All language subtitles for Antonieta.1982.DVDRip

af Afrikaans
ak Akan
sq Albanian
am Amharic
ar Arabic
hy Armenian
az Azerbaijani
eu Basque
be Belarusian
bem Bemba
bn Bengali
bh Bihari
bs Bosnian
br Breton
bg Bulgarian
km Cambodian
ca Catalan
ceb Cebuano
chr Cherokee
ny Chichewa
zh-CN Chinese (Simplified)
zh-TW Chinese (Traditional)
co Corsican
hr Croatian
cs Czech
da Danish
nl Dutch
en English
eo Esperanto
et Estonian
ee Ewe
fo Faroese
tl Filipino
fi Finnish
fr French Download
fy Frisian
gaa Ga
gl Galician
ka Georgian
de German
el Greek
gn Guarani
gu Gujarati
ht Haitian Creole
ha Hausa
haw Hawaiian
iw Hebrew
hi Hindi
hmn Hmong
hu Hungarian
is Icelandic
ig Igbo
id Indonesian
ia Interlingua
ga Irish
it Italian
ja Japanese
jw Javanese
kn Kannada
kk Kazakh
rw Kinyarwanda
rn Kirundi
kg Kongo
ko Korean
kri Krio (Sierra Leone)
ku Kurdish
ckb Kurdish (Soranî)
ky Kyrgyz
lo Laothian
la Latin
lv Latvian
ln Lingala
lt Lithuanian
loz Lozi
lg Luganda
ach Luo
lb Luxembourgish
mk Macedonian
mg Malagasy
ms Malay
ml Malayalam
mt Maltese
mi Maori
mr Marathi
mfe Mauritian Creole
mo Moldavian
mn Mongolian
my Myanmar (Burmese)
sr-ME Montenegrin
ne Nepali
pcm Nigerian Pidgin
nso Northern Sotho
no Norwegian
nn Norwegian (Nynorsk)
oc Occitan
or Oriya
om Oromo
ps Pashto
fa Persian
pl Polish
pt-BR Portuguese (Brazil)
pt Portuguese (Portugal)
pa Punjabi
qu Quechua
ro Romanian
rm Romansh
nyn Runyakitara
ru Russian
sm Samoan
gd Scots Gaelic
sr Serbian
sh Serbo-Croatian
st Sesotho
tn Setswana
crs Seychellois Creole
sn Shona
sd Sindhi
si Sinhalese
sk Slovak
sl Slovenian
so Somali
es Spanish
es-419 Spanish (Latin American)
su Sundanese
sw Swahili
sv Swedish
tg Tajik
ta Tamil
tt Tatar
te Telugu
th Thai
ti Tigrinya
to Tonga
lua Tshiluba
tum Tumbuka
tr Turkish
tk Turkmen
tw Twi
ug Uighur
uk Ukrainian
ur Urdu
uz Uzbek
vi Vietnamese
cy Welsh
wo Wolof
xh Xhosa
yi Yiddish
yo Yoruba
zu Zulu
Would you like to inspect the original subtitles? These are the user uploaded subtitles that are being translated: 1 00:00:25,010 --> 00:00:26,927 ‫ما آماده‌ایم. گریم هم آمادست. 2 00:00:27,008 --> 00:00:28,925 ‫خوبه. ‫همگی سر جاشون. دوربین سر جاش. 3 00:00:29,724 --> 00:00:32,110 ‫سکوت! سکوت لطقاً. 4 00:00:33,101 --> 00:00:35,486 ‫شروع میکنیم... 5 00:00:36,637 --> 00:00:39,580 ‫حرکت. - ‫صبح بخیر، خانم‌ها و آقایون. - 6 00:00:39,641 --> 00:00:44,472 ‫با کارینا آرل در خدمت شما هستیم تا ‫امروز رو هم برامون دلپذیر کنه. 7 00:00:44,486 --> 00:00:48,604 ‫کارینا، چی قراره برامون درست کنی؟ - ‫امروز، میخوام ویشی سوییز درست کنم. - 8 00:00:48,687 --> 00:00:53,147 ‫یه غذای فرانسوی هستش؟ - ‫نه، فقط اسمش فرانسویه. ولی خود غذا مال آمریکاست. - 9 00:00:53,247 --> 00:00:56,690 ‫یه سوپ که میشه هم در حالت گرم و سر خوردش. - ‫حتماً باید خوشمزه باشه. - 10 00:00:57,234 --> 00:01:02,138 ‫حالا کارینا این غذای ویژه رو ‫برای همه‌ی شما آماده میکنه. 11 00:01:02,937 --> 00:01:07,279 ‫درست کردن این سوپ خیلی آسونه. ‫فقط به این موارد نیاز داریم: 12 00:01:08,281 --> 00:01:14,058 ‫سه تره با اندازه‌ی متوسط و فقط قسمتای سفیدش. ‫سه سیب زمینی در سایز متوسط. 13 00:01:14,893 --> 00:01:19,588 ‫چهار فنجون آب مرغ، ‫و یک یا دو فنجون خامه. 14 00:01:19,588 --> 00:01:21,007 ‫بستگی به سلیقه‌ی خودتون داره. 15 00:01:22,006 --> 00:01:26,364 ‫نمک، فلفل سفید و پیازهای خرد شده. 16 00:01:27,261 --> 00:01:32,051 ‫من از قبل سبزیجات رو آماده کردم. 17 00:01:32,550 --> 00:01:35,481 ‫آب رو برمیداریم و اون رو ‫روی آب مرغ میریزیم. 18 00:01:36,937 --> 00:01:46,567 ‫روشو با تره می‌پوشونیم...و سپس میزاریم رو شعله‌ی کم، ‫بیست و پنج تا سی دقیقه پخته بشه. 19 00:01:47,005 --> 00:01:52,330 ‫وقتی سبزیجات پخته و نرم شدن، ‫آبشو از طریق یه آبکش کوچیک می‌گیریم. 20 00:01:53,269 --> 00:01:59,032 ‫برای اینکه منتظر آماده شدن سبزیجات نباشیم، ‫من از قبل ویشی سوییز رو حاضر کردم. 21 00:01:59,032 --> 00:02:02,832 ‫الان تنها کاری که باید انجام بدیم، ‫اضافه کردن خامه. 22 00:02:07,497 --> 00:02:08,426 ‫نمک... 23 00:02:11,982 --> 00:02:12,910 ‫فلفل... 24 00:02:16,324 --> 00:02:18,711 ‫و پیازهای خرد شده هستش. ‫و با هم مخلوطشون میکنیم. 25 00:02:19,361 --> 00:02:22,006 ‫همین. 26 00:02:22,006 --> 00:02:23,432 ‫و نوش جان. 27 00:02:23,856 --> 00:02:25,430 ‫الان می‌تونید بخوریدش. 28 00:02:26,429 --> 00:02:27,820 ‫خیلی آسون بود، مگه نه؟ 29 00:02:28,813 --> 00:02:31,717 ‫خب، این همه‌ی چیزی بود که باید بهتون میگفتم. 30 00:02:33,615 --> 00:02:38,440 ‫و حالا میخوام یه چیزی بهتون نشون بدم. ‫چیزی که قبلاً به هیچ وجه ندیدید. 31 00:02:39,378 --> 00:02:42,230 ‫چیزی که شاید هیچ وقت، ‫فراموشش هم نکنید. 32 00:02:43,223 --> 00:02:44,150 ‫بنگرید. 33 00:02:50,907 --> 00:02:55,732 ‫کِی این اتفاق افتاد؟ - ‫همه‌ی اطلاعاتو اینجا دارم. - 34 00:02:57,632 --> 00:02:59,521 ‫این تنها خودکشیه که به صورت زنده پخش شده. 35 00:03:00,975 --> 00:03:03,825 ‫دلیل خاصی برای بیرون پریدن، ‫از پنجره داشتی؟ 36 00:03:06,739 --> 00:03:08,627 ‫یه مدت بود که داشتی به عملی کردنش فکر می‌کردی؟ 37 00:03:12,503 --> 00:03:18,225 ‫تو در طبقه‌ی ششم زندگی میکنی، ‫چرا تصمیم گرفتی از طبقه‌ی سوم بپری؟ 38 00:03:29,334 --> 00:03:33,134 ‫من دارم یه کتاب درباره‌ی خودکشیه زنا، ‫در قرن بیستم، می‌نویسم. 39 00:03:35,558 --> 00:03:37,448 ‫فکر کردم ممکنه بهم کمک کنی. 40 00:03:40,862 --> 00:03:41,790 ‫منو ببخش. 41 00:03:52,351 --> 00:03:58,139 ‫کدم روز دقیقاً اتفاق افتاد؟ - ‫یازدهم فوریه 1931. حتی به دنیا هم نیومده بودی. - 42 00:04:00,075 --> 00:04:05,862 ‫اسم کاملش چیه؟ - ‫ریواس مرکادو آنتونیتا. - 43 00:04:08,751 --> 00:04:12,000 ‫خودکشی با اسلحه. ‫وزارت عمومی مطلع شد که 44 00:04:12,000 --> 00:04:16,867 ‫یه زن در کلیسای جامع نوتردام، ‫خودکشی کرده. 45 00:04:16,867 --> 00:04:20,710 ‫و جسد به هتل... - ‫به هتل دیه. - ‫به هتل دیه منتقل شد. - 46 00:04:21,210 --> 00:04:26,035 ‫چرا این کارو کردن؟ - ‫تو گزارش‌ها اومده چه اتفاقی افتاده، ولی هیچ وقت دلیلشو توضیح ندادن. - 47 00:04:26,475 --> 00:04:27,401 ‫اون دختر مکزیکی بود. 48 00:05:08,720 --> 00:05:12,188 ‫میشه لطفاً بهم بگید، ‫کجا می‌تونم بایگانی‌های نوتردام رو پیدا کنم؟ 49 00:05:12,188 --> 00:05:15,107 ‫بایگانی‌ها درست اونجا هستن. مسقیم برید و بعد برید سمت راست. - ‫ممنون. - 50 00:05:15,107 --> 00:05:21,393 ‫ولی فعلاً به خاطر بروز رسانی آرشیوها بسته شده و ‫هیچ کی نمی‌تونه توش بره. - ‫کِی دوباره باز میشه؟ - 51 00:05:21,932 --> 00:05:24,218 ‫دو سه ماه دیگه. 52 00:05:40,659 --> 00:05:42,547 ‫امروز بعد از ظهر چیکاره‌ای، پیِر؟ 53 00:05:43,541 --> 00:05:46,389 ‫کار خاصی ندارم. ‫میرم دفتر. 54 00:05:47,382 --> 00:05:49,271 ‫قهوه میل داری؟ 55 00:05:52,186 --> 00:05:54,109 ‫وقت ندارم. - ‫میخوای بری بیرون؟ - 56 00:05:54,109 --> 00:05:55,998 ‫آره. 57 00:06:02,755 --> 00:06:03,682 ‫کجا میری؟ 58 00:06:04,674 --> 00:06:05,603 ‫مکزیک. 59 00:06:08,095 --> 00:06:09,984 ‫گرفتی ما رو دیگه؟ 60 00:06:09,984 --> 00:06:10,913 ‫نه. 61 00:06:11,661 --> 00:06:14,549 ‫تنهایی میری؟ - ‫آره. - 62 00:06:16,202 --> 00:06:18,092 ‫بخاطر کتابته؟ 63 00:06:20,085 --> 00:06:21,973 ‫معلومه. 64 00:06:26,770 --> 00:06:27,699 ‫چرا بهم نگفتی؟ 65 00:06:29,652 --> 00:06:32,502 ‫چون یهویی دیشب این تصمیمو گرفتم. 66 00:06:38,298 --> 00:06:41,147 ‫داستان خودکشیش واقعاً چشممو گرفته. 67 00:06:49,865 --> 00:06:50,787 ‫الو؟ 68 00:06:50,787 --> 00:06:52,676 ‫تاکسیه منه؟ - ‫آره، پایینه. - 69 00:06:55,784 --> 00:06:57,769 ‫چقدر قراره بمونی؟ - ‫نمیدونم. - 70 00:06:59,672 --> 00:07:01,560 ‫راستی، مراقب گربه هم باش. 71 00:07:03,275 --> 00:07:08,100 ‫این پورفوریو دیاز، دیکتاتوری بود که بیش از 35 سال، ‫در مکزیک حکومت میکرد. 72 00:07:09,002 --> 00:07:10,946 ‫نگاه، این مکزیکو سیتی در اوایل قرن هستش. 73 00:07:15,265 --> 00:07:18,113 ‫زوکالو رو میشناسی؟ - ‫آره. - 74 00:07:20,529 --> 00:07:23,411 ‫رئیس جمهور پورفوریو دیاز خیلی به فرانسه علاقه مند بود. 75 00:07:24,410 --> 00:07:27,259 ‫بلاسکونته، ژول ورن، ‫رو می‌پرستید. 76 00:07:27,753 --> 00:07:32,579 ‫اون زمان تاثیر و نفوذ فرانسه تو این کشور، ‫از هر لحاظ خیلی معلوم بود. 77 00:07:34,216 --> 00:07:40,900 ‫تو سالگرد صد سالگی استقلال مکزیک در سال 1910، ‫رئیس جمهور دیاز مردم رو از سراسر دنیا، به جشن دعوت کرد. 78 00:07:41,463 --> 00:07:43,385 ‫ولی کشورش همون ساختارهای قدیمی رو حفظ کرده بود. 79 00:07:44,384 --> 00:07:47,266 ‫از یه طرف، صاحبان املاک به داشتن، ‫املاک بزرگ ادامه میدادن، 80 00:07:47,266 --> 00:07:52,027 ‫و از طرف دیگه مردم، قربانیان فساد اداری و ‫جهل و فقر بودن. 81 00:07:53,491 --> 00:07:55,380 ‫آنتونیتا تو چنین محیطی بزرگ شد. 82 00:07:57,676 --> 00:08:01,518 ‫مهمونا با گذر از کنار "تفریح‌گاه رفورما" به دیگران معرفی میشدن. ‫همون شانزه لیزه ما هستش. 83 00:08:01,718 --> 00:08:08,624 ‫و راهشون رو به سمت ستون استقلال ادامه میدادن. ‫بنایی که توسط ریواس مرکاردو، پدر آنتونیا ساخته شده بود. 84 00:08:09,662 --> 00:08:12,544 ‫شایعه شده که صورت اون فرشته، ‫از آنتونیتا الهام گرفته شده. 85 00:08:12,544 --> 00:08:15,392 ‫ولی تو سال 1957، یه زمین لرزه رخ داد و ‫فرشته افتاد. 86 00:08:16,585 --> 00:08:18,474 ‫و صورتش دوباره بازسازی شد. 87 00:08:19,167 --> 00:08:24,932 ‫خدا کنه خیلی زیاد اینجا بمونی. - ‫آره، خدا کنه. چون واقعاً جای قشنگیه. 88 00:08:24,932 --> 00:08:26,854 ‫خوانیتا، کتابی که ازم خواسته بودی. - ‫دستت درد نکنه، لوئیس. - 89 00:08:26,854 --> 00:08:28,741 ‫با اجازه. - ‫خداحافظ. - 90 00:08:29,036 --> 00:08:31,884 ‫یه هدیه برای تو هستش. - ‫آره؟ - ‫آره. - 91 00:08:34,899 --> 00:08:36,320 ‫مال اون دختر بوده؟ 92 00:08:36,320 --> 00:08:40,120 ‫آره. 87 نامه‌ی عاشقونه. 93 00:08:40,619 --> 00:08:41,124 ‫به کی؟ 94 00:08:41,623 --> 00:08:44,473 ‫به یه نقاش. ‫مانوئل رودریگز لوزانو. 95 00:08:44,967 --> 00:08:45,896 ‫به خاطر عشق مُرد؟ 96 00:08:46,888 --> 00:08:49,737 ‫هیچ کی دلیلشو نمیدونه. 97 00:08:58,454 --> 00:09:02,254 ‫دقیقاً با شروع قرن، به دنیا اومده. - ‫آره. - 98 00:09:05,141 --> 00:09:08,023 ‫خانوادش چجوری بودن؟ - ‫آدمای پولداری بودن. - 99 00:09:09,022 --> 00:09:13,385 ‫پدرش یه معمار بزرگ بود و خونه‌ـشون هم اون زمان، ‫مرکز گرد آوریه هنرمندای بزرگ بود. 100 00:09:14,747 --> 00:09:20,072 ‫پدرش عاشق مجسمه سازی بود. آنتونیا و خواهرش، ‫موقعی که بچه بودن، مدل مجسمه‌های باباشون میشدن. 101 00:10:22,032 --> 00:10:24,881 ‫بی حرکت بمون، آنتونیتا. 102 00:11:07,182 --> 00:11:09,072 ‫آقای رئیس جمهور اومدن. 103 00:11:11,987 --> 00:11:12,915 ‫استراحت کنید، بچه‌هام. 104 00:11:29,239 --> 00:11:32,121 ‫آقای رئیس جمهور. - ‫بعد از ظهر بخیر، پروفسور. - ‫بعد از شما هم بخیر. - 105 00:11:32,121 --> 00:11:36,882 ‫برای دیدن ستون استقلال اومدم. - ‫البته، لطفاً همراهم تشریف بیارید. - 106 00:12:02,201 --> 00:12:05,051 ‫اونا مدل‌‌های من هستن. دخترامن. 107 00:12:06,045 --> 00:12:07,028 ‫سلام آنتونیتا. 108 00:12:52,294 --> 00:12:54,182 ‫حالتون خوبه، آقای رئیس جمهور؟ 109 00:13:02,723 --> 00:13:04,667 ‫آقای رئیس جمهور، همه چی حل و فصل شده. 110 00:13:09,648 --> 00:13:10,577 ‫خون رو دستشو نگاه کن. 111 00:13:12,068 --> 00:13:13,958 ‫نگاه نکنید، نکنید. 112 00:13:14,451 --> 00:13:21,198 ‫یدر 24 می 1911، کشورهای مشترک المنافع علیه پورفیریو دیاز جمع شدن. 113 00:13:21,198 --> 00:13:24,048 ‫همون روز، اون ریاست جمهوری رو گذاشت کنار و ‫رفت پاریس. 114 00:13:25,480 --> 00:13:27,424 ‫و تا موقع مرگش اونجا موند. 115 00:13:28,862 --> 00:13:32,725 ‫این جشن استقبال از مَدرو هستش. ‫وقتی از آمریکا وارد مکزیک شد. 116 00:13:34,625 --> 00:13:36,514 ‫و از مرز شمالی، ‫به پایخت رفت. 117 00:13:37,007 --> 00:13:39,912 ‫تا حالا چنین اسقبالی از کسی نشده بود. 118 00:13:44,231 --> 00:13:48,074 ‫متاستفانه یه شکاف بین روستایی‌ها و دولت جدید، ‫وجود داشت... 119 00:13:48,074 --> 00:13:49,964 ‫اون زاپاتا هستش. - ‫آره، خودشه. - 120 00:13:50,457 --> 00:13:57,181 ‫این شکاف اون قدر بزرگ بود که افرادی مثل زاپاتا، ‫که طرفدار روستایی‌ها بودن، علیه مَدرو قدم برداشتن. 121 00:13:57,181 --> 00:14:01,046 ‫زاپاتا از سمت جنوب می‌جنگید و ‫از اوروزکو هم که این تصویرشه، از سمت شمال می‌جنگید. 122 00:14:04,405 --> 00:14:10,169 ‫این ژنرال ویکتوریانو هوئرتا هستش که به عنوان ‫رئیس نیروهای دولتی برای مبارزه با شورشیا منصوب شد. 123 00:14:10,169 --> 00:14:13,019 ‫اینا سربازای ژنرال هستن. ‫سربازای هوئرتا. 124 00:14:14,972 --> 00:14:17,877 ‫و این زن‌ها کیَن؟ - ‫این فیلما حرف ندارن. 125 00:14:18,815 --> 00:14:20,705 ‫زنای روستایی‌ها هم بخش فعالی از این ‫انقلاب بودن. 126 00:14:21,697 --> 00:14:23,619 ‫اونا رو سولدادراس صدا می‌کردن. 127 00:14:23,619 --> 00:14:27,484 ‫یه آهنگ مکزیکی هم اون زمان به اسم "لا آدلیتا" وجود داشت. 128 00:14:28,423 --> 00:14:29,350 ‫آهنگشو میشناسی؟ 129 00:14:30,343 --> 00:14:35,169 ‫اینا زن‌هایی هستن که بخشی از انقلا بودن، ‫درست مثل مردها. 130 00:14:38,028 --> 00:14:41,894 ‫در همین حین، تو مکزیکو سیتی، ‫جنگ با دولت جدید ادامه داشت. 131 00:14:42,768 --> 00:14:46,675 ‫ویکوتریانو هوئرتا که قبلاً در موردش حرف زدم، ‫مَدرو و پینو سوارز رو زندانی کرد. 132 00:14:46,675 --> 00:14:48,532 ‫در راه رفتن به زندان، ‫دستور ترورشون رو هم داد. 133 00:14:48,532 --> 00:14:52,438 ‫اینجا جایی هستش که هوئرتا میخواد رییس جمهور بشه. 134 00:14:52,438 --> 00:14:56,303 ‫آره، درست بعد کُشتن مادرو. 135 00:14:58,202 --> 00:15:03,966 ‫ونوشیانو کاررانزا، که استاندار کوهائیلا بود، ‫سال 1913 علیه هوئرتا قیام کرد. 136 00:15:03,966 --> 00:15:05,856 ‫و حمایت بقیه استاندارها رو هم داشت. 137 00:15:07,810 --> 00:15:12,635 ‫ارتش مشروطه خواه کارانزا توسط پانچو ویلا ‫در شمال پشتیبانی میشد. 138 00:15:14,072 --> 00:15:15,961 ‫و در جنوب هم، توسط امیلیانو زاپاتا. 139 00:15:16,954 --> 00:15:18,844 ‫همه در برابر هوئرتا متحد شده بودن. 140 00:15:20,336 --> 00:15:25,162 ‫پس از یک سال و نیم نبرد، ‫ارتش مشروطه خواه وارد مکزیکو سیتی شد. 141 00:15:32,825 --> 00:15:33,786 ‫پانچو ویا! 142 00:15:33,786 --> 00:15:38,460 ‫اونی که کنار پانجو ویا قرار داره، ‫خوزه واسکونسلوس هستش. 143 00:15:38,460 --> 00:15:42,367 ‫اون تو زندگی آنتونیته خیلی نقش مهمی داشت. - ‫واسکونسلوس! - 144 00:15:42,367 --> 00:15:45,271 ‫آره، واسکونسلوس. 145 00:15:46,213 --> 00:15:50,078 ‫بعد کاررانزا به قتل رسید. 146 00:15:50,578 --> 00:15:53,981 ‫امیلیانو زاپاتا هم تو کمپینی در چیمانسا کُشته شد. 147 00:15:58,660 --> 00:16:02,567 ‫تفنگدارها هم اوروزکو رو کُشتن. ‫تفنگدارهای آمریکای شمالی. 148 00:16:03,066 --> 00:16:08,330 ‫فرانسیسکو ویا و پانچو ویا هم که چهره‌های اسطوره‌ای ‫انقلاب مکزیک بودن، 149 00:16:08,830 --> 00:16:11,735 ‫تو ماشینشون گلوله بارون و کُشته شدن. 150 00:16:19,858 --> 00:16:23,723 ‫میگن نیم میلیون مکزیکی در جریان این انقلاب، ‫مُردن. 151 00:16:29,466 --> 00:16:34,291 ‫آنتونیتا جوونی خودشو، ‫احاطه شده تو این تصاویر گذروند. 152 00:16:35,230 --> 00:16:36,213 ‫اونم با تمام وجود. 153 00:16:40,994 --> 00:16:42,936 ‫خب، همین بود. 154 00:16:48,679 --> 00:16:53,505 ‫آنتونیتا...متاهل بود؟ - ‫آره، ولی ازدواجش خیلی دووم نیاورد. - 155 00:16:54,378 --> 00:16:58,285 ‫میدونم تقصیر من بوده و ‫قول میدم بیشتر پیشت بمونم. 156 00:16:58,285 --> 00:17:03,110 ‫قول میدم. ولی تو خیلی رُکی، ‫برای همین اینجوری رفتار میکنی. 157 00:17:03,549 --> 00:17:05,723 ‫این چیزا و کتاب‌ها، مغزتو پُر کرده. 158 00:17:06,930 --> 00:17:12,719 ‫زندگی تو اینجا با منه. ‫بهت کمک می‌کنم تا از این بحران رد بشی، آنتونیتا. 159 00:17:14,617 --> 00:17:17,465 ‫منو ببخش، ولی از بودن کنارت، خوشحال نیستم. 160 00:17:18,921 --> 00:17:19,847 ‫دیگه دوسِت ندارم. 161 00:17:21,340 --> 00:17:22,269 ‫جدی میگی؟ 162 00:17:24,222 --> 00:17:25,752 ‫بهتره راهمون رو از هم جدا کنیم. 163 00:17:26,080 --> 00:17:28,089 ‫دیگه کنارت خوشحال نیستم. 164 00:17:29,986 --> 00:17:30,970 ‫پای کَس دیگه‌ای وسطه؟ 165 00:17:34,790 --> 00:17:36,734 ‫نه، خیلی سادست، ‫دیگه نمی‌تونم پنهونش کنم. 166 00:17:39,594 --> 00:17:46,318 ‫دوست ندارم. نمی‌تونم باهات زندگی کنم. - ‫اون مرد دیگه کیه؟ - ‫بزار برم. - 167 00:17:46,318 --> 00:17:50,118 ‫چه احمقی هستم. ‫همه‌ی این مدت داشتی بهم خیانت میکردی. 168 00:17:51,083 --> 00:17:54,883 ‫عجب بدبختی بودم، ‫یه بیشعور و کور. 169 00:17:56,886 --> 00:17:58,806 ‫همه‌ی اون کتابای آشغال. 170 00:17:59,719 --> 00:18:01,663 ‫اون دوستای همجنس بازت. 171 00:19:40,618 --> 00:19:44,482 ‫با آقای وارگاس کار دارم. - ‫طبقه‌ی سوم هستن، خانم. - 172 00:19:52,142 --> 00:19:53,070 ‫کار نمیکنه. 173 00:19:54,063 --> 00:19:56,911 ‫چی؟ آسانسور کار نمیکنه. - 174 00:19:57,904 --> 00:19:59,793 ‫پس خودت همین الان چجوری اومدی پایین؟ 175 00:20:01,746 --> 00:20:08,470 ‫چی شد، آتالانته برد؟ - ‫آره، ولی هنوزم باید مقابل آمریکا بازی کنن. - 176 00:20:08,470 --> 00:20:11,351 ‫می‌خوای شرط ببندی؟ - ‫معلومه. - 177 00:20:11,351 --> 00:20:16,109 ‫چقدر؟ - ‫تو بگو. - ‫باشه پس. - 178 00:20:39,203 --> 00:20:41,092 ‫آقای وارگاس هستید؟ 179 00:20:42,980 --> 00:20:44,966 ‫من به نمایندگی از خانم جوانا گاریدا اومدم. 180 00:20:44,966 --> 00:20:52,671 ‫ساعت 12:15 دقیقه‌ـست. - ‫ببخشید؟ - ‫ساعت 12:15 دقیقه‌ـست. یه ربع دیر کردید. منم میخوام برم. - 181 00:20:53,609 --> 00:20:58,434 ‫کجا میرید؟ - ‫جای خاصی نمیخوام برم. فقط بخاطر دیراومدنتون، میخوام برم. - 182 00:21:00,332 --> 00:21:02,275 ‫مایلم راجع به آنتونیتا حرف بزنم. 183 00:21:09,436 --> 00:21:13,299 ‫کار نمیکنه. ‫حداقل برای من کار نمیکنه. 184 00:21:20,001 --> 00:21:20,984 ‫بیاید. 185 00:21:48,352 --> 00:21:51,256 ‫میگن شما باهاش آشنا بودید. 186 00:22:00,339 --> 00:22:02,281 ‫حرف زدن دربارش، آب در هاون کوبیدنه. 187 00:22:08,961 --> 00:22:11,864 ‫نوشیدنی میل دارید؟ 188 00:22:11,864 --> 00:22:13,807 ‫بله، حتماً. 189 00:22:24,285 --> 00:22:27,188 ‫چرا حرف زدن دربارش، بی فایدست؟ 190 00:22:28,191 --> 00:22:34,914 ‫وقتی کسی می‌میره یا ‫وقتی خیلی پیر میشه، 191 00:22:35,913 --> 00:22:42,659 ‫تصور اتفاقاتی که قبلش رخ داده، ممکن نیست. ‫اصلاً غیر ممکنه. 192 00:22:44,517 --> 00:22:51,264 ‫زن‌های این روزها، ‫حتی نمی‌تونن تصور کنن این زن چجوری بود. 193 00:22:57,772 --> 00:22:59,714 ‫اون مثل یه الماس میدرخشید. 194 00:23:02,766 --> 00:23:03,749 ‫زیبا بود. 195 00:23:08,425 --> 00:23:12,332 ‫همیشه سرش گرم کاری بود. ‫نویسنده خوبی بود. 196 00:23:13,831 --> 00:23:18,654 ‫چند تا کتاب رو ویرایش کرد. ‫کتابای کافکا و ریلکه رو هم ترجمه کرد. 197 00:23:18,984 --> 00:23:22,890 ‫همچنین مترجم نمایشنامه‌ها هم بود. 198 00:23:22,890 --> 00:23:24,736 ‫اسمتون چیه؟ - ‫ژان. - 199 00:23:24,736 --> 00:23:27,585 ‫ژان چی؟ - ‫ژان کوکتو. - 200 00:23:28,389 --> 00:23:31,969 ‫ک -و -ک -ت -و. ‫کوکتو. 201 00:23:32,082 --> 00:23:35,221 ‫عجب اسمی داری. 202 00:23:35,221 --> 00:23:39,958 ‫و اینجا می‌مونی، ‫مگه اینکه آدرس خودتو به ما بدی. 203 00:23:40,877 --> 00:23:44,783 ‫خیابان دیانجور. - ‫حالا داره سر عقل میاد. - 204 00:23:44,783 --> 00:23:47,186 ‫امضا کنید. - ‫قلم رو آماده کن. - 205 00:23:47,602 --> 00:23:50,549 ‫بیاید نزدیکتر. ‫کسی قرار نیست شما رو بخوره. 206 00:23:51,548 --> 00:23:55,411 ‫چی شده؟ - ‫خدا جون، اون مرد متهم ناپدید شده. - 207 00:23:56,414 --> 00:23:58,270 ‫چقدر عجیب. - ‫اصلاً هم عجیب نیست. - 208 00:23:58,270 --> 00:24:06,937 ‫بیا از اینجا بریم. داره حالم بهم میخوره. - ‫واقعاً تحملش صبر ایوب میخواد. - 209 00:24:07,926 --> 00:24:11,831 ‫با مرگ پدر در سال 1927، ‫یه اون هم ارثی رسید. 210 00:24:11,831 --> 00:24:15,737 ‫به همین علت خونه‌ای خرید و ‫از خانوادش جدا شد. 211 00:24:17,735 --> 00:24:22,440 ‫از یک گروه گروه تئاتر حمایت مالی میکرد و ‫پیش دوستانشان، نمایش اجرا میکردن. 212 00:24:23,439 --> 00:24:25,347 ‫تئاتر اولیس. 213 00:24:26,331 --> 00:24:28,753 ‫تمام نمایشنامه‌ها رو خودش ترجمه میکرد. 214 00:24:28,753 --> 00:24:32,658 ‫نمایشنامه هایی از اونیل، بیلدراك رو اجرا میکردن. 215 00:24:32,658 --> 00:24:36,565 ‫و همچنین اورفیوس از ژاک کوکتو. 216 00:24:36,565 --> 00:24:41,174 ‫...بخاطر عشق، اون شیطان را که در فرم اسب رفته بود کُشت و ‫سپس خودش درگذشت. 217 00:24:41,174 --> 00:24:45,080 ‫من از شما برای نجاتم تشکر میکنم. ‫چون شعر رو میپرستم. 218 00:24:45,080 --> 00:24:48,985 ‫و هنر شاعریه شما رو. 219 00:24:48,985 --> 00:24:50,928 ‫آمین. 220 00:24:52,093 --> 00:24:54,995 ‫پُرش کنم؟ - ‫بسپارش به یوریدیس. - 221 00:24:58,815 --> 00:25:00,759 ‫شاید بالاخره بتونیم غذا بخوریم. 222 00:25:17,529 --> 00:25:21,434 ‫با آنتونیتا حرف زدم، ‫و فکر کنم میخواد یه نمایشنامه‌ی دیگه هم اجرا کنه. 223 00:25:21,434 --> 00:25:24,469 ‫"صدای انسانیه کوکتو", ‫می‌دونید چه نمایشنامه‌ای هستش؟ 224 00:25:25,340 --> 00:25:30,163 ‫آره. خوندمش. ‫به نظرم حرف نداره. 225 00:25:39,683 --> 00:25:43,588 ‫قبلاً اینو بهت نگفتم. ولی تبریک میگم. ‫فوق العاده بودی. 226 00:25:43,588 --> 00:25:46,661 ‫منتقدها که نتونستن تا آخرشو تحمل کنن. 227 00:25:46,661 --> 00:25:51,028 ‫منتقدها فقط منقدن. ‫مغزشون این چیزا رو درک نمیکنه. 228 00:25:51,028 --> 00:25:54,933 ‫احمقایی که خودشونو زدن به خواب رو، ‫نمیشه بیدار کرد. 229 00:25:55,432 --> 00:26:01,721 ‫تو گروه ارکستر ما هم وضع همینه. ‫از هر آدم مشهوری آهنگ بزنیم، فقط توهین می‌شنویم. 230 00:26:01,721 --> 00:26:04,163 ‫ولی بازم نقد لازمه. - ‫آنتونیتا، میای برقصیم؟ - 231 00:26:13,851 --> 00:26:17,258 ‫آنتونیتا، خونه‌ـت خیلی قشنگه. 232 00:26:17,258 --> 00:26:20,664 ‫عاشق این مهمونیه فوق العاده هستم. 233 00:26:20,664 --> 00:26:26,011 ‫فقط راستی، ستون استقلال رو ‫این بعد از ظهری دیدم. مدل مجسمه‌ی فرشته، تو هستی؟ 234 00:26:26,011 --> 00:26:27,509 ‫آره، من و خواهرم. 235 00:26:27,509 --> 00:26:30,412 ‫ولی این بنای تاریخی وحشت زدم میکنه، ‫وقتی از کنارش رد میشم، رومو میکنم اونور. 236 00:26:32,380 --> 00:26:35,551 ‫به تازگی یه نقاش به اسم لوزانو رو دیده بود. 237 00:26:35,551 --> 00:26:38,496 ‫مانوئل لوزانو، یه نقاش بزرگ. 238 00:26:38,496 --> 00:26:41,903 ‫آنتونیتا کاملاً عاشقش بود. 239 00:26:41,903 --> 00:26:47,600 ‫لوزانو با کارمن موندراگون ازدواج کرده بود. ‫پدرش یه ژنرال بود، 240 00:26:47,600 --> 00:26:52,967 ‫کسی که توپ جنگی رو اختراع کرده بود. یه زن خطرناک. - ‫کارمن، حالت چطوره؟ - 241 00:26:52,967 --> 00:26:56,872 ‫میخواستم یه سلامی عرض کنم، ‫منتظر لحظه مناسب بودم. 242 00:26:56,872 --> 00:27:01,735 ‫برای همین برگشتم، تا اینجا کار کنم. ‫میخوام کشورم و مردمم رو نقاشی کنم. 243 00:27:03,659 --> 00:27:09,444 ‫میدونی، نقاشای فرانسوی از نقاشی‌های ژاپنی و ‫حتی ماسک‌های آفریقایی تقلید میکنن. 244 00:27:09,754 --> 00:27:12,657 ‫و ما هم از اروپایی‌ها کپی میکنیم. 245 00:27:14,352 --> 00:27:19,729 ‫و میام اینجا، به این مکان و ‫هیچ تفاوتی با پاریس نمی‌بینم. 246 00:27:19,729 --> 00:27:22,699 ‫قراره با این وضع چیکار کنیم، آنتونیتا؟ 247 00:27:23,636 --> 00:27:26,539 ‫واقعیتمون رو پنهون کنیم. 248 00:27:27,541 --> 00:27:30,445 ‫ما از پشت یه ماسک، ‫در آینه خودمون رو نگاه میکنیم. 249 00:27:34,136 --> 00:27:38,041 ‫هر کاری از دستم بربیاد انجام میدم. ‫الان تو روزهای سختی هستیم. 250 00:27:40,539 --> 00:27:42,945 ‫میدونم. 251 00:27:42,945 --> 00:27:50,653 ‫از یه گروه ارکستر حمایت مالی میکنی؟ - ‫آره، با تمام وجود. - 252 00:27:53,011 --> 00:27:53,994 ‫آفرین. 253 00:27:58,217 --> 00:27:59,200 ‫عذر میخوام. 254 00:28:06,894 --> 00:28:09,796 ‫اومدم این شعرها رو تقدیم شما کنم. 255 00:28:09,800 --> 00:28:10,783 ‫شعرای خوبی هستن؟ 256 00:28:22,984 --> 00:28:25,888 ‫اشکالی نداره صداتون رو ضبط کنم؟ 257 00:28:25,891 --> 00:28:26,874 ‫داره. 258 00:28:36,170 --> 00:28:40,166 ‫کاتولیک بود؟ - ‫آره، ولی خیلی معتقد نبود. - 259 00:28:41,347 --> 00:28:44,133 ‫هیچ وقت ایمان واقعی نداشت. 260 00:28:44,133 --> 00:28:46,175 ‫خب، نمی‌توم دقیق بگم. 261 00:28:46,175 --> 00:28:49,248 ‫مثل سرخپوستا؟ 262 00:28:49,248 --> 00:28:52,217 ‫یه کمی. مثل همه‌ی مردم این کشور. 263 00:28:53,654 --> 00:28:55,597 ‫نگاه کنید. 264 00:28:57,323 --> 00:29:06,952 ‫اینجا چند تا عکس، مقالات مطبوعاتی و نامه‌هایی دارم. 265 00:29:06,952 --> 00:29:08,229 ‫دست نزنید. 266 00:29:09,437 --> 00:29:13,343 ‫تو این تصویر می‌تونیم لوزانو رو ببینیم. 267 00:29:13,938 --> 00:29:17,076 ‫همون نقاش. 268 00:29:17,076 --> 00:29:20,980 ‫آننتونیتا زندگی خودش رو، ‫تو دستای اون قرار داد. 269 00:29:21,979 --> 00:29:25,885 ‫عاشق هم بودن؟ - ‫نه، فکر نکنم. - 270 00:29:25,885 --> 00:29:28,093 ‫اون هیچ وقت نمی‌خواستش. 271 00:29:28,093 --> 00:29:32,997 ‫چی؟ پس آنتونیتا مثل عشق افلاطونی دوستش داشت؟ 272 00:29:32,997 --> 00:29:36,404 ‫بله و نه. 273 00:29:36,404 --> 00:29:39,311 ‫اینجا اروپا نیست، متوجه‌اید؟ 274 00:29:39,311 --> 00:29:42,214 ‫اینجا، عشق و عاشقی مال آدمای پولدار هستش. 275 00:29:42,217 --> 00:29:46,081 ‫شما هیچ وقت اینو درک نمی‌کنید. 276 00:29:47,263 --> 00:29:52,066 ‫زیر زمین، یه گذشته‌ی تاریک و ‫خشونت وار وجود داره. 277 00:29:53,065 --> 00:29:55,912 ‫گاهی وقت‌ها فراموشش میکنیم، ‫ولی همیشه اونجاست. 278 00:29:56,867 --> 00:29:58,810 ‫ممکنه یه روزی بیدار بشه. 279 00:30:21,974 --> 00:30:25,180 ‫این همون شاعر جوون هستش؟ 280 00:30:25,180 --> 00:30:27,123 ‫آره. 281 00:30:27,601 --> 00:30:28,583 ‫منم. 282 00:31:25,494 --> 00:31:26,772 ‫صبح بخیر. 283 00:31:26,772 --> 00:31:28,203 ‫مانوئل اینجاست؟ - ‫آره. - 284 00:31:49,531 --> 00:31:50,235 ‫صبح بخیر. 285 00:31:50,535 --> 00:31:51,518 ‫صبح بخیر. 286 00:32:08,867 --> 00:32:09,850 ‫بیا نزدیکتر. 287 00:32:44,940 --> 00:32:45,923 ‫ممنون. 288 00:32:49,807 --> 00:32:50,789 ‫ژسوس. 289 00:32:56,120 --> 00:32:58,063 ‫اینا رو بزار تو آب. 290 00:33:06,840 --> 00:33:08,783 ‫در مورد فوت پسرت شنیدم. 291 00:33:10,346 --> 00:33:12,290 ‫حال زنت چطوره؟ 292 00:33:14,254 --> 00:33:17,156 ‫نمیدونم. - ‫بله؟ - 293 00:33:18,478 --> 00:33:20,868 ‫روزها میشه حرفی نزده. 294 00:33:29,908 --> 00:33:31,501 ‫چی شده مانوئل؟ 295 00:33:34,422 --> 00:33:40,207 ‫چیزی نیست که بتونم بهت بگم. - ‫بهم اعتماد نداری؟ - 296 00:33:50,566 --> 00:33:52,564 ‫مانوئل. 297 00:33:52,564 --> 00:33:55,970 ‫مانوئل، تو روشنایی زندگی من هستی. 298 00:33:55,970 --> 00:33:58,368 ‫من به تو تعلق دارم. 299 00:33:58,368 --> 00:34:00,311 ‫ولی همش شک داری و منو پس میزنی. 300 00:34:01,774 --> 00:34:04,677 ‫وقتی تنها هستم، در مقایسه با وقتایی که پیشت هستم، ‫بیشتر بهت احساس نزدیکی میکنم. 301 00:34:08,267 --> 00:34:10,392 ‫داری عذاب میکشی. 302 00:34:10,392 --> 00:34:13,296 ‫و نمی‌خوای قضیه رو بهم بگی. 303 00:34:13,799 --> 00:34:15,242 ‫از این بدتر هم مگه وجود داره؟ 304 00:34:18,001 --> 00:34:20,816 ‫زنم بچه‌مون رو کُشت. 305 00:34:23,231 --> 00:34:25,174 ‫با دستای خودش خفه‌ـش کرد. 306 00:34:31,978 --> 00:34:34,880 ‫ما چی هستیم مانوئل؟ 307 00:34:36,345 --> 00:34:38,288 ‫تو چه سرزمینی زندگی می‌کنیم؟ 308 00:34:42,908 --> 00:34:44,851 ‫چی درون ما هستش؟ 309 00:35:07,295 --> 00:35:09,700 ‫ادامه بدیم قربان؟ 310 00:35:09,703 --> 00:35:13,566 ‫نه، الان نه. 311 00:35:37,094 --> 00:35:38,077 ‫اون کیه؟ 312 00:35:45,738 --> 00:35:50,561 ‫باید باهات تنهایی حرف بزنم. ‫هیچ وقت تنهایی حرف نزدیم. 313 00:36:00,079 --> 00:36:02,984 ‫اینجام تا خواسته‌هاتو برآورده کنم. 314 00:36:03,987 --> 00:36:05,930 ‫حتی اگه خبر نداشته باشی. 315 00:36:10,708 --> 00:36:12,651 ‫خبر دارم آنتونیتا. 316 00:36:15,920 --> 00:36:16,903 ‫چیکار باید بکنیم؟ 317 00:36:21,209 --> 00:36:23,153 ‫راهمون رو ادامه بدیم. 318 00:36:24,616 --> 00:36:27,519 ‫یا تقلید می‌کنیم یا نمی‌کنیم. 319 00:36:28,522 --> 00:36:33,347 ‫همیشه به دنبال این هستیم که ‫چیزها از کجا اومدن. 320 00:36:34,348 --> 00:36:39,172 ‫این چیزا ما رو به جلو میبره. ‫روشنمون میکنه. 321 00:36:41,251 --> 00:36:43,194 ‫و نابودمون میکنه. 322 00:36:46,653 --> 00:36:47,934 ‫همجنسگرا بود؟ 323 00:36:49,386 --> 00:36:51,884 ‫آنتونیتا اینو فهمیده بود؟ 324 00:36:51,884 --> 00:36:58,254 ‫هیچ وقت نمی‌خواست بدونه. ‫اونو می‌پرستید، هر کاری براش انجام میداد. 325 00:36:59,652 --> 00:37:04,390 ‫چجوری ممکنه 87 نامه‌ی عاشقونه برای ‫یه مرد بفرستی، 326 00:37:05,389 --> 00:37:08,292 ‫بدون اینکه باهاش عشق بازی کنی؟ 327 00:37:08,795 --> 00:37:12,659 ‫این متعجبت میکنه؟ - ‫آخه به نظر غیر ممکن میاد. - 328 00:37:12,897 --> 00:37:16,761 ‫چیزایی هستن که درکش امروزه سخته. 329 00:37:17,700 --> 00:37:25,405 ‫اون مرد جوونی که مدل نقاشی‌هاش بود، ‫تو استخر لوزانو مُرده پیدا شد. 330 00:37:26,342 --> 00:37:34,026 ‫مزخرفات زیادی در مورد اینکه مواد زده بود ‫یا کشته بودنش، گفتن. 331 00:37:34,026 --> 00:37:35,969 ‫حالا واقعاً چی شد؟ - ‫کسی نمیدونه. - 332 00:37:41,711 --> 00:37:46,469 ‫صبح بخیر. - ‫بفرمایید. - ‫ممنون. - 333 00:37:48,432 --> 00:37:53,300 ‫از هر معبدی که مراسمی رو برگزار میکنه، ‫این مهم‌ترینش هستش. 334 00:37:53,300 --> 00:37:56,202 ‫معبد اصلی. 335 00:37:56,205 --> 00:38:02,031 ‫سرخپوستایی که قبل از فتح، ‫اینجا زندگی میکردن، فکر میکردن که، 336 00:38:02,031 --> 00:38:09,780 ‫خورشید باید از انسان‌ها تغذیه کنه تا، 337 00:38:09,780 --> 00:38:16,567 ‫نیروهای شب، ماه و ستاره‌ها رو شکست بده. 338 00:38:17,066 --> 00:38:24,773 ‫فقط با پیروزی تو اون نبرد، ‫خورشید دوباره زنده میشد. 339 00:38:28,056 --> 00:38:30,958 ‫سنگ قربونی. 340 00:38:32,860 --> 00:38:37,150 ‫پنج تا کشیش، ‫یه آدم رو برای قربانی شدن، اینجا گذاشتن. 341 00:38:38,149 --> 00:38:41,055 ‫دقیقاً همینجا. 342 00:38:41,055 --> 00:38:48,763 ‫با چاقوی اُکسیدین، قلبش رو شکافتن و ‫به خدای خورشید تقدیم کردن. 343 00:38:49,700 --> 00:38:50,683 ‫یعنی به اویتسیلوپوچتلی. ‫(برگرفته از نام یکی از خداهای آزتک) 344 00:38:55,463 --> 00:38:59,326 ‫این احتمالاً پایه یه معبدی هستش که ‫برای مرگ ساخته شده بود. 345 00:39:00,264 --> 00:39:05,089 ‫ادای احترامی برای قربانی‌ها، ‫تا از خورشید لذت ببرن. 346 00:39:08,908 --> 00:39:10,851 ‫چرا این همه مرگ؟ 347 00:39:14,077 --> 00:39:17,085 ‫مگه نمی‌خواستی بدونی چرا آنتونیتا مُرد؟ 348 00:39:18,084 --> 00:39:18,584 ‫آره. 349 00:39:18,584 --> 00:39:22,289 ‫چون به چیزایی که بهت گفتم، اعتقاد نداشت. 350 00:39:22,289 --> 00:39:29,996 ‫اون فکر میکرد تغییر زمین به طور کامل ‫امکان پذیر هستش. به همین سادگی. 351 00:39:31,058 --> 00:39:33,001 ‫بیشتر درباره‌ی آنتونیتا بهم بگو. 352 00:39:36,884 --> 00:39:37,866 ‫یه وقت دیگه. 353 00:39:57,117 --> 00:39:59,061 ‫کلیدهام لطفاً. - ‫الساعه. - 354 00:40:02,944 --> 00:40:06,807 ‫از پاریس بهتون زنگ زدن. 355 00:40:10,730 --> 00:40:11,712 ‫طبقه‌ی سوم، لطفاً. 356 00:41:54,020 --> 00:41:58,841 ‫مانوئل، امروز چیزی ندارم که بهت بدم. 357 00:41:59,840 --> 00:42:04,642 ‫بهم بگو، آیا آزادیتو به خطر میندازم؟ ‫اکسیژنت رو میدزدم؟ 358 00:42:05,641 --> 00:42:12,825 ‫احساس میکنم دیگه منو نمی‌خوای مانوئل. ‫همه چیزو میدم تا دوست داشته باشم. 359 00:42:13,325 --> 00:42:17,058 ‫میخوای چیکار کنم؟ ‫داری فقط خودتو راجع به من، گول میزنی. 360 00:42:17,058 --> 00:42:24,580 ‫من یه زن مدرن نیستم که فقط که بتونه به مشکل ‫جنسیش غلبه کنه. 361 00:42:24,580 --> 00:42:27,519 ‫من یه زن مدرن نیستم، ‫چون به عشق به دید کُلی نگاه میکنم. 362 00:42:27,519 --> 00:42:31,425 ‫مهمتر از شستن دهنم یا دوش گرفتن. 363 00:42:32,623 --> 00:42:37,490 ‫نمی‌تونم وقتی به یکی دیگه حس دارم، ‫با یه نفر دیگه باشم. 364 00:42:37,989 --> 00:42:41,896 ‫با خودم میگم همه چی درست میشه، ‫ولی نمیشه. 365 00:42:42,895 --> 00:42:53,522 ‫نمی‌تونم تو رو تقسیم کنم. اگه زن باهوشی بودم، ‫با روحیه‌ای عاری از هر گونه قصد جنسی، بهت فکر می‌کردم. 366 00:42:53,522 --> 00:42:57,428 ‫من تو بن بست هستم. 367 00:42:57,428 --> 00:43:00,332 ‫به غیر از کار کردن، چی کار میتونم انجام بدم؟ 368 00:43:40,171 --> 00:43:51,720 ‫ژنرال کالس، مریم مقدس ما رو نمیخواد. قبل اینکه چنین اتفاقی بیفته، ‫حاضریم تا آخرین قطره‌ی خونه‌ـمون رو بدیم. چون ما کاتولیک هستیم. 369 00:43:52,208 --> 00:43:55,282 ‫ما علیه کالس و شیطان میجنگیم. 370 00:43:55,282 --> 00:43:57,388 ‫زنده باد مسیح پادشاه. - ‫زنده باد. - 371 00:43:57,459 --> 00:44:00,052 ‫زنده باد گوادالوپ باکره. - ‫زنده باد. - 372 00:44:00,052 --> 00:44:01,995 ‫زانو بزنید. 373 00:44:58,574 --> 00:45:01,477 ‫وایسید. 374 00:45:02,479 --> 00:45:03,462 ‫ژنرال اونجاست.. 375 00:45:15,926 --> 00:45:22,672 ‫جنگ مسیحی در گرفت. ‫ژنرال اوبرگون و کالس به دنبال قدرت بودن. 376 00:45:23,513 --> 00:45:35,062 ‫اعتقادات ضد مسیحیشون، شورش‌های زیادی رو تو کلیسا به وجود آورده بود. ‫کشیش‌ها دیگه مراسم انجام نمیدادن و معابدشون رو ترک بودن. 377 00:45:36,062 --> 00:45:45,690 ‫مسیحی‌ها در کوه‌ها مخفی میشدن و ‫با نیروهای حکومتی مبارزه می‌کردن. 378 00:45:46,691 --> 00:45:53,437 ‫برای نزدیک به پنج سال، ‫این جنگ وحشتناک، در کشور برقرار بود. 379 00:45:54,438 --> 00:46:00,224 ‫جلوی کلیساها رو گرفته بودن. ‫ولی یه گروه مخفی راه افتاد. 380 00:46:01,226 --> 00:46:06,050 ‫یه زن بسیار مذهبی به اسم مادر کنچیتا، ‫پیروان خود رو تو خونه‌ـش جمع کرد. 381 00:46:07,051 --> 00:46:14,800 ‫بین اونا یه جوون متعصب و فرز به اسم ‫خوزه دو لئون تورال بود. 382 00:46:14,800 --> 00:46:22,506 ‫اوبرگون در 18 ژوئیه 1928 توسط تورال به قتل رسید. 383 00:46:44,701 --> 00:46:53,368 ‫چرا باید اینقدر رنج بکشیم؟ - ‫اوبرگان ازمون بدش میاد. تا موقعی که ‫اون و کالس در راس قدرت باشن، عذاب میکشیم. - 384 00:47:05,414 --> 00:47:09,277 ‫سرهنگ. ‫ژنرال اوبرگان تشریف آوردن. 385 00:47:13,097 --> 00:47:15,040 ‫چقدر باید بهتون بدم؟ - ‫هیچی. - ‫ممنون. - 386 00:47:37,107 --> 00:47:39,050 ‫زنده باد اوبرگان. - ‫زنده باد. - 387 00:48:29,930 --> 00:48:31,873 ‫آره احتمالاً. 388 00:48:45,297 --> 00:48:47,240 ‫آماده باش. 389 00:48:50,900 --> 00:48:56,685 ‫خواهشاً اصرار نکنید. گفتم نمی‌تونید مزاحمشون بشید. - ‫بزار رد بشه. - 390 00:48:58,648 --> 00:49:00,591 ‫بفرمایید. 391 00:49:48,652 --> 00:49:52,559 ‫اسلحه‌ها رو به بالا. 392 00:49:52,559 --> 00:49:56,465 ‫مسلح کنید. 393 00:49:56,465 --> 00:50:00,371 ‫نشونه بگیرید. 394 00:50:00,371 --> 00:50:03,274 ‫زنده باد مسیح پادشاه. - ‫آتش. - 395 00:52:18,254 --> 00:52:22,161 ‫بعد مرگ اوبرگون، ‫باید انتخابات جدیدی برگزار میشد؟ 396 00:52:22,161 --> 00:52:26,066 ‫آره. البته طبیعتاً کالس رئیس جمهور موقت شده بود. 397 00:52:26,066 --> 00:52:29,972 ‫ولی باید انتخابات جدیدی برگزار میشد. 398 00:52:29,972 --> 00:52:33,877 ‫بعد واسكونسلوس تصمیم گرفت نامزد بشه. 399 00:52:33,877 --> 00:52:39,662 ‫ -واسکونسلوس کی بود؟ ‫ -واسکونسلوس یک سیاستمدار بسیار روشنفکر بود. 400 00:52:40,057 --> 00:52:44,442 ‫در سالهای بیست و یک و بیست و دو ‫او وزیر آموزش عمومی بود. 401 00:52:44,442 --> 00:52:48,828 ‫اون کارهای زیادی انجام داده بود. ‫مثل کمپین‌های الفبا سازی، کتاب‌ها، مدارس 402 00:52:48,828 --> 00:52:52,733 ‫به اون لقب شوالیه الفا داده بودن. 403 00:52:52,733 --> 00:52:59,520 ‫اون تصمیم گرفت خودشو به لس آنجلس تبعید کنه ‫چون از استبداد دولت‌های نظامی متنفر بود. 404 00:52:59,520 --> 00:53:02,653 ‫ولی مکزیک رو عاشقانه دوست داشت. 405 00:53:03,426 --> 00:53:07,332 ‫با مرگ اوبرگون، ‫تصمیم گرفت ماجراجویی جدیدی رو شروع کنه. 406 00:53:07,332 --> 00:53:13,117 ‫و خودشو با عنوان نامزد مستقل برای ‫ریاست جمهوری، معرفی کرد. 407 00:53:13,255 --> 00:53:17,119 ‫اون جوانان و بهترین افراد مکزیک را با پشت خودش داشت. 408 00:53:18,024 --> 00:53:23,810 ‫و آنتونیتا هم باهاش بود؟ - ‫آره، ما در تولاکو باهاش ملاقات کردیم. - 409 00:53:37,297 --> 00:53:39,954 ‫کتاب! مدرسه! کتاب! مدرسه! 410 00:53:39,954 --> 00:53:45,007 ‫کتاب! مدرسه! کتاب! مدرسه! 411 00:53:46,004 --> 00:53:50,829 ‫زنده باد واسکونسلوس! زنده باد 412 00:53:58,299 --> 00:54:02,075 ‫شما اهل کجا هستید؟ - ‫نمیدونم. - 413 00:54:02,171 --> 00:54:04,349 ‫اسم شهرتون چیه؟ - ‫نمیدونم. - 414 00:54:04,349 --> 00:54:07,038 ‫ولی هر کی میدونه اهل کجاست، ‫مگه نه؟ 415 00:54:07,038 --> 00:54:08,981 ‫فکر کنم اهل سن آندرس هستم. 416 00:54:09,086 --> 00:54:10,783 ‫اینجا چه کتابایی داریم؟ 417 00:54:10,783 --> 00:54:16,226 ‫شکسپیر، بالزاک، دانته، داستایوفسکی. - ‫خیله خب. دانته، یه کمِدی الهی هستش. بگیریدش. - ‫ممنون. - 418 00:54:16,226 --> 00:54:19,129 ‫در برابر این جهل، چی کار میشه کرد؟ 419 00:54:33,578 --> 00:54:37,482 ‫صبح بخیر. من آنتونیتا ریواس مرکادو هستم. 420 00:54:37,482 --> 00:54:41,346 ‫یکی از طرفداراتون هستم و ‫میخوام بهتون کمک کنم. 421 00:54:41,612 --> 00:54:44,334 ‫ممنون. - ‫پول دارید؟ اسپانسری ازتون حمایت میکنه؟ - 422 00:54:44,334 --> 00:54:51,121 ‫نه، تقریباً چیزی ندارم. ‫روزی پول میدم. تمام داشته‌هام همینه. 423 00:54:51,121 --> 00:54:55,026 ‫می‌تونم بهتون کمک کنم. قول میدم. ‫ولی دوست دارم بخشی از کمپین انتخابیتون هم باشم. 424 00:54:55,026 --> 00:54:58,932 ‫من به غیر از هتل‌های خسته کننده، گرد و غبار و ‫گلوله‌های گمشده، چیزی دیگه‌ای برای پیشنهاد بهتون ندارم. 425 00:54:58,932 --> 00:55:04,983 ‫منم انتظار چیز متفاوتی رو نداشتم. ‫ایشون دوست من، آقای مانوئل لوزانو هستن. یه نقاشن. 426 00:55:04,983 --> 00:55:06,745 ‫حالتون چطوره؟ - ‫خوبم، ممنون. - 427 00:55:06,745 --> 00:55:10,649 ‫استاد چاوز و دوست من وارگاس، یه نویسنده هستش. 428 00:55:10,649 --> 00:55:16,435 ‫اونا هم همچنین مایل به پیروزی شما هستن و میخوان براتون کار کنن. - ‫هنرمندا. - 429 00:55:16,667 --> 00:55:22,302 ‫هنرمندا کسایی هستن که می‌تونن شعله‌های پیروزی رو ‫براتون بیشتر کنن. 430 00:55:22,302 --> 00:55:27,713 ‫و می‌تونن مردم رو دنباله رویتون کنن. - ‫برای همین اینقدر راه رو اومدیم تا پیداتون کنیم. - 431 00:55:27,713 --> 00:55:34,459 ‫و می‌تونم بهتون اطمینان بدم که کارمون از روی هوی و هوس نیست. - ‫فرهنگ بدون محتویای سیاسی، فاقد حس هستش. - 432 00:55:34,916 --> 00:55:40,742 ‫شما اینو خیلی خوب میدونید. - ‫و فرهنگ ما اینجاست، خودتون همینو گفتید. - 433 00:55:40,742 --> 00:55:44,648 ‫بله، درسته. ‫به نظرم کار درستی کردید که برگشتید. - 434 00:55:44,648 --> 00:55:53,315 ‫در شما مردان مو بوری داریم که موقع صحبت کردن، ‫پاشون رو میندازن رو میز و به خودشون میگن، غیر کاتولیک. 435 00:55:57,198 --> 00:56:01,103 ‫ما اینجا دو فرهنگ داریم که قرن‌هاست ‫دارن با هم میجنگن. 436 00:56:01,103 --> 00:56:05,010 ‫آره. ‫دو یا سه تا. 437 00:56:05,010 --> 00:56:08,916 ‫و اگه مردممون تمدن میخوان، ‫این فرهنگا باید با هم ترکیب بشن. 438 00:56:08,916 --> 00:56:13,781 ‫شاید از این طریق، روح تازه‌ای شکل بگیره. - ‫شما دختر همون معمار معروف هستید؟ - 439 00:56:13,781 --> 00:56:19,566 ‫بله. - ‫قبلاً دیدمشون. متاهلید؟ - 440 00:56:20,568 --> 00:56:28,274 ‫بودم، ولی جدا شدم. - ‫بیاید. - 441 00:56:44,643 --> 00:56:48,505 ‫فراموش نکنید، آمریکا سرزمینی از ‫ترکیب چیزهای مختلف هستش. 442 00:56:49,508 --> 00:56:53,373 ‫اینجوری می‌تونیم آینده رو ممکن کنیم و ‫تفرقه‌های انسانی رو برداریم. 443 00:56:54,375 --> 00:57:00,201 ‫اروپا به دوران وحشی گری برگشته. ‫اونا تو جنگ‌هاشون همدیگه رو نابود میکنن. 444 00:57:00,201 --> 00:57:04,065 ‫الان به کشورهای متمدن میگن کشورهای جدید. 445 00:57:27,157 --> 00:57:31,982 ‫اون با استقبالی شکوهمندانه ‫در تاریخ 10 مارس به پایتخت رسید. 446 00:57:32,984 --> 00:57:39,731 ‫ما فکر می‌کردیم بدبختی به زودی تموم میشه و ‫اون برنده میشه. 447 00:57:40,731 --> 00:57:46,558 ‫ولی کالس مخالفش بود و ‫از نامزد دیگه‌ای حمایت میکرد. 448 00:57:46,558 --> 00:57:49,460 ‫ولی بازم پا پس نکشید. 449 00:57:51,423 --> 00:57:55,329 ‫بعدش به تور شمال رفتیم. 450 00:57:55,329 --> 00:58:00,153 ‫هر روز یه شهر رو میدیم. ‫طاقت فرسا بود. 451 00:58:01,156 --> 00:58:04,223 ‫ولی جوون بودیم. 452 00:58:05,062 --> 00:58:09,886 ‫آنتونیتا و گروهی از ما ‫با شور و شوق ازش حمایت می‌کردیم. 453 00:59:27,722 --> 00:59:28,704 ‫آقا رو پوشش بدید. 454 00:59:31,627 --> 00:59:34,530 ‫هممون اینجا هستیم؟ - ‫هرمینو و گوتیرز گم شدن. - 455 00:59:35,533 --> 00:59:38,437 ‫حرومزاده‌هاً تقریباً ما رو کُشتن. - ‫اینا فقط نوچه هستن. - 456 00:59:39,440 --> 00:59:42,342 ‫کار کالس هستش. ‫میخواد همه چی به میل خودش باشه. 457 00:59:43,345 --> 00:59:51,050 ‫میخوان طرفدارامون رو تهدید کنن؟ - ‫میخوان بگن ما خشونت رواج میدیم و ما رو مقصر بدونن. - 458 00:59:52,051 --> 00:59:53,995 ‫اول اینجا رو امضا کنید. 459 00:59:58,840 --> 01:00:01,743 ‫کی اجازه داد اونو بیارید این تو؟ - ‫قربان، یکی از افراد ما هستش. - 460 01:00:02,746 --> 01:00:06,652 ‫اینجا هتله، نه بیمارستان. 461 01:00:06,652 --> 01:00:09,555 ‫اونا کشاور هستن، بجنبید. 462 01:00:10,557 --> 01:00:11,539 ‫خون. 463 01:00:17,343 --> 01:00:20,247 ‫میگم اینجا هتله، ‫بیمارستان که نیست. 464 01:00:25,443 --> 01:00:29,307 ‫قربان! - ‫درسته، باشه... - 465 01:00:32,838 --> 01:00:36,744 ‫ببخشید قربان. - ‫بله؟ - 466 01:00:36,744 --> 01:00:41,514 ‫یه چند تا از روستایی‌ها میخوان باهاتون حرف بزنن. ‫دو روزه منتظر شمان. 467 01:00:41,514 --> 01:00:44,556 ‫چی نیاز دارن؟ - ‫نمیدونم قربان. - 468 01:00:44,556 --> 01:00:48,461 ‫بزارید بیان. - ‫اینجا؟ - ‫آره. - 469 01:00:48,461 --> 01:00:51,364 ‫باشه. حتماً قربان. 470 01:00:53,327 --> 01:00:56,231 ‫وقتی بهت گفتم... - ‫باشه. - 471 01:00:57,233 --> 01:00:59,176 ‫الان. - 472 01:01:01,139 --> 01:01:06,004 ‫آقا منتظر شما هست. ‫رک و پوست کنده حرفتون رو بزنید و بعدش برید. 473 01:01:06,004 --> 01:01:07,947 ‫کلاهتون رو هم دربیارید. 474 01:01:09,911 --> 01:01:11,853 ‫ممنون از شما. - ‫در خدمتتون هستم، قربان. - 475 01:01:14,778 --> 01:01:18,683 ‫حرفی که میخواید بزنید رو بگید. ‫نترسید. 476 01:01:18,683 --> 01:01:22,589 ‫حرف بزنید. 477 01:01:22,589 --> 01:01:24,531 ‫چی کار میتونم براتون کنم؟ 478 01:01:27,807 --> 01:01:30,710 ‫فقط یه سوال داریم قربان. 479 01:01:31,713 --> 01:01:32,989 ‫بگید. 480 01:01:34,305 --> 01:01:39,128 ‫تو روستامون، کد خدا همه چیزو ازمون میگیره و ‫به زن‌ها و دخترامون تجاوز میکنه. 481 01:01:40,099 --> 01:01:42,043 ‫وقتی هم که اعتراض میکنیم، ‫ما رو میکُشه. 482 01:01:44,006 --> 01:01:47,014 ‫ادامه بدید. 483 01:01:47,014 --> 01:01:49,918 ‫می‌خوایم بدونیم امکان داره خودمون ‫عدالت رو برقرار کنیم. 484 01:01:50,920 --> 01:01:55,755 ‫نه. هیچ کَس نباید این کارو بکنه. 485 01:01:55,755 --> 01:02:01,540 ‫دادگاه و عدالت وجود، شاید کامل نباشه، ‫ولی باید باهاش زندگی کنید. 486 01:02:02,542 --> 01:02:06,405 ‫ما سال‌ها پیش تلاش کردیم و ‫به مسیولین هم گفتیم. 487 01:02:07,408 --> 01:02:16,115 ‫ظاهراً کار بیخودیه. - ‫میخوایم خودمون دادگاه راه بندازیم، ‫تا بتونیم دربارش قضاوت کنیم. - 488 01:02:16,115 --> 01:02:18,058 ‫شما حق این کارو ندارید. 489 01:02:21,942 --> 01:02:23,884 ‫هیچ کی نمی‌تونه از اونا دفاع کنه. 490 01:02:25,683 --> 01:02:27,627 ‫موقع شورش، مردم میتونن دادگاه تشکیل بدن، درسته؟ 491 01:02:29,591 --> 01:02:32,496 ‫مخصوصاً وقتی قانون رسمی، ‫در خدمت قدرت باشه. 492 01:02:33,499 --> 01:02:37,365 ‫می‌تونید دادگاه تشکیل بدید؟ - ‫قطعاً قربان. - 493 01:02:38,367 --> 01:02:42,275 ‫یه دادگاه واقعی، اونم با عدالت درست؟ - ‫بله قربان، حتماً. - 494 01:02:42,275 --> 01:02:47,880 ‫پس اگه احتمالاً این حقو دارید. ‫دیگه نیازی به تایید من نیست. 495 01:02:47,880 --> 01:02:51,049 ‫ولی موافقم. 496 01:02:51,049 --> 01:02:54,915 ‫تو این دادگاه می‌تونیم ‫مجازات اعدام هم داشته باشیم؟ 497 01:02:56,784 --> 01:02:59,786 ‫آخه اون یه جنایتکاره، قربان. 498 01:03:03,671 --> 01:03:10,419 ‫اگه دادگاه همه چیو دقیق بررسی کنه، ‫دلیلی برای نبودنش نیست. 499 01:03:11,421 --> 01:03:12,403 ‫آره دیگه. 500 01:03:15,328 --> 01:03:20,155 ‫ممنون قربان. ‫ممنون خانم. 501 01:03:21,158 --> 01:03:27,906 ‫چرا اینقدر خوشحالید؟ - ‫آخه، یه ماه پیش دارش زدیم. - 502 01:03:29,869 --> 01:03:34,696 ‫قربان، غذا آمادست. منتظر شما هستن. - ‫الان میام. - 503 01:03:35,697 --> 01:03:39,565 ‫هر انقلابی باید نابود شود وقتی پیامبرانش قاتل می‌شوند! 504 01:03:40,568 --> 01:03:43,472 ‫برای همین به شما درود می‌فرستیم واسکونسلوس. 505 01:03:50,240 --> 01:03:59,873 ‫ایشون مرد توانمندی هستن. ‫من میگم به افتخارش بنوشیم. 506 01:04:00,459 --> 01:04:01,441 ‫زنده باد واسکونسلوس! 507 01:04:43,528 --> 01:04:47,431 ‫چی شده؟ - ‫والا اگه بدونم. - 508 01:04:47,431 --> 01:04:51,334 ‫به نظرم بهتره همین الان برید. - ‫برم؟ - 509 01:04:51,334 --> 01:04:54,531 ‫آره، می‌تونید هر موقع خواستید برگردید. 510 01:04:54,963 --> 01:04:58,870 ‫چرا؟ - ‫چون میخوایم یه بازی انجام بدیم. - 511 01:04:58,870 --> 01:05:03,736 ‫چه بازی؟ - ‫یه بازی که موقع دور همی، انجام میدیم. - 512 01:05:03,736 --> 01:05:12,446 ‫یه هفت تیر درمیاریم، پُرش میکنیم و ‫پرتش میکنیم هوا تا بیفته رو میز. 513 01:05:12,446 --> 01:05:20,152 ‫گاهی وقتا هم ازش گلوله شلیک میشه. ‫اینقدر میکنیم تا بشه. 514 01:05:21,152 --> 01:05:25,980 ‫ممکنه یکی بمیره. - ‫معلومه خانم. هیجان بازی هم به همینه. - 515 01:05:26,981 --> 01:05:31,847 ‫جدی میگید؟ اینجا بازیش میکنید؟ - ‫درسته، دیگه برامون یه سنت شده. - 516 01:05:31,847 --> 01:05:34,752 ‫کسی که از بازی بکشه کنار، ‫بُزدل محسوب میشه. 517 01:05:35,754 --> 01:05:40,578 ‫و شما شجاع هستید که این بازی رو میکنید؟ ‫پس ما مرخص میشیم، آقایون. 518 01:05:41,581 --> 01:05:43,523 ‫شب بخیر. - ‫شب بخیر. - 519 01:05:45,487 --> 01:05:54,154 ‫بشینید آقایون. ‫وقتشه بازی رو شروع کنیم. 520 01:05:55,156 --> 01:05:59,020 ‫همه آمادن؟ - ‫من آمادم. - ‫منم همینطور. - 521 01:06:00,022 --> 01:06:05,809 ‫خب پس...بازی رو شروع کنیم. 522 01:06:07,770 --> 01:06:10,673 ‫نوبت کیه؟ - ‫شما. - 523 01:06:27,463 --> 01:06:29,406 ‫نوبت منه. 524 01:06:33,831 --> 01:06:35,775 ‫الان نوبت منه. 525 01:06:44,461 --> 01:06:48,367 ‫عکس‌ها و جزوه‌ها برای فردا آماده هستن. - ‫خیلی خوب حوادث امروز رو پوشش دادیم. - 526 01:06:48,367 --> 01:06:52,274 ‫فردا چه ساعتی میرید قربان؟ - ‫شش و نیم، خوبه؟ - 527 01:06:52,274 --> 01:06:56,181 ‫بله، پس شد شش و نیم. - ‫شب بخیر قربان. - ‫شب بخیر. - 528 01:06:56,181 --> 01:07:02,006 ‫قربان، باید سخنرانیتون رو برای فردا آماده کنیم. ‫آنتونیتا بهم کمک میکنه. - 529 01:07:02,006 --> 01:07:04,909 ‫آره، آماده میشه... - ‫دکتر خبر کنید. - 530 01:07:18,400 --> 01:07:22,307 ‫مطمئنم به غیر از من و تو، ‫بقیه مسلح هستن. 531 01:07:22,307 --> 01:07:25,209 ‫از طرف خودت صحبت کن...چون من اسلحه دارم. 532 01:07:35,816 --> 01:07:40,640 ‫زنده باد واسکونسلوس! شب بخیر. 533 01:07:50,800 --> 01:07:52,078 ‫شب بخیر. 534 01:08:05,208 --> 01:08:08,624 ‫گفتم که، هیچ چیز لوکسی ندارم که بهت پیشنهاد بدم. 535 01:08:12,474 --> 01:08:15,101 ‫فقط این گل. 536 01:08:15,101 --> 01:08:17,340 ‫ممنون. 537 01:08:17,407 --> 01:08:20,384 ‫به زور جایی که میخوابم رو یادم میمونه. 538 01:08:20,384 --> 01:08:24,290 ‫چون فردا تو یه هتل دیگه هستیم. 539 01:08:24,290 --> 01:08:28,195 ‫درست مثل بازیگرها. - ‫دقیقاً. - 540 01:08:28,195 --> 01:08:33,981 ‫با این همه تلاش عظیم، قراره به جایی هم برسیم؟ 541 01:08:36,296 --> 01:08:43,653 ‫چرا اینو ازم می‌پرسی؟ شک داری؟ - ‫نمیدونم. خیلی مرگ مقابلمون اتفاق افتاده. - 542 01:08:46,573 --> 01:08:49,476 ‫جشن‌ها به تراژدی تبدیل میشن، ‫درست مثل امروز. 543 01:08:50,479 --> 01:08:53,383 ‫نمی‌تونی آدمایی که بهت اعتماد دارن رو ‫ناامید کنی. 544 01:08:54,386 --> 01:08:58,292 ‫هر روز تعدادمون بیشتر میشه. ‫ما تو رو برنده میکنیم. 545 01:08:58,292 --> 01:09:01,195 ‫ما برنده میشیم. 546 01:09:02,199 --> 01:09:06,104 ‫کالس تو انتخابات تقلب میکنه. - ‫عمراً، جلوشو میگیریم. - 547 01:09:06,104 --> 01:09:09,968 ‫با خشونت و مرگ بیشتر؟ ‫این کشور باید پُر از مردای آزاد باشه، 548 01:09:10,969 --> 01:09:14,876 ‫نه آدما و سربازای مست. - ‫ما مقابل بی عدالتی می‌جنگیم. - 549 01:09:14,876 --> 01:09:20,662 ‫این همون چیزیه که به اون روستایی‌ها گفتی. - ‫ولی ادعا نمی‌کنم پیامبرم. - 550 01:09:22,624 --> 01:09:28,409 ‫نمیدونم آنتونیتا. شاید بهتر باشه برم، ‫همون کتاب‌هامو بنویسم. 551 01:09:29,412 --> 01:09:33,276 ‫بهتره کتاب متافیزیکمو تموم کنم. 552 01:09:35,240 --> 01:09:38,141 ‫نوشتن یه کتاب متافیزیک در مورد مبارزات انتخاباتی! 553 01:09:39,145 --> 01:09:42,050 ‫کشور ما به سیاستمدارایی مثل تو نیاز داره. 554 01:09:43,212 --> 01:09:46,924 ‫فیلسوفا فاقد حس سیاسی هستند. 555 01:09:47,917 --> 01:09:51,049 ‫فکر میکنی این کشور با چند تا سخنرانی تغییر میکنه؟ 556 01:09:53,008 --> 01:10:01,676 ‫نه، ولی اگه میخوایم به نتیجه برسیم، باید تو انتخابات ‫پیروز بشیم. به این میگن سیاست ژوزه، یعنی برنده شدن. 557 01:10:03,414 --> 01:10:07,320 ‫من تو رو میکنم وزیر راهنمایی. 558 01:10:07,320 --> 01:10:11,226 ‫نه، همین بودن با تو. 559 01:10:11,226 --> 01:10:13,169 ‫برام کافیه. 560 01:10:20,893 --> 01:10:22,836 ‫نمی‌دونم بدون تو چیکار می‌کردم، ‫آنتونیتا. 561 01:11:33,879 --> 01:11:38,703 ‫مانوئل عزیز، در مبارزه‌ای با زندگیم، ‫گرفتار شور سیاسی شدم. 562 01:11:39,706 --> 01:11:49,333 ‫امروز حس میکنم وجود دارم. فقط یه سوال: منو رد کردی، ‫ولی اگه میدونستی یه معشوقه دارم، چی کار میکردی؟ 563 01:11:55,137 --> 01:12:04,807 ‫وقتی نقاش از رابطه‌ی اون با واسکونسلوس با خبر شد... ‫این موضوع ناراحتش نکرد. 564 01:12:04,807 --> 01:12:09,631 ‫ترجیح دادن دیگه همو نبینن. ‫ولی اون تا آخر براش نامه مینوشت. 565 01:12:10,633 --> 01:12:18,340 ‫در حالی که هنوز هم صمیمی‌ترین افکارش برای لوزانو بود، ‫یه رابطه‌ی پرشو با واسکونسلوس داشت. 566 01:12:19,342 --> 01:12:24,168 ‫شاید یه بار تو زندگیش به عنوان یه زن، ‫احساس موفقیت کرده بود. 567 01:12:48,660 --> 01:12:51,564 ‫ببخشید، اتاق خالی دارید؟ 568 01:12:52,567 --> 01:12:54,510 ‫الان چک میکنم. 569 01:12:57,434 --> 01:12:59,378 ‫داریم. ‫لطفاً یه لحظه منتظر بمونید. 570 01:13:14,786 --> 01:13:18,649 ‫واسكونسلوس مبارزات خود را به ایالات شمالی محدود كرد. 571 01:13:19,652 --> 01:13:24,479 ‫بدون هیچ دلیلی، جنوب باهاش مخالف بود. ‫با اینکه خودش اهل اوخاکا بود. 572 01:13:25,480 --> 01:13:35,107 ‫علی رغم گلوله‌ها و اهانت مطبوعات طرفدار دولت، ‫از شهری به شهر دیگر به گرمی مورد استقبال قرار میگرفت. 573 01:13:36,110 --> 01:13:39,974 ‫اون همیشه توسط... - ‫ببخشید. - 574 01:13:40,976 --> 01:13:45,800 ‫به واسكونسلوس علاقه دارید؟ - ‫بله. چرا؟ - 575 01:13:48,723 --> 01:13:53,590 ‫محض کنجکاوی. آخه یه دوره‌ی خیلی سخت ‫از تاریخچه‌ـمون رو نشون میده. 576 01:13:53,590 --> 01:13:56,494 ‫برای پایان نامه‌ـتون هستش یا مقاله‌ـست؟ 577 01:13:58,458 --> 01:14:05,245 ‫پیچیده‌تر از این حرفاست. - ‫من یه دو روزی اینجا میمونم. - 578 01:14:05,245 --> 01:14:09,108 ‫اگه بخواید، می‌تونیم دربارش حرف بزنیم. 579 01:14:14,913 --> 01:14:21,311 ‫لیسانسیادو، معنیش چی میشه؟ - ‫خانم، اتاقتون آمادست. - 580 01:14:22,662 --> 01:14:23,644 ‫دیگه برم. 581 01:14:26,568 --> 01:14:30,432 ‫تو این کشور همه لیسانسیادو هستند. - ‫بعداً بهتون زنگ بزنم؟ - 582 01:14:34,316 --> 01:14:35,298 ‫باشه. 583 01:14:43,026 --> 01:14:46,931 ‫...ولی اون همیشه همون حرف رو میزد 584 01:14:46,931 --> 01:14:51,755 ‫ابتدا باید در نبرد قانونی پیروز شد، ‫ما به یه رهبر قانونی احتیاج داریم. 585 01:14:56,598 --> 01:14:59,502 ‫ممنون، استراحت خوبی داشته باشید. 586 01:17:08,253 --> 01:17:13,077 ‫ماجراجویی واسكونسلوس ناامید کننده به نظر میاد. ‫امیدوارم عاقبتش خوت باشه. 587 01:17:14,241 --> 01:17:18,104 ‫مسیرش فقط به یه راه میرسه. ‫مرگش. 588 01:17:19,905 --> 01:17:25,693 ‫اگه نکُشنش، خودش دریاچه خون میشه و ‫همه چیزو تو راهش نیست و نابود میکنه. 589 01:17:39,180 --> 01:17:44,005 ‫آقایون. من بخاطر منافع شخصی نامزد نشدم. ‫بلکه وظیفه مدنی منو فرا خوند. 590 01:17:45,006 --> 01:17:50,795 ‫باید قدرت از روسا بگیریم و ‫کشور را مستقل کنیم. 591 01:17:51,796 --> 01:17:55,659 ‫اگه نکنیم، انقلابمون بیهوده بوده. 592 01:18:06,268 --> 01:18:15,935 ‫میدونید معنیه آزادی رو چی میدونن؟ ‫یه کاغذ رای بزارن تو دست مردم، کاغذی که مردم حتی نمیتونن بخوننش. 593 01:18:15,935 --> 01:18:18,840 ‫و اینجوری به زور ازشون رای میگیرن. 594 01:18:19,842 --> 01:18:27,549 ‫تنها هدفشون، پولدار شدن و خیانت به انقلاب ‫هستش. لشگری از ژنرال‌های فاسد... 595 01:18:28,551 --> 01:18:30,494 ‫...انقلاب ما رو خفه کرده است. 596 01:18:43,022 --> 01:18:46,886 ‫چجوری باید بجنگیم؟ ‫فقط یه راه وجود داره. 597 01:18:47,889 --> 01:18:53,717 ‫هوش! قدرت اختیار. ‫سواد برای همه. 598 01:18:53,717 --> 01:19:02,425 ‫این به همه حق تعقل و درک آزادی میدهد! 599 01:19:02,425 --> 01:19:06,329 ‫به جای پشت کردن و سواستفاده از مردم، ‫باید بهشون اعتماد کنیم. 600 01:19:06,329 --> 01:19:14,078 ‫باید به کاتولیک‌ها، معترضین، بودایی‌ها، ‫آزادی کامل مذهبی بدیم. 601 01:19:14,078 --> 01:19:18,903 ‫کسایی که چنین چیزایی رو منع میکنن، ‫از دیگران یا خودشون می‌ترسن. 602 01:19:31,431 --> 01:19:38,180 ‫میدونم هر ثانیه دارم جونمو به خطر میندازم. ‫و ممکنه همین الان کُشته بشم. 603 01:19:39,181 --> 01:19:43,045 ‫چون دزدای این کشور، ‫نمی‌تونن عقب بکشن. 604 01:19:44,046 --> 01:19:51,794 ‫من عیب دارم، حق ندارم از دید شما حرف بزنم. ‫فقط قول میدم دزدی نکنم. 605 01:19:51,794 --> 01:19:53,971 ‫چون صادق و فقیرم. 606 01:19:53,971 --> 01:19:55,663 ‫چون صادق و فقیرم. 607 01:20:55,251 --> 01:20:57,194 ‫ممنون. 608 01:21:05,882 --> 01:21:06,865 ‫صبح بخیر. 609 01:21:11,708 --> 01:21:13,651 ‫ممنون که اومدید. قربون معرفتتون. 610 01:21:15,614 --> 01:21:23,320 ‫خیلی وقت ندارم. - ‫منم همینطور. اسم من لوید هستش. سفیر آمریکا منو فرستاده. - 611 01:21:24,323 --> 01:21:26,266 ‫آره، تعریفشو شنیدم. 612 01:21:28,230 --> 01:21:33,055 ‫آنتونیتا دست راست من هستش. هر چیزی که میدونم رو میدونه. - ‫درسته. در موردشون شنیدم. - 613 01:21:33,255 --> 01:21:37,160 ‫راستی انتخابات نزدیک هستش. - ‫درسته. 614 01:21:37,160 --> 01:21:41,069 ‫تو کمپینتون، خیلی در مورد کشورم، ‫خشن حرف میزدید. 615 01:21:41,069 --> 01:21:44,974 ‫کشورتون باید سرش به کار خودش باشه. 616 01:21:44,974 --> 01:21:48,881 ‫چیزی که لازم بود رو گفتم. 617 01:21:48,881 --> 01:21:52,787 ‫آره. ولی در مورد استعمار هم حرف زدید. ‫معنیش یعنی چی؟ 618 01:21:52,787 --> 01:22:00,492 ‫برای کمک به موقعیت کوکاکولا تو مکزیک، ‫مالیات زیادی رو شراب میکشن، اگه این اسعمار نیست، پس چیه؟ 619 01:22:02,294 --> 01:22:06,200 ‫می‌دونید که تو انتخابات شکست می‌خورید. 620 01:22:06,200 --> 01:22:09,104 ‫نه. ‫نه اگه شفاف باشه. 621 01:22:10,106 --> 01:22:15,934 ‫من از نتیجه‌ـش نمی‌ترسم. - ‫ولی شما قبول نکردید که به دشمنای ژنرال کالس کمک کنید. - 622 01:22:15,934 --> 01:22:22,681 ‫هیچ تلاشی هم برای بدست آوردن جنوب نکردید. ‫به این کارها نمیگن یه اتحاد سیاسی. 623 01:22:23,682 --> 01:22:29,469 ‫خودتون هم خوب می‌دونید امیدی به ‫پیروز شدن تو انتخابات ندارید. 624 01:22:32,390 --> 01:22:36,297 ‫اصلاً برای چی اومدید اینجا؟ - ‫چون بهم یه ماموریت داده شده. - 625 01:22:36,297 --> 01:22:40,161 ‫رسمیه؟ - ‫همه‌ی ماموریت‌ها رسمی هستن. - 626 01:22:41,163 --> 01:22:48,911 ‫ببینید، وقتی وزیر آموزش عمومی بودید، ایده خوبی رو شروع کردید. 627 01:22:48,911 --> 01:22:51,815 ‫راستشو بخواید، حیفه اگه متوقف بشه. 628 01:22:52,817 --> 01:23:01,526 ‫حالا اگه از انتخابات کنار بکشید، رئیس جمهور جدید که ‫البته توسط مردم انتخاب میشه، ازتون میخواد کارتون رو ادامه بدید. 629 01:23:01,526 --> 01:23:05,432 ‫اونم به عنوان یه وزیر و با قدرت فراوون. 630 01:23:05,432 --> 01:23:09,338 ‫اگه به نظرتون باختش حتمیه، ‫چرا دارید بهش رشوه میدید؟ 631 01:23:09,338 --> 01:23:13,243 ‫اگه اجازه بدید، ‫فقط دارم با ایشون حرف میزنم. 632 01:23:13,243 --> 01:23:17,107 ‫دوستم سوال خوبی پرسید، ‫جوابتون چیه؟ 633 01:23:18,111 --> 01:23:23,897 ‫مکزیک به سختی داره از 20 سال نبرد، ‫بیرون میاد. 634 01:23:24,898 --> 01:23:28,804 ‫الان مکزیک وحدت لازم داره، ‫نه تیکه تیکه شدن. 635 01:23:28,804 --> 01:23:31,706 ‫دقیقاً همون چیزیه که من فکر میکنم. 636 01:23:32,711 --> 01:23:42,378 ‫این کشور میتونه دو حزب مخالف داشته باشه. ‫هر دوشون هم می‌تونن خودشون رو وارث انقلاب بدونن. 637 01:23:42,378 --> 01:23:50,084 ‫بزارید هر دوتاشون بدون نبرد، بجنگن. ‫و فقط قدرت رو بین خودشون تقسیم کنن. 638 01:23:52,047 --> 01:23:55,915 ‫سادست. یه تعادل ایجاد میشه. ‫متوجه‌اید؟ 639 01:23:56,915 --> 01:24:01,782 ‫مثل کشور شما؟ - ‫خب، بگی نگی همینطوره. - 640 01:24:01,782 --> 01:24:07,608 ‫سوار هواپیماتون بشید. بنزینی که باهاش تا اینجا اومدید، ‫هزینه‌ی زیادی رو دست مردم مکزیک گذاشته. 641 01:24:07,608 --> 01:24:10,513 ‫اصلاً ارزشش رو هم نداشت. 642 01:24:11,514 --> 01:24:14,419 ‫واسکونسلوس بهترین سخنران مکزیک بود. 643 01:24:15,419 --> 01:24:23,169 ‫ولی نمیشه اونو یه قهرمان دونست. اون یه خود بزرگ بین بود. ‫خودشو تنها استثنا در کشوری که 14 میلیون مجرم داشت، میدید. 644 01:24:23,169 --> 01:24:34,718 ‫خیلی براش نوشابه باز نمی‌کنید... - ‫متاستفانه درسته. آدم پیچیده و مغروری بود. میگفت خون سرخپوست داره، ‫ولی سرخپوست‌ها ازش میترسیدن. - 645 01:24:36,680 --> 01:24:41,504 ‫اون مثل خیلی از روشنفکرا با مردمش راحت نبود. ‫تو گفتمان های خودش از کلمات قُلُمبه و سُلُمبه استفاده میکرد. 646 01:24:42,699 --> 01:24:46,564 ‫سخنران خوبی بود. ‫از توهین‌ها به نفع خودش استفاده می‌کرد. 647 01:24:47,373 --> 01:24:53,159 ‫اما، هنگام مطالعه علوم سیاسی، نباید به ساده انگاری و ‫ایده های پیش فرض اعتماد کنیم. 648 01:24:56,083 --> 01:25:06,672 ‫البته دیگه همه چی به این بدی نبود. ‫مدرکش اینه که تو پنجاه سال اخیر، مکزیک با ثبات‌ترین کشور در ‫میون کشورای آمریکای لاتین بوده. 649 01:25:07,674 --> 01:25:12,538 ‫انقلاب به فراموشی سپرده شده و ‫اکنون شرایط برای توسعه منظم فراهم شده 650 01:25:12,538 --> 01:25:16,444 ‫تو رای گیری تقلب شد؟ - ‫تابلویه. - 651 01:25:16,444 --> 01:25:19,391 ‫چجوری؟ 652 01:25:19,391 --> 01:25:27,097 ‫به هزار راه مختلف. ‫مثلا تو جاهایی که واسکونسلوس محبوب بود، ‫آرا غیبشون زد. 653 01:25:28,098 --> 01:25:33,885 ‫مراکز رأی دهی تغییر کردن. ‫حملات مسلحانه و سرقت رخ داد. 654 01:25:34,886 --> 01:25:41,632 ‫چند تا رای آورد؟ - ‫خیلی مسخره بود. دقیق یادم نمیاد، ولی فکر کنم کلاً 100 هزار رای. - 655 01:25:42,633 --> 01:25:48,421 ‫بچه‌ها، می‌خوایم به نمایندگی از آقای واسکونسلوس، ‫بهتون کتاب بدیم. 656 01:25:49,423 --> 01:25:51,365 ‫باید چی بگید؟ - ‫ممنون. - 657 01:26:06,776 --> 01:26:10,682 ‫نگاه، بیش از 30 هزار نفر، ‫واسکونسلوس رو تحسین کردن. 658 01:26:10,682 --> 01:26:14,588 ‫ژوزه، رای‌ها خیلی کمه. 659 01:26:14,588 --> 01:26:18,492 ‫1,757? 660 01:26:18,492 --> 01:26:22,398 ‫آره، حتماً. ‫بیاید ببینیم چه کاری می‌تونیم انجام بدیم. 661 01:26:22,398 --> 01:26:26,305 ‫به دفتر مزکزی بگو. - ‫باشه. - 662 01:26:26,305 --> 01:26:30,212 ‫قربان؟ - ‫تونستی با مکزیک حرف بزنی؟ - 663 01:26:30,212 --> 01:26:33,156 ‫اونا رو خط ‌هامون پارازیت انداختن. - ‫ژنرال بوکوییت. - 664 01:26:33,156 --> 01:26:35,099 ‫یه خط دیگه پیدا کن. - 665 01:26:38,982 --> 01:26:41,888 ‫چی شد، چه خبر ژنرال؟ 666 01:26:42,890 --> 01:26:47,436 ‫بد. تو انتخابات به گندگی شکم آخوندا تقلب شده. 667 01:26:47,436 --> 01:26:51,342 ‫چاره‌ای نداریم، باید تا آخرش بریم. 668 01:26:51,342 --> 01:26:55,249 ‫پیشنهاد شما چیه؟ 669 01:26:57,491 --> 01:27:04,235 ‫اگه الان عقب بکشیم، یعنی گفتیم انتخابات درست بوده. ‫باید از طریق ارتش، عدالت رو تحریک کنیم. 670 01:27:05,846 --> 01:27:08,750 ‫می‌تونیم یه کاری کنیم با زور اسلحه ‫به رای‌ها احترام گذاشته بشه. 671 01:27:09,753 --> 01:27:12,656 ‫نمیشه. کالس ارتش رو به تجهیزات آمریکای شمالی مجهز کرده. 672 01:27:14,970 --> 01:27:19,316 ‫شکست انقلاب مسیحیون، ‫روحیه مردم رو خیلی ضعیف کرده. 673 01:27:21,438 --> 01:27:26,262 ‫آره. ولی اونقدرها هم شکست دادنشون سخت نیست. 674 01:27:27,264 --> 01:27:32,089 ‫قراره برای هدف والایی بجنگن. ‫مقامات فاسد زیادی داریم. می‌تونیم شورش راه بندازیم. 675 01:27:32,804 --> 01:27:37,629 ‫ارتش وفادار زیادی داریم که ‫توانایی انجام هر کاری رو دارن. 676 01:27:38,278 --> 01:27:42,371 ‫رهبرامون در تمپیکو، وراکروز و هرموسیلو دستگیر شدن. 677 01:27:45,067 --> 01:27:48,929 ‫هنوز انتخابات تموم نشده، ‫برداشتن نتایج رو فرستادن نیویورک. 678 01:27:50,957 --> 01:27:55,782 ‫الان با مکزیکو حرف زدم. ‫مِدِلین و پِلیسِر رو گروگان گرفتن. 679 01:28:00,626 --> 01:28:04,491 ‫دیگه چی؟ - ‫چیاپاس و گوئررو هم گم شدن. - 680 01:28:10,295 --> 01:28:13,198 ‫اینم از واقعیت انتخابات. 681 01:28:14,200 --> 01:28:17,106 ‫برید خونه. تموم شد. 682 01:28:19,070 --> 01:28:25,854 ‫باید اسلحه‌هامون رو مقابل این بی عدالتی بالا ببریم، خودت همینو گفتی. - ‫خیلی وقته از اسلحه فراری بودم و نمی‌خوام الان ازشون استفاده کنم. - 683 01:28:25,854 --> 01:28:29,719 ‫این افراد حاضرن جونشون رو هم برات بدن. 684 01:28:37,959 --> 01:28:41,864 ‫فردا برای یکی دیگه، ‫نعره‌ی شادی میزنن. 685 01:28:41,864 --> 01:28:49,571 ‫برید خونه دوستان. شب بخیر. - ‫آنتونیتا درست میگه، نمی‌تونیم رهاشون کنیم. - 686 01:28:51,885 --> 01:28:57,485 ‫تو هم برو خونه. - ‫باشه بابا. - 687 01:30:17,166 --> 01:30:19,118 ‫قراره چیکار کنیم؟ 688 01:30:21,090 --> 01:30:25,014 ‫از این کشور میرم. 689 01:30:25,014 --> 01:30:28,935 ‫میرم نیویورک یا پاریس. 690 01:30:28,935 --> 01:30:31,853 ‫خودمو مخفی میکنم. 691 01:30:32,859 --> 01:30:35,775 ‫اولین باری نیست که این کارو انجام میدم. 692 01:30:36,784 --> 01:30:39,700 ‫ولی برمی‌گردم. درست مثل مادرو. ‫مثل اوبرگن. 693 01:30:40,095 --> 01:30:42,277 ‫بالاخره حقیقت برملا میشه. 694 01:30:45,627 --> 01:30:47,580 ‫من چیکار کنم ژوزه؟ 695 01:30:54,341 --> 01:30:57,366 ‫دیگه پولی ندارم. 696 01:30:57,366 --> 01:31:02,148 ‫زدم تو رو هم بدبخت کردم. 697 01:31:07,978 --> 01:31:11,901 ‫متوجه نیستی؟ 698 01:31:11,901 --> 01:31:15,823 ‫این کشور رو فساد بنا شده. 699 01:31:15,823 --> 01:31:19,746 ‫خیلی شهید رو دستمون مونده. 700 01:31:19,746 --> 01:31:23,671 ‫می‌خوای تو هم باهام بیای؟ 701 01:31:23,671 --> 01:31:27,593 ‫نمیدونم. 702 01:31:27,593 --> 01:31:31,518 ‫مریضم. 703 01:31:31,518 --> 01:31:34,433 ‫پولی ندارم. 704 01:31:35,442 --> 01:31:38,398 ‫خانوادت اسم و رسم دار هستن. 705 01:31:38,398 --> 01:31:42,281 ‫دست رد به سینه‌ـت نمیزنن. 706 01:31:45,505 --> 01:31:52,163 ‫اونا منو نابود میکنن. هیچ وقت رابطه‌ـم با تو رو ‫نمی‌بخشن. 707 01:31:53,000 --> 01:31:56,925 ‫دیگه جونی برای ادامه دادن تو بدنم نمونده. 708 01:31:56,925 --> 01:32:00,847 ‫مریضم. 709 01:32:00,847 --> 01:32:04,727 ‫حالم...بده. 710 01:33:50,958 --> 01:33:54,840 ‫اینا عناوینی هستش که از قبل آماده کردم. ‫موضوعشون در مورد سیاست هستش. 711 01:33:55,847 --> 01:34:02,663 ‫لطفاً تو مقدمه جاشون بده. بهم کمک میکنی یکی دیگشم ویرایش کنم؟ - ‫آره، حتماً. - 712 01:34:02,663 --> 01:34:06,545 ‫دو صفحه مقاله میشه، درسته؟ - ‫آره. - 713 01:34:08,517 --> 01:34:12,398 ‫اونایی که زیرشون خط کشیدن مبهمن. ‫همشونو اصلاح کن. 714 01:34:13,405 --> 01:34:18,293 ‫این بخش ویلا تو سانتیاگو رو هم باید درست کنیم. - ‫تورون چی؟ مشکلی نداره؟ - 715 01:34:18,293 --> 01:34:22,215 ‫آره، خوبه. - ‫نظرت درباره‌ی سونورا چیه؟ - 716 01:34:22,215 --> 01:34:27,105 ‫سورونا یکم مشکل داره... - ‫آره، بهتره برطرفش کنیم. - 717 01:34:27,105 --> 01:34:30,984 ‫خیلی مهمه همه چی در بهترین وضع ‫ممکن باشه. خوبه. 718 01:34:35,853 --> 01:34:38,768 ‫اینو دیدی؟ - ‫چیو؟ - 719 01:34:39,776 --> 01:34:45,627 ‫شماره‌ی اول تقریباً آماده شده. دوست داری ‫یه نگاه بهش بندازی؟ - ‫باشه بعد. - 720 01:34:45,627 --> 01:34:49,508 ‫عاشق مقالت شدم. 721 01:34:49,874 --> 01:34:52,537 ‫باید بریم پاسپورت بگیریم. 722 01:34:52,832 --> 01:34:53,820 ‫بعداً. 723 01:34:58,137 --> 01:35:02,020 ‫میشه یه سوالی ازت بپرسم؟ - ‫معلومه. - 724 01:35:03,252 --> 01:35:06,210 ‫الان تکلیف من چیه؟ 725 01:35:06,210 --> 01:35:09,168 ‫منظورت چیه؟ 726 01:35:10,134 --> 01:35:13,050 ‫هیچی. شرمندم. میدونم اذیتت میکنم... - ‫نه، اصلاً. - 727 01:35:15,438 --> 01:35:19,362 ‫فقط به این سوالم جواب بده. 728 01:35:19,362 --> 01:35:23,286 ‫فکر میکنی واقعاً به من احتیاج داری؟ 729 01:35:23,286 --> 01:35:27,209 ‫اگه اینجا نباشی، ‫انگار همه چیم کمه. 730 01:35:27,209 --> 01:35:31,133 ‫مجله بدون تو، ‫به مرحله‌ی چاپ نمیرسید. 731 01:35:31,133 --> 01:35:35,056 ‫البته خودتم میدونی آدم‌ها میتونن مستقل باشن. 732 01:35:35,056 --> 01:35:38,937 ‫آره، میدونم. - ‫ما فقط خدا رو لازم داریم. - 733 01:35:57,856 --> 01:36:01,779 ‫میای یه قهوه باهامون بخوری؟ 734 01:36:01,779 --> 01:36:05,703 ‫کجا؟ - ‫شاویر مو. - 735 01:36:05,703 --> 01:36:09,583 ‫نه. آخه باید برم کنسولگری. باشه یه وقت دیگه. - ‫پس فعلاً خداحافظ. - 736 01:37:25,341 --> 01:37:27,293 ‫گفتید چه روزی؟ - ‫یازدهم فوریه. - 737 01:37:28,260 --> 01:37:32,141 ‫1931؟ - ‫بله. - 738 01:37:34,506 --> 01:37:38,388 ‫قطعاً هیچ اتفاقی اون روز نیفتاده. 739 01:37:38,388 --> 01:37:40,397 ‫خودتون نگاه کنید. 740 01:37:43,411 --> 01:37:46,423 ‫ولی مطبوعات در موردش، 741 01:37:47,028 --> 01:37:52,452 ‫خیلی واضح نوشته بودن. - ‫شایعه پراکنی کردن. اینجا مشخصه. - 742 01:37:52,452 --> 01:37:55,464 ‫من خودم بررسی کردم تا کاملاً مطمئن بشم. ‫قطعاً اون روز هیچ اتفاقی نیفتاده بود. 743 01:37:56,469 --> 01:37:58,478 ‫تازه، هیچ کَس تا حالا... 744 01:37:58,478 --> 01:38:02,495 ‫تو کلیسای نتردام خودکشی نکرده. ‫هیچ کَس. 745 01:38:04,003 --> 01:38:06,012 ‫خداحافظ. - ‫خداحافظ خانم. - 88992

Can't find what you're looking for?
Get subtitles in any language from opensubtitles.com, and translate them here.