیلم «ون گوگ» ازش استفاده کرد. 1047 01:27:14,192 --> 01:27:17,483 ‫بعد از دور زدن‌های تراموا، نوبت ‫دور زدن‌های ارتش اسپانیاست. 1048 01:27:46,525 --> 01:27:48,983 ‫حتی اگه سینما رو قبل از ‫لومیر اختراع کرده بودن... 1049 01:27:49,150 --> 01:27:51,108 ‫...لومیر باز هم فیلمساز می‌شد، 1050 01:27:51,525 --> 01:27:53,108 ‫اون هم یکی از مهم‌ترین‌ها. 1051 01:27:53,275 --> 01:27:55,108 ‫سبک و باورهاش همچنان پابرجاست، 1052 01:27:55,275 --> 01:27:57,233 ‫و مسیر رو برای یک هنر جدید باز می‌کنه، 1053 01:27:57,608 --> 01:28:00,400 ‫هنری که فیلم‌هاش آینده‌ی ‫باشکوهش رو نوید می‌دن. 1054 01:28:01,525 --> 01:28:03,692 ‫اون چیزی که سینماتوگراف ‫لومیر زمینه‌سازشه... 1055 01:28:04,025 --> 01:28:06,942 ‫...ظهور مورنائو، برسون و کیارستمیه، 1056 01:28:07,317 --> 01:28:09,400 ‫چاپلین، برگمان و اوزو. 1057 01:28:10,358 --> 01:28:13,608 ‫سینمای پلان‌های بلند و سادگی. 1058 01:28:37,942 --> 01:28:39,317 ‫لومیر یعنی زندگی روزمره. 1059 01:28:39,442 --> 01:28:41,692 ‫سینما یک هنر مردمی و بومیه. 1060 01:28:42,233 --> 01:28:44,650 ‫این تصاویر اولیه زیر سؤال می‌برن... 1061 01:28:44,817 --> 01:28:46,067 ‫...چیزی رو که سینما بهش تبدیل شده. 1062 01:28:46,233 --> 01:28:48,192 ‫مدرنیته‌ی معاصر رو به چالش می‌کشن... 1063 01:28:48,483 --> 01:28:50,150 ‫...به خاطر قلمرویی که فتح کردن، 1064 01:28:50,317 --> 01:28:51,567 ‫ردی که به جا گذاشتن، 1065 01:28:51,733 --> 01:28:53,942 ‫و بر قدرت و زیبایی‌شون تأکید می‌کنن. 1066 01:29:23,900 --> 01:29:26,983 ‫روزی رسید که فیلمسازها از ‫هواپیماهای در حال پرواز فیلم گرفتن. 1067 01:29:27,400 --> 01:29:29,608 ‫ولی لومیر از موج‌های دریا فیلم می‌گرفت. 1068 01:29:30,900 --> 01:29:32,525 ‫به خاطر این حالِ ابدی‌ش، 1069 01:29:32,692 --> 01:29:34,692 ‫این مدرن‌ترین پلان به معنای واقعی کلمه‌ست، 1070 01:29:34,817 --> 01:29:37,733 ‫اقیانوس اطلس، نزدیک ‫«صخره‌های باکره» در بیاریتز. 1071 01:29:38,317 --> 01:29:40,233 ‫قاب‌بندی، تأمل، شگفتی، 1072 01:29:40,442 --> 01:29:42,400 ‫و حتی اگه خیلی طول بکشه، ملال‌آوره، 1073 01:29:42,483 --> 01:29:45,400 ‫کاری که بعدها بعضی از ‫فیلمسازها در انجامش تردید نکردن. 1074 01:29:46,275 --> 01:29:47,275 ‫در دستان او، 1075 01:29:47,358 --> 01:29:50,400 ‫و فیلمبردارانش که استعداد تقلیدشان... 1076 01:29:50,817 --> 01:29:53,108 ‫...نشان‌دهنده‌ی آموزش منسجم لویی بود، 1077 01:29:53,317 --> 01:29:56,567 ‫سینما فراتر از بازتولید صرفِ... 1078 01:29:57,025 --> 01:30:00,150 ‫...احساساتی‌ست که در یک سالن ‫سینما در پاریس تجربه می‌شد. 1079 01:30:00,942 --> 01:30:03,733 ‫یک نگاه بکر، یک نقطه‌نظر ‫جدید ابداع می‌کنه. 1080 01:30:04,067 --> 01:30:06,400 ‫این موضوع در این نمای ‫هیپنوتیزم‌کننده کاملاً واضحه. 1081 01:30:10,983 --> 01:30:12,108 ‫و در پایان، 1082 01:30:12,483 --> 01:30:14,692 ‫دو تا فیلم دیده‌نشده رو با هم می‌بینیم. 1083 01:30:15,233 --> 01:30:16,400 ‫در آوریل ۱۹۰۰، 1084 01:30:16,525 --> 01:30:18,483 ‫در نمایشگاه جهانی پاریس، 1085 01:30:18,733 --> 01:30:21,650 ‫یافته‌های جدیدی به نمایش ‫درآمد و لویی لومیر هم همین‌طور. 1086 01:30:22,275 --> 01:30:24,733 ‫یک فیلم با قطع ۷۵ میلی‌متری... 1087 01:30:25,067 --> 01:30:27,067 ‫...برای یک پرده‌ی نمایش بسیار بزرگ. 1088 01:30:27,317 --> 01:30:30,275 ‫صحبت از فیلم ۷۰ میلی‌متری ‫نیست که ۵۰ سال بعد اختراع شد. 1089 01:30:30,525 --> 01:30:32,858 ‫۷۵ میلی‌متری، در سال ۱۹۰۰. 1090 01:30:33,400 --> 01:30:35,608 ‫تصویری با وضوحی خارق‌العاده، 1091 01:30:35,775 --> 01:30:38,567 ‫با میدانی وسیع که اجازه ‫می‌ده جهان رو در آغوش بکشی. 1092 01:30:40,983 --> 01:30:43,692 ‫او از افتتاحیه‌ی کاخ ‫الکتریسیته فیلم می‌گیره. 1093 01:30:44,233 --> 01:30:47,317 ‫این پلان، این بنای یادبود، ‫این صف طولانی آدم‌ها، 1094 01:30:47,483 --> 01:30:50,025 ‫همه‌چیز پیش‌درآمدی است بر جاه‌طلبی بصریِ... 1095 01:30:50,400 --> 01:30:52,483 ‫...دیوید گریفیث، آبل گانس، 1096 01:30:52,983 --> 01:30:55,692 ‫آیزنشتاین، فریتز لانگ و مورنائو. 1097 01:30:56,608 --> 01:30:58,358 ‫فرآیند ۷۵ میلی‌متری... 1098 01:30:58,650 --> 01:31:00,858 ‫...برای لویی لومیر مشکلات فنی ایجاد کرد. 1099 01:31:01,233 --> 01:31:03,858 ‫درباره‌اش حرف زد، حتی باهاش فیلم هم گرفت، 1100 01:31:04,400 --> 01:31:06,275 ‫اما نتونست پخشش کنه. 1101 01:31:06,858 --> 01:31:09,275 ‫ما فقط می‌تونیم این تصویر ‫رو به شما نشون بدیم. 1102 01:31:09,650 --> 01:31:13,067 ‫در سال ۲۰۲۵ به لطف فناوری ‫دیجیتال این کار امکان‌پذیر می‌شه. 1103 01:31:14,275 --> 01:31:15,733 ‫این نماها دوباره جان گرفتن. 1104 01:31:15,900 --> 01:31:18,108 ‫حدود ده تا ازشون موجوده، این هم یکی دیگه. 1105 01:31:19,150 --> 01:31:22,608 ‫ایده‌ی اصلی پابرجاست: ‫نوشتن با تصویر متحرک، 1106 01:31:22,942 --> 01:31:26,650 ‫و خلق حرکت در حرکتی ‫دیگر و در مکانی نامتعارف. 1107 01:31:27,567 --> 01:31:31,025 ‫در سال ۱۹۰۰ جانشینانش از ‫راه رسیدند: مِلی‌یس، گومون و پاته. 1108 01:31:31,608 --> 01:31:33,067 ‫لومیر می‌دونه که سینما... 1109 01:31:33,400 --> 01:31:35,400 ‫...داره به سمت آینده‌ای ‫می‌ره که به اون تعلق نداره، 1110 01:31:35,733 --> 01:31:37,817 ‫مثل یک پیاده‌روی متحرکِ بی‌انتها. 1111 01:31:38,358 --> 01:31:41,067 ‫این نمای پانوراما که روی یک ‫سکوی متحرک فیلمبرداری شده، 1112 01:31:41,400 --> 01:31:43,150 ‫با مدرنیتی سرگیجه‌آور، 1113 01:31:43,358 --> 01:31:45,858 ‫احتمالاً آخرین پلانِ لویی لومیره. 1114 01:31:56,617 --> 01:32:00,880 ‫«مرگ دیگر یک امر مطلق نخواهد بود» 1115 01:32:16,233 --> 01:32:19,233 ‫اما آخرین پلان لومیر یک ‫خداحافظی همیشگی نیست. 1116 01:32:19,483 --> 01:32:21,692 ‫چرا که در ۳۰ دسامبر ۱۸۹۵، 1117 01:32:22,067 --> 01:32:24,150 ‫تنها دو روز بعد از اولین نمایش عمومی، 1118 01:32:24,483 --> 01:32:26,108 ‫اولین منتقد نوشت: 1119 01:32:26,942 --> 01:32:29,275 ‫«وقتی این دستگاه‌ها دست مردم بیفته،» 1120 01:32:29,483 --> 01:32:32,108 ‫«وقتی همه بتونن از عزیزاشون عکس بگیرن...» 1121 01:32:32,483 --> 01:32:35,900 ‫«...در حالی که حرکت می‌کنن، با ‫رفتارهای و ژست‌های همیشگی‌شون،» 1122 01:32:36,317 --> 01:32:37,900 ‫«درست در آستانه‌ی حرف زدن،» 1123 01:32:38,108 --> 01:32:40,025 ‫«مرگ دیگه یک امر مطلق نخواهد بود.» 1124 01:32:54,400 --> 01:32:58,442 ‫با لومیر، سینماتوگراف ‫اختراع و بازاختراع خواهد شد، 1125 01:32:58,817 --> 01:33:01,692 ‫وقتی قلمروهایش تا بی‌نهایت کشف شود، 1126 01:33:02,150 --> 01:33:03,900 ‫گویی به آیندگان نشان می‌دهد... 1127 01:33:04,192 --> 01:33:06,358 ‫...که هرگز نباید از ‫غنی‌تر کردنش دست بکشند. 1128 01:33:07,900 --> 01:33:11,067 ‫در سال ۲۰۲۵، این نماها ‫دیگه اون معنای گذشته رو ندارن. 1129 01:33:11,692 --> 01:33:13,650 ‫سینما عوض شده، همه‌چی عوض شده. 1130 01:33:13,942 --> 01:33:15,067 ‫اما سینمای لومیر نه، 1131 01:33:15,275 --> 01:33:17,442 ‫چون از یه هنر بدوی ‫و اولیه شروع نکرده. 1132 01:33:18,108 --> 01:33:20,150 ‫هم کلاسیک هستن و هم مدرن. 1133 01:33:20,525 --> 01:33:24,317 ‫امروز، سینما جایگاهش رو ‫توی دنیای تصاویر پس گرفته، 1134 01:33:24,775 --> 01:33:27,317 ‫و دوباره به رد پای لومیر ‫اهمیت میده. 1135 01:33:27,650 --> 01:33:29,483 ‫در جوهره‌ی شرافتش، 1136 01:33:29,942 --> 01:33:32,192 ‫سینما یه هنر اخلاقیه. 1137 01:33:32,442 --> 01:33:35,608 ‫همچنین دعوت به آرامش می‌کنه ‫و ابزار صلح خواهد بود. 1138 01:33:54,067 --> 01:33:56,025 ‫لومیر مثل یه نویسنده عمل می‌کنه. 1139 01:33:56,275 --> 01:33:58,525 ‫جستجو کردن، شک کردن، شگفت‌زده شدن. 1140 01:33:58,858 --> 01:34:00,025 ‫عمل یه نویسنده‌ست. 1141 01:34:00,567 --> 01:34:03,233 ‫همیشه حرکتی هست، حتی اگه گاهی ‫نامرئی باشه، 1142 01:34:03,400 --> 01:34:06,192 ‫که مجبور می‌کنه، مثل اینجا، ‫دنبالش گشت، 1143 01:34:06,483 --> 01:34:08,942 ‫و نگاه رو مجبور می‌کنه منتظر ‫بمونه، تا بفهمه. 1144 01:34:09,608 --> 01:34:13,108 ‫بیننده است که به اونچه ‫می‌بینه اهمیت میده. 1145 01:34:13,608 --> 01:34:15,067 ‫لومیر، سینما، 1146 01:34:15,400 --> 01:34:16,983 ‫پرده بزرگ سینماست، 1147 01:34:17,233 --> 01:34:20,275 ‫تنها پرده‌ای که قدرت ‫و وضوح نگاه رو ارائه میده. 1148 01:34:40,733 --> 01:34:44,233 ‫توماس ادیسون و مخترعین دیگه ‫به یه فرمت فکر می‌کردن. 1149 01:34:44,817 --> 01:34:47,692 ‫لومیر یه فرم، بلکه بیشتر، ‫یه زبان شاعرانه 1150 01:34:48,150 --> 01:34:51,025 ‫و یه عمل اجتماعی رو کشف کرد. 1151 01:34:51,650 --> 01:34:54,233 ‫فراتر از اسطوره‌اش، "حرکت لومیر" 1152 01:34:54,400 --> 01:34:56,775 ‫هم ظهور بود و هم اوج. 1153 01:34:57,942 --> 01:35:00,025 ‫در مقابل ملیه قرارش دادن، ولی نه. 1154 01:35:00,483 --> 01:35:02,650 ‫ملیه دنیا رو با توهم ‫بازسازی کرد. 1155 01:35:02,858 --> 01:35:04,775 ‫لومیر اون رو همون‌طور که هست، ‫ضبط کرد. 1156 01:35:04,983 --> 01:35:07,942 ‫یکی خبر از فدریکو فلینی میده، ‫اون یکی خود مارچلو کاستلاریه. 1157 01:35:08,900 --> 01:35:12,192 ‫اولی راهی هالیوود میشه، ‫دومی، راهی موج نوی فرانسه. 1158 01:35:13,108 --> 01:35:15,817 ‫لومیر زندگی تماشاگرانش ‫رو آموزش میده، 1159 01:35:16,192 --> 01:35:19,525 ‫و فیلمبردارانش رو می‌فرسته ‫تا از چیزهایی که شبیه خودشون نیستند، فیلم بگیرند. 1160 01:35:20,233 --> 01:35:22,650 ‫در نهایت، سینما ‫همیشه همین کار رو می‌کنه. 1161 01:35:23,192 --> 01:35:25,983 ‫به من میگه من کی هستم و ‫به من میگه دیگران کی هستن. 1162 01:35:31,817 --> 01:35:33,817 ‫وقتش رسیده که به لومیر نگاه کنیم. 1163 01:35:34,067 --> 01:35:37,233 ‫دیدن نماهای سینماتوگراف ‫یعنی پاک کردن چشم‌هامون 1164 01:35:37,483 --> 01:35:39,983 ‫از هر چیزی که از اون موقع، ‫چشم‌هامون رو پر کرده. 1165 01:35:40,275 --> 01:35:42,942 ‫یعنی برگشتن به سرچشمه، ‫به اولین قصد، 1166 01:35:43,317 --> 01:35:46,775 ‫این زبان اختراعی که ‫بر اساس یه قانون ۵۰ ثانیه‌ای ساخته شده. 1167 01:35:55,400 --> 01:35:57,192 ‫سینما بر قرن بیستم حکمرانی کرد. 1168 01:35:57,692 --> 01:35:59,692 ‫سرنوشت فیلم‌ها، سینماها، 1169 01:35:59,858 --> 01:36:01,775 ‫و تماشاگران در دویستمین سالگردش ‫چی میشه؟ 1170 01:36:02,358 --> 01:36:04,483 ‫تجلیل از خاطره‌ی سینما یعنی ‫مراقبت از اون. 1171 01:36:05,067 --> 01:36:07,608 ‫نگهبانی از آینده‌اش یعنی ‫نگهبانی از خودمون. 1172 01:36:14,924 --> 01:36:20,240 ‫لومیر ‫ماجرا ادامه دارد 1173 01:36:51,163 --> 01:36:55,447 ‫خیابان اولین فیلم ‫لیون - فرانسه امروز 1174 01:36:56,379 --> 01:37:00,932 ‫بازسازی توسط فرانسیس فورد کاپولا ‫(با رومن) "خروج از کارخانه" 1175 01:37:05,430 --> 01:37:09,843 ‫با دوربین هندلی قدیمی من ‫"پاته ۳۵ میلی‌متری" 1176 01:37:12,192 --> 01:37:13,192 ‫خوب. 1177 01:37:13,442 --> 01:37:14,900 ‫- آماده‌ای برای فیلمبرداری؟ ‫- آماده؟ 1178 01:37:15,525 --> 01:37:16,733 ‫دوربین بره! 1179 01:37:16,900 --> 01:37:17,983 ‫- موتور. ‫- دوربین رفت! 1180 01:37:19,733 --> 01:37:20,733 ‫حرکت! 1181 01:37:24,233 --> 01:37:25,942 ‫حرکت، حرکت، حرکت! 1182 01:38:32,903 --> 01:38:36,108 ‫... و به یاد برتراند تاورنیه 135023

Can't find what you're looking for?
Get subtitles in any language from opensubtitles.com, and translate them here.