All language subtitles for Prens.S01E01.1080p.WEB-DL - @TurkiiSub

af Afrikaans
ak Akan
sq Albanian
am Amharic
ar Arabic
hy Armenian
az Azerbaijani
eu Basque
be Belarusian
bem Bemba
bn Bengali
bh Bihari
bs Bosnian
br Breton
bg Bulgarian
km Cambodian
ca Catalan
ceb Cebuano
chr Cherokee
ny Chichewa
zh-CN Chinese (Simplified)
zh-TW Chinese (Traditional)
co Corsican
hr Croatian
cs Czech
da Danish
nl Dutch
en English Download
eo Esperanto
et Estonian
ee Ewe
fo Faroese
tl Filipino
fi Finnish
fr French
fy Frisian
gaa Ga
gl Galician
ka Georgian
de German
gn Guarani
gu Gujarati
ht Haitian Creole
ha Hausa
haw Hawaiian
iw Hebrew
hi Hindi
hmn Hmong
hu Hungarian
is Icelandic
ig Igbo
id Indonesian
ia Interlingua
ga Irish
it Italian
ja Japanese
jw Javanese
kn Kannada
kk Kazakh
rw Kinyarwanda
rn Kirundi
kg Kongo
ko Korean
kri Krio (Sierra Leone)
ku Kurdish
ckb Kurdish (Soranî)
ky Kyrgyz
lo Laothian
la Latin
lv Latvian
ln Lingala
lt Lithuanian
loz Lozi
lg Luganda
ach Luo
lb Luxembourgish
mk Macedonian
mg Malagasy
ms Malay
ml Malayalam
mt Maltese
mi Maori
mr Marathi
mfe Mauritian Creole
mo Moldavian
mn Mongolian
my Myanmar (Burmese)
sr-ME Montenegrin
ne Nepali
pcm Nigerian Pidgin
nso Northern Sotho
no Norwegian
nn Norwegian (Nynorsk)
oc Occitan
or Oriya
om Oromo
ps Pashto
fa Persian
pl Polish Download
pt-BR Portuguese (Brazil)
pt Portuguese (Portugal)
pa Punjabi
qu Quechua
ro Romanian
rm Romansh
nyn Runyakitara
ru Russian Download
sm Samoan
gd Scots Gaelic
sr Serbian
sh Serbo-Croatian
st Sesotho
tn Setswana
crs Seychellois Creole
sn Shona
sd Sindhi
si Sinhalese
sk Slovak
sl Slovenian
so Somali
es Spanish
es-419 Spanish (Latin American)
su Sundanese
sw Swahili
sv Swedish
tg Tajik
ta Tamil
tt Tatar
te Telugu
th Thai
ti Tigrinya
to Tonga
lua Tshiluba
tum Tumbuka
tr Turkish
tk Turkmen
tw Twi
ug Uighur
uk Ukrainian
ur Urdu
uz Uzbek
vi Vietnamese
cy Welsh
wo Wolof
xh Xhosa
yi Yiddish
yo Yoruba
zu Zulu
Would you like to inspect the original subtitles? These are the user uploaded subtitles that are being translated: 1 00:00:03,446 --> 00:00:06,746 بنگومیا 2 00:00:21,855 --> 00:00:29,470 قسمت 1 فصل اول سریال شاهزاده ‫ ارائه شده توسط ترکی ساب | turkiisub@gmail.com ‫ برای درخواست ترجمه سریال های ترکی با ما درارتباط باشید 3 00:01:52,200 --> 00:01:54,966 چی شد؟ نتونستی درو بشکنی؟ 4 00:01:54,967 --> 00:01:57,166 اینجوری نمیشه با مشت و لگد نمیشه 5 00:01:57,167 --> 00:01:58,532 میدونی به نظرم باید چیکار کنی؟ 6 00:01:58,533 --> 00:02:00,532 برو یه ۱۰ تا دیگه برده مثل خودت پیدا کن 7 00:02:00,533 --> 00:02:02,332 برید از اسلحه خونه به دژکوب بزرگ بگیرید 8 00:02:02,333 --> 00:02:03,999 و از راهرو بدو بدو توی دستتون بگیرید و بیاید سمت در 9 00:02:04,000 --> 00:02:05,566 و مستقیم بکوبید به در و بیاید تو 10 00:02:05,567 --> 00:02:07,466 اشکالی که نداره، اینجا کاروانسراست اتاق پرنسس که نیست 11 00:02:07,467 --> 00:02:09,399 کجا رو نگاه میکنی؟ 12 00:02:10,567 --> 00:02:13,932 میدونی همین جا میتونم دستور بدم خفه ات کنن؟ اصلاً فکر میکنی؟ 13 00:02:13,933 --> 00:02:15,466 فکر میکنی چرا این کارو نمیکنم؟ 14 00:02:15,467 --> 00:02:19,599 معلومه که فکر نمیکنی اما اگه یه روزی پادشاه بشم اون موقع دستور میدم خفه ات کنن 15 00:02:19,600 --> 00:02:23,932 مثل یه شیشه شراب قیمتی که منتظری به اتفاق خیلی بزرگ بیافته تا بازش کنی، همچین چیزیه 16 00:02:23,933 --> 00:02:28,466 پدرتون، توی سالن اجتماعات منتظر شماست 17 00:02:29,600 --> 00:02:34,666 پس چرا اینو همون اولش نگفتی؟ خیلی هیجان زده شدم، با همه جزئیاتش بهم بگو 18 00:02:35,133 --> 00:02:40,432 کشور بنگومیا به زودی در زمینه نظامی استراتژی دفاعی 19 00:02:40,433 --> 00:02:45,966 هر وقت شاه شدم یادآوری کن باشه؟ 20 00:03:25,652 --> 00:03:35,168 ‫‫t.me/TurkiiSub ‫ ارائه شده توسط ترکی ساب | turkiisub@gmail.com ‫ برای درخواست ترجمه سریال های ترکی با ما درارتباط باشید 21 00:03:41,733 --> 00:03:45,732 (پایان یک دوره) 22 00:03:45,767 --> 00:03:51,066 شاه "تون" اگه موافق باشی شروع کنیم مشخصه که شاهزاده بازم قراره دیر کنه 23 00:03:51,367 --> 00:03:58,132 صبح بخیر اهالی بنگومیا... باز هم اول صبحی مثل کبوتر اینجا جمع شدید، درک نمیکنم کی فرصت میکنید حاضر بشید 24 00:03:58,133 --> 00:04:03,166 یعنی این جلسات رو اگه بعد از ظهر برگزار کنیم خاندانمون سرنگون میشه بابا درسته؟ 25 00:04:03,200 --> 00:04:07,266 بیا بیا اینجا پسر - نزدیک ظهره - 26 00:04:07,300 --> 00:04:12,599 بله متوجهم عمو اما شب یه مقدار پر ماجرا گذشت 27 00:04:14,900 --> 00:04:18,866 ‫بله اینجا دوباره رنگ و بوی گند جاهلیت گرفت ‫ هیچکس نمیدونه ماجرا یعنی چی نه؟ ماجرا یعنی... 28 00:04:18,867 --> 00:04:26,266 میدونیم میدونیم یعنی چی... فقط خیلی کنجکاو زندگی بی ارزشت نیستیم همین 29 00:04:27,400 --> 00:04:35,266 بله مشخصه که یکی باز از دنده چپ بلند شده دادش چون جنگجو هستی مجبور نیستی که بد اخلاق باشی میدونی؟ 30 00:04:35,267 --> 00:04:41,732 یعنی اگه یه ذره اینجا لبخند بزنی کسی چوب توی کونت نمیکنه سعی کن اجتماعی باشی یه بوس بده 31 00:04:42,867 --> 00:04:45,366 خونریزی داخلی کردم نه نه 32 00:04:46,867 --> 00:04:51,332 آقایون با توجه به شرایط عصرمون باید دست به کار بشیم 33 00:04:51,333 --> 00:04:56,499 در عصر ما یکی از موثرترین روش‌های انتقال انرژی تماس بدنی و در آغوش گرفتنه 34 00:04:56,733 --> 00:04:59,799 روی عموم امتحان میکنم، دقت کنید بیا اینجا 35 00:05:00,267 --> 00:05:02,166 یاد گرفتید؟ باید علاقه تون رو بهم نشون بدید 36 00:05:02,167 --> 00:05:06,332 ‫- هرگز ‫- منم نمیخواستم بغلت کنم، خب بفرمایید موضوع چیه؟ 37 00:05:06,333 --> 00:05:11,199 ‫- شاه تون و ولیعهد تنیو بر اساس نظر کی؟ - 38 00:05:12,500 --> 00:05:16,732 ‫فرماندهان جنگی لرد اوریون و لارگ 39 00:05:17,333 --> 00:05:20,099 ‫دانشمند قدیمی لاروسه 40 00:05:23,067 --> 00:05:28,299 ‫همونطور که میدونید در چند سال اخیر پیشروی مجارها ‫غیر قابل کنترل شده 41 00:05:29,267 --> 00:05:37,432 ‫و حالا دیگه نزدیک مرزهای ما هستند ‫و به زودی نقشه هاشون راجع به ما رو هم اجرا خواهند کرد 42 00:05:38,067 --> 00:05:44,232 ‫پادشاه مجارستان هر کس و هر چیزی که نخواسته رو ‫با ارتشش نابود کرده 43 00:05:44,467 --> 00:05:45,599 ‫عجب 44 00:05:46,300 --> 00:05:50,999 ‫- حالا که نوبت ما شده ‫- خلاصه بگو پیشنهادت چیه کالش؟ 45 00:05:51,000 --> 00:05:53,366 ‫شاه تون اگه شما هم مناسب بدونید 46 00:05:53,367 --> 00:05:55,999 ‫با مجارها در زمینه خراج به توافق برسیم 47 00:05:56,033 --> 00:05:59,399 ‫اگه خراج زیادی بدیم بهمون کاری نخواهند داشت 48 00:06:19,567 --> 00:06:24,299 ‫منظورت اینه که ‫غرور، کشور و سرزمینمون رو بفروشیم آره؟ 49 00:06:24,767 --> 00:06:30,099 ‫هرگز جناب شاه ‫من برای منافع کشورمون... 50 00:06:33,167 --> 00:06:37,545 ‫معلومه دیگه اول صبحی پیرمرد رو آوردید اینجا ‫چه انتظاری داشتید؟ 51 00:06:37,570 --> 00:06:39,869 ‫عمو جون لاروسه یالا پاشو 52 00:06:39,894 --> 00:06:42,288 ‫جناب شاه در مقابلته ‫مگه میشه اینطوری بخوابی؟ 53 00:06:42,313 --> 00:06:46,066 ‫نکنه فشارت افتاده؟ اگه کس و کاری داری بگو صداش کنیم بیاد دنبالت 54 00:06:46,067 --> 00:06:49,499 ‫عروسی یا دامادی چیزی نداری؟ نه؟ 55 00:06:50,467 --> 00:06:56,066 ‫- اوریون، لارگ نظر شما چیه؟ جناب شاه - 56 00:06:57,200 --> 00:07:03,666 ‫- ارتش و مهمات ما به نسبت مجارها ... ‫- رک بگو 57 00:07:03,733 --> 00:07:06,699 ‫- دل و جیگرمون کافیه آره بابا مگه چیه؟ - 58 00:07:06,800 --> 00:07:10,566 ‫کلی همسایه داریم ‫اگه کمک اون‌ها رو هم بگیریم زورمون بیشتر میشه 59 00:07:10,591 --> 00:07:14,224 ‫- در ضمن مجارها برای اون‌ها هم خطر بزرگی محسوب میشن ‫- همه شون قبول کردن که خراج بدن 60 00:07:15,767 --> 00:07:21,632 ‫حالا دیگه نه از آلبانیایی‌ها و نه از بوسنیایی‌ها و نه از صرب‌ها نمیتونیم کمک بگیریم 61 00:07:22,467 --> 00:07:24,066 ‫با همه شون رابطه مون بده 62 00:07:27,200 --> 00:07:32,066 آره یه سری اتفاقات ناخوشایند افتاد، اما الان موضوع اینه آخه؟ ‫داشت اینجا یه حرفی میزد بنده خدا... بله بفرمایید 63 00:07:32,433 --> 00:07:37,766 ‫خون‌هایی که برای این خاک ریخته شده و جنگ‌هایی که براش برپا شده 64 00:07:40,067 --> 00:07:41,866 ‫و تاوان‌هایی که داده شده 65 00:07:43,386 --> 00:07:46,318 ‫و تاریخ درخشانمون که ما رو تا امروز رسونده 66 00:07:48,100 --> 00:07:50,599 ‫گویا برای تو معنا و مفهومی نداره کالش 67 00:07:52,500 --> 00:07:55,466 ‫خیلی خوب بود عالی بود 68 00:08:02,000 --> 00:08:03,366 ‫آهان جدی گفتی؟ 69 00:08:04,600 --> 00:08:06,866 ‫میتونم واسش سه روز یه بند بخندم ‫چه تاریخی؟ 70 00:08:07,000 --> 00:08:11,166 ‫این کشور تازه ۲۰ ساله تاسیس شده خودت درست کردی این‌ها هم نهایتاً دو بار جنگیدن، چه جنگی؟ 71 00:08:11,333 --> 00:08:15,732 ‫عربده و دعوا بود، ۵۰ نفری رفتن و ۱۰ تاشون شمشیر و اسبشون رو گم کردن و برگشتن 72 00:08:17,367 --> 00:08:19,199 ‫بذار اتفاقات رو به بررسی بکنم 73 00:08:20,100 --> 00:08:23,266 ‫درسته حق با توئه عمو جان ‫هر چقدر مجارها پول میخوان بهشون بدیم 74 00:08:23,500 --> 00:08:25,999 ‫- تا از زندگیمون گم بشن برن دهنت رو ببند - 75 00:08:26,167 --> 00:08:29,132 ‫- مگه چیه؟ دارم نظرم رو میدم دیگه ساکت شو دیگه - 76 00:08:29,433 --> 00:08:32,399 ‫شاه تون مبارزه با مجارها دیوانگیه 77 00:08:32,600 --> 00:08:35,566 ‫این به معنی اینه که ‫دستی دستی همه رو به کشتن بدیم 78 00:08:35,633 --> 00:08:40,566 ‫عمو جان مراقب حرف‌هات باش داری با شاه حرف میزنی 79 00:08:42,167 --> 00:08:46,366 ‫به عنوان پسرتون اعلام میکنم که در کنارتون هستم عالیجناب 80 00:08:46,833 --> 00:08:50,099 ‫مجارها متوجه نیستن که با کی طرفن 81 00:08:50,100 --> 00:08:52,599 ‫- شاهزاده تنیو ‫- عمو 82 00:08:53,067 --> 00:08:57,466 ‫کافیه دیگه ‫اگه قرار تصمیمات شاه رو زیر سوال ببری 83 00:08:57,500 --> 00:09:01,766 ‫مجبور میشم جور دیگه‌ای بهت توضیح بدم 84 00:09:10,167 --> 00:09:19,899 ‫چقدر خوشبختم که پسری مثل تو دارم ‫اگه تو نبودی فامیلی من همراه با خودم به زیر خاک میرفت 85 00:09:20,300 --> 00:09:21,399 ‫دیگه چی؟ 86 00:09:24,867 --> 00:09:27,366 ‫من هم به اینکه پسرتون هستم افتخار میکنم قربان 87 00:09:28,933 --> 00:09:31,899 ‫با اجازه تون ارتش رو آماده کنم 88 00:09:40,467 --> 00:09:42,499 ‫منظورش از آماده کردن ارتش همون رسیدن به اسب‌هاشه 89 00:09:44,239 --> 00:09:47,671 ‫اصلاً به من چه؟ من دیگه میرم دوستان ‫وقت ماساژ دارم 90 00:09:47,720 --> 00:09:50,919 ‫- تو بمون ‫- چرا؟ مگه تو میخوای بری؟ 91 00:09:54,567 --> 00:09:55,699 ‫با من بیا 92 00:09:58,467 --> 00:10:00,032 ‫- بدون من هیچ کاری نمیتونه بکنه ‫- راه بیفت 93 00:10:07,933 --> 00:10:12,266 ‫هی ورور هی ورور ‫اونجا چی داری میگی با خودت؟ 94 00:10:12,267 --> 00:10:16,132 ‫چرا آخه همچین میز بلندی واسه اینجا گرفتید؟ باید تا رسیدن به اون طرف خودمونو خسته کنیم 95 00:10:16,167 --> 00:10:21,232 ‫انگار دیدن اون طرف میز خیلی راحته ‫آدمک، اسب و جغد هم گذاشتن، هیچی نمیبینم، هیچی 96 00:10:21,233 --> 00:10:25,566 ‫هر کسی توی زندگی از یه سری کرده هاش پشیمونه 97 00:10:25,967 --> 00:10:29,399 ‫- پشیمونی ما هم تویی ‫- واقعا؟ 98 00:10:30,433 --> 00:10:32,932 ‫آره واقعاً بابا جون ‫چه روزهای خوبی بود قدیم 99 00:10:35,133 --> 00:10:38,099 ‫حتی زحمت نکشیدیم که برات اسم انتخاب کنیم 100 00:10:38,833 --> 00:10:43,932 ‫اگه به شبی که تو رو با مادرت ساختیم برمیگشتیم 101 00:10:44,833 --> 00:10:47,332 ‫به جاش سم میخوردیم و خودکشی میکردیم 102 00:10:49,133 --> 00:10:53,332 ‫در توضیح میزان نفرتم به تو ‫احساس عجز و ناتوانی میکنم 103 00:10:54,233 --> 00:10:56,732 ‫اما امیدوارم یه چیزایی فهمیده باشی 104 00:10:57,433 --> 00:11:01,899 ‫- آخرین چیزی که گفتی رو نشنیدم بابا جون گفتم امیدوارم یه چیزایی فهمیده باشی - 105 00:11:02,100 --> 00:11:07,266 ‫آره آره دقیقاً من اونجا هم به عمو گفتم که ‫بهتره پول مجارها رو بدیم تا برن و از ما دور باشن 106 00:11:07,300 --> 00:11:09,099 ‫نظراتمون مشابه هست بابا جون 107 00:11:14,800 --> 00:11:16,832 ‫عالیجناب با من کار داشتید؟ 108 00:11:19,833 --> 00:11:22,799 ‫این شمشیر رو بگیر و ببر پیش ترامر آهنگر 109 00:11:24,800 --> 00:11:27,532 ‫این شمشیر رو ترامر ساخته ‫خودش هم باید بهش رسیدگی کنه 110 00:11:27,667 --> 00:11:30,632 ‫- هرگز پیش کس دیگه ای نبر اطاعت عالیجناب - 111 00:11:31,909 --> 00:11:34,866 ‫منو نگاه ‫اونجا چه صحبتی کردید؟ کجا میری؟ 112 00:11:34,967 --> 00:11:36,099 ‫بازار 113 00:11:36,933 --> 00:11:41,332 ‫حالا که داری میری بازار، به طلا فروش به اسم سیمون ‫توی بازار هست میدونی کجاست؟ 114 00:11:41,613 --> 00:11:45,012 ‫من یه گردنبند یاقوتی بزرگ پیشش دارم 115 00:11:45,037 --> 00:11:48,669 ‫اون گردنبند یاقوت رو ازش بگیر و بیار ‫اگه پولش رو خواست بگو پادشاه بعداً میده، یالا 116 00:11:49,467 --> 00:11:51,966 ‫بیا اینجا ‫تو باید ببری 117 00:11:52,400 --> 00:11:54,432 ‫شنیدی؟ ‫تو باید اون شمشیر رو ببری 118 00:11:54,700 --> 00:11:58,166 ‫- اون نه احمق تو باید ببری ‫- من؟ 119 00:12:05,467 --> 00:12:11,099 ‫میخوام یه بار هم که شده ببینم یه کاری از دستت براومده ‫و یه کاری که شروع کردی رو تونستی تموم کنی 120 00:12:11,273 --> 00:12:14,205 ‫دقیقاً امروز میخوای بابا؟ ‫آخه امروز وقت ماساژ دارم، باید برم منتظر ... 121 00:12:23,433 --> 00:12:24,999 ‫جنس این چیه؟ 122 00:12:26,200 --> 00:12:27,566 ‫یه لحظه حواسم نبود 123 00:12:47,200 --> 00:12:48,799 ‫تنیو، عشقم ‫‫t.m e/ Turkii Sub 124 00:12:51,400 --> 00:12:52,966 ‫آثارکیا عشقم 125 00:12:54,500 --> 00:12:57,699 ‫- چی پشتت قایم کردی؟ ‫- من؟ هیچی 126 00:13:00,633 --> 00:13:01,766 ‫بده بده بده 127 00:13:09,500 --> 00:13:11,999 ‫یه خط داره ‫پس بازم حامله نیستی 128 00:13:30,966 --> 00:13:32,298 ‫عذر میخوام 129 00:13:33,600 --> 00:13:37,032 ‫آنارکیا ‫همه چی به وقتش میشه 130 00:13:37,833 --> 00:13:39,666 ‫تو چرا اینقدر به قضیه بچه گیر دادی؟ 131 00:13:39,932 --> 00:13:45,831 ‫واسه تو گفتنش راحته ‫ملکه سیون خیلی داره بهم فشار میاره، طاقت ندارم 132 00:13:46,133 --> 00:13:48,899 ‫فکر نکنم ‫یکم به نظرم زیادی داری اغراق میکنی 133 00:13:48,933 --> 00:13:54,899 ‫سیون تو رو دوست داره واسه اینکه راحت بخوابی دستور داد به تخت بزرگ برات آماده کنن 134 00:13:57,500 --> 00:14:00,699 ‫تنيو ‫اون زن، یه گهواره بزرگ برامون فرستاده 135 00:14:00,933 --> 00:14:02,732 ‫آره خیلی بزرگه 136 00:14:08,300 --> 00:14:10,799 ‫میشه از اون پاشی؟ ‫اعصابم داره خورد میشه 137 00:14:16,200 --> 00:14:17,799 ‫تلاش میکنم یکم حالت رو خوب کنم 138 00:14:19,567 --> 00:14:23,299 ‫بابت اینکه نتونستم تا حالا بهت یه پسر بدم ‫خیلی ناراحتم 139 00:14:23,447 --> 00:14:25,712 ‫اما تو دختر هم نتونستی بهم بدی 140 00:14:26,433 --> 00:14:31,666 ‫تنیو گاهی وقت‌ها به خاطر صداقت بیش از حدت ‫میخوام توی خواب خفه‌ات کنم 141 00:14:32,933 --> 00:14:38,832 ‫وقتی عصبانی میشی خیلی قشنگ میشی ‫به نظرم الان دقیقاً وقت کار کردن روی پروژه بچه هستش 142 00:14:39,500 --> 00:14:41,532 ‫تو کار مهمتری نداری؟ 143 00:14:43,433 --> 00:14:45,932 ‫مهمترین کار من ‫تویی 144 00:15:05,100 --> 00:15:08,866 ‫- تنيو ‫- اگه خیلی درد نمیکنه ادامه بدیم؟ 145 00:15:09,100 --> 00:15:10,466 ‫چی میگی؟ 146 00:15:13,133 --> 00:15:21,466 ‫بابا رو میبینی؟ مخصوصاً به شاهزاده رو با یه برده به بازار میفرسته که اعتبارم خدشه دار بشه، اما من گول نمیخورم 147 00:15:21,600 --> 00:15:24,566 ‫حالا من چیکار کردم؟ ‫مثل تو کثیف و زشت پوشیدم تا هیچ کس منو نشناسه 148 00:15:24,900 --> 00:15:26,932 ‫- ناراحت که نشدی؟ نه عالیجناب - 149 00:15:27,433 --> 00:15:32,599 ‫نمیفهمم چطور ناراحت نمیشی اگه یک دهم این حرف‌ها ‫به من زده بشه تا سه روز فقط گریه میکنم 150 00:15:32,667 --> 00:15:35,866 ‫تخم مرغ چه قشنگه ‫خیلی دوست دارم ببین ببین 151 00:15:38,100 --> 00:15:39,199 ‫خسته نباشی 152 00:15:41,000 --> 00:15:43,032 ‫از حماقت این مردم دیگه خسته شدم 153 00:15:43,733 --> 00:15:46,232 ‫- الاغ ‫- برگشتنی یادم بنداز که یه دونه از این خرها بخریم 154 00:15:46,433 --> 00:15:51,432 ‫سلام ‫وای این پارچه رو ببین چقدر قشنگه 155 00:15:53,900 --> 00:15:57,099 ‫- سلام طبقه متوسط این پارچه رو چند میدی؟ ‫- سه و نیم 156 00:15:57,333 --> 00:15:59,832 ‫چند؟ سه و نیم؟ ‫چرا اینقدر ارزون؟ 157 00:16:00,300 --> 00:16:03,032 ‫- نکنه اینا رو دزدیدی؟ راستش رو بگو ‫- اختیار دارین 158 00:16:03,900 --> 00:16:09,032 ‫دزدهای اصلی اون بالایی‌ها هستن، وقتی ما اینجا از گرسنگی ‫داریم میمیریم دارن عشق و حال میکنن 159 00:16:09,967 --> 00:16:11,999 ‫- ببخشید ‫- ببخشید چی؟ 160 00:16:12,467 --> 00:16:16,466 ‫منظورم اینه که زشت نیست بین این همه آدم راجع به ‫کسایی که نمیشناسید انقدر راحت نظر میدید؟ 161 00:16:16,967 --> 00:16:19,466 ‫- دارم گله میکنم کجاش عیبه؟ ‫- مشکلتون چیه من کمکتون کنم؟ 162 00:16:20,967 --> 00:16:22,099 ‫تو کی هستی؟ 163 00:16:23,767 --> 00:16:27,432 ‫یکی از خودتون در نظر بگیرید کم مونده بود بالا بیارم 164 00:16:28,133 --> 00:16:30,166 ‫قیمت‌ها رو میگم پسرم خیلی گرونه 165 00:16:30,900 --> 00:16:36,366 ‫خیلی گرسنه ایم ‫با توجه به لباست مشخصه تو هم یه بدبخت بیچاره ای 166 00:16:36,567 --> 00:16:37,699 ‫تو شکایتی نداری؟ 167 00:16:38,233 --> 00:16:46,099 ‫راستش ثروتمندها هم واسه خودشون مشکلاتی دارن مثلا 15 روزه هیچ کشتی ای به بندر نیومده، خرچنگ نیست، خاویار نیست 168 00:16:46,200 --> 00:16:49,966 ‫- نیست فکر میکنی این آدم‌ها چی میخورن؟ این چی میگه؟ - 169 00:16:50,800 --> 00:16:53,299 ‫- من نون نمیتونم بخرم پسرم چه نونی؟ - 170 00:16:53,433 --> 00:16:56,832 ‫- یعنی چی که چیه؟ ‫- الکی دنبالش نگرد، نمیتونی پیدا کنی همش رو من خریدم 171 00:16:58,000 --> 00:17:03,632 ‫من نه، یعنی شنیدم که ثروتمندها خریدن، اونا یکم آلرژی دارن ‫و اگه نون بد بخورن ورم میکنن 172 00:17:03,967 --> 00:17:09,866 ‫بدترین آدم‌ها همینان، از گرسنگی دهنشون بو میده ‫اما باز هم از قدرتمندها دفاع میکنن 173 00:17:10,666 --> 00:17:15,066 ‫دهنمون بو میده؟ ‫پدر جان به خاطر سنتون اینجا دارم صبر میکنم ولی 174 00:17:15,099 --> 00:17:19,366 ‫صبرمون تموم نشده؟ اون پسر سیری ناپذیر پادشاه ‫سالهاست که روی دوش ماست 175 00:17:19,400 --> 00:17:23,665 ‫منظورتون تنیو هستش آره؟ با شما کاملاً موافقم ‫منم از اون تنیو کاملاً متنفرم 176 00:17:23,767 --> 00:17:27,598 ‫تنیو فرمانده خوبیه ‫دولتش رو مثل پدرش دوست داره 177 00:17:28,633 --> 00:17:33,399 ‫- من واسه شاه تون سال‌ها توی میدان جنگ فداکاری کردم ‫- آفرین 178 00:17:34,067 --> 00:17:37,832 ‫اون پسر وسطیش رو میگم همون که زشته 179 00:17:37,857 --> 00:17:43,809 ‫‫t.me/TurkiiSub ‫ ارائه شده توسط ترکی ساب | turkiisub@gmail.com ‫ برای درخواست ترجمه سریال های ترکی با ما درارتباط باشید 180 00:17:43,867 --> 00:17:46,832 ‫- همون که زشته؟ آره همون که زشته - 181 00:17:51,700 --> 00:17:54,199 ‫چی شد؟ ‫الان خوبه؟ 182 00:17:54,967 --> 00:17:59,899 ‫من تا جایی که تونستم سعی کردم بدون مشخص کردن شاهزادگیم قضیه رو حل کنم همه تون که دیدید 183 00:18:00,933 --> 00:18:04,699 ‫امیدوارم از این به بعد موقع اظهار نظر راجع به ظاهر ‫یکی دیگه بیشتر دقت کنید 184 00:18:04,733 --> 00:18:07,466 ‫- چون ممکنه انسان‌ها حساس باشن ‫- عالیجناب 185 00:18:07,867 --> 00:18:11,899 ‫در حد و حدود من نیست ‫اما بهتر نیست که یه راه دیگه رو انتخاب کنید؟ 186 00:18:12,200 --> 00:18:15,966 ‫منظورت گیوتین یا چیزی شبیه اونه؟ ‫اصلاً ازش خوشم نمیاد، سریع تموم میشه و لذت بخش نیست 187 00:18:16,700 --> 00:18:19,866 ‫- عمو جون برای آخرین بار حرفی داری؟ ‫- بله بله عالیجناب 188 00:18:20,067 --> 00:18:20,732 ‫يالا 189 00:18:26,567 --> 00:18:29,532 ‫- نه میخواستم بگم که یالا بگو معذرت میخوام عالیجناب - 190 00:18:30,267 --> 00:18:33,732 ‫- چون وقتی با دستتون اینطوری کردید من فکر کردم ‫- نه مهم نیست همه ممکنه اشتباه کنن 191 00:18:33,933 --> 00:18:35,732 ‫من به این چیزا اهمیت نمیدم 192 00:18:37,440 --> 00:18:39,939 ‫نه، نه، عالیجناب نه ‫‫t .m e/Tu rkiiS u b 193 00:18:41,567 --> 00:18:44,532 ‫همه چی بیشتر از عجله بدم میاد این آهنگر ترامر کجاست؟ 194 00:18:44,700 --> 00:18:46,499 ‫- اینجاست عالیجناب ‫- اینجا؟ 195 00:18:52,733 --> 00:18:56,432 ‫هی بچه مغازه ترامر آهنگر اینجاست درسته؟ ‫خوبه 196 00:18:59,033 --> 00:19:03,032 ‫ببین بچه، این شمشیر برای شاه تونه من شاهزاده ام پسر شاه‌تون 197 00:19:03,167 --> 00:19:06,732 ‫این شمشیر رو ترامر آهنگر ساخته ‫بابام گفت که شمشیر رو ببرید تا خودش تعمیر کنه 198 00:19:06,757 --> 00:19:09,256 ‫تو استادت رو صدا کن تا بهش توضیح بدم ‫استادت کجاست؟ 199 00:19:27,967 --> 00:19:34,032 ‫هاشاریا بازم شمشیر؟ مگه تو راهزنی؟ ‫چند بار بهت بگم باید مثل یه پرنسس رفتار کنی؟ 200 00:19:34,057 --> 00:19:38,056 ‫من چند بار باید بهت بگم ‫بدون در زدن وارد اتاق نشو مامان؟ 201 00:19:43,033 --> 00:19:45,999 ‫دیگه خیلی بزرگ شدی ‫باید راجع به بعضی چیزها با هم صحبت کنیم، با من بیا 202 00:19:46,233 --> 00:19:52,299 ‫ناتنی هستم آره؟ خواهش میکنم زودتر اینو بگو چون هیچ دلیل دیگه ای برای اینکه توی این خانواده باشم پیدا نمیکنم 203 00:19:52,867 --> 00:19:57,532 ‫خیلی دوستت دارم عزیزم ‫تو تنها دختر من و تنها پرنسس بنگومیا هستی 204 00:19:58,033 --> 00:20:01,699 ‫- اگه من خودم نخوام پرنسس باشم چی؟ ‫- باید ازدواج کنی 205 00:20:01,700 --> 00:20:04,199 ‫- چی؟ ‫- یعنی چی، چی؟ تو ۱۷ سالته 206 00:20:04,500 --> 00:20:08,166 ‫همسن های تو ملکه شدن ‫ملکه شدن جزوی از سرنوشت توئه 207 00:20:08,300 --> 00:20:10,999 ‫امروزه خانم‌ها توی زندگی اجتماعی فعال‌تر هستن 208 00:20:11,267 --> 00:20:12,832 ‫ملکه شدن سرنوشت ما نیست 209 00:20:12,933 --> 00:20:18,032 ‫زن هایی رو میشناسم که برای ملکه شدن حاضرن میلیون‌ها انسان رو با دستهاشون بکشن 210 00:20:18,167 --> 00:20:21,832 ‫بگذریم، لرد ساکسونیا خیلی از تو خوشش اومده ‫و میخواد باهات ازدواج کنه 211 00:20:21,933 --> 00:20:25,866 ‫- نامه نوشته بود باز کردم و خوندم تو چرا نامه های من رو میخونی؟ - 212 00:20:25,967 --> 00:20:29,932 ‫چی شد؟ نامه‌های من؟ ‫میبینم که زود احساساتی شدی 213 00:20:30,033 --> 00:20:34,099 ‫چه ربطی داره؟ طبق قوانین نامه ای که متعلق به یکی دیگه هستش رو نمیتونی بخونی 214 00:20:34,200 --> 00:20:37,632 ‫- هاشاریا باید ازدواج کنی مادر، من هم یه آدمم - 215 00:20:37,867 --> 00:20:40,132 ‫و در سنی هستم که خودم بتونم برای خودم تصمیم بگیرم 216 00:20:41,367 --> 00:20:43,632 ‫- مامان خواهش میکنم دیگه این قضیه رو مطرح نکن ‫- قضیه تموم شده 217 00:20:43,700 --> 00:20:44,799 ‫مامان 218 00:20:52,167 --> 00:20:57,466 ‫خیلی خوبه همه اعضای خانواده دور هم جمع شدیم ‫نمیتونم با تموم دقت ببینم کی چی میخوره 219 00:20:57,833 --> 00:21:01,266 ‫تون ‫ولیعهد گلیا به دنیا اومده 220 00:21:01,400 --> 00:21:07,199 ‫یه شیر پسر گل و گلابه باید براش یه هدیه بفرستیم 221 00:21:07,300 --> 00:21:11,799 ‫- باشه یه کاریش میکنم خانم الان داریم غذا میخوریم ‫- نوش جان 222 00:21:12,400 --> 00:21:15,799 ‫همه فهمیدن نه؟ میگم پسر زاییده 223 00:21:18,200 --> 00:21:21,166 ‫فهمیدیم سیون ‫میشه قضیه رو تموم کنی؟ 224 00:21:21,200 --> 00:21:25,099 ‫باشه عزیزم ‫فقط خواسته بودم یکم روش تاکید کنم 225 00:21:28,333 --> 00:21:29,332 ‫نوه 226 00:21:32,000 --> 00:21:34,732 ‫- با گفتن نوه عطسه میکنه ‫- لطفا 227 00:21:35,700 --> 00:21:38,532 ‫یکمی حساسیت به خرج دادن ‫در این مورد خیلی سخته؟ 228 00:21:38,567 --> 00:21:45,266 ‫مخصوصاً که... خیلی ببخشید ‫اما شما همسر دوم شاه تون هستید 229 00:21:45,300 --> 00:21:47,099 ‫مادر تنیو نیستید ترکی سـاب 230 00:21:47,133 --> 00:21:50,299 ‫و اگه ما بچه دار بشیم نوه شما نمیشه 231 00:21:50,333 --> 00:21:52,899 ‫بهتره به دختر خودتون هاشاریا رسیدگی کنید 232 00:21:52,933 --> 00:21:56,466 ‫- منظورتون از این حرف‌ها چیه؟ واقعاً نمیفهمم ‫- واقعاً منظورتون چیه؟ 233 00:21:56,467 --> 00:22:00,232 ‫- به منم گفتش باید ازدواج کنی ‫- در اون مورد راست میگه باید ازدواج کنی 234 00:22:00,267 --> 00:22:02,566 ‫- ولی بابا ‫- باباماما نداریم باید ازدواج کنی 235 00:22:02,600 --> 00:22:05,366 ‫و برعکس آنارکیا صاحب کلی بچه میشی 236 00:22:05,400 --> 00:22:07,899 ‫- سیون ‫- نمیتونیم با مجارها بجنگیم 237 00:22:12,300 --> 00:22:14,466 ‫عمو چه ربطی داشت؟ 238 00:22:14,500 --> 00:22:21,066 ‫چه میدونم؟ دیدم همه یه دفعه صداشون رفت بالا منم گفتم شاید بتونیم دوباره راجع بهش بحث کنیم 239 00:22:21,100 --> 00:22:22,899 ‫اون قضیه تموم شد 240 00:22:23,500 --> 00:22:27,999 ‫وای کالشن تو هم مثل بچه موضوع رو چند بار تکرار میکنی ‫بچه بچه 241 00:22:29,133 --> 00:22:33,299 ‫وای بحث چه جوری دوباره به بچه رسید؟ ‫واقعا نمیفهمم 242 00:22:33,533 --> 00:22:35,366 ‫چون همش شما بحثش رو باز میکنید 243 00:22:37,433 --> 00:22:39,032 ‫انگار خودش پسر به دنیا آورده 244 00:22:40,000 --> 00:22:42,499 ‫- زن داداش ببخشید هاشاریا - 245 00:22:43,267 --> 00:22:47,499 ‫تنیو تو اجازه میدی که این زن اینطوری حرف بزنه ‫شیرم حرومت بشه 246 00:22:48,667 --> 00:22:51,399 ‫- کدوم شیر؟ ‫- ملکه 247 00:22:52,100 --> 00:22:55,299 ‫من بابت این قضیه همه تلاشم رو میکنم 248 00:22:55,833 --> 00:22:58,999 ‫اما طوری رفتار میشه انگار تنها مقصر این قضیه منم ‫‫t.me/TurkiiSub 249 00:22:59,233 --> 00:23:03,632 ‫شاید یکی از این مقصرها هم ‫تنیو باشه 250 00:23:10,000 --> 00:23:13,166 ‫عمو جان کافیه ‫باید با مجارها بجنگیم 251 00:23:13,367 --> 00:23:16,566 ‫- حتی همین الان بریم بجنگیم، شمشیرم رو بیارید ‫- وايسا 252 00:23:16,933 --> 00:23:20,132 ‫وایسا لطفاً همه یکم آروم باشید ‫دور هم خانوادگی داریم غذا میخوریم، خواهش میکنم داداش 253 00:23:20,433 --> 00:23:21,766 ‫تو چته؟ 254 00:23:23,967 --> 00:23:28,666 ‫- پس بهتره سور و سات عروسی هاشاریا رو آماده کنیم ‫- داداش 255 00:23:30,200 --> 00:23:34,566 ‫این قصر واقعاً دیوونه خونه است ازتون خسته شدم 256 00:23:39,667 --> 00:23:42,166 ‫بابا ‫یه کفتر برات اومده 257 00:23:42,267 --> 00:23:44,766 ‫میشه یه چیز دیگه بگم؟ 258 00:23:45,033 --> 00:23:47,532 ‫وقتی این میگه نمیخوام جدی بگیرم 259 00:23:49,933 --> 00:23:55,066 ‫- جناب شاه براتون یه کبوتر اومده واقعاً؟ خیلی ممنونم آنارکیا - 260 00:23:57,600 --> 00:24:00,766 ‫خیلی ببخشید اما این وقت شب ‫این کفتر از طرف کی واسه تو اومده؟ 261 00:24:00,933 --> 00:24:02,732 ‫نمیدونم سیون ‫باید ببینم 262 00:24:03,333 --> 00:24:08,732 ‫آره خوب نگاه کن، هیچی مثل پیا‌م‌های این وقت شبی از طرف کبوتر نیست، کلمه به کلمه بخون تا به دلت بشینه 263 00:24:10,367 --> 00:24:14,332 ‫- بیا بیا بگیر خودت بخون ‫- نه نه واسه من نیومده، واسه من نیومده واسه توئه 264 00:24:14,500 --> 00:24:18,699 ‫اگه واسه من اومده بود این وقت شب کل پادشاهی رو با خاک یکسان میکردی، بگیر بخون، خوب بخون 265 00:24:18,867 --> 00:24:20,899 ‫ببین چی نوشته 266 00:24:23,400 --> 00:24:25,899 ‫- پادشاه افلاک رادو مرده ‫ - چی؟ 267 00:24:26,200 --> 00:24:27,766 ‫- وای عمو رادو چطوری؟ - 268 00:24:27,933 --> 00:24:28,832 ‫مسموم شده 269 00:24:29,560 --> 00:24:32,959 ‫از طرف یکی از نزدیکانش در قصر در مشروبش سم ریخته شده 270 00:24:35,267 --> 00:24:38,932 ‫واقعا باور کردنی نیست این چه خبر بدی بود 271 00:24:39,000 --> 00:24:42,666 ‫- ما داریم به کجا میریم؟ واقعاً منم نمیفهمم - 272 00:24:51,233 --> 00:24:54,032 ‫من یکم غذامو آبکی کنم 273 00:24:54,533 --> 00:24:57,032 ‫یه ذره اشت‌ها برای آدم باقی نمیمونه 274 00:25:01,100 --> 00:25:02,666 ‫چی شد؟ منو نگاه میکنید؟ 275 00:25:07,800 --> 00:25:12,666 ‫عالیجناب، روز سختی گذروندم ‫برای همین میخوام یکم استراحت کنم 276 00:25:13,200 --> 00:25:14,332 ‫با اجازتون 277 00:25:18,567 --> 00:25:19,899 ‫شمشیرم کجاست؟ 278 00:25:22,967 --> 00:25:27,532 ‫بگم صبح چی شد؟ ‫صبح بیدار شدم از اتاق رفتم بیرون و رفتم به سمت بازار 279 00:25:27,633 --> 00:25:31,032 ‫- شمشیرم کجاست؟ ‫- چیز مهمی نیست، چرا داد میزنی بابا؟ 280 00:25:31,867 --> 00:25:33,899 ‫شمشیرت اینجاست ‫برات میارم 281 00:25:38,433 --> 00:25:39,532 ‫ترامر چطوره؟ 282 00:25:44,233 --> 00:25:49,132 ‫ترامر خوبه، سلامتون رو بهش رسوندم ‫اینقدر خوشحال شد که پاش از زمین جدا شد 283 00:25:49,833 --> 00:25:53,332 ‫ترامر عزیز ‫دوست خیلی قدیمی منه 284 00:25:56,433 --> 00:25:59,832 ‫چی؟ چطور دوستتونه؟ ‫مثل چیز 285 00:26:00,700 --> 00:26:05,699 ‫از اون دوست‌هایی که توی یه سفر میشناسی و بعدش هم سالی یه بار شاید همدیگه رو ببینید؟ 286 00:26:05,700 --> 00:26:10,832 ‫- دقیقاً دوبار توی میدون جنگ جونم رو نجات داد ‫- مادرش رو... 287 00:26:12,367 --> 00:26:13,699 ‫مادرش رو خیلی دوست داره بابا 288 00:26:14,600 --> 00:26:17,999 ‫پس چطور من ۳۶ سالمه و حتی ‫یه بار هم اسمش رو توی قصر نشنیدم؟ 289 00:26:18,024 --> 00:26:20,989 ‫یعنی جون پدرم رو به اون یارو بدهکارم اینقدر بدشانسی غیر ممکنه 290 00:26:22,467 --> 00:26:26,366 ‫- بگذریم من فردا شخصاً میرم ازش تشکر میکنم ‫- آره حتماً 291 00:26:26,400 --> 00:26:30,599 ‫- سیون پاشیم؟ ‫- البته جناب پادشاه هر طور شما مایلید 292 00:26:31,533 --> 00:26:35,299 ‫بالاخره کسایی هستیم که صاحب همسر و بچه هستیم 293 00:26:35,333 --> 00:26:37,132 ‫چه ربطی داشت؟ 294 00:26:38,200 --> 00:26:43,966 ‫شب همگیتون بخیر ‫من الان میرم اتاقم و مثل بچه‌ها میگیرم میخوابم 295 00:26:49,200 --> 00:26:52,499 ‫مادر شوهر ناتنی چقدر تحملش سخته 296 00:27:08,500 --> 00:27:12,966 ‫- چیکار کردی؟ حاضره؟ ‫- عالیجناب، رزین زدم اما برای سفت شدن باید یه روز خشک بشه 297 00:27:13,000 --> 00:27:16,666 ‫چی؟ دلت خوشه؟ یه روز؟ انقدر پادشاه به خاطر شمشیرش ‫داره داد و فریاد میکنه همه قصر گوششون رفته 298 00:27:16,700 --> 00:27:18,066 ‫از وقتی پیر شده غیر قابل تحمل شده ‫بده اینجا 299 00:27:18,133 --> 00:27:20,166 ‫- اما عالیجناب اینطوری هم نمیشه استفاده کرد ‫- چرا میشه، بده 300 00:27:20,200 --> 00:27:23,199 ‫- شمشیر به این خوبی دیگه چی میخوای؟ ‫- شاهزاده 301 00:27:23,233 --> 00:27:24,566 ‫- شاهزاده بابام - 302 00:27:24,900 --> 00:27:27,399 ‫برو توی کمد اینو بگیر 303 00:27:28,133 --> 00:27:28,799 ‫يالا 304 00:27:32,729 --> 00:27:39,441 ‫‫t.me/TurkiiSub ‫ ارائه شده توسط ترکی ساب | turkiisub@gmail.com ‫ برای درخواست ترجمه سریال های ترکی با ما درارتباط باشید 305 00:27:41,000 --> 00:27:44,199 ‫پدر جان شما بودید؟ شمشیرتون عالیجناب 306 00:27:49,367 --> 00:27:51,366 ‫منم همین کارو کردم 307 00:27:56,500 --> 00:27:59,366 ‫- ترامر بازم کارش خوب بوده ‫- البته 308 00:27:59,367 --> 00:28:01,332 ‫کارش استادانه است 309 00:28:01,367 --> 00:28:06,466 ‫برای اولین باره که میبینم یه کار درست انجام دادی 310 00:28:07,900 --> 00:28:09,032 ‫متعجبم کردی 311 00:28:09,367 --> 00:28:13,332 ‫تلاش میکنم که درخور شأن شما باشم عالیجناب 312 00:28:14,767 --> 00:28:18,999 ‫امروز توی بازار عده ای علیه شما یه سری مزخرف... 313 00:28:21,133 --> 00:28:24,099 ‫پدر جان ‫مردم ناآرام هستن 314 00:28:25,100 --> 00:28:28,066 ‫بابا جون مردم گرسنه ان ‫بابا 315 00:28:28,867 --> 00:28:30,466 ‫بابا ‫بابا 316 00:28:41,567 --> 00:28:42,899 ‫با برده آره؟ 317 00:28:45,367 --> 00:28:50,266 ‫- اجازه بدید عالیجناب، من فقط برای شمشیر عشقم آروم باش، دیگه گیر افتادیم - 318 00:29:05,833 --> 00:29:08,166 ‫بازم غافلگیرم نکردی 319 00:29:22,367 --> 00:29:24,932 ‫خوبه فراموشش نکردی 320 00:29:25,300 --> 00:29:27,066 ‫عین احمق‌ها بهم نگاه نکن 321 00:29:27,100 --> 00:29:30,199 ‫نتونستم بگم شمشیر رو چسبونده گفتم بهم چسبونده 322 00:29:30,233 --> 00:29:32,966 ‫واسه تو فرقی نداره؟ ‫خب برو بیرون 323 00:29:55,933 --> 00:29:58,432 ‫واقعا با کیفیت ترین شراب رو میخوری کالش 324 00:29:58,767 --> 00:30:01,266 ‫صدراعظم بودن باید خیلی خوب باشه 325 00:30:01,367 --> 00:30:04,332 ‫خوبه ‫البته خوبه ولی 326 00:30:05,667 --> 00:30:11,099 ‫سخته ‫همه فشارها و مسئولیتهایی که روی دوشمه 327 00:30:13,333 --> 00:30:19,466 ‫اگه دو تا مشاور داشته باشم که بهم کمک کنن همه چیز برام خیلی راحت تر میشه 328 00:30:19,500 --> 00:30:26,699 ‫به ویژه اون‌ها هم میتونن از این نعمت‌ها و حتی بیشتر از این‌ها استفاده کنن 329 00:30:27,567 --> 00:30:29,866 ‫از میدون‌های جنگ، خلاص شده و.... 330 00:30:29,900 --> 00:30:32,732 ‫توی امکانات خوب قصر زندگی کنیم؟ 331 00:30:33,233 --> 00:30:34,799 ‫مثل خواب میمونه 332 00:30:37,200 --> 00:30:43,432 ‫اما برای این، نیازه یه محیط صلح طلب و دور از جنگ فراهم کنیم 333 00:30:43,520 --> 00:30:45,785 ‫دقیقاً دقيقاً 334 00:30:45,967 --> 00:30:53,299 ‫و اون موقع میتونم با دو تا مشاورم ‫که در کنارم هستن از این نعمتها بهره مند بشیم 335 00:30:54,233 --> 00:30:56,966 ‫عالی ‫عالی 336 00:30:58,933 --> 00:31:08,199 ‫دو نفر نیرومند و مصمم، جنگجو و قابل اعتماد ‫که در مواقع غیر عادی بتونن تصمیم‌های مهمی بگیرن 337 00:31:15,967 --> 00:31:19,532 ‫شاید اونها دو تا فرمانده باشن از کجا معلوم؟ 338 00:31:25,923 --> 00:31:29,666 ‫- یعنی کی میتونه باشه؟ داییم هست - 339 00:31:31,767 --> 00:31:33,799 ‫فروشندگی میکنه تـرکی ساب 340 00:31:34,500 --> 00:31:39,166 ‫کارش خیلی خوبه اما اگه بخوای میتونم به خاطر تو ‫باهاش به صحبتی بکنم البته بهت قول نمیدم 341 00:31:39,200 --> 00:31:42,066 ‫چون راضی کردنش یه مقدار سخته 342 00:31:47,500 --> 00:31:52,032 ‫آقایون بعداً راجع به این صحبت میکنیم ‫من الان یکم به استراحت نیاز دارم 343 00:31:53,333 --> 00:31:54,666 ‫تنها 344 00:32:12,700 --> 00:32:14,966 ‫متاسفانه چاره دیگه‌ای برام باقی نذاشتید 345 00:32:26,700 --> 00:32:31,399 ‫داداش داداش ‫داداش 346 00:32:31,933 --> 00:32:33,966 ‫- داداش ‫- خب حالا نوبت منه 347 00:32:37,200 --> 00:32:40,166 ‫تو نابالغ نیستی دختر ‫تو مریض روانی هستی 348 00:32:41,233 --> 00:32:44,166 ‫داداش یه لحظه گوش میکنی؟ میخوان منو شوهر بدن 349 00:32:44,367 --> 00:32:47,332 ‫- نامه است؟ واسه منه؟ ‫- داداش چرا واسه تو نامه بنویسم؟ 350 00:32:47,667 --> 00:32:50,632 ‫لرد ساکسونیا میخواد با من ازدواج کنه ‫برای من نامه نوشته 351 00:32:51,533 --> 00:32:53,599 ‫- من چیکار میتونم بکنم؟ مگه داداشم نیستی؟ - 352 00:32:53,624 --> 00:32:57,823 ‫- نه نیستم داداش ناتنی ـت هستم ‫- فرق نمیکنه، با پدر و مادر صحبت کن بگو ها شاریا نمیخواد 353 00:33:00,133 --> 00:33:07,099 ‫آره اتفاقاً بد هم نمیشه برم به دوش بگیرم، بعدش لباس بپوشم و عطر بزنم و برم سراغ بابا، ببرمش توی حیاط 354 00:33:07,500 --> 00:33:09,999 ‫زده به سرت دختر؟ ‫مگه اون دیوونه‌ها حرف منو گوش میدن؟ 355 00:33:10,367 --> 00:33:15,699 ‫حتی زحمت نکشیدن واسم اسم بذارن اگه پسر شاه و شاهزاده نبودم بچه‌های محله کونم رو پرچم میکردن 356 00:33:15,900 --> 00:33:18,399 ‫- داداش من میخوام بخونم بگیر بخون، چرا به من میدی پس؟ - 357 00:33:19,533 --> 00:33:22,132 ‫میخوام به روم برم ‫مثل تو، تو دانشگاه درس بخونم 358 00:33:22,167 --> 00:33:24,666 ‫من کلی آرزو دارم ‫نمیخوام ازدواج کنم 359 00:33:28,400 --> 00:33:32,732 ‫میدونی که دل نازکم ‫و همش از این احساساتم سوء استفاده میکنی 360 00:33:32,733 --> 00:33:35,232 ‫در حالت عادی نباید خیلی دخالت کنم اما باشه 361 00:33:35,257 --> 00:33:39,859 ‫من یه نامه به لرد ساکسونیا مینویسم ‫و میگم هاشاریا نمیخوادت و تموم میشه 362 00:33:39,884 --> 00:33:47,783 ‫داداش خیلی ممنونم، همه ممکنه فکر کنن یه انگل بی‌فایده و به درد نخوری اما به نظرم خیلی بیشتر از اینی 363 00:33:47,967 --> 00:33:50,932 ‫مرسی هاشاریا، این وقت شب ‫واقعاً روحیه ام رو بالا بردی، برو گمشو 364 00:33:50,967 --> 00:33:55,466 ‫راستی پدر قضیه برده رو بهم گفت یه کمی بهش زمان بده، حتماً عادت میکنه 365 00:33:55,500 --> 00:34:00,799 ‫ولی قضیه اونطوری نبود ‫حالا دیگه خیلی دیره برای توضیح دادنش، صبح بهت میگم 366 00:34:03,000 --> 00:34:05,932 ‫محافظان زمین و آسمان 367 00:34:07,933 --> 00:34:11,966 ‫بابت آینده بنگومیا ‫بهم یه راه نشون بدید 368 00:34:13,133 --> 00:34:16,765 ‫مایه افتخارم ‫پسر بزرگم تنیو 369 00:34:17,900 --> 00:34:20,399 ‫دختر قشنگم هاشاریا 370 00:34:22,867 --> 00:34:25,366 ‫بهترین خصلت‌ها رو به اونها ببخش 371 00:34:28,900 --> 00:34:31,166 ‫اما در مورد بچه وسطیم 372 00:34:35,967 --> 00:34:40,599 ‫درک میکنم که با دادن اون به من خواستی چه پیامی بهم بدی 373 00:34:43,567 --> 00:34:44,932 ‫داداش 374 00:34:46,233 --> 00:34:48,966 ‫کالش ‫خوبی؟ 375 00:34:52,733 --> 00:34:56,732 ‫موقع غذا به مقدار نگران به نظر میرسیدی گفتم یه سری بهت بزنم 376 00:34:58,300 --> 00:35:00,799 ‫خوبم خوبم نگران نباش 377 00:35:01,833 --> 00:35:03,166 ‫چی میخوای؟ 378 00:35:04,067 --> 00:35:13,632 ‫داداش از تو هم به عنوان برادرت هم به عنوان یه بنگومیایی ‫ میخوام که راجع به قضیه مجارها یه بار دیگه... 379 00:35:13,657 --> 00:35:17,056 ‫کافیه دیگه کالش ‫این قضیه بسته شده 380 00:35:18,767 --> 00:35:20,599 ‫تصمیمم رو گرفتم 381 00:35:21,867 --> 00:35:23,899 ‫با مجارها میجنگم 382 00:35:26,500 --> 00:35:35,132 ‫اگه یه بار دیگه این مسئله رو مطرح کنی ‫سرت رو که روی شونه هات سنگینی میکنه رو جدا میکنم 383 00:35:37,333 --> 00:35:40,299 ‫- حرف آخرت همینه؟ منظورت چیه؟ - 384 00:35:44,567 --> 00:35:48,999 ‫تاریخ هیچوقت تو رو فراموش نمیکنه شاه‌تون بزرگ 385 00:36:01,300 --> 00:36:08,866 ‫ذوق و اشتیاق اینکه آخرین چهره ای که میبینی ‫صورت منه وصف ناپذیره 386 00:36:10,367 --> 00:36:11,932 داداش جون 387 00:36:42,400 --> 00:36:47,332 حالا دیگه دور، دور ماست حاضری؟ 388 00:36:47,546 --> 00:36:55,446 ‫‫t.me/TurkiiSub ‫ ارائه شده توسط ترکی ساب | turkiisub@gmail.com ‫ برای درخواست ترجمه سریال های ترکی با ما درارتباط باشید 389 00:36:55,833 --> 00:36:59,032 پایان قسمت 1 فصل اول سریال شاهزاده ‫ ارائه شده توسط ترکی ساب | turkiisub@gmail.com ‫ برای درخواست ترجمه سریال های ترکی با ما درارتباط باشید 390 00:36:59,057 --> 00:37:07,350 ‫‫t.me/TurkiiSub ‫ ارائه شده توسط ترکی ساب | turkiisub@gmail.com ‫ برای درخواست ترجمه سریال های ترکی با ما درارتباط باشید 50186

Can't find what you're looking for?
Get subtitles in any language from opensubtitles.com, and translate them here.