All language subtitles for Henry.Johnson.2025.2160p.WEB-DL.AAC.2.0.x264-NGP-Farsipersian
Afrikaans
Akan
Albanian
Amharic
Armenian
Azerbaijani
Basque
Belarusian
Bemba
Bengali
Bihari
Bosnian
Breton
Bulgarian
Cambodian
Catalan
Cebuano
Cherokee
Chichewa
Chinese (Simplified)
Chinese (Traditional)
Corsican
Croatian
Czech
Danish
Dutch
English
Esperanto
Estonian
Ewe
Faroese
Filipino
Finnish
French
Frisian
Ga
Galician
Georgian
German
Greek
Guarani
Gujarati
Haitian Creole
Hausa
Hawaiian
Hebrew
Hindi
Hmong
Hungarian
Icelandic
Igbo
Indonesian
Interlingua
Irish
Italian
Japanese
Javanese
Kannada
Kazakh
Kinyarwanda
Kirundi
Kongo
Korean
Krio (Sierra Leone)
Kurdish
Kurdish (Soranî)
Kyrgyz
Laothian
Latin
Latvian
Lingala
Lithuanian
Lozi
Luganda
Luo
Luxembourgish
Macedonian
Malagasy
Malay
Malayalam
Maltese
Maori
Marathi
Mauritian Creole
Moldavian
Mongolian
Myanmar (Burmese)
Montenegrin
Nepali
Nigerian Pidgin
Northern Sotho
Norwegian
Norwegian (Nynorsk)
Occitan
Oriya
Oromo
Pashto
Persian
Portuguese (Brazil)
Punjabi
Quechua
Romanian
Romansh
Runyakitara
Russian
Samoan
Scots Gaelic
Serbian
Serbo-Croatian
Sesotho
Setswana
Seychellois Creole
Shona
Sindhi
Sinhalese
Slovak
Somali
Sundanese
Swahili
Swedish
Tajik
Tamil
Tatar
Telugu
Thai
Tigrinya
Tonga
Tshiluba
Tumbuka
Turkish
Turkmen
Twi
Uighur
Ukrainian
Urdu
Uzbek
Vietnamese
Welsh
Wolof
Xhosa
Yiddish
Yoruba
Zulu
Would you like to inspect the original subtitles? These are the user uploaded subtitles that are being translated:
1
00:00:00,600 --> 00:00:06,600
ارائه شده توسط وبسایت دیجی موویز
© DigiMoviez.Com
2
00:00:06,824 --> 00:00:12,704
« هنری جانسون »
3
00:00:12,728 --> 00:00:20,528
دیجیموویز در شبکههای اجتماعی
DigiMoviez@
4
00:00:20,552 --> 00:00:31,257
« ترجمه از سینا صداقت و محیا مبین مقدم »
Mahya14 & SinCities
5
00:00:31,281 --> 00:00:32,741
آره. نه، تو ادامه بده
6
00:00:34,451 --> 00:00:37,746
نه، متوجهم. البته.
وقتی بخوای میام.
7
00:00:39,164 --> 00:00:40,541
هم اون انجامش داد هم من
8
00:00:41,959 --> 00:00:44,670
چهارشنبه و قبلش.
خب، یادداشتها رو داری.
9
00:00:44,753 --> 00:00:46,797
ازش خواستم توی بایگانی ثبتش کنه
10
00:00:48,090 --> 00:00:49,591
این کارو کرد و بهش گفتم
11
00:00:50,842 --> 00:00:51,969
همونطور که صحبت کردیم
12
00:00:54,930 --> 00:00:56,181
و اصلاً نمیتونی تشخیص بدی
13
00:00:57,015 --> 00:00:58,767
نه، اونا انتخاباتِ سختی رو دنبال میکنن
14
00:01:01,228 --> 00:01:02,729
نمیدونستم بهش چی بگم
15
00:01:02,753 --> 00:01:04,749
یه آدم باهوشتر هیچی نمیگفت
16
00:01:04,773 --> 00:01:07,484
ولی من جلسه رو اداره میکردم، پس...
17
00:01:07,567 --> 00:01:09,820
چون به همکاریش نیاز دارم
18
00:01:09,903 --> 00:01:13,782
پس گفتم: «به نظر میاد قانع نشدی»
و اون یه سخنرانیِ طولانی تحویلم داد
19
00:01:17,411 --> 00:01:22,124
خب، منظورش این بود
که حق اظهار نظر داره
20
00:01:22,207 --> 00:01:25,377
پس، میخواست این حرفهاش
به طور رسمی ثبت بشن،
21
00:01:25,460 --> 00:01:30,007
که اگه یه جور دیگه پیش میرفت،
میتونست بگه «بهت گفته بودم»
22
00:01:32,718 --> 00:01:34,303
من دیگه باید برم
23
00:01:38,599 --> 00:01:43,103
اگه اون نمیرسید جای خالی هیچکس
توی جلسهی کمیته احساس نمیشد
24
00:01:45,272 --> 00:01:46,481
نامهات
25
00:01:47,107 --> 00:01:49,526
- اون الان...
- قاضی؟
26
00:01:49,609 --> 00:01:52,529
- اون...
- نه، دوستت
27
00:01:52,612 --> 00:01:55,782
- خب، اونا ادعا کردن...
- ولی اون اعتراف به گناهکار بودن کرد؟
28
00:01:55,866 --> 00:01:58,744
- آره
- پس، چطور «ادعا کردن»؟
29
00:01:58,827 --> 00:02:01,538
خب، خودش انتخاب کرد
اعتراف به گناهکار بودن کنه تا...
30
00:02:01,621 --> 00:02:03,665
- دادگاه این انتخاب رو بهش داد؟
- درسته
31
00:02:03,749 --> 00:02:05,542
- به...
- به قتل غیرعمد، آره
32
00:02:05,626 --> 00:02:08,545
ولی اونا میخواستن محاکمهاش کنن برای...
33
00:02:08,629 --> 00:02:10,255
- برای قتل عمد
- آره
34
00:02:11,214 --> 00:02:12,924
قتل عمد
35
00:02:13,008 --> 00:02:17,179
- بنابراین به قتل غیرعمد اعتراف کرد؟
- آره. و اونا این حق رو حفظ کردن
36
00:02:17,262 --> 00:02:20,474
که به اتهام قتل محاکمهاش کنن،
اگه اعتراف میکرد...
37
00:02:20,557 --> 00:02:23,018
ولی اگه خودش اعتراف کرده،
چطور میتونی بگی «ادعا کردن»؟
38
00:02:23,894 --> 00:02:25,354
خب، اون...
39
00:02:26,438 --> 00:02:28,190
- اون...
- اون سوگند خورده بود
40
00:02:28,273 --> 00:02:30,108
اون سوگند خورده که اون کارو کرده
41
00:02:30,192 --> 00:02:31,651
چطور سوگند خورده بود؟
42
00:02:32,694 --> 00:02:35,238
توی دادگاه سوگندش داده بودن، مگه نه؟
43
00:02:35,322 --> 00:02:38,367
نمیدونم وقتی به گناهکار بودن اعتراف میکنی
اون کارو میکنن یا نه
44
00:02:38,450 --> 00:02:39,576
چطور...
45
00:02:41,036 --> 00:02:44,289
منظورم این نیست که این کارو میکنن یا نه.
آره، منطقی به نظر میاد.
46
00:02:44,373 --> 00:02:47,334
- در هر صورت...
- فقط دارم میگم نمیدونم
47
00:02:47,417 --> 00:02:50,754
اون یه اظهاریهی حقوقی امضا کرده، مگه نه؟
یه اعترافنامه نوشته؟
48
00:02:50,837 --> 00:02:53,465
یعنی، اگه این کاریه که حین اعتراف
به گناهکاری میکنن، آره
49
00:02:53,548 --> 00:02:57,803
- باید یه توجیه حقوقی باشه...
- خیلی خب. منظورم اینه که اون...
50
00:02:57,886 --> 00:03:00,847
- اون تحتِ فشار انجامش داده؟
- خب، خودت اسمش رو چی میذاری؟
51
00:03:00,931 --> 00:03:03,517
وقتی گزینهی دیگه اینه که...
52
00:03:03,600 --> 00:03:05,936
به اتهام قتل محاکمه شه؟
53
00:03:06,019 --> 00:03:07,896
تحتِ فشار انجامش داده باشه یا نه،
54
00:03:08,730 --> 00:03:10,899
هیچکس جز اون ادعا نکرده
55
00:03:10,982 --> 00:03:14,444
و اون ادعا نکرده،
که به معنای پذیرش نظر مخالف بود.
56
00:03:14,528 --> 00:03:16,822
اون گفته انجامش داده.
باید حرفش رو قبول کنیم.
57
00:03:16,905 --> 00:03:19,032
- چه نفعی براش داشته؟
- اعتراف کردن؟
58
00:03:19,116 --> 00:03:22,536
- آره
- تا مجبور نشه به اتهام قتل محاکمه شه
59
00:03:22,619 --> 00:03:24,454
میتونست. این انتخاب بهش پیشنهاد شده بود
60
00:03:24,538 --> 00:03:28,625
ولی در نهایت بین این دوتا
چه انتخابی وجود داره؟
61
00:03:29,668 --> 00:03:33,547
بهتر و بدتر. خودش چه انتخابی به دختره داد؟
62
00:03:34,631 --> 00:03:38,260
- باهاش منطقی حرف زد
- آره، باهاش منطقی حرف زد و...
63
00:03:38,343 --> 00:03:41,596
وقتی دختره گفت نه...
اون حق نداشت نه بگه، مگه نه؟
64
00:03:41,680 --> 00:03:45,392
- فکر میکرد سهماههی اول بارداریشه
- واسه حق دختره برای نه گفتن چه فرقی میکنه؟
65
00:03:45,475 --> 00:03:47,936
دارم میگم این خصومتشون رو بدتر کرد
66
00:03:48,019 --> 00:03:49,980
این که گفت سهماههی اول بارداریشه؟
67
00:03:50,063 --> 00:03:52,065
نه، این که نبود
68
00:03:52,149 --> 00:03:55,527
- نبود؟
- نه، سهماههی دوم بود
69
00:03:55,610 --> 00:04:00,198
طبق نظر دو پزشک.
به گفتهی دو پزشک به نظر میاومد...
70
00:04:00,282 --> 00:04:02,826
پس، درست روی مرز بود. قضیه اینه؟
71
00:04:02,909 --> 00:04:04,202
آره، همینه
72
00:04:04,286 --> 00:04:09,082
ولی از نظر قاضی چه فرقی میکرد
کدوم سهماههی بارداری باشه؟
73
00:04:10,584 --> 00:04:13,879
چون میتونست حکم کنه
جنین هنوز آدم نبوده
74
00:04:13,962 --> 00:04:17,174
از یه طرف، حکم دادن به این که آدم نبوده
باعث نمیشه همینطور باشه
75
00:04:17,257 --> 00:04:18,550
این عموماً پذیرفته شده
76
00:04:18,633 --> 00:04:21,470
مهمتر این که چنین تمایزی
وجود داره که اجازه بده...
77
00:04:21,553 --> 00:04:25,182
- متوجهی که به طور جهانی پذیرفته شده
- به سختی
78
00:04:25,765 --> 00:04:27,517
- نشده؟
- نه
79
00:04:28,852 --> 00:04:32,939
خب، خوشحالتر میشی اگه بگم...
80
00:04:33,023 --> 00:04:36,067
«به طور گسترده»؟
به طور گسترده پذیرفته شده.
81
00:04:36,151 --> 00:04:38,153
اصلاً خوشحالم نمیکنه
82
00:04:39,946 --> 00:04:41,239
به هیچ وجه
83
00:04:41,323 --> 00:04:46,244
میخوای بگی که چون بعضیها یا خیلیها
حق سقط جنین رو قبول دارن...
84
00:04:46,328 --> 00:04:48,788
- من...
- که حق یه زنه که حین...
85
00:04:48,872 --> 00:04:51,082
آره یا نه، یه زمان مشخص...
86
00:04:51,166 --> 00:04:53,418
- این حق یه زنه
- ولی اینطور نیست که... آره
87
00:04:53,502 --> 00:04:56,838
حق هرکسی نیست که
به بارداریِ یه زن پایان بده
88
00:04:56,922 --> 00:04:59,174
فقط چون توی سهماههی اوله
89
00:04:59,257 --> 00:05:01,760
خب، یه زن غریبه نبوده، درسته؟
90
00:05:01,843 --> 00:05:06,973
خب چه حسی پیدا میکردی اگه یه یارویی
با چوب بیسبال توی خیابون راه میافتاد
91
00:05:07,057 --> 00:05:10,268
و هر دخترِ حاملهای که میدید،
اگه توی سهماههی اول بارداری بود،
92
00:05:10,352 --> 00:05:12,562
با چوب میزدش تا بچه رو سقط کنه؟
93
00:05:13,522 --> 00:05:17,651
به نظرت این از انجام دادن این کار
با زنی که میشناخت بهتره یا بدتره؟
94
00:05:17,734 --> 00:05:20,612
بهتر یا بدتر. خواهرت؟ زنت؟
95
00:05:21,780 --> 00:05:26,117
بهانهاش چیه؟ از دختره خواست
بچه رو سقط کنه و اون قبول نکرد؟
96
00:05:26,201 --> 00:05:28,912
خب اون بچه، بچهی خودش بوده
97
00:05:28,995 --> 00:05:32,249
از دختره خواست بچهاش رو بکشه،
و اون قبول نکرد؟
98
00:05:32,332 --> 00:05:33,291
یا...
99
00:05:35,335 --> 00:05:39,005
منظورت اینه که حق نداره باردار باشه
اگه به نظر یه مرد اسباب زحمت باشه؟
100
00:05:39,089 --> 00:05:43,093
بهانهاش اینه، مگه نه؟
که خیلی براش مهم بود،
101
00:05:43,176 --> 00:05:46,471
و چی از دختره کم میشد که
خواستهاش رو عملی کنه؟ همینه؟
102
00:05:47,222 --> 00:05:50,517
بذار یه چیزی بهت بگم.
تا جایی که من میدونم همینه.
103
00:05:51,810 --> 00:05:53,770
اصلاح شدن چی؟
104
00:05:53,853 --> 00:05:57,983
صبر کن. اونا حق محاکمهاش
به اتهام قتل رو حفظ کردن
105
00:05:58,066 --> 00:06:00,485
این کاریه که کردن که یعنی
چنین احساسی بهش داشتن
106
00:06:00,569 --> 00:06:02,320
ولی چطور میتونست قتل باشه؟
107
00:06:02,404 --> 00:06:05,907
حتی اگه این معنای واضحی داشته باشه
108
00:06:05,991 --> 00:06:08,285
- یه معنا داره
- که چیه؟
109
00:06:08,368 --> 00:06:11,079
گرفتنِ غیرقانونی جونِ آدم
با قصد و نیت قبلی
110
00:06:12,205 --> 00:06:15,792
اون کارو کردن که اهرمِ فشاری
در برابرش داشته باشن
111
00:06:15,875 --> 00:06:16,960
اینطور فکر میکنم
112
00:06:17,043 --> 00:06:19,754
با توجه به عفو مشروطش
113
00:06:19,838 --> 00:06:21,006
خیلی خب
114
00:06:22,424 --> 00:06:26,094
این منصفانهست؟
که هر زمانی میتونستن به راحتی...
115
00:06:26,177 --> 00:06:27,887
نمیدونم چی منصفانهست
116
00:06:27,971 --> 00:06:29,639
اصلاح شدن چی؟
117
00:06:29,723 --> 00:06:31,516
- من کاملاً باهاش موافقم
- به خصوص
118
00:06:31,600 --> 00:06:33,351
- به خصوص؟
- آره
119
00:06:33,435 --> 00:06:35,896
- من کاملاً باهاش موافقم
- پس...؟
120
00:06:35,979 --> 00:06:37,814
ولی کسی تا حالا مجرمی دیده که اصلاح شه؟
121
00:06:39,691 --> 00:06:42,986
- چرا باید انتظار داشته باشن اصلاح شه؟
- صبر کن. چرا نباید اصلاح شه؟
122
00:06:43,069 --> 00:06:46,656
ببین. اون این دختره رو دیده...
123
00:06:46,740 --> 00:06:48,408
دختره چی بود، فروشنده بود؟
124
00:06:48,491 --> 00:06:51,828
- نمیدونم
- و حالا عاشق یه دخترِ پولدار میشه؟
125
00:06:51,911 --> 00:06:54,456
دخترِ فروشنده حامله میشه
و براش دردسر درست میکنه
126
00:06:54,539 --> 00:06:57,626
- پیشنهاد سخاوتمندانهای به دختره داد...
- دقیقاً
127
00:06:57,709 --> 00:06:59,836
که رد کردنش توسط دختره غیرمنطقی بود؟
128
00:06:59,920 --> 00:07:01,046
آره
129
00:07:01,129 --> 00:07:03,548
- غیرمنطقی بود؟
- آره
130
00:07:03,632 --> 00:07:06,885
به نظر اون، متوجهی؟ خب...
131
00:07:06,968 --> 00:07:09,721
این هیولای حق به جانب چیکار کرد؟
132
00:07:09,804 --> 00:07:12,557
اون القا کرده یا...
133
00:07:12,641 --> 00:07:13,600
وارد کرده...
134
00:07:13,683 --> 00:07:17,187
شوخی میکنی؟
یه آخرهفته میره که چیکار کنه؟
135
00:07:17,270 --> 00:07:21,441
اشتباهش رو جبران کنه، خداحافظی کنه،
با دخترِ فروشنده اتمام حجت کنه؟
136
00:07:21,524 --> 00:07:25,195
حین سکس کردن، یه چیزی وارد میکنه...
از کجا آورده بودش؟
137
00:07:25,278 --> 00:07:27,906
خب، گمونم...
138
00:07:27,989 --> 00:07:31,868
باشه، پس اینم میدونی؟
یه داروی غیرمجاز؟ یه داروی سقط جنین؟
139
00:07:31,952 --> 00:07:33,954
نمیدونم
140
00:07:34,037 --> 00:07:36,539
اون رو توی نوشیدنیِ دختره میریزه.
برای این که جنین رو سقط کنه.
141
00:07:36,623 --> 00:07:38,416
جواب نمیده، فلان و بهمان
142
00:07:39,876 --> 00:07:43,463
بعدش حین سکس دارو رو
وارد بدن دختره میکنه
143
00:07:43,546 --> 00:07:46,591
پس، از رضایتِ دختره برای سکس
استفاده میکنه تا...
144
00:07:48,927 --> 00:07:51,346
در ضمن، این تجاوز نیست؟
به تجاوز متهمش نکردن...
145
00:07:51,429 --> 00:07:52,806
نه
146
00:07:52,889 --> 00:07:56,267
ولی مطمئنم توی فهرستِ اتهامات بود،
مگه نه، اگه اعتراف به گناهکاری نمیکرد؟
147
00:07:56,351 --> 00:07:58,561
- مطمئن نیستم
- مطمئن نیستی؟
148
00:07:58,645 --> 00:08:01,189
- نه
- که به تجاوز متهمش کردن یا نه؟
149
00:08:01,272 --> 00:08:02,732
نه
150
00:08:05,735 --> 00:08:07,487
چرا ازش دفاع میکنی؟
151
00:08:09,239 --> 00:08:12,075
- اون دوستمه
- اون دوستته یا دوستت بود؟
152
00:08:13,076 --> 00:08:15,787
اون حق دوستی داره یا نه؟
153
00:08:15,870 --> 00:08:18,832
- نمیدونم حقش رو داره یا نه
- توی دانشگاه میشناختمش
154
00:08:18,915 --> 00:08:22,585
حس میکنه حق داره این دختره رو حامله کنه،
بره سراغ نامزد جدیدش،
155
00:08:22,669 --> 00:08:26,423
بچهی دختر اولیه رو بکشه و تو رو وادار کنه
بیای به من التماس کنی بهش کار بدم
156
00:08:26,506 --> 00:08:30,802
این حقیقت که اشتباه کرده چه تأثیری
روی ظرفیتش برای انجام کار میذاره؟
157
00:08:30,885 --> 00:08:32,262
اون اشتباه نکرده،
158
00:08:32,286 --> 00:08:34,286
مرتکب یه جنایتِ جنسی وحشتناک شده
159
00:08:35,515 --> 00:08:38,935
تو اسمش رو چی میذاری؟
اون مرتکب قتل شده، مرتکب تجاوز شده.
160
00:08:39,019 --> 00:08:41,020
این چیزی نبود که بهش محکوم شده بود...
161
00:08:41,104 --> 00:08:42,997
نه، میتونیم این اسم رو
روش بذاریم. من میتونم
162
00:08:43,021 --> 00:08:45,042
اتهامات علیهش رو محفوظ نگه داشتن، مگه نه؟
163
00:08:45,066 --> 00:08:46,985
به نظرم این منصفانه نیست
164
00:08:47,068 --> 00:08:49,904
- چرا نه؟
- چون اون دِینش رو به جامعه ادا کرده
165
00:08:49,988 --> 00:08:54,117
نه. میتونی همین الان بس کنی، چون،
اولاً من نمیدونم این که میگی یعنی چی
166
00:08:54,200 --> 00:08:55,452
خودتم نمیدونی یعنی چی
167
00:08:55,535 --> 00:08:57,245
اون کلاً پنج...
168
00:08:57,328 --> 00:08:59,164
- چهار و نیم
- ...سال رفت زندان؟
169
00:08:59,247 --> 00:09:02,125
اون ادای دِین نبود،
تحمل مجازات بود.
170
00:09:02,208 --> 00:09:04,836
ثانیاً، من نمیدونم جامعه دقیقاً کیه،
171
00:09:04,919 --> 00:09:07,797
ولی میدونم هرکی که هست،
اون دخترِ فروشنده نیست،
172
00:09:07,881 --> 00:09:09,966
که از زندانی شدنش هیچی نصیبش نشد
173
00:09:10,049 --> 00:09:11,551
ولی خب شاید دلش خنک شد
174
00:09:12,886 --> 00:09:14,345
امیدوارم همینطور بوده باشه
175
00:09:15,513 --> 00:09:17,474
- خب، من یه سؤال ازت میپرسم
- خیلی خب
176
00:09:20,435 --> 00:09:22,103
سرنوشتش قراره چی بشه؟
177
00:09:22,187 --> 00:09:23,688
نمیدونم
178
00:09:23,772 --> 00:09:24,898
«چرا باید برام مهم باشه؟»
179
00:09:24,981 --> 00:09:27,525
نه، برام مهمه. امیدوارم
بدجوری عذاب بکشه
180
00:09:27,609 --> 00:09:29,652
- و میدونم که نمیکشه
- چطور میتونی بدونی؟
181
00:09:29,736 --> 00:09:32,280
چون مثل تمام جنایتکارها، بویی از شرم نبرده
182
00:09:32,363 --> 00:09:34,240
خب، شاید توی زندان عوض شده
183
00:09:34,324 --> 00:09:37,035
شک ندارم که عوض شده
و میدونم که بهتر نشده
184
00:09:37,118 --> 00:09:38,036
از کجا میدونی؟
185
00:09:38,119 --> 00:09:41,790
چون غرورش رو داشته که از تو بخواد
از من بخوای بهش کار بدم
186
00:09:44,334 --> 00:09:45,835
پس دلسوزی چی میشه؟
187
00:09:47,003 --> 00:09:50,006
دلت برای من میسوزه که ازم میخوای
این مرد رو استخدام کنم؟
188
00:09:50,090 --> 00:09:51,591
این یه درخواستِ مشروعه
189
00:09:51,674 --> 00:09:54,219
- پس دلت برای اون میسزه؟
- خب، اون دوستمه
190
00:09:54,302 --> 00:09:56,054
- اون دوستِ دیگهای هم داشت؟
- آره
191
00:09:56,137 --> 00:09:57,722
- و همهشون...
- ولش کردن؟
192
00:09:57,806 --> 00:09:59,682
فکر کنم بتونیم بگیم «ازش رو برگردوندن»
193
00:09:59,766 --> 00:10:01,684
ولی من میگم «ولش کردن»
194
00:10:01,768 --> 00:10:02,894
از اونا هم کمک خواست؟
195
00:10:02,977 --> 00:10:05,522
- از کجا باید بدونم؟
- شما باهم صمیمی بودید
196
00:10:05,605 --> 00:10:08,358
- ما عضو یه گروه بودیم
- توی دانشگاه
197
00:10:08,441 --> 00:10:09,859
- آره
- اون یه مدت پیش بود
198
00:10:09,943 --> 00:10:12,487
- آره
- و از اون موقع خبری ازش داشتی؟
199
00:10:12,570 --> 00:10:15,698
- از زندان برام نامه مینوشت
- قبل از زندانی شدنش خبری ازش نبود؟
200
00:10:15,782 --> 00:10:16,908
نه
201
00:10:16,991 --> 00:10:19,953
پس باید فرض کنیم
برای خیلیها نامه مینوشت، مگه نه؟
202
00:10:20,703 --> 00:10:21,996
چرا؟
203
00:10:22,080 --> 00:10:23,581
چون شما خیلی صمیمی نبودید
204
00:10:25,625 --> 00:10:29,420
اون اسمِ من رو به عنوان یکی از سه مخاطب
نامهنگاری تأیید شده ثبت کرده بود
205
00:10:29,504 --> 00:10:30,672
- توی زندان؟
- آره
206
00:10:30,755 --> 00:10:32,340
- از اول؟
- آره
207
00:10:32,423 --> 00:10:34,509
پس از اول براش نامه مینوشتی؟
208
00:10:34,592 --> 00:10:37,428
آره. اون برای من نامه مینوشت
و منم برای اون مینوشتم
209
00:10:37,512 --> 00:10:40,014
- دو نفرِ دیگه کی بودن؟
- مخاطبهای نامهنگاری؟
210
00:10:40,098 --> 00:10:41,349
- آره
- نمیدونم
211
00:10:41,432 --> 00:10:42,684
بهت نگفت؟
212
00:10:42,767 --> 00:10:44,644
نه، درک میکردم...
213
00:10:45,728 --> 00:10:47,730
نه، نمیدونم کی بودن
214
00:10:47,814 --> 00:10:49,983
- به ملاقاتش میرفتی؟
- آره
215
00:10:51,317 --> 00:10:53,361
آره. آره، به ملاقاتش میرفتم
216
00:10:53,444 --> 00:10:54,904
چرا؟
217
00:10:54,988 --> 00:10:56,281
چون خودش ازم میخواست
218
00:11:00,618 --> 00:11:03,580
- شما توی دانشگاه صمیمی نبودید
- ما همدیگه رو میشناختیم
219
00:11:04,163 --> 00:11:05,498
ولی صمیمی نبودید
220
00:11:05,582 --> 00:11:07,375
نه، ولی یه محفلهایی بودن
221
00:11:07,458 --> 00:11:09,752
- البته
- یه سری محفلِ مشترک
222
00:11:09,836 --> 00:11:11,296
اون اهل چه محافلی بود؟
223
00:11:11,379 --> 00:11:14,382
- مطمئن نیستم بشه روش اسمی گذاشت
- تو جذبش میشدی؟
224
00:11:14,465 --> 00:11:18,928
آره، مطمئنم توی دانشگاه خودت
یا هر دانشگاهی اینطور بود
225
00:11:19,012 --> 00:11:20,638
و اون اهل چه محافلی بود؟
226
00:11:21,431 --> 00:11:24,726
اون اهل پارتی بود.
پارتیکنها و قماربازها، نمیدونم.
227
00:11:24,809 --> 00:11:27,729
- بیعارها؟
- این یه کلمهی قدیمیه
228
00:11:27,812 --> 00:11:32,066
- کامل توصیفش میکنه؟
- نه، چون، البته...
229
00:11:32,150 --> 00:11:35,904
- زنهای زیادی اونجا بودن؟
- هیچوقت چیزی شبیه بهش ندیده بودم
230
00:11:35,987 --> 00:11:37,697
یعنی، اون...
231
00:11:37,780 --> 00:11:39,616
نمیدونم دیدیش یا نه
232
00:11:39,640 --> 00:11:41,594
گاهی توی زنها میبینیش، یا به ندرت
233
00:11:41,618 --> 00:11:44,412
یه جور جذبهی جنسیه...
234
00:11:44,495 --> 00:11:47,582
فراتر از افسونگریه.
حتی اغواگرانه هم نیست، فقط یه نیروئه.
235
00:11:47,665 --> 00:11:50,251
تو از نظر جنسی بهش علاقه داشتی
236
00:11:51,211 --> 00:11:53,796
نه، فکر نکنم. من...
237
00:11:54,756 --> 00:11:56,716
- نه. نه
- چی جذبت میکرد؟
238
00:11:58,551 --> 00:11:59,510
یه قدرتِ آسون
239
00:12:00,178 --> 00:12:03,389
- اون روی زنها قدرت داشت
- هیچوقت چیزی شبیه بهش ندیده بودم
240
00:12:03,473 --> 00:12:06,517
یعنی، نمیتونستم تحلیلش کنم.
اصلاً چی میتونستی بگی؟
241
00:12:08,353 --> 00:12:12,273
توی محوطهی دانشگاه
با دوتا دخترِ خیلی جذاب زندگی میکرد، خب؟
242
00:12:12,357 --> 00:12:16,069
و ما داشتیم از یه جایی برمیگشتیم خونه،
یه جوری شده بود که من و اون...
243
00:12:16,152 --> 00:12:17,987
داشتیم توی یه مسیر قدم میزدیم
244
00:12:18,071 --> 00:12:21,532
و اون این خیال رو مطرح کرد...
245
00:12:22,659 --> 00:12:24,410
حتی نمیدونم خیال بود یا نه،
246
00:12:24,434 --> 00:12:26,597
فقط انگار میدونست چی توی ذهنمه
247
00:12:26,621 --> 00:12:31,000
و به این فکر میکردم که چطور
داشتم میرفتم خونه توی اتاقم،
248
00:12:31,084 --> 00:12:34,796
در حالی که اون با این دو زنِ جوان
و خوشگل میرفت اتاقش
249
00:12:35,797 --> 00:12:40,051
و اون رو به من کرد و پرسید:
«یکی از اینا رو میخوای؟»
250
00:12:42,512 --> 00:12:45,556
وانمود کردم متوجه منظورش نشدم، ولی...
251
00:12:46,474 --> 00:12:47,850
اون خجالتم نداد
252
00:12:48,851 --> 00:12:51,896
فقط منتظر موند و بعدش گفت...
253
00:12:51,980 --> 00:12:54,941
من یه چیزی تو این مایهها گفتم که
«خیلی ممنون، ولی باید برم درس بخونم»
254
00:12:55,024 --> 00:12:56,901
و اون گفت: «شب بخیر»
255
00:12:57,902 --> 00:12:59,195
ولی خجالتم نداد
256
00:13:02,657 --> 00:13:04,951
- تو اون کارو براش کردی
- چی؟
257
00:13:06,160 --> 00:13:07,912
تو خودت رو براش خجالت دادی
258
00:13:09,664 --> 00:13:11,207
آره، این کارو کردم
259
00:13:11,290 --> 00:13:14,210
ولی به خاطر اون نبود
260
00:13:14,293 --> 00:13:16,170
اون قصد نداشت خجالتم بده
261
00:13:16,254 --> 00:13:17,463
داشت محبت میکرد
262
00:13:17,547 --> 00:13:21,718
آره. آره، همینطوره.
داشت به یه پسر تنها محبت میکرد...
263
00:13:21,801 --> 00:13:24,595
- شاید داشت اغوات میکرد؟
- نه، فکر نکنم
264
00:13:24,679 --> 00:13:26,556
غیرممکنه؟
265
00:13:26,639 --> 00:13:28,766
هیچوقت خودم رو انقدر جذاب ندونستم
266
00:13:28,850 --> 00:13:30,935
- تو باهاش قدم میزدی
- آره
267
00:13:31,019 --> 00:13:34,522
- اون چرا با تو قدم میزد؟
- فقط داشتیم یه مسیر رو میرفتیم
268
00:13:34,605 --> 00:13:38,860
- ولی، میدونی، منم واسه خودم...
- واسه خودت شیاطینی داری
269
00:13:38,943 --> 00:13:42,947
آره و فهمیدم که اون یه چیزی داشت که من...
270
00:13:43,031 --> 00:13:45,241
- که تحسین میکردی؟
- که بهش جذب میشدم
271
00:13:45,324 --> 00:13:46,993
- کِی این رو فهمیدی؟
- کِی؟
272
00:13:47,076 --> 00:13:49,245
آره. توی دانشگاه؟
273
00:13:49,328 --> 00:13:51,039
نه. کاملاً نه
274
00:13:51,063 --> 00:13:55,269
نه این که بتونم بگم
از علاقهام آگاه بودم...
275
00:13:55,293 --> 00:13:58,671
- بعد از دانشگاه اون رو دیدی؟
- یه بار. آره، یه بار دیدمش
276
00:13:58,755 --> 00:14:00,757
- قبل از این که بره زندان؟
- آره
277
00:14:01,758 --> 00:14:02,759
دیدیش؟
278
00:14:04,385 --> 00:14:08,306
توی یه بار بودم،
توی ایست ساید،
279
00:14:08,389 --> 00:14:11,392
و اون تنها اومد و دید که اونجا نشستم
280
00:14:11,476 --> 00:14:14,604
و دعوتش کردم باهم یه نوشیدنی بخوریم
و خوردیم
281
00:14:15,605 --> 00:14:19,275
ولی حرفِ زیادی باهم نداشتیم.
مثلاً «چیکارها میکنی؟» و از این حرفها.
282
00:14:19,359 --> 00:14:21,778
ولی «کجا زندگی میکنی؟»
283
00:14:21,861 --> 00:14:24,280
اون آدرسِ ثابتی نداشت
284
00:14:24,364 --> 00:14:27,200
«امشب کجا میمونی؟»
«هنوز نمیدونم»
285
00:14:27,283 --> 00:14:31,954
و یه مدت بعد، یکی از دوتا زنِ جوان
دوستش رو کنار بار ول کرد،
286
00:14:32,038 --> 00:14:35,708
اومد سرِ میز ما و اون دعوتش کرد بشینه
287
00:14:36,793 --> 00:14:38,044
و بعدش من رفتم
288
00:14:39,670 --> 00:14:41,422
اون خونهای نداشت؟
289
00:14:41,506 --> 00:14:46,052
نه. نه، هر شب
با یه زنِ جوان جدید میرفت خونه
290
00:14:47,261 --> 00:14:50,014
- این یه نشونه از جامعهستیز بودنشه
- واقعاً؟
291
00:14:50,098 --> 00:14:51,974
این که اونا به طور وسوسهانگیزی باجذبه هستن
292
00:14:53,142 --> 00:14:56,896
- آره، این رو میدونستم
- یه شکلی از دزدیه. این رو میدونستی؟
293
00:14:56,979 --> 00:14:58,106
جذبه؟
294
00:14:58,189 --> 00:15:00,733
اقدام به اخاذیِ چیزی از کسیه
که توی یه معاملهی منصفانه
295
00:15:00,817 --> 00:15:02,402
حاضر به دادنش نمیشد
296
00:15:02,485 --> 00:15:03,903
به نظرت همچین آدمی بود؟
297
00:15:03,986 --> 00:15:06,739
باید قبول کنی که این پدیده حیرتانگیزه
298
00:15:06,823 --> 00:15:08,408
واقعاً؟
299
00:15:08,491 --> 00:15:11,077
- خب، برات جالبه، مگه نه؟
- آره
300
00:15:11,160 --> 00:15:13,579
- چرا؟
- آره، خیلی خب، ولی بعدش...
301
00:15:15,081 --> 00:15:17,125
- اون از زندان باهات تماس گرفت
- آره
302
00:15:17,208 --> 00:15:20,169
تو غافلگیر یا خوشحال شدی که
اسمت رو گذاشته توی لیست؟
303
00:15:20,253 --> 00:15:22,755
- آره
- چون چنین قدرتی روی زنها داشت
304
00:15:22,839 --> 00:15:23,965
من...
305
00:15:24,048 --> 00:15:26,008
چرا اسمت رو توی لیست گذاشته بود؟
306
00:15:29,762 --> 00:15:33,349
صبر کن. منظورت اینه که
قصد داشت چیزی ازم بگیره؟
307
00:15:33,433 --> 00:15:35,935
وقتی به ملاقاتش میرفتی
از چی حرف میزدید؟
308
00:15:38,312 --> 00:15:42,066
نه. آخه چی میتونست از من بگیره؟
من چی برای دادن بهش داشتم؟
309
00:15:42,150 --> 00:15:43,901
- واقعاً؟
- آره. چطور میتونستم...
310
00:15:43,985 --> 00:15:46,863
ببین، با استناد به حقایق
و شواهدی که بهم گفتی،
311
00:15:46,946 --> 00:15:50,992
اون قشنگترین، ملموسترین، محبتآمیزترین
و سخاوتمندانهترین عمل رو انجام داد
312
00:15:51,075 --> 00:15:54,954
مدتها پیش کارِ حیرتانگیزی انجام داد
و یه دختر بهت تعارف کرد
313
00:15:55,037 --> 00:15:59,083
عملی که انقدر ملموس و محبتآمیز بود
که بعد از 20 سال هنوزم یادت مونده
314
00:15:59,167 --> 00:16:05,131
آره، همینطور بود. به یه پسرِ بیعرضه،
خجول و تنها محبت میکرد
315
00:16:05,214 --> 00:16:06,424
اون داشت اغفالت میکرد
316
00:16:09,844 --> 00:16:10,887
برای چی؟
317
00:16:12,054 --> 00:16:13,848
برای روزی که شاید بهت نیاز پیدا میکرد
318
00:16:13,931 --> 00:16:17,268
اون چه روزی بود؟
هیچوقت ازم چیزی نخواسته...
319
00:16:17,351 --> 00:16:19,645
برای روزی که رفت زندان؟
320
00:16:19,729 --> 00:16:22,607
- اون دو زنِ جوان چی؟
- کدوم زنهای جوان؟
321
00:16:22,690 --> 00:16:25,276
- دقیقاً
- نه. کدوم زنهای جوان
322
00:16:25,359 --> 00:16:28,196
- همونا که بهت تعارف کرد
- متوجه نمیشم
323
00:16:28,279 --> 00:16:31,032
تو فکر میکنی بیمیلیات خجالتآور بود، نه؟
324
00:16:31,115 --> 00:16:34,494
برای پذیرفتن پیشنهادش. اینطور نیست؟
به نظر من اخلاقی بود.
325
00:16:34,577 --> 00:16:37,663
تو نخواستی توی جاکشیِ این زنهای جوان
باهاش همدستی کنی
326
00:16:37,747 --> 00:16:40,333
سرت رو تکون نده. این مدرکه. حالا
327
00:16:40,416 --> 00:16:43,711
غیر از ملاقاتِ تصادفی توی بار،
دفعهی بعد کِی اون رو دیدی؟
328
00:16:43,794 --> 00:16:45,379
- پروندهاش رو دنبال میکردم
- توی اخبار؟
329
00:16:45,463 --> 00:16:46,797
- آره
- نظرت در موردش چی بود؟
330
00:16:46,881 --> 00:16:50,051
- نظری نداشتم
- چرا نداشتی؟ بقیه نظر داشتن
331
00:16:50,134 --> 00:16:51,636
چون میشناختمش
332
00:16:51,719 --> 00:16:56,224
و فکر میکردم مسئولیتِ منه که
قضاوتش نکنم چون میشناختمش
333
00:16:56,307 --> 00:16:58,809
- و بعدش از زندان باهات تماس گرفت؟
- آره
334
00:16:58,893 --> 00:17:00,394
- غافلگیر شدی؟
- آره
335
00:17:00,478 --> 00:17:02,355
- خوشحال شدی؟
- نمیدونم
336
00:17:02,438 --> 00:17:04,190
- من...
- چی نوشته بود؟
337
00:17:04,941 --> 00:17:07,610
فقط این که تنهاست
و از مکاتبه با من لذت میبره
338
00:17:07,693 --> 00:17:09,612
ولی اون دوستهای زیادی داشت، مگه نه؟
339
00:17:09,695 --> 00:17:11,697
اون دوستی داشت؟
340
00:17:11,781 --> 00:17:15,284
- نمیدونم دوستی داشت یا نه
- توی دانشگاه با یه عده میپرید
341
00:17:15,368 --> 00:17:20,248
آره، ولی بیشتر باهاشون دورهمی داشت، خب؟
واسه مهمونی، شوخی خرکی یا پوکر بازی کردن...
342
00:17:20,331 --> 00:17:23,042
برنده میشد؟
اون توی بازیِ ورق برنده میشد، مگه نه؟
343
00:17:23,125 --> 00:17:24,794
- آره
- به طور پیوسته؟
344
00:17:24,877 --> 00:17:26,837
- آره
- به طور خارقالعاده؟
345
00:17:27,505 --> 00:17:29,090
منظورت اینه که تقلب میکرد؟
346
00:17:29,173 --> 00:17:31,842
منظورم اینه که بقیهی مردها
بهش باج میدادن
347
00:17:31,926 --> 00:17:33,261
- برای چی...؟
- برای وقتش
348
00:17:33,344 --> 00:17:36,973
چون توی جامعهی محدود
بچههای دانشگاه میدرخشید
349
00:17:37,056 --> 00:17:40,059
- اون از تو بزرگتر بود، مگه نه؟
- آره. از کجا این رو فهمیدی؟
350
00:17:40,142 --> 00:17:41,435
- واقعاً ازت بزرگتر بود؟
- آره
351
00:17:41,519 --> 00:17:44,397
- اون توی نیروی دریایی بود
- و همهتون بهش جذب میشدید؟
352
00:17:44,480 --> 00:17:47,316
- این چه اشکالی داره؟
- اصلاً برای تعطیلات دعوتش کردید خونه
353
00:17:47,400 --> 00:17:48,985
تا با خانوادهتون آشنا شه؟
354
00:17:49,068 --> 00:17:50,653
هیچوقت به ذهنمون نرسید
355
00:17:51,320 --> 00:17:52,822
خب، منظورم همینه
356
00:17:54,198 --> 00:17:57,910
خب، تو به موفقیتش با زنها حسادت میکنی،
357
00:17:57,994 --> 00:18:00,538
که توی اولین برخوردت باهاش
یه جاکش بود،
358
00:18:00,621 --> 00:18:03,040
توی برخورد بعدی، توی بار عیّاش بود،
359
00:18:03,124 --> 00:18:06,043
و بعدش توی اخبار یه قاتل و تجاوزگر بود
360
00:18:08,504 --> 00:18:11,757
حالا از زندان برای همصحبتی باهات
تماس میگیره
361
00:18:11,841 --> 00:18:13,718
- چرا که نه؟
- چرا تو؟
362
00:18:13,801 --> 00:18:16,721
- چرا؟
- چون تو رو تحتِ سلطه داشت
363
00:18:16,804 --> 00:18:20,641
سالها پیش برات طعمه گذاشته بود
و یه قربانی پیدا کرده بود
364
00:18:20,725 --> 00:18:24,020
- که براش چیکار میکرد؟
- هر کاری که به وقتش لازم داشت
365
00:18:25,646 --> 00:18:30,735
پس اون من رو به خاطر دلسوزیم اغفال میکرد؟
366
00:18:30,818 --> 00:18:34,155
فکر میکنم برای حضورت به عنوان
یه مرد سازنده و معتمد
367
00:18:34,238 --> 00:18:38,159
و یه شهروند شریف که دوستش بود
و به ملاقاتش میاومد...
368
00:18:38,242 --> 00:18:41,912
گمونم ازت خواست برای حمایت
از عفو مشروطش نامه بنویسی؟
369
00:18:41,996 --> 00:18:44,165
- آره
- واقعاً؟
370
00:18:44,248 --> 00:18:46,959
آره و من یه نامه نوشتم که
371
00:18:47,043 --> 00:18:50,546
از نظر دقت و احساسی نبودنش،
حتی تو هم میتونی تأییدش کنی.
372
00:18:50,630 --> 00:18:51,756
چی نوشته بودی؟
373
00:18:51,839 --> 00:18:55,259
فقط این که توی دانشگاه میشناختمش،
374
00:18:55,343 --> 00:18:57,637
و زمانی که زندانی شد دوستیمون رو از سر گرفتم
375
00:18:57,720 --> 00:18:59,680
و خوشحال میشم وقتی آزاد شد استخدامش کنم
376
00:18:59,764 --> 00:19:01,140
ولی بهش شغلی پیشنهاد نکردی
377
00:19:01,223 --> 00:19:05,061
نه، ببخشید. به وضوح اعلام کردم
که شغلی ندارم که بهش بدم
378
00:19:05,144 --> 00:19:08,397
ولی اگه داشتم، در اختیارش میذاشتم.
میتونی نامه رو بخونی.
379
00:19:08,481 --> 00:19:10,316
نه، به من مربوط نیست
380
00:19:10,399 --> 00:19:13,194
ولی اون میدونست که شغلی
برای پیشنهاد کردن بهش نداشتی؟
381
00:19:13,277 --> 00:19:15,905
- این رو روشن کردم
- ازت خواست پیش من وساطتش رو بکنی؟
382
00:19:17,698 --> 00:19:19,241
نه؟
383
00:19:19,325 --> 00:19:23,412
- خودت داوطلبانه این کارو کردی؟
- خب، گفتم ازت میخوام
384
00:19:23,496 --> 00:19:24,789
و اون چی گفت؟
385
00:19:24,872 --> 00:19:26,499
نه. بهت میگم چی گفت
386
00:19:26,582 --> 00:19:30,044
بهت گفت موقعیتت رو پیشِ من
به خطر نندازی، مگه نه؟
387
00:19:30,127 --> 00:19:31,420
آره
388
00:19:31,504 --> 00:19:33,839
- که خودش کار پیدا میکنه
- آره
389
00:19:33,923 --> 00:19:37,301
اگه شغلی در انتظارش نبود،
نمیتونستن عفو مشروطش رو تأیید کنن؟
390
00:19:37,385 --> 00:19:39,512
نه، شغل داشتن جزو شرایطش نبود
391
00:19:39,595 --> 00:19:42,515
میتونست ثبت کنه که دنبال کار میگرده
392
00:19:42,598 --> 00:19:46,227
- این یه شرط فوقالعادهست؟
- نه. وکیلش براش مذاکره کرده بود
393
00:19:46,310 --> 00:19:48,896
اون عفو مشروط به شدت
کنترل شده میگرفت
394
00:19:48,979 --> 00:19:52,233
میتونست هر کاری غیر از نقض کردنش
و برگشتن به زندان انجام بده
395
00:19:52,316 --> 00:19:55,986
و اینجوری اتهام اضافهی
قتل هم در انتظارش بود؟
396
00:19:56,070 --> 00:19:57,988
این... این درسته
397
00:19:58,072 --> 00:20:02,284
و حالا بذار ازت بپرسم.
این بهترین تضمینِ ممکن نیست؟
398
00:20:02,368 --> 00:20:03,452
برای چی؟
399
00:20:04,328 --> 00:20:05,788
برای رفتارش
400
00:20:05,871 --> 00:20:10,251
یعنی، مردی که حاضره هر کاری بکنه
اما آزادیاش رو از دست نده
401
00:20:10,334 --> 00:20:12,211
نباید آدم به این مرد اعتماد کنه؟
402
00:20:12,294 --> 00:20:15,005
وکیلش برای تضمینِ رفتارش
این استدلال رو برای هیئت آورد
403
00:20:15,089 --> 00:20:17,425
- استدلال خوبیه
- اون وکیلِ خیلی خوبیه
404
00:20:17,508 --> 00:20:18,884
آره، همینطوره
405
00:20:22,054 --> 00:20:26,976
به نظرت احتمال داره که از تو انتظار داشت
برای پیدا کردن شغل براش بیای سراغم؟
406
00:20:27,059 --> 00:20:29,437
فقط میدونم ازم خواست این کارو نکنم
407
00:20:29,520 --> 00:20:31,147
پس چرا این کارو کردی؟
408
00:20:31,230 --> 00:20:33,983
چون به نظرم کارِ درستی بود
409
00:20:34,066 --> 00:20:36,485
خب و اگه ما با دونستن گذشتهاش
استخدامش میکردیم
410
00:20:36,569 --> 00:20:39,155
و اون دوباره قانون رو نقض میکرد،
اون وقت کی مقصر میشد؟
411
00:20:39,238 --> 00:20:41,532
برای همین ازم خواست
این لطف رو ازت نخوام
412
00:20:41,615 --> 00:20:43,451
- ولی با این حال تو این کارو کردی
- آره
413
00:20:43,534 --> 00:20:47,037
با علم به این که جوابِ مثبتم
ممکنه به شرکت آسیب بزنه؟
414
00:20:47,121 --> 00:20:50,374
خب، میدونی که چه احساسی در مورد شرکت دارم
415
00:20:50,458 --> 00:20:52,418
میدونم اینجا چه کارهایی کردی
416
00:20:55,921 --> 00:20:59,592
هی، منظورت اینه که دوستیام باهاش باعث میشه
منافع اون رو به خودمون ترجیح بدم؟ نه
417
00:21:00,593 --> 00:21:06,390
نه، صبر کن. منظورت اینه که
رابطهام باهاش یه جور اعتیاده؟
418
00:21:06,474 --> 00:21:11,270
که باعث میشه به وفاداریام شک کنی؟
تو به وفاداریام شک داری؟
419
00:21:11,353 --> 00:21:13,814
ما توی یه مقطعی،
وفاداریهای ضد و نقیض داریم.
420
00:21:13,898 --> 00:21:16,609
و باید اونا رو اولویت بندی کنیم، مگه نه؟
421
00:21:16,692 --> 00:21:20,488
و به تعهداتمون پایبند باشیم،
به جای این که احساساتی عمل کنیم.
422
00:21:20,571 --> 00:21:22,448
این اخلاقی بودن نیست؟
423
00:21:23,741 --> 00:21:27,369
وکیل میگه: «من به حقیقت
و عدالت تعهدی ندارم،
424
00:21:27,453 --> 00:21:29,872
بلکه به موکلم متعهدم،
باید برای خلاص کردنش هر کاری بکنم.»
425
00:21:29,955 --> 00:21:32,082
- آره
- ولی وقتی در حق خودش یا خانوادهاش جفا میشه
426
00:21:32,166 --> 00:21:34,668
خواستارِ اجرای عدالت
و به دنبال حمایتِ قانونه
427
00:21:34,752 --> 00:21:37,755
پس در هر مورد، تعهد متفاوتی داره
428
00:21:37,838 --> 00:21:41,050
وکیلِ دوستت موفق شد
براش عفو مشروط بگیره
429
00:21:41,133 --> 00:21:42,176
آره
430
00:21:43,177 --> 00:21:45,387
از دیدگاه خودش کارش عالی بود
431
00:21:45,471 --> 00:21:50,100
از دیدگاه خودش، خوب یا بد،
وکیلِ درجه یکیه.
432
00:21:50,184 --> 00:21:51,352
آره، همینطوره
433
00:21:52,686 --> 00:21:55,231
- و لایق شهرتشه
- آره، همینطوره
434
00:21:57,233 --> 00:21:59,109
کی پولش رو داده بود؟
435
00:21:59,193 --> 00:22:01,487
پولش رو داده؟ پروندهی رایگان بود
436
00:22:01,570 --> 00:22:04,323
- واقعاً؟
- فکر کنم. تا جایی که میدونم...
437
00:22:04,406 --> 00:22:06,283
نه، نه، اشتباه میکنی
438
00:22:06,367 --> 00:22:08,911
- واقعاً؟
- آره
439
00:22:08,994 --> 00:22:10,830
از کجا میدونی؟
440
00:22:10,913 --> 00:22:13,874
یه وکیل تسخیری بود که
دادگاه براش منصوب کرده بود
441
00:22:13,958 --> 00:22:17,253
وکیلِ گرونقیمت جایگزین اون شد.
وکیلی که دستمزد میگرفت.
442
00:22:17,336 --> 00:22:19,713
ولی از کجا میدونی که دستمزد میگرفت؟
443
00:22:19,797 --> 00:22:23,175
- با کانون وکلا تماس گرفتم
- واقعاً؟ کِی؟
444
00:22:23,259 --> 00:22:25,719
- وقتی درخواستت به دستم رسید
- چرا؟
445
00:22:25,803 --> 00:22:30,803
تا سعی کنم توضیحی برای کسریِ 300 هزار دلاری
توی دفاتر حسابمون پیدا کنم
446
00:22:32,851 --> 00:22:34,562
میخوای چیکار کنی؟
447
00:22:35,563 --> 00:22:38,524
طبق آییننامهمون،
باید تحت پیگرد قانونی قرارت بدم.
448
00:22:39,567 --> 00:22:41,944
ولی من رو آوردی اینجا
که داستانم رو بشنوی
449
00:22:42,027 --> 00:22:45,030
نه، آوردمت اینجا تا قفلها رو عوض کنن
450
00:25:21,687 --> 00:25:22,646
آره؟
451
00:26:30,589 --> 00:26:33,509
خیلیها خوابِ مرد حکیمی رو میبینن
که اونا رو شیرفهم میکنه
452
00:26:36,512 --> 00:26:38,180
خیلیها گولِ یه چاخان رو میخورن
453
00:26:39,723 --> 00:26:42,059
یه مبلّغ شیرینزبون،
454
00:26:42,142 --> 00:26:46,021
شیّاد یا دزدی که بهشون روغنِ مار میفروشه
و ادعا میکنه اون مرده
455
00:26:49,483 --> 00:26:52,444
بعضیها میتونن این احمقهایی رو که
هر چیزی رو باور میکنن تشخیص بدن
456
00:26:52,528 --> 00:26:55,572
به جای این که با تعجب سر تکون بدن،
بهشون روغنِ مار میفروشن.
457
00:26:56,740 --> 00:26:57,699
آره
458
00:26:58,784 --> 00:27:00,244
بعضیها از این راه پولدار میشن
459
00:27:01,495 --> 00:27:03,163
بعضیها گیر میافتن و زندانی میشن
460
00:27:03,247 --> 00:27:05,290
تا دیگران رو از فهمیدنش منصرف کنن
461
00:27:12,464 --> 00:27:14,049
و تو میخوای...
462
00:27:14,132 --> 00:27:17,136
تو میخوای یکی همه چی رو
بهت توضیح بده، درسته؟
463
00:27:17,219 --> 00:27:19,054
خب، حکمتش از این قراره
464
00:27:22,474 --> 00:27:25,018
همه چی همونطوره که به نظر میاد
465
00:27:25,102 --> 00:27:28,313
تمام ورقها روی میزن.
فقط بستگی داره چطور بُرشون بزنی.
466
00:27:45,706 --> 00:27:48,834
هرکی میاد اینجا نگرانِ اینه که
نکنه یکی بهش تجاوز کنه
467
00:27:49,710 --> 00:27:50,669
البته
468
00:27:51,587 --> 00:27:55,841
آره. «اونا قراره باهام لواط کنن.»
یا به زبونِ کوچه بازاری: «قراره کونم بذارن.»
469
00:27:55,924 --> 00:27:59,845
«چقدر بد میشه؟» نمیدونی
و میترسی این سؤال رو بپرسی
470
00:27:59,928 --> 00:28:00,888
آره
471
00:28:02,097 --> 00:28:04,349
چیزی که باهاش سر و کار داری ترسه
472
00:28:04,433 --> 00:28:05,976
این چیزیه که باهاش سر و کار داری
473
00:28:24,745 --> 00:28:26,079
داستانِ سفید برفی رو میدونی؟
474
00:28:27,623 --> 00:28:30,125
از سفید برفی برات میگم.
زیبای خفته چی؟
475
00:28:30,208 --> 00:28:31,168
اوه، آره
476
00:28:32,836 --> 00:28:33,837
درسته؟
477
00:28:34,963 --> 00:28:37,382
اون خیلی دوست داشتنیه، درسته؟
478
00:28:37,466 --> 00:28:41,261
کاملاً مطمئنه که یکی قراره نجاتش بده
چون میدونه چی داره
479
00:28:41,345 --> 00:28:42,971
لای پاهاش
480
00:28:43,055 --> 00:28:47,351
و یارو نجاتش میده و متوجه میشه:
لعنتی! نصفِ نژاد بشر یکی از اینا داره»
481
00:28:47,434 --> 00:28:50,020
چرا برای رسیدن بهش
از لای خارها رد شدم؟»
482
00:28:50,103 --> 00:28:53,982
بعدش داستان به خوبی و خوش تموم میشه،
یعنی تو واقعاً نمیخوای بدونی.
483
00:28:55,609 --> 00:28:58,570
میدونی، نصف، یا همونطور که متوجه شدی...
484
00:28:58,654 --> 00:29:02,282
تمام نژاد بشر یه چیزی لای پاشون دارن
که میشه گرفتش
485
00:29:06,203 --> 00:29:09,998
روی یه برگه کاغذ بنویسش.
زیبای خفته، این دختره...
486
00:29:10,082 --> 00:29:13,502
یکی اون رو برده توی یه قلعهی جادویی
و طلسمش کرده؟
487
00:29:13,585 --> 00:29:15,337
اون قبلاً طلسم شده بود
488
00:29:15,420 --> 00:29:19,758
دیوِ قصه فقط ازش استفاده کرد.
میدونی، به این میگن جهالت.
489
00:29:19,841 --> 00:29:22,386
باشه. حالا شاهزادهی جذاب از راه میرسه
490
00:29:22,469 --> 00:29:25,681
جلوی چشمشه. اولین مردی
که بعد از اسیر شدن دیده
491
00:29:25,764 --> 00:29:28,392
اونا ازدواج میکنن،
ولی اگه داستان ادامه پیدا کنه...
492
00:29:29,518 --> 00:29:31,603
اگه داستان ادامه پیدا کنه،
دختره چیکار میکنه؟
493
00:29:35,524 --> 00:29:37,401
اون تمام عمرش فقط دو نفر رو شناخته
494
00:29:37,484 --> 00:29:39,945
اونی که حبسش کرده بود
و اونی که اومد آزادش کرد
495
00:29:40,028 --> 00:29:41,363
خب، نکتهی قصه چیه؟
496
00:29:41,446 --> 00:29:43,782
- نمیدونم
- هردوشون یه نفرن
497
00:29:43,865 --> 00:29:45,742
درسته؟ باید همینطور باشه
498
00:29:45,826 --> 00:29:49,371
هیچکس دیگه توی داستان نیست.
این هیولا...
499
00:29:49,454 --> 00:29:54,418
اون برمیگرده که ببینه زندانی شدنِ دختره
خلق و خوش رو بهتر کرده یا نه، میدونی؟
500
00:29:54,501 --> 00:29:57,838
اون آمادهی لذت بردن از بردگیاش
و خم شدن و غیره هست یا نه؟
501
00:29:57,921 --> 00:30:00,549
این مرد، انقدر خوبه که یه لباس دیگه بپوشه
502
00:30:00,632 --> 00:30:02,884
و برگرده که ببینه دختره
آمادهست یا نه، میدونی؟
503
00:30:02,968 --> 00:30:05,762
آمادهست که خم شه و غیره
504
00:30:07,305 --> 00:30:10,058
این هیولا انقدر مهربونه
که یه لباس دیگه بپوشه
505
00:30:10,142 --> 00:30:13,270
و برگرده ببینه میتونه دوباره دختره رو داشته باشه،
بعد از این که درسش رو گرفت.
506
00:30:13,353 --> 00:30:14,855
که چیه؟
507
00:30:14,938 --> 00:30:17,691
که دراز بکشه، به سقف نگاه کنه
و این رو بفهمه
508
00:30:17,774 --> 00:30:20,694
و این کارو میکنه. این رو میفهمه.
برای همین قصه تموم میشه.
509
00:30:20,777 --> 00:30:24,072
وقتی دختره عاقل شد،
داستان رو متوقف کرد.
510
00:30:24,156 --> 00:30:26,366
جری! هی، جری
511
00:30:27,325 --> 00:30:29,161
- کتاب میخوای؟
- این مرد...
512
00:30:30,412 --> 00:30:33,290
مرد تازهوارد. یه کار توی کتابخونه لازم داره.
کجا میری؟
513
00:30:33,373 --> 00:30:34,750
شیفتم تموم شده
514
00:30:34,833 --> 00:30:37,711
- جرج رو میبینی؟ براش کتاب میبری؟
- جرج خوندن بلد نیست
515
00:30:37,794 --> 00:30:39,755
برای همین من رو فرستادن کتابخونه
516
00:30:39,838 --> 00:30:42,007
- آره، ولی تو میتونی بخونی؟
- تا حالا امتحانش نکردم
517
00:30:43,258 --> 00:30:44,342
یه لحظه صبر کن
518
00:30:45,177 --> 00:30:46,136
تکون نخور
519
00:30:48,263 --> 00:30:50,223
پریچارد هستم، توی بند دی.
الان میام پایین.
520
00:30:50,307 --> 00:30:52,434
دو-چهار-اِن-یک...
521
00:30:52,517 --> 00:30:53,769
آره، آره، آره
522
00:30:56,480 --> 00:30:57,439
جری؟
523
00:30:58,899 --> 00:31:00,484
رفیقم رو بذار توی کتابخونه
524
00:31:01,902 --> 00:31:04,488
مدتِ حبسش کوتاهه و تحصیلکردهست
525
00:31:04,571 --> 00:31:07,574
تمام کارهات رو برات میکنه،
و میتونی استراحت کنی. یه لطفی بهم بکن.
526
00:31:08,658 --> 00:31:10,202
چرا باید بهت لطف کنم؟
527
00:31:10,285 --> 00:31:12,287
شاید یه روزی یه کاری برات بکنم
528
00:31:14,164 --> 00:31:15,457
این رو یادم میمونه
529
00:31:18,460 --> 00:31:19,503
کونِ لقت
530
00:31:21,838 --> 00:31:23,231
تو چیکار میکنی میتونی براش بکنی؟
531
00:31:25,258 --> 00:31:27,010
همه دوست داریم مطلع باشیم
532
00:31:28,011 --> 00:31:31,098
این رو میدونیم.
آمارِ همه چی رو داشته باشیم.
533
00:31:31,181 --> 00:31:32,474
مثل سگها
534
00:31:33,767 --> 00:31:36,311
مثلاً سگها بوی ترس و ضعف رو حس میکنن
535
00:31:36,395 --> 00:31:38,313
اینجوری آمارِ همه چی رو دارن
536
00:31:38,897 --> 00:31:41,775
رد یه پرنده یا گوزن رو میزنن...
537
00:31:42,484 --> 00:31:45,904
چرا سگهای شکاری خیلی راحت
رد فراری رو میزنن؟ چون بوی ترس میده
538
00:31:45,987 --> 00:31:47,489
آدمی که در حال فراره؟ آره
539
00:31:48,490 --> 00:31:50,951
به همون راحتی بوش رو حس میکنن
که توی بوی کُس رو حس میکنی
540
00:31:51,034 --> 00:31:54,579
ولی اینجا؟ اگه بوی ترس به مشامشون برسه
میکشنت
541
00:31:54,663 --> 00:31:55,789
میمیری
542
00:31:55,872 --> 00:31:58,667
دستِ خودشون نیست.
باید یاد بگیری.
543
00:31:58,750 --> 00:32:01,378
چطور ترست رو سرکوب کنی.
چطور خودت حسش کنی.
544
00:32:01,461 --> 00:32:03,922
آره، همینطوره. باید یاد بگیرم
545
00:32:04,005 --> 00:32:07,217
یعنی، مجبور نیستی،
ولی اگه یاد نگیری توی حیاط میمیری.
546
00:32:08,468 --> 00:32:10,470
اینجا عین جنگله
547
00:32:10,554 --> 00:32:11,930
تا حالا این رو شنیدی؟
548
00:32:12,764 --> 00:32:14,534
یه عده به زندان میگن جنگل
549
00:32:14,558 --> 00:32:15,976
آره. آره
550
00:32:16,059 --> 00:32:18,145
آره. ولی میدونی، زندگی همه جا عینِ جنگله
551
00:32:18,228 --> 00:32:20,730
فرقش اینه که یه عده انقدر نادونن
که این رو نمیدونن
552
00:32:20,814 --> 00:32:24,860
یه عده هستن که شانسی معاف شدن
و بهشون میگیم «شهروند عادی»
553
00:32:26,069 --> 00:32:28,780
وقتی دستی بهشون میخوره،
بهشون میگیم: «قربانی»
554
00:32:28,864 --> 00:32:32,868
ولی درسهای کوفتی رو که اینجا یاد میگیری،
با خودت به خیابونها میبری.
555
00:32:32,951 --> 00:32:34,953
چرا؟ چون بهت نارو زدن؟
556
00:32:35,036 --> 00:32:36,496
نه
557
00:32:36,580 --> 00:32:38,290
چون عاقل شدی
558
00:32:40,125 --> 00:32:44,171
فرق بین یه آدم پخمه و یه مرد عاقل
خیر و شر نیست
559
00:32:44,254 --> 00:32:46,214
فقط دونستن اینه که چه خبره
560
00:32:46,298 --> 00:32:49,092
داخل، بیرون، یه چیزی لازم داری
561
00:32:49,176 --> 00:32:51,845
برای غلبه به کسایی که سعی داری کنترلشون کنی
562
00:32:51,928 --> 00:32:55,056
تقصیر رو گردنِ آدم عاقل میندازی یا نادون؟
563
00:32:55,140 --> 00:32:57,517
- آدمِ نادون
- درسته
564
00:32:57,601 --> 00:32:59,561
بیرون به این میگن «کاسبی»
565
00:33:00,937 --> 00:33:04,357
دلال عتیقهای که یه تیکه آشغال داره،
اون رو به کی میندازه؟
566
00:33:04,441 --> 00:33:06,902
- یه خبره یا هالو؟
- به هالو میندازتش
567
00:33:06,985 --> 00:33:10,030
درسته. دکتر میگه: «فردا بهم زنگ بزن.»
یعنی چی؟
568
00:33:10,113 --> 00:33:11,198
داره وقت میخره
569
00:33:11,281 --> 00:33:14,075
سیاستمداری که میگه
همه چی مجانی میشه
570
00:33:14,159 --> 00:33:16,870
مسیح آب رو تبدیل به شراب میکرد.
این مقاماتِ حرومزادهی دولتی
571
00:33:16,953 --> 00:33:19,831
ادعا میکنن میتونن همون کارو بکنن،
اونا رو به جرم کفرگویی نمیسوزونیم
572
00:33:21,750 --> 00:33:25,795
آدمها میتونن اشیاء روزمره رو با جادو
به تمام چیزهای بابِ میلت تبدیل کنن؟
573
00:33:26,630 --> 00:33:28,006
- تو میتونی؟
- نه
574
00:33:28,089 --> 00:33:30,884
نه. پس چرا به کسی اعتماد میکنی
که میگه میتونه این کارو بکنه؟
575
00:33:31,760 --> 00:33:34,804
این آدمها با تو فرق دارن؟
576
00:33:34,888 --> 00:33:37,515
اونا ازت بهترن؟ خوششانسترن؟ باهوشترن؟
577
00:33:38,934 --> 00:33:40,143
نه
578
00:33:40,227 --> 00:33:42,729
هرکی که ادعا میکنه میتونه رو
بر اساس قولش قضاوت نکن
579
00:33:42,812 --> 00:33:45,440
- بر اساس چی قضاوتش کنم؟
- بر اساس این که قول داده
580
00:33:46,524 --> 00:33:47,509
چرا باید همچین کاری کنه؟
581
00:33:47,533 --> 00:33:49,879
اگه راز موفقیت توی بازار بورس
یا شرطبندی روی اسبها رو بلده
582
00:33:49,903 --> 00:33:52,113
چرا باید به تو بگه؟
اگه تو بودی بهش میگفتی؟
583
00:33:52,197 --> 00:33:53,156
نه
584
00:33:54,741 --> 00:33:57,285
دو چیز هست که باید توی خودت
شناسایی کنی، خب؟
585
00:33:58,411 --> 00:34:00,205
انگیزه برای باور کردن
586
00:34:00,288 --> 00:34:04,209
چون وقتی این کارو بکنی، اون وقت آزادانه
میتونی ببینی طرفِ مقابل سعی داره چیکار کنه
587
00:34:05,710 --> 00:34:07,087
باشه. و اون یکی چیه؟
588
00:34:07,170 --> 00:34:08,546
اینجوری حکمتی رو به دست میاری
589
00:34:08,630 --> 00:34:11,466
که افراد دیگهای که میخوان مورد سوءاستفاده
قرار بگیرن رو تشخیص بدی
590
00:34:15,679 --> 00:34:16,721
چیکار میتونم...
591
00:34:17,555 --> 00:34:19,474
چیکار میتونم باهاشون بکنم
592
00:34:19,557 --> 00:34:20,809
هر کاری که دلت میخواد
593
00:34:21,935 --> 00:34:24,771
آره. فقط با قویها درگیر نشو
594
00:34:24,854 --> 00:34:28,316
کسایی که رهبریت میکنن یا بهت حکومت میکنن،
این کارو نمیکنن. هیچوقت چنین چیزی ندیدی.
595
00:34:28,400 --> 00:34:30,652
این آدمها وحشی هستن، میدونی؟
596
00:34:30,735 --> 00:34:33,697
ضعیفها و پخمهها طعمه هستن
597
00:34:33,780 --> 00:34:36,700
نه فقط کسایی که اینجان.
همه جای زندگی همینه.
598
00:34:41,079 --> 00:34:42,872
پس قوانین برای چی هستن؟
599
00:34:43,957 --> 00:34:45,375
خب، چی تو رو انداخت اینجا؟
600
00:34:46,501 --> 00:34:50,422
یه دختر بهت چشمک میزنه
و بعد رو برمیگردونه، چیکار میکنه؟
601
00:34:50,505 --> 00:34:52,882
داره نقش بازی میکنه، میدونی؟
602
00:34:52,966 --> 00:34:55,844
این توهمِ دست نیافتنی بودنه
603
00:34:55,927 --> 00:34:57,345
چرا؟ برای این که بری دنبالش
604
00:34:57,429 --> 00:35:01,099
توهمِ قانون برای تصدیق یه دروغ وجود داره
605
00:35:01,182 --> 00:35:02,350
که مردم عادل هستن
606
00:35:02,434 --> 00:35:05,520
که یه راهی برای ادغام اونا هست
که این دروغ به حقیقت تبدیل شه
607
00:35:07,897 --> 00:35:09,774
ولی بعضی از بیگناهها آزاد میشن
608
00:35:09,858 --> 00:35:13,445
البته. آره. بعضی از احمقها توی وگاس
یه عالمه پول برنده شدن. چرا؟
609
00:35:14,446 --> 00:35:16,489
- تو بهم بگو
- این یه تبلیغه
610
00:35:16,573 --> 00:35:21,119
اگه توهمِ قانون وجود نداشت،
این وکیلها چطور قایقهاشون رو میخریدن؟
611
00:35:21,202 --> 00:35:23,121
«ای وای. قراره یه مدت زندانی شی؟»
612
00:35:23,145 --> 00:35:25,415
«خب من پولم رو گرفتم،
فکر کنم اون قایقه رو بخرم»
613
00:35:25,957 --> 00:35:29,169
- من یه وکیل خوب داشتم
- واقعاً؟ پس چرا اینجایی؟
614
00:35:34,966 --> 00:35:36,468
تأیید شده برای مشاوره، هان؟
615
00:35:42,849 --> 00:35:44,559
مشاوره چه اشکالی داره؟
616
00:35:44,642 --> 00:35:47,604
خب، اگه ذی نفع باشی هیچی
617
00:35:47,687 --> 00:35:49,814
اون زنه حتی خودشم نمیدونه چرا اینجاست
618
00:35:50,523 --> 00:35:53,109
- تو میدونی؟
- آره، برای این که اجارهاش رو بده اینجاست
619
00:35:55,653 --> 00:35:57,113
شاید برای کمک کردن اینجاست
620
00:35:57,781 --> 00:35:59,824
واقعاً؟ کمک به کی؟
621
00:36:01,034 --> 00:36:03,036
- بقیه
- که چیکار کنن؟
622
00:36:05,080 --> 00:36:06,581
که بفهمن چرا اینجان
623
00:36:06,664 --> 00:36:08,833
خب اینجان چون یه قاضی
اونا رو فرستاده اینجا
624
00:36:11,378 --> 00:36:14,756
منظورت اینه که چرا خلاف کردن؟
باشه. فهمیدم.
625
00:36:14,839 --> 00:36:16,174
بهت میگم...
626
00:36:17,884 --> 00:36:19,803
اون موقع ایدهی خوبی به نظر میاومد
627
00:36:27,519 --> 00:36:29,187
دکتر میخوای چیکار؟
628
00:36:31,564 --> 00:36:33,066
شاید دوستت بشه
629
00:36:34,275 --> 00:36:35,985
آره. شاید من دوستت بشم
630
00:36:40,532 --> 00:36:44,536
- چرا باید دوستم باشی؟
- شاید سرگرمکننده باشه. دوست میخوای؟
631
00:36:45,620 --> 00:36:48,206
- چرا باید بهت اعتماد کنم؟
- مجبور نیستی، ولی باید به یکی اعتماد کنی
632
00:36:48,289 --> 00:36:49,916
وگرنه توی حیاط میمیری
633
00:36:49,999 --> 00:36:53,962
- ولی چرا تو؟
- میدونی، بتی و ورونیکا
634
00:36:55,046 --> 00:36:57,424
یه دختر با کلاهگیسِ متفاوت؟
635
00:36:58,425 --> 00:36:59,592
شاید
636
00:37:01,052 --> 00:37:02,345
میتونی انتخاب کنی
637
00:37:38,631 --> 00:37:47,983
«دیجــــی موویـــــز»
638
00:38:22,267 --> 00:38:25,261
[هنری جانسون]
[قصد آدمکشی - قتل]
639
00:38:40,985 --> 00:38:42,237
- جری
- دارم میبندم
640
00:38:42,320 --> 00:38:43,947
رفیقم روزِ سختی داشته
641
00:38:44,030 --> 00:38:46,115
- ده پونزده دقیقه وقت بده
- ده دقیقه
642
00:38:48,326 --> 00:38:50,286
- ده دقیقه بی برو برگرد
- ده دقیقه بی برو برگرد. ممنون
643
00:38:53,623 --> 00:38:57,085
- وکیلت چی گفت؟
- یه وکیل تسخیری برام میگیرن
644
00:38:57,168 --> 00:38:58,503
- کی؟
- دادگاه
645
00:38:59,087 --> 00:39:01,923
- وکیل گرونقیمتت از پروندهات کنار کشید؟
- درسته
646
00:39:02,006 --> 00:39:03,800
مگه قانوناً ملزم به ادامه دادن نیست؟
647
00:39:04,843 --> 00:39:07,971
- یه اتهام جدید بهم وارد کردن
- درسته
648
00:39:07,379 --> 00:39:10,515
{\an8}[هنری جانسون]
[قصد آدمکشی - قتل]
649
00:39:08,054 --> 00:39:10,390
قتل عمد و آدمکشی با قصد و نیتِ قبلی
650
00:39:10,473 --> 00:39:12,892
وکیل از دادگاه خواسته مرخص شه
651
00:39:12,976 --> 00:39:16,062
- خیلی ناجوره، نه؟
- آره. ناجوره
652
00:39:16,145 --> 00:39:18,106
این وکیله رو که دادگاه
برات در نظر گرفته دیدی؟
653
00:39:18,189 --> 00:39:20,858
- چه فایدهای داره؟
- درسته
654
00:39:21,901 --> 00:39:23,778
حرفی واسه دلداری دادن بهم داری؟
655
00:39:26,573 --> 00:39:28,449
خب، رفیق دکترت بهت دلداری داد؟
656
00:39:29,784 --> 00:39:33,037
- وقتی بهش گفتم گریه کرد
- چون میدونیم روز قرار همیشگیتون نبود
657
00:39:33,121 --> 00:39:34,872
نه، وقتی خبرش رو شنید اومد
658
00:39:37,333 --> 00:39:39,711
پس قبل از اومدن
خبرش رو شنیده بود؟
659
00:39:39,794 --> 00:39:41,838
- آره
- برای همین اومد؟
660
00:39:41,921 --> 00:39:44,048
- درسته
- توی روز تعطیلش؟
661
00:39:44,132 --> 00:39:46,718
- آره
- برای این که بهت دلداری بده؟
662
00:39:46,801 --> 00:39:47,844
آره
663
00:39:47,927 --> 00:39:50,430
ولی خلاف قوانین نیست که بیاد اینجا؟
664
00:39:50,513 --> 00:39:53,099
.نمیدونم. آره، از روی همدردی اومده بود
...فقط
665
00:39:53,182 --> 00:39:56,102
پس وقتی گفتی چی شده، گریه کرد -
درسته -
666
00:39:56,185 --> 00:39:57,687
ولی خودش از قبل میدونست
667
00:39:58,980 --> 00:40:01,399
میخواست داستانم رو
از زبون خودم بشنوه
668
00:40:01,482 --> 00:40:03,943
بعدشم گریه کرد، درسته؟
اونم داستان زندگیش رو تعریف کرد؟
669
00:40:04,027 --> 00:40:06,779
که اونم یه مجرمه؟
یه تپانچه دزدیده، درسته؟
670
00:40:06,863 --> 00:40:07,822
نه
671
00:40:08,781 --> 00:40:10,867
دوستش اون تپانچه رو دزدیده بود
672
00:40:10,950 --> 00:40:13,620
دوستش دزدیده بود؟ -
آره. اونم فقط واسش قایمش کرده بود -
673
00:40:13,703 --> 00:40:15,330
باشه. چرا واسش قایمش کرده بود؟
674
00:40:16,789 --> 00:40:18,916
چون کسی به دختره شک نمیکرد -
کِی؟-
675
00:40:19,000 --> 00:40:19,959
...وقتی
676
00:40:20,835 --> 00:40:23,129
وقتی اومدن دنبال تپانچه بگردن
677
00:40:23,212 --> 00:40:26,132
به اون دختره شک نمیکردن چون
آدم خوبیه، چون یه زنه
678
00:40:26,215 --> 00:40:27,675
نمیدونم، به گمونم آره
679
00:40:28,718 --> 00:40:30,887
این داستانو تعریف کرد که دلداریت بده؟
680
00:40:33,598 --> 00:40:35,308
.میخواسته دلداریت بده
...این داستان
681
00:40:37,101 --> 00:40:38,311
...ببین، من
682
00:40:40,772 --> 00:40:43,274
ببین، به نظرم میخواد
...باهات همراه بشه
683
00:40:44,567 --> 00:40:46,569
مثل یه حرفِ ربط
684
00:40:46,653 --> 00:40:49,280
.شما خیلی بهم شباهت دارید
هیچکدومتون به اینجا تعلق ندارید
685
00:40:49,364 --> 00:40:51,950
.ولی هردوتون اینجایید
این نباید یه معنایی داشته باشه؟
686
00:40:52,033 --> 00:40:54,735
که میتونه شاهزاده خوشتیپش رو
توی این آشغالدونی پیدا کنه؟ چرا که نه
687
00:40:54,819 --> 00:40:57,288
مگه همهی حکمت در مکانهای پست
پیدا نمیشه؟ البته
688
00:40:57,372 --> 00:41:00,166
،اینکه بتونه اینو تشخیص بده
نشونه شجاعتش نیست؟
689
00:41:00,249 --> 00:41:02,585
،آدمی که به خاطر خیانتهایی که دیدی
انقدر دلش برات میسوزه
690
00:41:02,669 --> 00:41:05,371
،میخواد باهات ارتباط بگیره
اگه خودت سفره دلتو باز کنی
691
00:41:05,395 --> 00:41:06,589
همون کاری که خودش کرده
692
00:41:06,673 --> 00:41:09,550
پاهات رو باز کن، اونم میتونه خیر و نیکی رو
به بدنت وارد کنه، ای قربانی بیچاره
693
00:41:09,634 --> 00:41:11,469
باشه -
ولی چرا گریه کرد؟ -
694
00:41:14,389 --> 00:41:16,057
برای اینکه تو هم گریه کنی
695
00:41:16,140 --> 00:41:17,225
آره
696
00:41:17,308 --> 00:41:19,760
،این یعنی وظیفهش رو انجام داده
تونسته به درونت راه پیدا کنه
697
00:41:19,844 --> 00:41:21,145
زندگیش ساختگی نیست
698
00:41:21,229 --> 00:41:22,928
.من که میگم کون لقش
بیخیال این حرفا
699
00:41:22,952 --> 00:41:24,983
همونطور که اون
ازت سواستفاده میکنه، تو هم بکن
700
00:41:25,066 --> 00:41:26,818
نه -
نه، اون ازت سواستفاده نمیکنه؟ -
701
00:41:26,901 --> 00:41:28,313
چرا اینو الان واست تعریف کرده؟
702
00:41:28,337 --> 00:41:30,697
،الان نارو خوردی، به گا رفتی
فکرت درست کار نمیکنه
703
00:41:30,780 --> 00:41:32,073
تعریف کرد که بهم دلداری بده
704
00:41:32,156 --> 00:41:34,367
قبلاً هم کسی رو دلداری داده بود؟
705
00:41:35,535 --> 00:41:36,869
برای همین اومده بود اینجا؟
706
00:41:36,953 --> 00:41:38,746
چرا اومد اینجا؟ -
دارم از تو میپرسم -
707
00:41:38,830 --> 00:41:41,124
خودت بگو -
اومد که بین بینوایانش قدم بزنه -
708
00:41:41,207 --> 00:41:43,167
،فقرایی که به خاطر اونا
دولت اینجا استخدامش کرده
709
00:41:43,251 --> 00:41:47,088
.ولی اینجا باغ نیست
اینا فلکزدههایی هستن که گیر افتادن
710
00:41:47,171 --> 00:41:48,798
تحویل پلیس داده شدن و
بهشون ریده شده
711
00:41:48,881 --> 00:41:52,135
فقط نسبت به همچین آدمایی میتونه
احساس برتری داشته باشه
712
00:41:52,218 --> 00:41:55,471
اون آدم برتریه چون مرتکب جرم نشده؟
ولی بهت گفت شده
713
00:41:55,555 --> 00:41:58,007
.اونم یه مجرمه
یه جاسوسِ واموندهست
714
00:41:58,090 --> 00:41:59,780
جاسوسی که بین دشمنهاش
قدم برمیداره
715
00:41:59,804 --> 00:42:00,894
توی دنیایی که اونا نمیدونن وجود داره
716
00:42:00,977 --> 00:42:03,396
اونوقت الان میاد همچین رازی بهت بگه؟
717
00:42:03,479 --> 00:42:05,231
الان؟ این یه مجرم حرفهایه
718
00:42:05,314 --> 00:42:08,609
،دختره چیزی نیست که به نظر میاد
اون جایی نیست که بهش تعلق داره
719
00:42:08,693 --> 00:42:10,862
اصلاً چرا کسی راز خودش رو لو میده؟
720
00:42:12,321 --> 00:42:14,282
چرا؟ -
تا یه راز بشنوه -
721
00:42:17,869 --> 00:42:19,871
بهش بگو حرفش رو باور نمیکنی
722
00:42:19,954 --> 00:42:22,707
چی؟ -
گوش کن. این حرفیه که زده، خیلی خب؟ -
723
00:42:22,790 --> 00:42:25,793
گفتش توی جشن فارغالتحصیلیش بوده
724
00:42:25,877 --> 00:42:29,297
،این تپانچه مخصوص
جایزه شاگرد اول کلاس بوده
725
00:42:29,380 --> 00:42:30,965
یه تپانچه با دستهای از جنس عاج -
آره -
726
00:42:31,048 --> 00:42:34,594
گفت یکی از دوستهاش تپانچه رو برداشته
و به اون داده تا از خودش محافظت کنه
727
00:42:34,677 --> 00:42:36,387
ولی چرا الان این قصه رو بهت میگه؟
728
00:42:36,471 --> 00:42:39,140
تا دلداریم بده -
نه، چون داری عذاب میکشی -
729
00:42:39,223 --> 00:42:40,641
به خاطر دوستت اینجایی، درسته؟
730
00:42:40,725 --> 00:42:42,852
.پس اونم دقیقا شبیه توئه
اونم داره عذاب میکشه
731
00:42:42,935 --> 00:42:45,438
.میخواد همراه تو عذاب بکشه
همدردی یعنی همین
732
00:42:45,521 --> 00:42:47,315
باشه -
بله -
733
00:42:47,398 --> 00:42:50,026
فهمیدم. تو فکر کردی
من لیاقتِ همدردی ندارم؟
734
00:42:50,109 --> 00:42:52,070
.اینو نمیگم
اینطوری نباید بهش نگاه کنی
735
00:42:52,153 --> 00:42:54,280
دوستت ذرهای همدردی نشونت داد؟
736
00:42:54,363 --> 00:42:56,299
تو رو روانه خیابون کرد که
واسش دزدی کنی
737
00:42:56,323 --> 00:42:57,409
عفو مشروطش رو نقض کرد
738
00:42:57,492 --> 00:43:00,328
،متهم به قتل شد
گفت تو همدستش بودی تا اتهام خودش سبک بشه
739
00:43:00,411 --> 00:43:02,663
،الانم باید به اتهام شریک جرم در قتل
بری دادگاه
740
00:43:02,747 --> 00:43:04,447
اینجا تو رو میگه؟
741
00:43:04,471 --> 00:43:06,542
مواد ممنوعهی گوناگونی»
«در اختیارش گذاشت
742
00:43:06,626 --> 00:43:08,044
...چرا باید -
هیچ فرقی نمیکنه -
743
00:43:08,127 --> 00:43:10,421
مواد ممنوعهی گوناگونی در اختیارش گذاشت»
744
00:43:10,505 --> 00:43:13,591
تا اسباب سقط جنینی رو فراهم کنه
«که قابل زیستن بود؟
745
00:43:15,384 --> 00:43:18,429
چرا باید همچین کاری بکنم؟ -
تو نوچهشی، تو -
746
00:43:18,513 --> 00:43:20,431
خودت گفتی که درنهایت همین بودی
747
00:43:20,515 --> 00:43:22,975
تو باید میزدی روی دست اون
748
00:43:23,059 --> 00:43:25,895
.اون مجبورم کرد پول رو بدزدم، جناب قاضی»
«اون فلان و اون بهمان
749
00:43:25,978 --> 00:43:28,731
،وکیل لامصبی که خودت پولش رو دادی
تو رو انداخته اینجا
750
00:43:28,815 --> 00:43:32,026
.کسی که بهخاطرش دزدی کردی
الانم اینجایی و تاوانِ کسب تجربهت رو میدی
751
00:43:32,110 --> 00:43:34,403
بله -
و این زنیکه واست دلسوزی میکنه -
752
00:43:34,487 --> 00:43:38,741
.خودش گفته. یعنی من فرض کردم گفته
کلمه «دلسوزی» رو به کار برده. منو ببخش
753
00:43:38,825 --> 00:43:41,661
به این معنا که تو رو
به خاطر انسانیتت، دوست داره؟
754
00:43:41,744 --> 00:43:44,455
به خاطر بیعدالتیهایی که دیدی؟
اون درمونده شده
755
00:43:46,290 --> 00:43:49,085
.خودشه! همین
اون درموندهست
756
00:43:49,168 --> 00:43:53,172
،از خداشه که بتونه اینو به هدیه تبدیل کنه
...از روی احساس همدردی با همه بشریت
757
00:43:53,256 --> 00:43:55,174
که الان تو نمایندهشون هستی
758
00:43:55,258 --> 00:43:58,219
به همین دلیله که
این شغل کوفتی رو انتخاب کرده
759
00:44:00,429 --> 00:44:01,940
تو چی هستی؟ یه نماد
760
00:44:01,964 --> 00:44:04,058
نمادی هستی که
ازت سواستفاده بشه
761
00:44:04,142 --> 00:44:05,948
توسط آدمایی که نمیتونن
از اون سواستفاده کنن
762
00:44:05,972 --> 00:44:07,520
این داستان زندگی خودشه
763
00:44:07,603 --> 00:44:09,814
این میز ازش محافظت میکنه
764
00:44:09,897 --> 00:44:13,025
تو عروسکش هستی و خیالپردازیهای
دوران کودکیش رو روی تو اجرا میکنه
765
00:44:13,609 --> 00:44:16,279
.این فانتزی ذهنیِ باکرهها از مادر بودنه
اونا ناآگاهن
766
00:44:16,362 --> 00:44:18,072
عادت ندارن چیزی حس کنن
767
00:44:18,155 --> 00:44:21,075
آیا اونا مادون انسان هستن؟
نه، فقط به احساسات عادت ندارن
768
00:44:21,159 --> 00:44:23,494
،و اون احساساتی هم که دارن
جرات ندارن نام ببرن
769
00:44:23,578 --> 00:44:25,913
منظورت حسادته؟ -
بیشتر از حسادته -
770
00:44:28,583 --> 00:44:30,501
اسمش رو بذار
«میل به تسلیم شدن»
771
00:44:33,588 --> 00:44:36,591
.این عالیه
میل به تسلیم شدن
772
00:44:38,217 --> 00:44:39,677
از تجاوز صحبت میکنی، درسته؟
773
00:44:39,760 --> 00:44:41,804
و شیوع تجاوز، آره؟
774
00:44:41,888 --> 00:44:44,557
بله. اینو تقبیح میکنن
ولی هیجان دارن که تکرارش کنن
775
00:44:44,640 --> 00:44:46,976
...چون این اسم عالیه. اینجا
776
00:44:47,059 --> 00:44:51,314
راحت میتونن از گروه تبعیت کنن
«و اسمش رو بذارن «میل به تعلق داشتن
777
00:44:51,397 --> 00:44:54,650
به گروه، آره؟
...تا ابراز فردیت در کنار همفکرانشون رو
778
00:44:54,734 --> 00:44:56,152
ارزش گذاری کنن
779
00:44:56,235 --> 00:45:00,615
.این همون عوامه. عامه مردم
درمورد عوام هم صحبت کردیم
780
00:45:00,698 --> 00:45:04,827
،یه جمعیتی رو شکل میدن
«و اسم خودشون رو میذارن «درستکاران
781
00:45:04,911 --> 00:45:07,038
و اونا خشمگین و عصبانی میشن
782
00:45:07,121 --> 00:45:09,874
،و مردها زنانه میشن
و ما اونا رو میبینیم
783
00:45:09,957 --> 00:45:12,919
،زنها و مردها رو نمیشه بیدار کرد
چون خواب نیستن و مُردن
784
00:45:13,002 --> 00:45:15,630
،آدمی که میون اونا حرکت میکنه
باید اینو بدونه
785
00:45:15,713 --> 00:45:18,633
اونایی که آگاهی دارن که
،خودشون رو از عوام جدا بدونن
786
00:45:18,716 --> 00:45:20,051
مردم اونا رو بزرگ میدونن
و تحسین میکنن
787
00:45:20,134 --> 00:45:21,260
چرا؟
788
00:45:21,344 --> 00:45:23,638
چون عوام عاشق اینن که تسلیم بشن
789
00:45:23,721 --> 00:45:27,558
.در برابرهر چیزی. هیولاها
افراد مشهور، افراد تحسین شده
790
00:45:27,642 --> 00:45:32,730
هرکسی که بتونه احساس نزدیکی به قدرت رو
درونشون شعلهور کنه
791
00:45:32,813 --> 00:45:37,026
،حسی مثل میل جنسی درونشون آزاد میشه
که اونو تقلید میکنه
792
00:45:37,109 --> 00:45:39,445
این تنها رویکردیه که میتونن
وجودیت خودشون رو تایید کنن
793
00:45:39,528 --> 00:45:41,697
.زود باشید بچهها
گفتم ده دقیقه
794
00:45:41,781 --> 00:45:44,867
باشه، میشه یک دقیقه بیخیالش بشی؟
لطفاً، جری
795
00:45:45,576 --> 00:45:47,995
ده دقیقه بی برو برگرد داری -
ده دقیقه بی برو برگرد. باشه -
796
00:45:49,163 --> 00:45:51,165
ممنون -
باشه -
797
00:45:57,129 --> 00:45:59,298
چرا اومد اینجا و این شغل رو قبول کرد؟
798
00:46:00,800 --> 00:46:02,677
این شغل؟
799
00:46:02,760 --> 00:46:05,304
این چه کاریه؟ حقوقش کمه، درسته؟
باکلاس هم نیست
800
00:46:05,388 --> 00:46:08,557
بشینی اینجا و کل روز
به دروغهای مجرمها گوش کنی
801
00:46:08,641 --> 00:46:12,353
برات احترامی قائل نیستن که فکر میکنن
...تو گول چرندیاتشون رو میخوری
802
00:46:12,436 --> 00:46:15,898
،درمورد رسیدن به خدا
توبه کردن
803
00:46:15,982 --> 00:46:18,985
...کارهای خوب، دِین به جامعه
اونا اونجا مینشینن
804
00:46:19,068 --> 00:46:22,446
روبهروی تنها مردمی که میتونن مطمئن باشن
از اونا پایینترن
805
00:46:22,530 --> 00:46:26,826
یه مشت احمق که اونقدر زرنگ نبودن که
داخل تور پارهی قانون، گیر نیفتن
806
00:46:26,909 --> 00:46:31,747
:اونجا مینشینن و خیالپردازی میکنن
،اگه من اون بانک رو زده بودم»
807
00:46:31,831 --> 00:46:36,502
،اگه من اون پولها رو اختلاس میکردم
اگه من زنم رو کشته بودم
808
00:46:36,585 --> 00:46:38,963
حتماً انقدر زرنگ بودم که
درست انجامش بدم و گیر نیفتم
809
00:46:39,046 --> 00:46:40,298
«مگه چقدر سخته؟
810
00:46:40,381 --> 00:46:44,468
و این احمقهای بینوا، غرغر میکنن که
یه فرصت دیگه بهم بدید.» واسه چی»
811
00:46:44,552 --> 00:46:48,014
هیئت عفو مشروط دلش برای
مجرم نمیسوزه، برای قربانی هم نمیسوزه
812
00:46:48,097 --> 00:46:50,141
حتی نسبت به قربانی هم
احساس خودبرتر بینی دارن
813
00:46:50,224 --> 00:46:53,311
من عمراً نمیذاشتم این قلچماق»
...به ده کیلومتری حساب بانکیم
814
00:46:53,394 --> 00:46:55,771
،کارت اعتباریم
و اتاق خصوصیم نزدیک بشه
815
00:46:55,855 --> 00:46:58,441
و این احمقهای بیچارهای که
فریب خوردن، کون لقشون
816
00:46:58,524 --> 00:46:59,817
،حقشونه
چون باعث شدن من بیام
817
00:46:59,900 --> 00:47:02,778
و کثافتکاری نکبتی که با اهمالکاریشون
«به بار آوردن، تمیز کنم
818
00:47:02,862 --> 00:47:04,739
،ولی وقتی نامه رو خوند
گریهش گرفت
819
00:47:05,865 --> 00:47:07,158
خودت بهم گفتی. درسته؟
820
00:47:07,241 --> 00:47:09,994
اعتراف کرد مجذوبت شده -
درسته -
821
00:47:10,077 --> 00:47:12,038
و این احساس دوطرفهست؟ -
بله -
822
00:47:13,372 --> 00:47:15,708
به نظرت این متوهمانه نیست؟
823
00:47:15,791 --> 00:47:17,877
چرا؟ -
میخوای چی کارش کنی؟ -
824
00:47:18,836 --> 00:47:20,671
خودش چی کار میتونه...؟ -
...میتونه -
825
00:47:20,755 --> 00:47:24,925
آره، اگه با مردی که به جرم قتل
...گناهکار شناخته شده، ازدواج کرده بودی
826
00:47:25,009 --> 00:47:27,595
،اگه زنش بودی
تمام روز اینجا باهاش در ارتباط بودی؟
827
00:47:27,678 --> 00:47:28,846
ولی اجازهش رو دادن
828
00:47:28,929 --> 00:47:31,599
.میتونن اجازهش رو بدن
باید از پستش استعفا بده
829
00:47:31,682 --> 00:47:34,310
...نه فقط باید -
بذار حرفم تموم بشه -
830
00:47:34,393 --> 00:47:35,436
یا اخراج بشه
831
00:47:35,519 --> 00:47:37,354
واسه چی؟ -
چون افتاده توی دام یه کلاهبردار -
832
00:47:38,773 --> 00:47:41,108
خیلی بهتر میشه که
خودت بیشتر از این تشویقش نکنی
833
00:47:44,820 --> 00:47:46,238
واسه کی بهتره؟
834
00:47:47,698 --> 00:47:49,533
واسه خودت
835
00:47:49,617 --> 00:47:52,703
اگه بو ببرن که توانایی داری
...روی یه مقام رسمی، نفوذ داشته باشی
836
00:47:52,787 --> 00:47:54,830
هیئت اعطای عفو مشروط
چه برداشتی میکنن؟
837
00:47:54,914 --> 00:47:56,693
،تا آخر دنیا برچسب میخوری
838
00:47:56,717 --> 00:47:59,668
و باور کن که تا آخرین روزش هم
زندان میمونی
839
00:47:59,752 --> 00:48:01,545
...کی حاضر میشه تو رو آزاد کنه
840
00:48:01,629 --> 00:48:04,090
و مثل این زنیکه، احمق شناخته بشه
چون به حرفات گوش داده؟
841
00:48:04,173 --> 00:48:06,591
،پیشنهادی که پیش پات گذاشته
یه زندگیِ آروم نیست
842
00:48:06,615 --> 00:48:08,285
بلکه زندگی در زندانه
843
00:48:08,469 --> 00:48:10,096
متوجه هستی چی میگم؟
844
00:48:11,389 --> 00:48:12,515
درسته؟
اینو میخوای؟
845
00:48:14,266 --> 00:48:16,894
آخه توی دفترش باهاش چی کار کردی؟
846
00:48:18,771 --> 00:48:21,857
.هان؟ بگو
مگه تو فانوس ماهی هستی؟
847
00:48:21,941 --> 00:48:23,359
خودتی؟ فانوس ماهی هستی؟
848
00:48:23,442 --> 00:48:27,238
اون فانوس رو جلوی دهانت تاب میدی
تا شکار رو به خودت جذب کنی؟ نه
849
00:48:27,321 --> 00:48:28,823
.الان باید فکر کنی
فکر کن
850
00:48:28,906 --> 00:48:31,909
،دختری که گریه کرده
چرا همچین شغلی رو قبول کرده؟
851
00:48:31,992 --> 00:48:34,537
.بیشتر فکر کن
.اون زن جذابیه، تاحالا ازدواج نکرده
852
00:48:34,620 --> 00:48:36,247
تو از کجا میدونی؟ -
خودش بهت گفته -
853
00:48:36,330 --> 00:48:39,875
از کجا میدونی بهم گفته؟ -
عزیزم، من کارم همینه -
854
00:48:39,959 --> 00:48:41,877
بهت گفت خودش رو تسلیمِ تو میکنه
855
00:48:41,961 --> 00:48:45,089
هدیهای بهت میده که
فراتر از جسمش باشه
856
00:48:45,172 --> 00:48:47,114
.نگاهش کن
خوابش هم نمیتونستی ببینی
857
00:48:47,138 --> 00:48:48,801
میاد اینجا، سرخورده از زندگیش
858
00:48:48,884 --> 00:48:51,262
،حال خوبی نداره
پس میخواد کارهای خوب بکنه
859
00:48:51,345 --> 00:48:52,805
خیلی خب. کجا؟
860
00:48:52,888 --> 00:48:54,515
دور و بر مردها
861
00:48:54,598 --> 00:48:55,808
کدوم مردها؟
862
00:48:55,891 --> 00:48:58,352
،مردهایی که میتونه از دور
خواهانشون باشه
863
00:48:58,436 --> 00:49:01,480
،این میز و شغلش و میلههای زندان
ازش دربرابر این مردها محافظت میکنن
864
00:49:01,564 --> 00:49:04,558
حتی میتونه باهاشون ازدواج کنه
بدون اینکه تمایلات جنسیش به چالش کشیده بشه
865
00:49:05,901 --> 00:49:07,547
!فراتر از این؟ خدای من
866
00:49:07,571 --> 00:49:10,197
حالا میتونه اونا رو
تحت سلطه بگیره
867
00:49:10,281 --> 00:49:12,658
آزادی واقعیشون توی دستشه
868
00:49:12,741 --> 00:49:15,077
فانتزی بچگانهش رو
روی تو اجرا میکنه
869
00:49:15,161 --> 00:49:17,329
.عشق و عاشقیِ دختربچگانهش
آره»
870
00:49:18,080 --> 00:49:19,966
،خب وقتی من ازدواج کنم
871
00:49:19,990 --> 00:49:23,085
،با یه پسرِ مهربون
رفیق جونجونی میشم
872
00:49:23,169 --> 00:49:26,630
،و قراره پیش هم باشیم
«...قراره حرف بزنیم و
873
00:49:26,714 --> 00:49:30,217
،و چون متقاعد شده که زن جذابی نیست
...معشوق توله سگش رو
874
00:49:30,301 --> 00:49:33,429
.با این خطر تهدید میکنه
تهدید واقعیِ زندانی موندن
875
00:49:34,180 --> 00:49:37,558
چیه؟ فکر کردی میتونه کمکت کنه
زودتر آزاد بشی؟
876
00:49:37,641 --> 00:49:39,018
دیگه از این غیرواقعیتر چی داریم
877
00:49:39,101 --> 00:49:41,270
،اگه آزادت کنه
دیگه تو رو نمیبینه
878
00:49:42,479 --> 00:49:43,689
درسته؟
879
00:49:43,772 --> 00:49:45,691
ولی یه پیشنهادی بهت داده
880
00:49:47,401 --> 00:49:50,196
.که لو داده چقدر مریضه
...اگه تو شاهزادهی خوشتیپ هستی
881
00:49:50,279 --> 00:49:52,114
خیلی خب، بگیریم که اینطوره
882
00:49:52,198 --> 00:49:55,618
،تو شاهزادهی خوشتیپ هستی
تو از قبل مقدر شدی. باشه
883
00:49:55,701 --> 00:49:58,120
اگه بتونی از دل جنگل خارها عبور کنی
884
00:49:58,204 --> 00:50:00,039
و به جادهای برسی که
،اون بهت نشون داده
885
00:50:00,122 --> 00:50:03,083
میتونی اون مسیر رو دنبال کنی و
به عمیقترین خواستهش برسی
886
00:50:03,167 --> 00:50:05,628
،که پشت نقش بازی کردنهای بیمارگونه
پنهان شده
887
00:50:05,711 --> 00:50:07,796
عمیقترین خواستهش چیه؟ -
بله -
888
00:50:08,797 --> 00:50:10,466
...اینه که من
889
00:50:11,175 --> 00:50:12,718
تصاحبش کنم؟
890
00:50:12,801 --> 00:50:14,303
از نظر جنسی؟ -
تصاحب؟ نه -
891
00:50:14,386 --> 00:50:17,473
بهش تجاوز کنم؟ -
نه. این زنیکه از خودش متنفره -
892
00:50:17,556 --> 00:50:19,989
عمق انزجارش در تصور نمیگنجه
893
00:50:20,013 --> 00:50:21,769
نه تنها در تصور دیگران،
بلکه در تصور خودش
894
00:50:21,852 --> 00:50:24,104
نمیتونه اعتراف کنه که
میل جنسی وجود داره
895
00:50:24,188 --> 00:50:27,399
درسته. چون شرم آوره؟ -
نه. چون همچین میلی نداره -
896
00:50:27,483 --> 00:50:30,194
خب، خودش میدونه هیولاست
897
00:50:30,277 --> 00:50:33,280
.میخواد بکشه
میخواد کشته بشه
898
00:50:33,364 --> 00:50:37,409
،و در حال وحشی گری کشف بشه
به عبارت دیگه میخواد تحقیر بشه
899
00:50:37,493 --> 00:50:41,705
.به شکل غیرقابل توصیفی...بیشرمانه باشه
آره
900
00:50:41,789 --> 00:50:44,041
،خیلی تحسین برانگیز
خیلی منحصر به فرد
901
00:50:44,124 --> 00:50:46,418
نه اون چلاق رنجکشیدهای که
فکر میکنه هست
902
00:50:46,502 --> 00:50:50,881
.من که فکر میکنم خیلی خسته شده
هر آزمایشی که کرده، شکست خورده
903
00:50:51,757 --> 00:50:53,884
،برای همین آزمایشش رو تکرار میکنه
مثل زیبای خفته
904
00:50:53,968 --> 00:50:56,762
،دیواری از جنگل خارها دورش کشیده شده
در رویا زندگی میکنه
905
00:50:56,845 --> 00:51:00,349
،دو موجود، دو نیمه از روح
که از هم بیزارن
906
00:51:00,432 --> 00:51:03,644
حالا مردی از راه میرسه
با پیشکشی که تصورش رو نمیکرد
907
00:51:03,727 --> 00:51:06,230
ازدواج در زندان؟ -
صحیح. چی بهش پیشکش میکنه؟ -
908
00:51:06,313 --> 00:51:09,358
...خب -
پنج دقیقه شده. باید تمومش کنم،باید برم خونه -
909
00:51:09,441 --> 00:51:12,611
چرا نمیری با جرج نوشیدنی بزنی؟ -
باید شیفت رو تحویل بدم -
910
00:51:12,695 --> 00:51:14,335
این رفیقم روز سختی داشته، جری
911
00:51:14,359 --> 00:51:16,532
.میدونم. متاسفم
باید شیفت رو تحویل بدم
912
00:51:16,615 --> 00:51:18,200
!لعنتی -
زود باش. دارم در رو میبندم -
913
00:51:19,660 --> 00:51:22,871
.ببین، شما دونفر از یک جنسید
هردوتون قانونشکن هستید
914
00:51:22,955 --> 00:51:25,082
،میگه که دزد بوده
اسلحه دزدیده
915
00:51:25,165 --> 00:51:27,209
خب؟ -
بگو حرفش رو باور نمیکنی -
916
00:51:29,461 --> 00:51:31,067
واقعاً غیرممکنه؟
917
00:51:31,091 --> 00:51:33,173
غیرممکن نیست. بعیده
918
00:51:33,257 --> 00:51:35,009
آخه چیه که بعید نباشه؟
919
00:51:35,092 --> 00:51:36,890
ولی چرا حرفش رو باور نمیکنم؟
920
00:51:36,914 --> 00:51:38,429
تا مجبورش کنی متقاعدت کنه
921
00:51:40,681 --> 00:51:43,684
خیلی خب. گفته دوست داره
اینجا توی کتابخونه قرار بذارید
922
00:51:43,767 --> 00:51:44,977
آره. برای اینکه حرف بزنیم -
میدونم -
923
00:51:45,060 --> 00:51:47,855
ولی اینجا اومدنش
خلاف قوانین نیست؟
924
00:51:47,938 --> 00:51:49,148
بله
925
00:51:49,231 --> 00:51:51,358
،اگه قوانین رو تغییر بده
معنیش چیه؟
926
00:51:51,442 --> 00:51:55,154
نمیدونم، از سر همدردی -
چرا به همین بسنده کنه؟ -
927
00:51:55,237 --> 00:51:58,115
،مثل هر رویکردی، وقتی قوانین رو تغییر میدی
معنیش چیه؟
928
00:51:58,198 --> 00:52:01,035
چیه؟ -
داره دعوتت میکنه -
929
00:52:01,118 --> 00:52:02,911
به چه کاری؟
930
00:52:02,995 --> 00:52:06,582
چرا همیشه خدا این داستانهای غمانگیز رو
برات تعریف میکنه؟
931
00:52:06,665 --> 00:52:10,085
،در دردت شریکه
بی آبروییت رو درک میکنه
932
00:52:10,169 --> 00:52:12,087
تنهاییت رو
933
00:52:12,171 --> 00:52:13,922
داره مخت رو میزنه. باشه؟
934
00:52:15,215 --> 00:52:17,968
داستان کارهای ممنوعهای که
برای دوستش انجام داده
935
00:52:18,052 --> 00:52:20,512
تپانچهی دسته عاجیِ جشن فارغالتحصیلی
936
00:52:20,596 --> 00:52:23,474
،کدوم مدرسهای واسه هدیه فارغالتحصیلی
تپانچه میده؟
937
00:52:23,557 --> 00:52:26,852
مدرسه نظامی میرفته؟
از سوریه پناهنده شده؟
938
00:52:26,935 --> 00:52:28,771
با عقل جور درنمیاد -
نمیدونم -
939
00:52:28,854 --> 00:52:31,315
...ولی
ببین، غیرممکن نیست
940
00:52:31,398 --> 00:52:32,649
غیرممکن نیست؟
941
00:52:32,733 --> 00:52:34,818
هیچجوره با عقل جور درنمیاد -
خب چی کار کنم؟ -
942
00:52:34,902 --> 00:52:37,237
بگو حرفش رو باور نمیکنی -
...من -
943
00:52:37,321 --> 00:52:39,406
باور نمیکنم -
داستان اسلحه رو -
944
00:52:41,116 --> 00:52:42,279
این توهین نیست؟
945
00:52:42,303 --> 00:52:44,495
نه، نتیجهی خیانتیه که دیدی
946
00:52:46,538 --> 00:52:49,166
خوابی؟ دوستت بهت خیانت کرده
947
00:52:49,249 --> 00:52:50,959
درسته؟ بهت خیانت شده
948
00:52:51,043 --> 00:52:53,671
و الانم پیش آدمی هستی که
سفره دلت رو براش باز کردی
949
00:52:53,754 --> 00:52:55,589
و میخواد محرم اسرارِ همدیگه باشید؟
950
00:52:55,673 --> 00:52:57,264
این یعنی چی؟
951
00:52:57,288 --> 00:52:58,884
،من مال خودمو نشونت میدم»
«تو هم مال خودتو نشون بده
952
00:52:58,967 --> 00:53:01,929
،اینجا تو پسر بچه هستی
اونم بستنیفروشِ دورهگرده
953
00:53:02,012 --> 00:53:03,472
واست هدیه میاره
954
00:53:03,555 --> 00:53:06,475
کدوم هدیه؟ -
اعترافِ غمانگیز -
955
00:53:06,558 --> 00:53:08,143
درسته؟
956
00:53:08,227 --> 00:53:09,728
ولی اگه حرفش رو باور نکنی چی؟
957
00:53:11,271 --> 00:53:13,023
،دلت میخواد باور کنی
ولی نمیتونی
958
00:53:13,107 --> 00:53:16,735
این داستان دور از ذهنه و
تو هم تواناییِ اعتماد کردن رو از دست دادی
959
00:53:16,819 --> 00:53:19,703
،پس الان در عمل
دست رد به سینهش زدی
960
00:53:19,827 --> 00:53:21,323
اون شاهدختِ مخفی نیست
961
00:53:21,407 --> 00:53:23,867
یه احمق مریضه که
واسه دولت کار میکنه
962
00:53:23,951 --> 00:53:26,662
خیلیخب، قصهای که ردیف کرد؟
قطعاً هدیهی حسابشدهایه
963
00:53:26,745 --> 00:53:30,624
ولی تو انقدر خیانت دیدی که
نمیتونی هدیه زیباش رو قبول کنی
964
00:53:30,707 --> 00:53:33,877
.پس الان باید داستانش رو اثبات کنه
چطوری اثبات میکنه؟
965
00:53:33,961 --> 00:53:35,546
چطوری؟ -
بگو واست مدرک بیاره -
966
00:53:35,629 --> 00:53:37,005
مدرک از داستانش؟ -
بله -
967
00:53:38,632 --> 00:53:39,842
بله
968
00:53:42,136 --> 00:53:44,221
اسلحه؟ -
نمیدونم -
969
00:53:49,643 --> 00:53:51,311
چرا باید اسلحه رو واسم بیاره؟
970
00:53:51,395 --> 00:53:54,565
،چون اگه نیاره
پس همه قصههاش دروغ بوده
971
00:53:54,648 --> 00:53:57,109
آره. خب اگه دروغ باشه چی؟
972
00:53:57,818 --> 00:54:00,612
.اونوقت مجبوره اسلحه بخره
مگه نه؟
973
00:54:03,031 --> 00:54:04,366
مگه نه؟
974
00:54:06,994 --> 00:54:08,162
مگه نه؟
975
00:54:09,913 --> 00:54:13,417
اون که یه اسلحهی پر واسم نمیاره -
تو هم ازش نمیخوای -
976
00:54:13,500 --> 00:54:16,545
ازش بخواه برات یه نشونه بیاره
977
00:54:16,628 --> 00:54:18,297
توی جلسات ماهیانهتون
978
00:54:19,465 --> 00:54:21,425
نشونه از چی؟ -
خودشه -
979
00:54:23,218 --> 00:54:24,762
خب، بذار اینو خودش تعیین کنه
980
00:54:25,846 --> 00:54:27,721
چه نشونهای بیاره؟
981
00:54:27,745 --> 00:54:29,141
یک گلوله
982
00:54:31,143 --> 00:54:34,271
توی جلسات ماهیانهتون. باشه؟
983
00:54:34,354 --> 00:54:36,315
بعدش بهش بگو اسلحه رو برات بیاره
984
00:54:43,906 --> 00:54:45,319
اگه نیاورد چی؟
985
00:54:45,343 --> 00:54:47,017
بگو دیگه باهاش همکاری نمیکنی
986
00:54:53,123 --> 00:54:56,084
اگه اسلحه رو آورد چی کار کنیم؟ -
هرکاری که بخوایم -
987
00:54:57,408 --> 00:55:00,408
« کتابها را خراب نکنید »
988
00:58:02,896 --> 00:58:04,690
دوتا پسر سفید پوست» کیان؟»
989
00:58:06,733 --> 00:58:08,944
آره، پسرهای سفید پوست
990
00:58:09,027 --> 00:58:11,372
اون زمانها، مامورها به
پسرهای سفیدپوست شلیک کردن
991
00:58:11,396 --> 00:58:12,596
« منو یاد پسرهای سفیدپوست میندازه »
992
00:58:12,655 --> 00:58:13,990
نیروی پلیس قدیمی رو میگم، میدونی
993
00:58:14,074 --> 00:58:16,284
،من که تازه اومده بودم
موتورهای هارلی الکتراگلاید داشتیم
994
00:58:16,368 --> 00:58:20,080
،سوارهنظامها، شلوارهای سوارکاری
چکمههای بزرگ و غیره. کلاههای هشت گوش
995
00:58:20,163 --> 00:58:22,332
اون زمان کلاه ایمنی نبود
996
00:58:23,500 --> 00:58:26,128
تفنگهای ضد شورش رو
با غلاف موتورسیکلت حمل میکردیم
997
00:58:26,211 --> 00:58:27,170
اثر هالهای
998
00:58:32,342 --> 00:58:34,052
الان میخوان چی کار کنن؟
999
00:58:34,136 --> 00:58:36,513
.من نمیدونم
تو میدونی
1000
00:58:36,596 --> 00:58:38,598
منظورت چیه؟ -
خب، اسلحه دست توئه -
1001
00:58:40,559 --> 00:58:42,352
...خب
1002
00:58:42,436 --> 00:58:44,813
بستگی داره اونا چه واکنشی نشون بدن، نه؟
1003
00:58:45,564 --> 00:58:47,426
بستگی داره به خواستههام
عمل کنن یا نه
1004
00:58:47,450 --> 00:58:48,951
الان که نمیتونن عمل کنن
1005
00:58:49,234 --> 00:58:51,236
میتونن؟ -
اصلاً اینا خواستههای خودته؟ -
1006
00:58:51,319 --> 00:58:54,197
منظورت چیه؟ -
اون نوشته، مگه نه؟ -
1007
00:58:54,281 --> 00:58:57,034
از کجا میدونی؟ -
باتجربهها -
1008
00:58:57,117 --> 00:58:58,827
.حواسشون هست
شما رو زیر نظر داشتن
1009
00:58:59,786 --> 00:59:01,872
،چهل سال بعد از شروع به کار
:یه روز جرج بهم گفت
1010
00:59:01,955 --> 00:59:05,167
باید اون مرتیکه رو بندازیم بیرون»
«تا یه خسارتی بهمون نزده
1011
00:59:05,250 --> 00:59:07,878
کیو میگفت؟ -
بهت پول میدن که بری -
1012
00:59:07,961 --> 00:59:10,213
،تو رو میگفت
چیزی جدیدی نیست
1013
00:59:11,381 --> 00:59:13,884
شاید اینطوری براش بهتر باشه
1014
00:59:13,967 --> 00:59:15,302
شاید به نفع همشون باشه
1015
00:59:17,262 --> 00:59:18,860
مدرک روانشناسی؟
...خب
1016
00:59:18,884 --> 00:59:20,974
الان یه درسی گرفته، مگه نه؟
1017
00:59:21,057 --> 00:59:22,517
از این دید هم میشه بهش نگاه کرد
1018
00:59:24,311 --> 00:59:26,229
حالم زیاد خوب نیست
1019
00:59:27,189 --> 00:59:28,482
نه. البته که نیست
1020
00:59:30,275 --> 00:59:33,278
توی ظرف ناهارم، چندتا قرص آسپرین هست
1021
00:59:45,624 --> 00:59:47,834
مامورها اون پسرهای سفیدپوست رو کشتن؟
1022
00:59:47,918 --> 00:59:49,920
ایالت حکم اعدام رو لغو کرد
1023
00:59:50,962 --> 00:59:52,297
فکر خوبی بوده
1024
00:59:53,632 --> 00:59:55,842
جرج همیشه باهام شوخی میکرد
1025
00:59:57,010 --> 00:59:59,971
.«صدام میزد«کتابدارِ پیر
میگفت جری خروسه چی شده؟
1026
01:00:00,055 --> 01:00:01,807
«بلای جونِ بند ای»
1027
01:00:01,890 --> 01:00:04,768
زندانیها از ترس خودشون رو خیس میکردن
...و این حرفا. توی این مدت
1028
01:00:05,352 --> 01:00:08,647
،از سر خیرخواهی
گذاشتنش توی راهرو گشت بزنه
1029
01:00:08,730 --> 01:00:11,650
یه بسته سیگار ردمن و
یه رمان عاشقانه دستش بود
1030
01:00:11,733 --> 01:00:13,735
یه اسلحه تامپسون و یه خشاب سیتایی هم
توی جیبش
1031
01:00:13,819 --> 01:00:17,322
بهش میگفتم
«پیرمرد تو دیگه کیرت راست نمیشه»
1032
01:00:19,032 --> 01:00:21,468
.من میدونم خشابت خالیه»
«اگه من میدونم، پس بقیه هم میدونن
1033
01:00:21,551 --> 01:00:22,802
جواب میداد
«بذار بدونن»
1034
01:00:23,787 --> 01:00:25,580
«من که نمیخوام به کسی شلیک کنم»
1035
01:00:25,664 --> 01:00:28,416
آدم سخت جونی بودی، نه؟ -
اون زمان؟ -
1036
01:00:28,500 --> 01:00:30,085
آره
1037
01:00:30,168 --> 01:00:32,587
،وقتی دانش کافی نداری
بهتره حداقل یه چماق دستت باشه
1038
01:00:32,671 --> 01:00:35,882
.من توی طبقات نگهبانی میدم
...کل روز اینجا هستم، ولی
1039
01:00:35,966 --> 01:00:39,135
.بالاخره کم میاری
به مرور زمان، کم میاری
1040
01:00:40,137 --> 01:00:42,973
،خودت میدونی
بقیه هم میدونن
1041
01:00:43,056 --> 01:00:44,850
جرج آخر شیفت اومد پیشم
1042
01:00:45,725 --> 01:00:47,144
عجب تفنگداری هستی
1043
01:01:00,198 --> 01:01:04,286
فکر همهجاش رو کردی
یا میخوای الله بختکی پیش بری؟
1044
01:01:04,369 --> 01:01:06,371
نقشهت همینه؟
1045
01:01:09,374 --> 01:01:11,543
چرا جرج اومد اینجا؟
1046
01:01:11,626 --> 01:01:13,295
میخواست درمورد یه چیزی
باهام صحبت کنه
1047
01:01:14,379 --> 01:01:16,144
واقعاً؟ اومده بود چی بگه؟
1048
01:01:16,268 --> 01:01:17,691
هیچوقت بهش نرسیدیم
1049
01:01:18,717 --> 01:01:21,386
تو و دوست دخترت
زیاد نمیتونستید خوشگذرونی کنید
1050
01:01:23,638 --> 01:01:24,806
چی داشتم میگفتم؟
1051
01:01:27,684 --> 01:01:29,519
اثر هالهای
1052
01:01:34,065 --> 01:01:37,444
همه یونیفرم داشتیم، برای همین آدمای اطرافمون
بااحتیاط بیشتری رفتار میکردن
1053
01:01:37,527 --> 01:01:39,362
مگه اینکه میخواستن پلیس بکشن
1054
01:01:39,446 --> 01:01:41,865
اون گروهبان پیر رو سر پل هوایی
با گلوله زدن
1055
01:01:41,948 --> 01:01:43,492
،مثل ژنرال پاتون لباس پوشیده بود
1056
01:01:43,516 --> 01:01:45,452
ولی فقط یه مرد معمولی بود که
داشت میرفت خونه
1057
01:01:45,535 --> 01:01:48,413
دوتا پسر سفیدپوست بودن که
بدجوری نشئه بودن
1058
01:01:49,915 --> 01:01:51,389
اتحادیه وارد عمل شد
1059
01:01:51,413 --> 01:01:53,877
...ما نه معاون کلانتریم نه نگهبان. ما
1060
01:01:54,544 --> 01:01:56,421
مامور اصلاح و تربیت هستیم
1061
01:01:56,504 --> 01:01:59,591
،ممنوع شد که خارج از زندان
یونیفرم بپوشیم
1062
01:01:59,674 --> 01:02:01,551
حقوقمون زیاد شد
1063
01:02:01,635 --> 01:02:03,803
،ولی همش رو با حق عضویت اتحادیه
پس گرفتن
1064
01:02:03,887 --> 01:02:07,515
«یونیفرم رو دربیار و برو خونه»
1065
01:02:07,599 --> 01:02:11,186
اگه دوست داشتی میتونستی
خارج از ساعت کاری، اسلحه داشته باشی
1066
01:02:11,269 --> 01:02:13,688
.حمل اسلحه پنهان
اینجا باید به اتحادیه دستمریزاد بگم
1067
01:02:15,148 --> 01:02:18,026
،یه زندانی آزاد میشه و تو رو اینجا میشناخته
بیرون میاد سروقتت
1068
01:02:22,989 --> 01:02:23,949
واقعاً؟
1069
01:02:26,242 --> 01:02:27,452
همچین اتفاقی افتاده؟
1070
01:02:27,535 --> 01:02:29,913
...نمیدونم اتفاق افتاده یا نه، ولی
1071
01:02:30,872 --> 01:02:35,043
،همین که زندانی اینو بدونه
شاید براش بازدارنده باشه
1072
01:02:47,889 --> 01:02:50,141
اون پسرهای سفیدپوست چی شدن؟
1073
01:02:50,225 --> 01:02:51,935
بهت که گفتم
1074
01:02:52,018 --> 01:02:55,105
پلیسها حسابشون رو رسیدن، ماشینشون رو
از جاده خارج کردن و بهشون شلیک کردن
1075
01:02:55,188 --> 01:02:57,649
:فکر کنم جرج بود که گفت
«بیا بریم ماهیگیری»
1076
01:02:59,401 --> 01:03:00,860
من هیچوقت اهل این چیزا نبودم
1077
01:03:04,072 --> 01:03:09,077
،فکر کنم وقتی داشتم وسایل پسرش
...کن رو جمع و جورمیکردم
1078
01:03:09,160 --> 01:03:13,373
.تا بدم به خیریهای چیزی، یادم نیست به کی
...ولی همچین وقتاییه که
1079
01:03:14,916 --> 01:03:17,669
.ذهنت دیوانهوار کار میکنه
خودش تحملش رو نداشت
1080
01:03:17,752 --> 01:03:19,504
شکار رفتیم
1081
01:03:19,587 --> 01:03:21,214
...یکی دوبار، ولی
1082
01:03:21,298 --> 01:03:23,383
...میدونی، موقع شکار
1083
01:03:24,801 --> 01:03:26,386
توی جنگلی
1084
01:03:26,469 --> 01:03:28,430
،تو یه جا وایمیستی
من جای دیگه
1085
01:03:28,513 --> 01:03:31,266
فقط شبانه توی اردوگاه
همدیگه رو میبینید
1086
01:03:31,349 --> 01:03:33,059
،شام میپزید
یه نوشیدنی میخورید
1087
01:03:33,143 --> 01:03:36,688
به ذهنمون رسید که بدون شکار رفتن هم
میشه این کارا رو انجام داد
1088
01:03:36,771 --> 01:03:38,146
...پیر که میشی
1089
01:03:38,370 --> 01:03:42,318
.بعضی رفقا توی جنگل میمیرن
میدونستی؟ میدونی چرا؟
1090
01:03:42,402 --> 01:03:44,571
به خاطر کشیدنِ لاشه گوزن
1091
01:03:44,654 --> 01:03:46,865
،واقعیترین حقیقتی که میدونی
مردم از سکته قلبی میمیرن
1092
01:03:46,948 --> 01:03:49,159
.همه یکی رو میشناسن که از سکته مُرده
سنت میره بالا
1093
01:03:49,242 --> 01:03:52,245
هر دو سه سال یکیمون میمیره
1094
01:03:52,329 --> 01:03:56,374
میخوابی، مست میکنی، فکر میکنی
1095
01:03:56,458 --> 01:03:58,126
واقعاً؟
1096
01:03:58,209 --> 01:04:00,045
تو به چی فکر کردی؟
1097
01:04:00,128 --> 01:04:02,255
شغلم. خانوادهم
1098
01:04:04,132 --> 01:04:06,134
دوستان قدیمی، وضعیت دنیا
1099
01:04:06,217 --> 01:04:08,928
.یه مدت تیراندازی کردم
هدف میزدم
1100
01:04:09,012 --> 01:04:10,221
تفنگ شکاری داشتی؟
1101
01:04:12,265 --> 01:04:16,019
،سال اول آره
از سال دوم دیگه نبردیم
1102
01:04:16,102 --> 01:04:18,938
.جرج گفت اونجا به اندازه کافی تفنگ دیده
اینو نمیخواست
1103
01:04:19,022 --> 01:04:19,981
باید لبخند بزنی
1104
01:04:21,107 --> 01:04:22,650
تمیز کردنشون خیلی دردسر داره
1105
01:04:22,734 --> 01:04:25,904
پلیسهای قدیمی
ترجیح میدن توی ایوون بشینن
1106
01:04:26,654 --> 01:04:28,156
گاهی اوقات پیش دوستهاشون
1107
01:04:29,449 --> 01:04:31,826
آره. دوستهای خوب
1108
01:04:31,910 --> 01:04:34,746
البته که هممون سرکار میرفتیم
1109
01:04:36,247 --> 01:04:38,541
کم کم مرگ و میر شروع شد
1110
01:04:38,625 --> 01:04:41,586
،بچهها از خونه میرن
یا دیگه باهات حرف نمیزنن
1111
01:04:41,669 --> 01:04:43,713
،طلاق میگیری، مست میکنی
بچههای جدید میان سرکار
1112
01:04:43,797 --> 01:04:46,549
از نگهبانهای قدیمی کی مونده؟
1113
01:04:46,633 --> 01:04:48,768
منو گذاشتن که توی کتابخونه بچرم
1114
01:04:48,792 --> 01:04:51,262
جرج هم میخواست
درخواست بازنشستگی بده
1115
01:04:51,346 --> 01:04:52,764
که چی کار کنه؟
1116
01:04:53,598 --> 01:04:57,018
هرچقدر هم که زور میزنن
...سرکار نگهت دارن
1117
01:04:57,102 --> 01:05:01,648
،یه مرد چاق ۶۴، ۶۵ ساله
میخواد بازنشسته بشه که چی کار کنه؟
1118
01:05:07,320 --> 01:05:09,948
.احمقهای جوون میان سرکار
مدرک روانشناسی دارن
1119
01:05:10,031 --> 01:05:12,242
آره. بذار اونا اینجا رو اداره کنن
1120
01:05:28,508 --> 01:05:31,261
اسلحه رو از اونجا آوردی، نه؟
1121
01:05:31,344 --> 01:05:32,470
از دختره؟
1122
01:05:34,097 --> 01:05:35,181
کن کی بود؟
1123
01:05:37,016 --> 01:05:39,352
پسر جرج بود، مگه نه؟
1124
01:05:40,812 --> 01:05:42,655
اونا مُردن و زنده هم نمیشن
1125
01:05:42,679 --> 01:05:44,482
ولی ماهیگیری رفتید؟
1126
01:05:44,566 --> 01:05:45,961
همچین حرفی زدم؟
1127
01:05:45,985 --> 01:05:48,611
.فکر کنم زدی
مگه خواب بودی؟
1128
01:05:48,695 --> 01:05:51,531
نه. شاید یه بار رفته باشیم ماهیگیری
1129
01:05:52,574 --> 01:05:55,493
...کن، وقتی رفت خدمت
1130
01:05:55,577 --> 01:05:58,830
وسایل ماهیگیری داشت. گفت
اگه میخوام ازش استفاده کنم یا بفروشمش
1131
01:05:58,913 --> 01:06:00,101
قرار نبود برگرده؟
1132
01:06:00,125 --> 01:06:01,875
فکر نمیکردیم برگرده
1133
01:06:01,958 --> 01:06:04,169
چرا باید برمیگشت؟
ما بهش نگفتیم برگرده
1134
01:06:05,461 --> 01:06:08,874
اون قدیما، شاید
مردم یه خیالاتی داشتن
1135
01:06:09,757 --> 01:06:12,260
دنبال کردن راه پدر
1136
01:06:12,343 --> 01:06:15,555
،دست گرفتن مغازه ابزارفروشی
سبک زندگی ما
1137
01:06:15,638 --> 01:06:18,641
...زندگی شما، بهت برنخوره
1138
01:06:19,976 --> 01:06:20,935
بله
1139
01:06:25,273 --> 01:06:26,232
یه تجارته
1140
01:06:27,233 --> 01:06:28,193
...یه دکتر
1141
01:06:29,527 --> 01:06:31,988
ما هیچوقت توی خانوادمون دکتر نداشتیم
1142
01:06:32,071 --> 01:06:34,282
،خانواده مادریش
فقط فقیر فقرا بودن
1143
01:06:34,365 --> 01:06:36,402
«شما بهشون میگید«طبقه کارگر
1144
01:06:36,426 --> 01:06:38,328
قبلش میگفتن
«کشاورزهای شکستخورده»
1145
01:06:38,411 --> 01:06:41,539
،کارخونهها بسته شد
از شهر رفتم
1146
01:06:41,623 --> 01:06:43,082
رفتم خدمت
1147
01:06:43,166 --> 01:06:48,254
...آدمای باهوش زیادی توی خدمت بودن
کن همیشه میخواست سرباز باشه
1148
01:06:48,338 --> 01:06:53,551
،آدم فکر میکنه اینو از من یا پدرش به ارث برده
ولی تاثیر تلویزیون بود
1149
01:06:53,635 --> 01:06:55,809
گفتم اینجوری نیست که
تلویزیون نشون میده
1150
01:06:56,033 --> 01:06:57,680
حداقل واسه من که نبود
1151
01:06:57,764 --> 01:07:02,644
البته که همیشه ما رو با یونیفرم و
اسلحه به دست دیده بود
1152
01:07:02,727 --> 01:07:05,230
،قبل از اینکه قوانین رو تغییر بدن
1153
01:07:05,313 --> 01:07:09,526
،مردم به افسرهای اصلاح و تربیت
به چشم معاون کلانترهای قانونی نگاه میکردن
1154
01:07:09,609 --> 01:07:11,486
میگفتن به خاطر اثرِ هالهایه
1155
01:07:11,569 --> 01:07:15,448
،مردم میدیدن یکی کمربند سم براون بسته
و تصمیم میگرفتن درست رفتار کنن
1156
01:07:15,532 --> 01:07:16,491
ولی همش کلاهبرداری بود
1157
01:07:18,243 --> 01:07:22,580
ایالت فقط میخواست بعضی حقوقها رو
بندازه گردن شهرستان، همین
1158
01:07:22,664 --> 01:07:24,999
بیرون هم یونیفرم میپوشیدی -
ولی قانونش رو عوض کردن -
1159
01:07:25,083 --> 01:07:26,751
واقعاً؟ چرا؟ -
بهت که گفتم -
1160
01:07:28,044 --> 01:07:32,090
،تیراندازی در استراحتگاه
پل هوایی ۶۱۰
1161
01:07:33,841 --> 01:07:34,926
استراحتگاه
1162
01:07:37,136 --> 01:07:40,765
...پمپ بنزین، کافه، پل هوایی
استراحتگاه
1163
01:07:40,848 --> 01:07:42,225
بله، بله
1164
01:08:00,118 --> 01:08:01,327
اوئیسیس
1165
01:08:09,460 --> 01:08:10,712
تازه باز شده بود
1166
01:08:11,879 --> 01:08:13,381
زندان هم تازه ساز بود
1167
01:08:13,464 --> 01:08:16,009
اونجا کار گرفتم
1168
01:08:16,092 --> 01:08:19,887
،یه گروهبان پیر بعد از دوتا شیفت متوالی
با ماشین میرفت خونه و تیپ هالووینی زده بود
1169
01:08:19,971 --> 01:08:21,904
،کمربند سم براون
هفتتیر کالیبر ۴۵
1170
01:08:21,928 --> 01:08:23,558
یه سر رفت اوئیسیس
1171
01:08:23,641 --> 01:08:27,729
از کافه اومد بیرون، یه جعبه دونات
دستش بود که واسه بچههاش میبرد
1172
01:08:27,812 --> 01:08:30,418
دوتا خلافکار که داشتن
...به پمپ بنزین دستبرد میزدن
1173
01:08:30,442 --> 01:08:32,350
«گفتن «نگاه کن، پلیس
1174
01:08:33,401 --> 01:08:34,652
به همین راحتی بهش شلیک کردن
1175
01:08:36,654 --> 01:08:37,822
،خب
1176
01:08:39,157 --> 01:08:42,869
:اتحادیه وارد عمل شد
«این مرد پلیس نیست، معاون کلانتر نیست»
1177
01:08:42,952 --> 01:08:44,078
نگهبان زندانه
1178
01:08:46,748 --> 01:08:50,376
توی راه خونه تیر خورده
چون لباس فرم اشتباهی پوشیده بوده
1179
01:08:53,546 --> 01:08:54,714
،تازه که شروع به کار کردم
1180
01:08:55,757 --> 01:08:59,844
.بهم گفتن اینجا یه دنیای کوچیکه
اینطور نیست، اینجام یه جاییه مثل بقیه جاها
1181
01:08:59,927 --> 01:09:01,596
...ولی داستان تو
1182
01:09:01,679 --> 01:09:06,059
،خیلی شبیه داستان منه
پس یعنی احتمالاً داستان همه همینه
1183
01:09:06,142 --> 01:09:09,187
،زیاد که بهش نگاه کنی
«با خودت میگی «دارم دیوونه میشم
1184
01:09:11,230 --> 01:09:12,440
درسته
1185
01:09:12,523 --> 01:09:14,108
«میگی «آره، ما به قوانین نیاز داریم
1186
01:09:14,192 --> 01:09:17,528
تا وقتی که با وکیل، قاضی
یا هیئتمنصفه آشنا میشی
1187
01:09:17,612 --> 01:09:21,407
،که میگن «وقتی موضوع به ما مربوط میشه
حقایق مبهمه
1188
01:09:21,491 --> 01:09:24,327
«یا میشه جور دیگهای تفسیرش کرد
1189
01:09:24,410 --> 01:09:28,706
ولی وقتی درحقمون بیعدالتی میشه
یا خیانت میبینیم، همچین حرفی نمیزنیم
1190
01:09:29,916 --> 01:09:31,751
چه ظلم وحشتناکی، مگه نه؟
1191
01:09:33,044 --> 01:09:37,548
«وقتی میگی «من و تو جلوی دنیا ایستادیم
و بعدش میفهمی خودت تنهایی
1192
01:09:37,632 --> 01:09:41,844
.آدمهایی که زنشون رو کشتن
آدمهایی که به شریکشون شلیک کردن
1193
01:09:41,928 --> 01:09:44,555
و خیلیاشون فلان کار رو ازمون میخوان
چون وظیفه اخلاقیمونه
1194
01:09:44,639 --> 01:09:47,642
،«اسمش رو میذارن«دوستی
...ولی منظورشون از دوستی اینه که
1195
01:09:47,725 --> 01:09:49,727
«میخوام یه کاری واسم بکنی»
1196
01:09:49,811 --> 01:09:52,230
،نه به هدف طمع، انتقام یا قدرت
بلکه از روی رفاقت
1197
01:09:52,313 --> 01:09:53,981
،درحالیکه اگه کسی کاری انجام داده
1198
01:09:54,065 --> 01:09:56,859
میدونی، باید دربرابر قانون جوابگو باشه
1199
01:09:58,194 --> 01:10:01,072
سر اصول اخلاقی نیست که
درخواستشون رو رد میکنیم، مگه نه؟
1200
01:10:02,115 --> 01:10:03,366
نه؟ -
نه -
1201
01:10:04,867 --> 01:10:06,411
هرچند که میگیم به خاطر اخلاقیانه
1202
01:10:08,162 --> 01:10:09,831
درخواستشون رو رد میکنیم
چون میترسیم
1203
01:10:18,047 --> 01:10:20,758
شاید قبلاً برآوردهش کرده باشن
1204
01:10:23,302 --> 01:10:24,554
خواستههای منو؟
1205
01:10:24,637 --> 01:10:26,389
شاید بعضیهاش رو برآورده کرده باشن
1206
01:10:26,472 --> 01:10:28,650
نمیشد همش رو انجام بدن؟
1207
01:10:28,674 --> 01:10:30,852
نه، ولی روال تجارت همینه
1208
01:10:30,935 --> 01:10:32,093
چطوریه؟
1209
01:10:32,117 --> 01:10:34,814
.باید مذاکره کنی
خودت که میدونی
1210
01:10:34,897 --> 01:10:37,859
،تو بیشتر میخوای، من کمترش رو پیشنهاد میدم
همدیگه رو سبک سنگین میکنیم
1211
01:10:37,942 --> 01:10:39,235
اینکه چی میگن و منظورشون چیه
1212
01:10:39,318 --> 01:10:40,781
آره، تا به عدالت برسیم
1213
01:10:40,805 --> 01:10:42,947
نه. هیچکس دنبال عدالت نیست
1214
01:10:43,030 --> 01:10:44,434
مگه اینو یاد نمیگیریم؟
1215
01:10:44,658 --> 01:10:45,992
چرا، یاد میگیریم
1216
01:10:48,453 --> 01:10:50,204
یه یارویی برامون کار میکرد
1217
01:10:51,539 --> 01:10:55,168
،وقتی یه مزرعه بزرگ داشتیم
بابام منو همراهش میفرستاد که درو کنم
1218
01:10:55,251 --> 01:10:56,836
واقعاً؟ خوشت میومد؟
1219
01:11:14,479 --> 01:11:15,938
از دو سه چیز
1220
01:11:17,607 --> 01:11:21,068
.نشون میده بزرگ شدی
«میخواستم بگم «مرد شدی
1221
01:11:21,152 --> 01:11:22,737
ولی توی اون سن، هنوز مرد نیستی
1222
01:11:22,820 --> 01:11:26,157
ولی اگه واقعاً کار کنی، میفهمی دیگه بچه نیستی
چون داری به خانوادهت کمک میکنی
1223
01:11:26,240 --> 01:11:27,909
اینطوریه که یاد میگیری. مگه نه؟
1224
01:11:27,992 --> 01:11:29,452
آموزش و پرورش کجا رفته؟
1225
01:11:29,535 --> 01:11:31,995
،یه گوشه مینشینی
به حرفای یه احمق گوش میدی
1226
01:11:32,020 --> 01:11:33,480
و اسمش رو میذاری مدرسه؟
1227
01:11:35,583 --> 01:11:37,585
به پسرت هم همینو گفتی؟ -
آره -
1228
01:11:37,668 --> 01:11:40,213
زنت گوشمالیت نداد؟ -
زندگی مثل کتاب داستانه -
1229
01:11:40,296 --> 01:11:42,048
معلومه که داد
1230
01:11:42,131 --> 01:11:44,467
هرکسی نقش خودش رو بازی میکنه
1231
01:11:44,550 --> 01:11:47,094
.پسرم مینشینه و پورخند میزنه
زیباست
1232
01:11:49,013 --> 01:11:50,348
بچه زیبایی بود
1233
01:12:03,569 --> 01:12:04,820
خودشه؟
1234
01:12:07,782 --> 01:12:09,075
عکسشه
1235
01:12:18,251 --> 01:12:20,086
کارگرِ مزرعهتون
1236
01:12:20,169 --> 01:12:22,380
بابام منو میفرستاد بغل دستش
1237
01:12:22,463 --> 01:12:24,257
بابات سر زمین کار نمیکرد؟
1238
01:12:24,340 --> 01:12:27,051
.وقتی مزرعه بزرگی داشتیم، نه
اون توی اداره کار میکرد
1239
01:12:29,136 --> 01:12:33,182
.کارگرها مدت طولانی باهامون بودن
بیشترشون فصلی بودن
1240
01:12:34,850 --> 01:12:36,686
،زمستونها
توی تهاچاپی کار میکرد
1241
01:12:36,769 --> 01:12:39,689
میخوای سرگرم حرف زدن بشیم تا
تیراندازها در موقعیت قرار بگیرن؟
1242
01:12:43,276 --> 01:12:46,112
تو انگیزههای منو نمیدونی
1243
01:13:57,600 --> 01:13:59,018
...بارها و بارها
1244
01:14:00,561 --> 01:14:02,593
مخصوصاً وقتی
...ذهنت داره شکافته میشه
1245
01:14:02,617 --> 01:14:04,649
،و در راه خونه توی ماشینت داد میزنی
1246
01:14:04,732 --> 01:14:07,652
امیدواری یه نفر بهت بزنه
تا خشمت رو سرش خالی کنی
1247
01:14:07,735 --> 01:14:12,031
،اسلحه همراهته
ولی همین باعث میشه خودتو کنترل کنی
1248
01:14:12,114 --> 01:14:13,866
باعث میشه خودت رو کنترل کنی؟
1249
01:14:13,949 --> 01:14:17,119
،چون بین تصمیم هیجانیت و مرگ یه آدم
نیم ثانیه فاصلهست
1250
01:14:17,203 --> 01:14:19,163
من به دوستت شلیک نکردم -
باشه -
1251
01:14:20,706 --> 01:14:23,376
حرفمو باور میکنی؟ -
اگه باور کنم، فرقی میکنه؟ -
1252
01:14:23,459 --> 01:14:26,545
اگه اینطوره، چرا نیاز داری بشنوی که
حرفت رو باور میکنم؟
1253
01:14:31,926 --> 01:14:34,637
رفیقت تو رو لو داد، مگه نه؟
1254
01:14:34,720 --> 01:14:38,265
.رفیقت تو رو گرفتار کرد و تحویل پلیس داد
اون وقت بود که دوزاریت افتاد؟
1255
01:14:41,227 --> 01:14:43,646
چی فکر کردی؟
میخواست به همه شلیک کنه تا فرار کنه؟
1256
01:14:43,729 --> 01:14:45,439
نه، فقط میخواست ازت سواستفاده کنه
1257
01:14:46,440 --> 01:14:49,985
هیچ فرقی نداره با وقتی که
زود میای خونه و زنت با رفیقت توی تخت خوابه
1258
01:14:50,069 --> 01:14:51,278
و شرایط از کنترل خارج میشه
1259
01:14:51,362 --> 01:14:55,074
.پرده قرمز میاد پایین
برای همین بهش میگن جرائمِ هیجانی
1260
01:14:57,493 --> 01:14:59,787
حتی یادم نمیاد ماشه رو کشیده باشم
1261
01:15:00,955 --> 01:15:05,084
،توی خیابون اینو زیاد شنیدم
«دستم لیز خورد»
1262
01:15:05,167 --> 01:15:07,461
«نمیدونستم اسلحه پره»
...خب
1263
01:15:09,213 --> 01:15:12,216
حالا دیگه میدونی -
فکر میکردم دوستمه -
1264
01:15:12,299 --> 01:15:13,259
واقعاً؟
1265
01:15:15,094 --> 01:15:17,888
تو رو مثل جنس گذاشت توی ویترین؟
با یه تابلو دور گردنت
1266
01:15:17,972 --> 01:15:20,433
چی فکر کردی؟
...فکر کردی میخواد
1267
01:15:20,516 --> 01:15:21,559
فرار کنه؟
1268
01:15:26,647 --> 01:15:28,983
شاید. شاید همینو میخواسته
1269
01:15:29,066 --> 01:15:30,151
اونوقت کجا بره؟
1270
01:15:30,943 --> 01:15:33,279
وقتی رسید اونجا، چی کار کنه؟
...اون
1271
01:15:33,362 --> 01:15:34,488
اینجا رو دوست داشت
1272
01:16:02,141 --> 01:16:04,727
باید یه انتخابی بکنیم
1273
01:16:04,810 --> 01:16:07,521
چون گزینهی دیگه چیه؟
1274
01:16:17,615 --> 01:16:18,824
گزینهی دیگه؟
1275
01:16:18,908 --> 01:16:22,369
به این نتیجه میرسن که تسلیم نمیشی
و کل بلوک رو با گاز پر میکنن
1276
01:16:22,453 --> 01:16:24,830
چی جلوشون رو گرفته؟ -
میترسن اگه این کار رو بکنن، بهم شلیک کنی -
1277
01:16:24,914 --> 01:16:27,500
چرا باید همچین فکری بکنن؟ -
خودت توی لیست خواستههات نوشته بودی -
1278
01:16:27,583 --> 01:16:28,501
اصلاً خوندیشون؟
1279
01:16:30,836 --> 01:16:32,922
گزینهی دیگه چیه؟ -
که بری بیرون -
1280
01:16:35,299 --> 01:16:37,718
منو میکشن -
فکر نکنم -
1281
01:16:38,469 --> 01:16:40,763
نه، نه، نه، نه، نه
1282
01:16:40,846 --> 01:16:42,807
نه، منو میکشن. مگه نه؟
1283
01:16:42,890 --> 01:16:44,058
میخوای حقیقت رو بدونی؟ -
بله -
1284
01:16:44,141 --> 01:16:45,559
با وجود حضور رسانهها، نمیکشنت
1285
01:16:47,520 --> 01:16:49,573
.ولی دلشون میخواد منو بکشن
خودتم همینو میخواستی
1286
01:16:49,597 --> 01:16:51,482
،اگه تو اون بیرون بودی
دوست نداشتی منو بکشی؟
1287
01:16:51,565 --> 01:16:53,400
.یه زمانی چرا
همینو میخواستم
1288
01:16:53,484 --> 01:16:56,320
ولی الان چی؟ -
مردم تغییر میکنن -
1289
01:16:56,403 --> 01:16:58,037
جرج بعد مرگ پسرش عوض شد
1290
01:16:58,361 --> 01:17:00,449
.همه عوض میشن
چیز منحصربهفردی نیست
1291
01:17:02,159 --> 01:17:05,371
به آخر خط که میرسی، با خودت میگی
«نذار بار گناهم رو سنگینتر کنم»
1292
01:17:05,454 --> 01:17:07,873
عاقل شدی؟
نه، فقط خسته شدی
1293
01:17:07,957 --> 01:17:09,708
...فقط میخوام
1294
01:17:09,792 --> 01:17:12,878
.برم خونه
اگه امکانش باشه
1295
01:17:14,421 --> 01:17:16,423
،امیدوارم هر مسیری که در پیش میگیری
به نفعت باشه
1296
01:17:16,507 --> 01:17:18,926
.به خدا قسم که همینو میخوام
هر نفعی که باشه
1297
01:17:21,011 --> 01:17:24,431
ولی چی میتونه باشه؟ الان که
به خواستههام عمل نمیکنن. چطور میتونن؟
1298
01:17:24,515 --> 01:17:26,684
ولی اونا که خواستههای تو نیستن، هستن؟
1299
01:17:27,685 --> 01:17:28,811
هستن؟
1300
01:17:28,894 --> 01:17:31,188
نه -
خواستههای اونه -
1301
01:17:31,272 --> 01:17:34,024
.الانم جنازهش اون بیرون افتاده
نگاهش کن
1302
01:17:34,108 --> 01:17:36,151
خودش تیراندازی رو شروع کرد -
درسته -
1303
01:17:36,235 --> 01:17:37,903
تو هیچوقت شلیک نکردی -
نه -
1304
01:17:37,987 --> 01:17:41,699
نه، معلومه که نه، شایدم فکر میکنم
سعی کردی جلوش رو بگیری
1305
01:17:41,782 --> 01:17:42,950
فکر میکنم منو نجات دادی
1306
01:17:44,451 --> 01:17:45,475
جدی؟
1307
01:17:45,499 --> 01:17:46,996
شاید یادم بیاد که سعی کردی
جلوش رو بگیری
1308
01:17:47,079 --> 01:17:49,456
چرا باید اینو یادت بیاد؟ -
چون همین منو نجات داد -
1309
01:17:49,540 --> 01:17:50,875
من نجاتت دادم؟
1310
01:17:50,958 --> 01:17:52,668
از وسط تیراندازی
1311
01:17:54,211 --> 01:17:55,728
چرا اینجا منتظر موندیم؟
1312
01:17:55,752 --> 01:17:57,873
چون میترسیدیم تو رو بکشن
1313
01:18:02,386 --> 01:18:03,577
من به دوستت شلیک کردم
1314
01:18:03,601 --> 01:18:05,681
بهم گفتی یادت نمیاد
ماشه رو کشیده باشی
1315
01:18:05,764 --> 01:18:07,349
اینو بهم گفتی؟ -
بله -
1316
01:18:07,433 --> 01:18:09,101
حقیقت داره؟ -
بله -
1317
01:18:09,185 --> 01:18:10,227
پس...؟
1318
01:18:11,645 --> 01:18:13,272
اگه حقیقت نداشته باشه چی؟
1319
01:18:16,191 --> 01:18:18,222
مرگ تو چه سودی برام داره؟
1320
01:18:18,446 --> 01:18:19,570
انتقام میگیری
1321
01:18:19,653 --> 01:18:20,778
انتقام به کارم نمیاد
1322
01:18:20,802 --> 01:18:22,006
اون دوستت بود
1323
01:18:22,489 --> 01:18:23,991
...و اگه
1324
01:18:24,074 --> 01:18:28,329
،اگه تو هم بمیری
یاد و خاطرهش چطور زنده نگه داشته میشه؟
1325
01:18:28,412 --> 01:18:32,249
میشه جوابمو بدی، هنری؟ واقعاً؟
بعد از یک زندگی طولانی؟
1326
01:18:36,420 --> 01:18:37,880
بگو چرا نگهت داشتم؟ -
بهت که گفتم -
1327
01:18:37,963 --> 01:18:39,465
دوباره بگو
1328
01:18:39,548 --> 01:18:42,217
«نگهت داشتم تا بتونم بهت توضیح بدم، و دادم»
1329
01:18:42,301 --> 01:18:44,970
ولی من به زور اینجا نگهت داشتم -
بعدش تغییر عقیده دادی -
1330
01:18:45,054 --> 01:18:48,682
،و تو هردومون رو نجات دادی
به خاطر همین کنارت میمونم
1331
01:18:48,766 --> 01:18:50,478
از کجا بفهمن تغییر عقیده دادم؟
1332
01:18:50,502 --> 01:18:51,936
چون اسلحه رو دادی به من
1333
01:18:55,397 --> 01:18:57,775
باید اسلحه رو بدی من، هنری
1334
01:18:57,858 --> 01:19:00,736
،وقتی میریم بیرون
باید ببینن اسلحه دست منه
1335
01:19:00,819 --> 01:19:03,155
منو میکشن -
دوست دارن بکشنت -
1336
01:19:03,239 --> 01:19:05,908
از من دربرابر اونا محافظت میکنی؟ -
گفتم که میکنم -
1337
01:19:09,161 --> 01:19:12,623
،من به دوستت شلیک کردم
ولی تو ازم محافظت میکنی؟ چرا؟
1338
01:19:14,333 --> 01:19:16,168
چون این شغلیه که قبول کردم
1339
01:19:17,294 --> 01:19:18,796
...من
1340
01:19:18,879 --> 01:19:21,298
...یه مرد آمریکایی هستم، هنری. من
1341
01:19:22,341 --> 01:19:24,385
،توی فوتبال دبیرستان
دماغم شکست
1342
01:19:24,468 --> 01:19:26,303
اولین سکسم
توی سینمای ماشینرو بود
1343
01:19:26,387 --> 01:19:28,764
،از سفر سال آخر دبیرستان که برگشتم
از اینجا سر درآوردم
1344
01:19:28,847 --> 01:19:31,684
.خیلی وقته اینجام
فقط میخوام برم خونه
1345
01:19:39,525 --> 01:19:40,859
باهام تا بیرون میای؟
1346
01:19:42,778 --> 01:19:44,196
باید اسلحه رو بهم بدی
1347
01:19:46,198 --> 01:19:48,084
میترسم بهم شلیک کنی
1348
01:19:48,108 --> 01:19:49,994
بلدی با تپانچه کار کنی؟
1349
01:19:50,077 --> 01:19:52,746
،دکمه بغل رو بزنی خشابش درمیاد
بعدش میتونی اسلحه رو بهم بدی
1350
01:19:52,830 --> 01:19:53,831
بعدش خالی میشه؟
1351
01:19:53,914 --> 01:19:56,750
.نه، هنوز یه گلوله توی محفظه هست
خودتم اینو میدونستی
1352
01:19:57,960 --> 01:19:58,919
بله
1353
01:20:00,337 --> 01:20:01,380
خب؟
1354
01:20:03,716 --> 01:20:05,884
چی کار کنم؟ -
هرکاری که میخوای -
1355
01:20:05,968 --> 01:20:08,303
مردم معمولاً همین کار رو میکنن
1356
01:20:08,387 --> 01:20:10,264
نمیخوام بمیرم
1357
01:20:10,347 --> 01:20:12,433
،محاکمهت میکنن
برات حکم میبرن
1358
01:20:13,434 --> 01:20:15,519
اینجا یه زندگی
برای خودت دست و پا میکنی
1359
01:20:15,602 --> 01:20:17,521
میتونی به هر چیزی عادت کنی
1360
01:20:26,655 --> 01:20:27,823
باشه
1361
01:20:34,038 --> 01:20:36,457
بهشون چی میگی؟ -
که کار درستی کردی -
1362
01:20:36,540 --> 01:20:40,085
از کجا میفهمن؟ -
چون انقدر جلوی آسیب رو گرفتی -
1363
01:20:40,169 --> 01:20:43,130
.انقدر جلوی آسیب رو گرفتم
درسته. ممنون
1364
01:20:43,154 --> 01:20:51,154
ارائهشده توسط وبسایت دیجیموویز
:.:.: DigiMoviez.Com :.:.:
1365
01:20:51,278 --> 01:20:59,278
جهت اطلاع از جدیدترین آدرس سایت
دیجیموویز را در شبکههای اجتماعی دنبال کنید
@DigiMoviez
1366
01:20:59,302 --> 01:21:08,222
« ترجمه از سینا صداقت و محیا مبین مقدم »
Mahya14 & SinCities
1367
01:21:21,585 --> 01:21:22,753
تمام
147626